تفاوت میان نسخه‌های «شاه رفت مرگ آمد»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
خط ۱۰: خط ۱۰:
 
[[پرونده:ShanshahArymehrDeparture26Dey2537a.jpg|thumb|left|160px|]]
 
[[پرونده:ShanshahArymehrDeparture26Dey2537a.jpg|thumb|left|160px|]]
 
[[پرونده:ShahanshahSadat26Dey2537.jpg|thumb|left|160px|انور سادات از شاهنشاه پیشباز رسمی می‌نمایند]]
 
[[پرونده:ShahanshahSadat26Dey2537.jpg|thumb|left|160px|انور سادات از شاهنشاه پیشباز رسمی می‌نمایند]]
۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ شاهنشاه آریامهر مانند همیشه سر ساعت ده بامداد به دفتر خود آمدند چند نامه و سند را دستینه فرمودند. دکتر محمد باهری از اعلیحضرت برای چندمین بار درخواست کرد که از ایران بیرون نروند. شاهنشاه چای گرم و شیرینی نوشیدند و نگاهی به دفترشان کردند و گفتند برویم. هر پانزده دقیقه یک بار از سفارت امریکا به کاخ شاهنشاهی زنگ می زندند که از رفتن شاهنشاه مطمئن شوند. کسانی که در کاخ صاحبقرانیه و کاخ نیاوران مانده بودند گرد آمده و چشم به راه بودند. همه می‌گریستند. شاهنشاه و شهبانو با آنها دست دادند و شاهنشاه می‌گفتند: ناراحت نباشید بر می‌گردیم. اعلیحضرتین با هم به فرودگاه هلیکوپتر کاخ رفتند. شدند. شاهنشاه آریامهر به همراه امیر اصلان افشار رییس تشریفات دربار و سرهنگ جهان بینی و علیاحضرت شهبانو به همراه سرهنگ یزدان نویسی ، بانو دکتر پیرنیا پزشک خانوادگی  سوار هلیکوپتر شدند. شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو ساعت ۱۱ و ۴۵ دقیقه وارد فرودگاه مهرآباد شدند. دکتر جواد سعید رییس مجلس شورای ملی و گروه کوچکی برای پسواز شاهنشاه به فرودگاه آمده بودند. اعلیحضرتین به پاویون سلطنتی رفتند. شاهنشاه چشم به راه شنیدن رای اعتماد شاپور بختیار از مجلس شورای ملی بودند.  تلفن‌های پاویون سلطنتی را قطع کرده بودند. سرانجام با یاری گارد شاهنشاهی از مجلس شورای ملی آگاهی رسید که شاپور بختیار با ۱۴۹ رای موافق و ۴۳ رای مخالف و ۱۳ رای ممتنع رای اعتماد گرفته است. هلیکوپتری فرستاده شد  تا بختیار را از مجلس شورای ملی به فرودگاه بیاورد. شاهنشاه آریامهر به بختیار تهنیت رای اعتمادش را گفتند و نگاهبانی قانون اساسی مشروطه و کشور و ملت ایران را به وی سپردند. زمان تلخ بدرود گفتن فرارسید. سپهبد عبدالعلی بدره‌ای فرمانده رشید نیروزمینی در برابر شاهنشاه زانو زد و زانوانش را بوسید و گفت: اعلیحضرتا ما را رها نکنید. شاهنشاه با چشمانی پر از اشک سپهبد بدره‌ای را با دو دست بلند کردند و دست‌های وی را کوتاه زمانی در دست گرفتند. سپس به سوی دیگری رفتند که او نیز می‌گریست، همه باشندگان می‌گریستند. حتی بختیار با خیانت‌هایی که به ملت و کشور ایران کرد و کشور را برباد داد در این لحظات گریست. شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو و همراهان از پلکان هواپیمای « شاهین » بالارفتند. بختیار وارد هواپیما شد، شاهنشاه باز هم برای وی موفقیت آرزو کردند و با سدایی رسا فرمودند « ایران را به شما می‌سپارم و شما را به خدا ».
+
۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ شاهنشاه آریامهر مانند همیشه سر ساعت ده بامداد به دفتر خود آمدند چند نامه و سند را دستینه فرمودند. دکتر محمد باهری از اعلیحضرت برای چندمین بار درخواست کرد که از ایران بیرون نروند. شاهنشاه چای گرم و شیرینی نوشیدند و نگاهی به دفترشان کردند و گفتند برویم. هر پانزده دقیقه یک بار از سفارت امریکا به کاخ شاهنشاهی زنگ می‌زدند که از رفتن شاهنشاه مطمئن شوند. کسانی که در کاخ صاحبقرانیه و کاخ نیاوران مانده بودند گرد آمده و چشم به راه بودند. همه می‌گریستند. شاهنشاه و شهبانو با آنها دست دادند و شاهنشاه می‌گفتند: ناراحت نباشید بر می‌گردیم. اعلیحضرتین با هم به فرودگاه هلیکوپتر کاخ رفتند. شاهنشاه آریامهر به همراه امیر اصلان افشار رییس تشریفات دربار و سرهنگ جهان بینی و علیاحضرت شهبانو به همراه سرهنگ یزدان نویسی ، بانو دکتر پیرنیا پزشک خانوادگی  سوار هلیکوپتر شدند. شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو ساعت ۱۱ و ۴۵ دقیقه وارد فرودگاه مهرآباد شدند. دکتر جواد سعید رییس مجلس شورای ملی، دکتر علیقلی اردلان وزیر دربار، معینیان رییس دفتر مخصوص، ارتشبد بدره‌ای  فرمانده نیروی زمینی، علی نشاط فرمانده گارد جاویدان، قره باغی رییس ستاد بزرگ ارتشتاران و گروهی از بلندپایگان کشوری برای پسواز شاهنشاه به فرودگاه آمده بودند. اعلیحضرتین به پاویون سلطنتی رفتند. شاهنشاه چشم به راه شنیدن رای اعتماد شاپور بختیار از مجلس شورای ملی بودند.  تلفن‌های پاویون سلطنتی را از کار انداخته بودند. سرانجام با یاری سیستم تلفنی گارد شاهنشاهی از مجلس شورای ملی آگاهی رسید که شاپور بختیار با ۱۴۹ رای موافق و ۴۳ رای مخالف و ۱۳ رای ممتنع رای اعتماد گرفته است. هلیکوپتری فرستاده شد  تا بختیار را از مجلس شورای ملی به فرودگاه بیاورد. شاهنشاه آریامهر به بختیار تهنیت رای اعتمادش را گفتند و نگاهبانی قانون اساسی مشروطه و کشور و ملت ایران را به وی سپردند. شاهنشاه با تنها خبرنگاری که پروانه دادند به فرودگاه بیاید آقای لطفی مصاحبه کردند و فرمودند که تهران را به سوی اسوان در مصر ترک خواهند کرد و چند روز در آنجا استراحت می‌نمایند. همانطور که به هنگام تشکیل این دولت گفته بودم مدتی است که احساس خستگی می‌کنم و احتیاج به استراحت دارم و ضمنا گفته بودم پس از اینکه خیالم راحت شود و دولت مستقر شود به مسافرت خواهم رفت و این سفر اکنون آغاز می‌شود. امروز با رای مجلس شورای ملی که پس از رای سنا داده شد امیدوارم که دولت بتواند هم به جبران گذشته و هم در پایه گذاری آینده موفق بشود و برای این کار ما مدتی همکاری و حسن وطن پرستی به معنای اشد کلمه احتیاج داریم اقتصا ما باید راه بیفتد مردم باید زندگی عادیشان شروع شود و پایه ریزی بهتری برای آینده بکنیم. سخن دیگری غیر از حفظ وضع مملکت و انجام وظیفه بر اساس میهن پرستی ندارم. مدت سفر من بستگی به حالت مزاجی من دارد و در حال حاضر نمی‌توانم آن را دقیقا مشخص کنم.
 +
 
 +
علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران نیز در مصاحبه فرمودند: اطمینان دارم استقلال مملکت و وحدت ملی همیشه پایدار خواهند ماند و من به ملت ایران ایمان و اعتقاد دارم. همینطور به فرهنگ ایران زمین اعتقاد دارم و امیدوارم و می‌دانم که خداوند همیشه پشت و پناه ملت ایران خواهد بود. 
 +
 
 +
زمان تلخ بدرود گفتن فرارسید. سپهبد عبدالعلی بدره‌ای فرمانده رشید نیروزمینی در برابر شاهنشاه زانو زد و زانوانش را بوسید و گفت: اعلیحضرتا ما را رها نکنید. شاهنشاه با چشمانی پر از اشک سپهبد بدره‌ای را با دو دست بلند کردند و دست‌های وی را کوتاه زمانی در دست گرفتند. سپس به سوی دیگری رفتند که او نیز می‌گریست، همه باشندگان می‌گریستند. حتی بختیار با خیانت‌هایی که به ملت و کشور ایران کرد و کشور را برباد داد در این لحظات گریست. شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو و همراهان از پلکان هواپیمای « شاهین » بالارفتند. بختیار وارد هواپیما شد، شاهنشاه باز هم برای وی موفقیت آرزو کردند و با سدایی رسا فرمودند « ایران را به شما می‌سپارم و شما را به خدا ».
 
<center>
 
<center>
 
<gallery>
 
<gallery>
خط ۲۴: خط ۲۸:
 
</center>
 
</center>
  
شاهنشاه آریامهر که شاهین را تا مرز عربستان سعودی خود خلبانی نمودند. شاهنشاه باور داشتند که سولیوان سفیر امریکا در ایران، گزارش درستی از چگونگی آنچه در ایران می‌گذرد به کاخ سفید نمی‌دهد، و خود اعلیحضرت می‌باید به امریکا بروند و با کارتر و بلندپایگان وزارت امور خارجه دیدار و گفتگو کنند و بگویند که کارهایی که آنها برای بر هم زدن  ایران انجام می‌دهند، نه تنها برای ایران بلکه برای منطقه رویدادهای ناگوار دربردارد.  برنامه پرواز به مقصد واشنگتن بود ولی جیمی کارتر از شاهنشاه درخواست کرد که در سر راه در اسوان درنگی بکنند و با پرزیدنت انور سادات و جرالد فورد پرزیدنت پیشین امریکا درباره « قرارداد کمپ دیوید » دیدار و گفتگو نمایند. قرارداد صلحی که میان مصر و اسراییل بسته شد و شاهنشاه آریامهر در آن نخش بسیار کارسازی داشتند. بدین روی شاهنشاه پذیرفتند که نخست به مصر بروند و سپس به امریکا پرواز کنند. در اسوان از سوی پرزیدنت انور سادات پیشباز رسمی باشکوهی از شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت  شهبانو انجام شد. پس از سه روز اعلیحضرت خواستند بدانند که چه روز و چه ساعتی وارد امریکا خواهند شد.  سفیر امریکا در قاهره به آگاهی رساند: "شوربختانه مقامات امریکایی در حال حاضر، مسافرت اعلیحضرت را صلاح نمی‌دانند!" بدین سان با یک نیرنگ بزرگ شاهنشاه ایران را از ایران بیرون بردند و سپس از سفر اعلیحضرت جلوگیری کردند. شاهنشاه پس از شنیدن این خبر فرمودند: "اینها با پدر من هم همین کار را کردند. پدرم مایل بود که در هند و نزدیک ایران باشد و این وعده را هم داده بودند، ولی در بمبئی اجازه ندادند که پدرم حتی از کشتی پیاده شود و از آنجا او را به جزیره موریس بردند... من اشتباه کردم که به اینها اعتماد کردم و به اسوان آمدم."<ref>افشار، امیر اصلان: خاطرات دکتر امیر اصلان افشار، چاپ اول، نشر فرهنگ ، مونترال کانادا، ۲۰۱۲ ، ص ۵۱۵ </ref>
+
ساعت ۱۳ و ۸ دقیقه هواپیمای شاهین که شاهنشاه آریامهر خود آن را تا مرز عربستان سعودی خود خلبانی نمودند از فرودگاه مهرآباد . شاهنشاه باور داشتند که سولیوان سفیر امریکا در ایران، گزارش درستی از چگونگی آنچه در ایران می‌گذرد به کاخ سفید نمی‌دهد، و خود اعلیحضرت می‌باید به امریکا بروند و با کارتر و بلندپایگان وزارت امور خارجه دیدار و گفتگو کنند و بگویند که کارهایی که آنها برای بر هم زدن  ایران انجام می‌دهند، نه تنها برای ایران بلکه برای منطقه رویدادهای ناگوار دربردارد.  برنامه پرواز به مقصد واشنگتن بود ولی جیمی کارتر از شاهنشاه درخواست کرد که در سر راه به امریکا در اسوان درنگی بکنند و با پرزیدنت انور سادات و جرالد فورد پرزیدنت پیشین امریکا درباره « قرارداد کمپ دیوید » دیدار و گفتگو نمایند. قرارداد صلحی که میان مصر و اسراییل بسته شد و شاهنشاه آریامهر در آن نخش بسیار کارسازی داشتند. بدین روی شاهنشاه پذیرفتند که نخست به مصر بروند و سپس به امریکا پرواز کنند. در اسوان از سوی پرزیدنت انور سادات پیشباز رسمی باشکوهی از شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت  شهبانو انجام شد. پس از سه روز اعلیحضرت خواستند بدانند که چه روز و چه ساعتی وارد امریکا خواهند شد.  سفیر امریکا در قاهره به آگاهی رساند: "شوربختانه مقامات امریکایی در حال حاضر، مسافرت اعلیحضرت را صلاح نمی‌دانند!" شاهنشاه پس از شنیدن این خبر فرمودند: "اینها با پدر من هم همین کار را کردند. پدرم مایل بود که در هند و نزدیک ایران باشد و این وعده را هم داده بودند، ولی در بمبئی اجازه ندادند که پدرم حتی از کشتی پیاده شود و از آنجا او را به جزیره موریس بردند... من اشتباه کردم که به اینها اعتماد کردم و به اسوان آمدم."<ref>افشار، امیر اصلان: خاطرات دکتر امیر اصلان افشار، چاپ اول، نشر فرهنگ ، مونترال کانادا، ۲۰۱۲ ، ص ۵۱۵ </ref> بدین سان کارتر با یک نیرنگ بزرگ شاهنشاه ایران را از ایران بیرون برد و سپس از سفر اعلیحضرت جلوگیری کردند  و خمینی را با کمک بختیار به ایران فرستادند.
 +
 
 +
۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ ساعت ۱۳  و ۲۱ دقیقه و ۵۹ ثانیه درست در زمانی که هواپیمای شاهنشاه از زمین ایران بلند شد، زلزله هولناکی شهر مشهد و شهرهای جنوبی استان خراسان چون قاین، بیرجند، فردوس، طبس، کاشمر، تربت حیدریه، تربت جام، نیشابور ، فریمان و گناباد را به سختی تکان داد و هزاران تن کشته شدند. پایگاه زلزله نگاری مشهد وابسته به دانشگاه فردوسی به آگاهی رساند که دستگاه‌ها سه ماه است که از کار افتاده‌اند. مرکز زلزله نگاری فنلاند  این زمین لرزه را ۷٫۲ ریشتر ثبت کرد. دیگر شاهنشاه و شهبانو در کشور نبودند که به میان مردم نگون بخت بروند و خانه و کاشانه ویران شده آنان را مدرن و زیبا بسازند، مردم را در آغوش بگیرند و دلداری دهند. زلزله قائن نیز مانند زلزله طبس به دست آخوندها افتاد و از یادها رفت.
 +
 
 +
۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ جیمی کارتر به خبرنگار اِن بی سی در مصاحبه‌ای گفت تغییرات در رهبران دولت یا حتی تغییرات در حکومت ایران بدان معنا نیست که ایران دیگر وجود ندارد.
 +
 
 +
۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ تروریست‌ها شبانه به خانه سرهنگ آرتور دبلیو هاین هات رییس ستاد مستشاری امریکا در ستاد بزرگ ارتشتاران رخنه کردند و وی را به دار کشیدند.
 +
 
 +
۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ داریوش فروهر سخنگوی [[جبهه ملی]] و حسین انصاری از هموندان جبهه ملی برای دیدار با روح الله خمینی رهسپار فرانسه شدند. فردا دو تن دیگر از هموندان جبهه ملی کریم انواری و محمود امامی نیز راهی فرانسه خواهند شد.
  
 
== بن مایه‌ها ==
 
== بن مایه‌ها ==

نسخهٔ ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۱۹

بازایستادن برنامه‌های عمرانی کشور و بازگشت به دوران پیش از مشروطه و اسلام حکومتی درگاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

برنامه عمرانی ششم ۲۵۳۷ - ۲۵۴۱ شاهنشاهی

برنامه عمرانی ششم/ سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی خرداد ماه تا امرداد ماه
ShahanshahArymehrDeparture26Dey2537b.jpg
انور سادات از شاهنشاه پیشباز رسمی می‌نمایند

۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ شاهنشاه آریامهر مانند همیشه سر ساعت ده بامداد به دفتر خود آمدند چند نامه و سند را دستینه فرمودند. دکتر محمد باهری از اعلیحضرت برای چندمین بار درخواست کرد که از ایران بیرون نروند. شاهنشاه چای گرم و شیرینی نوشیدند و نگاهی به دفترشان کردند و گفتند برویم. هر پانزده دقیقه یک بار از سفارت امریکا به کاخ شاهنشاهی زنگ می‌زدند که از رفتن شاهنشاه مطمئن شوند. کسانی که در کاخ صاحبقرانیه و کاخ نیاوران مانده بودند گرد آمده و چشم به راه بودند. همه می‌گریستند. شاهنشاه و شهبانو با آنها دست دادند و شاهنشاه می‌گفتند: ناراحت نباشید بر می‌گردیم. اعلیحضرتین با هم به فرودگاه هلیکوپتر کاخ رفتند. شاهنشاه آریامهر به همراه امیر اصلان افشار رییس تشریفات دربار و سرهنگ جهان بینی و علیاحضرت شهبانو به همراه سرهنگ یزدان نویسی ، بانو دکتر پیرنیا پزشک خانوادگی سوار هلیکوپتر شدند. شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو ساعت ۱۱ و ۴۵ دقیقه وارد فرودگاه مهرآباد شدند. دکتر جواد سعید رییس مجلس شورای ملی، دکتر علیقلی اردلان وزیر دربار، معینیان رییس دفتر مخصوص، ارتشبد بدره‌ای فرمانده نیروی زمینی، علی نشاط فرمانده گارد جاویدان، قره باغی رییس ستاد بزرگ ارتشتاران و گروهی از بلندپایگان کشوری برای پسواز شاهنشاه به فرودگاه آمده بودند. اعلیحضرتین به پاویون سلطنتی رفتند. شاهنشاه چشم به راه شنیدن رای اعتماد شاپور بختیار از مجلس شورای ملی بودند. تلفن‌های پاویون سلطنتی را از کار انداخته بودند. سرانجام با یاری سیستم تلفنی گارد شاهنشاهی از مجلس شورای ملی آگاهی رسید که شاپور بختیار با ۱۴۹ رای موافق و ۴۳ رای مخالف و ۱۳ رای ممتنع رای اعتماد گرفته است. هلیکوپتری فرستاده شد تا بختیار را از مجلس شورای ملی به فرودگاه بیاورد. شاهنشاه آریامهر به بختیار تهنیت رای اعتمادش را گفتند و نگاهبانی قانون اساسی مشروطه و کشور و ملت ایران را به وی سپردند. شاهنشاه با تنها خبرنگاری که پروانه دادند به فرودگاه بیاید آقای لطفی مصاحبه کردند و فرمودند که تهران را به سوی اسوان در مصر ترک خواهند کرد و چند روز در آنجا استراحت می‌نمایند. همانطور که به هنگام تشکیل این دولت گفته بودم مدتی است که احساس خستگی می‌کنم و احتیاج به استراحت دارم و ضمنا گفته بودم پس از اینکه خیالم راحت شود و دولت مستقر شود به مسافرت خواهم رفت و این سفر اکنون آغاز می‌شود. امروز با رای مجلس شورای ملی که پس از رای سنا داده شد امیدوارم که دولت بتواند هم به جبران گذشته و هم در پایه گذاری آینده موفق بشود و برای این کار ما مدتی همکاری و حسن وطن پرستی به معنای اشد کلمه احتیاج داریم اقتصا ما باید راه بیفتد مردم باید زندگی عادیشان شروع شود و پایه ریزی بهتری برای آینده بکنیم. سخن دیگری غیر از حفظ وضع مملکت و انجام وظیفه بر اساس میهن پرستی ندارم. مدت سفر من بستگی به حالت مزاجی من دارد و در حال حاضر نمی‌توانم آن را دقیقا مشخص کنم.

علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران نیز در مصاحبه فرمودند: اطمینان دارم استقلال مملکت و وحدت ملی همیشه پایدار خواهند ماند و من به ملت ایران ایمان و اعتقاد دارم. همینطور به فرهنگ ایران زمین اعتقاد دارم و امیدوارم و می‌دانم که خداوند همیشه پشت و پناه ملت ایران خواهد بود.

زمان تلخ بدرود گفتن فرارسید. سپهبد عبدالعلی بدره‌ای فرمانده رشید نیروزمینی در برابر شاهنشاه زانو زد و زانوانش را بوسید و گفت: اعلیحضرتا ما را رها نکنید. شاهنشاه با چشمانی پر از اشک سپهبد بدره‌ای را با دو دست بلند کردند و دست‌های وی را کوتاه زمانی در دست گرفتند. سپس به سوی دیگری رفتند که او نیز می‌گریست، همه باشندگان می‌گریستند. حتی بختیار با خیانت‌هایی که به ملت و کشور ایران کرد و کشور را برباد داد در این لحظات گریست. شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو و همراهان از پلکان هواپیمای « شاهین » بالارفتند. بختیار وارد هواپیما شد، شاهنشاه باز هم برای وی موفقیت آرزو کردند و با سدایی رسا فرمودند « ایران را به شما می‌سپارم و شما را به خدا ».

ساعت ۱۳ و ۸ دقیقه هواپیمای شاهین که شاهنشاه آریامهر خود آن را تا مرز عربستان سعودی خود خلبانی نمودند از فرودگاه مهرآباد . شاهنشاه باور داشتند که سولیوان سفیر امریکا در ایران، گزارش درستی از چگونگی آنچه در ایران می‌گذرد به کاخ سفید نمی‌دهد، و خود اعلیحضرت می‌باید به امریکا بروند و با کارتر و بلندپایگان وزارت امور خارجه دیدار و گفتگو کنند و بگویند که کارهایی که آنها برای بر هم زدن ایران انجام می‌دهند، نه تنها برای ایران بلکه برای منطقه رویدادهای ناگوار دربردارد. برنامه پرواز به مقصد واشنگتن بود ولی جیمی کارتر از شاهنشاه درخواست کرد که در سر راه به امریکا در اسوان درنگی بکنند و با پرزیدنت انور سادات و جرالد فورد پرزیدنت پیشین امریکا درباره « قرارداد کمپ دیوید » دیدار و گفتگو نمایند. قرارداد صلحی که میان مصر و اسراییل بسته شد و شاهنشاه آریامهر در آن نخش بسیار کارسازی داشتند. بدین روی شاهنشاه پذیرفتند که نخست به مصر بروند و سپس به امریکا پرواز کنند. در اسوان از سوی پرزیدنت انور سادات پیشباز رسمی باشکوهی از شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو انجام شد. پس از سه روز اعلیحضرت خواستند بدانند که چه روز و چه ساعتی وارد امریکا خواهند شد. سفیر امریکا در قاهره به آگاهی رساند: "شوربختانه مقامات امریکایی در حال حاضر، مسافرت اعلیحضرت را صلاح نمی‌دانند!" شاهنشاه پس از شنیدن این خبر فرمودند: "اینها با پدر من هم همین کار را کردند. پدرم مایل بود که در هند و نزدیک ایران باشد و این وعده را هم داده بودند، ولی در بمبئی اجازه ندادند که پدرم حتی از کشتی پیاده شود و از آنجا او را به جزیره موریس بردند... من اشتباه کردم که به اینها اعتماد کردم و به اسوان آمدم."[۱] بدین سان کارتر با یک نیرنگ بزرگ شاهنشاه ایران را از ایران بیرون برد و سپس از سفر اعلیحضرت جلوگیری کردند و خمینی را با کمک بختیار به ایران فرستادند.

۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ ساعت ۱۳ و ۲۱ دقیقه و ۵۹ ثانیه درست در زمانی که هواپیمای شاهنشاه از زمین ایران بلند شد، زلزله هولناکی شهر مشهد و شهرهای جنوبی استان خراسان چون قاین، بیرجند، فردوس، طبس، کاشمر، تربت حیدریه، تربت جام، نیشابور ، فریمان و گناباد را به سختی تکان داد و هزاران تن کشته شدند. پایگاه زلزله نگاری مشهد وابسته به دانشگاه فردوسی به آگاهی رساند که دستگاه‌ها سه ماه است که از کار افتاده‌اند. مرکز زلزله نگاری فنلاند این زمین لرزه را ۷٫۲ ریشتر ثبت کرد. دیگر شاهنشاه و شهبانو در کشور نبودند که به میان مردم نگون بخت بروند و خانه و کاشانه ویران شده آنان را مدرن و زیبا بسازند، مردم را در آغوش بگیرند و دلداری دهند. زلزله قائن نیز مانند زلزله طبس به دست آخوندها افتاد و از یادها رفت.

۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ جیمی کارتر به خبرنگار اِن بی سی در مصاحبه‌ای گفت تغییرات در رهبران دولت یا حتی تغییرات در حکومت ایران بدان معنا نیست که ایران دیگر وجود ندارد.

۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ تروریست‌ها شبانه به خانه سرهنگ آرتور دبلیو هاین هات رییس ستاد مستشاری امریکا در ستاد بزرگ ارتشتاران رخنه کردند و وی را به دار کشیدند.

۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ داریوش فروهر سخنگوی جبهه ملی و حسین انصاری از هموندان جبهه ملی برای دیدار با روح الله خمینی رهسپار فرانسه شدند. فردا دو تن دیگر از هموندان جبهه ملی کریم انواری و محمود امامی نیز راهی فرانسه خواهند شد.

بن مایه‌ها

  1. افشار، امیر اصلان: خاطرات دکتر امیر اصلان افشار، چاپ اول، نشر فرهنگ ، مونترال کانادا، ۲۰۱۲ ، ص ۵۱۵