تفاوت میان نسخههای «سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در میهمانی رسمی شام در کاخ گلستان به افتخار عارف پرزیدنت عراق و بانو ۲۳ اسفند ماه ۱۳۴۵»
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
[[رده:سال ۱۳۴۵]] | [[رده:سال ۱۳۴۵]] | ||
[[رده:سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی]] | [[رده:سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی]] | ||
+ | [[رده:دیدار رسمی سپهبد عبدالرحمان عارف پرزیدنت عراق از ایران اسفند ۱۳۴۵]] |
نسخهٔ ۲۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۵
برنامه عمرانی سوم/سال ۱۳۴۵ | درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر | بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر |
۲۳ اسفند ۱۳۴۵
نطق شاهنشاه خطاب به حضرت رئیسجمهوری عراق
(در ضیافت شام رسمی در کاخ گلستان، به افتخار حضرت رئیسجمهوری عراق و بانو)
حضرت رئیسجمهوری،
برای شهبانو و من مایه کمال خوشوقتی است که مقدم آن حضرت و بانو عارف را به کشور خود شادباش بگوییم. شما برای ما تنها میهمان عالیقدری از یک کشور دوست و برادر نیستید، بلکه شخصیت اول سرزمینی هستید که طی قرون متمادی، عمیقترین علایق معنوی و روحی، ما را با آن پیوند دادهاست. مخصوصاً وجود مشاهد متبرکه عالم اسلام در خاک عراق، ضامن یک ارتباط استوار قلبی و فکری بین ملت ما با سرزمین شما است که گسستنی نیست.
از نظر ارتباط تاریخی، رابطه دو سرزمین ما حتی از عصر اسلامی نیز بسیار قدیمیتر است. همه میدانیم کشوری که امروز تحت رهبری آن حضرت اداره میشود در هزاران سال پیش کانون تمدنهای بسیار بزرگ و اصیل عصر باستان بوده و تمدن کنونی جهان از هر حیث بدانها مدیون است و تاریخ گواهی میدهد که از همان ادوار کهن مدنیتهای مختلفی که در سرزمین کنونی ایران پدید آمدند، با تمدنها و فرهنگهای سرزمین شما رابطه بسیار نزدیک داشتند. این رابطه با ظهور آیین مبین اسلام و لوای مدنیت و فرهنگ واحد و عظیم اسلامی به صورتی درآمد که اگر هم گاهبهگاه از نظر سیاسی و جغرافیایی بین دو سرزمین ما جداییهایی وجودداشت، از لحاظ معنوی و مدنی هیچگاه افتراقی میان دو ملت ما نبود.
شهرهایی چون بغداد، بصره، نجف، کربلا، کاظمین و سامره برای مردم ما همانقدر آشنا بودهاند و هستند که شهرهای خود ما برای ما آشنا به شمار میروند. بسیاری از دانشمندان و متفکرین بزرگ ایران در قرون اسلامی در دارالعلم بزرگ بغداد تحصیل کردهاند و تقریباً همه آثار بزرگ علمی و ادبی دوران ماقبل اسلام ایران در قرون اولیه اسلامی در بغداد به زبان عربی ترجمه شدهاند.
همچنان که گنجینه گرانبهایی از نسخ و کتب خطی نفیس عربی در کتابخانههای ایران وجوددارد، ذخایر عظیمی از کتب و آثار خطی فارسی نیز در کتابخانههای مختلف بغداد، موصل، بصره، نجف اشرف و بسیاری دیگر از شهرهای عراق نگاهداری میشود و بسیاری از اصیلترین نمونههای هنر ایرانی را مخصوصاً در بقاع متبرکه عراق میتوان یافت.
ولی شاید همه این سوابق تاریخی و روابط فرهنگی و هنری فقط بهانهای برای توجیه یک نزدیکی و صمیمیت معنوی دو ملت ما باشد که اصولاً احتیاجی به توجیه ندارد.
حقیقت این است که بین دو کشور و دو ملت ایران و عراق، چه از نظر همسایگی و همجواری، چه از لحاظ همکیشی، چه از نظر اقتصادی و اجتماعی و چه از لحاظ مسایل و شرایط مختلف مادی و معنوی که ما در این منطقه حساس و مهم از جهان با آنها مواجه هستیم، به قدری عوامل و جهات برای تفاهم و همکاری وجوددارد که چنین همکاری و تفاهمی برای هر دوی آنها تقریباً دارای جنبه الزامی است. بدین جهت هر عاملی که باعث نوعی اختلاف بین ما شود، محققاً یک عامل مصنوعی است و بالعکس هر آنچه ما را به هم نزدیک کند، منطبق با واقعبینی و مطابق با مصالح عالیه دو کشور ما است.
من از جانب ملت ایران به شما حضرت رئیسجمهوری، اطمینان میدهم که ما قلباً و از روی کمال صمیمیت، آرزومند سعادت و پیشرفت و رفاه روزافزون ملت عراق هستیم. ما مردم عراق را به چشم برادران گرامیِ همکیش و همسایهای مینگریم که هرقدر بیشتر از صلح و ترقی و رفاه برخوردارباشند، ما به حکم برادری از این بابت رضایت و خوشوقتی بیشتری احساس میکنیم، زیرا گذشته از تمام روابط معنوی که ما را به یکدیگر پیوستهاست، به تجربه میدانیم که هرقدر در این منطقه حساس از جهان، آرامش و ثبات و تفاهم بیشتری بین همسایگان وجود داشتهباشد، نتیجه آن موفقیت کاملتر همه آنها در کوششهایی خواهدبود که اکنون ما و شما در راه ترقی صنعتی و اقتصادی و پیشرفتهای اجتماعی و فرهنگی آغازکردهایم.
من سفر شما را، حضرت رئیسجمهوری، از این لحاظ به فال نیک میگیرم، و با اطمینان کامل به اینکه آن حضرت و همراهانشان نیز با همین روح دوستی و با اعتقاد راسخ به ضرورت و الزام همکاری و تفاهمی که حاصل آن قطعاً برای هر دو کشور ما ثمربخش خواهدبود، به دیدار ما آمدهاند.سلامتی و سعادت حضرت رئیسجمهوری و بانو عارف و ترقی و رفاه روزافزون ملت برادر و همکیش و همسایه عراق را آرزودارم.