تفاوت میان نسخه‌های «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ اسفند (حوت) ۱۳۰۰ نشست ۷۶»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی)
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲: خط ۱۲:
 
'''مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه'''
 
'''مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه'''
  
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ اسفند (حوت) ۱۳۰۰ نشست ۷۶
+
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ اسفند (حوت) ۱۳۰۰ نشست ۷۶'''
  
صورت مشروح مجلس یوم پنجشنبه هیجدهم برج حوت ۱۳۰۰ مطابق نهم شهر رجب المرجب ۱۳۴۰
+
صورت مجلس یوم سه شنبه شانزدهم برج حوت ۱۳۰۰ مطابق هفتم وجب هزار و سیصد و چهل مجلس دو ساعت به غروب به ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید (صورت مجلس یوم شنبه ۱۳ برج حوت را آقای سهان السلطان قرائت نمودند)
  
مجلس دو ساعت قبل از غروب بریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید (صورت مجلس یوم سه شنبه شانزدهم حوت را آقای سهام السلطان (قرائت نمودند)
+
'''رئیس''' – گویا بر صورت مجلس اعتراضی نبود
  
رئیس – نسبت به صورت مجلس ایرادی هست یا نه؟ آقای ملک الشعراء
+
(اعتراضی نبود)
  
(اجازه)
+
'''رئیس''' – صورت مجلس تصویب شد. لایحه امتیاز الحاق رود کارون و زاینده رود مطرح است آقای شیخ الاسلام اصفهانی (اجازه)
  
ملک الشعراء – بنده یک اصلاح عبارتی راجع به کوه رنگ و کارون پیشنهاد کرده بودم کمیسیون هم آن اصلاح را قبول کرده ولی در صورت مجلس قید نشده است
+
'''شیخ الاسلام''' – اولا خدمت آقایان تذکر می‌دهم که بعضی مقدمات هست که لازم است برای اینکه بتوانم مطالب خود را به عرض آقایان برسانم عرض کنم و تصور نشود این عرایض خارج از موضوع است اصفهان سه ناحیه و قضیه دارد. نجف آباد -قمشه - اردستان که محل بحث ما نیست، هشت بلوک هم دارد که اراضی آنها از قنات مشروب می‌شود آنها هم محل بحث ما نیست که - فریدن - عربستان – برخوار- مهتاب - فهیایه – جرقویه – سمیرم – کسرون باشد عرض کردم اینها از قنات آب مشروب است. حالا بعضی دهات از این بلوک هست که آنها هم از رودخانه آب می‌برند. مثلا در فریدن ۴ آبادی هست که از رودخانه مشروب می‌شود که، ده نو. و محمود آباد است. هفت بلوک هم در اصفهان هست که از یک رشته رودخانه که از شمال غربی اصفهان در دامنه کوهی که موسوم به کوه رنک واقع در خاک بختیاری شروع و به جنوب شرقی اصفهان منتهی می‌شود مشروب می‌شود که آن هفت بلوک لنجان. ماربین. بر زرود. جی. کراوج. براتان. رودشت و ده باشد و یک بلوک مهم از این هفت بلوک که لنجان است منقسم به پنج بلوک می‌شود که به بلوک لنجان معروف است، ایدغمش، آشتیان، کرکن، دلیجان، لنجان که به این اعتبار یازده بلوک از بلوکات اصفهان از این رودخانه مشروب می‌شود این رودخانه یک آب دائمی دارد و یک آب موقتی، آب دائم آن از چشمه هائی است که از دامنه همین کوه رنک بیائین از زمین خارج می‌شود و آب موقت آن آبی است که از باران و برف که در کوه رنک و دامنه‌ها و بیابانهای اطراف آن می‌بارد ایجاد می‌شود و آب دائم آن در سنوات چندان کم و زیاد نمی‌شود ولی آب موقت آن به واسطه اختلاف باریدن برف و باران در سنوات اختلاف زیاد دارد در بعضی سنوات به طور ندرت در تمام سال یا کم و زیاد رودخانه آب دارد و در بسیاری از سنوات هم طوری کم آبی و خشک سالی است که در چهلم الی پنجاهم نوروز آب می‌ایستد و تمام می‌شود آن آب دائم در سال فقط برای یک بلوک از بلوکات یازده گانه کافی است که بلوک ایدغمش باشد و ده بلوک دیگر کشت و ذرع آن به اختلاف و غالب سال‌ها بواسطه خشکسالی زراعت آن دچار اختلال می‌شود بسیاری از سالها به واسطه کم آبی حاصل گندم و جو برای نرسیدن یک آب که از آب آخری موسوم به آب – گل ودان است از میان می‌رود. اما مالیات اصفهان، مالیات اصفهان از قدیم نقدی آن تقریبا سیصد و شصت هزار تومان است و مالیات جنسی قدیم تقریبا نه هزار خروار است و تقریبا نصف این مالیات نقدی را بلوک قنات آب می‌دهد و نصف نقدی و کل مالیات جنسی را بلوکاتی که از رودخانه مشروب می‌شوند میدهند ۱۸۰۰۰۰ تومان نقد و نه هزار خروار جنس باشد این یازده بلوک که از آب رودخانه مشروب می‌شوند به دولت می‌دهند و تقریبا یک ثلث از این مالیات نقدی و دو ثلث از این مالیات جنسی که شصت هزار تومان نقد و شش هزار خروار جنس باشد برای این لوک رود آب که غالب سالها محصولاتش دچار اختلال است ظلم زیاد است قبل از مشروطیت عمل قرطاس بود شاید یک ده یک از نقدی پول داده می‌شد و باقی نقدی و تمام جنس را معامله کاغذی می‌کردند مثلا یک نفر یکصد تومان نقد و یک صد خروار جنس را خروار جنس از دولت به اسم دیگری داشت در زمستان این نقدرا تومانی پنجاه شاهی جنس را خرواری یک تومان به ملاکین می‌فروخت آن وقت آن ملاک یکصد و بیست و پنج تومان پول داده بوده و صاحب صد تومان نقد و صد خرور جنس دیوانی بود که این نقد و جنس را بابت مالیات خود می‌گذاشت این بود که عمل مالیاتی به طور سهولت رتق وفتق می‌شد. در زمان مشروطیت که حکم شد نقد را نقد و جنس را جنس بکیرند و حقوق دیوانی هم تقریبا از میان رفت مالکین بلوک ده گانه رودخانه آب اصفهان دچار زحمت و اختلال شدند. از یک طرف پیشکاران مالیه فشار می‌آورند مالیات بگیرند در سایه این فشار دو ثلث از جنس بالره بی محل شد و بقیه جنس را هم ملاکین بعضی سالها بود که از حاصل می‌دادند بسیاری از سالها که نبود از ملک فروشی. خانه فروشی. قرض میدادندتا اینکه کم کم ملاکین رودخانه آب بیچاره شدند ملک آنها افتاد زارعین آنها متفرق شدند خود آنها هر روز گرفتار مأمور بودند تا اینکه این زحمت و فشار فوق الطاقه یک مس چاره جوئی در آنها تولید کرد و چون در عتب کوه رنک که سرچشمه زاینده رود است کوهی است معروف به زرد کوه و نیما بین دو دامنه این دو کوه رود عمیقی واقع است معروف به رود کوه رنک که منتهی می‌شود برود کارون و دریا و این رود تشکیل می‌شود از چهار چشمه کوه در دامنه زرد کوه واقع است و در قرن‌های قبل سلاطین و بزرگان در خیال بودند که این آب را متصل به زاینده رود نمایند فقط شاه عباس تنها نبود بنده خودم تدیدم ولی از بعضی اهل اطلاع شنیدم که قبل از اسلام که در مقام بوده‌اند که این آب را ملحق به زاینده رود نمایند در تاریخ عالم داء همین قدر معلوم می‌شود که شاه عباس ترتیب انجام این کار را داده و بعد جنگی پیش آمده که به آن جنگ رفته و مراجعت در سمت مازندران بود و پس از چند سال در شکارگاه مریض و مرحوم شده که دیگر روی اصفهان را ندیده است و کلیتا اقدامی که برای انجام این کار لازم بوده است دو چیز بوده است یکی آن که از کف رود کوه رنگ تا کفه دهنه آن دو کوه که هشتاد ذرع است سدی جلو آب بسته شود که این آب هرز و هدر نرود از این سد در سابق قدر قلیلی بسته شده است دیگر آن که کوه رنگ که فاصله فیما بین این رود و سرچشمه زاینده رود است بریده شده ارتفاع کوه هم در جای مناسب این کار هفتاد ذرع است که در سابق از پنجاه ذرع الی سی ذرع آن به اختلاف بریده شده و فعلا هم از چهل ذرعی الی بیست ذرع باقی است که باید بریده شود اهالی اصفهان چاره اصلاح امر زراعت بلوک که از رودخانه مشروب می‌شود در این دیده‌اند که این فکری که از قدیم در دماغهای عالی بزرگان و سلاطین بود و قدری هم عملی شده انجام بدهند بدین واسطه نمایندگانی از اهل بصیرت فرستاده‌اند که آنها امکان آن را تصدیق و مخارج آن را در سیصد هزار تومان بازدید کرده‌اند پس از آن نماینده تعیین و به طهران فرستاده‌اند و تقاضای مساعدت آنها از نمایندگان عظام و دولت اینست که عرض می‌کنند خانه ما خراب شده ریشه ما به آب رسیده املاکمان بایر افتاده زارعین ما متفرق شده‌اند دیگر هم چیزی نداریم که بفروشیم و مالیات دولت را بدهیم و تقاضائی که پس از ترمیم و اصلاح لایحه آن را دولت پیشنهاد مجلس شورای کرده‌اند ولی این لایحه یک سطح و صورتی دارد که اینست که سیصد هزار تومان خود اهالی بدهند و مخارج شود پس از انجام کار و الحاق آب دویست هزار تومان آن را دولت پانزده ساله قبض مالیات به آنها مرحمت کند ولی روح مطلب طور دیگر است ممکن است میان تقاضای اهالی تقسیم شود که موجب بعضی اشکالات در نظر آقایان نمایندگان نشود و آن قسم اینست که اهالی عرض می‌کنند ما دیگر قوه اداء مالیات بی محل نداریم دولت سیصد هزار تومان به ما قرض بدهد پانزده ساله رد می‌کنیم و این آب را می‌آوریم املاک را دائر می‌کنیم مالیات را هم می‌دهیم لابد دولت جواب می‌دهد که من پول موجود ندارم خودم گاهی فرض می‌کنم قرض را هم خودمان می‌کنیم دولت در مدت پانزده سال از قرار صدپنج فرع این پول را بدهد و این کمترین فرعی است که امروزه در عالم مرسوم است بیان مطلب که این قسم شد دیگر نمی‌شود گفت که دولت دویست هزار تومان پول بدهد در مقابل چه ببرد؟ دولت چیزی ندهد یک قرض به این ترتیب که ذکر شد به اهالی بدهد اینجا لازم است خرابی بعضی دهات را خدمت آقایان تذکر بدهم چنانچه عرض شد نزدیک ترین بلوک سرچشمه زاینده رود بلوک لنجان است بنده حالا فقراتی که در این سنوات اخیر بعد از مجاعه از یک لنجان از بین رفته‌اند به عرض آقایان برسانم که قصبه بلوکی را که به آب دورتر است قیاس فرمایند
  
رئیس – آقای حاج امین التجار
+
از بلوک فلاورجان لنجان در این دو ساله از بین رفته‌اند (۸۰) خانوار
  
(اجازه)
+
از گارماسه لنجان در این دو ساله از میان رفته‌اند هشتصد نفر
  
میرزا سید حسن کاشانی – بنده هم یک پیشنهادی
+
از سو لنجان از بین رفته‌اند از چهل خانوار سی خانوار
  
رئیس – آقای حاج امین التجار
+
از دال بیست خانوار بوده‌اند فعلا متنفس در آن نیست
  
(اجازه)
+
اسفهران، بیست خانوار بود. فعلا ده خانوار شده.
  
حاج امین التجار – بنده هم یک اطلاعاتی راجع بسوء جریان انتخابات آباده داشتم که عرض کرده بودم ولی در صورت مجلس هیچ ذکر نشده
+
فیلدران، پانزده خانوار بوده. پنج خانوار شده
  
رئیس آن هم نوشته می شود – آقای آقا میرزا سید حسن کاشانی
+
این اندازه است اطلاعات بنده راجع به این یک بلوک که عرض شد باقی را قیاس فرمائید این بود عرایض بنده این جا به چند جمله فرمایشات آقای رئیس التجار و سایرین جواب عرض می‌کنم آقای رئیس التجار فرمودند که این آب ملحق شود شرکاء بالا دست می‌برند و نسبت به شرکاء پائین دست ظلم می‌شود این فرمایش در سهم اصفهانی بودن خیلی به بنده برخورد اصفهان که ولایت دیروز و امروز نیست اصفهان از بناهای طهمورث است و به قول بعضی دیگر پسرزاده کیومرث بوده خوب اصفهانی که در ظرف شش هزار سال نتوانسته است یک ترتیبی در تقسیم یک رودخانه که امرار حیات از آن می‌نماید بدهد که قوی نتواند به ضعیف ستم بکند بالا دست نتواند آب زیر دست را ندهد این کتابچه تقسیم آب رود خانه، طول این رودخانه هفتاد فرسخ است از اول رودخانه تایل کله بیست و پنج فرسخ است در این بیست و پنج فرسخ هیچ وقت میراب دخالت نکرده از پل کله تا آخر رودخانه چهل و پنج فرسخ است هر کس میل دارد این کتابچه را بگیرد ببرد مطالعه کند ببیند ممکن است یک تبریزی آب جزء این رودخانه بشود و هر کس به سهم خود نرسد.
  
(اجازه)
+
بنده اگر بخواهم صورت این کتابچه را به عرض آقایان برسانم دو جلسه وقت مجلس را اشغال خواهم کرد
  
میرزا سید حسن کاشانی – بنده هم یک پیشنهادی برای اصلاح ماده دوم کرده بودم در اینجا نوشته نشده است
+
(گفته شد صحیح است)
  
رئیس – پیشنهاد جنابعالی هم جزو همین یازده فقره پیشنهاد است که در صورت مجلس ذکر شده شاهزاده محمد هاشم میرزا
+
مطلب دیگر فرمودند که به رعایا یک سهمی اضافه داده شده غالب املاک آب خود رودخانه ملک رعایا است از مال خود رعایا بردارند به خود آنها بدهند؟ دیگر آن که فرمودند اگر املاکی که از الحاق این آب دایر می‌شود مالیات به دولت بدهد. آیا ممکن است در آب خور یک رودخانه که بعضی از سالها طوری طغیان دارد که خانه خراب می‌کند آسیا می‌برد درختهای کهن را ریشه کن می‌کند زمینی باشد که تاکنون بایر بوده باشد و از آب کوه رنگ دایر شود؟ خیر چنین زمین هائی نیست تمام مطلب این است که این آب موقتی بعضی لز سالها زیاد است که ضرر می رساند بعضی از سالها طوری کم است که نمی‌شود کشت و زرع معمول را کرد. اینجا لازم است یک نکته را تذکر بدهم و آن این است که شنیدم بعضی ار آقایان فرموده‌اند اگر این آب ملحق زاینده رود شود بسا می‌شود طغیان آب شهر را خراب می‌کند.
  
(اجازه)
+
این است که آقایان را مستحضر می‌کنم که این آب کوه رنگ بطور دائم بالای آب زاینده رود گذارده می‌شد از قدیم هم این احتیاط را کرده‌اند ترتیب این کار طوری داده می‌شد که هر وقت این آب لازم باشد جزو آب زاینده رود شود و هر وقت هم لازم نباشد طوری جلو آن بسته شود که مثقالی از آن داخل زاینده رود نشود از قدیم هم به همان اندازه که از کوه بریده شده بعضی زبانه‌ها برای این کار تدارک شده منظور این که این مطلب سابقا ولاحقا در نظر بوده پیش بینی هم شده است این مطلب را هم تذکر می‌دهم که موسس این کار زارعین و فلاحین اصفهان بوده و هستند جلسات داشتند و دارند اول یک نفر نماینده به کوه رنگ فرستاده‌اند بازدید کرده است خبر آورده است بعد دوازده نفر از اهل خبره رفته‌اند تحقیقات کرده‌اند و صورت آورده‌اند بنده مناسب نمی‌دانستم راجع بالحاق رود کوه رنگ زاینده رود در مجلس اظهار لفظی بکنم به واسطه این که اصفهان در نظرم عزیز نیست خیر اصفهان در نظر بنده عزیز است ولی ایران از آن عزیزتر است مجلس شورای ملی را برای حفظ هر دو از هر دو عزیزتر میدانم. بنده آرزومندم که این لایحه وقتی به مجلس شورای ملی تقدیم می‌شود آقایان نمایندگان با یک هلهله و شادی و صدای احسنت و آفرین و مرحبا و جانمی تلقی نمایند که سایرین تشویق شوند و دنبال این قبیل کارها بروند والا اگر بنا شود هر وقت ایرانی خواست یک کار بزرگی بکند یک طور دیگری بشود یا یک کار کوچکی بکند یک طور دیگری بشود بارمان به منزل می‌رسد؟
  
محمد هاشم میرزا چون در صورت مجلس راجع به مسئله انتخابات آباده همین قدر نوشته شده که بنده با توقیف انتخابات مخالف بودم و مخالف قانون می دانستم و حال آن که بنده آزادی اهالی را هم در انتخابات لازم می دانستم خوب بود به این مسئله هم اشاره می شد که تصور نشود در این موضوع ساکت بوده ام
+
'''رئیس''' آقای آقا سید یعقوب موافقید؟
  
رئیس – دیگر اعتراضی نیست؟
+
'''آقا سید یعقوب''' بلی موافقم.
  
(اظهاری نشد)
+
'''رئیس''' – آقای محمد هاشم میرزا موافقید؟
  
رئیس پس از این چهار فقره اصلاح صورت مجلس تصویب شد یک فقره تلگراف راجع به انتخابات آباده از شاهزاده نصرت السلطنه به وزارت داخله رسیده و از آنجا به مجلس فرستاده شده قرائت می شود
+
'''محمد هاشم میرزا''' با کلیات موافقم
  
(آقای آقا میرزا ابراهیم خان به شرح ذیل قرائت نمودند)
+
'''رئیس''' – آقای مستشارالسلطنه چطور؟
  
نمره ۷۳۵۷
+
'''مستشارالسلطنه''' – موافقم
  
وزارت جلیله داخله
+
'''رئیس''' – آقای غضنفر خان.
  
تلگراف نمره ۳۴۰۴ راجع به مشاجره رئیس انجمن نظار و وکیل الرعایای آباده و اصل از قرار راپورت واصله وکیل الرعایا با اسلحه به انجمن ورود با اسلحه بنای فحاشی را به شیخ الاسلام رئیس انجمن گذارده انجمن ازاین حرکت به خیال استعفا بوده مأمور انتخابات با کمال استمالت جلوگیری نموده و چون هتاکی و فضاحت او در انجمن زیاد شده حکومت برای جلوگیری از فساد مرتکب را موقتا توقیف و پس از یک ساعت او را مرخص نموده به محض وصول خیر فوری دستورات لازمه داده شد که مراقبت و مواظبت نمایند و سوء جریانی رخ ندهد نمره ۷۳۵۷ نصرت السلطنه
+
(غایب بودند)
  
رئیس – آقای کارزانی
+
'''رئیس''' – آقای ارباب کیخسرو موافقید؟
  
(اجازه)
+
'''ارباب کیخسرو''' – خیر مخالفم
  
کارزانی عرض می کنم این تلگراف
+
'''رئیس''' بفرمایند
  
رئیس – این تلگراف فقط برای اطلاع آقایان قرائت شد ولی مذاکره در آن نخواهد شد و اگر بخواهند آن را مورد مذاکره قرار دهند و اگر بخواهند باید وزیر داخله یا شخص دیگری را بخواهند تا در ان مذاکره کنند قانون شورای عالی معارف مطرح است آقای وحیدالملک
+
'''ارباب کیخسرو''' - اینجا ابتدائا باید عرض کرد که اگر بنده مخالف هستم و به عنوان مخالفت اجازه خواستم با سایر آقایانی که مخالفت می‌کنند هیچ کدام مخالفت اساسی ندارند و کمال موافقت را در اساس این مطلب دارند ولی علت مخالفت بنده در بی ترتیبی و بی اساسی این راپورت است بنده تعجب می‌کنم از این که آقایانی که می‌خواهند دفاع کنند برای این که نمایندگان را راضی کرده باشند می‌گویند در این اقدام خسارتی متوجه دولت نیست و اگر خسارتی وارد بیاید متوجه مالکین است حقیقتا این اظهار خیلی مایۀ تاسف است. دولت کدام است و ملت کدام؟
  
(اجازه)
+
دولت مگر یک چیزی خارج از ملت است؟ دولت مگر از ملت جدائی دارد ما نباید در یک کار بی اساسی قدم بگذاریم که یک دینار ضرر متوجه دولت یا متوجه یک فردی از افراد ملت بشود (گفته شد صحیح است) علت مخالفت بنده هم همین است که یک ضرری متوجه مالکین که نظر نفع دارند نشود. آقای شیخ الاسلام شرحی راجع به رودخانه و جغرافیای آن بیان کردند بنده گمان می‌کنم قدری کم فرمودند این کوه رنک که در اصفهان واقع است (اصلا رنک در زبان فرس به معنی شکار است) یعنی کوه شکار این کوه دو طرف دارداز یک طرف رود کارون راتشکیل می‌دهد و از طرف دیگر زاینده رود و رود کارون از آنجائیکه تشکیل می‌یابد قریب شانزده یا هفده منزل راه طی می‌کند تا به کنار شوشتر می‌رسد و در کنار شوشتتر دو قسمت می‌شود یک قسمتدودانگه و یک قسمت چهار دانگه که قریب هفت فرسخ طول دارد و یک جزیره مانندی را در میان تشکیل می‌دهد و بعد از سیر هفت فرسخ باز در جائیکه موسوم به بنه قیر است به همدیگر ملحق می‌شوند و در آنجا یک رود خانه دیگر از طرف لرستان میاید و ملحق به این رود گردیده داخل اهواز می‌شود و همین طور از داخل اهواز بشط العرب و بعد به دریا داخل می‌شود. اولا اینجا مذاکره شد که در بالا دست این رودخانه زمین و زراعت گاهی است که برگردانیدن آن موجب ضرر به مالکین آنها می‌شود البته بدیهی است تا وقتی جلو رود خانه یک سدی نباشد که آب بتواند بلند شود نمی‌تواند اراضی مرتفع را مشروب نماید ولی از یک طرف این الحاق ممکن است لطمه برود اهواز که کشتی رانی خاصی در آنجا می‌شود و فوائد زیادی از آن می‌برند نبرند خیلی خوب بود آقای وزیر فوائد عامه اینجا تشریف می‌داشتند و توضیحات می‌دادند که آیا این خسارت متوجه است یا نه؟ اگر چه اصلا و اساسا بی ضرر نخواهد بود ولی اگر ایشان تشریف داشتند البته توضیحات می‌دادند در هر صورت گمان می‌کنم در ماده(۳) پیشنهادی کمیسیون که اشاره شده است (مشروط به این که اگر خسارت غیر قابل جبرانی متوجه نشود) شاید مقصود خسارتی باشد که ممکن است از گرداندن آب متوجه اهالی می‌شود و شاید هم نظرشان چیز دیگری باشد البته مخبر محترم توضیح خواهند داد در هر صورت بنده در این جا یک نظر خاصی ندارم و به نظرم فقط جوگیری از خسارت ملاکین است که گفته می‌شود اگر ضرری متوجه می‌شود بنده عرض می‌کنم چرا ما باید یک قدم غیر اساسی برداریم اعم از آن که ضرری متوجه دولت شود یا متوجه به ملاکین این دیگر مسئله نفط شمال و کمیانی استاندار داویل نیست که یک فوریتی داشته باشد یا در آمریکا باشد ما می‌توانیم در آن دقت و مذاکره کنیم خیر در اصفهان است و خیلی نزدیکتر است باز این خوب است دولت یک هئیت متخصص را بفرستد بروند رسیدگی کنند و ببیند آیا این کار امکان دارد یا نه؟ زیرا این ادله‌ای که آقایان می‌فرمایند که شاه عباس و غیره خواستند اقدام بکنند و جنگی واقع شد یا داخل جنگ شدند و چه شد و چه شد بنده را قانع نمی‌کند حتی آقای شیخ الاسلام قد مرا بالاتر گذاردند و فرمودند قبل از اسلام هم در این صدر بوده‌اند آیا تصدیق میفرمائید همه سلاطین بزرگ و مقتدر در زمانهای متعدد در نظر گرفته باشند که به یک چنین کاری موفقیت حاصل کنند و با تمام نرسانند خیر این طور نبود اعمال شاه عباس را در ایران کمتر کسی ایت که نداند در تمام اطراف مملکت کاروانسراها ساخته و مسطح کرده و برای آسایش مردم چه کارهای بزرگی کرده است ولی در این قسمت بنده یقین دارم که نتوانسته است موفق شود و بنده هم در صورتی مطمئن با مکان این کار می‌شوم که دولت در پیشنهاد خودش بالصراحه ادلۀ اقامه بکند و بگوید من هیئتی از مهندسین خودم را فرستادم و آن‌ها مرا مطمئن کردند که این کار به فلان مقدار خرج انجام می‌گردد و الا رفتن نمایندگان از طرف مالکین و زارعین نمی‌تواند مجلس شورای ملی را مطمئن کند
  
وحیدالملک – بنده در این موضوع عرضی ندارم
+
(گفته صحیح است)
  
رئیس – آقای شیخ الاسلام مقدم هستند
+
دولت باید مجلس شورای ملی را مطمئن کند و بگوید نمایندگان من رفته‌اند و بازدید کرده‌اند که ممکن است این کار صورت بگیرد و به علاوه خرج هم درست برآورد کنند و بگویند این مقدار مخارج دارد آن وقت تمام نمایندگان به اتفاق آراء این پیشنهاد را استقبال می‌کنند و فرض هر قدر هم ضرر متوجه دولت بشود برای آسایش عمومی رأی بدهند ولی غیر از طریقی که عرض کردم نمی‌شود این لایحۀ را تصویب کرد بنده می‌بینم بعضی از آقایان در میان مرافعه نرخ طی می‌کنند و مسئله مالیات به میان می‌آورند و می‌گویند مالکین اینجا مالیات را نداده‌اند یا نمی‌دهند.
  
وحیدالملک – عرض بنده راجع به دستور است
+
بنده این اظهارات را نمی‌توانم در مجلس شورای ملی بپذیرم که بگویند فلان کس مالیات نمی‌دهند اصل نود و پنجم و نود و ششم متمم قانون اساسی طریق معافیت از مالیات را تصریح کرده است که معافیت از مالیلت منوط به قانون مخصوصی برای تخفیف وضع نشده است ولی یک طریق دیگر برای معافیت از مالیلت هست که در مجلس هم سابقه دارد و به جاهائیکه دولت هم تصدیق کند که به واسطه علل عارضه نمی‌توانند مالیات بدهند باید مالیه محل به وزارت مالیه پیشنهاد کند و وزارت مالیه با هئیت دولت به مجلس پیشنهاد بکند آن وقت اگر مجلس تصدیق کرد البته از مالیات معاف خواهند بود و الا مالیات خود را باید بدهند.
  
رئیس – بفرمائید
+
پس هر مالیاتی که در این جا وضع شده است نمی‌تواند در سایه عنوانی معاف شود مگر از طریق قانونی که آقای عماد السلطنه در جلسه گذشته در ضمن بیاناتشان فرمودند که کسی تصور نکند ایشان در نزدیکی رودخانهدارای ملکی هستند و برای صرفه خودشان اقدام می‌کنند
  
وحیدالملک – این عرض بنده درمجلس مقدس سابقه دارد (ولی در نظام نامه داخلی مجلس شورای ملی مسلم نشده است) که وقتی شور در کلیات یکی از قوانین می شود و طرف او یکی از وزارتخانه ها است بهتر این است که خود وزیر تشریف داشته باشند و توضیحات لازمه را بدهند بنابراین اگر آقایان موافقت دارند شور در کلیات قانون شورای عالی معارف باید تا وقتی که آقای وزیر معارف تشریف بیورند و توضیحات لازمه را بدهند
+
'''عمادالسلطنه خراسانی''' –بنده اینطور نگفتم
  
رئیس – آقای آقا سید یعقوب
+
'''ارباب کیخسرو''' –بنده عرض می‌کنم تمام نمایندگانی که در اینجا هستند نظرشان به قانون است و ابدا نظر اختصاصی و شخصی ندارند و گمان هیچکس هم چنین تصوری را نکرده است اگر یک قانونی را مجلس تصویب کرد و استفاده از او حاصل شد خواه آن استفاده را یک نفر نماینده بکند خواه غیر نماینده فرق نمی‌کند. اما این یشنهاد یک نواقص دیگریر هم دارد اولا هیچ معلوم نیست که این خرج از روی چه میزان تعیین شده و هیچ امکان و عدم امکانش معلوم نیست و ابدا هم پیش بینی نشده است که آن مالکین که دادن سیصد هزار تومان را تعهد می‌کنند آیا چه نظارتی در این خرج خواهند داشت؟ این مسئله یکی از مطالب غیر فلسفی است که کسی پول بدهد و هیچ حق نظارت نداشته باشد ممکن است مأمورین دولت پول را حیف و میل کنند و صحیحا به مصرف نرسانند بعلاوه در این لایحه ابدا پیش بینی نشده است که بعد از موافقت در این کارها حق دولت و مالکین از این آب چه خواهد بود؟ اینهم یکی از مسلمات است که لازم است قبلا معلوم شود پس به طور کلی در قسمت خودم عرض می‌کنم که بنده روزی می‌توانم به این پیشنهاد رأی بدهم که اولا مطمئن شوم از طرف د. لت یک هیئتی از متخصصین و امکان آن را تصدیق نموده‌اند و ثانیا این که حق دولت و مالکین را که متحمل این خرج و زحمت هستند درست معین نمایند که بعد از انجام اینکار از طرف دولت یک تعدیاتی به مالکین نشود ولی تا صورت صحیح جامع الاطرافی به مجلس نیاید متاسفانه بنده در سهم خودم چون این پیشنهاد را مضر به حال ملاکین میدانم نمیوانم رأی بدهم و استدعا دارم اگر چه آقای وزیر فوائد عامه اینجا نیستند اگر آقای مخبر در حدودی که بنده عرض کردم می‌توانند بنده را قانع کنند و بگویند که دولت در فلان تاریخ فرستاده و امکان این امر را معین کرده و این سیصد هزار تومان خرج هم از روی دقت معین شده تا ما آن وقت در سایر قسمتها ئی که عرض کردم بتوانیم اظهار عقیده کنیم
  
(اجازه)
+
'''رئیس''' – آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
  
آقای سید یعقوب – بنده با نظریه آقای وحید الملک مخالفم زیرا این لایحه از کمیسیون معارف گذشته و مخبر محترم کمیسیون هم هیتند هر نظریه که مخالفین دارند بفرمایند تا آقای مخبر دفاع کنند به واسطه اینکه فعلا مقام تعین است نه مقام اجرا و در مقام تعیین حضور مخبر کفایت میکند و محتاج به حضور وزیر نیست
+
(آقای مخبر برای دفاع از صندلی خود حرکت نمودند)
  
وحید الملک –اجازه میفرمائید عرض میکنم که
+
'''رئیس''' – خطاب به آقای سید یعقوب قدری تامل کنید آقای مخبر اظهاراتشان را بنمایند بعد جنابعالی بفرمائید
  
رئیس – آقای وحید الملک پیشنهاد میکنند که مذاکره در قانون شورای عالی معارف بماند تا یک ساعت دیگر که آقای وزیر بیایند
+
'''مخبر''' اولا آقای ارباب فرمودند فرقی فی ما بین دولت و ملت نیست و اگر ضرری متوجه دولت بشود در حقیقت متوجه ملت شده است و حقیقتا همانطور است که فرموده‌اند لیکن نمیدانم چرا در جای دیگر از فرمایشاتشان فی ما بین ملت و دولت به تفکیک قائل شدند و فرمودند که بایستی حقوق دولت و ملت هر یک قبلا معین و مشخص شوند ثانیا فرمودند که بایستی قبلا متخصصین بروند و دقت کنند که آیا امکان دارد این آب جاری شود یا خیر و آیا این سیصد هزار تومان برای خرج اینکار کفایت می‌کند یا نه بنده عرض می‌کنم اولا آقایان اصفهانی که این پول را می‌دهند خودشان بهتر از هر متخصصی دقت کرده‌اند و ما نمی‌توانیم رعایت منعت اشخاص را بیش از خود آنها بکنیم مگر اینکه قائل شویم که در اصفهان یک نفر آدم عاقل نیست که تشخیص خوب و بد را بدهد این که ممکن نیست البته اصفهان مردمان عاقل و دانا دارد و بی جهت پول خود را دور نمی‌ریزند در این صورت اگر این آب ملحق شد مبلغ دویست هزار تومان آن را دولت در مدت پانزده سال با قساط متساویه از بابت مالیات آنها محسوب خواهد کرد و اگر موفقیت حاصل نشد تمام این وجه از کیسه اهالی اصفهان رفته است
  
وحید الملک – اگر مورث مخاطرات نیست
+
(بعضی گفتند صحیح است)
 
 
رئیس – رأی میگیریم در این پیشنهاد آقایانیکه پیشنهاد ایشان را تصویب میکنند قیام فرمایند
 
 
 
اغلب قیام نمودند
 
 
 
رئیس – تصویب شد طرح قانونی پیشنهادی جمعی از آقایان راجع به نمایندگان سیاسی ایران در خارجه مطرح است و در این طرح دو شور خواهد شد فعلا شور در کلیات است آقای حاج شیخ اسدالله
 
 
 
(اجازه)
 
 
 
حاج شیخ اسدالله – در این موضوع هم به همان نظریه و فلسفه که آقایان راجع به تأخیر شورای عالی معارف فرمودند بنده این مسئله را هم نظیر آن میدانم بلکه مشکلتر زیرا که نظریه آقای وزیر امور خارجه را در این باب نمیدانیم چیست(بعضی گفتند صحیح است) و لابد باید نظریات وزیر در این موضوع که از حیث قانونگذاری اهمیتش از قانون شورای عالی معارف زیادتر است در صورتیکه کمیسیون در موضوع قانون شورای عالی معارف نظریات خود را اتخاذ کرد و شور آخر او است معذا لک آقایان فرمودند که بماند تا موقعی که آقای وزیر بیایند دفاع کنند(و همین طور هم باید باشد) در اینجا هم بهمان نظریه باید آقای وزیر خارجه تشریف داشته باشند و نظریات ایشان در این خصوص معلوم شود شاید ما در اینجا یک رأی بدهیم آن وقت وزیر خارجه دچار مشکلاتی بشود بنابراین گمان میکنم اگر آقای وزیر باشند و مذاکره شود بهتر باشد
 
 
 
رئیس – آقای محمد هاشم میرزا
 
 
 
(اجازه)
 
 
 
محمد هاشم میرزا – عرضی ندارم
 
 
 
اقبال السلطان – اجازه
 
 
 
اقبال السلطان – بنده در اصل پسشنهاد عرضی ندادم
 
 
 
رئیس – آقای سلیمان میرزا راجع به دستور است ؟
 
 
 
سلیمان میرزا – بلی
 
 
 
رئیس – بفرمائید
 
 
 
سلیمان میرزا – راجع بفرمایش آقای حاجی شیخ اسد الله عرض میکنم البته اصولا باید در هر مذاکره وزیر هم باشد و در حضور مذاکره شود ولی فرق این مسئله با آن مسئله زیاد است اولا این طرح قانونی پیشنهاد وزیر نیست که لازم باشد حضور داشته باشد و دفاع کند این طرح قانونی پیشنهاد خود نمایندگان است که قریب چهل پنجاه نفر از آقایان نمایندگان آن را امضاء کرده اند و صاحبان امضاء همه حاضر هستند و هر توضیحاتی که بخواهند خود امضاء کنندگان توضیح می دهند و در شور هم در این طرح خواهد شد و اگر وزیر نظریه داشته باشد در شور آخر هم میتواند نظریات خود را بیان کند و موقع خواهد داشت ولی راجع به قانون شورای عالی معارف چون شور اخیر هم خواستیم که نظریات وزیر را هم بدانیم به این لحاظ رأی دادیم که بماند تا آقای وزیر بیایند ولی در این طرح فعلا شور اول است که یک شور کلی خواهیم کرد بعدا داخل در مواد می شویم و بعد از پنج روز شور ثانی شروع خواهد شد و در تمام این مواقع اگر وزیر امور خارجه نظریاتی داشته باشد می توانند اظهار کنند و ما هم گوش کنیم ولی این اصلی را که فرمودند که در هر شور یک طرح یا پیشنهاد قانونی باید وزیر مربوط باشد اگر اکثریت هم نظریه ایشان را قبول کند باید آقای رئیس جلسه را ختم بفرمایند و ما هم برویم زیرا دیگر در دستور چیزی نداریم که طرف او وزیر نباشد اما طرف این لایحه به خصوص خود نمایندگان هستند و هر توضیحاتی که بخواهند آقایان امضاء کنندگان خواهند داد
 
 
 
رئیس – رأی میگیریم پیشنهاد آقای حاج شیخ اسد الله آقایانیکه پیشنهاد ایشان را تصویب میکنند فیام نمایند
 
 
 
(عده قلیلی قیام نمودند)
 
 
 
رئیس – تصویب نشد شور در کلیات است آقای محمد هاشم میرزا
 
 
 
(اجازه)
 
 
 
محمد هاشم میرزا – بنده جزو پیشنهاد کنندگان هستم و موافقم فعلا عرضی ندارم
 
 
 
رئیس – آقای اقبال السلطان
 
 
 
(اجازه)
 
 
 
اقبال السلطان – البته مجلس مقدس به وضع هر قانونی قادر است ولی تعیین مدت به وضع هر قانونی قادر است ولی تعیین مدت از برای توقف مأمورین کلیه از وظایف وزارتخانه های مربوطه است و به عقیده بنده تعیین مدت توقف مأمورین سیاسی هم در خارجه با وزیر امور خارجه است مثلا یک وقت سیاست مملکت اقتضا میکند که یک مأموری پنج سال در یک مملکتی توقف نماید و یک وقت مقتضی است که شش ماه بماند وقتی که این مسئله را تصویب کنیم که مأمورین سیاسی در خارجه بیش از پنج سال حق ندارند بمانند ممکن است یک وقت یک ترتیبی پیش بیاید که وزیر امور خارجه صلاح بداند یا لازم باشد همان مأموری را که پنج سال در یک مملکت بوده مدت خدمتش را در انجا ادامه بدهند و آقایانی که این پیشنهاد را کرده اند دو دلیل در مقدمه آن ذکر نموده اند که به غقیده بمده هر دوی آن قابل تردید است دلیل اول این است که اگر مأمورین سیاسی در خارجه زیاد نمانند از یکتیک ژنرال مملکت بی خبر می شوند بنده عرض میکنم یکتیک مملکت یا ثابت است یا تغییر پذیر اگر ثابت لباشد همان اطلاعاتی که از سیاست مملکت دارند برای آنها کافی خواهد بود چون در سیاست تغییری حاصل نشده و اگر سیاست تغییر پذیر است او باید تغییر پذیر هم باشد آن وقت هر زمانی که سیاست مملکت تغییر کرد وظیفه وزیر خارجه است که مأمورین خود را در هر مملکتی که باشد از سیاست مملکت خودش مطلع کند و هیچ لازم نیست که آن مؤمور را به طهران احضار کنند و مدتی هم در تهران متوقف باشد تا از سیاست مملکت مطلع شود دیگر اینه اظهار فرموده اند طول مدت توقف در خارجه ممکن است سبب شود که زبان ملی خود را فراموش کنند خیلی محل تعجب است چطور میشود که کسی به واسطه طول اقامت در خارجه زبان اصلی و مادری خود را فراموش کند البته مأمورین خارجه درهر مملکتی که هستند به واسطه معاشرت با اتباع ایرانی تمام مذاکره و تکالیفشان به زبان فارسی خواهد بود راپورت ها و مکاتبات آنها با وزارتخارجه به زبان فارسی است و لابد در آن محل چند کتابی دارند که مطالعه کنند و زبان مادری خود را فراموش نکنند بنده تصور میکنم این دو دلیلی که اقامه فرموده اند چندان قابل توجه نیست و تصور می کنم اگر این طرح قانونی را تصویب کنیم وزیر خارجه را در اجرای مقاصد و تعیین مأمورین خودش محدود کرده و دچار اشکالات کنیم و بالاخره بنده با این پیشنهاد با این دلائلی که عرض کردم مخالف هستم
 
 
 
رئیس – آقای وحیدالملک مخالفند
 
 
 
وحیدالملک – خیر موافقم
 
 
 
رئیس – بفرمائید
 
 
 
وحیدالملک – عرض می کنم علاوه بر فلسفه مقیده و اصل کلی و مهم قانون استخدام که به موجب آن کلیه مستخدمین دولت معین میشوند و از روی آن یک کسانی در مقابل تقصیر هائی که کرده اند ایام خدمتشان منتقضی میشود از این اصل که گذشتیم یک اصل و یک فلسفه مقید تری هم در نظر گرفته شده است ار برای پیشنهاد کردن این لایحه و آن این است که خدمت خارجی و استخدام مأمورین در خارجه باید به منزله یک مدرسه باشد برای تهیه کردن مستخدم برای تهیه کردن مدیر برای مرتب کردن ادارات این خود یک اصل مهمی است مثلا فرض کنید اشخاصی که از مدرسه سیاسی فرغ التحصیل می شوند و داخل در خدمت وزارت خارجه میشوند و مأموریت به خارج پیدا میکنند البته اینها در خارجه یک سلسله و یک رشته عملیاتی را که در کتاب خوانده اند برای العین خواهند دید و آن چیزهائی که نمیدانستند می آموزند و بالاخره یک مدرسه علمی را در زمان اقامت خود در خارجه طی میکنند و دوره این مدرسه به عقیده بنده چهار سال و پنج سال برا ی این مأمور کافی است و اگر یک تمرینات عملی لازم داشته باشند البته در مدت ۴ و ۵ سال اقامت در یک پایتختی تحصیل خواهند کرد و بعد از این مدت باید برگردند به داخل مملکت خودشان و آن را که در خارجه آموخته اند و برای دیده اند در وطن خودشان عمل کنند و به موقع اجر ابگذارند این یک اصل مهمی است و هیچ یک از ما نمی توانیم منکر این اصل بشویم که ما امروز به علوم اداری و انتظامات اداری محتاجیم و برای اینکار یک عده از مأمورین خودمان که بخارج میروند و عملیات را باری العین می بینند کامل خواهند بود و باید از آنها استفاده بکنیم و این خود یک اصل مقیدی است که در نظر گرفته شده و نظر دیگر آن این است که آن اقایانی که در خارج تشریف دارند یک روابط و سلاسل و زنجیرهای خانوادگی در اینجا دارند و به وسیله آن زنجیرها مربوطند ولی رفته رفته به واسطه طول اقامت در خارجه آن روابطی که دارند ششت و گسیخته میشود و از مملکت و وطن خود دور می افتد ما نباید این کار را بکنیم ما باید سلاسل و رشته هائی را که مأمورین خارجه با مملکت خود و یا خانواده خود دارند محکم تر کنیم نه سست تر و وسیله آن هم این است که مأمورین خارجه پس از یک مدت معین توقف از خارجه بیایند به مملکت خودشان و اطلاعات جدیده از وطن خود کسب کنند و یک اطلاعات تازه که از آنها کسب کرده اند به ما بدهند و یک استفاده از آنها بشود و به عقیده بنده این دو اصل خیلی مهم و قابل توجه است اولا چنانچه عرض کردم از آن علم و عملیاتی که در خارجه دیده و تحصیل کرده اند استفاده کنیم و دیگر آنکه ان علاقه و سلاسلی که عرض کردم منطقع نشود و بیایند مملکت خودشان
 
 
 
و از سیاست مملکت شوند و روابط خود را تجدید کرده دوباره معاودت کنند کسی نمیگوید که از خدمت به کلی خارج شوند بلکه ممکن است پس از مراجعت به ایران در همان مدت توقف هم در خدمت وزارت خارجه بمانند یا در وزارت خانه های دیگر خدمت کنند و از عملیات آنها استفاده بکنند و پس از یک سال دو مرتبه مأمریت گرفته بر گردند .
 
 
 
رئیس – آقای مستشار السلطنه موافقید ؟
 
 
 
مستشار السلطنه- خیر مخالفم.
 
  
رییس -بفرمایید.
+
اما اینکه فرودند قبلا متخصص بروددر رسیدگی کند و به ببیند که صدمه و لطمه به کشتی رانی رود کارون و اهواز و شوشتر و سایر مزارع و ارد می‌آورد یا نه بعد خودشان متذکر شدند که شاید مقصود از این ماده سه که د راینجا ذکر شده برای همین مطلب باشد. بنده عرض می‌کنم بلی برای همین نوشته شده و بنده باز هم تاکید می‌کنم که البته البته اقدام به این امر نخواهد شد مگر اینکه از طرف دولت یک هیئت متخصصین بروند و ببینند به واسطه اینکار ضرری وارد خواهد شد یا نه؟ البته ضررهائی وارد خواهد شد ولی باید ببینند این ضرر در مقابل این منفعت چه قدر است؟ اگر در مقابل این منفعت قابل جبران هست که اقدام خواهد کرد والا خیر و بعلاوه آب اهواز خیلی زیاد است و رودخانه‌های متعدد زیادی دارد که این آب نسبت به آنها خیلی کمتر ولی البته باید بروند و تشخیص بدهند که این رودخانه تا به آنجائیکه به دریا ملحق می‌شود اگر بر گردانند ضررش چیست و نامش چه؟ اگر تشخیص دادند که ضررش بیشتر است و نفعش کمتر است البته اقدام نخواهند کرد و اگر بر عکس باشد البته شروع خواهند کرد و فرقی که بین اظهارات آقای ارباب کیخسرو و راپورت کمیسیون است این است که آقای ارباب می‌فرمایند قبلا بروند و بازدید کنند ولی کمیسیون در نظر گرفته که بعد از تصویب مجلس بازدید شود. حالا چرا کمیسیون این نکته را در نظر گرفته است برای این است که امروز یک عده از مردم یا برای منفعت خودشان یا برای احتیاحاتشان یا به جهات دیگری حاضر شده‌اند که سیصد هزار تومان برای این کار خرج کنند اگر ما امروز تصویب بکنیم شاید یک موانعی پیش بیاید که اسباب تعویق شده و اهالی آ؛ نجا از این خیال منصرف شوند و بعلاوه در صورتیکه فعلا مجلس شورای ملی این اقدام را تصویب کند آن وقت مخارج این هیئت متخصینی که برای بازدید و مهندسی می‌روند از همان سیصد هزار تومان خواهد شد والا این خرج در عهده دولت می‌افتد و دیگر اینکه فرمودند باید حقوق مالکین و دولت معلوم شود بنده از این فرمایش ایشان تعجب می‌کنم زیرا دولت در این راپورت با لایحه کسی را در مقابل خودش در نظر نگرفته است و با کسی قرار دادی نمی واهد بگذارد فقط مجلس به دولت اجازه می‌دهد که سیصد هزار تومان پول به این طریق تهیه کند و دولت هزار تومان هم به رسم هدیه یا تعارف یا هر چه اسمش را بگذاردند از اهالی اصفهان قبول نموده آن وقت این سیصد هزار تومان را خرج الحاق این دو رودخانه به یکدیگر بکند بنابراین در صورتی که قید و شرطی در پیشنهاد نیست دولت برود مردم را صدا بزند که بیائید با من که می‌خواهم آب بیاورم و به شما بدهم قرار بگذارید اینکه معقول نیست و اما راجع به مالیات که فرمودند بعضی از آقایان اصفهانی اظهاراتی راجع به معافیت از مالیات نمودند گمان می‌کنم از موضوع راپورت کمیسیون خارج باشد و به این جهة بنده نبایستی راجع به این قسمت عرایضی بکنم
  
مستشار السلطنه اگرچه بنده با قسمت عمده نظریات آقای وحیدالملک موافقم ولی با موافقم وضع این قانون را زائد میدانم البته نظریات صحیح است و هر چه مأمورین کمتر در خارجه بمانند احساسات ملی آنها کمتر خلل ناپذیر میشود و هر چه زودتر به وطن خودشان بیایند و اخلاق و وضعیات جدید را بیاموزند بهتر خواهد بود ولی بنده نمی دانم وضع این قانون برای چیست ؟ بعد از آنکه وزارت خارجه دید یک مأمورش در پاریس یا لندن بقدر کفایت اقامت کرده او را میخواهد و اطلاع میدهد که بیا اگر نیاید و بر خلاف رأی دولت متبوعه خودش رفتار کرد آن مأمور را وزارت خارجه نمی خواهد و از خدمت دولت خارج است و اگر مأموری پس از احضار متوسل به وسیله بشود که از طرف دولت باز مقیم باشد اصلا همو مأموری وجود نداشته باشد بهتر است مأموری که بر خلاف وظایف خودش رفتار کند لازم نیست در سر خدمت باشد بالاخره اگر وزارت خارجه یک مأموری را در خارج دید بقدر کفایت اقامت کرده و باید او را بخواهد که به ایران بیاید و در این جا بر حسب لیاقت یک پست دیگری را متکفل میشود و پس از آنکه مدتی اینجا ماند دوباره برمیگردد این یک قضیه خیلی ساده ایست و لازم نیست برای این مطلب یک قانونی نوشته شود و تا این اندازه قابل اهمیت نیست در ابقای یک مأموری باشد که مجددا چند سال اقامت کند این چه عایقی است که ما برای خودمان بتراشیم که فلان مأمور مدت معینی باید در خارجه اقامت کند اگر مقتضی باشد ابقاء شود و ال خیر بالاخره بنده با کمال اختصار می کنم که با این نظریه مخالفم و اگر این مطلب تصویب شود ممکن است وزارت داخله یا وزارت خانه های دیگر هم قابل به این اصل بشوند که حاکم هم باید یک مدت معینی در یک محلی باشد در صورتیکه بنده دارای این عقیده نیستم و میگویم هر مأموری در هر نقطه که باشد اگر مقاصد دولت و مقاصد وزارت متبوعه خودش را کاملا انجام داد باید همانجا باشد تا بمیرد
+
'''رئیس''' – آقای سردار جنگ موافقید یا مخالف؟
  
فهیم الملک مخبر کمیسیون خارجه – مخالفتها ئی که از طرف آقایان نسبت به این طرح اظهار شد اگر در مسائل فقط ما قائل معتقد به کلمات باشیم و بخواهیم داخل در عمل شویم بنده میتوانم با تمام فرمایشات آقایان موافقت کنم هم با فرمایشات شاهزاده اقبال و هم با فرمایشات آقای مستشار السلطنه که با یک الفاظ ادبی میگویند البته باید او امر دولت را اطاعت کنند و نباید تخلف کنند از این البته ها خیلی گفته میشود اما گمان میکنم چه در موارد دیگر باید یک قدری از دائره الفاظ خارج و داخل در عمیات شد
+
'''سردار جنگ''' – بنده باید نطلاعات خود را عرض کنم
  
(گفته شد صحیح است)
+
'''رئیس''' – با راپورت موافقید یا مخالف؟
  
مثلا مأمورین یک وزارتخانه البته باید کاملا مطیع او امر آن وزارتخانه باشند تا بتوانند حقیقۀ بعد از یک مدت متمادی اشخاصی را برای اداره خودشان تهیه کنند و به مرور ایام اطلاعات کاملی از ممالک مختلفه پیدا کرده باشند و در نقاط مختلفه در دوائز وزارتخانه های آنجا ذکار کرده باشند آیا ما هم چه مأمورین تربیت شده داریم خیر تمام تقدیرات مستخدمین ما بسته به میل و اراده اولیای امور و وزراء است که هر وقت خواستند جمعی را خارج و اشخاص دیگری را به جای آنها می آورند و هر وقت هم صلاح دانستند یک نفر را به قدری سر کار میگذارند تا بمیرد و هر زمان برای یک کار بزرگ یا کوچکی یک نفر مستخدم بخواهند میگردند و میگویند کسی که اطلاع داشته باشد نیست در صورتی که شانزده هفده سال است ما در تحت اصول مشروطیت کار میکنیم و دارای یک ادارت و ترتیباتی هستیم و در یک هم چه مملکتی بایستس لااقل برای هر یک از کارهایش چندین نفر آدم تهیه شده باشد
+
'''سردار جنگ''' – با این ترتیب و این لایحه مخالفم
  
(گفته شد صحیح است)
+
'''رئیس''' – بفرمائید
  
متأسفانه یک نفر هم ندارد آقا اشاره فرمودند که برای حکام هم ممکن است معتقد شوند کی معتقد شود البته بنده هم معتقد هستم و عرض میکنم یک نفر حاکم اول باید حاکم یک بلوک بشود بعد چند بلوک بعد رفته رفتۀ ولایت و بعد ایالت و بعد حاکم درجه اول و در اولی که حاکم یک بلوک شد او را تغییر بدهند از آنجا به یک بلوک دیگر و همینطور در تمام اکناف مملکت حکومت های مختلف برود که از اوضاع و نقاط ملکت کاملا مطلع باشد آن وقت میتوان هم چه شخصی را وزیر داخله کرد و چون او همه مملکت اطلاع کامل دارد
+
'''سردار جنگ''' – بنده اساسا با الحاق کارون به زاینده رود موافق هستم ولی اطلاعاتی در این زمینه دارم که باید تقدیم مجلس شورای ملی بکنم. اولا صحبت از کوه رنک وزود کوه شد باید عرض کنم این آب کارون از دامنه زرد کوه بیرون می‌آید و کوه رفت حایل ما بین این رودخانه و زاینده رود است در عهده شاه عباس یک قطعه از این کوه را که کوتاه تر بوده است قدری شکافته‌اند و حالا بعد از شکافتن تمام این قطعه باید چندین سد بزرگ در پائین این رود بسازند که خسارت وارد نیاورد و عقیده بنده این است که با دو کرور هم این آب ملحق زاینده رود نخواهد شد و دیگر اینکه نماینده محترم فرمودند از برگردانیدن این آب به هیچ کس و هیچ جا ضرری وارد نمی‌آید و به گشت و ذرع خسارتی نخواهد رسید عرض می‌کنم پنج طایفه از ایل بختیاری در همان دامنه زرد کوه ییلاق نشین هستند و زراعت می‌کنند البته به آنها خسارت وارد خواهد آمد و بعلاوه بعقیده بنده این کار دو کرور یا بیشتر خرج دارد تا این آب زاینده رود ملحق شود و بعد ار الحاق همانطور که فواید زیاد میرساند ممکن است به بلوک عقیلی که جزو شوشتر است و سالی قریب سه هزار تومان به دولت مالیات می‌دهند خیلی خسارت وارد بیاورد عقیده بنده این است که دولت قبلا مهندسینی بفرستد که بروند و تمام منافع و مصار و خرج و طول مدت آن را بازدید کنند و یک صورت مرتبی تهیه و به مجلس شورای ملی تقدیم کند
  
 
(گفته شد صحیح است)
 
(گفته شد صحیح است)
  
یک مأمور مالیه را باید در تمام مملکت گرداند و از درجه پائین کم کم ترقی داد تا او را وزیر مالیه کرد آن وقت با اطلاع کاملی که از همه نقاط مملکت دارد می تواند مملکت را اداره کند همینطور وزارت خارجه که الان متجاوز از بیست سال است که به اقدامات اولیه آقای رئیس الوزراء حالیه دارای مدرسه سیاسی شده وعدۀ را برای ادارات وزارت خارجه تربیت کرده اند در سنوات اول که یک عده بیرون آمدند و آقای رئیس مجلس در آن زمان که رسمیت ریاست کابینه وزارت خارجه را داشتند اقدامات اولیه را کردند یعنی یک عده اشخاصی را فرستادند در خارجه و در صدد هم بودند که آنها را تغییر و تبدیل بدهند که یک عده اشخاص تربیت شده داشته باشند ولی متأسفانه بعد از تشریف بردن ایشان از وزارت خارجه به وزارت فواید عامه دیگر این رشته مسکوت عنه ماند و تا کنون که بیست سال است هنوز قدمی برداشته نشده است مخصوصا نسبت به مأمورین خارجه که یک جنبه دیگری دارد که ما مجبور هستیم به این پیشنهاد میفرمایند وزارت خارجه او را بخواهد بنده هم عرض میکنم بخواهد اما اگر نیاید چه باید کرد متأسفانه در خارج از حوزه مجلس به قدر سر سوزنی از این عقاید نیست یک عده از مأمورین ما هستند که حقیقتا از اوضاع انقلابات سنوات اخیره و چند سال مشروطیت ابدا خبر ندارند و هنوز تصور میککند اوضاع مرکز مثل زمان اصر الدینشاه و اتبک اعظمی امین السلطان است و تصور نمی کنند که ایران مشروطه شده است
+
'''رئیس''' – آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
 
 
شاهزاده اقبال السلطان می فرمایند چطور میشود زبان فارسی را فراموش کنند ما تگفتم اگر یک کتابی هم بدست آنها بدهند نمی توانند بخوانند خیر لازم نیست به خارجه برویم اگر همین اینجا کتب و نوشتجات و مکاتبات متداوله امروزه را با مکاتبات و کتب پانزده سال قبل مطالعه کنبم تصدیق میفرمایند که زمین تا آسمان فرق کرده و اگر چنانچه مراجعه بفرمائید به مکاتباتی که از خارج میرسدئ خواهید دید که تا چه اندازه وزرای مختار ما از ترتیبات امروزه بی خبر و غیر مربوطه هستند بعلاوه اشخاصی که در این مدت انقلاب داخلی در عملیات شده اند حتما با آن اشخاصی که داخل نبوده اند نظریاتشان خیلی فرق خواهد داشت به خصوص اشخاصی که از قدیم سرکار بوده اند بیشتر طرفدار یک فشارهای سیاسی که بر ما وارد آمده است بوده اند و مسلم میدانم امروزه عقاید ما به آنها اثر نمیکند (نمیخواهم بگویم آنها یک نظریات سوئی داشته اند)خیر ولی اگر می آمدند
 
 
 
و یک سال دو سال در این انتقلابات می بودند حتما نظریاتشان تفاوت میکرد الان ما مأموریتی داریم که هفده هیجده بلکه بیست سال است در یک نقطه معین مانده اند اگر در این مدت آنها را به پنج شش نقطه می فرستادیم که سیاسیات مملکت را میدیدند و مقایسه می کردند باز امروز ما دارای چند نفر کارکنان قابل بودیم متأسفانه این کار را هم نکردیم و آنها هم درجائیکه هستند هیچ فکری جز ابقای خود ندارند و ابدا در خیال حفظ سیاست ما نیستند تا کنون سه مرتبه وزیر مختار پاریس را دولت خواسته و عوض هم برای او معین کرده است معذالملک یک وسایل سیاسی خود را برقرار کرده حالا آقای مستشارالسلطنه می فرمایند تلگراف کنید بیایند خیر نمی آیند و پس فردا هم یک وسائلی میتراشند که مجددا ابقاء شوند پس باید یک قانونی وضع کرد و فقط صورت اداری برای اجرای این نظریات کافی نیست شاید امروز در خیلی موارد ما مجبور باشیم که از مجرای قوه مقننه مساعدتی با دولت به کنیم زیرا کمک قوه مقننه تا اندازه برای دولت نافع و لازم است نه فقط در این مورد بلکه در اغلب موارد دولت محتاج به همراهی مجلس خواهد بود بنابراین یک عده از آقایان اینطور در نظر گرفتند که به هیئت وزراء کمک بکنند تا آنها بتوانند به موجب یک اصل انونی داخل در عمل شوند و هیچ هم عقیده نکرده اند که حتما باید تا پنج سال باند خیر کمتر از پنج سال مانعی ندارد ولی توقف آنها از پنج سال نباید تجاوز بکند البته تصدیق میفرمائید مأموری که پنج سال در یک نقطه بماند تقریبا یک احساسات بومی پیدا می کند و حتما باید پس از این مدت تغییر کند تا بداند که این اقامت او موقتی است و بالاخره باید به یک جائی برگردد که از او انتظار دمات دارند اگر فرضا بیاید در مرکز یک سال یاشش ماه بماند مجددا اگر دولت صلاح بداند او را بفرستند مانعی نخواهد داشت فقط قیدی که در این پیشنهاد شده است این است که منتهی مدتی که مأمور سیاسی میتواند در یک جا بماند پنج سال است و بعد از پنج سال حتما باید یک سال به مرکز بیاید آن وقت مجددا دولت اگر خواست می تواند او را بفرستد تا از این نظریه آقای مستشار السلطنه هم جلوگیری نشده باشد البته تصدیق می فر مائید که با یان انقلاب متوالی اوضاع سیاسی ایران اگر یک مأموری چهار پنج سال خارج بماند باید یک مدت هم بیاید ایران تا به اوضاع قدری آشنا شود مثلا ملاحظه میفرمائید یک عده از مأمورین سیاسی یا از قبیل آقایان نواب وعلائی و مختار السلطنه به همان اندازه که داخل در اوضاع انقلاب ایران بوده اند و از اساس
 
 
 
مشروطیت و استبدادی مطلعند به همان اندازه هم وجودشان نافع و مورد استفاده است یعنی به همان نسبتی که آشنا بوده اند ولی از دیگران ابدا فایده نمی بریم و نظرتاتشان مطلبق اصولی است که قبل از مشروطیت بوده مثلا عهدنامه روسی را که اینجا آورده بودند با ترجمه که شده بود باید تا اندازه اذهان ما را روشن کرده باشند و متوجه شده باشیم که در آنجا چه چیزهائی نوشته شده بود اصلا نه اشاره به مجلس شده بود نه پیش بینی شده که مجلس است و باید به تصویب اوبرسد بنابراین این پیشنهاد یک نظریه نیست که اساسا آقایان نمایندگان خواسته باشند در کار دولت مداخله بکنند خیر هیئت دولت از او است فقط برای همین محظوراتی که عرض کردم خواسته اند یک کمکی به هیئت دولت کرده باشند و دیدند بهترین راهی که مجلس برای تهیه اشخاص لایق در مملکت می تواند پیش بینی کند همین است و به علاوه امروزه که ما محتاج هستیم به مستشارهای خارجی این آقایان که از مستشار بهترند چه مستشاری بهتر از مأمورین که بیست سال در خارجه کار کرده اند اگر در این مدت چیزی فهمیده اند که چرا به درد مملکت نخوردند که در خارجه بمانند البته باید آنها بیایند و دیگران بروند و در آتیه یک عده مستشار ایرانی برای ما تهیه خواهد شد
 
  
رئیس اقای نصیر السلطنه موافقید‌؟
+
'''آقا سید یعقوب''' اولا بیان آقای سردار جنگ خیلی خوب بود که جغرافیای آقای ارباب کیخسرو را از بین برده و شرح جغرافیای آنجا همین بود که آقای سردار جنگ بیان کردند و دیگر جغرافیای شما علمیت ندارد و ثانیا از زمانی که مجلس و مشروطیت شد همیشه می‌گفتیم که چرا دولت ما رجوع به علت خودش نمی‌کند و ملت چرا همراهی و کمک با دولت ندارد و در تمام روز نامجات می‌نوشتیم در بالای میزها فریاد می‌زدیم که آی ملت بیا به دولت خودت کمک کن و آی دول تچرا دستت را پیش ملت خودت دراز نمی‌کنی همیشه ناطقین و واعظین و ارباب جراید این صحبت را می‌کردند و فریادها می‌زدند و آرزومند بودند که آیا روزی می‌شود که دولت بگوید آی ملت بیائید و به من کمک کنید و قرضی به من بدهید و فلان جا را آباد کنید ای وای بر ما نزدیک بود که ما بمیریم و ندهیم حالا اول قدمی را که ما می‌خواستیم و آرزومند بودیم ملت اصفهان برداشته و به میل خود آمده‌اند و می‌گویند ای دوستی که می‌خواهی ترقی کنی می‌خواهی آباد کنی ما از جیب خوود بر می‌داریم و می‌دهیم و رعایای ایران بیایند و کار کنند ما که از جای دیگر عمله نمی‌آوریم و از خارج کارگر نمی‌خواهیم رعیت ایران است عمله ایرانی است فلاح و زارع ایرانی است بیایند و این کوه را بکنند اگر شد فیها المطلوب اگر نشد نشد قانون نمک را گذاراندیم و نشد چطور شد؟ دعوائی نشد طوری نشد.
  
نصیرالسلطنه – بلی
+
حالا هم یک جماعتی از اهالی اصفهان آمده‌اند و می‌گویند ما قدم می‌گذاریم برای ترقی مملکت برای آبادی مملکت و کمک به دولت خودمان می‌کنیم اگر آب جاری شد و اصفهان آباد شد و زمین بایر ما بکار افتاد آن وقت دولت از بابت مالیات همین آبی که خود ما پول داده‌ایم و جاری کرده‌ایم سالی چهارده هزار تومان از مالیاتمان کم کند و اگر خدای نخواسته انجام نگرفت به د. لت ضرری نخورده است آقایان قدری توجه کنید و به قول آقای شیخ الاسلام گمان می رت که این اقدام ملت اصفهان وقتی در مجلس گفته شد با صدای هلهله و احسنت و آفرین استقبال کنید تا اینکه ملت استرآباد هم به این خیال بیفتد که آب گرگان را بیاورند و در صحرای استرآباد و شهر گرگان را مجددا تشکیل بدهند و آباد کنند.
  
رئیس – آقای ارباب کیخسرو موافقند ؟
+
هکذا جاهای دیگر که منابع مشروت و انتقعا دارد و چون اقدام نکرده‌اند همین طور بی فایده مانده است شاید خدای نخواسته ملت از دولت بواسطه عدم مساعدت دلتنگ باشد و اظهاری نکند ما که مجلس شورای ملی هستیم چرا ترغیب نکنیم؟ این یک کار خوبی است که ملت اصفهان تقدم جستهاند شاید دیگران هم تبعیت از آنها بکنند.
  
ارباب کیخسرو – بلی موافقم
+
ثالثا بنده فرقی بین بالای اصفهان و زیر اصفهان نمی‌گذارم مثلا اگر شخصی در سرخس پیدا شود و بگوید می‌خواهم رودخانه هیرمند را برگردانم به اینجانب می‌گویم فورا باید امتیاز داد که سرخس ایران هم آباد شود هیچ فرقی نمی‌کند بالای اصفهان باشد یا پائین اصفهان باشد همه رعیت ایران هستند پس این مسئله که ملت به دولت کمک کند و پول قرض بدهد و دولت را حاضر برای آبادی کند یک نفر از نمایندگان مخالفت نداشته باشند و هیچ ضرری هم برای دولت و ملت ندارد و برای اینکه هیئت فلاحین اصفهان پول می‌دهند به عمله اصفهانی پول از جیب آن بیرون بیاید و به جیب دیگری برود به جیب اجانب که نمی‌رود اگر آب جاری شد بالای اصفهان و پائین اصفهان هر دو اباد می‌شود و این همه رعیت بدبخت ایرانهم متفرق شده‌اند وقتی دیدند آثار آبادی و سعادت در مملکت پیدا شده است وقتی دیدند مملکت در صراط ترقی و تعالی و سعادت است متوجه مملکت خود می‌شوند. مسئله دیگری که آقای ارباب کیخسرو و فرمودند معاف بودن از مالیات است. آقای ارباب آقای عماد السلطنه فرمودند آنها از مالیات معاف بشوند یک مثلی است (که سلطان نخواهد خراج از خراب) فلان بلوک خراب شده و هیچ چیزی برای آ» باقی نمانده. خانه‌ها خراب. مزرعه خراب. اغنام و احتشام از بین رفته. رعایایش تمام متفرق شده‌اند در این صورت اینجا مسئله به انتقاء موضوع است چون دیگر موضوعی برای دادن مالیات باقی نمانده لذا گفته‌اند اینجا از ادای مالیات معاف است اصفهانی بیچاره هم مخارج دارد انتظامات می‌خواهد مرکز هم پول ندارد از کجا باید بیاوریم غیر از اینکه اول باید خانه را آباد کنیم بعد از آن از خانه خودمان انتفاعات برداریم و خرج خودمان بکنیم چاره غیر از این نداریم. اما مسئله حق النظاره بنده عرض می‌کنم که هیئت فلاحین و تجار و مالکین اصفهان آمدند و به دولت و مجلس شورای ملی رض می‌کنند که این امتیاز را باید بدهید و حکام مانع نشوند که ما برویم این راه را آباد کنیم. مثلا بنده از دولت امتیاز می‌گیریم که بروم کثیر برای این کوه را بگیرم. آیا دولت ناظری برای بنده معین می‌کند؟ من از پول خودم می‌خواهم بروم این کار را بکنم دیگر ناظر برای چه معین کند ناظر بالاتر از ارادۀمن چیست پس این ایراد ر هم نمیشودکرد یعنی یک اعتراض مقنعی نبود که آقای ارباب فرمودند.
  
رئیس – آقای مدرس چطور ؟
+
شاید بنده نفهدیم والا این ایراد وارد نبود آمدیم بر سر قرض دولت ما باید زحمت بکشیم و از دماغها بیرون کشیم که دولت امروزه غیر از دولت زمان استبداداست ما بعد از آنکه به واسطه مجاهدت مشروطیت را گرفتیم تمام افراد مملکت شریک در نفع و ضرر هستند پس دولت از ملت مجزی نیست و این هشت نفر وزیر قوۀ تونائی ملت هستند ملت قوۀ ذاتی خود را بنمایندگان می‌دهد و قوه تونائی خودش را به دولت خزانه دولت پول همین ملت است و جیب همین ملت خزانه دولت است پس دولت و ملت از یکدیگر متمایز نیستند تا آنها یک دسته باشند و اینها یک دسته هر وقت ملت متمول شد دولت متمول است بنده که در ممالک خارجه نرفته‌ام ولی آنهائی که رفته‌اند می‌گویند که تمام ممالک متمدنشان از ملت پول قرض می‌کند و خرج می‌کند بنده شنیده‌ام که فرانسه از ملتش پول قرض می‌کند و راه آهن و کارخانه می‌سازد و همین طور در تمام دنیا دول از ملت خودشان قرض می‌کنند و برای آباد کردن قسمت‌های مملکت خودشان خرج می‌کنند نمی روند از جای دیگر بگیرند پس هر چه از جیب ما رفته است از جیب آنها رفته است هر وقت ما ترقی کردیم دو ما ترقی کرده است ما چطور می‌توانیم دولت را از ملت مجزی کنیم و بگوئیم دولت علیحده است و ملت علیحده این حرف از مشروطیت و آزادی خیلی دور است اما راجع به فرمایشات آقای سردار جنگ من نظریات ایشان را تحسین می‌کنم ایشان یکی از اشخاص فوق العاده ایل بختیاری هستند که بیشتر متوجه آباد یبوده‌اند و فرموده‌اند من با اصل مطلب مخالفت ندارم ولی می‌فرمایند دو کرور خرج دارد بنده عرض می‌کنم که ما قندا سیصد هزار تومان خرج می‌کنم اگر آب جاری شد که نعم المطلوب و اگر نشد نشود. ضرری نکرده‌ایم این پول‌ها به جیب رعایا و عمله‌های فقیر همان جا رفته است ابدا ضرر ندارد فعلا ما حاضر شده‌ایم که دست مالکین را در این کار داخل کنیم خدا کند که آنها هم حاضر شوند و امیدوارم که در این باب دیگر مذاکره نشود و به تحسین و هلهله بزودی این لایحه را بگذارنند
  
مدرس مخالفم
+
'''وزیر فوائد عامه''' چون بعضی از آقایان نمایندگان راجع به این مسئله نظریاتی داشتند بیان فرمودند و بعضی آقایان دیگر جواب آنها را دادند. دیگر لازم نیست بنده داخل در جریانات شدم ولی بنده با نظریات آقای آقا سید یعقوب کاملا موافق هستم که در بین دولت و ملت ابدا فرقی نیست دولت عین ملت است و ملت عین دولت اگر منافعی برای دولت باشد البته دولت اگر منافعی برای دولت باشد البته عین آن منافع برای ملت است برای دولت چه منفعتی بهتر از این است که یک قسمتهائی که لم یزرع افتاده است و رعایا از آنجا متفرق شده‌اند در آنجا آبی بیاورند و جاری کنند و رعایا بهره مند شوند و خود دولت از آن جا استفاده کند و آن مملکت را هم آباد کند البته آقایان نمایندگان موافق هستند در اینکه وقتی از این قبیل مسائل پیش می‌آید زودتر انجام بگیرد و بنده می‌خواهم از اقایان محترم استدعا کنم که یک قسمت از جلسات مجلس را حرف این قبیل امور نمایند و بنده حاضرم از این قبیل پیشنهادات خیلی حاضر نموده و تقدیم مجلس کنم زیرا از این مسائل در این مملکت زیاد است و اما راجع به اینکه بعضی از آقایان فرموده‌اند این کار بدون مطالعه پیشنهاد شده است بنده توضیحا عرض می‌کنم البته مطالعات ائلیه شده است و شاید یک اندازه تحقیقات هم شده باشد ولی اینکه وزارت فوائد عامه عجله کرد در تقدیم این پیشنهاد و به این جهت بود که اگر می‌خواست قبل از پیشنهاد به مجلس شورای ملی یک اقداماتی نماید چون مبنی بر یک اساس مثبتی نبوده و ممکن بود در جریانات یک تأخیراتی اتفاق افتد و یک چنین موقع مغتنی که امروز با حضور مجلس مقدس برای دولت فراهم است از دست برود البته تا اینکار را بر روی یک اساس مثبتی نگذاریم نمی‌توانیم شروع به عمل کنیم این بود که هیئت دولت و وزارت فوائد عامه وقت را مغتنم شمرده که این استفاده را از مجلس مقدس می‌نماید و این اجازه را تحصیل کند و اساس اینکار را بر روی یک اجازه قانونی بگذارد و بعد شروع به کار کند معلوم است وزارت فوائد عامه وقتی این اجازه را از مجلس تحصیل کرد بدون مطالعه نمی‌رود و یک پولی از مردم بگیرد البته قبل از اینکه شروع به عمل کند یک هیئتی از مهندسین مأمور نماید که بروند معاینه کنند آن مخارج را بر آور کنند بسنجند و یک صورت و راپورت صحیحی تهیه کنند اگر دیدند که این کار ممکن است با این مبلغ انجام بگیرد آن وقت شروع به کار خواهند کرد و انشاءالله که موفقیت هم حاصل خواهد شد ولی اگر دیدند که این کار عملی نیست و یک خسارتی وارد م یآورد و با یک ضررهائی به جای دیگر می‌خورد و حتی الامکان اقدامی نخواهد کرد و علت دیگر این بود که اگر می‌خواستم اینکار را قبل ازاجازه مجلس بکنیم نظر به اینکه مخارجی داشت و شاید اهالی اصفهان برای مخارج ابتدائی آن حاضر نمی‌شدند دولت مجبور بود از خودش خرج کند ولی بعد از تحصیل اجازه از مجلس اهالی با کمال میل مخارج مقدماتی را خواهند داد پس از حصول اطلاعات کاملا انشاءالله شروع به عمل خواهد شد. و اما نظارت را که یکی از آقایان فرموده بودند و آقای آقا سید یعقوب جواب فرمودند بنده عرض می‌کنم البته نظارت دولت در آنجا خواهد که کار از روی ترتیب صحیح پیش رود و مسلم است بدون نظارت دولت نخواهد شد و استدعا می‌کنم که آقاین موافقت بفرمایند کرد که زودتر این پیشنهاد تصویب شود
  
رئیس – بفرمائید
+
'''رئیس''' مذاکرت در کلیات کافی نیست؟
  
مدرس – متأسفانه این دو مسئله که اتفاق افتاد به عکس شد چون لازم بود که آقای رئیس الوزراء و خصوصا آقای ئزیر خارجه در این مذاکرات تشریف داشته باشند و نظرتاشان در این خصوص معلوم شود به هر حال در اینکه وضع مأمورین ما در خارجه بد است و خوب نیست تردیدی ندارم و عقیده بنده این است که تمام مأمورین سیاسی ما که در خارج داریم باید تشریف بیاورید به ایران چه آنهائی که موقهشان رسیده بیایند ایران و ایرانی بشوند و مشغول خدمت بشوند لکن متأسفانه آقایان رفقا در این زمینه بعضی صحبتها کردند که بنده باید این حرف ها را بزنم برای این بود که آنها را به منزله یک شاگرد مدرسه که برای تحصیل به خارج رفته باشند تغییر فرمودند اینها الفاظی است که مناسب من است و سر رشته از این کارها دارم اصلا مأمور سیاسی و پلتیکی باید به مقتضای سیاست تبدیل شود چه یک ماهه چه یک ساله چه ده ساله هر چه سیاست تغییر می کند باید مأمور سیااسی مقتضی شد که شش ماه باشد شش ماه بماند هر وقت سیاست مملکت تغییر بکند او را هم تغییر بدهند
+
(گفته شد کافی است)
  
(گفته شد صحیح است)
+
'''ارباب کیخسرو''' – یک سوء تفاهمی برای آقای آقا سید یعقوب پیدا شده بنده می‌خواستم توضیح بدهم
  
اما مسئله پنج سال و تعیین مدت گمانم این است که مأورین سیاسی و پلتیکی دول خارجه هم با یک اندک اختلاف سیاسی و پلتیکی پیدا نشود فرض میکنم تغییر نمیکند پس ما در این مدت مدید یا سیاسی داشته ایم که مأمورین ما به همان رویه که داشتند و بعضی آقاین فرمودند شاید از ده بیست سال قبل تغییری دروضعیت شان پیدا نشده است و بنده عقیده دارم که تمام مأمورینی که در خارج داریم بلا استثناءتمام را بخواهیم چون اوضاع سیست ما را اینها نمی دانند یا به اوضاع دیگر متماد شده باشند ولیکن تغییر دادن چهار و پنج سال را حالی از مله میدانم به ساهت که در یک نقطه سیاست ما اقتضا می کند که مأمورمان ده سال سیاست ما اقتضا‌میکند که یک سال بماند یا کمتر یا بیشترهر مدتی که سیاستمان مقتضی است و تغییر نمی کند باشد و وقتی که سیاستمان فرق کرد او هم تغییر بکند و عرض می کنم نمی توانیم میزان معینی برایش پیدا کنیم دیگر عرضی ندارم
+
'''رئیس''' – ده یازدهم نفر قبل از شما اجازه خواسته‌اند آقای سلطان العلماء موافقند
  
رئیس آقای نصیر السلطنه
+
'''سلطان العلماء''' بلی
  
(اجازه)
+
'''رئیس''' – آقای دولت آبادی چطور؟
  
نصیرالسلطنه بنده از در نظر گرفتن چنین طرحی مقصودم مرتفع شدن این اصلی بود که تا حال مقرر بود ولی البته با تصدیق به تمام فرمایشات آقای مدرس که ما فوق پیشنهاد را در نظر گرفته اند و به نظر بنده حقیقت احساسات را پیروز دادند قسمت عمده از این پیشنهاد راجع به اشخاص نبود که کی خوب کار کرده است و کی بد و بنده در این موضوع نمیتوانم داخل مذاکره شوم نقطه نظر بنده این بود که آقایان نمایندگان سیاسی ایران که به اروپا می روند پس از یک مدت معین توقف د رآنجا به ایران مراجعت کنند و اوضاع سیاست مملکت خود را با یک نظر دقیقانه بسنجیده و یا ملاحظه به وضعیت مملکت خود مراجعت کنند به محلی که دولت معین می کند یا محل مأموریت سابق خود و آن وقت آن نظریات را اجرا کنند ولی متأسفانه و بد بختانه همانطور که آقای مدرس فرمودند می بینیم نمایندگان سیاسی ما چون از مملکت ما دور شده اند از سیاست مملکت هم دور شده اند
+
'''حاج میرزا علی محمد''' موافقم
  
آقای اقبال السلطان فرمودند که وزیر امور خارجه در زمینه سیاست مملکت دستور العملهائی می تواند به آنها بدهد بنده نمیتوانم تکذیب کنم ولی عرض می کنم که خیلی مسائل است که به وسیله تلگراف نمیشود به مأمور دستورالعمل داد و باید برای العین مشاهده کنند و از اوضاع مطلع شوند و پس از آنکه مطلع شوند به موقع اجرا بگذارند و اینکه آقای مدرس در بدو فرمایشان فرمودند که آقای رئیس الوزراء با آقای وزیر امور خارجه لازم است که تشریف داشته باشند .
+
'''رئیس''' – آقای سهام السلطان هم موافقند؟
  
بنده هم تکذیب نمی کنم زیرا البته ایشان هم باید مشارکت کنند ولی خاطر ایشان را متوجه میکنم به اینکه قبل از آنکه این طرح در مجلس مطرح مذاکره شود برای اینکه نظریات دولت هم جلب شده باشد به دولت ارجاع شد و با مدافه لازمه از طرف دولت به کمیسیون خارجه ارجاع کردند و آقای وزیر اور خارجه هم در کمیسیون در یک قسمت از ماکرات ما شرکت داشتند پس در این قسمت اقدامات مقضه از طرف مجلس و نمایندگان و کمیسیون خارجه به عمل آمده است و اما اینکه آقای اقبال السلطان فرمودند دست و بال وزیر بسته میشود بسیار خوب این یک موضوعی است که دست و بال وزیر خارجه بسته میشود ولی از یک طرف مسناتی هم خواهد داشت و خاطرشان را متوجه میکنم به این مقدمه که در این جا نوشته شده است که متأسفاه اکثر از نمایندگان سیاسی ما نه تنها سالها از مملکت خود خارج هستند بلکه بعضی از آنها در تمام عمر خودیای تحت مملکت خود را ندیده اند البته تصدیق بفرمائید که چنین مأموری خیلی از سیاست ما بی خبر است و برای مملکت مأموری که چندین سال پایتخت خود را ندیده باشد و از سیاست مطلع نباشد خوب نیست (و همچو مأموری امروز داریم) و متأسفانه به واسطه طول اقامت در خارجه تکلم به زبان فارسی را هم فراموش کرده اند (مقصود این نیست که واقعا فارسی نتواند حرف بزند) مقصود این بود که خصوصیات زمان فارسی را نمی دانند اگر حضتعالی در وزارت خارجه استخدام داشتند یاجران امر خارجی را می دانستید و اگر مکاتباتیکه از مأمورین خارجه میرسید ملاحظه میفرمودید تصدیق می فرمودید که تا چه درجه محل دقت است و باید دقت کرد و چون قسمت عمده از عرایض بنده را آقای فهیم الملک فرمودند و آقای مدرس هم در حقیقت با فوق نظریات ایشان را داشتند بنده کاملا لزوم این مواد را تصدیق میکنم و آقای مدرس که فرمودند باید تمام مأمورین خارجه را خواست نباید این نکته را فراموش بفرمائید که در ماده اول این پیشنهاد نوشته شده که مدت توقف مأمورین سیاسی و نمایندگان و وزرای مختار در ممالک خارجه پبج سال نباید تجاوز نماید در حقیقت یک ماده قانونی است کهابدا دست دولت را نمی بندد و اینکه حضرت عالی در نظر گرفته اید ممکن است در هر وقت دولت نظر با احتیاجات و مقتضیات سیاست مملکتی ما مأمورش را بخواهد ولی از پنج سال نباید تجاوز نماید و این ماده که نوشته شده است برای این است که همانطوریکه حضرت عالی فرمودید شاید یک مملکت و وزارت خارجه یک دولتی برای جریان نظریات سیاسی خودش محتاج شود مأمور خود را زیارتگاه بدارد باید در این اصل ملحوظ شده باشد البته تصدیق میفرمائید یک مأموری که پنج سال در خارجه توقف کرد باید به ایران بیاید و از وضعیات مملکت خود مطلع شود و مانعی نخواهد داشت پس این طرح قانونی به این ترتیب که نوشته شده خیلی خوب نظریات آقا را میرساند و تصور می کنم آقا مدرس هم با نظریات رفقاشان موافق هستند و این لایحه را قبول میفرمایند
+
'''سهام السلطان''' – بلی
  
این نکته را هم فراموش کردم عرض کنم که آقای مستشارالسلطنه خودشان این لایحه را امضاء کرده بودند و با این حال متأسفانه مخالفت نمودند
+
'''رئیس''' – آقای عدل السلطنه مخالف اند؟
  
رئیس آقای کازرانی مخالفید یا خیر ؟
+
'''عدل السلطنه''' بلی با این راپورت مخافم.
  
کازرانی در یک جزء از این لایحه مخالفم .
+
'''رئیس''' بفرمائید.
  
رئیس فعلا مذاکرات در کلیات است .
+
'''عدل السلطنه''' بعد از بیانات آقا یارباب کیخسرو سردار جنگ دیگر مزاحمت بنده لازم نیست و مسلم است در این تأسیسات هیچکی مخالفت ندارد و همه موافقت دارند.
  
کازرانی – پس عرضی ندارم
+
ولی با این طرز برآورد که هیچ ترتیب صحیحی ندارد بنده مخالفم و البته اقدام در این کارها باید با یک دقت کاملی بشود و بهتر این است که این راپورت برگردد به کمیسیون و با یک مطالعات عمیق تری به مجلس بیاید البته همۀ آقایان هم رأی خواهند داد و این اهالی اصفهان هم خیلی مورد تمجید و تحصین است.
  
رئیس – آقای حاج شیخ اسد الله
+
'''رئیس''' – آقای محمد هاشم میرزا.
  
(اجازه)
+
'''محمد هاشم میرزا''' – بنده لازم میدانم مختصری از تجربیات گذشته را به عرض آقاین برسانم که کمتر به این قبیل چیزها اشکال بفرمایند.
  
حاج شیخ اسد الله – عرضی ندارم
+
در سنۀ ۱۳۲۷ مرحوم صنبع الدوله راجع به کوه زرد دامغان و معدن طلائی که در آنجا بود پیشنهادی کرد و ده روز در مجلس مطرح مذاکره بود و بالاخره آنقدر اشکالات غیر ممکنه فرض کردند که پیشنهاد خود را مسترد داشت و گفت اگر تا ده سال دیگر در این خصوص کسی پیشنهادی دادمن حاضرم چندین برابر جریمه بدهم و الان سیزده سال است از آن تاریخ گذشته است نه به وزارت قوائد عامه پیشنهادی راجع به این موضوع رسیده است و نه به مجلس سال بعد یعنی سنۀ ۱۳۲۸ راجع به اراضی لرستان و عربستان پیشنهادی شد که آنجا را آباد کنند که از آن پیشنهاد فوائد زیادی عاید دولت می‌شد و موضوع عملی و آسانی بود باز آقایان نمایندگان آنقدر اشکال کردند که آن هم از میان رفت مثل اینکه بعضی از آقایان نمایندگان گویا آن اراضی را ذرع کرده بودند و حساب کرده بودند که اگر زعفران بکارند در هر ذرع مربع فلانقدر فائده خواهد داشت.
  
رئیس – آقای آقا سید فاضل
+
بعضی می‌فرمودند اگر نهال در آنجاها کاشته شود به فلان مقدار فاصله صد ذرع ارتفاعش می‌شود یک انتفاعهای غریبی تصور می‌فرمودند و بالاخره آنقدر اشکال شد که موضوع از بین رفت و ۱۲ سال است دیگر نشنیده‌ام کسی راجع به این موضوع پیشنهادی به دولت داده باشد یا از ۱۲ فرشخ مربع تقاضای آبادی یک فرسخش یا یک ذرعش را کرده باشند.
  
(اجازه)
+
این مسئله هم همین طور است آنقدر اشکال تراشی می‌شود که دیگر خود اصفهانیها تعقیب نمی‌کنند و اما اینکه بعضی از آقایان می‌فرمایند مطالعات عمیق و کافی لازم است گمان می‌کنند کانال سویس یا پانا ما است و چندین هزار نفر مهندس لروپائی لازم دارد فقط ششصد ذرع راه است که تمام مقنی‌های ولایات مخصوصا در اصفهان قناتهائی می‌کنند که ۱۲ فرسخ طول و چندین ذرع عمق دارد آب را جاری می‌کنند این مسئله آنقدر مهم نیست.
  
آقاسیدفاضل – موافقم
+
همین مقنی‌های دهات در ارتفاع صد زرعی و هشتاد زرعی تشخیص موضوع را می‌دهند و این موضوع هم محسوس است هشتصد زرع طول اوست ۵۰ ذرغ ارتفاع و لازم به قواعد هندسی نیست تمام این‌ها قواعد معمولی است و در دهات هم همین کارها می‌شود خدا رحم کرد که نقشه اس را هم به مجلس آورده‌اند والا چه مذاکراتی می‌شد.
  
رئیس – آقای آقا سید یعقوب
+
مثلا می‌فرمایند علت اینکه در عهد شاه طهماسب اقدام نشه است چون زمینش کوه نبوده است و خاک بوده است خراب می‌شود و درعهد شاه عباس همهمین مطلب علت تعویق شده است.
  
(اجازه)
+
آقای شیخ الاسلام فرمودند در کتاب عالم آرای عباسی نوشته شده که در این سال فلانکس مباشر بود و شاه بکیجا رفت و جنگ اتفاق افتاد و از این قبیل چیزها نوشته است.
  
آقا سید یعقوب – بنده هم موافقم
+
البته ممکن بود همان مورخ در تاریخ خودش این طور بنویسد چون دیدند این کار بلا اثر و بلا نتیجه بود و ارتفاع آن کافی نبود یا مانع دیگری داشت اقدام نکردند مورخی که آنها را یادداشت کرده است می‌توانست آنجا را یاد داشت کند و اما راجع به اینکه می‌فرمایند بنده عرض می‌کنم که چون به یک قدری آنجا سرا زیری دارد و مختصر سدی لازم است که بعد از باز کدن راه دو مرتبه گود نیفتد و هر سال اسباب زحمت نشود لذا خواسته‌اند پیش بینی کرده باشند و استدعا می‌کنم در کلیات مذاکره ختم شود و داخل در موارد شویم البته بنده هم در بعضی از موادش پیشنهاداتی دارم و آقایان دیگر هم پیشنهادی دارند و غالب مذاکرات فعلی حقیقتا راجع به مواد هست که علی نحو الکلی می‌شود البته وقتی که داخل در مواد بشویم علی به سؤلات هم مذاکره می‌شود و در آن قسمت پیشنهاد کمیسون هم که نوشته یک آب بلا ثمری است و ممکن است مردم از آن انتقاع ببرند البته هر کدام از آقاین پیشتهاداتی می‌کنند که به وزارت فوائد عامه اجازه داده شود که با رضایت اهالی قراری بدهند تا اسباب زحمت برای دیکران فراهم نشود و در مواد هم عرایضی دارم که بعد خواهم گفت
  
رئیس – آقای سدیدالملک
+
'''رئیس''' – آقای فتح الدوله موافقید؟
  
(اجازه)
+
'''فتح الدوله''' – عرایض بنده گفته شد
  
سدیدالملک موافقم
+
'''رئیس''' آقای عماد السلطنه خراسانی (اجازه)
  
رئیس – آقای دولت آبادی
+
'''عماد السلطنه''' بنده با اساس این کار موافقم و گمان نمی‌کنم هیچ کس با اساس مطلب که الحاق آب کارون به زاینده رود است مخالف باشد ولی بنده یا این راپورت مخالفم و بیانات و اظهارات آقای مخبر هم با این مواد موافقت نمی‌نماید من جمله بیان کردند که وقتی این آب جاری و ملحق شد اصل آب مال دولت خواهد بود و از این راپورت به هیچ وجه من الوجود چنین چیزی مفهوم نمی‌شود و بعلاوه وقتی داخل در مواد شدیم پیشنهادات خود را عرض می‌کنم بعلاوه از بیانات آقای وزیر فوائد عامه معلوم می‌شود که دقت کاملی در اطراف نشده است و بنده تصور می‌کنم که با این ماده الحاقیه که می‌نویسد اجرای مواد فوق در صورتی است که موجب خسارت مهمه غیر قابل جبران به محل دیگر نگردد به کلی این مواد غیر قابل اجرا خواهد کرد و اگر مجلس هم بخواهد یک رأی غیر قابل اجرائی بدهد کار لغوی خواهد بود به عقیده بنده باید بدوا در اطراف این کار دقت و مطالعات عمیقه بکند بعد رأی بدهند
  
حاج میرزا علی دولت آبادی بنده هم موافقم
+
'''رئیس''' آقایانیکه توضیح دادند کی‌ها هستند؟ آقای عمادالسلطنه اصفهانی توضیحی دارید؟
  
رئیس می بینیم اغلب آقایان موافق هستند پس خوب است رأی بگیریم
+
'''عماد السلطنه''' خیر توضیحی ندارم
  
امین الشریعه بنده موافقم
+
'''رئیس''' آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
  
رئیس بفرمائید
+
'''ارباب کیخسرو''' اینکه آقای آقا سید یعقوب با یک حالت غضبناکی به بنده حمله نمودند که نقشه بنده به هم خورد بنده نقشه برای کسی نکشیده بودم اولا اینکه بنده را مخالف با اساس معرفی کردند بنده مخصوصا عرض کردم هیچکس مخالف بااساس این کار نیست و این تعبیر ایشان ابدا موضوع نداشت ثانیا ایشان فرمودند نقشه به هم خورد من نگفتم رود از کجا تشکیل می‌شود بنده عرض کردم کوه رنک در بین حایل است که آن طرف رود کارون تشکیل می‌شود و این طرف زاینده رود و ثالثا راجع به نظارت گفتم برای پول دهندگان و ملاکین چرا حق نظارت قرار نداده‌اند نه اینکه دولت چه انتظاری خواهد داشت و چون فقط مقصود توضیح بود دیگر عرضی ندارم
  
امین الشریعه اگر چه بعضی حقایق را که بنده در نظر داشتم عرض کنم آقای مدرس به نحو اختصار بیان نمودند و فرمودند فلسفه برای وضع این قانون نمی دانم ولی بنده عرض می کنم علاوه براینکه فلسفۀ برای آن نمیدانم این پیشنهاد را هم مضر
+
'''رئیس''' آقایان مذاکرات را کافی میدانند؟
  
و مخالف سیاست مملکت میدانم در این قانون می نویسد مدت اقامت مأمورین در ممالک خارجه نباید از پنج سال تجاوز نماید بنده با این عقیده مخالفم و عقیده ام اینست که هیچ چیز نمی تواند مأمورین خارجی را تغییر دهد جز اقتضای سیاست و سیاست مملکت هم در دست دولت است و البته دولتی که معتمد مجلس باشد بایستی همیشه حافظ سیاسات داخله و خارجه و ناظر اعمال مأمورین سیاسی خود باشد و هر وقت مقتضی بداند که مأموری را بخواهد بتواند او را احضار کند ما نباید دولت را محدود کنیم که بیش از پنج سال مامورین را در خارجه نگذارند اما این فلسفه که بیان فرمودند (که مأمورین پیش از پنج سال باید به ایران بیایند و از وضعیات مملکت خود مطلع گردیده و سیر تکاملی بنمایند و پس از یک سال مجددا برگردند) اگر درست تأمل و تعمق بفرمایند معلوم میشود که این فلسفه را که دلیل بر رفع آنها قرار می دهند همین فلسفه دلیل بر ابقای آنها قرار می دهند همین فلسفه دلیل بر رفع انها قرار می دهند همین فلسفه دلیل بر ایفای آنها خواهد بود به واسطۀ این که هر چه بیشتر در خارجه بماند مأمور سیاسی مملکت متوقف فیها بیشتر و بهتر واقف می شوند و در سایه وقوف و روابط با اشخاص بهتر می توانند مقاصد دولت خودشان را انجام دهند و این فلسفه ابقای آنها را ثابت می کند نه ارتفاع آنها را برای سائین خارجی که شعبه اطلاعات لازم است یکی حقوق بین الملل و یکی مقتضیات محلی و البته مامورین هر چه بیشتر در محلی بمانند مقتضیات آن محل را بهتر می فهمند چنانچه می بینیم مامورین خارجی هر کدام پروپاکاند قوی داشته و در محل بیشتر مانده باشند احکام دولت خودشان را در آن ممالک بهتر اجرا می کنند مگر این که بگوئیم مأموری متمرد است ولی تمرد موجب وضع قانون نمی شود دولت باید متمردین را ببیند و از خدمت خود خارج کند و گمان هم نمی کنم که دولت در هیچ یک از ممالک مأمور متمرد داشته باشد و صحیح هم نمی دانم که در مجلس گفته شود ما در خارج مأمور متمرد داریم و اما این که فرمودند چون در اوضاع داخلی مملکت تغییرات حاصل شد و مأمورینی که در خارجه بوده اند باید بیایند علم و اطلاع از وضع حالیه مملکت پیدا کنند بنده عرض می کنم که مامورین خارجی به عقاید و دفاع خودشان که نمی توانند در خارج بمانند یا مؤسس عملی بشوند البته آنها در تحت تعلیمات وزیر امور خارجه و تصویب هیئت دولت مشغول عمل می شوند و اگر روز به روز هم وضعیات سیاست داخلی و اخلاقی و اوضاع تغییر پیدا کند وزارت امور خارجه هم تعلیمات خود را در زمینه همان تغییری که پیدا شده به مامورین خود دستور میدهد دیگر حاجت به آمدن در ایران ندارند که اطلاع پیدا کرده برگردند حالا اگر مأمورین در ادای وظایف خود کوتاهی کنند این دلیل وضع قانون نمی شود بلکه علت عزل آن مأمور می شود به هر حال بنده معتقدم که هر وقت دولت دستوری به یکی از مأمورین خارجه خود داد و آن مأمور در اجرای آن کوتاهی کرد باید او را معزول و احضار نمود و علاوه بر این که بع این قانون معتقد نیستم آن را هم مضر میدانم
+
(گفته شد کافی است)
  
رئیس – آقای ارباب کیخسرو
+
'''رئیس''' رأی می‌گیریم برای وصول در مواد آقایانیکه تصویب می‌کنند داخل در مواد شویم قیام فرمایند
 
 
(اجازه)
 
 
 
ارباب کیخسرو – بنده تصور می کنم امروز یکی از آن ایامی است که باید به مجلس تبریک گفت که یک همچو قانونی در مجلس پیشنهاد شده و مطرح است ما تهیه قشون و خیلی از لوازم دیگر را می بینیم ولی متاسفانه از چیزی که فوق همه اینها است تا به حال غفلت کرده ایم تمام خرابی سیاست ما از خون فاسدی است که تا به حال در قلب سیاست ما به واسطه عدم توجه به مأمورین سیاسی جریان داشته است و چیزی که مجلس را الزام می کند که یک دقیقه از این مطلب غفلت نکنیم البته گاهی سیاست مقتضی است که در ظرف یک سال دو دفعه مأمور یک نقطه عوض بشود ولی هیچ جای این پیشنهاد دست متصدیان امور را نبسته است البته به این ماده پیشنهادی کمیسیون خارجه درست توجه فرموده اند که می نویسد مدت اقامت مأمورین در خارجه نباید از پنج سال تجاوز نماید و هیچ ننوشته است که در ظرف این پنج سال هم نباید مأمور تغیر کند البته دولت هر وقت مقتضی بداند مأمورین خود را قبل از پنج سال احضار می کند یا تغییر می دهد و به هیچوجه دست دولت بسته نشده است فقط چیزی که هست این است که اگر یک وقتی مأمورین ما مثلا از آب و هوای خارجه خوششان آمد بیش از پنج سال در خارجه نمانند و از آن ساعت که مدت پنج سال منقضی شد دیگر به رسمیت و مأموریت دولت شناخته نشوند اگر آن مأمورین اشخاص خوبی هستند و همانطور که فرمودند به واسطه طول اقامت حسن روابطی با آن دولت و مملکتی که در آن هستند پیدا کردند که آن حسن روابط باعث نفع مملکت ما است. البته هیچ مانعی ندارد که بیایند در اینجا و تعلیمات تازه از دولت خود گرفته و از وضعیات مملکت خودشان هم کاملا مسبوق شده و مجددا مراجعت نمایند ولی اگر درخارجه هستند بیندازیم خواهیم دید (مخصوصا بنده در دو سال و نیم قبل به اروپا و امریکا رفتم و همچنین در مسافرت هائی که قبل از این به اروپا کرده ام دیده ام که واقعا حال بعضی از مامورین در خارجه شرم آور است و برای مملکت و تجارت ما ضرر فایده دیگری ندارند البته تصدیق می فرمائید که ماده دوم هم همین را می گوید و می نویسد این قانون کلیه نمایندگان سیاسی دولت ایران را که در تاریخ وضع این قانون بیش از پنج سال در خارجه سمت های مذکوره در ماده قبل را دارا باشند شامل خواهد بود) یعنی تمام آن مأمورین باید تشریف بیاورند (برای واقع شدن ما احتیاط داریم و البته امیدواریم که وضعیات مملکت طوری بشود که این شرط احتیاطی هم از بین برداشته شود)
 
 
 
رئیس – آقایان مذاکرات را کافی می دانند؟
 
 
 
(جمعی گفتند کافی است)
 
 
 
تدین – خیر کافی نیست
 
 
 
رئیس – رأی می گیریم که مذاکرات کافی است یا خیر؟
 
 
 
آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند
 
  
 
(اغلب قیام نمودند)
 
(اغلب قیام نمودند)
  
رئیس – معلوم می شود کافی است رأی می گیریم که داخل مواد بشویم آقایانی که تصویب می کنند داخل در شور مواد شویم قیام نمایند
+
'''رئیس''' – تصویب ۳ ماده اول قرائت می‌شود
  
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
+
(آقای سهام السلطان به شرح ذیل قرائت نمودند)
  
ماده اول – مدت مأموریت کلیه سفراء و وزراء مختار و مقیم دولت علیۀ ایران در ممالک خارجه نباید از پنج سال تجاوز نماید و در انقضای این مدت مأموریت مجدد آنها به خارجه منوط است به این که لااقل یک سال در ایران توقف کرده باشند
+
مجلس شورای ملی برای تهیه وسائل الحاق آب کارون زاینده رود مبلغ سیصد هزار تومان به وزارت فوائد عامه اعتبار می‌دهد
  
رئیس – آقای تدین
+
'''رئیس''' – آقای سلطان العلماء (اجازه)
  
(اجازه)
+
'''سلطا العلماء''' – موقعی که بنده استجازه کرده بودم موقعی بود که در کلیات مذاکره می‌شد و بنده هم می‌خواستم در کلیات مذاکره نمایم حالا که رأی گرفته شد مذاکرات کافی است و اکنون استفاده از موقع کرده عرض می‌کنم و اکنون استفاده از موقع کرده عرض می‌کنم که دولت از مجلس شورای ملی اجازه سیصد هزار تومان اعتبار را می‌کرد حال اینکه این طور نیست دویست هزار تومان است و صد هزار تومان آن را اهالی خودشان می‌دهند دخلی به دولت ندارد بنده ناچارم از مقام ریاست تمنا کنم اجازه بفرمایند باز به نحو کلی مختصر عرض تقدیم مجلس شورای ملی نمایم
  
تدین – بنده با اساس این پیشنهاد مخالف بودم ولی به واسطه بدبختی من این طور شده است که هر وقت نوبه به من میرسد آقایان مذاکرات را کافی میدانند
+
'''رئیس''' اجازه با بنده نیست چون رأی به کافی بودن مذاکرات در کلیات داده شده باید در مواد مذاکره نمود
  
رئیس تقصیر جنابعالی است که دیر اجازه می خواهید قریب بیست نفر قبل از سرکار اجازه خواسته بودند
+
'''سلطا العلماء''' بنابراین در آخر عرایض خودم را خواهد کرد همین قدر عرض می‌کنم که خوب است در این ماده اصلاح عبارتی بشود و دویست هزار تومان نوشته شود.
  
تدین در عین این که یک قسمت مهم از اعتراضات من بر عملیات مأمورین سیاسی دولت علیه ایران است که در خارجۀ رفتار می کنند در عین این حال هم با این ماده و هم با ماده بعد مخالفم اولا این ماده اول موهم بعضی مطالب است یکی آن که در اینجا فقط اسم سفراء و وزراء مختار را برده و از مابقی اسم نبرده است در حالی که این قانون برای ژنرال قنسول و ویس قنسول و سایر مأمورین هم هست قانون نباید بطور تخصیص نوشتۀ شود بلکه باید به طریق کلی باشد از این که بگذریم می نویسد مدت توقیف مأمورین در خارجه نباید بیش از پنج سال باشد و این مسئله هم مقصود را تأمین نمی کند برای این که اگر دولت قدرت داشته باشد البته هر وقت به مأمورش اخطار کرد که باید به مرکز بیائی ناچار باید قبول کند و اگر ذوالقدره نباشد این قانون هم برای او ایجاد قدرت نمی کند و اجرای هر قانونی هم دائر مدار قدرت است بنابراین در عین این که عقیده بنده این است که هیچ مأمور سیاسی را نمی شود تغییر داد مگر از نقطه نظر اقتضای سیاست معذلک این ماده هم مقصود آقایان را تأمین نمی کند بعلاوۀ با ماده بعدش تناقض دارد زیرا در ماده اول می نویسد کلیۀ سفراء و وزراء مختار دولت ایران مقیم خارجه در ماده دوم می نویسد کلیه نمایندگان سیاسی دولت ایران و این دو ماده با هم تناقض دارد
+
'''مخبر''' بنده گمان می‌کنم این ماده نقصانی نداشته باشد به واسطه اینکه دولت از مجلس اعتبار سیصد هزار تومان می‌خواهد نه دویست هزار تومان نهایت این است که می‌گویند این سیصد هزار تومان آن را با این ترتیب به قرضه صد هزار تومان آن را به نحو اعانه از اهالی دریافت و دویست هزار تومان دیگر را قرض نماید بنابراین اعتبار سیصد هزار تومان است و به عقیده بنده این غبارت که محل اشکال نمی‌باشد وزیر قوائد عامه بنده لازم است توضیحا عرض کنم که هیچ گونه خرجی بدون اجازه مجلس نخواهد شد و مسلم است که به هیچ وجه بدون اجازه مجلس از کسی پول اخذ نمی‌شود لهذا در این لایحه سیصد هزار تومان اعتبار خواسته شده که صد هزار تومان آن را به اهالی حواله دهد و دویست هزار تومان دیگر را از خود اهالی اصفهان قرض کرده و از بابت مالیات محسوب خواهد داشت
  
فهیم الملک مخبر – خیر این طور نیست
+
'''رئیس''' آقای عمادالسلطنه اصفهانی موافقید
  
تدین همین طور است ماده دوم را می خوانم ملاحظه فرمائید این قانون کلیۀ نمایندگان سیاسی دولت ایران را که تا تاریخ وضع این قانون بیش از پنج سال در خارجه سمت های مذکوره در ماده قبل را دارا بوده اند شامل خواهد بود به هر جهت بنده به هیچ یک از این دو ماده معتقد نیستم زیرا مقصود را تأمین نمی کند و اگر مجلس شورای بخواهد این مقصود تأمین شود عوض این دو ماده و این لایحه باید یک ماده قانون وضع کنید که جامع الاطراف باشد یعنی هم موجب قوت دولت باشد و هم مقصود آقایان را تأمین کند و آن یک ماده این قسم نوشته شود (در هر موقع که دولت صلاح بداند احضار یکی از نمایندگان سیاسی خود را البته احضار او برای مقتضیاتی خواهد بود و اگر چنانچه آن شخص احضار شده تخلف از حکم کرد طبعا از شغل خود معزول و منفصل خواهد بود) به عقیده بنده در عوض این دو ماده قانون فقط همین یک ماده که جامع الاطراف است وضع شود شاید در یک موقعی مقتضی باشد که یک مأمور سیاسی هشت سال در محل مأموریتش بماند و شاید مقتضی باشد که یک سال یا سه سال بماند چرا پنج سال بماند؟ و شاید یک وقت مقتضی شد که دولت مأمور خودش را احضار کند و با او شششفاها مذاکراتی نموده و یک اطلاعاتی تحصیل کرده و شفاها به او تعلیمات بدهد در این صورت چگونه ما به یک لایحه مهمل و مبهمی رأی بدهیم؟ اگر آقایان موافق باشند در عوض این دو ماده آن ماده که عرض کردم نوشته شود که جامع الاطراف هم هست و گرنه این دو ماده مقاصد آقایان را تأمین نخواهد کرد و البته در موقع شور
+
'''عماد السلطنه''' بلی
  
در کلیات عقاید خودم را بطور کلی هم عرض خواهم کرد.
+
'''رئیس''' – آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
  
رئیس مذاکرات در ماده اول هم مثل مذاکره کلیات است فرق نمی کند (گفتند صحیح است)
+
'''ارباب کیخسرو''' اگر چه مجلس در کلیات رأی داد ولی بنده معتقدم که حالا که مجلس رأی داده لا اقل ذکر مبلغ نشود و مسکوت عنه باشد و فقط به دولت اجازه داده شود تا دولت تفتیشات خود را نموده و مخارج آن را آنچه به نظرش رسید پیشنهاد نماید.
  
مخبر – آقای تدین فرمودند که این ماده اختصاص داده شده است . به سفراء وزراء مختار عرض می کنم در اصل پیشنهاد آقای نصیرالسلطنه و سایر آقایان هم همین طور نوشته شده بود و در کمیسیون هم با بودن آقای وزیر خارجه این مسئله مطرح مذاکره شد بالاخره نتیجۀ مذاکراتت این شد که این ماده همین قسم اختصاص به هیئت رئیسه داشته باشد ضرر ندارد زیرا دوام و ثبات اجراء جزء همیشه منوط به دوام و ثبات اعضاء رئیسه است به این جهت کمیسیون تصمیم گرفت که این ماده را به عنوان اعضاء رئیسه تحصیل بدهد چون اگر همراهی و مساعدت وزرای مختار و سفراء نباشد البته وزارت خارجه به خوبی می تواند اجزاء جزء را تغییر و تبدیل بدهد و هیچ مانعی هم نخواهد داشت اعضاء کمیسیون هم شاید از حرکات قنسولگریها واگنت ها بی اطلاع نبوده اند که چه حرکات ناشایسته در خارجه می کنند که حقیقتا شرم آور و قابل انکار نیست و یا این که وزارت هم از حرکات آنها بی اطلاع نبود معذالک مساعدت رؤساء علت بقاء آنها در سر کار بوده است و ما می خواهیم این اصل اساسا از میان برداشته شود که مأمورین نتوانند قانونا پیش از این مدت در محل مأموریت بمانند در این صورت اگر دولت اعضاء و هیئت رئیسه آنها را تغییر بدهد دیگر مانعی برای تغییر و تبدیل اجزاء جزء نخواهد بود
+
دیگر این که در این جا دو نفر پی در پی اظهار مواففقت نموده و اظهارات هر دو با هم مخالف بود آقای آقا سید یعقوب اظهار کردند ملت خودش پول خودش را خرج خواهد کرد و دولت نظارتی ندارد.
  
در عین حال هم عرض میکنم اگر آقایان مقید نباشند که کلیه مأمورین سیاسی و قنسولگرس قید شود کمیسیون هم مخالفتی نخواهد داشت
+
'''آقای وزیر فوائد عامه''' فرمودند مسلما با نظارت دولت خواهد بود.
  
اما قسمت دوم که فرمودند هر گاه مأمورین از طرف دولت احضار شد و نباید معزول باشد عرض می کنم این عبارتی است که بالاخره به آرزو ختم خواهد شد زیرا در هیئت دولت غالبا تغییرات متوالی پیدا می شود امروز یک کابینه که روی کاراست اگر یکمأمور را ابقاأمیکند و بالاخره در ظرف یک سال پنج شش مرتبه آن مأمور احضار و ابقاء می شود
+
بنده بالاخره نفهمیدم که در این موضوع چه صورت خواهد داشت در صورتی که پیشنهاد دولت راپورت کمیسیون هر دو بر این دلالت می‌نماید که مردم باید این پول را به دولت بدهند بنابراین این باید در لایحه مشخصی بشود که چه کسی باید این پول را خرج نماید و یا خود اهالی؟ چون در این جادو عقیده مخالف اظهار شد خوب است آقای ئزیر فوائد عامه توضیح بدهند که مقصود کدام است اگر چه خود بنده عقیده دارم که این پول باید به توسط دولت خرج شود و مالکین هم نظارت داشته باشند بعلاوه چون باید از روی بصیرت این رأی داده شود و نظر مخالفین هم همین است که دولت تفتیشات لازمه را بنماید معتقدم که فبلا دولت دقت نموده درست مخارج را برآورد کرده آن وقت مبلغی را که مقتضی بدانند به مجلس پیشنهاد نماید بنابراین به عقیده بنده فعل ذکر مبلغ و تعیین آن لازم نیست
  
لذا عقیده کمیسیون این بود که پس از پنج سال مأمور حتما باید به ایران بیاید و نباید در سرکار خود باقی باشد که علاقه پیدا کند اگر به وزارت امور خارجه مراجعه فرمائید خواهید دید که چندین نفر از مأمورین را دولت احضار کرده است و بالاخره دلیلی که مأمورین برای ابقای خود ذکر کرده اند این است که چون ما در اینجا انس گرفته و آب و هوای اینجا به مزاج ما ساخته است از این جهت تغییر مأموریت برای ما سخت است این دلیلشان این بوده است و از طرف وزارت خارجه هم گفته شده چون اینطور تقاضا کرده اند نمی شود آنها را تغییر داد بعلاوه در اینجا هم هیچ قید نشده است که مأمورین حتما پنج سال در خارجه بمانند ممکن است شش ماه یا یک سال در محل مأموریت بمانند را حضار شوند و دستورالعمل به آنها داده شود و مجددا آنها را بفرستند به مأموریت مأمورین خارجه که در ایران هستند نمونه اصول اداری هستند که شاید هشت نه سال متوالی در ایران بوده اند ولی سایرین هر یک دو سال یک مرتبه سه سال یک مرتبه کنزه گرفته و به مملکت خود رفته و مجددا برگشته اند حالا هم اگر این اصول را اجرا کنیم هیچ ضرری نخواهد داشت و دست دولت هم بسته نواهد بود و می تواند مأمرین خود را تغییر بدهد یا به جاهای دیگر بفرستد
+
'''وزیر فوائد عامه''' – راجع به مطلبی که فرمودند این خرج را دولت می‌کند یا مردم این مسئله مسلم است که دولت می‌کند یا مردم این مسئله مسلم است که دولت توسط مأمورین خود این پول را خرج خواهد کرد و راجع به مسئله نظارت چون موقعیکه فرموده بودند بنده بنودم درست مطلع نبودم که مقصود چه بود این بود که عرض کردم چون این کار بدست دولت انجام خواهد گرفت لذا به نظارت دولت خواهد بود
  
رئیس – آقای مستشارالسلطنه
+
'''رئیس''' – آقای ملک الشعراء موافقید یا مخالف؟
  
(اجازه)
+
'''ملک الشعراء''' – مخالفم
  
مستشارالسلطنه یک قسمت از عرایض بنده را آقایان موافقین فرمودند و بنده با آن قسمت موافق هستم که البته مأمورین وزارت خارجه پس از چهار پنج سال باید به ایران بیایند و از جریان تمور مملکت خودشان اطلاعات تحصیل کرده مجددا به همان نقطه یا نقاط دیگر بروند ولی نواقص آنرا هم باید عرض کنم اگرچه میدانم رأی اکثریت قاطع و مخالفت بنده بی فایده است ولی فقط بنده خودم را به این دل خوش میدارم که مخالفت خودم را عرض کرده ام و البته د راین فضا خواهد ماند عرض میکنم اگر شما یک مأموری را به یکی از ممالک اروپا فرستادید و به تصویب و دستور وزارت امور خارجه آن مأمور مشغول کار شد .
+
'''رئیس''' بفرمائید.
  
آیا تصور نمی فرمائید که این قانون بعد از تصویب عملیات مأمورین را محدود میکند چون اینجا می نویسد پس از انقضای پنج سال مأمورین بدون فوت ساعتی باید به ایران بیایند آن وقت شاید یک ماه قبل از انقضای مدت پنج سال به یکی از مأمورین دستورالعملی داده شد و آن مأمور هم مشغول انجام آن کار کردید در این صورت اگر سه ماه چهار ماه آن کار مدت لازم داشته باشد این مأمور مجبور است در بین عملیات کارها را زمین گذارده و به ایران بیاید و هیچ نتیجه از عملیات آن مأمور گرفته نمی شود
+
'''ملک الشعراء''' – بنده در اعتراض نسبت به این ماده دارم یکی اعتراض عبارت و یکی هم راجع به مبلغ اعتراضی عبارتی راجع به کلمه کارون است البته آقایان مسبوقند که این آب را نمی‌شود آب کارون گفت زیر این آب مرکب است از چهار چشمه که معروف است به رود کوه رنک که همان کوه رنک باشد و این آب به طرف شوشتر و دزفول می‌رود و بعد از الحاق چندین شعبه رود کارون را تشکیل می‌دهند بنابراین عقیده بنده این است برای اینکه اعتراض به عبارت نشود اصلاح شود نوشته شود تهیه وسائل الحاق آب کوه رنک به زاینده روده اعتراض ثانی راجع به مبلغ نمودند و سایر آقایان مخالفین هم مذاکراتی کرده‌اند دیگر محتاج به تکرار نیست برای اینکه اگر مبلغ قید شود این طور میرساند که اگر اضافه خرجی لازم شد باید مجددا به مجلس مراجعه شده و به عقیده بنده این ماده باید طوری تهیه شود که این اشکال مرتفع گردد زیرا آقای سردار جنگ می‌فرمایند دو کرور خرج دارد خود آقایان پیشنهاد کننده ه یقین ندارند که زیاد بر این خرج نخواهد شد بنابراین بنده نمی‌توانم اگر زیاد برابر این خرجی لازم شد چه خواهد شد آیا دولت بپردازد؟ یا از خود اهالی گرفته می‌شود و اگر بنا باشد از اهالی گفته شده به چه نخواهد بود؟ آیا به عنوان اعانه خواهد بود به عنوان قرض خواهد بود که بوده از بابت تخفیف مالیات محسوب خواهد شد در هر صورت این اعتراض بنده جزو سایر اعتراضات اساسی است که آقایان مفصلا بیان فرمودند متأسفانه مورد توجه واقع نشد.
  
ثانیا در صورتی که آقای مخبر و آقایان موافقین اینقدر از توقف مأمورین خودشان در خارجه هراسناک هستند که برای آنها قانون می نویسند بنده عرض می کنم اگر یک مأموری مطابق دستور العمل وزارت خارجه رفتار نکرد و مدت پنج سال هم تمام شد و به ایران نیامد آیا برای او مجازاتی هست یا خیر در این قانون هم که چیزی پیش بینی نشده است بنده در صورتیکه با اصل این قانون مخالفم ممذالک با این ماده موافقم که باید مأمورین وزارت امور خارجه پس از مدت معینی که در خارجه هستندبه ایران بیایند و البته اگر مأموری حتم بداند که پس از مدتی به ایران مراجعت خواهد کرد خوبتر و بهتر کار می کند ولی تصور نمی فرمائید که بعد از فرستادن مأموری ممکن است پس از شش ماه مقتضیات سیاست یا عدم لیاقت مأمور ایجاب کرد که آن مأمور تغییر کند و آن مأمورهم در نقطه ایست که امروز نمیتوانید بعضی عملیات بکنید آیا در این صورت چه باید کرد
+
'''مخبر''' – در خصوص آب همانطور که فرمودید د رکمیسیون هم مطالعات زیاد شد. اسم آب کوه رنک است لیکن چون در انسنه و اقواه باب کارون معروف است و اگر آب کوه رنک گفته شود ممکن است مردم نفهمند لذا ما خواستیم در زمینه اصطلاح ذکر اسم کرده باشیم و اشگالی هم ندارد و ممکن است پیشنهاد فرمایند و بنده هم قبول می‌کنم که کرنک نوشته شود. اما راجع به مبلغ البته خود آقای ملک الشهراء هم تصدیق می‌فرمایند که مجلس نمی‌تواند یک مبلغ غیر محدودی و یا یک امر غیر معینی را تصویب کند مسلم است مجلس باید یک مبلغ معین و محدودی اعتبار بدهد و اگر تعیین مبلغ ننماید پس از روی چه میزان می‌تواند تصویب کند که آب کارون را به زاینده رود ملحق نمایند بنابریان گمان می‌کنم ذکر مبلغ عیبی نداشته باشد می فر مایند اگر چنانچه خرج بیشتر شد کی باید بپردازد بنده عرض می‌کنم اولا باید قدری دقت نمود و اسباب تسهیل امر را فراهم نمود که شاید موفق به انجام این کار بشویم زیرا فرضا دو کرور تومان هم خرج بشود یک دینار به خارج نمی‌رود و بلکه به یک قسمت از و عمله وفعله و اشخاص بیکار خود ایران خواهد رسید ثانیا اگر زیادتر خرج همان کسی که اگر کمتر خرج نمی‌کند اگر زیادتر هم خرج شد می‌دهد این چیزی نیست که اشکال داشته باشد مهندس می‌رود و تحقیق می‌کند که اولا این کار عملی است یا خیر؟ ثانیا ضرری وارد میاورد یا نه؟ و البته اگر عملی نبود با اینکه ضرر غیر قابل جبران وارد بیاید اقدام نخواهد کرد این طور نیست که تصور می‌فرمایند که به مجرد تصویب مجلس عهله برود و شروع به کار بنماید ما خواستیم در قدم اول از طرف مجلس تصویب شده باشد تا اصفهانی‌ها و دولت دلگرم بشوند و بدانند که از حالا بایدئ مشغول کار بشوند.
  
رئیس – آقای ملک الشعراء مخالفید؟
+
از یک طرف اصفهانی تهیه پول نماید و از طرف دیگر دولت مهندس و مفتش بفرستد و تحقیقات مقدماتی نباید و بعد که تحقیقات کامل شد شروع به عمل نماید و این مطلب جندان اشکالی نخواهد داشت
  
ملک الشعراء بلی
+
'''رئیس''' آقای سدید الملک موافقید؟
  
رئیس آقای وحیدالملک
+
'''سدید الملک''' در تمام دنیا دول برای آبادی مملکت مخارجی متحمل می‌شوند مثل اینکه دیده شده است که اگر دولت بخواهد مستعمره را آباد نماید همه قسم کمک و مخارج می‌کند تا آن مستعمره آباد شود بنده هر چه فکر می‌کنم نمی فهمم چرا باید چند هزار تومان از خود متحمل این خرج بشود همین قدر برای اصفهانی بس که به دولت سیصد هزار تومان قرض می‌دهد که ۱۵سال از بابت مالیات محسوب گردد و به عقیده بنده نباید اصفهانی متحمل این خرج بشود زیرا دولت از این مسئله استفاده می‌نماید دیگر خرج آن چه ربطی به اهالی اصفهان دارد
  
(اجازه)
+
'''رئیس''' – آقای شیخ الاسلام اصفهانی (اجازه)
  
وحیدالملک من می بینم مخالفین این ماده بدون استثناء داخل در کلیات این لایحه میشوند و در موضوع خود این ماده مذاکره می کنند این ماده دارای سه چیز است که ممکن بود موافقت یا مخالفت با آن سه چیز بشود یکی اینکه نوشته شده کلمه سفرا و وزراء مختار دولت علیه ایران در خارجه ممکن است آقاین ایراد بفرمایند که چرا کلیه مأمورین سیاسی نوشته نشده است ما موافقین هیچ ایرادی به این مسئله نداریم که چرا فقط سفراء وزراء مختار نوشته شده است حالا اگر آقایان مخالفین مالیه که کلیه مأمورین سیاسی نوشته شود ما هم حرفی نداریم و موافق هستیم یکی دیگر مدت پنج سال اقامت در خارجه است بنده راجع به این موضوع هم از آقاین مخالفین چیزی نشنیدم و اعتراض نفرمودند و اگر آقاین نمی خواهند پنج سال باشد پیشنهاد کند که چهار سال معین شود ولی عقیده ما موافقین این است که از پنج سال تجاوز نکند و پنج سال کافی است در پیشنهاد آقای حاج نصیر السلطنه هم چهار سال نوشته شده بود ولی کمیسیون خارجه بعد از جلب نظر آقای وزیر امور خارجه چهار سال را پنج سال کرد و ممکن بود آقایان اعتراضی در این مدت داشته باشند ولی بنده در این موضوع هم اعتراضی ندیدم یک نکته دیگر هم آمدن مأمورین است به ایران و یک سال توقف آنها در اینجا در این خصوص نیز از طرف آقایان ایرادی نشد عقیده موافقین این است که مأمورین پس از انقضای مدت پنج سال حتما باید به وطن خودشان توقف نمایند و باز اگر دولت صلاح دانست پس از یک سال به خارجه بروند د راینجا هم عقیده بنده این است که به محل اولیه خود نروند و به نقطه دیگر مأمور شوند به هر جهت در اینجا هم از طرف آقایان اعتراضی ندیدم اما سیاست ایران بنده عرض میکنم که سیاست هم داخل این ماده نمی شود و به طور کلی سیاست دولت علیه ایران به تمام ممالک صلح است و ما بت هیچ یک داخل در جنگ نیستیم و سیست ما هم تغییر نمی کند و د راین ماده هم داخل نمیشود .
+
'''شیخ الاسلام''' بنده در کلیات عرایض خود را عرض نمودم همین قدر خواستم این مطلب را خدمت آقاین عرض کرده باشم که آقایان وکلای اصفهان زیاده در این باب سنگ به سینه نزنند و بگذارند از طرف سایر آقایان در این باب اضهاراتی بشود والا ممکن است بنده هم عرایضی بکنم ولی بنده فقط نظرم این است که ما اظهار حرارتی نکرده باشیم زیرا در قانون اساسی مطرح است که هر کس از هر جا وکیل است وکیل تمام ایران است و منحصر یه حوزه انتخابیه نیست
  
رئیس – آقای ملک الشعراء
+
'''رئیس''' معلوم می‌شود کلیه آقایان موافقند و دیگر مخالفی نیست
  
(اجازه)
+
'''حاج میرزا علی محمد دولت آبادی''' بنده یک اصلاح عبارتی دارم و الا در اصل مسئله موافقم
  
ملک الشعراء بنده اساسا با تجدید نظر در قوانین موافق هستم حتی آن یاد داشتی که بعضی از آقایان تهیه کرده بودند که در کمیسیون خارجه تجدید نظری در قوانین بشود آنرا هم امضاء کرده ام ولی پس از مطالعه در این لایحه مجبور شدم که به عنوان مخالفت اجازه بخواهم و مطالب خودم را اظهار کنم زیرا موافق نظر آقایان مخالفین بر این دو ماده ضرری مرتب است که نمی شود جبران کرد و تقریبا قسمت اعظم از استدلالات بنده را هم فرمود ند ولی از طرف آقایان موافقین یک دلائل کافی که بتواند لا اقل یکی از مخالفین را قانع کند گفته نشدند مذاکراتی که ابتدا میکردند این بود که به واسطه دور بودن از مرکز از اوضاع مملکت بی اطلاع خواهند بود یا بالاخره زبان مادری خود را فراموش خواهند کرد یا اینکه آقای وحیدالملک می فرمایند مأموریت خارجی مثل یک مدرسه ایست که یک وزیر مختار برود در خارجه تحصیل کند آیا اینها یک چیزهائی میشود که بتواند یک پارلمانی را قانع کند؟ و بالاخره در یک موقعی که مربوط است به پلتیک و سیاست و باید دست دولت را باز گذاشت و آزاد گذاشت در یک چنین موقعی این استدلالات آقایان موافقین نمی تواند عقیده مثبتی را ایجاب نماید اما مسئله اطلاع و عدم اطلاع که فرمودند اگر راجع باشد به سیاست مملکت و پلتیک ژنرال دولت البته در هر جای دنیا که یک نفر ایرانی مربوط با یک وزارتخانه باشد اگر در وظیفه خودش مواظبت داشته باشد می تواند تمام قضایای داخلی آن مملکت را بفهمد و بسنجد و به دولت ایران اطلاع ذهذ و عقیده ما را نسبت به اطلاعی که دارد بسنجد ولی اگر مأمور نالایق و لاابالی باشد هزار مرتبه هم به ایران بیاید ابدا نمی تواند از جزئیات سیاسی مملکت خودش اطلاع پیدا کند و اینکه شاهد آوردند آقا یعلائی و بعضی دیگر را که این آقایان در کارهای خودشان در مدت مأموریت خوش رفتاری کرده اند علتش این بوده که در ایران بوده اند و اطلاعات کامل
+
'''رئیس''' اگر ایراد عبارتی دارید چون شور اول است ممکن است مرقوم فرمائید به کمیسیون ارجاع خواهد شد ماده دوم قرائت می‌شود
  
داشته اند عرض می کنم در عین حال فراموش فرمودند که مأمور مقیم مسکوی ما با اینکه در ایران بوده و اطلاعات زیاد هم داشته معذاللک بر خلاف انتظار آقایان شاید نتوانسته امیدواری ایشان را صحیحا تأمین کند به طور کلی نمی شود یک نظریه اتخاذ کرد و گفت اگر مأمورین خارجی ما به ایران بیایند و مدتی توقف کنند بهتر از مأمورینی که مدتی زیاد در خارجه اقامت کرده اند میتوانند انجام وظیفه دهند خیر اینها اشتباه است و عمده مسئله که موجب شده این بوده که یک افکار با جدیت ئ ذکاتی روی کار نبوده و به عقیده بنده مثل اینکه دولت های گذشته در تمام قضایا سهل انگاریها بکار برده اند در مسئله مأمورین خارجی هم این سهل انگاری را نموده اند اشخاصی نالایق برای خارجه معین کردند ثانیا آن اشخاصی را به واسطه عدم مراقبت و مسامحه کاری نتوانسته اند یا نخواسته اند از نقاط ماموریت تغییر بدهند و اگر چنانچه مأمورین خارجی برخلاف ترتیب و کاربر اداری به یک قوای خارجی متوسل شده اند و دولت نمی توانسته در مقابل آن توسط مأمور خود را تغییر و مجازات بدهند و بالاخره یک مفاسدی تولید می شده حالا برای اصلاح آن مفاسد می خواهیم یک قانونی وضع کنیم که درعین حال این قانون یک مفاسد دیگری دارد و اما این استدلال را که آقایان می فرمایند (زبان خود را فراموش کرده اید) بنده رد می کنم این یک چیز مضحکی است که اگر یک مأموری دو سال یک جائی بماند زبان فارسی را فراموش کند بعلاوه ممکن است یک مأمور خارجی زبان فارسی را خوب بداند و در ادبیات کاملا ذی دخل باشد لیکن در سایر کارها خوب نباشد و سهل انگاری آن وقت اینطور مأمور به چه کار ما میخورد شما از مأمور لیاقت و وطن پرستی و خدمت می خواهید و به ادبیات او نمی توانید تکیه کنید و به واسطه نداشتن ادبیات آنها را احضار کنید ما وزیر مختار داشتیم که شعر می گفتند و دیوان هم داشتند ولی در آغاز کار نمی کردند و از آن طرف وزیر مختار هم داشتیم که شاید مواد فارسی هم نداشته و چقدر برای سیاست دولت نافع و خدمتگذار بودند و استدعا دارم دیگر این دلیل را تکرار نفرمائید ولی از نقطه نظر عقیده شخصی عرض میکنم که در مسائلی سیاسی و پلتیکی دست دولت را نمی شود بست و از مأموریتی که انتخاب می شوند ما باید صحت عمل ولیاقت و وطن پرستی در نظر گرفته شود و اگر در این قدم اول مسامحه نکردیم و بخواهش و توصیه اهمیت ندادیم و به فشار داخله و خارجه خودمان را نباختیم و این قدم اول را درست گذاشتیم در سایر قضایا دچار اشکال نخواهیم شد .
+
(به مضمون ذیل قرائت شد)
  
بنده موافقم که تمام مأمورین خارجه را بلا استثناء معزول کنند و به طهران احضار نمایند .
+
ماده۲- مبلغ مزبور را وزارت مالیه از خود اهالی اصفهان استقراض کرده و دویست هزار تومان آن را در ظرف مدت ۱۵ سال با قساط متساویه بابت مالیات اصفهان محسوب و بدون فرع به آنها مسترد خواهد داشت و یک صد هزار تومان آن بر عهده خود اهالی خواهد بود
  
ولی در صورتی که دست دولت را باز کنند که هر وقتی بخواهند بتوانند مأمورین خود را احضار و عوض کنند پنج سال به پنج سال یا در هر ماه نه اینکه یک قانونی وضع کنیم که در سر پنج سال مأمور مجبور باشد بیاید ممکن است در عین اینکه به مأمور خود در فلان نقطه احتیاج دارد یا قضایائی اتفاق افتاده که توقف فلان مأمور در آن نقطه لازم است و در یک چنین موقعی که ممکن است وجود این شخص فواید گزافی به دولت برساند ما بیائیم و دولت را مجبور کنیم که مأمور خودت را بردار چون پنج سال تمام شده است و دولت مطابق قانون مجبور بشود او را بردارد و اینکه نوشته شده است (که برگردد به ایران و یک سال اقلا بماند) البته تصدیق می فرمائید که در مسائل سیاسی و پلتیکی ممکن است یک هفته غیبت یک مأمور متخصص و با اطلاع قضیه مهمی را معطل کند .
+
'''رئیس''' – آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)
  
در این صورت چگونه ما یک سال مأمور را معطل کنیم که در طهران بماند برای اینکه قانون گفته است عقیده بنده این است که در این قبیل مسائل باید دست دولترا باز و او را آزاد گذاشت و باید تمام ماها سعی و کوشش کنیم که قانون اداری و قانون استخدام را زودتر از تصویب مجلس شورای ملی بگذرانیم و وزارتخانه ها را از این حال ضعف نجات بدهیم باید سعی کنیم که حکومت مقتدر صالح ممتد در مملکت ایجاد کنیم باید کاری بکنیم که کابینه های ما اقلا پنج سال شش سال با قدرت و اقتدار دوام پیدا کنند تا بتوانند مأمورین فاسد را قلع کنند و مأمورین صحیح به جای آن ها بگمارند و قانون هائی که دست دولت را می بندد نباید وضع کرد و قانونی که منتها موجب ابداع او به جهت فساد یک وزیر مختار و یا یک قونسول و یا یک ژنرال قونسول باشد او را نمی توان قانون نامید قانون باید تکیه اش به عمل باشد تکیه اش به حقیقت و اجتهاد باشد نه این که از نقطه نظر احساسات و این که فلان زید و عمر و چون در مأموریت خود بدرفتاری کرده اند لذا ما بیائیم و یک قانونی وضع کنیم که دیگر نتوانند تمرد کنند این نکته گاه ثابتی نخواهد بود و ابدا این قانون به موقع اجرا گذاشته نخواهد شد و به هیچوجه به دولت کمک نخواهد کرد و البته آن قوانین که متکی به فلسفه نباشد نمی تواند مورد استفاده واقع شود آقای ارباب در یک قسمت یک اظهاری فرمودند که بنده یادداشت کردم فرمودند (خرابی ما به واسطه خون فاسد مأمورین سیاسی ما در خارجه است) بنده در عین این که تصدیق دارم که مأمورین ما در خارجه مخصوصا یک قسمت از آنها که وجودشان باعث این افکار و نظریات شده است البته نتوانسته اند به ما خدمتی کنند و شاید مضاری هم برای ما داشته اند ولی تصدیق کنید که خرابی ما به واسطه خون فاسد خود ما بوده است نه آن مأموران مأمور فاسد را ما فرستاده ایم وقتی ما او را احضار کردیم و او به وسائلی متوسل به بعضی مقامات شده است ما به آنها نگفته ایم شما حق ندارید حمایت از مأمور دزد و فاسد بکنید پس بالاخره فساد خون از ما است و اختلال مملکت به واسطه اهالی خود مملکت است اگر ما می توانیم در اصلاح مأمورین خارجه حودمان قدم برداشته و موفق به اصلاح آن شویم برای این است که در اصلاح خودمان قدم برنداشته ایم از این جهت است که فلان مأمور هم میرود و قراردادی منعقد می نماید که آن قرارداد منافی منافع و مخالف مصالح مملکت ما است بعضی به عقیده بنده نباید تمام مفاسد را به فساد خون چهار نفر مأمور محول و محدود کرده و برای مدت توقف آنها در خارج قانونی وضع کنیم بنده به کلی با این قضیه مخالفم و عقیده مند هستیم که در مسائل سیاسی و پلتیکی باید همیشه دست دولت را باز گذارد و بنابراین معتقدم که این قانون باید دو مرتبه به کمیسیون عودت کرد با مطالعات عمیقه و دقت کامل یک چیزی بطور ماده واحده وضع و به مجلس پیشنهاد کرد که در خارج اسباب استهزا و خنده نباشد
+
'''محمد هاشم میرزا''' – با کمال عقیده که به لزوم اهمیت ماده موضوع دارم و در کلیات هم عرض کردم به نظر بنده اینطور می‌رسد که این سیصد هزار تومان که اهالی به دولت می‌دهند به ترتیبی که این لایحه نوشته شده صد هزار تومان را واگذار به دولت نموده و دولت هزار تومان آن را دولت از بابت مالیات مسترد نماید این مسئله مخالف با مصالح عمومی است به جهت اینکه مقصود اهالی اصفهان این است که اراضی آنها در سال‌های خشک سالی بی آب نمانده و در سال‌های دیگر نیز انتفاعی ببرندو دولت باید حتی الامکان موجبات این کار را فراهم نماید مثل این است که اهالی اصفهان برای مساعدت با دولت مبلغ سیصد هزار تومان به دولت قرض می‌دهد عقیده بنده این است که دولت بعد از جریان آب در مدت ۱۵ سال این پول را تمام و کمال بپردارد و در عوض این که اهالی بدوا این پول را داده‌اند تا مدتی که تمام فروش دولت به آنها پرداخته نشده منافع آب متعلق به مالکین و قرض دهندگان باشد و بعد از آن که این سیصد هزار تومان تمام و کمال پرداخته شد این آب به ملکیت دولت درآید و دولت به عنوان مالکیت مثل آبهای خالصه در آن تصرف نماید و از آن استفاده نماید و مالکین نیز غیر از این نباید متوقع باشند. این بود پیشنهاد اولی بنده لیکن طور دیگر هم ممکن است و آن این است که اهالی صدهزار تومان بدهند و دولت هم دویست هزار تومان بپردازد و بعد از آن که آب جاری شد نصف انتفاع آب متعلق به دولت و نصف دیگر متعلق به اهالی باشد یا برای این که اشکال آقای ارباب کیخسرو هم وارد نیاید ممکن است لفظ دویست یا سیصد هزار تومان را موضوع بحث قرار ندهیم و فقط بگوئیم کلیه مخارجی که بازدید می‌شود اهالی بپردازند و بعد در مدت ۱۵ سال دریافت دارند و به همان ترتیب که عرض کردم منتفع بشوند ولی تمام اینها منوط به رضایت اهالی می‌باشد یعنی باید به وزارت فوائد عامه اجازه داده شود که ما با اهالی داخل مذاکره شده و هر یک از ترتیبات ثلاثه را که موجب راحت اهالی و منفعت دولت باشد پذیزفتند همانطور معمول دارند و این ترتیب به عقیده بنده برای دولت بدون ضرر و برای اهالی مفید خواهد بود
  
رئیس – آقای آقا سید یعقوب
+
'''رئیس''' – آقای عمادالسلطنه خراسانی مخالفید؟
  
اجازه
+
'''عمادالسلطنه خراسانی''' – بلی
  
آقا سید یعقوب اولا لازم است در جواب فرمایشات آقای ملک الشعراء که می فرمایند دست دولت را باید بازگذارد و او را در مسائل پلتیکی و سیاسی آزاد و مختار کرد عرض می کنم با این که ایشان با یک فصاحت و بلاغت و لحن ادبی مطالب را بیان و تقریر فرمودند بنده درست نفهمیدم چطور می شود در یک مملکت قانونی دولت را کاملا آزاد و مختار نمود دولتی که دارای قوه مقننه است لذا نبایستی در مسائل سیاسی آزاد و مختار باشد و هر چه می خواهد بنا بر میل و اراده اش انجام دولت را باید مفید کرد که عملیات او را در تحت قانون و با مراجعه به قانون باشد پس قانون استخدام را برای چه انشاء می کنیم برای این است که دولت نتواند به میل و اراده شخصی هر کسی را بخواهد تغییر داده و دیگری را به جای او منصوب و برقرار کند
+
'''رئیس''' بفرمائید
  
بلی اگر خدا خواست و چند سال از عمر مشروطیت ایران و قانون ایران گذشت و تمام افراد دانستند که وظایف کلیه مأمورین در تحت قانون باید باشد آن وقت این فرمایشات ایشان شاید بی مورد نباشد ولی ما ضانزده سال تمام است که وضعیات را ملاحظه و مشاهده کرده ایم روش کابینه ها وطرز مشی دولت ها و وزراء را دانستند و به کنه و رموز مسائل در این مدت واقف و آشنا شده ایم آن وقت امروز هم که ما می توانیم از عملیات آنها جلوگیری کنیم باز هم از انجام این مهم خودداری و غفلت کنیم۰
+
'''عماد السلطنه''' – بنده به طوری که بعضی از آقایان مذاکره کرده‌اند تعیین مبلغ سیصد هزار تومان را در اینجا زائد می دانم به چه دلیل اهالی مبلغ سیصد هزار تومان خرج کنند و اگر کافی نشد و کسر آمد از جیبشان برود پس بهتر این است که قبلا یک عده مهندس از طرف وزارت قوائد عامه مأمور شوند که تفتیش نموده و مخارج را برآورد کرده و پس از آن که بطور تحقیق مخارج آن برآورد شد با نماینده اهالی اصفهان داخل در مذاکره شود و عمل را ختم نمایند و اما راجع به ملکیت آب هم که شاهزاده محمد هاشم میرزا فرمودند در شور کلی هم چرا اظهار شد که مالکیت حق دولت نخواهد بود بنده خیلی تعجب کردم که چطور می‌شود از دولت سلب مالکیت نمود در هر حال از دو حال خارج نیست یا دولت پس از الصاق رو کارون به زاینده رود یک ممیزی جدیدی ننموده و مالیات جدیدی می‌گیرد و یا این که آب به ملکیت خود دولت بوده و مطابق معمول سایر آبها می‌فروشد و از حق استفاده می‌نماید حالا باید آقای وزیر فوائد عامه توضیح بدهند که نظر دولت چیست
  
ثالثا اگر نظر مبارک باشد اگر حافظه ها وفا کند اگر اندک ملاحظه و مراجعه بسطور جراید و روزنامه ها بشود ملاحظه خواهید فرمود چقدر دولت برای تغییر یک نفر مأمور خودش در بلژیک اقدام نمود و بالاخره موفق نشد
+
'''رئیس''' – یک قسمت از فرمایشاتی که فرمودید راجع به ماده اول بود
  
در این صورت ما ناچاریم این مسئله را از راه وضع قانون و طرق قانونی جلوگیری و تأمین کنیم چون قدرت دولت به واسطه مجلس است آقای تدین فرمودند این قانون این مقصود را تأمین نمی کند بنده میگویم قانون حکم وزیر را واجب الاجرا میکند و حکم وزیر که به موجب قانون باشد واجب و حتمی الاجرا میشود و به محض اینکه ۵ سال گذشت وزیر به فلان مأمور خواهد نوشت که به موجب قانون مصوبه مجلس باید از خطه مأموریت خود بیائی در این صورت چگونه می تواند مأمور تخلف کند و نباید و اما اینکه آقای ملک الشعرا فرمودند به واسطه آمدن فلان مأمور به ایران و توقیف او در مدت یک سال شاید خیلی از مسائل سیاسی از بین رفته و در نتیجه بی اثر و بی فایده بماند بنده تصور میکنم این مسئله هم وجود عنقا معروف الاستمو معدوم الجسم باشد به واسطه اینکه هر سفارتخانه دفتر دارد مأمورین دیگر و اجراء و و شارژ – دافر دارد و به وسیله پست وتلگراف دستور العملها لازم و مقتضی از طرف دولت به آنها داده میشود راه مراسلات و مخابرات و مذاکرات باز و مفتوح است
+
'''عمادالسطنه''' – در ماده اول هم اجازه خواسته بودم
  
دنیای امروز دنیائی نیست که روابط مال با یکدیگر مقطوع باشد که اگر یک نفر مأمور دولت به ایران بیاید دیگر وسائل حفظ سیاست به کلی از بین برود پس اینها قضایای فرضیه و خیالاتی هستند که ابدا وجود خارجی ندارد مخصوصا افراد نادر الوقوع هیچ مخل قانون نمی شوند شما چرا یک نفر فرد نادر را تصور می کنید و آن را می خواهید میزان و مدرک قرار دهید گمان نمی کنم هیچ فلسفه این حکم را بکند مسئله دیگری که فرمودند این بود که تغییر سیاست موجب تغییر مأمور نمی شود خواستم جوابا حضور آقای مدرس عرض کنم ما وقتی که داخل مشروطیت شدیم گفتیم از دوره تجدد و انقلاب داخل در کار بوده اند دارای افکار و عقایدی هستند که آن
+
'''رئیس''' – آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
  
افکار و عقاید امروز در محیط ایران موجود و حکم فرما نیست امروز بدرد کار نمی خورند از این جهت می گویند آقای ممتاز السلطنه باید به ایران بیاید و به بیند در مملکت ما که مجلس هست و قوانین جاریه از آنجا می گذرد ترتیبات چه شکل است بنده کار به شخص ندارم عرض میکنم تمام این مأمورین خارجه باید به ایران بیایند و ترتیبات امروزی مملکت را مشاهده کنند و به ببنند ترتیبات طور دیگر و طرز دیگری است آن ترتیبات سابق و حکومت کیف مایشائی دیگر وجود ندارد و قطع و فصل امور و مشکلات سیاسی و غیره با حکومت شوروی است نه به امر و حکم صدر اعظم
+
'''حاج شیخ اسدالله''' – راجع به این ماده که کمیسیون پیشنهاد نموده است دولت سیصد هزار تومان قرض نموده دولت هزار تومان آن را در مدت پانزده سال بابت مالیات محسوب دارد بعضی از آقایان اظهار می‌دارند که باید خود دولت کلیه این سیصد هزار تومان را بپردازد خاطر آقایان هم متذکر می‌شوم که ما نمی‌توانیم اضافه بر آنچه دولت پیشنهاد نموده رأی بدهیم بنا براین مذاکرات در این مسئله بی مورد است اما راجع به این قسمت که گفته می‌شود باید مال دولت باشد بنده تعجب می‌کنم دولت باید سعی نماید که در مملکت آبادی برای مردم ایجاد نماید و هم چنین عقیده دارم که دولت سایر املاک و خالصات را به مردم بفروشد که آنها را آباد نمایند حالا تازه در باب مالکیت یک آب موهومی که اگر اهالی پول بدهند و آب جاری شود مذاکره می‌شود د صورتی که بنده عقیده دارم همین رودخانه جاجرود را هم که دولت جلوگیری می‌کند و آب را به مالکین و رعایا نمی‌دهد و مبلغی از این راه خسارت وارد می‌آورد آزاد بگذارد زیرا اگر بیست هزار تومان منفعت دارد در عوض سیصد هزار تومان به آبادی مملکت ضرر می رساند باید دید مقصود از این اقدام چیست مقصود این است که اراضی مشروب و آباد شده البته وقتی که آباد شد منافع آن عاید دولت و مردم می‌شود و مردمی که به واسطه بی آبی دربدر شده‌اند و فراری و بی خانمان شده‌اند جمع آوری خواهند شد و تصور می‌کنم بیش از این مذاکرات لازم نیست و به کلی بی مورد است و به عقیده بنده آب حق اهالی بوده و حق مالکیت خواهد داشت
  
عرض میکنم که آنها باید به ایران آمده از کیفیت و ترتیب اوضاع وسیاست امروزه آگاه و طلع شوند زیرا حالا به هیچ وجه آنها از جریان و ترتیب امور واقف نیستند و اطلاعی ندارند شما خودتان مسافرت کرده و به قدر کفایت از مجاری امور و جریان اوضاع مستخر ید دولت ناچار است سفر مامورین خود را احضار کند و به آنها اطلاع دهد و آنها را مستخر کند که رژیم اساس ماتغییر کرده و نوع دیگر است و برای حضور به این مقصود چاره جز تمسک به قانون نداریم که پس از طی مراحل لازمه آن را دست دولت بدهیم و او هم مطابق آن قانون عمل و رفتار کند و این مسئله جز این راه از طریق دیگری تأمین نمی شود زیرا همه چیز باید مستند به قانون باشد و از مجرای قانون به روز و تراوش نماید اما آمدیم بر سر مدت پنج سال به طوریکه آقای وحید الملک و سایر موافقین محترم بیان کردند مقصود این بود که مدت اقامت آنها در خارجه از ۵ سال تجاوز نکنند نه اینکه از ۵ سال کمتر نشود غیر ممکن است یک سال یا دو سال بیشتر یا کمتر باشد غرضاین است اگر خدای نخواسته به اندازه ۵ سال تجاوز نکند آن وقت بعد از مدت ۵ سال و عمر توفقش در خط مأموریت منقضی شد مجددا به ایران آمده اوضاع و احوال را مشاهده و ملاحظه کند دو مرتبه عودت نماید و به سلامتی تشریف ببرد اگر هم نخواست مختار است
+
'''وزیر فوائد عامه''' – بنده راجع به این توضیحی که عرض کردم گمان می‌کردم که دیگر این مذاکرات تکرار نخواهد شد بنده عرض کردم که تمام این مسائل بعد از تحصیل اجازه از مجلس صورت خواهد گرفت یا هنوز داخل در جزئیات نشده‌ایم البته بعد از آن که این اجازه از طرف مجلس داده شد دولت ترتیبی برای حل این مسائل خواهد داد و رفع این مشکلات خواهد شد
  
رئیس – آقایان با تنفس موافقند؟
+
'''رئیس''' آقای سهام السلطان (اجازه)
  
گفته شد بلی
+
'''سهام السلطان''' – در مذاکرات کلی آقای مخبر و نمایندگان اصفهان اظهار فرمودند که اگر یک خرجی بشود و منتج به نتیجه نشود پول از جیب اهالی رفته و دیگر مربوط به دولت نخواهد بود این شرحی را که اظهار فرمودند در هیچ یک از مواد این لایحه ذکر نشده از طرف دیگر اگر بنا شود خرجی بشود و این آب جاری شود لابد باید تاریخ پرداخت آن از طرف دولت معین شود و به عقیده بنده ابتدای تاریخ هم بعد از جاری شدن آب باشد علیهذا بنده چون این دو مطلب را در هیچ یک ا این دو ماده ندیدم پیشنهاد نمودم که بر این لایحه و مواد شرحی اضافه شود که اگر به واسطه وقایع و حوادثی این امر صورت نگرفت این دویست هزارتومانی که دولت باید بپردازد از عهده دولت خارج هست و بر عهده خود مالکین است دیگر آن که اضافه شود تاریخ پرداخت و حساب کردن این وجه از بابت مالیات از مواقعی است که آب جاری شود و چون به نظر بنده اضافه بر این ماده لازم بود پیشنهاد کرده‌ام که البته قرائت خواهد شد.
  
(در این وقت جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجددا تشکیل شد)
+
'''مخبر'''- بنده قبول می‌کنم که اضافه شود مبلغ مزبور را وزارت مالیه از خود اهالی اصفهان استقراض کرده و دویست هزار تومان آن را بعد از الحاق یا جریان آب یعنی از تاریخ شروع به استفاده در ظرف مدت پانزده سال به اقساط متساویه از بابت مالیات محسوب خواهد نمود.
  
رئیس – در ماده اول مذاکرات کافی است یا نه؟
+
'''رئیس''' مذاکرات در این ماده کافی نیست؟
  
اظهاری نشد
+
(گفته شد کافی است)
  
رئیس – آقای محقق العلماموافق هستید۰
+
'''رئیس''' یازده فقره پیشنهاد رسیده که شش نفره آن در یک زمینه است قرائت می‌شود.
  
محقق العلماء – بلی بنده در زمینه موافقت یک عرض دارم
+
(پیشنهادات مزبور به مضمون ذیل قرائت شد)
  
رئیس – آقای دولت آبادی چطور؟
+
راجع به ماده (۲) بنده پیشنهاد می‌کنم که ماده دوم چنین نوشته شود.
  
حاج میرزا علی محمد دولت آبادی – بنده هم موافقم
+
بعد از جریان آب دویست هزار تومان این مبلغ را دولت در ظرف پانزده سال به اقساط متساویه از مالیات طلبکاران محسوب خواهد داشت و یک ثلث را طلبکاران اقساط خواهند نمود.
  
رئیس – آقای محمد هاشم میرزا چطور؟
+
'''(ابراهیم زنجانی)''' پیشنهاد می‌کنم بعد از لفظ (آن را) اضافه شود (بعد از جریان آب)
  
محمد هاشم میرزا –بنده هم موافقم
+
'''مدرس''' – امین الشریمه
  
رئیس آقای تدین هم موافقید؟
+
راجع به ماده (۲) ماده (۲) مبلغی را که برای اجرای ماده فوق لازم است وزارت مالیه از اهالی اصفهان استقراض خواهد کرد و پس از آن که مجرای بین رودخانه باز و آب جاری شد معادل دویست هزار تومان آن را در ظرف مدت پانزده سال به اقساط متساویه از بابت مالیات اصفهان محسوب و بدون فرع به آنها مسترد می‌دارد و تتمه بر عهده خود اهالی خواهد بود.
  
تدین – خیر بنده مخالفم
+
'''(فهیم الملک)''' بنده پیشنهاد می‌کنم که هر وقت آب کارون به زاینده رود ملحق شد قرض دهندگان حق داشته باشد از تاریخ شروع به استفاده از آب الی پانزده سال به اقساط متساویه از بابت مالیات مأخوذ دارند و اگر نتیجه حاصل نشد خسارات با خود اهالی است.
  
رئیس – بفرمائید
+
'''محقق العلماء''' بنده پیشنهاد می‌کنم که ماده (۲)به طریق ذیل نوشته شود.
  
تدین – آقای وحید الملک در ضمن بیانات خود اظهار داشتند نظر به اینکه سیاست دولت ایران با کلیه دول مبنی بر صلح و صفا است به این جهت سیاست تغییر پیدا نخواهد کرد و فقط تغییر سیاست موجب و مستلزم تغییر نمایندگان خواهد بود بنده گمان میکنم که هیچ ملازمه بین اینکه سیاست صلح جویانه داشته باشیم و مأمورین خود را تغییر دهم نیست مکرر دیده ایم در موقع صلح و صفا مأمورین سیاسی تغییر و تبدیل میکنید و از طرف دولت متبوعه خود احضار می شوند در صورتی که ابدا جنک و محاربه بین ما و آن دولت موجود نبوده پس لازمه تغییر سیاست جنک جویانه نیست به علاوه می فرمایند خارجه یک مدرسه عملی است بنده از این فرمایش ایشان خیلی متأسف شدم زیرا اگر واقعا نمایندگان سیاسی ایران اینقدر بی اطلاع و بی بصیرت هستند که باید در خارجه بروند و چیزی بیاموزند پس فایده این نوع نمایندگان برای ما چیست؟اشخاصی را دولت باید بپذیرد و مأموریت به آنها بدهد که لیاقت داشته باشند و برای حفظ سیاست دولت در آنجا مسلعی جمیله بکار برند علی ایحال اینها یک تغییرات و فرمایشاتی است که فوق العاده در خارج موثر است و باید نهایت دقت در طرز این بیانات بشود بنده اساسا روح این لایحه را این طور تصور میکنم چون بعضی از مأمورین دولت سالهای سال است در اروپا یا در جای دیگر رفته و تا کنون به واسطه عللی نتوانسته آنها را تغییر و تبدیل دهند حالا می خواهند در اینجا یک یا دو ماده قانونی وضع کنند که به وسیله آن دولت موفق به تغییر و تبدیل آنها بشود بنده تصور میکنم با تصویب این ماده قانون هم آن عمل کاملا مرتفع و بر طرف نخواهد شد باید اقداماتی کرد که آن ملل رفع شود اما اینکه آقای آقا سید یعقوب فرمودند اگر دست دولت باز باشد و دولت مختار باشد منافی اصول مشروطیت است گمان میکنم این فرمایش ایشان اساسی نباشد مقصود از باز بودن دست دولت این است که در اجرای وظایف خود آزاد باشد بنابراین البته دست دولت در حدود وظایفش باید باز باشد به هر حال بنده یک قسمت از مخافتم را قبل عرض کردم حالا هم تکرار میکنم اولا علت اینکه تنها اختصاص به وزراء مختار و سفراء داده چیست و چرا اسم کلیه مأمورین یساسی د راینجا قید نشده است ؟ ثانیا پنج سال باشد و کمتر نباشد چیست ؟ خوب است مدافعین محترم این لایحه علت و فلسفه این نکته را بفرمائید تا مخالفین هم متقاعد شوند و اینکه میفرمایند به مدت پنج سال اهمیت نمیدهم و اگر مخالفین بخواهند ممکن است مدت اقمت را از پنج سال کمتر هم پیشنهاد کنند معنی این عبارت هم اینست که اگر مخالفین سه سال پیشنهاد کنند کمیسیون در این رائی که داده است جدی نبود بلکه همینطور سطحی و خیالی پنج سال را در نظر گرفته است در صورتی که کمیسیون باید با در نظر گرفتن یک سلسله ادله و براهین فلسفی به یک چیزی رأی بدهد و حتی الامکان از رأی خود مدافعه کند گذشته از این آیا دلیل اینکه برای توقف در ایران یک سال معین کرد و بعد از یک سال حتما باید بروند چیست اجباری مگر دارند هر وقت دولت مقتضی دانست او را مجددا می فرستد دیگر این قید برای چیست اینجا که حقیقتا دست دولت بسته میشود بعلاوه عده از سیاسی ما در خارجه افتخاری و از اهل خود آنجا هستند و بادا ایرانی نیستند آنها و اجرا اینجا استثناء نکرده اید اگر مثلا بعضی از ملل مسیحی یا ملل دیگر افتخار نمایندگی ایران را قبول کرده باشند معنی این ماده است که آنها هم باید احضار شوند و این قانون شامل حال آنها هم میشود ما چه حق داریم یک عده اشخاصی که جزء یک ملت و دولت دیگری هستند به صرف این که افتخارآ نمایندگی ما را قبول کرده اند آنها را هم مشمول این قانون قرار داده را احضارشان کنیم پس مأمورین افتخاری هم باید مستثنی شوند در صورتیکه در این ماده هیچ ذکری از آن نشده بنابراین خوب است آقایان موافقین فلسفه این دو سه چیز را که بنده عرض کردم بفرمائید تا متقاعد شوم و بعلاوه وضع این قانون برای عللی است که فعلا موجود شده است حالا آقایان همچو تصور میفرمایند که با وضع و تصویب این قانون ممکن است رفع آن علل بشود بنده خیال میکنم این یک دو ماه قطع نظر از اینکه رفع و برطرف کننده آن علل نخواهد بود ممکن است این یک سطر سهوا نوشته نشده است توضیح شد از نقطه نظر حقوق بین الملل و نمایندگی سیاسی دول مزاحمتی برای ما ایجاد کندیس اخیرا هم باید در نظر گرفت که آیا مبادرت به این امر مزاحمت با اصول حقوق بین المللی پیدا می کند یا خیر ؟ در هر حال این قضایا باید بیشتر طرف توجه آقایان واقع شود
+
ماده دوم وزارت مالیه سیصد هزار تومان را از روی تقسیم صحیح که هیئتی که از خود مالکین انتخحاب می‌نمایند با اطلاع و نظارت وزارت مالیه و وزارت قوائد عامه تعیین می‌کند از مالکین استقراض نموده دویست هزار تومان آن را در ظرف مدت پانزده سال به اقساط متساویه پس از اتمام کار و جاری شدن آب از بابت مالیات اصفهان محسوب و بدون فرع به آنها مسترد و صد هزار تومان دیگر آن بر عهده اهالی خواهد بود و چنانچه به واسطه اتفاق و وقایع و موانعی این امر خاتمه نیافت مالکین حق اخذ کلیه وجه را از دولت نخواهند داشت سهام السلطان.
  
در این موقع از طرف بعضی همهمه شد
+
بنده پیشنهاد می‌کنم که در ماده دوم نوشته شود. مبلغ مزبور را وزارت مالیه از مالکینی که استفاده از آب خواهند کرد استقراض کرده و در ظرف ۱۵ سال به اقساط متساویه از بابت مالیات اصفهان بدون فرع به آنها مسترد دارد و یک صد هزار تومان به عهده خود مالکین خواهد بود مخالفم با این که اسم اهالی مطلق نوشته شود.
  
تدین – هر وقت فرمایشات آقایان تمام شد آن وقت حرف خواهم زد بنده چون مکرر کنفرانس داده و منبر رفته ام به این جهت اگر مذاکراتی در پای منبر من واقع شود از میدان در نمیروم و سکته هم به خیال من وارد نمیشود زیرا از این ترتیبات زیاد دیده ام بنابراین تکرار عرض میکنم پیشنهاد اول بنده اگر قبول شود کاملا مقصود حاصل می شود و این پیشنهاد خود را عجالتا به مقام ریاست تقدیم می دارم و اگر آقای مخبر فرمایشاتی دارند بفرمایند بعد بنده دفاع خواهم کرد
+
'''حسن الحسین الکاشانی'''  بنده پیشنهاد می‌کنم ماده دوم به ترتیب ذیل نوشته شود مبلغ مزبور را وزارت مالیه از اشخاصی که استفاده از جاری شدن آب می‌نمایند استقراض کرده و دویست هزار تومان را در ظرف مدت ۱۵ سال به اقساط متساویه از بابت مالیات آب خور زاینده رود محسوب و بدون فرع به آنها مسترد خواهد داشت و یک صد هزار تومان آن بر عهده خود اهالی خواهد بود.
  
رئیس – آقای مخبر توضیحات خود را می فرمایند بعد اگر آقایان موافق باشند رأی خواهیم گرفت
+
'''حائری زاده''' راجع به ماده دوم بنده پیشنهاد می‌کنم که در آخر ماده دوم این جمله اضافه شود چنانچه مخارج الحاق آب و بستن سد زیاده از سیصد هزار تومان شد مازاد بر عهده خود اهالی است و ربطی به دولت ندارد.
  
مخبر – آقای تدین دو سه نکته بیان فرمودند که باید جوابا توضیح عرض کنم اولا اظهار تأسف فرمودند از اینکه چرا اظهار شده است این مأموریت به منزله مدرسه ایست و فرمودند مأمورین باید فبلا درسشان را خوانده باشند عرض از مدرسه که اظهار شد این بود که مأمورین در خارجه بروند و در کلاس درس بخوانند از نقطه نظر عمل تمام خدمات دولت برای اشخاص و اجرا به منزله مدرسه است و هر کس از روز اول داخل خدمت دولت می شود ارتقاء رتبه او از درجه پائین به بالا برای او به منزله مدرسه است و هر که درجات این مدرسه را بیشتر طی کند به همان اندازه مقام لیاقت و قابلیت او زیادتر است بدیهی است مأموریکه دو سال در یک نقطه و با دو سه سال دیگر در محل دیگر و به عبارت اخری چد سال در نقاط مختلف مأموریت پیدا کند به همان اندازه بر معلومات و تجارب او افزوده خواهد شد پس خدمت دولت عملا مدرسه ایست که هر چه زیادتر خدمت کنند زیادتر معلومات حاصل می کنند مثل شاگرد طب که بعد از بیرون آمدن از مدرسه هر قدر بیشتر مریض معاینه کند و بیشتر در مریضخانه کار کند اطلاعات و تجارب او بیشتر خواهد شد اما راجع به مسئله پنج سال که فرمودید گویا کمیسیون در رایش جدی نیست خیر جدی است و در لایحه اولیه که پیشنهاد شده بود چهار سال معین شده بود در این مطلب در کمیسیون مذاکره شد و نظر به اینکه مأمورین دولت بتوانند کاملا سیاست دولت را اعمال کنند قرار شد حداکثر پنج سال نوشته شود هیئت دولت هم پنج سال را لازم دانستند ولی البته اگر دولت در سنوات اول دید آن سیاسی را که مأمور تعقیب می کند با
+
'''ابراهیم قمی''' بنده اصلاح ماده دوم را این قسم پیشنهاد می‌نمایم:
  
سیاست مرکز مناسب نیست آن وقت می تواند زودتر او را احضار کند و اینکه فرمودند چرا مأمورین افتخاری مستثنی نشده اند لازم است خاطر آقایان را متذکر کنم که مامور افتخاری به سمت سفارت یا وزیر مختار یا سفیر مقیم معین نشده است و بطوری که در این لایحه ملاحظه می فرمائید این ماده قانون فقط شامل اعضایرئیسه و سفرا و وزرای مختار است نه اجزاء جزء حالا اگر بعد مسداول این قانون شامل حال تمام مأمورین خارجه بشود البته مراعات این مسئله شده و لفظ افتخاری هم علاوه خواهد شد اینکه فرمودند آیا تصور نمی شود این تغییرات با قوانین بین المللی مخالف باشد خیر؟هیچ همچه قوانین بین المللی که منافی با این لایحه باشد وجود ندارد اگر فرضا همچه چیزی باشد خود این ترتیب خیلی بر خلاف قانون بین المللی است و باید با وضع این قانون آن خلاف قانون را لغو کنیم و از بین برداریم(بعضی گفتند صحیح است)
+
ماده دو مبلغ مزبور را وزارت مالیه از خود اهالی اصفهان استقراض کرده و دویست هزار تومان از آن را بعد از انجام امر و جریان آب در ظرف مدت ۱۵ سال به اقساط متساویه از بابت مالیات اصفهان محسوب و بدون فرع به آنها مسترد خواهد داشت و یک صد هزار تومان آن بر عهده خود اهالی خواهد بود.
  
رئیس در این باب مذاکرات کافی است؟
+
'''مستشارالسلطنه''' بنده پیشنهاد می‌کنم به جای تمام مواد لایحه اجازه الحاق آب کوه رنگ به زاینده رود ماده واحده ذیل تصویب شود:
  
ارباب کیخسرو بنده توضیحی دارم۰
+
ماده واحده مجلس شورای ملی اجازه می‌دهد وزارت قوائد عامه به خرج مالکین پیشنهاد کنند و هیئتی از مهندسین بصیر و مجرب فرستاده از روی دقت مخارج و الحاق آب کوه رنگ به زاینده رود را برآورد کرده در صورت عدم توجه خسارت مهمه به جاهای دیگر و امکان الحاق هر مبلغ مخارج لازم شود وزارت فوائد عامه با پول مالکین و در تحت نظر نماینده مالکین به مصرف رسانیده و در ظرف ۱۵ سال از تاریخ الحاق مزبور و جریان آب به مجرای جدید وزارت مالیه دو ثلث از کل آن مخارج را بدون فرع به اقساط متساویه از بابت مالیات اصفهان با آنها محسوب خواهد نمود و یک ثلث به آن بلاعوض بر عهده خود مالکین خواهد بود.
  
رئیس – بفرمائید
+
'''ارباب کیخسرو'''
  
ارباب کیخسرو توضیح بنده راجع به اظهاری بود آقای ملک الشعرا فرمودند گویا با ایشان اشتباه فرموده یا بیان بنده ناقص بوده است بنده هیچ وقت نخواستم بگویم مأمورین خارجه ما فاسدند بلکه بنده عرض کردم قلب سیاست ما به واسطه خونهای فاسدی که در آن داخل شده اصلاح لازم دارد و البته مقصود بنده هم این نبوده است که تمام مأمورین ما فاسدند زیرا آن عبویی که عاید می شود اگر عاید نمی شد قطعا اوضاع سیاسی و وضعیت اقتصادی ما بهتر از حالیه بود اگر مأمورین خارجه ما کاملا به وظایف مرجوعه خود قیام کنندبه هیچ وجه ما حاجت بقشون و تهیه سایر او ازمات دیگر نداریم و خیالمان از هر جهت فارغ تر و راحت تر خواهد بود آیا این برای چیست؟
+
'''رئیس''' این پیشنهادات مراجعه می‌شود به کمیسیون. اگر آقایان موافق باشند چند دقیقه تنفس شود.
  
برای این است که یک عدۀ مأمورین ما در نتیجه طول مدت اقامت خود در خارجه به کلی از ادای وظیفه و وظایف خود بی اطلاع می مانند یک علت عمدۀ که این لایحه پیشنهاد شده است همین است
+
(جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجددا تشکیل گردید)
  
رئیس چند فقره پیشنهاد رسیده قرائت میشود
+
'''وزیر معارف''' بودجه وزارت معارف حاضر شده است و به مجلس تقدیم می‌شود.
  
(هشت فقره پیشنهاد به شرح ذیل قرائت شد)
+
(به آقای رئیس تسلیم نمودند)
  
پیشنهاد اول پیشنهاد می نمایم که ماده ذیل قائم مقام لایحه بشود
+
'''رئیس''' – ماده سوم قرائت می‌شود
  
ماده اول – هر یک از مأمورین سیاسی ایران در خارجه که تبدیل مأموریت باید یا احضار شود و تخلف نماید از مقام خود منفصل خواهد بود امین الشریعه و آقا سید محمد تدین
+
(آقای سهام السلطان به مضمون ذیل قرائت نمودند)
  
۲- بنده پیشنهاد میکنم که به جای کلمه سفرا و وزرای مختار کلمه مأمورین دولت علیه در خارجه نوشته شود حاج میرزا مرتضی
+
ماده سوم – الحاقیه از طرف کمیسیون اجرای فوق در صورتی است که موجب خسارت مهمه غیرقابل خبر آن به محل دیگر نگردد
  
۳- بنده پیشنهاد میکنم در ماده اول این قسم نوشته شود مدت مأموریت کلیه سفراء و وزراء مختار و مقیم وژارژدافر و ژنرال قنسولهای دولت علیه ایران الی آخر
+
'''رئیس''' – آقای حاج میرزا محمد دولت آبادی (اجازه)
  
ماده یک به شرحی که در ماده اول نوسته شده است رئیس النجار
+
'''حاج میرزا علی''' محمد – به عقیده بنده این ماده که خیلی معانی دارد و نمی‌شود ماده الحاقیه تصور نمود ضرر غیر قابل جبران چیست مثل یکی از آقایان نمایندگان فرمودند ضرر به کشتی رانی رود کارون وارد می‌شود. این را هم می‌توان گفت ضرری است ولی این ضررها را نباید در مقابل نفع بزرگ ملاحظه نمود در صورتیکه در رود کارون مدت معینی یعنی سه چهار ماه کشتی رانی می‌شود و در واقع دیگر به واسطۀ تنزل آب کشتی رانی نمی‌شود بنابراین خوب است ضررهائیکه وارد می‌شود از قبیل اینکه آقایان فرمودند بعضی اما خراب می‌شود با اینکه ایل بختیاری مشروب نمی‌شود معین کرد. اگر واقعا آن ضررها کلی و غیر قابل جبران باشد البته باید صرف نظر کرد.
  
۴- مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی این بنده پیشنهاد می نمایم که این راپورت به کمیسیون خارجه عودت داده شود و قانونی برای استخدام وزارت خارجه تهیه نموده تقدیم مجلس مایند تا اینکه تمام نظریات مقتضیه پیش بینی شود مستسار السلطنه
+
اگر ضرر و منفعت این کار را سنجیدند و معلوم شد ضرر جزئی وارد می‌آید و قابل جبران است نباید از اصل مطلب که یک منفعت کلی دارد صرف نظر کرد.
  
۵- بنده پیشنهد میکنم ماده او لایحۀ طرح قانونی راجع به نمایندگان سیاسی دولت ایران در خارجه به طریق ذیل اصلاح شود مدت مأموریت کلیه مأمورین دولت ایران در ممالک خارجه نباید از ۵ سال تجاوز نماید جلیل الملک
+
'''رئیس''' – آقای مدرس موافقند؟
  
۶- بنده پیشنهاد میکنم در ماده اول بعد از کلمه مقیم قنسول ژنرال ها و قنول ها هم علاوه شود
+
'''مدرس''' – با این ماده مخالفم.
  
منتصر الملک
+
'''رئیس''' – آقای عماد السلطنه خراسانی موافقید یا مخالف؟
  
۷- پیشنهاد میکنم که به جای لااقل الی آخر نوشته شود سیاست مملکت الزام می نماید مدرس
+
'''عماد السلطنه خراسانی''' – بنده هم با این ماده مخالفم
  
۸- بنده پیشنهاد میکنم کلیه مأمورین و دولت علیه را و لااقل یک سال را هم بی مورد می دانم بلکه مدتیکه منوط به نظر دولت باشد محقق العلما
+
'''رئیس''' – آقای وحید الملک چطور؟
  
رئیس این پیشنهادها ارجاع می شود به کمیسیون
+
'''وحید الملک''' مخالفم
  
(ماده دوم قرائت می شود)
+
'''رئیس''' – آقای تدین (اجازه)
  
ماده دوم این قانون کلیه نمایندگان سیاسی دولت ایران را که در تاریخ وضع این قانون بیش از پنج سال از خارجه سمت های مذکوره در ماده قبل را دارا بوده اند شامل خواهد بود
+
'''تدین''' بنده هم مخالفم.
  
رئیس – آقای حاج شیخ اسدالله موافقید؟
+
'''رئیس''' – آقای منتصر الملک موافقید یا مخالف؟
  
حاج شیخ اسدالله بلی بنده موافقم.
+
'''منتصر الملک''' – موافقم.
  
مستشار السلطنه بنده تصور می کنم تکلیف پیشنهاد بنده جزء همین شور باید معین شود زیرا بنده پیشنهاد کرده ام این لایحه که فعلا در تحت مذاکره است عینا برگردد به کمیسیون خارجه و پس از تهیه قانون استخدام برای مأمورین دیپلماسی آن وقت این نظریه بنده و یک سلسله نظریات دیگری که اغلب نمایندگان آقایان وکلاء دارند البته در آن قانون پیش بینی خواهد شد غرض این است که مداول پیشنهاد بنده غیر از سایر پیشنهاد آقایان است
+
'''رئیس''' – پس بفرمائید
  
رئیس صحیح میفرمائید
+
'''منتصر الملک''' آقای دولت آبادی فرمودند و یا سه ماه در رود کارون بیشتر کشتی رانی نمی‌شود وجود این ماده هم لازم است و البته اگر یک ضرری متوجه می‌شود بایستی قید شود جبران خواهد شد و الا البته برای یک منفعتی که به یک جائی وارد می‌شود نمیشود نسبت به جاهای دیگر ضرر وارد آورد همان طور که آقای وزیر فوائد عامه فرمودند البته قبلا تحقیق خواهند فرمود و اگر ضرر کلی باشد بدیهی است اقدام خواهند نمود.
  
حاج شیخ اسدالله خوب بود وقتی که در کلیات صحبت میشد آقای مستشار السلطنه این پیشنهاد را می فرمودند حالا پس از آنکه مجلس رأی داده است داخل در شور مواد بشویم این پیشنهاد دیگر مورد ندارد و بر خلاف رأی نیم ساعت قبل مجلس است
+
'''رئیس''' – آقای مدرس (اجازه نطق)
  
رئیس معلوم می شود جنابعالی رأی نخواهید داد
+
'''مدرس''' همانطور که بعضی آقایان فرمودند این ماده هم مجمل است هم مضر خصوصا با این مذاکراتی که می‌شود زیرا ۳شکل مانع و ضرر در این مسئله اظهار می‌شود.
  
مستشار السلطنه – بنده توضیحات خود را میدهم بعد اگر پیشنهادم رد شد باید از مجلس رد شود
+
یکی مسئله کشتی رانی آب کارون و یکی مسئله عمق و یکی مسئله اشخاص است از ایل بختیاری یا غیر آنها که در بیابان نزدیک رودخانه ییلاق دارند تمام این نقاط را بنده سیر کرده‌ام مدتی در اهواز بودم و در دنباله این آب بیست منزل آمده‌ام تا به اصفهان وارد شده‌ام مسئله اول یعنی کشتی رانی در اینجا خیلی بی مناسبت است زیرا باید در تمام شط کارون همانطور که در قدیم بوده دولت انشاءالله موفق شود و سدها ببندد تابیابان سی فرسخ درسی فرسخ اهواز آباد و یک ملکیتی بشود چنانچه در قدیم هم این سدها بوده. حالا خراب شده است و به علاوه نسبت این آب هائیکه در نزدیکی شوشتر جاری است و از لرستان و بختیاری می‌آیند صد یک یا هزار یک است و در خاک بختیاری هم که بنده دنبال این آب می‌آمدم دیدم غیر از طیور حیوان دیگری از این آب منتفع نمی‌شود زیرا این آب در ته در ه‌های عمیقی جاری است و فقط طیور ممکن است منتفع شوند و بنده ندیدمهیچ جا وحوشی هم از این آب بخورند مگر در خاک عربستان که بنده از آنجا درست اطلاع ندارم این حرفها که گفته می‌شود موضوعات است ولی آنچه احتمال می‌رود این است که ممکن است یک مراتع و مزارعی باشد که در صورت الحاق این آب ضررهائی به آنها وارد شود و البته کسانی که در این خیال بزرگ هستند ضررها را باید متحمل شوند ولی به عقیده بنده این ماده خیلی مجمل است و بنده یک ماده واضح تری در عوض آن پیشنهاد کرده‌ام و انشاءالله الرحمن آقایان هم به همان ماده قانع خواهند شد.
  
رئیس – آقای اقبال السلطان
+
'''رئیس''' – آقای عمادالسلطنه نماینده اصفهان (اجازه)
  
(اجازه)
+
'''عماد السلطنه''' – بنده با پیشنهاد آقای مدرس موافقم
  
اقبال السلطنه بنده گمان میکنم اگر این ماده دوم را تصویب کنم کار بر وزیر خارجه قدری مشکل شود زیرا بعد از گذشتن این ماده اگر تمام سفرا و وزرای مختار را تغییر وتبدیل دهند آن وقت قائم مقام آنها را از کجا پیدا خواهند کرد ولی ما را بجای آنها منصوب کرده اند و خواهند فرستاد؟
+
'''رئیس''' آقای وحیدالملک (اجازه نطق)
  
پس حالا که تغییر می کنند خوب است اقلا طوری باشد که از مملکتی به مملکت دیگر منتقل شوند مثلا از مملکت فرانسه به انگلیس و از انگلیس به آلمان و از آنجا به طریش و جای دیگر تغییر و تبدیل دهند و در واقع آنها را از نقطه به نقطه دیگر منتقل کنند ولی اگر بخواهند یک مرتبه تمام را تغییر داده احضار کنند عوض آنها را از کجا خواهند آورد
+
'''وحید الملک''' – این ماده سوم یک اصل را که اصل خسارت است قبول می‌کند ولیکن به نظر من قدری مبهم است اصل خسارت در اینجا قبول شده ولیکن یک اصل کلی دیگر در این جا معین نشده است که مصدق این خسارت کی باید باشد بطوریکه در این جا اظهار شد به عقیده من در دو قسمت از رودخانه شاید یک خسارتی وارد شود یکی در قسمت علیا و یکی در قسمت سفلی و یقینا اشخاصی حاضر خواهند بود که خسارات معین کنند و به عقیده بنده اشخاصی که طرف خسارت هستند باید در یک محلی جمع شوند و از آنها تفتیش و رسیدگی شود و خسارت معین گردد اگر آن ماده واحده که آقای ارباب کیخسرو کرده‌اند کمیسیون قبول کند و آن اصل قبول شود به عقیده بنده اشکال مرتفع می‌شود زیرا ائلا رسیدگی شده و خسارت معین گردد اگر آن ماده واحده که آقای ارباب کیخسرو پیشنهاد کرده‌اند کمیسیون قبول کند و آن اصل قبول شود به عقیده بنده اشکال مرتفع می‌شود زیرا اولا یک عده متخصص و مهندس به محل می‌روند و تفتیش می‌کنند و مخارج را برآورد می‌کنند بعد وارد جزئیات کار می‌شود در قسمت سفلی و علیای رودخانه تفتیشات لازمه را می‌کنند و خسارتی هم که این جا صحبت می‌شود کاملا در تحت نظر میاورند و یک راپورت جامع می‌دهند و از آن رو یک زمینه برای دولت تهیه می‌شود آن وقت ما هم در دادن این رأی پیش خودمان مشکوک نخواهیم بود و به عقیده بنده اگر کمیسیون آن ماده واحد را اتخاذ بکند و آن را کافی بداند دیگر این ماده زیادی است ولی اگر آن ماده و اصل اتخاذ نشده آن وقت این ماده کافی نیست و باید این ملاحظه بشود و یک میزان و مصداقی از برای خسارت معین شود نوشته شده اشخاصیکه طرف خسارت هستند چه در قسمت سفلی و چه در قسمت علیای رودخانه و چه راجع به کشتی رانی و چه راجع به استفاده از این آب طول جریان رودخانه رؤسای آن‌ها را دولت حاضر کند و از آنها تحقیقات کند خساراتی که ممکن است از این کار حاصل شده معین کنند آن وقت آن خسارات از روی یک مصداق صحیح تخمین شود و ترتیبی برای رفع خسارات معین شود و الا اینطور مبهم که در این ماده نوشته شده در صورتیکه موجب خسارات مهمه غیر قابل جبران نگردد کافی نخواهد بود و خیلی مبهم خواه بود و از برای دولت زحمتی تولید خواهد کرد
  
رئیس – آقای آقا سید یعقوب با ماده موافقید؟
+
'''مخبر''' بنده آنچه از فرمایس آقای وحید الملک اشتباه کردم یک اظهار سوءظن است نسبت به متخصصین و مفتشینی که بایستی مأمور و اعزام شوند در صورتیکه هنوز آن هیئت معین نشده‌اند و معلوم نیست چه اشخاصی هستند که ما در حق آن‌ها اعمال سوء ظن یا حسن ظن بکنیم عرض کردم پس از اینکه این لایحه از مجلس گذشت و مجلس تصویب نمود بایستی هیئتی اعزام بشود البته می‌روند و تحقیقات کامل می‌کنند و طرف علیا و سفلی را هم فرمودند باز دید می‌کنند و آن وقت هر کسی ادعائی دارد و گفتگوی خسارتی می‌کند البته پیشنهاد خواهد کرد همانطور که فرمودند بعد از اینکه زاپورت جامعی به دولت رسید آن وقت مشغول کار می‌شود لیکن هنوز مفتشی و متخصصی معین نشده‌اند که ما در حق انها اظهار بد گمانی کنیم و خدای نخواسته تضییع حقوق کسی می‌شود و اما در مسئله کشتی رانی رود کارون هم بنده یک مالک مخصوصی سراغ ندارم و گمان نمی‌کنم امروزه شایسته باشد مایک مالک و مدعی خصوصی قائل شویم و علاوه بر این باید جناب عالی بدانید که برای کشتی رانی علیا و سفلی نخواهد کرد و از این جهت این ماده با فرمایشات جنابعالی منافات ندارد
  
آقا سید یعقوب بله موافقم
+
'''رئیس''' چون موقع خشم جلسه رسیده است اگر آقایان تصویب بفرماینده مذاکرات بماند برای جلسه دیگر
  
رئیس – بفرمائید
+
(اغلب گفته مذاکرات کافی است)
  
آقا سید یعقوب اگر چه قانون نظر به شخص مخصوص و موارد مخصوص ندارد چنانچه مسلم است که تخصیص مورد همموجب نقص قانون نمی شود بلکه اگر مورد مخصوصی وضع قانون را ایجاب کند البته آن قانون عمومیت پیدا خواهد کرد اینکه می فرمایند اگر ما این مأمورین حالیه را تغییر داده و احضار کنیم و دیگر کسی را نداریم به جای آنها بگذاریم گمان میکنم اگر وزارت خارجه تشریف ببرند ملاحظه خواهند فرمود که یک عده اشخاص تحصیل کرده و جوانان ترتیب شده از مواد و مطلع به سباست داریم که در هفده یا هیجده جا بخواهیم بفرستیم حاضر هستند زیرا وزارت خارجه مرکب از یک عده جوانان ترتیب شده هستندکه روح سیاست مملکت را به خوبی می دانند و از مجاری اوضاع امروزه هم کاملا آگاهند . به عقیده بنده وضع این قانون خیلی لازم است برای اینکه هم سیاست آتیه مملکت بر همه معلوم وهم جوانهای عالم ما مشغول کار شوند فرض این است ما به قدریکه لازم است مأمور آزموده داریم که جای آنها بفرستیم
+
'''مدرس''' خوب است پیشنهادات را قرائت فرمایند
  
رئیس – آقای حاج شیخ اسدالله و آقای وحید الملک موافقند
+
'''رئیس''' هنوز مذاکرات ختم نشده
  
(گفتند بلی)
+
(مجددا جمعی اظهار نمدند مذاکرات کافی است)
  
رئیس – آقای حاج میرزا علی محمد دولت آبادی موافقید یا خیر؟
+
(آقای سهام السلطان پیشنهادات را به مضمون ذیل قرائت نمودند)
  
حاج میرزا علی محمد – بنده مخالفم.
+
پیشنهاد می‌کنم به جای ماده سیم نوشته شود، چنانچه در الحاق آب کوه رنک به زاینده رود خسارتی به کسی وارد بشود مطلبق معمول به محل و تصدیق اهل خبره باید جبران شود مدرس. ماده سوم الحاقیه را به شرح ذیل پیشنهاد می‌نمایم نظر به اینکه از الحاق آب رود کارون به زاینده رود مکن است تولید خساراتی برای اهالی سایر نقاط فراهم شود قبل از اقدام به کار باید وزارت فوائد عامه دقت کامل نموده و اشخاص بصیری به محل مزبور فرستاده و در صورت محقق شدن خسارت طریق جبران آن را معین و ختم نموده پس از آن اقدام نماید
  
رئیس – بفرمائید
+
'''عماد السلطنه خراسانی''' پیشنهاد می‌نمایم که ماده سوم الحاقیه از طرف کمیسیون حذف شود.
  
حاج میرزا علی محمد دولت آبادی- هرگاه اکثریت مجلس با این پیشنهاد موافقت کند و ماده اول را شامل کلیه مأمورین سیاسی قرار دهند آن وقت بنده مخالفم زیرا وقتی که بنا شد تمام مأمورین سیاسی را بخواهند تغییر دهند و احضار کنند آنوقت تمام سفرتخانها تعطیل و کارها ناقص خواهد ماند
+
'''سید محمد تدین''' مقام محترم ریاست. بنده پیشنهاد می‌کنم که این ماده به کلی حذف شود.
  
رئیس – آقای حاج شیخ اسدالله
+
'''آقا سید یعقوب'''
  
(اجازه)
+
'''رئیس''' – ورا اول ختم شد. باید رأی بگیریم که داخل شور ثانی بشویم یا خیر. آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند
  
حاج شیخ اسدالله – تا به حال که آن ماده تغییر نکرده و یک پیشنهاداتی شده که نمی دانم در کمیسیون قابل توجه می شود یا نه عجالتا پیشنهاداتی که در ماده اول شده مقصود نیست مقصود ماده دوم است و اگر فرضاآن پیشنهاد هم تصویب شود و لازم شود
+
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
 
 
مأموریتی در خارجه داریم تغییر کنند اشخاص منتظر خدمت ولایقی در وزارت خارجه داریم که جانشین آنها بشوند و هیچ جای تأسف و نگرانی نخواهد بود فرضا اگر در کمیسیون قرار شد تمام مأمورین سیاسی احصار شوند باز اهمیتی ندارئ و ما به آن اندازه اجزاء در وزارت خارجه داریم که جای آنها بروند ما بین مآمورین سیاسی فقط سفرا و مامورین درجه اول هستند که اهمیت دارند والا از آنها که گذشت نسبت به طبقات دیگر اشخاص لایق تری که منتظر خدمت هستند داریم که به جای آنها بفرستیم و فعلا مذاکره راجع به این ماده است و بنده با این ماده کمال موافقت را دارم
 
 
 
رئیس – آقای تدین
 
 
 
(اجازه)
 
 
 
تدین – بنده تصور میکنم تا ماده اول مراحل خود را طی نکند ماده دوم مورد ندارد به جهت اینکه در این ماده دوم می نویسد این قانون کلیه نمایندگان سیاسی را شامل خواهد بود و مقصود از لفظ این قانون ماده
 
  
اول است پس مادام که ماده اول مراحل خود را طینکرده و شور اول و دوم در او نشد و تصویب نشده است قانونیت پیدا نمیکند و داخل شدن در ماده دوم بی فایده خواهد بود و نباید او را محل بحث و مطرح مذاکره قرار داد
+
'''رئیس''' – تصویب شد. راجع بورئه مرحوم وقار الدوله پیشنهادی شده بود. طبع و توزیع شده است آقای حائری زاده راجع به این مطلب رمایشی دارید؟
  
مخبر بنده تصور میکنم با یک اصلاح عبارتی این ایراد آقای تدین رفع شود یعنی به جای لفظ این قانون نوشته شود مداول در این صورت تصور میکنم ایراد آقای تدین رفع شود
+
'''حائری زاده''' خیر راجع به این موضوع نیست؟
  
رئیس – آقای حاج میرزا علی محمد دولت آبادی
+
'''رئیس''' در این پیشنهاد مخالفی نیست؟
  
(اجازه)
+
(مخالفتی نشد)
  
آقای حاج میرزا علی محمد دولت آبادی گویا آقای حاج شیخ اسدالله مقصود بنده را درست توجه نفرمودند بنده عرض نکردم اشخاص ندارم که به جای آنها بفرستیم بلکه اشخاص لایقی در وزارت خارجه هستند که می توانیم همه جا بفرستیم مقصود بنده این بود که اگر آن پیشنهاد تصویب شود آن وقت منحصر به پنج نفر وزیر مختار و سفیر نیست بلکه قنسولها و ژنرال قنسولها و آتاشه ها و مستشارها همه باید بعد از پنج سال توقف به ایران بیایند آن وقت تصور میکنم قدری اشکال داشته باشد زیرا مفاد معنی آن این خواهد بود که تمام سقارتخانها را تخلیه کنند و همه را یک مرتبه احضار کنند در این صورت اسباب زحمت خواهد شد والا عرض نکردم اشخاصی نداریم مسئله بر ایشان گویا مشتبه شده است.
+
'''رئیس''' آقایانیکه تصویب می‌کنند ورقه سفید و آقایانیکه تصویب نمی‌کنند ورقه کبود خواهند داد.
  
رئیس – آقای زنجانی موافقید
+
(شروع به أخذ آراء شد آقایان سهام السلطان و میرزا ابراهیم خان شماره نمودند به ترتیب ذیل نتیجه حاصل شد)
  
آقا شیخ ابراهیم زنجانی – بلی موافقم.
+
عده حضار (۶۵) ورقه سفید علامت قبول (۳۰) ورقه کبود علامت رد (۱۱) امتناع (۲۴)
  
مخبر با این ایرادی که آقای دولت آبادی فرمودند معلوم می شود در اصل موضوع مخالفتی ندارند فقط گویا مخالف ایشان در طرز اجرای این ماده است موقعی که کمیسیون این ماده را نوشت مقصودش فقط اعضاء رئیسه بود و البته وقتی بنا شد که به کلیه مأمورین خارجه این مسئله تعلق بگیرد آن وقت نظر جدیدی اتخاذ و برای مصارف ها بعضی محظورات در راپورت ثانوی که تقدیم مجلس میشود پیشنهاد خواهد شد
+
'''رئیس''' عده حضار (۶۵نفر است آراء تفتیشیه(۳۰)بلا نتیجه ماند
  
رئیس – در این ماده مذاکرات کافی نیست؟
+
(اسامی قبول کنندگان)
  
(جمعی گفتند کافی است)
+
آقای امین الشریعه
  
رئیس – دو فقره پیشنهاد رسیده قرائت می شود
+
سردار معظم کردستانی
  
(پیشنهاد آقایان زنجانی و رئیس التجار به مضمون ذیل قرائت شد)
+
آقا میرزا هاشم آشتیانی
  
پیشنهاد آقای زنجانی
+
آقا میرزا سید حسن کاشانی
  
بنده پیشنهاد میکنم که یک ماده به این قانون به ترتیب ذیل اصافه شود
+
مساوا
  
اجراء این قانون در طرف شش ماه پس از تصویب و رسمیت به عمل خواهد آمد
+
شیخ الاسلام ملایری
  
پیشنهاد آقای رئیس التجار
+
حاج میرزا مرتضی
  
بنده پیشنهادمیکنم ماده سوم اصافه شود به این دو ماده وزیر خارجه مأمور است از تاریخ تصویب این قانون تا شش ماه در تعیین مأمورین جدید و احضار مأموریتی که این مواد شامل حال آنها می شود اقدام و اجرا نماید
+
آقای معتمد السلطنه
  
رئیس – پیشنهادها به کمیسیون ارسال می شود شور اول تمام شد باید رأی گرفت که داخل در شور دوم بشویم یا خیر؟
+
جلیل الملک
  
آقایانیکه تصویب می کنند داخل شود دوم بشویم قیام فرمایند
+
میرزا محمد حسین صدرائی
  
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
+
آقا سید محمد تدین
  
رئیس – تصویب شد – قانون شورای عالی معارف مطرح است مذاکره در کلیات است آقای شیخ الاسلام
+
عماد السلطنه طباطبائی
  
(اجازه)
+
امیر ناصر
  
شیخ الاسلام اصفهانی – شورای عالی معارف از مؤسسه های بسیار مهم عالی است به واسطه اینکه وزارت علوم و معارف هر مملکتی کارخانۀ آدم سازی آن مملکت است و این کارخانه چهار رکن دارد اول اینکه کی را باید آدم کرد دوم آنکه کی باید او را آدم بکند سوم آنکه به چه چیز باید او را آدم بکند چهارم آنکه به چه اندازه که رسید آدم میشود به عبارت دیگر کی باید تحصیل بکند و کی باید او راتعلیم بدهد و چه باید به او تعلیم بدهد و تا چه حد باید تعلیم بگیرد؟و تنظیم و تنسیق و حل و تصفیه این چهار رکن را دستورات و نظام نامهائی که شورای عالی معارف دارد پس اهمیت مقام و موقم خارجاز تقریر و بیان خواهد بود و با این اهمیت موقع و مقام این مؤسسه بدبختانه بنده فصلتشکیلات این قانون را عملی نمیدانم و مخالف هستم به واسطه اینکه تقریبا بیست و دو نفر عضو برای این مؤسسه پیش بینی شده است که باید دارای سه شرط باشند اول اینکه چهار سال متوالی که چهل هشت ماه باشد خدمت بکنند دوم اینکه در تمام این مدت چهار سال یا چهل و هشت ماه دیناری بابت حقوق مطالبه نکنید سوم آنکه همیشه و بدون تعطیل حاضر برای خدمت باشند و یک چنین ترتیبی امروز در مملکت ما ممکن نیست خوب بر فرض سایر حاضر شدند آقای وزیر چگونه حاضر میشود و سایر کارهای وزارتی خودشان را در چه وقت انجام می دهند کارهائی را که در آن ها مسئولیت مشترکه دارند و مهم است چه می شوند و کارهائی را که قانون اداری وزارت معارف در عهده ایشان کذرانده است چه می کنند دو نفر رؤسای مدارس عالیه و متوسط و دو نفر از معلمین مدارس عالیه و متوسطه کارهای مدارس خود را چه وقت انجام می دهند و اگر بر بنده جواب داده شود که این مؤسسۀ دائمی نیستنهایت در هفته دوالی سه روز منعقد می شود با نهایت تأسف عرض میکنم این ترتیب هم عملی نیست اولا این آقایان در این دو سه روز کارهای خود را چه میکنند؟ثانیا چگونه در هفته دوالی سه روز آن هم اگر جمع به شوند دو ساعت این همه کارهای مهم که اساس معارف است انجام داده میشود اگر یک مملکتی در دنیاهست که شورای عالی معارف او هفته دو سه روز یا کمتر تشکیل می شود آنجا ایران نیست شورای عالی معارف ایران باید شبها هم کار بکند باید ایام تعطیل هم کار بکند باید این رشته های از هم گسیخته را اصلاح کند در هفته چهار ساعت بیست و دو نفر آدم همین قدر است که یکی دو کلمه حرف بزنند و یا این چند ساعت این کارهای مهم انجام نمیگیرد آقای مخبر در جلسۀ سه شنبه نوزدهم جمادی اللول در مجلس تصدیق فرمودند که شورای عالی معارف در گذشته ابدا کار نکرد و نتیجه از آن حاصل نشد و جلسات شاید هفته یک روز منعقد میشد بنده اظهارات ایشان را عینا در نظر دارم این شخص چه بوده است؟ برای زیادی اشخاص و طول مدت و مجانی بودن کار برحسب این مقدمات عقیده بنده این است که اعضاء شورای عالی معارف چهار الی پنج نفر از اشخاص عالم کافی با مواظب زیاد وقت هر چه می خواهد باشد که در یک گوشه بنشیند و این کارهای مهم را از میان بردارند مختار هم باشند که وقت خواستند کمکی برای خودشان بگیرید و بنده هم می توانم ضمانت کنم که دنیای متمدن از ایران گله نکنند که چرا طرز شورای عالی معارف شما این قسم است این عقیده شخص بنده بود که شاید ما بین رفقای خودم هم در اقلیت باشم همین قدر از آقای مخبر تمنا دارم که در صورت امکان قبول فرمایند که در کمیسیون معارف مجددا یک تجدید نظر و دقتی در فصل تشکیلات این قانون بسیار مهم است این که بین اعضاء یک نفر از مجتهدین جامع الشرایط تعیین شده است بنده به سهم خودم از اعضاء محترم کمیسیون معارف بر این تعیین تشکر میکنم
+
آقای آقا سید فاضل کاشانی
  
در شور اول در این باب دیگر عنوان شد از یک طرف عنوان روحانی شد و از طرف جواب داده شده که سایرین مسلمان نیستند و حال آنکه گفتگو به رهبر مسلمان بودن سایرین نبوده البته همه مسلمان هستند ولی این فقط مسلمانی کافی نیست اینجا علم هم میخواهد این صورت دورس مختلفه در ایام هفته است (ورقه ارائه نمودند) سال اول خانه شرعیات خالی سال دوم همچنین سال سوم و چهارم هین طور حالا نه این است که این دستور از روی بی دیانتی نوشته شده خیر نداشته اند و ننوشته اند پس اینجا علم هم می خواهد این جا دستور برای تعلیمات معلمین و محصلین می نویسند بعضی از ناطقین محترم در همنجا توضیح دادند که مقام معلمی بالاتر از مقام ریاست الوزرائی است این مؤسسه باید از برای این معلمین دستور بنویسد مثلا همین قسم که تا یک جغرافیادان کامل و ماهر در شورای عالی معارف نباشد نمی شود تعیین کرد که در هر سال محصلین هر کلاس و قسمت از جغرافیا را باید بخوانند همین قسم هم تا در این مؤسسه یک نفر مجتهد و مطلع از قوانین اسلامی نباشد نمیتوان تعیین کرد که در هر سال چه قسمت از شرعیات راباید معلم تعلیم نمود خلاصه به عقیده بنده بودن یک نفر مجتهد جامع الشرایط در شورای عالی معارف از هر چیز لازم تر است دو مطلب دیگر هم هست که باید به عرض آقایان برسانم یکی اینکه البته مبنای امور شوروی بر اکثریت است و وقتیکه اکثریت اشخاص که به سرای یک امری تعیین شده اند حاضر شدند مشغول کار می شوند و در صورتیکه تشکیلات این مؤسسه هم این نوع باشد ممکن است شش ماه بگگذرد و این یک نفر عالم حاضر نشود و شورا هم کار بکنند آن وقت در ترتیب دستورات و نظام نامها اشکالاتی پیش خواهد آمد با اینکه در ماده هفدهم قانون اساسی معارف که در سنه ۱۳۲۹ از مجلس شورای ملی گذشته نوشته شده است دستورات مدارس ابتدائیه و متوسطه باید تعلیم احکام اسلامی را نیز شامل باشد معهذا در این دستوراتی که برای مدارس ابتدائیه و متوسط نوشته شده از قراری که شنیده ام فعلادر مدارس معمول و مجری است اسمی از احکام نیست در این دو دستوری که در زمان وزارت آقای نصیر الدوله
+
«شیخ الاسلام اصفهانی
  
که بنده خدمت ایشان نرسیده ام یعنی در قوی ئیل ۱۲۹۸ شمسی برای مدارس ابتدائی نوشته شده است یکی چهار ساله و یکی شش ساله اقلا یک اسمی از قران و شرعیات برده شده است ولی در این دستوری که در سنه ۱۳۳۳ هجری قمری برای مدارس متوسطه نوشته شده از چهار سال از شش سال هیچ اسم فقه شرعیات خالی است سال دوم همینطور سوم و چهارم همجنین حالا نه این است که این دستور از روی بی دیانتی نوشته شده باشد کسانی که این دستور را نوشته اند آن وقت نتیجه این میشود که جوان مسلمان ایرانی از سن سیزده سالگی اسم فقه و دیانت و اسلام در مدرسه به گوشش نخورده است ولی در
+
«مستشار السلطنه
  
عوض در ساعات مختلفه نقاشی می کرده است مگر این مملکت چند نفر نقاش می خواهد فرض کنید نقاشی هم مقدمه برای بعضی علوم عالیه باشد ولیکن هر چیز باید یک حدی داشته باشد همچنین السنه خارجه از قبیل فرانسه و انگلیسی و آلمانی و روسی حالا زبان فرانسه را می گویند زبان علمی و زبان دیپلماسی است اما آیا سایر دول هم به این اندازه زبان ما را می خوانند یا خیر ؟ سال اول هفته دو ساعت نقاشی سال دوم هفته ۳ ساعت نقاشی سال سوم هفته سه ساعت و چهار ساعت پنج ساعت نقاشی و همچنین است السنه خارجه که تمام جدول را اشغال کرده است
+
«بیان الملک
  
مخبر – فقه و عربی هم دارد
+
«آصف الممالک
  
شیخ الاسلام – خوب است در صد نفر نود و پنج نفر نقاشی و زبان تحصیل کنند پنج نفر هم فقه بخوانند اگر ما به همین ترتیب پیش برویم تا ده سال دیگر حکمت و قضیت که سهل است کسی نیست که بعث و الشریت را هم بداند و یک نفر نیست که انکحت و طلقت بگوید کسی یافت نخواهد شد که برای نیت نماز مسلمان بخواهند و تمام امور به زمین می نماید و تمام احکام سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و مدنی اسلام که باید این مملکت را اداره کند از میان میرود مطالب دیگر آنکه به عقیده بندهخ بعضی از فقرات نوزده گانه فصل وظایف شورای معارف حاکم شرع جامع الشرایط لازم دارد مال جزو سوم و چهارم از اجزاء اربعه فقره سوم و مثل جزء دوم از دو جزء فقره هشتم و جزو سوم از سه جزو فقره دهم و فقره سیزدهم و فقره چهاردهم و فقره شانزدهم تمام اینها حاکم شرع جامع الشرایط لازم دارد ژیمناستیک و تهیه بودجه و تعیین شهریه مدارس و اعزام شاگرد به خارجه و رسیدگی به دیپلم های خارجه و تصویب اعطای نشان علمی حاکم شرع جامع الشرایط نمی خواهد ولی برعکس بعضی از فقرات نوزده گانه ماده دوازدهم است که فیصله آن بدون حضور یک نفر حاکم شرع و مطلع از قوانین اسلامی شایسته و مناسب نیست مثلا فقره چهار که می نویسد تهیه و اصلاح دستورات رسمی کلیه تحصیلات فنی و علمی مدارس ذکور واناث و نظامنامه های مدارس و مثل فقره پنجم که می گوید تهیه دستور تحصیلات مدارس معلمین و معلمات و نظامنامه های راجعه به آنها و مثل فقره هفتم که می نویسد تطبیق تألیفات مخصوصه به مدارس با دستورات رسمی و رد و قبول آنها و مثل فقره یازدهم که آنرا نیز می خوانم تشخیص صلاحیت اشخاصی که اجازۀ تأسیس مدرسه و امتیاز مجله و روزنامه می خواهند ومثل جزء اولی فقره دوازدهم تصدیق صلاحیت معلمین و معلمات و تهیه نظامنامه مخصوص بدینجهت بنده پیشنهادی شامل یک تبصره راجع به فصل وظایف تقدیم می دارم دیگر رد وقبول آن بسته به نظر آقای مخبر و آقایان نمایندگان است در خاتمه هم عرض می کنیم که بنده لزوم قید اول از ماده چهارم را نفهمیدم میگوید خدمات نمایان به معارف مملکت نموده باشند که اگر فرضا یک نفر عالم متبحر و صالحی مثل آقا سید جمال الدین افغانی آمد و خواست عضو شورای عالی معارف شود به عضویت قبول نکنند این مسئله ظلم است و بنده نفهمیدم فایده این شرط چیست همچنین در ماده دهم نوشته شده اساس شورای عالی معارف تعطیل بردار نیست این را هم بنده نمی فهمم آیا مقصود این است که درب اطاقس که در آنجا شورای عالی معارف تشکیل میشود بسته نمی شود یا مقصود نیز و صندلی و مبل آن اطاق است؟ به موجب عرایضی که خدمت آقایان نمایندگان کردم پیشنهادی نمودهام که قرائت می نمایم
+
«صدر الاسلام ابهری
  
تبصره – در مورد فقرات چهارم و پنجم و هفتم و یازدهم از فقرات نوزده گانه ماده دوازدهم قانون شورای عالی معارف و جزء اول از فقره دوازدهم آن لزوم حضور یک نفر حاکم شرع جامع الشرایط حتمی است
+
«قوام الدوله
  
مخبر – آقای شیخ الاسلام یا کمیسیون معارف و این لایحه مخالفتی ندارد و اساسا موافقند و اگر بخواهیم جواب ایشان راعرض کنم تکرار مطالب می شود و در ضمن شور مواد بنده به طور تفصیل توضیحات لازمه را داده ام و حالا محتاج نمی دانم تکرار آن توضیحات را بنمایم و فقط در نتیجه می توانم عرض کنم که کمیسیون معارف پیشنهاد آقای شیخ الاسلام را نمی پذیرد
+
«بیان الدوله
  
رئیس – آقای امین الشریعه
+
«آقا سید یعقوب شیرازی
  
(اجازه نطق)
+
«حاج میرزا علی محمد دولت آبادی
  
امین الشریعه – بنده موافقم
+
«آقای محمد هاشم میرزا
  
رئیس – آقای وحیدالملک
+
«وکیل الملک
  
(اجازه)
+
«نظام الدوله
  
وحیدالملک – از اظهاراتی که در جلسات بل آقای مخبر در موضوع حذف ماده دهم قانون تشکیلات کردند چنین استنباط شد که در عرایض بنده دو سوء تفاهم شده یکی راجع به مخالفت بنده با اساس شورای عالی معارف بنده اصلا از آن اظهارات در نظر نداشتم مخالفتی با اساس شورای عالی معارف کرده باشم و دیگر اینکه در ضمن تمجیدی که از کمیسیون معارف سابق کردم چنین استنباط شد که یک سوء تفاهمی از برای آقاین اعضاء کمیسیون معارف امروزی یا به فرمایش آقای آقا سید فاضل سوء تسامعی پیش آمده است بنده نظر سوءی نسبت به کمیسیون معارف نداشتم زیرا اثبات شیئی فقی با عدا نمی کند بنده یک تمجیدی از اعضاء کمیسیون معرف مجلس دوم کردم و نخواستم خدای نخواسه از مجلس دوره چهارم خدمتی کرده باشم عقیده بنده این است که مجلس دوم که مجلس دوم یک کوه نور و برلیان پر قیمتی است در تاج مشروطیت ایران و تا تاریخ مشروطیت ایران وجود داشته باشد و تاریخ مجاس دوم تا قلم خیلی باب طلا نوشته خواهد بود و در مقابل ما هست در مجلس دوم سه چهار کمیسیون بود که خیلی اهمیت داشت یکی کمیسیون معارف و یکی کمیسیون خارجه و یکی کمیسیون عدلیه کمیسیون بودجه هم با اهمیت بود ولی این سه کمیسیون مهم تر بودند سه نفر از آقایان اعضای کمیسیون معارف آن دوره در اینجا حاضر هستند آقای مدرس و آقای سلیمان میرزا و بنده حقیر و سه نفر دیگر که اکنون غایبند آقای ذکاء الملک و آقای دکتر علیخان حکیم اعظم و آقای میرزا محمد علیخان ترتیب می باشند این آقایان د رآن مجلس به امور معارف تخصص داشتند و انتخاب و انتخاب این کمیسیون هم از روی اکثریت و اقلیت مجلس نبود و آقایانی را که در امور معارف متخصص بودند انتخاب کرده بودند در آنروزی که آقایان کمیسیون معارف را تشکیل دادند در اوایل سنه هزار و سیصد و بیست و هشت اگر در خاط مبرک آقایان باشد مرحوم صنبع الوله وزیر معارف و آقای نیر الملک وزیر مالیه معاون بودند دو لایحۀ به مجلس آوردند یکی قانون تشکیلات معارف و یکی هم قانون طبابت که کمیسیونمعارف ارجاع شد و کمیسیون معارف ترفیعات خیلی زیادی در دو موضوع کرد مخصوصا قانون تشکیلات معارف که مجزی شده به مجلس آمد و جلسات چندی وقت مجلس را در گذارندن آن قانون تشکیلات صرف شد و بالاخره در بیست و هفتم شعبان هزار سیصد و بیست و هشت از مجلس گذشت و پس از گذشتن این قانون هم مثل سایر قوانین شد بنده بیست وهشت فقره از این قوانین را اینجا نوشتۀ و یادداشت کرده ام که از مجلس اول دوم و سوم گذشته و هیچ مورد توجه نگردیده اند از این محوطه و از درب بهارستان بیرون رفته و توشیح بصحه همایونی شده ولی هیچ مورد توجه نشده این قانون تشکیلات هم که به عقیده بنده یکی از بهترین قوانین بود که از مجلس دوم گذشت جزو همان قوانین شد یعنی هیچ مورد توجه واقع نگردید و به موقع عمل هم نیامد تا اینکه پارسال که بنده متصدی امر معارف بودم دیدم بهتر از این قانون برای معارف قانونی ممکن نیست و در صدد برآمدم این قانون را به موقع اجرا بگذارم اگرچه بعضی اشکالات هم در کار بود یعنی بعضی شعبات که آنها را اداره می نا میدند باید مطابق این قانون دایر شود و آقایان رؤسا یک درجه تنزل کنند و بالاخره پس از زحمات زیاد و جلب هیاهوهای بسیار شدیدی نسبت به خودم این قانون را به موقع عمل گذاشتم در ماده دهم این قانون یک زمینه بسیار خوبی برای شورای معارف قید شده و تمام این مواد که امروز آقایان رأی می دهند از ماده یک تا ماده یازدهم تمام را می نویسد و اگر آقایان به صورت مفصل جلسات آنروز یعنی نطق آقای وزیر معارف حالیه و خود بنده که دفاع میکردیم ملاحظه فرمایند خواهند دید تمام این سؤالات به ما متوجه شد مثلا در خصوص ذکر عده اعضاء میگفتیم که عده اعضاء را نمی شود ذکر کرد زیرا اگر عده اعضاء معین شود تولید اشکال می نماید
+
«عدل السلطنه
  
اعضاء شورای عالی معارف باید از متخصصین باشد نه از دانشمندان که این قانون مینویسد باید متخصصین در امور معارف باشند اگر پنجاه نفر دانشمند مثل سعدی و حافظ و گوته و شلیر آلمانی و سایر دانشمندان معروف را بیاوریم عضو شورای عالی معارف بکنیم از عهده تدوین پروگرام و دستور العمل های مدارس برنخواهند آمد باید اشخاص متخصص به فن حاضر باشند تمام ماها میدانیم ساعت جند جرخ و جند عقربک دارد ولی هیچکدام نمی توانم ساعت ساز لازم است همانطور که بنده با ماده واحده نمی توانیم مالیه را اصلاح کنیم همانطور هم یک نفر دانشمند یا یک نر دیگر که در مالیه خدمت کرده نخواهد توانست برای معارف یک پروگرام بنویسد باید اشخاص متخصص باشند بنده نظر آقای شیخ الاسلام را تقدیس می کنم که می فرمایند برای نوشتن دستور فقه و شرعیات باید یک نفر مجتهد جامع الشرایط یعنی متخصص در فن باشد بنده هم عرض میکنم برای نوشتن دستور شیمی هم باید یک نفر متخصص در شیمی در شورای عالی معارف باشد برای ادبیات فارسی هم باید یک نفر متخصص در فن ادبیات باشد که بداند در فلان کلاس چقدر فارسی لازم است یک نفر ادیب خشک و خاصی این را نمی تواند مرتب کند و باید شخص متخصص در فن باشد آقای مخبر فرمودند قانون شورای عالی معارف بعضی ممالک را ترجمهنمودند بنده با نهایت توقع سؤال می کنم اعضای شورای عالی معارف فرانسه چۀ نوع اشخاصی هستند؟ لابد در جواب بنده خواهید فرمود معلمین بزرگ معلمین دارالفنون های پاریس یا سایر شهرها که تمام وقت خودشان را صرف امور معارف کرده اند و پیر شده اند و ریششان سفید شده فلان رمان نویس فلان شاعر فلان فیلسئف نمی تواند پروگرام برای مدرسه بنویسد اگر بفرمائید میتواند بنویسد بنده عرض می
+
«میرزا ابراهیم خان ملک آرائی
  
کنم نمی تواند در سابق ما یک شورای عالی معارف داشتیم و مدت ده دوازده سال هم بود کم و بیش کار میکرد اما آیا این شورای عالی معارف یک کار فوق العاده میکرد خیر هفته یک ساعت جلسهداشتیم و در آن یک ساعت هم اغلب شورا اکثریت پیدا نمی کرده بلی آقایان اعضاء خیلی میل داشتند برای معارف کار کنند ولی کارهائی را که جزو وظایفشان بود در مقابلآن اجر میگرفتند مقدم می داشتند و به این ملاحظه شاید در ماه یک جلسه بیشتر نداشتیم ولی باز تکرار میکنم شورای عالی معارف باید کما فی السابق از محصلین تشکیل شود بنده اسامی اشخاصی راکه در آن دوره متخصص بودند عرض میکنم آقای ذکاء الملک دکتر ولی الله خان – امیر اعلم – حاج سید نصرالله و یک عده اشخاص دیگری که خودشان حقیقه معلم یا متخصص در فن بودند این قسم سئولات اگر خاطر آقایان باشد در آن مجلس شد و تمامش با ادله و برهان رد شد و گفتیم عده نمیتوانیم تعیین کنیم زیرا عده متخصص معلوم نبود وزارت معارف میل داشت هر قد متخصص میتواند برای نوشتن پروگرام ها جمع کند و پروگرام ها را بطور صحیح ترتیب دهد ولی متخصص معلوم نبود آن روز جواب منقی به این موضوع داده شد حالا من نمیدانم از روی چه فلسفه و از روی چه تغییراتی ما امروز آمده ایم وعده ثابتی برای شورای عالی معین میکنیم بنده همان جوابی را که آن روز به سمت مخبری کمیسیون معارف می دادم امروز م عرض میکنم چه لازم است دست دولت را به بندند و بگویندده نفر عضو قبول کن و اگر یک متخصص باز دهی پیدا شد آن را قبول نکن راجع به خصوصیات این اشخاص هم باز از شخص بنده و آقای معاون سئوالات شد و اگر خاطر محترم آقایان اعضاء باشد نتوانستیم شرایط جامعی برای اعضاء شورای عالی معارف روی کاغذ بیاوریم زیرا از یک طرف وجود متخصص و از طرف دیگر متخصص زیادی نداشتیم حالا برای این که جای متخصص را پر کنند آمده اند لغت دانشمندان را وضع کرده اند و پنج نفر عده آنها را معین نموده اند دو نفر آنها از معلمین مدارس عالیه و متوسطه هستند بنده از آقایان می پرسم این مدارس عالیه کجا است مدرسه حقوق است مدرسه دارالفنون است مدرسه سیاسی یا مدرسه سیروس مدرسه عالی کرده است بنده نمی دانم مدرسه عالی کدام است پنج نفر از دانشمندان را هم بنده نمی دانم یعنی چه و یقین دارم هر بدبختی که بخواهد این قانون را اجرا کند نخواهید فهمید دانشمند یعنی چه؟
+
«آقای سهام السلطان
  
آیا دانشمند کسی است که الف بای فارسی را خوب می داند؟ یا کسی است که به سیاست مملکت اطلاع داشته باشد یا اینکه باید هیئتی از ادباء و شعرا را جمع کند و آن وقت پنج نفر از میان آنها انتخاب کنیم تازه وقتی که آن پنج نفر آمدند و نشستند معلوم می شود که از پروگرام مدارس اطلاع ندارند و آن وقت مجبورند بروند از اطراف چند نفر متخصص بیاورند و از متخصص بعضی اطلاعات حاصل کنند ماده چهارم می گوید باید خدمات نمایان به مصارف مملکت کرده باشند آیا این خدمت را خدمت مادی می دانید یا خدمت اخلاقی؟
+
«حاج نصیر السلطنه
  
آیا اگر بنده متمول بودم و صد هزار تومان برای امور معارف در طهران می دارم آیا این نسبت به معارف خدمت بزرگی نیست؟آن وقت بنده حامی را برای اینکه خدمت به معارف کرده ام میرند و می گویند دستور برای مدارس بنویس آیا این منطق است؟
+
اسامی رد کنندگان
  
(جمعی گفتند بلی)
+
آقای حاج میرزا اسد الله خان کردستانی
  
بنده جواب نمی خواهم و بعد از تمام نطق خودم از درب اطاق بیرون میروم که جواب هم نشنوم اینها چیزهائی بود که در ماه شعبان ۱۳۲۸ بنده در کرسی نطق عرض می کردم و امروز هم همین عرض را میکنم که این قانون سبب تشکیل شورای عالی مصارف نخئاهد شد این قانون را هم باید بوسید و گذاشت نزد سایر قوانین که از مجلس شورای ملی گذشته و اجراء نشده است
+
آقای آقا سید حسن مدرس
  
دیگر اینکه راجع به انتخاب اعضاء آقایان می گویند وزیر باید انتخاب کند بنده هم می گویم البته باید وزیر اعضاء را انتخاب کند ولی متأسفانه در ماده نهم نقیص آن را می نویسد که اگر در حین عملیات شورای عالی معارف یعنی در آن چهار سال یکی از اعضاء فوت کند یا استعفاء دهد خود شورای معارف به وزیر معارف چند نفر را پیشنهاد می کنید و وزیر هم مجبور است از میان همان ها انتخاب نماید حالا بنده منصفانه از آقایان سئوال میکنم این دو ماده قانون ناقص یکدیگر نیست؟
+
«حاج میرزا عبد الوهاب همدانی
  
(بعضی گفتند خیر)
+
«حائری زاده
  
به عقیده بنده ناقص است در ماده شوم شما وزیر را برای انتخاب اعضاء مختار میکنید و در ماده دیگر در همان موضوع به دیگری اختیار می دهند
+
«رکن الملک
  
آقا میرزا آشتیانی – در مجلس شورای ملی هم همینطور است
+
«آقا سید محمد تقی طباطبائی
  
وحیدالملک – بلی همین طور است ولی آن یک امر سیاسی است سابق هم بود و به مجلس شورای ملی حق داده شده بود ولی خود آقایان تصدیق می کنند که این مسئله مخالف با فلشفه انتخاب بود بلی مدت سه ماه که انتخاب در ولایات ممکن نیست تمام شود این حق را به مجلس داده ایم ولی برای رفع مشکل و محظوری است و الا خوتان تصدیق می فرمائید که این قسم انتخاب مخالف اصول مشروطیت و اصول قانون انتخابات است در این مورد انتخاب کننده وزیر است نه اعضای شورا اگر شما وزیر را منتخب قرار می دهید پش دیگر چرا به منتخب حق می دهید بنده در این صورت مخالف هستم و به نظر بنده این یازده ماده که آقایان ملاحظه می فرمایند تمام راجع به نظامنامه داخلی شورای معارف است این قانون دو موقع تولید بعضی محظورات و مشکلات می کند و چنانچه عرض کردم این یازده ماده باید جزو نظامنامه داخلی محسوب شود و با آقای وزیر معارف است که یک نظامنامه داخلی بنویسد و ملت دولت امضاء نموده به موقع اجرا بگذارند حالا آمدیم سر ماده و هم قانون تشکیلات وزارت معارف آقای مخبر محترم که ممکن نیست بنده در علم و سابقه ایشان راجع به معارف مملکت تردیدی داشته باشم در ماده دهم آن قانون ایراداتی فرمودند یکی اینکه فرمودند حل غوامض امروز یعنی چه ؟ و هر یک از اعضاء کمیسیون امروز حاضر باشند معنی این کلمه را نمی فهمند بنده عرض می کنم من یکی از همانها هستم در موقعی که آقا فرمایش می فرمودند در جای خودم بیست و یک فقره غواض امور معارف را نوشته ام آنها را می خوانم و ممکن است برای هر یک ساعت توضیح دهم و ثابت کنم جزو غوامض امور معارف است
+
«آقا شیخ ابراهیم زنجانی
  
رئیس – اگر مفصل است س بماند برای جلسه دیگر
+
«ناظم العلماء ملایری
  
وحیدالملک – بلی مفصل است و بنده یک ساعت دیگر عرض دارم
+
«بهاء الملک همدانی
  
رئیس –چون مدتی از شب گذشته بقیه نطق آقای وحیدالملک می ماند برای جلسه دیگر
+
«ملک الشعرائ یک ورقه کبود
  
(بعضی گفتند صحیح است)
+
بدون امضاء
  
وحیدالملک – چون آقایان خسته شده اند می فرمایند صحیح است
+
'''وزیر امور خارجه''' بودجه وزارت امور خارجه حاضر است تقدیم مجلس می‌شود یک پیشنهادی هم آقای وزیر عدلیه چون گرفتار بودند به بنده داده‌اند تقدیم مجلس کنم
  
رئیس – فرمودید بیست و یک فقره غوامض امور معارف است و در هر کدام یک ساعت توضیح خواهید داد
+
'''رئیس''' بودجه وزارت خارجه است رقعۀ از طرف آقای قوام السلطنه رسیده بود کمیسیون عرایض صلاح دیده است در مجلس قرائت شود
  
وحیدالملک – خیر تمام عرایض بنده یک ساعت دقت لازم دارد
+
به مضمون ذیل قرائت شد
  
رئیس – جلسه آتیه روز شنبه سه ساعت به غروب خواهد بود و دستور آن اولا بقیه مذاکرات راجع به قانون شورای عالی معارف
+
مقام منبع مجلس شورای ملی
  
ثانیا – راپورت کمیسیون بودجه راجع به مستمریات اشخاصی که در ادارات هستند .
+
سید الله ارکانه
  
شیخ الاسلام اصفهانی – اجازه میفرمائید
+
روزنامه اقدام علاوه بر توهین و هتاکی که در نمرات عدیده به اینجانب نموده است به تاریخ سیزدهم حوت تحت عنوان (هنگامه حساب ما شدنم دزدانیم) نیز نسبت خیانت و اختلاس یک صد و نود و سه هزار تومان در زمان تصدی ایالت خراسان به اینجانب داده است که عین ورقه مزبور را برای اطلاع آن مقام محترم تقدیم می‌نمایم در مقابل خدمات و جان فشانی هائیکه در زمان ایالت خراسان نموده است لا اقل این حق را دارد که از مجلس مقدس تقاضا نماید کمیسیون از نمایندگان محترم انتخاب فرموده با حضور نماینده وزارت مالیه به اظهارات مدیر جریده اقدام رسیدگی فرمایند تا پس از کشف حقیقت آنچه را نمایندگان محترم موافق حقانیت و عدالت معمول فرمایند
  
رئیس – بفرمائید
+
'''رئیس''' آقایان صلاح می دانند مذاکرات در این جلسه بشود یا بماند برای جلسه دیگر
  
شیخ الاسلام اصفهانی – وعده فرمودید لایحه الحاق آب کارون به زاینده رود تحت شور ثانی برود و لایحه اش هم طبع و توزیع شده است
+
(بعضی گفتند در جلسه دیگر)
  
رئیس –لایحه طبع و توضیح شده است ولی اعتراضاتی که پیشنهاد شده بود هنوز طبع نشده
+
'''رئیس''' – آقای حائری زاده (اجازه)
  
مدرس ضمیمه شده است  
+
حائری زاده بنده دو مطلب را می‌خواستم عرض کنم یکی راجع به آقایان وزراء که از آنها سؤالاتی شده و تشزیف نیاورده‌اند و یکی هم راجع به بودجه هائی است که تقدیم مجلس می‌شود طبع کنند که آقایان نمایندگان نظریات خود را تقدیم کمیسیون بودجه کنند استدعا می‌کنم مقرر فرمائید بودجه کنند استدعا می‌کنم مقرر فرمائید بودجه‌ها طبع و توزیع شد.
  
رئیس – راپورت غیر از اعتراضات است اعتراضت هنوز طبع و توزیع نشده آقای آقا میرزا محمد نجات
+
'''رئیس''' چون این بودجه‌ها پی در پی می‌رسد به فوریت نمی‌شود طبع کرد مشغول اقدام هستند و طبع و توزیع خواهد شد راجع به جواب سؤلات هم پریروز بر حسب اضهار آقای ارباب کیخسرو و شرحی نوشته شده تشریف بیاورند
  
(اجازه)
+
'''وزیر امور خارجه''' – احتمال دارد آقای رئیس الوزراء تشریف بیاورند
  
آقا میرزا محمد نجات – بنده تقاضا می کنم قانون بره کشی جزو دستور باشد
+
'''رئیس''' – آقای سلیمان میرزا (اجازه)
  
رئیس از کمیسیون بر بگشته آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)
+
'''سلیمان میرزا''' – بنده می‌خواستم مسئله ایرا به عرض آقایان برسانم و ببینم تکلیف چیست مدتی است راجع به انتخاب آباده چندین تلگراف متوالی توسط بنده به مقام ریاست وزرا و ریاست مجلس می‌رسد و شکایتهائیکه می‌کنند راجع به این است که در موقع جریان انتخابات بر خلاف صریح مواد قانون انتخابات اشخاص مسلح حضور دارند و حکومت با یک عده از اشخاص مسلح مانع از این است که انتخابات با کمال آزادی و موافق قانون بگذرد و حتی در یکی از تلگرافات اخیر که توسط بنده به مقام ریاست مجلس شورای ملی و آقای رئیس الوزراء شد اظهار شده که یک سده وقتی آمدند تعرفه بگیرند چون نظر آنها با کاندیدائیکه حاکم در نظر داشته است منتخب شود مخالف بوده است به آنها اظهار شده به شما تعرفه نمی‌دهیم یکی از معروفین آنها وکیل الرعایا بعضی اظهارات کرده است که به چه حق و مجوز قانونی ما را از گرفتن تعرفه ممنوع کرده جواب داده می‌شود اینها را بکشید بیرون نمائید برهان قاطع یعنی سرباز و اشخاص مسلح فورا ام را به موقع اجرا گذاشته آنها را با پس گردنی و شلاق و سایر لوازم دفاعیه از حوزه انتخابیه بیرون کرده‌اند و بنابر همین تلگراف پیر مردی در آنجا به واسطه ضرب مأمورین تلف شده است بنده نمی دانم این ترتیبات صدق است یا کذب؟ تلگرافی است که به مقام ریاست تقدیم داشته‌ام آیا با این ترتیب و ندادن تعرفه به اشخاص و حاضر شدن با اسلحه در حوزه انتخابیه و بیرون کردن اشخاصیکه تعرفه می‌خواهند این انتخابات در آتیه مجوز قانونی خواهد داشت؟ آیا باید در اینجا بنشینیم و صبر کنیم تا جریان انتخابات به مجلس بیاید آن وقت رأی بدهیم؟ خیر اینها برخلاف نصوص قانون انتخابات است اگر این مطالب حقیقت دارد و ب اهالی بدبخت و فلک زده اینطور رفتار می‌کنند وای اگر از پس امروز بود فردائی در این صورت آیا این وکیل چگونه وکیل است که در بدو انتخابات او برای مخلف با او اسلحه و کتک وشلاق در کار است و اگر راست است و یک پیر مردی در آنجا تلف شده است وکیل بد یمنی خواهد بود انتخاباتی که با خون ریزی رعایا ختم شود نتیجه اش بر باد دادن مملکت است اگر این مطالب صحیح است و چنانچه در یکی از تلگرافات نوشته است که وکیل الرعایا را در مقابل خواستن عرقه حبس و توقیف کرده‌اند یقینا چنین وکیل غیر از به باد دادن مملکت هیچ کار نخواهد کرد و هر کس بر خلاف قانون انتخاب شود در مواقع دیگر که رایش بر خلاف قانون خواهد بود یک تلگراف دیگری هم به آقای محقق العلماء رسیده است که به عرض آقاین میرسانم حضرت آقای محقق العلماء به عوض احقاق حق و جبران هتک احترامات مأمورین دولت به تلگرافخانه ریخته قهرا حاجی وکیل الرعا را حرکت بشیر از داده‌اند مستدعی است جلوگیری فرمایند و ال سلب تامین و سبب هیجان عمومی خواهد شد حاجی علی آقا سفاری پورحمزه وکیل الرعا هر کسی هست آ» ار چند روزی حبس و پس از حبس او را تحت الحفظ از آباده بیرون می‌کنند. اگر اینطور است مکرر عرض می‌کنم وای اگر ز پس امروز بود فردائی. این است که چون این مطلب را بنده نمیدانم چطور باید به عرض مجلس رساند زیرا شاید تا موقعی کهکمیسیون عرایض صلاح بداند و راپورت بدهد و در مجلس قرائت بشود وکیل الرعایا تلف شده به این مناسبت از آقای رئیس اجازه گرفتم به عرض مجلس برسانم و ببینم آیا این مطلب هممثل سایر مطالب که به کمیسیون عرایض می‌رسد و سواد یا اصلش برای خود مدعی یعنی حکومت محل فرستاده می‌شود که فلان رعیت می‌گوید پدر مرا در آورد یمن بعد مدعی خود را یشناسی و این دفعه سرش را هم ببر شاید این مطالب را اغراق تصور بکنند اما به عقیده بنده اغراق نیست ماها باید ناظر قانون باشیم نباید حالا صبر کنیم یک خلاف قانون هائی بشود و بگوئیم آقای حاکم هر کار یمی خواهی بکی تا انتخابات تمام شود از قبر برای ما خبر نخواهد رسید خوب است آقایان برای حفظ حقوق عامه یک فکری برای این کار بفرمایند چون تلگراف به اسم بنده بود لازم دانستم به عرض آقایان برسانم
  
حاج میرزا مرتضی – برای این که تکلیف مسائلی که کمیسیون عرایض به عرض آقایان رسانده معلوم شود بنده تقاضا می کنم راپورت کمیسیون عرایض جزو دستور جلسه آتیه شود
+
'''رئیس''' این را باید عرض کنم که کمیسیون عرایض وقتی شکایتی شد سواد آن شکایت را برای طرف نمی‌فرستند ترتیبی که قانون برای کمیسیون عرایض معین کرده این است که هر تظلمی که شد به ره وزارت خانه که مربوط است رجوع می‌کند و استعلام می‌نماید حالا اگر این ترتیب بد باشد باید نظامنامه را تغییر داد به کمیسیون ایرادی وارد نیست اما راجع به انتخابات آباده هم چندی قبل بعضی از آقایان وکلا نزد بنده آمده بودند و می‌خواستند انتخابات توقیف شود و بعضی اظهار کردند توقیف انتخابات خلاف قانون است بنده به ایشان عرض کردم این مسئله را نمی‌توانم رسما به هیئت دولت بنویسم مگر اینکه مجلس در این باب رأی بدهد و البته هر چه مجلس رأی داد به هیئت دولت ابلاغ خواهد شد
  
رئیس در این باب مخالفی نیست
+
'''سلیمان میرزا''' توضیحی دارم
  
(گفته شد خیر)
+
'''رئیس''' – بفرمائید
  
رئیس – جزو دستور می شود ولی باید به آقایان وزراء اطلاع داده حاضر باشند آقای مستشارالسلطنه
+
'''سلیمان میرزا''' – مقصود بنده هم همین بود که آقای رئیس فرمودند کمیسیون عرایض سواد شکایت را مستقیما به حکام نمی‌فرستند مطابق نظامنامه کمیسیون به وزارت خانه مربوطه می‌فرستد وزارت خانه هم از حاکم توضیح می‌خواهد و شکایت را برای او می‌فرستد و حاکم هم مدعی خود را می‌شناسد آن وقت تکلیفش معلوم است البته همانطور که فرمودید باید نظامنامه داخلی را اصلاح کرد ولی با این ترتیب حقوق مردم زیر پا می‌رود
  
(اجازه)
+
'''رئیس''' – آقای مدرس (اجازه نطق)
  
مستشارالسلطنه عرضی ندارم
+
'''مدرس''' بنده عرض می‌کنم انتخابی که شکایت نداشته باشد تا به حال اتفاق نیفتاده است همیشه می‌بینیم تا انتخاب شروع می‌شود از دو طرف شکایت می‌آید خوب است حضرت والا عوض این فرمایشات فکر علاجی بفرمایند و به واسطه اینکه توقیف کردن انتخابات که بر خلاف قانون است باید امر کرد آن حاکم را تغییر دهند که دیگر این وضعیات پیش نیاید وال اگر بخواهند به مجرد شکایت انتخابات را توقیف بکنند همیشه انتخابات باید توقیف باشد زیرا هیچ وقت انتخاب بدون شکایت نخواهد بود
  
رئیس – آقای ارباب کیخسرو
+
'''رئیس''' – آقای کازرانی (اجازه نطق)
  
(اجازه )
+
'''آقای میرزا علی کازرانی''' – بنده خیلی متأسف و متأثر می‌شوم وقتی می‌شنوم اطلاق کلمه انتخاب را بر این ترتیبات می‌کنند نمیدانم چه کلمه به این ترتیب که یک هیئتی برای کشتن آزادی و تضییع حقوقی کهقانون به ملت داده جمع می‌شوند اطلاق نمایم.
  
ارباب کیخسرو – بنده خواستم تقاضا کنم و الا راپورت کمیسیون عرایض جزو دستور شود زیرا مسئله بزرگی است و باید تکلیفی برای عرایض مردم معین شود و این نوع مسامحه کردن برای عموم ضرر دارد قسمت دوم که خواستم تقاضا نمایم جزو دستور شود مسئله تلگرافی بود که تجار اصفهانی راجع به منسوجات داخلی و بعضی ما التجاره ها کرده بودند این ها مسائل اساسی است و به مسائل اقتصادی ما خیلی کمک می کند و قابل توجه است قسمت سوم که سابقا هم عرض کردم این بود که آقایان وزراء برای جواب نمی شوند یک سؤلاتی شده که گمان می کنم تأخیر جواب سبب خسارت می شود ازآقایان وزیر مالیه بعضی سؤالات شده که باید جواب بدهند و همچنین از آقای رئیس الوزراء بعضی
+
بنده یک اطلاع وافی از جریان انتخابات انجا دارم و الا یک نفر مجدالشریعه نام از شیراز آمده و دز زمینه تهدید و تطمیع ابتدائا مشغول عملیات شده و بعد یک هیئتی هم انجمن نظارت در تحت یک ترتیبات شرم آوری برقرار شده‌اند پس از آن یک نفر که از اعاظم تجار بود به واسطه این که حرف حقی زده و در تلگراف مندرج است حبس و زنچیر کرده‌اند و قبلا هم مدت انتخابی که بیش از یک ماه و کمتر از ده روز نیست برای اینست زودتر خاتمه به این عملیات بدهند عجله کرده‌اند حالا هم اگر ما تأمل کنیم و ساکت باشیم ناچار بود از این که انتخابات تمام شود.
  
سؤلات شده است که از تأخیر آنها ممکن است ضررهائی وارد شود هیچ حاضر نمی شوند بنده نمی دانم علت اینکه از وزارت مالیه تا به حال کسی اینجا نیامده است بگویند یکی هم مسئله جواهرات است که بنده سؤال کرده ام و شاید بنده و خیلی از آقایان منتظر نتیجه باشیم و یک قسمت ازآن راجع به یک جعبه جواهری بود که عرض کردم به اسم عباس نام در یکی از بانکهای سوئیس سپرده شده است
+
عدۀ بر له و عده‌ای بر علیه یکدیگر تلگرافات می‌کنند و اینجا قرائت می‌شود و این تلگرافات هم یا مورد توجه قرار داده می‌شد یا نمی‌شد و شاید هم حقیقة این دو تلگراف با هم تصادف کنند (تعارضا تساقط) آن وقت برمی گشتیم به صورت مجلس، صورت مجلس هم که صحت انتخابات را تصدیق کرده و آن وقت یک نفر وکیل برای ملت انتخاب شده بود.
  
رئیس – اینها که جزو دستور نیست .
+
گمان بنده این است که اگر ترتیب انتخابات اینطور باشد راهی بجز تشنج و انقلاب مملکت و عداوت بین مردم هم نتیجه ندارد و بالاخره همان کسی که معین خواهد شد خواهد آمد.
  
ارباب کیخسرو – مقصود این است که باید آقایان وزراء بیایند و جواب این مسائل را بدهند
+
بنده باز تکرار می‌کنم که این ترتیبات را نباید انتخاب گفت بایستی تلگراف شود این هیئت را متفرق کنند و یک هیئتی در تحت ترتیبات قانونی معین شود و این که می‌فرمایند خلاف قانون است بنده عرض می‌کنم با سوابقی که در مجلس هست و در بعضی موارد محل اتکای خود قرار می‌دهیم از این جهت محظوری نیست و بسیار دیده‌ایم که انتخاباتی شده بود یا در جریان بوده شکایاتی رسیده و از مرکز مأمور و مفتش رسیدگی نموده و انتخابات را توقیف نموده و مجلس هم پذیرفت و هیچکس هم در این زمینه اعتراضی نکرد راست است ما باید رعایت قانون را بکنیم ولی از طرفی هم نبایستی سلب آزادی از مردم بشود و مردم را در حبس و غل و زنجیر کنند وقتی اشخاصی که به تلگرافخانه آمده‌اند عرایض خود را به دولت متبوع خودشان بکنند بریزند و بیرونشان کنند یا بطوری که تلگراف کرده‌اند آدم بمیرد صحیح است که در موضوع توقیف انتخابات قانون ساکت است ولی رعایت حفظ حقوق مردم هم قانون است در این موضوع که مانع از انجام انتخاب نخواهد شد و باید رعایت شود ولی در صورتی که ما امروز به این عملیات ادامه دهیم فردا دچار محظوراتی می‌شویم و تلگرافات متعدده خواهد رسید که شعبه هم متحیر خواهد ماند.
  
رئیس – جنابعالی را جزو آن کمیسیون معین کرده اند خودشان قبول نکردید
+
زیرا دو تلگراف بر علیه هم است و با یکدیگر تعارض و تصادف می‌کنند آن وقت تعارضا تساقط.
  
مراسله از طرف دولت رسیده قرائت می شود
+
بنا بر این بنده پیشنهاد می‌کنم از طرف دولت یک نفر مأمور به آنجا برود و انتخابات را از روی صحت انجام بدهند و اگر یک نفر کاندید صحیح هم هست اقلا بر خلاف شأن خود آن کاندید مرهون نباشد.
  
(به مضمون ذیل قرائت شد)
+
'''رئیس''' – چند نفر از آقایان اجازه خواسته‌اند و برای این که مطلب بدست بیاید پیشنهاد آقای کازرانی قرائت می‌شود
  
ریاست محترم شورای ملی
+
'''امین الشریعه''' – بنده اطلاعات کامل دارم اجازه می فرمائید عرض کنم
  
شیدالله ارکانه
+
'''رئیس''' – اگر اینطور است پس بماند برای جلسه آتیه.
  
نظر به اینکه لازم است کمیسیونی برای رسیدگی به جواهرات و ذخائر سلطنتی تعیین شود و هیئت وزراء نیز لازم میدانند ۳ نفر از آقایان نمایندگان از طرف مجلس مقدس شورای ملی در کمیسیون مزبور عضویت داشته باشند
+
'''سلیمان میرزا''' – بنده می‌خواهم توضیحی بدهم.
  
لذا خواهشمند است در صورت تصویب آقای مسادات و آقای حاج شیخ اسدالله و آقای ارباب کیخسرو را لطفا دعوت فرمائید که عضویت کمیسیون مزبور را قبول و هیئت دولت را ممنون فرمایند
+
'''رئیس''' – بفرمائید.
  
رئیس آقای مستشارالسلطنه
+
'''سلیمان میرزا''' مقصود بنده از این که مفصل فرض کردم فقط حفظ حقوق حمایت قانون بود در صورتی که توقیف انتخابات بر خلاف قانون است عرایض بنده راجع به این نیست که کی انتخاب بشود هر کس می‌خواهد انتخاب شود یک جماعتی از محل انتخاب شکایت می‌کنند که با ما اینطور اجحافات می‌شود برخلاف قانون به ما تعدی شده حبسمان کرده‌اند تعرفه نداده‌اند بنده نمیدانم این شکایتها صحیح است یا سقیم البته بعد از رسیدگی معلوم می‌شود ولی عجالتا بنده عوض آنها صدایم را بلند کرده‌ام تا احقاق حق آنها بشود و چند مرتبه عرض کردم اگر این مطالب صحیح است البته همه موافقیم هر کس باشد باید مجازات شود اگر هم ناصحیح است باید جلوگیری بشود که بدون جهة راپورت ندهند و کسانی که بر خلاف راپودت می‌دهند به مجازات برسند در هر صورت اصل رسیدگی را همه ماها فائلیم و باید احقاق حق مظلومین بشود.
  
(اجازه)
+
'''رئیس''' – آقای امین التجار (اجازه)
  
مستشارالسلطنه – بنده لازم تر میدانستم قبل از اینکه اشخاص محترم مداخله کنند نظریات و اطلاعات هیئت دولت به عرض مجلس برسد
+
'''امین التجار''' – بنده همانطور که حضرت والا فرمودند اطلاعات صحیحی در این خصوص دارم اولا انجمن نظار در منزل شیخ الاسلام تشکیل شده و معلوم است وقتی انجمن نظار در منزل شخص یک نفر تشکیل شود جریان انتخابات به میل آن شخص خواهد بود و آن پیرمرد را هم که فرمودند بنده اطلاع دارم مرده و وکیل الرعایا را هم اول حبس و بعد زنجیر کرده و تبعید به فارس نموده‌اند و عده را هم که در هم که در تلگرافخانه متحصن بوده‌اند به زور خارج کرده‌اند و در نتیجه این ترتیبات دو نفر از اعضای انجمن نظار استعفا داده و کناره کرده‌اند و عقیده بنده این است که با این ترتیب انتخابات صورت قانونی ندارد و باید توقیف شود.
  
رئیس – راجع به دستور است
+
'''رئیس'''- آقای سدیدالملک (اجازه)
  
مستشارالسلطنه خیر راجع به همین رقعه است که باید قرائت شد
+
'''سدیدالملک''' حضرت والا فقط آباده را فرمودند و سایر آقایان هم در اطراف آن حرف زدند بنده خواستم به هیئت دولت تذکر بدهم که قانون انتخاب به قسمی باید رعایت شود که پس از انتخاب این حرفها زده نشود این کار کار هیئت دولت است در هر نقطه انتخابات می‌شود و باید رعایت قانون را بکنند
  
رئیس – مذاکره دردستور است آقای سلیمان میرزا
+
'''رئیس''' – آقای امین الشریعه (اجازه)
  
(اجازه)
+
'''امین الشریعه''' – بنده در این موضوع اطلاعات کامل دارم و گمان می‌کنم اطلاعات حضرت والا برحسب تلگراف بوده و خودشان هم فرمودند (در صورت صحت) یعنی این محمولهائی را که حمل بر موضوع کردند اگر حمل بشود یعنی در صورتی که صغری مسلم بشود کبری مسلم می‌آید و چون به این شرط فرمودند بنده حرفی ندارم لیکن در همین مقام خودشان و آقای امینالتجار تصدیق خواهند فرمود که هر قدر آقایان به واسطه صورت تلگرافات اظهار اطلاع فرمایند به مصداق اهل محل اطلاعاتشان زیادتر است به واسطه آن که وضعیت امور و عقاید منتخبین و کاندید محل را می دانند و هر کدام از آنهائی که کاندید هستند برای خودشان مقدماتی فراهم کرده‌اند و با علم به آن مقدمات کاملا تمام ترتیبات را می‌دادند و بنده هم تمام اینها را میدانم ولی لازم نمیدانم پرده بردارم و آنچه را که می‌توانم به عرض مجلس برسانم این است که کاندید آباده مختلف است و بر روی اختلاف کاندید ااین شکایات می شودو هر یک از این دستجات کاندیدها زمینه شان را حاضر ندیدند و نتیجه را برای خود نمی‌بینند از این تلگرافات بالاتر هم خواهند کرد و شاید غیر از این کاندید کاندید دیگری هم در آنجا باشد و تمام شکایات بر روی این اساسی است والا به موجب اطلاعاتی که بنده دارم و ممکن است مکاتبی را که در این خصوص رسیده در جلسه دیگر حاضر کنم." نفر از طبقات آباده از تجار و اعیان و علماء و اصناف را حکومت محل دعوت کرده و انتخاب هیئت نظار را از آن ۵۰ نفر خواسته است که در بین آن پنجاه نفر هم ایادی کاندیدهای مختلف آباده حاضر بوده‌اند و در مجلس علنی در ملاءعام آن پنجاه نفر ۷ نفر را که اسامیشان را هم در آن کاغذها نوشته‌اند معین کرده‌اند و شروع به انتخابات نموده‌اند البته هر یک از این دستجات زمینه را ملاحظه می‌کنند که موافقت با مقصود نمی‌کند این شکایات را می‌نمایند و این سابقه هم حالا ایجاد نشده در تمام انتخابات مجلس شورای ملی همین شکایات بوده بنده نمی‌خواهم نظایرش را یکی یکی عرض کنم با وصف این نبود که این اطلاعات کامل را دارم و وقوع این قضایا را چنانکه در تلگراف نوشته است رسما و علنا به عقیده خود تکذیب می‌کنم معذلک بنده مخالف نیستم با این که مجلس شورای ملی یک توجهی بفرماید و رسیدگی شود و این کاندیدهای مختلف در سایه صحت عمل و این که عدد آراء هر کس زیادتر باشد بدون تهدید باشد انتخاب شود ولی نسبت به عرایض خودم هم اسناد دارم ممکن است ارائه دهم
  
سلیمان میرزا – راجع به دستور عرضی ندارم راجع به این مراسله عرض دارم .
+
(بعضی گفتند مذاکرات کافی است)
  
آقا سید یعقوب در جلسه گذشته قرار شد
+
'''رئیس''' بایستی منتج نتیجه بشود آقای محمد هاشم میرزا (اجازه نطق)
  
عریضه آقای قوام السلطنه جزو دستور جلسه امشب شود امشب هم تکلیفش معین نشد
+
'''محمد هاشم میرزا''' – مطلب به عقیده بنده باید تجربه شود والا هیچ منتج نتیجه نخواهد شد یکی مسئله توقیف انتخابات است و یکی مصون بودن اشخاصی است از تعرضات غیرقانونی که حضرت والا فرمودند این دو مسئله را مخلوط نباید کرد و البته هر اقامی که لازم است از طرف دولت باید بشود که وسائل آزادی مردم را فراهم بیاورند ولی توقیف انتخابات هم مخالف قانون است یک نفر که سهل است اگر پنج نفر هم کشته شود انتخابات نباید توقیف شود و خوب نیست ما امروز رأی بدهیم که انتخابات توقیف شود چون گاهی اتفاق می‌افتد که مجلس شورای ملی نیست و در آن صورت ممکن است تمام انتخابات را توقیف نمایند در آن صورت ممکن نیست که مجلس شورای ملی تشکیل شود به جهت این که هر جا کاندید مختلف پیدا سود و شکایت برسد دولت حق خواهد داشت انتخابات را توقیف کند چنانچه در بعضی نقاط هم در این چند سال این اتفاق افتاده یکی انتخاب همدان است که دو سال توقیف شد و وکلایش را تازه می‌بینیم و همچنین انتخابات زنجان و غیره که مدتی توقیف شده و اگر امشب ما این مطلب را تصویب کنیم خیلی مضرات عمومی برای آتیه خواهد داشت مگر این که وقتی قانون انتخابات از کمیسیون به مجلس برگشت ترتیبی پیش بینی کنند و البته هر طوری که مجلس رأی بدهد آنطور عمل خواهد شد والا مادام که این قانون انتخابات موجود است این قانون انتخابات موجود است این شکایات مانع از جریان انتخاب نخواهد بود ولی کلیتا در اساس آن بنده مساعد و موافقم و البته مراعات آسایش اهالی مهم تر است اما چیزی که هست این است که غلط باشد و به مجلس بیاید به کمال خوبی از مجلس رد می‌شود چنانکه اغلب انتخابات هم در همین مجلس رد شده ما هم نذر نکرده‌ایم تمام انتخابات را قبول نمائیم
  
رئیس – جزو دستور روز شنبه می شود آقای حائری زاده
+
'''رئیس''' آقایان صلاح میدانند بقیه مذاکرات بماند برای جلسه آتیه جلسه پس فردا سه ساعت قبل از غروب و دستور آن اولا بقیه شور دوم در لایحه شورای عالی معارف ثانیا مذاکرات در راپورتی که از کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات رسیده است
  
(اجازه)
+
'''شیخ الاسلام اصفهانی''' – اجازه می‌فرمایید؟ بنده در دستور عرضی دارم
  
حائری زاده بنده استدعا دارم به شعبات تاکید شود راپورت های خود را راجع به نمایندگی آقایان تقی زاده و وثوق الدوله و آقای سیدضیاء الدین را برای جلسه دیگر حاضر نمایند
+
'''رئیس''' بفرمائید
  
رئیس آقایان تصویب میکنند پیشنهاد آقای حائری زاده جزو دستور باشد
+
'''شیخ الاسلام اصفهانی''' مطابق ماده پنجاه و نهم نظام داخلی لایحه آب کارون محتاج به شور دوم نیست ولی وقتی بنده ملتفت شدم موقع گذشته بود و مجلس رأی داده است البته روح قانون هم اجازه می‌دهد که هر قدر در یک لایحه شور زیادتر بشود بهتر خواهد بود بنا براین تقاضا دارم شور ثانوی را در دستور جلسه پس فردا قرار دهند زیرا بطوری که عرض کردم لازم نیست پنج روز فاصله فیمابین دو شور بشود
  
(بعضی گفتند خیر)
+
'''رئیس''' – چندین فقره پیشنهاد در آن خصوص داده شده که تمام آنها باید برود به کمیسیون و در آنجا مذاکرات مفصلی راجع به آنها بشود و گمان نمی‌کنم تا پس فردا حاضر شود و بعلاوه بایستی لااقل بیست و چهار ساعت قبل لوایح طبع و توزیع شود بنابراین گمان می‌کنم تا روز شنبه حاضر نخواهد بود آقای وحیدالملک در موضوع دستور حرفی دارید؟
  
رئیس پس رأی می گیریم آقایانی که تصویب میکنند این مسئله جزو دستور باشد قیام فرمایند
+
'''وحیدالملک''' بلی
  
(چند نفری قیام نمودند)
+
'''رئیس''' – بفرمائید
  
رئیس تصویب نشد دیگر راجع به دستور اظهاری هست یا نه ؟
+
'''وحیدالملک''' در چند جلسه قبل آقای فهیم الملک در موضوع محاسبات آقای آذری سؤالی کردند و آقای حاج شیخ اسدالله از نقطه نظر کمیسیون بودجه شروع به شرح قضیه فرمودند ولی اظهارات ایشان ناتمام ماند و موکول به جلسه بعد شد در جلسه بعد هم اظهاری از طرف آقای حاج شیخ اسدالله نشد بعد از آن روز هم یک اعلانی از طرف آقای کفیل وزارت مالیه در بعضی جراید خوانده شد که در آنجا اظهار می‌دارند تمام معامله چهار صد هزار لیره بیشتر نموده است و البته درحین معامله ده یا دوازده کرور تفاوت حاصل نمی‌شود بعد از آن باز یک کاغذی از طرف آقای آذری در روزنامه‌ها دیده شد و در آن کاغذ مبلغ را دو کرور تنزل داده و ده کرور گفته‌اند و در آن کاغذ اظهار می‌کند که می‌تواند ثابت نماید ده کرور تفاوت عمل شده. این است که بنده تقاضا می‌کنم اگر آقایان موافق باشند در جلسه آتیه آقای حاج شیخ اسدالله یا مخبر کمیسیون بودجه اطلاعاتی که دراین زمینه دارند بفرمایند
  
(اظهاری نشد)
+
'''رئیس''' – آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
  
رئیس آقای سلیمان میرزا
+
'''حاج شیخ اسدالله''' بلی بنده آن شب یک مختصری راجع به این موضوع عرض کردم ولیکن قضیه هنوز خاتمه پیدا نکرده زیرا صورت رسمی از طرف بانک نیامده بود که یک راپورتی از کمیسیون بودجه به مجلس تقدیم شود تا پس فردا تصور نمی‌کنم ما بتوانیم یک راپورت رسمی به مجلس شورای ملی بیاوریم
  
(اجازه)
+
'''رئیس''' –از طرف کمیسیون بودجه آقای سهام السلطان بودجه آقای سهام السلطان اظهاری دارند؟
  
سلیمان میرزا بنده با کاغذی که از طرف دولت رسیده مخالف هستم زیرا اخیرا می بینم هر سؤالی می کنم و هر چه می خواهم فوری جوابش کمیسیون است اگر سؤال کنیم مالیه مملکت چه شده می گویند کمیسیون باید معین شود اگر بگوئیم بانک چه ترتیبی دارد می گویند باید کمیسیونی معین شود جواهرات سلطنتی چه شده کمیسیون معین کنید اگر بپرسیم کمیسیون جواب این است که شما وکلاء با ما مشارکت کنید و دیگر صدایتان بلند نشود در صورتی که قوه مقننه و قوه مجریه از هم منفکند و باید ناظر یکدیگر باشند یکی راپورت بدهد و دیگری در آن راپورت تحقیقات کند دلت می تواند کمیسیونی از اجرای دربار و مالیه هر طور بخواهند و به هر کس اعتماد دارد معین کند به نشینند رسیدگی و راپورت بدهند و البته مجلس هم حق تفتیش در کلیه اعمال را دارد و پس از اینکه دولت راپورت داد اگر مجلس خواست چند نفر از وکلا معین می کند تفتیش می کنند در خصوص سؤال آقای ارباب کیخسرو یعنی جواهرات و ذخائر سلطنتی همه ما موافق هستیم و باید دید ترتیب مالیه مملکت چطور است و به عقیده بنده ما برای اینکه کار دولت را بکنیم معین نشده
+
'''سهام السلطان''' – در جلسه بعد نتیجه مقدماتی را که ممکن است بنده بیان کنم
  
اگر بنا باشد هر کاری را وکلا بکنند بکار وکالت نمی توانند برسند و آن وقت جواب آقایان نمایندگان هم این خواهد بود که فلان وکیل هم در آن کمیسیون بود
+
'''رئیس''' – آقای سلیمان میرزا (اجازه)
  
بنابریان با این نوع کمیسیون ها مخالف هستم و گمان می کنم ما باید کاملا وظایف نمایندگی خودمان را انجام بدهیم و بگوئیم هیئت دولت مأمور دارد و قوه مجریه دولت است باید تحقیقات بکنند و راپورت بدهد بعد ما در آن تفتیش کنیم گذشته از این آن کاغذ شکل خاصی را هم معین کرده اند و سه نفر مخصوص را هم اسم برده اند و هنوز از مجلس معین نشده حالا روزنامه ها اعلان کرده اند که سه نفر از وکلاء برای عضویت این کمیسیون معین شده اند بنده این ترتیب را خوش نمی دانم و عقیده ام این است که نباید عضویت این کمیسیون را قبول کرد و اگر آقایان با بنده موافقت بفرمایند در جواب به دولت بویسند قوه مجریه مسئول این ترتیبات است و باید شما خودتان ببیند جواهرات را کی برده و مالیه مملکت را کی حیف و میل کرده است به ما راپورت بدهید بعد اگر ما خواستیم تفتیش کنیم و ال این ترتیب تقریبا مداخله در قوه مجریه است
+
'''سلیمان میرزا''' – بنده در دستور عرض دارم یک راپورتی چندی قبل از طرف کمیسیون خارجه رسید راجع به مامورین سیاسی که در خارجه اقامت دارند و چون به نظر بنده این راپورت اهمیت دارد و در جریان سیاست خارجه ما ممکن است موضوع مهمی را اشغال کند خوب است دستور جلسه آتیه بشود.
  
رئیس – راجع به دستور دیگر مخالفی نیست ؟
+
'''رئیس''' آن را هم اگر مخالفی نباشد جزء دستور می‌گذاریم
  
(اظهاری نشد)
+
(گفتند مخالفی نیست)
  
 
(مجلس سه ساعت از شب گذشته ختم شد)
 
(مجلس سه ساعت از شب گذشته ختم شد)
 
رئیس مجلس – مؤتمن الملک
 
 
 
 
  
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم - ۱ تیر ۱۳۰۰ تا ۳۰ خرداد ۱۳۰۲]]
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم - ۱ تیر ۱۳۰۰ تا ۳۰ خرداد ۱۳۰۲]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۲۲

مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ اسفند (حوت) ۱۳۰۰ نشست ۷۶

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ اسفند (حوت) ۱۳۰۰ نشست ۷۶

صورت مجلس یوم سه شنبه شانزدهم برج حوت ۱۳۰۰ مطابق هفتم وجب هزار و سیصد و چهل مجلس دو ساعت به غروب به ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید (صورت مجلس یوم شنبه ۱۳ برج حوت را آقای سهان السلطان قرائت نمودند)

رئیس – گویا بر صورت مجلس اعتراضی نبود

(اعتراضی نبود)

رئیس – صورت مجلس تصویب شد. لایحه امتیاز الحاق رود کارون و زاینده رود مطرح است آقای شیخ الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ الاسلام – اولا خدمت آقایان تذکر می‌دهم که بعضی مقدمات هست که لازم است برای اینکه بتوانم مطالب خود را به عرض آقایان برسانم عرض کنم و تصور نشود این عرایض خارج از موضوع است اصفهان سه ناحیه و قضیه دارد. نجف آباد -قمشه - اردستان که محل بحث ما نیست، هشت بلوک هم دارد که اراضی آنها از قنات مشروب می‌شود آنها هم محل بحث ما نیست که - فریدن - عربستان – برخوار- مهتاب - فهیایه – جرقویه – سمیرم – کسرون باشد عرض کردم اینها از قنات آب مشروب است. حالا بعضی دهات از این بلوک هست که آنها هم از رودخانه آب می‌برند. مثلا در فریدن ۴ آبادی هست که از رودخانه مشروب می‌شود که، ده نو. و محمود آباد است. هفت بلوک هم در اصفهان هست که از یک رشته رودخانه که از شمال غربی اصفهان در دامنه کوهی که موسوم به کوه رنک واقع در خاک بختیاری شروع و به جنوب شرقی اصفهان منتهی می‌شود مشروب می‌شود که آن هفت بلوک لنجان. ماربین. بر زرود. جی. کراوج. براتان. رودشت و ده باشد و یک بلوک مهم از این هفت بلوک که لنجان است منقسم به پنج بلوک می‌شود که به بلوک لنجان معروف است، ایدغمش، آشتیان، کرکن، دلیجان، لنجان که به این اعتبار یازده بلوک از بلوکات اصفهان از این رودخانه مشروب می‌شود این رودخانه یک آب دائمی دارد و یک آب موقتی، آب دائم آن از چشمه هائی است که از دامنه همین کوه رنک بیائین از زمین خارج می‌شود و آب موقت آن آبی است که از باران و برف که در کوه رنک و دامنه‌ها و بیابانهای اطراف آن می‌بارد ایجاد می‌شود و آب دائم آن در سنوات چندان کم و زیاد نمی‌شود ولی آب موقت آن به واسطه اختلاف باریدن برف و باران در سنوات اختلاف زیاد دارد در بعضی سنوات به طور ندرت در تمام سال یا کم و زیاد رودخانه آب دارد و در بسیاری از سنوات هم طوری کم آبی و خشک سالی است که در چهلم الی پنجاهم نوروز آب می‌ایستد و تمام می‌شود آن آب دائم در سال فقط برای یک بلوک از بلوکات یازده گانه کافی است که بلوک ایدغمش باشد و ده بلوک دیگر کشت و ذرع آن به اختلاف و غالب سال‌ها بواسطه خشکسالی زراعت آن دچار اختلال می‌شود بسیاری از سالها به واسطه کم آبی حاصل گندم و جو برای نرسیدن یک آب که از آب آخری موسوم به آب – گل ودان است از میان می‌رود. اما مالیات اصفهان، مالیات اصفهان از قدیم نقدی آن تقریبا سیصد و شصت هزار تومان است و مالیات جنسی قدیم تقریبا نه هزار خروار است و تقریبا نصف این مالیات نقدی را بلوک قنات آب می‌دهد و نصف نقدی و کل مالیات جنسی را بلوکاتی که از رودخانه مشروب می‌شوند میدهند ۱۸۰۰۰۰ تومان نقد و نه هزار خروار جنس باشد این یازده بلوک که از آب رودخانه مشروب می‌شوند به دولت می‌دهند و تقریبا یک ثلث از این مالیات نقدی و دو ثلث از این مالیات جنسی که شصت هزار تومان نقد و شش هزار خروار جنس باشد برای این لوک رود آب که غالب سالها محصولاتش دچار اختلال است ظلم زیاد است قبل از مشروطیت عمل قرطاس بود شاید یک ده یک از نقدی پول داده می‌شد و باقی نقدی و تمام جنس را معامله کاغذی می‌کردند مثلا یک نفر یکصد تومان نقد و یک صد خروار جنس را خروار جنس از دولت به اسم دیگری داشت در زمستان این نقدرا تومانی پنجاه شاهی جنس را خرواری یک تومان به ملاکین می‌فروخت آن وقت آن ملاک یکصد و بیست و پنج تومان پول داده بوده و صاحب صد تومان نقد و صد خرور جنس دیوانی بود که این نقد و جنس را بابت مالیات خود می‌گذاشت این بود که عمل مالیاتی به طور سهولت رتق وفتق می‌شد. در زمان مشروطیت که حکم شد نقد را نقد و جنس را جنس بکیرند و حقوق دیوانی هم تقریبا از میان رفت مالکین بلوک ده گانه رودخانه آب اصفهان دچار زحمت و اختلال شدند. از یک طرف پیشکاران مالیه فشار می‌آورند مالیات بگیرند در سایه این فشار دو ثلث از جنس بالره بی محل شد و بقیه جنس را هم ملاکین بعضی سالها بود که از حاصل می‌دادند بسیاری از سالها که نبود از ملک فروشی. خانه فروشی. قرض میدادندتا اینکه کم کم ملاکین رودخانه آب بیچاره شدند ملک آنها افتاد زارعین آنها متفرق شدند خود آنها هر روز گرفتار مأمور بودند تا اینکه این زحمت و فشار فوق الطاقه یک مس چاره جوئی در آنها تولید کرد و چون در عتب کوه رنک که سرچشمه زاینده رود است کوهی است معروف به زرد کوه و نیما بین دو دامنه این دو کوه رود عمیقی واقع است معروف به رود کوه رنک که منتهی می‌شود برود کارون و دریا و این رود تشکیل می‌شود از چهار چشمه کوه در دامنه زرد کوه واقع است و در قرن‌های قبل سلاطین و بزرگان در خیال بودند که این آب را متصل به زاینده رود نمایند فقط شاه عباس تنها نبود بنده خودم تدیدم ولی از بعضی اهل اطلاع شنیدم که قبل از اسلام که در مقام بوده‌اند که این آب را ملحق به زاینده رود نمایند در تاریخ عالم داء همین قدر معلوم می‌شود که شاه عباس ترتیب انجام این کار را داده و بعد جنگی پیش آمده که به آن جنگ رفته و مراجعت در سمت مازندران بود و پس از چند سال در شکارگاه مریض و مرحوم شده که دیگر روی اصفهان را ندیده است و کلیتا اقدامی که برای انجام این کار لازم بوده است دو چیز بوده است یکی آن که از کف رود کوه رنگ تا کفه دهنه آن دو کوه که هشتاد ذرع است سدی جلو آب بسته شود که این آب هرز و هدر نرود از این سد در سابق قدر قلیلی بسته شده است دیگر آن که کوه رنگ که فاصله فیما بین این رود و سرچشمه زاینده رود است بریده شده ارتفاع کوه هم در جای مناسب این کار هفتاد ذرع است که در سابق از پنجاه ذرع الی سی ذرع آن به اختلاف بریده شده و فعلا هم از چهل ذرعی الی بیست ذرع باقی است که باید بریده شود اهالی اصفهان چاره اصلاح امر زراعت بلوک که از رودخانه مشروب می‌شود در این دیده‌اند که این فکری که از قدیم در دماغهای عالی بزرگان و سلاطین بود و قدری هم عملی شده انجام بدهند بدین واسطه نمایندگانی از اهل بصیرت فرستاده‌اند که آنها امکان آن را تصدیق و مخارج آن را در سیصد هزار تومان بازدید کرده‌اند پس از آن نماینده تعیین و به طهران فرستاده‌اند و تقاضای مساعدت آنها از نمایندگان عظام و دولت اینست که عرض می‌کنند خانه ما خراب شده ریشه ما به آب رسیده املاکمان بایر افتاده زارعین ما متفرق شده‌اند دیگر هم چیزی نداریم که بفروشیم و مالیات دولت را بدهیم و تقاضائی که پس از ترمیم و اصلاح لایحه آن را دولت پیشنهاد مجلس شورای کرده‌اند ولی این لایحه یک سطح و صورتی دارد که اینست که سیصد هزار تومان خود اهالی بدهند و مخارج شود پس از انجام کار و الحاق آب دویست هزار تومان آن را دولت پانزده ساله قبض مالیات به آنها مرحمت کند ولی روح مطلب طور دیگر است ممکن است میان تقاضای اهالی تقسیم شود که موجب بعضی اشکالات در نظر آقایان نمایندگان نشود و آن قسم اینست که اهالی عرض می‌کنند ما دیگر قوه اداء مالیات بی محل نداریم دولت سیصد هزار تومان به ما قرض بدهد پانزده ساله رد می‌کنیم و این آب را می‌آوریم املاک را دائر می‌کنیم مالیات را هم می‌دهیم لابد دولت جواب می‌دهد که من پول موجود ندارم خودم گاهی فرض می‌کنم قرض را هم خودمان می‌کنیم دولت در مدت پانزده سال از قرار صدپنج فرع این پول را بدهد و این کمترین فرعی است که امروزه در عالم مرسوم است بیان مطلب که این قسم شد دیگر نمی‌شود گفت که دولت دویست هزار تومان پول بدهد در مقابل چه ببرد؟ دولت چیزی ندهد یک قرض به این ترتیب که ذکر شد به اهالی بدهد اینجا لازم است خرابی بعضی دهات را خدمت آقایان تذکر بدهم چنانچه عرض شد نزدیک ترین بلوک سرچشمه زاینده رود بلوک لنجان است بنده حالا فقراتی که در این سنوات اخیر بعد از مجاعه از یک لنجان از بین رفته‌اند به عرض آقایان برسانم که قصبه بلوکی را که به آب دورتر است قیاس فرمایند

از بلوک فلاورجان لنجان در این دو ساله از بین رفته‌اند (۸۰) خانوار

از گارماسه لنجان در این دو ساله از میان رفته‌اند هشتصد نفر

از سو لنجان از بین رفته‌اند از چهل خانوار سی خانوار

از دال بیست خانوار بوده‌اند فعلا متنفس در آن نیست

اسفهران، بیست خانوار بود. فعلا ده خانوار شده.

فیلدران، پانزده خانوار بوده. پنج خانوار شده

این اندازه است اطلاعات بنده راجع به این یک بلوک که عرض شد باقی را قیاس فرمائید این بود عرایض بنده این جا به چند جمله فرمایشات آقای رئیس التجار و سایرین جواب عرض می‌کنم آقای رئیس التجار فرمودند که این آب ملحق شود شرکاء بالا دست می‌برند و نسبت به شرکاء پائین دست ظلم می‌شود این فرمایش در سهم اصفهانی بودن خیلی به بنده برخورد اصفهان که ولایت دیروز و امروز نیست اصفهان از بناهای طهمورث است و به قول بعضی دیگر پسرزاده کیومرث بوده خوب اصفهانی که در ظرف شش هزار سال نتوانسته است یک ترتیبی در تقسیم یک رودخانه که امرار حیات از آن می‌نماید بدهد که قوی نتواند به ضعیف ستم بکند بالا دست نتواند آب زیر دست را ندهد این کتابچه تقسیم آب رود خانه، طول این رودخانه هفتاد فرسخ است از اول رودخانه تایل کله بیست و پنج فرسخ است در این بیست و پنج فرسخ هیچ وقت میراب دخالت نکرده از پل کله تا آخر رودخانه چهل و پنج فرسخ است هر کس میل دارد این کتابچه را بگیرد ببرد مطالعه کند ببیند ممکن است یک تبریزی آب جزء این رودخانه بشود و هر کس به سهم خود نرسد.

بنده اگر بخواهم صورت این کتابچه را به عرض آقایان برسانم دو جلسه وقت مجلس را اشغال خواهم کرد

(گفته شد صحیح است)

مطلب دیگر فرمودند که به رعایا یک سهمی اضافه داده شده غالب املاک آب خود رودخانه ملک رعایا است از مال خود رعایا بردارند به خود آنها بدهند؟ دیگر آن که فرمودند اگر املاکی که از الحاق این آب دایر می‌شود مالیات به دولت بدهد. آیا ممکن است در آب خور یک رودخانه که بعضی از سالها طوری طغیان دارد که خانه خراب می‌کند آسیا می‌برد درختهای کهن را ریشه کن می‌کند زمینی باشد که تاکنون بایر بوده باشد و از آب کوه رنگ دایر شود؟ خیر چنین زمین هائی نیست تمام مطلب این است که این آب موقتی بعضی لز سالها زیاد است که ضرر می رساند بعضی از سالها طوری کم است که نمی‌شود کشت و زرع معمول را کرد. اینجا لازم است یک نکته را تذکر بدهم و آن این است که شنیدم بعضی ار آقایان فرموده‌اند اگر این آب ملحق زاینده رود شود بسا می‌شود طغیان آب شهر را خراب می‌کند.

این است که آقایان را مستحضر می‌کنم که این آب کوه رنگ بطور دائم بالای آب زاینده رود گذارده می‌شد از قدیم هم این احتیاط را کرده‌اند ترتیب این کار طوری داده می‌شد که هر وقت این آب لازم باشد جزو آب زاینده رود شود و هر وقت هم لازم نباشد طوری جلو آن بسته شود که مثقالی از آن داخل زاینده رود نشود از قدیم هم به همان اندازه که از کوه بریده شده بعضی زبانه‌ها برای این کار تدارک شده منظور این که این مطلب سابقا ولاحقا در نظر بوده پیش بینی هم شده است این مطلب را هم تذکر می‌دهم که موسس این کار زارعین و فلاحین اصفهان بوده و هستند جلسات داشتند و دارند اول یک نفر نماینده به کوه رنگ فرستاده‌اند بازدید کرده است خبر آورده است بعد دوازده نفر از اهل خبره رفته‌اند تحقیقات کرده‌اند و صورت آورده‌اند بنده مناسب نمی‌دانستم راجع بالحاق رود کوه رنگ زاینده رود در مجلس اظهار لفظی بکنم به واسطه این که اصفهان در نظرم عزیز نیست خیر اصفهان در نظر بنده عزیز است ولی ایران از آن عزیزتر است مجلس شورای ملی را برای حفظ هر دو از هر دو عزیزتر میدانم. بنده آرزومندم که این لایحه وقتی به مجلس شورای ملی تقدیم می‌شود آقایان نمایندگان با یک هلهله و شادی و صدای احسنت و آفرین و مرحبا و جانمی تلقی نمایند که سایرین تشویق شوند و دنبال این قبیل کارها بروند والا اگر بنا شود هر وقت ایرانی خواست یک کار بزرگی بکند یک طور دیگری بشود یا یک کار کوچکی بکند یک طور دیگری بشود بارمان به منزل می‌رسد؟

رئیس – آقای آقا سید یعقوب موافقید؟

آقا سید یعقوب بلی موافقم.

رئیس – آقای محمد هاشم میرزا موافقید؟

محمد هاشم میرزا – با کلیات موافقم

رئیس – آقای مستشارالسلطنه چطور؟

مستشارالسلطنه – موافقم

رئیس – آقای غضنفر خان.

(غایب بودند)

رئیس – آقای ارباب کیخسرو موافقید؟

ارباب کیخسرو – خیر مخالفم

رئیس – بفرمایند

ارباب کیخسرو - اینجا ابتدائا باید عرض کرد که اگر بنده مخالف هستم و به عنوان مخالفت اجازه خواستم با سایر آقایانی که مخالفت می‌کنند هیچ کدام مخالفت اساسی ندارند و کمال موافقت را در اساس این مطلب دارند ولی علت مخالفت بنده در بی ترتیبی و بی اساسی این راپورت است بنده تعجب می‌کنم از این که آقایانی که می‌خواهند دفاع کنند برای این که نمایندگان را راضی کرده باشند می‌گویند در این اقدام خسارتی متوجه دولت نیست و اگر خسارتی وارد بیاید متوجه مالکین است حقیقتا این اظهار خیلی مایۀ تاسف است. دولت کدام است و ملت کدام؟

دولت مگر یک چیزی خارج از ملت است؟ دولت مگر از ملت جدائی دارد ما نباید در یک کار بی اساسی قدم بگذاریم که یک دینار ضرر متوجه دولت یا متوجه یک فردی از افراد ملت بشود (گفته شد صحیح است) علت مخالفت بنده هم همین است که یک ضرری متوجه مالکین که نظر نفع دارند نشود. آقای شیخ الاسلام شرحی راجع به رودخانه و جغرافیای آن بیان کردند بنده گمان می‌کنم قدری کم فرمودند این کوه رنک که در اصفهان واقع است (اصلا رنک در زبان فرس به معنی شکار است) یعنی کوه شکار این کوه دو طرف دارداز یک طرف رود کارون راتشکیل می‌دهد و از طرف دیگر زاینده رود و رود کارون از آنجائیکه تشکیل می‌یابد قریب شانزده یا هفده منزل راه طی می‌کند تا به کنار شوشتر می‌رسد و در کنار شوشتتر دو قسمت می‌شود یک قسمتدودانگه و یک قسمت چهار دانگه که قریب هفت فرسخ طول دارد و یک جزیره مانندی را در میان تشکیل می‌دهد و بعد از سیر هفت فرسخ باز در جائیکه موسوم به بنه قیر است به همدیگر ملحق می‌شوند و در آنجا یک رود خانه دیگر از طرف لرستان میاید و ملحق به این رود گردیده داخل اهواز می‌شود و همین طور از داخل اهواز بشط العرب و بعد به دریا داخل می‌شود. اولا اینجا مذاکره شد که در بالا دست این رودخانه زمین و زراعت گاهی است که برگردانیدن آن موجب ضرر به مالکین آنها می‌شود البته بدیهی است تا وقتی جلو رود خانه یک سدی نباشد که آب بتواند بلند شود نمی‌تواند اراضی مرتفع را مشروب نماید ولی از یک طرف این الحاق ممکن است لطمه برود اهواز که کشتی رانی خاصی در آنجا می‌شود و فوائد زیادی از آن می‌برند نبرند خیلی خوب بود آقای وزیر فوائد عامه اینجا تشریف می‌داشتند و توضیحات می‌دادند که آیا این خسارت متوجه است یا نه؟ اگر چه اصلا و اساسا بی ضرر نخواهد بود ولی اگر ایشان تشریف داشتند البته توضیحات می‌دادند در هر صورت گمان می‌کنم در ماده(۳) پیشنهادی کمیسیون که اشاره شده است (مشروط به این که اگر خسارت غیر قابل جبرانی متوجه نشود) شاید مقصود خسارتی باشد که ممکن است از گرداندن آب متوجه اهالی می‌شود و شاید هم نظرشان چیز دیگری باشد البته مخبر محترم توضیح خواهند داد در هر صورت بنده در این جا یک نظر خاصی ندارم و به نظرم فقط جوگیری از خسارت ملاکین است که گفته می‌شود اگر ضرری متوجه می‌شود بنده عرض می‌کنم چرا ما باید یک قدم غیر اساسی برداریم اعم از آن که ضرری متوجه دولت شود یا متوجه به ملاکین این دیگر مسئله نفط شمال و کمیانی استاندار داویل نیست که یک فوریتی داشته باشد یا در آمریکا باشد ما می‌توانیم در آن دقت و مذاکره کنیم خیر در اصفهان است و خیلی نزدیکتر است باز این خوب است دولت یک هئیت متخصص را بفرستد بروند رسیدگی کنند و ببیند آیا این کار امکان دارد یا نه؟ زیرا این ادله‌ای که آقایان می‌فرمایند که شاه عباس و غیره خواستند اقدام بکنند و جنگی واقع شد یا داخل جنگ شدند و چه شد و چه شد بنده را قانع نمی‌کند حتی آقای شیخ الاسلام قد مرا بالاتر گذاردند و فرمودند قبل از اسلام هم در این صدر بوده‌اند آیا تصدیق میفرمائید همه سلاطین بزرگ و مقتدر در زمانهای متعدد در نظر گرفته باشند که به یک چنین کاری موفقیت حاصل کنند و با تمام نرسانند خیر این طور نبود اعمال شاه عباس را در ایران کمتر کسی ایت که نداند در تمام اطراف مملکت کاروانسراها ساخته و مسطح کرده و برای آسایش مردم چه کارهای بزرگی کرده است ولی در این قسمت بنده یقین دارم که نتوانسته است موفق شود و بنده هم در صورتی مطمئن با مکان این کار می‌شوم که دولت در پیشنهاد خودش بالصراحه ادلۀ اقامه بکند و بگوید من هیئتی از مهندسین خودم را فرستادم و آن‌ها مرا مطمئن کردند که این کار به فلان مقدار خرج انجام می‌گردد و الا رفتن نمایندگان از طرف مالکین و زارعین نمی‌تواند مجلس شورای ملی را مطمئن کند

(گفته صحیح است)

دولت باید مجلس شورای ملی را مطمئن کند و بگوید نمایندگان من رفته‌اند و بازدید کرده‌اند که ممکن است این کار صورت بگیرد و به علاوه خرج هم درست برآورد کنند و بگویند این مقدار مخارج دارد آن وقت تمام نمایندگان به اتفاق آراء این پیشنهاد را استقبال می‌کنند و فرض هر قدر هم ضرر متوجه دولت بشود برای آسایش عمومی رأی بدهند ولی غیر از طریقی که عرض کردم نمی‌شود این لایحۀ را تصویب کرد بنده می‌بینم بعضی از آقایان در میان مرافعه نرخ طی می‌کنند و مسئله مالیات به میان می‌آورند و می‌گویند مالکین اینجا مالیات را نداده‌اند یا نمی‌دهند.

بنده این اظهارات را نمی‌توانم در مجلس شورای ملی بپذیرم که بگویند فلان کس مالیات نمی‌دهند اصل نود و پنجم و نود و ششم متمم قانون اساسی طریق معافیت از مالیات را تصریح کرده است که معافیت از مالیلت منوط به قانون مخصوصی برای تخفیف وضع نشده است ولی یک طریق دیگر برای معافیت از مالیلت هست که در مجلس هم سابقه دارد و به جاهائیکه دولت هم تصدیق کند که به واسطه علل عارضه نمی‌توانند مالیات بدهند باید مالیه محل به وزارت مالیه پیشنهاد کند و وزارت مالیه با هئیت دولت به مجلس پیشنهاد بکند آن وقت اگر مجلس تصدیق کرد البته از مالیات معاف خواهند بود و الا مالیات خود را باید بدهند.

پس هر مالیاتی که در این جا وضع شده است نمی‌تواند در سایه عنوانی معاف شود مگر از طریق قانونی که آقای عماد السلطنه در جلسه گذشته در ضمن بیاناتشان فرمودند که کسی تصور نکند ایشان در نزدیکی رودخانهدارای ملکی هستند و برای صرفه خودشان اقدام می‌کنند

عمادالسلطنه خراسانی –بنده اینطور نگفتم

ارباب کیخسرو –بنده عرض می‌کنم تمام نمایندگانی که در اینجا هستند نظرشان به قانون است و ابدا نظر اختصاصی و شخصی ندارند و گمان هیچکس هم چنین تصوری را نکرده است اگر یک قانونی را مجلس تصویب کرد و استفاده از او حاصل شد خواه آن استفاده را یک نفر نماینده بکند خواه غیر نماینده فرق نمی‌کند. اما این یشنهاد یک نواقص دیگریر هم دارد اولا هیچ معلوم نیست که این خرج از روی چه میزان تعیین شده و هیچ امکان و عدم امکانش معلوم نیست و ابدا هم پیش بینی نشده است که آن مالکین که دادن سیصد هزار تومان را تعهد می‌کنند آیا چه نظارتی در این خرج خواهند داشت؟ این مسئله یکی از مطالب غیر فلسفی است که کسی پول بدهد و هیچ حق نظارت نداشته باشد ممکن است مأمورین دولت پول را حیف و میل کنند و صحیحا به مصرف نرسانند بعلاوه در این لایحه ابدا پیش بینی نشده است که بعد از موافقت در این کارها حق دولت و مالکین از این آب چه خواهد بود؟ اینهم یکی از مسلمات است که لازم است قبلا معلوم شود پس به طور کلی در قسمت خودم عرض می‌کنم که بنده روزی می‌توانم به این پیشنهاد رأی بدهم که اولا مطمئن شوم از طرف د. لت یک هیئتی از متخصصین و امکان آن را تصدیق نموده‌اند و ثانیا این که حق دولت و مالکین را که متحمل این خرج و زحمت هستند درست معین نمایند که بعد از انجام اینکار از طرف دولت یک تعدیاتی به مالکین نشود ولی تا صورت صحیح جامع الاطرافی به مجلس نیاید متاسفانه بنده در سهم خودم چون این پیشنهاد را مضر به حال ملاکین میدانم نمیوانم رأی بدهم و استدعا دارم اگر چه آقای وزیر فوائد عامه اینجا نیستند اگر آقای مخبر در حدودی که بنده عرض کردم می‌توانند بنده را قانع کنند و بگویند که دولت در فلان تاریخ فرستاده و امکان این امر را معین کرده و این سیصد هزار تومان خرج هم از روی دقت معین شده تا ما آن وقت در سایر قسمتها ئی که عرض کردم بتوانیم اظهار عقیده کنیم

رئیس – آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

(آقای مخبر برای دفاع از صندلی خود حرکت نمودند)

رئیس – خطاب به آقای سید یعقوب قدری تامل کنید آقای مخبر اظهاراتشان را بنمایند بعد جنابعالی بفرمائید

مخبر – اولا آقای ارباب فرمودند فرقی فی ما بین دولت و ملت نیست و اگر ضرری متوجه دولت بشود در حقیقت متوجه ملت شده است و حقیقتا همانطور است که فرموده‌اند لیکن نمیدانم چرا در جای دیگر از فرمایشاتشان فی ما بین ملت و دولت به تفکیک قائل شدند و فرمودند که بایستی حقوق دولت و ملت هر یک قبلا معین و مشخص شوند ثانیا فرمودند که بایستی قبلا متخصصین بروند و دقت کنند که آیا امکان دارد این آب جاری شود یا خیر و آیا این سیصد هزار تومان برای خرج اینکار کفایت می‌کند یا نه بنده عرض می‌کنم اولا آقایان اصفهانی که این پول را می‌دهند خودشان بهتر از هر متخصصی دقت کرده‌اند و ما نمی‌توانیم رعایت منعت اشخاص را بیش از خود آنها بکنیم مگر اینکه قائل شویم که در اصفهان یک نفر آدم عاقل نیست که تشخیص خوب و بد را بدهد این که ممکن نیست البته اصفهان مردمان عاقل و دانا دارد و بی جهت پول خود را دور نمی‌ریزند در این صورت اگر این آب ملحق شد مبلغ دویست هزار تومان آن را دولت در مدت پانزده سال با قساط متساویه از بابت مالیات آنها محسوب خواهد کرد و اگر موفقیت حاصل نشد تمام این وجه از کیسه اهالی اصفهان رفته است

(بعضی گفتند صحیح است)

اما اینکه فرودند قبلا متخصص بروددر رسیدگی کند و به ببیند که صدمه و لطمه به کشتی رانی رود کارون و اهواز و شوشتر و سایر مزارع و ارد می‌آورد یا نه بعد خودشان متذکر شدند که شاید مقصود از این ماده سه که د راینجا ذکر شده برای همین مطلب باشد. بنده عرض می‌کنم بلی برای همین نوشته شده و بنده باز هم تاکید می‌کنم که البته البته اقدام به این امر نخواهد شد مگر اینکه از طرف دولت یک هیئت متخصصین بروند و ببینند به واسطه اینکار ضرری وارد خواهد شد یا نه؟ البته ضررهائی وارد خواهد شد ولی باید ببینند این ضرر در مقابل این منفعت چه قدر است؟ اگر در مقابل این منفعت قابل جبران هست که اقدام خواهد کرد والا خیر و بعلاوه آب اهواز خیلی زیاد است و رودخانه‌های متعدد زیادی دارد که این آب نسبت به آنها خیلی کمتر ولی البته باید بروند و تشخیص بدهند که این رودخانه تا به آنجائیکه به دریا ملحق می‌شود اگر بر گردانند ضررش چیست و نامش چه؟ اگر تشخیص دادند که ضررش بیشتر است و نفعش کمتر است البته اقدام نخواهند کرد و اگر بر عکس باشد البته شروع خواهند کرد و فرقی که بین اظهارات آقای ارباب کیخسرو و راپورت کمیسیون است این است که آقای ارباب می‌فرمایند قبلا بروند و بازدید کنند ولی کمیسیون در نظر گرفته که بعد از تصویب مجلس بازدید شود. حالا چرا کمیسیون این نکته را در نظر گرفته است برای این است که امروز یک عده از مردم یا برای منفعت خودشان یا برای احتیاحاتشان یا به جهات دیگری حاضر شده‌اند که سیصد هزار تومان برای این کار خرج کنند اگر ما امروز تصویب بکنیم شاید یک موانعی پیش بیاید که اسباب تعویق شده و اهالی آ؛ نجا از این خیال منصرف شوند و بعلاوه در صورتیکه فعلا مجلس شورای ملی این اقدام را تصویب کند آن وقت مخارج این هیئت متخصینی که برای بازدید و مهندسی می‌روند از همان سیصد هزار تومان خواهد شد والا این خرج در عهده دولت می‌افتد و دیگر اینکه فرمودند باید حقوق مالکین و دولت معلوم شود بنده از این فرمایش ایشان تعجب می‌کنم زیرا دولت در این راپورت با لایحه کسی را در مقابل خودش در نظر نگرفته است و با کسی قرار دادی نمی واهد بگذارد فقط مجلس به دولت اجازه می‌دهد که سیصد هزار تومان پول به این طریق تهیه کند و دولت هزار تومان هم به رسم هدیه یا تعارف یا هر چه اسمش را بگذاردند از اهالی اصفهان قبول نموده آن وقت این سیصد هزار تومان را خرج الحاق این دو رودخانه به یکدیگر بکند بنابراین در صورتی که قید و شرطی در پیشنهاد نیست دولت برود مردم را صدا بزند که بیائید با من که می‌خواهم آب بیاورم و به شما بدهم قرار بگذارید اینکه معقول نیست و اما راجع به مالیات که فرمودند بعضی از آقایان اصفهانی اظهاراتی راجع به معافیت از مالیات نمودند گمان می‌کنم از موضوع راپورت کمیسیون خارج باشد و به این جهة بنده نبایستی راجع به این قسمت عرایضی بکنم

رئیس – آقای سردار جنگ موافقید یا مخالف؟

سردار جنگ – بنده باید نطلاعات خود را عرض کنم

رئیس – با راپورت موافقید یا مخالف؟

سردار جنگ – با این ترتیب و این لایحه مخالفم

رئیس – بفرمائید

سردار جنگ – بنده اساسا با الحاق کارون به زاینده رود موافق هستم ولی اطلاعاتی در این زمینه دارم که باید تقدیم مجلس شورای ملی بکنم. اولا صحبت از کوه رنک وزود کوه شد باید عرض کنم این آب کارون از دامنه زرد کوه بیرون می‌آید و کوه رفت حایل ما بین این رودخانه و زاینده رود است در عهده شاه عباس یک قطعه از این کوه را که کوتاه تر بوده است قدری شکافته‌اند و حالا بعد از شکافتن تمام این قطعه باید چندین سد بزرگ در پائین این رود بسازند که خسارت وارد نیاورد و عقیده بنده این است که با دو کرور هم این آب ملحق زاینده رود نخواهد شد و دیگر اینکه نماینده محترم فرمودند از برگردانیدن این آب به هیچ کس و هیچ جا ضرری وارد نمی‌آید و به گشت و ذرع خسارتی نخواهد رسید عرض می‌کنم پنج طایفه از ایل بختیاری در همان دامنه زرد کوه ییلاق نشین هستند و زراعت می‌کنند البته به آنها خسارت وارد خواهد آمد و بعلاوه بعقیده بنده این کار دو کرور یا بیشتر خرج دارد تا این آب زاینده رود ملحق شود و بعد ار الحاق همانطور که فواید زیاد میرساند ممکن است به بلوک عقیلی که جزو شوشتر است و سالی قریب سه هزار تومان به دولت مالیات می‌دهند خیلی خسارت وارد بیاورد عقیده بنده این است که دولت قبلا مهندسینی بفرستد که بروند و تمام منافع و مصار و خرج و طول مدت آن را بازدید کنند و یک صورت مرتبی تهیه و به مجلس شورای ملی تقدیم کند

(گفته شد صحیح است)

رئیس – آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب – اولا بیان آقای سردار جنگ خیلی خوب بود که جغرافیای آقای ارباب کیخسرو را از بین برده و شرح جغرافیای آنجا همین بود که آقای سردار جنگ بیان کردند و دیگر جغرافیای شما علمیت ندارد و ثانیا از زمانی که مجلس و مشروطیت شد همیشه می‌گفتیم که چرا دولت ما رجوع به علت خودش نمی‌کند و ملت چرا همراهی و کمک با دولت ندارد و در تمام روز نامجات می‌نوشتیم در بالای میزها فریاد می‌زدیم که آی ملت بیا به دولت خودت کمک کن و آی دول تچرا دستت را پیش ملت خودت دراز نمی‌کنی همیشه ناطقین و واعظین و ارباب جراید این صحبت را می‌کردند و فریادها می‌زدند و آرزومند بودند که آیا روزی می‌شود که دولت بگوید آی ملت بیائید و به من کمک کنید و قرضی به من بدهید و فلان جا را آباد کنید ای وای بر ما نزدیک بود که ما بمیریم و ندهیم حالا اول قدمی را که ما می‌خواستیم و آرزومند بودیم ملت اصفهان برداشته و به میل خود آمده‌اند و می‌گویند ای دوستی که می‌خواهی ترقی کنی می‌خواهی آباد کنی ما از جیب خوود بر می‌داریم و می‌دهیم و رعایای ایران بیایند و کار کنند ما که از جای دیگر عمله نمی‌آوریم و از خارج کارگر نمی‌خواهیم رعیت ایران است عمله ایرانی است فلاح و زارع ایرانی است بیایند و این کوه را بکنند اگر شد فیها المطلوب اگر نشد نشد قانون نمک را گذاراندیم و نشد چطور شد؟ دعوائی نشد طوری نشد.

حالا هم یک جماعتی از اهالی اصفهان آمده‌اند و می‌گویند ما قدم می‌گذاریم برای ترقی مملکت برای آبادی مملکت و کمک به دولت خودمان می‌کنیم اگر آب جاری شد و اصفهان آباد شد و زمین بایر ما بکار افتاد آن وقت دولت از بابت مالیات همین آبی که خود ما پول داده‌ایم و جاری کرده‌ایم سالی چهارده هزار تومان از مالیاتمان کم کند و اگر خدای نخواسته انجام نگرفت به د. لت ضرری نخورده است آقایان قدری توجه کنید و به قول آقای شیخ الاسلام گمان می رت که این اقدام ملت اصفهان وقتی در مجلس گفته شد با صدای هلهله و احسنت و آفرین استقبال کنید تا اینکه ملت استرآباد هم به این خیال بیفتد که آب گرگان را بیاورند و در صحرای استرآباد و شهر گرگان را مجددا تشکیل بدهند و آباد کنند.

هکذا جاهای دیگر که منابع مشروت و انتقعا دارد و چون اقدام نکرده‌اند همین طور بی فایده مانده است شاید خدای نخواسته ملت از دولت بواسطه عدم مساعدت دلتنگ باشد و اظهاری نکند ما که مجلس شورای ملی هستیم چرا ترغیب نکنیم؟ این یک کار خوبی است که ملت اصفهان تقدم جستهاند شاید دیگران هم تبعیت از آنها بکنند.

ثالثا بنده فرقی بین بالای اصفهان و زیر اصفهان نمی‌گذارم مثلا اگر شخصی در سرخس پیدا شود و بگوید می‌خواهم رودخانه هیرمند را برگردانم به اینجانب می‌گویم فورا باید امتیاز داد که سرخس ایران هم آباد شود هیچ فرقی نمی‌کند بالای اصفهان باشد یا پائین اصفهان باشد همه رعیت ایران هستند پس این مسئله که ملت به دولت کمک کند و پول قرض بدهد و دولت را حاضر برای آبادی کند یک نفر از نمایندگان مخالفت نداشته باشند و هیچ ضرری هم برای دولت و ملت ندارد و برای اینکه هیئت فلاحین اصفهان پول می‌دهند به عمله اصفهانی پول از جیب آن بیرون بیاید و به جیب دیگری برود به جیب اجانب که نمی‌رود اگر آب جاری شد بالای اصفهان و پائین اصفهان هر دو اباد می‌شود و این همه رعیت بدبخت ایرانهم متفرق شده‌اند وقتی دیدند آثار آبادی و سعادت در مملکت پیدا شده است وقتی دیدند مملکت در صراط ترقی و تعالی و سعادت است متوجه مملکت خود می‌شوند. مسئله دیگری که آقای ارباب کیخسرو و فرمودند معاف بودن از مالیات است. آقای ارباب آقای عماد السلطنه فرمودند آنها از مالیات معاف بشوند یک مثلی است (که سلطان نخواهد خراج از خراب) فلان بلوک خراب شده و هیچ چیزی برای آ» باقی نمانده. خانه‌ها خراب. مزرعه خراب. اغنام و احتشام از بین رفته. رعایایش تمام متفرق شده‌اند در این صورت اینجا مسئله به انتقاء موضوع است چون دیگر موضوعی برای دادن مالیات باقی نمانده لذا گفته‌اند اینجا از ادای مالیات معاف است اصفهانی بیچاره هم مخارج دارد انتظامات می‌خواهد مرکز هم پول ندارد از کجا باید بیاوریم غیر از اینکه اول باید خانه را آباد کنیم بعد از آن از خانه خودمان انتفاعات برداریم و خرج خودمان بکنیم چاره غیر از این نداریم. اما مسئله حق النظاره بنده عرض می‌کنم که هیئت فلاحین و تجار و مالکین اصفهان آمدند و به دولت و مجلس شورای ملی رض می‌کنند که این امتیاز را باید بدهید و حکام مانع نشوند که ما برویم این راه را آباد کنیم. مثلا بنده از دولت امتیاز می‌گیریم که بروم کثیر برای این کوه را بگیرم. آیا دولت ناظری برای بنده معین می‌کند؟ من از پول خودم می‌خواهم بروم این کار را بکنم دیگر ناظر برای چه معین کند ناظر بالاتر از ارادۀمن چیست پس این ایراد ر هم نمیشودکرد یعنی یک اعتراض مقنعی نبود که آقای ارباب فرمودند.

شاید بنده نفهدیم والا این ایراد وارد نبود آمدیم بر سر قرض دولت ما باید زحمت بکشیم و از دماغها بیرون کشیم که دولت امروزه غیر از دولت زمان استبداداست ما بعد از آنکه به واسطه مجاهدت مشروطیت را گرفتیم تمام افراد مملکت شریک در نفع و ضرر هستند پس دولت از ملت مجزی نیست و این هشت نفر وزیر قوۀ تونائی ملت هستند ملت قوۀ ذاتی خود را بنمایندگان می‌دهد و قوه تونائی خودش را به دولت خزانه دولت پول همین ملت است و جیب همین ملت خزانه دولت است پس دولت و ملت از یکدیگر متمایز نیستند تا آنها یک دسته باشند و اینها یک دسته هر وقت ملت متمول شد دولت متمول است بنده که در ممالک خارجه نرفته‌ام ولی آنهائی که رفته‌اند می‌گویند که تمام ممالک متمدنشان از ملت پول قرض می‌کند و خرج می‌کند بنده شنیده‌ام که فرانسه از ملتش پول قرض می‌کند و راه آهن و کارخانه می‌سازد و همین طور در تمام دنیا دول از ملت خودشان قرض می‌کنند و برای آباد کردن قسمت‌های مملکت خودشان خرج می‌کنند نمی روند از جای دیگر بگیرند پس هر چه از جیب ما رفته است از جیب آنها رفته است هر وقت ما ترقی کردیم دو ما ترقی کرده است ما چطور می‌توانیم دولت را از ملت مجزی کنیم و بگوئیم دولت علیحده است و ملت علیحده این حرف از مشروطیت و آزادی خیلی دور است اما راجع به فرمایشات آقای سردار جنگ من نظریات ایشان را تحسین می‌کنم ایشان یکی از اشخاص فوق العاده ایل بختیاری هستند که بیشتر متوجه آباد یبوده‌اند و فرموده‌اند من با اصل مطلب مخالفت ندارم ولی می‌فرمایند دو کرور خرج دارد بنده عرض می‌کنم که ما قندا سیصد هزار تومان خرج می‌کنم اگر آب جاری شد که نعم المطلوب و اگر نشد نشود. ضرری نکرده‌ایم این پول‌ها به جیب رعایا و عمله‌های فقیر همان جا رفته است ابدا ضرر ندارد فعلا ما حاضر شده‌ایم که دست مالکین را در این کار داخل کنیم خدا کند که آنها هم حاضر شوند و امیدوارم که در این باب دیگر مذاکره نشود و به تحسین و هلهله بزودی این لایحه را بگذارنند

وزیر فوائد عامه – چون بعضی از آقایان نمایندگان راجع به این مسئله نظریاتی داشتند بیان فرمودند و بعضی آقایان دیگر جواب آنها را دادند. دیگر لازم نیست بنده داخل در جریانات شدم ولی بنده با نظریات آقای آقا سید یعقوب کاملا موافق هستم که در بین دولت و ملت ابدا فرقی نیست دولت عین ملت است و ملت عین دولت اگر منافعی برای دولت باشد البته دولت اگر منافعی برای دولت باشد البته عین آن منافع برای ملت است برای دولت چه منفعتی بهتر از این است که یک قسمتهائی که لم یزرع افتاده است و رعایا از آنجا متفرق شده‌اند در آنجا آبی بیاورند و جاری کنند و رعایا بهره مند شوند و خود دولت از آن جا استفاده کند و آن مملکت را هم آباد کند البته آقایان نمایندگان موافق هستند در اینکه وقتی از این قبیل مسائل پیش می‌آید زودتر انجام بگیرد و بنده می‌خواهم از اقایان محترم استدعا کنم که یک قسمت از جلسات مجلس را حرف این قبیل امور نمایند و بنده حاضرم از این قبیل پیشنهادات خیلی حاضر نموده و تقدیم مجلس کنم زیرا از این مسائل در این مملکت زیاد است و اما راجع به اینکه بعضی از آقایان فرموده‌اند این کار بدون مطالعه پیشنهاد شده است بنده توضیحا عرض می‌کنم البته مطالعات ائلیه شده است و شاید یک اندازه تحقیقات هم شده باشد ولی اینکه وزارت فوائد عامه عجله کرد در تقدیم این پیشنهاد و به این جهت بود که اگر می‌خواست قبل از پیشنهاد به مجلس شورای ملی یک اقداماتی نماید چون مبنی بر یک اساس مثبتی نبوده و ممکن بود در جریانات یک تأخیراتی اتفاق افتد و یک چنین موقع مغتنی که امروز با حضور مجلس مقدس برای دولت فراهم است از دست برود البته تا اینکار را بر روی یک اساس مثبتی نگذاریم نمی‌توانیم شروع به عمل کنیم این بود که هیئت دولت و وزارت فوائد عامه وقت را مغتنم شمرده که این استفاده را از مجلس مقدس می‌نماید و این اجازه را تحصیل کند و اساس اینکار را بر روی یک اجازه قانونی بگذارد و بعد شروع به کار کند معلوم است وزارت فوائد عامه وقتی این اجازه را از مجلس تحصیل کرد بدون مطالعه نمی‌رود و یک پولی از مردم بگیرد البته قبل از اینکه شروع به عمل کند یک هیئتی از مهندسین مأمور نماید که بروند معاینه کنند آن مخارج را بر آور کنند بسنجند و یک صورت و راپورت صحیحی تهیه کنند اگر دیدند که این کار ممکن است با این مبلغ انجام بگیرد آن وقت شروع به کار خواهند کرد و انشاءالله که موفقیت هم حاصل خواهد شد ولی اگر دیدند که این کار عملی نیست و یک خسارتی وارد م یآورد و با یک ضررهائی به جای دیگر می‌خورد و حتی الامکان اقدامی نخواهد کرد و علت دیگر این بود که اگر می‌خواستم اینکار را قبل ازاجازه مجلس بکنیم نظر به اینکه مخارجی داشت و شاید اهالی اصفهان برای مخارج ابتدائی آن حاضر نمی‌شدند دولت مجبور بود از خودش خرج کند ولی بعد از تحصیل اجازه از مجلس اهالی با کمال میل مخارج مقدماتی را خواهند داد پس از حصول اطلاعات کاملا انشاءالله شروع به عمل خواهد شد. و اما نظارت را که یکی از آقایان فرموده بودند و آقای آقا سید یعقوب جواب فرمودند بنده عرض می‌کنم البته نظارت دولت در آنجا خواهد که کار از روی ترتیب صحیح پیش رود و مسلم است بدون نظارت دولت نخواهد شد و استدعا می‌کنم که آقاین موافقت بفرمایند کرد که زودتر این پیشنهاد تصویب شود

رئیس – مذاکرت در کلیات کافی نیست؟

(گفته شد کافی است)

ارباب کیخسرو – یک سوء تفاهمی برای آقای آقا سید یعقوب پیدا شده بنده می‌خواستم توضیح بدهم

رئیس – ده یازدهم نفر قبل از شما اجازه خواسته‌اند آقای سلطان العلماء موافقند

سلطان العلماء – بلی

رئیس – آقای دولت آبادی چطور؟

حاج میرزا علی محمد – موافقم

رئیس – آقای سهام السلطان هم موافقند؟

سهام السلطان – بلی

رئیس – آقای عدل السلطنه مخالف اند؟

عدل السلطنه – بلی با این راپورت مخافم.

رئیس – بفرمائید.

عدل السلطنه – بعد از بیانات آقا یارباب کیخسرو سردار جنگ دیگر مزاحمت بنده لازم نیست و مسلم است در این تأسیسات هیچکی مخالفت ندارد و همه موافقت دارند.

ولی با این طرز برآورد که هیچ ترتیب صحیحی ندارد بنده مخالفم و البته اقدام در این کارها باید با یک دقت کاملی بشود و بهتر این است که این راپورت برگردد به کمیسیون و با یک مطالعات عمیق تری به مجلس بیاید البته همۀ آقایان هم رأی خواهند داد و این اهالی اصفهان هم خیلی مورد تمجید و تحصین است.

رئیس – آقای محمد هاشم میرزا.

محمد هاشم میرزا – بنده لازم میدانم مختصری از تجربیات گذشته را به عرض آقاین برسانم که کمتر به این قبیل چیزها اشکال بفرمایند.

در سنۀ ۱۳۲۷ مرحوم صنبع الدوله راجع به کوه زرد دامغان و معدن طلائی که در آنجا بود پیشنهادی کرد و ده روز در مجلس مطرح مذاکره بود و بالاخره آنقدر اشکالات غیر ممکنه فرض کردند که پیشنهاد خود را مسترد داشت و گفت اگر تا ده سال دیگر در این خصوص کسی پیشنهادی دادمن حاضرم چندین برابر جریمه بدهم و الان سیزده سال است از آن تاریخ گذشته است نه به وزارت قوائد عامه پیشنهادی راجع به این موضوع رسیده است و نه به مجلس سال بعد یعنی سنۀ ۱۳۲۸ راجع به اراضی لرستان و عربستان پیشنهادی شد که آنجا را آباد کنند که از آن پیشنهاد فوائد زیادی عاید دولت می‌شد و موضوع عملی و آسانی بود باز آقایان نمایندگان آنقدر اشکال کردند که آن هم از میان رفت مثل اینکه بعضی از آقایان نمایندگان گویا آن اراضی را ذرع کرده بودند و حساب کرده بودند که اگر زعفران بکارند در هر ذرع مربع فلانقدر فائده خواهد داشت.

بعضی می‌فرمودند اگر نهال در آنجاها کاشته شود به فلان مقدار فاصله صد ذرع ارتفاعش می‌شود یک انتفاعهای غریبی تصور می‌فرمودند و بالاخره آنقدر اشکال شد که موضوع از بین رفت و ۱۲ سال است دیگر نشنیده‌ام کسی راجع به این موضوع پیشنهادی به دولت داده باشد یا از ۱۲ فرشخ مربع تقاضای آبادی یک فرسخش یا یک ذرعش را کرده باشند.

این مسئله هم همین طور است آنقدر اشکال تراشی می‌شود که دیگر خود اصفهانیها تعقیب نمی‌کنند و اما اینکه بعضی از آقایان می‌فرمایند مطالعات عمیق و کافی لازم است گمان می‌کنند کانال سویس یا پانا ما است و چندین هزار نفر مهندس لروپائی لازم دارد فقط ششصد ذرع راه است که تمام مقنی‌های ولایات مخصوصا در اصفهان قناتهائی می‌کنند که ۱۲ فرسخ طول و چندین ذرع عمق دارد آب را جاری می‌کنند این مسئله آنقدر مهم نیست.

همین مقنی‌های دهات در ارتفاع صد زرعی و هشتاد زرعی تشخیص موضوع را می‌دهند و این موضوع هم محسوس است هشتصد زرع طول اوست ۵۰ ذرغ ارتفاع و لازم به قواعد هندسی نیست تمام این‌ها قواعد معمولی است و در دهات هم همین کارها می‌شود خدا رحم کرد که نقشه اس را هم به مجلس آورده‌اند والا چه مذاکراتی می‌شد.

مثلا می‌فرمایند علت اینکه در عهد شاه طهماسب اقدام نشه است چون زمینش کوه نبوده است و خاک بوده است خراب می‌شود و درعهد شاه عباس همهمین مطلب علت تعویق شده است.

آقای شیخ الاسلام فرمودند در کتاب عالم آرای عباسی نوشته شده که در این سال فلانکس مباشر بود و شاه بکیجا رفت و جنگ اتفاق افتاد و از این قبیل چیزها نوشته است.

البته ممکن بود همان مورخ در تاریخ خودش این طور بنویسد چون دیدند این کار بلا اثر و بلا نتیجه بود و ارتفاع آن کافی نبود یا مانع دیگری داشت اقدام نکردند مورخی که آنها را یادداشت کرده است می‌توانست آنجا را یاد داشت کند و اما راجع به اینکه می‌فرمایند بنده عرض می‌کنم که چون به یک قدری آنجا سرا زیری دارد و مختصر سدی لازم است که بعد از باز کدن راه دو مرتبه گود نیفتد و هر سال اسباب زحمت نشود لذا خواسته‌اند پیش بینی کرده باشند و استدعا می‌کنم در کلیات مذاکره ختم شود و داخل در موارد شویم البته بنده هم در بعضی از موادش پیشنهاداتی دارم و آقایان دیگر هم پیشنهادی دارند و غالب مذاکرات فعلی حقیقتا راجع به مواد هست که علی نحو الکلی می‌شود البته وقتی که داخل در مواد بشویم علی به سؤلات هم مذاکره می‌شود و در آن قسمت پیشنهاد کمیسون هم که نوشته یک آب بلا ثمری است و ممکن است مردم از آن انتقاع ببرند البته هر کدام از آقاین پیشتهاداتی می‌کنند که به وزارت فوائد عامه اجازه داده شود که با رضایت اهالی قراری بدهند تا اسباب زحمت برای دیکران فراهم نشود و در مواد هم عرایضی دارم که بعد خواهم گفت

رئیس – آقای فتح الدوله موافقید؟

فتح الدوله – عرایض بنده گفته شد

رئیس – آقای عماد السلطنه خراسانی (اجازه)

عماد السلطنه – بنده با اساس این کار موافقم و گمان نمی‌کنم هیچ کس با اساس مطلب که الحاق آب کارون به زاینده رود است مخالف باشد ولی بنده یا این راپورت مخالفم و بیانات و اظهارات آقای مخبر هم با این مواد موافقت نمی‌نماید من جمله بیان کردند که وقتی این آب جاری و ملحق شد اصل آب مال دولت خواهد بود و از این راپورت به هیچ وجه من الوجود چنین چیزی مفهوم نمی‌شود و بعلاوه وقتی داخل در مواد شدیم پیشنهادات خود را عرض می‌کنم بعلاوه از بیانات آقای وزیر فوائد عامه معلوم می‌شود که دقت کاملی در اطراف نشده است و بنده تصور می‌کنم که با این ماده الحاقیه که می‌نویسد اجرای مواد فوق در صورتی است که موجب خسارت مهمه غیر قابل جبران به محل دیگر نگردد به کلی این مواد غیر قابل اجرا خواهد کرد و اگر مجلس هم بخواهد یک رأی غیر قابل اجرائی بدهد کار لغوی خواهد بود به عقیده بنده باید بدوا در اطراف این کار دقت و مطالعات عمیقه بکند بعد رأی بدهند

رئیس – آقایانیکه توضیح دادند کی‌ها هستند؟ آقای عمادالسلطنه اصفهانی توضیحی دارید؟

عماد السلطنه – خیر توضیحی ندارم

رئیس – آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو – اینکه آقای آقا سید یعقوب با یک حالت غضبناکی به بنده حمله نمودند که نقشه بنده به هم خورد بنده نقشه برای کسی نکشیده بودم اولا اینکه بنده را مخالف با اساس معرفی کردند بنده مخصوصا عرض کردم هیچکس مخالف بااساس این کار نیست و این تعبیر ایشان ابدا موضوع نداشت ثانیا ایشان فرمودند نقشه به هم خورد من نگفتم رود از کجا تشکیل می‌شود بنده عرض کردم کوه رنک در بین حایل است که آن طرف رود کارون تشکیل می‌شود و این طرف زاینده رود و ثالثا راجع به نظارت گفتم برای پول دهندگان و ملاکین چرا حق نظارت قرار نداده‌اند نه اینکه دولت چه انتظاری خواهد داشت و چون فقط مقصود توضیح بود دیگر عرضی ندارم

رئیس – آقایان مذاکرات را کافی میدانند؟

(گفته شد کافی است)

رئیس – رأی می‌گیریم برای وصول در مواد آقایانیکه تصویب می‌کنند داخل در مواد شویم قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس – تصویب ۳ ماده اول قرائت می‌شود

(آقای سهام السلطان به شرح ذیل قرائت نمودند)

مجلس شورای ملی برای تهیه وسائل الحاق آب کارون زاینده رود مبلغ سیصد هزار تومان به وزارت فوائد عامه اعتبار می‌دهد

رئیس – آقای سلطان العلماء (اجازه)

سلطا العلماء – موقعی که بنده استجازه کرده بودم موقعی بود که در کلیات مذاکره می‌شد و بنده هم می‌خواستم در کلیات مذاکره نمایم حالا که رأی گرفته شد مذاکرات کافی است و اکنون استفاده از موقع کرده عرض می‌کنم و اکنون استفاده از موقع کرده عرض می‌کنم که دولت از مجلس شورای ملی اجازه سیصد هزار تومان اعتبار را می‌کرد حال اینکه این طور نیست دویست هزار تومان است و صد هزار تومان آن را اهالی خودشان می‌دهند دخلی به دولت ندارد بنده ناچارم از مقام ریاست تمنا کنم اجازه بفرمایند باز به نحو کلی مختصر عرض تقدیم مجلس شورای ملی نمایم

رئیس – اجازه با بنده نیست چون رأی به کافی بودن مذاکرات در کلیات داده شده باید در مواد مذاکره نمود

سلطا العلماء – بنابراین در آخر عرایض خودم را خواهد کرد همین قدر عرض می‌کنم که خوب است در این ماده اصلاح عبارتی بشود و دویست هزار تومان نوشته شود.

مخبر – بنده گمان می‌کنم این ماده نقصانی نداشته باشد به واسطه اینکه دولت از مجلس اعتبار سیصد هزار تومان می‌خواهد نه دویست هزار تومان نهایت این است که می‌گویند این سیصد هزار تومان آن را با این ترتیب به قرضه صد هزار تومان آن را به نحو اعانه از اهالی دریافت و دویست هزار تومان دیگر را قرض نماید بنابراین اعتبار سیصد هزار تومان است و به عقیده بنده این غبارت که محل اشکال نمی‌باشد وزیر قوائد عامه بنده لازم است توضیحا عرض کنم که هیچ گونه خرجی بدون اجازه مجلس نخواهد شد و مسلم است که به هیچ وجه بدون اجازه مجلس از کسی پول اخذ نمی‌شود لهذا در این لایحه سیصد هزار تومان اعتبار خواسته شده که صد هزار تومان آن را به اهالی حواله دهد و دویست هزار تومان دیگر را از خود اهالی اصفهان قرض کرده و از بابت مالیات محسوب خواهد داشت

رئیس – آقای عمادالسلطنه اصفهانی موافقید

عماد السلطنه – بلی

رئیس – آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو – اگر چه مجلس در کلیات رأی داد ولی بنده معتقدم که حالا که مجلس رأی داده لا اقل ذکر مبلغ نشود و مسکوت عنه باشد و فقط به دولت اجازه داده شود تا دولت تفتیشات خود را نموده و مخارج آن را آنچه به نظرش رسید پیشنهاد نماید.

دیگر این که در این جا دو نفر پی در پی اظهار مواففقت نموده و اظهارات هر دو با هم مخالف بود آقای آقا سید یعقوب اظهار کردند ملت خودش پول خودش را خرج خواهد کرد و دولت نظارتی ندارد.

آقای وزیر فوائد عامه فرمودند مسلما با نظارت دولت خواهد بود.

بنده بالاخره نفهمیدم که در این موضوع چه صورت خواهد داشت در صورتی که پیشنهاد دولت راپورت کمیسیون هر دو بر این دلالت می‌نماید که مردم باید این پول را به دولت بدهند بنابراین این باید در لایحه مشخصی بشود که چه کسی باید این پول را خرج نماید و یا خود اهالی؟ چون در این جادو عقیده مخالف اظهار شد خوب است آقای ئزیر فوائد عامه توضیح بدهند که مقصود کدام است اگر چه خود بنده عقیده دارم که این پول باید به توسط دولت خرج شود و مالکین هم نظارت داشته باشند بعلاوه چون باید از روی بصیرت این رأی داده شود و نظر مخالفین هم همین است که دولت تفتیشات لازمه را بنماید معتقدم که فبلا دولت دقت نموده درست مخارج را برآورد کرده آن وقت مبلغی را که مقتضی بدانند به مجلس پیشنهاد نماید بنابراین به عقیده بنده فعل ذکر مبلغ و تعیین آن لازم نیست

وزیر فوائد عامه – راجع به مطلبی که فرمودند این خرج را دولت می‌کند یا مردم این مسئله مسلم است که دولت می‌کند یا مردم این مسئله مسلم است که دولت توسط مأمورین خود این پول را خرج خواهد کرد و راجع به مسئله نظارت چون موقعیکه فرموده بودند بنده بنودم درست مطلع نبودم که مقصود چه بود این بود که عرض کردم چون این کار بدست دولت انجام خواهد گرفت لذا به نظارت دولت خواهد بود

رئیس – آقای ملک الشعراء موافقید یا مخالف؟

ملک الشعراء – مخالفم

رئیس – بفرمائید.

ملک الشعراء – بنده در اعتراض نسبت به این ماده دارم یکی اعتراض عبارت و یکی هم راجع به مبلغ اعتراضی عبارتی راجع به کلمه کارون است البته آقایان مسبوقند که این آب را نمی‌شود آب کارون گفت زیر این آب مرکب است از چهار چشمه که معروف است به رود کوه رنک که همان کوه رنک باشد و این آب به طرف شوشتر و دزفول می‌رود و بعد از الحاق چندین شعبه رود کارون را تشکیل می‌دهند بنابراین عقیده بنده این است برای اینکه اعتراض به عبارت نشود اصلاح شود نوشته شود تهیه وسائل الحاق آب کوه رنک به زاینده روده اعتراض ثانی راجع به مبلغ نمودند و سایر آقایان مخالفین هم مذاکراتی کرده‌اند دیگر محتاج به تکرار نیست برای اینکه اگر مبلغ قید شود این طور میرساند که اگر اضافه خرجی لازم شد باید مجددا به مجلس مراجعه شده و به عقیده بنده این ماده باید طوری تهیه شود که این اشکال مرتفع گردد زیرا آقای سردار جنگ می‌فرمایند دو کرور خرج دارد خود آقایان پیشنهاد کننده ه یقین ندارند که زیاد بر این خرج نخواهد شد بنابراین بنده نمی‌توانم اگر زیاد برابر این خرجی لازم شد چه خواهد شد آیا دولت بپردازد؟ یا از خود اهالی گرفته می‌شود و اگر بنا باشد از اهالی گفته شده به چه نخواهد بود؟ آیا به عنوان اعانه خواهد بود به عنوان قرض خواهد بود که بوده از بابت تخفیف مالیات محسوب خواهد شد در هر صورت این اعتراض بنده جزو سایر اعتراضات اساسی است که آقایان مفصلا بیان فرمودند متأسفانه مورد توجه واقع نشد.

مخبر – در خصوص آب همانطور که فرمودید د رکمیسیون هم مطالعات زیاد شد. اسم آب کوه رنک است لیکن چون در انسنه و اقواه باب کارون معروف است و اگر آب کوه رنک گفته شود ممکن است مردم نفهمند لذا ما خواستیم در زمینه اصطلاح ذکر اسم کرده باشیم و اشگالی هم ندارد و ممکن است پیشنهاد فرمایند و بنده هم قبول می‌کنم که کرنک نوشته شود. اما راجع به مبلغ البته خود آقای ملک الشهراء هم تصدیق می‌فرمایند که مجلس نمی‌تواند یک مبلغ غیر محدودی و یا یک امر غیر معینی را تصویب کند مسلم است مجلس باید یک مبلغ معین و محدودی اعتبار بدهد و اگر تعیین مبلغ ننماید پس از روی چه میزان می‌تواند تصویب کند که آب کارون را به زاینده رود ملحق نمایند بنابریان گمان می‌کنم ذکر مبلغ عیبی نداشته باشد می فر مایند اگر چنانچه خرج بیشتر شد کی باید بپردازد بنده عرض می‌کنم اولا باید قدری دقت نمود و اسباب تسهیل امر را فراهم نمود که شاید موفق به انجام این کار بشویم زیرا فرضا دو کرور تومان هم خرج بشود یک دینار به خارج نمی‌رود و بلکه به یک قسمت از و عمله وفعله و اشخاص بیکار خود ایران خواهد رسید ثانیا اگر زیادتر خرج همان کسی که اگر کمتر خرج نمی‌کند اگر زیادتر هم خرج شد می‌دهد این چیزی نیست که اشکال داشته باشد مهندس می‌رود و تحقیق می‌کند که اولا این کار عملی است یا خیر؟ ثانیا ضرری وارد میاورد یا نه؟ و البته اگر عملی نبود با اینکه ضرر غیر قابل جبران وارد بیاید اقدام نخواهد کرد این طور نیست که تصور می‌فرمایند که به مجرد تصویب مجلس عهله برود و شروع به کار بنماید ما خواستیم در قدم اول از طرف مجلس تصویب شده باشد تا اصفهانی‌ها و دولت دلگرم بشوند و بدانند که از حالا بایدئ مشغول کار بشوند.

از یک طرف اصفهانی تهیه پول نماید و از طرف دیگر دولت مهندس و مفتش بفرستد و تحقیقات مقدماتی نباید و بعد که تحقیقات کامل شد شروع به عمل نماید و این مطلب جندان اشکالی نخواهد داشت

رئیس – آقای سدید الملک موافقید؟

سدید الملک – در تمام دنیا دول برای آبادی مملکت مخارجی متحمل می‌شوند مثل اینکه دیده شده است که اگر دولت بخواهد مستعمره را آباد نماید همه قسم کمک و مخارج می‌کند تا آن مستعمره آباد شود بنده هر چه فکر می‌کنم نمی فهمم چرا باید چند هزار تومان از خود متحمل این خرج بشود همین قدر برای اصفهانی بس که به دولت سیصد هزار تومان قرض می‌دهد که ۱۵سال از بابت مالیات محسوب گردد و به عقیده بنده نباید اصفهانی متحمل این خرج بشود زیرا دولت از این مسئله استفاده می‌نماید دیگر خرج آن چه ربطی به اهالی اصفهان دارد

رئیس – آقای شیخ الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ الاسلام – بنده در کلیات عرایض خود را عرض نمودم همین قدر خواستم این مطلب را خدمت آقاین عرض کرده باشم که آقایان وکلای اصفهان زیاده در این باب سنگ به سینه نزنند و بگذارند از طرف سایر آقایان در این باب اضهاراتی بشود والا ممکن است بنده هم عرایضی بکنم ولی بنده فقط نظرم این است که ما اظهار حرارتی نکرده باشیم زیرا در قانون اساسی مطرح است که هر کس از هر جا وکیل است وکیل تمام ایران است و منحصر یه حوزه انتخابیه نیست

رئیس – معلوم می‌شود کلیه آقایان موافقند و دیگر مخالفی نیست

حاج میرزا علی محمد دولت آبادی بنده یک اصلاح عبارتی دارم و الا در اصل مسئله موافقم

رئیس – اگر ایراد عبارتی دارید چون شور اول است ممکن است مرقوم فرمائید به کمیسیون ارجاع خواهد شد ماده دوم قرائت می‌شود

(به مضمون ذیل قرائت شد)

ماده۲- مبلغ مزبور را وزارت مالیه از خود اهالی اصفهان استقراض کرده و دویست هزار تومان آن را در ظرف مدت ۱۵ سال با قساط متساویه بابت مالیات اصفهان محسوب و بدون فرع به آنها مسترد خواهد داشت و یک صد هزار تومان آن بر عهده خود اهالی خواهد بود

رئیس – آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمد هاشم میرزا – با کمال عقیده که به لزوم اهمیت ماده موضوع دارم و در کلیات هم عرض کردم به نظر بنده اینطور می‌رسد که این سیصد هزار تومان که اهالی به دولت می‌دهند به ترتیبی که این لایحه نوشته شده صد هزار تومان را واگذار به دولت نموده و دولت هزار تومان آن را دولت از بابت مالیات مسترد نماید این مسئله مخالف با مصالح عمومی است به جهت اینکه مقصود اهالی اصفهان این است که اراضی آنها در سال‌های خشک سالی بی آب نمانده و در سال‌های دیگر نیز انتفاعی ببرندو دولت باید حتی الامکان موجبات این کار را فراهم نماید مثل این است که اهالی اصفهان برای مساعدت با دولت مبلغ سیصد هزار تومان به دولت قرض می‌دهد عقیده بنده این است که دولت بعد از جریان آب در مدت ۱۵ سال این پول را تمام و کمال بپردارد و در عوض این که اهالی بدوا این پول را داده‌اند تا مدتی که تمام فروش دولت به آنها پرداخته نشده منافع آب متعلق به مالکین و قرض دهندگان باشد و بعد از آن که این سیصد هزار تومان تمام و کمال پرداخته شد این آب به ملکیت دولت درآید و دولت به عنوان مالکیت مثل آبهای خالصه در آن تصرف نماید و از آن استفاده نماید و مالکین نیز غیر از این نباید متوقع باشند. این بود پیشنهاد اولی بنده لیکن طور دیگر هم ممکن است و آن این است که اهالی صدهزار تومان بدهند و دولت هم دویست هزار تومان بپردازد و بعد از آن که آب جاری شد نصف انتفاع آب متعلق به دولت و نصف دیگر متعلق به اهالی باشد یا برای این که اشکال آقای ارباب کیخسرو هم وارد نیاید ممکن است لفظ دویست یا سیصد هزار تومان را موضوع بحث قرار ندهیم و فقط بگوئیم کلیه مخارجی که بازدید می‌شود اهالی بپردازند و بعد در مدت ۱۵ سال دریافت دارند و به همان ترتیب که عرض کردم منتفع بشوند ولی تمام اینها منوط به رضایت اهالی می‌باشد یعنی باید به وزارت فوائد عامه اجازه داده شود که ما با اهالی داخل مذاکره شده و هر یک از ترتیبات ثلاثه را که موجب راحت اهالی و منفعت دولت باشد پذیزفتند همانطور معمول دارند و این ترتیب به عقیده بنده برای دولت بدون ضرر و برای اهالی مفید خواهد بود

رئیس – آقای عمادالسلطنه خراسانی مخالفید؟

عمادالسلطنه خراسانی – بلی

رئیس – بفرمائید

عماد السلطنه – بنده به طوری که بعضی از آقایان مذاکره کرده‌اند تعیین مبلغ سیصد هزار تومان را در اینجا زائد می دانم به چه دلیل اهالی مبلغ سیصد هزار تومان خرج کنند و اگر کافی نشد و کسر آمد از جیبشان برود پس بهتر این است که قبلا یک عده مهندس از طرف وزارت قوائد عامه مأمور شوند که تفتیش نموده و مخارج را برآورد کرده و پس از آن که بطور تحقیق مخارج آن برآورد شد با نماینده اهالی اصفهان داخل در مذاکره شود و عمل را ختم نمایند و اما راجع به ملکیت آب هم که شاهزاده محمد هاشم میرزا فرمودند در شور کلی هم چرا اظهار شد که مالکیت حق دولت نخواهد بود بنده خیلی تعجب کردم که چطور می‌شود از دولت سلب مالکیت نمود در هر حال از دو حال خارج نیست یا دولت پس از الصاق رو کارون به زاینده رود یک ممیزی جدیدی ننموده و مالیات جدیدی می‌گیرد و یا این که آب به ملکیت خود دولت بوده و مطابق معمول سایر آبها می‌فروشد و از حق استفاده می‌نماید حالا باید آقای وزیر فوائد عامه توضیح بدهند که نظر دولت چیست

رئیس – یک قسمت از فرمایشاتی که فرمودید راجع به ماده اول بود

عمادالسطنه – در ماده اول هم اجازه خواسته بودم

رئیس – آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله – راجع به این ماده که کمیسیون پیشنهاد نموده است دولت سیصد هزار تومان قرض نموده دولت هزار تومان آن را در مدت پانزده سال بابت مالیات محسوب دارد بعضی از آقایان اظهار می‌دارند که باید خود دولت کلیه این سیصد هزار تومان را بپردازد خاطر آقایان هم متذکر می‌شوم که ما نمی‌توانیم اضافه بر آنچه دولت پیشنهاد نموده رأی بدهیم بنا براین مذاکرات در این مسئله بی مورد است اما راجع به این قسمت که گفته می‌شود باید مال دولت باشد بنده تعجب می‌کنم دولت باید سعی نماید که در مملکت آبادی برای مردم ایجاد نماید و هم چنین عقیده دارم که دولت سایر املاک و خالصات را به مردم بفروشد که آنها را آباد نمایند حالا تازه در باب مالکیت یک آب موهومی که اگر اهالی پول بدهند و آب جاری شود مذاکره می‌شود د صورتی که بنده عقیده دارم همین رودخانه جاجرود را هم که دولت جلوگیری می‌کند و آب را به مالکین و رعایا نمی‌دهد و مبلغی از این راه خسارت وارد می‌آورد آزاد بگذارد زیرا اگر بیست هزار تومان منفعت دارد در عوض سیصد هزار تومان به آبادی مملکت ضرر می رساند باید دید مقصود از این اقدام چیست مقصود این است که اراضی مشروب و آباد شده البته وقتی که آباد شد منافع آن عاید دولت و مردم می‌شود و مردمی که به واسطه بی آبی دربدر شده‌اند و فراری و بی خانمان شده‌اند جمع آوری خواهند شد و تصور می‌کنم بیش از این مذاکرات لازم نیست و به کلی بی مورد است و به عقیده بنده آب حق اهالی بوده و حق مالکیت خواهد داشت

وزیر فوائد عامه – بنده راجع به این توضیحی که عرض کردم گمان می‌کردم که دیگر این مذاکرات تکرار نخواهد شد بنده عرض کردم که تمام این مسائل بعد از تحصیل اجازه از مجلس صورت خواهد گرفت یا هنوز داخل در جزئیات نشده‌ایم البته بعد از آن که این اجازه از طرف مجلس داده شد دولت ترتیبی برای حل این مسائل خواهد داد و رفع این مشکلات خواهد شد

رئیس – آقای سهام السلطان (اجازه)

سهام السلطان – در مذاکرات کلی آقای مخبر و نمایندگان اصفهان اظهار فرمودند که اگر یک خرجی بشود و منتج به نتیجه نشود پول از جیب اهالی رفته و دیگر مربوط به دولت نخواهد بود این شرحی را که اظهار فرمودند در هیچ یک از مواد این لایحه ذکر نشده از طرف دیگر اگر بنا شود خرجی بشود و این آب جاری شود لابد باید تاریخ پرداخت آن از طرف دولت معین شود و به عقیده بنده ابتدای تاریخ هم بعد از جاری شدن آب باشد علیهذا بنده چون این دو مطلب را در هیچ یک ا این دو ماده ندیدم پیشنهاد نمودم که بر این لایحه و مواد شرحی اضافه شود که اگر به واسطه وقایع و حوادثی این امر صورت نگرفت این دویست هزارتومانی که دولت باید بپردازد از عهده دولت خارج هست و بر عهده خود مالکین است دیگر آن که اضافه شود تاریخ پرداخت و حساب کردن این وجه از بابت مالیات از مواقعی است که آب جاری شود و چون به نظر بنده اضافه بر این ماده لازم بود پیشنهاد کرده‌ام که البته قرائت خواهد شد.

مخبر- بنده قبول می‌کنم که اضافه شود مبلغ مزبور را وزارت مالیه از خود اهالی اصفهان استقراض کرده و دویست هزار تومان آن را بعد از الحاق یا جریان آب یعنی از تاریخ شروع به استفاده در ظرف مدت پانزده سال به اقساط متساویه از بابت مالیات محسوب خواهد نمود.

رئیس – مذاکرات در این ماده کافی نیست؟

(گفته شد کافی است)

رئیس – یازده فقره پیشنهاد رسیده که شش نفره آن در یک زمینه است قرائت می‌شود.

(پیشنهادات مزبور به مضمون ذیل قرائت شد)

راجع به ماده (۲) بنده پیشنهاد می‌کنم که ماده دوم چنین نوشته شود.

بعد از جریان آب دویست هزار تومان این مبلغ را دولت در ظرف پانزده سال به اقساط متساویه از مالیات طلبکاران محسوب خواهد داشت و یک ثلث را طلبکاران اقساط خواهند نمود.

(ابراهیم زنجانی) پیشنهاد می‌کنم بعد از لفظ (آن را) اضافه شود (بعد از جریان آب)

مدرس – امین الشریمه

راجع به ماده (۲) – ماده (۲) مبلغی را که برای اجرای ماده فوق لازم است وزارت مالیه از اهالی اصفهان استقراض خواهد کرد و پس از آن که مجرای بین رودخانه باز و آب جاری شد معادل دویست هزار تومان آن را در ظرف مدت پانزده سال به اقساط متساویه از بابت مالیات اصفهان محسوب و بدون فرع به آنها مسترد می‌دارد و تتمه بر عهده خود اهالی خواهد بود.

(فهیم الملک) بنده پیشنهاد می‌کنم که هر وقت آب کارون به زاینده رود ملحق شد قرض دهندگان حق داشته باشد از تاریخ شروع به استفاده از آب الی پانزده سال به اقساط متساویه از بابت مالیات مأخوذ دارند و اگر نتیجه حاصل نشد خسارات با خود اهالی است.

محقق العلماء بنده پیشنهاد می‌کنم که ماده (۲)به طریق ذیل نوشته شود.

ماده دوم وزارت مالیه سیصد هزار تومان را از روی تقسیم صحیح که هیئتی که از خود مالکین انتخحاب می‌نمایند با اطلاع و نظارت وزارت مالیه و وزارت قوائد عامه تعیین می‌کند از مالکین استقراض نموده دویست هزار تومان آن را در ظرف مدت پانزده سال به اقساط متساویه پس از اتمام کار و جاری شدن آب از بابت مالیات اصفهان محسوب و بدون فرع به آنها مسترد و صد هزار تومان دیگر آن بر عهده اهالی خواهد بود و چنانچه به واسطه اتفاق و وقایع و موانعی این امر خاتمه نیافت مالکین حق اخذ کلیه وجه را از دولت نخواهند داشت سهام السلطان.

بنده پیشنهاد می‌کنم که در ماده دوم نوشته شود. مبلغ مزبور را وزارت مالیه از مالکینی که استفاده از آب خواهند کرد استقراض کرده و در ظرف ۱۵ سال به اقساط متساویه از بابت مالیات اصفهان بدون فرع به آنها مسترد دارد و یک صد هزار تومان به عهده خود مالکین خواهد بود مخالفم با این که اسم اهالی مطلق نوشته شود.

حسن الحسین الکاشانی بنده پیشنهاد می‌کنم ماده دوم به ترتیب ذیل نوشته شود مبلغ مزبور را وزارت مالیه از اشخاصی که استفاده از جاری شدن آب می‌نمایند استقراض کرده و دویست هزار تومان را در ظرف مدت ۱۵ سال به اقساط متساویه از بابت مالیات آب خور زاینده رود محسوب و بدون فرع به آنها مسترد خواهد داشت و یک صد هزار تومان آن بر عهده خود اهالی خواهد بود.

حائری زاده راجع به ماده دوم بنده پیشنهاد می‌کنم که در آخر ماده دوم این جمله اضافه شود چنانچه مخارج الحاق آب و بستن سد زیاده از سیصد هزار تومان شد مازاد بر عهده خود اهالی است و ربطی به دولت ندارد.

ابراهیم قمی بنده اصلاح ماده دوم را این قسم پیشنهاد می‌نمایم:

ماده دو مبلغ مزبور را وزارت مالیه از خود اهالی اصفهان استقراض کرده و دویست هزار تومان از آن را بعد از انجام امر و جریان آب در ظرف مدت ۱۵ سال به اقساط متساویه از بابت مالیات اصفهان محسوب و بدون فرع به آنها مسترد خواهد داشت و یک صد هزار تومان آن بر عهده خود اهالی خواهد بود.

مستشارالسلطنه – بنده پیشنهاد می‌کنم به جای تمام مواد لایحه اجازه الحاق آب کوه رنگ به زاینده رود ماده واحده ذیل تصویب شود:

ماده واحده – مجلس شورای ملی اجازه می‌دهد وزارت قوائد عامه به خرج مالکین پیشنهاد کنند و هیئتی از مهندسین بصیر و مجرب فرستاده از روی دقت مخارج و الحاق آب کوه رنگ به زاینده رود را برآورد کرده در صورت عدم توجه خسارت مهمه به جاهای دیگر و امکان الحاق هر مبلغ مخارج لازم شود وزارت فوائد عامه با پول مالکین و در تحت نظر نماینده مالکین به مصرف رسانیده و در ظرف ۱۵ سال از تاریخ الحاق مزبور و جریان آب به مجرای جدید وزارت مالیه دو ثلث از کل آن مخارج را بدون فرع به اقساط متساویه از بابت مالیات اصفهان با آنها محسوب خواهد نمود و یک ثلث به آن بلاعوض بر عهده خود مالکین خواهد بود.

ارباب کیخسرو

رئیس – این پیشنهادات مراجعه می‌شود به کمیسیون. اگر آقایان موافق باشند چند دقیقه تنفس شود.

(جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجددا تشکیل گردید)

وزیر معارف – بودجه وزارت معارف حاضر شده است و به مجلس تقدیم می‌شود.

(به آقای رئیس تسلیم نمودند)

رئیس – ماده سوم قرائت می‌شود

(آقای سهام السلطان به مضمون ذیل قرائت نمودند)

ماده سوم – الحاقیه از طرف کمیسیون اجرای فوق در صورتی است که موجب خسارت مهمه غیرقابل خبر آن به محل دیگر نگردد

رئیس – آقای حاج میرزا محمد دولت آبادی (اجازه)

حاج میرزا علی محمد – به عقیده بنده این ماده که خیلی معانی دارد و نمی‌شود ماده الحاقیه تصور نمود ضرر غیر قابل جبران چیست مثل یکی از آقایان نمایندگان فرمودند ضرر به کشتی رانی رود کارون وارد می‌شود. این را هم می‌توان گفت ضرری است ولی این ضررها را نباید در مقابل نفع بزرگ ملاحظه نمود در صورتیکه در رود کارون مدت معینی یعنی سه چهار ماه کشتی رانی می‌شود و در واقع دیگر به واسطۀ تنزل آب کشتی رانی نمی‌شود بنابراین خوب است ضررهائیکه وارد می‌شود از قبیل اینکه آقایان فرمودند بعضی اما خراب می‌شود با اینکه ایل بختیاری مشروب نمی‌شود معین کرد. اگر واقعا آن ضررها کلی و غیر قابل جبران باشد البته باید صرف نظر کرد.

اگر ضرر و منفعت این کار را سنجیدند و معلوم شد ضرر جزئی وارد می‌آید و قابل جبران است نباید از اصل مطلب که یک منفعت کلی دارد صرف نظر کرد.

رئیس – آقای مدرس موافقند؟

مدرس – با این ماده مخالفم.

رئیس – آقای عماد السلطنه خراسانی موافقید یا مخالف؟

عماد السلطنه خراسانی – بنده هم با این ماده مخالفم

رئیس – آقای وحید الملک چطور؟

وحید الملک – مخالفم

رئیس – آقای تدین (اجازه)

تدین – بنده هم مخالفم.

رئیس – آقای منتصر الملک موافقید یا مخالف؟

منتصر الملک – موافقم.

رئیس – پس بفرمائید

منتصر الملک – آقای دولت آبادی فرمودند و یا سه ماه در رود کارون بیشتر کشتی رانی نمی‌شود وجود این ماده هم لازم است و البته اگر یک ضرری متوجه می‌شود بایستی قید شود جبران خواهد شد و الا البته برای یک منفعتی که به یک جائی وارد می‌شود نمیشود نسبت به جاهای دیگر ضرر وارد آورد همان طور که آقای وزیر فوائد عامه فرمودند البته قبلا تحقیق خواهند فرمود و اگر ضرر کلی باشد بدیهی است اقدام خواهند نمود.

رئیس – آقای مدرس (اجازه نطق)

مدرس – همانطور که بعضی آقایان فرمودند این ماده هم مجمل است هم مضر خصوصا با این مذاکراتی که می‌شود زیرا ۳شکل مانع و ضرر در این مسئله اظهار می‌شود.

یکی مسئله کشتی رانی آب کارون و یکی مسئله عمق و یکی مسئله اشخاص است از ایل بختیاری یا غیر آنها که در بیابان نزدیک رودخانه ییلاق دارند تمام این نقاط را بنده سیر کرده‌ام مدتی در اهواز بودم و در دنباله این آب بیست منزل آمده‌ام تا به اصفهان وارد شده‌ام مسئله اول یعنی کشتی رانی در اینجا خیلی بی مناسبت است زیرا باید در تمام شط کارون همانطور که در قدیم بوده دولت انشاءالله موفق شود و سدها ببندد تابیابان سی فرسخ درسی فرسخ اهواز آباد و یک ملکیتی بشود چنانچه در قدیم هم این سدها بوده. حالا خراب شده است و به علاوه نسبت این آب هائیکه در نزدیکی شوشتر جاری است و از لرستان و بختیاری می‌آیند صد یک یا هزار یک است و در خاک بختیاری هم که بنده دنبال این آب می‌آمدم دیدم غیر از طیور حیوان دیگری از این آب منتفع نمی‌شود زیرا این آب در ته در ه‌های عمیقی جاری است و فقط طیور ممکن است منتفع شوند و بنده ندیدمهیچ جا وحوشی هم از این آب بخورند مگر در خاک عربستان که بنده از آنجا درست اطلاع ندارم این حرفها که گفته می‌شود موضوعات است ولی آنچه احتمال می‌رود این است که ممکن است یک مراتع و مزارعی باشد که در صورت الحاق این آب ضررهائی به آنها وارد شود و البته کسانی که در این خیال بزرگ هستند ضررها را باید متحمل شوند ولی به عقیده بنده این ماده خیلی مجمل است و بنده یک ماده واضح تری در عوض آن پیشنهاد کرده‌ام و انشاءالله الرحمن آقایان هم به همان ماده قانع خواهند شد.

رئیس – آقای عمادالسلطنه نماینده اصفهان (اجازه)

عماد السلطنه – بنده با پیشنهاد آقای مدرس موافقم

رئیس – آقای وحیدالملک (اجازه نطق)

وحید الملک – این ماده سوم یک اصل را که اصل خسارت است قبول می‌کند ولیکن به نظر من قدری مبهم است اصل خسارت در اینجا قبول شده ولیکن یک اصل کلی دیگر در این جا معین نشده است که مصدق این خسارت کی باید باشد بطوریکه در این جا اظهار شد به عقیده من در دو قسمت از رودخانه شاید یک خسارتی وارد شود یکی در قسمت علیا و یکی در قسمت سفلی و یقینا اشخاصی حاضر خواهند بود که خسارات معین کنند و به عقیده بنده اشخاصی که طرف خسارت هستند باید در یک محلی جمع شوند و از آنها تفتیش و رسیدگی شود و خسارت معین گردد اگر آن ماده واحده که آقای ارباب کیخسرو کرده‌اند کمیسیون قبول کند و آن اصل قبول شود به عقیده بنده اشکال مرتفع می‌شود زیرا ائلا رسیدگی شده و خسارت معین گردد اگر آن ماده واحده که آقای ارباب کیخسرو پیشنهاد کرده‌اند کمیسیون قبول کند و آن اصل قبول شود به عقیده بنده اشکال مرتفع می‌شود زیرا اولا یک عده متخصص و مهندس به محل می‌روند و تفتیش می‌کنند و مخارج را برآورد می‌کنند بعد وارد جزئیات کار می‌شود در قسمت سفلی و علیای رودخانه تفتیشات لازمه را می‌کنند و خسارتی هم که این جا صحبت می‌شود کاملا در تحت نظر میاورند و یک راپورت جامع می‌دهند و از آن رو یک زمینه برای دولت تهیه می‌شود آن وقت ما هم در دادن این رأی پیش خودمان مشکوک نخواهیم بود و به عقیده بنده اگر کمیسیون آن ماده واحد را اتخاذ بکند و آن را کافی بداند دیگر این ماده زیادی است ولی اگر آن ماده و اصل اتخاذ نشده آن وقت این ماده کافی نیست و باید این ملاحظه بشود و یک میزان و مصداقی از برای خسارت معین شود نوشته شده اشخاصیکه طرف خسارت هستند چه در قسمت سفلی و چه در قسمت علیای رودخانه و چه راجع به کشتی رانی و چه راجع به استفاده از این آب طول جریان رودخانه رؤسای آن‌ها را دولت حاضر کند و از آنها تحقیقات کند خساراتی که ممکن است از این کار حاصل شده معین کنند آن وقت آن خسارات از روی یک مصداق صحیح تخمین شود و ترتیبی برای رفع خسارات معین شود و الا اینطور مبهم که در این ماده نوشته شده در صورتیکه موجب خسارات مهمه غیر قابل جبران نگردد کافی نخواهد بود و خیلی مبهم خواه بود و از برای دولت زحمتی تولید خواهد کرد

مخبر – بنده آنچه از فرمایس آقای وحید الملک اشتباه کردم یک اظهار سوءظن است نسبت به متخصصین و مفتشینی که بایستی مأمور و اعزام شوند در صورتیکه هنوز آن هیئت معین نشده‌اند و معلوم نیست چه اشخاصی هستند که ما در حق آن‌ها اعمال سوء ظن یا حسن ظن بکنیم عرض کردم پس از اینکه این لایحه از مجلس گذشت و مجلس تصویب نمود بایستی هیئتی اعزام بشود البته می‌روند و تحقیقات کامل می‌کنند و طرف علیا و سفلی را هم فرمودند باز دید می‌کنند و آن وقت هر کسی ادعائی دارد و گفتگوی خسارتی می‌کند البته پیشنهاد خواهد کرد همانطور که فرمودند بعد از اینکه زاپورت جامعی به دولت رسید آن وقت مشغول کار می‌شود لیکن هنوز مفتشی و متخصصی معین نشده‌اند که ما در حق انها اظهار بد گمانی کنیم و خدای نخواسته تضییع حقوق کسی می‌شود و اما در مسئله کشتی رانی رود کارون هم بنده یک مالک مخصوصی سراغ ندارم و گمان نمی‌کنم امروزه شایسته باشد مایک مالک و مدعی خصوصی قائل شویم و علاوه بر این باید جناب عالی بدانید که برای کشتی رانی علیا و سفلی نخواهد کرد و از این جهت این ماده با فرمایشات جنابعالی منافات ندارد

رئیس – چون موقع خشم جلسه رسیده است اگر آقایان تصویب بفرماینده مذاکرات بماند برای جلسه دیگر

(اغلب گفته مذاکرات کافی است)

مدرس – خوب است پیشنهادات را قرائت فرمایند

رئیس – هنوز مذاکرات ختم نشده

(مجددا جمعی اظهار نمدند مذاکرات کافی است)

(آقای سهام السلطان پیشنهادات را به مضمون ذیل قرائت نمودند)

پیشنهاد می‌کنم به جای ماده سیم نوشته شود، چنانچه در الحاق آب کوه رنک به زاینده رود خسارتی به کسی وارد بشود مطلبق معمول به محل و تصدیق اهل خبره باید جبران شود مدرس. ماده سوم الحاقیه را به شرح ذیل پیشنهاد می‌نمایم نظر به اینکه از الحاق آب رود کارون به زاینده رود مکن است تولید خساراتی برای اهالی سایر نقاط فراهم شود قبل از اقدام به کار باید وزارت فوائد عامه دقت کامل نموده و اشخاص بصیری به محل مزبور فرستاده و در صورت محقق شدن خسارت طریق جبران آن را معین و ختم نموده پس از آن اقدام نماید

عماد السلطنه خراسانی پیشنهاد می‌نمایم که ماده سوم الحاقیه از طرف کمیسیون حذف شود.

سید محمد تدین مقام محترم ریاست. بنده پیشنهاد می‌کنم که این ماده به کلی حذف شود.

آقا سید یعقوب

رئیس – ورا اول ختم شد. باید رأی بگیریم که داخل شور ثانی بشویم یا خیر. آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد. راجع بورئه مرحوم وقار الدوله پیشنهادی شده بود. طبع و توزیع شده است آقای حائری زاده راجع به این مطلب رمایشی دارید؟

حائری زاده – خیر راجع به این موضوع نیست؟

رئیس – در این پیشنهاد مخالفی نیست؟

(مخالفتی نشد)

رئیس – آقایانیکه تصویب می‌کنند ورقه سفید و آقایانیکه تصویب نمی‌کنند ورقه کبود خواهند داد.

(شروع به أخذ آراء شد آقایان سهام السلطان و میرزا ابراهیم خان شماره نمودند به ترتیب ذیل نتیجه حاصل شد)

عده حضار (۶۵) ورقه سفید علامت قبول (۳۰) ورقه کبود علامت رد (۱۱) امتناع (۲۴)

رئیس – عده حضار (۶۵نفر است آراء تفتیشیه(۳۰)بلا نتیجه ماند

(اسامی قبول کنندگان)

آقای امین الشریعه

سردار معظم کردستانی

آقا میرزا هاشم آشتیانی

آقا میرزا سید حسن کاشانی

مساوا

شیخ الاسلام ملایری

حاج میرزا مرتضی

آقای معتمد السلطنه

جلیل الملک

میرزا محمد حسین صدرائی

آقا سید محمد تدین

عماد السلطنه طباطبائی

امیر ناصر

آقای آقا سید فاضل کاشانی

«شیخ الاسلام اصفهانی

«مستشار السلطنه

«بیان الملک

«آصف الممالک

«صدر الاسلام ابهری

«قوام الدوله

«بیان الدوله

«آقا سید یعقوب شیرازی

«حاج میرزا علی محمد دولت آبادی

«آقای محمد هاشم میرزا

«وکیل الملک

«نظام الدوله

«عدل السلطنه

«میرزا ابراهیم خان ملک آرائی

«آقای سهام السلطان

«حاج نصیر السلطنه

اسامی رد کنندگان

آقای حاج میرزا اسد الله خان کردستانی

آقای آقا سید حسن مدرس

«حاج میرزا عبد الوهاب همدانی

«حائری زاده

«رکن الملک

«آقا سید محمد تقی طباطبائی

«آقا شیخ ابراهیم زنجانی

«ناظم العلماء ملایری

«بهاء الملک همدانی

«ملک الشعرائ یک ورقه کبود

بدون امضاء

وزیر امور خارجه – بودجه وزارت امور خارجه حاضر است تقدیم مجلس می‌شود یک پیشنهادی هم آقای وزیر عدلیه چون گرفتار بودند به بنده داده‌اند تقدیم مجلس کنم

رئیس – بودجه وزارت خارجه است رقعۀ از طرف آقای قوام السلطنه رسیده بود کمیسیون عرایض صلاح دیده است در مجلس قرائت شود

به مضمون ذیل قرائت شد

مقام منبع مجلس شورای ملی

سید الله ارکانه

روزنامه اقدام علاوه بر توهین و هتاکی که در نمرات عدیده به اینجانب نموده است به تاریخ سیزدهم حوت تحت عنوان (هنگامه حساب ما شدنم دزدانیم) نیز نسبت خیانت و اختلاس یک صد و نود و سه هزار تومان در زمان تصدی ایالت خراسان به اینجانب داده است که عین ورقه مزبور را برای اطلاع آن مقام محترم تقدیم می‌نمایم در مقابل خدمات و جان فشانی هائیکه در زمان ایالت خراسان نموده است لا اقل این حق را دارد که از مجلس مقدس تقاضا نماید کمیسیون از نمایندگان محترم انتخاب فرموده با حضور نماینده وزارت مالیه به اظهارات مدیر جریده اقدام رسیدگی فرمایند تا پس از کشف حقیقت آنچه را نمایندگان محترم موافق حقانیت و عدالت معمول فرمایند

رئیس – آقایان صلاح می دانند مذاکرات در این جلسه بشود یا بماند برای جلسه دیگر

(بعضی گفتند در جلسه دیگر)

رئیس – آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده – بنده دو مطلب را می‌خواستم عرض کنم یکی راجع به آقایان وزراء که از آنها سؤالاتی شده و تشزیف نیاورده‌اند و یکی هم راجع به بودجه هائی است که تقدیم مجلس می‌شود طبع کنند که آقایان نمایندگان نظریات خود را تقدیم کمیسیون بودجه کنند استدعا می‌کنم مقرر فرمائید بودجه کنند استدعا می‌کنم مقرر فرمائید بودجه‌ها طبع و توزیع شد.

رئیس – چون این بودجه‌ها پی در پی می‌رسد به فوریت نمی‌شود طبع کرد مشغول اقدام هستند و طبع و توزیع خواهد شد راجع به جواب سؤلات هم پریروز بر حسب اضهار آقای ارباب کیخسرو و شرحی نوشته شده تشریف بیاورند

وزیر امور خارجه – احتمال دارد آقای رئیس الوزراء تشریف بیاورند

رئیس – آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا – بنده می‌خواستم مسئله ایرا به عرض آقایان برسانم و ببینم تکلیف چیست مدتی است راجع به انتخاب آباده چندین تلگراف متوالی توسط بنده به مقام ریاست وزرا و ریاست مجلس می‌رسد و شکایتهائیکه می‌کنند راجع به این است که در موقع جریان انتخابات بر خلاف صریح مواد قانون انتخابات اشخاص مسلح حضور دارند و حکومت با یک عده از اشخاص مسلح مانع از این است که انتخابات با کمال آزادی و موافق قانون بگذرد و حتی در یکی از تلگرافات اخیر که توسط بنده به مقام ریاست مجلس شورای ملی و آقای رئیس الوزراء شد اظهار شده که یک سده وقتی آمدند تعرفه بگیرند چون نظر آنها با کاندیدائیکه حاکم در نظر داشته است منتخب شود مخالف بوده است به آنها اظهار شده به شما تعرفه نمی‌دهیم یکی از معروفین آنها وکیل الرعایا بعضی اظهارات کرده است که به چه حق و مجوز قانونی ما را از گرفتن تعرفه ممنوع کرده جواب داده می‌شود اینها را بکشید بیرون نمائید برهان قاطع یعنی سرباز و اشخاص مسلح فورا ام را به موقع اجرا گذاشته آنها را با پس گردنی و شلاق و سایر لوازم دفاعیه از حوزه انتخابیه بیرون کرده‌اند و بنابر همین تلگراف پیر مردی در آنجا به واسطه ضرب مأمورین تلف شده است بنده نمی دانم این ترتیبات صدق است یا کذب؟ تلگرافی است که به مقام ریاست تقدیم داشته‌ام آیا با این ترتیب و ندادن تعرفه به اشخاص و حاضر شدن با اسلحه در حوزه انتخابیه و بیرون کردن اشخاصیکه تعرفه می‌خواهند این انتخابات در آتیه مجوز قانونی خواهد داشت؟ آیا باید در اینجا بنشینیم و صبر کنیم تا جریان انتخابات به مجلس بیاید آن وقت رأی بدهیم؟ خیر اینها برخلاف نصوص قانون انتخابات است اگر این مطالب حقیقت دارد و ب اهالی بدبخت و فلک زده اینطور رفتار می‌کنند وای اگر از پس امروز بود فردائی در این صورت آیا این وکیل چگونه وکیل است که در بدو انتخابات او برای مخلف با او اسلحه و کتک وشلاق در کار است و اگر راست است و یک پیر مردی در آنجا تلف شده است وکیل بد یمنی خواهد بود انتخاباتی که با خون ریزی رعایا ختم شود نتیجه اش بر باد دادن مملکت است اگر این مطالب صحیح است و چنانچه در یکی از تلگرافات نوشته است که وکیل الرعایا را در مقابل خواستن عرقه حبس و توقیف کرده‌اند یقینا چنین وکیل غیر از به باد دادن مملکت هیچ کار نخواهد کرد و هر کس بر خلاف قانون انتخاب شود در مواقع دیگر که رایش بر خلاف قانون خواهد بود یک تلگراف دیگری هم به آقای محقق العلماء رسیده است که به عرض آقاین میرسانم حضرت آقای محقق العلماء به عوض احقاق حق و جبران هتک احترامات مأمورین دولت به تلگرافخانه ریخته قهرا حاجی وکیل الرعا را حرکت بشیر از داده‌اند مستدعی است جلوگیری فرمایند و ال سلب تامین و سبب هیجان عمومی خواهد شد حاجی علی آقا سفاری پورحمزه وکیل الرعا هر کسی هست آ» ار چند روزی حبس و پس از حبس او را تحت الحفظ از آباده بیرون می‌کنند. اگر اینطور است مکرر عرض می‌کنم وای اگر ز پس امروز بود فردائی. این است که چون این مطلب را بنده نمیدانم چطور باید به عرض مجلس رساند زیرا شاید تا موقعی کهکمیسیون عرایض صلاح بداند و راپورت بدهد و در مجلس قرائت بشود وکیل الرعایا تلف شده به این مناسبت از آقای رئیس اجازه گرفتم به عرض مجلس برسانم و ببینم آیا این مطلب هممثل سایر مطالب که به کمیسیون عرایض می‌رسد و سواد یا اصلش برای خود مدعی یعنی حکومت محل فرستاده می‌شود که فلان رعیت می‌گوید پدر مرا در آورد یمن بعد مدعی خود را یشناسی و این دفعه سرش را هم ببر شاید این مطالب را اغراق تصور بکنند اما به عقیده بنده اغراق نیست ماها باید ناظر قانون باشیم نباید حالا صبر کنیم یک خلاف قانون هائی بشود و بگوئیم آقای حاکم هر کار یمی خواهی بکی تا انتخابات تمام شود از قبر برای ما خبر نخواهد رسید خوب است آقایان برای حفظ حقوق عامه یک فکری برای این کار بفرمایند چون تلگراف به اسم بنده بود لازم دانستم به عرض آقایان برسانم

رئیس – این را باید عرض کنم که کمیسیون عرایض وقتی شکایتی شد سواد آن شکایت را برای طرف نمی‌فرستند ترتیبی که قانون برای کمیسیون عرایض معین کرده این است که هر تظلمی که شد به ره وزارت خانه که مربوط است رجوع می‌کند و استعلام می‌نماید حالا اگر این ترتیب بد باشد باید نظامنامه را تغییر داد به کمیسیون ایرادی وارد نیست اما راجع به انتخابات آباده هم چندی قبل بعضی از آقایان وکلا نزد بنده آمده بودند و می‌خواستند انتخابات توقیف شود و بعضی اظهار کردند توقیف انتخابات خلاف قانون است بنده به ایشان عرض کردم این مسئله را نمی‌توانم رسما به هیئت دولت بنویسم مگر اینکه مجلس در این باب رأی بدهد و البته هر چه مجلس رأی داد به هیئت دولت ابلاغ خواهد شد

سلیمان میرزا – توضیحی دارم

رئیس – بفرمائید

سلیمان میرزا – مقصود بنده هم همین بود که آقای رئیس فرمودند کمیسیون عرایض سواد شکایت را مستقیما به حکام نمی‌فرستند مطابق نظامنامه کمیسیون به وزارت خانه مربوطه می‌فرستد وزارت خانه هم از حاکم توضیح می‌خواهد و شکایت را برای او می‌فرستد و حاکم هم مدعی خود را می‌شناسد آن وقت تکلیفش معلوم است البته همانطور که فرمودید باید نظامنامه داخلی را اصلاح کرد ولی با این ترتیب حقوق مردم زیر پا می‌رود

رئیس – آقای مدرس (اجازه نطق)

مدرس – بنده عرض می‌کنم انتخابی که شکایت نداشته باشد تا به حال اتفاق نیفتاده است همیشه می‌بینیم تا انتخاب شروع می‌شود از دو طرف شکایت می‌آید خوب است حضرت والا عوض این فرمایشات فکر علاجی بفرمایند و به واسطه اینکه توقیف کردن انتخابات که بر خلاف قانون است باید امر کرد آن حاکم را تغییر دهند که دیگر این وضعیات پیش نیاید وال اگر بخواهند به مجرد شکایت انتخابات را توقیف بکنند همیشه انتخابات باید توقیف باشد زیرا هیچ وقت انتخاب بدون شکایت نخواهد بود

رئیس – آقای کازرانی (اجازه نطق)

آقای میرزا علی کازرانی – بنده خیلی متأسف و متأثر می‌شوم وقتی می‌شنوم اطلاق کلمه انتخاب را بر این ترتیبات می‌کنند نمیدانم چه کلمه به این ترتیب که یک هیئتی برای کشتن آزادی و تضییع حقوقی کهقانون به ملت داده جمع می‌شوند اطلاق نمایم.

بنده یک اطلاع وافی از جریان انتخابات انجا دارم و الا یک نفر مجدالشریعه نام از شیراز آمده و دز زمینه تهدید و تطمیع ابتدائا مشغول عملیات شده و بعد یک هیئتی هم انجمن نظارت در تحت یک ترتیبات شرم آوری برقرار شده‌اند پس از آن یک نفر که از اعاظم تجار بود به واسطه این که حرف حقی زده و در تلگراف مندرج است حبس و زنچیر کرده‌اند و قبلا هم مدت انتخابی که بیش از یک ماه و کمتر از ده روز نیست برای اینست زودتر خاتمه به این عملیات بدهند عجله کرده‌اند حالا هم اگر ما تأمل کنیم و ساکت باشیم ناچار بود از این که انتخابات تمام شود.

عدۀ بر له و عده‌ای بر علیه یکدیگر تلگرافات می‌کنند و اینجا قرائت می‌شود و این تلگرافات هم یا مورد توجه قرار داده می‌شد یا نمی‌شد و شاید هم حقیقة این دو تلگراف با هم تصادف کنند (تعارضا تساقط) آن وقت برمی گشتیم به صورت مجلس، صورت مجلس هم که صحت انتخابات را تصدیق کرده و آن وقت یک نفر وکیل برای ملت انتخاب شده بود.

گمان بنده این است که اگر ترتیب انتخابات اینطور باشد راهی بجز تشنج و انقلاب مملکت و عداوت بین مردم هم نتیجه ندارد و بالاخره همان کسی که معین خواهد شد خواهد آمد.

بنده باز تکرار می‌کنم که این ترتیبات را نباید انتخاب گفت بایستی تلگراف شود این هیئت را متفرق کنند و یک هیئتی در تحت ترتیبات قانونی معین شود و این که می‌فرمایند خلاف قانون است بنده عرض می‌کنم با سوابقی که در مجلس هست و در بعضی موارد محل اتکای خود قرار می‌دهیم از این جهت محظوری نیست و بسیار دیده‌ایم که انتخاباتی شده بود یا در جریان بوده شکایاتی رسیده و از مرکز مأمور و مفتش رسیدگی نموده و انتخابات را توقیف نموده و مجلس هم پذیرفت و هیچکس هم در این زمینه اعتراضی نکرد راست است ما باید رعایت قانون را بکنیم ولی از طرفی هم نبایستی سلب آزادی از مردم بشود و مردم را در حبس و غل و زنجیر کنند وقتی اشخاصی که به تلگرافخانه آمده‌اند عرایض خود را به دولت متبوع خودشان بکنند بریزند و بیرونشان کنند یا بطوری که تلگراف کرده‌اند آدم بمیرد صحیح است که در موضوع توقیف انتخابات قانون ساکت است ولی رعایت حفظ حقوق مردم هم قانون است در این موضوع که مانع از انجام انتخاب نخواهد شد و باید رعایت شود ولی در صورتی که ما امروز به این عملیات ادامه دهیم فردا دچار محظوراتی می‌شویم و تلگرافات متعدده خواهد رسید که شعبه هم متحیر خواهد ماند.

زیرا دو تلگراف بر علیه هم است و با یکدیگر تعارض و تصادف می‌کنند آن وقت تعارضا تساقط.

بنا بر این بنده پیشنهاد می‌کنم از طرف دولت یک نفر مأمور به آنجا برود و انتخابات را از روی صحت انجام بدهند و اگر یک نفر کاندید صحیح هم هست اقلا بر خلاف شأن خود آن کاندید مرهون نباشد.

رئیس – چند نفر از آقایان اجازه خواسته‌اند و برای این که مطلب بدست بیاید پیشنهاد آقای کازرانی قرائت می‌شود

امین الشریعه – بنده اطلاعات کامل دارم اجازه می فرمائید عرض کنم

رئیس – اگر اینطور است پس بماند برای جلسه آتیه.

سلیمان میرزا – بنده می‌خواهم توضیحی بدهم.

رئیس – بفرمائید.

سلیمان میرزا – مقصود بنده از این که مفصل فرض کردم فقط حفظ حقوق حمایت قانون بود در صورتی که توقیف انتخابات بر خلاف قانون است عرایض بنده راجع به این نیست که کی انتخاب بشود هر کس می‌خواهد انتخاب شود یک جماعتی از محل انتخاب شکایت می‌کنند که با ما اینطور اجحافات می‌شود برخلاف قانون به ما تعدی شده حبسمان کرده‌اند تعرفه نداده‌اند بنده نمیدانم این شکایتها صحیح است یا سقیم البته بعد از رسیدگی معلوم می‌شود ولی عجالتا بنده عوض آنها صدایم را بلند کرده‌ام تا احقاق حق آنها بشود و چند مرتبه عرض کردم اگر این مطالب صحیح است البته همه موافقیم هر کس باشد باید مجازات شود اگر هم ناصحیح است باید جلوگیری بشود که بدون جهة راپورت ندهند و کسانی که بر خلاف راپودت می‌دهند به مجازات برسند در هر صورت اصل رسیدگی را همه ماها فائلیم و باید احقاق حق مظلومین بشود.

رئیس – آقای امین التجار (اجازه)

امین التجار – بنده همانطور که حضرت والا فرمودند اطلاعات صحیحی در این خصوص دارم اولا انجمن نظار در منزل شیخ الاسلام تشکیل شده و معلوم است وقتی انجمن نظار در منزل شخص یک نفر تشکیل شود جریان انتخابات به میل آن شخص خواهد بود و آن پیرمرد را هم که فرمودند بنده اطلاع دارم مرده و وکیل الرعایا را هم اول حبس و بعد زنجیر کرده و تبعید به فارس نموده‌اند و عده را هم که در هم که در تلگرافخانه متحصن بوده‌اند به زور خارج کرده‌اند و در نتیجه این ترتیبات دو نفر از اعضای انجمن نظار استعفا داده و کناره کرده‌اند و عقیده بنده این است که با این ترتیب انتخابات صورت قانونی ندارد و باید توقیف شود.

رئیس- آقای سدیدالملک (اجازه)

سدیدالملک – حضرت والا فقط آباده را فرمودند و سایر آقایان هم در اطراف آن حرف زدند بنده خواستم به هیئت دولت تذکر بدهم که قانون انتخاب به قسمی باید رعایت شود که پس از انتخاب این حرفها زده نشود این کار کار هیئت دولت است در هر نقطه انتخابات می‌شود و باید رعایت قانون را بکنند

رئیس – آقای امین الشریعه (اجازه)

امین الشریعه – بنده در این موضوع اطلاعات کامل دارم و گمان می‌کنم اطلاعات حضرت والا برحسب تلگراف بوده و خودشان هم فرمودند (در صورت صحت) یعنی این محمولهائی را که حمل بر موضوع کردند اگر حمل بشود یعنی در صورتی که صغری مسلم بشود کبری مسلم می‌آید و چون به این شرط فرمودند بنده حرفی ندارم لیکن در همین مقام خودشان و آقای امینالتجار تصدیق خواهند فرمود که هر قدر آقایان به واسطه صورت تلگرافات اظهار اطلاع فرمایند به مصداق اهل محل اطلاعاتشان زیادتر است به واسطه آن که وضعیت امور و عقاید منتخبین و کاندید محل را می دانند و هر کدام از آنهائی که کاندید هستند برای خودشان مقدماتی فراهم کرده‌اند و با علم به آن مقدمات کاملا تمام ترتیبات را می‌دادند و بنده هم تمام اینها را میدانم ولی لازم نمیدانم پرده بردارم و آنچه را که می‌توانم به عرض مجلس برسانم این است که کاندید آباده مختلف است و بر روی اختلاف کاندید ااین شکایات می شودو هر یک از این دستجات کاندیدها زمینه شان را حاضر ندیدند و نتیجه را برای خود نمی‌بینند از این تلگرافات بالاتر هم خواهند کرد و شاید غیر از این کاندید کاندید دیگری هم در آنجا باشد و تمام شکایات بر روی این اساسی است والا به موجب اطلاعاتی که بنده دارم و ممکن است مکاتبی را که در این خصوص رسیده در جلسه دیگر حاضر کنم." نفر از طبقات آباده از تجار و اعیان و علماء و اصناف را حکومت محل دعوت کرده و انتخاب هیئت نظار را از آن ۵۰ نفر خواسته است که در بین آن پنجاه نفر هم ایادی کاندیدهای مختلف آباده حاضر بوده‌اند و در مجلس علنی در ملاءعام آن پنجاه نفر ۷ نفر را که اسامیشان را هم در آن کاغذها نوشته‌اند معین کرده‌اند و شروع به انتخابات نموده‌اند البته هر یک از این دستجات زمینه را ملاحظه می‌کنند که موافقت با مقصود نمی‌کند این شکایات را می‌نمایند و این سابقه هم حالا ایجاد نشده در تمام انتخابات مجلس شورای ملی همین شکایات بوده بنده نمی‌خواهم نظایرش را یکی یکی عرض کنم با وصف این نبود که این اطلاعات کامل را دارم و وقوع این قضایا را چنانکه در تلگراف نوشته است رسما و علنا به عقیده خود تکذیب می‌کنم معذلک بنده مخالف نیستم با این که مجلس شورای ملی یک توجهی بفرماید و رسیدگی شود و این کاندیدهای مختلف در سایه صحت عمل و این که عدد آراء هر کس زیادتر باشد بدون تهدید باشد انتخاب شود ولی نسبت به عرایض خودم هم اسناد دارم ممکن است ارائه دهم

(بعضی گفتند مذاکرات کافی است)

رئیس – بایستی منتج نتیجه بشود آقای محمد هاشم میرزا (اجازه نطق)

محمد هاشم میرزا – مطلب به عقیده بنده باید تجربه شود والا هیچ منتج نتیجه نخواهد شد یکی مسئله توقیف انتخابات است و یکی مصون بودن اشخاصی است از تعرضات غیرقانونی که حضرت والا فرمودند این دو مسئله را مخلوط نباید کرد و البته هر اقامی که لازم است از طرف دولت باید بشود که وسائل آزادی مردم را فراهم بیاورند ولی توقیف انتخابات هم مخالف قانون است یک نفر که سهل است اگر پنج نفر هم کشته شود انتخابات نباید توقیف شود و خوب نیست ما امروز رأی بدهیم که انتخابات توقیف شود چون گاهی اتفاق می‌افتد که مجلس شورای ملی نیست و در آن صورت ممکن است تمام انتخابات را توقیف نمایند در آن صورت ممکن نیست که مجلس شورای ملی تشکیل شود به جهت این که هر جا کاندید مختلف پیدا سود و شکایت برسد دولت حق خواهد داشت انتخابات را توقیف کند چنانچه در بعضی نقاط هم در این چند سال این اتفاق افتاده یکی انتخاب همدان است که دو سال توقیف شد و وکلایش را تازه می‌بینیم و همچنین انتخابات زنجان و غیره که مدتی توقیف شده و اگر امشب ما این مطلب را تصویب کنیم خیلی مضرات عمومی برای آتیه خواهد داشت مگر این که وقتی قانون انتخابات از کمیسیون به مجلس برگشت ترتیبی پیش بینی کنند و البته هر طوری که مجلس رأی بدهد آنطور عمل خواهد شد والا مادام که این قانون انتخابات موجود است این قانون انتخابات موجود است این شکایات مانع از جریان انتخاب نخواهد بود ولی کلیتا در اساس آن بنده مساعد و موافقم و البته مراعات آسایش اهالی مهم تر است اما چیزی که هست این است که غلط باشد و به مجلس بیاید به کمال خوبی از مجلس رد می‌شود چنانکه اغلب انتخابات هم در همین مجلس رد شده ما هم نذر نکرده‌ایم تمام انتخابات را قبول نمائیم

رئیس – آقایان صلاح میدانند بقیه مذاکرات بماند برای جلسه آتیه جلسه پس فردا سه ساعت قبل از غروب و دستور آن اولا بقیه شور دوم در لایحه شورای عالی معارف ثانیا مذاکرات در راپورتی که از کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات رسیده است

شیخ الاسلام اصفهانی – اجازه می‌فرمایید؟ بنده در دستور عرضی دارم

رئیس – بفرمائید

شیخ الاسلام اصفهانی – مطابق ماده پنجاه و نهم نظام داخلی لایحه آب کارون محتاج به شور دوم نیست ولی وقتی بنده ملتفت شدم موقع گذشته بود و مجلس رأی داده است البته روح قانون هم اجازه می‌دهد که هر قدر در یک لایحه شور زیادتر بشود بهتر خواهد بود بنا براین تقاضا دارم شور ثانوی را در دستور جلسه پس فردا قرار دهند زیرا بطوری که عرض کردم لازم نیست پنج روز فاصله فیمابین دو شور بشود

رئیس – چندین فقره پیشنهاد در آن خصوص داده شده که تمام آنها باید برود به کمیسیون و در آنجا مذاکرات مفصلی راجع به آنها بشود و گمان نمی‌کنم تا پس فردا حاضر شود و بعلاوه بایستی لااقل بیست و چهار ساعت قبل لوایح طبع و توزیع شود بنابراین گمان می‌کنم تا روز شنبه حاضر نخواهد بود آقای وحیدالملک در موضوع دستور حرفی دارید؟

وحیدالملک – بلی

رئیس – بفرمائید

وحیدالملک – در چند جلسه قبل آقای فهیم الملک در موضوع محاسبات آقای آذری سؤالی کردند و آقای حاج شیخ اسدالله از نقطه نظر کمیسیون بودجه شروع به شرح قضیه فرمودند ولی اظهارات ایشان ناتمام ماند و موکول به جلسه بعد شد در جلسه بعد هم اظهاری از طرف آقای حاج شیخ اسدالله نشد بعد از آن روز هم یک اعلانی از طرف آقای کفیل وزارت مالیه در بعضی جراید خوانده شد که در آنجا اظهار می‌دارند تمام معامله چهار صد هزار لیره بیشتر نموده است و البته درحین معامله ده یا دوازده کرور تفاوت حاصل نمی‌شود بعد از آن باز یک کاغذی از طرف آقای آذری در روزنامه‌ها دیده شد و در آن کاغذ مبلغ را دو کرور تنزل داده و ده کرور گفته‌اند و در آن کاغذ اظهار می‌کند که می‌تواند ثابت نماید ده کرور تفاوت عمل شده. این است که بنده تقاضا می‌کنم اگر آقایان موافق باشند در جلسه آتیه آقای حاج شیخ اسدالله یا مخبر کمیسیون بودجه اطلاعاتی که دراین زمینه دارند بفرمایند

رئیس – آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله – بلی بنده آن شب یک مختصری راجع به این موضوع عرض کردم ولیکن قضیه هنوز خاتمه پیدا نکرده زیرا صورت رسمی از طرف بانک نیامده بود که یک راپورتی از کمیسیون بودجه به مجلس تقدیم شود تا پس فردا تصور نمی‌کنم ما بتوانیم یک راپورت رسمی به مجلس شورای ملی بیاوریم

رئیس –از طرف کمیسیون بودجه آقای سهام السلطان بودجه آقای سهام السلطان اظهاری دارند؟

سهام السلطان – در جلسه بعد نتیجه مقدماتی را که ممکن است بنده بیان کنم

رئیس – آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا – بنده در دستور عرض دارم یک راپورتی چندی قبل از طرف کمیسیون خارجه رسید راجع به مامورین سیاسی که در خارجه اقامت دارند و چون به نظر بنده این راپورت اهمیت دارد و در جریان سیاست خارجه ما ممکن است موضوع مهمی را اشغال کند خوب است دستور جلسه آتیه بشود.

رئیس – آن را هم اگر مخالفی نباشد جزء دستور می‌گذاریم

(گفتند مخالفی نیست)

(مجلس سه ساعت از شب گذشته ختم شد)