دیوان بیدل شیرازی/گنج عشق

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
لطف کریم گنج عشق
از بیدل شیرازی
رسم جنون
دیوان بیدل شیرازی


گنج عشق تست پنهان در خراب سينه ام خود مبادا خالی از آن گنج اين گنجينه ام
منت از تيرت ندارم جذبۀ شوقم ببين تير تو در تركش و پيكان او در سينه ام
جست جا در تنگهای دل ز عشق خود بديد عكس روی خويش را در قلب چون آئينه ام
ديده بر چشمش گشادم خنجر مژگان كشيد من ببستم دل به مهرش او كمر بر كينه ام
هست منت ها ز بختم گر به دست افتد مرا طرۀ دلدار و رطلی از می ديرينه ام
با گدايی درش مستغنی ام از هر دو كون سلطنت ها دارم اندر خرقۀ پشمينه ام
نه غم عشق حبيبم نه جفائی از رقيب شادمان چون كودكان اندر شب آدينه ام
گر چه افلاطون عهدم بیدل از شومی بخت همسری بايد كنون با طفلهای دينه ام

***