بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۲۶

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۰۸ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکت‌ها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۲۶


۱۳۲۶ هفتمین سال


پس از خوانده شدن اعلامیه ایی که از سوی نخست‌وزیر در رادیو خوانده‌شد، وزرای کابینه گروهی از کار کناره‌گیری کردند!

نخست‌وزیر کناره‌گیری ایشان را نپذیرفت و با وجود پافشاری بیشتر مجلس، نخست‌وزیر احمد قوام خود نیز آماده به کناره‌گیری نبود.

با آنکه دم و دستگاه حکومت خودمختار آذربایجان و کردستان برچیده شده‌بود و بازپرسی و مجازات آن گروه از سران تجزیه‌طلب که یا به چنگ مردم افتاده و یا زمان فرار به خارج پیدا نکرده‌بودند، در دادگاههای گوناگون ادامه داشت، دولت شوروی هنوز امیدوار بود که بر پایه گفتگوهای مسکو، امتیاز نفت شمال را به دست آورد. به همین روی با وجود آنکه میان دولت قوام و روس‌ها روابط گرمی وجودداشت، دولت شوروی از راه پشتیبانی این گروه به برگزاری نشست‌ها، پیاپی می‌کوشید تا هر چه بیشتر دولت و مردم ایران را بترساند و هر چند روز یک بار به بهانه‌ای گروه‌های گوناگون وابسته به حزب توده در خیابانهای تهران دست به راهپیمایی گروهی می‌زدند و چون نمی‌خواستند بر ضد دولت شعار منفی بدهند، شعار قدیمی «مرده باد ساعت» را تکرار می‌کردند. این شعار از زمانی که دولت ساعد با خواسته‌های کافتارادزه برای واگذاری امتیاز نفت به روس‌ها مخالفت کرد به راهپیمایی‌کنندگان آموخته شده‌بود. اما راهپیمایی‌کنندگان که بیشترشان از مهاجرین قفقازی بودند با لهجه ویژه خود فریاد می‌زدند: «مورده باد ساعت!» و این شعار اسباب سرگرمی و شوخی مردم تهران شده‌بود.

در نخستین روزهای فروردین‌ماه ۱۳۲۶، قاضی محمد، رئیس‌جمهوری حکومت خودمختار کردستان، صدر قاضی، برادر وی و سیف قاضی، وزیر جنگ کردهای دموکرات به جرم زیر پاگذاشتن چندین اصل از قانون اساسی و شورش بر ضد حکومت مرکزی در سربازخانه شهر مهاباد اعدام شدند و به جزای کار خود رسیدند.

با وجود این، هنوز ایل بارزانی دست از یاغیگری برنداشته‌بود و جنگ بین واحدهای ارتش با افراد مسلح ملامصطفی ادامه‌داشت تا آنکه سرانجام در روزهای پایانی فروردین‌ماه، ملامصطفی به خارج مرز فرارکرد و شورش بارزانی‌ها نیز به پایان رسید.


کابینه جدید قوام

در خردادماه ۱۳۲۶ قوام، نخست‌وزیر، کناره‌گیری دولت را به پیشگاه ملوکانه تقدیم کرد ولی شاهنشاه قوام را دوباره مامور برپایی کابینه نوین نمودند، قوام وزیران کابنیه جدید خود را به شاهنشاه شناساند:

-سپهبد امیر احمدی، وزیر جنگ
– علی‌اصغر حکمت، وزیر مشاور
– منصورالسلطنه عدل، وزیر دادگستری
– عبدالحسین هژیر، وزیر دارایی
– احمدحسین عدل، وزیر کشاورزی
– انوشیروان سپهبدی، وزیر خارجه
– دکتر اقبال، وزیر بهداری
– دکتر صدیق اعلم، وزیر فرهنگ
– ابوالحسن صادقی، وزیر اقتصاد ملی
– غلامحسین فروهر، وزیر راه
– سرلشگر آق‌اولی، وزیر کشور
– موسوی‌زاده، وزیر مشاور
– همایونجاه، وزیر مشاور
– سیدعلی نصر، وزیر پست و تلگراف
– سلمان اسدی، وزیر کار و تبلیغات.


پایان و برقراری حکومت

روز شانزدهم خردادماه، دولت در جارنامه‌ای (اعلامیه)، پایان حکومت نظامی را به آگاهی رساند، ولی در تاریخ هفدهم تیرماه دوباره حکومت نظامی در تهران برقرارگردید و در جارنامه‌ای که به این روی از سوی نخست‌وزیر به چاپ رسید، چنین نوشته شده‌بود:

« متأسفانه به وسیله بعضی اشخاص مفسده‌جو کانون‌های فسادی تشکیل داده شده و عده‌ای از مغرضین و عوامل فتنه و فساد اوراقی به نام روزنامه منتشرمی‌کنند که بر مشوب‌ساختن اذهان و افکار افزوده و حتی به وسایل بسیار خطرناک نیز متشبث شده از درج هرگونه مقالات مغرضانه و تحریک‌آمیز مخالف واقع فروگذار ننموده‌اند به قسمی که انتشار این گونه اوراق قطعاً در اختلال امنیت و حسن جریان امور مملکت مؤثر واقع گردیده‌است، نظر به اینکه چندین روز فرصت داده‌شد که از تعقیب اغراض و انتشار مقالات تحریک‌آمیز و فسادانگیز خودداری شود و این انتظار که با کمال حسن نیت مترصد آن بودم به وقوع نپیوست، ناچار طبق تصویب‌نامه هیأت دولت دستور داده‌شد از تاریخ ۱۷ تیرماه ۱۳۲۶ مقررات حکومت نظامی را در تهران و حومه به موقع اجرا بگذارند.

نخست‌وزیر – قوام»


مسافرت آذربایجان

روز دوم خردادماه، اعلیحضرت همایونی سفر تاریخی خود را به آذربایجان آغازفرمودند. در این سفر که پس از سرکوب دموکراتها و نجات آذربایجان صورت می‌گرفت، شاهنشاه از یکایک شهرهای آذربایجان دیدن کردند و با همه گروههای مردم تماس گرفتند.

شدت احساسات مردم چنان زیاد بود که چندین بار در طول سفر، شاهنشاه از هیجان زیاد به گریه افتادند.


بازگشایی مجلس

دوره پانزدهم قانون‌گذاری، که انتخابات آن از سوی دولت قوام و به کارگزاری گروه دموکرات انجام شده‌بود، روز بیست‌وپنجم تیرماه از سوی شاهنشاه بازگشایی شد.

این مجلس از آن نظر که کارهای مهمی در پیش رو داشت، مورد توجه ویژه گروه‌های داخلی و خارجی بود. روس‌ها چشم به راه بودند مجلسی که بیشتر نمایندگان آن را هموندان گروه دموکرات تشکیل می‌داد، موافقتنامه قوام – سادچیکف را در زمینه همکاریهای اقتصادی ایران و شوروی و استخراج نفت شمال به دست روس‌ها را بپذیرند. به ویژه اینکه نخست‌وزیر با آنها پیمان بسته بود که از سفارش به نمایندگان درباره پذیرفتن این لایحه خودداری نخواهدکرد. هنگامی که مجلس پانزدهم آماده کار شد، بر اساس سنت، دولت کناره‌گیری کرد و باز قوام‌السلطنه برای تشکیل کابینه برگزیده شد و دولت جدید خود را با تغییرات کمی به مجلس شناساند.

هنگام گفتگوی برنامه دولت، عباس مسعودی نماینده مجلس و مدیر روزنامه اطلاعات، به عنوان مخالف در زمینه استخراج و اکتشاف نفت پیشنهادکرد که بهره‌برداری از منابع نفت ایران باید به دست ایرانی صورت بگیرد و حق استخراج نفت را دولت فقط به شرکت‌های داخلی واگذارنماید.

این نخستین واکنش مخالف مجلس در برابر پیمان نفت قوام – سادچیکف بود، با این حال تا روز بیست‌ونهم مهرماه که جلسه پرشور تاریخی مجلس برای تعیین تکلیف پیمان مزبور تشکیل شد، هنوز گروه‌های سیاسی به ویژه روس‌ها با توجه به شمار فراوان نمایندگانی که دولت قوام در مجلس داشت، از پذیرفتن پیمان نفت ناامید نبودند.

نشست بیست‌ونهم مهرماه ۱۳۲۶، از تاریخی‌ترین نشست‌های مجلس شورای ملی بود. در این جلسه آقای قوام، نخست‌وزیر، گزارش رسایی به مجلس داد و خواسته‌های ملت و دولت ایران را به نگهداری پیوندهای دوستانه با اتحاد جماهیر شوروی بیان داشت که این بخش از سخنان از سوی نمایندگان پذیرفته شد. سپس پیشنهاد نمایندگان مجلس درباره موافقتنامه نفت خوانده شد. ولی از ۱۰۴ نفر نمایندگان در این نشست، ۱۰۲ نفر با آن مخالف بودند و بدین سان پیمان نفت قوام – سادچیکف به هیچ انگاشته‌شد. در کنار نپذیرفتن پیمان نفت، مجلس شورای ملی واگذاری هرگونه امتیازی را به خارجی‌ها ممنوع کرد و آشکارا گفته شد که حتی کمپانی‌هایی با سرمایه‌های خارجی نمی‌توانند پروانه بهره‌برداری از منابع زیرزمینی و روی زمینی ایران را بگیرند.

از آن پس روابط تهران – مسکو به تیرگی گرایید و رادیو مسکو یورشهایی بر ضد ایران آغازکرد.[۱]

گذشته از این، سفیربزرگ شوروی در ایران در یادداشت اعتراض که به دولت ایران داد، یادآور شد که دولت ایران پیمان خود را شکسته و نسبت به دولت شوروی دشمنی ورزیده است که پاسخگوی پیامدهای این کارها، خود دولت ایران خواهدبود. در پاسخ این یادداشتِ دولت شوروی، از سوی دولت ایران نامه‌ای به سفیر آن کشور داده‌شد که در آن نوشته شده‌بود دولت شاهنشاهی ایران اعتراض دولت اتحاد جماهیر شوروی را به هیچ وجه نمی‌پذیرد و از اینکه دولت شوروی در یادداشت خود از کارهای دشمنگونه و متوجه‌کردن پاسخگوی پیامدهای این امر را بر دولت ایران در شگفت است.


نخست‌وزیر بدون وزیر


پس از نپذیرفتن پیمان قوام – سادچیکف در مجلس، رفته‌رفته احساس می‌شد که میان نخست‌وزیر و نمایندگان مجلس، گلایه‌هایی به وجود آمده و نخست‌وزیر از پذیرفته‌نشدن پیمان مزبور در مجلس ناخشنود است. تا آنکه شب دوشنبه نهم آذرماه، گزارشی از سوی نخست‌وزیر به نمایندگان در رادیو خوانده‌شد و با پخش این گزارش، دشمنی‌های موجود آشکارگشت. به ویژه آنکه در گزارش عبارت‌های نیشداری نسبت به مقامات گوناگون گنجانده شده‌بود.

روز سیزدهم آذرماه، وزرای قوام در اعتراض به گزارش یاد شده که بدون توجه به وظایف مشترک وزرا پخش و چاپ شده‌بود و با توجه به اینکه دولت بیشترین طرفداران خود را از دست داده، گروهی از کار کناره‌گیری کردند و کناره‌گیری خود را به آقایان جم وزیر جنگ، و حکمت وزیر مشاور دادند که برای نخست‌وزیر برده شود. نخست‌وزیر در پاسخ گفت که نه کناره‌گیری وزرا را، و نه سپارش ایشان را برای کناره‌گیری خود می‌پذیرد، و چون دولت با رأی مجلس روی کار آمده فقط با رأی عدم اعتماد مجلس باید کنار برود.

وزرای کابینه قوام هنگامی که چنین دیدند کناره‌گیری خود را به پیشگاه شاهنشاه تقدیم داشتند و این کار بیشتر سبب رنجش رییس دولت شد. ولی در همین هنگام بیشتر نمایندگان مجلس نیز برگه‌ای دستینه شده از سوی ۶۶ تن تهیه کرده و عدم اعتماد خود را به کابینه قوام، به آگاهی رساندند.

سرپیچی نخست‌وزیر از کناره‌گیری و پافشاری نمایندگان در نشان‌دادن عدم اعتماد نسبت به دولت، آشفتگی تازه‌ای در کشور به وجود آورد و چون شمار اندکی از طرفداران قوام‌السلطنه با آبستراکسیون روش شیطانی محمد مصدق در کارشکنی در کار دولت های مجلس چهاردهم، از برپایی نشست های آشکار مجلس جلوگیری می‌‌کردند، مملکت در بلاتکلیفی قرار گرفته‌بود. سردار فاخر حکمت، رئیس مجلس و رهبر اکثریت، در برابر این اوضاع هشدار داد که چنانچه نخست‌وزیر به مجلس نیاید، تصمیم شایسته از سوی بیشتر نمایندگان گرفته خواهدشد.

این هشدار سبب شد که قوام از مجلس درخواست شش روز زمان کند. اما مجلس تنها یک روز زمان را پذیرفت و سرانجام روز هیجدهم آذرماه، قوام‌السلطنه به تنهایی در مجلس حضور یافت و پس از گفتن سخنانی از مجلس خواستار رأی اعتماد شد. اما بیشتر نمایندگان مخالف بودند و همانطور که تنها به مجلس آمده‌بود، تنها رهسپار خانه خویش گشت.


نخست‌وزیر دو روزه


پس از سقوط دولت قوام، مدتی مجلس برای گماشتن زمامدار آینده پژوهش می‌کرد و در این هنگام دو تن بیش از دیگران شانس ریاست دولت را داشتند: سردار فاخر حکمت، رئیس مجلس، و دکتر مصدق.

سرانجام سردار فاخر با ۷۲ رأی، دارای بیشترین آرا شد. اما پس از درخواست مجلس و صدور فرمان شاهانه و در حالی که اسامی وزرای کابینه نیز اعلام شده‌بود، ناگهان سردار فاخر حکمت از پذیرفتن نخست‌وزیری پوزش خواست و خواست که در مقام ریاست مجلس باقی بماند.

به این ترتیب یکبار دیگر مشورت برای گماشتن زمامدار آینده آغازشد و این بار مرحوم حکیمی (حکیم‌الملک) بیشترین آرا را به دست آورد و کابینه خود را در روز ششم دی‌ماه به حضور ملوکانه معرفی کرد.


روز آذربایجان


روز ۲۱ آذرماه ۱۳۲۶ که هم زمان با نخستین سالروز نجات آذربایجان بود، از سوی مردم باشکوهِ تمام جشن گرفته‌شد و از آن تاریخ همه ساله در این روز مراسم رژه واحدهای ارتش شاهنشاهی به یادبود روز آذربایجان، انجام می‌پذیرد.


(زیرنویس عکسها):

شدت احساسات مردم در سفر آذربایجان چنان بود که بارها اعلیحضرت همایونی از شدت هیجان به گریه افتادند.


در مهاباد مردم به افتخار ورود شاهنشاه جشنهایی ترتیب دادند و طی این جشنها برنامه‌های جالبی از رقص محلی به نمایش گذاردند.

این عکس، شاهنشاه را هنگام تماشای یک صحنه از رقصهای کردی نشان می‌دهد. تیمسار سپهبد شاه‌بختی، تیمسار یزدان‌پناه و گروهی دیگر از افسران ارتش، شاهنشاه را همراهی می‌کنند.


شاهنشاه به مردان، زنان و کودکانی که در راه مبارزه برای نجات مرز و بوم خود از چنگال تجاوزگران، فداکاری کرده‌بودند، نشان شجاعت و نشان آذرآبادگان دادند.

در این عکس دوشیزه‌ای به پاس فداکاری خود، به دریافت نشان، سرافراز می‌گردد.


این لحظه‌ای است که شاهنشاه بر فراز بالکن ساختمان فرمانداری رضائیه ایستاده‌اند. شمار زیادی از مردم رضائیه که در میدان پهلوی رضائیه گردآمده‌بودند، احساسات بی‌نظیری نسبت به شاهنشاه از خود نشان دادند.

نگاه کنید به

- منابع