دیوان بیدل شیرازی/پا فتاده

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رخ خوبان پا فتاده
از بیدل شیرازی
اعجاز رسل
دیوان بیدل شیرازی


ماه رویان مو پریشانند با وجودی كه خود مسلمانند
دست از پا فتاده كی گیرند حال دل خستگان كجا دانند
خون بس همچو من گدا ریزند اين جفا پیشه گان كه سلطانند
گر براند و گر بخواند دوست عاشقان سر به خط فرمانند
عشقبازان نه بوالهوس باشند كه از جور و جفا در افغانند
اين چه حسن است و لطف كاندر وی نگرانند خلق و حیرانند
دل گرفتار درد ایشان است كه طبیب اند و درد و درمانند
بیدل اینان كه دل برند به جور روز حشر را مگر نمیدانند

***