کورش پدر ماست

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
گزارش پیشرفت جنبش مشروطه حکومت مشروطه شاهنشاهی چیست؟

جنبش مشروطه و دشمنانش

لیبرال دموکراسی

کورش پدر ماست - در سال ۵۳۹ پیش از میلاد مسیح کوروش هخامنشی بابل را به فرمانروایی خود افزود و آنچه که پس از تسخیر بابل رخ داد برای بشریت معنی شگفت انگیزی یافت. کوروش برده‌های بابل را آزاد ساخت و به همه مردمان پروانه داد که به هر دینی و آیینی که دارند باورمند بمانند و از برابری میان آدمیان گفت. فرمان‌های کوروش بر روی استوانه‌ای به خط میخی نوشته شد.

امروز این استوانه که استوانه کورش نام دارد و سند تاریخی است به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته شده است. استوانه کوروش به شش زبان رسمی سازمان ملل متحد برگردانده شد و پایه چهار اصل از اعلامیه جهانی حقوق بشر گردید.

از بابل ایده حقوق بشر به همه جای گیتی پراکنده گردید، از ایران به شرق هند، از ایران به غرب، و از راه یونان تا روم باستان راه یافت. از این ایده حقوق بشر کوروش تیوری حقوق طبیعت بیرون کشیده شد. یعنی برای همه مردمان یک حقوق جهانی وجود دارد که از طبیعت انسان بر می‌آید. این حق طبیعی در نوشتارهایی چون ماگنا کارتا، قانون اساسی ایالات متحده امریکا و اعلامیه حقوق انسانی و شهروندی برآمده از انقلاب فرانسه می‌توان یافت. این جان لاک فیلسوف انگلیسی بود که حق طبیعی انسان‌ها را با آفرینش پیوند داد و گفت: این درست که همه انسان‌ها برابر آفریده شده‌اند و خداوند به انسان حق داده است حق زندگی کردن، حق آزاد بودن و حق جستجوی خوشبختی (مالکیت ). و برای اینکه این حقوق نگاهبانی شوند، مردم دولت و حکومت را درست کردند و نه خداوند.

پس از ۱۲۸۵ سال حقوق بشری که کوروش بنیانگذار آن بود، این بار با تصویب قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران دوباره به ایران بازگشت. در متمم قانون اساسی مشروطه از اصل هشتم تا ۲۵ حقوق مردم ایران نوشته شد. در این اصل‌ها حقوق انسانی و شهروندی ملت ایران به نوشتار کشیده شده است. با کلاهبرداری بزرگی که از ملت ایران در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی انجام شد و آن را به نام انقلاب اسلامی به ملت ایران فروختند، ایرانیان دوباره حقوق خود را از دست دادند. خمینی بدین باور بود که حقوق بشر اختراع غرب است و برای مسلمانان معتبر نیست. حق تنها از سوی الله می‌آید و آن در قران نوشته شده است. بدین روی فقها می‌باید که حکومت اسلامی بر پا دارند و فقیه می‌باید مردم را راهنمایی کند تا حقوق اسلامی را پیروی نمایند. پیروی از شریعت یعنی فشار و تجاوز و مرگ که این را ایرانیان ۴۳ سال است تجربه کرده‌اند. ملت ایران اکنون می‌داند که از حقوق والایی برخوردارند. در اعلامیه استقلال آمریکا آمده است: هرگاه هر فرمی از حکومت، نابودی مردم را پیشه سازد، حق مسلم شهروندان است که آن حکومت را دگرگون و یا براندازد، و مردم حق این را دارند که حکومتی نوین بر پایه این پرنسیب بر پا سازند و قدرت‌ها را چنان سازمان دهند که آن حکومت بالاترین امنیت و رفاه و شادمانی مردم را فراهم سازد

اهالی مهاباد این حق خود را در دست گرفتند و در روز ۵ مهر ماه ساختمان فرمانداری را به آتش کشیدند، شهرداری را اشغال کردند و مزدوران رژیم را بیرون انداختند. سه پاسگاه پلیس را نیز آتش زدند و بسیاری از سازمان‌ها و موسسه‌های دولتی را نیز اشغال کردند. مردم مهاباد کنترل شهر را به دست دارند و خودشان شهر و نظم را اداره می‌کنند.

در روز چهلم مهسا امینی، در بیش از دویست شهر ایران، تظاهرات و اعتراضات بزرگی بر پا بود و می‌توان گفت برای چند ساعتی دولت اهریمنی اسلامی کنترل بر کشور را از دست داد. مردم ایران با یکدیگر همدل و همزبان می‌گویند که این رژیم باید برود. این شوخی تاریخ است که تازیان به ایران بیایند و مدعی گردند که حقوق بشری که کورش بنیاد نهاد، اصلا وجود ندارد و نداشته است و دیکتاتوری ملایان فرم حکومتی خواست الله است.

کوروش شاهنشاه ایران بود و هم چنین شاهنشاه ماد، انشان، بابل، سومر و آگات نیز بوده است. بدین روی کوروش را شاه شاهان یا پادشاه چهار گوشه جهان و پادشاه جهان نامیده می‌شد. زمانی که کوروش بیش از ۲۵۰۰ سال پیش آزادی ادیان را توانست به مردمان بدهد چگونه می‌توان به زمانی برسیم که اکنون بگوییم ایرانیان مسلمانان شیعه هستند و کسانی که آزادانه دین خود را برگزینند، کشته خواهند شد. چنین چیزی ناشدنی است که ایرانیان بیش از ۲۵۰۰ سال پیش از حقوق بیشتری برخوردار بودند تا امروز و اگر حکومتی این حقوق را به ایرانیان روا ندارد، این حکومت باید برود. این شاهنشاهی مدرن و پیشرفته کوروش را رضا شاه بزرگ دریافت و رضا شاه بزرگ کسی بود که در ساختن ایران نوین، فرهنگ هخامنشی و ساسانی را دوباره در یادواره ایرانیان زنده کرد. رضا شاه آغازگر پژوهش‌های باستان شناسی در تخت جمشید بود و رضا شاه کوروش را ستون شناسه ملی دید. کوروش شخصیت بارزی برای ایرانیان است که تا به امروز در کنار ایرانیان زندگی می‌کند و آرامگاه او دیدارگاه میلیون‌ها ایرانی است.

محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با جشن‌های ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران یادآور شد که چه گذشته والایی ایرانیان دارند و چه سهم بزرگی ایرانیان در تاریخ بشری دارند. آرامگاه کوروش در پاسارگاد از سوی یونسکو به عنوان میراث فرهنگی جهانی شناخته شده است. در درون آرامگاه کوروش نوشته شده است تو کسی که به دیدار من آمده ایی چه کسی هستی، یا از کجا آمده‌ای، من کوروش هستم که به ایرانیان امپراتوری پیشکش کردم. بدین روی این قطعه زمین را برای من بگذار، جایی که استخوان‌های من در آن جای دارد.

در تاریخ نویسی یونانیان آمده است که در آرامگاه کوروش تابوتی از طلا قرار دارد و بر روی دیوارها نفیس‌ترین قالی‌ها آویخته شده است. در پیرامون آرامگاه کوروش باغی بوجود آورده‌اند که پر از درختان و میوه هاست. در این باغ موبدان هخامنشی از آرامگاه کوروش نگاهبانی می‌کنند. این آرامگاه تا به امروز در همانجا قرار دارد. تابوت کوروش ربوده شده است و باغ پیرامون بیابان شده است و آرامگاه کوروش تنها سمبلی است برای بزرگی و عظمت این مرد. خویشکاری ملت ایران این است که بزرگی کهن ایران را دوباره بر پا دارند. حکومت اسلامی را پایان دهند و حکومتی بر پایه قانون اساسی مشروطه راه اندازی نمایند که در آن هر کسی بتواند دین خود را آزادانه برگزیند.

روز ۲۶ مهرماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی ۲۸ تن نماینده بلندپایه ۲۸ دین گوناگون گیتی چون مسیحی، یهودی، بودایی، کنفوسیوسی، شین‌تو، برهمایی و ... در کاخ سعدآباد به پیشگاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بار یافتند. برای نخستین بار در تاریخ مدرن به رهبران دینی همان اندازه ارج نهاده شد که بر رهبران سیاسی. سخنگوی برگزیده همه دین‌ها "بارون فراری فون بلوم برگ" این گروه در پیشگاه شاهنشاه احترام ژرف خود را به شاهنشاه و به کشور ایران که همواره در درازای تاریخ پناهگاه همه دین‌ها بوده و یاد کوروش کبیر بنیادگذار شاهنشاهی ایران ابراز داشتند و برای شاهنشاه و ملت ایران دست به دعا برداشتند.

نماینده گروه دین‌ها نامه‌ای که از سوی همه دستینه شده بود را خواند:

شاهنشاها

رهبران و نمایندگان مذاهب جهان که برای شرکت در آیین دو هزار و پانسدمین سالروز بنیاد نهادن شاهنشاهی ایران به وسیله کوروش بزرگ به ایران آمده‌اند، پروانه می‌خواهند که سپاسگزاری بی پایان خود را برای امتیازی که به آنان برای بودن در این رویداد بی همتای تاریخی به آنان داده شده به اعلیحضرت ابراز دارند. در این لحظه با اهمیت برای شاهنشاهی ایران، ما خود و سنت‌های مذهبی خود را در راه پیشبرد ایده آل‌های عالی حقوق انسانی، عدالت اجتماعی و آزادی مذهبی که از سوی کوروش بزرگ اعلام شده و به شیوه‌ای سرمشق دهنده‌ای از سوی اعلیحضرت همایونی جانشین برجسته کوروش به کار گرفته می‌شود، وقف می‌کنیم. خداوند یگانه آن اعلیحضرت را با خرد و نیروی جسمانی و معنوی برای رهبری مردم ایران به اوج خوشبختی، و رواج و رونق متبرک سازد.

در پاسخ شاهنشاه فرمودند:

من از این سخنان سپاسگزاری می‌کنم. تنها پاسخ من به شما این است که کوشش خواهم کرد در آینده تا آن زمان که خداوند به من زندگی عطا فرماید، همان ذوق و شور و هوشیاری پیشینیان نیک اندیش خود را در تعقیب روح آزادی افکار و عقاید که نیاکان ما و به ویژه بنیانگذار شاهنشاهی ایران داشتند در راه همه مردان و زنان از هر عقیده و مذهب و هر نژاد و رنگی که باشند ادامه دهم و این سنت ایرانی به همین ترتیب تا زمانی که ملت ما زنده است ادامه خواهد یافت.

در این روز در نشست فوق‌العاده سازمان ملل متحد در نیویورک که برای بزرگداشت جشن‌های ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران برگزار شد، آدام مالیک رییس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سخنرانی خود گفت: ...جشن‌های شاهنشاهی ایران هنگامی برگزار می‌شود که در پرتو دگرگونی‌های شتابان اقتصادی و اجتماعی اخیر چهره ایران دگرگون شده است و این کشور یک بار دیگر امکان یافته تا مقامی را که سزاوار آن است در میان خانواده ملت‌ها به دست آورد...

جاوید شاه

پاینده ایران

برقرار قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران

و در اهتزاز پرچم زیبای سه رنگ شیر و خورشید نشان ایران