کشف حجاب زنان ایران ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
درگاه:قانون اساسی مشروطه ایران حکومت مشروطه شاهنشاهی چیست؟

درگاه:انقلاب مشروطه

ایران یک زندان بزرگ


کشف حجاب زنان ایران ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴

امروز هشتاد و هشتمین سالگشت فرخنده روز هفدهم دی ماه روز کشف حجاب زنان ایران می باشد. در این روز اعلیحضرت رضا شاه پهلوی به همراهی علیاحضرت ملکه پهلوی، والاحضرت شاهدخت شمس و والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی بدون حجاب به دانش سرای مقدماتی وارد شدند. در آیینی که بدین روی در دانش سرای مقدماتی برپا شده بود شمار بسیاری از زنان فرهنگی و دیگر بانوان بدون چادر بودند. اعلیحضرت رضا شاه پهلوی پس از بازدید از بخش‌های گوناگون دانشسرا، دیپلم دوشیزگانی که در رشته‌های پزشکی و مامایی فارغ‌التحصیل شده بودند را به آنها دادند و در سخنرانی خود یادآوری کردند در حقیقت من باید بگویم بانوان ایران قادر نبودند وظیفه‌ای را که نسبت به کشور محبوبشان برعهده داشتند، را انجام دهند و با خدمت و صمیمیت خود را آن طوری که باید و شاید بشناسانند اما در حال حاضر علاوه بر حق شخصی مادری می‌توانند از حقوق و مزایای دیگر اجتماعی بهره مند گردند. ما باید تصور کنیم که ممکن است نیمی از افراد ملت را به حساب نیاوریم و یا به عبارت دیگر نباید این نیت را داشته باشیم که نیمی از قوه عامله مملکت بیکار و عاطل و باطل بماند. تاکنون آماری از زنها برنداشته‌اند، مثل این است که زنان جامعه‌ی جداگانه‌ای هستند و نباید آنان را جزو جامعه ایران محسوب داشت.

باید بگوییم که در این روز نه تنها بانوان بدون حجاب اسلامی بودند بلکه بانوان ایران در یک آیین رسمی دولت دعوت شده بودند و شرکت کردند. پس از آیینی که در روز ۱۷ دی ماه برگزار شد، روز پسین ریاست مجلس شورای ملی نیز آیینی برگزار کرد که در آن نمایندگان با بانوانشان بدون حجاب اسلامی شرکت نمودند. هم چنین در همه وزارتخانه ها ، وزیران در آیینی همه کارمندان و بانوانشان را دعوت کردند. و در همه استان ها و شهرهای دیگر نیز چنین آیینی برگزار شد. زنان روستایی در برداشتن حجاب پیشگام بودند.

روز ۱۷ دی ماه در گاهنامه ایران روز کشف حجاب زن ایرانی از چادر ننگین سیاه ثبت شد و هر سال در ایران جشن و سرور در سراسر کشور برگزار شد. از این تاریخ بانوان به زندگی اجتماعی راه یافتند. زن ایرانی زندان در خانه و زندان در چادر سیاه، درس خواند، آموزش های گوناگون دید، و به ویژه در آموزش و پرورش و بهداشت نقش اساسی به گردن گرفت. از ماشین نویسی، آموزگار شد، منشی در اداره ها شد، پرستار شد، در روز ۶ بهمن ماه ۱۳۴۱ اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی یکی از بزرگترین مبارزان حقوق بشر، در چهارچوب قانون اساسی مشروطه ماده هشت متمم که می گوید : اهالی ایران از حقوق مساوی در برابر قانون برخوردار هستند، منشور شش ماده‌ای انقلاب شاه و مردم که اصل نخست آن اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی بود، برزگران ایران، هفتاد و پنج درسد جمعیت ایران را که برده فئودال‌های بزرگ بودند،[۲] آزاد ساختند و از آنان ایرانیانی ساختند که خود دارنده زمین‌هایی که روی آن کار می‌کردند شدند. هم چنین اعلیحضرت همایونی زنان ایران، نیمی از جمعیت کشور را که در رده دیوانگان به شمار می‌آمدند با دگرگون ساختن قانون انتخابات، ایرانیانی آزاد ساختند که در تعیین سرنوشت خود و کشور برای نخستین بار پس از ۱۴۰۰ سال پس از یورش تازی، شرکت جویند. دست‌آورد دگرگون ساختن قانون انتخابات، در اصل پنجم انقلاب شاه و مردم با دیگر اصل‌های منشور به رفراندوم گذاشته شد. اصلاح قانون انتخابات ایران و شرکت زنان در انتخابات و دارا شدن حقوق اجتماعی و سیاسی برابر با مردان ایران داده شد. ، چه برای انتخاب شدن و چه برای انتخاب کردن بود. زنان چون مردان توانستند در تعیین سرنوشت خودشان برای نخستین بار شرکت جویند و حق رای به دست آورند. در پی دادن حق انتخابات شدن و انتخاب کردن برای مجلس شورای ملی در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۴۲ قانون حمایت خانواده تصویب شد. این قانون طلاق یک طرفه را لغو می‌کرد. چند همسری به سختی انجام می‌گرفت. زن‌ها حق درخواست طلاق گرفتند و برای سرپرستی کودک نیز مادر به حساب آمد، کودک پس از طلاق یا درگذشت پدر به مادر سپرده شد و نه بر پایه قوانین اسلام به پدر بزرگ پدری و یا عمو. اصلاحات دیگری که اصل پنجم انقلاب شاه و مردم در قوانین انتخابات و نوشتن قانون بوجود آورد، شرکت در انتخابات و تشکیل انجمن‌های استان و شهرستان، انجمن‌های شهر و ده، قانون نظام صنفی و ایجاد شوراهای آموزش و بهداری بود که مستقیم یا غیر مستقیم به دست آمد.

امروز پس از هشتاد و هشت سال بنگریم که کجا ایستاده ایم. در روز ۱۳ دی ماه ۱۴۰۲ خورشیدی به رویا حشمتی ۷۴ ضربه تازیانه در دادسرای تهران زده شد. زیرا که رویا معترض به حجاب ننگین اسلامی بود و فرتوری بدون حجاب از پشت سر را در شبکه های اجتماعی پخش کرده بود. رویا بدین سبب بازداشت شد و دادگاه ملایان او را به جرم جریحه دار کردن عفت عمومی به ۷۴ ضربه تازیانه محکوم نمود. در دادگاه نخست رویا حشمتی به ۱۳ سال و ۹ ماه زندان و پرداخت یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان جزای نقدی و ۷۴ ضربه تازیانه تعزیری محکوم شد اما در دادگاه تجدید نظر استان تهران حکم زندان لغو شد و حکم پرداخت نقدی و تازیانه بر جای ماند و اجرا شد.

رویا حشمتی ۳۳ ساله به دادسرا دعوت شد که بیاید و تازیانه اش را بخورد. هنگامی که رویا وارد ساختمان شد روسری خود را برداشت، قاضی به وی گفت که روسری را سرش کند، اما رویا آن را نپذیرفت و یک زن با چادر سیاه را آوردند و با زور حجاب اسلامی بر سر رویا حشتمتی نمودند. رویا حشمتی به اتاق بی پنجره ای بردند و در آن اتاق میله های آهنی بود که رویا را به آن میله را بستند. پیش از اینکه رویا را به میله های آهنین ببندند، از وی خواستند که مانتوی خود را در بیاورد ولی حجاب اسلامی کماکان باید بر سرش باشد. بر روی دیوار روبرو تازیانه ها به فرم و اندازه های گوناگون آویزان بود. جلاد جمهوری اسلامی یکی از این مردان نابکار پدر ناشناخته یکی از تازیانه ها را برگزید و روی پشت و باسن و پاهای رویا شلاق زد. پس از اجرای حکم ۷۴ تازیانه، رویا را راهی خانه اش کردند. پس از اینکه رویا از ساختمان بیرون آمد حجاب ننگین اسلامی را که بر سرش کرده بودند را دور انداخت و به راهش ادامه داد.

آزادی هایی که رضا شاه بزرگ در سال ۱۳۱۴ به زنان ایران پیشکش کرد و بانوان ایران توانستند بدون چادر سیاه از خانه بیرون بیایند، امروز این آزادی ها در جمهوری اسلامی جرم شناخته می شود. باید دانست که در زمان رضا شاه بزرگ هیچ قانونی نبود که سر کردن چادر را اجباری کند. بدین روی مجلس شورای ملی قانونی ننوشت که چادر سر کردن را ممنوع کند. امروز جمهوری اسلامی ادعا می کند که سر کردن حجاب اسلامی قانون است. اما باید بگوییم که قانونی که مجلس اسلامی برای خودش تصویب می کند، غیرقانونی است و معنا ندارد. در واقع در زمان پهلوی بانوان به اختیار خودشان بود که چادر یا روسری بر سر کنند یا نکنند. چپی ها و اسلامیست ها که پیوسته هر پیشرفتی را مورد انتقاد قرار می دادند، مدعی شدند که پلیس وارد خانه ها می شد تا کنترل کنند آیا بانوان چادر بر سر دارند و یا در خیابان ها چادر را از سر بانوان می کشیدند. امروز همان کسانی که این نیرنگ ها را می زدند و این دروغ ها را پراکنده می ساختند، امروز پلیس را مجبور می کنند که چادر بر سر بانوان ایرانی بنماید.

چپی ها و اسلامیست ها رضا شاه بزرگ را دیکتاتور نامیدند زیرا مدعی بودند که چادر را از سر زنان ایران به زور برداشته است. این کسان اما، رهبر که با زور و شلاق و جزای نقدی و زندان چادر بر سر بانوان ایرانی می اندازد را مبارز آزادی و عدالت می نامند. این همان هسته مشکلات جمهوری اسلامی است که واژگان و اندیشه مردمان را با دروغ های خود مسموم می سازند. می گویند جمهوری اسلامی یعنی آزادی و عدالت و شاه یعنی دیکتاتوری.

مصباح یزدی گفته است که ولی فقیه حق دارد و می تواند هر زمان که اراده کند و مصلحت بداند نوع دیگر از حکومت را که در آن چه بسا اصلا به رای مردم مراجعه نشود، انتخاب کند. مشروعیت جومت نه تنها تابع رای و رضایت ملت نیست، بلکه رای ملت هیچ تاثیر و دخالت در اعتبار آن ندارد.

با این گفتار مصباح یزدی یکی از مهمترین پرنسیب دمکراسی را مردود شناخت یعنی قدرت در دست مردم است. ملایان حکومت خود را جمهوری اسلامی می نامند و اسلامیون و چپی ها این دروغ را پراکنده می سازند که جمهوری مترادف است با دمکراسی. مانند مصباح یزدی که خود گفته است رای ملت هیچ تاثیر و اعتباری در نوع حکومت ندارد این بدان چم است که جمهوری اسلامی یک دیکتاتوری مطلق است و آثاری از دمکراسی در آن دیده نمی شود.

در متمم قانون اساسی مشروطه ماده ۲۶ به روشنی آمده است که همه قدرت در دست مردم است. یعنی قانون اساسی مشروطه با این ماده می گوید که ما یک دمکراسی هستیم. بر پایه قانون اساسی مشروطه اصل ۵۳ متمم آن، آمده است که پادشاهی ایران ودیعه ای است که از سوی ملت به شخص پادشاه داده شده است. یعنی که تصمیم پایانی در هر امری در دست مردم است. در تاریخ ایران، دمکراسی بیشتری با این اصل وجود نداشته است. و همه کسانی که در رسانه های پارسی زبان برون مرز علیه شاه ایران می گویند ، مطمین باشید که حتی برای یک بار نیز قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران را نخوانده اند.

شوربختانه در دبستان ها و دبیرستان ها پرنسیب های قانون اساسی و اصلا قانون اساسی چیست برای فرزندان این آب و خاک توضیح داده نشد. دیدیم که چپ و اسلامیست توانستند دروغگوی بزرگ قرن را به عنوان گاندی به ایرانیان بفروشند کسی که آزادی و عدالت و پول مفت و آب و برق مفت را برای ایرانیان به ارمغان می آورد. باز هم شوربختانه چپی ها و اسلامیست ها با همه قدرت خود از اینکه مردم قانون اساسی را بشناسند جلوگیری می کنند. اگر نگاهی به امیر طاهری بیاندازیم که درباره حکومت و قانون اساسی و مشروطه چنان با ایرانیان سخن می گوید که انگار کودک هستند. برای نمونه پیشتر شاه خیلی در جلوی صف بود حالا ما شاه را می آوریم عقب. پادشاه نه جلو است و نه عقب بلکه جایگاه شاهنشاه ایران به روشنی در قانون اساسی مشروطه به نوشتار کشیده شده است. و یکی از مهمترین خویشکاری های شاهنشاه ایران ریاست قوه مجریه است.

این که شاهنشاه ریاست قوه مجریه را داراست کاملا با جایگاه رهبر متفاوت است، رهبر نه تنها رییس قوه مجریه است بلکه رییس دادگستری یا قوه قضاییه است و رهبر رییس مجلس نیز هست، جایی که قانون می نویسند، رهبر رییس سه قوه است. همانگونه که چندی پیش از رهبر شنیدیم از دهان وی الله است که سخن می گوید. در واقع او خود را الله می بیند رهبر گفت: نشستم روی پلّه، یک صحبت گرم و گیرایی کردم؛ قبلاً هم فکرش را نکرده بودم؛ خدای متعال همین‌طور حرف میزد! در واقع زبان من بود، حرف خدا بود؛ خیلی جلسه‌ی عجیبی بود، خیلی تأثیراتی گذا شت.

زیبا کلام و مجاهدین و چریک فدایی زمانی که می گویند اگر حتی با رای ملت ایران شاه به ایران باز گردد ما دوباره دست به اسلحه می بریم و برای جمهوری اسلامی خواهیم جنگید. در این مبارزه چپی هایی که برون مرز در رسانه ها نشسته اند و می گویند که آنها برای برقراری جمهوری در این می جنگند و تنها با جمهوری است دمکراسی در ایران ممکن است. قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران را باید در برابر چشمان کور این مزدوران قرار داد تا بیاموزند دمکراسی در ایران یعنی چه.

هنگامی که درباره قانون اساسی مشروطه گفتگو می شود، می گویند که قانون اساسی تنها برای متخصصین حقوق است و مردم عادی نباید با قانون اساسی کار داشته باشند. این کاملا اشتباه است. اگر نگاهی به کشورهای غربی بیاندازیم مانند امریکا می بینیم که از دوره دبستان به کودکان قانون اساسی و ویژگی های آن را می آموزند. در دبیرستان ها تاریخچه قانون اساسی و قانون انتخابات و چگونگی به وجود آمدن قانون، نوشتن آن، معنای جدایی و استقلال سه قوه از یکدیگر و معنای حقوق بشر درس داده می شود. اسلامیست ها می خواهند که حقوق بشر را به عنوان اختراع غربی ها قلمداد کنند، که اشتباه است در جایی که ایرانیان بودند که نخستین اعلامیه حقوق بشر را نوشتند و ویرایش های دیگر و مدرن شده تر از روی استوانه کوروش بر گرفته شده است.

حقوق بشر از سوی آفریدگار با زاده شدن هر انسانی با وی همراه است و هیچ کس و هیچ قدرتی نمی تواند این حقوق را از وی بگیرد. این حقوق بشر در سراسر جهان جدا از رنگ و دین و نژاد یکسان می باشد. اگر بانوان ایران می خواهند که بدون روسری به خیابان ها بیایند، می توانند به ماده ۷ اعلامیه حقوق بشر نگاهی بیاندازند که می گوید: ماده ۷) همگان در پیشگاه قانون یکسان‌اند و حق دارند بدون هیچ‌گونه تبعیضی از پشتیبانی قانون برخوردارشوند. همه حق دارند تا در برابر هرگونه تبعیضی که ناقض این اعلامیه باشد ونیز در برابر هرگونه تحریکی که به هدف چنین تبعیضی صورت گیرد از پشتیبانی یکسان قانون برخوردار شوند.

اگرکسی بخواهد برای بانوان تعیین کند که چه بپوشند و باید روسری بر سر کنند این یک تبعیض علیه بانوان است. اگر جمهوری اسلامی ادعا کند که حجاب اسلامی قانون است، این قانون باطل است. جمهوری اسلامی می گوید که اعلامیه حقوق بشر و چیزی به نام حقوق بشر را قبول ندارد. حکومتی که حقوق بشر را قبول ندارد، غیرقانونی است. اگر جمهوری اسلامی حقوق بشر را پذیرد یا نپذیرد، اهمیتی ندارد، این قانون برای هر انسانی در هر کجای دنیا معتبر است.

کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو در نوامبر ۲۰۲۲ علیه دولت جمهوری اسلامی تصویب کرد و گروهی از کارشناسان را برگزید که هر گونه شکستن حقوق بشر در ایران را شناسایی کنند تا مسول آن را روزی به دادگاه بکشانند. انا لنا بیر بوک وزیر خارجه المان گفت که حقوق بشر نیز در ایران معتبر است. همه کشورهایی که کارتای سازمان ملل متحد را دستینه کردند مانند کشور ایران باید اعلامیه حقوق بشر را محترم شمارند و بدان عمل کنند.

رویا حشمتی که بدون حجاب ننگین اسلامی به خیابان رفت، و بدین سبب تازیانه خورد، به حق در دادسرا روسری خود را کنار گذاشت و گفت روسری بر سر نمی کنم زیرا که آمده ام به همین دلیل تازیانه بخورم. رویا در آن لحظه برای حق همه بانوان ایران مبارزه کرد که بدون حجاب ننگین اسلامی به خیابان بروند. رویا شهامت بسیار نشان داد و باید از سوی همه ایرانیان پشتیبانی شود و صدای او باشیم. قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی را هر چه زودتر بر جایگاه اعتبارش بنشانیم، پادشاهمان را بر تخت کهن شاهنشاهی ایران بنشانیم و تاج شاهنشاهی ایران را همان ودیعه مردم ایران را بر سرش نهیم و کشور و ملت ایران را از نیزنگ ها و دسیسه های استعمار رها سازیم.