مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ اردیبهشت ۱۳۳۳ نشست ۱۱

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۶ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۱۱ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ اردیبهشت ۱۳۳۳ نشست ۱۱

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸

جلسه: ۱۱

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه ۱۳۳۳

فهرست مطالب:

۱- صورت مجلس

۲- صورت قبل از دستور آقایان: کریمی. قنات‌آبادی و صارمی

۳- بیانات آقای رئیس دایر به امر از تأسف از واقعه سیل عراق

۴- اجرای مراسم تحلیف و امضای قسمنامه از طرف آقایان ارباب و افخمی و محمود ذوالفقاری

۵- بقیه مذاکره در لایحه اضافه حقوق معلمین و خاتمه مذاکره و ارجاع به مجلس سنا

۶- تقدیم یک فقره طرح به وسیله آقای میراشرافی راجع به رسیدگی به وضع بازنشستگی و تصویب دو فوریت آن

۷- طرح گزارش کمیسیون تحقیق راجع به نمایندگی آقای پناهی از خلخال و تصویب آن

۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس یک ساعت و سه ربع قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید

۱- طرح صورت مجلس

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه آقایان: اسکندری - بهادری - حمیدیه - ثقه‌الاسلامی - پورسرتیپ - معین‌زاده

غائبین بیاجازه آقایان: سلطانی - قوامی- کی‌نژاد- اخوان

دیرآمدگان و زود رفتگان با اجازه: آقای پیراسته ۳۰ دقیقه - آقای حائری‌زاده ۳۰ دقیقه - آقای بزرگ‌نیا یک ساعت - آقای بروجردی یک ساعت و ۱۵ دقیقه

دیر آمده بدون اجازه: آقای اریه ۳۰ دقیقه

رئیس- نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ (نراقی- بنده عرضی دارم بفرمایید

نراقی - در صورت جلسه یک مقدار از عرایض بنده حذف شده و قسمتی هم اساساً درج نشده اجازه بفرمایید تصحیح کنم.

رئیس- بسیار خوب- آقای صدرزاده

صدرزاده- در مذاکرات جلسه گذشته بیانات بنده یک افتادگی‌هایی دارد روی صورت جلسه اصلاح کرده و میدهم به تندنویسی.

رئیس- بسیار خوب. آقای مهندس اردبیلی

مهندس اردبیلی- در مذاکرات جلسه گذشته اینجانب جناب آقای رئیس دستور بفرمایند یا اداره رادیوی اخبار مجلس را پخش نکند یا اداره رادیو اخبار مجلس را پخش نکند یا اگر هم پخش میکند اقلاً از اداره تندنویسی بگیرد و پخش کند چون اغلب ناقص و مفهوم کلام به کلی از بین رفته و آنچه که بنده گفتم کاملاً با آنچه که در رادیو گفته شد مغایر و مخالف بود و همچنین روزنامه اطلاعات هم خیلی تحریف کرده و ناقص بود و نوشته‌های روزنامه کیهان را به کلی تکذیب میکنم عین مطالب صورت جلسه هست مطابقت بکنید خیلی تفاوت دارد.

رئیس- بیانات آقایان نمایندگان را در اینجا نوار میگیرند و عین آن هم گفته میشود مکرر من گفته‌ام

(مهندس اردبیلی- بنده رادیو را عرض کردم) روزنامهجات مستند نطق نماینده نمیتواند باشد. صورت مجلسی است که چاپ میشود و بعد هم نواری است که رادیو میگوید (قناتآبادی- نطق‌ها را با نوار نمیگویند) دستور میدهم که نوار را به رادیو بدهند. آقای شوشتری

قناتآبادی - خیلی خوب است تمام سوء تفاهمات رفع می‌شود.

شوشتری - بنده تصور میکنم که آن اخطار نظامنامه که در جلسه قبل راجع به تشکیل کنگره عرض کردم کلمه بلافاصله را عرض کردم جناب رئیس فرمودند که با مذاکره با مجلس سنا توأم باید در این خصوص اقدام کرد بنا به مقدمات امر عرض کردم کلمه بلافاصله مورد نظر است من تصور میکنم فرمایش جناب رئیس با این منظوری که عرض کردم اینجا به این طور نوشته نشده در صورتی که فرمودید و یک مطلب دیگر بنده استدعا میکنم اجازه بفرمایید اداره رادیو دو نیم بعدازظهر مثل همیشه مطالب مجلس را بگویند و نوار را شب بگذارند.

رئیس- این را در هیئت رئیسه مطرح میکنیم دیگر نظری نیست به صورت مجلس نیست؟ (نمایندگان - خیر) چون فعلاً عده برای رأی کافی نیست تصویب صورت مجلس بعد اعلام میشود.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: کریمی - قنات‌آبادی و صارمی

رئیس- در جلسه قبل چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده بودند که وقت نشدش امروز هم سه نفر تقاضا کردهند آقای نادعلی کریمی بفرمایید.

کریمی- وضع کنونی مردم ایران و میهن ما به قدری حساس و دقیق است که مجالی برای نطق‌های قبل از دستور و بحث در امور کلی باقی نمانده است بلکه باید با تعیین موارد به خصوص به طور برالساعه در فکر چاره دردهای بیشمار مملکت بود و با ارائه طریق دولت را در حل مشکلات تأیید کرد و این منظور عملی نخواهد شد مگر آن که در مجلس یک روح هماهنگی و اتحاد و اتفاق وجود داشته و مجلس وزن و اعتبار خود را حفظ و اعتماد مردم را جلب نماید (صحیح است) متأسفانه بعضی از مذاکرات اخیر علاوه بر این که موجب اتحاد و اتفاق نبود باعث تشنج گردید و بیم آن میرود که تکرار و ادامه این رویه سبب اختلاف بین نمایندگان محترم بشود و از این اختلاف جز تضعیف مجلس و بالنتیجه تضعیف مشروطیت نتیجه‌ای خالص نخواهد شد (صحیح است) از جمله مطالبی که در داخل موجب اختلاف و در خارج انعکاس بسیار بدی در افکار عمومی داشت آن بود که بعضی از آقایان نهضت ملت ایران واصی ملی شدن صنایع نفت را ضمن اعمال خلاف رویه آقای دکتر مصدق تخطئه کرده و با یک چوب راندند.

دولتشاهی - همچو چیزی نیست.

رئیس- زیاد شلوغ میکنید ملتفت نمیشوم ناطق چه میگوید

کریمی- این معنی سبب شد که بنده بر خلاف تصمیم قبلی امروز ناچار شدم که وقت نمایندگان محترم را گرفته و این دو موضوع را از هم تفکیک نمایم از ادای این حقیقت نمیشود خودداری کرد که آقای دکتر مصدق رفته رفته خود را خلاف آنچه که معرفی کرده بود نشان داد و مرتکب عملیات خلاف قانون و حتی خلاف مصلحت مملکت کردید (بعضی از نمایندگان- صحیح است) و بر هیچ کس پوشیده نیست که خود بنده از جمله کسانی بودم که با ایمانی راسخ و عقیده پاک و بیآلایش به منظور پیشرفت نظر ملت ایران و نهضت مقدس ملی آقای دکتر مصدق را حمای تو یاری میکردم و تا آنجا که از طریق نهضت منحرف نشده بود با او همراه و هم اوزا بودم و مردم وطنپرست و شرافتنمند کرمانشاه هم به همین منظور بنده را در دوره هفدهم با شور و هیجان بینظیری انتخاب نموده و به مجلس فرستادند

و اولین مرتبه‌ای که شرفیاب حضور اعلیحضرت همایونی شدم بنده را به تقویت آقای دکتر مصدق برای حل مشکل نفت تشویق و امر فرمودند لیکن پس از چندی آقای دکتر مصدق از طریق نهضت و خواسته‌های مردم منحرف شد آن دکتر مصدقی که از شنیدن اسم حکومت نظامی در مجلس فریاد میکشید و برای مظالم ماده ۵ آن به حال مظلومین گریه میکرد یک شب از عمر زمامداری خود را بدون حکومت نظامی نگذراند.

این مرد آزادیخواه که اغلب لوایح دولت‌ها را به عنوان تجاوز از دمکراسی تخطئه میکرد قوانین جابرانه امنیت اجتماعی و اختناق مطبوعات وضع کرد.

آقای دکتر مصدقی که نطق‌های غرا به مخالفت با دادن اختیارات در مجلس نموده بود خود با صحنه‌سازی از مجلس اختیارات گرفت و فیالحقیقه قوه مقننه مملکت را فلج ساخت و با نشر اسکناس هزینه مردم را بالا برد.

این مرد آزادی‌خواهی که سال‌ها به قانون اساسی سر تعظیم فرود میآورد رسماً اصول قانونی اساسی را زیر پا گذارد مجلس شورای ملی را با رفراندوم قلابی و مفتضح تعطیل نمود و کسی که بزرگ‌ترین اسلحه او مبارزه با بیگانگان بود با دسته بدنام اجنبی‌پرست و اخلالگر ائتلاف و همکاری کرد با سلطنت مشروطه ایران مخالفت نمود بسیار خوشوقت و مفتخرم از این که در آن موقع حساس و خطرناک بدون بیم و هراس در مقابل تمام تبلیغات سوء دولت و تحریک پاره از مردم بیاطلاع با این اعمال خلاف رویه او مخالفت کرده و تا آخرین لحظه از پافشاری و ادای وظیفه ملی خود که برای ایفا آن به کلامالله مجیدی سوگند یاد کرده بودم با سایر رفقای اقلیت ایستادگی و مقاومت نمودیم تا به حمدالله مملکت از سقوط و خطر نجات یافت ولی هیچ یک از اعمال مصدقالسلطنه نمیتواند سبب آن شود که کسی نهضت مقدس ملت ایران را حقیر و ناچیز شمرده و تخطئه نماید (نمایندگان- صحیح است) آن چه که موجب ایجاد نهضت ملت ایران گردید آن بود که دول بیگانه از ده‌ها سال قبل درصدد برآمدند که با دریافت امتیازاتی علاوه بر استفاده مادی مداخلات ناروا در داخله کشور ما بنمایند و برای همین منظور با ایجاد زمینهسازی‌ها و فشارهای اقتصادی قراردادهای منحوس دادرسی و سپس تجدید آن به نام قرارداد ۱۹۳۳ به دول تو ملت ایران تحمیل نمودند و در نتیجه مایه حیاتی ملت ایران یعنی نفت جنوب را به تمن بخس و بدون حساب بردند و بی‌اغراق میتوان گفت ثروت ایران را غارت کردند و عمال شرکت سابق نفت در تمام شئون کشور مداخلات ناروا نمودند و با روی کار آوردن دولت‌های نالایق و خائن مملکت را از پیشرفت به طرف ترقی و تعالی و اجرای برنامه‌های اصلاحی مانع گردیدند این فشارها و بیعدالتی‌ها و مداخلات ناروای کارگردانان شرکت سابق نفت کاسه صبر ملت نجیب و بردبار ایران را لبریز کرد و نهضت ملت ایران را ایجاد نمود ملت ایران خواسته‌های خود را به گوش جهانیان رسانیده و فریاد مظلومانه خود را در اقصی نقاط دنیا منتشر ساخت و پیشرفت‌های مهمی نیز به دست آورد و کسانی که در این باره زحماتی کشیده‌اند زحمات آنان مورد تقدیس ملت ایران بوده و هست (بعضی از نمایندگان- صحیح است) و (عبدالصاحب صفایی- به شرطی که با حسن‌نیت باشد) اعلیحضرت همایونی نیز از کسانی که تا این حد خواسته‌های ملت ایران را اجرا نموده‌اند رسماً قدردانی فرموده‌اند اکنون کسانی که در مغزهای پوچ خود خیال این که دوباره بساط شرکت سابق نفت در ایران تجدید بشود و میپرورانند بدانند که این خیال آنها خام و محال است و ملت ایران به هیچ قیمتی حاضر نخواهد شد که آن بساط قلدری و مداخلات ناروای اجانب تجدید شود و اصل ملی شدن صنعت نفت و قانون ۹ ماده‌ای آن خون بهای عده‌ای از بهترین جوانان این مملکت و ثمره مبارزه سه ساله تمام ملت ایران می‌باشد و من از طرف ملت ایران اعلام می‌کنم که حتی یک واو نبایستی از قانون ملی شدن نفت کم و زیاد شود (دکتر عمید- احسنت) (نمایندگان- صحیح است) و این سکوتی که امروز از طرف اغلب نمایندگان می‌بینید نظر به اعتمادی است که به وطنپرستی شخص سپهبد زاهدی و علاقمندی اعلیحضرت به اجرای قوانین ملی شدن و توجه معظمله به خواسته‌های ملت ایران میباشد والا آن دقیقه‌ای که ملت ایران بداند میخواهند بساط سابق را بگسترانند یا حقوق او را تضییع کنند از پای نخواهند نشست (دکتر بینا- نخواهند توانست) و هر کس که خیال خیانت داشته باشد به مکافات خود خواهد رسید ملت ایران ملت بیدار و هوشیار است و با کمال دقت مراقب اوضاع و سرنوشت خود میباشد و راهی را که رفته است صحیح تشخیص داده و حتی یک قدم هم به عقب بر نخواهد گشت ملت شرافتمند و وطنپرست ایران برای حفظ استقلال واقعی و احقاق حقه خود تا پای جان ایستادگی خواهد کرد این سکوت عمیق ملت و نمایندگان را نباید حمل بر یأس و بیعلاقگی نمود بلکه همان طور که عرض کردم روی اعتماد وطنپرستی سپهبد زاهدی است نکته دیگر که لازم است در اینجا عرض کنم و نمایندگان محترم را از خطری که مملکت را تهدید می‌کند آگاه سازم اختلاف طبقاتی شدید بین مردم است (بعضی از نمایندگان- صحیح است) بعد از ۲۸ مرداد بعضی از متنفذین و مالکین عمده و خوانین محلی از موقعیت و قدرت ارتش ملی ما که مورد احترام عموم ملت ایران است سوء استفاده نمودند و زارعین و کشاروزان را مورد اذیت و آزار قرار دادند و با این اعمال خلاف اخلاف طبقاتی را شدیدتر نمودند و طبقه مولد ثروت یعنی کشاورزان را آزرده خاطر ساختند این رفتار بعضی مالکین مورد تنفر دولت و مجلس و شخص اعلیحضرت که املاک خود را بین زارعین تقسیم فرموده‌اند میباشد آقایان این اختلاف طبقاتی عواقب وخیمی را در بر خواهد داشت امروز بر هیچ کس پوشیده نیست که وضع زندگی طبقه سوم ملت ایران رقت بار و غیرقابل تحمل است بیکاری جوانان ما را از پای درآورده است بودجه ضعیف کشور نیز قادر به رفع نیازمندی‌های مردم نیست (نراقی- آن هم تحمیل به طبقه سوم است) من از دولت سپهبد زاهدی انتظار دارم که مانند تمام ممالک متمدن و مترقی با تهیه لوایح جهت وضع مالیات‌های مستقیم تصاعدی و دریافت مالیات از متمکنین و ثروتمندان که متأسفانه نام بعضی از آنها تاکنون جزو مجهولالمکان‌ها ثبت میشده و از پرداخت این مالیات مختصر هم فرار کرده‌اند مالیات تصاعدی دریافت و کسری بودجه کشور تأمین گردد و همچنین با لغو مالیات‌های غیرمستقیم که باز آن به دوش طبقه ضعیف است به این بیعدالتی خاتمه داده بشود (صفایی- احسنت بسیار خوب) بنده بقیه وقتم را تقدیم می‌کنم به آقای قنات‌آبادی

رئیس - فقط یک دقیقه از وقت شما باقیمانده آقای قنات‌آبادی بفرمایید آقای عبدالصاحب صفایی احسنت بسیار خوب اما دیگر صحبت نکنید (خنده نمایندگان)

قنات‌آبادی- بنده از ابتدای رسمیت دوره ۱۸ فکر میکردم که مردم وطن ما در موقعیت و وضع و شرایطی زندگی میکنند که بر کسانی که سکانداری کشتی متلاطم وطن هستند و مأمورند از طرف ملت خدمتگذاری بکنند واجب و لازم است که برای رعایت حال مردم اغراض و نظریات خصوصی را پیش از پیش به دور افکنند من با این فکر در مجلس آمدم و در جلسات شرکت کردم متأسفانه در جلسات گذشته مطالب و موضوعاتی پیش آمد که به عقیده من جنبه غرض او بیشتر از جنبه مصلحت بینی بود یعنی در عوض این که ما متوجه دردهای اجتماع بشویم و متذکر باشیم که امروز مملکت ما، مردم وطن ما به چه چیز و چه دوایی احتیاج دارند سعی کردیم بیشتر به گذشته با کمال بیرحمی حمله کنیم من معتقدم که هر کسی مجاز است یک فکری را ببیند و با طرفداران آن فکر دوست باشد و نسبت به آنها احترام قائل باشد یا از فکری بدش بیاید و نسبت به پیروان آن فکر دشمن باشد اما در هر دو صورت چه در صورت دوستی و چه در صورت دشمن انسان شریف آن کسی است که جوانمردانه رفتار کند (نمایندگان- احسنت) من معتقدم که کسانی که با وضع گذشته به اتمام آن و یا به محض آن مخالف بوده‌اند اینها در روش مخالفت خود خوب است که رویه جوانمردی را پیش بگیرند (احسنت) یعنی خدمت را خدمت بگویند و خدای نکرده خیانت را خیانت بگویند من وقتی که میبینم و میشنوم که به حق یا ناحق یا روی عصبانیت یا روی غرض بعضی‌ها چوب به دست میگیرند و روی تمام اعمال گذشته میکوبند تمام شراشرو وجودم میلرزد زیرا این گذشته که به عقیده من یک گذشته بسیار بسیار پرافتخاری است یک گذشته‌ای است که یک ملت محروم رنجدیده شلاق خورده ضرب کشیده در مقابل یک ملت مقتدر قلدر استعمارگر ایستاد و از صحنه نبرد و مبارزه و پیکار به صورت ملی کردن صنایع فقط در سرتاسر کشور پیروز و مفتخر و سربلند بیرون آمد برای یک ملتی مثل ما یک گذشته پرافتخار است (صحیح است - احسنت)

بنابر این خوب نیست که ما وقتی به گذشته میپردازیم بدون توجه به نکات و نقاط افتخارآمیز گذشته همه گذشته را به یک چوب برانیم این آقای محترم (اشاره به آقای امیر احتشامی) به خدای لایزال اگر این مطلب پشت این تریبون عنوان نمیشد اگر نمینوشتند و به دست اشخاص نمیدادند که بیاند پشت این تریبون و بگویند که اعمال گذشته بد بود و فلان بوده است و فلان بوده است من مزاحم آقایان نمیشدم آقای امیراحتشامی که آمدند پشت این تریبون میگویند.

رئیس- آن گذشت مال جلسه قبل

بود آمدند و بیاناتی کردند و تمام شد.

قنات‌آبادی - استدعا میکنم اجازه بفرمایید اگر در عرایض بنده اهانتی بود اولاً برای ایشان فرصت هست که از ماده ۹۹ به قول خودشان استفاده کننده (خنده نمایندگان) اجازه بفرمایید بنده مقصود دارم اجازه بفرمایید بنده حرفم تمام شود جناب آقای امیراحتشامی نماینده بسیار بسیار محترم در خطاب‌شان به آقای مهندس جفرودی فرمودند که آقای مهندس جفرودی شخصیت مصدق‌السلطنه در دادگاه‌های بینالمللی سبب پیروزی او نشده بود مقصودشان از این بیان این بود که اگر دکتر مصدق نرفته بود چوب هم رفته بود در دادگاه لاهه چون حق با ملت ایران بود پیروز میشد من این منطق را قبول ندارم این یکی از آن نکاتی است که بنده قبول ندارم میدانید که حق هر چقدر هم قوی باشد هر چه هم درخشنده و متقن و محکم باشد اما آن کسی که احقاق حق میکند فعالیت و اقدام برای حفظ حق میکنند اگر مطلع و بصیر و شجاع و فداکار و از خود گذشته نباشد نمیتواند حقی را به دست بیاورد و حقی را بگیرد لذا مردانی که در تاریخ حق گرفته‌اند آنها را تاریخ مرد بزرگی میخواند و او را بزرگ میداند و الا شما یقین داشته باشید که اگر جنابعالی به نام ملت رفته بودید به دادگاه لاهه هیچ کاری ازتان ساخته نبود و آبروی ملت ایران را هم برده بودید به جان شما همین طور است که عرض میکنم.

رئیس- آقای قنات‌آبادی این جمله شخصی خوب نیست ایشان هم ممکن است بگویند شما هم اگر رفته بودید همین طور بود.

قنات‌آبادی - جناب آقای رئیس من قبول دارم بنده هم اگر رفته بودم من هم نمیتوانستم این کار را بکنم از هر کسی سلوک به نوعی است محترم از شیر حمله خوش بود و هر غزال هم (عبدالصاحب صفایی- هر کس را که ملت ایران تقویت میکرد فاتح و موفق می‌شد) بنده جناب آقای عبدالصاحب صفایی نطقم را از بر میخوانم بعضی‌ها باید از رو بخوانند (عبدالصاحب صفایی- مقصود بنده این بود که شما را هم اگر ملت ایران تقویت میکرد فاتح میشدید) ملت ایران کسی را تقویت میکند کسانی را حمایت می‌کند و به اشخاصی اعتماد دارد که در سیر فکر او و مصالح او و افتخارات و آبرو و عظمت او قدم بردارد آن روزی که مصدق‌السلطنه به دادگاه لاهه رفت در سیر تمایلات ملت با کمال محکمی و استقامت قدم میگذاشت بنابراین آقا صحبت امروز نیست ما فردایی هم داریم تاریخی هم داریم آیندگان وقتی که درباره ما و کارهای امروز ما قضاوت میکند ما باید کاری نکنیم که نسل‌های آینده ما را توبیخ کند بنده آقا یک مطلبی برای خودم حل شده و حل کردم و دنبالش هم هستم و آن این است که من دنبال شخص نیستم (احسنت) خواهش میکنم به این نکته توجه فرمایید من بعد هم تا آن وقتی که من افتخار همکاری با آقایان محترم دارم به این نکته توجه کنید من معتقدم که محمدبن عبدالله شخص‌پرستی و بت‌پرستی را در ۱۳۷۰ سال قبل کوبید و از بین برد من دنبال فکرم آن روزی که اقای دکتر مصدق دنبال فکر نجات بخت ملت ایران بوده قابل احترام است و باید به کارهای آن روزش احترام گذاشت برای این که کاری بوده که خودمان کردیم عملی بوده که من و شما حمال و بقال و کارگر و بازرگان و شاه و گدا دنبالش بودند بنابراین کسی را یارای آن نیست که اعمال آن روزگاری که مصدقالسلطنه در مجرای تمایلات ملت قدم میگذاشته است تخطئه کند تا آن روزی که آقای دکتر مصدق در مقابل قانون اساسی نایستاده بود تا آن روز محترم بود اما آن روزی که ایستاد با او مبارزه کردیم ما مبارزه کردیم آقا شما کجا بودید آن روز که مرگ به سرما میبارید؟ اینجا آقا کسی حق ندارد بگوید که در سه سال یا ۲۸ ماه گذشته مصدق و باران خیانتکارش یک عده از یاران مصدقالسلطنه ما بودیم که قدم به قدم وجب به وجب برای پیشرفت منویات ملت مبارزه کردیم و پیشواز مرگ رفتیم (امیراحتشامی- ملت ایران کرد مصدق‌السلطنه نکرد) بنده نمیتوانم برای شما هجی بکنم بنابراین بنده می‌خواهم از آقایان محترم و نمایندگان گرامی یک تمنایی بکنم من قصد مزاحمت نداشتم من امروز یک مطلبی را از آقایان خواهش میکنم برای مصلحت مملکت برای مصلحت وطن و آن این است که سعی کنیم که درباره گذشته از روی قرض سخن نگوییم و درباره گذشته واقع‌بینی باشیم بعضی از آقایان محترم پشت این تریبون در خلال نطق‌ها و بیانات و فرمایشات‌شان فرمودند این صورت جلسات مجلس هست من مجبورم این حرف‌ها را بزنم اشاره هم میکنم فرمودند در طول این مدت سه سال مصدقالسلطنه به کمک اوباش و اراذل و چاقوکش چه کرده چه کرده آقایان آن روزی که قانون ملی شدن صنعت فقط میخواست در مجلس تصویب بشود این میدان بهارستان مملو از صدها هزار نفر مردم قهرمان تهران بود روزهای بعد هم همین طور بود مگر تهران صد هزار چاقوکش دارد؟ این حرف‌ها چیست؟ من با او مخالفم او با من مخالف است ما هر یک به حق یا ناحق با هم دعوا داریم حق نداریم به یک ملتی توهین بکنم (دکتر عمید- احسنت) (نمایندگان- صحیح است) آقا این میدان بهارستان شاهد بزرگ‌ترین و درخشندهترین تظاهرات علیه استعمار انگلستان بود باید به آن تظاهرات احترام گذاشت آقا آن روزهایی هم که دکتر مصدق مرادف با این تظاهرات قدم بر میداشت باید به او احترام بگذاریم (نمایندگان- صحیح است) زیرا هر کس دنبال تمایلات ملت برود قابل احترام است (صحیح است) بنده چون نمیخواهم که بیشتر از این که گفتم و لازم بود چیزی گفته باشم من که یک روز پا به پای دکتر مصدق کوچه به کوچه شهر به شهر خیابان به خیابان تا پای مرگ برای پیشرفت نهضت مقدس ملی ایران مبارزه کردم و یک روزی هم روی عقیده‌ام روی مسلکم، روی فکرم یعنی من تشخیص دادم که اگر بنا بشود وطنم من مملکت اسلامی ایران به دست یک مشت بلشو و یک بیفتد آن روز دیگر برای من و امثال من امکان زندگی توی این مملکت وجود ندارد (صحیح است- احسنت) لذا من نتوانستم تحمل کنم روزنامه ملت ما شاهد است البته یک نکته‌ای را هم باید اینجا بگویم چون این آقای امیر احتشامی خیلی از این حرف‌های من خوشش آمد آقا ما با بلشویک‌ها جنگ نکردیم برای این که فئودال‌ها و مالک‌های بزرگ به ظلم و جور و تعدی خودشان ادامه بدهند (دکتر عمید- صحیح است بارک الله مبارک‌الله) (بعضی از نمایندگان- احسنت) ما مبارزه نکردیم که دوباره دو به دست یک عدد غارتگر بیفتد و دوباره مردم را غارت کنند (نمایندگان- صحیح است) باید آقا مال مردم را با مردم خود باید مال خدا را با بندگان خدا خورد (صحیح است) اگر امروز هم شما مسلط به جان و مال مردم بوده باشید روز دیگر به حکم دین به حکم خدا و به حکم فرستندهاش (سعید مهدوی- بای داموال را مصادره کرد) نه نباید مصادره کرد اولاً اگر کسی خیانت به ملت و مملکت و دین بکند همه چیزش برای مسلمین مباح است آن کسی که خیانت کرد به حیثیت یک قوم به شرف یک ملت به استقلال یک قوم جانش را هم باید مصادره کرد باید به دارش زد (صحیح است) خائن به یک اجتماع مسلم باید همه چیزش از بین برود به حکم خدا. آیا اموالش را نباید مصادره کرد؟ این آقایانی که میآیند اینجا بیانات میفرمایند و به عقیده خودشان خیلی حق به جانب جلوه میدهند در خلال نطق‌هاشان سه چهار دفعه میگویند اعلیحضرت همایونی شیر را به چه همی ماند به دو - توبه پیغمبر چه میهمانی بگو؟ از اول تا آخر نطق‌شان میفرمایند اعلیحضرت همایونی، اعلیضرت همایونی این املاکی که دارد این دهاتی که دارد این قریه‌هایی که دارد به یک صورت شرعی عادلانه و خداپسندانه بین مردم دارند تقسیم میکنند میدهد به زراعت‌ها شما چه میگویید؟ شما که زارعین را غارت میکنید حق ندارید بگویید ما درست و طرفدار شماهیم شما حساب‌تان سواست مردم گول نمیخورند ما هم که گول نمیخوریم (دکتر عمید- احسنت آقای قنات‌آبادی، احسنت) خیلی معذرت میخواهم از تصدیعی که دادم و عرضی که کردم من مجبور بودم که برای یک مرتبه اینجا این مطالب را به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم و بگویم که من انشاءالله به خواست خدا دنبال فکرم هستم و چون من زاییده نهضت هستم من سوابق سیاسی نداشتم از روزی که پابرهنه‌های این مملکت علیه انگلستان قیام کردند ما هم آمدیم تا رسیدم از تختخواب حریر هم اینجا من از لای دعوا و مرافعه و سر نیزه و حبس و تبعیدی اینجا خدمت آقایان و الان هم هستم بنابراین نهضت متعلق به ما است و ما از کسانی هستیم که از صمیم قلب به نهضت مقدس ملی ایران علاقمندیم (نمایندگان - همه عقلامند) عرض کردم من یکی از آنها هستم اثبات شیئی ما ادا نمیکند مگر آنهایی که با عمل ثابت میکنند که شوخی میکنند دشمن نهضت هستند و با نهضت طرفیت دارند والا اثبات شیئی نفی ما ادا نمیکند و نهضت ملی هم یک نهضتی است که این قدر قوی است این قدر بزرگ و مقتدر است که هیچ سد و مانعی هم نمیتواند جلویش بایستد زیرا وقتی یک ملتی برای احقاق حق خودش قیام کرد یک ملتی به پا خاست خدا هم آن ملت را تأیید میکند، حمایت میکند وقتی هم خدا به یک کاری اراده کرد دیگر بندگان خدا ابداً در مقابل آن نمیتوانند بایستند کما این که ما دیدیم ملت ما قیام کرد با استعمار هم جنگید وجب به وجب جنگید و جلو رفت جلو رفت مفتخر و سربلند. و آبرومند قرار گرفت من از خدا میخواهم که به همه ما توفیق عنایت فرماید که ما بتوانیم که نهضتی که ملت ایران به پا گردد ادامه بدهیم من هم تصدیق می‌کنم نهضت متعلق به شخص نیست نباید هم باشد زیرا اگر شخص برود نهضت شخصی هم میرود و این غلطترین فکرهاست نهضت مال همه بوده است و ما انشاءالله میتوانیم این نهضتی که مردم برای احقاق حق خودشان پا کردند و آن همه قربانی دادند خدا شاهد است هنوز در برخی از کوچه‌ها هست که خون ابنا وطن شما و برادران وطن شما در و دیوارش را رنگین کرده است و اینها قربانی‌های نهضت شما و نهضت وطن شماست خدا انشاءالله توفیق بدهد که ما بتوانیم آن طوری که شایسته و در خور وظیفه نمایندگی ماست در راه به ثمر رساندن این نهضت و بهرهبرداری از ثمرات پر افتخار این نهضت که ملی کردن صنایع نفت در سراسر کشور است توفیق حاصل نماییم (نمایندگان و انشاءالله) خیلی معذرت میخواهم (نمایندگان- احسنت- احسنت)

رئیس- آقای صارمی

صارمی- بنده مصمم بودم که کمتر مصدع اوقات آقایان نمایندگان محترم به شوم و حتیالمقدور در مجلس شورای ملی سکوت اختیار کنم و از نظریات آقایان استفاده کنم امروز عده‌ای از مردمانی که مورد احترام بنده و قطعاً مورد احترام کلیه آقایان هستند از بنده خواسته‌اند که مطالبی را به عنوان آنها به عرض آقایان برسانم و این وظیفه بنده بوده است و اجازه فرمایید این را انجام بدهم مقدمه باید عرض کنم نقص در این مملکت در کلیه شئون وجود دارد و به طور قطع باید جدیت کرد نواقصی را مرتفع نمود در عینی حالی

که این موضوع در نظر گرفته میشود و بایستی عمل هم کنیم و خارج از انصاف خواهد بود که به حدی به دسته و طبقه معینی به طور غیرمنطقی حمله مستقیم بشود این عرضی را که میکنم برای این است که عده زیادی از آقایان قضات به بنده مراجعه کرده و تقاضا کرده‌اند که به عرض آقایان برسانم که اگر موردی پیش میآید که یک قاضی خاطی پیدا میشود و به وظیفه خود عمل نمیکند و از وظایف قانونی خود منحرف میشود سوءاستفاده میکند این یک مورد به خصوص بایستی تذکر داده شود به مقامات صالحه مملکت گفته شود مورد تعقیب قرار گیرد و بالنتیجه یک فرد آلوده در بین یک طبقه‌ای اگر پیدا شد بدین وسیله موجب رفع آلودگی آنها نگردد (مهندس اردییلی- هزاران بار گفته شده و اصلاح نشده)

حمید بختیار- من هم همان قاضی خطاکار را گفتم (زنگ رئیس) در خوزستان قضات پدر تمام مردم را در آورند در خوزستان می‌دانید چه کردند؟ ما گفتیم قضات محترم توی این مملکت هستند قضات رشوهخوار هم هستند (زنگ رئیس- دعوت به سکوت) رئیس ثبت که نباید بیاید از قضات دفاع کند بیایید با هم برویم به خوزستان تا به شما نشان بدهم.

رئیس - آقای بختیار ساکت باشید به شما تذکر میدهم

صارمی- بنده بر خلاف گفته جنابعالی عرضی نمیکنم و مأمور هم هستم که در اصلاحی که در گفته خودتان کردید اظهار تشکر و امتنان بکنم (بختیار - بنده بیاناتم را اصلاح نکردم) همان طور که فرمودید ممکن است یک فرد خاطی هم باشد که مورد تعقیب قرار نگرفته باشد بایستی جدیت کرد که آن فرد به خصوص مورد تعقیب واقع شود و به مجازات خودش هم برسد بنده میدانم عدم رضایت در این مملکت از قوه قضایی کشور زیاد است (صحیح است) یک فرد به خصوصی مورد نظر نخواهد بود ولی بایستی در نظر گرفت که این عدم رضایت‌ها ناشی از چیست گفتم بنده نواقص بسیار زیاد وجود دارد بایستی هم رفع بشود ولی ما در نظر بگیریم که عده زیادی هستند که هر روز سر و کار یا دادگستری دارند مدعی هست مدعی علیه هم هست یکی از این دو مغلوب از دادگاه بیرون میآید طبعاً او ناراضی خواهد بود و اظهار عدم رضایت هم زیاد میکند و بایستی هر که باشد (بوربور- غالباً هر دو ناراضی هستند) باید دید اگر هر دو ناراضی هستند علت چیست و دلیل عدم رضایت‌شان چیست اگر به واسطه تشریفات است مرتفع کرد و اگر نسبت به فرد است او را تعقیب کرد در سال گذشته پانزده هزار پرونده در دادگاه استان ۱ و ۲ مورد رسیدگی قرار گرفته و حکم صادر شده است بیش از دو ثلث از اینها پرونده جزایی بوده به عبارت دیگر دوازده هزار نفر در تهران در استان یک و دو محکومیت جزایی داشته‌اند این ۱۲ هزار نفر قطعاً ناراضی خواهند بود برای این که محکومیت به حبس موجب نارضایتی است این محکومین بستگانی دارند و اظهاراتی میکنند بایستی دید که آیا این اظهارات درست است من به چشم خودم دیدم در سر سرای وزارت عدلیه که مرتکب قتل عمد داد می‌زد و بد میگفت و ناسزا می‌گفت برای این که توفیقش کردند حالا بایستی به این بیان ترتیب اثر داد یا خیر بحثی است جداگانه موضوعی را که چند روز پیش برای خود بنده پیش آمده است به عرض آقایان محترم می‌رسانم یکی از افراد ساکن حوزه انتخابیه بنده پس از طی فرسنگ‌ها راه به تهران آمده بود برای پرونده تمیزش اولین دفعه که من را دید گفت آقا پول گرفته‌اند و من را محکوم کرده‌اند سؤال کردم که چند پول گرفته‌اند گفت ۸۰ تومان گفتم در کدام محکمه گفت در محکمه استیناف مدعی به چقدر بود؟ هشتصد تومان من فکر کردم که این حرف منطقاً نبایستی معقول باشد برای این که سه نفر قاضی استیناف به هشتاد تومان روشه گرفتن تن در نمیدهند اگر ناپاک هم باشند این کار را نخواهد کرد ناچار حکم را گرفتم و دیدم که از نظر استدلال هیچ اشکال ندارد بعداً به مردی که به من هم رأی داده بود و من هم حق داشت گفتم و از او تقاضا کردم که آقا اگر چنانچه میخواهید احقاق حق بشود لازمهاش این نیست که موجب بدنامی دیگری را فراهم کنید البته این موارد وجود دارد و بایستی عرض بکنم که قاضی‌های ناپاک هم بسیار در دادگستری وجود دارد و وجود داشته است البته قاضی‌های بسیار پاک و صحیح العمل‌های زیاد هستند بنده به طور مثال عرض میکنم یکی از بزرگ‌ترین قضاتی که شاغل مقامات و مشاغل قضایی مهمی بود در یک سال قبل فوت کرد وزارت عالیه تصمیم گرفت که از او تجلیل کند و برای تشییع جنازه او به منزلش رفتند به منزل استیجاری البته شاید جای تأسف است که عرض کنم ای نقاضی پوشش در زمستان نداشت فقط دارایی او عبارت بود از یک پتو و برای این که بتواند در زمستان زندگانی کند اوراق روزنامه را لای پتو انداخته بود از نقطه نظر این که رفع گرما را بکند اوراق روزنامه لای پتو گذاشته بود و با این وضع چندین سال زندگانی و با این که بزرگ‌ترین مقامات قضایی را داشت و به عبارت ساده مستشار دیوان کشور بود که مرده بود. ما در این دادگستری افرادی داریم که دارای شخصیت بینالمللی هستند من خودم دیدم که آکادمی حقوقی فرانسه وقتی میخواست شرح حال بزرگان و دانشمندان حقوق را تألیف بکند به ایران نوشته بود به یکی از دانشمندان حقوقی و قضات دادگستری متأسفانه مواجه شده بود با موقعی که دیوان تمیز انحلال پیدا کرده بود و نوشته بودند که چنین شخصی در دادگستری نسبت بعد آکادمی حقوق آن آدرس سابق را خط زده بود و نوشته بود تهران - ایران - آقای فلان یک چنین افرادی در این مملکت وجود دارند بنابراین نباید یک مرتبه همه را با یک چوب راند و گفت که کاخ دادگستری را به سر تمام قضات دادگستری خراب کنند (بختیار- تمام عرض نکردم قربان کی گفتم تمام عرض کردم سر قضات رشوهخوار خراب کنید اگر نیست خراب نکنید بنده هم عرضی ندارم) بنده یک موضوع دیگری که چون وقت داشتم میخواستم حضور آقایان عرض کنم و قطعاً امیدوارم که دولت کنونی هم مورد توجه کامل قرار بدهد این است که شنیده‌ام به قراری که آقایان هم اطلاع دارند دول خارجی یک اعتباری به دولت ایران داده‌اند که نسبت به احتیاجات مملکتی خریدهایی بشود البته این اعتباراتی که داده شده است یک دیوانی برای این ملت ایجاد می‌کند و شاید جوان‌های بعد هم بایستی این دیون را بپردازند نسل بعد باید بپردازند بنده میخواستم تقاضا کنم و این تذکر را بدهم که دولت توجه داشته باشد که از این اعتبارات برای موارد غیرضروری استفاده نکند و واقعاً مصروف به تولیدات کشور بشود و یقین هم دارم که دولت این قسمت را موردنظر قرار داده و این تذکر را بسیار ضروری میدانم که فعلاً که دیونی برای دولت و ملت ایران به وجود میآید از آن طوری استفاده بکنیم که بتوانیم از تولیدات کشور که زیادتر میشود آن دیون را بپردازیم نه این که مخارج بیهوده‌ای از این راه بشود و به جای این که مخارج تولیدی بشود اتومبیل‌های تهران زیادتر بشود و امیدوارم که این موضوع را بیشتر مورد توجه قرار داده باشند و در آتیه هم بیشتر مورد توجه قرار بدهند.

۳- بیانات آقای رئیس دایر بابر از تأسف از واقعه سیل عراق

رئیس- وارد دستور میشویم. خاطر آقایان نمایندگان مستحضر است در روزهایی که مجلس شورای ملی به کارهای داخلی خود اشتغال داشت. مصائبی به واسطه سیل‌های خطرناک به ملت دوست و همجوار ما عراق وارد آمد که در آن موقع فرصت نشد اظهار تأسف بشود حالا که مجلس شورای ملی وارد کار شده از طرف مجلس شورای ملی وارد کار شده از طرف مجلس شورای ملی و نمایندگان ملت از این واقعه هائله اظهار تأسف و تأثر می‌کنم (صحیح است، صحیح است) و همدردی ملت ایران را با ملت همکیش عراق اظهار میدارم و ترقی و سعادت ملت عراق را از خداوند مسئلت مینمایم.

نمایندگان - صحیح است صحیح است

۴-اجرای مراسم تحلیف و امضای قسمنامه از طرف آقایان: ارباب- افخمی و محمود ذوالفقاری

رئیس- امروز دو نفر از آقایان باید قسم یاد کنند جون تازه به مجلس حاضر شده‌اند، آقایان مهدی ارباب و افخمی

یک نفر از نمایندگان - آقای ذوالفقاری هم هستند

رئیس- آقای ذالفقاری قسم یاد کرده‌اند فقط باید امضا کنند. حالا کلام‌الله را بیاورید. آقای افخمی آقای ارباب قسمنامه را قرائت میکنند شما هم تکرار کنید و بعد قسمنامه را امضا بفرمایید.

(در این موقع کلامالله مجید را با احترامات لازمه به مجلس آورده و عموم حضار قیم نموده و متن قسمنامه به شرح ذیل توسط آقای مهدی ارباب قرائت شد)

ما اشخاصی که در ذیل امضا کرده‌ایم خداوند را به شهادت میطلبیم و به قرآن قسم یاد میکنیم مادام که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق قانون اساسی محفوظ و مجری است تکالیفی را که به ما رجوع شده است مهماامکن با کمال راستی و دوستی وجد دهد انجام بدهیم و نسبت به اعلیحضرت شاهنشاه متبوع عادل مفخم خودمان صدیق و راستگو باشیم و به اساس سلطنت و حقوق ملت خیانت ننماییم و هیچ منظوری نداشته باشیم جز فواید و مصالح دولت و ملت ایران (سپس آقای ارباب و بعد از ایشان آقایان افخمی و محمود ذوالفقاری ذیل قسم‌نامه را امضا کردند)

۵- بقیه مذاکره در لایحه اضافه حقوق معلمین و خاتمه مذاکره و ارجاع آن به مجلس سنا

رئیس- در جلسه پیش پیشنهادی آقای دکتر بینا داده بودند که آقای وزیر فرهنگ هم توضیحاتی دادند.

دکتر بینا- بنده اصلاح کردم آن پیشنهاد را اجازه بفرمایید توضیحاتی بدهم

رئیس- توضیح ندارد اصلاح کرده‌اند حالا قرائت میشود.

(به شرح زیر قرائت شد)

تبصره- از تاریخ تصویب این قانون دبیرانی میتوانند به خدمت اداری آموزشی وزارت فرهنگ پذیرفته شوند و از مزایای این قانون استفاده کنند که لااقل ده سال در مدارس طبق آییننامه خدمات فنی تدریس و یا به شغل ریاست و یا نظامت اشتغال داشته باشند و کسانی که فعلاً در خدمت ادارای آموزشی وزارت فرهنگ هستند و ده سال سابقه تدریس و ریاست و نظامت مدرسه را ندارند در صورتی میتوانند از مزایای این قانون استفاده کنند که در خارج از وقت اداری حداقل هفته‌ای شش ساعت تدریس نمایند.

وزیر فرهنگ - بنده قبول کردم

رئیس- به پیشنهاد آقای دکتر بینا که مورد قبول آقای وزیر فرهنگ هم هست

رأی گرفته میشود آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد یک پیشنهاد دیگر قرائت میشود.

صدرزاده- تذکر لازمی هست اگر اجازه بفرمایید عرض کنم.

رئیس- تذکر راجع به چیست؟

صدرزاده - راجع به این پیشنهادی که الان تصویب شد

رئیس- پیشنهاد تصویب شده که دیگر تذکر ندارد

صدرزاده - این پیشنهاد مربوط به لایحه دوم است و مربوط به این لایحه نیست

دکتر جزایری - فرق نمیکند.

مسعودی - این مال آن جلسه بوده است و ما تقصیری نداریم

رئیس- همان طور که آقای صدرزاده گفتند الان لایحه شماره ۴ مطرح است که راجع به اضافه شدن حقوق آموزگارها و کمک آموزگارها است و مزایایی ندارد و این پیشنهاد مربوط میشود به معلمین و لیسانسیه‌ها

صدرزاده - یعنی به آنجا ضمیمه میشود نه اینجا

رئیس- این پیشنهاد قبول شده و ضمیمه لایحه بعدی میشود پیشنهاد آقایان دکتر عدل و دکتر بینا قرائت میشود (به شرح زیر قرائت گردید)

ماده واحده- تناسب حقوق پایه‌های کمک آموزگاری و اداری مقرره در ماده ۱۲ قانون آموزش اجباری مصوب مرداد ۱۳۲۳ به این نحو اصلاح شود: حقوق پایه یک کمک آموزگاری یک برابر و نیم حقوق پایه یک اداری خواهد بود. سایر نسبت‌ها بر طبق همان قانون محفوظ خواهد ماند.

تبصره ۱- در صورتی که حقوقی که به موجب این قانون برای کمک آموزگاران و آموزگاران مقرر میشود از ۲۵۰۰ ریال کمتر باشد ۲۵۰۰ ریال به آنان پرداخت خواهد شد.

تبصره ۲- حقوق معلمان پیمانی نیز از ۲۵۰۰ ریال کمتر نخواهد بود.

رئیس- این مستلزم خرج است تغییر اشل و پایه‌ای که داده شده وکیل نمیتواند پیشنهاد کند این را نمیشود مطرح کرد.

درخشش- در لایحه تأمین شده

رئیس- وکیل نمیتواند پیشنهاد بکند مگر این که وزیر خودش قبول بکند. آقای وزیر فرهنگ

وزیر فرهنگ- میزان حقوق آموزگاران و کمک آموزگاران و دبیران و همچنین استادان و دانشیاران طبق ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری مصوب مرداد ۲۲ تعیین شده است. در این ماده مبنای حقوق را حقوق رتبه ۱ اداری قرار دارند و بعد حقوق آموزگار و کمک آموزگار و دبیر و استاد هم به مبنای حقوق رتبه یک اداری تعیین شده، علت این که مبنای این حقوق را رتبه یک اداری در نظر گرفته‌اند برای این است که آقایان بهتر میدانند در قانون هیچ وقت میزان رتبه یک را فیکس تعیین نمیکنند بلکه باید در قانون بودجه آن سال با توجه به خصوصیات زمان و گرانی و ارزانی زندگی حقوق رتبه ۱ اداری را معلوم کنند و بعد سایر حقوق‌ها مبتنی بر این میزان تعیینی بشود. اگر ما بیاییم حقوق رتبه یک آموزگاری را به میزان رتبه اداری به این ترتیبی که پیشنهاد کرده‌اند یعنی رتبه یک کمک آموزگاری را عوض این که در قانون نوشته است معادل رتبه یک اداری باشد یک برابر ونیم قرار بدهیم به همان نسبت حقوق آموزگار اضافه خواهد شد به همان نسبت حقوق دبیر و حقوق استاد و دانشیار تغییر خواهد کرد و اگر ما بخواهیم تمام این حقوق‌ها را تغییر بدهیم البته بدون موافقت وزارت دارایی مصلحت نیست و باید با وزارت دارایی مذاکره کرد و اگر ما به همان نسبتی که پیشنهاد کردیم فقط حقوق آموزگار را گفتیم حداقل از ۱۵۰ تومان ۲۵۰ تومان بشود ما حقوق رتبه یک دبیری را تغییر ندادیم چون اگر حقوق رتبه یک دبیری را تغییر بدهیم باید حقوق رتبه یک آموزگاری را هم تغییر بدهیم و این باعث زحمت برای دولت و برای وزارت دارایی خواهد به همین مناسبت خواستم استدعا بکنم که اگر نظر این است که اشل حقوق آقایان آموزگاران و دبیران و همین طور حقوق معلمین دیگر از قبیل استادان و دانشیاران تغییر بکند بایستی که یک لایحه دیگر تهیه شود و تقدیم بشود یا این لایحه به نظر من نمیشود این را تغییر داد.

دکتر افشار- آقا بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم.

رئیس- بر طبق چه ماده‌ای؟

دکتر افشار - بر طبق ماده ۱۴۶

رئیس- بفرمایید

دکتر افشار - اینجا صحبت شد که پیشنهاد آقای دکتر عدل قابل طرح نیست به علت این که پیشنهاد خرج است بنده خواستم عرض کنم که اگر پیشنهاد آقای دکتر عدل قابل طرح نباشد اصولاً لایحه‌ای که آقای وزیر فرهنگ پیشنهاد کردند قابل طرح نخواهد بود زیرا که مخالف ماده ۱۰ قانون محاسبات عمومی مصوب سال ۱۳۱۲ است. بنده پیشنهاد میکنم آن ماده ۱۰ اینجا قرائت بشود برای این که معلوم بشود که این پیشنهاد خرج نیست این لایحه اصولاً لایحه خرج نیست لایحه‌ای است برای تعارف و شناختن یک اصلی نسبت به آموزگاران و دبیران که ما قبول داریم حقوق آنها کم است و کافی نیست و موقعی که اعتبار تأمین بشود حقوق آنها را ترقی خواهیم داد بنابراین این یک لایحه اعتبار اضافی نیست زیرا اگر لایحه اعتبار اضافی بود مطابق ماده ۱۰ قانون محاسبات عمومی لایحه‌ای که اعتبارات فوقالعاده و اضافی را معین می‌کند باید محل آن را نیز از منابع مخصوص تعیین نمایند وقتی که در لایحه‌ای اعتبارش از منابع مخصوص تعیین نشد یعنی تأمین اعتبار نشد این لایحه خرج نیست این لایحه تأمین اعتبار این است و اگر هست قابل طرح نیست به علت این که منافی ماده ۱۰ قانون محاسبات عمومی است و به موجب ماده ۱۴۶ نظامنامه قابل طرح نیست این اخطار بنده است.

رئیس- این تذکر آقای دکتر افشار وارد نبود (صحیح است) برای این که لوایحی که وزرا میدهند برای پرداخت آن هم تعهدی می‌کنند (صحیح است) وقتی تعهد کردند از هر محلی که فکر بکنند بالاخره باید این پول را بپردازند مزاح که نمیکنند با مردم و یا با آموزگارها منتهی چیزی که هست نماینده نمیتواند پیشنهادی نسبت به خرج بدهد مگر این که وزیر قبول کند در ماده ۱۴۶ مینویسد اخطار راجع به منافی بودن لوایح و طرح‌ها با قوانین کشور (دکتر افشار- ماده ۱۰ قانون محاسبات عمومی است) بلی این تعهد را بالاخره میپردازند یا خیر؟ دولت لایحه آورده و باید بپردازد مخصوصاً که در اینجا یک صد یکی هم منبع مخصوصی قرار داده است یک پیشنهاد دیگر قرائت میشود.

(پیشنهاد آقای مهندس اردبیلی به شرح زیر قرائت شد)

اینجانب پیشنهاد میکنم که نسبت به معلمینی که در دهات تدریس مینمایند جهت تشویق آنها اضافه بر معلمین شهرنشین داده شود.

یک نفر از نمایندگان - این پیشنهاد قابل طرح نیست.

مهندس اردبیلی - ممکن است آقای وزیر فرهنگ قبول بفرمایند

رئیس- آقای وزیر فرهنگ

وزیر فرهنگ - برای این که ما وسیله تشویق معلمین را فراهم بکنیم از این که بیشتر به دهات بروند و در دهات بیشتر خدمت بکنند و معلمین خوب حاضر بشوند به دهات بروند بنده با این پیشنهاد کاملاً موافقم و این پیشنهاد را بنده قبول دارم.

شوشتری - آقای وزیر فرهنگ این را بیشتر توضیح بفرمایند.

وزیر فرهنگ - وقتی لایحه دوم مطرح شد بایستی توضیح بدهم ولی لایحه اول همان ۲۵۰ تومان حقوق است.

رئیس- اولاً این پیشنهاد راجع به لایحه دیگر است و ثانیاً گفتم که وکیل نمیتواند پیشنهاد خرج بکند.

شمس قناتآبادی - آقا تشویق است تشویق که خرج بر نمیدارد

رئیس- البته با دادن اضافه والا تشویق لفظی را آقای وزیر حق دارند هر روز بفرمایند

مهندس اردبیلی- این پیشنهاد بنده است اجازه بفرمایید توضیح بدهم

رئیس- پیشنهاد خرج است شود مطرح کرد پیشنهاد دیگر قرائت شود. (به شرح زیر قرائت شد)

ریاست مجلس شورای ملی تبصره را برای لایحه دبیران ...

رئیس- این پیشنهاد هم مربوط لایحه دیگر است پیشنهادی لایحه دبیران را علیحده بگذارید که مخلوط نشود پیشنهاد آقای مرأت اسنفدیاری قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد)

تبصره- پیشنهاد مینمایم آموزگارانی که هم اکنون در هر نقطه کشور به شغل آموزگاری مشغول و واجد شرایط بوده ولی به علت عدم بودجه از محل خدمتگذاری حقوق دریافت مینمایند مشمول ماده واحده از لایحه شماره ۴۳۴۱۳ و ۴۳۸۲۹ مورخ ۲۷/۸/۳۲ باشند.

شمس قنات‌آبادی - آقای مرآت اسفندیاری یک دفعه دیگر خودتان پیشنهاد خودتان را قرائت بفرمایید.

رئیس- آقای مرآت اسفندیاری

مرآت اسفندیاری - منظور بنده از عرض این پیشنهاد این بود که یک عده از آموزگارانی هستند در کشور که به علت عدم بودجه از محل خدمتگذاری حقوق دریافت میدارند ولی شغل آموزگاری دارند تا به حال حقوق اینها به صورت خدمتگذار پرداخت میشده اگر اشخاصی به این ترتیب شغل آموزگاری دارند و تا به حال از حقوق آموزگاری استفاده نمی‌کنند مشمول همین ماده واحده باشند (صحیح است- صحیح است)

رئیس- آقای وزیر فرهنگ

وزیر فرهنگ- آقایان نمایندگان محترم مستحضر هستند که برای تربیت معلم یک دستگاه تربیتی داریم و آن دانشسرای مقدماتی است دانشسرای مقدماتی بعد از این که محصلین دوره اول متوسطه را تمام کردند وارد آن میشوند و بعد از دو سال تحصیل و خواندن تعلیم و تربیت و تدریس عملی در مدارس و قبول شدن در امتحان میآیند آموزگار میشوند این نوع آموزگاران تربیت میشوند برای رفتن در دبستان‌ها و اشتغال به شغل آموزگاری اما چون این دستگاه تربیتی فعلی ما کافی نیست که معلمین مورد احتیاج ما را بدهد وزارت فرهنگ ناچارست معلمین قراردادی مطابق رأیی که از شورایعالی فرهنگ گذاشته است یک شرایطی در نظر گرفته شده است هر کس را نمیشود به عنوان آموزگار استخدام کرد و سر کلاس گذاشت بلکه باید یک مراحل علمی را دیده باشد تا بتواند در سر کلاس آنچه را که لازم است به دانش‌آموز بیاموزد و از عهدهاش برآید (صحیح است) برای استخدام آموزگار مطابق رأی شورایعالی فرهنگ در نظر گرفته شده است که دیپلمه کامل متوسط استخدام شود و اگر دیپلم کامل متوسطه به اندازه‌ای که مورد احتیاج است پیدا نشد از آنهایی که تصدیق سیکل اول متوسطه دارند استخدام بشوند و اگر تصدیق سیکل اول متوسطه به اندازه کافی پیدا نشد از صاحبان تصدیق ۶ ابتدایی آن هم به طور مسابقه استخدام بکنند و به دهات بفرستند بروند در دهات تدریس بکنند اگر جناب آقای مرآت اسفندیاری ملاحظه فرمودند که عده‌ای به عنوان خدمتگذار جز استخدام شده بودند و عملاً دارند آموزگاری میکنند با این که عدهشان کم است اینها حقاً نبایستی استخدام شده باشند چون هنوز واجد شرایط علمی برای آموزگاری نیستند البته هر وقت واجد شرایط شدند یعنی این گونه مستخدمین وزارت فرهنگ گواهینامه دوره اول متوسطه یا گواهینامه دوره دوم متوسطه به دست آوردند میتوانند بیایند تغییر سمت بدهند و آموزگار بشوند و از مزایای آموزگاری استفاده کنند اگر این تبصره پیشنهاد بشود بنده فکر میکنم وزارت فرهنگ سوءاستفاده خواهد کرد و به آنها حقوق ۲۵۰ تومان خواهد داد بنابراین به نظر من این تبصره برای وزارت فرهنگ قابل عمل نیست و به مصلحت فرهنگ هم نیست.

مرآت اسفندیاری - آقا بنده این پیشنهاد را تکمیل کرده‌ام اجازه بفرمایید توضیح بدهم.

رئیس- بفرمایید

مرآت اسفندیاری- جناب آقای وزیر فرهنگ فرمودند که مقرراتی هست برای استخدام آموزگاران بنده هم تصدیق دارم ولی اگر یک بیچاره‌ای ۵ سال به شغل آموزگاری مشغول است و گواهینامه دبستان یا دبیرستان هم دارد بنده عرض کردم واجد شرایط باشد در پیشنهادم نگفتم اگر کسی دیپلم ندارد یا فاقد شرایط است او را استخدام بکنید بنده عرض کردم اگر کسی باشد که واجد شرایط هست و چندین سال است که به شغل آموزگاری مشغول است مشمول این ماده بشود. بنده یک پیشنهاد دیگری برای تکمیل فرمایشات جناب اقای وزیر فرهنگ تهیه کرده‌ام....

رئیس- حالا بگذارید تکلیف این پیشنهاد معین شود.

مرآت اسفندیاری - تکمیل کردم این پیشنهاد را به جای آن

رئیس- بدهید منشی قرائت کند

(پیشنهاد به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد مینماید آموزگارانی که هم اکنون در دبستان‌ها تدریس نموده و دارای گواهینامه شش ساله ابتدایی میباشند ولی به علت عدم بودجه از محل خدمتگذاری حقوق دریافت میدارند جز آموزگاران پیمانی استخدام و مشمول ماده واحده مورخ ۲۸/۷/۳۲ واقع گردند.

رئیس- آن اولی را قرائت کنید اولی که بهتر بود

(پیشنهاد اول آقای مرآت اسفندیاری به شرح سابق قرائت شد)

این که تحصیل حاصل است اولاً این لایحه خیلی ساده است یعنی هر کسی که آموزگار است در هر ماه ۲۵۰۰ ریال به او میدهند اگر واجد شرایط باشد بنابراین حالا چون مخالفی نیست.

دکتر شاهکار - امر بفرمایید آن پیشنهاد را یک مرتبه دیگر بخوانند

صارمی - بنده مخالفم با این پیشنهاد اگر یک جمله اضافه شود موافقم که نوشته شود واجد شرایط آموزگاری

رئیس- آقای قنات‌آبادی

قنات‌آبادی - اگر این جمله‌ای که ایشان فرمودند اضافه بشود بنده مخالفم

رئیس- پیشنهاد قرائت شده راجع به اصل پیشنهاد مخالفید؟

شوشتری - بنده مخالفم؟

رئیس- آقای قنات‌آبادی مخالفید؟

(قنات‌آبادی- با اصل پیشنهاد بنده موافقم) آقای شوشتری مخالفید؟ (شوشتری - بلی) بفرمایید.

شوشتری - آقایان توجه نفرمودند که ....

رئیس- آقای شوشتری یا جلو صندلی خودتان صحبت کنید یا پشت تریبون

شوشتری - (در محل نطق) بسمالله الرحمن الرحیم آقایان توجه نفرمودند این پیشنهادات چه تصویبش و چه ردش در صورت مجلس قید میشود و در صورت تصویب جز قانون میشود آن وقت تناقض وقتی پیدا شد (مرآت اسفندیاری - واجد شرایط دارد) اجازه بده آقا بنده هم اهل علمم میفهمم وقتی رئیس محترم مجلس شورای ملی میفرماید این تحصیل حاصل است یعنی اگر مشمول شد و واجد شرایط شد وقتی قانون شامل آموزگار و کمک آموزگار می‌شود یک کسی که این مدت آمده، شغل آموزگاری داشته و گواهینامه در دست داشته است بیان جناب آقای رئیس تمام کرد و نیت شما عملی شد اصرار نداشته باشید که همه این مطالب وارد صورت جلسه به شود این عملی شد رئیس مجلس هم فرمودند تحصیل حاصل است و السلام

رئیس- حالا معهذا باید ردی بگیریم آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد آقای دکتر جزایری قرائت میشود.

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم که ماده واحده به شرح ذیل تصحیح شود: از تاریخ اول فروردین ماه ۱۳۳۳ حقوق معلم شاغل در مدارس ....

یک نفر از نمایندگان - آقا دوباره قرات میشود.

(به شرح سابق قرائت شد)

رئیس- آقای دکتر جزایری

دکتر جزایری- عرض کنم برای روشن شدن ذهن وکلای محترم و همکاران عزیز دیروز و امروز با حضور جناب آقای وزیر فرهنگ کمیسیون فرهنگ به عنوان مشورتی تشکیل شد و آقای وزیر فرهنگ دیروز و امروز تمام وقت‌شان را در کمیسیون فرهنگ گذراندند و با نظر و موافقت خود ایشان قرار شد که این ماده واحده مربوط به آموزگاران که حقوق معلم از ۱۵۰ تومان به ۲۵۰ تومان ترقی پیدا کند تقریباً بدون تغییر به تصویب شود و ایشان موافقت بفرمایند اما آن دیگری را که آقایان آموزگاران و کمک آموزگاران و دارندگان رتبه‌های اداری و آقایان لیسانسیه‌ها و دبیران روی آن نامه‌هایی که به ما نوشته بودند تلگراف‌هایی که از شهرستان‌ها به ما رسیده بود یا خود آقای وزیر فرهنگ مذاکره شد و یک اصلاحاتی شد که خود آقای وزیر فرهنگ هم قول دادند که در مجلس موافقت کنند حالا روی پیشنهاداتی که شده بنده این را جلسه قبل داده بودم و اگر ایشان موافقند بنده پیشنهاد را مسترد نمیکنم و اگر ایشان موافق نیستند بنده پیشنهاد را مسترد میکنم و استدعا میکنم آقایان رفقا هم موافقت بفرمایند که اگر پیشنهادات دیگری هست که زیاد کاری به این لایحه ندارد پس بگیرند و اجازه بفرمایند که این ماده واحده مربوط به آموزگاران و تغییر ۱۵۰ تومان به ۲۵۰ تومان که همه آقایان موافق هستند هر چه زودتر بلکه همین امروز تصویب شود بعد راجع به آن لایحه تمام موارد پیشبینی شده و مطالعه شده با نظر خودشان یک پیشنهادات اصلاحی تهیه شده و خودشان قبول خواهند فرمود و آن یکی قانون هم به تصویب برسد حالا نسبت به این پیشنهاد هم که بنده دادم اگر ایشان موافقند بنده مسترد نمیکنم و اگر موافق نیستند بنده مسترد میکنم.

رئیس- آقای وزیر فرهنگ

وزیر فرهنگ- بنده با پیشنهاد آقای دکتر جزایری از این که اضافه بشود معلم شاغل در مدارس موافق هستم.

رئیس- پس باید در متن ماده واحده اصلاح کرد و رأی گرفت حالا اصلاح میکنیم و بعد قرائت میکنیم از روی لایحه (به شرح زیر قرائت شد)

از تاریخ اول فروردین ماه ۱۳۳۳ حقوق معلم شاغل در مدارس در تمام کشور از ۲۵۰۰ ریال کمتر نخواهد بود.

رئیس- آقای ارباب مخالفید؟

ارباب - مخالفتم از این نظر است که معلمینی هستند که دو ساعت تدریس میکنند معلمینی هستند که تمام اوقات را تدریس میکنند آیا فرقی هست بین این دو و یا خیر؟

وزیر فرهنگ - ساعات تدریس ترتیب معینی ندارد

رئیس- رأی گرفته میشو به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

ماده واحده به این ترتیب اصلاح شد حالا پیشنهاداتی که وارد است قرائت میشود و آنچه وارد نیست میگذاریم برای آن لایحه پیشنهاد آقای درخشش قرائت میشود.

(به شرح زیر قرائت شد)

تبصره- دارندگان پایه‌های کمک آموزگاری که حداقل ۹ سال سابقه خدمت فرهنگی داشته باشند (بدون قید و شرط) طبق مأخذ آخرین حقوق دریافتی به پایه آموزگاری با اداری تبدیل گردد، درخشش

رئیس- این وارد نیست بگذارید آن را برای بعد

درخشش - وارد است اجازه میفرمایید توضیح بدهم این مربوط به پایه نیست مربوط به تبدیل پایه است پس از چند سال خدمت

رئیس- آقای درخشش این راجع به پایه است شما پیشنهاد تغییر پایه کمک آموزگاری را به آموزگاری داده‌ای د و مربوط به این لایحه نمیشود و چون پیشنهاد خرج است باید وزارت فرهنگ قبول بکند.

درخشش- این پیشنهاد خرج نیست صحبت از آموزگاران و کمک آموزگاران است چون به عنوان آموزگار نوشته شده است شامل این لایحه میشود.

رئیس- وارد این لایحه نیست

درخشش- چرا وارد است کاملاً وارد است پیشنهاد خرج نیست صحبت از آموزگار است و کمک آموزگار

وزیر فرهنگ - چون عنوان معلم نوشته شده معلم مطلق است آموزگار و کمک آموزگار و دبیر همهشان معلم هستند پس شامل میشود.

رئیس- آقای درخشش بفرمایید

درخشش- پیشنهاد خرج نیست وضع کار رتبه‌های وزارت فرهنگ طوری است که یک ملوک الطوایفی عجیبی به وجود آورده و در هر رشته‌ای رتبه‌های مختلف دارد و چند جور تقسیمبندی میشود شما میشنوید رتبه‌های آموزگاری یا کمک آموزگاری خود این آموزگاری به ده رشته تقسیم میشود و برای همین موضوع هم هست که وقتی وزارت فرهنگ و دولت وقت میآید یک لایحه‌ای تهیه میکند برای این که حقوق یک عده را ببرد بالا چون وضع آنها مسلوی نیست و دارای اشل‌های مختلفی هستند باعث میشود یک عده‌ای ناراضی میشوند دو لایحه تاکنون وزارت فرهنگ و دولت وقت تقدیم مجلس شورای ملی کرده و اگر احیاناً تبصره‌هایی که خود آقای جعفری قول داده‌اند و همین طور آقایان نمایندگانی که در کمیسیون فرهنگ هستند موافقت فرموده‌اند به این لایحه اضافه بشود مطمئن باشید که تازه هفتاد درصد فرهنگی‌ها ناراضی خواهند بود به این جهت عقیده بنده این است که بعد از این لوایحی برای فرهنگ

باید بیاید (نورالدین امامی- آقای آن سی درصد دیگر راضی میشوند؟) و رفع این نارضایتی‌ها نمیشود مگر این که بعد لوایحی راجع به فرهنگ تقدیم بشود که در آن لوایح همه معلمین شبیه هم باشند یعنی اشل حقوق باید یکی باشد تمام فرهنگی‌ها میروند توی کلاس و درس میدهند باید اسم اینها را گذاشت معلم کمک آموزگار و آموزگار و دبیر و دانشیار و استاد تمام اینها باید حذف شود چون همه درس میدهند به طور کلی یک لایحه‌ای باید به مجلس شورای ملی تقدیم بشود و در آنجا یک رتبه معلمی تعیین شود تمام اشخاصی که در وزارت فرهنگ به شغل تدریس مشغول هستند طبق آن لایحه رتبه بگیرند این آن چیزی است که اشکال همه فرهنگی‌ها را بر طرف میکند اما این لوایحی که عجالتاً دولت داده است برای این که وضع معلمین مخصوصاً وضع آن کسانی که ۱۵۰ تومان حقوق میگیرند خیلی بد است این لایحه باید تصویب شود مخصوصاً این که این لاحیه وضعش این طور است که دولت واسطه است یعنی از حقوق یک عده‌ای از کارمندان اضافه میکند از کیسه دولت چیزی صرف نمیشود در لایحه دوم بنده بعداً پیشنهاد خواهم کرد که این تبصره حذف بشود معلوم نیست وضع دبیرها چی میشود پس از تأمین اعتبار معلوم نیست دولت وقتی که بودجه کل آمد به مجلس چطور وضع دبیرها را تأمین میکند این قضایایی بود که بنده به طور کلی عرض کردم و اما راجع به پیشنهادم اینجا اسمی مختلفی که برای معلمین گذاشته‌اند و رتبه‌هایی که تعیین کرده‌اند اختلافات شدیدی برای آنها تولید کرده است یک عده به نام کمک آموزگار هستند بنده قبل از این که داخل جلسه به شوم یکی از آقایان نمایندگان از من سؤال کردند وقتی آموزگار مریض میشود کمک آموزگار می‌رود سر کلاس کمک آموزگار این طور تعبیر شده است که وقتی آموزگار مریض میشود کمک آموزگار میرود به جای او کمکش میکند در صورتی که این طور نیست کمک آموزگار همان رل آموزگار را انجام میدهد به هر حال یک عده کمک آموزگار هستند که میخواهند رتبه‌هاشان را تبدیل به آموزگاری بکنند این است که بنده پیشنهاد کردم که اشخاصی که رتبه کمک آموزگاری دارند و هشت سال سابقه خدمت و آموزگاری دارند رتبه اینها همهشان تبدیل به آموزگاری بشود دلیلش این است که این مردم که نبایستی برای همیشه در جا بزنند بعد از ۸ سال تدریس در کلاس‌ها باید بتوانند رتبهشان را تبدیل بکنند و از مزایای آموزگاری استفاده بکنند این است پیشنهاد بنده

رئیس- همان طوری که گفتم این نظر در ماده واحده لایحه دیگر ذکر شده الان لایحه دیگر قرائت میشود.

(به شرح زیر قرائت ش)

ماده واحده- او فروردین ماه ۱۳۳۳ میزان تفاوت حقوق پایه‌های کمک - آموزگاری - آموزگاری و دبیری به شرح زیر تعیین میگردد.

رئیس- ملاحظه میکنید تمام مواردش ذکر شده است (درخشش - خیر قربان پیشنهاد بنده از آن است) پیشنهاد دیگری را قرائت کنید (درخشش - پیشنهاد بنده چه شد؟) وارد نیست در آن لایحه دیگر هر چه میخواهید پیشنهاد بفرمایید (درخشش - وارد است آقا) خوب این تشخیص با من است (صدرزاده - تشخیص مقام ریاست در موقع جلسه قاطع است) پیشنهاد دیگری قرائت میشود.

(پیشنهاد دیگر به شرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به ماده واحده اضافه شود.

تبصره-افزایش منظور در این قانون شامل آموزگاران و دبیرانی میشود که لااقل هفته‌ای ۱۹ ساعت تدریس میکنند. شوشتری

رئیس- این پیشنهاد هم رد شد

شوشتری - اجازه بفرمایید توضیح بدهم یک جمله‌اش رد شد باز هم بسمالله الرحمن الرحیم این پیشنهاد را من در جلسه قبل دادم همان طور که روز اول در صورت برخورد به اشکالاتی در خارج مخالف بودم دیدم همان حدسی که میزنم درست بود و اختلاف پیدا شد و یک عده‌ای از آموزگاران بد تصور کرده‌اند که از این لایحه‌ای که به نام آنها تقدیم شده است آنها از افزایش بهرهمند نخواهند شد و یک عده‌ای به عنوان دبیر اضافه‌ای خواهد گرفت و تفاوت فاحشی بین حقوق آموزگاران و دبیران پیدا خواهد شد و از طرفی آنی فکر همیشه هست که معلم (جناب آقای وزیر فرهنگ توجه بفرمایید) اعم از آموزگار اعم از دبیر اعم از استاد شاید به کار دیگر بپردازد باید حقوق آنهایی تأمین بشود که شغل معلمی واقعی داشته باشند زیرا اگر مجاز شدند که به کار دیگر بپردازند شد آنچه شد و ملاحظه فرمودید از این جهت این کلمه را پنجاندم که راه را برای وزیر محترم فرهنگ و دولت باز بگذارم اما در ضمن این که این دو روزه وزیر فرهنگ و کمیسیون فرهنگ و غیره و بنده که این روزها مفتخر شدم خدمت آقایان برسم این تفاوت را برداشتیم و صریحاً در اینجا اعلام میکنم و آموزگاران محترم بدانند که وزارت فرهنگ و نمایندگان ملت به حقوق آنها به احتیاج آنها به فکر آنها توجه پیدا کرده و این فاصله را برداشته‌اند (صحیح است) زیرا رتبه ۱۰ وقتی با این اشل بالا میرود ۹۰۰ و کسری تومان آموزگاران حقوق خواهند گرفت و دبیران ۱۲۰۰ تومان این تفاوت مختصر را هم امیدوارم با هم فکری و خواست خداوند و باز شدن دست‌مان برداریم این است که از پشت این تریبون استدعا میکنم از آموزگاران و دبیران که دیگر اختلاف نظر نداشته باشند پیشنهاد خود را هم پس گرفتم.

رئیس- آقای وزیر فرهنگ

وزیر فرهنگ- در عرف وزارت فرهنگ معلمینی را که در دبستان‌ها تدریس میکنند اینها را آموزگار میگویند دو کمک آموزگار، آنهایی هم که در بیرستان‌ها تدریس میکنند دبیر نام گذاشته شده‌اند اما هم دبیر و هم کمک آموزگار و هم دبیر همهشان معلم هستند یعنی همه میروند در کلاس و درس میدهند همان کاری را که آموزگار

میکند منتهی دبیر در دبیرستان و آموزگار در دبستان اما حالا چرا آمده‌اند کمک آموزگار و آموزگار و دبیر اسمشان را گذاشته‌اند از نظر روشن شدن ذهن آقایان اینها از نظر رتبه است و کمک آموزگار کسی است که تصدیق شش ابتدایی را گرفته است و بعد هم یک سال یا دو سال یک کلاس مخصوصی را دیده فارغالتحصیل شده این را اسمش گذاشته کمک آموزگار و از رتبه کمک آموزگاری استفاده میکند آموزگار کسی است که از دانشسرای مقدماتی بیرون آمده است و از مزایای فارغالتحصیل‌های دانشسرای مقدماتی استفاده میکند و دبیر هم کسی است که دانشسرای عالی دیده و رتبه دبیری دارد پس ملاحظه میفرمایید کمک آموزگار و دبیر از لحاظ معلومات رتبه و مقامی است که بهشان داده میشود و اینها همه معلوم هستند از لحاظ معلومات عرض کردم فرق میکند و علت این که رتبه کمک آموزگاری حقوقش از آموزگاری کمتر است و حقوق آموزگار از دبیر کمتر است برای این است که سنین تحصیلی آنها اختلاف دارد این است جهت این که اختلاف گذاشته‌اند بین آموزگار و کمک آموزگار و دبیر اما علت این که در این لایحه نوشته شده است معلم برای این است که آموزگار و کمک و دبیر که حقوقش از ۲۵۰ تومان کمتر است بتواند از ۲۵۰ تومان استفاده کند الان هم مطابق تبصره ۲ قانون متمم بودجه سال ۱۳۲۸ که نوشته است حداقل حقوق معلم ۱۵۰ تومان است فارغالتحصیل دانشسراها هم استفاده میکنند چون رتبه یک آموزگاری حقوقش از ۱۵۰ تومان کمتر است حقوق رتبه ۲ کمک آموزگاری هم از ۱۵۰ تومان کمتر است به همین جهت از ۱۵۰ تومان استفاده میکند برای این ین در لایحه هم معلم نوشته شده است اما راجع به معلمین همان کسانی هستند که واجد شرایط گرفتن رتبه‌های آموزگاری و کمک آموزگاری و دبیری هستند اما راجع به معلمین پیمانی هم فکر شده در لایحه متمم قانون تعلیمات اجباری که به تصویب کمیسیون فرهنگ در مجلس در دوره ۱۷ رسیده است وزیر فرهنگ وقت به امضای رئیس دولت وقت با استفاده از اختیارات به تصویب رسانده و مورد عمل وزارت فرهنگ است آنجا تکلیف معلمین پیمانی را معین کرده است بنده برای آقایان میخوانم: دبیران پیمانی که به اخذ لیسانس دانشسرای عالی نائل شده پا میشوند رتبه دبیری به مأخذ آخرین حقوق دریافتی خواهند گرفت کسانی که پیمان نامه دبیری دارند یا آموزگارانی که به اخذ گواهینامه دانشسرای مقدماتی یا گواهینامه کامل متوسطه نایل شد یا میشوند رتبه آموزگاری خواهند گرفت آموزگاران پیمانی که موفق به اخذ گواهی نامه دوره اول متوسطه شده یا میشوند رتبه کمک آموزگاری به مأخذ آخرین حقوق دریافتی خواهد گرفت پس تکلیفشان معین شده مقدار زیادی از معلمین پیمانی هم از این لایحه استفاده کرده‌اند رسمی شده‌اند بنابراین معلمین پیمانی که امروز استخدام میشوند تا ابد پیمانی باقی نخواهند ماند تصور میکنم توضیحات بنده برای جناب آقای عمیدی نوری کافی باشد.

عمیدی نوری- بنده قانع شدم و پیشنهادم را پس میگیرم.

رئیس- ماده مربوطه آییننامه را بنده برای روشن شدن ذهن اقایان میدهم قرائت کنند چون باز هم پیشنهاداتی میرسد که راجع به آن لایحه است و میگذاریم برای آن لایحه ماده ۱۲۰ قرائت میشود

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده ۱۲۰ نمایندگان حق دارند نسبت به هر یک از مواد اصلاحاتی پیشنهاد نمایند مشروط بر این که آن پیشنهاد کاملاً مربوط به موضوع لایحه باشد کلیه اصلاحاتی که از طرف یک یا چند نفر از نمایندگان پیشنهاد میشود باید کتبی باشد و ماده‌ای را که اصلاح پشنهادی مربوط به آن است تصریح نماید به اصلاحاتی که به تشخیص رئیس مجلس خارج از موضوع لایحه باشد ترتیب اثر داده نمیشود و به قرائت آن اکتفا میگردد.

رئیس- چند پیشنهاد دیگری است که به عقیده بنده مربوط به این لایحه نمیشود فقط قرائت میشود.

پیشنهاد آقای عمیدی نوری

(به شرح زیر قرائت شد)

اینجانب پیشنهاد مینمایم در ماده واحده حقوق معلم پس از کلمه معلم اضافه شود «شاغل تدریس» عمیدی نوری

رئیس- این تصویب شده پیشنهاد دیگر قرائت میشود.

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام مقدس مجلس شورای ملی ایران جانب پیشنهاد میکنم تبصره زیر به قانون اضافه شود:

وزارت فرهنگ موظف است کمک آموزگارانی که لااقل هشت سال سابقه خدمت فرهنگی دارند آنان را نیز مشمول این قانون دانسته کارگزینی خدمت آنها را با حقوق دریافتی تبدیل به آموزگاری نماید. میراشرافی

رئیس- این وارد نیست پیشنهاد آقای مهندس اردبیلی قرائت میشود:

(به شرح زیر قرائت شد)

دبیران و آموزگاران و کمک آموزگاران و کارمندان آموزشگاه‌ها میتوانند در صورت موافقت وزارت فرهنگ با بیست سال خدمت متوالی با ۲۵ سال خدمت متناوب که بیست سال آن را شاغل باشند تقاضای بازنشستگی نمایند حقوق بازنشستگی آنها به مأخذ یک بیست و پنجم حقوق و کمک دریافتی ضرب در سنین خدمت خواهد بود.

مهندس اردبیلی

رئیس- این را هم بگذارید برای لایحه بعد پیشنهاد دیگری قرائت میشود

(پیشنهاد دیگری به شرح زیر قرائت شد)

بنده پیشنهاد میکنم که آموزگارانی که به دریافت لیسانس موفق میشوند بتوانند پایه‌های خود را طبق اشل فعلی (قبل از تصویب لایحه) تبدیل به پایه دبیری نمایند.

دکتر شاهکار

رئیس- این هم مربوط به آن لایحه است پیشنهاد دیگری قرائت میشود.

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد میکنم این تبصره به ماده واحده حقوق معلم اضافه شود کلیه کمک آموزگاران و آموزگاران و دبیرانی که در حال حاضر کمتر از ۲۵۰۰ ریال دریافت میدارند مشمول ماده واحده باشند.

عمیدی نوری

عمیدی نوری - پس گرفتم

رئیس- پیشنهاد دیگر قرائت میشود.

(به شرح زیر قرائت شد)

اینجانب پیشنهاد مینمایم لیسانسیه‌های آزاد و دکترها و مهندسینی که ....

رئیس- این هم مال آن لایحه است پیشنهاد دیگری نیست بنابراین کار لایحه تمام شده.

مکرم - بنده پیشنهادی دادم راجع به همین لایحه و راجع به صد یکی که از حقوقات کسر میشود.

رئیس- بسیار خوب قرائت میشود

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم ماده واحده لایحه شماره ۴۳۴۱۳ وزارت فرهنگ به شرح زیر اصلاح شود. به جای عبارت برای تأمین این منظور از اشخاصی که بیش از ۵۰۰۰ ریال حقوق از وجوه عمومی دولت ماهیانه استفاده مینمایند کماکان صد یک مرتباً دریافت خواهد شد عبارت زیر نوشته شود از شرکت‌ها و تجار و مقاطعه‌کاران و سایر مؤدیان مالیات بر درآمد (سوای مؤدیان املاک مزروعی) که میزان مالیات بر درآمد آنها در سال از ۱۲۰ هزار ریال تجاوز کند از تاریخ تصویب این قانون علاوه بر مالیات مقرره صدی ده به منظور کمک به بودجه حقوق معلمین دریافت خواهد شد.

تبصره - مسخدمین دولت و غیره از پرداخت صدی یک موضوع تبصره ۲۵ از ماده ۲ قانون بودجه سال ۱۳۲۸ کشور معاف خواهد بود.

رئیس- آقای مکرم توضیح بدهید

مکرم عرض کنم راجع به این لایحه بنده یک نفر هم مخالف نمیبینم همه هم موافقند و هم رأی میدهند اما دلیلی ندارد که اگر ما بخواهیم به آموزگاران و کمک آموزگاران و خلاصه معلمین کمک بکنیم باری بر دوش سایر مستخدمین دولت بگذاریم معلمین هم یک دسته از مستخدمین دولتاند سایر مستخدمین دولت هم خدمتگذار همین مردم هستند نسبت به صد یکی که از حقوق مستخدمین دولت کسر میشود جناب اقای فرامرزی نه راجع به این موضوع به طور کلی راجع به سختی معیشت مستخدمین دولت بیاناتی کردند و موضوع گوشت یک من یک تومان را مورد مثال قرار دادند پس حالا که ما میخواهیم به یک دسته از مردم این مملکت که در مضیقه هستند کمک کنیم لازم نیست به دسته دیگری کمک نکنیم این صد یکی که از حقوق مستخدمین دولت کسر میشود اولاً مبلغی است ناچیز ولی در وضعیت آنها حتماً مؤثر است بنده پیشنهاد کردم که به جای این صد یک از شرکت‌های بزرگ مقاطعهکاران مؤدیان مالیات‌های بزرگ یعنی کسانی که میزان مالیاتشان در سال از دوازده هزار تومان مالیات بده باشند معاف از این مبلغ باشند) ولی تجار عمده و شرکت‌های بزرگ مقاطعه‌کارارن بزرگ صدی ده علاوه بر مالیات‌شان بدهند اولاً یک تحمیلی نیست بعد هم آقایان محترم همه اطلاع دارند در ممالک راقیه مخصوصاً آمریکا (آقای نراقی بعداً توضیح خواهند داد چون که ایشان اطلاعاتشان بیشتر است) در آمریکا بودجه فرهنگ را دولت نمیدهد بودجه فرهنگ از طرف مردم تأمین میشود بنده خوب به خاطر دارم که مرحوم دکتر غنی که خدا رحمتش کند وقتی وزیر فرهنگ بود یک روز در منزلش یک عده از محترمین یک عده از دانشمندان را دعوت از محترمین یک عده از دانشمندان را دعوت کرد یک ناهاری هم به آنها داد بنده از خراسان آمده بودم و آنجا مهمان ایشان بودم و منزل ایشان منزل داشتم بنابراین در آن مهمانی هم و حضور داشتم دکتری بود آمریکایی دکتر دانیلسن تازه از آمریکا آمده به ایران که مطالعاتی بکند و راجع به ایران هم کتاب‌هایی نوشته خاطرم هست که دکتر غنی از او سؤال کرد که فعلاً متمول‌ترین همه در آمریکا کیست گفت تشخیص این مطلب درست ممکن نیست البته از روی یک چیز میشود تشخیص داد و آن اعاناتی است که میدهند به فرهنگ گفت اخیراً که از آمریکا میآمدم برای کمک به بودجه فرهنگ دعوتی شده بود از رجال و محترمین و مخصوص متمولین در آن جلسه اعانات بزرگی داد. من جمله میگفت که رکفلر که آنجا حضور داشت بعد از نطق خطبا و تبلیغاتی که شد وقتی میخواستند در را باز کنند قبلاً رفت بیرون و در دفتر جلسه یک چکی داده بود و به عنوان یکی از بانک‌ها که حساب جاری مرا به عنوان

کمک به فرهنگ بپردازید بعد از او پرسیده بودند ممکن است خواهش کنیم بفرمایید که به مبلغ این چک چقدر است گفته بود درست به خاطرم نیست ولی چهل میلیون دلار چیزی بالاتر یا کمتر بود حالا البته در مملکت ما چنین ثرومتندانی نیستند ولی باز به حمدالله تجار بزرگی داریم شرکت‌های مهم داریم که استفاده‌های بزرگ میکنند مقاطعه کارهایی داریم که اقلام میلیون میلیون از دولت میگیرند (میراشرافی- قشقاقی‌ها چندین سال است که مالیات دولت را نداده‌اند) املاک مزروعی را بنده عقیده دارم که باید کمک کرد که آباد بشوند من خودم جز ملاکین نیستم آقایان خراسانی‌ها میانند ولی عرض کنم وقتی از مالکین بیست درصد ده درصد برای زراعین و ده درصد برای عمران دهات میگیرند مورد ندارد که یک تحمیل جدیدی به آنها بکنیم بنابراین بنده پیشنهاد کردم که از شرکت‌ها از مقاطعه‌کاران و تجار مهم که مالیات‌شان در سال از دوازده هزار تومان تجاوز میکند صدی ده علاوه بر مالیات مقرر بگیرند به عنوان کمک به حقوق معلم و ضمناً برای این که به یک دسته‌ای دیگر از مردم کمک بشود دولت آنها را از یک درصد معاف بکند (عده‌ای صحیح است)

رئیس- آقای صدرزاده (گفته شد- نیستند) آقای صارمی

صارمی- بنده با این پیشنهاد از دو نقطه‌نظر مخالفم جناب آقای مکرم خواهش میکنم که توجه بفرمایند یکی این که فرمودند که افراد که از ۱۲۰۰۰ تومان به بالا مالیات بر درآمد میپردازند ده درصد بدهند بنده بسیار متأسفم بگویم تعداد این افراد در اداره مالیات بر درآمد خیلی قلیل است و چیزی به بودجه فرهنگ اضافه وقتی نمیشود (مکرم- میشود) جز این که مزاحمتی تعبیر برای مردم تهیه میشود بنده میدانم تعبیر مالیات‌ها را معمولاً از مردم بیچاره از بقال میشود بقال و غیره میگیرند (یک نفر از نمایندگان کمک صحیح است، از گردن کلفت‌ها نمیگیرند)

رئیس- املاک مزروعی را هم که استثنا کردند دیگر گمان نمیکنم چیزی بماند.

صارمی- بنابراین اگر در نظر دارید که چیزی بر بودجه فرهنگ اضافه بشود میزان دوازده هزار تومان را کمتر بکنید و پیشنهاد بفرمایید اشخاصی که حداکثر از پنج هزار تومان بیشتر مالیات میپردازند بشر این صدی ده را بپردازند و این قسمت را استدعا برای میکنم اصلاح بفرمایید بنده هم رأی خواهم داد دیگر این که فرمودند که از حقوق یک مستخدمین گرفته نشود میزانی که از حقوق مسخدمین گرفته میشود در وضع کارمندان تأثیری ندارد (مکرم - بسیار مؤثر است) اجازه بفرمایید ۵۰۰ تومان حقوق که هست صدی میشود ۵ تومان (حشمتی- شما که از قضات تعریف کردید چرا میخواهید از آنها بگیرید بدهید به اینها) عرض کردم این مبلغ در وضع آنها تأثیری ندارد (حشمتی - چرا تأثیر ندارد شما گفتید زیر پتو خشک شده بود مرده بود) جناب آقای حشمتی ۵ تومان در زندگی هیچ فردی تأثیری ندارد بنابراین آن یک درصدی که به فرهنگ اختصاص داده شده است و کسر میکنند در زندگی افراد هیچ تأثیری ندارد استدعا میکنم که آن پیشنهاد را به پنج هزار تومان تصحیح بفرمایید تا یک مبلغی بشود.

مکرم - اطمینان داشته باشید که پیشنهاد بنده چند برابر آن را تأمین میکند.

داراب- حالا هم به عنوان اطاق تجارت از تجار دو درصد کسر میکنند.

رئیس- آقای نزراقی موافقید با این پیشنهاد؟

نراقی - بله موافقم

رئیس- بفرمایید

نراقی - عرض کنم که بنده با این پیشنهاد موافقم ولی با شرحی که آقا فرمودند موافق نیستم با اصول این که اگر بتوانند آقا با حسن‌نیتی که دارند از هر کس متمکن است از هر کس قدرت مالی دارد یک مقداری بگیرند من موافقم ولی با این پیشنهاد مثل این است که در مقابل این لایحه یک سنگی بیندازیم و یک مسئله مسلمی را که الان هست و وزارت فرهنگ میتواند از آن استفاده بکند و این کمک آموزگاران و آموزگاران بیچاره را که همین الان نگران هستند (مهندس اردبیلی- اقای درخشش گفتند بیچاره نگویید) بیچاره از لحاظ بیچارگی نیست اینها شریفترین اشخاص هستند اینها محترمترین طبقات هستند ولی قوانین غلط اینها را بیچاره کرده است اینها اگر این کار را بکنید غیر از راهی که پیشبینی شده است یعنی غیر از حقوق معلمی که در نظر گرفته شده است باعث تأخیر تصویب لایحه میشود چیز دیگری نیست ضمناً میخواهم از جناب آقای وزیر فرهنگ تقاضایی بکنم و آن این است که عده‌ای از آقایان آموزگاران یک نگرانی برایشان پیدا شده بود و بنده مطمئن هستم که چون دو لایحه به مجلس تقدیم شده و هر دو لایحه را مطالعه کردم این نگرانی بیمورد است ولی استدعا میکنم این را توضیح بفرمایند آقایان خیال کردند که این ۲۵۰ تومانی که اینجا در نظر گرفته‌اند در رتبه‌های بعدی آموزگاری مؤثر نخواهد بود بنابراین بنده استدعا میکنم که این توضیح را اینجا بفرمایید و تقاضا میکنم آن لایحه باز به جلسه دیگر موکول نشود بنده با پیشنهاد آقای مکرم موافق نیستم با اصول آن موافقم.

رئیس- یک پیشنهادی رسیده است از آقای جلیلی که تجزیه شود یعنی دو قسمت شود یکی صد یک «یکی هم صدی ده و به هر یک جدا جدا رأی گرفته شود پیشنهاد تجزیه بحث هم ندارد دو رأی گرفته میشود یکی صد یک و یکی هم مسئله مالیات از مقاطعهکاران که قرائت میشود:

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد مینمایم پیشنهاد جناب آقای مکرم تجزیه شود و به هر یک از دو قسمت علیحده رأی گرفته شود

رئیس- حالا قرائت میشود و به هر کدام علیحده رأی گرفته میشود

نقابت- بنده اخطار دارم پیشنهاد قابل تجزیه نیست لایحه قابل تجزیه است.

رئیس- پیشنهاد هم قابل تجزیه است قسمت اول پیشنهاد آقای مکرم قرائت میشود (قسمت اول پیشنهاد به شرح سابق قرائت شد)

رئیس- از مالیات صدی ده مثلاً اگر کسی سیزده هزار تومان مالیات میدهد هزار و سیصد تومان هم بدهد صدی ده علاوه بر مالیات مأخذه به منظور حقوق معلمین اخذ میشود حالا رأی میگیریم آقایانی که با این قسمت از پیشنهاد موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد حالا قسمت دیگر تبصره خوانده میشود

(به شرح زیر قرائت شد)

مستخدمین دولت و غیره (همهمه نمایندگان)

(یک نفر از نمایندگان - و غیرهاش چیست؟)

مکرم- و غیرهاش عبارت است از کسانی که از وجوه عمومی استفاده میکنند از این لحاظ در محکم مستخدم دولت هستند مثلاً مانند نمایندگان مجلس

رئیس- آقایان تأمل بفرمایید پیشنهاد قرائت شود.

(به شرح سابق قرائت شد)

این قسمت در حقیقت حذف آن قسمت از لایحه وزارت فرهنگ است یعنی آن محلی که وزارت فرهنگ تعیین کرده آن قسمت تأمین اعتبار لایحه هم باز قرائت میشود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

برای تأمین این منظور از اشخاصی که بیش از پنج هزار ریال حقوق از وجوه عمومی دولت ماهیانه استفاده مینمایند کماکان (طبق تبصره ۲ از ماده ۲ قانون بودجه سال ۱۳۲۸ کشور) صد یک رتباً دریافت خواهد شد الی آخر ماده

رئیس- اعلام رأی شده است آقایان اگر رأی بدهند حذف میشود رأی ندهند باقی میماند و آقایانی که موافقند این قسمت حذف شود قیام کنند (عده کمی برخاستند) رد شد بنابراین هم آن مالیات ده درصد تصویب شد و هم این صدی یک باقی میماند (درخشش- و هم بودجه دولت) بودجه دولت جز لایحه است دیگر پیشنهادی نیست اعلام رأی میکنم (نقابت - بنده پیشنهادی داده‌ام)

یک پیشنهادی هم آقای نقابت کرده بودند ولی دیگر بعد از این وارد نیست این پیشنهاد آقای نقابت هم قرائت میشود.

دکتر مشیر فاطمی- بنده هم یک پیشنهاد کرده بودم راجع به این لایحه (پیشنهاد آقای نقابت به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد میکنم

تبصره- با دریافت صدی ده از کسانی که میزان مالیات آنها زائد بر سالی یک صد هزار ریال میباشد بودجه فوق تأمین میشود در صورتی که کفایت نکند از محل صدی یک حقوق مذکور در ماده فوق بقیه پرداخت خواهد شد.

رئیس- قسمت دوم که رد شد یعنی مجلس تصویب کرد که صدی یک برفته شود ولی درباره تقلیل مبلغ مالیات از ۱۲۰ هزار ریال به صد هزار ریال میتوانید بیانتان را بکنید.

نقابت - به طور اختصار توضیح بنده این است که در اثر ابراز یک احساساتی باعث میشود که لایحه از صورت اولیه خودش منحرف بشود بنا بود ۲۵۰ تومان به معلم حقوق داده بشود آقای مکرم پیشنهاد کردند که از اشخاصی که تا ۱۲ هزار تومان یا در پیشنهاد بنده تا ده هزار تومان مالیات بده هستند یک ده درصد هم اضافه بر این مبلغی که میدادند بدهند برای تأمین این پول این حرف صحیح است مورد قبول هم واقع شد و رأی هم دادند اما مطلب هم در اینجاست که به فرمایش آقایان حالا سه محل شده یکی مالیات ده درصد و یکی محل صدی یک حقوق و یکی هم بودجه دولت پیشنهاد بنده یک تعدیل بود و منظورم این بود که هر گاه این مالیات پیشنهادی آقای مکرم کفایت این خرج را کرد و اگر نکرد از محل ماده واحده تأمین بشود.

رئیس- به ماده واحده رأی دادند بنابراین دیگر حال موردی ندارد دیگر پیشنهادی نیست و این لایحه تکمیل است.

مشایخی - بنده یک پیشنهادی دادم

رئیس- آقا بگذارید این لایحه زودتر بگذرد و به کارمان برسیم

مشایخی- پیشنهاد بنده مؤثر است در این لایحه اجازه بفرمایید توضیح بدهم

رئیس- آقای دکتر مشیرفاطمی شما چه پیشنهادی دادید؟

دکتر مشیر فاطمی- بنده پیشنهادی داده بودم برای تأمین اعتبار لایحه

رئیس- این هم بماند برای لایحه بعد شما میگویید پول بنزین کجا را بدهند برای این کار این به این لایحه وارد نیست برای مستمندان یک چیزی در نظر گرفته‌اند از بنزین بگیرند چه ربطی به حقوق معلم دارد حالا میگوییم قرائت کنند.

(به شرح زیر قرائت شد)

تبصره- کلیه عوارضی که به نام مستمندان در سال‌های گذشته وصول شده و به مصرف نرسیده و در آتیه هم اضافه بر مصرف باشد در اختیار وزارت فرهنگ گذارده شود تا به

مصرف لباس و کمک خرج دانشآموزان بیبضاعت برسد.

رئیس- مستمند به قدری زیاد است که تمامش به مصرف میرسد.

تیمورتاش - بنده مخالفم

رئیس- لایحه تمام شد و برای نظر مشورتی مجلس سنا فرستاده میشود بعد رأی نهایی گرفته میشود

۶- تقدیم یک فقره طرح به وسیله آقای میراشرافی راجع به بازنشستگی و تصویب دو فوریت آن

رئیس- اقای میراشرافی شما مطلبی داشتید؟

میراشرافی-اگر اجازه بفرمایید دو دقیقه عرض داشتم

رئیس- بفرمایید

میراشرافی-آقایان نمایندگان محترم مستحضر هستند ک در زمان حکومت اقای دکتر مصدق تعدیات زیادی شد نسبت به تمام طبقات مخصوصاً نسبت به طبقات کارمندان دولت و افسران ارتش که یک عده از این کارمندان شریف را به عنوان تصفیه بازنشسته کردند (صحیح است) و آقایان میدانند که بازنشستگی یک چیز مقدسی است یعنی یک مردی یک عمری خدمت می‌کند بیست سال بیست و پنج سال سی سال در دستگاه دولت با درستی با شرافت با صداقت خدمت میکند بعد که دیگر نمیتواند خدمت بکند و یک قدری مسن میشود دولت این را بازنشسته میکند و یک حقوق مکفی به او میدهند و در تمام ممالک متمدن دنیا یک درجه اضافه به او میدهند شاید یک مدال به او میدهند و این را با کمال احترامرم تقاضا بکنم که این طرح را که کارهای خبط و خطایی که کردی بازنشسته کردند بنده میخواستم از محضر آقایان محترم از کادر خدمتگذاری دولت برکنار میکنند (صحیح است) بنده نظرم هست که یکی از ژنرال‌های امریکایی یک وقتی در ایران بازنشسته شده بود موقعی که خواستند ابلاغ بازنشستگی را بدهند به این افسر یک طیاره مخصوص از طرف رئیس جمهوری امریکا به ایران آمد که رئیس اسکورت آن یک نفر سرتیپ بود و یک مهمانی هم در تهران به افتخار این ژنرال امریکایی دادند و یک درجه هم به او دادند با کمال احترام از کار خارجش کردند و بازنشستهاش کردند ولی با کمال تأسف در ایران کاملاً به عکس است و بازنشستگی را به صورت تنبیه در آورده‌اند یعنی با هر کس که غرض دارند او را بازنشسته میکنند (صحیح است) در زمان حکومت آقای دکتر مصدق یک کمیسیون‌هایی کردند در ستاد ارتش و در دادگستری و سایر نقاط و با هر کس که غرض داشتند و هر کس که جزو حزب ایران نبود و هر کس که جزو حزب توده نبود و هر کس که به حزب ایران حق و حساب نمیداد بازنشستهاش میکردند بنابراین یک عده کثیری از این آقایان اعم از کشوری و لشگری الان در تهران هستند و سرگردان هستند و علاوه بر این که سرگردان هستند پیش خانواده خودشان، پیش اطفال خودشان، پیش بستگان خودشان سرشکسته هستند میگویند آقا، پدر، تو چه گناهی کردی که تو را به جرم کارهای خبط و خطایی که کردی بازنشسته کردند بنده میخواستم از محضر آقایان محترم تقاضا بکنم که این طرح را که آقایان نمایندگان محترم محبت کردند و چهل نفر از آقایان نمایندگان امضا کردند اگر آقای رئیس اجازه بفرمایند قرائت بکنم...

رئیس- بدهید به منشی قرائت میکند.

میراشرافی- بلی این طرح این است که کسانی که در حکومت آقای دکتر مصدق بازنشسته شده‌اند از بازنشستگی خارج شوند که رفع توهین از آنها بشود و بعد در وزارتخانه‌ها کمیسیونی بکنند کمیسیون‌ها رسیدگی بکند هر کس مطابق قانون استخدام کشوری استحقاق بازنشستگی دارد بازنشسته بشود و آنهایی که مطابق غرض و مطابق مرض و مطابق میل اشخاص بازنشسته شدند و سنشان به حد بازنشستگی نرسیده و استعداد جسمانی‌شان قابل برای خدمت هست وزارتخانه‌های مربوط هدر ظرف ۱۵ روز به کار دعوت کنند و اینها مشغول کار شوند (صحیح است - احسنت)

رئیس- طرح آقای میراشرافی قرائت میشود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

چون در کابینه دوره حکومت آقای دکتر مصدق به موجب قانون اختیارات عده زیادی از کارمندان صحیحالعمل کشوری و قضایی و لشکری و شهربانی و ژاندارمری بر خلاف قوانین استخدامی و بدون حق به عنوان تصفیه از کار بر کنار گردیده‌اند و این عمل علاوه بر این که موجب دلسردی کارمندان مشغول به کار میباشد موجب توهین بزرگی به افراد بر کنار شده گردیده است بدین جهت امضاکنندگان ماده واحده زیر را به عنوان طرح قانونی تقدیم و به قید سه فوریت و طرح فیالمجلس تقاضای تصویب آن را داریم.

ماده واحده- دولت مکلف است کلیه افرادی که در زمان تصدی آقای دکتر مصدق از کار بر کنار گردیده‌اند ظرف ۱۵ روز به کار دعوت نموده و طبق تبصره ذیل به سوابق خدمات و پرونده‌ای استخدامی آنان رسیدگی نماید و پس از رسیدگی اشخاصی که مطابق قانون بازنشستگی استحقاق بازنشستگی دارد بازنشسته بشود.

تبصره۱- کلیه وزارتخانه‌ها و دوایر کشوری و قضایی و لشکری مکلفند در هر وزارتخانه و اداره مستقلی کمیسیونی تحت نظر صاحب متصبان صحیح العمل آن وزارتخانه و اداره تشکیل داده و سوابق این قبیل مستخدمین را رسیدگی و ظرف یک ماه نتیجه عمل خود را به وزارتخانه مربوطه گزارش دهند.

عمیدی نوری. میراشرافی. نراقی. دکتر سعید حکمت. مکرم. یارافشار. صراف‌زاده. شاهرخ‌شاهی. پورسرتیپ. تیمورتاش. مهدی ارباب. امیراحتشامی. هدی. نادعلی کریمی. خاکباز. صفایی. غضنفری. مشایخی. بزرگ‌نیا. صارمی. لایقر. دکتر حمزوی. لایقر. بزرگ ابراهیمی. موسوی. افخمی. محمود ذوالفقاری. محمود رضایی. معین‌زاده. باقری. امید سالار. باقر بوشهری. عاملی. امیر نیرومند. سالار بهزادی. توماج. قراگزلو. محمودی. داراب.

رئیس- فوریت اول مطرح است آقای پیراسته مخالفید؟

پیراسته - بلی مخالفم (یک نفر از نمایندگان - مگر شما خودتان امضا نکردید) نه خیر بنده امضا نکردم.

رئیس- بفرمایید.

پیراسته - در این که در زمان دولت سابق اعمال خلاف قانون اساسی و قوانین موضوعه زیاد شده است هیچ تردیدی نیست ولی در اینجا چیزی که بیشتر جلب توجه بنده را کرد وقتی که این لایحه را میخواندند آمدند سر این قوانین مصدق در این که تصویب قوانین از طرف آقای دکتر مصدق برخلاف اصل کلی بوده است.

رئیس- این در ماهیت است و مربوط به فوریت نیست.

پیراسته- اما این که چرا با فوریت مخالفم، بنده معتقد هستم در روز اول هم عرض کردم در برنامه دولت هم عرض کردم که اصولاً اختیارات مجلس شورای ملی قابل تفویض به غیر نیست و هر عملی که به نام اختیارات صورت گرفته باشد اگر مورد تأیید مجلس قرار بگیرد تازه مثل یک لایحه دولت است و الا اعمالی که یک فرد هر قدر هم به فرض این که صلاحیت داشته باشد بنشیند و به نام اختیارات قانون وضع کند خود به خود از درجه اعتبار ساقط است همان طور که در اول عرض کردم روز اول دولت مکلف بود و حالا هم این تکلیف را دارد و آن این است که قلم روی اینها بکشد و بگوید که قوانینی که بر خلاف قانون اساسی از مجلس گذشته قابل اجرا نیست و حدود اختیارات مجلس شورای ملی در حدود قانون اساسی است تکلیف ما را قانون اساسی اینجا تعیین کرده است و گفته است وکلا بیایند اینجا این هم اختیارات‌شان و ما برخلاف قانون اساسی و خارج از قانون اساسی اختیاری نداریم و هیچ یکی از اصول قانون اساسی هم قابل تغییر و تبدیل نیست و تکلیف این کار هم با مجلس شورای ملی است منظور بنده این است.

رئیس- در فوریت بفرمایید آقای پیراسته.

پیراسته - بنده معتقد هستم که این طرحی که آقایان دادند به این صورت در بیان که کلیه اعمالی به نام اختیارت صورت گرفته است از درجه اعتبار ساقط است و بعد اگر مصوباتی هم در جز آن مصوبات هست و به درد مملکت ممکن است فرضاً بخورد به فرض محال یا واقعاً هم بعضی مصوباتش ممکن است خوب باشد آنها را دولت بیاورد و الا ما هر روز بیاییم بگوییم آقا این قسمتش منتفی، آن قسمتش منتفی این صحیح نیست یک باره بیاوریدی اینجا و تصویب کنید که اختیارات را قبول ندارید و مجلس قانونگذاریش را نمیتواند تفویض کند.

رئیس- آقای ارباب شما مخالفید؟

ارباب- بنده در خود لایحه عرضی دارم.

رئیس- آقای درخشش شما مخالفید؟

(درخشش - مخالفم) آقای صدرزاده شما مخالفید (صدرزاده - بلی بنده مخالفم) آقای عمیدی نوری مخالفید؟ (عمیدی نوری- موافقم) بفرمایید.

عمیدی نوری- بنده آنچه مطالعه کردم در فرمایشات آقای پیراسته چیزی بر مخالفت فوریت این طرح و ماهیتش ندیدم بلکه ایشان چنین عقیده دارند که بایستی طرح جنبه عمومیت پیدا کند و نسبت به کلیه مقررات غیرقانونی که به عنوان لایحه غلط اختیارات آقای دکتر مصدق وضع کردند آنها هم لغو بشود و البته این عقیده است که تصور میکنم اغلب آقایان هم معتقد باشند دولت هم همین عقیده را دارد نسبت به مقررات دکتر مصدق میبایستی یک طرح دیگری تهیه بشود که خیال می‌کنم این فکر بین آقایان هست و البته بایستی تهیه بشود و اینها لغو بشود (یک نفر از نمایندگان - در سنا مشغول تهیه هستند) در شورا هم مشغول تهیه هستند رفقا و ممکن است به نظر آقایان هم برسد عرض بنده این است که این لایحه فوریتش از این جهت لازم است که عده زیادی از کارمندان خوب دولت که روی غرض و نظر به خصوص بیکار شده‌اند و بیچاره شده‌اند و همین طوری که آقای میراشرافی فرمودند نزد اولاد و اطفال‌شان سرشکسته هستند اعاده حیثیت به آنها میدهیم (صحیح است) والا این آقایان حقوق بازنشستگی میگیرند ولی ظلمی به آنها شده است که برخلاف حقی که قانون اساسی و قوانین دولتی به آنها داده است اینها را بیکار کردند و بنده اگر بخواهم کار این آقایان را برای آقایان عرض کنم طول می‌کشد بنده قاضی را سراغ دارم که وزیر عدلیه کابینه دکتر مصدق به او امر داد که فلان طور حکم صادر کن و حکم صادر نکرد و طبق وجدان خودش حکم صادر کرد او را بازنشسته کردند و این صحیح نیست برای مملکت ما در مملکتی که ما معتقد هستیم بایستی قضات مستقل باشند وزرای یک دولتی

اطاعت نکردن از نظر آنها اشخاص را را بازنشسته میکنند این صحیح نیست (صحیح است) این است که من از آقای پیراسته انتظار نداشتم با فوریت این لایحه مخالفت بکنند و امیدوار هستم که مجلس شورای ملی فوریتی این لایحه را مخصوصاً هر سه فوریتش را تصویب کنند که یک عده‌ای اعاده حیثیت پیدا بکند.

رئیس- آقایانی که با فوریت اول این طرح موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد فوریت دوم مطرح است (درخشش- بنده مخالفم) آقای درخشش

درخشش- این اصل صحیحی است که آقای میراشرافی فرمودند و آن این است که هر کس که به سن بازنشستگی رسید بایستی که بازنشسته بشود بازنشستگی تنبیه برای اشخاص نباشد این کاملاً صحیح است و این هم صحیح است که یک عده‌ای برای این که امور دحب و بغض دولت‌ها واقع می‌شوند نباید بازنشسته شوند این هم درست است اما اگر خاطر آقایان نمایندگان محترم باشد آن تشنجاتی که در جلسات اخیر مجلس رخ داد فقط و فقط روی تعصب بود بنده عقیده‌ام این است که اگر نمایندگان محترم تعصب را کنار بگذارند فقط و فقط به مصالح مملکت بپردازند تمام اشکالات درست میشود بنده تعصب را به تمام معنی کنار گذاشته‌ام و تا امروز صحبت نکردم و امروز که آمدم صحبت کرده برای این است که نماینده فرهنگی‌ها هستم (میراشرافی- همه ما نماینده فرهنگی‌ها هستیم) بنده نماینده به خصوص فرهنگیان کشور هستم و این افتخار است برای بنده اشخاصی که سابقاً بازنشسته شده آنها هم همهشان آدم سالمی نبودند در همین دادگستری که مثال زدید در این دادگستری یک عده از اشخاص هستند بفرمایید بپرسید از قضات دادگستری یک عده از اشخاصی که بازنشسته شده‌اند افراد فاسدی بوده‌اند البته افراد شریف هم بینی آنها موجود بوده است این را بنده تصدیق میکنم ولی اگر بخواهیم یک قلم قرمز بکشیم روی تمام اقداماتی که سابق شده است بنده با این جریان مخالفم به دلیل این که در خود وزارت فرهنگ کارمندانی که کار می‌کردند همان کارمندانی هستند که الان کار میکنند کارمند دولت باید تابع دولت وقت باشد نباید یاغی باشد تمام کارمندانی که در وزارتخانه‌ها کار میکردند در آن موقع حالا هم کار می‌کنند به استثنای یکی دو نفر تمام مردمی که مشاغل حساس داشتند در وزارت فرهنگ الان هم مشاغل حساس دارند بنابر نبایستی گفت چون کارمند دولت و کارمند وزارت فرهنگ ودر آن موقع با دولت سابق همکاری کار الان دستش را بگیرند واز کار برکنار بکنند (تیمورتاش - کسی همچو حرفی نزد عکس مطالب را میگویند) عکس مطلب را هم نباید گفت هر کسی که ...

رئیس- آقای درخشش راجع به فوریت بفرمایید.

درخشش - بنده دارم دلایلم را عرض میکنم

رئیس- فقط دلایل مخالفت با فوریت را بفرمایید

درخشش - راجع به فوریت هم بنده مخالفم به علتی که عرض کردم بنده پیشنهاد میکنم که اگر آقایان بخواهند که اشخاصی که از کار بر کنار شده‌اند به کار برگردند یک کمیسیون صالحی انتخاب میشود...

رئیس- این را در موقع طرح خود لایحه بگویید. آقای مهندس جفرودی مخالفید؟ (مهندس جفرودی - مخالفم) آقای تیمورتاش موافقید؟ (تمیورتاش - بلی موافقم) بفرمایید.

تیمورتاش- خیلی عجیب است که آقایان صحبت از عدم تعصب میکنند و بعد هم خودشان از همه اظهار تعصب بیشتری می‌فرمایند موضوع به نظر من خیلی ساده است میگویند یک کسانی را به ناحق از کار بر کنار کرده‌اند بیایند آنها را به آن عنوانی که از کار برکنار کرده‌اند و جنبه تنبیه به یک عمل که در هر جای دنیا به عنوان یک عمل مقدس و پاداش یک عمر خدمت است دادند و آنها را برکنار کردند از کار بازنشسته کردند برگردانند به کار و بعد هم یک کمیسیونی بیاید برسد نه با این سمت نه عنوان بازنشستگی اگر بد هستند اخراج‌شان کنید بیرون‌شان کنید، تنبیه‌شان کنید ولیکن آنها را که به علت تبعیض و غرض این سمت بازنشستگی را برایشان قائل شدند آنها را به کار عودت بدهید (صحیح است) این به نظر بنده جامع جهات است نمیگویند کسی که بد است باز دو مرتبه به کار برگردانند و عودت بدهند طرح را مطالعه بفرمایید تبصرهاش مخصوصاً مقید به این قید است که کمیسیون‌هایی تشکیل بشود کسانی که خوب هستند سرکار بمانند و کسانی که بد هستند با سمت بازنشستگی از کار اخراج نشوند به عنوان تنبیه از کار اخراج بشوند. خیلی ساده است و خیال میکنم که همه آقایان ناگزیز باید به آن رأی بدهند چون که چیزی که خارج از انصاف و حق باشد نیست.

رئیس- توجه بفرمایید به فوریت دوم این طرح رأی گرفته میشود آقایانی که موافقتند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهادی رسیده که فوریت سوم حذف شود که با دو فوریت باشد و چاپ بشود و منتشر هم بشود بعد مطرح بشود. این پیشنهاد قرائت میشود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد میکنم طرح قانونی پیشنهادی با دو فوریت باشد.

عبدالصاحب صفایی - اصلاً موافقت میشود با این پیشنهاد فوریت سوم را پس میگیریم

رئیس- بسیار خوب پس چاپ و توزیع میشود بین آقایان

میراشرافی- آقای رئیس آقایان مخالفند با این که فوریت سوم پس گرفته بشود چهل نفر از آقایان امضا کرده‌اند اختیار که دست بنده و یک نفر نیست.

چند نفر از نمایندگان- آقای میراشرافی مخالفتتان را پس بگیرید.

میراشرافی- پس میگیرم.

رئیس- طرح برای چاپ فرستاده میشو د وبعد مطرح میشود.

۷- طرح گزارش کمیسیون تحقیق راجع به انتخابات خلخال و نمایندگی آقای پناهی و تصویب آن

رئیس- گزارشی از کمیسیون تحقیق رسیده است که قرائت میشود

(گزارش کمیسیون تحقیق به شرح آتی قرائت شد)

گزارش از کمیسیون تحقیق به مجلس شورای ملی

گزارش شعبه چهارم دایر به صحت انتخابات خلخال و نمایندگی آقای حبیب پناهی که به واسطه مخالفت آقای قنات‌آبادی به کمیسیون تحقیق ارجاع شده بود در جلسه متعدد کمیسیون مورد مذاکره واقع و بالاخره در جلسه روز پنجشنبه ۱۶/۲/۳۳ چون آقای قنات‌آبادی معترض پرونده که رسماً دعوت شده بودند در کمیسیون حضور نیافتند کمیسوین به پرونده مزبور رسیدگی نموده نظر به آن که ایرادی در پرونده به نظر نرسید گزارش شماره (۲۶) شعبه چهارم را تأیید و اینک گزارش آن را تقدیم مجلس شورای ملی مینماید.

مخبر کمیسیون تحقیق - مشایخی

رئیس- آقای قنات‌آبادی بفرمایید

آقایان هم بیرون نروند که جلسه از اکثریت نیفتد

قناتآبادی - بنده لازم میدانستم که یک مطالب و یک حقایقی را درباره گذشته در مجلس به یک مستمسکی به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم الحمدالله امروز این توفیق دست داد و مطالبی که لازم میدانستم گفتم و چون غرض شخصی نداشتم در این مخالفت با اعتبارنامه آقای پناهی مضافاً به این که عده‌ای از آقایان محترم از بنده خواهش کردند و به بنده امر فرمودند و چون بنده مطالب دیگری نمیخواستم بگویم و عقیده دارم که مجلس یک وزنی بگیرد و یک وحدتی به وجود بیاید بنابراین بنده مخالفت خودم را پس میگیرم. (احسنت)

رئیس- چون مخالفت شده رأی مجلس لازم است. باید ردی گرفت و با ورقه هم باید رأی گرفت آقایان یکی‌یکی تشریف بیاورند و رأی خودشان را بدهند. این را هم در نظر بگیرید هر کس موافق است باید موافقم بنویسد با اسم یا ورقه سفید با اسم‌شان را بدهند والا ورقه سفید بیاسم جز موافق حساب نمیشود.

(اسامی آقایان نمایندگان به وسیله آقای مسعودی (منشی) به ترتیب ذیل اعلام و در محل نطق حاضر و رأی دادند)

آقایان: قنات‌آبادی. کاشانی. پورسرتیپ. دکتر بینا. تجدد. صفاری. عماد تربتی. صارمی. محمود افشار. مهندس اردبیلی. موسوی. مشایخی. باقر بوشهری. امیدسالار. میراشرافی. تیمورتاش. دکتر سیدامامی. صدرزاده. عبدالصاحب صفایی. مهندس جفرودی. حشمتی. محمودی. اعظم زنگنه. شادمان. عباسی. دکتروکیل. دکتر عدل. نراقی. امیراحتشامی. مرتضی حکمت. دکتر افشار. ارباب. افشار صادقی. بزرگنیا. غضنفری. پناهی. دکتر آهی. کاشانیان. سالار بهزادی. معین‌زاده. قراگزلو. صدقی. نراقی. بوربور. اردلان. سلطان‌العلما. اریه. فرید. تفضلی. شادلو. کدیور. لاری. قرشی. مهدوی. مکرم. دکترمشیرفاطمی. دکتر حمزوی. داراب. رضایی. دکترنیرومند. عاملی. توماج. فرود. بهبهانی. دکتر شاهکار. درخشش. پیراسته. دکتر عمید. خلعتبری. دکتر جزایری. برومند. سید احمد صفایی. حائری‌زاده. خرازی. اکبر. مرآت اسفندیاری. خزیمه علم. نقابت. عمیدی نوری. نصیری. هدی. استخر. دهقان. عرب شیبانی. محمود ذوالفقاری. صراف‌زاده. دکتر پیرنیا. افخمی. دولت‌آبادی. رضا افشار. پرویز یارافشار. جلیلوند. جلیلی. مسعودی. بزرگ ابراهیمی

(آرا مأخذه شماره شده ۸۷ ورقه موافق و ۲ ورقه موافق بی‌اسم و دو ورقه سفید شمرده شد)

رئیس- نمایندگی آقای حبیب پناهی به اکثریت ۸۷ رأی موافق تصویب شد.

اسامی موافقین آقایان: امید سالار. زنگنه. صارمی. صدرزاده. معین‌زاده. ابراهیمی. ارباب. دولتآبادی. مکرم. نصیری. هدی. برومند. خزیمه علم. عمیدی نوری. دکتر پیرنیا. دکتر وکیل. عباسی. دکتر جزایری. دهقان. دکتر نیرومند. سالار بهزادی. قراگزلو. توماج. فرید اراکی. تفضلی. لاری. دکترمشیر فاطمی. بزرگ‌نیا. فرود. مهدوی. شادلو. توماج. افشار صادقی. دکتر آهی. بوربور. صدقی. دکتر بینا. تجدد. محمود افشار. نقابت. قریشی. موسوی. امیراحتشامی. غضنفری. دکتر سید امامی. نراقی. باقر بوشهری. میراشرافی. مهندس اردبیلی. عماد تربتی. اردلان مرآت اسفندیاری. جفرودی. افخمی. مرتضی حکمت. کاشانیان. خلعتبری. کدپور. شادمان. کاشانی. محمودی. یارافشار. صراف‌زاده. محمود ذوالفقاری. بهبهانی. دکتر حمزوی. عبدالصاحب صفایی. دکتر شاهکار. حشمتی. رضایی. سلطان العلما. اکبر خرازی. جلیلی. جلیلوند. داراب. مشایخی. صفاری. درخشش. استخر. تیمورتاش. پورسرتیپ. عاملی. پیراسته. مسعودی. رضا افشار. دکتر عمید. عرب شیبانی. ورقه سفید بینام چهار برگ

۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

رئیس- جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز سهشنبه ساعت ۱۰ دستور طرح پیشنهادی و لایحه وزارت فرهنگ

(مجلس یک ساعت و ده دقیقه بعد ازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت