سفر رسمی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر و علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی به آلمان فدرال ۱۴-۶ خرداد ماه ۱۳۴۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
دیدار رسمی سران دیگر کشورها از ایران تصمیم‌های مجلس

سفرهای رسمی محمدرضا شاه پهلوی

درگاه محمدرضا شاه پهلوی
از چپ: هاینریش لوبکه، شاهنشاه آریامهر، علیاحضرت شهبانو، ویلی برانت (در پشت) و همسر لوبکه در مهمانی پرزیدنت آلمان
شاهنشاه آریامهر و کورت کیزینگر صدراعظم آلمان غربی
شاهنشاه آریامهر و کورت کیزینگر صدراعظم آلمان غربی

روز ۶ خرداد ۱۳۴۶ ساعت ۱۱ بامداد اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو برای یک دیدار رسمی ۹ روزه به دعوت حضرت هاینریش لوبکه پرزیدنت آلمان غربی وارد فرودگاه کلن/بُن شدند. هاینریش لوبکه[۱] پرزیدنت آلمان و بانو و شماری از پایوران آن کشور به پیشباز اعلیحضرتین آمدند. در پای پلکان هواپیما هاینریش لوبکه به شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو خوش آمد گفت و همراهان خویش را به اعلیحضرتین معرفی کرد. آنگاه اعلیحضرتین در برابر صف هیات دولت آلمان با « کورت گیورگ کی زینگر » صدراعظم آلمان و دیگر هموندان کابینه دست دادند. سپس اعلیحضرتین از برابر انبوه ایرانیان در آلمان گذشتند،‌ ایرانیان نسبت به اعلیحضرتین احساسات گرم و صمیمانه ای ابراز داشتند. در این هنگام سفیر شاهنشاه آریامهر در آلمان فدرال کارکنان سفارت ایران را به پیشگاه همایونی شناساند. آنگاه شاهنشاه آریامهر و پرزیدنت آلمان غربی و علیاحضرت شهبانو و بانو لوبکه سوار بر خودروهای ویژه شدند و رهسپار شهر کلن گردیدند.

در دوسوی مسیر از فرودگاه تا مرکز شهر کلن، اهالی شهر کلن با پرچم های ایران و آلمان غربی که در دست داشتند به اعلیحضرتین ابراز شور و شادمانی می نمودند.

میهمانی شام رسمی در کاخ اگوستوسبورگ

در مهمانی شامی که به افتخار شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو از سوی پرزیدنت آلمان غربی در قصر اگوستوسبورگ[۲] در شهر برول[۳] برگزار شد، هاینریش لوبکه پرزیدنت در سخنانی از پیشرفت‌های ایران را زیر رهبری شاهنشاه آریامهر ستود.

شاهنشاه در پاسخ سخنان پرزیدنت آلمان غربی فرمودند:[۴]

از بیانات محبت‌آمیزی که نسبت به شهبانو و من و همراهان ما و نسبت به ملت من ایرادفرمودید، صمیمانه تشکرمی‌کنم.

برای من مایه کمال خوشوقتی است که بعد از سفری که بیش از ده سال پیش به کشور شما کردم، یک بار دیگر می‌توانم این مملکت را از نزدیک ببینم و شاهد پیشرفتهای تازه‌تری باشم که در این فاصله در همه رشته‌ها نصیب کشور شما شده‌است. من حتی پیش از آنکه در سفر کنونی خود مراکز مختلف صنعتی و اقتصادی و فرهنگی آلمان را بازدید کرده‌باشم، می‌توانم به خوبی این ترقیات را که بدان اشاره کردم، حدس بزنم، زیرا ملت شما همان ملتی است که در سالهای بعد از جنگ، آن معجزه اقتصادی را که مورد اعجاب جهانیان شد، انجام‌داد و از این راه حس احترام و ستایش همه ملل و طبعاً حس تحسین ما را که همواره دوست‌دار ملت آلمان و خواستار سعادت این ملت بوده‌ایم، برانگیخت. وقتی که من از مودت و تفاهم خود نسبت به ملت آلمان سخن می‌گویم، شما حضرت رئیس‌جمهوری، اطمینان داشته‌باشید که این گفته فقط یک تعارف دوستانه نیست بلکه از یک واقعیت سرچشمه می‌گیرد، زیرا متکی بر رابطه دیرینه‌ای است که هم جنبه تاریخی و فرهنگی و هم جنبه مادی و اقتصادی دارد.

اکنون نزدیک به چهار قرن از زمانی که نخستین هیأتهای نمایندگی سیاسی بین دو کشور ما رد و بدل شده‌اند، می‌گذرد و در تمام این مدت آلمان یکی از مهمترین کانونهای فرهنگ و ادبیات ما در دنیای غرب بوده‌است. در این مدت قسمتی از باارزش‌ترین مطالعات ایران‌شناسی در کشور شما به‌دست دانشمندان عالیقدری صورت گرفته‌است که در طول سالهای پیاپی، بسیاری از نکات مجهول تاریخ و زبان و مذهب و به‌طور کلی تمدن گذشته ما را از پرده ابهام بیرون آورده‌اند و من از جانب ملت ایران خاطره این خدمتگزاران شایسته فرهنگ بشری را تجلیل می‌کنیم. تذکر این نکته مایه خوشوقتی من است که این سنت کهن در آلمان نو نیز ادامه یافته‌است، به‌طوری که هم اکنون در بسیاری از دانشگاه‌ها و سایر مراکز علمی کشور شما استادانی عالیقدر به تدریس زبان و ادبیات قدیم و جدید ایران و به تتبعات علمی در رشته‌های مختلف ایران‌شناسی اشتغال دارند. همین وسعت دامنه فعالیت این دانشمندان باعث شد که سال گذشته هنگامی‌که نخستین کنگره بین‌المللی ایران‌شناسان در تهران تشکیل گردید هیأت آلمانی از لحاظ تعداد یکی از مهمترین هیأتهای این کنگره بود. از لحاظ هنر و ادبیات ایرانی نیز می‌توان همین تذکر را داد. کشور شما عالی‌ترین اثر ادبی جهانی مربوط به ایران یعنی دیوان شرقی «گوته» را به وجود آورده و در طول دو قرن اخیر تقریباً تمام آثار بزرگ ادبیات کلاسیک ایران توسط شعرا و نویسندگان برجسته به آلمانی ترجمه شده‌است. در مقابل می‌توانم با خوشوقتی متذکر شوم که قسمت مهمی از آثار ادبیات آلمانی نیز به خصوص در سالهای اخیر به فارسی ترجمه شده و مورد استقبال قرار گرفته‌است. از نظر تحقیقات علمی و روابط دانشگاهی همین سابقه ممتد بین کشور ما با مملکت شما وجوددارد و هم‌اکنون تعداد زیادی از دانشجویان ما در مراکز مختلف آموزشی مشغول تحصیلند.

این سابقه ممتد روابط فرهنگی و معنوی را رابطه وسیع صنعتی و اقتصادی دو کشور به عنوان عامل مهم دیگری در نزدیکی و دوستی دو ملت تکمیل کرده‌است. ما همواره در فعالیتهای اقتصادی و صنعتی کشور خویش از تکنیک و صنعت پیشرفته آلمان کمک گرفته‌ایم و از این جهت مهندسان و کارشناسان فنی و مؤسسات صنعتی آلمان سهم مؤثری در ساختمان صنعتی ایران نوین داشته و دارند. بدیهی است اطلاعات و تجاربی که دانشجویان ما در رشته‌های مختلف فنی در مراکز علمی و صنعتی کشور شما آموخته‌اند، به نوبه خود عامل مهمی در پیشرفت این کار بوده‌است. بنابراین طبیعی است که بر اساس این تفاهم و همکاری دیرینه ما در دوران حاضر نیز نه تنها این روابط را حفظ کنیم، بلکه آنها را از هر جهت تقویت نماییم.

ما بر اساس سیاست مستقل ملی خود، صمیمانه علاقمند به همکاری و اشتراک مساعی با همه کشورها به خصوص با مملکتی مانند آلمان هستیم تا بتوانیم از این راه حداکثر استفاده را برای کشور خویش تأمین کنیم. در این راه ما طبعاً احتیاج به صلح و تفاهم بین‌المللی داریم و به همین جهت این علاقه به صلح و همکاری از ارکان خط مشی سیاسی کشور ما است. ما صمیمانه عقیده داریم که در دنیای کنونی حل اختلافات جز از راه حسن تفاهم و منطق و حسن نیت و به‌طور مسالمت‌آمیز امکان‌پذیر نیست و بدیهی است که یکی از اصول کلی این منطق مطابق منشور سازمان ملل متحد، این است که هر ملتی حق دارد آزادانه سرنوشت خویش را بر اساس آراء و تمایلات ملی خود تعیین نماید. ما در این زمینه با کمال میل آماده همکاری با تمام دولتها و ملتها و همه مردم نیک‌اندیش جهان هستیم.

حضرت رئیس‌جمهوری، اجازه بدهید با آرزوی صلح و تفاهم بین‌المللی با بهترین ادعیه خود برای سلامت و سعادت آن حضرت و بانو لوبکه و پیشرفت و رفاه روزافزون ملت بزرگ آلمان، به سخنان خود پایان بدهم.


۷ خرداد ماه ۱۳۴۶ شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو از شهر کلن دیدن فرمودند. اهالی شهر کلن در دو سوی خیابان ابراز احساسات پرشوری می‌کردند. نیم روز اعلیحضرتین به شهرداری کلن وارد شدند. شهردار کلن از شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو پیشباز کرد. در سالن شهرداری که با پرچم‌های ایران و آلمان آذین بسته شده بود، هموندان انجمن شهر به پیشگاه شاهنشاه شناسانده شدند. آنگاه شهردار کلن به اعلیحضرتین خوش آمد گفت و با اشاره به پیوندهای دیرینه میان ایران و آلمان ابراز امیدواری نمود که این روابط با سفر کنونی شاهنشاه به آلمان هر چه بیشتر گسترش یابد.

سپس شاهنشاه در پاسخ خوش آمد شهردار کلن فرمودند:[۵]

آقای شهردار، از طرف شهبانو و خودم از بیانات گرمی که نسبت به من و شهبانو و ملت ایران ایرادکردید، تشکرمی‌کنم و بسیار خوشحالم که به دیدن شهر زیبای شما آمده‌ام. شهر شما که بیش از دوهزار سال سابقه تاریخی دارد، همواره راه تکامل پیموده‌است. من خود امروز قسمتی از بناهای تاریخی شهر را هنگام آمدن به عمارت شهرداری دیدم. این شهر در عین حال که محل تقاطع تمدن‌ها و فرهنگهای مختلف بوده، خود مرکز فلسفه و اندیشه‌های علمی نیز بوده‌است که در تمدن و فرهنگ سراسر کشورتان تأثیر داشته‌است. شما در بیانات خود به تاریخ کشور من اشاره کردید. ما در قسمتی از جهان زندگی می‌کنیم که خود محل برخورد تمدنها و فرهنگهای مختلف بوده‌است. ما به گذشته خود افتخار می‌کنیم ولی من امیدوارم که بتوانیم به وضع حاضر خود و مخصوصاً به آینده خودمان نیز افتخارکنیم. من می‌توانم به شما اطمینان بدهم که با تمام نیروی خود سعی خواهیم کرد تا با همکاری سایر جامعه‌های دنیا به جستجوی آرمانها و ایده‌آلهای بالاتری که متضمن خوشبختی و سعادت بشریت و عدالت اجتماعی باشد، برویم و در ماوراء ایدئولوژیها و مسلکها در صدد به‌دست آوردن چیزی باشیم که عدالت اجتماعی و سعادت بشریت را تأمین کند.

آنگاه اعلیحضرتین دفتر طلایی شهر کلن را توشیح فرمودند. در این هنگام شهردار کلن هدیه‌هایی به پیشگاه اعلیحضرتین فراداشت. سپس اعلیحضرتین از برجای مانده‌های دوران رومی‌ها و از موزه آن شهر بازدید فرمودند. پس از بازدیدها اعلیحضرتین به شهر بن بازگشتند و در آیین رسمی تاج گل باشکوهی بر بنای یادبود جان باختگان آلمان نهادند.

گفتگوهای آریامهر با صدراعظم کیزینگر

شاهنشاه آریامهر بامداد ۸ خرداد ماه بیش از یک ساعت با کیزینگر صدراعظم آلمان غربی درباره مسایل سیاسی گفتگو کردند. در این گفتگوها بحران خاورمیانه، سیاست نوین آلمان نسبت به کشورهای شرقی و هم چنین کوشش های آلمان فدرال برای برقراری دوباره روابط سیاسی با کشورهای عربی و پیوندهای میان ایران و آلمان غربی مورد بررسی قرار گرفت.

میهمانی ناهار در شهر بن از سوی صدراعظم آلمان

شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در مهمانی ناهار رسمی با کورت کیزینگر صدراعظم آلمان غربی[۶] که در کاخ صدراعظم در بن[۷] برگزار شده بود شرکت کردند. در این میهمانی کیزینگر صدراعظم با اشاره به روابط دوستی و فرهنگی دیرین میان ایران و آلمان گفت:[۸]

احساس علاقه نزدیک به کشور شما ما را علاقمند می‌سازی به کارهایی که برای نوسازی ایران انجام می‌یابد، توجه کنیم اگر درست فهمیده باشیم اصلاحات و دگرگونی‌هایی که در ایران صورت می‌پذیرد، هدفش این است که به فرد انسانی از دیدگاه اجتماعی و اقتصادی استقلال بخشد که خود مقدمه‌ای لازم برای ایجاد یک ملت خوشبخت و مرفه است. برنامه اصلاحات ارضی که دولت شاهنشاهی ایران با چنان پیروزی بزرگی به اجرا درآمده است با سیاست صلحجویانه ما برای همکاری با همه ملل هماهنگ است، زیرا ایران با گزیدن این سیاست به موفقیت‌های بزرگی دست یافته است. ایران در منطقه خاورمیانه که همواره دستخوش آشوب است و یکی از منطقه‌های ناآرام و متزلزل دنیاست یکی از رکن‌های ثبات این منطقه به شمار می‌رود. دولت من در این راه خود را با دولت شاهنشاهی همگام می‌بیند که در گسترش همکاری میان مردم جهان و ایجاد آرامش در میان آنان می‌کوشد. ما آلمان‌ها هم مانند مردم ایران بدین باوریم که در دنیایی که پیوسته کوچکتر می‌شود تنها سیاستی در پیش گیریم که استقلال ما را پایدار نماید.


شاهنشاه آریامهر در پاسخ به بیانات صدراعظم آلمان فرمودند:[۹]

جناب صدر اعظم، خانمها و آقایان،

از بیانات بسیار محبت‌آمیز و ابراز مراتب دوستی و صمیمیت ملت و دولت آلمان نسبت به ملت و دولت ایران از آن جناب تشکرمی‌کنم. یافتن کلماتی که بتواند سپاس من را از میهمان‌نوازی بسیار و صمیمیت و استقبالی که از بدو ورود نسبت به ما ابراز شده‌است بیان نماید، کاری دشوار است. ما این ابراز صمیمیت و میهمان‌نوازی را نموداری از احساسات دولت و ملت آلمان نسبت به ملت و دولت ایران تلقی می‌کنیم.من وجود چنین رشته‌های دوستی و احساسات بین دو کشور ما را امر کاملاً طبیعی می‌دانم، زیرا اگر به تاریخ دو کشور از آغاز مناسبات سیاسی و دیپلماتیک که به چهارصد سال پیش برمی‌گردد مراجعه‌کنیم، می‌بینیم که پیوسته حق داشته‌ایم به‌خاطر این مناسبات به خود تبریک بگوییم. اگر گوته، شاعر بزرگ شما، از فرهنگ ما الهام گرفته‌است، اگر دانشمندان منبع زیبایی در هنر و فرهنگ وطن من یافته‌اند و مکتب‌های فکری و یا همانطور که شب پیش گفتم آزمایشگاهی برای توسعه و تکامل طرز تفکر ایرانی پدیدآورده‌اند، شما هم به سهم خود منبع کمک و الهام سودمندی برای ملت ما بوده‌اید. این کمک و الهام از دانش فنی و پیشرفت صنعتی مردم آلمان مایه گرفته و به کشور ما راه یافته‌است.

ما تنها از منابع علمی شما کمک نگرفته‌ایم، بلکه شاعران و نویسندگان شما نیز برای ما منبع الهام بوده‌اند. آثار بسیاری از شعرا و نویسندگان آلمانی به فارسی ترجمه شده‌است و با علاقه بسیار توسط مردم ما خوانده می‌شود. ما هرگز در زمینه مناسبات موجود بین دو کشور احساس اشکال و یا ناراحتی ننموده‌ایم. از این رو من می‌توانم بگویم که کاملاً در این احساسات دوستانه نسبت به ملت شما سهیم هستم. از اینکه امروز صبح با آن جناب تبادل نظرهایی نموده‌ام، مسرورم.

ما باید همه توجه و نیرویی را که در اختیارداریم برای یک آینده بهتر، برای انسانیت و برای همه ملل جهان به کار بریم، زیرا اگر همه جهانیان دست به‌دست هم دهند، خطر گرسنگی، بیماری و بی‌سوادی از بین خواهدرفت. در زمان حاضر مردمی هستند که با گرسنگی دست به گریبانند و جان می‌سپارند. ما از آزادیهای بسیاری در جهان خود سخن می‌رانیم، ما به آزادی بشر احترام می‌گذاریم، ما برای آزادی فردی احترام قائلیم، ما باز هم خواستار آزادیهای بیشتری اعم از نظری یا عملی می‌باشیم، ولی ما باید بدانیم که برای انسان آزادی دیگری نیز ضرورت دارد و آن آزادی از گرسنگی است. فکر می‌کنم ما کار بزرگی در پیش داریم. ما باید آنچه را که برای توسعه کشورمان لازم است انجام دهیم و اگر اصولاً بخواهیم به حال دیگران کمکی کرده باشیم باید چنین بکنیم و اگر همه ما تحت تأثیر این احساسات و همچنین عشق و علاقه به نوع بشر قرارگیریم و یا این حقیقت را درک کنیم که در جهان آینده ما نخواهیم توانست با خوشی زندگی کنیم در حالیکه دیگران در محرومیت و قطحی و گرسنگی و بیماری به سر برند، ناچار باید در توسعه و بهره‌گیری کامل از منابع طبیعی کشورمان تلاش کنیم. ما می‌دانیم که آلمان از هیچ کوششی درمورد کمک به این جهاد فروگذار نخواهدکرد. ما می‌دانیم که شما هر جا که بتوانید دانش فنی و معلومات علمی کشور خود را به کار می‌بندید و آنچه بر ما معلوم نیست، در اختیارمان خواهیدگذارد تا دنیایی بهتر به‌وجودآید و مردم آن بیشتر قرین خوشی و سعادت گردند.

با اغتنامِ این فرصت، سعادت و رفاه روزافزون آن جناب و ملت بزرگ آلمان را از خداوند مسئلت می‌نمایم.

باریابی دانشجویان به پیشگاه دانشجویان در کاخ پترزبرگ

۸ خرداد ماه ساعت ۱۷ دو هزار تن از دانشجویان و دانش آموختگان ایرانی و ایرانیانی که در آلمان زندگی می‌کردند در کاخ پترزبرگ [۱۰] به پیشگاه شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در سالن کاخ باریافتند، از همان آغاز ورود شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو روشن بود که تنها « برنامه رسمی » غیرممکن خواهد بود. انبوه جمعیت برای دیدن اعلیحضرتین از هر سو فشار می‌آورد و دختری که قرار بود از سوی جمعیت خوش آمد بگوید، کوشش می‌کرد خوش آمد بگوید، اما به جای آن عرق می ربخت و سدایش به جایی نمی‌رسید. گرما و انبوه جمعیت چنان بود که شاهنشاه آریامهر دستور فرمودند که ایرانیان به باغ پترزبرگ بروند، و باریابی در هوای آزاد انجام شود. آنگاه علیاحضرت شهبانو دستشان را بلند کردند و جمعیت را به سکوت دعوت کردند و گفتند برویم بیرون. برنامه رسمی دیگر بهم خورده بود و پلیس فدرال نمی‌دانست چه کند و بهتر دیدیند که هیچ کاری انجام ندهند. در یک لحظه باغ جلوی هتل پر شد از ایرانیان خروشان، شاداب، خندان و گریان، ایرانیانی که پس از سالیان دراز فرصتی یافته بود که با پادشاه و شهبانوی خود از نزدیک گفتگو و درد دل کند، برایشان از عم‌ها و دردها و گرفتاری‌ها و شادی هایشان بگویند. اعلیحضرتین به باغ پترزبرگ رفتند و دو هزار دانشجوی ایرانی گرد اعلیحضرتین را گرفتند. پانزده دقیقه فریاد زنده باد شاهنشاه و شهبانو و جاوید شاه و کف زدن‌های پیوسته ایرانیان نگذاشت که شاهنشاه آریامهر بتواند سخن بگویند. سرانجام ایرانیان از گوشه‌ای نیمکتی یافتند و شاهنشاه بالای نیمکت رفتند و به دانشجویان چنین گفتند:[۱۱]

دیدار شما ایرانیان بیشتر به سبب اینکه دانشجو هستید و چندین هزار کیلومتر دور از خاک وطن در این نقطه در صدد کسب علم و دانش می‌باشید، به خصوص که شما را یک پارچه احساسات نسبت به میهنتان می‌بینم، برای من باعث خوشوقتی فراوان است. خصوصیت ما ایرانیان این است که وقتی به هم می‌رسیم قبل از هر چیز به یاد وطن خودمان می‌افتیم و این خصوصیتی است که باید بدان افتخار کنیم. وطن چیزی است که حتی اگر افرادی در محیط آن با مشقت و با سختی ولی با فداکاری زندگی بکنند یک معنی دارد و آن انگیزه زندگی، انگیزه مبارزه و انگیزه فداکاری و دادن جان در راه وطن است. ولی وطن شما کجاست؟ وطن شما چه جایی است؟

آنها که تاریخ ایران را خوانده‌اند، از گذشته وطن خود اطلاع دارند. ما گذشته‌ای پر افتخار داریم که اگر فقط همین گذشته را داشتیم کافی بود که ایرانی و نژاد ایرانی را وادار بکند که وظیفه ملی خود را انجام بدهد، ولی ایران علاوه بر افتخارات گذشته، امروز چگونه کشوری است؟ نمی‌دانم چه مدت است که از ایران دورید؟ شاید بعضی‌ها مدت زیادی است دور از وطن خود هستید. البته شنیده‌اید و یا در عکسها و فیلمها دیده‌اید و شاید در روزنامه‌ها خوانده‌اید که ایران امروز با ایران ده سال پیش یا هفت سال پیش و یا بهتر بگویم با ایران قبل از ششم بهمن ۱۳۴۱ فرق دارد. ایران امروزِ شما مهد آزادمردان و از بعد از ششم بهمن ۱۳۴۱ مهدآزادزنان است. ایران شما جایی است که کارهایی که هم‌اکنون در آن انجام می‌گیرد، برای اکثریت مردم مملکت، برای اکثریت ملتی است که در آن زندگی می‌کنند.

این اکثریت، دهقانان ایران و بعد از آنها کارگران و سایر افرادی هستند که اجتماع ایران را تشکیل می‌دهند، زیرا هر تصمیمی که گرفته می‌شود، برای آنها و در مرحله اول به نفع آنها است. در مملکت ایران طبقات ممتاز در آینده فقط طبقاتی خواهندبود که از لحاظ لیاقت بر سایرین امتیاز پیداکنند. صحبت از عدالت اجتماعی می‌کنم، صحبت از ازبین‌بردن فاصله‌های طبقاتی و از مساوات مواسات می‌کنم. همانطور که گفتم قانون اجتماع و بشریت می‌خواهد که افراد زحمتکش‌تر و لایق‌تر راه خود را در اجتماع بازکنند و به نسبتِ لیاقتِ خود، مسئولیتهای بیشتری را به عهده بگیرند و این راهی است که در مملکت شما بازمی‌شود. در مملکت ایران امکان پیشرفت، امکان ترقی، امکان بهتر زندگی کردن و امکان رسیدن به هدفهای عالی و انسانی برای همه وجوددارد. امکان رسیدن به زندگی بهتر چه از لحاظ مادی و چه از نظر معنوی برای همه هست. ثروت طبیعی ایران تقریباً دست‌نخورده است. زمین ایران را باید برای کشاورزیِ مترقیِ امروز، آماده کرد. دل خاک ایران وقتی بازبشود برای فرزندان ایران ثروتهای فراوانی تولید خواهدکرد و به این ترتیب به آنها امکان بهتر زیستن خواهدداد. کوه‌های ایران به نظر خشک می‌آید، ولی در دل این کوه‌ها می‌شود آبی را که مایه حیات ما است ذخیره کرد و با همان آب زمینها را آبیاری نمود و از آن آب نیروی برق تولید کرد و این نیرو را در خدمت مردم این مملکت به مصرف رساند، چرخ کارگاه‌های ایران را به گردش درآورد و با آن نور و روشنایی و علایم تمدن بشر امروز را به آنان عرضه داشت.

تمام این امکانات را ما امروز می‌بینیم و حس می‌کنیم و به همین جهت است که برای اینکه با سایر ملل دنیا همگام و همپایه باشیم، در صدد هستیم که سطح دانش فنی مملکتمان را به همان اندازه بالاببریم، زیرا هر ملتی که از لحاظ تکنیک چه در قسمت صنعت و چه در رشته کشاورزی و دیگر رشته‌ها عقب باشد به همان نسبت از لحاظ زندگی مادی و معنوی عقب خواهدماند. ولی ما نمی‌توانیم به خود اجازه بدهیم که در این رشته‌ها از کسی عقب باشیم. نبوغ ایرانی و ثروت طبیعی کشورمان به ما اجازه می‌دهد که در پیشاپیش صفوف ممالک مترقی دنیا قدم برداریم و این فقط موقعی ممکن است که هر ایرانی در هر رشته‌ای که کار می‌کند خودش را از لحاظ فنی به پایه سایرین برساند. زارع باید در کار خودش تبحر داشته‌باشد، کارگر در کار خودش، اعم از اینکه کارگر ساده باشد یا مهندس. کارگر باید سعی کند با سایرین پیش برود، و تمام این پیشرفتها سازمان می‌خواهد. این سازمان، یعنی سازمان گرداننده چرخ ایران امروز و فردا، متشکل از کسانی است که مثل شما یا درس خوانده‌اند و یا مشغول تحصیل می‌باشند. شما فقط برای خودتان درس نمی‌خوانید و برای خودتان زحمت نمی‌کشید که بتوانید فردا برای خود شغلی پیداکنید و درآمدی داشته باشید که با آن زندگی نمایید. شما یادمی‌گیرید که آن را بعداً در خدمت جامعه خودتان قراردهید. به نسبت کاری که دارید و به نسبت درسی که خوانده‌اید و شغلی که به شما خواهندداد لازم است که فردا به ده‌هاهزار فرد یا بلکه بیشتر خدمت بکنید تا در زندگی آنها و در پیشرفت آنها مؤثر باشید.

این مسئولیت بزرگی است که از حالا باید حس کنید و هر کسی خود را آماده مبارزه در زندگی، نه فقط برای تأمین زندگی خودش بلکه برای پیشرفت جامعه و ملت خویش بنماید. ایران امروز از لحاظ علمی و از لحاظ روحی احتیاج به جانبازانی دارد که در کوتاهترین مدت مملکت و ملت و جامعه خود را به آن مقامی که استحقاق آن را دارد برسانند و این شما هستید که باید به این وظیفه بزرگ عمل کنید. مطمئن هستم که در مقابل شما آینده درخشانی وجوددارد. کوشش امروز شما برای جامعه ایرانی و برای تأمین زندگی مردم امروز و فردای ایران مؤثر است. زندگی زود می‌گذرد و عمر هر کس پس از چند سال سپری می‌شود، ولی چه لذتی از این بالاتر که انسان فکرکند در آن مدتی که زنده بوده و در روی زمین زندگی کرده‌است یک عنصر مفید و یک خدمتگزار به جامعه و تمدن بوده‌است.

موفقیت شما را از خداوند متعال آرزودارم و امیدوارم که با موفقیت به وطن خویش بازگردید و مسئولیتهای عمده‌ای را که به عهده می‌گیرید، انجام دهید.


پس از پایان سخنان، شاهنشاه آریامهر، دو هزار دانشجوی ایرانی برای مدت ده دقیقه با فریادهای جاوید شاه و کف زدن کاخ پترزبرگ را به لرزه درآوردند. شاهنشاه آن گاه به میان دانشجویان آمدند و با بیشتر آنها دست دادند و پس از مدتی که فریادهای زنده باد شاهنشاه و شهبانو به آسمان می‌رسید، درون کاخ رفتند.

-

۱۰ خرداد ۱۳۴۶ شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در میان شور و هیجان مردم مونیخ وارد این شهر شدند و مورد پیش‌باز شهردار و مقام‌های استان بایرن قرارگرفتند. در این آیین شاهنشاه در بیاناتی از سخنان دوستانه شهردار مونیخ سپاسگزاری کردند.

۱۲ خرداد ۱۳۴۶ شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در مهمانی ناهار شهردار برلین غربی شرکت کردند. در این مهمانی شاهنشاه در پاسخ خیرمقدم شهردار برلین فرمودند:

ما با تمام احترام و تحسینی که به تاریخ گذشته خود داریم تصمیم گرفته‌ایم قدم به عصر حاضر بگذاریم و در صف‌های مقدم دول مترقی جهان قراربگیریم

۱۳ خرداد ۱۳۴۶ شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در هشتمین روز دیدار خود از آلمان غربی از تاسیسات بندر هامبورگ دیدن فرمودند. در این روز به افتخار شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو مهمانی ناهاری از سوی شهرداری هامبورگ برپا شد. شاهنشاه در این مهمانی در پاسخ سخنان شهردار هامبورگ فرمودند:

ما همه باید برای از میان برداشتن نیازهای بشر و هم‌چنین در راه بقای بشریت دوش به دوش هم گام برداریم و با عزم راسخ بر مشکلات پیروز شویم، ولی مسله فوری و فوتی آن است که همه ما باید از صلح شرافتمندانه برخوردار باشیم.

شخصیت جهانی شاهنشاه آریامهر و پیشرفت‌های ایران در سه برنامه ویژه تلویزیونی رنگی کانادا به زبان‌های انگلیسی و فرانسه پخش شد و ستوده شد.

۱۴ خرداد ۱۳۴۶ شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو پس از بازدید از مراکز مهم آلمان غربی به دیدار رسمی خود از این کشور پایان دادند و رهسپار پاریس شدند.

نگاه کنید به

بن‌مایه‌ها