مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ فروردین (حمل) ۱۳۰۲ نشست ۲۶۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
جلسه ۲۶۰
صورت مشروع مجلس یوم دو پنجشنبه ۲۹ حمل ۱۳۰۲ مطابق دوم رمضان ۱۳۴۱
مجلس سه ساعت از شب گذشته به ریاست آقای مؤتمنالملک تشکیل گردید.
صورت مجلس یوم سه شنبه ۲۵ حمل را آقای امیر ناصر قرائت نمودند.
رئیس- آقای شیخالاسلام اصفهانی (اجازه)
شیخالاسلام اصفهانی- آقای حاج امینالتجار را غائب بی اجازه نوشتهاند در صورتی که ایشان کسالت دارند امشب هم بواسطه کسالت نتوانستهاند بیایند
رئیس- باید یادداشتی بدهند تا به کمیسیون فرستاده شود. آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- آقای شیخالاسلام اشتباه فرمودند در صورت مجلس غایب بی اجازه نوشته شده است امشب هم درخواست ایشان به کمیسیون آن و کمیسیون هم تصویب کرد.
شیخالاسلام- بنده اشتباه کردهام
رئیس- دیگر ایرادی نیست؟
(اظهاری نشد)
آقا سید یعقوب- این که ایرادی نبود.
رئیس- عده برای رأی گرفتن و مذاکره کافی نیست باید تأمین بفرمایند
(پس از چند دقیقه عده کافی شد)
رئیس- آقای سردار مفخم از اول شور یک ماهه اجازه مرخصی خواستهاند کمیسیون هم تصویب کرده باید رأی گرفته شود. آقایانی که مرخصی یک ماهه ایشان را از اول شور تصویب میکنند قیام فرمایند
(عده کثیری قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. کنترات موسیون اویژیه از ماده اول مطرح است.
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- بنده شب گذشته در این موضوع اجازه خواستم ولی بواسطه کثرت اجازهها نوبت به بنده نرسید که در کلیات عرایض خود را بیان نمایم. حالا در ماده اول چون میشود در کلیات صحبت کرد عرض میکنم. اساساً همان طور که بعضی از آقایان هم اظهار فرمودند ما احتیاج به تعلیم و تعلم هستیم ولی مسئله این جا اشکال پیدا کرده است که وزیر معارف در جلسه سابق این جا نبودهاند که بیان نمایند از این معلم تا چه اندازه برای معلمین استفاده حاصل شده است. شب گذشته هم یکی از آقایان فرمایشی فرمودند که گمان میکنم اساسی باشد گفتند آن چیزی که ما از معنای کنترات میفهمیم همان اجازه است و باید طرفین مطابق اجازه شان رفتار نمایند. من تعجب میکنم اروپائیها وقتی که در مملکت خودشان هستند هر مسئلهای که در آن جا واقع میشود آن را امر لازمی میدانند و ابداً قابل تغییر نمیدانند ولی به مجرد اینکه وارد ایران شدند و تزلزل آراء ما را دیدند آنها هم فوراً تزلزل پیدا میکنند ما این کنترات را قبول نداریم. و آب و هوای ایران به مزاج ما مساعدت ندارد و اغذیه ایران به ما سازگار نیست و باید حقوق را ازدیاد نمائید. من تعجب میکنم اگر یک اروپائی با ما کنترات ببندد امکان ندارد که ما بتوانیم حرفی بزنیم و باید طابق النعل بالنعل به آن عمل کنیم ولی یک کنتراتی که یک نفر وزیر خارجه ایران یا کسی دیگر با یک اروپائی در فرانسه بسته است این کنترات ثابت و مسلم است بعد که در ایران آمد مثل سایر حرف هائی میشود که ابداً استقامت ندارد چنین معلمی که پایبند کنترات خودش نباشد و به عهد و میثاق خودش وفا نکند بنده از کجا میتوانم مطمئن باشم که این شخص به وظیفه خودش عمل میکند و آن متعلمی که در تحت تعلیم همچو معلمی به یک مقاماتی رسید او هم به وظیفه خودش عمل کند یک معلمی وقتی یک کنترات را بست و از اوضاع زندگانی و اطعمه مملکت ایران اطلاع حاصل نمود وقتی میآید در ایران و میبیند که وزراء ما نسبت به خارجهها چقدر رحم و انصاف دارند فوراً کنتراتش را بهم میزند وزراء هم فوراً به مجلس پیشنهاد مینمایند. مگر وزراء از جیب مبارکشان میدهند؟ وزراء از طرف مجلس حافظ بیت المال هستند و باید آن پولی که از رعایا گرفته میشود به مصارف بیهوده نرسانند و هی بر ندارند و ببخشند خلاصه بنده با این لایحه مخالف هستم بواسطه اینکه این شخص برخلاف کنترات خودش عمل کرده و چون بر خلاف عمل کرده نمیشود رأی داد و این شخص را برای معلمی پذرفت.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله مخالفید؟
حاج شیخ اسدالله- بنده نسبت به زیاد حقوق مخالفم ولی نسبت به اصل کنترات موافقم مکرر بنده عرض کردهام باز هم تکرار میکنم نسبت به مستخدمین یا معلمین اروپائی و آمریکائی که دولت ایران کنتراتشان میکند همیشه باید در نظر باشد هر یک از آنها که کاملاً به وظایف خودشان عمل میکنند قدر آنها را دانست و هر یک از آنها که به وظیفه خود عمل نمیکنند البته باید دولت آنها را تعقیب نموده و مطابق قانون آنها را مجازات کند و به تمام دنیا نشان بدهد که ایرانی قدر آنها را میداند و خائنین را هم تعقیب و مجازات میکند. بنده مثل بعضیها یک نظر تندی نسبت به این کنترات ندارم و معتقدم که نسبت به عموم مستخدمین اروپائی بلکه نسبت به سایر اشخاص که در این مملکت حقاً خدمت کردهاند قدردانی کنم و پاداش خدمات آنها را بدهم و تا میتوانیم نسبت به آنها احسان کنیم و آن عرایض که دیشب بنده عرض کردم بیشتر مقصودم نسبت به اضافه حقوق بود و راجع به اصل کنترات مخالف نبودم. بنده باز عرض میکنم معتقد هستم اگر ما میتوانیم یک معلمی از خود ایرانیها که لیاقت داشته باشد و از عهده انجام خدمت برآید استخدام کنیم اولویت دارد بر یک معلم اروپائی. این قسمت محل تردید نیست حالا آن بیاناتی که دیشب آقای تدین فرمودند که معلم پس از آنکه تحصیلاتش را تمام کرد باید در دارالمعلمین هم تحصیل کند و یک شرح مفصلی در خصوص شرایط معلم بیان کردند شاید قدری از فرمایشات ایشان را تصدیق نمایم ولی ایشان هم البته تصدیق میفرمایند که تطبیق فرمایشات ایشان با مصادیقش قدری اشکال دارد. فرض بفرمائید بعد از آنکه آقایانی که در این قضیه بخصوص یک تخصص کاملی دارند و دولت هم که بیشتر مسبوق است تصدیق میکند که نسبت به این تدریس یک نفر ایرانی متأسفانه لیاقت ندارد با اینکه بعضی اشخاص سالهای متمادی در اروپا میمانند و در مدارس آن جا تحصیل میکنند وقتی که برگردند ادعای پروفسوری میکنند در حالتی که اگر کسی مقام پروفسوری پیدا کرده باشد باید کسی باشد که لیاقت این قبیل تدریسات را هم داشته باشد ولی متأسفانه میشنویم که کسی نیست این قسمت را تدریس نماید و مجبوریم از اروپائیها استخدام نمائیم. حقیقتاً جای تأسف است در صورتی که این قسم باشد (عرض کردم بنده متخصص نیستم) البته بنده هم معتقد هستم که باید از معلمین اروپائی استخدام کرد که این یک رشته بخصوص را در مدرسه دارالفنون تدریس نماید و معتقد به اساس این تدریس هم هستم و در صورتی که جمعی از آقایان میفرمایند این شخص کاملاً به وظایف خودش عمل کرده است دیگر سزاوار نیست آقای آقا سید یعقوب نسبت به همچو معلمی بیانات تندی بفرمایند که اسباب دلسردی معلم بشود البته باید معلم را تشویق و ترغیب کرد تا بیشتر دلسوزی کند. اما قسمت دیگری که آقای آقا سید یعقوب فرمودند مقصود از کنترات همان اجازه است که در ایران معمول است. البته تصدیق می فرمائید در ایران هر کس نیست که تمام اوقات خودش را اجازه بدهد یک وقت است که یک کسی یک ساعت از وقت خودش را اجازه میدهد. یکی دیگر تمام اوقات خودش را یا یکی سه ساعت یا کمتر یا بیشتر میزان کلی ندارد و شما در اجاره و استیجاره نسبت به داخله ایران هم نمیتوانید همچو چیزی را قائل شوید که اگر کسی یک ساعت وقت خود را به کسی فروخت مجبور است تمام شب و روز زحمت بکشد یا عملگی بکند. اینطور نیست و راجع به این کنترات بخصوص هم البته تصدیق می فرمائید که معلم نمیتواند از صبح تا شام هشت ساعت کار بکند یعنی عملی نیست و هیچ تدریس و تحصیلی این طریقه نمیشود و مخصوصاً با ترتیب امروزه دنیا منافی است در صورتی که یک نفر اروپائی را کنترات کردید که هفتهای ۵ ساعت یا روزی یک ساعت تدریس کند زیادتر از او حقی ندارید و اگر خواستید زیادتر کار کند باید به او بیشتر حقوق بدهید. البته در این کنترات هم معین است که هفته چند ساعت باید تدریس نماید ولی باید دولت دقت کند که هر چه بتواند ساعات کار را زیادتر بنماید تا شاگردان بیشتر استفاده نمایند بهتر خواهد بود. در هر حال بنده با اساس کنترات موافق هستم ولی نسبت به تعقیب حقوق با این ترتیب که دولت در نظر گرفته سالی هزار تومان اضافه نماید مخالف هستم و در مادهای که راجع به این موضوع است عرایض خود را عرض خواهم کرد.
(جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است)
رئیس- پس رأی گرفته میشود به ماده اولی. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. ماده دوم (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده دوم- حقوق موسیو ادیژیه از قرار سالی پنج هزار تومان خواهد بود که در مقابل آن هفتهای پانزده ساعت تدریس نماید.
رئیس- آقای آقا سید فاضل جناب عالی گویا پیشنهادی هم دادهاید.
آقا سید فاضل- بلی اگر اجازه میدهید حالا عرایضم را عرض کنم یا در موقع مذاکره در پیشنهاد.
رئیس- دیشب در موقع شور کلیات در ماده دوم هم حرف زدید حالا هم فرمایشاتی می فرمائید در موقع پیشنهاد هم حرف میزنید؟
آقا سید فاضل- بلی اگر اجازه می فرمائید بنده هم قدری صحبت کنم.
رئیس- بفرمائید.
آقا سید فاضل- عرض میکنم بنده شور در کلیات یک قانونی را که دارای چند ماده باشد شور در مواد میدانم اگر چه در جلسه سابق هم مذاکراتی کردم حالا هم راجع به ماده دوم عرایض خود را عرض میکنم و جواب فرمایشاتی که بعضی آقایان فرمودند میدهم. در این بیاناتی که آقای تدین راجع به معلم و خصوصیات و شرائطش فرمودند ما گفتگوئی نداریم البته باید معلم دارای این خصوصیات باشد و اگر نمیداشت ما ماده اول را تصویب نمیکردیم اما عرض بنده در این است که سالی ۵ هزار تومان برای ماهی شصت ساعت تدریس که در سال ۳ ماه هم تعطیل دارد برای یک معلم زیاد است و مطابق سابقهای که در دست است سالی ۲ هزار و هشتصد تومان کنترات ایشان بوده و نمیدانم چطور شده که یک مرتبه ۵ هزار تومان کردهاند و عقیده بنده این است که این مبلغ خیلی زیاد است و بعلاوه ساعات عادی این شخص هم پس از استخدام متعلق به دولت ایران است و باید در ساعات عادی هم چه ۱۵ ساعت باشد و چه ۱۲ ساعت مشغول تدریس بشود و دولت از او استفاده نماید و بطوریکه پیشنهاد کرده ا م معتقد هستم سالی ۳ هزار تومان برایش معین شود و ۵ هزار تومان زیاد است و به همین مختصر قناعت میکنم و بیش از این عرضی ندارم.
وزیر مالیه- خاطر محترم آقایان مسبوق است کنتراتی که از طرف دولت به مجلس تقدیم میشود آنچه لازمه دقت و توجه است در آن میشود و راجع به این کنترات هم دقتهای لازمه به عمل آمده و راجع به اظهارات آقای آقا سید یعقوب هم آقای حاج شیخ اسدالله جواب دادند ولی اینکه فرمودند موسیو اودیژیه برخلاف کنترات خود رفتار کرده عرض میکنم موسیو ادیژیه از وقتی که به تهران آمده خدمات خود را با کمال امانت و درستی انجام داده و از معلمین خیلی لایق است و وقتی که در فرنگستان بوده بواسطه اطلاعاتی که برای حقوق به او داده بودند با مبلغ کمی حاضر برای کنترات شده بود در صورتی که برای سایر معلمین که از رتبه او بالاتر نبودند زیادتر قرار داده بودند. پس از این که به تهران آمد دید با این مبلغ نمیتواند خدمت کند و میخواست معاودت نماید و دولت وقت چون خود را محتاج به وجود او میدانست قرار دادند که مقدار کمی بر حقوق او علاوه نمایند تا بتواند به خدمت خودش باقی بماند همینطور هم رفتار نموده و چون اول در مدرسه دارالفنون تدریس میکرد و قرار دادند در مدرسه طب هم درس بدهد و مقداری علاوه بگیرد و نیز وعده دادند وقتی که کنتراتش تجدید میشود رعایتش نسبت به سایر معلمین خواهد شد او هم بدین امیدواری مشغول خدمت شد و تا مدت انقضای کنتراتش چیزی اظهار نکرد ولی حالا که کنتراتش منقضی شده است تقاضای اضافه حقوق مینماید بعلاوه این شخص از مستخدمین دولت فرانسه است و مثل سایر معلمین نیست که خودشان خدمت آزادی داشته باشند وقتی که کنتراتش منقضی شد به دولت تکلیف کرد که اگر مرا کنترات نمیکنید اطلاع بدهید تا به دولت خود خبر دهم محلی که در آن جا دارم محفوظ بدارند و چون این شخص آدمی شایسته و لایق است ما به او وعده کردهایم که کنترات تو به عرض مجلس خواهد رسید و امیدواریم بطوری که شایسته است از مجلس مقدس بگذرد و اینکه آقای آقا سید فاضل ۳ هزار تومان پیشنهاد میفرمایند فراموش فرمودهاند که خودشان در کمیسیون بودجه ۴ هزار و پانصد تومان پیشنهاد کردند و بنده گفتم این شخص به این مبلغ حاضر نخواهد شد و میگوید مقام من در فرانسه محفوظ است و بعلاوه میگوید من از خدمت به دولت ایران استفاده دیگر نمیکنم مثل اطبا نیستم که هم خدمت میکنند و هم استفاده شخصی و مشروع مینمایند و استفاده من فقط منحصر به همین حقوق است که دولت ایران به من میدهد وقتی که آقای آقا سید فاضل در کمیسیون بودجه ۴ هزار و پانصد تومان پیشنهاد کردند بنده با خود موسیو ادیژیه مذاکره نمودم و او گفت به کمتر از این مبلغ متقبل نمیشوم و اگر دولت ایران نمیپذیرد با کمال احترام حاضر خدمتم را انتها داده به مملکت خود مراجعت نمایم این بود که مجدداً در این مسئله مذاکره شد و کمیسیون بودجه هم مساعدت فرمودند پنج هزار تومان را تصویب کردند لهذا تصور نمیکنم مورد یک ایرادی باشد که بشود مخالفت کرد چون عرض کردم این شخص یک معلم شایسته است و معلومات کافی دارد باید از وجود همچو اشخاص استفاده کرد البته در ایران هم اشخاص لایق هستند ولی فعلاً همچو معلمی نداریم یعنی شعبات علم بقدری زیاد و مختلف است که برای هر شعبه باید یک شخص متخصص و عالمی داشت و ما برای بعضی از شعب متخصصین داریم و برای بعضی دیگر نداریم و باید به تدریج تدارک کنیم و باید اشخاص متخصص بیاوریم و از وجود آنها استفاده کنیم و نمیشود گفت که این معلم خوب است ولی چون تبعه فلان دولت است چرا او را استخدام کنیم خیر استاد و معلم یک مقام عالی دارد و باید از هر کجای دنیا شده اشخاص بصیر و عالم را استخدام نمود و از وجود آنها استفاده کرد تا شاید ما هم بتوانیم همچو معلمین تهیه نمائیم و این شخص هم آدم شایسته است و وزارت معارف خود را به وجود او محتاج میداند و امیدوارم مجلس شورای ملی هم در این باب مساعدت بفرمایند و زودتر تصویب فرمایند.
رئیس- آقای آقا میرزا علی کازرونی (اجازه)
آقا میرزا علی کازرونی- بنده همان ساعتی که دیدم آقای وزیر برای دفاع پشت کرسی خطابه حاضر شد یقین کردم که این لایحه تصویب خواهد شد و بواسطه اینکه اصرار آقای حاج محتشم السلطنه معلوم است و وقتی هم دلایلی متقن اقامه بفرمایند دیگر هیچ ممکن نیست رد بشود ولی بنده هم مجبورم در اطراف عقیده خودم به اندازهای که بتوانم صحبت بکنم شاید خدا مدد بکند و عقیدهام پیشرفت نماید. میفرمایند کنتراتی که به مجلس تقدیم میشود بقدری که ممکن است در اطراف آن دقت میشود لکن باید تصدیق بفرمایند که ما هم در اطراف اظهار عقیده خودمان دقتهای لازمه را به جا میآوریم. دقتهایی که از طرف دولتهای وقت شده هیچ محل تردید نیست و هیچکس نمیتواند دقت هائی که حکومتهای وقت کردهاند انکار نماید. میفرمایند خدمات خود را با کمال لیاقت و امانت انجام داده است. معلوم است این شخص معلم طبیعیات بوده است و یک فصول و موادی تدریس نموده و یک ساعت معینی هم به مدرسه می رفته درس می داده است پس از آن در آخر سال تصدیق نامه هم به شاگردها میداد چنانچه در خارج هم آثارش پیداست و متعلمین به درجهای رسیدهاند و دیگر لازم نیست که ما بگوئیم برخلاف امانت یا دیانت رفتار کرده. البته بقدری که میداند و میتواند تعلیم میدهد. بعلاوه ما اشخاص شایسته داریم که سالیان دراز به اروپا رفته و بذل مال کردهاند و تحصیل کردهاند یکی از آنها را استخدام کنیم این علم را تدریس نمایند و بنده میخواهم بدانم که این علم فیزیک و شیمی تا چه اندازه و تا چه پایه و مایه است؟ زیرا ما که نمیخواهیم از این فنون آئروپلان و تحت البحری تهیه کنیم. و این مقوله علمی است سطحی یعنی شاگردی که از مدرسه بیرون میآید از اصول علم فیزیک و شیمی بی اطلاع نباشد واِلا از طبیعیات به اندازهای که مردم از منابع طبیعی استفاده میکنند و با این اندازه که محل احتیاج است خودمان میتوانیم انجام بدهیم و محتاج به این قبیل اشخاص نیستیم برای اینکه این علم که امروزه محل احتیاج ما است خودمان میتوانیم تعلیم بدهیم و محتاج به این همه زحمات و تفاصیل هم نیستیم. آقای تدین دیشب اظهاراتی فرمودند که بنده هم فهمیدم ایشان تحصص کامل دارند زیرا اگر بنده کسی را گفتم شایسته است یا باید بالاتر از او باشیم یا به اندازه او معلومات داشته باشیم واِلا چطور میتوانم تصدیق کنم که شایسته است یا نه؟ ولی همانطور که فرمودند بنده هم تصدیق میکنم که این آدم کارهائی که به او رجوع شده کاملاً انجام داده است و ما هم محتاج به او هستیم ولی ما هم باید پایمان را به اندازه گلیم خود دراز کرده و به اندازه قدرت و ثروت مملکت اشخاص استخدام کنیم و هر روز یک مخارج فوق العاده برای مملکت تهیه نکنیم و حالا چنان چه صلاح بدانید از همین محصلین که از خود ما به فرنگ رفتهاند و تحصیل کردهاند استخدام کنیم که اقلاً از قوه و استطاعت مملکت بیرون نباشد برای این که این شخص سالی ۲ هزار و هشتصد تومان استخدام شده حالا به چه دلیل ما میتوانیم ۵ هزار تومان قائل شویم زیرا بنده میبینم نه تعلیماتی که این شخص میدهد قابل ۵ هزار تومان است و نه قدرت تأدیه این مبلغ را داریم. البته ایشان هم کاری دارند چنانچه بروند به مملکت خودشان بکار خود مشغول میشوند ما هم حق تحکم به ایشان نداریم و در اطراف اختیارات خودمان حرف میزنیم از او هم کمال رضایت را داریم و بنده عقیده ندارم که بیش از ۲ هزار و هشتصد تومان به آن شخص داده شود.
(جمعی گفتند مذاکرات کافی است)
رئیس- پیشنهاداتی شده قرائت میشود. پیشنهاد آقایان آقا سید فاضل- دانش- سدیدالملک- کازرونی- آقا سید یعقوب
پیشنهادات به شرح زیر قرائت شد.
بنده پیشنهاد میکنم که (موسیو ادیژیه موافق شرح راپُرت کمیسیون بودجه در سالی ۳ هزار تومان کنترات شود (سید فاضل کاشانی)
بنده پیشنهاد میکنم که (موسیو ادیژیه) مبلغ ۴ هزار و هشتاد و چهار تومان که قبل از این لایحه دریافت می داشته است کنترات شود واِلا دیگری را به جای مشارالیه دولت کنترات نماید. (محمد دانش)
این بنده پیشنهاد مینمایم که همان ۴ هزار و هشتاد و چهار تومان داده شود و ۱۵ ساعت در هفته تدریس نماید (سدیدالملک)
بنده پیشنهاد مینمایم که حقوق (موسیو ادیژیه) کماکان سالی ۲ هزار و هشتصد تومان مقرر شود. (میرزا علی کازرونی)
بنده پیشنهاد میکنم که همه ساله ۴ هزار تومان داده شود. (یعقوب الموسوی)
بنده پیشنهاد میکنم که (موسیو ادیژیه) در سال ۳ هزار و پانصد تومان کنترات شود. (شیخ اسدالله)
وزیر معارف و اوقاف- آقای کازرونی که تشریف آوردند به کرسی نطق یک بیاناتی فرمودند که بلکه اذهان آقایان نمایندگان را مشوب کنند و متأسفانه در ضمن اینکه میفرمودند آقای تدین متخصص نیستند یک بیاناتی فرمودند که مورد نداشت ولی آقای تدین از اوضاع وزارت معارف کاملاً اطلاعات دارند و بصیرتشان در این باب بیش از سایر آقایان است و تصور میکنم اگر اظهاراتی کرده باشند مطابق اطلاعاتی است که دارند و این پیشنهاداتی که آقایان می فرمائید خیلی اسباب تعجب است. برای اینکه کنترات عبارت است از یک معامله که مابین دو طرف واقع میشود بایستی دید اگر یک چیزی فلان شخصی مایل است طرف هم قبول میکند یا خیر؟ واِلا این پیشنهادات یک چیزی نیست که در این مورد هیچ محلی از اعراب داشته باشد برای اینکه میگویند دو هزار و هشتصد تومان و ۳ هزار تومان معنی این پیشنهادات این است که نباید کنترات کرد ولی بنده عرض میکنم این یک امر مهمی نیست که قابل این همه مذاکره باشد و بنده تصور میکنم وقت مجلس محترم از این عزیزتر است که مصرف این مسائل شود منتهی این است که اگر آقایان از کنترات این آدم راضی نیستند باید بگویند قبول نمیکنیم دیگر چرا یک نوع فرمایشاتی میفرمایند که اسباب سوء تعبیر بشود و این پیشنهاداتی که شده و بنده میدانم هیچکدام را نه موسیو ادیژیه و نه وزارت معارف قبول میکند اگر مجلس مقدس تصویب میکند به یک ترتیبی که او قبول کند مختارند واِلا اگر تصویب نفرمایند مجلس محترم حاکم است و هر طور میفرمایند مطاع است میل دارند یک خرج راهی به این شخص بدهند برود و یک مخارج راه به یک نفر دیگر داده شود و یک مبلغی هم خرج راه بکند تا بیاید و اگر آقایان اینطور صرفه جوئی میفرمایند که هیچ ما هم حرفی نداریم.
رئیس- آقای آقا سید فاضل باز هم توضیح دارید؟
آقا سید فاضل- بلی مختصری. چون آقای وزیر معارف یک فرمایشی فرمودند چنانچه اجازه می فرمائید بنده هم عرض کنم بنده این قسمت را دیشب هم مذاکره کردم که معلوم است کنترات باید به یک ترتیبی باشد که طرفین راضی و حاضر باشند و تا رضایت طرف در آن نباشد کنترات ممکن نیست با اینکه آقای وزیر معارف هم فرمودند عقیده بنده این است که این کنترات یک قانونی است که میگذرانیم به این معنی که مجلس شورای ملی به دولت اجازه میدهد یک نفر معلم فیزیک و شیمی و تاریخ طبیعی از قرار سالی ۳ هزار تومان استخدام کند حالا اگر این شخص قبول کرد نعم المطلوب واِلا شخص دیگری را استخدام کنند به عقیده بنده راه حل این مسئله این است که عرض کردم.
وزیر معارف- آقای آقا سید فاضل در یک مدت قلیل ماده اول کنترات را فراموش فرمودند ماده اول کنترات اسم میبرد (فلان شخص) چطور میشود یک ماده از مجلس بگذرد و دو دقیقه دیگرش برخلاف آن رأی داده شود.
رئیس- (خطاب به آقای آقا سید فاضل)- تاریخ طبیعی هم این جا نبود.
آقا سید فاضل- شاهزاده میگویند هست.
رئیس- آقای اقبالالسلطان (اجازه)
اقبالالسلطان- دیشب و پریشب مذاکرات آقایان فقط منحصر به اجرتی است که به این معلم داده میشود و بنده تصور میکنم که پنج هزار تومان برای یک نفر معلم که از فرانسه به این جا میآید زیاد نیست و تقریباً این حقوق ماهی چهار صد و کسری میشود و یک مبلغ زیادی نیست و از این طرف ملاحظه بفرمائید که شما امروز یک معلم حاضر و آمادهای ندارید که اگر این معلم را نخواستیم این شخص را داشته باشیم که شاگردان از او استفاده کنند و چنانچه بخواهیم امروز این معلم را قبول بکنیم البته مدتی طول خواهد کشید تا معلم دیگری به دست بیاوریم و همان طور که آقای وزیر معارف فرمودند یک مبلغی خرج راه باید داد و این شخص را فرستاده و یک مبلغی هم به آن یک نفر دیگر که میخواهد از آن جا حرکت کند و آنوقت هم معلوم نیست که آن شخص هم که بنا شد بیاید به کمتر از این مبلغ اکتفا میکند یا خیر؟ به اضافه شاگردها معطل و سرگردان خواهند بود. بهتر این است که ما هم نگذاریم حیثیات یک وزارتخانه در مقابل یک نفر خارجی سست شود بنده معتقدم که برای این جزئیات سالی هزار تومان یا هزار و پانصد تومان نباید از یک معلمی که وزارت معارف از او کمال امتنان را دارد صرفنظر کرد.
آقا سید فاضل- چون احتمال میدهم مجلس رد کند لهذا پیشنهاد خود را استرداد میکنم.
رئیس- آقای دانش (اجازه)
آقا میرزا محمد دانش- توضیحی بنده ندارم و مذاکرات به اندازه کفایت شده است لیکن این تخطئه که آقای وزیر معارف نسبت به پیشنهاد دهندگان کردند وارد نبود زیرا بنده هم یکی از پیشنهاد دهندگان بودم و عقیدهام این بود که چنانچه موسیو ادیژیه به این میزان حاضر میشود فبها واِلا هیچ و بنده گمان نمیکنم که بشود به یک نفر معلم بیش از چهار هزار تومان حقوق داد.
رئیس- رأی میگیریم آقایانی که پیشنهاد آقای دانش را که چهار هزار و هشتاد تومان است.
آقا سید یعقوب- مال بنده کمتر است.
آقا میرزا علی کازرونی- بنده عرض میکنم که ما یک نفر معلم برای تعلیم علم فیزیک و شیمی لازم داریم اگر چنانچه این شخص به آن مبلغ قبول کرد فبها واِلا بفرستید اروپا معلمین بهتر از این شخص هست و به سرعت میآید و اشکال دیگری فرمودند که طول میکشد تا زمانی که معلم به مرکز بیاید. بنده عرض میکنم عنقریب تابستان است و سه ماه تعطیل است و بهیچوجه اشکالی تولید نشده و هیچ لطمهای به حیثیت مملکت وارد نمیشود. (صحیح است)
رئیس- آقای تدین (اجازه)
تدین- بنده با بیانات آقای کازرونی متأسفانه مخالف هستم و پیشنهادی هم که ایشان فرمودند کاملاً از روی بی اطلاعی به اوضاع فنی است. ایشان راجع به فیزیک و شیمی مسائلی ذکر کردند که تصور نمیکنم اینطور باشد. فیزیک و شیمی امروزه مبداء و منبع تمام اطلاعات است و شما که می فرمائید اصول فیزیک کافی است مقصود چیست؟ معلم بیاید و همان اصول فیزیک را به اطفال تدریس کند کافی است؟
تدین- اینطور نفرمودید بعد هم میتوانید این جا بیائید صحبت کنید مباحثه بین الاثنین که نمیکنیم تعبیر جنابعالی اینطور بود بنده هم همینطور عرض کردم اگر مقصود از آن اصول اصولی است که در مدارس ابتدائی تحصیل میشود که فهرست مباحث فیزیک است که هیچ و اگر این فیزیکی که در دوره متوسط تدریس میشود امری است علیحده. این شخص در کلاسهای متوسطه و در کلاسهای عالی تعلیم میدهد در مدرسه طب نیز فیزیک و شیمی طبی را تدریس میکند آیا در این قسمت اطلاعاتتان کافی است یا خیر؟ بنده نمیخواهم در این جا داخل مباحثه علمی بشوم ولی نمیدانم جنابعالی اطلاعاتی در این قسمت دارید یا خیر. بنده فیزیک و شیمی را تحصیل کردهام باور هم نمیکنید در خارج از شما سئوالاتی میکنم و قطعاً نمیتوانید جوابی بدهید ادعا هم نکردم معلم اول و پروفسور اول هستم ولی در حدود اطلاعات خودم فیزیک و شیمی تحصیل کردهام اشخاص مطلع هم تصدیق میکنند برای امتحان آن هم حاضرم و کاملاً هم تشخیص میدهم که این معلم هست یا خیر. بنابراین گمان میکنم مقصود از تمام مذاکراتتان این بود که بروید پشت تریبون و بگوئید من متخصص نیستم. این جا یک مسائلی نبود که بنده بگویم من متخصص هستم و جنابعالی نیستید و خیلی متشکرم که جنابعالی نفی تخصص از بنده میکنید. ما یک معلمی لازم داریم به آن معنائی که بنده دیشب عرض کردم که واجد آن معلومات است و اولیای معارف و مدرسه آزاد راضی هستند و مقصود از آوردن معلم هم همین است که از او راضی باشند یعنی به وظایف خودش عمل کرده باشد و آن مواد تدریسیهای که به او ارجاع شده آنها را به طرز خوش تحصیل کرده باشند تا شاگردان استفاده کامل کرده باشند مقام حق شناسی هم آن جا است که بگویند تو ادای وظیفه کردی نه اینکه بگویند پول از ما گرفتن و ساعتی فلان قدر باید درس بدهی دیگر چه منت داری خیر ادای وظیفه در نیا فی حد ذاته مطلوب و طرف توجه عقلا است وقتی یک نفر مستخدم ادای وظیفه کرده است علاوه بر آن حقوقی که در مقابل کنترات به او میدهند باید از او حق شناسی کرد تا دیگران هم تشویق شوند واِلا یک نفر معلم یا مستخدم عالی یا یک نفر دیگر که چهار قران به او میدهید و به او می گوئید گل بکش چه فرق دارد زحمات مختلف است اشخاص هم به همین نسبت فرق میکنند شغل هر قدر عالی شد متصدی آن هم بیشتر باید طرف توجه باشد. بنده مقصودم این است که این شخص یک نفر آدمی است که واجد شرایط معلمی است سه سال هم در این جا تدریس کرده و به وظایف خودش کاملاً رفتار کرده حالا شما بفرمائید که هزار و هشتصد تومان نباید داد و هزار تومان باید داد. دیشب هم عرض کردم یک نفر آدمی که بتواند در مملکت خودش در فرانسه یا آلمان با ماهی ۲۰۰ تومان زندگانی کند با ماهی ۵۰۰ تومان به جاهای دیگر نمیرود آن هم در صورتی که این شخص در خود فرانسه دارای این شغل بوده و در مدارس دولتی آن جا سمت معلمی داشته بنده بیش از این نمیخواهم صحبت کنم و شایسته نمیدانم این قدر مذاکرات در اطراف یک نفر معلم بشود آن هم یک معلمی که تبعه ایران نیست و تبعه خارجه است و مستخدمی است که ادای وظیفه کرده.
کازرونی- بنده باید توضیح بدهم
(بعضی گفتند مذاکرات کافی است)
رئیس- اجازه بدهید رأی بگیریم
کازرونی- نسبت به بنده توهین شده است.
رئیس- رأی میگیریم به پیشنهاد آقای آقا میرزا علی. آقایانی که ...
کازرونی- بنده استرداد میکنم
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله سه هزار و هشتصد تومان پیشنهاد کردهاند.
حاج شیخ اسدالله- بنده پیشنهاد خود را مسترد میدارم و با پیشنهاد آقای دانش موافقت میکنم.
رئیس- آقای آقا سید یعقوب چهار هزار تومان پیشنهاد کردهاند.
آقا سید یعقوب- بنده پیشنهاد نکردم مگر اینکه مجلس را توجه بدهم به اینکه وزیر حق ندارد بگوید که وکیل پیشنهاد میکند که محل اعراب ندارد حق ندارد این حرف را بزند. مجلس شورای ملی برای چیست؟ وکیل برای چکار این جا آمده است ما را برای چه وکیل کردهاند؟ برای اینکه عقاید خودمان را در این جا آزادانه اظهار کنیم. بنده که یک نفر وکیل این ملت هستم باید اجازه بدهم پول از این ملت گرفته شود و به یک معلمی داده شود چطور محل اعراب ندارد. وزراء مسئول هستند اینکه میگویند پیشنهاد وکیل محل اعراب ندارد یعنی چه؟ اگر پیشنهاد وکیل محل اعراب نداشته باشد وزیر هم حق ندارد پیشنهاد کند. فلسفه مجلس علنی و آوردن راپُرت از کمیسیون به مجلس برای این است که هر کدام از آقایان نمایندگان به آزادی عقاید خودشان را بفرمایند و آقای تدین هم در اظهارات خود بی مرحمتی کردند همانطور که حضرت عالی در مسائل فنی معارفی متخصص هستید بنده و آقای آقا میرزا علی و سایرین هم نسبت به آن رأیی که میدهیم آزاد هستیم. آقای اقبالالسلطان میگویند صحیح نیست که یک وزیری به یک شخص خارجی هم چو گفتند و حالا طور دیگر بگوید مبادا آبروی ملت را ما میریزیم و این همه مخارج بر ملت تحمیل میکنیم بالاخره بنده بقدری که وظیفه دارم عرایض خود را عرض میکنم و با تصدیق به اینکه این شخص متخصص است بنده عقیدهام این است که این مبلغ حقوق سالیانه زیاد است و بنده بطوری که پیشنهاد کردهام معتقدم سالی چهار هزار تومان به او بدهند و این مبلغ هم کافی است و امیدوارم آقایان نمایندگان محترم عطف توجهی بفرمایند و پیشنهاد بنده را قبول نمایند.
وزیر معارف- البته در مجلس جای این نیست که مباحثه و مشاجره نمائیم ولی آقای آقا سید یعقوب این عبارتی را که فرمودند ترور میکنند خیلی سخت از آن کلمه بود که بنده عرض کردم محل اعراب ندارد و این کلمه اعراب اگر درست توجه کنند در عربی معنایش ظاهر کردن است و تصور میکنم مقصود دیگری نداشتم و چنانچه عرض کردم این کنترات دو طرف دارد یکی دولت است ممکن است اگر غیر از این ترتیب تصویب شود آن طرف قبول نکند و بنده عرض کردم با این ترتیب پیشنهادها خالی از اعراب است و حقیقتاً اگر چنانچه آن شخص قبول نکند به ترتیبی که مجلس تصویب کرده اسباب توهین مجلس خواهد شد. مجلس باید قانون وضع کند و وزیر باید به موقع اجرا بگذارد و تصور میکنم این عبارات ترور و غیره نباید در مجلس ادا شود و اینکه هر ساعت میگویند لایحه خرج به مجلس میآوریم این مسئله بدیهی است که وزیر و وکیل برای مملکت است وزیر باید پیشنهاد کند و وکیل باید یک خرجی را تصویب کند و این مسائل جزئی و چیزی نیست که بعضی از آقایان عصبانی بشوند.
رئیس- رأی میگیریم به پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب که مبلغ چهار هزار تومان است. آقایانی که پیشنهاد را تصویب میکنند قیام بفرمایند.
(عده معدودی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد. رأی میگیریم به پیشنهاد آقایان دانش و سدیدالملک به مبلغ چهار هزار و هشتاد تومان
سدیدالملک- اجازه می فرمائید؟
رئیس- بفرمائید
سدیدالملک- اظهارات آقای وزیر معارف بنده را قانع کرد لذا پیشنهاد خودم را مسترد میدارم.
رئیس- پس رأی میگیریم به پیشنهاد آقای دانش به مبلغ چهار هزار و هشتاد و چهار تومان. آقایانی که تصویب میکنند قیام بفرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- تصویب نشد. رأی میگیریم به ماده به ترتیبی که کمیسیون پیشنهاد کرده است. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. ماده سوم قرائت میشود (به مضمون ذیل قرائت شد)
مخارج مسافرت موسیو ادیژیه پس از انتقضاء کنترات دو هزار فرانک به نرخ روز تأدیه خواهد شد و چنانچه در موقع مراجعت بواسطه اغتشاشات مجبور به عبور از نقاطی شود که اضافه بر مبلغ مقرره احتیاج به خرج مسافرت داشته باشد به تصدیق مأمورین و قنسولهای محلی دولت علیه ایران منظور خواهد شد ولی در هر حال اضافه از هزار فرانک تجاوز نخواهد کرد.
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- عرضی ندارم
رئیس- رأی میگیریم به ماده سوم. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. ماده چهارم (به مضمون ذیل قرائت شد)
هرگاه دولت بخواهد موسیو ادیژیه را از خدمت مستعفی دارد باید علاوه بر مخارج مراجعت حقوق شش ماه مشارالیه را بپردازد چنانچه خود موسیو ادیژیه بخواهد از خدمت دولت کناره جوئی نماید یا مبتلا به مرض شود که اطباء عودت او را برای معالجه ضروری بدانند در این صورت فقط خرج مسافرت به او داده خواهد شد.
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- در این ماده مینویسد هرگاه دولت بخواهد این موسیو را از خدمت مستعفی دارد علاوه بر مخارج مراجعت حقوق شش ماهه مشارالیه را بپردازد راست است اگر نخواهد به میل خودش برود و دولت بخواهد او را منفصل کند باید مخارج مراجعت او را بدهد ولی در صورتی که او خودش به میل و طیب خاطر خودش بخواهد از کار کناره کند بنده عقیده ندارم مخارج مراجعت به او بدهند برای اینکه به طیب خاطر خودش کناره کرده در این صورت چرا باید مخارج مراجعت او را داد. اگر خدمتش را تمام کرده باشد این مسئله صحیح است واِلا اگر کار او تمام نشده و خواست برود برای چه پول ملت را باید به او داد. این مقداری را که آقایان ملاحظه طرف را میکنند خوب است یک قدری هم طرف ملت را ملاحظه و رعایت حال آنها را بکنند.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- بنده مخالفم بعد از یک موافق عرایض خود را عرض خواهم کرد.
نصرت الدوله مخبر- عین این ماده در کنترات دکتر ویلهلم در همین مجلس تصویب شد.
رئیس- آقای داور (اجازه)
داور- عرضی ندارم.
رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب- مخالفم
رئیس- آقای شیخالرئیس (اجازه)
شیخالرئیس- بنده مخالفم
رئیس- آقای اقبالالسلطان (اجازه)
اقبالالسلطان- مخارجی که برای مراجعت این شخص داده میشود دو هزار فرانک است که تقریباً دویست تومان میشود و این خرج مراجعت او به عهده دولت است که اگر بواسطه یک موانعی نتوانست بماند این مبلغ را دولت به او میدهد که مراجعت به وطن خود نماید و این مبلغ جزئی تصور میکنم این قدر قابل مذاکره و مباحثه و مخالفت باشد و این هم مثل سایر کنتراتها است که اگر چنانچه خودشان استعفا بدهند باید مخارج مسافرت آنها داده شود و این شرط هم در سایر کنتراتهایی که در همین مجلس تصویب شده قید شده است.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- شاهزاده اقبالالسلطان یک قسمت از ماده را که بر نفع خود شان بود گوش دادند ولی قسمت دیگرش را نه گوش دادند و نه دفاع کردند. اگر درست به مفاد ماده توجه نکردهاید بفرمایند خوانده شود. لایحه که خدمت شما است ملاحظه بفرمائید لایحه که دو طرف دارد باید به طریق تعادل و تساوی بین دو نفر باشد وقتی هم که دولت بخواهد او را منفصل کند و عذر او را بخواهد باید حقوق شش ماهه او را بدهد و همچنین مخارج مسافرت او را باید بدهد ولی وقتی که میل مبارک او قرار گرفت آزاد است یعنی هر ساعت خواست برود خرج مسافرت و مراجعت خود را هم بگیرد اینطور که نمیشود. مثلاً تصور بفرمائید اول شروع به تدریس آقای موسیو اول تابستان است سه ماه حقوق میگیرد و کار نمیکند پس از آن مدرسه افتتاح میشود در این موقع آقا میلش کشید مسافرت کند و گفت نمیخواهم کار کنم آن وقت حقوق شش ماه هم باید به او بدهیم بعلاوه حقوق مسافرت خود را مطالبه میکند. این هیچ طریقه عقلانی نیست تصور نمیکنم این را کسی تصدیق کند و بنده نسبت به سهم خودم عرض میکنم نسبت به سایر آقایان جسارت نمیکنم اگر یک مرجحاتی در نظرشان باشد نمیدانم ولی بنده که یک نفر نماینده هستم از طرف ملت این معامله را تصدیق نمیکنم بالاخره بنده پیشنهاد و تقاضا میکنم که این ماده برگردد به کمیسیون و اصلاح شود. حالا اگر آقای مخبر قبول نمیکنند و میلشان بر این قرار گرفته است که این موسیو را به قول آقای آقا سید یعقوب به ما تحمیل کنند و رأی آقای وزیر هم بر این تعلق گرفته است که بر ما تحمیل شود بنده عقیده ندارم و رأی هم نمیدهم.
وزیر معارف- این جا بنده نمیخواهم بر آقایان تحمیل کنم امیدوارم اشتباهی حاصل شده باشد این مسئله را که آقایان میفرمایند مسئله صحیحی است و بنده هم تصور میکنم عبارت بد نوشته شده باید جمله (اگر خودش بخواهد از خدمت دولت کناره نماید) حذف شود و نوشته شود در صورت ابتلاء به مرض که اطباء او را برای معالجه به مملکت خود ضروری بدانند در این صورت باید مخارج مسافرت او را بدهند و این جمله باید حذف شود.
رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب- بنده بعد از این اصلاحی که آقای وزیر کردند عرضی ندارم.
رئیس- آقای شیخالرئیس (اجازه)
شیخالرئیس- این عبارت فارسی است و معنای صریح آن این است که چه مرخصی بخواهد و چه دولت عذر او را بخواهد خرج مسافرت او باید داده شود و حالا میفرمایند عبارت بد نوشته شده است. یا اساساً پیشنهاد وزیر و دولت اینطور بوده یا در کمیسیون اشتباه شده که اینطور نوشتهاند به هر حال میفرمایند اشتباه حاصل شده و عبارت را باید اصلاح کنند واِلا معنی این عبارت این طور است که عرض کردم و ما هیچکدام اشتباه نکردهایم و اگر آن طوری است که آقای وزیر فرمودند ما هم اشکالی نداریم که اگر مریض شده و اطباء رفتن او را ضروری دانسته حرفی نداریم برای اینکه مرض اختیاری نیست ولی اگر بطوری که نوشته شده بخواهند رأی بدهیم کاملاً بر خلاف منطق است و نمیشود رأی داد.
وزیر معارف- صحیح است این جمله را حذف میکنیم.
رئیس- دیگر مخالفی نیست؟ (گفتند خیر)
رئیس- ماده به ترتیبی که اصلاح شده مجدداً قرائت میشود (مجدداً با حذف جمله (اگر خودش بخواهد از خدمت دولت کناره کند) به شرح سابق قرائت شد)
رئیس- رأی میگیریم به این ماده به ترتیبی که قرائت شد. آقایانی که تصویب میکنند قیام نمایند
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. مذاکرات راجع به کلیات است. (جمعی اظهار نمودند- تنفس داده شود)
رئیس- خوب میخواهید بماند برای بعد از تنفس
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- بنده خواستم عرض کنم با این بیاناتی که آقایان موافقین فرمودند بنده را قانع نکرد و میخواهم سئوال کنم که آیا آن استفاده که معلمین در مدت تدریس این شخص از او کردهاند بفرمایند چیست؟ آیا در مقابل پولی که دولت به او داده چه استفادهای از او شده است و یک ادله کافی که ما بدانیم متعلمین که نزد این معلم در این مدت چهار سال تحصیل کردهاند برای بنده نفرمودند. آیا کدامیک از این شاگردان فارغ التحصیل شدهاند و چون یک جوابی در این خصوص به بنده ندادهاند بنده با استخدام یک چنین مستخدمی مخالفم.
رئیس- آقای سدیدالملک (اجازه)
سدیدالملک- اگر چه آقایان موافقین و مخالفین در اطراف این کنترات خیلی مذاکره نمودند ولی از زمینه فرمایشات آقایان معلوم میشود که ما خود را محتاج به معلم میدانیم و وقتی که خود را محتاج میدانیم باید به استخدام آن هم معتقد باشیم و اینکه بعضی از آقایان میفرمایند این معلم چه خدمتی کرده و چه استفادهای از او شده باید بدانند که فقط در مدرسه درس فیزیک به شاگردانی که تحصیل طب میکنند می دهد. دیگر اینکه میگویند در این مدت چرا شاگردانی پیدا ننموده که مقام او را حائز شوند بنده عرض میکنم نمی خواهند به مجرد اینکه این شاگردان در زیر دست او تحصیل کردهاند مقام معلمی را حائز شدند و به علاوه به مجرد اینکه یک شاگردی تحصیل فیزیک کرد فوراً نمیتواند معلم بشود. باید یک مراتب دیگری را هم طی بکند تا بتواند معلم بشود و باید بعد از آنکه تحصیل کرد برود در دارالمعلمین و در آن جا تحصیلاتی بکند تا در این فن متخصص بشود تا بتواند این علم را خوب تدریس کند و تاکنون این شخص یک شاگردانی تربیت ننموده که بتوانند مثل خودش باشند بنابراین این قبیل شاگردان نمیتوانند تدریس کنند و تصور میکنم مذاکرات در اطراف این موضوع به حد کفایت شده و زیاده بر این لازم به شرح نیست.
(جمعی گفتند- مذاکرات کافی است)
رئیس- مذاکرات کافی است؟ (جمعی گفتند کافی است)
رئیس- پس رأی میگیریم.
مساوات- بنده اصلاحی پیشنهاد دارم
رئیس- راجع به چه چیز؟ راجع به مواد است؟
مساوات- بلی راجع به مواد اصلاحی به نظر بنده رسیده است اگر اجازه می فرمائید عرض کنم.
رئیس- مرقوم بفرمائید بدهید بیاورند.
مساوات- بنده خواستم عرض کنم اولاً ملیت این شخص معین نشده و ثانیاً حقوق او در ماه معین نیست.
رئیس- پس مطلب دیگری عنوان میکنیم تا اصلاح آقای مساوات حاضر شود. راپُرت شعبه اول راجع به نمایندگی آقای میرزایانس رسیده است قرائت میشود. آقای داور (اخطار برای قرائت راپُرت)
آقای داور راپُرت فوق را به شرح ذیل قرائت نمودند
شعبه اول دوسیه انتخابات ارامنه جنوب را تحت شور و دقت قرار داده و مطالعات لازمه در اطراف آن نموده و راپُرت آن را به عرض مجلس شورای ملی میرساند.
انجمن نظار مرکزی ارامنه جنوب بدواً مطابق نظامنامه انتخابات جلسات رسمی خود را در تهران از تاریخ ۲۶ جدی ۱۲۹۹ تشکیل و شروع به انتخابات نماینده ارامنه نموده و به تمام ولایات و نقاط ارمنی نشین که عده آنها قابل تشکیل انجمن جزء بوده است اعلان انتخابات را داده و نظار و مأمورین مخصوص نیز صحت جریان انتخابات اعزام و تعیین نموده و مطابق نظامنامه اخذ آراء شده و پس از وصول آراء ولایات ثانیاً مطابق ماده ۳۷ جلسه اخیر خود را تشکیل و مجموع آراء مرکز ولایات را قرائت و آقای یوسف میرزایانس به اکثریت ۳۱۶۵ رأی حائز اکثریت شده و قریب یک ماه هم منتظر وصول شکایات شده چون شکایاتی در این مدت نرسیده و شکایاتی هم که در موقع جریان انتخابات رسیده بوده است وارد نبوده انجمن نظار با ذکر دلائل را کرده است لهذا نمایندگی آقای یوسف میرزایانس را به اکثریت ۳۱۶۵ رأی از طرف ملت ارامنه تصویب اعتبارنامه او را به مهر و امضاء اعضاء انجمن و تصدیق حکومت تهران رسانیده و با دوسیه آن به مجلس شورای ملی تقدیم کرده است. شعبه اول نیز پس ار رسیدگی صحت انتخابات و نمایندگی مشارالیه را از طرف ملت ارامنه تصدیق مینماید. علی اکبر داور
رئیس- با این راپُرت مخالفی نیست؟
(گفتند خیر)
رئیس- رأی میگیریم. آقایانی که نمایندگی آقای میرزایانس را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. پیشنهادی از طرف آقای حاج میرزا عبدالوهاب رسیده است قرائت میشود.
مقام منیع ریاست محترم مجلس مقدس دامت شوکته
بنده پیشنهاد میکنم راجع به انتخابات کمیسیونها به غیر کمیسیون خارجه و نظام که جدیداً انتخاب شدهاند به حال خود باقی باشد و کارهای ناتمام را انجام دهند. (عبدالوهاب لرضوی)
رئیس- آقای شیخالرئیس (اجازه)
شیخالرئیس- این پیشنهاد علاوه بر اینکه برخلاف صریح نظامنامه است به عقیده بنده کار خوبی هم نیست زیرا اگر از اول مجلس یک عده انتخاب شدند برای یک کمیسیونی ممکن است فقط اطلاعات کامل در آن خصوص پیدا کند و از کمیسیونهای دیگر اطلاعی نداشته باشد ولی اگر در یک کمیسیون بودند و عوض و بدل شدند ممکن است از تمام کمیسیونها استفاده کنند و اشخاص که در یک کمیسیون خوب کار کردهاند و در آن قسمت با اطلاع بودهاند مجدداً آنها را انتخاب میکنند و تصور میکنم این یک سابقه بدی میشود که اسباب زحمت و اشکال فراهم خواهد شد. مثلاً حالا بنده را برای یک کمیسیونی انتخاب کردند آن کمیسیون که تیول من نمیشود و نباید تا آخر دوره در آن کمیسیون بمانم. بنده به این مسئله معتقد نیستم و عقیدهام این است که اگر ده روز هم به آخر دوره باقی مانده باید به ترتیب سابق و بطوری که معمول بوده کمیسیونها انتخاب شوند. بعلاوه، عقاید و نظریات اعضاء مجلس فرق میکند ممکن است گاهی با هم توافق نظر در یک مسئله حاصل نموده و عقاید رفقای خودشان را پیش ببرند. به هر جهت بنده با این پیشنهاد مخالفم و خوب نمیدانم.
رئیس- آقای آقا میرزا علی راجع به این مسئله فرمایشی دارید؟
آقا میرزا علی کازرونی- بلی بنده موافقم و عقیدهام این است که محظوری ندارد مجلس رأی بدهد که کمیسیونها کماکان باقی و برقرار و مشغول کار باشند و نظر به اینکه کارها زیاد است اگر بخواهیم مشغول انتخابات کمیسیونها شویم یک مدتی طول خواهد کشید و کارها هم معطل و معوق خواهد ماند. و اینکه فرمودند سابقه میشود بنده عرض میکنم این سابقه هست و همیشه مجلس رأیش غالب و فائق بر تمام آرائی است که سابقاً داده شده و میتواند لغو و نفی و اثبات کند و علاوه بر این در نظامنامه داخلی هم تجدید نظر شده و عن قریب به مجلس میآید و در آن هم مذاکره میشود بعلاوه بنده عقیده دارم همانطوری که پیشنهاد شده مجلس رأی خود را بدهد که ما زودتر مشغول کار شویم و در این مدت کمی که برای ما باقی مانده اقلاً یک کارهائی انجام داده باشیم.
رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- عرض ندارم. (بعضی گفتند- مذاکرات کافی است)
رئیس- چون گفته شد مخالف نظامنامه است گمان میکنم بهتر این است که مجال بدهند یک فکری در این باب بشود و شب یکشنبه رأی گرفته شود
(جمعی گفتند صحیح است)
رئیس- پیشنهاد آقای مساوات قرائت میشود (به مضمون ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم ۲ ماده اول به ترتیب ذیل اصلاح شود:
ماده اول- دولت مجاز است موسیو ادیژیه فرانسوی را برای مدت ۳ سال کنترات نماید.
ماده دوم- حقوق موسیو ادیژیه فرانسوی از قرار سالی ۵ هزار تومان بطور مشاهره خواهد بود که در مقابل آن هفتهای ۱۵ ساعت تدریس نماید. (مساوات)
رئیس- توضیح بدهید
مساوات- مطابق قانونی که از مجلس گذشته در هر کنتراتی باید ملیت معین باشد ولی در این جا معین نشده این بود که پیشنهاد کردم در این جا ملیت را ذکر بفرمائید. دیگر اینکه در این جا سالیانه نوشته شده است و اگر در وسط سال این شخص خواست برود معلوم نیست که آیا باید ت مام سال را داد یا بطور مشاهره باید باشد و بنده پیشنهاد کردم بطور مشاهره قید شود که هر وقت خواست برود باید شهریه همان ماه را بگیرد.
مخبر- نسبت به آن اصلاحی که در ماده اول فرمودند (اگر چه بنده نمیدانم در شور کلیات و پس از آنکه مذاکره تمام شده میشود اصلاحی پیشنهاد نمود یا خیر) ولی از نقطه نظر کمیسیون بنده قبول میکنم زیرا میباید ملیت در ماده اول علاوه شود و میشود کلمه (فرانسوی) را افزود و نوشت موسیو ادیژیه فرانسوی. ولی آن قسمتی که راجع به ساعات پیشنهاد نمودهاند مطابق همان قانون که از مجلس گذشته از وظائف وزارت معارف است. و راجع به تقسیم حقوق به ماه مطابق معمول همین طور هم هست و هر حقوقی که از برای سال معین مینمایند به همان نسبت تقسیم میکنند و محتاج به ذکر نیست در تمام کنترات هائی که سابقاً گذشته حقوق سالیانه معین می شده ولی آن قسمت اصلاح اول را میتوانم بپذیرم چون مطابق قانون است.
رئیس- مادامی که به کلیات یک لایحه رأی داده نشده همه نوع اصلاحی میشود کرد چنانکه در قانون استخدام قضات هم چند روز قبل لفظ تغییر را برداشتیم و تبدیل به جایش گذاشتیم و پس از شور در کلیات بود حالا آقای مساوات میخواهند رأی گرفته شود؟
مساوات- قسمت اول را که قبول کردند و قسمت دوم را هم اگر مجلس لازم نمیداند بنده پس میگیرم.
رئیس- مخالفی ندارد که در ماده اول و دوم لفظ فرانسوی افزوده شود؟ (گفته شد خیر)
رئیس- این لایحه به کمیسیون خارجه هم رفته بود و کمیسیون خارجه ملیتش را تصویب کرده بود. حالا رأی میگیریم به این کنترات که مشتمل بر چهار ماده است. آقایانی که تصویب میکنند ورقه سفید واِلا ورقه کبود خواهند داد.
(در این موقع اخذ و استخراج آراء به عمل آمده به ترتیب ذیل نتیجه حاصل گردید)
عده حضار (۷۶) ورقه سفید علامت قبول (۴۱) ورقه کبود علامت رد و امتناع (۳۵)
رئیس- عده حضار ۷۶ به اکثریت (۴۱) رأی تصویب شد. ماده واحده پیشنهادی وزارت عدلیه راجع به الغاء قانون قدیم ثبت اسناد مطرح است (به مضمون ذیل قرائت شد)
ماده واحده- قانون ثبت اسناد مورخه ۱۳ شعبان ۱۳۲۹ منسوخ و از دره اعتبار ساقط است.
رئیس- اگر بخواهید در این جلسه مطرح شود باید تقاضای فوریت بنمائید.
معاون عدلیه- در خود پیشنهاد تقاضای فوریت شده است.
رئیس- آقایانی که تصویب میکنند به کمیسیون ارجاع نشود یعنی تصویب میکنند یک شور بشود قیام فرمایند.
(عده اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. حالا تقاضا میکنید در خود جلسه مطرح شود یا خیر؟
معاون وزارت عدلیه- بلی تقاضا میکنم در این جا امشب مطرح شود.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- موافقم.
رئیس- باید ۲ مرتبه راجع به فوریتش رأی میگیریم. آقایانی که تصویب میکنند در همین جا مطرح شود قیام فرمایند.
(اکثریت نمایندگان قیام نمودند)
تصویب شد. نسبت به خود ماده واحده گویا آقای حاج شیخ اسدالله مخالفند.
حاج شیخ اسدالله- خیر موافقم.
رئیس- آقای شیخ الرئیس (اجازه)
شیخالرئیس- عرض ندارم
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- گر چه مجلس به فوریت رأی داد ولی خواستم عرض کنم خدا میداند قانونی که از کمیسیون گذشته بنده ندیدهام حالا می فرمائید رأی بدهیم؟
یکی از نمایندگان- لازم نیست ببینید.
آقا سید یعقوب- چرا لازم نیست ببینم آخر باید لااقل بین نمایندگان طبع و توزیع بشود تا مطلع شوند. بنده چطور میتوانم به شئی مجهول رأی بدهم این است که بنده از آقایان نمایندگان تقاضا میکنم اقلاً یک هفته مهلت بدهند تا اینکه آن قانون را طبع و توزیع کنند آنوقت رأی داده شود. به یک شئی مجهول نمیشود رأی داد
(بعضی گفتند مذاکرات کافی است)
رئیس- آن لایحه اگر هم طبع و توزیع میشد شما حق ایرادی بر آن نداشتید. خوب است طوری صحبت بفرمائید که در خارج اسباب سوء تفاهم نشود.
(بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است)
رئیس- رأی میگیریم به ماده واحده. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده- شرحی در جریده اتحاد به امضای آقای اقبالالسلطان دیده شد که حقیقتاً دوستی بی موقعی نسبت به دولت نموده بودند و قیمومت بی جهتی نسبت به جماعتی. به این جهت آقایان رفقا بنده را اجازه دادهاند که در این جا از قسمت راجع به رفقای خود دفاع نمایم. در این جا نوشته: آقای مدیر محترم جریده اتحاد، شماره ۹۱آن جریده را قرائت کردم عده شانزده نفری یا دوازده نفری با دولت حاضره مخالف نیستند چنانکه در جلسه ۴ شنبه با کفایت مذاکرات موافقت کردند الی آخر ... ما ۱۵ نفر بودیم نه ۱۶ نفر یا ۱۲ نفر. یکی از رفقا موافق بلاشرط دولت بود و بقیه موافق با شرط یا مخالف مطلق بودند و این عده ۱۵ نفری اختیاراتی به شاهزاده اقبالالسلطان نداده بودند که چنین نسبتی در روزنامه به آنها بدهند بدیهی است ما نظریه داشته باشیم با خود دولت مذاکره میکنیم یا با رفقای ائتلافی خودمان صحبت میکنیم کما اینکه تا بحال هم کردهایم بعلاوه شاهزاده اقبالالسلطان نسبت به چند نفر از رفقای ما نسبتی دادهاند که باید در هیئت رئیسه حاضر شوند و در آن جا مذاکره شود. لازم نیست در مجلس راجع به این مطلب مذاکره نمائیم. تصور نمیکنم این ۱۵ نفر اعضای جمعیت عدالت طلب هیچیک بی سواد باشند تا عقیده خود را نتوانند بنویسند و دیگری از جانب آنها بنویسد و آقای مستوفیالممالک هم طوری در این مملکت معرفی شدهاند که محتاج نیست آقای اقبالالسلطان بفرمایند با ایشان موافقند و آن وقت هم دلیل را رأی دادن در موضوع کفایت مذاکرات قرار بدهند بدیهی است ما وقت مجلس را خیلی محترم میشماریم و ممکن است در مسائلی که به مجلس میآید مخالف باشیم و در موقع کفایت مذاکرات هم رأی بدهیم ولی منافاتی ندارد در موقع رأی هم ورقه کبود خود را میدهیم چرا باید وقت مجلس را به حرفهای لاطائل و یا بی معنی معطل کنیم. بعلاوه، این عبارتی که آقای اقبالالسلطان درج فرمودهاند خدمت به دولت نبوده است. ما عقیده خود را پشت تریبون یا به رفقای خود در فراکسیون اظهار میکنیم یا از هیئت دولت سئوال می نمائیم محتاج نیستیم که کسی از جانب ما صحبتی بکند.
رئیس- آقای نصرتالدوله از وزارت مالیه سئوالی داشتید؟
نصرتالدوله- در چندی قبل تلگرافاتی از کرمانشاهان رسیده بود مشعر بر شکایاتی از طرف صنف قصاب آن جا به وزارت مالیه راجع به اقداماتی که از طرف آن وزارتخانه در خصوص روده میشود. آن تلگرافات را بنده به مالیه فرستادم و استدعا کردم بذل توجه بفرمائید و این دعوی خسارتی که دارند و اعتراضی که به این اقدام وزارت مالیه میکنند رسیدگی نمایند اگر صحیح است جوابی بدهند. مدتی طول کشید و از طرف وزارت مالیه جوابی نرسید مجدداً تلگرافاتی شده بود و در این ضمن هم اوراق زیادی در این باب از طرف قصابهای تهران منتشر و به مجلس هم عرض شده همین طور از ولایات دیگر هم توسط نمایندگان خودشان شکایاتی به وزارت مالیه رسیده است اصل موضوع این است که معمول بوده از هر کشتاری مالیاتی میگرفتند و بعضی هم بخاطر جمعی اینکه دولت تصمیم خود را تغییر نمیدهد مشغول تجارت شده مبالغی خرید و فروش میکردند و حالا موجب شکایت قصابان و ارباب ذبایح شده است. بنده میخواستم از وزارت مالیه سئوال کنم در این باب چه فکری کردهاند و این اعلان مزایده برای انحصار این تجارت از روی چه مأخذ است.
معاون وزارت مالیه- البته این اعلان مزایده که از طرف دولت داده شده از نقطه نظر تزئید منافع مملکتی بوده است لیکن مسئلهای نیست که مبادرت به مقدمات یا اساسش از طرف دولت شده باشد. از روده سابقاً مالیاتی گرفته میشد و اخیراً هم به موجب یک تصویب نامه که از طرف دولت رسیده است از هر رأس یک قران دریافت میکردند و در تهران هم علاوه بر یک قران از بابت مبادله و غیره دهشاهی اضافه شده است در سایر ولایات هم یک قران و این ترتیب هم باقی است. در این اواخر پیشنهادهائی از طرف بعضی نسبت به تزئید این عواید رسیده است و بالاخره اعلان مزایده از طرف دولت صادر شد برای اینکه بداند این عواید تا چه میزانی ممکن است برسد و هنوز هم در این باب تصمیمی اتخاذ نکرده است. پیشنهادهایی رسیده و دولت هم در این باب نظریاتی دارد و اگر موقع را مناسب بداند تصمیمی در این باب خواهد گرفت. بر فرض دولت بخواهد روده را به مزایده بگذارد شاید تعهداتی نسبت به معاملاتی که اشخاص از روی عواید روده با هم میکنند یا کردهاند نداشته باشد. بنده در این قسمت وارد نمیشوم اینها مسائلی است که مربوط به افراد است معهذا هر وقت دولت بخواهد در عواید مملکت تصرفاتی بکند بدیهی است رعایت آسایش دیگران و کسانی را که در مملکت تجارت میکنند و اشخاص و اصنافی که از این ممر فایده میبرند خواهد کرد.
نصرتالدوله- این جواب آقای معاون وزارت مالیه متأسفانه بنده را قانع نکرد و دلیل یکی اینکه بنده خواستم از طرف ایشان یعنی از ناحیه رسمی سابقه این امر و مدرک تغییر فعلی را که وزارت مالیه در نظر گرفته دانسته باشم و در این باب اظهاری نکردند منافع دولت هم به عقیده بنده و به تصدیق همه آقایان نباید هیچ وقت مقدم بر حق باشد. باید همیشه منافع دولت با حق تطبیق شود. علت ثانوی اینکه جواب آقای معاون بنده را قانع نکرد این بود که بنده عرض کردم جماعتی از مردم زحمتکش مملکت از اطراف و ولایات و مرکز بواسطه این مسئله دچار خسارت و زحمت شدهاند و اینکه میفرمایند پیشنهاداتی رسیده ولی هنوز تصمیمی گرفته نشده است درد مردم را دوا نمیکند زیرا چنانچه دولت ببیند منافع یک عده مردم زحمتکش در معرض تلف است هر چه زودتر تصمیمی بگیرند که تکلیف مردم معلوم شود بهتر است و کلاً هم اگر نسبت به آن تصمیم نظریاتی داشته باشند میتوانند اظهار نمایند ولی وقتی که میفرمایند هنوز تصمیم گرفته نشده حقیقتاً هم مردم بلاتکلیف میمانند هم اشخاصی که میخواهند اظهار عقیده کنند لذا تقاضا میکنم هر چه زودتر یک نظر قطعی در این مسئله اتخاذ کنند.
معاون وزارت مالیه- اساس مالیات روده را همه مسبوق هستند که عبارت است از مالیاتی که بر طبق قانونی که در سنه ۱۳۲۸ نوشته شده دولت جمع آوری می کرده دو سال بعد از آن دولت وقت تصویب نامهای صادر کرده است برای اخذ این مالیات بطریق دیگری که بهتر و مفیدتر دانسته است که تابحال هم همان طریقه معمول است. در این اواخر چنانکه عرض کردم پیشنهادهائی به دولت دادهاند که عواید روده به شکل دیگری ممکن است زیادتر گردد. میزان متوسط عواید روده از صد و سی الی صد و پنجاه هزار تومان در سال می شده است پیشنهادهائی به طریق مختلفه و ترتیبات نافع رسیده که منافع هنگفتی بر این میزان عایدی فعلی دولت میافزاید ولی با اینکه دولت اعلان مزایده داده است و پیشنهاد علاوه شده میزان متوسط عایدی مسلم را از روی آن پیشنهادات میتوان معین کرد و از عایدی سال جاری زیادتر میشود معهذا دولت رعایت صنف قصاب و کسانی را که در این مسئله سهیم اند مقدم بر هر چیز میداند.
رئیس- آقای کازرونی (اجازه)
آقا میرزا علی کازرونی- سئوال بنده از وزارت مالیه راجع به یک قسمت از بقایای مالیاتی است دولتهای وقت بر حسب تجربههای سالیان ما در استحصال و وصول طلبهای خود مسامحه هائی را جایز دانستهاند در صورتی که اشخاص که از دولت طلب دارند از یک انبارش صرفنظر نمیکنند و به هر وسیله که باشد میگیرند البته دولت هم بایستی طلبهایش را بگیرد و بدهی خود را هم بدهد نه اینکه دیون سنه گذشته دولت تحمیل شود بر سنه جاریه و از آن طرف طلب هائی که دارد نسیاً نیساً از بین برود و هر چه بیشتر فراموش میشود مخصوصاً بنده در یک قسمت سئوال دارم: چنانکه شنیدهام و گمان میکنم صدق باشد تقریباً چهار صد هزار تومان بدهی مالیات شیخ خزعل خان سردار اقدس است نمیدانم دولت چه مانع و محظوری دارد که این طلب را وصول نمیکند آیا راستی فراموش کرده یا گرفته و بنده اطلاع ندارم. استدعا میکنم در این باب توضیح بدهند.
معاون وزارت مالیه- بقایای مالیاتی بسیار است علتش هم معلوم است به جهت اینکه از گزارش اوضاع جاریه اگر اطلاع داشته باشیم تصدیق خواهیم کرد که بالطبیه بقایای مالیاتی پیدا میشود تابحال اینطور بود ولی امیدواریم بعدها دیگر پیش نیاید. فعلاً مقدار بقایائی هست و در حصول آن هم دولت به مناسبت ضرورتی که همیشه احساس میکند کوشش خود را مینماید. اما نسبت به این قسمت بخصوص حالا نمیتوانم تحقیقاً مقدارش را عرض کنم لکن دولت مراقبت دارد و در صدد است که این کار را خاتمه دهد.
کازرونی- یک قسمت مقصود بنده از این سئوال تذکر این مطلب بود زیرا به حول و قوه خداوندی امروزه هیچکس را نمیبینم که در مقابل دولت بتواند اظهار تمرد و تعللی بکند. هر کس خواسته باشد بواسطه این عادت مشئومی که از قدیمالایام پیدا کردهاند تعللی بکند اگر دولت در کار او مسامحه تجویز کند بنده صحیح نمیدانم امروزه بنده جنبندهای در مقابل دولت نمیبینم. دولت باید تصمیمی تازه تر و جوانتر و جدی تر بگیرد و آن اشخاصی که آن عادت مشئوم را تعقیب میکنند متنبه نماید زیرا این جوابی بود که حالا باید بیدار شوند و باید طوری این عقیده در مردم دیوانه سرکش تزریق شود که عاقل و آدم شوند.
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- چون بنده مدتی در خدمت آقای معاون بودم میدانم که جوابهای ایشان بطور کلی و به ترتیبی است که هیچ دردی را دوا نمیکند. بنده به ترتیب جزئی عرض میکنم خودشان هم مستحضرند خبازان تهران به ترتیبی که اداره ارزاق قرار داده عریضه به مجلس دادهاند و میگویند ماه در هر دکان پنج تومان و کسری ضرری داریم دولت هم در این باب توجه کرد کمیسیون هم تشکیل دادند و اعضای آن کمیسیون در این باب محتلف شدند بعضی تصدیق کردند و بعضی نکردند گفتند راپُرت جامعی نیامده چون متصل اصناف به کمیسیون عرایض فشار میآورند سئوال و استدعا میکنند یک نفر از اعضای آن کمیسیون گفت ما میتوانیم دکاکین را از شما گرفته بدهیم به دولت اداره کند در صورتی که ما هنوز این عقیده را نداریم که دست ملت را ببندیم و بدهیم به دولت. ما باید مردم را به نان برسانیم با این سابقه و با این اطلاعی که دارید و با این صورتی که این جا هست و قلم به قلم حاضر است و اگر میل دارید ممکن است تقدیم کنم ملاحظه فرمائید هر دکانی نسبت به سایر مخارج پنج تومان و کسری ضرر دارد. نسبت به این صنف بیچاره نمیدانم دولت چه تصمیمی گرفته و چه جبرانی برای آنها میشود که دستشان از کار کوتاه نکرد حقیقتاً بعضی از این دکاندارها خانه خود را هم گرو گذاردهاند برای اینکه نخواستهاند بیش از این آبروی آنها ریخته شود. خواستم آقای معاون را تذکر بدهم که زودتر تصمیمی در این موضوع بگیرند که رفع شکایات آنها بشود.
معاون وزارت مالیه- آقای آقا سید یعقوب در واقع تقاضایی کردند و اغلب اینکه عرایض بنده در این جا شاید درد را دوا نمیکند گاهی این است که مطالبی که در این جا گفته میشود قدری تفاوت دارد با حالتی که در اداره و محل عمل خود دارد. مسئله خبازها و نان چیزی است که مدتها مطابق با مطالعات مفصل شده و شاید کمتر کسی باشد که این حساب را بخوبی نداند چون همه در این کار ذی دخل هستند. گذشته از این در کمیسیونهایی که تشکیل شده مخصوصاً در ا ین اواخر یعنی دو سه هفته قبل حسابهایی کردهاند و معلوم شده است ضرری در بین نیست. شاید هم باشد ولی برای این که مطمئن باشیم که حقیقتاً ضرر هست یا نیست بالاخره منجر شد به اینکه کمیسیون دیگری تشکیل شود آن هم تشکیل شده و دنباله آن هم تشکیل خواهد یافت و اطلاعاتی که ما انتظار داریم شاید در نتیجه مطالعات کمیسیون کاملاً بدست آوریم و امیدواریم نتیجه به طوری باشد که این مذاکرات قطع شود.
رئیس- آقای پور رضا (اجازه)
پور رضا- نظر به اهمیت بنده عبادان و کثرت سکنه آن لازم است یک دفتر پستی در آن جا تشکیل شود. بنده از وزارت پست و تلگراف سئوال میکنم چه وقت دفتر پستی در آن جا تأسیس میکنند.
وزیر پست و تلگراف- البته به عرض آقایان رسیده است از جمعه گذشته یعنی بیست و ششم شعبان شروع کردند به تحویل گرفتن پستهای جنوب و دفاتر پستی جنوب بسته شده یعنی درب پست خانهها را بستهاند و گفتهاند هر کس کاغذی دارد بدهد به پست ایران و پست دیگری در جنوب نیست. در ضمن این عمل شروع به تحویل گرفتن پستهای عبادان و مشهد سلیمان قبل از این مراسلاتی است را که در عبادان و مشهد سلیمان تمبر میکردند و به محمره و اهواز میفرستادند و پست هائی که در آن جا بود میگرفتند و به جای دیگر میفرستادند حالا که آن دو محل نیست دیگر مراسلات به محمره و اهواز نمیتوانند بفرستند باید بفرستند به پست ایران لهذا تقاضا کردند معادل سی هزار تومان ایران به عبادان و مشهد سلیمان بفرستند که تمبرها را روی پاکتها بزنند و بفرستند به پستخانه ایران در محمره و اهواز آن جا باطل کنند مثل دکان عطاری که تمبر میگیرد و نگاه میدارد بعد میآورند در پست خانه باطل میکنند. حال عبادان و مشهد سلیمان هم از روز جمعه ۲۶ شعبان و سیزدهم آوریل مثل دکانی است که تمبر ایران در این جا روی پاکت الصاق میشود و در اهواز آن را باطل میکنند وقتی که تمام پستهای جنوب را تحویل گرفتیم البته ترتیبات دفاتر و اساس اجرای آن را فراهم میکنیم و در عبادان و مشهد سلیمان هم آن دفاتر را تأسیس می نمائیم.
رئیس- جلسه ختم میشود.
معاون وزارت پست و تلگراف- بنده پیشنهادی هم تقدیم میکنم و آن راجع به کنترات موسیو پیر و موسیو شویت است. موسیو پیر کفیل وزارت پست است.
رئیس- جلسه آتیه روز یکشنبه دو ساعت و نیم از شب گذشته موضوع مذاکرات اولاً لایحه شورای دولتی، دیگری راپُرت کمیسیون بودجه راجع به یمین الدوله بعد لایحه راجع به سیم کشی سورمق به ابرقو. آقای مستشارالسلطنه
مستشارالسلطنه- لایحه روشنائی در جلسه امروز هم جزء دستور بود.
رئیس- هنوز راپُرت ندادهاند هر وقت داده شد جزء دستور میشود. آقای آقا میرزا شهابالدین (اجازه)
آقا میرزا شهابالدین- بنده راجع به دستور عرضی ندارم بعد از دستور عرض خواهم کرد.
رئیس- آقای شیخالعراقین زاده (اجازه)
شیخ العراقین زاده- بنده میخواستم تقاضا کنم امتیاز راه بندر جز و دامغان چون از کمیسیون فواید عامه گذشته و راپُرتش به مقام ریاست عرض شده جزء دستور شود.
رئیس- عده برای رأی و مذاکره کافی نیست.
(مجلس شش ساعت و ربع از شب گذشته ختم شد)
رئیس مجلس- مؤتمنالملک