مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ شهریور ۱۳۳۳ نشست ۴۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸
جلسه: ۴۲
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۵ شهریور ماه ۱۳۳۳.
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان- نورالدین امامی، پیراسته، استخر و دکتر بینا.
۳- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به ترمیم حقوق معلمین.
۴- ختم جلسه به عنوان تنفس.
مجلس دو ساعت و یک ربع پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس- صورت اسامی غائبین جلسه پیش قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد.)
غائبین با اجازه، آقایان- امید سالار، هدی، احمد فرامرزی، بیات ماکو، مکرم، حشمتی، جلیلی، سلطانی، شفیعی، عرب شیبانی، حمیدیه، حائریزاده، بهادری، ابراهیمی، دکتر سید امامی، خاکباز، کریمی، محمود ذوالفقاری، مصطفی ذوالفقاری، افخمی.
غائبین بیاجازه، آقایان- تربتی، غضنفری، کدیور، سالار بهزادی، سلطان العلما، مهندس اردبیلی، فرید اراکی، دکتر عدل، مراد اریه. دیرآمده و زودرفته با اجازه، آقای خلعتبری ۳۵ دقیقه.
رئیس- آقای پیراسته نسبت به صورت مجلس نظری دارید؟
پیراسته- آقای سلطان العلما و آقای غضنفری کسالت دارند و به بنده گفتهاند که عرض کنم.
رئیس- بسیار خوب، آقای پورسرتیپ.
پورسرتیپ- بنده هم همین تذکری را که آقای پیراسته دادند خواستم عرض کنم.
رئیس- هر کدام از آقایان که اجازه خواسته باشند اصلاح میشود دیگر نظری به صورت مجلس نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان- نورالدین امامی، پیراسته، استخر و دکتر بینا
رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند، این نکته را هم باید عرض کنم مطابق مادهای از نظامنامه هر یک از آقایان که میخواهند صحبتی کنند روزی که ثبت نام میکنند اگر مجلس اجازه نداد و یا نشد که صحبت کنند باید روز بعد هم ثبت نام کنند و نمیشود که نوبتشان حفظ شود. آقای نورالدین امامی.
نورالدین امامی- بنده عرایض مفصلی داشتم ولی همکار عزیز جناب آقای دکتر بینا امر فرمودند و اکثر از وقت خودم را به ایشان تقدیم خواهم کرد این است که عرایض خودم را خیلی مختصر عرض میکنم، امروز ۲۵ شهریور است روزی است که شاهنشاه کبیر و محبوب ملت ایران مرحوم رضاشاه کبیر کسی که ایران را زنده کرد (صحیح است) از تهران حرکت کرد، روزی است که شاهنشاه محبوب و عزیز و جوان بخت ما محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاهی که تمام ملت ایران به او سر تعظیم فرود میآورد (صحیح است) بر اریکه سلطنت جلوس کرد (صحیح است) این است که از طرف نمایندگان و برگزیدگان ملت ایران افتخار دارم به پیشگاه مقدس شاهنشاه محبوب و رئوف ملت تبریک عرض کنم (احسنت، احسنت) این چند روزه نمایندگان محترم راجع به خیانت یک مشت جاسوس و وطن فروش پشت تریبون بیاناتی فرمودند که احتیاج نیست بنده باز هم در این قسمت عرایضی کنم، همکار محترم من آقای مشایخی پری روز به قدر کافی بیاناتی فرمودند (مشایخی- تشکر میکنم یک حقایقی را عرض کردم) ولی آقایان پنج نفر، ده نفر، چهارصد نفر خائن ارتش ایران را تشکیل نداده (صحیح است) ارتش ایران افسران فداکار و سربازان رشیدی دارد که همیشه با صدای بلند میگویند. چون ایران نباشد تن ما مباد (صحیح است)
(شوشتری- و بیست میلیون ملت ایران) بشیر و خورشید و به تاج شاهنشاهی و به خاک مقدس وطن و به خون و ناموس خود قسم خوردهاند و تا آخرین قطره خون خود در راه وطن فداکاری خواهند کرد (صحیح است) با پنج نفر ارتش ایران رو سیاه نمیشود (صحیح است) ارتش ایران افسرانی مثل سپهبد شاه بختی دارد که پدر ارتش است و جوانهایی دارد مثل سرتیپ نصیریها، مثل بختیاریها، مثل قرنیها، همهشان را اگر بخواهم اسم ببرم باید چند ساعت صحبت کنم، سرهنگ روحانیها، گیانشاهها، همهشان که از همه چیز صرفنظر میکنند و حاضر نیستند که به یک نفر ایرانی کسی چپ نگاه کند پاینده ارتش و پاینده افسران رشید و میهنپرست ارتش و از دولت میخواهیم که این افسران خائن را به مجازات برساند و اگر دولت کوچکترین قصوری در مجازات اینها بکند از طرف نمایندگان از دولت استیضاح خواهیم کرد (پورسرتیپ- و قصوری در تشویق خدمتگزاران و کاشفین) صحیح است دولت باید با تمام قوا با اجنبیپرستان مبارزه کند اینجا ایران است و غیر از ایرانی و کسی که به خاک مقدس ایران علاقمند است نباید زنده باشد یا از ایران برود یا این که در اینجا باید فقط به این خاک مقدس خدمت کند یا جلوی گلوله والسلام (صحیح است) شبها ما را تهدید میکنند ما نمیترسیم یک روز خواهیم مرد اما با افتخار و مردن با پیراهن قرمز برای ما بهتر است (صحیح است) و الا چه فرق میکند هشتاد ساله هم میمیرد، نهصد ساله هم میمیرد اما اگر باید بمیریم با پیراهن مقدس و خونآلود افتخار ما است چون عرایض را تمام کردم پیراهن خونآلود که عرض کردم یک قضیه خیلی خوبی دارم که خدمت آقایان عرض میکنم یک جوانی بود رئیس آمار خوی وقتی که آذربایجان اشغال شد قبل از پیشهوری به او گفتند که ادارات دولتی بایستی در روز تولد استالین جشن بگیرند گفت من رئیس آمار دولت ایران هستم فقط روز تولد شاهنشاه ایران جشن مگیریم هر ه گفتند او توجهی نکرد آن روز که قرار شد جشن بگیرند او تعمداً اداره را باز کرد و آمد روی ایوان ادره نشست عصری که آمد در چهارراه در ملا عام در روز روشن با شصت تیر مغزش را داغان کردند (صحیح است) (تیمورتاش- اسم این وطنپرست چیست؟) مختار روانبخش این سفر اخیر که شاهنشاه تشریف برده بودند در خوی پسر او در خوی نتوانسته بود در خوی اعلیحضرت را زیارت کند آمده بود بمیرند، در مرند در آن موقعی که میخواستم حرکت کنم دیدم یک کسی مرا صدا میکند رفتم دیدم آن پسر است آن را بردم خدمت شاهنشاه پرسیدند که این پسر کیست؟ در جواب عرض کردم پسر کسی است که در ۱۲ سال پیش کشته شده دیدم شاه گریه میکند بغلش گرفت فرمودند پسرم پدر تو در ۱۲ ۱۴ سال پیش کشته شده از آن روز تا حالا خیلیها مردهاند ولی بدان پدرت حالا هم اسمش را میبرند اگر او در ناز و نعمت بود کسی که اسم او را نمیبرد و من پسر او را بغل نمیگرفتم بعد هم از وضع داخلی زندگی او سؤال کردند و بعد هم به بنده امر فرمودند که به محاسبات ابلاغ کن که از حقوق شخص من تا موقعی که این پسر برود به نظام وظیفه و بتواند عائلهاش را اداره کند، ماهی دویست تومان از حقوق من بهش بدهند (شوشتری- به به احسنت) و الان هم پنجاه اول سال را پرداختهاند این شاه مهربان را خدا سلامت بدارد و ایرانیهایی که حاضرند در مقابل اجنبیها پیراهن خونی به تن بکنند همه را سلامت بدارد (احسنت، احسنت).
رئیس- هشت دقیقه از وقت آقای امامی باقیمانده، آقای پیراسته بفرمایید.
پیراسته- بنده عرایضی دارم که متأسفانه مدتش ممکن است از یک ربع بیشتر طول بکشد بنده هم انتظار دارم از آقایان که اجازه بفرمایند تمام عرایضم را بکنم. در مقدمه عرایضم خواستم عرض کم یک دسته از کارگران کارخانههای سیمان و گلیسیرین شکایت کردهاند که دود کارخانههای آجرپزی آنها را مستأصل کرده و صحت و سلامت آنها را در خطر انداخته و ناراحت هستند بنده مخصوصاً آقای شهردار تهران را که از رفقای مبارز ما در دوره ۱۶ بودند و همچنین از رفقای صمیمی هستد جلب میکنم که توجهی به شکایت این کارگران بیچاره بکنند و یک اقدامی بشود (مشایخی- آقای ابتهاج فرمودهاند که نسبت به اینها اقدام خواهد شد.) اما مطلب دومی که میخواهم عرض کنم یک مطلب بسیار حساس و مهمی است و از آقایان انتظار دارم که توجه مخصوص بفرمایند و عنایت بفرمایند که یک قسمت از مشکلات مملکت حل شود این چیزی که در روزنامهها بود و آقای وزیر جنگ هم در مجلس راجع به آن صحبت کردند و فرماندار نظامی هم اعلامیه داد واقعاً این موضوع تا به جایی که خبرش منتشر شد و ما اطلاع داریم موضوع بسیار مهمی است و قابل دقت و توجه است، این بسیار و واقعاً باعث تأسف است که افسران مملکت که باید حافظ انتظامات باشند و کسی هم که اخلال میکند آنها باید جلوگیری بکنند خودشان یک راهی غیر از راه خدمت به مملکت بروند بنده مخصوصاً اینجا توجه مقامات مسئول را جلب میکنم که باید کمال دقت در این کار بشود کسانی که عالماً و عامداً و باسق تصمیم به مملکت خیانت کردهاند باشد مجازات برسند (صحیح است) اگر بعد از شهریور ۲۰ تا به حال چهار نفر را به جرم خیانت دار زده بودید این اتفاقات در مملکت نمیافتاد (صحیح است) ولی مخصوصاً این مطلب باید گفته شود که کمال دقت باید بشود که مبادا یک بیگناهی گرفتار بشود چون به نظر بنده اگر هزار نفر مجرم هم آزاد بشوند بهتر است که یک نفر بیگناه مجازات بشود (صحیح است) من یقین دارم که آقای فرماندار نظامی و سایر مراجع رسمی در این کار کمال توجه را میکنند و این کاری که شده است تا اینجایی که انجام شده است این اعمال سرتیپ بختیار و سایر مأمورین انتظامی قابل تقدیر است اما یک مطلبی برای بنده مجهول است و آن این است که دولت وقتی میرود شبکه کشف کند و بعضی از اوقات هم کشف میکند چرا شبکههای کشف شده را تعقیب نمیکند الان دادگستری ما به صورت یک شبکه کشف شده است (صحیح است) بنده برای این که باز نچسبند این را که چه طور شده است در دادگستری این عناصر افراطی رخنه کردهاند باید به عرض آقایان برسانم که دادگستری متأسفانه احتیاج به اصلاح اساسی زیاد دارد ولی در این چند سال اخیر هر کاری که شده است به عقیده بنده غالب کارهایی که به نام اصلاح دادگستری شده است نقض غرض بوده و نتیجه معکوس داده است، در دولت گذشته کمال تجاوز به دادگستری شد یعنی در عرض تیشههایی که به قوای مملکتی میزدند دادگستری را هم از این تیشه معاف نداشتند (موسوی- شبیخون زدند) به قول آقای موسوی شبیخون زدند این تهاجم و تجاوز به دادگستری موقعی صورت گرفت و به حد اعلای خود رسید که یک مردی که در جامعه معروف است به جانی بالفطره یعنی آقای لطفی این آقا آمد در رأس دادگستری و این آقای لطفی هم در خارج یک دسته از ایادی دولت تقویتش میکردند و هم در داخل آنهایی که در خارج او را هدایتش میکردند (سرمد- آقای پیراسته استقلال کانون وکلا را رعایت بفرمایید) اجازه بفرمایید یک عدهای بودند در خارج دادگستری که در رأس آن کریمپور شیرازی بوده است، دکتر عبدالله معظمی بود، دکتر شایگان بود، یک دستهای هم از داخل دادگستری بودند از بدنامترین و مفتضحترین قره نوکرهایی که در هر جریانی پیدا میشوند این آقایان وارد میشوند او اینها را دور خودش جمع کرد و به قول معروف ذره ذره کاندرین ارض و سماست، جنس خود را همچو کاه و کهرباست، او آمد شروع کرد به کار، اما چه کاری، اول کاری که کرد دیوان کشور و دادگاه انتظامی را منحل کرد و یک دسته واقعاً از شریفترین قضات را بر کنار کرد بعد هم آمد دست همان قره نوکرهای خودش یک دستهای را به صورت بازنشستگی و سلب صلاحیت بیرون کرد بنده نمیگویم که نباید از کسی سلب صلاحیت کرد ولی بنده میگویم کمیسیونی که در یک اطاقی در بسته بنشیند بدون اعلام اتهام، بدون رسیدگی و محاکمه، بدون استماع دفاع که اولین حق هر فردی است حق ندارند که اشخاص را بیرون کنند حالا چه جوری سلب صلاحیت کرد من عرض میکنم یک نمونه را، یکی از روزنامههایی که با خرج دولت سابق منتشر میشد و کمال هتاکی و فحاشی را به مقام سلطنت و خاندان جلیل سلطنت کرد و وقتی به حد اعلا رسید آمدند او را تحت تعقیب قرار دادند یک دادستانی دستور رسیدگی داد و یک بازپرسی قرار توقیف صادر کرد و یک دادگاهی هم مأمور رسیگی شد آن دادگاه هم حکم محکومیت صادر کرد در این موقع لطفی آمد سرکار آن بازپرس و آن رئیس دادگاه را از عدلیه بیرون کردند و دادستان را هم تغییر دادند و آن مدیر روزنامه را هم آزاد کردند (عبدالرحمن فرامرزی- کی بود آن مدیر روزنامه؟) کریمپور
(عبدالرحمن فرامرزی- قاضی کی بود؟) آقای معینی، حالا این رئیس دادگاه بعد از این که از دیوان کشور هم حکم گرفته و گفته است دیوان کشور که این میتواند برود سر کار ولی باز هم بیکار میگردد و گوش ندادهاند به حکم دیوان کشور و توی خیابان سرگردان میگردد بنده تعجبم از دستگاه سابق نیست آنها نقشه و برنامه داشتند و بایستی که این کار را میکردند و اگر این کار را نمیکردند نمیتوانستند بزرگترین جنایات را به دست مرجع تعقیب جرم عمل بکنند یعنی بیایند رفراندم را به دست عدلیه بکنند (عبدالرحمن فرامرزی- آنهایی که پول رفراندم را پرداختهاند دارند حکومت میکنند) (شوشتری- معاونت وزارتخانه دارند) عدلیه شد وسیله اجرای رفراندم (عبدالرحمن فرامرزی- ما علیه آنها اعلام جرم کردهایم ولی باز هم به مردم حکومت میکنند و سرکارشان هستند) (مکرم- همه جا هستند) این تجاوز دولت سابق راجع به دادگستری، راجع به قضات تنها نبود، راجع به قوانین هم بود و به قوانین هم شبیخون زدند به قول آقای موسوی که حالا نمونه آن را عرض میکنم آمدند گفتند که دیوان کیفر محکمه اختصاصی است منحلش میکنیم بعد آمدند یک قانونی گذراندند گفتند اگر یک کارمند دولتی را دادستان یک شهرستانی خواست تعقیبش بکند میتواند به میل خودش به محلی غیر از محل بازپرسی بیاید مثلاً رئیس دارایی را باید بهش تلفن بکند که آقا عقیده و اراده جنابعالی به چه وقت تعلق دارد که بنده از شما بازجویی کنم حالا بسته به انصاف رئیس دارایی است که کجا از او بازجویی کنند واقعاً این توهین به عدلیه نیست؟ یک جا آمدند گفتند که ما به قضات اضافه حقوق میدهیم این صحیح نبود و یک عمل خدعهآمیزی بود چون این حقوقی که به قضات داده میشد اولاً از صد نفر قاضی، هشتاد نفر استفاده نکردند و اگر کردند خیلی کم بود و فقط دویست نفر حقوقشان دو برابر شده است به علاوه رتبههایی را که سابقاً قضات داشتند و محکمه انتظامی گفته بود تحصیل حاصل است ازشان گرفتند هر قاضی سه چهار رتبه از دست داد و صد تومان اضافه حقوق به او دادند و این مسخره بازی بود این کارها را هم کردند بعد آمدند قضات عدلیه را از بین عناصر افراطی چپ و از بین سر سپردگان و قره نوکران خودشان انتخاب کردند اینها هنوز که هنوز است سر کار هستند و آقای وزیر دادگستری کوچکترین کاری برای برکناری آنها نکرده است (صحیح است) فقط یک عمل اصلاحی کردند بعد از این که دیوان کشور منحل شد یعنی انحلال دیوان کشور دولت سابق غیر قانونی اعلام شد آمدند گفتند هر کسی که در دولت سابق آمده بود در دیوان کشور برود بیرون و تمام آنهایی که سابقاً سر کار بودند بیایند این آقای وزیر دادگستری فقط یک کار کرد و آن این است که یک دادیار شهرستانی را در تهران که سوادی هم ندارد و مدارک تحصیلی هم ندارد معتاد هم هست آورد مستشار دیوان کشور کرد (یک نفر از نمایندگان- که بود؟) آقای حسین معظمی، آخرین سمتش دادیار دادسرای تهران بوده است مردی است که تحصیل نکرده شأن انتخاب در دیوان کشور هم ندارد، شأن استیناف هم ندارد موقعی که وضع دیوان کشور را به حال اول برگرداندند این آقایان را بیرون کردند این آقای وزیر دادگستری فقط یک کار مثبتی کرد، و این آقای حسین معظمی را آوردند سر کار این آقای وزیر عدلیه باید بدانند که اگر حالا روش باری به هر جهت در پیش گرفته باشند به امید این که اگر خدای نخواسته اوضاع برگشت از او حمایت بکنند صحیح نیست (بهبهانی- بسیار مرد نالایقی است) واقعاً توجه به عرایضم بکنید ببینید این آقای وزیر عدلیه چه کار کرده است (ارباب- راجع به مدیر کل ثبت) (تیمورتاش- معقول اسمش روی خودش است).
رئیس- آقای پیراسته وقتتان تمام شده است.
پیراسته- قربان بنده نیم ساعت وقت میخواهم.
رئیس- نیم ساعت وقت میخواهید
باید یک کاری هم در این مجلس کرد من حرفی ندارم اگر مطالب مهمی باشد، ولی راجع به دادگستری که فرمودید.
پیراسته- تمام اینها مقدمه بود.
رئیس- پس یک ربع بخواهید و تأمل بفرمایید که رأی بگیریم.
عبدالرحمن فرامرزی- اسم اشخاص را هم نبرید.
شوشتری- نگویید آقا وزیر مصدق رفراندم کرده و حالا استاندار است چون آدم رامی است.
مکرم- رامش کردهاند.
رئیس- آقایانی که با یک ربع ادامه صحبت آقای پیراسته موافقند قیام فرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد.
پیراسته- بنده خلاصه عرض میکنم یکی از آقایان به بنده نوشتهاند که خوب نیست از اشخاصی اسم ببرید و به اصطلاح چون اینها جز اموات سیاسی هستند خوب نیست به مرده چوب بزنید، بنده قصد حمله به کسی ندارم بنده مطلبی را بیان میکنم ضمن بیان مطالب برای توضیح ممکن است اسم کسی هم بیاید و بعد به آن آقایی که این یادداشت را نوشتهاند عرض میکنم که این آقایان در این فراموشخانه جز اموات سیاسی نیستند، این مملکت را باید فراموشخانه اسمش را گذاشت این اشخاص به رنگهایی دیگر هم درمیآیند شما مطمئن باشید اگر این قیام ملی ۲۸ مرداد با این سرعت نشده بود و یک مقدماتی داشت و اینها حلش میکردند مطمئن باشید معظمی که در هر دوره که نفر اول بود در این قیام هم نفر اول بود و تغییر رنگ میداد بنابراین جز اموات سیاسی نیستند همین معظمی بود که شب ۹ اسفند وقتی که دکتر مصدق گفت که من نه رئیس دولت شاهم و نه رئیس دولت مجلس و آقای حائریزاده و اقلیت حمله کردند بلند شد گفت من به شما تعظیم میکنم، با مرحوم هژیر، با ساعد، با مرحوم رزم آرا و با دکتر مصدق یک روابطی داشت و مشاور همه بود و بنده قصد حمله به کسی ندارم منظورم این است که اگر آقایان توجهی به کار دادگستری نکنید این دادگستری باور بفرمایید که نه تنها موجب رفاه مردم نیست و مرجع تظلم مردم نیست بلکه یک کانون فساد و خطرناکی خواهد بود آقای وزیر عدلیه باید بدانند که قدرت قضایی دادن به اشخاصی منحرف تیغ دادن در کف زنگی مست است، الان یک دسته از قضات شریف عدلیه که خوشبختانه هنوز عدهشان کم نیست خون دل میخورند و چارهای هم ندارند، هنوز دیر نشده، هنوز دادگاه انتظامی داریم که در رأسش آقای عبده است که واقعاً مورد احترام همه است و باید از وجودشان استفاده بکنید (صحیح است) اگر آقای وزیر عدلیه میخواهند روش باری به هر جهت را هنوز هم ادامه بدهند بنده صریحاً عرض میکنم یا بهتر است تشریف ببرند منزلشان استراحت بکنند و فرصت بدهند دیگری بیاید اینجا را اصلاح بکند (نورالدین امامی- استعفا کردهاند) یا این که از اقداماتشان نتیجه بگیرند بنده که یک نماینده موافق دولت هستم آیا میشود جواب اظهارات بنده را داد و نماینده موافق دولت باید واقعاً بتواند از اعمال دولت دفاع بکند و بنده هم از اعمال دولت از دادگستری نمیتوانم دفاع کنم خود آقای وزیر عدلیه هم نمیتوانند دفاعی بکنند (عبدالرحمن فرامرزی- مثل سایر وزارتخانهها) نه خیلی فرق دارد (عبدالرحمن فرامرزی- چرا؟ عدلیه جایی است که مرجع تظلم مردم است) (شوشتری- منحلش کنید) اتفاقاً اگر اصلاح فوری برای عدلیه نشود آن وقت جز انحلال چارهای نیست هنوز به نظر بنده با این که اصلاح عدلیه مشکل است باز محال نیست اگر آقای وزیر عدلیه خیال کردهاند که خدای نکرده اوضاع برگردد (نورالدین امامی- آقا، وزیر عدلیه استعفا کردند) استعفا نکرده این آقا همان طوری که در دوره گذشته تا آخرین ساعتی که دولت بود با آنها همکاری کرد بداند که اگر اوضاع برگشت به املاک و مستغلاتش، به وجودش، به جواهراتش، به هیچ چیزش رحم نخواهند کرد باید این عدلیه را که مرجع تظلمات عمومی است و امروز تقریباً در ولایات و تهران تبدیل به شبکههای جاسوسی شده است اصلاحش کرد (صحیح است) (شوشتری- مخصوصاً در گرگان) همه جا، همین انحلال دادگاههای ولایات اسباب زحمت مردم شده است بنده حوزه انتخابیه خودم را مثل میزنم این آقای لطفی که واقعاً از اذیت خوشش میآید و این کسی است که قبل از شهریور محاکمه ۵۳ نفر معروف را کرد و هم بعد از شهریور کمونیست شد و هم عضو عامیون و هم وزیر عدلیه دولت سابق این آمد دادگاههای ولایات را منحل کرد حالا یک کسی که در ساوه یک کار کوچکی دارد این بایستی از ساوه بلند شود برود به قم و وقت رسیدگی هم حداقل هشت ماه است و اگر کسی بخواهد شکایت بکند (عمیدی نوری- در مازندران یک سال طول میکشد) یک سال طول میکشد که بگویند شهود بیاورد و یک سال دیگر کار دیگر و دو سه سال طول میکشد، هر چه میگوییم که این دادگاهها را برگردانید توسعه تشکیلات مانعی ندارد قانون نمیخواهد آقای دکتر بینا نوشتهاند که بازپرسهای دادگستری را به تعویق بیندازند و مردم را از این جهت دچار زحمت و ناراحتی کنند اتفاقاً هم همین طور است بنده به عرایضم خاتمه میدهم و بقیه وقتم را میدهم به آقای دکتر بینا.
رئیس- آقای استخر.
استخر- بنده چند ماهی که افتخار همکاری آقایان نمایندگان محترم را دارم البته این نکته را تصدیق میکنید که شهوت در کلام ندارم، مدت پنج ماه است که از عمر این مجلس میگذرد و بنده دو مرتبه اینجا آمدهام و صحبت کردهام ولی آن موقعی که بدانم موقع صحبت کردن نیست مثل وجوب کفایی اگر یک نفر از آقایان نمایندگان همان مقصد بنده را آمد پشت تریبون اظهار داشت بنده حاضر نیستم تکرار مکررات کرده باشم همان کافی است زیرا این همه کار و گرفتاری مجلس قیمتش بیشتر از این است که بنده بیایم اینجا و وقت مجلس را بدون جهت تلف کنم. دو موضوع پیش آمده که بنده امروز وظیفه خود دانستم خدمت آقایان عرض کنم حالا هم که اینجا آمدم میل درم که وقت کافی به من داده شود علاوه بر ربع ساعت حق قانونی بنده اگر چنانچه منقضی سد یک ربع ساعت به بنده وقت بدهید (شوشتری- با کمال افتخار) متشکرم بعضی کلمات و عبارات آقایان عیناً مثل افراد و اشخاص خوش شانس و بدشانس هستند کلمات بدشانس مثلاً به عقیده بنده ژاندرمری، گمرکچی، نمیدانم بازرس قاچاق، اینها کلماتی است که پیش هر کس گفته شود (شوشتری- موهون است) موهون است و دلچسب نیست و بعضی کلمات و عبارات هست که به طور احترام باید از آنها عبور کرد و اگر انسان یک قدری خواست نقطه ضعفی به آنها بگیرد فوراً میگویند که آقا اهانت نکن و توهین نکن نمیشود این طور باشد از جمله این کلمات کلمه فرهنگ، معارف، دانش، دانشمند، دانشگاه، استاد، دانشیار، (عبدالرحمن فرامرزی- قاضی) اینها یک کلمات خیلی مقدس هستند که آدم باید دست بعضاً و خیلی با احتیاط از جلوی آنها عبور بکند و الا خواهند گفت که آقا اهانت نکن بنده از مدتی که در مجلس موضوع لایحه وزارت فرهنگ مطرح شده یک نفر مستمع آزاد بودهام اظهار عقیدهای نکردم و صحبتی نداشتم.
(عبدالرحمن فرامرزی- آزاد نبودید چون اگر بودید از حقوقتان کم میکردند) اما امروز لازم دانستم قدری راجع به این موضوع صحبت کنم بنده یک نفر فرهنگی هستم آقایانی که دور یا نزدیک بنده را میشناسند میدانند که عمر بنده در فرهنگ گذشته یک قسمت از جوانی بنده در فرهنگ قدیم و زندگانی مدرسهای و طلبگی و یک قسمت هم در فرهنگ جدید علاوه بر این دو فرهنگ یک روزنامه ۳۷ ساله هم در خدمات فرهنگیم اضافه کردهام بنابراین بنده در قسمت خودم اولی میدانم خودم را که راجع به فرهنگ اظهار عقیده کنم و اظهار نظر بکنم (عبدالرحمن فرامرزی- در چه سنی شروع بروز نامهنویسی فرمودید؟) این را شما بهتر میدانید چون با هم ارتباط داشتیم و اگر آقای فرامرزی اجازه بفرمایند بنده این کلمه را عرض کنم که بنده دو فرهنگین هستم یعنی هم فرهنگ قدیم و هم فرهنگ جدید با این علاقمندی و با این مراتب باید عرض کنم که آقایان دستگاه فرهنگی ما خوب جریان ندارد (صحیح است) این نه آن فرهنگی است که ما از آن انتظار داشتیم فقط یک تعلیمی است که تربیت ندارد آقای وزیر فرهنگ با کمال علاقمندی که به گذراندن این لایحه دارند و بنده هم تقدیس میکنم ایشان را که به فکر آموزگاران و معلمین هستند ولی باید سعی کرد که دستگاه فرهنگی را تصفیه کنند.
ما هر بدبختی که میبینیم در این مملکت ناشی از فرهنگ است اگر فرهنگ صحیح داشتیم این جوانان لاابالی و منحرف تحویل جامعه نمیشدند اگر دانشگاه صحیح و مرتب داشتیم آنجا محل توطئه امور سیاسی نمیشد دانشگاه باید از سیاست خالی باشد نباید داخل در امور سیاسی باشد وقتی که شد سرکار مملکت به اینجا میرسد که ملاحظه فرمودید موضوع دیگری که میخواستم عرض کنم این است که ما باید برای تقدیس و مقدس ساختن مقام و محل و اشخاص یک ملاکی در دست داشته باشیم در بین ما ملت اسلام دو چیز تصدیق دارید که خیلی مقدس است یکی مسجد و معبد و یکی قرآن مجید (صحیح است) نمیدانم آقایان قضیه مسجد ضرار را شنیدهاید (عبدالرحمن فرامرزی- آقای شوشتری فرمودند) اگر اجازه بفرمایید بنده به طور اجمال حکایت مسجد ضرار را به عرض آقایان برسانم خالی از استفاده تاریخی و هم دینی و هم اطلاعی نیست این حکایت حکایتی نیست که در کتابها نوشته باشد در قرآن مجید به طور صراحت موضوع مسجد ضرار را نوشته و به پیغمبر نازل شده، پیغمبر خاتم (ص) از مکه به مدینه هجرت فرمودند، در نزدیکی مدینه در محله قبا یا قبا گویا قبا باشد وارد شد، سه روز سهشنبه و چهارشنبه و پنجشنبه را در اینجا توقف کرد و روز جمعه وارد مدینه شد، این سه روز مسجدی ساخته شد به نام مسجد قبا این اول مسجدی است که در اسلام بنا شد المسجد است علی التقوی این همان مسجدی است که ساخته شد، پیغمبر نماز خواند و وارد مدینه شد، پس از چندی کسانی که رقیب این اشخاصی بودند که بانی مسجد قبا بودند یک مسجدی ساختند، این نه برای این بود که در اینجا نمازی خوانده بشود برای این بود که به خیال خودشان یک دکانی در مقابل دکان مسجد قبا باز کرده باشند و مایل بودند یک نفر راهب را به نام ابوحامد راهب بیاورند در این مسجد و او را وادارند به نماز، وقتی که مسجد ساخته شد آمدند به پیغمبر گفتند که آقا بفرمایید در این مسجد نماز بگذارید پیغمبر تصمیم گرفت برای این که برود در آن مسجد نماز بخواند آیه نازل شد که بنده عین آن آیه را خدمت آقایان
عرض میکنم. آقایان مخبرین هم توجه بفرمایند عین آیه را بنویسید چون حرف من نیست آیه قرآن است «والذین اتخذوا مجسداً صراراً و کفراً و تفریقاً بین المومنین و ارصاداً لمن حارب الله و رسوله من قبل و لیحلفن ان اردنا الا الحسنی والله یشهد انهم اتکاذبون لاثقم فیه ابداًلمسجد اسس علی التوقی من اول یوم احق ان تقوم فیه فیه رجال یحبون ان یتطهروا والله یحب المتطهرین» پیغمبر که تصمیم داشت برود در این مسجد ضرار نماز بخواند به نزول این آیه منصرف شد یک عده را فرستاد این مسجد را تا بیخ و بن خراب کردند میخواهم از این آیه و از این حکایت این طور نتیجه بگیرم آقایان اگر یک مسجدی موجب اختلاف شد، موجب نفاق شده، موجب چند دستگی شد، در دیانت و در اسلام و در جامعه این را باید از بیخ و بن خراب کرد تا چه رسد به این که یک دانشگاهی یک دانشکدهای یک مدرسهای باشد که اگر واقعاً ملح توطئه، محل دسیسه شد احترامی ندارد، اگر کسی انتقادی کرد نباید اسم او را توهین گذاشت، به همین دلیلی که عرض کردم حالا اگر کسی میل دارد وارد میدان شود و با قرآن منازعه کند جدل کند با آیات قرآن مجادله کند بفرماید بالاتر از این بنده عرضی نمیکنم، قرآن مقدسترین کتابی است که بین ما مسلمانها معمول است، همین قرآن را در جنگ صفین آقایان اطلاع دارید، شنیدهاید، خواندهاید بنا به خدعه عمروعاص موقعی که قشون معاویه در شرف شکست خوردن بود به خدعه و توطئه عمروعاص لشگر معاویه قرآنها را سر نیزه کردند پانصد قرآن سر نیزه شد (فرامرزی- نتیجه هم گرفتند) لشگر شام فوراً قرآنها را به لشگر علی علیه السلام ارائه دادند و گفتند که ما با شما جنگ نداریم بیایید با ما طبق این قرآن رفتار کنید، همین قضیه قرآن باعث تفرقه بین لشگریان اعراب یعنی بین علی و لشگریانش شد و با این خدعه و مکر که از قرآن شروع شده بود لشگر علی شکست خورد علی چه کرد؟ فرمود که کلام الله ناطق من هم بجنگید ما نزدیک به فتح و پیروزی هستیم این فکر و خدعه معاویه و عمروعاص است اگر بنا بشود جنگ کنند چه میشود؟ البته تیر و شمشیر به همین قرآن میزدند به امر علی پس وقتی که حتی قرآن موجب اختلاف کلمه شد ببینید اسلام تا کجا دستور داده است و چه طور با حقیقت همراهی کرده است (فرامرزی- البته قرآن روی کاغذ مقصود است) بلی کاغذ مقصود است غرض این است یک موضوعی که باعث اختلاف و تفرقه بین مسلمین شد این را نبایستی اگر کسی انتقادی کرد اگر نقاط ضعف را گفت جلویش را بگیرند که آقا اهانت نکن این اهانت نمیشود باید مطالب را گفت مطالب حقه را باید شنید غرض همه ماها اصلاح مفاسد است ما میخواهیم با مفاسد مبارزه کنیم در این مبارزه البته باید نظرهای شخصی را کنار گذاشت تعصبات بیمعنی را دور کرد، حقیقتاً مملکتی که سر و کارش به اینجا رسیده است که ملاحظه میفرمایید این وضع را باید به قوه اعتماد و اتفاق انشاءالله اصلاح کنیم موضوع دیگری که میخواستم خدمت آقایان عرض کنم.
رئیس- آقا وقت شما تمام شده است.
استخر- بنده یک ربع ساعت دیگر اجازه میخواهم.
رئیس- آقایانی که با یک ربع ساعت اضافی صحبت آقای استخر موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمایید.
استخر- تشکر میکنم، امروز مسئلهای که مورد توجه واقع شده و تمام مطبوعات داخلی و خارجی را اشغال کرده موضوع کشف شبکه این خائنین است که با حزب منحله توده به تمام معنی تصمیم داشتند که تیشه آخر را به ریشه این مملکت بزنند و به عنوان تخت و تاج شاهنشاهی ۶ هزار ساله ما خاتمه بدهند اما از یک نکته غافل بودند همین نکتهای که همه را مات و مبهوت کرده و آن این است. آقایان- در تاریخ ایران یک سری است مرموز، یک سری است خدایی، مکرر این مملکت در طی حوادث زمانه تا لب گودال خطر و فنا آمده است و یک دست غیبی آن را گرفته است و برگردانیده (فرامرزی- گاهی هم توش افتاده است) پس این عملی که مکرر شده اشتباه است، غلط است که کسی بخواهد این تذکرات را تکرار کند ولی با تمام این مراتب به عقیده بنده قضیه را نباید به این شلی و به این شوخی گرفت چهارصد و سی و چند نفر افسر همه سرکار همه دارای درجه (صحیح است) همه دارای حقوق، از چندین سال به این طرف توطئه کنند، از دشمن مملکت پشتیبانی کنند، با خارج از مرز ارتباط داشته باشند، این کار یک امر شوخی نیست این که ما میگوییم اهمیتی ندارد این قدر افسر داریم و این افسران در مقابل آن همه افسری که داریم قابل اهمیت نیستند به عقیده بنده این شوخی است در ارتش دنیا این سابقه ندارد ارتشی که افراد آن به تحت و تاج شاهنشاهی و پرچم شاهنشاهی قسم خورده، سوگند وفاداری یاد کرده، حافظ ناموس این مملکت خودش را معرفی کرده، از من و شما و پیرزنهای این مملکت حقوق گرفته است وسایل زندگی او را تهیه کردهاند بر علیه مملکت قیام کند برای خاتمه دادن به تخت و تاج شاهنشاهی (فرامرزی- استقلال مملکت) و استقلال این مملکت این قابل بخشش نیست، این قابل گذشت نیست نباید این را شوخی گرفت و نباید بیاهمیت تلقی کرد به عقیده بنده باید چند دستگاه را تصفیه کرد این دستگاهها همه مربوط به همدیگر هستند یکی تعلیم میدهد، یکی تحویل میدهد، دیگری تبرئه میکند، البته التفات فرمودید که مقصود چه دستگاههایی است آنها را باید تصفیه کرد از فرهنگ و دانشگاه شروع کرد از خود وزارت دادگستری که در اینجا صحبت شد تمام این دستگاهها را ابید تصفیه کرد و الا ما نباید قانع باشیم که کار تمام شده است کار تمام نیست مأمورین ما مثل آقای سرتیپ بختیار که من از وجود ایشان واقعاً کمال تشکر را دارم از مراقبت ایشان کمال امتنان را همه ماها داریم (صحیح است) اما آقایان هر شبکهای را که کشف کردند گفتند این آخرین شبکه است، کار تمام است ولی دیدیم شبکه بعدیش اهمیتش بیشتر از این است حالا که این قضیه واقع شده است اتفاق افتاده است بایستی مجلس و دولت تصمیم بگیرند که به این اوضاع خاتمه بدهند تا ما فکرمان راحت باشد شما را به هر که میپرستید من قسم میدهم که این دوره ۱۸ را کاری بکنید که مبدأ تاریخ جدید ایران واقع بشود و تنها کاری که باید در این مملکت کرد خاتمه دادن به این فساد است ما همه مدعی هستیم که با فساد میخواهیم مبارزه کنیم چه فسادی بالاتر از این تا زمانی که قطع ریشه این فساد نشود ما هر مبارزهای که بکنیم بینتیجه است باید قطع این ریشه بشود، باید دید که واقعاً دادگاههای نظامی ما با این اشخاص چه معاملهای میکنند یک نفر از اینها اگر از مجازات خلاصی پیدا کند بنده معتقدم که باز یک دستگاه دیگر دارد دستگاه ما میچرخاند، التفاوت بفرمایید روزی که استالین میخواست اعلان جنگ بدهد به آلمان در همین جنگ اخیر فهمیده بود، خوانده بود، دیده بود، تجربه حاصل کرده بود که در جنگ اول بینالمللی چگونه خائنین داخلی تاج و تخت امپراطوری روسیه را بر باد دادند یک صورتی از تمام افسرها خواست آنچه که بنده اطلاع دارم سیصد هزار نفر به او صورت دادند که آنها از اشخاصی هستند که یک پایشان در خاک آلمان است و یک پایشان در روسیه هم اینجا سر و کار دارند هم آنجا در ظرف یک هفته تمام آنها را به شصت تیر بست و قتل عام کرد و فردای آن روز اعلان جنگ به آلمان داد، گفت اول باید به خائنین داخلی خاتمه داد و سرکوبی کرد و بعد به دشمن خارجی پرداخت. ما که میخواهیم مبارزه با فساد بکنیم، ما که جنگی با خارجی نداریم جنگ ما جنگ داخلی است یعنی مبارزه ما با مفسدین است اول باید بیاییم مفسدین خودمان را، آن اشخاصی که جوانهای ما را فاسد کردهاند، این اشخاصی که فرهنگ ما را فاسد کردند، این اشخاصی که کرسیهای قضاوت را بنا حق گرفتهاند و جای اشخاص پاک را گرفتهاند، اول مبارزه را با آنها ادامه بدهیم و ریشه فساد را بکنیم آن وقت در سایر قسمتهای دیگر اطمینان داشته باشیم که چرخها به جریان خودش میافتد و مملکت اصلاح میشود بنده هنوز اطمینان ندارم تا موقعی که موضوع بخت در پیش هست مفسدین جای خودشان بنشینند، باز فسادی درست خواهند کرد. بنده یقین دارم که تمام این قضایا برای این است که نمیخواهند کار نفت تمام بشود، ملاحظه بفرمایید همین که کار و جریان نفت نزیک میشود، فوری یک شبکه کشف میشود برای این که کار را تمام نکنیم و گرفتار این مفاسد بشویم من استدعا میکنم که آقایان در قسمت نفت یک قدری بیشتر توجه بکنید بلکه این کار تمام بشود و ما بتوانیم از شر این مفسدین برای ابد راحت بشویم با عرض تشکر بنده بیشتر از این عرضی نمیکنم و مصدع آقایان نمیشوم (احسنت).
رئیس- آقای دکتر بینا بفرمایید.
دکتر بینا- آقای فولادوند تشکر میکنم که جنابعالی تشریف آوردهاید چون به عقیده بنده نطقهای قبل از دستور آقایان نمایندگان فقط برای صحبت نیست برای این است که اعضای دولت در مجلس حاضر باشند و صحبتهایی که در اینجا میشود یادداشت بردارند و شاید این تذکرات برای دولت مفید باشد متأسفانه الان سه نفر قبل از بنده صحبت کردند و از اعضای دولت کسی در مجلس حضور نداشت معمولاً اگر ضرورتی نکند بنده حتیالامکان اوقات گرانبهای مجلس شورای ملی را برای نطق قبل از دستور ضایع نمیکنم و باعث تصدیع خاطر آقایان نمیگردم ولی بعضاً اتفاقی رخ میدهد که چون در دستور نمیتوان راجع به آن صحبت نمود لذا در ضمن نطق قبل از دستور به عرض دولت و آقایان نمایندگان میرسد. مطلب امروز بنده ممکن بود به عنوان سؤال از دولت تقدیم مقام ریاست مجلس شورای ملی شود ولی بنده حتیالامکان از تقدیم سؤال خودداری میکنم زیرا دولت گرفتاریهای زیاد دارد و معتقدم که نباید با تقدیم سؤال باعث مزاحمت گردم، البته اگر پس از استماع عرایضم اقدامی به عمل نیاید ناچار سؤال خواهم کرد. چنانکه به خاطر دارند بنده در یکی از نطقهای قبل از دستور راجع به قاچاق جنوب صحبت کردم امروز هم میخواهم راجع به قاچاق شمال مطالبی به عرض آقایان برسانم. راجع به قاچاق جنوب بنده بسیاری از حقایق را روشن کردم و موارد قاچاق و باند قاچاقچی و تشکیلات آنان را اجمالاً شرح دادم (پورسرتیپ- و قاچاقچی اصلی را هم نگرفتند) و گفتم چگونه مأمورین کشوری و انتظامی در امور قاچاق با هم تشریک مساعی میکنند متعاقب عرایض بنده دولت اقداماتی در این زمینه به عمل آورده و شاید
هنوز هم مشغول رسیدگی است و امیدوارم به المال به نتیجه برسد دولت عدهای از مأمورین گمرک را پس از تحقیقات بازداشت یا منتظر خدمت و یا از خدمت برکنار نمود (عبدالرحمن فرامرزی- مأمورین چی را فرمودید) کشوری عرض کردم (فرامرزی- تمام مأمورین سرحدی راجع به هر دو جا است ولی چنانکه اطلاع دارید بنده تنها از مأمورین گمرک اسم نبردم بلکه عرض کردم مسئولیت مأمورین گارد مسلح گمرک و مرزداران کمتر از سایر مأمورین نمیباشد متأسفانه هیچ یک از مأمورین انتظامی تحت تعقیب قرار نگرفت و در این مدت که دولت مشغول رسیدگی است از یک نفر از افسران گارد گمرک و یا مرزبانی جنوب تحقیقاتی به عمل نیامد و از مسئولین این دو دستگاه به این عرض و طول سؤالی نشد که چرا تاکنون اقدام به دستگیری قاچاقچیان نکردهاند آقایان به خدا به تدریج امر به خود بنده هم مشتبه میشود و گاهی از خود میپرسم آیا موضوع کشف قاچاق جنوب واقعاً در نتیجه زحمات و مراقبتهای مأمورین دولت بوده با این که بروز اختلاف بر سر تقسیم منافع باعث کشف قضیه گردیده است؟ همین تعلل دولت در تعقیب مأمورین خاطی گارد مسلح گمرک و مرزبانی و غیره و غیره باعث گردیده که امروز مرزداران و مأمورین شهربانی در تمام نقاط ایران با قاچاقچیان همکاری کرده و وسایل تسهیل امر قاچاق را فراهم کنند. آقایان قاچاق جنوب این قدرها خطرناک و خانمانسوز نمیباشد قاچاقی که فعلاً در استانهای شمالی ایران یعنی آذربایجان و گیلان و مازندران و خراسان رواج دارد فوقالعاده مهم و نتیجهاش برای ملت و مملکت ایران خطرناکتر است (سعیدی- چه قاچاقی؟) عجله نکنید قاچاق جنوب قاچاق اجناس تجملی از قبیل پارچههای حریر و نایلون و جوراب و عطر و ورق بازی و سیگار و سیگارت و مشروب و غیره است (یکی از نمایندگان- و اسلحه) ولی قاچاق شمال قاچاق مواد مخدره به خصوص تریاک میباشد که مردم این نواحی را بدبخت و خاکسترنشین میکند قاچاق مواد مخدره به خصوص معناً و مادتاً خطرش بیشتر از قاچاق جنوب است (همهمه نمایندگان) اجازه بفرمایید آقایان بنده عرایضم تمام شود اگر اشتباهی کردم آقایان بعداً بفرمایید بنده شماره اتومبیل و اسم قاچاقچی را خواهم گفت و حرف بیمدرک نمیزنم قاچاق تریاک علاوه بر این که ارز صادراتی مملکت را از بین میبرد در داخله مملکت نیز از یک طرف بدون با نزول به عایدی خزانه صدمه میزند و از طرف دیگر باعث تشویق و تحریص معتادین به صف این سهم مهلک و خانمان برانداز میگردد و مصرف کنندگان علاوه بر این که از زندگی و فعالیت باز میمانند و یک نوع سمی را به دست یک مشت قاچاقچی خدانشناس مصرف میکنند انرژی خود را از دست داده و جان و مال و ناموس خود را نیز در مخاطره میاندازند قاچاق تریاک در تمام ایران به خصوص در قسمتهای شمالی رواج دارد و مأمورین مرزبانی و ژاندارمری و شهربانی با قاچاقچیان مواد مخدره همکاری نزدیک و صمیمانه میکنند (مکرم- مطلب صحیح نیست) جای نهایت تأسف و تأثر است افراد مرزبانی که برای حفاظت مرزها و مأمورین شهربانی که برای حفظ ناموس مردم به کار گمارده شدهاند خود عامل مهم بدبختی افراد این مملکت میباشند آقایان در شب سهشنبه ۹ شهریور ساعت دو بعد از نصف شب مقدار ۱۸۰ کیلو تریاک قاچاق در جاده شهسوار، چالوس در کیلومتر ۵ که به وسیله محمد یزدی قاچاقچی مشهور با اتومبیل سواری ۷۷۳۳ حمل میشد از طرف مأمورین ژاندارمری و مرزبانی کشف شد مأمورین مرزبانی و شهربانی بلافاصله پس از اطلاع از قضیه در محل کشف قاچاق حاضر گردیدند و قاچاق کشف شده را در حل توقیف نمودند و سپس به وسیله دو نفر منصور و حسن نامان مأمورین شهربانی شبانه به چالوس حمل کردند در حین حمل مقدار ۱۲۰ کیلو از تریاک قاچاق توقیف شده مفقود گردیده و بقیه یعنی ۶۰ کیلو در جلسهای که در منزل سرهنگ رئیس مرزبانی با حضور سروان رئیس شهربانی و محمد یزدی تشکیل شده بود در مقابل دریافت ۲۵۰۰ تومان وجه نقد مجدداً تحویل محمد یزدی گردیده و قاچاقچی تریاک قاچاق را در نهایت آزادی و با کمال وقاحت به شیره کشخانهها و تریاکی خانهها و قهوهخانههای چالوس و نوشهر فروخته است. این است وضع مأمورین انتظامی در خارج از تهران آقایان باید به این بیترتیبیها خاتمه داده شود بایستی مأمورین زد و قاچاقچی و لجام گسیخته را تنبیه و باشد مجازات محکوم کرد این رویه که ما پیش گرفتهایم فوقالعاده خطرناک است و متأسفانه هر نوع تذکری که در این موارد داده میشود میگویند صبر کن دولت مشغول امر نفت است آقایان گرفتاری دولت برای حل یک مسئله مهم حیاتی نباید باعث رکود تمام کارهای مملکتی گردد تا مأمورین دزد و فاسد از گرفتاری دولت این اندازه سوءاستفاده کنند و بیباک و بیپروا به تعدی و دزدی و قاچاق و چپاول مشغول گردند.
آقایان سازمانها و مؤسسات و اداراتی که در ممالک راقیه به وجود میآید معمولاً برای تأمین آسایش و رفاه حال مردم آن مملکت میباشد بدبختانه بنده نمیدانم چه رازی در نهاد ما به ودیعه گذاشته شده که همان تشکیلات وقیت در مملکت ما به وجود میآید قلب ماهیت داده و علت وجودی خود را از دست میدهد و تشکیلات مفید سایر ممالک در کشور ما باعث ناراحتی و بلای جان مردم میگردد چنانکه عرض کردم در ممالک دیگر مرزبانی حفاظت از مرزها میکند و شهربانی از جان و مال و ناموس مردم مراقبت میکند در مملکت ما شهربانی در مرکز خرید و فروش اتوبوس میکند و خط اتوبوسرانی برای اقربا و شرکای شور ایجاد میکند و در خارج از تهران رؤسای شهربانی و مرزبانی همکاری صمیمانه کرده و از قاچاقچیان مشهور و زبردست حمایت میکنند تا تریاک قاچاق به سهولت بین مردم توزیع شود (داراب- همه که این طور نیستند) آقا نسبت به آنها صحبت میکنم با شما که صحبت نمیکنم اگر این طور نیست بیایید اینجا بفرمایید.
راجع به وضع جنگلهای شمال و ترتیب صدور پروانه قطع اشجار جنگل و سوءاستفاده مأمورین و قاچاق چوب مطالب زیادی است که در موقع خود به عرض آقایان خواهد رسید از فرصت استفاده کرده از آقای وزیر دارایی تمنی دارم از نتیجه اقدامی که راجع به سوءاستفادههایی که در خرید توتون وا ز ده رضاییه به عمل آمده و چندی قبل تذکر داده شد بنده را مطلع فرمایند.
در خاتمه به منظور تشویق از خدمتگزاران صدیق و فعال دولت بایستی از هوشیاری و اقدامات فرمانداری نظامی تقدیر و تحسین نمود زیرا به ثبوت رسیده که اگر در رأس دستگاهی شخص لایق و درستکار باشد تمام مأمورین آن دستگاه وظایف خود را با صحت و امانت انجام میدهند باید دانست که این همان فرمانداری نظامی است که اشخاص بیگناهی را برای اخاذی به فرمانداری احضار میکردند و پس از دریافت وجه آزاد مینمودند و به همین مناسبت مردم از رفتار متصدیان آن به ستوه آمده بودند
(سید احمد صفایی- حالا هم همان طور است) با در نظر گرفتن این که فرمانداری نظامی تاکنون هیچ وقت این همه فعالیت نداشته و تعداد بازداشت شدگان به این زیادی نبوده با وجود این یک نفر پیدا نمیشود که بگوید فلان افسر یا فلان مأمور فرماندرای دیناری اخاذی کرده باشد وجود افسرانی مانند سرتیپ بختیار مایه امید ارتش ایران میباشد (بهبهانی- بختیار مرد شرافتمندی است).
۳- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به ترمیم حقوق معلمین
رئیس- وارد دستور میشویم لایحه فرهنگ جزو دستور است آقای سرمد یک پیشنهادی داده بودند که به مرحله رأی رسیده بود و یک اصلاحی در پیشنهادشان کرده بودند (سرمد- اجازه بفرمایید توضیح عرض کنم.) اولاً بایستی پیشنهاد قبلی خود را استرداد کنید و پیشنهادی که اصلاح شده دو مرتبه بدهید چون در پیشنهاد اولی مذاکره شده است (سرمد- پیشنهاد قبلی را مسترد میکنم) پس اجازه بدهید توسط آقای منشی قرائت بشود. (به شرح ذیل قرائت شد.)
پیشنهاد میکنم تبصره پیشنهادی اینجانب در جلسه قبل با اصلاحی که به شرح زیر در آن به عمل آمده در لایحه مورد بحث اضافه شود. تبصره از تاریخ تصویب این قانون رئیس هر دانشگاه از میان سه نفر از رؤسای دانشکدهها و استادان کرسیداری که پایه استادی آنها کمتر از ۹ باشد بر حسب پیشنهاد شورای دانشگاه و موافقت وزیر فرهنگ یک نفر به موجب فرمان همایونی برای مدت سه سال تعیین و منصوب خواهد شد اشخاصی که دو دوره متوالی عهدهدار ریاست دانشگاه شدهاند نمیتوانند برای دوره سوم متوالیاً انتخاب شوند.
صادق سرمد.
رئیس- آقای سرمد بفرمایید.
سرمد- این پیشنهاد تقریباً از حیث اصل مطلب با پیشنهادی که در جلسه اسبق مطرح شد یکی است تفاوتی که در آن منظور شده است عبارت است از این که در شخصیتهای قابل انتخاب برای تصدی ریاست دانشگاه علاوه بر رؤسای دانشکدهها استادان کرسیداری که پایه استادی آنها کمتر از ۹ نباشد اضافه شده است و این از لحاظ تأمین همان منظوری بود که یک کمک بیشتری و تشویق بیشتری نسبت به محیط دانشگاه اساتید شده باشد که آنها هم بتوانند به نوبه خود ارتقا رتبه حاصل کنند و خدماتی انجام بدهند در قسمت اخیر هم منظور البته توجه به مخالفت شخصی نبود و نفی کسی و اثبات کسی نبود بنده محتاج به توضیح نمیدانم که یک کسی اینجا بیاید بگوید من طرفدار علم و عالم و دانشگاه هستم این یک حق طبیعی است و یک کمال انسانی است و من در نوبه خودم این امتحان را دادهام و مکرر مقام علم و عالم را ستودهام و به خصوص دو دفعه من که قصیده در مقام علم و دانش و حق معلم ساختهام و مقام معلم را به بهترین طرزی بیان کردهام بنابراین آنچه که بنده پیشنهاد کردهام به طور تحقیق با تعظیم مقام علمی دانشگاه و از نظر خیر و صلاح دانشگاه است آقایان اطمینان دارم وقتی میبینم یک حملاتی به دانشگاه میشود و در عین حال یک اصلاحاتی هم لازم است فکر کردم که این حملات با یک صلح خیلی خیلی سبکتر و با حسن نیت و با تغییر و ترتیب تازهای از نظر ریاست دانشگاه شاید یک خطرات ناروایی را از دانشگاه رفع کند و امیدوارم که این حسن نیت را آقایان بدون تردید تلقی بفرمایید البته خود آقایان دانشگاهیان هم تصدیق دارند که دانشگاه با داشتن اساتید عالی مقام طوری نیست که اگر یک رئیس عوض شد شخصیت دیگری برای تصدی این مقام نباشد من تحقیقاً میدانم که دانشگاه ایران از بهترین دانشگاههای دنیا است و الان جوانهایی که در اروپا تحصیل میکنند مینویسند که ما حالا میدانیم جای تحصیل در خود ایران است و از خود دانشگاه ایران و ما متأسفانه در اینجا آن طوری که لازم است نمیتوانیم تحصیلات عمیقی بکنیم خاصه این که گرفتاری زبان هم در یک چند ساله اول ما را سرگردان میکند با این توضیح
وقتی که اطمینان داریم شخصیتهای لایقتری داریم دیگر این توهم باقی نمیماند که اگر یک تغییری در ریاست دانشگاه پیدا بشود یک خللی در ارکان و پستهای اداره دانشگاه به وجود میآید و اشکالی پیش نمیآید که بگوییم- ای که شش دوره رئیسی یا ده دوره رئیسی همه وقت آن تو نیست دیگران در شکم مادر و پشت پدرند بنده انتظار دارم آقایان با این پیشنهاد با کیفیتی که مطرح شده موافقت بفرمایید دو مرتبه میخوانم یک جملهای هم آقای مهندس جفرودی فرمودند که بسیار صحیح بود و بنده آن را ضمیمه میکنم که این طور بشود، از تاریخ تصویب این قانون رئیس هر دانشگاه از میان سه نفر از رؤسای دانشکدهها و استادان کرسیداری که پایه استادی آنان کمتر از ۹ نباشد بر حسب پیشنهاد شورای دانشگاه و موافقت وزیر فرهنگ یک نفر به موجب فرمان همایونی برای مدت سه سال تعیین و منصوب خواهد شد اشخاصی که دو دوره متوالی عهدهدار ریاست دانشگاه شدهاند نمیتوانند برای دوره سوم متوالیاً به این سمت انتخاب شوند، البته نکته اساسی در این مورد فقط از این نظر بود که اشکال انتخاب مستمر وقت یک رئیس یا یک متصدی را مشغول دوره بعد نمیکند این که گفتهاند یک رئیس جمهوری بیشتر از دو دوره نمیتواند انتخاب شود برای این است یک فرصتی به ایشان داده شده تا یک افتخاری برای تاریخ و مملکت خودش تحصیل کند و اگر غیر از این شد به طور قطع متوجه خواهد بود برای تثبیت موقعیتش، این کار مفاسدی به وجود میآید و مثل همین مفاسدی که در دستگاهها میبینیم و حسن کار در این است که ما بدین وسیله پیشگیری میکنیم از این مفاسد که به وسیله تثبیت قدرت و تمرکز قدرت پیش میآید، اختیار زیاد به یک کسی دادن سبب میشود که فساد بروز کند مبارزه با فساد این نیست که اختیار بدهیم و بعد در اصلاحش گیر کنیم این یک مطلب روشنی است بنابراین این جملهای که آقای مهندس جفرودی فرمودند من اضافه میکنم که مبادا در انتخاب این سه نفر مثلاً یک نفر از سی رأی ۴ رأی بیاورد و این انتخابش در وزارت فرهنگ یا بالاتر بر بخورد به یک ترجیح بلا مرجحی خدای نکرده در صورتی که اطمینان دارم وزارت فرهنگ در طول این مدت همه وقت تسلیم نظر دانشگاه بوده اعلیحضرت همایونی هم به طریق اولی همه وقت به دانشگاه احترام گذاشتهاند و باز هم احترام او را بیشتر میکنند معذلک برای این که این اشکال پیش نیاید بنده خودم پیشبینی کرده بودم و تذکر ایشان هم مفید است و در انتخاب سه نفر و پیشنهاد آن از طرف شورای دانشگاه حد نصاب رأی در حداقل نصف به علاوه یک از بین حاضرین در شورا خواهد بود و با این ترتیب این قسمت را هم تقاضا میکنم به پیشنهاد بنده اضافه بفرمایید (و در انتخاب و پیشنهاد سه نفر از طرف شورای دانشگاه نصاب رأی در حداقل نصف به علاوه یک رأی از عده حاضر اعضا شوری خواهد بود با این کیفیت بنده تصور میکنم این یک پیشنهادی است خیلی منصفانه در متن قانون دانشگاه هم تغییری ندارد عین عبارت است. موافقت وزارت فرهنگ هم رعایت شده ما نه خواستیم از حیث ترتیب نه چیزی کم کنیم و نه چیزی اضافه نماییم.
رئیس- آقای سرمد باز اصلاحی کردید؟
(سرمد- یک اصلاح عبارتی بود که آقای مهندس جفرودی فرمودند اضافه شد) چون ایشان استرداد کردند پیشنهاد اولی خودشان را و پیشنهاد جدیدی دادند در موقعش قرائت میشود و حالا پیشنهادات دیگر مقدم است که قبلاً رسیده و به نوبه خود این پیشنهاد مطرح خواهد شد.
صدرزاده- نسبت به این پیشنهاد نباید مخالف صحبت کند؟
رئیس- چرا چون آقای سرمد پیشنهاد قبلی خودشان را استرداد کردند و این پیشنهاد اصلاحی در موقع خودش مطرح میشود در موقعش اجازه مخالفت داده میشود.
صدرزاده- پس وقتی ایشان توضیح دادند خوب است جواب داده شود.
رئیس- چون اسم شما اینجا هست اول شما هستید و بعد آقای جفرودی پیشنهاد دیگری قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد.)
تبصره زیر را به عنوان تبصره ۱۳ به لایحه فرهنگی مورد بحث پیشنهاد میکنم تبصره ۱۳ دولت مکلف است در ظرف یک ماه از تاریخ تصویب این قانون نسبت به مأخذ حقوق پزشکان تجدیدنظر نموده لایحه قانونی آن را تقدیم مجلس شورای ملی نماید. عبدالصاحب صفایی
رئیس- آقای صفایی این پیشنهاد مربوط به این لایحه نیست یک کسی هم ممکن است پیشنهاد کند راجع به مهندسین و یک نفر دیگر هم راجع به کارمندان دولت.
صفایی- اگر دولت موافقت کرد چه اشکالی دارد؟
رئیس- برای هر کدام اینها دولت باید لایحه بیاورد مثل همین لایحهای که آقای وزیر فرهنگ آوردهاند
(عبدالصاحب صفایی- اگر دولت موافقت کند چه طور میشود) (اردلان- دولت نمیتواند موافقت کند) (صفایی- اجازه بفرمایید من توضیح بدهم) آییننامه باید رعایت بشود مطابق آییننامه فقط قرائت میشود حالا پیشنهاد دیگری قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد.)
پیشنهاد میکنم تبصره زیر به گزارش کمیسیون علاوه شود.
تبصره- اشخاصی که در دو سال اخیر برای آموزگاری و دبیری با پایه اداری استخدام شده و از اول استخدام به شغل آموزگاری و دبیری مشغول شدهاند مشمول این قانون بوده و میتوانند از رتبه آموزگاری و دبیری استفاده نمایند. سعید مهدوی
عبدالصاحب صفایی- این منافات دارد با تصره ۲ که تصویب شده.
رئیس- آقای مهدوی.
مهدوی- نظر از تقدیم این لایحه از طرف دولت یکی تشویق فرهنگیان و آموزگاران و کمک آموزگاران و دبیران بوده و یکی هم احتیاج مبرمی که ما به کمک آموزگار و آموزگار و دبیر داریم و تصدیق میفرمایید که در شهرستانهای ما وضع مدارس با این که مدرسه کم داریم معذلک در همان مدارس هم که هست آموزگار نداریم بنده یک نفر از آموزگاران را دیدم میگفت من آموزگارم و پارسال استخدام شدهام گفتم خوب از این قانون استفاده میکنی گفت نه من مشمول این قانون نیستم برای این که در قانون ذکر شده است بایستی در ولایات ۳ سال سابقه خدمت داشته باشد در تهران ۵ سال و آن وقت رتبه دبیری بهش بدهند در هر صورت بنده فکر کردم که امروز وزارت فرهنگ آموزگار استخدام میکند و میفرستد سر کلاس اگر حقیقتاً میفرستند سر کلاس و آنها مشغول درس دادن هستند این دیگر رتبه اداری نمیشود بهش داد همین الان آموزگار است دبیر استخدام میکنید میفرستید سر کلاس این الان دبیر است و الا این مثل معادلات چند مجهولی میشود که آدم سر در نمیآورد شما دبیر استخدام میکنید میفرستید سر کلاس با رتبه ادرای این معلوم نیست که چرا؟ بنده از آقای وزیر فرهنگ پرسیدم گفتند که این بهتر است لیسانسیه نمیدانم کجا باشد این شخص اتفاقاً لیسانسیه هم بود مال دانشسرای عالی هم بود امروز شما دبیر احتیاج دارید دبیر استخدام کنید رتبه دبیری هم بدهید کمک آموزگار احتیاج دارید کمک آموزگار استخدام کنید رتبه کمک آموزگاری بدهید و الا این را توضیح بدهید که بنده هم روشن بشوم.
رئیس- آقای فرامرزی.
عبدالرحمن فرامرزی- بنده با پیشنهاد ایشان موافقم در صورتی که کمک آموزگار را هم اضافه کنند عرض دیگری ندارم.
رئیس- آقای وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ- همان طوری که آقایان اشاره فرمودند در تبصره ۲ همین لایحه که به تصویب آقایان رسیده تکلیفی کلیه کسانی که لیسانسیه بشوند و رتبه اداری هم داشته باشند پس از این که ۳ سال خدمت آموزشی کردند رتبهشان را میتوانند تبدیل کنند بنابراین به نظر بنده احتیاجی به دادن این پیشنهاد نیست زیرا در تبصره ۲ تصریح شده است (مهدوی- الان چه جور عمل میکنند) اگر نظر ایشان این باشد که اشخاصی که حالا استخدام شدهاند اینها بعد از دو سال بتوانند رتبه دبیری و آموزگاری بگیرند این به نظر بنده یک مشکلاتی برای وزارت فرهنگ ایجاد خواهد کرد زیرا الان وزارت فرهنگ از نظر این که دستگاههای تربیت معلم را تأمین بکند ناچار است که هر سال برای تأسیسات جدیدتر از نظر تکمیل کادر معلمین عدهای را به عنوان قراردادی استخدام کند که در کلاسها مشغول کار باشند این معلمین قراردادی در شهرستانهای مختلف از لحاظ میزان معلومات فرق می یعنی بستگی دارد به عدهای که برای کار مراجعه میکنند و چه دیپلمی دارند مثلاً در تهران تمام آنهایی که مراجعه کردهاند تصدیق شش ساله متوسطه دارند که آنها را به عنوان آموزگار استخدام میکنیم در محلات ممکن است تصدیق شش ساله متوسطه پیدا نشود که به عنوان آموزگار استخدام کنند و اگر ما بیاییم پس از سه سال آن کسی را که با تصدیق شش ساله متوسطه استخدام کردهایم و آن کسی را که با تصدیق سه ساله استخدام کردهایم هر دو را رتبه آموزگاری بدهیم پس چه فرق است بین آن کسی که تصدیق شش ساله متوسطه را گرفته با آن کسی که تصدیق سه ساله متوسطه را گرفته به این جهت اگر این پیشنهاد به تصویب برسد برای وزارت فرهنگ ایجاد زحماتی خواهد کرد بنده میخواهم از ایشان استدعا کنم که این پیشنهادشان را پس بگیرند و اگر نظرشان نسبت به آنهایی است که لیسانسیه هستند در تبصره ۲ صراحت دارد و نظرشان تأمین است.
مهدوی- بنده که قانع نشدم ولی پس گرفتم.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد.)
پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به عنوان تبصره ۱۴ به ماده واحده افزوده شود.
تبصره ۱۴- کلیه تصمیماتی که شورای دانشگاه و دانشکدهها در حدود صلاحیت و وظایف خود و طبق قوانین مربوطه اتخاذ مینمایند پس از تصویب وزیر فرهنگ قابل اجرا است. ضیاالدین نقابت
رئیس- آقای نقابت.
نقابت- عرض کنم اصل ۱۹ قانون اساسی مینویسند که کلیه مکاتب و مدارس تحت ریاست علایه وزیر علوم است (صحیح است) این صریح اصل ۱۹ قانون اساسی است ریاست عالیه وزیر علوم یعنی وزیر فرهنگ به اصطلاح امروز و اقتضا دارد که نظرش نظری باشد برای اجرا مؤثر نه این که بیاثر بنا به قانون استقلال دانشگاه دانشگاه یک تصمیماتی اتخاذ میکند و اجرا
میکند و وزیر فرهنگ هیچ نظری در آنجا نمیدهد که انجام بدهند یا ندهند اظهار عقیده نمیکند ولی بعضی مسائل است که قوه مجریه در مقابل قوه مقننه مسئول است تنها کسی که از دولت میتواند راجع به امور فرهنگی در مقابل مجلس شورای ملی توضیح بدهد و اظهار نظر کند و مسئولیت دارد و خرج هیجده میلیون بودجه را باید جواب بدهد وزیر فرهنگ است اینجا در سال ۱۳۲۳ قانونی گذشت که وزارت فرهنگ مکلف است که دوره دکترای حقوق را افتتاح کند و دوره مدرسه حقوق را تکمیل بکند که کور دکترای حقوق باز بشود الان هفت هشت سال گذشته و این عمل انجام نشده گفتند بودجه نداریم از حقالتألیف گرفتند کسر کردند هشتاد هزار تومان دادند باز گفتند پول نداریم ۹۶۰ نفر لیسانسیه که همه اینها یا قاضی بودند یا وکیل بودند و یا وکیل مجلس بودند جمع شدیم ۹۶ هزار تومان به دانشگاه پول دادیم باز هم نشد بعد یک تحریکات داخلی شد و این قضیه تا حالا مانده وقتی به وزیر فرهنگ بگوییم که آقا مجلس رأی داد که شما مکلفید این کار را بکنید این تکلیف را چگونه انجام کردید میگوید به شورای دانشگاه مربوط است و او نکرده به شورا مراجعه کردیم گفتند که ما مقرر کردیم که آقای دکتر حسیبی یک برنامهای بنویسد برای دانشکده حقوق (یکی از نمایندگان- دکتر سنجابی) ببخشید آقای دکتر سنجابی، که در آنجا راجع به کور دکترا هم اظهار عقیده کند در آن موقع به آقای دکتر سنجابی گفتم گفت من یک چیزی نوشتم دادم ولی بالاخره نشد و همین طور در سایر امور اگر در دانشگاه اخلالی شد سیاستی رخ داد گرفتاریهایی پیش آمد آقایان وکلا سؤالی از دولت کردید جز این است که وزیر فرهنگ باید جواب بدهد؟ و وزیر فرهنگ میگوید که مسئولیت فرع اختیار است کسی که اختیار ندارد چه مسئولیتی دارد ما میگوییم مطابق اصل ۱۹ متمم قانون اساسی شما رئیس عالیه تمام مکاتب و مدارس هستید میگوید آن قانون بعدی چیست به این جهت ما پیشنهاد کردیم که کلیه تصمیمات دانشگاه با تصویب وزیر فرهنگ قابل اجرا است این عین عبارت است حالا بسته به نظر آقایان است (صحیح است).
رئیس- آقای صدرزاده.
صدرزاده- در جلسه گذشته خود جناب آقای نقابت بیان فرمودند در پشت پرده این اصلاحات و پیشنهاداتی که راجع به این قانون میشود غالباً داستان دانشگاه و دانشکده پیش میآید و اتفاقاً پیشنهادی که امروز خود جناب ایشان فرمودند باز راجع به دانشکدهها و دانشگاه است بنده در این باب میخواهم یک تذکری بدهم و آن این است که این قانونی که الان در دست ما است و رسیدگی میکنیم به عنوان ترمیم حقوق آموزگاران است و هیچ ارتباطی به قانون استقلال دانشگاه ندارد ممکن است که قانن اصلاح دانشگاه محتاج به یک اصلاحاتی میباشد و همین طور که جناب آقای نقابت استدلال فرمودند پیش بیاید که یک اصلاحاتی ضرورت پیدا بکند ولی مطابق ماده ۱۱۷ آییننامه پیشنهاداتی که ارتباط با قانون مطروحه ندارد با نظر ریاست محترم مجلس غیر از این که قرائت بشود هیچ گونه بحثی در اطراف او به عمل نخواهد آمد در مجلس شورای ملی برای تحکیم اساس دانشگاه یک قانونی از مجلس گذشت (صحیح است) و روی او هم مطالعات لازم شده است بنده تصور میکنم که اگر یک روزی هم اصلاح او لازم باشد باید به نام خود قانون دانشگاه مطرح شود و ماها مهیا باشیم برای اصلاح آن لایحه از طرف دولت تقدیم شود و به کمیسیون فرهنگ ارجاع شود در کمیسیون فرهنگ طرح بشود اصلاحات لازم بشود و آن وقت برای تصویب مجلس بیاید و الا در ضمن قانونهای دیگری ما بخواهیم دستی در کار دانشگاه ببریم تصور میکنم صحیح نیست (دکتر عمید- احسنت) خدا شما را حفظ کند اجر بدهد بینظری این است، بیغرضی این است احسنت بارک الله مملکت خواهی این است.
سرمد- سرتاپای این قانون مربوط به دانشگاه است.
عمیدی نوری- شما نمیخواهید کور دکترا تأمین بشود.
دکتر عمید- ما تمامش کردیم.
رئیس- آن پیشنهاداتی که مربوط به دانشگاه رسیده آنها را میگذاریم برای آخر حالا پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد.)
وزارت دارایی مکلف است از تاریخ تصویب این قانون به محصلین ایرانی که در خارج کشور به تحصیلات عالیه مشغول میباشند (اعم از این که دوران متوسطه را در داخله یا خارجه به پایان رسانیده باشند) ارز به نرخ دولتی بدون احتساب گواهینامه به آنها فروخته شود. تیمورتاش، جفرودی، موسوی، محمدعلی مسعودی.
صفایی- پیشنهاد خرج است.
رئیس- به پول خودشان است که تحصیل میکنند پول ارز را میدهند آقای تیمورتاش بفرمایید.
تیمورتاش- جناب آقای صفایی توجه بفرمایند پیشنهاد خرج نیست موضوع خیلی ساده است یک عده اشخاصی که در اینجا تحصیلات متوسطهشان را تمام کردهاند برای خاتمه تحصیلات عالیهشان میروند به فرنگ اینها از طبقات مختلف هستند تنها پولدار و ثروتمندان نیستند
(رضایی- نود درصدشان پولدارند) شما هنوز که خیلی جوان هستید فرزند به ثمر رسیده ندارید اغلب از همین کارمندان دولت بیچاره که باید با همین چندرغاز حقوق زندگی کنند فرزندان خودشان را به خارج میفرستند برای این که چیز بیاموزند و تحصیل بکنند و بیایند خدمت به آن آب و خاک بکنند چه طور ممکن است که برای اشیا تجملی هر گونه ارز داده شود؟ و لکن برای کمک خرج یک محصلی که برود آنجا تحصیل کند برگردد به مملکت خودش شما از دادن چندرغاز جلوگیری میکنید و از ارز او دریغ میکنید و از ارز او دریغ میکنید واقعاً من خیال نمیکنم در مجلس شورای ملی یک نفر باشد که با اصل این فکر مخالف باشد (در این موقع آقای صارمی اجازه خواستند) جنابعالی آقای صارمی خدای نکرده مخالفید؟ استدعا میکنم توجه بفرمایید چیز خارقالعادهای ما نخواستیم گفتیم که پولش را اولیای محصلین بدهند فقط از ارز دولتی به نرخی که برای هزار حقه بازی دیگر استفاده میشود از آن ارز استفاده بکنند.
رئیس- آقای شوشتری موافقید.
شوشتری- مخالفم.
رئیس- بسیار خوب تأمل بفرمایید آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.
وزیر فرهنگ- بنده از حسن ظن جناب آقای تیمورتاش که نسبت به دانشجویان ایرانی که در خارج این مملکت مشغول تحصیل هستند ابراز تشکر میکنم (احسنت) فکر میکنم نه تنها وزارت فرهنگ بلکه تمام دستگاههای دولت و مخصوصاً خود نمایندگان محترم موافق باشند از این که به دانشجویانی که رفتهاند خارج و دارند تحصیل میکنند و واقعاً تحصیل میکنند نه آنهایی که منحرف هستند بلکه آنهایی که تحصیل میکنند همه جور کمک بشود برای این که تحصیلات عالیهشان را بکنند و برگردند به این مملکت خدمت بکنند و به همین جهت این مطلب مورد توجه دولت واقع شده و از دو سه روز پیش کمیسیونی در وزارت فرهنگ با حضور آقای وزیر بهداری و وزیر اقتصاد ملی و معاون وزارت دارایی تشکیل شده و مشغول رسیدگی به این کار هستیم که به کلیه دانشجویانی که در خارج از مملکت مشغول تحصیل هستند کمک بکنیم چون این کار را مشغول اقدام هستیم بنده میخواهم از آقای تیمورتاش خواهش بکنم پیشنهادشان را پس بگیرند شاید پس از پنج شش روز دیگر یا ده روز دیگر نتیجه کمیسیون را به عرض آقایان برسانیم و مطمئن خواهند شد که دولت مشغول کمک به دانشجویانی که در خارج از مملکت مشغول تحصیل هستند میباشد.
تیمورتاش- اگر واقعاً جناب آقای وزیر فرهنگ این بیانی را که فرمودند میخواهند عمل کنند اجازه بفرمایند مجلس اتخاذ سند از این فرمایشتان بکند و بنده حرفی ندارم و الا اگر باز داستان این است که انشاءالله بعدها کمک خواهد شد و حرفهای دیگر بنده استدعای رأی دارم.
رئیس- خوب حالا چه شد؟ استرداد کردید.
تیمورتاش- بنده با اتخاذ سند از فرمایشات جناب آقای وزیر فرهنگ پس گرفتم.
دکتر شاهکار- پیشنهاد را بنده قبول کردم وزیر دارایی هم گفت این کار را میکنم و نکردند.
مسعودی- بنده هم امضا کردهام پس نمیگیرم.
رئیس- این پیشنهاد چهار امضا دارد آقای مسعودی میگوید که من پس نگرفتم.
دکتر شاهکار- بنده عین پیشنهاد را در لایحه دیگر داده بودم آقای وزیر دارایی فرمودند در لایحه فرهنگیان.
میراشرافی- امضای بنده را جای امضای آقای تیمورتاش بگذارید.
صفایی- این پیشنهاد خرج است.
رئیس- پیشنهاد خرج نیست دولت یک نرخ رسمی دارد برای لیره یا برای پولهای خارجی این را به خیلی اشخاص میدهند محصلین هم پول میدهند میخرند حق دارند چه طور پیشنهاد خرج است، آقای شوشتری بفرمایید.
شوشتری- بسم الله الرحمن الرحیم، آقایان دقت بفرمایند بنده آنجا هم با پیشنهاد آقای سرمد مخالفت کرده بودم و میخواستم حرف بزنم اول این توضیح را بدهم که آقایان آموزگاران و دبیران که در خارج تصور کردهاند که مجلس شورای ملی در نظر دارد به باری به هر جهت قانون فرهنگیان را نگذارند این دروغ است و مجلس با کمال صمیمت میخواهد و این کار را انجام میدهد (صحیح است) اما این که با پیشنهاد آقایان مخالفت میکنم جناب آقای تیمورتاش استدعا دارم توجه بفرمایید بنده درست فرمایشاتتان را اصغا کردم عرایض بنده را هم استماع بفرمایید هیچ نمایندهای هیچ وزیری هیچ علاقمند به کشوری محال و ممتنع است که از فکرش از مخیلهاش این معنی خطور بکند که محصلی اعم از این که توانا از نظر مالی باشد مال داشته باشد یا تهیدست باشد برود به خارج ارمغان علم ارمغان دانش ارمغان فضل به کشور خودش بیاورد و خدمتگزار مملکت باشد (احسنت) و با او موافق و مساعد باشد هیچ کس در این خیال نیست بحث در بعضی نکات است که این نکات را باید توجه کرد و دقت کرد این مملکت نسبت به ما طلبکار است و تمام افراد این مملکت مدیون به این مملکت هستند مدیون به این مادر وطنند مدیون این دیانتاند که اینها را بزرگ کرده به تجلی رسانیده است به آقایی رسانیده است به بزرگی رسانیده است اینها حتم و قطع باید دین خودشان را به مملکت ادا کنند دو روز قبل در خدمت حضرت ریاست پناهی
جناب آقای سردار فاخر در آن اطاق بودم دو نفر نماینده از محصلین از فارس آمده بودند آنجا حرفهایی زدند و همین پیشنهادی که آقایان فرمودهاند آنها استدعا کردند که ما کمک کنیم من باب تذکر این عرایض را آنجا کردم و حالا هم میگویم در فرنگستان در آلمان، در فرانسه، در انگلستان، امریکا، بلژیک و سوئیس در آنجاهایی که ایرانیها تشریف بردهاند برای تحصیل باید بدانند مجلس شورای ملی حاضر است، دولت حاضر است به آنها کمک بکند مشروط به تحصیل (صحیح است) نه مشروط به تشکیل ایران آزاد، نه کمک بکند که یک عدهای بروند مثل آن سی هزار نفر بشوند که یک پاچهاش یک رنگ است و یک پاچه دیگرش یک رنگ است ریشش را یک جور بکند زلفش را فر بگذارد برود رقاصی بکند و بیاید در ایران برخلاف نصح صریح قرآن با خواهرزادهاش بخواهد ازدواج کند (صارمی- آن محصل نبود) بنا علیهذا آقای وزیر فرهنگ توضیح دادند من مایلم آقای وزیر فرهنگ، جناب آقای فولادوند که تشریف دارید بروید به جناب آقای نخستوزیر عرض کنید دولت باید کمک کند کمک ارزی بکند به محصلین باید شما نقشهای بریزید، طرحی بریزید که کمک به ارباب استحقاق یعنی به محصل برسد ولی به شرطی که از این قانون سوءاستفاده نشود که یک دسته آقازاده، یک دسته کاکل به سر، یک دسته حقه باز، یک دسته خائن به مملکت بیایند که تشکیل این شبکهها را بدهند از آن استفاده کنند تشکیل این شبکهها از آنجاها آب میخورد آقای وزیر فرهنگ جناب آقای جعفری من از وقتی که این لایحه آمده به تصدیق خود شما و آقایان اگر هم نسبت به دانشگاه عرضی کردم به حق حق قسم است برای خدمت به مملکت بود نه برای اهانت به استاد و معلم من عقیده دارم هر کسی تحصیل کرد، هر کسی خدمت کرد، او را باید تشویق کرد قرآن فرموده است هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون، عمل این است اما باید شالودهای بریزید که کمک به محصل برسد ارز به محصل برسد (عبدالحمید بختیار- جنابعالی که موافق هستید) بنده میخواهم از مقام ریاست و مقام نمایندگان و تمام آقایانی که این پیشنهاد را کردند استدعا کنم همان طوری که آقای وزیر فرهنگ قول دادند آقایان هم پس بگیرند ما هم آنجا بیاییم بنشینیم یک شالودهای بریزیم، یک طرحی بریزیم (تیمورتاش- شالودهاش استاد است که تسلیم میکنند) خودت میدانی که گاهی استاد تقلبی درست میکنند (میراشرافی- اصل ۴ به محصلین ایرانی ترحم میکند، ارز ارزان میدهد، ما خودمان ندهیم؟) من هم میگویم بدهید به محصل بدهید نه غیر محصل (تیمورتاش- این که مورد تأیید آقای وزیر فرهنگ است) جناب آقای تیمورتاش شما میدانید که من به شما ارادت دارم بگذارید این حرفها زده بشود به گوش آن چند نفر برسد که توی مجلس متوجهند (نمایندگان- رأی، رأی.)
رئیس- یک اصلاحی شده با آن اصلاح یک دفعه قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد).
وزارت دارایی مکلف است از تاریخ تصویب این قانون به محصلین ایرانی که در خارج کشور به تحصیلات عالیه مشغول میباشند (اعم از این که دوران متوسطه را در داخله یا خارجه به پایان رسانیده باشند) و جریان تحصیلی آنها مورد تأیید وزارت فرهنگ و سرپرست محصلین خارج کشور باشد ارز به نرخ دولتی بدون احتساب گواهی نامه بفروشد (میراشرافی- متوسطه را هم اضافه کنید.)
رئیس- مجدداً قرائت میشود آقایان توجه بفرمایید (به شرح اصلاح شده فوق قرائت شد.) آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، پیشنهاد دیگری قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد.)
تبصره- وزارت فرهنگ میتواند اعتبارات ساختمانی خود را از سال ۲۹ به بعد تا آخر سال مالی ۳۳ به مصرف برساند. درخشش، عزیز اعظم زنگنه.
رئیس- این مربوط به حقوق و آموزگاران نیست، پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد).
تبصره- کارکنان مؤسساتی که با سرمایه دولت اداره میشوند مانند بانک ملی و بانک رهنی و امثال آنها هر گاه به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شده یا بشوند در صورت پرداخت کسور بازنشستگی مدت اشتغال خدمت نمایندگی آنان جز مدت رسمی منظور و از مزایای استخدامی بنگاههای مربوطه مانند اعضای شاغل مؤسسات مزبور برخوردار خواهند شد.
دکتر پیرنیا، یارمحمد شادلو، موسوی، ذوالفقاری، افخمی، اکبر
چند نفر از نمایندگان- این پیشنهاد مربوط نیست به این لایحه.
رئیس- آقای دکتر پیرنیا.
دکتر پیرنیا- اجازه بفرمایید بنده این را قرائت کنم البته شاید ارتباط زیادی با لایحه فرهنگ نداشته باشد ولی ظلمی است که نسبت به یک عده از نمایندگان مجلس شورای ملی از لحاظ استخدامی در موقعی که شغلی غیر از شغل نمایندگی دارند میشود بنده چون خودم در وزارت دارایی بودم و دو سه مورد دیدم به خصوص در مورد رفقایی که فعلاً هم در مجلس تشریف دارند این است که از وقت استفاده کردم در یک لایحه استخدامی که ارتباطی با استخدام دارد این را به عرض آقایان محترم برسانم که این رویه غیر معمول را که به هیچ وجه و در هیج جایی وجود ندارد مرتفع بکنم توضیح زیادی هم این موضوع لازم ندارد و فقط اگر اجازه بفرمایید بنده قرائت بکنم و آن این است
«تبصره- کارکنان مؤسساتی که با سرمایه دولت اداره میشوند مانند بانک ملی و بانک رهنی و امثال آنها هر گاه به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شده یا بشوند در صورت پرداخت کسور بازنشستگی مدت اشتغال خدمت نمایندگی آنان جز مدت رسمی منظور (شوشتری- این قانون دارد) و از مزایای استخدامی بنگاههای مزبور مانند اعضا شاغل مؤسسات مزبور برخوردار خواهند شد» همان طوری که آقایان توجه فرمودند این یک قانون مخصوصی دارد مربوط به قانون استخدام است در وزارتخانهها این موضوع عمل میشود در کلیه ادارات دولتی عمل میشود فقط دو سه مورد است که عمل نمیشود یعنی بانکها خودشان را مجزی از این وضع میدانند و دوره نمایندگی را جز دوره خدمت نمیدانند و عمل نمیکنند (یک نفر از نمایندگان- چرا؟) چون بانکها از لحاظ قوانین استخدامی قانون به خصوصی دارند به همین جهت چون یک خلاف ترتیبی بود که فقط در یک مورد خاصی به وجود آمده بود بنده استدعا کردم که از این فرصت استفاده بشود و این خلاف تربیت را از بین ببریم (سنندجی- شرکت ملی نفت را هم ضمیمه کنید) تمنا دارم آقایان توجه بفرمایند.
رئیس- آقای ارباب.
ارباب- از آقایان استدعا میکنم یک ثانیه توجه بفرمایند به عرض مختصر بنده در قدیم قافلههایی که به زیارت میرفت با قاطر یک حلقههایی داشتند که در راه ظرفهای روغن را بهش میآویختند هر زواری که خسته میشد دیه روغن را میانداخت به حلقه این قاطر بیچاره کمکم کارش به جایی میرسید که قادر به حرکت نمیشد مثل همین لایحه حقوق معلمین که این قدر پیشنهاد بهش میدهند که اصل خود موضوع لایحه دارد منتفی میشود آقایان اصلاحاتی را که مجلس و دولت و مردم همه موافقند پایه اساسی آن اصلاحات از طرف وزارت فرهنگ باید عمل بشود وزارت فرهنگ باید به وسیله همین معلمین عمل کند وزیر فرهنگ شما منتهای حسننیت و صمیمیت را دارد (صحیح است) برای این که موفق بشود اصلاحات بکند برای رضای خدا لایحه کمک مختصر معلمین را این همه پیشنهاد بهش نبندید امروز تصویب کنید بنده هم دست همه را میبوسم (احسنت).
رئیس- راجع به تبصرهها ۱۲ پیشنهاد رسیده بود حالا باز هم پیشنهاد میشود الان ۲۸ تا پیشنهاد اینجا است و باید قرائت بشود تصور میکنم بهتر است خود آقایانی که پیشنهادشان خیلی وارد نیست صرفنظر کنند و وقت مجلس را هم نگیرند (دکتر فاطمی- بسته به نظر مقام ریاست است) برای دوره خدمت در مجلس شورای ملی، قانون هست که باید جزو سنوات خدمت احتساب بشود نمیدانم این پیشنهاد که رسیده چه شده که حساب نشده و محتاج این تذکر شده نمایندگانی که در مجلس هستند و سابقه خدمت دارند در بنگاهها و مؤسسات هم طبعاً باید دوره خدمتشان احتساب بشود. البته با پرداخت کسور بازنشستگی، آقای دولتآبادی توضیحی دارید بفرمایید.
دولتآبادی- آقای دکتر پیرنیا توجه بفرمایید قصد جنابعالی گویا از این پیشنهادی که دادید این بود که یک عدهای در بانکهایی که نام بردید اشتغال دارند مانند مستخدمین دولت که وقتی سمت نمایندگی داشته باشند با پرداخت حقوق بازنشستگی از مزایای شاغلین استفاده کنند (صحیح است) به نظر بنده این پیشنهاد جایش اینجا نیست ممکن است آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی با تمام حسن نیتی که دارند از حقوق اساسی خودشان در یک طرح قانونی استفاده بکنند و در اینجا صرفنظر بفرمایند و با توسل بپیشنهاد در موارد به جایی این کار را طرح بکنند بنابراین بنده میخواستم عرض کنم که امروز یک توجهی به خاتمه این کار بشود مجلسی که در بادی امر راجع به کار فرهنگ آن قدر تند رفت و یک فوریت هم به لایحه دولت افزود جا ندارد که یک لایحهای را از قبل از تعطیل به بعد از تعطیل و بعد از تعطیل به دورانی پر طول و عرضی مشغول بدارد و این شأن مجلس شورای ملی نیست مجلس شورای ملی در هر آن میتواند با ۱۵ امضا هر طرحی را مطرح بکند همان طوری که دولت لایحه میآورد چرا از این حق خودتان نسبت به کارهای خودتان استفاده نکنید و در یک لایحه دیگری که دولت آورده است و بنده توضیح دادم در اول طرح این گزارش رفته است به کمیسیون جلب نظر وزیر دارایی و وزیر فرهنگ و همچنین به امضای جناب آقای نخستوزیر هم رسیده است برای این که تشریفات مقدماتی کوتاه شده باشد و ما بتوانیم زودتر این کار را تمام بکنیم بدبختانه این نکته از نظرها دور میماند بنده یک جز دیگری میخواهم عرض کنم برای اطمینان خاطر آقایان و استدعا کنم پیشنهادهای مشابه را رفقای عزیز استرداد کنند و امروز قبل از تعطیل پنجشنبه این لایحه تصویب بشود (درخشش- بنده پیشنهاداتم را پس گرفتم) متشکرم آقای درخشش توضیحی که میخواهم بدهم این است که نواقص بسیاری در همین لایحه با همه اصلاحاتی که شده است موجود است بدون تردید هر روز از ولایات از همین تهران
افرادی که توجهی به کار و حقوقشان نشده است تقاضا به آقایان نمایندگان مینویسند که به حفظ حقوقشان توجه شود و در این تقاضا هم ذیحقند بنده در این باره با آقای وزیر فرهنگ صحبت کردم و ایشان هم دو بار ضمن بیانات خود متذکر شدند که قریباً لایحهای برای اصلاح وضع دبیران و آموزگاران واصل آموزش که در دست تهیه است به مجلس خواهند آورد که تمام منویات فوت شده تأمین میشود بنابراین استدعا میکنم آقایان توجه بفرمایند لایحه امروز تصویب بشود و پیشنهادات مشابه را استرداد بفرمایند (ارباب- بنده یک پیشنهاد دادم و پس میگیریم قرائت نفرمایید.)
رئیس- آقای دکتر پیرنیا نظری داشتید؟
دکتر پیرنیا- از موضوع صحبتی که جناب آقای دولتآبادی فرمودند این طور استنباط میشد که پیشنهاداتی که آقایان نمایندگان میفرمایند برای اصلاح لایحه فرهنگ این طور تعبیر میشود که مبادا قصد تأخیر و قصد تعویق بوده در صورتی که به هیچ وجه چنین نظری در کار نیست و برای این است که یک کمک بیشتری بشود و به اصطلاح با مطالعه کافی و عدالت از هر لحاظ رعایت تمام طبقات در اینجا منظور بشود این پیشنهادات داده شده ولی موضوعی که راجع به ارتباط این پیشنهاد بنده با این طرح است البته بستگی به تشخیص مقام ریاست دارد که اگر اجازه بفرمایند و این هم البته قابل تفسیر است وقتی که یک موضوعی جنبه استخدامی به خصوص یک همچو نقص بارزی و یک همچو خلاف اصلی که در تمام ادارات موجود است
رئیس- آقای دکتر پیرنیا میخواهید استرداد کنید.
دکتر پیرنیا- خیر.
رئیس- پس دیگر توضیح ندارد و باید رأی بگیریم چون در پیشنهاد اصلاحی شده مجدداً قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد.)
تبصره- کارکنان مؤسساتی که با سرمایه دولت اداره میشوند مانند بانک ملی و بانک رهنی و شرکت ملی نفت و امثال آنها هر گاه به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شده یا بشوند در صورت پرداخت کسور بازنشستگی مدت اشتغال خدمت نمایندگی آنان جز مدت خدمت رسمی منظور و از مزایای استخدامی بنگاههای مربوطه مانند اعضا مشاغل مؤسسات مزبور برخوردار خواهند شد.
فرامرزی- این قانون دارد.
مکرم- جناب آقای رئیس این پیشنهاد وارد نیست.
رئیس- میگذاریم باشد تا بعد حالا پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد.)
پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به لایحه ترمیم حقوق فرهنگیان اضافه بشود، رئیس و معاون و معلمین دانشکدههای شهرستانها اعم از این که در محل اقامت داشته و در آنجا استخدام شده یا بشوند و یا در سایر نقاط بوده و از مرکز اعزام شده یا بشوند میتوانند از فوقالعاده اختصاصی موضوع
تبصره ۳- قانون تأسیس دانشگاههای شهرستانها مصوب خرداد ماه ۱۳۲۸ استفاده نمایند.
رضا افشار، نورالدین امامی، بهادری
عبدالصاحب صفایی- این هم پیشنهاد خرج است.
رئیس- آقای افشار بفرمایید.
رضا افشار- این تبصره را که قرائت کردند بنده با اجازه آقایان مجدداً قرائت میکنم که با توجه به متن آن آقایان اظهار نظر بفرمایند. به وزارت فرهنگ اجازه داده میشود که د عرض مدت یک ماه به دانشیاران دانشگاه تبریز که اقلاً مدت پنج سال سمت دانشیاری داشته و متصدی کرسی هستند پایه استادی و بدانشیارانی که اقلاً سه سال سابقه دانشیاری دارند تصدی کرسی بدهند (یک نفر از نمایندگان- این پیشنهاد غیر از آن است که قرائت شد.) آقایان میدانند محصلین آنجا به تمام معنای کلمه مطیع قوانین مملکت و مشغول تحصیل و تکمیل تحصیلات خود بودهاند هیچ وقت تظاهر نکردهاند در یک بلوایی با مسائل مرده باد و زنده بادی به هیچوجه نبودهاند و این اشخاص برای این که تشویق بشوند برای این که بتوانند در قسمت مربوط به خودشان و تربیت افراد تحصیل کرده برای آتیه موفق بشوند یک عدهای سه سال دانشیاری کردهاند و یک عدهای پنج سال در دانشگاه آنجا مشغول تدریس بودهاند اینها به تمام معنای کلمه مطیع قوانین مملکت و مشغول تکمیل تحصیلات خود بودهاند و هیچوقت هم متظاهر در یک بلوایی و یا مسائل روز نبودهاند و آقایان قبول بفرمایید که این تبصره مورد قبول واقع شود و مورد تصویب قرار بگیرد و همچنین این تقاضا و تصور میکنم از حدود صلاحیت این لایحه هم خارج نیست.
رئیس- آقای فرامرزی.
عبدالرحمن فرامرزی- اهل هر شهری معتقدند که شهر آنها از همه شهرها بهتر است ولی غافلند از این که شهرها همه بازند و شهر ما شهباز، شیراز یادتان رفته این که سعدی گفته شهرها همه بازند و شهر ما شهباز، عرض کنم آقایان تعجب میکنم این لایحهای بود که مجلس به قول جناب آقای دولتآبادی آمدند خودشان رأی دادند که با قید دو فوریت باشد در صورتی که وزیر فرهنگ بدون فوریت یا با قید یک فوریت داده بود یادم نیست بعد رفت به کمیسیون فرهنگ که هر نظری دارند بروند در کمیسیون فرهنگ بدهند در آنجا مطالعه شود بعد بیاید اینجا که هر کسی دیگر یک پیشنهادی ندهد و یک دفعه یک توضیحاتی هم بدهد که ظاهرش موجه باشد ولی معایبی هم داشته باشد که آن ساعت وکیل معایبش را ندیده باشد به این جهت بنده مکرر گفتهام من با هر پیشنهادی مخلفم من خواستم از این موقع استفاده کنم بیلطفی که تمام نمایندگان غالباً راجع به فرهنگ کردند (نقابت- کسی بیلطفی نکرد شما هم بیلطفی نکنید) یک قدری گله کنم و تذکر بدهم آقایان فرهنگ هر اندازه عیب داشته باشد به خدا بهتر از جای دیگر است دلیلش این است فرهنگ یک سال دو سال سه سال که گذشت محصول میدهد محصولش شما ما هستید محصولش این مردم تحصیل کرده هستند محصولش این مردم تحصیل کرده هستند محصولش این است که در سی سال پیش از این روزنامه طوفان منتشر میشد کثیرالانتشارترین روزنامهها بود ۹۰۰ تا چاپ میشد امروز این همه روزنامه چاپ میشود روزنامه تیراژ شصت هزار تایی داریم مجلات تیراژ ۸۰ هزار تایی داریم چرا؟ برای این که سوار زیاد شده زن باسواد شده مرد باسواد شده دختر باسواد شده پسر با سواد شده اینها محصول همین فرهنگ است همین فرهنگی که شما این قدر به آن حمله میکنید اما من میگویم در عرض این چهل سال این محصول فرهنگ است که در تمام خانوادهها و در تمام نقاط مملکت آدم با سواد هست محصول وزارت مالیه در این مدت چیست؟ محصول وزارتخانههای دیگر در این مدت چیست؟ (پورسرتیپ- همه گداهای شهر و قاچاقچیها) شما هر کدام از این وزارتخانهها را جمع کنید یک ساعت ببینید هیچ محصولی که به حال مملکت مفید باشد دادهاند؟ ولی فرهنگ را جمع کنید محصولش همین تحصیل کردهها هستند که محال است دیگر بگذارند بچههاشان بیسواد بمانند خودبهخود بچههای خودشان را باسواد میکنند، پس این قدر درباره فرهنگ استدعا میکنم بیلطفی نفرمایید این پیشنهادها را هم پس بگیرید بگذارید لایحه این معلمینی که بار روزی دو عباسی کار کردند تا این فرهنگ را به وجود آوردند تصویب شود و تشویقی از آنها شده باشد (صحیح است.)
رئیس- پیشنهد یک مرتبه دیگر قرائت میشود. (به شرح سابق مجدداً قرائت شد.)
رئیس- آقای وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ- آقایان محترم مستحضر هستند که دانشگاه تهران و دانشکدههای آن کافی نیست برای این که تمام محصلینی که از دبیرستانها میآیند بیرون میآیند و تقاضای ورود به دانشگاه را دارند بپذیرند. بنابراین توجه دارید که هر قدر سعی شود به تعداد دانشکدهها و دانشگاهها اضافه شود بیشر به نفع مملکت خواهد بود. در قانون تأسیس دانشکدههای شهرستانها علت این که آنجا پیشنهاد کردهاند و گنجاندهاند که به هر یک از استادان که از تهران میروند و در شهرستانها خدمت میکنند مبلغی به عنوان فوقالعاده داده شود برای این است که استادان را تشویق بکنند بروند در شهرستانها مشغول تدریس شوند ما الان چهار دانشکده پزشکی داریم و در نظر داریم دانشکده پزشکی دیگری در آبادان دایر کنیم و در شیراز هم که ایشان فرمودند در نظر است دانشکده ادبیات و کشاورزی تأسیس شود. وزارت فرهنگ در نظر دارد این اقدامات بشود. بنابراین هر روز نمایندگان محترم مجلس سعی بفرمایند از این که به استادان این دانشکدهها کمک بیشتری بشود تسریعی است برای دایر شدن و تکمیل شدن این دانشکدهها در آن تبصره قانون تأسیس دانشگاه پیشبینی شده به استادانی که در محل اقامت دارند یا در محل استخدام میشوند آن اضافه داده نشود (پیراسته- چرا؟) بنده عرض میکنم این تبعیضی است وقتی یک استادی در دانشکده پزشکی تبریز باشد و تدریس میکند او حق ندارد از آن فوقالعاده استفاده کند به همین جهت بنده با این پیشنهادی که شده است موافقت دارم و یقین دارم آقایان هم نظر موافق خودشان را اعلام میفرمایند. رئیس- آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام میفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد.)
اینجانب پیشنهاد مینمایم جلسه ذیل به آخر تبصره ۱۰ اضافه شود. وزارت فرهنگ و سایر وزارتخانهها و مؤسسات وابسته به دولت میتوانند با تصویب هیأت وزیران از وجود استادان و دانشیاران برای تدریس در آموزشگاههای اختصاصی یا دبیرستانها موقتاً استفاده نموده و حقالزحمه آنها را پرداخت نمایند. دکتر مشیر فاطمی.
وزیر فرهنگ- تقریباً انجام شده است.
رئیس- آقای دکتر مشیر فاطمی.
دکتر مشیر فاطمی- کی قربان انجام شده؟ عرض کنم بنده اصولاً فکر میکردم این موضوع دانشگاه حق نبود در این لایحه بیاید چون در تمام دنیا دانشگاهها یک وظایف خاصی دارند و یک برنامههایی، استادها یک مزایایی دارند، بنده خودم نه هیچ وقت استاد بودهام و نه خیالش را دارم (ارباب- ما شما را استاد میشناسیم.) متشکرم ولی ما یک عده مؤسسات مثل دانشگاه شهربانی آموزشگاه اختصاصی
راهآهن داریم متخصصین ما همانطور که جناب آقای جفرودی فرمودند کم هستند شاید در بعضی رشتهها سه چهار نفر باشند در این مملکت که وجودشان به درد بخورد خوب اگر بخواهند از وجود اینها استفاده کنند و حقالزحمه ندهند که اینها نخواهند رفت و کار لنگ میماند علاوه بر این در قسمت تدریس، ما که در تمام قسمتها اینها را محروم کردهایم این یکی را آقایان اقلاً موافقت بفرمایند که در قسمت تدریس آقایان آزاد باشند و منحصراً با تصویب هیئت وزیران که یک سابقهای هم دارد که در کابینه آقای حکیمی هم یک چنین قانونی گذشته که با تصویب هیأت وزیران استادان میتوانند در جاهای دیگر شاغل خدمت بشوند و حالا که منحصرش کردیم به کار آموزشی و حال که منحصرش کردیم به کار آموزشی و درس دادن تصور میکنم هیچ یک از آقایان مخالف نباشند که آنها درس بدهند و حقالتدریس بگیرند (وزیر فرهنگ- الان هست) باید روشن شود چون اداره بازنشستگی بیچاره میکند.
وزیر فرهنگ- بنده اتفاقاً لایحهای که برای همین منظور تهیه کردهام اینجا حاضر است منتهی هنوز چون امضا نشده تقدیم مجلس شورای ملی نمیشود. در سال تحصیلی گذشته یعنی از شهریور ۳۲ به این طرف چون یک عده از معلمین وزارت فرهنگ به علت انحرافی که داشتند از خدمت طرد شدند وزارت فرهنگ از لحاظ معلم در زحمت افتاد یک طرح تصویبنامهای از هیئت وزیران گذشت چون آن وقت مجلسین نبودند طرح تصویبنامهای از هیأت وزیران گذشت که وزارت فرهنگ میتواند از اوقات بیکاری سایر دبیران و معلمین و همچنین از اشخاصی که در سایر وزارتخانهها هستند و میتوانند تدریس کنند استفاده بکند و حقالتدریس به آنها بدهد این تصویبنامه گذشت و وزارت فرهنگ توانست ساعات خالی را با استفاده از ساعات بیکاری سایر معلمین و حتی از سایر وزارتخانههای دیگر پر کند و از آنها استفاده کند و به آنها حقالتدریس بپردازند بنده عین این ماده واحدهای که تنظیم شده و مطابق تصویبنامه است برای آقایان میخوانم تا جناب آقای دکتر توجه بفرمایند که این کار انجام شده است «وزارت فرهنگ میتواند تا زمانی که دبیر واجد شرایط بحد کافی ندارد برای جبران کسری ساعات درس دبیرستانها، از ساعات آزاد دبیران و کارمندان وزارت فرهنگ و سایر وزارتخانهها و ادارات مستقل و از اشخاص آزادی که صلاحیت علمی و اخلاقی آنها در تهران به تصدیق اداره کل بازرسی وزارت فرهنگ و در شهرستانها به گواهی رئیس فرهنگ رسیده باشد با پرداخت حقالتدریس استفاده کند» این لایحهای است که تهیه شده و من تصور میکنم که نظر جناب آقای دکتر مشیر فاطمی با تقدیم این لایحه تأمین شده است و احتیاجی به این پیشنهاد ندارد.
دکتر مشیر فاطمی- قربان بنده توضیحی دارم چون تبصره ۱۰ این لایحه اگر تصویب شود آنها حقشان سلب میشود و تا این قانونی که میفرمایند تصویب شود معلوم نیست در این میان تکلیف آنها چیست.
رئیس- محتاج به این توضیح نبود.
دکتر مشیر فاطمی- به علاوه پیشنهاد بنده مربوط به استادان است.
رئیس- من خیال کردم میخواهید پس بگیرید که اجازه توضیح دادم آقایان بدانند اگر نخواهند پس بگیرند دیگر توضیح مجدد ندارد.
رئیس- آقای دکتر شاهکار.
دکتر شاهکار- آقایان میدانند در تمام مدتی که این لایحه تقدیم مجلس شورای ملی شده بنده با نهایت علاقهای که به این قسمت دارم فقط از نظر این که تعویقی در تصویب و پیشرفت آن نشود هیچ گونه عرضی نکردم و هیچ گونه پیشنهادی هم ندادم متأسفانه در عمل خلاف این شد یعنی با نهایت علاقهای که تمام آقایان دارند این قدر پیشنهاد روی پیشنهاد داده میشود که معلوم نیست عاقبت این لایحه به کجا میکشد وقت ما هم کم است آقایان بنده یک عرایضی دارم تقاضا دارم توجه بفرمایید مقرر بفرمایید یک تفکیکی بشود بین پیشنهادهایی که مربوط به این لایحه به معنای اخص کلمه است و پیشنهادات دیگری که مربوط به دانشگاه و سایر مسائل است یعنی از مقام ریاست محترم این تقاضا میشود که مقرر فرمایید پیشنهادهایی که مربوط به اصل این لایحه است قرائت شود و امروز هم آقایان یک قدری کمتر صحبت بفرمایند با اجازه مقام ریاست و این لایحه تمام شود (عدهای از نمایندگان- حاضریم) اگر حاضرید منتهای لطف است و بعد مطالب دیگر من جمله پینشهاد آقای دکتر و سایر پیشنهادهای دیگر بعد از تصویب این تبصرهها که مربوط به اصل لایحه است که امروز تصویب شود و آن پیشنهادها بماند برای جلسه بعد تقاضایم این است که آقایان موافقت بفرمایند امروز این قانون با تبصره آن بگذرد این بود عرض بنده.
رئیس- رأی گرفته میشود به این پیشنهاد آقای دکتر مشیر فاطمی آقایانی که موافقند قیام میفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد دیگری قرائت شد. (به شرح زیر قرائت شد.)
پیشنهاد میکنم تبصره زیر به ماده واحده اضافه شد.
تبصره- آموزگاران یا کمک آموزگاران در صورتی که دارای ۸ سال سابقه خدمت باشند میتوانند کمک آموزگاری را به دبیری تبدیل نمایند.
مشایخی.
رئیس- آقای مشایخی.
مشایخی- آقایان استدعا میکنم توجه بفرمایند همه آقایان فرهنگیان علاقمند هستید و من قطع دارم که به طبقه کمک آموزگارانی که حقوقش کم است و از نظر این که وظیفهاش مشکلتر است و از نظر این که تربیت اطفال در مرحله اولیه با اوست بیشتر باید ابراز علاقه بفرمایید جناب آقای وزیر فرهنگ یک بیعدالتی کامل با تصویب تبصره ۶ نسبت به یک طبقه کمک آموزگاران داده میشود من از محضر جنابعالی و نمایندگان محترم استدعا میکنم به این توضیحات بنده توجه بفرمایند قانون تعلیمات اجباری طرز تبدیل رتبههای آموزگاران و اداری را به دبیری دو جز قرارداد یکی تحصیل، یکی مدت خدمت در ماده ۱۵ قانون تعلیمات اجباری میگوید کسانی که مدارک علمی نداشته باشند ولی پنج سال سابقه تدریس در مدارس دولتی داشته باشند به عنوان کمک آموزگار استخدام میشوند جناب آقای فرامرزی استدعا میکنم توجه بفرمایید (فرامرزی- من که با شما موافقم) میگوید کسانی که پنج سال سابقه تدریس داشته باشند و مدارک علمی نداشته باشند از قراردادی تبدیل به رسمی میشوند این قانون اجرا شد یک دسته کمک آموزگار شدند، یک دسته هم نخواستند و قراردادی باقی ماندند بعد تصویبنامهای در دولت جناب آقای قوامالسلطنه گذشت که سنین خدمت اشخاص را ملاک قرار داد و گفت کارمندان قراردادی که دارای مدرک علمی نیستند و ۸ سال سابقه خدمت دارند رتبه اداری به آنها بدهید حالا در تبصره ۶ گفته شده اینک کارمندان اداری که دارای سابقه خدمت بوده و از تصویبنامه استفاده کردهاند طبق تبصره ۶ آموزگار میشوند عادلانه این خواهد بود که تمام اشخاصی که هشت سال سابقه خدمت دارند و کمک آموزگارند بتوانند در شرایط فعلی آموزگار شوند در دفعه گذشته جناب آقای پورسرتیپ پیشنهادی کردند جنابعالی فرمودید اینها فاقد مدارک علمی هستند تصدیق میکنم در تبصرهای هم که در قانون تعلمیات اجباری گذشته مدارک علمی مأخذ نبوده مدت خدمت بوده در تصویبنامهای هم که در دولت جناب آقای قوامالسلطنه گذشت باز مدت خدمت مأخذ قرار داده شد بنابراین همان طور که طبق قانون تعلیمات اجباری دستهای کمک آموزگار شد امروز به موجب تبصره ۶ این قانون آموزگار شناخته میشوند موافقت عدالت این است که آنها هم که ۸ سال سابقه خدمت دارند آموزگار شناخته شوند و تکرار میکنم عرایض اول خودم را که مجلس شورای ملی بالاخص نسبت به طبقه کمک آموزگار و آموزگار توجه کامل دارد و معتقد است که بایستی رفاه و ترقی و تعالی این دسته بیشتر مورد توجه قرار گیرد بنابراین تقاضا میکنم این را مورد توجه قرار بدهند.
رئیس- آقایان اگر بخواهند این لایحه امروز به تصویب برسد باید در توضیح پیشنهادات هم یک قدری کمتر صحبت کنند و الا هر پیشنهادی یک ساعت طول میکشد، آقای دکتر بینا.
دکتر بینا- همان طور که آقایان تذکر دادند این لایحه که برای کمک به فرهنگ آمده بود از بس پیشنهادهای مختلف و متناقض رسیده این کار لایحه فرهنگ واقعاً به دستانداز افتاده با این ترتیب با این پیشنهادهایی که مخالف و متناقض است نمیتوانیم این لایحه را تصویب کنیم ببینید بنده معذرت میخواهم نوآموز و دانشآموز و کمک آموزگار و آموزگار و دبیر و دانشیار و استاد را با هم مخلوط کردهاند اینها هر کدام یک کادرهای مخصوصی است که پس از تحصیلات اختصاصی مدارکی اخذ میکنند و به دستههایی تقسیم میشوند و اگر ما با یک قیام و قعود بخواهیم مردم را فاضل کنیم و یا فضل به آنها بدهیم این کار را خرابتر میکند (پیراسته- کمک آموزگار همان آموزگار است) درست است اصل منظور از این لایحه کمک به کمک آموزگاران است برای آنها ممکن است وزارت فرهنگ از خارج حقوق بیشتری تهیه کند با چهار سال پنج سال سابقه که نمیتوان اینها را از آموزگاری برد به دبیری (مشایخی- این طور نیست) فرمودید که کمک آموزگار نمیتواند، مدرک تحصیلی میخواهد، برای این کار بنده استدعا میکنم اگر اجازه بفرمایید دو ماه تمام خدمت جناب آقای وزیر فرهنگ و آقای دولتآبادی این لایحه را در کمیسیون فرهنگ مطالعه کردهاند پیشنهاد ملخصی آوردهاند برای تصویب مجلس، حالا این پیشنهادها جز این که لایحه را سنگین بکند و اصل موضوع منتفی شود کار دیگری نمیکند و تقاضا میکنم از مقام ریاست که به پیشنهادهای غیر وارد رأی نگیرند.
رئیس- چون اصلاحی هم در آن شده مجدداً قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد.)
تبصره- کمک آموزگاران در صورتی که دارای ۸ سال سابقه تدریس باشند میتوانند پایه کمک آموزگاری خود را به آموزگاری تبدیل نماید. مشایخی.
رئیس- آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری قرائت شود. (به شرح زیر قرائت شد.)
تبصره- کسانی که دارای عنوان دکترا بوده و لااقل ده سال در دانشکدهها سابقه تدریس داشته باشند و دارای آثار و تألیفات در رشته تخصصی خود باشند میتوانند به دانشگاه منتقل شده و طبق حقوق و مزایایی که دریافت میدارند به رتبه استادی نائل شوند.
پیراسته، عبدالرحمن فرامرزی، مسعودی، دکتر شاهکار، ارسلان خلعتبری، میراشرافی، نصیری، محمودی، عبدالصاحب صفایی، کاظم شیبانی، صفاری، دکتر افشار، حبیب پناهی، بهبهانی، کینژاد،
قباد ظفر، تیمورتاش.
رئیس- آقای فرامرزی.
عبدالرحمن فرامرزی- آقای دکتر شاهکار توضیح میدهند.
دکتر شاهکار- عرض کنم عنوان استادی یک مطلبی نیست که در نهاد اشخاص باشد بلکه اشخاصی که واجد شرایط علمی و اخلاقی خاصی هستند که دیگران استفاده بکنند از معلومات آنان این اشخاص میگویند استاد (صحیح است) آقای آیت الله بروجردی که مایه افتخار عالم تشیع هستند امروز استاد نیستند ولی اگر یک همچو انتظاری پیدا میشد که یک کرسی را اشغال بفرمایند میشدند آیتالله استاد بروجردی، اشخاصی هستند در دانشگاه که واجد شرایط خاصی هستند یعنی از مرحله تخصصی خودشان به مرحله اجتهاد و دکترا رسیدهاند و تحقیقات علمی در رشته خودشان دارند در دانشگاه تدریس میکنند معذلک از عنوان استادی محرومند این بود که عدهای از آقایان پیشنهاد کردند برای تشویق معنوی این آقایان مقرر بفرمایند که یک چنین مطلبی تصویب شود و به هیچ جا هم برنمیخورد جز این که آنچه به صورت معنی واقعیت خارجی دارد ما به صورت قانونی در آوردهایم و این کمکی است به فرهنگ.
صارمی- مجدداً بفرمایید پیشنهاد قرائت شود.
مسعودی- عین این پیشنهاد در ۱۳۲۸ تصویب شده.
پیراسته- تقاضا میکنم بعد از (دانشکدهها) اضافه شود (دانشگاه) چون دانشکده افسری هم داریم.
رئیس- پیشنهاد مجدداً قرائت میشود. (به شرح سابق خوانده شد.)
رئیس- آقای نقابت.
نقابت- آقایانی که تشریف میآورند یک قدری اعتراض میکنند که چرا این پیشنهادها داده میشود و بعد خودشان پیشنهاد میدهند و رأی هم میدهند و بعد هم میگویند خیلی خوب است. اساس حکومت پارلمانی بر این است که طبق نظامات پارلمانی نمایندگان حق دارند برای تکمیل یک لایحهای مسائلی را پیشنهاد کنند حالا ۲۰ تاست صد تاست اشکالی ندارد باید تکمیل شود آقایان ملاحظه فرمودید که جناب آقای وزیر فرهنگ با اکثر پیشنهادها موافقت فرمودند و پذیرفتند بنابراین مسئله بر سر این است که این قسمتهایی که اضافه میشود باید توجه داشت و مورد قبول قرار داد و اعتراضی نکرد ولی چند نکته بود که اینجا مقام ریاست توجه بفرمایند بعضی پیشنهادهای مربوط به دانشگاه و دانشکدهها را رأی نگرفتند و قرار شد که آنچه راجع به دانشگاه است رأی نگیرند و بماند دست آخر یکی هم یک پیشنهادهایی بود که اینجا داده شده و خواهش میکنم که تمام پیشنهادها قرائت شود، مطالعه شود و رأی هم گرفته شود.
رئیس- این مربوط به یک کار استخدامی است مربوط به استخدام است و مربوط به دانشگاه نیست حالا آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد.)
دولت مکلف است تا و ماه از تاریخ تصویب این قانون طرح جامعی برای تأمین زندگی سایر طبقات کارمندان دولت تنظیم و به مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید. دکتر حسین پیرنیا.
رئیس- وارد نیست، پیشنهاد دیگری قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد.)
پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به لایحه اضافه شود.
تبصره ۱۳- دکترهایی که از نظر سوابق تدریس و شرایط دیگر مشمول تبصره ۲ میباشند میتوانند طبق مقررات تبصره نامبرده از رتبه دبیری استفاده کنند. دکتر جزایری.
رئیس- آقای دکتر جزایری.
دکتر جزایری- گر چه بنده تصور میکنم اگر جناب آقای وزیر فرهنگ قبول بفرمایند هیچ احتیاجی به این پیشنهاد نبود متأسفانه اداره تقاعد فرقی بین دکترها و لیسانس میگذارد به این که دکتر مافوق لیسانس و تحصیلات بالاتری دیده گاهی در اداره تقاعد خواهند گفت که چون این آقا دکتر است شامل لیسانسیهها نمیشود الان یک عده از دکترها در وزارت فرهنگ مشغول تدریس هستند توجه میفرمایید جناب آقای صفایی (عبدالصاحب صفایی- مگر میشود آدم دکتر باشد لیسانس نباشد؟) الان عدهای از آقایان دکترها مشغول تدریس هستند به عنوان دبیر غرض این است که این آقایان مشمول لیسانس بشوند و مهندسین هم چون خودشان میگویند که اداره تقاعد این اشکال را کرده که میگوید دکتر غیر از لیسانس است و طی مدارج تحصیل را در نظر نگرفتهاند اگر تبصره شامل دکترها میشود بنده پیشنهادم را پس میگیرم اگر نمیشود که خیر (دولتآبادی- همین توضیحی که فرمودید کافی ست) الان دکترهای طب و داروسازی و شیمی است دارند تدریس میکنند و نگران هستند اگر قبول میکنید که بنده پس میگیرم.
دولتآبادی (مخبر کمیسیون فرهنگ)- بنده نظری ندارم چون لیسانسیهها قید شده مشمول دکترها هم میشود و با قید این مطلب در صورت مجلس احتیاجی به رأی ندارد.
دکتر جزایری- اگر مشمول میشوند پس میگیرم.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد.)
پیشنهاد میکنم به ماده واحده لایحه فرهنگیان تبصره به شرح زیر اضافه شود- کلیه دکترهایی که در موقع تصویب این قانون آموزگار هستند به شرح تبصره ۲ مانند لیسانسیهها و مهندسین حق داشته باشند که رتبه خود را از آموزگاری به دبیری تبدیل نمایند. بهبهانی
رئیس- آقای بهبهانی.
بهبهانی- عرض کنم مقصود این است که کلیه آموزگارانی که مهندس میشوند یا لیسانس میشوند در موقعی که این قانون میگذرد اینها میتوانند رتبه خودشان را به دبیری تبدیل کنند اینها وقتی دکتر میشوند به طریق اولی حق دارند رتبه خود را تبدیل به دبیری کنند استدعا می قبول بفرمایید آنهایی که الان دکتر هستند.
وزیر فرهنگ- تأمین هست همان نظر آقای دکتر جزایری است تأمین شده است (عدهای از نمایندگان- پس گرفتند.)
بهبهانی- اگر نظر بنده تأمین است پس میگیرم.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد.)
وزارت فرهنگ مکلف است در ظرف یک ماه با موافقت وزارت دارایی وسایل تأسیس دانشکده پزشکی را در خوزستان فراهم آورد و نتیجه آن را به مجلس شورای ملی گزارش دهد. دکترجزایری
وزیر فرهنگ- داریم این کار را میکنیم.
رئیس- این تأمین است دارند میکنند ثانیاً مستلزم خرج است ما نمیتوانیم رأی بگیریم
(عبدالصاحب صفایی- وارد نیست)
(دکتر جزایری- خرج نیست آقا) در ماده ۱۳۴ میگوید اگر به واسطه هم مستلزم خرج باشد ماده ۱۳۴ قرائت میشود. (ماده ۱۳۴ آییننامه به شرح زیر قرائت شد.)
ماده ۱۳۴- هیچ یک از نمایندگان نمیتوانند به هیچ عنوان چه مستقلاً و چه در ضمن لوایح و طرحها پیشنهاد خرج یا پیشنهادی که بالواسطه مستلزم خرج باشد بنماید.
رئیس- حالا این تذکر را دادید. آقای وزیر فرهنگ هم انشاءالله این کار را میکنند.
وزیر فرهنگ- مشغول این کار هستیم.
دکتر جزایری- اگر قول میدهید بنده حرفی ندارم.
رئیس- بفرمایید قبول میکنند.
دکتر جزایری- در صورت جلسه قید شود (حمید بختیار- قانون گذشته برای این کار مقصود آقای دکتر جزایری هم این است که قانون اجرا نشده)
رئیس- خوب حالا قول میدهند که اجرا شود.
وزیر فرهنگ- بنده خدمت آقایان راجع به دانشکده شهرستانها که پیشنهاد کردند عرض کردم در آبادان قرار شده که دانشکده پزشکی و کشاورزی تأسیس شود خود جناب آقای دکتر جزایری هم اطلاع دارند که این کار در وزارت فرهنگ شروع شده و از آقای دکتر محمد حسین ادیب که سرپرست دانشکدههای شهرستانها هستند خواهش شده است که بروند اهواز و آبادان مطالعه کنند و طرحشان را بیاورند (اردلان و سنندجی و دکتر وکیل- کردستان را هم فراموش نکنید) و از اول مهر ماه انشاءالله دانشکده پزشکی در آبادان و دانشکده کشاورزی در اهواز (اردلان- و کردستان) تأسیس میشود بنابراین نگرانی برای آقای دکتر جزایری نیست و وزارت فرهنگ و دولت با کمال جدیت مشغول این کار است.
دکتر جزایری- این پیشنهاد برای کمک به حضرتعالی بود که شرکت نفت به خرج خودش بکند.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت شود. (به شرح زیر قرائت شد.)
تبصره- به وزارت فرهنگ اجازه داده میشود که در مدت یک ماه (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس).
رئیس- معلوم است آقایان خسته شدهاید الان باید دو سه ساعت دیگر ما اینجا باشیم این کار تمام شود پیشنهاد را قرائت بفرمایید. (به شرح زیر قرائت شد.)
تبصره- به وزارت فرهنگ اجازه داده میشود که در عرض مدت یک ماه به دانشیاران دانشگاه تبریز که اقلاً مدت پنج سال سمت دانشیاری داشته و متصدی کرسی هستند پایه استادی و به دانشیارانی که اقلاً سه سال سابقه دانشیاری دارند تصدی کرسی بدهند. رضا افشار.
رئیس- وارد نیست پیشنهاد دیگری قرائت شود. (به شرح زیر قرائت شد.)
تبصره- کسانی که قبل از سال ۱۳۱۹ در مسابقه دانشیاری دانشکده پزشکی پذیرفته شده و فعلاً هم در کادر آموزشی دانشکده پزشکی مشغول میباشند و بنا به حکم دیوان کشور محق تشخیص داده شدهاند
از تاریخ تصویب این قانون به استادی رشته تخصصی خود ارتقا مییابند.
دکتر سعید حکمت.
رئیس- وارد نیست پیشنهاداتی که مربوط نیست فقط خوانده میشود پیشنهاد دیگری قرائت شود. (به شرح زیر قرائت شد.)
پیشنهاد میکنم تبصره ذیل را مورد طرح و تصویب قرار دهید. رؤسای بخشهای مستقل و وابسته دانشکده پزشکی که از لحاظ پایه و ارتقا و میزان حقوق برابر استادان و وظیفه آموزش را کاملاً انجام میدهند به استادی و رتبه ایشان به رتبه استادی تبدیل شود. دکتر سعید حکمت.
رئیس- این هم وارد نیست پیشنهاد دیگری قرائت شود. (به شرح زیر قرائت شد.)
وزارت فرهنگ و کشاورزی و دارایی موظفند برای اجرای قانون تأسیس دانشگاههای شهرستانها مصوب سوم خرداد ۲۸ در ظرف مدت دو ماه به تأسیس دانشکده پزشکی در آبادان و دانشکده کشاورزی در حمیدیه (اهواز) اقدام نماید. نقابت، بوشهری، موسوی.
رئیس- این هم مستلزم خرج است.
عبدالصاحب صفایی- وارد نیست.
نقابت- پیشنهاد تنفس میکنم.
رئیس- پیشنهاد تنفس را مینویسند و میدهند بنویسید و بدهید. بنده ماده ۱۳۴ را خواندم چیزی که دو تومان خرج علاوه بکند وکیل نمیتواند پیشنهاد بدهد.
(عبدالحمید بختیار- پیشنهاد خرج نیست) مگر دانشکده مفت درست میشود؟
(عبدالحمید بخیار- دولت را مکلف کردهایم که در ظرف دو ماه قانون را اجرا کند) آن یک موضوع دیگری است پیشنهاد دیگری قرائت شود. (به شرح زیر قرائت شد.)
پیشنهاد میکنم تبصره زیر به ماده واحده علاوه شود.
تبصره- کسانی که دارای دیپلم دکترا هستند و پنج سال سابقه تدریس داشته و یا دارا شوند میتوانند سمت خود را به رسمی تبدیل نمایند و مابهالتفاوت حقوق پایه تبدیل شده خود را تا آخرین حقوق دریافتی همچنان دریافت خواهند نمود.
مهندس جفرودی.
رئیس- این هم وارد نیست و پیشنهاد خرج است.
۴- ختم جلسه به عنوان تنفس
رئیس- پیشنهادی راجع به تنفس رسیده است قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد.)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم تنفس اعلام شود. رضایی.
عمیدی نوری- بنده هم پیشنهاد تنفس داده بودم.
(محمدعلی مسعودی- شما هم دادهاید ولی از ایشان مقدم است.)
رئیس- آقای رضایی.
رضایی- اولاً بنده پولی در دستگاه دولت سراغ ندارم که آقایان این قدر حرارت به خرج میدهند که تصویب شود مثل این که وزارت دارایی هم پولی در صندوق دارد که فردا پرداخت شود. گذشته از آن در هر مطلبی نمایندگان باید نظریاتشان را بگویند رویش مطالعه شود توجه بفرمایند الان امروز خسته هستید پیشنهاد را نخوانده میگویند وارد نیست اگر علاقمندید قدرت تحمل هم داشته باشید که پیشنهاد خوانده شود موافق و مخالف صحبت کنند و بعد رأی بدهید و اگر هم خسته هستید موافقت بفرمایید مجلس تعطیل شود و فردا دو مرتبه تشریف بیاورید دور هم جمع شویم این که درست نیست.
رئیس- آقای دکتر شاهکار.
دکتر شاهکار- از این که فرمایش همکار محترم جناب آقای نقابت صددرصد صحیح است هیچ یک از آقایان تردید ندارند باید مطالب گفته شود بحث و غور بشود در اطرافش صحبت شود. (نقابت- در نطق قبل از دستور سه ربع وقت اضافه دادید حالا خسته شدهاید). از این که این لایحه به قول جناب آقای پورسرتیپ لازم است یک متخصص بیاوریم که اصل لایحه را از میان این پیشنهادها پیدا بکند آن قدر پیشنهاد روی پیشنهاد داده شده که خود آقای وزیر فرهنگ هم اصل موضوع را از دست داده (نقابت- این دلیل خرابی است) این دلیل خرابی نیست جناب آقای نقابت شما که استعداد مزاجیتان خوب است یک روز اجازه بفرمایید سه ساعت بعد از ظهر تشریف ببرید (نقابت- شما هم استعداد به خرج بدهید، اگر در نطق قبل از دستور به سه نفر نیم ساعت، نیم ساعت اضافه اجازه نمیدادید حالا خسته نبودید، ما به هم قرض میدهید مینشینیم راجع به قاچاق شهسوار با هم صحبت میکنیم) (دکتر بینا- باید راجع به قاچاق صحبت بشود، شما چرا بدتان میآید؟ آن هم لازم است).
رئیس- آقای دکتر بینا ساکت باشید.
دکتر بینا- چرا قاچاقچیها صحبت میکنند من راجع به قاچاق مستدل صحبت کردم.
دکتر شاهکار- این بود که بنده خواستم عرض کنم آقایان موافقت بفرمایند امروز یک ساعت و نیم دو ساعت دیگر بنشینیم صحبت بکنیم (صحیح است) در عین حال نظر آقایان تأمین میشود. پیشنهاد تنفس را هم پس بگیرید.
رئیس- آقایانی که با پیشنهاد تنفس موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بنابراین فعلاً جلسه به عنوان تنفس تعطیل میشود روز یکشنبه برای سؤالات است و نطق قبل از دستور هم نداریم چون به عنوان تنفس ختم میشود دنباله این جلسه است.
(مجلس سه ربع بعد از ظهر ختم شد.)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت