مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران با مدیران و سردبیران روزنامههای پایتخت و شهرستانها ۳ آبان ماه ۱۳۳۷
برنامه عمرانی دوم | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۷ |
مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران با مدیران و سردبیران روزنامههای پایتخت و شهرستانها ۳ آبان ماه ۱۳۳۷
عدالت اجتماعی
خاطرم هست که اولین بار در سال ۱۳۲۱ در زمان حکومت مرحوم قوامالسلطنه، شبی که ۱۶ نفر از نمایندگان مجلس شورای ملی در یکی از اتاقهای همین کاخ مرمر برای مذاکره در اطراف یکی از مسائل سیاسی روز نزد من آمدهبودند، اعلام کردم که باید در مملکت عدالت اجتماعی برقرار کنیم و گفتم این منطقی نیست که یک عده از فرط ثروت ندانند با پول خود چه کنند و عدهای از گرسنگی بمیرند. فردای آن روز گفتند شاه ایران انقلابی شدهاست. از همان موقع من همواره از این اصل کلی دفاع کردهام که برای عموم افراد، داشتن حداقل معینی از نظر بهداشت و فرهنگ و غذا و مسکن و لباس لازم است.
بحث عدالت اجتماعی از آن پس دنبال شد و هر وقت موقعیت اجازه میداد، در این باره اقدامات مقتضی صورت میگرفت. بالاخره در سال ۱۳۲۹ من شروع به تقسیم املاک سلطنتی کردم. در اواخر ۱۳۳۱ یا اوایل ۱۳۳۲ این اقدام به وسیله حکومت وقت موقوف شد، ولی بعد از آن دوباره با سرعت بیشتری ادامه یافت. علاوه بر این درمورد املاک خالصه نیز شروع به اقدام شد و الساعه اکیپهای نقشهبرداری ما مشغول تهیه نقشههای تمام مملکت هستند.
راجع به املاک بزرگ، تصمیم به محدودیت گرفته شدهاست. البته منظور از محدودیت سلب مالکیت نیست، بلکه مقصود آن است که مالکین بزرگ فقط آنقدر ملک داشتهباشند که متناسب باشد. در تأمین عدالت اجتماعی از طرق دیگر نیز باید اقدام شود، مثلاً گرفتن مالیات حقه. اگر مالیات درست گرفتهشود، این خود یکی از بزرگترین قدمهای تأمین عدالت اجتماعی است.
هر کسی که درآمدی دارد، باید قسمتی از آن را به دولت بپردازد تا صرف فرهنگ و بهداشت و دفاع شود. این خود عدالت اجتماعی است. در مقابل، بخشودگیهای مالیاتی نیز که اکنون شامل ۴۸۰۰۰ ریال عواید میشود، نمونه این عدالت اجتماعی است، زیرا این حداقل لازم برای تأمین زندگی است. با اجرای نقشههای وسیعی که اکنون از لحاظ خانهسازی و فروش آن به اقساط طویلالمدت به مردم در دست اقدام است، به خواست خداوند قدمهای وسیعتری در این راه برداشته میشود. این انجام خواهدشد، ولی درباره این دو لایحه میخواهم تذکر دهم که حتی قبل از اینکه دولت این دو لایحه را به مجلس دادهباشد، اگر وضع خودمان را با خیلی از ممالک دنیا مقایسه میکردیم، میدیدیم که به مراتب از آنها بهتر بودهاست. این از غرور ملی و وطنپرستی نیست که من این حرف را میگویم، بلکه از اطلاعات دقیقی است که از وضع مملکت خودم و از خارج دارم.
ولی من به همین اندازه قناعت نمیکنم که ایران کشوری مترقی باشد. من میخواهم کشورم کشوری نمونه باشد، زیرا خداوند به ما همه چیز دادهاست، نه فقط ثروتهای زیرزمینی و روی زمینی فراوان نصیب ما کرده، بلکه اصولاً ملت ایران را خوب خلق فرمودهاست. ایرانی باطناً وطنپرست، باهوش و شریف است و نفع و صلاح واقعی خود را خوب تشخیص میدهد. البته ما دورانهای فتور و انحطاط هم داشتهایم، ولی برای ملتی که ۲۵ قرن تاریخ مدون دارد، این چنین دورانهای محدود فتور و سستی قابل گذشت است. خیلی امپراتوریها بودهاند که در این فاصله اصولاً از میان رفتهاند. همانطور که گفتم اصولاً ایرانی شرافتمند و پاکنژاد است و اکثریت قریب به اتفاق مردم این کشور قانع و وطنپرستند. یک بار دیگر تذکر میدهم که من قانع به آنچه شده نیستم، من میخواهم ایران مملکت نمونهای باشد. نمونه عدالت و دادگستری و نمونه ترقیات باشد. البته همه اینها بستگی به مقدورات کشوری و ملی و جمعیت ما دارد. از لحاظ طرز حکومت باید گفت که ما در ایران حداکثر آزادی را برای ملت قائل میشویم، به غیر از یک آزادی، یعنی آزادی در خیانت به مملکت. به جز این هر نوع آزادی برای مردم تأمین است. خودتان قضاوت کنید که آزادیهایی که در ایران هست، در چند مملکت دنیا وجود دارد؟ ما توانستهایم در ایران، هم نظم و انضباط و ثبات، و هم حداکثر آزادیها را با هم جمع و تأمین کنیم و این در دنیای امروزه کار آسانی نیست.
خودتان میبینید که در بسیاری از نقاط جهان چه میگذرد. خیلیها قادر به هضم آزادی نیستند، ولی ما بالعکس روزبهروز این آزادی را تقویت میکنیم، چون سازمان مملکتی ما سازمانی سالم و ریشهدار است که میتواند اجازه این کار را به خود بدهد. اما امروز اساس آزادی را تقویت میکنیم و این تقویت در آتیه خود نتیجه خودش را خواهدداد.
جراید ما روزبهروز بهتر و وظیفهشناستر میشوند، تشکیلات صحیحتر پیدا میکنند و بیشتر وظیفه خود را در هدایت افکار انجام میدهند. از طرف دیگر تشکیل احزاب سیاسی به این آزادیهای اجتماعی کمک میکند.
باید متوجه بود که در اینجا پای فکر و مرام در میان است، نه پای اشخاص. اصل این است که مرام معینی توسط کسانی که به آن معتقدند، پذیرفته شود. چه فرق میکند که مدافع این مرام کیست؟ عمله و کارگر عادی است، یا وزیر سابق و وزیر فعلی؟ اصل اعتقاد به مرام است.
شخص ممکن است هر لحظه از میان برود، ولی فکر و مرام از میان نمیرود. آنها که ایراد میگیرند که فلان حزب از بالا تحمیل شده، باید فکر کنند که رؤسای حزبی دو یا سه یا پنج نفر بیش نیستند، اگر دهها هزار نفر در فلان حزب شرکت کنند، میتوانند با استفاده از حق رأی خود وضع اداره حزب را تغییر دهند. این حرفها و ایرادها را جز عیبجویی بیاساس به چیز دیگر حمل نمیتوان کرد.
مردم ما با بسط فرهنگ، با جراید آزاد، با احزاب سیاسی، روزبهروز بیشتر آماده درک مفهوم واقعی کلمه آزادی میشوند. این دو لایحه که از آن گفتگو شد برای تکمیل همین آزادی است که من در نظر دارم، یعنی برای این است که ایران تا سر حد امکان مملکتی نمونه و بیعیب و نقص باشد. ما به این هدف به خواست خداوند خواهیم رسید، چون این مطلبی است که هم من میخواهم و هم ملت من میخواهد و یقین دارم شما نیز که منعکس کننده افکار مردم هستید، در این راه همیشه همکاری و همفکری نزدیک خواهیدداشت.
از طرف مطبوعات باید این قبیل لوایح و اقدامات کاملاً نظارت شود. ممکن است دولت از بعضی مطالب اطلاع نداشتهباشد و این وظیفه ملی شما است که راهنمایی و هدایت کنید و اطلاعات کافی به مسئولین امور بدهید.
این بود مختصری از دلایلی که لازم بود درباره این لوایح گفتهشود. البته دلایل خیلی بیشتر است.
بازرگانی
بدیهی است ما این فکر را دنبال میکنیم که با تأسیس کارخانهها و استخراج معادن کاری کنیم که حتیالمقدور وسایل مورد احتیاج اجتماع ما در داخل کشور تهیه شود، ولی در عین حال دولت باید برای مخارج خود ارزهایی را که به دست میآورد، به فروش برساند و ضمناً مراقب آن باشد که هزینه زندگی عمومی بالا نرود.
این بود که ما دنبال فکر تجارت آزاد رفتیم. اگر محدودیتهای وارداتی قائل شویم، ممکن است قیمت اجناس و هزینه زندگی مرتباً بالا برود. با این وجود دولت باید فرض کند که مثلاً فردا از بابت نفت عوایدی ندارد، البته این فرضیهای غیر عملی است که بگوییم فردا همه چاهها خشک شود، ولی وظیفه ما است که چنین فرض محالی را بکنیم و در همان زمینه اقدام کنیم. باید هر چه زودتر صنعتی شویم و به خصوص برای ازدیاد صادرات کوشش نماییم. باید کشاورزی ما طبق آخرین اسلوب دنیای کنونی انجام گیرد. چرا وضع صادرات ما بد است؟ برای اینکه غالباً جنس خوب نیست و مقدار کم و گران است. چرا نان گران است؟ برای اینکه حاصل کار کشاورز یک تخم ده تخم بیشتر نیست، در صورتی که با وسایل مدرن یک تخم پنجاه تخم به دست میتوان آورد و در نتیجه میتوان جنس را ارزانتر فروخت. گذشته از گرانی کالاهای ما، در بستهبندی آنها نیز دقت کافی نمیشود. امیدوارم با تکمیل راههایی که در دست ساختمان است و بنادر ایران که کمکم ساخته و آماده میشود، و با دقت در استانداردیزه کردن کالا و صادرات بیشتر و ایجاد کارخانههای داخلی، واردات کمتر شود. با این همه فراموش نکنید که ما از تجارت آزاد نتیجه مفید میگیریم، به خصوص از این نظر که طبق گزارشهای واصله قیمت زندگی به همین جهت در بعضی از موارد پایینتر رفتهاست.
آموزشگاههای حرفهای
اقداماتی که اخیراً شده منحصر به همین لوایحی که از آن صحبت شد، نیست. از زمره اقدامات مهم دیگر یکی ایجاد سازمان بازرسی شاهنشاهی است که به همین شکایات و شکایات دیگر رسیدگی میکند و دیگری تصمیم بانک عمران به کمک مالی به کسانی است که تحصیلاتشان تمام شده و قصد کار شخصی دارند.
راجع به آنها که به نظام وظیفه نرفته و مشمول نمیشوند، مسلماً در حدود وضع آنها کارهایی برایشان پیدا میشود، ولی حالا که صحبت به تحصیلات دانشآموزان کشیده شده، باید این حقیقت را تذکر دهم که متأسفانه سطح فرهنگ و معلومات محصلین ما خیلی ناقص است و در امتحاناتی که میشود، خوب روشن است که درجه اطلاعات این محصلین چقدر پایین است. گمان نمیکنم وظیفه دولت این باشد که مدارس و دانشگاهها را به صورت ماشینی برای تحویل دادن دیپلمه و دکتر درآورد. آنچه ضرورت بیشتر دارد، وجود آموزشگاههای حرفهای است.
لازم نیست همه کس دکتر و مهندس و دیپلمه باشد. اگر بنا شود همه تیتر دکتری داشته باشند، تکلیف اداره مملکت چه میشود؟ کشور نجار و آهنگر و سیمکش و غیره نیز میخواهد. اگر به مدارس حرفهای چنانکه شروع کردهایم توجه کامل بشود، و انشاءالله در آتیه بیش از پیش خواهدشد، این خطر رفع میشود. در این صورت فقط کسانی وارد دانشگاه میشوند که استعداد کامل داشتهباشند و خودشان حساب خواهندکرد که جامعه هر سال احتیاج به چه اندازه عنصر جدید دانشگاهی دارد. البته نمیگویم که هر کس که وارد مدارس حرفهای میشود استعداد ندارد، بالعکس ممکن است که سواد زیاد داشتهباشد ولی از تحصیلات دانشگاهی خوشش نیاید یا میل داشتهباشد زودتر به تأمین معاش خود بپردازد. این عده وارد مدارس حرفهای میشوند. به هر حال اشکال بیکاری بسیار موقتی است و تا چند سال دیگر کار در ایران به قدری زیاد خواهدشد که میترسم برای گرداندن چرخهای اقتصادی و اداری کشور، دچار کمبود آدم بشویم.
دانشگاه جدید
مدتها است که ما خودمان در فکر تأسیس دانشگاه جدیدی بوده و هستیم. همین امروز پیش از دیدن آقایان، من هیأتی را از طرف مؤسسۀ روکفلر نزد خود پذیرفتم و در اطراف همین موضوع صحبت کردیم.
در نتیجه مطالعاتی که این عده کردهاند، امیدواری داریم که شاید از طرف این مؤسسه کمکی در این باره بشود. منتها چه دیگران کمک بکنند و چه نکنند، ما باید راه خود را دنبال کنیم. اما خیال نکنید تأسیس یک دانشگاه تازه کار خیلی آسانی است و یک شبه میتوان این کار را کرد. میدانید دانشگاه تهران از لحاظ تأسیسات خود چقدر میارزد؟ شاید ده میلیارد ریال. در این دانشگاه امروزه هزاران نفر درس میخوانند، ولی خودتان میدانید که برای حصول این نتیجه چه زحماتی در تربیت استادان و دانشیاران کشیده شده و چند سال صرف وقت شدهاست.
رژیم سیاسی
درباره مطالب مربوط به سایر کشورها من نه میل دارم و نه مقتضی است که اظهار نظر کنم، فقط امیدوارم که سایر ملل همیشه بتوانند راهی را که صلاح و نجات واقعی ایشان در آن است، پیدا کنند. ولی آنچه در میان این ممالک به خود ما مربوط میشود، تأمین عظمت ایران و مقامی است که شایسته گذشته و تمدن تاریخ این کشور است. همانطور که گفتم ما در میان همه طوفانهایی که دنیا را فراگرفته، میتوانیم محکم و مطمئن و با امید به آینده اصلاحاتی را که لازم است انجام دهیم، بی آنکه احتیاجی به هیاهو یا هرج و مرج یا سلب آزادی افراد داشتهباشیم. ما دوران مرض و بحران را طی کرده و خوشبختانه این مرحله را در پشت سر گذاشتیم. دو سه سالی را هم که دوره نقاهت این بیماری بود گذراندیم، و حالا به دوران سلامت رسیدهایم و باید روزبهروز تندرستتر و قویتر شویم.
چنانکه گفتم چون مملکت ما کشوری پر ثروت و دارای مردمی با استعداد است، و چون اساس کار این مملکت اکنون بر پایه صحیحی گذاشته شده، ما کاملاً امکان آن را داریم که به صورت مملکت نمونهای درآییم. البته وظیفه من نیست که بین وضع خودمان و افق روشنی که در برابر خویش داریم با وضع سایرین مقایسه کنم، فقط میتوانم بگویم سرّ موفقیت ما این است که توانستهایم نظم و دیسیپلین و انضباط را با آزادی منهای خیانت توأم کنیم.
من ده سال وقت لازم دارم که مملکت خود را تبدیل به یک مملکت نمونه کنم. غالب شما جوانید و امیدوارم این ده سال را همه ما زنده خواهیم بود و خواهیم دید که در پایان این مدت ما کجا هستیم و به چه مرحله رسیدهایم. ولی ما برای این کار احتیاج به جنجال و تظاهر نداریم. سرّ واقعی و موفقیت ما این است که رژیم ما رژیمی طبیعی است که ملت آن را به راحتی میپذیرد، زیرا به آن تحمیل نشدهاست و این رژیم میتواند خیلی عمیقتر و بهتر و سریعتر اصلاحاتی را که مطابق با پیشرفت زمان و سیر تمدن جهانی است، انجام دهد.
ما نه مجبوریم با عجله و شتابزدگی و بدون مطالعه و حساب دست به کارهای حادی بزنیم و نه دست و بال ما در مسائل داخلی یا خارجی بستهاست که نتوانیم آنچه را به صلاح خود میبینیم عملی کنیم. قطعاً آن طور که باید نمیدانید که سال گذشته من برای تأمین منافع بیسابقهای از لحاظ عواید نفتی کشور خودمان در مقابل چه خطراتی ایستادگی کردم تا به اصل ۷۵ درصد منافع برای ایران رسیدم. این کار را کردم برای اینکه با اطمینان به استحکام وضع کشور میتوانستم بکنم، ولی بعضی کارها است که زودتر از موقع معینی انجام نمیتوان داد، مثلاً موضوع محدودیت املاک. من این کار را خودم شروع کردم و طبعاً میل دارم هر چه زودتر انجام و تکمیل شود، ولی میدانم که قبل از نقشهبرداری دقیق و کامل، این امر در همه جا عملی نیست. منتها ما وضع و رژیم سالمی داریم که در پرتو آن همه اصلاحات انجام خواهدگرفت و احتیاج نداریم که برای تظاهر دست به کارهایی بزنیم که نتیجه آنها نامعلوم است.
دانشگاه ملی
فکر ایجاد یک دانشگاه ملی، فکر و اقدام بسیار درخشانی است، به شرط اینکه زیر نظر دولت نباشد، و اگر چنین اقدامی بشود بسیار مفید به صلاح کشور خواهدبود.
بازرسی شاهنشاهی
ما به محض اینکه شکایاتی برسد، دستور رسیدگی میدهیم و مقرر داشتهایم که این رسیدگی به سرعت هر چه تمامتر انجام گیرد.
اگر شاکی حق داشتهباشد، در صورت امکان فیالمجلس احقاق حق خواهدشد، و اگر مورد طوری باشد که هیأت بازرسی اختیار قانونی نداشتهباشد، مأمور خاطی متجاوز تسلیم دادگاه خواهدگشت.
چیزی که تذکر آن مهم است این است که من دستور دادهام بازرسان شاهنشاهی بعد از یک بار مراجعه و مراجعت، به فرض عدم مراجعه مجدد شخص شاکی، خودشان بروند و نتیجه عمل را ببینند و مخصوصاً تحقیق کنند که آیا به شخص شاکی لطمه وارد آمدهاست یا خیر؟ این کنترل مجدد بدون مراجعه به شاکی برای همین است که معلوم شود آیا وی در فاصله رسیدگی و بعد از آن مورد تجاوز و یا تلافی عدهای قرار گرفته یا نگرفتهاست؟
سرمایهگذاری
در این شش ماه اخیر بیش از هشتصدمیلیون تومان در صنایع سرمایهگذاری شدهاست و زمینه فعالیت خیلی زیادتری آماده است، امیدوارم روزبهروز این فعالیت بیشتر شود.
وظیفه مطبوعات
ما قوانین لازم را به صلاح کشور وضع میکنیم، ولی توقع من از جراید این است که در اجرای این قوانین نظارت کنند. من خودم دستور رسیدگی دقیق و سریع به شکایات دادهام، ولی شما نیز ذهن مردم را روشن و آنها را راهنمایی کنید. لازم است هر روز این نکته را برای مردم تکرار نمایید که اگر خدای نخواسته مأمورینی هستند که رشوه میگیرند و هنوز تکلیف این مأمورین روشن نشده، مردم از رشوهدادن به آنها خودداری کنند. مردم باید خود به اصلاح وضع اجتماعی کمک کنند و مطبوعات نیز باید مراقب باشند.