مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ مهر (میزان) ۱۳۰۱ نشست ۱۴۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ مهر (میزان) ۱۳۰۱ نشست ۱۴۶

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ مهر (میزان) ۱۳۰۱ نشست ۱۴۶

(جلسه ۱۴۶)

صورت مشروح مجلس یوم سه شنبه دهم میزان ۱۳۰۱ مطابق یازدهم صفرالخیر ۱۳۴۱

مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمن‌الملک تشکیل گردید.

صورت مجلس یوم یکشنبه هشتم میزان را آقای امیر ناصر قرائت نمودند.

رئیس- آقای قمی (اجازه)

آقا میرزا ابراهیم قمی- بنده راجع به صورت مجلس عرضی ندارم.

رئیس- آقای شریعتمدار کرمانی (اجازه)

شریعتمدار- حقیر هم پیشنهادی به مقام مقدس ریاست عرض کردم که مستمریات متساویاً پرداخته شود اسمی از آن در صورت مجلس برده نشده.

رئیس- جزو آن هفت فقره پیشنهادی است که متحدالمضامین بوده اسم جنابعالی هم گویا قرائت شد.

شریعتمدار - یک پیشنهادی متفقاً با آقای سلطان‌العلماء عرض کردیم یکی هم خود بنده به تنهائی عرض کرده بودم.

رئیس- اسم جنابعالی هم نوشته می‌شود. دیگر ایرادی نیست؟

(گفته شد خیر)

رئیس- صورت جلسه با این یک فقره اصلاح تصویب شد.

راپُرت کمیسیون فواید عامه راجع به قالی‌های جوهری مطرح است.

آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- خوشبختانه امروز یک روزنامه هم به دستم آمد که خیلی موافق با عقیده بنده است مسلماً همه ما‌ها متوجه هستیم که تجارت مان ترقی کند و بنده یکی از اشخاصی هستم که گمان می‌کنم این مسئله را فهمیده باشم که استقلال هر مملکت در تحت استقلال اقتصادی اوست و اگر ما در امور اقتصادی محتاج نباشیم در سیاست هم احتیاج نداریم این مسلم است وقتی سرمایه داشتیم و متمول بودیم از هر جهت استغناء پیدا خواهیم کرد پس راجع به ترویج تجارت یک نفر از نمایندگان مخالفت ندارد و تمام ما‌ها ناظر هستیم که افراد ایرانی متمول باشند و تجارت ایران سرتاسر دنیا را بگیرد اما باید تجارت مان را در تحت اصول علمی در بیاوریم اگر از روی علم و دانش تجارت خودمان را ترقی دادیم مسلماً ما که در کار دارای صلابت مخصوص هستیم تجارت مان خیلی ترقی می‌کند ولی اگر به همین طریق سابق بخواهیم طرف توجه واقع بشویم و بگوئیم فعلاً خدا کریم است امروز ما این تجارت را می‌کنیم تا یک دخلی ببریم تا فردا چه شود و اهمیت ندهیم و از روی بی علمی کار کنیم و بگوئیم دنیا پس مرگ ما چه دریا چه سراب من مخالف هستم و عقیده دارم که باید تجارت ما در تحت میزان علمی باشد حالا می آئیم سر مسئله تجارت ایران با واشنگتن. در این مسئله همه فریاد می‌زنند که بقدر امکان رنگ جوهری استعمال نکنید و بچسبید به رنگ ثابت زیرا یک تجارت فقط برای ما مانده است که تجارت قالی است آنهم بواسطه رنگ غیر ثابت دارد از بین می‌رود. آیا کدام یک از ما می گوئیم مال‌التجاره نباید خارج بشود؟ تمام می گوئیم باید خارج شود اما صنعت ایران نباید کثیف بشود و بد نمایش داده شود. بنده چطور می‌توانم قبول کنم که مجلس شورای ملی به دولت اجازه بدهد که صد چهار یا صد نه یا صد دوازده گمرک بگیرد برای اینکه صنعت ما ضایع شود یعنی بعد از آنکه مجلس شورای ملی اجازه داد قالی جوهری از سر حد خارج نشود و در ازای او صد چهار یا صد نه یا صد دوازده بگیرند در واقع اجازه تضییع تجارت را داده است و معنایش این است که صد چهار را بگیر تا کم کم این صنعت نفیس هم از بین برود؟ بنده مخالف این هستم و با تمام منطق و ادله عرض می‌کنم که دولت ما باید با تمام قوا از استعمال رنگ جوهری جلوگیری نموده و نگذارد از ایران بیرون برود و از این مخالفت ولو یک سال یا شش ماه هم فی‌الجمله نکسی در تجارت پیدا بشود هیچ ضرر ندارد این ضرر دوای تلخی است که این تجار باید قبول کنند و فرضاً شش ماه هم ضرر ببینند باید زحمت بکشند و رنگ جوهری را نگذارند استعمال شود تا این صنعت و تجارت ما به روز اولش برسد. ما چه اصراری داریم به اینکه بیائیم دولت را مجاز کنیم که در گمرک صد چهار بگیرد پس از آن مجاز بشوند و رنگ جوهری استعمال؟ لازمه استعمال رنگ جوهری متداول شدن او است باعث می‌شود که این صنعت مهم هم که یک عده کثیری از این راه نان می‌خورند از بین برود پس نظر به این مسئله چون بحث در کلیات است و هنوز در مواد داخل نشده‌ایم عرض می‌کنم با این لایحه مخالف هستم چون لازمه این اجازه دادن به دولت که در گمرک یک حقی بگیرد شیوع رنگ جوهری است و من با رنگ جوهری نظر به اینکه تجارت مملکت نکس وارد می‌آورد مخالف هستم و این روزنامه هم مال امروز است و برای اطلاع خاطر آقایان آوردم و همین جائی که لازم باشد تا آقایان ملاحظه بفرمایند که حقیقتاً آمریکا چقدر با جدیت فوق‌العاده میل دارد با ایران تجارت کند. و تجارت ایران در آن جا ترویج داشته باشد. حالا که توافقی بین ایران و آمریکا حاصل شده است و حالا که آن‌ها غم و غصه ما را می‌خورند و از روی دلسوزی به ما می گویند رنگ جوهری را استعمال نکنید برای این است که صرفه ندارد و به تجارت مان لطمه وارد می‌آورد. اینهم روزنامه و مرخص می‌شوم.

رئیس- گفتید بحث در کلیات است بحث در کلیات نیست و مذاکره در ماده اول است چون سابق در این باب مذاکراتی شده و شور در کلیات تمام شد و قرار شد یک شور بشود.

آقا سید یعقوب- من هم به عنوان ماده اول عرض کردم که خارج از موضوع نشود.

رئیس - آقای وکلیل‌الملک (اجازه)

وکلیل‌الملک - مسئله قالی مدت‌ها در مجلس محل ایراد و مذاکره واقع شده و جمعی از آقایان عقیده شان این است که رنگ جوهری بکلی آزاد باشد و مالیات هم به دولت ندهد. دلیلشان هم این است که تجارت باید در دنیا آزاد باشد. آقای کازرانی و جمعی دیگر می‌فرمایند اگر بد است نمی‌خرند و اگر خوب است می‌خرند. بنابراین نباید قالی جوهری را منع کرد بعضی می گویند که این مسئله بکلی ممنوع باشد زیرا شکست کلی به تجارت مملکت وارد می‌شود و یکی از بزرگترین منافع مملکت ما به این جهت از بین خواهد رفت و هر کدام یک دلائلی ایراد می‌کنند ولی دولت در این مسئله قرار عادلانه گذاشته است. اولاً اگر بگوئیم این مسئله بکلی آزاد باشد رفته رفته مثل سال‌های سابق این مسئله طرز بدی بخود خواهد گرفت و در خارج پس از مدتی قالی‌های دویست تومانی را بیست تومان می‌خرند و اینکه آقایان می‌فرمایند خریدارها می‌خرند و قیمت می‌کنند اگر نخواستند نمی‌خرند اولاً این برای اروپائی‌ها صرفه دارد از یک دست می‌خرند و از دست دیگر می‌فروشند. ثانیاً مقداری از جوهرشان را که شاید در سال به صد یا دویست هزار تومان بالغ می‌شود به ایران می‌فروشند و به همین واسطه قالی که قیمت گزافی دارد بواسطه استعمال رنگ جوهر به قیمت نازلی به فروش می‌رسد پس دولت برای اینکه افراط و تفریط نشده باشد بین این دو نظر را جمع کرده یعنی صد چهار برای قالی‌های پست و صدی هشت برای قالی‌های عالی گمرک قرار داده و در مقابل هم این عایدات را تخصیص داده است که در ولایات و قصبات و جاهائی که مراکز مهم قالی بافی است مدارس تأسیس شود و رنگ‌های ثابت تهیه کنند تا به یک ترتیب خوبی رفته رفته رنگ جوهری از بین رفته و قالی‌های ثابت ببافند و اگر قالی ثابت رنگ باشد قالی هائی را که امروز بیست تومان سی تومان می‌خرند بعد از دو سه سال دویست سیصد تومان قیمت پیدا می‌کند و علت اینکه امروز قالی باف‌ها اصرار دارند رنگ جوهری استعمال کند دو دلیل دارد یکی آنکه ارزان برایشان تمام می‌شود و دیگر آنکه وقت کم می‌برد. به این جهت است که اغلب اصرار در استعمال رنگ جوهر دارند واِلا خود قالی باف‌ها می دانند که قالی صد تومانی شان پس از چندی بیست تومان به فروش می‌رسد ولی پس از تأسیس و تعمیم این مدارس در ایالات و ولایات و فراوان شدن رنگ ثابت خود قالی باف هم چون می‌بیند رنگ ثابت زیاد است ناچار همان وقتی را که برای بافت قالی جوهری صرف می‌کند صرف قالی ثابت می‌کند که گران تر بفروش برسد پس از این مقدمات بنده با لایحه موافقم و مخالفت در این خصوص را بی اساس می دانم.

رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی مخالفید؟

حاج میرزا مرتضی- بنده با اینکه سابقاً هم عرض کردم با مطلق گمرک به قالی اعم از ثابت و جوهری مخالفم و مخالفت بنده هم بواسطه این است که این صدمه بر صادرات مملکت ...

رئیس- ماده اول راجع به آزادی است و اگر با گمرک مخالفید در ماده دوم آزاد است.

حاج میرزا تقی- بنده با آزادی مخالفتی ندارم ولی چون سابقاً فرمودید در ماده اول در کلیات می‌شود مذاکره کرد عرض کردم.

رئیس- هر ماده اولی این طور نیست. بعضی لوایح است که ماده اول آن اساس لایحه است در آن قبیل لوایح می‌شود در ماده اول راجع به کلیات مذاکره نمود.

حاجی میرزا تقی- پس در ماده اول عرض ندارم.

رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاجی میرزا عبدالوهاب - بنده هم در کلیات عرض داشتم که در این ماده می‌شود مذاکره کرد.

رئیس- در کلیات دو سه جلسه سابق مذاکره شد.

آقای کازرانی (اجازه)

آقا میرزا علی کازرونی- عرض بنده هم در کلیات است.

رئیس- آقای حاج میرزا علی محمد.

حاج میرزا علی محمد- بنده با ماده موافقم

رئیس- آقای معتمدالتجار چطور؟

معتمدالتجار- عرض بنده هم در کلیات و ماده دوم است.

رئیس- آقای سدیدالملک موافقید؟

سدیدالملک - بلی

رئیس- آقای سلطان‌العلماء مخالفند؟

سلطان‌العلماء- خیر بنده موافقم

رئیس- آقای آقا سید فاضل موافقند؟

آقا سید فاضل- با آزادی موافقم

رئیس- آقای آقا سید کاظم

آقا سید کاظم- بنده مخالفم

رئیس- بفرمائید.

آقا سید کاظم - بنده عرض می‌کنم آقایانی که می‌فرمایند قالی جوهری جزو تجارت است و تجارت باید آزاد باشد ملاحظه صنعت را ننموده‌اند که بواسطه آزادی قالی جوهری صنعت بکلی از بین می‌رود. در ایلات و عشایر روزی ۳ شاهی ۴ شاهی برای اجرت بافت قالی به هر یک نفر داده می‌شود و قالی که ذرعی ۳۰ تومان تمام شده بواسطه رنگ جوهری ذرعی هشت ۹ تومان بفروش می‌رسد. آقایان می‌فرمایند تجارت آزاد باشد البته وقتی تجارت آزاد شد جنس خوب را هم در بازار دنیا بواسطه جنس بد ارزان می‌خرند و آقایان باید ملاحظه صنعت را هم بفرمایند ما اگر بخواهیم صنعت مان از بین نرود باید قالی‌های جوهری را آتش زد زیرا اگر صد تاجر هم از بین برود بهتر است تا اینکه صد هزارها که روزی ۳ شاهی یک عباسی عایدی دارند از بین بروند.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- بنده مخالفم و نمی‌شود بعد از یک مخالف حرف بزنم.

رئیس- آقای حاج میرزا علی محمد موافقید؟

حاج میرزا علی- بلی

رئیس- بفرمائید

حاج میرزا علی محمد دولت‌آبادی- مال‌التجاره همه قسم است و نمی‌توان تجارت را محدود کرد به یک قسم اعلا مثل اینکه در خارجه هم همه طور تجارت می‌کنند و نمی‌توان گفت تماماً اصل است خیر اصل و بدل با هم است منتهی گاهی بدل را به صورت اصل در می‌آورند و اشکالی که هست این است که باید تشخیص اصل و بدل را داد واِلا اساساً جلوگیری کردن از تجارت برای مملکت ما مضرّ است مثلاً ساعت طلا هم از فرنگستان می‌آمد ساعت مطلا هم می‌آید که تا پنج سال رنگش نمی‌رود و نمی‌توان تشخیص داد طلا است یا مطلا تفاوتی که دارد این است که در کارخانه روی قاب ساعت حک می‌کنند که این ساعت مطلا است و تا پنج سال دوام دارد و اگر این حک و علامت نبود هیچکس نمی‌توانست بداند اصل است یا بدل بنابراین بنده معتقدم که باید تجارت بکلی آزاد باشد و هیچ تفاوتی بین قالی جوهری و غیر جوهری نباید باشد تا مردم فقیر هم بتوانند قالی بخرند ولی باید کاری کرد که رفته رفته رنگ ثابت جایگزین رنگ جوهر بشود.

رئیس- مذاکرات در ماده اول کافی است؟

(جمعی گفتند کافی است)

رئیس- ماده دوم لایحه مطرح است.

آقای زنجانی (اجازه)

آقا شیخ ابراهیم زنجانی- بنده برای بیان مقصد خودم مختصر مقدمه هم می‌خواهم عرض کنم. بعضی اشخاص یا ممالک یا جمعیت‌ها عادت دارند در هر کاری که پیش می‌آید عاقبت بینی می‌کنند و امروز ملاحظات صد سال بعد را هم می‌کنند اما در مملکت ما غالباً همچو دیده‌ایم که روزانه است و هر چه مصلحت امروز است می‌کند و فردا هر چه پیش آید خوش آید و این مسئله ما را خیلی صدمه زده و نمی‌توانم زیادتر بگویم که چه کرده است. بنده در ایام جوانی در ولایات خودم دیدم که ابریشم و پنبه و پشم و کتان می ریسیدند و رنگ می‌کردند و می‌بافتند و رفع حاجت خود را می‌کردند و به جاهای دیگر هم می‌فرستادند و همه جا مایحتاج شان از خودشان بود و رفع حاجت می‌کردند یک مرتبه یک بلیه واقع شده و حقیقتاً بلیه بود که در اول خیلی ما متعجب شدیم من خودم دیدم که پنبه یک من تبریز در زنجان دو قران بود یکدفعه آمدند پنج قران خریدند و تمام پنبه‌دارها آمدند پنبه شان را فروختند آنوقت ریسیدند و بافتن از بین رفت و کسانی که از این ممر نان می‌خوردند از بین رفتند و در و تخته بسته شد. برای چه؟ برای اینکه دو قرانی را پنج قران فروختیم و به خیال خود خیلی منفعت کردیم. ولی برعکس چندین برابر ضرر کردیم رنگ رزی بود که جمع کثیری نان می خوراند خارجه زیرک ملاحظه کرد که آیا کدام رنگ را این جا می‌پسندند نخ رنگ کرده آورده به قیمت رنگ نکرده فروخت تا کم کم صباغی از بین رفت و دست همه بسته شد و یک جمع کثیری از این طرف از نان خوردن افتادند جولائی هم از بین رفت. بنده خودم در زنجان دیدم که یک نفر از اتباع خارجه که آدم خیرخواهی بود یک توپ کرباس که ده ذرع است یک نفر آورده بود بازار بفروشد گرفت و گفت چند؟ گفت دو تومان. آورد وزن کرد و چندین توپ چیت نازک از دکان بزازی گرفت و آورد در یک طرف ترازو و گذاشت و کشید صد ذرع چیت مقابل یک توپ کرباس گذاشت تا مساوی شد بعد گفت قیمت این چقدر است؟ گفتند ذرعی دو قران گفت قیمت توپ کرباس چقدر است؟ گفتند دو قران گفته بود ببینید این مملکت بیچاره کارش به کجا خواهد کشید این یک توپ کرباس را ما به خرج اندک می‌بریم به کارخانه و صدی یک یا دو خرج می‌کنیم و بر می گردانیم به شما همان دو قران را صد و دو قران می‌فروشیم پناه به خدا اغلب اعمال ما اینطور است تجارت ما رفت صنایع ما رفت همه از بی ملاحظه گی یک چیز قشنگ می‌آورند که آقا بالای بخاری بگذارد و تماشا بکند می‌خرد حالا چقدر می‌خرد؟ نمی دانم چهل چراغ قشنگ می‌خرد چقدر می‌خرد؟ نمی دانم. الآن یک پول می‌ارزد؟ نه بکلی آن پول‌ها از بین رفت هکذا صنعت ما را هم بکلی از میان بردند من خودم دیدم که چیت بسیار اعلا اول ذرعی یک قران بود پست تر کردند ذرعی سی شاهی شد پست تر آوردند دو قران پست تر سه قران فروختند تا اینکه کم کم بهیچ رساندند خودمان هم که نداشتیم ناچار شدیم به هر قیمت که گفتند هر قدر هم بد بود خریدیم تا به درد امروزی گرفتار شدیم چرا اینطور شدیم؟ چون عاقبت بینی نداشتیم. دولت و ملت و کسبه و تجار هیچیک عاقبت بینی ندارند. این مقدمه عرایض بنده بود. اما راجع به قالی هر متاعی اعلا دارد. اولی هم دارد کسی که ندارد پست می‌خرد این صحیح است ولی من این فرض را نمی‌کنم همین قالی که شل می‌بافتند و رنگ ثابت دارد ذرعی یک تومان می‌خرند ولی اگر قدری سفت تر ببافند می‌شود تا ذرعی ۱۰ تومان فروخت ولی از برای بافت و خرج و زحمت عمله و استاد از حیث بافت فرقی ندارد همان زحمت را دارد ولی از حیث قیمت فرق دارد حالا آیا انصاف است همان قالی را که آنقدر دقت می‌کنند در آن رنگ جوهری استعمال کنند که پس از یک سال یا دو سال رنگش بکلی از میان برود؟ و برای یک قدری زحمت زیادتر رنگ ثابت استعمال نکنند؟ البته آنکه عاقل است قالی جوهری نمی‌خرد و از اول قالی ساده یا زیلو می‌خرد و به عقیده بنده باید که رنگ جوهری بکلی از میان برود اعم از ثابت و غیر ثابت از خارجه وارد نشود چون ما خودمان رنگ داشتیم و داریم از رنگ خارجه هم بهتر است. سابقاً صباغ‌ها که رنگ‌های ثابت خوب می‌توانستند بسازند حالا هم داریم روناس داشتیم پوست انار داشتیم مازو داشتیم نیل داشتیم آن هائی بودند که ساختن این رنگ‌ها را خوب می‌دانستند حالا هم هستند و می دانند و اگر جلوی رنگ خارجه گرفته شود رنگ ثابت را خود مملکت تهیه می‌کند و کفایت هم می‌کند و آن پولی که برای خرید جوهر یا رنگ ثابت به خارجه می‌رود به خرج خود رنگ‌های ثابت که در داخله درست می‌شود می رسد مملکت هر چه دارد باید با همان بسازد و اگر ندارد استعمال نکند. ما نباید در استکان بلور جای بخوریم چون نداریم و باید در کاسه گلینی بخوریم که داریم اصلاً ما نباید چای بخوریم نباید قند بخوریم چرا؟ چون نداریم هر وقت داشتیم می‌خوریم باز ممکن است بفرمائید جلوی تجارت را نمی‌شود گرفت. آیا آنقدر که آن مال‌التجاره فرستادند شما در مقابلش چه فرستادید؟ هیچ. صادرات که نداشتید همش پول دادید پولتان هم بکلی تمام شد و از بین رفت حالا پول هم ندارید دیگر چه خواهید کرد؟ بیش از این در کلیات مبالغه نمی‌کنم ولی می‌گویم این مالیاتی که می‌خواهند قرار بدهند اگر مراد انتفاع است باید به همه قالی‌های ثابت و غیر ثابت قرار بدهیم ولی می دانم مراد انتفاع نیست. لابد برای جلوگیری از قالی جوهری است اما راجع به آزادی البته باید حالا آزاد باشد چرا؟ چون الآن جنس جوهری خیلی موجود است چون آن دهاتی بدبخت که نفهمیده و رفته رنگ خریده و قالی بافته است و نمی دانسته که چقدر این جوهر هم به خودش و هم به تجارت مملکتش لطمه وارد می‌آورد ضرر هر چه بشود با آن‌ها است و تاجر ضرر نمی‌دهد و اینکه صد و بیست یا صد سی هم قرار بدهند باز ضرر با آن‌ها است و تاجر یک قران هم ضرر نمی‌دهد ضرر مال صنایع است منتهی تاجر وقتی دید در گمرک زیاد می‌گیرند ارزان تر می‌خرد صانع هم عوام است و نمی‌فهمد می خواهد زودتر قالی اش را بیاورند و بفروشد این هم یک راهی برای فنا شدن ما است چون الآن تجار بار بار خروار خروار جنس جوهری دارند چه بکنند؟ قدغن که نمی‌شود کرد البته باید آزاد باشد و برود ولی باید یک طریق قطعی اتخاذ کرد که دیگر جوهر صرف نشود و اگر آقایان می‌فرمایند جوهری و غیر جوهری فرق ندارد خیلی خوب اگر فرق ندارد چرا ثابت نباشد؟ ثابت باشد که بهتر است احتمال دارد رنگ غیر ثابت را بد ببافند ولی رنگ ثابت را بهتر و با دقت تر ببافند در خرج هم فرقی نمی‌کند تار و پود و رشته همان است منتهی در رنگ فرق دارد و رنگ ثابت قدری زیادتر زحمت دارد ولی ضرر دیگر ندارد و به عقیده بنده باید ترتیبی قرار داد که بکلی استعمال رنگ جوهری موقوف شود و وارد نشود حالا دولت یا سایر وکلا یا هر کس اگر یک راهی می‌تواند پیدا کنند که دیگر استعمال جوهر نشود و تجارت ترقی کند پیدا کنند ولی حالا که استعمال شده و آن بدبخت دهاتی عوام رفته و خریده و نفهمیده کار کرده یا به تاجر فروخته است باید به خارج برده و فروخته بشود نمی‌شود بماند و پایمال شود حالا که ساخته شده باید برود چاره دیگر نیست ولی باز عرض می‌کنم که باید جلوگیری کرد که ابداً رنگ ثابت و غیر ثابت هیچکدام وارد نشود و این مالیاتی هم که برقرار شده چون برای رفع رنگ جوهر است غیر کافی می دانم و باید زیادتر بشود چون با صد چهار ترک استعمال جوهر نمی‌شود و باید کاری کرد که استعمال نشود و وارد نشود و اگر من می‌دانستم با این صد چهار یا صد هشت ترک استعمال رنگ جوهری می‌شود عرضی نداشتم ولی چون می دانم با این مقدار ترک نمی‌کنند عرض می‌کنم باید زیادتر بشود تا بکلی ترک بشود.

(بعضی از نمایندگان - احسنت احسنت)

رئیس- چون در ماده اول رأی گرفته نشد باید رأی بگیریم قرائت می‌شود.

(ماده اول به شرح ذیل قرائت شد)

خروج کلیه قالی‌های ایران خواه رنگ ثابت داشته باشد خواه غیر ثابت آزاد است.

محمد هاشم میرزا- بنده عقیده‌ام این است که باید تفکیک بشود و ثابت آزاد باشد و غیر ثابت هم تا پنج سال آزاد باشد ...

رئیس- چطور تفکیک کنیم؟

خوب است پیشنهاد بفرمائید.

محمد هاشم میرزا- رنگ ثابت یا غیر ثابت تفکیک بشود و در هر کدام جداگانه اخذ رأی شود.

رئیس- اول رأی می‌گیریم که خروج قالی ثابت رنگ باید آزاد باشد یا نه.

آقا سید فاضل- این فقره محتاج به رأی نیست و اصلی است.

رئیس- معذالک باید رأی گرفت. آقایانی که آزادی خروج قالی ثابت رنگ را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(به اتفاق قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد.

رأی می‌گیریم که خروج قالی غیر ثابت آزاد باشد یا ...

محمد هاشم میرزا - بنده پیشنهاد کردم پنج سال مدت معین شود.

رئیس- کجاست آن پیشنهاد هنوز که نرسیده

محمد هاشم میرزا- فرستادم. پیشنهاد کردم که تا پنج سال آزاد و بعد ممنوع بشود حالا کی باید رأی داد و چه وقت پیشنهاد بنده مورد پیدا می‌کند بنده نمی دانم خوب است بفرمائید.

رئیس- این پیشنهاد راجع به ماده دوم و سوم است.

محمد هاشم میرزا- ولی مربوط به این ماده است. اجازه بفرمائید توضیح بدهم که ...

رئیس- رأی می‌گیریم. آقایانی که خروج کلیه قالی‌های غیر ثابت را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد.

آقای سالار معظم با ماده دوم مخالفند یا موافق؟

سالار معظم- بنده مخالفم

محمد هاشم میرزا - بعد از اینکه رأی دادیم آزاد نیست موضوع ماده دوم و سوم چه می‌شود؟

رئیس- ماده دوم را حذف کنید.

مخبر- تصور می‌کنم راجع به اصل این لایحه مطابق مقصود کمیسیون و نظریات وزارت تجارت که این لایحه تهیه شده وجود ماده دوم لازم است و نمی‌تواند حذف شود مگر این که لایحه را دوباره به کمیسیون رجوع فرمایند و در آن جا مجدداً تجدید نظر شود.

رئیس- چون آقای مخبر تقاضا می‌کند بر حسب مفاد نظامنامه لایحه مراجعه می‌شود به کمیسیون.

راپُرت کمیسیون قوانین مالیه راجع به امتیاز نرخ‌های پستی مطرح است.

حائری‌زاده- پیشنهادی که بنده برای اصلاح ماده اول پیشنهاد کرده بودم مصلحت نمی دانید مطرح شود؟

رئیس- مگر ملاحظه نفرمودید که بر حسب تقاضای مخبر به کمیسیون برگشت. مذاکرات در کلیات است.

آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- در ضمن این راپُرتی که کمیسیون محترم قوانین مالیه راجع به ازدیاد نرخ پست یعنی کاغذهای سفارشی و غیر سفارشی و محمولات پستی تقدیم مجلس کرده است بنده مطلقاً در ازدیاد و موضوع مالیات جدید مخالفم به جهت اینکه تا صورت عایدی مملکت جزء به جزء به مجلس نیاید و نمایندگان از آن مستحضر نشوند و ندانند چقدر عایدی داریم و چقدر خرج در مقابل داریم و کسر دخل چقدر است بنده نه بر حسب عقیده نه بر حسب مسلک و نه بر حسب ادراکات خودم نمی‌توانم برای وضع مالیات حاضر بشوم زیرا اگر بنده بخواهم در این باب رأی بدهم رأی بر چیز مجهولی خواهد بود زیرا هیچ نمی دانم جمع مملکت چقدر است چه مقدار عاید دولت شده و به خزانه مملکت می‌رسد. ولی آنچه مسلم است و بنده نمی دانم این است که توده ملت تمام مالیات خودشان را به دولت می‌پردازند و ابداً چیزی از عواید دولت نزد مردم باقی نمی‌ماند و تا حالا هیچ دیده نشده است که در کتاب یا تاریخی نوشته شود ملت ایران از تأدیه مالیات سرپیچی می‌کند بنده کار ندارم که در تهران اشخاصی هستند که به گردن کلفتی مالیات دولت را نمی‌دهند ولی اساساً باید دانست که توده مالیات دهندگان یعنی زارع یا کاسب و فلاح مالیات خودشان را می‌دهند و اگر افراد قوی در مرکز پیدا شوند که از تأدیه آن استنکاف ورزند ربطی به ملت ندارد و این تحمیلاتی که در این دوره انقلاب از اول مشروطه تا حال بر مردم شده همه را می‌دهند به قول بعضی پنجاه کرور و بعضی دیگر شصت هفتاد کرور به عناوین مختلفه بر مردم تحمیل شده و از آن‌ها گرفته می‌شود با این ترتیب هیچ نمی دانم این عواید و این مالیات‌های مستقیم و غیرمستقیم و عواید نفت و غیره کجا می‌رود و چه می‌شود و با این تحمیلاتی که از هر قبیل بر مردم می‌شود معذلک متجاوز از ۳ ماه است به عدلیه حقوق نرسیده وزارت معارف هفت هشت ماه است حقوق طلب کار است وزارت داخله همین طور و هیچ معلوم نیست این پول‌ها چه می‌شود در صورتی که اصل حقوق همین است و آن چیزی که ما باید بیشتر از همه چیز در او بحث و مطالعه کنیم همین مسئله عایدی است. آقای وزیر پست و تلگراف که برای راحتی مردم بر پاکات پستی و ملتمسه سفارش و محمولات وضع مالیات می‌کنند پس خوب است عواید پست و تلگراف را هم نشان بدهند واِلا بنده از آقایان دعوت می‌کنم که در کمیسیون عرایض تشریف آورده و ملاحظه کنند چطور فریاد تجار اردبیل و تبریزی و بوشهر و استرآباد بلند است و متشکی هستند که ما امانت به پستخانه سپرده‌ایم و پول همه را هم داده‌ایم قبض هم در دست داریم معهذا یکسال و دو سال گذشته است و مال ما را نداده‌اند مقام محترم ریاست هم مخصوصاً در این باب جدیت کرده ولی اثری نمی‌بخشد و با اینکه تجار امانت به پستخانه می‌دهند حق‌الضمانه هم می‌دهند و قبض می‌گیرند معهذا متجاوز از شش هفت ماه می‌گذرد و غرامت اموال مسروقه به تجار نمی‌رسد. آنوقت باز باید بیاییم و اضافه مالیات برای پستخانه تصویب بکنیم. بنده گمان می‌کنم همین اندازه که بر نرخ پست اضافه کرده‌اند برای پست کافی است و اگر باز بر نرخ پاکات اضافه کنند در عوض پاکات و محمولات کمتر به اداره پست فرستاده خواهد شد ملاحظه بفرمائید آن اوقاتی که نرخ پاکات یک عباسی بود خیلی زیادتر فرستاده می‌شد تا حالا ک دو عباسی است و خود این اضافه سبب خواهد شد که مردم کاغذ و محمولات کمتر می‌فرستند و در نتیجه برای دولت هم صرفه ندارد این است که بنده با وضع این مالیات مخالفم.

وزیر پست و تلگراف- در جواب نماینده محترم عرض می‌کنم اولاً این مالیات و تحمیلی بر مردم نیست زیرا اداره پست مردم را مجبور نمی‌کند که پاکات و محمولات پستی خود را به اداره پستخانه بدهند اساساً اداره پست برای آسایش و راحت مردم و برای ازدیاد تجارت و ثروت در مملکت تأسیس شده ولی در عین حال نمی‌تواند تحمیلی بر خزانه دولت باشد. البته آقایان تصدیق دارند که اداره پست و تلگراف باید اداراتی باشند که مخارج خودشان را از عواید خودشان اداره کنند و چون اداره پست برای حوایج مردم است باید عوایدش کافی باشد و طوری باشد که مخارج اداره را تضمین کند اداره پست بواسطه قضایائی که در این چهار پنج سال در مملکت ما اتفاق افتاده دچار نکث عایدی شده و حالا طوری است عایداتش کفایت مخارجش را نمی‌کند از طرف دیگر آقایان تصدیق دارند که مخارج مملکت نسبت به سابق و هشت سال قبل خیلی زیاد شده. قبل از جنگ سورچی از اداره چاپارخانه ماهی هفت تومان حقوق می‌گرفت ولی امروزه هیجده تومان می‌گیرد. در چند سال قبل یک اسب روزی ۳ قران خرج داشت ولی امروز هفت هشت قران خرج دارد. از یک طرف مخارج اداره زیاد شده از طرف دیگر عواید اداره کمتر از سابق شده به این معنی که راه شمال به غرب تقریباً مسدود است و دخل عمده‌ای که دولت در سابق داشت از طریق امانات بین‌المللی و مراودات پستی زا طرف شمال به خارج بود از یک طرف این راه مسدود است از طرف دیگر تجارت تقریباً در مملکت فلج شده و بالطبیعه عاید پستخانه کمتر شده و مخارج زیاد. بطوری که اداره پست تقریباً ماهی ده هزار تومان برای کسر عایدات خود از دولت می‌گیرد و چون خزانه دولت هم قدرت پرداخت این ماهی ده هزار تومان را ندارد تقریباً سرویس‌های پستی دچار سختی و فلجی شده است و بیم این می‌رود که عنقریب لنگ شود. این است که اداره پست خودش را مجبور دید که بواسطه تعرفه جدیدی قدری بر عایدات خود بیفزاید و چنانچه عرض کردم این یک تحمیلی نیست بلکه یک حقی است که اداره پست در مقابل یک مسئولیت و خدمتی که عهده دار آن است دریافت می‌کند این یک حقی است در مقابل خدمت و مثل مالیاتی که اداره بلدیه یا وزارت مالیه از مردم می‌گیرد نیست اما آنچه راجع به پرداخت غرامت امانات فرمودند آقایان مسبوقند که یک اعتباری به مبلغ چهل و سه هزار و کسری تازگی از طرف مجلس به اداره پست داده شده ولی متأسفانه بواسطه عسرت مالیه هنوز موفق به اخذ آن از وزارت مالیه نگردیده البته هر وقت یک مساعدتی از طرف وزارت مالیه شد غرامت آن امانات پرداخته خواهد شد اما راجع به اینکه فرمودند این تعرفه جدید بر عایدات اداره پست چیزی اضافه نمی‌کند خدمت آقایان عرض می‌کنم پس از مطالعه خیلی زیاد اولیای پست یقین بهم رساندند که این تعرفه عایدات پستی را خیلی زاد می‌کند و معادل سی و پنج الی چهل هزار تومان در سال بر عایدات پست خواهد افزود و اینکه فرمودند اگر تعرفه گمرکی بیشتر باشد در عوض پاکات و محمولات کسر خواهد شد این تا درجه‌ای صحیح است ولی امروزه محمولات پستی به حداقل آنچه تصور می‌شود رسیده است و دیگر کمتر از این نمی‌شود حدی برایش فرض کرد بطوری که این پاکات و محمولاتی که امروز فرستاده و حمل می‌شود اگر دو قران یا شش قران هم فرضاً بر نرخ آن علاوه شود باز حمل خواهد شد و طوری نیست که به این مختصر تعرفه نقصانی در این مقدار پاکات و محمولات حاص شود. این است که امنای اداره پست یقین دارند که پس از گذشتن این تعرفه قسمتی از نکث عایدات جبران خواهد شد قسمت دیگری هم همانطوری که پیش بینی شده بواسطه ضبط دفاتر جنوب جبران خواهد شد و امیدواریم بعد از گذشت این تعرفه و ضبط دفاتر جنوب اداره پست به حالت اولیه خود یعنی قبل از جنگ برگردد.

رئیس- آقای نجات مخالفید؟

آقا میرزا محمد نجات - بلی

رئیس- بفرمائید

آقا میرزا محمد نجات - همینطور که آقای وزیر فرمودند پست و تلگراف در تمام دنیا برای رفاهیت حال مردم است و هر چه بر مالیات‌های دیگر اضافه می‌شود از نرخ پست و تلگراف کم می‌کنند برای اینکه مردم در مبادلات خبری راحت باشند برعکس در این مملکت هر وزارتخانه برای خودش دولت مستقلی است و می‌گوید برای خودم باید عایدی پیدا کنم پس چه ضرر دارد کلمه پنج شاهی را شش شاهی بگیریم شاید این ترتیب بطوری که آقای وزیر هم معتقدند عایدی داشته باشد. ولی بر خلاف آن خبری است که عرض کردم. اساساً در موقعی که دولت می‌خواهد مالیات وضع بکند اول باید جمع خرج مملکت را بداند و اگر آقای وزیر می دانند بنده از ایشان خواهش دارم دو کلمه در مجلس بگویند که عایدات مملکت فلان قدر است و خرج ما در مقابل این است و فلان مقدار کسر داریم و برای جبران این کسر از پست و تلگراف به فرمایش خودشان چهل هزار تومان باید محل درست کنیم ولی وقتی که دولت جمع و خرج مملکت را نمی داند و به فرمایش آقا سید یعقوب همه ادارات حتی خود مجلس هشت نه ماه است حقوقشان نرسیده با ا ین وضع خیلی جای تعجب است که مجلس شورای ملی یک تحمیل جدیدی به مردم بکند مجلس شورای ملی با کمال نزاکت باید به آقایان وزراء بگوید تا بودجه عایدی و مخارج خودتان را بطور وضوح به مجلس نیاورید ما یک دینار مالیات نه بر مخابرات نه بر پست نه بر سایر چیزها تحمیل نخواهیم کرد و منتظریم ببینیم جمع و خرج مملکت چیست و دولت چقدر کسر دارد و اگر حقیقتاً کسر داشت آنوقت مجلس فکری خواهد کرد ولی اگر دولت کسر ندارد بی جهت چرا هر روز به مردم تحمیل بکنیم؟ در صورتی که نمی دانم چطور می‌شود؟

وزیر پست و تلگراف - یقین دارم نماینده محترم به عرایض من توجه نفرمودند عرض کردم این تحمیل و وضع مالیات نیست. جنابعالی که یک بار به خراسان می‌فرستادید و در سابق به دیگری سه تومان می‌دادید امروز دوازده تومان باید بدهید البته این برای جنابعالی تحمیل است که چهار برابر سابق کرایه بدهید در این صورت چه توقعی از دوائر پست دارید که امروز همان بار را با ضرر برای شما حمل کند دیگر اینکه اداره پست هیچوقت خدمت سرکار نمی‌آید و به شما نمی‌گوید حتماً بارتان را توسط من حمل کنید شما خودتان محمولات پستی خود را به اداره پستخانه می‌فرستید. در این صورت پستخانه هم با مسئولیت بزرگی که بر گردن دارد باید حقی بگیرد برای آسایش و رفاه حال مردم. چه اداره پست بالاتر است که پاکات شما را به اقصی بلاد مملکت و به سرحد مقصود می رساند و وصول آنرا به صاحبش را تضمین می‌کند منتهی در مقابل این خدمت و مسئولیت بزرگ از شما تقاضا دارد با گرانی مخارج در عوض شش شاهی هفت شاهی بدهید زیرا باید طوری باشد که برای اداره پست هم مقدور باشد پاکات و محمولات شما را به مقصد رسانده و این مسئولیت را عهده دار گردد. اگر می فرمائید با این مسئولیت بزرگ سرویس‌های پستی بخوابد و لنگ شود بسیار خوب این یک راهی است ولی اگر این نظر را ندارید و می‌خواهید دولت محمولات شما را به مقصد برساند باید سعی کنید این نقصان رفع شود. مخارج امروزه غیر از مخارج ده سال قبل است در سنه ۱۳۳۰ و ده سال قبل یک تعرفه از مجلس گذشته ولی مخارج ده سال قبل خودتان را با مخارج امروزه بسنجید و مقایسه کنید ببینید چقدر فرق کرده است. چنانچه عرض کردم راه شمال که شاهراه ایران به خارجه بود حالا مسدود است اداره امانات بین المللی بسته شده و امانات به خارجه نمی‌رود و نمی‌آید. در سال متجاوز از دویست هزار تومان عایدی پست از امانات بین المللی بود که از روسیه می‌آمد و حالا که بسته شده دیگر این عایدی را نداریم. دیگر اینکه اگر نگاه کنید تعرفه هائی که در ممالک خارجه ملاحظه خواهید فرمود که در بعضی جاها پنج برابر و در بعضی جاهای دیگر شش برابر افزوده شده و ترقی کرده است در آلمان سی و دو برابر بر نرخ محمولات پستی افزوده شده و شما حاضر نیستید صد بیست و پنج به نرخ پستی خودتان بیفزائید.

آقا میرزا محمد نجات - آلمان در جنگ بود.

وزیر پست و تلگراف - می فرمائید آلمان در جنگ بود و ما نبودیم ولی نباید غفلت کرد که تمام ضررها که از جنگ وارد شده خیلی بیشتر به ما وارد آمده با این حال چه مالیاتی دولت می‌خواهد وضع کند؟ چنانچه عرض شد نقصان عایدی پست نسبت به مخارج پستی منتها ماهی ده هزار تومان است و با این ترتیب اداره پست نمی‌تواند سرویس‌های پستی را اداره کند خوب است محل این ده هزار تومان کسر را برای ما معین کنید یا بفرمائید خزانه این مبلغ را به ما بدهد و تضمین بفرمائید همه ماهه وزارت مالیه این وجه را به ما برساند تا اداره پست هم با همان نرخ سابق این وظیفه را انجام دهد یا اگر نمی‌توانید بر خزانه دولت تحمیل کنید و وصول این وجه را به اداره پست تضمین بفرمائید پس خوب است بوسیله تصویب این تعرفه کسر پست را جبران بفرمائید و امیدواریم در آتیه نزدیکی اوضاع عالم بهتر شده از محل‌های دیگر این کسر جبران شود واِلا امروز هیچ نمی‌شود و بنده با مسئولیتی که دارم عرض می‌کنم که اداره پست دچار یک فلاکت و پریشانی فوق العاده است در صورتی که از هر نقطه نظر یکی از منظم ترین ادارات این مملکت اداره پست است حالا گر در راه پستی را سرقت کردند تقصیر اداره پستخانه نیست مادامی که راه در مملکت امن نیست اداره پست سعی می‌کند که پاکات و محمولات پستی را بدون آسیب بطوریکه در نظامنامه پستی هم مقرر است به صاحبانش برساند ولی اگر امن نباشد و فرضاً در راه سرقت شود تقصیر اوضاع مملکت است و اداره پست تقصیری در این موضوع ندارد.

رئیس- در کلیات مذاکرات کافی است یا نه؟

(جمعی گفتند کافی است - بعضی گفتند کافی نیست)

رئیس- رأی می‌گیریم که مذاکرات در کلیات کافی است یا نه.

آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد.

رأی می‌گیریم شور در مواد بشود یا نه.

آقایانی که تصدیق می‌کنند که در مواد شور بشود قیام فرمایند.

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده اول قرائت می‌شود

(به مضمون ذیل قرائت شد)

ماده اول- نرخ‌های حقوق پستی مقرر در مواد شانزده و هیجده و سی و یک و سی و پنج قانون پستی مصوبه پانزدهم رمضان مطابق پنجم اسد ۱۳۲۳ و هرگونه اشاره و اشعاری که در سایر مواد قانون مذکور راجع به نرخ‌های مذکور شده است منسوخ و به جای آن‌ها نرخ‌های ذیل مقرر می‌شود.

(ا) پاکت‌های متعارفی هشت شاهی از دو مثقال یا کسر مثقال اول و چهار شاهی از هر مثقال یا کسر مثقال اضافی

(ب) کارت‌های پستی چهار شاهی از کارت ساده و هشت شاهی از کارت با جواب

(ج) پست محلی چهار شاهی از هر دو مثقال با کسر مثقال اول و دو شاهی از هر مثقال با کسر مثقال اضافی

(د) حق سفارش یک قران از هر مرسله سفارشی یا بیمه شده یا مراسلات مخصوصه

(هـ) ملتمسه سفارشی ده شاهی از هر ملتمسه و این مبلغ علاوه بر یک قران نرخ سفارشی است.

(و) مطالبه نامه ده شاهی از هر درخواست و مطالبه نامه راجع به یک مرسوله در صورتیکه نرخ ملتمسه سفارشی داده نشده باشد.

رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب- بنده در ضمن شور در کلیات می‌خواستم عرض کنم ولی حالا در ماده اول عرض می‌کنم که اداره پست ممکن است برای میزان کسر خود عملیات دیگری بنماید اولاً مطابق آنچه را که منتشر است آقای وحیدالملک برای توازن جمع و خرج دو فقره عملیاتی نموده‌اند که قابل تقدیر است و تقریباً می‌توان گفت که جمع و خرج مساوی شده گذشته از این عرض می‌کنم تمام این مخارجی را که می‌فرمایند و این کسری که معتقدند راجع به همین اداره حمل و نقل است و ممکن است حمل و نقل را به ترتیب سابق قرار دهند که اینهمه کسر نداشته باشند. بعلاوه، بنده آن فرمایشاتی را که آقای آقا سید یعقوب فرمودند تأیید می‌کنم در مجلس چهل و سه هزار تومان برای دادن غرامت پستی به صاحبانش تصویب شد در صورتی که چند نفر همدانی هستند که اموال آن‌ها سرقت شده و برای اخذ غرامت اموال خود به تهران آمده بودند و هنوز چیزی به آن‌ها داده نشده و بلاتکلیف مانده‌اند و عقیده بنده این است که اگر آقای وزیر جلوگیری از اختلاسات نکند خیلی به موقع است نمی دانم که چیزهائی که در روزنامه‌ها نوشته می‌شود صحیح است یا خیر؟ مثلاً می‌نویسند بیست و چهار هزار تومان ابراهیم کلیمی برده و سی هزار تومان معتمدالوزراء اختلاس کرده خوب است رسیدگی کنند اگر راست است این وجوه را از آن‌ها مسترد بدارند و اگر هم کذب است رسماً در روزنامه تکذیب کنند و بنویسند که این فقرات که به اشخاص نسبت می‌دهند خلاف واقع است و تا این کارها درست نشود بنده عقیده ندارم که به نرخ پستی چیزی اضافه شود.

وزیر پست و تلگراف- یک قسمت از فرمایشات آقا را سابقاً جواب دادم ولی آنچه را که نسبت به اداره حمل و نقل فرمودند عرض می‌کنم که اداره حمل و نقل خودش جمع و خرجی و خرج و دخلی دارد و تحمیلی به اداره پست نمی‌کند و محمولات پستی را از یک طرف از سرحد کن آباد تا فرتو و از طرف دیگر از تهران تا انزلی و از تهران تا قم و عراق و کرمانشاهان حمل می‌کند بنده عرض نمی‌کنم اداره حمل و نقل محتاج به اصلاح نیست و اگر چنین اعتقادی را داشتم مشغول اصلاحات آن جا نبودم امروز کمیسیونی مرکب از متخصصین پستی در باب حمل و نقل به ریاست کفیل اداره پست در دفتر پستخانه منعقد است. برای اصلاحات و بعضی صرفه جوئی‌ها در امر حمل و نقل مشغول نقشی کشی هستند. ولی بطور کلی عرض می‌کنم مسئله محمولات پستی و کار حمل و نقل در ایران قدری مشکل است و اشخاصی که در خارج با ما کنترات دارند از قبیل ارباب رستم مابین قم و اصفهان و شخص دیگر مابین اصفهان و شیراز و ارباب مهربان بدبخت که سابقاً خط مابین کاشان و یزد و کرمان را داشت تمام دچار ضررهای فوق العاده شده‌اند و از اداره پست متوقعند که مساعدت‌هایی به آن‌ها بکند مثلاً ارباب رستم که راه قم و اصفهان را دارد و از پارسال قریب پنج شش هزار تومان به اداره پست بدهکار و مقروض است و الآن هم اینجا هست و هشت هزار تومان برای خرید علیق امسال از ما مساعده می‌خواهد در صورتی که ماهی هفتصد تومان هم می‌گیرد الآن قریب یک ماه است که از ما پول می‌خواهد و ما متأسفانه نتوانسته‌ایم به او مساعدت کنیم چرا اینطور است؟ برای اینکه اوضاع مملکت اینطور تقاضا دارد از یک طرف محمولات کم است و از طرف دیگر مخارج علیق و چیزهای دیگر زیاد است و برای صدق عرایض بنده آقایان می‌توانند در خارج تحقیق بفرمایند فقط چیزی که امروز محمولات پستی را تا درجه‌ای تأمین می‌کند وجود همین اداره حمل و نقل است که آقایان اینقدر از آن تنقید می‌کنند و اگر امروز این اداره نبود محمولات پستی را نمی‌توانستیم حمل و نقل کنیم برای اینکه دیگر حاضر نبودند به این ترتیبات محمولات پستی را حمل کنند و مسئله رقابتی هم در بین نبود و امروز خیری که از آن می‌رسد و هیکل سیاهی که در مقابل خود می‌بینند همین اداره حمل و نقل است باز به نماینده محترم خاطرنشان می‌کنم که این اضافه تحمیل نیست و اگر تصویب کنند یک خدمتی است که به موکلین خودشان کرده‌اند برای اینکه کسی که فقیر است و چیزی ندارد و البته ملتسمه سفارشی و محمولات پستی هم نخواهد داشت زیرا آن فقیر بیچاره نان ندارد بخورد پر واضح است که محمولات پستی را تاجر دارد کاغذ پستی و ملتمسه سفارشی را فلان ملاک به مستأجر خودش می‌نویسد که بخواهد از او پولی وصول کند در این صورت برای او چندان فرق نمی‌کند که شش شاهی را هشت شاهی بدهد و البته اگر کمکی به اداره پست بکند ضرری نخواهد داشت و آقایان برای اینکه مساعدتی به اداره پست بفرمایند مقتضی است باتفاق به این تعرفه رأی بدهند.

رئیس- آقای نجات (اجازه)

آقا میرزا محمد نجات- از بیانات آقای وزیر همچو معلوم شد که تمرکز مالیه در وزارتخانه‌ها نیست. می گویند دخل پست و تلگراف نسبت به مخارج کسر دارد. از این اظهارات اینطور کشف می‌شود که بعد از شانزده سال مشروطیت در مملکت ما هر وزارتخانه برای خودش یک دولت مستقلی است و بنده اینطور حس می‌کنم که بدون اینکه صندوق مالیه و تمرکز مالیه در کار باشد وزارتخانه‌ها خودشان پیدا می‌کنند و خودشان خرج می‌کنند خوب است این فرمایشی را که فرمودند توضیح بدهند اما این که می‌فرمایند تحمیل نیست تصور کرده‌اند اهالی مملکت منحصر به چند نفر تجار و ملاک نمره اول هستند و باقی مردم را گدا تصور نموده‌اند که ابداً کاغذ نمی‌نویسند خوب است در وزارتخانه خودتان تحقیق بفرمایند که آیا این همه پاکات که به اداره پست داده می‌شود تمام متعلق به تجار و ملاکین نمره اول است یا سایر مردم هم در این امر شرکت دارند. می‌فرمایند این دو شاهی علاوه چیزی نیست و تحمیل نمی‌شود بنده عرض می‌کنم همین دو شاهی تحمیل است کدام تحمیل از این بالاتر که از هشت شاهی دو شاهی اضافه شود پس آقای وزیر پست و تلگراف اسم این اضافه را چه می‌گذارند؟ به عقیده بنده تحمیل است.

وزیر پست و تلگراف- این که نماینده محترم می‌فرمایند هر اداره و وزارتخانه سعی می‌کند مستقل باشد جواباً عرض می‌کنم در تمام این ادارات پست و تلگراف اداراتی هستند که مستقلاً مسئول جمع و خرج خودشان می‌باشند فقط در بعضی جاها نقصان عایدات این دو اداره را خزانه دولت جبران می‌نماید ولی در اغلب ممالک طوری تعرفه و نظامات پست و تلگراف را تدوین می‌کنند که تعادلی مابین جمع و خرج حاصل می‌شود در هیچ کجای دنیا از پست و تلگراف متوقع عایدی زیادی نیستند ولی از طرف دیگر هم مردم نباید منتظر باشند که دولت از خزانه خود مخارج حمل محمولات پستی آن‌ها را بدهد و تحمیل بر خزانه مملکت نماید.

رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله - مخالفت بنده از این نقطه نظر نیست که معتقد باشم در صورت عدم تکافو جمع و خرج اداره پست نقصان آن را مالیه مملکت متحمل شود بلکه معتقدم در صورت کسر عایدات بایستی حق‌العمل پستخانه را زیاد نمود تا کافی برای اداره کردن شود حالا کار ندارم که این حق مالیات است یا برای حمل و نقل محصولات یک حق‌العملی است. در هر صورت هر چه اسمش را بگذارید به او تحمیل است. ولی در همه حال اداره پست باید عایداتش با مخارج تعادل نماید و اگر هم چیزی زیاد آمد به دولت بدهد مخالفت بنده از این نقطه نظر است که حقیقتاً هنوز نمی دانم پستخانه نسبت به عایداتش کسر عمل دارد یا خیر زیرا به بودجه اداره پست هنوز در کمیسیون بودجه مراجعه نشده شاید در موقعی که بودجه پست از مجلس می‌گذرد جرح و تعدیل هائی بشود و جمع و خرجش با هم تعادل نماید و در آن صورت دیگر محتاج نخواهیم بود یک تحمیلی بر مردم بنمائیم. بعلاوه این کسری که گفته می‌شود گر چه آقای وزیر این قسمت را تقریباً تکذیب کردند لکن چنین شهرت داشت که کسر مخارج پست بواسطه اداره حمل و نقل است و آن اداره است که سالی صد و پنجاه هزار تومان کسر عمل دارد و اخیراً بودجه آن ضمیمه بودجه اداره پست شده است حالا اگر حقیقتاً همین طور باشد یعنی این کسر بواسطه اداره حمل و نقل باشد بنده نمی‌توانم تصدیق نمایم که این کسر تحمیل به مردم شود. بلی آقای وزیر پست و تلگراف یک معایبی ذکر کردند که اگر ما این اداره حمل و نقل را به اشخاص بدهیم شاید کار نکنند و پست حمل نشود ولی بنده تصور نمی‌کنم این طور باشد زیرا سابقاً که دولت حمل و نقل نمی‌کرد و اشخاص دیگری متصدی این کار بودند اوضاع حمل و نقل از وضع فعلی اگر بهتر نبود بدتر هم نبود در هر صورت بنده نمی‌دانم ضرر این کسر را دولت با این سرمایه یک میلیونی که در راه‌ها دارد چرا باید تحمل نماید؟ و به عقیده بنده خود دولت می‌تواند از عایدات همین یک میلیون سرمایه جبران خسارت خود را بنماید در هر صورت هر وقت بودجه وزارت پست و تلگراف در مجلس مطرح شد آنوقت معلوم می‌شود که آیا اداره پست کسر دخل دارد یا خیر؟ یک قسمت فرمایشاتی هم که راجع به امانات مسروقه فرمودند بنده در این جا یک اعتراض اساسی به اداره پست دارم و تصور می‌کنم اداره پست تابحال یک عمل خارج از وظیفه نموده است. زیرا وقتی یک امانتی را بیمه می‌کنند باید وجه بیمه شده را در صندوق جداگانه بگذارد زیرا این حق برای این است در مواقعی که این امانات به سرقت می‌رود در عوض امانات به صاحبان آن‌ها داده شود در صورتی که تابحال اداره پست این حق را از مردم می گرفته و به مصارف متفرقه می رسانده است و همیشه مردم از این جهت متظلم بوده‌اند و در آخر هم وزارت پست یک ورقه به مجلس تقدیم می‌نماید و مقداری برای جبران این مسروقات اعتبار می‌خواهد به عقیده بنده این ترتیب بر خلاف اصول اداری و برخلاف هر اصلی می‌باشد زیرا حق‌الضمانه برای جبران اموال مسروقه است که دولت اگر بتواند آن‌ها را از سارقین مسترد دارد و از وجوه حق‌الضمانه غرامت آن‌ها را پرداخت نماید. بنابراین اینکه که آقای وزیر پست و تلگراف در این جا تشریف دارند عرض می‌کنم که قانون مملکت و هر قانونی که در دنیا وضع شده است اداره پست و تلگراف را ملزم می‌کند که حتماً این اصل را در نظر بگیرد و آقای وزیر هم باید جداً قدغن نمایند که این اصل کلی را اداره پست اجرا نماید در هر صورت مخالفت بنده با این لایحه از نقطه نظر بوده است زیرا تا بودجه اداره پست مطرح نشود و جمع و خرجش معین نگردد نمی‌توانیم رأی بدهیم یک دینار اضافه بر حقوق معمولی دریافت دارند و البته در صورتی که معلوم شد حقیقتاً اداره پست کسر عمل دارد رأی خواهم داد که هشت شاهی را ده شاهی بگیرند ولی فعلاً با این لایحه نمی‌توانم موافقت نمایم.

آقا سید محمد صادق طباطبائی (مخبر کمیسیون قوانین مالیه)- عرایض بنده گمان می‌کنم تا یک درجه تکرار مکررات باشد زیرا آقای وزیر پست و تلگراف کاملاً از نظریات خود دفاع نمود و شرح مفصلی به عرض مجلس شورای ملی رسانیدند ولی ناچاراً مجبورم برای اینکه نظر کمیسیون را تا تصویب این لایحه بیان نمایم دو سه کلمه عرض می‌کنم. بنده منتظر بودم نظریات آقایان مخالفین چیست تا اگر مسئله‌ای باشد جواب عرض کنم ولی حالا که اغلب آقایان فرمایشاتی فرمودند جواباً عرض می‌نمایم یک قسمت اعتراضات بر اداره پست و بودجه پست بود که آن‌ها با کمیسیون قوانین مالیه نیست بنابراین دفاعش هم با بنده نخواهد بود دفاع بنده مختصراً در حدود این لایحه خواهد بود در موقعی که این لایحه در کمیسیون مطرح شور بود بنده مخالف بودم و تا چندی هم با جدیت مخالفت می‌کردم ولی دلائلی که آقای وزیر پست و تلگراف در کمیسیون اظهار کردند و توضیحاتی که متخصصین فعلی وزارتخانه در کمیسیون دادند کمیسیون را قانع نمود و در نتیجه کمیسیون تا این درجه موافقت نمود و این راپُرت را تصویب و تقدیم کرد اگر آقایان لایحه دولت خدمتشان باشد و ملاحظه فرمایند خواهند دید که مابین راپُرت کمیسیون و لایحه دولت خیلی اختلاف و تفاوت است بعضی اضافات را کمیسیون حذف نموده یعنی اضافاتی که جنبه تجارتی داشته و مربوط به منافع عمومی بوده است از قبیل کتب و جراید و غیره کمیسیون قبول ننموده و در باقی دیگر هم نصف آنچه را که دولت پیشنهاد کرده بود تصویب نمود دلائلی که کمیسیون در تصویب این لایحه داشت تقریباً همان دلائلی بود که احتمالاً آقای وزیر پست و تلگراف بیان فرمودند. وزارتخانه یک مخارج خیلی زیادی دارد در مقابل مخارج عایداتش تکافو نمی‌نماید و این مسئله قهراً لطمه به انتظام اداره پست وارد می‌آورد و باید کسری عایدات را از راه دیگر جبران نمود یا بایستی از خزانه دولت پرداخت و یا اینکه اضافاتی بر قیمت محمولات قائل شد. وزارت پست و تلگراف اگر دولت تعهد کند این کسر عمل را بدهد حرفی ندارد که این لایحه را مسترد نماید ولی در کمیسیون مذاکراتی شد و اغلب آقایان اعضاء کمیسیون تصدیق می‌نمودند که می‌بایستی مالیات نواقل فلان شهر و قصبه خرج پست و کمک خرج آن بشود بلکه باید همان اشخاصی که به اداره پست کار دارند متحمل گردند بنابراین باید مهیاامکن مخارج اداره پست را از عایدات خود آن اداره تأمین کرد این بود که این لایحه را کمیسیون تصویب کرد و حتی رؤسا پست اظهار کردند ما این ترتیب را سابقاً به موقع عمل گذارده‌ایم و لطمه و سکته بر محمولات پستی وارد نیامده زیرا بنده عقیده داشتم که اضافه نرخ باعث کسر محمولات خواهد شد ولی یک اسناد و احصائیه به کمیسیون ارائه دادند و ثابت نمودند که کسر و نقصانی در محمولات ایجاد نخواهد شد کمیسیون هم قبول نمود که این ترتیب یک امتحان ثانوی بشود اگر نکثی پیدا شد می‌توانیم این قانون را مجدداً عوض نمائیم ولی خود وزارتخانه یقین دارد که نکثی حاصل نخواهد شد از نقطه نظر اینکه این اضافات مالیات است یا خیر؟ در این زمینه هم خیلی گفتگو شد و از طرف وزارتخانه اینطور اظهار شد که اگر چه این اضافه از طرف دولت گرفته می‌شود یک قسم مالیاتی است ولی معنا مالیات نیست بلکه اجرتی است که در مقابل حمل امانت از صاحبان امانات گرفته می‌شود حالا چه فرق می‌کند؟ متصدی این کار دولت باشد یا تجارتخانه دولت هم وقتی پول می‌گیرد یک اجرتی است در ازای رسانیدن یک پاکتی از نقطه‌ای به نقطه دیگر مملکت و بالاخره در نتیجه تمام این مذاکرات کمیسیون قانع شد که یک مقداری بر کرایه امانات پستی فزوده شود تا ببینند آیا وزارتخانه از این راه استفاده می‌نماید یا خیر و بطوری که در کمیسیون حساب شد این اضافه کسر مخارج اداره پست را تکافو نمی‌نماید در خصوص بقیه آنهم وزارت پست با سایر رؤسایی که همراه ایشان بودند اظهار نمودند در آن خصوص هم فکرهائی می‌کنم و از راه دیگر یعنی همانطور که گفته شد از راه حمل و نقل و ادارات دیگر صد و شصت یا هفتاد دیگر را هم پیدا خواهیم کرد و بعلاوه اظهار داشتند که اگر این اضافه تصویب نشود دولت باید این کسر عمل را از محل دیگری بپردازد. بنابراین آقایان باید موافقت فرمایند که مقداری از این کسر را اضافات اجرت پستی تأمین نماید و اگر در این خصوص تردیدی دارند و محتاج اطلاعاتی هستند ممکن است از وزارت پست و تلگراف اطلاع خواسته و توضیحات کاملتری بخواهند تا بعد از روی بصیرت و اطلاع رأی بدهند و بدون اطلاعات عمیقه رأی نداده باشند و اگر در مجلس کافی نمی دانند ممکن است در خارج کسب اطلاع نمایند چون تصور می‌کنم عده زیادی از آقایان مخالف هستند و می‌خواستند در کلیات اظهار مخالفت نمایند ولی رأی به کافی بودن مذاکرات گرفته شد این است که بنده عرض می‌کنم اگر کاملاً در اطراف و حواشی این راپُرت دقت فرمایند و جمع خرج اداره پست را بسنجید تصدیق خواهید کرد که اداره پست کسر خرج دارد و محتاج به یک عایدی جدیدی می‌باشد و اگر این اضافه تصویب نشود اداره پست مجبور است از صندوق مالیه کسر خرج خود را بگیرد و صندوق مالیه کسر خرج خود را بگیرد و صندوق مالیه هم بواسطه تضییقات مالی نمی‌تواند بپردازد و بنابراین شکی نیست که اداره پست کسر عمل دارد حالا این کسر عمل چقدر است بنده تحقیقاً نمی دانم. این بود نظریات کمیسیون قوانین مالیه در اطراف این لایحه.

رئیس- مذاکرات در ماده اول کافی است یا نه؟

(بعضی گفتند کافی است)

محمد هاشم میرزا- می‌ترسم اگر رأی گرفته شود رد شود.

رئیس- آقای حاج میرزا علی محمد دولت‌آبادی مخالفند؟

حاج میرزا علی محمد دولت‌آبادی - موافقم

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- بنده در تحت نظر مخالفت در کلیات عرایضم را عرض کردم حالا در این ماده هم می‌خواهم نظر آقای وزیر پست و تلگراف را متوجه گردانم که اساساً بنده تصدیق دارم اداره پست بهتر از سایر ادارات است و اینکه فرمودند عایدات اداره پست به مخارجش کم هست مأمورین اداره پست نه چنان با وجود مجلس شورای ملی فشار به مردم وارد می‌آورند که بتوان شرح داد هر روزه یک مقداری شکایات از مأمورین به کمیسیون عرایض می‌آید که یک دو لایحه بزرگی را پر نموده است و جواب هائی هم که وزراء می‌دهند ما را چندان قانع نمی‌نماید. ما اطلاع داریم سابقاً که اداره حمل و نقل نبود پست ما خیلی مرتب بود و مخارج خود را هم تحصیل می‌کرد حتی مخارج دیگری از قبیل بعضی مواجب‌ها را هم پستخانه می‌داد. کاغذ از تهران به شیراز بیست و یک روزه می‌رفت و جوابش بر می‌گشت تا کرمان کاغذ بیست و پنج روزه می‌رفت و می‌آمد. ابداً کسر خرج و نقصان هم نداشت همان شعبه حمل و نقل را که می فرمائید برای سایرین مترس قرار داده‌ایم که بتوانیم این قسمت را اداره نمائیم بنده عرض می‌کنم ما از همان مترس می‌ترسیم بنده چون مسافرت کرده‌ام از همین اداره حمل و نقل خبر دارم و می دانم چه اختلاساتی در آن اداره می‌شود و چه کارها می‌شود که برای دولت فایده نمی‌کند اما این که فرمودند در ممالک دیگر دنیا هم نرخ پستی اضافه شده است بنده عرض می‌کنم آن‌ها جنگ کردند ما با کی جنگ کردیم؟ آن‌ها جنگ کردند منافع بردند یا ضرر کردند دلیل نمی‌شود که ما محمولات پستی مان یک مبلغ اضافه نمائید. پریروز هم در موقعی که بودجه عدلیه مطرح بود عرض کردم وزرای ما اول که می‌خواهند بودجه بنویسند مطابق الفاظی که در مملکت ما متداول شده است از قبیل مدیر اداره پرسنل و غیره بودجه می‌نویسند بعد ملاحظه می‌کنند مخارج از عواید زیادتر است آنوقت چه می‌کنند؟ لایحه اضافه مالیات به مجلس می‌آورند. خودتان می فرمائید اداره پست یک اداره تجارت در صورتی که عایدات نداشته باشد لااقل مخارج خود را باید کسر نماید و باید به همان اندازه که عایدی دارد حذف نمود و چیزی بر اجرت پستی نباید اضافه نمود.

رئیس- آقای اقبال‌السلطنه (اجازه)

اقبال‌السلطنه- اولاً در اطراف ماده اول که راجع به ازدیاد عواید پستی است آقایان نمایندگان در اطراف اداره حمل و نقل صحبت می‌کنند و بعلاوه تصور کرده‌اند این اضافه اجرت پستی مالیات است در حالی که اسم عایدی اداره پست و تلگراف را بهیچوجه نمی‌شود مالیات گذارد زیرا در مقابل این که یک پاکتی که می‌گیرند و از نقطه‌ای به نقطه دیگر حمل می‌نمایند یک حقی می‌گیرند اداره حمل و نقل هم با اداره پست هیچ فرق ندارد فقط تفاوتش این است که اداره پست تعلق به دولت دارد و اداره حمل و نقل یک قسمتش متعلق به سایرین است آقای آقا سید یعقوب عقیده شان این است که صورت دخل و خرج به مجلس بیاید و اقلامی که اضافه دارد حذف نمائیم و بعد از جرح و تعدیل ببینیم آیا جا دارد بر اجرت پستی علاوه نمائید یا خیر؟ اولاً باید دانست که صورت عایدات مملکت که به کمیسیون بودجه فرستاده شده است بودجه وزارتخانه هم ارسال شده است؟ یکی دو بودجه هم از کمیسیون گذشته و در مجلس مطرح شده و بقیه هم در تحت طبع است و در حقیقت خرج و دخل مملکت معین شده است. آقایان تصور کرده‌اند که ما به اندازه مخارجمان عایدات داریم. بنده هم میل دارم همین طور باشد ولی بسیار متأسفم عرض کنم اداره پست محتاج به یک اضافاتی می‌باشد محض اطلاع آقایان عرض می‌کنم موافق صورتی که به کمیسیون قوانین مالیه آورده ند اداره پست یکصد و بیست هزار تومان کسر عمل دارد پنجاه هزار تومان از این کسر را تصور کرده‌اند اداره پست جنوب که به تصرف ایران خواهد آمد جبران خواهد نمود و از هفتاد هزار تومان بقیه هم چهل هزار تومان آنرا از اضافات پستی دریافت خواند داشت معتقدند که اگر سی هزار تومان دیگر اضافه نشود این مبلغ را از خزانه دولت دریافت دارند بنده نمی‌فهمم من و زید و عمرو که به پستخانه کاغذ می‌دهیم تفاوت آن را دیگران چرا باید بپردازند؟ مالیاتی که در مملکت داده می‌شود برای مصارف دیگر است نه برای فرستادن کاغذ عمروزید به عقیده بنده هر کس کاغذ به پست می‌دهد مخارج حمل آن را هم باید بدهد منتهی سابق تا شش شاهی ممکن بود کاغذ حمل شود ولی امروز بواسطه ازدیاد مخارج اداره پست نمی‌تواند با همان مبلغ کاغذ را حمل نماید و مجبور است بر نرخ پاکت علاوه نماید و گمان نمی‌کنم این نرخ پستی هم که علاوه می‌شود یک تحمیلی باشد زیرا همان طور که گفته شد اغلب مکاتبات از طرف تجار و ملاکین است ضعفا و بی بضاعت‌ها در سال یکی دو کاغذ بیشتر به اداره پست نمی‌دهند و اگر چهار شاهی هم از این راه علاوه دهند ضرر نمی‌کنند بنابراین گمان می‌کنم با فقر امروزی مقتضی نباشد که آقایان با این اضافه جزئی مخالفت کرده و تصویب ننمایند.

رئیس- آقای مستشارالسلطنه (اجازه)

مستشارالسلطنه- اگر نظر مبارک آقایان باشد در اول افتتاح مجلس دوره چهارم پستخانه یک عوارضی را بدون تصویب مجلس به مجلس تحمیل نموده‌اند. بنده همان وقت با موافقت نظر مجلس شورای ملی از وزیر وقت تقاضا کردم که آن اضافات را ملغی کنند و موفق هم شدیم و ملغی نمودند. عقیده بنده این است که در مقابل امور تجارتی ما همیشه باید وسائلی اتخاذ کنیم که باعث سهولت روابط تجارتی باشد بنده هم بطوری که آقای وزیر پست و تلگراف فرمودند تصدیق دارم که اداره پست مخارج زیادی دارد و عایداتش با مخارجش تکافو نمی‌نماید ولی باید دانست که آیا دولت مجبور است برای به دست آوردن عواید به جهت یک مؤسسه یک عایداتی بر همان مؤسسه بخصوص تحمیل کند یا ممکن است مثل سایر مؤسسات که عایدی ندارد و مخارجش را می‌دهند مخارج آن را دولت از محل دیگری بدهد؟ مثل مریضخانه که عایدی ندارد ولی دولت در سال مخارج آن جا را می‌دهد بدون اینکه یک شاهی استفاده کند. عملیات اداره حمل و نقل هم بواسطه نداشتن راه‌های شوسه و راه آهن حقیقتاً قابل تقدیر است عوارض هم تکافو می‌کند و باید کمکی به وزارت پست و تلگراف بشود و ممر او را هم باید خود دولت پیشنهاد کند. در هر صورت بنده ازدیاد نرخ‌های پاکات و امانات پستی بکلی مخالف هستم ولی چون آقای وزیر در مقام مدافعه فرمودند پاکات سفارش را متمولین می‌دهند و پاکات متعارفی را اشخاص بی بضاعت، عقیده بنده این است در صورتی که رعایت فقرا و ضعفا منظور نظر اولیای دولت و وزارت پست و تلگراف است به پاکات متعارفی چیزی علاوه نکنند و بالاخره بنده بطور اجمال عرض می‌کنم در صورتی که دولت کسر دارد و باید عواید دیگری تقاضا کند تا مجلس شورای ملی در آن خصوص اظهار عقیده کند.

رئیس- پیشنهادی از طرف آقای سلطان‌العلماء رسیده چون راجع به دستور است قرائت می‌شود.

(به تفصیل ذیل قرائت شد)

مقام منیع ریاست محترم مجلس شورای ملی- نظر به اینکه از قیافه مجلس استنباط می‌شود که با این لایحه اکثریت مجلس موافقت نخواهند نمود و نظر به اینکه شاید یکی از دلائل عمده مخالفت عدم اطلاع آقایان نمایندگان از بودجه پستخانه است بنده پیشنهاد می‌کنم که این موضوع مسکوت بماند تا تکلیف بودجه پستخانه در مجلس معلوم شود.

رئیس- این لایحه دو شور دارد فعلاً مذاکره در شور اول است.

وزیر پست و تلگراف- بودجه وزارت پست و تلگراف در کمیسیون بودجه است و بنده خیلی جدیت دارم که هر چه زودتر بودجه وزارت پست و تلگراف بگذرد و تکلیفمان معلوم شود بودجه وزارت پست و تلگراف ساده ترین بودجه‌ها است و حقوقی که برای اجزاء و اعضاء آن وزارتخانه برقرار شده کمترین حقوق مستخدمین دولت است و حد اعلای حقوق ماهیان مدیران و رؤسای پست صد یا صد و بیست تومان است مثلاًٌ رئیس پست آذربایجان صد و بیست تومان حقوق و سی تومان کمک خرج دارد رؤسای پست جاهای دیگر صد تومان نود تومان یا هشتاد تومان و یک حقوقاتی است که اصلاً نمی‌شود کسر کرد بعلاوه اداره پست یک زندگانی طولانی داشته است و شصت و سه سال است در ایران دائر شده و کاریر و دوره زندگانی اداری اغلب اعضاء آن زیاده بر بیست و پنج سال سی سال است و از حقوق آن‌ها نمی‌شود چیزی کسر کرد و بودجه پست هم بودجه سنگین نیست که آقایان بتوانند چیزی از آن کسر کنند همین طور بودجه تلگراف و هر چه زودتر بودجه پست و تلگراف به مجلس بیاید و بگذرد برای ما بهتر است زیرا تکلیفمان معین ولی چنانچه آقای رئیس فرمودند این لایحه دو شور دارد امروز شور اولش است و ممکن است آقایان شور دومش را به تأخیر بیندازند تا پس از تصویب بودجه رأی بدهند.

رئیس- آقای سلطان‌العلماء پیشنهاد خود را مسترد می‌دارید؟

سلطان‌العلماء- بلی

رئیس- مذاکرات در ماده اول کافی است یا خیر؟

(جمعی گفتند کافی است)

رئیس- ماده دوم قرائت می‌شود . محمد هاشم میرزا- بنده اشکال نظامنامه دارم اجازه می فرمائید؟

رئیس- بفرمائید

محمد هاشم میرزا- در ماده اول نوشته است قسمتی از نرخ‌های پستی که در سنه ۱۳۲۳ تصویب شده منسوخ خواهد بود تا وقتی که رأی کلی نداده‌ایم اگر بخواهیم به این ماده رأی بدهیم اشکال دارد خوب است این ماده را در آخر لایحه قرار بدهید.

رئیس- این راجع به کجای نظامنامه بود؟

محمد هاشم میرزا- به عقیده بنده این اشکال وارد است.

رئیس- بنده می‌پرسم اخطار نظامنامه‌ای راجع به کجا بود؟

محمد هاشم میرزا- عرض کردم اشکال دارم نه اخطار حالا اشکال بنده رفع شد.

رئیس- ماده دوم

(به مضمون ذیل قرائت شد)

وزن بسته‌های مطبوعات با لفاف محسوب شده و اکثر حد آن کماکان چهارصد مثقال است ولی اگر یک بسته فقط محتوی یک کتاب باشد تا ششصد مثقال وزن نیز می‌توان قبول نمود. حداکثر وزن مستوره‌ها صد مثقال است.

وزیر پست- در این جا لازم است توضیحی داده شود تا بحال بیش از چهار صد مثقال بسته مطبوعات حمل نمی‌شد ولی فعلاً تا ششصد مثقال هم ممکن است مثلاً اگر محتوی یک کتاب باشد که تا ششصد مثقال هم وزن داشته باشد قبول می‌شود و از برای تسهیل حمل کتب چهار صد مثقال تبدیل به ششصد مثقال شده است و دیگر اینکه وزن مستورجات هم امروز حداکثرش هفتاد و پنج مثقال بود ولی بیست و پنج مثقال هم علاوه کردیم و صد مثقال قرار دادیم که تحمیلی بر مردم نشود.

رئیس- آقای کازرونی (اجازه)

آقا میرزا علی کازرونی- عرضی ندارم.

رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو- بنده در این قسمت وزن کتاب را تا ششصد مثقال معین کرده‌اند عرض می‌کنم ممکن است یک کتاب بیش از ششصد مثقال که معین کرده باشید و نمی‌شود او را هم نصف کرد در این صورت عقیده بنده این است اگر مأخذ وزن آن را آزاد بگذارند بهتر است.

وزیر پست- عرض کردم برای مطبوعات حداکثر چهارصد مثقال بود ولی حالا هشتصد مثقال شده است به ملاحظه این که ممکن است بعضی کتاب‌ها از چهارصد مثقال هم سنگین تر باشد برای حمل آن‌ها ششصد مثقال قرار داده شده و این مقدار هم برای وزن یک کتاب کافی خواهد بود.

رئیس- چون در ماده دوم دیگر کسی اجازه نخواسته ماده سوم قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

این قانون از یک هفته پس از تصویب به موقع اجرا گذارده شده و وزیر پست مسئول اجرای آن خواهد بود.

رئیس- آقای سدیدالملک (اجازه)

سدیدالملک - بنده در مواد قبل عرض داشتم ولی فرصت بدست نیامد حالا در این ماده وقت پیدا کرده‌ام عرض می‌کنم. در ماده سوم نوشته وزیر پست مسئول اجرای این قانون خواهد بود. بنده سئوال می‌کنم آیا وزیر پست و تلگراف مسئول اصل ۲۲ قانون اساسی هستند یا نه؟ این اصل می‌گوید مراسلات پستی کلیتاً محفوظ از ضبط و کشف مصون است مگر در مواردی که قانون استثناء می‌کند. بنده از آقای وزیر سئوال می‌کنم به چه علت پاکت هائی که بنده از کرمان داشته‌ام یا سایر نمایندگان داشته‌اند باز شده است؟

رئیس- این مسئله راجع به اینجا نیست.

آقای حائری‌‎زاده (اجازه)

حائری‌زاده- بنده این ماده را ناقص می دانم و عقیده دارم نوشته شود این قانون یک هفته پس از تصویب اجرا شود زیرا اهالی ولایات مسبوق نمی‌شوند باید اعلان شود و پس از اعلان بیست روز فرجه داده شود آنوقت اجرا کنند تا اسباب زحمت اشخاصی که مراسله به پست می‌دهند فراهم نشود. چندی قبل هنوز قانون از مجلس نگذشته خواستند اجرا کنند تولید زحمت کرده بود زیرا مردم مسبوق نبودند و پاکاتی را که داده بودند وقتی به مقصد می‌رسید جریمه مطالبه می‌کردند خوب است بعد از اعلان مدت معین شود.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- بنده عرض می‌کنم اجرای قانون باید مدت داشته باشد ولی در این قانون یک هفته پس از تصویب به موقع اجرا گذاشته می‌شود در مملکتی که وسائل استجارشان محدود است این مدت برای اجرا کم است بنده پیشنهاد می‌کنم یک ماه بشود زیرا یک هفته خیلی کم است.

مخبر- کمیسیون فقط اعلان را قبول می‌کند ولی با همان یک هفته

وزیر پست - بنده هم یک هفته را قبول می‌کنم.

رئیس- لفظ تصویب هم تبدیل به اعلان بشود.

مخبر- بلی یک لفظ دیگر هم باید اضافه شود به این ترتیب این قانون یک هفته پس از اعلان در هر جا به موقع اجرا گذاشته می‌شود. لفظ در هر جا هم باید اضافه شود.

رئیس- شور اول این لایحه تمام شد. باید رأی بگیریم که شور ثانوی بشود یا نه؟

آقایانی که تصویب می‌کنند شور دوم بشود قیام بفرمایند.

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد.

جلسه آینده فردا سه ساعت و نیم قبل از ظهر و دستور آن مذاکره راجع به بودجه عدلیه خواهد بود.

تدین- بنده سئوالی از آقای وزیر پست و تلگراف راجع به موسیو مولیتر دارم و مسبوق هم هستند.

وزیر پست و تلگراف- بفرمائید حاضرم.

تدین- متأسفانه هر قدر ما اصرار می‌کنیم یک موضوعی حل و تصفیه بشود در مقابل اثری پیدا نیست ولی معذالک بنده صرف نظر نمی‌کنم و تصور می‌کنم آقایان هم با بنده موافق باشند سئوال بنده راجع به مولیتر است از قراری که بنده شنیده‌ام در وزارت پست و تلگراف کمیسیونی تشکیل شده و شروع به رسیدگی به دوسیه و اعمال موسیو مولیتر کرده‌اند و در یک قسمت از عملیات او که عبارت از مسئله تمبرهای بین المللی و تمبرهای بوشهر است رسیدگی نموده و راپُرتی به هیئت دولت داده‌اند که به کمیسیونی که در دربار تشکیل شده داده‌اند. نتیجه آن راپُرت محکومیت مولیتر است راجع به چند فقره تمبر یک فقره تمبرهای بوشهر است که با قیمت امروز معادل چهل و هشت هزار تومان است یک فقره دیگر راجع به تمبرهای بین المللی است که نرخ امروزه اش در اروپا (۱۸۹۴۶۷۷) فرانک و نود سانتیم است و از قرار فرانکی دو قران و صد دینار به پول ایران (۳۹۷۸۸۲) تومان و کسری می‌شود. کمیسیون اداری در راپُرتی که به هیئت دولت فرستاده است این فقره را تصدیق کرده و از قراری که شنیده‌ام در کمیسیونی که در دربار روز دوشنبه گذشته تشکیل شده چند نفر از وزرای سابق و لاحق هم بوده‌اند و چون آقای وزیر هم آن جا بوده‌اند سئوال می‌کنم آیا نتیجه کمیسیون دربار چه شد؟

وزیر پست و تلگراف - همانطور که آقای تدین فرمودند کمیسیونی که از چندی قبلاً به این طرف در وزارت پست و تلگراف برای رسیدگی به عملیات موسیو مولیتر منعقد است در دو فقره از این دعاوی که بر علیه او است رسیدگی و راپُرت دارد یکی راجع به تمبرهای بین المللی است که از دفاتر مختلفه دنیا برای دفتر پست ما فرستاده می‌شود و یکی هم راجع به تمبرهائی است که در بوشهر در زمان جنگ سورشارژ شده بوده در هر صورت این راپُرت تهیه و داده شده و در فقرات دعاوی دیگر نیز مشغول رسیدگی هستند و قرار شد یک کمیسیونی هم از هیئت وزراء بعلاوه یکی دو نفر دیگر منعقد شود و آن راپُرت که از کمیسیون پست و تلگراف رسیده قرائت می‌شود این کمیسیون یک جلسه هم از روز گذشته داشته است و مذاکراتی شده و یک جلسه دیگر هم فردا بعد از ظهر تشکیل می‌شود و معلوم است پس از آنکه تحقیقاتی شد باز به عرض مجلس می‌رسد.

تدین- بنده تصور می‌کنم موضوع به این مهمی را که قریب به هشت نه ماه است مطرح شده و تاکنون نتیجه نداده باید از این ببعد بیشتر طرف توجه قرار داد که زودتر حل شود بنده می‌شنوم که مولیتر می‌گوید من این تمبرها را به دوستان و رفقای خود داده‌ام و اهمیتی ندارد البته ممکن است در نظر او اهمیت نداشته باشد ولی در نظر هر ایرانی اهمیت دارد و راجع به نرخ‌های پستی هم بنده با آقای حاج شیخ اسدالله موافق بودم ولی نوبت به بنده نرسیده حالا عرض می‌کنم همین مولیتر این بودجه‌ها را مرتب کرده و تا صورت دخل و خرج معلوم نشود نمی‌شود وارد در ازدیاد نرخ محمولات پستی شد.

وزیر پست و تلگراف - چنانچه عرض کردم یک جلسه دیگر کمیسیون فردا منعقد خواهد شد و به محض اینکه نتیجه داد به عرض آقایان می رسانم.

رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا- گمان می‌کنم در این مطلبی که بنده می‌خواهم به عرض آقایان برسانم و بالاخره به یک سئوال ختم خواهد شد باز مظهر افکار عام رفقای مجلسی خودم باشم زیرا راجع است به تعدیاتی که به مسلمانان در موقع تخلیه ازمیر واقع شده و گمان می‌کنم عموم نمایندگان در این مسئله هم عقیده و متفق‌الکلمه هستند نه تنها وکلا بلکه موکلین ما هم اختلافی ندارد زیرا در همین موقعی که مؤذن اسامی مقدسه خدا و پیغمبر را اسم می‌برد همین پیغمبر (ص) به ما دستور داده است که انمالمؤمنمون اخوه و تمام ماها از هر حیث با همدیگر متفق و همدستیم. از قراری که بنده شنیده‌ام در موقع تخلیه ازمیر قشون یونان تعدیات و تجاوزات بلکه اعمال وحشیانه نسبت به عموم مسلمانان آن جا مجری داشته‌اند البته تمام ماها از این عملیات وحشیانه از دو نظر اظهار تنفر می‌کنیم اول اینکه قطع نظر از ترتیبات مذهبی مدنیت نوع بشر اجازه نمی‌دهد که بی جهت به کسی ظلم و تعدی بشود بنابراین اولاً از نقطه نظر انسانیت از این ظلم و وحشیگری اظهار تنفر می‌کنیم و ثانیاً از نظر اسلامیت چون به عموم مسلمانان آن جا صدمه وارده آمده از این ملت وحشی و جابر اظهار تنفر می نمائیم. قسمت سوم عرض بنده راجع به این است که نسبت به ایرانی‌هایی که داخل در جنگ نبوده‌اند نیز تعدیات و تجاوزات شده و البته از این نظر هم متنفریم و بعلاوه راجع به این قسمت سوم بنده می‌خواستم از آقای رئیس الوزراء سئوال کنم که آیا حسب‌الوظیفه به نام ملت و دولت و جماعت پرستی نسبت به این اقدامات حق شکنانه فرموده‌اند یا خیر؟ و اگر نفرموده همه ما متفق هستیم که پروتستی در این موضوع بفرمایند که معلوم شود ولو اینکه اتباع ما و هم عقیده‌های ما فرسخ‌ها از ما دور باشند از صدمه‌ای که به آن‌ها می‌رسد متأثریم و ساکت نخواهیم نشست و آن اندازه که بتوانیم بذل مساعدت و حمایت راجع به تمام آن‌ها خواهیم کرد.

(جمعی از نمایندگان- صحیح است)

رئیس‌الوزراء- در این موضوع بعد از اطلاعاتی که به دولت رسیده بود البته دولت به جامعه دیانت و اخوت اسلامی نمی‌توانست از اظهار تأثر و تأسف خودداری کند و بعد از اطلاع به این قضایا بوسیله سفارت مربوطه به دولت یونان پروتست کردیم.

رئیس- آقای محمد ولی میرزا هم سئوالاتی داشتند؟

محمد ولی میرزا- چندی قبل در مجلس راجع به مساعدت دولت به اهالی ارومیه مذاکراتی شد ولی تاکنون نتیجه حاصل نشده می‌خواستم ببینم آقای رئیس‌الوزراء در این خصوص اقداماتی فرموده‌اند یا خیر؟

رئیس‌الوزراء- بطوریکه قبلاً در مجلس شورای ملی عرض کرده بودم دولت کمیسیونی برای مطالعات در اتخاذ تصمیمی راجع به ترمیم نواحی خراب شده و خسارت دیده ارومی و غیره تشکیل داده بود و منتظر بودم راپُرت کمیسیون برسد تا بر طبق آن هر طور مقتضی است پیشنهادی خواهد شد و بعد هر طور مجلس تصویب نماید به موقع اجرا گذارده خواهد شد.

رئیس- آقای سدیدالملک (اجازه)

سدیدالملک - بنده از آقای وزیر پست و تلگراف سئوالی در خصوص باز شدن همین پاکت‌ها داشتم اگر برای جواب حاضرند عرض کنم؟

رئیس- بفرمائید

سدیدالملک - اصل بیست و دوم قانون اساسی می‌گوید مراسلات پستی کلیه محفوظ و از ضبط و کشف مصون است مگر در مواردی که قانون استثناء می‌کنند. به عنوان بنده و جمعی دیگر از آقایان نمایندگان کرمان پاکت هائی از کرمان و اصفهان و کاشان رسیده است و تمام باز شده خواستم سئوال کنم علت باز شدن این پاکات چیست؟ و چرا برخلاف اصل بیست و دوم قانون اساسی رفتار شده است؟

وزیر پست و تلگراف- نظر به اینکه قبلاً این سئوال به بنده اخطار نشده بود بعد جواب عرض می‌کنم.

رئیس- بلی اخطار نشده بود گفتم شاید برای جواب حاضر باشند.

سلیمان میرزا- بنده یک سئوال دیگر هم دارم اگر اجازه بفرمائید عرض کنم شاید آقای رئیس الوزراء برای جواب حاضر باشند.

رئیس- بفرمائید

سلیمان میرزا- باز هم گمان می‌کنم آقایان در این عرضی که می‌خواهم بکنم موافق باشید زیرا راجع به همان قضیه است که قبلاً عرض کردم. اولاً در مملکت ما مطابق قانون هر کس در اشهار عقیده خود آزاد است و بعلاوه از اظهارات و تأثیرات ملی و دیانتی هیچکس نمی‌توان جلوگیری کرد و البته در موقعی که ما در مجلس اظهار نفرت از اعمال وحشیانه می‌کنیم و از برای بی احترامی که نسبت به دو نفر از علمای اعلام ما که مجاهداتی در راه آزادی کرده‌اند و آن‌ها را از عتبات عالیات به ایران سوق داده‌اند شده اظهار تأثر بنمائیم موکلین ما هم که با ما از هر جهت هم عقیده می‌باشند حق دارند عقیده خود را اظهار کنند و کسی نمی‌تواند مانع بشود از اینکه یک نفر مسلمان بگوید من از این عملیاتی که یک شخص ظالمانه و برخلاف استقلال با دیانت من کرده متنفرم و همچنانکه ما اظهار تنفر می‌کنیم موکلین ما هم حق دارند اظهار حیات خود را از اعمال ظالمین که بر خلاف استقلال و دیانت آن‌ها در سرتاسر نواحی مملکت کرده‌اند بنمایند یا اگر در خارج به یک نفر ایرانی تجاوز شده باشد اظهار تأثر و تأسف بنماید و البته وظیفه آن‌ها این است زیرا اعضای یک جامعه و اعضا یک بدن هستند خلاصه یک کاغذی از گیلان برای بنده رسیده است این کاغذ حاوی یک اعلان است و یک شرحی در ذیل نوشته سئوال بنده راجع به این قضیه است. سفارش این که در گیلان خواسته‌اند برای تعدی که نسبت به دو نفر از علماء که برای آزادی مملکت خود و یک قسمت از ممالک اسلامی کوشش می کرده‌اند شده است اظهار احساساتی بنمایند و از آن‌ها جلوگیری شده. سئوال می‌کنم آیا چنین مطلبی صحت دارد یا نه؟ (البته هیئت دولت بهتر اطلاع دارند و گمان نمی‌کنم با جلوگیری موافق باشند) می‌نویسد: در اثر مجاهدت‌های عظیم و محیرالعقول که از چندی قبل به این طرف از طرف قوای عثمانی (پنجشنبه این راجع به فتوحات است) بالاخره امروز که یوم جمعه بیست و نهم است سه ساعت به غروب از سبزه میدان از عموم طبقات محترم دعوت نموده تمنی می‌شود در ساعت مقرره از حضور خود مضایقه نفرمایند (ما هم نظیر این دعوت را داشتیم و در مسجد شیخ عبدالحسین دعوت کرده بودند و جشنی گرفته بودند و گویا هیئت دولت هم در این جشن تشریف آوردند) در ذیل اعلان می‌نویسد: پس از تحصیل اجازه از حکومت و نظمیه و معارف موقع نطق شصت نفر آژان مسلح وارد باغ و بعد از شروع به نطق موافق حکم نایب‌الحکومه رئیس نظمیه بنده را مانع از نطق و جمعیت که زیاده از پنج هزار نفر بود متفرق شدند این است نتیجه آزادی؛ این است اوضاع ملیون؛ این است بدبختی و فلاکت یک ملت ستمدیده که از اظهار تأثر خود نسبت به برادران خود هم معذور هستند و مجاز نبوده‌اند (اجر کم علی لله) در هر حال یک همچو مراسله‌ای نوشته شده بنده سئوال می‌کنم آیا وقوع همچو قضیه‌ای در آن جا صدق بوده است و از اظهار تأثر و نفرت جلوگیری شده است یا نه؟ و اگر جلوگیری شده چرا شده است و خوب است به مأمورین دولت امر کنند که دیگر بعد از این این ترتیبات پیش نیاید.

رئیس‌الوزراء- متأسفانه بنده نمی‌توانم توضیحات کافی بدهم فقط راپُرتی که به دولت رسیده است این بود که خواسته‌اند یک اظهاراتی بکنند از حکومت هم اجازه خواسته‌اند و حکومت هم اجازه داده ولی در موقع نطق ناطق خواسته است از موضوع نطق خارج شود نظمیه جلوگیری کرده حالا باید از حکومت توضیحات کافی برسد آن وقت توضیح خواهم داد.

رئیس- آقای دست‌غیب (اجازه)

حاج سید محمد باقر دست‌غیب- بنده چندین سئوال از آقای رئیس الوزراء کرده بودم فرمودند در جلسه بعد جواب می‌دهم نمی دانم حاضر هستند یا نه؟

رئیس- میل دارید بماند برای روز پنجشنبه

(بعضی گفتند صحیح است)

رئیس- نسبت به دستور مخالفی نیست؟

(گفته شد خیر)

(مجلس یک ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)

مؤتمن‌الملک