مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ دی ۱۳۱۳ نشست ۱۲۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم |
دوره نهم تقنینیه
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ دی ۱۳۱۳ نشست ۱۲۰
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۹
جلسه: ۱۲۰
صورتمشروح مجلس روز شنبه ۲۹ دیماه ۱۳۱۳ (۱۳ شوال ۱۳۵۳).
فهرست مذاکرات:
۱ـ تصویب صورتمجلس
۲ـ بقیه شور جلد دوم از قانون مدنی
۳ـ شور ثانی قسمتی از جلد دوم قانون مدنی
۴ـ تقدیم یک فقره یک لایحه از طرف آقای وزیر عدلیه
۵ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
(مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید).
صورتمجلس پنجشنبه بیست و دوم دیماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند.
اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صوت مجلس خوانده شده:
غایبین بیاجازه - آقایان: امیر ابراهیمی - اسدی - دکتر قزل ایاغ - وکیلی - یونس آقا وهابزاده - شریعتزاده - طباطبایی دیبا - کورس - معدل - پورسرتیپ.
دیر آمدگان بیاجازه - آقایان: دکتر طاهری - مرتضی قلی خان بیات - افخمی - عراقی - اعظمزنگنه - مجد ضیایی - اسفندیاری - میرزا موسی خان مرآت - مسعود ثابتی - طهرانی - پناهی - نیکپور - بختیار - نوبخت - منصف - قراگزلو - همراز - مسعودی خراسانی.
- تصویب صورت مجلس
۱ـ تصویب صورت مجلس
رئیس ـ آقاى پورسرتیپ.
پورسرتیپ ـ بنده خواستم عرض كنم در جلسه گذشته بنده در تهران بودم...
رئیس ـ در مجلس هم بودید.
پورسرتیپ ـ بلى در مجلس هم بودم.
رئیس ـ اصلاح میشود. در صورتمجلس نظرى نیست
(خیر)
صورتمجلس تصویب شد.
- بقیه شور جلد دوم از قانون مدنى
۲ـ بقیه شور جلد دوم از قانون مدنى
رئیس ـ ماده ۱۰۰۱ از جلد دوم قانون مدنى.
ماده ۱۰۰۱ـ اقامتگاه هر شخصى عبارت از هر محلى است كه شخص در آنجا سكونت داشته و مركز مهم امور او نیز در آنجا باشد اگر محل سكونت شخص غیر از مركز مهم امور او باشد مركز امور او اقامتگاه محسوب است.
رئیس ـ ماده ۱۰۰۲.
رئیس ـ ماده ۱۰۰۳.
ماده ۱۰۰۳ تغییر اقامتگاه به وسیله سكونت حقیقى در محل دیگر به عمل میآید مشروط بر این که مركز مهم امور نیز به همان محل انتقال یافته باشد.
رئیس ـ ماده ۱۰۰۴.
ماده ۱۰۰۴ـ اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاه شوهر است معذلك زنى كه شوهر او اقامتگاه معلومی ندارد و همچنین زنى كه با رضایت شوهر خود و یا با اجازه محكمه مسكن علیحده اختیار كرده میتواند اقامتگاه شخصى علیحده نیز داشته باشد.
رئیس ـ ماده ۱۰۰۵.
ماده ۱۰۰۵ ـ اقامتگاه صغیر و محجور همان اقامتگاه ولى یا قیم آنهاست.
رئیس ـ ماده ۱۰۰۶.
ماده ۱۰۰۶ ـ اقامتگاه مأمورین دولتى محلى است كه در آنجا مأموریت ثابت دارند.
رئیس ـ ماده ۱۰۰۷.
ماده ۱۰۰۷ ـ اقامتگاه افراد نظامیكه در ساخلو هستند محل ساخلو آنها است.
رئیس ـ ماده ۱۰۰۸.
ماده ۱۰۰۸ ـ اگر اشخاص كبیر كه معمولاً نزد دیگرى كار یا خدمت میكنند در منزل كارفرما یا مخدوم خود سكونت داشته باشند اقامتگاه آنها اقامتگاه كارفرما یا مخدوم آنها خواهد بود.
رئیس ـ ماده ۱۰۰۹.
ماده ۱۰۰۹ ـ اگر ضمن معامله یا قراردادى طرفین معامله یا یكى از آنها براى اجراى تعهدات حاصله از آن معامله محلى غیر از اقامتگاه حقیقى خود انتخاب كرده باشد نسبت به دعاوى راجع به آن معامله همان محلى كه انتخاب شده است اقامتگاه او محسوب خواهد شد و همچنین است در صورتى كه براى ابلاغ اوراق دعوى و احضار و اخطار محلى را غیر از اقامتگاه خصوصى خود معین كند.
رئیس ـ ماده ۱۰۱۰.
كتاب پنجم
در غایب مفقودالاثر
ماده ۱۰۱۰ ـ غایب مفقودالاثر كسى است كه از غیبت او مدت بالنسبه مدیدى گذشته و از او به هیچ وجه خبرى نباشد.
رئیس ـ ماده ۱۰۱۱.
ماده ۱۰۱۱ ـ اگر غایب مفقودالاثر براى اداره اموال خود تكلیفى معین نكرده باشد و كسى هم نباشد كه قانوناً حق تصدى امور او را داشته باشد محكمه براى اداه اموال او یك نفر امین معین میكند تقاضا تعیین امین فقط از طرف مدعىالعموم و اشخاص ذینفع در این امر قبول میشود.
رئیس ـ ماده ۱۰۱۲.
ماده ۱۰۱۲ ـ محكمه میتواند از امینى كه معین میكند تقاضاى ضامن یا تضمینات دیگر نماید.
رئیس ـ ماده ۱۰۱۳.
ماده ۱۰۱۳ـ اگر یكى از وراث غایب تضمینات كافیه بدهد محكمه نمیتواند امین دیگرى معین نماید وارث مزبور به این سمت معین خواهد شد.
رئیس ـ ماده ۱۰۱۴.
ماده ۱۰۱۴ـ وظایف و مسئولیتهاى امینى كه به موجب مواد قبل معین میكرد همان است كه براى قیم مقرر است.
رئیس ـ ماده ۱۰۱۵.
ماده ۱۰۱۵ـ هر گاه هم فوت و هم تاریخ فوت مفقودالاثر مسلم شود اموال او بین وراث موجود حینالموت تقسیم میگردد اگر چه یك یا چند نفر آنها از تاریخ فوت غایب به بعد فوت كرده باشد.
رئیس ـ ماده ۱۰۱۶.
ماده ۱۰۱۶ـ اگر فوت غایب بدون تاریخ فوت ثابت گردد محكمه باید تاریخى را كه فوت او در آن تاریخ محقق بوده معین كند در این صورت اموال غایب بین وراثى كه در تاریخ مزبور موجود بودهاند تقسیم میشود.
ماده ۱۰۰۲ ـ هیچ كس نمىتواند بیش از یك اقامتگاه داشته باشد.
رئیس ـ ماده ۱۰۱۷.
ماده ۱۰۱۷ـ مفاد ماده فوق در موردى نیز رعایت میگردد كه حكم موت فرضى غایب صادر شود.
رئیس ـ ماده ۱۰۱۸.
ماده ۱۰۱۸ـ حكم موت فرضى غایب در موردى صادر میشود كه از تاریخ آخرین خبرى كه از حیوه او رسیده است مدتى گذشته باشد كه عادتاً چنین شخصى زنده نمیماند.
رئیس ـ ماده ۱۰۱۹.
ماده ۱۰۱۹ـ مواد ذیل از جمله مواردى محسوب است كه عادتاً شخص غایب زنده فرض نمیشود:
۱ـ وقتى كه ده سال تمام از تاریخ آخرین خبرى كه از حیات غایب رسیده است گذشته و در انقضاى مدت مزبور سن غایب از ۷۵ سال گذشته باشد.
۲ـ وقتى كه یك نفر به عنوانى از عناوین جزو قشون مسلح بوده و در زمان جنگ مفقود و سه سال تمام از تاریخ انعقاد صلح بگذرد بدون این که خبرى از او برسد هر گاه جنگ منتهى به انعقاد صلح نشده باشد مدت مزبور پنج سال از تاریخ ختم جنگ محسوب میشود.
۳ـ وقتى كه یك نفر حین سفر در كشتى بوده كه آن كشتى در آن مسافرت تلف شده است سه سال تمام از تاریخ شدن كشتى گذشته باشد بدون این که از آن مسافر خبرى برسد.
رئیس ـ ماده ۱۰۲۰.
ماده ۱۰۲۰ـ در مورد فقره اخیر ماده قبل اگر با انقضاء مدتهاى ذیل كه مبدأ آن از روز حركت كشتى محسوب میشود كشتى به مقصد نرسیده باشد و در صورت حركت بدون مقصود به بندرى كه از آنجا حركت كرده برنگشته و از وجود آن به هیچ وجه خبرى نباشد كشتى تلف شده محسوب میشود.
۱ـ براى مسافرت در بحر خزر و داخل خلیج فارس یك سال.
ب) براى مسافرت در بحر عمانـ اقیانوس هندـ بحر احمرـ بحر سفید (مدیترانه) بحر سیاه و بحر ازوف دو سال.
ج) براى مسافرت در سایر بحار سه سال.
رئیس ـ ماده ۱۰۲۱.
ماده ۱۰۲۱ـ اگر كسى در نتیجه واقعه به غیر آنچه در فقره دو و سه ماده ۱۱۰۹ مذكور است دچار خطر مرگ گشته و مفقود شده باشد و قسمتى میتوان حكم موت فرضى او را صادر نمود كه پنج سال از تاریخ دچار شدن به خطر مرگ بگذرد بدون این که خبرى از حیوه مفقود رسیده باشد.
رئیس ـ آقاى دكتر طاهرى.
دكتر طاهرى ـ اینجا كه نوشته شده است «اگر كسى در نتیجه واقعه به غیر از آنچه در فقره دو و سه ماده ۱۰۱۸ مذكور دچار خطر شود» در صورتى كه ماده هزار و هجده اصلاً فقره دو و سه ندارد و آن ماده ۱۰۱۹ است كه این دو فقره را دارد. پس به عقیده بنده در اینجا سهو شده و باید اصلاح شود.
رئیس ـ در نسخه كه بنده دارم تصحیح شدهـ معلوم میشود این تصحیح عمومیت پیدا نكرده همین طور تصحیح بفرمایید. ماده هزار و بیست و دو.
ماده ۱۰۲۲ـ در مورد ماده هزار و هجده و هزار و بیست محكمه وقتى میتواند حكم موت فرضى را صادر نماید كه در یكى از جراید محل و یكى از روزنامههاى كثیرالانتشار تهران اعلانى در سه دفعه متوالى هر كدام به فاصله یك ماه منتشر كرده و اشخاصى را كه ممكن است از غایب خبرى داشته باشد دعوت نماید كه اگر خبر دارند به اطلاع محكمه برسانند هر گاه یك سال از تاریخ اولین اعلان بگذرد و حیوه غایب ثابت نشود حكم موت فرضى او داده میشود.
رئیس ـ ماده ۱۰۲۳.
ماده ۱۰۲۳ـ اگر اشخاص متعدد در یك حادثه تلف شوند فرض بر این میشود كه همه آنها در آن واحد مردهاند مفاد این ماده مانع از اجراى مقررات مواد ۸۷۳ و ۸۷۴ جلد اول قانون مدنى نخواهد بود.
رئیس ـ آقاى دكتر طاهرى.
دكتر طاهرى ـ بنده خواستم آقاى وزیر عدلیه توضیحى در این ماده بدهند كه مقصود چیست كه در اول میگوید اگر همه با هم مردند آن طور میشود بعد این قسمت را استثناء میكند. اگر آن مواد عمومیدر نظرشان هست بفرمایند و توضیحى بدهند.
وزیر عدلیه (آقاى صدر) ـ مواد ۸۷۳ و ۸۷۴ راجعبه ترتیب ارث است كه اگر یك اشخاصى نسبت به هم توارث داشته باشند و اگر حادثه تولید شده باشد كه تاریخ فوت آنها معلوم نباشد یك ترتیبى هست كه اگر تاریخ فوت یكى از آنها محقق باشد آن دیگرى را كه با او جنبه معارضه پیدا كند مؤخر فرض میشود زیرا كه اصل تأخر حادث است. اینجا هم در این باب ارث میگوید همان طور برقرار باشد ولى چون احكام دیگرى هم دارد آنها باید فرض كرد كه همه در آن واحد مردهاند.
رئیس ـ ماده ۱۰۲۴.
ماده ۱۰۲۴ ـ وراث غایب مفقودالاثر میتوانند قبل از صدور حكم موت فرضى او نیز از محكمه تقاضا نمایند كه دارایی او را به تصرف آنها بدهد مشروط بر این که اولاً غایب مزبور كسى را براى اداره كردن اموال خود معین نكرده باشد و ثانیاً دو سال تمام از آخرین خبر غایب گذشته باشد بدون این که حیات یا ممات او معلوم باشد در مورد این ماده رعایت ماده ۱۰۲۲ راجعبه اعلان مدت یك سال حتمی است.
رئیس ـ آقاى دكتر طاهرى.
دكتر طاهرى ـ بنده خواستم سؤال كنم كه در چه قسمت این ماده رعایت ماده ۱۰۲۲ لازم است. یعنى وقتى اولاد و وراث شخص غایب تقاضا كردند كه دارایى را به تصرف آنها بدهند چه وقت رعایت این ماده لازم است كه یعنى آن وقت باید اعلام كنند. بنده درست ملتفت نشدم مقصود از این چیست.
وزیر عدلیه ـ وقتى كه دو سال از آخرین خبر غایب گذشته باشد و دیگر خبرى از او نرسیده باشد و وراث تقاضا كنند تصرف در اموال او را آن وقت باید اعلان كرد.
رئیس ـ ماده ۱۰۲۵.
ماده ۱۰۲۵ـ در مورد ماده قبل وراث باید ضامن یا تضمینات كافیه دیگرى بدهند تا در صورت مراجعت غایب و یا در صورتى كه اشخاص ثالث حقى بر اموال او داشته باشند از عهده اموال و یا حق اشخاص ثالث برآیند تضمینات مزبور تا موقع صدور حكم موقت فرضى غایب باقى خواهد بود.
رئیس ـ ماده ۱۰۲۶.
ماده ۱۰۲۶ـ بعد از صدور حكم فوت فرضى نیز اگر غایب پیدا شود كسانى كه اموال او را به عنوان وراثت تصرف كردهاند باید آنچه را كه از اعیان یا عوض و یا منافع اموال مزبور حین پیدا شدن غایب موجود میباشد مسترد دارند.
رئیس ـ ماده ۱۰۲۷.
ماده ۱۰۲۷ـ امینى كه براى اداره كردن امور غایب مفقودالاثر معین میشود باید نفقه زوجه دایم منقطعه كه مدت او نگذشته و نفقه او را تعهد كرده باشد اولاد غایب او را از دارایى غایب تأدیه نماید درصورت اختلاف در میزان نفقه تعیین آن به عهده محكمه است.
رئیس ـ ماده ۱۰۲۸.
ماده ۱۰۲۸ـ هرگاه شخصى چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد زن او میتواند تقاضاى طلاق كند در این صورت با رعایت ماده ۱۰۲۲ حاكم او را طلاق میدهد.
رئیس ـ ماده ۱۰۲۹.
ماده ۱۰۲۹ـ اگر شخص غایب پس از وقوع و قبل از انقضاء مدت عده مراجعت نماید نسبت به طلاق حق رجوع دارد ولى بعد از انقضاء مدت مزبور رجوع ندارد.
رئیس ـ آقایانى كه به ورود شور دوم این لایحه رأى میدهند قیام فرمایند.
(اكثراً قیام نمودند)
تصویب شد گویا باید در خارج در یك لایحه قدرى دقت شود اگر اجازه میفرمایید پنج دقیقه تنفس شود.
(در این موقع جلسه براى تنفس تعطیل و پس از بیست دقیقه تشكیل گردید).
- شور ثانى قسمتى از جلد دوم قانون مدنى
۳ـ شور ثانى قسمتى از جلد دوم قانون مدنى
رئیس ـ قسمتى از جلد دوم قانون مدنى شور دوم:
خبر كمیسیون:
كمیسیون قوانین عدلیه براى شور دوم لایحه نمره ۱۸۹۰۸ دولت را كه به عنوان كتاب اول از جلد دوم قانون مدنى به مجلس شوراى ملى پیشنهاد شده بود مطرح و پیشنهادات آقایان نمایندگان محترم را مورد مطالعه قرار داده بالاخره با موافقت آقاى وزیر محترم عدلیه خبر شور اول خود را با اصلاحات جزیی تصویب و علیهذا راپرت آن را تقدیم مجلس شوراى ملى مینماید.
قانون مدنى
جلد دوم ـ در اشخاص
كتاب اول در كلیات
ماده ۹۵۶ ـ اهلیت براى دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام میشود.
رئیس ـ آقاى طباطبایی دیبا.
طباطبایى دیبا ـ بدیهى است قانون مدنى از جمله قوانینى است كه اهمیت زیاد دارد و چون این لایحه هم شور دومش است بنده عقیده دارم اگر در مواد قدرى صحبت شود عیبى ندارد. اینجا در این ماده اهلیتى كه ذكر شده ظاهراً مقصود از آن همان اهلیت به اصطلاح اقتضایى است چون اهلیت دو قسم است: یكى اهلیت استعدادى و اقتضایى و یكى هم اهلیت فعلى است كه شخصى كه اهلیت دارد میتواند آن اهلیت خود را به موقع اجرا بگذارد و اعمال كند. آنچه در این ماده ذكر شده است همین اهلیت استعدادى و اقتضایى است نه اهلیت اجرایى كه آن در ماده دیگر میآید كه فقط این شخص كه اهلیت دارد داراى حقوقى است ولى قطع نظر از این كه بتواند حقوق خودش را اجرا بكند یا نكند. این ماده فقط ناظر است به اهلیت اقتضایى. پس در این صورت در این عبارتى كه با مرگ او تمام میشود بنده اشكالى داشتم و خواستم آقاى وزیر عدلیه هم توضیحى بدهند. زیرا اهلیت اقتضایی با مرگ او تمام نمیشود. در بعضى فروضى كه ما داریم شخصى كه میمیرد اهلیت استعدادى و اقتضایی او تمام نمیشود مثلاً شخصى ثلث قرارداده دائماً یا ثلث قرار داده موقتاً یا این که املاكى را وقف كرده حبس كرده در این صورت این املاك این اموال مال ورثه نیست یقیناً ورثه مالك آن نیستند و نمیتوان هم گفت كه فعلاً آن میت هم مالك آنها است یعنى میتواند اجرا كند و به مقام اعمال بگذارد این هم كه نیست ولى یك اهلیت استعدادى دارد این اموال اختصاص برایش دارد خواستم توضیح بدهند كه این اموال یا املاك با این عبارتى كه نوشته شده است كه با مرگ او تمام میشود در این فروضى كه بنده عرض كردم ثلث باقى یا ثلث موقت یا وقف یا حبس و اینها چه صورت دارد؟ مال ورثه كه نیست مسلماً مال فعلى ملیت هم نیست ولى ملیت یك اهلیت اقتضایی نسبت به اینها دارد.
وزیر عدلیه (آقاى صدر) ـ قسمت اهلیت كه آقاى دیبا بیان فرمودند گویا تصور نمیكنم بتوان این را اهلیت اقتضایی با استعدادى گفت مقصود اهلیت فعلى است و چنان كه گویا در شور اول هم عرض كردم دو اهلیت است یك اهلیت براى دارا شدن حقوق است و متمتع شدن و مستفید شدن یعنى واجد مال و حق شدن این با انسان زنده تعلق میگیرد و شبهه نیست كه با مرگ او تمام میشود اما مسئله ثلث و وقف و این را باید خود در نظر گرفت كه شخصى كه فوت شد تمام حقوقش فعلاً و اقتضائاً و استعداداً تمام شده و تلف شده و چیزى از براى او باقى نیست اگر هم هست البته همین طور هم هست معتقد هم هستیم به این که براى وقف و براى ثلث و اینها یك مثوثات اخروى به او میرسد ولى این براى نشاه آخرت است و ما در نشاه دنیا هستیم و صحبت از نشاه دنیایی و حقوق دنیوى میكنیم این مربوط نیست به آن این که فرمودید ثلث مال ورثه نیست بلى مال ورثه نیست ولى مثل وقف مال مردم است مال موقوفعلیه هم است مال موصىعلیه هم است مال آن اشخاصى است كه شخص در حیات خودش وصیت كرده است و میت قرار داده است كه منافع آن مال به یك اشخاص یا به سایر طرق خیرات برسد پس تعلق به شخص او ندارد و البته آقا بهتر مطلع هستند كه اخبار هم در اینجا هست كه وقتى انسان مرد علمش منقطع میشود و هیچ ارتباطى دیگر با دنیا و امور دنیوى ندارد و معقول هم نیست كه داشته باشد.
رئیس ـ نظر دیگرى نیست؟
(گفته شد ـ خیر)
آقایانی كه با ماده ۹۵۶ موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب نمایندگان برخاستند).
رئیس ـ تصویب شد. ماده ۹۵۷ قرائت میشود:
ماده ۹۵۷ ـ حمل از حقوق مدنى متمتع میگردد مشروط براى این كه زنده متولد شود.
رئیس ـ نظرى نیست
(گفتند ـ خیر)
موافقین با ماده ۹۵۷ قیام فرمایند.
(اكثراً برخاستند).
رئیس ـ تصویب شد. ماده ۹۵۸ قرائت میشود:
ماده ۹۵۸ـ هر انسان متمتع از حقوق مدنى خواهد بود لیكن هیچ كس نمیتواند حقوق خود را اجرا كند مگر این که براى این امر اهلیت قانونى داشته باشد.
رئیس ـ آقاى دیبا.
طباطبایی دیبا ـ در كمیسیون عدلیه هم مذاكره شد اینجا ظاهراً لفظ اجرا مناسبتى ندارد چون اجرا از مختصات دولت است شخص اگر صاحب حقوق هم باشد تا قانون بهش اجازه ندهد البته حقوق خودش را نمیتواند اجرا كند این است كه به عقیده بنده اگر عوض اجراء اعمال بنویسند بهتر است. هیچ كس نمیتواند حقوق خودش را اعمال كند مگر این که اهلیت قانونى داشته باشد.
وزیر عدلیه ـ بنده هم موافق هستم اشكالى ندارد ممكن است هر دو باشد و نوشته شود كه اعمال و اجرا كند این بهتر است.
رئیس ـ آقاى دیبا پیشنهادتان را بنویسید.
پیشنهاد آقاى طباطبایی دیبا:
پیشنهاد مینمایم عوض اجرا اعمال مرقوم شود.
مؤید احمدى (مخبر) ـ نظرى كه آقاى وزیر عدلیه موافقت كردند این بود كه هر دو باشد پیشنهاد حضرتعالى این است كه عوض اجرا اعمال گذارده شود.
طباطبایی دیبا ـ بنده هم موافقم كه هر دو باشد عیبى ندارد. اصلاح كنید.
وزیر عدلیه ـ بلى اعمال و اجرا كند.
رئیس ـ آقایانی كه با ماده ۹۵۸ با اصلاحى كه شد موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب نمایندگان قیام نمودند).
رئیس ـ تصویب شد. ماده ۹۵۹ قرائت میشود:
ماده ۹۵۹ـ هیچ كس نمیتواند به طور كلى حق تمتع و یا حق اجرا تمام یا قسمتى از حقوق مدنى را از خود سلب كند.
رئیس ـ آقایانی كه با ماده ۹۵۹ موافقت دارند قیام فرمایند.
(اكثراً برخاستند).
رئیس ـ تصویب شد. ماده ۹۶۰ قرائت میشود:
ماده ۹۶۰ ـ هیچ كس نمیتواند از خود سلب حریت كند و یا در حدودى كه مخالف قوانین و یا اخلاق حسنه باشد از استفاده از حریت خود صرفنظر نماید.
رئیس ـ موافقین با ماده ۹۶۰ قیام فرمایند.
(عده كثیرى قیام نمودند).
رئیس ـ تصویب شد. ماده ۹۶۱.
ماده ۹۶۱ـ جز در موارد ذیل اتباع خارجه نیز از حقوق مدنى متمتع خواهند بود:
۱ـ در مورد حقوقى كه قانون آن را صراحتاً منحصر به اتباع ایران نموده و یا آن را صراحتاً از اتباع خارجه سلب كرده است.
۲ـ در مورد حقوق مربوط به احوال شخصى كه قانون دولت متبوع تبعه خارجه آن را قبول نكرده.
۳ـ در مورد حقوق مخصوصه كه صرفاً از نقطهنظر جامعه ایرانى ایجاد شده باشد.
رئیس ـ ـ آقایانی كه با ماده ۹۶۱ موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند).
رئیس ـ تصویب شد. ماده ۹۶۲:
ماده ۹۶۲ ـ تشخیص اهلیت هركس براى معامله كردن برحسب قانون دولت متبوع او خواهد بود معذلك اگر یك نفر تبعه خارجه در ایران عمل حقوقى انجام دهد در صورتی كه مطابق قانون دولت متبوع خود براى انجام آن عمل واجد اهلیت نبوده و یا اهلیت ناقصى داشته است آن شخص براى انجام آن عمل واجد اهلیت محسوب خواهد شد در صورتی كه قطع نظر از تابعیت خارجى آن و مطابق قانون ایران نیز بتوان او را براى انجام آن عمل داراى اهلیت تشخیص داد. حكم اخیر نسبت به اعمال حقوقى كه مربوط به حقوق خانوادگى و یا حقوق ارثى بوده و یا مربوط به نقل و انتقال اموال غیرمنقول واقع در خارج ایران میباشد شامل نخواهد بود.
رئیس ـ اشكالى نیست
(گفته شدخیر)
آقایانی كه با ماده ۹۶۲ موافقت دارند قیام فرمایند
(اكثراً برخاستند)
تصویب شد.
- تقدیم یك فقره یك لایحه از طرف آقاى وزیر عدلیه
۴ـ تقدیم یك فقره یك لایحه از طرف آقاى وزیر عدلیه
رئیس ـ پیشنهاد شده است كه مجلس را ختم كنیم (صحیح است). آقاى وزیر عدلیه فرمایشى داشتید.
وزیر عدلیه ـ لایحهای است راجع به اصلاح قانون حكمیت تقدیم میكنم و نظر به این که قانون سابق داراى اشكالاتى بود اسباب زحمت براى مردم و بطوء جریان بود بعد از مدتى كه آزمایش دیده شد كه به آن صورت چندان نافع نیست بلكه مضر است اصلاحاتى شده است كه تقدیم میكنم.
- موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
۵ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
رئیس ـ اگر اجازه میفرمایید جلسه را ختم كنیم. (صحیح است).
جلسه آینده شنبه ششم بهمنماه سه ساعت قبل از ظهر دستور لوایح وزارت عدلیه.
(مجلس یك ربع ساعت قبل از ظهر ختم شد.)
رئیس مجلس شوراى ملى ـ دادگر