چرا حجاب در اروپا به ویژه آلمان مورد پشتیبانی است؟
چرا حزب در ایران کارا نیست؟ | حکومت مشروطه شاهنشاهی چیست؟ | آیا اتحادیه اروپا سپاه پاسداران را در لیست تروریستها قرار میدهد؟ |
چرا حجاب در اروپا به ویژه آلمان مورد پشتیبانی است.
نزدیک به پنج ماه است که در ایران انقلاب ملی علیه رژیم اسلامی به راه افتاده است. مرگ دردناک مهسا امینی انگیزه خیزش ملت ایران علیه رژیم سفاک اسلامی شد. زنان و مردان ایران از این زمان در خیابانها جان بر کف علیه این روضه خوانان، به پا خواستهاند و به پیروزیهایی نیز دست یافتهاند. هر روز بیشتر و بیشتر بانوان دلیر ایرانی بدون حجاب کثیف اسلامی به خیابانها میآیند و پلیس امنیت اخلاقی از خیابانهای ایران جمع شده است. اما با وجود اینها باید بدانیم که دولت اسلامی دوباره کوشش خواهد که سر زنان ایران حجاب ننگین اسلامی بپوشاند. به جای پلیس امنیت اخلاقی، دوربینهای تیز بین خیابانها و پیاده روها را فیلمبرداری میکنند و هر گاه که حس کنند زیر پایشان محکم شده است، به جان مردم خواهند افتاد.
زمانی که زنان و مردان ایران علیه حجاب به خیابانها میرفتند و میروند، در اروپا به ویژه آلمان برای حجاب خود را تکه پاره میکردند و میکنند. در برلین تا به امروز بر پایه قانون آموزگاران و کسانی که در سیستم قضایی کار میکنند چون قاضی، دادستان، وکیلها، پروانه ندارند که دین خود را سمبل و نشانی نشان دهند. این بدان چم است که آموزگاران زن در مدرسههای دولتی پروانه ندارند که روسری سر کنند. همه آموزگارانی که به دولت وابسته هستند باید دین شان برای خودشان باشد و نباید سمبلی همراه داشته باشند که نشانگر دینشان باشد.
یک آموزگار یهودی نمیتواند کیپا سر کند، آموزگار مسیحی پروانه ندارد که صلیب به همراه داشته باشد، و آموزگار مسلمان نیز حق ندارد با حجاب سر کلاس بیاید. علیه این قانون در برلین آموزگار مسلمانی شکایت کرده است با این استدلال که دین وی اسلام برایش اجبار کرده است که حجاب داشته باشد و از آنجا که او نمیتواند به عنوان آموزگار به مدرسهها برود بنابراین این قانون برای حجاب به سران ممنوعیت شغلی بوجود آورده است. این شکایت تا دادگاه عالی کار آلمان کشیده شد. و دادگاه کار از دادگاه قانون اساسی آلمان پرسید که درباره حجاب به سران چه باید تصمیم گرفت.
دادگاه قانون اساسی چنین پاسخ داد: که ممنوعیت حجاب برای آموزگاران به طور اعم بی اعتبار است و قانون مربوطه میباید تغییر یابد. چپیهای برلین پس از این حکم هورا کشیدند و شامپاین نوشیدند و این حکم را به عنوان پیروزی علیه ترس از اسلامی اسلام و فوبی و نژادپرستی راسیسم خواندند. هم چنین حزب سبزها شادمانیهای بسیار کردند و گفتند که این حکم برای بسیاری از بانوان مسلمان در جامعه آلمان است و این بانوان با حجاب محترم شناخته میشوند. پرسش این است که چگونه است که در کشور ایران، بانوان به خیابانها میروند، و علیه حجاب اجباری مبارزه میکنند و کشته و زخمی میشوند و بینایی خود را از دست میدهند، از بلندیها پرتاب میشوند، با چاقو و شلیک گلوله جان خود را از دست میدهند ، اما در آلمان حزب سبزها و چپیها برای داشتن حجاب و زنان مسلمان محجبه خود را پاره پاره میکنند. در ایران ما واژگانی برای اینان داریم که آن مارکسیست اسلامی است که آریامهر شاهنشاه ایران این جرثومههای خیانت و جنایت را چنین نامیدند.
در زبان فرانسه نیز واژگانی وجود دارد که نشان دهنده پیوند ژرف ایدیولوژیک میان چپی و اسلامیستها است که آن اسلام و گوشیسم نام دارد. در زبان آلمانی واژگانی برای این پیوند و عشق میان چپ و اسلامیستها وجود ندارد. تا به امروز، چپیها در آلمان میگویند که انتقاد بر اسلام راسیسم است. با این هیاهو راه انداختنها، چپیهای آلمان از دلایل جمهوری اسلامی پشتیبانی میکنند که مسلمانان را یک نژاد معرفی میکنند. یک مسلمان در یک کشور اسلامی، مسلمان به دنیا میآید زیرا که پدر و مادرش مسلمان بودهاند و اسلام در ژن آنها نهفته است و این ژن اسلامی به آن کودک فلکزده زاده شده در یک کشور اسلامی داده میشود و او نیز اتوماتیک مسلمان به شمار میآید.
برای مسیحیان روش دیگری دارد، زمانی کسی مسیحی میشود که هموند یک کلیسا شود و اگر نمیخواهد که مسیحی بماند نامش را از پهرست مسیحیان آن کلیسا حذف میکند. مسلمانان نگون بخت تا ابد از زمان زاده شدن تا واپسین دم در زندان اسلام باید بمانند.
این پدیده به آنجا کشیده میشود که چپیها در آلمان میگویند که همه ایرانیان مسلمان هستند، و حجاب بخشی از فرهنگ ایرانی است، با آنکه بیش از نود و پنج درسد ایرانیان در آلمان دیگر مسلمان نیستند. هنگامی که زنان ایران از به سبب فشارهای اسلام فرار میکنند و به آلمان پناهنده میشوند دوباره خود را در میان همان گفتگوهای بدوی چپی اسلامی میبینند.
گفتگوها شوربختانه به حجاب پایان نمییابد، بلکه در سطحهای دیگر مانند زمانی که خواستند سپاه پاسداران را در پهرست تروریستها قرار دهند، چپیها در دولتهای اروپایی، توانستند در نشست ۲۷ وزیران خارجه اروپا از آن جلوگیری کردند.
در هفته دوم بهمن ماه، سازمان انرژی اتمی سازمان ملل متحد در وین، ازتاسیسات اتمی جمهوری اسلامی در فردو سر زده بازدید کرد و دریافتند که سانتریفیوژها در فردو از دیدگاه تکنیکی تغییر داده شدهاند. این سانتریفیوژها میتوانند تا ۶۰ درصد اورانیم را غنی سازند. هم چنین میتوانند تا ۹۰ درصد اورانیوم را غنی کنند که برای ساختن بمب اتم مورد نیاز است. بر پایه قراردادهای بین المللی که رژیم اسلامی و سازمان انرژی اتمی دستینه کردهاند، هر گونه تغییر در سانتریفیوژها میبایستی که پیشتر به سازمان انرژی اتمی اطلاع داده شود. از آنجا که رژیم این تغییرات را پنهانی انجام داده است، پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را شکسته است.
آلمان، فرانسه، بریتانیا، و ایالات متحده آمریکا از رژیم اسلامی در تهران درخواست کردهاند که با سازمان انرژی اتمی در وین همکاری کنند و به خویشکاریهای جمهوری اسلامی در این پیمان احترام بگذارند و عمل کنند. این چهار کشور گفتهاند که تولید اورانیوم غنی شده با درصد بالا، ریسک بسیاری دربردارد و چنین اورانیومی تنها برای بهره برداری نظامی به کار گرفته میشود و نه سوسیل و برای مردم. اینجا دیگر گفنگو از برجام نیست که برای نگهداری و پایدار داشتن جمهوری اسلامی آن را راه اندازی کردند بلکه مسله پیمان بین المللی دیگری است، پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای. این پیمان در سال ۱۹۶۸ میلادی برابر با ۱۳۴۹ خورشیدی در زمان اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر دستینه شد و سال ۱۹۷۰ از سوی مجلس شورای ملی تصویب گردید. این پیمان برای ۲۵ سال اعتبار داشت و در سال ۱۹۹۵ در ژنو تجدید شد و دیگر محدودیت تاریخ اعتبار در آن آورده نشد بلکه این پیمان همچنان بر جای خواهند ماند و معتبر میباشد.
شکستن پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای برای رژیم اسلامی در تهران میتواند دشواریهایی بوجود آورد. کشورهای هموند در سازمان انرژی اتمی در وین میتوانند از جمهوری اسلامی در شورای امنیت سازمان ملل شکایت کنند. این برای رژیم اسلامی گران آمد و دریافتند که با چه مشکل سنگینی روبرو شدهاند، برای فرار کردن است از این وضعیت بهترین کاری که جمهوری اسلامی میتواند دروغ گفتن است. محمد اسلامی رییس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی گفته است: آنچه که بازرسان سازمان انرژی اتمی در فوردو یافتهاند اشتباه محض است و رژیم هر گونه اطلاعاتی که سازمان خواسته است بی درنگ به بازرسان داده است. وی ادامه داده است که سیاستمداران جمهوری اسلامی همواره گفتهاند که به هیچ روی نمیخواهند که بمب اتمی بسازند.
در همین جا دوباره دولتهای چپی در اروپا وارد کارزار میشوند، تا کنون همواره گفته شده بود که رژیم اسلامی پروانه ندارد بیش از ۳٫۶۷ درصد اورانیوم را غنی کند و این در گفتگوهای برجام نیز آمده بود. اکنون از همین چپیها میشنویم غنی سازی تا شصت درصد مسلهای نیست، زیرا غنی کردن اورانیوم به تنهایی بمب اتم نمیسازد بنابراین جمهوری اسلامی باید به غنی سازی با درصدهای بالا ادامه دهد. و حتی اگر رژیم اسلامی تا نود درصد اورانیوم را غنی سازد، جمهوری اسلامی سالها نیاز دارد که بتواند بمب اتم را بسازد. دوباره دولتهای چپ رژیم اسلامی را زیر چتر پشتیبانی خود میگیرند و کوشش میکنند که از هر گونه تحریم جدید علیه جمهوری اسلامی جلوگیری کنند.
بر پایه آنچه که بازرسان سازمان انرژی اتمی در فردو یافتند، آمریکا بر آن است تحریمهای جدیدی علیه جمهوری اسلامی را به کار بیاندازند و با تحریمهای جدید را آغاز کردهاند، تحریمها علیه شرکتهایی که پهپاد تولید میکنند و رژیم اسلامی آنها را به روسیه ترابر میسازد تا به اوکراین شلیک کنند. هم چنین تحریم علیه همه مدیران و دیگر کسانی که در پروژه ساخت پهپادها دست دارند.
اسراییل کارخانههایی که در آن پهپادها در ایران تولید میشوند را بمباران کرد. اسراییل هم چنین با ارتش آمریکا مانورهای نظامی انجام داده است و احتمال آن میرود که بر آنند که تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی را نابود سازند.
برای مردم ایران روشن است که باید خود راهشان را بیابند، دشمنان مردم ایران تنها اسلامیستها نیستند بلکه چپی و کمونیستها هستند. ایرانیانی که در اروپا و امریکا زندگی میکنند باید از کمونیستها و حزبهای کمونیستی و سوسیال دمکرات و سوسیالیستها و چپ فاصله بگیرند. ما ایرانیان که مهر ایران را در دل داریم برای آزادی ایران میجنگیم و زیر پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان گرد میآییم و سرود شاهنشاهی ایران را سرافرازانه میخوانیم. ما قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایرانِ، با شاهنشاه ایران رییس قوه مجریه را به اعتبارش باز خواهیم گرداند و به هیچ روی کشور را به دست یک نخست وزیر نمیدهیم.
پاینده ایران - جاوید شاه
برقرار قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران
و در اهتزاز پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان و تاجدار ایران