دیوان بیدل شیرازی/حسن شمایل

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سلاسل حسن شمايل
از بیدل شیرازی
هزار دستان
دیوان بیدل شیرازی


كرده به رخ زلف حلقه حلقه حمایل تا كشد آن سلسله كرا به سلاسل
چون تو گشایی كمان چرا ندهم جان چون تو كمند افكنی چرا نبری دل
گر تو زنی زخم مرهمست جراحت ور تو دهی جام شهد زهر هلاهل
جان ز جفایت به لب رسید و هنوزم جان بتو مشتاق و دل بوصل تو مایل
از پی طوف حریم كعبۀ كویت سوی عراق از حجاز روی قبایل
وصف جمال تو گشت نقل مجالس نعت جمیل تو هست زیب محافل
ذكر تو ورد زبان عارف و عامی فكر تو نقش قلوب عالم و جاهل
نادر عصر است جمع صورت و معنی حسن خصایل ترا و حسن شمایل
صورت خوب ار دلیل سیرت زیباست روی تو بر فضل تو ادّل دلايل
ما بتو مستغرق و تو غرق معانی ما بتو مشغول و تو به ذكر مسایل
هر كه در آمد به حلقۀ تو ز خود رفت غیر تو بر جا نماند سامع و قایل
با تو بپیوست هر كسی كه ز خود رست هستی بیدل هنوز مانع و حایل

***