سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در شرفیابی دانشجویان رتبه اول رشتههای گوناگون دانشکدهها ۲۸ آذر ماه ۱۳۴۱
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
انقلاب شاه و مردم | درگاه انقلاب شاه و مردم | دانشگاه تهران |
سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در شرفیابی دانشجویان رتبه اول رشتههای گوناگون دانشکدهها ۲۸ آذر ماه ۱۳۴۱
- طرز فکر فرهنگ و تحصیل در مملکت ما نسبت به ۲۵ و ۳۰ سال پیش فرق کرده است. در آن زمان به طوری که شنیدهام تعداد کلی فارغ التحصیلان دبیرستانهای ایران به یک حد مضحکی بوده که شاید تمامش از حد یک شهر کوچک ولایات کوچک ما کمتر بود. البته دانشگاه نداشتیم و بدین جهت در زمان پدر من برای بالابردن سطح علمی ایران تصمیم براین گرفته شده بود که هر سال تعدادی از دانشجویان ایرانی را به ممالک خارجی و در آن موقع به خصوص به اروپا میفرستادند که این جوانان پس از فراغت از تحصیل به وطنشان برگردند و چه در کارهای علمی و چه درکارهای عملی وارد بشوند و مملکت ما را از حالت عقب افتادگی خارج سازند. گمان میکنیم اغلب اساتید دانشگاه فعلی تهران [۱] از همان افرادی باشند که در آن موقع عازم تحصیل شدند. امروز البته ما به این حد به هیچ وجه قانع نیسیتم و راضی نیستیم. وضع ما در داخلهی مملکت تغییر فاحشی پیدا کرده است. امروز در حدود تقریبا دو میلیون افراد دراین مملکت در دبستانها، دبیرستانها، دانشگاهها، و کلاسهای شبانه مشغول تحصیل هستند و این هم به نظر ما به هیچ وجه کافی نیست. به همین جهت در نظر داریم که عنقریب به وسیله سپاه دانش [۲] سعی بکنیم که بیسوادی را در این مملکت ریشه کن کنیم. از طرف دیگر تقریبا هفده هزار ایرانی در خارج مشغول به تحصیل هستند.[۳] در داخلهی مملکت خودمان هم تقریبا به همین اندازه افراد مشغول تحصیل هستند ولی این نیز زیاد باعث خوشوقتی من نیست. هدف ما، امید ما، این است که برای تحصیلات دانشگاهی تمام وسایل در داخلهی خود ایران فراهم بشود تا وسیله تحصیل این هفده هزار نفر عوض اینکه در خارج تحصیلات عادی دانشگاهی بکنند در مملکت خودشان فراهم باشد. به همان اندازهای که حالا در واقع اکراه دارم ببینم برای تحصیلات عادی دانشگاهی، ایرانی به خارج میرود، به همان اندازه موافقم که کسانی که در اینجا برجستگی دارند و شاگرد اول دانشگاهی هستند و برجستگی آنها شاید به طرق دیگری واضح شده باشد برای تکمیل معلومات خود و دورههای تخصصی و عالی به خارج بروند بلکه هر کدام از افراد شما بتوانید در آینده جزو محققین عالی مقام این مملکت شوید و شاید هم مقام دنیایی پیدابکنید. بنابراین این برنامه را ما ادامه خواهیم داد. البته در عین حال باید متوجه چند چیز دیگر باشیم:
- این فکری که شاید تا به حال در مغز خیلی از افراد این مملکت خطور میکرد که برای زندگی کردن در این کشور لازمهاش این است که انسان یک ورق کاغذ به عنوان دیپلم به دست بیاورد و بعد خیالش راحت باشد، دارد کم کم برای این مملکت یک فکر خیلی مضری میشود، زیرا این یک ورق کاغذ به تنهایی برای تامین زندگی یک فرد کافی نیست. امروز باید دید که مملکت ایران در هر رشتهای احتیاجی به چه نوع تحصیلاتی و به چه تعداد افرادی دارد و میبینیم در مملکتی که در حالت رشد سریع میباشد احتیاجات آن مملکت بیشتر به افراد تخصصی و فنی است. به این جهت از یک طرف مدارس حرفهای ما باید تعدادشان خیلی اضافه بشود و فقط مغزهای فوق العاده مستعد و کسانی که برجستگی حسابی دارند و از حدود عادی و متوسط خارج هستند دنبال تحصیلات عالی نظری و علمی بروند. این انتخابها در ممالک دیگر خود به خود میشود. در تمام ممالک دنیا چون تحصیلات هیچ جا جنبه مجانی ندارد، کسانی دنبال تحصیلات عالی میروند که استعداد ذاتی داشته باشند، اگر فاقد سرمایه باشند یا بورسهای دولتی هست، یا بورسهای انجمنهای کمک هست، و خیلی انجمنهای دیگر به اسامی مختلف که سعی میکنند هیچ استعداد خدادادی را فراموش نکنند و عدم بضاعت و ثروت مانع اظهار وجود یک استعداد ذاتی نشود. و اما آنهایی که نه استعدادش را دارند و نه وسیلهای، میروند دنبال کارهای فنی و عملی که هم برای خودشان در واقع یک آتیهای تامین کرده باشند و هم برای مملکتشان یک عضو مفیدی باشند. از یک کسی ممکن است یک کار یدی و دستی خوبی یا مستقیما یا به وسیله ماشین ساخته باشد، و این شخص در یک کار دیگری علمی و فنی اصلا ارزش نداشته باشد. اگر در آن کار وارد باشد صفر است ولی اگر در آن کار دیگر باشد یکی از محورهای گردش کار مملکت خواهد شد. پس به همان اندازهای که ما باید علم را تشویق بکنیم و به خصوص فکر بکنیم که برای ترقی حقیقی باید صدها و هزارها نفر در این مملکت صرفا وقتشان را در اتاقها، کتابخانهها، در لابراتوارها صرف تحقیق بکنند، باید توجه کنیم که وضع فرهنگ ما نباید یک کارخانه دیپلم سازی بیسوادها باشد. یکی دو روز پیش اداره انتشارات و تبلیغات برای گویندگی رادیو داوطلب خواسته بود، از صدها نفر لیسانسیهای که امتحان داده بودند شاید هیچکس قبول نشده بود برای اینکه یک نفر پیدا نشده بود یک صفحه فارسی را بدون غلط نوشته باشد! پس میبینید که صرفا یک ورقه کاغذ به عنوان دیپلم داشتن نه هنری است، نه افتخاری است، اگر مایه تحصیلی به آن سستی و به آن کمی باشد. ولی به عکس شماها که مسلما روی زحمت، روی استعداد توانستهاید این مقام را به دست بگیرید در واقع مستحق هرگونه تشویقی هستید تا بتوانید انشاءالله در آینده افراد مفیدتری برای مملکتتان باشید.
- امروز مجال این صحبت نیست که من بگویم تمام کسانی که در این مملکت درس میخوانند، خودشان را برای چه آیندهای باید مهیا بکنند و به چه طریقی به مملکتشان خدمت بکنند، ولی به اختصار و به دو کلمه میگویم، نقشههایی که برای این مملکت ریخته میشود برای این است که مملکت به خواست خداوند جزو مترقی ترین کشورهای امروزی جهان قراربگیرد و افتخارات گذشته ما به طریق جدیدی که البته بیشتر از لحاظ علمی واجتماعی و عدالت خواهد بود انشاءالله احیا بشود.
پانویس