خانه انصاف

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۴۱ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکت‌ها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
درگاه محمدرضا شاه پهلوی انقلاب شاه و مردم قوانین انقلاب شاه و مردم
Sthoj.jpg

خانه انصاف پس از به انجام رسیدن انقلاب شاه و مردم در ششم بهمن ماه ۱۳۴۱ و به دنبال تلاش همه سویه ایی که از پیش و پیشتر برای رهایی برزگران ار چنگ مالکین آغاز شده بود، نیاز به یک پناهگاه دیوانی برای روستاییان آشکار شد. سازمانی دیوانی که به انقلاب شاه و مردم پای‌بند باشد و بتواند در از میان برداشتن ناسازگاری‌های کوچک رایی عادلانه بدهد. چه، پیش از این یک روستایی ناچار بود برای انجام هر کار جزیی خانه و کاشانه‌اش را پشت سر بگذارد و به شهر بیاید و با هزینه کردن زمان و پول به شهر بیاید و به دادگاه برود. این کاری سخت، دست و پاگیر، زمان گیر و نیازمند پرداخت هزینه‌های بی شماری بود. از همین جا اندیشه بنیاد "خانه انصاف" در روستا‌ها پیش آمد. پس از بررسی‌های ژرف، پیشنهاد برپایی خانه انصاف در سراسر کشور آماده شد و در ۱۱ امرداد ماه ۱۳۴۲ مورد تصویب هیات وزیران قرارگرفت. و چنین نهاده شد که نخست از استان اسپهان آغاز شود. در استان اسپهان نیز هیات‌هایی به روستاها فرستاده شدند تا سرانجام دهکده "فرادنبه" از توابع بروجن برای بنیاد نخستین خانه انصاف برگزیده شد.

روز فرخنده ۳۰ آبان ماه ۱۳۴۲

روز سی ام آبان ماه سال ۱۳۴۲ نه تنها برای مردم فرادتپه بلکه برای همه روستاییان کشور روزی فرخنده بود زیرا که در چنین روزی پرچم دادوری (عدالت) در یک روستا به اهتزاز درآمد و امید تازه‌ای در دل‌های پاک دهقانان آزاد شده از بند و بندگی فئودال‌ها که خود را مالک جان و مال کشاورزان می‌دانستند بیدار شد. دهقانی که اکنون می‌دید که درهای آزادی، نه تنها آزادی فردی بلکه آزادی اجتماعی یکی پس از دیگری به روی او گشوده می‌شود. برزگری که پس از به انجام رسیدن انقلاب شاه و مردم می‌توانست بر روی زمینی که از آن اوست بذر بیفشاند و دسترنج خود را آزادانه برداشت کند، بفروشد و پول آن را در جیب خود بگذارد و برای خود و خانواده اش خرج کند. بالاتر از اینها برزگر می‌تواند به هر کسی که دلش می‌خواهد رای بدهد و او را به مجلس شورای ملی بفرستد نه اینکه زیر فشار و ترس دوباره زمیندار بزرگ و یا دور و بری‌های او را به مجلس شورای ملی بفرستند که هر گونه کاری که به سود ملت و روستاییان بخواهد انجام پذیرد در آن کارشکنی کنند.

روز ۳۰ آبان ماه ۱۳۴۲ بر آمدن خورشید نوید پرتو دادوری را به همراه داشت.

وظایف خانه انصاف

بیشترین دادرسی‌ها درباره تصرف عدوانی، از میان برداشتن زیان رسانی و آزار و خرابکاری است. خانه انصاف به بزه کاری و دستگیری تبهکاران و هم چنین درباره دارایی کودکان و پس ماندگان ذهنی رسیدگی می‌کند. خانه انصاف در کارهای مالی تا ۲۰۰۰۰ ریال را داوری می‌کند.

هموندان خانه انصاف پنج تن می‌باشند که از میان درستکاران روستا با گرفتن رای برگزیده می‌شوند. در هر روستا یک سپاهی دانش با هموندان خانه انصاف در جایگاه منشی همکاری می‌کند. از این پنج تن، سه تن هموند اصلی و سه تن هموند علی البدل می‌باشند.


اصل نهم انقلاب شاه و مردم قانون تشکیل خانه انصاف و قانون تشکیل شورای داوری بود که چهره‌ای نوین از عدالت را به مردم کشور نشان داد. خانه‌های انصاف بر اساس وجدان مردم و انصاف آنها بنیان شد. با بنیان شدن خانه‌های انصاف به جای این که فرد روستایی برای گرفتن حق خود راهی شهرهای دور و نزدیک شود دستگاه قضایی به سراغ او رفت. خانه‌های انصاف عدالت را به رایگان در اختیار روستانشینان قرار دادند و بدانها این شانس را داد که در کارهای قضایی خود شریک باشند. سپاه دانش مامور خدمت در هر روستا و محل منشی خانه‌های انصاف بود.

خانه انصاف یک دادگاه روستایی است که پنج تن قضات آن را اهالی هر ده برای درازای سه سال انتخاب می‌کنند. اعضای خانه‌های انصاف افتخاری کار می‌کنند و انجام عدالت و قضاوت به رایگان در اختیار روستاییان قرار می‌گیرد. آیین دادرسی در خانه‌های انصاف ساده و بی پیرایه بوده و قاضی‌ها در انتخاب روش پژوهش و بررسی آزاد بودند و چون همه با یکدیگر آشنایی داشتند کارهای مردم تند و آسان به انجام می‌رسید.

نخستین خانه انصاف در زمستان ۱۳۴۲ در روستای مهیار از توابع اصفهان (سپاهان) گشایش یافت. شمار خانه‌های انصاف تا پایان سال ۱۳۵۶ به ۱۰۴۵۸ رسید و نزدیک به ۱۹۰۰۰ روستای کشور زیر پوشش خدمات این خانه‌ها بودند.

در روز ۲۲ مهر ماه ۱۳۴۴ شاهنشاه آریامهر رییس‌های خانه‌های انصاف سراسر کشور را در کاخ سعدآباد پذیرفتند و در سخنان خود فرمودند:

...اصل نهم انقلاب ما ساده‌ترین و سالمترین وسیله‌ای است که در سطح روستاها به اختلافات افراد مملکت در اسرع وقت و با کمترین مخارج رسیدگی می‌کند....آرایی را که شما صادر کرده‌اید می‌شود حقیقتا با قانون تطبیق داد و همیشه این آرا از کمال منطق و استدلال و انصاف برخوردار بوده است...

در پایان این نشست، هموندان کنگره خانه‌های انصاف از پیشگاه شاهنشاه درخواست کردند که روز ۲۱ مهر ماه روز خانه انصاف شناخته شود و شاهنشاه این پیشنهاد را پذیرفتند.

۲۲ آبان ماه ۱۳۴۳ پنجاهمین خانه انصاف در نجف آباد اسپهان در آیین باشکوهی گشایش یافت. وزیر دادگستری دکتر باقر عاملی هنگام گشایش پنجاهمین خانه انصاف گفت: در سال آینده هزار خانه انصاف تشکیل می‌شود. خانه انصاف یکی از ابتکارهای شاهنشاه است که به ما پروانه داده است که بتوانیم دستگاه دادگستری خودمان را به تمام کشور گسترش دهیم.

۱۷ بهمن ماه ۱۳۴۳ انتخابات خانه انصاف قمصر کاشان انجام شد.

خانه‌های انصاف در نخستین سال فعالیت خود یه ۱۸۰۰ پرونده رسیدگی کرد و رای خود خود را در باره آن داد. در پایان سال ۱۳۵۶ شمار همه پرونده‌هایی که در خانه‌های انصاف رسیدگی شده و به انجام رسیده بود از سه میلیون گذشته و هزینه دادگستری کلانی در این راه صرفه جویی شد. بررسی کارشناسان نشان می‌دهد که آرای داده شده از سوی خانه‌های انصاف عادلانه و منصفانه و خالی از فساد و اعمال نفوذ بوده‌است.[۱]

بر اساس مدل خانه‌های انصاف شوراهای داوری از سال ۱۳۴۵ آغاز به کار کرد بدین معنا که برای رسیدگی به دعواهای کوچک و محلی دادگاه‌های برگزیده شده به وسیله اهالی هر محله و شهر تشکیل شد.

شوراهای داوری همانند خانه‌های انصاف از پنج قاضی مورد اعتماد اهل محل برای درازای چهار سال تشکیل می‌شد. از آن جا که دعواهای شهری پیچیده تر از مسایل روستاها بود در هر حوزه شورای داوری یک نفر می‌بایستی آشنا به مسایل حقوقی باشد مانند قاضی‌های دادگستری، وکیل‌های دادگستری، یا استادهای دانشگاه و یا سردفتران به عنوان مشاور قضایی شورای داوری خدمت می‌کنند. شوراهای داوری در جای مدرسه‌ها، شهرداری‌ها، و ساختمان‌های عمومی تشکیل می‌شد که هزینه‌ای نداشت و رایگان بود.

آمار نشان می‌دهد که از سال ۱۳۴۵ که نخستین شورای داوری آغاز به کار کرد تا سال ۱۳۵۶ در ۲۰۳ شهر ایران رویهم رفته ۲۸۳ شورای داوری ایجاد شده بود و از آغاز کار بیش از ۷۵۰۰۰ پرونده را رسیدگی و به آن رای داده و پرونده بسته شده‌بود. در این درازا بیش از ۱۲ میلیون نفر از خدمات آن بهره مند شدند. استفاده از شوراهای داوری هم چون خانه‌های انصاف برای مردم به رایگان بوده‌است.[۲]

قوانین

نیز نگاه کنید به

قوانین انقلاب شاه و مردم

منابع

  1. محمد رضا پهلوی: پاسخ به تاریخ، انتشارات مرد امروز، ۱۳۶۴، ص. ۱۴۲ - ۱۴۵
  2. محمد رضا پهلوی: به سوی تمدن بزرگ، کتاب و انتشارات پارس، لس انجلس، ۲۰۰۷، ص. ۱۵۵ - ۱۵۹