محتشم کاشانی (غزلیات)/من نه مجنونم که خواهم روی در صحراکنم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۷ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۵۲ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' محتشم کاشانی (غزلیات) (من نه مجنونم که خواهم روی در صحراکنم)
از محتشم کاشانی
'


من نه مجنونم که خواهم روی در صحراکنم خویش را مشهور سازم یار را رسوا کنم
تا توانم سوخت پنهان کافرم گر آشکار خویش را پروانه‌ی آن شمع بی‌پروا کنم
گر دهندم جا بگوی او نه جان خوش دلیست خوش دل آن که می‌شوم کاندر دل او جا کنم
اهل دل را گفته محروم نگذارم ز جور آن قدر بگذار تا منهم دلی پیدا کنم
خاک پای آن پری کز خون مردم بهتر است چون من از نامردمی در چشم خون مالا کنم
حشمت من محتشم این بس که در اقلیم فقر بی‌طمع گردم گدایی از در دلها کنم