مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ اسفند (حوت) ۱۳۰۰ نشست ۷۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ اسفند (حوت) ۱۳۰۰ نشست ۷۶

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ اسفند (حوت) ۱۳۰۰ نشست ۷۶

صورت مجلس یوم سه شنبه شانزدهم برج حوت ۱۳۰۰ مطابق هفتم وجب هزار و سیصد و چهل مجلس دو ساعت به غروب به ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید (صورت مجلس یوم شنبه ۱۳ برج حوت را آقای سهان السلطان قرائت نمودند)

رئیس – گویا بر صورت مجلس اعتراضی نبود

(اعتراضی نبود)

رئیس – صورت مجلس تصویب شد. لایحه امتیاز الحاق رود کارون و زاینده رود مطرح است آقای شیخ الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ الاسلام – اولا خدمت آقایان تذکر می‌دهم که بعضی مقدمات هست که لازم است برای اینکه بتوانم مطالب خود را به عرض آقایان برسانم عرض کنم و تصور نشود این عرایض خارج از موضوع است اصفهان سه ناحیه و قضیه دارد. نجف آباد -قمشه - اردستان که محل بحث ما نیست، هشت بلوک هم دارد که اراضی آنها از قنات مشروب می‌شود آنها هم محل بحث ما نیست که - فریدن - عربستان – برخوار- مهتاب - فهیایه – جرقویه – سمیرم – کسرون باشد عرض کردم اینها از قنات آب مشروب است. حالا بعضی دهات از این بلوک هست که آنها هم از رودخانه آب می‌برند. مثلا در فریدن ۴ آبادی هست که از رودخانه مشروب می‌شود که، ده نو. و محمود آباد است. هفت بلوک هم در اصفهان هست که از یک رشته رودخانه که از شمال غربی اصفهان در دامنه کوهی که موسوم به کوه رنک واقع در خاک بختیاری شروع و به جنوب شرقی اصفهان منتهی می‌شود مشروب می‌شود که آن هفت بلوک لنجان. ماربین. بر زرود. جی. کراوج. براتان. رودشت و ده باشد و یک بلوک مهم از این هفت بلوک که لنجان است منقسم به پنج بلوک می‌شود که به بلوک لنجان معروف است، ایدغمش، آشتیان، کرکن، دلیجان، لنجان که به این اعتبار یازده بلوک از بلوکات اصفهان از این رودخانه مشروب می‌شود این رودخانه یک آب دائمی دارد و یک آب موقتی، آب دائم آن از چشمه هائی است که از دامنه همین کوه رنک بیائین از زمین خارج می‌شود و آب موقت آن آبی است که از باران و برف که در کوه رنک و دامنه‌ها و بیابانهای اطراف آن می‌بارد ایجاد می‌شود و آب دائم آن در سنوات چندان کم و زیاد نمی‌شود ولی آب موقت آن به واسطه اختلاف باریدن برف و باران در سنوات اختلاف زیاد دارد در بعضی سنوات به طور ندرت در تمام سال یا کم و زیاد رودخانه آب دارد و در بسیاری از سنوات هم طوری کم آبی و خشک سالی است که در چهلم الی پنجاهم نوروز آب می‌ایستد و تمام می‌شود آن آب دائم در سال فقط برای یک بلوک از بلوکات یازده گانه کافی است که بلوک ایدغمش باشد و ده بلوک دیگر کشت و ذرع آن به اختلاف و غالب سال‌ها بواسطه خشکسالی زراعت آن دچار اختلال می‌شود بسیاری از سالها به واسطه کم آبی حاصل گندم و جو برای نرسیدن یک آب که از آب آخری موسوم به آب – گل ودان است از میان می‌رود. اما مالیات اصفهان، مالیات اصفهان از قدیم نقدی آن تقریبا سیصد و شصت هزار تومان است و مالیات جنسی قدیم تقریبا نه هزار خروار است و تقریبا نصف این مالیات نقدی را بلوک قنات آب می‌دهد و نصف نقدی و کل مالیات جنسی را بلوکاتی که از رودخانه مشروب می‌شوند میدهند ۱۸۰۰۰۰ تومان نقد و نه هزار خروار جنس باشد این یازده بلوک که از آب رودخانه مشروب می‌شوند به دولت می‌دهند و تقریبا یک ثلث از این مالیات نقدی و دو ثلث از این مالیات جنسی که شصت هزار تومان نقد و شش هزار خروار جنس باشد برای این لوک رود آب که غالب سالها محصولاتش دچار اختلال است ظلم زیاد است قبل از مشروطیت عمل قرطاس بود شاید یک ده یک از نقدی پول داده می‌شد و باقی نقدی و تمام جنس را معامله کاغذی می‌کردند مثلا یک نفر یکصد تومان نقد و یک صد خروار جنس را خروار جنس از دولت به اسم دیگری داشت در زمستان این نقدرا تومانی پنجاه شاهی جنس را خرواری یک تومان به ملاکین می‌فروخت آن وقت آن ملاک یکصد و بیست و پنج تومان پول داده بوده و صاحب صد تومان نقد و صد خرور جنس دیوانی بود که این نقد و جنس را بابت مالیات خود می‌گذاشت این بود که عمل مالیاتی به طور سهولت رتق وفتق می‌شد. در زمان مشروطیت که حکم شد نقد را نقد و جنس را جنس بکیرند و حقوق دیوانی هم تقریبا از میان رفت مالکین بلوک ده گانه رودخانه آب اصفهان دچار زحمت و اختلال شدند. از یک طرف پیشکاران مالیه فشار می‌آورند مالیات بگیرند در سایه این فشار دو ثلث از جنس بالره بی محل شد و بقیه جنس را هم ملاکین بعضی سالها بود که از حاصل می‌دادند بسیاری از سالها که نبود از ملک فروشی. خانه فروشی. قرض میدادندتا اینکه کم کم ملاکین رودخانه آب بیچاره شدند ملک آنها افتاد زارعین آنها متفرق شدند خود آنها هر روز گرفتار مأمور بودند تا اینکه این زحمت و فشار فوق الطاقه یک مس چاره جوئی در آنها تولید کرد و چون در عتب کوه رنک که سرچشمه زاینده رود است کوهی است معروف به زرد کوه و نیما بین دو دامنه این دو کوه رود عمیقی واقع است معروف به رود کوه رنک که منتهی می‌شود برود کارون و دریا و این رود تشکیل می‌شود از چهار چشمه کوه در دامنه زرد کوه واقع است و در قرن‌های قبل سلاطین و بزرگان در خیال بودند که این آب را متصل به زاینده رود نمایند فقط شاه عباس تنها نبود بنده خودم تدیدم ولی از بعضی اهل اطلاع شنیدم که قبل از اسلام که در مقام بوده‌اند که این آب را ملحق به زاینده رود نمایند در تاریخ عالم داء همین قدر معلوم می‌شود که شاه عباس ترتیب انجام این کار را داده و بعد جنگی پیش آمده که به آن جنگ رفته و مراجعت در سمت مازندران بود و پس از چند سال در شکارگاه مریض و مرحوم شده که دیگر روی اصفهان را ندیده است و کلیتا اقدامی که برای انجام این کار لازم بوده است دو چیز بوده است یکی آن که از کف رود کوه رنگ تا کفه دهنه آن دو کوه که هشتاد ذرع است سدی جلو آب بسته شود که این آب هرز و هدر نرود از این سد در سابق قدر قلیلی بسته شده است دیگر آن که کوه رنگ که فاصله فیما بین این رود و سرچشمه زاینده رود است بریده شده ارتفاع کوه هم در جای مناسب این کار هفتاد ذرع است که در سابق از پنجاه ذرع الی سی ذرع آن به اختلاف بریده شده و فعلا هم از چهل ذرعی الی بیست ذرع باقی است که باید بریده شود اهالی اصفهان چاره اصلاح امر زراعت بلوک که از رودخانه مشروب می‌شود در این دیده‌اند که این فکری که از قدیم در دماغهای عالی بزرگان و سلاطین بود و قدری هم عملی شده انجام بدهند بدین واسطه نمایندگانی از اهل بصیرت فرستاده‌اند که آنها امکان آن را تصدیق و مخارج آن را در سیصد هزار تومان بازدید کرده‌اند پس از آن نماینده تعیین و به طهران فرستاده‌اند و تقاضای مساعدت آنها از نمایندگان عظام و دولت اینست که عرض می‌کنند خانه ما خراب شده ریشه ما به آب رسیده املاکمان بایر افتاده زارعین ما متفرق شده‌اند دیگر هم چیزی نداریم که بفروشیم و مالیات دولت را بدهیم و تقاضائی که پس از ترمیم و اصلاح لایحه آن را دولت پیشنهاد مجلس شورای کرده‌اند ولی این لایحه یک سطح و صورتی دارد که اینست که سیصد هزار تومان خود اهالی بدهند و مخارج شود پس از انجام کار و الحاق آب دویست هزار تومان آن را دولت پانزده ساله قبض مالیات به آنها مرحمت کند ولی روح مطلب طور دیگر است ممکن است میان تقاضای اهالی تقسیم شود که موجب بعضی اشکالات در نظر آقایان نمایندگان نشود و آن قسم اینست که اهالی عرض می‌کنند ما دیگر قوه اداء مالیات بی محل نداریم دولت سیصد هزار تومان به ما قرض بدهد پانزده ساله رد می‌کنیم و این آب را می‌آوریم املاک را دائر می‌کنیم مالیات را هم می‌دهیم لابد دولت جواب می‌دهد که من پول موجود ندارم خودم گاهی فرض می‌کنم قرض را هم خودمان می‌کنیم دولت در مدت پانزده سال از قرار صدپنج فرع این پول را بدهد و این کمترین فرعی است که امروزه در عالم مرسوم است بیان مطلب که این قسم شد دیگر نمی‌شود گفت که دولت دویست هزار تومان پول بدهد در مقابل چه ببرد؟ دولت چیزی ندهد یک قرض به این ترتیب که ذکر شد به اهالی بدهد اینجا لازم است خرابی بعضی دهات را خدمت آقایان تذکر بدهم چنانچه عرض شد نزدیک ترین بلوک سرچشمه زاینده رود بلوک لنجان است بنده حالا فقراتی که در این سنوات اخیر بعد از مجاعه از یک لنجان از بین رفته‌اند به عرض آقایان برسانم که قصبه بلوکی را که به آب دورتر است قیاس فرمایند

از بلوک فلاورجان لنجان در این دو ساله از بین رفته‌اند (۸۰) خانوار

از گارماسه لنجان در این دو ساله از میان رفته‌اند هشتصد نفر

از سو لنجان از بین رفته‌اند از چهل خانوار سی خانوار

از دال بیست خانوار بوده‌اند فعلا متنفس در آن نیست

اسفهران، بیست خانوار بود. فعلا ده خانوار شده.

فیلدران، پانزده خانوار بوده. پنج خانوار شده

این اندازه است اطلاعات بنده راجع به این یک بلوک که عرض شد باقی را قیاس فرمائید این بود عرایض بنده این جا به چند جمله فرمایشات آقای رئیس التجار و سایرین جواب عرض می‌کنم آقای رئیس التجار فرمودند که این آب ملحق شود شرکاء بالا دست می‌برند و نسبت به شرکاء پائین دست ظلم می‌شود این فرمایش در سهم اصفهانی بودن خیلی به بنده برخورد اصفهان که ولایت دیروز و امروز نیست اصفهان از بناهای طهمورث است و به قول بعضی دیگر پسرزاده کیومرث بوده خوب اصفهانی که در ظرف شش هزار سال نتوانسته است یک ترتیبی در تقسیم یک رودخانه که امرار حیات از آن می‌نماید بدهد که قوی نتواند به ضعیف ستم بکند بالا دست نتواند آب زیر دست را ندهد این کتابچه تقسیم آب رود خانه، طول این رودخانه هفتاد فرسخ است از اول رودخانه تایل کله بیست و پنج فرسخ است در این بیست و پنج فرسخ هیچ وقت میراب دخالت نکرده از پل کله تا آخر رودخانه چهل و پنج فرسخ است هر کس میل دارد این کتابچه را بگیرد ببرد مطالعه کند ببیند ممکن است یک تبریزی آب جزء این رودخانه بشود و هر کس به سهم خود نرسد.

بنده اگر بخواهم صورت این کتابچه را به عرض آقایان برسانم دو جلسه وقت مجلس را اشغال خواهم کرد

(گفته شد صحیح است)

مطلب دیگر فرمودند که به رعایا یک سهمی اضافه داده شده غالب املاک آب خود رودخانه ملک رعایا است از مال خود رعایا بردارند به خود آنها بدهند؟ دیگر آن که فرمودند اگر املاکی که از الحاق این آب دایر می‌شود مالیات به دولت بدهد. آیا ممکن است در آب خور یک رودخانه که بعضی از سالها طوری طغیان دارد که خانه خراب می‌کند آسیا می‌برد درختهای کهن را ریشه کن می‌کند زمینی باشد که تاکنون بایر بوده باشد و از آب کوه رنگ دایر شود؟ خیر چنین زمین هائی نیست تمام مطلب این است که این آب موقتی بعضی لز سالها زیاد است که ضرر می رساند بعضی از سالها طوری کم است که نمی‌شود کشت و زرع معمول را کرد. اینجا لازم است یک نکته را تذکر بدهم و آن این است که شنیدم بعضی ار آقایان فرموده‌اند اگر این آب ملحق زاینده رود شود بسا می‌شود طغیان آب شهر را خراب می‌کند.

این است که آقایان را مستحضر می‌کنم که این آب کوه رنگ بطور دائم بالای آب زاینده رود گذارده می‌شد از قدیم هم این احتیاط را کرده‌اند ترتیب این کار طوری داده می‌شد که هر وقت این آب لازم باشد جزو آب زاینده رود شود و هر وقت هم لازم نباشد طوری جلو آن بسته شود که مثقالی از آن داخل زاینده رود نشود از قدیم هم به همان اندازه که از کوه بریده شده بعضی زبانه‌ها برای این کار تدارک شده منظور این که این مطلب سابقا ولاحقا در نظر بوده پیش بینی هم شده است این مطلب را هم تذکر می‌دهم که موسس این کار زارعین و فلاحین اصفهان بوده و هستند جلسات داشتند و دارند اول یک نفر نماینده به کوه رنگ فرستاده‌اند بازدید کرده است خبر آورده است بعد دوازده نفر از اهل خبره رفته‌اند تحقیقات کرده‌اند و صورت آورده‌اند بنده مناسب نمی‌دانستم راجع بالحاق رود کوه رنگ زاینده رود در مجلس اظهار لفظی بکنم به واسطه این که اصفهان در نظرم عزیز نیست خیر اصفهان در نظر بنده عزیز است ولی ایران از آن عزیزتر است مجلس شورای ملی را برای حفظ هر دو از هر دو عزیزتر میدانم. بنده آرزومندم که این لایحه وقتی به مجلس شورای ملی تقدیم می‌شود آقایان نمایندگان با یک هلهله و شادی و صدای احسنت و آفرین و مرحبا و جانمی تلقی نمایند که سایرین تشویق شوند و دنبال این قبیل کارها بروند والا اگر بنا شود هر وقت ایرانی خواست یک کار بزرگی بکند یک طور دیگری بشود یا یک کار کوچکی بکند یک طور دیگری بشود بارمان به منزل می‌رسد؟

رئیس – آقای آقا سید یعقوب موافقید؟

آقا سید یعقوب بلی موافقم.

رئیس – آقای محمد هاشم میرزا موافقید؟

محمد هاشم میرزا – با کلیات موافقم

رئیس – آقای مستشارالسلطنه چطور؟

مستشارالسلطنه – موافقم

رئیس – آقای غضنفر خان.

(غایب بودند)

رئیس – آقای ارباب کیخسرو موافقید؟

ارباب کیخسرو – خیر مخالفم

رئیس – بفرمایند

ارباب کیخسرو - اینجا ابتدائا باید عرض کرد که اگر بنده مخالف هستم و به عنوان مخالفت اجازه خواستم با سایر آقایانی که مخالفت می‌کنند هیچ کدام مخالفت اساسی ندارند و کمال موافقت را در اساس این مطلب دارند ولی علت مخالفت بنده در بی ترتیبی و بی اساسی این راپورت است بنده تعجب می‌کنم از این که آقایانی که می‌خواهند دفاع کنند برای این که نمایندگان را راضی کرده باشند می‌گویند در این اقدام خسارتی متوجه دولت نیست و اگر خسارتی وارد بیاید متوجه مالکین است حقیقتا این اظهار خیلی مایۀ تاسف است. دولت کدام است و ملت کدام؟

دولت مگر یک چیزی خارج از ملت است؟ دولت مگر از ملت جدائی دارد ما نباید در یک کار بی اساسی قدم بگذاریم که یک دینار ضرر متوجه دولت یا متوجه یک فردی از افراد ملت بشود (گفته شد صحیح است) علت مخالفت بنده هم همین است که یک ضرری متوجه مالکین که نظر نفع دارند نشود. آقای شیخ الاسلام شرحی راجع به رودخانه و جغرافیای آن بیان کردند بنده گمان می‌کنم قدری کم فرمودند این کوه رنک که در اصفهان واقع است (اصلا رنک در زبان فرس به معنی شکار است) یعنی کوه شکار این کوه دو طرف دارداز یک طرف رود کارون راتشکیل می‌دهد و از طرف دیگر زاینده رود و رود کارون از آنجائیکه تشکیل می‌یابد قریب شانزده یا هفده منزل راه طی می‌کند تا به کنار شوشتر می‌رسد و در کنار شوشتتر دو قسمت می‌شود یک قسمتدودانگه و یک قسمت چهار دانگه که قریب هفت فرسخ طول دارد و یک جزیره مانندی را در میان تشکیل می‌دهد و بعد از سیر هفت فرسخ باز در جائیکه موسوم به بنه قیر است به همدیگر ملحق می‌شوند و در آنجا یک رود خانه دیگر از طرف لرستان میاید و ملحق به این رود گردیده داخل اهواز می‌شود و همین طور از داخل اهواز بشط العرب و بعد به دریا داخل می‌شود. اولا اینجا مذاکره شد که در بالا دست این رودخانه زمین و زراعت گاهی است که برگردانیدن آن موجب ضرر به مالکین آنها می‌شود البته بدیهی است تا وقتی جلو رود خانه یک سدی نباشد که آب بتواند بلند شود نمی‌تواند اراضی مرتفع را مشروب نماید ولی از یک طرف این الحاق ممکن است لطمه برود اهواز که کشتی رانی خاصی در آنجا می‌شود و فوائد زیادی از آن می‌برند نبرند خیلی خوب بود آقای وزیر فوائد عامه اینجا تشریف می‌داشتند و توضیحات می‌دادند که آیا این خسارت متوجه است یا نه؟ اگر چه اصلا و اساسا بی ضرر نخواهد بود ولی اگر ایشان تشریف داشتند البته توضیحات می‌دادند در هر صورت گمان می‌کنم در ماده(۳) پیشنهادی کمیسیون که اشاره شده است (مشروط به این که اگر خسارت غیر قابل جبرانی متوجه نشود) شاید مقصود خسارتی باشد که ممکن است از گرداندن آب متوجه اهالی می‌شود و شاید هم نظرشان چیز دیگری باشد البته مخبر محترم توضیح خواهند داد در هر صورت بنده در این جا یک نظر خاصی ندارم و به نظرم فقط جوگیری از خسارت ملاکین است که گفته می‌شود اگر ضرری متوجه می‌شود بنده عرض می‌کنم چرا ما باید یک قدم غیر اساسی برداریم اعم از آن که ضرری متوجه دولت شود یا متوجه به ملاکین این دیگر مسئله نفط شمال و کمیانی استاندار داویل نیست که یک فوریتی داشته باشد یا در آمریکا باشد ما می‌توانیم در آن دقت و مذاکره کنیم خیر در اصفهان است و خیلی نزدیکتر است باز این خوب است دولت یک هئیت متخصص را بفرستد بروند رسیدگی کنند و ببیند آیا این کار امکان دارد یا نه؟ زیرا این ادله‌ای که آقایان می‌فرمایند که شاه عباس و غیره خواستند اقدام بکنند و جنگی واقع شد یا داخل جنگ شدند و چه شد و چه شد بنده را قانع نمی‌کند حتی آقای شیخ الاسلام قد مرا بالاتر گذاردند و فرمودند قبل از اسلام هم در این صدر بوده‌اند آیا تصدیق میفرمائید همه سلاطین بزرگ و مقتدر در زمانهای متعدد در نظر گرفته باشند که به یک چنین کاری موفقیت حاصل کنند و با تمام نرسانند خیر این طور نبود اعمال شاه عباس را در ایران کمتر کسی ایت که نداند در تمام اطراف مملکت کاروانسراها ساخته و مسطح کرده و برای آسایش مردم چه کارهای بزرگی کرده است ولی در این قسمت بنده یقین دارم که نتوانسته است موفق شود و بنده هم در صورتی مطمئن با مکان این کار می‌شوم که دولت در پیشنهاد خودش بالصراحه ادلۀ اقامه بکند و بگوید من هیئتی از مهندسین خودم را فرستادم و آن‌ها مرا مطمئن کردند که این کار به فلان مقدار خرج انجام می‌گردد و الا رفتن نمایندگان از طرف مالکین و زارعین نمی‌تواند مجلس شورای ملی را مطمئن کند

(گفته صحیح است)

دولت باید مجلس شورای ملی را مطمئن کند و بگوید نمایندگان من رفته‌اند و بازدید کرده‌اند که ممکن است این کار صورت بگیرد و به علاوه خرج هم درست برآورد کنند و بگویند این مقدار مخارج دارد آن وقت تمام نمایندگان به اتفاق آراء این پیشنهاد را استقبال می‌کنند و فرض هر قدر هم ضرر متوجه دولت بشود برای آسایش عمومی رأی بدهند ولی غیر از طریقی که عرض کردم نمی‌شود این لایحۀ را تصویب کرد بنده می‌بینم بعضی از آقایان در میان مرافعه نرخ طی می‌کنند و مسئله مالیات به میان می‌آورند و می‌گویند مالکین اینجا مالیات را نداده‌اند یا نمی‌دهند.

بنده این اظهارات را نمی‌توانم در مجلس شورای ملی بپذیرم که بگویند فلان کس مالیات نمی‌دهند اصل نود و پنجم و نود و ششم متمم قانون اساسی طریق معافیت از مالیات را تصریح کرده است که معافیت از مالیلت منوط به قانون مخصوصی برای تخفیف وضع نشده است ولی یک طریق دیگر برای معافیت از مالیلت هست که در مجلس هم سابقه دارد و به جاهائیکه دولت هم تصدیق کند که به واسطه علل عارضه نمی‌توانند مالیات بدهند باید مالیه محل به وزارت مالیه پیشنهاد کند و وزارت مالیه با هئیت دولت به مجلس پیشنهاد بکند آن وقت اگر مجلس تصدیق کرد البته از مالیات معاف خواهند بود و الا مالیات خود را باید بدهند.

پس هر مالیاتی که در این جا وضع شده است نمی‌تواند در سایه عنوانی معاف شود مگر از طریق قانونی که آقای عماد السلطنه در جلسه گذشته در ضمن بیاناتشان فرمودند که کسی تصور نکند ایشان در نزدیکی رودخانهدارای ملکی هستند و برای صرفه خودشان اقدام می‌کنند

عمادالسلطنه خراسانی –بنده اینطور نگفتم

ارباب کیخسرو –بنده عرض می‌کنم تمام نمایندگانی که در اینجا هستند نظرشان به قانون است و ابدا نظر اختصاصی و شخصی ندارند و گمان هیچکس هم چنین تصوری را نکرده است اگر یک قانونی را مجلس تصویب کرد و استفاده از او حاصل شد خواه آن استفاده را یک نفر نماینده بکند خواه غیر نماینده فرق نمی‌کند. اما این یشنهاد یک نواقص دیگریر هم دارد اولا هیچ معلوم نیست که این خرج از روی چه میزان تعیین شده و هیچ امکان و عدم امکانش معلوم نیست و ابدا هم پیش بینی نشده است که آن مالکین که دادن سیصد هزار تومان را تعهد می‌کنند آیا چه نظارتی در این خرج خواهند داشت؟ این مسئله یکی از مطالب غیر فلسفی است که کسی پول بدهد و هیچ حق نظارت نداشته باشد ممکن است مأمورین دولت پول را حیف و میل کنند و صحیحا به مصرف نرسانند بعلاوه در این لایحه ابدا پیش بینی نشده است که بعد از موافقت در این کارها حق دولت و مالکین از این آب چه خواهد بود؟ اینهم یکی از مسلمات است که لازم است قبلا معلوم شود پس به طور کلی در قسمت خودم عرض می‌کنم که بنده روزی می‌توانم به این پیشنهاد رأی بدهم که اولا مطمئن شوم از طرف د. لت یک هیئتی از متخصصین و امکان آن را تصدیق نموده‌اند و ثانیا این که حق دولت و مالکین را که متحمل این خرج و زحمت هستند درست معین نمایند که بعد از انجام اینکار از طرف دولت یک تعدیاتی به مالکین نشود ولی تا صورت صحیح جامع الاطرافی به مجلس نیاید متاسفانه بنده در سهم خودم چون این پیشنهاد را مضر به حال ملاکین میدانم نمیوانم رأی بدهم و استدعا دارم اگر چه آقای وزیر فوائد عامه اینجا نیستند اگر آقای مخبر در حدودی که بنده عرض کردم می‌توانند بنده را قانع کنند و بگویند که دولت در فلان تاریخ فرستاده و امکان این امر را معین کرده و این سیصد هزار تومان خرج هم از روی دقت معین شده تا ما آن وقت در سایر قسمتها ئی که عرض کردم بتوانیم اظهار عقیده کنیم

رئیس – آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

(آقای مخبر برای دفاع از صندلی خود حرکت نمودند)

رئیس – خطاب به آقای سید یعقوب قدری تامل کنید آقای مخبر اظهاراتشان را بنمایند بعد جنابعالی بفرمائید

مخبر – اولا آقای ارباب فرمودند فرقی فی ما بین دولت و ملت نیست و اگر ضرری متوجه دولت بشود در حقیقت متوجه ملت شده است و حقیقتا همانطور است که فرموده‌اند لیکن نمیدانم چرا در جای دیگر از فرمایشاتشان فی ما بین ملت و دولت به تفکیک قائل شدند و فرمودند که بایستی حقوق دولت و ملت هر یک قبلا معین و مشخص شوند ثانیا فرمودند که بایستی قبلا متخصصین بروند و دقت کنند که آیا امکان دارد این آب جاری شود یا خیر و آیا این سیصد هزار تومان برای خرج اینکار کفایت می‌کند یا نه بنده عرض می‌کنم اولا آقایان اصفهانی که این پول را می‌دهند خودشان بهتر از هر متخصصی دقت کرده‌اند و ما نمی‌توانیم رعایت منعت اشخاص را بیش از خود آنها بکنیم مگر اینکه قائل شویم که در اصفهان یک نفر آدم عاقل نیست که تشخیص خوب و بد را بدهد این که ممکن نیست البته اصفهان مردمان عاقل و دانا دارد و بی جهت پول خود را دور نمی‌ریزند در این صورت اگر این آب ملحق شد مبلغ دویست هزار تومان آن را دولت در مدت پانزده سال با قساط متساویه از بابت مالیات آنها محسوب خواهد کرد و اگر موفقیت حاصل نشد تمام این وجه از کیسه اهالی اصفهان رفته است

(بعضی گفتند صحیح است)

اما اینکه فرودند قبلا متخصص بروددر رسیدگی کند و به ببیند که صدمه و لطمه به کشتی رانی رود کارون و اهواز و شوشتر و سایر مزارع و ارد می‌آورد یا نه بعد خودشان متذکر شدند که شاید مقصود از این ماده سه که د راینجا ذکر شده برای همین مطلب باشد. بنده عرض می‌کنم بلی برای همین نوشته شده و بنده باز هم تاکید می‌کنم که البته البته اقدام به این امر نخواهد شد مگر اینکه از طرف دولت یک هیئت متخصصین بروند و ببینند به واسطه اینکار ضرری وارد خواهد شد یا نه؟ البته ضررهائی وارد خواهد شد ولی باید ببینند این ضرر در مقابل این منفعت چه قدر است؟ اگر در مقابل این منفعت قابل جبران هست که اقدام خواهد کرد والا خیر و بعلاوه آب اهواز خیلی زیاد است و رودخانه‌های متعدد زیادی دارد که این آب نسبت به آنها خیلی کمتر ولی البته باید بروند و تشخیص بدهند که این رودخانه تا به آنجائیکه به دریا ملحق می‌شود اگر بر گردانند ضررش چیست و نامش چه؟ اگر تشخیص دادند که ضررش بیشتر است و نفعش کمتر است البته اقدام نخواهند کرد و اگر بر عکس باشد البته شروع خواهند کرد و فرقی که بین اظهارات آقای ارباب کیخسرو و راپورت کمیسیون است این است که آقای ارباب می‌فرمایند قبلا بروند و بازدید کنند ولی کمیسیون در نظر گرفته که بعد از تصویب مجلس بازدید شود. حالا چرا کمیسیون این نکته را در نظر گرفته است برای این است که امروز یک عده از مردم یا برای منفعت خودشان یا برای احتیاحاتشان یا به جهات دیگری حاضر شده‌اند که سیصد هزار تومان برای این کار خرج کنند اگر ما امروز تصویب بکنیم شاید یک موانعی پیش بیاید که اسباب تعویق شده و اهالی آ؛ نجا از این خیال منصرف شوند و بعلاوه در صورتیکه فعلا مجلس شورای ملی این اقدام را تصویب کند آن وقت مخارج این هیئت متخصینی که برای بازدید و مهندسی می‌روند از همان سیصد هزار تومان خواهد شد والا این خرج در عهده دولت می‌افتد و دیگر اینکه فرمودند باید حقوق مالکین و دولت معلوم شود بنده از این فرمایش ایشان تعجب می‌کنم زیرا دولت در این راپورت با لایحه کسی را در مقابل خودش در نظر نگرفته است و با کسی قرار دادی نمی واهد بگذارد فقط مجلس به دولت اجازه می‌دهد که سیصد هزار تومان پول به این طریق تهیه کند و دولت هزار تومان هم به رسم هدیه یا تعارف یا هر چه اسمش را بگذاردند از اهالی اصفهان قبول نموده آن وقت این سیصد هزار تومان را خرج الحاق این دو رودخانه به یکدیگر بکند بنابراین در صورتی که قید و شرطی در پیشنهاد نیست دولت برود مردم را صدا بزند که بیائید با من که می‌خواهم آب بیاورم و به شما بدهم قرار بگذارید اینکه معقول نیست و اما راجع به مالیات که فرمودند بعضی از آقایان اصفهانی اظهاراتی راجع به معافیت از مالیات نمودند گمان می‌کنم از موضوع راپورت کمیسیون خارج باشد و به این جهة بنده نبایستی راجع به این قسمت عرایضی بکنم

رئیس – آقای سردار جنگ موافقید یا مخالف؟

سردار جنگ – بنده باید نطلاعات خود را عرض کنم

رئیس – با راپورت موافقید یا مخالف؟

سردار جنگ – با این ترتیب و این لایحه مخالفم

رئیس – بفرمائید

سردار جنگ – بنده اساسا با الحاق کارون به زاینده رود موافق هستم ولی اطلاعاتی در این زمینه دارم که باید تقدیم مجلس شورای ملی بکنم. اولا صحبت از کوه رنک وزود کوه شد باید عرض کنم این آب کارون از دامنه زرد کوه بیرون می‌آید و کوه رفت حایل ما بین این رودخانه و زاینده رود است در عهده شاه عباس یک قطعه از این کوه را که کوتاه تر بوده است قدری شکافته‌اند و حالا بعد از شکافتن تمام این قطعه باید چندین سد بزرگ در پائین این رود بسازند که خسارت وارد نیاورد و عقیده بنده این است که با دو کرور هم این آب ملحق زاینده رود نخواهد شد و دیگر اینکه نماینده محترم فرمودند از برگردانیدن این آب به هیچ کس و هیچ جا ضرری وارد نمی‌آید و به گشت و ذرع خسارتی نخواهد رسید عرض می‌کنم پنج طایفه از ایل بختیاری در همان دامنه زرد کوه ییلاق نشین هستند و زراعت می‌کنند البته به آنها خسارت وارد خواهد آمد و بعلاوه بعقیده بنده این کار دو کرور یا بیشتر خرج دارد تا این آب زاینده رود ملحق شود و بعد ار الحاق همانطور که فواید زیاد میرساند ممکن است به بلوک عقیلی که جزو شوشتر است و سالی قریب سه هزار تومان به دولت مالیات می‌دهند خیلی خسارت وارد بیاورد عقیده بنده این است که دولت قبلا مهندسینی بفرستد که بروند و تمام منافع و مصار و خرج و طول مدت آن را بازدید کنند و یک صورت مرتبی تهیه و به مجلس شورای ملی تقدیم کند

(گفته شد صحیح است)

رئیس – آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب – اولا بیان آقای سردار جنگ خیلی خوب بود که جغرافیای آقای ارباب کیخسرو را از بین برده و شرح جغرافیای آنجا همین بود که آقای سردار جنگ بیان کردند و دیگر جغرافیای شما علمیت ندارد و ثانیا از زمانی که مجلس و مشروطیت شد همیشه می‌گفتیم که چرا دولت ما رجوع به علت خودش نمی‌کند و ملت چرا همراهی و کمک با دولت ندارد و در تمام روز نامجات می‌نوشتیم در بالای میزها فریاد می‌زدیم که آی ملت بیا به دولت خودت کمک کن و آی دول تچرا دستت را پیش ملت خودت دراز نمی‌کنی همیشه ناطقین و واعظین و ارباب جراید این صحبت را می‌کردند و فریادها می‌زدند و آرزومند بودند که آیا روزی می‌شود که دولت بگوید آی ملت بیائید و به من کمک کنید و قرضی به من بدهید و فلان جا را آباد کنید ای وای بر ما نزدیک بود که ما بمیریم و ندهیم حالا اول قدمی را که ما می‌خواستیم و آرزومند بودیم ملت اصفهان برداشته و به میل خود آمده‌اند و می‌گویند ای دوستی که می‌خواهی ترقی کنی می‌خواهی آباد کنی ما از جیب خوود بر می‌داریم و می‌دهیم و رعایای ایران بیایند و کار کنند ما که از جای دیگر عمله نمی‌آوریم و از خارج کارگر نمی‌خواهیم رعیت ایران است عمله ایرانی است فلاح و زارع ایرانی است بیایند و این کوه را بکنند اگر شد فیها المطلوب اگر نشد نشد قانون نمک را گذاراندیم و نشد چطور شد؟ دعوائی نشد طوری نشد.

حالا هم یک جماعتی از اهالی اصفهان آمده‌اند و می‌گویند ما قدم می‌گذاریم برای ترقی مملکت برای آبادی مملکت و کمک به دولت خودمان می‌کنیم اگر آب جاری شد و اصفهان آباد شد و زمین بایر ما بکار افتاد آن وقت دولت از بابت مالیات همین آبی که خود ما پول داده‌ایم و جاری کرده‌ایم سالی چهارده هزار تومان از مالیاتمان کم کند و اگر خدای نخواسته انجام نگرفت به د. لت ضرری نخورده است آقایان قدری توجه کنید و به قول آقای شیخ الاسلام گمان می رت که این اقدام ملت اصفهان وقتی در مجلس گفته شد با صدای هلهله و احسنت و آفرین استقبال کنید تا اینکه ملت استرآباد هم به این خیال بیفتد که آب گرگان را بیاورند و در صحرای استرآباد و شهر گرگان را مجددا تشکیل بدهند و آباد کنند.

هکذا جاهای دیگر که منابع مشروت و انتقعا دارد و چون اقدام نکرده‌اند همین طور بی فایده مانده است شاید خدای نخواسته ملت از دولت بواسطه عدم مساعدت دلتنگ باشد و اظهاری نکند ما که مجلس شورای ملی هستیم چرا ترغیب نکنیم؟ این یک کار خوبی است که ملت اصفهان تقدم جستهاند شاید دیگران هم تبعیت از آنها بکنند.

ثالثا بنده فرقی بین بالای اصفهان و زیر اصفهان نمی‌گذارم مثلا اگر شخصی در سرخس پیدا شود و بگوید می‌خواهم رودخانه هیرمند را برگردانم به اینجانب می‌گویم فورا باید امتیاز داد که سرخس ایران هم آباد شود هیچ فرقی نمی‌کند بالای اصفهان باشد یا پائین اصفهان باشد همه رعیت ایران هستند پس این مسئله که ملت به دولت کمک کند و پول قرض بدهد و دولت را حاضر برای آبادی کند یک نفر از نمایندگان مخالفت نداشته باشند و هیچ ضرری هم برای دولت و ملت ندارد و برای اینکه هیئت فلاحین اصفهان پول می‌دهند به عمله اصفهانی پول از جیب آن بیرون بیاید و به جیب دیگری برود به جیب اجانب که نمی‌رود اگر آب جاری شد بالای اصفهان و پائین اصفهان هر دو اباد می‌شود و این همه رعیت بدبخت ایرانهم متفرق شده‌اند وقتی دیدند آثار آبادی و سعادت در مملکت پیدا شده است وقتی دیدند مملکت در صراط ترقی و تعالی و سعادت است متوجه مملکت خود می‌شوند. مسئله دیگری که آقای ارباب کیخسرو و فرمودند معاف بودن از مالیات است. آقای ارباب آقای عماد السلطنه فرمودند آنها از مالیات معاف بشوند یک مثلی است (که سلطان نخواهد خراج از خراب) فلان بلوک خراب شده و هیچ چیزی برای آ» باقی نمانده. خانه‌ها خراب. مزرعه خراب. اغنام و احتشام از بین رفته. رعایایش تمام متفرق شده‌اند در این صورت اینجا مسئله به انتقاء موضوع است چون دیگر موضوعی برای دادن مالیات باقی نمانده لذا گفته‌اند اینجا از ادای مالیات معاف است اصفهانی بیچاره هم مخارج دارد انتظامات می‌خواهد مرکز هم پول ندارد از کجا باید بیاوریم غیر از اینکه اول باید خانه را آباد کنیم بعد از آن از خانه خودمان انتفاعات برداریم و خرج خودمان بکنیم چاره غیر از این نداریم. اما مسئله حق النظاره بنده عرض می‌کنم که هیئت فلاحین و تجار و مالکین اصفهان آمدند و به دولت و مجلس شورای ملی رض می‌کنند که این امتیاز را باید بدهید و حکام مانع نشوند که ما برویم این راه را آباد کنیم. مثلا بنده از دولت امتیاز می‌گیریم که بروم کثیر برای این کوه را بگیرم. آیا دولت ناظری برای بنده معین می‌کند؟ من از پول خودم می‌خواهم بروم این کار را بکنم دیگر ناظر برای چه معین کند ناظر بالاتر از ارادۀمن چیست پس این ایراد ر هم نمیشودکرد یعنی یک اعتراض مقنعی نبود که آقای ارباب فرمودند.

شاید بنده نفهدیم والا این ایراد وارد نبود آمدیم بر سر قرض دولت ما باید زحمت بکشیم و از دماغها بیرون کشیم که دولت امروزه غیر از دولت زمان استبداداست ما بعد از آنکه به واسطه مجاهدت مشروطیت را گرفتیم تمام افراد مملکت شریک در نفع و ضرر هستند پس دولت از ملت مجزی نیست و این هشت نفر وزیر قوۀ تونائی ملت هستند ملت قوۀ ذاتی خود را بنمایندگان می‌دهد و قوه تونائی خودش را به دولت خزانه دولت پول همین ملت است و جیب همین ملت خزانه دولت است پس دولت و ملت از یکدیگر متمایز نیستند تا آنها یک دسته باشند و اینها یک دسته هر وقت ملت متمول شد دولت متمول است بنده که در ممالک خارجه نرفته‌ام ولی آنهائی که رفته‌اند می‌گویند که تمام ممالک متمدنشان از ملت پول قرض می‌کند و خرج می‌کند بنده شنیده‌ام که فرانسه از ملتش پول قرض می‌کند و راه آهن و کارخانه می‌سازد و همین طور در تمام دنیا دول از ملت خودشان قرض می‌کنند و برای آباد کردن قسمت‌های مملکت خودشان خرج می‌کنند نمی روند از جای دیگر بگیرند پس هر چه از جیب ما رفته است از جیب آنها رفته است هر وقت ما ترقی کردیم دو ما ترقی کرده است ما چطور می‌توانیم دولت را از ملت مجزی کنیم و بگوئیم دولت علیحده است و ملت علیحده این حرف از مشروطیت و آزادی خیلی دور است اما راجع به فرمایشات آقای سردار جنگ من نظریات ایشان را تحسین می‌کنم ایشان یکی از اشخاص فوق العاده ایل بختیاری هستند که بیشتر متوجه آباد یبوده‌اند و فرموده‌اند من با اصل مطلب مخالفت ندارم ولی می‌فرمایند دو کرور خرج دارد بنده عرض می‌کنم که ما قندا سیصد هزار تومان خرج می‌کنم اگر آب جاری شد که نعم المطلوب و اگر نشد نشود. ضرری نکرده‌ایم این پول‌ها به جیب رعایا و عمله‌های فقیر همان جا رفته است ابدا ضرر ندارد فعلا ما حاضر شده‌ایم که دست مالکین را در این کار داخل کنیم خدا کند که آنها هم حاضر شوند و امیدوارم که در این باب دیگر مذاکره نشود و به تحسین و هلهله بزودی این لایحه را بگذارنند

وزیر فوائد عامه – چون بعضی از آقایان نمایندگان راجع به این مسئله نظریاتی داشتند بیان فرمودند و بعضی آقایان دیگر جواب آنها را دادند. دیگر لازم نیست بنده داخل در جریانات شدم ولی بنده با نظریات آقای آقا سید یعقوب کاملا موافق هستم که در بین دولت و ملت ابدا فرقی نیست دولت عین ملت است و ملت عین دولت اگر منافعی برای دولت باشد البته دولت اگر منافعی برای دولت باشد البته عین آن منافع برای ملت است برای دولت چه منفعتی بهتر از این است که یک قسمتهائی که لم یزرع افتاده است و رعایا از آنجا متفرق شده‌اند در آنجا آبی بیاورند و جاری کنند و رعایا بهره مند شوند و خود دولت از آن جا استفاده کند و آن مملکت را هم آباد کند البته آقایان نمایندگان موافق هستند در اینکه وقتی از این قبیل مسائل پیش می‌آید زودتر انجام بگیرد و بنده می‌خواهم از اقایان محترم استدعا کنم که یک قسمت از جلسات مجلس را حرف این قبیل امور نمایند و بنده حاضرم از این قبیل پیشنهادات خیلی حاضر نموده و تقدیم مجلس کنم زیرا از این مسائل در این مملکت زیاد است و اما راجع به اینکه بعضی از آقایان فرموده‌اند این کار بدون مطالعه پیشنهاد شده است بنده توضیحا عرض می‌کنم البته مطالعات ائلیه شده است و شاید یک اندازه تحقیقات هم شده باشد ولی اینکه وزارت فوائد عامه عجله کرد در تقدیم این پیشنهاد و به این جهت بود که اگر می‌خواست قبل از پیشنهاد به مجلس شورای ملی یک اقداماتی نماید چون مبنی بر یک اساس مثبتی نبوده و ممکن بود در جریانات یک تأخیراتی اتفاق افتد و یک چنین موقع مغتنی که امروز با حضور مجلس مقدس برای دولت فراهم است از دست برود البته تا اینکار را بر روی یک اساس مثبتی نگذاریم نمی‌توانیم شروع به عمل کنیم این بود که هیئت دولت و وزارت فوائد عامه وقت را مغتنم شمرده که این استفاده را از مجلس مقدس می‌نماید و این اجازه را تحصیل کند و اساس اینکار را بر روی یک اجازه قانونی بگذارد و بعد شروع به کار کند معلوم است وزارت فوائد عامه وقتی این اجازه را از مجلس تحصیل کرد بدون مطالعه نمی‌رود و یک پولی از مردم بگیرد البته قبل از اینکه شروع به عمل کند یک هیئتی از مهندسین مأمور نماید که بروند معاینه کنند آن مخارج را بر آور کنند بسنجند و یک صورت و راپورت صحیحی تهیه کنند اگر دیدند که این کار ممکن است با این مبلغ انجام بگیرد آن وقت شروع به کار خواهند کرد و انشاءالله که موفقیت هم حاصل خواهد شد ولی اگر دیدند که این کار عملی نیست و یک خسارتی وارد م یآورد و با یک ضررهائی به جای دیگر می‌خورد و حتی الامکان اقدامی نخواهد کرد و علت دیگر این بود که اگر می‌خواستم اینکار را قبل ازاجازه مجلس بکنیم نظر به اینکه مخارجی داشت و شاید اهالی اصفهان برای مخارج ابتدائی آن حاضر نمی‌شدند دولت مجبور بود از خودش خرج کند ولی بعد از تحصیل اجازه از مجلس اهالی با کمال میل مخارج مقدماتی را خواهند داد پس از حصول اطلاعات کاملا انشاءالله شروع به عمل خواهد شد. و اما نظارت را که یکی از آقایان فرموده بودند و آقای آقا سید یعقوب جواب فرمودند بنده عرض می‌کنم البته نظارت دولت در آنجا خواهد که کار از روی ترتیب صحیح پیش رود و مسلم است بدون نظارت دولت نخواهد شد و استدعا می‌کنم که آقاین موافقت بفرمایند کرد که زودتر این پیشنهاد تصویب شود

رئیس – مذاکرت در کلیات کافی نیست؟

(گفته شد کافی است)

ارباب کیخسرو – یک سوء تفاهمی برای آقای آقا سید یعقوب پیدا شده بنده می‌خواستم توضیح بدهم

رئیس – ده یازدهم نفر قبل از شما اجازه خواسته‌اند آقای سلطان العلماء موافقند

سلطان العلماء – بلی

رئیس – آقای دولت آبادی چطور؟

حاج میرزا علی محمد – موافقم

رئیس – آقای سهام السلطان هم موافقند؟

سهام السلطان – بلی

رئیس – آقای عدل السلطنه مخالف اند؟

عدل السلطنه – بلی با این راپورت مخافم.

رئیس – بفرمائید.

عدل السلطنه – بعد از بیانات آقا یارباب کیخسرو سردار جنگ دیگر مزاحمت بنده لازم نیست و مسلم است در این تأسیسات هیچکی مخالفت ندارد و همه موافقت دارند.

ولی با این طرز برآورد که هیچ ترتیب صحیحی ندارد بنده مخالفم و البته اقدام در این کارها باید با یک دقت کاملی بشود و بهتر این است که این راپورت برگردد به کمیسیون و با یک مطالعات عمیق تری به مجلس بیاید البته همۀ آقایان هم رأی خواهند داد و این اهالی اصفهان هم خیلی مورد تمجید و تحصین است.

رئیس – آقای محمد هاشم میرزا.

محمد هاشم میرزا – بنده لازم میدانم مختصری از تجربیات گذشته را به عرض آقاین برسانم که کمتر به این قبیل چیزها اشکال بفرمایند.

در سنۀ ۱۳۲۷ مرحوم صنبع الدوله راجع به کوه زرد دامغان و معدن طلائی که در آنجا بود پیشنهادی کرد و ده روز در مجلس مطرح مذاکره بود و بالاخره آنقدر اشکالات غیر ممکنه فرض کردند که پیشنهاد خود را مسترد داشت و گفت اگر تا ده سال دیگر در این خصوص کسی پیشنهادی دادمن حاضرم چندین برابر جریمه بدهم و الان سیزده سال است از آن تاریخ گذشته است نه به وزارت قوائد عامه پیشنهادی راجع به این موضوع رسیده است و نه به مجلس سال بعد یعنی سنۀ ۱۳۲۸ راجع به اراضی لرستان و عربستان پیشنهادی شد که آنجا را آباد کنند که از آن پیشنهاد فوائد زیادی عاید دولت می‌شد و موضوع عملی و آسانی بود باز آقایان نمایندگان آنقدر اشکال کردند که آن هم از میان رفت مثل اینکه بعضی از آقایان نمایندگان گویا آن اراضی را ذرع کرده بودند و حساب کرده بودند که اگر زعفران بکارند در هر ذرع مربع فلانقدر فائده خواهد داشت.

بعضی می‌فرمودند اگر نهال در آنجاها کاشته شود به فلان مقدار فاصله صد ذرع ارتفاعش می‌شود یک انتفاعهای غریبی تصور می‌فرمودند و بالاخره آنقدر اشکال شد که موضوع از بین رفت و ۱۲ سال است دیگر نشنیده‌ام کسی راجع به این موضوع پیشنهادی به دولت داده باشد یا از ۱۲ فرشخ مربع تقاضای آبادی یک فرسخش یا یک ذرعش را کرده باشند.

این مسئله هم همین طور است آنقدر اشکال تراشی می‌شود که دیگر خود اصفهانیها تعقیب نمی‌کنند و اما اینکه بعضی از آقایان می‌فرمایند مطالعات عمیق و کافی لازم است گمان می‌کنند کانال سویس یا پانا ما است و چندین هزار نفر مهندس لروپائی لازم دارد فقط ششصد ذرع راه است که تمام مقنی‌های ولایات مخصوصا در اصفهان قناتهائی می‌کنند که ۱۲ فرسخ طول و چندین ذرع عمق دارد آب را جاری می‌کنند این مسئله آنقدر مهم نیست.

همین مقنی‌های دهات در ارتفاع صد زرعی و هشتاد زرعی تشخیص موضوع را می‌دهند و این موضوع هم محسوس است هشتصد زرع طول اوست ۵۰ ذرغ ارتفاع و لازم به قواعد هندسی نیست تمام این‌ها قواعد معمولی است و در دهات هم همین کارها می‌شود خدا رحم کرد که نقشه اس را هم به مجلس آورده‌اند والا چه مذاکراتی می‌شد.

مثلا می‌فرمایند علت اینکه در عهد شاه طهماسب اقدام نشه است چون زمینش کوه نبوده است و خاک بوده است خراب می‌شود و درعهد شاه عباس همهمین مطلب علت تعویق شده است.

آقای شیخ الاسلام فرمودند در کتاب عالم آرای عباسی نوشته شده که در این سال فلانکس مباشر بود و شاه بکیجا رفت و جنگ اتفاق افتاد و از این قبیل چیزها نوشته است.

البته ممکن بود همان مورخ در تاریخ خودش این طور بنویسد چون دیدند این کار بلا اثر و بلا نتیجه بود و ارتفاع آن کافی نبود یا مانع دیگری داشت اقدام نکردند مورخی که آنها را یادداشت کرده است می‌توانست آنجا را یاد داشت کند و اما راجع به اینکه می‌فرمایند بنده عرض می‌کنم که چون به یک قدری آنجا سرا زیری دارد و مختصر سدی لازم است که بعد از باز کدن راه دو مرتبه گود نیفتد و هر سال اسباب زحمت نشود لذا خواسته‌اند پیش بینی کرده باشند و استدعا می‌کنم در کلیات مذاکره ختم شود و داخل در موارد شویم البته بنده هم در بعضی از موادش پیشنهاداتی دارم و آقایان دیگر هم پیشنهادی دارند و غالب مذاکرات فعلی حقیقتا راجع به مواد هست که علی نحو الکلی می‌شود البته وقتی که داخل در مواد بشویم علی به سؤلات هم مذاکره می‌شود و در آن قسمت پیشنهاد کمیسون هم که نوشته یک آب بلا ثمری است و ممکن است مردم از آن انتقاع ببرند البته هر کدام از آقاین پیشتهاداتی می‌کنند که به وزارت فوائد عامه اجازه داده شود که با رضایت اهالی قراری بدهند تا اسباب زحمت برای دیکران فراهم نشود و در مواد هم عرایضی دارم که بعد خواهم گفت

رئیس – آقای فتح الدوله موافقید؟

فتح الدوله – عرایض بنده گفته شد

رئیس – آقای عماد السلطنه خراسانی (اجازه)

عماد السلطنه – بنده با اساس این کار موافقم و گمان نمی‌کنم هیچ کس با اساس مطلب که الحاق آب کارون به زاینده رود است مخالف باشد ولی بنده یا این راپورت مخالفم و بیانات و اظهارات آقای مخبر هم با این مواد موافقت نمی‌نماید من جمله بیان کردند که وقتی این آب جاری و ملحق شد اصل آب مال دولت خواهد بود و از این راپورت به هیچ وجه من الوجود چنین چیزی مفهوم نمی‌شود و بعلاوه وقتی داخل در مواد شدیم پیشنهادات خود را عرض می‌کنم بعلاوه از بیانات آقای وزیر فوائد عامه معلوم می‌شود که دقت کاملی در اطراف نشده است و بنده تصور می‌کنم که با این ماده الحاقیه که می‌نویسد اجرای مواد فوق در صورتی است که موجب خسارت مهمه غیر قابل جبران به محل دیگر نگردد به کلی این مواد غیر قابل اجرا خواهد کرد و اگر مجلس هم بخواهد یک رأی غیر قابل اجرائی بدهد کار لغوی خواهد بود به عقیده بنده باید بدوا در اطراف این کار دقت و مطالعات عمیقه بکند بعد رأی بدهند

رئیس – آقایانیکه توضیح دادند کی‌ها هستند؟ آقای عمادالسلطنه اصفهانی توضیحی دارید؟

عماد السلطنه – خیر توضیحی ندارم

رئیس – آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو – اینکه آقای آقا سید یعقوب با یک حالت غضبناکی به بنده حمله نمودند که نقشه بنده به هم خورد بنده نقشه برای کسی نکشیده بودم اولا اینکه بنده را مخالف با اساس معرفی کردند بنده مخصوصا عرض کردم هیچکس مخالف بااساس این کار نیست و این تعبیر ایشان ابدا موضوع نداشت ثانیا ایشان فرمودند نقشه به هم خورد من نگفتم رود از کجا تشکیل می‌شود بنده عرض کردم کوه رنک در بین حایل است که آن طرف رود کارون تشکیل می‌شود و این طرف زاینده رود و ثالثا راجع به نظارت گفتم برای پول دهندگان و ملاکین چرا حق نظارت قرار نداده‌اند نه اینکه دولت چه انتظاری خواهد داشت و چون فقط مقصود توضیح بود دیگر عرضی ندارم

رئیس – آقایان مذاکرات را کافی میدانند؟

(گفته شد کافی است)

رئیس – رأی می‌گیریم برای وصول در مواد آقایانیکه تصویب می‌کنند داخل در مواد شویم قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس – تصویب ۳ ماده اول قرائت می‌شود

(آقای سهام السلطان به شرح ذیل قرائت نمودند)

مجلس شورای ملی برای تهیه وسائل الحاق آب کارون زاینده رود مبلغ سیصد هزار تومان به وزارت فوائد عامه اعتبار می‌دهد

رئیس – آقای سلطان العلماء (اجازه)

سلطا العلماء – موقعی که بنده استجازه کرده بودم موقعی بود که در کلیات مذاکره می‌شد و بنده هم می‌خواستم در کلیات مذاکره نمایم حالا که رأی گرفته شد مذاکرات کافی است و اکنون استفاده از موقع کرده عرض می‌کنم و اکنون استفاده از موقع کرده عرض می‌کنم که دولت از مجلس شورای ملی اجازه سیصد هزار تومان اعتبار را می‌کرد حال اینکه این طور نیست دویست هزار تومان است و صد هزار تومان آن را اهالی خودشان می‌دهند دخلی به دولت ندارد بنده ناچارم از مقام ریاست تمنا کنم اجازه بفرمایند باز به نحو کلی مختصر عرض تقدیم مجلس شورای ملی نمایم

رئیس – اجازه با بنده نیست چون رأی به کافی بودن مذاکرات در کلیات داده شده باید در مواد مذاکره نمود

سلطا العلماء – بنابراین در آخر عرایض خودم را خواهد کرد همین قدر عرض می‌کنم که خوب است در این ماده اصلاح عبارتی بشود و دویست هزار تومان نوشته شود.

مخبر – بنده گمان می‌کنم این ماده نقصانی نداشته باشد به واسطه اینکه دولت از مجلس اعتبار سیصد هزار تومان می‌خواهد نه دویست هزار تومان نهایت این است که می‌گویند این سیصد هزار تومان آن را با این ترتیب به قرضه صد هزار تومان آن را به نحو اعانه از اهالی دریافت و دویست هزار تومان دیگر را قرض نماید بنابراین اعتبار سیصد هزار تومان است و به عقیده بنده این غبارت که محل اشکال نمی‌باشد وزیر قوائد عامه بنده لازم است توضیحا عرض کنم که هیچ گونه خرجی بدون اجازه مجلس نخواهد شد و مسلم است که به هیچ وجه بدون اجازه مجلس از کسی پول اخذ نمی‌شود لهذا در این لایحه سیصد هزار تومان اعتبار خواسته شده که صد هزار تومان آن را به اهالی حواله دهد و دویست هزار تومان دیگر را از خود اهالی اصفهان قرض کرده و از بابت مالیات محسوب خواهد داشت

رئیس – آقای عمادالسلطنه اصفهانی موافقید

عماد السلطنه – بلی

رئیس – آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو – اگر چه مجلس در کلیات رأی داد ولی بنده معتقدم که حالا که مجلس رأی داده لا اقل ذکر مبلغ نشود و مسکوت عنه باشد و فقط به دولت اجازه داده شود تا دولت تفتیشات خود را نموده و مخارج آن را آنچه به نظرش رسید پیشنهاد نماید.

دیگر این که در این جا دو نفر پی در پی اظهار مواففقت نموده و اظهارات هر دو با هم مخالف بود آقای آقا سید یعقوب اظهار کردند ملت خودش پول خودش را خرج خواهد کرد و دولت نظارتی ندارد.

آقای وزیر فوائد عامه فرمودند مسلما با نظارت دولت خواهد بود.

بنده بالاخره نفهمیدم که در این موضوع چه صورت خواهد داشت در صورتی که پیشنهاد دولت راپورت کمیسیون هر دو بر این دلالت می‌نماید که مردم باید این پول را به دولت بدهند بنابراین این باید در لایحه مشخصی بشود که چه کسی باید این پول را خرج نماید و یا خود اهالی؟ چون در این جادو عقیده مخالف اظهار شد خوب است آقای ئزیر فوائد عامه توضیح بدهند که مقصود کدام است اگر چه خود بنده عقیده دارم که این پول باید به توسط دولت خرج شود و مالکین هم نظارت داشته باشند بعلاوه چون باید از روی بصیرت این رأی داده شود و نظر مخالفین هم همین است که دولت تفتیشات لازمه را بنماید معتقدم که فبلا دولت دقت نموده درست مخارج را برآورد کرده آن وقت مبلغی را که مقتضی بدانند به مجلس پیشنهاد نماید بنابراین به عقیده بنده فعل ذکر مبلغ و تعیین آن لازم نیست

وزیر فوائد عامه – راجع به مطلبی که فرمودند این خرج را دولت می‌کند یا مردم این مسئله مسلم است که دولت می‌کند یا مردم این مسئله مسلم است که دولت توسط مأمورین خود این پول را خرج خواهد کرد و راجع به مسئله نظارت چون موقعیکه فرموده بودند بنده بنودم درست مطلع نبودم که مقصود چه بود این بود که عرض کردم چون این کار بدست دولت انجام خواهد گرفت لذا به نظارت دولت خواهد بود

رئیس – آقای ملک الشعراء موافقید یا مخالف؟

ملک الشعراء – مخالفم

رئیس – بفرمائید.

ملک الشعراء – بنده در اعتراض نسبت به این ماده دارم یکی اعتراض عبارت و یکی هم راجع به مبلغ اعتراضی عبارتی راجع به کلمه کارون است البته آقایان مسبوقند که این آب را نمی‌شود آب کارون گفت زیر این آب مرکب است از چهار چشمه که معروف است به رود کوه رنک که همان کوه رنک باشد و این آب به طرف شوشتر و دزفول می‌رود و بعد از الحاق چندین شعبه رود کارون را تشکیل می‌دهند بنابراین عقیده بنده این است برای اینکه اعتراض به عبارت نشود اصلاح شود نوشته شود تهیه وسائل الحاق آب کوه رنک به زاینده روده اعتراض ثانی راجع به مبلغ نمودند و سایر آقایان مخالفین هم مذاکراتی کرده‌اند دیگر محتاج به تکرار نیست برای اینکه اگر مبلغ قید شود این طور میرساند که اگر اضافه خرجی لازم شد باید مجددا به مجلس مراجعه شده و به عقیده بنده این ماده باید طوری تهیه شود که این اشکال مرتفع گردد زیرا آقای سردار جنگ می‌فرمایند دو کرور خرج دارد خود آقایان پیشنهاد کننده ه یقین ندارند که زیاد بر این خرج نخواهد شد بنابراین بنده نمی‌توانم اگر زیاد برابر این خرجی لازم شد چه خواهد شد آیا دولت بپردازد؟ یا از خود اهالی گرفته می‌شود و اگر بنا باشد از اهالی گفته شده به چه نخواهد بود؟ آیا به عنوان اعانه خواهد بود به عنوان قرض خواهد بود که بوده از بابت تخفیف مالیات محسوب خواهد شد در هر صورت این اعتراض بنده جزو سایر اعتراضات اساسی است که آقایان مفصلا بیان فرمودند متأسفانه مورد توجه واقع نشد.

مخبر – در خصوص آب همانطور که فرمودید د رکمیسیون هم مطالعات زیاد شد. اسم آب کوه رنک است لیکن چون در انسنه و اقواه باب کارون معروف است و اگر آب کوه رنک گفته شود ممکن است مردم نفهمند لذا ما خواستیم در زمینه اصطلاح ذکر اسم کرده باشیم و اشگالی هم ندارد و ممکن است پیشنهاد فرمایند و بنده هم قبول می‌کنم که کرنک نوشته شود. اما راجع به مبلغ البته خود آقای ملک الشهراء هم تصدیق می‌فرمایند که مجلس نمی‌تواند یک مبلغ غیر محدودی و یا یک امر غیر معینی را تصویب کند مسلم است مجلس باید یک مبلغ معین و محدودی اعتبار بدهد و اگر تعیین مبلغ ننماید پس از روی چه میزان می‌تواند تصویب کند که آب کارون را به زاینده رود ملحق نمایند بنابریان گمان می‌کنم ذکر مبلغ عیبی نداشته باشد می فر مایند اگر چنانچه خرج بیشتر شد کی باید بپردازد بنده عرض می‌کنم اولا باید قدری دقت نمود و اسباب تسهیل امر را فراهم نمود که شاید موفق به انجام این کار بشویم زیرا فرضا دو کرور تومان هم خرج بشود یک دینار به خارج نمی‌رود و بلکه به یک قسمت از و عمله وفعله و اشخاص بیکار خود ایران خواهد رسید ثانیا اگر زیادتر خرج همان کسی که اگر کمتر خرج نمی‌کند اگر زیادتر هم خرج شد می‌دهد این چیزی نیست که اشکال داشته باشد مهندس می‌رود و تحقیق می‌کند که اولا این کار عملی است یا خیر؟ ثانیا ضرری وارد میاورد یا نه؟ و البته اگر عملی نبود با اینکه ضرر غیر قابل جبران وارد بیاید اقدام نخواهد کرد این طور نیست که تصور می‌فرمایند که به مجرد تصویب مجلس عهله برود و شروع به کار بنماید ما خواستیم در قدم اول از طرف مجلس تصویب شده باشد تا اصفهانی‌ها و دولت دلگرم بشوند و بدانند که از حالا بایدئ مشغول کار بشوند.

از یک طرف اصفهانی تهیه پول نماید و از طرف دیگر دولت مهندس و مفتش بفرستد و تحقیقات مقدماتی نباید و بعد که تحقیقات کامل شد شروع به عمل نماید و این مطلب جندان اشکالی نخواهد داشت

رئیس – آقای سدید الملک موافقید؟

سدید الملک – در تمام دنیا دول برای آبادی مملکت مخارجی متحمل می‌شوند مثل اینکه دیده شده است که اگر دولت بخواهد مستعمره را آباد نماید همه قسم کمک و مخارج می‌کند تا آن مستعمره آباد شود بنده هر چه فکر می‌کنم نمی فهمم چرا باید چند هزار تومان از خود متحمل این خرج بشود همین قدر برای اصفهانی بس که به دولت سیصد هزار تومان قرض می‌دهد که ۱۵سال از بابت مالیات محسوب گردد و به عقیده بنده نباید اصفهانی متحمل این خرج بشود زیرا دولت از این مسئله استفاده می‌نماید دیگر خرج آن چه ربطی به اهالی اصفهان دارد

رئیس – آقای شیخ الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ الاسلام – بنده در کلیات عرایض خود را عرض نمودم همین قدر خواستم این مطلب را خدمت آقاین عرض کرده باشم که آقایان وکلای اصفهان زیاده در این باب سنگ به سینه نزنند و بگذارند از طرف سایر آقایان در این باب اضهاراتی بشود والا ممکن است بنده هم عرایضی بکنم ولی بنده فقط نظرم این است که ما اظهار حرارتی نکرده باشیم زیرا در قانون اساسی مطرح است که هر کس از هر جا وکیل است وکیل تمام ایران است و منحصر یه حوزه انتخابیه نیست

رئیس – معلوم می‌شود کلیه آقایان موافقند و دیگر مخالفی نیست

حاج میرزا علی محمد دولت آبادی بنده یک اصلاح عبارتی دارم و الا در اصل مسئله موافقم

رئیس – اگر ایراد عبارتی دارید چون شور اول است ممکن است مرقوم فرمائید به کمیسیون ارجاع خواهد شد ماده دوم قرائت می‌شود

(به مضمون ذیل قرائت شد)

ماده۲- مبلغ مزبور را وزارت مالیه از خود اهالی اصفهان استقراض کرده و دویست هزار تومان آن را در ظرف مدت ۱۵ سال با قساط متساویه بابت مالیات اصفهان محسوب و بدون فرع به آنها مسترد خواهد داشت و یک صد هزار تومان آن بر عهده خود اهالی خواهد بود

رئیس – آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمد هاشم میرزا – با کمال عقیده که به لزوم اهمیت ماده موضوع دارم و در کلیات هم عرض کردم به نظر بنده اینطور می‌رسد که این سیصد هزار تومان که اهالی به دولت می‌دهند به ترتیبی که این لایحه نوشته شده صد هزار تومان را واگذار به دولت نموده و دولت هزار تومان آن را دولت از بابت مالیات مسترد نماید این مسئله مخالف با مصالح عمومی است به جهت اینکه مقصود اهالی اصفهان این است که اراضی آنها در سال‌های خشک سالی بی آب نمانده و در سال‌های دیگر نیز انتفاعی ببرندو دولت باید حتی الامکان موجبات این کار را فراهم نماید مثل این است که اهالی اصفهان برای مساعدت با دولت مبلغ سیصد هزار تومان به دولت قرض می‌دهد عقیده بنده این است که دولت بعد از جریان آب در مدت ۱۵ سال این پول را تمام و کمال بپردارد و در عوض این که اهالی بدوا این پول را داده‌اند تا مدتی که تمام فروش دولت به آنها پرداخته نشده منافع آب متعلق به مالکین و قرض دهندگان باشد و بعد از آن که این سیصد هزار تومان تمام و کمال پرداخته شد این آب به ملکیت دولت درآید و دولت به عنوان مالکیت مثل آبهای خالصه در آن تصرف نماید و از آن استفاده نماید و مالکین نیز غیر از این نباید متوقع باشند. این بود پیشنهاد اولی بنده لیکن طور دیگر هم ممکن است و آن این است که اهالی صدهزار تومان بدهند و دولت هم دویست هزار تومان بپردازد و بعد از آن که آب جاری شد نصف انتفاع آب متعلق به دولت و نصف دیگر متعلق به اهالی باشد یا برای این که اشکال آقای ارباب کیخسرو هم وارد نیاید ممکن است لفظ دویست یا سیصد هزار تومان را موضوع بحث قرار ندهیم و فقط بگوئیم کلیه مخارجی که بازدید می‌شود اهالی بپردازند و بعد در مدت ۱۵ سال دریافت دارند و به همان ترتیب که عرض کردم منتفع بشوند ولی تمام اینها منوط به رضایت اهالی می‌باشد یعنی باید به وزارت فوائد عامه اجازه داده شود که ما با اهالی داخل مذاکره شده و هر یک از ترتیبات ثلاثه را که موجب راحت اهالی و منفعت دولت باشد پذیزفتند همانطور معمول دارند و این ترتیب به عقیده بنده برای دولت بدون ضرر و برای اهالی مفید خواهد بود

رئیس – آقای عمادالسلطنه خراسانی مخالفید؟

عمادالسلطنه خراسانی – بلی

رئیس – بفرمائید

عماد السلطنه – بنده به طوری که بعضی از آقایان مذاکره کرده‌اند تعیین مبلغ سیصد هزار تومان را در اینجا زائد می دانم به چه دلیل اهالی مبلغ سیصد هزار تومان خرج کنند و اگر کافی نشد و کسر آمد از جیبشان برود پس بهتر این است که قبلا یک عده مهندس از طرف وزارت قوائد عامه مأمور شوند که تفتیش نموده و مخارج را برآورد کرده و پس از آن که بطور تحقیق مخارج آن برآورد شد با نماینده اهالی اصفهان داخل در مذاکره شود و عمل را ختم نمایند و اما راجع به ملکیت آب هم که شاهزاده محمد هاشم میرزا فرمودند در شور کلی هم چرا اظهار شد که مالکیت حق دولت نخواهد بود بنده خیلی تعجب کردم که چطور می‌شود از دولت سلب مالکیت نمود در هر حال از دو حال خارج نیست یا دولت پس از الصاق رو کارون به زاینده رود یک ممیزی جدیدی ننموده و مالیات جدیدی می‌گیرد و یا این که آب به ملکیت خود دولت بوده و مطابق معمول سایر آبها می‌فروشد و از حق استفاده می‌نماید حالا باید آقای وزیر فوائد عامه توضیح بدهند که نظر دولت چیست

رئیس – یک قسمت از فرمایشاتی که فرمودید راجع به ماده اول بود

عمادالسطنه – در ماده اول هم اجازه خواسته بودم

رئیس – آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله – راجع به این ماده که کمیسیون پیشنهاد نموده است دولت سیصد هزار تومان قرض نموده دولت هزار تومان آن را در مدت پانزده سال بابت مالیات محسوب دارد بعضی از آقایان اظهار می‌دارند که باید خود دولت کلیه این سیصد هزار تومان را بپردازد خاطر آقایان هم متذکر می‌شوم که ما نمی‌توانیم اضافه بر آنچه دولت پیشنهاد نموده رأی بدهیم بنا براین مذاکرات در این مسئله بی مورد است اما راجع به این قسمت که گفته می‌شود باید مال دولت باشد بنده تعجب می‌کنم دولت باید سعی نماید که در مملکت آبادی برای مردم ایجاد نماید و هم چنین عقیده دارم که دولت سایر املاک و خالصات را به مردم بفروشد که آنها را آباد نمایند حالا تازه در باب مالکیت یک آب موهومی که اگر اهالی پول بدهند و آب جاری شود مذاکره می‌شود د صورتی که بنده عقیده دارم همین رودخانه جاجرود را هم که دولت جلوگیری می‌کند و آب را به مالکین و رعایا نمی‌دهد و مبلغی از این راه خسارت وارد می‌آورد آزاد بگذارد زیرا اگر بیست هزار تومان منفعت دارد در عوض سیصد هزار تومان به آبادی مملکت ضرر می رساند باید دید مقصود از این اقدام چیست مقصود این است که اراضی مشروب و آباد شده البته وقتی که آباد شد منافع آن عاید دولت و مردم می‌شود و مردمی که به واسطه بی آبی دربدر شده‌اند و فراری و بی خانمان شده‌اند جمع آوری خواهند شد و تصور می‌کنم بیش از این مذاکرات لازم نیست و به کلی بی مورد است و به عقیده بنده آب حق اهالی بوده و حق مالکیت خواهد داشت

وزیر فوائد عامه – بنده راجع به این توضیحی که عرض کردم گمان می‌کردم که دیگر این مذاکرات تکرار نخواهد شد بنده عرض کردم که تمام این مسائل بعد از تحصیل اجازه از مجلس صورت خواهد گرفت یا هنوز داخل در جزئیات نشده‌ایم البته بعد از آن که این اجازه از طرف مجلس داده شد دولت ترتیبی برای حل این مسائل خواهد داد و رفع این مشکلات خواهد شد

رئیس – آقای سهام السلطان (اجازه)

سهام السلطان – در مذاکرات کلی آقای مخبر و نمایندگان اصفهان اظهار فرمودند که اگر یک خرجی بشود و منتج به نتیجه نشود پول از جیب اهالی رفته و دیگر مربوط به دولت نخواهد بود این شرحی را که اظهار فرمودند در هیچ یک از مواد این لایحه ذکر نشده از طرف دیگر اگر بنا شود خرجی بشود و این آب جاری شود لابد باید تاریخ پرداخت آن از طرف دولت معین شود و به عقیده بنده ابتدای تاریخ هم بعد از جاری شدن آب باشد علیهذا بنده چون این دو مطلب را در هیچ یک ا این دو ماده ندیدم پیشنهاد نمودم که بر این لایحه و مواد شرحی اضافه شود که اگر به واسطه وقایع و حوادثی این امر صورت نگرفت این دویست هزارتومانی که دولت باید بپردازد از عهده دولت خارج هست و بر عهده خود مالکین است دیگر آن که اضافه شود تاریخ پرداخت و حساب کردن این وجه از بابت مالیات از مواقعی است که آب جاری شود و چون به نظر بنده اضافه بر این ماده لازم بود پیشنهاد کرده‌ام که البته قرائت خواهد شد.

مخبر- بنده قبول می‌کنم که اضافه شود مبلغ مزبور را وزارت مالیه از خود اهالی اصفهان استقراض کرده و دویست هزار تومان آن را بعد از الحاق یا جریان آب یعنی از تاریخ شروع به استفاده در ظرف مدت پانزده سال به اقساط متساویه از بابت مالیات محسوب خواهد نمود.

رئیس – مذاکرات در این ماده کافی نیست؟

(گفته شد کافی است)

رئیس – یازده فقره پیشنهاد رسیده که شش نفره آن در یک زمینه است قرائت می‌شود.

(پیشنهادات مزبور به مضمون ذیل قرائت شد)

راجع به ماده (۲) بنده پیشنهاد می‌کنم که ماده دوم چنین نوشته شود.

بعد از جریان آب دویست هزار تومان این مبلغ را دولت در ظرف پانزده سال به اقساط متساویه از مالیات طلبکاران محسوب خواهد داشت و یک ثلث را طلبکاران اقساط خواهند نمود.

(ابراهیم زنجانی) پیشنهاد می‌کنم بعد از لفظ (آن را) اضافه شود (بعد از جریان آب)

مدرس – امین الشریمه

راجع به ماده (۲) – ماده (۲) مبلغی را که برای اجرای ماده فوق لازم است وزارت مالیه از اهالی اصفهان استقراض خواهد کرد و پس از آن که مجرای بین رودخانه باز و آب جاری شد معادل دویست هزار تومان آن را در ظرف مدت پانزده سال به اقساط متساویه از بابت مالیات اصفهان محسوب و بدون فرع به آنها مسترد می‌دارد و تتمه بر عهده خود اهالی خواهد بود.

(فهیم الملک) بنده پیشنهاد می‌کنم که هر وقت آب کارون به زاینده رود ملحق شد قرض دهندگان حق داشته باشد از تاریخ شروع به استفاده از آب الی پانزده سال به اقساط متساویه از بابت مالیات مأخوذ دارند و اگر نتیجه حاصل نشد خسارات با خود اهالی است.

محقق العلماء بنده پیشنهاد می‌کنم که ماده (۲)به طریق ذیل نوشته شود.

ماده دوم وزارت مالیه سیصد هزار تومان را از روی تقسیم صحیح که هیئتی که از خود مالکین انتخحاب می‌نمایند با اطلاع و نظارت وزارت مالیه و وزارت قوائد عامه تعیین می‌کند از مالکین استقراض نموده دویست هزار تومان آن را در ظرف مدت پانزده سال به اقساط متساویه پس از اتمام کار و جاری شدن آب از بابت مالیات اصفهان محسوب و بدون فرع به آنها مسترد و صد هزار تومان دیگر آن بر عهده اهالی خواهد بود و چنانچه به واسطه اتفاق و وقایع و موانعی این امر خاتمه نیافت مالکین حق اخذ کلیه وجه را از دولت نخواهند داشت سهام السلطان.

بنده پیشنهاد می‌کنم که در ماده دوم نوشته شود. مبلغ مزبور را وزارت مالیه از مالکینی که استفاده از آب خواهند کرد استقراض کرده و در ظرف ۱۵ سال به اقساط متساویه از بابت مالیات اصفهان بدون فرع به آنها مسترد دارد و یک صد هزار تومان به عهده خود مالکین خواهد بود مخالفم با این که اسم اهالی مطلق نوشته شود.

حسن الحسین الکاشانی بنده پیشنهاد می‌کنم ماده دوم به ترتیب ذیل نوشته شود مبلغ مزبور را وزارت مالیه از اشخاصی که استفاده از جاری شدن آب می‌نمایند استقراض کرده و دویست هزار تومان را در ظرف مدت ۱۵ سال به اقساط متساویه از بابت مالیات آب خور زاینده رود محسوب و بدون فرع به آنها مسترد خواهد داشت و یک صد هزار تومان آن بر عهده خود اهالی خواهد بود.

حائری زاده راجع به ماده دوم بنده پیشنهاد می‌کنم که در آخر ماده دوم این جمله اضافه شود چنانچه مخارج الحاق آب و بستن سد زیاده از سیصد هزار تومان شد مازاد بر عهده خود اهالی است و ربطی به دولت ندارد.

ابراهیم قمی بنده اصلاح ماده دوم را این قسم پیشنهاد می‌نمایم:

ماده دو مبلغ مزبور را وزارت مالیه از خود اهالی اصفهان استقراض کرده و دویست هزار تومان از آن را بعد از انجام امر و جریان آب در ظرف مدت ۱۵ سال به اقساط متساویه از بابت مالیات اصفهان محسوب و بدون فرع به آنها مسترد خواهد داشت و یک صد هزار تومان آن بر عهده خود اهالی خواهد بود.

مستشارالسلطنه – بنده پیشنهاد می‌کنم به جای تمام مواد لایحه اجازه الحاق آب کوه رنگ به زاینده رود ماده واحده ذیل تصویب شود:

ماده واحده – مجلس شورای ملی اجازه می‌دهد وزارت قوائد عامه به خرج مالکین پیشنهاد کنند و هیئتی از مهندسین بصیر و مجرب فرستاده از روی دقت مخارج و الحاق آب کوه رنگ به زاینده رود را برآورد کرده در صورت عدم توجه خسارت مهمه به جاهای دیگر و امکان الحاق هر مبلغ مخارج لازم شود وزارت فوائد عامه با پول مالکین و در تحت نظر نماینده مالکین به مصرف رسانیده و در ظرف ۱۵ سال از تاریخ الحاق مزبور و جریان آب به مجرای جدید وزارت مالیه دو ثلث از کل آن مخارج را بدون فرع به اقساط متساویه از بابت مالیات اصفهان با آنها محسوب خواهد نمود و یک ثلث به آن بلاعوض بر عهده خود مالکین خواهد بود.

ارباب کیخسرو

رئیس – این پیشنهادات مراجعه می‌شود به کمیسیون. اگر آقایان موافق باشند چند دقیقه تنفس شود.

(جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجددا تشکیل گردید)

وزیر معارف – بودجه وزارت معارف حاضر شده است و به مجلس تقدیم می‌شود.

(به آقای رئیس تسلیم نمودند)

رئیس – ماده سوم قرائت می‌شود

(آقای سهام السلطان به مضمون ذیل قرائت نمودند)

ماده سوم – الحاقیه از طرف کمیسیون اجرای فوق در صورتی است که موجب خسارت مهمه غیرقابل خبر آن به محل دیگر نگردد

رئیس – آقای حاج میرزا محمد دولت آبادی (اجازه)

حاج میرزا علی محمد – به عقیده بنده این ماده که خیلی معانی دارد و نمی‌شود ماده الحاقیه تصور نمود ضرر غیر قابل جبران چیست مثل یکی از آقایان نمایندگان فرمودند ضرر به کشتی رانی رود کارون وارد می‌شود. این را هم می‌توان گفت ضرری است ولی این ضررها را نباید در مقابل نفع بزرگ ملاحظه نمود در صورتیکه در رود کارون مدت معینی یعنی سه چهار ماه کشتی رانی می‌شود و در واقع دیگر به واسطۀ تنزل آب کشتی رانی نمی‌شود بنابراین خوب است ضررهائیکه وارد می‌شود از قبیل اینکه آقایان فرمودند بعضی اما خراب می‌شود با اینکه ایل بختیاری مشروب نمی‌شود معین کرد. اگر واقعا آن ضررها کلی و غیر قابل جبران باشد البته باید صرف نظر کرد.

اگر ضرر و منفعت این کار را سنجیدند و معلوم شد ضرر جزئی وارد می‌آید و قابل جبران است نباید از اصل مطلب که یک منفعت کلی دارد صرف نظر کرد.

رئیس – آقای مدرس موافقند؟

مدرس – با این ماده مخالفم.

رئیس – آقای عماد السلطنه خراسانی موافقید یا مخالف؟

عماد السلطنه خراسانی – بنده هم با این ماده مخالفم

رئیس – آقای وحید الملک چطور؟

وحید الملک – مخالفم

رئیس – آقای تدین (اجازه)

تدین – بنده هم مخالفم.

رئیس – آقای منتصر الملک موافقید یا مخالف؟

منتصر الملک – موافقم.

رئیس – پس بفرمائید

منتصر الملک – آقای دولت آبادی فرمودند و یا سه ماه در رود کارون بیشتر کشتی رانی نمی‌شود وجود این ماده هم لازم است و البته اگر یک ضرری متوجه می‌شود بایستی قید شود جبران خواهد شد و الا البته برای یک منفعتی که به یک جائی وارد می‌شود نمیشود نسبت به جاهای دیگر ضرر وارد آورد همان طور که آقای وزیر فوائد عامه فرمودند البته قبلا تحقیق خواهند فرمود و اگر ضرر کلی باشد بدیهی است اقدام خواهند نمود.

رئیس – آقای مدرس (اجازه نطق)

مدرس – همانطور که بعضی آقایان فرمودند این ماده هم مجمل است هم مضر خصوصا با این مذاکراتی که می‌شود زیرا ۳شکل مانع و ضرر در این مسئله اظهار می‌شود.

یکی مسئله کشتی رانی آب کارون و یکی مسئله عمق و یکی مسئله اشخاص است از ایل بختیاری یا غیر آنها که در بیابان نزدیک رودخانه ییلاق دارند تمام این نقاط را بنده سیر کرده‌ام مدتی در اهواز بودم و در دنباله این آب بیست منزل آمده‌ام تا به اصفهان وارد شده‌ام مسئله اول یعنی کشتی رانی در اینجا خیلی بی مناسبت است زیرا باید در تمام شط کارون همانطور که در قدیم بوده دولت انشاءالله موفق شود و سدها ببندد تابیابان سی فرسخ درسی فرسخ اهواز آباد و یک ملکیتی بشود چنانچه در قدیم هم این سدها بوده. حالا خراب شده است و به علاوه نسبت این آب هائیکه در نزدیکی شوشتر جاری است و از لرستان و بختیاری می‌آیند صد یک یا هزار یک است و در خاک بختیاری هم که بنده دنبال این آب می‌آمدم دیدم غیر از طیور حیوان دیگری از این آب منتفع نمی‌شود زیرا این آب در ته در ه‌های عمیقی جاری است و فقط طیور ممکن است منتفع شوند و بنده ندیدمهیچ جا وحوشی هم از این آب بخورند مگر در خاک عربستان که بنده از آنجا درست اطلاع ندارم این حرفها که گفته می‌شود موضوعات است ولی آنچه احتمال می‌رود این است که ممکن است یک مراتع و مزارعی باشد که در صورت الحاق این آب ضررهائی به آنها وارد شود و البته کسانی که در این خیال بزرگ هستند ضررها را باید متحمل شوند ولی به عقیده بنده این ماده خیلی مجمل است و بنده یک ماده واضح تری در عوض آن پیشنهاد کرده‌ام و انشاءالله الرحمن آقایان هم به همان ماده قانع خواهند شد.

رئیس – آقای عمادالسلطنه نماینده اصفهان (اجازه)

عماد السلطنه – بنده با پیشنهاد آقای مدرس موافقم

رئیس – آقای وحیدالملک (اجازه نطق)

وحید الملک – این ماده سوم یک اصل را که اصل خسارت است قبول می‌کند ولیکن به نظر من قدری مبهم است اصل خسارت در اینجا قبول شده ولیکن یک اصل کلی دیگر در این جا معین نشده است که مصدق این خسارت کی باید باشد بطوریکه در این جا اظهار شد به عقیده من در دو قسمت از رودخانه شاید یک خسارتی وارد شود یکی در قسمت علیا و یکی در قسمت سفلی و یقینا اشخاصی حاضر خواهند بود که خسارات معین کنند و به عقیده بنده اشخاصی که طرف خسارت هستند باید در یک محلی جمع شوند و از آنها تفتیش و رسیدگی شود و خسارت معین گردد اگر آن ماده واحده که آقای ارباب کیخسرو کرده‌اند کمیسیون قبول کند و آن اصل قبول شود به عقیده بنده اشکال مرتفع می‌شود زیرا ائلا رسیدگی شده و خسارت معین گردد اگر آن ماده واحده که آقای ارباب کیخسرو پیشنهاد کرده‌اند کمیسیون قبول کند و آن اصل قبول شود به عقیده بنده اشکال مرتفع می‌شود زیرا اولا یک عده متخصص و مهندس به محل می‌روند و تفتیش می‌کنند و مخارج را برآورد می‌کنند بعد وارد جزئیات کار می‌شود در قسمت سفلی و علیای رودخانه تفتیشات لازمه را می‌کنند و خسارتی هم که این جا صحبت می‌شود کاملا در تحت نظر میاورند و یک راپورت جامع می‌دهند و از آن رو یک زمینه برای دولت تهیه می‌شود آن وقت ما هم در دادن این رأی پیش خودمان مشکوک نخواهیم بود و به عقیده بنده اگر کمیسیون آن ماده واحد را اتخاذ بکند و آن را کافی بداند دیگر این ماده زیادی است ولی اگر آن ماده و اصل اتخاذ نشده آن وقت این ماده کافی نیست و باید این ملاحظه بشود و یک میزان و مصداقی از برای خسارت معین شود نوشته شده اشخاصیکه طرف خسارت هستند چه در قسمت سفلی و چه در قسمت علیای رودخانه و چه راجع به کشتی رانی و چه راجع به استفاده از این آب طول جریان رودخانه رؤسای آن‌ها را دولت حاضر کند و از آنها تحقیقات کند خساراتی که ممکن است از این کار حاصل شده معین کنند آن وقت آن خسارات از روی یک مصداق صحیح تخمین شود و ترتیبی برای رفع خسارات معین شود و الا اینطور مبهم که در این ماده نوشته شده در صورتیکه موجب خسارات مهمه غیر قابل جبران نگردد کافی نخواهد بود و خیلی مبهم خواه بود و از برای دولت زحمتی تولید خواهد کرد

مخبر – بنده آنچه از فرمایس آقای وحید الملک اشتباه کردم یک اظهار سوءظن است نسبت به متخصصین و مفتشینی که بایستی مأمور و اعزام شوند در صورتیکه هنوز آن هیئت معین نشده‌اند و معلوم نیست چه اشخاصی هستند که ما در حق آن‌ها اعمال سوء ظن یا حسن ظن بکنیم عرض کردم پس از اینکه این لایحه از مجلس گذشت و مجلس تصویب نمود بایستی هیئتی اعزام بشود البته می‌روند و تحقیقات کامل می‌کنند و طرف علیا و سفلی را هم فرمودند باز دید می‌کنند و آن وقت هر کسی ادعائی دارد و گفتگوی خسارتی می‌کند البته پیشنهاد خواهد کرد همانطور که فرمودند بعد از اینکه زاپورت جامعی به دولت رسید آن وقت مشغول کار می‌شود لیکن هنوز مفتشی و متخصصی معین نشده‌اند که ما در حق انها اظهار بد گمانی کنیم و خدای نخواسته تضییع حقوق کسی می‌شود و اما در مسئله کشتی رانی رود کارون هم بنده یک مالک مخصوصی سراغ ندارم و گمان نمی‌کنم امروزه شایسته باشد مایک مالک و مدعی خصوصی قائل شویم و علاوه بر این باید جناب عالی بدانید که برای کشتی رانی علیا و سفلی نخواهد کرد و از این جهت این ماده با فرمایشات جنابعالی منافات ندارد

رئیس – چون موقع خشم جلسه رسیده است اگر آقایان تصویب بفرماینده مذاکرات بماند برای جلسه دیگر

(اغلب گفته مذاکرات کافی است)

مدرس – خوب است پیشنهادات را قرائت فرمایند

رئیس – هنوز مذاکرات ختم نشده

(مجددا جمعی اظهار نمدند مذاکرات کافی است)

(آقای سهام السلطان پیشنهادات را به مضمون ذیل قرائت نمودند)

پیشنهاد می‌کنم به جای ماده سیم نوشته شود، چنانچه در الحاق آب کوه رنک به زاینده رود خسارتی به کسی وارد بشود مطلبق معمول به محل و تصدیق اهل خبره باید جبران شود مدرس. ماده سوم الحاقیه را به شرح ذیل پیشنهاد می‌نمایم نظر به اینکه از الحاق آب رود کارون به زاینده رود مکن است تولید خساراتی برای اهالی سایر نقاط فراهم شود قبل از اقدام به کار باید وزارت فوائد عامه دقت کامل نموده و اشخاص بصیری به محل مزبور فرستاده و در صورت محقق شدن خسارت طریق جبران آن را معین و ختم نموده پس از آن اقدام نماید

عماد السلطنه خراسانی پیشنهاد می‌نمایم که ماده سوم الحاقیه از طرف کمیسیون حذف شود.

سید محمد تدین مقام محترم ریاست. بنده پیشنهاد می‌کنم که این ماده به کلی حذف شود.

آقا سید یعقوب

رئیس – ورا اول ختم شد. باید رأی بگیریم که داخل شور ثانی بشویم یا خیر. آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد. راجع بورئه مرحوم وقار الدوله پیشنهادی شده بود. طبع و توزیع شده است آقای حائری زاده راجع به این مطلب رمایشی دارید؟

حائری زاده – خیر راجع به این موضوع نیست؟

رئیس – در این پیشنهاد مخالفی نیست؟

(مخالفتی نشد)

رئیس – آقایانیکه تصویب می‌کنند ورقه سفید و آقایانیکه تصویب نمی‌کنند ورقه کبود خواهند داد.

(شروع به أخذ آراء شد آقایان سهام السلطان و میرزا ابراهیم خان شماره نمودند به ترتیب ذیل نتیجه حاصل شد)

عده حضار (۶۵) ورقه سفید علامت قبول (۳۰) ورقه کبود علامت رد (۱۱) امتناع (۲۴)

رئیس – عده حضار (۶۵نفر است آراء تفتیشیه(۳۰)بلا نتیجه ماند

(اسامی قبول کنندگان)

آقای امین الشریعه

سردار معظم کردستانی

آقا میرزا هاشم آشتیانی

آقا میرزا سید حسن کاشانی

مساوا

شیخ الاسلام ملایری

حاج میرزا مرتضی

آقای معتمد السلطنه

جلیل الملک

میرزا محمد حسین صدرائی

آقا سید محمد تدین

عماد السلطنه طباطبائی

امیر ناصر

آقای آقا سید فاضل کاشانی

«شیخ الاسلام اصفهانی

«مستشار السلطنه

«بیان الملک

«آصف الممالک

«صدر الاسلام ابهری

«قوام الدوله

«بیان الدوله

«آقا سید یعقوب شیرازی

«حاج میرزا علی محمد دولت آبادی

«آقای محمد هاشم میرزا

«وکیل الملک

«نظام الدوله

«عدل السلطنه

«میرزا ابراهیم خان ملک آرائی

«آقای سهام السلطان

«حاج نصیر السلطنه

اسامی رد کنندگان

آقای حاج میرزا اسد الله خان کردستانی

آقای آقا سید حسن مدرس

«حاج میرزا عبد الوهاب همدانی

«حائری زاده

«رکن الملک

«آقا سید محمد تقی طباطبائی

«آقا شیخ ابراهیم زنجانی

«ناظم العلماء ملایری

«بهاء الملک همدانی

«ملک الشعرائ یک ورقه کبود

بدون امضاء

وزیر امور خارجه – بودجه وزارت امور خارجه حاضر است تقدیم مجلس می‌شود یک پیشنهادی هم آقای وزیر عدلیه چون گرفتار بودند به بنده داده‌اند تقدیم مجلس کنم

رئیس – بودجه وزارت خارجه است رقعۀ از طرف آقای قوام السلطنه رسیده بود کمیسیون عرایض صلاح دیده است در مجلس قرائت شود

به مضمون ذیل قرائت شد

مقام منبع مجلس شورای ملی

سید الله ارکانه

روزنامه اقدام علاوه بر توهین و هتاکی که در نمرات عدیده به اینجانب نموده است به تاریخ سیزدهم حوت تحت عنوان (هنگامه حساب ما شدنم دزدانیم) نیز نسبت خیانت و اختلاس یک صد و نود و سه هزار تومان در زمان تصدی ایالت خراسان به اینجانب داده است که عین ورقه مزبور را برای اطلاع آن مقام محترم تقدیم می‌نمایم در مقابل خدمات و جان فشانی هائیکه در زمان ایالت خراسان نموده است لا اقل این حق را دارد که از مجلس مقدس تقاضا نماید کمیسیون از نمایندگان محترم انتخاب فرموده با حضور نماینده وزارت مالیه به اظهارات مدیر جریده اقدام رسیدگی فرمایند تا پس از کشف حقیقت آنچه را نمایندگان محترم موافق حقانیت و عدالت معمول فرمایند

رئیس – آقایان صلاح می دانند مذاکرات در این جلسه بشود یا بماند برای جلسه دیگر

(بعضی گفتند در جلسه دیگر)

رئیس – آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده – بنده دو مطلب را می‌خواستم عرض کنم یکی راجع به آقایان وزراء که از آنها سؤالاتی شده و تشزیف نیاورده‌اند و یکی هم راجع به بودجه هائی است که تقدیم مجلس می‌شود طبع کنند که آقایان نمایندگان نظریات خود را تقدیم کمیسیون بودجه کنند استدعا می‌کنم مقرر فرمائید بودجه کنند استدعا می‌کنم مقرر فرمائید بودجه‌ها طبع و توزیع شد.

رئیس – چون این بودجه‌ها پی در پی می‌رسد به فوریت نمی‌شود طبع کرد مشغول اقدام هستند و طبع و توزیع خواهد شد راجع به جواب سؤلات هم پریروز بر حسب اضهار آقای ارباب کیخسرو و شرحی نوشته شده تشریف بیاورند

وزیر امور خارجه – احتمال دارد آقای رئیس الوزراء تشریف بیاورند

رئیس – آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا – بنده می‌خواستم مسئله ایرا به عرض آقایان برسانم و ببینم تکلیف چیست مدتی است راجع به انتخاب آباده چندین تلگراف متوالی توسط بنده به مقام ریاست وزرا و ریاست مجلس می‌رسد و شکایتهائیکه می‌کنند راجع به این است که در موقع جریان انتخابات بر خلاف صریح مواد قانون انتخابات اشخاص مسلح حضور دارند و حکومت با یک عده از اشخاص مسلح مانع از این است که انتخابات با کمال آزادی و موافق قانون بگذرد و حتی در یکی از تلگرافات اخیر که توسط بنده به مقام ریاست مجلس شورای ملی و آقای رئیس الوزراء شد اظهار شده که یک سده وقتی آمدند تعرفه بگیرند چون نظر آنها با کاندیدائیکه حاکم در نظر داشته است منتخب شود مخالف بوده است به آنها اظهار شده به شما تعرفه نمی‌دهیم یکی از معروفین آنها وکیل الرعایا بعضی اظهارات کرده است که به چه حق و مجوز قانونی ما را از گرفتن تعرفه ممنوع کرده جواب داده می‌شود اینها را بکشید بیرون نمائید برهان قاطع یعنی سرباز و اشخاص مسلح فورا ام را به موقع اجرا گذاشته آنها را با پس گردنی و شلاق و سایر لوازم دفاعیه از حوزه انتخابیه بیرون کرده‌اند و بنابر همین تلگراف پیر مردی در آنجا به واسطه ضرب مأمورین تلف شده است بنده نمی دانم این ترتیبات صدق است یا کذب؟ تلگرافی است که به مقام ریاست تقدیم داشته‌ام آیا با این ترتیب و ندادن تعرفه به اشخاص و حاضر شدن با اسلحه در حوزه انتخابیه و بیرون کردن اشخاصیکه تعرفه می‌خواهند این انتخابات در آتیه مجوز قانونی خواهد داشت؟ آیا باید در اینجا بنشینیم و صبر کنیم تا جریان انتخابات به مجلس بیاید آن وقت رأی بدهیم؟ خیر اینها برخلاف نصوص قانون انتخابات است اگر این مطالب حقیقت دارد و ب اهالی بدبخت و فلک زده اینطور رفتار می‌کنند وای اگر از پس امروز بود فردائی در این صورت آیا این وکیل چگونه وکیل است که در بدو انتخابات او برای مخلف با او اسلحه و کتک وشلاق در کار است و اگر راست است و یک پیر مردی در آنجا تلف شده است وکیل بد یمنی خواهد بود انتخاباتی که با خون ریزی رعایا ختم شود نتیجه اش بر باد دادن مملکت است اگر این مطالب صحیح است و چنانچه در یکی از تلگرافات نوشته است که وکیل الرعایا را در مقابل خواستن عرقه حبس و توقیف کرده‌اند یقینا چنین وکیل غیر از به باد دادن مملکت هیچ کار نخواهد کرد و هر کس بر خلاف قانون انتخاب شود در مواقع دیگر که رایش بر خلاف قانون خواهد بود یک تلگراف دیگری هم به آقای محقق العلماء رسیده است که به عرض آقاین میرسانم حضرت آقای محقق العلماء به عوض احقاق حق و جبران هتک احترامات مأمورین دولت به تلگرافخانه ریخته قهرا حاجی وکیل الرعا را حرکت بشیر از داده‌اند مستدعی است جلوگیری فرمایند و ال سلب تامین و سبب هیجان عمومی خواهد شد حاجی علی آقا سفاری پورحمزه وکیل الرعا هر کسی هست آ» ار چند روزی حبس و پس از حبس او را تحت الحفظ از آباده بیرون می‌کنند. اگر اینطور است مکرر عرض می‌کنم وای اگر ز پس امروز بود فردائی. این است که چون این مطلب را بنده نمیدانم چطور باید به عرض مجلس رساند زیرا شاید تا موقعی کهکمیسیون عرایض صلاح بداند و راپورت بدهد و در مجلس قرائت بشود وکیل الرعایا تلف شده به این مناسبت از آقای رئیس اجازه گرفتم به عرض مجلس برسانم و ببینم آیا این مطلب هممثل سایر مطالب که به کمیسیون عرایض می‌رسد و سواد یا اصلش برای خود مدعی یعنی حکومت محل فرستاده می‌شود که فلان رعیت می‌گوید پدر مرا در آورد یمن بعد مدعی خود را یشناسی و این دفعه سرش را هم ببر شاید این مطالب را اغراق تصور بکنند اما به عقیده بنده اغراق نیست ماها باید ناظر قانون باشیم نباید حالا صبر کنیم یک خلاف قانون هائی بشود و بگوئیم آقای حاکم هر کار یمی خواهی بکی تا انتخابات تمام شود از قبر برای ما خبر نخواهد رسید خوب است آقایان برای حفظ حقوق عامه یک فکری برای این کار بفرمایند چون تلگراف به اسم بنده بود لازم دانستم به عرض آقایان برسانم

رئیس – این را باید عرض کنم که کمیسیون عرایض وقتی شکایتی شد سواد آن شکایت را برای طرف نمی‌فرستند ترتیبی که قانون برای کمیسیون عرایض معین کرده این است که هر تظلمی که شد به ره وزارت خانه که مربوط است رجوع می‌کند و استعلام می‌نماید حالا اگر این ترتیب بد باشد باید نظامنامه را تغییر داد به کمیسیون ایرادی وارد نیست اما راجع به انتخابات آباده هم چندی قبل بعضی از آقایان وکلا نزد بنده آمده بودند و می‌خواستند انتخابات توقیف شود و بعضی اظهار کردند توقیف انتخابات خلاف قانون است بنده به ایشان عرض کردم این مسئله را نمی‌توانم رسما به هیئت دولت بنویسم مگر اینکه مجلس در این باب رأی بدهد و البته هر چه مجلس رأی داد به هیئت دولت ابلاغ خواهد شد

سلیمان میرزا – توضیحی دارم

رئیس – بفرمائید

سلیمان میرزا – مقصود بنده هم همین بود که آقای رئیس فرمودند کمیسیون عرایض سواد شکایت را مستقیما به حکام نمی‌فرستند مطابق نظامنامه کمیسیون به وزارت خانه مربوطه می‌فرستد وزارت خانه هم از حاکم توضیح می‌خواهد و شکایت را برای او می‌فرستد و حاکم هم مدعی خود را می‌شناسد آن وقت تکلیفش معلوم است البته همانطور که فرمودید باید نظامنامه داخلی را اصلاح کرد ولی با این ترتیب حقوق مردم زیر پا می‌رود

رئیس – آقای مدرس (اجازه نطق)

مدرس – بنده عرض می‌کنم انتخابی که شکایت نداشته باشد تا به حال اتفاق نیفتاده است همیشه می‌بینیم تا انتخاب شروع می‌شود از دو طرف شکایت می‌آید خوب است حضرت والا عوض این فرمایشات فکر علاجی بفرمایند و به واسطه اینکه توقیف کردن انتخابات که بر خلاف قانون است باید امر کرد آن حاکم را تغییر دهند که دیگر این وضعیات پیش نیاید وال اگر بخواهند به مجرد شکایت انتخابات را توقیف بکنند همیشه انتخابات باید توقیف باشد زیرا هیچ وقت انتخاب بدون شکایت نخواهد بود

رئیس – آقای کازرانی (اجازه نطق)

آقای میرزا علی کازرانی – بنده خیلی متأسف و متأثر می‌شوم وقتی می‌شنوم اطلاق کلمه انتخاب را بر این ترتیبات می‌کنند نمیدانم چه کلمه به این ترتیب که یک هیئتی برای کشتن آزادی و تضییع حقوقی کهقانون به ملت داده جمع می‌شوند اطلاق نمایم.

بنده یک اطلاع وافی از جریان انتخابات انجا دارم و الا یک نفر مجدالشریعه نام از شیراز آمده و دز زمینه تهدید و تطمیع ابتدائا مشغول عملیات شده و بعد یک هیئتی هم انجمن نظارت در تحت یک ترتیبات شرم آوری برقرار شده‌اند پس از آن یک نفر که از اعاظم تجار بود به واسطه این که حرف حقی زده و در تلگراف مندرج است حبس و زنچیر کرده‌اند و قبلا هم مدت انتخابی که بیش از یک ماه و کمتر از ده روز نیست برای اینست زودتر خاتمه به این عملیات بدهند عجله کرده‌اند حالا هم اگر ما تأمل کنیم و ساکت باشیم ناچار بود از این که انتخابات تمام شود.

عدۀ بر له و عده‌ای بر علیه یکدیگر تلگرافات می‌کنند و اینجا قرائت می‌شود و این تلگرافات هم یا مورد توجه قرار داده می‌شد یا نمی‌شد و شاید هم حقیقة این دو تلگراف با هم تصادف کنند (تعارضا تساقط) آن وقت برمی گشتیم به صورت مجلس، صورت مجلس هم که صحت انتخابات را تصدیق کرده و آن وقت یک نفر وکیل برای ملت انتخاب شده بود.

گمان بنده این است که اگر ترتیب انتخابات اینطور باشد راهی بجز تشنج و انقلاب مملکت و عداوت بین مردم هم نتیجه ندارد و بالاخره همان کسی که معین خواهد شد خواهد آمد.

بنده باز تکرار می‌کنم که این ترتیبات را نباید انتخاب گفت بایستی تلگراف شود این هیئت را متفرق کنند و یک هیئتی در تحت ترتیبات قانونی معین شود و این که می‌فرمایند خلاف قانون است بنده عرض می‌کنم با سوابقی که در مجلس هست و در بعضی موارد محل اتکای خود قرار می‌دهیم از این جهت محظوری نیست و بسیار دیده‌ایم که انتخاباتی شده بود یا در جریان بوده شکایاتی رسیده و از مرکز مأمور و مفتش رسیدگی نموده و انتخابات را توقیف نموده و مجلس هم پذیرفت و هیچکس هم در این زمینه اعتراضی نکرد راست است ما باید رعایت قانون را بکنیم ولی از طرفی هم نبایستی سلب آزادی از مردم بشود و مردم را در حبس و غل و زنجیر کنند وقتی اشخاصی که به تلگرافخانه آمده‌اند عرایض خود را به دولت متبوع خودشان بکنند بریزند و بیرونشان کنند یا بطوری که تلگراف کرده‌اند آدم بمیرد صحیح است که در موضوع توقیف انتخابات قانون ساکت است ولی رعایت حفظ حقوق مردم هم قانون است در این موضوع که مانع از انجام انتخاب نخواهد شد و باید رعایت شود ولی در صورتی که ما امروز به این عملیات ادامه دهیم فردا دچار محظوراتی می‌شویم و تلگرافات متعدده خواهد رسید که شعبه هم متحیر خواهد ماند.

زیرا دو تلگراف بر علیه هم است و با یکدیگر تعارض و تصادف می‌کنند آن وقت تعارضا تساقط.

بنا بر این بنده پیشنهاد می‌کنم از طرف دولت یک نفر مأمور به آنجا برود و انتخابات را از روی صحت انجام بدهند و اگر یک نفر کاندید صحیح هم هست اقلا بر خلاف شأن خود آن کاندید مرهون نباشد.

رئیس – چند نفر از آقایان اجازه خواسته‌اند و برای این که مطلب بدست بیاید پیشنهاد آقای کازرانی قرائت می‌شود

امین الشریعه – بنده اطلاعات کامل دارم اجازه می فرمائید عرض کنم

رئیس – اگر اینطور است پس بماند برای جلسه آتیه.

سلیمان میرزا – بنده می‌خواهم توضیحی بدهم.

رئیس – بفرمائید.

سلیمان میرزا – مقصود بنده از این که مفصل فرض کردم فقط حفظ حقوق حمایت قانون بود در صورتی که توقیف انتخابات بر خلاف قانون است عرایض بنده راجع به این نیست که کی انتخاب بشود هر کس می‌خواهد انتخاب شود یک جماعتی از محل انتخاب شکایت می‌کنند که با ما اینطور اجحافات می‌شود برخلاف قانون به ما تعدی شده حبسمان کرده‌اند تعرفه نداده‌اند بنده نمیدانم این شکایتها صحیح است یا سقیم البته بعد از رسیدگی معلوم می‌شود ولی عجالتا بنده عوض آنها صدایم را بلند کرده‌ام تا احقاق حق آنها بشود و چند مرتبه عرض کردم اگر این مطالب صحیح است البته همه موافقیم هر کس باشد باید مجازات شود اگر هم ناصحیح است باید جلوگیری بشود که بدون جهة راپورت ندهند و کسانی که بر خلاف راپودت می‌دهند به مجازات برسند در هر صورت اصل رسیدگی را همه ماها فائلیم و باید احقاق حق مظلومین بشود.

رئیس – آقای امین التجار (اجازه)

امین التجار – بنده همانطور که حضرت والا فرمودند اطلاعات صحیحی در این خصوص دارم اولا انجمن نظار در منزل شیخ الاسلام تشکیل شده و معلوم است وقتی انجمن نظار در منزل شخص یک نفر تشکیل شود جریان انتخابات به میل آن شخص خواهد بود و آن پیرمرد را هم که فرمودند بنده اطلاع دارم مرده و وکیل الرعایا را هم اول حبس و بعد زنجیر کرده و تبعید به فارس نموده‌اند و عده را هم که در هم که در تلگرافخانه متحصن بوده‌اند به زور خارج کرده‌اند و در نتیجه این ترتیبات دو نفر از اعضای انجمن نظار استعفا داده و کناره کرده‌اند و عقیده بنده این است که با این ترتیب انتخابات صورت قانونی ندارد و باید توقیف شود.

رئیس- آقای سدیدالملک (اجازه)

سدیدالملک – حضرت والا فقط آباده را فرمودند و سایر آقایان هم در اطراف آن حرف زدند بنده خواستم به هیئت دولت تذکر بدهم که قانون انتخاب به قسمی باید رعایت شود که پس از انتخاب این حرفها زده نشود این کار کار هیئت دولت است در هر نقطه انتخابات می‌شود و باید رعایت قانون را بکنند

رئیس – آقای امین الشریعه (اجازه)

امین الشریعه – بنده در این موضوع اطلاعات کامل دارم و گمان می‌کنم اطلاعات حضرت والا برحسب تلگراف بوده و خودشان هم فرمودند (در صورت صحت) یعنی این محمولهائی را که حمل بر موضوع کردند اگر حمل بشود یعنی در صورتی که صغری مسلم بشود کبری مسلم می‌آید و چون به این شرط فرمودند بنده حرفی ندارم لیکن در همین مقام خودشان و آقای امینالتجار تصدیق خواهند فرمود که هر قدر آقایان به واسطه صورت تلگرافات اظهار اطلاع فرمایند به مصداق اهل محل اطلاعاتشان زیادتر است به واسطه آن که وضعیت امور و عقاید منتخبین و کاندید محل را می دانند و هر کدام از آنهائی که کاندید هستند برای خودشان مقدماتی فراهم کرده‌اند و با علم به آن مقدمات کاملا تمام ترتیبات را می‌دادند و بنده هم تمام اینها را میدانم ولی لازم نمیدانم پرده بردارم و آنچه را که می‌توانم به عرض مجلس برسانم این است که کاندید آباده مختلف است و بر روی اختلاف کاندید ااین شکایات می شودو هر یک از این دستجات کاندیدها زمینه شان را حاضر ندیدند و نتیجه را برای خود نمی‌بینند از این تلگرافات بالاتر هم خواهند کرد و شاید غیر از این کاندید کاندید دیگری هم در آنجا باشد و تمام شکایات بر روی این اساسی است والا به موجب اطلاعاتی که بنده دارم و ممکن است مکاتبی را که در این خصوص رسیده در جلسه دیگر حاضر کنم." نفر از طبقات آباده از تجار و اعیان و علماء و اصناف را حکومت محل دعوت کرده و انتخاب هیئت نظار را از آن ۵۰ نفر خواسته است که در بین آن پنجاه نفر هم ایادی کاندیدهای مختلف آباده حاضر بوده‌اند و در مجلس علنی در ملاءعام آن پنجاه نفر ۷ نفر را که اسامیشان را هم در آن کاغذها نوشته‌اند معین کرده‌اند و شروع به انتخابات نموده‌اند البته هر یک از این دستجات زمینه را ملاحظه می‌کنند که موافقت با مقصود نمی‌کند این شکایات را می‌نمایند و این سابقه هم حالا ایجاد نشده در تمام انتخابات مجلس شورای ملی همین شکایات بوده بنده نمی‌خواهم نظایرش را یکی یکی عرض کنم با وصف این نبود که این اطلاعات کامل را دارم و وقوع این قضایا را چنانکه در تلگراف نوشته است رسما و علنا به عقیده خود تکذیب می‌کنم معذلک بنده مخالف نیستم با این که مجلس شورای ملی یک توجهی بفرماید و رسیدگی شود و این کاندیدهای مختلف در سایه صحت عمل و این که عدد آراء هر کس زیادتر باشد بدون تهدید باشد انتخاب شود ولی نسبت به عرایض خودم هم اسناد دارم ممکن است ارائه دهم

(بعضی گفتند مذاکرات کافی است)

رئیس – بایستی منتج نتیجه بشود آقای محمد هاشم میرزا (اجازه نطق)

محمد هاشم میرزا – مطلب به عقیده بنده باید تجربه شود والا هیچ منتج نتیجه نخواهد شد یکی مسئله توقیف انتخابات است و یکی مصون بودن اشخاصی است از تعرضات غیرقانونی که حضرت والا فرمودند این دو مسئله را مخلوط نباید کرد و البته هر اقامی که لازم است از طرف دولت باید بشود که وسائل آزادی مردم را فراهم بیاورند ولی توقیف انتخابات هم مخالف قانون است یک نفر که سهل است اگر پنج نفر هم کشته شود انتخابات نباید توقیف شود و خوب نیست ما امروز رأی بدهیم که انتخابات توقیف شود چون گاهی اتفاق می‌افتد که مجلس شورای ملی نیست و در آن صورت ممکن است تمام انتخابات را توقیف نمایند در آن صورت ممکن نیست که مجلس شورای ملی تشکیل شود به جهت این که هر جا کاندید مختلف پیدا سود و شکایت برسد دولت حق خواهد داشت انتخابات را توقیف کند چنانچه در بعضی نقاط هم در این چند سال این اتفاق افتاده یکی انتخاب همدان است که دو سال توقیف شد و وکلایش را تازه می‌بینیم و همچنین انتخابات زنجان و غیره که مدتی توقیف شده و اگر امشب ما این مطلب را تصویب کنیم خیلی مضرات عمومی برای آتیه خواهد داشت مگر این که وقتی قانون انتخابات از کمیسیون به مجلس برگشت ترتیبی پیش بینی کنند و البته هر طوری که مجلس رأی بدهد آنطور عمل خواهد شد والا مادام که این قانون انتخابات موجود است این قانون انتخابات موجود است این شکایات مانع از جریان انتخاب نخواهد بود ولی کلیتا در اساس آن بنده مساعد و موافقم و البته مراعات آسایش اهالی مهم تر است اما چیزی که هست این است که غلط باشد و به مجلس بیاید به کمال خوبی از مجلس رد می‌شود چنانکه اغلب انتخابات هم در همین مجلس رد شده ما هم نذر نکرده‌ایم تمام انتخابات را قبول نمائیم

رئیس – آقایان صلاح میدانند بقیه مذاکرات بماند برای جلسه آتیه جلسه پس فردا سه ساعت قبل از غروب و دستور آن اولا بقیه شور دوم در لایحه شورای عالی معارف ثانیا مذاکرات در راپورتی که از کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات رسیده است

شیخ الاسلام اصفهانی – اجازه می‌فرمایید؟ بنده در دستور عرضی دارم

رئیس – بفرمائید

شیخ الاسلام اصفهانی – مطابق ماده پنجاه و نهم نظام داخلی لایحه آب کارون محتاج به شور دوم نیست ولی وقتی بنده ملتفت شدم موقع گذشته بود و مجلس رأی داده است البته روح قانون هم اجازه می‌دهد که هر قدر در یک لایحه شور زیادتر بشود بهتر خواهد بود بنا براین تقاضا دارم شور ثانوی را در دستور جلسه پس فردا قرار دهند زیرا بطوری که عرض کردم لازم نیست پنج روز فاصله فیمابین دو شور بشود

رئیس – چندین فقره پیشنهاد در آن خصوص داده شده که تمام آنها باید برود به کمیسیون و در آنجا مذاکرات مفصلی راجع به آنها بشود و گمان نمی‌کنم تا پس فردا حاضر شود و بعلاوه بایستی لااقل بیست و چهار ساعت قبل لوایح طبع و توزیع شود بنابراین گمان می‌کنم تا روز شنبه حاضر نخواهد بود آقای وحیدالملک در موضوع دستور حرفی دارید؟

وحیدالملک – بلی

رئیس – بفرمائید

وحیدالملک – در چند جلسه قبل آقای فهیم الملک در موضوع محاسبات آقای آذری سؤالی کردند و آقای حاج شیخ اسدالله از نقطه نظر کمیسیون بودجه شروع به شرح قضیه فرمودند ولی اظهارات ایشان ناتمام ماند و موکول به جلسه بعد شد در جلسه بعد هم اظهاری از طرف آقای حاج شیخ اسدالله نشد بعد از آن روز هم یک اعلانی از طرف آقای کفیل وزارت مالیه در بعضی جراید خوانده شد که در آنجا اظهار می‌دارند تمام معامله چهار صد هزار لیره بیشتر نموده است و البته درحین معامله ده یا دوازده کرور تفاوت حاصل نمی‌شود بعد از آن باز یک کاغذی از طرف آقای آذری در روزنامه‌ها دیده شد و در آن کاغذ مبلغ را دو کرور تنزل داده و ده کرور گفته‌اند و در آن کاغذ اظهار می‌کند که می‌تواند ثابت نماید ده کرور تفاوت عمل شده. این است که بنده تقاضا می‌کنم اگر آقایان موافق باشند در جلسه آتیه آقای حاج شیخ اسدالله یا مخبر کمیسیون بودجه اطلاعاتی که دراین زمینه دارند بفرمایند

رئیس – آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله – بلی بنده آن شب یک مختصری راجع به این موضوع عرض کردم ولیکن قضیه هنوز خاتمه پیدا نکرده زیرا صورت رسمی از طرف بانک نیامده بود که یک راپورتی از کمیسیون بودجه به مجلس تقدیم شود تا پس فردا تصور نمی‌کنم ما بتوانیم یک راپورت رسمی به مجلس شورای ملی بیاوریم

رئیس –از طرف کمیسیون بودجه آقای سهام السلطان بودجه آقای سهام السلطان اظهاری دارند؟

سهام السلطان – در جلسه بعد نتیجه مقدماتی را که ممکن است بنده بیان کنم

رئیس – آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا – بنده در دستور عرض دارم یک راپورتی چندی قبل از طرف کمیسیون خارجه رسید راجع به مامورین سیاسی که در خارجه اقامت دارند و چون به نظر بنده این راپورت اهمیت دارد و در جریان سیاست خارجه ما ممکن است موضوع مهمی را اشغال کند خوب است دستور جلسه آتیه بشود.

رئیس – آن را هم اگر مخالفی نباشد جزء دستور می‌گذاریم

(گفتند مخالفی نیست)

(مجلس سه ساعت از شب گذشته ختم شد)