مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ تیر ۱۳۳۴ نشست ۱۳۹

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۰۳ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ تیر ۱۳۳۴ نشست ۱۳۹

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۸

جلسه: ۱۳۹

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۱۸ تیر ماه ۱۳۳۴

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت‌مجلس جلسات ۸ و ۱۱ و ۱۵ تیر ماه.

۲- بیانات قبل زا دستور آقایان: درخشش- سلطان مرداد بختیار- میراشرافی.

۳- تقدیم شش فقره سؤال به وسیله آقایان: شوشتری- امید سالار- دکتر نیرومند و دکتر بینا.

۴- قرائت گزارش شعبه دوم راجع به انتخابات کرمان و نمایندگی آقای یدالله ابراهیمی و ارجاع به کمیسیون تحقیق.

۵- تقدیم یک فقره آئین‌نامه به وسیله آقای پست و تلگراف و تلفن‏

۶- بقیه مذاکره و خاتمه شور اول گزارش کمیسیون امور استخدام راجع به انجام مراسم سوگند به وسیله کارمندان دولت‏

۷- قرائت گزارش مجلس سنا راجع به استخدام معلمین خارجی جهت دانشکده شهرستان‌ها و موکول شدن طرح آن در جلسه بعد

۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏(به اشتباه در متن نسخه اصلی شماره ۱۲ درج شده یود)

مجلس دو ساعت و بیست دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت‌مجلس جلسات ۸ و ۱۱ و ۱۵ تیر ماه.

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه آقایان: دکتر عمید قوامی- حائری‌زاده- هدی- عبدالرحمن فرامرزی- مکرم- مصطفی ذوالفقاری- باقر بوشهری- جلیلی- مهندس اردبیلی- عملی- دکتر بینا- سعیدی- مهندس ظفر- بهبهانی- لاری- امامی‌خویی- اورنگ- مسعودی- سلطانی- تیمورتاش- دولت‌شاهی- تفضلی.

غائبین بی‌اجازه: آقایان- یار افشار- دهقان- دکتر عدل- حشمتی- سنندجی.

دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه: آقایان: دولت آبادی- عبدالحمید بختیار- سالار بهزادی- اکبر- محمود افشار- دکتر سعید حکمت- شوشتری- بزرگ‌نیا- کی نژاد- اریه- کاشانی.

رئیس- نسبت به صورت‌جلسه نظری نیست؟ آقای ارباب.

ارباب- در طبع صورت‌جلسه قبل بیان بنده اختلاف مختصری داشت که به تندنویسی دادم اصلاح کنند.

رئیس- بسیار خوب آقای میراشرافی.

میراشرافی- در جلسه گذشته بنده گفتم که اگر آقای سپهبد زاهدی به فرض این‌که خلافی کرده باشد بیاورند پشت تریبون بگویند این جمله‌ای که دو جا نوشته است من هم معتقدم که سپهبد زاهدی دزد است این را من نگفتم خواهش می‌کنم امر بفرمایید اصلاح بکنند.

رئیس- اصلاح می‌شود. در صورت‌مجلس دیگر نظری نیست. (اظهاری نشد) صورت‌مجلس دو جلسه پیش و صورت‌جلسه قبل تصویب شد.

۲- بیانات قبل زا دستور آقایان درخشش- سلطان مرداد بختیار- میراشرافی.

رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند. آقای درخشش.

درخشش- از جناب آقای میراشرفی که نفر اول بودند و نوبت‌شان را به بنده دادند خیلی ابراز تشکر می‌کنم نطق اخیر جناب آقای خلعتبری موجب شد که ایشان یکی از مسائل اساسی را که مبتلن به روزانه ملت و دولت ایران است در معرض بحث و انتقاد قرار دهم من نسبت به این دولت که حتی تاکنون نتوانسته است برنامه منفی یک ماده‌ای خود یعنی مبارزه با فساد را اجرا کند انتقادات شدیدی دارم اما انتقادات من درست در جهت عکس انتقادات جناب آقای خلعتبری و مخالفین است زیرا به نظر این جناب اقدامات این دولت که محافظه‌کاری را پیشه خود ساخته است کافی برای مبارزه با فساد و استقرار عدالت اجتماعی نمی‌باشد.

ولی معذالک ایجاد مشکلات در مقابل این دولت که می‌گوید و می‌خواهد با فساد مبارزه کند و به خصوص مخالفت با لایحه مالیات بر درآمد یک گناه نابخشودنی حتی از لحاظ منافع طبقات مالک و ثرتمند می‌دانم. نماینده محترم به مناسبت تقدیم لایحه مالیت بر در آمد در ضمن مطالب دیگر عیناً این‌طور فرمودند: به آقای کفیل وزارت دارایی گفت در این مورد اعتراض بکنم که ایشان در مقدمه لایحه‌ای که تهیه نمودند و در روزنامه‌ها منتشر شد تحریکاتی بر علیه متالکین و ثروتمندان نموده و در مصاحبه مطبوعاتی اظهاراتی کردند که تحریک است و حتی کلمه استثمار رعیت را به زبان آوردند (صحیح است) (حبیب پناهی- همین طور هم گفتند) و جملاتی ادعا نمودند که عیناً همان چیزی‌هایی است که در روزنامه پراودایا رفیق رادمنش باید بگوید این عین اظهارات آقای خلعتبری است. ‏

کفیل وزارت داریی را به علت تقدیم لایحه مالیات بر درآمد محکوم کردند و او ر ا به دکتر رادمنش مقاسیه نمودند درست همان روش نامعقولی است که خود این جانب و دیگران نیز بارها در معرض این‌گونه تهمت‌ها قرار گرفته‌ایم (میراشرفی- آقای درخشش همچو چیزی نبود اگر بنا باشد هر کس در این کشور از تعدیل اوضاع این اجتماعی بحث کند گرچه مانند دولت و کفیل دارایی آقای علاء از محافظه‌کارترین محافظه‌کاران باشد فوراً متهم به توده‌ای بودن کردند برای کشور عاقبت ناگواری دارد (همهمه نمایندگان) من ثابت می‌کنم که این‌گونه استدلال‌ها صد درصد به نفع حزب بوده است زیرا هر کس گرچه وزیر کابینه آقای علاء باشد بخواهد مختصر حرف اصلاحی بزند شما به مردم این‌طور تلقین می‌کنید که او توده‌ای و متمایز به توده‌ای و عملاً شما خدمتگذارن طبقه حاکمه یک کشور بیگانه‌ای را که توده‌ای‌ها باشد وکیل مدافع حقوق حقه طبقه سوم معرفی می‌کنید و هرگونه فکر اصلاحی را به آن‌ها نسبت می‌دهیم در صورتی که این طور نیست نماینده محترم به این مسئله اشاره فرمودند که دستور رؤسای کمینترن همیشه این بود که در مملکت بین طبقات مختلف ایجاد اختلاف شود.

آقایان محترم این دولت و وکیل وزارت دارایی و انتقادکنندگان از وضع اجتماعی و حزب توده اختلافات طبقاتی از وضع موجود را بوجود نیاورده است اما حزب توده همیشه از اختلاف طبقاتی موجود به نفع بیگانگان استفاده کرده‌اند (صحیح است) و با خرابه‌کاری اقتصادی و سیاسی مثلاً با جلوگیری از اصلاحات و گرفتن مالیات از ثروتمندان حزب توده می‌خواهد این شکاف و اختلاف طبقاتی و نارضایتی عمیق‌تر شود و آن‌هایی که فهمیده یا نفهیمده به این منظور کمک کنند عملاً با ستون پنچم بیگانگان در این کشور همگام شده‌اند توده‌ای‌ها نمی‌خواهد اصلاحاتی در وضع موجود به عمل آید با دریافت مالیات از ثروتمندان برای بهبود زندگی عمومی قدمی برداشته شود (صحیح است)

اگر هزاران نفر افسر و کار گر و دانشجو و دانش‌آموز به سطوح حزب توده پیوسته و این حزب توانست عالی‌ترین سرمایه یعنی نیروی جوانان ما را به نفع یک کشور بیگانه به کار اندازد به خاطر این بود که ثروتمندان مملکت درد و رنج مردم را نادیده گرفتند و نخواستند با پرداخت مالیات کوچک‌ترین قدمی به نفع آن‌ها بردارند (فنایی- همه این طور نبودند) اگر آقای فروزان کلمه استثمار را در نطق خود به کار بده مرتکب جنایتی نشده او فقط تعبیر و تفسیری که از جنابت کرده است که در این کشور خیلی شدیدتر از سایر کشورها اجرا می‌شود استثمار شاخ و دم ندارد زیرا میلیون‌ها نفر مردم زحمت‌کش این کشور آن‌هایی که ثروت ناچیز این شکور را محصول دست رنج آن‌ها است مفهوم استثمار را خوب درک می‌کنند این میلیون‌ها نفر در زندگی روزانه خود در کارخانه و مزرعه‌ای که کار می‌کنند و یا در گرسنگی و بینوایی که به سر می‌برند در تن و جان خود مفهوم استثمار را درک می‌کنند (تیمورتاش- جناب آقای درخشش این تز جنابعالی خیلی وقت است کهنه شده است)

تبلیغات کمیسیون‌ها یا تقدیم لایحه مالیات بر درآمد که حرارتی بین ثروتمندان بوجود آورده و جدا استثمار نیستند استثمار از زمان‌های قدیمی از موقعی که انسان گردن‌کلفتی از انسان یا انسان‌های ضعیف دیگری بهره‌برداری کرده است شروع شده اختلاف و یا شکاف عظیم طبقاتی درست مولد استثمار است هر کجا استثمار نباشد اختلاف طبقاتی نخواهد بود اگر هزاران نفر از ثروتمندان و یا وکلای مدافع آن‌ها چشم‌های خود را بر هم گذارند و یا کبک سر از زیر برف کنند و بگویند آقا مانند کمونیست‌ها و پراوداو و دکتر رادمنش اختلاف ایجاد نکنید علی‌رغم این چشم‌پوشی‌ها اختلاف طبقاتی مستقل از تبلیغات ایین و آن وجود دارد حتی چرچی‌ها هم این اختلاف را در انگلیستان انکار نکردند بلکه برای موجودیت مملکت تعدیل آن را لازم شمردند و بدان عمل کردند من از اختلافات سطح زندگی که بین شهرستان‌ها و تهران است از خون دل پای واقعی که در صفحات جنوب خورده می‌شود از بدبختی‌های دهقانان آذربایجان و بی‌توانایی‌های کارگران خوزستان بحث نمی‌کنم من از اختلاف بین زاغه‌های جنوب شهر و عمارات زیبای شمال تهران بحث نمی‌کنم من از درازای صفوف انتظار اتوبوس و درازتر بودن صفوف ماشین‌های آخرین مدل سواری که وسیع‌ترین خیابان‌های تهران نیز ظرفیت جا دادند آن‌ها در خود ندارند بحث به میان نمی‌آورم زیرا آن‌ها از کثرت تکرار به درجه ابتضال رسیده‌اند ولی این ابتضال مانع از این نیست که نتیجه نهایی شوم این وضع را مانند بعضی از آقایان کبک‌ها فراموش کنیم لازم است یادآوری کنم که بودجه دستگاه دولت که به وسیله مالیات بردرآمد و غیره باید تأمین شود.

متأسفانه برای رفاه حال طبقات سوم نیست بلکه برای نگهداری پلیس و ژاندارم و نیروی انتظامی و دستگاه فرهنگی و بهداشتی است که از این وسایل فقط ثروتمندان برخوردار می‌شوند دهقانی با گوسفند در آغول‌ها هم منزل است چه احتیاجی به ژاندارم و مأمور دولت دارد کارگری که در زاغه‌های جنوب شهر تهران مسکن کرده چه غم دارد اگر پاسبانی از حفره‌ایی که در آن زندگی می‌کنند نگهبانی نکند.

و شهربانی و ژاندارمری و غیره برای حفاظ منافع ۵٪ اهالی کشور در مقابل ۹۵ درصد دیگر است آیا انصاف است که مخارج نگهداری این دستگاهی که حکومت پنج درصد را و ۹۵ درصد تحمیل می‌کنند بدون استثنا از خود آن‌ها گرفته شود؟

نماینده محترم در قسمتی از نطق قبل از دستور خود دچار اشتباه شدند که سوسیالیست‌ها در همه جا پیرو کمونیست دانسته‌اند در صورتی که سوسیالیست‌ها دانسته‌اند در صورتی که سوسیالیست‌ها برای پیشرفت افکار مترقی خود بر روش‌های پارلمانی مسالمت‌جویانه عقیده دارند با قیام و شورش و خونریزی و کمونیست‌ها به آن معتقدند سوسیالیست‌ها به مناسبت آشنایی با روش‌های غیر انسانی کمونیست‌ها جدی‌ترین رقیب آن‌ها در جلب طبقات زحمت‌کش می‌باشند و به همین مناسبت در سرتاسر جهان کمونیست‌ها سوسیالیست‌ها را دشمن شماره یک خود می‌شمارند و مخصوصاً پس از جنگ اخیر تناقض کمونیسم مسکو و سوسیالیست ماشین از نیروی ملت‌ها بزرگ‌ترین تناقص عمر ما است فقط در کشور دو قسمتی و یا تمام کمونیست‌ها به غلط و محض این‌که بحث ایجاد ابهام اسم خود را سوسیالیست گذاشته‌اند یا در ایتالیا که عده‌ای از کمونیست‌ها به نام حزب سوسیالیست خواسته‌اند عده‌ای از کارگران بفریبند ولی در ایتالیا احزاب واقعی سوسیالیست وجود دارد که از مخالفین جدی کمونیسم منصوب به مسکو است یکی هم در آلمان شرقی که حزب واحد کمونیست آن‌جاست نام سوسیالیست نهاده است اشتباه دیگر ایشان در این است که فرموده‌اند با تمایلات دست‌چپی نمی‌توان جلوی کمونیسم را گرفت حقیقت و واقعیت دنیای کنونی این است که در کشورهای که احزاب متمایل به چب و حزب سوسیالیسم وجود دارد عملاً از نفوذ کمونیست ناشی از مسکو جلوگیری شده ابتدا هدف احزاب سوسیالیست و متمایل به چپ فقط منفی و جلوگری از کمونیسم نیست بلکه آن‌ها خود دارای هدف و برنامه اجتماعی هستند که کمونیست هم مانند موانع دیگر مانع سختی در مقابل رسیدن به هدف اجتماعی ملی و میهنی و مترقی سوسیالیست‌ها است بنابراین کمونیست‌ها هرگز نتوانسته‌اند از تمایلات چپی سوسیالیست‌ها سوءاستفاده بکنند بلکه این لیبرال‌ها هستند که یا مورد سوءاستفاده محافظه‌کاران و یا مورد سوءاستفاده کمونیست‌ها قرار می‌گیرند متأسفانه در کشور ما نیز همین طور بوده است توجهی به کاندیداهای حزب توده در دوران نهضت ملی نشان می‌دهد که نه سوسیالیست‌ها و نه متمایلین به چپ کنید حزب توده بودند بلکه عده‌ای از عیان و اشراف پوسیده و تیمساران و سرلشکرها بودند که یا کاندید حزب توده بودندو یا در مجامع طلح و غیره با آن‌ها همکاری داشتند (پناهی- معدود بودند) و همواره حزب توده را با پرداخت اعانه از لحاظ مالی تقویت می‌کردند در حالی که انصار متمایل به چپ جدا بر علیه این‌گونه تبلیغات توده‌ای‌ها مبارزه کردند و می‌کنند که جامعه لیسانسه سه دانشسرای‌عالی کی از از برجسته‌ترین مظاهر آن است جامعه ما و سایر عناصر ملی به چپ توانستند عده زیادی از فرهنگیان و روشن‌فکران و کارگران را از متمایل شدن به توده‌ای‌ها باز دارند و در مقابل آن‌ها پناهگاهی در این طبقات فراهم ساختند اگر در چینی کمونیست‌ها موفق حاصل نمودند به خاطر تبلیغات بر علیه اختلافات طبقاتی نبود بلکه به خاطر این بود که رجال و ثرتمندان آن کشور حاضر نشدند مانند هندوستان و بیرمانی به تمایلات طبقه محروم آن سرزمین توجهی بنمایند و قسمتی از سرمایه خود را به خاطر حفظ مملکت عینی دوام و بقای خودشان در راه بهبود مردم مصرف کنند چرا ثروتمندان ما حاضر نیستند با مردم محروم همان رفتار مالیاتی را داشته باشند که انگلستان و آمریکا دارند (پورسرتیپ- برای چی مالیات بدهند، به دست کی بدهند) در کدام از نشریاتی که درباره آمریکا منتشر می‌شود و جنبه رسمی دارد این‌طور نوشته شده کمی‌بیشتر از نود و پنج درصد از در آمد دولت آمریکا از مالیات حاصل می‌گردد (نه از گران فروختن سیگار اشنو و امثال آن) این مالیات‌ها به عایدات و شرکت‌ها و مستغلات و فروش اجناس و به کالاهای مخصوص از قبیل اتومیبل و جواهرات و لوازم آرایش و وسایل تفریح تعلق می‌گیرد، قسمت اعظم وصولی‌های دولت مرکزی را تشکیل می‌دهند مالیات بر درآمد به صورت تساعدی وضع گردیده و بر عایدات قلیل تعلق نمی‌گیرد. این جانب نیز مانند جناب آقای خلعتبری با دریافت کمک بلاعوض موافقم (پیراسته- همه موافقند) اما برعکس عقیده ایشان نباید این کمک به صورت قرضه در آید که هر ماه برای پرداخت حقوق وکلا و وزرا و کارمندان دولت مصرف شود اگر دولت بودجه خود را متعادل کند منافات با این ندارد که از کمک فنی و غیرفنی بر خودار نگردد. منظور از کمک و یا غیر فنی این است که وسایل و ابزار کار تولیدی برای میلیون‌ها مردم آسیا و آفریقا از جمله ایران تهیه گردد تا سطح زندگی بالا برود والا تأمین بودجه از بیگانه آن هم به صورت قرضه و برای پرداخت حقوق صرف‌نظر از منافاتی که با استقلال کشور دارد به تمام معنی گدایی و مخالف شئون یک ملت باستانی است و طبق نوشته‌های نماینده محترم قبل از دوره وکلا وکالت‌شان آن‌ها به ما قرضه می‌دهد (تیغ بر گلو و بار بر گرده ما می‌نهند)

رئیس- آقای درخشش وقت شما تمام شد

درخشش- یک ربع ساعت دیگر اجازه می‌خواهم‏

رئیس- آقای درخشش تقاضا دارند که یک ربع دیگر وقت به ایشان داده شود آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمتری برخاستند) تصویب نشد نود و پنج نفر حاضر بودند ۴۷ نفر رأی دادند.

درخشش- البته این صحبت‌ها به درد مجلس نمی‌خورد اگر می‌خورد بنده را از نطق محروم نمی‌کردند (همهمه نمایندگان) ثروتمندانی که حاضر نیستند مالیات بدهند رأی نداند.

قنات‌آبادی- آقای درخشش ما که رأی دادیم.

رئیس- آقای قنات‌آبای ساکت باشید به شما چه مربوط است؟

خلعتبری- اجازه بفرمایید بنده مطابق ماده ۸۷ آئین‌نامه صحبت کنم.

رئیس- بسیار خوب وقتی وارد دستور شدیم حالا که نطق قبل از دستور است آقای سلطانمراد بختیار بفرمایید.

سلطانمراد بختیار- بنده نفر سوم ثبت نام کرده بودم (جمعی از نمایندگان- بلندتر بفرمایید) بنده نفر سوم ثبت نام کرده بودم.

رئیس- آقایان بین‌الاثنین صحبت نکنید گوش بدهند.

سلطانمراد بختیار- بنده نفر سوم اسم نوشته بودم ولی جناب آقای میراشرافی فرمودند که خیلی میل دارند سوم صحبت کنند و به همین جهت بنده دوم صحبت می‌کنم و بر هیچ‌کس پوشیده نیست که ایران از قافله تمدن (دکتر شاهکار- از تحول خیر) شما قربان تشریف بیاورد هر چه می‌فرمایید بنده این طور عرض کردم فرسنگ‌ها عقب است و به همین سبب مردم زحمت‌کش این سرزمین از همه مزایای یک زندگی عادی محروم می‌باشند

به هنگام مایه‌گذاری بانکی وجود ندارد که دهقان ایرانی با نزول عادی سرمایه‌ای برای تهیه مایه به دست آورد و ناچار تسلیم عرفان بیدادگر و بعضی اربابان ستمگر کشته و به ازای هر تومان که قرض می‌کند دو تومان باید از حاصل دسترنج خود باج دهد موقع تقسیم آب سبب قطع آن دهقانان ایرانی به جان هم می‌افتند و از آن میان خانه‌ای بی‌سرپرست گردد ولی صاحب و مالک ملک همچنان دور از غله و مسون از گزند آفات به سر می‌برد. زارع ایرانی هنوز مانند مردم قورن وسطی زیر اشعه سوزان آفتاب ملک مالک را شخم می‌زند و خون‌جگر می‌خورد تا آن محصولی به دست آورد با این همه رنج وقتی دهقانان و کارگران ایرانی تحمل می‌کنند راه ندارد که محصول خود را به شاهراه برساند. حمام ندارد که استحمام کنند مدرسه ندارد که فرزند خود را تربیت کند (صحیح است) برق ندارد که از مزایای آن بهره‌مند گردد (صحیح است) امنیت ندارد (صحیح است) که سر به بالین آسایش دهد بهداشت ندارد که تن او رنجور نگردد (صحیح است) هنگام انتخابات در انتخاب سرنوشت خود مختار نیست (صحیح است) امیدوارم ذکر این حقایق و بیان این ناگواری‌ها برای مجلس‌نشین‌ها و امنای دولت و ناظر اعمال دولت اهانت نباشد. و اما ایرانی کارگر و ایرانی زحمت‌کش در اعصار مختلف تاریخ امتحان وطن‌پرستی داده و به هنگام خطر با خون خود وجب به وجب از خاک میهن دفاع کرده است و همه مردم جهان هوش و وقاهت و توانایی مردم این سرزمین را مورد ستایش قرار داده‌اند پس چیست که با آن تلاش و این هوش اکثریت مردم ایران در فقر و مسکنت به سر برده و از همه مزایا از راه بهداشت فرهنگ امنیت و آسایش محروم می‌باشند اگر مردی رنج دیده و وطن‌خواه جرأت و جسارت ورزد و بیاید از پشت این تریبون مجلس مطالب را فاش بگوید و ما را به خود آورد اظهارات او را توهین دانسته و او را موررد نارواترین حملات قرار می‌دهیم.

اگرچه وطن‌خواهان ایرانی نمی‌تواند اظهارات برخی را که به منظور فریب‌دادن مردم ایران ادعا می‌شود طاقت بیاورند با این حال من به عقاید دیگران احترام می‌گذارم تا بتوانم به هنگام ابراز نظرات خود از آزادی بیان خودار گردم.

می‌گویند مجلس مرکز ثقر امور مملکت است حقیقت هم همین است ما واضع قانون و اجرای آن هستیم دولت‌ها مخلوق و مسئول ما می‌باشند ما دارای اختیارات فوق‌العاده هستیم سؤال می‌کنیم استیضاح می‌کنیم حمله می‌کنیم ما می‌توانیم از دولت بدنام برخلاف میل مردم حمایت کنیم یا دولت خوشنامی را مستعصل سازیم اگر اوضاع مملکت خراب است و اکثریت مردم این سرزمین محروم و مستمند هستند من معتقدم که با این اختیارات وسیع که ما داریم بار سنگین مسئولیت آن مصائب و محرومیت‌ها در حقیقت ما بر عهده‌داریم.

چرا برای ذکر این حقیقت بارز از ما می‌رنجند و مورد اعتاب و خطاب قرار می‌دهند (پورسرتیپ- هیچ‌کس نداده) جنابعالی را عرض نکردم قربان ما معتقدیم که کشور ایران بر سر دوراهی تاریخ واقع شده امروز است که ما باید از این دو راه یکی را انتخاب کنیم از نقت ما بهره‌برداری می‌شود مبالغ هنگفتی به دست ما می‌آید مدعی داشتن هوش و ذکاوت هستیم اگر ما نمی‌توانیم از این همه مزایای خدادادی برای عمران و آبادی برای راه‌سازی برای ترمیم بهداشت و امینت و تعمیم فرهنگ به سود مردم محروم استفاده کینم آن وقت است که از میان دو راهی تاریخی بدترین آن را انتخاب کرده و مست خودخواهی و سود پرستی به طرف پرتگاه نیستی رفته‌ایم.

اجتماعی که تنها زعمای قوم آن در رفاه و آسایش زندگی کنند و یک دسته معدود در آن از مزایای زندگی برخورداد گردند و اکثریت مردم از نعمات حیات محروم باشند پایدار نخواهند ماند و سرانجام آن تلاشی و تباهی است‏. من بر خود می‌بالم که وکیلم خود بر شما می‌نازید که وزیرید آنان باد بر گلو دارند که سواد دارند. و آنان بر ثروت خود متکی هستند ولی اکثریت قاطعه‌ای که از زحمات آنان این همه مزایا نسیب ما می‌گردد همچنان محروم و در معرض تلقینات سوء بیگانگان می‌باشد.

تشکیل اقلیت در مجلس مقننه دنیا فلسفه و حکمتی دارد که کی از آن‌ها اثبات وجود آزاد بیان و نطق می‌باشد ولی وظیفه اساسی اقلیت انتقاد از اعمال به دولت‌ها و ذکر اشتباهات آن‌ها با ارائه‏ راه‌حل‌های صحیح است و تأمین آزادی بیان نیز منحصراً باید به منظورهای والا باشد و چون در ایران حزب و جمعیت وجود ندارد که روش پارلمانی نمایندگان آن‌ها حاکی از یک مکتب و یک برنامه معین باشد بنابراین از لحاظ اصول و موازین اخلاقی کسانی حق دارند در صف اقلیت باشند که اعمال بد را از هیچ دولتی پسندیده ندانند.

در تاریخ سیاسی کشورهای جهان سابقه ندارد که اقلیتی از ایمان تشکیل دولتی بوجود آید و بلافاصله نیز شروع اصولی و منافع عامه به دور باشد انصاف باید داد از تاریخ تشکیل اقلیت فعلی مجلس که هم زمان با تشکل دولت بوجود آمده است اعضا آن توانسته‌اند در نهایت آزادی مطالب خود را که غالباً به صورت عیب‌جویی از بعضی وزیران بوده است بیان دارند اقوای دلیل اقلیت فعلی این است که دولت اعلاء ضعیف است روش دمکرات منش اعلاء هم بر ضعف دولت ایشان شده است. اعلاء مردی نیست که بعد از آن همه فداکاری و جانبازی در اعتلای نام ایران و آزادی آذربایجان و تحصیل نام نیک بیاید به خاطر چند روز حکومت بر علیه آزادی و برعلیه منافع مردم اعمال زور نماید اساساً هیچ چیز مضرتر و خطرناک‌تر از قدرتی نیست که در راه چپاول بیت‌المال مردم به کار رود دولت اعلاء جزو خدمت به مملکت و مردم ایران ندارد از اعمال زور و قدرتی که مخصوص برخی دولت‌ها است خودداری می‌نماید و این روش پسندیده را نباید حمل و ضعف آن نمود و اما من معتقدم که اکثریت نباید در برابر اصولی مخالفین دولت به بهانه آزادی بیان ساکت بنشینند و مجال دهد که در چنین ایام حساس ضع مملکت دستخوش نگرانی گردد وظیفه اکثریت به خصوص در مجالس این به نهایت سنگین است زیرا سبب اوضاع و احوال انجام اصلاحات و مبارزه با فساد و اجرای برنامه‌های مترقی برای دولت‌های خوشنام سهل و آسان نمی‌باشد و جریان این قبیل اقدامات همواره بتی خواهد بود اگر بخواهند با تدبیر و پختگی بر علیه عناصر خطرناک فساد که در لباس‌های مختلف جلوه گر هستند مبارزه کنند ناچارند که به تنهایی پیش بروند به همین سبب است که اکثریت راستگو و وفادار باید اثر وجودی خود را در موارد عدیده به نفع دولت ظاهر سازد این‌که می‌گویند اقلیت باید حمله کند و ایراد بگیرد به اکثریت رأی بدهد صحیح نیست و یا لااقل در کشور ما نباید چنین باشد زیرا جواب نگفتن به ایرادات خلاف حقیقت اقلیت میدانی برای فریب خوردگان تلقینات سوء‌بیگانگان به جا خواهد آورد.

دولت اعلاء وظیفه بسیار سنگینی به عهده دارد این همه ناملایمات که تحمل می‌کند و تشنجاتی که با آن‌ها مواجه می‌شود سبب انجام تدریجی همین وظیفه سنگین می‌باشد ما امیدواریم که ایشان با وجود ضعف مجاز مراتب وطن‌پرستی خود را با ادامه مبارزه‌ای که به نفع مردم محروم شروع کرده‌اند و با پایداری در مقابل حملات اقلیت فعلی به حد کمال برسانند (احسنت- احسنت)

عبدالصاحب صفایی- اگر وقت اضافه دارید به بنده مرحمت بفرمایید.

سلطانمراد بختیار- اجازه بفرمایید این‌که جراید بنوشته‌اند که بنده عضو فراکسیون هستم بنده افتخار عضویت فراکسیون آزاد را دارم (احسنت)

درخشش- ایشان باقی وقت‌شان را به بنده دادند.

رئیس- آقای بختیاری به کسی وقت دادید؟

سلطانمراد بختیار- نه خیر قربان‏

درخشش- بنده از حالا برای جلسه بعد تقاضای وقت می‌کنم. بنده از حالا تا یکشنبه دیگر در مجلس می‌مانم تا بقیه صحبتم را بکنم.

میراشرفی- بنده هم از حالا هستم برای یکشنبه دیگر.

قنات‌آبادی- بنده هم هستم.

عبدالصاحب صفایی- بنده هم هستم.

رئیس- گفتن ندارد طبق آئین‌نامه این کار یک قاعده‌ای دارد که باید طبق آن عمل شود.

میراشرفی- آقای قنات‌آبادی استدعا می‌کنم توجه بفرمایید. جناب آقای سلطانمراد بختیار فرمایشی فرمودند راجع به اقلیت بنده قصدی نداشتم در باب اقلیت صحبت بکنم ولی جناب آقای سلطان مراد بختیار که این فرمایش را فرمودند مجبور شدم مقدمه یک مطلبی را به عرض آقایان

برسانم در مجلس و در پارلمان‌های دنیا همیشه اقلیت هست و اکثریت هست ولی اقلیت و اکثریت هر دوشان تابع اصول قانون اساسی هستند (صحیح است) امروز اقلیتی که در مجلس شورای ملی تشکیل شده همه اشخاصی هستند که سوابق سیاسی‌شان روشن است و مایل می‌کنند درجه علاقه‌شان و درجه ادارات‌شان و درجه خدمتگذاری‌شان به شخص اعلیحضرت همایونی شاهنشاه کمتر از سایر آقایان نمایندگان نباشند (صحیح است) بنابراین اقلیت مجلس شورای ملی هم متعلق به اعلیحضرت همایونی است و متعلق به مملکت است و اکثریت منتظر هستند که منویات شخص شخیص اعلیحضرت همایونی که جزء اصلاح مملکت و رفاه مردم بیچاره و طبقه سه و چهار این مملکت چیزی دیگری نیست اجرا بکنند (صحیح است) منتهی (عبدالصاحب صفایی- اختلاف سلیقه‌ای هست) هر دسته‌ای این مطالب را و این منویات را که مطابق سلیقه خودش می‌خواهد ببرد ما می‌گوییم که اگر دولت آقای علاء می‌خواهد اصلاحاتی بکند کابینه‌اش را ترمیم بکند می‌توانند بماند اگر یک وجه اختلافات سلیقه‌ای بین افراد وجود داشته باشد این مربوط به اختلاف مملکت و اختلاف اصولی نیست ما همه‌مان ایرانی هستیم و به این واحد جغرافیایی کمال عقیده را داریم و به این پادشاهی که همه چیز خودش را فدای این مملکت کرده است و اول کسی است که سنگ بنای تقسیم املاک را در این مملکت گذاشته است و املاک خودش را تقسیم کرده به طوری که اگر باز بعضی از آقایان بدشان نیاید و اوقات‌شان تلخ نشود املاکی که اعلیحضرت تقسیم فرمودند موقعی که جناب دکتر مصدق ادعای پیشگاهی می‌کرد رئیس‌الوزرا شد و امور قانونگذاری را از مجلس سلب کرد اول کاری که کرد جلوگیری از تقسیم املاک کرد و کسی نگفت به این آقا که تو خودت را پیشوای ملت می‌دانی تو که می‌خواهی برای مردم قدم برداری تو که نمی‌آیی پشت تریبون و می‌روی میدان بهارستان و می‌گویی من در میدان بهارستان صحبت می‌کنم و با مردم سخن می‌گویم چرا نمی‌گذاری املاک تقسیم شود که یک بهبودی در وضع پیدا شود برای این‌که خودش شاید یک املاک زیادی داشت و نخواست تقسیم بشود وارد این بحث نشویم فقط عرضم این بود که اقلیت و اکثریت به این مملکت و به این پارلمان و به این قانون اساسی و به این ملت و به اعلیحضرت همایونی کمال علاقه را داریم (احسنت) و اما مطالبی که می‌خواهم به عرض آقایان برسانم دو سه موضوع است بنده چیزی ننوشته‌ام که از رو بتوانم بخوانم و به عرض آقایان برسانم فقط یک یادداشت‌های مختصری کرده‌ام که این‌جا به عرض آقایان می‌رسانم (افشار صادقی- مواظب باشید اشتباه نکنید) نه اشتباه نمی‌کنم بنده خیلی مسلطم اگر اشتباه می‌کردم زمان دکتر مصدق بودم مطلبی که باید به عرض آقایان نمایندگان برسانم این است که در مملکت هر موقع که یک فرصتی پیدا می‌شد باید به نفع مملکت یک استفاده‌ای بشود و یک حوادث و یک جریاناتی، یک اوضاع نامطلوبی یک وضع آشفته‌ای بوجود می‌آورند که این مملکت از فرصت مناسب نتواند استفاده بکند (صحیح است) در این موقع که کار نفت خاتمه یافت و بهره‌برداری شروع شده و مملکت روی آسایش و امینی به خود دیده و اعلیحضرت همایونی شخصاً تقریباً وارد صحنه سیاست شده است در کلیه امور اظهارنظر می‌فرمایند یک اوضاع نامطلوبی بودجود آورند که از این فرصت استفاده نشود و این فرصد را به نظر بنده همیشه عیادی بیگانه از دست ما گرفته‌اند و امروز در این مملکت یک دسته‌ای پیدا شده به نام سوسیالیست رویالیست بنده نمی‌خواهم بگویم سوسیالیست بدمرامی است اجازه بفرمایید استدعا می‌کنم سوسیالیست ولو این‌که خیلی خوب مرامی باشد این دسته که پیدا شده‌اند این دسته که رفته‌اند زیر ماسک سوسیالیست این دسته که رفته‌اند در پناه شخص شخیص شاهنشاه مملکت و می‌گویند که ما این مملکت را ظرف چهار ماه وسیالیزه می‌کنیم این‌ها دروغ می‌گویند و خلاف عرض می‌کنند این‌ها اشخاصی هستند در این مملکت شناخته شده اشخاصی هستند دارای سوابق سیاسی کامل اشخاصی هستند با دستجات مختلف سیاسی این مملکت همکاری کردند اسناد دارند مقاله نوشتند سرمقاله نوشتند اظهارعقیده کرده‌اند اشخاصی که تا دیروز کمونیست بوده‌اند مقالات ضد سلطنتی می‌نوشتند بنده این‌جا یک سندی دارم که به عرض آقایان می‌رسانم که اشخاصی تا دیروز مدافع حزب توده بوده‌اند اشخاصی که حتی در زمان حکومت دولت مصدق برای حزب توده گریه می‌کردند چطور شده که امروز شاه‌پرست شده‌اند (نراقی- اسم‌شان را ببرید)

رئیس- چرا اسم ببرند؟

میراشرافی- بنده اسم‌شان را نمی‌برم چون جناب آقای رئیس مورد احترام همه آقایان هست (صحیح است - صحیح است) و مورد احترام همه ملت ایران است (صحیح است صحیح است) جناب آقای سردار فاخر به بنده فرمودند که اسم اشخاص را نبرم (صحیح است) و مطالب را یک قدری کوتاه‌تر بگویم (احسنت) بنده هم اطاعت کردم این آقایان امروز شده دوست شده‌اند بنده یک روزی حضور اعلیحضرت همایونی شرفیاب شدم و به عرض‌شان رسانیدم قربان این دوره خیلی شاه دوست پیدا شده است فرمود چطور عرض کردم که قربان یک عده‌ای توی این مجلس این دوره پیدا شده‌اند و از هر دری که ما می‌رویم می‌گویند اعلیحضرت این‌جور فرمودند اعلیحضرت این‌طور فرمودند در صورتی که اعلیحضرت همایونی اگر هم امری داشتند به وسیله مجلس شورای ملی و به وسیله لیبرال‌های مجلس می‌فرمایند و مجلس هم اجرا می‌کند و به عرض‌شان می‌رسانند که قربان آن موقعی که اسم شاه بردن در این مملکت بردن جرم بود این آقا کجا بودند؟ این آقایان در خدمت حزب توده بودند این آقایان مشغول نوشتن مقاله علیه سلطنت و علیه استقلال مملکت بودند بنده با اجازه آقایان نمایندگان محترم (کاشانی- یک قدری آب بخورید) آقای کاشانی جناب آقای رئیس فرمودند به بنده امروز مراعات بکنم استدعا می‌کنم جناب عالی هم شوخی نفرمایید که بنده بتوانم حرف‌هایم را بزنم‏

رئیس- آقای میراشرفی چیزی قرائت نکنید همین طور بگویید

میراشرفی- اسم نمی‌برم فقط یک چیز مختصری است که عرض می‌کنم بنده این مقاله را نخوانده‌ام (بور بور- آقا چه روزنامه نوشته است) عرض می‌کنم عجله نفرمایید همه آقایان می‌دانند که قبل از ۱۲۹۹ اوضاع مملکت ایران بعد از جنگ گذشته یعنی جنگ اول جهانی چقدر آشفته و بلبشو بود من یادم است اغلب پدر تعریف می‌کرد که برای پرداخت حقوق کارمندان دولت چون پول نبود حواله کاه می‌دانند حواله مصالح می‌دانند و شش‌ماه شش‌ماه معلمین وزارت فرهنگ آن موقع از دریافت حقوق محروم بودند در آن تاریخ یک شخصی یک سربازی آمد در این مملکت با هر قوه‌ای که بود یک کودتای کرد یک وضعی به وجود آورد و نتیجه آن کودتا و آن وطن‌پرستی هم که به خرج داد یک اصلاحاتی در این مملکت کرد (صحیح است) که حالا هم آقایان هر وقت می‌خواهند صحبت بکنند می‌گویند ما لااقل برویم مثل اصلاحات رضاه شاه بکنیم آقا مادر زمان رضا شاه راه‌آهن کشیدم و حالا چهارده سال است که راه‌آهن ما در شاهرود متوقف شده است آن طرف رفته است به میان مانده همیشه هم در مجلس و کمیسیون برنامه این آقایان نمایندگان آذربایجان و خراسان التماس و درخواست می‌کنند که این ریل‌گذاری تمام بشود ۱۴ سال است که ما ۱۴ کیلیومتر ریل نتوانسته‌ایم بگذاریم پیدایش بانک ملی انتشار اسکناس به دست مردم در ایران جلوگیری از جریانات خارجی و هزاران محاسن و مزایای دیگر در حکومت رضاه شاه در این مملکت به وجود آمد و بنده نمی‌خواهم بگویم که خیر در زمان اعلیحضرت رضاه شاه هیچ کار بدی نشده ممکن است که شده باشد ممکن است چند مذمور هم چند تا کار بد کرده باشند ولی باید تمام خوبی‌ها را گذاشت در یک کفه و بدی‌ها را گذاشت در یک کفه ترازو بنابراین بنده خیال نمی‌کنم که در اینم مجلس شورای ملی عرایض بنده منکر داشته باشد که رضا شاه خدمتگذار بوده است به این مملکت (صحیح است) درست است همه قبول دارید؟ (جمعی از نمایندگان- بلی) الحمدالله بنده در خدمت آقایان رو سفیدم روزنامه ایران ما در تاریخ هشتم آذر ماه ۱۳۳۰ مقاله‌ای نوشت تحت عنوان رضا شاه کبیر و مسئله نفت حقیقت بگویم آقایان خدا شاهد است شرم دارم که مطالب این مقاله را بخوانم برایتان (بعضی از نمایندگان بخوانید) بخوانم خلی زشت است توهین است (پورسرتیب- مگر از ان مزخرفات بدتر است؟) به طور خلاصه عرض می‌کنم که این مقاله آمده تمام خدمات و زحمات رضا شاه را از بین برده (بزرگ ابراهیمی- غلط کرده) و نتیجه گرفته به جناب دکتر مصدق توصیه کرده است که جناب آقای دکتر مصدق موقعی که انقلاب مشروطیت به وجود آمد مردم ایران یک اشتباهی کردند و این اشتباه‌شان عبارت از این بود که محمدعلی شاه را آورند شاه کردند که ان جریانات و آن حوادث بستن مجلس پیش آمد بعد از محمدعلی شاه باز اشتباه کردند و احمد شاه را آوردند و بعد از احمد شاه مجدداً اشتباه کردند و رضا شاه را آوردند و بعد از رضا شاه اشتباه عظیمی‌که روشن فکرها و جوانان این مملکت کردند این بود که محمد رضا شاه را آوردند) (غضنفری- غلط کرده مخرف گفته) صحیح است غلط کرده بد نتیجه می‌گیرد. و به آقای دکتر مصدق توصیه می‌کند که جناب اقای دکتر مصدق شما این اشتباهات را نکنید شما کاری بکنید که آتا ترک در ترکیه کرد و این کاخ‌های منعی را سرنگون کرد و این رژیم را برهم بزنید و این اساس غلط را از بین ببرید و این مملکت را نجات بدهید (یکی از نمایندگان- غلط کرده) اجازه بفرمایید و به جناب آقای نویسنده این روزنامه و نویسنده مقاله تمام کارهایی که مجلس شورای ملی کرده تخطئه کرده آقایان مگر این مجلس شورای ملی لقب رضاه شاه کبیر را تصویب نکرد (عده‌ای از نمایندگان- چرا) مگر همین مجلس آن را تأیید نکرد مگر وقتی که جنازه رضا شاه کبیر به این مملکت آمد همه این مردم به استقبال نرفتند و تشییع جنازه نکردند کردند یا نکردند (جمعی از نمایندگان- کردند) این آقای نویسنده این مقاله تمام این‌ها را مانور سیاسی می‌داند دادن لقب کبیر بر رضا شاه مابقیش را نمی‌توانم بخوانم خجالت می‌کشم و موضوع‏ مجلس مؤسسان تمام را سفسطه کرده و آنچه که دلش خواسته در این مقاله گفته و آخر مقاله هم همان طوری که عرض کردم که مرکز

تفتین و جاسوسی سیاست‌های بیگانه را در هم ریخته و سرنگون ساخته و گفته اشتباهی که رجال صدر مشروطیت ایران پس از انقلاب مشروطیت و آزادی خواهان و جوانان روشنفکر ایران پس از رفتی رضاشاه مرتکب شدند آتاتورک مرتکب نگردید بنده این مقاله را همین طور به طور خلاصه عرض می‌کنم و حالا می‌خواهم نتیجه بگیرم آقایان شما را به مذهبتان قسم می‌دهم آقایان کسی که ناشر این روزنامه است کس که این فکر از مغزش خارج شده کسی که صدها مقاله کثیف‌تر از این نوشته امروز می‌تواند شاه‌پرست بشود این امروز می‌توان سوسیالیست و رویالسیت بشود؟ یا اگر شد اعلیحضرت باید قبول بفرمایند؟ نیست آقا این کمیته حزب توده است (مهدوی- این بالای کمیته حزب توده است) آقایان نمایندگان می‌دانند که برای پیشرفت مرام کمونیزه در دنیا به هر طریق و به هر وسیله و به هر شکلی که آن دستگاه عظیم کمینفرم متوسل و متشبث شده و استفاده می‌کند وقتی که در ایران حزب توده بوجود آمد اول رفته بود سراغ عمله‌ها و کارگرها و دهاتی‌ها این‌ها را جمع کردند میتینگ دادند بز علیه کارفرما بر علیه مالک صحبت کردند اختصاب کردند دیدند که به دست این کارگرها و کمونیست‌ها نمی‌توانند حکومت را به دست بگیرند این دسته را ول کردند رفتند به سراغ تیپ اتکوتئل و فهمیده این مملکت دیدند که با تیپ اتکوتئل هم نمی‌توانند کار بکنند چون دیدند این‌ها سر نیزه ندارند باید سر نیزه کار بکند با هر وسیله و با هر طریق بود در ارتش یک عده از جوان بیگناه ما را اغفال کردند و خواستند به وسیله آن‌ها در این مملکت انقلابی بکنند از طرفی در زمان حکومت مصدق‌السلطنه که بهتر از هر موقعی موجب پیشرفت حزب توده فراهم بود با دستگاه حزب توده اعتلاف کردند و دستگاه دکتر مصدق هم برای گفتن زنده باد و مرده باد از آن حزب استفاده کرد حزب توده را به هر گوشه‌ای که خواست بکشاند کشید و نتیجه‌اش آن بدبختی بود که برای مملکت بوجود آمد که اگر ۲۸ مرداد پیش نیامده بود مملکت ما تسلیم کمونیست‌ها شده بود (صحیح است) نتیجه‌ای که می‌خواهم بگیرم این است چون کمونیست‌ها مأیوس شده‌اند از دسته کارگر از دسته دهقان...

رئیس- آقای میراشرافی وقت‌تان تمام شده (میراشرافی- به بنده نیم ساعت وقت بدهید) نیم ساعت زیاد است یک ربع کافی است (میراشرافی- یک ربع خیلی کم است) بس است آقایانی که با یک ربع وقت اضافه جهت صحبت کردن آقای میراشرافی موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید.

میراشرافی- از عموم آقایان متشکرم حزب توده برای پیشرفت کار خودشان چه کرد؟ از تمام دستجات ارتش و دکتر مصدق مأیوس شد یک دسته‌ای درست کرده به اسم سوسیالیست و این سوسیالیست‌ها دور یک جوانی را گرفتند به نام اسدالله خان اعلم که مردی است به نظر بنده بسیار خوب و بسیار خوش قلب و بسیار مورد احترام و آقای اسدالله علم در شخصیت خودش و در شخصیت خانواده‌اش تردید نیست (صحیح است) و در این‌که به شخص اعلیحضرت همایونی هم ایشان کمال قدویت واردات را دارند حرفی نیست این دسته آمدند دور اسدالله خان را گرفتند و خواستند از شخصیت علم استفاده کنند و گفتند که ما می‌خواهیم این مملکت را سوسیالیزه بکنیم خوب آقای علم هم یک مردی است که می‌خواهد این مملکت اصلاح شود اعلیحضرت همایونی که می‌خواهد این مملکت اصلاح شود بگوید نه آقا نخیر ما نمی‌خواهیم این مملکت اصلاح شود این دسته‌ای که به عقیده بنده دسته حزب توده است الان در دستگاه وزارت کشور و دستگاه‌های مهم مملکت نفوذ کرده و می‌خواهد از این راه و از باب و از این طریق انتخابات آینده را در دست بگیرد و در انتخابات آینده اعمال نفوذ بکند چهل یا ۵۰ یا هر چه زورشان برسد هر چه بیشتر بهتر از اشخاص سوسیالیزه شده بیایند در مجلس وقتی که آمدند در مجلس ماسک‌شان را می‌زنند بالا آن وقت خواهیم دید این آقایان همان کمونیستها هستند بنده یک روزی پشت این تریبون نطقی کردن راجع به دکتر مصدق و گفتم دکتر مصدق اگر کمونیست‌ها موفق بشوند اولین چوبه چراغ برق در منزلت چوبه دار تو است کمونیست‌ها به تو هم رحم نخواهند کرد و بهش در همان نطقم گفتم اگر تو هم با کمونیست‌ها بازی ما تفنگ به دست می‌گیریم و توی کوچه و بازار چنگ می‌کنیم و نمی‌گذاریم که مملکت به دست کمونیست‌ها بیفتد حالا هم عرض می‌کنم که هیچ‌کس آقایان با اصلاح مملکت با بهبود وضع مردم با گرفتن مالیات با کمک به مستخدم با کمک به دهاتین در این مجلس و در این مملکت مخالف نیست (صحیح است) جزء این‌که یک عده‌ای این حرف‌ها را برای خودشان سپر درست کرده‌اند و در پناه این سپر می‌خواهند پیشروی کنند تا آن سنگرهایی که مورد نیازشان است غصب بکنند بدانند و آگاه باشند که ما آرزو به دلشان خواهیم گذاشت تا ما زنده باشیم نخواهیم گذاشت که کمونیست جماعت و کسی که فکر کمونیست از مغزش بیرون آمده در این مملکت نضج بگیرد می‌خواهند حالا توی آستین جناب آقای علم باشد توی دربار می‌خواهد نفوذ کند توی ارتش می‌خواهد نفوذ بکند توی کارگر می‌خواهد نفوذ بکند تا بنده و رفقایمان و مردم شرافتمند این مملکت زنده هستیم ممکن نیست که بگذاریم کمونیستی در این مملکت نفوذ بکند (سالار بهزادی- به آقای علم نمی‌چسبد این حرف‌ها) آقای علم مرد شرافتمندی هستند بنده خودم عرض کردم اما راجع به مقاله دیگری که این‌جا دارم راجع به سوم اسفند و ۲۱ آذر و چون این شخص وکیل این مجلس نیست با اجازه آقای رئیس من اسمش را نمی‌برم این مقاله به قلم آقای پرویز رسولی است من آن مقاله را می‌خوانم تا این آقای مهندس اشرافی وزیر پست و تلگراف که این‌جا نشسته‌اند در اداره شرکت تلفنش چه کسی نشسته چه کار می‌کند در شرکت تلفن این آقای رسول پرویزی تحت عنوان ۲۱ اذر و سوم اسفند هر توهینی به هر کس که خواسته به شاه و خانواده‌اش به هر کسی که بخواهد کرده است و امروز در پناه سوسیالیستی در وزارت پست و تلگراف در خدمت جناب آقای مهندس اشرافی نشسته و مشغول حکومت است عرض کنم حضور محترم آقایان نماینده مقاله‌ای است به تاریخ ۱۷ آبانماه ۱۳۳۰ در روزنامه ایران ما می‌نویسد نقشه‌ای که برای فشار به حزب توده طرح شده است مقدمه اختناق و قزاق بازی خطرناکی است (مهدوی- کی نوشته) بنده اسمش را نمی‌برم. ‏

رئیس- دارند صحبت می‌کنند آقا بردارید خودتان بخوانید

میراشرفی- بنده روزنامه‌اش را می‌گوییم تاریخش را می‌گویم ۱۷ آبان‌ماه ۱۳۳۰ روز جمعه هم منتشر شده روز خوبی هم بوده چون صاحبش خیلی مسلمان است این‌جا یک جمله‌اش را قرائت می‌کنم لکن برای ما خیلی گواتر است که آقایان دکتر رادمنش و ایرج اسکندری حکومت بکنند و ما را اعدام بکنند تا حکومت دست کریم آقاخان و خدا یارخان و نوچه‌های آن‌ها بیفتد کسانی نقشه توقیف و آزار و شکنجه حزب توده را کشیده‌اند خوب می‌دانند که این بازی‌های حزب توده را نیرومندتر می‌کند این مقاله از مغز یک نفر کمونیست دو آتیشه بیرون آمده از مغز یک کمونیستی که امروز سوسیالیست روآلیست شده است بنده شنیدم که دیروز اعلیحضرت همایونی فرموده‌اند به آقای صفایی فرمودند بیا ببینم ضد سوسیالیست چه می‌گویی می‌خواهم از پشت این تیربون به اعلیحضرت عرض کنم که منظور و منویات شاهانه این مملکت از سوسیالیستی چیست اگر منظور ایشان اصلاح امور اداری است اصلاح دستگاه‌های استخدامی است اصلاح زارعین است اصلاح کشاورزان است اصلاح امور مملکتی است آیا این اشخاصی که اینجور دفاع کردند از حزب توده این اصلاحات از منویات‌شان است؟ نه والله نه بالله نه تالله این‌ها جز این‌که خواسته‌اند خودشان را به مقام شامخ سلطنت نزدیک بکنند و از آن‌جا سوءاستفاده بکنند چیز دیگری نیست باز این‌جا یک مقاله‌ای است به قلم مدیرکل جناب آقای مهندس اشرافی آقای پرویز رسولی تحت عنوان تیمسار یک خطش را می‌خوانم باقی‌اش را خودتان بخواندی شبی در عصر طلایی فقید کبیر خوابیده بودم صبح که بیدار شدم در مقابل خود موجود عجیب‌الخلقه‌ای دیدم که نامش توجه بفرمایید که نامش تیمسار بود (خنده نمایندگان) تیمسار شیبانی توجه بفرمایید (شیبانی- پس ماده ۸۷) بنده نمی‌گویم قربان این می‌گوید بت بزرگ این غفلتاً بت‌های کوچک را زایید من نمی‌خواهم باقی را بخوانم از آقایان دعوت می‌کنم استدعا می‌کنم این مقالات همه‌اش در کتابخانه مجلس است بروید بخوانید پی ببرید و بدانید که ناشر این افکار نویسنده این افکار کی بوده در ضمن این‌که بنده پریروز و دیروز این مقالات را بررسی می‌کردم دیدم یک مقاله‌ای نوشته تحت عنوان ملا نورالدین این مقاله را خواندم خیلی اوقاتم تلخ شد برای این‌که این‌ها پا توی کفش همه کردند آقایان می‌دانند که آقای آقا سیدنورالدین یکی از علمای بسیار موحد و مورد احترام عموم است (صحیح است) در سال ۱۳۳۰ اول فروردین یعنی در عید نوروز که آقایان نمایندگان حضور اعلیحضرت همایونی شرفیاب بودند آن روز ما ۷۹ نفر نماینده در مجلس شورای ملی داشتیم از ۷۹ نفر فقط ۱۷ نفر روز عید حضور اعلیحضرت شرفیاب شده بودند از ۱۷ نفر هم یکیش این آقای قنات‌آبادی بود و آقای ملکی بود که بنده چون اتومبیل نداشتند رفتم سوارشان کردم رفتیم سلام از سلام که آمدیم کسی به من تلفن کرد که شما بروید به شیراز بعد معلوم شد که دکتر فاطمی رفته و از بنده باید بروم شیراز بنده اصلاً خودم شیرازی هستم پدر بزرگ من مرحوم حشمت نظام بوده رئیس قشون بوده در شیراز زندگی کرده و مانده و آن‌جا هم فوت کرده و فبرش هم آن‌جاست ولی در تمام این چند ساله بنده شیراز نرفته بودم وقتی شیراز رفتم آشنایی زیادی با مردم نداشتم به تدریج که آشنا شدم یکی از اشخاصی که به من معرفی کردند و یک شب هم خدمت جناب آقای صدرزاده رفتم خدمت‌شان حضرت آیت‌الله جناب آقای آقا سیدنورالدین بودند بنده وقتی که خدمت ایشان بودم خیلی صحبت کردم و دیدیم که یک مرد بسیار شریف و مقدسی است که مورد احترام همه مردم است و یک حزب بسیارخوبی هم آن‌جا دارد و مردمی هم به این حزب وارد شده‌اند همه ایمان و عقیده دارند بنده یادم هست آقای آقا سیدنورالدین در آن روزها تنها فردی بود که از علمای شیراز از خدمتگذاران اعلیحضرت همایونی بود و با تمام قوای خودش و دارو دسته‌اش ایستاده بود و در مقابل عملیات دکتر مصدق و تبلیغات دکتر مصدق مقاومت می‌کرد و از اوضاع و احوال مملکت استفاده می‌کرد بنده اگر یک چیزی برای آقایان عرض می‌کنم تعجب می‌کنید که بعد از قضایای سی‌ام تیر بوده آقای

آقا سیدنورالدین در مجلس وکیل بوده آقای صدرزاده درست است (صدرزاده- بلی) در مسجد وکیل روی منبر بوده است موقعی که رادیو داشته تبلیغ می‌کرده که اگر کسی با دکتر مصدق جنگ بکند و مخالفت بکند محاربه با امام زمان است این آقای جلیل‌القدر و بزرگوار خودش رادیور وصل کرده و بلندگو را وصل کرده به همه مردمی که پای منبر نشسته بودند این گفته‌های رادیو را نشیده‌اند بعد هم که حرف رادیو تمام شده است گفته‌اند من مخالف دکتر مصدق هستم کیست که دنبال من بیاید همه مردم قیام کردند و راه افتادند این آقای توکلی که چند روز پیش به وزیر فرهنگ گفتند که آقا شما کمونیست‌هایی را که جعفری که وزیر فرهنگ خوبی بود می‌خواست بیرون کند می‌خواهید از وزارت کار منتقل کنید گفت نه به هیچ وجه من این کارها را نمی‌کنم دعوی که نداریم نخیر نخیر آقای توکلی که از کمونیست‌های درجه اول است بهش ابلاغ می‌دهد که شما بازرس به استان شناسایی کل مملکت هستید این آقای توکلی آقایان صد تا مقاله ضد سلطنت دارد صد تا مقاله دارد که طرفداری از کمونیستی کرده صدتا مقاله دارد که به دین و مذهب، و همه چیز ما فحش داده آن وقت یک همچو آدم ناجور و کثیفی بر می‌دارد می‌نویسد ملانورالدین و به آقای آقاسیدنورالدین که مورد احترام تمام شیرازی‌ها است اهانت می‌کند و خوشوقتم که آورده‌اند مردم هم از ایشان دیدن کرده‌اند و به نظر من یکی از علمای بسیار خوب این مملکت آقای آقا سیدنورالدین است (صحیح است) می‌ترسم وقتم تمام بشود دیگر اجازه ندهم صحبت بکنم.

رئیس- بله همین طور است دو دقیقه بیشتر وقت ندارید (درخشش- بنده بقیه وقتم را تقدیم می‌کنم) (خنده نمایندگان).

میراشرافی- متشکرم این‌جا یک مقاله‌ای دیگری است که راجع به حزب توده یک مقاله دیگری است در ایران ما در اردیبهشت ۱۳۲۹ که می‌نویسد که حزب توده یا هیئت حاکمه عقیده تازه را با سرنیزه نمی‌توان معدوم ساخت یک دفاع بسیار مفصلی کرده و آخر مقاله‌اش هم نتیجه گرفته که اگر امروز از روشنفکرهای ما و جوان‌های تحصیل کرده ما سؤال کنید که اگر راستی تبلیغ عقاید اشتراکی جرم است باید گفت که زمامداران کشور ما خیلی بیشتر از سران حزب توده با انتشار و نفوذ و توصیه و توسعه این قبیل عقاید در زمان مردم کمک کرده‌اند اگر کسی به دانشگاه تهران یعنی عزیزترین و محبوب‌ترین مرکز مملکت ما برود از عموم استادان جوان دانشگاه بپرسید آیا شما در میان حزب توده و هیئت حاکمه ایران کدام را انتخاب می‌کنید بدون تردید و استثنا جواب خواهند داد که حزب توده را انتخاب می‌کنبم (مهندس جفرودی- دروغ است آقا این صحیح نیست آن نظر صحیح نیست دانشگاه مبری است از این چیزها) این‌جا نوشته است گفت در دست من جزء این سند پاره پاره نیست.

رئیس- آقای میراشرافی وقت شما تمام شد.

میراشرافی- اجازه فرمایید دو دقیقه دیگر عرایضم تمام می‌شود و یکی موضوع جناب آقای علاء و دولت ایشان است البته بنده شخصاً جزو اقلیت هستم و نمی‌توانم اظهار عقیده بکنم ولی دولت آقای علاء کسی که دشمن شخی آقای علاء نیست کسی که تقاضای شخصی از آقای علاء ندارد ما می‌گوییم آقای علاء اگر شما می‌خواهید بمانید وضعتان را اصلاح کنید درست کنید کابینه‌تان را ترمیم کنید این قدر روزنامه‌ها را پول ندهید فحش بدهند به وکلاء هر روزنامه‌ای که نطق وکیل را یک کلمه برخلاف دولت بنویسید توقیفش می‌کنید ولی اگر چند هزار فحش به وکلاء بدهد عیبی ندارد و آزاد است بنده از جناب آقای علاء که یک شخصی است بسیار محترم و قانونی و محترم بنده می‌دانم که کارهایی که در حکومت دکتر مصدق شده است کریم‌پور می‌کرد برای آقای علاء زیبنده نیست (قنات‌آبادی- مسلماً نخواهد توانست بکند در جبین این کشتی نور رستگاری نیست) بنده عرایض بسیار زیاد دیگری دارم و چند جلد از این کتاب‌ها دارم که بعدا از مجلس شورای ملی استدعا می‌کنم اجازه بدهید که به عرض آقایان برسانم.

۳- تقدیم شش فقره سؤال به وسیله آقایان شوشتری- امید سالار- دکتر نیرومند و دکتر بینا.

رئیس- آقای شوشتری.

شوشتری- سؤالی راجع به مبارزه با ملخ تقدیم می‌کنم.

رئیس- آقای امید سالار.

امید سالار- سه فقره سؤال است از وزارت جنگ و دارایی و کشور که تقدیم می‌کنم.

رئیس- ابلاغ می‌شود آقای دکتر نیرومند سؤالی دارید؟

دکتر نیرومند- بله سؤالی است از وزارت راه به راه ازنا به اصفهان و آسفالت نجف آباد که تقدیم می‌کنم.

رئیس- آقای دکتر بینا.

دکتر بینا- قربان یک سؤالی است از وزارت فرهنگ که تقدیم می‌کنم.

۴- قرائت گزارش شعبه دوم راجع به انتخابات کرمان و نمایندگی آقای یدالله ابراهیمی و ارجاع به کمیسیون تحقیق.

رئیس- آقای دکتر پیرنیا. (آقای دکتر پیر نیا مخبر شعبه دوم گزارش انتخابات کرمان و نمایندگی آقای یدالله ابراهیمی را به شرخ ذیل قرائت نمودند)

پرونده انتخابات کرمان برای دوره هجده تقنینیه در چند جلسه مطرح است و چون پرونده قطور و حاوی اوراقی له و علیه بود قرار شد و کمیسیون خلاصه پرونده را تهیه و به شعبه ارسال دارد سو کمیسیون نیز طبق این تصمیم اقدام و خلاصه پرونده را به شعبه ارسال نمود که در تاریخ ۳۱/ ۲/ ۳۴ در شعبه قرائت شد پس از قرائت خلاصه پرونده‌ای از سو کمیسیون رسیده بود شعبه متوجه استعفانامه آقای لقمان نفیسی گردید چون با این استعفا رسیدگی به انتخابات ایشان موردی نداشت و بدن جهت انتخابات کرمان از لحاظ انتخاب آقای یدالله کرمانی مورد رسیدگی قرار گرفت و صحت انتخاب ایشان از کرمان تأیید شد و گزارش آن تقدیم مجلس شورای ملی می‌گردد

رئیس- آقای معین زاده‏

معین‌زاده- مخالفم‏

رئیس- چون آقای معین‌زاده وعده دیگر مخالفت کردند به کمیسیون تحقیق فرستاده می‌شود.

۵- تقدیم یک فقره آئین‌نامه به وسیله آقای پست و تلگراف و تلفن‏

رئیس- آقای وزیر پست و تلگراف و تلفن‏

وزیر پست و تلگراف و تلفن- (مهندس میراشرفی)- چون طبق ماده هشت قانون ملی شدن ارتباط تلفنی در سراسر کشور مصوب ۲۵ آذر ماه ۱۳۳۱ مقررات آئین‌نامه استخدامی کارکنان شرکت سهامی تلفن ایران از طرف وزارت پست و تلگراف و تلفن تهیه و برای تصویب به کمیسیون‌های امور استخدامی پست و تلگراف مجلس شورای ملی تسلیم گردد اینک آئین‌نامه مزبور مشتمل بر ۱۳ فصل و ۷۳ ماده به ضمیه تقدیم می‌گردد.

۶- بقیه مذاکره و خاتمه شور اول گزارش کمیسیون امور استخدام راجع به انجام مراسم سوگند به وسیله کارمندان دولت‏

رئیس- در جلسه قبل لایحه سوگند کارمندان دولت که از سنا رسیده بود مطرح بود یک نفر مخالف هم صحبت کرده است آقای صدرزاده‏

صدرزاده- راجع به لایحه مربوط به سوگند بنده می‌خواستم حضور محترم آقایان تذکر بدهم اولین وهله در قوانین اساسی ما یعنی در قوانین مشروطه مراسم سوگند برای نمایندگان مجلس قید شده است بنابراین این مطلب تازه‌ای نیست و یک قانون جدیدی برای این کار نیست و سابقه دارد و بعد هم برای سایر طبقات مثل آقایان اطبای محترم و نمایندگان دادگستری مراسم تحلیف قید شده و جزو مقررات منعکس شده است (کاشانی- در همه جای دنیا هم هستند) در همه جا این دنیا این مطلب معمول و متداول است و بنده عرض نمی‌کنم کسی که سوگند می‌خورد احتمال این‌که تخلف بکند نیست ولی اقلا این اصل هست که اشخاصی که پای بست شرافت و اسلامیت و ایرانیت هستند بعد از این‌که سوگند یاد کردند خود یاد کردند سوگند برای آن‌ها رادع و مانعی می‌شود از این‌که منحرف بشوند همه آقایان محترم می‌دانند که افراد این مملکت پاسستی تام به دیانت مقدسه اسلام و شرافت و ملت خود دارند و حتماً اشخاصی که سوگند یاد می‌کنند و معتقد به آداب دیانت می‌باشند هرگز برخلاف سوگند خود رفتار نخواهند کرد بنابراین اجرای این مراسم به نظر مفید می‌رسد و حداقل این است که هیچ‌گونه ضرری نخواهد داشت‏

رئیس- آقای خرازی‏

عده‌ای از نمایندگان- تشریف ندارند

رئیس- آقای صفایی‏

عبدالصاحب صفایی- بحث به عنوان مخالف در این لایحه تعبیر نباید به این شود که مخالفت با خوردن سوگند است نه جناب آقای ارسلان خلعتبری این قصد را داشتند و نه بنده چنین نظری دارم که مستخدم نباید سوگند به شرافت و درستی بخورد بحث در این است که افراد ایمان نداشته باشند با واقعاً در یک وضعیت قرار داشته باشند که نتوانند انجام وظیفه بکنند سوگند اثر نخواهد داشت بحث در این است که دولتی که تصمیم به مبارزه با فساد گرفته و عقیده بنده تا این تاریخ حتی یک قدم برنداشته است و یک نفر را به عنوان فاسد از دستگاه بیرون نکرده بحث در این‌که کارمندان قسم بخورند یا نخورند چه اثر دارد اثر این سوگند چیست سه ماه است که دولت آقای علاء که نقطه حساس برنامه‌اشان مبارزه با فساد بوده است و شاید هم واقعاً می‌خواستند بکنند و شاید هم بخواهند بکنند ولی یک قدم برنداشتند یک کارمند از تمام این ۳۰۰ هزار کارمند در تمام این دستگاه به عنوان فاسد نشان داده نشده چرا آقایان؟ بنده می‌خواهم علت این را بگویم بنده معتقدم که دولت علاء می‌خواسته است مبارزه با فساد بکند ولی نشده است چرا نشده است اگر دولت متوجه این بشود علت عدم مبارزه با فساد چیست آن وقت معلوم می‌شود این لایحه و این قسم به هیچ‌وجه دردی از دردهای این مملکت را از بین نخواهد برد آقایان یک دولتی که معتقد است در دستگاهی فاسد هست آیا با یک قسم خوردن این فاسدین دست از فساد برمی‌دارند اگر با گذشتن یک لایحه سوگند تمام افرادی که مدعی فسادشان هستید اصلاح می‌شوند

که حقیقتاً باعث تأسف بنده است که عرض کنم به نظر بنده گذشتن این لایحه نه تنها مفید نیست بلکه مضر هم خواهد بود زیرا دستگاهی که می‌بایستی اصلاح بشود دستگاهی که ما مدعی هستیم درش فساد است خارج از این هست متمایل به کمونیستی هست این‌ها با قسم خوردن اصلاح نمی‌شود دولت اگر بخواهد اصلاحی در دستگاه بکند باید واقعاً از بالا شروع بکند باید حقیقتاً نقطه حساس فساد را پیدا کرد و انگشت روی آن گذاشت شوخی و تفریح که صحیح نیست به هر تقدیر بنده معتقدم گذشتن این لایحه به این صورت به صلاح نیست بایستی قبل از این‌که ما قانون قسم خوردن را در مجلس تصویب کنیم دستگاهایمان اصلاح شود افراد غیر متدین خارج بشود اشخاص فاسد برکنار بشوند آدم صالح اگر قسم بخورد قسمش قابل اعتماد است والا کسی که فاسد است اگر این دستگاه‌های کادرش فساد است اگر دولت می‌داند در کجا فساد است در کجا فساد است چرا عمل نمی‌کنید آخر ملاحظه بفرمایید رأی دادند به یک دولت رأی دادن به برنامه دولت است رأی دادن به دولت جناب آقای علاء که بنده خودم رأی داده بودم برنامه جناب آقای علاء دو قسمت بود.

رئیس- در لایحه صحبت کنید آقای صفایی.

صفایی- در همان است برنامه دولت جناب آقای علاء دو قسمت بود یکیش تأیید روش دولت گذشته دولت مبارزه با فساد بنده از جناب آقای معاون نخست وزیر استدعا می‌کنم بفرمایید که دولت در این سه ماه کجا مبارزه با فساد کرده آیا سه ماه وقت کافی برای مبارزه با فساد نبوده است؟ آیا یک فاسد از دستگاه بیرون کرده‌اند آیا یک مقاطعه‌کاری را که سیتوآسیون غلط داده بود رد کرده‌اند آیا یک عمل صحیح انجام شده است پس مقصود مبارزه با فساد عوام فریبی که انشاءالله نبوده یقین دارم که نبوده زیرا که من خودم رأی دادم من خود رأی اعتماد دادم رأی اعتماد به این دولت دادم ولی پس از سه ماه می‌خواهم از جناب آقای نخست‌وزیر بپرسم اگر در تمام ایران یک فاسد پیدا نمی‌شود چرا اعلام فرمودند که برنامه من مبارزه با فساد است اگر فاسد بود چرا یقه یک نفر فاسد را نگرفتید از ادارات خارج کنید یا پشت این تریبون بگویید فلان کس فاسد است سلب مصونیت بکنید یا فلان وزیر یا فلان استاندار یا فلان منتفذ را معرفی بفرمایید بنابراین به عقیده بنده کافی بوده است برای این‌که بنده از دولت بپرسم نتیجه مبارزه با فساد چیست اگر نبود چرا این حربه عوام‌فریبی را دست گرفتید و تا کسی حرف بزند بگویید آقای شما مخالف مبارزه با فسادید اگر هست اعلام بفرمایید تا بنده هم واقعاً مطلع بشوم ملت ایران هم مسبوق بشود واقعاً ملت گمراه نشود من امیدوارم به این حسن‌ظنی که به دستگاه داشتیم از بین نرود و مخالفتی که بنده با دولت دارم منشأش همین بود که دوماه گذشته بود برنامه دولت که مورد اعتماد واقع شده بود به موقع اجرا گذاشته نشد دزدی گرفته نشد متهمی اعلام فاسدی اصلاح نشد دستگاه تصفیه نشد آخر آقای سه ماه کافی نیست حالا بگوییم قسم بخورید چه فایدهٔ دارد؟.

مأمور مالیات بر درآمد را بیاورید قسم بخورد آن‌که دزدی می‌کند و فاسد است این قسم فایده‌اش چیست این صحیح نیست بنده معتقدم که عوض تصویب این لایحه دولت نتیجه مبارزه با فسادش را بیاید بگوید که فلان دستگاه تصفیه شده ولی مطمئن باشید که با قسم کار اصلاح نمی‌شود نقص‌ها از بین نمی‌رود بنده ابداً با قسم خوردن مخالفت ندارم بنده معتقدم که تمام مقامات و اقراد باید قسم بخورند و سوگند بخورند که درست رفتار بکنند و با ایمان باشند به قسم احترام بگذارند این عقیده بنده است (عمیدی نوری- پس خوب است این لایحه) خوب است اما به یک شرط به شرط این‌که آن کسی که قسم می‌خورد ایمان به قسم داشته باشد (عمیدی نوری- شما که مجتهدی می‌دانید شرع به ظاهر حکم می‌کند) اجازه بفرمایید دولت قبل از این‌که اصرار به تصویب این لایحه داشته باشد بای بیاید به مجلس شورای ملی معروض بدارد که برنامه مبارزه با فساد تا کجا تعقیب کرده است اگر این طور است که هر کس کار خود شرا بکند و هماهنگی نداشته باشد پس نتیجه‌اش چیست؟ به علاوه بنده کجا بتوانم حرفم را بزنم اصل مطلب این‌جاست به هر تقدیر مقصود از عزض بنده مخالفت با کلیات بوده است و الّا با اصل سوگند خوردن بنده هیچ مخلفتی ندارم و معتقدم که باید هر کارمندی قسم بخورد ولی از شما سؤال می‌کنم که دولت برنامه مبارزه با فساد را تا کجا تعقیب کرده است اگر برخورد است که در دستگاه ما فسادی نبوده اعلام بکند اگر فسادی بوده چه کرده تا مجلس شورای ملی بداند که رأی اعتماد داده است برنامه خودش را اجرا کرده یا نه.

رئیس- آقای عمیدی نوری.

عمیدی نوری- خوب به عقیده دارم این لایحه یکی از لوایح دولت است و لایحه‌ای است که طبق اصل است ما خودمان یک اصلی از قانون اساسی دارم که وقتی بخواهیم انجام وظیفه بکنیم می‌آییم قسم می‌خوریم و وقتی ما معتقد هستیم به این اصل مهم قانون اساسی که قبل از اجرای این است شاید اعمال و گفتارتان هم نفوذ قانونی در این مجلس نداشته باشد بنده معتقدم که مجلس شورای ملی که یک چنین اصل مهم قانون اساسی دارد و خودش هم عمل می‌کند و معتقدیم مخصوصاً در کشوری مثل ایران که مذهب رسمیش اسلام است و شناخته شده است به یک شور مذهبی این کشور نباید به عنوان این‌که فساد در دستگاه هست یا یعضی‌ها خوب کار نمی‌کنند یک اصل مهمی را که خودش هم رعایت می‌کند وکیل مجلس بیاید انتقاد بکند و بگوید من مخالف هستم بنابراین بنده معتقد هستم که بیش از این اقتضا ندارد که در یک مسئله به آن اصولی بحث کنیم و خوب است که یکی از آقایان پیشنهاد کفایت مذاکرات را بدهد و بنده خودم می‌خواستم بدهم ولی جناب آقای رئیس بنده را دعوت کردند که بیایم صحبت کنم راجع به اجازه‌ای که قبلاً خواسته بودم بنده بیش از این مصدع نمی‌شوم (احسنت)

صفایی- با قسم که جناب آقای عمیدی نوری کسی که مخالف نیست خواستم ببینم که مبارزه با فساد کجا رسیده است‏

رئیس- آقای کریمی‏

عده‌ای از نمایندگان- تشریف ندارند

رئیس- دیگر کسی اجازه صحبت نخواسته چون شور اول است پیشنهادات خوانده می‌شود و به کمیسیون فرستاده می‌شود. (به شرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم جمله ذیل به آخر سوگندنامه اضافه بشود: و در انجام وظیفه راستی و درستی و احتراز از اعمال غرض و نفع خصوصی را نصب‌العین قرار دهند دکتر افشار

مقام ریاست محترم مجلس معظم شورای ملی پیشنهاد می‌کند تبصره ذیل: وزرا عموماً پس از اخذ رأی اعتماد بلافاصله در پشت تریبون سوگندنامه را قرائات و امضا می‌نمایند: به آخر لایحه اضافه می‌شود پور سرتیب‏

رئیس- دیگر پیشنهادی نرسیده ماده واحده با پیشنهاد به کمیسیون می‌رود

۷- قرائت گزارش مجلس سنا راجع به استخدام معلیمین خارجی جهت دانشگده شهرستان‌ها و موکول شدن طرح آن در جلسه بعد

رئیس- از مجلس سنا لایحه مربوط به معلمین خارجی را فرستاده‌اند که چاپ شده است و آقایان البته ملاحظه کرده‌اند حالا قرائت می‌شود که روی آن بحث شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی‏

عطف به مراسله شماره ۶۷۲۵- ۱۵ ر ۱۲ ر ۱۳۳۳ مربوط به لایحه قانونی راجع به استخدام معلمین خارجی دانشکدهای شهرستان‌ها اشعار می‌دارد

از طرف آقای دکتر مهران وزیر فرهنگ نسبت به لایحه فوق اصلاحاتی در کمیسیون شماره ۷ مجلس سنا پیشنهاد و مورد قبول واقع گردیده و گزارش کمیسیون مزبور در جلسه روز شنبه سوم تیر ماه ۱۳۳۴ این مجلس مطرح و پس از تصویب فوریت آن مورد شور واقع شد و با مختصر اصلاحات عبارتی به تصویب رسد اینک یک نسخه از آن به ضمیمه ایفاد می‌گردد

رئیس مجلس سنا- سید حسن تقی‌زاده‏

لایحه قانونی مربوط به اجازه استخدام معلمین خارجی دانشکدهای شهرستان‌ها

ماده واحده- قوانین اجازه استخدام معلمین خارجه دانشکدهای شهرستان‌ها مصوب ۲۷ اردیبشهت ماه ۱۳۲۸ و پنج تیر ماه ۱۳۳۰ تا اول مرداد ۱۳۳۹ تمدید می‌گردد و به وزارت فرهنگ اجازه داده می‌شود برای تدریس در دانشکدهای شهرستان‌ها که فعلاً دایر است یا بعداً تأسیس خواهد شد بیست نفر استاد متخص که صلاحیت آن از هر جهت محرز باشد از کشورهای اتریش- آلمان- فرانسه- سوئیس- بلژیک آمریکا و انگلیس استخدام نماید

تبصره ۱- حقوق معلمین خارجی کلیه دانشکدهای شهرستان‌ها نباید از ماهی سی هزار ریال که نصف آن بارز قابل پرداخت است تجاوز نماید و به علاوه ممکن است به هر یک از معلیمن مبلغی که در ماه از ده هزار ریال تجاوز نخواهد نمود به عنوان کرایه خانه تأدیه شود از هزینه سفر هر یک از معلمین و زن و فرزندان او از طرف وزارت فرهنگ پرداخت می‌شود

تبصره ۲- وزارت فرهنگ مجاز است معلمین خارجی دانشکدهای شهرستان‌ها را در مقابل حوادث و امراض حاشیه از اشتغال تدریس بیمه نماید و حق بیمه را از اعتبارات دانشکدهای شهرستان‌ها پرداخت کند

تبصره ۳- وزارت فرهنگ می‌تواند قرار مخصوص با دانشگاه‌ها و یا انجمن‌ها و بنگاه‌های علمی و فرهنگی و بهداتشی کشورهای فوق یا مؤسسات بین‌المللی برای تأمین دورس مورد احتیاج دانشگدهای شهرستان‌ها منعقد نماید در این صورت وزارت فرهنگ مجاز است به استادانی که از این طرف دانشگاه‌ها یا مؤسسات فوق مأمور تدریس می‌شوند علاوه بر هزینه رفت و آمد در مدت تدریس حق‌الزحمه که حداکثر به میزان مقرر در تبصره یک خواهد بود پرداخت نماید در صورتی که قرار مزبور با دانشگاه تهران منعقد گردد به استادانی که از طرف دانشگاه تهران مأموریت حاصل می‌نمایند علاوه بر مأموریت حاصل می‌نمایند علاوه بر هزینه مسافرت فوق‌العاده‌ای در مدت اشتغال به تدریس به آن‌ها داده می‌شود فوق‌العاده مزبور تا میزانی خواهد بود که با حقوق و مزایای دریافتی از دانشگاه تهران جمعا از سی هزار ریال تجاوز ننماید

تبصره ۴- دانشیاران آموزشگاه‌های بهداری شهرستان‌ها می‌توانند با همان رتبه دانشیاری که دارند به دانشکدهای پزشکی شهرستان‌ها منتقل شده و همان دورسی را که به عهده‌دارند تدریس نمایند همچنین

وزارت فرهنگ می‌تواند تا مدت یک سال از تصویب این قانون از میان اطبای متخصص ایرانی مقیم داخله یا خارجه که حداقل مدت پنج سال در رشته‌های تخصصی مورد احتیاج در بیمارستان‌ها و مؤسسات علمی مهم خارجی کار کرده باشند عده‌ای را برای تدریس در دانشگاه‌های پزشکی شهرستان‌ها استخدام نماید وزارت فرهنگ برای این اشخاص با توجه به مقام علمی و تخصصی آنان با تصویب شورای دانشکده پزشکی تهران و شورای دانشگاه تهران رتبه دانشیاری که حداکثر آن از پایه شش تجاوز خواهد نمود تعیین می‌نماید دانشیاران و استادان دانشکده‌های شهرستان‌ها علاوه بر حقوق ثابت و مزایای قانونی معادل حقوق و کمک رتبه‌های خود را به عنوان مخصوص دریافت خواهند نمود.

تبصره ۵- تا زمانی که دانشکده‌های شهرستان‌ها به عده کافی استاندارد ندارد وزارت فرهنگی می‌تواند از کارمندان دولت یا بازنشستگان یا اشخاص دیگری از اطبای داخله یا از اطبای کشورهای مذکور در ماده فوق که واجد صلاحیت لازم باشد برای تدریس بعضی دروس به طور موقت مجاناً یا در مقابل پرداخت حق‌التدریس طبق آئین‌نامه‌ای که به هیئت وزیران می‌رسد استفاده نماید نسبت به معلمین موقت فعلی یا معلمینی که در گذشته به طور موقت در دانشکده‌های شهرستان‌ها تدریس نموده‌اند طبق همین تبصره اقدام می‌شود.

تبصره ۶- دانشگاه تهران مجاز است اضافه از تعداد فوق که برای شهرستان‌ها استخدام می‌شود از استادان عالی مقام و مشهور کشورهای اروپایی و آمریکا برای تدریس در دانشگاه تهران نیز استخدام نماید حداکثر حقوقی که به آنان داده می‌شود در ماه پنجاه هزار ریال می‌باشد که نصف آن را به ارز پرداخت می‌شود.

تبصره ۷- از اول سال تحصیلی ۱۳۳۵- ۱۳۳۶ دانشکده‌های دندان پزشکی و داروسازی تهران از دانشکده پزشکی منتزع و هر یک به صورت واحد مستقلی با رعایت مقررات دانشکده پزشکی انجام وظیفه خواهند نمود.

تبصره ۸- از آغاز سال تحصیلی ۳۴- ۳۵ دانشسرای عالی باید از دانشکده‌های علوم و ادبیات مجزا و به صورت واحد مستقل درآید دانشگاه مجاز است با استادان دانشگاه‌ها که علاوه بر دروس اصولی ساعات را که دانشسرای عالی تدریس می‌نمایند مطابق آئین‌نامه‌ای که تصویب شورای دانشگاه خواهد رسید حق‌التدریس بپردازد.

لایحه قانونی فوق که مشتمل بر یک ماده و هشت تبصره است در جلسه روز شنبه سوم تیر ماه یک هزار سیصد و سی چهار به تصویب مجلس سنا رسید.

رئیس مجلس سنا- سید حسن تقی‌زاده‏

رئیس- لایحه‌ای که از تصویب مجلس گذشت دارای یک ماده واحده و سه تبصره بود در سنا پنج تبصره به آن اضافه شد و این پنج تبصره اغلب هم مالی است یعنی حقوقی قائل شده‌اند یا اضافه کرده‌اند که محتاج به تصویب مجلس است چون در حدود اختیارات مجلس شورای ملی است بنابراین یکی یکی باید بحث کرد و این تبصره‌ها در صورتی که مورد تصویب واقع شد به دولت ابلاغ شود البته برگ مخالف و موافق می‌گذاریم که در جلسه بعد مطرح شود حالا امروز هم بعضی از آقایان اجازه خواستند در این مورد صحبت کنند الان ممکن است که صحبت مقدماتی بشود ولی باید این تبصره یکی یکی مطرح شود و مورد بحث قرار گیرد آقای صدرزاده موافقید؟ (صدرزاده- موافقم) آقای دکتر افشار (دکتر افشار- بنده هم موافق مشروط هستم) بنابراین مخالفی ندارد.

صدرزاده- مانعی ندارد اگر موافق تذکری داشته باشد بدهد.

رئیس- این تبصره بعداً مطرح می‌شود حال چون مخالف کسی ندارد دیگر موردی ندارد که موافق صحبت کند، در این گزارش اختلافی با آنچه که قبلاً در مجلس تصویب شده دارد مثلاً حقوق معلمین را سی هزار ریال معین کرده بودیم مجلس سنا ده هزار ریال هم به عنوان کرایه‌خانه اضافه کرده است و یک تغییراتی هم در دو قسمت دیگر داده شده که در جلسه بعد مورد رسیدگی قرار می‌گیرد و یکی یکی طرح می‌شود آقایانی هم که اجازه خواسته‌اند آقای صدرزاده، آقای دکتر افشار، آقای ارباب اجازه شان محفوظ است چند فقره طرح قانونی هم هست که چون این لایحه در دستور قرار گرفته شده و وزیر مربوطش هم حاضر نیست نمی‌توان مطرح نمود و می‌گذاریم برای بعد.

۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏

رئیس- جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز پنجشنبه ساعت نه صبح فردا خواهد بود دستور هم همین لایحه استخدام معلمین خارجی‏

(مجلس نیم ساعت پیش از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏