تفاوت میان نسخههای «قانون اصول محاکمات حقوقی و تجاری»
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (صفحهای جدید حاوی 'قانون اصول محاکمات حقوقی و تجاری مصوب ۲۸ دی ماه ۱۳۱۴ == قسمت اول - اصول محاکمه ...' ایجاد کرد) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
− | قانون اصول محاکمات حقوقی و تجاری | + | {{سرصفحه پروژه |
− | مصوب ۲۸ دی ماه ۱۳۱۴ | + | | عنوان = [[تصمیمهای مجلس]] |
+ | [[مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دهم]] | ||
+ | | قسمت = | ||
+ | | قبلی = [[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دهم]] | ||
+ | | بعدی = [[قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی]] | ||
+ | | یادداشت =[[نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دهم]] }} | ||
+ | |||
+ | قانون اصول محاکمات حقوقی و تجاری - مصوب ۲۸ دی ماه ۱۳۱۴ | ||
== قسمت اول - اصول محاکمه در محاکم == | == قسمت اول - اصول محاکمه در محاکم == | ||
+ | |||
=== باب اول - در کلیات === | === باب اول - در کلیات === | ||
ماده ۱ - رسیدگی به کلیه دعاوی حقوقی و تجاری راجع به محاکم عدلیهاست مگر در | ماده ۱ - رسیدگی به کلیه دعاوی حقوقی و تجاری راجع به محاکم عدلیهاست مگر در | ||
مواردی که قانون صراحتاً استثناء کرده باشد. | مواردی که قانون صراحتاً استثناء کرده باشد. | ||
+ | |||
ماده ۲ - هیچ محکمه نمیتواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذینفع | ماده ۲ - هیچ محکمه نمیتواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذینفع | ||
رسیدگی به دعوی را مطابق مقررات قانون تقاضا نمودهباشند. | رسیدگی به دعوی را مطابق مقررات قانون تقاضا نمودهباشند. | ||
+ | |||
ماده ۳ - محاکم عدلیه مکلفند به دعاوی موافق قوانین رسیدگی کرده حکم دهند یا فصل | ماده ۳ - محاکم عدلیه مکلفند به دعاوی موافق قوانین رسیدگی کرده حکم دهند یا فصل | ||
نمایند و در صورتی که قوانین موضوعه کشوری کامل یاصریح نبوده و یا متناقض باشد یا | نمایند و در صورتی که قوانین موضوعه کشوری کامل یاصریح نبوده و یا متناقض باشد یا | ||
اصلاً قانونی در قضیه مطروحه وجود نداشته باشد محاکم عدلیه باید موافق روح و مفاد | اصلاً قانونی در قضیه مطروحه وجود نداشته باشد محاکم عدلیه باید موافق روح و مفاد | ||
قوانین موضوعه و عرف وعادت مسلم قضیه را قطع و فصل نماید. | قوانین موضوعه و عرف وعادت مسلم قضیه را قطع و فصل نماید. | ||
+ | |||
ماده ۴ - اگر حاکم محکمه به عذر اینکه قوانین موضوعه کشوری کامل یا صریح نیست و | ماده ۴ - اگر حاکم محکمه به عذر اینکه قوانین موضوعه کشوری کامل یا صریح نیست و | ||
یا متناقض است و یا اصلاً قانونی وجود ندارد از رسیدگیو فصل دعوی امتناع کند | یا متناقض است و یا اصلاً قانونی وجود ندارد از رسیدگیو فصل دعوی امتناع کند | ||
مستنکف از احقاق حق محسوب خواهد شد. | مستنکف از احقاق حق محسوب خواهد شد. | ||
+ | |||
ماده ۵ - رسیدگی ماهیتی به هر دعوایی دو درجه (بدوی و استینافی) خواهد بود مگر | ماده ۵ - رسیدگی ماهیتی به هر دعوایی دو درجه (بدوی و استینافی) خواهد بود مگر | ||
در مواردی که قانون استثناء کرده باشد. | در مواردی که قانون استثناء کرده باشد. | ||
+ | |||
ماده ۶ - به ماهیت هیچ دعوایی نمیتوان در درجه استینافی رسیدگی نمود مادام که در | ماده ۶ - به ماهیت هیچ دعوایی نمیتوان در درجه استینافی رسیدگی نمود مادام که در | ||
درجه بدوی در آن باب حکمی صادر نشدهاست مگرمواردی که در قانون استثناء شده باشد. | درجه بدوی در آن باب حکمی صادر نشدهاست مگرمواردی که در قانون استثناء شده باشد. | ||
+ | |||
ماده ۷ - هیچ مقام رسمی و هیچ اداره دولتی نمیتواند حکم محکمه عدلیه را تغییر | ماده ۷ - هیچ مقام رسمی و هیچ اداره دولتی نمیتواند حکم محکمه عدلیه را تغییر | ||
دهد و یا از اجراء آن جلوگیری کند مگر خود محکمه که حکمداده و یا محکمه بالاتر آن | دهد و یا از اجراء آن جلوگیری کند مگر خود محکمه که حکمداده و یا محکمه بالاتر آن | ||
خط ۲۶: | خط ۴۰: | ||
== باب دوم - در صلاحیت محاکم == | == باب دوم - در صلاحیت محاکم == | ||
+ | |||
=== فصل اول - در صلاحیت ذاتی محاکم === | === فصل اول - در صلاحیت ذاتی محاکم === | ||
+ | |||
مبحث اول | مبحث اول | ||
+ | |||
در صلاحیت ذاتی محاکم ابتدایی و محاکم صلح | در صلاحیت ذاتی محاکم ابتدایی و محاکم صلح | ||
+ | |||
ماده ۸ - رسیدگی بدوی به دعاوی حقوقی و تجاری راجع به محاکم ابتدایی و محاکم صلح | ماده ۸ - رسیدگی بدوی به دعاوی حقوقی و تجاری راجع به محاکم ابتدایی و محاکم صلح | ||
است جز در مواردی که قانون مرجع دیگری معین کردهباشد. | است جز در مواردی که قانون مرجع دیگری معین کردهباشد. | ||
+ | |||
ماده ۹ - رسیدگی استینافی به احکام و قرارهای قابل استیناف محاکم صلحیه راجع به | ماده ۹ - رسیدگی استینافی به احکام و قرارهای قابل استیناف محاکم صلحیه راجع به | ||
محاکم ابتدایی است. | محاکم ابتدایی است. | ||
+ | |||
مبحث دوم - در صلاحیت ذاتی محاکم استیناف | مبحث دوم - در صلاحیت ذاتی محاکم استیناف | ||
+ | |||
ماده ۱۰ - رسیدگی استینافی به احکام و قرارهای قابل استیناف محاکم ابتدایی و | ماده ۱۰ - رسیدگی استینافی به احکام و قرارهای قابل استیناف محاکم ابتدایی و | ||
احکام و قرارهای قابل استیناف محاکم صلح محدود در موردی کهمحاکم مزبوره به دعاوی | احکام و قرارهای قابل استیناف محاکم صلح محدود در موردی کهمحاکم مزبوره به دعاوی | ||
راجعه به محاکم بدایت رسیدگی مینمایند راجع به محاکم استیناف است. | راجعه به محاکم بدایت رسیدگی مینمایند راجع به محاکم استیناف است. | ||
+ | |||
مبحث سوم - در صلاحیت ذاتی محاکم شرع | مبحث سوم - در صلاحیت ذاتی محاکم شرع | ||
+ | |||
ماده ۱۱ - امور ذیل راجع به محاکم شرع است: | ماده ۱۱ - امور ذیل راجع به محاکم شرع است: | ||
+ | |||
۱ - رسیدگی به دعاوی راجعه به اصل زوجیت و فسخ و طلاق. | ۱ - رسیدگی به دعاوی راجعه به اصل زوجیت و فسخ و طلاق. | ||
+ | |||
۲ - اجرای طلاق در مواردی که باید حاکم طلاق دهد. | ۲ - اجرای طلاق در مواردی که باید حاکم طلاق دهد. | ||
+ | |||
۳ - نصب قیم. | ۳ - نصب قیم. | ||
+ | |||
۴ - حلف و احلاف در مواردی که باید دعوی به قسم قطع و فصل شود و به ترتیبی که | ۴ - حلف و احلاف در مواردی که باید دعوی به قسم قطع و فصل شود و به ترتیبی که | ||
مطابق نظامنامه وزارت عدلیه معین میشود. | مطابق نظامنامه وزارت عدلیه معین میشود. | ||
+ | |||
فصل دوم - در صلاحیت نسبی محاکم | فصل دوم - در صلاحیت نسبی محاکم | ||
+ | |||
مبحث اول - در صلاحیت نسبی محاکم صلح ناحیه | مبحث اول - در صلاحیت نسبی محاکم صلح ناحیه | ||
+ | |||
ماده ۱۲ - رسیدگی به دعاوی ذیل راجع به محاکم صلح ناحیهاست: | ماده ۱۲ - رسیدگی به دعاوی ذیل راجع به محاکم صلح ناحیهاست: | ||
+ | |||
۱ - هر دعوایی که مدعی به آن بیش از دویست ریال نباشد از تجاری و حقوقی به استثنای | ۱ - هر دعوایی که مدعی به آن بیش از دویست ریال نباشد از تجاری و حقوقی به استثنای | ||
دعاوی راجعه به عین املاک و حقوق ارتفاقی نسبت بهآنها. | دعاوی راجعه به عین املاک و حقوق ارتفاقی نسبت بهآنها. | ||
+ | |||
۲ - کلیه دعاوی راجعه به حقوق مالی که مدعی به آن بیش از یک هزار ریال نباشد اعم | ۲ - کلیه دعاوی راجعه به حقوق مالی که مدعی به آن بیش از یک هزار ریال نباشد اعم | ||
از منقول و غیر منقول و اعم از تجارتی و حقوقی مشروطبر اینکه در مقر صلح ناحیه نه | از منقول و غیر منقول و اعم از تجارتی و حقوقی مشروطبر اینکه در مقر صلح ناحیه نه | ||
صلح محدود باشد و نه محکمه ابتدایی. | صلح محدود باشد و نه محکمه ابتدایی. | ||
+ | |||
۳ - دعوی تصرف عدوانی و مزاحمت در حدود فقرات ۱ و ۲ و با رعایت سایر مقررات مربوط | ۳ - دعوی تصرف عدوانی و مزاحمت در حدود فقرات ۱ و ۲ و با رعایت سایر مقررات مربوط | ||
به این دعاوی. | به این دعاوی. | ||
+ | |||
۴ - هر دعوایی و تا هر میزانی که باشد در صورت تراضی طرفین. | ۴ - هر دعوایی و تا هر میزانی که باشد در صورت تراضی طرفین. | ||
+ | |||
۵ - تقاضای اصلاح نسبت به هر دعوایی و تا هر میزانی که باشد. | ۵ - تقاضای اصلاح نسبت به هر دعوایی و تا هر میزانی که باشد. | ||
+ | |||
مبحث دوم - در صلاحیت نسبی محاکم صلح محدود | مبحث دوم - در صلاحیت نسبی محاکم صلح محدود | ||
+ | |||
ماده ۱۳ - امور راجع به محاکم صلح محدود از قرار ذیل است: | ماده ۱۳ - امور راجع به محاکم صلح محدود از قرار ذیل است: | ||
+ | |||
۱ - دعاوی راجع به اعیان از منقول و غیر منقول و دیون و منافع در صورتی که مدعی به | ۱ - دعاوی راجع به اعیان از منقول و غیر منقول و دیون و منافع در صورتی که مدعی به | ||
بیش از پنج هزار ریال نباشد. | بیش از پنج هزار ریال نباشد. | ||
+ | |||
۲ - دعاوی راجعه به ضرر و خسارت در صورتی که مدعی به بیش از پنج هزار ریال نباشد | ۲ - دعاوی راجعه به ضرر و خسارت در صورتی که مدعی به بیش از پنج هزار ریال نباشد | ||
اگر چه ضرر و خسارت ناشی از جرم باشد. | اگر چه ضرر و خسارت ناشی از جرم باشد. | ||
+ | |||
۳ - مطالبه تخلیه ید از اعیان مرهونه و متأخره و امثال آن مگر در صورتی که | ۳ - مطالبه تخلیه ید از اعیان مرهونه و متأخره و امثال آن مگر در صورتی که | ||
مدعیعلیه مدعی مالکیت شده و ادعای خود را به طور مستقیم یاغیر مستقیم به موجب | مدعیعلیه مدعی مالکیت شده و ادعای خود را به طور مستقیم یاغیر مستقیم به موجب | ||
سند مستند به انتقال از مدعی نماید که در این صورت محکمه صلح وقتی صلاحیت خواهد | سند مستند به انتقال از مدعی نماید که در این صورت محکمه صلح وقتی صلاحیت خواهد | ||
داشت که قیمت عین بیش از پنجهزار ریال نباشد. | داشت که قیمت عین بیش از پنجهزار ریال نباشد. | ||
+ | |||
۴ - کلیه دعاوی راجعه به حقوق ارتفاقی از قبیل حقالعبور و حقالمجری و حق حفر چاه | ۴ - کلیه دعاوی راجعه به حقوق ارتفاقی از قبیل حقالعبور و حقالمجری و حق حفر چاه | ||
قنات در ملک دیگری و امثال آن تا هر میزانی که باشد وحقوق انتفاعی در صورتی که | قنات در ملک دیگری و امثال آن تا هر میزانی که باشد وحقوق انتفاعی در صورتی که | ||
قیمت آن زائد بر نصاب محکمه صلح نباشد. | قیمت آن زائد بر نصاب محکمه صلح نباشد. | ||
+ | |||
۵ - دعوی مزاحمت در عین منقول و غیر منقول تا هر میزانی که باشد. | ۵ - دعوی مزاحمت در عین منقول و غیر منقول تا هر میزانی که باشد. | ||
+ | |||
۶ - دعوای تصرف عدوانی در غیر منقول تا هر میزانی که باشد. مشروط بر اینکه از | ۶ - دعوای تصرف عدوانی در غیر منقول تا هر میزانی که باشد. مشروط بر اینکه از | ||
تاریخ سلب تصرف مدعی بیش از یک سال نگذشته باشد. | تاریخ سلب تصرف مدعی بیش از یک سال نگذشته باشد. | ||
+ | |||
۷ - دعاوی راجع به اشیایی که قیمت معین نداشته ولی دارای نوعی از اعتبار و متعلق | ۷ - دعاوی راجع به اشیایی که قیمت معین نداشته ولی دارای نوعی از اعتبار و متعلق | ||
اغراض و مقاصدی است مثل اعیان اوراق و اسناد و امثالآن. | اغراض و مقاصدی است مثل اعیان اوراق و اسناد و امثالآن. | ||
+ | |||
۸ - مطالبه وفای به شروط و عقود راجعه به معاملات و قراردادها اعم از اینکه در ضمن | ۸ - مطالبه وفای به شروط و عقود راجعه به معاملات و قراردادها اعم از اینکه در ضمن | ||
معامله و قرارداد تصریح شده یا بناء متعاملین بر آن بوده ویا عادتاً و عرفاً معامله | معامله و قرارداد تصریح شده یا بناء متعاملین بر آن بوده ویا عادتاً و عرفاً معامله | ||
مبنی بر آن باشد مشروط بر اینکه مورد مطالبه قابل تقویم نباشد و الا نصاب صلحیه | مبنی بر آن باشد مشروط بر اینکه مورد مطالبه قابل تقویم نباشد و الا نصاب صلحیه | ||
معتبر خواهد بود. | معتبر خواهد بود. | ||
+ | |||
۹ - تقاضای افراز در صورتی که مالکیت محل نزاع نباشد و در صورتی که مالکیت محل | ۹ - تقاضای افراز در صورتی که مالکیت محل نزاع نباشد و در صورتی که مالکیت محل | ||
نزاع باشد نصاب از حیث قیمت معتبر است. | نزاع باشد نصاب از حیث قیمت معتبر است. | ||
+ | |||
۱۰ - تقاضای تأمین و حفظ دلائل و امارات. | ۱۰ - تقاضای تأمین و حفظ دلائل و امارات. | ||
+ | |||
۱۱ - تقاضای اصلاح بین طرفین در هر دعوایی و تا هر مقداری که مدعیبه باشد. | ۱۱ - تقاضای اصلاح بین طرفین در هر دعوایی و تا هر مقداری که مدعیبه باشد. | ||
+ | |||
۱۲ - رسیدگی به هر دعوایی تا هر میزانی که باشد در صورت تراضی طرفین. | ۱۲ - رسیدگی به هر دعوایی تا هر میزانی که باشد در صورت تراضی طرفین. | ||
+ | |||
۱۳ - تقاضای تصدیق انحصار وراثت. | ۱۳ - تقاضای تصدیق انحصار وراثت. | ||
+ | |||
ماده ۱۴ - اگر در مقر محکمه صلحیه محدود محکمه ابتدایی نباشد محکمه صلحیه به | ماده ۱۴ - اگر در مقر محکمه صلحیه محدود محکمه ابتدایی نباشد محکمه صلحیه به | ||
دعاوی ذیل نیز رسیدگی خواهد نمود: | دعاوی ذیل نیز رسیدگی خواهد نمود: | ||
+ | |||
۱ - دعاوی که مدعیبه آن تا ده هزار ریال باشد. | ۱ - دعاوی که مدعیبه آن تا ده هزار ریال باشد. | ||
+ | |||
۲ - نسبت به اختلافات راجعه به اسناد سجل احوال. | ۲ - نسبت به اختلافات راجعه به اسناد سجل احوال. | ||
+ | |||
ماده ۱۵ - در هر جایی که صلح ناحیه نباشد محکمه صلح محدود به دعاوی راجعه به صلح | ماده ۱۵ - در هر جایی که صلح ناحیه نباشد محکمه صلح محدود به دعاوی راجعه به صلح | ||
ناحیه نیز رسیدگی خواهد کرد و در این صورت احکامصادره در حدود صلاحیت صلح ناحیه | ناحیه نیز رسیدگی خواهد کرد و در این صورت احکامصادره در حدود صلاحیت صلح ناحیه | ||
غیر قابل استیناف و تمیز خواهد بود. | غیر قابل استیناف و تمیز خواهد بود. | ||
+ | |||
ماده ۱۶ - دعاوی ذیل به محاکم صلح راجع نیست اگر چه مدعیبه در حدود نصاب آن | ماده ۱۶ - دعاوی ذیل به محاکم صلح راجع نیست اگر چه مدعیبه در حدود نصاب آن | ||
باشد: | باشد: | ||
+ | |||
۱ - دعاوی راجعه به دولت. | ۱ - دعاوی راجعه به دولت. | ||
+ | |||
۲ - دعاوی راجعه به اصل امتیازاتی که از طرف دولت داده میشود. | ۲ - دعاوی راجعه به اصل امتیازاتی که از طرف دولت داده میشود. | ||
+ | |||
۳ - دعاوی راجعه به علائم صنعتی و اسم و علائم تجارتی و حقالتصنیف و حق اختراع و | ۳ - دعاوی راجعه به علائم صنعتی و اسم و علائم تجارتی و حقالتصنیف و حق اختراع و | ||
کلیه حقوق غیر مالی مثل تولیت و نسب و وصایت. | کلیه حقوق غیر مالی مثل تولیت و نسب و وصایت. | ||
+ | |||
ماده ۱۷ - تقاضای تأمین دلائل و امارات از محکمه صلحی میشود که دلائل و امارات | ماده ۱۷ - تقاضای تأمین دلائل و امارات از محکمه صلحی میشود که دلائل و امارات | ||
مورد تقاضا در حوزه آن واقع است. | مورد تقاضا در حوزه آن واقع است. | ||
+ | |||
ماده ۱۸ - دعوی مزاحمت و تصرف عدوانی در صلحیه اقامه میشود که موضوع دعوی در | ماده ۱۸ - دعوی مزاحمت و تصرف عدوانی در صلحیه اقامه میشود که موضوع دعوی در | ||
حوزه آن واقع است. | حوزه آن واقع است. | ||
+ | |||
دعوی مزاحمت عبارت است از دعوایی که به موجب آن متصرف مال یا حتی تقاضای جلوگیری | دعوی مزاحمت عبارت است از دعوایی که به موجب آن متصرف مال یا حتی تقاضای جلوگیری | ||
از مزاحمت کسی مینماید که نسبت به تصرفات اومزاحم است بدون اینکه مال را از تصرف | از مزاحمت کسی مینماید که نسبت به تصرفات اومزاحم است بدون اینکه مال را از تصرف | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۶۸: | ||
از تصرف او خارج کرده و متصرف سابق اعاده تصرفخود را نسبت به آن مال تقاضا | از تصرف او خارج کرده و متصرف سابق اعاده تصرفخود را نسبت به آن مال تقاضا | ||
مینماید. | مینماید. | ||
+ | |||
مبحث سوم - در صلاحیت نسبی محاکم ابتدایی | مبحث سوم - در صلاحیت نسبی محاکم ابتدایی | ||
+ | |||
ماده ۱۹ - به جز آنچه که مطابق دو مبحث فوق داخل در صلاحیت نسبی محاکم صلح است | ماده ۱۹ - به جز آنچه که مطابق دو مبحث فوق داخل در صلاحیت نسبی محاکم صلح است | ||
محاکم ابتدایی به کلیه دعاوی حقوقی و تجاری بهطریقی که در مبحث چهارم مقرر است | محاکم ابتدایی به کلیه دعاوی حقوقی و تجاری بهطریقی که در مبحث چهارم مقرر است | ||
رسیدگی مینماید. | رسیدگی مینماید. | ||
+ | |||
ماده ۲۰ - رسیدگی استینافی به احکام و قرارهای محاکم صلح محدود و احکام و قرارهای | ماده ۲۰ - رسیدگی استینافی به احکام و قرارهای محاکم صلح محدود و احکام و قرارهای | ||
محاکم صلح ناحیه که قابل استیناف است در محکمهابتدایی به عمل میآید که محاکم صلح | محاکم صلح ناحیه که قابل استیناف است در محکمهابتدایی به عمل میآید که محاکم صلح | ||
مزبور در حوزه آن واقعند مگر در مواردی که مطابق ماده ۱۰ راجع به محاکم استیناف | مزبور در حوزه آن واقعند مگر در مواردی که مطابق ماده ۱۰ راجع به محاکم استیناف | ||
است. | است. | ||
+ | |||
ماده ۲۱ - در نقاطی که محکمه صلحیه نیست محاکم ابتدایی به دعاوی نیز رسیدگی | ماده ۲۱ - در نقاطی که محکمه صلحیه نیست محاکم ابتدایی به دعاوی نیز رسیدگی | ||
مینمایند که داخل در صلاحیت محاکم صلح است در اینصورت حکم محاکم مزبور که | مینمایند که داخل در صلاحیت محاکم صلح است در اینصورت حکم محاکم مزبور که | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۸۵: | ||
قرارها و احکامی که قابلاستیناف است نزدیکترین محکمه ابتدایی خواهد بود مگر آنکه | قرارها و احکامی که قابلاستیناف است نزدیکترین محکمه ابتدایی خواهد بود مگر آنکه | ||
وزارت عدلیه محکمه ابتدایی دیگری را معین نماید. | وزارت عدلیه محکمه ابتدایی دیگری را معین نماید. | ||
+ | |||
ماده ۲۲ - مرجع رسیدگی به دعاوی مربوط به اسناد سجل احوال اتباع ایران که در خارج | ماده ۲۲ - مرجع رسیدگی به دعاوی مربوط به اسناد سجل احوال اتباع ایران که در خارج | ||
مملکت به وسیله مأمورین مربوطه صادر شده باشدمحکمه بدایت تهران است. | مملکت به وسیله مأمورین مربوطه صادر شده باشدمحکمه بدایت تهران است. | ||
+ | |||
مبحث چهارم - در مقررات مشترکه راجعه به صلاحیت نسبی محاکم ابتدایی و محاکم صلح | مبحث چهارم - در مقررات مشترکه راجعه به صلاحیت نسبی محاکم ابتدایی و محاکم صلح | ||
+ | |||
ماده ۲۳ - دعاوی راجعه به محاکمی که بدایتاً رسیدگی مینمایند باید در همان محکمه | ماده ۲۳ - دعاوی راجعه به محاکمی که بدایتاً رسیدگی مینمایند باید در همان محکمه | ||
اقامه شود که مدعیعلیه در حوزه آن اقامتگاه دارد و اگرمدعیعلیه در ایران | اقامه شود که مدعیعلیه در حوزه آن اقامتگاه دارد و اگرمدعیعلیه در ایران | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۹۹: | ||
و هر گاه مال غیر منقول هم نداشته باشد مدعی میتواند در محکمه محل اقامت خود | و هر گاه مال غیر منقول هم نداشته باشد مدعی میتواند در محکمه محل اقامت خود | ||
اقامه دعوی کند. | اقامه دعوی کند. | ||
+ | |||
ماده ۲۴ - در دعاوی تجاری و همچنین در هر دعوای راجع به اموال منقوله که از عقود | ماده ۲۴ - در دعاوی تجاری و همچنین در هر دعوای راجع به اموال منقوله که از عقود | ||
و قرارداد ناشی شده باشد مدعی میتواند به محکمه محلیرجوع کند که عقد یا قرارداد | و قرارداد ناشی شده باشد مدعی میتواند به محکمه محلیرجوع کند که عقد یا قرارداد | ||
در آنجا واقع شده و یا تعهد در آنجا باید انجام شود. | در آنجا واقع شده و یا تعهد در آنجا باید انجام شود. | ||
+ | |||
ماده ۲۵ - دعاوی راجعه به غیر منقول اعم از دعوی مالکیت و سایر حقوق راجعه به آن | ماده ۲۵ - دعاوی راجعه به غیر منقول اعم از دعوی مالکیت و سایر حقوق راجعه به آن | ||
در محکمه اقامه میشود که مال غیر منقول در حوزه آن واقعاست اگر چه مدعی و | در محکمه اقامه میشود که مال غیر منقول در حوزه آن واقعاست اگر چه مدعی و | ||
مدعیعلیه هم در آن حوزه مقیم نباشند. | مدعیعلیه هم در آن حوزه مقیم نباشند. | ||
+ | |||
ماده ۲۶ - در صورتی که مدعی به مال منقول و غیر منقول باشد مدعی میتواند در | ماده ۲۶ - در صورتی که مدعی به مال منقول و غیر منقول باشد مدعی میتواند در | ||
محکمه که مال غیر منقول در حوزه آن واقع است و یا در محکمهمحل اقامت مدعیعلیه | محکمه که مال غیر منقول در حوزه آن واقع است و یا در محکمهمحل اقامت مدعیعلیه | ||
اقامه دعوی کند به شرط آنکه دعوی در هر دو قسمت ناشی از یک منشأ شده باشد. | اقامه دعوی کند به شرط آنکه دعوی در هر دو قسمت ناشی از یک منشأ شده باشد. | ||
+ | |||
ماده ۲۷ - هر گاه یک ادعا راجع به چند مدعیعلیه باشد که در حوزههای محاکم | ماده ۲۷ - هر گاه یک ادعا راجع به چند مدعیعلیه باشد که در حوزههای محاکم | ||
مختلفه اقامت دارند و یا راجع به چند مال غیر منقول باشد که درحوزههای محاکم | مختلفه اقامت دارند و یا راجع به چند مال غیر منقول باشد که درحوزههای محاکم | ||
مختلفه واقع شدهاند مدعی میتواند به یکی از محاکم مزبور رجوع کند. | مختلفه واقع شدهاند مدعی میتواند به یکی از محاکم مزبور رجوع کند. | ||
+ | |||
ماده ۲۸ - هر دعوی که در اثناء رسیدگی به دعوی دیگری از طرف مدعی یا مدعیعلیه یا | ماده ۲۸ - هر دعوی که در اثناء رسیدگی به دعوی دیگری از طرف مدعی یا مدعیعلیه یا | ||
شخص ثالثی یا از طرف متداعیین اصلی بر ثالث اقامهشود و دعوی مزبور با دعوی اصلی | شخص ثالثی یا از طرف متداعیین اصلی بر ثالث اقامهشود و دعوی مزبور با دعوی اصلی | ||
خط ۱۵۰: | خط ۲۲۳: | ||
طاری باشد دعوی اصلی موقوف میماند تا دعوی طاری در محکمه که صلاحیت رسیدگی به آن | طاری باشد دعوی اصلی موقوف میماند تا دعوی طاری در محکمه که صلاحیت رسیدگی به آن | ||
را دارد خاتمه پذیرد. | را دارد خاتمه پذیرد. | ||
+ | |||
ماده ۲۹ - در مورد ماده فوق محکمه باید عرضحال راجع به دعوی طاری را به محکمه | ماده ۲۹ - در مورد ماده فوق محکمه باید عرضحال راجع به دعوی طاری را به محکمه | ||
صلاحیتدار بفرستند و هر گاه مدعی دعوی مزبور را درمحکمه صالحه تا یک ماه تعقیب | صلاحیتدار بفرستند و هر گاه مدعی دعوی مزبور را درمحکمه صالحه تا یک ماه تعقیب | ||
خط ۱۵۷: | خط ۲۳۱: | ||
صلاحیتدار احاله شود مگر اینکه طرفین دعوی به رسیدگی صلحیه تراضی نمایند. | صلاحیتدار احاله شود مگر اینکه طرفین دعوی به رسیدگی صلحیه تراضی نمایند. | ||
ادعاء تهاتر و هر عنوانی که دفاع محسوب میشود محتاج به عرضحال جداگانه نیست. | ادعاء تهاتر و هر عنوانی که دفاع محسوب میشود محتاج به عرضحال جداگانه نیست. | ||
+ | |||
ماده ۳۰ - هر گاه شخص ثالثی که جلب یا وارد محاکمه میشود به موجب اسناد کتبی و | ماده ۳۰ - هر گاه شخص ثالثی که جلب یا وارد محاکمه میشود به موجب اسناد کتبی و | ||
یا قرائن قویه ثابت نماید که دعوی فقط برای انصراف او ازمحکمه که قانوناً مرجع | یا قرائن قویه ثابت نماید که دعوی فقط برای انصراف او ازمحکمه که قانوناً مرجع | ||
رسیدگی است اقامه شده میتواند احاله دعوی را به محکمه صلاحیتدار تقاضا نماید و | رسیدگی است اقامه شده میتواند احاله دعوی را به محکمه صلاحیتدار تقاضا نماید و | ||
در این صورت محکمه حاکمه بایدتقاضای او را قبول کند. | در این صورت محکمه حاکمه بایدتقاضای او را قبول کند. | ||
+ | |||
ماده ۳۱ - دعاوی راجع به ترکه متوفی در صورتی که دعوی مابین وراث باشد یا از طرف | ماده ۳۱ - دعاوی راجع به ترکه متوفی در صورتی که دعوی مابین وراث باشد یا از طرف | ||
اشخاصی اقامه شود که خود را ذیحق در تمام یا قسمتی ازترکه میدانند اگر چه | اشخاصی اقامه شود که خود را ذیحق در تمام یا قسمتی ازترکه میدانند اگر چه | ||
خط ۱۶۹: | خط ۲۴۵: | ||
غیر از محکمه محل اقامت متوفی واقع شده باشد دعوی مزبور در محکمهای که تقسیمبه | غیر از محکمه محل اقامت متوفی واقع شده باشد دعوی مزبور در محکمهای که تقسیمبه | ||
توسط آن به عمل آمده اقامه میشود. | توسط آن به عمل آمده اقامه میشود. | ||
+ | |||
ماده ۳۲ - دعوی توقف از اینکه از طرف خود تاجر یا از طرف طلبکارها یا از طرف | ماده ۳۲ - دعوی توقف از اینکه از طرف خود تاجر یا از طرف طلبکارها یا از طرف | ||
مدعیالعموم باشد باید در محکمه که اقامتگاه تاجر متوقف درحوزه آن واقع است اقامه | مدعیالعموم باشد باید در محکمه که اقامتگاه تاجر متوقف درحوزه آن واقع است اقامه | ||
خط ۱۷۵: | خط ۲۵۲: | ||
هرگاه تاجر متوقف در ایران اقامتگاه نداشته باشد دعوی توقف در محکمهای اقامه | هرگاه تاجر متوقف در ایران اقامتگاه نداشته باشد دعوی توقف در محکمهای اقامه | ||
میشود که تجارتخانه شعبه یا نماینده برای معاملات در حوزه آندارد یا سابقاً داشتهاست. | میشود که تجارتخانه شعبه یا نماینده برای معاملات در حوزه آندارد یا سابقاً داشتهاست. | ||
+ | |||
ماده ۳۳ - دعوی راجعه به ورشکستگی شرکتهای تجارتی که مرکز اصلی آن در ایران است | ماده ۳۳ - دعوی راجعه به ورشکستگی شرکتهای تجارتی که مرکز اصلی آن در ایران است | ||
باید در مرکز اصلی شرکت اقامه شود. | باید در مرکز اصلی شرکت اقامه شود. | ||
+ | |||
ماده ۳۴ - دعاوی مربوطه به اصل شرکت و دعاوی شرکت بر شرکاء و اختلافات حاصله بین | ماده ۳۴ - دعاوی مربوطه به اصل شرکت و دعاوی شرکت بر شرکاء و اختلافات حاصله بین | ||
شرکاء و همچنین دعاوی اشخاص خارج بر شرکتمادام که شرکت باقی است و در صورت انحلال | شرکاء و همچنین دعاوی اشخاص خارج بر شرکتمادام که شرکت باقی است و در صورت انحلال | ||
تا وقتی که تصفیه امور شرکت در جریان است در مرکز اصلی شرکت اقامه میشود. | تا وقتی که تصفیه امور شرکت در جریان است در مرکز اصلی شرکت اقامه میشود. | ||
+ | |||
ماده ۳۵ - در دعاوی ناشیه از تعهدات شرکت در مقابل اشخاص خارج میتوانند دعاوی | ماده ۳۵ - در دعاوی ناشیه از تعهدات شرکت در مقابل اشخاص خارج میتوانند دعاوی | ||
خود را در محلی که تعهد در آن جا واقع شده یا محلی کهمالالتجاره باید تسلیم گردد | خود را در محلی که تعهد در آن جا واقع شده یا محلی کهمالالتجاره باید تسلیم گردد | ||
یا جایی که وجه باید پرداخته شود اقامه نمایند. | یا جایی که وجه باید پرداخته شود اقامه نمایند. | ||
+ | |||
ماده ۳۶ - اگر شرکت دارای شعب متعدده در نواحی مختلفه باشد دعاوی ناشیه از تعهدات | ماده ۳۶ - اگر شرکت دارای شعب متعدده در نواحی مختلفه باشد دعاوی ناشیه از تعهدات | ||
هر شعبه یا اشخاص خارج باید در محکمه محلی کهشعبه طرف معامله در آن واقع است | هر شعبه یا اشخاص خارج باید در محکمه محلی کهشعبه طرف معامله در آن واقع است | ||
اقامه شود مگر آنکه شعبه مزبور منحل شده باشد که در این صورت دعاوی مزبور نیز در | اقامه شود مگر آنکه شعبه مزبور منحل شده باشد که در این صورت دعاوی مزبور نیز در | ||
مرکز اصلی شرکت اقامهخواهد شد. | مرکز اصلی شرکت اقامهخواهد شد. | ||
+ | |||
ماده ۳۷ - دعوی اعسار در صورتی که در حین رسیدگی به اصل دعوی اظهار شود در | ماده ۳۷ - دعوی اعسار در صورتی که در حین رسیدگی به اصل دعوی اظهار شود در | ||
محکمهای اقامه میشود که رسیدگی به اصل دعوی در آنمطرح است و در صورتی که بعد از | محکمهای اقامه میشود که رسیدگی به اصل دعوی در آنمطرح است و در صورتی که بعد از | ||
خط ۱۹۵: | خط ۲۷۷: | ||
دعوی اعسار از مخارج محاکمه در محکمهای اقامه میشود که صلاحیت رسیدگی بدوی به | دعوی اعسار از مخارج محاکمه در محکمهای اقامه میشود که صلاحیت رسیدگی بدوی به | ||
اصل دعوی را دارد. | اصل دعوی را دارد. | ||
+ | |||
ماده ۳۸ - دعوی خسارت چه از بابت تأخیر تأدیه و چه از بابت مخارج عدلیه و چه از | ماده ۳۸ - دعوی خسارت چه از بابت تأخیر تأدیه و چه از بابت مخارج عدلیه و چه از | ||
بابت حقالوکاله و امثال آن در صورتی که در ضمن دعویاصلی مطالبه شده باشد در | بابت حقالوکاله و امثال آن در صورتی که در ضمن دعویاصلی مطالبه شده باشد در | ||
خط ۲۰۳: | خط ۲۸۶: | ||
تمیزی در محکمه اقامه میشود که از حکم آن محکمه تمیز خواسته شده و در صورت نقض به | تمیزی در محکمه اقامه میشود که از حکم آن محکمه تمیز خواسته شده و در صورت نقض به | ||
محکمهای راجعاست که دعوی بدان جا ارجاع شده و خاتمه یافتهاست. | محکمهای راجعاست که دعوی بدان جا ارجاع شده و خاتمه یافتهاست. | ||
+ | |||
ماده ۳۹ - اختلافات مربوطه به اجرای احکام که از اجمال یا ابهام راجعه به حکم یا | ماده ۳۹ - اختلافات مربوطه به اجرای احکام که از اجمال یا ابهام راجعه به حکم یا | ||
محکومبه حادث شود در محکمهای که اصل حکم را صادر کردهرسیدگی میشود. | محکومبه حادث شود در محکمهای که اصل حکم را صادر کردهرسیدگی میشود. | ||
اختلافات ناشیه از اجرای احکام راجع به محکمهای است که حکم به توسط آن محکمه | اختلافات ناشیه از اجرای احکام راجع به محکمهای است که حکم به توسط آن محکمه | ||
اجرا میشود. | اجرا میشود. | ||
+ | |||
ماده ۴۰ - به اعتراض شخص ثالث که مدعی مالکیت مالی است که موضوع حکم نبوده ولی | ماده ۴۰ - به اعتراض شخص ثالث که مدعی مالکیت مالی است که موضوع حکم نبوده ولی | ||
مورد عملیات اجرایی برای اجراء حکم واقع شده درمحکمهای رسیدگی میشود که ورقه | مورد عملیات اجرایی برای اجراء حکم واقع شده درمحکمهای رسیدگی میشود که ورقه | ||
اجراییه را صادر کردهاست. | اجراییه را صادر کردهاست. | ||
+ | |||
ماده ۴۱ - در تمام دعاوی که رسیدگی به آن از صلاحیت محاکمی است که بدایتاً رسیدگی | ماده ۴۱ - در تمام دعاوی که رسیدگی به آن از صلاحیت محاکمی است که بدایتاً رسیدگی | ||
مینمایند طرفین دعوی میتوانند تراضی کرده به محکمهدیگری که در عرض محکمه | مینمایند طرفین دعوی میتوانند تراضی کرده به محکمهدیگری که در عرض محکمه | ||
صلاحیتدار باشد رجوع کنند. | صلاحیتدار باشد رجوع کنند. | ||
+ | |||
تراضی طرفین باید به موجب سند رسمی یا اظهار آنها در نزد حاکم محکمهای که | تراضی طرفین باید به موجب سند رسمی یا اظهار آنها در نزد حاکم محکمهای که | ||
میخواهند دعوی خود را به او رجوع کنند به عمل آید در صورت اخیرحاکم اظهار آنها | میخواهند دعوی خود را به او رجوع کنند به عمل آید در صورت اخیرحاکم اظهار آنها | ||
را در صورتجلسه قید و به مهر یا امضاء آنها میرساند اگر طرفین یا یکی از آنها | را در صورتجلسه قید و به مهر یا امضاء آنها میرساند اگر طرفین یا یکی از آنها | ||
بیسواد باشد مراتب در صورتجلسه قید میشود. | بیسواد باشد مراتب در صورتجلسه قید میشود. | ||
+ | |||
ماده ۴۲ - مرجع استینافی احکام استیناف صلح ناحیه در مواردی که قابل استیناف است | ماده ۴۲ - مرجع استینافی احکام استیناف صلح ناحیه در مواردی که قابل استیناف است | ||
نزدیکترین محکمه ابتدایی است مگر آنکه وزارت عدلیه برحسب مقتضیات محکمه دیگری را | نزدیکترین محکمه ابتدایی است مگر آنکه وزارت عدلیه برحسب مقتضیات محکمه دیگری را | ||
معین کند. | معین کند. | ||
+ | |||
ماده ۴۳ - رسیدگی استینافی به احکام و قرارهای صادره از محاکم ابتدایی در محکمه | ماده ۴۳ - رسیدگی استینافی به احکام و قرارهای صادره از محاکم ابتدایی در محکمه | ||
استینافی به عمل میآید که محاکم مزبوره در حوزه آن واقعمیباشند. | استینافی به عمل میآید که محاکم مزبوره در حوزه آن واقعمیباشند. | ||
+ | |||
باب دوم | باب دوم | ||
+ | |||
در اختلافات راجعه به صلاحیت و طریق حل آن | در اختلافات راجعه به صلاحیت و طریق حل آن | ||
+ | |||
فصل اول - در اختلافات راجعه به صلاحیت | فصل اول - در اختلافات راجعه به صلاحیت | ||
+ | |||
ماده ۴۴ - تشخیص صلاحیت یا عدم صلاحیت هر محکمه نسبت به دعوی که به آن رجوع شدهاست به عهده خود آن محکمهاست. | ماده ۴۴ - تشخیص صلاحیت یا عدم صلاحیت هر محکمه نسبت به دعوی که به آن رجوع شدهاست به عهده خود آن محکمهاست. | ||
+ | |||
ماده ۴۵ - هر گاه در موضوع یک دعوی دو محکمه عدلیه یا محکمه عدلیه و محکمه غیر | ماده ۴۵ - هر گاه در موضوع یک دعوی دو محکمه عدلیه یا محکمه عدلیه و محکمه غیر | ||
عدلیه هر دو خود را صالح بدانند یا هر دو از خود نفیصلاحیت نمایند اختلاف محقق | عدلیه هر دو خود را صالح بدانند یا هر دو از خود نفیصلاحیت نمایند اختلاف محقق | ||
میشود و همچنین است اشتباهات حاصله از اینکه قضیه مربوط به محکمه عدلیه یا اداره | میشود و همچنین است اشتباهات حاصله از اینکه قضیه مربوط به محکمه عدلیه یا اداره | ||
دیگر دولتی است و هر دوخود را صالح بدانند یا هر دو از خود نفی صلاحیت نمایند. | دیگر دولتی است و هر دوخود را صالح بدانند یا هر دو از خود نفی صلاحیت نمایند. | ||
+ | |||
فصل دوم - در طریقه حل اختلافات | فصل دوم - در طریقه حل اختلافات | ||
+ | |||
مبحث اول - در طریقه حل اختلاف بین محاکم عدلیه | مبحث اول - در طریقه حل اختلاف بین محاکم عدلیه | ||
+ | |||
ماده ۴۶ - اگر اختلاف بین محاکم عدلیه راجع به صلاحیت آنها به وسیله استیناف یا | ماده ۴۶ - اگر اختلاف بین محاکم عدلیه راجع به صلاحیت آنها به وسیله استیناف یا | ||
تمیز از قرار حل نشده باشد هر یک از متداعیین که حل اختلافرا بخواهد باید عرضحال | تمیز از قرار حل نشده باشد هر یک از متداعیین که حل اختلافرا بخواهد باید عرضحال | ||
خط ۲۳۷: | خط ۳۳۴: | ||
محکمه باید به عرضحال مزبور در جلسه اداری رسیدگی نماید رسیدگی به اصل دعوی تا | محکمه باید به عرضحال مزبور در جلسه اداری رسیدگی نماید رسیدگی به اصل دعوی تا | ||
صدور حکم راجعه به حل اختلاف توقیف خواهد شد. | صدور حکم راجعه به حل اختلاف توقیف خواهد شد. | ||
+ | |||
ماده ۴۷ - هر گاه اختلاف بین دو محکمه صلحیه باشد و هر دو صلحیه در حوزه یک محکمه | ماده ۴۷ - هر گاه اختلاف بین دو محکمه صلحیه باشد و هر دو صلحیه در حوزه یک محکمه | ||
ابتدایی باشد حل اختلاف در همان محکمه ابتدایی بهعمل میآید. | ابتدایی باشد حل اختلاف در همان محکمه ابتدایی بهعمل میآید. | ||
خط ۲۴۲: | خط ۳۴۰: | ||
باشند حل اختلاف به همان محکمه استیناف رجوع میشودو اگر طرفین اختلاف در حوزه یک | باشند حل اختلاف به همان محکمه استیناف رجوع میشودو اگر طرفین اختلاف در حوزه یک | ||
محکمه استیناف نباشند حل اختلاف با دیوان تمیز خواهد بود. | محکمه استیناف نباشند حل اختلاف با دیوان تمیز خواهد بود. | ||
+ | |||
ماده ۴۸ - هر گاه اختلاف بین محکمه صلح و محکمه ابتدایی باشد حل اختلاف به محکمه | ماده ۴۸ - هر گاه اختلاف بین محکمه صلح و محکمه ابتدایی باشد حل اختلاف به محکمه | ||
استیناف رجوع میشود که طرفین اختلاف در حوزه آنواقعند و اگر طرفین اختلاف در | استیناف رجوع میشود که طرفین اختلاف در حوزه آنواقعند و اگر طرفین اختلاف در | ||
حوزه یک محکمه استیناف نباشند حل اختلاف با دیوان تمیز خواهد بود. | حوزه یک محکمه استیناف نباشند حل اختلاف با دیوان تمیز خواهد بود. | ||
+ | |||
ماده ۴۹ - اگر اختلاف بین دو محکمه ابتدایی باشد که در حوزه یک استیناف واقعند حل | ماده ۴۹ - اگر اختلاف بین دو محکمه ابتدایی باشد که در حوزه یک استیناف واقعند حل | ||
اختلاف راجع به همان محکمه استیناف است و اگر درحوزه یک محکمه استیناف نباشد حل | اختلاف راجع به همان محکمه استیناف است و اگر درحوزه یک محکمه استیناف نباشد حل | ||
اختلاف با دیوان تمیز است. | اختلاف با دیوان تمیز است. | ||
+ | |||
ماده ۵۰ - اگر اختلاف بین دو محکمه استیناف یا محکمه ابتدایی و استیناف باشد حل | ماده ۵۰ - اگر اختلاف بین دو محکمه استیناف یا محکمه ابتدایی و استیناف باشد حل | ||
آن با دیوان تمیز خواهد بود. | آن با دیوان تمیز خواهد بود. | ||
+ | |||
ماده ۵۱ - اگر اختلاف بین محکمه شرع و محکمه صلحیه یا ابتدایی تولید شود حل | ماده ۵۱ - اگر اختلاف بین محکمه شرع و محکمه صلحیه یا ابتدایی تولید شود حل | ||
اختلاف با محکمه استیناف است که هر دو در حوزه آن واقعاست و اگر اختلاف بین محکمه | اختلاف با محکمه استیناف است که هر دو در حوزه آن واقعاست و اگر اختلاف بین محکمه | ||
شرع و محکمه استیناف واقع شود مرجع حل اختلاف دیوان تمیز است. | شرع و محکمه استیناف واقع شود مرجع حل اختلاف دیوان تمیز است. | ||
+ | |||
مبحث دوم - در طریقه حل اختلاف بین محاکم عدلیه و محاکم غیر عدلیه یا اداره دولتی | مبحث دوم - در طریقه حل اختلاف بین محاکم عدلیه و محاکم غیر عدلیه یا اداره دولتی | ||
+ | |||
ماده ۵۲ - اگر در موضوع یک دعوی بین محکمه عدلیه و محکمه غیر عدلیه یا اداره | ماده ۵۲ - اگر در موضوع یک دعوی بین محکمه عدلیه و محکمه غیر عدلیه یا اداره | ||
دولتی اختلافی در صلاحیت ایجاد شود یعنی هر دو خود راصالح برای رسیدگی دانسته یا | دولتی اختلافی در صلاحیت ایجاد شود یعنی هر دو خود راصالح برای رسیدگی دانسته یا | ||
هر دو از خود نفی صلاحیت کنند حل اختلاف در دیوان عالی تمیز مطابق مواد ذیل به عمل | هر دو از خود نفی صلاحیت کنند حل اختلاف در دیوان عالی تمیز مطابق مواد ذیل به عمل | ||
میآید. | میآید. | ||
+ | |||
ماده ۵۳ - اشخاص ذینفع یا مدعیالعموم محکمه عدلیه که طرف اختلاف است مراتب را با | ماده ۵۳ - اشخاص ذینفع یا مدعیالعموم محکمه عدلیه که طرف اختلاف است مراتب را با | ||
ذکر دلائل به مدعیالعموم دیوان عالی تمیز اعلاممیکند و مدعیالعموم دیوان عالی | ذکر دلائل به مدعیالعموم دیوان عالی تمیز اعلاممیکند و مدعیالعموم دیوان عالی | ||
تمیز برای حل اختلاف به رییس اول دیوان عالی تمیز رجوع مینماید. | تمیز برای حل اختلاف به رییس اول دیوان عالی تمیز رجوع مینماید. | ||
+ | |||
ماده ۵۴ - برای حل اختلاف در شعبه اولی دیوان تمیز مجلسی مرکب از هفت نفر از | ماده ۵۴ - برای حل اختلاف در شعبه اولی دیوان تمیز مجلسی مرکب از هفت نفر از | ||
رؤساء و مستشاران دیوان تمیز به انتخاب رییس اول تشکیل وبه مسئله مختلففیها | رؤساء و مستشاران دیوان تمیز به انتخاب رییس اول تشکیل وبه مسئله مختلففیها | ||
رسیدگی و حکم قطعی صادر مینماید. | رسیدگی و حکم قطعی صادر مینماید. | ||
+ | |||
ماده ۵۵ - در صورتی که محکمه عدلیه و محکمه غیر عدلیه یا اداره دولتی هر دو خود | ماده ۵۵ - در صورتی که محکمه عدلیه و محکمه غیر عدلیه یا اداره دولتی هر دو خود | ||
را صالح برای رسیدگی دانسته باشند مدعیالعموم یا شخصذینفع که مراتب را به | را صالح برای رسیدگی دانسته باشند مدعیالعموم یا شخصذینفع که مراتب را به | ||
خط ۲۶۹: | خط ۳۷۶: | ||
دهد که برای حل اختلاف به دیوان تمیزرجوع کردهاست - در این صورت رسیدگی به دعوی | دهد که برای حل اختلاف به دیوان تمیزرجوع کردهاست - در این صورت رسیدگی به دعوی | ||
در هر دو محکمه تا صدور حکم دیوان تمیز توقیف میشود. | در هر دو محکمه تا صدور حکم دیوان تمیز توقیف میشود. | ||
+ | |||
باب چهارم | باب چهارم | ||
+ | |||
در وکلای متداعیین | در وکلای متداعیین | ||
+ | |||
ماده ۵۶ - در دعاوی که در محاکم عدلیه رسیدگی میشود متداعیین میتوانند شخصاً یا | ماده ۵۶ - در دعاوی که در محاکم عدلیه رسیدگی میشود متداعیین میتوانند شخصاً یا | ||
به توسط وکیل محاکمه کنند. | به توسط وکیل محاکمه کنند. | ||
+ | |||
ماده ۵۷ - وکلای متداعیین باید دارای شرایطی باشند که به موجب قانون برای آنها | ماده ۵۷ - وکلای متداعیین باید دارای شرایطی باشند که به موجب قانون برای آنها | ||
مقرر است. | مقرر است. | ||
+ | |||
ماده ۵۸ - وکالت باید به موجب سند رسمی یا به تصدیق امین صلح یا حکومت یا شهربانی | ماده ۵۸ - وکالت باید به موجب سند رسمی یا به تصدیق امین صلح یا حکومت یا شهربانی | ||
یا کلانتری یا کدخدای محل و یا یکی از ادارات رسمیکه موکل در آنجا مستخدم است و | یا کلانتری یا کدخدای محل و یا یکی از ادارات رسمیکه موکل در آنجا مستخدم است و | ||
خط ۲۸۰: | خط ۳۹۲: | ||
و صدور آن از موکل محلشبهه نباشد در صورتی که وکالت در خارج از ایران داده شده | و صدور آن از موکل محلشبهه نباشد در صورتی که وکالت در خارج از ایران داده شده | ||
باشد باید به تصدیق یکی از مأمورین سیاسی یا قنسولی ایران رسیده باشد. | باشد باید به تصدیق یکی از مأمورین سیاسی یا قنسولی ایران رسیده باشد. | ||
+ | |||
ماده ۵۹ - اگر وکالت در جلسه محاکمه داده شود باید مراتب در صورت جلسه قید و به | ماده ۵۹ - اگر وکالت در جلسه محاکمه داده شود باید مراتب در صورت جلسه قید و به | ||
امضاء موکل برسد. | امضاء موکل برسد. | ||
+ | |||
ماده ۶۰ - وکالت در محاکم شامل تمام اختیارات راجعه به امر محاکمهاست جز آنچه را | ماده ۶۰ - وکالت در محاکم شامل تمام اختیارات راجعه به امر محاکمهاست جز آنچه را | ||
که موکل استثناء کرده لیکن در امور ذیل اختیار وکیل باید دروکالتنامه تصریح شود. | که موکل استثناء کرده لیکن در امور ذیل اختیار وکیل باید دروکالتنامه تصریح شود. | ||
+ | |||
۱ - وکالت در استیناف. | ۱ - وکالت در استیناف. | ||
+ | |||
۲ - وکالت در تمیز. | ۲ - وکالت در تمیز. | ||
+ | |||
۳ - وکالت در محاکمه محکمه شرع. | ۳ - وکالت در محاکمه محکمه شرع. | ||
+ | |||
۴ - وکالت در مصالحه و تعیین وکیل اصلاح. | ۴ - وکالت در مصالحه و تعیین وکیل اصلاح. | ||
+ | |||
۵ - وکالت در ادعاء جعلیت نسبت به سند طرف و استرداد سند. | ۵ - وکالت در ادعاء جعلیت نسبت به سند طرف و استرداد سند. | ||
+ | |||
۶ - وکالت در تعیین جاعل. | ۶ - وکالت در تعیین جاعل. | ||
+ | |||
۷ - وکالت در ارجاع دعوی به حکمیت و تعیین حکم. | ۷ - وکالت در ارجاع دعوی به حکمیت و تعیین حکم. | ||
+ | |||
۸ - وکالت در توکیل. | ۸ - وکالت در توکیل. | ||
+ | |||
۹ - وکالت در تعیین مصدق: | ۹ - وکالت در تعیین مصدق: | ||
+ | |||
۱۰ - وکالت در اقرار (مقصود اقرار در ماهیت دعوی یا به امری است که کاملاً قاطع | ۱۰ - وکالت در اقرار (مقصود اقرار در ماهیت دعوی یا به امری است که کاملاً قاطع | ||
دعوی باشد. | دعوی باشد. | ||
+ | |||
۱۱ - وکالت در دعوی خسارت. | ۱۱ - وکالت در دعوی خسارت. | ||
+ | |||
۱۲ - وکالت در استرداد دعوی. | ۱۲ - وکالت در استرداد دعوی. | ||
+ | |||
۱۳ - وکالت در جلب شخص ثالث و دفاع از دعوی ثالث. | ۱۳ - وکالت در جلب شخص ثالث و دفاع از دعوی ثالث. | ||
+ | |||
۱۴ - وکالت در دعوای متقابل و دفاع از دعوی مزبور. | ۱۴ - وکالت در دعوای متقابل و دفاع از دعوی مزبور. | ||
+ | |||
ماده ۶۱ - وکیل در محاکمه حق تقاضای صدور ورقه اجراییه و تعقیب عملیات اجرایی و | ماده ۶۱ - وکیل در محاکمه حق تقاضای صدور ورقه اجراییه و تعقیب عملیات اجرایی و | ||
اخذ محکومبه را در صورتی خواهد داشت که در وکالتتصریح شده باشد. | اخذ محکومبه را در صورتی خواهد داشت که در وکالتتصریح شده باشد. | ||
+ | |||
ماده ۶۲ - اگر موکل وکیل خود را معزول کند باید هم به وکیل و هم به محکمه اطلاع | ماده ۶۲ - اگر موکل وکیل خود را معزول کند باید هم به وکیل و هم به محکمه اطلاع | ||
دهد عزل وکیل مانع از جریان محاکمه نخواهد بود اظهارشفاهی در عزل وکیل باید در | دهد عزل وکیل مانع از جریان محاکمه نخواهد بود اظهارشفاهی در عزل وکیل باید در | ||
صورت جلسه قید و به امضاء موکل برسد. | صورت جلسه قید و به امضاء موکل برسد. | ||
+ | |||
ماده ۶۳ - مادام که عزل وکیل به اطلاع او نرسیدهاست اقدامات او در حدود وکالت و | ماده ۶۳ - مادام که عزل وکیل به اطلاع او نرسیدهاست اقدامات او در حدود وکالت و | ||
همچنین ابلاغی که از طرف محکمه به وکیل میشود مؤثر درحق موکل خواهد بود ولی همین | همچنین ابلاغی که از طرف محکمه به وکیل میشود مؤثر درحق موکل خواهد بود ولی همین | ||
که اطلاع عزل وکیل به محکمه رسید محکمه دیگر او را در امور راجعه به محاکمه وکیل | که اطلاع عزل وکیل به محکمه رسید محکمه دیگر او را در امور راجعه به محاکمه وکیل | ||
نخواهد شناخت. | نخواهد شناخت. | ||
+ | |||
ماده ۶۴ - در صورتی که وکیل استعفاء خود را کتباً به محکمه اطلاع دهد محکمه به | ماده ۶۴ - در صورتی که وکیل استعفاء خود را کتباً به محکمه اطلاع دهد محکمه به | ||
موکل اخطار میکند که شخصاً یا به توسط وکیل جدید محاکمهرا تعقیب نماید. | موکل اخطار میکند که شخصاً یا به توسط وکیل جدید محاکمهرا تعقیب نماید. | ||
+ | |||
ماده ۶۵ - وکیلی که در وکالتنامه حق محاکمه در محکمه بالاتر هم به او داده شده و | ماده ۶۵ - وکیلی که در وکالتنامه حق محاکمه در محکمه بالاتر هم به او داده شده و | ||
مجاز برای محاکمه در محکمه بالاتر باشد و یا حق تعیین وکیلمجاز برای محاکمه در | مجاز برای محاکمه در محکمه بالاتر باشد و یا حق تعیین وکیلمجاز برای محاکمه در | ||
خط ۳۱۶: | خط ۴۴۹: | ||
ابلاغ به وکیل محسوب است و هر گاه از این حیث خسارتی به موکل وارد شود وکیل مسئول | ابلاغ به وکیل محسوب است و هر گاه از این حیث خسارتی به موکل وارد شود وکیل مسئول | ||
خواهد بود. | خواهد بود. | ||
+ | |||
در مورد این ماده عرضحال استینافی و یا تمیزی وکیل مستعفی قبول میشود و مدیر | در مورد این ماده عرضحال استینافی و یا تمیزی وکیل مستعفی قبول میشود و مدیر | ||
دفتر محکمه مکلف است به موکل کتباً اخطار نماید که وکیل خودرا معین و معرفی کند و | دفتر محکمه مکلف است به موکل کتباً اخطار نماید که وکیل خودرا معین و معرفی کند و | ||
اگر عرضحال ناقص باشد نقص آن را رفع نماید. | اگر عرضحال ناقص باشد نقص آن را رفع نماید. | ||
+ | |||
ماده ۶۶ - ابلاغ حکم به وکیلی که حق محاکمه در محکمه بالاتر ندارد و یا مجاز برای | ماده ۶۶ - ابلاغ حکم به وکیلی که حق محاکمه در محکمه بالاتر ندارد و یا مجاز برای | ||
وکالت در مرحله بالاتر نباشد و وکالت در تعیین وکیل مجازهم نداشته باشد معتبر | وکالت در مرحله بالاتر نباشد و وکالت در تعیین وکیل مجازهم نداشته باشد معتبر | ||
نخواهد بود. | نخواهد بود. | ||
+ | |||
ماده ۶۷ - در صورت فوت و یا در صورتی که وکیل به جهتی ممنوعالوکاله شود رسیدگی | ماده ۶۷ - در صورت فوت و یا در صورتی که وکیل به جهتی ممنوعالوکاله شود رسیدگی | ||
به دعوی توقیف میشود تا وقتی که موکل وکیل جدیدمعین کند یا طرف مقابل اخطار او | به دعوی توقیف میشود تا وقتی که موکل وکیل جدیدمعین کند یا طرف مقابل اخطار او | ||
خط ۳۳۰: | خط ۴۶۶: | ||
حکم جاری است در موردی که وکیل توقیف شود یا بهواسطه قوه قهریه (فرسماژور) قادر | حکم جاری است در موردی که وکیل توقیف شود یا بهواسطه قوه قهریه (فرسماژور) قادر | ||
به انجام وظیفه وکالت نباشد. | به انجام وظیفه وکالت نباشد. | ||
+ | |||
باب پنجم | باب پنجم | ||
+ | |||
در ترتیب محاکمه | در ترتیب محاکمه | ||
+ | |||
فصل اول در عرضحال | فصل اول در عرضحال | ||
+ | |||
ماده ۶۸ - شروع به رسیدگی در محاکم عدلیه محتاج به تقدیم عرضحال است. | ماده ۶۸ - شروع به رسیدگی در محاکم عدلیه محتاج به تقدیم عرضحال است. | ||
+ | |||
ماده ۶۹ - عرضحال باید به زبان فارسی و در روی اوراق چاپی مخصوصی نوشته شود مگر | ماده ۶۹ - عرضحال باید به زبان فارسی و در روی اوراق چاپی مخصوصی نوشته شود مگر | ||
در نقاطی که اوراق مزبور در دسترس عموم نباشد - درموارد فوری ممکن است عرضحال | در نقاطی که اوراق مزبور در دسترس عموم نباشد - درموارد فوری ممکن است عرضحال | ||
تلگرافی باشد. | تلگرافی باشد. | ||
+ | |||
در محاکم صلح ناحیه و همچنین نسبت به دعاوی که داخل در صلاحیت محاکم مزبورهاست و | در محاکم صلح ناحیه و همچنین نسبت به دعاوی که داخل در صلاحیت محاکم مزبورهاست و | ||
به واسطه نبودن صلح ناحیه محکمه صلح محدود یامحاکم بدایت رسیدگی مینمایند ممکن | به واسطه نبودن صلح ناحیه محکمه صلح محدود یامحاکم بدایت رسیدگی مینمایند ممکن | ||
است عرضحال شفاهی باشد. | است عرضحال شفاهی باشد. | ||
+ | |||
ماده ۷۰ - در عرضحال باید نکات ذیل قید شود: | ماده ۷۰ - در عرضحال باید نکات ذیل قید شود: | ||
+ | |||
۱ - اسم و اقامتگاه و سایر مشخصات مدعی و وکیل او در صورتی که عرضحال را وکیل داده | ۱ - اسم و اقامتگاه و سایر مشخصات مدعی و وکیل او در صورتی که عرضحال را وکیل داده | ||
باشد. | باشد. | ||
+ | |||
۲ - اسم و اقامتگاه و سایر مشخصات مدعیعلیه. | ۲ - اسم و اقامتگاه و سایر مشخصات مدعیعلیه. | ||
+ | |||
۳ - تعیین مدعیبه و قیمت آن مگر آنکه تعیین قیمت ممکن نبوده و یا مدعی به مالی | ۳ - تعیین مدعیبه و قیمت آن مگر آنکه تعیین قیمت ممکن نبوده و یا مدعی به مالی | ||
نباشد. | نباشد. | ||
+ | |||
۴ - تعهدات یا جهات دیگری که به موجب آن مدعی خود را مستحق مطالبه میداند به طوری | ۴ - تعهدات یا جهات دیگری که به موجب آن مدعی خود را مستحق مطالبه میداند به طوری | ||
که مقصود واضح و روشن باشد. | که مقصود واضح و روشن باشد. | ||
+ | |||
۵ - آنچه را که مدعی از محکمه تقاضا دارد. | ۵ - آنچه را که مدعی از محکمه تقاضا دارد. | ||
+ | |||
۶ - ذکر تمام ادله و وسایلی که مدعی برای اثبات ادعای خود دارد از اسناد و نوشتجات | ۶ - ذکر تمام ادله و وسایلی که مدعی برای اثبات ادعای خود دارد از اسناد و نوشتجات | ||
و اطلاع مطلعین و غیره. | و اطلاع مطلعین و غیره. | ||
+ | |||
ادله مثبته باید به ترتیب و واضح نوشته شود و اگر دلیل شهادت شهود است مدعی باید | ادله مثبته باید به ترتیب و واضح نوشته شود و اگر دلیل شهادت شهود است مدعی باید | ||
اسامی و مشخصات و محل اقامت آنان را به طور صریح معینکند. | اسامی و مشخصات و محل اقامت آنان را به طور صریح معینکند. | ||
+ | |||
ضمائم عرضحال | ضمائم عرضحال | ||
+ | |||
ماده ۷۱ - مدعی باید سواد اسنادی را که به آنها استناد کرده مصدق نموده ضمیمه | ماده ۷۱ - مدعی باید سواد اسنادی را که به آنها استناد کرده مصدق نموده ضمیمه | ||
عرضحال کند مقصود از سواد مصدق سوادی است که دفترمحکمهای که عرضحال به آنجا داده | عرضحال کند مقصود از سواد مصدق سوادی است که دفترمحکمهای که عرضحال به آنجا داده | ||
خط ۳۵۹: | خط ۵۱۱: | ||
و در جایی که هیچ یک از آنهانباشد حاکم محل یا یکی از ادارات دولتی مطابقت آن را | و در جایی که هیچ یک از آنهانباشد حاکم محل یا یکی از ادارات دولتی مطابقت آن را | ||
با اصل تصدیق کرده باشد. | با اصل تصدیق کرده باشد. | ||
+ | |||
در صورتی که سواد سند در خارجه تهیه شده باشد باید در دفتر یکی از سفارتخانههای | در صورتی که سواد سند در خارجه تهیه شده باشد باید در دفتر یکی از سفارتخانههای | ||
قنسولگریهای ایران مصدق شود. | قنسولگریهای ایران مصدق شود. | ||
هر گاه اسناد مفصل باشد مثل دفتر تجارتی یا اساسنامه شرکت و امثال آن قسمتهایی که | هر گاه اسناد مفصل باشد مثل دفتر تجارتی یا اساسنامه شرکت و امثال آن قسمتهایی که | ||
مدرک ادعاء است خارجنویس شده ضمیمه عرضحال میگردد. | مدرک ادعاء است خارجنویس شده ضمیمه عرضحال میگردد. | ||
+ | |||
ماده ۷۲ - در صورتی که اسناد به زبان فارسی نباشد باید علاوه بر سواد سند ترجمه | ماده ۷۲ - در صورتی که اسناد به زبان فارسی نباشد باید علاوه بر سواد سند ترجمه | ||
آن نیز به ضمیمه عرضحال شده دارنده سند صحت ترجمه آن راتصدیق کند و اگر سواد سند | آن نیز به ضمیمه عرضحال شده دارنده سند صحت ترجمه آن راتصدیق کند و اگر سواد سند | ||
مصدق نباشد باید مطابقت آن را با اصل نیز تصدیق کند. | مصدق نباشد باید مطابقت آن را با اصل نیز تصدیق کند. | ||
+ | |||
ماده ۷۳ - اگر عرضحال توسط وکیل داده شده باید وکالتنامه وکیل و در صورتی که | ماده ۷۳ - اگر عرضحال توسط وکیل داده شده باید وکالتنامه وکیل و در صورتی که | ||
عرضحال را قیم داده باشد سواد مصدق قیمنامه و به طور کلیسواد سندی که مثبت سمت | عرضحال را قیم داده باشد سواد مصدق قیمنامه و به طور کلیسواد سندی که مثبت سمت | ||
عرضحال دهندهاست نیز باید ضمیمه عرضحال شود. | عرضحال دهندهاست نیز باید ضمیمه عرضحال شود. | ||
+ | |||
ماده ۷۴ - عرضحال و کلیه اوراق به ضمیمه به آن باید در دو نسخه و در صورت تعدد | ماده ۷۴ - عرضحال و کلیه اوراق به ضمیمه به آن باید در دو نسخه و در صورت تعدد | ||
مدعیعلیهم به عده مدعیعلیهم به علاوه یک نسخه باشد. | مدعیعلیهم به عده مدعیعلیهم به علاوه یک نسخه باشد. | ||
+ | |||
ماده ۷۵ - تاریخ تقدیم عرضحال باید شمسی و با تمام حروف نوشته شود و عرضحال دهنده | ماده ۷۵ - تاریخ تقدیم عرضحال باید شمسی و با تمام حروف نوشته شود و عرضحال دهنده | ||
ذیل آن را امضاء کند و در صورت عجز از امضاء مهر یااثر انگشت خود را بگذارد و شخص | ذیل آن را امضاء کند و در صورت عجز از امضاء مهر یااثر انگشت خود را بگذارد و شخص | ||
دیگری مهر یا اثر انگشت او را تصدیق کند. | دیگری مهر یا اثر انگشت او را تصدیق کند. | ||
+ | |||
ماده ۷۶ - دعاوی متعدده را که منشأ و مبنای آن مختلف است نمیتوان به موجب یک | ماده ۷۶ - دعاوی متعدده را که منشأ و مبنای آن مختلف است نمیتوان به موجب یک | ||
عرضحال اقامه نموده مگر آنکه دعاوی مزبوره طوری مربوطباشد که محکمه بتواند به | عرضحال اقامه نموده مگر آنکه دعاوی مزبوره طوری مربوطباشد که محکمه بتواند به | ||
تمام آنها در ضمن یک محاکمه رسیدگی کند. | تمام آنها در ضمن یک محاکمه رسیدگی کند. | ||
+ | |||
ماده ۷۷ - عرضحال به دفتر محکمه صلاحیتدار داده میشود و در نقاطی که محکمه | ماده ۷۷ - عرضحال به دفتر محکمه صلاحیتدار داده میشود و در نقاطی که محکمه | ||
دارای شعب متعدد است به دفتر شعبه اولی. | دارای شعب متعدد است به دفتر شعبه اولی. | ||
+ | |||
ماده ۷۸ - مدیر دفتر محکمه بلافاصله پس از وصول عرضحال باید آن را ثبت کرده رسیدی | ماده ۷۸ - مدیر دفتر محکمه بلافاصله پس از وصول عرضحال باید آن را ثبت کرده رسیدی | ||
مشتمل بر اسم مدعی و مدعیعلیه و تاریخ تسلیم روز وماه و سال با ذکر نمره ثبت به | مشتمل بر اسم مدعی و مدعیعلیه و تاریخ تسلیم روز وماه و سال با ذکر نمره ثبت به | ||
تقدیمکننده عرضحال بدهد و در روی کلیه اوراق عرضحال تاریخ تسلیم را قید کند تاریخ | تقدیمکننده عرضحال بدهد و در روی کلیه اوراق عرضحال تاریخ تسلیم را قید کند تاریخ | ||
وصول عرضحال به دفتر تاریخاقامه دعوی محسوب میشود. | وصول عرضحال به دفتر تاریخاقامه دعوی محسوب میشود. | ||
+ | |||
ماده ۷۹ - هر گاه محکمه دارای یک یا چند شعبه باشد مدیر دفتر باید فوراً عرضحال را | ماده ۷۹ - هر گاه محکمه دارای یک یا چند شعبه باشد مدیر دفتر باید فوراً عرضحال را | ||
به نظر رییس اول برساند تا رییس مزبور آن را به یکی ازشعب ارجاع نماید. | به نظر رییس اول برساند تا رییس مزبور آن را به یکی ازشعب ارجاع نماید. | ||
+ | |||
موارد رد عرضحال | موارد رد عرضحال | ||
+ | |||
ماده ۸۰ - در موارد ذیل در ظرف دو روز از تاریخ وصول عرضحال مدیر دفتر آن را به | ماده ۸۰ - در موارد ذیل در ظرف دو روز از تاریخ وصول عرضحال مدیر دفتر آن را به | ||
نظر حاکم محکمه رسانده و به موجب قرار محکمه که منتهیدر ظرف دو روز باید صادر شود | نظر حاکم محکمه رسانده و به موجب قرار محکمه که منتهیدر ظرف دو روز باید صادر شود | ||
عرضحال رد خواهد شد. | عرضحال رد خواهد شد. | ||
+ | |||
۱ - وقتی که در عرضحال معین نشده باشد مدعی کیست. | ۱ - وقتی که در عرضحال معین نشده باشد مدعی کیست. | ||
+ | |||
۲ - وقتی که محل اقامت مدعی به هیچ وجه معلوم نباشد. | ۲ - وقتی که محل اقامت مدعی به هیچ وجه معلوم نباشد. | ||
+ | |||
در موارد فوق محکمه قرارداد عرضحال را داده سواد این قرارداد را که باید حاوی علت | در موارد فوق محکمه قرارداد عرضحال را داده سواد این قرارداد را که باید حاوی علت | ||
رد باشد مدیر دفتر در دفتر محکمه به دیوار الصاق میکند و درمدت ده روز سواد | رد باشد مدیر دفتر در دفتر محکمه به دیوار الصاق میکند و درمدت ده روز سواد | ||
مزبور باید به دیوار محکمه باقی باشد. | مزبور باید به دیوار محکمه باقی باشد. | ||
+ | |||
موارد توقیف عرضحال | موارد توقیف عرضحال | ||
+ | |||
ماده ۸۱ - در موارد ذیل عرضحال قبول ولی برای اینکه به جریان افتد باید تکمیل | ماده ۸۱ - در موارد ذیل عرضحال قبول ولی برای اینکه به جریان افتد باید تکمیل | ||
شود. | شود. | ||
+ | |||
۱ - در صورتی که به عرضحال و ضمائم آن مطابق قانون تمبر الصاق نشده و یا در نقاطی | ۱ - در صورتی که به عرضحال و ضمائم آن مطابق قانون تمبر الصاق نشده و یا در نقاطی | ||
که تمبر موجود نیست مخارج مزبور تأدیه نشده باشد. | که تمبر موجود نیست مخارج مزبور تأدیه نشده باشد. | ||
+ | |||
۲ - وقتی که فقرات ۲ و ۳ و ۴ و ۵ و ۶ ماده ۷۰ و مقررات مواد ۷۱ و ۷۲ و ۷۳ و ۷۴ | ۲ - وقتی که فقرات ۲ و ۳ و ۴ و ۵ و ۶ ماده ۷۰ و مقررات مواد ۷۱ و ۷۲ و ۷۳ و ۷۴ | ||
رعایت نشده باشد. | رعایت نشده باشد. | ||
+ | |||
ماده ۸۲ - در موارد فوق مدیر دفتر محکمه در ظرف دو روز نقائص عرضحال را به طور | ماده ۸۲ - در موارد فوق مدیر دفتر محکمه در ظرف دو روز نقائص عرضحال را به طور | ||
تفصیل به مدعی کتباً اطلاع داده و از روز ابلاغ پنج روز بارعایت مدت مسافت به او | تفصیل به مدعی کتباً اطلاع داده و از روز ابلاغ پنج روز بارعایت مدت مسافت به او | ||
خط ۴۰۶: | خط ۵۷۷: | ||
عرضحال را میدهد - این قرار بهمدعی ابلاغ شده مشارالیه میتواند در ظرف ده روز | عرضحال را میدهد - این قرار بهمدعی ابلاغ شده مشارالیه میتواند در ظرف ده روز | ||
از تاریخ ابلاغ از آن استیناف بخواهد. | از تاریخ ابلاغ از آن استیناف بخواهد. | ||
+ | |||
فصل دوم در تقویم مدعیبه | فصل دوم در تقویم مدعیبه | ||
+ | |||
ماده ۸۳ - قیمت مدعیبه از نقطه نظر صلاحیت و مخارج محاکمه مبلغی است که در | ماده ۸۳ - قیمت مدعیبه از نقطه نظر صلاحیت و مخارج محاکمه مبلغی است که در | ||
عرضحال قید شود. | عرضحال قید شود. | ||
+ | |||
ماده ۸۴ - تقویم مدعیبه به طریق ذیل به عمل میآید: | ماده ۸۴ - تقویم مدعیبه به طریق ذیل به عمل میآید: | ||
+ | |||
۱ - اگر مدعیبه وجه باشد قیمت آن عبارت است از مبلغ معین در عرضحال. | ۱ - اگر مدعیبه وجه باشد قیمت آن عبارت است از مبلغ معین در عرضحال. | ||
+ | |||
۲ - در دعاوی چند نفر مدعی که هر یک یک قسمت از کل را مطالبه مینمایند قیمت | ۲ - در دعاوی چند نفر مدعی که هر یک یک قسمت از کل را مطالبه مینمایند قیمت | ||
مدعیبه مساوی است با حاصل جمع تمام قسمتهایی کهمطالبه میشود. | مدعیبه مساوی است با حاصل جمع تمام قسمتهایی کهمطالبه میشود. | ||
+ | |||
۳ - در دعاوی راجعه به منافع و حقوقی که باید به مواعد معینه استیفاء و یا پرداخته | ۳ - در دعاوی راجعه به منافع و حقوقی که باید به مواعد معینه استیفاء و یا پرداخته | ||
شود قیمت مدعیبه حاصل جمع تمام اقساط و منافعی استکه مدعیبه را ذیحق در مطالبه | شود قیمت مدعیبه حاصل جمع تمام اقساط و منافعی استکه مدعیبه را ذیحق در مطالبه | ||
آن میداند. | آن میداند. | ||
+ | |||
در صورتی که حق مزبور محدود به زمان معین نبوده یا مادامالعمر باشد قیمت مدعیبه | در صورتی که حق مزبور محدود به زمان معین نبوده یا مادامالعمر باشد قیمت مدعیبه | ||
مساوی است با حاصل جمع منافع دهساله یا آنچه را که در ظرفده سال باید استیفاء | مساوی است با حاصل جمع منافع دهساله یا آنچه را که در ظرفده سال باید استیفاء | ||
کند. | کند. | ||
+ | |||
۴ - در دعاوی راجعه به اموال غیر وجه و حقوق مالی قیمت مدعیبه مبلغی است که مدعی | ۴ - در دعاوی راجعه به اموال غیر وجه و حقوق مالی قیمت مدعیبه مبلغی است که مدعی | ||
در عرضحال معین کرده و مدعیعلیه در اولین لایحهخود در محاکمات عادی و یا اولین | در عرضحال معین کرده و مدعیعلیه در اولین لایحهخود در محاکمات عادی و یا اولین | ||
خط ۴۲۴: | خط ۶۰۳: | ||
در مواردی که تعیین قیمت مدعابه در ابتداء دعوی ممکن نیست قیمت مدعی به بیش از | در مواردی که تعیین قیمت مدعابه در ابتداء دعوی ممکن نیست قیمت مدعی به بیش از | ||
پنج هزار ریال محسوب است مگر آنکه اجمالاً کمتر بودنقیمت معلوم باشد. | پنج هزار ریال محسوب است مگر آنکه اجمالاً کمتر بودنقیمت معلوم باشد. | ||
+ | |||
ماده ۸۵ - در مواردی که مابین متداعیین در تعیین قیمت اموال یا حقوق مالی که | ماده ۸۵ - در مواردی که مابین متداعیین در تعیین قیمت اموال یا حقوق مالی که | ||
موضوع ادعاء است اختلاف شود حد وسط قیمتهایی که متداعیینمعین کردهاند مدعی به | موضوع ادعاء است اختلاف شود حد وسط قیمتهایی که متداعیینمعین کردهاند مدعی به | ||
خط ۴۳۰: | خط ۶۱۰: | ||
مطلع شود که قیمت واقعی با قیمت اظهار شده تفاوت فاحش دارد به تحقیقات محلی و | مطلع شود که قیمت واقعی با قیمت اظهار شده تفاوت فاحش دارد به تحقیقات محلی و | ||
استعلامعقیده اهل خبره قیمت واقعی معین میشود. | استعلامعقیده اهل خبره قیمت واقعی معین میشود. | ||
+ | |||
فصل سوم در جریان عرضحال تا جلسه محاکمه | فصل سوم در جریان عرضحال تا جلسه محاکمه | ||
+ | |||
مبحث اول در ابلاغ عرضحال | مبحث اول در ابلاغ عرضحال | ||
+ | |||
ماده ۸۶ - مدیر دفتر محکمه باید در ظرف دو روز از تاریخ وصول عرضحال در صورتی که | ماده ۸۶ - مدیر دفتر محکمه باید در ظرف دو روز از تاریخ وصول عرضحال در صورتی که | ||
عرضحال ناقص باشد از تاریخ رفع نقائص یک نسخه ازآن را با منضمات در دوسیه مخصوص | عرضحال ناقص باشد از تاریخ رفع نقائص یک نسخه ازآن را با منضمات در دوسیه مخصوص | ||
خط ۴۳۷: | خط ۶۲۰: | ||
به مأمور ابلاغ تسلیم کندو در کلیه نسخ عرضحال شعبه که به دعوی رسیدگی خواهد کرد | به مأمور ابلاغ تسلیم کندو در کلیه نسخ عرضحال شعبه که به دعوی رسیدگی خواهد کرد | ||
اسم مأمور ابلاغ و تاریخ تسلیم عرضحال را به مأمور قید نماید. | اسم مأمور ابلاغ و تاریخ تسلیم عرضحال را به مأمور قید نماید. | ||
+ | |||
ماده ۸۷ - ابلاغ عرضحال و منضمات باید به توسط مأمور ابلاغ به عمل آید و مأمور | ماده ۸۷ - ابلاغ عرضحال و منضمات باید به توسط مأمور ابلاغ به عمل آید و مأمور | ||
مزبور مکلف است آن را در ظرف دو روز به شخص مدعیعلیهابلاغ کند و در صورت امتناع | مزبور مکلف است آن را در ظرف دو روز به شخص مدعیعلیهابلاغ کند و در صورت امتناع | ||
مدعیعلیه از گرفتن اوراق امتناع او را به تصدیق دو نفر شاهد از اهل محل در ورقه | مدعیعلیه از گرفتن اوراق امتناع او را به تصدیق دو نفر شاهد از اهل محل در ورقه | ||
ابلاغنامه قید و به دفتر محکمه عودتدهد. | ابلاغنامه قید و به دفتر محکمه عودتدهد. | ||
+ | |||
ماده ۸۸ - هر گاه مأمور نتواند عرضحال را به شخص مدعیعلیه برساند باید در محل | ماده ۸۸ - هر گاه مأمور نتواند عرضحال را به شخص مدعیعلیه برساند باید در محل | ||
اقامت او به یکی از اهل خانه یا کسان مشارالیه که در محلمتصدی امور او هستند و یا | اقامت او به یکی از اهل خانه یا کسان مشارالیه که در محلمتصدی امور او هستند و یا | ||
به یکی از همسایگان در صورتی که همسایه تعهد کند آن را به مدعیعلیه برساند ابلاغ | به یکی از همسایگان در صورتی که همسایه تعهد کند آن را به مدعیعلیه برساند ابلاغ | ||
کند. | کند. | ||
+ | |||
ماده ۸۹ - اگر اهل خانه یا کسان مدعیعلیه نتوانند به واسطه بیسوادی یا به جهت | ماده ۸۹ - اگر اهل خانه یا کسان مدعیعلیه نتوانند به واسطه بیسوادی یا به جهت | ||
دیگری رسید بدهند مأمور ابلاغ عرضحال و ضمائم آن را باحضور دو نفر شاهد از اهل | دیگری رسید بدهند مأمور ابلاغ عرضحال و ضمائم آن را باحضور دو نفر شاهد از اهل | ||
خط ۴۵۲: | خط ۶۳۸: | ||
مراجعه بهدفتر محکمه که به دعوی رسیدگی خواهد نمود ترتیب داده به درب اقامتگاه او | مراجعه بهدفتر محکمه که به دعوی رسیدگی خواهد نمود ترتیب داده به درب اقامتگاه او | ||
الصاق میکند. | الصاق میکند. | ||
+ | |||
این قانون که مشتمل بر هشتاد و نه مادهاست در جلسه ۲۸ دی ماه یک هزار و سیصد و | این قانون که مشتمل بر هشتاد و نه مادهاست در جلسه ۲۸ دی ماه یک هزار و سیصد و | ||
چهارده به تصویب مجلس شورای ملی رسید. | چهارده به تصویب مجلس شورای ملی رسید. | ||
− | رییس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری | + | |
+ | رییس مجلس شورای ملی - '''حسن اسفندیاری''' | ||
+ | |||
+ | [[رده:مجلس شورای ملی قوانین دوره قانونگذاری دهم - ۱۵ خرداد ۱۳۱۴ تا ۲۲ خرداد ۱۳۱۶]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۳۴
مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دهم |
قانون اصول محاکمات حقوقی و تجاری - مصوب ۲۸ دی ماه ۱۳۱۴
قسمت اول - اصول محاکمه در محاکم
باب اول - در کلیات
ماده ۱ - رسیدگی به کلیه دعاوی حقوقی و تجاری راجع به محاکم عدلیهاست مگر در مواردی که قانون صراحتاً استثناء کرده باشد.
ماده ۲ - هیچ محکمه نمیتواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذینفع رسیدگی به دعوی را مطابق مقررات قانون تقاضا نمودهباشند.
ماده ۳ - محاکم عدلیه مکلفند به دعاوی موافق قوانین رسیدگی کرده حکم دهند یا فصل نمایند و در صورتی که قوانین موضوعه کشوری کامل یاصریح نبوده و یا متناقض باشد یا اصلاً قانونی در قضیه مطروحه وجود نداشته باشد محاکم عدلیه باید موافق روح و مفاد قوانین موضوعه و عرف وعادت مسلم قضیه را قطع و فصل نماید.
ماده ۴ - اگر حاکم محکمه به عذر اینکه قوانین موضوعه کشوری کامل یا صریح نیست و یا متناقض است و یا اصلاً قانونی وجود ندارد از رسیدگیو فصل دعوی امتناع کند مستنکف از احقاق حق محسوب خواهد شد.
ماده ۵ - رسیدگی ماهیتی به هر دعوایی دو درجه (بدوی و استینافی) خواهد بود مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد.
ماده ۶ - به ماهیت هیچ دعوایی نمیتوان در درجه استینافی رسیدگی نمود مادام که در درجه بدوی در آن باب حکمی صادر نشدهاست مگرمواردی که در قانون استثناء شده باشد.
ماده ۷ - هیچ مقام رسمی و هیچ اداره دولتی نمیتواند حکم محکمه عدلیه را تغییر دهد و یا از اجراء آن جلوگیری کند مگر خود محکمه که حکمداده و یا محکمه بالاتر آن هم در مواردی که قانون معین میکند.
باب دوم - در صلاحیت محاکم
فصل اول - در صلاحیت ذاتی محاکم
مبحث اول
در صلاحیت ذاتی محاکم ابتدایی و محاکم صلح
ماده ۸ - رسیدگی بدوی به دعاوی حقوقی و تجاری راجع به محاکم ابتدایی و محاکم صلح است جز در مواردی که قانون مرجع دیگری معین کردهباشد.
ماده ۹ - رسیدگی استینافی به احکام و قرارهای قابل استیناف محاکم صلحیه راجع به محاکم ابتدایی است.
مبحث دوم - در صلاحیت ذاتی محاکم استیناف
ماده ۱۰ - رسیدگی استینافی به احکام و قرارهای قابل استیناف محاکم ابتدایی و احکام و قرارهای قابل استیناف محاکم صلح محدود در موردی کهمحاکم مزبوره به دعاوی راجعه به محاکم بدایت رسیدگی مینمایند راجع به محاکم استیناف است.
مبحث سوم - در صلاحیت ذاتی محاکم شرع
ماده ۱۱ - امور ذیل راجع به محاکم شرع است:
۱ - رسیدگی به دعاوی راجعه به اصل زوجیت و فسخ و طلاق.
۲ - اجرای طلاق در مواردی که باید حاکم طلاق دهد.
۳ - نصب قیم.
۴ - حلف و احلاف در مواردی که باید دعوی به قسم قطع و فصل شود و به ترتیبی که مطابق نظامنامه وزارت عدلیه معین میشود.
فصل دوم - در صلاحیت نسبی محاکم
مبحث اول - در صلاحیت نسبی محاکم صلح ناحیه
ماده ۱۲ - رسیدگی به دعاوی ذیل راجع به محاکم صلح ناحیهاست:
۱ - هر دعوایی که مدعی به آن بیش از دویست ریال نباشد از تجاری و حقوقی به استثنای دعاوی راجعه به عین املاک و حقوق ارتفاقی نسبت بهآنها.
۲ - کلیه دعاوی راجعه به حقوق مالی که مدعی به آن بیش از یک هزار ریال نباشد اعم از منقول و غیر منقول و اعم از تجارتی و حقوقی مشروطبر اینکه در مقر صلح ناحیه نه صلح محدود باشد و نه محکمه ابتدایی.
۳ - دعوی تصرف عدوانی و مزاحمت در حدود فقرات ۱ و ۲ و با رعایت سایر مقررات مربوط به این دعاوی.
۴ - هر دعوایی و تا هر میزانی که باشد در صورت تراضی طرفین.
۵ - تقاضای اصلاح نسبت به هر دعوایی و تا هر میزانی که باشد.
مبحث دوم - در صلاحیت نسبی محاکم صلح محدود
ماده ۱۳ - امور راجع به محاکم صلح محدود از قرار ذیل است:
۱ - دعاوی راجع به اعیان از منقول و غیر منقول و دیون و منافع در صورتی که مدعی به بیش از پنج هزار ریال نباشد.
۲ - دعاوی راجعه به ضرر و خسارت در صورتی که مدعی به بیش از پنج هزار ریال نباشد اگر چه ضرر و خسارت ناشی از جرم باشد.
۳ - مطالبه تخلیه ید از اعیان مرهونه و متأخره و امثال آن مگر در صورتی که مدعیعلیه مدعی مالکیت شده و ادعای خود را به طور مستقیم یاغیر مستقیم به موجب سند مستند به انتقال از مدعی نماید که در این صورت محکمه صلح وقتی صلاحیت خواهد داشت که قیمت عین بیش از پنجهزار ریال نباشد.
۴ - کلیه دعاوی راجعه به حقوق ارتفاقی از قبیل حقالعبور و حقالمجری و حق حفر چاه قنات در ملک دیگری و امثال آن تا هر میزانی که باشد وحقوق انتفاعی در صورتی که قیمت آن زائد بر نصاب محکمه صلح نباشد.
۵ - دعوی مزاحمت در عین منقول و غیر منقول تا هر میزانی که باشد.
۶ - دعوای تصرف عدوانی در غیر منقول تا هر میزانی که باشد. مشروط بر اینکه از تاریخ سلب تصرف مدعی بیش از یک سال نگذشته باشد.
۷ - دعاوی راجع به اشیایی که قیمت معین نداشته ولی دارای نوعی از اعتبار و متعلق اغراض و مقاصدی است مثل اعیان اوراق و اسناد و امثالآن.
۸ - مطالبه وفای به شروط و عقود راجعه به معاملات و قراردادها اعم از اینکه در ضمن معامله و قرارداد تصریح شده یا بناء متعاملین بر آن بوده ویا عادتاً و عرفاً معامله مبنی بر آن باشد مشروط بر اینکه مورد مطالبه قابل تقویم نباشد و الا نصاب صلحیه معتبر خواهد بود.
۹ - تقاضای افراز در صورتی که مالکیت محل نزاع نباشد و در صورتی که مالکیت محل نزاع باشد نصاب از حیث قیمت معتبر است.
۱۰ - تقاضای تأمین و حفظ دلائل و امارات.
۱۱ - تقاضای اصلاح بین طرفین در هر دعوایی و تا هر مقداری که مدعیبه باشد.
۱۲ - رسیدگی به هر دعوایی تا هر میزانی که باشد در صورت تراضی طرفین.
۱۳ - تقاضای تصدیق انحصار وراثت.
ماده ۱۴ - اگر در مقر محکمه صلحیه محدود محکمه ابتدایی نباشد محکمه صلحیه به دعاوی ذیل نیز رسیدگی خواهد نمود:
۱ - دعاوی که مدعیبه آن تا ده هزار ریال باشد.
۲ - نسبت به اختلافات راجعه به اسناد سجل احوال.
ماده ۱۵ - در هر جایی که صلح ناحیه نباشد محکمه صلح محدود به دعاوی راجعه به صلح ناحیه نیز رسیدگی خواهد کرد و در این صورت احکامصادره در حدود صلاحیت صلح ناحیه غیر قابل استیناف و تمیز خواهد بود.
ماده ۱۶ - دعاوی ذیل به محاکم صلح راجع نیست اگر چه مدعیبه در حدود نصاب آن باشد:
۱ - دعاوی راجعه به دولت.
۲ - دعاوی راجعه به اصل امتیازاتی که از طرف دولت داده میشود.
۳ - دعاوی راجعه به علائم صنعتی و اسم و علائم تجارتی و حقالتصنیف و حق اختراع و کلیه حقوق غیر مالی مثل تولیت و نسب و وصایت.
ماده ۱۷ - تقاضای تأمین دلائل و امارات از محکمه صلحی میشود که دلائل و امارات مورد تقاضا در حوزه آن واقع است.
ماده ۱۸ - دعوی مزاحمت و تصرف عدوانی در صلحیه اقامه میشود که موضوع دعوی در حوزه آن واقع است.
دعوی مزاحمت عبارت است از دعوایی که به موجب آن متصرف مال یا حتی تقاضای جلوگیری از مزاحمت کسی مینماید که نسبت به تصرفات اومزاحم است بدون اینکه مال را از تصرف متصرف خارج کرده باشد. دعوی تصرف عدوانی عبارت است از دعوی متصرف سابق که دیگری بدون رضایت او مالی را از تصرف او خارج کرده و متصرف سابق اعاده تصرفخود را نسبت به آن مال تقاضا مینماید.
مبحث سوم - در صلاحیت نسبی محاکم ابتدایی
ماده ۱۹ - به جز آنچه که مطابق دو مبحث فوق داخل در صلاحیت نسبی محاکم صلح است محاکم ابتدایی به کلیه دعاوی حقوقی و تجاری بهطریقی که در مبحث چهارم مقرر است رسیدگی مینماید.
ماده ۲۰ - رسیدگی استینافی به احکام و قرارهای محاکم صلح محدود و احکام و قرارهای محاکم صلح ناحیه که قابل استیناف است در محکمهابتدایی به عمل میآید که محاکم صلح مزبور در حوزه آن واقعند مگر در مواردی که مطابق ماده ۱۰ راجع به محاکم استیناف است.
ماده ۲۱ - در نقاطی که محکمه صلحیه نیست محاکم ابتدایی به دعاوی نیز رسیدگی مینمایند که داخل در صلاحیت محاکم صلح است در اینصورت حکم محاکم مزبور که مدعیبه آن بیش از دویست ریال نباشد قطعی و غیر قابل استیناف است و مرجع استینافی قرارها و احکامی که قابلاستیناف است نزدیکترین محکمه ابتدایی خواهد بود مگر آنکه وزارت عدلیه محکمه ابتدایی دیگری را معین نماید.
ماده ۲۲ - مرجع رسیدگی به دعاوی مربوط به اسناد سجل احوال اتباع ایران که در خارج مملکت به وسیله مأمورین مربوطه صادر شده باشدمحکمه بدایت تهران است.
مبحث چهارم - در مقررات مشترکه راجعه به صلاحیت نسبی محاکم ابتدایی و محاکم صلح
ماده ۲۳ - دعاوی راجعه به محاکمی که بدایتاً رسیدگی مینمایند باید در همان محکمه اقامه شود که مدعیعلیه در حوزه آن اقامتگاه دارد و اگرمدعیعلیه در ایران اقامتگاه نداشته در صورتی که در ایران محل سکونت موقتی داشته باشد در محکمه همان محل باید اقامه گردد و هر گاه در ایران نهاقامتگاه و نه محل سکونت موقتی داشته ولی در ایران مال غیر منقول دارد دعوی در محکمهای اقامه میشود که مال غیر منقول در حوزه آن واقع است. و هر گاه مال غیر منقول هم نداشته باشد مدعی میتواند در محکمه محل اقامت خود اقامه دعوی کند.
ماده ۲۴ - در دعاوی تجاری و همچنین در هر دعوای راجع به اموال منقوله که از عقود و قرارداد ناشی شده باشد مدعی میتواند به محکمه محلیرجوع کند که عقد یا قرارداد در آنجا واقع شده و یا تعهد در آنجا باید انجام شود.
ماده ۲۵ - دعاوی راجعه به غیر منقول اعم از دعوی مالکیت و سایر حقوق راجعه به آن در محکمه اقامه میشود که مال غیر منقول در حوزه آن واقعاست اگر چه مدعی و مدعیعلیه هم در آن حوزه مقیم نباشند.
ماده ۲۶ - در صورتی که مدعی به مال منقول و غیر منقول باشد مدعی میتواند در محکمه که مال غیر منقول در حوزه آن واقع است و یا در محکمهمحل اقامت مدعیعلیه اقامه دعوی کند به شرط آنکه دعوی در هر دو قسمت ناشی از یک منشأ شده باشد.
ماده ۲۷ - هر گاه یک ادعا راجع به چند مدعیعلیه باشد که در حوزههای محاکم مختلفه اقامت دارند و یا راجع به چند مال غیر منقول باشد که درحوزههای محاکم مختلفه واقع شدهاند مدعی میتواند به یکی از محاکم مزبور رجوع کند.
ماده ۲۸ - هر دعوی که در اثناء رسیدگی به دعوی دیگری از طرف مدعی یا مدعیعلیه یا شخص ثالثی یا از طرف متداعیین اصلی بر ثالث اقامهشود و دعوی مزبور با دعوی اصلی ناشی از یک منشأ باشد و یا با دعوی اصلی ارتباط کامل داشته باشد در محکمه اقامه میشود که دعوی اصلی درآنجا اقامه شدهاست مگر آنکه دعوی طاری از صلاحیت ذاتی محکمه خارج باشد در این صورت اگر رسیدگی به دعوی اصلی متوقف به رسیدگی بهدعوی طاری باشد دعوی اصلی موقوف میماند تا دعوی طاری در محکمه که صلاحیت رسیدگی به آن را دارد خاتمه پذیرد.
ماده ۲۹ - در مورد ماده فوق محکمه باید عرضحال راجع به دعوی طاری را به محکمه صلاحیتدار بفرستند و هر گاه مدعی دعوی مزبور را درمحکمه صالحه تا یک ماه تعقیب نکند عرضحال نسبت به دعوی طاری بلااثر و محکمهای که مشغول رسیدگی به دعوی اصلی بوده رسیدگی و حکمخواهد داد هر گاه دعوی اصلی در محکمه صلحیه بوده و دعوی طاری از حد نصاب صلحیه خارج باشد در این صورت دعوی اصلی نیز باید به محکمهابتدایی صلاحیتدار احاله شود مگر اینکه طرفین دعوی به رسیدگی صلحیه تراضی نمایند. ادعاء تهاتر و هر عنوانی که دفاع محسوب میشود محتاج به عرضحال جداگانه نیست.
ماده ۳۰ - هر گاه شخص ثالثی که جلب یا وارد محاکمه میشود به موجب اسناد کتبی و یا قرائن قویه ثابت نماید که دعوی فقط برای انصراف او ازمحکمه که قانوناً مرجع رسیدگی است اقامه شده میتواند احاله دعوی را به محکمه صلاحیتدار تقاضا نماید و در این صورت محکمه حاکمه بایدتقاضای او را قبول کند.
ماده ۳۱ - دعاوی راجع به ترکه متوفی در صورتی که دعوی مابین وراث باشد یا از طرف اشخاصی اقامه شود که خود را ذیحق در تمام یا قسمتی ازترکه میدانند اگر چه مدعیبه دین باشد و یا راجع به وصایای متوفی مادام که ترکه تقسیم نشدهاست و همچنین دعوی الغاء یا بطلان تقسیم در محکمهمحلی اقامه میشود که متوفی در آنجا اقامتگاه داشته اگر چه جزء ترکه اموال غیر منقولی باشد که در حوزه محکمه مزبور واقع نمیباشد - در مورددعوای بطلان تقسیم در صورتی که تقسیم به توسط محکمهای غیر از محکمه محل اقامت متوفی واقع شده باشد دعوی مزبور در محکمهای که تقسیمبه توسط آن به عمل آمده اقامه میشود.
ماده ۳۲ - دعوی توقف از اینکه از طرف خود تاجر یا از طرف طلبکارها یا از طرف مدعیالعموم باشد باید در محکمه که اقامتگاه تاجر متوقف درحوزه آن واقع است اقامه شود و در صورتی که تجارتخانه دارای شعب متعدده باشد و یکی از شعبات متوقف شود دعوی بر خود تاجر و در همانمحکمه محل اقامت او اقامه خواهد شد. هرگاه تاجر متوقف در ایران اقامتگاه نداشته باشد دعوی توقف در محکمهای اقامه میشود که تجارتخانه شعبه یا نماینده برای معاملات در حوزه آندارد یا سابقاً داشتهاست.
ماده ۳۳ - دعوی راجعه به ورشکستگی شرکتهای تجارتی که مرکز اصلی آن در ایران است باید در مرکز اصلی شرکت اقامه شود.
ماده ۳۴ - دعاوی مربوطه به اصل شرکت و دعاوی شرکت بر شرکاء و اختلافات حاصله بین شرکاء و همچنین دعاوی اشخاص خارج بر شرکتمادام که شرکت باقی است و در صورت انحلال تا وقتی که تصفیه امور شرکت در جریان است در مرکز اصلی شرکت اقامه میشود.
ماده ۳۵ - در دعاوی ناشیه از تعهدات شرکت در مقابل اشخاص خارج میتوانند دعاوی خود را در محلی که تعهد در آن جا واقع شده یا محلی کهمالالتجاره باید تسلیم گردد یا جایی که وجه باید پرداخته شود اقامه نمایند.
ماده ۳۶ - اگر شرکت دارای شعب متعدده در نواحی مختلفه باشد دعاوی ناشیه از تعهدات هر شعبه یا اشخاص خارج باید در محکمه محلی کهشعبه طرف معامله در آن واقع است اقامه شود مگر آنکه شعبه مزبور منحل شده باشد که در این صورت دعاوی مزبور نیز در مرکز اصلی شرکت اقامهخواهد شد.
ماده ۳۷ - دعوی اعسار در صورتی که در حین رسیدگی به اصل دعوی اظهار شود در محکمهای اقامه میشود که رسیدگی به اصل دعوی در آنمطرح است و در صورتی که بعد از صدور حکم و قطعیت آن اقامه شود در محکمهای رسیدگی میشود که حکم بدوی را صادر کردهاست. دعوی اعسار در قابل اوراق اجراییه ثبت اسناد در محکمه محل اقامت مدعی اعسار اقامه خواهد شد. دعوی اعسار از مخارج محاکمه در محکمهای اقامه میشود که صلاحیت رسیدگی بدوی به اصل دعوی را دارد.
ماده ۳۸ - دعوی خسارت چه از بابت تأخیر تأدیه و چه از بابت مخارج عدلیه و چه از بابت حقالوکاله و امثال آن در صورتی که در ضمن دعویاصلی مطالبه شده باشد در محکمهای رسیدگی میشود که دعوی اصلی در آن مطرح شده و الا در محکمهای رسیدگی میشود که دعوی در آن خاتمهیافتهاست. نسبت به دعاوی که رسیدگی به آن از خصائص محکمه شرع است دعوی خسارات مذکوره در محکمه اقامه میشود که دعوی اصلی را ارجاع به شرعکرده دعوی خسارت راجع به مرحله تمیزی در محکمه اقامه میشود که از حکم آن محکمه تمیز خواسته شده و در صورت نقض به محکمهای راجعاست که دعوی بدان جا ارجاع شده و خاتمه یافتهاست.
ماده ۳۹ - اختلافات مربوطه به اجرای احکام که از اجمال یا ابهام راجعه به حکم یا محکومبه حادث شود در محکمهای که اصل حکم را صادر کردهرسیدگی میشود. اختلافات ناشیه از اجرای احکام راجع به محکمهای است که حکم به توسط آن محکمه اجرا میشود.
ماده ۴۰ - به اعتراض شخص ثالث که مدعی مالکیت مالی است که موضوع حکم نبوده ولی مورد عملیات اجرایی برای اجراء حکم واقع شده درمحکمهای رسیدگی میشود که ورقه اجراییه را صادر کردهاست.
ماده ۴۱ - در تمام دعاوی که رسیدگی به آن از صلاحیت محاکمی است که بدایتاً رسیدگی مینمایند طرفین دعوی میتوانند تراضی کرده به محکمهدیگری که در عرض محکمه صلاحیتدار باشد رجوع کنند.
تراضی طرفین باید به موجب سند رسمی یا اظهار آنها در نزد حاکم محکمهای که میخواهند دعوی خود را به او رجوع کنند به عمل آید در صورت اخیرحاکم اظهار آنها را در صورتجلسه قید و به مهر یا امضاء آنها میرساند اگر طرفین یا یکی از آنها بیسواد باشد مراتب در صورتجلسه قید میشود.
ماده ۴۲ - مرجع استینافی احکام استیناف صلح ناحیه در مواردی که قابل استیناف است نزدیکترین محکمه ابتدایی است مگر آنکه وزارت عدلیه برحسب مقتضیات محکمه دیگری را معین کند.
ماده ۴۳ - رسیدگی استینافی به احکام و قرارهای صادره از محاکم ابتدایی در محکمه استینافی به عمل میآید که محاکم مزبوره در حوزه آن واقعمیباشند.
باب دوم
در اختلافات راجعه به صلاحیت و طریق حل آن
فصل اول - در اختلافات راجعه به صلاحیت
ماده ۴۴ - تشخیص صلاحیت یا عدم صلاحیت هر محکمه نسبت به دعوی که به آن رجوع شدهاست به عهده خود آن محکمهاست.
ماده ۴۵ - هر گاه در موضوع یک دعوی دو محکمه عدلیه یا محکمه عدلیه و محکمه غیر عدلیه هر دو خود را صالح بدانند یا هر دو از خود نفیصلاحیت نمایند اختلاف محقق میشود و همچنین است اشتباهات حاصله از اینکه قضیه مربوط به محکمه عدلیه یا اداره دیگر دولتی است و هر دوخود را صالح بدانند یا هر دو از خود نفی صلاحیت نمایند.
فصل دوم - در طریقه حل اختلافات
مبحث اول - در طریقه حل اختلاف بین محاکم عدلیه
ماده ۴۶ - اگر اختلاف بین محاکم عدلیه راجع به صلاحیت آنها به وسیله استیناف یا تمیز از قرار حل نشده باشد هر یک از متداعیین که حل اختلافرا بخواهد باید عرضحال کتبی در دو نسخه به محکمه که مطابق مواد ذیل باید حل اختلاف نماید تقدیم دارد. محکمه باید به عرضحال مزبور در جلسه اداری رسیدگی نماید رسیدگی به اصل دعوی تا صدور حکم راجعه به حل اختلاف توقیف خواهد شد.
ماده ۴۷ - هر گاه اختلاف بین دو محکمه صلحیه باشد و هر دو صلحیه در حوزه یک محکمه ابتدایی باشد حل اختلاف در همان محکمه ابتدایی بهعمل میآید. اگر طرفین اختلاف در حوزه یک محکمه ابتدایی نبوده ولی در حوزه یک محکمه استیناف باشند حل اختلاف به همان محکمه استیناف رجوع میشودو اگر طرفین اختلاف در حوزه یک محکمه استیناف نباشند حل اختلاف با دیوان تمیز خواهد بود.
ماده ۴۸ - هر گاه اختلاف بین محکمه صلح و محکمه ابتدایی باشد حل اختلاف به محکمه استیناف رجوع میشود که طرفین اختلاف در حوزه آنواقعند و اگر طرفین اختلاف در حوزه یک محکمه استیناف نباشند حل اختلاف با دیوان تمیز خواهد بود.
ماده ۴۹ - اگر اختلاف بین دو محکمه ابتدایی باشد که در حوزه یک استیناف واقعند حل اختلاف راجع به همان محکمه استیناف است و اگر درحوزه یک محکمه استیناف نباشد حل اختلاف با دیوان تمیز است.
ماده ۵۰ - اگر اختلاف بین دو محکمه استیناف یا محکمه ابتدایی و استیناف باشد حل آن با دیوان تمیز خواهد بود.
ماده ۵۱ - اگر اختلاف بین محکمه شرع و محکمه صلحیه یا ابتدایی تولید شود حل اختلاف با محکمه استیناف است که هر دو در حوزه آن واقعاست و اگر اختلاف بین محکمه شرع و محکمه استیناف واقع شود مرجع حل اختلاف دیوان تمیز است.
مبحث دوم - در طریقه حل اختلاف بین محاکم عدلیه و محاکم غیر عدلیه یا اداره دولتی
ماده ۵۲ - اگر در موضوع یک دعوی بین محکمه عدلیه و محکمه غیر عدلیه یا اداره دولتی اختلافی در صلاحیت ایجاد شود یعنی هر دو خود راصالح برای رسیدگی دانسته یا هر دو از خود نفی صلاحیت کنند حل اختلاف در دیوان عالی تمیز مطابق مواد ذیل به عمل میآید.
ماده ۵۳ - اشخاص ذینفع یا مدعیالعموم محکمه عدلیه که طرف اختلاف است مراتب را با ذکر دلائل به مدعیالعموم دیوان عالی تمیز اعلاممیکند و مدعیالعموم دیوان عالی تمیز برای حل اختلاف به رییس اول دیوان عالی تمیز رجوع مینماید.
ماده ۵۴ - برای حل اختلاف در شعبه اولی دیوان تمیز مجلسی مرکب از هفت نفر از رؤساء و مستشاران دیوان تمیز به انتخاب رییس اول تشکیل وبه مسئله مختلففیها رسیدگی و حکم قطعی صادر مینماید.
ماده ۵۵ - در صورتی که محکمه عدلیه و محکمه غیر عدلیه یا اداره دولتی هر دو خود را صالح برای رسیدگی دانسته باشند مدعیالعموم یا شخصذینفع که مراتب را به مدعیالعموم کل اعلام نمودهاست باید به هر دو محکمه طرف اختلاف نیز کتباً اطلاع دهد که برای حل اختلاف به دیوان تمیزرجوع کردهاست - در این صورت رسیدگی به دعوی در هر دو محکمه تا صدور حکم دیوان تمیز توقیف میشود.
باب چهارم
در وکلای متداعیین
ماده ۵۶ - در دعاوی که در محاکم عدلیه رسیدگی میشود متداعیین میتوانند شخصاً یا به توسط وکیل محاکمه کنند.
ماده ۵۷ - وکلای متداعیین باید دارای شرایطی باشند که به موجب قانون برای آنها مقرر است.
ماده ۵۸ - وکالت باید به موجب سند رسمی یا به تصدیق امین صلح یا حکومت یا شهربانی یا کلانتری یا کدخدای محل و یا یکی از ادارات رسمیکه موکل در آنجا مستخدم است و یا یک یا چند نفر از معتمدین محلی باشد مگر آنکه امضاء موکل معروف نزد محکمه بوده و صدور آن از موکل محلشبهه نباشد در صورتی که وکالت در خارج از ایران داده شده باشد باید به تصدیق یکی از مأمورین سیاسی یا قنسولی ایران رسیده باشد.
ماده ۵۹ - اگر وکالت در جلسه محاکمه داده شود باید مراتب در صورت جلسه قید و به امضاء موکل برسد.
ماده ۶۰ - وکالت در محاکم شامل تمام اختیارات راجعه به امر محاکمهاست جز آنچه را که موکل استثناء کرده لیکن در امور ذیل اختیار وکیل باید دروکالتنامه تصریح شود.
۱ - وکالت در استیناف.
۲ - وکالت در تمیز.
۳ - وکالت در محاکمه محکمه شرع.
۴ - وکالت در مصالحه و تعیین وکیل اصلاح.
۵ - وکالت در ادعاء جعلیت نسبت به سند طرف و استرداد سند.
۶ - وکالت در تعیین جاعل.
۷ - وکالت در ارجاع دعوی به حکمیت و تعیین حکم.
۸ - وکالت در توکیل.
۹ - وکالت در تعیین مصدق:
۱۰ - وکالت در اقرار (مقصود اقرار در ماهیت دعوی یا به امری است که کاملاً قاطع دعوی باشد.
۱۱ - وکالت در دعوی خسارت.
۱۲ - وکالت در استرداد دعوی.
۱۳ - وکالت در جلب شخص ثالث و دفاع از دعوی ثالث.
۱۴ - وکالت در دعوای متقابل و دفاع از دعوی مزبور.
ماده ۶۱ - وکیل در محاکمه حق تقاضای صدور ورقه اجراییه و تعقیب عملیات اجرایی و اخذ محکومبه را در صورتی خواهد داشت که در وکالتتصریح شده باشد.
ماده ۶۲ - اگر موکل وکیل خود را معزول کند باید هم به وکیل و هم به محکمه اطلاع دهد عزل وکیل مانع از جریان محاکمه نخواهد بود اظهارشفاهی در عزل وکیل باید در صورت جلسه قید و به امضاء موکل برسد.
ماده ۶۳ - مادام که عزل وکیل به اطلاع او نرسیدهاست اقدامات او در حدود وکالت و همچنین ابلاغی که از طرف محکمه به وکیل میشود مؤثر درحق موکل خواهد بود ولی همین که اطلاع عزل وکیل به محکمه رسید محکمه دیگر او را در امور راجعه به محاکمه وکیل نخواهد شناخت.
ماده ۶۴ - در صورتی که وکیل استعفاء خود را کتباً به محکمه اطلاع دهد محکمه به موکل اخطار میکند که شخصاً یا به توسط وکیل جدید محاکمهرا تعقیب نماید.
ماده ۶۵ - وکیلی که در وکالتنامه حق محاکمه در محکمه بالاتر هم به او داده شده و مجاز برای محاکمه در محکمه بالاتر باشد و یا حق تعیین وکیلمجاز برای محاکمه در محکمه بالاتر داشته باشد هر گاه پس از صدور رأی و یا در موقع ابلاغ استعفاء کند و از رؤیت امتناع نماید مؤثر در امر ابلاغ نیستو ابتداء مدت استیناف یا تمیز از روز ابلاغ به وکیل محسوب است و هر گاه از این حیث خسارتی به موکل وارد شود وکیل مسئول خواهد بود.
در مورد این ماده عرضحال استینافی و یا تمیزی وکیل مستعفی قبول میشود و مدیر دفتر محکمه مکلف است به موکل کتباً اخطار نماید که وکیل خودرا معین و معرفی کند و اگر عرضحال ناقص باشد نقص آن را رفع نماید.
ماده ۶۶ - ابلاغ حکم به وکیلی که حق محاکمه در محکمه بالاتر ندارد و یا مجاز برای وکالت در مرحله بالاتر نباشد و وکالت در تعیین وکیل مجازهم نداشته باشد معتبر نخواهد بود.
ماده ۶۷ - در صورت فوت و یا در صورتی که وکیل به جهتی ممنوعالوکاله شود رسیدگی به دعوی توقیف میشود تا وقتی که موکل وکیل جدیدمعین کند یا طرف مقابل اخطار او را از محکمه بخواهد و هر گاه بعد از احضار طرف غایب در موعد مقرر حاضر نشود و وکیل جدیدی معین نکندمحکمه به خواهش طرف رسیدگی را مداومت میدهد اگر وکیل بعد از ابلاغ حکم و قبل از انقضاء مدت استیناف یا تمیز فوت کند و یا ممنوع از وکالتشود ابتداء مدت اعتراض یا استیناف و تمیز از تاریخ ابلاغ به موکل محسوب خواهد شد. همین حکم جاری است در موردی که وکیل توقیف شود یا بهواسطه قوه قهریه (فرسماژور) قادر به انجام وظیفه وکالت نباشد.
باب پنجم
در ترتیب محاکمه
فصل اول در عرضحال
ماده ۶۸ - شروع به رسیدگی در محاکم عدلیه محتاج به تقدیم عرضحال است.
ماده ۶۹ - عرضحال باید به زبان فارسی و در روی اوراق چاپی مخصوصی نوشته شود مگر در نقاطی که اوراق مزبور در دسترس عموم نباشد - درموارد فوری ممکن است عرضحال تلگرافی باشد.
در محاکم صلح ناحیه و همچنین نسبت به دعاوی که داخل در صلاحیت محاکم مزبورهاست و به واسطه نبودن صلح ناحیه محکمه صلح محدود یامحاکم بدایت رسیدگی مینمایند ممکن است عرضحال شفاهی باشد.
ماده ۷۰ - در عرضحال باید نکات ذیل قید شود:
۱ - اسم و اقامتگاه و سایر مشخصات مدعی و وکیل او در صورتی که عرضحال را وکیل داده باشد.
۲ - اسم و اقامتگاه و سایر مشخصات مدعیعلیه.
۳ - تعیین مدعیبه و قیمت آن مگر آنکه تعیین قیمت ممکن نبوده و یا مدعی به مالی نباشد.
۴ - تعهدات یا جهات دیگری که به موجب آن مدعی خود را مستحق مطالبه میداند به طوری که مقصود واضح و روشن باشد.
۵ - آنچه را که مدعی از محکمه تقاضا دارد.
۶ - ذکر تمام ادله و وسایلی که مدعی برای اثبات ادعای خود دارد از اسناد و نوشتجات و اطلاع مطلعین و غیره.
ادله مثبته باید به ترتیب و واضح نوشته شود و اگر دلیل شهادت شهود است مدعی باید اسامی و مشخصات و محل اقامت آنان را به طور صریح معینکند.
ضمائم عرضحال
ماده ۷۱ - مدعی باید سواد اسنادی را که به آنها استناد کرده مصدق نموده ضمیمه عرضحال کند مقصود از سواد مصدق سوادی است که دفترمحکمهای که عرضحال به آنجا داده میشود یا دفتری که از محاکم دیگر یا یکی از ادارات ثبت اسناد یا دفتر اسناد رسمی و در جایی که هیچ یک از آنهانباشد حاکم محل یا یکی از ادارات دولتی مطابقت آن را با اصل تصدیق کرده باشد.
در صورتی که سواد سند در خارجه تهیه شده باشد باید در دفتر یکی از سفارتخانههای قنسولگریهای ایران مصدق شود. هر گاه اسناد مفصل باشد مثل دفتر تجارتی یا اساسنامه شرکت و امثال آن قسمتهایی که مدرک ادعاء است خارجنویس شده ضمیمه عرضحال میگردد.
ماده ۷۲ - در صورتی که اسناد به زبان فارسی نباشد باید علاوه بر سواد سند ترجمه آن نیز به ضمیمه عرضحال شده دارنده سند صحت ترجمه آن راتصدیق کند و اگر سواد سند مصدق نباشد باید مطابقت آن را با اصل نیز تصدیق کند.
ماده ۷۳ - اگر عرضحال توسط وکیل داده شده باید وکالتنامه وکیل و در صورتی که عرضحال را قیم داده باشد سواد مصدق قیمنامه و به طور کلیسواد سندی که مثبت سمت عرضحال دهندهاست نیز باید ضمیمه عرضحال شود.
ماده ۷۴ - عرضحال و کلیه اوراق به ضمیمه به آن باید در دو نسخه و در صورت تعدد مدعیعلیهم به عده مدعیعلیهم به علاوه یک نسخه باشد.
ماده ۷۵ - تاریخ تقدیم عرضحال باید شمسی و با تمام حروف نوشته شود و عرضحال دهنده ذیل آن را امضاء کند و در صورت عجز از امضاء مهر یااثر انگشت خود را بگذارد و شخص دیگری مهر یا اثر انگشت او را تصدیق کند.
ماده ۷۶ - دعاوی متعدده را که منشأ و مبنای آن مختلف است نمیتوان به موجب یک عرضحال اقامه نموده مگر آنکه دعاوی مزبوره طوری مربوطباشد که محکمه بتواند به تمام آنها در ضمن یک محاکمه رسیدگی کند.
ماده ۷۷ - عرضحال به دفتر محکمه صلاحیتدار داده میشود و در نقاطی که محکمه دارای شعب متعدد است به دفتر شعبه اولی.
ماده ۷۸ - مدیر دفتر محکمه بلافاصله پس از وصول عرضحال باید آن را ثبت کرده رسیدی مشتمل بر اسم مدعی و مدعیعلیه و تاریخ تسلیم روز وماه و سال با ذکر نمره ثبت به تقدیمکننده عرضحال بدهد و در روی کلیه اوراق عرضحال تاریخ تسلیم را قید کند تاریخ وصول عرضحال به دفتر تاریخاقامه دعوی محسوب میشود.
ماده ۷۹ - هر گاه محکمه دارای یک یا چند شعبه باشد مدیر دفتر باید فوراً عرضحال را به نظر رییس اول برساند تا رییس مزبور آن را به یکی ازشعب ارجاع نماید.
موارد رد عرضحال
ماده ۸۰ - در موارد ذیل در ظرف دو روز از تاریخ وصول عرضحال مدیر دفتر آن را به نظر حاکم محکمه رسانده و به موجب قرار محکمه که منتهیدر ظرف دو روز باید صادر شود عرضحال رد خواهد شد.
۱ - وقتی که در عرضحال معین نشده باشد مدعی کیست.
۲ - وقتی که محل اقامت مدعی به هیچ وجه معلوم نباشد.
در موارد فوق محکمه قرارداد عرضحال را داده سواد این قرارداد را که باید حاوی علت رد باشد مدیر دفتر در دفتر محکمه به دیوار الصاق میکند و درمدت ده روز سواد مزبور باید به دیوار محکمه باقی باشد.
موارد توقیف عرضحال
ماده ۸۱ - در موارد ذیل عرضحال قبول ولی برای اینکه به جریان افتد باید تکمیل شود.
۱ - در صورتی که به عرضحال و ضمائم آن مطابق قانون تمبر الصاق نشده و یا در نقاطی که تمبر موجود نیست مخارج مزبور تأدیه نشده باشد.
۲ - وقتی که فقرات ۲ و ۳ و ۴ و ۵ و ۶ ماده ۷۰ و مقررات مواد ۷۱ و ۷۲ و ۷۳ و ۷۴ رعایت نشده باشد.
ماده ۸۲ - در موارد فوق مدیر دفتر محکمه در ظرف دو روز نقائص عرضحال را به طور تفصیل به مدعی کتباً اطلاع داده و از روز ابلاغ پنج روز بارعایت مدت مسافت به او مهلت میدهد که نقائص را رفع کند و در صورتی که در موعد رفع ننمود محکمه قرار رد عرضحال را میدهد - این قرار بهمدعی ابلاغ شده مشارالیه میتواند در ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ از آن استیناف بخواهد.
فصل دوم در تقویم مدعیبه
ماده ۸۳ - قیمت مدعیبه از نقطه نظر صلاحیت و مخارج محاکمه مبلغی است که در عرضحال قید شود.
ماده ۸۴ - تقویم مدعیبه به طریق ذیل به عمل میآید:
۱ - اگر مدعیبه وجه باشد قیمت آن عبارت است از مبلغ معین در عرضحال.
۲ - در دعاوی چند نفر مدعی که هر یک یک قسمت از کل را مطالبه مینمایند قیمت مدعیبه مساوی است با حاصل جمع تمام قسمتهایی کهمطالبه میشود.
۳ - در دعاوی راجعه به منافع و حقوقی که باید به مواعد معینه استیفاء و یا پرداخته شود قیمت مدعیبه حاصل جمع تمام اقساط و منافعی استکه مدعیبه را ذیحق در مطالبه آن میداند.
در صورتی که حق مزبور محدود به زمان معین نبوده یا مادامالعمر باشد قیمت مدعیبه مساوی است با حاصل جمع منافع دهساله یا آنچه را که در ظرفده سال باید استیفاء کند.
۴ - در دعاوی راجعه به اموال غیر وجه و حقوق مالی قیمت مدعیبه مبلغی است که مدعی در عرضحال معین کرده و مدعیعلیه در اولین لایحهخود در محاکمات عادی و یا اولین جلسه در محاکمات اختصاری آن را تکذیب نکردهاست. در مواردی که تعیین قیمت مدعابه در ابتداء دعوی ممکن نیست قیمت مدعی به بیش از پنج هزار ریال محسوب است مگر آنکه اجمالاً کمتر بودنقیمت معلوم باشد.
ماده ۸۵ - در مواردی که مابین متداعیین در تعیین قیمت اموال یا حقوق مالی که موضوع ادعاء است اختلاف شود حد وسط قیمتهایی که متداعیینمعین کردهاند مدعی به محسوب میشود یعنی قیمتی را که مدعی و مدعی علیه اظهار کردهاند جمع نموده حاصل جمع را تنصیف میکنند و هر گاهمورد اختلاف مابین متداعیین زیاد باشد یا محکمه مطلع شود که قیمت واقعی با قیمت اظهار شده تفاوت فاحش دارد به تحقیقات محلی و استعلامعقیده اهل خبره قیمت واقعی معین میشود.
فصل سوم در جریان عرضحال تا جلسه محاکمه
مبحث اول در ابلاغ عرضحال
ماده ۸۶ - مدیر دفتر محکمه باید در ظرف دو روز از تاریخ وصول عرضحال در صورتی که عرضحال ناقص باشد از تاریخ رفع نقائص یک نسخه ازآن را با منضمات در دوسیه مخصوص که برای دعوی ترتیب میدهد ضبط و نسخه دیگر را با ضمائم برای ابلاغ به مدعیعلیه به مأمور ابلاغ تسلیم کندو در کلیه نسخ عرضحال شعبه که به دعوی رسیدگی خواهد کرد اسم مأمور ابلاغ و تاریخ تسلیم عرضحال را به مأمور قید نماید.
ماده ۸۷ - ابلاغ عرضحال و منضمات باید به توسط مأمور ابلاغ به عمل آید و مأمور مزبور مکلف است آن را در ظرف دو روز به شخص مدعیعلیهابلاغ کند و در صورت امتناع مدعیعلیه از گرفتن اوراق امتناع او را به تصدیق دو نفر شاهد از اهل محل در ورقه ابلاغنامه قید و به دفتر محکمه عودتدهد.
ماده ۸۸ - هر گاه مأمور نتواند عرضحال را به شخص مدعیعلیه برساند باید در محل اقامت او به یکی از اهل خانه یا کسان مشارالیه که در محلمتصدی امور او هستند و یا به یکی از همسایگان در صورتی که همسایه تعهد کند آن را به مدعیعلیه برساند ابلاغ کند.
ماده ۸۹ - اگر اهل خانه یا کسان مدعیعلیه نتوانند به واسطه بیسوادی یا به جهت دیگری رسید بدهند مأمور ابلاغ عرضحال و ضمائم آن را باحضور دو نفر شاهد از اهل محل به آنها تسلیم کرده مراتب را در ورقه ابلاغنامه قید و به امضای شهود میرساند و در صورتی که اشخاص مذکور ازگرفتن اوراق استنکاف کنند امتناع آنان را به تصدیق شهود رسانیده اعلامیه خطاب به مدعیعلیه متضمن مراتب مذکوره و دعوت مشارالیه در مراجعه بهدفتر محکمه که به دعوی رسیدگی خواهد نمود ترتیب داده به درب اقامتگاه او الصاق میکند.
این قانون که مشتمل بر هشتاد و نه مادهاست در جلسه ۲۸ دی ماه یک هزار و سیصد و چهارده به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رییس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری