مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ آذر (قوس) ۱۳۰۱ نشست ۱۷۶
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
جلسه ۱۷۶
صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه چهارم قوس ۱۳۰۱ مطابق هشتم ربیعالثانی ۱۳۴۱
مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای مدرس نایب رئیس تشکیل گردید. صورت مجلس یوم شنبه سوم قوس را آقای امیرناصر قرائت نمودند.
نایب رئیس- آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)
محمد هاشم میرزا- بنده در موضوع لباس وطنی مستخدمین شرح مبسوطی در موافقت خودم بیان کردم عجب در این است که در صورت مجلس نوشته شده مخالف بودم یقین به عرایض بنده گوش ندادهاند.
نایب رئیس- آقای حاج میرزا اسدالله خان (اجازه)
حاج میرزا اسدالله خان- آقای سردار معظم کردستانی را غائب بی اجازه نوشتهاند الآن چهار پنچ روز است که مریض بستری هستند.
نایب رئیس- یکدفعه دیگر بفرمائید.
حاج میرزا اسدالله خان- عرض کردم آقای سردار معظم چهار پنج روز است مریض بستری هستند و ایشان را بیاجازه نوشتهاند.
نایب رئیس- اطلاع دادهاند یا نه؟
آقا سید یعقوب (رئیس کمیسیون عرایض) - آقای سردار معظم کردستانی پریروز نوشتند که امروز بنده مریض هستم اجازه بدهید کمیسیون هم نوشت مادامی ناخوش هستند اجازه داده شود و اگر مریض هستند عذرشان مسموع است.
نایب رئیس- آقای سردار مفخم (اجازه)
سردار مفخم- در صورت جلسه عرضی ندارم بعد از صورت مجلس توضیحاتی را که دیروز تقاضا کردم خواهم داد.
نایب رئیس- کتباً مرقوم فرمائید.
سردار مفخم- دیروز عرض کردهام.
نایب رئیس- در صورت مجلس ایرانی نیست؟
(گفته شد خیر)
نایب رئیس- صورت مجلس تصویب شد.
آقای سردار مفخم (اجازه)
سردار مفخم- دیروز آقای حاج شیخ اسدالله در ضمن فرمایشات شان یک اعتراضاتی نسبت به کمیسیون فواید عامه فرمودند که گمان میکنم مورد نداشت ولی به موقع بود این را در موضوع اشیاء تزئینی و لوکس بنده دو مرتبه راپُرتش را در همین جا عرض کردم و آقای رئیسالتجار هم راجع به همین موضوع در چند روز قبل از آقای رئیسالوزراء در همین جا رسماً سئوال کردند ولی حالا برای استحضار خاطر آقای حاج شیخ اسدالله و اطلاعشان مجدداً بطور اختصار عرض میکنم. وقتی که این پیشنهاد به کمیسیون فواید عامه ارجاع شد چند جلسه کمیسیون فواید عامه تشکیل داد و مذاکراتی که لازم میدانست در این موضوع کاملاً بعمل آورد و این طور مقتضی دید که با یک اشخاص بصیری هم شور کرده باشد بنابراین تقاضا کردیم آقایان مشیرالدوله و نصرتالدوله و سردار معظم خراسانی و نمایندگان تجار و اصناف تشریف بیاورند به کمیسیون و چند جلسه هم تشریف آوردند وجود رئیس گمرک را هم لازم دانسته او هم در جلسه حاضر شدند و مذاکراتی که لازم بود در این خصوص بعمل آمد و بالاخره چون به اشکالاتی برخوردند این طور مقتضی دیدند که این پیشنهاد مراجعه شود به هیئت دولت و وزارت فواید عامه که در این خصوص تحقیقات و مذاکرات عمیقه نموده و بعد در ثانی وزارت فواید عامه پیشنهاد کرده و به کمیسیون نوشته تا کمیسیون راپُرت آنرا به مجلس تقدیم نماید. از آن زمان تا بحال مکرر کمیسیون فواید عامه چه به توسط هیئت رئیسه و چه خودش مستقیماً مطالبه این راپُرت را از وزارت فواید عامه کرده است ولی به دفعالوقت و مسامحه گذراندهاند و امروز فردا میکنند و جواب هائی را که وزیر فواید عامه میگوید شاید حالا مقتضی نباشد این جا عرض کنم ولی تعویق در تقدیم راپُرت بواسطه مذاکراتی است که در این خصوص در وزارت فواید عامه باقی و ناتمام است و هر ساعتی که این پیشنهاد از طرف وزارت فواید عامه برسد کمیسیون با کمال عجله و فوریت عقیده خودشان را ضمیمه کرده و راپُرتش به عرض مجلس خواهد رسید (صحیح است) ولی حالا علت این که وزارت فواید عامه چند وقتی صلاح نمی داند بفرستد ممکن است آقای حاج شیخ اسدالله از خود وزیر فواید عامه سئوال و تحقیق فرماید و به سئوالی که آقای رئیسالتجار در این خصوص از رئیس دولت کردند و جوابی داده نشد و موکول به بعد کردند مطلب معلوم است شاید اشکالاتی در بین هست که میخواهند رفع نمایند.
نایب رئیس- البته تأکید میشود که وزارت فواید عامه جواب بدهد. دستور جلسه بقیه مذاکرات در ماده الحاقیه قانون استخدام و قانون اعتبار نفت.
آقای آقا سید یعقوب در دستور فرمایشی دارید؟
آقا سید یعقوب- بنده سئوالی در مجلس دارم.
نایب رئیس- بگذارید برای بعد.
آقای نجات هم فرمایشی دارند؟
آقا میرزا محمد نجات- چون بعضی لوایح به کمیسیون مبتکرات رسیده است کمیسیون هم بواسطه عدم حضور بعضی اعضاء نمیتواند تشکیل شود خواهشمندم مقرر بفرمائید در موقع تنفس از شعبه اول و دوم به جای آقای داور و عمیدالممالک دو عضو دیگر انتخاب بشوند تا کمیسیون بتواند به لوایح معطله رسیدگی نماید.
نایب رئیس- عجالتاً بقیه مذاکرات در ماده الحاقیه قانون استخدام مطرح است. آقای آقا سید فاضل که موافق بودند ولی هنوز مذاکره نکردند ولی باقی اجازهها باستثناء دو سه نفر محفوظ نمانده است. هر کس اجازه خواسته باید مجدداً بخواهد.
آقای آقا سید فاضل (اجازه)
آقا سید فاضل- راجع به ماده الحاقیه از مخالفین این ماده یک دلیل قاطع و یک برهانی که بنده به او اطمینان پیدا کنم و قانع شوم نشنیدم و تقریباً آنچه از بیانات آقایان مخالفین شنیدهام یادداشت کردهام که ردش را به عرض مجلس برسانم. حالا اگر آقایان دیگر به این دلایل قانع شدند مسئله دیگری است که بنده هنوز قانع نشدم. یکی از محترمین آقایان در موقع مخالفت فصل مشبهی فرمودند که این ماده الحاقیه مربوط به هیچیک از فصول و مواد قانون استخدام نیست و به عدم اطناب فرمودند و یکی یکی فرمودند مربوط به فصل اول نیست، به فصل دوم نیست، هکذا تا آخر و بنده گمان میکنم همین قدر که این قانون استخدام متعرض مستخدمین کشوری شد، متکفل لباس مستخدمین هم هست و خودش یک ماده مستقل است و همین قدر کفایت میکند و لازم نیست که مربوط به فصل اول باشد یا به ماده دهم یا بیستم همین قدر که این قانون راجع به وظایف مستخدمین کشوری است این ماده الحاقیه هم مربوط به لباس آنها است به این مناسبت ماده مستقلی است و کافی است و لازم است مربوط به یک کدام از این فصول باشد یا نباشد. یک عده دیگری از آقایان محترم میفرمایند این ماده عملی نیست و مجدداً یک فصل مشبهی در این خصوص که عملی نیست بیان فرمودند. و گاهی اظهار میفرمایند که اگر میخواهند این ماده بگذرد و تصویب شود خوب است از وزراء و امراء گرفته به مستخدمین بپردازند بالاخره خوب بود اگر از همین نقطه نظر هم بود یک پیشنهاد واسع و اوسعی میفرمودند و من تعجب میکنم و اگر همین ماده الحاقیه عملی نباشد چطور پیشنهاد آقای زنجانی عملی خواهد شد؟!!! که میفرمایند هر کس از بیت المال مسلمین استفاده میکند لباسش وطنی باشد و اینکه فرمودند اگر مطلب بهتری را میخواهید تصویب بفرمائید این پیشنهاد را تصویب کنید. بنده در این خصوص هر چه کردم این ملازم این نیست که ما این ماده الحاقیه را تصویب کنیم که یکی از این بهتر است و نمیشود گفت که از یک خوب دست بردارند و چون یک خوب بهتری هست و تصویب این ماده الحاقیه با آن پیشنهاد آقای زنجانی منافاتی ندارد هم این خوب است و هم پیشنهاد آقای زنجانی این را هم تصویب میکنیم و آن را هم تصویب میکنیم ابدا منافاتی با یکدیگر ندارد. آقایان دیگر هم که پیشنهاد کردهاند او را هم تصویب میکنیم خلاصه شاهزاده سلیمان میرزا در ضمن بیانات شان یک اشکالاتی از چندین نقطه نظر فرمودند منجمله یکی اینکه مبتلا خواهیم شد به تفتیش و امروز در بدو مذاکرات بیرون تشریف برده بودند.
تبصره- بنده عرض کرده بودم که انشاءالله بعد از اینکه مذاکرات کافی شد و تبصره بنده را خواندند محتاج به این تفتیش که میفرمایند سوء اثر دارد نخواهند شد. منجمله میفرمایند از مستخدمین حسن خدمت و صحت عمل میخواهیم نه لباس.
سلیمان میرزا - صحیح است
آقا سید فاضل- بنده میگویم کمال موافقت را دارم که مستخدم دولت البته باید صحیح العمل باشد و خوب باشد اما لباس هم وطنی باشد هیچ منافاتی ندارد که دارای دو سه چیز باشد. صحیح العمل باشد، خوش اخلاق هم باشد، لباس او هم وطنی باشد. و به این شرافت ظاهری که ملبس بودن به لباس وطنی است علاوه بر شرافت علمی و عملی مفتحر باشد و هیچ ضرری به جائی نخواهد داشت. یکی دیگر این که میفرمودند اگر این ماده تصویب شود یک بلیه خواهد شد و هر مستخدمی را به این وسیله از اداره بیرون میکنند آنروز هم بنده در این خصوص عرض کردم. فلسفه برای این مطلب نیافتم زیرا اگر بنای بهانه جوئی و وسیله تراشی و خدای نکرده اعمال غرض باشد این ماده الحاقیه گناه نکرده که او را دستآویز قرار دهند اینهمه مواد و فصول در این قانون استخدام هست او را سر جای خود باقی میگذارند و به همین ماده الحاقیه میچسبند؟! آنقدر دیوار این ماده الحاقیه کوتاه شده است که به این وسیله ماده الحاقیه یک عده را بیرون خواهیم کرد؟ اگر خدای نخواسته بخواهند دست آویز به دست آورند مادههای مهم تر را میچسبند حالا فرض میکنیم که این ماده را ما تصویب کردیم و دستآویز هم شد برای بیرون کردن مستخدم با زور همین قانون یک ماده دیگری برای محکمه تدوین شده است که حفظ میکند حقوق و حدود مستخدمین را و از این جهت که مستخدم مورد اعمال غرض واقع نشود بخوبی در این قانون پیش بینی شده و مصرح است که اگر ظلم و غرض رانی بی اساس بر مستخدم بشود آنها تظلم میکنند و محاکمه اداری را میخواهند و اگر محقند که حق شان به آنها میرسد و اگر محق نیستند مطابق ترتیبات اداری تنبیه میشوند. یک قسمت دیگر از آقایان میفرمایند که تصویب این ماده بر علیه مستخدمین است در این هم خیلی بنده تأمل کردم و حقیقتاً نفهمیدم چرا بر (علیه) مستخدمین است به جهت اینکه من هر چه فکر کردم تصویب این ماده بر (له) مستخدمین است نه بر علیه آنها...
لسانالملک- خیر آقا اینطور نیست.
آقا سید فاضل- آقای لسانالملک شما ملتفت نیستید بنده بیرون حالی شما میکنم که چطور بر له آنها است. حقیقتاً بنده تعجب میکنم که چطور آقایان میفرمایند بر علیه اینها است. چه ضرر دارد که مستخدمین متحدالشکل بشوند و موضوع رقابت بکلی از بین برود. آقای حاج شیخ اسدالله در این موضوع کاملاً بیانات وافی فرمودند که مستخدمین ساده میشوند و لباس آنها خیلی بهی التعادل میشود و یک چیزهائی که اسباب زحمت است و مستلزم این است که یک عملیاتی از روی رقابت بکنند نمیشود این است که چون بنده مخصوصاً بعضی دیگر خیلی علاقه مند هستم به این ماده، امروز موفق شدم که در خاتمه جلسه کمیسیون استخدام شرفیاب شدم خدمت آقایان اعضاء کمیسیون و یک کاغذهائی را قرائت کردند که اوائلش بنده نبودم نمی دانم چه بود و از خیلی مجامع تلگراف کرده بودند خلاصه یک کاغذی را آقای سلیمان میرزا میخواندند که گویا از مجمع احرار اسلامی بود و از این ماده الحاقیه خیلی تشکر کرده بودند و آن طوری که بنده مطلع هستم که وجد و سرور تلقی کرده بودند. خود حضرت والا تشریف داشتند و بنده شنیدم در دروازه قزوین یکی از مدارس نسوان مدیره آنها که بی بی خانم است اعلان کرده که شاگردان مدرسه من ملبس باشند به لباس وطنی و اگر لباس خارجه بپوشند من قبول نخواهم کرد. عرض کردم شنیدهام العهده علیالروای. از آن طرف بنده از روزی که بین الشورین بود و این ماده پیشنهاد شد و نظر به مخالطت و معاشرتی که بنده با تجار و کسبه دارم دیدم حقیقتاً خیلی مشعوف و با وجد و سرور اند و چه محسناتی که بر اثر اجرای این ماده میشود تلقی کردهاند علاوه بر اینکه بعضی از تجاری که مربوط به بلاد نسجی از قبیل کرمان و یزد و کاشان و خراسان اند و با بنده آمد و رفت دارند بنده را ملاقات کردند و علاوه بر اظهار مسرت تعهد میکردند که ما بعد از آنکه این قانون انشاءالله الرحمن تصویب شد بهترین و نیکوترین لباسها یا عربی اش را عرض میکنم که انفس البسه و افخرالبسه برای مستخدمین با ارزان ترین قیمت تهیه خواهیم کرد. بنابراین بنده خواهش میکنم این قدم عملی را برداریم چون خیلی ترتیبات بنده در حدود خودش میبینم مثلاً ارباب صنایع مملکت صاحب تمول میشوند و آن پیره زن بیچاره که پشت دوک مینشیند و پشم میریسد و یک لقمه نانی تحصیل میکند و کم کم صنایع مملکت رو به ترقی میرود و ارباب صنایع تشویق میشوند و یک قدم عملی است برای اقتصاد این مملکت بنابراین از آقایان خواهشم میکنم استرحام میکنم استدعا میکنم که یک مساعدت و همراهی بفرمایند و این قدم عملی را عجالتاً برای آقایان مستخدمین برداریم بعلاوه این ماده هم بعد از یک سال اجرا میشود و از اول حمل آتیه این قانون اجرا میشود و این ماده هم بعد از یکسال اجرا میشود و کم کم مستخدمین موفق میشوند که از خود وطن لباسهای خوب خوب بخرند و این خیریه که بنده ملاحظه میکنم مرتب میشود و خواهش میکنم آقایان تصویب فرمایند و اشکالاتی هم که فرمودند نسبت به این تبصره پیش میآید اینطور نخواهد شد چرا؟ چون تبصره لباس را معین کرده این چه اشکال و دستآویزی دارد؟ عرض کردم هفتاد و دو ماده است به یکی از آنها متمسک میشوید نه به این تبصره از همه آنها گذشته طور محاکمه معین شده بیخود که نیست و انشاءالله از این تبصره به محضور نخواهیم رسید بلکه به مقصود میرسیم. (صحیح است)
نایب رئیس- آقای ارباب کیخسرو مخالفید؟
ارباب کیخسرو- بلی بلی
آقا سید فاضل- مخالفید آقای ارباب؟!!
ارباب کیخسرو- بلی. همانطور که شما خجالت نکشیدید و موافق شدید بنده هم خجالت نمیکشم و مخالف هستم. عرض میشود در حالی که اظهار مخالفت میکنم عقیده ا م را کراراً در این مجلس به عرض آقایان نمایندگان محترم راجع به عریضه تجار و جلوگیری از اشیاء تزئینی و لوکس به عرض رساندهام. کهن جامه خویش پیراستن به از جامه عاریت خواستن در حالی که عقیده دارم بهتر این بود که سلاطین و بزرگان ما مثل کریم خان لباس کهنه و مندرس میپوشیدند و با شمشیر مملکت را محفوظ میداشتند در این حال چرا مخالف هستم؟ برای ناقص بودن این قانون. برای تبعیض برای اینکه بنده معتقد نیستم که مجلس شورای ملی یک قانونی وضع کند و مظلوم کش کند یا قانون بلااجرا بماند بنده با این سه چیز مخالف هستم.
(بعضی از نمایندگان- صحیح است)
قانون نباید بلااجرا بماند اگر چه کسانی که با عقیده ما مخالفت کردند به عقیده بنده مانند آقای آقا سید فاضل یک فرمایشاتی فرمودند که بنده متأسفانه نتوانستم فرمایشات را ضبط کنم و جوابی در مقابل عرض کنم ولی بطور کلی فرمایشات شان را به دو دلیل میدانستم در صورتی که هر یک از آقایان مخالفین ادله منطقی آوردند (صحیح است) که بنده حقیقتاً در مقابل ادله مخالفین نمیتوانم هیچ چیز پیدا کنم با ادله آنها برابری کند بنده نمیخواهم مجلس شورای ملی این باب را باز کند و حق به خودش بدهد که در زندگانی مردم دخالت کرده باشد آنهم به تبعیض.
(جمعی از نمایندگان- صحیح است)
قانون باید عمومیت داشته با شد (صحیح است) علت ندارد عدهای که میآیند و استخدام دولت را قبول میکنند در تحت فشار باشند (صحیح است) ما تصور میکنیم کسانی که مستخدم میشوند حقوق بشریت خودشان را به ما میفروشند در صورتی که اینطور نیست یک نفر مستخدم با یک نفر تاجر هیچ فرق ندارد تاجر جنس میفروشد مستخدم وقت (صحیح است) غیر از این ما حقی بر آنها نداریم ما در سر وقت آنها باید از آنها کار بخواهیم و حق دیگری بر آنها نداریم (صحیح است) این است که بنده نمیخواهم مجلس شورای ملی تبعیض را قائل شود (صحیح است) و دخالت در زندگانی شخص مردم بکند (صحیح است) و یک دسته که فردا میآیند استخدام دولت را قبول کنند از حقوق بشری خود را محروم کنند (صحیح است) بنده در حالیکه مردم میل دارند و البته حق آقایان بود که این اظهار را بکنند عرض میکنم که ما باید عقب این آیه شریفه برویم: الناس علی دین ماوکهم
بعضی از نمایندگان- آیه نیست.
ارباب کیخسرو- خوب هر چیز هست که عبارت دیگر هم هست که میفرمایند الناس مسلطون علی اموالهم و انفسهم. ما در زندگانی آنها نمیتوانیم و نباید هم دخالت کنیم که فردا هم دخالت کنیم و بگوئیم شما حق ندارید در درشکه بنشینید یا در واگون بنشینید چون مال خارجه است یا لوازمالتحریر نباید استعمال کنید چون مال خارجه است! قند هم مال خارجه است، چائی هم مال خارجه است. پس چرا این اختصاص را برای مستخدمین قائل میشویم. در صورتی که ما هر چه میکنیم باید متعلق به عموم باشد و به تبعیض باید قائل شویم بنابراین بنده معتقدم در عوض این پیشنهاد یک قدری مساعدت کنیم و در پیشنهادی که تجار تقدیم کردهاند و استدعا کردهاند از اشیاء تفننی که به مملکت میآید جلوگیری شود سعی کنیم و جدیت بخرج دهیم زیرا به عقیده بنده همانطور که آنها پیشنهاد کردهاند چیزی که موجب خانه خرابی ما شده است همان اشیاء تفننی است که قیمتش زیاد است و لازم هم نیست و بایستی از آنها جلوگیری بشود و در صورتی که بنا باشد این مسئله قبول شود بنده بیشتر با پیشنهاد آقای زنجانی موافق هستم تا این پیشنهاد.
(جمعی گفتند کافی است و بعضی گفتند کافی نیست)
نایب رئیس- رأی میگیریم به کفایت مذاکرات.
آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
نایب رئیس- معلوم میشود کافی نیست.
آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)
حاج میرزا مرتضی- بلی
نایب رئیس- بفرمائید
حاج میرزا مرتضی- البته آقایان مخالفین هم موافق هستند در اینکه این مسئله یک فواید بزرگی برای اقتصاد مملکت دارد و گمان نمیکنم که هیچی یک از آقایان با این قسمت مخالف باشند که اگر ما بتوانیم هر قدر از ملبوس خودمان را از پارچههای وطنی اختیار کنیم یک خدمت بزرگی به اقتصاد مملکت خودمان نمودهایم و تقریباً احتیاج خودمان را از خارجه محدود کردهایم. در این جا آقایان مخالفین ادلهای بیان کردند که قسمت عمده آنرا شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند اولاً فرمودند این مسئله مربوط به قانون استخدام نیست. بنده عرض میکنم این مسئله کاملاً مربوط به قانون استخدام است به جهت اینکه دولت یک مستخدمی را استخدام میکند برای کار کردن همانطوری که با شرط میکند که بایستی دارای چقدر معلومات باشد مثلاً سه کلاس متوسطه را طی کرده باشند یا اینکه سنش چقدر باشد معتاد به افیون نباشد معروف به اعمال بد نباشد همانطور هم میتواند شرط کند مستخدم من باید ملبس به لباس وطنی باشد و از این جهت کاملاً مربوط به قانون استخدام است. مثلاً دولت شرط میکند مستخدمی که من میخواهم باید لباسش بلند باشد یا کوتاه باشد به هیچ جا هم ضرری وارد نمیآورد. ثانیاً فرمودند که پارچه وطنی کفایت در این یافت نمیشود این هم اشتباه بزرگی است زیرا تابحال چون نمیخریدند پارچه وطنی هم کم بود زیرا ما چیزی را که میخریم مثل عبا یا چیزهائی که تاکنون مرسوم بوده است در این مملکت خرید و فروش میشود یک اجناسی است که هر کدام دو سه تا داریم. باز هم زیاد است. ثالثاً فرمودند این کار مخالف با آزادی اشخاص است این را نفهمیدم مخالف با آزادی است یعنی چه؟ اگر مقصود این است که اجبار است پس هر شرطی که شما در قانون استخدام مینویسید مخالف با آزادی اشخاص است و آزادی را محدود میکند اینهم مثل سایر شرایط است و مخالف با آزادی نیست. رابعاً فرمودند که برای تفتیش آن یک اسباب زحمتی است و هر روز میگویند چون تو لباس وطنی نداری باید بیرون بروی پس در سایر کارهای اداری هم همینطور است مثلاً میگویند چون تو در فلان مدرسه تحصیل نکرده یا فلان کار که عهده دار بودی نکردی باید از اداره بیرون بروی وقتی شما یک محکمه قرار دادید برای اینکه به شکایات رسیدگی کنید دیگر اشکالی ندارد که بگویند چون تو لباس وطنی نداری بیرون برو این هم مثل سایر چیزهاست مثلاً میگویند تو وافوری هستی باید محاکمه شوی اگر لباست هم وطنی نباشد آنرا هم محاکمه میکنند و معلوم میشود پس این هم دلیل نشد. خوب است از یک کاری که برای مملکت منافع دارد دست بر ندارید. آقای ارباب فرمودند این مسئله یک مسئلهای است که تبعیض میشود و مظلوم کشی است بنده عرض میکنم تبعیض نیست. عجالتاً ما می گوئیم در این قانون برای مستخدم خودش شرط کند که ملبس به لباس وطنی باشد بعد هم شما اگر یک لایحه پیشنهاد کنید که اعضاء مستخدمین مجلس یا وکلای آن این لباس را بپوشند و به تدریج اینکار درست میشود لازم نیست یک مرتبه تمام مملکت بگویند که حتماً باید ملبس به این لباس باشید کما اینکه اهل نظام هم ملبس به این لباس است خوب است مستخدمین ادارات هم همینطور باشند و از حیث قیمت هم خیلی ارزان تر تمام میشود حالا که نمیپوشند بواسطه رقابت هائی است که در بین هست. مثلاً یکی پالتوی ماهوت میپوشد دیگری میگوید من هرگز نمیروم برک ارزان بپوشم میروم ماهوت میپوشم یا اینکه خجالت میکشد ولی وقتی که عمومی شد همه شان میپوشند مسئله دیگری که آقای ارباب فرمودند این است که فرمودند الناس مسطون علی اموالهم وانفسم. این در جای خودش صحیح است و این جا دولت میگوید یک مستخدمی میخواهم که ملبس به لباس وطنی باشد و شما به میل خودتان قبول میکنید و هیچکس شما را مجبور نمیکند کما اینکه اگر کسی سنش بیست سال نیست مجبور نمیکنم او را که برود این کار را بکند وانگهی منافی با اجبار نیست الاجبار والاختیار لاینافی ممکن است کسی را ولو اینکه اول دولت بگوید من یک همچنین مستخدمین میخواهم که ملبس به این لباس باشد اگر چه این اجبار است ولی آنرا قبول میکند سایر آقایان دیگر از قبیل آقای رفعتالدوله میفرمودند نوحه خواندند و گریه کردند برای مستخدمین بیچاره که سی تومان حقوق دارند این بر له مستخدم است لباس وطنی خیلی ارزان است و مستخدمین که حقوق شان سی تومان پنجاه تومان دویست تومان پانصد تومان باشد هم داریم و این لباس هم خیلی ارزان تمام میشود به عقیده بنده این مسئله یکی از قدمهای بسیار خوبی است که ما میخواهیم در این دوره برداریم خوب است که تمام آقایان از روی میل و جدیت این ماده را بگذرانند تا اینکه مسئله اقتصاد ما رو به ترقی برود. آقای ارباب فرمودند که تجار یک پیشنهادی کردهاند بنده عرض میکنم کسی با پیشنهاد تجار مخالف نیست هر وقت آن پیشنهاد را آورند با کمال میل و شعف به آن رأی میدهیم حالا ما این کار اقتصادی را نکنیم و بگذرانیم تا آن پیشنهاد بیاید اینکه دلیل نشد. بنده عقیده دارم که آقایان قدری اظهار لطف بفرمایند و این ماده را با یک نظر التفاتی بگذرانند و یک قدم جدی است که مجلس بر میدارد و سالهای سال نام نیک برای مجلس دوره چهارم باقی میماند.
نایب رئیس- آقای آقا سید یعقوب موافقند؟
آقا سید یعقوب- بلی
نایب رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب- بنده موافقم
نایب رئیس- آقای کازرونی
آقا میرزا علی کازرونی- بنده موافقم
نایب رئیس- آقای ملکالشعراء چطور؟
ملکالشعراء- بنده موافقم.
نایب رئیس- آقای ارباب کیخسرو
ارباب کیخسرو- عرضی ندارم.
نایب رئیس- آقای فتحالدوله
فتحالدوله- بنده مخالفم
نایب رئیس- بفرمائید.
فتحالدوله- همانطوری که حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا عنوان فرمودند بنده این پیشنهاد را واقعاً به شوخی نزدیک تر می دانم. بنده تعجب میکنم چطور ماها این جا مینشینیم و مدتی وقت مجلس را مصرف میکنیم و آنوقت با یک ترتیبی میخواهیم یک قانونی بنویسیم در صورتی که این مسائل قانونی نیست. اینها یک مسائل احساسی است هیچ مربوط به قانون استخدام نیست البته مردم هر وقت احساسات شان زیادتر بشود و وسایل در مملکت بیشتر فراهم شود خود مردم بالطبع با رغبت و میل ملبوس وطنی برای خود اختیار میکنند ولی ما مقدمات یک کاری را فراهم نکرده احساسات را با قانون مخلوط میکنیم این است که بنده تصور میکنم اگر این قانون را هم مجلس تصویب کند عملی نمیشود یعنی قابل این نیست که عملی شود همانطور که آقای ارباب فرمودند این تبعیض خیلی غریب است که ما بیائیم بگوئیم چند مستخدم میپذیریم و این چند نفر مستخدم حتماً باید ملبوس وطنی بپوشند ولی سایر مردم آزاد باشند اگر قانون می گذرانید باید طوری باشد که شامل همه باشد واِلا برای یک دسته مخصوص قانون بنویسیم هیچ مناسب نیست در قانون استخدام طرز خدمت مستخدمین را معین میکنند و هیچ مربوط نیست که ما برای خانه مستخدمین تکلیف معین کنیم که شما در خانه فلان کار را بکنید یا فلان لباس را بپوشید یا فلان چیز را بخورید این بسا چه مربوط است که خوراکشان باید چطور باشد ما از مستخدم خدمت میخواهیم و باید در ضمن قانون استخدام معین کنیم که به اینطور باید در فلان اداره خدمت کنید حالا در خانه اش چه میخورد به ما چه، چه میپوشد به ما چه مربوط است. بنده تعجب میکنم که این مسئله پنج روز مذاکره اش در مجلس طول میکشد ما باید قانون بنویسیم چکار داریم به اینکه فلان مستخدم چطور امورات خانه اش را مرتب میکند بعلاوه در موقع قانون گذاری بنده تصور میکنم با اوضاع این مملکت و با سابقه به اخلاق وزراء این مملکت تا وقتی میخواهیم قانون بنویسیم هر چه دست و پای دزد را ببندیم بهتر است نه اینکه دست و پای آنها را باز کنیم. واقعاً حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا خوب فرمودند اگر چنانچه یک وزیری بیاید در وزارتخانه و بگوید فلان آدم لباس وطنی نپوشیده است یا فلان جورابش را که من از زیر شلوار دیدم وطنی نیست باید این آدم از اداره بیرون برود و یکی دیگر بجای او باید. بنابراین یک هرج و مرجی در ادارات تولید میشود بنده عقیدهام این است که باید دست و پای وزراء بسته باشد ما الآن که داریم این قانون را مینویسیم ببینید ادارات ما چه میشود هر روز یک گروهانی را داخل میکنند حالا یک چنین مستمسکی را به دست یک وزیری بدهیم خدا می داند که چکار میکنند خوب است که ما مسائل و احساسات را داخل قانون نکنیم و این قانون را هم از بین ببریم و این ماده یک سد بزرگی است جلوی اجرای قانون استخدام و اگر این ماده بگذرد قانون استخدام اجرا نمیشود یک مطلبی که در چند سال قبل از روی احساسات من یادم هست که این جا یک بایکوتی گفتند بکنید و چندی چای را با کشمش بخورید یادم هست کشمش سیری یک شاهی سیری نهصد دینار شد حالا هم چون وسائل بقدری نیست که تمام وسایل مملکت را فراهم کند حکایت ملبوس وطنی هم چنین طور میشود یعنی لباسهای وطنی گران میشود وقتی که گران شد بنده مجبورم برک سه تومانی را سی تومان بخرم احساسات یک چیز دیگری است و اگر چنانچه بخواهید جلوگیری کنید واقعاً پیشنهاد تجار را بیاورد و سعی کنید که اشیاء لوکس را از بین ببرید این یک مسئله عملی است ولی بنده با این تبصره بکلی مخالف هستم و تبصره را عملی نمی دانم و یک سدی جلوی قانون استخدام می دانم بهتر این است که آقایان موافقین هم همراهی کنند و اگر میخواهند که این مسئله پیشرفت کند همان تبصره را که آقای زنجانی پیشنهاد فرمودند و یک تبصره خوبی است که دیگر ایرادی به او وارد نمیشود کرد قبول کنند عقیده بنده این است که این تبصره از دستور خارج بشود و به همان قانون استخدام رأی بدهیم بعد در خارج موافق و مخالف با هم مینشینیم و یک طرز عملی فکر میکنیم و یک ماده واحده تهیه میکنیم و از مجلس می گذرانیم واِلا اگر بخواهیم آن تبصره را جزء قانون استخدام بکنیم بهیچوجه عملی نخواهد بود و ربطی هم به قانون استخدام ندارد.
نایب رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- بنده پیشنهاد کردم مذاکرات کافی است که تکرار ادله طرفین نشود ولی آقایان موافقت نکردند چون موافقت ننمودند بنده ادله دیگری پیدا کردم. اولاً اینکه آقای فتح الدوله فرمودند وقت مجلس ضایع میشود بنده تعجب میکنم بهترین وقت مجلس این است که ما یک قدمی برداریم برای این مملکت بدبخت فلک زده که در همه چیزمان باید از روی اختیار خودمان دستمان را به اجانب دراز کنیم اگر همه ما از روی یکدلی ترتیبی و فکری برای این کار بکنیم که بتوانیم رفع احتیاج خودمان را بکنیم وقت از این بهتر چه چیز است فصل دوم قانون اساسی مینویسد که نمایندگان ملت نماینده قاطبه اهالی هستند که در امور معاشی و سیاسی آنها باید صحبت کنند و بنده مأمورم که در این مسئله صحبت نمایم و ابداً مأمور نیستم مدام که اصلاح حال خود را نکردهایم قدم بالاتر بگذاریم. اینکه آقای فتحالدوله فرمودند وقت مجلس تلف میشود بنده گمان میکنم بهترین وقت برای مجلس این است که ما موفق شویم یک قدم رو به اقتصاد برویم اما راجع به فرمایشات شاهزاده سلیمان میرزا که مکرر میگویند من طرفدار کارگر و رنجبر و فقرا هستم آقا این قدم یک قدمی است که میتوانیم کارگر را ترقی بدهیم به همین قدیم میتوانیم هزاران کارگران کاشان و یزد و کرمان که از نان خوردن افتادهاند و از وطن آواره شدهاند به اوطان خودشان عودت بدهیم و صاحب ثروت و زندگانی کنیم ما میتوانیم بواسطه این مسئله ملت ایران را متوجه نمائیم لباسهای وطنی خود را بپوشد ولو از لیف خرما و برک درخت باشد. اگر شما تذکره وزارت خارجه را ملاحظه کنید خواهید دید سالی چقدر از رعایای بدبخت ایران مهاجرت به خارجه میکنند برای اینکه در این مملکت به این عرض و طول کار نیست و با بیست و پنج کرور یا سی کرور نفوس نمیتوانیم زندگانی خود را اداره کنیم برای اینکه تمام ما نظر به مراتب عالیه داریم و نمیخواهیم لااقل لباس و کفش خودمان را بپوشیم حتماً باید کفش جفتی ۲۰ تومان و ۱۵ تومان و ۱۲ تومان بیاوریم دیگر چیزی در خانوادههای ما باقی نمانده به این ترتیب که ما زندگانی میکنیم ده سال دیگر هم باید خاک مملکت خودمان را در ازاء اشیاء تجملی و تفننی که در امور زندگانی ما مدخلیت ندارد تقدیم کنیم ما باید یک روزی بالاخره بیدار و هشیار باشیم و به فکر از بین برداشتن این سد بیفتیم و بفهمانیم که تمام ماها دارای لباس ایرانی هستیم و از دسترنج اهالی ایران لباس میپوشیم مثلاً همانطور که آقای حاج میرزا مرتضی فرمودند عبا طرف توجه شده است و عباهای نازک و لطیف خیلی خوب بافته میشود که حتی اجانب هم متوجه به او شدهاند برای اینکه یک چیزی است که طرف احتیاج شده است و در مقام خودش حاجت خلاقیت دارد و خودش ایجاد میکند وقتی که اهالی یک کشوری دیدند مستخدمین البسه وطنی استعمال کردند آنها هم میکنند و بنده مخالف آقای زنجانی نیستم و البته باید این حس را در شاه و وزراء و علماء و وکلاء هم ایجاد کنیم یک مسئله هم آقای ارباب کیخسرو فرمودند برای جواب ایشان همانطور که آقای سهامالسلطان یک روزی فرمودند عرض میکنم این قانون یک قراردادی است بین دولت و مستخدمین و حکم اجباری نیست بنده مستخدم میگیرم و ماهی ۲۰ تومان به او میدهم به شرط آنکه لباس وطنی بپوشد بنابراین اجباری در بین نیست یک قرارداد عملی است و میگوید مطابق ۷۷ فصل این قانون من مستخدم میگیرم وقتی مستخدم به اختیار خودش قبول کرد و اجبار نیست آقایان تمام تصدیق دارند که مواد خام در ایران زیاد است پشم و پنبه و ابریشم و غیره مواد خامی هستند که به یک قیمت ارزانی از ما میخرند و به یک قیمت گرانی میفروشند میتوانیم عرض کنیم که ابریشم را از ما یک من سه تومان ۴ تومان میخرند و یک من ششصد تومان به ما میفروشند وقتی ما میبینیم این مواد خام دیگر مصرف ندارد با یک گمرک کمی از طرف شمال و جنوب خارج میشود و ما با این گمرک و خروج مواد خام به این روز سیاه افتادهایم و هنوز دست از آن مقام عالی بر نمیداریم اگر ما قدری توجه به مواد خام مملکت از قبیل پشم و پنبه و ابریشم بکنیم بقدری لطیف و خوب بافته میشود که بهتر از منسوجات ممالک دیگر خواهد شد ملاحظه می فرمائید این لباسهای ابریشمی که طرف رشت و مازندران بافته میشود چقدر لطیف و ظریف است معذلک اگر قدری بیشتر مردم به او توجه کنند به درجات بهتر و لطیف تر خواهد شد مثلاً آقای فتح الدوله فرمودند کشمش در موقع چائی خوردن فلان طور شد اما در آنوقت عمومی نبود و کسی توجه نمیکرد اما وقتی که به موجب قانون این کار واقع شد و مردم متوجه فواید او شدند کارگر زیاد و لباس وطنی فراوان میشود و این پشمها و مواد خام ما بی مصرف نمیماند سابقاً وقتی ما مدرسه بودیم میگفتند امپراطور ژاپن گفت تا کفش در مملکت من پیدا نشود نمیپوشم تمام وزراء و علماء آنها گفتند تا در مملکت پیدا نشود محال است دست به خارجه دراز کنیم اگر آنها دروغ بود چرا گفتیم و اگر راست بود چرا اقدام نمیکنیم. همینطور در بنگاله که یک ظهر عظیمی است نمیپوشند همان لباس کثیف خودشان را که با ناخن خود و انگشتهای خودشان میبافند میپوشند و افتخار میکنند که مملکت خودشان را از اجانب حفظ کردهاند. بنده میخواهم عرض کنم باید این حس و ادراک اول از مرکز ثقل سیاست این مملکت که مجلس شورای ملی است بیرون برود و مردم متوجه شوند مخصوصاً شاهزاده سلیمان میرزا که همیشه متوجه مصالح ملت هستند با بنده مخالف میشوند و میگویند طرفدار کارگر و رنجبر هستم و باید بیشتر در این باب جدیت داشته باشند نه اینکه امروز بگویند خیر طرفدار اتومبیل و لباس خوب باید شد.
(بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است)
مخبر- آقایان مخالفین و موافقین هر دو بکلی از مقصود دورند. کسی نمیگوید ترویج البسه وطنی نکنید و لباس وطنی نپوشید و رفع حاجت نکنید. همه میگویند باید رفع حاجت ما از خارجه از هر جهت بشود حالا یکی را بکند و دو تا را نکنند خارج از فلسفه است ما از هر حیث محتاجیم دواها و کاغذ و کتاب ما از خارجه است باید رفع تمام آنها را بکنیم البته لباس وطنی هم بپوشیم اما این داعی بر این نیست که تنها بیست میلیون اهالی مملکت ایران پنج هزار نفر لباس وطنی بپوشند آن طوری که بنده پیشنهاد کردم اول خودشان بپوشند یعنی اول وزراء و درباریان را محدود کنید بعد تمام مستخدمین کشوری و لشگری و اگر میتوانند تمام مردم را مجبور کردن این است که کارخانه ایجاد بکنند و کار خوب بکنند مردم رغبت کنند و بگویند ارزان قیمت و فراوان است میخرند و میپوشند این قانون وضع کردن نمیخواهد میخواهید قانون برای یک قسمت وضع کنید آنها تنها ثبات و ضابط این معقول نیست یک ترتیب و رویه میخواهد و باید منطقی داشته باشد میخواهید قانون وضع کنید بنده یک ماده پیشنهاد میکنم که اینها چون مستخدمند خورش و جوجه نخورند چرا نخورند؟ چون مستخدم هستند؟ در قانون استخدام شرط بکنند جوجه نخورند فلفل استعمال نکنند زیرا از خارج میآید این هم حرف شد؟ چه ربطی به قانون استخدام دارد؟ فرضاً اگر میخواهید یک چنین ماده برای مملکت یا برای کسانی که از مالیه دولت پول میگیرند وضع کنید پیشنهاد بنده را تصویب کنید که برای همه شده باشد واِلا برای این عده معدود فایده ندارد که فردا مستخدمین دولت و ثبات و ضابط را کتک بزنید و بگوئید پدرسوخته فلان چیز فلانطور شده ایران را تنها آنها میخواهند؟ لباس وطنی را آنها بپوشند فردا کاغذ و دولت دیگران را به آنها بدهند بنویسند وقتی هم ناخوش شدند دوای دیگران را بخورند اما فقط مجبور باشند لباس شان را از البسه وطنی تهیه نمایند اگر مملکت را میخواهید درست کنید راه دیگری دارد ده نفر لباس وطنی بپوشند مملکت درست نمیشود. خیلی هم با اشتغال میگویند آدم باید مملکت را به ترویج لباس وطنی درست کند اما اینطور که فقط ده نفر مستخدم لباس وطنی بپوشند؟ درست کردن این است؟ اگر میخواهید قانون وضع کنید باید عمومی باشد و اگر نمیخواهید هیچ نکنید.
نایب رئیس- مشکل تر این است که در این ماده الحاقیه ۲۷ نفر اجازه خواستهاند و کل واحد عقیده شان این است که اول هستند لهذا آقایان اگر مذاکرات را کافی می دانند رأی بگیریم.
(بعضی گفتند کافی نیست)
نایب رئیس- عرض کردم بیست و هفت نفر اجازه خواستهاند و این محال است که نوبت به تمام آنها برسد.
تدین- عقیده کل واحد اینطور نیست.
نایب رئیس- چرا همه مینویسند ما اولیم.
آقایانی که موافقند که مذاکرات کافی است قیام فرمایند.
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
نای رئیس- معلوم میشود کافی است. پیشنهادات را بخوانید.
(آقای مستشارالسلطنه پیشنهادات را به مضمون ذیل قرائت نمودند)
بنده پیشنهاد میکنم که ماده ذیل به قانون استخدام ضمیمه شود.
ماده الحاقیه- مستخدمین کشوری و همچنین وزراء و معاونین آنها و اجزای درباری و وکلاء مجلس مقدس و انجمنهای ایالتی و ولایتی و بلدی و کلیه مستخدمین لشگری از امناء و تابعین مکلفند بعد از مدت یک سال از تاریخ تصویب این قانون البسه وطنی بپوشند و تخلف از این قانون مستلزم مجازاتی است که نظامنامههای داخلی ادارات مذکوره معین خواهد کرد. (م. ع. کازرونی)
بنده پیشنهاد میکنم ماده الحاقیه از قرار ذیل تصویب شود.
ماده واحده- از تاریخ تصویب این قانون بعد از یکسال نمایندگان ملت و عموم وزراء و معاونین آنها و ولایات و قضات مکلف هستند بر طبق نظامنامههای مخصوصه در موقع کار در ادارات رسمی از منسوجات و مصنوعات وطنی ملبس باشند (عبدالله معتمدالسلطنه) (هاشم میرزا)
بنده پیشنهاد میکنم که ماده ذیل به قانون استخدام اضافه شود.
کلیه مستخدمین دولت اعم از وزراء و غیر وزراء و وکلای مجلس شورای ملی مکلفند تمام لباسهای خود را حتی کفش و کلاه و عمامه از منسوجات و مصنوعات وطنی قرار دهند. (شیخ اسدالله محلاتی)
بنده پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به ماده الحاقی ملحق شود.
تبصره- مقصود از لباس کلاه و کفش و شلوار و عبا و لباده و قبا و آنچه به جای لباده و قبا است میباشد. (سید فاضل کاشانی)
گمان میکند علی الاصول اختلافی در عقاید نمایندگان محترم نباشد که منسوجات ایرانی ترویج شود منتها در اجرای مقصود اختلافاتی پیش آمده بنده پیشنهاد مینمایم برای استعمال منسوجات داخله برای تشویق صدی پنج از حقوق علاوه منظور شود و یقین دارد از راه تشویق بهتر موفقیت حاصل خواهد شد. (قوامالدوله)
نظر به اهمیت مسئله اقتصاد که امروز از هر چیز برای مملکت الزام است لهذا پیشنهاد میکنم که طبقات که تماماً از خزانه دولت حقوق میگیرند بدون استثناء باید ملبس به لباس وطنی باشد. (حسن الحسینی الله کاشانی)
نایب رئیس- پیشنهاد دیگری هم هست که گویا مقدم باشد. (به ترتیب ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم برگردد به کمیسیون و دقت نظری ثانیاً بشود و برگردد به مجلس (دستغیب)
نایب رئیس- آقایان با این پیشنهادی که آقای دستغیب فرمودهاند موافق هستند یا خیر؟ (بعضی گفتند خیر)
نایب رئیس- آقای سلیمان میرزا در این باب فرمایشی دارید؟
سلیمان میرزا- بلی
دستغیب- بنده هنوز توضیح ندادهام.
نایب رئیس- توضیح بدهید.
دستغیب- موافقین و مخالفین مذاکرات زیادی کردند بعضی عقیده شان این بود که این مسئله حتماً باید جزو قانون استخدام باشد مثل خود بنده ولی با یک اصلاحاتی و بعضی عقیده شان این بود که از قانون استخدام خارج شود و هر دو دسته از عقیده شان بر نمیگردند این دو عقیده هم بر سر دو اصل اصطکاک پیدا کرده یکی مسئله عملی نبودن و یکی اجبار و یکی تبعیض است اما راجع به عملی نبودن شاید با پیشنهادی که آقای قوامالدوله کردهاند به کمیسیون برود و در آن مطالعه و دقت کنند و راه عملی پیشنهاد کنند و راجع به تبعیض هم عقیده بنده این است که وزراء و معاونین و رؤسای کابینه را هم داخل در مستخدمین بکنند که جزو این قانون بشوند نه آنطوری که آقای زنجانی فرمودند قدری عمومیتش بیشتر شود تا اشخاصی که به ذهن شان ناگوار میآید عقیده شان برگردد و این هم در کمیسیون ممکن است حل شود و اما راجع به اجبار شاید بعضی توضیحاتی داشته باشند که در مجلس نمیشود گفت یا مجال نکردهاند بگویند این است که بنده پیشنهاد کردم به کمیسیون برود و موافقین و مخالفین هم در آن جا بروند و حرفهای خودشان را بزنند پس از آنکه اصلاح شد مجدداً به مجلس بیاید و تصویب شود.
نایب رئیس- آقای مساوات (اجازه)
مساوات- بنده در این پیشنهاد عرضی ندارم در پیشنهاد اولی اجازه خواسته بودم.
نایب رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- اعضای کمیسیون در ارجاع به کمیسیون کاملاً مخالفند زیرا مکرر در کمیسیون مذاکره شده و رأی شش نفر اعضای آن معلوم است در صورتی که کاملاً موافقند عامه مردم استعمال مصنوعات و منسوجات مملکت خود را بر هر چیزی مقدم بدارند اما این را مربوط به قانون استخدام نمی دانند و اگر بعد از مذاکرات دو سه جلسه آقایان اصل قضیه را میخواهند ممکن است به عنوان یک ماده واحده مستقلی رأی بدهند و عمومیت هم داشته باشد. گمان میکنم آقایانی که موافقند معنی را میخواهند نه ضمیمه قانون استخدام را وقتی که مسئله عمومیت پیدا کرد شامل مستخدمین هم میشود. بنابراین اگر این ماده مجدداً به کمیسیون برگردد تصور میکنم کمیسیون غیر از این چیزی نگوید که راجع به قانون استخدام نیست و باید عمومیت داشته باشد. دو روز است وقت مجلس را اشغال کرده است و هر کس هر صحبتی می خواسته در این موضوع کرده است باز به کمیسیون برود و مجدداً به مجلس برگردد باز همان مذاکرات تکرار میشود و یکی دو روز دیگر وقت مجلس را میگیرد. بنابراین خوب است این را به عنوان ماده واحده رأی بگیرند اما اگر میخواهند به قانون استخدام ملحق شود مخالفین در عقیده خود باقی هستند ولی البته حاکم اکثریت مجلس است.
نایب رئیس- بنده علیحده باید به پیشنهاد آقای دستغیب رأی بگیرم.
آقایانی که با پیشنهاد آقای دستغیب موافقند یعنی به کمیسیون برگردد ثانیاً به مجلس بیاید قیام بفرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
نایب رئیس- قابل توجه نشد.
(دو فقره پیشنهاد دیگر به مضمون ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم که مواد پیشنهادی آقایان و ماده الحاقیه که مطرح است از قانون استخدام خارج شده تمام آنها به کمیسیون ارجاع شود تا یک ماده مستقله جامعالاطراف تهیه نموده به مجلس تقدیم نمایند. (سید محمد تدین)
بنده پیشنهاد میکنم که این ماده از قانون استخدام خارج شده به کمیسیون فواید عامه رجوع شود تا در موضوع ترویج امتعه وطنی مطالعات جامعی شده و ماده واحده پیشنهاد گردد. (علی اکبر داور)
نایب رئیس- ظاهراً اختلاف این دو پیشنهاد را تعیین کمیسیون است گویا پیشنهاد حضرتعالی (خطاب به آقای تدین) ظاهرش ارجاع به همین کمیسیون استخدام است حالا توضیحات خودتان را بفرمائید.
تدین- بنده نظر به کمیسیون مخصوص ندارم کمیسیون مبتکرات باشد یا کمیسیون استخدام این بسته است به تعیین خود مجلس و قبول کردن کمیسیون استخدام ولی نظر خودم این است که تمام مذاکراتی که در این دو روزه شده اساساً راجع به این است که این ماده الحاقیه مربوط به قانون استخدام نیست ولی در اصولش گویا با یک جرح و تعدیلی همه موافق باشند و برای اینکه موافقت کاملی حاصل شده باشد بنده اینطور عقیده دارم که این ماده الحاقیه از قانون استخدام مجزا بشود و پیشنهادهائی هم که آقایان امروز کردند و قرائت شد با همان ماده الحاقیه به کمیسیون مربوطه ارجاع شود حالا بسته است به نظر آقایان که کمیسیون استخدام را قبول کنند یا کمیسیون دیگری را بنده نظر خاصی ندارم.
محمد هاشم میرزا- وقتی که مربوط به قانون استخدام نباشد ارجاع آن به کمیسیون استخدام مورد ندارد.
تدین- تصور میکنم بعد از آنکه خود بنده عرض کردم نظر خاصی ندارم و تکرار هم کردم اعتراضات آهسته و یواش هم مورد نداشته باشد بنابراین خوب است به کمیسیون مربوطه ارجاع شود و در آن جا تحت مطالعه بیاید یک ماده واحده جامعالاطرافی تهیه نموده و تقدیم مجلس شورای ملی کنند تا بالاتفاق رأی داده شود.
نایب رئیس- (خطاب به آقای داور) چون سرکار تعیین کمیسیون را هم فرمودهاید اگر توضیحاتی دارید بفرمائید.
تدین- بنده با پیشنهاد ایشان هم موافقم.
داور- یک قسمت از توضیحات بنده را آقای تدین فرمودند بنده این را مربوط به قانون استخدام نمی دانم و اگر به کمیسیون رجوع شود هم کمیسیون تغییر رأی میدهد و هم قانون به تأخیر میافتد و باز این مذاکرات در مجلس تکرار خواهد شد. ولی اساساً همه متفق هستیم که یک طریق و ترتیبی در نظر گرفته شود که امتعه ایرانی ترویج شود منتها اختلاف نظر در این است که به چه ترتیب باید این کار بشود جزو قانون استخدام بشود یا به ترتیب دیگری انجام پیدا کند. بنده با ضمیمه به قانون استخدام مخالف بودم ولی اجازه داده نشد و حالا هم عقیده دارم که این ماده با پیشنهاداتی که شده است به کمیسیون فواید عامه برود و در آن جا مذاکرات جامعی میکنند و وسائل و عواملی را که برای ترویج امتعه وطنی لازم است در نظر بگیرند و یک ماده واحده در این خصوص پیشنهاد کنند.
نایب رئیس- آقای تدین هم قبول فرمودند که به همان کمیسیون برگردد.
تدین- بنده هم موافق هستم.
نایب رئیس- به آقای داور هم نوبت نرسید نه اینکه اجازه داده نشد بنا علیهذا معین فرمودند به کمیسیون فواید عامه برگردد. رأی میگیریم به پیشنهاد آقایان داور و تدین که برگردد به کمیسیون فواید عامه با پیشنهادها و در حقیقت معنی اش این است از قانون استخدام جدا شود و به کمیسیون فواید عامه برود و در این پیشنهادات نظری کنند و ثانیاً به مجلس برگردد. آقایانی که با این ترتیب موافق اند قیام فرمایند. (اکثر نمایندگان قیام نمودند)
نایب رئیس- تصویب شد. رأی میگیریم وارد در کلیات بشویم یا نه؟ (بعضی از نمایندگان- رأی لازم نیست)
شیخ الاسلام- آقا ماده الحاقی را بفرمائید قرائت نمایند. (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده الحاقیه- تا زمانی که مدرسه متوسطه در هر ایالت و ولایت تأسیس نشده برای استخدام دولت تا منشی گری اول تحصیلات ابتدائی کافی است. (شیخ الاسلام اصفهانی)
نایب رئیس- توضیح بفرمائید.
شیخ الاسلام- عرض میشود در این قانون یکی از شرایط استخدام دولت را تصدیق نامه تحصیلات ۳ سال متوسطه باشد قرار دادهاند و فعلاً در اغلب ولایات بلکه ایالات مدرسه متوسطه نیست و مطابق این ماده محصلین ایالات و ولایاتی که فعلاً مدرسه متوسطه ندارند از استخدام دولت محروم هستند و این به نظر بنده صحیح نیست و علاوه بر محروم شدن یک دسته از استخدام دولت اسباب دلسردی آنها از تحصیل میشود دیروز هم به حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا عرض کردم ایشان یک توضیحی دادند که بنده هر چه در او دقت کردم متقاعد نشدم ایشان فرمودند فقط مدرسه متوسطه مدخلیت ندارد و ما شرط کردیم اگر یک تحصیلاتی مطابق آن داشته باشند ولی این که در مدرسه متوسطه تحصیل نکرده باشند کافی است اولاً عبارت طوری دیگری است چون ایشان میفرمایند مثلاً اگر علم فقه دارد میافتد در مقابل جغرافی یا چیزهای دیگر سه ساله متوسطه و قبول میشود و این شخص باید برود در عدلیه ولی در این ماده تصریح دارد که باید دارای تصدیق یا تحصیلات سه ساله متوسطه باشد یا مطابق مواد دستور متوسطه امتحان بدهد بر فرض هم که این عبارت اصلاح شود باید تکرار کنم عقیده خودم را که محصلین ایالات و ولایاتی که مدرسه متوسطه ندارند آنها از استخدام دولتی محروم میشوند محصلی که ۶ ساله ابتدائی را طی کرده است در ولایات خودش حق دارد داخل استخدام دولتی شود آنوقت میآیند یک چیزهائی مطابق سه ساله متوسطه از او امتحان میخواهند او هم که تحصیل نکرده و بنده میبینم یک زمزمه فیمابین بعضی وکلای ولایات است که اگر این مطلب اصلاح نشود ما در کلیات این قانون رأی نمیدهیم و دانسته و فهمیده محصلین ولایات را در نتیجه از تحصیل مأیوس و دلسرد خواهیم کرد ولو اینکه به استخدام دولت موفق نشوید با یک دلگرمی داخل این مدارس میشوند که در نتیجه به رفقایشان برسند وقتی از اول این طور معین کردند تحصیل نمیکنند و به رفقایشان نمیرسند. خیلی اسباب تأسف است این قانون که ما با این دقت و شوق و شعف از مجلس گذشته است در آخر آن یک عده از وکلای ولایات ولو اینکه اکثریت هم نداشته باشند رأی ندهند. این است که بنده تأیید میکنم پیشنهاد خودم را که عجالتاً تا دولت موفق نشده است در هر ایالت و ولایتی مدرسه متوسطه تأسیس کند شرط استخدام دولت تا منشی گری اول همان تصدیق شش ساله ابتدائی باشد آن وقت حق دارند بگویند نمیپذیریم مگر اینکه در مدرسه متوسطه تحصیل کرده باشند اما در صورتی که مدرسه متوسطه نباشد چگونه میشود بر مستخدمین یک چنین تحمیلی کرد این روحاً محرومیت محصلین ولایات از استخدام دولت و در نتیجه دلسرد شدن آنها از تحصیل خواهد بود.
مخبر- بنده جواب ایشان را عرض کنم تا متقاعد شوند.
رئیسالوزراء- بنده برای یک کار مهمی که پیش آمده بود تقاضای جلسه خصوصی کردم و کاغذ هم به رئیس محترم مجلس نوشتم و تقاضا کردم امروز سه ساعت قبل از ظهر جلسه خصوصی تشکیل شود و امروز هم در سه ساعت قبل از ظهر حاضر شدم اظهار کردند که چون بعضی از نمایندگان حاضر نشدهاند جلسه علنی را تشکیل میدهیم تا تمام آقایان حاضر شوند. متأسفانه حالا نزدیک ظهر است و بنده هم معطل شدهام ولی عرض میکنم مذاکراتی که بنده به آقایان عرض میکنم خیلی مهمتر از اینها است. این است که تقاضا میکنم اجازه تنفس داده شود و جلسه خصوصی تشکیل گردد که عرایضم را عرض کنم.
نایب رئیس- آقایان موافقند جلسه ختم شود؟
(از طرف نمایندگان- بلی صحیح است)
نایب رئیس- دستور جلسه آتیه، بقیه مذاکرات در پیشنهاد آقای شیخ الاسلام اصفهانی در تکمیل قانون استخدام و همچنین قانون امتیاز نفت. لایحهای هم از طرف دولت پیشنهاد شده است تقاضای تصویب پرداخت ۳۰۰ خروار شلتوک بابت حقالارض قریه استریه ورثه سلیم سنگ ارجاع میشود به کمیسیون بودجه. جلسه آتیه روز سه شنبه سه ساعت و نیم قبل از ظهر خواهد بود.
(مجلس یک ربع ساعت قبل از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس- مؤتمن الملک