مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با خبرگزاری آسوشیتدپرس ۱۷ آذر ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی
نسخهٔ تاریخ ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۴۳ توسط Bellavista1 (گفتگو | مشارکتها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
از مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با خبرگزاری آسوشیتدپرس ۱۷ آذر ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی
- روابط ایران و امریکا
- در دوره دولت جدید امریکا تغییراتی در روابط ایران و ایالات متحده پدید نخواهدآمد، زیرا ما به چنان مرحلهای از احترام و اعتماد و منافع مشترک و متقابل رسیدهایم، که تماماً مبتنی بر روشهای عقلانی و تجربیات ناشی از وقایع پس از جنگ دوم جهانی است، از این رو من معتقدم که این مناسبات به عنوان روابطی ممتاز در آینده نیز ادامه خواهدیافت.
- افزایش بهای نفت
- حتماً میدانید که برخی از اعضای اوپک خواستار افزایش خیلی بیشتری بودهاند. بنابراین رقم پیشنهادی ایران، رقم متعادل و بینابینی است.
- اما مسأله این است که افزایش قیمت نفت در سال ۱۹۷۳ که در حقیقت یک افزایش چهار برابر محسوب میشد، تا چه حد به تورم جهانی دامن زدهاست؟ در ایالات متحده به نسبت پنجدهم درصد. با این حساب پانزده درصد افزایش قیمت نفت تا چه حد به این تورم خواهدافزود؟ طبیعتاً به مقدار ناچیزی.
- ما به زودی، یعنی پانزدهم دسامبر، خواهیم دید و تردید نیست که کنفرانس قطر فرصتی برای مبادله هرگونه اندیشهای خواهدبود و احتمالاً مثل این سه چهار سال اخیر روشهای عاقلانهای اتخاذ میشود. ما معتدل هستیم، به ویران کردن جهان علاقهای نداریم، و در حقیقت هم دنیا به وسیله ما به ویرانی کشیده نمیشود، خود ما هزینههای بالارفته بسیار داریم که از آن رقم خیلی بیشتر است. در همین مدت شما قیمت پولاد خودتان را ۸ درصد یا ۶ درصد افزایش دادید. ما نام این را همانطور که خودتان معمول کردهاید، "تورم همبرگری" میگذاریم، اما ما که از شما همبرگر نمیخریم، ما پولاد، کالاهای الکتریکی، رآکتورهای اتمی و نیز اسلحه از امریکا میخریم و میتوانیم به شما اطمینان دهیم که اصولاً این یک تورم همبرگری نیست.
- این درست همان چیزی است که من همیشه امید آن را دارم، زیرا شما در ایالات متحده منابع زغال برای مصرف چهارصد سال دارید، برای کِی و برای چه شما این زغال را زیر زمین نگاه میدارید؟ واقعاً برای کِی و برای چه؟ در حالی که میبینیم برای تأمین منابع انرژی دیگر کار چندانی نگردهاید.
- انرژی خورشیدی
- گفتید ایالات متحده و سایر کشورهایی که از لحاظ تکنولوژی پیشرفته هستند، کوششهای همه جانبه و کافی برای پدیدآوردن منابع دیگر انرژی مانند انرژی خورشیدی، هیدروژن، امواج دریا و مانند آن به عمل میآورند؟ تا آنجا که من میدانم خیر، همه چیز را که منتشر نمیکنند، شما آنچه را که باید بکنید، نمیکنید. ممکن است کارهایی انجام دهید، اما به نظر من این به هیچ روی کافی نیست.
- خود ما در این زمینه تحقیقاتی میکنیم. دو دانشگاه ما هم اکنون فعالیت خود را صرف تحقیق در این زمینه، یعنی انرژی خورشیدی میکنند، ولی منابع انرژی فراوان دیگری نیز وجود دارد. هیدروژن، حرارت مرکزی زمین، و غیره.
- خریدهای ایران از ایالات متحده
- میتوان گفت که سیوپنجمیلیارد دلار صرف خریدهای غیر تسلیحاتی خواهدشد، شاید کمی بیشتر از این رقم، اگر شما آنچه را که ما میخواهیم از شما بخریم، خواه اسلحه و خواه غیر اسلحه، به ما بفروشید. خرید بیمارستانها از جمله آنها است. اما قیمت بیمارستانهای شما خیلی خیلی زیاد است و باید آن را کمی پایین بیاورید. همچنین زمینههای هستهای و هر چیز دیگری که به تولید برق مربوط شود، و ماشینآلات بسیار سنگین. سیوپنجمیلیارد دلار رقم کوچکی نیست، بلکه رقم سرسامآوری است.
- حالا بگذارید من یک سؤال بکنم: من واقعاً در این اندیشهام که شما کدام طرف بازرگانی دیگری دارید که یک چنین رابطه بازرگانی عظیمی با آن داشتهباشید؟
- دستمزد
- میپرسید غیر نظامیان امریکایی که در خدمت شرکتهای امریکایی در ایران کار میکنند، دستمزدشان خیلی کلان است. آیا این پول به خود این افراد میرسد، یا به شرکت مربوطه پرداخت میگردد؟
- میتوانم بگویم که پرداختها خیلی خیلی بالا است. من حداکثر پرداختها را میدانم که آن هم رقمی کمی بیشتر از ۱۲هزار دلار در ماه است. منظورم این است که این پرداخت به سالی ۱۵۰هزار دلار برای هر نفر میرسد. بعضی از مردم فکر میکنند که ایران کشور چاق و چله و پولداری است که نمیداند پول خودش را چگونه خرج کند، بنابراین آنها باید پول ما را از ما بیرون بکشند، اما این گروه نمیدانند که هر شاهی پول این کشور صرف برنامههای عمرانی آن میشود.
- خرید اسلحه از شوروی
- ما در گذشته از اتحاد جماهیر شوروی اسلحه خریداری کردهایم. هدف اصلی ما در موضوع اسلحه، در نظر گرفتن نیازهای تسلیحاتی کشور است. ما از همه جا اسلحه میخریم، هر کس بتواند این سلاحها را برای ما تأمین کند، از نظر ما فرق نمیکند. اگر امریکا بتواند تأمین کند، بسیار نیکو است، ولی باید بدانید که شما تنها منبع تأمین سلاح نیستید.
- ثبات ملت و منطقه خلیج فارس
- ایران سنگر ثبات است. اگر عمان به دست جبهه خلق برای آزادی عمان، که کمونیسم بینالمللی در آنجا به وجود آوردهبود، میافتاد، میتوانستند تقریباً با دست خالی محل عبور منبع انرژی جهان را تهدید نمایند. حال باید دید در صورتی که ایران اقدام قاطعی به عمل نمیآورد، چه تهدید عظیمی ممکن بود به وجود آید؟
- بنابراین قدرت ما، قبل از هر چیز، ضامن ثبات ملت ما است، در درجه بعد ایران کمککننده به ثبات منطقه خلیج فارس است، تمام منطقه خلیج فارس، زیرا ما بهترین روابط را با کلیه کشورهای کرانههای خلیج فارس برقرار ساختهایم و اگر آنها متفقاً با ما همکاری نمایند، چه بهتر، در غیر این صورت ما بایستی قادر باشیم در صورت لزوم به تنهایی آن راه آبی را باز نگاه داریم. همچنین ایران میتواند ستون ثبات برای آسیای غربی باشد و این چیزی است که همه ما آرزومندیم. فیالمثل همان کاری که ژاپن میتواند برای شرق آسیا انجام دهد. ولی برخی پرسشها پیش میآید. آیا ژاپن با تحولات جدید تصمیم خواهدگرفت که به صورت قدرت نظامی درآید و یا آنکه همچنان به صورت قدرت اقتصادی باقی خواهدماند؟
- بعد به خاورمیانه میرسیم. ایران در منتها الیه غرب آسیا واقع شدهاست. سیاست ما چنان است که غیر از آشوبگرانی مانند فیدل کاسترو، همه به آن احترام میگذارند و به آن اعتماد دارند. کاسترو معتقد است که بین کشورهای عضو اوپک عدهای خوب هستند، عدهای بد، خوبها آنهایی هستند که برای رژیم او شخصیت قائل هستند. او معتقد است که خوبها کاملاً حق دارند قیمت نفت خود را بالا ببرند، اما بدها چنین حقی ندارند. همچنین او خودش میتواند شِکرش را از قرار هر تن هزاروهفتصد دلار بفروشد و این کار را دو سال پیش کرد. بسیار خوب. این همانطور که میدانید غیر عادی است، این نوعی تزویر و تقلب یکنواختی است، گاهی انسان احساس میکند که مایل است در دنیای غمافزا، کمی هم بخندد.
- وضع استراتژی بلوچستان، این چیزی است که من درباره آن زیاد میاندیشم، البته نه دقیقا همین جمله، اما من امروز عبارت دوستان شرقی خودم را به کار میبرم، تصور کنید که برای پاکستان و بلوچستان اتفاقی بیفتد، در آن صورت ما در تمامی منطقه اقیانوس هند با اوضاع کاملاً جدیدی روبهرو خواهیمشد. من به دوستان و دشمنان خودم این اخطار را میدهم که قدرت ما فقط برای باز نگه داشتن تنگه هرمز نیست، بلکه متوجه وضع حفظ موجود در شرق ایران نیز هست و این به سود همه است.
- سقوط هواپیمای ایرانی
- هواپیمایی که سقوط کرد، هواپیمای غیر مسلحی بود که بر فراز خاک عمان هدف گلوله قرار گرفت. این هواپیما در جهت مرزهای یمن پرواز نمیکرد و ظاهراً نیرو و قوه کشش خود هواپیما آن را به طرف غرب و دریا سوق دادهبود. ما اینک خواستار استرداد خلبان هستیم و تردید نیست که اگر آنها بخواهند هواپیما را از آب خارج کنند، باید از ما اجازه بگیرند. اجازه نخواهیم داد که این مردم ما را بیازارند.
- ظهور ابرقدرتهای منطقهای
- چنین چیزی اگر اتفاق بیفتد، بسیار خطرناک است. برای همین است که ما اگر چه معتقد نیستیم که در پاریس نتایج زیادی به دست خواهدآمد، باز هم یک عضو فعال کنفرانس پاریس باقی ماندیم و تا آخرین دقیقه کوشیدیم ببینیم چه کاری میتوانیم بین شمال و جنوب بکینم، زیرا اگر ما کشورهای سعادتمندتر و متمولتر بخواهیم همچنان در شرایط ثروتمندی باقی بمانیم، این وضع به حساب کشورهای فقیر که قبلاً هم فقیر بودهاند تمام میشود، در آن صورت نوع جدیدی از امپریالیزم به وجود خواهدآمد که احتمالاً خیلی بدتر از انواع قدیمی آن خواهدبود، زیرا در گذشته آن مردم آن قدر پایین بودند که هرگز نمیتوانستند به فکر شورش یا چیزی مانند آن بیفتند، اما حالا میتوانند. در چنین شرایطی ما مجبور خواهیمبود که آن واکنشها را با زور و کشتن هزاران هزار نفر سرکوب کنیم، که در آن صورت جامعه ما به جای پیشرفت، سیر نزولی ملی خواهدکرد. اما چیز دیگری نیز که ممکن است اتفاق افتد، آن است که کشورهای ثروتمند مسئولیتهای بیشتری به دوش گیرند تا در نتیجه پاسداران صلح شوند و همانطور که اوپک امروزه تلاش به انجام آن دارد، به کشورهای دیگر کمک کنند.
- اما درمورد جهان به اصطلاح آزاد صنعتی اروپا، باید بگویم اگرچه جوامع اروپایی امروزه در وضعی دشوار به سر میبرند، ولی این پرسش اصلی پیش میآید که چرا آنها در چنین وضعی قرار گرفتهاند؟ علت آن این است: همانطور که بارها گفتهام و با وجودی که ممکن است این گفته به مذاق دیگران ناخوشایند باشد، باز تکرار میکنم که مشکلات آنها ناشی از خودسری خود آنها است. شما بیشتر از آنچه میدهید، میگیرید. چگونه ممکن است اگر غنیترین کشور جهان باشید، به این وضع برای مدت زیادی ادامه دهید؟ اگر شما بیشتر از آنچه میدهید، بگیرید، بالاخره پس از مدتی خزانه خالی میشود و جامعه منفجر میگردد.
- حتی امروزه در گرماگرم پیشرفت و ثروت و با وجود اینکه ما بزرگترین طرفدار کارگران هستیم، من باز هم فرامینی صادر میکنم که از تضییع و اسراف جلوگیری شود. کارگران ایران ۲۰ درصد از منافع شرکتها را به دست میآورند و میتوانند ۴۹ درصد سهام آن را بخرند، اما باز هم به خاطر مصالح خود آنها، ما به آنها میگوییم که اگر تنبلی کنند، این ۲۰ درصد از منافع از کجا باید تأمین شود؟ بابت سهام خود چقدر به دست خواهندآورد؟ این به خیر و صلاح جامعه و کشور است. اما برای دنیای کهن و پیر، باید گفت که آنها باید بیدار شوند. من میدانم که این میتواند بعضی از مردم را تحریک کند که شخصی در این گوشه دنیا چنین سخنانی به آنها میگوید، ولی اگر من هم سخن نگویم، چیزی تغییر نخواهدکرد، حقیقت همان است که من میگویم.