مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ بهمن (دلو) ۱۳۰۰ نشست ۶۳

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۰ توسط Zamzam (گفتگو | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ بهمن (دلو) ۱۳۰۰ نشست ۶۳

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ بهمن (دلو) ۱۳۰۰ نشست ۶۳

جلسه ۶۳

صورت مشروح مجلس یوم شنبه بیست و نهم جمادی اولی ۱۳۴۰ مطابق هشتم دلو ۱۳۰۰

مجلس تقریباً یک ساعت قبل از غروب در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید .

( صورت مجلس یوم ۵ شنبه ششم دلو را آقای تدین قرائت نمودند .

رئیس ـ نسبت به صورت مجل ایرادی هست یا نیست ؟

آقای فتح الدوله ( اجازه )

فتح الدوله ـ بنده در ضمن بیانم عرض کردم همانطور که بودجه وزارت خانه پست و تلگراف و عدلیه و معارف را کم می دانم بودجة دو سه وزارتخانه دیگر را از قبیل وزارت داخله و وزارت مالیه زائد می دانم .

رئیس ـ دیگر اعتراضی نیست ؟ ( اظهاری نشد )

رئیس ـ صورت مجلس با این اصلاح تصویب شد در جلسه گذشته بنا بود شش نفر برای کمیسیون عدلیه و مالیه و کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات انتخاب شوند فقط یک نفر آقای امیر ناصر برای کمیسیون مالیه معین شده اند برای سایرین باید تجدید انتخاب بشود برای کمیسیونهای خارجه و عدلیه کسی اکثریت پیدا نکرده یک نفر دیگر هم برای کمیسیون مالیه لازم خواهد بود باید انتخاب کنند و یک نفر هم برای کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات قانون تفریغ بودجه یک ساله توشقان ئیل و تفریغ محاسبات پنج ساله مجلس راجع به اوقات فترت در کمیسیون محاسبات رسیده است طبع و توزیع می شود جزء دستور ۵ شنبه خواهد بود راپورت کمیسیون بودجه راجع به تقاضای هزار و پانصد تومان از طرف دولت برای مخارج انتخابات رسیده قرائت می شود و رای می گیریم .

( آقای نصرت الدوله به مضمون ذیل قرائت نمودند )

کمیسیون بودجه به تاریخ هشتم دلو ۱۳۰۰ پیشنهاد دولت را مبنی بر تقاضای یک هزار و پانصد تومان اعتبار برای مخارج انتخابات تحت مطالعه در آورده و اکثریت آراء ماده واحده پیشنهادی دولت را تصویب می نماید .

رئیس ـ آقای فهیم الملک ( اجازه )

فهیم الملک ـ در صورتی که در راپورت کمیسیون بودجه به طور کلی مذاکره می شود گمان می کنم این راپورت دیگر مورد نخواهد داشت زیرا در یکی از مواد آن اعتباری برای دولت منظور شده که به مخارج فوری و غیره مترقبه می رساند البته مخارج انتخابات منحصر به همین هزار و پانصد تومان نیست زیرا در چندین نقطه از قبیل تهران و خراسان باید تجدید انتخابات به عمل بیاید بنابراین اگر مجلس موافق باشد بهتر این است همان راپورت کمیسیون را تصویب بکنیم که ضمناً این تقاضا هم تصویب شده باشد و زحمت دوباره نداشته باشیم .

نصرت الدوله مخبر کمیسیون بودجه ـ این نکته را که آقای فهیم الملک فرمودند خود بنده هم در موقع تقدیم راپورت ومذاکره در کمیسیون متذکر بودم البته اگر اطمینان حاصل بود به اینکه امروز راپورت کمیسیون بودجه از مجلس می گذرد یا در جلسه آتیه تمام می شود این تقاضا از طرف دولت نمی شد و ما هم این راپورت را نمی دادیم اما همانطور که آقایان ملاحظه می فرمایند راپورت کمیسیون بودجه با ضمیمه آن یک چیز مفصلی است و ممکن است چهار پنج جلسه دیگر در آن باب مذاکره شود و این هزار و پانصد تومان برای مخارج انتخاباتی است که الان جریان دارد و الا همانطوری که فرمودند کلیه مخارج انتخابات بیش از هزار و پانصد تومان خواهد بود و علت اینکه دولت بیش از این تقاضا نکرده برای همین است که برای مابقی در نظر دارد از همان اعتبار پیش بینی شده در بودجه مصرف شود لهذا کمیسیون صلاح دانست که این هزار و پانصد تومان فوری تصویب شود تا انتخاباتی که در جریان است معوق نماند .

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا مخالفید ؟

محمد هاشم میرزا ـ بنده موافقم .

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله ( اجازه )

حاج شیخ اسدالله ـ موافقم .

رئیس ـ آقای مستشارالسلطنه ( اجازه )

مستشارالسلطنه ـ بنده هم موافقم .

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب شما چطور .

آقایسید یعقوب ـ مخالفم .

رئیس ـ بفرمائید .

آقا سید یعقوب ـ بنده می خواستم از آقای مخبر سوال کنم که آیا این صورت هم مثل بودجه مملکت است که بگوئید تعیین صورت جزء جمع و خرجش مشکل است و ما هم این هزار و پانصد تومان را بدون اطلاع از صورت جزء آن رای بدهیم باید صورت جزئش اول معلوم شود بعد ما رای بدهیم بنابراین خوب است توضیح فرمائید که صورت جزء آن چه شده .

مخبر ـ البته تصدیق می فرمائید برای مخارج انتخابات صورت جزء صحیح پیدا کردن کار خیلی مشکلی است این اعتبار برای مخارج انتخاباتی خواهد بود که در جریان است و دولت هم نمی تواند صورت جزء آن را تعیین کند در سه چهار نقطه مختلف انتخاباتی در جریان است مطابق قانون مخارجش را باید دولت بدهد البته وزارت مالیه بعد از انتخابات صورت جزء مخارج آن را می خواهد ولی قبلاً نمی شود صورت جزئش را معین نمود .

رئیس ـ آقای فتح الدوله موافقید یا مخالف ؟

فتح الدوله ـ عرضی که می خواهم بکنم آقای مخبر فرمودند .

رئیس ـ دیگر مخالفی نیست ؟ ( اظهاری نشد )

رئیس ـ رای میگیریم آقایانی که راپورت کمیسیون را تصویب می کنند ورقه سفید و آقایانی که تصویب نمی کنند ورقة کبود خواهند داد .

( در این موقع شروع به اخذ آراء شد و آقای سهام السلطان به طریق ذیل استخراج نمودند )

عدة رای دهندگان ۶۲ نفر ورقه سفید علامت قبول ۶۱ .

رئیس ـ از ۶۲ نفر آقایان نمایندگان به اکثریت ۶۱ رای تصویب شد .

( اسامی رای دهندگان )

آقای مساوات ـ آقای سلیمان میرزا ـ آقای آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ آقای آصف الممالک ـ آقای سردار مفخم ـ آقای میرزا ابراهیم خان ملک آرائی ـ آقای آقا میرزا طاهر تنکابنی ـ آقای سهام السلطان ـ آقای اقبال السلطان ـ آقای بنان الملک ـ آقای حائری زاده ـ آقای شریعتمدار ـ آقای بنان الدوله ـ آقای تدین ـ آقای رکن الملک ـ آقای سردارمعظم کردستانی ـ آقای شیخ السلام ملایری ـ آقای مستشارالسلطنه ـ آقای ناظم العلماء ـ آقای میرزا هاشم آشتیانی ـ آقای امین الشریعه ـ آقای شیخ الاسلام اصفهانی ـ آقای منتصر الملک ـ آقای آقا میرزا ابراهیم قمی ـ آقای عمید الممالک ـ آقای حاج میرزا تقی خان ـ آقای محقق العلماء ـ آقای صدر الاسلام ـ آقای آقا سید فاضل کاشانی ـ آقای غضنفرخان ـ آقای میرزا محمد نجات ـ آقای نصرت الدوله ـ آقای حاج میرزا علی محمد دولت آبادی ـ آقای فتح الدوله ـ آقای حاج میرزا مرتضی - آقای سدید الملک ـ آقای آقا سید یعقوب ـ آقای خلیل الملک ـ آقای عمادالسلطنه ـ خراسانی ـ آقای آقا سید کاظم یزدی - آقای عدل السلطنه ـ آقای موتمن السلطنه ـ آقای حاج شیخ اسدالله ـ آقای سفیر السلطنه ـ آقای امین التجار ـ آقای ملک الشعراء - آقای وکیل الملک ـ آقای معتمد السلطنه ـ آقای سردار جنگ ـ آقای محمد هاشم میرزا ـ آقای صمصام السلطنه ـ آقای سفیر دیوان ـ آقای احتشام الدوله ـ آقای شیخ العراقین زاده ـ آقای میرزا سید حسن کاشانی ـ آقای وقار الملک ـ آقای آقا میرزا محمد حسین صدرائی ـ آقای رئیس التجار .

رئیس ـ راپورت کمیسیون مبتکرات راجع

به طرح قانونی اقای فهیم الملک در خصوص قانون استخدام مطرح است آقای سدید الملک ( احضار برای قرائت راپورت )

( آقای سدیدی الملک راپورت کمیسیون مبتکرات را به مضمون ذیل قرائت نمودند )

کمیسیون مبتکرات در عصر شنبه ۲۹ جمادی الاول تشکیل و به طرح قانون استخدام پیشنهاد آقای فهیم الملک مراجعه و باکثریت تام قابل توجه دانست هر چه زودتر به کمیسیون مخصوص رجوع فرمایند که راپورت آن را برای مجلس مقدس تهیه نمایند .

رئیس ـ مخالفی نیست ؟

( اظهاری نشد )

رئیس ـ رای میگیریم به قابل توجه بودن این طرح قانونی آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند .

( اکثر نمایندگان قیام نمودند )

رئیس ـ قابل توجه شد حالا طرح آقای فهیم باید به کمیسیون برود ولی معلوم نیست به کدام کمیسیون رجوع بشود باید پیشنهادی بشود …

آقای محمد هاشم میرزا ( اجازه )

محمدهاشم میرزا ـ کمیسیون داخله نقداً کارش کمتر است گمان می کنم به آنجا مراجعه شود بهتر است .

رئیس ـ آقای فهیم الملک ( اجازه )

فهیم الملک ـ بنده تصور می کنم اگر یک کمیسیون شش نفری مخصوصاً برای رسیدگی به این کار از شعبات انتخاب شود مناسبتر باشد .

رئیس ـ آقای حاج نصیر السلطنه ( اجازه )

حاج سفیر السلطنه ـ بنده می خواستم عرض کنم مناسب تر این است که به کمیسیون عدلیه ارجاع شود

رئیس ـ سه فقره پیشنهاد رسیده است یک فقره پیشنهادی است از طرف آقای فهیم الملک راجع به این که کمیسیونی از شعبات معین شود پیشنهاد دیگری از طرف اقای نصرت الدوله رسیده است که به کمیسیون عدلیه ارجاع شود شاهزاده محمد هاشم میرزا پیشنهاد کرده اند به کیسیون داخله رجوع شود .

محمد هاشم میرزا ـ بلی

رئیس ـ رای می گیریم به پیشنهاد آقای فهیم الملک که از هر شعبه یک نفر معین شود آقایانیکه این ترتیب را تصویب می کنند قیام فرمایند .

( اکثر نمایندگان قیام نمودند )

رئیس ـ تصویب شد اعضای کمیسیون را بعد از ختم جلسه انتخاب خواهید فرمود راپورت کمیسیون تحقیق انتخابات راجع به نماینده غار و فشاپویه مطرح است آقای رئیس التجار مخالف بودند ؟

رئیس التجار ـ بلی

رئیس ـ بفرمائید

رئیس التجار ـ مسئله انتخابات غار و فشاپویه وقتی به مجلس می رسد به شعبه دوم ارجاع می شود در شعبه دوم آقای تدین مخبر بودند بعد از دو ماه مذاکره راپورتی حاضر می کند و بواسطه قانونی نبودن انتخاب فشافویه انتخابات آن جا را صحیح نمی داند و رد می کند و همچنین چون انجمن نظار مرکزی رای خودشان را نداده بودند قرار می شود در راپورت بنویسد که انتخاب فشافویه و انجمن نظار مرکزی آنجا تجدید بشود این راپورت در دوسیه هست حالا چه شده است که بعد شعبه منحل شده و این مسئله دو مرتبه به کمیسیون رفته بنده مطلع نشدم بعد می رود به کمیسیون در کمیسیون آقای سفیر السلطنه رئیس و آقای تیدن مخبر بوده اند آقای سفیر السلطنه وقی به این مسئله می رسد از عضویت و ریاست استعفا می دهند علت آن را هم نمی دانم زیرا راپورتی را که شعبه دوم تهیه کرده بود بکلی مخالف این رای کمیسیون بودد از وقتی که انتخاب غار و فشافویه به عمل آمده است تا وقتی که مجلس شورای ملی افتتاح شده ما بین انجمن نظار مرکزی و انجمن نظار فشافویه و وزارت داخله ایالت تهران و رئیس الوزراء وقت یک تذکراتی بوده است و شکایات مفصل هم شد چنانچه اخوی آقای ملک الشعراء آقا میرزا محمد موقعی که مدیر روزنامه ایران بوده اند در روزنامه ایران شرحی مبنی بر تهدید و خلاف قانون بودن آن انتخابات می نویسد و بالاخره به حکم رئیس الوزراء کمیسیونی در وزارت داخله تشکیل می شود در آن کمیسیون معلوم می شود که فقط یک نفر نماینده از طرف انجمن مرکزی در فشافویه بوده است و آن هم به عقیده من بر خلاف قانون انتخابات است زیرا قانون انتخابات می گوید اگر انجمن مرکزی به یک حوزه که دور دست است بخواهد انجمن بفرستد باید به تصویب حکومت محل انجمن بفرستد در اینجا فقط یک نماینده فرستاده اند راجع به دو فقره اعتراضی که خود آقای ملک الشعراء مخبر در راپورت می نویسند یکی راجع به مدت است که وقتی از انجمن نظار مرکزی غار و فشافویه سوال می شود که چرا بر خلاف قانون انتخابات ( که می نویسد باید از ده روز الی یک ماه قبل از دادن تعرفه اعلان انتخابات بشود ) در فشافویه اعلان منتشر نکرده اید در جواب می گوید همان شبی که بنده وارد شدم حاکم اعلان انتخاب کرد و فردا صبح مشغول توزیع تعرفه شده معلوم می شود مدت اعلان به موجب آن تفصیل که نماینده نظا مرکزی گفته چهار ده ساعت الی بیست ساعت بوده و دیگر اینکه چنانچه ر راپورت مخبر محترم آقای ملک الشعراء مرقوم فرموده اند در دوسیه هم معترض شده اند که حاکم فشاپویه به وزارت داخله شکایت می کند که چند روز است اوراق و تعرفه و صندوق برای فشاپویه رسیده من هم محل حکومتی را برای اینکه به همه چای بلوک دسترسی داشته باشد تغییر دادم و کدخداها و اهالی را اطلاع داده ام در آنجا جمع شوند ولی مامور انجمن نظارت مرکزی هنوز وارد نشده و ضمناً از مخارج اجتماع مردم و کدخداها شکایت می کند و تاخیر ورود نماینده انجمن مرکزی را ضرر دولت می شمارد معلوم می شود حاکم فشافویه شخصاً در این کار دخالت داشته که قبل از آنکه انجمن مرکزی وظیفه خود را انجام دهد و نماینده خود را بفرستد ایشان تمام رعایا را ( و به عقیده بنده بعضی کسانی را که مطابق میل ایشان بوده ) خبر می کند و متحمل مخارج آنه می شوند این یک چیز غریبی به نظر می آید یعنی اعلان نشود و یک اشخاصی را حکومت قبل از آمدن مامور انجمن مرکزی به میل خودش جمع کند و آنوقت به وزارت داخله شکایت کند که پنج شش روز است کدخداها را حاضر کرده ام ولی مامور انجمن نیامده و وقتی هم مامور انجمن رسید مجال ندهد و به فاصله ۲۴ ساعت پس از اعلان ( در صورتی که معلوم نیست اعلان کرده باشد ) شروع به توزیع تعرفه نماید چند کاغذ هم در دوسیه بود که یکی از آنها یک قطعه چلوار خیلی بزرگی بود و گمان می کنم دوسیه سیصد مهر داشت که آنها را به وزرات داخله و ایالت تهران می نویسند یکی را هم به مجلس شورای ملی می فرستند و مضمون همه آنها این است که چون آقای قوام الملک شخص درستکاری هستند ما ایشان را انتخاب کردیم و در بالای مهرشان نمره تعرفه خود را می نویسند و در حقیقت حال آرائی را پیدا می کند که امضاء کرده باشند یکی از نمایندگان مجلس که لازم نیست اسمش را ببرم می گفت من به مسافرت رفته بودم و در مراجعت پس من شکایت کرده که آقای مقوم الملک مرا خواست و گفت رعایای آن ملکی که در فشاپویه داری باید درباره من رای بدهند و اگر ندهند در موقع آوردند جنس به انبار من با تو فلان و فلان خواهم کرد و در قانون انتخابات همانطور که عرض کردم می نویسد انجمن نظارت مرکزی به نقاطی که به هیچ وجه مراعات نشده و با کمال جرئت حاکم فشاپویه قبلاً مجلس تشکیل داده محل آن را تعیین نموده و اعمالی که از مختصات انجمن نظارت مرکزی است به جا آورده است خود آقای مقوم الملک برای این مطمئن نبودند مردم زیر بار بروند به خط خود به وزارت داخله می نویسند که در موقع اخذ آراء احتمال می رود در حضرت عبدالعظیم و فشاپویه یک فشارهائی بشود استدعا می کنم به فوریت چند نفر ژاندارم و مامور به آنجا بفرستید چون بنده سابقه ایشان را درست نمی دانم در هر صورت به تقاضای ایشان ترتیب اثر داده شده و فوری مامورینی اعزام شده است اصل اعلائی که در زاویه مقدمه شده اصلاً تاریخ ندارد و معلوم نیست که در چه تاریخ این اعلان شده آن وقت هم مدت را برای دادن تعرفه ۱۰ روز معین کرده اند بعد از چند روز به موجب یک نمرده اعلان خطی که در دوسیه به مهر هیئت انجمن دیده می شود می نویسد ۱۰ روز که ما برای اخذ آراء معین کرده ایم اشتباه شده است تا ده روز بیشتر وقت معین نشده پس از ۵ روز آراء قبول نمی شود به علاوه ماده ۴۲ قانون انتخابات می نویسد مایندگانی که برای مجلس انتخاب می شوند باید به مهر یا امضای انجمن نظار و حکومت محل اعتبار نامه در دست داشته و تسلیم دفتر مجلس شورای ملی نمایند این انتخاباتی که حالا به مجلس آمده متأسفانه یا کمال جدیتی که از طرف وزارت داخله و هیئت وزراء و حکومت حضرت عبدالعظیم به عمل آمده است اگر به دوسیه رجوع شود معلوم می شود این انتخاب به تقاضای که بوده و توسط که انجام یافته و انجمن نظار هم چون این انتخاب را غلط دانسته اند یر بار نرفته و از نوشتن صورت مجلس و دادن اعتبار نامه استنکاف کرده اند ائن است شرح انتخاب آنجا که هیچ قسمتش به عقیده بنده موافقت با قانون نمی کند باقی قضاوتش با مجلس شورای ملی است .

مخبر ـ بنده تصور می کردم با راپورت مبسوط و مفصلی که تقدیم مجلس کرده ام دیگر مورد اعتراض جدیدی برای آقایان باقی نمی ماند ولی متاسفانه یا به آن راپورت اهمیت نداده اند یا حقیقتاً تصور کرده اند اعتراضات دیگری هم بوده است و بنده نوشته ام مخالفتهائی که نماینده محترم کردند وقتی تمام را با هم ممزوج و تفکیک کنیم بالاخره منتهی به آن دو قسمت اعتراض می شود که ابتداء از طرف انجمن نظار مرکزی شده بود و بنده هم مطابق رای کمیسیون تحقیق انتخابات آن هر اعتراض را رد کرده ام زیرا جز این اعتراض دو اعتراضاتی را هم که نماینده محترم فرمودند بنده هم به طور خلاصه اشاره کرده بودم و در حقیقت آنها را اعتراض نمی دانم می فرمایند در شعبه این اعتبارنامه رد شده بنده تعجب می کم اگر در یک شعبه اعتبارنامه رد شده باشد باید به مجلس بیاید و در مجلس مطرح شود چطور می شود یک اعتبارنامه در شعبه رد شده باشد و مسکوت عنه بماند و برگردد به کمیسیون تحقیق انتخابات این خیلی جای تعجب است در صورتی که اگر ما بخواهیم با نظر اشخاصی هم نظر بدبینی به این انتخابات داردند موافقت کرده و تمام اعتراضات آنها را وارد بدانیم با وجود این نمی توانیم آن را رد شده بپنداریم زیرا بالفرض انتخابات فشاپویه همانطور که انجمن نظار مرکزی مدعی است باطل باشد .

انتخابات حضرت عبدالعظیم که تقریباً دو هزار رای ارد که محل تعرضی نیست برای اینکه یک قسمت از انتخابات را خود انجمن مرکزی تصدیق می کند و قسمت دیگر را هم چون یک نفر از اعضای انجمن مرکزی شانس داشته بالاخره خودش کاندید بوده و انتخابات فشاپویه او را در اقلیت می انداخته است .

قسمت فشاپویه را مورد اعتراض قرار داده اند در آن شعبه هم که اشاره فرمودند انتخابات غار و فشاپویه رد نشد خود بنده هم در آن شعبه عضویت داشتم منتهی شعبه به آن اسناد مدارکی که در کمیسیون ما متوجه شدیم بر نخورده بودند و بالاخره تصمیمی گرفته بودند که انتخابات قسمت فشاپویه تجدید نشود .

پس از اینکه این دوسیه از طرف رئیس مجلس به کمیسیون تحقیق ارجاع شد در آنجا تحقیقات کردیم و آن راپورتی ار که از شعبه صادر شده بود تحت نظر قرار دادیم و در آن روزی هم که مذاکرات می کردیم آقای حاج نصیر السلطنه استعفا نداده بودند آقای تدین هم مخبر بودند و اعضاء کمیسیون همه حاضر بودند پس از آنکه دقت کردیم اسنادی به دست آوردیم که آن اسناد اعتراضات انجمن مرکزی را رد می کرد و از این نقطه نظر پس از تحقیقات کامل توانستیم اعتراضات انجمن را وارد ندانیم و بنده یک قسمت از دلائل آن را در راپورت ذکر کرده ام و نمی خواستم دلائل دیگر را از بعضی نقطه نظرها اشاره کنم و با طناب قائل شوم .

بنابراین با آن دلائل دیدیم ما نمی توانیم این انتخابات را باطل بدانیم و اعتراضات بی اساس انجمن نظار را که یکی از اعضای آن شانس داشته و در این اعتراضات مدخلیت داشته اهمیت بدهیم والا اینطور که آقای رئیس التجار می گویند یک چیز خیلی عجیبی به نظر می آید که شعبه یک انتخاباتی را رد کند و راپورت رد هم نوشته شود بعد دست به دست بگردد و چشم بندی شود و رئیس کمیسیون استعفا دهد مخبر هم فرار کند و آن وقت میز و صندلی ها بنشینندو رای بدهند و راپورت تهیه کنند از فرمایشات آقای رئیس التجار نه تنها ذهن بر شعبه وارد می شود بلکه بر کمیسیون تحقیق هم وارد می شود پس این که می فرمایند این انتخابات در شعبه رد شده با کمال تأسف تنقید می کنم و اما اینکه به کمیسیون تحقیق اعتراض می فرمایند مثل این است که کمیسیون یک کار فوق العاده کرده و یک کاری که حقش نبوده کرده است و حق نداشته به دوسیه مراجعه و تدقیق کند اگر هم مراجعه کرده است تصور می فرمایند که باید حتماً مطابق عقیده اشخاص که نظر نیک بینی به این دوسیه ندارند رفتار کند در صورتی که کمیسیون تحقیق برای همین است که به اسناد و مدارک مراجعه کند و حق دارد اگر یک شعبه اشکالی داشته باشد آن اشکال را رفع کند وظیفه کمیسیون تحقیق رسیدگی و دقت است و اینکه فرمودید در موقعی که انتخابات در جریان بوده است روزنامه ایران شرحی مبنی بر شکایت از انتخابات غار فشاپویه نوشته است بنده نظرم نیست البته روزنامه آزاد بوده است مردم هم اگر شکایتی در روزنامه درج می کرده اند نوشتن یک شکایتی در روزنامه دلیل بر بطلان انتخابات نمی شود و اگر شکایاتی در روزنامه ایران درج شده است لابد آن شکایت کنندگان به قدری بیدار بوده اند که شکایات خود را به وزارت داخله و روزنامه بفرستند بنابرای درج شدن شکایت در روزنامه دلالت بر عدم صحت انتخابات نمی کند آقای رئیس التجار تصور فرموده اند اگر آن روز بنده با برادرم متصدی روزنامه بودیم و شکایتی را درج کرده ایم اموز بنده نباید از انتخابات دفاع بکنم خیر این یک چیزی نیست بنده را مجبور به تصدیق اعتراضات نماینده محترم بکند بنده زبان کمیسیون هستم و احساسات شخصی ندارم بنده از زبان خودم حرف می زنم از طرف کمیسیون دفاع می کنم آن روز که چنین شکایتی در روزنامه درج شده بود از نقطه نظر آزادی بوده است و اگر رضایتی هم رسیده بود البته درج می شد اما راجع به دخالت حکومت فشاپویه در عمل انتخابات و عجله در فرستادن نماینده یا جمع کردن کدخداها که تمام اینها را نماینده محترم به شکل یک اعتراضی بیان فرمودند و می خواستند این طور برسانند که حکومت این کارها را برای انجام مقاصد شخصی خودش می کرده است این هم اسباب تعجب بنده شد زیرا حکومت محل موظف است در امر انتخابات مقدم شود و مقدمات آن را تهیه کند خود شما اشاره کردید به ماده هشتم نظامنامه انتخابات که تعیین انجمن های نظارت و جریان مقدمات انتخابات با حکومت است وظیفه حکومت است که اهالی را اطلاع دهد بعیر محل حکومت برای این که دسترس به تمام بلوک داشته باشد تقصیر حاکم نیست وظیفه او بوده است که انجام داده است حکام همیشه باید وسائل انتخابات را فراهم کنند حکام بایستی مردم را دعوت به انتخابات کنند و این که فرمودید کدخداها را دعوت نموده و مخارج آنها را متحمل شده و از خارج آنها شکایت کرده این مسئله اشتباه است مخارجی نمی داده و یک پلو هم بار نمی کرده در مراسله خود می گوید شب چهاردهم ماه صفر از طرف انجمن نظار مرکزی صندوق و تفرقه و غیره و اجازه نشر اعلان فرستاده شده و می گوید من به انجمن مرکزی نوشتم که از چه روز انتخابات باید شروع شود جواب می آید از روز پانزدهم در حضرت عبدالعظیم شروع به انتخابات خواهد شد شما هم شروع کنید من هم محل حکومت خودم را عوض کردم و به جائی تعیین کردم که دسترس عموم باشد و به کدخداها و اهالی اطلاع دادم که برای جریان امر انتخابات جمع شدند و تا حالا هشت روز است که من از طرف انجمن نظار مرکزی به شما بنده نسیده البته تصدیق می فرمائید در اظهار این شکایت محق بوده زیرا طبعاً در این گونه مواقع مخارجی پیش می آید البته تغییر مکان حکومت و اجتماع مردم و دور هم نشستن آنها قلیان و چای می خواهد و بالاخره یک مخارجی پیدا می شود که دولت باید بدهد حکومت نوشته است با این ترتیب مخارج دولت زیاد خواهد شد پس زودتر اقدام کنید که نماینده انجمن بیاید خود این مراسله حکومت از برای اعتراضات دوگانه که اساس تمام اعتراضات است و بالاخره باید آنها را جواب قطعی داد سند کافی است و خود این مراسله سند است که پانزدهم صفر اعلان انتخابات در غار و فشاپویه شده است مخصوصاً در اعلانی که انجمن مرکزی منتشر کرده می نویسد به نام اهالی غار فشاپویه اعلام می شود که از روز پانزدهم شروع به انتخابات می شود و از روز بیستم تعرفه داده می شود و از بیست و پنجم تا آخر هم رای گرفته می شود اشکالی را که انجمن مرکزی راجع به کمی مدت کرده این مراسله رفع می کند و همچنین بنده یک سندی بعد از نوشتن راپورت پیدا کردم و او را در مورد رد اعتراضات دوگانه عرض خواهم کرد فعلاً باید اعتراضات نماینده محترم را جواب بدهم پس بنابراین دخالت حکومت و اقدامات او در حکم این نخواهد بود که می خواسته است کاندیدای خود را انتخاب کند بلکه وظیفه حکومت این است که مقدمات انتخابات را فراهم آورده اند و اگر حاکم انجام این امور را نمی داد پس کی در این امر دخالت می کرد شرحی راجع به نمرات عرفه و چند فقره مراسله چلواری و غیره فرمودند بنده لازم ندیدم آنها را بخوانم قریب هزار نفر می نویسند که نماینده حقیقی ما مقوم الملک است و شخص صالحی می باشد و این مراسلات و عرایض وقتی رسیده است که انجمن نظار از تهیه صورت مجلس و دادن اعتبار استنکاف نموده اعتراضاتی که به قسمت فشاپویه داشتند در جریان بوده آنها برای اینکه ثابت کنند مطابق عقیده شخص خودشان رای داده اند نمرده تعرفه خودشان روی مهرهای خودشان معین کرده اند خود این مسئله دلیل صحت این انتخابات است زیرا تعرفه مرده دارد و تعرفه گیرنده قطعاً نمرده تعرفه خودش را می داند و برای تحکیم حقانیت خودش تعرفه اش را هم تعیین کرده است و این مسئله باید سند قطعی برله منتخب فشاپویه نشود متأسفانه نمی دانم نماینده محترم چرا این سند را بر علیه منتخب تصور فرموده اند بنده که هنوز درست نتوانسته ام بفهمم که تعیین نمرات تعرفه را که بر له او است چطور بر علیه او تصور کرده اند به هر حال گویا جواب اعتراضاتی را که تصور فرمودید خیلی مهم است داده شده حالا اگر اجازه بفرمائید در آن دو اعتراض اساسی عرایض خود را بکنم یکی از اعتراضاتی که نسبت به این انتخاب وارد می دانند راجع به مدت بود که در راپور هم نوشته شده انجمن نظارت مرکزی مطابق اعتراف خودشان هیچ شکایتی نسبت به انتخابات فشاپویه نداشته مگر دو چیز یکی اینکه می گوید فاصله بین نشر اعلان و تعرفه کم بوده است در این خصوص هم متناقض صحبت می کند در کمیسیونی که در وزارت داخله معین شده است می گویند فاصله بین نشر اعلان و دادن تعرفه یک روز بوده است در این مراسله که بعد از نوشتن راپورت بینده پیدا کرده ام می گوید حاکم فشاپویه مدت اعلان را روز معین می کند برای تعرفه دادن و اخذ آراء هم ۵ روز معین می نماید در صورتی که فشاپویه یک روز الی سه روز بیشتر شایستگی اخذ آراء ندارد در اینجا به موجب اذعان خود انجمن مرکزی که این مراسله را مهر کرده و به وزارت داخله فرستاده اند فاصله بین روز دادن اعلان و روز دادن تعرفه را ۵ روز می نویسد ولی در موقع دیگر در کمیسیون وزارت داخله می گوید فاصله بین اعلان و تقسیم تعرفه یک روز بوده زیرا ملا حسین نماینده انجمن مرکزی می گوید شب حکومت اعلان را منتشر نموده و فردا شروع به توزیع تعرفه نمودیم در صورتی که در فشاپویه هفت روز بوده است که صندوق آراء و تعرفه و لوازم جریان انتخابات از حضرت عبدالعظیم برای حکومت رفته بوده و این کاغذی است که خود حاکم فشاپویه به وزارت داخله می نویسد و می گوید که مراسله به انجمن مرکزی نوشته شده که دستورات لازمه را با یک نفر نماینده اعزام دارد تا اعلانات را منتشر نموده و شروع به کار نمایند انجمن مرکزی در جواب می نویسد چون در زاویه مقدسه از پانزدهم شروع به امر انتخابات می شود شما نیز باید از یوم مذکور شروع نمائید شب چهاردهم که صندوق و تعرفه و غیرده به مهران آباد غار رسیده فوراً حرکت کرده به فشاپویه آمده اهالی و کدخدایان و غیرده را اطلاع داده و از جهت سهولت باغ زواری را که در حسن آباد واقع است از برای مجلس انتخابات فشاپویه تعینن و مطابق ماده سوم قانون انتخابات کدخدایان و ریش سفیدان بلوک را نیز حاضر کرده که مشغول کار شود و هفت روز معطل یک نفر نماینده انجمن مرکزی که باید از حضرت عبدالعظیم بیاید بوده البته حاکم می توانسته است منتظر آمدن نماینده هم نشود زیرا انتخابات هر جائی باید با اجازه انجمن مرکزی باشد و انجتمن مرکزی مختار است انجمن نظار بفرستد و یا اینکه تعرفه و لوزام انتخابات قرار دهد معهذا او خواسته است احتیاط کرده باشد و هفت روز که در حقیقت قاصله بین پانزدهم و بیست و دوم هست منتظر نماینده بوده پس می توان گفت اعلان انتخابات از همان روزی بوده است که دستورات لازمه و صندوق و تعرفه و غیرده از طرف انجمن مرکزی به حکومت فشاپویه رسیده و اعلان قطعی از روز پانزدهم خطاب به عموم اهالی غار و فشاپویه شده است و با این حال ثس از هفت روز که ملاحسین وارد می شود مجدداً در همان روز اعلان کرده و از فردای آن روز شروع به توزیع تعرفه می کند و این ملا حسین از مقدمات هفت روز و ۵ روز مدت قبل از ورود خود مسبوق نبوده در شعبه دوم هم گویا ملتفت نشده بودند یا این مراسله را ندیده اند این بود که پس از دیدن این مراسله به ما ثابت و مسلم شد که اعلان منتشر شده و مردم هم حاضر شده و انجمن نظار هم تعیین شده و اهالی غار و فشاپویه منتظر انتخابات بوده اند و حاضر بوده اند که بر این وظیفه مهم ملی اقدام نمایند و چنانچه بنده استنباط کرده امد مدت اعلان ده روز بوده است از پانزدهم الی بیست و پنجم و مطابق اقرار خود انجمن نظار که در این کاغذ هم می نویسد حاکم ۵ روز برای توزیع تعرفه و ۵ روز هم برای اخذ آراء مدت معین کرده است و به عقیده بنده برای این اعتراضاتی که راجع به کمی مدت فرمودند دلائلی را که بنده در مقابل عرض کردم شاید تا حدی مقنع باشد برای اینکه مقصود از نشر اعلان ده روز فاصله بین نشر اعلان و توزیع تعرفه فقط برای استحضار اهالی است و اهالی هم بواسطه این اقدام حکومت و تهیه انجمن نظار به خوبی مستحضر شده اند به علاوه در این دوره در انتخابات بعضی از نقاط فارس از قبیل لار و غیرد هم ( که ممکن است به صورت مجلس ها مراجعه نمود و دید ) در چندین مورد مجلس کمی مدت را مورد اهمیت قرار نداد و به این فلسفه متشبث شده که چون نقطه کوچکی بوه است و چندان عرض و طول نداشته است اگر ۲ یا ۳ و یا ۴ روز مدت کمتر معین شده است معفو است بنابراین بنده می توانم به رای خود آقایان تکیه کرده و به استناد همان رائی که خود آقایان در چند مورد داده اند در این نوبت هم عرض کنم که در آن موارد به یک مسائل متشبث شده اید در این مورد دیگر نمی توانید به فلسفه قانون متشبث شوید و بگوئید مدت حقیقی اعلان منظور نشده است اما راجع به شکایات ثانوی که می گویند شکاف بالای صندوق باز بوده و مهر و موم نشده خود نماینده انجمن مرکز تصدیق می کند و می گوید همه روزه صندوق آراء در لفافه پیچیده می شده است و اطراف لفافه هم لاک و به مهر تمام اعضاء و حاکم معهور می شده است در صورتی که مهر و لاک صندوق جز برای محفوظ ماندن آراء برای چیز دیگری نیست و برای این است که آراء زیادی در صندوق نیندازند و آرائی بیرون نیاورند در صورتی که خود انجمن نظار تصدیق می کند که درب صندوق مهر و موم بوده و در لفافه پیچیده شده و آن لفافه هم ممهور به مهر تمام اعضاء بوده دیگر بنده نمی دانم چه اعتراضی در این مورد وارد است اعتراض دیگری که اعضاء انجمن مرکزی کرده اند و از همه عجبتر است این است که می گوید چرا صندوق آراء در حضور ما باز و خوانده نشده در صورتی که مطابق ماده سی و شش قانون انتخابات که می گوید ( در هر حوزه انتخابیه انتجمن های نظارت نقاط جزء صورت مجلس انتخابات خودشان را به اعضاء انجمن رسانیده به به انجمن نظارت مرکزی و حوزه انتخابیه می فرستند تا در آنجا با ملاحظه صورت مجلس های انتخابات کلیه نقاط مشترکه آن حوزه تشخیص نمایند منتخب حوزه بنمایند )

انجمن نظار حوزه فشاپویه موظف بوه است که خودش در فشاپویه بنشیند و آراء را بخواند نتیجه آراء را با صورت مجلس برای انجمن نظار مرکزی بفرستند انجمن نظارت مرکزی حق نداشته است در این کار دخالت کند هر حوزه انتخابیه موظف است مطابق این ماده آراء خودش را در حضور اعضاء خودش بخواند و نتیجه را اطلاع بدهد و چنانچه عرض کردم مطابق اقرار اعضاء خود انجمن نظار مرکزی صندوق آراء فشاپویه مهر و موم و در لفاف پیچیده بوده و هیچ عیبی نداشته است جز اینکه در شکاف صندوق کاغذ نچسبانیده بودند و آن صندوق در حضور نماینده انجمن مرکزی و حاکم حضرت عبدالعظیم و اعضاء انجمن فشاپویه باز شده و امهارش را ملاحظه کرده اند و تصدیق به صحت امهار کرده اند و آراء را دیده اند اکثریت هم به اسم آقای مقوم الملک بیرون آمده است منتهی انتجمن مرکزی نخواسته است اعتراف بنمایندگی آقای مقوم الملک بکند از دادن اعتبارنامه و صورت مجلس استنکاف کرده در صورتی که حق نداشته است ولو اینکه این شکایات را وارد می دانست می بایستی صورت مجلس را بنویسد و اعتبارنامه بدهد و اعتراضاتی را که به نظر وارد می آید در صورت مجلس قید کرده و به رای مجلس واگذار کند ولی متاسفانه انجمن مرکزی چنانچه درد دوره سوم هم با نماینده غار و فشاپویه همین معامله را کرده و اعتبارنامه ندادند ودر آن دوره هم نمایندگی آقای فیروز آبادی بدون اعتبارنامه تصویب شد در این دوره هم چون یکی از اعضاء خودشان کاندید بوده و چند رای کمتر از آقای مقدم الملک داشته از دادن صورت مجلس و اعتبارنامه استنکاف کرده اند و با آنکه فوق العاده علاقمند بوده اند که این استنکاف خودشان را با یک دلائل قطعی بتوانند ثبت کنند معهذا دو اعتراض بیشتر نتوانسته اند بکنند و چنانچه عرض کردم یکی از اعتراضات کمی مدت و یکی بسته نشدن شکاف صندوق است و از این دو اعتراض هم مکرر دفاع شده است و اگر آقایان بخواهند یک حقیقتی را اذعان کنند گمان می کنم به صحت انتخابات غار و فشاپویه جای شبهه باقی نباشد حالا دیگر بسته به نظر آقایان است هر چه صلاح بدانند رای خواهند داد .

رئیس ـ آقای امین الشریعه مخالف هستید.

امین الشریعه ـ بلی .

رئیس ـ بفرمائید .

امین الشریعه ـ بنده داخل در جزئیات و کیفیت انتخابات نمی شوم که به چه نحو بوده یا چه اقدامی شده و در این موضوع حرفی ندارم فقط می خواهم یک اصل کلی را خدمت آقایان عرض کنم و شاید آن اصل قابل تصدیق آقایان بشود هر دعوی لابد باید یک مدرک پسندی داشته باشد مدارک و اسناد هر ادعائی نسبت به مدعا تغییر می کند مثلاً اگر کسی دعوی کرد که من دکتر خوبی هستم باید در حقوق یا طب دیپلم داشته باشدو دیپلم او را هم مهین کرده اند که باید مدرسه متخصص در این فن است تصدیق کرده باشد اگر کسی دعوی کرد که من نقاش خوبی هستم باید صحنه نقاشی خوبی نشان بدهد اگی کسی ادعای اجتهاد کرد باید اجازه از اعلم مجتهدین جامع الشرایط بیاورد البته تصدیق می فرمائید که وکالت هم از برای شخص مدعی الوکاله حالا ببینم این مدعی باید مدرک داشئه باشد یا خیر و مدرکی که برای صاحب این ادعا در نظر ارباب فن معین شده کدام است قانون در این خصوص به ما چه گفته و چه دستور داده است البته مسلم است کسی که باید تعیین مدارک این دعوی را بکند مجلس شورای ملی و قانون انتخابات است قانون انتخابات مدارک دعوی وکالت را اولاً حکم محکمه ابتدائی که عبارت از انجمن نظار مرکزی است قرار داده که باید انجمن نظار مرکزی پس از آنکه وظایف خودشان را انجام دادند در خاتمه به میل خود سه صورت مجلس بنویسند یکی را برای وزارت داخله ارسال داشته یکی را برای انجمن های ایالتی و ولایتی و نسخه ثالث را برای حکومت محل می فرستند و نیز یک اعتبارنامه هم به دست شخص وکیل می دهد حالا در این موضوع خوب تعمق می فرمائید چنانچه آقای ملک الشعراء فرمودند اعتبارنامه یکی کاشفی است از هویت شخص منتخب و آن شخص که مدعی و دولت است اگر اعتبار نامه در دست نداشته باشد و به مجلس بیاید مجلس حق دارد بر حسب مندرجات صورت مجلس در وکالت آن شخصی رای می دهد چنانکه عملاً این مسئله در همین فضای مقدس تصویب شد و چند موضوع و مصداق هم پیدا کرد که وکالت شخص مدعی الوکاله بدون اینکه اعتبارنامه داشته باشد فقط از روی صورت مجلس تصویب شد حالا بر حسب بیاناتی که آقای ملک الشعراء فرمودند برای تعیین مدارک انتخاب فشاپویه که نه اعتبارنامه و نه صورت مجلس هیچ کدام در دست یست بسیار خوب اعتبارنامه را که ما با آن بیان فلسفی مدرک و سند قرار ندادیم اگردر اینجا صورت مجلس را هم سند قرار ندهیم من نمی دانم پس از این سند ومدرک مدعی الوکاله ها چه خواهد بود صورت مجلس که لازم نیست اعتبارنامه هم که مدرک نمی شود پس کاغذهای مختلفه و گفتگوهای بین افراد برای وکالت مدرک می شود خیر بنده داخل در جزئیات انتخاب نمی شوم و استدعا می کنم که لااقل یک اصل کلی را بعد از این مدرک قبول وکالت قرار دهیم تا اینکه بتوانیم یک اندازه مقید شده و از صورت جریان قانون خارج نشده باشیم باز هم تکراراً عرض می کنم که رای انجمن نظار مرکزی در حکم رای محکمه ابتدائی است برای این که ممکن است تصدیق انجمن نظارت مرکزی در مجلس که به منزله محکمه استیناف است قبول نشود مثلی می زنم خیلی محسوس اگر مدعی بدون مدرک و سند در محکمه ابتدائی عدلیه ادعائی نماید آیا قاضی آن محکمه آن ادعا را می پذیرد خیر زیرا قانون می گوید تا مدعی مدرک نداشته باشد و سواد آن را ضمیمه عرض حال ننماید ادعای او در محکمه پذیرفته نیست و اگر کسی از حکم محکمه ابتدائی ناراضی باشد و به محکمه استیناف برود آیا محکمه استیناف قبل از آنکه راپورت محکمه ابتدائی را نخواهد به دعوی او رسیدگی می نماید خیر می گوید این دعوی باید طی مدارک قانونی خودش را کرده بعد بایستی باید یعنی می گویند بایستی مرحله اول را که محکمه ابتئائی باشد طی کرده بعد به مرحله دوم که استیناف است برسد به عقدیه بنده مجلس نمی تواند در این انتخاب وارد شود زیرا طی مراحل قانونی خود را ننموده است علاوه بر این شعبه دوم هم این انتخابات را صریحاً رد کرده نهایت اینکه در طرز رد آن به طوری که آقای رئیس ملک الشعراء فرمودند ( از نقطه نظر تنقید ) تنقید یعنی چه عقیده آزاد است همین طور که سرکار این انتخاب را تصدیق می فرمائید سایرین هم می توانند اعتراضات خود را اطراف این انتخاب آزادانه بیان نمایند حالا فرض می کنیم تنقید نکردیم و گفتیم صورت مجلس و اعتبارنامه هیچ کدام برای وکالت وکیل لازم نیست و آمدیم توضیحات و شکایات متفرقه و مراسلات وزارت داخله وعمال و ضباط را سند قرار دادیم آیا آن وقت تصدیق نمی فرمائید که انجمن نظار لغو می شود علاوه بر این که انجمن لغو می شود بعد از این مشاجرات در این قبیل دعاوی بین اشخاص مدعی الوکاله محلی به قدری زیاد خواهد شد که مجلس قادر به رسیدگی نخواهد بود بواسطه اینکه بعد از آنکه صورت مجلس و تصدیق نظار شرط صحت انتخاب نشد آنوقت هواخواهان وکالت که در هر محل زیاد هستند در هر گوشه از مملکت یک بساطی به پا نموده و در یک محلی که یک نفر وکیل لازم دارد ۵۰ نفر با ۵۰ قسم مراسلات و ساناد متفرقه ادعای وکالت خواهد کرد به علاوه باید این را هم آقایان در نظر بگیرند که قوانین همیشه محفوظ مانده و تسهیل جریان انتخابات به عمل آید .

رئیس ـ چون یک قسمت از این مسئله راجع به هیئت رئیسه است باید به عرض آقایان برسانم در موقع افتتاح مجلس وقتی شعبات معین شده بود دوسیه ها و اعتبارنامه ها بین شعبات تقسیم شده بود اگر خاطر آقایان باشد بنده هم بواسطه کسالت دو سه روز غایب بودم بعد که آمدم دیدم اعتبارنامه ها و دوسیه ها به شعبات تقسیم شده چون هیئت رئیسه دائمی هنوز معین نشده بود و اداره مجلس شورای ملی هم هنوز مرتب نبود به این واسطه غفلت شده دوسیه انتخابات غار و فشاپویه هم به یکی از شعبات رفته بود بنده ملتفت شدم انتخابات غار فشاپویه نباید به شعبات برود برای این که ماده چهارم نظامنامه واقع میگوید اعتبارنامه ها و صورت های مجلس انتخابات به ترتیب حروف تهیجی بین به شعبات تقسیم می شود و چون این انتخابات از اول متنازع فیه بوده نه صورت مجلس و نه اعتبانامه داشت این بود که به موجب ماده چهار به عرض آقایان رساندم که این انتخابات به شعبات رجوع نشود و باید به یکی از کمیسیونها برود این بود که مطلب را به عرض آقایان رساندم و به تصویب آقایان به کمیسیون تحقیق مراجعه شد به این لحاظ بود که این انتخابات به شعبات رجوع نشود و باید به یکی از کمیسیونها برود این بود که مطلب را به عرض آقایان رساندم و به تصویب آقایان به کمیسیون تحقیق مراجعه شد به این لحاظ بود که این انتخاب از شعبه بیرون آمده و مراجعه به کمیسیون تحقیق شد و شعبه هم این انتخابات را رد ننموده بود که بعد رجوع به کمیسیون شده باشد بعد از آنکه ملتفت شدیم اشتباهات به شعبه رجوع شده از آنجا انتزاع نموده و به کمیسیون تحقیق انتخابات رجوع نمودیم .

ملک الشعراء مخبر کمیسیون ـ اینکه آقای نماینده محترم مقاماتی ذکر کردند تمام صحیح و اساسی است ولی عرض می کنم هر نماینده باید یک صورت مجلس داشته باشد که آن صورت مجلس اشاره کند به طرز جریان انتخاب او وعده اوراق تعرفه بالاخره تقسیمات محلی و مدت توزیع تعرفه و اخذ آراء و وقایعی که در آن محل در ضمن جریان انتخاب رخ داده ما دیگر از صورت مجلس غیر از این چیزی نمی خواهیم البته در صورت مجلس هم باید شکایاتی که ریده قید شود و در نتیجه عقیده و نظر خود انجمن مرکزی راجع به آن شکایات معلوم شود اعتبارنامه هم چنانکه مکرر گفته شده یک سند هویت و تذکر است برای نماینده که فهمیده شود وجود این شخص تطبیق می کند یا آن شخص که در صورت مجلس نوشته شده یا خیر والا اعتبارنامه غیر از این چیز دیگری نیست فقط برای این است که اگر مثلاً حسین نامی را از مراغه انتخاب کردند و صورت مجلس او را فرستاند یک تقی نامی بیاید بگوید من آن حسین هستم که از مراغه انتخاب شده ام که مجلس مجبور شود کاملاً تحقیق و تلگراف کند که این همان حسین وکیل مراغه است یا حسین دیگری است پس بنده هم تصدیق می کم بدون اعتبارنامه و صورت مجلس ادعای یک وکیلی صدق نمی کند ولی در عین حال هم اگر شما میتوانید از جریانات انتخاب در محل و اسنادی که در دوائر دولتی وارد و ثبت شده است بالاخره از مراسلاتی که خود انجمن نظار مرکزی به وزارت داخله نوشته و جلساتی که برای حل قضیه در وزارت دخله و ایالت تهران و در اداره حکومتی حضرت عبدالعظیم منعقد شده و تمام مراسلاتی که در مدت دو سال رد و بدل شده حقیقت جریان یک انتخابی را به دست بیاورید چه جمودتی خواهیم داشت که بگوئیم حتماً باید یک صورت مجلس باشد که مهر هیئت نظار را دارا باشد اگر چنانچه صادر نشدن صورت مجلس معلل به علل روشنی نمی بود بایستی تعجب کنید ولی وقتی که بالسابقه و لاحقه مراجعه می کنیم می بینیم نظار محل بر خلاف رویه و قانون که می گوید هیچ نوع شکایتی مانع از جراین انتخاب نمی شود رفتار کرده و نخواسته اند صورت مجلس بنویسند و اعتبار نامه بدهند و با تاکیدات وزارت داخله و ایالت تهران که وکیل محترم این تاکیدات را یکی از دلائل فساد انتخاب شمردند در صورتی که چون در زمان کابینه سپهدار بنا بود مجلس به زودی مفتوع شود این بود که خود دولت برای اینکه وکلا زودتر معین شوند و زودتر به مجلس بیایند تاکید در تسریع امر انتخابات نموده و با این همه تاکیدات انجمن نظار مرکزی از نوشتن صورت مجلس و اعتبارنامه ابا کرده است حالا از چه نقطه نظر بوده من میل ندارم سبب آن را تکرار کنم بنابراین ما نمی توانیم بواسطه عدم ایفای دیگران به وظیفه قانونی خد حق یک نفر نماینده را ساقط کنیم یک وکیلی که ادعای وکالت می کند و ما دلیلی بر بطلان نمایندگی او نداریم در سایه اینکه انجمن نظار مرکزی بر خلاف قانون و وظیفه خود عمل کرده است ما حق نداریم حق این وکیل را در مقابل دو هزار رای که درباره ا داده اند ساقط کنیم راست است صورت مجلس ندارد ولی برای چه ندارد برای اینکه انجمن میل نداشته است صورت مجلس بنویسد و اعتبارنامه بدهد مجلس محترم وقتی که دید این محکمه ابتدائی بر خلاف وظیفه عمل کرده است نباید آن را پیروی کند مجلس یا کمیسیون تحقیق باید به تمام اسناد و نوشتجات مراجعه و رسیدگی کند و ببیند از این میان حرف کدام یک صحیح است و بفهمد جراین انتخابات از چه قرار بوده کمیسیون هم همین کار را کرده است دوسیه حاضر است عده تعرفه که داده شده راپورتهائی که روز به روز می دادند شکایات انجمن نظار نماینده که به فشاپویه فرستاده شده اشخاصی که در انجمن نظار بوده اند تمام اینها معین و مشخص است در این صورت ما می توانیم نتیجه را کیه می خواهیم از صورت مجلس انجمن مرکزی بگیریم از این اسناد و دوسیه گرفته باشیم ما نمی توانیم بگوئیم چون این نماینده صورت مجلس ندارد نمایندگیش باطل است بنده می توانم عرض کنم که صورت مجلس داشته است ولی نداده اند در مسئله اعتبارنامه هم اگر فراموش نفرموده باشید در دوره گذشته هم نمایندگی حاج سید رضا فیروز آبادی که نماینده غار و فشاپویه بود تصادف کرد با کاندیدای دیگری که آن کاندیدا هم عضو انجمن بوده و به این جهت به او اعتبار نامه ندادند ولی در مجلس نمایندگی آقای فیروز آبادی تصویب شد در این دوره هم یک نفر از نمایندگان اعتبارنامه ناشت و با این حال وکالتش تصویب شد بنده عرض می کنم حق یک نفر نماینده و دو بلوک را نباید تضیع کرده و از بین ببریم راجع به انجمن نظار فرمودند که اگر این انتخاب را بدون صورت جلس و اعتبارنامه تصویب نمائیم انجمن لغو می شود بنده عرض می کنم هر انجمنی نظارتی که بر خلاف وظیفه خود رفتار کند باید عملیات آن انجمن را لغو کرده تا سایر انجمن ها بر خلاف وظیفه عمل نکنند و بدانند که هیچ شکایتی و هیچ اعتراضی از طرف خود آنها یا از خارج مانع از جریان انتخابات نمی شود و برای اینکه این اصل را شما ثبت کنید که در آینده انجمن ها خودشان کاندیدا نشوند و حق دیگری را پیمال نکنند در این جا حق بمدافع وکیل غار و فشاپویه بدهید تا در آتیه حقوق مردم پایمال نشود البته عملیات هر انجمن نظاری که بر خلاف وظیفه عمل نکند لغو نمی شود و انجمن نظاری که بر خلاف وظیفه رفتار کرد خود آن خلاف وظیفه لغویت او را اعلان می کند بیش از این بنده یادداشتی ندارم و میل هم ندارم بیش از این خاطر آقایان را زحمت داده باشیم و گمان می کنم اگر درست دقت شود جای اشکالی باقی نباشد اما اینکه فرمودند این انتخاب در شعبه دوم رد شد دو مرتبه تکرار می کنم خیر در شعبه دوم رد نشد به مجلس پیشنها شد که چون انتخابات فشاپویه مورد اعتراض و ایراد انجمن مرکزی واقع شده است انتخابات آنجا باید تجدید شود حالا اگر هم بخواهید این استدلات بنده را لغو کرده و اهمیت ندهید با این حال نمی توان این انتخابات را رد کرد و اگر هم باز مجلس بخواهد بیشتر سخت گیری کند باز ناچار باید متشبث به نظریات شعبه دوم یعنی تجدید انتخابات فشاپویه شود شعبه دوم هم انتخابات را رد نکرده رئیس محترم شعبه هم حاضرند و تصدیق می کنند .

رئیس ـ آقایان صدر الاسلام و آقا سید فاضل تقاضای ختم مذاکرات را کرده اند .

( بعضی گفتند کافی نیست )

امین الشریعه ـ اجازه می فرمائید توضیحی بدهم

رئیس ـ بفرمائید .

امین الشریعه ـ آقای مخبر محترم فرمودند که شعبه دوم انتخابات را رد نکرده ولی رای در تجدید انتخابات داده اند تجدید انتخابات همان رد انتخاب وکیل است منتهی رد ضمنی است .

مخبر ـ بنده توضیحی دارم اجازه می فرمائید

رئیس ـ مکرر عرض کردم مخبر هر وقت بخواهد می تواند حرف بزند اجازه لازم نیست بفرمائید

مخبر ـ بنده می خواستم عرض کنم با آنکه شعبه حق نداشته است رد کند معهذا تصمیم بر تجدید یک قسمت از انتخابات گرفته است ولی رد نکرده است .

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله ( اجازه )

حاج شیخ اسدالله ـ بعد از فرمایشاتی که آقای رئیس نسبت به راپورت شعبه فرمودند بنده دیگر در آن موضوع نباید داخل شوم اگر این فرمایش را نفرموده بودند بنده آن وقت عرض می کردم که همان راپورت شعبه را باید سند قرار داد و مراجعه دوسیه کمیسیون تحقیق انتخابات بی مورد بوده است ولی چون فرمودند اعتبارنامه و صورت مجلس نداشته است و با موافقت مجلس به کمیسیون تحقیق انتخابات خاصی مراجعه شده است بنده هم تصدیق می کنم و البته کمیسیون تحقیق انتخابات باید به دوسیه هائی رسیدگی کند که خارج از ترتیبات معمولی است به این معنی که اگر دوسیه مرتب بود و صورت مجلس و اعتبارنامه داشت به کمیسیون رجوع شده است تا تحقیقات عملی تری بشود یعنی مراجعه به محل بکنند و از خارج تحقیقاتی بکنند مثل اینکه در انتخابات بندرعباس و بوشهر کمیسیون برای کشف قضیه به محل مراجعه کردند که از فلان لفظی که در صورت مجلس نوشته شده بود سوال کردند که مقصود شما چیست .

اما در این مورد بخصوص بنده می بینم کمیسیون تحقیق انتخابات تحقیقاتی نکرده فقط بدوسیه مراجعه کرده و مطالعه مکاتباتی که بین حکومت و انجمن نظار و وزارت داخله جریان داشته قناعت کرده در صورتی که از این جا تا فشاپویه اگر صدا بزنند می رسد ( حالا اگر صدار بزنند خیلی نزدیک است اغراق عرض کردم سوء تفاهم نشود )

مقصود این است که وسائل تحقیق خیلی آسان بوده است و کمیسیون تحقیق می توانست به محل مراجعه کرده حقیقت را کشف کند یعنی اعضاء انجمن نظار مرکزی و انجمن جزء را بخواهد تحقیقاتی بکند ببیند قضایائی که در آن وقت جریان داشته چه بوده ؟ از موقع انتخابات غار و فشاپویه تا کنون که تقریباً دو سال می گذرد یک گفتگوهائی در این شهر راجع به انتخابات انجا بوده و داد و فرایادهائی بوده تا اینکه آن مذاکرات به مجلس وارد شده و از مجلس به کمیسیون مراجعه شده و در آنجا سر بسته مانده و دیگر به محل مراجعه نشد تا از آنجا تحقیقاتی بشود .

همین قدر اعضاء کمیسیون نشسته اند و از روی دوسیه یک راپورتی نوشته اند حالا که به این راپورت مراجعه می کنیم می بینیم به یک مشکلاتی بر خورده ایم بنده از سابقه کاملاً مسبوق نبودم فقط از جریان مذاکرات در این جا این طور فهمیدم که انجمن جزء فشاپویه را نایب الحکومه معین کرده است در صورتی که باید انجمن جزء را انجمن مرکزی با نظر حکومت انتخاب کند اصلاً تعیین انجمن جزء با نایب الحکومه نیست آن هم یک نایب الحکومه که مورد سوء ظن واقع شده و مردم شکایات زیاد از عملیات او داشته اند و اقوی دلیل بر این مطلب این است که در راپورت نوشته شده که قبل از این که از طرف انجمن نظارت مرکزی نماینده به آنجا برود و انجمن جزء تشکیل دهد نایب الحکومه کدخدایان را خبر کرده است که در حوزه انتخابیه جمع شوید ما می خواهیم انتخابات به عمل آوریم بنده هر چه فکر می کنم که در کجا یک همچو وظیفه برای حکومت معین شده که در موقع انتخابات کدخدایان را جمع کند و شام و نهار بدهد که می خواهد انتخابات به عمل بر آورد می بینم در هیچ کجا نیست بلکه وظیفه حکومت جلوگیری از این اجتماعاتی است که مورد سوء ظن باشد و به علاوه خود حکومت به میل خودش مرکز خود را تغییر می دهد و می نویسد به جهت تسهیل امر انتخابات مرکز حکومت را از فلان نقطه به فلان نقطه بردم و کدخدایان را خبر کردم مثل این است که کدخدایان مالک الرقاب تمام مردم بوده اند که آنها را خبر کرده مثل این است که اختیارات انتخابات در دست این کدخداها می باشد .

ایا حال با این ترتیب می توانی به یک چنین انتخابی رای بدهیم و تصدیق نمائیم یا اینکه می توانیم بگوئیم این انتخاب با این وضع صحت داشته در صورتی که خود انجمن مرکزی هم اظهار می کند که جریان این انتخاب بر خلاف قانون بوده و حاضر است اثبات نماید در کمیسیونی هم که برای رسیگی به این کار در وزارت داخله تشکیل شده اظهار می دارد که انجمن جزء فشاپویه فلان خلاف قانون را نموده و شکاف صندوقی را که بایستی اراء در آنجا ریخته شود مهر و لاک نکرده اینها ایراداتی است که انجمن مرکزی هر انجمن جزء وارد بیاورد ایا ما حالا می توانیم در مقابل این ایرادات انجمن مرکزی فقط اظهارات انجمن جزء را رسیت بدهیم در صورتی که ترتیب اثر بر نظریات انجمن مرکزی از نظریات انجمن جزء لازم تر است زیرا وقتی که یک مطلب خلاف قانون بر انجمن مرکزی کشف شد می تواند آراء انجمن جزء را به کلی باطل نماید اختیار حاکمیت با انجمن مرکزی است در فشاپویه ابداً به انجمن مرکزی ترتیب اثر نداده اند بلکه برای اجرای نظریات شخصی خودشان دو نفر از اجزاء غیر رسمی را آورده اند و آراء را استخراج نموده اند و این مطلب بر خلاف قانون انتخابات است بر فرض هم شکایتی از انجمن مرکزی داشتند می باستی آن شکایت را به مجلس اظهار کنند نه این که به کلی انجمن مرکزی را عاطل و باطل دانسته و اعتنائی به اظهارات ان ننمایند برای آنکه هنوز مراجعه به دوسیه نکرده ام فقط و فقط نظریاتم محدود به همین مذاکرات امشب است باری با این نظریه بنده نمی توانم این انتخاب را تصدیق کنم چیزی که هست می توانم اهمان نظریه شعبه دوم را ( اگر چه رسمیت نداشته ) اتخاذ نمایم یعنی تصمیم گرفته شود که انتخابات فشاپویه تجدید شده و ضمیمه آراء غار نموده و توماً استخراج کنند و وکیل آنجا تعییین گردد آقای ملک الشعراء فرمودند ما نمی توانیم حق یک نفر نماینده را تضییع نمائیم این مسئله صحیح است ولی در همین حال ما نباید حق یک ملتی را عاطل و باطل نمائیم ما باید از روی یک دقت و تحقیق کاملی وارد این مطلب شویم و ببینیم آیا حقیقتاً دسیسه در کار انتخابات بوده و حکمت محل برای اجرای نظریات شخصی خود کدخداها را چند روز دعوت نموده و پذیرائی کرده است و دستورهائی به آنها داده در این صورت البته نماینده محترم تصدیق می فرمائید که تضییع حق یک نفری که هنوز نمایندگی او محرز نیست مرجح بر تضییع حق یک ملتی است بنابراین بنده در صورتی که آقایان موافقت کنند پیشنهاد می کنم که انتخابات فشاپویه تجدید شده و ضمیمه انتخابات غار گردد .

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا موافقید

محمد هاشم میرزا ـ خیر مخالفم .

رئیس ـ آقای رئیس التجار ( اجازه )

رئیس التجار ـ بنده هم مخالفم

رئیس ـ همه مخالفند بفرمائید

رئیس التجار ـ البته آقایان بهتر می دانند که موافق قانون انتخابات انجمن نظار از معتمدین محل تشکیل می شود ایا ما هم آنها را معتمد می دانیم یا خیر اگر آنها را معتمد می دانیم البته باید نظریات آنها را تصدیق کنیم و بدون اعتبارنامه و صورت مجلس وکالت یک وکیلی را صحیح ندانیم زیرا سندی را که یک نفر وکیل راجع به وکالت خود دارد یا اعتبار نامه است یا صورت مجلس و اگر دارای هیچ یک از این دو سند نباشد چطور ممکن است وکالت او تصدیق شود باز هم عرض می کنم ما مجبوریم یا اعضای انجمن نظار را معتمد بدانیم یا معتمد ندانیم اگر معتمد ندانستیم البته به طریق اولی باید اساساً انتخابات را غلط و مخالف قانون دانسته و قائل به تجدید آن شویم اما اینکه آقای مخبر فرمودند کمی مدت اعلان در مجلس نظایر داشته بنده هم تصدیق می کم یک فقره انتخابات فسا بود که چون حوزه انتخابیه اش کوچک و جمعیتش کم بود و در اعلان هم چهار روز وقت تعیین نموده بودند مجلس آن انتخاب را تصدیق کرد ولی باید دانست آن انتخاب هم صورت مجلس داشت و هم شکایتی در این مدت راجع به آن نرسیده بود به این نقطه نظر بود که مجلس به تسامح قائل شد ولی در همین حالا نباید فراموش نمائیم که چون مدت اعلان انتخابات آباده کم بود ما انتخابات آنجا را بر خلاف قانون دانسته و وکالت معتمد الدوله را رد کردیم دیگر از استناداتی که آقای مخبر به صحت این انتخاب فرمودند مداخله نایب الحکومه فشاپویه و مامور مداخله اشخاص بود که بعقیده بنده ذینفع در آن انتخاب بوده اند بنده اساساً شکایاتم از همین دخالت حاکم و دخالت غیر مشروع مامورین است اگر آقایان کاملاً رسیدگی نمایند خواهند انست که نایب الحکومه با چه تجری نظریات شخصی خود را اعمال نموده ( چون دوره فترت بوده و مجلسی در بین نبوده و حفظ قانون را در نظر نداشته و حیال می کرده است هر اقدامی بنماید عین قانون است برای اینکه صحت عرایض بنده معلوم شود خوب بود در فشاپویه تجدید انتخابات می شود تا بنده ثابت کنم که رعیت بیچاره که با زور حکومت ۵ ـ ۶ روز معطل شده که هشتصد رای دربارة آقای مقوم الملک داده شود دیگر یک رای هم درباره ایشان نخواهند داد چرا برای اینکه آنوقت کاملاً از مامور مالیه و حکومت زور و ظلم میدید ولی حالا خاطرش جمع هست که مجلس باز است و دیگر کسی نمی تواند به او زور بگوید بلی اگر امروز در فشاپویه تجدید انتخاب شود و دسایسی که در آن موقع در این انتخاب معمول بوده کاملاً معلوم خواهد شد اما در باب وظیفه کمیسیون که آقای مخبر فرمودند کمیسیون باید هر چه در دوسیه دید با فلسفه قانون تطبیق نماید بنده به کلی بر خلاف این نظریه هستم عقیده بنده این است که کمیسیون باید جریان انتخابات را از روی اسناد معتبر رسیدگی نماید اصلاً وظیفه کمیسیون تسهیل امور مجلس است نه اینکه بگوید فلسفه قانون چنین و چنان است و فقط باید به آنچه قانون به ما اجاهز می دهد رفتار بشود و انشاءالله اگر انتخابات فشاپویه تجدید شود ملتفت خواهند شد که نمی شود برای قانون فلسفه قائل شد اما راجع به مدت اعلان که فرمودند پنج روز بوده دوسیه اینطورها نمی گوید بلکه همانطور که در وزارت داخله گفته شده یک شب تا صبح بوده و همچنین مامور انجمن مرکزی اظهار می دارد که من شب وارد شدم و همان شبانه اعلان انتخاب را منتشر نموده و صبح شروع به توزیع تعرفه کردند حقیقتاً اگر دقت بفرمائید ملاحظه خواهید کرد که اهالی بیچهاره ابداً از انتخاب خبر نشده اند فقط یک عده که با هر حاکم و تهدید او حاضر بوده اند رای داده اند و ابداً خبر نداشته اند یک روز چطور ممکن است در ۴ و یا ۵ فرسخ رعیت بیچاره مسبوق شود که بایستی انتخاب نماید فقط به میل حاکم هشتصد نفر حاضر شده اند و با نظریه او یک رائی داده شده چنانکه اگر درست دقت بفرمائید ملاحظه خواهید کرد که تمام آراء به خط یک نفر منشی است و اینکه می فرمائید باید به انجمن نظار فشار وارد نمود که ر آتیه انجمن نظار بتوانند این اقدام را بنماید بنده بر خلاف تصور می کنم باید قدری از اقتدار حاکم در امر انتخابات کاست تا مردم بتوانند آزادانه وکیل انتخاب نمایند به این جهت نبایستی نظار را مقید نمائیم زیرا با این ترتیب حقیقت این است که اگر من در مشهد باشم و به من بگویند عضو انجمن نظار باشم من هرگز جرئت نخواهم کرد عضویت آنجا را قبول کنم در صورتی که ما یک اشخاصی که معتمد بوده اند اینطور نسبتها بدهیم دیگر چگونه مذهب و وجدان اشخاص اجازه خواهد داد که داخل انجمن نظار گردند در هر حال بنده تصور می کنم هیچ کدام از مواد قانون چه از حیث مدت و چه از حیث نشر اعلان و توزیع تعرفه و ترتیب صندوق هی چکدام در این انتخابات مرعی نشده ما چگونه می توانیم برای خاطر یک نفر که می خواهد وکیل شود حقوق چندین هزار نفر رعایای بیچاره فشاپویه را تضییع نمائیم برای اینکه صدق عرایض بنده معلوم شود پیشنهاد می کنم مجلس تصویب نماید که انتخابات آنجا تجدید شود آنوقت خواهد دید که چون حالیه حکومت و نایب الحکومه جرأت دخالت در امر انتخابات را ندارد از ۸۰۵ رای که سابق دربارة آقای مقوم الملک داده اند ۵ رای هم درباره ایشان نخواهند داد این است که به عقیده بنده هیچ دلیل ندارد مجلس این انتخابی را که بر خلاف قانون جریان داشته تدصیق نماید .

رئیس ـ آقای آقا میرزا ابراهیم قمی موافقید .

میرزا ابراهیم قمی ـ بلی بنده با توضیحاتی که آقای ملک الشعراء دادند موافقم ولی می خواهم خاطر آقایان امین الشریع و حاج شیخ اسدالله را به این نکته متذکر شوم که اگر ایشان به اعتبارنامه متمسک می شوند خوب بود این نظریه را دربارة سایر اشخاصی هم که اعتبارنامه نداشته اند و نمایندگیشان در این مجلس تصویب شد مرعی مداشتند یکی از اشخاصی که اعتبارنامه نداشتند و معهذا نمایندگیشان تصویب شد آقای مدرس هستند که هم اقای شیخ اسدالله و هم آقای امین الشریعه درباره ایشان رای دادند و دیگر نمایندگان آذربایجان می باشند که چون حکومت وقت با آنها موافق نبود اعتبارنامه به آنها نداده اند و مجلس نیز به این نکته اهمیتی نداد بنابراین به عقیده بنده متکی شدن به اعتبارنامه بی اساس هست و همانطور که آقای ملک الشعراء فرمودند برادر رئیس انجمن مرکزی همان قسم که در دوره سابق کاندید بوده در این دوره هم کاندید وکالت شده ولی چون حائز اکثریت نشده به این چهت انجمن نظار از دادن اعتبار نامه به آقای مقوم الملک استنکاف نموده و این مطلب را همه می دانند و ما هم که در تهران بوده ایم خبر داشته ایم اگر همان دوسیه صحت انتخابات حضرت عبدالعظیم و غار را انجمن نظار تصدیق نموده و صورت مجلس هم داشته اند و راجع به انتخابات فشاپویه هم آراء آنجا در حضور حکومت و رئیس ژاندارمری و نماینده انجمن مرکزی استخراج شده و آنها در ذیل همان دوسیه صحت انتخابات آنجا را تصدیق کرده اند بنابراین تجدید انتخابات لوزمی نخواهند داشت و اما اینکه می فرمایند انتخابات آن در تحت تأثیر تهدید بوده است بنده این قسمت را تکذیب می کنم به جهت اینکه خود انجمن مرکزی هم این مسئله را در شکایات خود متعرض و گمان می کنم به خود آقای رئیس التجار هم این مسئله مشتبه شده است زیرا خاک فشاپویه ده فرسخ در ده فرسخ نیست که بشود در یک روز اعلان انتخابات را در آنجا منتشر نمود همان موقع که در غار اعلان انتخابات منتشر شده همان موقع در فشاپویه هم منتشر گردید لذا بنده کلیه اعتراضات را تکذیب می نمایم .

مخبر ـ آقایان در دنیا همیشه حقیقت یکی است ولی وقتی در یک موضوع حرفها مکرر شود حقایق کشش پیدا می کند و بالاخره به شرح احساسات می رسد همه ما در ابتدا می دانستیم که به انتخابات فشاپویه دو اعتراض بیشتر وارد نبود و خود انجمن نظار هم که اعتبارنامه نداده است بیش از این دو اعتراض شکایت ننموده است و همان دو اشکال را هم کمیسیون تحقیق انتخابات در راپورت خود متعرض شده و آن دو اشکال یکی عدم فاصله بین نشر اعلان و توزیع تعرفه و دیگری باز بودند شکاف بالای صندوق آراء بوده حالا دیدی می شود اعتراضات دیگری به این انتخاب وارد می آورند در صورتی که اگر از اصل قضیه بیش از این دو اعتراض بود البته خود انجمن نظار مرکزی متعرض می شد رفقای بنده بعد از آنکه در اطراف این قضیه کاملاً مطالب گفته شد به احساسات پرداختند مثلاً رفیق عزیز من حاج شیخ اسدالله می فرمایند در اطراف این انتخاب هباهو بود داده بود فریاد بودجه بود چه بود البته در اطراف هر انتخابی گفتگوها خواهد بود همهمه ها خواهد بود نگر انتخابات باید به خاموشی بگذرد مگر شما قانونی دارد که باید در اطراف انتخابات گریه کرد البته در اطراف هر انتخابی کاندیدهائی هستند اشخاصی هستند که برای صندلیهای پارلمان سنگ به سینه می زنند می دوند هیاهو می کنند و بالاخره به عقیده بنده هر چه ترتیب های سیاسی در یک محیطی زیادتر باشد در آنجا هیاهو زیادتر خواهد بود بنده خودم در فرنگ نبوده ام ولی شنیده ام در آنجا هم در موقع انتخابات هیاهوها و گفتگوها و بالاخره همان چیزهائی که شما دلیل بر بطلان انتخابات می دانید هست فقط در نقاطی این گفتگوها نیست که مردمان آنجا صدا نداشته باشند و نتوانند حرف بزنند بنده هر انتخابی که در اطرافش بیشتر حرف زده اشد باشد صحیح تر می دانم به عقیده بنده گذشته از آنکه اعتراضی که انجمن نظار متعرض شده و بنده جوابهای قطعی دادم هر جا بروید یا به احساسات بر می خورید و یا به این هیاهوها مثلاً فرمودند حاکم فشاپویه حق داشته است که محل خود را تغییر بدهد این ایراد قبل از ایشان هم شد و بنده جواب دادم حاکم به میل خودش که محل خود را تغییر نداده است به او دستور داده اند وظیفه او است که مقدمات انتخاب را فراهم کند همین حاکم به انجمن مرکزی می نویسد که یک نفر نماینده با دستور برای من بفرستید انجمن جواب می نویسد که چون در زاویه مقدسه از روز ۱۵ شروع به انتخابات می شود شما هم از یوم مذکور شروع نمائید و نیز خود حکومت می گوید شب چهاردهم که صندوق آراء و تعرفه و غیره به فشاپویه رسید کدخداها را جمع کردم و اطلاع دادم که بایستی مشغول انتخاب شویم مثلاً می فرمایند چرا کدخداها را جمع کرده اند پس می خواهند آنها را حبس نمایند آنها هم رعیت هستند آنها هم رنجبر هستند بنده خیلی متاسفم که این اعتراات را فرمودند تا این که بنده مجبور شوم و جواب عرض کنم و اما اینکه فرمودید چرا حاکم خودش نظار را معین نموده معلوم است مطابق ماده ۸ قانون انتخابات که می گوید نظار به تصویب انجمن مرکزی و حکومت محل از معتمدین محل انتخاب می شوند چون از تهران به او نوشته اند انجمن نظار را تشکیل بده او هم از معتمدین محل یک اشخاصی را تعیین نموده و به انتخابات خاتمه داده است و اینکه فرمودند حاکم مورد حملات واقع شده است معلوم است یک اشخاصی که منتظر وکالت بودند وقتی دیدند انتخاب تمام شد و یک عده دیگری اکثریت دارند و آنها در اقلیت هتند البته به حاکم فحش می دهند این مطلب را نمی شود سند بطلان انتخاب یک وکیلی قرار داد یک مطلب دیگری که نمی دانم آقای رئیس التجار حاکمیت با انجمن مرکزی است نه با انمن جزء این مطلب به کلی اشتباه شده است هر انجمن جزء مسئول صحت انتخابات حوزه خود می باشد هر حوزه که در آنجا نظاری از معتمدین محل تعیین می شود و صندوق و تعرفه دارند و رای می دهند آن نار مسئول صحت انتحابات آنجا می باشند و باید آراء را استخراج نموده و نتیجه آراء را بطور ختم بنویسند و بفرستند آن دفعه عین ماده را خواندم حالا هم اگر اجازه بفرمائید دو مرتبه می خواهم هیچ وقت مسئولیت صحت جریان انتخابات با انجمن نظار مرکزی نبوده و انجمن مرکزی هم حق حاکمیت نداشته بلکه باید مواظب صحت جریان انتخابات باشند که اگر شکایاتی بر طبق قانون رسید اگر جزئی باشد خودش رسیدگی کند و اگر کلی باشد بایستی در صورت مجلس نوشته و به مجلس بفرستد و چنانکه عرض کردم هیچ شکایتی نمی تواند موجب بطوء جریان انتخاب شود باز هم عرض می کن اگر چه اعضای انجمن مرکزی اشخاص صحیح العملی هستند و بنده با اغلب آنها رفیق می باشم و شکایتی هم از آنه ندارم ولی معهذا چون بر خلاف وظیفه قانونی خود رفتار نموده اند اعتراضاتشان باطل است مخصوصاً در ماده ۴۶ قانون انتخابات می گوید باید شکایات را در ظرف ماه اول افتتاح مجلس شورای ملی بفرستد اینکه یکی از آقایان که فرمودند نباید به انجمن نظار اعتراضی نمائیم بنده عرض می کنم اعتراضات ما اعتراضاتی است که راجع به عدم مراعات قانونی می شود والا راجع به صلاحیت اعضاء انجمن نظار حرفی نداریم البته همه کس در دنیا خوب است کسی نمی گوید اعضاء انجمن بد اشخاصی هستند در اینجا انجمن نظار شکایت می کند در صورتی که خود طرف می گوید انجمن نظار حق ما را تضییع کرده است ما هم که رسیدگی نمودیم دیدیم انجمن بر خلاف وظیفه خود رفتار نموده صورت مجلس ننوشته و اعتبارنامه هم نداده حالا به چه نظر این کار را نکرده اند بنده میل ندارم سبب و جهت آن را تکرار نمایم در هر صورت انجمن نظار بر خلاف وظیفه خود عمل نموده و شکایت ما از این انجمن نظار مستلزم این نیست که دست سایر انجمن های نظار از پشت بسته شود خیر ما می گوئیم هر کدام به وظیفه قانونی خود عمل نمایند محق هستند و هر کدام رفتار ننمودند غیر محق و اینکه آقای رئیس التجار فرمودند دو نفر از اشخاص غیر رسمی در فشاپویه نشسته اند و آراء را به میل خود استخراج نموده اند و یا اینکه تمام دوسیه ها را زیر و رو نموده اند این مسئله بسیار اسباب تعجب بنده شد و گویا همانطور که بنده حدس زدم آقای رئیس التجار در تمام دوسیه هائی شکایت نامه ها می گشته اند و به سایر راپورتها رسیدگی ننموده اند و ملاحظه ننموده اند که صندوق آراء را در حضور انجمن فشاپویه و حاکم آنجا و حاکم حضرت عبدالعظیم و منشور السلطان نماینده رسمی ایالت تهران استخراج شده بنده نمی دانم آقای رئیس التجار این دو نرف اشخاص غیر رسمی را از کجا آورده اند دیگر از فرمایشاتی که فرمودند و بنده یادداشت کردم این بود که ایشان حق حاکمیت و قضاوت به انجمن مرکزی دادند در صورتی که انجمن باید شکایات را به مرکز بفرستد نه اینکه خود قضاوت کند و به نظریات خود ترتیب اثر داده و از نوشتن صورت مجلس و دادن اعتبارنامه استنکاف ورزد باز هم تکرار می کنم برای اینکه اینطور سابقه ها در آینده تجدید نشود باید در قانون انتخابات در حدود انجمن نظار در موقع تجدید نظر در انتخابات اصلاحاتی نمود و باید بفهمانیم که انجمن نظار حق ندارد بر خلاف جریان قانونی یک انتخاباتی را آنقدر متزلزل نماید تا ما مجبور باشیم در اطراف آن آنقدر صحبت نمائیم و گلو پاره کنیم آقای رئیس التجار می فرمایند تمام دوسیه را خوانده و در آنجا شکایات متعدده دیده اند در صورتی که همین امروز صبح دوسیه را خواسته اند و هر چه به نظرشان رسیده یادداشت کرده اند و بنده هم تمام را یکایک جواب دادم حالا اگر شکایات دیگری هم باشد بنده نمی دانم خوب است در صورتی که شکایات دیگری هم هست بفرمایند تا جواب عرض کنم و سابقاً هم عرض کردم اگر بیش از این اعتراضاتی بر این انتخاب وارد بود خود انجمن نظار که مدعی است شاید بیشتر از این دقت می نمود و آن شکایات را متعرض می شد فقط انجمن نظار دو اشکال به این انتخاب نموده یکی مسئله فاصله بین نشر اعلان و توزیع تعرفه است که به تفصیل جواب عرض کردم و نمی خواهم دیگر تکرار نمایم دیگری مسئله شکاف صندوق آراء است که باز هم عرض می کنم که صندوق کلیه در لفاف پیچیده شده بود و مثل این بوده که ابداً شکافی نداشته است و به عقیده بنده برای خاطر یک انجمن نظاری که نخواسته است به وظایف قانونی خودش عمل نماید نمی شود حق یک وکیل یا حق یک ملتی را تضییع نمود این شکایاتی که شما می فرمائید از طرف ملت غار و فشاپویه نیست بلکه این شکایات از طرف انجمن نظار است که برادر رئیس آن کاندیدای وکالت بوه .

( یک پارچه چلوار و چند ورق کاغذ ممهور ارائه دادند )

اینها تمام مهر اشخاصی است که از انتخاب مقوم الملک که اظهار رضایت کرده اند بنده عرض می کنم حقوق اشخاص را لااقل حفظ کنید و این که فرمودید ( ملت ) اگر مقصود از ملت ملت غار و فشاپویه است که اظهار رضایت کرده اند و اگر ملت خراسان است بنده گمان می کنم که از وکالت یا عدم وکالت مقوم الملک حقوق آنها از بین نخواهد رفت حالا هم مجلس مقدس خود می داند بیش از این بنده عرض نمی کنم اگر آقایان استدلالات دیگری بر رد این انتخاب دارند بفرمایند والا وقت مجلس را نباید به مکررات مصروف داشت .

رئیس ـ آقای امین الشریعه اگر توضیحی دارید بفرمائید بعد به ختم مذاکرات رای می گیریم

امین الشریعه ـ آقای آقا میرزا ابراهیم قمی در ضمن فرمایشاتشان به بنده فرمودند که نبودن اعتبارنامه دلیل عدم صحت نمایندگی نمی شود چنانکه آقای مدرس اعتبارنامه نداشت و معهذا شما به نمایندگی ایشان رای دادید بلی بنده این مسئله را تصدیق می کنم ولیکن معلوم می شود ایشان درست توجه به عرایض بندن نفرموده اند لذا مجدداً توضیح می دهم بنده همین مسئله لازم نبودن اعتبارنامه را که مجلس تصدیق کرد و رای داد دلیل قرار دادم به اینکه اگر اعتبارنامه محل حاجت نشد لابد صورت مجلس صندیت دارد بنده نگفتم حتماً اعتبارنامه لازم است تا اینکه سر کار بفرمائید یک بام و دو هوا نمی شود اما راجع به انجمن نظار که آقای ملک الشعراء فرمودند .

رئیس ـ این مسئله دیگر توضیح نیست آقایان مذاکرات را کافی نمی دانند .

( بعضی گفتند کافی است )

رئیس ـ پیشنهادی رسیده است قرائت می شود و بعد رای می گیریم .

( پیشنهاد آقای حاج شیخ اسدالله به مضمون ذیل قرائت شد )

بنده پیشنهاد می کنم که انتخابات فشاپویه تجدید شود و یا آراء غار ضمیمه نموده نمایند آن جا معلوم شود .

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله ( اجازه )

حاج شیخ اسدالله ـ چون بیشتر مذاکرات در اطراف انتخابات فشاپویه بود و نسبت به انتخابات غار اختلافاتی نبوده و اعتراضاتی هم نسبت به آن نشده این است که بنده می خواهم بگویم انتخابات فشاپویه باطل است و همان اوراقی که آقای ملک الشعراء ارائه دادن و در ذیل آن امضاء کنندگان نمره تعرفه خود را نوشته بودند به تبنده اجازه می دهد که عرض کنم همان معرفی کردن نمره تعرفه سبب بطلان آراء است .

ملک الشعراء ـ این مطلبی را که آقای حاج شیخ اسدالله می فرمایند در موقعی است که در پای ورقه رای امضاء شده باشد ولی نمی شود گفت اگر کسی اظهار نموده من در تحت تعرفه به فلان نمره رای دادم این رای باطل است .

رئیس ـ رای بگیریم به پیشنهاد آقای حاج شیخ اسدالله آقایانی که این پیشنهاد را تصویب می کنند قیام فرمایند

( عده قلیلی قیام نمودند )

رئیس ـ تصویب نشد رای می گیریم به راپورت کمیسیون ولی چون از طرف جمعی از نمایندگان پیشنهاد شده است که در این خصوص رای مخفی گفته شود آقایان که راپورت کمیسیون را تصدیق می کنند گلوله سفید و آقایانی که رد می کنند گلوله سیاه خواهند داد

( اسامی تقاضا کنندگان رای مخفی )

امین الشریعه ـ عمیدالممالک ـ سید فاضل کاشانی ـ رئیس التجار ـ یعقوب الموسوی ـ تقی طباطبائی نائینی ـ شیخ اسدالله محلاتی ـ بیان الدوله غضنفرخان ـ رکن الملک ـ صدر الاسلام ـ فهیم الملک ـ شریعت مدار کرمانی

( در این موقع شروع به اخذ آراء شده و آقای سهام السلطان )

به طریق ذیل استخراج نمودند

عدة نمایندگان ( ۶۵ ) مهر سفید علامت قبول ۲۳ مهره سیاه علامت رد ۳۴

رئیس عده حضار ۶۵ و آقایانی که راپورت کمیسیون را رد کرده اند ۳۴ باکثریت ۳۴ رای راپورت کمیسیون رد شد اگر آقایان موافق باشند چند دقیقه تنفس داده شود .

( در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید . )

رئیس ـ در جلسه گذشته در ماده اول کمیسیون بودجه مذاکراتی شد در پایان جلسه آقای امین الشریعه پیشنهاد کرده بودند که مذاکرات در ماده اول کافی است حالا باید امشب رای بگیریم آقایان مذاکرات را کافی نمی دانند

آقا میرزا ابراهیم قمی ـ بنده اجازه خواسته بودم

رئیس ـ قبل از جنابعالی آقایان زنجانی حائری زاده حاج شیخ اسدالله اقبال السلطان اجازه خواسته اند رای می گیریم به کافی بودن مذاکرات آقایانی که مذاکرات را در ماده اول کافی می دانند قیام فرمایند

( اغلب نمایندگان قیام نمودند )

رئیس ـ معلوم می شود کافی است حالا در این ماده رای نمی گیریم بعد از اینکه مواد ضمیمه قرائت شد و رای دادند پس از آن به ماده اول راپورت کمیسیون رای خواهیم گرفت

( آقای تدین ضمیمه راپورت کمیسیون بودجه به مضمون ذیل قرائت نمودند )

ضمیمه قانون پیشنهادی کمیسیون بودجه ماده اول در باره سلطنتی و ولایت عهد پیشنهاد دولت مطابق بودجه پیچی ئیل نقد ( ۵۵۵۰۰۰ ) تومان گندم و ۱۱۶۵ خروار و ۲۵ من جو ۲۱۰۷ خروار و ۲ من تصویب کمیسیون بودجه نقد ۳۶۰۰۰۰ تومان گندم و جو همان پیشنهادی دولت

رئیس ـ نسبت به ماده اول ضمیمه کسی اجازه نخواسته است آقای سید یعقوب ( اجازه )

آقای سید یعقوب ـ با اینکه آقایانی که از حالات روحی بنده اطلاع دارند و در مهاجرت و مجاهدت با بنده بودهاند مسبوق هستند که علاقه مندی من نسبت به سلطنت شیعه به چه اندازه است به جهت اینکه سلطان ایران نماینده شصت میلیون مسلمان با مذهب جعفری است علی الخصوص که علاقه مندی به مقام سلطنت فوق تمام علاقه مندیها بوده و امیدوارم همیشه باقی و برقرار باشد زیرا علاقه مندی به ملت بسته به علاقه مندی به سلطنتش می باشد با این مقدمه بنده می خواهم از هیئت دولت یک سوالی بنمایم ما از برای امضای قوانین خومان یعنی قوانینی که باید مطابق قانون اساسی به تصویب مجلس ملی و به امضای اعلیحضرت برسد چقدر باید حقوق بدهیم بایستی حقوق اعلیحضرت حقوق ولیعهد و حقوق شاه مخلوع را بدهیم در صورتی که هیچکدام از اینها در ایران تشریف ندارند و هر قانونی که می خواهیم اجرا شود باید کلمه ای چهار پنج قران پول بدهیم و تلگراف نمائیم آنوقت در آخر سال وزیر پست و تلگراف صورت می دهد که پنجاه هزار تومان برای این قبیل مخابرات تلگرافی مخارج شده است همه آقایان از وضع صحبت کردن بنده می فهمند که مخالفت اساسی ندارم لکن خواستم ببینم برای رعایت حال بودجه فقیر این مملکت هیئت دولت با این ترتیب چه در نظر گرفته اند آیا هیئت وزراء یک ترتیبی برای این کار فکر کرده اند که خسارت به ما متوجه نشود در صورتی که ششصد هزار تومان برای همین امضای قوانین به مصرف می رسانیم ایا هیئت دولت در این باب چه نظریه اتخاذ فرموده اند .

رئیس ـ جنابعالی در این باب مخالف بودید؟

آقا سید یعقوب ـ بلی مخالف بودم و سوالم همین بود که زیاده از حد مخارج نشود

رئیس ـ یک قسمتی از آن خارج از موضوع بود دیگر کسی اجازه نمی خواهد ( کسی اظهار نکرد )

رئیس ـ نسبت به ماده اول مخالفی نیست آقای حائری زاده فرمایشی دارید

حائری زاده ـ فقط خواستم از آقای مخبر سوال کنم مجلسهای سابق حقوق دربار سلطنتی را چه مقدار معین نموده اند که حالا دولت این مبلغ را پیشنهاد کرده

نصرت الدوله مخبر کمیسیون بودجه ـ حقوق درباره سلطنتی که از طرف دولت پیشنهاد شده همان مبلغی است که سابقاً از تصویب مجلس شورای ملی گذشته است .

رئیس ـ رای میگیریم آقایانی که ماده اول ضمیمه را تصویب می کنند قیام فرمایند

( اغلب نمایندان قیام نمودند )

رئیس ـ باکثریت تصویب شد ماده دوم ضمیمه قرائت می شود به مضمون ذیل قرائت شد

ماده دوم ـ مجلس شورای ملی پیشنهاد دولت و تصویب کمیسیون ۳۰۰۵۲۰ تومان

( بعضی اظهار نمودند این ماده به تصویب شده )

رئیس ـ در صورتی که سابقاً تصویب شده است کمیسیون بودجه چرا این ماده را در راپورت خود نوشته است ماده سوم قرائت می شود

( ماده سوم به این مضمون قرائت شد )

ماده سوم ـ اعلیحضرت محمد علیشاه پیشنهادی دولت و تصویب مجلس هر دو ۷۵۰۰۰ تومان

رئیس ـ آقای فتح الدوله ( اجازه )

فتح الدوله ـ از آقای مخبر سوال می نمایم که آیا این هفتاد و پنج هزار تومان را مجلس سابق تصویب کرده است یا خیر ؟

رئیس ـ آقای سلطان العلماء ( اجازه )

سلطان العلماء ـ بنده می خواهم از آقای مخبر سوال کنم بعد از آنکه کمیسیون بودجه از حقوق اعلیحضرت شهریاری که امروزه امورات ملت و زمام مملکت به کف کفایت ایشان است تخفیف داد چه نظریه باعث شد که از حقوق اعلیحضرت محمدعلی میرزا با اطلاعاتی که اعلیحضرت ایشان از فقر وفاته ملت ایران دارند کسر ننموده به عقیده بنده اگر کمیسیون بودجه از حقوق اعلیحضرت شاه مخلوع هم مقداری کسر می نمود نظر به اینکه اولاد ایشان در ایران سلطنت دارد و هر کسی هر زحمتی را که در دنیا متقبل می شود برای اولاد است البته ایشان هم دلتنگی از این مسئله حاصل نمی نمودند

محمد هاشم میرزا ـ آنچه در نظر بنده است موقعی که اعلیحضرت شاه مخلوع استعفا دادند املاکی را که در تهران و آذربایجان و غیرده داشتند به کلی دولت ضبط کرد و سالی یک صد هزار تومان برای ایشان معین شده در سنه ۱۳۲۹ که به ایران مراجعت کردند چون مخالف احساسات مشروطه خواهان بود مذاکراتی شد که این حقوق قطع شود ولی بعد از آنکه مجدداً به اروپا مراجعت کردند قرار شد بیست و پنج هزار تومان کسر و بقیه به ایشان داده شود و تا به حال مطابق ان ترتیب رفتار می شود و فعلاً هم چون عده ای از خانواده سلطنت همراه ایشان هستند و این مبلغ برای مخارج در اروپا زیاد نیست و مطالب دیگری هم که نمی خواهم سابقه اش را عرض کنم در بین هست بنابراین بنده کسر نمودند از این مبلغ را صلاح ندانسته و نمی دانم آقایان از چه نقطه نظر می فرمایند باید کسر شود .

رئیس ـ آقای فهیم الملک موافقید

فهیم الملک ـ بلی موافقم ولی توضیحی دارم اگر اجازه بفرمائید .

رئیس ـ آقای نظام الدوله

نظام الدوله ـ موافقم

رئیس ـ آقای سلیمان میرزا موافقید یا مخالف

سلیمان میرزا ـ مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

سلیمان میرزا ـ اینجا نوشته شده است برای محمد علی شاه هفتاد و پنج هزار تومان از پول ملت بدهیم نظامنامه داخلی در اینجا چه حکم می کند البته کسی آقای مخبر را مجبور نمی کند که توضیح بدهند چنانکه تا حالا در مقابل سوالات سکوت فرموده اند بنده نمی دانم اگر تا آخر مذاکره در این لایحه سکوت بفرمایند در این صورت آیا مقصود از مخبری کمیسیون به عمل آمده است یا خیر ؟ در صورتی که در جواب دو سه نفری که قبل از بنده اظهاراتی نمودند سکوت اختیار کرده اند آیا پس از آنکه بنده هم مطالبم را عرض کردم از طرف آقای مخبر جواب داده خواهد شد یا به سکوت می گذرد . در هر صورت نظامنامه داخلی در اینجا ساکت است حالا می آئیم بر سر اصل مطلب وقتی محمد علی میرزا به ایران مراجعت نمود بنده یکی از آن اشخاصی بودم که در همان دوره پیشنهاد کردم پرتکل سابق لغو نشود و یه یک کسی که بر خلاف قسم خود رفتار کرده و مجلس را خراب کرده و بر خلاف مملکت قیام نموده نباید از پول این مملکت به او داده شود حالا هم آن قرارداد و مقتضیات زمان تغییر کرده زیرا یکی از مواد آن قرار داد این بوده که هر یک از آن هفت نفر به ایران برگردند حق زندگانی ندارند و این امر در حق موقرالسلطنه معمول شد و همچنین مجلس شورای ملی یک مجازات اساسی برای آنها معین نمود و چون آنها را خائن به این آب و خاک می دانست برای کسی که اقدام به قتل آنها کند جائز و پاداش قرارداد و آنها را از حقوق مدنی و اسلامی محروم کرده منتهی کسی نتوانست آن جائزه را دارا بشود و بنده چون سمت نمایندگی دارم نمی توانم برای یک دینار این مبلغ رای بدهم وهیچ وقت راضی نمی شوم این پور را که دینار دینار از فقراء و زحمت کشان مملکت گرفته می شود هفتاد و پنج هزار تومان آن به کسی داده شود که به این مملکت خیانت کرده ما یا این ۷۵ هزار تومان می توانیم یک اصلاحاتی خواه در عدلیه خواه در معارف بکنیم که یک جماعتی از اطفال فقرا در آنجا تحصیل کنند و یا از برای نقاطی که عدلیه هایش مجانی است و حقوق ندارد حقوق برقرار کنیم و بالاخره می توان با این پول یک اصلاحاتی کرد و این پولی را که مردم به رای ما میدهند باید به رای ما هم به خیر این مردم صرف شود و حالا هم ان رای را که در دوره دوم دادم تعقیب می کنم و عرض می کنم این اشخاص از حقوق مدنی محرومند و حق ندارند از مملکتی که نسبت به آن خیانت کرده اند یک دینار دریافت دارند کسی که مرحوم حاج میرزا ابراهیم آقا و مرحوم میرزا جهانگیر خان و مرحوم ملک المتکلمین و آزادی خواهان دیگر را کشته است بنده در حق آن شخص نمی توانم و جئت نمی کنم ورقه سفید را در جام بیاندازم بنده خودم را مسئول

Page 11 missing

ناطقی که با کمال سادگی عقیده خود را اظهار کرده است مجبور می شود از اظهارات خود دفاع کند بنده عرض کردم پرتکلی که سابقاً بسته شده به این ترتیب بود که ۲۵ هزار تومان از صد هزار تومان حقوق اولی محمد علی میرزا کسر و هفتاد و پنج هزار تومان داده شود

بنده عرض نکردم به آن اشخاصی که مخالف با حکومت ملی نموده جائزه داده شود

و نیز حضرت والا این مسئله را نباید ازنظر محو فرمایند همان موقعی که ایشان رای جائزه برای قائلین آن اشخاص دادند

بنده هم اول کسی بودم که رای دادم و بالاخره پس از این قضایا در مجلس سوم هم که همین ۷۵ هزار تومان در حق محمد علی میرزا تصویب شد یک نفر حتی خود حضرت والا هم در این باب اعتراض نکردند

بنده هم فعلاً برای حفظ شرافت یک خانواده ایرانی که در آنجا هستند و از نقطه نظر اینکه دولت ده دوازده سال قبل یک قرار دادی راجع به این مسئله بسته است

صلاح مملکت را در این نمی دانم که تجدید مطلب در یک قرار داد ده دوازده ساله بشود و به هیچ وجه از عقیده خود بر نمی گردم همین طور که ایشان مصلحت مملکت را اینطور می بینیم که نسبت به امور محمد علی میرزا تجدید مطلع شود

سلیمان میرزا ـ اجازه می فرمتئید بنده توضیحی بدهم

رئیس ـ بفرمائید

سلیمان میرزا ـ برای اینکه آقایان نفرمایند عقاید ایشان را تروریزه می کنم در ضمن عرایض خود عرض کردم فتاوی مختلف است و هر کس در عقیده خود آزاد است

بنده عرض نکردم که موافقین با این ماده نمی توانند اظهار عقیده کنند یا اینکه خلاف کرده اند بنده عرض کردم هر کس عقیده اش مقدس و آزاد است اگر تند گفته ام دلیلش همان احساسات درونیم بوده و الا مقصودی در عرایضم نداشته ام

رئیس ـ آقای نظام الدوله پیشنهاد کرده اند و تقاضا کرده اند این ماده از دستور امروز خارج شود و بماند برای جلسه دیگر

مخبر ـ بنده مخالفم و این پیشنهاد را کمیسیون نمی پذیرد و علت سکوت بنده هم در شروع به این مذاکره از برای این بود که اولاً کلیه دلائلی که گفته می شود شنیده باشم و یک مرتبه جواب عرض کنم که مجبور به مکررگوئی نشده باشم نظر دیگرم این بود ببینم از طرف هیئت دولت که اینجا تشریف دارند چه اظهار عقیده می شود زیرا ممکن بود اظهارات دولت در این خصوص برای من مفید بشود ولی چون هنوز فرصت نشده که از طرف هیئت دولت اظهار عقیده بشود بنده مجبورم توضحیاتی برای قبول این پیشنهاد بدهم

رئیس ـ مقصود این نیست که این ماده از راپورت خارج شود مقصود این است که مذاکره راجع به آن بماند برای جلسه دیگر

مخبر ـ در هر صورت مذاکراتی که در اینجا شد همانطوری که مخالف و موافق تصدیق کردند مبنی بر یک اصولی کلی است که در آن اصول حرفی نیست ولیکن در تطبیق آن اصول با رعایت مصالح عمومی و مطالبی که بایستی یک مملکت در نظر داشته باشد به نظر بنده درست تطبیق نشده حالا نسبت به نظریه حضرت والا که فرمودند اختلاف در فتاوی است بنده عرض می کنم در کمیسیون بودجه هم این مطلب در همین حدود و با همین دلائلی که اینجا مذاکره شد مطرح بود و بنده عرایضی راکه می کنم انعکاس صداهائی است که در کمیسیون بودجه گفته شده بایستی این مطلب را در نظر بگیریم یک پادشاهی یا یک وظیفه داری وقتی نسبت به یک مملکتی خیانت می کند می شود او را کشت و البته پادشاه خائن را هم باید کشت و بنده هم تصدیق می کنم و موافقم با آقایانی که در همین جا رای به کشتن یک پادشاهی دادن ولی بعد از آنکه او را نکشتند و به خارجه فرستاند و مقید نمودند باید بدانند که در خارج مردمان اجنبی او را به اسم پادشاه سابق ایران میگویند اعلیحضرت میگویند این مملکت اختصاص به مملکت ایران ندارد ممالک دیگری هم که پادشاهان خود را محکوم و مخلوع کرده اند و نخواسته اند آنها را نکشتند به مملک دیگر تبعید کرده اند همیشه مایل بوده اند حفظ حیثیات مملکتی را که آنها یک روزی به آن منتسب بوده اند بکنند امروز نباید گفت برای انعقاد یک پرتکلی این پول داده می شود نه اینطور نیست این پول برای حفظ حیثیات مملکت ایران و ملت ایران در مقابل افراد اجنبی و در مقابل افراد خارجی داده می شود این پولی را که دولت قرار گذاشته بدهد اگر حضرت والا فراموش نفرموده باشند در مدتی هم که مجلس سوم بود این پول داده شد و خود حضرت والا هم تشریف داشتی این برای چه بود ؟ برای این بود که آن روی هم این نکات در نظر بود بنده نسبت به این مذاکرات هیچ مخالفتی ندارم و چنانچه فرمودند اختللف فتاوی است و ممکن است عقاید در یک موردی تغییر بکند ولیکن بنده نقطه نظر خودم را خواستم تشریح بکنم تا آقایان تصور نفرمایند در کمیسیون بودجه این مذاکرات نشده آقای رئیس الوزراء حالیه هم تشریف داشتند و بعد از آنکه همه این مذاکرات شد مسأله لزوم فقط اهمیت و عظمت این مملکت در خارجه ما را واداشت که از این مطالب همانطور که مجلس سوم صرف نظر کرده صرفنظر کنیم والا کیست در این مجلس که یا حضرت والا موافق نباشد و این اقداماتی که شد می گوید خوب بوده التبه هیچ وقت از نظر افراد ایرانی محو نخواهد شد کیست که احساساتش تطبیق با احساسات حضرت والا نکند ولیکن تصدیق بفرمائید گاهی در موارد سیاست عمومی و مصالح بزرگ مملکتی احساسات را باید زنجیز کرد و راضی شد در مقابل احساسات رفیق تا یک قدری هم صدای فکر عمومی رساتر باشد ولو با حقیقت هم موافقت نداشته باشد .

رئیس ـ باید به این پیشنهاد که قرائت می شود رای بگیریم چون راجع به دستور است حق تقدم دارد .

( پیشنهاد آقای نظام الدوله به مضمون ذیل قرائت شد )

برای اینکه مذاکرات در مجلس رسمی را به بعضی نظرایت سایسی مقتضی نمی دانم بنده پیشنهاد می کنم این ماده بماند تا در فراکسیونها مذاکرات لازم بشود که هم محظورات مرتفع شود و هم نظریات شاهزاده سلیمان میرزا تا اندازه محفظ بماند

رئیس ـ نسبت به پیشنهاد کسی اجازه نمی خواهد آقای اقبال السلطان ( اجازه )

اقبال السلطان ـ به عقیده بنده لازم نیست راجع به این پیشنهاد رای گرفته شو چون مدتی از شب گذشته است خوب است کلیه بقیه مذاکرات بماند برای جلسه بعد

رئیس ـ باید رای بگیریم

رئیس الوزراء ـ بنده اساساً با اظهارات شاهزاده سلیمان میرزا موافقم ایشان حق دارند ولی از طرفی گمان می کنم جوابهئی هم که آقای مخبر دادند اقناع کنند است و بنده هم مخصوصاً یک سئله را تذکر می دهم که آقایان از مد نظر دور ندارند و نمی خواهم فرماشاتی را که بعضی آقایان و مخبر محترم فرمودند تکرار کنم ولی کلیه یک مسئله را نباید از مد نظر دور بدارند و آن این است که این هفتاد و پنج هزار تومان را که دولت و ملت ایران قبول کرده و چندین سال هم هست می پردازند فی الواقع بر حسب یک وعده بوده است که در مقابل بتعید کردن شاه ملوع داده است و فقط برای حفظ آبروی حیثیت او زندگی عائله او بوده گمان می کنم به هیچ وجه برای یک ملی مخصوصاً ملت ایران که همیشه مشهور به نجات و شرافت بوده است شایسته نباشد قول و وعده خود را نقص کند اینجا اظهاراتی شد که از برای یک سال رای داده شده در صورتی که اینطور نیست و مدتی برای ادای این وجه معین نشده لذا بنده متوقعم همانطور که چندین سال است این وجه داده می شود آقایان نمایندگان از نقطه نظر حفظ شرافت ایران قبول بکنند باز هم پرداخته شود این در خور شرافت ملت ایران نیست ملت ایران خیلی شرافت تندتر و خیلی نجیب تر از آن است که این هفتاد و پنج هزار تومان را بخواهد ندهد و گمان نمی کنم آقایان هم که نمایندگان این ملت هستند راضی به این مسئله بشوند بنابراین بنده استدعا می کنم راجع به این مطلب آقایان نمایندگان در همین جلسه رای بدهند .

رئیس ـ رای می گیریم پیشنهاد آقای نظام الدوله

نظام الدوله ـ پس از بیانات حضرت اشرف آقای مشیرالدوله رئیس الوزراء بنده پیشنهاد خودم را مسترد می دارم و البته با بیانات ایشان همه نمایندگان موافقند .

رئیس ـ آقای نظام الدوله پیشنهاد خود را مسترد داشتند مذاکرات در ماده سوم کافی است

( جمعی گفتند کافی است )

دو فقره پیشنهاد شده است یکی از طرف آقای محقق العلماء که سی هزار تومان داده شود و دیگری از طرف آقای حاج شیخ اسدالله که ۶۰ هزار توماند داده شود آقای محقق العلماء توضحاتی دارید بفرمائید .

محقق العلماء ـ بنده کاملاً تصدیق می کنم فرمایشات شاهزاده سلیمان میرزا را البته همه آقایان نمایندگان هم تصدیق می کنند و گمان نمی کنم در میان نمایندگان هم کسی منکر این مطلب باشد ولی نظر به اینکه معروف است خود محمد علی میرزا در اینجا املاکی داشته است

که دولت ضبط نموده و جزء خالصه دولت است علاوه چون پدر شاهنشاه ایران است احترام او احترام پادشاه ایران است وانگهی سایرین که همراه او هستند بی گناه و بی تقصیرند نظر به این ملاحظات بنده پیشنهاد می کنم که سالی سی هزار تومان داده شود

حائری زاده ـ بنده مخالف این پیشنهاد هستم .

رئیس ـ خطاب به حائری زاده مگر شما جزء کمیسیون هستید

حائری زاه ـ خیر چون با اصل ماده مخالف بودم با این پیشنهاد هم مخالف هستم

رئیس ـ ماده ۶۳ را ملاحظه بنمائید فقط اعضاء کمیسیون در پیشنهاد حق مذاکره دارند

مخبر ـ بنده پس از توضیحاتی که عرض کردم و فرمایشاتی که آقای رئیس الوزراء فرمودند همین قدر خاطر آقای محقق العلماء را متذکر می شوم در صورتی که اصولاً قائل باشند که باید این همراهی را با شاه مخلوع کرده نباید از نظر محو نمود که با سی هزار تومان و چهل هزار تومان یک عائله زیادی ممکن نیست در اروپا زندگانی با شرافتی بکنند و با این مبلغ یک زندگانی به طور بی شرفی خواهد شد در کمیسیون هم این مذاکرات شد یک پیشنهاد تقلیلی هم نمودند ولی رد شد همین قدر می خواستم خاطر آقایان را متوجه کنم که سالی هفتاد و پنج هزار تومان مقداری است که هیچ نمی شود کسر کرد

رئیس ـ رای میگیریم به پیشنهاد اقای محقق العلماء که در عوض هفتاد و پنج هزار تومان سی هزار تومان داده شود آقایانی که این پیشنهاد را تصویب می کنند قیام نمایند

( سه چهار نفر قیام نمودند )

رئیس ـ تصویب نشد رای می گیریم به پیشنهاد آقای حاج شیخ اسدالله

حاج شیخ اسدالله ـ بنده پیشنهاد خود را مسترد می دارم

رئیس ـ رای میگیریم به ماده سوم ضمیمه راپورت کمیسیون بودجه آقایانی که ماده سوم را تصویب می کنند قیام نمایند .

اکثر نمایندگان قیام نمودند

رئیس ـ تصویب شد گمان می کنم همه آقایان موافق باشند که جلسه ختم شود جلسه آینده روز سه شنبه یک ساعت به غروب مانده دستور هم بقیه مذاکرات در راپورت کمیسیون بودجه خواهد بود

( مجلس سه ساعت و نیم از شب گذشته ختم شد )

مؤتمن الملک