محاکمه محمد مصدق چهارشنبه ۲۵ آذر ماه ۱۳۳۲ نشست ۳۲

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۴۰ توسط Bellavista1 (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روز رستاخیز ملی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ محاکمه محمد مصدق و سرتیپ ریاحی ۱۲ آبان تا ۱ دی ماه ۱۳۳۲

کیفرخواست دادستان علیه مصدق و سرتیپ ریاحی

مصاحبه فرماندار نظامی تهران درباره همدستی حزب توده با مصدق

سی‌ودومین جلسه محاکمه محمد مصدق و سرتیپ تقی ریاحی

چهارشنبه ۲۵ آذرماه ۱۳۳۲

جلسه امروز صبح
سی‌ودومین جلسه محاکمه آقایان محمد مصدق و سرتیپ ریاحی مقارن ساعت ده و نیم بامداد چهارشنبه ۲۵ آذر ماه به ریاست آقای سرلشکر مقبلی در سالن باشگاه پادگان قصر برگزار شد و پس از خواندن صورتجلسه و اعلام رسمیت دادگاه، تیمسار سرتیپ ریاحی اجازه صحبت خواست و چنین گفت:
خواهش کردم در جلسه حاضر شوند
سرتیپ ریاحی: محترماً به عرض دادگاه می‌رساند چون با فرمایشاتی که تیمسار ریاست محترم دادگاه در آخر وقت جلسه دیروز فرمودند، رفع سوءتفاهم به عمل آمد، اینجانب از وکلای مدافع خود خواهش کردم در جلسه حاضر شوند و به دفاع بپردازند.
رئیس: تیمسار سرلشکر میرجلالی مدافعات خود را بفرمایید.
دفاع از سرتیپ ریاحی
سرلشکر میرجلالی: در پاسخ بی‌لطفی‌های تیمسار دادستان محترم، این قطعه شعر را می‌خوانم:
آشنایان ره عشق گرم خون بخورند
ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم
تیمسار سرلشکر میرجلالی پس از ذکر مقدمه‌ای گفت: در تمام پرونده‌ای که علیه موکل من تشکیل گردیده، کوچکترین آثاری وجود ندارد که دادستان محترم بگوید که یک توافق قبلی بین آقای سرتیپ ریاحی و آقای مصدق موجود بوده‌است، که بالنتیجه بتوانند موضوع توطئه را عملی سازند و به عکس دلایل مثبتی وجود دارد و نشان می‌دهد علاوه بر اینکه تواقفی بین این دو نفر نبوده، اغلب عدم توافق نظر بین این دو نفر موجود بوده‌است. برای اثبات این موضوع عرض می‌کنم که دوران خدمت تیمسار ریاحی در ستاد ارتش دو مرحله دارد؛ یکی قبل از ۲۵ مرداد و دیگری بعد از روز ۲۵ مرداد.
رئیس: خواهش می‌کنم فقط راجع به روزهای بعد از ۲۵ مرداد صحبت بفرمایید.
سرلشکر میرجلالی: اگر دادستان ارتش اتهام همکاری تیمسار ریاحی را با آقای مصدق پس بگیرند، بنده حاضرم فقط درباره اعمال ایشان بعد از ۲۵ مرداد صحبت کنم و در غیر این صورت ناچارم مطالبی عرض کنم که رفع این شبهه به عمل آید.
رئیس: ادامه بدهید.
سرلشکر میرجلالی: برای اینکه ثابت شود که سرتیپ ریاحی وارد هیچ توطئه‌ای نبوده، ناچارم درباره مرحله اول که فقط اجرای سربازی بوده‌است، توضیح بدهم. (تیمسار میرجلالی پس از ذکر صفات و روحیه سرتیپ ریاحی گفت:) سرتیپ ریاحی جز انجام وظیفه سربازی، فکر و اندیشه دیگری نداشتند. توطئه لازمه‌اش دسته‌بندی و قرار و مدارهای قبلی است. رئیس ستاد ارتش که وارد توطئه‌ای باشد، غیر ممکن است بدون هم‌دست و شریک به چنین کار شگرفی دست دراز نماید. وقتی که هیچ اداره‌ای و هیچ واحد ارتشی سر و سرّی با رئیس ستاد ارتش نداشته و ارکان ارتش که بایستی ستاد توطئه را تشکیل دهند، کوچکترین مدرکی برای اثبات این موضوع نداشته‌باشد، آیا سزاوار است که به یک افسر شریف و فداکار چنین نسبتی داده‌شود؟ آن هم سربازی که جز مهر شاه و علاقه به ارتش و حیثیت ارتش چیز دیگری در قلب خود ندارد. (وکیل مدافع سرتیپ ریاحی در این موقع به شرح افکار و عقاید و طرز کار سرتیپ ریاحی در زمان تصدی ریاست ستاد ارتش پرداخت و گفت:) این شخص فداکارترین و با شهامت‌ترین افراد خانواده ارتش است و مردن را به تحمل ننگ این نسبت‌های ناروا که به او نسبت داده‌اند، مردانه ترجیح می‌دهد. سرتیپ ریاحی برخلاف ادعای دادستان، همیشه افسر صف بوده و مثل هر افسر توپخانه، که افتخار همه صف توپخانه بوده، به خدمات صفی اشتغال داشته‌است. سرتیپ ریاحی پس از طی دورۀ توپخانه در فرانسه و سوئد، خدمت خود را در ایران شروع کرد و همیشه در پروندۀ کارگزینی به اسم افسر توپخانه شناخته شده‌است، ولی یک افسری که دارای تحصیلات عالی علمی و فنی بوده‌است و اگر او می‌دانست روزی از لحاظ داشتن معلومات علمی و فنی مورد ملامت و سرزنش قرار می‌گیرد و به گناه داشتن علم و دانش او را افسر غیر صفی می‌نامند، زحمت و مشقت آموختن و فراگرفتن این معلومات عالی را به خود نمی‌داند و بیهوده وقت خود را تلف نمی‌کرد و چون دیگران وارد میدان کار می‌شد و شاید زودتر موفقیت‌های بیشتری حاصل می‌کرد، ولی او مقصر نیست.
استعداد ریاحی
سرلشکر میرجلالی: اعلیحضرت فقید علاقه کامل داشت که جوانان با استعداد چون تقی ریاحی، از علوم و تمدن غربی‌ها استفاده کرده و علم و اطلاع خود را در معرض استفاده ارتش قرار دهند. (ناطق موفقیت‌های دوران تحصیلی و زمان خدمت در ارتش سرتیپ ریاحی را شرح داد و گفت:) با این اطلاعات و معلومات و تجربیات و خدمات، روا این است که به سرتیپ ریاحی اهانت شود؟ (و بعد اشاره‌ای به زمان تصدی سرتیپ ریاحی به ریاست کارخانجات ارتش و ریاست پالایشگاه نفت آبادان نمود و گفت:) سرتیپ ریاحی اطلاعات و معلومات و تحصیلات عالیه خود را در زمان تصدی این مشاغل از خود نشان داد و ثابت نمود که از لحاظ اطلاعات و معلومات فنی، مردی بی‌نظیر و یا کم‌نظیر است. در زمان تصدی ریاست ستاد ارتش نیز چون همیشه خود را مورد سوءظن آقای مصدق می‌دانست، به خصوص پس از وقایع بختیاری، سعی داشت که خود را از هر جریان سیاسی برکنار دارد و صرفاً وقت خود را صرف رسیدگی و ادارۀ امور ارتش بنماید و در نتیجه ادارات ستاد ارتش و واحدهای نظامی نظم و ترتیب خاصی پیدا کرد، ولی اگر دادستان محترم می‌گویند انتصاب سرتیپ ریاحی به ستاد ارتش اعلام خطر برای اُمرای باسابقه ارتش بود، او را نمی‌توان مسئول و مقصر دانست، بلکه وزیر دفاع ملی مسئول بوده‌است که این کار را به او داده، به خصوص که من کاملاً واقف هستم که پست ریاست ستاد به سرتیپ ریاحی تحمیل شد، ولی او از لحاظ انضباط ارتش، ارجاع شغل را پذیرفت و در همه وقت خود را در مقابل پیشامدهای غیرمنتظره عرضه نموده و خدمات خود را انجام داده. به هر حال قبول پست از طرف او علاوه بر اینکه نقص و تقصیری نیست، منتهای علاقه و خدمتگزاری را ثابت می‌کند و سرتیپ ریاحی از قبول پست ریاست ستاد ارتش از این مزایا و محاسن نمی‌تواند استثنا باشد و اکنون نباید عَلَم فراموشی بر لوحه اعمال سراسر فداکاری او کشیده‌شود. راست است، اگر جریان عادی و طبیعی در ارتش وجود داشت، سرتیپ ریاحی به این زودی به ریاست ستاد ارتش نمی‌رسید، ولی تیمساران محترم و دادرسان معظم واقف هستند این جریان غیرطبیعی را در ارتش سرتیپ ریاحی به وجود نیاورده‌است، بلکه این ماشین عظیم را وزیر دفاع ملی از قدم اول سیر طبیعی او را تغییر داده و سرتیپ ریاحی هم در بین چرخ‌های این ماشین گرفتار شده‌است. سرتیپ ریاحی در زمان تصدی ریاست ستاد ارتش، با هر دسته‌بندی مبارزه کرد و در انتصاب اشخاص برای پست‌ها، نهایت دقت را نمود، به طوری که الان هم همان اشخاص در پست‌های خود ابقا شده‌اند و این دلیل مبرهنی است که نهایت بی‌نظری را در انتخاب اشخاص به کار برده‌است. سرتیپ ریاحی از بدو تصدی ریاست ستاد ارتش، همواره نظری جز فراهم نمودن توافق کامل بین نیات اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و دستورات و نظریات آقای مصدق، وزیر دفاع ملی وقت، نداشته‌است و توجه به این امر فقط ناشی از احساسات سربازی بوده‌است و همیشه ساعی بوده که به این طریق منطقی مشکلات ارتش را با ایجاد محیطی آرام حل و عقد نماید.
برای شرفیابی
سرلشکر میرجلالی: این فکر و نظریه را با تیمسار مهنا، معاون وزارت دفاع ملی، در میان می‌گذارد و هر دو معتقد می‌شوند چون آقای مصدق مریض و دیر دیر شرفیابی حاصل می‌نماید و به عکس برای رئیس ستاد ارتش و معاون وزارت دفاع ملی در هر هفته دو روز برنامه شرفیابی منظور است، بهتر و آسانتر می‌توانند زمینه حسن تفاهم را فراهم سازند، لذا مصمم می‌شوند که با کسب اجازۀ قبلی از پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی، رئیس ستاد ارتش و معاون وزارت دفاع ملی متفقاً در یک جلسه شرفیابی حاصل نمایند. رئیس ستاد ارتش استدعای شرفیابی از پیشگاه مبارک شاهانه نموده و مورد پذیرش قرار گرفته و هر دو به اتفاق شرفیابی حاصل می‌نمایند. حسن نیت و عطوفت اعلیحضرت همایون شاهنشاهی در این مورد کوچکترین تردید را از میان برداشته و امیدوار می‌گردند که اجرای این نقشۀ مقدس که سعادت ارتش و کشور را تأمین می‌نماید، قطعاً از طرف آقای مصدق نیز با حسن نیت استقبال گردیده و به این شکل مشکلات یکی پس از دیگری از میان برداشته می‌شود، ولی بدبختانه در مذاکراتِ تیمسار سرلشکر مهنا با آقای مصدق، در این موضوع چنین استنباط می‌شود که آقای مصدق یا یک عده از وکلای مجلس در این زمینه‌ها که دنبالۀ وقایع نُه اسفند بود، مشغول مشورت و مذاکره می‌باشند و چون سرلشکر مهنا احساس می‌کند که موضوع از جبهه نظامی خارج شده و به سیاست آلوده شده‌است، دیگر خود را صالح برای دخالت نمی‌بیند و سرتیپ ریاحی نیز پس از اطلاع از وضعیت، با آقای مصدق در این موضوع صحبتی نکرده و دخالتی نمی‌کند و متوجه می‌شود که رئیس دولت و وزیر دفاع ملی نقشه‌های دیگری در خیال خود می‌پرورانند تا روزی که آقای مصدق رسماً به آنها ابلاغ می‌کند که شما حق شرفیابی و دخالت در امور ندارید و مطالب مربوط به ارتش شخصاً به وسیله وزیر دفاع ملی به عرض خواهدرسید، ولی سرتیپ ریاحی به وسیلۀ وزیر دربار شاهنشاهی به عرض اعلیحضرت همایونی می‌رساند و تمام این مطالب علاقۀ سرتیپ ریاحی را به ارتش و فداکاری و جان نثاری او را در مقابل بزرگ ارتشتاران فرمانده می‌رساند و نشان می‌دهد که ایشان وارد هیچ گونه زد و بند سیاسی نبوده و فقط مثل یک سرباز به اتکای اعلیحضرت همایون شاهنشاهی انجام وظیفه نموده‌است.
طرفدار قدرت سلطنت
سرلشکر میرجلالی: در ۲۲ مرداد گزارش مفصلی سرتیپ ریاحی نسبت به یک لایحه قانونی که قدرت اعلیحضرت را در دستگاه نظامی محدود می‌نمود، داده و برای جلوگیری از تصویب و اجرای آن جدال می‌نمود. این واقعه که قبل از شب ۲۵ مرداد پیشامد نموده‌است، مثال زنده و بسیار روشنی است که هیچ وقت سرتیپ ریاحی و آقای محمد مصدق موافقتی برعلیه مقام سلطنت ننموده و سرتیپ ریاحی کوشا بود که از هر عملی که مخالف مصالح ارتش و یا برای محدودنمودن فرماندهی کل قوا تشخیص می‌داده‌است، به سختی جلوگیری نموده و در این راه مبارزه نماید. سرتیپ ریاحی نیز حتی پس از واقعه شب ۲۵ مرداد هم از تعقیب این موضوع خودداری نمی‌کند و این خود دلیل مبرهنی است که واقعه شب ۲۵ مرداد هم نتوانسته‌است در قلب یک نفر سرباز فداکار و علاقمند به اعلیحضرت همایونی کوچکترین تزلزلی وارد ساخته و یا خدای نکرده خیال خامی در مغزش به وجود آورد.
جلوگیری از قدرت توده‌ای‌ها
سرلشکر میرجلالی: سرتیپ ریاحی در شب ۳۰ تیرماه ۳۲ در یک جلسۀ دو ساعت و نیمه با فرماندهان تیپ‌های مرکز مشاوره، دستور می‌دهد که باید از اخبار تحریک‌آمیزی که بین افسران و درجه‌داران به عنوان وجود مخالفت و عدم هماهنگی بین دربار و دولت منتشر می‌سازند و ایجاد تشنج و ناراحتی می‌نمایند، به سختی جلوگیری به عمل آورند و چون عناصری که این قبیل انتشارات را می‌دهند نظری جز ایجاد بی‌نظمی و بی‌ترتیبی در ارتش ندارند و چون شخصاً معتقد بود که کوچکترین عدم رضایتی موجود نمی‌باشد، تذکر می‌دهد که اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و دولت و ملت و ارتش برای هدف واحدی به پیش می‌روند و مخصوصاً تذکر می‌دهد که دشمن شماره یک در کشور، مخصوصاً در ارتش، توده‌ای‌ها می‌باشند و از توسعه و اعمال نفوذ آنها باید با نهایت شدت جلوگیری به عمل آید. همچنین به تمام واحدهای خارج از مرکز نیز دستور داده بوده‌است که از فعالیت توده‌ای‌ها جلوگیری شود و در همان روزهای اواخر مرداد چند افسر به آذربایجان اعزام می‌دارد و به وسیلۀ آنها به لشکرهای ۳ و ۴ دستور صادر می‌نماید که بر علیه عوامل چپ با نهایت شدت مبارزه شود و با فعالیت، از توسعۀ فکرِ وجود اختلاف بین دربار و دولت جلوگیری به عمل آید و مخصوصاً توجه فوق‌العاده به روحیه افسران و درجه‌داران بشود و به آنها بفهمانند که این انتشارات و کاغذ پاره‌های اهانت‌آمیز، مربوط به توده‌ای‌ها و عوامل آنها می‌باشد و آنها هم نظری جز نظر اخلال و اغتشاش و ناامنی در مملکت ندارند و باید با آنها با نهایت سختی و خشونت رفتار شود. این همه نمونه توجه و فعالیت سرتیپ ریاحی بر علیه عناصر افراطی چپ، مخصوصاً توده‌ای‌ها بوده‌است. عرض کردم و از این قبیل مطالب شاید خیلی بیش از اینها در ستاد ارتش و رکن‌های مربوطه سابقه داشته‌باشد، لذا معلوم می‌شود علاوه بر اینکه هیچ گونه تمایلی برای آزاد گذاردن این عناصر در دستگاه ستاد ارتش موجود نبوده، به عکس برای از بین بردن این دستجات فعالیت غیر قابل تردیدی می‌شده‌است، حال اگر دادستان محترم معتقد هستند که در دستگاه دولت به ریاست آقای مصدق توطئه‌ای بر علیه مصالح کشور به اتکای عناصر افراطی چپ و توده‌ای‌ها وجود داشته‌است، مختار هستند، ولی آنچه به سرتیپ ریاحی ارتباط می‌دهند، خیال باطل و فکر بیهوده است، زیرا سرتیپ ریاحی با این طبقه و فکر چه در داخل ارتش و چه در خارج آن مخالف بوده و مبارزه می‌کرده‌است.
مقارن ظهر جلسه خاتمه یافت و جلسه بعد به ساعت هشت و نیم صبح فردا موکول گردید.