دیوان بیدل شیرازی/ویرانهٔ آباد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
نخل غم | ويرانۀ آباد از بیدل شیرازی |
لطف کریم |
دیوان بیدل شیرازی |
اي عشق دلی خسته ز تاثير تو دارم | ويرانۀ آباد ز تعمير تو دارم | |
بر لوح دلم نام دگر نيست به جز دوست | نقشی است كه از خامهٔ تصوير تو دارم | |
آمد به من از شصت تو تيری و خطا رفت | اين شكوه من از بخت نه از تير تو دارم | |
تا كی به خدنگم زنی ای مه ندهم جان | عمريست كه من حسرت شمشير تو دارم | |
بستم به سر زلف چو زنجير تو دل را | ديوانهٔ آسوده به زنجير تو دارم | |
هم نامه فتاد از كف و هم خامه ز رفتار | ای نامه بر اميد به تقرير تو دارم | |
بیدل سر آن داشت كه با كس نشود رام | عشق آمد و گفتا سر تسخير تو دارم | |
عشق تو كجا و دل من زانكه به عصفور | سيمرغ نگويد سر نخجير تو دارم |
***