تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ مهر ۱۳۰۸ نشست ۶۶»
(صفحهای جدید حاوی «{{سرصفحه پروژه | عنوان = تصمیمهای مجلس مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگ...» ایجاد کرد) |
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت =[[نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم]] | | یادداشت =[[نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم]] | ||
}} | }} | ||
− | |||
[[پرونده:Moz 7 66.pdf|thumb|left|مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ مهر ۱۳۰۸ نشست ۶۶]] | [[پرونده:Moz 7 66.pdf|thumb|left|مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ مهر ۱۳۰۸ نشست ۶۶]] | ||
خط ۱۳: | خط ۱۲: | ||
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ مهر ۱۳۰۸ نشست ۶۶''' | '''مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ مهر ۱۳۰۸ نشست ۶۶''' | ||
+ | مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۷ | ||
+ | |||
+ | جلسه: ۶۶ | ||
+ | |||
+ | صورتمجلس پنجشنبه ۴ مهرماه ۱۳۰۸ مطابق ۲۲ ربیعالثانی ۱۳۴۸ | ||
+ | |||
+ | فهرست مطالب: | ||
+ | |||
+ | ۱- تصویب صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | ۲- معرفی آقای جلایر به سمت معاونت وزارت مالیه | ||
+ | |||
+ | ۳- مرخصی آقای خطیبی | ||
+ | |||
+ | ۴- شور اول مقاولهنامه امانات پستی بین دولتین ایران و اتحاد جماهیر شوروی | ||
+ | |||
+ | ۵- فروش منال مستغلات انتقالی | ||
+ | |||
+ | ۶- اضافه حقوق معلمین فرانسوی | ||
+ | |||
+ | ۷- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | (مجلس یک ساعت و بیست دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید) | ||
+ | |||
+ | ۱- تصویب صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | (صورتمجلس پنجشنبه ۲۸ شهریورماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند) | ||
+ | |||
+ | اسامی غایبین که در ضمن صورتمجلس خوانده شده است: | ||
+ | |||
+ | غایبین با اجازه آقایان: ملکآرایی - آشتیانی - اعظم زنگنه - احتشامزاده - لرستانی - رحیمزاده - حاج سید محمود - ارباب کیخسرو - تیمورتاش | ||
+ | |||
+ | غایبین بیاجازه آقایان: وهابزاده - میرزا حسن خان وثوق - دکتر طاهری - زوار - بوشهری - مسعود - آصف - آقازاده سبزواری - قوام - حاج رحیم آقا - ظفری - میرزا ابوالفضل - اعتبار- حاج حسین آقا مهدوی - شیخ علی مدرس - حاج حسن آقا ملک - حاج غلامحسین ملک | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای فیروزآبادی | ||
+ | |||
+ | فیروزآبادی- قبل از دستور. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دهستانی | ||
+ | |||
+ | دهستانی- قبل از دستور. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای کازرونی | ||
+ | |||
+ | کازرونی- قبل از دستور. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دشتی | ||
+ | |||
+ | دشتی- قبل از دستور. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای ملکمدنی | ||
+ | |||
+ | ملکمدنی- عرض کنم که بنده میخواستم یک توضیحی عرض کنم که بعضی از آقایان که در جلسه گذشته غایب بیاجازه نوشته شدهاند علیالرسم است و اجازه خواسته بودند و در کمیسیون هم اجازه آقایان تصویب شده است مثل آقای اعتبار که اجازه خواسته بودند و اجازهشان هم تصویب شده است. محض اطلاع عرض کردم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- اصلاح میکنیم. آقای اعتبار | ||
+ | |||
+ | اعتبار- بنده هم برای غیبت خودم خواستم عرض کنم که استجازه کردهام. | ||
+ | |||
+ | رئیس- راپرت کمیسیون عرایض و مرخصی وقتی رسید اصلاح میشود. آقای وثوق | ||
+ | |||
+ | آقا سید مرتضی وثوق- عرضی ندارم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- در صورتمجلس نظری نیست؟ | ||
+ | |||
+ | (گفته شد خیر) | ||
+ | |||
+ | رئیس- صورتمجلس تصویب شد. آقای وزیر مالیه فرمایشی دارید؟ | ||
+ | |||
+ | ۲- معرفی آقای وزیر مالیه آقای جلایر را به سمت معاونت وزارت مالیه | ||
+ | |||
+ | وزیر مالیه- آقای جلایر را به سمت معاونت وزارت مالیه معرفی میکنم. | ||
+ | |||
+ | ۳- مرخصی آقای خطیبی | ||
+ | |||
+ | رئیس- یک فقره خبر از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (این طور خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | آقای خطیبی نماینده محترم برای انجام پارهای امورات مهمه محلی تقاضای دو ماه مرخصی از تاریخ ۲۰ مهر ماه نمودهاند کمیسیون مرخصی معزیالیه را تصویب و اینک خبر آن را تقدیم مجلس مقدس مینماید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای روحی | ||
+ | |||
+ | روحی- موافقم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای ملکمدنی | ||
+ | |||
+ | ملکمدنی- موافقم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای فیروزآبادی | ||
+ | |||
+ | فیروزآبادی- بنده باید عرض کنم که با مرخصیها موافقم به خصوص اشخاصی که میخواهند مرخصی بگیرند برای یک کارهای صحیحی چیزی که هست میخواهم این عقیده عملی بشود اگر چه بعد از ده سال باشد که هر کس در مقابل عمل حق بگیرد و به این ملاحظه بنده مخالف هستم و خواهش میکنم از آقایانی که میخواهند مرخصی بگیرند به جهت این که کارهای اینجا سرمشق جاهای دیگر باشد نصف حقوقشان یا ثلث از حقوقشان یا ثلث حقوقشان هر کس به اندازه فتوتش تخصیص به احتیاجات آن محل بدهند و به یک مؤسسه عامالمنفعه از قبیل فقرا، مریضخانه بدهند تا این که این روح کم کم تولید بشود و در همه جا در سایر ادارات و وزارتخانهها هیچ کس طالب گرفتن حق بدون کار نباشد و اگر هم گرفت به یک کاری زده شود که مثل آن کاری که دارد یا بهتر باشد به این ملاحظه بنده مخالفم که بعدها انشاءالله این فکر عملی بشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای روحی | ||
+ | |||
+ | روحی- عرض کنم تصور میکنم نماینده محترم در این دوره مرخصی نگرفته باشند و همکار محترم بنده آقای | ||
+ | |||
+ | فیروزآبادی هم که مخالفت فرمودند البته بنده ایشان را تنقید نمیکنم برای این که تبعیض نمیکنند و بلا استثنا مخالفت میکنند لکن گمان میکنم آقای خطیبی نماینده محترم برای یک کار به خصوص و یک احتیاجاتی است که تقاضای مرخصی کردهاند که با او موافقت شود بهتر است که مخالفت شود و از آقا هم استدعا میکنم که مخالفت خودشان را پس بگیرند و رأی هم بدهند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- موافقین با مرخصی آقای خطیبی قیام فرمایند. | ||
+ | |||
+ | (اغلب قیام نمودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس- تصویب شد. خبر کمیسیون پست و تلگراف راجع به لایحه تقدیمی دولت قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | ۴- شور اول مقاولهنامه امانات پستی بین دولتین ایران و اتحاد جماهیر شوروی | ||
+ | |||
+ | (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | کمیسیون پست و تلگراف لایحه نمره ۷۹۷۲ تقدیمی دولت راجع به مبادله امانات پستی را با دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تحت شور قرار داده ماده واحده تقدیمی دولت را با تبدیل کلمه تصدیق به تصویب عیناً تصویب نموده و خبر آن را تقدیم میدارد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- شور اول و مذاکره در کلیات است. اعتراضی نرسیده است. رأی میگیریم به ورود در شور مواد موافقین قیام فرمایند. | ||
+ | |||
+ | (اکثر برخاستند) | ||
+ | |||
+ | رئیس- تصویب شد. به ماده یک اعتراضی نرسیده است. به ماده دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت، هشت، نه، ده اعتراضی نرسیده است. به ماده یازده، دوازده، سیزده، چهارده، پانزده، شانزده، هفده، هیجده، نوزده، بیست، بیست و یک، بیست و دو، بیست و سه، بیست و چهار، بیست و پنج هیچ کدام اعتراضی نرسیده است به پروتکل اختتامیه هم اعتراض نرسدیه است رأی میگیریم به ورود در شور دوم موافقین قیام فرمایند. | ||
+ | |||
+ | (عده زیادی قیام نمودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس- تصویب شد. خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع به مستغلات مطرح است. | ||
+ | |||
+ | ۵- فروش منال مستغلات انتقالی | ||
+ | |||
+ | (به مضمون ذیل خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | خبر از کمیسیون قوانین مالیه به مجلس مقدس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | کمیسیون قوانین مالیه لایحه نمره ۳۰۶۶ دولت را در خصوص فروش منال خالصگی با حضور نماینده دولت مطرح شور و مداقه قرار داده ماده واحده ذیل را تنظیم و تقدیم میدارد. | ||
+ | |||
+ | ماده واحده- به وزارت مالیه اجازه داده میشود که مستغلات انتقالی را که در تصرف مردم است از تاریخ تصویب این قانون ملک اربابی شناخته و از آن قسمت مستغلاتی که مالیاتی دولت قبل از مالیات موضوعه صد پنج دریافت میداشته به مالکین متصرف آن مستغلات از قرار تومانی پنج تومان فروخته و قیمت آن را از سنه ۱۳۰۹ سه ساله به اقساط متاوی دریافت نماید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- ماده واحده مطرح است و شور اول آقای مؤید احمدی | ||
+ | |||
+ | مؤید احمدی- عرض میکنم که در سنبله ۱۳۳۳ قمری یک قانونی از مجلس گذشت راجع به مالیات مستغلات و صدی پنج مالیات بود در ماده چهارم آن قانون در فقره اول مستغلات دولتی را استثنا کرد از آن مالیات بنده سؤال میکنم از آقای وزیر مالیه که آیا وقتی این قانون مجری شد مطابق صد پنج از مستغلات خالصگی مالیات گرفتهاند یا مالیات سابق را میگرفتند؟ این را بفرمایند آن وقت بنده عرضم را عرض میکنم اگر مالیات صد پنج میگرفتند که این مخالف قانون است و اگر مالیات سابق را میگرفتهاند و این مالیات را امروز هم میگیرند بفرمایند چیست؟ | ||
+ | |||
+ | مرتضی قلی خان بیات (مخبر) - | ||
+ | |||
+ | خالصهجات البته تصدیق میفرمایند دو قسم است یکی خالصهجاتی است که مربوط به خود دولت است و اساساً حالا هم در دست خود دولت است. یک قسمتی هم هست که منتقل به مردم شده است و در واقع مال مردم است منتهی دولت یک حقوقی از آن خالصهجات بر حسب آن فرمان یا بر حسب آن نوشته که داده شده است میگیرد چنان که در املاک خالصهجات انتقالی هم همین ترتیب معمول بوده است. یک املاکی را دولت به مردم انتقال داده بود ولی حقی از آنها میگرفت. اما چون در این اواخر در نظر گرفتهاند که کلیه مالیاتها به یک ترتیب و یک نسق گرفته شود و این اختلافات از بین برداشته شود در چندی قبل یک قانونی راجع به خالصهجات انتقالی آمد و از مجلس شورای ملی گذشت که به موقع عمل و اجرا گذاشته شد نسبت به مستغلات در آن قانون ذکری نشده حالیه که این لایحه قانونی را پیشنهاد کردهاند راجع به مستغلات نظرشان این است که آن قسمت از مستغلاتی که انتقال به مردم داده شده و در دست مردم است و دولت یک حقوقی از آنها میگیرد آن حقوق را هم مثل آن خالصهجات انتقالی به مردم بفروشند که این اختلاف از میان برداشته شود و کلیه مستغلات همان طوری که اظهار فرمودید مطابق این قانون همان صدی پنج را بدهند و آن حق اضافه را که دولت داشته است و میگرفته است آن حق را بفروشد به کسانی که مستغلات در دستشان است و مالیاتها هم بعد از این یک نسق گرفته شود. راجع به خالصهجاتی هم که در دست خود دولت است اگر مالیاتی هم در آن قانون نوشته شده البته از آن قسمت معاف است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای روحی | ||
+ | |||
+ | روحی- عرض کنم این لایحه دولت را که بنده مطالعه کردم یک مقدمه ندارد که بنده آن را بخوانم و بدانم که این در کجاست مستغل اراضی خالصه است یا بک دکان است یا مغازه است یا خالصه انتقالی است!! دکان و خالصه انتقالی حقیقتاً یک چیزی است که بنده نمیفهمم... | ||
+ | |||
+ | عدل- در کرمان نیست... | ||
+ | |||
+ | روحی- توی اراضی خالصه بنا شده است. یا چیز دیگری بوده که معامله خالصه با آن شده است و آیا این دکاکین در کجای مملکت است. در طهران است یا در سایر جاها است؟ جزو جمعش چقدر است؟ و تا این تاریخ چه ترتیبی بوده و چه قسم با آن معامله میکردهاند و از این به بعد چه معامله میکنند؟ بنده عقیده داشتم که اگر این لایحه قدری زباندارتر و صریحتر تنظیم میشد تا قدری رفع این اشکالات را میکرد بهتر بود چون بنده گمان میکنم سایرین هم مثل من شاید اطلاعات کافی نداشته باشند اما بالنسبه به اصل موضوع بنده عرض میکنم که برای دولت چه اشکالی پیدا شده است که میخواهند یک ملک مسلم و محرز دولت را به این ثمن بخس بفروشند به تومانی پنج تومان!! به چه حق و به چه مناسبت و چه الزامی دارند و چه اضطراری دارند و چه چیز باعث شده است که این حق را مثل خالصهجات انتقالی که سالی چهارصد هزار تومان به مملکت ضرر وارد آورد از دست بدهند؟! و چرا از نو درصدد برآمدهاند و میخواهند این کار را بکنند مطابق عقیده من این به ضرر دولت است (عقیده آزاد است) بنده عرض میکنم هر نوع معامله را که تاکنون میکردهاند از این به بعد هم بکنند. بنده عرض میکنم این کرایه که دولت از مستغلات میگیرد و این حقی را که دارد نسبت به این املاک نباید از دست بدهد به ثمن بخس - در هیچ جای دنیا حقوق دولت را این قسم نمیفروشند و از دست نمیدهند. شما ببینید کرایه که از مستغلات امروز در این مملکت دارند میگیرند چقدر است از یک مغازه امروزه بیشتر از یک ملک دو دانگی کرایه میگیرند و استفاده میبرند و شاید یک ملک دو دانگی این فایده را ندهد... | ||
+ | |||
+ | یکی از نمایندگان- مالک شش دانگی نه دو دانگی. | ||
+ | |||
+ | روحی- ببخشید این که عرض کردم دو دانگی اشتباه نکردم و مرادم همان دو دانگی بود نه شش دانگی خواستم شش دانگ را بگویم دیدم خیلی زیاد میشود و اغراق است عرض کنم حضور عالی که با این ترتیب نباید یک املاک مسلم دولت را به یک ثمن بخسی به تومانی پنج تومان بفروشند خیلی غریب است!! چه معنی دارد!! و بنده شکایت میکنم از اعضای کمیسیون که چرا عین همان لایحه دولت که پنج تومان بوده آن را تغییر ندادند و بنده متوقع بودم که در کمیسیون اقلاً دو تومان به این پنج تومان علاوه میکردند حق این بود که لااقل دو تومان اضافه نمایند حالا که میخواهند یکسان بکنند. چون خالصهجات انتقالی فروخته شده است و شما هم میخواهید مالیاتها را یکسان کنید و از برای مالیه طرز فعلی آن اشکالاتی دارد و این لایحه را آوردهاید خوب چرا این مبلغ کم را پیشنهاد کردید و چرا در کمیسیون یک مبلغی به آن اضافه نکردید. بنده استدعا میکنم از آقایانی که اطلاع دارند (یا آقای وزیر مالیه یا آقای مخبر) یک توضیحی بدهند که این مستغلات چه جور است و روی اراضی خالصه بنا شده است یا غیر از این است بفرمایند و نیز توضیح بدهند که وزارت مالیه چه الزامی پیدا کرده است که این حق مسلم خودش را میخواهد به این مبلغ کم و ثمن بخس بفروشد. خوب است یک توضیحاتی بدهند شاید بنده هم قانع و متقاعد بشوم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای کازرونی | ||
+ | |||
+ | کازرونی- در یک قسمت از اظهارات آقای روحی بنده هم که در کمیسیون قوانین مالیه | ||
+ | |||
+ | افسر- قدری بلندتر | ||
+ | |||
+ | کازرونی- عضویت داشتم معتقد بودم که صدی پنج کم است و عقیده داشتم که صدی ده بشود ولی چون بنده مطیع اکثریت هستم اکثریت کمیسیون رأی داد بر طبق لایحه دولت و طرحی که دولت پیشنهاد کرده بود. دلایلی هم که اقامه میشد مقنع بود و تقریباً این طور نشان میداد که دولت یک مراجعه و مطالعه خیلی زیادی در اطراف این قضیه کرده است و بیش از این مقتضی نبوده است. بنده هم تبعیت اکثریت را کردم و لذا در این موضوع هیچ دلیلی عرض نمیکنم لکن در آن قسمت که فرمودید که ملک مسلم دولت را چرا باید به این قیمت بخس بفروشند. اشتباه اینجا است که این ملک مسلم دولت نیست اگر ملک مسلم دولت میبود... | ||
+ | |||
+ | (عدهای از نمایندگان- صحیح است. عده دیگر- خیر. خیر. این طور نیست) | ||
+ | |||
+ | کازرونی- اجازه بفرمایید. اگر ملک مسلم دولت بود... | ||
+ | |||
+ | روحی- از کجا معلوم است که نیست... | ||
+ | |||
+ | کازرونی- اگر ملک مسلم دولت بود البته بایستی مطابق قانونی که داریم به مزایده بگذارند و بر طبق آن قانون رفتار کنند ولی این طور نیست ملکی است در تصرف مردم و مدعی مالکیت هم هستند که یداً بیدا به آنها رسیده است و دولت از طرف دیگر مدعی مالکیت آن است اما در تحت عنوان انتقال به آنها. بالاخره یک مبلغی هم دارد از آنها میگیرد. حالا دولت برای رفع یک اختلافاتی که حاصل شده یا میشود برای رفع این اختلافاتی که در این قضیه پیدا شده و اوقاتی برای حمل آن صرف میشود و در مقابل وجوهی که اخذ میشود ابداً ارزش ندارد خواستند این مسئله را هم ترک کنند و ترتیب اخذ همه این مالیاتها را یکنواخت و یکسان کنند بنابراین این حق را به آنها میفروشند و در واقع این املاک مال مردم میشود و آن صدی پنج مالیات مستغلات هم مثل سایر املاک اربابی از آنها گرفته میشود اما این که فرمودند این املاک در کجاست در بسیاری از نقاط ایران است در طهران در فارس در آذربایجان در بسیاری از نقاط هست. لکن صورت کلیه آنها و کلیه عوایدش نیامده است ولی در هر حال املاک مستغلی که در تحت | ||
+ | |||
+ | این عنوان باشد یعنی از طرف دولت انتقال داده شده باشد به اشخاص یا به وسیله فرمان یا به وسیله نوشته یا به وسیله گرفتن اجور معینی در سنوات عدیده این قبیل مستغلات را میخواهند به آنها انتقال بدهند. (صحیح است) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای کیا | ||
+ | |||
+ | کیای نوری- عرضی ندارم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای فهیمی | ||
+ | |||
+ | فهیمی - از توضیحات آقای کازرونی بنده که چیزی ملتفت نشدم زیرا که یک جا میفرمایند اینها ملک دولت نیست یا نبوده اگر نبوده پس چه حقی میگرفته... | ||
+ | |||
+ | کازرونی- من عرض کردم ملک مسلم. | ||
+ | |||
+ | فهیمی- عرض میکنم که این املاک مثل املاک خالصه انتقالی مستغلاتی است که سابق ملک دولت بوده و منتقل شده است به هر عنوان یا فرمان یا فروش یا غیر آن و امروز در تصرف اشخاص است و مثل املاک خالصه انتقالی دارای یک مالیاتهایی است زیادتر از معمول البته همان اصلی را که ما در مورد املاک خالصه انتقالی قبول کردیم و معمول نمودیم در مورد این مستغلات هم عیناً باید قبول کنیم یعنی آنها را از این ساعت یعنی از تاریخ تصویب این قانون ملک اربابی بشناسیم اما از حیث مالیات آنچه را که امروزه به عنوان مالیات میدهند یا مطابق صدی پنج مالیات مستغلات معمولی هست یا کمتر است یا بیشتر است. اگر مطابق معمول است که همان مالیات را خواهند داد و دولت هیچ مطالبه از آنها نمیکند و همان مالیات را از آنها خواهد گرفت و اگر کمتر است البته دولت حق دارد که مالیات آنها را بگیرد و اگر بیشتر است مالیات صدی پنج آن را موضوع کنند و بقیه را از قرار تومانی پنج تومان با آنها حساب کند ولی در این لایحه مطلب درست واضح نشد است اولاً باید قید شود مقصود مستغلاتی است که متعلق به دولت بوده و منتقل شده است به اشخاص ولی به طور کلی مستغلات انتقالی این مطلب را نمیرساند. دیگر این که آنچه را که تومانی پنج تومان میخرند آن مازاد معمولی باید باشد امروز اگر یک مالیاتی میدهد و اگر آن را به او بفروشند البته مجدداً مثل سایر املاک آن مالیات صدی پنج مستغلات را خواهد داد مثل سایر مستغلات پس مازاد آن را از قرار تومانی پنج تومان باید بفروشند (نه کلیه آن را) آن هم به قسط متساوی در سه سال ولی از مفهوم این ماده این طور برنمیآید بلکه اینطور مستفاد میشود که کلیه مالیاتی را که امروز میدهند باید تومانی پنج تومان بخرند بعد هم مالیات معمولی صدی پنج را بدهند مثل سایر املاک اربابی (مخبر-صحیح است) و این را بنده مخالفم چنان که در مالیات املاک خالصه انتقالی هم ذکر شده بالاخره به صورت اربابی هم که در بیاید تا حد نصاب مالیات معمولی ملکی حقی است که دولت باید بگیرد طرف هم باید آن را بدهد و تا آن میزان را دیگر معامله نمیکنند خرید و فروش هم نمیکنند بلکه آن اضافه بر حد نصاب را که میخواهند از تأدیه آن معاف باشند آن اضافه را میخرند در همین مورد هم بنده این عقیده را دارم و پیشنهادی هم در این خصوص تقدیم خواهم کرد تا این قضیه اصلاح شود. | ||
+ | |||
+ | مخبر- این اظهاری را که آقای فهیمی فرمودند نظر کمیسیون همان بود که در لایحه و خبر کمیسیون اظهار شده و ایشان هم از لایحه استنباط کردند و فرمودند. چرا؟ چون ما بین خالصهجات املاک انتقالی و مستغلات انتقالی مثل دکاکین و مغازهها و غیره یک تفاوتهای بزرگی است به جهت این که خالصهجاتی که املاک بوده است با مستغلات یک تفاوتهای زیادی دارد. مثلاً خالصهجاتی که سابقاً املاک بوده یک مالیاتی به دولت میپرداخته علاوه بر مالیات دولتی یک منافعی هم از آن خالصهجات عاید میشده ولی حالا اگر دقت بفرمایید و حساب بکنید میبینید از روی آن چیزی که در سابق ممیزی شده است امروز ابداً آن عایدی را مطابق آن ممیزی سابق ندارد بله به طور کلی کسر هم کرده است | ||
+ | |||
+ | و در عایداتش نکس حاصل شده است. برعکس در مستغلات، اجاره مستغلات نسبت به سابق خیلی ترقی کرده است و مالیاتش امروزه خیلی با سابق فرق دارد اگر در ده سال قبل مستغلی پنج تومان اجاره میداده است امروزه پنجاه تومان میدهد و آن مبلغی را که باید به دولت بدهند از روی همان مالیات و عایدات سابق ملحوظ میکنند در صورتی که امروز عایدات آنها خیلی زیادتر شده است و باید زیادتر بدهند و روی همین نظر بوده است که آن اختلاف نظری را که آقای کازرونی فرمودند در کمیسیون پیدا شد و بعضیها معتقد بودند که باید تومانی پنج تومان بیشتر به فروش برسد چون عایدی آن نسبت به سابق زیادتر شده است و با خالصهجات ملکی خیلی تفاوت دارد ولی از نقطهنظر این که دولت پنج تومان را پیشنهاد کرده بودند و مالیات را در واقع خارج کرده بودند یعنی این هیچ حساب نکرده بودند صدی پنج را از آن کسر کنند. کمیسیون هم با این نظر دولت موافقت کرد که در واقع این یک تفاوت قیمتی با خالصهجات پیدا میکند که آن تفاوت عبارت از همین مالیات صدی پنجی است که داده میشود یعنی آن حقوقی را که دولت از آن خالصهجات و از این مستغلات دریافت میکرده است آن را عیناً میفروشد به مردم و تومانی پنج تومان میگیرد و این صدی پنج را هم البته تصدیق میفرمایید که یک مالیات جدیدی است و مستغلات سابقاً این مالیات را هم نداشت این جدید است و همان طور که سایر مستغلات یک صدی پنج به دولت میدهند این املاک هم بعد خواهند داد و آن حقوقی که دولت از این مستغلات میبرده و آن مالیاتی را که میگرفته است از قرار تومانی پنج تومان میفروشد به مردم و گمان میکنم به صرفه مردم هم باشد و البته دیگر مقتضی نیست که ما مالیات را هم ازش کسر کنیم و از مازاد تومانی پنج تومان بگیریم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای عدل | ||
+ | |||
+ | عدل- بنده موافقم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دهستانی | ||
+ | |||
+ | دهستانی (در محل خود)- عرض کنم که در این لایحه... | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقا برای تندنویسان مشکل است بشنوند تشریف بیاورید اینجا. | ||
+ | |||
+ | دهستانی (پشت کرسی خطابه)- به طوری که بنده اطلاع دارم اغلب مردم گرفتار این مستغلات انتقالی بودهاند عرض کنم که در بعضی از جاها که خالصهجات انتقالی بوده است و مطابق قانون خالصهجات انتقالی با آنها عمل میشده است ضمناً یک مستغلاتی هم بوده است. وزالت مالیه در آنجا به مضیقه افتاده است. این عرض را هم از برای این میکنم که اینجا یک مستغلاتی کسی ندارد. این لایحه برای این بوده است که وزارت مالیه در مضیقه بوده که با اینجاها چه معامله بکند بنابراین آمدند و این لایحه را تقدیم مجلس کردند ولی بنده عقیدهام این است که تبعیض نباید قائل شد یک بام و دو هوا نیست که همانطوری که خالصهجات انتقالی را الآن عمل مینمایند مالیات مستغلات انتقالی هم همانطور باشد بنده نمیدانم چرا تبعیض باید بشود!! اینجا مینویسد که عواید مستغلات را پنج برابر بکنند و بگیرند یعنی تومانی پنج تومان ولی در اینجا گفته نمیشود که باید آن صدی پنج مالیات مستغلات را کسر کنند و بقیه را تومانی پنج تومان بگیرند. به عقیده بنده در این لایحه لازم است همان طوری که ما برای خالصهجات انتقالی قائل شدیم که بعد از وضع قانون ممیزی یعنی صدی سه و نیم در اینجا هم باید قائل شویم بعد از وضع صدی پنج مالیات مستغلات اربابی بقیه را دولت بفروشند. | ||
+ | |||
+ | (جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است. عده دیگر- خیر کافی نیست) | ||
+ | |||
+ | آقاسیدیعقوب- بنده مخالفم با کفایت مذاکرات. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | آقاسیدیعقوب- نظر مخالفت بنده در اینجا این است که در اینجا کم کم دارد این لایحه... آقای مخبر هم خوب است توجه داشته باشند. مثل لایحه دعاوی دولت بر افراد و افراد بر دولت میشود. چون اینجا هیچ معین نشده است که این مستغلات انتقالی مطابق چه ترتیبی است و کدام است. فردا مأمور دولت مأمور مالیه میآید درب خانه من و درب دکان دیگری و میگوید که مالیات مستغلات انتقالی را بده. اینجا هم معین نشده که این خالصهجات انتقالی مطابق چه میزانی و چه ملاکی است. از آن طرف میفرمایند ما اطمینان داریم به مأمورینمان. بنده اطمینان ندارم تا موقعی که صورت ضمیمه در اینجا بیاید و تا در کمیسیون قوانین مالیه معین نشود که چه املاکی خالصه یعنی مستغل انتقالی است و چه ترتیبی دارد و به چه ملاک و مدرک شناخته میشود بنده نمیتوانم... مگر یادت رفته. کجا هستی. نمیدانی الآن راجع به خالصه انتقالی چه آتشی بر جان مردم است که دچار چه زحمتی هستند در ولایات آقای بیات... این را ما صاف و پاک از اینجا بیرون میدهیم بعد خودشان هر کاری بکنند بکنند؟! بنده با این ترتیب مجمل مخالفم و عقیدهام این است که مجلس محترم هم موافقت بفرمایند که بیشتر صحبت بکنیم آقای وزیر مالیه هم تشریف دارند معاون محترمشان هم هستند عقاید ما را در این باب بفهمند و بدانند. از این جهت بنده مخالف هستم با کفایت مذاکرات و باید فهمید که چه دفتری و چه مدرکی را میخواهند اعتبار بدهند برای تشخیص مستغلات انتقالی. | ||
+ | |||
+ | مخبر- این صحبتی را که آقای آقاسیدیعقوب فرمودند اگر دقت در این راپرت میفرمودند میدیدند که در کمیسیون خیلی راجع به این موضوع مطالعه و تدقیق شده است و رفع اشکال ایشان را کمیسیون کرده و در راپرت ذکر کرده است. یک دکاکین و مستغلاتی از طرف دولت به مردم انتقال داده شده و امروز این املاک در دست مردم است و دولت یک مالیاتی میگرفته حالا میخواهد برای یکسان کردن مالیات این اضافه مالیاتی که میگیرد به آنها بفروشد و آنها هم مثل سایر مستغلات صدی پنج از این به بعد بدهند. در اینجا اگر لایحه دولت را ملاحظه بفرمایید خودشان برای رفع اختلاف ترتیب حکمیت را پیش آورده بودند و در قسمت آخر لایحه ذکر کرده بودند که رفع اختلافات به حکمیت رجوع میشود ولی ما در کمیسیون مذاکره کردیم دیدیم این قسمت اصلاً محتاج به حکمیت نیست زیرا که در اینجا ما نوشتهایم در قسمت اول به وزارت مالیه اجازه داده میشود که مستغلات انتقالی را که در تصرف مردم است از تاریخ تصویب این قانون ملک اربابی بشناسد و مستغلاتی که مربوط به دولت بوده و انتقال داده شده به مردم از تاریخ تصویب این قانون ملک اربابی بشناسد. خوب اینجا که هیچ محل اختلاف نیست که بخواهند به حکمیت رجوع نمایند از تاریخ تصویب این قانون آنها را ملک اربابی بشناسد خیلی خوب آن وقت یک مالیاتی را که دولت میگرفته است از مردم آن را هم تومانی پنج تومان به مردم بفروشد و پولش را از مردم میگیرد اینجا اگر چنانچه یک مستغلی از طرف دولت به مردم انتقال داده شده و مالیاتی هم از آنها گرفته نمیشده امروز اربابی شناخته میشود مطابق این قانون و چیزی هم ازش گرفته نمیشود اگر هم مالیاتی میداده است آن مالیات را تومانی پنج تومان دولت میفروشد به آنها و ملک اربابی شناخته میشود و البته تصدیق میفرمایید که ترتیب مالیات دادن و مالیات گرفتن مثل ترتیب خالصهجات انتقالی نیست که اسباب اختلاف و اشکال باشد برای این که اینجا اصلاً در ترتیب اختلاف مالیات و زیادی و کمی مابین مردم اختلاف میشود چون سابق بر این املاک خالصه انتقالی مالیات دولتی هم داشت و چون مالیات دولتی داشت مابین ملک اربابی و ملک خالصه تفاوتی گذاشته نمیشد و مابین دولت و مردم یک مشاجره و گفتوگویی پیدا میشد. اما در قسمت | ||
+ | |||
+ | مستغلات این طور نیست سابقاً مستغلات مالیات نداشت که باعث اتلاف مابین مردم و دولت بشود هر مستغلی که قبل از این صدی پنج یا یک چیزی به دولت میداده است معلوم میشود که این مستغل دولتی بوده است (به جهت این که سابقش که انتقالی نبوده و دولتی نبوده هیچ اشکالی نبوده) آن اضافه مالیات را دولت میفروشد و پولش را میگیرد و بنابراین هیچ اختلافی مابین دولت و مردم پیدا نمیشود که محتاج به حکمیت یا یک مواد دیگری باشد. مستغلاتی که سابقاً مالیات میداده است معلوم میشود مال دولت بوده است و دولت آن اضافه مالیاتش را میفروشد از قرار تومانی پنج تومان و هیچ اختلافی هم پیدا نمیشود تا محتاج به حکمیت بشود و اشکالی هم باقی نیست. | ||
+ | |||
+ | رئیس- مذاکرات کافی است؟ | ||
+ | |||
+ | روحی- کافی نیست. | ||
+ | |||
+ | رئیس- رأی میگیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که کافی میدانند قیام فرمایند. | ||
+ | |||
+ | (عده کمی قیام نمودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس- معلوم میشود کافی نیست. آقای عدل | ||
+ | |||
+ | عدل- موافقم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای آقاسیدیعقوب | ||
+ | |||
+ | آقاسیدیعقوب- بنده خیلی متأسف هستم که از دوره چهارم که آمدیم از همان نمایندههای دوره چهارم و دوره پنجم و دوره ششم عده ایشان هستند یکی از آنها خود آقای سهامالسلطان هستند که تشریف داشتند از همان موقع این خیال در کانون دماغ همهمان بود. که یک نوعی بکنیم که مالیات مستقیمی را که دولت میگیرد که عبارت از مالیات نقدی و جنسی است این در تحت یک قانون بیاید که بعد از آن که آن قانون از مجلس گذشت عموم مردم مطابق آن قانون آسوده باشند این بود که هی خیال کردیم مدتی در اطراف قانون ممیزی افکار خودمان را تجمع دادیم و قانون نوشتیم و خود آقایان بهتر میدانند که قانون ممیزی در موقع اجرا چه بلایی بود به جان مردم (بعضی از نمایندگان- صحیح است) در هرجا که قانون ممیزی نفعی به حال دولت داشت آن را گرفتند و در هر جا که در زمان نادرشاه مثلاً یک ده خرابه بود یا در زمان صفویه فلان قدر مالیات میداده است همان مقدار مالیات را میگرفتند هرچه میگفتند آقا اصلاً نژادش هم تغییر کرده است آن وقت مثلاً فلان بودهاند حالا فلان شدهاند گفتند خیر زمین همان زمین است این قانون ممیزیمان بود که همهتان میدانید و دیدید. هر دوره آمدید دویست هزار تومان اعتبار دادید برای اجرای قانون ممیزی نتیجهاش آن بود که در کشو میز وزارتخانهها و در کمیسیون عرایض و در اطاق هر کس از نمایندهها که دارای ترتیب جدید و میز و اینها دارند هست این یکی راجع به قانون ممیزی آمدیم در قانون خالصه انتقالی که در دوره ششم گذشت اینجا محل اختلاف بود نظر عده این بود که حقیقتاً دولت را کم کم از مالک بودن دستش را کوتاه کنیم که دولت دیگر مالک نباشد نمیدانستیم در دوره هفتم میآیند حتی جنسهای مردم را هم جمع میکنند حالا نظر این است که یک قانونی به عنوان خالصهجات نوشته شود و این املاکی را که به عنوان خالصه انتقالی دولت همیشه در فشار است و مردم هم در فشارند یک ترتیبی قرار بدهند که دولت راحت بشود و همان جوری که آقای فهیمی در اینجا اظهار کردند اگر مالیات آنها بیشتر است به چه ترتیب رفتار شود (به سه قسط که معین شده بفروشند و ترتیب آن را بدهند) اگر مالیاتشان کمتر است ترتیب دیگری بدهند چون در مقام عمل به طوری که بنده اطلاع دارم خیلی شکایت در این باب شده است مخصوصاً در طرف فارس و گرمسیرات فارس که یک قدری اغتشاش و اینها شد راجع به همین قسمتها بود حالا که به حمدالله اصلاح شد و این قسمتها صاف شد و دارد جریانش | ||
+ | |||
+ | صاف میشود و اصلاحات هم پیش رفته است در اینجا حالا آمده است در تعقیب همان قانونی که هنوز آتشش به جان مردم است این قانون آمده است چون در آن قانون دعوای دولت بر مردم و دعوای مردم بر دولت در آنجا «تابش» که نماینده وزارت مالیه بود آوردیم چون او جزو جمع قدیم را مستحضر بود همان درازنویسهای قدیم میگفتند فرمان (و چقدر خوب چیزی بود و این گردنویسیهای حالا اسباب زحمت شده است) او را آوردیم که جزو جع مناط است؟ رقبه محمدشاهی مناط است؟ رقبه ناصرالدین شاهی مناط است؟ دفتر جزو جمع مناط است؟ چه چیز را مناط قرار بدهیم تا مطابق آن دفتر ما بیایم آن را تشخیص بدهیم که مال دولت چه میشود و مال دهاقین چه میشود؟ و مطابق آن تشخیص معین کنیم. آنجا مدتها در این باب صحبت کردیم و چهار قسم دفتر اظهار کردند دفتر به ضیچه دفتر جزو جمع دفتر ایالت و صحبتها شد در آنجا باز هم نتوانستیم توافق پیدا کنیم و نتوانستیم به یک جایی منتهی بکنیم گذاشتیم که در فراکسیون یا در مجلس اگر موفق بشویم در اینجاها یک کاری بکنیم. راجع به این لایحه هم آقای مخبر محترم فرمودند بنده این عرض را میکنم بنده خیلی متأسفم که این عرض را میکنم برای این که به مجرد این که این قانون رفت به دست مأمورین مالیه (مأمورین طهران را عرض نمیکنم که کفر گفته باشم) مأمورین خارج را عرض میکنم به مجردی که یک خرده بوی قانون داشته باشد باقیاش را دیگر خلاف قانون میکنند. اینجا نوشته است مستغلات انتقالی بنده نمیدانم که از اول سلطنت قاجاریه به بعد همین جور مستغلات انتقالی بوده است مثلاً عمارات کریمخان برپاست اینها تمام خالصه است دیگر. مثلاً فارس عمارت سلاطین زندیه که در آنجا سلطنت کردهاند بازار و دکاکین و حمام دارند کاروانسرا دارند همین جور جاهای دیگر مثلاً مال صفویه است بعد از آن مال قاجاریه هست بعد از آن به این ترتیب این دکاکین و این حمامها و این عمارات مال دولت است در آن ادوار تاریکی که ما میدانیم مجلس شورای ملی نبوده است هیئت وزرا مسئولی نبوده است مشروطه نبوده است حکومت ملی برپا نبوده است (یعنی حکومت ملی که ما داریم) در این دورهها یک ترتیباتی واقع شده است انتقالاتی واقع شده است و فرامینی صادر شده است و یک دکاکین و کاروانسرا و اینها از بین رفته است اما باید بفهمیم که صورت اینها چیست و چه اندازه در ایالت فارس مثلاً خالصه انتقای است یا در ایالت آذربایجان وزارت مالیه چه اندازه خالصه انتقالی دارد در ولایات ساحل بحر خزر از استرآباد تا آستارا چقدر خالصه انتقالی دارد این وزارت مالیه به این عریضی و طویلی با هفت کرور بودجه نمیتواند این صورت را ت نظیم کند؟ این را تنظیم کند بیاورد و ضم این لایحه بشود وقتی که ضم شد برود در کمیسیون قوانین مالیه که هم تکلیف دولت معین شود و هم تکلیف مؤدیان مالیات و هم تکلیف ما این را بر سبیل مطابق بفرمایید بنده این را عرض میکنم (ترس ندارم) وقتی که سوءظن دارم باید رفع شود اطمینان کامل هم به دولت دارم اطمینان به شخص آقای فرزین دارم که به قدری که توانایی دارد نمیگذارد از قانون تخلف بشود ولی اطمینان به ایشان سلب تکلیف از بنده نمیکند که بنده داد خودم را نزنم بنده عرض میکنم با این صورت تنظیم نشود که رجوع به دفاتر جزو جمع بکنند ببینید در این ایالت و ولایت ایران چه اندازه ما مستغلات انتقالی داریم بعد این صورت ضمیمه را ضم به این لایحه نکنند که یک لایحه صحیحی بشود که هم ما در رأی دادنش راحت باشیم و هم اهالی در موقع اجرا تا این طور نشود فایده ندارد و به این ترتیب مطلق و به طور اجمال و ابهام در موقع اجرا هم مجری قانون گیر میافتد و هم کسانی که توضیح دهنده قانون هستند. ولی حالا که ما وقت داریم مجلس کار ندارد میتواند اینها را جرح و تعدیل بکند و هم کمیسیون قوانین مالیه کار ندارد این صورت را با صورت جزو جمع مفصل بنویسند یا مال ولایات و بیاورند یک قانون مفصل صحیحی رأی بدهیم که به موقع عمل گذاشته | ||
+ | |||
+ | شود و الّا با این ترتیب همان گرفتاریها در ضمن عمل پیش میآید این عقیده بنده است و یک پیشنهادی هم در همین زمینه دارم که تقدیم مقام ریاست میکنم. | ||
+ | |||
+ | وزیر مالیه- در اساس مسئله که توضیحات به قدر کافی از طرف آقای مخبر داده شد دیگر لازم نیست حالا بنده میفهمم که آقای آقاسیدیعقوب معطلیشان فقط در دفتر و صورت است که اسامی و نقاط محلها معین شود اگر میدانستم مقصود این مسئله بود که واقعاً وقتمان هم زیاد تلف نمیشد. این ممکن است البته صورت را تهیه کرد و داد اگر اجازه بفرمایید میرود به کمیسیون و در کمیسیون هم مطالعه میشود. | ||
+ | |||
+ | بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است. | ||
+ | |||
+ | یاسایی- با کفایت مذاکرات مخالفم. | ||
+ | |||
+ | بعضی از نمایندگان - دو شوری است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای ناصری | ||
+ | |||
+ | ناصری- مخالفت بنده از نقطهنظر دیگری است. واگذاری منال دولت به اشخاص برای استفاده که میکنند نیست. تصور میکنم صورت خالصهجات انتقالی و مستغلات را اگر در کمیسیون ملاحظه میکردید اغلب این خالصهجات یا یک منال جزئی واگذار شده است دولت هم مالک این مستغلات بوده است. قانون مستغلات البته الزام میکند که صدی پنج مالیات معمولی را بدهد ولی حقیقت هیچ تطبیق نمیکند این مستغلی را که در بعضی جاهای مثلاً خراسان است به ارزشی که دارد در برابر یک مبلغ خیلی کمی به متصرفین فعلی واگذار میشود عقیده بنده این بود که اقلاً در حدود ده برابر مالیات سابقش واگذار بشود و بنده نمیدانم در کمیسیون آیا مالیات مستغلات را از نقطهنظر مقدار مالیات هیچ یک از آقایان اعضای محترم کمیسیون ملاحظه فرمودهاند یا نه؟ این مستغلاتی که به اشخاص در سابق واگذار شده است در مقابل منال دولت در واقع منال دولت یعنی حقوقی که دولت میگرفته است واگذار شده است به اشخاص خیلی جاها اصلاً دولت حقوقی نداشته است و به عنوان سرایداری به اشخاص واگذار کرده است فرض بفرمایید یک مستغلی که در حدود سی چهلهزار تومان ارزش داشته است در مقابل بیست تومان، سی تومان به اشخاص داده شده است حدود مالیات سابق مستغلات این طورها است شاید کمتر مستغل باشد که به صد تومان واگذار شده باشد در این صورت پنج برابر پنج بیست تومان صد تومان یک مستغل فوقالعاده گرانبهایی را منتقل کردن به اشخاص به عقیده من یک بیانصافی است نسبت به املاک در ایران به همان استدلالی که آقای مخبر فرمودند املاک یک حالت خیلی آسفانگیزی دارد و هر جا در نتیجه خشکسالی در نتیجه یک آفات ارضی و سماوی مالکین آنها محتاج یک خرجهای فوقالعاده شدهاند و خیلی املاکی هم هست که جزو جمعش صد خروار بوده است امروز از عهده ادای پنجاه خروار هم برنمیآید قانون ممیزی هم در واقع موجد اصلیاش این بوده است شکایت مالکین این بوده است در قسمت مستغلات بنده یقین دارم که صورت مستغلات (بنده تشخیص ندادم) تصور میکنم جواب آقای مخبر محترم به آقای آقاسیدیعقوب خیلی اقناع کننده بوده است چون اگر مالیاتی میداده است آن شخص مالیات بده خود این مالیات دادن تصدیق بر انتقالی بودن این مستغل است ولی از نقطهنظر مالیات یک قدری از قاعده خارج است آنچه بنده از سوابقی که در مالیه دارم و کار میکردم اطلاع دارم مالیات این مستغلات خیلی خیلی ناقابل است شاید کمتر از این مستغلات باشد که از دویست تومان تجاوز بکند در صورتی که اراضی خیلی مهم و مستغلات فوقالعاده مهمی بوده است. | ||
+ | |||
+ | مخبر- این لایحه دو شوری است و البته در بینالشورین هم چند روزی طول میکشد آقای وزیر مالیه هم فرمودند که آن صورت را بفرستند در این صورت رأیی که باید گرفته شود راجع به شور اول آن رأی گرفته شود بعد در ضمن | ||
+ | |||
+ | شور دوم که میخواهیم به ترتیب لایحه بدهیم آن صورت هم در کمیسیون ملاحظه خواهد شد و راجع به تفاوت قیمت هم که آقای ناصری فرمودند این البته یک قیمتی است که بسته به نظر مجلس است دولت پیشنهاد کرده است تومانی پنج تومان کمیسیون هم با این که مالیاتش را خارج کنند موافقت کرد و البته اگر آقایان نظری داشته باشند این یک چیزی است که مربوط به نظر آقایان و مجلس است ممکن است پیشنهاد بکنند هر طور که مجلس قبول کرد البته رفتار خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- مذاکرات کافی است؟ | ||
+ | |||
+ | یاسایی- بنده مخالفم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | یاسایی- عرض میشود که این قانون مهمی است همان اندازه که قانون خالصهجات انتقالی اهمیت داشت این قانون هم اهمیت دارد منتهی دولت خیلی کوچکش کرده است و در ضمن یک ماده واحده آورده است به مجلس و آقایان هم توجهی نکردهاند حالا که مذاکره میشود متوجه میشوند که همان اهمیت را دارد. اینجا نوشته است دولت مجاز است که مستغلات را بفروشد ولی اگر صد و پنجاه سال قبل در رقبه نادری یک دکان یا حمامی را پیدا کرده است آن را هم بفروشد؟! به موجب این قانون این جور میشود و شما هیچ مرور زمانی قائل نشدهاید در آنجا ما گفتهایم که سی سال و بیست سال مرور زمان املاک خالصه انتقالی باشد و بالاخره اختلاف راجع به حکمیت بشود. اینجا مقصود دولت این بوده است که هر مستغلی به هر نحوی در دست هر کس هست حالا که رقبه پیدا کردند بفروشد و تومانی پنج تومان از مردم بگیرد ولی مال دویست سال قبل را هم بگیرد؟! ما مخالف این هستیم. بالاخره باید یک مرور زمانی برایش قائل شد اگر مقصود این است که مطابق قانون خالصه انتقالی باشد باید در خود ماده واحده قید شود. آن موادی که در قانون خالصه انتقالی هست راجع به حکمیت مثلاً اگر یک مستغلی وقف بر مسجد است مطابق آن قانون باید به مصرف همان مسجد برسد ولی در اینجا ساکت است و همین طور سایر مواردی که در قانون خالصه انتقالی است و به نظر بنده این را باید یک مواد دیگری برایش تنظیم کرد و از صورت ماده واحده بودن کمیسیون درش بیاورد و تنظیم بکند برای شور ثانی تقدیم مجلس نماید. | ||
+ | |||
+ | مخبر- آقای یاسایی معلوم میشود در موقعی که بنده توضیحاتی در جواب فرمایشات آقای آقاسیدیعقوب دادم توجه نفرمودید. بنده عرض کردم مابین خالصهجات ملکی و خالصهجات مستغلی خیلی تفاوت است. خالصهجات ملکی سابقاً هم یک مالیاتی میداده است ملاحظه بفرمایید کلیه املاک یک مالیاتی به دولت میداده است هم املاک اربابی و هم خالصه انتقالی هر دو دارای یک مالیاتی بودهاند حالا که میخواهند تشخیص بدهند یک اشکالاتی مابین دولت و مردم پیدا میشده مردم میگفتند این ملک مال من است دولت میگفت مال من است البته روی یک اصولی دولت میگفت یعنی از روی رقبات و البته ما محتاج بودیم که یک موادی بگذرانیم و مرور زمان و حکمیت هم برایش قائل بشویم و تمام این طرق را در نظر بگیریم. اما در قسمت مستغلات عرض کردم این طور نیست برای این که مستغلات قبل از این مالیات صدی پنج به هیچوجه مالیات به دولت نمیداده و مالیات نداشته مستغلات اربابی قبل از مالیات صدی پنج به هیچوجه مالیات نمیداده و اگر یک مستغلی مالیات میداده معلوم میشود این به واسطه یک حقی بوده که دولت در آن مستغل داشته است حالا هم ما از تاریخ تصویب این قانون آن مستغل را اربابی میشناسیم اگر یک حقی دولت از آن مستغل میگیرد فرض بفرمایید یک مستغلی را دولت سالی صد تومان میگیرد سالی صد تومانش را دولت تومانی پنج تومان میفروشد. | ||
+ | |||
+ | اگر یک مستغلی در اصل مال دولت بوده است و انتقال داده است دولت از او چیزی نمیگرفته است ما از این تاریخ آن را اربابی میشناسیم (یاسایی- این را ننوشتهاید، | ||
+ | |||
+ | بنویسید که واضح باشد) پس هیچ اختلافی بین مردم و دولت باقی نمیماند تا ما حکمیت و آن قسمتها را قائل بشویم برای این که مخصوصاً در لایحه دولت حکمیت هم نوشته شده است ولی برای این که ما خواستیم رفع این اشکال بشود و به هیچوجه بین مردم و دولت اختلاف پیش نیاید آن حکمیت را برداشتیم لکن از تاریخ تصویب این قانون کلیه املاک را اربابی میشناسیم و اگر یک حقی دولت میگیرد آن را میفروشد و آن حق هم البته تصدیق میفرمایید یک چیزی نیست که اسباب اختلاف باشد به جهت این که به ترتیب سنواتی قبوض مالیاتی معمول بوده است ده سال بیست سال سی سال که مالیات میداده قبضش را گرفته است البته معلوم است حالا هم مالک است و اگر نمیداده است که حالا هم چیزی از او نمیگیرند و گمان نمیکنم اختلافی پیش بیاید که محتاج به حکمیت و این ترتیبات باشد. | ||
+ | |||
+ | ملکآرابی- حالا مذاکرات کافی است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهادی از آقای فهیمی رسیده است. قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح ذیل خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | بنده پیشنهاد میکنم که لایحه از دستور خارج شود و به کمیسیون عودت داده شود تا تکمیل کنند و به مجلس پیشنهاد کنند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | فهیمی- چون بنده ملاحظه میکنم در اصل موضوع مخالفتی نیست لکن با این ماده که به طور ناقص پیشنهاد شده است نظریات مخالف است و یک ماده بیشتر نیست ما هم حالا باید رأی بدهیم به شور ثانی و البته اشخاصی که مخالفت دارند ممکن است رأی ندهند در صورتی که خیال رد کردن این لایحه را هم ندارند این را برای تسهیل امر ممکن است از دستور خارج کنند برود به کمیسیون در آنجا مطالعه کنند آقای وزیر مالیه هم ممکن است حاضر شوند و توضیحات بدهند و لایحه را تکمیل و ثانیاً به مجلس تقدیم کنند که اسباب اشکال نشود. | ||
+ | |||
+ | مخبر- بنده از آقای فهیمی انتظار نداشتم که این پیشنهاد را بفرمایند برای این که خودشان ترتیبات مجلس را بهتر میدانند و کاملاً مطلعاند که کمیسیون باید نظریات مجلس را ببیند و در آنها دقت بکند تا از روی آنها بتواند یک پیشنهاد جدیدی بکند و شور اول و دوم هم که قرار داده شده برای همین است بنده عجالتاً با کمیسیون چطور میتواند بفهمد که نظریات آقای فهیمی یا سایر آقایان چیست پیشنهاد برای همین نظریه است چرا از دستور خارج شود؟ بنده عرض کدم مطابق جریان مجلسی در اینجا رأی گرفته میشود برای شور دوم البته چون با اصل همه موافقند رأی میدهند بعد اگر نظریاتی دارند پیشنهاد میدهند پیشنهادات هم میرود به کمسیون در کمیسیون پیشنهادات را دقت میکنند نظر دولت را هم جلب میکنند و صورت را هم میخواهند بعد موافق جمیع نظریات لایحه را تنظیم میکنند و در دفعه ثانی اگر اختلاف نظری باشد البته ممکن است بفرمایید ولی حالا کمیسیون نظریه آقایان را هیچ نمیداند و دو مرتبه مجبور است روی اصل نظریه خودش راپرت بدهد آن وقت دو مرتبه که لایحه میآید باز همین اختلافات در بین هست بنابراین خواهش میکنم آقای فهیمی هم موافقت بفرمایند و پیشنهادشان را مسترد بدارند و آن نظریاتی را که دارند پیشنهاد کنند که برود به کمسیون تا کمیسیون از روی آن نظریات یک ترتیب جدیدی را اتخاذ کند. | ||
+ | |||
+ | فهیمی- بنده پیشنهادم را پس میگیرم اما رأی نمیدهم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهادات قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به مضمون ذیل خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | بنده پیشنهاد میکنم ماده واحده این شکل نوشته شود: | ||
+ | |||
+ | مستغلات انتقالی مشمول خالصهجات انتقالی است مگر | ||
+ | |||
+ | از حیث مالیات آتیه تابع مقررات قانون مستغلات است. | ||
+ | |||
+ | مؤید احمدی | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم صدی پنج مبدل به صدی هفت شود. | ||
+ | |||
+ | ع. روحی | ||
+ | |||
+ | مقام ریاست معظم | ||
+ | |||
+ | تبصره ذیل را به ماده واحده اضافه مینماید: | ||
+ | |||
+ | تبصره- در صورتی که مالیات جزو جمعی مستغلات علاوه بر نصفه عواید سالیانه آن باشد وزارت مالیه مکلف است میزان مالیات را نصفه عواید سالیانه قرار بدهد. | ||
+ | |||
+ | دهستانی | ||
+ | |||
+ | مقام ریاست مجلس دامت عظمه | ||
+ | |||
+ | این بنده پیشنهاد میکنم که ماده واحده به شرح ذیل تنظیم شود: | ||
+ | |||
+ | ماده واحده- به وزارت مالیه اجازه داده میشود که مستغلات انتقالی را از تاریخ تصویب این قانون ملک اربابی شناخته و بعد از وضع صدی پنج مالیات مستغلات بقیه جزو جمعی را تومانی پنج تومان به متصرفین فروخته و قیمت آن را از سنه ۱۳۰۹ سه سال به سه قسط دریافت دارد. | ||
+ | |||
+ | دهستانی | ||
+ | |||
+ | مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | بنده پیشنهاد میکنم ماده واحده به نحو ذیل اصلاح شود: | ||
+ | |||
+ | ماده واحده- به وزارت مالیه اجازه داده میشود که مطابق قانون بیستم اسفند ۱۳۰۶ مستغلات انتقالی را که در تصرف مردم است از تاریخ تصویب این قانون | ||
+ | |||
+ | الخ یاسایی | ||
+ | |||
+ | بنده پیشنهاد میکنم عوض عبارت دولت مجاز است نوشته شود دولت مکلف است | ||
+ | |||
+ | عدل | ||
+ | |||
+ | بنده پیشنهاد میکنم که ماده واحده به طریق ذیل نوشته شود: | ||
+ | |||
+ | ماده واحده- مستغلاتی که سابقاً متعلق به دولت بوده و فعلاً در تصرف مالکانه اشخاص است از تاریخ تصویب این قانون ملک اربابی شناخته میشود و راجع به مالیات تابع مقررات قانون مالیات مستغلات خواهد بود ولی هرگاه مالیات فعلی آنها بیشتر از صدی پنج عایدات سالیانه باشد مازاد آن را از قرار تومانی پنج تومان از دولت خریداری نموده و قیمت را از اول ۱۳۰۹ در ظرف سه سال تأدیه نمایند. فهیمی | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم در ماده اول این نوع اصلاح شود: | ||
+ | |||
+ | مستغلات انتقالی مطابق صورت ضمیمه که در تاریخ اجرای این قانون الخ یعقوبالموسوی | ||
+ | |||
+ | دو تبصره ذیل را پیشنهاد مینمایم: | ||
+ | |||
+ | تبصره (۱) مستغلاتی که در باغات و اراضی خالصه انتقالی ساخته شده است مالیات آن اراضی از قرار تومانی پنج تومان دولت مکلف است بفروشد. | ||
+ | |||
+ | تبصره (۲) اراضی خالصه شهری که در تصرف اشخاص است و دولت حقالارض یا اجازه دائمی از آنها میگیرد دولت مکلف است به متصرفین از قرار تومانی پنج تومان بفروشد. صادق خواجوی | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم پس از عبارت صدی پنج دریافت میداشته عبارت ذیل اضافه شود یا فعلاً حقالارض سالیانه یا مالالاجاره از آنها میگرفته الخ. عدل | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم قسمت اخیر ماده واحده به شرح ذیل اصلاح شود: | ||
+ | |||
+ | و از آن قسمت مستغلاتی که دولت قبل از مالیات موضوعه صدی پنج مستغلات مالیاتی دریافت میداشته الی آخر. احتشامزاده | ||
+ | |||
+ | مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | بنده پیشنهاد میکنم به جای از قرار تومانی پنج تومان نوشته شود از قرار عشر قیمت عادله فعلی مستقل فروخته الی آخر ناصر | ||
+ | |||
+ | مقام ریاست عالیه دارالشورای ملی دامت عظمه | ||
+ | |||
+ | بنده پیشنهاد میکنم که میزان صدی پنج به صدی چهار تبدیل و تعیین شود. اورنگ | ||
+ | |||
+ | مقام عالی ریاست مجلس مقدس دامت عظمه | ||
+ | |||
+ | بنده پیشنهاد میکنم که ماده واحده این قسمت تنظیم شود: | ||
+ | |||
+ | دولت مالیات مستغلات خالصگی که از تاریخ این قانون پانزده سال قبل عمل به خالصگی میکرده ملک اربابی شناخته و اضافه مالیاتی که بعد از وضع مالیات صدی پنج مستغلات تومانی پنج تومان به قسط متساوی سه ساله به متصرفین آنها برگزار نماید. سیدمرتضی وثوق | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایان موافقین با ورود در شور دوم قیام فرمایند. | ||
+ | |||
+ | (اغلب قیام نمودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس- تصویب شد. خبر کمیسیون بودجه راجع به اضافه حقوق معلمین. | ||
+ | |||
+ | (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | کمیسیون بودجه لایحه نمره ۱۳۲۴۰ راجع به کرایه منزل معلمین را مطرح و پس از مذاکرات لازمه ماده واحده ذیل را تصویب و به عرض مجلس میرساند. | ||
+ | |||
+ | ماده واحده- وزارت معارف مجاز است علاوه بر حقوقی که در قانون ۹ تیر ماه ۱۳۰۸ برای استخدام دوازده نفر معلم فرانسوی منظور گردیده است در صورتی که مقتضی بداند به هر یک سالیانه دویست و پنجاه تومان از محل اعتبار مصوبه هذه السنه مدارس متوسطه بابت کرایه منزل تأدیه نماید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- ماده واحده مطرح است. آقای روحی | ||
+ | |||
+ | روحی- عرضی ندارم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای ضیا | ||
+ | |||
+ | ضیا- بنده که اساساً نسبت به کمک و مساعدت درباره معلمینی که جلب میشوند استخدام میشوند کاملاً موافق هستم ولی وزارت معارف یک اصلی را که روی هم رفته کهنه شده بود در جریانهای دولتی آن اصل را تجدید میکند و آن عبارت است از تبعیض، سابق بر این گفته میشد که اگر چنانچه مثلاً وزارت مالیه حقوق اعضا و مستخدمین خودش را زودتر میدهد به مناسبت این است که معمولاً پهلوی بخاری است و هر کس نزدیکتر به بخاری است زودتر گرم میشود این یک اصل شده بود و بالاخره در نتیجه جریانهای اخیره و مراقبت شدید اعلیحضرت و دقت دولت راجع به این موضوع این اصل از بین رفت و معدوم شد زیرا همه مستخدم دولت و همه یکسان هستند و اگر درباره کسی میبایستی رعایتی بشود و تسهیلاتی فراهم بیاید نسبت به سایرین هم که در ردیف او هستند بایستی همین طور رعایت شود یک عده از معلمین را وزارت معارف استخدام کرده است بعضی از آنها در طهران هستند و بعضی از آنها در ایالات ولایات و این ترتیب تبعیض میشود زیرا از طرف وزارت معارف نسبت به معلمینی که دائماً آنها را میبیند و خدمات آنها را دقت میکند رعایت تسهیلات را میکند درباره آنها در حالتی که معلمین دیگری هستند که استخدام شدهاند در ایالات و ولایات و بسیاری از آنها هم هستند که در جاهایی که نسبتاً وسایل زندگانی فراهم نیست امرار معاش مینمایند و خدمت خودشان را ادامه میدهند. وزارت معارف آن توجهی را که باید درباره عموم معلمین یکسان بدارد و مخصوصاً نسبت به معلمین خارجی ندارد و این ترتیب سبب میشود که معلمین اروپایی که استخدام شدهاند و در نقاط مختلفه هستند از کار دلسرد میشوند من باب مثل و برای جلب نظر معاون محترم وزارت معارف عرض میکنم که دو نفر از معلمین خارجی استخدام شدهاند برای مدرسه صنعتی فارس اولاً سوابق تحصیلی آنها در وزارت معارف هست علاوه بر این که تحصیلات در مدارس عالی صنعتی داشتهاند در دارالمعلمین صنعتی هم تحصیلاتی داشتهاند و دیپلمه دارالمعلمین صنعتی برلن هستند و با نهایت میل هم حاضر شدهاند به ایران بیایند و در یک مدرسه جدیدالتأسیس خدمت نمایند و البته بودجه مدرسه هم کم بود به علاوه فرق میکند یک مؤسسه را که دولت بخواهد راه بیندازد یا اشخاص متفرقه زیرا در بدو امر دولت مستخدمینی را که بخواهد بیاورد البته حقوق زیاد میدهد همین طور که میبینید ولی اگر اشخاص عادی بخواهند معلمینی یا | ||
+ | |||
+ | اعضا و مستخدمینی دعوت نمایند رعایت تناسب بودجه را هم مینمایند. نسبت به این دو نفر معلم این رعایت هم شده است یعنی معلمینی که شاید این قدر معلومات و تحصیلات نداشته باشد در وزارت معارف استخدام شدهاند برای مدارس طهران و حقوق زیادی که آقایان تصویب فرمودهاند و لازم هم بوده است به آنها داده میشود ولی نسبت به این دو نفر معلم یکی از آنها هم مدیر مدرسه است (مدیر فنی مدرسه است) و هم معلم آهنگری است ماهی دویست تومان میگیرد و دیگری که معلم تجاری است با ماهی صد و پنجاه تومان آن هم در شیراز زندگی میکنند همه ماها میدانیم که در طهران وسایل زندگانی آن هم برای اروپاییها بیشتر فراهم است تا در ایالات و ولایات معذالک آنها تحمل کردهاند و واقعاً خدمت کردهاند و ممکن است آقایان کم و بیش مستحضر باشند که این مؤسسه آرام آرام میرود که خودش را برای مملکت ایران مفید بکند و مورد استفاده واقع شود اینها هم جوانهای لایقی هستند برای کرایه منزل آنها بنده دقت کردم دیدم در شیراز برخلاف طهران یا اصفهان خانه کرایهای کم و گران است در اصفهان طهران و اغلب نقاط ایران مردم خانههایی میسازند و کرایه میدهند ولی در شیراز هر کس خانه دارد فقط برای سکونت خودش است برای معلمین خارجی زحمت بود تهیه منزل. یک منزلی با کمک یکی از دوستان برای آنها تهیه شد و نشستند برای کرایه منزل آنها در بودجه امسال مدرسه که از تصویب مجلس گذشته است یک مبلغی منظور شده چون بودجه مدرسه دربست بیست هزار تومان بود و وزارت معارف میتوانسته است با پیشنهاد مدرسه تغییر وتبدیلی راجع به مخارج بدهد یک مبلغی هم برای کرایه منزل آنها پیشنهاد شد اما مطابق جریان محاسباتی و مالیاتی میگویند ممکن نیست چون یک چنین قانونی لازم داشته است حالا این یک موضوع است که شش ماه تمام در وزارت معارف بنده با وزیر معارف و رئیس محاسبات صحبت میکنم حالا آقایان یک لایحه روی همین احتیاج تنظیم کردند. برای دوازده نفر معلمینی که پهلوی خودشان در مدارس طهران استخدام شدهاند بدون این که دقت کنند که یک معلمینی هم هستند در اطراف ایران آنها هم یک چنین احتیاج فاحشی را دارند اگر استحقاق دارند درباره آنها هم منظور شود اگر استحقاق ندارند در استحقاق این آقایان هم باید دقت شود. بالاخره یک لایحه تنظیم کردهاند به مجلس فرستادهاند بدون مطالعه اطراف امر کمیسیون هم با یک حسننیت تصویب کرده است به عقیده بنده این عمل سبب میشود که معلمین دیگر از کار دلسرد شوند. سبب میشود که تصور بکنند وزارت معارف برایش نزدیک و دور فرق میکند همینطوری که در جاهای دیگر خیال نمیکنند برای وزارت معارف نزدیک و دوری هست در ایران هم نباید باور کنند و باید معتقد باشند که در برابر وزارت معارف مدرسه که در مرکز هست یا فلان مدرسه که در برازجان یا چاه کوتا یا ابهر است هیچ فرق نمیکند همینطوری که معلمین مدارس طهران باید غنی و راحت باشند تا بتوانند به امور خودشان برسند معلمین مدرسه زرقان فارس هم بایستی خیالشان راحت باشد تا به کارهایشان برسند بنده یک پیشنهادی هم در این خصوص تنظیم کردهام و تقدیم مقام ریاست میکنم به عقیده بنده وزارت معارف باید بیشتر از این در تعمیم ترقی معلمین و محصلین سعی نماید که تبعیض در کار نباشد تا این که مدارس روی هم رفته ترقی بکنند و مدارس ما مطابق احتیاجی که داریم پیشرفت کند. | ||
+ | |||
+ | معاون وزارت معارف- فرمایشاتی که آقای نماینده محترم فرمودند باید تصدیق کرد که شاید محلش در این لایحه نبود زیرا که ما یک لایحه آوردیم برای کمک خرج عده معلمینی که جدیداً میخواهیم کنترات کنیم و آقا وارد شدند در وضعیت زندگانی معلمینی که در فلان جا هستند. ما اگر میخواستیم یک آدم اداری باشیم بایستی حتی به معلمین داخلی هم اجازه ندهیم که مرجعی غیر از وزارتخانه متبوعهشان داشته باشند ولی متأسفانه | ||
+ | |||
+ | ما میآییم این امری که اختلال به امور اداری وارد میکند خرده خرده به مستخدمین خارجی هم نشر میدهیم که شما میتوانید به مقامات غیرمسئول غیر از همان مقام مستقیمی که شما مسئول آن هستید مراجعه کنید... | ||
+ | |||
+ | همراز- آقا این چه حرفی است میزنید اولین مقام مجلس است. | ||
+ | |||
+ | (همهمه نمایندگان) | ||
+ | |||
+ | آقاسیدیعقوب- ای داد بیداد مشروطیت از بین رفت. مجلس حق حرف زدن ندارد. | ||
+ | |||
+ | (همهمه نمایندگان - صدای زنگ رئیس) | ||
+ | |||
+ | معاون وزارت معارف- آقا اجازه بدهید من حرفم را بزنم. | ||
+ | |||
+ | یاسایی- میفهمی چه میگویی؟ (با حرارت) | ||
+ | |||
+ | (همهمه نمایندگان) | ||
+ | |||
+ | آقاسیدیعقوب- یعنی چه این حرفها چیست؟ | ||
+ | |||
+ | در این موقع چند نفر از آقایان نمایندگان با همهمه و داد و فریاد از مجلس خارج میشدند) | ||
+ | |||
+ | معاون وزارت معارف- آقا من چه گفتم عرض کردم تبعه خارجه... | ||
+ | |||
+ | یاسایی- تهدید میکنی (با حرارت) اولین دفعهای است که یک معاون این طور پشت تریبون در مقابل نمایندگان ملت حرف میزند تو مسئول من هستی. (با حرارت) | ||
+ | |||
+ | کازرونی- چرا بازی درمیآورید (خطاب به معاون) حرفت را تمام کن آقا. | ||
+ | |||
+ | آقا سید محمدتقی طباطبایی - این صحبتها چیست؟ | ||
+ | |||
+ | پورمحسن- (با حرارت) حرفت را بزن. | ||
+ | |||
+ | کازرونی- مگر چه گفت آقا؟ چرا نمیگذارید حرف بزند!! | ||
+ | |||
+ | (در این موقع مجدداً چند نفر دیگر از آقایان نمایندگان از مجلس خارج میشدند) | ||
+ | |||
+ | معاون وزارت معارف- اگر بنده خلافی عرض کردم معذرت میخواهم بنده عرض میکنم مرجع نظام مجلس شورای ملی است یک نفر تبعه خارجه باید به محلی که مرجع تظلم او است مراجعه کند... | ||
+ | |||
+ | (صحبت بین نمایندگان) | ||
+ | |||
+ | کازرونی- صحیح است آقا صحیح میگویی آقا مسئول وزارتخانه است. | ||
+ | |||
+ | معاون وزارت معارف- یک نفر تبعه خارجه باید به مرجع خود تظلم کند اگر ما رسیدگی نکردیم البته باید به مجلس شورای ملی که مرجع تظلمات است مراجعه کند اما راجع به کمک خرجی که میفرمایند. ما وضعیت معلمین را در تمام نقاط مملکت میبینیم و معلمین خارجی را هم جدیت میکنیم که وضعیتشان معتدل و بر طبق زندگی عمومی باشد و این دوازده نفر هم معلمینی هستند که برای کرایه خانهشان... | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقا عده برای مذاکره کافی نیست. | ||
+ | |||
+ | ۶- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | عراقی - بنده پیشنهاد ختم جلسه میکنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- اگر موافقت بفرمایید جلسه را ختم میکنیم. جلسه آتیه یکشنبه هفتم مهرماه سه ساعت قبل از ظهر. | ||
+ | (مجلس بیست دقیقه بعدازظهر ختم شد) | ||
+ | رئیس مجلس شورای ملی - دادگر | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هفتم - ۱۴ مهر ۱۳۰۷ تا ۱۴ آبان ۱۳۰۹]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هفتم - ۱۴ مهر ۱۳۰۷ تا ۱۴ آبان ۱۳۰۹]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۲۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ مهر ۱۳۰۸ نشست ۶۶
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۷
جلسه: ۶۶
صورتمجلس پنجشنبه ۴ مهرماه ۱۳۰۸ مطابق ۲۲ ربیعالثانی ۱۳۴۸
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس
۲- معرفی آقای جلایر به سمت معاونت وزارت مالیه
۳- مرخصی آقای خطیبی
۴- شور اول مقاولهنامه امانات پستی بین دولتین ایران و اتحاد جماهیر شوروی
۵- فروش منال مستغلات انتقالی
۶- اضافه حقوق معلمین فرانسوی
۷- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
(مجلس یک ساعت و بیست دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید)
۱- تصویب صورتمجلس
(صورتمجلس پنجشنبه ۲۸ شهریورماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند)
اسامی غایبین که در ضمن صورتمجلس خوانده شده است:
غایبین با اجازه آقایان: ملکآرایی - آشتیانی - اعظم زنگنه - احتشامزاده - لرستانی - رحیمزاده - حاج سید محمود - ارباب کیخسرو - تیمورتاش
غایبین بیاجازه آقایان: وهابزاده - میرزا حسن خان وثوق - دکتر طاهری - زوار - بوشهری - مسعود - آصف - آقازاده سبزواری - قوام - حاج رحیم آقا - ظفری - میرزا ابوالفضل - اعتبار- حاج حسین آقا مهدوی - شیخ علی مدرس - حاج حسن آقا ملک - حاج غلامحسین ملک
رئیس- آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- قبل از دستور.
رئیس- آقای دهستانی
دهستانی- قبل از دستور.
رئیس- آقای کازرونی
کازرونی- قبل از دستور.
رئیس- آقای دشتی
دشتی- قبل از دستور.
رئیس- آقای ملکمدنی
ملکمدنی- عرض کنم که بنده میخواستم یک توضیحی عرض کنم که بعضی از آقایان که در جلسه گذشته غایب بیاجازه نوشته شدهاند علیالرسم است و اجازه خواسته بودند و در کمیسیون هم اجازه آقایان تصویب شده است مثل آقای اعتبار که اجازه خواسته بودند و اجازهشان هم تصویب شده است. محض اطلاع عرض کردم.
رئیس- اصلاح میکنیم. آقای اعتبار
اعتبار- بنده هم برای غیبت خودم خواستم عرض کنم که استجازه کردهام.
رئیس- راپرت کمیسیون عرایض و مرخصی وقتی رسید اصلاح میشود. آقای وثوق
آقا سید مرتضی وثوق- عرضی ندارم.
رئیس- در صورتمجلس نظری نیست؟
(گفته شد خیر)
رئیس- صورتمجلس تصویب شد. آقای وزیر مالیه فرمایشی دارید؟
۲- معرفی آقای وزیر مالیه آقای جلایر را به سمت معاونت وزارت مالیه
وزیر مالیه- آقای جلایر را به سمت معاونت وزارت مالیه معرفی میکنم.
۳- مرخصی آقای خطیبی
رئیس- یک فقره خبر از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است قرائت میشود.
(این طور خوانده شد)
آقای خطیبی نماینده محترم برای انجام پارهای امورات مهمه محلی تقاضای دو ماه مرخصی از تاریخ ۲۰ مهر ماه نمودهاند کمیسیون مرخصی معزیالیه را تصویب و اینک خبر آن را تقدیم مجلس مقدس مینماید.
رئیس- آقای روحی
روحی- موافقم.
رئیس- آقای ملکمدنی
ملکمدنی- موافقم.
رئیس- آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- بنده باید عرض کنم که با مرخصیها موافقم به خصوص اشخاصی که میخواهند مرخصی بگیرند برای یک کارهای صحیحی چیزی که هست میخواهم این عقیده عملی بشود اگر چه بعد از ده سال باشد که هر کس در مقابل عمل حق بگیرد و به این ملاحظه بنده مخالف هستم و خواهش میکنم از آقایانی که میخواهند مرخصی بگیرند به جهت این که کارهای اینجا سرمشق جاهای دیگر باشد نصف حقوقشان یا ثلث از حقوقشان یا ثلث حقوقشان هر کس به اندازه فتوتش تخصیص به احتیاجات آن محل بدهند و به یک مؤسسه عامالمنفعه از قبیل فقرا، مریضخانه بدهند تا این که این روح کم کم تولید بشود و در همه جا در سایر ادارات و وزارتخانهها هیچ کس طالب گرفتن حق بدون کار نباشد و اگر هم گرفت به یک کاری زده شود که مثل آن کاری که دارد یا بهتر باشد به این ملاحظه بنده مخالفم که بعدها انشاءالله این فکر عملی بشود.
رئیس- آقای روحی
روحی- عرض کنم تصور میکنم نماینده محترم در این دوره مرخصی نگرفته باشند و همکار محترم بنده آقای
فیروزآبادی هم که مخالفت فرمودند البته بنده ایشان را تنقید نمیکنم برای این که تبعیض نمیکنند و بلا استثنا مخالفت میکنند لکن گمان میکنم آقای خطیبی نماینده محترم برای یک کار به خصوص و یک احتیاجاتی است که تقاضای مرخصی کردهاند که با او موافقت شود بهتر است که مخالفت شود و از آقا هم استدعا میکنم که مخالفت خودشان را پس بگیرند و رأی هم بدهند.
رئیس- موافقین با مرخصی آقای خطیبی قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. خبر کمیسیون پست و تلگراف راجع به لایحه تقدیمی دولت قرائت میشود.
۴- شور اول مقاولهنامه امانات پستی بین دولتین ایران و اتحاد جماهیر شوروی
(به شرح ذیل قرائت شد)
کمیسیون پست و تلگراف لایحه نمره ۷۹۷۲ تقدیمی دولت راجع به مبادله امانات پستی را با دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تحت شور قرار داده ماده واحده تقدیمی دولت را با تبدیل کلمه تصدیق به تصویب عیناً تصویب نموده و خبر آن را تقدیم میدارد.
رئیس- شور اول و مذاکره در کلیات است. اعتراضی نرسیده است. رأی میگیریم به ورود در شور مواد موافقین قیام فرمایند.
(اکثر برخاستند)
رئیس- تصویب شد. به ماده یک اعتراضی نرسیده است. به ماده دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت، هشت، نه، ده اعتراضی نرسیده است. به ماده یازده، دوازده، سیزده، چهارده، پانزده، شانزده، هفده، هیجده، نوزده، بیست، بیست و یک، بیست و دو، بیست و سه، بیست و چهار، بیست و پنج هیچ کدام اعتراضی نرسیده است به پروتکل اختتامیه هم اعتراض نرسدیه است رأی میگیریم به ورود در شور دوم موافقین قیام فرمایند.
(عده زیادی قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع به مستغلات مطرح است.
۵- فروش منال مستغلات انتقالی
(به مضمون ذیل خوانده شد)
خبر از کمیسیون قوانین مالیه به مجلس مقدس شورای ملی
کمیسیون قوانین مالیه لایحه نمره ۳۰۶۶ دولت را در خصوص فروش منال خالصگی با حضور نماینده دولت مطرح شور و مداقه قرار داده ماده واحده ذیل را تنظیم و تقدیم میدارد.
ماده واحده- به وزارت مالیه اجازه داده میشود که مستغلات انتقالی را که در تصرف مردم است از تاریخ تصویب این قانون ملک اربابی شناخته و از آن قسمت مستغلاتی که مالیاتی دولت قبل از مالیات موضوعه صد پنج دریافت میداشته به مالکین متصرف آن مستغلات از قرار تومانی پنج تومان فروخته و قیمت آن را از سنه ۱۳۰۹ سه ساله به اقساط متاوی دریافت نماید.
رئیس- ماده واحده مطرح است و شور اول آقای مؤید احمدی
مؤید احمدی- عرض میکنم که در سنبله ۱۳۳۳ قمری یک قانونی از مجلس گذشت راجع به مالیات مستغلات و صدی پنج مالیات بود در ماده چهارم آن قانون در فقره اول مستغلات دولتی را استثنا کرد از آن مالیات بنده سؤال میکنم از آقای وزیر مالیه که آیا وقتی این قانون مجری شد مطابق صد پنج از مستغلات خالصگی مالیات گرفتهاند یا مالیات سابق را میگرفتند؟ این را بفرمایند آن وقت بنده عرضم را عرض میکنم اگر مالیات صد پنج میگرفتند که این مخالف قانون است و اگر مالیات سابق را میگرفتهاند و این مالیات را امروز هم میگیرند بفرمایند چیست؟
مرتضی قلی خان بیات (مخبر) -
خالصهجات البته تصدیق میفرمایند دو قسم است یکی خالصهجاتی است که مربوط به خود دولت است و اساساً حالا هم در دست خود دولت است. یک قسمتی هم هست که منتقل به مردم شده است و در واقع مال مردم است منتهی دولت یک حقوقی از آن خالصهجات بر حسب آن فرمان یا بر حسب آن نوشته که داده شده است میگیرد چنان که در املاک خالصهجات انتقالی هم همین ترتیب معمول بوده است. یک املاکی را دولت به مردم انتقال داده بود ولی حقی از آنها میگرفت. اما چون در این اواخر در نظر گرفتهاند که کلیه مالیاتها به یک ترتیب و یک نسق گرفته شود و این اختلافات از بین برداشته شود در چندی قبل یک قانونی راجع به خالصهجات انتقالی آمد و از مجلس شورای ملی گذشت که به موقع عمل و اجرا گذاشته شد نسبت به مستغلات در آن قانون ذکری نشده حالیه که این لایحه قانونی را پیشنهاد کردهاند راجع به مستغلات نظرشان این است که آن قسمت از مستغلاتی که انتقال به مردم داده شده و در دست مردم است و دولت یک حقوقی از آنها میگیرد آن حقوق را هم مثل آن خالصهجات انتقالی به مردم بفروشند که این اختلاف از میان برداشته شود و کلیه مستغلات همان طوری که اظهار فرمودید مطابق این قانون همان صدی پنج را بدهند و آن حق اضافه را که دولت داشته است و میگرفته است آن حق را بفروشد به کسانی که مستغلات در دستشان است و مالیاتها هم بعد از این یک نسق گرفته شود. راجع به خالصهجاتی هم که در دست خود دولت است اگر مالیاتی هم در آن قانون نوشته شده البته از آن قسمت معاف است.
رئیس- آقای روحی
روحی- عرض کنم این لایحه دولت را که بنده مطالعه کردم یک مقدمه ندارد که بنده آن را بخوانم و بدانم که این در کجاست مستغل اراضی خالصه است یا بک دکان است یا مغازه است یا خالصه انتقالی است!! دکان و خالصه انتقالی حقیقتاً یک چیزی است که بنده نمیفهمم...
عدل- در کرمان نیست...
روحی- توی اراضی خالصه بنا شده است. یا چیز دیگری بوده که معامله خالصه با آن شده است و آیا این دکاکین در کجای مملکت است. در طهران است یا در سایر جاها است؟ جزو جمعش چقدر است؟ و تا این تاریخ چه ترتیبی بوده و چه قسم با آن معامله میکردهاند و از این به بعد چه معامله میکنند؟ بنده عقیده داشتم که اگر این لایحه قدری زباندارتر و صریحتر تنظیم میشد تا قدری رفع این اشکالات را میکرد بهتر بود چون بنده گمان میکنم سایرین هم مثل من شاید اطلاعات کافی نداشته باشند اما بالنسبه به اصل موضوع بنده عرض میکنم که برای دولت چه اشکالی پیدا شده است که میخواهند یک ملک مسلم و محرز دولت را به این ثمن بخس بفروشند به تومانی پنج تومان!! به چه حق و به چه مناسبت و چه الزامی دارند و چه اضطراری دارند و چه چیز باعث شده است که این حق را مثل خالصهجات انتقالی که سالی چهارصد هزار تومان به مملکت ضرر وارد آورد از دست بدهند؟! و چرا از نو درصدد برآمدهاند و میخواهند این کار را بکنند مطابق عقیده من این به ضرر دولت است (عقیده آزاد است) بنده عرض میکنم هر نوع معامله را که تاکنون میکردهاند از این به بعد هم بکنند. بنده عرض میکنم این کرایه که دولت از مستغلات میگیرد و این حقی را که دارد نسبت به این املاک نباید از دست بدهد به ثمن بخس - در هیچ جای دنیا حقوق دولت را این قسم نمیفروشند و از دست نمیدهند. شما ببینید کرایه که از مستغلات امروز در این مملکت دارند میگیرند چقدر است از یک مغازه امروزه بیشتر از یک ملک دو دانگی کرایه میگیرند و استفاده میبرند و شاید یک ملک دو دانگی این فایده را ندهد...
یکی از نمایندگان- مالک شش دانگی نه دو دانگی.
روحی- ببخشید این که عرض کردم دو دانگی اشتباه نکردم و مرادم همان دو دانگی بود نه شش دانگی خواستم شش دانگ را بگویم دیدم خیلی زیاد میشود و اغراق است عرض کنم حضور عالی که با این ترتیب نباید یک املاک مسلم دولت را به یک ثمن بخسی به تومانی پنج تومان بفروشند خیلی غریب است!! چه معنی دارد!! و بنده شکایت میکنم از اعضای کمیسیون که چرا عین همان لایحه دولت که پنج تومان بوده آن را تغییر ندادند و بنده متوقع بودم که در کمیسیون اقلاً دو تومان به این پنج تومان علاوه میکردند حق این بود که لااقل دو تومان اضافه نمایند حالا که میخواهند یکسان بکنند. چون خالصهجات انتقالی فروخته شده است و شما هم میخواهید مالیاتها را یکسان کنید و از برای مالیه طرز فعلی آن اشکالاتی دارد و این لایحه را آوردهاید خوب چرا این مبلغ کم را پیشنهاد کردید و چرا در کمیسیون یک مبلغی به آن اضافه نکردید. بنده استدعا میکنم از آقایانی که اطلاع دارند (یا آقای وزیر مالیه یا آقای مخبر) یک توضیحی بدهند که این مستغلات چه جور است و روی اراضی خالصه بنا شده است یا غیر از این است بفرمایند و نیز توضیح بدهند که وزارت مالیه چه الزامی پیدا کرده است که این حق مسلم خودش را میخواهد به این مبلغ کم و ثمن بخس بفروشد. خوب است یک توضیحاتی بدهند شاید بنده هم قانع و متقاعد بشوم.
رئیس- آقای کازرونی
کازرونی- در یک قسمت از اظهارات آقای روحی بنده هم که در کمیسیون قوانین مالیه
افسر- قدری بلندتر
کازرونی- عضویت داشتم معتقد بودم که صدی پنج کم است و عقیده داشتم که صدی ده بشود ولی چون بنده مطیع اکثریت هستم اکثریت کمیسیون رأی داد بر طبق لایحه دولت و طرحی که دولت پیشنهاد کرده بود. دلایلی هم که اقامه میشد مقنع بود و تقریباً این طور نشان میداد که دولت یک مراجعه و مطالعه خیلی زیادی در اطراف این قضیه کرده است و بیش از این مقتضی نبوده است. بنده هم تبعیت اکثریت را کردم و لذا در این موضوع هیچ دلیلی عرض نمیکنم لکن در آن قسمت که فرمودید که ملک مسلم دولت را چرا باید به این قیمت بخس بفروشند. اشتباه اینجا است که این ملک مسلم دولت نیست اگر ملک مسلم دولت میبود...
(عدهای از نمایندگان- صحیح است. عده دیگر- خیر. خیر. این طور نیست)
کازرونی- اجازه بفرمایید. اگر ملک مسلم دولت بود...
روحی- از کجا معلوم است که نیست...
کازرونی- اگر ملک مسلم دولت بود البته بایستی مطابق قانونی که داریم به مزایده بگذارند و بر طبق آن قانون رفتار کنند ولی این طور نیست ملکی است در تصرف مردم و مدعی مالکیت هم هستند که یداً بیدا به آنها رسیده است و دولت از طرف دیگر مدعی مالکیت آن است اما در تحت عنوان انتقال به آنها. بالاخره یک مبلغی هم دارد از آنها میگیرد. حالا دولت برای رفع یک اختلافاتی که حاصل شده یا میشود برای رفع این اختلافاتی که در این قضیه پیدا شده و اوقاتی برای حمل آن صرف میشود و در مقابل وجوهی که اخذ میشود ابداً ارزش ندارد خواستند این مسئله را هم ترک کنند و ترتیب اخذ همه این مالیاتها را یکنواخت و یکسان کنند بنابراین این حق را به آنها میفروشند و در واقع این املاک مال مردم میشود و آن صدی پنج مالیات مستغلات هم مثل سایر املاک اربابی از آنها گرفته میشود اما این که فرمودند این املاک در کجاست در بسیاری از نقاط ایران است در طهران در فارس در آذربایجان در بسیاری از نقاط هست. لکن صورت کلیه آنها و کلیه عوایدش نیامده است ولی در هر حال املاک مستغلی که در تحت
این عنوان باشد یعنی از طرف دولت انتقال داده شده باشد به اشخاص یا به وسیله فرمان یا به وسیله نوشته یا به وسیله گرفتن اجور معینی در سنوات عدیده این قبیل مستغلات را میخواهند به آنها انتقال بدهند. (صحیح است)
رئیس- آقای کیا
کیای نوری- عرضی ندارم.
رئیس- آقای فهیمی
فهیمی - از توضیحات آقای کازرونی بنده که چیزی ملتفت نشدم زیرا که یک جا میفرمایند اینها ملک دولت نیست یا نبوده اگر نبوده پس چه حقی میگرفته...
کازرونی- من عرض کردم ملک مسلم.
فهیمی- عرض میکنم که این املاک مثل املاک خالصه انتقالی مستغلاتی است که سابق ملک دولت بوده و منتقل شده است به هر عنوان یا فرمان یا فروش یا غیر آن و امروز در تصرف اشخاص است و مثل املاک خالصه انتقالی دارای یک مالیاتهایی است زیادتر از معمول البته همان اصلی را که ما در مورد املاک خالصه انتقالی قبول کردیم و معمول نمودیم در مورد این مستغلات هم عیناً باید قبول کنیم یعنی آنها را از این ساعت یعنی از تاریخ تصویب این قانون ملک اربابی بشناسیم اما از حیث مالیات آنچه را که امروزه به عنوان مالیات میدهند یا مطابق صدی پنج مالیات مستغلات معمولی هست یا کمتر است یا بیشتر است. اگر مطابق معمول است که همان مالیات را خواهند داد و دولت هیچ مطالبه از آنها نمیکند و همان مالیات را از آنها خواهد گرفت و اگر کمتر است البته دولت حق دارد که مالیات آنها را بگیرد و اگر بیشتر است مالیات صدی پنج آن را موضوع کنند و بقیه را از قرار تومانی پنج تومان با آنها حساب کند ولی در این لایحه مطلب درست واضح نشد است اولاً باید قید شود مقصود مستغلاتی است که متعلق به دولت بوده و منتقل شده است به اشخاص ولی به طور کلی مستغلات انتقالی این مطلب را نمیرساند. دیگر این که آنچه را که تومانی پنج تومان میخرند آن مازاد معمولی باید باشد امروز اگر یک مالیاتی میدهد و اگر آن را به او بفروشند البته مجدداً مثل سایر املاک آن مالیات صدی پنج مستغلات را خواهد داد مثل سایر مستغلات پس مازاد آن را از قرار تومانی پنج تومان باید بفروشند (نه کلیه آن را) آن هم به قسط متساوی در سه سال ولی از مفهوم این ماده این طور برنمیآید بلکه اینطور مستفاد میشود که کلیه مالیاتی را که امروز میدهند باید تومانی پنج تومان بخرند بعد هم مالیات معمولی صدی پنج را بدهند مثل سایر املاک اربابی (مخبر-صحیح است) و این را بنده مخالفم چنان که در مالیات املاک خالصه انتقالی هم ذکر شده بالاخره به صورت اربابی هم که در بیاید تا حد نصاب مالیات معمولی ملکی حقی است که دولت باید بگیرد طرف هم باید آن را بدهد و تا آن میزان را دیگر معامله نمیکنند خرید و فروش هم نمیکنند بلکه آن اضافه بر حد نصاب را که میخواهند از تأدیه آن معاف باشند آن اضافه را میخرند در همین مورد هم بنده این عقیده را دارم و پیشنهادی هم در این خصوص تقدیم خواهم کرد تا این قضیه اصلاح شود.
مخبر- این اظهاری را که آقای فهیمی فرمودند نظر کمیسیون همان بود که در لایحه و خبر کمیسیون اظهار شده و ایشان هم از لایحه استنباط کردند و فرمودند. چرا؟ چون ما بین خالصهجات املاک انتقالی و مستغلات انتقالی مثل دکاکین و مغازهها و غیره یک تفاوتهای بزرگی است به جهت این که خالصهجاتی که املاک بوده است با مستغلات یک تفاوتهای زیادی دارد. مثلاً خالصهجاتی که سابقاً املاک بوده یک مالیاتی به دولت میپرداخته علاوه بر مالیات دولتی یک منافعی هم از آن خالصهجات عاید میشده ولی حالا اگر دقت بفرمایید و حساب بکنید میبینید از روی آن چیزی که در سابق ممیزی شده است امروز ابداً آن عایدی را مطابق آن ممیزی سابق ندارد بله به طور کلی کسر هم کرده است
و در عایداتش نکس حاصل شده است. برعکس در مستغلات، اجاره مستغلات نسبت به سابق خیلی ترقی کرده است و مالیاتش امروزه خیلی با سابق فرق دارد اگر در ده سال قبل مستغلی پنج تومان اجاره میداده است امروزه پنجاه تومان میدهد و آن مبلغی را که باید به دولت بدهند از روی همان مالیات و عایدات سابق ملحوظ میکنند در صورتی که امروز عایدات آنها خیلی زیادتر شده است و باید زیادتر بدهند و روی همین نظر بوده است که آن اختلاف نظری را که آقای کازرونی فرمودند در کمیسیون پیدا شد و بعضیها معتقد بودند که باید تومانی پنج تومان بیشتر به فروش برسد چون عایدی آن نسبت به سابق زیادتر شده است و با خالصهجات ملکی خیلی تفاوت دارد ولی از نقطهنظر این که دولت پنج تومان را پیشنهاد کرده بودند و مالیات را در واقع خارج کرده بودند یعنی این هیچ حساب نکرده بودند صدی پنج را از آن کسر کنند. کمیسیون هم با این نظر دولت موافقت کرد که در واقع این یک تفاوت قیمتی با خالصهجات پیدا میکند که آن تفاوت عبارت از همین مالیات صدی پنجی است که داده میشود یعنی آن حقوقی را که دولت از آن خالصهجات و از این مستغلات دریافت میکرده است آن را عیناً میفروشد به مردم و تومانی پنج تومان میگیرد و این صدی پنج را هم البته تصدیق میفرمایید که یک مالیات جدیدی است و مستغلات سابقاً این مالیات را هم نداشت این جدید است و همان طور که سایر مستغلات یک صدی پنج به دولت میدهند این املاک هم بعد خواهند داد و آن حقوقی که دولت از این مستغلات میبرده و آن مالیاتی را که میگرفته است از قرار تومانی پنج تومان میفروشد به مردم و گمان میکنم به صرفه مردم هم باشد و البته دیگر مقتضی نیست که ما مالیات را هم ازش کسر کنیم و از مازاد تومانی پنج تومان بگیریم.
رئیس- آقای عدل
عدل- بنده موافقم.
رئیس- آقای دهستانی
دهستانی (در محل خود)- عرض کنم که در این لایحه...
رئیس- آقا برای تندنویسان مشکل است بشنوند تشریف بیاورید اینجا.
دهستانی (پشت کرسی خطابه)- به طوری که بنده اطلاع دارم اغلب مردم گرفتار این مستغلات انتقالی بودهاند عرض کنم که در بعضی از جاها که خالصهجات انتقالی بوده است و مطابق قانون خالصهجات انتقالی با آنها عمل میشده است ضمناً یک مستغلاتی هم بوده است. وزالت مالیه در آنجا به مضیقه افتاده است. این عرض را هم از برای این میکنم که اینجا یک مستغلاتی کسی ندارد. این لایحه برای این بوده است که وزارت مالیه در مضیقه بوده که با اینجاها چه معامله بکند بنابراین آمدند و این لایحه را تقدیم مجلس کردند ولی بنده عقیدهام این است که تبعیض نباید قائل شد یک بام و دو هوا نیست که همانطوری که خالصهجات انتقالی را الآن عمل مینمایند مالیات مستغلات انتقالی هم همانطور باشد بنده نمیدانم چرا تبعیض باید بشود!! اینجا مینویسد که عواید مستغلات را پنج برابر بکنند و بگیرند یعنی تومانی پنج تومان ولی در اینجا گفته نمیشود که باید آن صدی پنج مالیات مستغلات را کسر کنند و بقیه را تومانی پنج تومان بگیرند. به عقیده بنده در این لایحه لازم است همان طوری که ما برای خالصهجات انتقالی قائل شدیم که بعد از وضع قانون ممیزی یعنی صدی سه و نیم در اینجا هم باید قائل شویم بعد از وضع صدی پنج مالیات مستغلات اربابی بقیه را دولت بفروشند.
(جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است. عده دیگر- خیر کافی نیست)
آقاسیدیعقوب- بنده مخالفم با کفایت مذاکرات.
رئیس- بفرمایید.
آقاسیدیعقوب- نظر مخالفت بنده در اینجا این است که در اینجا کم کم دارد این لایحه... آقای مخبر هم خوب است توجه داشته باشند. مثل لایحه دعاوی دولت بر افراد و افراد بر دولت میشود. چون اینجا هیچ معین نشده است که این مستغلات انتقالی مطابق چه ترتیبی است و کدام است. فردا مأمور دولت مأمور مالیه میآید درب خانه من و درب دکان دیگری و میگوید که مالیات مستغلات انتقالی را بده. اینجا هم معین نشده که این خالصهجات انتقالی مطابق چه میزانی و چه ملاکی است. از آن طرف میفرمایند ما اطمینان داریم به مأمورینمان. بنده اطمینان ندارم تا موقعی که صورت ضمیمه در اینجا بیاید و تا در کمیسیون قوانین مالیه معین نشود که چه املاکی خالصه یعنی مستغل انتقالی است و چه ترتیبی دارد و به چه ملاک و مدرک شناخته میشود بنده نمیتوانم... مگر یادت رفته. کجا هستی. نمیدانی الآن راجع به خالصه انتقالی چه آتشی بر جان مردم است که دچار چه زحمتی هستند در ولایات آقای بیات... این را ما صاف و پاک از اینجا بیرون میدهیم بعد خودشان هر کاری بکنند بکنند؟! بنده با این ترتیب مجمل مخالفم و عقیدهام این است که مجلس محترم هم موافقت بفرمایند که بیشتر صحبت بکنیم آقای وزیر مالیه هم تشریف دارند معاون محترمشان هم هستند عقاید ما را در این باب بفهمند و بدانند. از این جهت بنده مخالف هستم با کفایت مذاکرات و باید فهمید که چه دفتری و چه مدرکی را میخواهند اعتبار بدهند برای تشخیص مستغلات انتقالی.
مخبر- این صحبتی را که آقای آقاسیدیعقوب فرمودند اگر دقت در این راپرت میفرمودند میدیدند که در کمیسیون خیلی راجع به این موضوع مطالعه و تدقیق شده است و رفع اشکال ایشان را کمیسیون کرده و در راپرت ذکر کرده است. یک دکاکین و مستغلاتی از طرف دولت به مردم انتقال داده شده و امروز این املاک در دست مردم است و دولت یک مالیاتی میگرفته حالا میخواهد برای یکسان کردن مالیات این اضافه مالیاتی که میگیرد به آنها بفروشد و آنها هم مثل سایر مستغلات صدی پنج از این به بعد بدهند. در اینجا اگر لایحه دولت را ملاحظه بفرمایید خودشان برای رفع اختلاف ترتیب حکمیت را پیش آورده بودند و در قسمت آخر لایحه ذکر کرده بودند که رفع اختلافات به حکمیت رجوع میشود ولی ما در کمیسیون مذاکره کردیم دیدیم این قسمت اصلاً محتاج به حکمیت نیست زیرا که در اینجا ما نوشتهایم در قسمت اول به وزارت مالیه اجازه داده میشود که مستغلات انتقالی را که در تصرف مردم است از تاریخ تصویب این قانون ملک اربابی بشناسد و مستغلاتی که مربوط به دولت بوده و انتقال داده شده به مردم از تاریخ تصویب این قانون ملک اربابی بشناسد. خوب اینجا که هیچ محل اختلاف نیست که بخواهند به حکمیت رجوع نمایند از تاریخ تصویب این قانون آنها را ملک اربابی بشناسد خیلی خوب آن وقت یک مالیاتی را که دولت میگرفته است از مردم آن را هم تومانی پنج تومان به مردم بفروشد و پولش را از مردم میگیرد اینجا اگر چنانچه یک مستغلی از طرف دولت به مردم انتقال داده شده و مالیاتی هم از آنها گرفته نمیشده امروز اربابی شناخته میشود مطابق این قانون و چیزی هم ازش گرفته نمیشود اگر هم مالیاتی میداده است آن مالیات را تومانی پنج تومان دولت میفروشد به آنها و ملک اربابی شناخته میشود و البته تصدیق میفرمایید که ترتیب مالیات دادن و مالیات گرفتن مثل ترتیب خالصهجات انتقالی نیست که اسباب اختلاف و اشکال باشد برای این که اینجا اصلاً در ترتیب اختلاف مالیات و زیادی و کمی مابین مردم اختلاف میشود چون سابق بر این املاک خالصه انتقالی مالیات دولتی هم داشت و چون مالیات دولتی داشت مابین ملک اربابی و ملک خالصه تفاوتی گذاشته نمیشد و مابین دولت و مردم یک مشاجره و گفتوگویی پیدا میشد. اما در قسمت
مستغلات این طور نیست سابقاً مستغلات مالیات نداشت که باعث اتلاف مابین مردم و دولت بشود هر مستغلی که قبل از این صدی پنج یا یک چیزی به دولت میداده است معلوم میشود که این مستغل دولتی بوده است (به جهت این که سابقش که انتقالی نبوده و دولتی نبوده هیچ اشکالی نبوده) آن اضافه مالیات را دولت میفروشد و پولش را میگیرد و بنابراین هیچ اختلافی مابین دولت و مردم پیدا نمیشود که محتاج به حکمیت یا یک مواد دیگری باشد. مستغلاتی که سابقاً مالیات میداده است معلوم میشود مال دولت بوده است و دولت آن اضافه مالیاتش را میفروشد از قرار تومانی پنج تومان و هیچ اختلافی هم پیدا نمیشود تا محتاج به حکمیت بشود و اشکالی هم باقی نیست.
رئیس- مذاکرات کافی است؟
روحی- کافی نیست.
رئیس- رأی میگیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که کافی میدانند قیام فرمایند.
(عده کمی قیام نمودند)
رئیس- معلوم میشود کافی نیست. آقای عدل
عدل- موافقم.
رئیس- آقای آقاسیدیعقوب
آقاسیدیعقوب- بنده خیلی متأسف هستم که از دوره چهارم که آمدیم از همان نمایندههای دوره چهارم و دوره پنجم و دوره ششم عده ایشان هستند یکی از آنها خود آقای سهامالسلطان هستند که تشریف داشتند از همان موقع این خیال در کانون دماغ همهمان بود. که یک نوعی بکنیم که مالیات مستقیمی را که دولت میگیرد که عبارت از مالیات نقدی و جنسی است این در تحت یک قانون بیاید که بعد از آن که آن قانون از مجلس گذشت عموم مردم مطابق آن قانون آسوده باشند این بود که هی خیال کردیم مدتی در اطراف قانون ممیزی افکار خودمان را تجمع دادیم و قانون نوشتیم و خود آقایان بهتر میدانند که قانون ممیزی در موقع اجرا چه بلایی بود به جان مردم (بعضی از نمایندگان- صحیح است) در هرجا که قانون ممیزی نفعی به حال دولت داشت آن را گرفتند و در هر جا که در زمان نادرشاه مثلاً یک ده خرابه بود یا در زمان صفویه فلان قدر مالیات میداده است همان مقدار مالیات را میگرفتند هرچه میگفتند آقا اصلاً نژادش هم تغییر کرده است آن وقت مثلاً فلان بودهاند حالا فلان شدهاند گفتند خیر زمین همان زمین است این قانون ممیزیمان بود که همهتان میدانید و دیدید. هر دوره آمدید دویست هزار تومان اعتبار دادید برای اجرای قانون ممیزی نتیجهاش آن بود که در کشو میز وزارتخانهها و در کمیسیون عرایض و در اطاق هر کس از نمایندهها که دارای ترتیب جدید و میز و اینها دارند هست این یکی راجع به قانون ممیزی آمدیم در قانون خالصه انتقالی که در دوره ششم گذشت اینجا محل اختلاف بود نظر عده این بود که حقیقتاً دولت را کم کم از مالک بودن دستش را کوتاه کنیم که دولت دیگر مالک نباشد نمیدانستیم در دوره هفتم میآیند حتی جنسهای مردم را هم جمع میکنند حالا نظر این است که یک قانونی به عنوان خالصهجات نوشته شود و این املاکی را که به عنوان خالصه انتقالی دولت همیشه در فشار است و مردم هم در فشارند یک ترتیبی قرار بدهند که دولت راحت بشود و همان جوری که آقای فهیمی در اینجا اظهار کردند اگر مالیات آنها بیشتر است به چه ترتیب رفتار شود (به سه قسط که معین شده بفروشند و ترتیب آن را بدهند) اگر مالیاتشان کمتر است ترتیب دیگری بدهند چون در مقام عمل به طوری که بنده اطلاع دارم خیلی شکایت در این باب شده است مخصوصاً در طرف فارس و گرمسیرات فارس که یک قدری اغتشاش و اینها شد راجع به همین قسمتها بود حالا که به حمدالله اصلاح شد و این قسمتها صاف شد و دارد جریانش
صاف میشود و اصلاحات هم پیش رفته است در اینجا حالا آمده است در تعقیب همان قانونی که هنوز آتشش به جان مردم است این قانون آمده است چون در آن قانون دعوای دولت بر مردم و دعوای مردم بر دولت در آنجا «تابش» که نماینده وزارت مالیه بود آوردیم چون او جزو جمع قدیم را مستحضر بود همان درازنویسهای قدیم میگفتند فرمان (و چقدر خوب چیزی بود و این گردنویسیهای حالا اسباب زحمت شده است) او را آوردیم که جزو جع مناط است؟ رقبه محمدشاهی مناط است؟ رقبه ناصرالدین شاهی مناط است؟ دفتر جزو جمع مناط است؟ چه چیز را مناط قرار بدهیم تا مطابق آن دفتر ما بیایم آن را تشخیص بدهیم که مال دولت چه میشود و مال دهاقین چه میشود؟ و مطابق آن تشخیص معین کنیم. آنجا مدتها در این باب صحبت کردیم و چهار قسم دفتر اظهار کردند دفتر به ضیچه دفتر جزو جمع دفتر ایالت و صحبتها شد در آنجا باز هم نتوانستیم توافق پیدا کنیم و نتوانستیم به یک جایی منتهی بکنیم گذاشتیم که در فراکسیون یا در مجلس اگر موفق بشویم در اینجاها یک کاری بکنیم. راجع به این لایحه هم آقای مخبر محترم فرمودند بنده این عرض را میکنم بنده خیلی متأسفم که این عرض را میکنم برای این که به مجرد این که این قانون رفت به دست مأمورین مالیه (مأمورین طهران را عرض نمیکنم که کفر گفته باشم) مأمورین خارج را عرض میکنم به مجردی که یک خرده بوی قانون داشته باشد باقیاش را دیگر خلاف قانون میکنند. اینجا نوشته است مستغلات انتقالی بنده نمیدانم که از اول سلطنت قاجاریه به بعد همین جور مستغلات انتقالی بوده است مثلاً عمارات کریمخان برپاست اینها تمام خالصه است دیگر. مثلاً فارس عمارت سلاطین زندیه که در آنجا سلطنت کردهاند بازار و دکاکین و حمام دارند کاروانسرا دارند همین جور جاهای دیگر مثلاً مال صفویه است بعد از آن مال قاجاریه هست بعد از آن به این ترتیب این دکاکین و این حمامها و این عمارات مال دولت است در آن ادوار تاریکی که ما میدانیم مجلس شورای ملی نبوده است هیئت وزرا مسئولی نبوده است مشروطه نبوده است حکومت ملی برپا نبوده است (یعنی حکومت ملی که ما داریم) در این دورهها یک ترتیباتی واقع شده است انتقالاتی واقع شده است و فرامینی صادر شده است و یک دکاکین و کاروانسرا و اینها از بین رفته است اما باید بفهمیم که صورت اینها چیست و چه اندازه در ایالت فارس مثلاً خالصه انتقای است یا در ایالت آذربایجان وزارت مالیه چه اندازه خالصه انتقالی دارد در ولایات ساحل بحر خزر از استرآباد تا آستارا چقدر خالصه انتقالی دارد این وزارت مالیه به این عریضی و طویلی با هفت کرور بودجه نمیتواند این صورت را ت نظیم کند؟ این را تنظیم کند بیاورد و ضم این لایحه بشود وقتی که ضم شد برود در کمیسیون قوانین مالیه که هم تکلیف دولت معین شود و هم تکلیف مؤدیان مالیات و هم تکلیف ما این را بر سبیل مطابق بفرمایید بنده این را عرض میکنم (ترس ندارم) وقتی که سوءظن دارم باید رفع شود اطمینان کامل هم به دولت دارم اطمینان به شخص آقای فرزین دارم که به قدری که توانایی دارد نمیگذارد از قانون تخلف بشود ولی اطمینان به ایشان سلب تکلیف از بنده نمیکند که بنده داد خودم را نزنم بنده عرض میکنم با این صورت تنظیم نشود که رجوع به دفاتر جزو جمع بکنند ببینید در این ایالت و ولایت ایران چه اندازه ما مستغلات انتقالی داریم بعد این صورت ضمیمه را ضم به این لایحه نکنند که یک لایحه صحیحی بشود که هم ما در رأی دادنش راحت باشیم و هم اهالی در موقع اجرا تا این طور نشود فایده ندارد و به این ترتیب مطلق و به طور اجمال و ابهام در موقع اجرا هم مجری قانون گیر میافتد و هم کسانی که توضیح دهنده قانون هستند. ولی حالا که ما وقت داریم مجلس کار ندارد میتواند اینها را جرح و تعدیل بکند و هم کمیسیون قوانین مالیه کار ندارد این صورت را با صورت جزو جمع مفصل بنویسند یا مال ولایات و بیاورند یک قانون مفصل صحیحی رأی بدهیم که به موقع عمل گذاشته
شود و الّا با این ترتیب همان گرفتاریها در ضمن عمل پیش میآید این عقیده بنده است و یک پیشنهادی هم در همین زمینه دارم که تقدیم مقام ریاست میکنم.
وزیر مالیه- در اساس مسئله که توضیحات به قدر کافی از طرف آقای مخبر داده شد دیگر لازم نیست حالا بنده میفهمم که آقای آقاسیدیعقوب معطلیشان فقط در دفتر و صورت است که اسامی و نقاط محلها معین شود اگر میدانستم مقصود این مسئله بود که واقعاً وقتمان هم زیاد تلف نمیشد. این ممکن است البته صورت را تهیه کرد و داد اگر اجازه بفرمایید میرود به کمیسیون و در کمیسیون هم مطالعه میشود.
بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
یاسایی- با کفایت مذاکرات مخالفم.
بعضی از نمایندگان - دو شوری است.
رئیس- آقای ناصری
ناصری- مخالفت بنده از نقطهنظر دیگری است. واگذاری منال دولت به اشخاص برای استفاده که میکنند نیست. تصور میکنم صورت خالصهجات انتقالی و مستغلات را اگر در کمیسیون ملاحظه میکردید اغلب این خالصهجات یا یک منال جزئی واگذار شده است دولت هم مالک این مستغلات بوده است. قانون مستغلات البته الزام میکند که صدی پنج مالیات معمولی را بدهد ولی حقیقت هیچ تطبیق نمیکند این مستغلی را که در بعضی جاهای مثلاً خراسان است به ارزشی که دارد در برابر یک مبلغ خیلی کمی به متصرفین فعلی واگذار میشود عقیده بنده این بود که اقلاً در حدود ده برابر مالیات سابقش واگذار بشود و بنده نمیدانم در کمیسیون آیا مالیات مستغلات را از نقطهنظر مقدار مالیات هیچ یک از آقایان اعضای محترم کمیسیون ملاحظه فرمودهاند یا نه؟ این مستغلاتی که به اشخاص در سابق واگذار شده است در مقابل منال دولت در واقع منال دولت یعنی حقوقی که دولت میگرفته است واگذار شده است به اشخاص خیلی جاها اصلاً دولت حقوقی نداشته است و به عنوان سرایداری به اشخاص واگذار کرده است فرض بفرمایید یک مستغلی که در حدود سی چهلهزار تومان ارزش داشته است در مقابل بیست تومان، سی تومان به اشخاص داده شده است حدود مالیات سابق مستغلات این طورها است شاید کمتر مستغل باشد که به صد تومان واگذار شده باشد در این صورت پنج برابر پنج بیست تومان صد تومان یک مستغل فوقالعاده گرانبهایی را منتقل کردن به اشخاص به عقیده من یک بیانصافی است نسبت به املاک در ایران به همان استدلالی که آقای مخبر فرمودند املاک یک حالت خیلی آسفانگیزی دارد و هر جا در نتیجه خشکسالی در نتیجه یک آفات ارضی و سماوی مالکین آنها محتاج یک خرجهای فوقالعاده شدهاند و خیلی املاکی هم هست که جزو جمعش صد خروار بوده است امروز از عهده ادای پنجاه خروار هم برنمیآید قانون ممیزی هم در واقع موجد اصلیاش این بوده است شکایت مالکین این بوده است در قسمت مستغلات بنده یقین دارم که صورت مستغلات (بنده تشخیص ندادم) تصور میکنم جواب آقای مخبر محترم به آقای آقاسیدیعقوب خیلی اقناع کننده بوده است چون اگر مالیاتی میداده است آن شخص مالیات بده خود این مالیات دادن تصدیق بر انتقالی بودن این مستغل است ولی از نقطهنظر مالیات یک قدری از قاعده خارج است آنچه بنده از سوابقی که در مالیه دارم و کار میکردم اطلاع دارم مالیات این مستغلات خیلی خیلی ناقابل است شاید کمتر از این مستغلات باشد که از دویست تومان تجاوز بکند در صورتی که اراضی خیلی مهم و مستغلات فوقالعاده مهمی بوده است.
مخبر- این لایحه دو شوری است و البته در بینالشورین هم چند روزی طول میکشد آقای وزیر مالیه هم فرمودند که آن صورت را بفرستند در این صورت رأیی که باید گرفته شود راجع به شور اول آن رأی گرفته شود بعد در ضمن
شور دوم که میخواهیم به ترتیب لایحه بدهیم آن صورت هم در کمیسیون ملاحظه خواهد شد و راجع به تفاوت قیمت هم که آقای ناصری فرمودند این البته یک قیمتی است که بسته به نظر مجلس است دولت پیشنهاد کرده است تومانی پنج تومان کمیسیون هم با این که مالیاتش را خارج کنند موافقت کرد و البته اگر آقایان نظری داشته باشند این یک چیزی است که مربوط به نظر آقایان و مجلس است ممکن است پیشنهاد بکنند هر طور که مجلس قبول کرد البته رفتار خواهد شد.
رئیس- مذاکرات کافی است؟
یاسایی- بنده مخالفم.
رئیس- بفرمایید.
یاسایی- عرض میشود که این قانون مهمی است همان اندازه که قانون خالصهجات انتقالی اهمیت داشت این قانون هم اهمیت دارد منتهی دولت خیلی کوچکش کرده است و در ضمن یک ماده واحده آورده است به مجلس و آقایان هم توجهی نکردهاند حالا که مذاکره میشود متوجه میشوند که همان اهمیت را دارد. اینجا نوشته است دولت مجاز است که مستغلات را بفروشد ولی اگر صد و پنجاه سال قبل در رقبه نادری یک دکان یا حمامی را پیدا کرده است آن را هم بفروشد؟! به موجب این قانون این جور میشود و شما هیچ مرور زمانی قائل نشدهاید در آنجا ما گفتهایم که سی سال و بیست سال مرور زمان املاک خالصه انتقالی باشد و بالاخره اختلاف راجع به حکمیت بشود. اینجا مقصود دولت این بوده است که هر مستغلی به هر نحوی در دست هر کس هست حالا که رقبه پیدا کردند بفروشد و تومانی پنج تومان از مردم بگیرد ولی مال دویست سال قبل را هم بگیرد؟! ما مخالف این هستیم. بالاخره باید یک مرور زمانی برایش قائل شد اگر مقصود این است که مطابق قانون خالصه انتقالی باشد باید در خود ماده واحده قید شود. آن موادی که در قانون خالصه انتقالی هست راجع به حکمیت مثلاً اگر یک مستغلی وقف بر مسجد است مطابق آن قانون باید به مصرف همان مسجد برسد ولی در اینجا ساکت است و همین طور سایر مواردی که در قانون خالصه انتقالی است و به نظر بنده این را باید یک مواد دیگری برایش تنظیم کرد و از صورت ماده واحده بودن کمیسیون درش بیاورد و تنظیم بکند برای شور ثانی تقدیم مجلس نماید.
مخبر- آقای یاسایی معلوم میشود در موقعی که بنده توضیحاتی در جواب فرمایشات آقای آقاسیدیعقوب دادم توجه نفرمودید. بنده عرض کردم مابین خالصهجات ملکی و خالصهجات مستغلی خیلی تفاوت است. خالصهجات ملکی سابقاً هم یک مالیاتی میداده است ملاحظه بفرمایید کلیه املاک یک مالیاتی به دولت میداده است هم املاک اربابی و هم خالصه انتقالی هر دو دارای یک مالیاتی بودهاند حالا که میخواهند تشخیص بدهند یک اشکالاتی مابین دولت و مردم پیدا میشده مردم میگفتند این ملک مال من است دولت میگفت مال من است البته روی یک اصولی دولت میگفت یعنی از روی رقبات و البته ما محتاج بودیم که یک موادی بگذرانیم و مرور زمان و حکمیت هم برایش قائل بشویم و تمام این طرق را در نظر بگیریم. اما در قسمت مستغلات عرض کردم این طور نیست برای این که مستغلات قبل از این مالیات صدی پنج به هیچوجه مالیات به دولت نمیداده و مالیات نداشته مستغلات اربابی قبل از مالیات صدی پنج به هیچوجه مالیات نمیداده و اگر یک مستغلی مالیات میداده معلوم میشود این به واسطه یک حقی بوده که دولت در آن مستغل داشته است حالا هم ما از تاریخ تصویب این قانون آن مستغل را اربابی میشناسیم اگر یک حقی دولت از آن مستغل میگیرد فرض بفرمایید یک مستغلی را دولت سالی صد تومان میگیرد سالی صد تومانش را دولت تومانی پنج تومان میفروشد.
اگر یک مستغلی در اصل مال دولت بوده است و انتقال داده است دولت از او چیزی نمیگرفته است ما از این تاریخ آن را اربابی میشناسیم (یاسایی- این را ننوشتهاید،
بنویسید که واضح باشد) پس هیچ اختلافی بین مردم و دولت باقی نمیماند تا ما حکمیت و آن قسمتها را قائل بشویم برای این که مخصوصاً در لایحه دولت حکمیت هم نوشته شده است ولی برای این که ما خواستیم رفع این اشکال بشود و به هیچوجه بین مردم و دولت اختلاف پیش نیاید آن حکمیت را برداشتیم لکن از تاریخ تصویب این قانون کلیه املاک را اربابی میشناسیم و اگر یک حقی دولت میگیرد آن را میفروشد و آن حق هم البته تصدیق میفرمایید یک چیزی نیست که اسباب اختلاف باشد به جهت این که به ترتیب سنواتی قبوض مالیاتی معمول بوده است ده سال بیست سال سی سال که مالیات میداده قبضش را گرفته است البته معلوم است حالا هم مالک است و اگر نمیداده است که حالا هم چیزی از او نمیگیرند و گمان نمیکنم اختلافی پیش بیاید که محتاج به حکمیت و این ترتیبات باشد.
ملکآرابی- حالا مذاکرات کافی است.
رئیس- پیشنهادی از آقای فهیمی رسیده است. قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم که لایحه از دستور خارج شود و به کمیسیون عودت داده شود تا تکمیل کنند و به مجلس پیشنهاد کنند.
رئیس- بفرمایید.
فهیمی- چون بنده ملاحظه میکنم در اصل موضوع مخالفتی نیست لکن با این ماده که به طور ناقص پیشنهاد شده است نظریات مخالف است و یک ماده بیشتر نیست ما هم حالا باید رأی بدهیم به شور ثانی و البته اشخاصی که مخالفت دارند ممکن است رأی ندهند در صورتی که خیال رد کردن این لایحه را هم ندارند این را برای تسهیل امر ممکن است از دستور خارج کنند برود به کمیسیون در آنجا مطالعه کنند آقای وزیر مالیه هم ممکن است حاضر شوند و توضیحات بدهند و لایحه را تکمیل و ثانیاً به مجلس تقدیم کنند که اسباب اشکال نشود.
مخبر- بنده از آقای فهیمی انتظار نداشتم که این پیشنهاد را بفرمایند برای این که خودشان ترتیبات مجلس را بهتر میدانند و کاملاً مطلعاند که کمیسیون باید نظریات مجلس را ببیند و در آنها دقت بکند تا از روی آنها بتواند یک پیشنهاد جدیدی بکند و شور اول و دوم هم که قرار داده شده برای همین است بنده عجالتاً با کمیسیون چطور میتواند بفهمد که نظریات آقای فهیمی یا سایر آقایان چیست پیشنهاد برای همین نظریه است چرا از دستور خارج شود؟ بنده عرض کدم مطابق جریان مجلسی در اینجا رأی گرفته میشود برای شور دوم البته چون با اصل همه موافقند رأی میدهند بعد اگر نظریاتی دارند پیشنهاد میدهند پیشنهادات هم میرود به کمسیون در کمیسیون پیشنهادات را دقت میکنند نظر دولت را هم جلب میکنند و صورت را هم میخواهند بعد موافق جمیع نظریات لایحه را تنظیم میکنند و در دفعه ثانی اگر اختلاف نظری باشد البته ممکن است بفرمایید ولی حالا کمیسیون نظریه آقایان را هیچ نمیداند و دو مرتبه مجبور است روی اصل نظریه خودش راپرت بدهد آن وقت دو مرتبه که لایحه میآید باز همین اختلافات در بین هست بنابراین خواهش میکنم آقای فهیمی هم موافقت بفرمایند و پیشنهادشان را مسترد بدارند و آن نظریاتی را که دارند پیشنهاد کنند که برود به کمسیون تا کمیسیون از روی آن نظریات یک ترتیب جدیدی را اتخاذ کند.
فهیمی- بنده پیشنهادم را پس میگیرم اما رأی نمیدهم.
رئیس- پیشنهادات قرائت میشود.
(به مضمون ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم ماده واحده این شکل نوشته شود:
مستغلات انتقالی مشمول خالصهجات انتقالی است مگر
از حیث مالیات آتیه تابع مقررات قانون مستغلات است.
مؤید احمدی
پیشنهاد میکنم صدی پنج مبدل به صدی هفت شود.
ع. روحی
مقام ریاست معظم
تبصره ذیل را به ماده واحده اضافه مینماید:
تبصره- در صورتی که مالیات جزو جمعی مستغلات علاوه بر نصفه عواید سالیانه آن باشد وزارت مالیه مکلف است میزان مالیات را نصفه عواید سالیانه قرار بدهد.
دهستانی
مقام ریاست مجلس دامت عظمه
این بنده پیشنهاد میکنم که ماده واحده به شرح ذیل تنظیم شود:
ماده واحده- به وزارت مالیه اجازه داده میشود که مستغلات انتقالی را از تاریخ تصویب این قانون ملک اربابی شناخته و بعد از وضع صدی پنج مالیات مستغلات بقیه جزو جمعی را تومانی پنج تومان به متصرفین فروخته و قیمت آن را از سنه ۱۳۰۹ سه سال به سه قسط دریافت دارد.
دهستانی
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
بنده پیشنهاد میکنم ماده واحده به نحو ذیل اصلاح شود:
ماده واحده- به وزارت مالیه اجازه داده میشود که مطابق قانون بیستم اسفند ۱۳۰۶ مستغلات انتقالی را که در تصرف مردم است از تاریخ تصویب این قانون
الخ یاسایی
بنده پیشنهاد میکنم عوض عبارت دولت مجاز است نوشته شود دولت مکلف است
عدل
بنده پیشنهاد میکنم که ماده واحده به طریق ذیل نوشته شود:
ماده واحده- مستغلاتی که سابقاً متعلق به دولت بوده و فعلاً در تصرف مالکانه اشخاص است از تاریخ تصویب این قانون ملک اربابی شناخته میشود و راجع به مالیات تابع مقررات قانون مالیات مستغلات خواهد بود ولی هرگاه مالیات فعلی آنها بیشتر از صدی پنج عایدات سالیانه باشد مازاد آن را از قرار تومانی پنج تومان از دولت خریداری نموده و قیمت را از اول ۱۳۰۹ در ظرف سه سال تأدیه نمایند. فهیمی
پیشنهاد میکنم در ماده اول این نوع اصلاح شود:
مستغلات انتقالی مطابق صورت ضمیمه که در تاریخ اجرای این قانون الخ یعقوبالموسوی
دو تبصره ذیل را پیشنهاد مینمایم:
تبصره (۱) مستغلاتی که در باغات و اراضی خالصه انتقالی ساخته شده است مالیات آن اراضی از قرار تومانی پنج تومان دولت مکلف است بفروشد.
تبصره (۲) اراضی خالصه شهری که در تصرف اشخاص است و دولت حقالارض یا اجازه دائمی از آنها میگیرد دولت مکلف است به متصرفین از قرار تومانی پنج تومان بفروشد. صادق خواجوی
پیشنهاد میکنم پس از عبارت صدی پنج دریافت میداشته عبارت ذیل اضافه شود یا فعلاً حقالارض سالیانه یا مالالاجاره از آنها میگرفته الخ. عدل
پیشنهاد میکنم قسمت اخیر ماده واحده به شرح ذیل اصلاح شود:
و از آن قسمت مستغلاتی که دولت قبل از مالیات موضوعه صدی پنج مستغلات مالیاتی دریافت میداشته الی آخر. احتشامزاده
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
بنده پیشنهاد میکنم به جای از قرار تومانی پنج تومان نوشته شود از قرار عشر قیمت عادله فعلی مستقل فروخته الی آخر ناصر
مقام ریاست عالیه دارالشورای ملی دامت عظمه
بنده پیشنهاد میکنم که میزان صدی پنج به صدی چهار تبدیل و تعیین شود. اورنگ
مقام عالی ریاست مجلس مقدس دامت عظمه
بنده پیشنهاد میکنم که ماده واحده این قسمت تنظیم شود:
دولت مالیات مستغلات خالصگی که از تاریخ این قانون پانزده سال قبل عمل به خالصگی میکرده ملک اربابی شناخته و اضافه مالیاتی که بعد از وضع مالیات صدی پنج مستغلات تومانی پنج تومان به قسط متساوی سه ساله به متصرفین آنها برگزار نماید. سیدمرتضی وثوق
رئیس- آقایان موافقین با ورود در شور دوم قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. خبر کمیسیون بودجه راجع به اضافه حقوق معلمین.
(به شرح ذیل قرائت شد)
کمیسیون بودجه لایحه نمره ۱۳۲۴۰ راجع به کرایه منزل معلمین را مطرح و پس از مذاکرات لازمه ماده واحده ذیل را تصویب و به عرض مجلس میرساند.
ماده واحده- وزارت معارف مجاز است علاوه بر حقوقی که در قانون ۹ تیر ماه ۱۳۰۸ برای استخدام دوازده نفر معلم فرانسوی منظور گردیده است در صورتی که مقتضی بداند به هر یک سالیانه دویست و پنجاه تومان از محل اعتبار مصوبه هذه السنه مدارس متوسطه بابت کرایه منزل تأدیه نماید.
رئیس- ماده واحده مطرح است. آقای روحی
روحی- عرضی ندارم.
رئیس- آقای ضیا
ضیا- بنده که اساساً نسبت به کمک و مساعدت درباره معلمینی که جلب میشوند استخدام میشوند کاملاً موافق هستم ولی وزارت معارف یک اصلی را که روی هم رفته کهنه شده بود در جریانهای دولتی آن اصل را تجدید میکند و آن عبارت است از تبعیض، سابق بر این گفته میشد که اگر چنانچه مثلاً وزارت مالیه حقوق اعضا و مستخدمین خودش را زودتر میدهد به مناسبت این است که معمولاً پهلوی بخاری است و هر کس نزدیکتر به بخاری است زودتر گرم میشود این یک اصل شده بود و بالاخره در نتیجه جریانهای اخیره و مراقبت شدید اعلیحضرت و دقت دولت راجع به این موضوع این اصل از بین رفت و معدوم شد زیرا همه مستخدم دولت و همه یکسان هستند و اگر درباره کسی میبایستی رعایتی بشود و تسهیلاتی فراهم بیاید نسبت به سایرین هم که در ردیف او هستند بایستی همین طور رعایت شود یک عده از معلمین را وزارت معارف استخدام کرده است بعضی از آنها در طهران هستند و بعضی از آنها در ایالات ولایات و این ترتیب تبعیض میشود زیرا از طرف وزارت معارف نسبت به معلمینی که دائماً آنها را میبیند و خدمات آنها را دقت میکند رعایت تسهیلات را میکند درباره آنها در حالتی که معلمین دیگری هستند که استخدام شدهاند در ایالات و ولایات و بسیاری از آنها هم هستند که در جاهایی که نسبتاً وسایل زندگانی فراهم نیست امرار معاش مینمایند و خدمت خودشان را ادامه میدهند. وزارت معارف آن توجهی را که باید درباره عموم معلمین یکسان بدارد و مخصوصاً نسبت به معلمین خارجی ندارد و این ترتیب سبب میشود که معلمین اروپایی که استخدام شدهاند و در نقاط مختلفه هستند از کار دلسرد میشوند من باب مثل و برای جلب نظر معاون محترم وزارت معارف عرض میکنم که دو نفر از معلمین خارجی استخدام شدهاند برای مدرسه صنعتی فارس اولاً سوابق تحصیلی آنها در وزارت معارف هست علاوه بر این که تحصیلات در مدارس عالی صنعتی داشتهاند در دارالمعلمین صنعتی هم تحصیلاتی داشتهاند و دیپلمه دارالمعلمین صنعتی برلن هستند و با نهایت میل هم حاضر شدهاند به ایران بیایند و در یک مدرسه جدیدالتأسیس خدمت نمایند و البته بودجه مدرسه هم کم بود به علاوه فرق میکند یک مؤسسه را که دولت بخواهد راه بیندازد یا اشخاص متفرقه زیرا در بدو امر دولت مستخدمینی را که بخواهد بیاورد البته حقوق زیاد میدهد همین طور که میبینید ولی اگر اشخاص عادی بخواهند معلمینی یا
اعضا و مستخدمینی دعوت نمایند رعایت تناسب بودجه را هم مینمایند. نسبت به این دو نفر معلم این رعایت هم شده است یعنی معلمینی که شاید این قدر معلومات و تحصیلات نداشته باشد در وزارت معارف استخدام شدهاند برای مدارس طهران و حقوق زیادی که آقایان تصویب فرمودهاند و لازم هم بوده است به آنها داده میشود ولی نسبت به این دو نفر معلم یکی از آنها هم مدیر مدرسه است (مدیر فنی مدرسه است) و هم معلم آهنگری است ماهی دویست تومان میگیرد و دیگری که معلم تجاری است با ماهی صد و پنجاه تومان آن هم در شیراز زندگی میکنند همه ماها میدانیم که در طهران وسایل زندگانی آن هم برای اروپاییها بیشتر فراهم است تا در ایالات و ولایات معذالک آنها تحمل کردهاند و واقعاً خدمت کردهاند و ممکن است آقایان کم و بیش مستحضر باشند که این مؤسسه آرام آرام میرود که خودش را برای مملکت ایران مفید بکند و مورد استفاده واقع شود اینها هم جوانهای لایقی هستند برای کرایه منزل آنها بنده دقت کردم دیدم در شیراز برخلاف طهران یا اصفهان خانه کرایهای کم و گران است در اصفهان طهران و اغلب نقاط ایران مردم خانههایی میسازند و کرایه میدهند ولی در شیراز هر کس خانه دارد فقط برای سکونت خودش است برای معلمین خارجی زحمت بود تهیه منزل. یک منزلی با کمک یکی از دوستان برای آنها تهیه شد و نشستند برای کرایه منزل آنها در بودجه امسال مدرسه که از تصویب مجلس گذشته است یک مبلغی منظور شده چون بودجه مدرسه دربست بیست هزار تومان بود و وزارت معارف میتوانسته است با پیشنهاد مدرسه تغییر وتبدیلی راجع به مخارج بدهد یک مبلغی هم برای کرایه منزل آنها پیشنهاد شد اما مطابق جریان محاسباتی و مالیاتی میگویند ممکن نیست چون یک چنین قانونی لازم داشته است حالا این یک موضوع است که شش ماه تمام در وزارت معارف بنده با وزیر معارف و رئیس محاسبات صحبت میکنم حالا آقایان یک لایحه روی همین احتیاج تنظیم کردند. برای دوازده نفر معلمینی که پهلوی خودشان در مدارس طهران استخدام شدهاند بدون این که دقت کنند که یک معلمینی هم هستند در اطراف ایران آنها هم یک چنین احتیاج فاحشی را دارند اگر استحقاق دارند درباره آنها هم منظور شود اگر استحقاق ندارند در استحقاق این آقایان هم باید دقت شود. بالاخره یک لایحه تنظیم کردهاند به مجلس فرستادهاند بدون مطالعه اطراف امر کمیسیون هم با یک حسننیت تصویب کرده است به عقیده بنده این عمل سبب میشود که معلمین دیگر از کار دلسرد شوند. سبب میشود که تصور بکنند وزارت معارف برایش نزدیک و دور فرق میکند همینطوری که در جاهای دیگر خیال نمیکنند برای وزارت معارف نزدیک و دوری هست در ایران هم نباید باور کنند و باید معتقد باشند که در برابر وزارت معارف مدرسه که در مرکز هست یا فلان مدرسه که در برازجان یا چاه کوتا یا ابهر است هیچ فرق نمیکند همینطوری که معلمین مدارس طهران باید غنی و راحت باشند تا بتوانند به امور خودشان برسند معلمین مدرسه زرقان فارس هم بایستی خیالشان راحت باشد تا به کارهایشان برسند بنده یک پیشنهادی هم در این خصوص تنظیم کردهام و تقدیم مقام ریاست میکنم به عقیده بنده وزارت معارف باید بیشتر از این در تعمیم ترقی معلمین و محصلین سعی نماید که تبعیض در کار نباشد تا این که مدارس روی هم رفته ترقی بکنند و مدارس ما مطابق احتیاجی که داریم پیشرفت کند.
معاون وزارت معارف- فرمایشاتی که آقای نماینده محترم فرمودند باید تصدیق کرد که شاید محلش در این لایحه نبود زیرا که ما یک لایحه آوردیم برای کمک خرج عده معلمینی که جدیداً میخواهیم کنترات کنیم و آقا وارد شدند در وضعیت زندگانی معلمینی که در فلان جا هستند. ما اگر میخواستیم یک آدم اداری باشیم بایستی حتی به معلمین داخلی هم اجازه ندهیم که مرجعی غیر از وزارتخانه متبوعهشان داشته باشند ولی متأسفانه
ما میآییم این امری که اختلال به امور اداری وارد میکند خرده خرده به مستخدمین خارجی هم نشر میدهیم که شما میتوانید به مقامات غیرمسئول غیر از همان مقام مستقیمی که شما مسئول آن هستید مراجعه کنید...
همراز- آقا این چه حرفی است میزنید اولین مقام مجلس است.
(همهمه نمایندگان)
آقاسیدیعقوب- ای داد بیداد مشروطیت از بین رفت. مجلس حق حرف زدن ندارد.
(همهمه نمایندگان - صدای زنگ رئیس)
معاون وزارت معارف- آقا اجازه بدهید من حرفم را بزنم.
یاسایی- میفهمی چه میگویی؟ (با حرارت)
(همهمه نمایندگان)
آقاسیدیعقوب- یعنی چه این حرفها چیست؟
در این موقع چند نفر از آقایان نمایندگان با همهمه و داد و فریاد از مجلس خارج میشدند)
معاون وزارت معارف- آقا من چه گفتم عرض کردم تبعه خارجه...
یاسایی- تهدید میکنی (با حرارت) اولین دفعهای است که یک معاون این طور پشت تریبون در مقابل نمایندگان ملت حرف میزند تو مسئول من هستی. (با حرارت)
کازرونی- چرا بازی درمیآورید (خطاب به معاون) حرفت را تمام کن آقا.
آقا سید محمدتقی طباطبایی - این صحبتها چیست؟
پورمحسن- (با حرارت) حرفت را بزن.
کازرونی- مگر چه گفت آقا؟ چرا نمیگذارید حرف بزند!!
(در این موقع مجدداً چند نفر دیگر از آقایان نمایندگان از مجلس خارج میشدند)
معاون وزارت معارف- اگر بنده خلافی عرض کردم معذرت میخواهم بنده عرض میکنم مرجع نظام مجلس شورای ملی است یک نفر تبعه خارجه باید به محلی که مرجع تظلم او است مراجعه کند...
(صحبت بین نمایندگان)
کازرونی- صحیح است آقا صحیح میگویی آقا مسئول وزارتخانه است.
معاون وزارت معارف- یک نفر تبعه خارجه باید به مرجع خود تظلم کند اگر ما رسیدگی نکردیم البته باید به مجلس شورای ملی که مرجع تظلمات است مراجعه کند اما راجع به کمک خرجی که میفرمایند. ما وضعیت معلمین را در تمام نقاط مملکت میبینیم و معلمین خارجی را هم جدیت میکنیم که وضعیتشان معتدل و بر طبق زندگی عمومی باشد و این دوازده نفر هم معلمینی هستند که برای کرایه خانهشان...
رئیس- آقا عده برای مذاکره کافی نیست.
۶- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
عراقی - بنده پیشنهاد ختم جلسه میکنم.
رئیس- اگر موافقت بفرمایید جلسه را ختم میکنیم. جلسه آتیه یکشنبه هفتم مهرماه سه ساعت قبل از ظهر.
(مجلس بیست دقیقه بعدازظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - دادگر