تفاوت میان نسخههای «مشروطه - نبرد علیه اسلام سیاسی»
جز (added Category:مشروطه using HotCat) |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
برای اینکه دوباره این حقوق را به دست آوریم، ایرانیان درون و برون مرز و به ویژه نسل جوان ایران ناچار است دوباره علیه آخوند و ملا و استعمار بجنگند و پروسه انقلاب مشروطه را آویزه گوش خود نمایند و کشور و ملت ایران را آزاد سازند و بیگانگان دست نشانده استعمار که برنامه اشان کشتن و نابود کردن ایرانی و ایران است را از کشور اهورایی و کهن ایران بیرون رانند. پاینده ایران - جاوید شاه | برای اینکه دوباره این حقوق را به دست آوریم، ایرانیان درون و برون مرز و به ویژه نسل جوان ایران ناچار است دوباره علیه آخوند و ملا و استعمار بجنگند و پروسه انقلاب مشروطه را آویزه گوش خود نمایند و کشور و ملت ایران را آزاد سازند و بیگانگان دست نشانده استعمار که برنامه اشان کشتن و نابود کردن ایرانی و ایران است را از کشور اهورایی و کهن ایران بیرون رانند. پاینده ایران - جاوید شاه | ||
+ | |||
+ | [[رده:مشروطه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۵
قانون اساسی مشروطه | تصمیمهای مجلس | ۲۲ بهمن |
مشروطه – نبرد علیه اسلام سیاسی
صد و یازده سال پیش در روز خجسته نهم امرداد ماه ۱۲۸۸ خورشیدی شیخ فضل الله نوری به دار کشیده شد. در دادگاه، محاکمه شیخ فضل الله، وی به عنوان بزرگترین دشمن مشروطه شناخته شد. خمینی دنباله روی فضل الله نوری گفت: شیخ فضل الله بزرگترین سرمشق برای ما در مبارزه با مشروطه است. این حکومت مشروطه باید نابود شود و برود.
شیخ فضل الله هنگام گفتگوها در مجلس شورای ملی درباره قانون اساسی مشروطه به شش نکته علیه مشروطه اشاره کرد:
۱- در اصل بیست و ششم متمم قانون اساسی میگوید: قدرت در دست مردم است. نوری علیه این اصل گفت: قدرت از سوی الله میآید و الله قدرت را به پیامبر داده است، و پیامبر قدرت را به امام داده است و امامان قدرت را به علما دادهاند یعنی قدرت میتواند تنها در دست علما باشد و نه در دست مردم.
۲- اصل دوم قانون اساسی مشروطه میگوید: مجلس شورای ملی نماینده قاطبه اهالی کشور ایران است که در امور اجتماعی و سیاسی وطن خود مشارکت دارند. فضل الله نوری گفت: بنیاد نهادن مجلس شورای ملی یعنی ضعیف کردن علما و رویهم رفته سلطان قاجار است، بنابراین مجلس یعنی ضعیف کردن اسلام
۳- اصل پانزدهم قانون اساسی مشروطه میگوید: مجلس شورای ملی حق دارد درباره همه مسایل آنچه را صلاح کشور و ملت میداند پس از گفتگو و دقت از روی راستی و درستی عنوان کرده با رعایت اکثریت آراء در کمال امنیت و اطمینان با تصویب مجلس سنا از سوی نخست وزیر به پیشگاه شاهانه برساند که با توشیح همایونی پروانه اجرای آن داده شود. فضل الله نوری گفت: در یک کشور اسلامی شریعت حکم میکند و یک مسلمان آزادی و حق این را ندارد که احکام شریعت را تغییر بدهد، بدین روی است که آزادی عقیده و آزادی انتخاب در اسلام نمیتواند وجود داشته باشد و رای اکثریت در مجلس علیه اسلام است. تنها الله است که تصمیم میگیرد چه کسی در یک کشور اسلامی قدرت را در دست دارد، و کسی میتواند قدرت را داشته باشد که از علما باشد. زیرا آنان هستند که با امام دوازدهم در ارتباط میباشند.
۴- اصل هشتم متمم قانون اساسی مشروطه میگوید: اهالی کشور ایران در برابر قانون دولتی یک سان هستند. فضل الله نوری گفت: این متساوی الحقوق بودن در برابر قانون علیه شریعت اسلام است. در شریعت میان مسلمان و غیرمسلمان فرق میگزارند. غیرمسلمانان از حقوق کمتری برخوردارند، همانند فرق میان مردان و زنان یعنی زنان از حقوق کمتری از مردان در برابر شریعت برخوردار هستند. بنابراین برابر بودن در مقابل قانون در کشور اسلامی غیرممکن است و تنها هدف مشروطه این است که قانونهای بیرون آمده از مجلس شورای ملی جایگزین قوانین اسلام بشوند.
۵- دوباره اصل هشتم متمم قانون اساسی که میگوید ملت ایران در برابر قانون دولتی حقوق مساوی دارند. مشروطه خواهان میگویند: قانون دولتی در یک جامعه مدرن باید نوشته شود و به اجرا درآید زیرا که قوانین اسلامی کافی نیست و ناقص است زیرا که بیش از هزار سال پیش در بیابانهای عربستان نوشته شده است. فضل الله نوری گفت: قوانین اسلام بسیار کامل و رسا هستند زیرا که قرآن آخرین وحی فرستاده شده از سوی الله است و تا پایان دنیا اعتبار دارد.
۶- فضل الله نوری گفت: داشتن قانون اساسی ایده غربی هاست، و بر پایه اندیشههای فیلسوفهای اروپایی می باشد. قانون اساسی نوشته شده بر پایه علوم و پدیدههای طبیعی و ماتریالیسم یا ماده گرایی است، بدین روی کاملا با اسلام در تضاد است.
این شش ماده موضع فضل الله نوری را علیه قانون اساسی مشروطه و مجلس شورای ملی نشان میدهد. مشروطه خواهان دیدند که با نوری و همدستانش سازشی نمیتوانند بکنند، سرانجام برای اینکه بتوانند در آرامش و صلح زندگی کنند شیخ فضل الله را به دادگاه کشیدند و دادگاه وی را به اعدام محکوم کرد و در روز خجسته ۹ امرداد ماه این ننگ بشریت را به دار کشیدند.
شوربختانه با نابود کردن فضل الله نوری ایدههای ننگین وی علیه قانون اساسی مشروطه: برابری انسانها در برابر قانون، قوانین تصویب شده از سوی مجلس، گزینش آزادانه نمایندگان از سوی مردم و فرستادن آنان به مجلس شورای ملی، و اینکه قدرت در دست مردم باشد با وی به گور برده نشد. اما رضا شاه بزرگ قانون اساسی مشروطه را به اجرا درآورد و پاس داشت. رضا شاه بزرگ مواظب بود که علما از سیاست بیرون انداخته شوند، و دادگاه شریعت از میان برداشته شود و قوانین مدنی در دادگاهها پایه حکم قاضی گردند. اعلیحضرت همایون محمد رضا شاه پهلوی فراتر رفت و حقوق برابر اجتماعی و سیاسی با مردان را به زنان ایران داد، باز هم گامی دیگر آریامهر برای زنان ایران برداشت و آن قانون حمایت خانواده بود، قوانین برابر بانوان و مردان ایرانی در اجرای وظیفه مقدس میهنی، خدمت سربازی و خدمت در سپاهیان انقلاب، سپاه دانش و بهداشت و خدمت در ارتش شاهنشاه ایران و نیروهای مسلح شاهنشاهی عطیه شاهانه به بانوان ایران بود. اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی اصل هشتم متمم قانون اساسی را به نیمی از جمعیت کشور یعنی بانوان ایران گستراندند.
شاهنشاه آریامهر قانون اساسی مشروطه را با قوانین انقلاب شاه و ملت گسترش دادند. در این زمان دنباله روهای فضل الله نوری به رهبری روح الله خمینی و همدستی نهضت آزادی و جبهه ملی گرد هم آمدند تا جنگ علیه مشروطه را دوباره بیارایند. ملت ایران این خطر بزرگ را ندید و باور کرد که اندیشههای عصر حجری فضل الله نوری و اسلام از ایران رخت بربسته است. دنباله روهای نوری در عوض با واژگان نوینی چون حقوق بشر ، عدالت، آزادی وارد کارزار علیه مشروطه شدند و به ملت ایران فروختند که حقوق بشر و عدالت و آزادی را اسلام برایشان به ارمغان خواهد آورد. امروز میدانیم که جمهوری اسلامی گام به گام آنچه را که فضل الله نوری گفته بود، به اجرا درآورد، یعنی بندگی و شریعت اسلام به همراه دیکتاتوری علما. اینان قدرت را از دست مردم ربودند و به دست رهبر دادند. انتخابات سیرک خنده داری شد و مجلس به گرد هم آیی اعوان و انصار رژیم دگرگون گردید. ملت ایران حقوق بشری، انسانی، اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی خود را یک شبه به گروهی مرتجع پیشکش کرد و آنچه را که پدر بزرگانش سالیان برای آن جنگیده بودند، از دست داد.
برای اینکه دوباره این حقوق را به دست آوریم، ایرانیان درون و برون مرز و به ویژه نسل جوان ایران ناچار است دوباره علیه آخوند و ملا و استعمار بجنگند و پروسه انقلاب مشروطه را آویزه گوش خود نمایند و کشور و ملت ایران را آزاد سازند و بیگانگان دست نشانده استعمار که برنامه اشان کشتن و نابود کردن ایرانی و ایران است را از کشور اهورایی و کهن ایران بیرون رانند. پاینده ایران - جاوید شاه