مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ تیر ۱۳۳۳ نشست ۳۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸
جلسه ۳۰
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه دهم تیرماه ۱۳۳۳
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان دولتشاهی، دکتر سعید حکمت، استخر
۳- بیانات آقای وزیر جنگ راجع به زندانیان بیمار و تعقیب اخلالگران
۴- بیانات آقای وزیر بهداری راجع به عملیات سازمان بهداشت جهانی در ایران
۵-اخذ رأی و تصویب لایحه افزایش حقوق معلمین
۶- طرح لایحه پشتوانه اسکناس
۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس دو ساعت و پانزده دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشیکل گردید.
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
غائبین با اجازه آقایان: دکتر افشار، صدرزاده، مکرم، کریمی، مهندس اردبیلی، تربتی، مهندس شاهرخشاهی، هدی، حائریزاده، سلطانالعلما
غائبین بیاجازه آقایان: کدیور، امیر تیمور کلالی، مصطفی ذوالفقاری، نقابت.
دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه آقایان: امید سالار ۳۰ دقیقه، اورنگ ۳۰ دقیقه، تیمورتاش ۳۰ دقیقه. امامی خویی ۳۰ دقیقه، حمیدیه ۳۰ دقیقه، ابراهیمی یک ساعت، اریه یک ساعت و سی دقیقه، عبدالرحمن فرامرزی یک ساعت و سی دقیقه، دکتر وکیل یک ساعت و سی دقیقه
غائبین در رأی آقایان: موسوی یک رأی، کاشانیان یک رأی، صادق بوشهری یک رأی، ثقهالاسلامی یک رأی، سلطانی یک رأی، تجدد یک رأی، علم یک رأی، عبدالحمید بختیار یک رأی، خرازی یک رأی، زنگنه یک رأی، افشار صادقی یک رأی، ارباب یک رأی، بیات ماکو یک رأی.
رئیس- آقای شوشتری نسبت به صورت مجلس نظری دارید بفرمایید.
شوشتری- در بیانات جلسه قبل بنده سه عبارت اشتباه شده است باید اصلاح شود باید در اطراف آن توضیح بدهم یکی در آن مصرع منتسب به امیر مؤمنان علی علیهالسلام که خواندم یا حارحمدان من یمت پرتی این عبارتی که اینجا نوشته شده است که من گفتهام (شأن من نیست) این عبارت ابداً از ذهن من بیرون نیامد عرض کردم که من کوچکتر از آنم که چنین دعوایی بکنم استدعا میکنم این عبارت را اصلاح بفرمایند عبارت دیگر این است در صورت جلسه نوشته شده من دروغ نمیگویم اگر دروغ بگویم ناسیدم (بعضی از نمایندگان- صحیح است) این کلمه هم از من آقایان شنیدید (گفته شد- خیر) بنده چنین کلمهای نگفتم و این کلمه پسندیده نیست در صورت مجلس باشد (صحیح است) مثل بقال و عطار است یک عبارت دیگری است و اسم است اشتباه شده آقای کرایلی را جلالی استماع کردهاند و اشتباه شده است استدعا میکنم که این سه قسمت را در صورت مجلس اصلاح بفرمایند.
رئیس- هر سه قسمت اصلاح میشود آقای خرازی نسبت به صورت مجلس نظری دارید بفرمایید.
خرازی- بنده را جزو اشخاصی که در رأی به اعتبارنامه آقای امیر تیمور کلالی شرکت نکردند نوشتهاند در صورتی که به شهادت آقای مسعودی و سایر رفقا شرکت کردم و رأی سفید دادم خواستم اصلاح شود (مسعودی- صحیح است) (شمس قناتآبادی- احسنت)
رئیس- بسیار خوب اصلاح میشود دیگر نظری نسبت به صورت مجلس نیست؟ (گفته شد خیر) صورت مجلس جلسه پیش تصویب شد.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دولتشاهی- دکتر سعید حکمت- استخر
رئیس- در جلسه پیش نطق قبل از دستور نشده بود با اجازه آقایان به این جلسه موکول شد. آقای دولتشاهی بفرمایید.
دولتشاهی- بنده مقدمه از مقام ریاست معظم تشکر میکنم که نوبت بنده را ارفاقاً امر فرمودند محفوظ باشد، گفته شد از گذشته نباید صحبت کرد شاید نظر گوینده محترم این بوده است که نباید با حرف گذشته را تذکر داد و باید عمل کرد، شاید مقدور باشد صدی ده صدی پنج آثار طاقتفرسای دوره گذشته را محو کرد ما بلکه بتوانیم شانه مردم بیچاره این مملکت را از زیر بار فشار سنگین گرانی راحت بکنیم والا چگونه ممکن است از گذشتهای به این سختی و سنگینی بتوان صرفنظر کرد تجربه و عبرت و هزاران محسنات دیگر محصول گذشته است از آینده جز ذات پاک پروردگار کسی اطلاعی ندارد اگر تذکر از گذشته برای بشریت مفید نبود این همه کتب مفید تاریخ که سالها عمر نویسندگان بزرگی را صرف کرده است چه نتیجهای داشت این همه کشفیات در اعماق زمین با صرف میلیونها مخارج چه ثمری داشت پس تجربه و عبرت باید از گذشته بشر داشته باشد یک عمل به تجربه از جنگ بینالملل گذشته برای این مملکت میلیاردها ریال خسارت وارد کرد، همه میدانید که در جنگ بینالمللی گذشته لیره طلا به ۲۵ ریال و لیره کاغذ به ۱۸ ریال فروخته شد. همین تجربه باعث شد که در جنگ بینالمللی دوم به مجرد ورود قشون متخاصم قیمت لیره را به ۱۳۰ ریال به ما تحمیل کردند که اگر امعان نظری بشود خواهید دید که هنوز آثارش در این مملکت باقی است (شمس قنات آبادی- خائنین داخلی این کار را کردند) (میراشرافی- آثار خیانت مشرفالدوله هنوز باقی است) به شخص کاری ندارم ملاحظه فرمودید پا گرفتن و فروختن یک لیره ۱۳۰ ریال پول او چه جور پرداخته شد اگر قسمتی به حساب معروف حاجی ذغالی پرداخته شد قسمت دیگرش را انشاءالله امیدوارم بپردازند آیا این کار پرمنفعت این کار به این زیبایی قابل فراموشی و اغماض است؟ شاید اعمالی از گذشته را توانسته باشیم تحمل و اغماض کنیم ولی فرق خاصی بین این گذشته و گذشتهها بوده است چرا آن اعمال را گذشته باید اسم بگذاریم؟ برای این که این عمل در گذشته برای این مملکت موجب گرفتاری و بدبختی حال و خدای نگرده مال این کشور است، ما در مقابل یک تجربهای که دیگران اعمال کردند آیا شایسته هست که ما در این همه مصائب و این همه تجربه کوچکترین عبرتی نداشته باشیم؟ همین نتیجه از گذشته بود که شیخ علیهالرحمه برای افراد هوشمند آرزوی عمر دوباره را کرد. آقایان در این مجلس عدهای را میبینم که عمر دوباره و سه باره بلکه چندین باره دارند شایسته نیست که بگوییم ما باید گذشته را فراموش بکنیم (شمس قناتآبادی- آقای دولتشاهی کی گفت گذشته را فراموش بکنید؟) گفتند (قناتآبادی- گفته شد که درباره گذشته جوانمردانه قضاوت بکنید) عرض کردم مقصودشان این بود پس وقتی یک عدهای داریم اینجا که عمر دوباره و سه باره که آروزی شیخعلیهالرحمه است دارند شایسته نیست ما نگوییم که تجربه را باید به کار برد به قول آن شاعر عرب که گفت زیر همین گنبد و این بارگاه همین جا آقا یاد دارید همه آقایان به خاطر دارند ما یک جریاناتی دیدهایم که حتی پارهای از آنها هم قابل گفتن نیست (شمس قناتآبادی- آقا ما چیزی ندیدیم) یعنی شاید برای گوینده هم آن قدرها خوب نباشد (داراب- اگر برای ما میفرمایید بلندتر بفرمایید) شاید این میکرفون خراب است یا صدای من کافی نیست آقای مصدقالسلطنه با یک عمل بسیار خوب که مورد آرزوی این مملکت بود مع یک الفاظ بسیار زیبای خوبی شروع به کار خوبی کرد عرض نمیکنم که خود آقای مصدقالسلطنه شاید خدای نخواسته حسننیتی نداشته باشد یا این که بستگان، دوستان صوری ایشان ایشان را از مقصود و منظورشان منحرف کردند ولی نتیجه بالمال برای این مملکت جز یک بدبختی و بیچارگی و فلاکت چیزی در بر نداشت البته در موضوع یک قتلی قسمت سهو و عمدش یک تفاوتهایی میکند ولی برای مقتول چه تفاوت میکند عائله او، خانواده او پریشان شده حداعلی این است که به مناسبت قتل غیرعمد قاتل را مجازات نمیکنند والا برای اولاد پریشان و بدبخت او چه نتیجه دارد مردم این مملکت در اثر این پیش آمد خواه خبط خواه اشتباه خواه خدای نکرده خیانت نتیجه برایشان در یک عرض بوده. به مناسبتی که عرض کردم آنچه که قابل گفتن است اینجا عرض میکنم همه آقایان خاصه نمایندگان دوره ۱۶ و ۱۷ به خوبی اطلاع دارند آقای مصدقالسلطنه هر وقت یک لایحهای ولو برای یک هفته به عنوان حکومت نظامی از طرف دولتهای وقت به این مجلس تقدیم شد مدتها هیاهو راه انداختند گریه کردند و غش کردند و حکومت نظامی را برای مملکت مضر دانستند ولی همه آقایان ملاحظه فرمودید در دو سال و چند ماه یک دفعه نتوانستند بدون حکومت نظامی کارشان را اداره کنند، یک حکومت نظامی هم در حکومت نظامی اختراع کردند که آن کمیسیون امنیت بود در مملکتی که حکومت نظامی به آن سختی و به آن فشار ماده ۵ که به اصطلاح اگر جلویش را نمیگرفتند تا آن فیها خالدون میرفت اصولاً هر ساعت و هر دفعه یکی از افراد این کشور فرمان نخستوزیری را از دست شاهنشاه ایران میگیرند معناً رئیس کمیسیون امنیت این کشورند، کمیسیون امنیت این کشور بهتر از آقایان وزرا که هر کدام مسئول امنیت یک قسمت از کارهای کشور هستند چه بهتر از این میشود. رؤسای شهربانی و ژاندارمری و دیگران تحت امر دولت هستند چنانچه ملاحظه فرمودید حتی احکامی که برخلاف وجدان و شرافت سربازی به سرباز داده بودند در برابر اطاعت از او امر دولت اجرا کرده بودند پس باید گفت که این کمیسیون امنیت خود حکومت نظامی در حکومت نظامی اثر دیگری نداشت و حالا اگر یک روزی یک تلگرافی برسد اینجا که یک پاسبان در اقصی نقاط این مملکت توی گوش یک نفر زده بلافاصله هیاهو راه میاندازند، مشروطیت از بین رفته ولی همه دیدند در چندم آذر وقتی که قریب سیصد نفر در این شهر کشته شد وقتی که خانهها غارت شد اداره روزنامه مخالفین را آتش زدند و سوختند پشت همین تریبون آقای مصدقالسلطنه فرمودند که من گذشته از این که متأسف نیستم بسیار خوشوقت هم هستم، اگر کوچکترین اهانتی نسبت به یک کسی میشد باز میدیدیم که خیلی کارها میشد ولی دیدیم در خیابانها با عصمت مردم چه جور رفتار کردند بنده عرض نمیکنم که بنابراین خوانین محترم یا دوشیزگان یک مردمانی نبودند که به اصطلاح کار بدی نکرده بودند ولی برخلاف تمام قوانین عالم به این صورتی که در خیابان مزاحمت به ناموس مردم میشد شایسته نبود برای این که در قوانین جزایی ما از نوع حبس قابل ابتیاع تا اعدام در مقابل اعمال مردم مجازات قائل شدهاند ولی در هیچ یک از قوانین لخت کردن یک خانم در کوچه و کتک زدن با باتون مرسوم نبوده (شمس قناتآبادی- حلالزادهها که ندیدند کی همچو کاری کرده) آقا را عرض نکردم (شمس قناتآبادی- هیچ همچو کاری نکردند اصلاً شما آقایان آبروی این مملکت را میبرید) آقای مصدقالسلطنه در مجلس حتی با اختبار دادن به کمیسیونها همه آقایان میدانند مخالف بود وقتی خودشان حاجت پیدا کردند آن اختیارات را به آن صورت از مجلس گرفتند، کار به جایی کشید که پشت همین تریبون در موقع تشکیل مجلس سنا فرمودند من میدانم که مخالف قانون اساسی است ولی میخواهم (مسعودی و شوشتری- صحیح است) اگر یکی از وزرا ضمن صحبتش یک عبارتی اشتباهاً از دهانش خارج میشد فریاد میزدند که اهانت به مجلس است اما به خاطر دارید که خود ایشان چه اهانتهایی به این مجلس کردند آقای مصدقالسلطنه از همین اطاق رفتند بیرون جلوی بهارستان فریاد زدند به مردم گفتند اینجا مجلس نیست آقایان وکلای مدافع، دکترها که از قوانین حقوقی کاملاً اطلاع دارند تشریف دارند اینجا که آقای مصدقالسلطنه در آن روز اینجا را مجلس ندانست ریاست وزرایی خود ایشان چه عنوانی دارد؟ یک وکیلی که تردید به حق موکلش را بکند وکالتش درست است؟ رفراندم در آن تاریخ معمول نبود برای آقای مصدقالسلطنه کسی رفراندم نکرد همین مجلس به او رأی داد که تو رئیسالوزرایی اگر این مجلس صلاحیت نداشت پس ایشان از آن روز هم نخستوزیر نبودند نه این که مثل پارهای اشخاص که خدای نکرده اختلال هواس دارند هنوز هم خودشان را نخستوزیر میدانند روزی که آمد و جلوی مجلس و گفت که این مجلس صلاحیت ندارد او هم صلاحیت رئیسالوزرایی را هم نداشته است اینجا اشکالی که قضیه داشته است و همه آقایان کم و بیش مخصوصاً وزرای محترم داشتهاند این است. خوب به خاطر دارم که یک روزی اعلیحضرت فقید در هیئت وزرا فرمودند شاید در بین آقایان کسی باشد که به یاد داشته باشد که با عوض شدن من تنها کاری از پیش نمیرود. حالا هم همان دردبیدرمان هست اینجا یک چیزی به خاطرم میآید که شاید آقایان پیرمردها مثل بنده باشند میدانند که در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه در همین تکیه دولت یک تعزیهای میخواندند آن تعزیه یک مدیر کلی داشت ملقب به معین البکا این معینالبکا به کارش خیلی علاقمند بود و هم خیلی عامل بود از اول سال سعی میکرد در تمام این کشور مثلاً یک آدم قلدر و خشن را پیدا بکند که مخالف هم بتواند بخواند واو را بگوید شمر همین طور برای تمام کارهایی که در تعزیه لازم داشت برای خودش کسی را پیدا میکرد بلاتشبیه میگفت که حضرت علیاکبر است (رئیس- آقای دولتشاهی وقت شما تمام است) چند دقیقهای اجازه بدهید.
رئیس- چقدر وقت میخواهید؟
دولتشاهی- ده دقیقه
رئیس- رأی گرفته میشود به این که ده دقیقه دیگر ایشان صحبت کنند آقایان موافقین قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایند.
دولتشاهی- تشکر میکنم عرض کنم همین طور اشخاصی برای کارهایی که داشت تهیه میکرد مثلاً برای مویهخوان که صدایش نازک باشد صدای زنانه داشته باشد البته آقایان میدانید تمام اثاثیه که فعلاً در بانک رهنی پشتوانه اسکناس است (دکتر جزایری- بانک ملی) معذرت میخواهم بانک ملی این اثاثیه منتقل میشد به تکیه دولت خیلی چیزها بود صندلیهای طلا بود زین و یراقهای مرضع بود انواع و اقسام بود از جمله اشخاصی هم که بودند ۴۰ و ۵۰ عرب درست میکردند و کمرشان را روی عبا میبستند و یک شمشیر هم دستشان بود این دسته از هیچ کدام از دو دسته اصحاب دعوا نبودند وقتی شمر میآمد آنها چند دور تکیه میگشتند و دنبال او میدویدند وقتی امام هم میآمد همین طور (میراشرافی- شمر حالا هم زیاد است) نتیجهای که داشت این بود که از اول محرم تا روز عاشورا شمر بود دیگر مقامش را عوض نمیکرد و مقارن با همین احوال تجزیه شیوع و شیاع داشت سر هر کوچه و گذری یک تعزیه میخواندند با یک تفاوت چون دستگاهشان عریض نبود وضعیتشان زیاد وسعت نداشت لباس متعدد و اشخاص متعدد نداشتند البته برای جلب مستمعین ناچار بودند سر این گذر که تعزیه میخواندند سر گذر دیگر هم تعزیه دیگر بخوانند آقای شوشتری یادشان هست (شوشتری- بنده یادم نیست سنم اقتضا نمیکند) اینها چه کار میکردند محلی که نداشتند لباسشان را عوض کنند وقتی که از این مجلس به مجلس دیگری میرفتند در بین راه آن یکی چادرش را میانداخت سر آن و آن یکی کلاه خودش را میگذاشت سر این و میرفتند به گذر دیگر وقتی آنجا وارد میشدند آن یکی که چادر سرش بود آن شخصی که باید باشد نبود این همان حرمله بود منتهی چادر سرش انداخته بود هر وقت که چادر از سرش بردارند میبیند که بیان شیر و کمان دستش است و در انتظار سفیدی گلو است هر وقتی که دستش رسید سفیدی گلو را تیر میاندازد آن یکی اگر پارچه قرمز دور کلاهش را عوض کرده همان شمر است پارچه قرمز در جیبش است به مناسبت تعزیهای که باید در سر این گذر در بیاورد پارچه قرمز را دور کلاه خودش برداشته و عوض کرده است ولی در حقیقت همان شمر است و به مناسبت تعزیهای که باید بخواند پارچه سفید دور کلاهش بسته، حالا آقایان مراقب باشید این شمر امام نیست همان است که شرح دادم اگر یک دفعه دقت بفرمایید دستشان را بلند کنید مرکب سپاه رفراندم به دستشان است به تلگرافات مراجعه کنید آثار امضا و تشویق و امیدواریشان پای آن تلگرافات
هست (صحیح است) (ارباب- اغلب هم سر کارند) دارم عرض میکنم همانها هستند که شاید آن روز هم مصدقالسلطنه را به این روز انداختند و امروز هم خدای نکرده شما را به همان روز خواهند انداخت قدری دقت و مراقبت بکنید ملاحظه بفرمایید امروز بر اثر تصادف با یکی از آقایان صحبت میکردم عرض کردم اگر کسی قادر باشد امید را از یک نفر سلب کند همان دقیقه آن شخص میمیرد، اگر این مردم برای بنده و شما دست زدند، سینه زدند، جانفشانی کردند، به امید آن بودند که آن وضعیت عوض شود اگر آن وضعیت عوض نشود پس چه کاری برای این مردم کردهایم، چون فعلاً نه صدا و نه نفس بنده بیش از این یاری نمیکند اگر خدای نکرده عمری داشتم باز هم عرایضی میکنم (احسنت)
رئیس- آقای دکتر سعید حکمت بفرمایید.
بعضی از نمایندگان- دستور، دستور.
رئیس- اگر بخواهیم وارد دستور شویم باید رأی گرفت.
دکتر سعید حکمت- بنده قبلاً از جناب آقای دولتآبادی خواستم سپاسگزاری بکنم که وقت نطق قبل از دستورشان را به بنده مرحمت فرمودند و البته منظورم از این تقاضا گزارشی بود که به عرض آقایان نمایندگان محترم میرسانم طبق دستوری که از طرف ریاست کمیسیون عرایض و همچنین از طرف جناب آقای رئیس مجلس شورای ملی به بنده داده شده بود درباره آقای دکتر فاطمی در زندان هنک زرهی معاینهای بکنم البته از ایشان معاینه به عمل آمد و نتیجه را هم به عرض کمیسیون عرایض رسانیدم و جناب آقای رئیس مجلس موافقت فرمودند و همچنین دستور فرمودند که ایشان را از هنگ زرهی به بیمارستان شماره ۲ ارتش منتقل کنند در این زمینه از چندی پیش در مصاحبههای مطبوعاتی اظهارنظرهایی شده بود و کسالت ایشان را حمل به تمارض کرده بودند بنده از نقطهنظر نماینده مجلس و هم از نقطه نظر انتسابی که به دستگاه دادگستری داشتم خواستم به عرض آقای برسانم که کسالت ایشان محرز و مسلم بود و در گزارشی که به عرض مجلس شورای ملی و همچنین به مقامات صلاحیتدار از طرف پزشکی قانونی فرستاده شده شرح حال ایشان به طور مفصل نوشته شده و به عرض رسانیدهام البتهایشان کسالتشان ارتباطی با وضع زندانی بودنشان نداشته، ایشان کسالتشان از زمان وزارت خارجهشان در موقعی که هدف گلوله قرار گرفتند و یک زخمی برداشتند بود که مدتها در حدود ۶ یا ۷ ماه در بیمارستان نجمیه بستری شدند و به وسیله متخصصین ایرانی معالجه نشدند که بنده خودم در همان موقع به کرات از ایشان معاینه کردم و حتی کسالت ایشان آن قدر شدت پیدا کرد که از اطبا اظهار دلتنگی کردند و رفتند به هامبورگ در آنجا هم جراحی کردند و کسالتشان به همان ترتیب باقی بود و البته کسالتشان عبارت از یک زخم معده بود و بعد گلولهای که به یک قسمت از معده و هم به یک قسمت از روده ایشان اصابت کرده بود توأم شد. مقصود از تشریح این موضوع این است که وقتی راجع به کسالت آقای دکتر فاطمی اظهارنظر میشود منظور این نبود که ایشان در زندان مریض شدهاند و یا این که در زندان مریضشان کردند بلکه سابقهای بود که از دو سال پیش شروع شده بود و کسالت داشتند و در مدتی که در زندان بودند در گزارشی که به عرض آقای رئیس رسانیدم ایشان نهایت درجه تحت مراقبت و دقت پزشکان متخصص بودهاند و وضع فعلی مزاجی ایشان نسبت به دو ماه پیش که بنده دیدم خیلی خیلی بهتر شده است ولی این بهترین دلیل بر این نبود که ایشان مریض نبودند بنده وقتی که ایشان را معاینه کردم وضع مزاجشان را تشخیص دادم که کسالت دارند و تا حال از ایشان پرستاری میکنند و تقریباً روزی ۲۰۰ الی ۲۵۰ تومان پول دارو برای ایشان داده میشود بعد با آقای وزیر جنگ ملاقاتی کردم و این معاینه را با حضور آقای سرلشگر هدایت (سرلشگر گرزن وزیر راه - دکتر سرلشگر پارسا) سرلشگر دکتر پارسا رئیس بهداری ارتش انجام دادم و با حضور ایشان این تصمیم گرفته شد البته جریان امر را به عرض جناب آقای رئیس رساندیم و ایشان هم دستوراتی دادند (شوشتری- روزی ۲۵۰ تومان را کی میدهد؟) ارتش میدهد و این را بنده حضور آقای وزیر جنگ عرض کردم تذکر دادم که ۲۵۰ تومان شاید پول دوای یک هنگی باشد و با این حال این پول را به این مریض دادهاند و در عین حالی که این کار را کردهاند الان هم مریض است و در معالجهاش هم هیچ گونه اهمالی نشده است و البته از نظر شغل پزشکی که داشتم بنده ایشان را به نام یک مریض معمولی معاینه کردم و اگر اظهارنظری شده درباره یک زندانی بوده که بیماریاش مرتفع نشده، قسمت دیگری که میخواستم به عرض آقایان برسانم راجع به زندان هتک زرهی فرمانداری نظامی است از چندی پیش البته به اغلب آقایان نمایندگان محترم هم شکایاتی رسیده است که زندانیان را شلاق میزنند کتکشان میزنند، ناراحت میکنند روی این موضوع و روی دستوری که از طرف ریاست مجلس شورای ملی و همچنین از طرف وزارت دادگستری رسیده بود بنده در چندی پیش با اطلاع آقای دکتر سید امامی که به ایشان هم این نامهها رسیده بود شخصاً در هتک زرهی رفتم و این زندانیان را معاینه کردم صورتش را دارم و الان پروندهاش موجود است در حدود سی نفر از زندانیان را معاینه کردم از این عده سه نفرشان بیمار تشخیص داده شد و طبق صورتی که فرستادم آنها را فرستادند به بیمارستان، اسم یک نفرشان یادم هست دکتر شهیدی نامی بود که زخم معده داشت، کسالت داشت و کسالت ایشان مسلم بود و بنده به فرمانداری نوشتم که بعد آنها را به بیمارستان منتقل ساختند البته وقتی که در آنجا معاینه کردم یک نفر برای من اظهار نکرد که ما کتک خوردیم و بعد هم راجع به این موضوع بلافاصله نامهای به بنده رسید در دو روز بعد که ما شما را نشناختیم و اگر شناخته بودیم که شما طبیب قانونی هستید و نماینده مجلس هستید شکایت خودمان را اظهار میکردیم روزی که بنده رفتم دکتر فاطمی را معاینه بکنم مجدداً آنجا کسی به من مراجعه نکرد ولی من این موضوع را به رئیس کمیسیون عرایض و به آقای وزیر دادگستری عرض کردم که نامههای متعددی به ما میرسید که اشخاص را اذیت میکند، کتک میزنند و این کار وضعی به خصوص پیدا کرده هر دفعه که ما میرویم آنجا حرفی نمیزنند و بعد شکایت میکنند و میگویند ما شما را نشناختیم و دوباره یک چنین نامههایی میرسد و هر روز این کار تکرار میشود (شوشتری- این حرف دورغ است مال حزب توده است این نامهها جریانی دارد و به من نوشتهاند) (رئیس- آقای شوشتری ساکت باشید) برای این که به این کار خاتمه داده شود طبق دستور آقای رئیس مجلس شورای ملی و پیشنهاد کمیسیون عرایض و تصویب وزارت جنگ قرار شد سه نماینده بنشینند در عرض هر هفته به وضع زندانیان هنک زرهی و یا زندانیان دیگر سیاسی که مال فرمانداری نظامی باشند رسیدگی کنند، یک نماینده از وزارت دادگستری و یک نماینده از پزشکی قانونی و یک نماینده از وزارت دفاع ملی و در صورت لزوم یکی از نمایندگان محترم مجلس شورای ملی که هر کدام را میفرمایند موافقت بفرمایند و از زندانیان دیدن کنند و هم به شکایاتشان برسند که اگر واقعاً ایرادی دارند یا شکایتی دارند به شکایتشان رسیدگی بشود و اگر شکایت ندارند این نوع نامههایی که میرسد و بیشتر جنبه این را دارد که اذهان مردم را مشوب کنند تمام بشود (دکتر شاهکار- آقای حکمت موضوع وارطان چیست؟) عرض کنم نامهای را هم که آقای دکتر شاهکار به بنده در چندی پیش دادند خواستم به عرضتان برسانم، در چندی پیش که تاریخش درست به خاطرم نیست نامهای آقای دکتر شاهکار دادند که از طرف یکی از مادران زندانیان سیاسی در فرمانداری نظامی نوشته شده بود و من به آدرسی که در آن نامه نوشته شده بود نوشتم و گفتم که خودش را به اداره پزشکی قانونی معرفی بکند این خانم آمدند و از آن جسدی که ما از بیابان پیدا کرده بودیم و آورده بودند عکسبرداری کرده بودیم من از نقطه نظر این که این شخص مادر است و شاید این عکس مربوط به پسر او باشد ناراحت خواهد شد گفتم ه شما یک عکس از گمشده خودتان بیاورید و با این عکس که از این جسد برداشتهایم تطبیق میدهم و گویا بعد از دو یا سه روز دیگر عکسی آوردند که با عکس آن جسد تطبیق نکرد من از خانم پرسیدم که عکس دیگری دارید بیاورید که با این عکس تطبیق کنم که تازگی داشته باشد چون گفته شد که آن عکس در حدود ۱۰ سال قبل گرفته شده است آن خانم رفتند عکس دیگری بیاورند ولی هیچ گونه اثری از آن خانم پیدا نشد و نه این که عکس به بنده دادند (نقابت- شما باز با سمت نماینده مجلس سمت پزشکی قانونی هم دارید؟) عرض کنم بنده روی علاقهای که به کار خود دارم بلی (نقابت- مسئولیت با مصونیت جور در نمیآید) حقوق نمیگیرم سرپرستی افتخاری اداره پزشکی قانونی را دارم (شوشتری- یعنی با حقوق؟) (مهدوی- پول نمیگیرند) (نقابت- بیحقوق یا با حقوق مسئولیت دارد و کل مجلس که مصونیت دارد نباید دخالت کند در کاری که مسئولیت دارد اگر وکیل است چرا یدک میکشد کارها را ما ۵۰ تا دکتر بیکار داریم در این مملکت) بنده البته این موضوع را از مقامات صالحه پرسیدهام و سژال کردهام در صورتی که یک شغلی بوده باشد که بنده افتخار آن را قبول کنم آیا مانعهالجمع نیست یا هست؟ و چون موافقت کردند که بدون گرفتن حقوق آن کار را انجام دهم مانعی برای پذیرفتن آن شغل ندیدند (مهدوی- اگر حقوق نگیرند میتوانند قبول کنند) (نقابت- این حکم قانون اساسی است قابل تفسیر نیست، معارض با مصونیت است شغل دولتی) و بنده به این ترتیب که بدون حقوق است آن کار را انجام دادهام و اگر درست نباشد بنده قبول نمیکنم (شوشتری- این حرفها مثل آن عروسی دروغی پری شب است در شاهآباد)
صارمی- شغل دولتی معارض با مصونیت است.
رئیس- آقای استخر بفرمایید.
استخر- این اولین سخنرانی بنده است در مجلس شورای ملی که به نام خدای بزرگ و یاد شهر شیراز محبوب با اجازه آقایان محترم آغاز میکنم بیانات بنده احتیاج به یک مقدمهای دارد که اجازه میخواهم آن مقدمه را عرض کنم و بعد برسم سر مقصود. سال هشتم هجرت بود خاتمالانبیا صلواتالله و سلامه علیه برای فتح مکه قیام کرد با دوازده هزار نفر لشکر مسلح چون شهر مکه بلادفاع اعلام شده بود وارد شهر مکه شدند و طوافی کرد وارد خانه خدا کعبه شد تمام آن بتها را با چوب دستی ریختند و پامال کردند فرمود جاالحق
و زهقالباطل انالباطل کان زهوقا حق آمد و باطل رفت و این باطل رفتنی است پس از طواف تمام اهالی که سابق نسبت به این مرد بزرگ آزارها و شکنجه کرده بودند دور ناقه او را گرفتند که آیا با آنها چه معاملهای خواهد کرد، مردی که مدت سیزده سال انواع آزارها و شکنجهها و اذیتها را از ساکنین این شهر از همشهریهای خودش تحمل کرده بود شب هنگام خائفاً ترقب از آن شهر فرار کرده حالا بعد از ۸ سال مهاجرت با ۱۲ هزار لشکر مسلح وارد شده البته کسی انتظار نداشته که این مرد با آن آزارها و اذیتها که دیده کسانی را که به او ظلم کردهاند ببخشد خود پیغمبر گفت خیال میکنید که من با شما چه معاملهای میکنم؟ گفتند همان معاملهای که یک مرد شریف، یک مرد بزرگ با ما میکند فرمود اذهبوا و انتم الطلقا بروید که همه آزاد هستید تمام را بخشید مگر هشت نفر که خون آنها را هدر کرد که حالا بنده نمیخواهم وارد آن تفصیل بشوم سرا پرده نبوت را بالای یک تپه زده بودند که مشرف بر مکه بود پیغمبر (ص) وارد آن سراپرده شد نگاهی به صحرای مکه کرد فرمود ای مکهای وطن من فرزندان تو قدر مرا ندانستند مرا مجبور کردند که بروم شهر دیگری و به برق نبوت را آنجا بلند کنم ولی من تو را دوست دارم و از جان و دل تو را فراموش نمیکنم از شدت تأثر فرمود که حبالوطن منالایمان دستور دادگاه مکه را ندروند سبد مکه را شکار بکنند که حرام است این معنای وطنیت و این دستور حبالوطنی است که همه ماها باید از بیان این مرد بزرگ و عمل این مرد نسبت به وطن خودمان تا این حد علاقهمند باشیم، بنده به شهر شیراز و به وطن خودم همین اندازه علاقهمند هستم زیرا که این شهر حق به گردن من دارد اهالی این شهر مرا به نمایندگی انتخاب کردند که برای آنها اگر بتوانم خدمتی انجام داده باشم حالا اگر آن قدرت و نفوذ را داشتم البته برای این شهر محبوب خودم یک امتیازاتی قائل میشدم ولی چون آن را ندارم ناچار از دولت سپهبد زاهدی خواهش میکنم نسبت به بیانات گذشته من که مربوط به مسلح بودن ایلات و عشایر بود یک توجه کافی بکنند (صحیح است) زیرا آن طور که بنده اطلاع دارم فارس هیچ آفتی ندارد (میراشرافی- جز قشقاییها) مسلح بودن ایلات و عشایر و زمانی که رفع این شر و این آفت از سر فارس و شیرازی نشود احدی اطمینان به زندگی خود ندارند (صحیح است) (میراشرافی- میکریش هم همان چهار برادرند) افراد ایل قشقایی تقصیری ندارند باید از دولت سپهبد زاهدی تشکر بکنیم که تاکنون امنیت و آرامش را در فارس برقرار کرده و هیچ گونه ناامنی در آنجا وجود ندارد ولی این امنیت قابل دوام نیست (صحیح است) مردم اطمینان به زندگانی خودشان ندارند مالک اطمینان ندارد که ملک خودش را آباد کند رعیت اطمینان ندارد که دنبال رعیتی برود (صحیح است) مگر این که وقتی ببیند تمام تفنگها از دوشها گرفته شده و اطمینان به امنیت داشته باشد (صحیح است) این خواهش را من از سپهبد زاهدی میکنم و تمام نمایندگان فارس و تمام نمایندگانی که اینجا حضور دارند برای امنیت عمومی این تقاضا را دارند (صحیح است) (شوشتری- همه فارس هستیم) و روی همین عقیده و همین علاقهمندی به شیراز است که بنده هر گاه میبینم در مجلس شورای ملی یک تشنجی ایجاد میشود یک اختلافی در اوضاع پیدا میشود بین نمایندگان و دولت یک تشاجری به عمل میآید حقیقتاً من فوری به فکر فارسی میافتم که این تشنج و این تشاجر بین نمایندگان و دولت آیا در فارس چه اثری خواهد داشت البته این فکر من را واقعاً ناراحت میکند و استدعا میکنم که قدری به عرایض بنده بیشتر توجه بکنید تا بتوانیم برخلاف گذشته بین مجلس و این دولت که هر دو مولود یک نهضت ملی هستند و از یک در وارد شدهاند یک جمعی به نام نماینده و یک جمعی به نام دولت این دو قوه یعنی قوه مجریه و قوه مقننه، پشت بر پشت هم بگذارند فکری برای مملکت بکنید (شمس قناتآبادی- پشت به پشت که بد است آقای استخر) و این مملکت را نجات بدهند بنده معتقدم که اگر یک دولتی را مجلس صالح میداند تا آن زمانی که صلاحیتش به مجلس محرز هست باید آن دولت را تقویت کرد او را نیرومند ساخت و قدرت بهش داد زیرا به جز قدرت این مملکت را نمیشود اداره کرد (شمس قناتآبادی- البته قدرت قانونی) هر گاه خدای نخواسته فهمید که صلاحیت ندارد به یک جهتی از جهات و مصلحت نیست که بر این مسند بماند با یک ورقه کبود او را سر جای خودش بنشانید (شمس قناتآبادی- نمیگذارند) اما خدای نخواسته هر روز مشاجره کردن اخلال در کار کردن عرض کردم اگر چنانچه در تهران اثری ندارد در سرتاسر فارس اثر دارد و قابل تأثر است تمام این اختلافی که اجمالاً در اینجا میافتد دو دسته از آن استفاده میکنند یک دسته دزدهای اداری و یک دسته دزدهای مسلح سرگردنه زیرا معروف است دزد بازار آشفته میخواهد هر چه بین نمایندگان و بین دولت اختلاف بیشتر باشد اینها خوشحال میشوند زیرا بیشتر میزدند بیشتر میبرند بیشتر به مردم اذیت و آزار میکنند (پورسرتیپ- اداریها بیشتر میدزدند یا سرگردنهایها) هر دو استفاده میکنند فرق نمیکند ممکن است اینها بیشتر ببرند (میراشرافی- سرگردنهایها بیشتر استفاده میکنند) خاطرم هست وقتی همکار محترم بنده آقای میراشرافی اینجا تذکری فرمودند که روز چندم مهرماه گویا اداره ایشان را دفتر روزنامه ایشان را آتش زدند (میراشرافی- شانزدهم آذر) غارت کردند (میراشرافی- خانهام را هم غارت کردند) بنده این نکته را فراموش نمیکنم که آقایان یک غارت و یک آتش زدن دیدند ولی بنده در فارس مکرر دیدم که یک بلوکی را تمام آتش زدند یک بلوکی را مکرر غارت کردند که مدت ۲۰ سال روی آبادی ندید بنده از آن روز میترسم این تذکر بنده از این لحاظ است که مبادا باز یک چنین روزی پیش بیاید و ما خودمان در این گناه بزرگ شریک هستیم (میراشرافی- آقا وزارت دارایی هم از دریافت مطالبات خودش قصور کرده ۶ میلیون تومان مال دولت را بردند و خوردند شرکای بزرگ آن در تهران هستند) (وزیر دارایی- بنده جواب میدهم) همین پیغمبر بزرگ که بنده نام نامی او را بر زبان آوردم یک دو کلمهای دارد اجازه بدهید عرض کنم سلطانالغشوم خیر من فتنه تداوم این حرف، حرف یک پروفسوری نیست حرف یک آدم دکتر و مهندسی نیست این حرف کسی است که به عقیده ما ینطق عنالهوی ان هوالاوحی یوحی هر چه میگوید از طرف دیگری میگوید میگوید سلطانالغشوم خیر من فتنه تداوم اگر بر یک ملتی یک پادشاه اجباری حکومت بکند یک پادشاه مستبدی حکومت بکند بهتر است که در بین آن جامعه فتنه و فساد حکمفرما باشد (قناتآبادی- آقای استخر انتقاد کردن غیر از فتنه و فساد است) این را هم عرض میکنم که ما دوره پادشاه فقید را دیدیم و دوره دو سال و چند ماه گذشته را هم دیدیم که بر این مردم از لحاظ فتنه و فساد چه گذشته (صحیح است) عرض بنده این طور فتنه و فساد است غرض بنده انتقاد نیست غرض بنده فتنه و فساد است (قناتآبادی- منشأ فتنه را باید از بین بردارند) (صارمی- ایشان هم مقصودشان همین بود) (قناتآبادی- خوب بگویند که بردارند) (میراشرافی- مقدار زیادش خود دکتر مصدق بود) موضوع دیگری که میخواستم خدمت آقایان عرض کنم این است که بیشتر ایراداتی که به دولت میشود انتقادی که میشود البته از لحاظ فساد دستگاه دولت است در این تردیدی نیست خود دولت هم البته نمیتواند این را انکار بکند که فساد در دستگاه دولت نیست (صحیح است) ما هم این را میدانیم اما چه کار باید کرد که این فتنه و فساد مرتفع بشود به عقیده بنده یکی از دو راه را دارد یا یک حکومت انقلابی روی کار بیاید بدون این که فکر عاقبت کار را بکند تصفیه کاملی بکند و مملکت را نجات بدهد این یک راه اصلاح است یک راه اصلاح دیگر تقویت کردن دولت است البته برای ما و مملکت ما چنین حکومتی لازم نیست هر وقت مزاج مملکت مستعد چنین حکومتی شد خودش قیام میکند برای مملکت ما فعلاً غیر از آرامش و غیر از تقویت دولت که بتواند حفظ امنیت را بکند به عقیده بنده راه دیگری ندارد دولت ضعیف نمیتواند کاری برای مملکت بکند ملاحظه بفرمایید ۲۱ کابینه از شهریور ۲۰ تاکنون در مملکت ما آمدند و رفتند ۲۱ کابینه عوض شد این ۲۱ کابینه نتوانستند یکی از دردهای مملکت را علاج بکند برای این موفق نشدند که وظیفه و مرام خودشان را عملی کنند تا خواستند وارد عمل بشوند این دولت میرود تبدیل به دولت دیگری میشود این که کار ما تا حالا به جایی نرسیده و این بار ما به منزل نرسیده است برای همین است که دولت دائمی سر کار نبوده دولتها آمدهاند و رفتهاند بدون این که موفق بشوند کاری انجام بدهند یک موضوع دیگری که میخواستم خدمت آقایان عرض کنم و استدعای توجه از آقایان نمایندگان محترم دارم این است که آقا دو کلمه مقدس در مملکت ما متأسفانه مظهر بسیاری از جنایات و فجاعی شده است کلمه دین و آزادی چه بسا جنایاتی که به بهانه دین میشود و مردمان دینداری را روی مقاصدی از دین بری میکنند مدتهای مدیر مملکت ما گرفتار این فجایع بود که به نام دین به خود دین خیانت میکردند از مدتها به این طرف موضوع آزادی پیش آمده که بعضیها به نام آزادی واقعاً به خود آزادی خیانت میکنند (نراقی- احسنت) به قول آن خانم معروف فرانسوی موقعی که او را میبردند به طرف میدان اعدام فریاد زد کهای آزادی چقدر جنابت به نام تو میشود ما هم کارمان به جایی رسیده که باید فریاد بکنیم ای آزادی چقدر در این مملکت خیانت میشود به نام تو به نام آزادی (قناتآبادی- کدام آزادی؟ خدا بیامرزد) (شوشتری- یک کلمه دیگر هم اضافه شده نهضت ملی) البته باید این را تصدیق کرد که خود کلمه آزادی و عنوان آزادی داشتن شایسته هر آدمی نیست متمسک شدن به آزادی یک وسایلی لازم دارد همه کس نمیتواند این دعوی را بکند و به نام آزادی بخواهد به آزادی خیانت بکند (نراقی- احسنت) یک مردی پس از چهل سال تجربه پس از چهل سال مطالعه پس از چهل سال استادی این بیرق آزادی را در این مملکت بلند کرد با وسایلی که در دست داشت اما اگر دیگری خیال میکند که میتواند همین مکتب را باز بکند به نام آزادی به عقیده بنده اشتباه میکند (صحیح است) برای این که ملت دیگر بیدار شده این ملت دیگر گول حرفها را نمیخورد و آن کسی که این حرفها را میزد آخر یک وسایلی داشت یک مردی بود ۷۵ ساله چهل سال روی این کار مشق کرده بود تا به این مقام رسیده بود به علاوه اگر خاطرتان باشد یک سید نورانی هم به خوابش آمده بود که بهش گفت پاشو
برو این ملت را از این قید نجات بده حالا آقا آن سید نورانی به خواب کسی آمده؟ (میراشرافی- به خواب آقای رضا آشتیانیزاده هم آمده بود) که بتواند این چنین دعوی هم بکند گذشته از اینها نمیشود که تمام مشخصات این مرد را فراموش کرد مردی بود که در تمام مدت عمر معروف به تقوی سیاسی بود نمیدزدید رشوه نمیگرفت ولی با تمام اینها دیدید عاقبت این مملکت را روی خودخواهی و خودپرستی چه بر سرش آورد.
رئیس- آقای استخر نطق آقا مدتش تمام شد.
نراقی- وقت بگیرید آقا
استخر- دستوری دارید آقا؟
رئیس- نفهمیدم چه فرمودید
استخر- اگر روز یکشنبه دستوری دارید امروز به بنده وقت بدهید که صحبت کنم
قناتآبادی- نمیخواهید بگذرید لایحه دولت تصویب شود نطق قبل از دستور دو جلسه باشد.
استخر- اگر لایحه در دستور است بنده عرضی ندارم روز یکشنبه به من وقت بدهید صحبت کنم
رئیس- حالا چقدر وقت میخواهید؟
استخر- ده دقیقه
شمس قناتآبادی- مثل این که نمیخواهید لایحه دولت مطرح شود.
استخر- اگر او لازمتر است من حرفی ندارم.
نورالدین امامی- آقای استخر ما خیلی میل داریم از بیانات آقا استفاده کنیم ولی دولت یک کارهایی دارد استدعا میکنم اجازه بفرمایید وارد دستور شویم.
رئیس- آقایان نظر دارند کار دولت زودتر بگذرد دو جلسه از نطق قبل از دستور صرفنظر کنید چون تعطیل هم در پیش است لازم است که کارها زودتر بگذرد امروز ده دقیقه وقت اضافه گرفته میشود برای آقای استخر
(نمایندگان- رأی، رأی)
قناتآبادی- جناب آقای استخر از لایحه یک طرحی هم داریم راجع به مطبوعات اگر لطف بفرمایید امروز منصرف بشوید که هم لایحه دولت بگذرد و هم آن طرح مطرح شود بهتر است.
استخر- بنده در اختیار آقایان هستم.
ثقهالاسلامی- نه آقا بفرمایید.
رئیس- آقایان چرا مداخله میکنید رأی میگیریم آقایانی که موافقند با ده دقیقه ادامه مذاکره آقای استخر قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید استخر بنده همیشه میل دارم اگر چنانچه مطالبی خدمت آقایان عرض میکنم البته مستدل به یک دلایلی باشد و ضمناً یک مطالب تاریخی گفته شده باشد ضرر ندارد معروف است که مرحوم میرزا تقیخان امیرکبیر موقعی که به صدارت ایران منصور شد گاهی در کارهای مملکتی با میرزا آقاخان نوری مشورت میکرد میرزا آقاخان غالباً در نظریات امیر ایراد میکرد و به اصطلاح آن قلتی میزد یک روز امیر یک ورقهای به دستش داد ۱۲ ماده روی این ورقه نوشته شده بود که امیر اصلاحات بکند آنها را میرزا آقاخان خواند و گذاشت جلوی امیر گفت بسیار خوب است اقدام کنید امیر گفت نه از صمیم قلب این را نگفتی راست بگو ببینم که عقیده داری یا نداری بعد ورقه را گرفت وارونه گذاشت جلوی امیر گفت با تمام اینها مخالفم گفت چرا؟ گفت برای این که اگر بخواهی دست به این اصلاحات بزنی عمر تو کفاف نمیدهد و تو را میکشند این اصلاحات تماماً برای مملکت لازم است اما در مدت چند سال نه یک مرتبه و نه یک جا بعضی آقایان میخواهند اصلاحاتی در مملکت بشود ولی مهلت نمیدهند که دولتی بتواند و قادر باشد به کار ما مسلط بشود تا بتواند اصلاحات را به عمل بیاورد و تمام این معایب را نمیشود به طور آنی انجام داد اینها البته به مرور زمان و به مدت انجام میشود البته با مراقبتی که باید آقایان نمایندگان به عملیات دولت داشته باشند بنده نمیگویم که دولت باید سر خود باشد عرض میکنم دولت را مادامی که صلاحیت دارد تقویت کرد و سر کار نگه داشت در کارهای او هم مداخله نکرد این عرض بنده است چون حالا میبینم که روحیه مجلس بیش از این حاضر برای شنیدن بیان بنده نیست (چند نفر از نمایندگان- چرا آقا حاضریم) بقیه عرایضم را میگذارم به وقت دیگری چون عدهای از آقایان میل دارند که وارد دستور شوند بیش از این عرضی ندارم (احسنت)
۳- بیانات آقای وزیر جنگ راجع به زندانیان بیمار و تعقیب اخلالگران
رئیس- وارد دستور میشویم آقای وزیر جنگ
وزیر جنگ (سرلشکر هدایت)- نهایت احترامی که مانند یک وزیر مسئول عضو دولت نسبت به مجلس شورای ملی که مظهر ملت ایران است دارم و به خصوص مانند یک سرباز که ادعای ۳۶ سال خدمتگذاری ملت ایران را با کمال صداقت دارم مستلزم این است که هر وقت یک اتفاقی باشد با وقایعی پیش آمده باشد که مستلزم آن باشد که ملت ایران از آن مستحضر بشود با کمال احترام به عرض مجلس شورای ملی ایران که مظهر تابناک ملت ایران است برسانم (احسنت) به طوری که خاطر نمایندگان محترم مستحضر است روز ۲۸ مرداد سال گذشته ملت ایران قیام کرد (صحیح است) این قیام ملت ایران برای این بود که به نظر آمد که دشمنان ملت و دشمنان ایران در صددند که وضعی ایجاد بکنند که با مفاخر و با گذشته ما و با آمال و آرزوی ملت ایران (میراشرافی- و با تاج و تخت ایران) فرقی ندارد ما مدارکی داریم که عدهای نشستند و انشا کردند که روز ۲۹ مرداد سال ۳۲ جمهوری در ایران اعلام کنند (صحیح است) روز ۲۸ مرداد سال ۳۲ ملت ایران قیام کرد و گفت من طرفدار دولت شاهنشاهی ایران هستم.
رئیس- مشروطه سلطنتی
وزیر جنگ- رژیم مشروطه سلطنتی شاهنشاهی ایران هستم (صحیح است- احسنت) ما وقتی که میگوییم شاهنشاهی ایران یعنی قریب سه هزار سال تاریخ مدون فرهنگ و تمدن و شرف و سربلندی و جوانمردی و فتح و ظفر بعد از این ۲۸ مرداد دولتی که سر کارآمد حکومت نظامی اعلام کرد حکومت نظامی به موجب قوانینی که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است در موقع ضرورت اعلام میشود این حکومت نظامی در اولین فرصتی که دولت به دست آورد یعنی به محض افتتاح مجلسین اجازه آن تقدیم مجلسین شده است و به تصویب مجلسین رسیده است بنابراین از تاریخ ۲۸ مرداد به بعد حکومت نظامی در تهران و بعضی اوقات در جاهای دیگری که لازم بوده است برقرار است حکومت نظامی قانون دارد آییننامه دارد و مقررات دارد بعد از ۲۸ مرداد ما همه در همه جا گفتیم و نوشتیم که دشمنان دین و استقلال ما میخواستهاند همه چیز ما را بر باد بدهند حکومت نظامی با کمال شدت و با کمال قدرت در اجرای قانون اقدام کرد و بنده بینهایت سر فرازم که منتسب به آن دستگاهی هستم که در انجام منظور ملت ایران و در انجام قانون نهایت جدیت را به کار برده است (صحیح است) ولی این دشمنانی که هر گفتیم و هی میگوییم و حتی امروز و الان نمایندگان محترم صحبتش را میکردند پس از آن که ضربات متوالی بهش وارد شد و بنده میتوانم در اینجا به نمایندگان محترم اطمینان بدهم که تا جان در بدن ما سربازان و حتی تا جان در بدن افراد شرافتمند ایران هست اینها موفق نخواهند شد (صحیح است) یک طرز تازهای برای مبارزه در پیش گرفتهاند آن طرز تازه این است که افکار مردم را نسبت به خدمتگذاران خودشان افکار مردم را نسبت به برادران خودشان منسوب کنند (میراشرافی- روش تودهایها است) عرض بنده را توجه بفرمایید این چه جور بود (دکتر بینا- عروسی راه میاندازند) این راهش این بود که همه جا بنشینند و از قوای انتظامی بد بگویند بگویند در زندان شلاق میزنند شکنجه میکنند آدم میکشند همان طوری که شاید به عرض آقایان رسیده است روزی چنین نامه بفرستند همان طور که اطلاع دارید وقتی که مردم ایستادهاند که سوار اتوبوس بشوند دو نفر هم مخلوط میشوند از این افرادی که باعث مشوب کردن اذهان ملت ایران میشوند و چیزهایی میگویند که ذهن مردم را مشوب کنند و در این کار یک نیت بزرگ یک هدف بزرگ است و آن به هم زدن روابط ملت ایران و قوای انتظامی ایران است یعنی اینجا موردی است که میشود گفت روابط ملت و نوکر ملت (شوشتری- احسنت) ما آقا با این عمل هم مبارزه میکنیم ما از این عمل هم جلوگیری میکنیم چه نوع جلویگری میکنیم مجلس شورای ملی یک کمیسیون عرایضی دارد هر کس حق دارد هر شکایتی که دارد به کمیسیون عرایض بفرستد بنده اینجا به شهادت میگیرم آقایان ارسلان خلعتبری و دکتر شاهکار که رئیس کمیسیون و مخبر کمیسیون هستند که الان مثل این که تشریف ندارند که هر عریضهای که به کمیسیون رفته است و این آقایان با کمال دقت و جدیت به وزارت دفاع ملی رجوع کردند (نمایندگان- وزارت جنگ) به وزارت جنگ رجوع شده است با کمال جدیت تحقیق شده است رسیدگی شده است و کمیسیونها رفتهاند و دیدهاند و این مطالب صحت نداشه است نامههایی میرسد که بانوانی امضا کردهاند و شکایت کردهاند وقتی آن بانوان احضار میشوند میگویند ما این نامهها را امضا نکردهایم و این امضا امضای ما نیست حتی از جناب آقای دکتر سعید حکمت به سمت طبیب قانونی تقاضا شد که زندان را بازدید کنند ایشان زندان را بازدید کردند و به طوری خوشبختانه امروز به عرض مجلس رساندند این جور چیزها پیدا نشد از طرف کمیسیون عرایض و از طرف مقام معظم ریاست مجلس به بنده امر شد که موضوع حسین فاطمی را بررسی کنم یک روزی بهداری ارتش و پزشکان بیمارستان شماره یک تشخیص دادند که این متهم وضعیت مزاجیش طوری است که میتواند به زندان برود و بازجویی از او شروع بشود ما هم این عمل را انجام دادیم بعد در نتیجه اقدام کمیسیون عرایض و اوامر ریاست مجلس آقای دکتر حکمت از ایشان ملاقات کردند و به دفتر بنده تشریف آوردند و گفتند که بیمار است ولی بیماریاش مربوط به این مدتی که در بیمارستان و یا در زندان است نیست بنده همان روز خدمتشان عرض کردم که بنده بینهایت متأسفم و در مقابل شما مسئول که روزی متجاوز از ۲۰۰ تومان از دوای سرباز برای این متهم مصرف کردهایم ولی این دستگاه در عین حال کار خودش را میکند بیمارستان کار خودش را میکند پزشک کار خودش را میکند به محض این که به بنده اشاره فرمودند آقای دکتر سعید حکمت بهتر است که حسین فاطمی به بیمارستان برود او را به بیمارستان شماره ۲ فرستادم و با این که به نظر آقای سعید حکمت این آمد که بازجویی از او مانع نیست دادستان ارتش قبول نکرد و گفت که در بیمارستان نمیشود بازجویی کرد الان به این مشکل برخوردهایم حالا ببینیم که بعدها چه پیش میآید ولی بیمارانی که در نتیجه اصرار و در نتیجه فشار ما از زندان به بیمارستان میبریم این همیشه
با یک نیت دیگری است جز واقعاً بیماری دو نفر از زندانبانی که به ما توصیه کردند و فشار آوردند و آنها را به بیمارستان فرستادیم پری شب از بیمارستان فرار کردند ما در بیمارستان به احترام بیماریهای دیگر نمیتوانیم به همان ترتیبی که در زندان مراقبت میکنیم مراقبت بکنیم فرار این دو نفر که از اشخاص مؤثر هستند دلیل بر این است که اینها جدیت میکنند که به بیمارستان بروند و بلکه از بیمارستان فرار کنند (شوشتری- اسم ببرند) اسم یکی از آنها الان خاطرم است جلال سیامک دومی هم یادم نیست (میراشرافی- ابوالقاسم امینی از خائنین درجه اول بوده به اروپا فرار کرده، قشقاییها هم فرار کردهاند اینها را بگیرید به زندان بفرستید) این که اشاره فرمودند به زندان لشکر زرهی، بنده میخواهم به عرض برسانم که ما در لشکر زرهی زندان نداریم مطابق مقررات هر کسی که بازداشت میشود تحویل زندان شهربانی میشود ولی معهذا بایستی تصدیق بکنید که هر گاه یک متهمی به نظر ما وضعش مبهم و مخصوص بیاید کمیسیونی مرکب از سه افسر ارتش تشکیل میشود و اینها در ضمن یک صورت مجلسی تأیید میکنند که صلاح است این زندانی در عوض زندان شهربانی در زندان ارتش باشد در این مورد باز به اتکای نظر کمیسیون عرایض و به اتکای نظر جناب آقای دکتر سعید حکمت باید به عرض برسانم که ما روزی نیست که در این فکر نباشیم که چه بکنیم که خدای نکرده مبادا یک بیگناه هم جزو این اشخاص باشد و همه روزه در صدد کمک به اشخاص هستیم که یا بیگناه هستند و یا اقلاً فریب خوردند حالا یک وضع خاصی پیش آمده است حالا دیگر وقتی دیدند که با مراقبتی که فرمانداری نظامی دارد و باید عرض کنم تا روزی که حکومت نظامی به موجب رأی به مجلس شورای ملی حاکم است حکومت نظامی با کمال شدت مطابق قانون اجرا خواهد شد (صحیح است) دیدند دیگر چارهای نیست همه جا مواظب و مراقب است حالا مجلس عروسی درست میکنند به نام مجلس عروسی و با اطلاع فرمانداری نظامی چون این قبیل مجالس و جشنها را اطلاع میدهند اینها دور هم جمع میشوند و در آنجا مذاکرات میکنند و دستورات میدهند به طوری که در تاریخ ۷/۴/۳۳ به فرمانداری نظامی اطلاع رسید که در شب ۹/۳/۴۴ در خیابان شاهآباد خیابان سپهسالار در یک منزلی مجلس عروسی است مراقبت شد و مواظبت شد و وقتی که مسلم شد که این مجلس عروسی نیست و به نام مجلس عروسی جمع شدهاند و اشخاصی که وارد میشوند با خریدن ژنن مشروبات الکلی و اغذیه در حقیقت اعانهای میپردازند تمام عدهای که در آن خانه آن شب حضور داشتند یعنی ۲۲۰ نفر مرد یکصد نفر زن ۵۵ نفر بچه به فرمانداری جلب شدند بین آنها عدهای که در معبت شوهر و به اتکای مرد خود و بدون اطلاع کامل از ماهیت واقعی در این جشن شرکت نموده بودند به وسیله افسران فرمانداری ضمن رسیدگی به وضعیت حال آنها تا ساعت پنج صبح به منازل خودشان فرستاده شدند آنچه که مسلم است این است که ۳۲ نفر از اشخاص که آن شب بازداشت شدهاند از سران همان عدهای هستند که بر ضد همه چیزها ما اقدام میکنند و آن شب به زندان رفتند باز هم تحقیقات ادامه دارد و اگر بین این عده باز اشخاصی باشند فریب خورده باشند یا بیاطلاع باشند آنها هم مرخص میشوند و با بقیه مطابق قانون رفتار خواهد شد بنده در خاتمه عرایضم بازخواستم که خاطر مبارک نمایندگان محترم را متوجه به این نکته بکنم که قانون است و قانون اجرا میشود و ما افتخار میکنیم که به امر شما یک قانونی را اجرا میکنیم و ملت ایران باید متوجه باشد از این قبیل مذاکرات و از این قبیل حرفهایی که منتشر میکنند و هیچ ثبتی جز این که آنها را نسبت به یک دستگاه خادم و صمیمی و خدمتگذار بدبین بکنند هیچ نیت دیگری ندارند (صحیح است) و بنده مطمئن هستم که اشخاصی که این را میدانند و با بنده و ملت ایران هم عقیده هستند اینها هم بایستی که مبارزه بکنند و از این دستگاه که دستگاه خودشان است دفاع بکنند (صحیح است)
شوشتری- آقا روزی ۲۵۰ تومان را از خود حسین فاطمی بگیرید پرداخت آن مجوزی ندارد.
رئیس- مجوز ندارد سؤال بکنید در مجلس این الفاظ زیادی را نگویید. آقای وزیر بهداری بفرمایید.
۴- بیانات آقای وزیر بهداری راجع به عملیات سازمان جهانی بهداشت در ایران
وزیر بهداری- بنده بعد از خستگی که آقایان دارند در نتیجه طول کلام همه ما خواستم که عرض کرده باشم که آقایان به اصطلاح وقتی صحبت میکنم تکرار کلام نشود موضوع علمی است و آقای رئیس هم امر فرمودند که بنده خیلی کم صحبت کنم بنابراین بنده مطلب علمی را به اختصار عرض میکنم و مرخص میشوم عرض کنم چندی پیش با دستور آقایان و دستور دولت بنده بژ نو رفتم و در ژنو کنفرانسی مربوط به سازمان جهانی بهداشت بود که نتایج خیلی خوبی گرفته شد که لازم است به طور اختصار به عرض آقایان برسانم که بعضی مطالب مهم هم که انجام شده است اطلاع داشته باشند سازمان بهداشت جهانی یک مؤسسهای است که تمام آقایان متوجهاند طبق ماده ۵۷ منشور ملل متحد یکی از سازمانهای مهم وابسته به سازمان ملل متحد است و از ۳۲۵ به این طرف خدمات خیلی بزرگی به دنیا کرده است برای این که سازمان جهانی بهداشت در بیماری مرزی را قائل نیست و با وسایل امروز طیاره و وسایل دیگر بیماریها را مراقبت میکند سازمان جهانی بهداشت در نتیجه کنفرانسها در نتیجه هیأت اجراییههایی که دارد سعی میکند که به ممالک مختلف خدمت بکند در این چند جلسهای که ما رفتیم از ۱۳۲۹ به این طرف پیشنهاداتی شد که با کمک سازمان برنامه و تخصص آقایان پزشکان و مخصوصاً آقای دکتر آهی که تشریف دارند خدماتی به این مملکت شده نشان داد که هر برنامهای در این کشور مداومت پیدا بکند نتیجه خواهد داد بزرگترین برنامه موضوع مالاریا بود که در ایران اساساً در نقاط مازندران کمتر کسی بود که مالاریا نداشته باشد امروز مناطقی در مازندران هست که اصلاً مالاریا نیست البته مناطقی هم هست که مالاریا خیلی کم شده است (صحیح است) و این سازمان جهانی بهداشت کمک بزرگی کرد متخصص فرستاد و امروز خیلی خوشوقت هستم به عرض آقایان برسانم که در دانشکده پزشکی یک انستیتوی مالاریالوژی هست که به کمک وزارت بهداری تأسیس شده و به تشخیص سازمان جهانی بهداشت کشور ایران احتیاج به متخصص در این باره ندارد و به همین جهت بود که متخصصینی را هم آوردند از ۱۳۲۹ به این طرف که ملاحظه فرمودید به کمک سازمان برنامه و وزارت بهداری سمپاشی در تمام دهات و قرا مملکت کرد و نتایج بسیار خوبی گرفت و امروز هم به کمک یک مؤسسه دیگری به نام مؤسسه یونیسف که منظورش حمایت از مادران و کودکان میباشد توافقی شد در این مسافرت که چهارصد تن گرد د-د-ت و ۹۵ اتومبیل سواری و جیپ برای مبارزه با مالاریا بگیریم که این اتومبیلها وارد شده و این د-د-ت هم وارد شده است بنابراین بنده وظیفهام این است که از کمکی که مؤسسه حمایت کودکان که آن هم مؤسسه یونیسف نامیده میشود و وابسته به مؤسسه بهداشت جهانی است در اینجا تشکر کنم کمک دیگر موضوع شیر بود در ۱۳۲۹ که به اسلامبول رفتیم قرار شد که یک کارخانه شیر پاستوریزه به ایران بدهند و یک کارخانه د-د-ت و یک کارخانه ژنیسیلینسازی آنتیبیوتیک متأسفانه به واسطه پرانتزی که در این مملکت باز شد کارخانه ددت و کارخانه پنیسیلین به ممالک دیگری داده شد و علت این که این کارخانهها به ممالک دیگری داده شد این بود که با وجود این که آقای انتظام اخوی آقای انتظام وزیر امور خارجه که در اینجا تشریف دارند طبق تلگراف مفصلی که به ایران کردند نتوانستند آن تعهدی را که دولت ایران کرده بود برای دادن این کارخانه انجام بدهد بنابراین سازمان جهانی این کارخانهها را به دولت دیگری داد ولی دولت ما در این اواخر موفق شد بنده خودم در این مسافرت موفق شدم که اقلاً کارخانه شیر پاستوریزه را وارد کنیم که آنچه برای سلامتی کودکان این مملکت زیان دارد از بین برود و خیلی خوشوقتم که به اطلاع آقایان برسانم که این کارخانه شیر پاستوریزه در شش کیلومتری جاده قدیمی کرج در یک محوطهای که چهل هزار متر است ایجاد شده است و ساختمان آن هم شروع شده است روزی ۶۰ هزار لیتر شیر در آتیه نزدیکی انشاءالله خواهم توانست در دوازده نقطه این شهر تقسیم بکنیم و در نتیجه عایدات این کارخانه بیست هزار نفر کودک در روز خواهند توانست مجاناً از شیر پاستوریزه استفاده بکنند (احسنت) مؤسسه یونیسف گفته است که اگر این کارخانه را عملاً انجام دادید ده کارخانه هم برای شهرستانها خواهیم داد چون تنها نباید به فکر تهران بود (صحیح است) بالاخره ایران که تهران نیست شهرستانها هم حق دارند این است که بنده در این ملاقاتی که در ژنو کردم خواهش کردم ده کارخانه هم برای ولایات بدهند و تا حدی رسیده است که موافقت کردند که به محض این که محصول این کارخانه بازار وقت یعنی حقیقتاً دیدند آنچه که ما گفتهایم عمل کردیم آن وقت برای ولایات هم خواهند داد مژده دیگری که باید به آقایان بدهم این است که در کشور دارالتجزیهای برای تجزیه مواد دارویی و غذایی نیست و نبوده و این از چیزهای بسیار لازم است عرض کنم که این دارالتجزیه مواد دارویی و غذایی را هم در این مسافرت اخیر سازمان جهانی بهداشت موافقت کرد و حتی متخصص هم تعیین شده و بودجهاش را هم به ما ابلاغ کردند و ان قریب مؤسسه که مقدمه ایجاد انستیتوهیژین خواهد بود دایر خواهد شد و در حقیقت از تقلیاتی که در بازارچه از حیث دارو و چه از حیث مواد غذایی که مردم را تلف میکند میشود وزارت بهدای جلوگیری خواهد کرد اگر جناب آقای رئیس اجازه بدهند یک دقیقه دیگر عرض میکنم که این موضوع سل است که در ایران مهم است در این مسافرت سازمان جهانی بهداشت موافقت کرد یک مرکزی برای مبارزه با سل در تهران ایجاد شود و شعبات آن در ولایات و در پارک شهر سازمان یونیسف قرار شد با کمک وزارت بهداری یک مؤسسهای بسازد و تمام اثاثیه آنجا که متجاوز از میلیونها میشود سازمان حمایت بهداشت و مؤسسه یونیسف و وزارت بهداری تعهد کردند و طولی نخواهد کشید که این مرکز مبارزه با سل در پارک شهر شروع به کار خواهد کرد بنده لازم هست در اینجا از کمکهایی که سازمان برنامه همیشه در کارها و به خصوص در کار کارخانه شیر پاستوریزه کردند و از شخص آقای دکتر کاظمی که در این قسمت حقیقتآً به وزارت بهداری کمک کردند و همچنین آقای مهندس عدل تشکر کرده باشم و از این که وقت آقایان را راجع به یک مسائلی که به عقیده بنده مسائل عملی و علمی بود گرفتم معذرت میخواهم
۵- اخذ رأی و تصویب لایحه افزایش حقوق معلمین
رئیس- لایحه افزایش حقوق معلمین و مجلس سنا فرستاده شده بود برگشته تبصرهاش حذف شده که به کمیسیون اختلاف فرستاده شد و حالا به ماده یک تبصرهاش رأی میگیریم که رفاهیت آقایان معلمین هم فراهم شده باشد نامه مجلس تا قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
عطف به مراسله شماره ۷۴۱-۲۱/۲/۳۳ راجع به لایحه مربوط به حقوق معلم در تمام کشور که نسبت به تبصره ۲ نظر قطعی و درباره ماده واحده و تبصره یک نظر خواسته شده بود اشعار میدارد لایحه مزبور در جلسه روز سهشنبه ۴ خردادماه ۱۳۳۳ مطرح و ماده واحده و تبصره یک آن به اظهارنظر موافق عیناً به تصویب رسید و نسبت به تبصره دو چون در متن ماده واحده پیشنهادی دولت اعتبار پرداخت اضافه حقوق معلم تأمین شده است و آقای وزیر دارایی هم در جلسه علنی تقاضای حذف آن را نمودند تبصره دوم حذف گردید.
نایب رئیس مجلس سنا- دکتر ملکزاده
رئیس- هیچ مذاکرهای ندارد جز رأی (تیمورتاش- بنده مخالفم) چه مخالفتی؟ مجلس رأی نهایی را هم داده حالا رأی با ورقه مانده که گرفته میشود.
تیمورتاش- تبصره که حذف شده چه وضعی پیدا میکند؟
رئیس- تبصرهای که آقای مکرم در مجلس پیشنهاد کرده بود به کمیسیون حل اختلاف فرستاده شد حالا رأی با ورقه گرفته میشود نسبت به ماده واحده و یک تبصره آقایان موافقین ورقه سفید با اسم خواهد داد. (اسامی آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل به وسیله آقای مسعودی اعلام و در محل نطق حاضر و رأی دادند)
آقایان: دکتر آهی، باقر بوشهری، قناتآبادی، کاشانی، محمود افشار، ارباب، صفاری، بوداغیان، موسوی، میراشرافی، مهندس شاهرخشاهی، پیراسته، تیمورتاش، کاشانیان، محمودی، مهندس ظفر، ایلخانیزاده، اعظم زنگنه، دکتر وکیل، فرید اراکی، امیر احتشامی، دولتشاهی، سالار بهزادی، مهندس جفرودی، عبدالصاحب صفایی، نراقی، اریه، قراگوزلو، بوربور، شوشتری، شادمان شیبانی، تفضلی، غضنفری، پورسرتیپ، بزرگنیا، صارمی، نورالدین امامی، معینزاده، اورنگ، افشار، صادقی، بیات ماکو، شفیعی، صادق بوشهری، سرمد، بهبهانی، رضایی، توماج، دکتر امیر نیرومند، مشایخی، عاملی، صدقی، دکتر مشیر فاطمی، دکتر سید امامی، مهدوی، فرشی، لاری، سعیدی شادلو، اردلان، قوامی، دهقان، سلطانمراد بختیار، مرتضی حکمت، استخر، نصیری، نقابت، عمیدی، نوری، مرآت اسفندیاری، اسکندری، اخوان، برومند، سید احمد صفایی، دکتر جزایری، خلعتبری، دکتر سعید حکمت، دکتر عمید، دکتر شاهکار، درخشش، خرازی، حمید بختیار، فرود، گیو، کینژاد، افخمی، صرافزاده، رضا افشار، محمود ذوالفقاری، اکبر، جلیلی، مسعودی، حمیدیه، حشتمی، احمد فرامرزی.
رئیس- لایحه افزایش حقوق معلمین به تصویب رسید.
اسامی موافقین آقایان: اورنگ، اکبر، رضا افشار، محمود افشار، امیر احتشامی، اخوان، اسکندری، اریه، دکتر آهی، ارباب، اردلان، اعظم زنگنه، ایلخانیزاده، استخر، نورالدین امامی، افشار صادقی، افخمی، عبدالحمید بختیار، بوداغیان، باقر بوشهری، دکتر بینا، سلطان مراد بختیار، برومند، صادق بوشهری، بوربور، بزرگنیا، بیات ماکو، پورسرتیپ پیراسته، تیمورتاش، توماج، تفضلی، جلیلی، دکتر جزایری مهندس جفرودی، مرتضی حکمت، دکتر حمزوی، حشمتی، دکتر سعید حکمت، حمیدیه، خرازی، خلعتبری، دولتشاهی، داراب، دهقان، درخشش، محمود ذوالفقاری، رضایی، سالار بهزادی، دکتر سید امامی، سعیدی، سرمد، دکتر شاهکار، مهندس شاهرخشاهی، شوشتری، شفیعی، شادلو، شیبانی، شادمان، صدفی، صفاری، صارمی، عبدالصاحب صفایی، صرافزاده، مهندس ظفر، عمیدی نوری، عاملی، دکتر عمید، غضنفری، احمد فرامرزی، فرید اراکی، فرود، قوامی قراگزلو، قناتآبادی، فرشی، کینژاد، کاشانی، کاشانیان، گیو، لاری، مسعودی، دکتر مشیر فاطمی، مرآت اسفندیاری، محمودی، میراشرافی، معینزاده، مشایخی، مهدوی، موسوی، نصیری، نراقی، دکتر امیر نیرومند، نقابت، دکتر وکیل.
ورقه سفید بیاسم علامت امتناع یک ورقه
۶- طرح لایحه پشتوانه اسکناس
رئیس- لایحه پشتوانه اسکناس مطرح است شور در کلیات است آقای دکتر جزایری
دکتر جزایری- بنده با اجازه همکاران محترم قبل از این که وارد اصل مطلب بشوم ناگزیرم دو نکته را به عرض آقایان برسانم اولاً این مطلبی که باید عرض کنم این است که در یک مطالب اساسی مثل لایحه پشتوانه اسکناس به نظر بنده هر یک از افراد در هر یک از همکاران عزیز موظف هستند که از نظر خدمت به مملکت و به ملت ایران وظیفهای را که در مقابل ملت ایران دارند نظریات اصلاحی خودشان را عرض بکنند بنابراین این تذاکرات به هیچ وجه عمل بر مخالفت با دولت و امثال اینها نباید بشود همان طوری که در جلسه قبل عرض کردم مخالفت با لایحه اسکناس مخالفت با دولت نیست بنده آن روزی که با این دولت یا هر دولت دیگری که در عمر این مجلس به مجلس آمده و بنده هم حیات داشتم و زنده بودم مخالف بودم مطمئن باشید با کمال صراحت آن روز هم میآیم مخالفت میکنم عقاید و نظریاتم را عرض میکنم مطلب دومی را هم که باید عرض کنم و در جلسه خصوصی هم عرض کردم این است که راجع به لایحه پشتوانه بنده دلم نمیخواست در جلسه علنی مجلس لااقل چیزی عرض کرده باشم برای این که مبادا عدهای که تاکنون وضع مالی و اقتصادی این مملکت را عملاً در اختیار گرفتهاند و هر روز به بهانهای سوءاستفاده میکنند و قیمتها را بالا میبرند و خون مردم و ملت ایران را در شیشه میکنند و به این عناوین با هزینه زندگی را بالا میبرند و مردم ایران را بیشتر به زحمت میاندازند، در جلسه خصوصی پیشنهاد کردم که آقایان اجازه بفرمایند این مطالب در جلسه خصوصی مذاکره بشود، تذکر داده بشود، بحث بشود به دلایل مخالفین هم توجه بشود متأسفانه قسمتی از مقدمات انجام شد ولی به عرایض مخالفین توجه نشد حتی به بعضی از مخالفین هم اجازه ندادند که مطالبی راجع به این موضوع بگویند. بنده کلیاتی عرض کردم و عرض کردم که بحث در جزییات را به جلسه دیگر میگذاریم جلسه دیگر تشکیل شد ولی اجازه داده نشد راجع به این موضوع عرشی بشود به این جهت بنده خودم را موظف دانستم که به نام وظیفه و بنا به اهمیت موضوع بیایم راجع به این قسمت عرایضی بکنم و نظر خودم را به اطلاع همکاران عزیز و ملت ایران برسانم خوشبختانه جناب آقای وزیر دارایی جناب آقای دکتر امینی همان طور که در جلسه خصوصی عرض کردم مردی هستید که به اصول اقتصادی آشنا هستید و یک دنده هستید درس خواندهاید اوضاع پول و نشر اسکناس را چه از نظر تئوری و علمی و چه از نظر عمل در مملکت ما در چند سال اخیر دیدهاید و آشنا هستید که نشر اسکناس و صدور اسکناس را نمیشود به آسانی اجازه داد و با حیات اقتصادی مملکت با نشر اسکناس و ازدیاد اسکناس بازی کرد چه به طوری که عرض شد آسانترین وسیله بازی دولتها در موقع مشکل اقتصادی این است که بیایند با قانون اجازه بگیرند که مقداری اسکناس منتشر بکنند، البته این یک دوایی است، یک مسکنی است موقت برای یک مدتی رفع سردرد میکند ولی خودش وسیله خواهد بود که یک سردرد شدیدتری و یک بحران اقتصادی شدیدتری برای ممالک ایجاد بکند و به قول علما بازیابد بیایند اسکناس منتشر بکنند، خود آقای دکتر بهتر از بنده میدانند که پول وسیله مبادله است در گذشته و در تاریخ گذشته مبادلات مستقیم انجام میشد یعنی کالایی را میدادند و کالای دیگری در مقابل میگرفتند کمکم افراد و بشر عاقل به این نتیجه رسید که این کار مشکل است اموال و ثروت زیاد شد و ثروتهای منقول کمکم تبدیل به ثروتهای غیرمنقول شد و فکر بشر به اینجا رسید و متوجه اینجا شد که یک وسیله پیدا بکند که مردم به وسیله آن اموال را با یکدیگر تبدیل بکنند، خود آقایان بهتر از این بنده میدانند و بنده نمیخواهم وارد جزییات مربوط به پول بشوم خود آقایان میدانند که قبلاً مبادله با اشیا انجام میگرفت بعد به فلزات رسید فلزات غیرقیمتی مس و مفرغ و چیزهای دیگر و بالاخره رفتهرفته به فلزات قیمتی رسیدند و طلا و نقره وسیله مبادله شد باز خود آقای دکتر بهتر از من میدانند که مدتها علما سیاسیون حکومت در دنیا تصور میکردند که تنها منبع ثروت و قدرت و حکومت مملکت و یک ملت داشتن طلا است علتش هم این بود که ملت اسپانی رفته بود امریکا را کشف کرده بود مقدار زیادی طلا آورده بود به مملکتش و از آن طلا استفاده کرده بود قدرتی پیدا کرده بود، به حریهاش را درست کرده بود و سایر مللی که از این طلاها محروم بودند و قدرت اسپانی را میدیدند به فکر این افتادند که برای خودشان طلا پیدا کنند و این فکر در دنیا بود که ثروت یعنی طلا خوشبختانه یا بدبختانه وضع اسپانی در نتیجه همان طلاها و خراب کاریهایی که در وضع حکومتش شد به تدریج به جایی رسید که نه تنها حکومت اسپانی استفادهای از طلاها نکرد بلکه در نتیجه زیادهرویهای بیهوده هم طلاها را از دست داد هم قدرت را و طلا یک وسله مؤثر مبادله بوده و به عنوان فلز قیمتی هم دنیا در صدد کشف طلا بود و این وضع از قرن ۱۷ و ۱۸ باقی بود، اواخر قرن ۱۹ و ملاحظه فرمودید که پس از آن که کاغذ را هم آمدند با پشتوانه اسکناس به عنوان پول قبول کردند معذلک تا قبل از جنگ بینالمللی اول مقدار زیادی پول طلا و نقره در ممالکی که واحد پولشان روی نقره بود نقره و در ممالکی که واحد پولشان روی طلا بود طلا مستقیماً مبادله میکردند. اگر خاطر آقایان باشد در جنگ بینالمللی اول متفقین مقداری طلا و نقره آوردند قیمتش هم خیلی ارزان بود و در ایران تقسیم میشد احتیاجات خودشان را پول طلا میدادند، این وضعیت در اروپا و آسیا هم بود، مقداری در آسیا پول نقره میدادند و در اروپا هم پول طلا میدادند هندوستان و ممالک آسیایی نقره داشتند و ممالک اروپایی طلا داشتند، جنگ بینالمللی اول و تمام شدن آن و تغییراتی که در اوضاع اقتصادیات دنیا کرد این فکر را از دنیا برانداخت که طلا و نقره مستقیماً
در بین مردم مبادله شود طلاها رفت به خزانه بانکها و عنوان پشتوانه اسکناس را پیدا کرد، مدتها مردم تصور میکردند، ملل تصور میکردند که تنها عامل مؤثر در قدرت پول درباره فایده بودن پول در اعتماد مردم به پول طلا و نقره است و به همین جهت سعی میکردند که طلا و نقره و پشتوانه این کاغذ را زیاد بکنند، البته تحولاتی که در جنگ بینالمللی اول از نظر اقتصادی در دنیا پیدا شد و بعد از جنگ کمکم و مخصوصاً بحرانهای پولی که در چند کشور مثل فرانسه و آلمان و سایر کشورهای اروپایی فاتح و یا مغلوب پیدا شد و گرفتاریهایی که ملل مثل آلمان و فرانسه پیدا کردند تنزل پول آنها و انفلاسیونها بالاخره بایستی برای پشتوانه اسکناس فکر اساسی دیگری کرد، دکتر شاخت در سال ۱۹۲۴ بعد از جنگ بینالمللی اول یعنی در سالی که دولت آلمان به کلی از پا در رفته بود و وضع ایفلاسیون پول به صورتی در مملکت بود که همان طوری که عرض کردم برای گرفتن یک بستنی و چای یک خروار اسکناس آلمان میدادند، دکتر شناخت آمد به ملت آلمان گفت که آقایان طلا و نقره یک وسیله اطمینانی است، بزرگترین وسیله باری پول کار یک ملت است (صحیح است) شما طلا و نقره در بانکها نداشته باشید، آن مارک سابق را از بین برد و از اعتبار انداخت خود آقا بهتر میدانید که آن رفتن مارک آلمان را آمد ایجاد کرد وثیقه او، پشتوانه او کارخانهجات دولتی آلمان و املاک آلمان و کار ملت آلمان بود و ملاحظه فرمودید بعد از یک مدتی بعد از چند سال که یک مارک جدید بدون پشتوانه اسکناس به راه افتاد تولید مملکت را زیاد کرد صادرات مملکت زیاد شد تا ۱۹۳۳ که ملاحظه فرمودید فیل از آمدن هیتلر به سر کار، وضع پولی و اقتصادی آلمان به جایی رسید که جای صادرات مقدار زیادی طلا در بانکهای آلمان جمع شده بود یعنی با یک پول بدون طلا به علت کار ملت آلمان و به علت نقشههای صحیح حکومت آلمان و به علت صمیمت و فداکاری دولت و ملت المان به جایی رسید که این کاغذ بدون پشتوانه کار کرد صادرات را زیاد کرد، تولید را زیاد کرد و با نکهای آلمان را پر از طلا کرد در صورتی که ملتهای دیگری که کار نکردند و مبنای صحیح اقتصادی برای تشکیلات مالی خودشان درست نکردند و طلا هم داشتند کمکم مجبور شدند طلاها را به علت این که واردات زیادتر از صادرات بود طلاهای زیاد را فروخته ذخیره بانک را فروخته و هی کسر بودجه و توازن بودجه و تعادل بودجه خودشان را تأمین کردند (میراشرافی- یک مقداری از طلاهای ما پیش روسها است نمیدهند) بله قربان، بنابراین مشخص و مسلم شده است که از نظر علمای اقتصادی پولی در مملکتی قابل ارزش و اعتماد است که عوامل اعتماد ملت به آن پول از جهت درست بودن اوضاع اقتصادی، از جهت اعتدال بودجه از جهت مزیت صادرات به واردات و از جهت درست بودن دستگاه دولت، از نظر مجری بودن عدالت اجتماعی از نظر نبودن اختلاف زیاد بین طبقات و از نظر درست بودن مأمورین و رشوه نگرفتن و مالیات صحیح گرفتن از نظر ایمان مردم مالیات بده و تشویق تجار ملاک، اعیان مقاطعهکاران که مالیاتشان را بدهند و روی هم رفته جمیع این عوامل است که پول یک ملت را قابل اعتماد میکند و پول ما را با ارزش میکند یکی از این عوامل هم مقدار پشتوانه طلا و نقره در بانکها است بنابراین من چون در جلسه خارج خدمت آقای دکتر عرض کردهام ایشان فرمودند که روی تعریف پول مطلبی را خواهند فرمود بنده خواستم عین آن مطالبی که ایشان جواب فرمودند قبلاً عرض بکنم که بنده توجه به این مطلب دارم هم تعریف پول را میدانم یعنی چه و هم میدانم که عوامل اعتماد نسبت به یک پول در ممالک متمدن، در ممالکی که اقتصادشان روی پایه صحیحی است چیست پس خلاصه آن که پول وسیله مبادلات است تنها طلا عامل مؤثر اعتماد مردم به پول نیست عوامل دیگری هم در مملکت لازم است تا مردم به آن پول اعتماد داشته باشند و عامل طلا هم مؤثر باشد بنده میخواهم عرض کنم جناب آقای دکتر امینی شما وضع ایران را از بعد از جنگ بینالمللی دوم بعد از شهریور مطالعه فرمودهاید ملاحظه فرمودهاید که به سبب نبودن برنامههای اقتصادی و تأمین نبودن سایر شرایط وضع پول ما به علت نشر اسکناس چه در سال ۱۳۲۱ با قانونی که اجازه به هیئت اندوخته اسکناس داد و مقداری اسکناس منتشر شد که هم مردم به آن اعتماد نداشتند و هم صرف کارهای تولیدی نشد نتیجهاش شاخص زندگی در ایران به چه صورتی بالا رفت (صحیح است) این که ملاحظه فرمودید که بنده چند جزوه آوردهام نتیجه مطالعاتی است که سالها در این باره کردم و به عرض آقایان میرسانم این مجلس بانک ملی شماره ۶۲ مربوط آبان و آذر ۱۳۲۱ است ملاحظه بفرمایید شاخص هزینه زندگی اگر واحد را در سال ۱۳۱۵-۱۰۰ بگیریم در سال ۱۳۱۹ به ۱۶۲ رسیده و آنچه به نظرم هست در مهر ۱۳۲۱ قانون آوردند. خودشان هم در این لایحه تذکر فرمودهاند در اینجا هست که به موجب قانون ۲۸ آبان ۱۳۲۱ اجازه نشر اسکناس به هیئت اندوخته اسکناس دارند (اردلان- آن قانون نیست) به موجب قانون ۲۹ آبان (اردلان- اشتباه است) حالا اگر اشتباه کردند در لایحه دولت همین طور چاپ شده است (میراشرافی- آن وقت فرس ماژور بود) آقایان بفرمایید اینجا و بگویید من روی عقیده و وظیفهای که دارم عرض میکنم تحمیل هم نمیکنم عقیده خودم را عرض میکنم تا سال ۱۹ شاخص زندگی ۱۶۲ بود نسبت به ۱۰۰، از اول آبان که اجازه نشر اسکناس داده شد تا سال ۱۳۲۳ یعنی در ظرف دو سال ۱۶۲ به هزار و خوردهای رسید (داراب- تنها عامل پول نبوده است) یکی از عوامل مؤثر بوده است (داراب- البته یکی از عوامل) البته متعقین در ایران بودند و ما را مجبور کردند اسکناس به آنها بدهیم این اسکناس را گرفتند بدون حساب خرج کردند (وزیر دارایی- همهاش مربوط به اسکناس نبود) (میراشرافی- دلار هم ۳۲ ریال بود) قیمت زندگی را بالا بردند بدون حساب خریدند و نتیجهاش این شد در هر صورت بدون تردید که قطعاً خود آقای دکتر امینی هم تصدیق خواهند فرمود یکی از عوامل بالا رفتن قیمت زندگی در ایران تا سال ۱۳۲۳ متفقین بودند و یکی از عوامل هم نشر اسکناس است که ۱۶۲ به هزار و خرودهای رسید (داراب- صحیح است راست است که نشر اسکناس هم یکی از عوامل بود) و بنده میخواهم عرض کنم که یکی از عوامل هم نشر اسکناس است خود آقایان میدانند قانون عرضه و تقاضا که یکی از قوانین اولیه اقتصاد است وقتی که اسکناس زیاد شد وقتی که به دست بنده و آقا رسید به دست بنده که نمیرسد به دست آقا که انشاءالله رسید (یک نفر از نمایندگان- به دست ماها نمیرسد) بالاخره به دست یکی آمده این دارندگان اسکناسها وقتی تشریف بردند برای خرید جنسی آن را گرانتر میخرند، بالاخره این اسکناسها به دست یک دستهای آمده و همینها تعادل زندگی را در ایران از بین برده (میراشرافی- وزیر دارایی کی بوده؟)
رئیس- سؤال نماینده از نماینده که ممنوع است.
میراشرافی- بنده استدعا کردم و خواستم بگویم که وزیر دارایی وقت خائن بود.
دکتر جزایری- بعد از جنگ با این که مقدار زیادی ارز خارجی در بانک ایران موجود بود، مستشاران امریکایی هم یکی دو سال باز باقی ماندند، به علت این که برنامه صحیح اقتصادی برای این مملکت تنظیم نشد و وضع زندگی مردم تعدیل نشد و اختلاف طبقاتی از بین نرفت، خوب ملاحظه بفرمایید ما در این جنگ مستقیماً وارد نبودیم ولی از عواقب جنگ هم بیبهره نبودیم ملتهایی مثل آلمان و فرانسه که وارد جنگ بودند، ملت آلمان که بعد از جنگ برنامه اقتصادی صحیح درست کرد و وضع نشر اسکناس را سر و صورتی داد و به بیعدالتیهای مالی را به علت وضع قوانین و مقررات از بین برود حسابی در کار مملکت از نظر اقتصادی پیدا شد وضعش را دو مرتبه درست کرد قیمت زندگی را دو مرتبه تعادل داد به یک صورتی که امروز در دنیا همه میدانند وضع اقتصادیاش بهتر از فرانسه فاتح ولی ملت دیگری مثل ما، مثل رانسه گرفتار نشر اسکناس زیاد شده بودند برنامه را صحیح نکردند. اوضاع مالیشان درست نکردند بودجهشان را درست نکردند به صادرات و واردات تعادلی ندادند و با نشر اسکناس که بهترین وسیله رفع سردرد و مسکن اقتصادی باشد کاری از پیش نبردند تا به طوری که ملاحظه میفرمایید کابینه جدید فرانسه و این کسی که تازه آمده که من اسمش را نشنیده بودم آقای مهندس فرانس اولین چیزی را که در برنامهاش نوشته که در روزنامه پست تهران ترجمهاش را دیدم این است که چاپ اسکناس که بزرگترین بلای اقتصادی فرانسه است فوراً متوقف خواهد شد بنابراین جناب اقای دکتر امینی بعد از جنگ وضعمان به این ترتیب بود (میراشرافی- گزارش وانزیلند هم هست) بله بعد از جنگ در دو سه سال گذشته هم بدون این که مردم اطلاعی پیدا کنند به علت این که ما در یک مبارزه شدید اقتصادی راجع به نفت با مخالفین خودمان بودیم که از هر جهت درها را بر روی این مملکت بسته بودند و به هیچ قیمت نمیگذاشتند که نفت بفروشیم و یا وسیله دیگری برای تهیه ارز پیدا بکنیم مقداری اسکناس منتشر شد خوشبختانه مردم نمیدانستند شاید هم عدهای میدانستد برای این که اگر مردم میدانستند قیمت زندگی به یک صورتی بالا میرفت که بنده آمار دو سه ساله را آوردهام ولی باز به علت این که نتوانستهاند برنامه اقتصادی صحیح روی یک اساسی برای این مملکت بگذارید قیمتها مقداری کم و بیش تغییر پیدا کرد یعنی قیمتهایی که بعد از جنگ یک مختصری پایین آمده بود از سال ۱۳۳۰ دو مرتبه بالا رفت تا آمدیم به ۲۹ مرداد که دولت فعلی سر کار آمد اولاً بنده شاخص هزینه زندگی را در این چند ماهه میبینم که به یک صورت عجیبی بالا رفته است من نمیدانم که خود آقایان اعضای دولت هم این شاخص زندگی را ملاحظه فرمودهاند یا خیر بنده آخرین مجلسهای را که بانک ملی منتشر کرد و مجله اسفند ماه ۳۲ است این آخرین مجله بانک ملی است بنده شاخص زندگی را برای آقایان از اول مرداد به بعد میخوانم که ببینید وضع زندگی مردم به چه نسبتی بالا رفته بنده نمیفهمم البته خود آقایان توضیح خواهند فرمود در مرداد ۳۲ شاخص زندگی ۷۸۰ است آقای دکتر امینی در این مجله نوشته شده در شهریورماه شده است ۸۱۴ و به همین نسبت ماهیانه بالا رفته است در مهر ۸۳۸ و در آبان ۸۵۹ و در آذر ۹۰۹ و در دی ۹۱۲ و در بهمن ۹۲۶ این تا آخر اسفند است بنابراین ملاحظه میفرمایید که همین طور قیمتها بالا رفته این مجله حاضر است و در اینجا هست ضرر انتشار بودجهای را که وزیر دارایی به مجلس تقدیم فرمودند
به عقیده بنده خودش یک عامل بالا بردن زندگی که برای این که نه تنها در بودجه تعادلی نیست بلکه کسر بودجه نسبت به سنوات قبل مال خیلی زیادتر شده من قبلاً عرض کردم عوامل مؤثر در پول تعادل بودجه، تعادل صادرات و واردات، حسن اداره دولت، انجام عدالت اجتماعی در مملکت، دادن مالیاتها به وسیله مالیاتبدهها، گرفتن مالیاتها در دستگاه وصول بدبختانه آقای دکتر امینی باید عرض کنم که عدهای از مالیات بدهها در این مملکت مالیات نمیدهند عدهای از مأمورین دولت هم در نگرفتن مالیات کمک میکنند با کمال تأسف باید عرض کنم که بنده میشناسم کسانی را در ادارات وصول که نزد عدهای از تجار میروند نزد آقایان مقاطعهکاران میروند پیش مالیات بدهها مینشینند و طوری دفاتر را تنظیم میکنند که آنچه را خودشان میخواهند بدهند میآیند کمتر میدهند باور بفرمایید این مطلب را آقای دکتر در یک ماه قبل خدمتتان عرض کردم عدهای از مأمورین وصول آمدند به تجارتخانهها به عنوان این که تمبر سفتهها را ببینند دفاتر دوبل را ببینند و متأسفانه در خیلی از جاها دیدند تمام به شما گزارش دادند که هیچ اختلافی نبود و چندین هزار تومان پول گرفتند (محمدعلی مسعودی- اسم ببرید آقا) بنده اسم نمیبرم خود آقای دکتر اینها را بهتر از بنده میدانند گر چه عدهای از تجاری که در مجلس هستند از دوستان ما هستند ولی باید با کمال تأسف عرض کنم که عدهای مالیات بده و مالیات بگیر در این مملکت موجب شدند که ملت ایران در این جنگ نفت متأسفانه اگر این حرف به آقایان بر نخورد شکست خوردهایم (ارباب- یک عده غیر تاجر تجارت میکنند) باز چون آقای ارباب مهدی فرمودند در جواب ایشان و اطلاع آقایان عرض میکنم بنده قول میدهم تکه نود و نه درصد تجار دفاتر دوبل دارند و نمیدهند مالیاتشان را بنده بودجه سال ۱۳۲۰ را آوردم که ملاحظه بفرمایند بنده یقین دارم آقای دکتر امینی بعد به بنده خواهند فرمود که راه صحیح را نشان بدهید جناب آقای دکتر امینی در ۱۳۲۰ جمع عواید ایران ۲۷۰ میلیون تومان پیشبینی شده ارقامش هم معین است بنده تصدیق میکنم که مقداری از این عواید را از یادی تعیین کردهاند ولی به طور تحقیق ۳۰۰ میلیون تومان عایدات ملت ایران بوده است از آن تاریخ به بعد قیمتها شاید ده برابر بالا رفته است بایستی به همین نسبت مالیات بر درآمد مالیات بر ارث و سایر مالیاتها بالا برود جنابعالی خودتان را کشتید با هزار زحمت آمدید جمع بودجه ایران و عواید پیشبینی شده را من نمیدانم هزار میلیون گویا پیشبینی کردهاید که مقداری را هم کنفه و زیادی معرفی کردهاند که معلوم نیست وصول بشود یا نشود و دو سه برابر ۱۳۲۰ است و چطور میشود که بودجه شما ده برابر بالا میرود و مالیات آن ده برابر نمیشود چطور میشود که قیمت اجناس ده برابر بالا میرود و باز مالیات بر عایدات به عوض این که چهارصد میلیون پیشبینی بشود صد میلیون پیشبینی میشود عایدات گمرک باید ده برابر بشود چطور میشود که تجار و مالکین این همه عمارات ۵ طبقه ۸ طبقه بالا بردهاند ولی مالیات بر عایدات بالا نرفته است (تفضلی- راجع به زمین دزدها هم بفرمایید) جناب آقای دکتر امینی این تذکرات از نظر علاقه به مملکت است که عرض میکنم یک دستهای در این مملکت کارشان اسیگویوسیون خرید و فروش زمین شده است و وقتی این خرید و فروش را انجام میدهند چقدر مالیات دادهاند حالا میخواهید اسم ببرم یک معنوی نایمی تمام داودیه را میلیونها تومان فروخته در حالی که ۱۷،۱۸ هزار تومان بیشتر نخریده ببینید از این شخص چقدر مالیات گرفتهاند آقای دکتر امینی الان تمام اتومبیلهایی که معامله میشود اکثرش هزار تومان در محاضر قیمت گذاشته میشود برای این که مالیات ندهند در تمام محاضر زمینهایی که فروخته میشود به قیمت پنج سال قبل میفروشند تام اینها حقیقتی است که به عرض شما میرسانم جناب آقای دکتر برای این که فکری به حال این مملکت از نظر اقتصادی بشود پیش از این که این لایحه را آورده باشید، انتظار داشتیم جنابعالی با آن اطلاعی که دارید لوایحی را به مجلس بیاورید، انتظار داشتیم چهار تا لایحه مالیات بر اراضی، اراضی داخل شهر و اراضی خارج شهر، مالیات بر ارث، بالا بردن مالیات مستقیم و کم کردن مالیات غیرمستقیم به طوری که عوامل دیگری که بایستی این کارها را میکردید ولی نکردید یا لااقل لایحه تنزل دلاری میآوردید قیمت ارز که خود این در حقیقت یک دریچه اطمینانی برای جلوگیری از بالا رفتن قیمتها بود آن را نیاوردید و این لایحه را آوردید در اینجا قطعاً رفقا هم تصویب میکنند و خود بنده هم با یک عده رأی کمبود میدهیم ولی این علاج مملکت نیست شما آمدهاید اینجا به موجب این دو سه تا تبصره یک ۶۰ میلیون و یک ۱۰۰ میلیون میدهید اسکناس منتشر بکنید، جناب آقای دکتر امینی جنابعالی به حساب آقایانی که در بانک حساب دارند ملاحظه کنید و ببینید به آن نسبتی که اسکناس زیادتر شده سپرده آنها هم در بانکها زیادتر شده یعنی چون حالا اعتدالی در مملکت نیست و پول به طور درست در بین مردم تقسیم نشده هر چه پول بیشتر منتشر شده این سپردهها در بانک زیادتر شده تا به جایی که به جیب یک کسی رفته آن وقت رفتهاند و نوشتهاند که جلوی این کارها را بگیرند اکنون با این لایحه میخواهید ۱۵۰ میلیون اسکناس منتشر کنید بنده امیدوارم که تصویب نشود و اگر تصویب شد صرف کار عمرانی بشود ولی به حضرتعالی اطمینان میدهم که جنابعالی نمیتوانید صرف کار عمرانی بکنید این پول به بانکها داده میشود و باز برمیگردد به همان جایی که تا به حال رفته و ۶ ماه دیگر، ۶ ماه بعدش باز آقای دکتر امینی وزیر دارایی وقت میآیند اینجا میگویند اجازه بدهید عوض ۴۰ درصد ۳۵ درصد پشتوانه بکنیم باشد بنده میخواهم عرض کنم که اقلاً توجهی نفرمایید رفقا هم نمیخواهند به دولت چیزی گفته باشند تصور هم میکنند که اگر این لایحه دولت تصویب نشود و رد بشود چطور میشود (صارمی- این تصور را نمیکنید مطالعه میکنند و رأی میدهند) آقایان این را مطالعه کنید و رأی بدهید نظر مخالفین را هم بشنوید و با در نظر گرفتن نظر مخالفین یک لایحهای که به درد ملت و مردم و مملکت میخورد بیاورید بنده که حرف موافقین را نشنیدم که البته بعد خواهند فرمود بنده معتقد نیستم که تنها طلا آن عامل اعتماد مردم به پول است بنده این عقیده را ندارم بنده معتقدم که پول وسیله مبادله است ولی عقیده هم دارم که عوامل دیگری هم هست که فقط یک عامل از آن باقی مانده که آن هم یک مقدار طلا است که شما میخواهید بیاورید پایین، اگر عوامل دیگر را دقت میفرمودید اگر صادرات و واردات را اصلاح میفرمودید اگر رشا و ارتشا را که در دستگاههای دولتی هست و این دزدی را از بین میبردید اگر این وضع بیایمانی که در بعضی از هموطنان ما هست به دادن رشوه و ندادن مالیات از بین میبردید و یک کارهای اساسی میکردید و این شاخص هزینه زندگی را که از ۸۰۰ به هزار و خوردهای رسیده که شاید تا حالا تجاوز هم کرده اگر جلوگیری میفرمودید و یک برنامه اقتصادی صحیح میآوردید و میفرمودید که این ۲۰۰ میلیون اسکناس را برای چه میخواهید ما هم با کمال میل البته علاقهمند بودیم دقت میکردیم و اگر اشکالی به نظرمان میرسید عرض میکردیم و لایحه را میگذراندیم هیچ یک از این کارها نشد و این لایحه با این سرعت به طور کلی و بدون اقدامات اولیه به ضرر ملت و مملکت و خود دولت است و این پول ما هم به همان کسانی داده میشود که تا به حال پولها را جمع کردهاند به همان اشخاصی داده میشود و یا حقوق داده میشود دو سه ماه دیگر ۶ ماه دیگر متأسفانه تشریف میآورید و یک لایحه شاید بیاورید به این جهت بنده مخالفت کردم (احسنت)
رئیس- آقای وزیر دارایی
وزیر دارایی (دکتر امینی)- بنده میخواستم قبلاً از جناب آقای دکتر جزایری تشکر بکنم نسبت به توجه و عنایتی که نسبت به بنده فرمودند و در ضمن بنده خیال میکردم که جنابعالی که دکتر هستید و در یک مکتب بودیم با هم همکار بودیم در این عامل اساسی یک توجه بیشتری میفرمودید و اصولاً این موضوع قانون و مواد قانون را حلاجی میفرمودید که رفع سوءتفاهم میشد با نهایت تأسف ابداً فرمایشات جنابعالی با شأن نزول این لایحه هیچ ارتباط نداشت دلیلش را هم به آقا عرض میکنم که چرا بنده اگر در سراسر عرض کردم که در توصیف پول ناگزیریم که جسارت بکنم و توضیحی عرض بکنم فقط آقا همین کلمه را چسبیدید و یک جوابی دادید در صورتی که پشت بند داشت و همین طوری که فرمودید پول وسیله مبادله کالا است محل شبهه و تردید نیست و هر قدر کالا زیادتر شود احتیاج به وسیله زیادتر است در کشورهایی که چک یا فرض بفرمایید که سرعت جریان پول زیادتر است به همان نسبت از حجم اسکناس کاسته میشود و خود آقا از بنده بهتر میدانید که در ممالک انگلوساکسون که چک رایج است قسمت عمده مبادلات با چک میشود بنابراین اگر فرض بفرمایید که با صد تومان اگر لازم باشد که یک معاملهای انجام شود با وجود چک و با سرعت جریان اسکناس ۱۰ تومان ممکن است کار صد تومان را بکند ولی در یک کشوری مثل کشور ما که آقا زحمت کشیدید یک مطالعاتی فرمودید راجع به بودجهاش و راجع به وضعش هم چک رایج نیست و هم سرعت پول فوقالعاده کم است بنابراین قطعاً احتیاج مبادله در این کشور بایستی تناسب داشته باشد با حجم اسکناس یا بالعکس حجم اسکناس تناسب داشته باشد با میزان پول رایج راجع به نشر بنده اینجا میخواستم بگویم که طوری اظهار فرمودند که عمل نشر اسکناس را میگویند بد که هر کسی اسم نشر اسکناس را بیاورد این خودش یک جرمی است و در اذهان مردم این طور جلوه دادید ولی به آقا عرض کنم اسکناس نشرش فیحد ذاته نه تنها جرم نیست بلکه لازم است اسکناس نشرش اگر برای تأمین کسر خزانه دولت باشد، اگر برای تأمین کسر بودجه باشد آن وقت چیز خطرناکی است و بنده انتظار داشتم که جنابعالی کمک میفرمودید و آنهایی که دکتر نیستند و اطلاعات اقتصادی ندارند به کمک بنده روشنشان میفرمودید تورم یک مسئله علیحدهای است و نشر اسکناس یک مطلبی علیحدهای در لایحهای که ما پیشبینی کردیم اینجا نوشتیم پشتوانه اسکناس و اجازه انتشار اسکناس به هئیت نظارت اندوخته جنابعالی این نکته را منکر نیستید که بالاخره اسکناس باید منتشر شود و رفع احتیاج پول مملکت هم بشود منتهی اگر استدلال جنابعالی را بنده بخواهم تجزیه و تحلیل بکنم و به هم مربوط بکنم باید این طور باشد که جنابعالی وضع مالی دولت کسر بودجه و نبودن یک سیاست مالی و اقتصادی صحیح را دلیل بدبختی اقتصادی مملکت میدانید در این قسمت بنده هم با جنابعالی موافقم ولی چه ارتباطی با
اصل موضوع نشر اسکناس دارد در این مقدمه مختصر خود قانون را آقایان مطالعه میفرمایند با این که بنده میدانم آقایان گرفتار هستید ولی قطعاً ما از آقایان گرفتارتر هستیم معذلک یک دقت و مطالعه بفرمایید و بنده انتظار داشتم و جنابعالی وقتی مخالفت کردید بنده وحشت کردم و گفتم که جنابعالی با سوابق علمی که دارید اینجا طوری حلاجی خواهید کرد که بنده مجبور خواهم شد که این لایحه را پس بگیرم ولی خوشبختانه با اثر عنایت به بنده و با در نتیجه عدم توجه طوری شد که بار بنده سبک شد (خنده نمایندگان) عرض کردم در مقدمه این لایحه ذکر شده (پورسرتیپ- ما هم ایمان نداریم) بنده باید ایمان در آقایان ایجاد بکنم و باید سعی بکنم با مخالفتی که آقای دکتر حزایری کردند رقم شبهه ایشان را هم بکنم و خطرات فرضی را رفع میکنم و انشاءالله امیدوارم که ایشان را هم موافق بکنم و متقاعد بکنم، عرض کنم در وضع مملکت که اشاره فرمودید که مجلس مجبور شد که اختیار نشر اسکناس را در اثر احتیاج آن روز به هیئت نظارت اندوخته اسکناس بدهد آن اسکناس آن روز صد درصد پشتوانه داشت یک مقدار طلا و یک مقدار ارز بنابراین اگر پشتوانه خیلی مهم باشد وقتی که پشتوانه صددرصد طلا است نباید تورم ایجاد کند و نتیجهاش نباید ترقی قیمتها باشد ولی چرا قیمتها ترقی کرده خود آقا مثل زدند و توجه کردید که اگر بنا بشود پول زیاد شد و بیجهت مصرف شد در اثر قانون عرضه و تقاضا قیمت بالا میرود و نتیجهاش این خواهد شد که مردم با قیمت بیشتری جنس بخرند و گرفتار ترقی هزینه زندگی بشوند در آن روز آقای دکتر جزایری اگر کالای مصرفی مملکت که در اثر جنگ و محاصره به اندازه کافی نبود به اندازه کافی میبود ابداً اشکالی نداشت (صحیح است) برای این که بنده جسارت میکنم، علم فروشی هم اینجا نیست و نمیخواهم بکنم که آقای دکتر جزایری را متقاعد بکنم میخواهم عرض کنم که اگر به کتابها مراجعه کنید و تئوری مارژینال پول را مطالعاتی بفرمایید در آنجا هست و متقاعد خواهید شد که اگر یک نفر صد تومان عایدی داشته باشد و یک نفر ۱۰ تومان و هر دو باید یک احتیاجاتی را تأمین بکنند آن یک تومان آخری برای آن که صد تومان دارد یک ارزش قلیلی دارد و یک تومان آخری آن که ده تومان دارد ارزش خیلی زیادی دارد و نتیجهاش این است که اگر جنابعالی انشاءالله متمولتر از بنده باشید هر دوی ما برویم بازار سر کار صد تومان و بنده ده تومان در جیبمان باشد قیمت روی حداکثر تثبیت خواهد شد. توجه بفرمایید آقای دکتر جزایری بنابراین جنابعالی با تسهیل پرداخت که صد تومان است و بنده با مضیقه پرداخت که ده تومان است قیمت یک کیلو سیب و یا یک کیلو گلابی در حداکثر قیمت تثبیت میشود اگر به اندازهای سیب و گلابی در بازار بود که هم برای شما و هم برای من بود قیمتها پایین میآید پس بنابراین صرف نشر اسکناس قیمت را بالا نمیبرد و ایجاد تورم نمیکند و هزینه زندگی را بالا نمیبرد یک وقتی نشر اسکناس این نتیجه را خواهد داد که کالاهای مصرفی به اندازه تقاضا نباشد (پیراسته- یک دسته بیبهانه هستید که به هر وسیلهای قیمتها را بالا ببرند) آقای پیراسته خود آقا فرمودید که اگر در گواتمالا جنگ بشود یک عده قیمتها را بالا میبرند اگر وضع مملکت طوری است که یک عده به این صورت قیمتها را بالا میبرند بنده عرضی ندارم بنده راجع به این لایحه عرض میکنم مضارش را و فوایدش را بنده از خود آقایان میخواهم سؤال کنم که برای تنظیم گردش پول و برای این که پول در مقاب لاحتیاج مبادلهای که خودتان فرمودید کافی باشد یک دستگاهی باید باشد که این دستگاه تنظیمکننده این جریان باشد بنده خیال میکنم که در قسمت بانکداری و تئوری پول ما که مبتکر نیستیم مقلد هستیم و از سایر کشورها تقلید کردهایم خیال کردم که مورد بحث نیست ولی اگر ملاحظه میفرمایید که سایر کشورها چه جور عمل کردهاند وضع فعلی کار ایران خصوصیتی داشت بنده به آقایان میخواهم عرض کنم در هیچ کجا آقای دکتر جزایری این کار را ارتباط به مجلس ندارد که برای گردش و تأمین احتیاجات اقتصادی مملکت دولتها لایحه بیاورند به مجلس و اجازه نشر اسکناس بگیرند (صحیح است) در یک مورد هست که دولتها موظف هستند لایحه بیاورند و آن وقتی است که دولت برای احتیاجات خزانه بخواهد از بانک استقراض بکند آقای دکتر مهندس فرانس را مثل زدند اگر جنابعالی نمیشناسید بنده معرفی میکنم حضورتان که ایشان یکی از بزرگترین مالیهچیهای فرانسه است شاید آن وقت که بنده و جنابعالی درس میخواندیم شاید در فاگولته پاریس درس میخواند ایشان که گفتهاند من جلوی نشر اسکناس را میگیرم اگر روزنامههای چند ماه اخیر فرانسه را ملاحظه بفرمایید خواهید دید که به کرات هر وزیر دارایی آمده لایحه آورده که اجازه بدهند بانک دو فرانس چند میلیارد فرانک به دولت بدهد، آن را بنده قبول دارم ولی بنده از جنابعالی انصافاً میخواهم بپرسم این که دولت احتیاج به اسکناس داشه باشد کجای این لایحه میرساند (دکتر جزایری- بعد عرض میکنم) بنابراین تنظیم گردش اسکناس مملکت وظیفه بانک ناشر اسکناس است. من در جلسه خصوصی عرض کردم و این که آقای دکتر جزایری فرمودند که قدری عجله شده بنده خیال میکردم که این لایحه را به قید سه فوریت بیاوریم که خدای نکرده آن اشخاص سوءاستفاده نکنند معذلک از سه فوریت آن گذشتیم بعد از ده روز بحث و فحص این را با دو فوریت تقدیم کردیم جنابعالی اگر یک افتخاری به بنده میدادند یک ناهاری سرافراز میفرمودند (دکتر جزایری- هر وقت بفرمایید شرفیاب میشوم) (داراب- همهمان حاضر هستیم) و راجع به این لایحه با هم صحبت میکردیم جنابعالی اعتراضاتتان را میفرمودند و در این مورد روشن میشدیم ولی این افتخار را هم به بنده ندادید و حتی این سؤال را هم از بنده نکردید و برای جنابعالی بود وقتی در جلسه خصوصی فرمودید یک کمیسیونی معین کنند در آن کمیسیون این را مطالعه کنند فوراً موافقت شد و بنده اگر مقدور بود رأی میدادم که جنابعالی هم در آن کمیسیون انتخاب شوید و تشریف بیاورید و علاقه هم داشتم که تشریف بیاورید تشریف میآوردید و دیگر این طور نمیفرمودید که به مخالفین اجازه صحبت ندادند عرض کنم در این قسمت اولیه بنده در سراسر خدمتتان عرض کردم که مخالفت با لایحه دولت نه مخالفت با دولت است نه مخالفت با شخص وزیر است یک کاری است مربوط به مملکت و اگر اینجا میآید برای این است که کاملاً اینجا حلاجی شود وله و علیهش گفته شود و اگر احیاناً یک چیزهایی مستور و مبهم هست برای مردم روشن شود بنابراین بنده در سهم خودم عرض میکنم که مخالفت خود را که ما میآوریم بنده خودم استقبال میکنم که اگر یک چیزهایی هست و بر ما محصول مانده آقایان که با مردم تماس دارند تذکر میدهند اگر منطقی باشد صددرصد باید قبول کرد بنابراین یکی از وظایف بانک ناشر اسکناس مدتی است قریب شش هفت سال است که در این مملکت فلج است بنده میخواهم به آقا عرض کنم بنده کاری به دولت ندارم کار دولت یک مبحث علیهده است و ارتباطی با این ندارد اما خود آقایان که علاقه کارهای تولیدی و عمرانی دارند و امروز هم در مملکت ما میخواهیم سعی کنیم که سرمایههای خارجی را جلب کنیم فرض بفرمایید که یکی از آقایان تشریف بردند مذاکره کردند و یک سرمایهای به این مملکت منتقل کردند برای ایجاد کارخانه برای استخراج معادن یا کارهای مختلف دیگر فرض بفرمایید شصت میلیون دلار آوردند در این مملکت این را تصدیق میفرمایید آن کسی که دلار آورده در این مملکت که دلار نمیتواند خرج کند به محض این که ماشین خریدید و به گمرک رسید حقوق گمرکی را باید به ریال بدهید حمالی آن را باید به ریال بدهید وسیله حمل و نقل آن را هم به ریال باید بدهید تصدیق بفرمایید اگر در مقابل این پول ریالی در بین نباشد صددرصد آن کار فلج است بنابراین اگر یک چنین پولی آمد شما مراجعه میفرمایید به بانک ملی که من در مقابل این ریال میخواهم بانک ملی موجودی ریالی خودش را باید ببیند چقدر است، آیا میتواند این را از شما بخرد یا نه، این موضوعی که بنده عرض کردم راجع به چک و بطؤ جریان اسکناس گمان میکنم چیز محرمانهای نباشد یک فردی در این مملکت باید حساب بکند که در این شهر چقدر پول باید توی جیب بگذارد و برای رفع احتیاجات خودش برای تا کسی و خوردن غذا، البته به تناسب ثروت خودش صد تا دویست تومان باید در جیب نگذارد اشخاص دیگری هم نه تناسب باید ۴۰ به ۵۰ تومان داشته باشند (عبدالصاحب صفایی- مخلصتان ده تومان بیشتر ندارد) اجازه بدهید تقدیم کنم در صورتی که در سایر کشورها در خیلی از مؤسسات و جاهای زیادی که تشریف ببرید چک را قبول میکنند بنابراین احتیاجی ندارید که این قدر پول از بانک نگیرید و در جیب خودتان باشد از اینها گذشته یک مقداری از کشاورزان و دهاقین اینها پول در منزل خودشان نگه میدارند تا وقتی که احتیاج پیدا کنند و پولشان را بردارند (پورسرتیپ- تشکیلات بانک محدود است) این هم ممکن است از عدم اعتبار باشد و هم این که به قول آقای پورسرتیپ تشکیلات بانک این قدر وسعت ندارد بنابراین وقتی وضع این طور است بنده میخواهم ببینم در مقابل این متقاضی که آمده میخواهد پول بگذارد سرمایه بگذارد یک کار مهمی در این مملکت بکند بانک ملی باید بگوید که من اجازه ندارم باید یک لایحه سرم به مجلس و تقاضای ریال کنم بنده مطمئنم که این دولت یا هر دولتی که اگر بنا باشد در این مملکت بخواهد فعالیت اقتصادی بکند اگر هر روز یک لایحهای بیاورید در اینجا هر چه قسم بخورد که این X یا Y است که دلار آورده و ریال میخواهد شما قبول نخواهید کرد و خواهید فرمود نه خیر این برای احتیاجات دولت است و اسباب تورم است. این پولهایی که ملاحظه میفرمایید در جریان است و برنمیگردد دلیل عمدهاش این است که چون چک نیست و آقایان احتیاج دارند که توی جیب بگذارند و مخصوصاً در فصل خرید خود آقایان اطلاع دارید مخصوصاً در موقع محصول چون باید بروند از کشاورزان محصولشان را بخرند اسکناس بیشتری لازم است اما در مورد ترقی قیمتها که در اینجا قطعاً لازم است آقای دکتر جزایری که یک محرکی برای تولید زیاد در بین باشد اگر تخممرغ دانهای صد دینار باشد کسی به وجود نمیآورد بنابراین باید یه محرکی برای ازدیاد تخممرغ باشد آن محرک هم تا حدودی که مزاحم نباشد ترقی قیمتهاست ترقی قیمتها اگر موجبات و دلایلش مطالعه شود و نسبت به آن موجبات و دلایل ما مطالعه کنیم و از بین ببریم هیچ جای نگرانی نیست و بنده هم معتقدم که نسبت به بودجه غیرمتعادل که منتهی به این میشود دولت از بانک ملی قرض کند و به حقوق کارمند بدهد و فقط مصرف کالاهای مصرفی بشود البته تورم ایجاد
میکند این مطلب کاملاً صحیح است یک چیزی نیست که بنده و شما درآورده باشیم همه میدانند این یک قسمت علیحدهای است اما درباره دستگاه تنظیمکننده اسکناس و تطبیق دادن صحیح اسکناس با احتیاجات به عقیده جنابعالی و آقایان آیا غیر از بانک ملی میتواند دستگاه دیگری باشد؟ اگر واقعاً به دستگاه بانک ملی که بنده خیال میکنم که این طور نیست خدای نکرده اعتمادی نباشد آن قسمتش هم صحیح است یعنی اگر بنا باشد آقایان اجازه بفرمایند برای هر قسمتی یک لایحهای بیاید فردا بانک ملی یک لایحهای تنظیم میکند و بنده هم که رابط بین بانک ملی و مجلس شورای ملی هستم فرض بفرمایید ۵۰۰ میلیون برای رقم فلان احتیاج لازم است بنده از آقا سؤال میکنم که آیا آقایان در اینجا میتوانید تشخیص بفرمایید که این مبلغ زیاد است یا کم است بعد از یک بحثی بالاخره تصویب خواهد شد چون این دستگاه یک دستگاه فنی است و اطلاع صحیح دارد این هم همان مطلب است منتهی باید مطالعه بیشتری گردد و دقت زیادتری در مورد مسئله پشتوانه اسکناس که بنده با آن تئوری رادیکالش میگویم که اصلاً در وضع حاضر در دنیا مفهوم و معنایی ندارد یک وقتی میگفتند که پشتوانه طلا باشد که شما اسکناس بدهید طلا بگیرید الان این نورسته اسکناس در کجا جاش طلا میدهند الان کنورتبرسته پول کاغذی در مقابل پول، اسعبار در کجای دنیا هست در همان جاها که وضع اقتصادیشان از ما قویتر است کنورتیریته به طلا و اسمار وجود خارجی ندارد جنابعالی مثال اسیانی را زدید بنده میخواستیم یک اصلاحی بکنم که اگر اسبانی ساقط شد و میشود گفت روی کوه طلا مرد برای این که خیال میکردند مثل ما که طلافی حد یک ثروت صحیحی است در اثر این اشتباه فعالیت را از بین بردند توجه به تولید نکردند و روی طلا بالاخره مردند حالا ما این چهار درصد را اینجا گذاشتهایم، امیدواریم که توجه ما به این نباشد که اگر این چهل درصد شد صددرصد یک ملت خوشبختی هستیم و اگر نشدید بدبختیم بنده یک قسمت را عرض کنم که در سایر جاها پشتوانه چه صورتی دارد در فرانسه پشتوانه اسکناس ۳۵ درصد طلا در دانمارک ۲۰ درصد طلا و ۲۵ درصد ارز در بلژیک ۳۰ درصد طلا و ۴۰ درصد ارز که خود بلژیکیها عقیده دارند این بیمورد است مصر ۵۰ درصد طلا که فعلاً موقوفالاجرا است سوریه و لبنان ۳۰ درصد طلا و ۲۰ درصد ارز- سوئیس ۴۰ درصد طلا ایتالیا ۴۰ درصد طلا- هندوستان ۴۰ درصد طلا- پاکستان ۴۰ درصد طلا- ترکیه که همجوار ما است و بنده خیال میکنم که آقایان تردید ندارند که وضع اقتصادی او بهتر از ماست اصلاً پشتوانه ندارد بنابراین بنده خواستم این موضوع را روشن کنم که موضوع نشر اسکناس فیحاذاته یک عاملی نیست که این عامل مؤثر در قیمتها باشد و بنده فوقالعاده خوشوقت میشدم که آقای دکتر جزایری که به عنوان مخالف عنوان مطلب کردهاند توجه بفرمایند که تقدیم این لایحه از طرف بنده که وزیر دارایی هستم ممکن است این اثر را نداشته باشد که آقای دکتر جزایری مخالف این حرفها را بزنند بنابراین بنده میخواهم عرض کنم که نشر اسکناس نه فقط چیز خطرناکی نیست بلکه ضروری هم هست این که گفتند نشر اسکناس نباید گفت و نباید نشر اسکناس کرد پس بنده میگویم وسیله مبادله پس چه خواهد بود البته نشر اسکناس برای احتیاجات دولت کار خطرناکی است و بایستی جلویش گرفت و در خود اساسنامه بانک ملی دولت بدون اجازه مجلس حق استقراض از بانک را ندارد و دلیلش هم این است که اگر بنا باشد بانک ناشر اسکناس که ارتباطی با دولت دارد مجاز بود که هر ساعت دست کند از بانک پول بردارد این کار خطرناکی بود به همین جهت ممنوع کردند آن وقت یک راهی برای دولت بود که بتواند غیرمستقیم یک مقداری اسکناس بگیرد دولت شرکتهایی داشت بنگاههایی داشت میتوانست عمل تجارتی بکند اینها میآمدند از بانک ملی مطابق قانون بانک اعتبار میگرفتند پول میگرفتند به دولت میدادند این هم با توجه آقایان اعضا کمیسیون و نظری که خود ما داشتیم این راهش هم گرفته شد حالا اگر آقایان میفرمایید که اساساً نگرانی از دولت است «بیشتر از این میخواهید جلویگری کنید تا آنجا که فلحش بکنید مانعی ندارد اگر راجع به دستگاه میزان نشر اسکناس و تطبیق میزان اسکناس با احتیاجات مردم و احتیاجات اقتصادی فرمایشاتی دارید بفرمایید که اگر این نباشد چه به جایش باشد؟ فرمودید که در اینجا بالاخره لابلایش یک مبلغی عاید دولت میشود بنده خواستم عرض کنم که با توجه مختصری روشن میشود که چیزی عاید دولت نمیشود حتی آن وقتی که ما ۳۲ ریال دلار دادیم به بانک ملی و اسکناس گرفتیم و پول را هم گذاشتند در حساب مخصوص دولت برای تقویت بنیه ریال بانک ملی بود و حالا هم همین طور خواهد شد و اگر از تفاوت پشتوانه ریالی عاید بشود برای تقویت بانک ملی است و بنده وزیر دارایی با تمام گرفتاریهایی که دارم یک غاز نمیتوانم بگیرم مگر این که اعتباری داشته باشم مرگ این که مجاز باشم طبق تنخواه گردان بگیرم و پس بدهم بنده خیال میکنم که آقایانی که سر و کار با بانک ملی دارند و دو نفر از آقایان نمایندگان محترم عضو هیأت اندوخته نشر اسکناس هستند جناب آقای اردلان هم ناظر هستند در بانک ملی، بانک ملی اگر وابسته به دولت و دستگاههای وزارت دارایی است جزو ادارات تابعه وزارت دارایی نیست یعنی بنده اگر تقاضایی از بانک بکنم در حدود اساسنامهاش با تصویب شورایعالی با اجازه هیئت نظارت اندوخته عمل میکند و اگر بنده محلی نداشته باشم خود جناب آقای صفایی اینجا تشریف دارند نه یک ریال اسکناس میدهند و نه بنده میتوانم چک بدون محل بکشم (عبدالصالح صفایی- گاهی چکهای با محلتان را هم نمیدهند) بنابراین از نظر رابطه دولت با بانک ملی هیچ گونه تفاوتی بین دولت و افراد نیست حساب جاری داریم اگر در حساب جاری نداشته باشیم نه شما میتوانید بگیرید و نه من و اگر بانک ملی بتواند جواب احتیاجات همه را بدهد من جمله جواب احتیاجات بنده را هم میدهد این که فرمودید خدا نکند که بنده ۶ ماه دیگر وزیر دارایی باشم اگر احیاناً بنده بودم یک لایحه دیگری میآوردم مسلماً عنوان آن لایحه با این فرق میکند اگر خدای نکرده درآمد دولت تکافو نکرد و کسر بودجه بود و اجبار و الزام داشتیم از بانک ملی استقراض کنیم بنده به این عنوان شاید لایحه بیاورم و امیدوارم که چنین وضعی پیش نیاید و آن لایحه است که برای مردم خطرناک است و اگر تاجری استدلال کرد که این برای پرداخت حقوق است و من جنسم را بالا میبرم و به این عنوان بالا برد آن موضوع دیگری است و بنده از آقا سؤال میکنم که هنوز اسکناسی منتشر نشده است و هنوز قوه خریدی ایجاد نشده است که فلان تاجر بگوید من جنسم را بالا میبرم، از طرف دیگر اگر بنا باشد از نقطه نظر اثر روحی دست به هیچ کاری بزنیم نباید هیچ کاری بکنیم بنده دست به کار ممیزی زدم گفتند آقا دست نزن تشنج میشود راجع به ممیزی تخیلات خوزستان رفتیم اقدام کنیم میگویند آقا الان وضع نفت است و حالا دست نزنید به هر چه که بخواهیم دست بزنیم یک سر و صدایی پیدا میشود، یک عکسالعملی پیدا میکند (دکتر جزایری- خودتان منصرف شدید) بنده عرض میکنم که الان شش سال است که این قانون معوق و معلق است از طرفی آقایان میخواهند ترقی ایجاد شود که از نقطهنظر بانکداری و جریان پول به آنها مشابه شود وقتی به آن نمیرسیم یک عملیاتی میشود پس از نقطهنظر بانکداری موردی ندارد و ابداع و ابتکار از نقطهنظر اقتصادی بیمعنی و نامفهوم است، این که فرمودند یک عده بیاطلاع و بیایمان از این موضوع استفاده میکنند و قیمتها را بالا میبرند بنده خیال میکنم که مسائلی که ارتباطی با همدیگر دارد صرف آن ارتباط ملازمه ندارد که آنها را معلق بگذاریم تا همه را با هم بکنیم یعنی بنده اوضاع مالیات بر درآمد را صددرصد اصلاح بکنم که واقعاً تعلق به محال است، با این اوضاع مملکت جدیت شود که جلو خرج را بگیرم تا صد در صد تعادل بودجه انجام شود آن وقت یک لایحه بیاورم برای نشر اسکناس خوب آقا این تا قیام قیامت درست نخواهد شد بنابراین بنده آقای دکتر جزایری در عین این که معتقد به این ارتباط مسائل هستم معتقدم که این لایحه را باید مستقلاً از این مسائل انجام داد و آن قسمتها را که هم آقایان از دولت خواستهاند باز هم تأکید بفرمایند که این اصلاحات به عمل بیاید بنده خیال میکنم از نقطهنظر کلیات و برای توضیح این مطلب مخصوصاً برای رفیق عزیزم آقای دکتر جزایری که بنده فقط عنوان میکنم کافی باشد جنابعالی باید نظریاتتان را خودتان در کمیسیون فرموده باشید بنده مکرر عرض نکردهام و تقاضا کردهام که اگر واقعاً میخواهید در خارج یک عدهای سوءاستفاده نکنند این قدر راجع به نشر اسکناس من حیث تحتاللفظ بحث نکنید اگر میخواهید این از نقطهنظر فنی تشریح بشود الحمدالله متخصص فنی هم زیاد است از نقطهنظر فنی این را تشریح بفرمایید بنده باز هم عرض میکنم که از نقطهنظر فنی این لایحه ابداً ارتباطی با احتیاج دولت ندارد و مخصوصاًاز نقطهنظر این که بلافون ابتکار را آقای دکتر جزایری معین فرمودند تا ۳۰ میلیون دلار میتواند لدیالاقتضا از هیأت اندوخته اسکناس بگیرد این خودش بهترین تضمین است در صورتی که در سایر کشورها این محدودیت را هم ندارد با این که وضع مملکت ما یک وضع خاصی است راجع به شاخص زندگی فرمودید خواستم عرض کنم یک عواملی در این مملکت هست که موجب بالا رفتن زندگی است هیچ کس منکر نیست که زندگی بالا رفته اما عوامل بالا رفتن این زندگی اگر آقا دقت بفرمایند اسکناسی که در حکومت سابق منتشر شد (اردلان- اسکناسی که در زمان دکتر مصدق منتشر شد کاملاً خلاف قانون بوده) صرفاً برای پرداخت حقوق بوده برای حقوق کارگران شرکت نفت بود برای پرداخت حقوق کارمندان بوده برای این که دولت سابق مرتب ۵۰ میلیون تومان هر ماه منتشر میکرد که معادل کسر بودجه بود و یک غاز از این پول صرف کارهای تولیدی نشده البته آن کسی که پول از ما گرفته از بقال و عطار چیز خریده و در مقابل قوه خرید تولید مملکت را که اضافه نکردهاند اما اگر یک سرمایهداری آمد و خواست در مملکت ما سرمایهاش را به کار ببندد از دالان به موجب قانون نمیتوانند در مقابل ارز او ریال بدهند آن وقت شما میفرمایید که کار این مملکت فلج شده است آن وقت کی مسئول این کار است به علاوه بنده عرض میکنم اگر
ما معتقد هستیم در این امر به عقیده متخصصین صندوق بینالمللی پول آقای میراشرافی اشارهای به وانزیلاند کردند عقیده وانزیلند و دیگران را جمع کردیم این خلاصهاش هست (میراشرافی- عقیده آقای مشرفالدوله نفیسی را هم جمع کردید؟) انشاءالله یک محکمهای تشکیل میشود و بنده و جنابعالی در آن محکمه هر دو میرویم بالای دار (خنده نمایندگان) آقای گوت گه رئیس این هیئت بود یکی از مدیران صندوق بینالمللی پول که تصور میکنم قطعاً تخصص او از بنده زیادتر است گفت فلان کس این بسیار خوب است ولی باید راه این که دولت پول بردارد و صرف حقوق شود مسدود شود بنده هم به ایشان گفتم مادام که بنده وزیر دارایی هستم نمیکنم و وزیر دارایی دیگر هم نمیکند دلیل نکردنش هم این که با جنابعالی موافقم اگر بگذارند یواشکی خرج کنیم کار یواشکی و محرمانه نیست آقای دکتر مصدق تصور میکرد اگر یواشکی بردارد مطلب همان جور در بانک میماند آخر آن تاجری که در بازار میبینید که یک پول زیادی آمده میداند از کجا آمده بنابراین کار را یواشکی نمیکنیم و اگر خدای نخواسته احتیاج هم پیدا شد با اجازه آقایان این کار خواهد شد و آقایان اجازه میفرمایند البته دولتی که در مضیقه واقع شد آمد از مجلس تقاضا کرد مجلس موافقت نکرد دیگر آن دولت مسئول نیست آن دولت عذرش را میخواهند و یک دولت دیگر میآمد.
رئیس- آقای وزیر دارایی بیاناتتان تمام شد؟
وزیر دارایی- بله.
رئیس- آقای مشایخی
(قناتآبادی- پیشنهاد تنفس داده شده) پنج دقیقه بیشتر به وقت نمانده دیگر تنفس موردی ندارد (دکتر جزایری- طبق ماده ۹۰ اجازه میخواهم یک مقداری از عرایض بنده را تحریف کردهاند) ایشان جوابی به شما دادند اگر از ماده ۹۰ این طور بخواهیم استفاده کنیم مذاکره ماده ۹۰ تا آخر مجلس ادامه پیدا خواهد کرد ایشان حق داشتند صحبت کنند شما هم در موقعش استفاده کردید.
مشایخی- آقایان محترم خسته شدهاید (صحیح است- احسنت) مقام محترم ریاست هم فرمودند که پنج دقیقه بیشتر وقت ندارم و مقتضی هم نمیدانم بیشتر باعث خستگی آقایان بشوم (صحیح است) (نراقی- آقای وزیر دارایی توضیحات کافی دادند) از طرفی هم از نقطهنظر بنده دو اشکال بزرگ هست یکی این که مخالف آقای دکتر جزایری (یکی از نمایندگان- بگذارید برای جلسه بعد) که استاد حقوق و دکتر اقتصاد هستند مضافاً به این که فرمودند مدتها مطالعه کردهاند و مطالعه عمیق در این موضوع دارند و بنده در این موضوع مطالعه ندارم ولی از طرفی جناب آقای دکتر امینی به طوری استدلال و منطقشان قوی بود که خیال نمیکنم برای من که میخواهم موافقت با این لایحه بکنم موردی باقی گذاشته باشد که بخواهد استدلال کند (صحیح است) بنا علیهذا من برای رعایت نظریات نمایندگان محترم و امر مقام ریاست و این که اصلاً دلیل دیگری لازم نمیدانم خیلی مختصر صحبت میکنم این لایحه لایحه نشر اسکناس نیست این لایحه پشتوانه اسکناس است مسیر پشتوانه اسکناس از شهریور ۲۰ تا حال چند رنگ پیدا کرده است قبل از شهریور ۲۰ شصت درصد بوده یعنی مقرر بود که هیأت نظارت اندوخته اسکناس با رعایت ارزش طلاها و جواهرات که ۶۰ درصد اسکناس باشد اسکناس منتشر کند بر اثر ورود قوای متفقین به این مملکت که آمدند راهآهن ما را استفاده کردند از طرق و شوارع ما استفاده کردند برای مخارج روزمرهشان هم پول میخواستند ریال لازم داشتند زیرا دلار و پول خارجی را نمیتوانستند در بازار خرج کنند آمدند از دولت ریال خواستند موافقتنامهای بین دولت و متفقین منعقد شد که برای تأمین احتیاجات داخلی به آنها ریال داده شود. براساس موافقتنامه من خاطرم است که دولت قانونی برای این کار آورد ولی جناب آقای اردلان فرمودند که قانونی نیست ولی در هر صورت یک مبنی و مأخذی در درست بوده که به متفقین اسکناس داده شود (اردلان- آن انتشار قانون داشت انتشار اسکناس زمان دکتر مصدق غیرقانونی بود) با مراعات این که ۶۰ درصد آن را طلا بدهند و چهل درصد ارز قابل تبدیل به طلا منظور این است که در مقابل اسکناسی که منتشر شد همان طوری که آقای دکتر جزایری فرمودند هزینه زندگی بالا رفته عدم تعادل در مملکت ما پیدا شد (یکی از نمایندگان- آقای مشایخی مجلس خسته است بگذارید برای بعد) اجازه بدهید دو سه دقیقه بیشتر نیست از این نظر عدم تعادل در بودجه پیدا شد عدم تعادل در دخل و خرج مملکتی پیدا شد خواربار ما را گرفتند و همان طور که آقای میراشرافی گفتند در مقابل آن تعهدات ۱۱ تن طلای ما الان در شورری است انشاءالله به ما میدهند اما در هر حال تعادل اسکناس و وضع آن اسکناس را در بانک ملی ایران یک وضع غیرعادی پیدا کرده که به همین جهت لازم است که مجلس شورای ملی تکلیف پشتوانه را معین کند بعد هم آن قانون مربوط به هیأت نظارت اسکناس که حق انتشار اسکناس را داشت ملغی شد و ضمن آن مقرر شد که دولت در ظرف سه ماه یک لایحه بیاورد و میزان پشتوانه را تعیین کند مقدار اسکناسی که مناسب با حجم احتیاج امروزی معادل بشود تعیین کند از آن وقت یعنی در مجلس ۱۵/۱۶/۱۷ این کار نشده و حالا آقای دکتر امینی آمده نشده من میخواهم انجام بدهم از نقطهنظر تثبیت پول به نظر بنده این اقدام کاملاً ضروری و مفید است مضافاً به این که این لایحه همان طور که گفتم موضوع نشر اسکناس نیست یک مثل خلاصه عرض میکنم و رد میشوم و آن این است که ازدیاد مقدار اسکناس اگر باعث ترقی قیمتها میشود به عقیده من کمبود اسکناس هم در مملکت یک مضاری دارد یکی از مضارش این است که اگر اسکناس کم باشد بانک نمیتواند اعتباراتی را که بازرگانان و سرمایهداران برای کارهای تولیدی لازم دارند بدهد وقتی اسکناس موجود نداشت نمیتواند سفته یک تاجر را هر قدر هم که معتبر باشد نزول کند و بدهد و این سبب میشود که نرخ نزول در بازار ترقی بکند و نرخ نزول که ترقی کرد در بازار تأثیر بزرگ در اقتصادیات مملکت میکند وقتی قرار شد یک تاجری نزول بدهد نزولش در قیمت کالا تأثیر میکند و حتی یک دستهای که نمیتوانند نزول بدهند ورشکست میشوند و این نقض غرض است بنابراین همان طوری که تورم خوب نیست کمبود میزان اسکناس هم خوب نیست این لایحه که آقای وزیر دارایی آوردند نگفتند که بانک ملی اسکناس منتشر کند و بدهد به من میگوید برای دور این امور پولی کشور برای این که کار فعلی کشور و مقدار پول متناسب با جمعیت این کشور نیست لازم است که مقداری بیشتر اسکناس منتشر شود.
وزیر دارایی- بیشتر است کسر میشود.
مشایخی- اجازه بدهید در این جریان باز وقت نیست که توضیح بدهم ولی به هر حال سه درصد مطلب قابل توجهی نیست در کشوری که یک میلیارد و صد میلیون تومان اسکناس دارد و میآید پشتوانهاش را از چهل و سه درصد به چهل درصد تقلیل میدهد و احیاناً اگر بخواهد پنجاه میلیون تومان اسکناس در جریان بگذارد و این اسکناس را هم دولت نگیرد این اسکناس برای دوران کار بازار است و این به نظر بنده انفلاسیون نیست تورم نیست اسمش را میشود گذاشت تثبیت و این نقص و نقصان تأثیر زیادی از لحاظ اقتصادی در وضع اقتصادی کشور ما از نظر انفلاسیون و تورم ندارد آقای وکیلی یک آماری اینجا نوشتهاند مقدار پولی که در ممالک مختلفه متناسب با جمعیت آنجا هست مقدار پشتوانه را جناب آقای وزیر فرمودند من هم میخواهم آن را تکمیل کنم این آمار میزان تطبیق اسکناس منتشره در هر مملکتی به تناسب جمعیت آن مملکت با مقدار اسکناس منتشره است در این مملکت با بیست میلیون جمعیت هزار میلیون اسکناس دارد یعنی هر نفری ۵۰ تومان همان طور که جناب آقای وزیر دارایی فرمودند نمایندگان مجلس شورای ملی که امروز حقوق گرفتند مسلماً این پول برای هزینه است بنابراین حداقل این است که ما سی روزی و پنج تومان حقوق میگیریم و این در توی جیبمان است یک طبقه از مملکت که کار میکنند دستمزدشان ناچیز است ولی اگر طبقه کارگر را کنار بگذاریم طبقه مولد را در نظر بگیریم مثلاً زارع را و مقصودم از زارع آن زارعی نیست که دستمزد بگیرد زارع کسی است که به زراعت اشتغال دارد و بهره زراعتی میگیرد.
رئیس- آقای مشایخی وقت شما دارد تمام میشود.
مشایخی- اجازه بفرمایید دو دقیقه دیگر، به هر حال مطابق این آماری که آقای وکیلی در کتاب خودشان نوشتهاند در سوئیس به هر نفری ۸۴۰ تومان میرسد در بلژیک ۷۳۷ در فرانسه ۳۰۰ تومان در انگلستان ۲۹۰ تومان در مصر ۱۰۰ تومان در عراق ۷۲ تومان در ایران ۴۳ تومان با مقدار اسکناسی که در جریان داریم هر کدام ۴۳ تومان اسکناس داریم آقایان تکلیف این کار را معلوم کنید که برای بیست میلیون جمعیت چقدر اسکناس لازم است در هر حال این لایحه همان طور که عرض کردم برای تثبیت پول است نه نشر اسکناس (میراشرافی- مگر همین طوری هم میشود اسکناس منتشر کرد آقا مشایخی؟) (قناتآبادی- آن هزار میلیون را بدهید به هزار فامیل)
رئیس- چون در کلیات دو نفر به عنوان موافق و مخالف ثبتنام کرده بودند و دیگری اجازه نخواسته است پس در کلیات این دیگر صحبتی نمیشود و در مواد در جلسه بعد وارد مواد میشویم آقایانی که ثبتنام کردهاند صحبت میکنند یک پیشنهادی آقای شمس قناتآبادی کردهاند که جلسه به عنوان تنفس تعطیل شود یعنی جلسه دیگر نطق قبل از دستور نباشد.
(پیشنهاد به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم که جلسه به عنوان تنفس ختم شود.
رئیس- یک تذکری باید بدهم طبق آییننامه وقتی پیشنهادی میفرمایید تنفس این تنفس باید در بین کار جلسه باشد.
قناتآبادی- بنده پیشنهاد کردهام که جلسه به عنوان تنفس ختم شود.
رئیس- طبق آییننامه وقتی به عنوان تنفس ختم که میشود نیم ساعت بعد مجدداً جلسه باید تشکیل شود حالا توضیحتان را بدهید ولی گمان نمیکنم.
قناتآبادی- چون شنیدم که مجلس میخواهد تعطیل شود علاوه بر این لایحهای که در دستور است طرحی آقایان نمایندگان راجع به مطبوعات امضا کردهاند با قید سه فوریت که قرار است بعد از این لایحه مطرح شود، بهتر این است که یک مقداری کمتر صحبت شود و این مطالب اساسی رسیدگی شود و مخصوصاً من علاقهام به طرح مربوط به مطبوعات است. آقایان من چند مرتبه این مطلب را عرض کردهام امروز باز هم تکرار میکنم در دنیا را که به امروز نمیبندند، با این رویهای که دولت اتخاذ کرده است در پاره مطبوعات من قطع و یقین دارم فتح و فیروزی نصیبش نخواهد شد، الان که آقایان نمایندگان تشریف دارند و مجلس شورای ملی اجلاس دارد و نمایندگانی که به عنوان نمایندگان مشروطیت و مردم در این مجلس حضور دارند الان در حضورش مأمورین حکومت نظامی ریختهاند در چاپخانه قیام و مجله مصور را چاپیدهاند و مانع از انتشارش شدهاند اگر بخواهیم اسم این وضع را بگذاریم مشروطیت و دمکراسی تطبیق با واقع نمیکند و آقایان نمایندگان محترم قسم خوردهاید برای حفظ قانون اساسی و اصل ۲۰ قانون اساسی ضمانت کرده و تعیین کرده آزادی مطبوعات را البته به استثنای مطبوعات ضاله آنهایی که علیه دین و مقدسات مملکت چیز مینویسند بدانید این رویه قابل دوام نیست و مقصود من از این پیشنهاد این بود که تذکر بدهم که مأمورین حکومت نظامی در حین اجلاس مجلس شورای ملی میریزند به چاپخانهها و روزنامهها را غارت میکنند و نمیگذارند صدا در این مملکت در بیاید و این مخالف با قانون و قانون اساسی است و در این اختناق هر تصمیمی که گرفته شود از نظر ملت ایران مردود است (احسنت) پیشنهادم را هم پس میگیرم.
۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- به طوری که در آییننامه ذکر شده تنفس فقط در بین جلسه میشود و مدت آن هم نباید از نیم ساعت تجاوز کند بنابراین جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز یکشنبه خواهد بود. دستور هم بقیه این لایحه و بعد از آن طرحی که با قید سه فوریت آقایان دادهاند.
(مجلس پنجاه دقیقه بعداز ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت