سخنرانی شاهنشاه آریامهر در سالروز اعلام اصل سیزدهم انقلاب شاه و ملت گسترش مالکیت واحدهای تولیدی استادیوم آریامهر ۱۵ امرداد ۲۵۳۵ شاهنشاهی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۰۳ توسط Bellavista1 (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جشن سدمین سالگرد زادروز اعلیحضرت رضا شاه بزرگ ۲۴ اسفند ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۲۵۳۵ شاهنشاهی

درگاه اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ


سخنرانی شاهنشاه آریامهر در سالروز اعلام اصل سیزدهم انقلاب شاه و ملت گسترش مالکیت واحدهای تولیدی استادیوم آریامهر ۱۵ امرداد ۲۵۳۵ شاهنشاهی

بامداد روز ۱۵ امرداد ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی در پیشگاه شاهنشاه آریامهر به مناسبت سالروز اعلام اصل سیزدهم انقلاب شاه و ملت گسترش مالکیت واحدهای تولیدی مراسم با شکوهی در استادیوم ۱۲ هزار نفری مجتمع ورزشی آریامهر برگزار شد. شاهنشاه پس از اعطای سهام واحدهای تولیدی به ۲۵ نفر نمایندگان کارگران و کشاورزان در میان ابراز احساسات پرشور همه باشندگان بیاناتی ایراد فرمودند:

مراسم امروز برای من خیلی دلپذیر و خشنود کننده بود چونکه در حدود ۱۵ سال پیش در یکی از صحبت‌های خود اشاره‌ای به اقتصاد دمکراتیک و دموکراسی اقتصادی کرده بودم. شاید در آن روز برای خیلی‌ها مفهوم این کلمات کاملاً روشن نبود ولی امروز می‌توانیم آن‌ها را بطور دقیق روشن کنیم.

اقتصاد دمکراتیک یعنی تمام صنایعی که تعیین کننده قیمت‌ها باشد مثل نفت، فولاد، فرآورده‌های نفتی و تمام چیزهایی که مورد احتیاج مردم است و مردم از خرید و مصرف آن‌ها صرفنظر نتوانند بکنند، اجباراً باید قیمتی که برای آن کاملاً تعیین می‌شود بپردازند. اگر این نوع صنایع در دست افراد باشد فرد می‌تواند بر جامعه یک نوع حکومت اقتصادی برقرار بکند که در واقع استثمار فرد بوسیله فرد می‌شود که آن در انقلاب ایران مردود است. فهمیدن معنی اقتصاد دمکراتیک با این توضیحات و اضافه کردن این که ثروت‌هایی که به توسط خداوند اعطا شده است و طبیعت خلق کرده است مثل جنگل‌ها، مراتع بزرگ، معادن بزرگ که دست بشر در ایجاد آن دخالتی نداشته است، باید به دست دولت به نمایندگی از سوی جامعه اداره شود و منافع آن به عموم ملت ایران برسد روشن می‌گردد.

دموکراسی اقتصادی

اما دموکراسی اقتصادی امروز بهترین تجلی این کلمه و این لفظ نمایان است یعنی شرکت هر چه بیشتر افراد یک مملکتی در اقتصاد مملکت‌شان و در تولیدات که خودشان به سهم خودشان مصرف کننده و خریدار آن تولیدات می‌باشند.

باز هم به شکل دیگری مالکیت در تولیدات مملکت و در ثروت مملکت است. همانطور که فئودالیسم زراعی بین رفت و زارع مالک زمینی که کشت می‌کرد شد و برای ادامه کارش شرکت‌های تعاونی روستایی و شرکت‌های سهامی زراعی با تمام پشتیبانی‌های بانکی و متخصصین که دولت برای پیشبرد کار آن‌ها گمارده است بوجود آمد.

در قسمت کارگری نیز بوسیله قوانین مترقی کار بوسیله شرکت کارگر در سهام کارخانه یعنی شرکت در دسترنج خودش نتیجه زحماتی که می‌کشد تا حدی که زحمت او لمس می‌شود به خودش بر می‌گردد. منتهی چون صنایع سبک نه فقط مشمول حال صنایعی که باید ملی باشند نمی‌شود، بلکه ملت ایران و سرمایه‌داران ایرانی و کسانی را که عشق به این کار دارند تشویق می‌کنیم که روز بروز کارشان را توسعه بدهند و از طرفی مایل نیستیم که آن هم جنبه یک فئودالیسم پیدا کند وسیله شرکت کارگر زارع بعدها مسلماً شاید نوبت به کارمندان دولتی و عموم طبقات ملت ایران در خرید سهام خواهد رسید که شرکت هر چه بیشتر ملت ایران در اقتصاد مملکت خودشان می‌باشد.

زارع سهام دار

از کارگرانی که امروز سهامی را تحویل گرفتند از همه سئوال کردم، آیا به حد اکثر قانونی، یعنی آن کسانی که سه سال یا بیشتر سابقه کار داشته داوطلب خرید سهام بودید، همه گفتند بله. گفتم اطلاع دارید از اینکار؟ گفتند بله. از زارعین پرسیدم شما می‌دانید چکار می‌کنید، این سهامی که می‌خرید از روی میل خودتان است؟ باز هم گفتند بلی. این باز هم یک مطلب تشویق‌آمیزی است که چه کارگر ایران و چه زارع ایرانی وارد به وضع اقتصادی مملکت خود هست و به آن امیدوار است. هر چه که پس‌انداز داشته باشد حاضر است در راه سهیم شدن در این اقتصاد ملی شرکت بکند.

عدالت نبود

این روزها مصادف با بزرگداشت هفتاد و یکمین سال مشروطیت ایران است. ما این جشن بزرگ را دیروز به ملت ایران تبریک گفتیم و ناچار توضیحات مختصری باید داد که روزهای اولی که در ایران این کلمه متداول شد، مردم بیشتر بین چیزی که می‌خواستند و می‌گفتند عدالتخانه بود چون کلمه عدالت را فهمیدن خیلی کار مشکلی نبود و چون متأسفانه عدالت هم اجرا نمی‌شد، خواستن عدالت خواسته قاطبه ملت ایران بود. چه مرد- آن موقع که زن حساب نبود- چه باسواد چه بیسواد. بعد فرمان مشروطیت صادر شد. منتهی مشروطیت ایران را کی می‌بایستی در عمل پیاده کند. ۹۹ درصد بیسواد و شاید بیشتر از ۹۹ درصد. این است که نتیجه را هم دیدیم. کار به دست ملاکین بود که زارعین را گروه گروه پای صندوق می‌فرستادند. یا اصلاً احتیاجی نبود که پای صندوق بفرستند. صندوق را در محل ملکشان می‌گذاشتند و مطابق میل خودشان پر می‌کردند و در شهرها هم چند نفر آتش بیار بودند که یک وعده‌های راست و دروغی به مردم می‌دادند و ظاهراً انتخاب می‌شدند. با ۵ هزار رأی، با ۸ هزار رأی و به عنوان وکیل ملت می‌رفتند در مجلس شورای ملی می‌نشستند و حتی سال‌های سال اصل و رکن دیگر مشروطیت ایران که مجلس سنا بود اصلاً ایجاد نشد. برای اینکه از یک مجلس می‌خواستند حداکثر استفاده را ببرند و به قول خود بکنند.

نفوذ خارجی‌ها

کما اینکه دوره مشروطیت ایران تا جنگ اول بین‌المللی را دیدیم که تنها مقاومت ملت ایران در مقابل اشغال خارجی و غیره مهاجرت یک عده‌ای به عنوان اعتراض بود.

عوض اینکه مردانه بایستند و از خانه و کاشانه خود دفاع کنند، تنها چاره یا هنر این افراد این بود که از این‌جا بلند شوند و به عنوان اعتراض به یک مملکت خارجی بروند، چرا؟ چون ضعیف بودند و قوای دفاعی نداشتند. چون خارجی هر کاری که دلش می‌خواست در این مملکت انجام می‌داد.

یادم می‌افتد زمانی که پدر من، سر سلسله دودمان ما، روزی از یکی از مخازن- آن موقع می‌گفتند قورخانه، امروز می‌گوییم تسلیحات- بازدید می‌کرد، چند قبضه تفنگ نو در آن‌جا به چشم می‌خورد، می‌گفت ایکاش ما هزار تفنگ از همین سیستم داشتیم.

امروز صنایع نظامی ما (بین شما هستند کسانی که در صنایع نظامی کار می‌کنند) اطلاع دارید که چه نوع سلاح‌هایی را ما خود در مملکت ایران تولید می‌کنیم. امروز دیگر مهاجرت در بین نیست. امروز دلبستگی تا حد آخر است. امروز دفاع از کاشانه خودمان است و چرا یکی به عنوان طبیعی که هر فردی باید در وطنی که به دنیا آمده است بماند تا موقعی که بتواند از آن آب و هوا، از نعمات و همه چیز استفاده بکند و به خوشی زندگی بکند. در موقعش نیز جان خود را فدای چنین آب و خاکی بکند.

دوم، برای اینکه فرد فرد شما از هر طبقه‌ای در این مملکت امکان اظهار نظر و شرکت در هر نوع فعالیت‌های این مملکت را دارید.

شرکت در انتخابات

عنقریب انتخابات دمکراتیک این مملکت شروع می‌شود. شاید بین شما اشخاصی هستند که کاندیدای این انتخابات شده باشند. می‌شنوم که تابحال شاید ۲۴ هزار نفر در این مملکت کاندیدای انتخابات شده‌اند. فردا انتخابات دیگر هست. از روستا شروع می‌شود تا انتخابات شرکت‌های تعاونی، شرکت‌های سهامی زراعی، خانه‌های انصاف، انجمن‌های شهرداری، انجمن شهرستان و استان و سایر انجمن‌های دمکراتیکی که در این مملکت هست. در این حال شما می‌توانید اظهار نظر کنید و با رأی خود رویه و طرز خدمت این افراد را معین بکنید.

چند وقت دیگر انتخابات عمومی مملکت شروع خواهد شد و تا آن موقع حزب رستاخیز ملت ایران سازمانش تکمیل خواهد شد و شما بوسیله حزب‌تان با آموزش حزبی که خواهید گرفت، با اطلاعات عمیقی که از تمام شئون مملکت تان خواهید داشت، به فرزندان مملکتی که از طریق حزب معرفی خواهند شد بهتر تشخیص خواهند داد برای کار نمایندگی از روی علم و اطلاع و عقیده یا رأی می‌دهید و یا به عده‌ای رأی نمی‌دهید.

به هر صورت در این روزها که ما زیاد صحبت از مشروطیت و دموکراسی می‌کنیم، می‌بینیم که در مملکت ایران در تمام شئون زندگی، چه مادی و چه معنوی و چه سیاسی، به حداکثر امکان شرکت افتخارآمیز و وطن‌پرستانه ملت ایران فراهم است. و اگر عده‌ای غصه می‌خورند که چرا آن‌هایی که وطن ندارند نه فقط وطن ندارند بلکه سوگند خورده‌اند که وطن خود را به دیگران تسلیم بکنند، اگر این‌ها در این جمع ما، در جمع کسانی که دلشان برای وطن‌شان می‌طپد جایی ندارند، ما برای آن‌ها متأسفیم.

امیدوارم این برنامه سیهم شدن، اول کارگران و بعد سایر صفوف ملت ایران، در اقتصاد مملکت روز بروز بیشتر و کامل‌تر شود و چه خوشم می‌آید اگر هر فرد ایرانی در هر لباس به یک طریق در تولیدات مملکت شریک می‌شد، چه از راه کشاورزی و چه از راه صنعتی. چونکه الآن ممکن است با درآمدهای گذرانی ما کارهای بزرگی انجام دهیم و آن درآمدهای از راه نفت ما است، ولی بدانید این درآمدها دائمی نیست. یک روز تمام خواهد شد.

جای این را باید قدرت تولیدی و بازوان توانای شما کراگران و کشاروزان با کار کردن هر چه بیشتر با ثمره هر چه بزرگ‌تر و با دانستن اینکه اگر سطح زندگی که تا ۵ یا ۱۰ سال دیگر به شما خواهد رسید و آن مطابق یکی از بالاترین سطوح زندگی دنیا خواهد بود، اگر بخواهید حفظ کنید باید برای آن بکوشید و روز بروز زحمت بکشید، بخصوص موقعی که خواهید دانست در ماحصل و نتیجه این زحمت خود شما هم سهیم و شریک می‌باشید. توفیق روزافزون همگی را از خداوند متعال خواستارم.