مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ مهر ۱۳۳۶ نشست ۱۲۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۵
سال دوازدهم
شماره مسلسل
دوره نوزدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۹
جلسه: ۱۲۰
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه ۲۳ مهر ماه ۱۳۳۶
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- تقدیم چند فقره سؤال به وسیله آقای عمیدی نوری
۳- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر شاهکار قناتآبادی دکتر امین
۴- بیانات آقای نایبرئیس راجع به وظایف کمیسیونها
۵- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای فضائلی
۶- طرح و تصویب گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به استفاده از خدمت معلمین در وزارتخانهها
۷- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای خرازی
۸- تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس دو ساعت و نیم پیش ازظهر به ریاست آقای اردلان (نایب رئیس) تشکیل گردید.
۱- تصویب صورت مجلس
نایبرئیس - صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد)
غایبین با اجازه - آقایان: بزرگنیا. جلیلی. سنندجی. سعیدی. دشتی. دکتر جهانشاهی. اسفندیاری. دکتر آهی. امید سالار. عبدالحمید بختیار. غضنفری. ذوالفقاری. مجید ابراهیمی. شادلو. بهادری. دکتر عدل. دکتر بینا. قبادیان. خرازی. مهندس سلطانی. خلعتبری. بوربور. صرافزاده. امامی خویی. پناهی. برومند. دکترعمید. بیات ماکو. دکتر بینا. افخمی. دکتر ضیایی. نصیری. مهندس اردبیلی. اورنگ. مهندس بهبودی. معینزاده. دکتر فریدون افشار. صفاری. کاظم شیبانی. موسوی.
غایبین بیاجازه - آقایان: دکتر طاهری. دکتر اصلان افشار. دکتر سعید حکمت. پردلی. اریه. سالار. بهزادی. صارمی. قرشی. رامبد. دکتر سید امامی. تیمورتاش. مهندس فروغی. کورس. مهندس فیروز. دکتر رضایی.
زودرفته با اجازه: آقای دکتر امین.
نایبرئیس - در صورت مجلس نظری نیست؟ آقای صارمی
صارمی - بنده به موجب تلگرافی که عرض کرده بودم مریض و بستری بودم جزء غائبین بیاجازه نوشتهاند.
نایبرئیس - اصلاح میشود. آقای تیمورتاش
تیمورتاش - بنده را که در جلسه قبل غائب نوشتهاند به آقای روانبخش تلفن کرده بودم و اطلاع دادهام که برایم کسب اجازه کنند.
نایبرئیس - بسیار خوب اصلاح میشود. آقای دکتر امیر حکمت
دکتر امیر حکمت - در بیانات بنده اصلاحات مختصری هست اگر اجازه فرمایند به تندنویسی بدهم.
نایبرئیس - بدهید اصلاح شود، آقای دکتر نیرومند
دکتر امیر نیرومند - در مطالب بنده یکی دو فقره اشتباه چاپی هست که به تندنویسی میدهم.
نایبرئیس - بسیار خوب اصلاح میشود. دیگر اعتراضی نیست؟ صورت مجلس تصویب میشود، آقای عمیدی نوری
۲- تقدیم چند فقره سؤال به وسیله آقای عمیدی نوری
عمیدی نوری - بنده چند سؤال دارم که تقدیم میکنم.
نایبرئیس - بسیارخوب ابلاغ خواهد شد. نطقهای قبل از دستور شروع میشود. آقای دکتر شاهکار
۳- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر شاهکار، قنابآبادی، دکتر امین.
دکتر شاهکار - آقایان محترم: در تاریخ پنج شنبه ۲۱ شهریور ماه امسال چهل و ششمین کنفرانس بینالمجالس در پارلمان انگلستان تشکیل شد. از ۵۹ پارلمان قریب نهصد نفر نماینده برای این کنفرانس عزام شده بود که ایران به وسیله ۱۲ نماینده از مجلسین و ۱۴ رأی در این کنفرانس شرکت کرد پس از بحث در اطراف گزارش دبیر کل که یک کتابی بود به ترتیب مثلاً آوارگان و نفوذ پارلمان در دولت و تثبیت قیمتها نسبت به مواد اولیه صحبت شد که جناب آقای سناتور جم رئیس کمیسیون در اطراف گزارش دبیر کل و آقای سناتور مسعودی در اطراف مسئله آوارگان و آقای دکتر جهانشاهی همکار محترم ما در موضوع تثبیت قیمتها و اینجانب هم در موضوع نفوذ پارلمان در دولتها صحبت کردم البته آنچه در این کنفرانس بیشتر قابل استفاده بود این مطلب بود که یک عدهای از نمایندگان مجالس دنیا قبلاً خودشان را کاملاً آماده کرده بودند و برای این کار یک اکیپ مجهزی فرستاده بودند و مطلب بسیار قابل توجه این بود که در صحنه این کنفرانس که یکی از کنفرانسهای بسیار مهم بینالمللی بود اهمیت یک هیئت اعزامی پارلمانی هیچگونه وابستگی به بزرگی آن کشوری که این نمایندگان معرف و مبین آن بودند نداشت بلکه رابطه داشت با مقدار کاری که نمایندگان در این کنفرانس میکردند مثلاً یک کشور کوچکی مثل کشور سیلان که در صحنه گیتی جای مهمی ندارد از نظر اینکه یک نمایندگانی داشت فوقالعاده ورزیده و دارای افکاری که مورد توجه کنفرانس واقع شد یک نقش بسیار مهمی را بازی کرد هیئت اعزامی ایران در یک وضعیت به خصوص بود که از دوستی و محبت گردانندگان این کنفرانس استفاده میکرد و باید واقعاً اعتراف کنیم که آن سه نفر دیگر آقایان جناب جم و مسعودی و جهانشاهی به حداکثر از نطقشان و بیانشان وضعیت بسیار بسیار خوبی برای ما فراهم کردند (دولتآبادی - جنابعالی هم همینطور) اما از برنامه کنفرانس که بگذریم برخورد با نمایندگان پارلمانهای مختلف دنیا داری این حسن اثر و دارای این اثر نیک بود که از طرز فکر نمایندگان ملل مختلف که نمایندگان احزاب و جمعیتهایی بودند که در صحنه کنفرانس شرکت میکردند ما آگهیها و اطلاعات مهمی به دست آوردیم به طور کلی آقایان آنچه که در این کنفرانس دیده میشد این است که خودخواهی و تبعیت از افکار و امیال شخصی و تحمیل نظرهای فردی هیچگونه جا و محلی نداشت یعنی در دنیای دمکرات امروز کسی به نام فرد به خودش اجازه نمیدهد که در سرنوشت ملتی دخالت کند یعنی دنیای دمکرات امروز به وسیله دستههای مشخص و احزاب معینی پیش میرود و سیستم حکومت یک حزبی و تحمیلی در دنیای دمکرات محکوم به فنا و از بین رفتن است یعنی سیستم یک حزبی و به عبارت سادهتر سیستم خودمختاری، دموکراسیها امروز در قالب احزاب به بالاترین درجه عظمت رسیدهاند و مردم از تفرقه و تشتت افکار انفرادی که همیشه آنچه با خودخواهی و خودپرستی و نفع دوستی است گریزانند خواستههای مردم و به طور کلی افکار عمومی آنها در پیستانی مرامنامه حزبی آنها دیده میشد شخص فرد مادام که متکی به حزب و جمعیت نباشد در زندگی اجتماعی نمیتواند شرکت کند مردم به شخص رأی نمیدهند بلکه به برنامه و راهی که آن حزب و جمعیت پیش گرفته است مورد انتخاب و قبول یارد مردم است مجاز است فکر یک شخص هر اندازه هم که خوب باشد تا وقتی از طرف جمعیتها پشتیبانی نشود و مردم آن فکر را از خودشان بدانند جامه عمل به خود بپوشند (صحیح است) نمونه بارز این مطلب قوانینی است که تراوشات فکر یک نفر بود ولو اینکه این قوانین بسیار به نظر مفید بیاید ولیکن در عمل به مرحله اجرا نرسید. دنیای امروز آقایان افرادی را در قالب اجتماع مستهلک میدارد شخص اجتماعی وقتی محترم است که خواست او خواست اجتماع باشد (صحیح است).
شاید در دنیای امروز برای اولین بار از پشت این تریبون پارلمان ایران بتوان ملت را اینطور تعریف کرد «ملت اجتماعی از افراد متشکل و مجتمع است که دارای عقاید مشخص میباشد» با این تعریف آقایان ما برمیخوریم به علت ناکامیها و سرگردانیهای خودمان آرمان همه در قلب آرمان ملی متمرکز است دولتها نماینده افکار متمرکز و مشخص دستههای متشکل سیاسی هستند دولت همان را میخواهد که مردم در مرامنامه احزاب خود خواستهاند این است سر نظم و انضباط دمکراتیک ممالک مترقی دنیا وقتی مردم در کادر احزاب متشکل شدند و تقاضاهای عمومی در چند مرامنامه خلاصه شد و دولت به نمایندگی از طرف احزاب به حکومت و به اجرای آن مرامنامه پرداخت نیروهای فراوان خلاقه مردم همه در یک مسیر و برای رسیدن به یک هدف و هدفهای مشخص به کار میافتد و نتیجه آن عظمت و قدرت و رفاه مردم و استقلال مملکت است (صحیح است).
با مطالبی که به عرض آقایان رساندم عدم موفقیت دولتهایی که در ایران پی در پی به روی کار آمدهاند و شاید در سیمای آنها و حتی در ضمیرشان گاهی از اوقات حسن نیت بود علت عدم موفقیت این دولتها را به خوبی با مطالبی که عرض شد درک میفرمایند دولتی که متکی به حزب و جمعیتی نیست دولتی که برنامه او خواسته مردم و با اطلاع مردم نیست دولتی که صف متشکل مردم در پشت سر او نیست نمیتواند خواستههای مردم را انجام بدهد او از مردم نیست (صحیح است) و بنابراین خواستههای مردم غیر از عمل اوست. آقایان این حقایق با زور وشنی است که متأسفانه به عرضتان رسید هیچ وقت دیر نشده هر وقت فردی به فکر اصلاح و رفع عیت بیفتد همان وقت هم غنیمت است (صحیح است) نمایندگان ملت: وقتی مردم متشکل نیستند وقتی احزاب و دستههای سیاسی را افکار و امیال شخصی مانع تشکیلند وقتی منافع و نظرهای خصوصی بر منافع اجتماعی ترجیح داده میشود وضعیت همانست که ملاحظه میفرمایند آیا وظیفه وجدانی من نیست که به فکر صائب و نظر مصلحانه و حکیمانه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی در اینجا تعظیم کنم شخصی است که به این مطلب توجه کامل فرموده و مردم را تشویق به تشکیل احزاب و دستههای مشخص سیاسی فرمودند (صحیح است). آقایان آینده نشان خواهد داد آینده نزدیکی نشان خواهد داد که امروز چه اقدام مهمی برای ساختمان محکم و با ثبات آینده مملکت شده است و آن وقت بیش از امروز برأی صائب شاهانه آفرین خواهیم گفت.
نایبرئیس - آقای دکتر یک دقیقه بیشتر وقت ندارید.
دکتر شاهکار - آقای مهندس جفرودی وقت خودشان را به بنده مرحمت میفرمایند.
نایبرئیس - آقای مهندس جفرودی شما وقتتان را به آقای دکتر شاهکار میدهید.
مهندس جفرودی - بنده وقتم را میدهم به هم مسلکم در جمعیت آزادی.
نایبرئیس – بفرمایید.
دکتر شاهکار - آقایان از مجموع مطالبی که به عرضتان رساندم و شاید هم تا اندازهای برای جبران گذشته است که امروز ما جمعیت آزادی را تشکیل دادیم همانطوری که به سلیقه خود عقیده خرابی را پذیرفتهاند شاید خیلی از دوستان و سروران من تعجب کنند و این سؤال را بارها از من کردهاند که چرا من و رفقای هم مسلک من راه آماده بیضرری را در انتخاب حزب پیش نگرفتیم و جمعیتی را تشکیل دادیم که خیلی دور از حکومت و قدرت است (قناتآبادی - زیاد هم دور نیست) شما در معنای دوری و نزدیکی آقای سید شمسالدین با ما اختلافنظر دارید ولی باید عرض کنم که با احترامی که نسبت به احزاب موجود در مجلس دادیم ما راه دوری را طی میکنیم ما میخواهیم حرکت خودمان را به نفع مردم ومملکت قطع نظر از محیط قدرت پارلمان بیشتر در میان کسانی که دلباخته رفاه مردم و ترقی کشور هستند و با ناسازگاریها ساختهاند آغاز کنیم ما با کسانی همگام هستیم که به خوبی ضرورت ایجاد یک راه مثبت و مؤثر را به نفع طبقات متوسط مملکت واقف میباشند. آقایان عزیز ما راه خود را در میان کاسبها، صنعتگران، پیشهوران، خرده مالکین بازرگانان و کارمندان و کلیه کسانی که زندگی آنها نتیجه فعالیت خودشان است باز کردهایم ما در اصل ششم مرامنامه خود گفتهایم زندگی حق کسانی است که کار مفید و مؤثر انجام میدهند با بیکاری ولگردی بیکارگری و طفیلیگری مبارزه میکنیم دنیای امروز آقایان راه بازگشت به فئودالیسم را به کسی نمیدهد (احسنت) طرفداران تثبیت وضع اجتماعی فعلی خودشان خودشان را محکوم میکنند (صحیح است) ما عقیده داریم که ستون فقرات اجتماعی امروز دنیا را طبقه متوسط تشکیل میدهد (صحیح است) و قوام و ثبات کشور با پایداری آنهاست و در هر مملکتی که حکومت در اختیار طبقه متوسط است هم طبقات محروم مرفه شدهاند و هم مسیر ترقی و طبیعی کشور تأمین گردیده است ما معتقد به متشکل کردن طبقه سوم مردم ایران هستیم و تمام نیروی خود را صرف حمایت و رفاه این طبقه خواهیم کرد کاسب، تاجر، صنعتگر، کار خانهدار متوسط پیشهور کارمند دولت خرده مالک همه متکای ما محسوب میشوند ما نمیگوئیم که راه ملت را فقط ما پیدا کردیم ما نمیگودیم همکاری با ملت در انحصاد ماست این راه در پیش همه احزاب باز است و در این مسابقه خدمتگذاری مسلماً کسی پیش میافتد که مردم بیشتر حرف او را قبول بکنند ما سمت و جهتی جز رفاه حال مردم ایران در کمک به پایدار شدن طبقه متوسط و حفظ استقلال و اعتلای مملکت نداریم ما با آغوش باز از کلیه کسانی که عاشق ترقی مملکت و رفاه حال مردم باشند و راه و عقیده ما را بپسندند و میخواهند با ما همگام شوند استقبال میکنیم ما آرزویی جز عظمت ایران و بقای پرچم ایران و بقای سلطنت ایران نداریم (صحیح است احسنت).
نایبرئیس - آقای شمس قناتآبادی
قناتآبادی - البته بعد از بیانات و فرمایشات فصیح و بلیغ جناب آقای دکتر شاهکار که از نظر اصل مورد قبول همه است این مطلب را قبول داریم در شرایط فعلی در دنیا اقوام و مللی میتوانند به طرف سعادت و عظمت بروند که دسته جمعی باشند و این مطلب هم خیلی وقت که حل شده یک فکر دستجمعی متشکل بهتر از یک فکر فردی و شخصی است ولی برای پیشرفت این فکر در مملکت خودمان با توجه به سوابق و گذشتههایمان این فکر باید بسیار بسیار تلاش بکنند تا اعتقادی در عامه مردم یعنی همان مردمی که به نام آنها این فکر همکاری کنند و انشاالله این کشتی وطن به ساحل سعادت و عظمتی که لایق ملت ایران است برسد (انشاالله) مطلبی که بنده میخواهم عرض کنم یکی از جزئیات مربوط به همان مردم و همان ملت و همان اجتماعی است که به نام آن سخن گفته میشود از بعد از ۲۸ مرداد یک تزی در این کشور عنوان شد البته باید این مطلب را قرار کرد که این فکر و این تز ابتدا از طرف شخص شخیص اعیلحضرت همایونی بیان شد و ارائه شد عقلای قوم هم متوجه این مطلب شدند و به اهمیت این تز و این فکر پی بردند و رویش عمل کردند و کم و بیش عمل میکنند گو اینکه هنوز این اعمالی که مربوط به این تز است کامل نیست به دلایلی که عرض میکنم این تز مبارزه با یأس و بدبینی بود واقعاً اگر یک ملتی مأیوس باشد یک ملتی در اثر ضربات وارده نا امید بشود بدبین بشود این ملت به طور قطع گور خودش را با دست خودش کنده چون این مطلب خیلی ضرر دارد و مبارزه با این ضرر بزرگ خیلی اهمیت دارد و عقلای قوم و افرادی که علاقمند به مملکت و کشور بقاء و عظمت قوم هستند روی این تز و روی این فکر باید سریعاً دقیقاً و جداً مبارزه بکنند اما مطلب اینجاست که آیا با صرف اینکه گفته شود نباید مأیوس بود نباید آینده را تاریک دید وضع را دژم و ناهموار فکر کرد مطلب حل میشود یا خیر؟ از بدیهیئت است که با صرف گفتن حل نمیشود بلکه بایستی یک وسایل و ابزار و یک اعمالی به دنبال ترویج این فکر که یأس و بدبینی موجب انحطاط و اضمحلال ملتهاست به وجود بیاورند و آورده شود همان اعمال و رفتار آهسته آهسته یک نیروی عظیمی در ملت به وجود میآورد که آن نیروی عظیم یأی و بدبینی و سایر تیرگیها را از یک قوم برطرف میکند به عقیده بنده اولین وسیله مبارزه با یأس و بدبینی رفاه و آسایش اولیه قوم و ملت است یعنی وقتی ما بخواهیم یک ملتی را امیدوار به آینده بکنیم باید از حال شروع بکنیم صرف اینکه آینده و دورنمای آینده را به او نشان بدهیم بدون اینکه با تقویت همان ملت و با کمک همان ملت وضع حال او را به طرف بهبهودی ببریم نتیجه عکس خواهد داد چون بنده مجالی بیش از یک ربع ندارم و نمیخواهم زیاد روی این کلیات صحبت کنم میروم روی آن منظوری که اساساً امروز برای آن منظور پشت این تریبون آمدهام و توجه
نمایندگان محترم مجلس شورای ملی مخصوصاً جناب آقای دکتر مهران و جناب آقای ذوالفقاری را به این موضوع جلب میکنم و آن موضوع کارمندان دولت است همه ما بیش و کم میدانیم که الان وضع حقوق و مقرری که به کارمندان دولت پرداخت میشود یک شکل بسیار بسیار عجیبی به خود گرفته است یک عده معدودی در یک بنگاههای معین و مشخصی من اولاً این مطلب را بگویم که نمیخواهم این مطلب را انتقاد کنم که چرا فلان کارمند دولت در فلان سازمان ماهی ۱۵۰۰ تومان حقوق میگیرد مقصود این نیست من میخواهم بگویم چرا دیگران نمیگیرند (صحیح است) این مطلب را توجه بفرمایند البته من هم مثل آقایان محترم میدانم که وضع بودجه مملکت چه جور است اما میخواهم بگویم ما که میخواهیم یأسها و بدبینیها و بغضها و کینهها از بین این قوم برطرف شود شرط اولش اینست که آنچه ما میتوانیم بین این زندگی هم آهنگی به وجود بیاوریم (صحیح است).
آقایان بین هیچ قوم و ملتی و بین هیچ اجتماعی نمیشود به یک کسی که قوت لابموت ندارد و برای دوا و معالجه عزیزش محتاج است بگوئیم که تو خوشبین باش و نسبت به آن کسانی که از همه مزایا برخوردارند نظر بد نداشته باش این یک مطلب فطری است این یک مطلب طبیعی است اما میشود به آن آدمی که وضعش بد است کمک کرد آهسته آهسته تا این با احتیاجات اولیه برسد من چون مسلمانم چون معتقدم به اصول و با اصل مالکیت و حق کاملاً موافقم نمیگویم که ثروت ثروتمند را باید گرفت و داد به فقیر این برخلاف منطق من برخلاف دین من و برخلاف عقیده سیاسی من است من میگویم باید ما یک کاری بکنیم که فقر او آنهایی که به احتیاجات اولیه محتاجند آنها هم برخوردار شوند یکی از طبقات مهمه این مملکت کارمندان دولتاند و این کارمندان برخلاف بعضی شایعات و بعضی حرفها و بعضی مطالب اکثرشان مردمان شرافتمند و زحمتکش و کارکن هستند.
(یکی از نمایندگان – و قانع) و قانع بسیار حرف صحیحی است. یعنی به حداقل حقوق قناعت میکنند. متأسفانه در دادن این حداقل حقوق به این اکثریت قطعی کارمندان یک اشتباهایی شده و مدتهاست این کارمندان دولت تلاش میکنند برای رفع این اشتباه چون اگر این اشتباه رفع میشد و رفع بشود کما اینکه دولت هم وعده داده است که در آینده رفع میکند این اشتباهات برای هر کارمند رتبه ۳ و رتبه ۴ یا بر فرض رتبه ۹ تفاوت حقوقی که به دست میآید در ماه در حدود ۱۰۰ تومان میشود (صفاری – در رتبههای پائین خیلی کمتر میشود) بنده حداکثر را گفتم خوب دقت کنید یک همچو جمعیت کثیری که این هم فعالیت میکند کار میکند اکثراً تحصیل کرده هستند اکثراً مردمان بدون شبهه علاقمند به وطن و ملیت و قومیت هستند اینها آن فرد شاخصشان یعنی رتبه نهشان اگر این اشتباهی که در اصل حقوق و اضافه شدن حقوق که طبق قانون استخدام کشوری به وجود آمده اگر مراعات بشود صد تومان اضافه میگیرد و سالهای سال است که تفاوت این اشتباه را از دولتها میخواهند البته با وضع خیلی متین نه اجتماع کردند نه جنجال کردند نجابت ملت ایران و شرافت ملت ایران در این کارها خوب آشکار و ظاهر است در تمام دنیا مرتب در روزنامهها وجراید میخوانید که فلان وزارتخانه فلان جمعیت فلان کارگر برای اضافه حقوق بیشتری اجتماع کردهاند و اعتصاب کردهاند اینها نه اعتصاب کردند نه جنجال کردند نه هیاهو کردند از یک طریق خیلی عاقلانه و نجیبانههای اقدام کردند. اول نامه نوشتند به شخص اول مملکت اعلیحضرت همایونی بعد هم ادعاهای خود را آوردند روی کاغذ نوشتند به دیوان عالی کشور. دیوان عالی کشور هم توجه کرده است به قاون استخدام کشوری مخصوصاً ماده ۱۶ و ماده ۱۷ و حق را به اینها داده است و اینها از دولت و دستگاه هیچ چیز علاوه بر آن حقی که مقرر در قانون شده است و در اثر یک اشتباه حساب سالهای سالست که این حق از آنها فوت شده است نمیخواهند البته این نامهها که نوشتهاند بنده میدهم خدمت جناب آقای ذوالفقاری که بدهند خدمت جناب آقای نخست وزیر و ما امیدواریم که این مطلب همانطور که وعده فرمودند برای آینده حل شود اما برای گذشته دولت طبق این ادعاهایی که کرده است و طبق این درخواستهایی که به کمیسیون پنج نفری داده هرجایی که زمین بوده است اکثراً تصرف کرده و مال دولت است و ما هم در این جریان خیلی دفاع کردیم اینها همهشان ابنای وطن ما هستند اینها همه مال این کشور هستند روی همین تز مبارزه با یأس که عرض کردم عملاً دنبال احقاق حق کارمندان دولت یک پیشنهادی تهیه کردند و حتی یک طرحی هم تهیه کرده بودند و کارمندان محله روشنفکر آوردند به من دادند و من از کسانی بودم که طرح را امضاء کردم و بعد متوجه شدیم که این پیشنهاد خرج بکند نگفتم اما از دولت میخواهیم برای اشتباهاتی که در گذشته شده است برای این کارمندانی که از دولت طلب دارند و بایستی این طلب آنها را طبق قانون پرداخت کرد از این زمینها بهشان بدهند. اولاً یک نهضت بزرگی برای تهیه مسکن به وجود میآید کارمندان میروند برای ساختمان خانه باید به آنها کمک هم بشود به وسایل مختلفه همانطوری که بانکها به بعضی از کسانی که صاحب سرمایه بزرگی هستند رقمهای میلیون کمک میکند هیچ اشکالی ندارد که بانکها به این کارمندان دولت بعد از دادن این زمینها رقمهای جزیی برای تهیه مسکن کمک کند مگر یکی از مواد برنامههای دولتهای ما این نیست که مسکن برای مردم تهیه کند واقعاً این را بدانید از کارمندان دولتها تقریباً بیخانمانتر کسی نیست به اینها زمین بدهید کمک هم بهشان بکنید تشویقشان هم بکنید و اگر هم قانونی لازم دارد بیاورید ما تصویب میکنیم که اینها از این مخمصه نجات پیدا کنند و من انتظار دارم که دولت جناب آقای دکتر اقبال به این مطلب توجه کنند مطلب دیگری که میخواهم عرض کنم اینست این را نه به عنوان نماینده مجلس به عنوان اینکه بنده به اصطلاح خودم اهل تهران هستم استدعا میکنم جناب آقای ذوالفقاری جناب آقای دکتر مهران به دولت بفرمایید به شهرداری بگوید که این جنوب شهر تهران جزء تهران است از آقایان نمایندگان من خواهش میکنم گاهی از آنجا عبور بفرمایند به قدری این خیابانها خراب و کثیف و به قدری آلوده است که انسان متحیر میشود که آیا این شهر است اینجا مرکز یک کشوری است و من تعجب میکنم با اینکه شهرداری با چماق با چوب با تمام قوایی که در اختیارش است یکشاهی از عوارض را لا وصول نمیگذارد (صحیح است) ممکن نیست بگذارد یک شاهی از عوارض لا وصول بماند روز بروز وزارت کشور با دعای اینکه من وزارت کشورم و قائم مقام انجمن شهر هستم بر همه چیز عوارض میبندد و شهرداری هم با کمال دقت این عوارض را تا آن یک شاهی آخر وصول میکند ولی ندیدم که یک قدم مثبت این شهرداری بردارد حالا که اینطور است از جان مردم چه میخواهند.
مردم شهرداری نمیخواهند قبل از تابستان شهرداری خیابانها را خراب کرده است و تا حالا مانده است حالا هم فصل آسفالت گذشته است باز خدا پدر گذشته را بیامرزد (حشمتی - خیال کردید شمال شهرخوبست، شمال هم همین طور است) شمال هم همینطور است. چون بنده مال جنوب شهر هستم آنجا عبور میکنم آنجا را عرض میکنم تمام خیابانهایی که از شمال به جنوب میآید خراب کردند خیابان خیام را خراب کردهاند که آسفالت بکنند و نمیدانم چه میخواهند بکنند و چه فکر بکری این شهرداری کرده است که تاکنون یک وجبش را آسفالت نکردهاند که هیچ تمام آن نواحی آلوده به گل و خاک شده
(خرازی - اصلاً چرا انجمن شهر تهران را تشکیل نمیدهند؟) و متأسفانه در همین خیابان مولوی که از شرق تهران به غرب تهران میرود چالههای هولناکی دیده میشود که وقتی ما تهران میآئیم و این خیابانها را میبینیم اصلاً وزارت راه و راهسازی پیش ما پیغمبر میشود. باور بفرمایید وقتی از خارج میائیم تهران و در خیابانها راه میرویم باور بفرمایید ناراحتیهایی که در بین راه کشیدیم از یاد میبریم از بس که چاله و کثافت در این خیابانها وجود دارد و این مال اینست که این دستگاه وظیفه خودش را انجام نمیدهد.
نایبرئیس - آقای دکتر امین
دکتر شفیع امین – در تعطیلات تابستان وقت بیشتری بود که ما بهتر با طبقات مختلف تماس بگیریم و یک یادداشتهایی کردهام که خدمت همکاران محترم عرض میکنم مخصوصاً در قسمتهای بهداری و فرهنگ اولاً نامههای زیادی از همکاران پزشک آذربایجان یا از جاهای دیگر رسیده بود که ضمن توضیحاتی که جناب آقای وزیر بهداری آقای دکتر راجی راجع به جذامخانه مشهد دادند خیلی حقکشی کرده بودند. حقیقت این گلهای که این طبقه تحصیل کرده این مملکت کردهاند خیلی به جا است آقایان وارد هستند طبیبی که مدتها زحمت کشیده درس خوانده در جاهای بد در گرما و سرما با میکرب جنگ و مجادله میکند انصاف نیست که آقای وزیر بهداری بدون مطالعه برای خاطر اینکه یک نفر طبیب را خواستهاند بفرستند و نرفته به همه اطبای کشور بتازند و بگویند که اینها از زیر بار مسئولیت در میروند و این در روزنامهها منعکس بشود و آنها را دلسرد و مأیوس بکند. بنده گمان میکنم که آقای وزیر بهداری و سایر وزرا باید با قدرت و قوی باشند قانون در دستتان هست به هر طبیبی به هر کارمندی ابلاغ بکنید که به هر جایی بروند من یقین دارم که آقایان همکاران پزشکان اطاعت خواهند کرد و اگر تمرد کرد طبق قانون حق دارید او را تعقیب کنید مجازات کنید و محاکمه کنید بنده تحقیق کردم بنده میدانم برای جذامی خانه مشهد طبیب بوده ولی وسیله ندارند عین همین جذامی خانه در آذربایجان نزدیک تبریز است آقایان پزشکان زحمت میکشند و ابراز لیاقت میکنند ولی وسیله ندارند این جذامیهایی که از تمام کشور آمدهاند چهارصد و پنجاه نفر هستند آب خوردن ندارند از آب شور استفاده میکنند طبیب با یک حقوق ناچیز که بهش میدهند چطور میتواند که چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد آیا انصاف نیست که فوقالعادهای بدهند که با راحتی برود و با فکر راحت کار بکند. بنده در این مسافرت در امریکا در یک شهری در یک قصبهای که جذامیهای امریکا را نگاه میدارند رفتم یک مریضخانه بود مرتب و منظم که همه اطباء خودشان و خانوادهشان با راحتی فکر زندگی میکنند. شما آقایان آقای وزیر بهداری برای پزشکان حداقل زندگی را در این جذامخانه و در این شهرها و قصبات فراهم کنید بعد به آنها بفرمایید بروند آن وقت اگر
خدای نکرده اطاعت نکردند تنبیه بکنید و در روزنامهها منعکس بکنید شما میروید از اطبای غیرایرانی دعوت میکنید آیا اطبای غیرایرانی که به ایران میایند مجانی خدمت میکنند؟ خیر ده برابر پول خواهند خواست شما حداقل زندگی را برای یک طبیب برای یک پزشکیار برای یک ماما بدهید و از آنها کار بخواهید. در آذربایجان و در شهرستانها در قصبات که بنده تماس داشتم وزارت بهداری کوچکترین اقدامی نمیکند در تمام آذربایجان با پنج میلیون جمعیت یک آسایشگاه برای مسلولین تهیه نکردهاند مسلولین بیچاره میمیرند و تلف میشوند مریضهایی که میتوان با معالجههای کوچک عرض آنها را مداوا کرد و از پیشرفت مرض آنها جلوگیری کرد به درجات دوم و سوم و به مراحل بدی میرسد که از بین میروند آقایان همه نمیتوانند به تهران بیایند وزارت بهداری تمام هم و غمش را در اطراف تهران تمرکز داده است اینست که در شهرستانها تا حدی که من خبر دارم هیچجا وسیله نیست. آقایان تصدیق میفرمائید که اساس کار وزارت بهداری بهداشت است یکی از کارهای مهم بهداشت جلوگیری از همین سل است در قسمتهای مختلف کشور متأسفانه و مخصوصاً در آذربایجان سل زیاد شده بنده با کمال تأسف عرض میکنم که این مدت که در آذربایجان بودم مریضهای زیادی دیدم که عدهای به تهران میفرستادیم ولی بعضی نمیتوانند بیایند و بعضی را در جذامیخانه میبرند به طوری که عرض کردم چندین سال پیش لولهکشی جذامیخانه باباباغی پیشنهاد شده که با پانزده هزار تومان بیست هزار تومان تأمین میشود ولی هیچ کاری نکردهاند این را بنده رفتهام و دیدهام آقایان پزشکان زحمت میکشند و فعالیت میکنند ولی وزارت بهداری کمک نمیکند بنده توجه جناب آقای وزیر بهداری را که خودشان طبیب و وارد هستند و مرد خوشنیتی هستند به این موضوع جلب میکنم ولی متأسفم که بگویم ایشان با شهرستانها و قصبات مختلف تماس نداشتهاند که بروند و به بینند و تحقیق بکنند و درد آنها را بفهمند چیست دوم راجع به فرهنگ بود خوشبختانه جناب آقای وزیر فرهنگ اینجا تشریف دارند ایشان زحمت میکشند فعالیت میکنند برای فرهنگ کشور ولی من خواهش میکنم به شهرستانها بیشتر توجه بفرمایند تصدیق میکنم تهران پایتخت است همه دوست داریم که پایتخت ماکامل بشود مجهز بشود از نظر بهداشتی و فرهنگی ولی تصدیق میفرمائید که نمیشود به خاطر تهران شهرستانها را خراب کرد بنده در اواخر شهریور در تبریز بودم تحقیق کردم عده زیادی محصلین دبستانی و دبیرستانی مراجعه میکردند متأسفانه جا نبود با اینکه وزیر فرهنگ هم مرد خوبی است مرد فعالی است ولی جا نیست که قبول بکنند باید برمقدار دبستانها و دبیرستانها اضافه شود یکی هم راجع به دانشگاه تبریز بود که با کمک وزارت فرهنگ دارد تکمیل میشود ولی قسمتهایی هست که باید توجه و تکمیل بشود که عرض میکنم مخصوصاً دانشکده کشاورزی که محصلین بیچاره کلاس سوم هستند ولی هنوز وسیله و استاد ندارند از خارج باید تهیه بکنند یکی هم از جناب آقای وزیر فرهنگ خواهش میکنم که قانون دانشگاه را در شهرستانهای مشهد اصفهان تبریز و شیراز خوب اجرا بکنند شورایی که دارند شورا را محترم بشمارید شورایی که به اسم شورای شهرستانها در تهران دارند این صلاحیت ندارد جناب آقای وزیر فرهنگ خودشان وزیر مسئول هستند میتوانند در قسمتهایی که شوری تصمیم میگیرد نظر بدهند و اقدام بکنند نه اینکه شورایی در تهران تشکیل بشود که وارد به امور آن شهرستان نیست و در آنجا تصمیم بگیرند بنده تقاضا میکنم که شورای دانشگاههای شهرستانها را محترم بشمارند و اهمیت بدهند و اختیارات بیشتری به دانشگاهها بدهند. یکی هم محصلین خارج از کشور است که در اروپا و آمریکا مشغول تحصیل هستند از آقای وزیر فرهنگ خواهش میکنم که این عدهای که انتخاب خواهند شد مراقبت بفرمایند که از عدهای که لایق و بیبضاعت هستند و با محیط آنجا آشنا میشوند اگر از مملکت خودشان خوبی و خوشی نبینند و به آنها نخواهند گشت قسمت سوم عرض بنده راجع به وزارت راه است آقایان همکاران که به آذربایجان تشریف بردهاند مخصوصاً آقای ارسلان خلعتبری ملاحظه فرمودند راههای آذربایجان فوقالعاده خراب است کوچکترین کمکی نشده یک صورتی وزارت راه تنظیم کرده و چاپ کرده است راجع به درآمد بنزین و مالیات بنزیم و از اتومبیلها که برای آسفالت راهها میگیرند از سال ۱۳۲۵ تا آخر ۳۵ در حدود ۱۶۲ میلیون تومان وصول شده است خودشان نوشتهاند در شش ماهه اول سال ۳۶ سی میلیون تومان وصول کردهاند طبق احصائیهای که خودشان دادهاند در این مدت در حدود پنج میلیون تومان یعنی یک سی و هشتم این اعتبار خرج نشده است این پولها به طور مساوی بین استانها و شهرستانها تقسیم نمیشود شاهنشاه علاقه دارند که ملت راضی باشد همیشه میفرمایند که با یأس و بدبینی مبارزه کنید صحیح است نظر ایشان حقیقتاً رفاه و آسایش ملت است روزنامهها و مطبوعات در این فسمت خدماتی میکنند همکاران محترم تذکر میدهند ولی باید ما کار مثبت عملاً به مردم نشان بدهیم که دولت در فکر آنهاست خودشان حساب کردهاند در این مدت آسفالتی که در تمام شهر تبریز کردهاند یک آسفالت ۵۰ کیلومتری است بین تبریز و بستانآباد که زیرسازی آن خوب نبوده و سه چهار میلیون تومان خرج کردهاند و بعد از شش ماه از بین رفته است
(مهندس اردبیلی - خرج نکردهاند همهاش را خوردهاند). سه تا پل قرار بود در اطراف شهر تبریز بسازند هنوز نساختهاند هر روز نارضایتی زیاد میشود باید جلوی این نارضایتیها را گرفت دولت میتواند جلوی این نارضایتی را بگیرد به عقیده بنده خیلی آسان است خیلی راحت میشود جلوی این نارضایتیها را گرفت حقیقتاً اوامر عالی شاهنشاه که آسودگی و استراحت ملت ایران است تأمین میشود در قسمت راهآهن البته وزارت راه فعالیت میکند و با علاقهای که شاهنشاه دارند انشاالله این راهآهن ساخته خواهد شد. البته ما وظیفه داریم تقدیر بکنیم خوبها را و آنچه را که بد است انتقاد بکنیم. سازمان برنامه در آذربایجان کوچکترین کاری نکرده است قرار بود اعتباری برای دانشگاه تبریز بدهند ۱۴ ماه است با اوامر اکیدی که شاهنشاه فرمودند راجع به اعتبارات آنجا که بنا بود ۳ میلیون بدهند تا به حال ۱۴ ماه گذشته و فصل ساختمان دارد تمام میشود هنوز ابلاغ نشده است هنوز کنتراتچی در آنجا مشغول کار نشده است از جناب آقای ذوالفقاری خواهش میکنم که یادداشت بفرمایند یکی از نارضایتیهایی که بنده در آذربایجان دیدم از دستگاه دادگستری بود دستگاه دادگستری تبریز خیلی ضعیف بود البته مردم هزار جور نارضایتی دارند مراجعه میکنند بازپرس نیست عضو نیست قاضی نیست (صحیح است) اینها را با قوانین تازهای که درآمده منتقل کردهاند به جاهای دیگر اداره رئیس ندارد عضو ندارد مردم مراجعه میکنند برای تعیین تکلیفشان جواب رد میشنوند و ناراضی میشوند. آقایان تأمین رضایت مردم آسان است و تأمین نظر مردم لازم است بنده عقیده دارم که آنها را میشود با کارهای خیلی کوچک راضی نگاه داشت اینها از شما زندگی لوکس نمیخواهند مردم که مراجعه میکنند باید بعد از یک ماه دو ماه ۳ ماه وضعشان روشن بشود استاندار آذربایجان مرد بسیار فعال و نجیب و خوبی است شب و روز زحمت میکشد ولی وسیله میخواهد از سازمان برنامه اعتبار میخواهد برای عمران و آبادی باید پول بدهند برای عمران و آبادی تمام اهالی وطنشان را دوست دارند ولی باید از طرف دولت و سازمان برنامه کمک بشود برای عمران و آبادی برای راهسازی برای همه چیز وسیله داده شود تا مردم راضی بشوند بیخود برای چیزهای خیلی جزیی ملت را نباید تاراضی کرد مبارزه با یاس و بدبینی خیلی لازم است متأسفانه ممکن است از طرف عناصر داخلی یا خارجی تحریکاتی بشود باید جلوی اینها را گرفت مطبوعات خدمت بزرگی میکنند روزنامهها همیشه مینویسند نباید اظهار یاس و بدبینی بکنید ولی بایستی وسیلهای دست مغرضین نداد باید آنچه امکان دارد برای راحتی مردم اقدام بکنیم بنده به نام نماینده ملت و یک نماینده مجلس وظیفه دارم که اینها را عرض کنم با آقایان وزرا تماس بگیرم و تذکر بدهم ولی باید تا دیر نشده است و تا وقت نگذشته است به درد مردم برسند خیلی راحت و آسان است یک نفر دو نفر از آقایان وزرا تشریف ببرند با مردم تماس بگیرند ببینند درد ملت چیست. متأسفانه مثل اینست که آقایان از ملت فاصله میگیرند نباید برای استقلال مملکت جانش را سپر کرده است. بنده در نظر داشتم که به وزارت بهداری تذکر بدهم که در مشکین شهر دویست هزار نفر نفوس است یک ماما ندارند (اردبیلی - بهداری صفر است) بهداری صفر است آقای وزیر بهداری خوبست حکم صادر کنند برای یک نفر ماما که اعزام بشود اگر حاضر نشد برود او را از خدمت بیکار بکنند اغلب شهرستانها به این درد مبتلا هستند بنده امیدوارم که آقایان وزرا مخصوصاً جناب آقای وزیر جنگ و جناب آقای معاون نخستوزیر که اینجا تشریف دارند به این مطلب توجه بفرمایند.
نایبرئیس - آقای دکتر وقت شما تمام شد.
دکتر امین - بسیار خوب از ژاندارمری نارضایتی هست باید ببینیم چرا از ژاندارمری ناراضی هستند. ژاندارمری بعض افراد بسیار خوبی هستند اگر اشکالی در کارشان و نقصی دارد باید آنها را اصلاح کنیم و کاری کنیم که نارضایتی و بدبینی از بین برود (انشاالله).
۴- بیانات آقای نایبرئیس دایر به وظایف کمیسیونها
نایبرئیس - وارد دستور میشویم ولی قبل از اینکه لایحه مربوطه قرائت شود یک نکتهای را تذکر میدهم و تقاضا میکنم که همه آقایان توجه بفرمایند دیروز هیئت رئیسه با حضور آقایان روسای کمیسیونها تشکیل شد و نسبت به لوایحی که تقدیم مجلس شده و در کمیسیون باقی مانده است مذاکراتی شده و اینطور قرار شد که مواد آئیننامه امروز برای آقایان خوانده شود که در حضور کمیسیونها و تصویب لوایح البته به طوری که نظر دارند و مطابق این آئیننامه رفتار بفرمایند تا محتاج نشویم از این مادهای که خوانده میشود
میشود استفاده کنیم و موضوع را در خود مجلس مطرح کنیم حالا ماده ۲۸ و ۲۹ آئیننامه قرائت میشود و امیدوارم که آقایان اعضاء کمیسیونها در هر کمیسیونی که عضویت دارند اهتمام بفرمایند و مرتباً تشریف بیاورند گزارش این لوایح را تهیه بفرمایند برای اینکه مجلس بدون دستور و بدون کار نماند حالا مواد ۲۸ و ۲۹ قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد).
ماده ۲۸ - هر طرح یا لایحهای که به کمیسیون ارجاع میشود باید گزارش آن منتهی ظرف یک ماه از تاریخ وصول به دفتر کمیسیون به مجلس شورای ملی داده شود وگرنه هر یک از نمایندگان با دولت حق دارد از مجلس تقاضا نماید که آن را جزو دستور مجلس قرار دهد و حق تقدم طبق ماده ۷۲ تعیین خواهد شد ولی در مورد لوایح مفصل هرگاه کمیسیون نتوانست رسیدگی به آن را در این مدت تمام کند باید به رئیس مجلس گزارش دهد و برای اتمام مطالعات و اتخاذ تصمیم تقاضای تمدید نماید که به تصویب مجلس برسد ولی به هر حال این تمدید نباید بیش از یک مرتبه و طولانیتر از دو ماه باشد و در هر صورت درخواست تمدید باعث وقفه کار کمیسیون نخواهد شد و اگر کمیسیون پس از انقضای مهلت باز هم نتیجه نگرفته باشد رئیس مجلس مکلف است لایحه را در مجلس مطرح سازد.
ماده ۲۹ - گزارش کمیسیونها به رئیس مجلس داده میشود و رئیس کمیسیون مکلف است ماه به ماه صورتی از گزارشهای مزبور فهرستی از کلیه کارهایی که به هر کمیسیون ارجاع شده و هنوز خاتمه نیافته باشد تهیه و در معرض ملاحظه نمایندگان بگذارد.
نایبرئیس - بنابراین آقایان توجه فرمایند که از این دو ماده انحرافی حاصل شود. آقای دکتر شاهکار
دکتر شاهکار - خواستم عرض کنم آن قوانین آزمایشی که آقای گلشائیان گذراندند همانطور که نظر مبارک است قرار شد که حداکثر بعد از یک سال برای تصویب به مجلس بیاید این قوانین حاضر است و باید به مجلس بیاید امر بفرمایید که دولت و آقای کفیل وزارت دادگستری این قوانین را به مجلس بیاورند.
نایبرئیس - این موضوع مطرح نیست آقای فضائلی
۵- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای فضائلی
فضائلی - سؤالی است از آقای وزیر گمرکات و انحصارات و بازرگانی که تقدیم میشود.
نایبرئیس - ابلاغ میشود.
۶- طرح و تصویب گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به استفاده از خدمت معلمین در وزارتخانهها.
نایبرئیس - گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به استفاده از خدمت استادان در وزارتخانهها مطرح است. گزارش کمیسیون قرائت میشود (اینطور خوانده شد) گزارش از کمیسیون فرهنگ به مجلس شورای ملی کمیسیون فرهنگ لایحه راجع به استفاده از خدمت استادان و دانشیاران و دبیران در وزارتخانهها و مؤسسات دولتی را با حضور آقای وزیر فرهنگ برای شور دوم رسیدگی و با اصلاحاتی که به عمل آورد تصویب نمود اینک گزارش آن را به شرح زیر تقدیم میدارد:
ماده ۱ - مادام که وزارتخانهها و مؤسسات دولتی برای خدمت تدریس در آموزشگاههای اختصاصی خود احتیاج به خدمت استادان و دانشیاران یا دبیران دارند میتوانند در مورد استادان و دانشیاران با موافقت دانشگاه و در مورد دبیران با موافقت وزارت فرهنگ ساعات اضافی تدریس (به نحوی که منافات با وظایف آنان در دانشکده و یا دبیرستان مربوط نداشته باشد) برای آنان تعیین نمایند مأخذ پرداخت حقالتدریس در آموزشگاههای عالی حداکثر ساعتی ۱۵۰۰ ریال و در سایر آموزشگاهها حداکثر در دوره دوم متوسطه ساعتی ۱۰۰ ریال و در دوره اول متوسطه ساعتی ۷۰ ریال خواهد بود.
تبصره - پرداخت حقالتدریس استادان و دانشیاران از اول فروردین ۳۵ تا تاریخ تصویب این قانون در آموزشگاههای اختصاصی وزارتخانهها در صورت انجام وظیفه و به شرطی که از میزان مقرر در این قانون تجاوز ننماید بلامانع میباشد.
ماده ۲ - هر گاه وزارتخانهها یا مؤسسات دولتی برای انجام خدمات فنی و تخصصی به غیر از تدریس احتیاج به متخصص داشته باشند که تأمین آن از بین کارمندان دولتی ممکن نباشد و استخدام چنین متخصصی هم مقدور نگردد و انحصار استفاده از وجود یکی از استادان یا دانشیاران و رؤساء بخشها و درمانگاهها محسوس شود وزارتخانه یا مؤسسه مربوط میتواند به دانشگاه رجوع نماید دانشگاه با تصویب شورای دانشکده و شورای دانشگاه متخصص ذیصلاحیت را از میان استادان و دانشیاران و رؤساء بخشها و درمانگاهها انتخاب و به وزارتخانه یا مؤسسه مربوط معرفی میکند که از ساعات آزاد او به نحوی که منافات با وظایف او در دانشکده یا بخش یا درمانگاه نداشته باشد استفاده نمایند.
تبصره ۱ - استادان و دانشیاران و رؤساء بخشها و درمانگاههایی که در یکی از وزارتخانهها یا مؤسسات دولتی بیش از هفت سال به خدمت ثانوی مشغول بودهاند و در موقع تصویب این قانون نیز مشغول خدمت میباشند در صورت احتیاج آن وزارتخانه یا مؤسسه از تشریفات مندرج در ماده ۲ معاف خواهند بود و میتوانند با استفاده از مزایای مندرج در این قانون به خدمت ادامه دهند.
تبصره ۲- به استاد و دانشیار و رؤساء بخش و درمانگاهی که به ترتیب فوق به خدمت ثانوی در وزارتخانه یا مؤسسه دولتی مشغول میشود بر حسب میزان کار و ساعات خدمت ثانوی به شرط آنکه حداکثر از ده هزار ریال تجاوز ننماید به عنوان حقالزحمه خدمت اضافی پرداخت میشود و پرداخت این حقالزحمه به هر یک از استادان و دانشیاران و رؤساء بخشها و درمانگاهها فقط در یک وزارتخانه یا مؤسسه دولتی مجاز خواهد بود.
تبصره ۳ - استادان و دانشیاران و روساء بخش و درمانگاهها علاوه بر حقوق و مزایای قانونی مربوط به خدمت اصلی خود فقط میتوانند از یکی از موارد این ماده و ماده قبل استفاده نمایند و نمیتوانند از وزارتخانهها یا مؤسسات دولتی به هیچ عنوان دیگر حقوق یا حقالزحمه یا فوقالعاده دیگری دریافت نمایند.
مخبر کمیسیون فرهنگ دیهیم.
نایبرئیس - گزارش کمیسیون امور استخدام هم قرائت میشود
(به شرح ذیل خوانده شد)
گزارش از کمیسیون امور استخدام به مجلس شورای ملی کمیسیون امور استخدام در جلسات متعدد با حضور آقای وزیر فرهنگ لایحه استفاده از خدمت استادان و دانشیاران در وزارتخانهها و مؤسسات دولتی را برای شور دوم رسیدگی و در نتیجه خبر کمیسیون را تأیید و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
مخبر کمیسیون امور استخدام احمد مهران.
نایبرئیس - آقای عمیدی نوری در ماده اول مخالفید؟
عمیدی نوری – در کلیات عرایضی دارم.
نایبرئیس - چون شور دوم است کلیات اول ندارد میتوانید در کلیات آخر صحبت کنید. ماده اول مطرح است آقای صارمی مخالفید؟
صارمی – بلی.
نایبرئیس – بفرمایید.
صارمی - متأسفانه در مملکت ما نسبت به افراد مطلعی و دانشمند و متخصص احتیاج فوقالعاده زیادی وجود دارد و بایستی بگویم که تعداد این قبیل افراد بسیار قلیل و ناچیز است به همین جهت همه دوره میبینیم لوایحی میآورند و در کمیسیونهای سازمان برنامه یا مجلس برای استخدام متخصص خارجی و این استخدامی که نسبت به متخصصین خارجی میشود به طور کلی دارای مضار و زیانهای فوقالعادهای خواهد بود که حداقل اینست که در موضوع اقتصادیات کشور ما تأثیر خواهد داشت با این احتیاجی که وجود دارد من نمیدانم به چه مناسبت این همه تضییقات برای یک عدهای که دارای تحصیلات عالیه هستند فراهم میکنند و از وجود آنها در این کشور استفاده نمیکنند بنده خودم اگر یک روزی میگفتند استاد دانشگاه تصور میکردم که یک فردی است که کلیه احتیاجات زندگیش تأمین شده است و دارای ثروت و مکنت فوقالعادهای است و مشاغل مختلفه را در این مملکت اشغال کرده و انحصار به خودش داده بعد در طی عمل و در جریان کار میبینیم به اینکه وضعیت اینطور نیست گذشته از اینکه اوضاع زندگی بسیاری از طبقه تحصیل کرده در مضیقه و تنگنا هست با اینکه وجود آنها در این مملکت قابل استفاده است و در هر یک از مؤسسات این کشور میتوانند از وجود آنها استفاده بکنند با این تنگنا و احتیاج عمومی که وجود دارد تضییقاتی را برای آنها قائل شدن از قبیل وضع این قانون مورد نخواهد داشت من نمیدانم چه عیب دارد که دست دولت و وزارتخانه باز باشد که از این طبقات در مورد لزوم استفاده بکنند و حقیقت اینست که بنده خودم در بعضی از سازمانها که مشاهده کردم با خودم شرکت داشتم من تیتر استادی ندارم که بگویم دفاع از طبقه مربوطه خودم است یا به نفع خودم است ولی در بعضی از سازمانها که این افراد شرکت داشتهاند و تصدی داشتهاند منافع فوقالعادهای برای این سازمانها به وجود آوردهاند و حتی اکثر افراد پاکدامن این کشور از این طبقه هستند بنابراین ما اینها را بگوئیم به اینکه شما جز تدریس شاغل شغل دیگری نباشید و اگر احتیاج داشته باشیم برویم از خارج استخدام بکنیم و بهشان حقوق گزاف بدهیم شما در سازمان برنامه افرادی دارید که امروز که متخصص خارجی را استخدام کردهاند و آمدهاند به آنجا به آنها احترام میگذارند من دور از شأن مجلس میدانم به اینکه اسم آنها را در اینجا بیاورم اگر چنانچه متذکر میشدم خود آقایان تصدیق میفرمودند که وجودهای نافعی در آن سازمانها و این کشور هستند پیس برای یک چنین طبقهای این محدودیتها و این تضییقات مقرره در ماده یک بکی زائد و بیمورد خواهد بود الان یک قسمت از سازمانهای دولتی شما را این افراد اداره میکنند این لایحه که گذشت و تصویب شد بایستی اینها
را بیرون گذاشت تا این تشریفات را انجام داد و شاید برای یک مدت متمادی نتوانند کار بکنند در تبصره یک ماده دو میگوید استادان و دانشیاران و رؤسای بخشها و درمانگاهها.
نایبرئیس - آقای صارمی در ماده یک صحبت کنید.
صارمی - بسیار خوب بنده خیال میکردم که در کلیات میتوانم صحبت کنم. عمیدی نوری فرمودند که در کلیات نمیشود صحبت کرد صارمی بسیار خوب بنابراین بنده نسبت به کل این لایحهای که تقدیم شده است مخالف هستم و خاصه نسبت به ماده یک که باز قائل به تبصره خاصی شده است که در موضوع تدریس است و با توجه تبصرهای که در ماده بعد هست و ارتباط پیدا میکند با ماده یک قانون استادان و دانشیاران و رؤسای بخشها و درمانگاهها.
نایبرئیس - کدام تبصره را میفرمائید؟
صارمی - تبصره ۳ که ارتباط پیدا میکند با ماده یک (عمیدی مربوط به ماده یک نیست)
نایبرئیس - حالا فقط در ماده اول میتوانید صحبت کنید.
صارمی - بنابراین اگر چنانچه اجازه میفرمائید بعد در هر یک از تبصرهها عرایضم را عرض میکنم نسبت به ماده یک عرایضم را در همینجا خاتمه میدهم.
نایبرئیس - بسیار خوب آقای دولتآبادی.
دولتآبادی - لایحهای که امروز مطرح است بسیار لایحه مفیدی است و الان در اطراف ماده یک صحبت میکنم برای استحضار آقایان رفقا باید عرض کنم که الان شور دوم لایحه است یعنی آنچه لازمه دقت بوده است پیشنهادهایی که از طرف آقایان نمایندگان محترم در شور اول داده شده است همه در کمیسیون مورد دقت و رسیدگی قرار گرفته است و به قدری که ممکن و میسر بوده است که تأمین منظور اولیه از این ماده بشود همه آن پیشنهادات رعایت شده است و چون در شور دوم نمیشود پیشنهاد تازهای داد جا دارد که این لایحه زودتر تصویب بشود که بتوانند از آن استفاده بکنند اجمالاً عرض میکنم آن روز روز سعادت این مملکت خواهد بود که کلمه دانش و فرهنگ سرلوحه تمام امور ما قرار بگیرد تا آن روزی که ما با صمیم قلب با اعتقاد کامل بتوانیم به جانب این هدف قدم برداریم همه ناکامیها را خواهیم کشید و تردید هم نیست که باید به آن بدبختیها تسلیم باشیم «هرچه ناکامی ببینی جرم نادانی تواست چرخ کج رفتار نبود بخت بدفرجام نیست» البته مشکلات کار فرهنگ زیاد است اما باید همه را با حوصله و تدبیر راهنمای عملیش را پیدا کرد و آن مشکلات را حل کرد یکی از راههای این که ما بتوانیم فدم مثبت برداریم برای حل مشکلات این لایحه است عدهای از فضلا هستند در این مملکت که چون کار آموزشی ما ضعیف است در همهجا بایستی از وجود آنها استفاده کرد و این راهی که باز شده است برای این است اگر استادان و دانشیاران ودبیرانی هستند که معلومات و اطلاعات آنها علاوه بردانشکدهها باید در جاهای دیگر هم مورد استفاده قرار گیرد راهی باز باش بنابراین مطلبی که مورد نظر همکار محترم بنده جناب آقای صارمی بوده تنها راه تأمینش همین لایحه است بنده میخواهم تقاضا کنم چون شور دوم لایحه است زودتر تصویب بشود و برای اجرا در اختیار دولت قرار بگیرد.
نایبرئیس - آقای بهبهانی.
بهبهانی – موافقم.
نایبرئیس - آقای دکتر شاهکار.
دکتر شاهکار – موافقم.
نایبرئیس - آقای دکتر دادفر.
دکتر دادفر - بنده هم موافقم.
نایبرئیس - بنابراین رأی میگیریم به ماده اول آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده دوم قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد).
ماده ۲ - هرگاه وزارتخانهها یا مؤسسات دولتی برای انجام خدمات فنی و تخصصی به غیر از تدریس احتیاج به متخصصی داشته باشند که تأمین آن از بین کارمندان دولتی ممکن نباشد و استخدام چنین متخصصی هم مقدور نگردد و انحصار استفاده از وجود یکی ازاستادان یا دانشیاران و وزارتخانه یا مؤسسه مربوط مراتب را به هیئت وزیران گزارش میدهد و در صورتی که هیئت وزیران لزوم استفاده استفاده از خدمت استاد یا دانشیار را تأیید نمود وزارتخانه یا مؤسسه مربوطه میتواند به دانشگاه رجوع نماید دانشگاه با تصویب شورای دانشکده و شورای دانشگاه متخصصین ذیصلاحیت را از میان استادان و دانشیاران و رؤساء بخشها و درمانگاهها انتخاب و به وزارتخانه یا مؤسسه مربوط معرفی میکند که از ساعات آزاد او به نحوی که منافات با وظایف او در دانشکده یا بخش یا درمانگاه نداشته باشد استفاده نمایند.
تبصره ۱- استادان و دانشیاران و رؤسا بخشها و درمانگاههایی که در یکی از وزارتخانهها یا مؤسسات دولتی بیش از هفت سال به خدمت ثانوی مشغول بودهاند و در موقع تصویب این قانون نیز مشغول خدمت میباشند و در صورت احتیاج آن وزارتخانه یا مؤسسه از تشریفات مندرج در ماده ۲ معاف خواهند بود و میتوانند با استفاده از مزایای مندرج در این قانون به خدمت ادامه دهند.
تبصره ۲- به استاد و دانشیار و رؤسا بخش و درمانگاهی که به ترتیب فوق به خدمت ثانوی در وزارتخانه یا مؤسسه دولتی مشغول میشود برحسب میزان کار و ساعات خدمت ثانوی به شرط آنکه حداکثر از ده هزار ریال تجاوز ننماید به عنوان حقالزحمه خدمت اضافی پرداخت میشود و پرداخت این حقالزحمه به هر یک از استادان و دانشیاران و رؤسا بخشها و درمانگاهها فقط در یک وزارتخانه یا مؤسسه دولتی مجاز خواهد بود.
تبصره ۲- استادان و دانشیاران و رؤسای بخش و درمانگاهها علاوه بر حقوق و مزایای قانونی مربوط به خدمت اصلی خود فقط میتوانند از یکی از موارد این ماده و ماده قبل استفاده نمایند و نمیتوانند از وزارتخانهها یا مؤسسات دولتی به هیچ عنوان دیگر حقوق یا حقالزحمه یا فوقالعاده دیگری دریافت نمایند.
نایبرئیس - آقای مهندس هدایت مخالفید بفرمایید.
مهندس هدایت - این لایحه یکی از لوایح بسیار مفیدیست که دولت تقدیم مجلس کرده و بنده علت مخالفتم برای محدودیتی است که به عنوان حقالزحمه و پاداش در مقابل خدمت ثانوی استادان و دانشیاران و رؤسای بخشها در این لایحه ذکر کردهاند و آن ذکر مبلغ ده هزار ریال است آقایان ملاحظه بفرمایید که متأسفانه فعلاً مقدار کافی متخصص در مملکت نداریم و برای این که حداکثر از متخصصین موجود مملکت استفاده بکنیم باید این راه باز شود که از متخصصینمان بتوانیم در وزارتخانهها و ادارات دولتی استفاده بکنیم. یک عده از متخصصین ما به صورت استاد و دانشیار مشغول خدمت هستند که فعلاً ممنوع از خدمت در وزارتخانهها میباشند آقایان ملاحظه فرمودهاید و بارها اینجا انتقاد شده است اشخاصی را به عنوان متخصص خارجی به این مملکت آوردهاند و در هر حال حاضر هم موجود است و حقوقهای گزاف هم میگیرند و میگویند ما متخصص نداریم مهندس عادی خارجی را شما در ماه متجاوز از یکصد هزار ریال به آسانی میپردازید و بهترین مهندس ما در این مملکت حقوقش از چهارده هزار ریال در ماه تجاوز نمیکند (صحیح است). آقایان این بسیار شرمآور است بسیار شرمآور است که در این مملکت یک ایرانی تحصیل کرده با همان میزان تحصیل و با همان قدرت کار یک دهم یک خارجی حقوق بگیرد و هیچگونه مزایایی هم نداشته باشد (صحیح است). بنده به این جهات با این لایحه و این ماده مخالفت کردهام و یک پنشنهاد تجزیه هم دادهام و از آقایان محترم تقاضا میکنم که برای حفظ آبروی متخصصین ایرانی به این تجزیه رأی بدهند که این تبصره از این ماده حذف شود (صحیح است).
نایبرئیس - آقای تیمورتاش (تیمورتاش - مخالفم) آقای پرفسور اعلم موافقید بفرمایید.
پرفسور اعلم - بنده بسیار متشکرم از آقایان نمایندگان که میبینم مخالفت آقایان همه برای موافقت با این لایحه است چون به لزوم گذشتن این لایحه پی بردهاند و بایستی هم بگذرد الان دانشکده افسری ما و بعضی از دستگاهههای آموزشی ما به علت قوانین که موجود بود استاد و معلم ندارد آقایان استادان به واسطه اینکه حقوق از دانشگاه میگیرند نمیتوانند در جاهای دیگر کار بکنند و لازمست که حتماً این قانون بگذرد برای اینکه آقایان بتوانند به استفاده خودشان برسند بنده وارد این موضوع نمیشوم آقایان به حد کافی فرمودند استادان لازم است در دستگاههای دیگر کار بکنند در همه جای دنیا با اینکه فضلای بسیار هست این عمل معمول است و لازمست با تشکر و عرض این مقدمه، در سه جا در این ماده و تبصره اشتباه چاپی شده است که بنده میخواهم گزارش بدهم و استدعا کنم اصلاح بفرمایید یکی اینکه استفاده از استاد و دانشیار نوشته شده این استاد و دانشیار و رئیس بخش و رئیس درمانگاه است (صحیح است). یکی هم که فرمودند اگر رأی دادند و موافقت فرمودند با پیشنهاد همکار محترم آقای مهندس هدایت یا موافقت نفرمودند به هر حال نوشته است حداکثر در ده هزار ریال این ماهیانه است اگر هرچه فرمودند باز هم ماهیانه است این اشتباه در این جا است (محمد علی مسعودی - محدود نباید کرد) بنده خیلی متشکرم از لطف شما بنده هم معتقدم که نباید بشود ولی اگر شد ماهیانه است. تبصره ۳- نوشته است که استادان و دانشیاران و رؤساء بخش و درمانگاهها علاوه بر حقوق و مزایای قانونی مربوط به خدمت اصلی خود فقط میتوانند از یکی از موارد این ماده و ماده قبل استفاده نمایند. اگر ماده قبل باشد درست در نمیاید یا ماده قبل درست است این تذکرات را استدعا میکنم که دستور بفرمایید اصلاً شود.
نایبرئیس - اتفاقاً بنده دیشب که میخواندم همین تذکری را که جناب آقای دکتر فرمودند بنده هم برخوردم و اشتباه شده است ولی چون در لایحه دولت هم عیناً همین بود بنده علاوه نکردم آنجا یک یا لازم دارد و در جای دیگر هم یک ماهیانه در کمیسیون اشتباه شده است.
عمیدی نوری - اشتباه چاپ نیست باید برگردد به کمیسیون.
نایبرئیس - آقای تیمورتاش.
تیمورتاش - علت مخالفت بنده با این ماده عین موافقتی است که با روح مطلب دارد و به این ملاحظه است که با این ماده واقعاً مخالفم و با مقدمهای که بر این لایحه مترتب است میگوید که ما متخصصی داریم، کسی را داریم که مورد حاجت است و میخواهیم از او استفاده کنیم به جای اینکه برویم بیگانه استخدام کنیم، بنده اینجا میخواهم عرض کنم که به هیچوجه منالوجوه با استخدام بیگانه مخالف نیستم و عقیدهام این است که اگر بخواهیم این مملکت آباد بشود ما قطعاً محتاج به متخصص خارجی هستیم اما مادام که خودمان متخصص نداشته باشیم (صحیح است). بنده چیزی را که از این ماده استنباط میکنم این است که یک بابایی آمده است، جان کنده است، تحصیل کرده است، علم آموخته شده و امروز در مظان این است که بتواند خدمتی به مملکت خودش بکند یک چنین بابایی که باید در طبقه بالای جامعه باشد این را به عنوان یک برده میخواهید زنجیرش بکنید با این فکر است که من مخالفم و عقیدهمندم که نباید آزادی این شخص این بابا را ازش سلب کرد، عرض میکنم استادان و دانشیاران و این طبقه بالای کشور ما و امید امروز ما و کسانی که باید فرزندان ما را برای فردا تربیت کنند حقوقی میگیرند مزایایی هم دارند که بنده عرضی ندارم اگر شما اینقدر برای این بابا وجدان قائل نشوید که بعد از اینکه این لایحه را مرقوم فرمودید بنویسید که در اوقات آزادیش میتواند استفاده کند اگر برای این بابا اینقدر وجدان قائل نشوید که از اوقات آزادیش را بیآنکه گزند و آسیبی به وظیفه دیگرش برسد استفاده بکند این از هر بردهای بردهتر است. این از هر غلامی غلامتر است این اصلاً دونشأن شما و این فردی است که اسمش را استاد یا دانشیار بگذارید (محمدعلی اقبال - الزامی ندارد که آن استاد بیاید) عرض کردم الزامی ندارد ولی اگر استادی برای اینکه بتواند تأمین مخارج روزمره خودش را بکند حاضر شود کار بکند شما هم باید قبول کنید؟ بنده خیلی صاف و پوست کنده عرض میکنم چون جمعیت آزادی که من افتخار عضویتش را دارم همیشه هرگونه آزادی فردی را محترم میشمارد و پای بند به آن هست بنده اینجا عرض میکنم که این دون شأن استاد دانشیار و همچنین اگر جسارت به ساحت مقدس نباشد عرض میکنم دوشأن وزارت فرهنگ است که بگوید دانشیار و استادی که بعد از این همه طمطراق بهش میگوئید که او حق دارد از ساعات آزادیش استفاده کند اینقدر مقید به این قیود باشد آقایان شما را به خدا این فکر را قبول کنید که باید به مردم مثل مردم رفتار کرد، باید برای هر کسی حداقل این تشخیص را داد که چه وقت او حسننیت دارد اگر حسننیت دارد استقبال بشود و اگر حسننیت نداشت با شهامت بگوئید که قبولت نداریم اما بیخود و بیجهت اینقدر قیود به پای اشخاص نبندید این خلاف اصل است.
نایبرئیس - جناب آقای وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ (دکتر مهران) – در آذر سال ۱۳۳۳ ضمن یکی از لوایح فرهنگی یک تبصره به تصویب رسید و این بود که هیچ یک از استادان و دانشیاران حق ندارند با استفاده از حقوق استادی و دانشیاری خدمت موظف دیگری را در یکی از وزارتخانهها انجام بدهند نتیجه این شد که هیچ یک از وزارتخانهها و مؤسسات دولتی در حال حاضر نمیتوانند از وجود استادان و دانشیاران با پرداخت حقوق دیگری علاوه بر حقوق استادی و دانشیاری استفاده کنند دولت در عمل متوجه شد که بعضی از استادان و دانشیاران چون در رشتههای خاصی متخصص هستند و منحصر هستند و وجودشان در سایر دستگاهها مفید است به این جهت این لایحه را تقدیم کردیم. اما بنده از آقایانی که مخالفت فرمودند تشکر میکنم برای اینکه میبینم یک قدم جلوتر از دولت برمیدارند و قایل هستند که برای این طبقه تحصیل کرده به خصوص مزایای بیشتری قائل شوند ولی علت اینکه این پیشنهاد به این طریق شده و این حقالزحمه به میزان حداکثر ده هزار ریال تعیین شده است چند دلیل دارد یکی اینکه ما معتقد هستیم که خدمت یک استاد و دانشیار همان خدمت معلمی است که در دانشگاه میکند و باید این اعتقاد را داشت برای اینکه اگر ما دستگاههای علمی مملکت را تقویت نکنیم همیشه به آن متخصص خارجی که فرمودید نیازمند خواهیم بود و همیشه مجبوریم در دستگاهمان از وجود اشخاصی که مشاغل دیگری دارند باز در دستگاههای دیگر استفاده بکنیم بدون تردید یک استاد و دانشیار اگر از خدمت استادی و دانشیاری خود بکاهد ولو اینکه از ساعات تدریس نکاهد به طور یقین از کارهای علمی که برای انجام وظایفش لازم است باید بکاهد (صحیح است). این است که باید اعتقاد به این داشت که فرع زائد براصل را نباید قبول کنیم ما میخواهیم به طور موقت ازیک استاد و دانشیاری که فعلاً به جای او کسی را نداریم استفاده کنیم اگر یک روزی هم یک نفر آمد. یک جوان تحصیل کردهای از خارج آمد و در آن رشته تخصص داشت به آن آقای استاد و دانشیار میگوئیم که تو برو کار خودت را بکن کار استادی خودت را انجام بده و اینجا را میدهیم به آن جوان تحصیل کردهای که تازه آمده است، اما هزار تومان روی چند مأخذ است باید عرض کنم ما حقوق متوسط استاد را در نظر گرفتیم بین حداقل و حداکثر حقوقی که میگیرد یک رقم متوسطی در نظر گرفتیم که آن ده هزار ریال است.
(مهندس هدایت - حقوق یک بنا) البته دولت از لحاظ خودش شاید بهتر این باشد که این محدودیت نباشد برای آنکه به هر کس هر چقدر خواست بدهد اما به نظر بنده بالاخره مصلحت در این است که یک مأخذی تعیین بشود زیرا که در عین حال که بنده عرض میکنم ممکن است دست و بال دولت به این درجه باز باشد خدای نخواسته موجب سوءاستفاده بعضی اشخاص هم بشود ما باید قائل بشویم که همانطور که حقوق افراد مطابق قانون تعیین شده یک حداکثر و یک حداقل رتبه یک مأخذی هم باید برای این کار ثانوی معین بشود کما اینکه در ماده یک هم ملاحظه فرمودهاید برای ساعات تدریس یک مأخذی تعیین شده و به نظر بنده آقایان موافقت بفرمایند با همین لایحهای که تقدیم شده و به همین وضع تصویب بفرمایید امیدوارم در حل مشکلاتی پیش نیاید و ما اصولاً میل نداریم که بگوئیم یک شخص شاغل دو مقام باشد و به همین دلیل هم در ماده دوم ملاحظه میفرمائید که خیلی تشریفات قائل شدیم برای این کار و به عقیده بنده تشریفات هم لازم است اینکه آقایان فرمودید تضییقات و محدودیتهای نبود این یک تشریفاتی است، ما نمیخواهیم دستگاه عملی خودمان را با تهیه مشاغل برای استادان ضعیف کنیم این صحیح نیست و نقص غرض است برای اینکه همین دستگاههای علمی مملکت است که برای ما متخصص میسازد اگر ما استاد و دانشیار را در این دستگاهها ضعیف کنیم و از قدرت عمل و کارشان بکاهیم. به طور یقین برای ما امکان تربیت یک متخصص خوب در آینده از بین خواهد رفت به این جهت است که بنده استدعا میکنم با این لایحه به طوری که پیشنهاد شده موافقت بفرمایند.
نایبرئیس - آقای دکتر امین موافقید بفرمایید.
دکتر امین - بنده عقیده دارم که این قانونی که وزارت فرهنگ آورده است از بهترین قوانینی است میتواند کمک به حال آموزشگاهها و مدارس و هم دانشکدهها باشد خوشبختانه میبینم در مملکت ما دانشمندان و علما را دانشگاهها ضبط کردهاند و این قانون اتفاقاً مورد احتیاج مملکت و مورد احتیاج دانشکده افسری است به عقیده بنده با تصویب این قانون خیلی از احتیاجات حل خواهد شد و بنده یک تذکراتی داشتم که جناب آقای پرفسور جمشید اعلم فرمودند بنده توضیحاً میخواهم عرض کنم که در دانشکده پزشکی رئیس بخش و رئیس درمانگاه دارای رتبه استادی و دانشیاری است و اینکه همکار محترم جناب آقای تیمورتاش فرمودند که بایستی آزادی داشته باشد در دانشگاهها قانون هست که نصف وقت دانشیار و استاد باید در دانشگاه صرف شود اغلب ممکن است هفتهای دو ساعت یا چهار ساعت درس داشته باشند بقیه را باید اضافه بدهند چون قانون منع کرده جناب آقای وزیر فرهنگ هم توضیح دادند. به همین جهت قوانین اولیه هم توضیح داده که حتماً نصف روز استاد و دانشیار و رئیس درمانگاه باید صرف دانشگاه بشود ولی بعضیها کارشان کم است و میتوانند از وقت اضافه خود با این حقوق استفاده کنند.
نایبرئیس - آقای صارمی.
صارمی - تذکراتی که جناب آقای وزیر فرهنگ فرمودند در مقام خودش بسیار صحیح و درست است ولی جناب وزیر فرهنگ اگر استادی باشد که وظایف تدریس را به نحو اتم و اکمل انجام بدهد میتوانید در هفته چندین ساعت از وجود او برای کارهای خارج استفاده کنید؟ این مانع از پیشرفت تعلیم و تربیت نخواهد بود و بایستی عرض کنم که در این مملکت احتیاج به استفاده از وجود این آقایان فوقالعاده زیاد است بنابراین محدودیت نبایستی قائل شد و باید استفاده کامل هم کرد. در تبصره ۱ یک حد نصابی تعیین کردهاند من نمیدانم این حد نصاب از کجا پیدا شده استادان و دانشیاران و رؤسای بخشها و درمانگاهها که در یکی از وزارتخانهها و مؤسسات دولتی که بیش از هفت سال به خدمت ثانوی مشغول بودهاند این هفت سال از کجا آمده است (دکتر دادفر - از سازمان برنامه هفت ساله است) سازمان برنامه هفت ساله اگر استادانی وجود داشته باشند که فقط سازمان برنامه میتواند از وجودشان استفاده بکند بایستی مورد استفاده قرار بگیرند ولی اگر افرادی باشند که قابل استفاده باشند ولی در سازمان برنامه خدمت یکنند نبایستی مورد استفاده قرار داد؟ این تبعیض مورد ندارد مثل اینکه بگوییم که یک قسمت از سازمان اداری کشور مورد استثنا است آقایان در سایر سازمانهای اداری هم افرادی مورد استفاده خواهند بود و ممکن است که در تاریخ وضع و در عین تصویب این قانون عدهای در مؤسسات دولتی مشغول کار باشند و از وجود آنها استفاده نشده باشد و استفاده بشود بنابراین مدت هفت سال مورد ندارد حالا که شما تمام محدودیتها را قائل شدهاید تشریفات فوقالعاده هم قائل شدهاید و در آینده هم با انجام این تشریفات مشکل است که روی همرفته بتوان استفاده زیادتری کرد و تبصره یک مدت هفت سال را حذف کنید و قید شود اشخاصی که فعلاً در آنجا مشغول خدمت هستند و خدمت خواهند کرد بنابراین
برای حذف این جمله بنده یک پیشنهاد تجزیه تقدیم کردهام و امیدوارم که مورد توجه قرار بگیرد و حداقل به اینجا منتهی شود افرادی که در تاریخ تصویب این قانون مورد استفاده قرار گرفتهاند و در مؤسسات دولتی خدماتی انجام میدهند در آتیه کماکان مورد استفاده قرار بگیرند.
نایبرئیس - جناب آقای وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ - بنده یک عرضی میخواهم بکنم که آقایان هیچ تصور نفرمائید که بنده مخالفم به استاد و یا دانشیار حقوق بیشتری داده شود این فرمایشی که فرمودند مستخدم از خارج میآید و ده هزار تومان و هزار تومان البته این یک مسئلهای است که قابل مطالعه و قابل توجه است و باید معتقد بود که هر کسی به فراخور مقام علمی و تحصیلاتش و احتیاجی که مملکت به وجود او دارد باید زندگانیش به خوبی تأمین شود (صحیح است). اما مطلب مطلب دیگری است مطلب این است که اگر بنا بشود یک استادی را که ماهی هزار تومان از دانشگاه که رتبه دارد و صاحب یک مزایایی است و برای کار اصلیش این مقدار حقوق میگیرد بخواهیم ببریم در یک دستگاه دیگری ماهی چهار هزار تومان بدهیم غلط است به عقیده بنده غلط است یا باید بگوئیم که جنابعالی از خدمت استادی کناره بگیرید و این کار ثانوی را بکنید و یا اینکه میخواهیم که دانشگاه وجود داشته باشد ما میخواهیم این مؤسسه بزرگ علمی و مؤسسات مشابهش که امیدواریم در شهرستانها روز به روز تقویت شود و بهتر بشود اینها برای ما آدم متخصص تهیه بکنند حالا این را میفرمائید که دو ساعت و چهار ساعت درس میدهند و بقیهاش را بروند در خارج کار بکنند مانعی ندارد. بنده به آقا عرض میکنم که خیلی مانع دارد برای این که بدون تردید به کار علمی او لطمه وارد خواهد ساخد، برای اینکه هر معلمی که بخواهد چهار ساعت در دانشگاه درس بدهد باید ده ساعت و پانزده ساعت مطالعه بکند در دانشگاه کار کند تحقیق و تتبع کند اگر میخواهد استاد باشد تشریفات نیست و بدون تردید همین ارجاع کار ثانوی به این اشخاص هم تا حدودی مخل کار اینها خواهد شد و اگر این کار را میکنیم از لحاظ احتیاج مسلم و مبرمی است که داریم و بنا بر این نباید ما به کار اصلی اشخاص که الان دارند یک کار حیاتی مملکت را انجام میدهند لطمه وارد کنیم و اضافه کردن یا محدود کردن این قسمت به عقیده بنده ضرر دارد اینکه فرمودند راجع به هفت سال راجع به آن تبصره هیچ ارتباطی به برنامه هفت ساله ندارد زیرا برنامه هفت ساله در سال سومش هستیم تازه این قانون هم که میگذرد چه ارتباط به آن دارد گفته شد در کمیسیون که اشخاصی هستند در یک مؤسساتی خدمت کردهاند یا مشغول کار هستند و این اشخاص بعد از چند سال احتیاج آن دستگاه به وجودشان مسلم شده چه ضرورتی دارد که این تشریفات را برای آنها قائل شویم؟
آنجا مذاکره شد گفتند آنهایی که یک مدتی کار کردهاند معاف بشوند بعضی گفتند پنج سال و بعضی گفتند ده سال، ما متوسطش را گذاشتیم هفت سال میگذاشتند باز این صحبت به میان میآمد که چرا هشت سال، بنابراین این تبصره فقط برای این است که در کمیسیون آقایان تصور کردند که برای کسانی که چندین سال در یک دستگاهی کار کردهاند و احتیاج یک دستگاه دولتی به آنها در این مدت مسلم و قطعی شده، دیگر این تشریفات که نوشته شد و تصویب مجدد هیئت وزیران و پیشنهادهایی که شده اینها ضرر ندارد به عقیده بنده صحیح است، به این جهت است که بنده این پیشنهادی که از طرف خود آقایان شده بود در کمیسیون قبول کردم و هیچ ارتباطی به برنامه ساله ندارد.
نایبرئیس - آقای دکتر رضایی.
دکتر رضایی - برای بنده جای بسی فخر و مباهات است که راجع به دانشگاه یعنی یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل برای پیشرفت هراجتماع در پشت این تریبون صحبت میکنم. جای تردید نیست، جای هیچگونه تردید نیست که دانشگاه و دانشگاهها در هر اجتماعی یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل پیشرفت آن اجتماع به شمار میروند و بایستی به شمار بروند (صحیح است) و به همین دلیل است که بنده کمال علاقه را در این لایحه دارم و در جلسات متعددی که این لایحه در کمیسیون استخدام مطرح بود با کمال میل و علاقه در مباحثات شرکت کردم و تذکرات لازم را دارد دلیل دیگری که بنده خودم به این لایحه بیاندازه علاقمند هستم این است که تا چندی قبل خودم افتخار دانشجویی را داشته و میدانم که این دانشگاه چه نقش مهمی در آتیه افراد در اجتماع بازی میکند و به همین دلیل است که معتقدم ما وظیفه داریم هر قدمی که از عهده ما بربیاید برای پیشرفت این دستگاه برداریم، اما راجع به دانشگاه ما و خاصه دانشگاه تهران بنده عرایضی دارم که امیدوارم.
نایبرئیس - در این ماده صحبت کنید.
دکتر رضایی - امیدوارم آقایان هم به عرایض بنده توجه بفرمایند بنده کاملاً تصدیق میکنم جناب آقای مهندس جفرودی که حقوق اساتید کافی نیست و بقول دوست گرام جناب آقای مهندس هدایت با شکم گرسنه نمیشود کار کرد. اما دوستان گرام و سروران گرام به عقیده من دانشگاه دردش با این لایحه دوا نمیشود به عقیده من ماده دوم این لایحه درد دانشگاه ما را علاج نخواهد کرد، به عقیده بنده یک رفرم اساسی و کامل در دانشگاه بایستی به وجود بیاید و در رأس این.
نایبرئیس - این قسمت مربوط به ماده نیست در موضوع صحبت بفرمایید.
دکتر رضایی - به همین دلیل است که بنده با این ماده دوم که یکی از موادیست که بایستی درش اصلاح به عمل بیاید یعنی اضافه حقوق استادان و دانشیاران موافق هستم (صارمی - موضوع اضافه حقوق نیست موضوع استفاده از استادان است) عرض میکنم جناب آقای صارمی.
نایبرئیس - مباحثه نکنید به ایشان چکار دارید؟
دکتر رضایی - اطاعت میشود این لایحه سبب خواهد شد که اساتید از وقت آزادشان استفاده کنند و در خارج تدریس کنند هم به مملکت کمک کنند و هم به خودشان کمکی بشود. اما جناب تیمورتاش یک اشتباهی راجع به ساعات آزاد فرمودند و از آنجایی که عضو کمیسیون استخدام هستم بایستی توضیح بدهم که منظور تنظیمکنندگان این لایحه این نبوده است که آزادی اساتید را از بین ببرند، به هیچوجه منظور از گنجانیدن لغت ساعات آزاد در این ماده این نبوده است ملاحظه بفرمایید وقتی ما یک شخصی را استاد اطلاق میکنیم یعنی این شخص بایستی خودش و ساعات کارش را در اختیار دانشگاه میگذارد و دانشگاه حق دارد از این استاد به هر نحوی که میخواهد برای تدریس علوم استفاده کند البته در ساعات آزاد هر آینه شخصی کار دیگری خواست بکند آزاد است. اما ملاحظه بفرمایید که این لغت را که اینجا گذاشتیم علتش اینست که مثلاً دانشگاه برنامه را هنگامی که تغییر میدهد به وجود این استاد از ساعت ۹ صبح تا ساعت ۱۲ ممکن است احتیاج داشته باشد و ما میخواهیم استاد حق نداشته باشد بگوید که خیر من میخواهم از ساعت ۹ تا ۱۲ در خارج کار کنم بلکه منظور این است که بگوئیم شما در ساعات آزادتان حق استفاده از کار خارج دارید و ساعاتی را که دانشگاه میخواهد مشغول کار دانشگاه باشید
(تیمورتاش - به عقیده بنده مفهوم آزاد همین بود که شما فرمودید) به عقیده بنده این امر کاملاً ضروری است و به عرایض خود خاتمه میدهم و معتقدم که برای دانشگاه باید یک کار اساسی بشود و فقط این یک قسمت از درد را ممکن است دوا بکند بایستی یک اصلاح کلی در امور دانشگاه انجام بگیرد.
نایبرئیس - آقای مخبر کمیسیون فرهنگ
مخبر کمیسیون فرهنگ (دیهیم) - از اینکه نمایندگان محترم در مقام و شخصیت استادان صحبت میکنند همه علاقمند به این مقام استاد هستند جداً مقام شامخ مجلس دوره نوزده را نشان میدهد موضوع خیلی روشن است مقام استاد، مقام دبیر، مقام دانشیار مافوق آنست که در اطراف آن بحث شده و خواهد شد ولی یک موضوع کوچک و در عین حال قابل توجه هست که باید نمایندگان محترم توجه بیشتری مبذول بفرمایند مقام معنویت استاد را با حقوق نمیشود سنجید مادیات و معنویات در یکجا جمع نمیشوند اگر به یک استاد به عقیده بنده بیست هزار تومان در ماه بدهند با این پول نمیشود نشان داد که این استاد مقامش شامخ است مقامش بزرگ است که بیست هزار تومان میدهند، مقام استادی و دبیری و آموزگاری با حفظ این کلمه محرز و فقط کلمه استادی روشن است موضوعی که هست از پیشنهاد وزارت فرهنگ و این لایحه منظور اینست چنانچه به عرض رسید سابق یک لایحهای اینجا تصویب شده است که استادان نمیتوانند در جاهای دیگر مشغول باشند و این اسباب اشکال شده بود مثلاً دانشکده افسری الان استاد ندارد وزارت فرهنگ با تنظیم این لایحه خواسته است که یک کمکی به دانشکده افسری بکند این که چرا حقوق را معین کردهاند میزان حقالزحمه را تعیین کردهاند به عقیده بنده بهتراست محدود باشد برای اینکه اگر محدود نباشد باید یک وزارتخانه یا یک مؤسسه و بنگاه در تعیین حقالزحمه چانه بازاری درست بکند این خودش یک نوع اهانت است یک استاد دو هزار تومان در جایی میگیرد و یک استاد کمتر و این مورد ندارد که هر مؤسسهای حقالزحمه را خودش تعیین کند این یک نوع اهانت است و اصلاً عملی نیست، اینکه استاد با فکر اینکه مجلس تعیین کرده است که باید بیش از هزار تومان حقالزحمه نگیرد میرود کار میکند این یک نوع عنوانی است در دست استاد ولی چنانچه غیر از این باشد فرض بفرمایید در دانشگاه افسری به یک استاد اضافه کار ۱۵۰۰ تومان بدهند و در دانشکده دیگر ۱۶۰۰ تومان چون آن استاد مقام و شخصیت خودش را در بالا بردن ۱۰۰ تومان حقوقش میداند و باید ۱۰۰ تومان بیشتر بگیرد تا بگوید از استاد اول بالاترم از آن استاد اولی قابلترم این خودش یک نوع اهانتی است، بنده تقاضا میکنم نمایندگان محترم موافقت بفرمایند این لایحه تصویب بشود برای اینکه امروز یک ماه است از اول سال گذشته و در بعضی از دستگاهها و وزارتخانهها بدون متخصص و بدون استاد کار میکنند، و اینکه آقایان ایراد فرمودند که چرا هفت سال است و یک استادی که در وزارتخانهای مشغول کار است چرا مشمول این قانون نیست این یک موضوع روشنی است استادی که در حین تصویب این لایحه هفت سال است در
یک وزارتخانههای مشغول است و آن وزارتخانه هم راضی از کار اوست این را پیشنهاد میکنند که بماند آنجا و دیگر لازم نباشد که پیشنها بکند به هیئت وزیران هیئت وزیران تصویب بکند بفرستد به دانشگاه شورای دانشگاه تشکیل بشود به وزارت فرهنگ بنویسد که از او دعوت بکند و این چرا هفت سال شده است اگر پنج سال هم میشد میگفتند که چرا ۵ سال شد ۹ سال میشد میگفتند که چرا ۹ سال شده است این ۷ سال برای اینست که آن راه یک عدد تقریباً کامل دانستهاند که یک استاد هفت سال در یک وزارتخانهای مشغول است آن وزارتخانه هم از کار او رضایت دارد حالا با تصریب این قانون هم مشغول کاراست چه اشکالی دارد از وجود او استفاده بشود بنده تقاضا دارم موافقت بفرمایید این لایحه تصویب بشود یک خدمت کلی است هم برای دانشجویان و هم در عین حال برای استادان البته همانطور که جناب آقای دکتر رضایی فرمودند با این وضع جبران نمیشود اما یک مأخذی هم هست خود وزیر دو هزار و پانصد تومان میگیرد استاد حالا حداکثرش ۱۷۰۰ تومان میگیرد هزار تومان هم بیشتر بگیرد میشود دو هزار و هفتصد تومان اگر حقوق یک استاد کم است میشود گفت که حقوقهای همه کم است باید یک مأخذی درست در بیاید وزیر فرهنگش که لایحه آورده است خودش ۲۵۰۰ تومان حقوق میگیرد دیگر چطور میشود یک لایحهای بیاورد که به استاد چهار هزار تومان بدهید بودجه دولت را باید در نظر گرفت از اینکه بنده افتخار دارم که آموزگار هستم و چهارده سال در فرهنگ به خدمت آموزگاری خدمت کردم و جزء افتخاراتم میدانم اشخاص و نمایندگان محترمی که از مقام شامخ استادی طرفداری میکنند بنده به نام یک آموزگار از احساسات بیغرضانه آقایان سپاسگزاری و تشکر میکنم و تقاضا دارم که لایحه را تصویب بفرمایید.
نایبرئیس - پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است که قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد) مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد مینمایم به کفایت مذاکرات رأی گرفته شود دکتر بینا.
نایبرئیس - آقای دکتر بینا
دکتر بینا - حقیقتاً باید از نمایندگان محترم مجلس شورای ملی دوره نوزدهم سپاسگزاری بشود که با علاقه تامی برای کار دانشگاه و کار آقایان اساتید و دانشیاران این علاقه رأی میدهند و حتی پا را فراتر گذاشتهاند و آنچه که وزرات فرهنگ و دولت خواستهاند با اتحاد کلمه میخواهند بالاتر از آنچه که دولت میخواهد. نمایندگان محترم مجلس شورای ملی به علم و دانش و دانشگاه کمک بفرمایند ولی حقیقت مطلب را عرض میکنم. جناب آقای وزیر فرهنگ اینجا نفرمودند این ماده و این لایحه نه مربوط به دانشگاه است و نه مربوط به وزارت فرهنگ است نه دانشگاه خواسته است این لایحه را بیاورد و نه وزارت فرهنگ اصرار داشت مؤسسات دولتی و نظامی و مدارس احتیاج پیدا کرده بودند و آقای وزیر فرهنگ و دانشگاه را مجبور کردند که این لایحه را بیاورند اگر محدودیتی قائل شدهاند حقیقتاً برای این است که استادان هم از کار اصلی خودشان منحرف نشوند و دولت هم بتواند از اوقات آزاد آنها استفاده بکند. حالا چون به قدر کافی در اطراف این لایحه مذاکره شده و این محدودیتها هم شاید به نفع دانشگاه و به نفع خود آقایان اساتید است اگر رأی بدهند بسیار به موقع خواهد بود.
نایبرئیس - آقای مهندس جفرودی
مهندس جفرودی - بنده اذعان میکنم و تصدیق میکنم که آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی علاقهشان به دانشگاه و فرهنگ مملکت فوقالعاده زیاد است در دوره ۱۸ و ۱۹ ضمن لوایح مختلف این علاقه شدید را به کمال نشان دادند و بنده نمیتوانم ادعا بکنم که علاقه من از آقایان حتی کمی هم بیشتر است به هیچوجه این ادعا را ندارم و این را رسماً به نام یک فرد دانشگاهی تأیید میکنم اینکه با این کفایت مذاکرات بنده مخالف هستم برای اینکه فکر میکنم هنوز مواردی هست که باید به عرض نمایندگان محترم برسد تا به این لایحه به صورتی که میخواهند رأی بدهند این مطالب را بدانند مدافعاتی که جناب آقای وزیر فرهنگ از ماده دوم فرمودند به نظر بنده یک وظیفه اداری ایشان است و من میدانم وجداناً از این مدافعات بینهایت ناراحت هستند (خنده نمایندگان) برای اینکه ایشان یک فرد فرهنگی هستند.
نایبرئیس - آقای مهندس جفرودی خواهش میکنم در کفایت مذاکرات صحبت بفرمایید.
مهندس جفرودی - ایشان یک فرد فرهنگی هستند و کمال علاقه را به فرهنگ مملکت دارند و هر جا که یک فردی را خدمتگذار فرهنگ تشخیص بدهند با تمام قوا کمک میکنند بنده این را اینجا تأیید میکنم اما جهات مخالفت بنده با کفایت مذاکرات اینست که استاد و دانشیار که مشمول این لایحه میشوند (پرفسور اعلم - رئیس درمانگاه و رئیس بخش هم میشوند) رئیس درمانگاه و رئیس بخش اینها علاوه بر ساعاتی که طبق تصویب شورای دانشکدهها و شورای دانشگاه موقعی که در روز در کلاس درس حاضر بشوند در مدارس تخصصی تمام اوقات شب آنها باید صرف تصحیح پروژهها و تکالیف کتبی دانشجویان بشود پروژه هر دانشجو اقلاً ده ساعت وقت کار استاد را میگیرد و اگر در یک کلاس چهل نفر دانشجو باشند ملاحظه میفرمائید که این استاد تا چه اندازه باید صرف وقت بکند اما این که جناب آقای وزیر فرهنگ فرمودند که یک استاد کار اصلیش در دانشگاه است صد درصد مورد تأیید است و اگر در خارج کار بکند این وقت او را میگیرد و نمیتواند به کار اصلیش برسد به این دلیل عرض میکنم صحیح نیست که در تمام دنیا استادان دانشگاه با کار خارجی که دارند تخصص پیدا میکنند.
نایبرئیس – در اصل موضوع صحبت بفرمایید.
مهندس جفرودی - اینها مطالبی است که به عرض نرسیده.
نایبرئیس – در کلیات میتوانید این بیانات را بفرمایید.
دکتر بینا - پیشنهاد کفایت مذاکرات در رأی بدهید تجزیه را دوباره مطرح میکنیم.
مهندس جفرودی – از مقام ریاست استدعا میکنم اجازه بفرمایید صحبت کنم.
نایبرئیس - راجع به اصل موضوع صحبت بفرمایید و دلایل مخالفت خودتان را با کفایت مذاکرات بفرمایید.
مهندس جفرودی - این مطالبی راکه با اجازه مقام ریاست به عرض آقایان میرسانم اینها بیان نشده است استاد اگر در خارج از حدود تخصصی خودش کار بکند این بر تبحر و تجربهاش افزوده خواهد شد مثل یک طبیبی که در خارج میتواند بیمار را ببیند و معالجه بکند و بتواند از این راه تجربه پیدا کند و یک استاد کتابی نباشد مادام که بنده در دانشکده فنی تدریس میکنم اگر در مملکت سدی نسازم شاگردان من چه اعتقادی میتوانند به گفتههای من داشته باشند آقایان ملاحظه بفرمایید. آقای دکتر رفیعی رئیس مؤسسه حصارک ماهی هزار تومان میگیرد و آقای دکتر دلیپی ماهی چهارده هزار تومان میگیرند اگر دکتر رفیعی توانسته است از راه تخصص خودش.
نایبرئیس - آقای مهندس از موضوع خارج نشوید.
مهندس جفرودی - به این دلیل بنده مخالف با کفایت مذاکرات هستم.
نایبرئیس - رأی میگیرم به کفایت مذاکرات آقایانی که موافق هستند قیام بفرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد پیشنهاد تجزیه داده شده و تذکر میدهم که در تجزیه توضیح مخالف و موافق ندارد و فقط باید به آن قسمت به طور جداگانه رأی گرفت پیشنهاد تجزیه قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم در تبصره دوم ماده دو لایحه راجع به استفاده از استادان و دانشیاران و دبیران جمله (به شرط آنکه حداکثر از ده هزار ریال تجاوز ننماید). به عنوان تجزیه از تبصره حذف گردد.
نایبرئیس - حالا تبصره خوانده میشود، یک دفعه بدون این جمله رأی میگیریم اگر رأی داده شد که حذف میشود والا با آن جمله رأی گرفته میشود توجه بفرمایید رأی گرفته میشود و آن قسمتی که در راپورت کمیسیون هست خوانده نمیشود و رأی میگیریم. اگر تصویب نشد اصل پیشنهاد را رأی میگیریم اول به معنای حذف جمله است که پیشنهاد شده آقایانی که رأی میدهند به آن قسمتی که خوانده میشود بدون جمله است اگر موافقید با آن جمله رأی نمیدهید و اگر مخالفید رأی میدهید بنابراین به پیشنهاد دولت و کمیسیون در آخر رأی گرفته میشود تبصره را بدون آن جمله قرائت کنید (تبصره ۲ به شرح زیر قرائت شد)
تبصره ۲ - به استاد و دانشیار و رؤساء بخش و درمانگاهی که به ترتیب فوق به خدمت ثانوی در وزارتخانه یا مؤسسه دولتی مشغول میشود برحسب میزان کار و ساعات خدمت ثانوی حقالزحمه خدمت اضافی پرداخت میشود و پرداخت این حقالزحمه به هر یک از استادان و دانشیاران و رؤساء بخشها و درمانگاهها فقط در یک وزارتخانه یا مؤسسه دولتی مجاز خواهد بود.
نایبرئیس - رأی گرفته میشود به تبصره ۲ ماده دوم بدون جملهای که خوانده نشد (به شرط آنکه حداکثر از ده هزار ریال ماهیانه تجاوز ننماید به عنوان) آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. حالا رأی میگیریم به خود ماده به آن چیزی که کمیسیون پیشنهاد کرده است آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد یک پیشنهاد تجزیه دیگری هم هست آقای صارمی نسبت به جمله (بیش از هفت سال به خدمت ثانوی مشغول بودهاند) در تبصره ۱ ماده ۲ تجزیه و به تجزیه آن رأی گرفته میشود پیشنهاد تجزیه قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینماید که جمله (بیش از هفت سال به خدمت ثانوی مشغول بودهاند) از تبصره یک ماده دو تجزیه شود. صارمی
نایبرئیس – آقایانی که با تبصره ۱ ماده ۲ بدون این جمله موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد حالا رأی گرفته میشود به ماده با تبصرهها
بدون آن جمله که از بین رفت آقایانی که با ماده ۲ و تبصرههایش موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد حالا کلیات مطرح است آقای عمیدی نوری مخالفید؟ (عمیدی نوری - بلی) بفرمایید.
عمیدی نوری - البته هر کس عقیدهای دارد و حق دارد عقیدهاش را در لوایح بگوید البته لایحه تصویب شده است این یک حقی است که برای ما محفوظ است بنده چون در مجلس هیجدهم افتخار شرکت را داشتم و رأی داده بودم به اینکه آقایان استادها بایستی در جای دیگری خدمت بکنند امروز هم دارای همین عقیده هستم با اینکه برخلاف عقیده نمایندگان محترم هست به این جهت به عنوان مخالف در کلیات میخواهم بحث بکنم حالا توجه نفرمودید باز هم عرض میکنم ولی از نظر مملکت و تاریخ باید بماند برای اینکه این همان مجلس است و اغلب آقایانی که امروز این حرارت را به خرج دادید از نظر اینکه استادان در وزارتخانه دیگری خدمت بکنند یا در جای دیگری درس بدهند همان موقع با همین حرارتی که امروز بحث میشد جداً ایستادید و گفتید که این آقایان استادانی که ما امروز حقوقشان را میخواهیم ببریم بالا اقلاً به کار استادی بپردازند و بتوانند دانشگاه از وجود آنها استفاده کند به این جهت در آن موقعی که حقوقشان بالا رفت مقامشان بالا رفت این تبصره هم ضمیمه شد امروز روی احتیاجی که دولت به آن توجه کرد به فکر افتاد که از ساعات آزاد تدریس بعضی از آقایان استفاده کند مخبر کمیسیون هم موردش را اظهار داشت که یک عدهای در دانشکده افسری باید درس بدهند و در یکی از تبصرهها گفته است از سال ۳۵ حقوقشان را بگیرند شما در مهر ۳۶ هستید به موجب این تبصره حقوق کسانی که از سال ۳۵ مشغول شدهاند میخواهید بدهید یعنی یک احتیاجی برای دولت پیش آمده است که از وجود یک عده اساتید برای تدریس در یک آموزشگاه اختصاصی استفاده بشود متأسفانه روح این لایحه فرق کرد و از این موضوع خارج شد آمد در ماده دوم به عنوان تخصص به خدمت گماشته شد یعنی با این لایحهای که شما تصویب میکنید اشخاصی هستند طبق همین لایحه که هم دبیر است و هم استاد است و هم به خدمت وزارتخانه دیگری برقرار بشود و بنده معتقد هستم که در مملکتی که الان بیکاری است بسیاری از جوانهای مملکت هستند که در وزارتخانهها و ادارات به روی آنها بسته است ما اینها را محروم بکنیم و اینها را راه ندهیم به ادارات و از وجود آنها استفاده نکنیم و بگوئیم یک عده کسانی که امروز در مقاماتی هستند و البته مقام استادی یا دبیری دارند و به همین جهت با ادارات و دوایر دیگر ارتباط صمیمی دارند اینها استخدام بشوند به عنوان متخصص و به عنوان دیگری، هم درس بدهند و هم خدمت بکنند دو حقوق و سه حقوق بگیرند و ایجاد عدم رضایت بیشتری در اجتماع بشود؟ به این جهت بود که من خواستم این نکته را به عرض برسانم و عقیده خودم را مجدداً تکرار کنم که این وضع یک ضرر اجتماعی در مملکت دارد اما از ضرر علمی آن بنده از جناب آقای دکتر مهران که به ایشان اعتقاد دارم و به تخصصشان هم اعتقاد دارم از ایشان میپرسم با کمال وجدان و شرافت تشریف بیاورند اینجا و بگویند آیا در کشورهای دیگر به استاد دانشگاه میگویند که نصف مدت خدمت را تو درس بده معنیش این است که نصف دیگرش را برود جای دیگر و کار دیگری بکند؟
خیر، معنیش این است که نصف اوقات دیگرش را باید برود و مطالعه کند باید سطح علمی خودش را ببرد بالا باید همانطور که آقای مهندس جفرودی اینجا گفتند پروژهها و کورها و درسهای شاگردان خودش را مطالعه کند و با آنها همکاری بکند وقتی که شما امروز آمدید و مقام دانشگاه که به همین جهت ما آمدیم و حقوق اینها را بالا بردیم و بهشان هم احترام گذاشتیم امروز بجایی بگذاریم که بتوانند در ساعات آزاد خودشان بروند در یک وزارتخانهای کار بکنند و در یک جای دیگری درس بدهند این نقض غرض است این آن نیست که ما بگوئیم که به مردم و فرهنگ خدمت میکنیم بنده الان مثال میزنم خدا شاهد است که الان دوره دکترای حقوق دردانشکده که اخیراً تشکیل شده بود یکی از این آقایان که دکتر شده بود چند روز پیش منزل بنده بود شرح میداد طرز تحصیلش را میگفت ما چند استاد امریکایی داشتیم و چند استاد ایرانی هم بودند میگفت که این استادان امریکایی وقتی که درس میدادند ما لذت میبردیم از طرز درس دادن اینها اینها وارد بودند در دادن درس و یک یک ما را میشناختند و سؤالاتی که برای هر یک ما تهیه کرده بودند قبل از اینکه ما میآمدیم سر کلاس استاد میآمد در کلاس و تمام مطالب را یادداشت میکرد ولی ببخشید معذرت میخواهم بعضی از استادان ما از کورها و از درسها و سمینارهایی که پهلوی ما بود استفاده میکردند و در کلاس هم کتابها را میگفتند بخوانید این برای این نیست که استاد ما سطح تحصیلش کمتر از استاد امریکایی است این برای این است که او وقت دارد و در اوقات آزادی با وجدان و شرافت میرود و مطالعه میکند کتب جدید، اطلاعات جدید، سطح فکر و معلومات خودش را میبرد بالا اما استادان ما وقت مطالعه ندارند در یک وزارتخانه خدمت میکنند به عنوان متخصص ساعات آزادشان را تشریف میبرند جای دیگر و درس میدهند اینها وقت ندارند مطالعه کنند این چطور میتواند فکرش برود جلو؟ کتب و معلومات جدید دنیا میرود جلو نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشودکه جوانان ما ۶ سال ابتدایی ۶ سال متوسطه ۵ سال هم دوره دکترا دیپلمشان را میگیرند خیلی خوشوقت هستند که دکتر شدهاند و بعد میبینیم که سطح معلوماتشان بالا نیست خدا شاهد است یک دیپلمه علمی دبیرستان از اروپا برای بنده کاغذ نوشت که من رفتم در کلاس درس در انگلستان وقتی که سر کلاس رفتم دیپلمه علمی هستم میکروسکوپ را جلو من گذاشتند من نمیدانستم چطور باید باز بکنم آقایان فرهنگ و علم راهش صرفاً توسعه نیست کمیت اهمیت ندارد کیفیت اهمیت دارد کاری بکنید که این مدارس شما این دانشگاههای شما از نظر علمی برود بالا اگر ما صدتا دبیرستان داشته باشیم همه ناقص یک دبیرستان کامل ارزش دارد بر چند دبیرستان ناقص، راست است استاد حقوقش کم است من هم موافقم ببرید بالا اما وقتش را ندزدید نگوئید به عنوان اینکه استاد حقوقش کم است من وقتش را میدزدم برود جای دیگر درس بدهد ببخشید من با کمال صراحت این عرایض را کردم و دراین صورت جلسات ثبت میشود باز دو سال دیگر یک لایحه دیگر برای آن میآورید آقا شما اینجا یک ماده گذاشتهاید که رؤسای بخشها و درمانگاهها بروند و جای دیگر خدمت کنند دیروز یک مریضی نزدیک منزل ما از زرگنده آورده بودند آنجا خانم بنده برداشته تلفن کرده است به تمام درمانگاهها که یک آمبولانس پیدا کند و این بدبختی که دارد بالای تپه میمیرد ولی نه رئیس بخش بوده است و نه رئیس درمانگاه (همهمه نمایندگان)
برای این اینها وقت ندارند سرکارشان باشند آقا اینجا اجازه دادید که رؤسای بخشها و رؤسای درمانگاهها بروند جای دیگر خدمت کنند این به استاد چه ربطی داشت شما اگر میخواهید از وقت یک استادی استفاده کنید از وقت آزادش رئیس بخش و رئیس درمانگاه به چه مناسبت در یک وزارتخانهای بیاید خدمت کند (پرفسور اعلم - رئیس بخش استاد است) اینست که بنده عرض میکنم این لایحه از روح و اصلیتش خارج شده و اینجا یک حرارتهایی را به خرج دادند که بنده ایکه میخواستم این عرایض را بکنم میخواستم بیایم دفاع کنم میخواستم به عنوان موافق کمک کنم به این لایحه چون دیدم که به کلی دارد نقض غرض میشود این بود که عرایضم را به عرض نمایندگان محترم رسانیدم و معتقد هستم که سطح دانشگاه ما با این قانون پائین میآید سطح معلومات دانش جویان ما پائین میآید استادان ما وقت پیدا نمیکنند که مطالعه کند و این لایحه به نفع مملکت به عقیده من نیست.
نایبرئیس - جناب آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ (دکتر مهران) - مطالبی که جناب آقای عمیدی نوری راجع به تقویت دستگاه فرهنگی کشور و دانشگاه فرمودند گمان میکنم مورد قبول همه هست و ما بایستی سعی بکنیم که دستگاههای علمی مجهز باشند و استادان عالی مقام خوب داشته باشند و موجباتی فراهم کنیم که استادان زندگانیشان طوری تأمین باشد که خود و آنها به کار دیگر احتیاجی نداشته باشند البته وقتی آن قانون به تصویب رسید هم آقایان از کارهایی که داشتند صرفنظر کردند رفتند به دنبال کار علمی خودشان در دانشگاه ولی باید عرض کنم که بعضی دستگاهها نتوانستند بینیاز باشند از خدمت این اشخاص مثلاً دانشکده افسری یک عده استاد در آنجا درس میدهند اگر بنا بشود از خدمت این استادان صرفنظر بکنند باید یک استادان جدیدی را که مخصوصاً برای این مشاغل استخدام بکنید که متأسفانه در این مملکت نیست و حالا بنده این عرض را نمیکنم که شاید تحمیل بیشتری به بودجهشان میشود برای اینکه اگر از دو یا سه ساعت خدمت استادی استفاده کنید یک مبلغ بسیار کمتری را میتوانید بدهید در صورتی که تمام وقتش را بگیرید مبلغ زیادتری را میدهید از این صرفنظر میکنیم ولی مسلم این است که احتیاجات دستگاههای مملکتی موجب شد که این لایحه تقدیم مجلس بشود اینکه فرمودید در مملکتی که بیکاری هست به یک نفر دو تا کار داده نشود بنده تصدیق میکنم که بیکاری در مملکت نباید باشد ولی چه کاری و به چه کسی داده بشود این کار کاری است که موضوع صلاحیت در کار است صحبت بیکار بودن نیست و بنده با اذعان به اینکه جناب آقای عمیدی نوری همین تذکری که فرمودند مورد توجه دولت هست که ما کوشش بکنیم که استادان به مقام خودشان باقی بمانند و کارهای ثانوی حتیالمقدور نداشته باشند ولی این قانون فقط به ما اجازه میدهد در یک موارد خاص آن هم با یک تشریفات آن هم با قید آنکه در ماده دوم توجه فرمودهاید یک شرط اساسی هست و آن این است که در خارج هم نتوانند آدمی پیدا کنند یعنی باید در روزنامه اعلان کنند که ما متخصص سدسازی میخواهیم اگر کسی داوطلب این خدمت پیدا نشد آن وقت بگویند به دانشگاه که ما یک متخصص سدسازی میخواهیم شما موقتاً در اختیار ما بگذارید بنابراین سعی کردیم که جمع بین دو نظر بشود هم دانشگاه ما تقویت بشود بنده هم این مطالبی را که عرض کردم راجع به میزان حقالزحمه برای همین منظور بود که ما نمیخواستیم این دستگاه علمی را از لحاظ کار
تضعیف بکنیم و حالا هم اطمینان میدهم که دقت کامل خواهد شد جز این موارد استثنایی و موارد لزوم که کسی هم در خارج پیدا نشود برای آن شغل از وجود استادان برای مشاغل دیگر استفاده بکنیم.
نایبرئیس - آقای مخبر
مخبر کمیسیون فرهنگ (دیهیم) - دانشمند محترم جناب آقای عمیدی نوری یعنی در این لایحه فرمودند البته خیلی بجاست ولی متأسفانه مربوط به این لایحه نبود، و موضوع صحبت ایشان فوقالعاده بجاست و درست بود و قابل توجه بود این ماده در این لایحه کاملاً منویات جناب آقای عمیدی نوری را تأمین میکند. جناب آقای وزیر فرهنگ که اشاره فرمودند که هرگاه وزارتخانهها و مؤسسات دولتی برای انجام خدمات فنی به متخصصین احتیاج داشته باشند که تأمین آن از بین کارمندان دولت مقدور نباشد آن وقت از بین استادان و متخصصین که شایستگی مقام تدریس را داشته باشند انتخاب خواهد شد قسمت دیگر اینکه اجبار ندارد آقای عمیدی نوری که استاد از مطالعه دست بکشد و برود استخدام بشود اگر استاد وقت داشته باشد برای مطالعه و علاقمند باشد از ساعات آزادش استفاده بکند در این صورت این لایحه انجام میشود تقاضا میکنم موافقت بفرمایید این لایحه تصویب بشود و با تصویب این لایحه خدمتی به استادان و دانشیاران و روسای بخشها و درمانگاهها بشود.
نایبرئیس - آقای دکتر بینا
دکتر بینا - خیلی معذرت میخواهم وقت همکاران محترم را گرفتم با اینکه خودم پیشنهاد کفایت مذاکرات داده بودم متأسفانه پس از فرمایشات جناب آقای عمیدی نوری که بنده خودم فوقالعاده به ایشان ایمان دارم در اینجا میخواستم عرض بکنم یک قدری آن حسن نیتی که نمایندگان محترم نسبت به علم و فرهنگ و دانشگاه نشان میدهند میخواستم بگویم آقایان نمایندگان محترم و وزیر فرهنگ با تمام بیانات جنابعالی موافق نبودند برای اینکه یک عدهای که صبح تا غروب جان میکنند و در مقابل هزاران دلاری که به دلپیها و غیره در حصارکها و ارازیها میدهند و اینها میآیند حتی یک سال تمام دیناری از خزانه دولت حقوق نمیگیرند و تمام این سرویسها را همانطوری که فرنگیها به دست اینها داده بودند اداره کرده بودند این جای انصاف نبود که در پشت این تریبون مجلس این تذکر داده بشود که یک دبیرستان باشد بهتر از هزار تا دبیرستان است بنده میگویم آیا به نظر آقا یک شکم سیر بهتر از یک میلیون گرسنه است؟ این نیست همه باید سیر باشند همه باید زندگی داشته باشند وانگهی بنده عرض کردم که در اینجا خدمتی به استاد دانشگاه نمیشود دانشگاه این را نخواسته وزارت فرهنگ این را نخواسته است دولت و سایر مؤسسات دولتی خواسته است بنابراین استدعا میکنم کاری که در ممالک راقیه شده بکنید فرانسه به الجزایر استاد میفرستد فرانسه به هند و چین استاد میفرستد. ما این فانتزی را نباید اجازه بدهیم که استاد کار نداشته باشد در آمریکا اگر مهندسی اول کار نداشته باشد استادش نمیکنند اول باید کار داشته باشد ساختمانی را بنا کند و بعد برود استاد بشود بنابراین با آن حسن نیتی که تمام نمایندگان داشتند عرض میکنم و از طرف دانشگاه و دانشگاهیان استدعا میکنم به کفایت مذاکرات رأی داده بشود به کلیات لایحه هم رأی بدهید.
نایبرئیس - رأی میگیریم به مجموع لایحه آقایانی که موافق هستند با دو ماده و تبصرهها قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد برای تصویب نهایی به مجلس سنا فرستاده میشود. آقای خرازی
۷- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای خرازی
خرازی - بنده یک سؤالی دارم راجع به عدم انتخاب انجمن شهر تهران که تقدیم میکنم.
۸ - تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه
نایبرئیس - لطف کنید ابلاغ میشود جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز پنجشنبه ساعت ۹ صبح
(مجلس مقارن ظهر ختم شد)
نایبرئیس مجلس شورای ملی - اردلان