تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ آذر ۱۲۸۸ نشست ۱۴»
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی) |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
'''مجلس شورای ملی ۱۶ آذر ۱۲۸۸ نشست ۱۴''' | '''مجلس شورای ملی ۱۶ آذر ۱۲۸۸ نشست ۱۴''' | ||
− | جلسه ۱۴ مذاکرات یوم چهارشنبه ۲۴ ذیقعده الحرام | + | '''جلسه ۱۴ مذاکرات یوم چهارشنبه ۲۴ ذیقعده الحرام''' |
مجلس یکساعت ونیم به غروب مانده منعقد و خلاصه مذاکرات جلسه قبل را معاضد الملک قرائت کردند. | مجلس یکساعت ونیم به غروب مانده منعقد و خلاصه مذاکرات جلسه قبل را معاضد الملک قرائت کردند. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
رئیس ـ ملاحظه در این صورت خلاصه است. | رئیس ـ ملاحظه در این صورت خلاصه است. | ||
− | تربیت ـ آن | + | تربیت ـ آن لفظ «مذاکره شد» در صورت خلاصه زیاد است مذاکره نشد. |
− | + | '''معاضدالملک''' ـ چرا آقای وکیل الرعایا اظهار داشتند امروز لازم نیست عده کمیسیون را تعیین کنیم. | |
مؤتمن الملک ـ مباحثه شد اما در باب اینکه به مجلس رجوع شود یا نشود خوب است در اینجا قید شود. | مؤتمن الملک ـ مباحثه شد اما در باب اینکه به مجلس رجوع شود یا نشود خوب است در اینجا قید شود. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
(ذکاء الملک لایحه وزیر علوم را با امتیاز طلاشوئی کویر مرکز قرائت کرد) | (ذکاء الملک لایحه وزیر علوم را با امتیاز طلاشوئی کویر مرکز قرائت کرد) | ||
− | رئیس ـ خوب است به جهت استحضار آقایان ثانیاً قرائت شود. | + | '''رئیس''' ـ خوب است به جهت استحضار آقایان ثانیاً قرائت شود. |
− | میرزا مرتضی قلیخان ـ اگر به جهت مباحثه خوانده | + | '''میرزا مرتضی قلیخان''' ـ اگر به جهت مباحثه خوانده میشود صحیح نیست به جهت اینکه دفعه اول که خوانده شد باید دقت شود و اصل موضوع و محل را باید وکلا تحقیق کنند آنوقت دفعه ثانی قرائت شود و مباحثه و مذاکره شود و الا اگر این دفعه ثانی باشد صحیح نیست. |
− | رئیس ـ اولاً | + | '''رئیس''' ـ اولاً گویا تشریف نداشتند این چاپ ژلاتین شده است و در ۲۴ ساعت قبل به وکلا داده شده است و مطالعات خود را کردهاند و حالا هم در اینجا رای گرفته نمیشود فقط یک دفعه خوانده شده و دفعه دیگر خوانده میشود که بفهمیم از مذاکرات که به کمیسیون رجوع خواهد شد فوراً یک کمیسیونی موقتی با یک کمیسیون دیگر که امروز برای ضرب نقره یا مطلب دیگری تشکیل میشود به همان کمیسیون داده شود یا خیر در همین جا مذاکره شود. |
− | میرزا مرتضی قلیخان ـ بنده | + | '''میرزا مرتضی قلیخان''' ـ بنده عقیدهام این است که در هر صورت به جهت اینکه هنوز بعضی درست مطلع نیستند و آنهایی هم که تازه وارد شدهاند درست تحقیقات خودشان را به عمل نیاوردهاند مذاکره ثانی باید یک قدری فرجه داشته باشد. |
− | + | '''رئیس''' ـ اینکه ۲۴ ساعت قبل به وکلا داده شده برای این است که مطالعات خود را کرده باشند خلاصه (باید به کمیسیون رجوع شود یا در همین جا مباحثه میشود.) | |
− | |||
− | رئیس ـ اینکه ۲۴ ساعت قبل به وکلا داده شده برای این است که مطالعات خود را کرده باشند خلاصه(باید به کمیسیون رجوع شود یا در همین جا مباحثه | ||
متین السلطنه ـ در این که ۲۴ ساعت یا زودتر به وکلا داده شده بنده کار ندارم ولی برای اینکه ثانیاً خوانده شود بایستی رای داده شود. | متین السلطنه ـ در این که ۲۴ ساعت یا زودتر به وکلا داده شده بنده کار ندارم ولی برای اینکه ثانیاً خوانده شود بایستی رای داده شود. | ||
− | رئیس ـ فقط باید معین شود که در کمیسیون باید این مطلب مذاکره شود یا آنکه در همین جا مطرح شود در این باب خوب است رای گرفته شود. | + | '''رئیس''' ـ فقط باید معین شود که در کمیسیون باید این مطلب مذاکره شود یا آنکه در همین جا مطرح شود در این باب خوب است رای گرفته شود. |
− | مؤتمن الملک ـ گویا اشتباه شده است هم چه | + | '''مؤتمن الملک''' ـ گویا اشتباه شده است هم چه فهمیدهاند که اگر به کمیسیون برود به مجلس نخواهد آمد مقصود این است که اولاً باید در کمیسیون مداقه شود بعد به مجلس بیاید. |
− | فاتح الملک ـ بنده عرض | + | '''فاتح الملک''' ـ بنده عرض میکنم اگر به کمیسیون باید برود لازم نیست ثانیاً به مجلس بیاید. |
− | + | '''منتصرالسلطان''' ـ بنده عقیدهام این است که در همین جا مذاکره شود. | |
− | اسدالله میرزا ـ | + | '''اسدالله میرزا''' ـ وقتی که لایحة از طرف وزیری پیشنهاد به مجلس میشود میباید مذاکره شود اگر فوریت آن را آن وزیر تصویب میکند و وکلا هم تصدیق میکنند فوری بودن آن را بدون اینکه مذاکره شود به کمیسیون میرود لکن در موردی که فوری بودن آن تصریح نشده اهمیت ندارد البته باید از وکلا رای گرفت و اگر اکثریت تصویب کرد که به کمیسیون برود میرود علاوه بر این عقیده بنده این است که عقیده بعضیها مختلف است که در کمیسیون مذاکره شود یا در اینجا بنده عرض میکنم چه در اینجا مذاکره جناب صنیع الدوله حاضر باشند. |
− | رئیس ـ معلوم | + | '''رئیس''' ـ معلوم میشود بعضیها مذاکره در کمیسیون صلاح میدانند بعضیها در اینجا پس باید رای گرفته شود. |
− | میرزا مرتضی قلیخان ـ بنده عرض | + | میرزا مرتضی قلیخان ـ بنده عرض میکنم این قاعده کلیه است که هر مطلبی که به مجلس آمد اگر مجلس او را قابل مذاکره میداند باید قهراً به کمیسیون برود به جهت اینکه در آن تحقیقاتی که در کمیسیون میشود ممکن نیست در مجلس بشود و هیچ منافاتی بین مذاکرة در کمیسیون و مجلس نیست بلکه مذاکره کمیسیون مؤید میشود مذاکرات مجلس را و آن اشخاصیکه در کمیسیون تحقیقات کردهاند باید رایهای خودشان را در مجلس به وکلا اظهار نمایند تا آن وقت با اکثریت رای گرفته شود بنده عقیدهام این است که به کمیسیون رجوع شود و وزیر علوم هم در آنجا حاضر باشد و مذاکره شود. |
− | رئیس ـ هرکس رای دارد که اولاً این لایحه برود به کمیسیون قیام نماید(رای گرفته شد اکثریت در رجوع به کمیسیون شد) . | + | رئیس ـ هرکس رای دارد که اولاً این لایحه برود به کمیسیون قیام نماید (رای گرفته شد اکثریت در رجوع به کمیسیون شد) . |
− | رئیس ـ پس باید در این باب یک کمیسیون منعقد شود و آن کمیسیونی که برای ضرب نقره معین شده بود تا یک درجه کار خود را تمام کرده و خلاصه آن امروز قرائت | + | رئیس ـ پس باید در این باب یک کمیسیون منعقد شود و آن کمیسیونی که برای ضرب نقره معین شده بود تا یک درجه کار خود را تمام کرده و خلاصه آن امروز قرائت میشود اگر صلاح میدانید همان کمیسیون مشغول این کار شود یا میخواهید که کمیسیون دیگر تشکیل شود. |
− | وزیر زاده ـ بنده | + | وزیر زاده ـ بنده عقیدهام این است که آن کمیسیون کافی است به همان رجوع شود. |
− | رئیس ـ اگر همه آن کمیسیون را تصویب | + | رئیس ـ اگر همه آن کمیسیون را تصویب میکنند دست خود را بلند کنند. |
− | حسنعلی خان ـ در این مواقع اغلب رای به قیام و قعود گرفته | + | حسنعلی خان ـ در این مواقع اغلب رای به قیام و قعود گرفته میشود. |
− | رئیس ـ همان دست بلند کردن را میشماریم(۲۷ رای در رجوع به کمیسیون نقره شد چون تساوی بود قرار شد کمیسیون دیگری تشکیل شود) . | + | رئیس ـ همان دست بلند کردن را میشماریم (۲۷ رای در رجوع به کمیسیون نقره شد چون تساوی بود قرار شد کمیسیون دیگری تشکیل شود) . |
− | رئیس ـ لایحه این است که در خصوص | + | رئیس ـ لایحه این است که در خصوص چاپارخانه سمنان و دامغان از وزارت مالیه رسیده قرائت میشود (ذکاءالملک لایحه وزارت مالیه را قرائت کرد) . |
وکیل الرعایا ـ آن چیزی را که در قسمت اولش نوشته شده که هیچ راجع به مجلس نیست و آن اصل قانون اساسی راجع به این نیست مسئولیت آن با خود وزیر است البته با کمال دقت بفروشند و آنجا که لازم است خیلی دقت کنند که چیزی در آنجا ملت کم نکنند. | وکیل الرعایا ـ آن چیزی را که در قسمت اولش نوشته شده که هیچ راجع به مجلس نیست و آن اصل قانون اساسی راجع به این نیست مسئولیت آن با خود وزیر است البته با کمال دقت بفروشند و آنجا که لازم است خیلی دقت کنند که چیزی در آنجا ملت کم نکنند. | ||
− | میرزا مرتضی قلیخان ـ اولاً ملتفت نشدم چرا این از وزارت مالیه آمد در صورتی که وزارت فوائد عامه باید این کار را بکند و از او باید عنوان | + | میرزا مرتضی قلیخان ـ اولاً ملتفت نشدم چرا این از وزارت مالیه آمد در صورتی که وزارت فوائد عامه باید این کار را بکند و از او باید عنوان بشود ثانیاً این را راجع به بلدیه آن محل است باید در این باب تصویب کند و اگر بلدیه دائر نیست گمان میکنم که باید به تصویب انجمن آنجا باشد. |
− | |||
− | بشود ثانیاً این را راجع به بلدیه آن محل است باید در این باب تصویب کند و اگر بلدیه دائر نیست گمان | ||
− | رئیس ـ این | + | رئیس ـ این چاپارخانه در صحرا است راجع به بلدیه نیست. |
− | مرتضی قلیخان ـ داخل آبادی است ولی کاری | + | مرتضی قلیخان ـ داخل آبادی است ولی کاری نمیتواند برود. |
− | فاتح الملک ـ در صورتیکه برای دولت صرفه داشته باشد یعنی علاوه بر آنکه چیزی | + | فاتح الملک ـ در صورتیکه برای دولت صرفه داشته باشد یعنی علاوه بر آنکه چیزی میفروشند دیگر چیزی برای ساختن آنها نخواهند اضافه از دولت نخواهند و با اطلاع مجلس باشد گمان میکنم که ضرر نداشته باشد. |
− | وکیل الرعایا ـ حالا که گذشته است تاکید | + | وکیل الرعایا ـ حالا که گذشته است تاکید میکنم درست کار کردن را که هر چه ممکن است سعی میکنم درست کار کردن را که هر چه ممکن است سعی کنند که به قیمت آخری آنها را بفروشند و در جای دیگر بسازند ما از روی درستکاری هم ممکن است پول پیدا کنیم هم بجا خرج کنیم. |
وزیر زاده ـ من این لایحه را فقط یک اخطاری میدانم و تصویب وزارت پست و تصدیق وزارت مالیه را خیلی کافی میشمارم. | وزیر زاده ـ من این لایحه را فقط یک اخطاری میدانم و تصویب وزارت پست و تصدیق وزارت مالیه را خیلی کافی میشمارم. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۳: | ||
مؤتمن الملک ـ بلی اینکه گفته شد که این مسئله راجع به مجلس شورای ملی نیست فروش این مسئله جزو دخل دولت است و خرجش جزو خرج دولت در این صورت راجع به مجلس است دیگر اینکه باید وزارت مالیه صورتی بفرستد مخارج ساختن و قیمت فروش را معین کند که ما بتوانیم رای بدهیم . | مؤتمن الملک ـ بلی اینکه گفته شد که این مسئله راجع به مجلس شورای ملی نیست فروش این مسئله جزو دخل دولت است و خرجش جزو خرج دولت در این صورت راجع به مجلس است دیگر اینکه باید وزارت مالیه صورتی بفرستد مخارج ساختن و قیمت فروش را معین کند که ما بتوانیم رای بدهیم . | ||
− | رییس- اساسا این مطلب تصدیق | + | رییس- اساسا این مطلب تصدیق میشود الا اینکه جزئیاتش میماند. |
− | اسدالله میرزا ـ اساساً باید یک سئوالی از وزارت مالیه بشود تا مجلس رای آخری را بدهد که در این موارد | + | اسدالله میرزا ـ اساساً باید یک سئوالی از وزارت مالیه بشود تا مجلس رای آخری را بدهد که در این موارد بعدها ما حق خواهیم داشت این گونه معاملات را بکنیم یا خیر برای اینکه مسئله نظائری پیدا خواهد کرد مهمتر از اینها که باید مجلس در آنها دقت نظر بنماید بنده گمان میکنم که باید چسبید به قانون اساسی و از روی آن یک ذره تخطی تجاوز نکرده و مستثنا ننموده است و تصدیق میکنم رای آقای موتمن الملک را که باید جزئیات این کار معین شده و به کمیسیون رفته و با رای کمیسیون به مجلس بیاید تا مجلس از روی اطلاع رای بدهد. |
رئیس ـ جواب هم همین طور نوشته خواهد شد. | رئیس ـ جواب هم همین طور نوشته خواهد شد. | ||
− | کاشف ـ اولاً باید به کمیسیون برود اگر وظیفه مجلس است مذاکره شود | + | کاشف ـ اولاً باید به کمیسیون برود اگر وظیفه مجلس است مذاکره شود والا رد شود. |
− | رئیس ـ اگر وظیفة مجلس | + | رئیس ـ اگر وظیفة مجلس نمیبود هیئت رئیسه این را به مجلس نمیآوردند معلوم شد که رای مجلس این است که اینها فروخته شود و جای دیگر مجلس این است که اینها فروخته شود و جای دیگر ساخته شود ولی جزئیاتش به اطلاع مجلس باید برسد. |
سید محمد رضا ـ از کجا معلوم شد که باید فروخته شود شاید وقتی که جزئیات این کار معلوم شود صلاح در فروختن نباشد. | سید محمد رضا ـ از کجا معلوم شد که باید فروخته شود شاید وقتی که جزئیات این کار معلوم شود صلاح در فروختن نباشد. | ||
− | رئیس ـ اولاً آنجا هم چه مهم نیست ثانیاً اگر دولت آنجا را نفروشد رفته رفته خراب | + | رئیس ـ اولاً آنجا هم چه مهم نیست ثانیاً اگر دولت آنجا را نفروشد رفته رفته خراب میشود پس چطور میشود گفت که صلاح نیست بفروش برسد. |
− | |||
− | |||
− | + | مؤتمن الملک ـ مقصود این است تا صورت جزئیات این را ندهند نمیتوان مذاکره کنیم. | |
− | + | رئیس ـ فقط میتوانیم اساساً همین قدر به وزارت مالیه بنویسیم که شما مشغول ترتیب این کار باشید و اندازه فروش و خرج ساختن را معین کنید نه اینکه شروع بکار کنند بعد صورت بدهند اما این مسئله اشتباه نشود که آن چاپارخانهها چندان مهم نیستند مثل دو سه دکان خرابه است که در صحرائی واقع شده و اگر فرضاً فروخته نشود خراب میشود یا لانه حیوانات خواهد شد. | |
− | + | وکیل الرعایا ـ بنده هم با دانستن قانون اساسی هم چه فهمیدهام که این جز آنکه یک مالی حساب شود نیست که مجلس یک ربع وقت خود را تلف کند بنده گمان میکنم به خود آنها واگذار شود و نظائری هم اگر پیدا کند خود وزیر اقدام کند و در جزئیات کار دقت نکنند دقت را در اساس کار بنمائید میبینیم برای این جزئیات وقت مجلس تلف میشود در صورت اینکه هیچ فایده و ضرری در اینجا نمیشود معین کرد. | |
− | + | اسدالله میرزا ـ هی میگویند اساس و کلیات از جزئیات درست میشود ثانیاً نظائری که برای این قسم کارها است خرابیها بسر ما آورده است یک امروزی وزرای ما طرف اطمینان کاملند ممکن است که کابینه وزرا تغییر نماید و طرف اعتماد نباشد آنوقت بگویند که مجلس این حق را به ما داده است که این چیزها را بفروشیم اگر چه مال دولت است باید به نظارت مجلس باشد و از این عیوب پیدا میشود و بعد نمیتوانیم حفظ کنیم این است که باید جزئیات را ملتفت شد تا کلیات مستحکم گردد. | |
− | + | افتخارالواعظین ـ بنده به چشم خودم دیدهام آن مکان را عبور و مرور از آنجا در کمال سختی است اساساً همین شکلی که فرمودند باید رجوع به وزراء بشود و از وزراء تحقیقات بخواهیم و وقت خودمان را تلف نکرده مجلس را با این جزئیات مشغول ننمائیم | |
− | + | (ذکاءالملک راپورت کمیسیون اعتبار نامهها را قرائت کرد) . | |
− | رئیس ـ این | + | رئیس ـ موافق راپورت کمیسیون اعتبار نامهها اعتبار نامه جناب آقا شیخ ابراهیم زنجانی وکیل دولت آباد را پذیرفته است اگر مجلس با این رای موافقت دارد رای خود را با دست بلند کردن اظهار دارد (با اکثریت رای گرفته شد) راپورت کمیسیون مشکوکات را ذکاء الملک قرائت کرد. |
− | + | رئیس ـ یکدفعه دیگر برای اطلاع آقایان قرائت میشود (ثانیاً قرائت شد) . | |
− | + | رئیس ـ این لایحه هم خوب است خوانده شود (لایحه وزارت مالیه خوانده شد) . | |
− | + | حاجی شیخ علی ـ اولاً میخواهیم اثبات کنم که پارلمان حق دارد نمیشود این حق را از او سلب کرد موافق اصل ۵۵ از قانون اساسی ضرب سکه باید با موافقت قانون باشد چون ما قانون نداریم مجلس باید قانونی برای ضرب سکه وضع کند. | |
− | + | تقی زاده ـ بنده میدانم که دادن امتیاز نقره چه به تجار و چه به تصدی دولت که خودش بیاورد و سکه بکند یا نکند آن اهمیت را ندارد که در وزارت خانهها تفسیر قانون اساسی میشود این مسئله خیلی اهمیت دارد این که میگویند و در آن لایحه مینویسند که مجلس در ضمن اصل راجع به امتیاز نامهها خود را ذیحق میدانست بنده میگویم در ضمن اصل راجع به مقاوله نامهها مجلس ذیحق است این قانون اساسی یک لجامی بود که بر دهان اداره سابق زده بودیم و من میبینم که روز به روز یکی از آنها را میگذاریم مقابل آفتاب آب شود رعایت قانون اساسی در هر موقع مقابل متعدیان نوعی ضروری است بنده بدبختانه میبینم هر روز از طرف یک وزارتخانه یک ماده از مواد قانون اساسی انکار میشود علاوه برای که در مجلس سابق عهد شده است هر نوع کنترات اعم از این که صرف داخله باشد یا خارجه مجلس شورای ملی در آن ذیحق است بعضی از آقایان میگویند اسم کنترات در قانون اساسی نیست صحیح است ولی مقاوله نامه هست بستن عهدنامهها ومقاوله نامهها و غیره راجع به مجلس است مانعه قانونی که در مقابل هر لفظ فرنگی یک لفظ فارسی معین داشته باشیم از این جهت میتواند هر وکیل لفظ مقاوله را یک معنی نماید مثلاً یکی بگوید(آن تاندرست)یکی میتواند بگوید(کنتی توسیون)است لکن بنده میگویم که به دلیل عمل تفسیر شده است(به…)باز یک نفر دیگر میتواند بگوید کنترات است بنده عرض میکنم سکوت مجلس حق مجلس و ملت را ضایع میکند بالاخره مجلس شورای ملی همین مطلب را مطرح و بحث میکند که هر کنتراتی با خارجه یا داخله به مجلس باید بیاید یا نیاید باید این را شرح بدهند تا بنده قانع شوم امروز هر وزارتخانه یا دولت متحداً و مجموعاً هر کنتراتی را با خارجه و داخله هر نوعی بخواهند بکنند شاید مجلس هم همان رای را بدهد ولی این یک بحث علیحده است که باید حق وحده مجلس و وزراء معین شود اما این که آوردن نقره مضر است یا نیست و در صورت عدم ضرر دولت ضرب نماید یا تجار به جای خود بماند در اینجا یک چیز انکار شده است که میگویند در تمام دول ضرب سکه محدود نیست و بعضی میگویند محدود است در ممالکی که ضرب سکه محدود نیست ضرب بر روی طلا است لکن نقره قطعاً باید محدود باشد مخصوصاً در دوره سابق در کابینه ناصرالملک که مقداری نقره بانک و غیره میخواستند مجلس رای نمیداد و محدود نمود و اگر محدود نباشد میدانیم در میان تجار اشخاصی هستند که طمعهای زیاد دارند و آنوقت نمیتوانیم بگوئیم که عاقبت خوش داشته باشد اما در صورتیکه اصل ضرب تصویب شود باید دولت ضرب نماید و الا میدانید که محل تعرض تجار واقع میشویم که میگویند هر کس یک تفاوتی داده یا یک واسطه داشت در منافع مملکتی مقدم و احق میشود و هر کدام وکیلی اینجا دارند و این گله را میکنند در پایان عرض خود را باز تکرار میکنم که باید وظیفه و حق مجلس محفوظ باشد و در دوره سابقه هر کس صبح به خانه یک وزیری وارد میشد و از او سئوالی میکرد که راجع به خودش بود به گردن مجلس میانداخت و میگفت وظیفه مجلس است حالا به عکس شده تکالیف و حقوق مجلس را هم دارند میگیرند مثلاً دیروز در اینجا اظهار میکنند در خصوص جلب مستشار از خارجه درباره مواجب آنها به مناسبت اینکه در جزء بودجه مواجب او باید تصویب شود میگویند از وظیفة مجلس خارج است در صورتیکه استخدام از خارجه یک مسئله اساسی است و غیر از استخدام یک نفر است و مجلس باید در باب مواجب او رای خود را اظهار بدارد در هر حال باید این مطلب واضح شود و حق مجلس معین شود. | |
− | میرزا | + | '''ابوالقاسم میرزا''' ـ میخواستم عرض کنم ورود نقره و سکه زدن یک ضرر کلی دارد که آن را وزارت مالیه فراموش کرده است واو این است که این ضرر کلی برای عموم ملت و ثروت آنها است که از ثروت ملت فرد فرد کاسته میشود و باید ضررش را تصور کرد که برای ما چقدر بیش از فایده اش میباشد. |
− | + | '''میرزا مرتضی قلیخان''' ـ بنده در این باب یک عقیده راسخی دارم که هیچ تغییر نکرده و او این است که ورود نقره به این مملکت به هر اندازه که باشد به همان اندازه از روح این مملکت کاسته میشود و دلیل بنده همان است که وزیر مالیه در لایحه شرح داده و ثابت کرده است که در آن وقعه به هم خوردن مجلس آن شخص تاجر وقت را غنیمت دانست و هر قدر که توانست وارد کرد و محقق هر چه کلیش ضرر دارد جزئیش هم ضرر دارد و نمیتوان گفت این مسئله جزئی است و اگر فقط احتیاج را سند می داند در اینجا عرض میکنم این خیلی شبیه است به کسی که در بیابان گرفتار شود و از شدت بی قوتی از خون خودش تغذیه نماید تا هلاک شود ما چطور میتوانیم مملکتمان را هلاک کنیم برای اینکه عاجلاً یک وجه نقدی به دست ما بیاید گویا فراموش شده است که آن دفعه از آوردن نقره چه ضررها وارد شده است این ضرری نیست که به یک نفر یا دو نفر یا به واسطه ثروت تجارتی باشد این ضرر به کسی که روزی صد دینار و آن کسی که روزی هزار تومان صرف میکند وارد میآید تمام این اشیائی که از خارجه میآید و مأخذ را منات میگیرند منات در دو سال قبل هفت هزار بود و امسال پنج هزار است پس با این حالت نمیتوانیم آوردن نقره را تصدیق بنمائیم واگر بنا شد مجلس شورای ملی در این باب رأی بدهد استدعا میکنم وضع کنترات را طوری قرار ندهد که هر قدر نقره بیاورد و در ضرابخانه سکه کند این یکی از آن مسائلی بود که در کمیسیون مالیه سابق مدتها مذاکره شد و ثابت شد که نقره که پیش میآوردند به قیمت ارزان و به قیمت گران میفروختند ضررش فوق ضرر سابق بود حالا اگر بنا شد نقر بیاورند ولی به قیمت حالیه هر چه قیمت آن باشد به ضرابخانه بدهند و در ازای آن نیز وجه مسکوک بگیرند. | |
− | + | '''وکیل الرعایا''' ـ بنده لازم می دانم بعضی توضیحات بدهم گویا اذهان خوب متوجه با آن عبارتی که از کمیسیون به مجلس آمد نشده باشد فقط راجع به یک کنترات نبوده یک وزیر مالیه داریم و امروز صلاح وقت را در این دیده است که مقداری نقره وارد کند و در ضرابخانه سکه نماید آنچه عرض میکنم راجع به ماده قانون نیست راجع به عمل فروش است که روی کاغذ آمده است خوب است مطالب درست از هم جدا شود این مسئله معین است که باید سکه بر روی طلا باشد اما باید احتیاج و ثروت امروزی مملکت را در نظر داشته باشیم که آیا ممکن است ضرب سکه را امروز بر طلا گذارد یا خیر همه می دانیم ممکن نیست حالا وزیر مالیه صلاح دیده است با مسئولیت خود مقدار چهار کرور نقره موقت برای رفع احتیاجات مملکت سکه نماید و شبیه است به اینکه مثلاً وزیر جنگ بخواهد برای مخزن چرم بخرد در این صورت آیا لازم است مجلس رأی بدهد وزیر مالیه نباید در جزئیات از مجلس رأی بخواهد باید خودش با کمال دقت اقدام کند و ما هر وقت یک قران یا هزار تومان کم کرده باشیم باید از او سؤال کنیم که چه شده و بنده این مباحثات را به کلی از وظیفه مجلس خارج می دانم کنتراتی ابداً در بین نبوده فقط کمیسیون رأی داده است ضرب چهار کرور نقره را و اسمی از کنترات نبرده به علاوه نظر کمیسیون هم به این برده که به قیمت امروزی وزیر مالیه در ظرف چهار ماده سکه نماید به ملاحظاتی که کرده است که بعضی از آنها ممکن است در اینجا گفته شود و بعضیها را ممکن نیست از روی تمام ادله و احتیاجات امروزی رأی به این داده شد که وزیر چهل کرور مثقال نقره وارد کرده در ضرابخانه سکه کند و یک ده یک و نیم از برای دولت بماند اینکه می گویند ورود نقره مضر است باید بگویند پارسال حاجی محمد اسمعیل آقا ضرابخانه را عصباَ متصرف بود و در مدت ده ماه و بیست و شش روز نقره سکه کرد الآن آن پولها کجا است و این که آقای تقی زاده می گویند که دولت خودش مستقیماً وارد کند خیلی صحیح است و این کمیسیون هم ملتفت بود و پیشنهاد به وزیر مالیه کرد و وزیر مالیه هم در صدد شد که اگر بتواند وارد کند لکن این را باید دانست که بین خواستن و توانستن خیلی فرق است و بعضیها بر خلاف هستند اگر بگویند کمیسیون از روی چه دلیلی رأی داده است عرض میکنم بعضی مطالب در اینجا عرض شد بعضی ممکن نیست عرض شود باید در جای دیگر گفته شود و بنده حاضرم در یک کمیسیون یا مجلس غیر رسمی با دلائل منطقی ثابت کنم که کمیسیون از روی چه میزان این رأی را داده است و موافق صلاح مملکت بوده و در آخر عرض خود تصدیق میکنم تمام فرمایشات آقای تقی زاده را . | |
− | + | '''صدیق حضرت''' ـ چون بنده یکی از اعضای آن کمیسیون بودم که رأی داده بودم تکلیف من این است دفاع کنم رأی خودم را همان طوری که وکیل الرعایا گفتند اینجا غرض از کنترات یک لفظ غلطی است همان طوری که وزیر جنگ اگر بخواهد ماهوتی را که لازم دارد باید از هر کس که مقرون به صرفه است بخرد همان قسم وزیر مالیه اگر لازم بداند که در ایران نقره سکه شود میتواند که با شرایطی که به صرفه دولت باشد نقره وارد کند کنترات یعنی کنترات نقره برای خرید یا مال التجاره دیگری است و این که آقایان می گویند برات ترقی میکند و ضررش به پیرزنهای دهات هم میخورد در کمیسیون مالیه در این باب خیلی تحقیقات به عمل آمد و نرخ بروات را از چند تجارت خانه خواستیم چه در آن ایام که نقره وارد میشد و چه در ایامی که وارد نمیشد و بعد از آنکه دقت زیاد در اینجا شد معلوم شد که اساس برات در ایران اصلاَ دست دو بانک است بانک شاهنشاهی وروس که این دو بانک هر روز بخواهند برات را ترقی میدهند ولی یک چیزی اثر میکند در ترقی برات که معلوم شد میزان صادرات و واردات ماست یعنی مأخذ تجارت است و هر قدر به خارج زیاد برود و به قیمت خوب به فروش برسد چون میبینیم که بایستی پول خارجه به ایران وارد شود فوراً میبینیم برات ترقی میکند و عوض اینکه پنج هزار و ده شاهی بدهند پنج هزار میدهند و ما اگر در این موقع همان شکلی که وزیر مالیه کرده بخواهیم اجازه ندهیم که نقره بیاورند تجار ما مجبور میشوند یا مال التجاره بیاورند یا طلا و امروزه چون مأخذ پول طلا نیست باز طلا حکم مال التجاره را دارد بنده وقتی که امروز میروم بازار لیره را پنج تومان و دو ریال میخرم و پنج تومان میفروشم این را پول نمیشود گفت در صورتیکه پول نقره یعنی آوردن نقره دو هزار امروز همیشه دو هزار است و رواج پیدا میکند پس صرفه ما در این است که اگر مانعی نداشته باشد آوردن نقره در عوض طلا هم صرفه دولت است هم صرفه ملت و همان شکلی که گفتند در سنه ماضیه دوازده کرور نقره ضرب شد بنده اطلاع دارم حالا در بازار اگر تاجری بخواهد دو هزار تومان یا سه هزار تومان پول سفید تهید کند باید هر کیسه که دویست و پنجاه تومان است پنج هزار صرف بدهد ( این از چه است ) همه می دانید که این پول سفید ما یک اندازه حمل به ترکستان میشود و تا اندازه حمل به عراق عرب میشود و در خود ایران نمیماند و الا اگر ما حساب کنیم از اول تا به حال هر چه نقره آمده است در اینجا مانده باشد حالا بایستی مملکت ما پر از نقره باشد در صورتی که چنین نیست و فقط از این عبور از خاک ایران صدی پانزده الی صدی بیست فایده آن در ایران میماند و اگر هم فرضاً بگوئیم این نقره از خارجه دو مرتبه برگشته سات به ایران معلوم میشود این در عوض یک متاعی به ایران بر میگردد این که می گویند خوبست دولت این تجارت را بکند در صورتی است که دولت این مایه را داشته باشد امروز دولت ما اگر بخواهد قرض بکند برای این معامله از صدی دوازده الساعه بانکها به اوکمتر نخواهند داد امروز برای اشخاصی که میخواهند این معامله را بکنند ملاحظه میکنیم فقط صدی دوازده به آنها نفع میرسد از این معامله که میکنند در صورتی که دولت به آن ارزانی که تجار وارد میکنند نمیتواند وارد کند پس چه صرفه به حال دولت دارد که امروز برود صدی دوازده پول قرض بکند و نقره بخرد و بیاورد سکه کند و اینکه در قانون اساسی است که ضرب سکه راجع به مجلس است و باید قانوناَ معین شود این راجع نیست به اینکه آیا امروز چهار کرور سکه نقره کنیم یا دو کرور این راجع است به اینکه قطر سکه و کلیه خواصی که سکه دارد باید به موجب قانون معین شود فقط چیزی که امروز من میتوانم بگویم که مجلس حق دارد رأی بدهد در مقدار سکه است که چهار کرور یا بیشتر سکه شود و مأخذ آن را بایستی از ملاحظه حوائج داخلی دانست که اگر چهار کرور سکه کنیم محتاج هستند یا خیر اگر محتاج هستند البته مجلس باید رأی بدهد. | |
− | الی بیست از او فایده | + | '''اسدالله میرزا''' ـ عرض میکنم وقتی که لایحه از طرف وزیری میآید ممکن است دارای دو سه مبحث باشد اگر بخواهیم به مقصد برسیم باید تفکیک کنیم و یکی یکی مذاکره کنیم اینجا یک مباحثه اساسی است بعضی امور راجع به خود وزیر مالیه است که بعضی از آقایان در ضمن نطق خودشان همین اظهار را کردند و یک قسمت دیگری راجع به مجلس است کنترات و مقاوله نامه در اینجا نوشته شده است که بدون تصویب مجلس چه با داخله چه با خارجه نباید تأسیس شود بنده عقیدهام این است اولاَ این مسئله را که مذاکره کردیم و نتیجه اش این شد که با خود وزیر مالیه است تضییع وقت شده و به ما ربطی نداشت پس باید تفکیک کرد و در قسمت ثانی مذاکره شود ترتیب کنترات به تصویب مجلس بگذرد و مذاکره کنیم که وارد کردن نقره در این موقع از برای مملکت منافعی دارد و مضاری دارد آیا منافعش بر مضارش زیادتی دارد یا مضارش بر منافعش آن اشخاصی که اینجا بیانات کافی کردهاند و در این راه تحقیقات نمودهاند باید به یک نتیجه رسیده باشند و تقریباً بنده از تحقیقاتی که کردهام موافق صورتی که وزیر مالیه دادهاند چندان ضرری از این کار نمیکردیم ولی وقتی که بسنجیم صدی ده الی پانزده الی بیست از او فایده میبریم و بعد به عنوان مال التجاره تقریباً از این خاک بیرون میرود و از این راه یک مبلغی فایده متوجه دولت می شودبنده عقیدهام این است که این مسئله منافعش پیش از مضارش هست واین ترتیبی که امروز وزیر مالیه تصویب کرده است باید با او هرماهی کرد ولی در مسئله کنترات خوب است واقعاَ معین شود این مسئله راجع به مجلس است یا نیست به جهت اینکه الآن اینجا عقاید وافکار مختلف است . |
− | حاجی شیخ علی ـ بنده بر ضد ورود نقره هستم و راپورت کمیسیون هم ثابت کرده است که تا ضرب سکه بر طلا نباشد ثروت مملکت زیاد نخواهد شد و اگر اجازه بدهیم ضرب سکه را بر نقره بگذارند این ضرری است که بر ضرب سکه بر روی طلا وارد | + | حاجی شیخ علی ـ بنده بر ضد ورود نقره هستم و راپورت کمیسیون هم ثابت کرده است که تا ضرب سکه بر طلا نباشد ثروت مملکت زیاد نخواهد شد و اگر اجازه بدهیم ضرب سکه را بر نقره بگذارند این ضرری است که بر ضرب سکه بر روی طلا وارد میآید و به این جهت ما هر چه نقره سکه کنیم از آن خیال که در سر داریم که اساس سکه سکه خود را بر طلا بگذاریم عقب خواهیم افتاد و بالطبع آن اساسی که ما در نظر داریم پیشرفت نخواهد کرد و بالعکس هر چه از ضرب نقره امساک شود آن خیال پیشرفت خواهد کرد. |
− | تقی زاده ـ اگر بعضی از آقایان هم چه | + | تقی زاده ـ اگر بعضی از آقایان هم چه فهمیدهاند که من مخالف ضرب نقره هستم سهو کردهاند واگر دیگری هم خیال کند داخل کنترات است و لفظ کنترات در قانون اساسی نیست به این جهت نباید به مجلس بیاید سهو کرده است آنچه در خصوص ضرب سکه در قانون اساسی نیست همان است که جناب صدیق حضرت گفتند ضرب سکه باید با موافقت قانون باشد یعنی قطرش مثلاً یک میلی متر و بزرگی و کوچکیش و مثقالش فلان مقدار باید باشد لکن بنده عرض میکنم که حد نقره باید محدود باشد اینجا یک اختلاف جزئی که شده راهش این است که ضرب سکه به موجب قانون آزاد است و چون در این جا ضرب سکه بر روی نقره است و رایج شده باید مثل سایر نقاط آزاد باشد و اگر ازاد نباشد مخالف قانون اساسی میشود بنده در اصل نقره حرفی ندارم لکن میگویم وقتی که راجع به مجلس شد یک اندازه محدود خواهد ماند اما اینکه مثل ماهوت و چرم وزیر جنگ باشد تصدیق ندارم و بنده در دوره سابقه در کمیسیون مالیه از اول تا آخر مشغول بودم و در این خصوص مدافهها کردم و خودم با کمال دقت دیناراتش را حساب کردهام و اطلاعات زیاد دارم و مع ذلک نمیگویم علم دارم این از مسئله مشکله غامضه است خوبست علمای علم ( فینانس ) که جمع شدهاند زود رأی ندهند عجالت آنچه محقق شده است از روی تجربهها واز روی احتیاج بازار و شکستن تجارتها همان طور که فقدان سکه در آمریکا سبب شکست صرافها و تجار شد و ملاحظات دیگر که بعضی در اینجا شرح داده شده است و نمیخواهم تکرار کنم اجازه میدهد ضرب یک مقدار نقره را تا پنج شش کرور را من هم مضر نمی دانم واین صحبت هم در سابق تا یک درجه قطع شده بود که سالی یک مقداری ضرب شود با اینکه این را می دانم که نقره خالص از خارج وارد میشود و باز علاوه میشود و همان نقره در افغانستان وترکستان میرود و در افغانستان همین مسکوک ذوب میشود و سک میکنند ولی باز هم تکرار میکنم که در اصل ۵۵ قانون اساسی نوشته شده است که باید به موجب قانون باشد و هرگاه تصویب مجلس یا امضای شاه یا نایب السلطنه لازم است برای این است که همیشه این حدود را برای خودمان محدود بداریم که حد نقره را حفظ کنیم که اگر بخواهیم این ترتیب را از دست بدهیم اولاَ چنانکه عرض شد طمعهای کلی به جوش میآید و ثانیاَ تکرار میکنم که امروز ضرب نقره فوائد کلی دارد و بنده با عقیده جناب صدیق حضرت شریک هستم تماماَ از روی علم و اطلاع است لکن در این که محدود نباشد موافق نیستم به موجب حسابی که بنده کردهام چون م امروز هر یک مثقالی که به واسطه بار در ضرابخانه ضرب میشود فوائد کلی دارد این است که خیال میکنیم دولت یک مقداری پول از هر کجا که بدست میآید آن را در مدتی که در ضرابخانه میتواند ضرب کند سکه کند و حالا بنده نمیخواهم حسابرا عرض کنم که چقدر صرف میکند ولی در کمیسیون ثابت میکنم . |
− | میرزا مرتضی قلیخان ـ بنده مجدداَ با کمال قوت قلب عرض | + | میرزا مرتضی قلیخان ـ بنده مجدداَ با کمال قوت قلب عرض میکنم که ورود نقره در این مملکت با خروج روح مملکت یکی است و اگر هزار دلیل اقامه شود عقیدهام این است که هزار فایده اگر از طرفی تصور کنند دو هزار ضرر از طرف دیگر وارد میشود و خیلی تعجب میکنم که ورود نقره را مطابق میکنید با چرم همدانی که وزیر جنگ میخرد و در اینجا از شخص سلطان تا ادنی رعیت ضرر میکنند و این چطور میشود که ما در این باب تصدیق میکنیم و اگر کسی گفتگوئی دارد حاضرم که در یک کمیسیونی ثابت کنم. |
− | منتصر السلطان ـ عرض بنده که در دو اصل قانون اساسی است که عیناً | + | منتصر السلطان ـ عرض بنده که در دو اصل قانون اساسی است که عیناً میخوانم که مسبوق بشوید: |
اصل ۲۳ بدون تصویب مجلس شورای ملی تشکیل کمپانی از طرف دولت اجازه داده نخواهد شد. | اصل ۲۳ بدون تصویب مجلس شورای ملی تشکیل کمپانی از طرف دولت اجازه داده نخواهد شد. | ||
− | اصل ۲۴ بستن | + | اصل ۲۴ بستن عهدنامهها و مقاوله نامهها وامتیازات و انحصار تجارتی و صنعتی و فلاحتی از داخله یا خارجه و غیره اعم از اینکه طرف داخله یا خارجه باشد به تصویب مجلس شورای ملی خواهد بود به استثنای معاهده نامهائی که استتار آنها صلاح دولت و ملت باشد عرض بنده این است که در هر صورت ببینیم آیا وزیر حق دارد که اینها را به مجلس بفرستد و مجلس میتواند مطرح مذاکره نماید یا خیر؟ |
− | رئیس ـ این که آورده شد معلوم | + | رئیس ـ این که آورده شد معلوم میشود از وظیفة مجلس است و باید به مجلس بیاید. |
− | فاتح الملک ـ بنده عرض | + | فاتح الملک ـ بنده عرض میکنم که میبینم آقایان دو طرف واقع شدهاند بعضیها میگویند اگر نقره وارد کنند از برای حال مملکت نافع است و بعضیها میگویند مضر است و این چیزی نیست که ما بگوئیم صحیح است یا ضرر همه ما نمیتوانیم بگوئیم اطلاع داریم و علم داریم این کار مسئله مهمی است و به این طریق نمیتوان حل و عقد این مسئله را کرد بهتر این است که آقایان دو قسمت بشوند یک هیئتی بنشینند در یک مجلس و چند نفر از تجار محترم را که بیغرضند خبر کنند آنها هم بیایند و بیشینند ضرر و نفعش را معلوم کنند تا از از آن قرار رفتار شود. |
ابوالقاسم میرزا ـ بنده رای خودم را در این باب دادم. | ابوالقاسم میرزا ـ بنده رای خودم را در این باب دادم. | ||
− | وکیل الرعایا ـ بنده چیزیکه میدانم در اینجا این است که آن قسمتی که از کمیسیون به مجلس آمده است فقط اگر مجلس مملکت خودش را با آنهمه اطلاعاتی که دارد محتاج میداند به این که چهل کرور مثقال نقره ضرب کند قیمتش را هم هیچ آنجا متوجه نیست در این خصوص باید رای بدهد که چهل کرور مثقال نقره در این پایتخت سکه شود اما آن چیزیکه اعتراض | + | وکیل الرعایا ـ بنده چیزیکه میدانم در اینجا این است که آن قسمتی که از کمیسیون به مجلس آمده است فقط اگر مجلس مملکت خودش را با آنهمه اطلاعاتی که دارد محتاج میداند به این که چهل کرور مثقال نقره ضرب کند قیمتش را هم هیچ آنجا متوجه نیست در این خصوص باید رای بدهد که چهل کرور مثقال نقره در این پایتخت سکه شود اما آن چیزیکه اعتراض میشود با او که مثل زده و به چرم وزیر جنگ باز هم مکرر میکنم چون این داخل کنترات نیست مثل این است که نقره میخرد سکه میکند به صاحبش هم پس میدهد این همان حالت را دارد که چرم خریدن وزیر جنگ آن حالت را دارد و این به قانون اساسی هم ضرر نمیخورد لکن از آن جائی که بزرگتر مطلبی که از وظایف مجلس شورای ملی است احاطه داشتن به امور مالیه است یعنی یکی از عایداتش است مجلس شورای ملی لازم است البته هر کنتراتی که میشود بدون امضای او تاسیس نشود اما آن شکلی که حالیه از کمیسیون به مجلس پیشنهاد شده با آن عباراتی که وزیر آنجا نوشته است همدیگر دوتا است آنکه مجلس امروز باید رای بدهد آنچیزی است که از کمیسیون رای داده شده که چهار کرور تومان که چهل کرور مثقال نقره به آن طوری که التزام داده است به آن مقدار و اندازه که ممکن است و شاید تا نوزده شاهی بشود و ما تا ۱۹ شاهی هم راضی نشدیم و حساب کردیم ۹۰۷ دینار وارد میشود صحیح است که علم در مدرسه است ولی ممکن است که کسی هیچ علمی نداشته باشد ولی ۲۲ سال در این مسئله به خصوص تحصیلاتی کرده باشد که اطلاع او از مجتهدین آن فن بیشتر باشد به دلائلی که طرف مقابل من قانع شود که این مقدار نقره آوردنش و سکه کردنش ضرر ندارد. |
+ | |||
+ | معین الرعایا ـ بنده میخواهم عرض کنم این ترقی وتنزل نقره بسته به آمدن مال التجاره خارجه است و هر قدر که مال التجاره در مملکت وارد شود همان قدر نقره ترقی خواهد کرد و در واقع این نقره به منزله جنسی است هر قدر برای ما زیادتر وارد شود قیمت آن بهتر برقی خواهد کرد چنانچه آقا گفتند آن کمیسیون که تشکیل شده است دو سه نفر از ماها آنجا یکدفعه بنشینیم و اطلاعات خود را اظهار کنیم. | ||
− | + | صدیق حضرت ـ رای بنده معلوم است که در آوردن نقره است ولی اینجا آقای تقی زاده چیزی فرمودند دانستیم این مطلبی را که وکیل الرعایا گفتند درست توضیح کنم تصور نکنید که عرض بنده این است که وزیر مالیه مجبور است مثقالی یک قران نقره را بدهد به سایرین امروز حساب کردیم که اگر به تجار داخله خودمان این کنترات داده شود امروز در فرنگ نقره از همه اوقات ارزانتر است. در فرنگ که نقره ۲۳ پنس است منتهی تنزل نقره ۲۲ پنس است این کمیسیونی که نشسته است و فکر کرده است و رای داده است این ملاحظه را کرده است پس تنزل نقره یک پنس ترقی خواهد کرد پس باید این ملاجظه را کرد که امروز نقره در چند خریده میشود و گمرک برمیدارد صدی دوازده در مدت چهار ماه منظور خاهد داشت و در چهار ماه ۱۹ شاهی حساب میرسد پس کلیه نقره را نه این است که در یک قران خواهند قیمت بست و اینهم که معین شد که در چهار ماه یک مبلغی سکه شود چیزی است که بایستی مجلس در آن توجه کند و او این است که دست دولت در سکه تا یک انداره باز باشد و اینکه دیروز در اینجا مباحثه شد و تا یک اندازه رای دادیم به وزرای خودمان که داخل مذاکرات بشوند برای استقراض امروز تجمل صرفه در این باشد که عوض اینکه برات بخرد و بیاورد نقره بخواهد و در اینجا سکه کند و البته صرفه دولت هم خواهد بود و وقتی که دولت مجبور شد که از آنجا نقره بیاورد و سکه کند باید برای فروش اقلاً یک سهمی داشته باشد و تا کنون بانک شاهنشاهی همین طور مذاکرات میکند که الان که یک کرور پول میخواهد یک کرور اجباری یک کرور اختیاری این را هم لازم میدانم که وزیر مالیه مجبور کند که اگر بانک نخواست به تجار داخلة خودمان داده شود. | |
− | صدیق حضرت | + | '''ارباب کیخسرو''' ـ غالب مطالب بنده را آقای صدیق حضرت فرمودند در صورتیکه مملکت محتاج یک سکه رایج است دیگر نمیشود این کمیسیونی که نشسته است و فکر کرده است و رای داده است و میزان آنرا منوط به احتیاج مملکت کرده است در کرد و اشخاصیکه تجارت میکنند و نقره میاورند و در حقیقت ضرر این تجارت به برات وارد میاید. |
− | + | '''حاجی سید نصرالله''' ـ گمان میکنم که راپورت کمیسیون کافی نبود اگر تجزیه شود مطلب به دو قسم منقسم میشود یکی ضرب سکه و یکی هم مسئله امتیاز است که رد و قبول با مجلس است یکی راجع است به اینکه به این ترتیب که وارد میشود سود دارد یا زیان طرفین مباحثه یکدلیل صحیحی هم ندارند آنطوری که آقای میرزا مرتضی قلیخان میگویند و یک دلیل صحیحی هم بیان نکردند اعتقاد بنده این است که یک مذاکره در کمیسیون لازم است از آقایانی که داوطلب هستند برای این مباحثه که یکی آقای تقی زاده است تا نتیجه آراء خوب روشن شود. | |
− | + | '''متین السلطنه''' ـ بنده تأیید میکنم فرمایش آقای حاجی سید نصرالله را و میگویم ترتیب صحبت امروز بر خلاف ترتیبات است زیرا که اذهان وکلا مسبوق و مطلب خیلی غامض است بنده تصور میکنم این کار نمیشود مگر از فرط اطلاع آنهایی که چهار پنج سال در این کار زحمت کشیدهاند تصور میکنم این مطلب مطلبی نیست که در ظرف دو ساعت تمام شود خوب است در اینجا این جلسه و جلسه آینده مذاکره شود تا حل شود. | |
− | + | '''شیبانی''' ـ در اینکه نقره جنسی است و در زیاد او ضرر است حرفی نیست ولی در رد و قبول اینکه سکه بشود یا نشود نمیتوانم صحیحاً رای بدهم زیرا که نفع و ضررش را کاملاً اطلاع نداریم اما در این که نقره جنسی است مسلم است و اینکه جنسی وقتی زیاد شد برای افراد مردم ضرر است محل شبهه نیست پس لازم است که دقت کاملی بشود اگر محل لزوم است سکه بشود ولی به اندازه و این ممکن نیست مگر همانوریکه آقایان فرمودند که در کمیسیونی بنشینند و اگر چناچه از خارج هم داخل کنند که دقت کامل بشود و از روی صحت اطلاع اجازه داده شود اسباب خیلی امیدواری خواهد بود. | |
− | + | '''وزیرزاده''' ـ بنده عرض میکنم خیلی فرق است بین اضطرار و اختیار از لایحه وزیر مالیه طوری استنباط میکنم که وزیر مالیه مجبور است و این مذاکرات منافی است خوب است که در یک مجلس خود وزیر مالیه بیاید و توضیحات بدهد آنهم در مجلس باشد نه در کمیسیون. | |
− | + | تقی زاده ـ بنده اینطور که تجزیه کردم عرض ینده در این نیست که کنترات موافق اسل ۳۵ از قانون اساسی باشد عرضم این بود که مسئله نقره باید در مجلس حل شود که آیا اجازه داده شود یا نشود و یا چه اندازه وارد کنند مجلس باید منافع را در نظر بگیرد نه آنطور که وزیر مالیه در نظر نگرفته است که منافع ان به دولت برسد حساب مختصری که الان بنده اینجا نوشتهام ۲۴ پنس یک لیره انگلیسی است بنده ۲۴ ربعی کم میگرم یک لیره هم پنج تومان و چهار هزار است و مخارج حمل نقره تا تهران صدی ۱۲ یا ۱۳ هم را زیادی میگیریم درجة آخر با این موازین نهصد دینار در تهران وارد خواهد شد و در یک قران صدی هشت منفعت میکند و در صورتیکه در سال سه دفعه تکرار شود صدی ۲۴ هزار دولت نفع میبرد اگر این به تجار داده شود یک عیب دیگری پیدا میشود و آن این است که یک حس رقابتی بین ایشان پیدا میشود و آنوقت میریزند اینجا و از ولایت به وکلای خودشان استغاثه میکنند که شما آنجا نشستهاید چه میکنید و هر کس به سرچشمه نزدیکتر است منافع را میخواهد خودش ببرد تجار تهران در هر امتیاز همیشه خودشان را پیش میاندازند تمام تجار ایران باید متساوی باشند پس باید دولت به تمام ایران اعلان بکند که هر کس بیشتر بر میدارد او اسبق است. | |
− | + | لسان الحکما ـ بنده میخواستم عرض کنم در خصوص نظامنامه ولی دیدم تجربه و احتیاط ما را مجبور کرد قانونی که در قرن بیستم دول متمدنه آنرا مجری میدارند مجری کنیم و آن این است که هر مطلبی یا لوایح قانونی که وارد مجلس میشود اول در کمیسیون وارد میشود پی از مداقه با ادله و براهین هر چه باشد ۲۴ ساعت قبل از مذاکره طبع و توزیع میشود تا اذهان وکلا مسبوق باشد و در موقع مذاکره در صحت و عدم صحت از روی اطلاع رای خودشان اظهار کنند. | |
− | + | '''رئیس''' ـ اما اینجا یک ضرورتی داعی بود که آن کمیسیون تشکیل شد و از حسن اتفاق اشخاصی که آن کمیسیون را ترتیب دادند اشخاص باکفایت بودند این که بعضی از آقایان خیال میکنند چطور کمیسیون به این زودی کار خودش را تمام کرده است. | |
− | تقی زاده | + | به جهت این است که اعضای آن کسانی بودهاند که ممارست در این کار داشتند فعلاً آقای تقی زاده و آقای صدیق حضرت و وکیل الرعایا و وکیل التجار که حاضرند و در کمیسیون مالیه مشغول این کار بودند و هم بصیرت در این کار دارند و از روی بصیرت راپورت خودشان را نوشتهاند و حالا اینکه بعضی از آقایان بعضی مذاکرات کردند که دولت خودش متحمل این کار باشد این خودش یک مبحث جدیدی است و باید رجوع شود به آن کمیسیون که فردا ساعتی را خودشان معین بکنند و آقایانی که نظریاتی در این باب دارند تشریف ببرند و در آن کمیسیون نظریات خودشانرا اظهار دارند تا بعد یک راپورت صحیحی بدهند که در جلسة دیگر رای داده شود حالا موقتاً دو کمیسیون لازم است یکی کمیسیون مالیه و یکی کمیسیون برای بودجههای موقتی و مخارجات فوق العاده ضروری دیروز در اینجا قید شد که مخارج بودجههای موقتی باید به تصویب مجلس باشد و هم چنین برای مخارج فوق العاده وزیر مالیه یک کمیسیون خواسته است چون آن کمیسیون حالا چند روز است منحل شده است غیر از این دو سه فقره که در کمیسیون سابق اصلاح شده و قبول شده است و یکی هم کمیسیون موقتی داخله برای نوشتجاتی که وارد مجلس شورای ملی شده است راجع به مناقشاتی که از ولایات مابین بلدیه و وزارت مالیه واقع شده دیگر برای رسیدگی به اظهارات انجمنهای ولایتی از قبیل انجمن بارفروش و ساری و سمنان و دامغان و همچنین برای مذاکره لایحه وزارت داخله برای اضافه کردن چارکی یکعباسی بر گوشت برای لوله کشیدن مجرای آبها که در این کمیسیون موقتی که تشکیل میشود مذاکره شود وکلا در روز شنبه حاضر خواهند شد زیرا که نظامنامه داخلی را که اعضای کمیسیون وعده دادهاند برای روز شنبه حاضر خواهد شد این یک نظامنامه ایست مفصل و باید چند دفعه خوانده شود و گمان میکنم چند روز وقت مجلس را معطل کند تا آن چند روز این دو سه فقره را که عرض کردم نمیشود معطل کرد خصوصاً کمیسیون موقتی را که وزارت مالیه خواسته است و بر آن کمیسیون مالیه هشت نفر کافی است برای این که مطالبی که وارد آن کمیسیون میشود اهمیت دارد و از برای کمیسیون موقتی داخله شش نفر لازم است. |
− | + | حسنعلیخان ـ بنده میخواستم متذکر شوم که چند روز قبل که از طرف هیئت رئیسه اخطار شد که '''کمیسیونی باید تشکیل بدهند گمان میکنم بعد از آنی که نظامنامه داخلی تمام شد''' این کمیسیونها تشکیل شود زیرا که اگر این کمیسیونها معین شود بعد از اتمام نظامنامه مجبور خواهیم بود که دو مرتبه این کمیسیونها را بهم زده تجدید انتخاب کنیم. | |
− | رئیس | + | رئیس - خیر این که گفته شد برای این است که این کمیسیونها در این موقع بسیار لازم است این که میگوئید از روی نظامنامه جدید اولاً هنوز نظامنامه سابق نسخ نشده است و دیگر آنکه خود سرکار میدانید که آن نظامنامه بسیار مفصل است و طول خواهد کشید و اینها فعلاً لازم است البته بعد از آنکه نظامنامه جدید تمام شد به طرز جدید ثانیاً کمیسیونها موافق آن نظامنامه تشکیل خواهد شد. |
− | + | در این موقع ورقه رای برای انتخاب هشت نفر اعضای کمیسیون موقتی مالیه توزیع و اخذ رای شد: | |
− | + | :- صدیق حضرت ۵۳ رای، | |
+ | :- مؤتمن الملک ۳۲ رای، | ||
+ | :- میرزا اسدالله خان ۲۵ رای، | ||
+ | :- معتمدالتجار ۲۰ رای، | ||
+ | :- تقی زاده ۱۸ رای، | ||
+ | :- وکیل الرعایا ۱۸ رای، | ||
+ | :- میرزا مرتضی قلیخان ۱۶ رای، | ||
+ | :- معین الرعایا ۱۰ رای. | ||
− | رئیس | + | '''رئیس ـ''' آقایان اعضای کمیسیون باید فردا تشریف بیاورند و رئیس ومنشی خودشان را معین کنند و اگر لازم است به وزیر مالیه هم اظهار شود تشریف بیاورند مذاکرات بشود |
− | + | (پس از انقضای مجلس ثانیاً به توسط زنگ وکلا را احضار نمودند). | |
− | رئیس ـ نظامنامه داخلی مجلس تمام شده است به آقایان وکلا داده | + | '''رئیس''' ـ نظامنامه داخلی مجلس تمام شده است به آقایان وکلا داده میشود هر کس توضیح در مواد میخواهد به آقای مؤتمن الملک اظهار کند که روز شنبه ایشان حاضرند برای دادن توضیح |
+ | (مجلس یکساعت و ربع از شب پنجشنبه ختم شد) | ||
+ | == نگاه کنید به == | ||
+ | *[[نظامنامه داخلی مجلس شورای ملی]] | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم - ۲۴ آبان ۱۲۸۸ تا ۲۳ دی ۱۲۹۰]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم - ۲۴ آبان ۱۲۸۸ تا ۲۳ دی ۱۲۹۰]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۵۶
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم | تصمیمهای مجلس | درگاه انقلاب مشروطه |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم |
مجلس شورای ملی ۱۶ آذر ۱۲۸۸ نشست ۱۴
جلسه ۱۴ مذاکرات یوم چهارشنبه ۲۴ ذیقعده الحرام
مجلس یکساعت ونیم به غروب مانده منعقد و خلاصه مذاکرات جلسه قبل را معاضد الملک قرائت کردند.
رئیس ـ ملاحظه در این صورت خلاصه است.
تربیت ـ آن لفظ «مذاکره شد» در صورت خلاصه زیاد است مذاکره نشد.
معاضدالملک ـ چرا آقای وکیل الرعایا اظهار داشتند امروز لازم نیست عده کمیسیون را تعیین کنیم.
مؤتمن الملک ـ مباحثه شد اما در باب اینکه به مجلس رجوع شود یا نشود خوب است در اینجا قید شود.
(ذکاء الملک لایحه وزیر علوم را با امتیاز طلاشوئی کویر مرکز قرائت کرد)
رئیس ـ خوب است به جهت استحضار آقایان ثانیاً قرائت شود.
میرزا مرتضی قلیخان ـ اگر به جهت مباحثه خوانده میشود صحیح نیست به جهت اینکه دفعه اول که خوانده شد باید دقت شود و اصل موضوع و محل را باید وکلا تحقیق کنند آنوقت دفعه ثانی قرائت شود و مباحثه و مذاکره شود و الا اگر این دفعه ثانی باشد صحیح نیست.
رئیس ـ اولاً گویا تشریف نداشتند این چاپ ژلاتین شده است و در ۲۴ ساعت قبل به وکلا داده شده است و مطالعات خود را کردهاند و حالا هم در اینجا رای گرفته نمیشود فقط یک دفعه خوانده شده و دفعه دیگر خوانده میشود که بفهمیم از مذاکرات که به کمیسیون رجوع خواهد شد فوراً یک کمیسیونی موقتی با یک کمیسیون دیگر که امروز برای ضرب نقره یا مطلب دیگری تشکیل میشود به همان کمیسیون داده شود یا خیر در همین جا مذاکره شود.
میرزا مرتضی قلیخان ـ بنده عقیدهام این است که در هر صورت به جهت اینکه هنوز بعضی درست مطلع نیستند و آنهایی هم که تازه وارد شدهاند درست تحقیقات خودشان را به عمل نیاوردهاند مذاکره ثانی باید یک قدری فرجه داشته باشد.
رئیس ـ اینکه ۲۴ ساعت قبل به وکلا داده شده برای این است که مطالعات خود را کرده باشند خلاصه (باید به کمیسیون رجوع شود یا در همین جا مباحثه میشود.)
متین السلطنه ـ در این که ۲۴ ساعت یا زودتر به وکلا داده شده بنده کار ندارم ولی برای اینکه ثانیاً خوانده شود بایستی رای داده شود.
رئیس ـ فقط باید معین شود که در کمیسیون باید این مطلب مذاکره شود یا آنکه در همین جا مطرح شود در این باب خوب است رای گرفته شود.
مؤتمن الملک ـ گویا اشتباه شده است هم چه فهمیدهاند که اگر به کمیسیون برود به مجلس نخواهد آمد مقصود این است که اولاً باید در کمیسیون مداقه شود بعد به مجلس بیاید.
فاتح الملک ـ بنده عرض میکنم اگر به کمیسیون باید برود لازم نیست ثانیاً به مجلس بیاید.
منتصرالسلطان ـ بنده عقیدهام این است که در همین جا مذاکره شود.
اسدالله میرزا ـ وقتی که لایحة از طرف وزیری پیشنهاد به مجلس میشود میباید مذاکره شود اگر فوریت آن را آن وزیر تصویب میکند و وکلا هم تصدیق میکنند فوری بودن آن را بدون اینکه مذاکره شود به کمیسیون میرود لکن در موردی که فوری بودن آن تصریح نشده اهمیت ندارد البته باید از وکلا رای گرفت و اگر اکثریت تصویب کرد که به کمیسیون برود میرود علاوه بر این عقیده بنده این است که عقیده بعضیها مختلف است که در کمیسیون مذاکره شود یا در اینجا بنده عرض میکنم چه در اینجا مذاکره جناب صنیع الدوله حاضر باشند.
رئیس ـ معلوم میشود بعضیها مذاکره در کمیسیون صلاح میدانند بعضیها در اینجا پس باید رای گرفته شود.
میرزا مرتضی قلیخان ـ بنده عرض میکنم این قاعده کلیه است که هر مطلبی که به مجلس آمد اگر مجلس او را قابل مذاکره میداند باید قهراً به کمیسیون برود به جهت اینکه در آن تحقیقاتی که در کمیسیون میشود ممکن نیست در مجلس بشود و هیچ منافاتی بین مذاکرة در کمیسیون و مجلس نیست بلکه مذاکره کمیسیون مؤید میشود مذاکرات مجلس را و آن اشخاصیکه در کمیسیون تحقیقات کردهاند باید رایهای خودشان را در مجلس به وکلا اظهار نمایند تا آن وقت با اکثریت رای گرفته شود بنده عقیدهام این است که به کمیسیون رجوع شود و وزیر علوم هم در آنجا حاضر باشد و مذاکره شود.
رئیس ـ هرکس رای دارد که اولاً این لایحه برود به کمیسیون قیام نماید (رای گرفته شد اکثریت در رجوع به کمیسیون شد) .
رئیس ـ پس باید در این باب یک کمیسیون منعقد شود و آن کمیسیونی که برای ضرب نقره معین شده بود تا یک درجه کار خود را تمام کرده و خلاصه آن امروز قرائت میشود اگر صلاح میدانید همان کمیسیون مشغول این کار شود یا میخواهید که کمیسیون دیگر تشکیل شود.
وزیر زاده ـ بنده عقیدهام این است که آن کمیسیون کافی است به همان رجوع شود.
رئیس ـ اگر همه آن کمیسیون را تصویب میکنند دست خود را بلند کنند.
حسنعلی خان ـ در این مواقع اغلب رای به قیام و قعود گرفته میشود.
رئیس ـ همان دست بلند کردن را میشماریم (۲۷ رای در رجوع به کمیسیون نقره شد چون تساوی بود قرار شد کمیسیون دیگری تشکیل شود) .
رئیس ـ لایحه این است که در خصوص چاپارخانه سمنان و دامغان از وزارت مالیه رسیده قرائت میشود (ذکاءالملک لایحه وزارت مالیه را قرائت کرد) .
وکیل الرعایا ـ آن چیزی را که در قسمت اولش نوشته شده که هیچ راجع به مجلس نیست و آن اصل قانون اساسی راجع به این نیست مسئولیت آن با خود وزیر است البته با کمال دقت بفروشند و آنجا که لازم است خیلی دقت کنند که چیزی در آنجا ملت کم نکنند.
میرزا مرتضی قلیخان ـ اولاً ملتفت نشدم چرا این از وزارت مالیه آمد در صورتی که وزارت فوائد عامه باید این کار را بکند و از او باید عنوان بشود ثانیاً این را راجع به بلدیه آن محل است باید در این باب تصویب کند و اگر بلدیه دائر نیست گمان میکنم که باید به تصویب انجمن آنجا باشد.
رئیس ـ این چاپارخانه در صحرا است راجع به بلدیه نیست.
مرتضی قلیخان ـ داخل آبادی است ولی کاری نمیتواند برود.
فاتح الملک ـ در صورتیکه برای دولت صرفه داشته باشد یعنی علاوه بر آنکه چیزی میفروشند دیگر چیزی برای ساختن آنها نخواهند اضافه از دولت نخواهند و با اطلاع مجلس باشد گمان میکنم که ضرر نداشته باشد.
وکیل الرعایا ـ حالا که گذشته است تاکید میکنم درست کار کردن را که هر چه ممکن است سعی میکنم درست کار کردن را که هر چه ممکن است سعی کنند که به قیمت آخری آنها را بفروشند و در جای دیگر بسازند ما از روی درستکاری هم ممکن است پول پیدا کنیم هم بجا خرج کنیم.
وزیر زاده ـ من این لایحه را فقط یک اخطاری میدانم و تصویب وزارت پست و تصدیق وزارت مالیه را خیلی کافی میشمارم.
مؤتمن الملک ـ بلی اینکه گفته شد که این مسئله راجع به مجلس شورای ملی نیست فروش این مسئله جزو دخل دولت است و خرجش جزو خرج دولت در این صورت راجع به مجلس است دیگر اینکه باید وزارت مالیه صورتی بفرستد مخارج ساختن و قیمت فروش را معین کند که ما بتوانیم رای بدهیم .
رییس- اساسا این مطلب تصدیق میشود الا اینکه جزئیاتش میماند.
اسدالله میرزا ـ اساساً باید یک سئوالی از وزارت مالیه بشود تا مجلس رای آخری را بدهد که در این موارد بعدها ما حق خواهیم داشت این گونه معاملات را بکنیم یا خیر برای اینکه مسئله نظائری پیدا خواهد کرد مهمتر از اینها که باید مجلس در آنها دقت نظر بنماید بنده گمان میکنم که باید چسبید به قانون اساسی و از روی آن یک ذره تخطی تجاوز نکرده و مستثنا ننموده است و تصدیق میکنم رای آقای موتمن الملک را که باید جزئیات این کار معین شده و به کمیسیون رفته و با رای کمیسیون به مجلس بیاید تا مجلس از روی اطلاع رای بدهد.
رئیس ـ جواب هم همین طور نوشته خواهد شد.
کاشف ـ اولاً باید به کمیسیون برود اگر وظیفه مجلس است مذاکره شود والا رد شود.
رئیس ـ اگر وظیفة مجلس نمیبود هیئت رئیسه این را به مجلس نمیآوردند معلوم شد که رای مجلس این است که اینها فروخته شود و جای دیگر مجلس این است که اینها فروخته شود و جای دیگر ساخته شود ولی جزئیاتش به اطلاع مجلس باید برسد.
سید محمد رضا ـ از کجا معلوم شد که باید فروخته شود شاید وقتی که جزئیات این کار معلوم شود صلاح در فروختن نباشد.
رئیس ـ اولاً آنجا هم چه مهم نیست ثانیاً اگر دولت آنجا را نفروشد رفته رفته خراب میشود پس چطور میشود گفت که صلاح نیست بفروش برسد.
مؤتمن الملک ـ مقصود این است تا صورت جزئیات این را ندهند نمیتوان مذاکره کنیم.
رئیس ـ فقط میتوانیم اساساً همین قدر به وزارت مالیه بنویسیم که شما مشغول ترتیب این کار باشید و اندازه فروش و خرج ساختن را معین کنید نه اینکه شروع بکار کنند بعد صورت بدهند اما این مسئله اشتباه نشود که آن چاپارخانهها چندان مهم نیستند مثل دو سه دکان خرابه است که در صحرائی واقع شده و اگر فرضاً فروخته نشود خراب میشود یا لانه حیوانات خواهد شد.
وکیل الرعایا ـ بنده هم با دانستن قانون اساسی هم چه فهمیدهام که این جز آنکه یک مالی حساب شود نیست که مجلس یک ربع وقت خود را تلف کند بنده گمان میکنم به خود آنها واگذار شود و نظائری هم اگر پیدا کند خود وزیر اقدام کند و در جزئیات کار دقت نکنند دقت را در اساس کار بنمائید میبینیم برای این جزئیات وقت مجلس تلف میشود در صورت اینکه هیچ فایده و ضرری در اینجا نمیشود معین کرد.
اسدالله میرزا ـ هی میگویند اساس و کلیات از جزئیات درست میشود ثانیاً نظائری که برای این قسم کارها است خرابیها بسر ما آورده است یک امروزی وزرای ما طرف اطمینان کاملند ممکن است که کابینه وزرا تغییر نماید و طرف اعتماد نباشد آنوقت بگویند که مجلس این حق را به ما داده است که این چیزها را بفروشیم اگر چه مال دولت است باید به نظارت مجلس باشد و از این عیوب پیدا میشود و بعد نمیتوانیم حفظ کنیم این است که باید جزئیات را ملتفت شد تا کلیات مستحکم گردد.
افتخارالواعظین ـ بنده به چشم خودم دیدهام آن مکان را عبور و مرور از آنجا در کمال سختی است اساساً همین شکلی که فرمودند باید رجوع به وزراء بشود و از وزراء تحقیقات بخواهیم و وقت خودمان را تلف نکرده مجلس را با این جزئیات مشغول ننمائیم
(ذکاءالملک راپورت کمیسیون اعتبار نامهها را قرائت کرد) .
رئیس ـ موافق راپورت کمیسیون اعتبار نامهها اعتبار نامه جناب آقا شیخ ابراهیم زنجانی وکیل دولت آباد را پذیرفته است اگر مجلس با این رای موافقت دارد رای خود را با دست بلند کردن اظهار دارد (با اکثریت رای گرفته شد) راپورت کمیسیون مشکوکات را ذکاء الملک قرائت کرد.
رئیس ـ یکدفعه دیگر برای اطلاع آقایان قرائت میشود (ثانیاً قرائت شد) .
رئیس ـ این لایحه هم خوب است خوانده شود (لایحه وزارت مالیه خوانده شد) .
حاجی شیخ علی ـ اولاً میخواهیم اثبات کنم که پارلمان حق دارد نمیشود این حق را از او سلب کرد موافق اصل ۵۵ از قانون اساسی ضرب سکه باید با موافقت قانون باشد چون ما قانون نداریم مجلس باید قانونی برای ضرب سکه وضع کند.
تقی زاده ـ بنده میدانم که دادن امتیاز نقره چه به تجار و چه به تصدی دولت که خودش بیاورد و سکه بکند یا نکند آن اهمیت را ندارد که در وزارت خانهها تفسیر قانون اساسی میشود این مسئله خیلی اهمیت دارد این که میگویند و در آن لایحه مینویسند که مجلس در ضمن اصل راجع به امتیاز نامهها خود را ذیحق میدانست بنده میگویم در ضمن اصل راجع به مقاوله نامهها مجلس ذیحق است این قانون اساسی یک لجامی بود که بر دهان اداره سابق زده بودیم و من میبینم که روز به روز یکی از آنها را میگذاریم مقابل آفتاب آب شود رعایت قانون اساسی در هر موقع مقابل متعدیان نوعی ضروری است بنده بدبختانه میبینم هر روز از طرف یک وزارتخانه یک ماده از مواد قانون اساسی انکار میشود علاوه برای که در مجلس سابق عهد شده است هر نوع کنترات اعم از این که صرف داخله باشد یا خارجه مجلس شورای ملی در آن ذیحق است بعضی از آقایان میگویند اسم کنترات در قانون اساسی نیست صحیح است ولی مقاوله نامه هست بستن عهدنامهها ومقاوله نامهها و غیره راجع به مجلس است مانعه قانونی که در مقابل هر لفظ فرنگی یک لفظ فارسی معین داشته باشیم از این جهت میتواند هر وکیل لفظ مقاوله را یک معنی نماید مثلاً یکی بگوید(آن تاندرست)یکی میتواند بگوید(کنتی توسیون)است لکن بنده میگویم که به دلیل عمل تفسیر شده است(به…)باز یک نفر دیگر میتواند بگوید کنترات است بنده عرض میکنم سکوت مجلس حق مجلس و ملت را ضایع میکند بالاخره مجلس شورای ملی همین مطلب را مطرح و بحث میکند که هر کنتراتی با خارجه یا داخله به مجلس باید بیاید یا نیاید باید این را شرح بدهند تا بنده قانع شوم امروز هر وزارتخانه یا دولت متحداً و مجموعاً هر کنتراتی را با خارجه و داخله هر نوعی بخواهند بکنند شاید مجلس هم همان رای را بدهد ولی این یک بحث علیحده است که باید حق وحده مجلس و وزراء معین شود اما این که آوردن نقره مضر است یا نیست و در صورت عدم ضرر دولت ضرب نماید یا تجار به جای خود بماند در اینجا یک چیز انکار شده است که میگویند در تمام دول ضرب سکه محدود نیست و بعضی میگویند محدود است در ممالکی که ضرب سکه محدود نیست ضرب بر روی طلا است لکن نقره قطعاً باید محدود باشد مخصوصاً در دوره سابق در کابینه ناصرالملک که مقداری نقره بانک و غیره میخواستند مجلس رای نمیداد و محدود نمود و اگر محدود نباشد میدانیم در میان تجار اشخاصی هستند که طمعهای زیاد دارند و آنوقت نمیتوانیم بگوئیم که عاقبت خوش داشته باشد اما در صورتیکه اصل ضرب تصویب شود باید دولت ضرب نماید و الا میدانید که محل تعرض تجار واقع میشویم که میگویند هر کس یک تفاوتی داده یا یک واسطه داشت در منافع مملکتی مقدم و احق میشود و هر کدام وکیلی اینجا دارند و این گله را میکنند در پایان عرض خود را باز تکرار میکنم که باید وظیفه و حق مجلس محفوظ باشد و در دوره سابقه هر کس صبح به خانه یک وزیری وارد میشد و از او سئوالی میکرد که راجع به خودش بود به گردن مجلس میانداخت و میگفت وظیفه مجلس است حالا به عکس شده تکالیف و حقوق مجلس را هم دارند میگیرند مثلاً دیروز در اینجا اظهار میکنند در خصوص جلب مستشار از خارجه درباره مواجب آنها به مناسبت اینکه در جزء بودجه مواجب او باید تصویب شود میگویند از وظیفة مجلس خارج است در صورتیکه استخدام از خارجه یک مسئله اساسی است و غیر از استخدام یک نفر است و مجلس باید در باب مواجب او رای خود را اظهار بدارد در هر حال باید این مطلب واضح شود و حق مجلس معین شود.
ابوالقاسم میرزا ـ میخواستم عرض کنم ورود نقره و سکه زدن یک ضرر کلی دارد که آن را وزارت مالیه فراموش کرده است واو این است که این ضرر کلی برای عموم ملت و ثروت آنها است که از ثروت ملت فرد فرد کاسته میشود و باید ضررش را تصور کرد که برای ما چقدر بیش از فایده اش میباشد.
میرزا مرتضی قلیخان ـ بنده در این باب یک عقیده راسخی دارم که هیچ تغییر نکرده و او این است که ورود نقره به این مملکت به هر اندازه که باشد به همان اندازه از روح این مملکت کاسته میشود و دلیل بنده همان است که وزیر مالیه در لایحه شرح داده و ثابت کرده است که در آن وقعه به هم خوردن مجلس آن شخص تاجر وقت را غنیمت دانست و هر قدر که توانست وارد کرد و محقق هر چه کلیش ضرر دارد جزئیش هم ضرر دارد و نمیتوان گفت این مسئله جزئی است و اگر فقط احتیاج را سند می داند در اینجا عرض میکنم این خیلی شبیه است به کسی که در بیابان گرفتار شود و از شدت بی قوتی از خون خودش تغذیه نماید تا هلاک شود ما چطور میتوانیم مملکتمان را هلاک کنیم برای اینکه عاجلاً یک وجه نقدی به دست ما بیاید گویا فراموش شده است که آن دفعه از آوردن نقره چه ضررها وارد شده است این ضرری نیست که به یک نفر یا دو نفر یا به واسطه ثروت تجارتی باشد این ضرر به کسی که روزی صد دینار و آن کسی که روزی هزار تومان صرف میکند وارد میآید تمام این اشیائی که از خارجه میآید و مأخذ را منات میگیرند منات در دو سال قبل هفت هزار بود و امسال پنج هزار است پس با این حالت نمیتوانیم آوردن نقره را تصدیق بنمائیم واگر بنا شد مجلس شورای ملی در این باب رأی بدهد استدعا میکنم وضع کنترات را طوری قرار ندهد که هر قدر نقره بیاورد و در ضرابخانه سکه کند این یکی از آن مسائلی بود که در کمیسیون مالیه سابق مدتها مذاکره شد و ثابت شد که نقره که پیش میآوردند به قیمت ارزان و به قیمت گران میفروختند ضررش فوق ضرر سابق بود حالا اگر بنا شد نقر بیاورند ولی به قیمت حالیه هر چه قیمت آن باشد به ضرابخانه بدهند و در ازای آن نیز وجه مسکوک بگیرند.
وکیل الرعایا ـ بنده لازم می دانم بعضی توضیحات بدهم گویا اذهان خوب متوجه با آن عبارتی که از کمیسیون به مجلس آمد نشده باشد فقط راجع به یک کنترات نبوده یک وزیر مالیه داریم و امروز صلاح وقت را در این دیده است که مقداری نقره وارد کند و در ضرابخانه سکه نماید آنچه عرض میکنم راجع به ماده قانون نیست راجع به عمل فروش است که روی کاغذ آمده است خوب است مطالب درست از هم جدا شود این مسئله معین است که باید سکه بر روی طلا باشد اما باید احتیاج و ثروت امروزی مملکت را در نظر داشته باشیم که آیا ممکن است ضرب سکه را امروز بر طلا گذارد یا خیر همه می دانیم ممکن نیست حالا وزیر مالیه صلاح دیده است با مسئولیت خود مقدار چهار کرور نقره موقت برای رفع احتیاجات مملکت سکه نماید و شبیه است به اینکه مثلاً وزیر جنگ بخواهد برای مخزن چرم بخرد در این صورت آیا لازم است مجلس رأی بدهد وزیر مالیه نباید در جزئیات از مجلس رأی بخواهد باید خودش با کمال دقت اقدام کند و ما هر وقت یک قران یا هزار تومان کم کرده باشیم باید از او سؤال کنیم که چه شده و بنده این مباحثات را به کلی از وظیفه مجلس خارج می دانم کنتراتی ابداً در بین نبوده فقط کمیسیون رأی داده است ضرب چهار کرور نقره را و اسمی از کنترات نبرده به علاوه نظر کمیسیون هم به این برده که به قیمت امروزی وزیر مالیه در ظرف چهار ماده سکه نماید به ملاحظاتی که کرده است که بعضی از آنها ممکن است در اینجا گفته شود و بعضیها را ممکن نیست از روی تمام ادله و احتیاجات امروزی رأی به این داده شد که وزیر چهل کرور مثقال نقره وارد کرده در ضرابخانه سکه کند و یک ده یک و نیم از برای دولت بماند اینکه می گویند ورود نقره مضر است باید بگویند پارسال حاجی محمد اسمعیل آقا ضرابخانه را عصباَ متصرف بود و در مدت ده ماه و بیست و شش روز نقره سکه کرد الآن آن پولها کجا است و این که آقای تقی زاده می گویند که دولت خودش مستقیماً وارد کند خیلی صحیح است و این کمیسیون هم ملتفت بود و پیشنهاد به وزیر مالیه کرد و وزیر مالیه هم در صدد شد که اگر بتواند وارد کند لکن این را باید دانست که بین خواستن و توانستن خیلی فرق است و بعضیها بر خلاف هستند اگر بگویند کمیسیون از روی چه دلیلی رأی داده است عرض میکنم بعضی مطالب در اینجا عرض شد بعضی ممکن نیست عرض شود باید در جای دیگر گفته شود و بنده حاضرم در یک کمیسیون یا مجلس غیر رسمی با دلائل منطقی ثابت کنم که کمیسیون از روی چه میزان این رأی را داده است و موافق صلاح مملکت بوده و در آخر عرض خود تصدیق میکنم تمام فرمایشات آقای تقی زاده را .
صدیق حضرت ـ چون بنده یکی از اعضای آن کمیسیون بودم که رأی داده بودم تکلیف من این است دفاع کنم رأی خودم را همان طوری که وکیل الرعایا گفتند اینجا غرض از کنترات یک لفظ غلطی است همان طوری که وزیر جنگ اگر بخواهد ماهوتی را که لازم دارد باید از هر کس که مقرون به صرفه است بخرد همان قسم وزیر مالیه اگر لازم بداند که در ایران نقره سکه شود میتواند که با شرایطی که به صرفه دولت باشد نقره وارد کند کنترات یعنی کنترات نقره برای خرید یا مال التجاره دیگری است و این که آقایان می گویند برات ترقی میکند و ضررش به پیرزنهای دهات هم میخورد در کمیسیون مالیه در این باب خیلی تحقیقات به عمل آمد و نرخ بروات را از چند تجارت خانه خواستیم چه در آن ایام که نقره وارد میشد و چه در ایامی که وارد نمیشد و بعد از آنکه دقت زیاد در اینجا شد معلوم شد که اساس برات در ایران اصلاَ دست دو بانک است بانک شاهنشاهی وروس که این دو بانک هر روز بخواهند برات را ترقی میدهند ولی یک چیزی اثر میکند در ترقی برات که معلوم شد میزان صادرات و واردات ماست یعنی مأخذ تجارت است و هر قدر به خارج زیاد برود و به قیمت خوب به فروش برسد چون میبینیم که بایستی پول خارجه به ایران وارد شود فوراً میبینیم برات ترقی میکند و عوض اینکه پنج هزار و ده شاهی بدهند پنج هزار میدهند و ما اگر در این موقع همان شکلی که وزیر مالیه کرده بخواهیم اجازه ندهیم که نقره بیاورند تجار ما مجبور میشوند یا مال التجاره بیاورند یا طلا و امروزه چون مأخذ پول طلا نیست باز طلا حکم مال التجاره را دارد بنده وقتی که امروز میروم بازار لیره را پنج تومان و دو ریال میخرم و پنج تومان میفروشم این را پول نمیشود گفت در صورتیکه پول نقره یعنی آوردن نقره دو هزار امروز همیشه دو هزار است و رواج پیدا میکند پس صرفه ما در این است که اگر مانعی نداشته باشد آوردن نقره در عوض طلا هم صرفه دولت است هم صرفه ملت و همان شکلی که گفتند در سنه ماضیه دوازده کرور نقره ضرب شد بنده اطلاع دارم حالا در بازار اگر تاجری بخواهد دو هزار تومان یا سه هزار تومان پول سفید تهید کند باید هر کیسه که دویست و پنجاه تومان است پنج هزار صرف بدهد ( این از چه است ) همه می دانید که این پول سفید ما یک اندازه حمل به ترکستان میشود و تا اندازه حمل به عراق عرب میشود و در خود ایران نمیماند و الا اگر ما حساب کنیم از اول تا به حال هر چه نقره آمده است در اینجا مانده باشد حالا بایستی مملکت ما پر از نقره باشد در صورتی که چنین نیست و فقط از این عبور از خاک ایران صدی پانزده الی صدی بیست فایده آن در ایران میماند و اگر هم فرضاً بگوئیم این نقره از خارجه دو مرتبه برگشته سات به ایران معلوم میشود این در عوض یک متاعی به ایران بر میگردد این که می گویند خوبست دولت این تجارت را بکند در صورتی است که دولت این مایه را داشته باشد امروز دولت ما اگر بخواهد قرض بکند برای این معامله از صدی دوازده الساعه بانکها به اوکمتر نخواهند داد امروز برای اشخاصی که میخواهند این معامله را بکنند ملاحظه میکنیم فقط صدی دوازده به آنها نفع میرسد از این معامله که میکنند در صورتی که دولت به آن ارزانی که تجار وارد میکنند نمیتواند وارد کند پس چه صرفه به حال دولت دارد که امروز برود صدی دوازده پول قرض بکند و نقره بخرد و بیاورد سکه کند و اینکه در قانون اساسی است که ضرب سکه راجع به مجلس است و باید قانوناَ معین شود این راجع نیست به اینکه آیا امروز چهار کرور سکه نقره کنیم یا دو کرور این راجع است به اینکه قطر سکه و کلیه خواصی که سکه دارد باید به موجب قانون معین شود فقط چیزی که امروز من میتوانم بگویم که مجلس حق دارد رأی بدهد در مقدار سکه است که چهار کرور یا بیشتر سکه شود و مأخذ آن را بایستی از ملاحظه حوائج داخلی دانست که اگر چهار کرور سکه کنیم محتاج هستند یا خیر اگر محتاج هستند البته مجلس باید رأی بدهد.
اسدالله میرزا ـ عرض میکنم وقتی که لایحه از طرف وزیری میآید ممکن است دارای دو سه مبحث باشد اگر بخواهیم به مقصد برسیم باید تفکیک کنیم و یکی یکی مذاکره کنیم اینجا یک مباحثه اساسی است بعضی امور راجع به خود وزیر مالیه است که بعضی از آقایان در ضمن نطق خودشان همین اظهار را کردند و یک قسمت دیگری راجع به مجلس است کنترات و مقاوله نامه در اینجا نوشته شده است که بدون تصویب مجلس چه با داخله چه با خارجه نباید تأسیس شود بنده عقیدهام این است اولاَ این مسئله را که مذاکره کردیم و نتیجه اش این شد که با خود وزیر مالیه است تضییع وقت شده و به ما ربطی نداشت پس باید تفکیک کرد و در قسمت ثانی مذاکره شود ترتیب کنترات به تصویب مجلس بگذرد و مذاکره کنیم که وارد کردن نقره در این موقع از برای مملکت منافعی دارد و مضاری دارد آیا منافعش بر مضارش زیادتی دارد یا مضارش بر منافعش آن اشخاصی که اینجا بیانات کافی کردهاند و در این راه تحقیقات نمودهاند باید به یک نتیجه رسیده باشند و تقریباً بنده از تحقیقاتی که کردهام موافق صورتی که وزیر مالیه دادهاند چندان ضرری از این کار نمیکردیم ولی وقتی که بسنجیم صدی ده الی پانزده الی بیست از او فایده میبریم و بعد به عنوان مال التجاره تقریباً از این خاک بیرون میرود و از این راه یک مبلغی فایده متوجه دولت می شودبنده عقیدهام این است که این مسئله منافعش پیش از مضارش هست واین ترتیبی که امروز وزیر مالیه تصویب کرده است باید با او هرماهی کرد ولی در مسئله کنترات خوب است واقعاَ معین شود این مسئله راجع به مجلس است یا نیست به جهت اینکه الآن اینجا عقاید وافکار مختلف است .
حاجی شیخ علی ـ بنده بر ضد ورود نقره هستم و راپورت کمیسیون هم ثابت کرده است که تا ضرب سکه بر طلا نباشد ثروت مملکت زیاد نخواهد شد و اگر اجازه بدهیم ضرب سکه را بر نقره بگذارند این ضرری است که بر ضرب سکه بر روی طلا وارد میآید و به این جهت ما هر چه نقره سکه کنیم از آن خیال که در سر داریم که اساس سکه سکه خود را بر طلا بگذاریم عقب خواهیم افتاد و بالطبع آن اساسی که ما در نظر داریم پیشرفت نخواهد کرد و بالعکس هر چه از ضرب نقره امساک شود آن خیال پیشرفت خواهد کرد.
تقی زاده ـ اگر بعضی از آقایان هم چه فهمیدهاند که من مخالف ضرب نقره هستم سهو کردهاند واگر دیگری هم خیال کند داخل کنترات است و لفظ کنترات در قانون اساسی نیست به این جهت نباید به مجلس بیاید سهو کرده است آنچه در خصوص ضرب سکه در قانون اساسی نیست همان است که جناب صدیق حضرت گفتند ضرب سکه باید با موافقت قانون باشد یعنی قطرش مثلاً یک میلی متر و بزرگی و کوچکیش و مثقالش فلان مقدار باید باشد لکن بنده عرض میکنم که حد نقره باید محدود باشد اینجا یک اختلاف جزئی که شده راهش این است که ضرب سکه به موجب قانون آزاد است و چون در این جا ضرب سکه بر روی نقره است و رایج شده باید مثل سایر نقاط آزاد باشد و اگر ازاد نباشد مخالف قانون اساسی میشود بنده در اصل نقره حرفی ندارم لکن میگویم وقتی که راجع به مجلس شد یک اندازه محدود خواهد ماند اما اینکه مثل ماهوت و چرم وزیر جنگ باشد تصدیق ندارم و بنده در دوره سابقه در کمیسیون مالیه از اول تا آخر مشغول بودم و در این خصوص مدافهها کردم و خودم با کمال دقت دیناراتش را حساب کردهام و اطلاعات زیاد دارم و مع ذلک نمیگویم علم دارم این از مسئله مشکله غامضه است خوبست علمای علم ( فینانس ) که جمع شدهاند زود رأی ندهند عجالت آنچه محقق شده است از روی تجربهها واز روی احتیاج بازار و شکستن تجارتها همان طور که فقدان سکه در آمریکا سبب شکست صرافها و تجار شد و ملاحظات دیگر که بعضی در اینجا شرح داده شده است و نمیخواهم تکرار کنم اجازه میدهد ضرب یک مقدار نقره را تا پنج شش کرور را من هم مضر نمی دانم واین صحبت هم در سابق تا یک درجه قطع شده بود که سالی یک مقداری ضرب شود با اینکه این را می دانم که نقره خالص از خارج وارد میشود و باز علاوه میشود و همان نقره در افغانستان وترکستان میرود و در افغانستان همین مسکوک ذوب میشود و سک میکنند ولی باز هم تکرار میکنم که در اصل ۵۵ قانون اساسی نوشته شده است که باید به موجب قانون باشد و هرگاه تصویب مجلس یا امضای شاه یا نایب السلطنه لازم است برای این است که همیشه این حدود را برای خودمان محدود بداریم که حد نقره را حفظ کنیم که اگر بخواهیم این ترتیب را از دست بدهیم اولاَ چنانکه عرض شد طمعهای کلی به جوش میآید و ثانیاَ تکرار میکنم که امروز ضرب نقره فوائد کلی دارد و بنده با عقیده جناب صدیق حضرت شریک هستم تماماَ از روی علم و اطلاع است لکن در این که محدود نباشد موافق نیستم به موجب حسابی که بنده کردهام چون م امروز هر یک مثقالی که به واسطه بار در ضرابخانه ضرب میشود فوائد کلی دارد این است که خیال میکنیم دولت یک مقداری پول از هر کجا که بدست میآید آن را در مدتی که در ضرابخانه میتواند ضرب کند سکه کند و حالا بنده نمیخواهم حسابرا عرض کنم که چقدر صرف میکند ولی در کمیسیون ثابت میکنم .
میرزا مرتضی قلیخان ـ بنده مجدداَ با کمال قوت قلب عرض میکنم که ورود نقره در این مملکت با خروج روح مملکت یکی است و اگر هزار دلیل اقامه شود عقیدهام این است که هزار فایده اگر از طرفی تصور کنند دو هزار ضرر از طرف دیگر وارد میشود و خیلی تعجب میکنم که ورود نقره را مطابق میکنید با چرم همدانی که وزیر جنگ میخرد و در اینجا از شخص سلطان تا ادنی رعیت ضرر میکنند و این چطور میشود که ما در این باب تصدیق میکنیم و اگر کسی گفتگوئی دارد حاضرم که در یک کمیسیونی ثابت کنم.
منتصر السلطان ـ عرض بنده که در دو اصل قانون اساسی است که عیناً میخوانم که مسبوق بشوید:
اصل ۲۳ بدون تصویب مجلس شورای ملی تشکیل کمپانی از طرف دولت اجازه داده نخواهد شد.
اصل ۲۴ بستن عهدنامهها و مقاوله نامهها وامتیازات و انحصار تجارتی و صنعتی و فلاحتی از داخله یا خارجه و غیره اعم از اینکه طرف داخله یا خارجه باشد به تصویب مجلس شورای ملی خواهد بود به استثنای معاهده نامهائی که استتار آنها صلاح دولت و ملت باشد عرض بنده این است که در هر صورت ببینیم آیا وزیر حق دارد که اینها را به مجلس بفرستد و مجلس میتواند مطرح مذاکره نماید یا خیر؟
رئیس ـ این که آورده شد معلوم میشود از وظیفة مجلس است و باید به مجلس بیاید.
فاتح الملک ـ بنده عرض میکنم که میبینم آقایان دو طرف واقع شدهاند بعضیها میگویند اگر نقره وارد کنند از برای حال مملکت نافع است و بعضیها میگویند مضر است و این چیزی نیست که ما بگوئیم صحیح است یا ضرر همه ما نمیتوانیم بگوئیم اطلاع داریم و علم داریم این کار مسئله مهمی است و به این طریق نمیتوان حل و عقد این مسئله را کرد بهتر این است که آقایان دو قسمت بشوند یک هیئتی بنشینند در یک مجلس و چند نفر از تجار محترم را که بیغرضند خبر کنند آنها هم بیایند و بیشینند ضرر و نفعش را معلوم کنند تا از از آن قرار رفتار شود.
ابوالقاسم میرزا ـ بنده رای خودم را در این باب دادم.
وکیل الرعایا ـ بنده چیزیکه میدانم در اینجا این است که آن قسمتی که از کمیسیون به مجلس آمده است فقط اگر مجلس مملکت خودش را با آنهمه اطلاعاتی که دارد محتاج میداند به این که چهل کرور مثقال نقره ضرب کند قیمتش را هم هیچ آنجا متوجه نیست در این خصوص باید رای بدهد که چهل کرور مثقال نقره در این پایتخت سکه شود اما آن چیزیکه اعتراض میشود با او که مثل زده و به چرم وزیر جنگ باز هم مکرر میکنم چون این داخل کنترات نیست مثل این است که نقره میخرد سکه میکند به صاحبش هم پس میدهد این همان حالت را دارد که چرم خریدن وزیر جنگ آن حالت را دارد و این به قانون اساسی هم ضرر نمیخورد لکن از آن جائی که بزرگتر مطلبی که از وظایف مجلس شورای ملی است احاطه داشتن به امور مالیه است یعنی یکی از عایداتش است مجلس شورای ملی لازم است البته هر کنتراتی که میشود بدون امضای او تاسیس نشود اما آن شکلی که حالیه از کمیسیون به مجلس پیشنهاد شده با آن عباراتی که وزیر آنجا نوشته است همدیگر دوتا است آنکه مجلس امروز باید رای بدهد آنچیزی است که از کمیسیون رای داده شده که چهار کرور تومان که چهل کرور مثقال نقره به آن طوری که التزام داده است به آن مقدار و اندازه که ممکن است و شاید تا نوزده شاهی بشود و ما تا ۱۹ شاهی هم راضی نشدیم و حساب کردیم ۹۰۷ دینار وارد میشود صحیح است که علم در مدرسه است ولی ممکن است که کسی هیچ علمی نداشته باشد ولی ۲۲ سال در این مسئله به خصوص تحصیلاتی کرده باشد که اطلاع او از مجتهدین آن فن بیشتر باشد به دلائلی که طرف مقابل من قانع شود که این مقدار نقره آوردنش و سکه کردنش ضرر ندارد.
معین الرعایا ـ بنده میخواهم عرض کنم این ترقی وتنزل نقره بسته به آمدن مال التجاره خارجه است و هر قدر که مال التجاره در مملکت وارد شود همان قدر نقره ترقی خواهد کرد و در واقع این نقره به منزله جنسی است هر قدر برای ما زیادتر وارد شود قیمت آن بهتر برقی خواهد کرد چنانچه آقا گفتند آن کمیسیون که تشکیل شده است دو سه نفر از ماها آنجا یکدفعه بنشینیم و اطلاعات خود را اظهار کنیم.
صدیق حضرت ـ رای بنده معلوم است که در آوردن نقره است ولی اینجا آقای تقی زاده چیزی فرمودند دانستیم این مطلبی را که وکیل الرعایا گفتند درست توضیح کنم تصور نکنید که عرض بنده این است که وزیر مالیه مجبور است مثقالی یک قران نقره را بدهد به سایرین امروز حساب کردیم که اگر به تجار داخله خودمان این کنترات داده شود امروز در فرنگ نقره از همه اوقات ارزانتر است. در فرنگ که نقره ۲۳ پنس است منتهی تنزل نقره ۲۲ پنس است این کمیسیونی که نشسته است و فکر کرده است و رای داده است این ملاحظه را کرده است پس تنزل نقره یک پنس ترقی خواهد کرد پس باید این ملاجظه را کرد که امروز نقره در چند خریده میشود و گمرک برمیدارد صدی دوازده در مدت چهار ماه منظور خاهد داشت و در چهار ماه ۱۹ شاهی حساب میرسد پس کلیه نقره را نه این است که در یک قران خواهند قیمت بست و اینهم که معین شد که در چهار ماه یک مبلغی سکه شود چیزی است که بایستی مجلس در آن توجه کند و او این است که دست دولت در سکه تا یک انداره باز باشد و اینکه دیروز در اینجا مباحثه شد و تا یک اندازه رای دادیم به وزرای خودمان که داخل مذاکرات بشوند برای استقراض امروز تجمل صرفه در این باشد که عوض اینکه برات بخرد و بیاورد نقره بخواهد و در اینجا سکه کند و البته صرفه دولت هم خواهد بود و وقتی که دولت مجبور شد که از آنجا نقره بیاورد و سکه کند باید برای فروش اقلاً یک سهمی داشته باشد و تا کنون بانک شاهنشاهی همین طور مذاکرات میکند که الان که یک کرور پول میخواهد یک کرور اجباری یک کرور اختیاری این را هم لازم میدانم که وزیر مالیه مجبور کند که اگر بانک نخواست به تجار داخلة خودمان داده شود.
ارباب کیخسرو ـ غالب مطالب بنده را آقای صدیق حضرت فرمودند در صورتیکه مملکت محتاج یک سکه رایج است دیگر نمیشود این کمیسیونی که نشسته است و فکر کرده است و رای داده است و میزان آنرا منوط به احتیاج مملکت کرده است در کرد و اشخاصیکه تجارت میکنند و نقره میاورند و در حقیقت ضرر این تجارت به برات وارد میاید.
حاجی سید نصرالله ـ گمان میکنم که راپورت کمیسیون کافی نبود اگر تجزیه شود مطلب به دو قسم منقسم میشود یکی ضرب سکه و یکی هم مسئله امتیاز است که رد و قبول با مجلس است یکی راجع است به اینکه به این ترتیب که وارد میشود سود دارد یا زیان طرفین مباحثه یکدلیل صحیحی هم ندارند آنطوری که آقای میرزا مرتضی قلیخان میگویند و یک دلیل صحیحی هم بیان نکردند اعتقاد بنده این است که یک مذاکره در کمیسیون لازم است از آقایانی که داوطلب هستند برای این مباحثه که یکی آقای تقی زاده است تا نتیجه آراء خوب روشن شود.
متین السلطنه ـ بنده تأیید میکنم فرمایش آقای حاجی سید نصرالله را و میگویم ترتیب صحبت امروز بر خلاف ترتیبات است زیرا که اذهان وکلا مسبوق و مطلب خیلی غامض است بنده تصور میکنم این کار نمیشود مگر از فرط اطلاع آنهایی که چهار پنج سال در این کار زحمت کشیدهاند تصور میکنم این مطلب مطلبی نیست که در ظرف دو ساعت تمام شود خوب است در اینجا این جلسه و جلسه آینده مذاکره شود تا حل شود.
شیبانی ـ در اینکه نقره جنسی است و در زیاد او ضرر است حرفی نیست ولی در رد و قبول اینکه سکه بشود یا نشود نمیتوانم صحیحاً رای بدهم زیرا که نفع و ضررش را کاملاً اطلاع نداریم اما در این که نقره جنسی است مسلم است و اینکه جنسی وقتی زیاد شد برای افراد مردم ضرر است محل شبهه نیست پس لازم است که دقت کاملی بشود اگر محل لزوم است سکه بشود ولی به اندازه و این ممکن نیست مگر همانوریکه آقایان فرمودند که در کمیسیونی بنشینند و اگر چناچه از خارج هم داخل کنند که دقت کامل بشود و از روی صحت اطلاع اجازه داده شود اسباب خیلی امیدواری خواهد بود.
وزیرزاده ـ بنده عرض میکنم خیلی فرق است بین اضطرار و اختیار از لایحه وزیر مالیه طوری استنباط میکنم که وزیر مالیه مجبور است و این مذاکرات منافی است خوب است که در یک مجلس خود وزیر مالیه بیاید و توضیحات بدهد آنهم در مجلس باشد نه در کمیسیون.
تقی زاده ـ بنده اینطور که تجزیه کردم عرض ینده در این نیست که کنترات موافق اسل ۳۵ از قانون اساسی باشد عرضم این بود که مسئله نقره باید در مجلس حل شود که آیا اجازه داده شود یا نشود و یا چه اندازه وارد کنند مجلس باید منافع را در نظر بگیرد نه آنطور که وزیر مالیه در نظر نگرفته است که منافع ان به دولت برسد حساب مختصری که الان بنده اینجا نوشتهام ۲۴ پنس یک لیره انگلیسی است بنده ۲۴ ربعی کم میگرم یک لیره هم پنج تومان و چهار هزار است و مخارج حمل نقره تا تهران صدی ۱۲ یا ۱۳ هم را زیادی میگیریم درجة آخر با این موازین نهصد دینار در تهران وارد خواهد شد و در یک قران صدی هشت منفعت میکند و در صورتیکه در سال سه دفعه تکرار شود صدی ۲۴ هزار دولت نفع میبرد اگر این به تجار داده شود یک عیب دیگری پیدا میشود و آن این است که یک حس رقابتی بین ایشان پیدا میشود و آنوقت میریزند اینجا و از ولایت به وکلای خودشان استغاثه میکنند که شما آنجا نشستهاید چه میکنید و هر کس به سرچشمه نزدیکتر است منافع را میخواهد خودش ببرد تجار تهران در هر امتیاز همیشه خودشان را پیش میاندازند تمام تجار ایران باید متساوی باشند پس باید دولت به تمام ایران اعلان بکند که هر کس بیشتر بر میدارد او اسبق است.
لسان الحکما ـ بنده میخواستم عرض کنم در خصوص نظامنامه ولی دیدم تجربه و احتیاط ما را مجبور کرد قانونی که در قرن بیستم دول متمدنه آنرا مجری میدارند مجری کنیم و آن این است که هر مطلبی یا لوایح قانونی که وارد مجلس میشود اول در کمیسیون وارد میشود پی از مداقه با ادله و براهین هر چه باشد ۲۴ ساعت قبل از مذاکره طبع و توزیع میشود تا اذهان وکلا مسبوق باشد و در موقع مذاکره در صحت و عدم صحت از روی اطلاع رای خودشان اظهار کنند.
رئیس ـ اما اینجا یک ضرورتی داعی بود که آن کمیسیون تشکیل شد و از حسن اتفاق اشخاصی که آن کمیسیون را ترتیب دادند اشخاص باکفایت بودند این که بعضی از آقایان خیال میکنند چطور کمیسیون به این زودی کار خودش را تمام کرده است.
به جهت این است که اعضای آن کسانی بودهاند که ممارست در این کار داشتند فعلاً آقای تقی زاده و آقای صدیق حضرت و وکیل الرعایا و وکیل التجار که حاضرند و در کمیسیون مالیه مشغول این کار بودند و هم بصیرت در این کار دارند و از روی بصیرت راپورت خودشان را نوشتهاند و حالا اینکه بعضی از آقایان بعضی مذاکرات کردند که دولت خودش متحمل این کار باشد این خودش یک مبحث جدیدی است و باید رجوع شود به آن کمیسیون که فردا ساعتی را خودشان معین بکنند و آقایانی که نظریاتی در این باب دارند تشریف ببرند و در آن کمیسیون نظریات خودشانرا اظهار دارند تا بعد یک راپورت صحیحی بدهند که در جلسة دیگر رای داده شود حالا موقتاً دو کمیسیون لازم است یکی کمیسیون مالیه و یکی کمیسیون برای بودجههای موقتی و مخارجات فوق العاده ضروری دیروز در اینجا قید شد که مخارج بودجههای موقتی باید به تصویب مجلس باشد و هم چنین برای مخارج فوق العاده وزیر مالیه یک کمیسیون خواسته است چون آن کمیسیون حالا چند روز است منحل شده است غیر از این دو سه فقره که در کمیسیون سابق اصلاح شده و قبول شده است و یکی هم کمیسیون موقتی داخله برای نوشتجاتی که وارد مجلس شورای ملی شده است راجع به مناقشاتی که از ولایات مابین بلدیه و وزارت مالیه واقع شده دیگر برای رسیدگی به اظهارات انجمنهای ولایتی از قبیل انجمن بارفروش و ساری و سمنان و دامغان و همچنین برای مذاکره لایحه وزارت داخله برای اضافه کردن چارکی یکعباسی بر گوشت برای لوله کشیدن مجرای آبها که در این کمیسیون موقتی که تشکیل میشود مذاکره شود وکلا در روز شنبه حاضر خواهند شد زیرا که نظامنامه داخلی را که اعضای کمیسیون وعده دادهاند برای روز شنبه حاضر خواهد شد این یک نظامنامه ایست مفصل و باید چند دفعه خوانده شود و گمان میکنم چند روز وقت مجلس را معطل کند تا آن چند روز این دو سه فقره را که عرض کردم نمیشود معطل کرد خصوصاً کمیسیون موقتی را که وزارت مالیه خواسته است و بر آن کمیسیون مالیه هشت نفر کافی است برای این که مطالبی که وارد آن کمیسیون میشود اهمیت دارد و از برای کمیسیون موقتی داخله شش نفر لازم است.
حسنعلیخان ـ بنده میخواستم متذکر شوم که چند روز قبل که از طرف هیئت رئیسه اخطار شد که کمیسیونی باید تشکیل بدهند گمان میکنم بعد از آنی که نظامنامه داخلی تمام شد این کمیسیونها تشکیل شود زیرا که اگر این کمیسیونها معین شود بعد از اتمام نظامنامه مجبور خواهیم بود که دو مرتبه این کمیسیونها را بهم زده تجدید انتخاب کنیم.
رئیس - خیر این که گفته شد برای این است که این کمیسیونها در این موقع بسیار لازم است این که میگوئید از روی نظامنامه جدید اولاً هنوز نظامنامه سابق نسخ نشده است و دیگر آنکه خود سرکار میدانید که آن نظامنامه بسیار مفصل است و طول خواهد کشید و اینها فعلاً لازم است البته بعد از آنکه نظامنامه جدید تمام شد به طرز جدید ثانیاً کمیسیونها موافق آن نظامنامه تشکیل خواهد شد.
در این موقع ورقه رای برای انتخاب هشت نفر اعضای کمیسیون موقتی مالیه توزیع و اخذ رای شد:
- - صدیق حضرت ۵۳ رای،
- - مؤتمن الملک ۳۲ رای،
- - میرزا اسدالله خان ۲۵ رای،
- - معتمدالتجار ۲۰ رای،
- - تقی زاده ۱۸ رای،
- - وکیل الرعایا ۱۸ رای،
- - میرزا مرتضی قلیخان ۱۶ رای،
- - معین الرعایا ۱۰ رای.
رئیس ـ آقایان اعضای کمیسیون باید فردا تشریف بیاورند و رئیس ومنشی خودشان را معین کنند و اگر لازم است به وزیر مالیه هم اظهار شود تشریف بیاورند مذاکرات بشود
(پس از انقضای مجلس ثانیاً به توسط زنگ وکلا را احضار نمودند).
رئیس ـ نظامنامه داخلی مجلس تمام شده است به آقایان وکلا داده میشود هر کس توضیح در مواد میخواهد به آقای مؤتمن الملک اظهار کند که روز شنبه ایشان حاضرند برای دادن توضیح
(مجلس یکساعت و ربع از شب پنجشنبه ختم شد)