تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ شهریور ۱۳۳۳ نشست ۳۸»
(مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ شهریور ۱۳۳۳ نشست ۳۸) |
(ابرابزار) |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
'''دوره هجدهم مجلس شورای ملی''' | '''دوره هجدهم مجلس شورای ملی''' | ||
− | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' | + | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' |
− | + | مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸ | |
− | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز | + | جلسه: ۳۸ |
+ | |||
+ | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه نهم شهریور ماه ۱۳۳۳. | ||
فهرست مطالب: | فهرست مطالب: | ||
+ | ۱- تصویب صورت مجلس. | ||
+ | |||
+ | ۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر جزایری، قناتآبادی. | ||
+ | |||
+ | ۳- اخذ رأی و تصویب لایحه اجازه پرداخت حقوق و هزینه کل کشور بابت دو ماهه مرداد و شهریور. | ||
+ | |||
+ | ۴- بقیه مذاکره در لایحه ترمیم حقوق معلمین. | ||
+ | |||
+ | ۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد، ختم جلسه. | ||
+ | |||
+ | مجلس دو ساعت و بیست و پنج دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید. | ||
+ | |||
+ | ۱- تصویب صورت مجلس | ||
+ | |||
+ | رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود: (به شرح زیر قرائت شد.) | ||
+ | |||
+ | غائبین با اجازه، آقایان: هدی، بیات ماکو، قوامی، جلیلی، احمد صفایی، مهندس اردبیلی، خاکباز، امید سالار، سلطانالعلما، پیراسته، حائریزاده، یارافشار، صادق بوشهری، علم، بوربور، دکتر پیرنیا، ابراهیمی، میراشرافی، سرمد، برومند. غائبین بیاجازه، آقایان: باقر بوشهری، اریه، حشمتی، دکتر عمید، تربتی، غضنفری، سعیدی، کدیور، شفیعی، شیبانی، دکترآهی، دکتر وکیل، دکتر عدل، سالار بهزادی، معینزاده. دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه، آقایان: تفضلی ۲۰ دقیقه، محمود افشار ۲۰ دقیقه، موسوی ۳۵ دقیقه، عبدالحمید بختیار یک ساعت، امیر تیمور کلالی یک ساعت، شاهرخشاهی یک ساعت و بیست دقیقه، حمیدیه ۲ ساعت. | ||
+ | |||
+ | رئیس- نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ آقای شوشتری بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | شوشتری- خواستم استدعا کنم یک طرحی که چندی قبل به امضای چهل و چند نفر از نمایندگان داده شده دستور بفرمایید جریان عادی خودش را طی کند و دستوری بفرمایید راجع به کنگره بود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- درصورت مجلس نظری نیست؟ (گفته شد: خیر) صورت مجلس جلسه پیش تصویب شد. | ||
+ | |||
+ | ۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر جزایری، قناتآبادی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند (نقابت: دستور آقا) | ||
+ | |||
+ | قناتآبادی- باز ما اسم نوشتیم رحم هم خوب چیزی است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر جزایری بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | دکتر جزایری- به طوری که آقایان همکاران محترم ملاحظه فرمودهاند بنده از ابتدای تشکیل مجلس تاکنون هیچ وقت مزاحم آقایان برای نطق قبل از دستور نشدهام علتش هم این است که فکر میکردم در این موقع که مملکت ما در یک وضعیت خاص و حسابی قرار دارد و قطعاً اولیای دولت هم گرفتار انجام کارهای عمومی هستند و یقیناً بیانات آقایان نمایندگان و بنده شامل تذکرات از نظر انجام کارهای اصلاحی است بنابراین مزاحمتی برای دولت فراهم نشده باشد و به تذکرات خصوصی به دولت و آقایان وزرا اکتفا میکردیم آقایان ملاحظه میفرمایند که اوضاع به صورتی پیشرفت میکند و گرفتاریها به قدری در مملکت فراهم شده است که متأسفاهه فکر کردم که قطعاً به صورت نطق قبل از دستور تذکری حضور آقایان محترم داده باشم در این موقع که مملکت در آستانه کار حساس نفت است بایستی اولیای محترم دولت کاری بنمایند و وسایلی فراهم آورند که همه مردم متوجه حسن انجام وظیفه اولیای دولت باشند (صحیح است) بنده یقین دارم که عدهای از افراد همکاران دولت و رئیس دولت و آقایان قطعاً حسننیت در انجام کارها دارند ولی متأسفانه باید عرض کرد که شاید عدهای حسن نیت نداشته و یا واقعاً نمیتوانند کاری برای مملکت بکنند (صحیح است) از هر گوشهای صدایی است همه آقایان نمایندگان شهرستانها و تهران میدانند که غالباً آقایان موکلین که به آقایان مراجعه میکنند از اوضاع مملکت متأسفانه شکایت میکنند و با تبلیغات سویی که در این موقع هست خود اولیای دولت نباید بهانه برای این تبلیغات و عدم رضایت مردم بدهند دوستان عزیز من قبلاً راجع به جریانات اتوبوسرانی تهران و وضع نان و ارزاق و فشارهایی که عدهای از مأمورین دولت و سوءاستفادهای که عدهای از مأمورین دولت در شهرستانها و تهران میکنند تذکراتی دادهاند آقایان وزرا و آقای معاون نخستوزیر و جناب آقای نخستوزیر ما انتظار داریم که در تعقیب این تذکرات برای اصلاح عیوب کاری بکنند ما چند ماه منتظر اقدام شما شدیم بالاخره مطمئن باشید اگر اوضاع حساس مملکت و اوضاع حساس نفت در پیش نبود تذکرات بیان صورت ملایم و معقول درنمیآمد (صحیح است) قطعاً مجلس شدیدتر از این عمل میکرد آخر یک فکری بفرمایید از هر گوشهای یک صدایی است این تذکرات به عنوان راهنمایی آقایان است به عنوان چارهجویی و یادآوری است غرض از انتقاد، گر چه باید واقعاً اقرار کرد که بعضی از عملیات دولت حقیقتاً انتقاد دارد، چه قدر مردم ناراضی هستند ولی ما نمیگوییم تا شما کارهای اساسیتان را انجام بدهید اما آخر خودتان هم یک فکری بکنید به هر چیز دست بزنید یک عدم رضایت و گرفتاری است بنابراین میخواهم استدعا بکنم که دولت فکر و چارهای بکند و الا بر فرض این که موضوع نفت هم حل بشود و بر فرض این که عوایدی هم وصول بشود با این دستگاه صرف ملت ایران نخواهد شد (صحیح است) بنده که از گذشته با سازمان برنامه ارتباط داشتم حالا هم افتخار خدمتگذاری در کمیسیون برنامه را داریم واقعا گزارشهایی از طرف رفقای ما داده میشود حتی از طرف خود شرکتها و سازمان برنامه داده میشود که واقعاً حیرتآور و تعجبآور است (صحیح است) پری روز بود که یکی از رفقای ما به شرکت چای رفته بود ایشان در کمیسیون گزارش دادند که شرکت چای در چهار سال پیش از این با سرمایه سی میلیون تومان تشکیل شده است آقایان رفقا و همکاران عزیز بدانید که در مدت چهار سال این سی میلیون تومان را خوردهاند و از بین رفته است (صحیح است) ۱۳ میلیون تومان آقایان طلب دارند از مردهها از شاگرد آشپزها از باغبانها و اشخاص بیاعتبار بیش از ۵۰۰ هزار تومان سفته به امضای مرده گرفتهاند به امضای مراد نسیمپور گرفتهاند که این آقا چند سال پیش در پاریس مرده ما البته به سازمان برنامه تذکر دادیم به اولیای دولت گفتهایم کی میتواند مسئولین امر را معرفی کند مجلس شورای ملی نمیتواند در امر اجراییات مداخله کند وظیفه ما فقط تذکر است، ر سایر قسمتهای سازمان برنامه هم این قبیل خرابیها هست در سایر قسمتها هم هست (مهدی ارباب انحصار این خرابکاریها را دارد) دو سال تمام است شرکت چای برابر گزارش همکار عزیزم دفاتر رسمی خود را ننوشته است برای این که ندانند حساب شرکت چای چیست این شرکت بیش از چهار سال نیست که تشکیل شده در صورتی که هشت کارخانه چای خشک کنی در اختیارش است که مشابهش را امروز مالکین خصوصی خرج در رفته هر یک را در سال ۲۵۰ هزار تومان اجاره میدهند بنابراین این عواید هم روی این شرکت چای بوده است و عواید دیگر (صحیح است) بنابراین این تذکراتی که به آقای وزیر فرهنگ که عضو محترم دولت هستند به آقای معاون نخستوزیر و سایر آقایان عرض میکنم اینها چیزی نیست که ما ساکت بمانیم ولی چون مملکت در وضع خاصی است خواهش میکنم تذکر میدهم که فکری بفرمایید و الا یقیناً مجلس محترم شورای ملی و همکاران عزیز من به صورت شدیدتر و به صورت جدیدتری به آقایان تذکر خواهند داد اما یک مطلبی که از حضور آقای جعفری وزیر محترم فرهنگ استفاده میکنم و میخواستم این موضوع را در لایحه فرهنگ عرض کنم و موفق نشدم چون همه آقایان موافق بودند و موافقند که لایحه فرهنگ زودتر به تصویب برسد بنده آن وقت مزاحم نشدم و از وقت قبل از دستور استفاده میکنم و آن این است که ملاحظه فرمودید جناب آقای جعفری مجلس شورای ملی با یک علاقه خاصی نسبت به فرهنگ اقدام کرد و با این که وضع مالی دولت زیاد خوب نیست واین لایحه هم مقداری بر بودجه دولت اضافه خواهد کرد معذلک با علاقه زیاد آمدند رفقا در کمیسیون و با این که قبلاً یکی از رفقا یک شوخی کردند و گفتند که ممکن است این لایحه در کمیسیون دفن شود برای این که اثبات کرده باشد که لایحه در کمیسیون دفن نمیشود با تشکیل یک سوکمیسیون و خود کمیسیون و با حضور خود حضرتعالی تمام جزییات این لایحه را رسیدگی کردند وای لایحه را درست کردند و شاید با این لایحه ۴۰ میلیون تومان بر بودجه دولت اضافه شود ولی این از نظر علاقه آقایان وکلای محترم به فرهنگ است اما در مقابلش هم از جنابعالی و اولیای فرهنگ انتظاراتی دارند. | ||
+ | |||
+ | خود جنابعالی سالیان دراز در فرهنگ خدمت کردهاید میدانید که شرط اول خدمت فرهنگ حسن اخلاق و عقت اخلاقی و شایستگی کارکنان فرهنگ است و خود جنابعالی میدانید که عزیزترین فرد هر شخصی که اولاد اوست از نظر تربیت به اولیای وزارت فرهنگ که در حقیقت پدران روحانی اطفال هستند سپرده شده است و آنها انتظار دارند که این آقایان از نظر اخلاق و از نظر تحصیلات راستی مراقبت کنند و شایستگی داشته باشند اگر خدای نکرده خود جنابعالی میدانید که در دبستانی، دبیرستانی از طرف اولیای مدرسه، از طرف معلم که من یقین دارم که معلمین ما بری باشند و بری بکنند خودشان را از این کارها در موقع امتحان توقعات مادی و امثال آن داشته باشند و یا خدای نکرده چیزهای دیگری باشد و فساد اخلاق داشته باشند و شایستگی نداشته باشند و یا سواد نداشته باشند این بچه از کوچکی و طفولیت بد بار میآید عضو مفیدی برای جامعه نخواهد بود بنابراین بنده میخواهم استدعا کنم و به خود حضرتعالی هم مکرر چون ارادت دارم تذکر دادهام که اشخاصی هستند که باید تجدیدنظری در وضعشان بشود مخصوصاً رؤسای دبیرستانها و دبستانها بنابراین میخواهم استدعا بکنم همان طور که ما و رفقای عزیز و مجلس محترم نسبت به پیشرفت کار آقایان در تصویب این لایحه اقدام میفرمایند آقایان هم استدعا میکنم توجهی بفرمایند که عدم رضایتی از طرف مردم نسبت به اولیای فرهنگ و نسبت به تشکیلات فرهنگ نباشد مطلب سومی که باید به عرضتان برسانم و چون میدانم خود حضرتعالی سالها در فرهنگ بودهاید و میدانید که در روز اول ورود به فرهنگ این مطلب را تذکر دادهام و رویش عمل کردهام موضوع برنامه فرهنگ است. در ممالک مترقی برنامه فرهنگ روی احتیاجات کشور تنظیم میشود اگر مملک صنعتی باشد سعی میکند که مهندس و تکنسین و افرادی که مفید به حال صنعت باشد تهیه بکند و اگر مملکت کشاورزی باشد روی احتیاجات کشاورزی برنامه خودش را تنظیم میکند، و بالاخره هدف فرهنگ تهیه آدم و جوان فعال و مفید برای بالا بردن سطح زندگی یک مملکت است خودتان تصدیق میفرمایید که مهمترین چیزی که در برنامه فرهنگ ما فراموش شده همین مطلب است. مملکت صنعتی و یا کشاورزی شما ۱۰ تا مدرسه فنی و حرفهای و صد تا مدرسه کشاورزی ممکن است ظاهراً داشته باشد ولی باید تراکتور و وسایل داشته باشد شاگرد روی ماشینآلات رفته و یا در روی زمین کار کرده باشد ما چهار سال در سازمان برنامه روی برنامه، با مشاورین خارجی و متخصص داخلی مشورت کرده بودیم و یک برنامهای تهیه کرده بودیم عین این برنامه را آوردم فرهنگ خود حضرتعالی هم سابقه دارید و دوستان بنده هم در فرهنگ میدانند یک فکری برای برنامه بکنید، البته بعضیها به حضرتعالی علاقه دارند ولی متأسفانه آن طوری که باید عمل کنند و کار پیشرفت بکند پیشرفت نکرده است خود حضرتعالی توجهی به این امر بفرمایید البته بنده دیدم که گفتند داوطلب در مدرسه زیاد شده و حقوق هم زیاد شده وقت شما مدرسه حرفهای نداشته باشید وقتی مدرسه مفید نداشته باشید البته شاگرد میخواهد همین مدرسه را طی کند و دیپلم را بگیرد و بعد برود در ادارهای با رتبه ۳ مشغول کار شود آقا این برنامه یک کار اساسی است که من امیدوارم با همکاری جنابعالی و اولیای محترم فرهنگ این کار اصلاح شود مطلب دیگری که باید تذکر بدهم به طوری که خود آقای وزیر فرهنگ هم فرمودند امسال دولت به علت کمی اعتبارات راجع به اعتبارات اضافی وزارت فرهنگ هنوز توجهی نفرمودهاند بنده خواستم بدین وسیله جلب توجه اولیای دولت را بکنم که وقتی مدارس افتتاح میشود در اول افتتاح بایستی حتماً کلاسهای اضافی تأسیس شود که شاگردها در کوچهها نمانند قطعاً باید فکری برای اعتبارات اضافی وزارت فرهنگ شود مطلب آخری که بایستی خدمتتان عرض کنم موضوع فرهنگ خوزستان است قطعاً آقایان نمایندگان محترم خوزستان با حضرتعالی مذاکره کردهاند و قطعاً اصرار هم کردهاند و امیدوارم که آقایان نمایندگان خوزستان هم نرنجند که من مطلبی راجع به خوزستان بگویم چون من خوزستانی هستم و خدمتگذار خوزستان و عضو کوچک آقایان و علاقمند به آقایان عرض کنم خوزستان در این مدت کار عمران و آبادیش عقب رفته و از نظر فرهنگ هم هیچ توجهی نشده (پورسرتیپ: با سایر جاها چه فرق دارد؟) مثل همه جا است حضرتعالی هم راجع به حوزه مأموریت خود خواهید فرمود بنده این مطلب را که عرض میکنم راجع به همه جا است ولی جناب آقای پورسرتیپ جنابعالی که مدتی هم فرماندار خوزستان بودهاید و ملاحظه فرمودهاید که در خوزستان صدی هشتاد مریض هستند تراخمی هستند دارو ندارند طبیب ندارند وسیله ندارند که معالجه کننند مردم خوزستان تقاضا کردند که یک دانشکده پزشکی با داشتن مؤسسات بیمارستانی در آبادان برایشان تأسیس شود استدعای ما از آقای وزیر فرهنگ و هیئت دولت این است که توجهی به این امر بفرمایند موضوع هنرستان و دانشسرای کشاورزی، و همچنین یک فکری بفرمایند که این ایرانیهای عرب زبان دبستانی داشته باشند و فارسی یاد بگیرند (صحیح است، احسنت) (پورسرتیپ: دانشکده کشاورزی را در شوشتر تأسیس کنند.) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای قناتآبادی. | ||
+ | |||
+ | قناتآبادی- خیلی مایل بودم قبل از این که تعطیلات تابستانی مجلس شورای ملی شروع شود یعنی در آن جلسه آخر اکثریت نمایندگان محترم اجازه میفرمودند که من عرایضم را از پشت تریبون مجلس شورای ملی بنمایم اما متأسفانه مقتضی ندانستند یا مصلحت ندانستند یا خسته بودند کسل بودند نمیدانم علت واقعی چه بود (موسوی: هوا گرم بود) هوا گرم بود مغزها به غلیان آمده بود این بود که اجازه نفرمودند (احمد فرامرزی: چون دیدند مغز به غلیان آمده از این جهت بود) یعنی در آینه دیدند من قبل از تعطیل راجع به روشی که دولت درباره آزادیهای فردی و اساسی که از ابتداییترین حقوق ملتها و افراد است میخواستم بیاناتی بکنم و مطالبی را به عرض نمایندگان محترم مجلس شورای ملی برسانم زیرا قطع نظر از این که این موضوع یعنی آزادی فردی با لذات قابل بحث و قابل توجه است و تمام نهضتها و انقلاباتی که در دنیا به وجود آمده برای به دست آوردن این موضوع است اساساً در این روزها کشور ما در شرایط و اوضاع و احوالی به سر میبرد که این موضوع آزادی فردی و قانونی از نظر سرنوشت امروز و آینده ما و نسلهای آینده بسیار بسیار لازم و ضروری است همه میدانند حتی بدبین ترین افراد هم نمیتوانند انکار کنند که ملت ایران در مقابل مصایب و مظالم و تجاوزاتی که یک دولت قلدر به وسیله شرکت سابق نفت در ایران مینمود قیام کرد و این مطلبی است که دنیا این مطلب را به خوبی قبول دارد خواه بعضیها بخواهند قبول کنند و خواه نخواهند منظور از این قیام ملت ایران به دست آوردن حق حاکمیت تام و تمام بود و در مرحله دیگر استیفای کامل از منابع و معادن و مخازن زیرزمینی که در رأس آنها معادن نفت قرار گرفته بود نتیجه مبارزه ملت ایران به صورت قوانین ملی شدن صنعت نفت در آمد. آن کسانی که مأمور بودند از طرف ملت ایران که به دنبال تمایلات ملت ایران بروند و نهضت ملت ایران را به نتیجه قطعی و جدی خود برسانند در اثر اشتباهات (صحیح است) و اغراض و سایر عوامل دیگر انحرافاتی در رویه آنها به وجود آمد (صحیح است) این انحرافات موجب و موجد پیدایش | ||
+ | |||
+ | یک حوادث دیگری گردید که منجر به سقوط دولت گذشته شد. مطلبی که بنده درباره آن اصرار دارم و توجه نمایندگان محترم را هم به آن میخواهم جلب کنم این است که حساب بد فکری و اشتباه یک فرد و دو فرد و دو فرد را ممکن نیست به حساب ملت ایران گذاشت (صحیح است) ملت ایران دیروز قیام کرده است و امروز هم در حال قیام و آمادگی از برای حفظ ثمرات پرافتخار نهضت ملی ایران میباشد (صحیح است) (مهندس جفرودی: با این که در تحت فشار است) اما دولتی که امروز مدعی این است که من دولت خدمتگذار مردم ایرانم این رویهای که اتخاذ کرده است از نظر من که یک فردی از افراد ملت ایرانم و به نام نماینده مجلس شورای ملی اینجا سخن میگویم قابل هضم نمیباشد زیرا در این روز و در این زمان که دولت و یک عدهای از نمایندگان کمپانیهای بزرگ دنیا که هر دسته و فرد آنها متعلق به یک دولت بزرگ و مقتدر و استعماری دنیاست در مقابل هم قرار گرفتهاند و مشغول مذاکره هستند و به قول خودشان موافقتنامههایی هم امضا کردهاند. در چنین شرایطی جرم بزرگ و مسلم و محض است که دولت در کشور ما آزادی را در فشار بگذارد و قلبها را بشکند و روزنامهها را پاره کند (تیمورتاش: مقصود آزادی قلم است) البته آزادی، جناب آقای تیمورتاش وقتی بنده عرض میکنم مقصود و منظورم از آزادی این است که حدودی که قانون و اخلاق انسانیت برای یک فرد و یک دسته قائل شده است این را عرض میکنم یعنی اظهار عقیده کردن آزاد، اظهار نظر کردن مطابق مصالح و مصلحت (صحیح است) این مقصودم است و الا شما خیال میکنید من که میگویم آزادی مقصودم این است که یک عدهای حق داشته باشند به دیگران بد بگویند، دشنام بگویند؟ (تیمورتاش: بنده مقصودم توضیح جنابعالی بود) این آزادی نیست، این تجاوز است، آزادی در حدود قانون و در حدود فضیلت آزادی یعنی یک روزنامهنویسی حق داشته باشد که بنویسد آقای سپهبد زاهدی آقای وزیر دارایی این روشی که شما اتخاذ کردهاید و این ورقی که به نام موافقتنامه بین دولت ایران و کنسرسیوم منتشر گردیده این برخلاف تمایلات ملت ایران و بر خلاف قوانین موضوعه است (امیر احتشامی: این طور نیست) (دولتشاهی: چنین نیست) با گفتن این حرف و نوشتن آن تجاوزی هم به جایی نشده و مأمور حکومت نظامی هم حق نداشته باشد برود در مطبعه و در اداره روزنامه و این مطالب را سانسور بکند اگر هر یک از آقایان نمایندگان محترم به خصوص جناب آقای دولتشاهی که میفرمایند همچو چیزی نیست مایل باشند بنده حاضرم به شما صد مدرک غیر قابل انکار از سانسوری که حکومت نظامی و شهربانی در روی جراید کرده است و اجازه نداده است روزنامهنگاران منویات مردم ایران را منتشر کنند به شما ارائه دهم (دولتشاهی: شما که ناظر جریان و حسن اخلاق کریمپور شیرازی بودید توی مجلس بودید) خیلی خوشمزه است من این چند روزه که راجع به مطبوعات صحبت میکردم و در صدد و تلاش این بودم که طرحی تهیه کنم و از آقایان نمایندگان محترم استدعا کنم موافقت بفرمایند که برای مطبوعات ملی و معتقد به سنن ملی و قانون اساسی آزادیی که قانون معین کرده تضمین بشود جناب آقای عبدالصاحب صفایی تشریف ندارند رفتهاند بیرون ببنده فرمودند که اگر این مطلب مطرح شود حالا با شوخی یا جدی من کاری ندارم فرمودند اگر این مطلب مطرح شود من روزنامههایی که به تو فحش دادهاند و کاریکارتور تو را کشیدهاند و بر حال مملکت بد گفتهاند من آنها را میآورم از پشت تریبون عرضه میدارم من البته یک مطلبی به ایشان گفتم که آن مطلب به جای خودش محفوظ اما یک چیز دیگری میخواهم خدمت شما عرض کنم و آن این است که بر فرض چنین باشد: | ||
+ | |||
+ | به شکست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خم می سلامت شکند اگر سبویی بگذارید روزنامهها به من فحش بدهند، بگذارید دشنام بدهند، اما حق نیست به بهانه این که به من یک روزنامهای فحش میدهد ما موافقت بکنیم که یک اختناق کلی یک سایه ابر گذر سیاه در سرتاسر مطبوعات کشور گسترده شود. (صدرزاده: صحیح است) چند روز پیش یکی از همین روزنامهها را به من دادند که تو هی میگویی مطبوعات، ببین چه نوشته خواندم دیدم نوشته که سفارت روس ده هزار منات به من شمس قناتآبادی داده که من با قرارداد نفت مخالفت کنم (بهادری: حالا که منات نیست) من هم میخواهم همین حرف را بزنم جناب آقای بهادری دزد ناشی به کاهدان میزند، این آقای روزنامهنویس نمیداند که الان دیگر در روسیه شوروی مناتی در کار نیست (تیمورتاش: مناطی هم در کار نیست) (صدرزاده: تازه باشد به درد سرکار نمیخورد) من هم میخواستم بگویم منات پولی که نیست هیچ گونه مناطی در کار نیست. علاوه چیزی که به من هیچ موقع چسبندگی نخواهد داشت این است که من طرفدار یک سیاستی باشم که آن سیاست در دنیا مسلکش بلشویکی و کمونیستی باشد (صحیح است) من در زندگیم افتخارم این است که دشمن کمونیست و بلشویک بودهام و خواهم بود (احسنت) و افتخار هم خواهم کرد که به یاری و رضای خدا با این مسلک بمیرم اما دشمنی من با بلشویکی و کمونیستی مناط نمیشود و ایجاب نمیکند که من در مقابل تجاوز دولت دیگر به حقوق ملتم تسلیم شوم و سر تسلیم فرود بیاورم (صحیح است) ممکن نیست (نراقی: هیچ کس نمیشود) آنها که منکرند ... من که نگفتم شما میشوید بنابراین من قبل از این که بیایم پشت تریبون بعضی از آقایان نمایندگان محترم فرمودند که تو میخواهی راجع به نفت صحبت کنی؟ گفتم نه من راجع به خود نفت نمیخواهم صحبت کنم راجع به مقدمات کار نفت میخواهم صحبت کنم (تیمورتاش: اشکالی ندارد راجع به خودش هم صحبت کنید) نوبتش میشود صبر کنید انشاءالله مقدماتی که بنده عرض میکنم این است این رویه قابل دوام نیست. دیشب جراید خبری مرکز یک خبری از قول خبرگذاری فرانسه با موافقت فرماندار نظامی نقل کردند نظریه فرماندار نظامی را هم ذیل آن خبر نقل کردند با وجود این صبح که شد مخبرین را خط کردند با این که خود فرمانداری نظامی موافقت کرده و ذیلش نظریه داده باز صبح به خط کردند و بردند و گفتند چرا چنین چیزی نوشتهاید همان طوری که آقایان میدانید اگر بنا بشود سایه حکومت نظامی در تمام شئون زندگی این قدر ریشهدار و گسترده شود دیگر این ملت را نمیگویند ملت آزاد و اگر بنا باشد در یک چنین شرایطی قلمها شکسته شود و نفسها در سینه حبس شود و تمام بدبختیها از اطراف و اکناف به سر مردم ریخته شود در چنین شرایطی بخواهند یک تصمیمی بگیرند این تصمیم نه از نظر حقوقی نه از نظر قانونی نه از نظر حق و نه از نظر فضیلت و نه از نظر بینالمللی به هیچ وجه منالوجوه قابل اعتبار نیست و قابل قبول نیست و دنیا هم بداند که قابل دوام هم نخواهد بود، برای این که ممکن است یک روز دو روز یک سال دو سال یک ملتی را خاموش کرد، ولی برای ابد نمیشود یک ملتی را محکوم به مرگ کرد و به او گفت بمیر و صدایت در نیاید و یا مخصوصاً آنجایی که پای منافع، پای حساب، پای استقلال و پای غرور ملی آن ملت در کار باشد انشاءالله جناب آقای تیمورتاش اگر روزی شد صحبت خواهم کرد و خواهم عرض کرد که در این موافقتنامه ... (تیمورتاش: با هم صحبت خواهیم کرد) با همه این حرفها و این تبلیغاتی که میشود به غرور ملی ما بزرگترین اهانتها را کردهاند (تیمورتاش: و بزرگترین بیانصافی بینالمللی) به سنن ملی ما بزرگترین اهانت را کردهاند اما ورق بزنید تاریخ را و روزنامهها را بخوایند ببینید در کجای دنیا یک دولتی این جور عمل میکند قریب پنج شش ماه است که رادیوی دولتی همین عرایضی که من در محضر آقایان و در مجلس شورای ملی کردم هیچ کدامش را در رادیو نخواهند گفت میدانید چرا؟ برای این که رفتهاند گفتهاند کسی را پیدا کنید بیاورید بگذارید در رأس تبلیغات که ابداً علاقمند به وطن نباشد رفتهاند این آقایی که اسمش آقای بزرگمهر است آوردهاند و رئیس تبلیغات کردهاند آقایان میدانید این کیست؟ این کسی است که موقعی که متفقین به جبر و عنف و خیانت و ظلم وارد مملکت ما شدند و انگلیسیها میخواستند که عدهای از هموطنان ما را به قید زنجیر و زندان بکشند این بزرگمهر این رئیس تبلیغات کسی بود که این طرف و آن طرف این کوچه و آن کوچه با انگلیسیها میرفت و خانه هموطنان خود را نشان میداد این را آوردند گذاشتهاند رئیس تبلیغات مملکت شما ... | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای قناتآبادی وقت شما تمام شده. | ||
+ | |||
+ | قناتآبادی- بنده اگر اجازه بفرمایید یک ربع دیگر صحبت کنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایانی که با تمدید یک ربع صحبت آقای قناتآبادی موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | قناتآبادی- تشکر میکنم، این شده است رئیس تبلیغات حالا بروند یک ملتی که سه سال شدیدترین صدمات را متحمل شده است، محاصره اقتصادی شده، به انواع و اقسام بلاساخته و صبر کرده برای حفظ غرور ملی و استقلال به دست آوردن منافع، آن وقت یک دستگاه تبلیغات پشت این دستگاه ببینید چگونه تبلیغ میکند. هر شب میگوید که ببینید این مقدار ما ضرر کردیم انگلستان احتیاج به نفت ما ندارد، دنیا اصلاً نفت نمیخواهد، این آمدن و صحبت کردن برای رضای خدا است برای این که شماها را از گرفتاری نجات بدهند، برای این که شماها را از فقر و بیچارگی نجات بدهند، آن وقت هی رقمهای مفصل و طولانی که این طور شده، این قدر ضرر کردهایم، بیچاره شدیم، گرسنه شدیم، بنابراین بایستی سازش کرد، یک موضوع و یک مطلبی را بنده اینجا تذکر میدهم، از وجدان سلیم آقایان نمایندگان شهادت میطلبم آقایان محترم اگر یک ارتش متجاوزی به یک کشوری تجاوز کرد و وارد آن کشور شد شهرها را گرفتند، خانهها را خراب کردند، اموال را غارت کردند برای مقابله با این ارتش متجاوز گفتند مردم، وطنمان، استقلال کشورمان مورد حمله و هجوم و تجاوز قرار گرفته بسیج بشوید، جوانها اسلحه به دست بگیرید، ثروتمندان ثروت خودتان را بدهید استمداد همگانی عمومی کردند و مردم آن مملکت پول دادند، ثروت دادند، هستی دادند از همه بالاتر برای حفظ استقلال وطن خون دادند، جوانهای عزیزشان را قربانی کردند اگر کسی پیدا شد در این هنگام و به این مردم گفت که شما بد کردید عزیزانتان را دادید، شما چرا جوانهایتان را به کشتن دادید چرا خونهای عزیزانتان را ریختهاید آیا شما به این کسی که چنین سخنی میگوید غیر از عنوان خائن عنوان دیگری خواهید بخشید؟ ابداً، آن کسانی که میگویند شما بیخود قیام کردید، بیخود مبارزه کردید، بیخود بدبختی تحمل کردید، بیخود قربانی دادید، خائن به وطن و به مصالح وطن هستند (کاشانی: صحیح است) مردم وطن ما قیام کردند برای این که انگلستان به وسیله شرکت سابق نفت به ما | ||
+ | |||
+ | تجاوز کرده بود به ثروت ما، به مال ما، به حیثیت ما، به همه شئون زندگی ما، به آزادی اقتصادی ما شبیخون زده بود، مردم در مقابل این تجاوز قیام کردند با آن جنگیدند، مبارزه کردند، دستگاه دولت و تبلیغات دولتی حق ندارند این مبارزه را تخطئه کنند (تیمورتاش: نتیجهاش در اثر اشتباه کاری از بین رفته) نه خیر نرفته ملت ضامن حفظ نتیجه پیروزی است، تنها خود ملتها هستند که حافظ نتایج پیروزی هستند، تا ملتها هستند جناب آقای تیمورتاش نتیجه هیچ پیروزی از دست نخواهد رفت ما از آن کسانی هستیم که نهضت ملت ایران را متعلق به فرد و اشخاص نمیدانیم که با رفتن فرد و اشخاص نهضت از بین برود (صحیح است) این نهضت را ما متعلق به ملت محروم ایران میدانیم (صحیح است) متعلق به گرسنهها میدانیم، متعلق به پابرهنهها میدانیم و آنها هم هستند (مهندس جفرودی: و جریمه هم نباید بدهند) و جریمه هم نمیدهند (عبدالصاحب صفایی: به شرطی که خوب اداره و راهنمایی بشوند و اغوا نشوند) اغوا نیست جناب آقای صفایی مطلب خیلی ساده است در دنیا یک دولتی بوده قدرت داشته، وسیله داشته، دسیسه باز بوده، ریا کار بوده، حقه باز بوده (صدقی: هنوز هم هست) هست بله هست بنده منکرش نیستم، به سر وقتمان آمده جناب آقای صفایی به ما تجاوز کرده، ثروت ما را برده، هستی ما را برده، در تمام شئون زندگی ما دخالت کرده، دخالتهای غیر قانونی و نامشروع، ما در مقابل این دولت که اسم آن انگلستان است قیام کردیم، مبارزه کردیم، حرف حسابی ما هم یک کلمه است، میگوییم آقای انگلستان ما راضی نیستیم زحمت بکشیم، خون بریزیم، جان بکنیم، ثروت ما را تو به رایگان ببری، ما حاضر نیستیم که کارگر خوزستان و آبادان در آن گرما با نان خالی کار کند و بحریه عظیم انگلستان بیاید ثروت ملی ما را به رایگان ببرد، مطلب خیلی روشن است در این قضیه خود شما همه میدانید، هیچ نکته ابهامی ندارد و آقایان دوستان عزیز من میدانند و واقعش این است که میگویم که من اهل عوامفریبی نیستم اگر میخواستم در زندگی عوامفریبی بکنم در مقابل خیلی قدرتها وقتی خطاهایی که کرده بودند نمیایستادم، اولاً یک مطلبی را اینجا از پشت این تریبون به سمع آقایان نمایندگان محترم برسانم برای این که همیشه تکلیف ما روی این قضیه روشن شود، تا آن موقعی که ملت این افتخار را به من بدهد که بتوانم در صف خدمتگزاران باشم موافقت و مخالفت من با اشخاص روی دوستی و رفاقت نیست بنده با آقای سپهبد زاهدی دوستی عمیق و قدیمی نداشتم ما در جهت نهضت ملی با ایشان رفیق و آشنا شدیم یعنی آن چیزی که ما را به همدیگر نزدیک کرده و باعث دوستی شد امورات اجتماعی و مبارزات اجتماعی بوده دوستی خانه و بزم و گردش و تفریح این حرفها نبود ما دنبال یک فکری بودیم امروز هم هستیم و تا جان در بدن داریم دنبال این فکر هستیم و هر کسی هم که به این فکر احترام بگذارد برایش احترام قائلیم و هر کسی که احترام نگذارد احترام برایش قائل نیستیم، جناب سپهبد زاهدی قبل از این که تشریف بیاورند سر کار ما با ایشان صحبتها داشتیم (پورسرتیپ: خدمات ایشان را هم فراموش نفرمایید) بنده هنوز از ایشان انتقادی نکردهام (انشاءالله که نفرمایید) اجازه بفرمایید هر چیز که مربوط به اجتماع و خدمات اجتماعی است باید گفته شود (پورسرتیپ: من شما را آدم منصفی میدانم) قول میدهم که در صحبتها مطلبی نگویم که شما مرا متهم به بیانصافی کنید، قبل از این که ایشان وارد در کار بشوند مطالبی با هم در میان داشتیم یکی از آن مطالب موضوع ملی شدن صنعت نفت بود یعنی ما در آن مورد بحثی نداشتیم چیزی که با ایشان موافقت داشتیم و صحبت کردیم این بود که نفت در سرتاسر کشور ایران ملی شده و لا غیر، یعنی این مطلب در نظر ما و ایشان حل شده بود حالا راجع به بهبودی حال کارگران و فلان و فلان و موتوریزه کردن کار کشاورزی چه و چه این حرفها هر کدام جای خودش مطلبی که اصلاً بحثی نداشتیم این بود (صدقی: حالا هم غیر از این فکری ندارند یعنی هنوز هم قبول دارند) قبول غیر از عمل است این اعلامیهای که ایشان و وزارت دارایی دادند این مخالفت صریح با قوانین مملکتی ما دارد و جرم است ... | ||
+ | |||
+ | عبدالصاحب صفایی- به نظر جنابعالی. | ||
+ | |||
+ | مشایخی- با کدام قانون مغایرت دارد؟ | ||
+ | |||
+ | قناتآبادی- موقعش عرض خواهم کرد. | ||
+ | |||
+ | دکتر مشیر فاطمی- منتشر نشده که بفهمیم. | ||
+ | |||
+ | مشایخی- با کدام قانون مغایرت دارد؟ | ||
+ | |||
+ | قناتآبادی- با قانون ملی شدن که میگوید صنعت نفت در تمام کشور ملی اعلام میشود. | ||
+ | |||
+ | نراقی- حالا هم ملی است و با آن قانون مباینت ندارد. | ||
+ | |||
+ | قناتآبادی- مغایرتش را عرض میکنم معنای ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور یعنی استخراج و اکتشاف و بهرهبرداری به دست ایرانی باشد (نراقی: حالا هم همین طور است) پس این دو شرکتی که رفتهاند و به ثبت رسانیدهاند چیست؟ در این شرکتها هیچ جایی برای ایرانی نگذاشتهاند (ارباب: بسیار غلط است این دو شرکت مخالف قانون است) بروید این دو شرکت را ببینید اساسنامهاش را هم منتشر کردهاند و جایی اصلاً برای نظارت ایرانیان نگذاشتهاند (نراقی: هنوز که مطرح نشده بگذارید مطرح شود آن وقت اظهار نظر کنید) رادیوی تهران هر شب اظهار نظر میکند حمایت میکند از آن کسانی که میخواهند نفت ما را غارت کنند و این خیانت است (نراقی: هیچ کس خیانت نمیکند شاید باسوادتر از شما هم هستند) مسلماً شما نیستید شما جیپ خوب میتوانید بفروشید ولی در این امور نمیتوانید اظهار نظر کنید انشاءالله خدا یک سوادی به شما بدهد و یک حوصلهای به من، غرض آقایان محترم اظهار لطف فرمودند من را از آن مجرایی که میخواستم صحبت کنم منحرف فرمودند (صدقی: هنوز ناامید نباشید) هیچ وقت ناامید نیستم، یکی از مطالبی که بین ما و ایشان مورد بحث بود پایین آوردن قیمتها بود و چون همیشه دلسوزی میکردند که این مملکتی که این همه نعمت دارد، این مملکتی که این همه مواد اولیه دارد، این مملکتی که فلاحت دارد، این طور است این طور است چرا باید قیمتها این طور باشد متأسفانه از وقتی که ایشان زمامدار شدند تا الساعه که در مقابل آقایان محترم صحبت میکنم سطع قیمتها از صددرصد گذشته دویست درصد اضافه شده است (صحیح است) یعنی اگر سال گذشته شما در این مملکت ذغال را میخریدید کیلویی ۶ ریال امسال مجبورید همین ذغال را بخرید کیلویی ۱۲ ریال (صدقی: صحیح است) من باب مثال عرض میکنم شما امروز یک رقم جنس پیدا نمیکنید که از سال گذشته قیمتش دو برابر گرانتر نشده باشد، چرا؟ برای این که شهرداری تهران هم مثل سایر مشاغلی که اشخاصی متصدی امورند در دست یک اشخاصی است که آن اشخاص اساساً و اصلاً و ابداً از طبقه محروم مملکت اطلاعی ندارند یک عده مردم بیکاره و مهمل ولی نازنین بهبه آمدهاند مصدر کار شدهاند وقتی هم که فکر میکنند، وقتی هم که ابتکار به خرج میدهند میگویند عمارت شهرداری را میخواهیم بفروشیم (مشایخی: جنابعالی در لیاقت آقای ابتهاج هیچ شک نداشته باشید) لایق است آقای مشایخی هیچ میدانید پولدار خوب چه جور آدمی است آن کسی است که اگر گرسنهای دید بهش کمک بکند، اگر درماندهای دید بهش کمک بکند، اگر بیماری دید که دوا ندارد بهش دوا بدهند، این را بهش میگویند پولدار خوب، اما پولداری که همهاش نماز جماعت میخواند گرسنه را دید ترتیب اثر نمیدهد، برهنه را دید اصلاً متأثر نمیشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای قناتآبادی وقت جنابعالی تمام شده است. | ||
+ | |||
+ | قناتآبادی- آقای مصطفی کاشانی هم اسم نوشتهاند ممکن است از وقت ایشان استفاده کنم. | ||
+ | |||
+ | مصطفی کاشانی- ده دقیقه از وقت خودم را به ایشان و پنج دقیقه به آقای دکتر سید امامی میدهم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- به دو نفر نمیشود | ||
+ | |||
+ | کاشانی- تمام یک ربع را به آقای قناتآبادی میدهم. | ||
+ | |||
+ | قناتآبادی- تشکر میکنم، آقای مشایخی شهردار خوب آن آدمی است که در احتیاجات عمومی و در ارزاق عمومی نظارت دقیق بکند و نظر نداشته باشد و جیبی هم ندوخته باشد (صحیح است) این را بهش میگویند شهردار خوب (صارمی: و جیب ندوخته باشد) مطلب دیگری که میخواهم بگویم و خواهش میکنم که آقایان محترم هم توجه بفرمایند موضوع امنیتی است که جناب آقای خلعتبری هم در جلسه گذشته به آن اشاره فرمودند واقعاً اگر در یک مملکتی امنیت وجود نداشته باشد مردم آن مملکت به نابودی میروند اما این امنیت باید برای آقایان نمایندگان مجلس و هیئت دولت و یک عده عزیز دردانه وجود داشته باشد؟ یا مثلاً امروز که فلان آقا موافق دولت هست ایشان در امن و امان باشند و کسی را با ایشان کاری نباشد و اگر فلان آقا مخالف دولت باشد در معرض تهدید و فحش و دشنام قرار بگیرد این که معنای امنیت نیست، معنای امنیت این است که تمام افراد این مملکت از شخص اول گرفته تا آن مرد کارگر و کشاورز و گدای سر کوچه در پناه قانون و عدالت در امن و امان باشد و کسی تجاوز به حقوق حق او و آزادی فردی او نکند مگر آن کسانی که علیه مملکت، علیه قانون، علیه دین، علیه قانون اساسی و هستی و علیه موجودیت و استقلال مملکت قیام کرده باشند البته این مردم را باید شدیداً مجازات کرد باید شدیداً تنبیه و نابود کرد ولی آیا ممکن است که ما یک چوب دست بگیریم و بگوییم تمام افراد این مملکت علیه استقلال و قانون اساسی و آزادی مملکت قیام کردهاند نیست همچین چیزی، من یک مطلب را به آقایان عرض کنم بر خلاف آن عده از آقایان یا آن عده اشخاصی که وقتی صحبت حزب توده شود سعی میکنند این حزب توده را یک شبج وحشتناک و عظیم و یک ابوالهول بزرگ جلوه بدهند من بر خلاف آن عده این عقیده را ندارم و معتقدم که در ایران تشکیلات تودهای و کمونیستی هست اما نه به این بزرگی که یک عده میگویند و چرا تا حالا مانده برای این که این دستگاه نمیخواهد هیچ وقت قلع و قمعش بکند (تیمورتاش: در همه جای دنیا هست) منظوری دارند آقای تیمورتاش اجازه بفرمایید من خودم دیدهام در کارگاهها | ||
+ | |||
+ | آقایان اگر بخواهید همین الساعه که به دستگاه دولت یک مبارزه شدیدی با تودهایها دارد من نشان میدهم در کارگاهها من این مطلب را به رئیس دولت سابق هم گفتم به رئیس دولت فعلی هم گفتم و متأسفانه هیچ کدام توجه نکردند، در کارگاهها کار کارگران راضی و ناراضی مریض و بیچاره و بدبخت منحصراً به دست عمال حزب توده انجام میشود یعنی شما اگر بروید در یک کارخانهای وارد شوید میبینید که این کارگران طبیعتاً با صندوق تعاون کار دارند، با بهدرای کار دارند، کمک هزینه میخواهند این کارها را فقط یک کار راه اندازهایی هستند که انجام میدهند و وابسته به حزب منحله توده هستند و حال آن که اگر دولت یک نقشه وسیعی داشته باشد که اگر بنا باشد کار طبقات محروم و کارگران به یک دستهای که وابسته به هیچ حزبی نیستند واگذار شود که انجام بدهند هیچ وقت کارگر محروم و این طبقه ناراضی دنبال آنها نمیروند (تیمورتاش: صددرصد صحیح است) اما متأسفانه نه امروز و نه هیچ وقت این کار را نکردند میدانید چرا یک دسته معدود آخر اگر قدرتی داشتند در مقابل قیام مردم مقاومت میکردند خدا میداند، آن روزی که قیام به معنای واقعی متعلق به مردم بود هیچ وقت به آنها اجازه نمیدادیم به بلشویکها و تودهایها که با ما در یک صف شرکت کنند، هیچ وقت اجازه ندادیم بارها دستههایی با یک پرچمهایی آمدند که شرکت کنند در همین میدان بهارستان و خواستند شرکت کنند ما به آنها اجازه ندادیم (نقابت: بدون اجازه شرکت کردند) نمیتوانستند شرکت بکنند آقایان به نام یک دسته معدود و یک طبقه معدود نمیشود همه را گرفت همه را بست همه را کشت. یک وقتی در ایران دولتهای وقت به عنوان بابیگری هر کسی نفس میکشید هر کسی آزادی میخواست هر کسی طرفدار طبقه محروم بود میکوبیدندش و میگفتند این بابی است حتی کار به جایی رسید که این بلا را به سر نابغه بزرگ ایران سید جمالالدین اسدآبادی آوردند حالا هم همین طور شده هر که میگوید این دستگاه بدکار میکند هر که میگوید من مخالفم با قراردادی که دولت با کنسرسیوم بسته است میگوید من مخالفم با اختناق مطبوعات من مخالف با این آزادیکشی میگویند این تودهای است و حال آن که این طور نیست اگر تودهای است بگیرید طبق قانون با او عمل کنید اما نمیتوانید بگویید تمام افراد این مملکت تودهای و کمونیست هستند نه خیر کمونیستها معین و مشخص هستند خیلیها هم در خیابانها دارند راه میروند آنهایی که صدها مرتبه سلسله جنبان این تظاهرات بودند معذلک کله ما سر در نمیآوریم که چه طور میشود در هر جریانی آنها را میگیرند و بعد ول میکنند بعد هم میروند سر آن کارگر بدبخت و آن کارگر بیچاره یا آن کسانی که میگویند با این دولت مخالفیم مگر یک دستهای حق ندارند بگویند ما با یک دولت موافقیم یا بگویند ما با یک دولت مخالفیم مگر معنای دمکراسی و مشروطیت این نیست همین طور که در مجلس شورای ملی که مرکز و کانون دمکراسی است حق دارند یک عده از نمایندگان با کمال صراحت بگویند که موافق دولتیم و یک عده دیگر با کمال صراحت و رشادت بگویند ما مخالف دولتیم مردم هم این حق را دارند مطبوعات هم این حق را دارند چه حق دارد حکومت نظامی و شهربانی که همه مطبوعات را به زنجیر کشیده و همه قلبها را شکسته برای چه؟ آیا در چنین شرایطی دولت خدمتگزار دولت مدعی خدمتگزاری میخواهد برای ما قرارداد نفت به مجلس بیاورد آن چیزی که بنده میخواهم عرض کنم همین است و از آقایان نمایندگان محترم استدعایم این است که آقایان یک مرتبه دیگر هم عرض کردم حالا هم عرض میکنم ما در مقابل ملت ایران در این روزها مسئولیت بسیار بسیار عظیم و بزرگی به گردن داریم (صحیح است) من قبول دارم و خودم یکی از کسانی بودم که با انحرافات جنگیدهام اما به خدا ملت ایران گناهکار نیست (صحیح است) به خدا ملت ایران جرمی نکرده است (صحیح است) (نورالدین امامی: جرمش این است که ضعیف است) ضعیف هم نیست چون نیک نظر کرد بر خویش در آن دید، گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست (صحیح است) به خدا ملت مقتدری هستیم (نورالدین امامی: از حیث جمعیت گفتم ضعیف هستیم) این من و شما هستیم که به جنگ هم میرویم و قوای خودمان را بیهوده صرف میکنیم (داراب: من و شما صحیح میفرمایید) چه عرض کنم آقای داراب، من وقتی که حرف میزنم کس و کارهای آقای نخستوزیر حرف نزنند بهتر است (عبدالحمید بختیار: توی نمایندگان که کس و کارهای نخستوزیر نیست) (قراگزلو: شما که قبل از نفت هم مخالف آقای نخستوزیر بودید ما هم میدانیم برای چه بود) بعضیها ایشان را وادار میکنند (عبدالصاحب صفایی: اگر جنگی بود که آقا در این مجلس با این صراحت صحبت نمیفرمودید) متشکرم که اکثریت با کمال لطف و عنایت به عرایض من توجه دارد و بنده هم به جنابعالی عرض نکردم به آقایان اکثریت عرضی نکردم بعضی از رفقا گاهی اظهار لطفی میکنند (پورسرتیپ: آزادی دوره ۱۷ را که فراموش نفرمودهاید انصافاً این دوره آزادتر از دوره هفدهم است) برای ما فرقی نمیکند جناب آقای پورسرتیپ، مدعی به نباشم بر سر، مدعی هر چه بیشتر بهتر، اگر بنا شود صدها مرتبه از دوره گذشته هم محیط برای ما مختنقتر و وحشتآورتر باشد خدا استعدادی به ما داده که ما نمیترسیم و حرف حق را میزنیم اما بنده راجع به اینجا صحبت نمیکنم اینجا را بنده با شما موافقم ولی بنده اینجا را عرض نکردم راجع به خارج صحبت میکنم که روزنامههای مخالف را نمیگذارند منتشر شود | ||
+ | |||
+ | (عبدالصاحب صفایی: ممکن است یک صورتی از این روزنامهها لطف بفرمایید) روزنامه خود بنده روزنامه ملت ما یک داستانی عرض میکنم | ||
+ | |||
+ | (عبدالصاحب صفایی: روزنامه شما را بیپولی توقیف کرده) آقای عبدالصاحب صفایی بنده وقتی که پای عقیده و مسلکم پیش بیاید همه چیزم را فدا میکنم حتی حاضر است فرش زیر پایم را بفروشم و روزنامه را راه بیندازم روزنامه ملتها را اولاً باید عرض کنم که بدانید فرماندار نظامی به مطبعهها نوشته است که این روزنامههای معین و مشخص حق دارند منتشر شوند روزنامهای که امتیاز داده شده و منتشر هم شده موقعی میتواند منتشر شود ... این را که من می شما سایه حکومت نظامی و شهربانی را از سر روزنامهها کم کنید خیال نکنید که من با نظامی و افسر مخالفم ابداً آنها مردمان خوبی هستند ولی حکومت نظامی بد است اگر شما آقای صفایی مصدر حکومت نظامی بشوید کار بد میکنید فرق نمیکند نظامیگری گناه نیست حکومت نظامی آن ماده پنج خطرناک است، بد است حکومت نظامی نوشته به مطبعهها و صورت داده روزنامههایی را که میتوانند منتشر شوند از روزنامههایی که ننوشته یکی ملت ما است اجازه ندادهاند که منتشر شود (نورالدین امامی: از قلم افتاده) اجازه بفرمایید به فرمانداری نظامی که آقا اجازه بدهید که منتشر کنیم این مطلب مال یک ماه پیش است گفتند مراجعه کنید به کارآگاهی مراجعه کردیم که آقا اجازه است که این روزنامه منتشر شود فرمودند که وزیر کشور نوشته است به وزارت کشور رفتیم گفتند که مشغولیم ببینیم چه چیز ایجاب کرده است که ما ننوشتیم این هم منحصر به روزنامه ملت ما نیست روزنامه شاهد (در این موقع لیوان آب روی تریبون ریخت) (چند نفر از نمایندگان: آب روشنایی است) من خودم به فال نیک گرفتم انشاءالله موفق میشوم (عبدالصاحب صفایی: در هر حال مسلماً روزنامه شما توقیف نیست) آن روز بنده چند روزنامه را آوردم و تقدیم مقام ریاست کردم جنابعالی میتوانید تشریف ببرید در آرشیو این روزنامهها را ببینید از هر کدام دوتاست یکی سانسور شده است و یکی سانسور نشده، سانسور نشدهها آن روزنامههایی است که از کارهای دولت انتقاد کرده بعد آمدهاند رفتهاند آقای محرمعلی خان که این مطبوعات چیها خیلی بهش ارادت دارند رفته آنجا نشسته گفته این مطلب و آن مطلب نباید باشد، این عکس و آن عکس هم نباید باشد اسم این را میگذارند سانسور این مطالب را برداشتهاند پشت جلدش را هم برداشتهاند و این را هم بدانید این مطالبی که گفتند منتشر نشود هیچ کدامش کمونیستی نبوده و اگر مربوط به کمونیستها بود من هم مخالف بودم (صدقی: این حرفها را نزنید آزادی کامل برقرار است) آزادی در حدود قانون، آزادی در حدود مسلک و دین ما، دین من کمونیستی را منع کرده و من از نظر دین دشمن طبیعی و فطری کمونیستی هستم (احسنت) بنابراین آقایان نمایندگان محترم دولت همین روزها اعلام کرده لایحه نفت را میخواهد بیاورد و با این شرایط و با این اختناق و با این وضع بنده اعلام میکنم به سهم خودم و اظهار عقیده میکنم صریحاً که این وضع قابل دوام نیست و هر قراردادی که در این وضع بگذرد از نظر ملت ایران مطرود است بیایید از دولت بخواهید که این وضع را عوض کند تا مردم بتوانند آزادانه اظهار عقیده بکنند به شما به نام آن ملتی که با رأی آن ملت اینجا نشستهاید برای آزادی آن ملت فکری بکنید و از دولت بخواهید رسماً آزادی مطبوعات را تأمین بکند تا مردم بتوانند اظهار عقیده اظهارنظر کنند، یک مطلب دیگر که باید عرض کنم و به عرایضم خاتمه میدهم این است که بنده معتقدم این امنیتی که این قدر ما معتقدیم باید عرض کنم برای همه باشد حتی برای مخالفین دولت باشد اما نه برای جاسوسها اگر کسی جاسوس بود باید تیربارانش کرد حالا این جاسوس مال هر دولت و هر مملکت و هر طبقهای باشد رحمی در این مملکت نباید کرد اما آزادی عقیده که یک کسی مخالف دولت و یک کسی موافق دولت است این عقیده این فکر نباید در این مملکت ترور شود اگر بنا بشود در چنین شرایطی، در چنین اوضاع احوالی قراردادی تصویب بشود سرنوشتی بهتر از قرارداد ۱۹۳۳ نخواهد داشت. | ||
+ | |||
+ | ۳- اخذ رأی و تصویب لایحه اجازه پرداخت دو دوازدهم حقوق و هزینه کل کشور بابت دو ماهه مرداد و شهریور | ||
+ | |||
+ | رئیس- وارد دستور میشویم لایحه دو دوازدهم از مجلس سنا برگشته و حالا باید در این قسمت رأی گرفت نامه رسیده قرائت میشود بعد رأی میگیریم. (به شرح زیر قرائت شد.) | ||
+ | |||
+ | ریاست محترم مجلس شورای ملی. | ||
+ | |||
+ | عطف به مراسله شماره ۴۱۸۹ ر ۴ ر ۶- ۱۳۳۳ راجع به لایحه دولت مربوط به اجازه پرداخت دو دوازدهم حقوق و هزینه کل کشور بابت دو ماهه مرداد و شهریور ماه ۱۳۳۳ که برای اظهارنظر به مجلس سنا ارسال شده بود اشعار میدارد. لایحه مزبور در جلسه روز دوشنبه هشتم شهریور ماه یک هزار و سیصد و سی و سه مطرح و با اظهار نظر موافق عیناً به تصویب رسید. | ||
+ | |||
+ | رئیس مجلس سنا- ابراهیم حکیمی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- رأی گرفته میشود با ورقه آقایان موافقین ورقه سفید با اسم میدهند. | ||
+ | |||
+ | اسامی آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل به وسیله آقای مسعودی (منشی) اعلام و در محل نطق حاضر و رأی دادند. | ||
+ | |||
+ | آقایان: امیر تیمور، عبدالصاحب صفایی، قناتآبادی، دکتر بنیا، دکتر افشار، پناهی، صفاری، پورسرتیپ، محمود افشار، اخوان، موسوی، بهادری، شادمان، احمد فرامرزی، دکتر آهی، دکتر سید امامی، تیمورتاش، مهندس جفرودی، مهندس ظفر، عباسی، ایلخانیزاده، دکتر وکیل، کاشانی، بوداغیان، کریمی، نورالدین امامی، افشار صادقی، امیر نصرت اسکندری، صدرزاده، بزرگنیا، ارباب، بوربور، اکبر، مرآت اسفندیاری، مشایخی، قراگزلو، اعظم زنگنه، نراقی، امیر احتشامی، دولتشاهی، فرید اراکی، افخمی، درخشش، عبدالحمید بختیار، صادق بوشهری، سرمد، داراب، توماج، محمودی، دکتر امیر نیرومند، عاملی، دکتر مشیر فاطمی، صارمی، صدقی، مکرم، قرشی، خزیمه علم، مهدوی، لاری، شادلو، پیراسته، کینژاد، محمود ذوالفقاری، مصطفی ذوالفقاری، خرازی، فرود، بهبهانی، کاشانیان، دکتر شاهکار، محمود رضایی، خلعتبری، تفضلی، عمیدی نوری، دکتر پیرنیا، نقابت، نصیری، سلطانمراد بختیار، رستم گیو، دهقان، استخر، معینزاده، دولتآبادی، رضا افشار، یارافشار، حمیدیه، شوشتری، مسعودی. (اوراق رأی شماره شده ۸۴ ورقه سفید موافق و دو ورقه کمبود مخالف و یک ورقه سفید بیاسم شمرده شد.) | ||
+ | |||
+ | رئیس- از ۹۹ نفر عده حاضر لایحه دو دوازدهم به اکثریت ۸۴ رأی تصویب شد. | ||
+ | |||
+ | اسامی موافقین، آقایان: موسوی، عمیدی نوری، خرازی، کینژاد، عبدالحمید بختیار، اسکندری، افشار صادقی، بوداغیان، کریمی، مهندس جفرودی، فرید اراکی، صدرزاده، اکبر، افخمی، ارباب، مرآت اسفندیاری، نقابت، ایلخانیزاده، محمود افشار، عبدالصاحب صفایی، صدقی، اخوان، لاری، دکتر آهی، داراب، دولتشاهی، شادمان، پناهی، رضا افشار، استخر، دکتر افشار، شوشتری، پیراسته، دولتآبادی، پورسرتیپ، صفاری، احمد فرامرزی، دکتر بینا، دکتر پیرنیا، دکتر وکیل، خلعتبری، مهدوی، قرشی، نصیری، یار افشار، دهقان، دکتر مشیر فاطمی، محمودی، مهندس ظفر، بزرگنیا، عاملی، عباسی، صارمی، خزیمه علم، مکرم، توماج، شادلو، دکتر امیر نیرومند، محمود ذوالفقاری، نورالدین امامی، بوربور، قراگزلو، امیر احتشامی، نراقی، سرمد، صادق بوشهری، حمیدیه، مسعودی، معینزاده، دکتر جزایری، مصطفی ذوالفقاری، تیمورتاش، دکتر سید امامی، درخشش، بهادری، کاشانیان، عزیزاعظم زنگنه، مشایخی، رضایی، دکتر شاهکار، دکتر حمزوی، جلیلوند، سلطانمراد بختیار، رستم گیو. | ||
+ | |||
+ | اسامی مخالفین، آقایان: بهبهانی، تفضلی. ورقه سفید بیاسم علامت امتناع یک برگ. | ||
+ | |||
+ | شوشتری- قربان آن طرحی را که عرض کردم مرحمت بفرمایید مطرح شود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- در موقع خودش مطرح میشود. | ||
+ | |||
+ | ۴- بقیه مذاکره در لایحه ترمیم حقوق معلمین | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهادات لایحه ترمیم حقوق معلمین مطرح است. | ||
+ | |||
+ | مکرم- پس امر بفرمایید جناب آقای وزیر فرهنگ بیایند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- اینجا هستند گفته شد که بیایند پیشنهادات قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد.) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم به تبصره ۲ ماده واحده کلمه آموزگاری به قبل از کلمه اداری اضافه شود و تبصره مذکور بدین نحو اصلاح شود کلیه لیسانسیهها و مهندسین که پایه آموزگاری و اداری دارند همچنین کسانی که قبلاً پایه دبیری داشته به پایه اداری تبدیل کردهاند در صورتی که از تاریخ تصویب این قانون در خدمت وزارت فرهنگ یا دانشکدهها یا هنرسرای عالی پنج سال سابقه تدریس داشته یا دارا شوند میتوانند رتبه خود را به رتبه دبیری تبدیل نمایند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای بهبهانی. | ||
+ | |||
+ | بهبهانی- عرض کنم این پیشنهاد بنده جناب آقای جعفری مشابه پیشنهاد آقای دکتر بینا است یعنی کسانی که مهندس و یا لیسانسیه بودهاند و آموزگار هستند حق داشته باشند رتبه خودشان را به رتبه دبیری تبدیل کنند توجه فرمودید (صحیح است). | ||
+ | |||
+ | وزیر فرهنگ- نگذاشتند که بنده گوش بدهم مجدداً پیشنهاد خودتان را بخوانید. (به شرح سابق آقای بهبهانی خواندند) | ||
+ | |||
+ | عبدالصاحب صفایی- اختلافش با ماده چیست؟ | ||
+ | |||
+ | بهبهانی- در این لایحه آموزگاری را حذف کردند یعنی آموزگاران نمیتوانند پایه خودشان را اگر دارای لیسانس باشند در خلال آموزگاری به رتبه دبیری تبدیل کنند بنده پیشنهاد کردم که آموزگاران هم حق داشته باشند پایه خودشان را اگر لیسانس شدند به رتبه دبیری تبدیل بکنند ایشان در آن جلسه فرمودند که در قانون آموزش و پرورش پیشبینی شده. این قانون آموزش و پروش طبق قانونی است که دکتر مصدق از اختیارات استفاده کرده گذرانده و لغو شده این است که بنده خواستم این کلمه آموزگاری اضافه بشود و استدعا میکنم که موافقت بفرمایید این کلمه آموزگاری اضافه بشود (صفایی: یک مرتبه دیگر پیشنهادتان را بخوانید) (مجدداً پیشنهاد خودشان را به شرح سابق قرائت کردند) در صورتی که اداریها بتوانند رتبه خودشان را به دبیری تبدیل کنند قطعاً برای آموزگاران بیشتر این حق باقی میماند که رتبه خودشان را بتوانند به رتبه دبیری تبدیل کنند برای این که سابقه آموزگاری و آموزششان بیش از اداری است ثانیاً در اینجا پیشبینی شده است که آنهایی که پنج سال بعد سابقه آموزگاری پیدا میکنند در صورتی که اینها سابقه آموزگاری داشتهاند و به این فن بیشتر از اداریها آشنا هستند و لایقترند که اینها رتبهشان به رتبه دبیری تبدیل بشود این آموزگاران در موقعی یک حقوق کمی گرفتهاند رفتهاند تحصیل کردهاند لیسانس شدهاند و حالا حق دارند که رتبهشان به رتبه دبیری تبدیل شود (صحیح است) و بنده هم استدعا میکنم که موافقت بفرمایید کلمه آموزگاران در اینجا اضافه بود (صحیح است). | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر فرهنگ. | ||
+ | |||
+ | وزیر فرهنگ- در جلسه گذشته جناب آقای دکتر بینا همین پیشنهاد را کردند و بنده هم یک دفاعی کردم که به نفع آموزگاران بود و به نظر من مثل این که یک سوء تفاهمی برای همکار عزیز من آقای دکتر بینا پیدا شده است در صورتی که من هیچ همچو نظری نداشتهام و به آمورزگاران کمال علاقمندی را دارم خودم هم دنبال این مطلب هستم و برای این کار اینجا خدمت آقایان آمدهام، بنابراین هیچ همچو نظری ندارم و جهت این که عرض کردم این پیشنهاد در اینجا مطرح نشود برای این است که بر طبق آن لایحه الان داریم عمل میکنیم یعنی اگر یک نفر آموزگاری که رتبه آموزگاری دارد اگر برود لیسانسیه بشود بعد از لیسانسیه شدن ما میتوانیم رتبه آموزگاری او را تبدیل به رتبه دبیری کنیم کما این که تعداد زیادی از معلمین که رتبه آموزگاری داشته تبدیل به رتبه دبیری کردهاند یعنی رتبه آموزگاری آنها به رتبه دبیری تبدیل شده است و آقایانی که در فرهنگ تشریف داشتهاند اطلاع دارند آقای درخشش میدانند که رتبه این قبیل آموزگاران تبدیل شده است و سابقه دارد الان هم در فرهنگ عمل میکنند (بهبهانی: چه اشکالی دارد که در اینجا گذاشته بشود؟) اگر مایل باشید که در اینجا قید بشود بنده عرضی ندارم قبول میکنم چون این مورد عمل هست ولی میخواستم استدعا کنم از جناب آقای بهبهانی که این (و) را که بین کلمه آموزگار و اداری گذاردهاند در پیشنهاد خودشان تبدیل به (یا) بفرمایند زیرا عبارت اداری و یا آموزگاری آن منظور را نمیرساند (بهبهانی: بنده موافقم) چون هر کس حقوق یک ترفیع رتبه بیشتر ندارد یا آموزگاری یا اداری است بنابراین با اصلاح عبارت بنده موافقم و میشود عمل کرد (بههبانی: تشکر میکنم). | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مخبر بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | دولتآبادی (مخبر کمیسیون فرهنگ)- بنده فکر میکنم دنباله مذاکراتی که اینجا شد برای ابهام پیشنهاد جناب آقای دکتر بینا و همچنین جناب آقای بهبهانی اگر توجه بفرمایید این عبارت کافی است اگر دنباله آن عبارت اضافه بشود به این ترتیب (و آموزگارانی که به درجه لیسانس رسیدهاند و واجد شرایط این ماده هستند) کافی است (بهبهانی: فرقی نمیکند) منظورم این است که احتیاجی ندارد تبصره عوض شود (محمدعلی مسعودی: پس بخوانید که بنده اصلاح کنم) | ||
+ | |||
+ | تبصره ۲- کلیه لیسانسیهها و مهندسینی که پایه اداری دارند و آموزگارانی که به درجه لیسانس رسیدهاند و واجد شرایط این ماده هستند، بقیه تبصره دیگر احتیاجی به قرائت ندارد (بهبهانی: یعنی درجه لیسانس دارند) در تبصره ۲ فقط این موضوع است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر فرهنگ اینجا در تبدیل رتبه اداری به دبیری یک چیز مسکوت ماند که این اشخاص منحصراً باید تدریس کنند. | ||
+ | |||
+ | مخبر- در جای دیگر هم داریم که باید تدریس کنند در تبصره سوم هست. | ||
+ | |||
+ | رئیس- اینجا باید باشد که وقتی رتبه را تبدیل کنند، مشغول تدریس هم بشوند. | ||
+ | |||
+ | دکتر بینا- در دنباله این تبصره در تبصره ۴ هم هست. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای شوشتری (گفته شد: نیستند.) | ||
+ | |||
+ | پیراسته- باید قید بشود. | ||
+ | |||
+ | چند نفر از نمایندگان- پیشنهاد آقای بهبهانی دو مرتبه قرائت شود. (به شرح ذیل قرائت شد.) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم به تبصره ۲ ماده واحده کلمه آموزگاری به قبل از کلمه اداری اضافه شود و تبصره مذکور بدین نحو اصلاح شود: | ||
+ | |||
+ | کلیه لیسانسیهها و مهندسینی که پایه اداری دارند و آموزگارانی که به درجه لیسانس رسیدهاند و واجدین شرایط این ماده هستند و همچنین کسانی که قبلاً پایه دبیری داشته به پایه اداری تبدیل کردهاند در صورتی که از تاریخ تصویب این قانون در خدمت وزارت فرهنگ یا دانشکدهها یا هنرسرای عالی پنج سال سابقه تدریس داشته یا دارا شوند میتوانند رتبه خود را به رتبه دبیری تبدیل نمایند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- و مشغول تدریس بشوند، ضرری ندارد که قید بشود. | ||
+ | |||
+ | مسعودی- بنابراین و به تدریس مشغول شوند علاوه شد به آخر پیشنهاد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر فرهنگ بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | وزیر فرهنگ- اولاً موضوع تدریس که میفرمایید آقایان به امر تدریس اشتغال بورزند این قسمت در تبصره ۳ پیشبینی شده است و در آن قسمت به تفصیل گفته شده بنابراین به نظر من احتیاجی ندارد که در اینجا این مطلب ذکر بشود گذشته از این یک عده زیادی از کارمندان وزارت فرهنگ که لیسانسیه دانشسرای عالی هستند و رتبه ادرای دارند و ۲۰ سال است سابقه خدمت در کادر آموزش وزارت فرهنگ دارند اگر این مطلب در این تبصره اضافه بشود ناچارند همه آن اشخاص که کار حساس دارند و در وزارت فرهنگ کار فنی دارند بروند تدریس بکنند در نتیجه در آن کار فنی نشود از آنها استفاده کرد. این آقایان ۵ سال است سابقه تدریس داشتهاند و الان هم در ادارات فنی کار میکنند یعنی رئیس بازرسی فنی است، و رئیس فرهنگ استان است این کسی که رئیس فرهنگ استان است بیست سال است که سابقه خدمت این کار را دارد اگر بخواهد برود تدریس کند برای وزارت فرهنگ مقدور نیست که جانشینی تهیه کند برای او و کار آنها هم کمال لزوم را دارد یک مرتبه دیگر هم خدمت آقایان عرض کردم که کار وزارت فرهنگ کار فنی است. ادارات فنی دارد و در آن ادارات از همین لیسانسیههای دانشسرای عالی میروند کار میکنند اگر بنا باشد که همشان بروند در دبیرستانها تدریس کنند کار فنی وزارت فرهنگ خواهد خوابید بنابراین بنده استدعا میکنم که از ذکر این جمله که در تبصره ۳ هست که نظیر این هم ذکر شده در این تبصره خودداری بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر جزایری مخالفید بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | دکتر جزایری- بنده آقای بهبهانی نظر جنابعالی را میخواهم تأیید کنم و مخالفم با نظر جناب آقای وزیر فرهنگ این مطلبی را که جناب آقای جعفری فرمودند در چند جلسه مجلس شورای ملی و در کمیسیون مطرح شده است البته جناب آقای جعفری یک تشکیلاتی را فرمودند ولی من یقین دارم این کمک را که بفرمایید از نظر تدریس کنندگان واقعی در فرهنگ است نه از نظر مأمورینی که به شغل بایگانی حسابداری و بازرسی و امثال اینها اشتغال دارند جناب آقای جعفری این نظری که جناب آقای رئیس فرمودند و اضافه کردند بسیار صحیح است مخصوصاً در این باره یعنی آقایانی که سابقه پنج ساله تدریس دارند و رتبه اداری هم دارند مجلس شورای ملی با آنها موافقت میکند که رتبه اداری آنها و رتبه آموزگاری آنها تبدیل به دبیری بشود به شرط این که تدریس بکنند و اینها ربطی به آن فرمایش جنابعالی ندارد که میفرمایید یک کسی ۲۰ سال است خدمت کرده پنج سال دبیری کرده و چند ساعت برود تدریس بکند قبول کردیم اما حضرتعالی قبول ندارید ما میگوییم آنهایی که مهندس هستند یا رتبه اداری دارند یا رتبه آموزگاری دارند ۵ سال هم بیشتر درس ندادهاند میخواهید رتبهشان را تبدیل به دبیری بفرمایید باز هم پرونده درس بدهند، تمام مدارس بدون معلم مانده است اجازه بفرمایید آقای جعفری این قسمت اضافه بشود با آنها منافات ندارد این دسته به خصوص که حالا از رتبه دبیری استفاده میکنند بروند در مدارس تدریس کنند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مخبر. | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون فرهنگ- بنده میخواهم استدعا کنم که آقایان رفقا موقعی که یک لایحهای طرح میشود نسخهای از آن لایحه را بگیرند خدمتشان باشد که احتیاجی به اطاله کلام و تمرکز مکرر نباشد و همین طور که استدعا کردم توجه بفرمایید که این زودتر بگذرد و نیز استدعا میکنم هر کدام از آقایان که نسخهای از لایحه خدمتشان نیست الان بخواهند تا جهات و موضوعاتی که در اطراف آن بحث شده دوباره تجدی مطلع نشود جناب آقای دکتر جزایری کمال علاقمندی را دارند و هر روز به کمیسیون آمدهاند و خودشان این لایحه را تنقیح کردهاند قرار ما هم این بود که چون این جامعترین گزارشی بود که تهیه شده خود آقایان تجدید مطلع نکنند بنده ناچارم این توضیح را بدهم اصل قضیه این بود، نبایستی هیچ فردی از این تبصره استفاده کند مگر این که در کادر آموزش وارد بشود هیچ کس حق ندارد به این نام استفاده کند و دوباره برگردد به کادر اداری و حقوق دبیری بگیرد (مسعودی: کشدار است) در تبصره ۳ و در تبصره ۴ به نظر بنده این موضوع تأمین شده که اگر اجازه بفرمایید بخوانم (عمیدی نوری: ربطی به این تبصره ندارد پیشنهادی است که مجلس قبلاً تصویب کرده) اصل مطلب را کسی با آن مخالف نیست ما قبول کردیم از بحث جنابعالی و بنده که این کار درست نمی بنده قرائت میکنم و توضیح میدهم و مجلس مستحضر میشود و هرجور که آقایان رأی دادند برای بنده مطاع و معتبر است، در تبصره سه تصریح شده است. «از تاریخ تصویب این قانون دبیرانی میتواند به خدمت ادرای آموزشی وزارت فرهنگ پذیرفته بشوند و از مزایای آن استفاده کنند که لااقل ده سال در مدارس طبق آییننامه خدمات فنی تدریس و یا به شغل نظامت و یا ریاست اشتغال داشته باشند.» بنابراین آن کسانی که ۵ سال خدمت کردهاند و ما هم آنها را قبول بکنیم که واجد شرایط دبیری بشوند ۵ سال دیگر باید تدریس بکنند این یکی. دوم این که «کسانی که فعلاً در وزارت فرهنگ متصدی مشاغل فنی هستند و ده سال سابقه تدریس یا نظامت و یا ریاست دارند در صورتی میتوانند از مزایای این قانون استفاده کنند که در خارج از وقت ادرای استفاده کنند که در خارج از وقت ادرای حداقل هفتهای ۶ ساعت تدریس نمایند تا به نصاب ده سال برسند در صورت عدم این قسمت حق ندارند که از مزایای این قانون استفاده کنند» اما موضوعی که در تبصره ۴ ذکر شده این است که از تاریخ تصویب این قانون وزارت فرهنگ موظف است لغایت یک ماه صورت ادارات و دوایر فنی خود را با توجه به این قانون و تبصره ۲ ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری و ماده ۳ آییننامه شماره ۳ اجرای تبصره ۲ ماده ۱۲ مصوب چهاردهم مرداد ۱۳۳۲ مجلس شورای ملی تهیه و به تصویب کمیسیون فرهنگ برساند، بنده نمیدانم اشکال کجا باقی مانده که یک جای دیگری باز قید کنیم. | ||
+ | |||
+ | مسعودی (منشی)- این تبصره این طرز موافقت شده است که یک جملهای هم به آخر آن اضافه شود یعنی در آخر تبصره جمله «و به تدریس مشغول شوند» اضافه شود (صحیح است). | ||
+ | |||
+ | رئیس- پس رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای بهبهانی با این اصلاح آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، پیشنهاد آقای مرآت اسفندیاری قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد.) | ||
+ | |||
+ | ریاست محترم مجلس شورای ملی. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد مینماید به تبصره ۲ لایحه ترمیم حقوق آموزگاران و دبیران قبل از کلمه ادرای کلمه آموزگاری اضافه شود بدین طریق: | ||
+ | |||
+ | «تبصره ۲- کلیه لیسانسیهها و مهندسین که دارای رتبه آموزگاری و اداری ...» | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد شما شبیه به پیشنهاد آقای بهبهانی است که قبلاً تصویب شده است دیگر احتیاجی نیست. | ||
+ | |||
+ | مرآت اسفندیاری- بنده فقط میخواستم از آقای وزیر فرهنگ تشکر کنم که لطف فرمودند نسبت به حقوق آموزگاران و دبیران ... | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد.) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم تبصره ۲ بدین صورت اصلاح شود: | ||
+ | |||
+ | تبصره- کلیه لیسانسیهها و مهندسینی که پایه اداری دارند و همچنین کسانی که قبلاً پایه دبیری داشته و به پایه ادری تبدیل نمودهاند در صورتی که در تاریخ تصویب این قانون در خدمت وزارت فرهنگ یا دانشکده یا هنرسرای عالی باشند در صورتی که سه سال سابقه تدریس داشته باشند و یا دارا شوند رتبه خود را به دبیری با رعایت آخرین حقوق ثابت خود تبدیل نمایند و حقوق رتبههای دبیری مندرج در ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری ملاک این تبدیل خواهد بود و مدت توقف در آخرین پایه آنان جزو توقف در پایه دبیری که به موجب این قانون تشخیص میشود محسوب گردد لیسانسیهها و مهندسینی که از تاریخ تصویب این قانون به خدمت وزارت فرهنگ گمارده میشوند در صورتی میتوانند پس از سه سال تدریس رتبه خود را به رتبه دبیری تبدیل کنند که لااقل سه سال در شهرستانها انجام وظیفه نمایند در غیر این صورت پس از ۵ سال تدریس میتوانند رتبه خود را به رتبه دبیری تبدیل کنند. درخشش | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای درخشش بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | درخشش- عرضی که خدمت آقایان نمایندگان میکنم مورد موافقت جناب آقای وزیر فرهنگ هم هست در تبصره ۲ قید شده است مهندسین و لیسانسیهها میتوانند بعد از ۵ سال تبدیل رتبه بدهند برای این که این لیسانسیهها و این آقایان بروند شهرستانها و تشویق بشوند برای رفتن شهرستانها ما گفتیم که لیسانسیهها و مهندسینی که در شهرستانها انجام وظیفه میکنند بعد از سه سال رتبهشان را تبدیل به دبیری بکنند و آنهایی که در تهران هستند پس از ۵ سال میتوانند استفاده کنند (صحیح است، احسنت). | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای صارمی بفرمایید (صارمی: بنده عرضی ندارم) آقای ارباب بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | ارباب- بسیارخوب پیشنهادی بود ولی مشروط به این که جاسب و میناب و بندرعباس و قشم هم این آقایان تشریف ببرند این را استدعا میکنم یادداشت بفرمایید الان والله آنجاها آموزگار ندارند مأمورین دولت باید بروند در مدارس تدریس کنند نمیشود رئیس اداره دارایی در دبیرستان و دبستان درس بدهد آنجا جزو ایران است همه آقایان هم وکیل این ناحیه هستید وکیل همه ایران هستید تمنی میکنم به نقاط دور افتاده و محروم بیشتر توجه بشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مخبر. | ||
+ | |||
+ | مخبر- این پیشنهاد آقای درخشش را هم آقای وزیر فرهنگ و هم بنده میپذیریم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- به این پیشنهادی که مورد قبول آقای وزیر فرهنگ و آقای مخبر هست رأی میگیریم آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد.) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم در تبصره ۲ ماده | ||
+ | |||
+ | واحده به جای کلمه دانشکده کلمه «دانشگاه» ذکر شود، مهندس جفرودی. | ||
+ | |||
+ | شوشتری- مجدداً بخوانید. (به شرح فوق قرائت شد.) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مهندس جفرودی بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | مهندس جفرودی- این مزایایی که برای تبدیل رتبه داده میشود نوشته شده است در صورتی که در خدمت وزارت فرهنگ یا دانشکدهها مراد جناب آقای وزیر فرهنگ کلیه مؤسسات دانشگاه است مثلاً دبیرخانه دانشگاه است در آنجا هم کسانی هستند که مشمول این ماده خواهند شد به شرطی که تدریس کنند این است که بنده تقاضا دارم دبیرخانه دانشگاه و مؤسسات دانشگاه که در سایر شرایط مساوی هستند محروم نفرمایید دانشگاه اعم است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مخبر بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | مخبر- با توضیحی که آقای مهندس جفرودی دادند دانشکدهها جامعتر است زیرا دانشگاه عبارت است از دانشکدهها آن را که نمیشود جدا کرد دانشگاه یعنی مجموع دانشکدهها و این که فرمودید دانشکدهها (مهندس جفرودی: دبیرخانه و مریضحانهها هست که در دانشکدهها نمیگنجد) اگر چیزی مجزا از دانشکدهها باشد و مربوط به دانشکدهها باشد آنها هم شامل میشود بنابراین بنده فکر میکنم که دانشکدهها کافی است. | ||
+ | |||
+ | شوشتری- بنده مخالفم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | شوشتری- بسم الله الرحمن الرحیم، آقایان نمایندگان میخواهم اساس این حرف به تمام معنی صحیح را که به عقیده خود من صحیح است و وقتی نمایندگان محترم هم امضا فرمودند تصدیق خواهند فرمود اینجا تشریح کنم آقای مهندس جفرودی پیشنهادی دادند به عنوان دانشگاه که به عقیده من این وزرای مسئول هر کدام در قسمتی در مقابل مجلس مسئولیت دارند باید سلطه و احاطه بر قسمتی داشته باشند که آن قسمت مربوط به آنها میشود آقا پیشنهاد فرمودند که کلمه دانشگاه را به جای دانشکدهها بگذارند من نمیخواهم وارد بشوم به کلمات تأسفآور آقایان اگر ما این کلمه را مشمول دانشگاه کردیم با این که دانشگاه خود مستقل است و خود را مستقل میداند و در امور از وزارت فرهنگ اطاعتی نمیکند (صارمی: بودجهاش را هم دولت میدهد) اجازه بدهید این مطلب را فراموش نکنم اینجا موقعش است که این حرف را بزنم وزارت فرهنگ سلطه و احاطه به قدری که بتواند دانشگاه را از محیط فساد و از اشخاصی که اساس دین و مملکت را متزلزل میکنند چون دانشگاه مستقل است نمیتواند داشته باشد اجرای این کلمه تالی باطل این کلمه ضامن اجرایی این کلمه از چند راه تأمین خواهد شد آقای وزیر فرهنگ آقای صالح گوش بدهید شما وزیرید من دارم صحبت میکنم یک نکته اساسی مملکت است | ||
+ | |||
+ | (مهندس جفرودی: این مطالب مربوط به این پیشنهاد نیست پس اجازه بدهید بنده هم جواب بدهم) بله بله مربوط به این پیشنهاد است اجازه بدهید من برای مجلس حرف میزنم، آقای وزیر فرهنگ این کلمهای که آقا پیشنهاد کردند اگر مورد قبول واقع بشود قابل اجرا نیست زیرا شما سلطه ندارید در اداره دانشگاه چه جور باید عمل کرد امروز وقتش است مجلس شورای ملی نمایندگان محترم مملکت ایران باید ۵۰ دانشگاه داشته باشد من موافقم اما دانشگاهی که با طبع مملکت ملایم باشد دانشگاهی که هست ۰۰۰ | ||
+ | |||
+ | رئیس- این مربوط به کار دانشگاه نیست. | ||
+ | |||
+ | شوشتری- این که گذاشته شد ضامن اجرایی ندارد بنا علیهذا ما طرحی تهیه خواهیم کرد که دانشگاه بیاید در تحت نظر وزیر فرهنگ و مسئولیت وزیر فرهنگ تا دانشگاه از این وضعیت خلاصی پیدا کند مادامی که وزارت فرهنگ سلطه ندارد به دانشگاه این کلمه دانشگاه باطل است و نمیشود اجرا کرد (بعضی از نمایندگان: چرا؟) برای این که مسئول میخواهد وزیر مسئول باید در مقابل مجلس جواب بدهند (دکتر بینا: خراب میشود دانشگاه). | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد آقای مهندس جفرودی رأی میگیریم، آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد دیگر آقای مهندس جفرودی قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد.) | ||
+ | |||
+ | مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم در تبصره ۲ ماده واحده به جای «و پنج سال سابقه تدریس داشته باشند» این عبارت ذکر شود «و پنج سال سابقه کارهای نظری و یا عملی داشته و یا ۰۰۰» | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مهندس جفرودی بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | مهندس جفرودی- مراد از تدریس در تمام مدارس اعم از متوسطه یا مدارس عالی دو قسمت است یکی معلم سر کلاس میرود و درس میگوید و یکی در لابراتوار با همان کیفیت به شاگرد تعلیم میدهد آن هم معلم است (نراقی: آن هم معلم است) اگر بنویسیم تدریس این آقایی که میرود در لابراتوار کار او در مفهوم فرهنگی تدریس نیست باید از لحاظ قانون تصریح بفرمایید | ||
+ | |||
+ | (صدرزاده: اگر ننویسیم وزارت دارایی اشکال میکند) بنابراین کسانی که بروند در آزمایشگاهها تمام روز وقت خود را صرف میکنند و علم بیعمل هم گفته شده که یک دینار ارزش ندارد آنها باید بیشتر استفاده کنند از مزایای این قانون این است که بنده استدعا میکنم (شوشتری: توی مدرسه است یا خارج است؟) توی مدرسه است (شوشتری: آن هم معلم است) وزارت دارایی اشکال خواهد کرد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- یک پیشنهادی رسیده است مشابه این قرائت میشود پیشنهاد آقای دکتر جزایری. (به شرح زیر قرائت شد.) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم که در تبصره ۲ از ماده واحده کلمه تدریس اضافه شود تدریس نظری و یا عملی. | ||
+ | |||
+ | مخبر- ما قبول میکنیم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- مثل این که این پیشنهاد جامعتر است محتاج به توضیح نیست آقای دکتر جزایری توضیحی دارید؟ بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | دکتر جزایری- بنده یک کلمهای را میخواهم تأکید کنم غرضم از شرح در مطلب این است که هم روشن بشود و هم این که سوءاستفاده نشود از پیشنهاد بنده غرضم این نیست که یک شاگردی در لابراتوار کار کند و بگوید که من هم شامل میشوم آقایانی که لیسانسیه هستند یا مهندس هستند یا هر چه هستند باید پای آن دستگاه لابراتوار که ایستادهاند کارشان تدریس عملی باشد نه این که شاگرد لابراتوار باشد بنابراین استدعا میکنم که به این صورت اگر آقایان موافق باشند تصویب کنند و یک مطلب دیگر هم که خیلی معذرت میخواهم عرض کنم این است که به جناب آقای شوشتری با خوی بزرگم عرض میکنم بنده تصور نمیکنم که در مجلس صلاح این باشد که در مقابل دانشگاه صف ببندیم (شوشتری: لوطی بازی است آنجا تودهبازی است آنجا) (همهمه نمایندگان) (زنگ ممتد رئیس) (جفرودی: آقا آنهایی که در آنجا هستند از شما وطنپرستترند کجایش تودهای است؟ چرا جلوی علم را میگیرید) (شوشتری: اشتباه نکن این حرفها چیست) (زنگ رئیس) (همهمه نمایندگان) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای شوشتری به شما تذکر میدهم. | ||
+ | |||
+ | شوشتری- دانشگاهی که در مجلس مسئول ندارد و نمیشود در قانون ذکر کرد (همهمه نمایندگان، زنگ رئیس، دعوت به سکوت). | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای شوشتری به شما تذکر میدهم. | ||
+ | |||
+ | دکتر بینا- به دانشگاه چرا اهانت میکنید؟! | ||
+ | |||
+ | شوشتری- ول کن این حرفها چیست که میزنی آقای دکتر جزایری (زنگ رئیس، دعوت به سکوت). | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای شوشتری اگر ساکت نشوید به شما اخطار میکنم. | ||
+ | |||
+ | دکتر جزایری- اگر اشخاصی در دانشگاه خیانت کردهاند نباید به حساب همه گذاشت و همه را تنبیه کرد وطنپرستترین افراد ایرانی در دانشگاه هستند تمام اینها را نمیشود به یک حساب آورد صحیح است که دانشگاه مسئول میخواهد وزارت فرهنگ طبق قانون مسئول دانشگاه در مقابل مجلس است چرا باید وزیر فرهنگ بنشیند به دانشگاه اهانت بشود باید یک تذکری داده میشد در مجلس. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر جزایری این مطالب مربوط به پیشنهادتان نبود مکرر در این مجلس نسبت به دانشگاه نمایندگان اظهار علاقه کردهاند و دلیل این نمیشود که یک وکیلی عقیده داشته باشد که دانشگاه هم باید تحت نظر وزارت فرهنگ باشد این که کفر نگفته است چرا نمیگذارید وکیل حرف خودش را بزند مجلس شورای ملی همیشه نسبت به دانشگاه ابراز علاقه کرده است و دانشگاه مورد تأیید مجلس شورای ملی بوده و خواهد بود (صحیح است). | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد آقای دکتر جزایری به عقیده بنده جامعتر است و آقای وزیر فرهنگ و آقای مخبر هم قبول دارند حالا رأی میگیریم به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. | ||
+ | |||
+ | شوشتری- حرفهای من تحریف شده طبق ماده ۸۷ باید جواب بدهم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- اجازه نمیدهم بنشینید. | ||
+ | |||
+ | شوشتری- من بلوطی بازی خاتمه میدهم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد آقای مکرم. (به شرح زیر قرائت شد.) | ||
+ | |||
+ | مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی، پیشنهاد میکنم تبصره ۳ لایحه فرهنگیان به شرح زیر تکمیل شود: | ||
+ | |||
+ | ۱- در سطر سوم بعد از کلمه فنی منحصراً علاوه شود. | ||
+ | |||
+ | ۲- در سطر ششم به جای عبارت: که در خارج از وقت اداری حداقل هفتهای ۶ ساعت تدریس نمایند این عبارت نوشته شود و بقیه مدت را منحصراً به شغل تدریس اشتغال داشته باشند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مکرم بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | مکرم- در جلسه گذشته یک پیشنهادی دادم در تکمیل تبصره ۲ و آقای صارمی مخالفت کردند ولی به عنوان مخالفت با پیشنهاد بنده مطالب دیگری فرمودند جناب آقای وزیر فرهنگ پیشنهاد بنده را تأیید کردند و فرمودند این مطلب در ضمن تبصره سه تأمین شده در صورتی که جناب آقای مخبر کمیسیون هم همین بیلطفی را فرمودند ایشان هم فرمودند تأمین شده و تأیید کردند حالیه بنده خواهم عرض کنم که اگر بنده یا دیگری | ||
+ | |||
+ | پیشنهادی تقدیم کردیم در مجلس روی علاقه ما به این قانون است و برای تکمیل آن تقدیم میشود که واقعاً شهرستانها بتوانند بیشتر از این قانون استفاده کنند هیچ تعصبی هم ندارم پیشنهادی که بنده میدهم حتماً آقایان به آن رأی بدهند و مورد قبول واقع بشود و وقتی واقعاً قبول نفرمودید یعنی اکثریت تصویب نکرد بنده هم عرضی ندارم اقلاً گفته میشود و در صورت مجلس درج میشود این برای بنده کافی است اما بنده میبینم عین همان پیشنهادی که بنده دادم در ضمن این تبصره تصویب شده و ۵ سال را تدریس بکنند ولی منتهی بعد از بحث زیاد مورد توجه واقع شد و میخواستم استدعا کنم بعد از این توجه بفرمایند واقعاً آنچه را که برای تکمیل این قانون است و به صلاح است قبول بفرمایند اگر هم به صلاح نبود لااقل بیانی بفرمایید که بنده قانع بشوم بنده پیشنهاد کردم در سطر سوم بعد از کلمه فنی منحصراً علاوه شود در سطر سوم گفته میشود طبق آییننامه خدمات فنی تدریس و یا به شغل ریاست و نظامت، فنی بنده اضافه کردم که منحصراً تدریس و یا به شغل نظامت این را قبول بفرمایید (وزیر فرهنگ: بنده قبول میکنم این قسمت را) خیلی متشکرم در سطر ششم نوشته است که در خارج از وقت اداری حداقل هفتهای ۶ ساعت تدریس کنند بنده استدعا میکنم جناب آقای وزیر فرهنگ جناب آقای دولتآبادی و سایر آقایان توجه بفرمایند این اشخاصی که معلم هستند دبیر هستند اشتغال به کارهای دیگر یا کارهای فنی و غیر فنی دارند این اشخاص را میخواهید در ساعات غیر اداری بیایند تدریس کنند برای این که از مزایای این قانون بتوانند استفاده کنند بنده حرفم در همین ساعت غیراداری است عرض میکنم ساعت تدریس دبیرستانها و یا دبستانها بعد از ظهر از دو ساعت بعد از ظهر است تا ساعت چهار بعد از ظهر این آقا تا یک ساعت بعد از ظهر که در وزارتخانه مشغول کار است چه طور میتواند دو ساعت بعد از ظهر بیاید مشغول تدریس بشود تا چهار بعد از ظهر (دکتر بینا: سه برود تا چهار) علیایحال انصاف بدهید که هیچ عملی نیست اگر منظورتان این است جناب آقای صارمی چون با آن پیشنهاد مخالفت فرمودید ولی اظهار مخالفتی هم نفرمودید منظورتان تکمیل کادر دبیری در شهرستانها است بیلطفی نکنید اگر منظورتان کمک به اشخاص است از این طریق که در ساعات خارج اداری بیایند درس بدهند و بعد هم کسی نباشد که آنها را کنترل کند یعنی در شهرستانهای مشهد یا سبزوار یا نیشابور بنده از خراسان صحبت میکنم اشخاصی که میخواهند از این قانون استفاده کنند کیها هستند ناظم مدرسه است، دبیر است، کی آنها را میتواند کنترل کند که بیایند تدریس کنند من عرض میکنم اگر منظورتان واقعاً تهیه معلم است این را اضافه بفرمایید که بقیه مدت یعنی این ساعات خارج از وقت اداری را به این صورت دربیاورند (بقیه این مدت چند سال تدریس بکنند) درس بدهند بعد هم از این مزایا استفاده کنند مثل این که در تبصره گذشته و تصویب هم شد دیگر توضیح بیشتری ندارم جناب آقای وزیر فرهنگ طوری توضیح بدهید که بنده قانع کنید که پس بگیرم اگر قانع نمیکنید قبول بفرمایید تا واقعاً معلم تدریس کند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر فرهنگ بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | وزیر فرهنگ- آقا یک دفعه دیگر پیشنهاد آقای مکرم خوانده شود. (به شرح سابق قرائت شد.) | ||
+ | |||
+ | وزیر فرهنگ- حالا اجازه بفرمایید توضیحی عرض کنم اولاً کلمه منحصراً که اینجا ذکر کردید بنده قبول کردم صحیح هم هست که یا تدریس کنند یا به شغل ریاست و نظامت منحصراً اشتغال داشته باشند اما راجع به مطلب دوم که اشاره فرمودند اینجا نوشته است در ساعات خارج از وقت اداری در تعطیل تابستان ساعت اداری از هفت صبح تا یک بعد از ظهر است و در این موقع چون مدرسهای نیست احتیاجی به تدریس هم نیست آقا در موقعی که مدارس دایر است ساعت اداری از هشت صبح تا ۲ ساعت بعد از ظهر است و در اینجا گفته شده است هفتهای شش ساعت یعنی روزی یک ساعت تدریس کنند بنابراین در هفته میشود ۶ ساعت و یک کسی که بخواهد روزی یک ساعت تدریس کند ساعت پنجم درس که از ساعت ۳ بعد از ظهر شروع میشود میتواند درس بگوید روزی یک ساعت تدریس میکند و در نتیجه در هفته ۶ روز ۶ ساعت تدریس کرده البته دو ساعت بعد از ظهر هم که وزارتخانه تعطیل میشود یک ساعت وقت دارد که قدری استراحت کند ناهار صرف کند و بعد هم برود یک ساعت تدریس کن اما علت این که ما مینویسیم بقیه مدت را برود تدریس کند منحصراً برای این است که این آقایان در شغل آموزشی اداری هستند یعنی شغل آموزش اداری یک شغل فنی است بنده بارها خدمت آقایان عرض کردهام هر کسی را نمیشود برای یک شغل ادری آموزشی که کاملاً جنبه فنی دارد در نظر گرفت از این جهت این ترتیبی که در این تبصره گذاشته شده است هم نظر آقایان کاملاً تأمین است برای این که به حد نصاب ۱۰ ساله برسند و هم وزارت فرهنگ از اطلاعات این افرادی که سوابق بیشتر و ممتدی در خدمات فرهنگی دارند میتواند از مشاغل فنی آنها استفاده کند بنابراین بنده میخواستم استدعا کنم که از این پیشنهاد صرفنظر بفرمایید اما مطلبی که بنده میخواهم خدمت آقایان عرض بکنم با کمال تأثر برای بنده یک وضعی پیش آمد که نسبت به دانشگاه یک مطالبی گفته شد بنده در آن حال احساسات اگر مطالبی راجع به دانشگاه میگفتم شاید احساسات آقایان تحریک شده بود مطالب بیشتری در اینجا گفته میشد بنده صبر کردم تا آن احساسات از آن غلیان واقعیش بیفتد و مطلبی که دارم عرض کنم همان طوری که آقای دکتر جزایری در اینجا فرمودند خوشبختانه در دانشگاه افراد بسیار وطنپرست و علاقمند به مملکت مشغول کار هستند (صحیح است) و خوشبختانه عده اینها بسیار زیاد است (نراقی: اکثریت) در مقابل همایی آقای عصار یا سایر استادان واقعاً همه ما سر تعظیم فرود میآوریم (شوشتری: مگر من آنها را نفی کردم؟) خوشبختانه این جور افراد در دانشگاه هستند وزارت فرهنگ هم نسبت به دانشگاه در مقابل مجلس و در مقابل دولت مسئولیت دارد الان اگر مطالبی راجع به دانشگاه در مجلس گفته میشود و تبصرهای که در اینجا گنجانیده شده بنده وظیفه دارم از این تبصره و از این موادی که مربوط به دانشگاه است دفاع بکنیم بنابراین سلب مسئولیت از وزارت فرهنگ نسبت به دانشگاه نشده است اگر آقایان نسبت به دانشگاه نظری دارند میخواهم عرض کنم به حالت عصبانیت و غلبه کردن احساسات نمیشود آن نظریات اصلاحی را عمل کرد اگر نظری دارید آقایان بایستی بنشینیم صحبت تهیه کنیم اطراف و جوانب کار را بسنجیم یا طرحی تهیه کنیم یا فکری برای دانشگاه بیندیشیم که اگر خدای نکرده نسبت به دانشگاه یک نظر بدی هم هست از راه صحیحش برطرف کنیم (شوشتری: کی گفته که نسبت به دانشگاه نظر بدی هست). | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای شوشتری امروز خیلی از نظامنامه خارج میشوید، آقای فرامرزی شما مخالف هستید با پیشنهاد بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | حسن مکرم- با توضیحی که جناب آقای وزیر فرهنگ دادند قانع شدم خواستم به جناب آقای فرامرزی هم زحمتی ندهم پس میگیرم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- یک مطلبی را هم بنده باید تذکر بدهم که پیشنهاد کننده پنج دقیقه بیشتر نمیتواند صحبت کند چهل و سه پیشنهاد است آقایان اگر بخواهند این طور صحبت کنند و جواب بدهند شاید این لایحه یک ماه وقت مجلس را بگیرد، پیشنهاد دیگری قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد.) | ||
+ | |||
+ | مقام مقدس مجلس شورای ملی. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد مینمایم به تبصره ۳ جمله ذیل پس از «ده سال برسند» اضافه شود «و حق اخذ حقوق یا فوقالعاده از بابت تدریس ندارند» عمیدی نوری. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای عمیدی نوری. | ||
+ | |||
+ | عمیدی نوری- عرض کنم با این اشلی که فعلاً پیدا شده است برای آقایان دبیران و دانشیاران و استادان، حقوقشان فوقالعاده بالا رفته است بنده با حسابی که کردم دیدم کمک آموزگار که تا حالا ۳۵۰ تومان میگرفته ۴۶۰ تومان میشود صد تومان تفاوت کرده آموزگار که ۷۱۳ تومان میگرفته حالا شده ۹۶۰ تومان دویست تومان ترقی کرده دبیر که ۷۶۷ تومان میگرفته حالا میشود ۱۳۵۰ تومان یعنی تقریباً دو برابر و البته این بیتناسب است که دبیر دو برابر میگیرد و آموزگار و کمک آموزگار دویست تومان و صد تومان اضافه میشود مال آقایان دانشیار خیلی بالا رفته دانشیاری که ۸۴۵ تومان می حالا میشود ۱۵۰۰ تومان آقای استاد هم که حقوقش ۹۲۰ تومان بوده رتبه ده مشود ۱۷۰۰ تومان این را که تصویب خواهید فرمود ببینید که یک چنین پایهای هست با این اختلاف زیاد البته مقام معلم لازمهاش هست که حقوقش زیاد شود ولی مجلس شورای ملی که نظر روی کمک به آموزگار و کمک آموزگار داشت آن طوری که باید نظر مجلس تأمین نشده و این اضافه حقوق رفته است روی دانشیار و استاد و دبیر معهذا در این باره برای این که یک کاری بکنند که آن دبیران پشت میز نشین اداری هم بتوانند رتبهشان را تبدیل کنند و حقوق بگیرند گفتهاند که بروید شش ساعت درس بگیرند و البته این شش ساعت درس قاعدهاش در وزارت فرهنگ این است که حق فوقالعاده هم بگیرد بنده پیشنهاد کردم حالا که شما آمدید به این اداریها هم کمک کنید که حقوقشان این قدر بالا برود دیگر دو مرتبه فوقالعاده و اضافه کار نگیرد که هم مشمول دبیری بشود و حقوقش دو برابر بشود و هم به عنوان شش ساعت درس و معلمی هم اضافه بگیرد البته این مطلب اینجا قید بشود که فوقالعاده و حقالتدریس مکرر داده نشود این پیشنهاد بنده است (صحیح است) (نقابت: پیشنهاد را دوباره قرائت کنید) اصلاحش این است که در تبصره ۳ در آنجایی که نوشته شده تا ده سال برسند حق اخذ حقوق و یا فوقالعاده از بابت تدریس ندارند (وزیر فرهنگ: عبارت را این طور اصلاح بکنید از این بابت ندارند) بسیار خوب از این بابت ندارند یعنی این آقایانی که هفتهای ۶ ساعت درس میدهند چیزی اضافه نگیرند. | ||
+ | |||
+ | وزیر فرهنگ- بنده قبول میکنم. | ||
+ | |||
+ | دولتآبادی (مخبر)- با اصلاح کلمه از این بابت بنده هم قبول میکنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای فرامرزی. | ||
+ | |||
+ | عبدالرحمن فرامرزی- وقتی که وزیر فرهنگ قبول فرمودند دیگر مخالفت من همان عبارت به اصطلاح خان میبخشد شیخ علی خان نمیبخشد است من خواستم از این موقع استفاده کنم و دو چیز را عرض کنم یکی این که این لایحه آمده به مجلس دوباره رفته به کمیسیون دوباره مطالعه شده متخصصین فن هم در آن کمیسیون بودهاند بالاخره این جور شستهاند | ||
+ | |||
+ | و از آب در آوردهاند من اساساً آقا مخالفم با این که هی در اطراف یک لایحه پیشنهاد داده بشود برای این که یک لایحهای که وزارتخانهای مینویسد روی احتیاجاتش مینویسد و میآورد اینجا ما یک کلمه میشنویم یک چیزی یادمان میآید پیشنهادی میدهیم (نقابت: و کلاً هم آزادند هر پیشنهادی بدهند) البته آزادند ولی آن آزادی ایشان لوایح را خراب میکند (عمیدی نوری: خراب نمیکند، اصلاح میکند) بعد هم میرود به کمیسیون، کمیسیون هم مطالعه میکند این است خواستم استدعا کنم پیشنهاد جز در مواقع خیلی ضروری واقعاً نباید داد و اگر کسی هم بدهد حرفش را بزند ولی مجلس خوب است خیلی رأی به این گونه پیشنهادها ندهد و اما راجع به دانشگاه من خودم افتخار تدریس در آنجا را داشتهام میخواهم عرض کنم که یک طوری پیش آمده که برای همه ایجاد تعصب میکند دانشگاه هم مثل وزارت عدلیه میماند مثل وزارت فرهنگ میماند مثل اداره ثبت میماند آدم خوب و بد هم تویش هست این جوری نکند که هر کس بگوید اسم دکان ما را نبرید بد هر جا هست باید گفت خوب هر جا هست باید گفت ایجاد تعصب نباید کرد آنهایی که میگویند زیر نظر وزارت فرهنگ باشد مگر چه میگویند؟ میگویند این مؤسسه دولتی است خرجش را دولت میدهد دولت قدرت هیچ گونه اعمال نظر و رأی ندارد مسئولش کیست رئیس دانشگاه که نمیآید اینجا بنشیند ما استیضاح بکنیم وزیر فرهنگ هم که در دانشگاه اعمال قدرتی نمیتواند بکند آنهایی که میگویند در دانشگاه باید وزیر فرهنگ درش دخالت داشته باشد از لحاظ این است که می الان مسئولی از دانشگاه در مجلس نیست که ما ازش مسئولیت بخواهیم (مهندس جفرودی: این طور نیست الان وزیر فرهنگ توضیح دادند) ممکن است این طور باشد ممکن است این طور نباشد آقای وزیر فرهنگ را حرفشان را نمیخوانند در دانشگاه (جفرودی: تصریح فرمودند) میگوید ولی صحیح نیست (دکتر افشار: مگر حرف وزیر عدلیه را در محاکم میخوانند ولی وزیر دادگستری در مجلس مسئول است) منظورم این است که ایجاد تعصب نکنید که چون دانشگاهی هستیم راجع به دانشگاه حرف نزنید آنها بگویند چون ما عدلیهای هستیم راجع به عدلیه حرف نزنید آن یکی بگوید خیلی معذرت میخواهم امروز آقای دکتر شاهکار که من معتقدم یکی از انتخابات خوبی است که ایشان به مجلس تشریف آوردند راجع به کانون وکلا اسم بردیم ایشان آتش گرفتند تا اسم ژاندارمری را میآوریم یک عدهای عصبانی میشوند اسم دانشگاه را میبریم یک عده دیگر عصبانی میشوند خواستم این را تذکر بدهم هیچ کس نظر بد به خود مؤسسه ندارد حقایقی هم اگر هست باید گفت نظریاتی هم اگر هست باید اظهار کرد خوب آقای شوشتری میگویند که مسئول کار دانشگاه در مقابل مجلس باید وزیر فرهنگ باشد البته دانشگاههای دنیا مستقلند ولی خرجشان را دولت نمیدهد دانشگاه تهران خرجش را دولت میدهد دولت هم باید نظارت داشته باشد این حرفی است فقط من باب تذکر خواستم عرض کنم استدعا کنم که هر کس اسم آن حوزهای که تویش کار میکند دلبستگی دارد اگر اسمش را بردند آتشی نشود (صحیح است، احسنت). | ||
+ | |||
+ | رئیس- این پیشنهاد را آقای وزیر فرهنگ هم قبول کردند رأی گرفته میشود پیشنهاد آقای عمیدی نوری آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد.) | ||
+ | |||
+ | مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم در تبصره ۴ گزارش کمیسیون فرهنگ به جای عبارت، صورت ادارات نوشته شود، صورت جز تشکیلات ادارات. حسن مکرم | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مکرم. | ||
+ | |||
+ | مکرم- منظورم از این پیشنهادات این است که در تبصره ۴ سطر دوم صورت ادارات و دوایر فنی نوشته شود «صورت جز تشکیلات ادارات» در کمیسیون بودجه که آقایان تشریف میبرید ملاحظه میفرمایید بودجهای را که دولت داده است کمیسیون بودجه بعد از مدتی رسیدگی حالا تازه به این نتیجه رسیده که صورت تفضیلی بودجهها را از وزارتخانهها خواستهاند منظور بنده این است مثلاً فرهنگ خراسان را بخواهیم مثلاً بزنیم اداره فرهنگ خراسان چند دایره فنی برای خود میخواهد داشته باشد چون به طور کلی آن کادر غیر ثابت بیکاری که در آنجا حقوق میگیرند عبارت است از بازرسها که تحمیل میشوند مثلاً برای بازرس ریاضیات بازرس زبان فرانسه، بازرس زبان انگلیسی، بازرس فیزیک و شیمی از این قبیل در هر کجا ببنیم چند بازرس لازم است بنابراین در این صورت جزیی که خواهد داد برای هر ادراهای معین شود که چند نفر عضو لازم دارد صورت اداره داده شود صورت جز وقتی دادند معلوم میشود برای هر مدرسه برای فلان دبیرستان یا فلان اداره فنی یا فلان اداره فرهنگ شهرستان چند نفر بازرس لازم دارند صورت جز را وقتی دادند دیگر تحمیل به بودجه نخواهد شد یک مطلب دیگر را هم یادآوری میکنم که مربوط به همین ماده ۴ است در سر صفحه سوم آنجا که نوشته شده «کلیه شاغلین مشاغل فنی» آن را هم اگر موافقت بفرمایند عوض کلمه (کلیه) کلمه (هیچ یک) نوشته شود هیچ یک از شاغلین مشاغل فنی هم این صحیحتر میشود تا کلمه کلیه شاغلین چون یک عدهای را استثنا می ضمناً بنده از موقع استفاده میکنم یک نامهای به بنده رسیده است از طرف عدهای از منتظرین خدمت وزارت فرهنگ که اینها آموزگارند و دبیر به جهانی که خود آقای وزیر فرهنگ میدانند منتظر خدمت شدهاند و حالا که کارشان اصلاح شده هنوز بیکارند اینها نامههایی نوشتهاند شاید به اکثر آقایان نمایندگان مجلس دادهاند بنده عین نامه را تقدیم میکنم خدمت آقای وزیر فرهنگ استدعا میکنم همان طوری که گفتهاند اگر کارشان اصلاح شده رسیدگی شود و کار بهشان رجوع شود که بیکار نمانند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دولتآبادی (مخبر). | ||
+ | |||
+ | دولتآبادی (مخبر)- بنده برای این که آقای مکرم گله نفرمایند اول راجع به آن قسمتی که موافقت دارم عرض میکنم تبدیل کلمه (کلیه) به (هیچ یک) اشکالی ندارد بنابراین با اصلاح این کلمه موافقم اما قسمت دیگری که در اول بیاناتشان فرمودند فکر میکنم که یک مطلب اساسی از این تبصره به ذهنشان خطور کرده است و آن این است که وزارتخانهها و ادارات به طور کلی بایستی قانون سازمان داشته باشند و باید هم بیاورند هم از نظر بودجهشان و هم از نظر سازمان وزارتخانهها به تصویب مجلس برسانند و اگر برای وزارتخانهها قانون مصوب مجلس داشتیم دیگر احتیاج به این نبود که در ادارات میزنشینها زیادتر از مراجعین باشند اما این مطلب را تا حالا توجه نفرمودهاند آقای مکرم: که وزارتخانهها را ملزم بکنند که قانون سازمان را بیاورند برای تصویب این که در اینجا نوشته شده است ادارات و دوایر دیگر چون ما در وزارت فرهنگ دو نوع کادر داریم یکی کادر فنی یکی هم کادر اداری قصد ما از تصویب این تبصره این بوده است که کادر اداری حق نداشته باشد از مزایا استفاده کند بنابراین این کلمه کافی است و منظور نظر جنابعالی تأمین شده است (شوشتری: پس گرفتید). | ||
+ | |||
+ | مکرم- با توضیحی که ایشان دادند بنده قانع شدم و پیشنهادم را پس میگیرم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد.) | ||
+ | |||
+ | مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم در تبصره ۵ لایحه فرهنگیان به جای عبارت هشت سال سابقه نوشته شود ده سال سابقه. | ||
+ | |||
+ | حسن مکرم | ||
+ | |||
+ | مکرم- پس گرفتم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد.) | ||
+ | |||
+ | مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم در تبصره ۶ گزارش کمیسیون فرهنگ به جای عبارت هشت سال سابقه نوشته شود ده سال سابقه. حسن مکرم | ||
+ | |||
+ | مکرم- چون با پیشنهاد آقای درخشش اصلاح شده بنده پس گرفتم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد.) | ||
+ | |||
+ | مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم در تبصره ۷ گزارش کمیسیون فرهنگ به جای عبارت: لااقل پنج سال در خارج تهران و حومه، این عبارت نوشته شود: لااقل ده سال که پنج سال آن در خارج طهران و حومه باشد. حسن مکرم | ||
+ | |||
+ | مکرم- چون این پیشنهاد هم با پیشنهاد آقای درخشش حل شده پس میگیرم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شده) | ||
+ | |||
+ | مقام محترم مجلس شورای ملی. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم در تبصره ۷ گزارش کمیسیون فرهنگ به جای عبارت، لااقل پنج سال در خارج تهران و حومه – این عبارت نوشته شود: لااقل ده سال که پنج سال آن در خارج طهران و حومه باشد. حسن مکرم | ||
+ | |||
+ | مکرم- چون این پیشنهاد هم با پیشنهاد آقای درخشش حل شده پس میگیریم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | مقام محترم مجلس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم توضیحات زیر به آخر تبصره ۸ کمیسیون فرهنگ اضافه شود. | ||
+ | |||
+ | توضیح ۱- هر گاه حقوق رتبه اداری اشخاصی که دارای رتبه دبیری یا آموزگاری میشوند از حقوق رتبه دبیری به آموزگاری میشوند از حقوق رتبه یک آموزگاری یا دبیری کمتر باشد به آنان رتبه یک دبیری داده شود. | ||
+ | |||
+ | توضیح ۲- هر گاه حقوق رتبه اداری شخصی که دارای رتبه آموزگاری یا دبیری می بین حقوق دو رتبه دبیری یا آموزگاری باشد به او رتبه بالاتر اعطا میگردد. | ||
+ | |||
+ | حسن مکرم | ||
+ | |||
+ | رئیس- این وارد نیست این مستلزم خرج است وکیل نمیتواند پیشنهاد خرج بکند (مکرم: پیشنهاد خرج نیست) پس مینویسید پایه بدون حقوق بدهند. | ||
+ | |||
+ | مکرم- یک اصلاحی دارد که اگر توضیح بدهم جناب آقای وزیر فرهنگ موافقت میفرمایند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- وکیل نمیتواند یک پیشنهادی که ملزم با خرج باشد بدهد. | ||
+ | |||
+ | مکرم- پس اجازه بفرمایید توضیح بدهم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | مکرم- این توضیح که خواستم عرض کنم این است که حقوق حد وسط پایه ۵ اداری ۲ هزار ریال است حقوق یک دبیری ۱۹۲۰ ریال است حقوق دوی دبیری ۲۱۶۰ ریال است این کسی که حقوق حد وسط اداری را میگیرد دو هزار ریال وقتی به پایه دبیری میخواهد تبدیل بشود ۱۹۲۰ ریال به او میدهید، ۸ تومان کمتر به او میدهید یا ۲۱۶۰ ریال را یک مثال دیگر بزنم حداقل رتبه ۵ اداری ۱۸۴۰ ریال است رتبه یک دبیری ۱۹۲۰ ریال به عرضم توجه بفرمایید چون پری روز ضمن مذاکرات جناب آقای دولتآبادی جنابعالی فرمودید من جدولی تهیه کردهام. | ||
+ | |||
+ | وزیر فرهنگ- این نظرتان تأمین است در تبدیل رتبه به همان رتبهای که نزدیک است تبدیل میشود وزارت دارایی هم همین را قبول دارد. | ||
+ | |||
+ | مکرم- پس فرمودید به هر رتبهای که بالاتر یا پایینتر و نزدیکتر باشد به آن تبدیل میشود قبول می و پیشنهادم را استرداد میکنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- پس استرداد کردید. | ||
+ | |||
+ | مکرم- بله قبول کردند بنده پس میگیرم. | ||
+ | |||
+ | شوشتری- قربان تنفس نمیفرمایید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- چند دقیقه دیگر جلسه را ختم میکنیم فعلاً پیشنهاد دیگری قرائت میشود پیشنهاد آقای رضایی است که نوشتهاند لایحه مسکوت بماند گمان میکنم منطبق با ماده ۱۴۴ باشد و آن در ماده ۱۴۴ مصرح است در هر مرحله میتوانند این پیشنهاد را بکنند، ماده ۱۴۴ قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد.) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۴۴- هر یک از نمایندگان حق دارد از مجلس کتباً تقاضا نماید که طرح یا لایحه قانونی که به مجلس مراجعه شده موقتاً یا دائماً مسکوت بماند در این قبیل موارد در خصوص رد یا قبول این تقاضا قبل از این که در موضوع اصلی بحث شود پس از توضیح مختصر پیشنهاد کنند و پاسخ آن از طرف به عمل آید و محدود به بحث در موضوع باشد رأی گرفته میشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای رضایی توضیح مختصر بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | رضایی- از آقایان استدعا دارم که به عرایض بنده توجه کنند به چه علت بنده این پیشنهاد را دادم البته کسی مخالف نیست با این که حقوق فرهنگیان و معلمین بالا برود (صحیح است) چه بهتر که ما یک قدرت مالی داشته باشیم که بتوانیم حقوق سایر کارمندان دولت را هم بالا ببریم و این یکی دو جلسهای که این لایحه مطرح بوده در پشت این تریبون و چه در موقعی که دو دوازدهم مطرح بوده است حمله شده است به کمیسیون بودجه که به چه علت بودجه را زودتر تصویب نکنید کمیسیون بودجه گرفتاریش این است که بودجه هفتصد میلیون تومان کسر دارد در یک مملکتی که بودجهاش هفتصد میلیون کسر دارد پشت سر هم حالا لایحه اضافات آوردن بنده نمیدانم چه صورت پیدا میکند یعنی با تصویب این لایحه ۷۰۰ میلیون کسر بودجه ما خواهد شد ۷۴۰ میلیون تومان هفته دیگر جناب آقای دکتر صالح تشریف خواهند آورد اینجا لایحه مربوط به اضافات پزشکان را تقدیم خواهند کرد (وزیر بهداری: شکی نیست) و حق هم دارند بعد از ایشان آقای وزیر کشاورزی بیایند یک لایحهای راجع به مهندسین کشاورزی خواهند آورد بعد از ایشان آقای وزیر کشور لایحه خواهد آورد که حقوق پاسبانها باید افزوده شود بعد از ایشان آقای وزیر جنگ خواهد آمد که حقوق افسران بالا برود و مجلس در مقابل تمام اینها اگر اولی را تصویب کرد بقیه را ناچار است تصویب کند (صارمی: چه الزامی دارد؟) بودجهای که الان هفتصد میلیون تومان کسر دارد این ۷۰۰ میلیون تومان خواهد رسید به ۱۷۰۰ میلیون تومان کسر یعنی به فرض این که مسئله نفت حل بشود آنچه ما از نفت درآمد پیدا بکنیم باز مجبوریم فقط صرف حقوق بکنیم از این پول یک شاهی صرف حقوق بکنیم از این پول یک شاهی صرف کارهای عمرانی و تولیدی نمیتوانیم بعد از این بکنیم این یک سیاستی بوده است از شهریور ۱۳۲۰ به این طرف در این مملکت اجرا شده یعنی درآمد حاصله از نفت را آوردند قاطی بودجه کردند و فقط صرف حقوق شده است و نتیجه این سیاست هم این شده روزی که درآمد نفت قطع شد ما نتوانستیم ایستادگی کنیم امروز هم همین است هنوز که مذاکره است برای این که مسئله نفت حل شود و یک درآمدی گیر ملت و دولت ایران بیاید باز پیشپیش محل خرجش تهیه شده است که اینها همهاش صرف حقوق بشود و یک شاهیاش به درد کارهای عمرانی و تولیدی که به درد این مملکت بخورد صرف نشود بنده به این دلیل استدعا کردم که آقایان موافقت بفرمایند این لایحه از دستور خارج شود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای محمدعلی مسعودی. | ||
+ | |||
+ | مسعودی- به نظر بنده این پیشنهاد مسکوت ماندن که آقای رضایی دادند چند مرتبه در مجلس مطرح شد مورد شده دلیلش هم توجه مجلس است به چند موضوع یکی موضوع فرهنگ است و دیگری بهداشت و یکی هم مربوط به مسائل کشاورزی و کارگران که بایستی واقعاً از هر جایی هست پول تهیه کرد و به این راهها مصرف کرد به نظر من اگر مجلس این دوره فقط به دو موضوع بهداشت و فرهنگ توجه داشته باشد به خودی خود پس از گذشتن چند سال خود این مردم سالم و باسواد میشوند و خودشان نان خودشان را درمیآورند میروند دنبال کار الان یکی از عیوب کار ما این است که ما مردم صحیح و سالمی نداریم پولی در این راهها خرج نکردیم البته حقوق کارمندان اضافی بایستی واقعاً در دستگاهها حذف شوند و اینها را فرستاد پی کارهای تولیدی پی کارهایی که پول دربیاورند تقسیم خالصجات بکنیم این کارمندان اضافی که حقوق به آنها داده میشود بروند به یک راههایی نه این که ما دربست بگوییم در وزارت فرهنگ و وزارت بهداری را ببندید بروید فلان کارخانه را وارد کنید یا فلان سد را بسازید این که نمیشود آدم میخواهد خود کارخانه ساختن یا سدسازی یا کارهای تولیدی آدم سالم میخواهد آدمی که بفهمد و راهش هم به نظر بنده این است که بهداشت و فرهنگ را در مملکت تعمیم بدهیم و واقعاً پولهایی که از راه درآمد نفت به دست میآید در درجه اول در این دو راه مصرف کنیم بنابراین من با این پیشنهاد مخالفم به دلیل این که به نظر من وظیفه هر دولتی و هر ملتی این است که عایدی از هر راه است تهیه کند برای این دو راه نه این که بیاییم بگوییم چون کسان دیگری هم میخواهند پس صرف فرهنگ هم نشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- رأی گرفته میشود بپیشنهاد آقای رضایی آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد یک پیشنهاد دیگری خوانده میشود بعد جلسه ختم میشود (به شرح زیر خوانده شد). | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم که تبصره ۹ به عبارت زیر اصلاح شود «دبیرانی که با رعایت مقررات مربوط به دانشگاه به پایه دانشیاری نایل میشوند از مازاد حقوق و کمک پایه دبیری خود تا موقعی که حقوق و کمک پایه دبیری خود تا موقعی که حقوق و کمک پایه دانشیاری آنها به میزان برسد استفاده خواهند نمود و نیز دبیرانی که بیش از این تاریخ به پایه دانشیاری نایل شدهاند از تاریخ تصویب این قانون مشمول این تبصره خواهند بود. صدرزاده | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای صدرزاده. | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- عرض کنم که در سابق بر این حقوق دانشیاری از حقوق دبیری کمتر بود و یک عدهای تحمل کردند برای این که از طریق دانشیاری بتوانند خدمت بیشتری انجام بدهند در این تبصره الان برای این که از طریق دانشیاری بتوانند خدمت بیشتری انجام بدهند در این تبصره الان برای آنها یک مزایایی قید شده است و لکن با قید شرط نوشته شده «به شرط پیدا شدن اعتبار» به نظر بنده این شرط به خصوص برای این طبقه که یک عده معدود هستند بیمورد است برای این که از این لایحه ممکن است در حدود پنج شش میلیون تومان به مصرف فرهنگ برسد در صورتی که برای این طبقه یک مبلغ ناچیزی پرداخت خواهد شد مضافاً به این که در تبصره ۱۲ به طور کلی قید شده است مابهالتفاوتی که به موجب این قانون حاصل میشود با پیدا شدن اعتبار قابل پرداخت خواهد بود یعنی این عبارت تبصره ۱۲ شامل تمام مزایایی است که در این ماده واحده و این تبصرهها موجود است بنابراین دیگر معنی ندارد که برای این عده به خصوص یعنی این دانشیاران یک شرط اضافی هم در نظر بگیریم (صحیح است) بنابراین این قسمت را حذف بفرمایید. (صحیح است.) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مخبر. | ||
+ | |||
+ | مخبر- بیان آقای صدرزاده بسیار صحیح بود زیرا وقتی در تبصره ۱۲ قید شده است که انجام مفاد این لایحه موکول به پیدا شدن اعتبارات شامل این هم هست النهایه یک نکته اینجا است که ما دو نوع دبیر داریم که به مقام دانشیاری میرسند یکی آن دبیرانی هستند که پایه دبیری دارند و الان حقوق دبیری دارند که زاید بر نصاب دانشیاری هستند آنها از نظر اعتبار دولت حقوقشان پایدار است توجه بفرمایید جناب آقای صدرزاده حالا دوباره مطلب را عرض میکنم مطلب اصلی که فرمودید عرض کردم که صحیح است برای این که وقتی گفتم به شرط این که اعتبار پیدا شود شامل تمام لایحه است اما یک نکته قابل توضیح است که از نظر اعتبار کلی دولت تفاوت دارد و آن این است که یک عده دبیر الان هستند که حقوق دبیری خودشان را میگیرند و داوطلب دانشیاری هستند وقتی که امتحان میدهند وقتی که به کنکور میرسد و در دانشگاه به سمت دانشیاری میرسند در عین حال که اعتبار آنها از دو محل است تفاوت حقوق دبیری و دانشیاریشان موجود است و احتیاجی به اعتبار ندارد ولی یک عده هستند که متأسفانه باید اعتبار برایشان فراهم کرد حالا اگر موافقت فرمایید که عبارت باقی باشد ضرری ندارد (صدرزاده: منظور بنده این است که این قسمت پیدا شدن اعتبار در آن ماده ضرورت ندارد) این استثنایی است از لحاظ مقدمه این دو موضوع است اگر توجه بفرمایید باز توضیح میدهم ما دو نوع دانشیار داریم از نظر حقوق یک عدهای بودند که قبلاً دبیر بودند آمدند دانشیار شدند در سابق، این قسمت اخیر که گفتیم به شرطی که اعتبار پیدا کنیم به آنها داده شود تنافی دارد و تباین دارد با قسمت دیگرشان یعنی آن دانشیارانی که امروز میآیند و رتبه دبیری دارند که حقوقشان بیشتر از حقوق دانشیاری است آنها الان بر ایشان اعتبار هست ولی آنهایی که از قبل آمدهاند اعتباری بر ایشان نیست و خیال میکنم که ذکر این عبارت در این تبصره هیچ اشکالی ندارد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- رأی گرفته میشود بپیشنهاد آقای صدرزاده آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده کمتری برخاستند) تصویب نشد. | ||
+ | |||
+ | ۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد، ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | رئیس- جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز پنجشنبه خواهد بود دستور دنباله همین لایحه آقایان اول وقت تشریف بیاورید. | ||
+ | |||
+ | (مجلس یک ربع بعد از ظهر ختم شد.) | ||
+ | |||
+ | رئیس مجلس شورای ملی-رضا حکمت | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم - ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ تا ۲۶ فروردین ۱۳۳۵]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم - ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ تا ۲۶ فروردین ۱۳۳۵]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۴۳
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸
جلسه: ۳۸
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه نهم شهریور ماه ۱۳۳۳.
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر جزایری، قناتآبادی.
۳- اخذ رأی و تصویب لایحه اجازه پرداخت حقوق و هزینه کل کشور بابت دو ماهه مرداد و شهریور.
۴- بقیه مذاکره در لایحه ترمیم حقوق معلمین.
۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد، ختم جلسه.
مجلس دو ساعت و بیست و پنج دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود: (به شرح زیر قرائت شد.)
غائبین با اجازه، آقایان: هدی، بیات ماکو، قوامی، جلیلی، احمد صفایی، مهندس اردبیلی، خاکباز، امید سالار، سلطانالعلما، پیراسته، حائریزاده، یارافشار، صادق بوشهری، علم، بوربور، دکتر پیرنیا، ابراهیمی، میراشرافی، سرمد، برومند. غائبین بیاجازه، آقایان: باقر بوشهری، اریه، حشمتی، دکتر عمید، تربتی، غضنفری، سعیدی، کدیور، شفیعی، شیبانی، دکترآهی، دکتر وکیل، دکتر عدل، سالار بهزادی، معینزاده. دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه، آقایان: تفضلی ۲۰ دقیقه، محمود افشار ۲۰ دقیقه، موسوی ۳۵ دقیقه، عبدالحمید بختیار یک ساعت، امیر تیمور کلالی یک ساعت، شاهرخشاهی یک ساعت و بیست دقیقه، حمیدیه ۲ ساعت.
رئیس- نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ آقای شوشتری بفرمایید.
شوشتری- خواستم استدعا کنم یک طرحی که چندی قبل به امضای چهل و چند نفر از نمایندگان داده شده دستور بفرمایید جریان عادی خودش را طی کند و دستوری بفرمایید راجع به کنگره بود.
رئیس- درصورت مجلس نظری نیست؟ (گفته شد: خیر) صورت مجلس جلسه پیش تصویب شد.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر جزایری، قناتآبادی.
رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند (نقابت: دستور آقا)
قناتآبادی- باز ما اسم نوشتیم رحم هم خوب چیزی است.
رئیس- آقای دکتر جزایری بفرمایید.
دکتر جزایری- به طوری که آقایان همکاران محترم ملاحظه فرمودهاند بنده از ابتدای تشکیل مجلس تاکنون هیچ وقت مزاحم آقایان برای نطق قبل از دستور نشدهام علتش هم این است که فکر میکردم در این موقع که مملکت ما در یک وضعیت خاص و حسابی قرار دارد و قطعاً اولیای دولت هم گرفتار انجام کارهای عمومی هستند و یقیناً بیانات آقایان نمایندگان و بنده شامل تذکرات از نظر انجام کارهای اصلاحی است بنابراین مزاحمتی برای دولت فراهم نشده باشد و به تذکرات خصوصی به دولت و آقایان وزرا اکتفا میکردیم آقایان ملاحظه میفرمایند که اوضاع به صورتی پیشرفت میکند و گرفتاریها به قدری در مملکت فراهم شده است که متأسفاهه فکر کردم که قطعاً به صورت نطق قبل از دستور تذکری حضور آقایان محترم داده باشم در این موقع که مملکت در آستانه کار حساس نفت است بایستی اولیای محترم دولت کاری بنمایند و وسایلی فراهم آورند که همه مردم متوجه حسن انجام وظیفه اولیای دولت باشند (صحیح است) بنده یقین دارم که عدهای از افراد همکاران دولت و رئیس دولت و آقایان قطعاً حسننیت در انجام کارها دارند ولی متأسفانه باید عرض کرد که شاید عدهای حسن نیت نداشته و یا واقعاً نمیتوانند کاری برای مملکت بکنند (صحیح است) از هر گوشهای صدایی است همه آقایان نمایندگان شهرستانها و تهران میدانند که غالباً آقایان موکلین که به آقایان مراجعه میکنند از اوضاع مملکت متأسفانه شکایت میکنند و با تبلیغات سویی که در این موقع هست خود اولیای دولت نباید بهانه برای این تبلیغات و عدم رضایت مردم بدهند دوستان عزیز من قبلاً راجع به جریانات اتوبوسرانی تهران و وضع نان و ارزاق و فشارهایی که عدهای از مأمورین دولت و سوءاستفادهای که عدهای از مأمورین دولت در شهرستانها و تهران میکنند تذکراتی دادهاند آقایان وزرا و آقای معاون نخستوزیر و جناب آقای نخستوزیر ما انتظار داریم که در تعقیب این تذکرات برای اصلاح عیوب کاری بکنند ما چند ماه منتظر اقدام شما شدیم بالاخره مطمئن باشید اگر اوضاع حساس مملکت و اوضاع حساس نفت در پیش نبود تذکرات بیان صورت ملایم و معقول درنمیآمد (صحیح است) قطعاً مجلس شدیدتر از این عمل میکرد آخر یک فکری بفرمایید از هر گوشهای یک صدایی است این تذکرات به عنوان راهنمایی آقایان است به عنوان چارهجویی و یادآوری است غرض از انتقاد، گر چه باید واقعاً اقرار کرد که بعضی از عملیات دولت حقیقتاً انتقاد دارد، چه قدر مردم ناراضی هستند ولی ما نمیگوییم تا شما کارهای اساسیتان را انجام بدهید اما آخر خودتان هم یک فکری بکنید به هر چیز دست بزنید یک عدم رضایت و گرفتاری است بنابراین میخواهم استدعا بکنم که دولت فکر و چارهای بکند و الا بر فرض این که موضوع نفت هم حل بشود و بر فرض این که عوایدی هم وصول بشود با این دستگاه صرف ملت ایران نخواهد شد (صحیح است) بنده که از گذشته با سازمان برنامه ارتباط داشتم حالا هم افتخار خدمتگذاری در کمیسیون برنامه را داریم واقعا گزارشهایی از طرف رفقای ما داده میشود حتی از طرف خود شرکتها و سازمان برنامه داده میشود که واقعاً حیرتآور و تعجبآور است (صحیح است) پری روز بود که یکی از رفقای ما به شرکت چای رفته بود ایشان در کمیسیون گزارش دادند که شرکت چای در چهار سال پیش از این با سرمایه سی میلیون تومان تشکیل شده است آقایان رفقا و همکاران عزیز بدانید که در مدت چهار سال این سی میلیون تومان را خوردهاند و از بین رفته است (صحیح است) ۱۳ میلیون تومان آقایان طلب دارند از مردهها از شاگرد آشپزها از باغبانها و اشخاص بیاعتبار بیش از ۵۰۰ هزار تومان سفته به امضای مرده گرفتهاند به امضای مراد نسیمپور گرفتهاند که این آقا چند سال پیش در پاریس مرده ما البته به سازمان برنامه تذکر دادیم به اولیای دولت گفتهایم کی میتواند مسئولین امر را معرفی کند مجلس شورای ملی نمیتواند در امر اجراییات مداخله کند وظیفه ما فقط تذکر است، ر سایر قسمتهای سازمان برنامه هم این قبیل خرابیها هست در سایر قسمتها هم هست (مهدی ارباب انحصار این خرابکاریها را دارد) دو سال تمام است شرکت چای برابر گزارش همکار عزیزم دفاتر رسمی خود را ننوشته است برای این که ندانند حساب شرکت چای چیست این شرکت بیش از چهار سال نیست که تشکیل شده در صورتی که هشت کارخانه چای خشک کنی در اختیارش است که مشابهش را امروز مالکین خصوصی خرج در رفته هر یک را در سال ۲۵۰ هزار تومان اجاره میدهند بنابراین این عواید هم روی این شرکت چای بوده است و عواید دیگر (صحیح است) بنابراین این تذکراتی که به آقای وزیر فرهنگ که عضو محترم دولت هستند به آقای معاون نخستوزیر و سایر آقایان عرض میکنم اینها چیزی نیست که ما ساکت بمانیم ولی چون مملکت در وضع خاصی است خواهش میکنم تذکر میدهم که فکری بفرمایید و الا یقیناً مجلس محترم شورای ملی و همکاران عزیز من به صورت شدیدتر و به صورت جدیدتری به آقایان تذکر خواهند داد اما یک مطلبی که از حضور آقای جعفری وزیر محترم فرهنگ استفاده میکنم و میخواستم این موضوع را در لایحه فرهنگ عرض کنم و موفق نشدم چون همه آقایان موافق بودند و موافقند که لایحه فرهنگ زودتر به تصویب برسد بنده آن وقت مزاحم نشدم و از وقت قبل از دستور استفاده میکنم و آن این است که ملاحظه فرمودید جناب آقای جعفری مجلس شورای ملی با یک علاقه خاصی نسبت به فرهنگ اقدام کرد و با این که وضع مالی دولت زیاد خوب نیست واین لایحه هم مقداری بر بودجه دولت اضافه خواهد کرد معذلک با علاقه زیاد آمدند رفقا در کمیسیون و با این که قبلاً یکی از رفقا یک شوخی کردند و گفتند که ممکن است این لایحه در کمیسیون دفن شود برای این که اثبات کرده باشد که لایحه در کمیسیون دفن نمیشود با تشکیل یک سوکمیسیون و خود کمیسیون و با حضور خود حضرتعالی تمام جزییات این لایحه را رسیدگی کردند وای لایحه را درست کردند و شاید با این لایحه ۴۰ میلیون تومان بر بودجه دولت اضافه شود ولی این از نظر علاقه آقایان وکلای محترم به فرهنگ است اما در مقابلش هم از جنابعالی و اولیای فرهنگ انتظاراتی دارند.
خود جنابعالی سالیان دراز در فرهنگ خدمت کردهاید میدانید که شرط اول خدمت فرهنگ حسن اخلاق و عقت اخلاقی و شایستگی کارکنان فرهنگ است و خود جنابعالی میدانید که عزیزترین فرد هر شخصی که اولاد اوست از نظر تربیت به اولیای وزارت فرهنگ که در حقیقت پدران روحانی اطفال هستند سپرده شده است و آنها انتظار دارند که این آقایان از نظر اخلاق و از نظر تحصیلات راستی مراقبت کنند و شایستگی داشته باشند اگر خدای نکرده خود جنابعالی میدانید که در دبستانی، دبیرستانی از طرف اولیای مدرسه، از طرف معلم که من یقین دارم که معلمین ما بری باشند و بری بکنند خودشان را از این کارها در موقع امتحان توقعات مادی و امثال آن داشته باشند و یا خدای نکرده چیزهای دیگری باشد و فساد اخلاق داشته باشند و شایستگی نداشته باشند و یا سواد نداشته باشند این بچه از کوچکی و طفولیت بد بار میآید عضو مفیدی برای جامعه نخواهد بود بنابراین بنده میخواهم استدعا کنم و به خود حضرتعالی هم مکرر چون ارادت دارم تذکر دادهام که اشخاصی هستند که باید تجدیدنظری در وضعشان بشود مخصوصاً رؤسای دبیرستانها و دبستانها بنابراین میخواهم استدعا بکنم همان طور که ما و رفقای عزیز و مجلس محترم نسبت به پیشرفت کار آقایان در تصویب این لایحه اقدام میفرمایند آقایان هم استدعا میکنم توجهی بفرمایند که عدم رضایتی از طرف مردم نسبت به اولیای فرهنگ و نسبت به تشکیلات فرهنگ نباشد مطلب سومی که باید به عرضتان برسانم و چون میدانم خود حضرتعالی سالها در فرهنگ بودهاید و میدانید که در روز اول ورود به فرهنگ این مطلب را تذکر دادهام و رویش عمل کردهام موضوع برنامه فرهنگ است. در ممالک مترقی برنامه فرهنگ روی احتیاجات کشور تنظیم میشود اگر مملک صنعتی باشد سعی میکند که مهندس و تکنسین و افرادی که مفید به حال صنعت باشد تهیه بکند و اگر مملکت کشاورزی باشد روی احتیاجات کشاورزی برنامه خودش را تنظیم میکند، و بالاخره هدف فرهنگ تهیه آدم و جوان فعال و مفید برای بالا بردن سطح زندگی یک مملکت است خودتان تصدیق میفرمایید که مهمترین چیزی که در برنامه فرهنگ ما فراموش شده همین مطلب است. مملکت صنعتی و یا کشاورزی شما ۱۰ تا مدرسه فنی و حرفهای و صد تا مدرسه کشاورزی ممکن است ظاهراً داشته باشد ولی باید تراکتور و وسایل داشته باشد شاگرد روی ماشینآلات رفته و یا در روی زمین کار کرده باشد ما چهار سال در سازمان برنامه روی برنامه، با مشاورین خارجی و متخصص داخلی مشورت کرده بودیم و یک برنامهای تهیه کرده بودیم عین این برنامه را آوردم فرهنگ خود حضرتعالی هم سابقه دارید و دوستان بنده هم در فرهنگ میدانند یک فکری برای برنامه بکنید، البته بعضیها به حضرتعالی علاقه دارند ولی متأسفانه آن طوری که باید عمل کنند و کار پیشرفت بکند پیشرفت نکرده است خود حضرتعالی توجهی به این امر بفرمایید البته بنده دیدم که گفتند داوطلب در مدرسه زیاد شده و حقوق هم زیاد شده وقت شما مدرسه حرفهای نداشته باشید وقتی مدرسه مفید نداشته باشید البته شاگرد میخواهد همین مدرسه را طی کند و دیپلم را بگیرد و بعد برود در ادارهای با رتبه ۳ مشغول کار شود آقا این برنامه یک کار اساسی است که من امیدوارم با همکاری جنابعالی و اولیای محترم فرهنگ این کار اصلاح شود مطلب دیگری که باید تذکر بدهم به طوری که خود آقای وزیر فرهنگ هم فرمودند امسال دولت به علت کمی اعتبارات راجع به اعتبارات اضافی وزارت فرهنگ هنوز توجهی نفرمودهاند بنده خواستم بدین وسیله جلب توجه اولیای دولت را بکنم که وقتی مدارس افتتاح میشود در اول افتتاح بایستی حتماً کلاسهای اضافی تأسیس شود که شاگردها در کوچهها نمانند قطعاً باید فکری برای اعتبارات اضافی وزارت فرهنگ شود مطلب آخری که بایستی خدمتتان عرض کنم موضوع فرهنگ خوزستان است قطعاً آقایان نمایندگان محترم خوزستان با حضرتعالی مذاکره کردهاند و قطعاً اصرار هم کردهاند و امیدوارم که آقایان نمایندگان خوزستان هم نرنجند که من مطلبی راجع به خوزستان بگویم چون من خوزستانی هستم و خدمتگذار خوزستان و عضو کوچک آقایان و علاقمند به آقایان عرض کنم خوزستان در این مدت کار عمران و آبادیش عقب رفته و از نظر فرهنگ هم هیچ توجهی نشده (پورسرتیپ: با سایر جاها چه فرق دارد؟) مثل همه جا است حضرتعالی هم راجع به حوزه مأموریت خود خواهید فرمود بنده این مطلب را که عرض میکنم راجع به همه جا است ولی جناب آقای پورسرتیپ جنابعالی که مدتی هم فرماندار خوزستان بودهاید و ملاحظه فرمودهاید که در خوزستان صدی هشتاد مریض هستند تراخمی هستند دارو ندارند طبیب ندارند وسیله ندارند که معالجه کننند مردم خوزستان تقاضا کردند که یک دانشکده پزشکی با داشتن مؤسسات بیمارستانی در آبادان برایشان تأسیس شود استدعای ما از آقای وزیر فرهنگ و هیئت دولت این است که توجهی به این امر بفرمایند موضوع هنرستان و دانشسرای کشاورزی، و همچنین یک فکری بفرمایند که این ایرانیهای عرب زبان دبستانی داشته باشند و فارسی یاد بگیرند (صحیح است، احسنت) (پورسرتیپ: دانشکده کشاورزی را در شوشتر تأسیس کنند.)
رئیس- آقای قناتآبادی.
قناتآبادی- خیلی مایل بودم قبل از این که تعطیلات تابستانی مجلس شورای ملی شروع شود یعنی در آن جلسه آخر اکثریت نمایندگان محترم اجازه میفرمودند که من عرایضم را از پشت تریبون مجلس شورای ملی بنمایم اما متأسفانه مقتضی ندانستند یا مصلحت ندانستند یا خسته بودند کسل بودند نمیدانم علت واقعی چه بود (موسوی: هوا گرم بود) هوا گرم بود مغزها به غلیان آمده بود این بود که اجازه نفرمودند (احمد فرامرزی: چون دیدند مغز به غلیان آمده از این جهت بود) یعنی در آینه دیدند من قبل از تعطیل راجع به روشی که دولت درباره آزادیهای فردی و اساسی که از ابتداییترین حقوق ملتها و افراد است میخواستم بیاناتی بکنم و مطالبی را به عرض نمایندگان محترم مجلس شورای ملی برسانم زیرا قطع نظر از این که این موضوع یعنی آزادی فردی با لذات قابل بحث و قابل توجه است و تمام نهضتها و انقلاباتی که در دنیا به وجود آمده برای به دست آوردن این موضوع است اساساً در این روزها کشور ما در شرایط و اوضاع و احوالی به سر میبرد که این موضوع آزادی فردی و قانونی از نظر سرنوشت امروز و آینده ما و نسلهای آینده بسیار بسیار لازم و ضروری است همه میدانند حتی بدبین ترین افراد هم نمیتوانند انکار کنند که ملت ایران در مقابل مصایب و مظالم و تجاوزاتی که یک دولت قلدر به وسیله شرکت سابق نفت در ایران مینمود قیام کرد و این مطلبی است که دنیا این مطلب را به خوبی قبول دارد خواه بعضیها بخواهند قبول کنند و خواه نخواهند منظور از این قیام ملت ایران به دست آوردن حق حاکمیت تام و تمام بود و در مرحله دیگر استیفای کامل از منابع و معادن و مخازن زیرزمینی که در رأس آنها معادن نفت قرار گرفته بود نتیجه مبارزه ملت ایران به صورت قوانین ملی شدن صنعت نفت در آمد. آن کسانی که مأمور بودند از طرف ملت ایران که به دنبال تمایلات ملت ایران بروند و نهضت ملت ایران را به نتیجه قطعی و جدی خود برسانند در اثر اشتباهات (صحیح است) و اغراض و سایر عوامل دیگر انحرافاتی در رویه آنها به وجود آمد (صحیح است) این انحرافات موجب و موجد پیدایش
یک حوادث دیگری گردید که منجر به سقوط دولت گذشته شد. مطلبی که بنده درباره آن اصرار دارم و توجه نمایندگان محترم را هم به آن میخواهم جلب کنم این است که حساب بد فکری و اشتباه یک فرد و دو فرد و دو فرد را ممکن نیست به حساب ملت ایران گذاشت (صحیح است) ملت ایران دیروز قیام کرده است و امروز هم در حال قیام و آمادگی از برای حفظ ثمرات پرافتخار نهضت ملی ایران میباشد (صحیح است) (مهندس جفرودی: با این که در تحت فشار است) اما دولتی که امروز مدعی این است که من دولت خدمتگذار مردم ایرانم این رویهای که اتخاذ کرده است از نظر من که یک فردی از افراد ملت ایرانم و به نام نماینده مجلس شورای ملی اینجا سخن میگویم قابل هضم نمیباشد زیرا در این روز و در این زمان که دولت و یک عدهای از نمایندگان کمپانیهای بزرگ دنیا که هر دسته و فرد آنها متعلق به یک دولت بزرگ و مقتدر و استعماری دنیاست در مقابل هم قرار گرفتهاند و مشغول مذاکره هستند و به قول خودشان موافقتنامههایی هم امضا کردهاند. در چنین شرایطی جرم بزرگ و مسلم و محض است که دولت در کشور ما آزادی را در فشار بگذارد و قلبها را بشکند و روزنامهها را پاره کند (تیمورتاش: مقصود آزادی قلم است) البته آزادی، جناب آقای تیمورتاش وقتی بنده عرض میکنم مقصود و منظورم از آزادی این است که حدودی که قانون و اخلاق انسانیت برای یک فرد و یک دسته قائل شده است این را عرض میکنم یعنی اظهار عقیده کردن آزاد، اظهار نظر کردن مطابق مصالح و مصلحت (صحیح است) این مقصودم است و الا شما خیال میکنید من که میگویم آزادی مقصودم این است که یک عدهای حق داشته باشند به دیگران بد بگویند، دشنام بگویند؟ (تیمورتاش: بنده مقصودم توضیح جنابعالی بود) این آزادی نیست، این تجاوز است، آزادی در حدود قانون و در حدود فضیلت آزادی یعنی یک روزنامهنویسی حق داشته باشد که بنویسد آقای سپهبد زاهدی آقای وزیر دارایی این روشی که شما اتخاذ کردهاید و این ورقی که به نام موافقتنامه بین دولت ایران و کنسرسیوم منتشر گردیده این برخلاف تمایلات ملت ایران و بر خلاف قوانین موضوعه است (امیر احتشامی: این طور نیست) (دولتشاهی: چنین نیست) با گفتن این حرف و نوشتن آن تجاوزی هم به جایی نشده و مأمور حکومت نظامی هم حق نداشته باشد برود در مطبعه و در اداره روزنامه و این مطالب را سانسور بکند اگر هر یک از آقایان نمایندگان محترم به خصوص جناب آقای دولتشاهی که میفرمایند همچو چیزی نیست مایل باشند بنده حاضرم به شما صد مدرک غیر قابل انکار از سانسوری که حکومت نظامی و شهربانی در روی جراید کرده است و اجازه نداده است روزنامهنگاران منویات مردم ایران را منتشر کنند به شما ارائه دهم (دولتشاهی: شما که ناظر جریان و حسن اخلاق کریمپور شیرازی بودید توی مجلس بودید) خیلی خوشمزه است من این چند روزه که راجع به مطبوعات صحبت میکردم و در صدد و تلاش این بودم که طرحی تهیه کنم و از آقایان نمایندگان محترم استدعا کنم موافقت بفرمایند که برای مطبوعات ملی و معتقد به سنن ملی و قانون اساسی آزادیی که قانون معین کرده تضمین بشود جناب آقای عبدالصاحب صفایی تشریف ندارند رفتهاند بیرون ببنده فرمودند که اگر این مطلب مطرح شود حالا با شوخی یا جدی من کاری ندارم فرمودند اگر این مطلب مطرح شود من روزنامههایی که به تو فحش دادهاند و کاریکارتور تو را کشیدهاند و بر حال مملکت بد گفتهاند من آنها را میآورم از پشت تریبون عرضه میدارم من البته یک مطلبی به ایشان گفتم که آن مطلب به جای خودش محفوظ اما یک چیز دیگری میخواهم خدمت شما عرض کنم و آن این است که بر فرض چنین باشد:
به شکست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خم می سلامت شکند اگر سبویی بگذارید روزنامهها به من فحش بدهند، بگذارید دشنام بدهند، اما حق نیست به بهانه این که به من یک روزنامهای فحش میدهد ما موافقت بکنیم که یک اختناق کلی یک سایه ابر گذر سیاه در سرتاسر مطبوعات کشور گسترده شود. (صدرزاده: صحیح است) چند روز پیش یکی از همین روزنامهها را به من دادند که تو هی میگویی مطبوعات، ببین چه نوشته خواندم دیدم نوشته که سفارت روس ده هزار منات به من شمس قناتآبادی داده که من با قرارداد نفت مخالفت کنم (بهادری: حالا که منات نیست) من هم میخواهم همین حرف را بزنم جناب آقای بهادری دزد ناشی به کاهدان میزند، این آقای روزنامهنویس نمیداند که الان دیگر در روسیه شوروی مناتی در کار نیست (تیمورتاش: مناطی هم در کار نیست) (صدرزاده: تازه باشد به درد سرکار نمیخورد) من هم میخواستم بگویم منات پولی که نیست هیچ گونه مناطی در کار نیست. علاوه چیزی که به من هیچ موقع چسبندگی نخواهد داشت این است که من طرفدار یک سیاستی باشم که آن سیاست در دنیا مسلکش بلشویکی و کمونیستی باشد (صحیح است) من در زندگیم افتخارم این است که دشمن کمونیست و بلشویک بودهام و خواهم بود (احسنت) و افتخار هم خواهم کرد که به یاری و رضای خدا با این مسلک بمیرم اما دشمنی من با بلشویکی و کمونیستی مناط نمیشود و ایجاب نمیکند که من در مقابل تجاوز دولت دیگر به حقوق ملتم تسلیم شوم و سر تسلیم فرود بیاورم (صحیح است) ممکن نیست (نراقی: هیچ کس نمیشود) آنها که منکرند ... من که نگفتم شما میشوید بنابراین من قبل از این که بیایم پشت تریبون بعضی از آقایان نمایندگان محترم فرمودند که تو میخواهی راجع به نفت صحبت کنی؟ گفتم نه من راجع به خود نفت نمیخواهم صحبت کنم راجع به مقدمات کار نفت میخواهم صحبت کنم (تیمورتاش: اشکالی ندارد راجع به خودش هم صحبت کنید) نوبتش میشود صبر کنید انشاءالله مقدماتی که بنده عرض میکنم این است این رویه قابل دوام نیست. دیشب جراید خبری مرکز یک خبری از قول خبرگذاری فرانسه با موافقت فرماندار نظامی نقل کردند نظریه فرماندار نظامی را هم ذیل آن خبر نقل کردند با وجود این صبح که شد مخبرین را خط کردند با این که خود فرمانداری نظامی موافقت کرده و ذیلش نظریه داده باز صبح به خط کردند و بردند و گفتند چرا چنین چیزی نوشتهاید همان طوری که آقایان میدانید اگر بنا بشود سایه حکومت نظامی در تمام شئون زندگی این قدر ریشهدار و گسترده شود دیگر این ملت را نمیگویند ملت آزاد و اگر بنا باشد در یک چنین شرایطی قلمها شکسته شود و نفسها در سینه حبس شود و تمام بدبختیها از اطراف و اکناف به سر مردم ریخته شود در چنین شرایطی بخواهند یک تصمیمی بگیرند این تصمیم نه از نظر حقوقی نه از نظر قانونی نه از نظر حق و نه از نظر فضیلت و نه از نظر بینالمللی به هیچ وجه منالوجوه قابل اعتبار نیست و قابل قبول نیست و دنیا هم بداند که قابل دوام هم نخواهد بود، برای این که ممکن است یک روز دو روز یک سال دو سال یک ملتی را خاموش کرد، ولی برای ابد نمیشود یک ملتی را محکوم به مرگ کرد و به او گفت بمیر و صدایت در نیاید و یا مخصوصاً آنجایی که پای منافع، پای حساب، پای استقلال و پای غرور ملی آن ملت در کار باشد انشاءالله جناب آقای تیمورتاش اگر روزی شد صحبت خواهم کرد و خواهم عرض کرد که در این موافقتنامه ... (تیمورتاش: با هم صحبت خواهیم کرد) با همه این حرفها و این تبلیغاتی که میشود به غرور ملی ما بزرگترین اهانتها را کردهاند (تیمورتاش: و بزرگترین بیانصافی بینالمللی) به سنن ملی ما بزرگترین اهانت را کردهاند اما ورق بزنید تاریخ را و روزنامهها را بخوایند ببینید در کجای دنیا یک دولتی این جور عمل میکند قریب پنج شش ماه است که رادیوی دولتی همین عرایضی که من در محضر آقایان و در مجلس شورای ملی کردم هیچ کدامش را در رادیو نخواهند گفت میدانید چرا؟ برای این که رفتهاند گفتهاند کسی را پیدا کنید بیاورید بگذارید در رأس تبلیغات که ابداً علاقمند به وطن نباشد رفتهاند این آقایی که اسمش آقای بزرگمهر است آوردهاند و رئیس تبلیغات کردهاند آقایان میدانید این کیست؟ این کسی است که موقعی که متفقین به جبر و عنف و خیانت و ظلم وارد مملکت ما شدند و انگلیسیها میخواستند که عدهای از هموطنان ما را به قید زنجیر و زندان بکشند این بزرگمهر این رئیس تبلیغات کسی بود که این طرف و آن طرف این کوچه و آن کوچه با انگلیسیها میرفت و خانه هموطنان خود را نشان میداد این را آوردند گذاشتهاند رئیس تبلیغات مملکت شما ...
رئیس- آقای قناتآبادی وقت شما تمام شده.
قناتآبادی- بنده اگر اجازه بفرمایید یک ربع دیگر صحبت کنم.
رئیس- آقایانی که با تمدید یک ربع صحبت آقای قناتآبادی موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمایید.
قناتآبادی- تشکر میکنم، این شده است رئیس تبلیغات حالا بروند یک ملتی که سه سال شدیدترین صدمات را متحمل شده است، محاصره اقتصادی شده، به انواع و اقسام بلاساخته و صبر کرده برای حفظ غرور ملی و استقلال به دست آوردن منافع، آن وقت یک دستگاه تبلیغات پشت این دستگاه ببینید چگونه تبلیغ میکند. هر شب میگوید که ببینید این مقدار ما ضرر کردیم انگلستان احتیاج به نفت ما ندارد، دنیا اصلاً نفت نمیخواهد، این آمدن و صحبت کردن برای رضای خدا است برای این که شماها را از گرفتاری نجات بدهند، برای این که شماها را از فقر و بیچارگی نجات بدهند، آن وقت هی رقمهای مفصل و طولانی که این طور شده، این قدر ضرر کردهایم، بیچاره شدیم، گرسنه شدیم، بنابراین بایستی سازش کرد، یک موضوع و یک مطلبی را بنده اینجا تذکر میدهم، از وجدان سلیم آقایان نمایندگان شهادت میطلبم آقایان محترم اگر یک ارتش متجاوزی به یک کشوری تجاوز کرد و وارد آن کشور شد شهرها را گرفتند، خانهها را خراب کردند، اموال را غارت کردند برای مقابله با این ارتش متجاوز گفتند مردم، وطنمان، استقلال کشورمان مورد حمله و هجوم و تجاوز قرار گرفته بسیج بشوید، جوانها اسلحه به دست بگیرید، ثروتمندان ثروت خودتان را بدهید استمداد همگانی عمومی کردند و مردم آن مملکت پول دادند، ثروت دادند، هستی دادند از همه بالاتر برای حفظ استقلال وطن خون دادند، جوانهای عزیزشان را قربانی کردند اگر کسی پیدا شد در این هنگام و به این مردم گفت که شما بد کردید عزیزانتان را دادید، شما چرا جوانهایتان را به کشتن دادید چرا خونهای عزیزانتان را ریختهاید آیا شما به این کسی که چنین سخنی میگوید غیر از عنوان خائن عنوان دیگری خواهید بخشید؟ ابداً، آن کسانی که میگویند شما بیخود قیام کردید، بیخود مبارزه کردید، بیخود بدبختی تحمل کردید، بیخود قربانی دادید، خائن به وطن و به مصالح وطن هستند (کاشانی: صحیح است) مردم وطن ما قیام کردند برای این که انگلستان به وسیله شرکت سابق نفت به ما
تجاوز کرده بود به ثروت ما، به مال ما، به حیثیت ما، به همه شئون زندگی ما، به آزادی اقتصادی ما شبیخون زده بود، مردم در مقابل این تجاوز قیام کردند با آن جنگیدند، مبارزه کردند، دستگاه دولت و تبلیغات دولتی حق ندارند این مبارزه را تخطئه کنند (تیمورتاش: نتیجهاش در اثر اشتباه کاری از بین رفته) نه خیر نرفته ملت ضامن حفظ نتیجه پیروزی است، تنها خود ملتها هستند که حافظ نتایج پیروزی هستند، تا ملتها هستند جناب آقای تیمورتاش نتیجه هیچ پیروزی از دست نخواهد رفت ما از آن کسانی هستیم که نهضت ملت ایران را متعلق به فرد و اشخاص نمیدانیم که با رفتن فرد و اشخاص نهضت از بین برود (صحیح است) این نهضت را ما متعلق به ملت محروم ایران میدانیم (صحیح است) متعلق به گرسنهها میدانیم، متعلق به پابرهنهها میدانیم و آنها هم هستند (مهندس جفرودی: و جریمه هم نباید بدهند) و جریمه هم نمیدهند (عبدالصاحب صفایی: به شرطی که خوب اداره و راهنمایی بشوند و اغوا نشوند) اغوا نیست جناب آقای صفایی مطلب خیلی ساده است در دنیا یک دولتی بوده قدرت داشته، وسیله داشته، دسیسه باز بوده، ریا کار بوده، حقه باز بوده (صدقی: هنوز هم هست) هست بله هست بنده منکرش نیستم، به سر وقتمان آمده جناب آقای صفایی به ما تجاوز کرده، ثروت ما را برده، هستی ما را برده، در تمام شئون زندگی ما دخالت کرده، دخالتهای غیر قانونی و نامشروع، ما در مقابل این دولت که اسم آن انگلستان است قیام کردیم، مبارزه کردیم، حرف حسابی ما هم یک کلمه است، میگوییم آقای انگلستان ما راضی نیستیم زحمت بکشیم، خون بریزیم، جان بکنیم، ثروت ما را تو به رایگان ببری، ما حاضر نیستیم که کارگر خوزستان و آبادان در آن گرما با نان خالی کار کند و بحریه عظیم انگلستان بیاید ثروت ملی ما را به رایگان ببرد، مطلب خیلی روشن است در این قضیه خود شما همه میدانید، هیچ نکته ابهامی ندارد و آقایان دوستان عزیز من میدانند و واقعش این است که میگویم که من اهل عوامفریبی نیستم اگر میخواستم در زندگی عوامفریبی بکنم در مقابل خیلی قدرتها وقتی خطاهایی که کرده بودند نمیایستادم، اولاً یک مطلبی را اینجا از پشت این تریبون به سمع آقایان نمایندگان محترم برسانم برای این که همیشه تکلیف ما روی این قضیه روشن شود، تا آن موقعی که ملت این افتخار را به من بدهد که بتوانم در صف خدمتگزاران باشم موافقت و مخالفت من با اشخاص روی دوستی و رفاقت نیست بنده با آقای سپهبد زاهدی دوستی عمیق و قدیمی نداشتم ما در جهت نهضت ملی با ایشان رفیق و آشنا شدیم یعنی آن چیزی که ما را به همدیگر نزدیک کرده و باعث دوستی شد امورات اجتماعی و مبارزات اجتماعی بوده دوستی خانه و بزم و گردش و تفریح این حرفها نبود ما دنبال یک فکری بودیم امروز هم هستیم و تا جان در بدن داریم دنبال این فکر هستیم و هر کسی هم که به این فکر احترام بگذارد برایش احترام قائلیم و هر کسی که احترام نگذارد احترام برایش قائل نیستیم، جناب سپهبد زاهدی قبل از این که تشریف بیاورند سر کار ما با ایشان صحبتها داشتیم (پورسرتیپ: خدمات ایشان را هم فراموش نفرمایید) بنده هنوز از ایشان انتقادی نکردهام (انشاءالله که نفرمایید) اجازه بفرمایید هر چیز که مربوط به اجتماع و خدمات اجتماعی است باید گفته شود (پورسرتیپ: من شما را آدم منصفی میدانم) قول میدهم که در صحبتها مطلبی نگویم که شما مرا متهم به بیانصافی کنید، قبل از این که ایشان وارد در کار بشوند مطالبی با هم در میان داشتیم یکی از آن مطالب موضوع ملی شدن صنعت نفت بود یعنی ما در آن مورد بحثی نداشتیم چیزی که با ایشان موافقت داشتیم و صحبت کردیم این بود که نفت در سرتاسر کشور ایران ملی شده و لا غیر، یعنی این مطلب در نظر ما و ایشان حل شده بود حالا راجع به بهبودی حال کارگران و فلان و فلان و موتوریزه کردن کار کشاورزی چه و چه این حرفها هر کدام جای خودش مطلبی که اصلاً بحثی نداشتیم این بود (صدقی: حالا هم غیر از این فکری ندارند یعنی هنوز هم قبول دارند) قبول غیر از عمل است این اعلامیهای که ایشان و وزارت دارایی دادند این مخالفت صریح با قوانین مملکتی ما دارد و جرم است ...
عبدالصاحب صفایی- به نظر جنابعالی.
مشایخی- با کدام قانون مغایرت دارد؟
قناتآبادی- موقعش عرض خواهم کرد.
دکتر مشیر فاطمی- منتشر نشده که بفهمیم.
مشایخی- با کدام قانون مغایرت دارد؟
قناتآبادی- با قانون ملی شدن که میگوید صنعت نفت در تمام کشور ملی اعلام میشود.
نراقی- حالا هم ملی است و با آن قانون مباینت ندارد.
قناتآبادی- مغایرتش را عرض میکنم معنای ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور یعنی استخراج و اکتشاف و بهرهبرداری به دست ایرانی باشد (نراقی: حالا هم همین طور است) پس این دو شرکتی که رفتهاند و به ثبت رسانیدهاند چیست؟ در این شرکتها هیچ جایی برای ایرانی نگذاشتهاند (ارباب: بسیار غلط است این دو شرکت مخالف قانون است) بروید این دو شرکت را ببینید اساسنامهاش را هم منتشر کردهاند و جایی اصلاً برای نظارت ایرانیان نگذاشتهاند (نراقی: هنوز که مطرح نشده بگذارید مطرح شود آن وقت اظهار نظر کنید) رادیوی تهران هر شب اظهار نظر میکند حمایت میکند از آن کسانی که میخواهند نفت ما را غارت کنند و این خیانت است (نراقی: هیچ کس خیانت نمیکند شاید باسوادتر از شما هم هستند) مسلماً شما نیستید شما جیپ خوب میتوانید بفروشید ولی در این امور نمیتوانید اظهار نظر کنید انشاءالله خدا یک سوادی به شما بدهد و یک حوصلهای به من، غرض آقایان محترم اظهار لطف فرمودند من را از آن مجرایی که میخواستم صحبت کنم منحرف فرمودند (صدقی: هنوز ناامید نباشید) هیچ وقت ناامید نیستم، یکی از مطالبی که بین ما و ایشان مورد بحث بود پایین آوردن قیمتها بود و چون همیشه دلسوزی میکردند که این مملکتی که این همه نعمت دارد، این مملکتی که این همه مواد اولیه دارد، این مملکتی که فلاحت دارد، این طور است این طور است چرا باید قیمتها این طور باشد متأسفانه از وقتی که ایشان زمامدار شدند تا الساعه که در مقابل آقایان محترم صحبت میکنم سطع قیمتها از صددرصد گذشته دویست درصد اضافه شده است (صحیح است) یعنی اگر سال گذشته شما در این مملکت ذغال را میخریدید کیلویی ۶ ریال امسال مجبورید همین ذغال را بخرید کیلویی ۱۲ ریال (صدقی: صحیح است) من باب مثال عرض میکنم شما امروز یک رقم جنس پیدا نمیکنید که از سال گذشته قیمتش دو برابر گرانتر نشده باشد، چرا؟ برای این که شهرداری تهران هم مثل سایر مشاغلی که اشخاصی متصدی امورند در دست یک اشخاصی است که آن اشخاص اساساً و اصلاً و ابداً از طبقه محروم مملکت اطلاعی ندارند یک عده مردم بیکاره و مهمل ولی نازنین بهبه آمدهاند مصدر کار شدهاند وقتی هم که فکر میکنند، وقتی هم که ابتکار به خرج میدهند میگویند عمارت شهرداری را میخواهیم بفروشیم (مشایخی: جنابعالی در لیاقت آقای ابتهاج هیچ شک نداشته باشید) لایق است آقای مشایخی هیچ میدانید پولدار خوب چه جور آدمی است آن کسی است که اگر گرسنهای دید بهش کمک بکند، اگر درماندهای دید بهش کمک بکند، اگر بیماری دید که دوا ندارد بهش دوا بدهند، این را بهش میگویند پولدار خوب، اما پولداری که همهاش نماز جماعت میخواند گرسنه را دید ترتیب اثر نمیدهد، برهنه را دید اصلاً متأثر نمیشود.
رئیس- آقای قناتآبادی وقت جنابعالی تمام شده است.
قناتآبادی- آقای مصطفی کاشانی هم اسم نوشتهاند ممکن است از وقت ایشان استفاده کنم.
مصطفی کاشانی- ده دقیقه از وقت خودم را به ایشان و پنج دقیقه به آقای دکتر سید امامی میدهم.
رئیس- به دو نفر نمیشود
کاشانی- تمام یک ربع را به آقای قناتآبادی میدهم.
قناتآبادی- تشکر میکنم، آقای مشایخی شهردار خوب آن آدمی است که در احتیاجات عمومی و در ارزاق عمومی نظارت دقیق بکند و نظر نداشته باشد و جیبی هم ندوخته باشد (صحیح است) این را بهش میگویند شهردار خوب (صارمی: و جیب ندوخته باشد) مطلب دیگری که میخواهم بگویم و خواهش میکنم که آقایان محترم هم توجه بفرمایند موضوع امنیتی است که جناب آقای خلعتبری هم در جلسه گذشته به آن اشاره فرمودند واقعاً اگر در یک مملکتی امنیت وجود نداشته باشد مردم آن مملکت به نابودی میروند اما این امنیت باید برای آقایان نمایندگان مجلس و هیئت دولت و یک عده عزیز دردانه وجود داشته باشد؟ یا مثلاً امروز که فلان آقا موافق دولت هست ایشان در امن و امان باشند و کسی را با ایشان کاری نباشد و اگر فلان آقا مخالف دولت باشد در معرض تهدید و فحش و دشنام قرار بگیرد این که معنای امنیت نیست، معنای امنیت این است که تمام افراد این مملکت از شخص اول گرفته تا آن مرد کارگر و کشاورز و گدای سر کوچه در پناه قانون و عدالت در امن و امان باشد و کسی تجاوز به حقوق حق او و آزادی فردی او نکند مگر آن کسانی که علیه مملکت، علیه قانون، علیه دین، علیه قانون اساسی و هستی و علیه موجودیت و استقلال مملکت قیام کرده باشند البته این مردم را باید شدیداً مجازات کرد باید شدیداً تنبیه و نابود کرد ولی آیا ممکن است که ما یک چوب دست بگیریم و بگوییم تمام افراد این مملکت علیه استقلال و قانون اساسی و آزادی مملکت قیام کردهاند نیست همچین چیزی، من یک مطلب را به آقایان عرض کنم بر خلاف آن عده از آقایان یا آن عده اشخاصی که وقتی صحبت حزب توده شود سعی میکنند این حزب توده را یک شبج وحشتناک و عظیم و یک ابوالهول بزرگ جلوه بدهند من بر خلاف آن عده این عقیده را ندارم و معتقدم که در ایران تشکیلات تودهای و کمونیستی هست اما نه به این بزرگی که یک عده میگویند و چرا تا حالا مانده برای این که این دستگاه نمیخواهد هیچ وقت قلع و قمعش بکند (تیمورتاش: در همه جای دنیا هست) منظوری دارند آقای تیمورتاش اجازه بفرمایید من خودم دیدهام در کارگاهها
آقایان اگر بخواهید همین الساعه که به دستگاه دولت یک مبارزه شدیدی با تودهایها دارد من نشان میدهم در کارگاهها من این مطلب را به رئیس دولت سابق هم گفتم به رئیس دولت فعلی هم گفتم و متأسفانه هیچ کدام توجه نکردند، در کارگاهها کار کارگران راضی و ناراضی مریض و بیچاره و بدبخت منحصراً به دست عمال حزب توده انجام میشود یعنی شما اگر بروید در یک کارخانهای وارد شوید میبینید که این کارگران طبیعتاً با صندوق تعاون کار دارند، با بهدرای کار دارند، کمک هزینه میخواهند این کارها را فقط یک کار راه اندازهایی هستند که انجام میدهند و وابسته به حزب منحله توده هستند و حال آن که اگر دولت یک نقشه وسیعی داشته باشد که اگر بنا باشد کار طبقات محروم و کارگران به یک دستهای که وابسته به هیچ حزبی نیستند واگذار شود که انجام بدهند هیچ وقت کارگر محروم و این طبقه ناراضی دنبال آنها نمیروند (تیمورتاش: صددرصد صحیح است) اما متأسفانه نه امروز و نه هیچ وقت این کار را نکردند میدانید چرا یک دسته معدود آخر اگر قدرتی داشتند در مقابل قیام مردم مقاومت میکردند خدا میداند، آن روزی که قیام به معنای واقعی متعلق به مردم بود هیچ وقت به آنها اجازه نمیدادیم به بلشویکها و تودهایها که با ما در یک صف شرکت کنند، هیچ وقت اجازه ندادیم بارها دستههایی با یک پرچمهایی آمدند که شرکت کنند در همین میدان بهارستان و خواستند شرکت کنند ما به آنها اجازه ندادیم (نقابت: بدون اجازه شرکت کردند) نمیتوانستند شرکت بکنند آقایان به نام یک دسته معدود و یک طبقه معدود نمیشود همه را گرفت همه را بست همه را کشت. یک وقتی در ایران دولتهای وقت به عنوان بابیگری هر کسی نفس میکشید هر کسی آزادی میخواست هر کسی طرفدار طبقه محروم بود میکوبیدندش و میگفتند این بابی است حتی کار به جایی رسید که این بلا را به سر نابغه بزرگ ایران سید جمالالدین اسدآبادی آوردند حالا هم همین طور شده هر که میگوید این دستگاه بدکار میکند هر که میگوید من مخالفم با قراردادی که دولت با کنسرسیوم بسته است میگوید من مخالفم با اختناق مطبوعات من مخالف با این آزادیکشی میگویند این تودهای است و حال آن که این طور نیست اگر تودهای است بگیرید طبق قانون با او عمل کنید اما نمیتوانید بگویید تمام افراد این مملکت تودهای و کمونیست هستند نه خیر کمونیستها معین و مشخص هستند خیلیها هم در خیابانها دارند راه میروند آنهایی که صدها مرتبه سلسله جنبان این تظاهرات بودند معذلک کله ما سر در نمیآوریم که چه طور میشود در هر جریانی آنها را میگیرند و بعد ول میکنند بعد هم میروند سر آن کارگر بدبخت و آن کارگر بیچاره یا آن کسانی که میگویند با این دولت مخالفیم مگر یک دستهای حق ندارند بگویند ما با یک دولت موافقیم یا بگویند ما با یک دولت مخالفیم مگر معنای دمکراسی و مشروطیت این نیست همین طور که در مجلس شورای ملی که مرکز و کانون دمکراسی است حق دارند یک عده از نمایندگان با کمال صراحت بگویند که موافق دولتیم و یک عده دیگر با کمال صراحت و رشادت بگویند ما مخالف دولتیم مردم هم این حق را دارند مطبوعات هم این حق را دارند چه حق دارد حکومت نظامی و شهربانی که همه مطبوعات را به زنجیر کشیده و همه قلبها را شکسته برای چه؟ آیا در چنین شرایطی دولت خدمتگزار دولت مدعی خدمتگزاری میخواهد برای ما قرارداد نفت به مجلس بیاورد آن چیزی که بنده میخواهم عرض کنم همین است و از آقایان نمایندگان محترم استدعایم این است که آقایان یک مرتبه دیگر هم عرض کردم حالا هم عرض میکنم ما در مقابل ملت ایران در این روزها مسئولیت بسیار بسیار عظیم و بزرگی به گردن داریم (صحیح است) من قبول دارم و خودم یکی از کسانی بودم که با انحرافات جنگیدهام اما به خدا ملت ایران گناهکار نیست (صحیح است) به خدا ملت ایران جرمی نکرده است (صحیح است) (نورالدین امامی: جرمش این است که ضعیف است) ضعیف هم نیست چون نیک نظر کرد بر خویش در آن دید، گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست (صحیح است) به خدا ملت مقتدری هستیم (نورالدین امامی: از حیث جمعیت گفتم ضعیف هستیم) این من و شما هستیم که به جنگ هم میرویم و قوای خودمان را بیهوده صرف میکنیم (داراب: من و شما صحیح میفرمایید) چه عرض کنم آقای داراب، من وقتی که حرف میزنم کس و کارهای آقای نخستوزیر حرف نزنند بهتر است (عبدالحمید بختیار: توی نمایندگان که کس و کارهای نخستوزیر نیست) (قراگزلو: شما که قبل از نفت هم مخالف آقای نخستوزیر بودید ما هم میدانیم برای چه بود) بعضیها ایشان را وادار میکنند (عبدالصاحب صفایی: اگر جنگی بود که آقا در این مجلس با این صراحت صحبت نمیفرمودید) متشکرم که اکثریت با کمال لطف و عنایت به عرایض من توجه دارد و بنده هم به جنابعالی عرض نکردم به آقایان اکثریت عرضی نکردم بعضی از رفقا گاهی اظهار لطفی میکنند (پورسرتیپ: آزادی دوره ۱۷ را که فراموش نفرمودهاید انصافاً این دوره آزادتر از دوره هفدهم است) برای ما فرقی نمیکند جناب آقای پورسرتیپ، مدعی به نباشم بر سر، مدعی هر چه بیشتر بهتر، اگر بنا شود صدها مرتبه از دوره گذشته هم محیط برای ما مختنقتر و وحشتآورتر باشد خدا استعدادی به ما داده که ما نمیترسیم و حرف حق را میزنیم اما بنده راجع به اینجا صحبت نمیکنم اینجا را بنده با شما موافقم ولی بنده اینجا را عرض نکردم راجع به خارج صحبت میکنم که روزنامههای مخالف را نمیگذارند منتشر شود
(عبدالصاحب صفایی: ممکن است یک صورتی از این روزنامهها لطف بفرمایید) روزنامه خود بنده روزنامه ملت ما یک داستانی عرض میکنم
(عبدالصاحب صفایی: روزنامه شما را بیپولی توقیف کرده) آقای عبدالصاحب صفایی بنده وقتی که پای عقیده و مسلکم پیش بیاید همه چیزم را فدا میکنم حتی حاضر است فرش زیر پایم را بفروشم و روزنامه را راه بیندازم روزنامه ملتها را اولاً باید عرض کنم که بدانید فرماندار نظامی به مطبعهها نوشته است که این روزنامههای معین و مشخص حق دارند منتشر شوند روزنامهای که امتیاز داده شده و منتشر هم شده موقعی میتواند منتشر شود ... این را که من می شما سایه حکومت نظامی و شهربانی را از سر روزنامهها کم کنید خیال نکنید که من با نظامی و افسر مخالفم ابداً آنها مردمان خوبی هستند ولی حکومت نظامی بد است اگر شما آقای صفایی مصدر حکومت نظامی بشوید کار بد میکنید فرق نمیکند نظامیگری گناه نیست حکومت نظامی آن ماده پنج خطرناک است، بد است حکومت نظامی نوشته به مطبعهها و صورت داده روزنامههایی را که میتوانند منتشر شوند از روزنامههایی که ننوشته یکی ملت ما است اجازه ندادهاند که منتشر شود (نورالدین امامی: از قلم افتاده) اجازه بفرمایید به فرمانداری نظامی که آقا اجازه بدهید که منتشر کنیم این مطلب مال یک ماه پیش است گفتند مراجعه کنید به کارآگاهی مراجعه کردیم که آقا اجازه است که این روزنامه منتشر شود فرمودند که وزیر کشور نوشته است به وزارت کشور رفتیم گفتند که مشغولیم ببینیم چه چیز ایجاب کرده است که ما ننوشتیم این هم منحصر به روزنامه ملت ما نیست روزنامه شاهد (در این موقع لیوان آب روی تریبون ریخت) (چند نفر از نمایندگان: آب روشنایی است) من خودم به فال نیک گرفتم انشاءالله موفق میشوم (عبدالصاحب صفایی: در هر حال مسلماً روزنامه شما توقیف نیست) آن روز بنده چند روزنامه را آوردم و تقدیم مقام ریاست کردم جنابعالی میتوانید تشریف ببرید در آرشیو این روزنامهها را ببینید از هر کدام دوتاست یکی سانسور شده است و یکی سانسور نشده، سانسور نشدهها آن روزنامههایی است که از کارهای دولت انتقاد کرده بعد آمدهاند رفتهاند آقای محرمعلی خان که این مطبوعات چیها خیلی بهش ارادت دارند رفته آنجا نشسته گفته این مطلب و آن مطلب نباید باشد، این عکس و آن عکس هم نباید باشد اسم این را میگذارند سانسور این مطالب را برداشتهاند پشت جلدش را هم برداشتهاند و این را هم بدانید این مطالبی که گفتند منتشر نشود هیچ کدامش کمونیستی نبوده و اگر مربوط به کمونیستها بود من هم مخالف بودم (صدقی: این حرفها را نزنید آزادی کامل برقرار است) آزادی در حدود قانون، آزادی در حدود مسلک و دین ما، دین من کمونیستی را منع کرده و من از نظر دین دشمن طبیعی و فطری کمونیستی هستم (احسنت) بنابراین آقایان نمایندگان محترم دولت همین روزها اعلام کرده لایحه نفت را میخواهد بیاورد و با این شرایط و با این اختناق و با این وضع بنده اعلام میکنم به سهم خودم و اظهار عقیده میکنم صریحاً که این وضع قابل دوام نیست و هر قراردادی که در این وضع بگذرد از نظر ملت ایران مطرود است بیایید از دولت بخواهید که این وضع را عوض کند تا مردم بتوانند آزادانه اظهار عقیده بکنند به شما به نام آن ملتی که با رأی آن ملت اینجا نشستهاید برای آزادی آن ملت فکری بکنید و از دولت بخواهید رسماً آزادی مطبوعات را تأمین بکند تا مردم بتوانند اظهار عقیده اظهارنظر کنند، یک مطلب دیگر که باید عرض کنم و به عرایضم خاتمه میدهم این است که بنده معتقدم این امنیتی که این قدر ما معتقدیم باید عرض کنم برای همه باشد حتی برای مخالفین دولت باشد اما نه برای جاسوسها اگر کسی جاسوس بود باید تیربارانش کرد حالا این جاسوس مال هر دولت و هر مملکت و هر طبقهای باشد رحمی در این مملکت نباید کرد اما آزادی عقیده که یک کسی مخالف دولت و یک کسی موافق دولت است این عقیده این فکر نباید در این مملکت ترور شود اگر بنا بشود در چنین شرایطی، در چنین اوضاع احوالی قراردادی تصویب بشود سرنوشتی بهتر از قرارداد ۱۹۳۳ نخواهد داشت.
۳- اخذ رأی و تصویب لایحه اجازه پرداخت دو دوازدهم حقوق و هزینه کل کشور بابت دو ماهه مرداد و شهریور
رئیس- وارد دستور میشویم لایحه دو دوازدهم از مجلس سنا برگشته و حالا باید در این قسمت رأی گرفت نامه رسیده قرائت میشود بعد رأی میگیریم. (به شرح زیر قرائت شد.)
ریاست محترم مجلس شورای ملی.
عطف به مراسله شماره ۴۱۸۹ ر ۴ ر ۶- ۱۳۳۳ راجع به لایحه دولت مربوط به اجازه پرداخت دو دوازدهم حقوق و هزینه کل کشور بابت دو ماهه مرداد و شهریور ماه ۱۳۳۳ که برای اظهارنظر به مجلس سنا ارسال شده بود اشعار میدارد. لایحه مزبور در جلسه روز دوشنبه هشتم شهریور ماه یک هزار و سیصد و سی و سه مطرح و با اظهار نظر موافق عیناً به تصویب رسید.
رئیس مجلس سنا- ابراهیم حکیمی.
رئیس- رأی گرفته میشود با ورقه آقایان موافقین ورقه سفید با اسم میدهند.
اسامی آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل به وسیله آقای مسعودی (منشی) اعلام و در محل نطق حاضر و رأی دادند.
آقایان: امیر تیمور، عبدالصاحب صفایی، قناتآبادی، دکتر بنیا، دکتر افشار، پناهی، صفاری، پورسرتیپ، محمود افشار، اخوان، موسوی، بهادری، شادمان، احمد فرامرزی، دکتر آهی، دکتر سید امامی، تیمورتاش، مهندس جفرودی، مهندس ظفر، عباسی، ایلخانیزاده، دکتر وکیل، کاشانی، بوداغیان، کریمی، نورالدین امامی، افشار صادقی، امیر نصرت اسکندری، صدرزاده، بزرگنیا، ارباب، بوربور، اکبر، مرآت اسفندیاری، مشایخی، قراگزلو، اعظم زنگنه، نراقی، امیر احتشامی، دولتشاهی، فرید اراکی، افخمی، درخشش، عبدالحمید بختیار، صادق بوشهری، سرمد، داراب، توماج، محمودی، دکتر امیر نیرومند، عاملی، دکتر مشیر فاطمی، صارمی، صدقی، مکرم، قرشی، خزیمه علم، مهدوی، لاری، شادلو، پیراسته، کینژاد، محمود ذوالفقاری، مصطفی ذوالفقاری، خرازی، فرود، بهبهانی، کاشانیان، دکتر شاهکار، محمود رضایی، خلعتبری، تفضلی، عمیدی نوری، دکتر پیرنیا، نقابت، نصیری، سلطانمراد بختیار، رستم گیو، دهقان، استخر، معینزاده، دولتآبادی، رضا افشار، یارافشار، حمیدیه، شوشتری، مسعودی. (اوراق رأی شماره شده ۸۴ ورقه سفید موافق و دو ورقه کمبود مخالف و یک ورقه سفید بیاسم شمرده شد.)
رئیس- از ۹۹ نفر عده حاضر لایحه دو دوازدهم به اکثریت ۸۴ رأی تصویب شد.
اسامی موافقین، آقایان: موسوی، عمیدی نوری، خرازی، کینژاد، عبدالحمید بختیار، اسکندری، افشار صادقی، بوداغیان، کریمی، مهندس جفرودی، فرید اراکی، صدرزاده، اکبر، افخمی، ارباب، مرآت اسفندیاری، نقابت، ایلخانیزاده، محمود افشار، عبدالصاحب صفایی، صدقی، اخوان، لاری، دکتر آهی، داراب، دولتشاهی، شادمان، پناهی، رضا افشار، استخر، دکتر افشار، شوشتری، پیراسته، دولتآبادی، پورسرتیپ، صفاری، احمد فرامرزی، دکتر بینا، دکتر پیرنیا، دکتر وکیل، خلعتبری، مهدوی، قرشی، نصیری، یار افشار، دهقان، دکتر مشیر فاطمی، محمودی، مهندس ظفر، بزرگنیا، عاملی، عباسی، صارمی، خزیمه علم، مکرم، توماج، شادلو، دکتر امیر نیرومند، محمود ذوالفقاری، نورالدین امامی، بوربور، قراگزلو، امیر احتشامی، نراقی، سرمد، صادق بوشهری، حمیدیه، مسعودی، معینزاده، دکتر جزایری، مصطفی ذوالفقاری، تیمورتاش، دکتر سید امامی، درخشش، بهادری، کاشانیان، عزیزاعظم زنگنه، مشایخی، رضایی، دکتر شاهکار، دکتر حمزوی، جلیلوند، سلطانمراد بختیار، رستم گیو.
اسامی مخالفین، آقایان: بهبهانی، تفضلی. ورقه سفید بیاسم علامت امتناع یک برگ.
شوشتری- قربان آن طرحی را که عرض کردم مرحمت بفرمایید مطرح شود.
رئیس- در موقع خودش مطرح میشود.
۴- بقیه مذاکره در لایحه ترمیم حقوق معلمین
رئیس- پیشنهادات لایحه ترمیم حقوق معلمین مطرح است.
مکرم- پس امر بفرمایید جناب آقای وزیر فرهنگ بیایند.
رئیس- اینجا هستند گفته شد که بیایند پیشنهادات قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد.)
پیشنهاد میکنم به تبصره ۲ ماده واحده کلمه آموزگاری به قبل از کلمه اداری اضافه شود و تبصره مذکور بدین نحو اصلاح شود کلیه لیسانسیهها و مهندسین که پایه آموزگاری و اداری دارند همچنین کسانی که قبلاً پایه دبیری داشته به پایه اداری تبدیل کردهاند در صورتی که از تاریخ تصویب این قانون در خدمت وزارت فرهنگ یا دانشکدهها یا هنرسرای عالی پنج سال سابقه تدریس داشته یا دارا شوند میتوانند رتبه خود را به رتبه دبیری تبدیل نمایند.
رئیس- آقای بهبهانی.
بهبهانی- عرض کنم این پیشنهاد بنده جناب آقای جعفری مشابه پیشنهاد آقای دکتر بینا است یعنی کسانی که مهندس و یا لیسانسیه بودهاند و آموزگار هستند حق داشته باشند رتبه خودشان را به رتبه دبیری تبدیل کنند توجه فرمودید (صحیح است).
وزیر فرهنگ- نگذاشتند که بنده گوش بدهم مجدداً پیشنهاد خودتان را بخوانید. (به شرح سابق آقای بهبهانی خواندند)
عبدالصاحب صفایی- اختلافش با ماده چیست؟
بهبهانی- در این لایحه آموزگاری را حذف کردند یعنی آموزگاران نمیتوانند پایه خودشان را اگر دارای لیسانس باشند در خلال آموزگاری به رتبه دبیری تبدیل کنند بنده پیشنهاد کردم که آموزگاران هم حق داشته باشند پایه خودشان را اگر لیسانس شدند به رتبه دبیری تبدیل بکنند ایشان در آن جلسه فرمودند که در قانون آموزش و پرورش پیشبینی شده. این قانون آموزش و پروش طبق قانونی است که دکتر مصدق از اختیارات استفاده کرده گذرانده و لغو شده این است که بنده خواستم این کلمه آموزگاری اضافه بشود و استدعا میکنم که موافقت بفرمایید این کلمه آموزگاری اضافه بشود (صفایی: یک مرتبه دیگر پیشنهادتان را بخوانید) (مجدداً پیشنهاد خودشان را به شرح سابق قرائت کردند) در صورتی که اداریها بتوانند رتبه خودشان را به دبیری تبدیل کنند قطعاً برای آموزگاران بیشتر این حق باقی میماند که رتبه خودشان را بتوانند به رتبه دبیری تبدیل کنند برای این که سابقه آموزگاری و آموزششان بیش از اداری است ثانیاً در اینجا پیشبینی شده است که آنهایی که پنج سال بعد سابقه آموزگاری پیدا میکنند در صورتی که اینها سابقه آموزگاری داشتهاند و به این فن بیشتر از اداریها آشنا هستند و لایقترند که اینها رتبهشان به رتبه دبیری تبدیل بشود این آموزگاران در موقعی یک حقوق کمی گرفتهاند رفتهاند تحصیل کردهاند لیسانس شدهاند و حالا حق دارند که رتبهشان به رتبه دبیری تبدیل شود (صحیح است) و بنده هم استدعا میکنم که موافقت بفرمایید کلمه آموزگاران در اینجا اضافه بود (صحیح است).
رئیس- آقای وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ- در جلسه گذشته جناب آقای دکتر بینا همین پیشنهاد را کردند و بنده هم یک دفاعی کردم که به نفع آموزگاران بود و به نظر من مثل این که یک سوء تفاهمی برای همکار عزیز من آقای دکتر بینا پیدا شده است در صورتی که من هیچ همچو نظری نداشتهام و به آمورزگاران کمال علاقمندی را دارم خودم هم دنبال این مطلب هستم و برای این کار اینجا خدمت آقایان آمدهام، بنابراین هیچ همچو نظری ندارم و جهت این که عرض کردم این پیشنهاد در اینجا مطرح نشود برای این است که بر طبق آن لایحه الان داریم عمل میکنیم یعنی اگر یک نفر آموزگاری که رتبه آموزگاری دارد اگر برود لیسانسیه بشود بعد از لیسانسیه شدن ما میتوانیم رتبه آموزگاری او را تبدیل به رتبه دبیری کنیم کما این که تعداد زیادی از معلمین که رتبه آموزگاری داشته تبدیل به رتبه دبیری کردهاند یعنی رتبه آموزگاری آنها به رتبه دبیری تبدیل شده است و آقایانی که در فرهنگ تشریف داشتهاند اطلاع دارند آقای درخشش میدانند که رتبه این قبیل آموزگاران تبدیل شده است و سابقه دارد الان هم در فرهنگ عمل میکنند (بهبهانی: چه اشکالی دارد که در اینجا گذاشته بشود؟) اگر مایل باشید که در اینجا قید بشود بنده عرضی ندارم قبول میکنم چون این مورد عمل هست ولی میخواستم استدعا کنم از جناب آقای بهبهانی که این (و) را که بین کلمه آموزگار و اداری گذاردهاند در پیشنهاد خودشان تبدیل به (یا) بفرمایند زیرا عبارت اداری و یا آموزگاری آن منظور را نمیرساند (بهبهانی: بنده موافقم) چون هر کس حقوق یک ترفیع رتبه بیشتر ندارد یا آموزگاری یا اداری است بنابراین با اصلاح عبارت بنده موافقم و میشود عمل کرد (بههبانی: تشکر میکنم).
رئیس- آقای مخبر بفرمایید.
دولتآبادی (مخبر کمیسیون فرهنگ)- بنده فکر میکنم دنباله مذاکراتی که اینجا شد برای ابهام پیشنهاد جناب آقای دکتر بینا و همچنین جناب آقای بهبهانی اگر توجه بفرمایید این عبارت کافی است اگر دنباله آن عبارت اضافه بشود به این ترتیب (و آموزگارانی که به درجه لیسانس رسیدهاند و واجد شرایط این ماده هستند) کافی است (بهبهانی: فرقی نمیکند) منظورم این است که احتیاجی ندارد تبصره عوض شود (محمدعلی مسعودی: پس بخوانید که بنده اصلاح کنم)
تبصره ۲- کلیه لیسانسیهها و مهندسینی که پایه اداری دارند و آموزگارانی که به درجه لیسانس رسیدهاند و واجد شرایط این ماده هستند، بقیه تبصره دیگر احتیاجی به قرائت ندارد (بهبهانی: یعنی درجه لیسانس دارند) در تبصره ۲ فقط این موضوع است.
رئیس- آقای وزیر فرهنگ اینجا در تبدیل رتبه اداری به دبیری یک چیز مسکوت ماند که این اشخاص منحصراً باید تدریس کنند.
مخبر- در جای دیگر هم داریم که باید تدریس کنند در تبصره سوم هست.
رئیس- اینجا باید باشد که وقتی رتبه را تبدیل کنند، مشغول تدریس هم بشوند.
دکتر بینا- در دنباله این تبصره در تبصره ۴ هم هست.
رئیس- آقای شوشتری (گفته شد: نیستند.)
پیراسته- باید قید بشود.
چند نفر از نمایندگان- پیشنهاد آقای بهبهانی دو مرتبه قرائت شود. (به شرح ذیل قرائت شد.)
پیشنهاد میکنم به تبصره ۲ ماده واحده کلمه آموزگاری به قبل از کلمه اداری اضافه شود و تبصره مذکور بدین نحو اصلاح شود:
کلیه لیسانسیهها و مهندسینی که پایه اداری دارند و آموزگارانی که به درجه لیسانس رسیدهاند و واجدین شرایط این ماده هستند و همچنین کسانی که قبلاً پایه دبیری داشته به پایه اداری تبدیل کردهاند در صورتی که از تاریخ تصویب این قانون در خدمت وزارت فرهنگ یا دانشکدهها یا هنرسرای عالی پنج سال سابقه تدریس داشته یا دارا شوند میتوانند رتبه خود را به رتبه دبیری تبدیل نمایند.
رئیس- و مشغول تدریس بشوند، ضرری ندارد که قید بشود.
مسعودی- بنابراین و به تدریس مشغول شوند علاوه شد به آخر پیشنهاد.
رئیس- آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.
وزیر فرهنگ- اولاً موضوع تدریس که میفرمایید آقایان به امر تدریس اشتغال بورزند این قسمت در تبصره ۳ پیشبینی شده است و در آن قسمت به تفصیل گفته شده بنابراین به نظر من احتیاجی ندارد که در اینجا این مطلب ذکر بشود گذشته از این یک عده زیادی از کارمندان وزارت فرهنگ که لیسانسیه دانشسرای عالی هستند و رتبه ادرای دارند و ۲۰ سال است سابقه خدمت در کادر آموزش وزارت فرهنگ دارند اگر این مطلب در این تبصره اضافه بشود ناچارند همه آن اشخاص که کار حساس دارند و در وزارت فرهنگ کار فنی دارند بروند تدریس بکنند در نتیجه در آن کار فنی نشود از آنها استفاده کرد. این آقایان ۵ سال است سابقه تدریس داشتهاند و الان هم در ادارات فنی کار میکنند یعنی رئیس بازرسی فنی است، و رئیس فرهنگ استان است این کسی که رئیس فرهنگ استان است بیست سال است که سابقه خدمت این کار را دارد اگر بخواهد برود تدریس کند برای وزارت فرهنگ مقدور نیست که جانشینی تهیه کند برای او و کار آنها هم کمال لزوم را دارد یک مرتبه دیگر هم خدمت آقایان عرض کردم که کار وزارت فرهنگ کار فنی است. ادارات فنی دارد و در آن ادارات از همین لیسانسیههای دانشسرای عالی میروند کار میکنند اگر بنا باشد که همشان بروند در دبیرستانها تدریس کنند کار فنی وزارت فرهنگ خواهد خوابید بنابراین بنده استدعا میکنم که از ذکر این جمله که در تبصره ۳ هست که نظیر این هم ذکر شده در این تبصره خودداری بفرمایید.
رئیس- آقای دکتر جزایری مخالفید بفرمایید.
دکتر جزایری- بنده آقای بهبهانی نظر جنابعالی را میخواهم تأیید کنم و مخالفم با نظر جناب آقای وزیر فرهنگ این مطلبی را که جناب آقای جعفری فرمودند در چند جلسه مجلس شورای ملی و در کمیسیون مطرح شده است البته جناب آقای جعفری یک تشکیلاتی را فرمودند ولی من یقین دارم این کمک را که بفرمایید از نظر تدریس کنندگان واقعی در فرهنگ است نه از نظر مأمورینی که به شغل بایگانی حسابداری و بازرسی و امثال اینها اشتغال دارند جناب آقای جعفری این نظری که جناب آقای رئیس فرمودند و اضافه کردند بسیار صحیح است مخصوصاً در این باره یعنی آقایانی که سابقه پنج ساله تدریس دارند و رتبه اداری هم دارند مجلس شورای ملی با آنها موافقت میکند که رتبه اداری آنها و رتبه آموزگاری آنها تبدیل به دبیری بشود به شرط این که تدریس بکنند و اینها ربطی به آن فرمایش جنابعالی ندارد که میفرمایید یک کسی ۲۰ سال است خدمت کرده پنج سال دبیری کرده و چند ساعت برود تدریس بکند قبول کردیم اما حضرتعالی قبول ندارید ما میگوییم آنهایی که مهندس هستند یا رتبه اداری دارند یا رتبه آموزگاری دارند ۵ سال هم بیشتر درس ندادهاند میخواهید رتبهشان را تبدیل به دبیری بفرمایید باز هم پرونده درس بدهند، تمام مدارس بدون معلم مانده است اجازه بفرمایید آقای جعفری این قسمت اضافه بشود با آنها منافات ندارد این دسته به خصوص که حالا از رتبه دبیری استفاده میکنند بروند در مدارس تدریس کنند.
رئیس- آقای مخبر.
مخبر کمیسیون فرهنگ- بنده میخواهم استدعا کنم که آقایان رفقا موقعی که یک لایحهای طرح میشود نسخهای از آن لایحه را بگیرند خدمتشان باشد که احتیاجی به اطاله کلام و تمرکز مکرر نباشد و همین طور که استدعا کردم توجه بفرمایید که این زودتر بگذرد و نیز استدعا میکنم هر کدام از آقایان که نسخهای از لایحه خدمتشان نیست الان بخواهند تا جهات و موضوعاتی که در اطراف آن بحث شده دوباره تجدی مطلع نشود جناب آقای دکتر جزایری کمال علاقمندی را دارند و هر روز به کمیسیون آمدهاند و خودشان این لایحه را تنقیح کردهاند قرار ما هم این بود که چون این جامعترین گزارشی بود که تهیه شده خود آقایان تجدید مطلع نکنند بنده ناچارم این توضیح را بدهم اصل قضیه این بود، نبایستی هیچ فردی از این تبصره استفاده کند مگر این که در کادر آموزش وارد بشود هیچ کس حق ندارد به این نام استفاده کند و دوباره برگردد به کادر اداری و حقوق دبیری بگیرد (مسعودی: کشدار است) در تبصره ۳ و در تبصره ۴ به نظر بنده این موضوع تأمین شده که اگر اجازه بفرمایید بخوانم (عمیدی نوری: ربطی به این تبصره ندارد پیشنهادی است که مجلس قبلاً تصویب کرده) اصل مطلب را کسی با آن مخالف نیست ما قبول کردیم از بحث جنابعالی و بنده که این کار درست نمی بنده قرائت میکنم و توضیح میدهم و مجلس مستحضر میشود و هرجور که آقایان رأی دادند برای بنده مطاع و معتبر است، در تبصره سه تصریح شده است. «از تاریخ تصویب این قانون دبیرانی میتواند به خدمت ادرای آموزشی وزارت فرهنگ پذیرفته بشوند و از مزایای آن استفاده کنند که لااقل ده سال در مدارس طبق آییننامه خدمات فنی تدریس و یا به شغل نظامت و یا ریاست اشتغال داشته باشند.» بنابراین آن کسانی که ۵ سال خدمت کردهاند و ما هم آنها را قبول بکنیم که واجد شرایط دبیری بشوند ۵ سال دیگر باید تدریس بکنند این یکی. دوم این که «کسانی که فعلاً در وزارت فرهنگ متصدی مشاغل فنی هستند و ده سال سابقه تدریس یا نظامت و یا ریاست دارند در صورتی میتوانند از مزایای این قانون استفاده کنند که در خارج از وقت ادرای استفاده کنند که در خارج از وقت ادرای حداقل هفتهای ۶ ساعت تدریس نمایند تا به نصاب ده سال برسند در صورت عدم این قسمت حق ندارند که از مزایای این قانون استفاده کنند» اما موضوعی که در تبصره ۴ ذکر شده این است که از تاریخ تصویب این قانون وزارت فرهنگ موظف است لغایت یک ماه صورت ادارات و دوایر فنی خود را با توجه به این قانون و تبصره ۲ ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری و ماده ۳ آییننامه شماره ۳ اجرای تبصره ۲ ماده ۱۲ مصوب چهاردهم مرداد ۱۳۳۲ مجلس شورای ملی تهیه و به تصویب کمیسیون فرهنگ برساند، بنده نمیدانم اشکال کجا باقی مانده که یک جای دیگری باز قید کنیم.
مسعودی (منشی)- این تبصره این طرز موافقت شده است که یک جملهای هم به آخر آن اضافه شود یعنی در آخر تبصره جمله «و به تدریس مشغول شوند» اضافه شود (صحیح است).
رئیس- پس رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای بهبهانی با این اصلاح آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، پیشنهاد آقای مرآت اسفندیاری قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد.)
ریاست محترم مجلس شورای ملی.
پیشنهاد مینماید به تبصره ۲ لایحه ترمیم حقوق آموزگاران و دبیران قبل از کلمه ادرای کلمه آموزگاری اضافه شود بدین طریق:
«تبصره ۲- کلیه لیسانسیهها و مهندسین که دارای رتبه آموزگاری و اداری ...»
رئیس- پیشنهاد شما شبیه به پیشنهاد آقای بهبهانی است که قبلاً تصویب شده است دیگر احتیاجی نیست.
مرآت اسفندیاری- بنده فقط میخواستم از آقای وزیر فرهنگ تشکر کنم که لطف فرمودند نسبت به حقوق آموزگاران و دبیران ...
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد.)
پیشنهاد میکنم تبصره ۲ بدین صورت اصلاح شود:
تبصره- کلیه لیسانسیهها و مهندسینی که پایه اداری دارند و همچنین کسانی که قبلاً پایه دبیری داشته و به پایه ادری تبدیل نمودهاند در صورتی که در تاریخ تصویب این قانون در خدمت وزارت فرهنگ یا دانشکده یا هنرسرای عالی باشند در صورتی که سه سال سابقه تدریس داشته باشند و یا دارا شوند رتبه خود را به دبیری با رعایت آخرین حقوق ثابت خود تبدیل نمایند و حقوق رتبههای دبیری مندرج در ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری ملاک این تبدیل خواهد بود و مدت توقف در آخرین پایه آنان جزو توقف در پایه دبیری که به موجب این قانون تشخیص میشود محسوب گردد لیسانسیهها و مهندسینی که از تاریخ تصویب این قانون به خدمت وزارت فرهنگ گمارده میشوند در صورتی میتوانند پس از سه سال تدریس رتبه خود را به رتبه دبیری تبدیل کنند که لااقل سه سال در شهرستانها انجام وظیفه نمایند در غیر این صورت پس از ۵ سال تدریس میتوانند رتبه خود را به رتبه دبیری تبدیل کنند. درخشش
رئیس- آقای درخشش بفرمایید.
درخشش- عرضی که خدمت آقایان نمایندگان میکنم مورد موافقت جناب آقای وزیر فرهنگ هم هست در تبصره ۲ قید شده است مهندسین و لیسانسیهها میتوانند بعد از ۵ سال تبدیل رتبه بدهند برای این که این لیسانسیهها و این آقایان بروند شهرستانها و تشویق بشوند برای رفتن شهرستانها ما گفتیم که لیسانسیهها و مهندسینی که در شهرستانها انجام وظیفه میکنند بعد از سه سال رتبهشان را تبدیل به دبیری بکنند و آنهایی که در تهران هستند پس از ۵ سال میتوانند استفاده کنند (صحیح است، احسنت).
رئیس- آقای صارمی بفرمایید (صارمی: بنده عرضی ندارم) آقای ارباب بفرمایید.
ارباب- بسیارخوب پیشنهادی بود ولی مشروط به این که جاسب و میناب و بندرعباس و قشم هم این آقایان تشریف ببرند این را استدعا میکنم یادداشت بفرمایید الان والله آنجاها آموزگار ندارند مأمورین دولت باید بروند در مدارس تدریس کنند نمیشود رئیس اداره دارایی در دبیرستان و دبستان درس بدهد آنجا جزو ایران است همه آقایان هم وکیل این ناحیه هستید وکیل همه ایران هستید تمنی میکنم به نقاط دور افتاده و محروم بیشتر توجه بشود.
رئیس- آقای مخبر.
مخبر- این پیشنهاد آقای درخشش را هم آقای وزیر فرهنگ و هم بنده میپذیریم.
رئیس- به این پیشنهادی که مورد قبول آقای وزیر فرهنگ و آقای مخبر هست رأی میگیریم آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد.)
پیشنهاد میکنم در تبصره ۲ ماده
واحده به جای کلمه دانشکده کلمه «دانشگاه» ذکر شود، مهندس جفرودی.
شوشتری- مجدداً بخوانید. (به شرح فوق قرائت شد.)
رئیس- آقای مهندس جفرودی بفرمایید.
مهندس جفرودی- این مزایایی که برای تبدیل رتبه داده میشود نوشته شده است در صورتی که در خدمت وزارت فرهنگ یا دانشکدهها مراد جناب آقای وزیر فرهنگ کلیه مؤسسات دانشگاه است مثلاً دبیرخانه دانشگاه است در آنجا هم کسانی هستند که مشمول این ماده خواهند شد به شرطی که تدریس کنند این است که بنده تقاضا دارم دبیرخانه دانشگاه و مؤسسات دانشگاه که در سایر شرایط مساوی هستند محروم نفرمایید دانشگاه اعم است.
رئیس- آقای مخبر بفرمایید.
مخبر- با توضیحی که آقای مهندس جفرودی دادند دانشکدهها جامعتر است زیرا دانشگاه عبارت است از دانشکدهها آن را که نمیشود جدا کرد دانشگاه یعنی مجموع دانشکدهها و این که فرمودید دانشکدهها (مهندس جفرودی: دبیرخانه و مریضحانهها هست که در دانشکدهها نمیگنجد) اگر چیزی مجزا از دانشکدهها باشد و مربوط به دانشکدهها باشد آنها هم شامل میشود بنابراین بنده فکر میکنم که دانشکدهها کافی است.
شوشتری- بنده مخالفم.
رئیس- بفرمایید.
شوشتری- بسم الله الرحمن الرحیم، آقایان نمایندگان میخواهم اساس این حرف به تمام معنی صحیح را که به عقیده خود من صحیح است و وقتی نمایندگان محترم هم امضا فرمودند تصدیق خواهند فرمود اینجا تشریح کنم آقای مهندس جفرودی پیشنهادی دادند به عنوان دانشگاه که به عقیده من این وزرای مسئول هر کدام در قسمتی در مقابل مجلس مسئولیت دارند باید سلطه و احاطه بر قسمتی داشته باشند که آن قسمت مربوط به آنها میشود آقا پیشنهاد فرمودند که کلمه دانشگاه را به جای دانشکدهها بگذارند من نمیخواهم وارد بشوم به کلمات تأسفآور آقایان اگر ما این کلمه را مشمول دانشگاه کردیم با این که دانشگاه خود مستقل است و خود را مستقل میداند و در امور از وزارت فرهنگ اطاعتی نمیکند (صارمی: بودجهاش را هم دولت میدهد) اجازه بدهید این مطلب را فراموش نکنم اینجا موقعش است که این حرف را بزنم وزارت فرهنگ سلطه و احاطه به قدری که بتواند دانشگاه را از محیط فساد و از اشخاصی که اساس دین و مملکت را متزلزل میکنند چون دانشگاه مستقل است نمیتواند داشته باشد اجرای این کلمه تالی باطل این کلمه ضامن اجرایی این کلمه از چند راه تأمین خواهد شد آقای وزیر فرهنگ آقای صالح گوش بدهید شما وزیرید من دارم صحبت میکنم یک نکته اساسی مملکت است
(مهندس جفرودی: این مطالب مربوط به این پیشنهاد نیست پس اجازه بدهید بنده هم جواب بدهم) بله بله مربوط به این پیشنهاد است اجازه بدهید من برای مجلس حرف میزنم، آقای وزیر فرهنگ این کلمهای که آقا پیشنهاد کردند اگر مورد قبول واقع بشود قابل اجرا نیست زیرا شما سلطه ندارید در اداره دانشگاه چه جور باید عمل کرد امروز وقتش است مجلس شورای ملی نمایندگان محترم مملکت ایران باید ۵۰ دانشگاه داشته باشد من موافقم اما دانشگاهی که با طبع مملکت ملایم باشد دانشگاهی که هست ۰۰۰
رئیس- این مربوط به کار دانشگاه نیست.
شوشتری- این که گذاشته شد ضامن اجرایی ندارد بنا علیهذا ما طرحی تهیه خواهیم کرد که دانشگاه بیاید در تحت نظر وزیر فرهنگ و مسئولیت وزیر فرهنگ تا دانشگاه از این وضعیت خلاصی پیدا کند مادامی که وزارت فرهنگ سلطه ندارد به دانشگاه این کلمه دانشگاه باطل است و نمیشود اجرا کرد (بعضی از نمایندگان: چرا؟) برای این که مسئول میخواهد وزیر مسئول باید در مقابل مجلس جواب بدهند (دکتر بینا: خراب میشود دانشگاه).
رئیس- پیشنهاد آقای مهندس جفرودی رأی میگیریم، آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد دیگر آقای مهندس جفرودی قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد.)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی.
پیشنهاد میکنم در تبصره ۲ ماده واحده به جای «و پنج سال سابقه تدریس داشته باشند» این عبارت ذکر شود «و پنج سال سابقه کارهای نظری و یا عملی داشته و یا ۰۰۰»
رئیس- آقای مهندس جفرودی بفرمایید.
مهندس جفرودی- مراد از تدریس در تمام مدارس اعم از متوسطه یا مدارس عالی دو قسمت است یکی معلم سر کلاس میرود و درس میگوید و یکی در لابراتوار با همان کیفیت به شاگرد تعلیم میدهد آن هم معلم است (نراقی: آن هم معلم است) اگر بنویسیم تدریس این آقایی که میرود در لابراتوار کار او در مفهوم فرهنگی تدریس نیست باید از لحاظ قانون تصریح بفرمایید
(صدرزاده: اگر ننویسیم وزارت دارایی اشکال میکند) بنابراین کسانی که بروند در آزمایشگاهها تمام روز وقت خود را صرف میکنند و علم بیعمل هم گفته شده که یک دینار ارزش ندارد آنها باید بیشتر استفاده کنند از مزایای این قانون این است که بنده استدعا میکنم (شوشتری: توی مدرسه است یا خارج است؟) توی مدرسه است (شوشتری: آن هم معلم است) وزارت دارایی اشکال خواهد کرد.
رئیس- یک پیشنهادی رسیده است مشابه این قرائت میشود پیشنهاد آقای دکتر جزایری. (به شرح زیر قرائت شد.)
پیشنهاد میکنم که در تبصره ۲ از ماده واحده کلمه تدریس اضافه شود تدریس نظری و یا عملی.
مخبر- ما قبول میکنیم.
رئیس- مثل این که این پیشنهاد جامعتر است محتاج به توضیح نیست آقای دکتر جزایری توضیحی دارید؟ بفرمایید.
دکتر جزایری- بنده یک کلمهای را میخواهم تأکید کنم غرضم از شرح در مطلب این است که هم روشن بشود و هم این که سوءاستفاده نشود از پیشنهاد بنده غرضم این نیست که یک شاگردی در لابراتوار کار کند و بگوید که من هم شامل میشوم آقایانی که لیسانسیه هستند یا مهندس هستند یا هر چه هستند باید پای آن دستگاه لابراتوار که ایستادهاند کارشان تدریس عملی باشد نه این که شاگرد لابراتوار باشد بنابراین استدعا میکنم که به این صورت اگر آقایان موافق باشند تصویب کنند و یک مطلب دیگر هم که خیلی معذرت میخواهم عرض کنم این است که به جناب آقای شوشتری با خوی بزرگم عرض میکنم بنده تصور نمیکنم که در مجلس صلاح این باشد که در مقابل دانشگاه صف ببندیم (شوشتری: لوطی بازی است آنجا تودهبازی است آنجا) (همهمه نمایندگان) (زنگ ممتد رئیس) (جفرودی: آقا آنهایی که در آنجا هستند از شما وطنپرستترند کجایش تودهای است؟ چرا جلوی علم را میگیرید) (شوشتری: اشتباه نکن این حرفها چیست) (زنگ رئیس) (همهمه نمایندگان)
رئیس- آقای شوشتری به شما تذکر میدهم.
شوشتری- دانشگاهی که در مجلس مسئول ندارد و نمیشود در قانون ذکر کرد (همهمه نمایندگان، زنگ رئیس، دعوت به سکوت).
رئیس- آقای شوشتری به شما تذکر میدهم.
دکتر بینا- به دانشگاه چرا اهانت میکنید؟!
شوشتری- ول کن این حرفها چیست که میزنی آقای دکتر جزایری (زنگ رئیس، دعوت به سکوت).
رئیس- آقای شوشتری اگر ساکت نشوید به شما اخطار میکنم.
دکتر جزایری- اگر اشخاصی در دانشگاه خیانت کردهاند نباید به حساب همه گذاشت و همه را تنبیه کرد وطنپرستترین افراد ایرانی در دانشگاه هستند تمام اینها را نمیشود به یک حساب آورد صحیح است که دانشگاه مسئول میخواهد وزارت فرهنگ طبق قانون مسئول دانشگاه در مقابل مجلس است چرا باید وزیر فرهنگ بنشیند به دانشگاه اهانت بشود باید یک تذکری داده میشد در مجلس.
رئیس- آقای دکتر جزایری این مطالب مربوط به پیشنهادتان نبود مکرر در این مجلس نسبت به دانشگاه نمایندگان اظهار علاقه کردهاند و دلیل این نمیشود که یک وکیلی عقیده داشته باشد که دانشگاه هم باید تحت نظر وزارت فرهنگ باشد این که کفر نگفته است چرا نمیگذارید وکیل حرف خودش را بزند مجلس شورای ملی همیشه نسبت به دانشگاه ابراز علاقه کرده است و دانشگاه مورد تأیید مجلس شورای ملی بوده و خواهد بود (صحیح است).
رئیس- پیشنهاد آقای دکتر جزایری به عقیده بنده جامعتر است و آقای وزیر فرهنگ و آقای مخبر هم قبول دارند حالا رأی میگیریم به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
شوشتری- حرفهای من تحریف شده طبق ماده ۸۷ باید جواب بدهم.
رئیس- اجازه نمیدهم بنشینید.
شوشتری- من بلوطی بازی خاتمه میدهم.
رئیس- پیشنهاد آقای مکرم. (به شرح زیر قرائت شد.)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی، پیشنهاد میکنم تبصره ۳ لایحه فرهنگیان به شرح زیر تکمیل شود:
۱- در سطر سوم بعد از کلمه فنی منحصراً علاوه شود.
۲- در سطر ششم به جای عبارت: که در خارج از وقت اداری حداقل هفتهای ۶ ساعت تدریس نمایند این عبارت نوشته شود و بقیه مدت را منحصراً به شغل تدریس اشتغال داشته باشند.
رئیس- آقای مکرم بفرمایید.
مکرم- در جلسه گذشته یک پیشنهادی دادم در تکمیل تبصره ۲ و آقای صارمی مخالفت کردند ولی به عنوان مخالفت با پیشنهاد بنده مطالب دیگری فرمودند جناب آقای وزیر فرهنگ پیشنهاد بنده را تأیید کردند و فرمودند این مطلب در ضمن تبصره سه تأمین شده در صورتی که جناب آقای مخبر کمیسیون هم همین بیلطفی را فرمودند ایشان هم فرمودند تأمین شده و تأیید کردند حالیه بنده خواهم عرض کنم که اگر بنده یا دیگری
پیشنهادی تقدیم کردیم در مجلس روی علاقه ما به این قانون است و برای تکمیل آن تقدیم میشود که واقعاً شهرستانها بتوانند بیشتر از این قانون استفاده کنند هیچ تعصبی هم ندارم پیشنهادی که بنده میدهم حتماً آقایان به آن رأی بدهند و مورد قبول واقع بشود و وقتی واقعاً قبول نفرمودید یعنی اکثریت تصویب نکرد بنده هم عرضی ندارم اقلاً گفته میشود و در صورت مجلس درج میشود این برای بنده کافی است اما بنده میبینم عین همان پیشنهادی که بنده دادم در ضمن این تبصره تصویب شده و ۵ سال را تدریس بکنند ولی منتهی بعد از بحث زیاد مورد توجه واقع شد و میخواستم استدعا کنم بعد از این توجه بفرمایند واقعاً آنچه را که برای تکمیل این قانون است و به صلاح است قبول بفرمایند اگر هم به صلاح نبود لااقل بیانی بفرمایید که بنده قانع بشوم بنده پیشنهاد کردم در سطر سوم بعد از کلمه فنی منحصراً علاوه شود در سطر سوم گفته میشود طبق آییننامه خدمات فنی تدریس و یا به شغل ریاست و نظامت، فنی بنده اضافه کردم که منحصراً تدریس و یا به شغل نظامت این را قبول بفرمایید (وزیر فرهنگ: بنده قبول میکنم این قسمت را) خیلی متشکرم در سطر ششم نوشته است که در خارج از وقت اداری حداقل هفتهای ۶ ساعت تدریس کنند بنده استدعا میکنم جناب آقای وزیر فرهنگ جناب آقای دولتآبادی و سایر آقایان توجه بفرمایند این اشخاصی که معلم هستند دبیر هستند اشتغال به کارهای دیگر یا کارهای فنی و غیر فنی دارند این اشخاص را میخواهید در ساعات غیر اداری بیایند تدریس کنند برای این که از مزایای این قانون بتوانند استفاده کنند بنده حرفم در همین ساعت غیراداری است عرض میکنم ساعت تدریس دبیرستانها و یا دبستانها بعد از ظهر از دو ساعت بعد از ظهر است تا ساعت چهار بعد از ظهر این آقا تا یک ساعت بعد از ظهر که در وزارتخانه مشغول کار است چه طور میتواند دو ساعت بعد از ظهر بیاید مشغول تدریس بشود تا چهار بعد از ظهر (دکتر بینا: سه برود تا چهار) علیایحال انصاف بدهید که هیچ عملی نیست اگر منظورتان این است جناب آقای صارمی چون با آن پیشنهاد مخالفت فرمودید ولی اظهار مخالفتی هم نفرمودید منظورتان تکمیل کادر دبیری در شهرستانها است بیلطفی نکنید اگر منظورتان کمک به اشخاص است از این طریق که در ساعات خارج اداری بیایند درس بدهند و بعد هم کسی نباشد که آنها را کنترل کند یعنی در شهرستانهای مشهد یا سبزوار یا نیشابور بنده از خراسان صحبت میکنم اشخاصی که میخواهند از این قانون استفاده کنند کیها هستند ناظم مدرسه است، دبیر است، کی آنها را میتواند کنترل کند که بیایند تدریس کنند من عرض میکنم اگر منظورتان واقعاً تهیه معلم است این را اضافه بفرمایید که بقیه مدت یعنی این ساعات خارج از وقت اداری را به این صورت دربیاورند (بقیه این مدت چند سال تدریس بکنند) درس بدهند بعد هم از این مزایا استفاده کنند مثل این که در تبصره گذشته و تصویب هم شد دیگر توضیح بیشتری ندارم جناب آقای وزیر فرهنگ طوری توضیح بدهید که بنده قانع کنید که پس بگیرم اگر قانع نمیکنید قبول بفرمایید تا واقعاً معلم تدریس کند.
رئیس- آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.
وزیر فرهنگ- آقا یک دفعه دیگر پیشنهاد آقای مکرم خوانده شود. (به شرح سابق قرائت شد.)
وزیر فرهنگ- حالا اجازه بفرمایید توضیحی عرض کنم اولاً کلمه منحصراً که اینجا ذکر کردید بنده قبول کردم صحیح هم هست که یا تدریس کنند یا به شغل ریاست و نظامت منحصراً اشتغال داشته باشند اما راجع به مطلب دوم که اشاره فرمودند اینجا نوشته است در ساعات خارج از وقت اداری در تعطیل تابستان ساعت اداری از هفت صبح تا یک بعد از ظهر است و در این موقع چون مدرسهای نیست احتیاجی به تدریس هم نیست آقا در موقعی که مدارس دایر است ساعت اداری از هشت صبح تا ۲ ساعت بعد از ظهر است و در اینجا گفته شده است هفتهای شش ساعت یعنی روزی یک ساعت تدریس کنند بنابراین در هفته میشود ۶ ساعت و یک کسی که بخواهد روزی یک ساعت تدریس کند ساعت پنجم درس که از ساعت ۳ بعد از ظهر شروع میشود میتواند درس بگوید روزی یک ساعت تدریس میکند و در نتیجه در هفته ۶ روز ۶ ساعت تدریس کرده البته دو ساعت بعد از ظهر هم که وزارتخانه تعطیل میشود یک ساعت وقت دارد که قدری استراحت کند ناهار صرف کند و بعد هم برود یک ساعت تدریس کن اما علت این که ما مینویسیم بقیه مدت را برود تدریس کند منحصراً برای این است که این آقایان در شغل آموزشی اداری هستند یعنی شغل آموزش اداری یک شغل فنی است بنده بارها خدمت آقایان عرض کردهام هر کسی را نمیشود برای یک شغل ادری آموزشی که کاملاً جنبه فنی دارد در نظر گرفت از این جهت این ترتیبی که در این تبصره گذاشته شده است هم نظر آقایان کاملاً تأمین است برای این که به حد نصاب ۱۰ ساله برسند و هم وزارت فرهنگ از اطلاعات این افرادی که سوابق بیشتر و ممتدی در خدمات فرهنگی دارند میتواند از مشاغل فنی آنها استفاده کند بنابراین بنده میخواستم استدعا کنم که از این پیشنهاد صرفنظر بفرمایید اما مطلبی که بنده میخواهم خدمت آقایان عرض بکنم با کمال تأثر برای بنده یک وضعی پیش آمد که نسبت به دانشگاه یک مطالبی گفته شد بنده در آن حال احساسات اگر مطالبی راجع به دانشگاه میگفتم شاید احساسات آقایان تحریک شده بود مطالب بیشتری در اینجا گفته میشد بنده صبر کردم تا آن احساسات از آن غلیان واقعیش بیفتد و مطلبی که دارم عرض کنم همان طوری که آقای دکتر جزایری در اینجا فرمودند خوشبختانه در دانشگاه افراد بسیار وطنپرست و علاقمند به مملکت مشغول کار هستند (صحیح است) و خوشبختانه عده اینها بسیار زیاد است (نراقی: اکثریت) در مقابل همایی آقای عصار یا سایر استادان واقعاً همه ما سر تعظیم فرود میآوریم (شوشتری: مگر من آنها را نفی کردم؟) خوشبختانه این جور افراد در دانشگاه هستند وزارت فرهنگ هم نسبت به دانشگاه در مقابل مجلس و در مقابل دولت مسئولیت دارد الان اگر مطالبی راجع به دانشگاه در مجلس گفته میشود و تبصرهای که در اینجا گنجانیده شده بنده وظیفه دارم از این تبصره و از این موادی که مربوط به دانشگاه است دفاع بکنیم بنابراین سلب مسئولیت از وزارت فرهنگ نسبت به دانشگاه نشده است اگر آقایان نسبت به دانشگاه نظری دارند میخواهم عرض کنم به حالت عصبانیت و غلبه کردن احساسات نمیشود آن نظریات اصلاحی را عمل کرد اگر نظری دارید آقایان بایستی بنشینیم صحبت تهیه کنیم اطراف و جوانب کار را بسنجیم یا طرحی تهیه کنیم یا فکری برای دانشگاه بیندیشیم که اگر خدای نکرده نسبت به دانشگاه یک نظر بدی هم هست از راه صحیحش برطرف کنیم (شوشتری: کی گفته که نسبت به دانشگاه نظر بدی هست).
رئیس- آقای شوشتری امروز خیلی از نظامنامه خارج میشوید، آقای فرامرزی شما مخالف هستید با پیشنهاد بفرمایید.
حسن مکرم- با توضیحی که جناب آقای وزیر فرهنگ دادند قانع شدم خواستم به جناب آقای فرامرزی هم زحمتی ندهم پس میگیرم.
رئیس- یک مطلبی را هم بنده باید تذکر بدهم که پیشنهاد کننده پنج دقیقه بیشتر نمیتواند صحبت کند چهل و سه پیشنهاد است آقایان اگر بخواهند این طور صحبت کنند و جواب بدهند شاید این لایحه یک ماه وقت مجلس را بگیرد، پیشنهاد دیگری قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد.)
مقام مقدس مجلس شورای ملی.
پیشنهاد مینمایم به تبصره ۳ جمله ذیل پس از «ده سال برسند» اضافه شود «و حق اخذ حقوق یا فوقالعاده از بابت تدریس ندارند» عمیدی نوری.
رئیس- آقای عمیدی نوری.
عمیدی نوری- عرض کنم با این اشلی که فعلاً پیدا شده است برای آقایان دبیران و دانشیاران و استادان، حقوقشان فوقالعاده بالا رفته است بنده با حسابی که کردم دیدم کمک آموزگار که تا حالا ۳۵۰ تومان میگرفته ۴۶۰ تومان میشود صد تومان تفاوت کرده آموزگار که ۷۱۳ تومان میگرفته حالا شده ۹۶۰ تومان دویست تومان ترقی کرده دبیر که ۷۶۷ تومان میگرفته حالا میشود ۱۳۵۰ تومان یعنی تقریباً دو برابر و البته این بیتناسب است که دبیر دو برابر میگیرد و آموزگار و کمک آموزگار دویست تومان و صد تومان اضافه میشود مال آقایان دانشیار خیلی بالا رفته دانشیاری که ۸۴۵ تومان می حالا میشود ۱۵۰۰ تومان آقای استاد هم که حقوقش ۹۲۰ تومان بوده رتبه ده مشود ۱۷۰۰ تومان این را که تصویب خواهید فرمود ببینید که یک چنین پایهای هست با این اختلاف زیاد البته مقام معلم لازمهاش هست که حقوقش زیاد شود ولی مجلس شورای ملی که نظر روی کمک به آموزگار و کمک آموزگار داشت آن طوری که باید نظر مجلس تأمین نشده و این اضافه حقوق رفته است روی دانشیار و استاد و دبیر معهذا در این باره برای این که یک کاری بکنند که آن دبیران پشت میز نشین اداری هم بتوانند رتبهشان را تبدیل کنند و حقوق بگیرند گفتهاند که بروید شش ساعت درس بگیرند و البته این شش ساعت درس قاعدهاش در وزارت فرهنگ این است که حق فوقالعاده هم بگیرد بنده پیشنهاد کردم حالا که شما آمدید به این اداریها هم کمک کنید که حقوقشان این قدر بالا برود دیگر دو مرتبه فوقالعاده و اضافه کار نگیرد که هم مشمول دبیری بشود و حقوقش دو برابر بشود و هم به عنوان شش ساعت درس و معلمی هم اضافه بگیرد البته این مطلب اینجا قید بشود که فوقالعاده و حقالتدریس مکرر داده نشود این پیشنهاد بنده است (صحیح است) (نقابت: پیشنهاد را دوباره قرائت کنید) اصلاحش این است که در تبصره ۳ در آنجایی که نوشته شده تا ده سال برسند حق اخذ حقوق و یا فوقالعاده از بابت تدریس ندارند (وزیر فرهنگ: عبارت را این طور اصلاح بکنید از این بابت ندارند) بسیار خوب از این بابت ندارند یعنی این آقایانی که هفتهای ۶ ساعت درس میدهند چیزی اضافه نگیرند.
وزیر فرهنگ- بنده قبول میکنم.
دولتآبادی (مخبر)- با اصلاح کلمه از این بابت بنده هم قبول میکنم.
رئیس- آقای فرامرزی.
عبدالرحمن فرامرزی- وقتی که وزیر فرهنگ قبول فرمودند دیگر مخالفت من همان عبارت به اصطلاح خان میبخشد شیخ علی خان نمیبخشد است من خواستم از این موقع استفاده کنم و دو چیز را عرض کنم یکی این که این لایحه آمده به مجلس دوباره رفته به کمیسیون دوباره مطالعه شده متخصصین فن هم در آن کمیسیون بودهاند بالاخره این جور شستهاند
و از آب در آوردهاند من اساساً آقا مخالفم با این که هی در اطراف یک لایحه پیشنهاد داده بشود برای این که یک لایحهای که وزارتخانهای مینویسد روی احتیاجاتش مینویسد و میآورد اینجا ما یک کلمه میشنویم یک چیزی یادمان میآید پیشنهادی میدهیم (نقابت: و کلاً هم آزادند هر پیشنهادی بدهند) البته آزادند ولی آن آزادی ایشان لوایح را خراب میکند (عمیدی نوری: خراب نمیکند، اصلاح میکند) بعد هم میرود به کمیسیون، کمیسیون هم مطالعه میکند این است خواستم استدعا کنم پیشنهاد جز در مواقع خیلی ضروری واقعاً نباید داد و اگر کسی هم بدهد حرفش را بزند ولی مجلس خوب است خیلی رأی به این گونه پیشنهادها ندهد و اما راجع به دانشگاه من خودم افتخار تدریس در آنجا را داشتهام میخواهم عرض کنم که یک طوری پیش آمده که برای همه ایجاد تعصب میکند دانشگاه هم مثل وزارت عدلیه میماند مثل وزارت فرهنگ میماند مثل اداره ثبت میماند آدم خوب و بد هم تویش هست این جوری نکند که هر کس بگوید اسم دکان ما را نبرید بد هر جا هست باید گفت خوب هر جا هست باید گفت ایجاد تعصب نباید کرد آنهایی که میگویند زیر نظر وزارت فرهنگ باشد مگر چه میگویند؟ میگویند این مؤسسه دولتی است خرجش را دولت میدهد دولت قدرت هیچ گونه اعمال نظر و رأی ندارد مسئولش کیست رئیس دانشگاه که نمیآید اینجا بنشیند ما استیضاح بکنیم وزیر فرهنگ هم که در دانشگاه اعمال قدرتی نمیتواند بکند آنهایی که میگویند در دانشگاه باید وزیر فرهنگ درش دخالت داشته باشد از لحاظ این است که می الان مسئولی از دانشگاه در مجلس نیست که ما ازش مسئولیت بخواهیم (مهندس جفرودی: این طور نیست الان وزیر فرهنگ توضیح دادند) ممکن است این طور باشد ممکن است این طور نباشد آقای وزیر فرهنگ را حرفشان را نمیخوانند در دانشگاه (جفرودی: تصریح فرمودند) میگوید ولی صحیح نیست (دکتر افشار: مگر حرف وزیر عدلیه را در محاکم میخوانند ولی وزیر دادگستری در مجلس مسئول است) منظورم این است که ایجاد تعصب نکنید که چون دانشگاهی هستیم راجع به دانشگاه حرف نزنید آنها بگویند چون ما عدلیهای هستیم راجع به عدلیه حرف نزنید آن یکی بگوید خیلی معذرت میخواهم امروز آقای دکتر شاهکار که من معتقدم یکی از انتخابات خوبی است که ایشان به مجلس تشریف آوردند راجع به کانون وکلا اسم بردیم ایشان آتش گرفتند تا اسم ژاندارمری را میآوریم یک عدهای عصبانی میشوند اسم دانشگاه را میبریم یک عده دیگر عصبانی میشوند خواستم این را تذکر بدهم هیچ کس نظر بد به خود مؤسسه ندارد حقایقی هم اگر هست باید گفت نظریاتی هم اگر هست باید اظهار کرد خوب آقای شوشتری میگویند که مسئول کار دانشگاه در مقابل مجلس باید وزیر فرهنگ باشد البته دانشگاههای دنیا مستقلند ولی خرجشان را دولت نمیدهد دانشگاه تهران خرجش را دولت میدهد دولت هم باید نظارت داشته باشد این حرفی است فقط من باب تذکر خواستم عرض کنم استدعا کنم که هر کس اسم آن حوزهای که تویش کار میکند دلبستگی دارد اگر اسمش را بردند آتشی نشود (صحیح است، احسنت).
رئیس- این پیشنهاد را آقای وزیر فرهنگ هم قبول کردند رأی گرفته میشود پیشنهاد آقای عمیدی نوری آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد.)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی.
پیشنهاد میکنم در تبصره ۴ گزارش کمیسیون فرهنگ به جای عبارت، صورت ادارات نوشته شود، صورت جز تشکیلات ادارات. حسن مکرم
رئیس- آقای مکرم.
مکرم- منظورم از این پیشنهادات این است که در تبصره ۴ سطر دوم صورت ادارات و دوایر فنی نوشته شود «صورت جز تشکیلات ادارات» در کمیسیون بودجه که آقایان تشریف میبرید ملاحظه میفرمایید بودجهای را که دولت داده است کمیسیون بودجه بعد از مدتی رسیدگی حالا تازه به این نتیجه رسیده که صورت تفضیلی بودجهها را از وزارتخانهها خواستهاند منظور بنده این است مثلاً فرهنگ خراسان را بخواهیم مثلاً بزنیم اداره فرهنگ خراسان چند دایره فنی برای خود میخواهد داشته باشد چون به طور کلی آن کادر غیر ثابت بیکاری که در آنجا حقوق میگیرند عبارت است از بازرسها که تحمیل میشوند مثلاً برای بازرس ریاضیات بازرس زبان فرانسه، بازرس زبان انگلیسی، بازرس فیزیک و شیمی از این قبیل در هر کجا ببنیم چند بازرس لازم است بنابراین در این صورت جزیی که خواهد داد برای هر ادراهای معین شود که چند نفر عضو لازم دارد صورت اداره داده شود صورت جز وقتی دادند معلوم میشود برای هر مدرسه برای فلان دبیرستان یا فلان اداره فنی یا فلان اداره فرهنگ شهرستان چند نفر بازرس لازم دارند صورت جز را وقتی دادند دیگر تحمیل به بودجه نخواهد شد یک مطلب دیگر را هم یادآوری میکنم که مربوط به همین ماده ۴ است در سر صفحه سوم آنجا که نوشته شده «کلیه شاغلین مشاغل فنی» آن را هم اگر موافقت بفرمایند عوض کلمه (کلیه) کلمه (هیچ یک) نوشته شود هیچ یک از شاغلین مشاغل فنی هم این صحیحتر میشود تا کلمه کلیه شاغلین چون یک عدهای را استثنا می ضمناً بنده از موقع استفاده میکنم یک نامهای به بنده رسیده است از طرف عدهای از منتظرین خدمت وزارت فرهنگ که اینها آموزگارند و دبیر به جهانی که خود آقای وزیر فرهنگ میدانند منتظر خدمت شدهاند و حالا که کارشان اصلاح شده هنوز بیکارند اینها نامههایی نوشتهاند شاید به اکثر آقایان نمایندگان مجلس دادهاند بنده عین نامه را تقدیم میکنم خدمت آقای وزیر فرهنگ استدعا میکنم همان طوری که گفتهاند اگر کارشان اصلاح شده رسیدگی شود و کار بهشان رجوع شود که بیکار نمانند.
رئیس- آقای دولتآبادی (مخبر).
دولتآبادی (مخبر)- بنده برای این که آقای مکرم گله نفرمایند اول راجع به آن قسمتی که موافقت دارم عرض میکنم تبدیل کلمه (کلیه) به (هیچ یک) اشکالی ندارد بنابراین با اصلاح این کلمه موافقم اما قسمت دیگری که در اول بیاناتشان فرمودند فکر میکنم که یک مطلب اساسی از این تبصره به ذهنشان خطور کرده است و آن این است که وزارتخانهها و ادارات به طور کلی بایستی قانون سازمان داشته باشند و باید هم بیاورند هم از نظر بودجهشان و هم از نظر سازمان وزارتخانهها به تصویب مجلس برسانند و اگر برای وزارتخانهها قانون مصوب مجلس داشتیم دیگر احتیاج به این نبود که در ادارات میزنشینها زیادتر از مراجعین باشند اما این مطلب را تا حالا توجه نفرمودهاند آقای مکرم: که وزارتخانهها را ملزم بکنند که قانون سازمان را بیاورند برای تصویب این که در اینجا نوشته شده است ادارات و دوایر دیگر چون ما در وزارت فرهنگ دو نوع کادر داریم یکی کادر فنی یکی هم کادر اداری قصد ما از تصویب این تبصره این بوده است که کادر اداری حق نداشته باشد از مزایا استفاده کند بنابراین این کلمه کافی است و منظور نظر جنابعالی تأمین شده است (شوشتری: پس گرفتید).
مکرم- با توضیحی که ایشان دادند بنده قانع شدم و پیشنهادم را پس میگیرم.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد.)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی.
پیشنهاد میکنم در تبصره ۵ لایحه فرهنگیان به جای عبارت هشت سال سابقه نوشته شود ده سال سابقه.
حسن مکرم
مکرم- پس گرفتم.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد.)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی.
پیشنهاد میکنم در تبصره ۶ گزارش کمیسیون فرهنگ به جای عبارت هشت سال سابقه نوشته شود ده سال سابقه. حسن مکرم
مکرم- چون با پیشنهاد آقای درخشش اصلاح شده بنده پس گرفتم.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد.)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی.
پیشنهاد میکنم در تبصره ۷ گزارش کمیسیون فرهنگ به جای عبارت: لااقل پنج سال در خارج تهران و حومه، این عبارت نوشته شود: لااقل ده سال که پنج سال آن در خارج طهران و حومه باشد. حسن مکرم
مکرم- چون این پیشنهاد هم با پیشنهاد آقای درخشش حل شده پس میگیرم.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شده)
مقام محترم مجلس شورای ملی.
پیشنهاد میکنم در تبصره ۷ گزارش کمیسیون فرهنگ به جای عبارت، لااقل پنج سال در خارج تهران و حومه – این عبارت نوشته شود: لااقل ده سال که پنج سال آن در خارج طهران و حومه باشد. حسن مکرم
مکرم- چون این پیشنهاد هم با پیشنهاد آقای درخشش حل شده پس میگیریم.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم مجلس شورای ملی
پیشنهاد میکنم توضیحات زیر به آخر تبصره ۸ کمیسیون فرهنگ اضافه شود.
توضیح ۱- هر گاه حقوق رتبه اداری اشخاصی که دارای رتبه دبیری یا آموزگاری میشوند از حقوق رتبه دبیری به آموزگاری میشوند از حقوق رتبه یک آموزگاری یا دبیری کمتر باشد به آنان رتبه یک دبیری داده شود.
توضیح ۲- هر گاه حقوق رتبه اداری شخصی که دارای رتبه آموزگاری یا دبیری می بین حقوق دو رتبه دبیری یا آموزگاری باشد به او رتبه بالاتر اعطا میگردد.
حسن مکرم
رئیس- این وارد نیست این مستلزم خرج است وکیل نمیتواند پیشنهاد خرج بکند (مکرم: پیشنهاد خرج نیست) پس مینویسید پایه بدون حقوق بدهند.
مکرم- یک اصلاحی دارد که اگر توضیح بدهم جناب آقای وزیر فرهنگ موافقت میفرمایند.
رئیس- وکیل نمیتواند یک پیشنهادی که ملزم با خرج باشد بدهد.
مکرم- پس اجازه بفرمایید توضیح بدهم.
رئیس- بفرمایید.
مکرم- این توضیح که خواستم عرض کنم این است که حقوق حد وسط پایه ۵ اداری ۲ هزار ریال است حقوق یک دبیری ۱۹۲۰ ریال است حقوق دوی دبیری ۲۱۶۰ ریال است این کسی که حقوق حد وسط اداری را میگیرد دو هزار ریال وقتی به پایه دبیری میخواهد تبدیل بشود ۱۹۲۰ ریال به او میدهید، ۸ تومان کمتر به او میدهید یا ۲۱۶۰ ریال را یک مثال دیگر بزنم حداقل رتبه ۵ اداری ۱۸۴۰ ریال است رتبه یک دبیری ۱۹۲۰ ریال به عرضم توجه بفرمایید چون پری روز ضمن مذاکرات جناب آقای دولتآبادی جنابعالی فرمودید من جدولی تهیه کردهام.
وزیر فرهنگ- این نظرتان تأمین است در تبدیل رتبه به همان رتبهای که نزدیک است تبدیل میشود وزارت دارایی هم همین را قبول دارد.
مکرم- پس فرمودید به هر رتبهای که بالاتر یا پایینتر و نزدیکتر باشد به آن تبدیل میشود قبول می و پیشنهادم را استرداد میکنم.
رئیس- پس استرداد کردید.
مکرم- بله قبول کردند بنده پس میگیرم.
شوشتری- قربان تنفس نمیفرمایید.
رئیس- چند دقیقه دیگر جلسه را ختم میکنیم فعلاً پیشنهاد دیگری قرائت میشود پیشنهاد آقای رضایی است که نوشتهاند لایحه مسکوت بماند گمان میکنم منطبق با ماده ۱۴۴ باشد و آن در ماده ۱۴۴ مصرح است در هر مرحله میتوانند این پیشنهاد را بکنند، ماده ۱۴۴ قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد.)
ماده ۱۴۴- هر یک از نمایندگان حق دارد از مجلس کتباً تقاضا نماید که طرح یا لایحه قانونی که به مجلس مراجعه شده موقتاً یا دائماً مسکوت بماند در این قبیل موارد در خصوص رد یا قبول این تقاضا قبل از این که در موضوع اصلی بحث شود پس از توضیح مختصر پیشنهاد کنند و پاسخ آن از طرف به عمل آید و محدود به بحث در موضوع باشد رأی گرفته میشود.
رئیس- آقای رضایی توضیح مختصر بفرمایید.
رضایی- از آقایان استدعا دارم که به عرایض بنده توجه کنند به چه علت بنده این پیشنهاد را دادم البته کسی مخالف نیست با این که حقوق فرهنگیان و معلمین بالا برود (صحیح است) چه بهتر که ما یک قدرت مالی داشته باشیم که بتوانیم حقوق سایر کارمندان دولت را هم بالا ببریم و این یکی دو جلسهای که این لایحه مطرح بوده در پشت این تریبون و چه در موقعی که دو دوازدهم مطرح بوده است حمله شده است به کمیسیون بودجه که به چه علت بودجه را زودتر تصویب نکنید کمیسیون بودجه گرفتاریش این است که بودجه هفتصد میلیون تومان کسر دارد در یک مملکتی که بودجهاش هفتصد میلیون کسر دارد پشت سر هم حالا لایحه اضافات آوردن بنده نمیدانم چه صورت پیدا میکند یعنی با تصویب این لایحه ۷۰۰ میلیون کسر بودجه ما خواهد شد ۷۴۰ میلیون تومان هفته دیگر جناب آقای دکتر صالح تشریف خواهند آورد اینجا لایحه مربوط به اضافات پزشکان را تقدیم خواهند کرد (وزیر بهداری: شکی نیست) و حق هم دارند بعد از ایشان آقای وزیر کشاورزی بیایند یک لایحهای راجع به مهندسین کشاورزی خواهند آورد بعد از ایشان آقای وزیر کشور لایحه خواهد آورد که حقوق پاسبانها باید افزوده شود بعد از ایشان آقای وزیر جنگ خواهد آمد که حقوق افسران بالا برود و مجلس در مقابل تمام اینها اگر اولی را تصویب کرد بقیه را ناچار است تصویب کند (صارمی: چه الزامی دارد؟) بودجهای که الان هفتصد میلیون تومان کسر دارد این ۷۰۰ میلیون تومان خواهد رسید به ۱۷۰۰ میلیون تومان کسر یعنی به فرض این که مسئله نفت حل بشود آنچه ما از نفت درآمد پیدا بکنیم باز مجبوریم فقط صرف حقوق بکنیم از این پول یک شاهی صرف حقوق بکنیم از این پول یک شاهی صرف کارهای عمرانی و تولیدی نمیتوانیم بعد از این بکنیم این یک سیاستی بوده است از شهریور ۱۳۲۰ به این طرف در این مملکت اجرا شده یعنی درآمد حاصله از نفت را آوردند قاطی بودجه کردند و فقط صرف حقوق شده است و نتیجه این سیاست هم این شده روزی که درآمد نفت قطع شد ما نتوانستیم ایستادگی کنیم امروز هم همین است هنوز که مذاکره است برای این که مسئله نفت حل شود و یک درآمدی گیر ملت و دولت ایران بیاید باز پیشپیش محل خرجش تهیه شده است که اینها همهاش صرف حقوق بشود و یک شاهیاش به درد کارهای عمرانی و تولیدی که به درد این مملکت بخورد صرف نشود بنده به این دلیل استدعا کردم که آقایان موافقت بفرمایند این لایحه از دستور خارج شود.
رئیس- آقای محمدعلی مسعودی.
مسعودی- به نظر بنده این پیشنهاد مسکوت ماندن که آقای رضایی دادند چند مرتبه در مجلس مطرح شد مورد شده دلیلش هم توجه مجلس است به چند موضوع یکی موضوع فرهنگ است و دیگری بهداشت و یکی هم مربوط به مسائل کشاورزی و کارگران که بایستی واقعاً از هر جایی هست پول تهیه کرد و به این راهها مصرف کرد به نظر من اگر مجلس این دوره فقط به دو موضوع بهداشت و فرهنگ توجه داشته باشد به خودی خود پس از گذشتن چند سال خود این مردم سالم و باسواد میشوند و خودشان نان خودشان را درمیآورند میروند دنبال کار الان یکی از عیوب کار ما این است که ما مردم صحیح و سالمی نداریم پولی در این راهها خرج نکردیم البته حقوق کارمندان اضافی بایستی واقعاً در دستگاهها حذف شوند و اینها را فرستاد پی کارهای تولیدی پی کارهایی که پول دربیاورند تقسیم خالصجات بکنیم این کارمندان اضافی که حقوق به آنها داده میشود بروند به یک راههایی نه این که ما دربست بگوییم در وزارت فرهنگ و وزارت بهداری را ببندید بروید فلان کارخانه را وارد کنید یا فلان سد را بسازید این که نمیشود آدم میخواهد خود کارخانه ساختن یا سدسازی یا کارهای تولیدی آدم سالم میخواهد آدمی که بفهمد و راهش هم به نظر بنده این است که بهداشت و فرهنگ را در مملکت تعمیم بدهیم و واقعاً پولهایی که از راه درآمد نفت به دست میآید در درجه اول در این دو راه مصرف کنیم بنابراین من با این پیشنهاد مخالفم به دلیل این که به نظر من وظیفه هر دولتی و هر ملتی این است که عایدی از هر راه است تهیه کند برای این دو راه نه این که بیاییم بگوییم چون کسان دیگری هم میخواهند پس صرف فرهنگ هم نشود.
رئیس- رأی گرفته میشود بپیشنهاد آقای رضایی آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد یک پیشنهاد دیگری خوانده میشود بعد جلسه ختم میشود (به شرح زیر خوانده شد).
پیشنهاد میکنم که تبصره ۹ به عبارت زیر اصلاح شود «دبیرانی که با رعایت مقررات مربوط به دانشگاه به پایه دانشیاری نایل میشوند از مازاد حقوق و کمک پایه دبیری خود تا موقعی که حقوق و کمک پایه دبیری خود تا موقعی که حقوق و کمک پایه دانشیاری آنها به میزان برسد استفاده خواهند نمود و نیز دبیرانی که بیش از این تاریخ به پایه دانشیاری نایل شدهاند از تاریخ تصویب این قانون مشمول این تبصره خواهند بود. صدرزاده
رئیس- آقای صدرزاده.
صدرزاده- عرض کنم که در سابق بر این حقوق دانشیاری از حقوق دبیری کمتر بود و یک عدهای تحمل کردند برای این که از طریق دانشیاری بتوانند خدمت بیشتری انجام بدهند در این تبصره الان برای این که از طریق دانشیاری بتوانند خدمت بیشتری انجام بدهند در این تبصره الان برای آنها یک مزایایی قید شده است و لکن با قید شرط نوشته شده «به شرط پیدا شدن اعتبار» به نظر بنده این شرط به خصوص برای این طبقه که یک عده معدود هستند بیمورد است برای این که از این لایحه ممکن است در حدود پنج شش میلیون تومان به مصرف فرهنگ برسد در صورتی که برای این طبقه یک مبلغ ناچیزی پرداخت خواهد شد مضافاً به این که در تبصره ۱۲ به طور کلی قید شده است مابهالتفاوتی که به موجب این قانون حاصل میشود با پیدا شدن اعتبار قابل پرداخت خواهد بود یعنی این عبارت تبصره ۱۲ شامل تمام مزایایی است که در این ماده واحده و این تبصرهها موجود است بنابراین دیگر معنی ندارد که برای این عده به خصوص یعنی این دانشیاران یک شرط اضافی هم در نظر بگیریم (صحیح است) بنابراین این قسمت را حذف بفرمایید. (صحیح است.)
رئیس- آقای مخبر.
مخبر- بیان آقای صدرزاده بسیار صحیح بود زیرا وقتی در تبصره ۱۲ قید شده است که انجام مفاد این لایحه موکول به پیدا شدن اعتبارات شامل این هم هست النهایه یک نکته اینجا است که ما دو نوع دبیر داریم که به مقام دانشیاری میرسند یکی آن دبیرانی هستند که پایه دبیری دارند و الان حقوق دبیری دارند که زاید بر نصاب دانشیاری هستند آنها از نظر اعتبار دولت حقوقشان پایدار است توجه بفرمایید جناب آقای صدرزاده حالا دوباره مطلب را عرض میکنم مطلب اصلی که فرمودید عرض کردم که صحیح است برای این که وقتی گفتم به شرط این که اعتبار پیدا شود شامل تمام لایحه است اما یک نکته قابل توضیح است که از نظر اعتبار کلی دولت تفاوت دارد و آن این است که یک عده دبیر الان هستند که حقوق دبیری خودشان را میگیرند و داوطلب دانشیاری هستند وقتی که امتحان میدهند وقتی که به کنکور میرسد و در دانشگاه به سمت دانشیاری میرسند در عین حال که اعتبار آنها از دو محل است تفاوت حقوق دبیری و دانشیاریشان موجود است و احتیاجی به اعتبار ندارد ولی یک عده هستند که متأسفانه باید اعتبار برایشان فراهم کرد حالا اگر موافقت فرمایید که عبارت باقی باشد ضرری ندارد (صدرزاده: منظور بنده این است که این قسمت پیدا شدن اعتبار در آن ماده ضرورت ندارد) این استثنایی است از لحاظ مقدمه این دو موضوع است اگر توجه بفرمایید باز توضیح میدهم ما دو نوع دانشیار داریم از نظر حقوق یک عدهای بودند که قبلاً دبیر بودند آمدند دانشیار شدند در سابق، این قسمت اخیر که گفتیم به شرطی که اعتبار پیدا کنیم به آنها داده شود تنافی دارد و تباین دارد با قسمت دیگرشان یعنی آن دانشیارانی که امروز میآیند و رتبه دبیری دارند که حقوقشان بیشتر از حقوق دانشیاری است آنها الان بر ایشان اعتبار هست ولی آنهایی که از قبل آمدهاند اعتباری بر ایشان نیست و خیال میکنم که ذکر این عبارت در این تبصره هیچ اشکالی ندارد.
رئیس- رأی گرفته میشود بپیشنهاد آقای صدرزاده آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده کمتری برخاستند) تصویب نشد.
۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد، ختم جلسه
رئیس- جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز پنجشنبه خواهد بود دستور دنباله همین لایحه آقایان اول وقت تشریف بیاورید.
(مجلس یک ربع بعد از ظهر ختم شد.)
رئیس مجلس شورای ملی-رضا حکمت