دیوان بیدل شیرازی/قسمت اغیار
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
انگشت سلیمان | قسمت اغیار از بیدل شیرازی |
جگرهای تفته |
دیوان بیدل شیرازی |
نیست دل را آرزویی جز حبیب | هر که را دردی بود جوید طبیب | |
بارک الله این چه حسن صورتست | کاندرو حیران همی ماند لبیب | |
صبر و آرام از دل خلقی ربود | خود نه تنها برده است از من شکیب | |
زلف او را غالیه در کار نیست | نافۀ چین کس نیالاید به طیب | |
زشت رو محتاج زیب و زیور است | هست مستغنی رخ خوبان ز زیب | |
هست محبوب آنچه را محبوب خواست | گر به لطف خواند یا راند عتیب | |
درد بر دلدادگان یکسان بود | گر فرستد زهر دلبر یا زبیب | |
چون به او نزدیک تر نالان ترم | مستمر در وصل نالد عندلیب | |
ما گدایان را کی آرد در شمار | آن که شاهان را نیارد در حسیب | |
قسمت اغیار زآن لب بوسه گشت | نیست جز دشنام بیدل را نصیب |
***