دیوان بیدل شیرازی/طی مراحل

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
تنگ شکر طی مراحل
از بیدل شیرازی
آتش سینه
دیوان بیدل شیرازی


دل ندیدم که به رخسار تو مایل نبود هر که این روی نخواهد مگرش دل نبود
تو ندانم ملکی یا پریئی یا حوری کآدمیزاد بدین شکل و شمایل نبود
لعل جان بخش تو آن را که دل از دست ربود گر دهد جان به ره وصل تو مشکل نبود
حاجت شمع نباشد چو تو باشی در جمع هست چون ماه رخت کو که مشاعل نبود
بیمی از برق ندارد که ندارد خرمن خرم آن دل که امیدش به حاصل نبود
آن که محتاج تو از خلق جهان مستغنی است هر که را روی به حق طالب باطل نبود
عشق بحریست که هر کس که در آن پای نهاد بگذرد گر ز سر آبش سر ساحل نبود
سلسله گردن مجنون سر زلف لیلی است عاشقان را به جز این حلقه سلاسل نبود
دل که جای دگرت می نشود منزل دوست انعکاسی نه چو آئینه مقابل نبود
در طریقت بنهی گر قدمی از سر صدق حاجتت این همه بر طی مراحل نبود
یار را با تو نظرهاست نهانی بیدل گر تو غافل شدی از وی ز تو غافل نبود

***