مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ آبان (عقرب) ۱۳۰۰ نشست ۳۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ آبان (عقرب) ۱۳۰۰ نشست ۳۸
جلسه ۳۸
صورت مشروح مجلس یوم سه شنبه شانزدهم برج عقرب ۱۳۳۰۰
مطابق هفتم شهر ربیع الاول ۱۳۴۰
مجلس نیم ساعت قبل از غروب در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید.
(صورت مجلس یوم پنج شنبه یازدهم عقرب را آقای تدین قرائت نمودند)
رئیس ـ نسبته به صورت جلسه اعتراضی نیست
اظهاری نشد
رئیس ـ صورت مجلس تصویب شد: دستور امروز اولاً شور ثانی است در عهدنامه بین ایران و چین ثانیاً شور در سه فقره پیشنهاد آقایان سردار معظم و نصرت الدوله. و سلیمان میرزا ثالثاً شور ثانوی در ماده واحده که وزیرمالیه پیشنهاد کرده بودند ولی چون وزیر مالیه مستعفی شدهاند خواهد ماند که اگر دولت آن ماده را قبول کند در آن شور بشود و الا مسکوت عنه میماند (گفته شد صحیح است) قبل از این که داخل دستور شویم پاره مطلب است که باید به عرض آقایان برسد اولاً چند جلسه قبل مذاکره شد که به هیئت دولت تأکید شود هر چه زودتر بودجهها را بفرستند تأکیده شد جواب دادهاند مشغول تهیه هستند و همین چند روزه پیشنهاد خواهند نمود ثانیاً به آقایان رؤسای کمیسیونها عرض کرده بودند با یکدیگر مذاکره کنند و اوقاتی را برای تشکیل کمیسیونها معین کنند آقایان اوقاتی معین کرده بودند ولی موقع تشکیل بعضی کمیسیونها با بعضی دیگر صادف پیدا مینمود لذا هیئت رئیسه اوقاتی معین کرده است و باید به نظر آقایان برسد که اگر تصویب کردند از همان قرار اجرا شود پس از ختم مجلس باید آقایان روسای کمیسیونها جلسه تشکیل بدهند و آن صورتی که نوشته شده ملاحظه کنند ثالثاً شعبه اول یک نفر به جای آقای موتمن السلطنه که جزء کمیسیون تحقیق انتخابات آقایان صدرائی و دست غیب بودند و استعفا کردند باید معین کنند در جلسه آتیه هم که روز پنج شنبه پس فردا خواهد بود باید برای کمیسیون خارجه یک نفر تعین شود کمیسیون تحقیق انتخاب آقای نظام الدوله هم مخبر خود را معین نکرده ایشان باید یک نفر مخبر معین کنند کمیسیون عدلیه هم هنوز هیئت رئیسه خود را معین نکرده باید امشب هیئت رئیسه خود را معین نماید شروع به شور دوم عهدنامه ایران و چین می نمائیم فصل اول قرائت شود.
(آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند)
فصل اول از امروز به بعد دوستی صادقانه و مناسبات حسنه فیما بین ایران و چین و اتباع دولتین مزبور برقرار خواهد بود.
رئیس ـ نسبت به فصل اول معارضی هست یا نه
(گفته شد خیر)
رئیس ـ رای میگیریم به فصل اول آقایانیکه تصویب میکنند قیام بفرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد فصل دوم قرائت میشود
(آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند)
فصل دوم سفرای کبار و وزرای مختار و شارژدافرها که هر یک از دولتین معظمین متعاهدتین نخواهد بود به دربار یکدیگر مأمور نمایند خود و تمام اجراء سفارتی آنها در ممالک طرفین مثل سفراء. و مامورین سیاسی دول متحابه کاملت الوداد پذیرفته را غیر از رسیدگی به مرافعات تبعه دولت خود خواهند بود
رئیس ـ در فصل دوم اعتراضی هست یا نه
(اظهاری نشد)
رئیس ـ رای گرفته میشود آقایانیکه فصل دوم را تصویب میفرمایند قیام نمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد فصل سوم قرائت میشود.
(به مضمون ذیل قرائت شد)
فصل سوم ـ اتباع دولتین معظمین معاهدتین خواه در موقع مسافرت و خواه موقع مسافرت و خواه در موقع اقامت مورد احترام واقع شده کاملا در حفظ و حمایت حکام آن مملکت و مامورین دولت متبوعه خودشان خواهند بود.
رئیس ـ آقای سردار معظم (اجازه)
سردارمعظم ـ نظر به این که فصل ششم این معاهده در موقع بروز اختلاف نسخه فرانسه را معتبر می شمارد لذا باید حتی الامکان در ترجمه سعی شود که عبارات فارسی مطابقه با فرانسه بکند و این عبارت ماده سوم و یکی دو مطلب دیگر همانطور که سابق هم گفته شد موافقت کامل با عبارت فرانسه ندارد آیا ممکن است آقای مخبر قبول بفرمایند که عهد نامه موافق تکست فرانسه در محل بگذرد یا خیر
مخبر ـ کمیسیون خارجه این اصلاحات عبارتی را میپذیرد و مجدداً بنده فصل سوم را قرائت و این طور اصلاح میکند آقایان توجه نموده و در نسخ خودشان تصحیح فرمایند.
فصل سوم ـ اتباع دولتین معظمین معاهدتین خواه در موقع مسافرت خواه در موقع اقامت مورد احترام واقع شده و کاملاً در حفظ و حمایت مامورین دولت متوقف فیها و مامورین دولت متبوعه خودشان خواهند بود به جای لفظ حکام آن مملکت مامورین دولت متوقف فیها گذاشته شد که بر نسخه فرانسه هم نزدیکتر است
(آقای تدین فصل سوم را به مضمون فوق قرائت نمودند)
رئیس ـ با این اصلاح که شد دیگر در فصل سوم مخالفی نیست:
سدید الملک ـ مامورین دولت متوفق فیها و مامورین دولت متبوعه خودشان لفظ مامورین تکرار شده گمان م کنم دو مرتبه لازم نباشد.
مخبر ـ تصور میکنم برای اینکه مقصودم معین باشد نباید به این اشکالات اولی اهمیت داد هر چه عبارت روشن تر و واضح تر باشد بهتر است.
رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله ـ بنده تصور میکنم این فصل توضیح لازم دارد و باید مطلب مفهوم بشود که مقصود از حفظ و حمایت مامورین دولت متوفق فیها ومامورین دولت متبوعه خودشان چیست عبارت قدری مبهم است.
مخبر ـ در شور اول گمان میکنم توضیحات کافی در این ماده داده شده و در اینجا دو مقصود است یکی اینکه هر یک از اتباع خارجه که به دولت دیگری مسافرت میکند باید در حفظ و حمایت مامورین آن دولت یعنی دولت متوقف فیها باشند مثلاً اگر یک نفر از اتباع چین در ایران بیاید باید در مدت توقفش در ایران کاملاً در حفظ و حمایت مامورین ایران باشد و حقوق او را کلیت حفظ کنند و آن قسمت اخیر راجع به مامورین دولت خودشان برای این است که حق حفاظت هیج دولتی را اتباع خودش در مملکت دیگر نمی وان سلب نمود و این ترتیب همه جا معمول است این جا هم باید معمول باشد.
حاج شیخ اسدالله ـ بنده هم همین توضیح را میخواستم تصور نمیکنم و در تمام جاها معمول باشد که یک نفر مامور دولتی وارد مملکت دیگر میشود دولت حودش حق حفاظت او را داشته باشد زیرا دولت متوقف فیهای آن مامور مکلف است آن مامور را حفظ کند والا اسباب اشکال میشود حالا بنده نمی دانم قابل اصلاح باشد یا نباشد یا قبل تغییر باشد یا نباشد اگر قبل تغییر نیست که اساساً عرض بنده بی مورد است والا بنده با این ترتیب موافق نیستم باید کلیت در تحت حفاظت مامورین دولت متوقف فیها باشد و پس از آنکه مامورین آنها وارد خاک مملکت ما شدند یا مامورین ما داخل داخل در خاک چین شد حفاظت مامورین آن دولت با ما و حفاظت مامورین ما باید با آن دولت باشد دیگر خودشان هیچ حق حفظات ندارند زیرا ممکن است به این عنوان قوه در مملکت ما ایجاد کنند یا ما در مملکت آنها به اسم حفاظت مامورین خود ایجاد کنیم و بنده ابداً این را صلاح نمی دانم
مخبر ـ بنده تصور میکنم آقای حاج شیخ اسدالله راجع به فصل سوم اشتباه فرمودهاند زیرا نمینویسد حفظ و حمایت مامورین و اگر درست ملاحظه فرمائید خواهید دید که مینویسد اتباع یک دولتی که در مملکت دیگر مسافرت میکنند و البته اتباع هر دولتی باید در حفظ و حمایت مامورین دولت متوفق فیها باشند و از آن طرف هیچ منطقی نیست که بگوئیم یک دولت متبوعی از نظارت و حفظ اتباع خودش در هر جای عالم باشد صرفنظر کند و این مسئله هم در همه جا معمول است مثلاً امروز اگر به یکی از اتباع ایران در خاک فرانسه یا آلمان یا انگلیس تعدی شود و یک شکایتی داشته باشند یکی باید مراجعه کند باید دانست در این موقع مرجع تظلم آن تبعه دولت خودش است و آن دولت هم موظف است و مکلف است که در حدود قوانین مملکتی متوقف فیها از تبعه خود نگاهداری کند و حقوق او را حفظ ومصون دارد اگر در این عهدنامه فصل چهارم نمیبود البته آنوقت بنده با فرمایش آقای حاج شیخ اسدالله موافق میشدم و کمیسیون هم موفقت میکرد ولی فصل چهارم صریحاً حقوق فضاوتی را از دولتی که مامور میفرستد سلب میکند به این ملاحظه دیگر محل اشکالی برای ما باقی نیست و این ترتیبی هم که در فصل سوم ذکر شده معمول و در همه جا متداول است.
رئیس ـ آقای میرزا علی کازرونی (اجازه)
آقا میرزا علی کازرونی ـ بنده عرض میکنم که از مصداق این عبارت همچو معلوم میشود که اتباع دولت چین یا ایران در آن واحد متابعت دو قانون مختلف را باید بکنند یعنی هم تابع قوانین مملکت طرف باشند و هم مطیع قوانین مملکتی خودشان و این ترتیب ظاهراً ممکن میباشد در صورتیکه فرمودند در ماده چهارم مخصوصاً مصرح است که کاپیتولاسیون ملغی است یعنی مادام که اتباع آنها در خاک ایران باشند باید تابع قوانین دولت ایران یعنی هر دو طرف باید تابع قوانین دولت متوفق فیها باشند بنابراین گمان میکنم عبارت ثانی زیاد باشد و جمع بین این دو هم ممکن نیست.
رئیس ـ خاطر آقایان را متذکر میشوم که در شور ثانی نمیشود زیاد مذاکره کرد اگر ایرادی دارید باید به طریق ارجاع به کمیسیون پیشنهاد نمائید.
مخبر ـ بنده در این فصل سوم هیچ عبارتی نمیبینم که مفهومش این باشد که یک نفر از اتباع طرفین در آن واحد تابع دو قانون باشد این است که دوباره بنده فصل سوم را میخوانم ملاحظه فرمائید.
اتباع دولتین معظمین معاهدتین خواه در موقع مسافرت و خواه در موقع اقامت مورد احترام واقع شده و کاملاً در حفظ و حمایت مامورین دولت متوقف فیها و مامورین دولت متبوعه خودشان خواهند بود.
در اینجا چیزی مذکور نیست که لازمه حفظ و حمایت این باشد که اتباع طرفین تابع قوانین مملکت خودشان باشند فصل چهارم تصریح دارد به اینکه اتباع طرفین هر مملکتی هستند باید تابع قوانین مملکت باشند حفظ و حمایت مربوط به تبعیت قانون نیتس بنده هر چه فکر میکنم همچو ایرادی نمیبینم.
رئیس ـ آقای آقا سید فاضل (اجازه)
آقاسید فاضل ـ بنده میخواستم عرض کنم ولو اینکه لفط حمایت عطف به کلمه حفظ است ولی اگر قناعت به کلمه حفظ کنیم بهتر است و یا اینکه عرض کردم این دو کلمه هر دو یکی است ولی اگر قناعت به کلمه حفظ کرده و حمایت را برداریم سودمندتر خواهد بود زیرا بسا هست خدای نخواسته یک وقتی سوء استفاده از این کلمه بشود اگر تنها قناعت به لفظ حفظ کنم بهتر است
معاون وزارت امور خارجه ـ بنده تصور میکنم این مسئله حفظ و حمایت راجع به منافع اتباع است مامورین هر دولتی در خارج مکلف و موظف اند منافع اتباع خود را حفظ کنند و ممکن نیست مانع شد یک دولتی منافع اتباع خود را حفظ نکند.
رئیس ـ آقای آقا سید فاضل (اجازه)
آقا سید فاضل ـ بنده با این جهت موافقم ولیکن عرض کردم حفظ کافی است و برای همین مقصود که آقای معاون وزارت امور خارجه فرمودند لفظ حفظ این معنی را می رساند بسا هست یک وقتی از لفظ حمایت سوء استفاده برای ما روی دهد
رئیس ـ (خطاب به آقای سید فاضل) اگر در ایراد خودتان مصر هستید باید پیشنهاد ارجاع به کمیسیون بفرمائید.
مخبر ـ بنده باید تذکری به آقای آقا سید فاضل بدهم چنانچه ملاحظه فرمودهاند نسخه اصلی و معتبر این عهدنامه نسخه فرانسه است و این لفظ حمایت ترجمه لفنت فرانسه است و آن لغت یک لغت علمی و معمولی است که از برای حمایت یک دولتی از اتباع خودش دردولت دیگر استعمال میشود و مسئله هم اینقدر که تصور می فرمائید اهمیت ندارد و چنانچه عرض کردم وحشت هائی که ممکن است ما داشته باشیم باید از نسخه فرانسه عهدنامه باشد و اگر در نسخه فارسی بخواهیم فقط به لفظ حفظ قناعت بکنیم باز هم نسخه فرانسه آن اعتبار و سندیت خود را خواهد داشت و تفاوتی نخواهد کرد.
آقا سید فاضل ـ اهمیتی ندارد ولیکن بنده بر عقیده خود کماکان باقی هستم
رئیس ـ (خطاب به آقا سید فاضل) پیشنهاد بفرمائید
آقا سید فاضل ـ بلی پیشنهاد میکنم
رئیس ـ پیشنهادی که می فرمائید باید بطریق ارجاع به کمیسیون باشد
سردارمعظم ـ در پیشنهاد باید رای گرفته شود یا خیر؟
رئیس ـ بلی باید رای گرفته شود
(آقای آقا سید فاضل پیشنهادی نوشته تقدیم نمودند)
رئیس ـ پیشنهاد جنابعالی صحیح نیست همین قدر باید نوشته باشید مراجعه به کمیسیون شود
آقا سید فاضل ـ اگر اجازه می فرمائید توضیح عرض کنم
رئیس ـ بعد توضیح بدهید (خطاب به مجلس) ایشان پیشنهاد کردهاند فصل سوم برگردد به کمیسیون آیا کمیسیون میپذیرد یا خیر؟
مخبر - خبر کمسیون نمیپذیرد
مشیرالدوله ـ اجازه می فرمائید
رئیس ـ بفرمائید
مشیرالدوله ـ بنده گمان میکنم برای آقای آقا سید فاصل سوء تفاهم حاصل شده باشد در این عهدنامه نوشته و قید شده است که متن عهدنامه نسخه فرانسه اش اعتبار دارد و اگر اختلافی پیدا شد باید به نسخه فرانسه رجع شود و آن نسخه را به فارسی ترجعه کردهاند در فرانسه یک کلمه بود و در فارسی بدو کلمه حفظ و حمایت ترجمه کردهاند حالا اگر ایشان میخواهند ترجمه آن کلمه حفظ باشد اگر میخواهد لفظ حمایت باشد میخواهند هر دو کلمه باشد در هر حال فرق و تفاوتی ندارد برای آنکه کلمه معتبر کلمه فرانسه است و آن کلمه را میشود هم فظ و حمایت یا هم حفظ تنها و هم حمایت تنها ترجمه کرد و بنابراین این هیچ مغایرتی با فرمایش آقاسی فاضل ندارد.
آقا سید فاضل ـ اگر همین است که آقای مشیرالدوله میفرمایند صحیح است.
رئیس ـ پس پیشنهاد خودتان را مسترد می نمائید
آقا سید فاضل ـ بلی بنده پییشنهاد خود را مسترد مینمایم
رئیس ـ پس رای میگیریم فصل سوم آقایانی که فصل سوم را با اصلاحی که آقای مخبر کردند صحیح می دانند و تصویب میکنند قیام نمایند
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد فصل چهارم قرائت میشود
(آقای تدین مضمون ذیل قرائت نمودند)
اتباع دولتین معظمین معاهدتین مقیم یا مسافر در ممالک همدیگر تابع قوانین محلی بوده و مرافعه و مناقشه و جنحه و جنایت آنها در محاکم محلی ایران و چین رسیدگی و فیصله خواهد گرفت.
رئیس ـ نسبت به این فصل مخالفی هست؟
(گفته شد خیر)
رای میگیریم به فصل چهارم به ترتیبی که قرائت شد
آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند.
(غالباً قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد فصل پنجم.
(فصل پنجم به مضمون ذیل قرائت شد)
دولتین معمین معاهدتین حق خواهند داشت قنسول ژنرال قیسول و پس قنسول یا وکیل قنسول برای اقامت در شهرهای عمده و در بنادر مملکت یکدیگر که این قبیل مامورین مجاز به اقامت در آنجا هستند مامور نمایند و مامورین مزبور به استثنای حق رسیدگی به امور مراجعه و مشاجره و جنحه و جنایت تبعه در تمام حقوق و امتیازات که به مامورین قنسولگری دول کاملت الوداد داده شده بهره مند خواهند بود مامورین مزبور باید قبل از شروع به انجام وظایف ماموریتی خودشان مطابق معمول تصدیق نامه ماموریت را (اگزگواتر) از دولتی که در مملکت او اقامت خواهند داشت تحصیل نماید دولتین متعاهدتین اگر مایل شدند یک نفر از تجار را به سمت جنرال قو نسول یا قو نسول یا ویس قونسول یا وکیل قونسولی معین نمایند ماموریت آن افتخاری خواهد بود.
رئیس ـ آقای مستشارالسلطنه (اجازه).
مستشارالسلطنه ـ بین مامورین سفراء و وزراء مختار و همچنین قنسولها و ویس قنسولها و آگنتهای سیاسی البته تعاونی از حیث حقوق و اختیارات هست چون بنده تصور میکنم در حقوق بین المللی این مسئله باشد از قبیل گذراندن اموال قونسولگریها و ندگانی آنها در ممالک متوقف فیها لابد بین سفراء و وزراء مختار و سایرین در قضایای داخلی هر دولتی که در آنجا مامور هستند از قبیل خانههای خصوصی شان یا قنسول خانها یک تفاوت و معاملاتی در بین است و اینجا در خصوص قنسولها و مامورین سیاسی قیدی نشده که یک مقرراتی دیگر هم غیر از این برای آنها هست بنده تصور میکنم اگر مفصل نمیشود ذکر کرد اینجا یک اشاره بشود که با اطاعت آن مقرراتی که برای قنسولها و مامورین سیاسی خواهد بد که برساند در معاملاتی که با آنها میشود تفاوتی هست حالا در پروراندن مطلب شاید آقای مخبر توجهی بعرض بنده بفرمایند.
مخبر ـ بنده متاسفانه ملتفت نشدم مقصود معترض محترم چیست آیا مقصود این است که تفاوتی بین قنسولها و وزرای مختار باشد یا اینکه بعد از این عهدنامه راجع به امتیازات قنسولها و وزرای مختار و سفرای کبار مقرراتی نوشته شود مقصود چیست.
مستشار السلطنه ـ البته یک مقرراتی بین دولتین هست و لابد آن معاملاتی که با وزرای مختار و سفرای کبار میشود با قنسولها نمیشود یا معاملهای که با خانه قنسول میشود یا قنسول خانه میشود یا همان معامله که نسبت به سفراء و وزرای مختار در مواقع جنحه و جنایت میشود با نمایندگان درجه دوم و سوم نمیشود چون بنده همه را در این فصل دارای یک حق کبیر قائلند برای آگنت درجه دوم و سوم هم قائل شدهاند به این مناسبت خواستم بدانم همه در عرض یکدیگر هستند.
مخبر ـ در ماده چهارم مصرح است که ماموریتی که از طرفین معین میشوند از قبیل قونسول و ویس قونسول یا وکیل قنسول به استثنای حقوق قضاوتی که الغای کاپیتولاسیون است دارای حقوق و امتیازاتی هستند که به مامورین قونسولگری دول کاملت الوداد داده شده در این صورت هیچ اشکالی ندارد هر معامله که با سفراء دول کاملت الوداد میشود با سفراء دولتین هم میشود و همچنین قنسولها و سایر مامورین.
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب هم مخالفند؟
آقاسید یقوب ـ میخواهم عرض کنم که اگر ما جدیتی در این معاهدات بکنیم گمان نمیکنم وقت مجلس را تضییع کرده باشیم زیرا ما به قدری زحمت و قشار در این معاهدات کشیدهایم که پوستمان کنده شده عرض میکنم یک معاهده دولت ایران و چین میبندند بنده که حقوق بین المللی را در اروپا نخواندهام لکن در روزنامه دیدهام که افغانستان و روس با یکدیگر معاهده بستهاند و محل قنسولها را در سه چهار شهر معین کردهاند بنده آن جلسه هم عرض کردم و پیشنهاد کردم خوب است معین کنید در چند شهر حق دارند قنسول بفرستند که آنوقت فرضاً نماینده چین بگوید در بندرعباس یک نفر تبعه من فلانطور شده و قنسول من آنجا نیست. بنده عرض میکنم همانطور سایر دول وقتی معاهده میبندند جای آنها را معین میکنند ما هم محل آنها را معین کنیم که حق دارند در دو شهر یا سه شهر قونسول بفرستند.
معاون وزارت امور خارجه ـ این مسئله که می فرمائید محل قنسولها را معین کنند ممکن نیست زیرا بعضی اوقات در بعضی نقاط قونسول لازم نمیشود و بعضی اوقات لازم میشود فلان نقطه که قونسول نداشته بفرستند تعیین قونسول راجع به مصالح مملکتی و مقاصد سیاسی است بعضی اوقات مصالح سیاسی یک دولت اقتضا دارد که در چند نقطه بیشتر قونسول نداشته باشد یا از چند نقطه بخصوص خارج میکنند اینها فقط منوط به مصالح مملکتی است و به این ملاحظه دولت ایران نقاطی را معین نکرده است.
رئیس ـ آقای سردار معظم (اجازه)
سردارمعظم ـ بنده قسمت آخر ماده را درست نمیفهمم و مایل بودم که آقای مخبر توضیحی بدهند قسمت اخیر میگوید دولتین متعاهدتین اگر مایل شدند یک نفر از تجار را به سمت قونسول یا ویس قونسول معین نمایند مقصود تجار محلی است یعنی در ایران تجار چینی و در چین تجار ایرانی و در هر صورت این عبارت مقصود را نمی پروراند کانه مثل این است که از طرف یکی از دو دولت نباید تاجر به سمت ژنرال قونسول یا قونسول در مملکت دیگر معین شود اگر این طور تعبیر شود تصور میکنم زیاد خوب نباشد زیرا تعیین قونسول بیشتر مربوط به امور تجارت است و اگر ما یک تاجری داشته باشیم و آدم لایقی باشد و دولت ما را برای ژنرال قونسول گری در دولت چین تعیین کند چه اشکالی خواهد داشت خوب است توضیح بفرمائید تا بنده بفهمم.
مخبر ـ عبارت فارسی و فرانسه هر دو حاضر است و الان بنده مطالعه میکردم در هر دو بطور مطلق ذکر شده یعنی قید نکرده که تجار محلی یا غیر محلی باشد اجازه می فرمائید بخوانم؟
سردارمعظم ـ بفرمائید
مخبر ـ فرانسه اش را بخوانم
(بعضی اظهار نمودند خیر ما فرانسه نمی دانیم)
سردارمعظم ـ مرحمت بفرمائید ببینم.
(نسخه فرانسه عهدنامه را به آقای سردار معظم تسلیم نمودند)
مخبر ـ در هر صورت به عقیده بنده بطور مطلق ذکر شدنش هم ضرری ندارد برای اینکه افتخاری هم که باشد و بتواند وظایف قونسولگری را انجام دهد فرقی نمیکند و بنده عیبی نمیبینم ولی عبارت که هیچ توضیحی ندارد که از تجار محلی است یا تجار دیگر.
رئیس ـ این فصل متضمن سه فقره مطلب است تلکیک کنیم و مذاکره شود بهتر است فعلاً مذاکره در قسمت اول است.
آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب ـ بنده از مطلبی که آقای معاون بیان کردند قانع نشدم بواسطه اینکه دلیل ندارد ما محل مامورین خودمان را تعیین بکنیم اگر معین کنیم البته از خیلی چیزها راحت میشویم.
رئیس ـ اگر پیشنهاد دارید باید به طریق ارجاع به کمیسیون پیشنهاد کنید.
آقا سید یعقوب ـ چشم پیشنهاد میکنم
مخبر ـ بنده آن روز توضیحات مفصلی دادم حالا هم آقای معاون تکرار نمودند نظری که آقای آقا سید یعقوب دارند البته نظر صحیحی است و ممکن است رعایت بشود و در خیلی از عهدنامهها هم رعایت شده حالا در این عهدنامه ذکر نشده ضرری ندارد برای اینکه اگر دولت چین بخواهد در یک نقاطی قیسول معین کند و دولت ایران نخواهد اختیار دارد و تا تصدیق نامه از طرف دولت ایران نداشته باشد قبول نخواهد بود و اگر آقای آقا سید یعقوب قانع شدند پیشنهاد نفرمایند بهتر است
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب پیشنهاد حاضر شده است؟
آقا سید یعقوب ـ حاضر است فقط دو کلمه مینویسم که مسئولیتم رفع شود.
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب پیشنهاد میکنند این فصل برگردد به کمیسیون، کمیسیون قبول میکند یا خیر؟
مخبر ـ خیر کمیسیون قبول نمیکند
مشیرالدوله ـ گمان میکنم اگر یک توضیحی داده شود آقای آقا سید یعقوب متقاعد شوند انسان نیز خوب است توجه کنند به این جمله که نوشته است در شهرهای معتبر و در بنادر عمده مملکت که این قبیل مامورین مجاز هستند در آنجا اقامت نمایند ایشان نظرشان این است که شاید در بعضی جاها بتوانیم قنسول یاویس قویسول قبول کنیم به موجب این جمله که نوشته شده است نقاطی که این قبیل مامورین مجاز هستند ما میتوانیم در بعضی نقاط قبول کنیم یعنی اگر محظوری نداریم و میتوانیم از سایر دول قبول کنیم چین هم از دول کاملت الوداد است چه محظوری دارم که از هیچ دولتی نمیتوانیم قبول کنیم از او هم قبول نمیکنیم چنانچه سابق هم بعضی شهرها داشتهایم که هیچ مامور قبول نکردهایم پس اگر از سایر دول قبول کردیم از چین هم چون دولت کاملت الوداد است باید قبول کنیم والا خیر من نمی دانم برای چه باید محدود شود و برای چه این نظریه را اتخاذ کردهاند.
رئیس ـ رای میگیریم پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب آقایانی که پیشنهاد ایشان را قابل توجه می دانند قیام نمایند
(کسی قیام ننمود)
رئیس ـ قابل توجه نشد در این قسمت دیگر مخالفی نیست؟
(اظهاری نشد) در قسمت دوم چطور مخالفی هست یا خیر؟
(گفته شد خیر)
قسمت سوم آقای سردارمعظم مخالفید؟
سردارمعظم ـ اگر چه همانطور که گفته شد کلمه تجار بطور مطلق نوشته شد. ولی ممکن است بگوئیم بد نوشته شده و بنده تصور میکنم مقصود تعیین همان تجار محلی بوده است نه هر تاجری زیرا هیچ معنی ندارد بگوئیم یک دولتی حق ندارد تاجر را قونسول خودش بکند و منطی هم برای این مسئله نمی دانم تصور کنم پس مقصود همان تجاز محلی حق ندارند غیر از سمت افتخاری سمت دیگری داشته باشد ولی اگر مار نتوانیم یک نفر تاجر ایرانی را فرضاً به سمت قونسول بشانگهای بفرستیم خیلی بد است.
معاون وزارت امور خارجه ـ بنده تصور میکنم بطور کلی کسی که تجارت میکند نمیتواند قنسول باشد اعم از اینکه از دولت ایران یا چین باشد یا نباشد برای اینکه وقتی تاجر شد باید مشغول تجارتش بشود و نمیتواند کار قونسول را دارا باشد و عمل تجارت با وظائف قونسولکری مخالف است
رئیس ـ آقای آقا میرزا هاشم آشتیانی (اجازه)
آقا میرزا هاشم ـ بنده هم میخواستم همین را عرض کنم که آقای معاون فرمودند این قسمت از مملکت ما هم هست چنانچه مسیو بوناطی از طرف دولت نروژ یا دولت دیگری قونسول است و تجار هم میکند.
معاون وزارت امور خارجه ـ مسیو بوناطی قونسول افتخاری است عرض کردم قونسولی که جزو تجار باشد نمیشود غیر افتخاری باشد.
آقا میرزا هاشم ـ بنده هم مقصودم همین بود.
رئیس ـ آقای زنجانی موافق هستید یا مخالف؟
آقاشیخ ابراهیم زنجانی ـ بنده موافقم ولی واضح تر عرض میکنم ممکن است تاجر ایرانی در چین و یا تاجر چینی در ایران یا تاجر مملکت دیگر در ایران و چین قونسول باشند ولیکن افتخاری خواهند بود و تاجر را باید مطلق تصور نکنند.
رئیس ـ دو نفر موافق نمیتوانند پش سر یکدیگر نطق بکنند دیگر مخالفی نیست.(گفته شد خیر)
رئیس ـ رای میگریم در فصل پنجم آقایاین که فصل پنجم را تصویب میکنند قیام فرمایند
(عدهای قیام نمودند و بعضی بلافاصله جلوس کردند)
رئیس ـ آقایان ننشینند دوباره رای میگیریم آقایانی که تصویب میکنند قیام نمایند. (اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد ـ فصل ششم.
(آقای تدین فصل ششم را به مضمون ذیل قرائت نمودند)
فصل ششم ـ این عهدنامه در چهار نسخه بالسنه فارسی چینی و فرانسه نوشته خواهد شد و اگر اختلافی در تغییر عبارت فارسی یا چینی روی دهد مطابق نسخه فرانسه که برای طرفین واجب الاجرا است قطع خواهد شد.
سردارمعظم ـ اگر لفظ در هر یک اضافه شود بهتر است.
مخبر ـ بنده این اصلاح را از طرف کمیسیون قبول میکنم به این طور که به هر یک از السنه فارسی و چینی و فرانسه چهار نسخه نوشته خواهد شد.
(آقای تدین فصل مزبور را به اصلاح فوق به ترتیب ذیل قرائت نمودند)
فصل ششم ـ این عهدنامه در چهار نسخه به هر یک از السنه فارسی و چینی و فرانسه نوشته خواهد شد اگر اختلافی در تغییر عبارت فارسی یا چینی روی دهد مطابق نسخه فرانسه که برای طرفین واجب الاجرا است قطع خواهد شد.
رئیس ـ با این اصلاح معاوضی نیست؟
آقامیرزا هاشم آشتیانی ـ بنده مقصود از چهار نسخه را نفهمیدم برای چیست در صورتیکه اگر از هر یک هم دو نسخه نوشته شود جمعاً شش نسخه میشود علت اینکه چهار نسخه است چیست؟
معاون وزارت امور خارجه ـ از هر یک از السنه ایرانی و چینی و فرانسه چهار نسخه نوشته میشود برای یه این که از هر زبان یک نسخه در ایران و یکی در چین و یکی در سفارت خانه ایران و یکی هم در سفارت خانه چین در رم خواهد.
رئیس ـ آقای مستشار السلطنه (اجازه)
مستشارلسلطنه ـ بنده موافقم
رئیس ـ دیگر در فصل ششم مخالفی نیست
(گفته شد خیر)
رئیس ـ آقایانیکه با فصل ششم موافق هستند قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد فصل هفتم قرائت میشود.
(به مضمون ذیل قرائت شد)
فصل هفتم ـ این عهدنامه موافق قوانین مملکت ایران و چین به تصدیق اعلیحضرت شاهنشاه ایران و رئیس جمهوری چین رسید وهر چه زودتر مبادله خواهد شد لهذا وکلای مختار این عهدنامه امضاء نموده و به مهر خود مهمور داشته در شهر رم به تاریخ روز سه شنبه چهاردهم شهر رمضان یک هزار و سیصد و سی و هشت هجری و غره ژوئن یک هزار و نهصد و بیست میلادی سال نهم جمهوری چین امضاء میرزا اسحق خان مفخم الدوله (محل مهر) امضای فرانسه.
امضاء وان کوان کی
(محل مهر) به خط چینی امضای فرانسه
سردارمعظم ـ اگر ممکن است در عوض غره ژوئن بنویسند.
معاون وزارت امور خارجه ـ بنده تصور میکنم چون ژوئن ماه فرنگی است و غره هم به معنی اول است تفاوتی ندارد.
سردارمعظم ـ چون غره اصطلاحاً برای ماههای قمری است و اول ژوئن مصطلح تر است اگر تغییر بدهند بهتر است..
رئیس ـ فصل هفتم دیگر مخالفی دارد؟
(مخالفی نشد)
رئیس ـ آقایانیکه فصل هفتم را تصویب میکنند قیام نمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مذاکرات در کلیات است نسبت به کلیات مخالفی هست یا خیر؟
ارباب کیخسرو ـ چون بنده در موقع شور اول کسالت داشتم و حاضر نبودم حالا مجبورم نظریات خود را عرض کنم بدیهی است معاهد یا برای یک مطالب سیاسی و یا برای امور اقتصادی و یا برای هر دو مطلب منعقد میشود نظر به اطلاعاتی که بنده دارم هیچ ننظر سیاسی بین دولتین ایران و چین نیست و بیشتر گمان میکنم انعقاد این عهدنامه از نقطه نظر اقتصادی است و خیلی میل داشتم آقای معاون وزارت امور خارجه و آقای مخبر توضیح میدادن که چند نظری که در این معاهده برای سهولت امور اقتصادی بین ایران و چین انجام کردهاند بدیهی است تجار ایران و چین خیلی محدود است و متاسفانه چیزی هم که از ایران به چین میرفت در آن خصوص به قدری دولت چین فشار آورد که یک قسمت از تجار ایران را ور شکست نموده و یک قسمت دیگر را هم نمی دانم به چه حال نگاه داشته و آن مسئله تریاک است زیرا مواد خام دیگری از ایران به چین نمیرفت ولی متاسفانه تصور میکنم از انعقاد این معاهده چیزی که به ایران لطمه وارد خواهد نمود ورود امتعه چین است که غالباً جزو تفننات است و البته خیلی زیاد خواهد شد و به وزارت مملکت خواهد افزود و اگر هم چیزی در مملکت باقی باشد به چین خواهد رفت و از طرف دیگر وحشتی که دارم این است که به مجرد انعقاد این معاهده فوراً یک سفارت خانه در چین بر قرار شده و یک خرجهائی برا این مملکت تولید خواهد نمود در صورتی که تصور نمیکنم هیچ نتیجه هم از آن بتوانیم بگیریم چنان که از خیلی سفارتخانههای خود در خارجه علاوه بر آن که نتونستهایم استفاده کنیم غالب سفرائی را که در آن جاها منصوب کردهایم هر وقت دولت خواسته است آنها را عوض کند فوراً طرفدارانی پیدا کردهاند که دولت موفق به تغییر آنها نشده و چون در این عهد نامه بنده تصور میکنم نظر سیاسی در بین نبوده عمده راجع به مسائل اقتصادی است خیلی میل داردم توضیح داده بشود که دولت چه نظری برای حفظ منافع ایران و تجار ایرانی اتخاذ کرده است آیا پس از انعقاد این معاهده این سفارت خانه هم در چین تأسیس خواهند کرد و در تعقیب آن معاهد تجارتی منعقد خواهند نمودن؟ و بالاخره روش را اتخاذ خواهند کرد که واقعه دیگری بر سایر واقعات این مملکت افزوده نشود یا خیر؟
معاون وزارت امور خارجه ـ عجالتاً دولت برای روابط آتیه خودش با دولت چین نظر قطعی اتخاذ نکرده است ولی شاید در آتیه سفارت فوق العاده برای تعیین روابط بین دولتین اعزام نشود و همان طور که آقای ارباب فرمودند این عهدنامه فقط برای دوستی و تجارت است و اظهار میل هم ابتداء از طرف دولت چین شده است و البته در موقعی که یک دولتی با دولت دیگر اظهار میل و دوستی بکند خوب نیست اظهار او رد شده و قبول نشود ولی در موقع عملیات دولت در نظر خواهد گرفت که مناقع تجار ایرانی و مصالح ایران را حفظ کند.
رئیس ـ دیگر مخالفی در کلیات نیست؟
(گفته شد خیر)
رئیس ـ پس باید رای بگیریم به ماده واحده که از طرف وزارت امور خارجه پیشنهاد شده است این ماده که رای دادید به عهدنامه رای دادهاید.
آقای تدین ماده واحده را به مضمون ذیل قرائت نمودند.
مجلس شورای ملی عهدنامه دوستی منعقده بین دولت علیه و دولت جمهوری چین را که شامل هفت فصل و ضمیمه به این لایحه است تصویب مینماید.
مستشارالسلطنه ـ میخواست از آقای معاون وزارت امور خارجه سئوال کنم از تاریخی که این معاهده بین نمایندگان ایران و چین در رم امضاء شده نسخهای که به یکن فرستادهاند امضاء شده ات یا خیر؟
معاون وزارت امور خارجه ـ این نسخهها بدواً از طرف مامورین ایران و چین در محل انعقاد عهدنامه امضاء میشود و پس از آنکه از مجلسهای هر دولت گذشت از طرف روسای دولت امضاء میشود.
رئیس ـ رای میگیریم به ماده واحده که قرائت شد آقایانی که ماده واحده را تصویب میکنند قیام نمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد اگر آقایان موافق باشند چند دقیقه تعطیل شود.
(بعضی گفتند صحیح است)
در این موقع آقایان نمایندگان برای تنفس از مجلس خارج شده و پس از نیم ساعت مجدداً جلسه تشکیل گردید.
رئیس ـ چون جمعی از آقایان تشریف بردهاند وعده برای مذاکرات کافی نیست لهذا جلسه را باید ختم کنیم جلسه آتیه پس فردا که روز پنج شنبه است خواهد بود و در دستور هم بقیه دستور امروز.
مجلس یک ساعت و نیم از شب گذشته ختم شد