دیوان بیدل شیرازی/شیفته دل
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
لیتنی تراب | شیفته دل از بیدل شیرازی |
تاب نظر |
دیوان بیدل شیرازی |
بخت را با من دلخسته سر یاری نیست | ور نه دلدار مرا رسم دل آزاری نیست | |
زدی ام زخم و فکندی و نکشتی از رحم | ترک سر مست من این شیوۀ خونخواری نیست | |
بخت من سست بود قوّت بازوی تو کوه | زخمها میزنی اما چه کنم کاری نیست | |
هر دم از نو به نهانی دل خلقی ببری | هیچ دلبر چو تو ای شوخ به طرّاری نیست | |
از غم هر دو جهان در خم آن زلف دو تا | نیست آزاد دلی را که گرفتاری نیست | |
در ره عشق قدم ار نهی از سر بگذر | ببین این مرحله خوشتر ز سبکباری نیست | |
بی خود و مست و خرابش ز ازل خواسته اند | بیدل شیفته دل را سر هشیاری نیست |
***