مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ اسفند ۱۳۱۲ نشست ۷۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم |
دوره نهم تقنینیه
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ اسفند ۱۳۱۲ نشست ۷۱
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۹
جلسه: ۷۱
صورت مشروح مجلس روز شنبه ۱۹ اسفندماه ۱۳۱۲ (۲۳ ذیقعده ۱۳۵۲)
فهرست مذاکرات:
۱ـ تصویب صورت مجلس
۲ـ شور و تصویب لایحه تأسیس ۲۵ باب دانشسرا
۳ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
(مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید)
صورت مجلس روز سهشنبه ۱۵ اسفندماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند.
اسامی غائبین جلسه گذشته:
غائبین بیاجازه - آقایان: علوی سبزواری - ارباب کیخسرو - وکیل - یونس آقا وهابزاده - چایچی - کورس - هدایت.
ـ تصویب صورت مجلس
{۱ ـ تصویب صورت مجلس}
رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست؟
(اظهاری نشد)
صورت مجلس تصویب شد.
ـ شور و تصویب لایحه تأسیس ۲۵ باب دانش سرا
{۲ ـ شور و تصویب لایحه تأسیس ۲۵ باب دانش سرا}
رئیس ـ خبر از کمیسیون معارف راجع به تأسیس چند باب دانش سرا ـ خبر کمیسیون معارف مفصل است طبع و توزیع هم شده است بنابراین قرائتش لازم نیست
(صحیح است)
خبر کمیسیون بودجه را در این خصوص قرائت میکنیم:
خبر کمیسیون
کمیسیون بودجه لایحه نمره ۳۵۶۱۵ وزارت معارف راجع به تأسیس چندین باب دانش سرا را با حضور آقای کفیل وزارت معارف مطرح و بالاخره با قسمت مالی لایحه مزبور موافقت اینک راپرت آن را به عرض مجلس مقدس میرساند.
رئیس ـ مذاکره در کلیاتست. آقای معدل.
معدل ـ فوق العاده جای خوشوقتی است که این لایحه یک بار دیگر طرح شد در مجلس و برای اشخاصی که میخواستند روی این لایحه و روی تعلیمات عمومی صحبتی بدارند فرصتی به کف آمد. بنده از یک نظر میخواستم جلب توجه وزارت معارف را بکنم و آن اینست که تعلیمات عمومی اجباری با تعلیمات عمومی یک فرقی دارد که ما نمیتوانیم قبل از آن که تعلیماتمان یک بسط کاملی پیدا کند یک باره قدم برای اجباری بودن آن برداریم و هر قدر در بسط و توسعه آن کوتاهی بکنیم آن اجباری شدن آن هم به تأخیر خواهد افتاد سایر ملل دیگر هم یکباره نتوانستهاند تعلیماتشان را اجباری کنند به قدری تعلیمات در مملکتشان بسط و توسعه پیدا کرد تا این فرصت بعد برایشان پیدا شد که آن را اجباری بکنند اگر بخواهیم به این وسیله که وزارت معارف حالا شروع کرده است به اقدام تعلیمات عمومی اجباری شروع بکنیم فرصت فوق العاده زیادی خواهیم خواست تا این منظور خودمان را عملی کنیم نه این که نظر بنده انتقاد از این طرز عمل باشد خیر این برای اساس کار واجب و لازم است ولی بنده میخواهم عرض کنم در ضمن این که ما مقدمات تعلیمات اجباری عمومی را به این وسایل متعدد فراهم می کینم یعنی دانش سراها تهیه میکنیم معلمها تهیه میکنیم کتب متعدد و اساسی فراهم میکنیم ضمناً بایستی وسایل تعمیم معارف و تعلیم عمومی را هم از همین حالا شروع کینم. اگر دولت تصور میکند که بسط و توسعه مواد و تعلیم عمومی مثل طهران یا مثل یکی از مدارس که داریم در تمام مملکت بخواهد شروع کند این اندازه و اینقدر خرج دارد این درست ونیست و به نظر بنده یک اشتباهی است که مثلا حساب بکنند که در فلان مدرسه طهران با فلان قدر مخارج چند شاگرد را بیرون میدهد پس اگر ما محصلین خودمان را و تمام اطفالی را که قابل و لایق هستند که تحصیل بکنند و سواد پیدا بکنند اینها را بخواهیم تعلیم بدهیم که سواد پیدا کنند از وری حساب این مبلغ میشود اینطور به نظر بنده نیست به این معنی که آن مخارجی را که در فیروز آباد یا در سروستان فارس برای سواد دار کردن آن عدة از اطفال رعایا یا آن عده از اطفال دهاتی لازم است مخارج آن البته قابل مقایسه با مخارج سوار دار کردن اطفال شهری که در قسمت طهران یا شهرهای دیگری میشود نیست و به عقیده بنده در همان تکیهها و در همان مسجدها و در همان نقاطی که استعداد این کار را دارد میشود با وسایلی مثل روضه خوانها و مثل رمالها و مثل فالگیرها و بالاخره آن افرادی که فقط سواد داشته باشند و بتوانند بیاموزند خواندن و نوشتن را به هر فردی این را میشود آنجا با یک مخارج خیلی کوتاه و کوچکی انجام داد و ضمنا این نکته مهم را باید بیشتر در نظر گرفت که بنیان حکومت ملی استوار نمیشود مگر این که پایه اش روی تعلیمات اجباری و عمومی باشد که افراد پی به حقوق اولیه خود ببرند و با این وضعی که ما حالا داریم و با این اساس متین و محکم که جلو میرویم فرصت زیادی خواهیم داشت تا آن منظور عملی و انجام شود بنده خیال میکنم که اگر وزارت معارف این را هم در نظر بگیرد و همراه این کار اساسی آن قدم بزرگرا که در جلو دارد بردارد ما میتوانیم این کار را بکنیم بزرگترین نقصی که برای این کار میتوان شمرد این است که ما بودجه برای این کار نداریم حالا بنده نمیخواهم عرض کنم که مثلا امسال یازده میلیون بر بودجه مان افزوده شده و فقط میتوانیم بگوییم که دویست سیصد هزار تومان سهم معارف شده و چرا اینطور شده و چرا ترجیح دادند چیزهای دیگر را بر این که بر بودجه معارفی ما افزوده شود این مبحثی است جداگانه ولی رویهم رفته بنده رغبت دولت را به بسط تعلیمات متوسطه نسبت به ابتدایی بیشتر میبینم مثلا در بودجه هذه السنه البته که ما امسال هم ملاحظه کردهاید و تصویب فرمودید ملاحظه فرمودید که دولت برای ساختمان مدارس متوسطه صد هزار تومان پیش بینی کرده است در حالتی که ما برای مدارس متوسطه و عالیه امروز این قدر نباید کوشش بکنیم که برای تعلیمات ابتدایی باید بکنیم آن چیزی که بالاخره کشتی مملکت را از گرداب بدبختی نجات میدهد آن تعلیات ابتدایی است و آن اینست که تمام افراد سواد دار بشوند آن این است که همه به حقوق اولیه خودشان اقلا آشنا بشوند ولی رویهم رفته سایر لوایحی را هم که وزارت معارف میآورد بیشترش روی قسمت تعلیمات عالیه و معلومات متوسطه است و کمکهایی میکنند و معلمهایی که میآورند و کارهای دیگری که میکنند البته ایجاد این دانش سراها و تربیت معلم بسیار قدم خوبی است ولی برای کار اساسی و برای این که تعلیم عمومی اجباری را یک سالهای خیلی بعدتری یک مدت خیلی عقبتری اینها را عملی بکنیم و اینجا نه این که اینها را حالا میخواهم بگویم برای این که همه جزو این لایحه عملی بشود ولی بنده میخواهم ببینم آیا مانعی برای وزارت معارف دارد که همان طور که تمام افراد دو سال نظام وظیفه را انجام میدهند و این خدمت را هم عهده دار هستند آنهایی هم که میخواهند عمامه سرشان بگذارند موظف باشند دو سال خدمت معلمی کرده باشند و وقتی که جواز دو سال معلمی شان را ارائه دادند آن وقت میتوانند این کار را بکنند. اینها چون پیشوایان ما هستند علمای ما هستند حقیقتا روحانیون ما هستند بایستی این وظیفه خودشان را به خوبی که همیشه پیشوای علم و ادب باشند و ما به این وسیله میتوانیم دارای یک عده معلم زیادتری باشیم و آنها هم یک وظیفه مقدسی را که ممکن است واقعا از نظرشان دور مانده باشد که این وظیفه را به خوبی انجام داده باشند انجام بدهند یکی هم راجع به تربیت دخترها است نسبت به تربیت پسرها در غالب شهرهایی که تشریف میبرید و حتی در طهران هم که ملاحظه میفرمایید این مدارس که در طهران ساخته شده است اختصاص به پسرها دارد در حالتی که پسرها از مدرسه که بیرون میآیند اینها باز برای گردش برای تفریح برای استنشاق هوای آزاد برای این طرف و آن طرف رفتن در حقیقت وسایل بشتری در دسترس اینها گذاشته شده است ولی دخترهای ما که باید مستقیماً از مدرسه به خانه بیایند و پهلوی مادر زندگی کنند و همین طور از آنجا بروند مدرسه در این عمارت تنگ و تاریک در این فضاهایی که نور آفتاب را نمیبینند باید اگر مدرسه ساخته میشود برای نسوان ساخته بشود و اگر توجهی میشود برای تعلیمات نسوان مبذول شود مخصوصا از این نظر که این نسوان عهده دار این وظیفه همه هستند که آنها فردا مردهای آتیه ما را بوجود میآورند و تربیت میکنند و برای ما رجال بهتری باید تهیه کنند پس روی این قسمت میخواهم توجه وزارت معارف را جلب کنم که علاوه بر این که وسایل عمومی دارند فراهم میکنند قبلا در صد بسط ترقی تعلیمات ابتدایی عمومی اجباری هم به این طریقی که بنده عرض کردم بر آیند.
دکتر سنگ (مخبر کمیسیون معارف) ـ آقا اظهار خوشوقتی فرمودند از آوردن و تقدیم یک چنین لایحة که تصور میکنم همه آقایان خوشوقت باشند کسی نیست و کسی را چه در مجلس و چه در خارج مجلس آنچه را که شنیدم بنده نشان ندارم هیچکس را من ندیدم که این لایحه را ببیند و اظهار خوشوقتی نکند و خیلی ممنونم که آقا اینجا به سهم خودشان اظهار خوشوقتی فرمودند میفرمودند که این تهیه مقدمات تعلیمات عمومی است. بلی همین طور است ولی تعلیمات عمومی اجباری یک مقدماتی دارد که خودتان فرمودید یکی از آن مقدمات تهیه و فراهم آوردن معلمینی است که باید به نظر بنده اول آنها را تهیه کرد البته هر چیزی در جای خودش مثلا تصور بفرمایید اگر برای تهیه تعلیمات اجباری یک مقدماتی لازم داشت من عرض میکنم چندین چیز لازم دارد چندین راه و چندین وسیله لازم دارد تا تعلیمات اجباری عمومی پیشرفت پیدا کند از وسط همه اینها وقتی که فکر بفرمایید مقدم بر همه تهیه معلم است اول معلم است و این لایحه برای این است که دولت هم در صدد است وسایل راخورده خورده همین طور که فرمودید تدریجی است باید به تدریج بیاورد به وزارتخانه از آنجا لوایح را ترتیب بدهد و بیاورد در مجلس و در مجلس هم شور بشود و برود و در موقع عمل گذاشته شود اما فرمودند راجع به این که تکایا و مساجد در آن جاها هست و ممکن است مثل رمالها و فالگیرها یا سایر اشخاص آنجا تدریس بکنند نه آقا هر مکانی برای مقصودی ساخته شده است تکیه جای تدریس و تعلیم وتعلم نیست تکیه برای یک منظور دیگری است تکیه هرکس ساخته است برای یک منظوری ساخته است که پیش خودش و همه ماها برای یک منظور مقدسی ساخته شده است بالاخره مسجد هم برای نماز است که ماها معتقد هستیم که باید برویم و در آنجاها نماز کنیم که از همه چیز برای ما لازمتر و مقدستر است و همه ما معتقد هستیم که این برای این کار ساخته شده است پس بنابراین در مسجد و در تکیه نمیشود مدرسه تأسیس کرد مدرسه را دولت در صدد است مدارس متعدده انشاءالله بزودی نمیخواهم آن چیزی را که عیان است حاجت به بیان بدانم میگویم در اینجا و به آقایان تذکر میدهم شاید در دو سال قبل اینجا خدمت آقایان عرض کردم که چه نحوی ترقیات دارد پیش میرود که همه ما در شرف ترقی و غرق در ترقی هستیم همه ما می دانیم که این ترقیات را که ما در خواب هم حتی نمیدیدم و امروز در دنیای ایران پیشرفت کرده است و همه متشکریم و همه مفتخریم نمیخواهم در این زمینه زیاد چیزی عرض کنم امیدوارم در سایه توجهات اعلیحضرت همایونی تمام آن منویاتی که برای مصالح و برای اصلاح مملکت است همه اصلاح بشود همه عملی بشود و همه وزارتخانهها همان طوری که ملاحظه میفرمایید در صدد پیشرفت امور مملکتی هستند ملاحظه بفرمایید میفرمایند از این که بایستی تربیت دختران به وضعیت آنجا باشد خوب مجلس که نباید این کار را بکند این کارهایی است که در خارج خود وزارتخانه در صدد است مشغول است و امیدواریم شما هم به مقصودتان برسید و ببینید از این که بهتر از اینها خواهد شد.
رئیس ـ آقای طهرانی.
طهرانی ـ عرض کنم که اول میخواستم عرض کنم کسی که شکر بالاخره یک نعمتی را نکند شکر خالق را نکرده است اینجا در بودجه معارف امسال البته همه متشکریم و مجلس و همه مردم برای این که پانصد هزار تومان بر بودجه معارف اضافه شده است و اینتوجه از طرف اعلیحضرت همایونی نسبت به معارف شده است که همه متشکریم و وقتی که این قسمت را مقایسه کنیم با سایر وزارتخانهها میبینیم که یک بهرة خوبی به وزارت معارف با وضعی که دارد با آن اعمالی که برای کار دارد داده است که بیش از این جایز نبوده است برای این که معارف بیش از این آدم ندارد برای این که نمیتوانند بر فرض که بودجه زیادتری هم داشته باشد آدمهایی که برای انجام و خرج به قاعدة آنجاها داشته باشد فعلا موجود نیست البته در آتیه اگر تربیت و تهیه شد بودجه معارف هم ده برابر این اگر ترقی بکند جا دارد فعلا به مناسبت وضعیت و اشخاصی که دارد گمان میکنم زیاده بر اینش زاید باشد و یک خرج بی فایده ایست فقط بنده عرضی که داشتم میخواستم خاطر آقای کفیل معارف را جلب کنم این بود که حالا این لایحه تأسیس دارالمعلمین و دارالمعلمات را که پیشنهاد میکنند و در نظر هم هست با توجهات مخصوصی که هست که انیورسیته ساخته شود با آن مبلغ اعتباری که داده شده است اینجا یک نظری در پرگرامهای مدارس و اینها بکنند هم مدارس متوسطه مردها و هم نسوان اولا فعلا همه هرکس را که شما ملاحظه کنید نسبت به پرگرام فعلی مدارس یک نظر تنقیدی دارد از نقطه نظر این که از بس دروسشان زیاد است زحمتشان زیاد است شاید بعضی اولیای شان را دیدم که اظهار تأسف میکنند که ممکن است اطفال ما مبتلا به یک امراض خیلی مشکلی بشوند برای این که درسشان خیلی زیاد است درسشان خارج از قوه و قدرتشان است و اغلب از این مدارس یک پرگرامی داشته باشد که واقعا دارای معلومات و تحصیلات خوبی باشند یکی این ـ یکی راجع به مدارس متوسطه نسوان است ما اساساً باید ببینیم که اکثریت مردم چه میخواهند چه چیز خوبی میخواهند چه احتیاجی دارند؟ ما مادرهای خوبی میخواهیم ما یک دختران خوبی میخواهیم که وقتی از این مدارس بیرون میآیند و فردا که به یک خانة وارد میشوند قدرت اداره آن خانواده را داشته باشند بتوانندتربیت کنند بتوانند خیاطی را خوب بکنند بتوانند آشپزی را خوب به کلفتشان یاد بدهند بتوانند طریق تنظیف، حفظ الصحه نظافت و یک چیزهایی را انجام بدهند و از عهده بر آیند که آن مردی که در خارج زحمت میکشد و جان میکند وقتی به خانه میآید از هر جهت و در حقیقت از هر حیث خانه و زندگانیش در رفاه باشد البته در قسمت معلومات هم بنده تصور میکنم که اکثریت مردم احتیاجشان بر این باشد که این خانم سواد فارسی خوب داشته باشد بتواند یک روزنامه یا یک کتاب فارسی را بخواند و بفهمد یک حسابی هم به قدر یک جمع و تفریق یک حسابی که بتواند محاسبات خانه و زندگی، نظارت و خرید و فروش را که در خانه میشود یا حساب آن پولی را که شوهرش در خانه مصرف میکند داشته باشد که آن شوهر و آن مرد خانه از این قسمتها راحت باشد اکثریت مردم احتیاجاتشان به این است که آن زنی که در خانه شان میآید بتواند خانه را اداره کند دارای این صفات باشد، خیاطی خوب بداند آشپزی بداند یک سوادی داشته باشد که بتواند از عهده این کارها برآید حساب بداند، حفظ الصحه بداند، نظافت را بداند، و امروز پرگرام مدارس متوسطه نسوان فاقد اینطور از تربیت است اگر هم در پرگرام یک همچو قسمتهایی موجود است در موقع تربیت و عمل این کارها دیده نمیشود این را نمیبینیم و اکثر را میبینیم که شکایت دارند هر وقتی که عیالی اختیار میکنند از این طبقه مخصوصا شکایت دارند از این که فاقد این قسمت از معلومات هستند فاقدند از حیث معلومات زندگی و امور خانه داری. بنده فقط از آقای کفیل وزارت معارف تقاضا داشتم که حالا که این لایحه را پیشنهاد میکنند به مجلس و برای تعلیم و تعلم و تعلیمات یک زحماتی میکشند این نکته را هم در نظر بگیرند که از این به بعد تربیتی را که اینها میخواهند نسبت به محصلین و محصلات بکنند یک تربیتی باشد که مورد احتیاج عمومی و ضرورت امروز است.
(صحیح است)
کفیل وزارت معارف ـ (آقای حکمت) آقای طهرانی البته مخالفتی با لایحه نداشتند فقط اینجا یک تذکراتی در خصوص پرگرام دادند بنده هم مکرر در اینجا خدمت آقایان عرض کردم که وزارت معارف هم متذکر نواقصی که در پرگرام هست شده و مشغول تهیه و اصلاح پرگرام است علی الخصوص در خصوص پرگرام مدارس متوسطه ذکور و اناث فرقی ندارد هر دو الان کمیسیونهایی داریم مرکب از اشخاص مجرب آنهایی که در قسمت معلمی کار کردهاند و اطلاعاتی دارند مطالعاتی کردهاند مشغول هستند و نواقصی را که در نظر هست اصلاح کنند و امیدواریم در سال تحصیلی آتیه پرگرام جدید موافق منظور اصلاح شود البته به نظر آقایان هم خواهد رسید با وجود این حال برای امسال هم بیکار ننشستهایم به خصوص در قسمت تعلیمات متوسطه نسوان اگر ملاحظه فرموده باشید در جزو اخبار شورای عالی معارف منتشر شده است یک مقداری زیاد از پرگرام مدارس نسوان که بی فایده بود حذف شده است و برای آنها کارهای عملی را در نظر گرفتهاند از قبیل خیاطی، برش، طباخی و مخصوصا ورزش منظور شده است که نسبتاً امسال هم تخفیفی در پرگرام حاصل میشود ولی بنده اینجا عرض کردم که بهترین پرگرامها را اگر به دست معلم بد و غیر مجرب بدهیم از عهده بر نخواهد آمد و آن مقصودی که دارند حاصل نخواهد شد و بدترین پرگرامها را هم اگر به دست معلم تحصیلکرده، فاضل، مجرب بدهیم نتیجه خوب میگیریم و این کار یعنی قسمت تربیت و تهیه معلم که در این لایحه پیشنهاد شده است اگر زودتر به جریان بیفتد آن وقت هر پرگرامی تهیه بشود مطابق مقصود و منظور آقایان عملی و انجام میشود.
رئیس ـ آقای کاشف.
کاشف ـ بنده اولا خیلی تشکر میکنم از آقای کفیل وزارت معارف که در اندک مدتی یک اصلاحات خوبی کردند و بنده در کلیات این لایحه استفاده میکنم از موضوع برای یک تذکراتی که تصور میکنم اساسی و اصولی است و آقای کفیل معارف را هم چون می دانم گوششان همیشه حاضر است که حقایق را بشنوند و اقدام بکنند به یک اصلاحاتی به خودم حق میدهم که این عرایض را بکنم البته معلوم است که هر مملکتی یک آروز و آمال و یک ایدآل و یک اصل اساسی که جهت جامعة دارد آن اصل اساسی را که جنبه ملی دارد و به وسیله معارف باید در مملکت ترویج و منتشر بشود مثلا در یک مملکتی قسمت وطن پرستی را ایدآل قرار میدهند یک مملکتی دیانت را غایت آمال خود قرار میدهند یک مملکتی نظام را بالاخره هر مملکتی غایت آمالی دارد وبهترین وسیله ترویج و نشر آن غایت آمال را معارف قرار میدهند اساس به عقیده بنده اینجاست که وقتی آن غایت آمال معلوم شد آن وقت پرگرام تهیه میشود و روی آن اصل پرگرام که تهیه شد آن وقت معلم تهیه میشود و کتب چون اینجا خیلی صحبت در اطراف پرگرام میشود البته یک نواقص زیادی دارد و بنده هم یقین دارم که آقای کفیل معارف اصلاح خواهند فرمود ولی نکتة را که میخواستم تذکر بدهم این است که قبل از هر چیزی باید یک غایت آمالی را در نظر رگفت بعد پرگرام را روی آن اصلاح و تنظیم کرد تعلیمات ما عجالتاً سه قسمت است ابتدایی و متوسطه و عالی بنده خیلی اهمیت میدهم به ابتدایی و عالی برای این که در ابتدایی غرض از مدارس ابتدایی باید این باشد که عموم مردم را از ذکور و اناث فقط یک تعلیمات عمومی بدهند خواندن و نوشتن و حساب کردن ـ یک معلومات ابتدایی که البته آن هم دورة دارد سه کلاسه چهار کلاسه و شش کلاسه ـ یکی هم تعلیمات عالیه است که البته مملکت احتیاج دارد به یک معلومات عالیه و یک اشخاص عالم در این وسط که مدارس متوسطه است این مدارس متوسطه وقتی مفید واقع خواهد شد که حتما تعقیب بشود و برود در قسمت عالی ولی اگر متوسطه تمام شد و تعقیب نشد هیچ فایدة ندارد بلکه به عقیده بنده مضر است چرا؟ برای این که نتیجه اش این میشود که یک اشخاص اتکالی و طفیلی تربیت میکنند کار دیگر نمیکنند پس بنابراین عقیده بنده بر این است که یک توجه بیشتری در این دو قسمت بشود و در مدارس متوسطه هم البته شرط اعظم مدارس متوسطه این است که بروند به بالاتر و تعقیب کنند و الا وقتی که طی نکردند و نرفتند که خوب نه به درد جامعه میخورند نه به درد خودشان از نظر این که علوم عالیه را تعقیب نکردهاند و نمی دانند این نظر بنده بود که اصولا بنده میخواستم عرض کنم که یک غایت آمالی را باید در نظر بگیرند که البته این اصل خیلی اصل مهمی است و روی آن پرگرام را بنویسند و تنظیم کنند البته پرگرام وقتی تهیه شد معلم و کتاب بعد باید تهیه بشود اما قسمت دیگری را که میخواستم در اینجا عرض کنم این است که در آن لایحه اولی هم عرض کردم که دانش سراهایی را که مخصوص قسمت دختران است یا دیرتر تهیه کنند و مال پسرها مقدم باشد و مال دخترها بعد از آن که بنا تهیه شد شروع بشود یا از آن موقعی که میخواهند حتما شروع کنند شبانه روزی باشد چون این فلسفه اش با خودش است چون اعزام دختر برای تحصیل از محلی به محل دیگر فوق العاده در این مملکت مشکل بلکه محال است برای این که دختران کس و کاری دارند در محل حاضر نمیشوند مسافرت کنند به نقاط دیگر و رفتن به نقاط دیگر برایشان خیلی مشکل است ولی وقتی که شبانه روزی شد از دهات و قصبات و از شهرها میآیند در مراکزی که دانش سرای دخترانه هست و در آنجا تحصیلاتشان را دنبال میکنند و پس از این که در آنجا تحصیلاتشان را تمام کردند برمی گردند به محل خودشان ولی در مدارس ذکور اشکال ندارد و باید روزانه باشد تا تکمیل شود ولی در مورد دانش سراهای اناث بنده نظرم این بود که اگر ممکن است از همان ابتدا شبانه روزی درست کنند و شروع به کار کنند و اگر ممکن نیست در هر موقعی که ممکن است از همان موقع شروع کنند که از همان بدو امر شبانه روزی باشد.
مخبر ـ آقای کاشف یک تذکراتی دادند که البته وزارت معارف هم در صدد اصلاح است اما مدرسه متوسطه را نمی دانم چرا اهمیت ندادند اینطور بنده به گوشم رسید که فرمودند مدرسه متوسطه برای این است که به مدرسه عالی بروند و چون آنهایی که در مدرسه متوسطه هستند کمتر میروند این است که آن اهمیت ندارد من عرض میکنم اگر مدرسه متوسطه نباشد اصلا مدرسه عالی وجود نخواهد داشت مدرسه متوسطه برای این است که مدرسه عالی وجود داشته باشد و اگر یک عدة نتوانستند یا نشد بروند هیچ تقصیر کسی نیست آقا استدعا میکنم که به مدرسه متوسطه هم همان قدر اهمیت بدهند تا به مدرسه عالی و بعد فرمودند از این که یک توجهاتی داشته باشند برای تربیت دختران و تربیت نسوان تمام اینها تدریجی حاصل خواهد شد امیدوارم حضرتعالی که راضی هستید راضی تر خواهید شد.
عدة از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.
رئیس ـ آقایانی که به ورود در شور مواد موافقت دارند قیام فرمایند.
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده اول قرائت میشود:
ماده اول ـ دولت مکلف است از فروردین ماه ۱۳۱۳ لااقل تا مدت پنج سال بیست و پنج باب دانش سرای مقدماتی و یک باب دانش سرای عالی دخترانه در طهران و در ولایات به شرح ذیل تأسیس نماید و دانش سرای عالی پسرانه را که بر طبق قانون مصوب ۱۳۰۸ تأسیس شده است تکمیل نماید.
در سال ۱۳۱۳ تکمیل دانش سرای عالی پسرانه در طهران و تأسیس پنج باب دانش سرای مقدماتی در طهران و در ولایات در سال ۱۳۱۴ تأسیس یک دانش سرای عالی دخترانه در طهران و پنج دانش سرای مقدماتی در طهران و در ولایات از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۸ سالی پنج باب دانش سرای مقدماتی در ولایات.
تبصره ـ از این به بعد مدرسه ابتدایی دبستان و معلم آن آموزگار: مدرسه متوسطه دبیرستان و معلم آن دبیر مدرسه صنعتی هنرستان و معلم آن هنرآموز هر شعبة ازمدارس عالیه (فاکولته) دانشکده و مجموع شعب عالیه (انیورسیته) دانشگاه و معلم مدارس عالیه استاد نامیده خواهد شد.
رئیس ـ آقای دیبا.
طباطبایی دیبا ـ بنده با تمام مواد این لایحه موافقم و حقیقتا این لایحه از جمله لوایحی است که خیلی قابل تمجید است و میتوان گفت مقدمه تعلیمات اجباری عمومی است البته تحصیلات اجباری وقتی در مملکت قابل اجرا است که ما معلم داشته باشیم اگر معلم نداشته باشیم بی فایده است و البته یک اعتبار کافی میخواهد بعد هم عدة معلم میخواهد در صورتی که اگر ما معلم کافی داشته باشیم آن وقت باید تعلیمات اجباری باشد و این تأسیس دارالمعلمین و دارالمعلمات اول وسیله این کار است که معلم تهیه کند برای این ممکلت و خیلی خوبست ولی اینجا یک نظری بنده داشتم اولا راجع به طرز تنظیم این ماده است که مینویسید دولت مکلف است از اول فروردین ماه ۱۳۱۳ تا مدت پنج سال بیست و پنج باب دانش سرای مقدماتی الی آخر معلوم است که این اصطلاح یک اصطلاح تازه ایست و سابقه ندارد دارالمعلمین و دارالمعلمات سابقه این مسئله است حالا که دانش سرا میشود این ترتیب را در قانون ذکر کردن بنده عقیده ندارم این صحیح نیست یعنی مناسب نیست دانش سرا یک مقدمه نداشت در اصطلاح قانونی که ما اینجا فعلا دانش سرا بنویسیم و عقیده بنده این است که ماده اول را اینطور که بنده پیشنهاد کردم بنویسید ماده اول ـ بعد از تصویب این قانون دارالمعلمین عالی دانش سرای عالی پسرانه و دارالمعلمات دانش سرای عالی دخترانه، مدرسه ابتدایی دبستان و معلم آن آموزگار، مدرسه متوسطه دبیرستان معلم آن دبیر مدرسه صنعتی هنرستان معلم آن هنرآموز هر شعبة از مدارس عالیه دانشکده و مجموع شعب عالیه دانشگاه و معلم مدارس عالیه استاد نامیده خواهد شد. این یک ماده اول مستقلی میشود که این اصطلاحات را تعیین میکند بعد هم سایر مواد را مینویسند ای یک عرض بنده بود راجع به طرز تنظیم ماده که از نظر
قانون نویسی و ترتیب این بهتر است هیچ عیبی هم ندارد ـ عرض دیگر بنده راجع به ولایات بود که اینجا در ماده اول نوشتهاند و بطور مطلق است و معلوم نیست در کجا در کدام محل، وزارت معارف خیال دارد که این دانش سراها را تشکیل بدهد اگر فعلا در نظر گرفتهاند و تصمیمی دارند که هرگاه در قانون بنویسند و ذکر کنند بهتر است که ولایات عبارت است از آذربایجان، خراسان، کرمان، فارس و اینها اگر ذکر میشد خیلی بهتر بود و بعد هم اسباب زحمت و اشکال نبود و تقاضا هم میکنم که در قانون قبلا معین شود چون بهتر است و رفع اشکال و زحمت میکند.
کفیل وزارت معارف ـ آقای دیبا در اساس لایحه نظری نداشتند فقط در شکلش بود و به نظر بنده اگر شروع در شور مواد این لایحه بشود بهتر است و در همه جای این لایحه هم اشاره شده است که مقصود از دانش سرا چه چیز است و به اضافه اساس این لایحه هم مربوط به تهیه معلم است و سابق بر این هم دارالمعلمین و دارالمعلمات اطلاق میشد به یک مؤسسة که برای تربیت معلم بود و دانش سرا هم عیناً همان است چیز دیگری نیست و نباید برای این الفاظ ما یک ماده بخصوصی وضع کنیم و محتاج نیست و همان به صورت تبصره نوشته شود بهتر است.
رئیس ـ آقای طهرانچی.
طهرانچی ـ بنده تصور نمیکنم راجع به اصل و اساس لایحه کسی مخالف باشد همه آقایان البته منتهی آرزو و آمالشان این بود که یک همچو لایحة از طرف وزارت معارف پیشنهاد بشود عرض کنم فقط چیزی که بنده میخواستم عرض کنم قسمت تبصره ماده اول بود که در این لایحه گنجانده شده است بنده البته حق به خودم نمیدهم که در این قسمت دخالت کنم و نظرم حتما در این قسمت صائب باشد زیرا نه متخصص این فن هستم و نه این که موقعیت بنده به بنده اجازه میدهد که وارد در این مباحثه بشوم ولی بنده میخواهم عرض کنم که همین کلمه استاد که اینجا نوشته شده است به یک طبقه مخصوصی اطلاق شود اگر مقصود از گرفتن این اسم و این لغات گرفتن لغات فارسی و عوض کردن لغات عربی است که بنده میبینم در اینجا این قسمت به تمام معنی عمل نشده زیرا در بسیاری از قسمتهای این لایحه باز همان کلمات و لغات عربی وجود دارد و اساساً بنده نمی دانم این قسمت زبان که یک قسمت فوق العاده مهمی است چرا مورد محاوره و مجادله واقع شده است؟ بالاخره هر ملتی که به یک زبان تکلم میکند مقصودشان این است که آن جرفی را که میگویند فهمیده شود و اگر غیر آن ترتیب باشد ابدا نخواهد فهمید هیچ ممکن نیست بفهمند و تشخیص بدهند پس این زبانی که ما الان داریم کاملا فارسی است و همه هم میفهمند و اگر همین فارسی را که ما الان تکلم میکنیم به یک عربی بگویند قطعا نمیفهمد و این زبان فارسی شده است حتی بنده میخواهم بالاتر از این عرض کنم که الان یکی از ملل بزرگ دنیا اصلا زبان خودشان مرکب از دو زبان است زبان لاتین است که ریشه زبان فرانسه است و زبان ژرمن است که ریشه زبان آلمانی است اصلا مرکب است و الان یک زبانی دارد و به همان زبان هم تکلم میکنند و اگر آن را به آلمانی یا ایتالیایی صحبت کنند هیچ نمیفهمند هیچ وقت هم به این فکر نیفتادهاند (با این که در ردیف اول ملل متمدن دنیا است به این فکر نیفتادهاند) که این زبان را عوض کنند بنده بیش از این در این قسمت عرض نمیکنم اما در همین تبصره بعضی کلمات است که بنده میبینم عربی است مثلا استاد . . . . (عدهای از نمایندگان ـ خیر آقا عربی نیست فارسی است) خوب بیش از این هم نمیخواهم وارد شوم اساتید هم جمعش است (افسر ـ عرب از فارسی گرفته است آقا) اینجا هم فاکولته نیست و مجلس شورای ملی است و بنده نمیخواهم وارد در این مباحثه بشوم و صحبت لغت بکنم ولی عرض میکنم که همان کلمه استاد که نوشته شده است به یک طبقه امروزه اطلاق میشود مثلا همان شاگردان مدارس به بنا و نجار و آهنگر و این طبقه اشخاص را عموم مردم حتی همان شاگردان مدارس هم اطلاق میکنند. به یک نفر بقال یا
سبزی فروش هم میگویند استاد و شما میخواهید همه مردم مملکت به یک بقال هم بگویند استاد به آن معلم بزرگ دانشمند هم بگویند استاد؟ این چیز غریبی میشود !! بنده شأن آن معلم را نمی دانم و استدعا میکنم از آقای کفیل وزارت معارف که لااقل این را اصلاح کنند در این تبصرة که نوشتهاند ـ خوب اسم مدرسه را دبیرستان و معلم آن را دبیر و اینها گذاردهاند اینها خوب میگوییم در این لایحه محل لزوم نیست البته یک وقت لزوم پیدا میکند در این حرفی نیست و آن وقت برای یک جمله یک لایحه نباید یک قسمتی از وقت مجلس صرف شود و بحث و مذاکره شود که تمام را بیاندازیم در گمراهی که نفهمند مقصود چیست و یعنی چه؟ استاد به چیز دیگر در این مملکت گفته میشود دبیر به چیز دیگر گفته میشود پس بنده تصور میکنم که این یک چیز فوق العاده مشکلی است و بر مشکلات میافزاید و هیچ هم مورد احتیاج عموم نیست و نمی دانم که از چه نقطه نظری لایحه اولی را مسترد کردند و حالا به این طریق آوردهاند نمی دانم برای چه بوده است؟
کفیل وزارت معارف ـ در موقعی که این اصلاحات را بنده پیشنهاد کردم بیشتر و در درجه اول احتیاج به این الفاظ داشتیم زیرا که در نتیجه تأسیسات جدیدة معارفی که تقریبا چهل سال از عمرش میگذرد به حکم احتیاج مجبور شدهایم از برای وضع این اصلاحات الان ما وقتی که میگوییم مدرسه در زحمت میافتیم که مقصود چیست مدرسه قدیم است مدرسه متوسطه است مدرسه عالی است مدرسه ابتدایی است چه چیز است؟ وقتی که بنا شد یک مؤسسه ادوار تکامل خودش را طی کرد به حکم اجبار محتاج به یک رشته اصلاحات جدیدی است که به آن تکلم بشود و رفع احتیاج کند و به مردم بفهماند وزارت معارف هم همین طور کرده است ما امروز محتاج هستیم که یک تفکیکی بین این مؤسسات قائل بشویم مقصود این نبود که از زبان عربی یا لغات عربی الاصل احتراز کنیم. خیر به هیچوجه برای این که این لغاتی را که ما حالا صحبت میکنیم تکلم میکنیم فارسی است فعلا فارسی شده است و در قصاید فرخی و در غزلیات سعدی هم استعمال شده است و هیچ وقت نمیشود گفت که اینها فارسی نیست برای این که هیچ وقت هم مملکت ایران و زبان فارسی از اینها بی نیاز نخواهد بود و همیشه استفاده خواهد کرد و چه بسیار لغاتی است که فارسی است و عربها از آن استفاده کردهاند و استعمال میکنند که یکی از آنها همین لغت استاد است که اصل و ریشه اش فارسی است بعد هم عربها استفاده کردهاند آن را گرفته و استعمال میکنند چرا؟ برای این که اغلب فضلا و دانشمندانی که در این قرون اسلامی حامل علم و ادب بودهاند اینها ایرانی بودهاند این مسئله بخصوص ثابت و مسلم است و آن وقت این فضلا و دانشمندان استاد بودهاند و این لفظ را حالا ما برای همینها گذاردهایم که استاد به جای پروفسور باشد که امروز در مدارس عالیه اروپا استعمال میکنند بنابراین چه عیبی دارد که ما یک لغت فارسی الاصلی را که خودمان داشتهایم و بزرگان ما هم در کتبشان استعمال کردهاند ما هم آن را احیا کنیم و در مؤسسات جدیده خودمان معمول کنیم.
رئیس ـ آقایانی که با ماده اول موافقت دارند قیام فرمایند. (اغلب برخاستند) تصویب شد. ماده دوم:
ماده دوم ـ دانش سراهای مذکور در ماده فوق شبانه روزی و مجانی خواهند بود لیکن تا زمانی که بنای کافی برای آنها ساخته نشده است وزارت معارف ممکن است آنها را موقتاً به صورت مدارس روزانه تأسیس نماید و لدی الاقتضاء به شاگردان آنها بر طبق مقرراتی خاص خرج تحصیل بدهد.
رئیس ـ آقای هزار جریبی.
هزار جریبی ـ بنده مقصودم این است که اینجا نوشته است مدرسه شبانه روزی است بنده مدرسه شبانه روزی را برای مرکز هیچ لازم نمی دانم و میخواستم خدمت آقای کفیل وزارت معارف بطور تذکر عرض کنم که مدرسه شبانه روزی در طهران
برای اطفال لازمتر است و مخصوصا این نظر بیشتر برای اطفال ولایات است (صحیح است) که اینجا میآیند و من هم عرض نمیکنم که مجانی باشد که بگویند ما بودجه نداریم خیر مجانی هم نباشد (صحیح است) پول هم بگیرند مردم هم میدهند (صحیح است) آن وقت یک مدرسه از سنه ۱۳۱۳ سالی یک باب تأسیس کنند برای اطفال که از ولایات هم خواهند آمد پول هم ازشان بگیرند شبانه روزی هم باشد چون اطفال ولایات خیلی هستند نه میتوانند در آنجاها تحصیل کنند نه میتوانند در آنجا بمانند بعد که پدر و مادرشان دیدند مدرسه شبانه روزی هست آنها را میفرستند که درس بخوانند و خیالشان راحت باشد و این بهترین کارها است و الا بنده نظر دیگری ندارم. (صحیح است)
مخبر ـ مقصود آقای هزار جریبی بسیار مقدس است و همه هم تصدیق دارند و مقصودشان این است که مدرسه شبانه روزی باشد برای محصلینی که از خارج میآیند تأسیس شود مخصوصا چند روز قبل هم به آقای کفیل صحبت میداشتیم می فرمودند که در صدد هستیم و انشاءالله کوشش میکنیم که برای سنه آتیه این مدرسه را هم تأسیس کنند.
رئیس ـ آقای دکتر ملک زاده.
دکتر ملک زاده ـ موافقم.
رئیس ـ پیشنهادی از آقای کاشف رسیده است قرائت میشود:
اینجانب الحاق عبارت (دانش سراهای پسرانه) و حذف کلمه (آنها) را در ماده دوم بعد از جمله (لیکن تا زمانی که بنای کافی برای) پیشنهاد مینماید.
کاشف ـ غرض بنده از این پیشنهادی که عرض کردم همان توضیحی بود که در کلیات عرض کردم. نسبت به دخترها بود که مدارس آنها حتما شبانه روزی باشد (دانش سراهای دخترانه) این بود که این جمله را پیشنهاد کردم که اضافه شود که این نظر فقط در دانش سراهای پسرانه باشد و این که اینجا بطور مطلق برای تمام دانش سرها نوشته شده است توضیح شود اما در این که همین طور عمل خواهند فرمود و قول میدهند بنده ممکن است مسترد بدارم.
مخبر ـ عرض کنم که این منظور آقا موقعی عملی خواهد شد کاشف ـ مقصود بنده را آقای مخبر ملتفت نشدند که دانش سراها تکمیل بشود و تابلو بالای آن زده شود که این دانش سرا دخترانه است یا پسرانه است.
کاشف ـ بنده پس گرفتم آقا.
رئیس ـ رأی میگیریم به ماده دوم آقایانی که موافقت دارند قیام فرمایند (عده زیادی برخاستند) تصویب شد. ماده سوم:
ماده سوم ـ دولت مکلف است تا ده سال اعتباری سالیانه که از پانصد هزار ریال کمتر نباشد در بودجه مملکتی برای بنای دانش سراها منظور نموده همه ساله به مصرف مزبور برساند.
رئیس ـ آقای دیبا.
طباطبایی دیبا ـ اینجا مینویسد دولت مکلف است تا ده سال ولی این معلوم نشده است که سال اول آن از کدام است و بنده عقیدهام این است که بنویسند و معلوم کنند اگر از سال ۱۳۱۳ خیال دارند که این کار را بکنند که بنویسند از ۱۳۱۴ میخواهند بکنند باز باید بنویسند یعنی اینطور باشد که بنویسند دولت مکلف است از سال ۱۳۱۳ تا ده سال دیگر اعتبار سالیانه الی آخر و الا اول ده سال معلوم نیست سه سال دیگر هم ممکن است بگویند از حالا به بعد است و این مجمل است باید معین باشد که تاریخ شروع از چه وقت است.
رئیس ـ پیشنهادی از آقای دیبا رسیده است:
بنده پیشنهاد مینمایم ماده سوم به ترتیب ذیل اصلاح شود:
دولت مکلف است از سال ۱۳۱۳ تا ده سال دیگر اعتباری سالیانه الی آخر.
طباطبایی دیبا ـ بنده توضیحش را عرض کردم عقیده بنده این است که این ترتیب بهتر است.
کفیل وزارت معارف ـ منافاتی ندارد با قانون ولی معذلک بنده قبول میکنم برای این که تصریح بشود.
رئیس ـ آقای مخبر عقیده شان چیست؟
مخبر ـ بنده هم موافقت دارم.
رئیس ـ آقایانی که با ماده سوم موافقت دارند با اصلاح پیشنهادی آقای دیبا قیام فرمایند
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده چهارم:
ماده چهارم ـ دانش سراهای عالی برای دبیرستانها و دانش سراهای مقدماتی معلم و معلمه تربیت مینماید.
شرط اصلی ورود به این مدارس عالیه داشتن تصدیق فراغ تحصیل از دانش سراهای مقدماتی یا تصدیق متوسطه کامل میباشد. دوره تحصیلات آنها کمتر از سه سال نبوده و دیپلم ختم تحصیلات آنها علاوه بر مزایای اختصاصی معادل با لیسانس و دارای تمام امتیازات قانونی آن خواهد بود.
تبصره ـ فارغ التحصیلهای مدارس عالیه خارجه که در رشته معلمی تحصیل نموده و کمتر از دیپلم لیسانس نداشته باشند از مزایای این قانون نسبت به دبیران استفاده خواهند نمود.
رئیس ـ آقای دکتر ملک زاده.
دکتر ملک زاده ـ قبل از این که جلسه منعقد شود چون بنده در کمیسیون معارف عضویت ندارم چند نفر از آقایانی که در آنجا عضویت دارند نظر بنده را راجع به این لایحه سؤال کردند بهشان عرض کردم از مسایلی که خیر محض است کارهایی است که در راههای معارفی میشود مخصوصا این لایحه که حقیقتا اساس و پایه معارف آتیه در روی آن گذاشته میشود زیرا که به خلاف یک قسمت از مذاکراتی که اینجا شد ما معلم از برای تعلیم و تربیت هر دو میخواهیم بنابراین یک اشخاصی برای معلمی باید انتخاب و تهیه شوند که علاوه بر مراتب علمی که دارا هستند مراتب اخلاقی را هم دارا باشند این است از برای این که مجبوریم تحصیلات را یک قدری توسعه بدهیم چون گقته شد جن گیر را هم دعوت کنیم برای تأسیس در مدارس ولو این که دارای مراتب علمی و اخلاقی هم نباشد در صورتی که یک همچو آدمی به عقیده بنده ابداً صلاحیت معلمی را ندارد بر طبق همین اظهار بود که اینجا خدمت آقای کفیل معارف نوشتم من که چندین سال است افتخار معلمی در معارف دارم نسبت به وظیفه اخلاقی که دارم به سهم خودم راضی نیستم که معلمی که دارای مراتب علمی و اخلاقی نیست برای معلمی اتخاب شود در اینجا یک تبصره نوشته شده است که بنده خواستم توجه وزارت معارف را جلب کنم اینجا تبصره دوم مینویسد: (آموزگارانی که دارای تصدیقنامه فراغ تحصیل از دانش سرا نیستند چنانچه به اخذ تصدیقنامه مذکور نائل شوند یا امتحانات علمی و عملی معادل آن بر طبق نظامنامه مخصوص بدهند مشمول این قانون خواهند بود) البته همان سمت معلمی را حائز خواهند شد و وقتی که به اخذ تصدیقنامه نائل شدند بیایند و در همان مدارس تحصیل کنند و مثل سایرین تصدیق بگیرند یک قسمت اخیری که اضافه کرده است که یا امتحانات علمی و عملی مطابق یک نظامات مقتضی که از طرف معارف نوشته شود آقایان البته فراموش نفرمودهاند اگر به حافظه شان رجوع نمایند در چندین دوره قبل در این مجلس یک قانونی گذشت راجع به اطبا و یک طبقه اطبا مجاز در این مملکت درست شد و هنوز هم وزارت معارف بر طبق اعلانی که چندین روز قبل شده بود با این که دو سال است از دوره قانونی آن لایحه میگذرد باز یک عده بیسواد میآیند به وزارت معارف به امید این که خودشان را داخل بکنند و جزء اطبا مجاز بکنند حالا آن قانون گذشته است و داخل آن نمیشوم ولی در اینجا وحشت دارم از این که یک عده معلمین مجاز هم مجبور شویم در اینجا درست کنیم الان متأسفانه یک اعتراضی باشد که معارف ما هنوز یک
قدم بلندی برنداشته است از حیث تعلیم و تربیت از برای این بوده است که دارالمعلمین نداشتیم و مجبور شدند برای این کار بعضی از طلاب و بعضی از اشخاص مطلع را آوردهاند و به سمت معلمی در مدارس انتخاب کردند همین اشخاص ممکن است که فردا بیایند و دواطلب بشوند و تشبث بکنند و یک زحمتی برای وزارت معارف تولید شود و عقیده بنده این است که اگر موافقت بفرمایند این قسمت اخیر را حذف کنند و خودشان را با یک اشکالی که در آتیه اسباب زحمت میشود دچار نکنند.
کفیل وزارت معارف ـ اگرچه این مذاکراتی که آقای ملک زاده فرمودند راجع به تبصره ماده ۵ است و حالا ماده ۴ مطرح است ولی برای این که دو مرتبه این مذاکرات تکرار نشود بنده اجازه میخواهم که عرض کنم آقایانی که فعلا دارند معلمی میکند و در مدارس ابتدایی و متوسطه و عالیه معلم هستند اینها دو صنف هستند یک عدة هستند که حقیقتا مردمان فاضل دانشمندی هستند که با همان وسایل قلیلی که در ابتدای عمر و سوابق ایام بوده است در این مملکت زحمت کشیدهاند و واقعا ثابت کردهاند که از آن اشخاصی که تحصیلات مرتب کردهاند و دیپلم گرفتهاند کمتر نیستند بلکه بهتر هم هستند البته این اشخاص را باید قدردانی کرده و نگاه داشت اینها ذخایر و بقایای دانشمندان قدیم ایران هستند ما نسبت به آنها جز این که تشویق کنیم و تقدیر کنیم چاره نداریم ولی متأسفانه یک عده دیگری هم هستند که بنده نمیخواهم آنطوری که آقا فرمودند تعبیر کنم ولی اشخاصی نیستند که بتوانیم آنها را در عرض فضلا قرار بدهیم چون ملاکی در دست نیست هرکس هم که صبح از خواب بر میخیزد خودش را جامع معقول و منقول می داند این است که ما در این تبصره این قسمت را قید کردیم و البته آنهایی که مراتب علمیشان معلوم است و مسلم است که باکی از امتحان دادن ندارند یا مکرم میشوند یا موهون.
رئیس ـ آقای افسر.
افسر ـ با این که آقای کفیل یک قسمتی را در جواب آقا فرمودند ولی چون دو سه مرتبه این صحبت در مجلس شده است و حقیقتا موجب تأسف است که یک مذاکراتی بشود و یک جماعت کثیری از فضلا که امروز در دارالمعلمین عالی مشغول تدریس هستند و تمام اشخاص مطلع و مستشرقین که به مملکت ما میآیند از آنها قدردانی میکنند و کتابهایی را که آنها نوشتهاند الان از مدارس لندن خواستهاند و جزو پرگرامشان کردهاند آن وقت این صحبتها در اینجا بشود آقای ملک زاده موضوع اطبا را به میان آوردند نباید آن قانون را در اینجا قیاس کرد عرض میکنم در مجلس دوم که این قانون گذشت برای این بود که طبیب نداشتیم آن وقت حساب کردیم صد و شصت نفر مدعی دیپلم از خارجه بودند و یک اطبای بسیار خوبی هم داشتیم در طهران که اینها هر کدام سی سال چهل سال پنجاه سال طبابت کرده بودند گفتیم چه کنیم خوب سی کرور بیست و پنج کرور مردم طبیب لازم دارند آمدیم گفتیم آنهایی هم که هشت سال ده سال طبابت کردهاند حق داشته باشند و این قانون را گذراندیم حالا آن قانون بد استعمال شد هی مردم دیگر آمدند دوا فروشها آمدند و با یک وضعیت مخصوص تصدیقنامهها و اجازه نامهها درست کردند در صورتی که مقصود قانونگذار این نبود ولی امروز دیگر اینطور نیست آن وقت که ملاحظه فرمودید برای این بود که امتحان در کار نبود ولی این موضوع امتحان را بعد از این که تجدید نظر کردیم گذاشتیم حالا اگر این ماده هم اینطور بود که هرکس دو سال سه سال معلمی کرده است مشمول شود حرف شما صحیح بود و این اشکال آقای دکتر وارد بود ولی اینطور نیست نوشته است معادل آن امتحان بدهد الان هم معلمینی که در اینجا هستند در یک جایی در یک مرکزی بیایند و با اشخاصی که از خارج دیپلم گرفتهاند امتحان بدهند حالا ممکن است این شخص نداند فلان کوه در سیملا
یا یک دره در پرو یا در شیلی آیا تنگ است یا چطور است ولی بالاخره آن معلوماتی که امروزه مملکت ما به آن محتاج است کاملا دارا هستند اینها اشخاصی هستند که با سرمایه خودشان کار کرده و زحمت کشیدهاند و تحمیل نشدهاند و صدمات فوق العاده کشیدهاند کتابها دراند تألیفات دارند تصنیفات دارند ما عوض این که آنها را تشویق و تمجید کنیم نباید اینقدر موهون اسم آنها را ببریم همینهایی که قدیمی هستند که امتحان بدهند آن وقت ملاحظه بفرمایید که چقدر زبردست هستند و دارای چه پایه از معلومات هستند ما به جز همین قبیل از اشخاص دیگر آنقدر معلمین نداریم ملاحظه فرمودید با همین قانون طبابت پریروز آقای داور فرمودند که ما در مملکت هشتصد و چهل نفر طبیب داریم خوب وقتی که هشتصد و چهل نفر طبیب داریم چه بکنیم غیر از اینست که همان طبیب مجازها را پیدا کنیم بالاخره همان طور که فرمودند خوب تشخیص فلان مرض را نمیتوانند بدهند ولی بالاخره آبله کوبی که میتوانند بکنند و ترتیب حفظ الصحه برای مردم بدهند در هر حال وجودشان به از عدم است بنابراین آقای دکتر ملک زاده که همیشه در قسمت فضل و کمال کوشش میکنند به نظر بنده از شدت دلتنگی که پیدا کرده بودند از اطبای بیسواد کم کم سرایت دادند به اشخاص فاضل و باسواد.
رئیس ـ آقایانی که با ماده چهارم موافقت دارند قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده پنجم قرائت میشود:
ماده ۵ ـ دانش سراهای مقدماتی برای دبستانها آموزگار تربیت مینماید. شرط اصلی ورود به این مدارس تحصیلات سه ساله اول متوسطه و دوره تحصیلات آنها دو سال و شهادتنامه فراغ از تحصیلات آنها علاوه بر مزایای اختصاصی دارای تمام امتیازات قانونی تصدیق متوسطه کامل خواهد بود.
تبصره ۱ ـ هر یک از دانش سراهای مقدماتی یک دبستان یا یک دبیرستان ضمیمه خواهد داشت که شاگردان سال دوم در آنجا تمرین و ممارست نمایند.
تبصره ۲ ـ آموزگارانی که دارای تصدیقنامه فراغ تحصیل از دانش سرا نیستند چنانچه به اخذ تصدیقنامه مذکور نائل شوند یا امتحانات علمی و عملی معادل آن بر طبق نظامنامه مخصوص بدهد مشمول این قانون خواهند بود.
رئیس ـ آقای دیبا.
دیبا ـ اینجا ظاهراً یک اشتباهی شده است در تبصره یک آقای کفیل معارف را هم متذکر شدم مینویسد: هر یک از دانش سراهای مقدماتی یم دبستان یا یک دبیرستان ضمیمه خواهد داشت که شاگردان سال دوم در انجا تمرین و ممارست نمایند. در صورتی که دانش سرای عالی را فرمودند یک دبیرستان خواهد داشت و دانش سراهای غیر عالی یک دبستان دارد این است که عبارت این لایحه را بنده لازم به اصلاح دانستم و یک پیشنهادی هم کردهام که اگر قبول فرمودند اصلاح شود.
کفیل وزارت معارف ـ اینجا یک اشتباهی شده است در تبصره اول بعد از کلمه دانش سرا کلمه مقدماتی نباید داشته باشد. زیرا دبیرستان ضمیمه دانش سرای عالی است به این واسطه قید مقدماتی در تبصره یک ضرورت ندارد و ناشی از اشتباه است منظور آقای دیبا هم با این اصلاح حاصل میشود.
رئیس ـ آقای دکتر ملک زاده.
دکتر ملک زاده ـ منظور و مقصود ما این نبود که مورد تعبیر در اطراف مذاکراتی که رفقا میکنند بشود همیشه بطور کلی یک موضوعی که مورد بحث و مطالعه قرار داده میشود و اشاره در او میشود عموماً اکثریت را در نظر میگیرند و قسمت اقلیت یا استثناء هیچ وقت منظور نیست هیچکس منکر نیست که یک اشخاص فاضل و عالمی در این مملکت هستند که در شعبات خودشان دارای مقامات خیلی عالیه هستند نظیر هم ندارد و متأسفانه
نظیرشان را هم شاید زمانه به زحمت بتواند تهیه کن (صحیح است) ولی چون متأسفانه عده این نوع مردم خیلی کم هستند وقتی که بطور عموم گفته شد که فرض بفرمایید در فلان دهات فلان روضه خوان میتواند درس فارسی بدهد در مسجد یا تکیه یا جای دیگر البته تصدیق میفرمایید که اکثریت این نوع اشخاص هستند که داوطلب هستند از برای تدریس و تعیناتی را که باید یک معلمی حائز باشد اینها حائز نیستند و بنده یک اشکال دیگری هم در این قسمت که عرض کردم دارم و آن این است که همین اشخاص عالی مقام که دارای یک معلوماتی هستند با این که اینها دارای یک دیپلمها و تصدیقهای معمولی کلاسیک امروزه نیستند. بنده امتحان اینها را مشکل میبینم امروز حقیقتا یک اشخاص خیلی عالمی در این مملکت هستند که مدرسه متوسطه و عالی ندیدهاند ولی فعلا دارای یک معلومات عالیه هستند و دارای مقامات خیلی بلندی هستند که اصلا مقتضی نیست یک مجلس امتحانی درست کرد و به فلان معلم عالی مقامی که امروز در یکی از مدارس تدریس میکند گفت آقا چون درس متوسطه نخواندهای بیا امتحان بده و بالاخره نه این که فقط در ایران این وضعیت بوده است بلکه در اروپا هم همین طور بوده است سابقا در فرانسه هم همین طور بوده است وقتی که علوم هنوز بسط پیدا نکرده بود پاستور معروف با وجود این که امروز اغلب این شخص را اول مرد دنیا می دانند خدماتی را که به عالم انسانیت کرده است همه کس می داند و بشر امروزه بهر مند میشود این شخص رتبه و مقام دکتری نداشت بنابراین بنده خواستم در ضمن عرایضم آن سوء تفاهمی را که آقای افسر کردند رفع شود البته آن بزرگواران استثنا هستند و مقصود آنها نیستند.
رئیس ـ نظر آقای دیبا را که آقای کفیل تأمین و قبول کردند و آن کلمه (مقدماتی هم)، ضمناً حذف شده و آقای مخبر هم قبول کردند. (مخبر ـ بلی) آقایانی که با ماده پنجم موافقند قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده ششم قرائت میشود:
ماده ششم ـ رؤسا و اساتید دانش سراهای عالی باید علاوه بر شرایط مقرره در فقرات یک و سه و چهار ماده دوم قانون استخدام کشوری کمتر از سی سال نداشته و به درجه دکتری رسیده باشند لیکن برای رؤسای دانش سراهای مقدماتی حداقل سن ۲۵ سال و حداقل درجه علمی داشتن تصدیق فراغ تحصیل از دانش سراهای عالی یا دیپلم لیسانس خواهد بود.
تبصره ـ مادامی که وزارت معارف به عده کافی مستخدمینی که واجد تصدیقهای علمی مذکور در این ماده باشند در اختیار خود نداشته باشند میتواند کسانی را که اطلاعات و مقامات علمی آنها را کافی می داند به ریاست و معلمی این مدارس بگمارد لیکن انتصاب این گونه اشخاص به آن مشاغل آنها را مشمول مقررات مواد ۱۱ ـ ۱۲ ـ ۱۳ ـ ۱۴ این قانون نخواهد نمود.
رئیس ـ آقای روحی.
روحی ـ ظاهرا در ماده اول مورد بحث بوده است که کلمه استاد عربی است بنده خواستم به آقای نماینده محترم عرض کنم که استاد فارسی است و آن وقت زبان ایرانی سیطره داشته است در بیشتر از دنیا منجمله زبان عربی هم تحت این استیلاء قرار گرفته است که منجمله از آن استاد است و گناه که جناح شده است و خیلی لغات دیگر بیمارستان که امروزه خود اعراب هم مینویسند بنابراین چون این کلمه فارسی است اعراب که استعمال میکنند به ذال استعمال میکنند (یکی از نمایندگان ـ اصل فارسی آن دال است عرب از همان رو استفاده میکند) اگر در اینجا هم اساتید نوشته شود و بنده پیشنهاد میکنم و خواهش میکنم قبول بفرمایید.
مخبر ـ اولا خواستم به آقای روحی عرض کنم که استاذه است جمعش ولی این را هم باید عرض کنم که ما اساساً برخلاف کلمات عرب که نیستیم ما خواستیم یک
کلماتی را که آهنگش به گوشمان ثقیل نمیآید و خوبست به جای این کلمات بگذاریم مثلا پریروز راجع به اقلاً صحبت بود بنده خودم طرفدار اقلاً بودم برای این که همه ماها در هر جملة از الفاظمان این کلمه است بالاخره اگر ما بخواهیم که خانه خودمان را حفظ کنیم دلیل ندارد که به خانه دیگران صدمه بزنیم حالا هم آقا میفرمایند کلمه استادان به جای اساتید باشد مانعی ندارد هر طور نظر مجلس است.
رئیس ـ اگر نظر مجلس درش اعمال شود لایحة را که این قدر آقای کفیل معارف شتاب دارند برای یک مدت نامعلومی تأخیر خواهد افتاد.
کفیل وزارت معارف ـ بنده موافقم.
مخبر ـ بنده هم قبول میکنم.
رئیس ـ آقای روحی و کاشف هر دو این پیشنهاد را کرده بودند این را هم که گفتم برای این بود که اگر قابل توجه میشد می رفت به کمیسیون و لایحه معطل میشد آقایانی که با ماده ششم با اصلاحی که شد (تغییر کلمه اساتید به استادان) موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده هفتم قرائت میشود:
ماده هفتم ـ محصلین دانش سراها باید در موقع ورود به مدرسه تعهد کتبی بسپارند که پس از فراغ از تحصیل مدت پنج سال با دریافت مقرری به خدمت معلمی اشتغال ورزند و الا از عهده مخارجی که دولت درباره آنها نموده است برآیند.
رئیس ـ مخالفتی نیست؟ (خیر) آقایانی که با ماده هفتم موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده هشتم قرائت میشود:
ماده هشتم ـ دولت مکلف است کسانی را که از دانش سراها فارغ التحصیل میشوند با رعایت شرایط مقرره در فقرات ۱ ـ ۳ ـ ۴ ماده دوم قانون استخدام کشوری و ماده هفتم این قانون در سال تحصیلی بعد در مدارس با حقوق به خدمت بگمارد در سال اول خدمت آنها عنوان آزمایش را خواهد داشت چنانچه وزارت معارف آنها را مستعد شغل معلمی تشخیص ندهد میتواند سال بعد آنها را از خدمت معلمی معاف نماید.
رئیس ـ آقایانی که با ماده هشتم موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده نهم قرائت میشود:
ماده نهم ـ مدیرها و ناظمها و مفتشهای مدارس از بین آموزگاران و دبیرانی که یک سال خدمت کرده باشند انتخاب میشوند ارتقاء و ترفیع آنها مانند معلمین و معلمات است.
رئیس ـ آقایان موافقین با ماده نهم قیام فرمایند.
(اکثر قیام کردند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده دهم قرائت میشود:
ماده دهم ـ هر یک از مشاغل دوگانه آموزگار و دبیر از حیث حقوق و سابقه خدمت به ده درجه تقسیم میشود مدت خدمت در درجه اول و دوم و سوم کمتر از دو سال و در درجههای بعد کمتر از سه سال نخواهد بود ارتقاء از درجه به درجه دیگر منوط است به لیاقت و حسن خدمت است که تشخیص آن بر طبق نظامنامه مخصوص خواهد بود و همچنین تأهل در ارتقاء مستخدم از درجة به درجه دیگر مؤثر است.
رئیس ـ آقای افشار.
افشار ـ در این ماده نوشته شده است که مدت خدمت در درجههای اول در ظرف دو سال یعنی برای ترقی معلمین و اضافه حقوق و ترقیات آنها یک حداقلی قائل شدهاند به نظر بنده محض تشویق معلمین بهتر بود که مثل قانون استخدام کشوری برای ارتقاء معلمین نیز یک حداکثری قائل شده باشند یعنی بعد از یک مدت معینی دولت به معلمین ارتقاء رتبه بدهد در قانون استخدام شش سال معین شده است به نظر بنده خوب است در اینجا نسبت به معلمین هم اعمال شود.
کفیل وزارت معارف ـ بنده لازم می دانم یک مطلبی را اینجا عرض کنم که بعدها اشتباه نشود ما نمیتوانیم قانون استخدام معلمین را تطبیق کنیم با قانون استخدام کشوری زیرا مأمورین دفتری و مستخدمین کشوری ترتیبات دیگری دارند که مستلزم تغییر شغل است یعنی یک منشی را از رتبه چهار به رتبه پنج میبریم مدیر شعبه میکنیم در صورتی که معلم و آن اشخاصی که به موجب این قانون آموزگار هستند و معلم مدرسه ابتدایی هستند هستند و معلم مدرسه ابتدایی خواهند بود و حق تدریس در مدارس متوسطه را ندارند مگر این که دارای آن تصدیقنامههای لازمه بشوند بنابراین ده درجه در اینجا نوشته شده و به همین دلیل هم رتبه ننوشتیم و انتقال از درجه به درجه تقریبا اضافه حقوق است بنابراین با این نظر آقا نمیشود موافقت کرد (جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است)
احتشام زاده ـ بنده مخالفم. عبارتی که در این ماده نوشته شده است ابهامی دارد که لازم است اصلاح شود و آن این است که نوشته است: هر یک از مشاغل دوگانه آموزگار و دبیر از حیث حقوق و سابقه خدمت به ده درجه تقسیم میشود مدت خدمت درجه اول و دوم و سوم کمتر از دو سال یعنی مجموع مدت خدمت اول در درجه اول و دوم و سوم در صورتی که منظور این نیست منظور این است که مدت خدمت در هر یک از درجات اول و دوم و سوم کمتر از دو سال نخواهد بود این مقتضی است که ضرورت دارد یا اصلاح شود یا از طرف آقای کفیل توضیح داده شود که معلوم شود هر یک از درجات مقصود این است که دو سال باشد مدت خدمت برای هر یک از این درجات.
کفیل وزارت معارف ـ تذکرشان صحیح است و مقصود این است که در هر یک از درجات دو سال باشد.
پیشنهاد آقای جمشیدی
بنده پیشنهاد میکنم بعد از عبارت در ماده اول و دوم و سوم (و چهارم اضافه شود)
جمشیدی ـ ما اگر از برای معلمین رتبی قائل نشویم نباید آنها را از مراتب مستخدمین کشوری کمتر کنیم در قانون استخدام کشوری ماده ۲۳ برای درجه اول و دوم و سوم و چهارم دو سال قرار داده است اینجا فقط برای درجه اول و دوم و سوم است از چهارم به بالا را سه سال قرار داده است این است که بنده پیشنهاد کردم که چهارم هم ضمیمه شود و دو سال شود.
کفیل وزارت معارف ـ بنده عرض کردم که این قانون را نباید تطبیق کرد با قانون استخدام کشوری و با حسابی که ما کردیم در قسمت سن این فارق التحصیلهای دانش سراها گمان میکنم همان سه درجه اول و دوم و سوم کافی باشد و مناسبتر هم هست به این جهت خواهش میکنم حضرتعالی هم موافقت بفرمایید.
جمشیدی ـ استرداد میکنم.
پیشنهاد آقای احتشام زاده
پیشنهاد میکنم سطر دوم در ماده دهم به جای درجه دوم نوشته شود هر یک از درجات.
احتشام زاده ـ بنده توضیح دیگری ندارم و همان است که عرض کرد.
کفیل وزارت معارف ـ اصلاح عبارتی است بنده هم موافقم.
مخبر ـ بنده هم موافقم.
رئیس ـ آقایانی که با ماده دهم با مدلول پیشنهاد آقای احتشام زاده موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده یازدهم قرائت میشود.
ماده یازدهم ـ میزان مقرری درجه اول آموزگاران به موجب قانون بودجه همه ساله معین میشود میزان مقرری درجه اول دبیران دو برابر میزان مذکور خواهد بود ـ مقرری مدارج دیگر هر یک از مشاغل دوگانه آموزگار و دبیر مساوی خواهد بود با مقرری درجه مادون به اضافه خمس آن.
تبصره ۱ ـ رؤسا و اساتید دانش سراهای عالی از حیث درجات و مقررات دیگر مانند سایر کارکنان دانشگاه مشمول قانون جداگانه خواهند بود.
تبصره ۲ ـ آموزگارانی و دبیرانی که از محل اقامت اصلی خود به خارج فرستاده میشوند مادامی که در آن محل باقی هستند ممکن است تا دو عشر مقرری خود را به عنوان مدد معاش اضافه دریافت دارند.
رئیس ـ آقای دکتر ملک زاده.
دکتر ملک زاده ـ بنده میخواستم در اینجا یک تذکری بدهم به آقای کفیل وزارت معارف راجع به قانون استخدام معلمین برای یک نکته اعم از عالی و متوسطه مدتی بود که یک اصول و ترتیبی در کار نبود گاهی میشد که یک معلم مدرسه ابتدایی یا یک معلم سیکل اول متوسطه حقوقش بیش از حقوق معلم مدرسه عالی بود بعد چند سال است که یک اصولی در لایحه بودجه در نظر گرفتهاند در ضمن بودجه حقوق معلمین بطور اعاشه و اینها یک ترتیباتی در نظر گرفتهاند بنده یک طبقة را که طبقه فاضل مملکت هستند و مملکت همیشه به وجود اینها محتاج است میخواستم تقاضا کنم (همین طوری که چند موضوع را بینی و بین الله از آن وقتی که ایشان در این کار وارد شدهاند طرف توجه قرار دادهاند) این موضوع قانون استخدام معلمین را هم اعم از این که معلم مدرسه ابتدایی یا غیر ابتدایی باشد مورد توجه قرار دهند چون هیچ شباهتی استخدام معلمین با سایر طبقات ندارد و محتاج به یک قانون مخصوصی است یک لایحه تهیه کنند و بیاورند به مجلس که رفع این اشکال هم بشود.
کفیل وزارت معارف ـ نسبت به معلمین مدارس ابتدایی و متوسطه تا یک درجه خیلی زیادی این قانون مقصود آق را تأمین میکند نسبت به مدارس عالیه و آموزشگاه آن هم در قانونی که در دست اقدام است و عنقریب تقدیم مجلس شورای ملی خواهد شد از برای معلمین و استادان مدارس عالیه هم پیشنهاد خواهد شد.
رئیس ـ آقای فرشی.
فرشی ـ در این ماده بطوری که در مادههای قبل اساتید بدل به استادان شده است در اینجا هم باید همین طور بشود.
رئیس ـ همین طور است در تمام مواد هم همین طور اصلاح خواهد شد آقایانی که با ماده یازدهم موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده دوازدهم قرائت میشود:
ماده دوازدهم ـ وزارت معارف مجاز است که لیسانسیههای فعلی دانش سراهای عالی را که مشمول قانون استخدام کشوری هستند و نیز اشخاصی را که دارای دیپلم کامل متوسطه یا بالاتر باشند و تا اول فروردین ماه ۱۳۱۳ سه سال در مدارس به شغل معلمی یا ناظمی یا مدیری مشغول بودهاند مشمول مقررات این قانون قرار داده و رتبه آنها را مطابق آخرین حقوق دریافتی تعیین نماید.
رئیس ـ آقای مؤید احمدی.
مؤید احمدی ـ بنده تصمیم داشتم حقیقتا در این لایحه چیزی عرض نکنم علتش هم این بود که این لایحه یک لایحه ایست که عموم ماها سالها آرزو داشتیم که یک همچو لایحه به مجلس بیاید و با موادش هم کاملا موافقم و موادش هم مورد بحث بنده نیست ما وارد در مبحث الفاظ شدیم و این لایحه را به زحمت انداختیم حالا بنده در آن موضوع هم وارد نمیشوم بنده یک موضوعی را در نظر گرفتهام و استدعا میکنم آقای کفیل وزارت معارف این را در نظر بگیرند در ماده ۱۲ در قسمت اخیرش هست که وزارت معارف مجاز است که لیسانسیههای فعلی دانش سراهای عالی را که مشمول قانون استخدام کشوری هستند و نیز اشخاصی را که دارای دیپلم کامل متوسطه یا بالاتر باشند و تا اول فرودین ماه ۱۳۱۳ سه سال در مدارس به شغل معلمی یا ناظمی یا مدیری مشغول بودهاند مشمول مقررات این قانون قرار داده و رتبه آنها را مطابق آخرین حقوق دریافتی تعیین نماید. یک اشخاصی فرض بفرمایید از مدارس
متوسطه بیرون آمدند و به واسطه احتیاجی که وزارت معارف به معلم داشت اینها را آوردند با حقوق صد و پنجاه تومان و دویست تومان کنترات کردند و مشغول ناظمی یا مدیری یا معلمی شدند و حالا آخرین حقوق آنها مأخذ رتبه شان میشود می شود رتبه هفت و هشت بنده هم کاملا موافقم البته باید هم رتبه اش را زیاد کند با این قسمت مخالف نیستم سوء تفاهم نشود لیکن به یک طبقة دیگر ظلم میشود آنها را که به اروپا میفرستند اشخاصی می رودند و تحصیل میکنند مخصوصا معلمینی که دیپلمه میشوند و میآیند اینجا اینها را مطابق قانون رتبه سه میدهند ولی این آقایان را رتبه هشت میدهند ما همین دارالمعلمین که خودمان داشتیم تا به حال در قانونش هست که وقتی که این شاگرد از مدرسه بیرون آمد رتبه چهار به او میدهیم اما آن که فرض کنیم از دارالفنون بیرون آمده و سه سال ناظم یا معلم بوده با او اینطور معامله میکنیم بنده با ازدیاد حقوق اینها مخالف نیستم ولی یک فکری هم برای آنها بکنید که اقلا دشمنی با علم و تحصیل نشود یک آدمی که رفته است و زحمت کشیده در خارج تحصیل کرده است یا در اینجا دارالمعلمین را تمام کرده رتبه ۳ ولی آن کسی که از مدرسه متوسطه بیرون آمده میشود رتبه هشت این تناقض را خواهش میکنم به یک طوری بردارید.
کفیل وزارت معارف ـ توجهی را که آقای مؤید احمدی فرمودند نسبت به این که تبعیض میشود به اشخاصی که میروند در خارج تحصیل میکنند این موضوع مرتفع است اگر خود ایشان مراجعه فرموده بودند در این لایحه در تبصره ماده چهار است که اشخاصی که در قسمت معلمی تحصیل نموده و کمتر از دیپلم لیسانس نداشته باشند از مزایای این قانون نسبت به دبیران استفاده خواهند نمود منظور آقا اینجا تأمین خواهد شد اما این که فرمودند رتبه هشت و نه اینطور نیست اشخاصی که در مدارس ما هستند و حقوق میگیرند دارای حقوقهای قلیلی هستند اگر درجه چهار و پنج هم بشوند خیلی کم هستند زیرا متأسفانه معلمین ما آنطوری که زحمت میکشند بهشان پاداش داده نشده است و مساعدتی با آنها نشده است.
رئیس ـ آقای طهرانی.
طهرانی ـ با این که خود آقای کفیل وزارت معارف خودشان توجه دارند در مذاکرات قبلی شان فرمودند که اشخاصی هستند که دارای معلومات هستند و مشغول خدمت هم هستند و معلمی هم میکنند یا ناظم هستند یا مدیر هستند ولی دارای دیپلم لیسانس نیستند یا تصدیق متوسطه ندارند ولی در اینجا به این ماده که در این لایحه هست این قسمت از مردم را به کلی خارج کردهاند و اینها مشمول مقررات ماده دوازده نمیشوند نمی دانم چرا اینطور شده است بنده اساساً یک اصلی را میخواستم عرض کنم که ما چرا اینقدر افراط و تفریط میکنیم همیشه یا این طرف میافتیم یا آن طرف مقصود از تحصیل از آموختن این است که انسان وجودش قابل استفاده باشد ما دشمنی و عداوتی با کسی نداریم اگر یک کسی که سالهای سال زحمت کشیده و تحصیل کرده است و ادبیات را خوب می داند و لیاقت داشته باشد که در مدرسة متوسطه ادبیات درس بدهد به این شخص ما بگوییم چون تو تصدیق متوسطه با لیسانس نداری نمیتوانی معلم باشی این که بی انصافی است در صورتی که به تصدیق همه به تصدیق خود آقای کفیل وزارت معارف این دیپلمه یا لیسانسه در ادبیات تازه به این شخص نمیرسد بلکه چندین سال دیگر باید برود در خارج تحصیل بکند تا به پایه این شخص برسد این است که بنده در اینجا یک پیشنهادی کردم و استدعا میکنم این را مورد توجه قرار بدهند اشخاصی هستند که البته دیپلم ندارند ولیکن با تشخیص خود وزارت معارف مردمان عالمی هستند فرض بفرمایید شما یک کارهایی در وزارت معارف دارید که شاید محتاج به دانستن جبر و مقابله یا دانستن فیزیک و شیمی از برای معلمی نباشد ولی این شخص علم تاریخ را خوب می داند ادبیات را خوب می داند و امروز
هم مشغول است ما هم به وجود اینها احتیاج داریم بنده عرض میکنم با تشخیص و امتحان اگر یک اشخاصی اینطوری پیدا شدند که دارای دیپلم نباشند که تمام آن آن جزئیات را تحصیل کرده باشند آنها راهم البته امتحان بکنند و مشمول این قانون قرار بدهند بنده طرفدار آقای دکتر ملک زاده نیستم که طبیب مجاز درست نکنیم خیر عرض میکنم که یک معلمی که واقعا لیاقت دارد و تحصیلاتی کرده است و قابل است او را هم موافقت بفرمایند که مشمول این قانون بشود.
کفیل وزارت معارف ـ متأسفانه آقای طهرانی هم به سوابق قانون مراجعه نکردهاند اگر مراجعه کرده بودند اینطور نمیفرمودند زیرا که این موضوع مراعات شده بود و همین طور هم هست کسانی که تحصیلات دارند و زحمت کشیدهاند ما همه مان مرهون اینها هستیم و وجود همین فارق التحصیلهای مدارس و دیپلم آنها را که قیمت و ارزش قانونی میدهیم شاگرد همین اینها بودهاند بنابراین این پیش بینی در ماده ۵ در تبصره دوم شده است و نظر آقا تأمین شده است.
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.
رئیس ـ آقای شریعت زاده مذاکرات را کافی نمی دانند (بلی) بفرمایید.
شریعت زاده ـ بنده راجع به ماده دوازده یک نظری دارم اگر آقایان اجازه میفرمایند عرض کنم (بفرمایید ـ بفرمایید) آقای مؤید احمدی راجع به ماده دوازده این قانون توضیحاتی دادند که خلاصه آن حاکی بود از این که اشخاصی که از مدارس عالیه خارج و دیپلم فراغت تحصیل میگیرند و میآیند ممکن است نسبت به آنها برحسب این قانون نتوان مطابق شئونشان عمل نمود آقای کفیل وزارت معارف به استثناء تبصره ماده ۴ مطلب را مورد اشکال فرض نکردند بنده حالا که مطالعه میکنم می بینم که تبصره ماده ۴ مؤثر در اشکالی که آقای مؤید احمدی کردند و صحیح هم بود نیست چرا؟ برای این که تبصره ماده ۴ مینویسد: فارغ التحصیلهای مدارس عالیه خارجه که در رشته معلمی تحصیل نموده و کمتر از دیپلم لیسانس نداشته باشند از مزایای این قانون نسبت به دبیران استفاده خواهند نمود و حکم قانونی که در ماده ۱۲ مقرر است این است که وزارت معارف مجاز است که لیسانسههای فعلی دانش سراهای عالی را که مشمول قانون استخدام کشوری هستند و نیز اشخاصی را که دارای دیپلم کامل متوسطه یا بالاتر باشند و تا اول فروردین ماه ۱۳۱۳ سه سال در مدارس به شغل معلمی یا ناظمی یا مدیری مشغول بودهاند مشمول مقررات این قانون قرار داده و رتبه آنها را مطابق آخرین حقوق دریافتی تعیین نمایند. در اینجا دو شرط ذکر شده یکی اشتغال معلمی تا ۱۳۱۳ یکی هم در تعیین رتبه مناط را حقوق قرار دادهاند بنده عرض میکنم آنهایی که از خارجه میآیند حقوق نمیگیرند که رتبه شان از روی آن تعیین شود همچنین اشتغال به شغل معلمی نداشتهاند که از این قانون استفاده کنند بنابراین تبصره ماده ۴ یک اصل کلی است معنایش این است که اگر هم برای اینها در تبصره ماده چهار تکلیفی مقرر شده باشد به موجب ماده ۱۲ نمیتوانند استفاده کنند این است که به نظر بنده گمان میکنم آقای کفیل وزارت معارف هم به این مطلب اهمیت بدهند و توجه بفرمایند که اصلاح شود.
کفیل وزارت معارف ـ اشخاصی که در مدارس عالیه خارجه در قسمت معلمی تحصیل کردهاند آنها راما قابل مقایسه نمی دانیم با کسانی که فرمودند دیپلمه متوسطه بوده و سه سال معلمی کردهاند اینها به طریق اولی و به دلایل قویه کسانی هستند که از دانش سراهای عالی بیرون میآیند یا دارای تصدیق لیسانس یا تصدیق دکترا هستند برای این که فارق التحصیلهای دانش سراهای عالی از همان حقوق که برای آنها منظور شده است استفاده خواهند کرد و تبصره ماده چهار هم این مطلب را کاملا تأمین میکند فارق التحصیلهای دانش سراهای عالی حق دبیری دارند
آنها هم حق دبیری دارند آنهایی که دارای تصدیق دکترا باشند آنها البته از مقام دبیری درجه شان بیشتر و برطبق قانون جداگانه که برای مدارس عالیه و دانش سراهای عالیه تهیه شده و تقدیم خواهد شد برای آنها هم پیش بینی شده و در هر صورت جای نگرانی نیست زیرا دولت مخارجی برای آنها کرده است و کمال امیدواری را به این آقایانی که در اروپا تحصیل کردهاند خواهد داشت.
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.
عراقی ـ بنده مخالفم.
رئیس ـ بفرمایید.
عراقی ـ عرض میکنم کفایت مذاکرات را وقتی باید گفت که قضیه حل شده باشد اینجا دو اشکال شد که هم قضیه را حل نکرد و آقای کفیل وزارت معارف هم آنطوری که دقت فرموده بودند بیاناتشان حل نکرد قضیه را بطوری که آقای شریعت زاده هم فرمودند در تبصره دو شرط قرار داده شده است یکی سه سال خدمت و یکی دارای دیپلم بودن تبصره ماده چهارم هم یک حکم عمومی است بعد این یکی یک مخصص است که برایش آمده است نسبت به آن حکم اولیه که گفتیم دو تا شرط برایش قرار داده است یکی این که تا اول فروردین ۱۳۱۳ سه سال خدمت کرده باشد آن که رفته است در آنجا و دیپلم گرفته سه سال خدمت را که نکرده است و این شرط را فاقد است این تکلیفش چیست و نمیتواند استفاده بکند قانون علیحده هم میفرمایند هنوز نیامده است این قانونی که الان مطرح است این نظر را تأمین نمیکند یکاشخاصی که رفتهاند و زحمت کشیدهاند و برای ما ارمغانهای خوبی میآورند ما باید اینها را تشویقشان کنیم که اگر چنانچه در این موقع آنها را هم مشمول قرار دهیم خیلی خوبست و اگر مشمول قرار ندهیم عجالتاً این ماده این مقصود را تأمین نمیکند اشکال آقای مؤید احمدی و آقای شریعت زاده هر دو وارد است و منظورشان تأمین نمیشود.
کفیل وزارت معارف ـ با دقتی که آقایان در مواد این قانون دارند بنده تعجب میکنم که چرا این اشکال را وارد می دانند ما در اینجا قائل شدیم یک کسی که از دانش سرای عالی بیرون میآید به موجب این قانون موسوم میشود به دبیر و یک حقوقی هم برای او قائل شدیم یعنی دو برابر حقوق معلم مدرسه ابتدایی فوراً بهش خواهند داد و هیچ استار ازش مطالبه نمیکنیم و در سن معین هم متقاعد میشود ده درجه معین را هم مطابق مقررات ترقی میکند عین این مقررات هم برای همان کسانی که از مدارس عالیه خارجه بیرون میآیند منظور است ما گفتیم کسانی که از مدارس عالیه بیرون آمدند و دارای تصدیق باشند از مزایای قانونی که برای یک نفر دبیر منظور شده است استفاده خواهد کرد بنابراین هیچ نگرانی باقی نخواهد بود و این برای این است که یک عده اشخاصی هستند که مشغول هستند و کار هم میکنند اینها هم یک استفاده کرده باشند ماده ۱۲ تعارضی با آن تبصره ماده چهار ندارد تبصره ماده ۴ اینها را تأمین کرده است ماده ۱۲ هم حقوق یک صنف دیگری از معلمین را تأمین کرده است.
پیشنهاد آقای جمشیدی
در ماده ۱۲ پیشنهاد میکنم کلمه سه سال تبدیل به شش سال شود.
جمشیدی ـ آقای کفیل وزارت معارف توجه بفرمایید به این مثلی که بنده میزنم و تطبیق بکنند با موضوع و ببینند که آیا حق هست که در این مورد یک دقتی باید بشود یا خیر فرض میکنیم دو نفر در سنه ۳۱۰ از متوسطه کامل بیرون آمدهاند. یکی گناهش این شد که رفت دارالمعلمین عالی سه سال تحصیل کرد او میآید و یکی از این درجات دو گانه که رتبه اول باشد بهش داده میشود ولی یکی دیگر تحصیل را ول کرد و رفت مستخدم دولت شد تشبث هم کرد و کنتراتی شد صد و پنجاه تومان هم حقوق خواهد گرفت او را در هذه السنه صد و پنجاه تومان حقوق بهش خواهید داد
و رتبه شش هم بهش میدهید او یکی که رفه تحصیل را ادامه داده و زحمت کشیده سه سال تحصیل فضل و کمال کرده حالا باید بیاید و شصت و هشت تومان حقوق بگیرد ولی آن کسی که تحصیل را ول کرده حالا صاحب رتبه میشود و صد و پنجاه تومان حقوق با رتبه شش و هفت بهش خواهید داد ما باید کاری کنیم که محصلین مدارس عالی تشویق بشوند و این قسمت عوض تشویق موجب یأس محصل میشود باید کاری کنیم که محصلین بیشتر دنبال تحصیلات عالیه بروند بنده در این قسمت عرض نمیکنم ولی مقصودم تذکر بود و این که دارد در این یک حق کشی نسبت به آنها میشود این را شما ترمیم فرمایید و البته نظر ندارم که این سه سال شش سال بشود ولی طوری باشد که آنها هم استفاده کنند.
کفیل وزارت معارف ـ این مطلبی را که نماینده محترم فرمودند مطابق واقع نیست زیرا که به موجب قانون دارالمعلمین عالی اینها که بیرون میآیند با رتبه چهار قانون استخدام وارد خدمت میشوند و رتبه چهار هم حقوقش ۶۸ تومان است و هیچکس هم نیست که صد تومان حقوق گرفته باشد و آن اشخاصی که به موجب ماده دوازده استفاده میکنند به حکم تجربه و عمل همان مقدار تعلیمات را در تجربه و کار آموختهاند که این آقایان در مدرسه تحصیل کردهاند بنابراین هیچ گونه حق کشی نسبت به آنها نشده است.
رئیس ـ آقای جمشیدی.
جمشیدی ـ متأسفانه آقای کفیل وزارت معارف متوجه عرض بنده نشدند بنده مثال زدم که مسئله درست روشن شود عرض کن دو نفر در سنه ۱۳۱۰ از مدرسه متوسطه کامل بیرون آمدند یکی از آنها رفت و تحصیلات خودش را ادامه داد و سه سال در دارالمعلمین عالی تحصیلات کرد و امروز که بیرون میآید و بهش کار خواهید داد شصت و هشت تومان حقوق میگیرد ولی آن کسی که از مدرسه متوسطه بیرون آمد و رفت مستخدم شد ناظم شد معلم شد یا مدیر شد به او یک حقوق زیادی هم به موجب کنترات یعنی صد و پنجاه تومان میدهید و رتبه اش مطابق این قانون هفت و هشت خواهد شد ولی او که رفته است و تحصیلات کرده است و امروز بیرون آمده تازه رتبه چهار بهش میدهید با شصت و هشت تومان حقوق حالا من مقصودم این نیست که به آنها این حقوق و رتبه داده نشود بلکه مقصودم تذکر است که نسبت به آنها هم یک تشویقی بشود و استرداد میکنم پیشنهاد خودم را.
رئیس ـ پیشنهاد آقای احتشام زاده.
پیشنهاد میکنم در اول سطر سوم از ماده ۱۲ به جای باشد نوشته شود بوده
رئیس ـ بفرمایید
احتشام زاده ـ یک اشخاصی اشتغال به شغل معلمی یا مدیری یا ناظمی برای سه سال بنده استعلام کردم از آقای کفیل وزارت معارف فرمودند منحصراً مربوط است به دیپلمههای متوسطه و ارتباطی به لیسانسیههای دانش سراهای فعلی ندارد ولی عبارت طوری نوشته شده است که این قید اشتغال به معلمی به هر دو اطلاق میشود یعنی لیسانسیههای فعلی که تا اول فروردین ۱۳۱۳ سه یال معلمی کرده و همچنین دیپلمههای متوسطه که تا اول فروردین ۱۳۱۳ سه سال خدمت کرده باشند در صورتی که مقصودشان این نیست که این قید مربوط باشد به هر دو این است که بنده آن کلمه باشد را تبدیل کردم به بوده که این معنی و مطلب را تأمین کند یعنی این قید منحصر شود به دیپلمههای متوسطه و ارتباطی به لیسانسیهها نداشته باشد.
کفیل وزارت معارف ـ برای این که تأکید شود بنده قبول میکنم.
رئیس ـ آقای اعتبار پیشنهادی کردهاند.
پیشنهاد آقای اعتبار
پیشنهاد میکنم ماده ۱۲ از این قانون حذف شود.
رئیس ـ بفرمایید.
اعتبار ـ عرض کنم یکی از موضوعاتی که بنده در این چند دوره که افتخار عضویت داشتم همیشه مورد بحث بوده و همیشه از وزارت معارف و وزرای معارف وقت تقاضا می شده این بوده است که قانون استخدام معلمین را بیاورند به مجلس ولی متأسفانه تا امروز که این لایحه را دیدم نیاوردهاند لیکن در این قانون که مقدمه اش را میخوانیم می بینیم که لایحه ایست برای تربیت معلم ولی از ماده دوازده شروع کرده و قانون استخدام معلمین را گنجانده به نظر بنده مطالعه کافی هم نشده است زیرا ما یک قوانین دیگری داریم و گذراندهایم برای محصلین اروپا و آن کسانی که در اروپا به فن تعلیم و تربیت اشتغال دارند و زحمت کشیدهاند و منتظر هستیم که بیایند و دولت هم انتظار دارد از وجود آنا استفاده کند و در اینجا رعایت آن قوانین استخدامی نشده است و یک موادی برای وضعیت فعلی عدة تهیه شده است و بهتر این بود که این قانون تفکیک میشد تا ناده دوازده همان طوری که مقدمه لایحه نشان میدهد این قانون را برای تربیت معلم تشخیص بدهیم. از ماده ۱۲ یک لایحه دیگری برای قانون استخدام معلمین تهیه شود و البته اگر این کار را بکنیم یک قانون جامعی میشود برای معلمین و استخدام معلمین و اشکالاتی که الان گفته و سایر آقایان دیگر هم توجه فرمودند وتذکر دادند اینها هم وارد است و صحیح است و بالاخره اگر دقت و مطالعه کامل شود میبینیم که این اشکالات همه وارد است و از آن طرف هم وقت مجلس گذشته و آقایان هم میخواهند تشریف ببرند بنده خیال میکنم از ماده ۱۲ به بعد لایحه را آقای کفیل معارف هم موافقت بفرمایند جزء قانون استخدام و علیحده باشد و از اینجا حذف بشود تا ماده دوازده را مجلس تمام کرده از ماده ۱۲ بآنطرف را آقای کفیل معارف مسترد بفرمایند و یک قانون استخدامی برای معلمین تهیه شود ما هم مطالعات بیشتری میکنیم و تذکرات بیشتری داده میشود و سایر مواد قوانین دیگر را هم رعایت میکنیم و یک قانونی که رعایت تمام نکات اطرافش شده باشد از مجلس میگذرد و مخصوصا بنده خواستم اینجا استفاده کنم که در ماده ۱۳ این قانون میگوید معلمین میتوانند به خدمت اداری پذیرفته شوند و این نقض غرض است شما این مزایا را قائل میشوید برای یک نفری که معلم بشود یعنی برود و زحمت بیشتری بکشد البته وقت یک معلم بیشتر صرف میشود یا یک مستخدم اداری از طرف دیگر میآیید و عکس آن را میگویید و میگویید معلمینی که این همه ما برایش زحمت میکشیم و مبلغ زیادی برای او قرار میدهیم که به این خدمت اشتغال ورزد میتوانیم آنها در صورتی که لازم باشد به خدمت اداری بپذیریم خوب آن وقت میشود مثل مستخدم اداری و البته وقتی که اینطور شد لازم است که آن تشریفات اداری را پیموده باشد و آن زحمات اولیه را کشیده باشد یعنی رتبه (۱) را گرفته باشد (۲) را گرفته باشد و بالاحره تمام آن تشریفات درباره او به عمل آمده باشد آن تصویبنامه و سایر چیزها تا وقتی که بتوانیم او را از این کار معلمی برداریم ما این زحمات و این مراحل را برای این گفتیم طی نکند که معلم باشد و در این خدمت باقی بماند نه این که مستخدم اداری باشد به این جهت بنده عقیده دارم که از ماده ۱۲ یک قانون علیحده بکنیم و بحث و مطالعه بیشتری در آن بشود تا یک قانون جامعی راجع به این موضوع از مجلس بگذرد.
کفیل وزارت معارف ـ نگرانی که آقای اعتبار دارند مورد ندارد به دلیل این که تا آن اندازة که ممکن بوده است دقت شده است در این لایحه و با تمام قوانینی که راجع به استخدام معلم و سایر قسمتها نوشته شده مقابله شده است و بنابراین جای هیچگونه نگرانی نخواهد بود ولی یک قانونی است که تکلیف این کار و معلمین دانش سراها را معین میکند و اگر چنانچه برای آنها حقوقی و امتیازاتی قائل نشویم با این زحمتی که فن معلمی دارد حاضر برای خدمت معلمی نمیشوند و داوطلب
برای دانش سراها پیدا نمیشود باید حقوق قانونی بیشتری برای آنها ملحوظ شود تا بیایند برای این کار. و بنده عقیدهام این است حالا که صرف وقت فرمودهاند موافقت بفرمایند که این قانون زودتر تمام شود تا ما بتوانیم مشغول اجرای پرگرام مدارس و کارهایمان بشویم.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای اعتبار را . . .
طباطبایی دیبا ـ به ماده باید رأی بگیریم.
رئیس ـ چرا
دیبا ـ اجازه میفرمایید.
رئیس ـ راجع به نظامنامه نظری دارید بفرمایید.
طباطبایی دیبا ـ در پیشنهاداتی که برای حذف میشود رأی گرفته نمیشود فقط به این ماده رأی میگیرند. اگر تصویب شد معلوم میشود که مجلس مخالف با حذف است و اگر تصویب نشد معلوم است که موافق نیست.
رئیس ـ ممکن است بطور ضمنی دانست که پیشنهاد مورد توجه است یا نه ولی حکم آنست که بدواً دانسته شود که پیشنهاد قابل توجه است یا خیر اگر قابل توجه شد آن وقت کمیسیون مربوطه مطلب را با توجه بیشتری مورد دقت قرار دهد و یکبار دیگر به مجلس عرضه دارد. اگر ما بخواهیم بطور آزمایش و در ضمن رأی به ماده این منظور را بفهمیم این تشریفات این دقتها و مطالعات از این پیشنهاد بخصوص سلب میشود و به نظر اینجانب مرجح است حکم کلی پیشنهادات را نسبت به این مورد هم در نظر گرفته به توجه و عدم توجه آن رأی بگیریم تا حقی از پیشنهاد کنند و پیشنهاد از بین نرود (صحیح است) آقایانی که با پیشنهاد آقای اعتبار موافقت دارند قیام فرمایند (عدة قلیلی قیام نمودند) قابل توجه نشد پیشنهادی از آقای دکتر ملک زاده رسیده است قرائت میشود.
پیشنهاد دکتر ملک زاده
پیشنهاد میکنم سالهایی که محصلین در مدارس عالیه تحصیل میکنند جزو سنوات خدمت آنها محسوب بشود.
دکتر ملک زاده ـ عرض کنم راجع به این ماده مذاکراتی که مابین نمایندگان محترم و آقای کفیل وزارت معارف شد بنده عقیدهام این است هر یک از آقایان بیاناتی که فرمودند بیاناتشان متکی به یک ادله و براهین قابل توجهی بود و البته همه انتظار دارند که یک لوایح استخدامی از طرف دولت راجع به معلمین به مجلس بیاید و پایه آن مواد بیشتر در روی امتیاز فضلی و مراتب معلومات معلمین باشد بنده سعی کردم که یک وجه حلی در این وسط پیدا کردم چون آقایان عقیده شان این بود که ظلم میشود اگر این ماده را اینطوری که نوشته شده است تصویب کنیم نسبت به محصلینی که در اروپا و در مدارس عالیه اروپا مشغول تحصیل هستند و البته این هم پر منطقی است بر این که یک نفر آدم که تحصیلات متوسطه اش را تمام کرده است بر طبق این ماده میتواند همان استفاده را بکند که یک آدمی سه سال آمده است در دارالمعلمین عالی اینجا تحصیل کرده است و بعد رفته است در اروپا و تحصیلات خودش را در مدارس عالیه تمام کرده مثل خیلی از محصلین که همین طور شروع کردهاند در این صورت اینها با یک دیپلمه متوسطه در یک مرتبه و مقام باشند ؟! بنابراین همین طوری که شخص تحصیلات متوسطه را تمام کرده است و آمده است وارد خدمت شده است این سنوات جزو خدمت او محسوب میشود محصلینی هم که در مدارس عالیه مشغول تحصیل هستند سنوات تحصیلی آنها هم جزو خدمت آنها محسوب بشود که بتوانند از این راه استفاده کنند.
بعضی از نمایندگان ـ مسترد دارید.
دکتر ملک زاده ـ چون اشکالات مالی به نظر آقای کفیل میرسد از این جهت استرداد میکنم.
پیشنهاد آقای دشتی
بنده پیشنهاد میکنم جمله و رتبه آنها الی آخر حذف شود و به جای آن این جمله اضافه شود: و رتبه آنها مطابق
اولین رتبه فارغ التحصیلهای دانش سراهای عالی تعیین خواهد شد.
دشتی ـ عرض کنم آقای پورسرتیپ یک تذکری به بنده دادند که آقای جمشیدی هم که در این موضوع پیشنهاد کردند و بنده تعجب میکنم که چرا پیشنهاد ایشان قابل توجه نشد عرض کنم یک قسمت اشخاصی هستند که کنترات شدهاند مثلا با صد و پنجاه تومان صد و هفتاد تومان آن وقت اگر آخرین حقوقشان مدرک رتبه شان بشود اینها رتبه شش و هفت میشوند در صورتی که سایرین که از فارغ التحصیلهای دانش سراهای عالی هستند و میآیند رتبه شان کمتر از اینها میشود بنابراین بنده پیشنهاد کردم که رتبه آنها یعنی اشخاصی که فارغ التحصیل مدارس متوسطه هستند و سه سال هم معلمی کردهاند اینها آن رتبه درجه اول کسانی را که از مدارس دارالمعلمین بیرون آمدهاند داشته باشند.
کفیل وزارت معارف ـ پیشنهاد آقای دشتی دو اشکال دارد که گمان نمیکنم برای وزارت معارف مصلحت باشد یکی این که حقوق اینها را که میگویند مطابق با رتبه چهار باشد این اشخاص کسانی هستند که هفت سال و هشت سال و ده سال خدمت کردهاند و حالا یک حقوقی دارند ما نمیتوانیم کسی را از حقوق حاصل شده محروم کنیم به اضافه اینها اشخاص لایقی هستند آن اشخاصی که سه سال خدمت کردهاند اگر به صورت و اسامی آنها مراجعه کنیم ملاحظه میفرمایید که چهار پنج نفر بیشتر نیستند در صورتی که عده زیادی هستند که شش هفت سال خدمت کردهاند و از طرفی این اشخاصی که سه سال معلمی کردهاند مزیت دارند به اشخاصی که الان از مدرسه دارالمعلمین بیرون میآیند زیرا عمل کردهاند ورزیده شدهاند آن کسانی که امروز میآیند و تجربه ندارند یا آن کسی که تازه وارد میشود و حالا به عنوان آزمایش یک سال هم از برای آزمایش آنها قرار دادهایم نمیتوانیم مطابق کنیم با اینها و البته بهتر این است که موافقت بفرمایند زیرا این چیزهایی که ما نوشتهایم از روی مراجعه به اسامی اشخاصی است که مشغول کار هستند نه این که یک فرمالیته باشد بنابراین نگرانی در بین نیست.
دشتی ـ با این که تولید اشکال میکند مسترد میکنم.
رئیس ـ آقایانی که با ماده دوازدهم موافقت دارند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. ماده سیزدهم قرائت میشود.
ماده ۱۳ ـ از میان دبیران ممکن است اشخاصی را به خدمات اداری انتقال داد مشروط بر این که این امر با تعهداتی که قبلا سپردهاند مخالفت نداشته باشد و رتبه آنها بر طبق آخرین حقوق دریافتی تعیین میشود.
رئیس ـ آقای طهرانچی.
طهرانچی ـ عرضی که بنده داشتم آقای اعتبار در ضمن ماده ۱۲ بیان فرمودند در اینجا نقض غرض میشود بنده تصور میکنم که آقای کفیل معارف فرمودند که ما باید به معلمین درجات عالی بدهیم و وقتی که مقررات قانون استخدام کشوری را درباره آنها اجرا نمیکنیم برای این است که آنها زحماتشان بیشتر است درحین عمل هم البته باید این اشخاص با اشخاص کشوری فرق داشته باشند آن وقت در این ماده سیزده میگوید پس از تعهد لازمه پنج سال خدمتش برود در استخدام دولتی و ادارات آن هم بنده باز چندان در رفتن آنها مخالف نیستم ولی نه با همان حقوقی که دریافت میکنند زیرا ما حقوقی بیشتر میدهیم برای این که معلمی کنند و این که بیشتر داده میشود و درجه زودتر داده میشود برای این است که این زحمت و این کار را دارند برای این است که این سمت را دارند اما اگر بنا باشد بروند در ادارات دولتی اینها استفاده کنند و یک ظلمی میشود به آن اشخاصی که در ادارات هستند و اینها هم بالاخره تشبث میکنند و میروند در ادارات دولتی و وزارت معارف در زحمت میافتد از آن طرف هم ما عده زیادی معلم نخواهیم داشت که اینها بروند مستخدم ادارات بشوند بنابراین بنده این ماده
را اصلا با نظریات خود آقای کفیل مخالف می دانم و تصور میکنم اگر بنا باشد قبول نشود که با همان حقوق معلمی بروند مستخدم کشوری بشوند بهتر است و با همان حقوق کشوری باشد و ما آن مزایایی را که برای معلمین در اینجا قائل شدهایم استثناء بشود که استفاده نکنند عیبی ندارد.
کفیل وزارت معارف ـ این اشخاصی که از این مدارس بیرون میآیند اولا مکلف هستند که پنج سال خدمت معلمی بکنند بعد از پنج سال شخصی خواهد شد که شش سال تحصیل ابتدایی کرده است و پنج سال هم تحصیل مطابق دستور خاصی که در دانش سرای عالی یا مقدماتی کرده است گرچه مربوط است این به دبیران و دبیران کسانی هستند که لیسانسیه هستند از دانش سرای عالی از دانش سرای عالی آن کسی که بیرون میآید کسی است که پانزده سال تحصیل کرده است و البته پنج سال هم خدمت معلمی کرده است و این استحقاق دارد که از وجود او استفاده بکنند آقایان نمایندگان مخصوصا آقایان نمایندگان ولایات که به بنده مراجعه میکنند و می دانند که تا چه اندازه محتاج هستیم به اشخاص لایق در خدمات اداری و متأسفانه نداریم همه اینها کار معلمی نیست کار مفتشی هست کار ناظمی هست کار مدیری هست کار نمایندگی معارف هست تما اینها خدمات فنی معارف است خدمات تکنیکی است و ما نداریم و نباید هم از خارج اشخاصی بیاوریم و بالاخره کسانی که پنج سال ده سال تحصیل کردهاند و بعد هم یک مدتی در خدمت معلمی بودهاند و برای ما کار کردهاند آنها را به خدمت اداری ببریم چه مانعی دارد و موجب حسن جریان امور میشود خصوصا این که نوشته شده است ممکن است یعنی هرکس را لایق دانست انتقال میدهد و اگرنبود وزارت معارف انتقال نمیدهد.
رئیس ـ آقای دیبا.
طباطبایی دیبا ـ بنده عقیدهام این است این آخرین حقوقی که در ماده سابق هم ذکر شده است و این یک اشتباهی میشود و آن راجع به آخرین حقوق است مقصود از آخرین حقوق حقوق استخدامیش است نه حقوق کنتراتی. حقوق کنتراتی نباید حساب بشود زیرا یک نفر الان غلط یا صحیح یک حقوق گزافی برایش معین کردهاند کنترات کردهاند این آخرین حقوق او هیچ وقت در استخدام ملحوظ نمیشود این نظر بنده بود که لازم بود کاملا توضیح بدهند که مقصود از آخرین حقوق حقوق استخدامی است یا آخرین حقوق کنتراتی. یکی هم از میان دبیران ممکن است اشخاصی را به خدمات اداری منتقل نمود گمان میکنم بهتر این است که نوشته شود خدمات دولتی چون ممکن است یک نفر پیدا شود که لیاقت داشته باشد خدمات دولتی را انجام دهد البته باید آنها را به خدمات دولتی انتقال دهند و فقط اینجا منحصر کردن به خدمات اداری بنده جهتی برایش قائل نیستم.
کفیل وزارت معارف ـ اشخاصی که بعد از هشت سال دیگر از این مدارس بیرون میآیند و خدمت نظام وظیفه شان را انجام میدهند بعد حاضر میشوند برای خدمت اداری موضوعی نیست که مورد نگرانی آقایان نمایندگان محترم باشد زیرا بالاخره اینها مدتها کار میکنند و این نگرانی که هست که کنتراتی انتقال داده شود مقصود این نیست برای این که نوشته است دبیر و مقصود کسی است که از دانش سرای عالی بیرون میآید (کافی است)
رئیس ـ پیشنهاد آقای مجد ضیائی
پیشنهاد میکنم ماده ۱۳ اینطور اصلاح شود:
وزارت معارف جاز است از میان دبیران اشخاصی را به خدمات اداری انتقال بدهد مشروط بر این که الخ.
رئیس ـ بفرمایید
مجد ضیائی ـ مقصود این است که لفظ ممکن است در اصطلاح قانونی معنی ندارد اگر اجازه بفرمایید اینطور اصلاح شود بهتر است مجاز است نوشته شود البته بهتر است.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای مجد ضیائی را ….
مجد ضیائی ـ مسترد میکنم.
رئیس ـ آقای افسر پیشنهاد کردهاند
پیشنهاد میکنم موقتاً به خدمات اداری انتقال داده شوند تا محلی شایسته او پیدا شود.
رئیس ـ بفرمایید.
افسر ـ تمام فرضهایی که آقایان فرمودند یک فرض را فراموش فرمودند و آن این است که از دارالمعلمین عالی یک جماعتی خارج شدند و بعد که خواستند کار بدهند در مدارس کار نداشتند وزارت معارف هم اینها را لازم دانست که در ادارات استخدام کنند یعنی موقتاً کار بکنند تا محلی پیدا شود و در قانون اگر پیش بینی این قسمت نشود ممکن است همان طوری که فرمودند بگوییم به کلی به خدمات اداری ببرند آن انتظاراتی که از دارالمعلمین عالی و این زحمات داریم حاصل نشود و از دست برود اگر بگوییم که هیچ کاری بهشان ندهند که نمیشود ممکن است که از بودجه مملکتی یک اعتباری برای این قسمت معین بکنند که نداشته باشند که اینها امسال به کار ببرند ولی اینها هم که تقصیر ندارند که بیکار بمانند در این صورت ممکن است که به کارهای اداری وقت بگمارند تا وقتی که کار پیدا شد محل پیدا شد اینها اولی و احق باشند برای انتصاب به آن کارها مقصود بنده تذکر بود قبول میفرمایند بفرمایند نمیفرمایند هم هیچ زیرا ممکن است شاگردانی از این مدارس بیرون بیایند ولی محل و کار نداشته باشند و اگر منحصر کنیم به این قسمت اسباب زحمت باشد.
مخبر ـ این ماده منظور آقای افسر را کاملا تأمین کرده است و استدعا میکنم که استرداد بفرمایند.
افسر ـ استرداد میکنم.
رئیس ـ پیشنهادی آقای اعتبار کردهاند.
پیشنهاد میکنم در اول ماده ۱۳ اضافه شود از میان دبیران دیپلمه.
اعتبار ـ عرض کنم که در تبصره ماده (۱) مینویسد مدرسه متوسطه دبیرستان معلم آن دبیر یعنی بعد از تصویب این قانون معلم مدرسه متوسطه را دبیر مینامیم این را میخواهم عرض کنم که در مدارس متوسطه ولایات باشند اشخاصی که قضا و قدر یا نبودن اشخاص آنها را دبیر کرده و معلم مدرسه متوسطه شده است به این جهت صرفنظر از این که تولید زحماتی برای وزارت معارف میکند بودجه معارف هم سنگین مینماید و این اساساً بایستی یک تفاوتی داشته باشد با معلمینی که تحصیل کردهاند و زحمت کشیدهاند و آن وقت در مدرسه متوسطه تدریس میکنند و در واقع دیپلمه هستند بنده برای این که این زحمت به این اشخاص تحصیلکرده وارد نیاید لازم می دانم که اینجا اضافه شود که از میان دبیران دیپلمه این کار را میتوانند بکنند یک نکته دیگری هم صحبت شد که بنده لازم می دانم توضیح بکنم و آن راجع به کنترات است چون گفته شد اینجا که آخرین حقوق از مبلغی شروع میشود که کنترات شده است و آن حقوق را مناط قرار میدهند آقای کفیل محترم معارف توجه بفرمایند که مستخدمین کنتراتی هیچ یک از مزایای قانونی استخدام را ندارند و آن حقوق و عوارضی را که چه از حیث تقاعد و سایر قسمتها دولت برای مستخدمین رسمیش قائل است نمیپردازند به این جهت از یک طرفی هم که وزارت معارف منطقش این است که ما این قانون را میآوریم برای این که معلم نداریم بنده معتقدم که راه را باز نفرمایند که بتوانند اشخاصی که با آخرین حقوق یا یک مبلغهای زیادی کنترات میشوند استخدام میشوند آنها را به استخدام اداری بیاورید این در نتیجه ممکن است یک عده را برای معلمی و منظور حقیقی تعلیم و تربیت استخدام کنند کنترات کنند و بعد هم همه شان را به تدریج مستخدم رسمی بکنیم ولی این کلمه را بنده لازم می دانم.
کفیل وزارت معارف ـ این قسمت پیشنهاد آقای اعتبار هست برای این که دبیر مقصود کسی است که لیسانسیه است یا فارغ التحصیل متوسطه باشد بنابراین اشکالی ندارد و نظریه آقا تأمین شده است معذلک بخواهند تعقیب کنند مانعی ندارد.
بعضی از نمایندگان ـ رأی رأی
اعتبار ـ خود آقای کفیل اگر قبول میفرمایند رأی لازم نیست.
کفیل معارف ـ بنده نه مخالف هستم نه موافق.
اعتبار ـ اگر منظور همان لیسانسیهها و دیپلمهها است که قبول بفرمایند.
کفیل معارف ـ بنده به نظر مجلس واگذار میکنم.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای اعتبار را قابل توجه می دانند قیام فرمایند (عده قلیلی قیام نمودند) قابل توجه نشد. آقای ناصری پیشنهادی کردهاند
پیشنهاد میکنم عبرت ذیل به ماده ۱۳ اضافه شود:
اشخاصی که به طریق فوق تحصیل رتبه مینمایند انتقال آنها به وزارتخانههای دیگر با تنزیل دو رتبه ممکن خواهد بود.
رئیس ـ بفرمایید.
ناصری ـ بنده خواستم به وزارت معارف کمکی کرده باشم (خنده نمایندگان) قصد وزارت معارف تهیه معلم است بنده موافق هستم از راهی که ممکن است اضافه حقوق و رتبه و امتیازات دیگری به معلمین و اشخاصی که خدمت معلمی میکنند و خدمت خودشان را این قرار دادهاند داده شود ولی اگر بنا باشد اینها استفاده بکنند برای رفتن به جاهای دیگر این نقض غرض است ما معلم میخواهیم تهیه کنیم این اشخاص اگر بخواهند به این طریق تحصیل رتبه بکنند مانعی ندارد ولی اگر چنانچه بخواهند منتقل شوند به اداره صناعت یا جای دیگر دلیل ندارد که با همان رتبه باشد دو درجه تنزیل رتبه داده شود آن وقت برود (جمعی از نمایندگان ـ صحیح است).
رئیس ـ آقای میرزایی.
میرزایی ـ در این قانون دولت مجبور نیست برای قبول این قسمت اگر صلاح دانست موافقت میکند با انتقال دادن به خدمت دیگر و الا اجازه نمیدهد که برود جای دیگر.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای ناصری را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. آقای پور سرتیپ پیشنهادی دادهاند
پیشنهاد میکنم در سطر دوم بعد از کلمه مخالفت نداشته باشد با رعایت ماده (۷) این قانون نوشته شود.
پور سرتیپ ـ بنده میخواستم آقای کفیل معارف توجه بفرمایند اینجا مینویسد: (از میان دبیران ممکن است اشخاص را به خدمات اداری انتقال داد مشروط بر این که این امر با تعهداتی که قبلا سپردهاند مخالفت نداشته باشد) بنده خواستم توضیح بفرمایند که اولا چه تعهداتی است و اگر تعهداتشان چیزهایی است که در ماده (۷) است که اینها مستلزم هستند چند سال آنجا حتماً خدمت بکنند پس نوشته شود با رعایت ماده (۷) و اگر غیر از این است که توضیح بفرمایند.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای پور سرتیپ را قابل توجه می دانند قیام فرمایند (چند نفری قیام نمودند) قابل توجه نشد آقایانی که با ماده ۱۳ موافقت دارند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. ماده چهارده قرائت میشود:
ماده ۱۴ ـ مواد و فصول ذیل از قانون استخدام کشوری در مورد آموزگاران و دبیران مجری خواهد بود مواد ۷ ـ ۸ ـ ۹ ـ ۱۹ ـ ۲۸ و فصل سوم.
رئیس ـ آقایانی که با ماده چهارده موافقت دارند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده پانزده قرائت میشود:
ماده ۱۵ ـ آموزگاران و دبیران میتوانند با پنجاه سال عمر و هر قدر سابقه خدمت تقاضای تقاعد نمایند دولت نیز میتواند با واجد بودن شرط مذکور و لااقل بیست سال خدمت آنان را متقاعد سازد مابقی شرایط تقاعد آموزگاران و دبیران بر طبق فصل چهارم قانون استخدام کشوری با رعایت اصلاحاتی که در آن به عمل آمده خواهد بود به استثناء جزء (د) از ماده واحده اصلاحیه ماده ۴۳ قانون مذکور.
رئیس ـ آقایانی که با ماده پانزده موافقند قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد. ماده شانزده قرائت میشود:
ماده ۱۶ ـ از تاریخ تصویب این قانون کلیه قوانین و موادی که با مدلول آن مغایرت دارد درباره آموزگاران و دبیران بی تأثیر است.
رئیس ـ آقای دشتی.
دشتی ـ بنده خیال میکنم که این ماده زاید است برای این که وقتی یک قانونی وضع میشود که مغایر قانون قبلی است در حقیقت نسخ قانون قبلی است دیگر این ضرورت ندارد که نوشته شود اگر مخالف با مدلول قانون قبلی باشد این خودش معنایش این است که نسخ قانون است.
رئیس ـ آقایانی که با ماده شانزده موافق هستند قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد. ماده ۱۷ قرائت میشود:
ماده ۱۷ ـ وزارت معارف برای اجرای این قانون نظامنامه مخصوصی تدوین و پس از تصویب کمیسیون معارف مجلس شورای ملی به موقع اجرا میگذارد.
رئیس ـ موافقین با ماده ۱۷ قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. مذاکره در کلیات ثانوی است. آقای معدل
معدل ـ بنده زیاد طول نمیدهم که فرصت از کف برود (در این موقع چند نفر از آقایان بیرون میرفتند)
رئیس ـ آقایان در نظر داشته باشند که این قانون رأیش با ورقه است.
معدل ـ در کلیات اول که بنده صحبت کردم یک تغییراتی در اطراف صحبتهای بنده شد که ناچارم دو مرتبه خدمت آقایان عرض کنم و وقت آقایان را بگیرم آقایان اولا مجلس شورای ملی برای بحث کردن و صحبت داشتن است و برای نشو و نمای افکاری است که تک و واحد است و شأن قانونگذارها که بیشترشان از فضلا و آزادی خواهان هستند این است که یک افکاری که تک و واحد است به آن احترام بگذارند تا در آتیه این جور افکار از بین نرود و شأن مشروطیت این است مخبر کمیسیون اگر نماز خواندن روضه خواندن در تکایا را به رخ جواب بنده میکشند موردی نداشت برای این که دوران اینجور جوابها سپری شده است آقایان دیگر اگر در اطراف صحبتهای بنده راجع به جن گیر و رمال و اینها صحبت داشتند این هم بی مورد است برای این که این هم نیست یکی باید بگویید و یکی بشنوید ما از این حسابها با هم نداشتیم باید روی این قسمتها صحبت کرد و شنید و حرف زد حالا بنده چه گفتم اولا بنده یک مرتبه در کمیسیون به این لایحه رأی دادم و یک مرتبه هم اینجا و بیش از همه هم به آقای حکمت ارادت دارم برای این که ایشان وزیر شیرازی هستند بنده هم شیرازی هستم و خیلی هم به شخص ایشان علاقه دارم. اما بنده چه عرض کردم عرض کردم آقا تعلیمات عمومی اجباری دو راه دارد یکی این که با کمال متانت و سنگینی که این لایحه را آوردهاند شروع بکنید به این که دارالمعلمین درست بکنند دانش سرا تهیه کنند و یک راهش هم این است که بنده عقیدهام این است به هر وسیله که ممکن است ولو به قول آقا با جن گیر و رمال هم باشد عامه را باسواد کنید تا آن که عامه مردم حقوق اصلی و اساسی خود را بفهمند و خیلی هم طرفدار این فکر بنده هستند آقا هم همین فکر را دارند الان هم دولت همین فکر را دارد که سواد خواندن و نوشتن برای تمام افراد لازم است شما رضایت میدهید در مسجد تخم مرغ بفروشند یا در تکایا هیزم بشکنند اما اجازه نمیدهید که در فلان ده در گوشه مسجدش درس بخوانند این مخالف دیانت است فرضاً ملاحظه بفرمایید بنده عرض میکنم چقدر وقت در این مساجد نماز میخوانند در تمام این مساجد چند دقیقه بیشتر وقت نمیخواهد برای نماز خواندن واین ابداً مانع از این نیست که چند نفر بچه هم در گوشه مسجد درس بخوانند این پیشنهادی است که بنده در کلیات اول کردم اگر بنا شود که این جور
تحریم افکار سیاسی را بکنیم که دیگر کسی جرأت نمیکند دو کلمه حرف بزند.
مخبر ـ اجازه میفرمایید.
نمایندگان ـ کافی است کافی است
رئیس ـ بنده به آقای مخبر اجازه ندادم برای این که مناقشة تولید نشود ولی گمان هم نمیکنم در عبارات مخبر کلمات زننده بود و ما اهتمام زیاد داریم به حریت افکار و در اینجا به هیچوجه خدشة وارد نمیشود (صحیح است) و تا آخرین نقطه آزادی افکار را حمایت میکنیم (صحیح است)
مخبر فرهمند ـ اجازه میفرمایید.
نمایندگان ـ کافی است
رئیس ـ ایشان نوشتهاند که یک مطلبی را میخواهند تذکر بدهند.
نمایندگان ـ بفرمایند
مخبر فرهمند ـ بنده تصور نمیکردم که مجلس تا حالا طول بکشد و من یک موضوعاتی را یادداشت کرده بودم ولی چون مجلس طول کشیده است و حقیتاً آقایان خسته شدهاند این است که مختصر میکنم. اولا پایه اصلاح هر مملکتی روی معارفش است و بدیهیه است که مملکت ما هم در درجه اول احتیاج به امنیت داشت و بعد بایستی در سایه آن امنیت معارفمان را بسط بدهیم آن امنیت هم البته حاصل شده است و حالا موقعی است که بایستی معارف ما بسط پیدا کند تا آن تشکیلاتی که هست پایه و اساسش محکمی پیدا کند بنده از اقداماتی که اخیراً آقای کفیل محترم شروع کردهاند میبینم که یک امیدواریهایی را نشان میدهد که معارف چند سال بود که مطابق سایر ترقیات جلو نرفته بود و یک حالت وقفة داشت و حالا اسباب یا لوازم نداشتند یا کارکنانشان نمیخواستند موضوع دیگری است ولی اقداماتی که آقای کفیل معارف در دست دارند اینها یک نویدهایی میدهد که خیلی زود ممکن است که معارف از عقب رفتگی خودش را برساند به سایر ترقیات مملکت و در قسمت ترقیات مملکت هم احتیاج داریم به تعلیمات اجباری و عمومی ولی بنده عقیدهام این است هر کاری بایستی از اولش محکم باشد و وقتی سهل انگاری شد و پایه را کج گذاشتند تا آخرش کج میرود بنده عقیدهام این است که پایه مدارس اعم از این که در مراکز و شهرها باشد یا در دهات بایستی که معلمین و تمام اسباب و لوازمش متحدالشکل باشد و اگر بگوییم که در دهات میشود با یک نفر جن گیر یا رمال یا یک آدم بیسوادی تدریس شود اطفال را تربیت کرد و البته معلوم است آن بچه که تربیت میکنند به درد مملکت نمیخورد و آن معلم حکم همان سربازهای قدیم را دارد که هیزم میشکستند باید اساس کار را محکم گرفت تا تدریجی جلو برویم و عرضی که بنده میخواستم در این قسمت بنمایم این بود که آقای کفیل وزارت معارف یک تکلیف مهمی راعهده دارند و آن این است که باید پرگرام و تشکیلات امروزه را یک ترتیب اساسی بهش بدهند به این معنی که الان یک عده زیادی از این مدارس بیرون میآیند همه با یک تحصیلهای متحدالشکلی و همه هم منتظرند که برای آنها کار پیدا بکنند و هبچ توجهی نمیشود که بالاخره این مردم باید شغل آزاد داشته باشند باید جمعیت این مملکت را در نظر گرفت تجارت و فلاحت و زراعت همه اینها را باید در نظر گرفت بالاخره اینها باید همه از مدرسه که بیرون میآیند این مشاغل را هم در نظر بگیرند و الا فرض بفرمایید هر سال هزار نفر دو هزار نفر مستخدم درست کردن برای ادارات دولتی هم دولت به زحمت میافتد و هم محصلین عمرشان را تلف کردهاند و نتیجه هم نگرفتهاند و عقیده بنده این است که باید وزارت معارف در تهیه مدارس تجارتی و صنعتی و اینها باشد به علاوه دولت هم احتیاج دارد به این قسمتها همین طور به مهندس حاجت دارد و لازم دارد و عرض کنم چیزهای دیگری که در قسمتهای فنی است مخصوصا اینها را باید تهیه دید که بالاخره به این وضعیتی که فعلا هست خاتمه داده شود.
نمایندگان ـ کافی است
رئیس ـ آقایانی که با مجموع این قانون موافقت دارند
ورقه سفید خواهند داد.
(اخذ و استخراج آراء به عمل آمد ۱۰۱ ورقه سفید تعداد شد)
رئیس ـ عده حاضر در موقع اعلام رأی صد و چهار نفر به اکثریت صد و یک رأی تصویب شد *
{۳ ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه}
رئیس ـ اجازه میفرمایید جلسه را ختم کنیم (صحیح است) جلسه آینده سه شنبه ۲۲ اسفند ماه سه ساعت قبل از ظهر دستور لوایح عدلیه
(مجلس یک ساعت و ربع بعد ازظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
اجازه تأسیس دانش سرهای مقدماتی و عالی
ماده اول ـ دولت مکلف است از فروردین ماه ۱۳۱۳ لااقل تا مدت پنج سال بیست و پنج باب دانش سرای مقدماتی و یک باب دانش سرای عالی دخترانه در طهران و در ولایات به شرح ذیل تأسیس نماید و دانش سرای عالی پسرانه را که بر طبق قانون مصوب ۱۳۰۸ تأسیس شده است تکمیل نماید.
در سال ۱۳۱۳ تکمیل دانش سرای عالی پسرانه در طهران و تأسیس پنج باب دانش سرای مقدماتی در طهران و در ولایات در سال ۱۳۱۴ تأسیس یک دانش سرای عالی دخترانه در طهران و پنج دانش سرای مقدماتی در طهران و در ولایات از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۸ سالی پنج باب دانش سرای مقدماتی در ولایات.
تبصره ـ از این به بعد مدرسه ابتدایی دبستان و معلم آن آموزگار. مدرسه متوسطه دبیرستان و معلم آن دبیر. مدرسه صنعتی هنرستان و معلم آن هنرآموز، هر شعبة ازمدارس عالیه (فاکولته) دانشکده و مجموع شعب عالیه (انیورسیته) دانشگاه و معلم مدارس عالیه استاد نامیده خواهد شد.
ماده دوم ـ دانش سراهای مذکور در ماده فوق شبانه روزی و مجانی خواهند بود لیکن تا زمانی که بنای کافی برای آنها ساخته نشده است وزارت معارف ممکن است آنها را موقتاً به صورت مدارس روزانه تأسیس نماید و لدی الاقتضاء به شاگردان آنها بر طبق مقرراتی خاص خرج تحصیل بدهد.
ماده سوم ـ دولت مکلف است از سال ۱۳۱۳ تا ده سال اعتباری سالیانه که از پانصد هزار ریال کمتر نباشد در بودجه مملکتی برای بنای دانش سراها منظور نموده همه ساله به مصرف مزبور برساند.
ماده چهارم ـ دانش سراهای عالی برای دبیرستانها و دانش سراهای مقدماتی معلم و معلمه تربیت مینماید.
شرط اصلی ورود به این مدارس عالیه داشتن تصدیق فراغ تحصیل از دانش سراهای مقدماتی یا تصدیق متوسطه کامل میباشد. دوره تحصیلات آنها کمتر از سه سال نبوده دیپلم ختم تحصیلات آنها علاوه بر مزایای اختصاصی معادل با لیسانس و دارای تمام امتیازات قانونی آن خواهد بود.
تبصره ـ فارغ التحصیلهای مدارس عالیه خارجه که در رشته معلمی تحصیل نموده و کمتر از دیپلم لیسانس نداشته باشند از مزایای این قانون نسبت به دبیران استفاده خواهند نمود.
ماده ۵ ـ دانش سراهای مقدماتی برای دبستانها آموزگار تربیت مینماید. شرط اصلی ورود به این مدارس تحصیلات سه ساله اول متوسطه و دوره تحصیلات آنها دو سال و شهادتنامه فراغ از تحصیلات آنها علاوه بر مزایای اختصاصی دارای تمام امتیازات قانونی تصدیق متوسطه کامل خواهد بود.
تبصره ۱ ـ هر یک از دانش سراهای مقدماتی یک دبستان یا یک دبیرستان ضمیمه خواهد داشت که شاگردان سال دوم در آنجا تمرین و ممارست نمایند.
تبصره ۲ ـ آموزگارانی که دارای تصدیقنامه فراغ تحصیل از دانش سرا نیستند چنانچه به اخذ تصدیقنامه مذکور نائل شوند یا امتحانات علمی و عملی معادل آن بر طبق نظامنامه مخصوص بدهند مشمول این قانون خواهند بود.
ماده ششم ـ رؤسا و اساتید دانش سراهای عالی باید علاوه بر شرایط مقرره در فقرات یک و سه و چهار ماده دوم قانون استخدام کشوری کمتر از سی سال نداشته و به درجه دکتری رسیده باشند لیکن برای رؤسای دانش سراهای مقدماتی حداقل سن ۲۵ سال و حداقل درجه علمی داشتن تصدیق فراغ تحصیل از دانش سراهای عالی یا دیپلم لیسانس خواهد بود.
تبصره ـ مادامی که وزارت معارف به عده کافی مستخدمینی که واجد تصدیقهای علمی مذکور در این ماده باشند در اختیار
خود نداشته باشد میتواند کسانی را که اطلاعات و مقامات علمی آنها را کافی می داند به ریاست و معلمی این مدارس بگمارد لیکن انتصاب این گونه اشخاص به آن مشاغل آنها را مشمول مقررات مواد یازده ـ دوازده ـ سیزده ـ چهارده این قانون نخواهد نمود.
ماده هفتم ـ محصلین دانش سراها باید در موقع ورود به مدرسه تعهد کتبی بسپارند که پس از فراغ از تحصیل مدت پنج سال با دریافت مقرری به خدمت معلمی اشتغال ورزند و الا از عهده مخارجی که دولت درباره آنها نموده است برآیند.
ماده هشتم ـ دولت مکلف است کسانی را که از دانش سراها فارغ التحصیل میشوند با رعایت شرایط مقرره در فقرات ۱ ـ ۳ ـ ۴ ـ ماده دوم قانون استخدام کشوری و ماده هفتم این قانون در سال تحصیلی بعد در مدارس با حقوق به خدمت بگمارد در سال اول خدمت آنها عنوان آزمایش را خواهد داشت چنانچه وزارت معارف آنها را مستعد شغل معلمی تشخیص ندهد میتواند سال بعد آنها را از خدمت معلمی معاف نماید.
ماده نهم ـ مدیرها و ناظمها و مفتشهای مدارس از بین آموزگاران و دبیرانی که یک سال خدمت کرده باشند انتخاب میشوند ارتقاء و ترفیع آنها مانند معلمین و معلمات است.
ماده دهم ـ هر یک از مشاغل دوگانه آموزگار و دبیر از حیث حقوق و سابقه خدمت به ده درجه تقسیم میشود مدت خدمت در درجه اول و دوم و سوم کمتر از دو سال و در درجههای بعد کمتر از سه سال نخواهد بود ارتقاء از درجه به درجه دیگر منوط است به لیاقت و حسن خدمت است که تشخیص آن بر طبق نظامنامه مخصوص خواهد بود و همچنین تأهل در ارتقاء مستخدم از درجة به درجه دیگر مؤثر است.
ماده یازدهم ـ میزان مقرری درجه اول آموزگاران به موجب قانون بودجه همه ساله معین میشود میزان مقرری درجه اول دبیران دو برابر میزان مذکور خواهد بود ـ مقرری مدارج دیگر هر یک از مشاغل دوگانه آموزگار و دبیر مساوی خواهد بود با مقرری درجه مادون به اضافه خمس آن.
تبصره ۱ ـ رؤسا و استادان دانش سراهای عالی از حیث درجات و مقررات دیگر مانند سایر کارکنان دانشگاه مشمول قانون جداگانه خواهند بود.
تبصره ۲ ـ آموزگارانی و دبیرانی که از محل اقامت اصلی خود به خارج فرستاده میشوند مادامی که در آن محل باقی هستند ممکن است تا دو عشر مقرری خود را به عنوان مدد معاش اضافه دریافت دارند.
ماده دوازدهم ـ وزارت معارف مجاز است که لیسانسیههای فعلی دانش سراهای عالی را که مشمول قانون استخدام کشوری هستند و نیز اشخاصی را که دارای دیپلم کامل متوسطه یا بالاتر بوده و تا اول فروردین ماه سه سال در مدارس به شغل معلمی یا ناظمی یا مدیری مشغول بودهاند مشمول مقررات این قانون قرار داده و رتبه آنها را مطابق آخرین حقوق دریافتی تعیین نماید.
ماده سیزده ـ از میان دبیران ممکن است اشخاصی را به خدمات اداری انتقال داد مشروط بر این که این امر با تعهداتی که قبلا سپردهاند مخالفت نداشته باشد و رتبه آنها بر طبق آخرین حقوق دریافتی تعیین میشود.
ماده چهاردهم ـ مواد و فصول ذیل از قانون استخدام کشوری در مورد آموزگاران و دبیران مجری خواهد بود مواد ۷ ـ ۸ ـ ۹ ـ ۱۹ ـ ۲۸ و فصل سوم.
ماده پانزدهم ـ آموزگاران و دبیران میتوانند با پنجاه سال عمر و هر قدر سابقه خدمت تقاضای تقاعد نمایند دولت نیز میتواند با واجد بودن شرط مذکور و لااقل بیست سال خدمت آنان را متقاعد سازد مابقی شرایط تقاعد آموزگاران و دبیران بر طبق فصل چهارم قانون استخدام کشوری با رعایت اصلاحاتی که در آن به عمل آمده خواهد بود به استثناء جزء (د) از ماده واحده اصلاحیه ماده ۴۳ قانون مذکور.
ماده شانزدهم ـ از تاریخ تصویب این قانون کلیه قوانین و موادی که با مدلول آن مغایرت دارد درباره آموزگاران و دبیران بی تأثیر است.
ماده هفدهم ـ وزارت معارف برای اجرای این قانون نظامنامههای مخصوصی تدوین و پس از تصویب کمیسیون معارف مجلس شورای ملی به موقع اجرا میگذارد.
این قانون که مشتمل بر هفده ماده است در جلسه نوزدهم اسفند ماه یکهزار و سیصد و دوازده شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
اصلاح عبارتی ماده ۴۱ قانون تأمین مدعی به
(مصوب کمیسیون قوانین عدلیه)
ماده واحده ـ عبارت (نهم خرداد ماه ۱۳۰۸) در ماده ۴۱ قانون تأمین مدعی به مصوب ۲۶ اسفند ماه ۱۳۰۸ به عبارت (سی و یکم اردیبهشت) تبدیل میشود.
چون به موجب قانون ۲۳ مهر ماه ۱۳۱۱ ‹‹ وزیر عدلیه مجاز است لوایح قانونی را که به مجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید پس از تصویب کمیسیون قوانین عدلیه به موقع اجرا گذارده و پس از آزمایش آنها در عمل نواقصی را که در ضمن جریان ممکن است معلوم شود رفع و قوانین مزبوره را تکمیل نموده ثانیاً برای از تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید›› علیهذا (قانون اصلاخ عبارتی ماده ۴۱ قانون تأمین مدعی به) مشتمل بر یک ماده که در تاریخ شانزدهم اسفند ماه یکهزار و سیصد و دوازده شمسی به تصویب کمیسیون قوانین عدلیه مجلس شورای ملی رسیده قابل اجرا است.
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر