مشروطه شاهنشاهی به ایران باز می‌گردد

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سوسیال دموکراسی گزارش پیشرفت جنبش مشروطه

جمهوری دموکراتیک نام دروغین برای جمهوری خلق

لیبرال دموکراسی


قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی به ایران بازمی‌گردد

جمهوری اسلامی پس از ۴۳ سال به پایان نزدیک می‌شود و خاورمیانه در راستای نوینی قرار خواهد گرفت. در سال ۱۳۵۷ خمینی در ایران یک رژیم اسلامی راه اندازی کرد که می‌بایستی چهره خاورمیانه نیز دگرگون سازد. پادشاهی‌های مطلق در کشورهای عربی می‌بایستی که سرنگون شوند و به جای آن جمهوری اسلامی در این کشورها با الگوی آنچه بر سر ایران آمد پیاده گردد. این نقشه غرب خونخوار کاملا شکست خورد، حکومت‌های پادشاهی در کشورهای عربی پایدارتر از همیشه هستند و برگزاری جام جهانی فوتبال در قطر نشان داد که پادشاهی‌های عربی در جهان نقش مهمی بازی می‌کنند. مراکش که یک کشور پادشاهی است به جایگاه چهارم در جام جهانی دست یافت و امارات متحده عربی با دوبی شهری ساختند که مرکز و پاتوق توریست‌های جهان شده است. از دیدگاه اقتصادی این امارات عربی در جایگاه والایی قراردارند در جایی که جمهوری اسلامی که در ایران راه انداخته اشد اقتصادش ورشکسته است. مردم ایران نزدیک به سه ماه است که فریاد می‌کشند که این حکومت ننگین اسلامی را نمی‌خواهند و تنها پاسخی که دولت اسلامی به ملت ایران می‌دهد کشتار، اعدام، تجاوز، و بازداشت است.

قاضی‌های اسلامی فرزندان ایران را به جرم سنگین محارب با الله محکوم می‌کنند که جزایش مرگ است. روشن است، که رهبر هنوز درنیافته است که او الله نیست. چرا دولت در ایران، چنین افتضاح کار می‌کند؟ رهبر پاسخی ندارد، در جایی که ملت ایران در خیابان‌ها پاسخ رهبر را داده‌اند که ملایان نمی‌توانند یک کشور را اداره کنند و اسلام سیاسی، فرم حکومتی نیست. به راستی که تضاد در واژه جمهوری اسلامی نهفته است. جمهوری به چم این است که مردم قدرت را در دست دارند، اسلام اما به مفهوم تسلیم شده به اراده و خواست رهبر است و بدین گونه حکومت اسلامی در ایران پایه گذاری شد که همه قدرت در دست رهبر بیافتند. برخی فعالان سیاسی ساده دل در برون مرز به ویژه امریکا درخواست کرده‌اند که در ایران باید رفراندوم برگزار شود تا نوع حکومت تعیین شود. یعنی مانند زمانی که خمینی آمد و برای ما ملت ایران رفراندوم برگزار کردند. جمهوری اسلامی آری یا نه. هر کسی که دیده است که چگونه این رژیم در برابر اعتراضات مردم واکنش نشان داده است، دریافته است که رژیم اسلامی در ایران با رفراندوم ریشه کن نمی‌شود. این رژیم با خشونت بر سر کار آمده است و آن زمان که قدرت را در دست داشت رفراندوم را برگزار کردند، و با شمارش تقلبی آرا ۹۹ در صد ملت ایران را گفتند که به جمهوری اسلامی که کسی نه نمی‌دانست چیست و درونمایه هولناکش چیست رای آری دادند.

این رژیم، تنها با تظاهرات پیوسته و اعتصاب‌های سراسری سرنگون خواهد شد. و هنگامی که این رژیم اسلامی براندازی شود، بی درنگ می‌باید دولت قدرتمندی بر سر کار آید تا از دوباره بر سر کار آمدن ملایان جلوگیری کند.

از آنجا که کشور ایران در وضعیت اقتصادی ورشکسته هولناکی به سر می‌برد، ما ایرانیان، کهن‌ترین شاهنشاهی جهان، از جمهوری دوباره به شاهنشاهی خود بازمی‌گردیم و قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی را به اعتبارش بازمی‌گردانیم. بر پایه قانون انتخابات اصلاح شده در سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی، آنگاه می‌توان انتخابات را برای مجلس شورای ملی برگزار کرد که در آن مجلس نمایندگان واقعی مردم ایران بنشینند و کشور ایران را با عشق به میهن و ملت ایران از سرشکستگی و خواری ۴۳ سال جمهوری اسلامی رهایی بخشند. فعالان سیاسی خوش باور و ساده اندیش کوشش می‌کنند که مردم ایران را به بنیاد کردن حزب تشویق کنند و با این بهانه که اتیلاف تنها میان حزب‌ها بوجود می‌آید و نه میان مردم. حزب‌های سیاسی در تاریخ نوین ایران تا کنون نتوانسته‌اند نقش مثبتی را بازی کنند. برای نمونه، حزب توده، یک حزب کمونیست درایران که نوکری مسکو را انجام می‌داد. چندین بار به جان شاهنشاه ایران سوقصد کرد و در براندازی شاهنشاه ایران تنگا تنگ با خمینی همدستی کرد. یا جبهه ملی که ایران را به بن بست فاجعه آمیز اقتصادی کشاندند و وزیر خارجه اشان حسین فاطمی در میدان بهارستان جمهوری دموکراتیک اعلام کرد و سپس با همدستی خمینی حکومت مشروطه را برانداختند. شاهنشاه ایران کوشش کردند که ایران نیز مانند آمریکا دو حزب داشته باشد حزب‌های ایران نوین و مردم ، اما در پایان هر انتخابات، حزب ایران نوین برنده شد و دگرگونی رخ نداد. بدین روی، در قانون انتخابات ایران بر پایه تجربه و تاریخ ایران، حزب نقشی ندارد. هر ایرانی دارنده شرایط انتخاب شدن می‌تواند خود را کاندید مجلس نماید. با حزب بازی تنها سر مردم ایران است که بی کلاه می‌ماند. کمونیست‌ها و اسلامیست‌ها دار ودسته‌های خودشان را دارند و با یکدیگر متحد هستند. با این حزب بازی‌ها یعنی ملت شایسته ایران دستش مانند همین ۴۳ گذشته به هیچ کجا بند نیست.

همه این گفتگوها برای برگزاری رفراندوم و راه اندازی حزب‌های سیاسی فقط و فقط برای این است که بازگشت به مشروطه شاهنشاهی ایران را جلوگیری کنند. در اینجا از همه می‌خواهیم که گفتگو درباره حزب بازی و رفراندوم را ببندند زیرا که به سود کشور و ملت ایران نیست. گفتگوهای خود را درباره اینکه چگونه رژیم اسلامی را براندازیم و چگونه می‌توانیم ایران را دوباره در راستای پیشرفت و آرامش و رفاه ایرانیان قرار دهیم متمرکز سازیم

  • - استراتژی کنونی مردم ایران بر پایه تاکتیک‌های چریکی که در آن بسیاری گروه‌های کوچک تظاهرکنندگان در سراسر ایران در خیابان‌ها باشند و با این کار بسیجی و پاسدار این پدر ناشناخته‌ها را خسته و ناتوان سازند.
  • - دیگر اینکه در سراسر کشور اعتصاب‌ها سازمان داده شوند، و در سه روز پایانی هر ماه همه دکان‌ها و فروشگاه‌ها تعطیل کنند.
  • - سوم کسانی که عمامه بر سر دارند مستقیم مورد حمله قرار گیرند، و شرایطی بوجود آورند که این مفت خوران جامعه که خون ملت ایران را می‌مکند ترس وجودشان را فراگیرد که دیگر پا به خیابان‌ها نگذارند.
  • - ایرانیان خارج از کشور تظاهرات پیوسته هفتگی را سازمان دهند و سیاستمداران کشوری که در آن زندگی می‌کنند را از وضعیت خطرناک جوانانی که در زندان‌ها هستند زیرا که هر یک در یک قدمی اعدام قرار دارند. و این سیاستمداران غربی از راه رسانه‌ها و کانال‌های سیاسی به یاری جوانان ایران بیایند. همانگونه که گزارش‌ها نشان داده‌اند، این استراتژی موفقیت آمیز بوده است. رهبر و دولت جمهوری اسلامی برنامه‌ای ندارند و درمانده شده‌اند که چگونه این جنبش مردم ایران را بازایستانند. در این برهه، مهم آن است که جنبش ملت ادامه یابد و بسیج و سپاه ناتوان و خسته گردند.

تنها چیزی که رژیم را سر پا نگاه داشته است درآمد دولت از صنعت نفت است، بدین چم که رژیم، زمانی برانداخته می‌شود که درآمد نفت به صفر برسد. اعتصاب کارگران صنعت نفت بزرگترین عامل در هم کوبیده شدن رژیم اسلامی است. اعتصاب‌ها باید بیشتر و بیشتر شوند و به اعتصاب‌های دایمی دگرگون گردند.

سرنگونی تنها از سوی مردم ایران درون مرز انجام می‌یابد، نه امریکا و نه کشورهای اروپایی کمکی به براندازی رژیم نخواهند کرد. نمونه‌های بسیاری از حکومت‌هایی که تا بن دندان مسلح بودند و به دست مردمان آن کشور برانداخته شدند را داریم. آخرین نمونه شوروی است که حتی اسلحه اتمی داشتند و به دست مردم، بدون خونریزی فروپاشیده شدند. پیروزی پایه‌ای این انقلاب بدون خونریزی به آنجا بازمی‌گردد که بیشتر کسانی که رژیم را در شوروی پشتیبانی می‌کردند، خود تردید کردند که آیا کمونیسم مدل حکومتی است یا نه؟ حکومت‌های کمونیستی همگی با اقتصاد ورشکسته روبرو بودند و به همین روی نیز در هم شکستند. ایدیولوژی جمهوری اسلامی بر پایه ترور علیه ایرانیان سامان یافته است. اینکه اسلام از هزار و چهار صد سال پیش سر پا مانده و پیروزی‌هایی به دست آورده در آن است که تنها با قتل و کشتار توانستند مردم را کنترل کنند.

با نگاهی به وضعیت اقتصادی این گونه سیستم‌های سیاسی، می‌بینیم که سرکوب مردم با کشتار و ترور و تجاوز دیگر کار نمی‌کند. ملت ایران دیگر این رژیم اسلامی را نمی‌خواهد، و با اعتصاب‌های همگانی، چرخ‌های اقتصاد کشور بازمی‌ایستد. تنها کشورهایی در خاورمیانه که اقتصاد درست و پیروز دارند، مونارشی‌هایی هستند که تاثیر اسلام بر جامعه را بسیار محدود ساخته‌اند. این پادشاهی‌های خاورمیانه دقیقا بر عکس آنچه ملایان در ایران انجام می‌دهند در کشورشان پیاده کردند. این پادشاهی‌ها درآمد نفت و گاز خود را برای مردم کشورشان هزینه کردند و درهای جامعه و اقتصاد را باز نمودند و در سطح بین المللی کار می‌کنند. موفقیت‌ها را در امارات متحده عربی و به ویژه در قطر می‌بینیم. این شیخ نشین‌ها نشان دادند که دست یابی به اقتصاد کارا تنها با کاهش دادن تاثیر اسلام در اجتماع شدنی است. بر عکس، جمهوری اسلامی نیز در ایران نشان داد که حکومتی که تنها بر پایه قوانین شریعت می‌چرخد به ورشکستگی اقتصادی و تجاوز و سرکوب و اعدام می‌انجامد.

پادشاهی‌ها در خاورمیانه، همان را انجام می‌دهند که آریامهر شاهنشاه ایران در کشور ایران پیاده کرده بود. و با این کار همان اندازه مانند ایران پیش از خلالوش اسلامی موفق و کارا هستند.

جمهوری‌ها در خاورمیانه چون لیبی و سوریه و عراق نیز ورشکسته اقتصادی هستند و حکومت‌های ناکارایی دارند. در این سه کشور، جمهوری اسلامی به شدت دخالت کرده است . این کشورها نیز سندی هستند که هر کجا که جمهوری اسلامی سر و کله اش پیدا شود، ورشکستگی اقتصادی نیز برنامه ریزی شده است. این سندها و نشان‌ها نشان می‌دهد که ایدیولوژی اسلامی مانند کمونیسم آینده ندارد و محکوم به فنا می‌باشند زیرا که دشمن انسان و زندگی است.

در شوروی سران حزب کمونیست، خود دیدند که ایدیولوژی کمونیسم آینده ندارد و آن را مختومه اعلامه کردند. مردم ایران باید به دولت اسلامی بگویند و نشان دهند که دیگر آنان آینده‌ای ندارند و اگر بخواهند کماکان بر مسند قدرت بمانند آخوندها و سیستم آدمکششان همگی با هم در مردابی فرو خواهند رفت و ریشه کن خواهند شد.

با آنچه که بررسی شد مردم ایران باید نیرو بگیرند و رژیم اسلامی را براندازند. اگر ملت ایران آینده می‌خواهند آنگاه این رژیم باید برود. یک چیز روشن است ، مردم ایران میلیون‌ها ایرانی آریایی هستند و پشتیبانان رژیم چند سد هزار دشمن ایران و ایرانی می‌باشند.

هر چه این مبارزه به درازا بکشد، این میلیون‌ها ایرانی بیشتر مسلح می‌شوند. پرسش این نیست که آیا این رژیم می‌رود؟ بلکه کی این رژیم گورش گم می‌شود.

پاینده ایران

جاوید شاه

برقرار قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران

و در اهتزاز پرچم زیبای سه رنگ شیر و خورشید نشان و تاجدار ایران