کنفرانس گوادالوپ ۱۷ - ۱۴ دی ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی
سازمانهای تروریستی برای براندازی حکومت مشروطه پارلمانی در ایران | درگاه محمدرضا شاه پهلوی | سوقصدهای سیاسی در ایران در درازای جنگ سرد |
کنفرانس گوادالوپ ۱۷ - ۱۴ دی ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی - کنفرانس گوادالوپ از روز ۴ ژانویه ۱۹۷۹ تا ۷ ژانویه ۱۹۷۹ در جزیره گوادالوپ که بخشی از کشور فرانسه در کاراییب میباشد، به فراخوان پرزیدنت فرانسه والری ژیسکاردستن برگزار شد. جزیره گوادالوپ بخشی از کشور فرانسه در کاراییب میباشد. در کنفرانس گوادالوپ به میزبانی والری ژیسکاردستن، پرزیدنت امریکا جیمی کارتر، نخست وزیر انگلیس جیمز کالاهان[۱] و صدراعظم آلمان هلموت اشمیت فراخوانده شده بودند.
برای روز نخست کنفرانس ۵ ژانویه ۱۹۷۹ برابر با ۱۵ دی ۲۵۳۷ شاهنشاهی پرزیدنت کارتر درباره وضعیت سیاسی در سراسر جهان سخنرانی کرد. سنگینی سخنرانی کارتر بیشتر بر روی جمهوری خلق چین بود. پس از نیمروز، گفتمان درباره محدود نمودن سلاحهای راهبردی " سالت " [۲] آغاز شد. گفتگوهای سالت به بستن قرارداد میان امریکا و شوروی در ۱۸ ژوئن ۱۹۷۹ انجامید و سرانجام لئونید برژنف و جیمی کارتر قرارداد سالت ۲ را دستینه کردند.
در دومین روز کنفرانس ۶ ژانویه گفتگوها درباره "سالت" دنبال شد. پس از نیمروز درباره "ایران" گفتگو شد. در گام نخست قرار شد که هر یک از این ۴ تن سران کشور آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان پیش بینی خود را درباره اوضاع ایران به آگاهی دیگران برسانند. نخستین سخنران صدراعظم آلمان غربی "هلموت اشمیت " بود. وی درباره ایران گفت که آلمان همکاری نزدیک اقتصادی با ایران دارد و دولت آلمان نگران است که اگر تغییر رژیم پیش بیاید، به اقتصاد آلمان آسیب وارد شود، با وجود این اگر چنین شود و تغییر رژیم داده شود، اقتصاد آلمان میتواند این زیانها را تحمل کند.[۳]
سپس نوبت به جیمی کارتر داده شد. جیمی کارتر گفت که او به شاهنشاه ایران پیشنهاد داده است که یک دولت نظامی بر سر کار آورد و شاه ایران ژنرال غلامرضا ازهاری را به نخست وزیری برگزیده است.[۴] کارتر فراتر رفت و گفت که برداشت وی این است که دولت نظامی ژنرال ازهاری شکست خورده است و بر این باور است که دیگر شاه ایران را نمیتوان نگاه داشت. کارتر افزود که وی تلگرامی پیش از کنفرانس گوادالوپ به اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی فرستاده است که امریکاییان اگر دولتی با نخست وزیری شاپور بختیار بر سر کار آید، آن دولت را پشتیبانی خواهند کرد. کارتر افزود که او در این تلگرام از شاه ایران دعوت کرده است که اگر شاه ایران ناچار به بیرون رفتن از ایران برای زمانی نامعلوم شود، در ایالات متحده امریکا به عنوان میهمان خوش آمده است و دولت امریکا برای نگاهبانی از جان و امنیت شاه ایران و خانواده سلطنتی آماده است. کارتر افزود که در این تلگرام از محمدرضا شاه پهلوی خواسته است که اگر زمانی شاهنشاه از ایران بیرون میآیند با ژنرالهای ارتش شاهنشاهی گفتگو نمایند که آنان در ایران بمانند!.
سومین سخنران این کنفرانس پرزیدنت فرانسه والری ژیسکاردستن بود. ژیسکاردستن گفت که وی بسیار شگفتزده است که کارتر پیش از این کنفرانس خودش تصمیم گرفته است که شاه ایران را دیگر پشتیبانی نکند، پس چرا زمانی که تصمیمها گرفته شده است به برگزاری کنفرانس دست زده است؟ ژیسکاردستن هم چنین با اشاره به گزارش میشل پونیاتوفسکی[۵] گفت که پونیاتوفسکی فرستاده ویژه کارتر با شاه ایران در تهران دیدار کرده است و به گزارش وی شاه ایران کاملا بر اوضاع استوار است، البته بسیار اندوهگین، خسته و دلسرد و ناامید است ولی شاه اوضاع ایران را به خوبی بررسی میکند و به گفته شاه ایران "در ایران یک جنبش نیرومند دینی به راه افتاده است و از دیر زمان جنگ پیوسته میان روحانیون شیعه و سامانه پهلوی وجود دارد و این پیکار یرای این است که کدام سو نیرومندتر است و چنین است وضعیت در ایران". ژیسکار دستن گفت که به عقیده وی اگر اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی را پشتیبانی کنیم میتوان اوضاع را در ایران استوار و پایدار ساخت و شاهنشاه میبایستی که به رفرمهای خود در چارچوب انقلاب شاه و مردم ادامه دهد. در این هنگام جیمی کارتر سخنان ژیسکاردستن را برید و گفت: من! به آگاهی شما میرسانم که در ایران وضعیت باید چگونه پیش برود. مرکز قدرت در ایران ارتش شاهنشاهی ایران است، همه ژنرالهای ایران به غرب گرایش دارند و بیشتر آنان در امریکا دورههای نظامی خود را دیدهاند. ارتش شاهنشاهی ایران قدرت را به دست میگیرد و اوضاع را در ایران آرام خواهد کرد.
ژیسکاردستن در پاسخ به کارتر گفت: در ایران دو قدرت سیاسی وجود دارند، یکی ارتش و دیگری ملایان. زمانی میتوان به وضعیت پایداری رسید که این دو گروه با یکدیگر گفتگو کنند و در کنار هم قدرت را به دست بگیرند.
سرانجام نخست وزیر بریتانیا کالاهان رشته سخن را به دست گرفت و گفت: بر پایه گزارشهای رسیده، شاهنشاه برآن است که از ایران بیرون رود. کالاهان افزود که وی بر این باور است که با کشورهای عربی نیز گفتگو شود و دیدگاههای آنان نیز پرسیده و بررسی شود، آنها باید بدانند که دولت نوین در ایران با همسایگان عرب دشمنی نخواهد کرد.
با پایان دور نخست این گردهمایی، جیمی کارتر پاسخ به سه پرسش را از همه خواست: ۱- آیا ایالات متحده امریکا با خمینی گفتگو برقرار کند؟ ۲- آیا بهتر این است که ایالات متحده امریکا از کودتای نظامی پشتیبانی کند؟ ۳- برای چه زمانی ایالات متحده امریکا از دولت بختیار پشتیبانی کند؟
والری ژیسکاردستن، هلموت اشمیت و کالاهان نتوانستند پاسخ روشنی به این پرسشها بدهند. به جای این پرسشها، پرسش فراهم کردن نفت در گیتی به میان آمد. همه با هم پذیرفتند که بهای نفت به سبب آشوبها در ایران افزایش خواهد یافت زیرا که تولید نفت ایران پیش از ناآرامیها در کشور ایران ۴٬۵ میلیون بشکه در روز بود و از زمان ناآرامیها در ایران، تولید نفت به ۲۵۰٬۰۰۰ بشکه در روز رسیده است. قرار شد که با دولت عربستان سعودی گفتگو شود تا آنان تولید نفت خود را افزایش دهند و نفت سعودی جایگزین نفت ایران بشود.
بن مایهها
- ↑ James Callaghan, British Prime Minister
- ↑ Strategic Arms Limitation Talks (SALT)
- ↑ Michael Ploetz, Tim Szatkowski (Hrsg.): Akten zur Auswärtigen Politik der Bundesrepublik Deutschland 1979. Band I: Januar bis 30. Juni 1979. R. Oldenbourg Verlag, München 2010, ISBN 978-3-486-59191-0
- ↑ تصمیم قانونی دایر بهابراز رایاعتماد به دولت جناب تیمسارارتشبد غلامرضا ازهاری نخستوزیر
- ↑ Michel Poniatowski, Special Envoy French President