مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ دی (جدی) ۱۳۰۰ نشست ۵۵

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۴۸ توسط Zamzam (گفتگو | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ دی (جدی) ۱۳۰۰ نشست ۵۵

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ دی (جدی) ۱۳۰۰ نشست ۵۵

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۴

جلسه: ۵۵

صورت مشروح مجلس یوم یک شنبه هفدهم برج جدی ۱۳۰۰ مطابق نهم جمادی‌الاول هزار و سیصد و چهل‏

مجلس یک ساعت قبل از غروب در تحت ریاست آقای موتمن‌الملک تشکیل گردید

(صورت مجلس یوم پنجشنبه چهاردهم جدی را آقای تدین قرائت نمودند)

رئیس- نسبت به صورت مجلس ایرادی هست یا نه؟

عدل‌السلطنه- در جلسه قبل بنده کسالت داشتم به وسیله تلفن هم به آقای سهام‌السلطان اطلاع دادم و در صورت مجلس غایب نوشته‌اند.

رئیس- اصلاح می‌شود. آقای موتمن‌السلطنه فرمایشی داشتید؟

موتمن‌السلطنه- در صورت مجلس نوشته شده است که کمیسیون خارجه استقراض را تصویب کرده. در صورتی که این امر از وظایف کمیسیون خارجه نبوده بلکه از وظایف بودجه بوده فقط تعیین ملیت با کمیسیون خارجه بوده است.

رئیس- همین طور است که اظهار داشتید بایستی اصلاح شود.

آقای سدیدالملک (اجازه)

سدیدالملک- بنده در جلسه قبل سوالی از آقای مخبر نمودم که آیا عهدنامه حکمیت به تصویب مجلس سنای آمریکا رسیده است یا خیر؟ و ایشان جواب دادند رسیده است و در صورت مجلس اشاره به آن نشده.

رئیس- این صورت مشروح نیست صورت خلاصه است اگر هر چیزی که گفته شود بنویسند صورت مختصر نمی‌شود (گفته شد صحیح است)

رئیس- آقای سردارمعظم خراسانی (اجازه)

سردارمعظم- بنده نظریه که راجع به استقراض اظهار من تصدیق ندارم. زیرا تعیین ملیت بی‌جهت نمی‌شود. تعیین ملیت از طرف کمیسیون خارجه از نقطه نظر استقراضی بوده یعنی تصویب استقراضی از ملیت امریکا.

رئیس- تصویب استقراضی همان طوری که در جلسه قبل اعلان شد به تصویب کمیسیون بودجه نبود ولی از کدام دولت استقراض شود تعیین ملیتش با کمیسیون خارجه بوده است و همین طور باید نوشته شود و چون گفته شد کمیسیون خارجه مداخله در استقراض کرده خیر کمیسیون خارجه تصویب کرد از آمریکا استقراض ننمایند.

موتمن‌السلطنه- عرض می‌کنم وظایف کمیسیون خارجه...

رئیس- بی‌اجازه که نمی‌شود مذاکره کرد اگر مطلبی دارید اول باید اجازه بخواهید بعد بفرمایید.

موتمن‌السلطنه- بلی صحیح است. ‏

رئیس- بفرمایید.

موتمن‌السلطنه- بنده عرض می‌کنم که تعیین قرض از وظایف کمیسیون بودجه است و تعیین ملیت با کمیسیون خارجه و کمیسیون خارجه هم را تعیین نموده بود

رئیس- راجع به استقراض‏.

موتمن‌السلطنه- بلی. ‏

رئیس- همین طور که گفته شد توضیح می‌شود این مسأله ختم شد. دیگر ایرادی نسبت به صورت مجلس نیست؟

نصرت‌الدوله- بنده توضیح دادم. ‏

رئیس- راجع به چه مطلب؟

نصرت‌الدوله- راجع به همین مطلب. ‏

رئیس- این مطلب ختم شد و دیگر مذاکره نمی‌شود.

نصرت‌الدوله- بسیار خوب‏

رئیس- دیگر ایرادی نیست‏.(اظهاری نشد)

رئیس- صورت مجلس با این دو فقره اصلاح تصویب شد. آقای میرزا علی کازرونی از شنبه چهارم برای عضویت کمیسیون عرایض و مرخصی انتخاب شده‌اند در صورتی که ایشان چون در دو کمیسیون عضویت دارند قابل انتخاب نبوده‌اند لهذا شعبه چهارم باید تجدید انتخابات نماید. آقای حاج نصیرالسلطنه از کمیسیون تحقیق انتخابات استعفا داده بودند آقای آقا میرزا ابراهیم قمی به جای ایشان تعیین شده‌اند آقای مستشارالسلطنه از وزارت فوائد عامه راجع به اوزان سوالی دارند (خطاب به معاون وزارت فوائد عامه) برای جواب حاضر هستید.

معاون وزارت فوائد عامه- بلی بفرمایید.

مستشارالسلطنه- البته یکی از مقاصد مجلس شورای ملی یکسان بودن اوراق و مقادیر مملکتی نیست و اخیراً شنیده می‌شود در وزارت جنگ در تعقیب یک مقدمه که قبلاً تهیه شده بوده است برای یکسان بودن مقادیر و اوزان مملکتی و برای تهیه کردن و ریختن سنگ جدید کمیسیونی تشکیل داده‌اند چون این مسأله از نقطه نظر اهمیتی که دارد باید به کمیسیون فوائد عامه مراجعه بشود که در او مطالعاتی شده و از طرف مجلس شورای ملی مذاکره و شور بشود بنابراین خواستم اولاً اطلاعات آقای معاون را بدانیم و ثانیاً اقداماتی که نموده‌اند ممکن است به طور فهرست به عرض مجلس شورای ملی برسانند یا خیر. معاون وزرت فوائد عامه- وزارت فوائد عامه مدت‌ها در نظر داشت که در موضوع وحدت مقادیر و اوزان پیشنهادی تقدیم هیأت دولت بنماید و در جدی ۱۲۹۸ پیشنهادی در این موضوع تهیه و تقدیم هیأت دولت نمود و در حمل ۱۲۹۹ پیشنهاد خود را تعقیب کرد که نظریه دولت را در خصوص این پیشنهاد جلب کنند. اساساً هیأت دولت با پیشنهاد وزرت فوائد عامه موافقت داشتند ولی قرار شد بدواً کمیسیونی تشکیل بدهند که با حضور نماینده وزارت مالیه و گمرکات و اوراق یک عده از اشخاصی بصیر و مطلع تجدید نظر نمایند. این کمیسیون در زمان وزارت حضرت امیر اعلم در تحت ریاست عالیه ایشان منعقد شد و در پیشنهاد وزارت فوائد عامه مدافعه نمود و به اتفاق آراء تصویب نمودند که باید این پیشنهاد تقدیم دولت شود اخیراً شنیده شد که وزارت جنگ برای این امر در صدد تهیه کمیسیون جدیدی است. پس از این که وزارت فوائد عامه مسبوق شد شرحی در این خصوص به وزارت جنگ نوشت که سابقاً این امر در وزارت فوائد عامه مطرح شده است و سابقه نقصی دارد. اگر می‌خواهید اوزان جدیدی تشکیل بدهندخوب است یک کمیسیونی تشکیل بدهند که نماینده وزارت فوائد عامه هم در آن کمیسیون باشد و سوابق امر را در تحت مطالعه بگذارند اگر وزارت جنگ هم آن پروژه را تصدیق نمود آن وقت به مجلس شورای ملی تقدیم می‌شود که پس از تصویب به موقع اجرا گذارده شود. وزارت جنگ هم بر طبق نظریه وزارت فوائد عامه کمیسیونی تشکیل داد و چند جلسه اعضای وزارت جنگ نماینده وزارت فوائد عامه تبادل افکار کردند و بالاخره قرار شد همان پیشنهاد وزارت فوائد عامه تقدیم هیأت دولت شده و از طرف هیأت دولت تقدیم مجلس شورای ملی شود که پس از تصویب به موقع اجرا گذارده شود.

رئیس- آقای عمادالسلطنه طباطبائی سوالی راجع به موسسات رهنی داشتند.

عمادالسلطنه طباطبائی- عرض بنده راجع به موسسات رهنی است که غالب از آقایان هم مسبوق هستند که از چندین سال به این طرف در تهران تأسیس شده در این مدت اخیر با یک ترتیب غیر منظمی خیلی زیاد شده و اوراق عجیب و غریبی برای خود تهیه کرده‌اند و از قرارا صدی ۴۸ فرع از مردم مطالعه می‌کنند و از یک طرف اشیایی که به وثیقه قبول می‌کنند خودشان به میل خود قیمت می‌گذارند مثلاً یک چیز دویست تومانی را به قیمت خیلی نازل قیمت می‌کنند بدون این که مقومی از طرف دولت معین شده باشد و این اقدامات خود را مبنی بر اطلاع وزارت فوائد عامه می‌کنند که با اطلاع آن وزارت‌خانه است و اخیراً در یکی از جرائد می‌نویسد که صدی ۲۴ منافع خودشان را به وزارت فوائد عامه می‌پردازند در صورتی که جمع عایدات سنه گذشته را که به کمیسیون بودجه آورده‌اند عایدات وزارت فوائد عامه از موسسات رهنی معادل ۸۶ تومان است. در صورتی که یک مبلغ گزافی برای اعضایی که مراقب امورات این بانک‌ها هستند نوشته‌اند که کمیسیون بودجه قبول نکرد. بنده سوال می‌کنم آیا با اطلاع وزارت فوائد عامه این بانک‌ها از قرار صدی ۴۸ بلکه زیادتر از مردم می‌گیرند و آن وزارت‌خانه تصویب کرده یا خیر.

معاون وزارت فواید عامه- در موضوع موسسات رهنی شکایاتی از اداره مدعی‌العمومی وزارت عدلیه محاکمات وزارت امور خارجه رسیده بود که بعضی اشخاص داخل بعضی عملیات رهنی شده و اسباب زحمت مردم را فراهم می‌آورند و تقاضا کردند وزارت فوائد عامه اقدامی بکنند که رفع شکایات مردم بشود وزارت فوئد عامه هم نظر به تقاضای وزارتین عدلیه و خارجه نظامنامه برای موسسات رهنی تهیه و ترتیب دارند و با نظارت مدعی‌العمومی وزارت عدلیه و شورای عالی تجارت در تحت چندین ماده تقدیم دولت نمود و از طرف دولت نیز تصویب و به موقع اجرا گذارده شد و البته این نظامنامه در ضمن عمل یک نواقصی دارد که باید تکمیل شود و نظریه وزارت فوائد عامه در این موضوع این است که خود دولت یک بانکی تأسیس بکند که رفع احتیاج مردم شده باشد جلوگیری از این بی اعتدالی موسسات خیلی بشود و اگر چه به تأسیس بانک موفق نشد چندین موسسه در نقاط مختلفه تشکیل بدهند که رفع احتیاج از مردم بشود ولی هنوز این موفقیت حاصل نشده است و برای اصلاح این نظامنامه رهنی هم فعلاً وزارت فوائد عامه در نظر گرفته است که یک نظامنامه جامعی تهیه نموده تقدیم مجلس شورای ملی بنماید که پس از تصویب به موقع اجرا گذاشته شود.

عمادالسلطنه طباطبائی- مطابق تقریری که آقای معاون فرمودند معلوم می‌شود که وزارت فوائد عامه عملیات موسسات رهنی را تصدیق کرده است و به این جهت بنده قانع نمی‌شوم و باید زودتر پیشنهادی تهیه و به مجلس شورای ملی تقدیم نمایند که رفع غارت‌گری از مردم بشود. به علاوه یک چیزی که عجالتاً مقدم بر سایر مطالب است مسأله مقدم است که چندین نفر مقام برای این تأسیسات معین کنند که اگر کسی خواست اسبابی رهن بگذارد اول مقدم قیمت کند که به خود آنها صد تومان را به بیست و پنج تومان قیمت نگذارند.

معاون وزارت فوائد عامه- وزارت فوائد عامه هیچ این مطلب را تصدیق نکرده است. فقط یک فصلی در آن نظامنامه هست که باید به نرخ عادلانه روز طرفین باشد ولی وزارت فوائد عامه موفق نشد نرخ ثابتی تعیین کند و به همین نظر بود که وزارت فوائد عامه در نظر گرفت خود که نسبت به یک بانکی تأسیس که هم رفع احتیاج از مردم و هم رفع تعدیات موسسات رهنی بشود اما در موضوع مقرم همین طور است که می‌فرمایند در موسسات خیلی مقرم رسمی نیست و در جز نظامنامه جدید که تهیه و به مجلس تقدیم خواهد شد این مطلب هم منظور خواهد شد که پس از تصویب مجلس شورای ملی اجرا شود.

وزیر معارف- آقا میرزا احمد خان سعیدی مدیر کل و معاون پارلمانی وزارت معارف را به مجلس شورای ملی معرفی می‌کنم.

رئیس- سه فقره راپورت رسیده است. دو فقره از شعب یک فقره از کمیسیون تحقیق انتخابات یکی راجع به آقای نجات سومی راجع به آقای آقا شیخ عبدالکریم است که از بوشهر انتخاب شده که قرائت می‌شود بعد رأی می‌گیریم. آقای ملک الشعراء احضار برای قرائت راپورت. ‏

(آقای ملک الشعراء راپورت شعبه اول راجع به آقای نجات را به مضمون ذیل قرائت نمودند)

شعبه اول در چندین جلسه که آخرین آنها غروب چهارم ماه جاری بوده به دوسیه انتخابات ساری و سوادکوه مربوطه به آقای میرزا محمد نجات مراجعه نموده انتخابات ساری و سوادکوه و توابع در تاریخ یازدهم ربیع‌الثانی ۱۳۳۹ مطابق اول جدی شروع هیأت نظار در تحت نظر مأمور و مفتش انتخابات و حکومت وقت تعیین شده و از تاریخ دوازدهم ربیع‌الثانی اعلان انتخابات منتشر و از روز بیست و دوم ربیع‌الثانی تا هفتم جمادی‌الاول به توزیع توجه مشغول و از یازدهم الی پانزدهم شهریور به اخذ آراء پرداخته و در همین الان نیز نمایندگانی برای انعقاد شعبات و حوزه‌های جزء تعیین و از روز نوزدهم ربیع‌الثانی به توابع و نقاط مأموریت خود غربت نموده بود و متدرجاً با صندوق‌های آراء محال مزبوره به مرکز انتخابات وارد شده و هیأت نظار مرکزی از روز بیستم جمادی‌الاول به تدریج به استخراج آراء ساری توابع شروع و به تاریخ بیست و سوم ولو مطابق سوم جمادی‌الاخری اعلان خاتمه انتخابات از طرف هیأت نظار داده شده و از آن تاریخ تا هشتم حوت مطابق هیجدهم جمادی‌الاخری برای پذیرفتن شکایات واصله صبر کرده و سپس انجمن را تعطیل و صورت مجلس‌ها را امضاء نموده و اعتبارنامه را مهر کرده‌اند و در تمام مدت انتخابات مطابق هیجدهم جمادی‌الاخر برای پذیرفتن شکایات واصله صبر کرده و سپس انجمن را تعطیل و صورت مجلس‌ها را امضا نموده و اعتبارنامه‌ها را مهر کرده‌اند و در تمام مدت انتخابات مطابق صورت مجلس شکایات قانونی و قابل توجه که در صورت مجلس ثبت شود نرسیده است. شعبه اول به مناسبت تصدیق شعبات قبلی و رأیی که مجلس مقدس شورای ملی در صحت انتخابات ساری داده و شکایات واصل از این انتخابات را مورد توجه قرار نداده بودند دیگر واصل از مطالعه شکایات مربوط نشده خود را از قضاوت این امیر بی‌نیاز است و فقط به قیمت مربوط به چهاردانگه که در آراء مربوطه به آقای نجات ممکن بود قفیزی حاصل سازد به مطالعه پرداخت. این قسمت فقط و فقط مثل می‌شود به دو فقره پیشنهادی که از طرف حکومت وقت به دولت شده یکی به تاریخ دوم حوت و دیگری نیز در همان تاریخ که هر دو بعد از ختم قرائت آراء بوده است. حکومت در پیشنهادات خود مقتضیات موقع را چنین پنداشته است که از طرف دولت اجازه تجدید انتخاب حوزه چهاردانگه داده شود و نیز در یکی از آن تلگرافات و پیشنهاد می‌نویسد که: شکایاتی هم در مورد انتخاب چهاردانگه از طرف مخالفین شده است و در تعقیب این نظریه حکومت بوده است که مشارالیه اعتبارنامه آقای میرزا محمد نجات را مهر نکرده و در ذیل صورت مجلس انتخابات هم اشاره به این موضوع نموده است. ولی معلوم نیست به مناسبت قانونی نبودن تجدید انتخاب حوزه بعد از ختم کلیه انتخابات محل بوده و با به علل دیگر که اجازه تجدید انتخاب حوزه چهاردانگه از طرف وزارت داخله داده نشده و هر چه بود به این موضوع صورت رسمیت و عمل به خود نگرفته است. شعبه برای این که مبدا و منشا قانونی برای این پیشنهاد حکومت تجدید انتخاب چهاردانگه به دست آورد دوباره به تمام شکایات واصله که عموماً تلگرافی از طرف متحصنین در تلگراف‌خانه و تاریخ آنها مقارن با رزوهای آخر انتخابات و تشخیص اکثریت آراء بوده است مراجعه کرده و با این که شکایات مزبوره دارای اطباب و تعرضی است معذالک بعداً اشاره به قضیه چهاردانگه و شکایتی در آن موضوع در میان آنها به دست می‌آید. فقط یک فقره شکایت کتبی با امهار و امضاهای غیر معروف در ضمن دوسیه دیده شد که در این خصوص اشاره شد که آن را منوط به تصدیق حکومت وقت می‌نماید و می‌گوید خواسته‌اند ما را به تجدید انتخاب چهاردانگه احتیاج نمایند. ولی نه تنها پیدا است که این ورقه از طرف متشکیان و ناراضیان محلی که در تلگراف‌خانه متحصن و تلگرافات شکایت می‌کرده‌اند نیست بلکه امضا و امهار آن نیز با امضاهای متشکیان مطابقت ندارد. در هر صورت شکایتی که می‌توان به آن سمت قانونیت داد و قابل توجه شمرد به دست نیامده و نیز شعبه نتوانست به صرف پیشنهاد حکومت وقت که از آن پیشنهاد هم ملاحظه مقتضیات و سیاست محل هویدا است بدون موجودیت شکایت قانونی و بدون موافقت هیأت نظار مرکزی با این ترتیب و بالاخره نبودن اجازه دولت ترتیب اثر بدهد و بطلان انتخاب حوزه چهاردانگه تصدیق و صحت آن را تردید نماید. معذالک برای نرخ هرگونه نگرانی و سوء تفاهمی مقتضی دید در این باب ثانیاً آقایان نظام‌الدوله حکومت آن زمان مذاکره و چگونگی را از خود مشارالیه جویا شود. بنابراین تصمیم شعبه از آقای سرکشیک زاده دعوت به شعبه نموده و حضرات در شعبه حاضر شده ابتدا آقای نظام‌الدوله توضیحات مفصلی دادند که استنباط اولیه را تأئید نموده بالصراحه گفتند که: پیشنهاد ایشان دایر بر تجدید انتخاب چهاردانگه فقط برای رفع نگرانی‌هایی بوده است که از تجمع کسان اسیر شوید بود و سپس شرحی دایر بر دسته‌بندی‌های سرداران محل اظهار و به مخاطراتی که هر موقع از عملیات متقابله و دسته‌جات مزبور مقصود بوده اشاره کرده و گفتند که این نظریه برای تفرقه ناراضیان و سیاست محلی بوده. دلیل قاطع آن نیز این است که پس از رفع نگرانی از عملیات طرفداران محروم اکوماله و متفرقه حضرات دیگر در تعقیب این نظریه اقدمات عملی شده و قضیه تجدید انتخابات سکوت نمودند. در نتیجه مطالعات مزبوره و وارد نبودن هیچ گونه شکایتی بر قسمت بطلان انتخاب چهاردانگه در شعبه اول در تعقیب رأیی که مجلس تقدیمی سابقاً در صحت انتخاب ساری و سوادکوه داده بودند به تاریخ چهارم جمادی‌الاول با اکثریت آراء صحت وکالت آقای میرزا محمد نجات را با شش هزار و سیصد و چهارده رأی از حوزه ساری و سوادکوه و توابع تصدیق نموده و راپورت آن را تقدیم مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه می‌دارد.

رئیس- نسبت به این راپورت مخالفی هست؟

آقا میرزا علی کازرونی- بنده مخالفم. ‏

رئیس- پس بماند برای جلسه دیگر. راپورت دیگر راجع به آقای نظام‌الدوله است طبع و توزیع شده و لازم به قرائت نیست. کسی مخالف هست.

(اظهاری نشد).

پیشنهادی از طرف جمعی از آقایان شده است که با ورقه رأی بگیریم اسامی پیشنهاد کنندگان آقایان محمد هاشم میرزا- سردارمعظم خراسانی- نصرت‌الدوله- امیرناصر- فهیم الملک- شیخ العراقین زاده.

بنابراین پیشنهاد با ورقه رأی می‌گیریم. آقایانی که نمایندگی ایشان را تصویب می‌کنند ورقه سفید و آقایانی که رد می‌کنند ورقه کبود خواهند داد و نیز خاطر آقایان را متذکر شویم که هرگاه ورقه سفید هم می‌نویسد باید بنویسد سفید و اگر فراموش شود جزء امتناعیون محسوب می‌شود.

اخذ آراء به عمل آمده آقای سهام‌السلطان استخراج آراء نمودند به ترتیب ذیل نتیجه حاصل شد.

عده حضار هفتاد نفر- ورقه سفید علامت قبول پنجاه و هشت- ورقه کبود علامت زرد- یک امتناع یازده.

رئیس- عده حضار هفتاد نفر است نمایندگی آقای نظام الدوله با اکثریت پنجاه و هشت رأی تصویب شد.

(اسامی موافقین)

آقای شیخ الاسلام ملایری. آقای ناظم‌العلماء. آقای سید محمد طباطبائی. آقای آصف‌الممالک. آقای بیان‌الدوله. آقای منتصرالملک آقای کنی‌الملک. آقای مستشارالملک. آقای میرزا علی کازرونی. آقای سردارمعظم کردستانی. آقای شیخ الاسلام اصفهانی. آقای میرزا محمد صادق طباطبائی. آقا سید فاضل کاشانی. آقای میرزا محمد نجات. آقای مساوات. آقای اقبال‌السلطان. آقای فتح‌الدوله. آقای مشیرالدوله. آقای ملک‌الشعراء. آقای رئیس‌التجار. آقای وقارالملک. آقا سید کاظم یزدی. آقای نصیرالسلطنه. آقای امیرناصر. آقای صمصام‌السلطنه. آقای غضنفر خان. آقای آقا سید یعقوب. آقای صورائی. آقای دولت آبادی. آقای نصیر دیوان. آقای حاج مقبل‌السلطنه. آقای میرزا ابراهیم قمی. آقای شیخ العراقین زاده. آقای صدرالاسلام. آقای سردارجنگ. آقای فهیم‌الملک. آقای حاج میرزا اسدالله خان. آقای سید حسن کاشانی. آقای شیخ ابراهیم زنجانی. آقای عمادالسلطنه طباطبائی. آقای معتمدالسلطنه. آقای حاج امین‌التجار. آقای سردارمفخم. آقای حاج میرزا شریفی. آقای تدین. آقای میرزا ابراهیم خان. آقای سهام‌السلطان. آقای جلیل‌الملک. آقای سدیدالملک. آقای احتشام‌الدوله. آقای قوام‌الدوله. آقای عدل‌السلطنه. آقای حاج شیخ اسدالله. آقای حمیدالممالک. آقای حائری زاده. آقای حاج میرزا تقی خان نائینی‏. آقایان وکیل‌الملک مخالف. آقای بیان الدوله.

رئیس- آقای نصیر دیوان (احضار برای قرائت راپورت).

(آقای نصیر دیوان راپورت شعبه اول را راجع به نمایندگی آقای آقاشیخ عبدالکریم به مضمون ذیل قرائت نمودند).

شعبه اول به صورت مجلس انتخابات حوزه مرکزیه بوشهر و نقاط جزو آن رسیدگی کرده معلوم شد که مطابق قانون نظامنامه امر انتخابات آنجا را خاتمه داده و در نتیجه آقایان آقا میرزا علی کازرونی با اکثریت دو هزار و دویست و بیست و هفت رأی و آقای محمود بهبهانی با اکثریت یک هزار و سیصد و شانزده رأی و آقا شیخ عبدالکریم با اکثریت پانصد و سی و چهار رأی در درجه اول آراء بوده‌اند. انجمن نظار جریان آقا محمود را حائض شرایط دانسته و سن او را تقریباً بیست و چهار سال تشخیص داده‌اند. اعتبارنامه به مشارالیه ندادند و به آقا شیخ عبدالکریم که در درجه بعد او حائز اکثریت نسبی بوده اعتبار نداده‌اند. چون از حوزه آقا محمود تلگراف شکایتی در این موضوع در دوسیه ملاحظه شد این مسأله در شعبه مطرح مذاکره گردید و در این کشف حقیقت امر به وسیله ریاست محترم مجلس در موقع تحقیق از حکومت فعلی بنادر به وسیله تلگراف و از آقایان مسعودالسلطان حاکم سابق بنادر و حاجی معین‌التجار بوشهری و محمد باقرخان تنگستانی که از مطلعین محل و در تهران حاضرند به وسیله مکتوب تحقیق شده حکومت فعلی بنادر تلگراف می‌کند که چون در بوشهر سجل احوالی است که بتوان سن آقا محمود را معلوم کند و به علاوه اعضای انجمن نظار که از معتمدین محل هستند سن او را کافی ندانسته‌اند تصدیق انجمن مناط اعتبار خواهد بود. مسعودالسلطان حاکم سابق بنادر نیز می‌نویسد که در موقع انتخابات من از کسان آقا محمود تحقیق کردم سن او را کافی نمی‌دانستند و ا نجمن نظار بعد از تحقیق سن او را بیست و چهار سال تشخیص داده‌اند. محمد باقر خان تنگستانی هم سن او را تخمیناً از بیست و چهار سال تجار تصدیق نکرده‌اند و حاج معین‌التجار اظهار بی‌اطلاعی کرده بود علیهذا شعبه بعد از رسیدن این تلگراف و مکتوبات چون برای حل قضیه شده آقا محمود راه دیگر تصور نمی‌کردند و در مدت قانونی هم شکایتی از اهالی محل از آقا شیخ عبدالکریم رسیده بود نمایندگی آقا شیخ عبدالکریم اخذ رأی به ورقه گردیده پس از سه مرتبه تجدید از یازده نفر حاضرین رأی دهندگان پنج ورقه رأی قبول و چهار ورقه رد و دو ورقه امتناع داده شد. چون نمایندگی آقا شیخ عبدالکریم حائز اکثریت رأی نسبی بود شعبه قضاوت و حکمیت آن را موکول به رأی مجلس مقدس شورای ملی می‌نماید.

رئیس- نسبت به این راپورت مخالفی هست؟

سلیمان میرزا- بنده اولاً مخالفم و بعد هم با راپورت‏.

رئیس- آقای سردارمعظم (اجاره)

سردارمعظم- بنده دویماً مخالفم و بعد هم با این راپورت‏

رئیس- آقا سید یعقوب هم مخالفند؟

آقا سید یعقوب- خیر بنده موافقم هم با او و هم با را پورت‏

رئیس- این مسأله هم موکول به جلسه دیگر می‌شود. قانون بودجه مطرح است. شور در کلیات است.

آقای شیخ‌الاسلام نماینده اصفهان (اجازه)

شیخ‌الاسلام- چند روز قبل بنده رفتم در کمیسیون بودجه دیدم صورت عظیم‌الجثه به دیوار الصاق شده نزدیک رفتم بالای آن صورت نوشته بود صورت کل عایدات وصولی در سنه پیچی ئیل در خاتمه آن مالیات‌های قدیم ثبت شده بود که به استثنای یک فقره از آن باقی دیگر مهم نبود. بنده قدری تأمل در آن صورت کردم دیدم صورت بی‌معنی است واقعاً از برای عزت طبع خوب است. حدس زدم که شاید این صورت را برای دو مطلب به این دیوار الصاق کرده‌اند یکی این که آقایان نمایندگانی که از ولایات تشریف آورده‌اند به این صورت رجوع بفرمایید و ببینید در ولایات از این ملت فقیر و بدبخت چه پول‌ها گرفته می‌شود و چقدر از آن عاید دولت می‌شود که بتوان نسبت واقعاً نصف یا ثلث و شاید خمس از آن عایدات به خزانه دولت وارد نمی‌شود که به اسم مالیات از رعایای بدبخت و مردم فقیر می‌گیرند. مطلب دیگر این که تصور می‌کردم که شاید این صورت را الصاق کرده‌اند که آقایان نمایندگان ملاحظه بفرمایند که این قالب‌های قدیم که در هر جا بچه‌ها از آن مسبوق هستند حالش به چه روز کشیده است. حالا مالیات‌هایی که میزانش معلوم نیست که چه می‌گیرند و چه می‌کنند و به چه محل‌هایی می‌رسد بماند. بعد از دو روز دیگر که روز پنجشنبه باشد دیدم خلاصه آن صورت را طبع و توزیع کردند. پس از آن آقای مخبر راپورت کمیسیون بودجه را قرائت فرمودند که تقریباً این صورت در کمیسیون پذیرفته شده به واسطه این که می‌نویسد: (پس از آن صورتی از عایدات وصولی سنه ماضیه سیچی ئیل ۱۲۹۹ از وزارت مالیه خواسته شد که آن صورت عیناً ضمیمه این را پورت می‌شود) بالاتر از اینها دیدم آقای مخبر با یک حال تضرعی از آقای وزیر مالیه درخواست نموده که از برای دو کرور باقی مانده یک فکری بکنید بنده به اندازه این امنیت وکالت بسیار متأسف شدم که چرا باید از وزارت مالیه یک چنین صورت مخلوط و مغشوش به کمیسیون بودجه ارسال شود و چرا باید اعضا کمیسیون بودجه این صورت را بخواهند و طبع کنند و مصدر تنظیم بودجه مملکت قرار دهند که از مجلس به روزنامه‌جات محلی برود و از آنجا به تمام ولایات منتشر گردد که مردم بیچاره که این مالیات‌های گزاف را داده‌اند رجوع به این صورت بکنند و بگویند این هم مجلس. این هم قانون. این هم حساب که ما این همه پول بدهیم و این‌اندازه از آن عاید دولت بشود و وکلا هم بدون بازپرسی چنین صورتی را پذیرفته و عملی قرار بدهند. در هر حال عقیده و تصمیمات سیاسی آزاد است بنده به اندازه خودم وجداناً خودم را مسئول می‌دانم که در محضر آقایان نمایندگان و سایرین معنی اطلاعات خود را عرض کنم و قبلاً دو نکته را تذکر می‌دهم اولاً آن که آقایان تصور نفرمایند که بنده سست همت هستم که ملیون‌ها و کرورها را رها کرده‌ام و به پنج هزار و ده هزار و پنجاه هزار و صد هزار چسبیده‌ایم. خیر. انشاءالله که سست همت نیستیم. ملیونها و کرورها را هم در موقع خودش که عرض می‌کنم. ولی از قدیم گفته‌اند که مشت نمونه خروار است همین کم کم‌ها را که جمع کردی خیلی می‌شود دویست هزار تومان از اصفهان و چهار صد هزار تومان از جای دیگر همین طور سایر جاها وقتی روی هم گذارده می‌شود یازده کرور یا بیست کرور می‌شود. پس از این عرض می‌کنم مالیات قدیم اصفهان بر حسب صورت جزء سیصد و بیست و هفت هزار تومان است. یک فروعاتی هم مرحوم ظل‌السلطان اضافه کرده بود که بعد از مرکز اطلاع دادند آن فروعات هم گرفته می‌شود. آنها هم قدر تفتیش سی هزار تومان می‌شد که جمع‌شان سیصد و پنجاه و هفت هزار تومان می‌شود. در این صورت نوشته است وصولی مالیات نقدی اصفهان دویست و چهل و نه هزار و پانصد و بیست تومان و اصناف را که از قدیم جزء اصل مالیات بوده است نوشته است ده هزار و هفتصد و بیست و پنج تومان که جمعشان می‌شود دویست وشصت هزار و دویست و چهل و پنج تومان. باقی بماند بشود و پنج هزار و هفتصد و پنجاه و پنج تومان این مبلغ کجاست نزدم مردم است حساب وکلا. باز برای نمونه عرض می‌کنم که یک میزرا علی اکبر خان نامی بوده که در گاری‌خانه رستم چند سال قبل مستخدم بوده به ماهی پنج تومان بعد مریض شد و از آن اداره او را خارج کردند. نفهمیدم چه شد که خودش را به اداره مالیه انداخت در وسط سال ئیجی ئیل که کاظمی پیشکار مالیه اصفهان شده و به اصفهان آمد از آدم بسیار صحیحی شنیدم که از بابت سه بلوک از بلوکات هفده گانه اصفهان که در دست او بوده است شصت و یک هزار تومان پول دولت را گرفته و به مردم قبض شخصی داده است و یک قران آن را به حساب دولت نگذارده است. اضافه بر این که حساب سیچی ئیل او هم همین قسم است. این یک نمونه یکی دیگر که سال قوی ئیل اردستان که یکی از بلوکات اصفهان است دو امین مالیه پیدا کرد در هر شش ماه یک نفر و اراضی مالیات اردستان ده هزار تومان آن در واقع لابلا شد. این دو نفر هر کدام شش ماه وزیر این مالیه بودند و هر کدام هم این ده هزار تومان را به‏ حساب دولت منظور داشتند. یک نفر پیدا نشد که این دو نفر را یک ساعت روی صندلی بنشاند و بگویند این ده هزار تومان را که می‌دانیم و می‌دانید به آنها که داده بودید شما داده‌اید یا آن آقا. مگر همین مبلغ از مردم گرفته می‌شود! خیر خیلی زیادتر. باز برای نمونه عرض می‌کنم که مناردهی از دهات اردستان است نایب حسین کاشی و پسرش ماشاالله رفتند آن جا به حدی غارتگری نمودند که دیگر احدی باقی نماند بعد از آن که آنها از میان رفتند دوباره چندین خانوار در آن جا جمع شدند. الان چهل روز است که در تلگراف‌خانه اردستان متحصن شده متصل تلگراف می‌کنند کاغذ می‌نوسند که ما در عوض هفتصد و شش تومان مالیات تا به حال هزار تومان داده‌ایم و مأمور مالیه ما را رها نمی‌کند هر قدر هم سوال و جواب می‌کنیم مفید فایده نیست تا آن که آقای میرزا حبیب الله خان علی آبادی بعد از مدتی سوال و جواب در دوره قبل این تعبیه را به بنده مرقوم فرموده‌اند. در جواب دو فقره عرض حال تلگرافی رعایای قریه مغار اردستان در موضوع اضافه مالیاتی که از آنها مطالبه شده است دو سه روز قبل از طرف وزارت جلیله مالیه شرحی توسط حضرت مطلب عالی به رعایا نوشته شد (که هیچ همچو چیزی نشده است) و مجدداً برای استحضار خاطر عالی تصدیع می‌دهد که مطالبه اضافه منحصر به رعایای مزبور هست. یعنی یک مبلغ تفاوت عملی که در جزء جمع علاوه شده است در هذه السنه به اداره مالیه اصفهان امر شده که بر کل دهات اردستان به طور تومان شمار تقسیم و از مالکین املاک دریافت نمایند. بنده نمی‌دانم واضع این مالیات کی بوده است اضافه چقدر است؟ و این بیچاره‌ها چه کنند؟ شکایت هم هیچ فایده ندارد اگر مردم بیچاره به یک روحانی یا غیر روحانی پناه ببرند تمام متفق می‌شوند که ریشه آنها را به آب بدهند که شکایت از ما می‌کنند اگر به اداره مالیه هم شکایت کنند بعد از زحمت‌ها کاغذها تلگرافها جواب می‌دهند اداره این طور گفته. ‏ فلان رومی در مثنوی می‌گوید سیاهی بچه را به بغل گرفته بود بچه فریاد می‌زد سیا به او می‌گفت نترس تا یک نفر به او رسید گفت بچه از خود تو می‌ترسد بچه را رها کن تا نترسد. حالا این مردم بیچاره از خود اداره شکایت می‌کنند جواب اداره این است که اداره این طور گفته است. اخیراً ادارات متبوعه برای این است که رسیدگی به اعمال ادارات تابعه می‌کنند و پرستاری از مردم بکنند. آمدیم به سر جنس. جنس اصفهان هشت هزار خروار بود دو هزار خروار آن را آقایان عزیزان از همین چند سال از بین بردند که آن هم تفاصیلی دارد. الباقی شش هزار خروار این شش هزار خروار هم چند سال است اسباب گفت و گو شده بوده و در سال مجاعه همه می‌دانید در تمام ایران تقریباً گیاه روئیده نشده بنده در آن سال تکفل ارزاق اصفهان بودم با تمام عملیاتی که کردم ۲۵۰۰ خروار جنس از بابت شش هزار خروار از مردم گرفتم که توسط خود بنده به خبازها داده شد که اگر خرواری پانزده تومان هم حساب کنند سی و هفت هزار و پانصد تومان می‌شود. از این صورت عایدی هشت هزار خروار غله دیوانی را نوشته است که ۱۳۲۸ تومان عجب‌تر این که وصولی جنس سال قبل را نوشته است پنج هزار و ششصد و شصت تومان فرع زائد بر اصل وصولی این سال بابت بقایای سال گذشته پنج هزار و ششصد تومان اصل تمام عایدات این سال دو هزار و سیصد تومان خیلی عجیب است آمدیم بر سر خانواری در این صورت ۵۶۷۵ تومان از ۵۹۷۵ تومان خرج وصول این مبلغ شده است که پای دولت محسوب می‌شود و فقط عایدی خانواری اصفهان مطابق این صورت در آن سال که هزار و هفتاد و پنج تومان است. اصفهان دارای سه فوج است که عبارتند از فوج جلالی. فوج چهار محال. فوج فریدن. اولاً خاطر آقایان را متذکر می‌دهم که این فوج به اسم چهار محال است (نه این که تمام آن در جهار محال باشند بلکه یک مقدار کمی از این فوج در چهار محال است) چهار محال که در جنوب اصفهان واقع است یک سهم می‌دهد. اردستان که در شمال شرقی اصفهان واقع است آن هم یک سهم می‌دهد. خانواری فوج جلالی غیر از فلق و خرج و سایر مطالب شانزده هزار تومان است. می‌گویند اضافه هم می‌گیرند خرج و قلق هم می‌گیرند خانواری فوج چهار محال نقد سه هزار و ششصد و هشتاد تومان جنسی هفتصد و شصت و هشت خروار خانواری خرج فریدن نقد دو هزار و ششصد و پنجاه و شش تومان جنس هفتصد و هشتاد خروار کل نقد بیست و دو هزار و سیصد و سی و شش تومان و کل جنس هزار و ششصد و چهل و هشت خروار این نقد و جنس است که هر ساله می‌گیرند و اگر خرواری پانزده تومان حساب کنیم بیست و چهار هزار و هفتصد و بیست تومان می‌شود که چهل و هفت هزار و پنجاه و شش تومان می‌شود. یک میرزا رضاخان نامی در اصفهان است که از سابق رئیس فوج‌ها بوده است. یک مدتی قبل به بنده گفت فلانی پنجاه و نه هزار تومان امسال بابت این افواج در محل عمل شده و از شصت هزار تومان شاید چیزی کم‌تر عایدی موجود این سه فوج باشد. نزدیک حرکت بنده آقای سردار محتشم حکمران تشریف آوردند آنجا و مذاکره فرمودند که فلانی این پول افواج نقد و موجود است تو می‌روی طهران می‌توانی عمل امسال فوج را سی هزار تومان برای من تمام کن و من هم حواله از صراف می‌گیرم و می‌فرستم و نوشته هم می‌دهم که یک شاهی و یک دینار اضافه نگیرم حالا یک چنین پولی را در آن صورت پنج هزار و نهصد تومان نوشته‌اند سه هزار تومان هم برای آن خرج نوشته‌اند. اما ذبایح اصفهان بنده اطلاع صحیح دارم که ذبایح شهر اصفهان و جز لوئیه در سال پیچی ئیل پنج هزار تومان بوده است و در این صورت عایدی کلیه ذباح را پنج هزار و هیجده تومان نوشته است در صورتی که معلوم نیست که عایدات ذبایح ابرقو قمشه سده- حمید آباد کجا و کجا چه شده که همه اینها هیجده تومان در این صورت منظور شده. دیگر این که در این صورت نوشته است سرکله بنده که نفهمیدم شاید گله داری باشد. خیلی تعجب است در سال پیچی ئیل از مردم بابت گله داری خیلی پول گرفتند. میرزا نصرالله خان امین مالیه نجف آباد بوده شش هزار تومان قبوضات این یک نفر امین مالیه را که بابت گله‌داری گرفته بود در اداره مالیه اصفهان موجود داشت علاوه بر دو هزار و چهار هزار تومان دیگر و تعجب از این است که در اصفهان می‌گفتند ما شنیده‌ایم از بابت این شش هزار تومان نجف آباد هزار و ششصد تومان به دولت می‌دهند. به هر حال اگر سر گله گله داری‏ باشد بنده که ندیده‌ام کسی یک شاهی به دولت داده باشد آمدیم بر سر در خواست آقای مخبر. ..

سردارمعظم (مخبر کمیسیون بودجه)- بنده در خواستی نکردم.

شیخ‌الاسلام- بنده این سه فقره مالیات را که عرض کردم (کار به باقی مالیات‌ها هم ندارم) همین سه فقره را بنده از جانب اهالی اصفهان به دویست هزار تومان قبول می‌کنم. وزارت مالیه صورت جزء این سه فقره را به بنده بدهند و دویست هزار تومان دریافت دارند تا معلوم بشود که نزد اهالی اصفهان مانده یا آن که به آنجاهایی که باید برود رفته است و حالا ما معطل یک قدری از آنها هستیم. دیگر این که آقای وزیر مالیه در این لایحه خودشان که راجع به ممیزی مرقوم فرموده‌اند در آنجا تذکر داده‌اند که ما صورت نداریم اگر صورت نداشته باشند خیلی بد است و تقریباً گویا هم همین طور باشد. وزیر مالیه در صورتی که صورت احکامی را که پنج ماه قبل داده است نداند صورت چندین ملیون یا چندین کرور مالیات را از کجا دارد و این کاغذی است که از پرسنل وزارت مالیه به بنده نوشته شد. (به طوری که مرقوم فرموده‌اید از قرار معلوم مرحوم عمادالدوله بدون انتظار تصویب مرکز آنها را که دو نفر هستند وشاید هنوز هم بالای صندلی‌ها نشسته باشند) داخل خدمت نموده است. بنابراین به رئیس مالیه تلگراف شد که در صحبت .. این دلیل این است که پرسنل وزارت مالیه نمی‌داند که در پنجاه ]روز [ قبل احکام از برای این دو نفر فرستاده شده است یا این که سرخود رفته‌اند در اداره نشسته‌اند و در این صورت خیلی مورد تعجب است این وزارت مالیه صورت جزء داشته باشد. ولی تصور می‌کنم در مرکز اشخاص باشند که صورت جزء مالیات ایران را داشته باشند یا این که اگر هم نباشد از ولایات می‌شود خواست الان یک بچه میرزای اصفهانی در تهران حاضر است می‌گوید من به فاصله بیست روز صورت جزء مالیات هفده ایالت ولایت ایران را در مرکز حاضر می‌کنم: بدون صورت که نمی‌شود عمل کردم ممیزی هم با این منتفذین و اغتشاش دوایر مالیه یأس مردم که هرچه می‌دهند نمی‌دانند کجا می‌رود و چگونه عملی می‌شود. در خاتمه دولت مطلب را عرض می‌کنم یکی این که چون حالا یک چیزهایی به بنده بسته نمی‌شود و عرض می‌کنم بنده با آقای وزیر مالیه ضدیت و طرفیت ندارم بلکه از نمره اول منتفذین با ایشان بوده‌ام ولی شاید بعضی ترتیبات را بنده صحیح ندانم. مثلاً اشخاص را که از کار خارج می‌کنند یا این که داس قطاعیت را گذارده‌اند و همه را یکسان کرده‌اند این شاید به نظر بنده صحیح نباشد. دیگر این که بنده مخالف با تنظیم و تصحیح بودجه مملکتی نیستم. منتهی آروزی هر ایرانی این است که این ماده حیاتی و مماتی مملکتی صحیح باشد ولی این راپورتی که از کمیسیون بودجه رسیده بنده دخل و خرجش را صحیح نمی‌دانم و همچنین آن را عملی نمی‌دانم. عرض کردم عقاید آزاد است یک چیز دیگری هم می‌خواهم عرض کنم که راجع به معارف است سی کرور نفوس ایران است وقتی از برای هر هزار نفر یک مدرسه تأسیس شود پانزده هزار مدرسه خواهیم داشت و از قرار تحقیق می‌گویند در تمام ایران دویست مدرسه موجود است. ما با دویست مدرسه آن هم به این ترتیب بودجه می‌خواهیم ترقی کنیم و به سایرین برسیم و عرض می‌کنم در بودجه معارف خیلی کم احتیاطی شده است و اگر عرض بنده قابل قبول باشد خوب است آقایان اعضا کمیسیون بودجه یک تحقیق کاملی در این کار حیاطی و مماتی مملکت بفرمایند.

رئیس- گویا بعد از نطق مفصل آقای شیخ‌الاسلام آقایان مخالف نباشند چند دقیقه تنفس شود.

(در این موقع آقایان نمایندگان برای تنفس از مجلس خارج و پس از نیم ساعت مجلس مجدداً تشکیل گردید.)

رئیس- آقای شیخ الاسلام گویا توضیحی داشته؟

شیخ‌الاسلام- گویا از عرایض من یک قدری سوء تفاهم شده است. بنده عرض کردم در سال پیچی ئیل اواسط سال که کاظمی مأمور مالیه اصفهان شدند و آمدند حساب میرزا علی اکبر خان شصت و یک هزار تومان بوده و حساب پیچی ئیل را هم نداده بودم مقصودم به کاظمی نبوده فقط بنده منظورم ورود ایشان بود و مقارنه‌اش با این ترتیب شد.

رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه نطق)

سردارمعظم- مخالف هستید؟

شیخ اسدالله- (با اشاره خیر) بنده چون در کمیسیون بودجه بودم و راجع به این پیشنهادی که شده کاملاً نظر داشتم این است که به این پیشنهاد کمیسیون موافقت دارم و لازم است نظریات خود را به عرض آقایان برسانم. البته آقایان تصدیق می‌فرمایید این قدمی که مجلس شورای ملی برای اصلاح و تعدیل بودجه با موافقت دولت برداشته اگر انشاءالله موفق شود یک قدم بزرگی در راه اصلاحات برداشته است. زیرا غالب معایب و مشکلات در تحت این عنوان است. (نمی‌گویم تمامش عرض کردم غالبش) تا مملکت ایران بودجه خودش را تعدیل نکند تا مجلس شورای ملی تصمیم نکند که استقراض و دست دراز کردن پیش اجانب که همیشه مبتلا بوده نکند هیچ وقت نمی‌تواند امیدوار به سایر اصلاحات باشد. یعنی این سه مانع تمام اصلاحات است و اگر هر آینه دولت‌های گذشته به این خیال بودند و در مقام تعدیل بودجه برآمده بودند (و شاید هم توانستند و مسامحه کرده باشند) امروز ما به این تعطیلی که معلمین مدارس کرده‌اند مبتلا نمی‌شدیم و حقوق آنها چندین ماه عقب نمی‌افتد. این برای ملت و مملکت ایران یک بدبختی بزرگی هست که مدارس آن برای نرسیدن حقوق معلمین تعطیل شود. بنده در کمیسیون بودجه بودم در این مدت در اطراف بودجه فعلی فکر می‌کردم و به اندازه وسع خودم برای پیدا کردن اطلاعات خیلی زحمت می‌کشیدم. پس از این که از صورت جمع و خرجی که وزارت مالیه داده بود فوری اطلاع پیدا نمودم یقین کردم که اگر که دولت‌های گذشته چند روز یا چند ماه عمر خودشان را صرف تعدیل بودجه می‌کردند به این مقصود موفق می‌شدند. فقط در زمان کابینه آقای مشیرالدوله شروع به این اقدام شد. صورت جمع عایدات را از وزارت مالیه مطالبه کرده و خواستند بودجه را تهیه و تعدیل نمایند ولی چون مدت کابینه ایشان دوام نکرد موفق به این مقصود نگردیدند. کابینه‌های گذشته غیر از بودجه‌های خرج ابداً نظر به جمع نداشته فقط بودجه‌ها را بر حسب میل خودشان تصویب می‌کردند که لاینقطع برای خرج اضافه مواجب و خرج فوق‌العاده تصویب‌نامه صادر می‌کردند بدون این که ملاحظه کنند ببینند جمع‌شان چه چیز است که در حدود آن بودجه بنویسند. به هر حال یا نخواسته‌اند مراجعه کنند یا نتواسته‌اند تنقید نمی‌کنم شاید نتوانستند چون اگر بگویم نخواستند مورد ایراد خواهد شد. البته می‌خواسته‌اند متکفل یک چنین امر بزرگی بشوند از این هم بگذریم این است که کمیسیون بودجه فکر کرد دید اگر بخواهد در جزء جزء اقلام بودجه‌ها وارد نشود شاید یکی دو سال طول بکشد زیرا باید برای هر منشی ضباط ثبات اندیگاتور نویس یک مدتی مشغول باشد و مذاکره کند. این بود که برای جلوگیری از حیف و میل‌ها برای این که یک تعدیلی و توازنی بین جمع و خرج حاصل شود و برای این که هر روزه ده بیست هزار تومان تفریط نشود یک اصل کلی در نظر گرفته شد و صورت جزء جمع عایدات را از وزارت مالیه خواست و مطابق راپورتی که آقای مخبرالدوله سی و نه کرور عایدات مسلمی را که سنه گذشته به خزانه وارد شده بود صورت دادند ما هم آن عایدی مسلم را در نظر گرفتیم و وارد از اقلام خرج شدیم. آن وقت بودجه‌های عجیب و غریب به نظر ما رسید مثلاً وزارت مالیه عایدات مستقیم و غیر مستقیم را که وصول کرده غیر از عایدات گمرک و نفت و تحدید و غیر و پنج ملیون صورت می‌دهد. در مقابل وقتی دقت کنیم می‌بینیم بودجه خرجی که صورت می‌دهد قریب چهار کرور و کسری است. ملاحظه بفرمایید برای وصول این ده کرور وزارت مالیه بودجه خرجی که می‌دهد چهل در صد تجاوز می‌شود. مثلاً صورت عایدات اداره تحدید را که می‌دهند می‌بینیم دو کرور و سیصد هزار تومان است وقتی مراجعه کنیم خواهیم دید که برای وصول دو کرور سیصد هزار تومان قریب یک کرور صورت خرج می‌دهند که تقریباً صد پنجاه می‌شود و همچنین سایر بودجه‌ها که بعضی از اقلامش را برای آقایان می‌خوانیم که ببینند چه هرج و مرج‌ها در مالیه این ملت بیچاره هست و همه روزه مبتلای کسر بودجه هستم و فریاد می‌زنیم کمیسیون بودجه برای خاطر آن که از این مخارج زیادی جلوگیری‏ کند عایدات را در نظر گرفت و یک مقداری که باید از مخارج موضوع شود موضوع کرد. بودجه که دولت پیشنهاد کرده بود تقریباً چهل و هفت کرور یعنی بیست و سه ملیون کسری بود این عایدات را به وزارت‌خانه‌ها تقسیم کردند که نه ملیون بود تصویب کردیم و قرار شد همان نه ملیون باشد. آن وقت دیدیم کسر بودجه ما تقریباً هفت کرور می‌شود بعد وارد شدیم در اقلام بزرگ برای خاطر این که از بودجه کسر شود غیر از این هم چاره نبود چنانچه آقایان ملاحظه فرموده‌اند از وزارت مالیه مقدار زیادی شاید تومانی سه قران کسر شد از وزارت داخله هشتاد هزار تومان کسر شد که صورتش نزد آقایان هست. همین طور هر وزارت‌خانه کسر شده با وجود این کسرها چنانچه صورت جزء را مراجعه نمایید خواهید دید باز زیاد است آن وقت برای این که به آن مقصودی که در نظر داریم به طور حتم قائل شویم نسبت به وزارت‌خانه‌ها اعتبار موقتی دادیم که هر یک از وزارت‌خانه‌ها در حدود این اعتبار بودجه‌های خود را تا مدت چهل و پنج روز مرتب کنند به مجلس شورای ملی بیاورند و اگر هر آینه هر یک از وزارت‌خانه‌ها تا پانزدهم حوت بودجه خود را نیاورند مطابق این پیشنهاد به آن وزارت‌خانه وجه داده نخواهد شد که مجبور باشد بودجه جزء خود را به مجلس نیاورد این است که با این ترتیب بودجه را تصدیق کردم. بنده فرمایشات آقای حاج شیخ‌الاسلام را راجع به تفریط کامل در ولایات و مرکز و همچنین در تشکیلات تصدیق می‌کنم زیرا اوضاع مالیه این مملکت بدبخت یک حکایتی است. فرمایشات ایشان راجع به اصفهان بود و اطلاعاتشان نسبت به محل خودشان بود ولی اگر مراجعه فرمایند و ببینند تمام مملکت چه صورتی داشته است آن وقت تصدیق می‌فرمایید که باز اصفهان نسبت به جاهای دیگر بهتر بود. جاهای دیگر حکایات غریب و حالات اسف آور دارد که انسان را مبهوت می‌کند. وزارت مالیه نسبت به ولایات مستقیم و غیر مستقیم پنج ملیون صورت می‌دهد در صورتی که مطابق جرو جمع قدیم چندین برابر حالا زیادتر می‌گیرند. قدیم مالیات نقدی پنج ملیون و صد هزار تومان و سیصد و چهل هزار خروار جنس بوده است و اگر روی هم رفته جنس را از قرار خرواری ۱۰ تومان حساب کنیم تقریباً هفت کرور می‌شود که تنها مالیات مستقیم مملکت هفده کرور می‌شود و وزارت مالیه صورت عایداتی که در پیچی ئیل به صندوق مالیه وارد شده چه مستقیم و چه غیر مستقیم ۵ ملیون صورت می‌دهد. تقریباً نصف کم می‌شود می‌گوید لاوصول هم هست. در صورتی که اگر بخواهیم لاوصول را کم کنیم فقط گیلان و یک قسمتی از آذربایجان بوده است. شاید یک کرور یا دو کرور باقی مانده باشد آن وقت اساس مالیه و مأموریتی که متصدی بوده‌اند عایدات مالیه را نصف صورت می‌دهند و برای آن پنج کرور بودجه می‌دهند. یکی از چیزهایی که در این صورت هست جمع و خرج مالیه و خالصه‌جات طهران است که بنده اقلام آن را تمام می‌خوانم ملاحظه فرمایید صورت مالیه مرکزی تهران و خالصه‌جات پانصد و پنجاه و چهار هزار و پانصد نود و نه تومان این جمع مالیه تهران است حالا ببینیم مخارج چقدر است. مواجب و مدد معاش یک صد و پنجاه و شش هزار و صد و نود تومان. ایضاً از بابت تحصیلداران و غیره هشتاد و هفت هزار و دویست و نوزده تومان موارد فوق‌العاده هفتاد و نه هزار و پانصد و بیست و نه تومان. مطبوعات که از اداره می‌دهند مطبعه چاپ می‌کند ۱۳ هزار و ششصد و چهل و شش تومان و ملزمات ۱۲۰۵ تومان پست و تلگراف ۱۷۷۰ تومان مخارج مسافرت مثلاً از ورامین به بوشهر باریشهر. جای دیگر که نیست ۴۱۰۸ تومان. مخارج تفتیش ۱۴۴۷ تومان. خرید و تعمیر اثاثیه ۴۱۰۸ تومان‏ سوخت ۲۴۹۵ تومان. روشنایی ۷۹۶ تومان. مخارج خالصه‌جات ۸۷۷۲۱ تومان مخارج وصول مستقلات ۲۱۵۳۵ تومان. اینجا مضحک است که مخارج وصول مستقلات در بودجه که وزارت مالیه به ما داده ۲۱۵۲۵ تومان است صورت عایداتی را که وزارت مالیه به ما داده است ۷۵۰۰ تومان است حسن اداره نتیجه‌اش این است که ۲۱۵۳۵ تومان خرج ۷۵۰۰ تومان عایدی است که ملاحظه می‌فرمایید مخارج اصطبل ۹۳۲۸ تومان متفرقه سی و سه هزار و ششصد و شصت و چهار تومان. ذبایح شش هزار و هفتصد و چهل و هفت تومان. نواقص بیست هزار و صد و سی و یک تومان. رسومات بیست هزار و دویست و بیست و یک تومان. مخارج فخاری دوازده هزار و چهارصد و نود و هشت تومان. عایداتش یازده هزار و ششصد تومان حسن اداره است. سوق الدواب یک هزار و چهار صد سی تومان...

سردارمعظم- این چه صورتی است؟

حاج شیخ اسدالله- بر حسب امر وزارت مالیه از طرف اداره محاسبات برای دادن توضیحات حاج میرزا فتح‌الله خان را در اینجا خواستم. این صورت مخارج را جزء اداره محاسبات مالیه داده است بنده مخالف هستم برای مالیه بر حسب وظیفه خودم رفتار کرده‌ام و باید به عرض آقایان برسانم مطابق این بودجه‌هایی که آقایان وزراء به مجلس پیشنهاد کرده‌اند در صورتی که مجلس شورای ملی مساعدت کند و این اعتبارات را که کمیسیون بودجه تصویب کرد تصویب کند بنده با کمال افتخار عرض می‌کنم که بودجه مملکت ما کسر ندارد بلکه اگر هر آینه عایدات درست جمع آوری شود و حسن اداره در کار باشد فاضل هم داریم. حالا از جهت این که می‌گویم کسر نداریم چه چیز است؟ مطابق بودجه پیشنهادی که بیست و سه ملیون کسری است و پنج کرور که کسر شده است باقی بماند بیست یک ملیون. از این بیست و یک ملیون هم بیست و نه کرور تقریباً صورت عایداتی است که خود دولت در پیچی ئیل وصول کرد و صورت داد که جای انکار نیست. در حالی که بعضی چیزهایی هست که جزء این صورت نیامده بعضی عایدات هم هست که اگر درست اداره شود زیادتر از صورتی است که دولت داده مثلاً یک قسم همان عایدات مستقیم است که هفده کرور می‌شود. وزارت مالیه با مالیات غیر مستقیم پنج ملیون صورت داده اگر درست اداره شود دو برابر می‌شود و همچنین سایر عایدات دیگر مثلاً یک قلم عایدات گل سرخ است عایدات پیچی ئیل را وزارت مالیه چهار صد هزار تومان صورت می‌دهددر حالتی که اگر همین معدن را به خود حاجی معین‌التجار بدهند سالی دویست سیصد هزار تومان عایدی دولت می‌شود. وزارت مالیه اداره کرده است و سالی چهار هزار تومان شده. راجع به خیلی قسمت‌های دیگر اسم برده نشده مثلاً طرق و شوارع و راه شوسه است و اگر درست اداره کنند یک کرور عایدات دارد در حالتی که یک پولی منظور نشده. راه آهن تبریز است که صورت داده نشده معدن است معدن نمک و فیروزه و غیره که آقایان می‌دانند از همین راه‌ها شاید صد هزار تومان عاید می‌شود. شیلات است که اگر دولت اجاره دهد خودش محل معتبری است. همین طور خیلی عایدات دیگر هم هست. همین معارف که همه برای آن سنگ به سینه می‌زنیم در مدارس متوسطه از اطفال حقوق می‌گیرند. بنده از معاون وزارت معارف سوال کردم عایدات مدارس متوسطه چقدر است. اول فرمودند ماهی پنج هزار تومان بعد فرمودند ماهی سه هزار تومان و مدارس متوسطه در هیچ جای دنیا مجانی نیست ولی این مالی شصت هفتاد هزار تومان که گرفته می‌شود نه وزارت معارف به ما صورت داده است نه وزارت مالیه می‌گویند. ما این عایدات را خودمان به وزارت مالیه صورت می‌دهیم بعد از بابت حواله وزارت مالیه محسوب می‌داریم بسیار خوب ولی وزارت مالیه که به ما صورت می‌دهد باید جزو جمع خود می‌آورد اما نیاورده از موقوفات سالی پنجاه هزار تومان می‌گیرند با وجودی که مجلس شورای ملی تصویب نکرده. یک شاهی در صورت عایدات نیست بنده کاری ندارم که بگیرند یا نگیرند ولی گرفته‌اند. از معاون وزارت معارف سوال می‌کنم که این عایدات کجا رفته است می‌فرمایند سی چهل هزار تومان عایدات این محل بوده به وزارت مالیه پیشنهاد کردیم وزارت مالیه هم تصویب کرد که برای اوقاف ولایات میز و صندلی بسازند. یک شاهی عاید دولت نشده مقصود این است که اگر دولت تصمیم کند عایدات مملکت را درست جمع آوری کند این بودجه که امروز در دست ماست کاملاً تعدیل می‌شود بلکه اضافه هم دارد. مدارس هم آن قدر تعطیل می‌کنند بیشتر از این که امروز می‌دهیم خواهیم داد ولی اگر با این ترتیب باشد همین طور هرج و مرج باشد همین است که دیده‌ایم و تا مجلس شورای ملی یک تصمیم قطعی اتخاذ نکند همین وضع است. هشت یا نه ماه حقوق همه وزارت‌خانه‌ها عقب می‌افتد حتی حقوق وزارت جنگ که چند کرور طلب کار است. مطلب دیگری راجع به حساب پیچی ئیل خواستم عرض کنم برای این که شاید دیگر نوبت به عرض بنده نرسد و چون آقایان به بنده توصیه می‌فرمودند که به اختصار پرداخته و با مطول کردند عرایض آقایان را معطل نکنم لذا بنده هم اطاعت می‌کنم ولی چیزی را که ناگزیر از غرض آن هستم این است که مطابق صورت بودجه که دولت داده است چهل و هفت کرور صورت خرج است در چه صورت ما این خرج را داریم در صورتی که بودجه وزارت جنگ نه ملیون باشد. البته همه آقایان اطلاع دارند که در سال گذشته بودجه وزارت جنگ نه ملیون نبوده اداره ژاندارمری و قزاق‌خانه منتهی بودجه‌اش بالغ بر ده دوازده کرور می‌شده و از این محل شش کرور که بر می‌گردد باید بودجه تعدیل شده باشد. در حالتی که یک پولی هم از بابت پس افت عایدات نفت جنوب گرفته شده که بالغ بر هشتصد هزار لیره است و معلوم نیست چه شده بنده که نفهمیدم این مبلغ پول کجا رفته و چه شده به علاوه نهصد هزار تومان برای مخارج فوق‌العاده در همین بودجه پیش بینی شده است که دولت سال گذشته آن را به مصرف رسانیده و اگر بفرمایند برای قشون کشی بعضی خرج‌ها شده نمی‌دانم سوق دادن پنج شش هزار قشوق چقدر خرجش باشد آن را به نظر محترم آقایان واگذار می‌کنم. اینجا یکی از آقایان هم نوشته‌اند و سابقاً هم خیلی مذاکره شده است که از حیف و میل‌هایی که در ادارات می‌شده است باید جلوگیری شود. راه آن این است که مجلس شورای ملی رأی بدهد و دولت هم تصمیم کند برای تمام عایدات اعم از مالیات مستقیم و غیر مستقیم یعنی گمرک و هر چه از هر کس می‌گیرند دولت تمبر چاپ کند. برای این که کاملاً تعیین شود هر سال چقدر وصول می‌شود که در نتیجه هیچ کس حق نداشته باشد دیناری بدهد مگر با تمبر اگر آقایان موافقت بکنند و همچنین این پیشنهاد به موقع اجراء گذارده شود تصور می‌کنم این یک راهی باشد برای جلوگیری از حیف و میل‌هایی که می‌شود و باز هم عرض می‌کنم اگر عایدات ما جمع آوری شود کسر بودجه نداشته بلکه زیادتر خواهیم داشت و می‌توانیم سیصد هزار تومان پانصد هزار تومان و یک ملیون و دو ملیون هم به مصارف بدهیم.

سردارمعظم مخبر کمیسیون بودجه- در تحت تأثیر خرابی‌های ممتد ادارات مالیه ما و به واسطه افراط کاری‌هایی که شده و می‌شود متأسفانه مخالفین و موافقین محترم بدون توجه به موضوع اصلی لحن واحدی را اتخاذ می‌کنند. مخالف و موافق به کرسی خطابه صعود بفرمایند و یک شرح مفصلی از خرابی‌های ادارات مالیه بیان می‌فرمایند و در میان فرمایشات خودشان یک کمک معارف پروری هم می‌باشند. بسیار خوب، ولی موضوع این نیست اجازه می‌دهید چند کلمه توضیح بدهم برای این که آقایان دیگری هم که بعد از بنده تشریف می‌آورند اگر موافقند حقیقتاً موافقت بفرمایند و اگر هم مخالف با در نظر داشتن نتیجه از ذکر مقدمات مخالفت خودشان اگر بیاناتی بفرمایند راست است. مالیه ما خراب بوده ولی اگر درست دقت فرمایید ملاحظه خواهید فرمود که تمام ادارات ما خراب است. زیرا لازمه دوره فترت خرابی است هر چه هم بر خرابی گذشته ندبه کنیم سودی ندارد فقط ما باید حالا تصمیمی بگیریم که در آتیه نظایر آن خرابی‌ها مشاهده و تکرار نشود و الا بنده هم می‌دانم در این مملکت دزدی شده از اداره رستم و اسفندیار دزدیده‌اند ششصد هزار تومان یا شش ملیون برده‌اند منحصر به مالیه اصفهان هم نیست. فرضاً بروجرد عراق خراسان را هم ضمیمه آن کنید چه نتیجه و سودی دارد؟ مجلس شورای ملی و مخصوصاً کمیسیون بودجه بر حسب ماده پیشنهادی خود بنده که علت آن هم بر طرف کردن خرابی‌های گذشته بود جرأت تصمیم قطعی اتخاذ کرده و با دولت در تهیه بودجه مشارکت کنند. زیرا دیدیم روز به روز مخارج ما در تزاید و عایدات ما رو به نقصان است و این هم نتیجه بود که قهراً از خرابی حاصل می‌شد. زیرا هیچ کس از پول گرفتن بدش نمی‌آید و هر وقت حرج مرج پیش می‌آمد ناچار تفریط کاری هم بیشتر می‌شود و آن وقت ما آمدیم گفتیم حالا چه باید کرد. گفتیم اگر عملی شویم و در عالم مرام و تئوری برای تعیین عایدات قطعی رویه اروپایی را اتخاذ کنیم مادامی که دلخوش به این الفاظ باشیم وقت می‌گذرد و هر روزی هم که می‌گذرد مبلغی از کیسه این مملکت بدبخت خارج می‌شود. در صورتی که این در نزد همه محرز و مسلم است که اگر بخواهیم حیات قطعی خودمان را تأمین کنیم باید به قیمت فداکاری‌های زیاد به واسطه وطن پرستی به واسطه توانایی در تحمل مشقات و زحمات و با در نظر گرفتن گرسنگی و سختی با عایدات خودمان زندگانی کنیم و تا وقتی که افراد ایرانی این قدرت را نداشته باشند که با عایدات خودش زندگانی کند و تا وقتی که دیگران این اطمینان را دارند که امروز یا فردا از این حس لاقیدی ما استفاده کرده ما را ر سه کنجی گیر آورده و با دادن مبلغی ما را به قول شرایط سنگین و طاقت فرسایی ناچار وادار می‌کنند و ما هم در تحت تأثیر احتیاجات مجبور به قبول آن شرایط سنگین هستیم حال ما بسی تیاه و مملکت هم قهراً رو به اضمحلال فناسیر می‌کند.

(گفتند صحیح است).

پس ملت و مملکت ایران باید هر طور هست با عایدات خودش زندگانی کند. مثلاً فرض بفرمایید زمین بیاضی است مملو از خرابی و پر از گیاه و علف‌های بی‌فایده و خار و میغلان شما کمر همت بسته‌اید و می‌خواهید این زمین لم یزرع را قابل زرع و آباد و اداره کنید. اگر از روز اول و قبل از همه چیز در فکر گچ بری و آینه کاری آن باشید قطعاً عملی نیستید. باید اول دور زمین را به قدر احتیاج و ضرورت خودمان چهار دیوار بکشید از این مرحله که خارج شدید و فراغتی حاصل شد آن وقت باید مطابق وسعت و دارایی و فرصت و سلیقه خودمان عمارتی تأسیس کنید. حالا برای این که حس معارف پروری هم ملحوظ شده باشد بدواً عرض می‌کنم یک دارالفنون تأسیس کنند و بسازند. اما در هر حال تقدم بر هر چیز باید زمین این دارالفنون را بالسویه با زمین ادارات دیگر معاینه کنید که تناسب داشته باشد. کمیسیون بودجه خود را اغفال نکرده و دلخوش هم نشد که می‌آییم و می‌نشینیم بودجه مملکتی را که تا به حال فاقد بوده‌ایم منظم و مرتب می‌کنیم و بعد به مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنیم. کمیسیون بودجه نظری به عایدات نداشته و آن صورت گنده را هم اصلاً در نظر نگرفته و مورد توجه قرار نداده است لزوم هم نداشت. برای عملی شدن لازم بود که اول عایدات ممکن خود را که همین نوزده ملیون و خورده‌ای است ببینیم. حالا خواهید فرمود که این مبلغ کم است من هم با شما موافقم راست است این عایدات کم است اگر این عایدات کاملاً جمع آوری شده و تفریط کاری نمی‌شد شاید اگر مبالغه نگفته باشم می‌توانستیم بیست و پنج ملیون عوض این نوزده ملیون مأخذ و مدرک عایدات مملکتی قرار دهیم ولی افسوس باید خورد که آن طوری که باید حفظ شود نشده گر چه افسوس خوردن هم نتیجه ندارد. بنابراین اول عایدات خودمان را که در نتیجه همان خرابی باز عاید صندوق مملکت شده است مأخذ قرار می‌دهیم در صورتی که بعد هر قدر عاید می‌شود کسی از ما نمی‌گیرد. ولی پیش بینی می‌کنم و فرض می‌کنم عایدات ما همین قدر خواهد شد و پیش بینی می‌کنم که با مساعی جمیله آقای شیخ‌الاسلام و سایر آقایان هم موفق به جلوگیری از تفریط کاری‌ها نخواهیم شد. ممکن است فرض محال محال نیست. آن وقت باز با همان تفریط کاری‌های میرزا علی اکبر خان و دیگران که فرمودند باز نوزده ملیون و خورده عایدات ما خواهد بود آن وقت ما چه کردیم در مواد قانون ماده عایدات را مخصوصاً درج نکردیم که با رأی مجلس این عایدت تصویب شود. ما این عایدات را فقط برای این که نمونه و مقیاس در دست آقایان نمایندگان باشد در مقدمه راپورت خودمان ذکر کردیم که بدانند عایدات مملکت به واسطه همان خرابی‌ها نوزده ملیون تومان بوده امسال اگر سعی کنید شاید موفق شوید که بر عایدات می‌فرمایید در عوض مخارج شما بیست و دو ملیون و خرده‌ای است این کسر بودجه را از کجا باید جبران کرد. دو راه دارد یا باید گفت این مردم را نباید ببرید و بیچاره‌ها را نباید خبر کرد ادارات را نباید حذف کرد و بالاخره از این حرف‌ها که مردم خوششان می‌آید ولی روح حقیقی مملکت بدش می‌آید و منزجر است. اگر این حرف را می‌زدیم نتیجه‌اش این می‌شد که این کسر بودجه خودمان را به هر ذلت که باشد از خارج قرض کنیم معلوم است آنها هم با چه شرایطی می‌دادند پس بهتر این است بگوییم مملکت ما ندارتین است و به همان تناسب روز خرج کنیم و یک قدری از این توقعات آرزوهای مشعشع فعلاً صرف نظر کنیم تا بعد ببینیم چه می‌شود. بنابراین کمیسیون بودجه آمد بدون این که داخل در جزئیات بشود با در نظر گرفتن اقلام بزرگ هر وزارت‌خانه یک قدری از آن کم کرد و گفتیم اگر از بودجه که معمول سند پیچی ئیل بوده و از طرف دولت‌های مختلفه پیش بینی شده یک مقداری بزنیم سکته به اساس زندگانی سیاسی و اجتماعی مملکت دارد نخواهد شد. البته باید یک فشارهایی به خودمان بدهیم و در آن حدود بودجه جزو را بنویسیم و به مجلس شورای ملی تقدیم کنیم همین کار را هم کردیم و بالاخره نتیجه عملیات کمیسیون این شد که کمیسیون مزبور که دو ملیون و چهار صد و هفتاد و پنج هزار تومان صرفه جویی قطعی کرده و شما باید از کمیسیون بودجه خودمان قطعی کرده و شما باید از کمیسیون بودجه خودمان مبادله مبلغ دو ملیون و چهارصد و هفتاد و پنچ هزار تومان ممنون و متشکر باشید و با این که این صرفه جویی را کرده‌ایم باز یک فلان و کسری بودجه داریم و اگر بنده مخبر کمیسیون بودجه نبودم و مجبور نبودم که از نظر کمیسیون بودجه دفا کنم و می‌توانستم عقیده شخصی خود را اظهار کنم می‌گفتم معادل همین یک ملیون و کسری هم باز باید بر این که بودجه مملکت تعدیل شود از بودجه کسر شود. اما وقتی که مجلس شورای ملی مخارج مملکت را تعدیل نکند یعنی مخارج قسمتی را با اول عایدات با هم مساوی نکند قدم قطعی به طرف هیچ یک از اصلاحات بر نداشته است. ولی بنده معتقدم‏ که در اصلاحات باید قائل به تدریج شد و کمیسیون هم همین نظریه را اتخاذ کرده است. زیرا این خرابی‌ها که در سنوات گذشته روی هم جمع شده و تراکم یافته نمی‌شود یک روز دو روز اصلاح کرد و باید به مرور ایام و به تدریج اصلاح و ترمیم بشود این است که بنده شخصاً معتقد شدم به این که بودجه خرج را در حدود اعتباراتی که از طرف کمیسیون برای وزارت‌خانه‌ها تهیه شده وزرا بودجه خودشان را در همان حدود تهیه نمودند و به مجلس بیاورند آن وقت البته در مملکت با مختصر صرفه‌جویی یک ملیون و یک صد هزار تومان هم باز از عوائد مملکت محلش پر می‌شود و محتاج به توسل به خارجی نخواهد شد. حالا بعد از این عرض که کردم همین امیدواری به بنده حق می‌دهد که با تصمیم کمیسیون بودجه موافقت کنم و از آقایان ناطقین محترمی که بعد از بنده نطق خواهند فرمود می‌خواستم استدعا کنم که دیگر به خرابی‌های گذشته مالیه ندبه نکنند که نتیجه ندارد. همه می‌دانیم خرابی بوه است جنابعالی از اصفهان خبر دارید بنده از خراسان آقا از عراق اگر ما در موضوع بودجه بخواهیم اطلاعات خود را بیان کنیم نقض عرض می‌شود و ما هم به قدر سهم خود مشارکت در آن خرابی‌ها کرده‌ایم پس خوب است از خرابی‌های گذشته حرف نزنیم و صورت‌هایی را که از دست راست و دست چپ تحصیل کرده‌ایم اینجا نخوانیم که نتیجه ندارد و فراموش نفرمایید که معنی مخالفت این است که این اعتباری را که شما برای وزارت‌خانه تعیین کرده‌اید من زیاد می‌دانم فقط از این نقطه نظر ممکن است با کمیسیون بودجه مخالفت کرد و الا به عنوان این که من با این راپورت مخالفم و بعد شرح دادن که خرابی‌های گذشته چطور بوده است مخالفت با کمیسیون بودجه نیست زیرا کمیسیون بودجه مسئول خرابی‌های گذشته نبوده است. پس آقایانی که مخالفند خوب است بگویند این اعتبارات کم است و یا زیاد است و دلایل خود را بفرمایند این جمله را عرض کردم که آقایان ناطقین دیگر این طور نطق نفرمایند.

رئیس- چون پاسی از شب گذشته است و موقعی که در مجلس در موضوع بودجه مذاکره می‌شود باید آقای وزیر مالیه هم حضور داشته باشند و امروز به واسطه کسالت مزاج نتوانستند حاضر شوند. اگر آقایان مخالف نباشند بقیه مذاکرات بماند برای روز سه شنبه.

(گفتند صحیح است)

(مجلس سه ساعت از شب گذشته ختم شد)