بازدید اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر از برنامه‌های عمرانی همدان و گشایش سد شهناز ۱۸ خرداد ماه ۱۳۴۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بازدید اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر از برنامه‌های عمرانی همدان و گشایش سد شهناز ۱۸ خرداد ماه ۱۳۴۲ درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۴۲ خورشیدی تازی

اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی


اعلیحضرت همایونی سد شهناز را می‌گشایند
شاهنشاه آریامهر و والاحضرت شهناز در آیین گشایش سد شهناز
ShahanshahAryamehrShahnazDamOpeningKhordad1342b.jpg
وزیر کشاورزی سپهبد ریاحی گزارشی به آگاهی همایونی می‌رساند
ShahanshahAryamehrShahnazDamOpeningKhordad1342g.jpg
تمبر یادبود گشایش سد شهناز
StampDamShahnazHamedan1342b.jpg

بازدید اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر از برنامه‌های عمرانی همدان و گشایش سد شهناز ۱۸ خرداد ماه ۱۳۴۲

۱۸ خرداد ماه ۱۳۴۲ اعلیحضرت همایونی برای گشایش سد بزرگ شهناز به همراه والاحضرت شاهدخت شهناز پهلوی رهسپار همدان شدند. ساعت ده و پانزده دقیقه هواپیمای آورنده اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و والاحضرت شاهدخت شهناز پهلوی در فرودگاه همدان بر زمین نشست. در فرودگاه همدان، وزیر کشور، تیمسار سپهبد اسماعیل ریاحی وزیر کشاورزی، تیمسار سپهبد نصرالهی فرمانده ارتش یکم، فرماندار کل همدان و رییس اداره‌های دولتی به پیشباز شاهنشاه آریامهر آمده بودند. نخست سرود شاهنشاهی نواخته شد و سپس آقای قوام فرماندار کل ورود شاهنشاه را به همدان، نخستین پایتخت شاهنشاهی ایران، پایتخت مادها خوش آمد گفت و آنگاه دختر خردسالی دو دسته گل بسیار زیبا به شاهنشاه و شاهدخت شهناز پهلوی فراداشت. بانو والی رضوی به نمایندگی از سوی جمعیت بانوان همدان هنگام خوش آمدگویی از شاهنشاه درباره دادن حقوق بانوان ایران، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن و حقوق برابر با مردان سپاسگزاری کرد. شاهنشاه در پاسخ فرمودند:

از این پس وظیفه شما خانم‌های ایرانی به مراتب خطیرتر از گذشته است و شما باید با فعالیت و کوشش‌های مداوم رشد اجتماعی خود را نشان دهید.

در این هنگام شهردار همدان خوش آمد گفت و درباره دگرگون ساختن نام « همدان » به « هکمتان » و بنیاد دانشکده پزشکی و ادبیات، بنیاد دانشسرای کشاورزی، دگرگون ساختن فرمانداری کل همدان به استانداری و فراهم ساختن اعتبار کارخانه برق همدان گزارشی به آگاهی همایونی رساند. سپس شاهنشاه پس از گذشتن از برابر پیشبازکنندگان، با همراهی شاهدخت شهناز پهلوی با خودرو رهسپار سد شهناز شدند. در درازای راه هزاران تن از مردم شاهدوست به شاهنشاه ابراز احساسات پر شوری می‌نمودند. در محل سد شهناز، نخست آقای شاهرخ مدیر عامل سد شهناز گزارش ساختمان این سد بزرگ را به آگاهی رسانید و سپس شاهنشاه در میان پرشورترین احساسات مردم « سد شهناز » را که بر روی رودخانه آبشینه در یالفان همدان زده شده بود گشودند و پروانه بهره‌برداری از آن را دادند.

در این آیین، تیمسار سپهبد ریاحی وزیر کشاورزی در پیشگاه شاهنشاه بیاناتی ایراد کرد و گفت: [۱]

شاهنشاها، در فر و شکوه تحول بی نظیری که بر سراسر سزمین پهناور کشور تابان است طرح‌های پیشین پی در پی به ثمر می‌رسند و طرح‌های نوینی برای نکمیل سعادت و نیک بختی ملت ایران آغاز می‌گردند و هر روز در گوشه‌ای از کشور مراسمی بدین مناسبت برپاست، آن گونه که به راستی اعلیحضرت همایون شاهنشاه فرصت اعطای افتخار به همه و شرکت در مراسم متعدد را نمی‌یابند و از این رو تشریف فرمایی موکب ملوکانه به همدان برای گشایش سد شهناز افتخار بی پایانی برای اهالی این شهر باستانی که در دامنه قله پر برف الوند و بر روی منابع سرشار آب قرارگرفته، آرزو داشتند آب آشامیدنی سالم و کافی شهر آنها جریان یابد و کشاورزان نیز امید به دست آوردن آب بیشتری را برای کمک به کشت و کارشان در دل می‌پروراندند. امروز آرزوهای کهن و امیدهای دیرین را برآورده می‌بینند و تا چند لحظه دیگر آب جمع شده در پشت این سد برای سیراب کردن مردم و کشتزارها جریان پیدا خواهد کرد.

این یک طرح کوچکی است که در میان صدها طرح بزرگ و کوچک دیگر دوران ایجادش خاتمه یافته و در ردیف‌هایی که بهره برداری از آنها آغاز گردیده قرار می‌گیرد و موجبات آسایش و رفاه تعدادی از مردم کشور را فراهم خواهد ساخت. ضمنا این روز فرخنده، گواه اعطای قریب ۱۳٫۰۰۰ سند مالیکت به کشاورزان پاک دل و نیک بختی خواهد بود که صاحب زمینی می‌گردند که آبا و اجدادشان در آنجا می‌زیسته و با نیروی آنان بارور گشته است.

شاهنشاها، ملت ایران به خوبی به عظمت تحولات تاریخی که در کلیه امور ملی در شرف انجام است، آشنایی دارد و نیک می‌داند که چرخ سعادتش در شاهراهی قرار گرفته که او را به سر منزل مقصود می‌رساند. به همین جهت خود را روحا و جسما آماده نموده که با تمام نیرو در به ثمر رسیدن تحولات سهیم و شریک باشد. کشاورزان و دهقانان که کلید رمز خوشبختی خود را یافته و افق درخشانی را در پیش چشم می‌بیند، دیگر محال است که هیچ نیرویی بتواند این کلید را از دست آنان بازستاند. این کشاورزان که امروز شاهنشاه اسناد مالکیتشان را اعطا می‌فرمایند آنقدر به وظایف و تکالیف ملی خود و اوضاع عمومی کشور آگهی دارند که به آسانی خوب را از بد و نفع را از ضرر تشخیص می‌دهند، زیرا با چشم خود می‌بینند و با گوش خود می‌شوند که آنچه رضای خداوند باری تعالی و پسند پیغمبر اسلام و مصلحت ملت شریف ایران است عملی و اجرا می‌گردد. وسایل ارتباطی امروز و پیشرفت فرهنگ و دانش به مردمی که در اقصی نقاط کشور زندگی می‌کنند، اجازه داده که خود را در جریان آخرین تحولات و وقایع کشور قرار داده، همه نوع افکار و عقاید را در ترازوی سنجش عقل سلیم گذارده نسبت به آن قضاوت عادلانه و واقع بینانه بنمایند.

امروز کشاورزان ایران خوب درک می‌کنند، به سر رسیدن دوران ارباب رعیتی یعنی چه؟ و مالک زمین و آب شدن چه لذتی دارد و به شکرانه این موهبت بزرگ چه تکالیفی را نسبت به خود و خانواده و میهنشان باید ایفا نمایند. به تدریج و بر حسب آب و هوای مناطق مختلف کشور موعد به ثمر رسیدن تلاش دهقانان فرا می‌رسید، مزارع سرسبز گندم و غلات به زردی می‌گراید، درو آغاز می‌شود و خرمن‌های بزرگ اطراف روستاها و دهات منظره‌ای بس زیبا و دل پسند بوجود می‌آورد، کشاورزان از پیر و برنا، زن و مرد و حتی کودکان خردسال به تکاپو می‌افتند. خرمن‌ها را می‌کوبند، همه محیط را شادی و نشاط و روح دوستی و همکاری فرا می‌گیرد، فرشتگان آسمان با دهقانان خداپرست هم صدا شده، سرود آزادی و خوشبختی می‌خوانند، خرمن‌ها پاک می‌شود و دانه‌ها که ثمره تلاش یک ساله دهقانان و برکت الهی است به انبارها انتقال می‌یابد تا سایر احتیاجات خانواده از فروش آنها برآورده شود.

امسال اولین سال تمامی است که از عمر قانون مترقی اصلاحات ارضی می‌گذرد، همه دهقانان و کشاورزان یکم مهر ماه یعنی روز به ثمر رسیدن تلاش‌های گذشته و روز آغاز فعالیت‌های آینده را جشن خواهند گرفت. این جشن اولین جشن روز دهقان خواهد بود که به افتخار پیروزی بزرگ ملت ایران بر پا می‌شود، در این جشن همه ملت ایران دعوت خواهند شد که ساعاتی را با برادران و خواهران کشاورز خود پس از نیایش و ستایش به درگاه ایزد قادر و متعال در سرور و شادمانی به سر برند، تحفه بدهند و هدیه بگیرند و روابط دوستی و برادری ملی را آن چنان استحکام بخشند که هیچ قدرتی نتواند در آن رخنه یا خللی ایجاد کند. از شاهنشاه رعیت نواز استدعا خواهد شد که در این جشن و سرور ملی که خود موجد و موسس آن بوده‌اند، شرکت فرموده و موجبات سرافرازی و دلگرمی همه دهقانان را فراهم فرمایند.


در آیین گشایش سد شهناز برای نخستین بار چند تن از روسای جمعیت‌های زنان رسمی شرکت کرده بودند. این نخستین بار است که پس از داده شدن حقوق سیاسی به زنان از روسای جمعیت‌های زنام رسما برای شرکت در آیینی رسمی دعوت می‌شود. رییس‌های جمعیت‌های زنان در سالن هتل بوعلی به پیشگاه شاهنشاه آریامهر باریافتند. شاهنشاه با ابراز مهر از فعالیت‌های آنان پرسش فرمودند و ابراز داشتند:

زنان لازم است ضمن فعالیت‌های اجتماعی خود اصلاحات را از خانه و خانواده خود آغاز کنند و زنان کشور را به اجتماعی که در آن زندگی می‌کنند بیش از پیش آشنا سازند و در تنویر افکار آنان بکوشند.

روسای جمعیت‌های زنان کشور به پاسخ دادند که به طور یقین اکثریت مردم ایران، پشتیبان پیشرفت بانوان در اجتماع هستند و ما به خاطر تامین سعادت نسل آینده و بهبود وضع اجتماع و خانواده‌ها از هیچ گونه فعالیتی کوتاهی نخواهیم کرد.

شاهنشاه سپارش فرمودند که از این به بعد بانوان خود باید آن چنان فعالیتی داشته باشند که ارزش و لیافت خود را نشان دهند.

بانوانی که از سوی شورای عالی جمعیت‌های زنان ایران در این آیین شرکت داشتند: بانوان صفیه فیروز، بدرالملوک بامداد، هاجر تربیت، فرنگیس یگانگی، پیرزاده، برسابه، حکیمی و بانو حکمت

پس از گشایش سد شهناز شاهنشاه و شاهدخت شهناز برای ناهار رهسپار هتل بوعلی گردیدند.

ShahanshahAryamehrHamedanEslahatArziKhordad1342.jpg

ساعت ۱۶ آیین تقسیم سندهای مالکیت زمین‌ها به نزدیک به چهارده هزار تن از کشاورزان همدان، تویسرکان، ملایر، نهاوند در میدان بوعلی سینای همدان انجام شد. در این آیین نخست آقای سالور رییس سازمان اصلاحات ارضی کشور گزارشی به آگاهی همایونی رسانید و گفت: اصلاحات ارضی کاری انجام شده است و در نهایت سرعت در حال پیشرفت است. متاسفانه مالکین همدان در عمران و آبادی دهات خود و تغییر وضع زراعی اقدام نکرده‌اند و کار با سیستم قدیم عمل می‌شود. زارعین این شهرستان‌ها مناسفانه بسیار کم درآمد و عواید سالیانه آنها برای هر راسی گاو چهار هزار ریال است. سپس آقایان مهندس مقدم رییس اصلاحات ارضی همدان و لطیف رییس اصلاحات ارضی مناطق مرکزی چون نهاوند، تویسرکان و ملایر گزارش منطقه‌های خود را به آگاهی همایونی رسانید. سپس سندهای مالکیت کشاورزان به دست شاهانه به آنان داده شد و شاهنشاه در جایگاه ویژه‌ای قرارگرفتند و سخنانی ایراد فرمودند:[۲]


برای من جای خوشوقتی است که امروز در این میدان که به اسم مرد بزرگ تاریخ علمی ایران یعنی ابوعلی سینا و در نزدیکی مزار اوست توانسته‌ام اسناد مالکیت قریب چهارده هزار نفر دهقان آزاد و جدید ایران را توزیع بکنم.
مامورین اصلاحات ارضی این نقاط مثل همکاران دیگرشان در سراسر مملکت وظیفه خود را به خوبی انجام داده‌اند و نتیجه آن را امروز مشاهده کردیم. باعث خوشوقتی است که آن روحیه که از روز اول ما در این مامورین مشاهده کردیم نه تنها به قوت خود باقی است بلکه روز به روز محکمتر و قوی‌تر می‌شود.
برای شما دهقانانی که امروز سند مالکیت و سند آزادی خود را گرفتید، توضیح در اطراف فواید این کار لزومی ندارد. برای ادامه دادن این کار در زمان هر چه کوتاهتر همان طور که می‌دانید تا آخر مهر امسال مرحله اول اصلاحات ارضی در سر تا سر مملکت خاتمه پیدا خواهد کرد.
اگر همان طوری که اطلاع دارم و شما درک کرده‌اید در سرمایه‌گزاری در شرکت‌های تعاونی که مال خودتان است بکوشید و از اصول جدید کشاورزی پیروی بکنید و اگر در عرض دو تا سه سال به خصوص مثل امسال رحمت الهی هم همراهی بکند و بارندگی کافی بشود خواهید توانست قیمت کل املاکی را که خریداری کرده‌اید، به دست بیاورید و از آن به بعد لااقل نسبت به گذشته از لحاظ مادی پنج برابر بیشتر استفاده ببرید، بخصوص که اضافه به آن، چیزی خواهید داشت که اصلا روی آن قیمت نمی‌شود گذاشت، یعنی مردمانی آزاد خواهید بود.
در کنگره دهقانان ایران در دی ماه سال گذشته موقعی که مواد ششگانه انقلاب ملی خودمان را برای دهقانان ایران و ملت ایران توضیح می‌دادم، متذکر شدم که دو قوه از پای نخواهند نشست، چون در آزادی ملت ایران و رفاهیت آنها آن دو قوه مرگ خودشان را مشاهده می‌کردند. یکی از آنها ارتجاع سیاه بود که تجلی آن را در روز چهارشنبه پانزده خرداد در شهر تهران مشاهده کردیم.
مرتجع سیاه از چندی پیش این اقدامات را شروع کرد، به هر کسی که تریاک می‌کاشت گفت تریاک بکار و به هر کسی که تریاک می‌کشید گفت تریاک بکش. افراد قاتل پیشینه‌دار، کسی که برادر خویش را کشته بود و نظایر آنها را در ملاقات‌های شبانه در کافه‌های تهران پس از صرف مشروب با مقداری پول روانه کوهستان‌های فارس کردند برای اینکه آنجا قطاع‌الطریقانه امنیت مملکت را بهم بزنند.
در چهارشنبه پانزدهم خرداد ارتجاع سیاه چه کرد؟[۳] کتابخانه پارک شهر را آتش زد، زیرا هر چه مطابق علم و سواد و احتیاجات امروز باشد به درد او نمی‌خورد. ورزشگاه را آتش زد، وسیله عبور و مرور و باجه‌های بلیت‌فروشی اتوبوس را آتش زد، برای اینکه لابد او فکر می‌کند که در این قرن که دنیا به سمت تسخیر فضا می‌رود ما باید سوار الاغ یا قاطر بشویم. ارتجاع سیاه به اتوبوس‌هایی که دختران دانش آموز را حمل می‌کرد، حمله کرد، ارتجاع سیاه به وسایل عبور و مرور و چراغ راهنمایی حمله کرد، ارتجاع سیاه به زن‌های بی دفاع در خیابان‌های تهران حمله کرد. اگر بخواهم بشمارم که چه کردند و چه تجاوزاتی کردند و چه اعمال وحشیانه‌ای بروز دادند از فرصت صحبت امروز خارج می‌شویم، ولی مشت نمونه خروار است و آنها در آن روز توانستند ماهیت خود را نشان بدهند.
حرف آنها اینست که شما دهقان‌هایی که آزاد شده‌اید دو مرتبه بروید برده بشوید، و این ملکی را که حالا به شما داده شده است، پس بدهید. حرف آنها اینست که نصف جمعیت این مملکت یعنی زن‌های ایران که بعد از قرن‌ها مرارت امروز به حقوق مساوی با مردها مثل همه ممالک مترقی دنیا رسیده‌اند، دو مرتبه توی لانه و سوراخ بخزند و مثل جانور زندگی بکنند. حرف آنها اینست که دختران دانش آموز دیگر به مدرسه نروند و مثل یک عضو بدبخت و بیمار و جذامی جامعه به یک گوشه‌ای بخزند. ارتجاع سیاه در آن روز لوله‌کشی آب را خراب کرد برای اینکه لابد آب تصفیه شده خوردنش حرام است ولی آب جوی کثیف مباح است. ارتجاع سیاه به کارخانه برق حمله کرد برای اینکه کارخانجات ایران متوقف بماند. ارتجاع سیاه با حمله به کارخانه برق لابد می‌خواست که این روشنایی که در دل شب به درد تحصیل علم و خواندن کتاب و کسب و هنر و معلومات می‌رسد مثل دل خودش تاریک و سیاه بشود. ولی آیا ممکن است همچو افکار پوسیده‌ای تا یک نفر از شما زنده هستید پیشرفت بکند؟ این امر فقط در مملکت مردگان و در قبرستان امکان دارد. هیچ مملکتی دیگر امروز در دنیا نمی‌تواند ادعای زندگی چه برسد به استقلال بکند اگر از تمام این مواهبی که گفتم برخوردار نباشد. در آن روز این نمونه طرز فکر ارتجاع سیاه بود. اما خود شما قضاوت بکنید که این اقدامات وحشیانه عهد بربریت کدامش هزارها فرسخ از دین مقدس ما دور نیست؟ تمامش از لحاظ دین ما محکوم است و هر کسی که به این نوع اقدامات دست بزند در واقع نه دین دارد، نه دنیا دارد و نه آخرت.
برای من ذکر این مطالب بی اندازه ناگوار است. من موقعی که انقلاب ایران را اعلام کردم می‌گفتم که ما خوشبخت هستیم که این انقلاب همه جانبه ایران، این انقلاب اجتماعی و انقلاب اقتصادی ایران، انقلاب سفیدی است که در کمال نظم و آرامش پیشرفت می‌کند، ولی اگر ارتجاعیون سیاه و دسته دیگری که فکر و ذکرشان به دنبال تخریب است این راه را نمی‌پسندند و راه دیگری می‌بینند که راه خون است، این ملت آماده دادن این قربانی‌ها هست.
کسانی که این راه، این راهی را که مورد پسند خداوند است، نفهمند، متاسفانه به سزای اعمال خودشان خواهند رسید، ولی تمام این اقدامات و تمام این تلاش‌ها یک میلیمتر از سرعت سیر ترقی ما و انقلاب ما را نمی‌تواند کُند بکند، بلکه آهنگ پیشرفت ما تسریع خواهد شد. اینست که همه شما را به خداوند بزرگ که ناظر اعمال همه ما هست می‌سپارم. او می‌داند که در قلب ما چه می‌گذرد، زیرا ما نه چیزی از او می‌توانیم پنهان داریم و نه می‌توانیم در مقابل او نقاب به صورت خود بزنیم.


سخنان شاهنشاه آریامهر در میان پرشورترین ابراز احساسات کشاورزان و کارگران و مردم میهن پرست و شاهدوست همدان به پایان رسید و شاهنشاه از میدان بوعلی سینا رهسپار هتل بوعلی گردیدند. در ساعت ۱۶ و پانزده دقیقه انبوه مردم خودروی شاهنشاه را در میان گرفته بودند، شاهنشاه آریامهر به همراه شاهدخت شهناز پهلوی از هتل بوعلی رهسپار فرودگاه همدان شدند. در فرودگاه همدان آیین پسواز رسمی انجام یافت و هواپیما ساعت ۱۶ و چهل دقیقه از فرودگاه همدان برخاست و ساعت ۱۷ و پنج دقیقه در فرودگاه مهرآباد بر زمین نشست.

پانویس