مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ آبان ۱۳۰۹ نشست ۱۶۹
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ آبان ۱۳۰۹ نشست ۱۶۹
صورت مشروح مجلس روز شنبه دهم آبانماه ۱۳۰۹ (۹ جمادیالاخری ۱۳۴۹)
مجلس یک ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید
[۱ـ تصویب صورت مجلس]
صورت مجلس پنجشنبه هشتم آبانماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند
رئیس ـ آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی ـ قبل از دستور
رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست (گفته شد خیر) صورت مجلس تصویب شد.
جمعی از نمایندگان ـ دستور
فیروزآبادی ـ بنده مخالم. اجازه میفرمایند
[۲ـ شور در لایحه اصلاح قانون ممیزی]
رئیس ـ آقا نمیشود. یک ساعت به ظهر داریم. دو هزار کار متراکم. این را نمیشود به حرف گذراند. اراده مجلس بر این است که وارد دستور شویم (صحیح است)
مادة چهارم قانون ممیزی مطرح است قرائت میشود
مادة چهارم ـ کلیه مالکین و یا نمایندگان آنها مکلفند که شصت روز بعد از تصویب این قانون منتهی در ظرف سه ماه اطلاعات ذیل را کتباً به اداره مالیه محل و یا نماینده آن تسلیم نمایند اداره مالیه هم مکلف به دادن رسید خواهد بود
۱) اسم ملک و ولایتی که در آن واقع است
۲) اسم یا اسامی مالکین
۳) میزان توسط انواع محصول ملک بر طبق عملکرد ملک در سه سال از سالهای اخیر بدون آفت.
۴) عواید نقدی و جنسی مالک در سال عادی بدون آفت
۵) عده جفت گاو و یا عوامل متشابه
۶) تناسب تقسیم محصول بین مالک و رعیت
۷) مخارج معمولی ملک در هر سال
نسبت به املاکی که در اجاره هستند اطلاعات مذکوره باید به امضای مالک و یا نماینده آن و مستأجر ملک باشد وزارت مالیه مکلف است که از تاریخ تصویب این قانون منتهی تا دو ماه تمام وسائل انجام اظهارنامهها فوق را در هر محل تهیه و اعلانات لازمه را چه بوسیله مأمورین خود و کدخدایان قراء و چه بوسیله نشر در جراید منتشر سازد و اوراق اظهارنامهها را تهیه و به دسترس مالکین بگذارد
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ در شور اول نسبت به این ماده یک شرحی عرض کردم پیشنهاد هم کردم حالا هم آقای وزیر مالیه و همچنین آقای مخبر را توجه میدهم میگویم آنجاهائی درش تصور نفعی برای خزانه مملکت میرود او را ما خوب، ایراد میکنیم و آقای وزیر یا مخبر هم جواب میدهند ولی آنجا که نفعی برای خزانه مملکت ندارد بنده عقیدهام این است یک زحمت بیفایده است نسبت به مؤدی مالیات و حال آنکه هیچ نفعی هم برای خزانه دولت ندارد مگر زحمت مأمورین و تحصیلدارها به مردم که اسباب زحمت مؤدی میشوند این را چه محتاج است. این ماده با این تفصیلی که نوشته شده مؤدی مالیات نسبت به خودی میدهد که من چقدر از این ملک را دارا هستم چند جفت گاو در اینجا وادار کرده بعملکردن. یا میداند چقدر مالیاتش است. یا چقدر زراعت میکند. این شخص اگر یک شعیر داشته باشد باید اطلاع بدهد که آن کسی که نود و پنج شعیر دیگر دارد کی است جفت و گاوش چه چیز است تقسیم زراعتشان چه چیز است محصولشان چه چیز است این چه معنی دارد که ما بیائیم نسبت به دیگران بکنیم در صورتیکه اگر نظر وزارت مالیه و کارکنان مالیه این باشد که اطلاع کامل پیدا کنند تمام مؤدیان مالیات این را مینویسند این یک ملک مشترکی است بین ده نفر من قسمت خودم را مینویسم هر کس قسمت خودش را مینویسد این صورتها میآید در اداره مالیه محل اداره مالیه محل هم خودش اطلاع دارد و این مسئله را میرساند اما اینکه بنده بیایم مفتش آقای فیروزآبادی بشوم که بگویم من آنقدر دارم و آقای فیروزآبادی آنقدر دارد و آقای امیر محترم آنقدر دارد مگر من فضولباشی آنها هستم من چرا این تکلیف را داشته باشم حالا باز بعرض مجلس میرسانم توجه داشته باشید به ماده این چه فایده دارد اگر تصور میشد که برای خزانه مملکت و برای مالیه مملکت یک فایدهای داشت بله ولی این غیر از زحمت که مأمورین و تحصیلدارها در آنجا اسباب زحمت بشوند و بگویند که این اظهارنامه تو صحیح نیست و چون صحیح نشده باید مطابق این ماده که بعد میآید باید جریمه بشوی فایده دیگری ندارد. نوشته اسم ملک و ولایتی که در آن واقع است خیلی خوب هر کس که مؤدی مالیات است میگوید که ملک من در آنجا واقع است و این را هم مینویسد اما اسم خودش یا اسامی مالکین یعنی اگر این ملک مشترک بین مالکین متعدد من که اسم خود مرا مینویسم باید اسم مابقی را هم بنویسم من حقیقتش این را نمیدانم غالب ماها هستیم که ملک داریم در جائی یک دانگ نیم دانگ اما نمیدانیم که مالکین دیگر کیها هستند تکلیف فرع بر اطلاع است غالباً اینجور شده که ملکی دارید ولی نمیدانید مالکین دیگر کیها هستند اما مال خودتان را
میدانید بعد مینویسد میزان متوسط انواع محصول ملک بر طبق عملکرد ملک در سه سال از سالهای اخیر بدون آفت بینی و بینالله کدام یک از ملاکین ما در مملکت هنوز در مملکت دارای دفاتر هستند تجارتخانهها هنوز دفتر رسمی ندارند که بنویسند چقدر صادرات است چقدر واردات است بنده بنویسم جو این ده خروار بوده است و گندمش مثلاً امسال ده خروار ارزنش ده خروار نخودش این اندازه یونجهاش این اندازه بوده است یک صورت مفصلی بنده مینویسم که این سه سال متوسط را در نظر میگیریم که محصول متوسط این سه سال اخیر بدون آفت جنس حاصلی از این ملک اینجور بوده بنده یک شعیر ملک داشتم نوشتم ولی این ملک نود و دو شعیر است نود و دو نفر این اشتراک را دارند و باید بنویسند حالا فکر کنید وزارت مالیه وارد مطالعه این بشود چه میکنیم آقایان ملاحظه بفرمائید آخر نفع این چه چیز است چه نفعی دارد و یکی دیگر سه سال اخیر برای چه ما که هر چه فکر کردیم از اول تا آخر که این سه سال اخیر مناط در چه چیز است نفهمیدیم اگر برای تسعیر بود که ما گفتیم پنج سال دیگر این سه سال اخیر برای چیست یکجاها هست که باید دولت مالیات را از جهت ارزاقی نگاهدارد یکجائی باید تسعیر کند دیگر سه سال اخیر را گردن این مالک بدبخت مادرمرده که دارای ملک شده چرا بگذاریم این قانون در مجلس میگذرد فردا موقع عمل است هر کدامتان که یک وجب ملک دارید ببینید که گرفتار چه صدماتی نسبت به تحصیلدارها خواهید شد این هم جزو سوم جزو چهارم: عواید نقدی و جنسی مالک در سال عادی بدون آفت آی مالکین اینجا بنده چقدر مالک هستم بنده مفتش هستم که بگویم آقای فاضلالملک شما آنقدر دارید آن یکی مفتش او است خوب همچنین اگر یک ملکی چهارتا مالک پنجتا مالک داشت اینها برای همدیگر مفتش واقع میشوند چرا برای چه هر یک از اینها مکلف هستند آن عواید خودشان منافع خودشان را صورت بدهند بنده مال آن را بگویم او مال من را؟! هر کدام از اینها را ببینید چه دارالتعلیم دارالتجزیه دارالانشائی تشکیل میدهند که حاصل یک ده را اطلاع بدهند. این ماده برای چه بوده «عدة جفت گاو و یا عوامل متشابه» چون در طرف تنگستان با اسب شخم میکنند مثلاً در این نجفآباد من یک شعیر بیشتر ندارم و مال دیگران را نمیدانم به موجب این ماده باید مجازات شوم آخر چرا؟ خودم در آنجا چند جفت گاو دارم چقدر زراعت دارم خیلی خوب این را میدانم و مینویسم اما دیگران چقدر دارند این را من چرا باید بدانم. «تناسب تقسیم محصول بین مالک و رعیت.» یک مالکی است خیلی سختگیر است نسبت به رعیتش یک مالکی است که تسلط دارد به رعیت خودش یک تقسیمی هم بین خودش و رعیت خودش دارد پنج و دو است سه کوت است نصف است چطور است من مال خودم را باید بگویم نسبت به مالکین دیگر چرا باید مکلف باشم؟ (مخارج معمولی ملک در هر سال بنده آن چیزی که مخارج دارم اینها تمام اگر نسبت به مالک واحد باشد بلی میشود یک دهی است یک مالک دارد او میگوید اما در وقتی که ملک مشترک باشد بنده پیشنهاد کردم در صورتیکه ملک مشترک بین مالکین باشد هر مالکی باید اطلاعاتش را نسبت به خودش بدهد.)
وزیر مالیه ـ مقصودم همین است.
ملکمدنی ـ هر مالکی سهم خودش را باید بگوید.
آقا سید یعقوب ـ اگر مقصود این است عرضی ندارم.
رئیس ـ آقای فیروزآبادی موافقید
فیروزآبادی ـ نخیر مخالفم
رئیس ـ آقای یاسائی
یاسائی ـ عرضی ندارم
ملکمدنی ـ اجازه میفرمائید.
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.
روحی ـ مذاکرات کافی است. آقا قانع شدند.
رئیس ـ پیشنهادات قرائت میشود.
پیشنهاد آقای عدل
پیشنهاد میکنم در مادة چهار در دفعه اول پس از عبارت اسم ولایتی نوشته شود ملک الی آخر
رئیس ـ آقای عدل
عدل ـ این فقط یک اصلاح عبارتی است مختصر است
نوشته است اسم ملک و ولایتی که در آن واقع است مقصود بنده این است که اسم ملک و ولایتی که ملک در آن واقع است نوشته شود.
مخبر کمیسیون قوانین مالیه ـ قبول میکنم
رئیس ـ پیشنهادی از آقای آقا سید یعقوب رسیده قرائت میشود
پیشنهاد میکنم در مادة چهارم جزء دوم این نوع اصلاح شود
۲ـ اسم خود یا قائممقام قانونی خود ۳ـ میزان متوسط انواع محصولی که از ملک برداشت میکنند ۴ـ عواید نقدی و جنسی خود ۵ ـ عده جفت گاو یا عواملی که برای زراعت به کار وادار نموده ۶ ـ تناسب تقسیم محصول بین مالک و رعیت ۷ ـ مخارج معمولی که هر سال مینماید.
آقا سید یعقوب ـ این را آقای مخبر و آقای ملکمدنی فرمودند که مراد این است بنده عرض کردم خدمتشان ماده اینجور نمیرساند. پس ماده را اصلاح کنید به علت اینکه اینجا نوشته اسم یا اسامی مالکین بنده یک نفر چطور اسامی همه مالکین را بنویسم؟! یا تقسیم بین او و رعیتش اگر نظر همینطور که آقای وزیر مالیه فرمودند به شخص است پس مقصود بنده هم همان است. پس این را اصلاح کنید تا مراد حاصل شده و ایراد وارد نباشد.
وزیر مالیه ـ مقصود همین است که میفرمائید یعنی هر مالکی آن قسمتی را که مالک است باید بنویسد اینکه اسم بردهاند «اسم یا اسامی مالکین» فرضش مورد یک قریه است که البته مالکینی دارد. ممکن است چند نفر باشند که با هم شریک باشند این هم دو نوع است یکی اینکه هر یک یک دانگ دارد میتواند اسم خودش را بدهد و میتواند اسم آن پنج نفر دیگر را هم بدهد. ولی یک جائی است که مشاع است یعنی جائی که هر نفری یک حصة معینی ندارد. البته در اینجا مالک دو نفر سه نفرند هر سه باید اسمشان را بنویسند اما اینکه مرقوم داشتهاید که میگوید اینجا عواید نقدی و جنسی مالک عوض آن نوشته شود (خود) هر دوی این یک معنی را دارد. عواید نقدی و جنسی مالک یا خود هر دو یکی است. گمان میکنم لفظ مالک و خود هر دو یک معنی را دارد ولی مالک فصیحتر است. جهتش این است که یا نمایندگان آنها دارد. ولی اگر خود بگویند نمیشود.
آقا سید یعقوب ـ نماینده دارد.
وزیر مالیه ـ خوب. وقتی که بگوئید مالک البته آن عواید نقدی و جنسی خودش را خواهد داد و اگر خودش نمیدهد نمایندهاش میدهد. نمایندهاش که از مال خودش نخواهد داد مال آن را میدهد بنده تصور میکنم که از اول تا آخر در اینجا مقصودتان تأمین شده و خود عبارت ماده فصیحتر و بهتر است جز اینکه در قسمت اسم یا اسامی مالکین مقصودشان این است در وقتی که مشاع باشد (بروجردی ـ مشاع هم باشد باز تفاوت ندارد) ـ هیچ فرق نمیکند مقصود این است هر کسی که یک ملک مال خودش باشد باید مال خودش را بدهد. اما اگر جمعاً مشترک باشد مثلاً سه نفر ورثه باشند یک نفر از آنها میرود بدهد. دیگر یکیک آنها را زحمتدادن و مکلفکردن که بروند اظهارنامه بدهند معنی ندارد. سه نفر ورثه است هر کدام یک دانگ دارند لازم نیست هر کدام یکیک بروند اظهارنامه بدهند. یک نفر بدهد این چه زحمتی دارد. مسئله یک اسم نوشتن یا فلان چیز را آنجا نوشتن. آقایان البته توجه دارید که در این اظهارنامههای سابق بیست، سی فقره چیز میخواستند حتی میخواستند بنویسند عده نفوس چقدر است یا فلان چیز ما حتیالامکان خواستیم سبکتر بکنیم و از این سبکتر دیگر آنوقت دولت نمیتواند اطلاعات لازمه را بدست آورد. اینها چیزهائی است که مسلماً در مالیات مؤثر است. آدم باید اسمش را بداند اسم ملک را هم بداند و بداند عایداتش چقدر است و در آنجا چند جفت گاو دارد. هر طور که میخواهید بفرمائید
مقصود مال خودش است. ولی چون به نمایندگان هم حق دادید باید لفظ مالک بنویسید.
آقا سید یعقوب ـ اجازه بفرمائید
رئیس ـ بفرمائید
آقا سید یعقوب ـ چون این ماده مطابق پیشنهاد که شده به کمیسیون میرود و این هم میرود به کمیسیون در آنجا آقای تقیزاده نوعی بکند که رفع اشتباه بشود
رئیس ـ مادة چهارم به کمیسیون نمیرود.
آقا سید یعقوب ـ چرا یک پیشنهادی آقای چیز کردند.
رئیس ـ آن را مخبر قبول کردند. آقایانی که پیشنهاد آقا سید یعقوب را تصویب میکنند قیام فرمایند
(دو سه نفر قیام کردند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای طاهری
مقام منیع ریاست
پیشنهاد میکنم در مادة چهارم اسامی مالکین حذف شود.
دکتر طاهری ـ راجع به این تکلیف که به مالک توجه میشود و بنده پیشنهاد کردم که حذف شود از این جهت که البته هر مالک باید اسم خودش را در اظهارنامه بنویسد ولی مالک را مکلف میکند که اسم سایر مالکین را هم بنویسد این یک تکلیف مالایطاقی است اعم از اینکه ملک مختص به یک کسی باشد یا مشاع باشد مثلاً اگر چنانچه یک دهی مال یک نفر است اسم خودش را مینویسد و اگر هم مال چند مالک است هر یک مالکی سهم خودش را مینویسد نسبت به سهم خودش باید مکلف باشد ولی او را مکلف کنیم که در یک ملک مشاعی تمام مالکین را اسامیشان را بنویسد این تکلیف مالایطاقی است و اصلاً ممکن نیست زیرا یک جائی است که صدتا مالک دارد یکی یک دانگ یکی نیم دانگ دارد یکی یک ساعت آب دارد آن سهم خودش را مینویسد و حصه خودش را معلوم میکند چه میداند که سایر مالکین و مشترکین کیها هستند این اصلاً نه لزوم دارد و نه امکان (صحیح است) ممکن است هر کسی نسبت به سهم خودش عالم باشد و این ترتیب چون مستلزم یک مجازاتی است بعلاوه موجب یک تأخیری میشود اگر بخواهند تمام مالکین را اسم ببرند نمیتوانند در موعد مقرر اصلاً اظهارنامه بدهند بعلاوه کسی مسئول مال دیگری نیست یک دهی صدتا مالک دارد بنده هم مالکم نسبت به سهم خودم اظهارنامه میدهم اما در ضمن اظهارنامه مینویسم که سایر مالکین چنین و چنان و فلان است این مربوط به من نیست و این چه ملک مشاع باشد و چه مال یک نفر باشد فرق ندارد
وزیر مالیه ـ اینجا مقصود همان چیزی است که گفته و یکی بعد از دیگری توضیح دادند مقصود این است که هر کسی ملک خودش را مینویسد اگر میخواهید عبارت را طور دیگری بفرمائید بنده حرفی ندارم. مرقوم فرمایند اسم مالک
رئیس ـ آقای طلوع هم پیشنهادی کردهاند
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
در مادة چهار پیشنهاد میکنم بعد از ظرف سه ماه اضافه شود پس از انتشار اظهارنامهها.
رئیس ـ آقای طلوع
طلوع ـ حالا که ارفاقاً برای تمام این مواد یک مقررات و مجازاتهائی معین شده است بنده هم خواست یکقدری حقیقتاً از نقطهنظر رعایت حال مردم این اظهارنامهها پس از انتشار باشد اصل خود ماده را میخوانم نوشته است کلیه مالکین یا نمایندگان آنها مکلفند شصت روز بعد از تصویب این قانون منتهی در ظرف سه ماه اطلاعات ذیل را کتباً به اداره مالیه محل و یا نماینده آن تسلیم نمایند. اینجا شصت روز یا سه ماه برای بنده معین کرده و یک مقرراتی هم معین کردهاند. بعد در اینجا نوشته که وزارت مالیه مکلف است از تاریخ تصویب این قانون منتهی تا دو ماه تمام وسائل انجام اظهارنامههای فوق را در هر محل تهیه و اعلانات لازمه را چه بوسیله مأمورین خود کدخدایان قراء و چه بوسیله نشر در جراید منتشر سازد و اوراق اظهارنامهها را تهیه و به دسترس مالکین بگذارد. بنده بعد
از سه ماه آمدم میخواهم مطابق همین مقررات که در اینجا معین کرده اسم مالک یا اسامی مالکین و سایر قسمتها را که در اینجا نوشته است معین کنم ولی آن اظهارنامهها در دسترس بنده نیست وزارت مالیه مکلف بوده است که اظهارنامهها را در دسترس بنده بگذارد و آن سه ماه منقضی شده و نگذاشته بنده که اظهارنامه ندارم و سه ماه هم منقضی شده باید مجازات شوم که چرا به این مقرراتی که در اینجا نوشتهایم عمل نکردی بنده استدعا میکنم پیشنهاد هم کردهام آقای تقیزاده توجه بفرمائید و قبول بفرمائید که در ظرف سه ماه بعد از انتشار اظهارنامهها باشد که اظهارنامهها در دسترس مردم باشد آنوقت اگر من مسامحه کردم مجازات شوم مقصود این است که اظهارنامه دست مردم باشد که اگر نکند مجازات شود اما وقتی که اظهارنامه دست من نیست دیگر چرا مجازات شوم
رئیس ـ آقای ملک
ملکمدنی ـ بنده عرض میکنم در عمل تقریباً همان نظر حضرتعالی است و خود آقای وزیر مالیه هم در نظر دارند و تصور نمیکنم اظهارنامهها را در دسترس مالکین نگذارند در اینصورت انتشار پیدا میکند آن اطلاعات را که میخواهید مینویسند و نظر شما حقیقتاً تأمین میشود زیرا لازمه گرفتن اطلاعات دادن اظهارنامه است. تا وقتی که وزارت مالیه اظهارنامه منتشر نکرده چطور باید توقع داشته باشد که اوراق را امضاء کنید. در هر صورت نظر حضرتعالی راجع به این اصلاح تأمین است.
وزیر مالیه ـ در ماده بنده با این اصلاح مخالفتی ندارم یک نگرانی هست از اینکه اظهارنامهها به مالکین نرسد بنده اینجا در مجلس عرض میکنم که قبل از این دو ماه اظهارنامهها باید منتشر شود و هر چه زودتر باید طبع کنند دستور هم دادم. ولی یک مطلب را ملاحظه بفرمائید اگر این در ظرف یک ماه به دست مردم رسید اگر بخواهید یک ماه بعد از سه ماه دیگر میتوانند که جمعاً چهار ماه فرصت دارند مطابق این قانون یعنی بعد از سه ماه دیگر حالا فرضاً مال طهران ده روز دیگر، بیست روز دیگر تهیه و اعلان شد و به دست مردم رسید باز یک پنجاه روز و یک سه ماه دیگر وقت دارند مطابق این قانون اگر این را هم آقایان کافی نمیدانند بنده مخالفتی ندارم که بنویسند سه ماه بعد از اعلان مندرجه در این قانون ولی تصور میکنم که خود ماده کاملاً کافی است و مقصود آقایان را تأمین میکند و بنده عرض میکنم که برفرض که این قانون امروز ظهر گذشت همین امروز ظهری دستور میدهم و منتشر میکنم چون نفع دولت در این قانون است (صحیح است).
دشتی ـ بفرمائید دوباره بخوانند
(پیشنهاد آقا طلوع به شرح سابق دوباره قرائت شد)
طلوع ـ اجازه میفرمائید
رئیس ـ نه دیگر
طلوع ـ خواستم عرض کنم چون نظر وزارت مالیه در این است که بعد از نشر اظهارنامهها باشد چون نظر دولت هم همین است بنده پیشنهاد را استرداد میکنم
رئیس ـ آقای مسعود پیشنهادی کردهاند:
مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی
بنده پیشنهاد میکنم که بعد از کلمه مالکین در مادة چهارم سطر اول نوشته شود (املاکی که هنوز ممیزی آنها به تصویب وزارت مالیه نرسیده است)
رئیس ـ آقای غلامحسین میرزا
غلامحسین میرزا مسعود ـ عرض کنم فعلاً دو دسته املاک است یکی املاک است که ممیزی آنها تمام شده و وزارت مالیه تصدیق کرده و به مالکین نوشتهاند مالیات شما از این قرار است یک دسته املاکی است که به این ترتیب پیش نیامده و هنوز ممیزی نشده بنده تصور میکنم نسبت به آن دسته که ممیزی شده و به تصویب وزارت مالیه رسیده دیگر اظهارنامه نباید بدهند اگر وزارت مالیه اعتراضی دارد باید وزارت مالیه اعتراضی بکند
وزیر مالیه ـ البته این نکته را که میفرمائید صحیح است ولی یک چیزی باید برش اضافه شود.
کلیه املاکی که ممیزی نشده یا اگر شده مورد اعتراض دولت واقع نشود. چون مطابق ماده هست ممکن است ممیزی شده باشد ولی مورد اعتراض دولت است و باید دومرتبه اظهارنامه بدهند. ممکن است نوشته شود املاکی که ممیزی نشده و یا ممیزی آنها مورد اعتراض دولت واقع نشود.
رئیس ـ قبول میکنید؟
غلامحسین میرزا مسعود ـ بله بله اضافه شود. همینطور که فرمودند املاکی که ممیزی شده یا ممیزی آنها مورد اعتراض دولت واقع شود
رئیس ـ آقای مؤید احمدی اعتراضی دارند که گمان میکنم قابل اصغاء باشد.
مؤید احمدی ـ اعتراضی نیست عرض کنم ما در مادة هشت حق اعتراض را هم به مالکین دادیم و هم به دولت. اینجا اگر بنویسیم فقط دولت آنوقت آن قسمت تکلیفش چه میشود؟
جمعی از نمایندگان ـ صحیح است
کازرونی ـ تعارض دارد
غلامحسین میرزا مسعود ـ اجازه میفرمائید
رئیس ـ زیادتر از حق قانونی است.
ملکمدنی ـ اجازه میفرمائید توضیح ایشان را بنده جواب عرض کنم.
رئیس ـ بفرمائید
ملکمدنی ـ عرض میکنم مادة هشت تکالیف دیگری دارد. این نکته را که آقا اشاره کردند یک تکالیف دیگری دارد مطلبی را که آقای غلامحسین میرزا اشاره کردند میخواهم توضیح بدهم که آقای مؤید احمدی هم رفع اشکالشان بشود. اینجا راجع به دادن اظهارنامه است مقصود ایشان این است که اگر یک نقاطی ممیزی شده به تصدیق وزارت مالیه هم رسیده است بعد از گذشتن این قانون با آن حقی که به وزارت مالیه داده شده است میتواند اعتراض کند اگر چنانچه نخواست اعتراض کند ملزم نباشند مالکین به دادن اظهارنامه مقصود ایشان از این پیشنهاد که دادهاند این است.
یاسائی ـ بیخود پیشنهاد کردهاند.
رئیس ـ حالا پیشنهادات دیگر را مطرح میکنیم تا این پیشنهاد اصلاح شود بعد درش بحث میکنیم. پیشنهاد آقای فولادوند
بنده پیشنهاد میکنم مادة ۴ به طریق ذیل اصلاح شود
در قسمت جمله منتهی در ظرف سه ماه اطلاعات ذیل را (جمله در مقابل تقاضای کتبی وزارت مالیه) علاوه شود.
رئیس ـ بفرمائید
فولادوند ـ بنده در شور اول عین این پیشنهاد را کرده بودم مقصود عرضم این است که این قانون برای مردم تولید زحمت میکند چون آقای وزیر مالیه میدانند که در خیلی از ولایات و جاها یک اشخاصی هستند که شاید سال بگذرد و از قوانین بیاطلاع باشند فرض بفرمائید پیرزن بیچارهای است رعیت است اصلاً از تمام این جزئیات اطلاع حاصل نمیکنند و ممکن است دو سال هم بگذرد و نفهمد و وقتی که این قانون گذشت و مدت این قانون سرآمد مطابق مادة دو این قانون باید دو برابر جریمه بشوند ولی همینقدر که وزارت مالیه تقاضای کتبی به آنها بدهد خود آن مأموری است برای اینکه جواب بدهد و دیگر دچار دادن جریمه مادة دو این قانون نمیشود به این جهت زحمتی ندارد در مقابل تقاضای کتبی مأمورین مالیه مردم مجبور باشند که این اظهارنامهها را جواب بدهند که محتاج به اخذ آن جریمه نباشند اگر چه با این موادی که وزارتخانه تهیه کرده است درنتیجه تصادم مأمورین دولت با مردم کمتر میشود ولی در جوابهائی که مردم باید بدهند در اظهارنامهها که هر کس محصول خودش را اظهار کند یک محظوری پیدا خواهند کرد با مأمورین دولت برای حکمیت که شاید چندین مدت آن اصطکاک دولت با مردم هست در هر صورت اگر این قسمت را رعایت بفرمایند برای مردمی که بیاطلاعند از این قانون یا در نقاط دور هستند در مقابل تقاضای مأمورین مالیه جواب بدهند
رفع این زحمت میشود و خود این یک مساعدتی است با مردم حالا مختارید
مخبر ـ این مادة دهم گمان میکنم رفع نگرانی شما را بکند برای اینکه بوسیله کدخدایان در تمام نقاط به اطلاع عموم در تمام قراء و دهات خواهد رسید
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای فولادوند را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه شد. پیشنهادی از آقای فیروزآبادی رسیده است قرائت میشود در مادة چهارم در قسمت سه و چهار پیشنهاد میکنم که لفظ بدون آفت حاصل شود
رئیس ـ بفرمائید.
فیروزآبادی ـ اینجا اولاً یک توضیحی عرض کنم که شاید در اینجا مذاکره میشود که از صدتا باید سهتا و نیم به دولت بدهد محض توضیح عرض میکنم که مالک وقتی حق گاوبند و رعیت و سایر مخارج را بردارد از صدتا منتهایش بیست بیست و پنج قسمت باقی میماند نود و شش قسمت و نیم باقی نمیماند این را اولاً محض توضیح عرض کنم که مالکین این قدر نمیبرند. ثانیاً در اینجا در مادة چهار نوشته است در قسمت چهارم و پنجم باید عایدی سه سال بدون آفت را در اظهارنامه اظهار کنند خوب برای چیست؟ یعنی اگر آفت به ملک برسد و بکلی بعدها زراعت او معدوم بشود باید او مالیات بدون آفت را بدهد پس سه سالی که آفت داشته باشد یا نداشته باشد روی هم باشد بدون آفت اظهارنامه ندهد. چرا بعد هم که آفت به زراعتش برسد باز هم مالیات بدهد و این را هم عرض کنم که خیال نکنند که گیر مالک نود و شش و نیم میآید حق گاوبند حق رعیت حق بذر حق نجار حق حداد و خرمن و اینها که دربرود از صدتا جخت بیست و پنجتا برای مالک باقی میماند و اگر بنا باشد در سال آفتی باز هم مالیات بدهد خوب این دیگر نمیتواند زراعت کند پس این لفظ بدون آفت را حذف کنند خوب همین سه سال آفت زده بود به بختش آفت زده نبود به بختش هر چه بود بدهد و آن سه سال اگر دو سال آفت نزده بود و یک سال آفت زده بود هر سه سال را بدون آفت فرض کنند و مالیات از او گرفته شود این اسباب ضرر و صدمه به فلاحت و زراعت است و بنده عقیده ندارم
مخبر ـ در اینجا من نمیدانم چه نگرانی دارید سرکار اینجا نوشته است عواید نقدی و جنسی مالک بدون آفت البته وقتی اینجا آفت آمد معلوم است و ازش مالیات گرفته نمیشود آفت مستثنی است.
فیروزآبادی ـ اگر اینجور باشد بنده پس میگیرم همین توضیح کافی است
رئیس ـ پیشنهاد آقای طباطبائی دیبا قرائت میشود
مخبر ـ بنده تقاضا میکنم پیشنهادات برود به کمیسیون
رئیس ـ معهود هم همین بوده است برای اینکه پیشنهاد آقای فولادوند قابل توجه شد و آن اختلاف نظری هم که آقای یاسائی راجع به پیشنهاد آقای غلامحسین میرزا دارند ممکن است در کمیسیون تصحیح بفرمایند. مادة ۵ قرائت میشود:
مادة پنجم ـ در صورت تخلف مکلفین به دادن اظهارنامه از انجام مقررات ماده فوق تا زمان وصول اطلاعات مزبوره از طرف آنها علاوه بر مالیات معموله ملک معادل مالیات مزبور اضافه مالیات اخذ خواهد شد
تبصره ـ در مورد مالکین جزء که در سال کلیتاً از ده تومان کمتر مالیات میپردازند در صورت تخلف پس از انقضای سه ماه مدت مذکور در مادة ۴ باید دو عشر مالیات معموله سالیانه خود جریمه بدهند و بعدها تا موعد ادای مالیات آینده به هر ماه تأخیر یک عشر مالیات بر جریمه اضافه میشود و پس از موعد مالیات آینده سالیانه باید مالیات خود را دو برابر تأدیه نماید
رئیس ـ آقای اورنگ
اورنگ ـ موافقم
رئیس ـ آقای کازرونی.
کازرونی ـ اگر چه عرض بنده در ضمن پیشنهاداتی که شده و به کمیسیون ارجاع میشود تا اندازه ذکر هست لیکن بنده برای مزید وضوح و برای جلب نظر اعضاء محترم کمیسیون مالیه لازم دانستم که این عرایض را بکنم. اینجا یک تکلیفی از برای مردم و مالکین است اولاً شخص مکلف باید قبلاً واقف به تکلیف خود باشد کسی که واقف به تکلیف نیست مکلف نیست پس بایستی اولاً به آنها ابلاغ شود که شما مکلف به این تکلیف هستید یک تکلیفی هم از برای مأمورین مالیه است چون در اینجا مأمورین مالیه دارای یک نمایندگانی خواهند بود و آن نمایندگان هم دارای یک نمایندگان دیگری خواهند بود بالاخره دایره وسعت پیدا میکند و در بین اینها البته مردمان مغرض و همهجوری هست ممکن است مردم بیعلم و بیاطلاع و بیخبر از همه چیز و دور از مراکز را دچار یک مشکلاتی بکنند به آنها نه اظهارنامه بدهند و نه از تکلیف مطلعشان بکنند و یکمرتبه واردشان کنند در مرحله دادن جریمه بنده خواستم یک پیشنهادی بدهم که در صورتی مکلفین به دادن اظهارنامه باید مجازات شوند که به آنها ورقه اظهارنامه داده شده باشد و ازشان رسید گرفته باشند که مورد سوءاستفاده از طرف مأمورین و نمایندهشان در این موضوع نشود حالا شاید جواب داده شود که آقا چطور ممکن است که یک نفر مأمور از طرف دولت خلاف کند و چنین و چنان درحالیکه ما میدانیم که اینطور نیست و واقعاً در عمل مردم دچار یک زحمات و مشکلاتی که راهی برای فرار آنها وجود ندارد میشوند باید رفت زیر بار آن تحمیلات و کارهای بد آنها تا واقف شود و بدانند که قضیه از چه قرار است این است که بنده میخواهم پیشنهاد بکنم و اگر ممکن است قبول بفرمایند که اظهارنامه به مالکین داده شود و رسید از آنها گرفته شود.
وزیر مالیه ـ چون سایر آقایان هم میخواهند پیشنهاد بدهند جوابش را قبلاً عرض کنم و حقیقت آن است که این مسئله فرار از جریمه و ارفاق در موضوع جریمه به جائی رسیده است که اگر دست بزنیم معنایش این است که جریمه نباشد و قانون بکلی لغو شود. اولاً گفته شده که دولت باید اظهارنامه تهیه کند و نه تنها در هر ولایتی بلکه در هر بلوکی در دسترس مردم گذاشته شود اعلانات لازمه را باید منتشر کند تمام وسائل انجام اظهارنامه را تهیه کند و در مادة ۱۰ گفته شده است که تمام این کارها را بکند علاوه بر این وزارت داخله را هم باید مکلف کند که بوسیله کدخدایان قراء به اطلاع مردم برساند. ما قصد نداریم اظهارنامه به مردم بدهیم بلکه مردم مکلفند به موجب این قانون بیایند اظهارنامه بگیرند و آن را در نزدیکترین محلی که اداره مالیه باشد تسلیم نمایند در بلوکات هم اظهارنامه دارد بعد از آن گفته با همه تدابیر و این همه وسائل شاید باز هم مردم یک جائی اطلاع نداشته باشند شاید خوردهمالک است این را آقایان در کمیسیون اظهار کردند که خوردهمالک است ضعیف است و این ممکن است اطلاع پیدا نکند و وقتی مطلع میشوند باید جریمه بدهند و جریمه را هم نمیروند بگیرند و آن را هم مطلع نمیشوند و وقتی مطلع میشوند که ملکش را میخواهند بفروشند این را هم گفتیم خیلی خوب در باب اشخاص ضعیف و کوچک یک میزانی قرار بگذارند که آن کسی که مالیاتش تا ده تومان است اینطور باشد آن را هم بالاخره آقایان گفتند که از ده تومان اگر کمتر است او را اصلاً محصولش را بفروشند و املاکش را نفروشند ولی باز تا موعد مالیات آینده جریمه تعلق بگیرد ولی ملکش را ضبط نکنند و از محصولش بردارند حالا به این درجه رسیده حالا میفرمایند اینها را جریمه و مجازاتش را تخفیف بدهند یا بلکه درب خانهاش را هم بزنند و اظهارنامه بدهند و ازش رسید بگیرند اینها به جائی میرسد که اجرایش ممکن نیست مقصودتان این است که مأمورین و تحصیلداران به دهات نروند یکی از آقایان در کمیسیون اظهار میکرد که اصلاً نمیخواهد اظهارنامه را ببرند آنجا بدهند برای اینکه یک کسی رفته بود ملک ما برای کار دیگری سیصد تومان برای ما تمام شد شما میخواهید که مردم از دست مأمورین راحت باشند و ما هم نمیگوئیم که اشخاص جابر در بین مأمورین وجود
ندارد ما انکار نداریم شما میخواهید نه مأمور برود نه تحصیلدار و البته ما در نزدیکترین محل در دسترس میگذاریم اعلان میکنیم کدخدایان را مجبور میکنیم جار بزنند و به اطلاع مالکین جزء برسانند و فقط ملاکین بزرگ هستند و آنها هم یقیناً اطلاع دارند و آنها بعد از ماه چهارم مهلت ندارند فقط خوردهمالکین که ضعیف هستند بعد از چهار ماه تا موعد مالیات آینده مهلت دارند و بنده گمان میکنم از این کمتر نکنیم و هر قدر به این مجازات و جریمهها دست بزنیم خود قانون از بین میرود در قانون هر قدر اصلاحات لازمه میخواهید بفرمائید و همه جور توضیح و تشریح و ارفاق بکنید ولی به جریمه دست نزنید زیرا اصل قانون از بین میرود.
رئیس ـ آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی ـ مکرر عرض کردم از آنجائی که همیشه نظر بنده این است که دولت نظر ارفاقی خودش را نسبت به رعایا و زارعین و فلاحین و مالکین که مشغول فلاحت هستند منظور بدارد به این جهت در اینجا میبینم که به عقیده بنده این نظر مراعات نشده در مجلس میبینم یک نظر رأفتی پیدا شده است که اگر یک کسی سی دفعه دزدی کند و مال مردم را غارت کند و مال مردم را در بیابانها تلف کند و ببرد میگویند نباید مجازات سخت شود هر چه بکند معاف است. اما در دادن مالیات اگر جزئی تخلفی بکند میگویند این را باید معدوم کرد مثلاً اینجا میگویند اگر سر موعد مقرره اظهارنامه نداد و تکلیفش را معین نکرد باید دو برابر مالیات از او گرفته شود این از یک برابرش استنکاف کرد حالا شما میخواهید بواسطه ندانستن یا سایر چیزها این یک برابر را دو برابر کنید عرض کردم چطور میتواند این دو برابر مالیات بدهد مگر اینجور اشخاص را حبس کنید معدوم کنید تا بتوانید چیزی بگیرید بنده به این سختی عقیده ندارم همان نظر قهرمانی که در مجازاتهای دیگر نسبت به مردم دارید در دادن مالیات هم همینطور یکقدری سختگیری به مردم نکنید در فلاحت بگذارید مردم آزاد باشند حکایت انحصار تریات نباشد که فلاحت را درواقع از بین ببرد که منحصر کنید تجارت و صدور تریاک را به یک نفر این بر ضرر رعیت و بر ضرر فلاحت است باید عقیده دولت و مجلس این باشد که استفادات مملکت را همه ببرند تجارت تریاک یا صدور توتون به خارجه منحصرکردن به یک نفر کمال بیانصافی و بیملاحظگی و ضرر به فلاحت و رعیت و تمام تجار است این ترتیبات را خوب است دولت در نظر بگیرد و این نظریات را حاضر شود انجام دهد همه قسم مراعات را وقتی کردید میگوید (رعیت چون رعایت دید ملک آباد میگردد) ـ رعیت وقتی ـ دید تریاکش را خریدند تشویق میشود و میرود و میکارد یا متاع دیگر را از او خریدند تشویق میشود میکارد اما اگر او را مکلف کردی که آن را به یک نفر بفروش حق صدور هم منحصر به یک نفر باشد این دیگر تریاک نمیکارد این ترتیبات را بنده عقیده ندارم همچنین در این موارد هم دو برابر مالیات را خود دولت هم حاضر نشود اگر اظهارنامه نداد یک عشر و دو عشر اضافه بکنند خوب دو مقابل مالیات بدهد آن هم معین نکرده است که در یک سال دو برابر بدهد یا ابدالدهر این دو برابر مالیات را بدهد برای اینکه در اظهارنامه تخلف کرده و دو روز عقب افتاده این ترتیبات را بنده عقیده ندارم.
مخبر ـ در اینجا همینطور که نظر ارفاق است بایستی ملاحظه وصول مالیات دولت را هم کرد اینجا یک جریمهای در این لایحه برای این مطلب گذاردهایم ولی همینطور یک مراعاتهائی هست که با کمال سهولت میتواند مالیاتش را بدهد و این جرائم را ندهد و البته اگر آن مراعاتها را بکند این جریمه را نخواهد داد
رئیس ـ آقای یاسائی موافقند
یاسائی ـ بلی
(جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است)
رئیس ـ پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب قرائت میشود
پیشنهاد میکنم ـ تبصره مادة چهار حذف شود
رئیس ـ بفرمائید
آقا سید یعقوب ـ در بین صحبتی که آقای وزیر مالیه در جواب یک نفر از آقایان بیان کردند مسئلهای فرمودند
که بنده توجه میدهم آقایان را در موقع عمل به آن مسئله این موضوع گرفتن مالیات که اگر مالیات نداد فلان جریمه را دارد خود نفس مالیات یک موضوعیتی دارد که بنده موافق بودم ولی جریمه نداد فلان جریمه بر او تعلق گیرد یک امر زیادتی است نباید جریمه را مثل اصل مالیات قرار داد نه اینکه در مالیات همان قسمتی که همه جور سختگیری است ما باید نظر داشته باشیم که نسبت به جریمه هم این نظر مراعات شود جریمه این مقام را ندارد آقای وزیر مالیه فرمودند که ما همچو قرار دادیم که اگر نداد باید از دارائی دیگرش اخذ شود این اهتمامات نسبت به مالیات است نسبت به جرائم نیست جریمه مقامش غیر از مالیات است مسلماً در قوانین هم که ما گذراندیم این مطلب مراعات شده چرا به علت اینکه این امر عرضی است و در عرض آن مقام نیست حالا آقای وزیر مالیه اینطور میفرمائید ولی بنده میدانم در مقابل عمل اینجور خواهد شد که این جریمه را بقدری سختگیری میکنند که از اصل مالیات بدتر خواهد شد از این نقطهنظر بنده توجه میدهم آقایان را به این تبصره که چه قدر زحمت برای همه تهیه کردهاند اینجا مینویسد در صورت تخلف مکلفین به دادن اظهارنامه از انجام مقررات ماده فوق تا زمان وصول اطلاعات مزبوره از آنها علاوه بر مالیات ملک معادل مالیات مزبور اضافه مالیات اخذ خواهد شد. بنده تا این اندازه را شاید بتوانم قبول کنم از جهت اینکه زودتر مردم را عملی کنیم که بروند اظهارنامه بدهند و بدانند که اگر اظهارنامه را ندادند این جریمه را باید بدهند و این خودش یک تازیانه اقدامی است که حتماً این کار را بکنند مسلم است همانطوری که آقای وزیر مالیه فرمودند این قانون را چاپ خواهند کرد و به توسط کدخدایان و مطلعین در تمام قراء و قصبات منتشر میکنند که بابا اگر ندادید مالیات را یک جریمهای قرار دادیم که فلان است ولی حالا در هر قسمت جزئیش یک جور مالیات ملاحظه کردهاند با آنکه آقای وزیر مالیه بیان کردند که اصل مالیات لغو میشود در تبصره مینویسد در مورد مالکین جزو که در سال کلیتاً از ده تومان مالیات کمتر میپردازند در صورت تخلف پس از انقضای سه ماه مذکور در مادة چهار باید دو عشر (دو عشر دو تومان میشود) مالیات معموله سالیانه خود جریمه بدهد و بعدها (تا زمانی که زنده است) تا موعد ادای مالیات آینده به هر ماه تأخیر یک عشر مالیات بر جریمه اضافه شود (اینجا مضاعفش کردید یعنی این را در آن ادغام کردید مضاعف شد) و پس از موعد مالیات آینده سالیانه باید مالیات خود را دو برابر تأدیه نماید حالا ملاحظه بفرمائید این سختگیری برای چه؟ (کازرونی ـ ورقه افلاس بدهد) آن ماده که دولت داشت بهتر بود حالا برای هر ماهش برای هر سالش یک جریمه قرار دادهاند اگر نظر ارفاقی نسبت به مالیاتدهندگان بود این که خیلی سختگیری است و من نفهمیدم ببیند آقای یاسائی سرش را حرکت میدهد بنده که از این عبارت فارسی چیزی نفهمیدم این خیلی سخت است حالا توضیح بدهند بنده نظرم این است که دولت پیشنهاد کرده بود که تا وصول اطلاعات که اینها بروند اطلاعات را بدهند آن بهتر از این است که دائمی تا عمر دارد این مالیات را بدهد مجازاتش این است که دائماً هر سال و هر ماه باید این مالیات را بدهد این است عقیده بنده.
وزیر مالیه ـ باز این فرمایشی که آقا فرمودند قبل از اینکه توضیحش را عرض کنم خواهند فرمود پس اگر اینطور میشود قبول دارم آن را هم عرض میکنم که اظهارنامهاش را که بدهد این قسمت ساقط میشود این را دولت پیشنهاد نکرده است این را آقایان در کمیسیون از راه ارفاق آوردهاند و گفتند بعد از چهار ماه که گذشت مالکین بزرگ یک ماه که گذشت اگر تأخیر بکنند اینقدر جریمه بدهند دو ماه که گذشت نیم عشر سه ماه فلان چهار ماه که گذشت بعد از چهار ماه دیگر اجازه تأخیر ندادهاند ولو جریمه بدهد اجازه تأخیر
ندادند گفتند از محصول ملک و دارائیش باید برداشت ولی برای مالکین جزء و خردهمالک خواستند ارفاق بکنند آقایان گفتند که یک کاری بکنند که اینها روزنامهخوان نیستند، اطلاعات ندارند گفتیم خوب سه ماه معطل میشوند از این اطلاعات و جارزنها که مطلع میشوند گفتند باز هم مطلع نمیشوند آنوقت جریمه تعلق میگیرد و هر ماه دو عشر مالیات معموله سالیانه جریمه گرفته میشود باز هم گفتند که اگر مأمور هم برود محصولش را بخواهد بفروشد مطلع نمیشوند و هر جور جریمه را سنگین قرار میدهید بدهید ولی محصولش را بفروش نرود و دارائیش را دست نزنند اینطور کردیم که بعد از آنکه آن مدت گذشت یک عشر جریمه بشود تا موعد پرداخت مالیات سال آینده آنوقت بعد از رسیدن محصول سال آینده مالیات چقدر میشود؟ (بعضی از نمایندگان ـ دو برابر) صحیح است و این در صورتی است که ندهد و اشتباه نکنید که یک آدمی باشد اولاً در این سه ماه اظهارنامه ندهد بعد از گذشتن یک ماه که دو عشر جریمه شد باز هم نمیدهد باز ماه دوم دو عشر جریمه شد باز هم ندهد و آن مالکی است که تا الی ماشاءالله نمیخواهد برود اگر کسی است که اصلاً نمیخواهد بدهد خوب دو برابر ازش مالیات خواهند گرفت و اینطور اینجا پیشبینی شده و آقای فیروزآبادی توجه نفرمودند و باز هم فرمودند که امسال باید بدهد یا هر سال خیر اگر دو ماه دیگر بدهد موقوف میشود از جریمه و از گردنش ساقط میشود مقصود این نیست که چیزی دائماً بالای سرش باشد این جریمه را میدهد تا وقتی که اظهارنامه نداده است و هر وقت که داد این جریمه ساقط میشود. مقصود این است
آقا سید یعقوب ـ اجازه میفرمائید؟
رئیس ـ بفرمائید
آقا سید یعقوب ـ اینکه آقای تقیزاده فرمودند اساس خوبی است اما قانون اینجور نیست پس شما این را اصلاح کنید که تا رسیدن اطلاعات و تا رسیدن اظهارنامهاش و در تبصره هم هیچ چنین چیزی نیست که تا رسیدن اظهارنامهاش خوب است اصلاح بفرمائید
رئیس ـ بنده خیال کردم که میخواهید پیشنهادتان را استرداد کنید والا مجال در این موقع برای نطق نداشتید آقایانی که پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(چند نفری برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد آقای وثوق قرائت میشود:
مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی دامت عظمته
در آخر مادة پنج بنده پیشنهاد میکنم جمله آخر ماده این قسم اصلاح شود اضافه مالیات فقط یک دفعه اخذ خواهد شد
رئیس ـ آقای وثوق
وثوق ـ بنده قبل از اینکه این توضیح را عرض کنم توجه میدهم آقای آقا سید یعقوب را که فرمایشی که فرمودید راجع به این تبصره آقای یاسائی آن روز تشریف آوردند کمیسیون و جمعی بودند و خواهش کردیم از آقای وزیر مالیه که با این تبصره موافقت کردند و حضرتعالی تشریف آوردید و مخالفت کردید و کاملاً هم شدید بود مجازات و حالا هم میفرمائید که باید حتماً اینگونه مالکین که خیلی هم زیاد هستند و بیچارهها هم زیادتر از همه مالیات میدهند حتماً باید ده تومان را بیست تومان بدهند و اما راجع به پیشنهاد خود بنده در ماده مینویسد که علاوه بر مالیات معموله ملک معادل مالیات مذکوره اضافه مالیات اخذ خواهد شد بنده پیشنهاد کردم که برای یک دفعه اخذ شود چون ممکن است برای بعضی از مالکین یک ترتیباتی پیش بیاید که نتوانند حقیقتاً تا یک مدتی که یک سال هم باشد اظهارنامه بدهند یک پیرزنی است در یک جائی یک ملکی دارد که نمیتواند اطلاع پیدا کند و اظهارنامه بدهد یک مرتبه بیشتر این جرم را از او اخذ نکند و عوض اینکه هر دفعه که
اظهارنامه را نداد یک جرمی بدهد نوشته شود که اگر بعد از گذشتن سه ماه اظهارنامه نداد یک مرتبه از او جریمه اخذ شود.
آقا سید یعقوب ـ اینطور نیست. خواب هستی؟؟
وزیر مالیه ـ اگر کسی اظهارنامه را در موعدش نداد و بعد از دو ماه، سه ماه تا یک سال هم ندهد مالیات معمولهاش طوری است که اگر دو برابر مالیات معموله را هم بدهد باز لابد بهتر از این میداند که اظهارنامه بدهد والا چطور میشود که یک آدمی دو سال سه سال مکرر بهش گفته شود و اظهارنامه ندهد پس باید اینطور باشد که اقلاً تا وقتی که اظهارنامه را نداده است (ده سال هم اگر نداد) دو برابر اخذ شود و این چیزی است که در اختیار خودش است هر روز بدهد ساقط میشود اینجا گفته نشده است که اگر از این آدم خلافی ظاهر شد و اظهارنامه نداد بعد از دادن اظهارنامه هم مادامالعمر باید این اضافه را بدهد خیر در اختیار خودش است و گمان نمیکنم که کسی پیدا شود که بعد از این ترتیبات اظهارنامه را ندهد مگر همانطور که عرض کردم که کسی باشد که مالیاتش طوری است که سه چهار برابر مالیات و جریمه است این است که راضی است دو برابر بدهد و اگر اینطور قرار بدهیم مقصود از میان میرود
وثوق ـ بنده مسترد میدارم
رئیس ـ پیشنهاد اخیر مال آقای فیروزآبادی قرائت میشود:
در مادة پنج بنده پیشنهاد میکنم در عوض معادل مالیات نوشته شود دو عشر اضافه فقط در یک سال گرفته میشود.
رئیس ـ آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی ـ بنده اینجا دو اشکال داشتم که اگر آمد هر وقت داد همین یک سال بیشتر گرفته نشود آن اشکال من در ضمن فرمایشات آقای وزیر مالیه رفع شد اما اشکال دیگری که دارم این است که اضافه مالیات دو برابر که یکی دو مقابل شده این دو برابرشدن خیلی اسباب اشکال است یک جوری بکنند که فردا آن ارباب ملک این در و آن در نیفتد و به وسائط و وسائل نیفتد خوب دو عشر معین کنند که برای مردم اسباب زحمت نشود و به دولت هم در این صورت صدمه نمیخورد سال دیگر هم دو عشر بدهد این دو مقابل زیاد است و پیشنهاد کردم که دو عشر اضافه کنند، یک خمس اضافه گرفته شود و بنده مکرر عرض کردم که با اصل مالیات مخالف هستم ولی حالا که نمیشود هر چه کمتر بهتر و عقیده ندارم که مضاعف شود و امیدوارم انشاءالله دولت در نظر بگیرد که بعد از این عایداتش را از معادن و کارخانجات تحصیل کند
مخبر ـ اگر این پیشنهاد را قبول کنیم به عقیده بنده هیچکس حاضر نخواهد شد که مالیات بدهد و این اظهارنامه را تهیه کند و بدهد و یک لطمهای خواهد خورد به عایدات دولت و مالیه.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای فیروزآبادی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(دو سه نفر برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد ـ رأی میگیریم به مادة پنجم موافقین قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد مادة ششم قرائت میشود
مادة ششم ـ در صورتیکه میزان محصول املاک و یا عایدات مالکین آنها که در اظهارنامهها درج شده مورد تردید امنای مالیه واقع شود تشخیص عایدات حقیقی به تصدیق خبره مرضیالطرفین یا دو خبره از طرفین بعمل خواهد آمد و چنانچه بین خبرهها توافق حاصل نشد ۵ نفر خبره از معتمدین محل از طرف اداره مالیه پیشنهاد و مالک یا نماینده او یکی از آنها را انتخاب خواهد نمود و رأی سه نفر خبره مزبور به اکثریت قاطع خواهد بود در صورتیکه دهندة اظهارنامه در تعیین خبره بیش از یک هفته پس از تقاضای اداره مالیه مسامحه کند خود اداره مالیه
اقدام به تشخیص عواید حقیقی ملک و مالک خواهد نمود و در اینصورت مخارج مأمورین اعزامی از طرف مالیه از اظهارنامهدهنده اخذ خواهد شد.
تبصره ـ بجز در املاک ممیزیشده که ممیزی آنها مورد اعتراض دولت و مالک واقع نشود مادامیکه دولت به خرج خود ممیزی جدید نکرده مالیات جدید را بر طبق اظهارنامه مذکور در فوق را اخذ خواهد کرد
رئیس ـ (را) در این عبارت زاید است باید حذف شود.
مؤید احمدی ـ در فوق را.
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ اینجا ایرادی که بنظر بنده میرسد در ضمن یک پیشنهاد خدمت آقای وزیر مالیه عرض کردم و اگر آقای وزیر مالیه موافقت در این مسئله نکند در کمیسیون ناچارم اینجا عرض کنم که مطلب معین شود حالا هر کس که مالک است میداند مالک نسبت به ملک خودش آن چیزی که نسبت به خودش است خودش میداند اما نسبت به آن چیزی که رعیتش دارد چطور میتواند تعیین کند حسبالمقاطعه همه ماها داریم بنده ملک خودم را میگویم که صد خروار گندم به بنده میدهد مابقی مال خود او است، جو، کاه، علف، یونجه هم مال خود او است حسبالمقاطعه همه دارند هیچیک از ماها مالکین نیامدند بفهمند که چقدر مال خودشان است و چقدر مال رعیت است (ملکآرائی ـ مخصوصاً صیفی) مخصوصاً به قول آقا در صیفی صیفی را هیچ نمیتواند بگوید که من از هر یک جریب زمین چقدر میگیرم یک طور معمول است که مثلاً از هر جفت گاو یک تومان میگیرد دیگر این نمیداند که صیفی را چه جور میکارند این را نمیداند و حال آنکه این هم جزء محصول است بنده چه جور میتوانم محصول رعیت را تعیین کنم آن چیزی که رعیت دارد کجا میتوانم معین کنم؟ و اینجا بعد از آنکه مکلف شدم که محصول معین کنم بعد مورد تردید امین مالیه واقع شد آنوقت رجوع به ممیز میکنند اگر تخلف شد آن عقاب و آن مجازات را میکنند عرض میکنم که تکلیف را نسبت به عالم باید کرد و آن کسی که علم دارد «ما کنا معذبین حتی نبعث رسولاً». ما نمیتوانیم یک کسی را که جاهل به یک موضوعی است او را مجازات کنیم این راجع به اصل اساس است که به آقای وزیر مالی عرض کردم که مالک نسبت به آن محصول خود مکلف است اما نسبت به رعیتش نمیتواند معین کند رعیت آقا احشام دارد میچرد در دشت من چه میدانم عواید او چقدر است این است که در اینجا پیشنهاد کردم نسبت به مالک صحیح اینجا هم حالا عرض میکنم مادة شش ـ در صورتیکه عایدات مالکین میزان محصول املاک و یا عایدات مالکین صحیح ولی محصول املاک نسبت به رعیت نمیشود حالا اگر قبول بفرمائید عبارت اینجور شود در صورتیکه میزان عایدات مالکین یا میزان محصول املاک نسبت به مالک اگر اختلاف شد مابین امین مالیه با آن اظهارنامه که داده است آنوقت میتوانند رجوع کنند به این طریق که معین شده است اما اگر بطور مطلق باشد و عواید رعیت و محصول رعیت را بخواهد معین کنید این مشکل است این اولاً. ثانیاً در عبارت آقای تقیزاده میدانند که بنده کاملاً متوجه کلمات هستم و در موقع عمل همین کلمات چقدر در تشخیص عایدات اشکال تولید میکند امین مالیه کجا میداند عایدات حقیقی این است تا اینکه محل تردید واقع شود من که مالک هستم و اظهارنامه دادهام و امین مالیه میگوید این اظهارنامه حقیقی نیست از کجا میداند این حقیقی نیست حقیقیبودن آن به اعتبار بعد معینشدن است که خبره معینکردن و تعیینشدن و روانهکردن مأمور است شما که میخواهید مأمور را روانه کنید بنده نظرم این است که با آن نظر ارفاقی که اعضاء کمیسیون در نظر گرفته بودند که مأمورین مالیه کمتر بروند این درست نمیشود این نظر بنده بود و یک موضوع دیگری در کمیسیون آقای تقیزاده اظهار کردند که اطلاع دارم که بعد از اینکه معلوم شد و میدانیم که مأمورین در ولایات نسبت به مردم چه میکنند هنوز مأمورین دولت خیال میکنند که مأمورین یک دولت قاهری هستند نسبت به یک مظلومی و یک جائی را به قهر و غلبه فتح کردهاند چون اینجور است ناچاریم بقدر امکان روابط با اصل وزارتخانه باشد و روابط با مأمورین قطع
شود از این نقطهنظر این اصلاحاتی بود که در شور اول هم کرده بودم و آن این بود که در اینجا آمدید پنج نفر خبره را باز بنظر امین مالیه معین کردهاید امین مالیه پنج نفر را معین میکند آنوقت مکلف کردید آن اظهاردهنده را که یک نفر از آن پنج نفر را معین کند بنده عقیدهام این است که اقرب به تساوی و عدالت این است که سه نفر این معین بکند و سه نفر او بنده عرایضم در شور اول این بود و عرض کردم و حالا هم عرض کردم
رئیس ـ آقای ملک.
ملکمدنی ـ اظهارات آقای آقا سید یعقوب تماماً مربوط به مادة چهار بود (آقا سید یعقوب ـ میزان محصول مربوط به این ماده بود) اینجا طرز رفع اختلاف که در دادن صورت پیش میآید معلوم شده میگوید اگر اختلاف شد بین مالک و امین مالیه در آن صورتی و اظهارنامهای که داده است به این شکل که در این ماده نوشته شده باید رسیدگی شود و رفع اختلاف شود این نظر حضرتعالی را بعضی از آقایان دیگر هم داشتهاند که مالک نمیتواند معین کند که عایدات تمام ملک چقدر است که سهم زارع را هم معین کند این یک موضوعی است که در مادة چهار به اصطلاح محل نظر واقع شده و در مادة چهار اظهاراتی شد و مادة چهار آمده است به کمیسیون مطابق پیشنهاداتی که ارجاع شد به کمیسیون امروز عصر کمیسیون مالیه هست خود حضرتعالی هم میتوانید تشریف بیاورید صحبت کنید اگر نظرتان وارد بود اصلاح میکنیم این ماده راجع به اختلافاتی است که مابین مالک و امین مالیه پیش میآید و به عقیده بنده بهترین مواد این لایحه این مادة شش است برای اینکه در قسمت همان حالی که خود حضرتعالی قائل هستید ممکن است یک وقت امین مالیه به آن هم اعتراضی کند که این صورتی که دادهاید کم است و یک مرجع رفع اختلاف و رسیدگی باید باشد اینجا ما آمدیم در کمیسیون این قسمت را در نظر گرفتیم و اظهارات حضرتعالی مربوط به مادة چهار است که با پیشنهادات ارجاع به کمیسیون شده است و این ماده بهیچوجه به عقیده بنده مورد نگرانی ندارد بلکه بسیار مفید است زیرا که در آن قانون ممیزی هم که سابقاً از مجلس گذشته است همینطور قسمتی برای رفع اختلاف معین شده است بطور حکمیت این هم ماده همان قانون است منتهی اینجا به یک صورت دیگر که بهتر است در نظر گرفته شده است.
رئیس ـ آقای فیروزآبادی که تشریف ندارند. آقای یاسائی.
یاسائی ـ موافقم.
رئیس ـ آقای اورنگ.
اورنگ ـ موافقم.
بعضی از نمایندگان ـ کافی است مذاکرات
رئیس ـ پیشنهاد آقای احتشامزاده قرائت میشود:
پیشنهاد میکنم در مادة شش در سطر ۳ بعد از عبارت یا دو خبره (از طرفین) نوشته شود به خرج دولت.
رئیس ـ آقای احتشامزاده.
احتشامزاده ـ مطابق مادة شش به مأمورین وزارت مالیه حق دادهایم که اگر چنانچه اظهارنامهای که مالکین میدهند مورد تردیدشان واقع شود حق داشته باشد که رسیدگی کند و راهی داشته باشد که خبرههائی معین کند چون این تردید از طرف دولت بعمل میآید به عقیده بنده باید مخارج خبرههائی که معین میکنند دولت باید بپردازد و در قسمت اخیر ماده هم مخصوصاً این قسمت را قید کند که چنانچه مالک استنکاف بکند از این که بیاید و خبره را معین بکند اداره مالیه اقدام به تشخیص عواید حقیقی ملک و مالک خواهد نمود و در اینصورت به خرج مالک خواهد بود و اگر تردید کردند همانطور که مالک مجبور است که خبرهها را معین کند و مطابق ماده قبل هم اظهارنامه داده است در اینصورت خبرههائی که دولت معین میکند به خرج کی خواهد بود؟ گرچه در آخر ماده نوشته است که در اینصورت نرخ مالک ممیزی خواهد شد ولی معلوم است که در شق اول که مالک استنکاف نکرده است و خود دولت تردید دارد
به خرج مالک نیست ولی چون تصریح نکرده است خواستم اینجا تصریح شود که به خرج دولت تشخیص میشود که اشکالی نباشد این است که این پیشنهاد را کردم و تصور میکنم اشکالی نداشته باشد که تکلیف مخارج آنها در شق اول معلوم شود.
وزیر مالیه ـ آقا او مالیاتبده است و دولت مالیاتبگیر وقتی که اختلاف پیدا کردند و باید به خبره رجوع شود اولاً خبره چیزی نیست که مستلزم مخارج باشد در هر محلی در هر بلوکی یک اشخاصی اهل خبره هستند که معین میشوند و این کار را میکنند البته وقتی که اختلاف شد نمیتوان گفت که تمام مخارج را مالیاتدهنده باید بدهد ولی چون این یک مفری است که برای آن مالیاتدهنده گذاشته شده است زیرا که وصول مالیات هم جزء اعمال حاکمیت دولت است خود دولت میرود معین میکند ما این حق را دادیم که اگر دولت تردید کرده در یک موردی آنوقت رجوع به خبره میکنند آنوقت دلیل ندارد که شما را که سالهای سال از یک زحمتی راحت میکنند دولت مخارجش را بدهد اگر معلوم شود که خبرهها به ضرر دولت رأی دادهاند یعنی تصدیق کردند که اظهارنامه سرکار صحیح است خیلی ممکن است و ممکن است در خیلی از موارد اینطور باشد و آن که آخر ماده نوشته شده است آن راجع به موضوعی است که دولت خبره را معین میکند و تکلیف کند به مالکین که خبره را معین کند اگر از یک جهتی خواست فرار کند حتی در تعیین خبره و مسامحه کرد آنجا گفته شده است که چارهای نیست دولت آنوقت مأمور میفرستد و ممیزی میکند و خرجش را هم میگیرد برای اینکه خبرهاش را معین نکرده است که تکلیف وصول مالیات معین شود
رئیس ـ موافقین با قابل توجهبودن پیشنهاد آقای احتشامزاده قیام فرمایند.
(چند نفری برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهادی از آقای اورنگ رسیده است قرائت میشود:
پیشنهاد میکنم در مادة شش نوشته شود در تعیین عایدات سهم مالک اظهارکننده که مکلف است صحیحاً تعیین نماید.
رئیس ـ آقای اورنگ.
اورنگ ـ عرض کنم که بنده یک عذری از طرف آقای آقا سید یعقوب آقا نسبت به آقای ملکمدنی میخواهم و آن این است که آقای ملک میفرمایند که مورد این صحبت در مادة چهار بود به عین مثل این است که اگر کسی نماز صبح نخوانده است گفته شود که دیگر نباید بخواند چون موعد و وقت آن گذشته حالا عرض میکنم در مادة شش دارد: در صورتیکه میزان محصول املاک و یا عایدات مالکین آنها که در اظهارنامه درج شده مورد تردید امنای مالیه واقع شود در تمام ایران (آقای ملکمدنی را اگر فارغ بگذارند که به عرایض بنده توجه بفرمایند مفیدتر است به حال افراد ایرانیها) آن مقدار اراضی که در آن گندم و جو کاشته میشود یک طرز تقسیم معینی دارد که به پنج چیز سهم میرسد پنج قسمت است و پنج چیز سهم دارد یک سهم سهم زمین است یک سهم به آب میرسد یک سهم به کار میرسد یک سهم به بذر و یک سهم به تن میرسد آنوقت هر مالک و رعیتی این پنج سهم را دارد که برحسب آن اسهام خودشان بهره برمیدارند اگر یک رعیتی گاو داشت تن هم از خودش داشت بذر هم داشت سه سهم از محصول برمیدارد و آن وقت مالک دو سهم برمیدارد در بعضی از نقاط رعایا تن دارند و گاو دارند آنجاها دو سهم میبرند در دیم اینجور نیست چون آنجا آب نیست در ولایات مختلف طرز سهمبرداری بین مالک و رعیت یکنواخت نیست خود حضرت مستطابعالی در صفحات خودتان ملاحظه کنید که چه قسمت عمل میکنند. با وجود این ترتیبات و وضعیاتی که ملاحظه میفرمائید شاید یک اربابی بتواند بگوید که سهم اینجا چقدر است و به این نسبت سهم حقیقی این ملک یعنی میزان عایدی این ملک چه اندازه است بالاخره در تمام ایران وضع جنس بین مالک و رعیت معین نیست الآن در ملایر خودتان بنده وارد شدم همین نزاع بود بین مالکین که میخواهند رعایا طنابی
را که آنها انگور میکارند یعنی هر جریبی که انگور میکارند جریبی هشت قران بعضی جاها دوازده قران به مالک بدهند اما حالا خود رعیت حقیقتاً چقدر انگور از یک جریب زمین میبرد کسی نمیداند مالک هم نمیداند بعضی میگویند هشت تومان بعضیها میگویند ده تومان بعضیها میگویند جریبی که خوب بدهد بیست تومان و بالاخره یک اندازه معینی که واقعاً خود مالکین بفهمند در دست نیست در صورتیکه منفعتشان در این است که واقعاً بفهمد زیرا وقتی بفهمند از رعیتشان پول میخواهند بگیرند حالا من مالک ملکم و اظهارنامه به مالیه باید بدهم من معین میکنم که پنجاه خروار محصول این ده سهم من است اما چهارصد خروار هم سهم رعیت است اگر هم خلاف معین کنم که جریمه را من باید بدهم دقت بفرمائید در این عرایض بنده حضرت آقای وزیر محترم مالیه تشریف دارند رسیدگی بفرمایند اگر واقعاً اینطور است که در اینجا این کلمه را اینطور بگذارند که ارباب مسئول آن سهمی است که به خودش میرسد اگر در آن سهم دروغ گفت یک دفعه جریمه ندهد صد مرتبه جریمه بدهد اما شما در مسئله صیفی ارباب را میخواهید مسئول صحت و سقم قرار دهید این ارباب مادرمرده مال خودش را نمیتواند تحقیق کند رعیت راستش را به او نمیگوید تا چه رسد در اینجا شما بخواهید او را مسئول صحت سهمی رعیت هم بدانید اگر چنانچه درست هم اظهار نکرد که گریبانش گیر جریمه است این یکی را شما اصلاح کنید و این را هم که فرمودید باید در مادة چهار گفته شود و ما نگفتیم توبه میکنیم انابه میکنیم هر چه بگوئید میکنیم.
وزیر مالیه ـ با همه این فرمایشاتی که فرمودید موقع این مطلب در اینجا نبوده است و در مادة چهارم و هفتم است ولی معذلک باید عرض کنم که این اعتبارنامه که از طرف مالک داده میشود و در ضمن این قانون قرار داده میشود همهاش منحصر به مالیات نیست سابقاً برای این کار چندین دفعه مبادرت شده است مجلس اول شروع کردند و اظهارنامه خیلی مفصلی که حتی عده نفوس را هم در آن افزوده بودند چند گاو دارد و فلان قدر چه دارد و اینها برای اینکه یک اساس صحیحی در مملکت نبوده و نیست حتی جزو جمع هم که ما میگوئیم آن هم یک ترتیب معینی ندارد اگر ممیزی را در تمام مملکت درست میکردند آنوقت یک ترتیب صحیحی بدست میآمد لهذا از یک طرف بدستآوردن اطلاعات خیلی ضروری و از یک طرف سنگیننکردن بار اظهارکننده آمده است و خلاصه شده است به اینکه اینجا نوشته شده است و البته هر چه زاید بوده است حذف شده و چیزهائی هم که خیلی لازم نبوده است حذف کردهایم ولی آن چیزهائی را که دولت لازم دانسته است که حتماً باید بداند یکی این است که دولت باید میزان محصول را بداند حالا در میزان محصول و عایدی فرقی هست ما این را هم پیشبینی کردیم و جریمه و مجازاتی هم که معین شده است غیر از آن است برای اینکه گفته میشود که در عایدی اگر یک عشرش را هم خطا گفت جریمه ندارد ولی در محصول اگر دو عشرش را خطا گرفت جریمه بهش تعلق نمیگیرد مثلاً اگر صد خروار محصول داشت هشتاد و یک خروار گفت این جریمه ندارد حتی اگر هشتاد خروار هم گفت باز جریمه ندارد ولی اگر کمتر گفت مطابق این ماده جریمه بهش تعلیق میگیرد از آن طرف دولت حالا دولت یا کدخدا یا رئیس مالیه یا حاکم کدامیک از اینها که بهتر میتوانند بالاخره ما میخواهیم محصول را بفهمیم بنابراین از همه بهتر کسی که دسترس دارد و میتواند بفهمد باز مالک است این است که این را بعهده مالک گذاردهاند و از آن طرف هم گفتهاند که تا دو عشر معاف است که جریمه بهش تعلق نمیگیرد بعد از آنکه از دو عشر کمتر شد نوشته بودیم پنج برابر مابهالتفاوت دارد و در این خصوص در کمیسیون یک ساعت مذاکره و مباحثه شد سه برابر و بالاخره دو برابر کردیم و خیلی هم تخفیف دادیم و بالاخره غیر از این باشد دیگر جزو نصایح میشود و فایده ندارد به این جهت به یک نحوی باید میزان محصولش را دست آورد و البته وقتی که به توسط رعایا و مالکین باید بدست بیاورد و ممکن است اینها یک تخلفاتی بکنند و عایدات را غیر از آنچه هست صورت بدهند بنابراین این شرط لازم است و ممکن است آقا باز اگر مطلبی داشته باشند در مادة هفت پیشنهاد بفرمایند
اورنگ ـ بنده نظر به اینکه آقای وزیر مالیه مجالی برای پیشنهاد بنده در مادة هفت باقی گذارند فعلاً پیشنهاد خود را استرداد میکنم
رئیس ـ (خطاب به آقای آقا سید یعقوب) شما هم میگذارید برای مادة ۷ ؟ (بلی)
پیشنهاد آقای مسعود
مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی بنده پیشنهاد میکنم در ذیل مادة ۶ اضافه شود وزارت مالیه مکلف است در ظرف دو ماه یا قبول خودش را راجع به مندرجات اظهارنامه تسلیم شده به مالک ابلاغ نماید و در صورت مسامحه مندرجات اظهارنامه برای طرفین قطعی خواهد بود
غلامحسین میرزا مسعود ـ بنده اشکالی در مدت ندارم چهار ماه هم باشد اهمیت نمیدهم ولی بالاخره باید بعد از این مدت که اظهارنامه داده تکلیفش با وزارت مالیه معلوم شود اگر حقیقتاً اظهارنامه او قبول است که تکلیفش معلوم شود چون حالا معمول این است که تمام اظهارنامهها جمع میشود و جواب رد یا قبول داده نمیشود حالا اگر میفرمائید کم است سه ماه یا چهار ماه مدت معلوم شود
وزیر مالیه ـ این فرمایش آقا صحیح است و باید مدتی داشته باشد و بطور نامحدود و نامتناهی نمیشود که هر وقت امین مالیه دلش خواست مثلاً بعد از سه سال خیر اینطور که نیست ولی دو ماه هم خیلی کم است و تأثیری ندارد و باید تا دو ماه یا سه ماه قبل از موعد مالیات آینده معین کنیم بنابراین اگر شش ماه باشد بهتر است.
غلامحسین میرزا ـ بنده هم با شما موافقم
رئیس ـ آقای مخبر هم قبول میکند
مخبر ـ بلی
پیشنهاد آقای فرشی
مقام منیع ریاست مجلس شورای می دامت شوکته
این بنده پیشنهاد میکنم مادة ۶ اینطور اصلاح شود در صورتیکه محصول املاک و عایدات آنها الی آخر ماده
فرشی ـ این قانون در تمام مملکت اجراء خواهد شد ممکن است در بعضی از نقاط اشکالاتی تولید بکند از آن جمله در آذربایجان مخصوصاً ولایت مرند املاکی که در آنجا است از باغات در آنجا ابداً به ارباب چیزی نمیدهند حالا چطور شده است بنده نمیدانم ممکن است یک وقت ملاکین گفته باشد باغ آباد کنید برای خودتان بالاخره ابداً به مالک چیزی نمیدهند این ماده آنوقت شامل میکند همه ایرانیها را اگر (یا) را برندارند آنوقت مالکین آن دهات مجبور خواهند شد که عایدات باغات رعایا را که هیچ چیز به آنها نمیدهند معین کنند اگر نکنند موجب جریمه خواهد شد این را بنده غیرعملی میدانم که در آنجاهائی که مالک اصلاً از باغات چیزی ندارد موجب مسئولیتی باشد و جریمه هم بشود این بود که بنده در اینجا پیشنهاد کردم که کلمه لفظ از این ماده برداشته شود و اینطور اصلاح شود در صورتیکه محصول املاک و عایدات مالکین الی آخر و اگر (یا) در اینجا باشد محظور تولید میکند.
مخبر ـ همینطوری که میفرمایند در مرند اینطور معمول است اما در جاهای دیگر که این ترتیب معمول نیست و البته آقا هم نگران نباشید برای اینکه آن امین مالیه که در آنجاها هست مطلع از این ترتیبات است و راپورت میدهد.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای فرشی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه شد (خطاب به آقای غلامحسین میرزا) بالاخره اصلاح پیشنهاد شما هم در کمیسیون خواهد شد اجازه میفرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است) جلسه آینده فردا سه ساعت قبل از ظهر ولی خاطر آقایان آگاه است که ما یکشنبه و دوشنبه و سهشنبه سه روز بیشتر جلسه نداریم اظهار رغبتی هم به جلسات عصر نشد و عملاً تردید شد که عصر جلسه شود بنده تقاضا میکنم این سه روز را آقایان موافقت بفرمایند که اول ساعت جلسه تشکیل شود که ما اقلاً سه ساعت کار کرده باشیم که رویهمرفته
۹ ساعت میشود (نمایندگان ـ صحیح است) آقای وزیر مالیه
[۳ـ معافیت گمرکی اثاثیه ایرانیان بیبضاعت در موقع بازگشت به ایران]
وزیر مالیه ـ آقایان تأمل بفرمایند به اندازه یک ثانیه بنده یک لایحهای دارم به مجلس تقدیم میکنم که یقین قطعی دارم آقایان در یک دقیقه رأی خواهند داد عرض میکنم رعایای ایران که از خارجه برمیگردند بعضیهایشان فوقالعاده بیچیز میباشند بطوری که لباس و بعضی چیزهائی که همراه دارند نمیتوانند گمرک آنها را بپردازند لهذا ماده واحده تهیه شده است برای معافیت اثاثیه این قبیل اشخاص از تأدیه حقوق گمرکی که به قید دوفوریت تقدیم میکنم
رئیس ـ قرائت میشود
(به شرح ذیل قرائت شد)
ساحت محترم مجلس شورای ملی
نظر به اقتضای فراهمنبودن هرگونه وسائل برای تسهیل معاودت ایرانیان که سابقاً به خارجه مهاجرت نمودهاند مستدعی است پیشنهاد ذیل را که به قید دوفوریت تقدیم میشود تصویب فرمایند
ماده واحده ـ ملبوس و رخوت زیر لباس ملافه ـ رومیزی و اثاثیه از هر قبیل آلات و ادوات کار که مستعمل باشد حیوانات بارکش و زراعت که اتباع بیبضاعت ایران در موقع بازگشت به وطن خود همراه میآورند از حقوق گمرکی و تاکس راه معاف است مشروط بر اینکه اشیاء و ادوات مزبور را نتوان به منزله اجناس و اموال تجارتی تلقی نمود
کازرونی ـ بنده مخالفم. عرض میکنم لباس و اثاثیه و چیزهای کهنه …
بعضی از نمایندگان ـ دلیل مخالفت فوریت را بگوئید
کازرونی ـ با فوریت موافقم.
رئیس ـ رأی میگیریم به فوریت اول موافقین قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. فوریت دوم مطرح است مخالفی ندارد؟ (گفتند خیر) رأی میگیریم به فوریت ثانی موافقین قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده واحده مطرح است. یکبار دیگر قرائت میشود
(مجدداً خوانده شد)
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ آقای تقیزاده توجه دارند حقیقتاً چیز غریبی است تا بهحال ملبوس گمرک نداشت بالخصوص که ملبوس کهنه هم باشد بنده نمیدانم مگر کسی از ایران خارج میشود باید برهنه برود اگر میآید باید برهنه بیاید برای اینکه ما قانون گمرکی را که گذراندیم نسبت به ملبوس هیچ گمرکی نبود نسبت به آن عوامل من حقیقتاً شکرگزاری میکنم از آقای وزیر مالیه که یک ارفاقاتی نسبت به مهاجرینها میکنند اما ملبوس در جزء نبود و این اسباب میشود که ملبوس را هم در اینجا بگیرند
وزیر مالیه ـ بنده به آقایان اطمینان میدهم که اگر چیزی بوده است که گمرک نداشته البته نگرفتهاند تاکنون و حالا هم نخواهند گرفت درست است ملبوس تن آنچه در تن بوده است که هیچ آنها معاف بوده است ولی حالا یک اشخاصی هستند که مهاجرت میکنند میآیند و میروند اینها تمام ملبوسشان را مثلاً بیست دست لباس لباس خودش لباس عیالش لباس بچهاش دواب بارکش خودش را همراه میآورد شاید گاهی هم میشود که این را از مملکت خودش بیرونش میکنند بالاخره برای اینکه هر تکه یک چیزی از او مطالبه نکنند آنهائی که معاف بوده گمرک نمیدهند و اگر چیزی هست که معاف نیست که باید معاف شود
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است
رئیس ـ آقای عراقی
عراقی ـ ما آن وقتی که طلبه بودیم مفهوم وصف را حجت نمیدانستیم در اینجا این را باید عرض کنم که این موضوع و این گرفتاری ممکن است هم برای بیبضاعت باشد و
هم بابضاعت خوب اگر بابضاعت باشد باید گمرک لباسش را بدهد دیگر بخصوص با این توضیحی که آقای وزیر مالیه فرمودند این است که بنده عقیدهام این است اصل لغت بیبضاعت در اینجا معنی ندارد اشخاصی هم که دارند اقلاً لباسشان ملافهشان باید معاف باشد.
وزیر مالیه ـ اگر در این نگرانی دارید که بعضی چیزها گمرک اصلاً نباید داشته باشد بفرمائید والا آن چیزی که سابقاً گمرک داشته حالا هم دارد اما راجع به مسئله بیبضاعت و بابضاعت البته این فرق دارد اگر یک کسی تاجر معتبری است و در بمبئی مبالغی اسباب و اثاثیه دارد میخواهد بیاید بعضی اسباب و اثاثیه دارد گمرک بهش تعلق میگیرد که از عهده دادنش برمیآید این شخص را ما نمیخواهیم بگوئیم معاف است مقصود این است اشخاص که بضاعت ندارند میخواهند بیایند به ایران
عراقی ـ بنده استرداد میکنم
پیشنهاد آقای عدل
پیشنهاد میکنم عبارت به پول آنها علاوه شود
عدل ـ این قانون مبتلا به مردم است و خیلی اهمیت دارد و در یک مواقعی هم آمده است به مجلس که آقایان عجله دارند به رفتن بنده استدعا میکنم یکقدری آقایان توجه بفرمایند چون مربوط به فقرا است یکقدری بیشتر تشریح شود اولاً در لفظ بیبضاعت که آقا پیشنهادشان را پس گرفتند بنده عقیده ندارم میترسم در اینجا هم نقض غرض شود بنده نمیگویم مأمورین همهشان بد هستند ولی ممکن است یک مأموری باشد که خوب نباشد آنوقت آنکه بابضاعت است پولی میدهد و میآید و آنکه بیبضاعت و بیچاره است گرفتار میشود تشخیص بیبضاعت و بابضاعت یک چیزی نیست که در سرحد داده شود بنده عقیدهام این است که لفظ بیبضاعت برداشته شود دوم مسئلهای که فوقالعاده مهم است مسئله پولی است که این عملههای بیچاره همراه میآورند پول اینها را همینکه وارد شدند در سرحد میگیرند و ضبط میکنند الآن آقایانی که از اینجا تشریف بردهاند به آذربایجان میدانند سر راه ده بیست نفر را ملاقات میکنند که اینها گدائی میکنند به او میگویند تو با این گردن کلفت چرا گدائی میکنی میگوید من از روسیه آمدم در بندر پهلوی پول مرا ضبط کردند از این جهت گدائی میکنم این است که بنده عقیدهام این است که راجع به پول اینها یک فکری بکنید و اینها را موضوع کنند.
وزیر مالیه ـ اگر میدانستم که اینقدر ایراد پیدا میشود عرض نمیکردم که در یک دقیقه تمم میشود اگر ما بخواهیم مسئله پول و این چیزهائی که خارج از متن این کار است اینجا بخواهیم بحث کنیم این موضوع سه جلسه کار دارد پول را نمیشود معاف کرد یک پولی هست که ورودش ممنوع است آن را به موجب این قانون نمیشود آزاد کرد به موجب قانون دیگر هم آزاد نخواهیم کرد یک پولی هم که ممنوع نیست گمرک حق مطالبه ندارد اگر کرده است تظلم بکنند بنده کم میکنم که بدهند و آزادش کنند به هرحال چون پولهای خارجه ما قانون اسعار داریم و یک چیزهائی در آنجا دارد و ما نمیتوانیم معاف کنیم اما مسئله بیبضاعت را که فرمودید بنده با اینکه جواب عرض کردهام باز عرض میکنم اگر چنانچه بابضاعت است و یک چیزهائی دارد که گمرک بهش تعلق میگیرد که هیچ اما اگر بیبضاعت باشد که نخواهند گرفت
عدل ـ بنده هم پس میگیرم
پیشنهاد آقای فیروزآبادی
بنده پیشنهاد میکنم که نوشته شود به اضافه به قیمت ده تومان هم از اشیاء استعمال نشده
فیروزآبادی ـ این لایحه خیلی خوب لایحهای است و موافق میل بنده است و بنده خیلی خوشوقت هستم که یک همچو لایحه را در مجلس دیدم ولی چیزی که اینجا محل نگرانی است این است که برای همان اشخاص بیبضاعت بنده عقیدهام این است که اگر اسباب تازهای هم همراه داشته باشند تا قیمت ده تومان آن را هم اشکال نکنند
رئیس ـ آقایانی که با پیشنهاد آقای فیروزآبادی موافقند قیام فرمایند (عده قلیلی قیام نمودند) تصویب نشد قبل از اینکه رأی بگیریم به ماده باید عرض کنم که بنده معلوم نباشم از اینکه بعد از اظهار ختم جلسه باز این لایحه مطرح شد و از طرف آقایان اظهار رغبت شد به طرف این لایحه. (نمایندگان ـ صحیح است) رأی میگیریم به ماده با ورقه آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد
(اخذ و شماره آراء بعمل آمده هفتاد و پنج ورقه سفید تعداد شد)
رئیس ـ عده حاضر ۸۱ به اکثریت ۷۵ رأی تصویب شد.
[۴ـ موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه]
رئیس ـ جلسه را ختم میکنیم جلسه فردا سه ساعت قبل از ظهر دستور بقیه دستور امروز
(مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
معافیت اثاثیه و ادوات و عوامل کار ایرانیان بیبضاعت در موقع بازگشت به ایران
از حقوق گمرکی و تاکس راه
ماده واحده ـ ملبوس و رخوت زیر لباس ملافه ـ رومیزی و اثاثیه از هر قبیل ـ آلات و ادوات کار که مستعمل باشد ـ حیوانات مخصوص بارکشی و زراعت که اتباع بیبضاعت ایران در موقع بازگشت به موطن خود همراه میآورند از حقوق گمرکی و تاکس راه معاف است مشروط بر اینکه اشیاء و ادوات مزبور را نتوان به منزله اجناس و اموال تجارتی تلقی نمود
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه دهم آبانماه یکهزار و سیصد و نه شمسی به تصویب مجلس شورای ملی برسد
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر