تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ دی ۱۳۳۷ نشست ۲۶۰»
(صفحهای جدید حاوی '{{سرصفحه پروژه | عنوان = تصمیمهای مجلس [[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذ...' ایجاد کرد) |
(ابرابزار) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[پرونده:Moz 19 260.pdf|thumb|left|مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ دی ۱۳۳۷ نشست ۲۶۰]] | [[پرونده:Moz 19 260.pdf|thumb|left|مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ دی ۱۳۳۷ نشست ۲۶۰]] | ||
− | |||
'''روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران''' | '''روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران''' | ||
خط ۲۵: | خط ۲۴: | ||
'''دوره نوزدهم مجلس شورای ملی''' | '''دوره نوزدهم مجلس شورای ملی''' | ||
− | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' | + | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' |
+ | |||
+ | مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۹ | ||
− | جلسه | + | جلسه: ۲۶۰ |
− | صورت مشروح مذاکرات مجلس | + | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۵ دیماه ۱۳۳۷ |
فهرست مطالب: | فهرست مطالب: | ||
+ | ۱- تصویب صورت مجلس | ||
+ | |||
+ | ۲- بیانات قبل از دستور آقایان خلعتبری- قناتآبادی | ||
+ | |||
+ | ۳- طرح و تصویب یک فوریت و مذاکره در اصل گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به تمدید استخدام آقای آندره گدار مدیر کل باستانشناسی | ||
+ | |||
+ | ۴- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | مجلس ساعت ۱۰:۱۰ دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید. | ||
+ | |||
+ | ۱- تصویب صورت مجلس | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- صورت غایبین جلسه قبل قرائت میشود | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | غایبین با اجازه- آقایان: فرود- دکتر حسن افشار- صادق بوشهری- مهندس فیروز- دادگر- اخوان- مسعودی- برومند- موسوی- صفاری- توماج- محمودی- بور بور- عبدالحمید بختیار- تیمورتاش- مهندس ظفر- سنندجی- اورنگ- قراگزلو- دکتر پیرنیا- امیدسالار- افخمی- سالار بهزادی- صرافزاده- اسکندری- دکتر جهانشاهی- مهندس فروغی. | ||
+ | |||
+ | غایبین بیاجازه- آقایان: دکتر طاهری- کورس- دکتر فریدون افشار- اریه- دکتر اصلان افشار- عامری- قریشی | ||
+ | |||
+ | زودرفتگان با اجازه- آقایان: بزرگنیا- شادمان- هدی- امامیخویی- مهندس فروهر | ||
+ | |||
+ | رئیس- نظری نسبت به صورتمجلس نیست؟ آقای صدرزاده. | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- یک اصلاح چاپی در بیانات بنده هست اصلاح کردم میدهم به تندنویسی | ||
+ | |||
+ | رئیس- خیلی خوب دیگر نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورتمجلس تصویب شد. | ||
+ | |||
+ | ۲- بیانات قبل از دستور آقایان خلعتبری- قناتآبادی | ||
+ | |||
+ | رئیس- امروز نطق قبل از دستور است، آقای ارسلان خلعتبری بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | ارسلان خلعتبری- بنده امروز یک مطلبی را در مجلس میخواهم عنوان کنم که در آخر آنهم هم از لحاظ وضع مالی مملکت نتیجه بگیرم آقایان ملاحضه میفرمایید که عایدات ما از نفت در سال ۱۹۵۸، ۸۸ میلیون لیره بوده معادل ۲۵۰ میلیون دلار. حالا متوجه میشویم که به کار انداختن نفت به مصلحت مملکت بوده و امروز یک اعتبار و پول ارزی در اختیار مملکت هست و الا این عواید به جیب عراقیها و کویتیها میرفت (اکبر- مثل اینکه آن موقع رفت) میخواهم عرض کنم که امسال شاید ۳۰۰ میلیون دلار درآمد ما از نفت کنسرسیوم خواهد بود ولی با این وجود این روی گزارشاتی که شنیدم صحبت هست که بعضی از مؤسسات قرض بکند سازمان برنامه درآمد خودش را کافی نمیداند و خودش را محتاج به قرض میداند در جراید خوانده میشود که دولت میخواهد مالیات را زیاد بکند و نرخ پست و تلگراف و این چیزها را بیافزاید و امیدوارم دروغ باشد بنده وقتی میبینم که یک همچو درآمدی هست و از آن طرف دولت برای قرادادهای عمرانی خودش فرض میکند و لایحه اخیراً به مجلس داده شده بنده به این نتیجه میرسم که با یک روش صحیحی ما میتوانیم از مقداری از مصارف خودمان جلوگیری کنیم که مقداری از پول ما هم حتی یک شاهی به خارجه نرود و برای خودمان باقی بماند و اگر اساس اقتصاد ما دقت در خرج و صرفهجویی باشد و اشخاص مدیر در رأس امور باشند بنده معتقد هستم که کمتر احتیاج به وام خواهد بود احتیاج به افزایش مالیاتها هم نخواهد بود (مهندس جفرودی- کاملاً صحیح است) و هیچ احتیاجی هم به افزایش نرخ تلگراف و پست و تلفن و غیره هم نخواهد بود (صحیح است) و یک مطلب که بنده میخواهم تذکراً عرض کنم این است که قسمتی از پول مملکت ما به ممالک دیگر میرود باید کاری کرد که این پولها حتیالمقدور از مملکت ما خارج نشود و آقایان توجه فرموده و تصدیق میفرمایید که قسمت عمده پولهایی که از مملکت ما خارج میشود یک قسمت عمدهاش روی بیاطلاعی میباشد یعنی دستگاههای ما اطلاعات صحیح از وضع ممالک دیگر و بازارهای دنیا و شرایط موجود ندارند یک مقداری هم روی بیاطلاعی معاملاتی انجام میشود دولت آمریکا چند سال قبل دید که خرجش خیلی زیاد است به فکر افتاد و کمیسیونی درست کرد به ریاست هورکه یک وقتی رئیس جمهور بود و این کمیسیون دو سال مطالعه کرد و منابع مهمی را به دولت امریکا پیشنهاد کرد که از مخارج امریکا بکاهد (احمد طباطبایی- مطالعهاش خرج هم داشت؟) این هیئت مطالعه کردند و مبالغ زیادی از هزینهها را کاستند و میتوانم عرض کنم که ما وقتی که تعریف از کشورهای دیگر میکنیم چه خوب است آن چیزهایی که در آن کشورها متناسب با وضع ما هست اتخاذ کنیم این است که بنده به دولت پیشنهاد میکنم یک کمیسیونی از مجربترین اشخاص و معتمدین که اکثراً هم تماس با دستگاه دولت نداشته باشند برای این کار تعیین بکنند و بنده قطع دارم این افراد صرفهجوییهای مهمی در ارقام مخارج کشور خواهند نمود بنده برای اینکه عرایضم مستند به دلایل باشد مواردی را که به نظرم میرسد یکی یکی به عرض آقایان میرسانم آنچه صحیح بود که صحیح و آنچه صحیح نبود عقیده شخصی خودم است و خودم تکذیب میکنم بنده میبینم قسمت عمده وجوه ما به وسیله وزارتخانهها و سازمان برنامه و شرکت نفت خرج میشود و قسمت عمده خرج پول در این دو موسسه اخیرالذکر است بنده میخواهم یک مطلبی عرض کنم که ما مصارف میکنیم که غیر لازم است و اگر مصارف غیر لازم را نکردیم مسلماً مقدار زیادی پول برای ما باقی میماند که حوایج مملکتی را رفع میکند مثلاً بنده اطلاعاتی چند روز پیش در روزنامه خواندم یک قلم راجع به شرکت ملی نفت است شرکت ملی نفت میخواهد در تهران یک عمارت عظیم چند طبقه گفتهاند ۱۸ طبقه درست کند که میگویند مخارجش ۳۰ میلیون تومان است بنده آن دفعه راجع به سازمان برنامه مطلبی عرض کردم و گفتم خرج ساختمانی که میکند ۵۰ میلیون است و در صورتمجلس گفتم که مردم میگویند و خیلی خوشوقت هستم که معلوم شد مبلغ ۵۰ میلیون نیست و ۱۰ میلیون است اما بنده معتقدم که ۱۰ میلیون تومان هم لازم نیست آقا شرکت ملی نفت این ۳۰ میلیون تومان و این عمارت را لازم ندارد چرا؟ برای اینکه کار شرکت نفت انگلیس سابق چندین برابر کار شرکت ملی نفت ما بود و آنها هم تصفیهخانه را خودشان اداره میکردند معذالک یک عمارت اینجا داشتند و یک انبار داشتند که همه آقایان ملاحظه فرمودهاند نمیدانم حالا چه پولی است که ۳۰ میلیون تومان بریزند و عمارت بسازند آقای دکتر جهانشاهی به من یک مطلبی را فرمودند دیدم خیلی صحیح است ایشان گفتند اگر هر اتاقی به جای این که یک نفر بنشیند و خیلی لوکس تهیه کند در هر اتاق پنج نفر بنشیند خرج پنج برابر کم میشود مگر در انگلستان در هر اتاق پنج نفر نمینشیند (یک نفر از نمایندگان- اگر ۲ نفر هم بنشینند کافی است) بنابراین یک شاهی از این خرج را لازم نداریم بکنیم به دلیل اینکه همین الان کارشان را با عمارت فعلی میکنند دیگر اینکه در روزنامهها خواندم و دورش را خط کشیدم و اینجا آوردم نقل از اخبار خارجه است که شرکت ملی نفت کف لاستیک عمارتش را کنترات داده است به ۳۱ هزار لیره بنده امیدوارم که این خبر صحیح نباشد اگر درست باشد بنده جداً معترضم برای اینکه اگر بخواهند کف اطاق را درست کنند موزاییک سازی در ایران زیاد داریم چرا از صنعتگران ایرانی موزاییک برای کف اتاق نمیخرید و طبقه متوسط ایرانی را تشویق نمیکنید که ۳۱ هزار لیره بریزید به جیب خارجی اما خیلی دلم میخواهد تکذیب کنند و بگویند که این خبر صحیح نیست چنانچه اخیراً اینجا صحبت شد خرید قالی فرنگی برای فرودگاه ما بسیار کار غلطی بود اخیراً ملاحظه فرمودید فروشگاه فردوسی ۸ میلیون تومان کمتر یا زیادتر بخاری ساخته شده خارجی میخواستند وارد بکنند در حالی که ما چندین کارخانه بخاری سازی داریم و اینها بخاری میسازند مثل فرنگی (صحیح است) چند کارخانه داریم که اینها سه ربع واردات بخاری مملکت را کم کردند آخر با بودن اینها چرا باید فروشگاه فردوسی به آلمان سفارش بدهد تمام این پولها مصرف غیر لازم است، بنده با بهتر شدن وضع مخالف نیستم اگر بایستی بخاری تهیه شود بهتر این است که فعلاً از همین بخاریهایی که این جا میسازند و خیلی هم خوب است استفاده کنیم عرض کنم که یکی از آقایان نوشتهاند بهترین موزاییکها موزاییکهای مساجد تاریخی ایران است این تذکر بسیار درست است آقایان سالیان درازی است که در این مملکت مردم نان میخورند تا چندین سال دیگر هم نان سنگک و لواش میخورند نمیخواهم بگویم کارخانه نان سازی نانش بد است نانش بسیار خوب است میخواهم ببینم چه احتیاج و ضرورت است که ده میلیون تومان بدهیم کارخانه بیاوریم و نان درست کنیم در صورتیکه هزار دکان نانوایی وجود دارد (یکی از نمایندگان- برای حفظ بهداشت لازم است) الان ضرورت ندارد. عرض کنم پنچ شش ماه پیش بین وزارت کشاورزی و بانک کشاورزی اختلاف بر سر خرید تراکتور بود ما چند سال پیش مقداری تراکتور خریدیم بانک کشاورزی به زحمت افتاد برای فروش آن نمیگوییم خوب بود یا بد بود ولی عرض میکنم الان که غله خریدار ندارد حالا که در یک قسمت عمده مناطق زراعتی ایرانی زارعین دست از تراکتور کشیدهاند برای اینکه تراکتور در خیلی جاها صرف نمیکند خرجش زیادتر از دخل است (مهندس اردبیلی- لوازم یدکی آن بسیار گران است) یدکی به اندازهای گران تمام میشود که حد ندارد غالب مالکین و کشاورزان دارند از تراکتور دست میکشند (صحیح است) اطلاع دارم همین در دهات اطراف تهران و پشت دروازه تهران اشخاصی که تراکتور دارند از آن دست میکشند چون مخارج زیادی دارد آن وقت بدون مطالعه و بدون حساب یک مرتبه ده میلیون تراکتور میخواهند خریداری نمایند چه فایده دارد این پول دور ریختن نیست؟ چند ماه پیش مدیر عامل بانک کشاورزی آقا خواجه نوری مخالفت کرد و بنده رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس بودم و از جریان بیاطلاع نبودم ولی حالا نمیدانم چه کردهاند ولی عقیده دارم اگر این پول را بدهند و تراکتور بخرند بسیار کار غلطی است تراکتور را که سازمان برنامه سفارش میدهد تجار وارد کنندگان که هستند بانک کشاورزی چرا وارد کند اینها را باب نمونه عرض میکنم اخیراً شنیدم که یک کارخانه کود شیمیایی در خوزستان میخواهند دایر کنند یکی در فارس بنده با تأسیس کارخانه نوعاً مخالف نیستم اما میخواهم ببینم در دو جا لازم است یا یک جا میگویند که دو جا میسازیم که صادرات داشته باشیم باشد بنده عرض میکنم شما که میخواهید صادرات کود شیمیایی داشته باشید آنقدر احتیاجات برای کشاورزی دارید و بهتر است پول یکی از این کارخانهها را به توسعه کشاورزی به کار ببرید (سلطانی- مال خوزستان عملی نیست)(دشتی- مال شیراز تنها کود شیمیایی نیست) ما به عقیده متخصصین و شخص من اگر یک جایی بشود با پول و سرمایه شخصی کارخانه تأسیس کرد بیشتر به مصلحت است تا با سرمایه دولت (صحیح است) جای دیگری که پول ما به مورد مصرف نمیشود مسئله مناقصهها است بعضی از دستگاههای ما بنده قطع دارم که در این مناقصهها سوء نیتی ندارند بنده اصلاً فکر سوء نیت را نمیکنم بنده عقیده دارم که اصل صحت است مگر خلافش ثابت شود بنابراین مناقصهها و قراردادهایی که واقع میشود بنده این را میخواهم بگویم که فرض به فرمایید کاملاً مطابق مقررات است ولی ما اطلاع صحیحی داریم که بعد از این جنگ بعضی از فروشندگان در اروپا سعی میکنند که بازارهای ممالک مختلف را بدست بیاورند اما با یک طریقی اتخاذ بکنیم که ما را فروشندگان خارجی نتوانند مغبون و متضرر بکنند بنده در بعضی موارد مشاهده کردیم یا با اطلاعاتی که اشخاص به من دادند که امیدوارم آن اطلاعات صحیح نباشد که در معاملاتی که ما میکنیم در این معاملات ما مغبون هستیم حالا بنده عرض میکنم که بنده تزم را میبرم روی تز عدم اطلاع چقدر تفاوت دارد اگر مطلع باشیم یا نباشیم اخیراً یکی از اشخاص خیلی موفق که یک وقتی هم وزیر بوده به بنده اظهار میکرد که مناقصهای برای لولهکشی بوسیله شرکت نفت شده و یک نفر هم برنده شده است چند نفر ایرانی به آن عمل اعتراض کرده و به مناسبت پافشاری و با متوجه شدن یکی از اعضای رئیسه شرکت ملی نفت جلوی این منافصه گرفته شد. این را درست نمیدانم یا مناقصه به دیگری واگذار شد و یا به همانها با تخفیف قریب دو میلیون دلار یعنی اگر این ایرانی این تذکر را نداده بود دو میلیون دلار یک شرکت خارجی استفاده میکرد و حالا هم که دو میلیون دلار تخفیف دادهاند شاید پانصد هزار دلار منفعت داشته باشد ولی به هر حال اینجا توانستهاند جلوی این ضرر را بگیرند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای خلعتبری از حالا از وقت آقای خرازی استفاده میکنید | ||
+ | |||
+ | دکتر جهانشاهی- اصل معامله چه مبلغ بوده است؟ | ||
+ | |||
+ | خلعتبری- او به من گفت در حدود یازده میلیون دلاربوده است بنده چون مقام رسمی است عرض میکنم خوب است آن موضوع را در شرکت ملی نفت رسیدگی کنید حتی عضوی که در شرکت ملی نفت متوجه این موضوع شده است بنده شنیدم اسمش اتحادیه است حالا آقایان تحقیق کنید دولت هم تحقیق کند ببیند یک همچو مناقصهای یوده یا نه اگر بوده ملاحظه میشود که خارجیها میخواهند سر ما کلاه بگذارند (مهندس هدایت- بهمین مناسبت گفتهاند ایرانیها دیگر حق ندارند در این کارها وارد شوند) عرض کنم یک اشکال دیگر این است که خریدهایی که ما کنیم این خریدها در خارجه تحت یک کنترل صحیح نیست عرض کنم خریدهای ما یک قسمت عمده کارخانهها هست یکی هم اشیاء و اجناس دیگر نمیدانم آیا برای خرید کارخانه یک وسیله مطمئن هست که ما تحقیق کرده باشیم که غیر از این کارخانه و کمتر از این قیمت از این نمیشه خرید بنده مثالی برای این کار دارم یک کارخانه سیمان مهندسین ایرانی خریدند در اینجا کار گذاشتند گویا به تصدی مهندس احمدعلی ابتهاج که یکی از بهترین مهندسین ایرانی است بدون دخالت خارجی این کار را کردند این کارخانه چقدر برایشان تمام شد و کارخانههای سیمان دیگر را ملاحظه بفرمایید که چقدر تمام شده است اگر مساوی بود بنده حرفم را پس میگیرم ولی اگر دیدید هزار دلار تفاوت دارد هزار دلار را بچسبید و بگویید چرا تلف شده این را برای تجربه عرض کردم یک نمونه دیگر در مجله اتاق بازرگانی خواندم که آلمانها حاضرند کارخانه قند را به اقساط هفت ساله به ایرانی بفروشند کارخانه قند یک کارخانه پرمنفعت است آن وقت با این سهولت معامله میکنند ما باید توجه کنیم که آیا معاملات دیگری که به نقد کردهایم یا به نقد میکنیم اقتضا داشته و آیا ممکن بوده به اقساط بخریم یا یه چیزهای خیلی پستتر و پایینتر از کارخانه قند را که دور دنیا میگردند و تقاضای فروش دارند التماس میکنند که بیایید از ما بخرید یک قسمت دیگر قراردادهای ما است که بعضی مواقع قراردادهای نامناسب منعقد میشود بنده سه سال پیش در مجلس عرض کردم که این قراردادهایی که ما میبندیم نامناسب است آن موقع موجب کدورت شد ولی هر چه جلوتر میرویم ثابت میشود که نامناسب است موضوع جانمولم را هر چه جلوتر میروید به خرابیش بیشتر برمیخوریم علت اساسیش این بود که قرارداد نامناسب بود و با یک خارجی بدون اینکه صلاحیتش در یک مقام صحیحی محرز شده باشد اعتماد کردیم او هم آمد یک پولهایی گرفت و دویست نفر مهندس خارجی را آورد اینجا مخارجی را کرد و آن مخارج را به سازمان برنامه صورت داد نتیجه کارش چه شد؟ هیچ، اگر ما مبنای قراردادها را روی مبنای بهتر میبردیم به این صورت در نمیآمد، همینطور قراردادهایی که روی پورسانتاژ است. این قراردادهایی که ما با مشاورین خارجی روی پورسانتاژ میگذاریم به خدا خلاف مصلحت است موقعی به صورت مقاطعه بود مقاطعهکار سعی میکند که از خرج بکاهد ولی وقتی روی پورسانتاژ شد برای اینکه پورسان زیادتر ببرد حجم کار را و قیمت کار را زیاد میکند که نفع زیاد ببرد. بنده از مهندسینی که در مجلس نیستند و در دستگاه دولت هیچ ارتباطی ندارند شنیدم که این اساس قیمتها که مشاورین خارجی معین میکنند | ||
+ | |||
+ | صحیح نیست و اجرت خاکریزی و خاکبرداری زیادتر از حد معمول و واقعی است. اگر یک حساب صحیحی بکنید شاید در سال مبالغ کلی در این ارقام صرفهجویی شود و این نظر مهندسینی است که با خود این خارجیها کار میکنند اینها میگویند حقیقت مطلب این است که اینها زیاد حساب میکنند و خیلی هم زیاد آنوقت بیچاره یک مقاطعهکار ایرانی برای یک مقدار جزیی از یک پولی که برای نقشهبرداری و نقشهکشی میگیرد آنوقت باران فحش و افترا و ناسزا پشت سر ایرانیان است. این است که بنده معتقدم این سیستم قراردادها باید درش تجدید نظر بشود. عرض میکنم یک قسم دیگری که پول ما را بیرون میبرد از مملکت این استخدام خارجیها است، بنده راجع به استخدام خارجیها عقیده دارم اشخاصی که مسلماً و مسلماً احتیاج داریم باید از وجود خارجیها استفاده کرد ولی آنجاهایی که احتیاج نداریم در دستگاههای دولتی ما از وزارت جنگ گرفته تا وزارتخانههای دیگر اشخاصی هستند به عنوان مستشار که وجودشان زیادی است و خرج زیادی دارند و در سازمان برنامه هم مقدار زیادی خارجی هستند که آقای مهندس هدایت که چشم من الان به ایشان افتاد در تمام مواردی که ایشان اظهارنظر کنند نظر ایشان از آنها بهتر است برای اینکه صلاحیت دارند، اطلاعات دارند میتوانند اظهار نظر کنند ولی سازمان ما تشکیلات ما الان اعتماد و اعتقاد کردهاند به اطلاعات خارجیها و این وضع خوب نیست، اطلاعات غلط خارجیها است که نتیجه هم غلط میشود (خرازی- اطلاعات غلط مشاورین خارجی است که در هر موردی که اظهارنظر میکنند و متخصص نیستند آقای خلعتبری) مثلاً نظارت کارخانجات نساجی را یک قسمت به مهندسین آلمانی و یک قسمت به مهندسین مشاور آمریکایی واگذار کردهاند آخر این چه پولی است مثلاً مشاوری که پنجاه هزارتومان ماهیانه میگیرد به عنوان مدیر نساجی که تمام سال در آلمان است و سالی سه چهار دفعه به ایران میآید با اینکه مهندسین ایرانی میتوانند کار او را بکنند این اداره کردن درست نیست چون اگر کارخانه را بخواهند توسعه بدهند که محصولش را زیاد کنند ننه صمد هم بلد است (شمس قناتآبادی- ننه صمد بلد نیست) قرارداد با آمریکاییها بستهاند هر متری ۴،۲۵ ریال بدهند آخر پارچهای که در گمرک شش ریال قیمت داد ما متری چهار قران و پنج قران چرا به این عنوان بدهیم میخواهم عرض کنم بنده این نوع استخدامهای خارجی را مفید نمیدانم و مضر میدانم برای این کارها پول بیجهت خرج میشود و اگر یک حساب صحیح بکنیم عده زیادی بنا به مشاور خارجی در این جا هستند که به نظر بنده باید عذرشان را خواست که این کارها را ایرانیها بکنند یک مسئله دیگر مسئله پولهایی است که به خارجیها نباید داده شود بعضی از کارها را مهندسین ایرانی ما در ایران در شرایط فعلی از عهده برنمیآیند مثلاً بندرسازی. سیلبندهای بتونی این را البته باید خارجیهای صلاحیتدار بیایند و دخالت کنند اما یک مقدار کار هست که ایرانیهای خودمان میتوانند بکنند مثالش همان کارخانه سیمانی است که ایرانیها ساختهاند بدون دخالت مهندسین خارجی، راهآهن تبریز و مشهد، نمونه صحیحی است که مهندسین ایرانی ما میتوانند این قبیل کارها را بکنند بنابراین وقتی ما این قبیل پولها را دادیم به خارجیها چون خارجیها زیاد میگیرند و ایرانیها کمتر میگیرند پس یک خرج بیجهتی شده است این را باید دقت کرد اگر اشتباه است تجدید نظر کرد و اگر نیست ما را قانع کرد که این حرفهایی که میزنید درست نیست اخیراً سازمان برنامه یک تصمیمی گرفت که به مهندسین ایرانی به شرطی کار میدهند که با شرکتهای خارجی شریک باشند بنده فکر میکنم که شرکتهای درجه اول خارجی به اینجا نمیآیند (صحیح است) و اگر بیایند با یک شرایط و امتیازات مشکلی خواهند آمد. در درجه دوم و سوم و چهارم هم که میآیند خوب یک عدهای پیدا میشوند سعی میکنند آنها را به عنوان درجه اول معرفی کنند پس بنابراین اگر کاری که مهندسین خودمان میتوانند بکنند به دست مهندسین خودمان از لحاظ اقتصادی و صرفهجویی بدهیم خیلی بهتر است تا اینکه بدهید به دست اشخاصی که وجودشان برای این کار مفید نیست اخیراً مدتی است مطبوعات خارجی تبلیغات میکنند بر علیه مقاطعهکاران ایرانی رجال سیاسی خارجی، روزنامههایشان همه میگویند مقاطعهکار ایرانی اینطور است که طوری کردهاند که مثل غول بیشاخ و دم است یکی از نمایندگان ما رفته بود به ایتالیا و خواسته بود چیزی بخرد فروشنده فهمیده بود که وکیل مجلس است بعد با تعجب گفته بود شما مقاطعهکار هم هستید گفته بود خیر بنده مقاطعهکار نیستم حالا مقاطعهکاران خارجی میدانند که ایرانیها درآمدهای زیادی از نفت دارند و احتیاج زیادی دارند به عمران و آبادی این عمران و آبادی اگر به وسیله مقاطعهکارها و مهندسین مشاور خارجی به عمل بیاید درآمد زیادی از منافع ایران به ممالک خارجی منتقل میشود و اگر به دست مهندسین و مقاطعهکاران ایرانی بشود و مقاطعهکاران ایرانی مجهز بشوند و سرمایهدار بشوند آن وقت مقاطعهکاران خارجی نخواهند توانست بیایند به ایران و منافع این مملکت را ببرند این است علت حمله تبلیغاتی خارجی نسبت به مقاطعهکاران و مهندسین ایرانی (صحیح است) این را بنده خواستم عرض کنم که آقایان روشن شوند مسئله دیگر مسئله پرداختهایی است که به مهندسین مشاورین خارجی و مقاطعهکارهای خارجی میشود (مهندس سلطانی- و ماشیننویسها) بنده میخواهم که واقعاً در این کار یک مطالعه دقیق بکنید از لحاظ استحقاق یعنی در ایران یک اشخاصی هستند که بگویند این قراردادی که با فلانجا بسته شد و این پنج میلیون دلاری که داده شد این واقعاً متناسب با این کار است بنده نمیدانم اگر هست یک همچو مؤسسهای و آن را تصدیق کرده باشد بنده حرفی ندارم ولی اگر ما کار را بدست خارجی دادیم و مشاورین ما فقط خارجیها بودند آیا فرض نمیفرمایید که ممکن است با همدیگر خصوصیت داشته باشند ممکن است به همدیگر نان قرض بدهند مگر آقایان نشنیدند بنده سه سال پیش شنیدم در یک معاملهای خارجیها با هم شریک شده بودند هیچ اشکالی ندارد این شریک میشود آن شریک میشود هیچ اشکالی ندارد که ده تا شرکت شریک بشوند بنده میخواهم عرض کنم که اگر یک مشاور خارجی مستشار ما است و دو تا خارجی هم آمدند شرکتی کردند یک کاری گرفتند ما یک جایی داشته باشیم که از لحاظ فنی بگوییم آقای مهندس هدایت یا آقای مهندس شریف امامی نگویید که این کار درست است یا نه آن وقت اگر آنها گفتند درست است من قبول دارم برای اینکه یک مهندس صحیح ایرانی است و آمده تصدیق کرده بنده میگویم اگر این احتیاطات بشود به نظر من ما خیلی پیشرفت میکنیم یکی دیگر مسئله مصارفی است که میکنیم، این مصارف را حالا یک عده از دستگاههای مستقل هستند در سال میلیونها تومان مصرف میکنند وزارتخانهها، ادارات، شرکتها، چیزهای لوکس وارد میکنند حقوقهای نامناسب میدهند خرج سفر فوقالعاده، هزینههای اداری، و فوقالعاده مأموریتها وقتی که تمام اینها را در تمام سال حساب کنیم آنوقت ببینید چقدر پول ممکن است در این مملکت صرفهجویی کرد یک رقم مهمانی را حساب کنید که در سال چقدر میشود مملکتی که قرض میکند بیاید مهمانی بدهد ملاحظه بفرمایید که چقدر نشریه در این مملکت منتشر میشود اینها را حساب کنید که چقدر ارزش دارد هی نشریه چاپی و غیر چاپی اینها را جمع کنید ببینید چقدر میشود اینها وقتی جلوگیری شود از اینها مبالغ عمدهای صرفهجویی میشود واله به خدا این به صلاح مملکت است چون جمعاً سالی ده میلیون تومان میشود اینها تدکراتی است که بنده عرض میکنم. یک موضوع دیگر موضوع ساختمان است خدا رضا شاه فقید را رحمت کند ملاحظه کنید یک عمارت بزرگ کاخ مرمر هست موقعی که حضور عالیحضرت شرفیاب میشویم از پایین تا بالا تمام هنر ایرانی، جنس ایرانی، مرمر ایرانی، کاشی ایرانی، منبت ایرانی، همه چیز سرتا پا ایرانی و یادگار تاریخ هنر ایرانی را حفظ کرده است ولی یک عمارت در مقابلش داریم مجلس سنا که آجر و کاشی و سنگش را از ایتالیا وارد کردهاند این نمونه یک اقتصاد غلط و یک اقتصاد صحیح است این تذکر عین خیرخواهی است این تذکراتی را که بنده میدهم این حرفهای بنده را رادیو مسکو، رادیو باکو و رادیو عراق به خواهند بزنند بلافاصله میگویم که سه سال پیش شما در ازبکستان روزنامههایتان نوشتند که صد میلیون دلار دزدیدهاند، پریشب در روزنامهها خوانده که شهردار فلان جا از درآمد شهرداری اختلاس کرد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای خلعتبری حالا از وقت آقای صدرزاده استفاده میکنید. | ||
+ | |||
+ | خلعتبری- بله قربان، مسائل مملکتی را در اینجا گفتن لازم است ولی اگر خارجیها از خرابی دستگاه سوء استفاده کنند، دستگاه فرانسه بگویند خراب است اگر این حساب را بخواهند بکنند شما در روزنامههای آمریکا بخوانید از صبح تا غروب دمکراتها همهاش از دستگاه جمهوریخواهان انتقاد میکنند بنابراین ما به تصور اینکه ممکن است فلان رادیو صحبت کند مطالب اساسی را نگوییم بیمورد است. همین چند وقت قبل بود که گفتند معاون رئیسجمهور آمریکا چون پالتوی پوست گرفته بود از یک کسی به عنوان تعارف، از دستگاه برکنار شد یا این همه راجع به شوروی میخوانیم در شهرداریها و امور اداری هزار هزار صورت اختلاس هست اینها را میدانیم برای اینکه به مطبوعات آشنا هستیم اینها چیزهایی است که در هر مملکتی هست در کشوری که برنامههای مترقی هست از این حرفها هست و ما هم الآن وارد در مرحله پیشرفت شدهایم و سیصد میلیون دلار میتوانیم برای مملکت ذخیره ارزی تهیه کنیم حالا اگر تلف میشود و صحیح خرج نمیشود و چند نفر قالتاق و جلنبر میآورند از خارجه و پول ما را میبرند این به کسی مربوط نیست اگر از بیانات من بخواهد رادیو مسکو استفاده کند میآیم اینجا پوستی از رادیو مسکو میکنم که خودش حظ کند (صحیح است) برای اینکه تمام بدبختیهای ما زیر سر این سیاست غلط مسکو بود (صحیح است) که این محدودیتها را تحمل میکنیم برای اینکه مسکو و کمونیستها قصد تجاوز داشتند و هنوز هم قرارداد پوسیده مرده را استناد میکنند من این مطالب را برای این نمیگویم که به خارجی سند بدهم اگر حرفی زدند اینجا میگویم من هم به آمریکا و هم به انگلیس و هم به فرانسه میگویم که من این مطالب را روی مصالح ملی و مملکتی میگویم به شاه علاقه دارم شاه را دوست دارم که این حرفها را میزنم اگر به شاه علاقه نداشتم این حرفها را نمیزدم میگفتم بگذارید بدتر شود من آدم صدیق و رفیق صدیق و | ||
+ | |||
+ | خدمتگزار صدیق مملکت هستم نه کسی که بداند و نگوید آن بازی را سر عراق درآورند میبینید که چه گرفتاری دارد من میآیم اینجا و میگویم که این گرفتاریها چه جور درست میشود و آن وقت است که مطلب روشن میشود بنابراین من این تذکرات را هم به آمریکا میگویم و هم به انگلیس میگویم و هم به سایر خارجیها این تریبون مقدس است که من نماینده از آن حق استفاده دارم اگر قدرت بیان و اطلاع دارم نگویم خیانت به مملکت و شاه کردهام حالا طریق کنترلش را هم عرض میکنم طریق کنترلش این است که در زمان مرحوم داور یک هیئتی برای خرید در خارجه معین کردند وقتی که وزارت دارایی جنبه اقتصادی پیدا کرد و معاملات اقتصادی را شروع کرد فوری به فکر افتادند که دولت و مملکت احتیاج دارد و باید این احتیاجات را از خارجه تأمین کرد حالا هم همین احتیاج را داریم و ما هم باید احتیاجاتمان را از خارجه تأمین کنیم آن موقع هیئتی را معین کردند و یک نفرش هم به یادم آمد و آن آقای سروری رئیس دیوان عالی کشور که از بهترین و صدیقترین اشخاص است یک کسی است که شاید کمتر نظیر داشته باشد ببینید چقدر دقت میکردند آنها را میفرستادند به آمریکا و اروپا و آنوقت خریدهای مملکتی را به وسیله اینها میکردند حالا من پیشنهاد میکنم که یک هیئتی معین بشود و فرد کوچکش یک فردی مثل نجمالملک باشد یکی از اعضایش سروری باشد که اینها بروند در اروپا و آمریکا تحقیق کنند درباره هر چیزی هر کارخانهای را ببینند آقایان اینجا خریدهای ما روی سلیقههای شخصی هزار اتوبوس میخرد یک نفر میآید پانصد تا میخرد آن وقت حرف توش در میآید پای همه در توی کار کشیده میشود هرچه آقای دکتر اقبال میگوید من آدم درستی هستم میگویند بسیار خوب آدم درستی باش ولی این معامله چیست این حرفهای روزنامههای داخلی و خارجی برای این است که سلیقه و فکر و اختیار خرید دست یک نفر است دست یک مؤسسه است این را باید گرفت امکان تهمت و افترا را باید بگیرید و راه عملی آن این است که یک هیئتی معین شود برای خرید کارخانه و اشیایی که مورد احتیاج است اینها بروند در خارجه دقت کنند و از رقابت بین ممالک استفاده کنند و هر جنسی را مناسبترین شرط و مناسبترین قیمت برای ما بخرند و آن وقت این دلالبازی و این کمسیون بازی تمام اینها از بین خواهد رفت و تمام این تهمتها از بین خواهد رفت برای اینکه آن اشخاصیکه آنجا هستند دیگر مجال نمیدهند که بنده و غیر بنده سلیقه خودمان را دخالت بدهیم و همین هیئت برای قراردادهای عمرانی برای سدسازی و برای بندرسازی برای این کارهای بزرگ با مؤسسات ذیصلاحیت وارد مذاکره میشود و هر بیسر و پایی از اروپا و آمریکا نمیآیند خودشان را به عنوان متخصص قالب بزنند آن شرکت جانمولم خودش را اینجا قالب زد به عنوان تخصص بعد فهمیدند که متخصص نیست حالا برای اینکه از این قبیل کارها صورت نگیرد آن هیئت باید انتخاب شود و برود آنجا از مؤسسات صلاحیتدار تحقیق کند و قراردادها را در همانجا تنظیم کنند و به ما اطلاع بدهند مثل این کاری که در زمان رضاشاه فقید شده مؤسسه کامپساکس را پیدا کردند و راهآهن را ساخت و دیدید که قراردادش هم قرارداد بود و تا امروز یک کلمه حرف درباره او زده نشده پورسانتاژ روی مقدار کار است که یک متر چهار دلار یا سه دلار میدهیم قرارداد روی میزان کار است و خیلی بهتر از پورسانتاژ است که در ضمن عمل هی بالا میرود این است که بنده میگویم و پیشنهاد میکنم که در عقد قرارداد دقت بشود و در قرادادها تجدیدنظر بشود و به وسیله این هیئت مورد مطالعه قرار بگیرد سوم مصارف داخلی است در مورد مصارف داخلی هم معتقد هستم که یک هیئتی بنشیند از بهترین و مطلعترین اشخاص که هیچ شایبهای درباره آنها نرود عضو دولت هم نباشد تمام مصارف اداری و اضافه حقوقها و عناوین مختلف خرجهای ساختمان لوکس تجملی اتومبیل هزینه تمام اینها را از خارجی و داخلی تحتنظر بگیرد و یک کنترل حسابی بکنند خارجیها یک اصطلاحی دارند که میگویند کمربندمان را ببندیم اینها میآیند و کمربند خودشان را ببندند از سازمان برنامه و وزارت جنگ گرفته تا شرکت ملی نفت و حتی تا پشت اطاق اعلیحضرت همایونی هم شده بروند در صورتی که اعلیحضرت همایونی خودش بذل و بخشش میکند معذلک اگر باز هم لازم شد بروند این پشت بنشینند و این مصارف زیادی بیخود را کنار بگذارند من قطع دارم که نه فقط اضافه خرجی نخواهیم داشت بلکه درآمدها هم بالاتر میرود و احتیاج با افزایش مالیات نخواهیم داشت چون با مالیات اضافه کردن پست و تلگراف و تلفن را اضافه کردن هزینه زندگی را میبرد بالا ما اگر بتوانیم سیصد میلیون تومان از مخارج خودمان را با کنترل صحیح پسانداز کنیم این رویه عقلایی است نه اینکه بنشینیم و بگوییم که مالیات امسال هزار تومان بود سال دیگر میخواهیم زیاد کنیم یک قانون بیاوریم و آن قانون قبلی را عوض کنیم آدم عاقل رویهاش را این مبنا نیست بنده در خاتمه عرایضم آن چیزی را که میخواهم عرض کنم من باب مصلحت مملکت میخوانم تا چیزی در مملکت یافت میشود از خارج نخریم تا شیئی را لازم نداریم به فکر خرید آن نباید باشیم مگر آنکه بدون آن نتوان احتیاجات مردم را تأمین کرد تا کاری را در ایران ایرانیها میتوانند بکنند از استخدام خارجی با قرارداد با خارجی باید احتراز کنیم آن چیزی که میخریم و قراردادی که برای معاملات یا امور عمرانی و تولیدی میبندیم باید مطمئن باشیم بهترین کوشش را برای خرید ارزانترین و بهترین جنس کردهایم و بهتر و مناسبتر از آن خرید یا قرارداد ممکن نبوده است از هر خرجی که ضرورت ندارد وقت دیگری میتوان نمود بدون اینکه تأخیر خسارتی وارد آورد احتراز کنیم اگر این نکات رعایت شود با سیصد میلیون دلار درآمد نفت احتیاجی به وام هم نخواهیم داشت و کسر بودجه هم نخواهید داشت این عرایض عین مصلحت و صلاح بود که عرض کردم و هر جایش که مطابق با واقع نباشد با کمال نزاکت تکذیب میکنم همینطور که در مورد قرارداد ساختمان سازمان برنامه تکذیب کردم و امیدوارم که مجلس و دولت دست به دست همدیگر بدهند و این برنامه صرفهجویی را برای ملت ایران انجام بدهند. (احسنت- احسنت) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای قناتآبادی | ||
+ | |||
+ | قناتآبادی- بنده یک مطلبی را امروز میخواهم تذکر بدهم و اعتقاد دارم از نظر ایران و حیثیت ایران و علاقه ایران به مواثیق بینالمللی ضرورت دارد و البته خیلی چیزها هست که واجب کفایی است و اگر یک کسی گفت از دیگران هم ساقط میشود در فاتحه فقید سعید مرحوم سناتور لسانی که روانش شاد باد (انشاالله) و درجاتش اعلی طبق معمول گویندهای بر فراز منبر قرار میگیرد و طبق سنت سنیه اسلامی بایستی واعظی بشود و احکامی از اسلام ذکر بگردد و برای گذشتگان و آیندگان طلب مغفرت بشود متأسفانه در این جلسه به مطالبی اشاره شده است که این مطالب باید اینجا تذکر داده شود و بگوییم صرفاً و اولاً تذکر به آن مطالب و استناد به آن مطالب شخص گوینده بوده است ملت ایران و مجلس شورای ملی به مواثیق و مواعید بینالمللی مخصوصاً منشور ملل متحد کاملاً وفادار است (صحیح است) و کاملاً اعتقاد و معتقد که اگر روزی برای بشر برای انسان سعادتی ایجاد گردد از راه تفاهم و همکاری صحیح بینالمللی است (صحیح است) آقایان نمایندگان محترم این مطلب را من امروز به عرضتان میرسانم و البته همه آقایان اطلاع دارند که بزرگان جهان بشریت انبیا و اولیا هدفشان یکنواخت کردن عالم بشریت بوده است اصلاً انسان از انسان نمیتواند جدا باشد و تازه در این قرن علم و دانش است که انسان به مرحله ابتدایی موضوع رسیده است یعنی سازمان ملل متفق در اثر فشرده شدن انسانها بایستی روز به روز به قدری قدرت بگیرد تا به آن هدفی که بزرگان حق به بشر ارائه کردهاند برسد بنابراین منشور ملل متفق مجلس شورای ملی هم آن را تصویب کرده و تأیید کرده است و به توشیح شخص اول مملکت رسیده است و مورد تأیید قاطبه نمایندگان مجلس هم بوده است (صحیح است) و ملت ایران هم آن را تأیید میکند و این چیزی است که اصلاً ملت ایران میخواهد در زیر لوای منشور ملل متفق در صلح و سعادت و مودت و دوستی به سر برد گمان میکنم در این مورد تذکر کافی باشد، یک تذکری من میخواهم بدهم خواهش میکنم جناب آقای ذوالفقاری یادداشت بفرمایند هر وقت هیئتدولت تشکیل شد این را مطرحش بکند ما واقعاً از دست این برق تهران واقعاً داریم شرمنده میشویم. (صحیح است) این یکی از آن معماهای بسیار بسیار عجیب شده است و من چون اهل تهرانم و منزلم و هم در خیابانهای جنوبی تهران است آقایان یک وقتی بود میگفتند سهشنبه شب خاموشی است یا چهارشنبه شب خاموشی است مردم خودشان را مجهز کرده بودند برای اینکه سهشنبه شب یا چهارشنبه شب چراغ نفتی علم کنند حالا برق تهران به قدری پرمدعا شده است که وقتی صحبت ادعا پیش میآید معتقد است که دستگاه برق تهران نورش قویتر از نور خورشید است اما در عمل هر وقت و هر دقیقهای که دلشان میخواهد خاموش میکنند (صحیح است) سر شب خاموش میکنند نیمههای شب خاموش میکنند شاید آقایان بعضیها بگویند که نیمهشب به درک خاموش شد که شد اما شما فکر آن خانوادههایی را بکنید که بچه دارند مریض دارند و نیمهشب باید به بچه شیر بدهند یا دوا بدهند میبینند سراسر خانه غرق در خاموشی است. (دکتر رضایی- بیمارستانها را بفرمایید) حق با جنابعالی است انواع و اقسام خاموشی و اینها باز هم خجالت نمیکشند و میگویند برق تهران را اداره میکنیم واقعاً از نظر من که یک تهرانی هستم این شرمندگی دارد و باور بفرمایید تا درد نمیآمد این مطلب را عرض نمیکردم بنده چند روز بود که به دعوت هیئتدولت نه به نام نماینده مجلس به نام مدیر مجله آتش به خوزستان رفته بودم اساساً ابتکار دولت بسیار خوب است و این ابتکاری که شخص اعلیحضرت همایونی فرمودند و اوامری دادند که دولت به مناطق مختلفه مملکت سرکشی کند بسیار بسیار خوب است و بسیار خوبتر خواهد بود که آن نواقصی که در این سفرها میبینند و از نزدیک به آن برمیخورند چون رؤیت و مشاهده اثر بیشتری از شنیدن در انسان میکند در آبادان و خرمشهر با آقای دکتر اقبال و هیئتدولت و من در یک جاهایی که لابد همه آقایان شنیده بودند که زاغههای جنوب شهر تهران خدا شاهد است که من زاغههای جنوب تهران را دیدهام این زاغهها در پیش آنجاهایی که یک عدهای در | ||
+ | |||
+ | آنجاها زندگی میکنند و به نام حصیرآباد خوانده میشود کاخ خیلی خوب و بهشت برین است البته آقای دکتر اقبال وعده کردند و تکرار هم کردند که این وضع را به هم بزنند، چون باید به هم بزنند یک ننگی است که باید حتماً شسته شود و باید حتماً هم به سرعت شسته شود و یک مطلب دیگری که الآن من با آقای دکتر مهران وزیر فرهنگ صحبت کردم و فکر میکنم و امیدوارم که توجه بکنند ما در اهواز رفتیم یک جایی که اسمش دانشکده کشاورزی بود و اینجا همان مثل شیر بییال و دم و اشکم و بی همهچیز بود بنده اینجا را از نزدیک زیارت کردم جناب آقای دکتر مهران و عرض کردم که معلم میخواهد خیلی خوشحال شدم که به من مژده دادید که در صدد هستید برایشان معلم تهیه کنید و نمیدانم که جنابعالی آن روز تشریف آوردید من وقتی محل خواب اینها را دیدم محل خواب اینها بسیار بسیار بد، یعنی یک بیغولهای که شاید سگ هم حاضر نبود در آنجا زندگی کند، استدعا میکنم در مورد محل خواب آنها همانطور که میخواهید برایشان معلم بفرستید بدین موضوع هم دستور بفرمایید که رسیدگی بکنند و به خوابگاه آنها هم توجه بشود. (احسنت) | ||
+ | |||
+ | ۳- طرح و تصویب یک فوریت و مذاکره در اصل گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به تمدید استخدام آقای آندره گدار مدیر کل باستانشناسی | ||
+ | |||
+ | رئیس- وارد دستور میشویم یک لایحهای است مربوط به آندره گدار که در دستور مجلس هم هست ولی آقایان تقاضا کردهاند که با فوریت مطرح شود اصلش قرائت میشود و پس از آن فوریت آن مطرح میگردد. | ||
+ | |||
+ | (لایحه به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | گزارش از کمیسیون فرهنگ به مجلس شورای ملی کمیسیون فرهنگ لایحه شماره ۴۶۲۴ دولت راجع به استخدام آقای آندره گدار تبعه دولت فرانسه به سمت مدیر کل باستانشناسی را با حضور آقای فرهنگ مورد رسیدگی قرار داده و با اصلاحاتی تصویب نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد. | ||
+ | |||
+ | ماده ۱- وزارت فرهنگ مجاز است آقای آندره گدار تبعه دولت فرانسه را از تاریخ ۱۵ اسفند ماه ۳۶ برای مدت دو سال به سمت مدیر کل باستانشناسی و موزه کتابخانه با شرایط زیر استخدام نماید. | ||
+ | |||
+ | الف- حقوق آقای آندره گدار در ماه چهارصد و بیست لیره انگلیس خواهد بود که نصف آن به ریال و نصف دیگر را به لیره دریافت خواهد داشت علاوه بر حقوق کرایه منزل او نیز از بودجه وزارت فرهنگ پرداخت و یا محل سکونت در اختیار او قرارداده خواهد شد و در مدتی که انجام وظیفه مینماید یک اتومبیل در اختیار او گذاشته خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | ب- در پایان مدت قرارداد هزینه مراجعت خود و خانمش به فرانسه از طرف وزارت فرهنگ پرداخت خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | ج- آقای آندره گدار میتواند قرارداد خود را در پایان سال فسخ و هزینه مراجعت خود و خانمش را به فرانسه دریافت دارد هرگاه در بین سال شخصاً بخواهد قرارداد را فسخ نماید حق دریافت هزینه معاودت را نخواهد داشت. | ||
+ | |||
+ | د- آقای آندره گدار سالی یک ماه مرخصی با استفاده از حقوق و کرایه منزل خواهد داشت که ترتیب اعطای آن با وزارت فرهنگ خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | تبصره ۱- آقای آندره گدار موظف است در مدت این قرارداد علاوه بر وظایف معینی که دارد در دانشکده هنرهای زیبا و شعبه باستانشناسی دانشکده ادبیات طبق برنامه دانشگاه تدریس نماید و نیز در ماه دو جلسه علمی و درسی از کارمندان اداره باستانشناسی تشکیل بدهد. | ||
+ | |||
+ | تبصره ۲- آقای آندره گدار موظف است که نتیجه تحقیقات مطالعات خود را در قسمتهای مختلفه باستانشناسی و حفاریها برای انتشار تدوین و در اختیار وزارت فرهنگ قرار بدهد. | ||
+ | |||
+ | ماده ۲- پس از پایان قرارداد و به پاس خدمات گذشته آقای گدار وزارت فرهنگ ماهیانه مبلغ یکصد لیره مادام که آقای گدار حیات داشته باشند به او به عنوان مستمری پرداخت مینماید. | ||
+ | |||
+ | ماده ۳- وزارت فرهنگ مجاز است به فارغالتحصیلهای رشته باستانشناسی که درجه تحصیلات آنها کمتر از لیسانس نباشد در صورتی که تحتنظر کمیسیونهای علمی ایرانی و یا خارجی به خدمت حفاری و کاوشهای علمی بپردازند فوقالعاده روزانه مساوی سه برابر فوقالعادهای که طبق مقررات مربوط به مأمورین خارج از مرکز تعلق میگیرد پرداخت نماید. | ||
+ | |||
+ | ماده ۴- وزارتخانههای فرهنگ و دارایی مأمور اجرای این قانون میباشند. | ||
+ | |||
+ | گزارش از کمیسیون امور استخدام به مجلس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | کمیسیون امور استخدامی در جلسه نهم آذر ماه ۱۳۲۷ با حضور آقای وزیر فرهنگ لایحه تمدید استخدام آقای آندره گدار تبعه دولت فرانسه به سمت مدیر کل باستانشناسی را مورد رسیدگی قرار داده و پس از مذاکرات لازم خبر کمیسیون فرهنگ را عیناً تأیید و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد. | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون استخدام- احمد مهران | ||
+ | |||
+ | گزارش از کمیسیون امورخارجه به مجلس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | کمیسیون امورخارجه در جلسه ۱۸ آذر ۱۳۳۷ لایحه دولت راجع با استخدام آقای آندره گدار مدیر کل باستانشناسی را با حضور آقای معاون وزارت امور خارجه مطرح و خبر کمیسیون فرهنگ را تأیید نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد. | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون امورخارجه- مرآت اسفندیاری | ||
+ | |||
+ | رئیس- فوریت لایحه مطرح است مخالفی نیست (اظهاری نشد) چون مخالفی نیست لذا رأی گرفته میشود به فوریت لایحه آقایانی که موافقاند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد چون شور دوم است لذا کلیات لایحه مطرح است مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) چون مخالفی نیست لذا رأی میگیریم به ورود در مواد آقایان موافقین قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده اول مطرح است آقای دکتر دادفر مخالفاید بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | دکتر دادفر- مسلماً حفظ آثار باستان و افتخارات گذشته یک ملت برای هر ملتی واجب است و ما بسیار خوشوقتایم که در موزه ایرانباستان و سایر موزههای ایران گوشهای از تاریخ درخشان ایران ما حفظ میشود و بعد هم که آثاری کشف میشود حفظ خواهد شد اما به نظر بنده این لایحه صحیح نمیآید به دلیل اینکه اگر چنانچه آقای دکتر مصطفوی که یک وقتی مدیر کل باستانشناسی بودهاند اشکال کار این است که ۶۰ سال داشتهاند اگر بنا است که ما ۹۰ سال را استخدام بکنیم و به جای آقای مصطفوی در مملکت کسی را ندارید لایحه خاصی بیاورید که خود آقای دکتر مصطفوی باشد (عمیدینوری- بسیار صحیح است) این یکی دوم اینکه فرانسویها با ایرانیها قرارداد دارند آنچه که از حفریات شوش به دست میآورند که نصف نصف تقسیم کنند و نصف آن را با ایران بدهند به عقیده بنده اصلاً استخدام یک باستانشناس فرانسوی و مدیر کل کردنش حالا اگر به عنوان مشاور بود حرفی نبود هیچ صحیح نیست و صلاح نیست و مهم این است که آیا باید ببینیم میتوانیم به یک خارجی مسئولیت اداری تفویض بکنیم و او را مدیر کل بکنیم مثلاً میتوانیم فردا یک خارجی را استخدام کنیم به عنوان مدیر کل فرهنگ مدیر کل باستانشناسی یک پست اداری مهم است ما نمیتوانیم به یک خارجی وظایف اداری که به علاوه بر جنبه تخصص و معلومات یک وظیفه اداری دارد واگذار کنیم اگر به آقای گدار آن هم در سن ۹۰ سالگی خیلی به وجودش احتیاج است و بایستی استخدام بشود از عقایدش از مطالعاتش از معلوماتش استفاده شود او را به عنوان مشاور اداره کل باستانشناسی استخدام کنید مدیر کل باستانشناسی یک شخص دیگری باشد و بر عملیات ایشان نظارت داشته باشد به عقیده بنده استخدام آقای آندره گدار بدین ترتیب و با این سن زیاد صلاح نیست اگر خیلی احتیاج دارید دکتر مصطفوی را بیاورید و مدیر کل بشود خیلی هم آدم خوبی بود و خیلی هم مورد اعتماد بود اگر ایراد این است که این شخص متخصص است و جانشین او کسی نیست دولت هم اجازه دارد و خود وزارت فرهنگ اجازه دارد در مورد استادان دانشگاه هم اگر متخصص باشد که جانشین نداشته باشد به تصویب هیئتوزیران میتوانید استخدام بکنید حالا این آقای مصطفوی متقاعد شده است لایحه خاصی بیاورید ما چرا یک خارجی را استخدام بکنیم مدیر کل باستانشناسی بکنیم؟ که فردا معلوم نباشد که در حفریات شوش چه اشیایی به دست آمده است در اینجا چیزهای قیمتی پیدا میشود که بنده و اشخاص عادی سررشته نداریم این به این موزه میآید و آن میآید به موزه لوور میرود ما برای حفظ میراث کشور خودمان باید مدیر کل باستانشناسیمان ایرانی باشد و ایرانی شرافتمند باشد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دولتآبادی موافقاید بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | دولتآبادی- بنده قبل از اینکه صحبت بکنم باید احساسات باارزش و شورانگیز همکار محترم خودمان را تقدیر بکنم که روی صمیمت و علاقهمندی به میهن و رفع احتیاج مملکت به وسیله مردم مملکت ایشان با حرارت خاصی صحبت کردند به راستی قابل تقدیر است اما یک حقایقی است که بایستی گفته شود و مورد توجه قرار بگیرد آندره گدار مردی است که نزدیک به چهل سال بدین مملکت خدمت کرده است و اگر امروز میتوانیم بگوییم که آندره گدار ۹۰ سال دارد و دیگر آن قدرت جوانی درش نیست ولی باید بدانند آقای دکتر دادفر و آقایان دیگر که این مرد دوران جوانیش را با افتخار در خدمت این مملکت صرف کرد و باید این نکته را عرض بکنم که خودم افتخار کارمندی و عضویت وزارت فرهنگ را از دوره جوانی داشتهام مکرر با این مرد در اطراف اصفهان مشغول مطالعه در آثار باستانی بودیم در موقعی که راه نبود این مرد به وسیله اسب و الاغ سواره و پیاده با علاقهمندی کارش را انجام میداد و این علاقهمندی که من شخصاً از او سی سال پیش دیدهام امروز ایجاب میکند که از خدمات این مرد در پشت تریبون مجلس تقدیر بشود آندره گدار جوانی بوده است و در هنگامی ترک خدمت در مملکت خود کرده است که مهندس شهرسازی بوده است یعنی از آن وقت با علاقهمندی آمده است و خدمت کرده است و خدماتش هم شایان | ||
+ | |||
+ | کمال تقدیر است و چنانچه اطلاع داده شده است این خدمتش را هم دوران کوتاهی که از خدمتش باقی مانده است انجام میدهد و به فرانسه بر میگردد من میل ندارم در اینجا گفته شود خدای نکرده در وظایفش قصور کرده است (استخر- از بلندگو استفاده کنید) اگر قصور اشخاص را میگوییم باید خدمات اشخاص را هم بگوییم باید خدمات اشخاص را هم بگوییم این مرد با کمال صداقت خدمت کرده و در تقسیم این اشیا استخراج شد از شوش علاوه بر آن که خود سهمی نداشته است یک ناظر صدیق برای مملکت ایران بوده است بنابراین خواستم زحمات و خدمات این مرد را عرض بکنم و مکرر بکنم که اگر امروز به پری آندره گدار اشاره میشود جوانی بوده است که به خدمت این مملکت آمده است امیدوارم که با تقدیر از خدمتگزاری او این دوره خدمت کوتاه او هم تمام نشود و آقایان هم تشویق بفرمایند و به سلامتی برگردد اما صحبت از مصطفوی شد مصطفوی را بهتر از هرکسی وزارت فرهنگ میشناسد مرد بسیار شایستهای است خدمتش را انجام داده است و همه وقت هم خدماتش را با کمال جدیت انجام داده است وزارت فرهنگ هم او را تا رتبه مدیر کلی وزارت فرهنگ آورده است قانونی از اینجا گذشته است به نام قانون بازنشستگی که بدون استثنا و بدون تبعیض اجرا شده است و مجلس شورای ملی هم از دولت تقدیر کرده است که بدون استثنا این کار را انجام داده است بنابراین آقای مصطفوی هم با همه لیاقت و شایستگی و کاردانی مشمول آن قانون شده است و اگر مجلس بخواهد که استثنایی برای ایشان به وجود بیاورد من فکر نمیکنم که وزارت فرهنگ مخالف باشد اما این دو تا هم متناقض نیست ما هم یک مصطفوی شایسته و خدمتگزار داریم و همه هم از او قدردانی میکنیم وهم یک گداری که از دوران جوانی در خدمت این مملکت بوده است. (استخر- مصطفوی خدمات بزرگی به آثار باستانی این مملکت کرده است) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مهندس جفرودی | ||
+ | |||
+ | مهندس جفرودی- موقعی که آقای دکتر دادفر برای اظهار عقیده درباره آندره گدار بیگانه خدمتگزار ایران پشت تریبون میآمدند بنده تصور میکردم ایشان در نظر دارند از خدمات سی و یک ساله یک بیگانهای که به مملکت ما حقیقتاً خدمت کرده است تقدیر بکنند (صحیح است) دیروز در دانشگاه از خدمات گذشته آندره گدار تقدیر گردید جشن برپا گردید شایسته هم همین بود که مجلس شورای ملی آن جشن را که به دست عدهای از ایرانیان به عمل آمده است تأیید بکند بنده خیلی متأثر شدم وقتی که دیدم ایشان تحت تأثیر احساسات وطنپرستی که در مورد شخص آندره گدار مصداق پیدا نمیکند بیانی اینجا کردند که ممکن است دیگر بیگانگان با این رغبت و با این صمیمت به یک کشور بیگانه (بیات ماکو- مستخدم ایراناند) آندره گدار مانند هر دانشمند دیگر وطن ندارد وطن او آنجایی است که خدمت میکند (صحیح است) بنده یقین دارم آندره گدار به موجب شواهدی که خدمات برجسته او در احیای آثار تاریخی ایران در نقاط مختلف گویا و زنده است از خدمتگزاران صدیق این مملکت است من وظیفه دارم به عنوان مخبر کمیسیون فرهنگ و به عنوان یک نفر ایرانی و به عنوان یک نفر فرهنگی در ساحت مقدس مجلس شورای ملی خدمات برجسته این مرد را مورد تقدیر و ستایش قرار بدهم (احسنت) بنده اطمینان دارم که اگر آقای دکتر دادفر خدمات گذشته آقای آندره گدار را به همین ما در نظر بگیرند و یک لحظه خودشان را از قید این تأثیرات شدید وطنپرستی خارج بکنند یقین دارم که این عرض بنده را تأیید میفرمایید آندره گدار امروز استخدام نمیشود که این بیان در مورد او اینجا بشود سی و یک سال است که آندره گدار خدمت میکند و همانطور که جناب آقای دولتآبادی تشریح فرمودند ایشان ایام جوانی خودشان را در این مملکت گذراندهاند هیچ نوع عملی از آندره گدار در این مملکت سر نزده است که مورد سرزنش یا ملامت باشد بنده یقین دارم که جناب آقای وزیر فرهنگ که از ابتدای خدمت آقای آندره گدار شاهد و ناظر و مراقب خدمات ایشان بودهاند در اینجا عرایض و بیانات بنده را تکمیل میفرمایند و حق این بدانم که از یک بیگانهای که به ایران خدمت کرده است و صادقانه خدمت کرده است در ساحت مقدس مجلس شورای ملی تأیید و تقدیر شود و این لایحه به پاس تقدیر از خدمات این دانشمند خدمتگزار هرچه زودتر تصویب شود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای صدرزاده موافقاید یا مخالفاید؟ | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- موافقم | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر فرهنگ بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | وزیر فرهنگ (دکتر مهران)- بنده تصور میکنم با توضیحاتی که جناب آقای دولتآبادی و آقای مهندس جفرودی راجع به خدمات آقای آندره گدار فرمودند بنده بینیاز هستم که در این بابت عرضی بکنم همه شاهد و گواه خدمات او بودهایم در قسمت تعمیر بناهای فارس که به عقیده بنده یکی از خدمات برجسته این مرد به این مملکت بوده است و همچنین حفاریها و یافتن اشیا عتیقه و تشکیل موزه ایران باستان و همچنین تربیت عدهای از جوانان ما برای این خدمت یک مطلبی اینجا بیان شد که بنده لازم میدانم به عرض آقایان برسانم چون در قسمت حفاری شوش به وسیله میسیونهای فرانسوی بنده عرض میکنم که میسیونهای فرانسوی با ایران ازین جهت خیلی خدمت کردهاند و بسیاری از صفحات تاریخ باستانی ما را روشن کردهاند و بایستی از آنها تقدیر کرد و اگر هم درحفاریها اشیایی به دست بیاید بین دولت ایران و میسیونهای فرانسوی تقسیم میشود یعنی انحصار به میسیون فرانسوی ندارد هر میسیون علمی که با ما همکاری میکند اشیایی که از این قسمت به دست میآید مطابق قانون تقسیم میشود یعنی اشیا به دو قسمت میشود و بعد قرعهکشی میشود و هر قسمت نصیب یک طرفی میشود و باید عرض بکنم که این اشیایی که در موزههای مختلف دنیا از آثار ایران موجود است اینها تعلق به تمدن دنیا دارد و یک خدمتی است که ایرانیان به تمدن و فرهنگ دنیا کردهاند و این قانون به عقیده بنده قانون نافعی است که در مقابل کاری که آنها میکنند و پولی که خرج میکنند قسمتی از این اشیا در موزههای خودشان باقی میماند چرا برای اینکه از این موزهها هر سال میلیونها نفر بازدید میکنند و اطلاعاتی راجع به تهران و تاریخ قدیم ایران کسب میکنند بنابراین این توضیحی که فرمودید که این اشیا به موزههای خارج میرود بر اساس قانون مربوط به حفاریهاست که به نظر بنده بسیار قانون مفیدی است راجع به آقای دکتر مصطفوی هم باید عرض کنم که ایشان بسیار مرد شریفی هستند در کار خودشان بسیار مرد واردی هستند و کارشان موجب رضایت است، دولت نظر به اینکه یک قانونی را خواسته است بدون تبعیض اجرا بکند بازنشسته شدهاند به علاوه از چندی قبلاً، قبل از این قانون خودشان تقاضای بازنشستگی کردهاند الآن هم در انجمن آثار ملی ایشان دبیر انجمن هستند و در انجمن آثار ملی که به موازات فعالیتهای وزارت فرهنگ در حفظ آثار باستانی ایران و تعمیر بناهای تاریخی وظایفی دارد و به خوبی تا به حال انجام داده و خواهد داد از وجود آقای مصطفوی برای همین گونه فعالیتهای استفاده میشود و بنده خیلی خوشوقتم که به اطلاع آقایان برسانم که اگر ایشان این خدمات را در دستگاه دولت انجام نمیدهند در یک دستگاه ما همان وظیفه را انجام میدهند و این به عهده ایشان است راجع به مدیر کل باستانشناسی که اینجا ذکر شده این غیر از آن عنوانی است که در قوانین ما راجع به مدیر کل که خدمت اداری میکند آن عنوان نیست که تصور بفرمایید که یک خارجی را ما برای مدیر کلی یک وزارتخانهای استخدام کردهایم مقصود ما اداره کلیه امور باستانشناسی است و این عنوانی است و اینکه ما یک نفر را در وزارت فرهنگ سمت مدیر کلی دادهایم اینطور نیست البته ایشان یک مسئولیتهای خاصی برای او از حیث تربیت اشخاص و تعمیر بناهای تاریخی و نشریاتی که باید چاپ کند به عهده او قرارداده شده است این است که بنده یا تقدیر از زحمات گذشته او استدعا میکنم که این قرارداد را که در واقع عین قراردادهای گذشته است تصویب بفرمایند و تقدیری هم که از خدمات گذشته این مرد شریف به عمل آمده (صحیح است) راجع به بازنشستگی هم تأیید بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهادی در کفایت مذاکرات رسیده است که قرائت میشود | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد کفایت مذاکرات مینماید. صدرزاده | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای صدرزاده | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- عرض کنم که ما الآن قمر مصنوعی نمیفرستیم برای کرات دیگر ما که آن را نداریم ما هستیم و یک تمدن و آثار و مفاخر قدیمی که باید آن را حفظ کنیم مایه مباهات و افتخار ما همین آثار قدیمی است و این مرد یعنی آقای گدار نسبت به حفظ این آثار و مرتب و منظم کردن این آثار خدمت گرانبهایی کرده است و تردیدی درش نیست موقعی که مسئله استخدام بالتازار اینجا مطرح بود بنده مخالفت کردم و مخالفت بنده روی یک اصل بود و آن اصل این بود که ما وقتی این مستشاران و متخصصین خارجی را استخدام میکنیم مقصودمان این است که افراد ایرانی را برای آن نوع کار و خدمت که تخصصی دارند تربیت کنند که گرهی از کار ما باز شود و در همان وقت عرض کردم که این مسیو گدار این وظیفه را به خوبی انجام داده است با این ترتیب تصور میکنم که مذاکرات روی این زمینه کافی باشد آقایان موافقت بفرمایند وارد مواد بشویم و نسبت به این مرد که برای این مملکت خدمت کرده است او روی انصاف به درستی قضاوب کنیم چون این شخص اشخاصی را برای این مملکت و خدمت به این مملکت تربیت کرده است باز هم بتوانیم از وجود او در آثار باستانی استفاده کنیم، اما راجع به آقای دکتر مصطفوی هم همینطور است که گفته شد ایشان خدمات برجستهای در دوره خدمتشان کردهاند اما لازم نیست که همیشه در همان سمت باشند و خدمت کنند حالا که مصادف با قانون تقاعد و بازنشستگی شدهاند در خارج از کادر هم میتوانند از وجود ایشان استفاده کنند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای عمیدینوری مخالفاید با این پیشنهاد؟ بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- بنده عقیده دارم که همکاران معظم اگر بگذارند در لوایح بیشتر بحث شود بهتر است تا اینکه یک موافق و یک مخالف صحبت کند یا اینکه یک مخالف صحبت کند و بعد سه موافق جوابش را بدهند که یکی آقای مخبر باشد یکی هم | ||
+ | |||
+ | جناب آقای وزیر فرهنگ یکی هم موافق این اصل عدالت نیست که یک مخالف صحبت کند و سه موافق جواب بدهند بنده از جناب آقای صدرزاده تمنی میکنم اجازه بدهند که در لایحه بحث شود مخصوصاً یک لایحهای که با اصول اداری ما تماس دارد ما میخواهیم متخصص بیاوریم برای یک کار خاصی بعد میگوییم تو بشو مدیر کل آقا جان مدیر کل غیر از متخصص است ما نباید مدیر کلی یک ادارهمان را بدهیم دست یک متخصص خارجی. ایشان در سی سال گذشته کار کرده خیلی هم خوب کار کرده و خیلی هم مرد شریفی است به ما بگویید که کی را تربیت کرده در این سی سال متخصص باید تربیت کرده باشد باید متخصص تحویل اجتماع داده باشد بنده در ترکیه رفتم یک سدی را بازدید میکردیم گفتم کی اینجا را میسازد گفتند که دو سال پیش متخصص خارجی آوردیم و او در ظرف یک سال برای ما متخصص خارجی تربیت کرد و الآن ما خودمان متخصص داریم و کارهای او را ادامه میدهند ما یک ملتی هستیم مهماننواز به ملل دوست خارجی احترام میگذاریم اما دیگر نباید از اصول منحرف بشویم شما در این لایحه یک ماده گذاشتهاید که مدت استخدام و قرارداد که گذشت بعد از آن هم ماهی صد لیره تا پایان عمرش به او بدهید به عقیده من به پاداش خدمات سیساله ایشان مانعی ندارد مستمری به او بدهید از همین حالا هم بدهید یک لایحه بگذرانید که به پاس خدمات سیساله این آقا ماهی صد لیره دویست لیره به پاداش خدمات گذشته او میدهیم حرفی نیست اما دیگر متخصص چی، هر دو سال به دو سال به عنوان متخصص این لایحه را بیاورید اگر متخصص تربیت نکرده است پس آدم لایقی نبوده است اگر تربیت کرده است در این سی سال خدمت یک ایرانی که استعدادش به نظر بنده کمتر از خارجی نیست که در ظرف سی سال نفهمد چه جور اطلاعاتی کسب کند که بتواند مدیر کل باستانشناسی باشد بنده مخالفم در یک لایحهای که در عین حال لایحه استخدامی است در عین حال لایحه مستمری است در عین حال لایحه اضافه حقوق است که به یک شخصی میخواهند بدهند در این لایحه بحث نشود و گفتگو نشود و همینطور از مجلس شورای ملی بگذرد به دلیل اینکه یک آقایی بوده است بسیار شریف، متخصص، کار هم کرده و موزه ما را به وجود آورده از او متشکریم ولی خاصیت متخصص این است که یک چند سالی استخدام بشود و از وجودش استفاده بشود البته هم ایرانی جای او کار کند این صحیح نیست که ما در یک چنین لایحهای که چند جور فکر را با هم آوردهایم که موارد مختلف دارد بدین شکل با یک بحث مختصری به عنوان کفایت مذاکرات رأی بدهیم بنده عرایض بسیار مفصلی دارم و به عنوان مخالف هم میخواهم صحبت کنم اجازه بدهید که بحث بشود و حرفها گفته بشود | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای پرفسور اعلم با پیشنهاد کفایت مذاکرات موافقاید؟ | ||
+ | |||
+ | پروفسور اعلم- موافقم | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید | ||
+ | |||
+ | پرفسور اعلم- عرض کنم این لایحه وزارت فرهنگ مربوط به آقای آندره گدار است این آقای آندره گدار مدتی است مشغول خدمت به این مملکت هستند و بنده اینطور تصور میکنم که منظور وزارت فرهنگ از آوردن این لایحه برای این است که نشان بدهد که ما ایرانیها قدرشناس هستیم نسبت به خارجیهایی که میآیند و به مملکت ما خدمت میکنند و این لایحه را تقدیم کرده است تازه وقتی این لایحه به تصویب رسید چیزی از خدمت آقای آندره گدار که در این لایحه ذکر شده باقی نمانده چون این مدت را خدمت کرده و بعد هم خدمتش که تمام شد این صد لیره را پاداش میدهند بنده تصور میکنم که از هر نظری گرفته بشود این لایحه برای یک خارجی که به مملکت ما خدمت کرده است لازم است و ما نشان میدهیم که از کسانی که برای مملکت ما خدمت میکنند قدردانی و سپاسگزاری میکنیم بنده معتقدم که مذاکرات به اندازه کافی شده و همه هم آقای آندره گدار و خدماتش را خوب میشناسند ولی بنده از این فرصت استفاده میکنم و از جناب آقای وزیر فرهنگ استدعا میکنم که حفریات را در مملکت محدود کنند که هرکس نتواند یک بیل و کلنگ دست بگیرد و حفریات بکند و آن چیزهایی که آثار ملی و تمدن باستانی ما را نشان میدهد از طرق مختلف از این مملکت خارج شود اینها ذخایر ملی ما است و ذیقیمت است و من از شما جناب آقای وزیر فرهنگ استدعا میکنم که یک قانون خاصی بیاورید و جلوی این کارها و این حفریات را بگیرید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر فرهنگ | ||
+ | |||
+ | وزیر فرهنگ- عرض کنم در این موضوع حفریاتی که فرمودید خواستم عرض کنم که قانون هست و به موجب آن قانون هیچکس بدون اجازه دولت حق حفریات ندارد و الآن کمیسیونهای علمی هستند که مشترکاً با وزارت فرهنگ مشغول حفریات هستند البته اشخاصی که گاهی به یک تقاضاهایی میکنند البته آن تقاضاهایی که قابل قبول است و مورد اطمینان دولت است به آن تقاضاها ترتیب اثر داده میشود و اجازه داده میشود و در غیر این صورت حفاری قاچاق محسوب میشود و کسانی که به قاچاق مرتکب حفریات شوند البته تحت تعقیب قرار میگیرند البته باید عرض کنم در این قسمت ما همیشه ممنون و متشکریم از همکاریهای وزارت کشور و به خصوص ژاندارمری در نقاط مختلف که آثار تاریخی وجود دارد و به محض اینکه اطلاع پیدا میشود که حفریات غیر مجازی میشود جلوگیری میشود بنابراین در این قسمت باید عرض کنم که منظور جنابعالی تأمین است و امیدوارم که مراقبتهای بیشتری هم در آتیه بکنیم که حفریات قاچاق به طور کلی در مملکت نشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- رأی میگیریم به کفایت مذاکرات در ماده اول آقایانی که موافقاند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد یک پیشنهاد هست که قرائت میشود | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم که ماده اول به شرح زیر اصلاح بشود. | ||
+ | |||
+ | ماده ۱- وزارت فرهنگ مجاز است که آقای آندره گدار تبعه دولت فرانسه را از تاریخ ۱۵ اسفند ماه ۳۶ برای مدت دو سال به عنوان مشاور باستانشناسی و موزه و کتابخانه با شرایط زیر استخدام نماید. دکتر دادفر | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر دادفر | ||
+ | |||
+ | دکتر دادفر- جناب آقای مهندس جفرودی مخبر محترم و همینطور آقای وزیر فرهنگ از خدمات آقای آندره گدار اینجا تقدیر کردند بنده هیچوقت منکر این خدمات نشدم و نگفتم که ایشان خدمتی نکردهاند اما این را میخواهم عرض کنم که هیچ خارجی در خواب هیچوقت حضرت عیسی را ندیده که به ایران خدمت کند پول گرفته مأموریت داشته خدمت کرده است مگر خدمت کردن در این مملکت برای او خوابنما شده؟ چرا ما اینقدر خارجیپرست هستیم ۱۲ هزار تومان در ماه به او پول میدهیم و بعد هم میگوییم بدین مملکت خدمت کرده است چه خدمتی کرده است؟ فرمودند اشیا موزه لوور را سالی چهار میلیون نفر میبینند و این به نفع ایران است پس بنده تقاضا میکنم که اشیا موزه ایران باستان را هم بفرستید به موزه لوور پاریس که مشتری زیاد دارد این منطق شد آقا؟ بنده عرض میکنم ایشان خدمت کردهاند اما ایشان مأموریت داشتند از آکادمی علوم فرانسه آمدهاند در ایران شما اگر چنانچه درتان را میبستید و گذرنامه بهشان نمیدادید قاچاق میآمدند چون متخصص که مأموریت دارد باید برود مأموریتش را انجام بدهد ایشان هم نبودند دیگری میآمد. اخیراً مستشرقین اطریش رفتهاند در شهر آپیس که یکی از بزرگترین آثار تاریخی است حفاری کنند فقط برای عکسبرداری مبالغی حقالامتیاز دادهاند تمام هم به خرج خودشان است حالا آمدهاند در مملکت ما حفاری کردهاند حق خودشان را هم بردهاند دیگر چه خدمتی به ایران کرده است چه نذری داشته است که به ایران خدمت کند؟ | ||
+ | |||
+ | آقا یکقدری انصاف داشته باشید اگر صحبت سر این است که آقای مصطفوی شخص صالحی برای مدیر کلی این اداره است چرا خارجی را میآورید یک لایحه بیاورید و او را به خدمت برگردانید حالا اگر خارجی میآورید دیگر دادن عنوان مدیر کلی چیست؟ اگر صحبت سر سن است که این آقای آندره گدار طوری که میگویند ۸۲ سال دارند البته بنده به ایشان احترام میگذارم متخصص هستند آقا این به ایران خدمت نکرده است به مملکت خودش خدمت کرده است و از آکادمی علوم فرانسه مدال گرفته به ما چه مربوط است، چرا ما در مقابل کسی که مسیو است یا مستر است خاک بشویم؟ بنده عقیده دارم که به هر جهت دادن عنوان مدیر کلی به ایشان که یک فرد خارجی است صحیح نیست میخواهید حالا استخدام کنید به عنوان مشاور استخدام کنید بگویید ملت ایران بابت خدمات این دو سال آنقدر حقوق میدهد دیگر عنوان مدیر کلی صلاح نیست صلاح اداری هم نیست مخالف قانون استخدام کشوری ما هم هست ما در تمام قسمتها البته متخصص داریم اما هیچ کدامشان عنوان مدیر کلی ندارند ما در قسمتهای مختلف وزارت جنگ وزارت راه و غیره مستشار داریم اما هیچ کدام عنوان مدیر کلی ندادهاند. البته اداره باستانشناسی هم یکی از ادارات بزرگ وزارت فرهنگ است بنده به خدای واحد نه آقای آندره گدار و نه آقای مصطفوی را میشناسم چندی قبل در اصفهان دیدم که یک هتلی میسازند این آقای آندره گدار موافقت کردهاند و دستور دادهاند که کاروانسرای بازارچه را که از آثار شاه طماسب صفوی است خراب بکنند و جایش هتل بسازند و بعداً اداره باستانشناسی اصفهان مخالفت کرده است بنده منظورم این است که اینها دلشان برای آثار باستانی ما نمیسوزد اینها خواب ندیدهاند که به ما خدمت کنند مگر اینها نذر دارند؟ | ||
+ | |||
+ | اینها خوابنما شدهاند یا از امامزادههای ایران شفا گرفتهاند که بدین مملکت خدمت کنند؟ اینها حرف است و هیچ خارجی دلش برای ایران نمیسوزد فقط برای منفعت خودش اینجا کار میکند منتهی یک خارجی که میآید اگر شرافت داشته باشد خوب کار میکند اگر نداشته باشد کار نمیکند و ما باید کسانی که مستخدم خوبی هستند و خوب کار کردهاند به عنوان مستخدم خوب بهشان پاداش بدهیم دیگر یک خارجی را عنوان مدیر کل کردن و این قبیل کارها صحیح نیست پس فردا هم مجسمهاش را بریزید بگذارید جلوی بهارستان و بگویید که ملت ایران از خدمات آقای آندره گدار تشکر و قدردانی میکند به عقیده بنده حالا که استخدام میکنید و این پول را میدهید دیگر این عنوان مدیر کلی را ندهید اینکه میفرمایید آقای آندره گدار را چون به اندونزی نرفته به یک کشور دیگر نرفته باید تقدیر کرد آقا ایشان مأمور آکادمی علوم فرانسه بودهاند | ||
+ | |||
+ | و به هر کجا که مأموریت پیدا میکردند تشریف میبردند. پس شما هم لااقل حالا هم عنوان او را مشاور قرار بدهید نه مدیر کلی وزارت فرهنگ. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مهندس جفرودی | ||
+ | |||
+ | مهندس جفرودی (مخبر کمیسیون فرهنگ)- بنده خیلی متأثر هستم که بعضیها وطنپرستی را به خودشان اختصاص میدهند من امیدوارم که آقای دکتر دادفر همکار محترم ما دو کلمه از بیاناتشان تصحیح بفرمایند و آن این است که ایرانی آقای دکتر دادفر در مقابل خارجی سر تعظیم فرود نمیآورد آقای دکتر دادفر ما پیش از شما دراین مجلس از پشت همین تریبون مجلس احساسات وطنپرستانه نشان دادهایم (دکتر دادفر- ما منکر نیستیم) اگر منکر نیستید بیاناتتان را تصحیح بفرمایید. بنده و آقای وزیر فرهنگ وظیفهای داریم که هرچه را که طبق قوانین و حق بدانیم که در این مملکت عمل میشود از آنها دفاع کنیم لایحهای است به حق برای تقدیر از خدمات یک نفر بیگانه از طرف وزارت فرهنگ که یک وزارتخانه قانونی و مورد تأیید آقایان است به مجلس داده شده است عدهای هم از شما در کمیسیون فرهنگ نشستهاند و بررسی کردهاند و امروز در محضر آقایان آن لایحه مطرح است و بنده وظیفه دفاع دارم و صمیمانه هم دفاع میکنم برای اینکه خدمات ایشان قابل تقدیر است. اینکه میفرمایید وظیفه داشته است خدمت کند ما میدانیم هرکس حقوق بگیرد وظیفه دارد خدمت کند چون بیگانگانی که بدین مملکت آمدهاند و حالا هم هستند خیلی بیشتر از آندره گدار حقوق میگیرند و خیانت میکنند این لایحه برای این است که به بیگانگان بگوییم که ایرانی حق را از باطل تشخیص میدهد و منصف است وظیفهاش بوده است خدمت کند البته باید حقوق بگیرد مگر باید مجانی بیاید خدمت کند. ایشان در پیشنهادشان کلمه مدیر کلی را حذف کردهاند بنده فکر میکنم که ایشان با این کلمه بایستی موافقت بفرمایند برای اینکه از آندره گدار مسئولیت میخواهند (دکتر دادفر- چه مسئولیتی؟) شما میفرمایید آندره گدار چه خدماتی کرده است این آخرین لایحهای است که برای آندره گدار میآید یعنی آندره گدار خواهد رفت و دیگر استخدام او تجدید نخواهد شد. خدمت آندره گدار همین بس که یک سال دیگر میرود و افرادی را تربیت کرده است که جانشین او خواهند شد همین نشانه خدمت او بوده است اینکه گفته میشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- در پیشنهاد ۵ دقیقه بیشتر نباید صحبت کرد. | ||
+ | |||
+ | مهندس جفرودی- اطاعت میکنم. اینکه گفته میشود آقای آندره گدار اشیا حفاری شده ایران را به موزههای خارج داده است آقای وزیر فرهنگ توضیح دادند که آنچه شده است طبق قانون شده است اگر تخلفی از قانون شده است شما بیایید مسئولین امر را در هر زمانی که شده است تعقیب و استیضاح کنید. اولاً اینها را آندره گدار تقسیم نمیکند. آندره گدار یک وظیفهای دارد که به قول شما و جناب آقای مهدی ارباب از پشت این تریبون تأیید فرمودید او وظیفهاش را صادقانه انجام داده است بنابراین عملی نکرده است که برخلاف باشد اگر عملی شده به متصدیان ایرانی باید بفرمایید و متصدیان ایرانی هم عمل غلطی نکردهاند برای اینکه تا بهحال کسی ایرادی نگرفته است. امیدوارم که بیان بنده کافی باشد و آن بیانی که فرمودید تصحیح بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مرآت اسفندیاری مخالفاید با این پیشنهاد بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | مرآت اسفندیاری- مقداری از عرایضی که بنده میخواستم عرض کنم جناب آقای مهندس جفرودی فرمودند ولی این نکته را میخواستم به عرض آقایان محترم برسانم که این شخصی که بنده اصلاً او را نمیشناسم ۳۶ سال است در این مملکت خدمت میکند و در قبال این ۳۶ سال خدمت به فرض اینکه یک مقامی با ایشان که تیتری است بدهند این هیچ عمل مهمی نیست و نظیر این و بالاتر از این هم در سایر کشورها اتفاق افتاده است به خصوص که این شخص با حقوقی که میگیرد اندوختهای هم از خود شاید زیاد نداشته باشد. اما اینکه فرمودند در مقابل این خدمت چه کاری انجام داده است خواستم عرض کنم که دنیای امروز به جایی رسیده است که اشخاصی پیدا میشوند و جان خودشان را در راه اکتشافات و برای بدست آوردن یک اطلاعاتی در کف دست میگذارند فقط به صرف اینکه اسمشان در یک کشوری در دنیا باقی بماند یک مثال خیلی کوچک عرض میکنم در جراید و روزنامهها خواندید که در کوههای نپال آدم برفی پیدا شده است از تمام اقصی نقاط دنیا هیئتهای بزرگی با هزینههای سنگین از جیب خودشان یا ازطرف دولتها میروند خرج میکنند برای اینکه از یک چیز موهومی که معلوم نیست آیا واقعاً به دست بیاید یا نیاید اطلاع پیدا کنند. بنده مطمئنم که همکار محترممان روی حس وطنپرستی که دارند صحبت فرمودند و بجاست که این شخص بعد از ۳۶ سال که موی خودش را سفید کرده و عمرش را در راه این کشور گذرانده وجه زیادی هم نمیگیرد یک مقام کوچکی را به او تفویض نمایند. بنابراین بنده استدعا میکنم که پیشنهاد خودشان را پس بگیرند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مهندس اردبیلی با پیشنهاد موافقند بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | مهندس اردبیلی- از اینکه آقای آندره گدار در ایران کارهایی کرده است شکی نیست و خدماتی هم که کرده است در مقابل حقوقی است که گرفته و سهمیهای است که به کشور خود برده توجه بفرمایید به عرض بنده ما در ایران خارجیها را در رأس کارها قرار دادن ازش خاطره خوبی نداریم و اگر مسئولیتی به مسیو آندره گدار بدهیم کدام مقامی است که رسیدگی کند اگر یک خطایی مرتکب شد چه دستگاهی باید رسیدگی کند و آن وقت یک مشکل سیاسی برای ما فراهم کردهاند. من عقیده دارم در مقابل خدماتی که آقای آندره گدار برای ایران کرده به طوری که آقای وزیر فرهنگ توضیح دادند ممکن است به وسیله نامهای از ایشان تقدیر بشود نه اینکه مقام مدیر کلی به ایشان تفویض بشود. آقای دکتر دادفر جریان امر را کاملاً توضیح دادند و اگر یک قدری با حرارت بوده است همانا عقیدهشان این است که نباید کارهای حساس را به خارجیها تفویض بکنیم و خارجیها را در رأس کارها بگذاریم ما باید از خارجی به عنوان مشاور استفاده کنم نه اینکه مسئولیتی بدهیم و اگر هم خطایی کرد نتوانیم از او توضیح بخواهیم و بازخواست کنیم این است که من عقیده دارم سروران عزیزم به پیشنهاد آقای دکتر دادفر که به مصلحت مملکت است رأی بدهند که از این مخمصه خلاص بشویم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر فرهنگ | ||
+ | |||
+ | وزیر فرهنگ- یک مطلبی اینجا بیان میشود که آقای گدار سهم خودش را برده آقای گدار به عنوان مأمور خارجی از آکادمی علوم فرانسه نیامده است کمیسیون علمی شوش که یک کاری میکند تحتنظر مسیو گیرشمن است که یکی از دانشمندان عالیمقام و خاورشناسان و به خصوص ایران شناسان معروف است که خیلی هم بدین مملکت خدمت کرده است آن موضوع حفاری و جریان تقسیم آنچه از حفریات به دست میآید یک موضوع علیحدهای است و گدار کارش به او بستگی و ارتباط ندارد این دو مطلب را مخلوط نفرمایید مطلب دیگر سمت مدیر کلی است که در این قانون نوشته شده است اولاً این چیز تازهای نیست در قوانین گذشته هم سمت آقای گدار همین بوده است و علت اینکه این سمت برای او ذکر شده است مسئولیتهایی است که متوجه او هست. ما آقای گدار را برای این نخواستیم که با او مشورت بکنیم آقای گدار میرود سر بناهای تاریخی اصفهان خودش میایستد و به بنا و معمار و کاشیساز دستور میدهد این موضوع با عنوان مشاوری به عقیده بنده جور درنمیآید باید همان سمت سابقش را برایش حفظ بکنیم تا بتوانیم همان مسئولیتها را از او بخواهیم (دکتر دادفر- یا سمت سابقش بنده موافقم) بنده تصور میکنم آن قانون را بفرمایید بیاورید آن قانون اخیر را که تصویب شده ملاحظه بفرمایید در آن قانون هم سمتش همین بوده است و به عقیده بنده همین هم باید باشد این لایحه برای مدت دو سال پیشنهاد شده است که از این دو سال ده ماهش هم گذشته است و ۱۴ ماهش باقی است و آقای گدار باید در این مدت یک برنامههایی را تنظیم بکنند و خودشان نظارت در اجرایش بکنند و امیدوارم که این خدمات گذشته خودشان را در چهاردهم ماه آینده تکمیل کنند و از این مملکت بروند اینکه میفرمایید آقای گدار مأموریتی دارد از آکادمی فرانسه این مسائل اصلاً نیست آندره گدار مستخدم دولت است و کراراً هم اتفاق افتاده دولت یک خدماتی را به یک خارجی میدهد گمرکات را به بلژیکیها میدهد که اداره بکنند مسئولیت داشتهاند و سوابق زیادی هم موجود است که درباره خود آقای آندره گدار هم این سمت را داشتهاند (یکی ازنمایندگان- این پیش از مشروطیت بوده است) | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد قرائت میشود رأی میگیریم | ||
+ | |||
+ | (به شرح سابق قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | آقایانی که با این پیشنهاد موافقاند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد دیگری نیست رأی گرفته میشود به ماده اول با تبصرههایش آقایانی که موافقاند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا ماده دوم قرائت شد | ||
+ | |||
+ | ماده ۲- پس از پایان قرارداد به پاس خدمات گذشته آقای گدار وزارت فرهنگ مبلغ یکصد لیره مادام که آقای گدار حیات داشته باشند به او به عنوان مستمری پرداخت مینماید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای عمیدینوری مخالفاید بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- وقتی که لوایح دولت اینطور تنظیم بشود که الآن ما در دیماه ۳۷ هستیم و بعد لایحه دو سالهای میآورید که ۱۴ ماهش باقی مانده است یعنی تا حالا بدون تصویب مجلس آقای آندره گدار تشریف دارند سر جایشان و حقوق گرفتهاند این نتیجهاش همین است که خودتان هم فرمودید که از دوسال ۱۴ ماه مانده این چهارده ماه را هم تمام کنید نتیجه این طرز قانونگذاری و نتیجه این طرز عدم توجه مجلس شورای ملی به حقوق ثابت خودش بنده با کمال صراحت عرض میکنم نتیجهاش همین میشود که در ضمن یک لایحه استخدامی یک ماده مستمری هم میآورند یک ماده مستمری هم میآورند برای این آقایی که سی سال به عقیده جناب آقای مهندس جفرودی خدمت کردهاند و به عقیده بنده چون مربی بدین مملکت ندادهاند خدمت نکردهاند (دکتر عدل- داده) اگر داده چرا آقای دکتر عدل در ماده ۳ تازه مرقوم فرمایید که وزارت فرهنگ مجاز است که فارغالتحصیلهای رشته فلان را اینطور بکند و ایشان | ||
+ | |||
+ | بروند درس بدهند. آقایی که سی و چند سال است در این مملکت دایماً قراردادش تمدید شده و حالا هم ده ماه میگذرد و هنوز لایحه استخدامیش تصویب نشده است این اقلاً بایستی چند مربی تحویل بدهد که اگر امروز به آقای مصطفوی درسن ۵۳ سالگی گفتند تو متقاعد ولی آقای مسیو گدار در سن ۷۳ سالگی گفتند تو حق داری کار کنی و این تناقض عجیب در این مملکت هست که به جوان ۵۳ ساله میگویند تو پیری و از کار افتادهای و برو کار مکن و پیرمرد ۷۳ ساله چون اسمش گدار است بیاید و کار بکند و بعد از سی و چند سال این آقا چند نفر را تربیت نکرده است که اگر دکتر مصطفوی ۵۳ ساله رفت کنار یک آقای دیگر بیاید جای او؟ ما به یک چنین شخصی میخواهیم بگوییم که لایحه استخدامش تمدید و تمدیدش هم طوری است که آقایان گذشته مجلس شورای ملی تصویب نکرده سر جایت بنشین (پرفسور اعلم- مال هفت سال پیش را تصویب کردیم) آن هم غلط بود من همان وقت هم مخالف بودم و بعد هم بگویم که بعد از پایان استخدامت ماهی صد لیره هم پاداش بگیر بنده مخالفم با این فکر و موافق نیستم این همه تعریف میفرمایید که یک همچو مقام علمی دارد خدمت کرده است به عالم بشریت این آقا را باید مجسمهاش را بریزید و در موزه ایران باستان بگذارید احترام هم به او بگذارید اما بخواهید ماهی صد لیره به او پاداش بدهید به چه مناسبت؟ (یکی از نمایندگان- مجسمه که شکمش را سیر نمیکند) تا به حال ۳۶ سال از این مملکت ماهی ده دوازده هزار تومان حقوق گرفته است در حالی که این مصطفوی شما که مدیر کل آنجا بوده ماهی دو هزار تومان میگرفته (دکتر دادفر- نه آقا هزار تومان) هزار تومان می گرفته اگر خودش تقاضا کرده است که بازنشسته شود برای این بوده است. بنده اطلاع دارم که درآمدش کافی نبوده است جناب آقای دکتر مهران برای اینکه خودش به من گفت که نمیتوانسته با ماهی هزار تومان زندگی کند و حق داشته بازنشسته بشود و مقاله بنویسد در مجلات و از این راه ارتزاق کند پس شما مدیر کل ایرانی را که حق دارد مدیر کل این مؤسسه باشد با ماهی هزار تومان کنار میگذارید بعد بدین آقای هشتاد و چند ساله ماهی ۱۰ و ۱۲ هزار تومان حقوق میدهید و بعد هم ماهی صد لیره تا آخر عمر پاداش میدهید این مملکتی که الآن از بودجهاش مینالیم این مملکتی که میگوییم بودجهاش موازنه ندارد پس این دقتهایی که باید در موازنه بودجه و در مخارج بشود چیست؟ همین است که ما اگر ما یک خرجی داریم که میتوانیم با ماهی هزار تومان و هزار و پانصد تومان او را به جای این بگذاریم چه مانعی دارد؟ فرمودید که نمیشود چند روز پیش آقای سعید نفیسی را چقدر جنابعالی در همین جا تجلیلش فرمودید و فرمودید صحیح است که متقاعد بوده است ولی مملکت به وجودش احتیاج دارد بالاخره رأی دادند و بالاخره خودتان هم تصدیق فرمودید پس شمایی که چند روز پیش یک استاد ایرانی را اینقدر تجلیل کردید که اشکالی ندارد متقاعد هم بودهاند به وجودش احتیاج داریم میآمدید یک ایرانی را به جای این فرنگی میگذاشتید با حقوق کمتر به بودجه مملکت کمک میکردید مردم ایران را هم تشویق میگردید که بروند زحمت بکشند متخصص بشوند و از زحماتشان مملکت استفاده بکند نتیجه این میشود که میگویند شرکتهای ایرانی لیاقت ندارند کار بکنند باید حتماً با یک شرکت خارجی شرکت بکند که دعوتشان بکنند برای مناقصه و مزایده این نتیجه این طرز فکر است آقای مهندس جفرودی پس یک کاری نکنید که متخصص ایرانی هوش ایرانی فهم ایرانی را بگذارید کنار برای اسم خارجی این صحیح نیست جناب آقای مهندس جفرودی اگر آقای دکتر دادفر گفته منظورشان این بوده که ما باید در قوانین همانطوری عمل بکنیم که از وجود خارجی در حد امکان درجه تخصص و با تعهد بر اینکه ایرانی تربیت بکند استفاده بکنیم و بنده عقیده دارم که هر قدر از این قوانین بیاورید بنده چشمبسته با کمال میل رأی میدهم اما همینطور خارجی را بیاورید روی اسمش تمام اختیارات را هم به او بدهید این نتیجهاش این میشود که برای ما متخصص تربیت نمیشود ما نباید این قدر نسبت به اینها اینطور نگاه بکنیم، این است که بنده با این ماده مخالفم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای احمد طباطبایی (احمد طباطبایی- مخالفم) آقای دکتر شفیعامین. | ||
+ | |||
+ | دکتر شفیعامین- بنده با توضیحاتی که داده شد حس میکنم که همه آقایان نمایندگان محترم خدمات گذشته آقای گدار را تأیید فرمودند که خدماتی کرده در این ماده بنده در کمیسیون فرهنگ هم خدمت همکاران محترم عرض کردم برای اینکه ایشان مدت خودشان را طی کردهاند لازم است که کمکی بکنند بنده پیشنهاد کردم که به طور کلی بازنشستهها و کارمندان اداری که بسیار هم شایسته بودهاند پس از بازنشستگی ۹۰۰ تومان میگیرند بعد از چهل سال استادان و افسران یا قضات هم همینطور این صد لیرهای که به ایشان میدهید ماهی دوهزار تومان میشود البته ایشان خدمت کرده است ولی هیچ تناسبی ندارد که ماهانه دو هزار تومان به ایشان داده شود برای اینکه ایشان ۳۶ سال خدمت کرده است و حالا که میخواهد برود بیرون وزارت فرهنگ هم از خدمات ایشان قدردانی کرده باشد و مهماندوستی ایرانی هم در مورد خدمات ۳۶ ساله این مرد دانشمند محرز بشود به ایشان کمکی بکند بنده عقیده دارم که بیش از پایه ۹ اداری نباشد کمکی که میکنید بیش از کارمندان خودمان که حقوق کمتری هم گرفتهاند نباشد بنده یا این ماده موافقم ولی در میزانش عقیده دارم که وزارت فرهنگ موافقت بکند که این میزان را معادل حقوق بازنشستگی پایه ۹ اداری که درحدود ۹۰۰ تومان است بدهد وقتی که کارمندان عالی رتبه خودمان بعد از چهل سال خدمت ۹۰۰ تومان میگیرند علت ندارد به یک خارجی که حقوق کافی هم به او میدادهایم به نام ماهیانه برای بقیه عمرش که انشاالله سی سال طول خواهد کشید ۲۲۰۰ تومان بدهیم که الآن در حدود هفتاد سال دارند بدهیم به عقیده بنده باید کمک بکنیم ولی بیش از پایه ۹ اداری نباید بدهیم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر دادفر | ||
+ | |||
+ | دکتر دادفر- بنده اخطار دادم این لایحه که مستمری برقرار میکند طبق مواد ۳۹ و ۴۴ باید به این دو کمیسیون برود خواهش میکنم دستور بفرمایید که به این دو کمیسیون برود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- این اعتراض وارد است چون موضوع مستمری است باید به کمیسیون بودجه و دارایی برود. آقای دکتر مشیر فاطمی | ||
+ | |||
+ | دکتر مشیرفاطمی- بنده یک سؤالی دارم که تقدیم میکنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- این ماده مستمریش باید به کمیسیون بودجه و دارایی برود ولی برای سایر قسمتها احتیاجی نیست، آقای وزیر فرهنگ اگر شما قسمت مستمری را از این پس بگیرید این ممکن است مطرح بشود ولی اگر مستمری باشد باید به کمیسیون برگردد. | ||
+ | |||
+ | وزیر فرهنگ- بنده موافقت میکنم که این ماده مستمری را استرداد بکنم که بقیه لایحه بگذرد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بنابراین ماده سوم قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۳- وزارت فرهنگ مجاز است به فارغالتحصیلهای رشته باستانشناسی که درجه تحصیلات آنها کمتر از لیسانس نباشد درصورتی که تحتنظر کمیسیونهای علمی ایرانی و یا خارجی به خدمت حفاری و کاوشهای علمی بپردازند فوقالعاده روزانه مساوی سه برابر فوقالعاده که طبق مقررات مربوط به مأمورین خارج از مرکز تعلق میگیرد پرداخت نماید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر رضایی (دکتر رضایی- موافقم) آقای مهدی ارباب | ||
+ | |||
+ | ارباب- بنده یک مطلبی دارم مربوط به فارغالتحصیلها اگر اجازه بفرمایید (خنده نمایندگان) | ||
+ | |||
+ | رئیس- این مطلب را بگذارید برای بعد. آقای دکتر دادفر (دکتر دادفر- مخالف) | ||
+ | |||
+ | دکتر دادفر- بنده از جناب آقای وزیر فرهنگ واقعاً سپاسگزارم که با پس گرفتن این ماده هر ماه صد لیره به خزینه فقیر این مملکت کمک کردند آقا ما این همه آثار باستانی داریم اینها مقابر پادشاه است مثلاً در مراغه مقبره هلاکوخان است یک وقت پایتختش بوده الآن سه سال است ۵۰۰ تومان اعتبار خواستهاند برای کاهگل کردن این مقبره و هنوز ندادهاند انوقت ماهی ۲ هزار تومان بدهیم برای مسن تا آخر غیر من خیلی از ایشان متشکرم برای اینکه این ماده را پس گرفتند و بدعت در مجلس شورای ملی به وجود نیامد ما با افراد خارجی هم مستمری بدهیم راجع به این ماده نظر بنده این است وزارت فرهنگ نسبت به امر باستانشناسی ایران یک توجه خاصی باید بکند و آن است که ایران یکی از کشورهای باستانی است تمام این حفریات و این آن که کشف شده است دلیل امر عرض بنده برای تربیت اشخاص متخصص که وجودشان در آینده هم مورد استفاده قرار بگیرد یک توجه خاصی بشود در اینجا یک توجه شده است که کمتر از لیسانس نباشد لیسانس چه، بنده معتقدم به این که وزارت فرهنگ در رشته باستانشناسی و اگر مقدور نیست در خارجه است ما در خارج بیست هزار ده هزار محصل دارند که یک مقدار زیادی از آنها از دولت کنار میگیرند سالی چند نفر هم از این محصلین در رشته باستانشناسی تحصیل بکنند و که آمدند باستانشناسی کشور را در خارج هم که هستند زیر نظر بگیرند و موزهها خارجی و حفریات خارجی و مطالعات خارجی یک عده در کشور ما مصدر خدمات واقع بشود به بودجه دولت هم اجحافی نشده است همانطوری که به محصل پزشکی وقتی کمکخرج داده میشود به چهار نفر که در رشته باستانشناسی تحصیل میکنند یک کمکهزینه تحصیلی بپردازند تا وقتی برگشتند در ایران بتوانند امر باستانشناسی را احیا بکنند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر دادفر این راجع به پرداخت حقوق است به فارغالتحصیلهای داخلی آقای وزیر فرهنگ. | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- بنده اخطار نظامنامهای دارم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- شما هم اخطار نظامنامهای دارید که جنبه مالی دارد بنده در دستور که داده بودم نوشته بودم کمیسیون بودجه و رویش خط کشیده شده و با خط دیگر نوشته کمیسیون امورخارجه نفهمیدم چه شده است و چرا اینطور پیش آمده است دستور میدهم که جریان تحقیق شود. | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- چون این جنبه مالی باید به کمیسیون بودجه برود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر فرهنگ | ||
+ | |||
+ | وزیر فرهنگ- نظر آقایان تأمین است برای اینکه ما در دانشکده ادبیات یک رشته خصوصی داریم به اسم رشته باستانشناسی بنابراین یک عده از جوانان در دانشکده ادبیات همین رشته باستانشناسی را تحصیل کنند بعضیها هم همین تحصیلات را در خارجه دنبال میکنند منظور ما این است فارغالتحصیلانی که لیسانسیه باشند عبارت را ملاحظه بفرمایید نوشتهایم فارغالتحصیلان رشته باستانشناسی که درجه تحصیلاتشان کمتر از لیسانس نباشد ما اخیراً ترتیبی دادهایم با این هیئتهای علمی که کاری میکنند که عقب اینها چند نفر از آنهایی که در رشته باستانشناسی تحصیل کردهاند و با آنها همکاری بکنند منظور ما این است که این جوانها تحتنظر مقامات علمی این هیئتها بتوانند در کار حفاری ورزیده بشوند به این فعالیت آشنا بشوند البته آقایان توجه دارند که موضوع حفاری یکی از موضوعات بسیار دقیق علمی است همانطور که یکی از باستانشناسان آلمانی میگوید این قشرهای خاک که در آنها حفاری میشود به منزله یک نسخه خطی تاریخی منحصر به فردی است که اگر در ضمن حفاری و برداشتن این قشرهای خاک صفحات تاریخ آن مملکت بیرون نیاید و روشن نشود به منزله آن است که به دست این اشخاص یک نسخه خطی منحصر به فرد پاره شده باشد و از بین رفته باشد بنابراین این موضوع حفاری یک موضوع بسیار دقیق علمی است و اگر ما به متخصص خارجی احتیاج داریم بیشتر از همین جهات است که اینها در این قسمتها اطلاعات وسیعتری دارند و میتوانند به ما کمک بیشتری بکنند البته تصدیق میفرمایید | ||
+ | |||
+ | بنده نمیخواهم که دراینجا یک مطالب ضد و نقیضی گفته بشود و از یک طرف میفرمایید به یک کسی که یک عمری خدمت کرده است بدین مملکت کمک و مستمری داده نشود و ایرانیانی را که در این قسمت کار میکنند تقویت بکنیم از یک طرف پیشنهاد میکنید که بدین ایرانیان که دارای این تحصیلات هستند وقتی که در بیابانها در نقاطی که زندگی در آنجا بینهایت سخت و دشوار است میروند و چند حفاری میکنند و در آن محیط زیر چادر با هزار جور محرومیت زندگی میکنند و جز عشق و علاقه به وطن و آشکار ساختن و روشن ساختن تاریخ تمدن مملکت خودشان چیزی در سر ندارند اگر یک فوقالعادهای بدهیم این را میفرمایید که نه این به نظر بنده یکقدری ضد و نقیض است ما منظورمان از این بیانات این است که یک عده جوانهای ایرانی را برای رشته باستانشناسی و حفاری تربیت کنید و البته باید به آنها مزایایی بدهیم که اینها حاضر بشوند و راضی باشند و بتوانند در آن محوطه و کارگاه که عموماً دور از شهر است و دور از آبادی است زندگی بکنند. (صحیح است) | ||
+ | |||
+ | ۴-تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | رئیس- عده زیادی اجازه صحبت خواستهاند و حالا جلسه را ختم میکنیم. | ||
+ | |||
+ | جلسه به روز یکشنبه محول است و دستور همین لایحه خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | (مجلس یک ربع بعدازظهر ختم شد) | ||
+ | |||
+ | رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم - ۱۰ خرداد ۱۳۳۵ تا ۲۹ خرداد ۱۳۳۹]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم - ۱۰ خرداد ۱۳۳۵ تا ۲۹ خرداد ۱۳۳۹]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۰۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۷
سال چهاردهم
شماره مسلسل
دوره نوزدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۹
جلسه: ۲۶۰
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۵ دیماه ۱۳۳۷
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- بیانات قبل از دستور آقایان خلعتبری- قناتآبادی
۳- طرح و تصویب یک فوریت و مذاکره در اصل گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به تمدید استخدام آقای آندره گدار مدیر کل باستانشناسی
۴- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس ساعت ۱۰:۱۰ دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورت مجلس
نایبرئیس- صورت غایبین جلسه قبل قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
غایبین با اجازه- آقایان: فرود- دکتر حسن افشار- صادق بوشهری- مهندس فیروز- دادگر- اخوان- مسعودی- برومند- موسوی- صفاری- توماج- محمودی- بور بور- عبدالحمید بختیار- تیمورتاش- مهندس ظفر- سنندجی- اورنگ- قراگزلو- دکتر پیرنیا- امیدسالار- افخمی- سالار بهزادی- صرافزاده- اسکندری- دکتر جهانشاهی- مهندس فروغی.
غایبین بیاجازه- آقایان: دکتر طاهری- کورس- دکتر فریدون افشار- اریه- دکتر اصلان افشار- عامری- قریشی
زودرفتگان با اجازه- آقایان: بزرگنیا- شادمان- هدی- امامیخویی- مهندس فروهر
رئیس- نظری نسبت به صورتمجلس نیست؟ آقای صدرزاده.
صدرزاده- یک اصلاح چاپی در بیانات بنده هست اصلاح کردم میدهم به تندنویسی
رئیس- خیلی خوب دیگر نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورتمجلس تصویب شد.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان خلعتبری- قناتآبادی
رئیس- امروز نطق قبل از دستور است، آقای ارسلان خلعتبری بفرمایید.
ارسلان خلعتبری- بنده امروز یک مطلبی را در مجلس میخواهم عنوان کنم که در آخر آنهم هم از لحاظ وضع مالی مملکت نتیجه بگیرم آقایان ملاحضه میفرمایید که عایدات ما از نفت در سال ۱۹۵۸، ۸۸ میلیون لیره بوده معادل ۲۵۰ میلیون دلار. حالا متوجه میشویم که به کار انداختن نفت به مصلحت مملکت بوده و امروز یک اعتبار و پول ارزی در اختیار مملکت هست و الا این عواید به جیب عراقیها و کویتیها میرفت (اکبر- مثل اینکه آن موقع رفت) میخواهم عرض کنم که امسال شاید ۳۰۰ میلیون دلار درآمد ما از نفت کنسرسیوم خواهد بود ولی با این وجود این روی گزارشاتی که شنیدم صحبت هست که بعضی از مؤسسات قرض بکند سازمان برنامه درآمد خودش را کافی نمیداند و خودش را محتاج به قرض میداند در جراید خوانده میشود که دولت میخواهد مالیات را زیاد بکند و نرخ پست و تلگراف و این چیزها را بیافزاید و امیدوارم دروغ باشد بنده وقتی میبینم که یک همچو درآمدی هست و از آن طرف دولت برای قرادادهای عمرانی خودش فرض میکند و لایحه اخیراً به مجلس داده شده بنده به این نتیجه میرسم که با یک روش صحیحی ما میتوانیم از مقداری از مصارف خودمان جلوگیری کنیم که مقداری از پول ما هم حتی یک شاهی به خارجه نرود و برای خودمان باقی بماند و اگر اساس اقتصاد ما دقت در خرج و صرفهجویی باشد و اشخاص مدیر در رأس امور باشند بنده معتقد هستم که کمتر احتیاج به وام خواهد بود احتیاج به افزایش مالیاتها هم نخواهد بود (مهندس جفرودی- کاملاً صحیح است) و هیچ احتیاجی هم به افزایش نرخ تلگراف و پست و تلفن و غیره هم نخواهد بود (صحیح است) و یک مطلب که بنده میخواهم تذکراً عرض کنم این است که قسمتی از پول مملکت ما به ممالک دیگر میرود باید کاری کرد که این پولها حتیالمقدور از مملکت ما خارج نشود و آقایان توجه فرموده و تصدیق میفرمایید که قسمت عمده پولهایی که از مملکت ما خارج میشود یک قسمت عمدهاش روی بیاطلاعی میباشد یعنی دستگاههای ما اطلاعات صحیح از وضع ممالک دیگر و بازارهای دنیا و شرایط موجود ندارند یک مقداری هم روی بیاطلاعی معاملاتی انجام میشود دولت آمریکا چند سال قبل دید که خرجش خیلی زیاد است به فکر افتاد و کمیسیونی درست کرد به ریاست هورکه یک وقتی رئیس جمهور بود و این کمیسیون دو سال مطالعه کرد و منابع مهمی را به دولت امریکا پیشنهاد کرد که از مخارج امریکا بکاهد (احمد طباطبایی- مطالعهاش خرج هم داشت؟) این هیئت مطالعه کردند و مبالغ زیادی از هزینهها را کاستند و میتوانم عرض کنم که ما وقتی که تعریف از کشورهای دیگر میکنیم چه خوب است آن چیزهایی که در آن کشورها متناسب با وضع ما هست اتخاذ کنیم این است که بنده به دولت پیشنهاد میکنم یک کمیسیونی از مجربترین اشخاص و معتمدین که اکثراً هم تماس با دستگاه دولت نداشته باشند برای این کار تعیین بکنند و بنده قطع دارم این افراد صرفهجوییهای مهمی در ارقام مخارج کشور خواهند نمود بنده برای اینکه عرایضم مستند به دلایل باشد مواردی را که به نظرم میرسد یکی یکی به عرض آقایان میرسانم آنچه صحیح بود که صحیح و آنچه صحیح نبود عقیده شخصی خودم است و خودم تکذیب میکنم بنده میبینم قسمت عمده وجوه ما به وسیله وزارتخانهها و سازمان برنامه و شرکت نفت خرج میشود و قسمت عمده خرج پول در این دو موسسه اخیرالذکر است بنده میخواهم یک مطلبی عرض کنم که ما مصارف میکنیم که غیر لازم است و اگر مصارف غیر لازم را نکردیم مسلماً مقدار زیادی پول برای ما باقی میماند که حوایج مملکتی را رفع میکند مثلاً بنده اطلاعاتی چند روز پیش در روزنامه خواندم یک قلم راجع به شرکت ملی نفت است شرکت ملی نفت میخواهد در تهران یک عمارت عظیم چند طبقه گفتهاند ۱۸ طبقه درست کند که میگویند مخارجش ۳۰ میلیون تومان است بنده آن دفعه راجع به سازمان برنامه مطلبی عرض کردم و گفتم خرج ساختمانی که میکند ۵۰ میلیون است و در صورتمجلس گفتم که مردم میگویند و خیلی خوشوقت هستم که معلوم شد مبلغ ۵۰ میلیون نیست و ۱۰ میلیون است اما بنده معتقدم که ۱۰ میلیون تومان هم لازم نیست آقا شرکت ملی نفت این ۳۰ میلیون تومان و این عمارت را لازم ندارد چرا؟ برای اینکه کار شرکت نفت انگلیس سابق چندین برابر کار شرکت ملی نفت ما بود و آنها هم تصفیهخانه را خودشان اداره میکردند معذالک یک عمارت اینجا داشتند و یک انبار داشتند که همه آقایان ملاحظه فرمودهاند نمیدانم حالا چه پولی است که ۳۰ میلیون تومان بریزند و عمارت بسازند آقای دکتر جهانشاهی به من یک مطلبی را فرمودند دیدم خیلی صحیح است ایشان گفتند اگر هر اتاقی به جای این که یک نفر بنشیند و خیلی لوکس تهیه کند در هر اتاق پنج نفر بنشیند خرج پنج برابر کم میشود مگر در انگلستان در هر اتاق پنج نفر نمینشیند (یک نفر از نمایندگان- اگر ۲ نفر هم بنشینند کافی است) بنابراین یک شاهی از این خرج را لازم نداریم بکنیم به دلیل اینکه همین الان کارشان را با عمارت فعلی میکنند دیگر اینکه در روزنامهها خواندم و دورش را خط کشیدم و اینجا آوردم نقل از اخبار خارجه است که شرکت ملی نفت کف لاستیک عمارتش را کنترات داده است به ۳۱ هزار لیره بنده امیدوارم که این خبر صحیح نباشد اگر درست باشد بنده جداً معترضم برای اینکه اگر بخواهند کف اطاق را درست کنند موزاییک سازی در ایران زیاد داریم چرا از صنعتگران ایرانی موزاییک برای کف اتاق نمیخرید و طبقه متوسط ایرانی را تشویق نمیکنید که ۳۱ هزار لیره بریزید به جیب خارجی اما خیلی دلم میخواهد تکذیب کنند و بگویند که این خبر صحیح نیست چنانچه اخیراً اینجا صحبت شد خرید قالی فرنگی برای فرودگاه ما بسیار کار غلطی بود اخیراً ملاحظه فرمودید فروشگاه فردوسی ۸ میلیون تومان کمتر یا زیادتر بخاری ساخته شده خارجی میخواستند وارد بکنند در حالی که ما چندین کارخانه بخاری سازی داریم و اینها بخاری میسازند مثل فرنگی (صحیح است) چند کارخانه داریم که اینها سه ربع واردات بخاری مملکت را کم کردند آخر با بودن اینها چرا باید فروشگاه فردوسی به آلمان سفارش بدهد تمام این پولها مصرف غیر لازم است، بنده با بهتر شدن وضع مخالف نیستم اگر بایستی بخاری تهیه شود بهتر این است که فعلاً از همین بخاریهایی که این جا میسازند و خیلی هم خوب است استفاده کنیم عرض کنم که یکی از آقایان نوشتهاند بهترین موزاییکها موزاییکهای مساجد تاریخی ایران است این تذکر بسیار درست است آقایان سالیان درازی است که در این مملکت مردم نان میخورند تا چندین سال دیگر هم نان سنگک و لواش میخورند نمیخواهم بگویم کارخانه نان سازی نانش بد است نانش بسیار خوب است میخواهم ببینم چه احتیاج و ضرورت است که ده میلیون تومان بدهیم کارخانه بیاوریم و نان درست کنیم در صورتیکه هزار دکان نانوایی وجود دارد (یکی از نمایندگان- برای حفظ بهداشت لازم است) الان ضرورت ندارد. عرض کنم پنچ شش ماه پیش بین وزارت کشاورزی و بانک کشاورزی اختلاف بر سر خرید تراکتور بود ما چند سال پیش مقداری تراکتور خریدیم بانک کشاورزی به زحمت افتاد برای فروش آن نمیگوییم خوب بود یا بد بود ولی عرض میکنم الان که غله خریدار ندارد حالا که در یک قسمت عمده مناطق زراعتی ایرانی زارعین دست از تراکتور کشیدهاند برای اینکه تراکتور در خیلی جاها صرف نمیکند خرجش زیادتر از دخل است (مهندس اردبیلی- لوازم یدکی آن بسیار گران است) یدکی به اندازهای گران تمام میشود که حد ندارد غالب مالکین و کشاورزان دارند از تراکتور دست میکشند (صحیح است) اطلاع دارم همین در دهات اطراف تهران و پشت دروازه تهران اشخاصی که تراکتور دارند از آن دست میکشند چون مخارج زیادی دارد آن وقت بدون مطالعه و بدون حساب یک مرتبه ده میلیون تراکتور میخواهند خریداری نمایند چه فایده دارد این پول دور ریختن نیست؟ چند ماه پیش مدیر عامل بانک کشاورزی آقا خواجه نوری مخالفت کرد و بنده رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس بودم و از جریان بیاطلاع نبودم ولی حالا نمیدانم چه کردهاند ولی عقیده دارم اگر این پول را بدهند و تراکتور بخرند بسیار کار غلطی است تراکتور را که سازمان برنامه سفارش میدهد تجار وارد کنندگان که هستند بانک کشاورزی چرا وارد کند اینها را باب نمونه عرض میکنم اخیراً شنیدم که یک کارخانه کود شیمیایی در خوزستان میخواهند دایر کنند یکی در فارس بنده با تأسیس کارخانه نوعاً مخالف نیستم اما میخواهم ببینم در دو جا لازم است یا یک جا میگویند که دو جا میسازیم که صادرات داشته باشیم باشد بنده عرض میکنم شما که میخواهید صادرات کود شیمیایی داشته باشید آنقدر احتیاجات برای کشاورزی دارید و بهتر است پول یکی از این کارخانهها را به توسعه کشاورزی به کار ببرید (سلطانی- مال خوزستان عملی نیست)(دشتی- مال شیراز تنها کود شیمیایی نیست) ما به عقیده متخصصین و شخص من اگر یک جایی بشود با پول و سرمایه شخصی کارخانه تأسیس کرد بیشتر به مصلحت است تا با سرمایه دولت (صحیح است) جای دیگری که پول ما به مورد مصرف نمیشود مسئله مناقصهها است بعضی از دستگاههای ما بنده قطع دارم که در این مناقصهها سوء نیتی ندارند بنده اصلاً فکر سوء نیت را نمیکنم بنده عقیده دارم که اصل صحت است مگر خلافش ثابت شود بنابراین مناقصهها و قراردادهایی که واقع میشود بنده این را میخواهم بگویم که فرض به فرمایید کاملاً مطابق مقررات است ولی ما اطلاع صحیحی داریم که بعد از این جنگ بعضی از فروشندگان در اروپا سعی میکنند که بازارهای ممالک مختلف را بدست بیاورند اما با یک طریقی اتخاذ بکنیم که ما را فروشندگان خارجی نتوانند مغبون و متضرر بکنند بنده در بعضی موارد مشاهده کردیم یا با اطلاعاتی که اشخاص به من دادند که امیدوارم آن اطلاعات صحیح نباشد که در معاملاتی که ما میکنیم در این معاملات ما مغبون هستیم حالا بنده عرض میکنم که بنده تزم را میبرم روی تز عدم اطلاع چقدر تفاوت دارد اگر مطلع باشیم یا نباشیم اخیراً یکی از اشخاص خیلی موفق که یک وقتی هم وزیر بوده به بنده اظهار میکرد که مناقصهای برای لولهکشی بوسیله شرکت نفت شده و یک نفر هم برنده شده است چند نفر ایرانی به آن عمل اعتراض کرده و به مناسبت پافشاری و با متوجه شدن یکی از اعضای رئیسه شرکت ملی نفت جلوی این منافصه گرفته شد. این را درست نمیدانم یا مناقصه به دیگری واگذار شد و یا به همانها با تخفیف قریب دو میلیون دلار یعنی اگر این ایرانی این تذکر را نداده بود دو میلیون دلار یک شرکت خارجی استفاده میکرد و حالا هم که دو میلیون دلار تخفیف دادهاند شاید پانصد هزار دلار منفعت داشته باشد ولی به هر حال اینجا توانستهاند جلوی این ضرر را بگیرند.
رئیس- آقای خلعتبری از حالا از وقت آقای خرازی استفاده میکنید
دکتر جهانشاهی- اصل معامله چه مبلغ بوده است؟
خلعتبری- او به من گفت در حدود یازده میلیون دلاربوده است بنده چون مقام رسمی است عرض میکنم خوب است آن موضوع را در شرکت ملی نفت رسیدگی کنید حتی عضوی که در شرکت ملی نفت متوجه این موضوع شده است بنده شنیدم اسمش اتحادیه است حالا آقایان تحقیق کنید دولت هم تحقیق کند ببیند یک همچو مناقصهای یوده یا نه اگر بوده ملاحظه میشود که خارجیها میخواهند سر ما کلاه بگذارند (مهندس هدایت- بهمین مناسبت گفتهاند ایرانیها دیگر حق ندارند در این کارها وارد شوند) عرض کنم یک اشکال دیگر این است که خریدهایی که ما کنیم این خریدها در خارجه تحت یک کنترل صحیح نیست عرض کنم خریدهای ما یک قسمت عمده کارخانهها هست یکی هم اشیاء و اجناس دیگر نمیدانم آیا برای خرید کارخانه یک وسیله مطمئن هست که ما تحقیق کرده باشیم که غیر از این کارخانه و کمتر از این قیمت از این نمیشه خرید بنده مثالی برای این کار دارم یک کارخانه سیمان مهندسین ایرانی خریدند در اینجا کار گذاشتند گویا به تصدی مهندس احمدعلی ابتهاج که یکی از بهترین مهندسین ایرانی است بدون دخالت خارجی این کار را کردند این کارخانه چقدر برایشان تمام شد و کارخانههای سیمان دیگر را ملاحظه بفرمایید که چقدر تمام شده است اگر مساوی بود بنده حرفم را پس میگیرم ولی اگر دیدید هزار دلار تفاوت دارد هزار دلار را بچسبید و بگویید چرا تلف شده این را برای تجربه عرض کردم یک نمونه دیگر در مجله اتاق بازرگانی خواندم که آلمانها حاضرند کارخانه قند را به اقساط هفت ساله به ایرانی بفروشند کارخانه قند یک کارخانه پرمنفعت است آن وقت با این سهولت معامله میکنند ما باید توجه کنیم که آیا معاملات دیگری که به نقد کردهایم یا به نقد میکنیم اقتضا داشته و آیا ممکن بوده به اقساط بخریم یا یه چیزهای خیلی پستتر و پایینتر از کارخانه قند را که دور دنیا میگردند و تقاضای فروش دارند التماس میکنند که بیایید از ما بخرید یک قسمت دیگر قراردادهای ما است که بعضی مواقع قراردادهای نامناسب منعقد میشود بنده سه سال پیش در مجلس عرض کردم که این قراردادهایی که ما میبندیم نامناسب است آن موقع موجب کدورت شد ولی هر چه جلوتر میرویم ثابت میشود که نامناسب است موضوع جانمولم را هر چه جلوتر میروید به خرابیش بیشتر برمیخوریم علت اساسیش این بود که قرارداد نامناسب بود و با یک خارجی بدون اینکه صلاحیتش در یک مقام صحیحی محرز شده باشد اعتماد کردیم او هم آمد یک پولهایی گرفت و دویست نفر مهندس خارجی را آورد اینجا مخارجی را کرد و آن مخارج را به سازمان برنامه صورت داد نتیجه کارش چه شد؟ هیچ، اگر ما مبنای قراردادها را روی مبنای بهتر میبردیم به این صورت در نمیآمد، همینطور قراردادهایی که روی پورسانتاژ است. این قراردادهایی که ما با مشاورین خارجی روی پورسانتاژ میگذاریم به خدا خلاف مصلحت است موقعی به صورت مقاطعه بود مقاطعهکار سعی میکند که از خرج بکاهد ولی وقتی روی پورسانتاژ شد برای اینکه پورسان زیادتر ببرد حجم کار را و قیمت کار را زیاد میکند که نفع زیاد ببرد. بنده از مهندسینی که در مجلس نیستند و در دستگاه دولت هیچ ارتباطی ندارند شنیدم که این اساس قیمتها که مشاورین خارجی معین میکنند
صحیح نیست و اجرت خاکریزی و خاکبرداری زیادتر از حد معمول و واقعی است. اگر یک حساب صحیحی بکنید شاید در سال مبالغ کلی در این ارقام صرفهجویی شود و این نظر مهندسینی است که با خود این خارجیها کار میکنند اینها میگویند حقیقت مطلب این است که اینها زیاد حساب میکنند و خیلی هم زیاد آنوقت بیچاره یک مقاطعهکار ایرانی برای یک مقدار جزیی از یک پولی که برای نقشهبرداری و نقشهکشی میگیرد آنوقت باران فحش و افترا و ناسزا پشت سر ایرانیان است. این است که بنده معتقدم این سیستم قراردادها باید درش تجدید نظر بشود. عرض میکنم یک قسم دیگری که پول ما را بیرون میبرد از مملکت این استخدام خارجیها است، بنده راجع به استخدام خارجیها عقیده دارم اشخاصی که مسلماً و مسلماً احتیاج داریم باید از وجود خارجیها استفاده کرد ولی آنجاهایی که احتیاج نداریم در دستگاههای دولتی ما از وزارت جنگ گرفته تا وزارتخانههای دیگر اشخاصی هستند به عنوان مستشار که وجودشان زیادی است و خرج زیادی دارند و در سازمان برنامه هم مقدار زیادی خارجی هستند که آقای مهندس هدایت که چشم من الان به ایشان افتاد در تمام مواردی که ایشان اظهارنظر کنند نظر ایشان از آنها بهتر است برای اینکه صلاحیت دارند، اطلاعات دارند میتوانند اظهار نظر کنند ولی سازمان ما تشکیلات ما الان اعتماد و اعتقاد کردهاند به اطلاعات خارجیها و این وضع خوب نیست، اطلاعات غلط خارجیها است که نتیجه هم غلط میشود (خرازی- اطلاعات غلط مشاورین خارجی است که در هر موردی که اظهارنظر میکنند و متخصص نیستند آقای خلعتبری) مثلاً نظارت کارخانجات نساجی را یک قسمت به مهندسین آلمانی و یک قسمت به مهندسین مشاور آمریکایی واگذار کردهاند آخر این چه پولی است مثلاً مشاوری که پنجاه هزارتومان ماهیانه میگیرد به عنوان مدیر نساجی که تمام سال در آلمان است و سالی سه چهار دفعه به ایران میآید با اینکه مهندسین ایرانی میتوانند کار او را بکنند این اداره کردن درست نیست چون اگر کارخانه را بخواهند توسعه بدهند که محصولش را زیاد کنند ننه صمد هم بلد است (شمس قناتآبادی- ننه صمد بلد نیست) قرارداد با آمریکاییها بستهاند هر متری ۴،۲۵ ریال بدهند آخر پارچهای که در گمرک شش ریال قیمت داد ما متری چهار قران و پنج قران چرا به این عنوان بدهیم میخواهم عرض کنم بنده این نوع استخدامهای خارجی را مفید نمیدانم و مضر میدانم برای این کارها پول بیجهت خرج میشود و اگر یک حساب صحیح بکنیم عده زیادی بنا به مشاور خارجی در این جا هستند که به نظر بنده باید عذرشان را خواست که این کارها را ایرانیها بکنند یک مسئله دیگر مسئله پولهایی است که به خارجیها نباید داده شود بعضی از کارها را مهندسین ایرانی ما در ایران در شرایط فعلی از عهده برنمیآیند مثلاً بندرسازی. سیلبندهای بتونی این را البته باید خارجیهای صلاحیتدار بیایند و دخالت کنند اما یک مقدار کار هست که ایرانیهای خودمان میتوانند بکنند مثالش همان کارخانه سیمانی است که ایرانیها ساختهاند بدون دخالت مهندسین خارجی، راهآهن تبریز و مشهد، نمونه صحیحی است که مهندسین ایرانی ما میتوانند این قبیل کارها را بکنند بنابراین وقتی ما این قبیل پولها را دادیم به خارجیها چون خارجیها زیاد میگیرند و ایرانیها کمتر میگیرند پس یک خرج بیجهتی شده است این را باید دقت کرد اگر اشتباه است تجدید نظر کرد و اگر نیست ما را قانع کرد که این حرفهایی که میزنید درست نیست اخیراً سازمان برنامه یک تصمیمی گرفت که به مهندسین ایرانی به شرطی کار میدهند که با شرکتهای خارجی شریک باشند بنده فکر میکنم که شرکتهای درجه اول خارجی به اینجا نمیآیند (صحیح است) و اگر بیایند با یک شرایط و امتیازات مشکلی خواهند آمد. در درجه دوم و سوم و چهارم هم که میآیند خوب یک عدهای پیدا میشوند سعی میکنند آنها را به عنوان درجه اول معرفی کنند پس بنابراین اگر کاری که مهندسین خودمان میتوانند بکنند به دست مهندسین خودمان از لحاظ اقتصادی و صرفهجویی بدهیم خیلی بهتر است تا اینکه بدهید به دست اشخاصی که وجودشان برای این کار مفید نیست اخیراً مدتی است مطبوعات خارجی تبلیغات میکنند بر علیه مقاطعهکاران ایرانی رجال سیاسی خارجی، روزنامههایشان همه میگویند مقاطعهکار ایرانی اینطور است که طوری کردهاند که مثل غول بیشاخ و دم است یکی از نمایندگان ما رفته بود به ایتالیا و خواسته بود چیزی بخرد فروشنده فهمیده بود که وکیل مجلس است بعد با تعجب گفته بود شما مقاطعهکار هم هستید گفته بود خیر بنده مقاطعهکار نیستم حالا مقاطعهکاران خارجی میدانند که ایرانیها درآمدهای زیادی از نفت دارند و احتیاج زیادی دارند به عمران و آبادی این عمران و آبادی اگر به وسیله مقاطعهکارها و مهندسین مشاور خارجی به عمل بیاید درآمد زیادی از منافع ایران به ممالک خارجی منتقل میشود و اگر به دست مهندسین و مقاطعهکاران ایرانی بشود و مقاطعهکاران ایرانی مجهز بشوند و سرمایهدار بشوند آن وقت مقاطعهکاران خارجی نخواهند توانست بیایند به ایران و منافع این مملکت را ببرند این است علت حمله تبلیغاتی خارجی نسبت به مقاطعهکاران و مهندسین ایرانی (صحیح است) این را بنده خواستم عرض کنم که آقایان روشن شوند مسئله دیگر مسئله پرداختهایی است که به مهندسین مشاورین خارجی و مقاطعهکارهای خارجی میشود (مهندس سلطانی- و ماشیننویسها) بنده میخواهم که واقعاً در این کار یک مطالعه دقیق بکنید از لحاظ استحقاق یعنی در ایران یک اشخاصی هستند که بگویند این قراردادی که با فلانجا بسته شد و این پنج میلیون دلاری که داده شد این واقعاً متناسب با این کار است بنده نمیدانم اگر هست یک همچو مؤسسهای و آن را تصدیق کرده باشد بنده حرفی ندارم ولی اگر ما کار را بدست خارجی دادیم و مشاورین ما فقط خارجیها بودند آیا فرض نمیفرمایید که ممکن است با همدیگر خصوصیت داشته باشند ممکن است به همدیگر نان قرض بدهند مگر آقایان نشنیدند بنده سه سال پیش شنیدم در یک معاملهای خارجیها با هم شریک شده بودند هیچ اشکالی ندارد این شریک میشود آن شریک میشود هیچ اشکالی ندارد که ده تا شرکت شریک بشوند بنده میخواهم عرض کنم که اگر یک مشاور خارجی مستشار ما است و دو تا خارجی هم آمدند شرکتی کردند یک کاری گرفتند ما یک جایی داشته باشیم که از لحاظ فنی بگوییم آقای مهندس هدایت یا آقای مهندس شریف امامی نگویید که این کار درست است یا نه آن وقت اگر آنها گفتند درست است من قبول دارم برای اینکه یک مهندس صحیح ایرانی است و آمده تصدیق کرده بنده میگویم اگر این احتیاطات بشود به نظر من ما خیلی پیشرفت میکنیم یکی دیگر مسئله مصارفی است که میکنیم، این مصارف را حالا یک عده از دستگاههای مستقل هستند در سال میلیونها تومان مصرف میکنند وزارتخانهها، ادارات، شرکتها، چیزهای لوکس وارد میکنند حقوقهای نامناسب میدهند خرج سفر فوقالعاده، هزینههای اداری، و فوقالعاده مأموریتها وقتی که تمام اینها را در تمام سال حساب کنیم آنوقت ببینید چقدر پول ممکن است در این مملکت صرفهجویی کرد یک رقم مهمانی را حساب کنید که در سال چقدر میشود مملکتی که قرض میکند بیاید مهمانی بدهد ملاحظه بفرمایید که چقدر نشریه در این مملکت منتشر میشود اینها را حساب کنید که چقدر ارزش دارد هی نشریه چاپی و غیر چاپی اینها را جمع کنید ببینید چقدر میشود اینها وقتی جلوگیری شود از اینها مبالغ عمدهای صرفهجویی میشود واله به خدا این به صلاح مملکت است چون جمعاً سالی ده میلیون تومان میشود اینها تدکراتی است که بنده عرض میکنم. یک موضوع دیگر موضوع ساختمان است خدا رضا شاه فقید را رحمت کند ملاحظه کنید یک عمارت بزرگ کاخ مرمر هست موقعی که حضور عالیحضرت شرفیاب میشویم از پایین تا بالا تمام هنر ایرانی، جنس ایرانی، مرمر ایرانی، کاشی ایرانی، منبت ایرانی، همه چیز سرتا پا ایرانی و یادگار تاریخ هنر ایرانی را حفظ کرده است ولی یک عمارت در مقابلش داریم مجلس سنا که آجر و کاشی و سنگش را از ایتالیا وارد کردهاند این نمونه یک اقتصاد غلط و یک اقتصاد صحیح است این تذکر عین خیرخواهی است این تذکراتی را که بنده میدهم این حرفهای بنده را رادیو مسکو، رادیو باکو و رادیو عراق به خواهند بزنند بلافاصله میگویم که سه سال پیش شما در ازبکستان روزنامههایتان نوشتند که صد میلیون دلار دزدیدهاند، پریشب در روزنامهها خوانده که شهردار فلان جا از درآمد شهرداری اختلاس کرد.
رئیس- آقای خلعتبری حالا از وقت آقای صدرزاده استفاده میکنید.
خلعتبری- بله قربان، مسائل مملکتی را در اینجا گفتن لازم است ولی اگر خارجیها از خرابی دستگاه سوء استفاده کنند، دستگاه فرانسه بگویند خراب است اگر این حساب را بخواهند بکنند شما در روزنامههای آمریکا بخوانید از صبح تا غروب دمکراتها همهاش از دستگاه جمهوریخواهان انتقاد میکنند بنابراین ما به تصور اینکه ممکن است فلان رادیو صحبت کند مطالب اساسی را نگوییم بیمورد است. همین چند وقت قبل بود که گفتند معاون رئیسجمهور آمریکا چون پالتوی پوست گرفته بود از یک کسی به عنوان تعارف، از دستگاه برکنار شد یا این همه راجع به شوروی میخوانیم در شهرداریها و امور اداری هزار هزار صورت اختلاس هست اینها را میدانیم برای اینکه به مطبوعات آشنا هستیم اینها چیزهایی است که در هر مملکتی هست در کشوری که برنامههای مترقی هست از این حرفها هست و ما هم الآن وارد در مرحله پیشرفت شدهایم و سیصد میلیون دلار میتوانیم برای مملکت ذخیره ارزی تهیه کنیم حالا اگر تلف میشود و صحیح خرج نمیشود و چند نفر قالتاق و جلنبر میآورند از خارجه و پول ما را میبرند این به کسی مربوط نیست اگر از بیانات من بخواهد رادیو مسکو استفاده کند میآیم اینجا پوستی از رادیو مسکو میکنم که خودش حظ کند (صحیح است) برای اینکه تمام بدبختیهای ما زیر سر این سیاست غلط مسکو بود (صحیح است) که این محدودیتها را تحمل میکنیم برای اینکه مسکو و کمونیستها قصد تجاوز داشتند و هنوز هم قرارداد پوسیده مرده را استناد میکنند من این مطالب را برای این نمیگویم که به خارجی سند بدهم اگر حرفی زدند اینجا میگویم من هم به آمریکا و هم به انگلیس و هم به فرانسه میگویم که من این مطالب را روی مصالح ملی و مملکتی میگویم به شاه علاقه دارم شاه را دوست دارم که این حرفها را میزنم اگر به شاه علاقه نداشتم این حرفها را نمیزدم میگفتم بگذارید بدتر شود من آدم صدیق و رفیق صدیق و
خدمتگزار صدیق مملکت هستم نه کسی که بداند و نگوید آن بازی را سر عراق درآورند میبینید که چه گرفتاری دارد من میآیم اینجا و میگویم که این گرفتاریها چه جور درست میشود و آن وقت است که مطلب روشن میشود بنابراین من این تذکرات را هم به آمریکا میگویم و هم به انگلیس میگویم و هم به سایر خارجیها این تریبون مقدس است که من نماینده از آن حق استفاده دارم اگر قدرت بیان و اطلاع دارم نگویم خیانت به مملکت و شاه کردهام حالا طریق کنترلش را هم عرض میکنم طریق کنترلش این است که در زمان مرحوم داور یک هیئتی برای خرید در خارجه معین کردند وقتی که وزارت دارایی جنبه اقتصادی پیدا کرد و معاملات اقتصادی را شروع کرد فوری به فکر افتادند که دولت و مملکت احتیاج دارد و باید این احتیاجات را از خارجه تأمین کرد حالا هم همین احتیاج را داریم و ما هم باید احتیاجاتمان را از خارجه تأمین کنیم آن موقع هیئتی را معین کردند و یک نفرش هم به یادم آمد و آن آقای سروری رئیس دیوان عالی کشور که از بهترین و صدیقترین اشخاص است یک کسی است که شاید کمتر نظیر داشته باشد ببینید چقدر دقت میکردند آنها را میفرستادند به آمریکا و اروپا و آنوقت خریدهای مملکتی را به وسیله اینها میکردند حالا من پیشنهاد میکنم که یک هیئتی معین بشود و فرد کوچکش یک فردی مثل نجمالملک باشد یکی از اعضایش سروری باشد که اینها بروند در اروپا و آمریکا تحقیق کنند درباره هر چیزی هر کارخانهای را ببینند آقایان اینجا خریدهای ما روی سلیقههای شخصی هزار اتوبوس میخرد یک نفر میآید پانصد تا میخرد آن وقت حرف توش در میآید پای همه در توی کار کشیده میشود هرچه آقای دکتر اقبال میگوید من آدم درستی هستم میگویند بسیار خوب آدم درستی باش ولی این معامله چیست این حرفهای روزنامههای داخلی و خارجی برای این است که سلیقه و فکر و اختیار خرید دست یک نفر است دست یک مؤسسه است این را باید گرفت امکان تهمت و افترا را باید بگیرید و راه عملی آن این است که یک هیئتی معین شود برای خرید کارخانه و اشیایی که مورد احتیاج است اینها بروند در خارجه دقت کنند و از رقابت بین ممالک استفاده کنند و هر جنسی را مناسبترین شرط و مناسبترین قیمت برای ما بخرند و آن وقت این دلالبازی و این کمسیون بازی تمام اینها از بین خواهد رفت و تمام این تهمتها از بین خواهد رفت برای اینکه آن اشخاصیکه آنجا هستند دیگر مجال نمیدهند که بنده و غیر بنده سلیقه خودمان را دخالت بدهیم و همین هیئت برای قراردادهای عمرانی برای سدسازی و برای بندرسازی برای این کارهای بزرگ با مؤسسات ذیصلاحیت وارد مذاکره میشود و هر بیسر و پایی از اروپا و آمریکا نمیآیند خودشان را به عنوان متخصص قالب بزنند آن شرکت جانمولم خودش را اینجا قالب زد به عنوان تخصص بعد فهمیدند که متخصص نیست حالا برای اینکه از این قبیل کارها صورت نگیرد آن هیئت باید انتخاب شود و برود آنجا از مؤسسات صلاحیتدار تحقیق کند و قراردادها را در همانجا تنظیم کنند و به ما اطلاع بدهند مثل این کاری که در زمان رضاشاه فقید شده مؤسسه کامپساکس را پیدا کردند و راهآهن را ساخت و دیدید که قراردادش هم قرارداد بود و تا امروز یک کلمه حرف درباره او زده نشده پورسانتاژ روی مقدار کار است که یک متر چهار دلار یا سه دلار میدهیم قرارداد روی میزان کار است و خیلی بهتر از پورسانتاژ است که در ضمن عمل هی بالا میرود این است که بنده میگویم و پیشنهاد میکنم که در عقد قرارداد دقت بشود و در قرادادها تجدیدنظر بشود و به وسیله این هیئت مورد مطالعه قرار بگیرد سوم مصارف داخلی است در مورد مصارف داخلی هم معتقد هستم که یک هیئتی بنشیند از بهترین و مطلعترین اشخاص که هیچ شایبهای درباره آنها نرود عضو دولت هم نباشد تمام مصارف اداری و اضافه حقوقها و عناوین مختلف خرجهای ساختمان لوکس تجملی اتومبیل هزینه تمام اینها را از خارجی و داخلی تحتنظر بگیرد و یک کنترل حسابی بکنند خارجیها یک اصطلاحی دارند که میگویند کمربندمان را ببندیم اینها میآیند و کمربند خودشان را ببندند از سازمان برنامه و وزارت جنگ گرفته تا شرکت ملی نفت و حتی تا پشت اطاق اعلیحضرت همایونی هم شده بروند در صورتی که اعلیحضرت همایونی خودش بذل و بخشش میکند معذلک اگر باز هم لازم شد بروند این پشت بنشینند و این مصارف زیادی بیخود را کنار بگذارند من قطع دارم که نه فقط اضافه خرجی نخواهیم داشت بلکه درآمدها هم بالاتر میرود و احتیاج با افزایش مالیات نخواهیم داشت چون با مالیات اضافه کردن پست و تلگراف و تلفن را اضافه کردن هزینه زندگی را میبرد بالا ما اگر بتوانیم سیصد میلیون تومان از مخارج خودمان را با کنترل صحیح پسانداز کنیم این رویه عقلایی است نه اینکه بنشینیم و بگوییم که مالیات امسال هزار تومان بود سال دیگر میخواهیم زیاد کنیم یک قانون بیاوریم و آن قانون قبلی را عوض کنیم آدم عاقل رویهاش را این مبنا نیست بنده در خاتمه عرایضم آن چیزی را که میخواهم عرض کنم من باب مصلحت مملکت میخوانم تا چیزی در مملکت یافت میشود از خارج نخریم تا شیئی را لازم نداریم به فکر خرید آن نباید باشیم مگر آنکه بدون آن نتوان احتیاجات مردم را تأمین کرد تا کاری را در ایران ایرانیها میتوانند بکنند از استخدام خارجی با قرارداد با خارجی باید احتراز کنیم آن چیزی که میخریم و قراردادی که برای معاملات یا امور عمرانی و تولیدی میبندیم باید مطمئن باشیم بهترین کوشش را برای خرید ارزانترین و بهترین جنس کردهایم و بهتر و مناسبتر از آن خرید یا قرارداد ممکن نبوده است از هر خرجی که ضرورت ندارد وقت دیگری میتوان نمود بدون اینکه تأخیر خسارتی وارد آورد احتراز کنیم اگر این نکات رعایت شود با سیصد میلیون دلار درآمد نفت احتیاجی به وام هم نخواهیم داشت و کسر بودجه هم نخواهید داشت این عرایض عین مصلحت و صلاح بود که عرض کردم و هر جایش که مطابق با واقع نباشد با کمال نزاکت تکذیب میکنم همینطور که در مورد قرارداد ساختمان سازمان برنامه تکذیب کردم و امیدوارم که مجلس و دولت دست به دست همدیگر بدهند و این برنامه صرفهجویی را برای ملت ایران انجام بدهند. (احسنت- احسنت)
رئیس- آقای قناتآبادی
قناتآبادی- بنده یک مطلبی را امروز میخواهم تذکر بدهم و اعتقاد دارم از نظر ایران و حیثیت ایران و علاقه ایران به مواثیق بینالمللی ضرورت دارد و البته خیلی چیزها هست که واجب کفایی است و اگر یک کسی گفت از دیگران هم ساقط میشود در فاتحه فقید سعید مرحوم سناتور لسانی که روانش شاد باد (انشاالله) و درجاتش اعلی طبق معمول گویندهای بر فراز منبر قرار میگیرد و طبق سنت سنیه اسلامی بایستی واعظی بشود و احکامی از اسلام ذکر بگردد و برای گذشتگان و آیندگان طلب مغفرت بشود متأسفانه در این جلسه به مطالبی اشاره شده است که این مطالب باید اینجا تذکر داده شود و بگوییم صرفاً و اولاً تذکر به آن مطالب و استناد به آن مطالب شخص گوینده بوده است ملت ایران و مجلس شورای ملی به مواثیق و مواعید بینالمللی مخصوصاً منشور ملل متحد کاملاً وفادار است (صحیح است) و کاملاً اعتقاد و معتقد که اگر روزی برای بشر برای انسان سعادتی ایجاد گردد از راه تفاهم و همکاری صحیح بینالمللی است (صحیح است) آقایان نمایندگان محترم این مطلب را من امروز به عرضتان میرسانم و البته همه آقایان اطلاع دارند که بزرگان جهان بشریت انبیا و اولیا هدفشان یکنواخت کردن عالم بشریت بوده است اصلاً انسان از انسان نمیتواند جدا باشد و تازه در این قرن علم و دانش است که انسان به مرحله ابتدایی موضوع رسیده است یعنی سازمان ملل متفق در اثر فشرده شدن انسانها بایستی روز به روز به قدری قدرت بگیرد تا به آن هدفی که بزرگان حق به بشر ارائه کردهاند برسد بنابراین منشور ملل متفق مجلس شورای ملی هم آن را تصویب کرده و تأیید کرده است و به توشیح شخص اول مملکت رسیده است و مورد تأیید قاطبه نمایندگان مجلس هم بوده است (صحیح است) و ملت ایران هم آن را تأیید میکند و این چیزی است که اصلاً ملت ایران میخواهد در زیر لوای منشور ملل متفق در صلح و سعادت و مودت و دوستی به سر برد گمان میکنم در این مورد تذکر کافی باشد، یک تذکری من میخواهم بدهم خواهش میکنم جناب آقای ذوالفقاری یادداشت بفرمایند هر وقت هیئتدولت تشکیل شد این را مطرحش بکند ما واقعاً از دست این برق تهران واقعاً داریم شرمنده میشویم. (صحیح است) این یکی از آن معماهای بسیار بسیار عجیب شده است و من چون اهل تهرانم و منزلم و هم در خیابانهای جنوبی تهران است آقایان یک وقتی بود میگفتند سهشنبه شب خاموشی است یا چهارشنبه شب خاموشی است مردم خودشان را مجهز کرده بودند برای اینکه سهشنبه شب یا چهارشنبه شب چراغ نفتی علم کنند حالا برق تهران به قدری پرمدعا شده است که وقتی صحبت ادعا پیش میآید معتقد است که دستگاه برق تهران نورش قویتر از نور خورشید است اما در عمل هر وقت و هر دقیقهای که دلشان میخواهد خاموش میکنند (صحیح است) سر شب خاموش میکنند نیمههای شب خاموش میکنند شاید آقایان بعضیها بگویند که نیمهشب به درک خاموش شد که شد اما شما فکر آن خانوادههایی را بکنید که بچه دارند مریض دارند و نیمهشب باید به بچه شیر بدهند یا دوا بدهند میبینند سراسر خانه غرق در خاموشی است. (دکتر رضایی- بیمارستانها را بفرمایید) حق با جنابعالی است انواع و اقسام خاموشی و اینها باز هم خجالت نمیکشند و میگویند برق تهران را اداره میکنیم واقعاً از نظر من که یک تهرانی هستم این شرمندگی دارد و باور بفرمایید تا درد نمیآمد این مطلب را عرض نمیکردم بنده چند روز بود که به دعوت هیئتدولت نه به نام نماینده مجلس به نام مدیر مجله آتش به خوزستان رفته بودم اساساً ابتکار دولت بسیار خوب است و این ابتکاری که شخص اعلیحضرت همایونی فرمودند و اوامری دادند که دولت به مناطق مختلفه مملکت سرکشی کند بسیار بسیار خوب است و بسیار خوبتر خواهد بود که آن نواقصی که در این سفرها میبینند و از نزدیک به آن برمیخورند چون رؤیت و مشاهده اثر بیشتری از شنیدن در انسان میکند در آبادان و خرمشهر با آقای دکتر اقبال و هیئتدولت و من در یک جاهایی که لابد همه آقایان شنیده بودند که زاغههای جنوب شهر تهران خدا شاهد است که من زاغههای جنوب تهران را دیدهام این زاغهها در پیش آنجاهایی که یک عدهای در
آنجاها زندگی میکنند و به نام حصیرآباد خوانده میشود کاخ خیلی خوب و بهشت برین است البته آقای دکتر اقبال وعده کردند و تکرار هم کردند که این وضع را به هم بزنند، چون باید به هم بزنند یک ننگی است که باید حتماً شسته شود و باید حتماً هم به سرعت شسته شود و یک مطلب دیگری که الآن من با آقای دکتر مهران وزیر فرهنگ صحبت کردم و فکر میکنم و امیدوارم که توجه بکنند ما در اهواز رفتیم یک جایی که اسمش دانشکده کشاورزی بود و اینجا همان مثل شیر بییال و دم و اشکم و بی همهچیز بود بنده اینجا را از نزدیک زیارت کردم جناب آقای دکتر مهران و عرض کردم که معلم میخواهد خیلی خوشحال شدم که به من مژده دادید که در صدد هستید برایشان معلم تهیه کنید و نمیدانم که جنابعالی آن روز تشریف آوردید من وقتی محل خواب اینها را دیدم محل خواب اینها بسیار بسیار بد، یعنی یک بیغولهای که شاید سگ هم حاضر نبود در آنجا زندگی کند، استدعا میکنم در مورد محل خواب آنها همانطور که میخواهید برایشان معلم بفرستید بدین موضوع هم دستور بفرمایید که رسیدگی بکنند و به خوابگاه آنها هم توجه بشود. (احسنت)
۳- طرح و تصویب یک فوریت و مذاکره در اصل گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به تمدید استخدام آقای آندره گدار مدیر کل باستانشناسی
رئیس- وارد دستور میشویم یک لایحهای است مربوط به آندره گدار که در دستور مجلس هم هست ولی آقایان تقاضا کردهاند که با فوریت مطرح شود اصلش قرائت میشود و پس از آن فوریت آن مطرح میگردد.
(لایحه به شرح زیر قرائت شد)
گزارش از کمیسیون فرهنگ به مجلس شورای ملی کمیسیون فرهنگ لایحه شماره ۴۶۲۴ دولت راجع به استخدام آقای آندره گدار تبعه دولت فرانسه به سمت مدیر کل باستانشناسی را با حضور آقای فرهنگ مورد رسیدگی قرار داده و با اصلاحاتی تصویب نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
ماده ۱- وزارت فرهنگ مجاز است آقای آندره گدار تبعه دولت فرانسه را از تاریخ ۱۵ اسفند ماه ۳۶ برای مدت دو سال به سمت مدیر کل باستانشناسی و موزه کتابخانه با شرایط زیر استخدام نماید.
الف- حقوق آقای آندره گدار در ماه چهارصد و بیست لیره انگلیس خواهد بود که نصف آن به ریال و نصف دیگر را به لیره دریافت خواهد داشت علاوه بر حقوق کرایه منزل او نیز از بودجه وزارت فرهنگ پرداخت و یا محل سکونت در اختیار او قرارداده خواهد شد و در مدتی که انجام وظیفه مینماید یک اتومبیل در اختیار او گذاشته خواهد شد.
ب- در پایان مدت قرارداد هزینه مراجعت خود و خانمش به فرانسه از طرف وزارت فرهنگ پرداخت خواهد شد.
ج- آقای آندره گدار میتواند قرارداد خود را در پایان سال فسخ و هزینه مراجعت خود و خانمش را به فرانسه دریافت دارد هرگاه در بین سال شخصاً بخواهد قرارداد را فسخ نماید حق دریافت هزینه معاودت را نخواهد داشت.
د- آقای آندره گدار سالی یک ماه مرخصی با استفاده از حقوق و کرایه منزل خواهد داشت که ترتیب اعطای آن با وزارت فرهنگ خواهد بود.
تبصره ۱- آقای آندره گدار موظف است در مدت این قرارداد علاوه بر وظایف معینی که دارد در دانشکده هنرهای زیبا و شعبه باستانشناسی دانشکده ادبیات طبق برنامه دانشگاه تدریس نماید و نیز در ماه دو جلسه علمی و درسی از کارمندان اداره باستانشناسی تشکیل بدهد.
تبصره ۲- آقای آندره گدار موظف است که نتیجه تحقیقات مطالعات خود را در قسمتهای مختلفه باستانشناسی و حفاریها برای انتشار تدوین و در اختیار وزارت فرهنگ قرار بدهد.
ماده ۲- پس از پایان قرارداد و به پاس خدمات گذشته آقای گدار وزارت فرهنگ ماهیانه مبلغ یکصد لیره مادام که آقای گدار حیات داشته باشند به او به عنوان مستمری پرداخت مینماید.
ماده ۳- وزارت فرهنگ مجاز است به فارغالتحصیلهای رشته باستانشناسی که درجه تحصیلات آنها کمتر از لیسانس نباشد در صورتی که تحتنظر کمیسیونهای علمی ایرانی و یا خارجی به خدمت حفاری و کاوشهای علمی بپردازند فوقالعاده روزانه مساوی سه برابر فوقالعادهای که طبق مقررات مربوط به مأمورین خارج از مرکز تعلق میگیرد پرداخت نماید.
ماده ۴- وزارتخانههای فرهنگ و دارایی مأمور اجرای این قانون میباشند.
گزارش از کمیسیون امور استخدام به مجلس شورای ملی
کمیسیون امور استخدامی در جلسه نهم آذر ماه ۱۳۲۷ با حضور آقای وزیر فرهنگ لایحه تمدید استخدام آقای آندره گدار تبعه دولت فرانسه به سمت مدیر کل باستانشناسی را مورد رسیدگی قرار داده و پس از مذاکرات لازم خبر کمیسیون فرهنگ را عیناً تأیید و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
مخبر کمیسیون استخدام- احمد مهران
گزارش از کمیسیون امورخارجه به مجلس شورای ملی
کمیسیون امورخارجه در جلسه ۱۸ آذر ۱۳۳۷ لایحه دولت راجع با استخدام آقای آندره گدار مدیر کل باستانشناسی را با حضور آقای معاون وزارت امور خارجه مطرح و خبر کمیسیون فرهنگ را تأیید نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
مخبر کمیسیون امورخارجه- مرآت اسفندیاری
رئیس- فوریت لایحه مطرح است مخالفی نیست (اظهاری نشد) چون مخالفی نیست لذا رأی گرفته میشود به فوریت لایحه آقایانی که موافقاند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد چون شور دوم است لذا کلیات لایحه مطرح است مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) چون مخالفی نیست لذا رأی میگیریم به ورود در مواد آقایان موافقین قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده اول مطرح است آقای دکتر دادفر مخالفاید بفرمایید.
دکتر دادفر- مسلماً حفظ آثار باستان و افتخارات گذشته یک ملت برای هر ملتی واجب است و ما بسیار خوشوقتایم که در موزه ایرانباستان و سایر موزههای ایران گوشهای از تاریخ درخشان ایران ما حفظ میشود و بعد هم که آثاری کشف میشود حفظ خواهد شد اما به نظر بنده این لایحه صحیح نمیآید به دلیل اینکه اگر چنانچه آقای دکتر مصطفوی که یک وقتی مدیر کل باستانشناسی بودهاند اشکال کار این است که ۶۰ سال داشتهاند اگر بنا است که ما ۹۰ سال را استخدام بکنیم و به جای آقای مصطفوی در مملکت کسی را ندارید لایحه خاصی بیاورید که خود آقای دکتر مصطفوی باشد (عمیدینوری- بسیار صحیح است) این یکی دوم اینکه فرانسویها با ایرانیها قرارداد دارند آنچه که از حفریات شوش به دست میآورند که نصف نصف تقسیم کنند و نصف آن را با ایران بدهند به عقیده بنده اصلاً استخدام یک باستانشناس فرانسوی و مدیر کل کردنش حالا اگر به عنوان مشاور بود حرفی نبود هیچ صحیح نیست و صلاح نیست و مهم این است که آیا باید ببینیم میتوانیم به یک خارجی مسئولیت اداری تفویض بکنیم و او را مدیر کل بکنیم مثلاً میتوانیم فردا یک خارجی را استخدام کنیم به عنوان مدیر کل فرهنگ مدیر کل باستانشناسی یک پست اداری مهم است ما نمیتوانیم به یک خارجی وظایف اداری که به علاوه بر جنبه تخصص و معلومات یک وظیفه اداری دارد واگذار کنیم اگر به آقای گدار آن هم در سن ۹۰ سالگی خیلی به وجودش احتیاج است و بایستی استخدام بشود از عقایدش از مطالعاتش از معلوماتش استفاده شود او را به عنوان مشاور اداره کل باستانشناسی استخدام کنید مدیر کل باستانشناسی یک شخص دیگری باشد و بر عملیات ایشان نظارت داشته باشد به عقیده بنده استخدام آقای آندره گدار بدین ترتیب و با این سن زیاد صلاح نیست اگر خیلی احتیاج دارید دکتر مصطفوی را بیاورید و مدیر کل بشود خیلی هم آدم خوبی بود و خیلی هم مورد اعتماد بود اگر ایراد این است که این شخص متخصص است و جانشین او کسی نیست دولت هم اجازه دارد و خود وزارت فرهنگ اجازه دارد در مورد استادان دانشگاه هم اگر متخصص باشد که جانشین نداشته باشد به تصویب هیئتوزیران میتوانید استخدام بکنید حالا این آقای مصطفوی متقاعد شده است لایحه خاصی بیاورید ما چرا یک خارجی را استخدام بکنیم مدیر کل باستانشناسی بکنیم؟ که فردا معلوم نباشد که در حفریات شوش چه اشیایی به دست آمده است در اینجا چیزهای قیمتی پیدا میشود که بنده و اشخاص عادی سررشته نداریم این به این موزه میآید و آن میآید به موزه لوور میرود ما برای حفظ میراث کشور خودمان باید مدیر کل باستانشناسیمان ایرانی باشد و ایرانی شرافتمند باشد.
رئیس- آقای دولتآبادی موافقاید بفرمایید.
دولتآبادی- بنده قبل از اینکه صحبت بکنم باید احساسات باارزش و شورانگیز همکار محترم خودمان را تقدیر بکنم که روی صمیمت و علاقهمندی به میهن و رفع احتیاج مملکت به وسیله مردم مملکت ایشان با حرارت خاصی صحبت کردند به راستی قابل تقدیر است اما یک حقایقی است که بایستی گفته شود و مورد توجه قرار بگیرد آندره گدار مردی است که نزدیک به چهل سال بدین مملکت خدمت کرده است و اگر امروز میتوانیم بگوییم که آندره گدار ۹۰ سال دارد و دیگر آن قدرت جوانی درش نیست ولی باید بدانند آقای دکتر دادفر و آقایان دیگر که این مرد دوران جوانیش را با افتخار در خدمت این مملکت صرف کرد و باید این نکته را عرض بکنم که خودم افتخار کارمندی و عضویت وزارت فرهنگ را از دوره جوانی داشتهام مکرر با این مرد در اطراف اصفهان مشغول مطالعه در آثار باستانی بودیم در موقعی که راه نبود این مرد به وسیله اسب و الاغ سواره و پیاده با علاقهمندی کارش را انجام میداد و این علاقهمندی که من شخصاً از او سی سال پیش دیدهام امروز ایجاب میکند که از خدمات این مرد در پشت تریبون مجلس تقدیر بشود آندره گدار جوانی بوده است و در هنگامی ترک خدمت در مملکت خود کرده است که مهندس شهرسازی بوده است یعنی از آن وقت با علاقهمندی آمده است و خدمت کرده است و خدماتش هم شایان
کمال تقدیر است و چنانچه اطلاع داده شده است این خدمتش را هم دوران کوتاهی که از خدمتش باقی مانده است انجام میدهد و به فرانسه بر میگردد من میل ندارم در اینجا گفته شود خدای نکرده در وظایفش قصور کرده است (استخر- از بلندگو استفاده کنید) اگر قصور اشخاص را میگوییم باید خدمات اشخاص را هم بگوییم باید خدمات اشخاص را هم بگوییم این مرد با کمال صداقت خدمت کرده و در تقسیم این اشیا استخراج شد از شوش علاوه بر آن که خود سهمی نداشته است یک ناظر صدیق برای مملکت ایران بوده است بنابراین خواستم زحمات و خدمات این مرد را عرض بکنم و مکرر بکنم که اگر امروز به پری آندره گدار اشاره میشود جوانی بوده است که به خدمت این مملکت آمده است امیدوارم که با تقدیر از خدمتگزاری او این دوره خدمت کوتاه او هم تمام نشود و آقایان هم تشویق بفرمایند و به سلامتی برگردد اما صحبت از مصطفوی شد مصطفوی را بهتر از هرکسی وزارت فرهنگ میشناسد مرد بسیار شایستهای است خدمتش را انجام داده است و همه وقت هم خدماتش را با کمال جدیت انجام داده است وزارت فرهنگ هم او را تا رتبه مدیر کلی وزارت فرهنگ آورده است قانونی از اینجا گذشته است به نام قانون بازنشستگی که بدون استثنا و بدون تبعیض اجرا شده است و مجلس شورای ملی هم از دولت تقدیر کرده است که بدون استثنا این کار را انجام داده است بنابراین آقای مصطفوی هم با همه لیاقت و شایستگی و کاردانی مشمول آن قانون شده است و اگر مجلس بخواهد که استثنایی برای ایشان به وجود بیاورد من فکر نمیکنم که وزارت فرهنگ مخالف باشد اما این دو تا هم متناقض نیست ما هم یک مصطفوی شایسته و خدمتگزار داریم و همه هم از او قدردانی میکنیم وهم یک گداری که از دوران جوانی در خدمت این مملکت بوده است. (استخر- مصطفوی خدمات بزرگی به آثار باستانی این مملکت کرده است)
رئیس- آقای مهندس جفرودی
مهندس جفرودی- موقعی که آقای دکتر دادفر برای اظهار عقیده درباره آندره گدار بیگانه خدمتگزار ایران پشت تریبون میآمدند بنده تصور میکردم ایشان در نظر دارند از خدمات سی و یک ساله یک بیگانهای که به مملکت ما حقیقتاً خدمت کرده است تقدیر بکنند (صحیح است) دیروز در دانشگاه از خدمات گذشته آندره گدار تقدیر گردید جشن برپا گردید شایسته هم همین بود که مجلس شورای ملی آن جشن را که به دست عدهای از ایرانیان به عمل آمده است تأیید بکند بنده خیلی متأثر شدم وقتی که دیدم ایشان تحت تأثیر احساسات وطنپرستی که در مورد شخص آندره گدار مصداق پیدا نمیکند بیانی اینجا کردند که ممکن است دیگر بیگانگان با این رغبت و با این صمیمت به یک کشور بیگانه (بیات ماکو- مستخدم ایراناند) آندره گدار مانند هر دانشمند دیگر وطن ندارد وطن او آنجایی است که خدمت میکند (صحیح است) بنده یقین دارم آندره گدار به موجب شواهدی که خدمات برجسته او در احیای آثار تاریخی ایران در نقاط مختلف گویا و زنده است از خدمتگزاران صدیق این مملکت است من وظیفه دارم به عنوان مخبر کمیسیون فرهنگ و به عنوان یک نفر ایرانی و به عنوان یک نفر فرهنگی در ساحت مقدس مجلس شورای ملی خدمات برجسته این مرد را مورد تقدیر و ستایش قرار بدهم (احسنت) بنده اطمینان دارم که اگر آقای دکتر دادفر خدمات گذشته آقای آندره گدار را به همین ما در نظر بگیرند و یک لحظه خودشان را از قید این تأثیرات شدید وطنپرستی خارج بکنند یقین دارم که این عرض بنده را تأیید میفرمایید آندره گدار امروز استخدام نمیشود که این بیان در مورد او اینجا بشود سی و یک سال است که آندره گدار خدمت میکند و همانطور که جناب آقای دولتآبادی تشریح فرمودند ایشان ایام جوانی خودشان را در این مملکت گذراندهاند هیچ نوع عملی از آندره گدار در این مملکت سر نزده است که مورد سرزنش یا ملامت باشد بنده یقین دارم که جناب آقای وزیر فرهنگ که از ابتدای خدمت آقای آندره گدار شاهد و ناظر و مراقب خدمات ایشان بودهاند در اینجا عرایض و بیانات بنده را تکمیل میفرمایند و حق این بدانم که از یک بیگانهای که به ایران خدمت کرده است و صادقانه خدمت کرده است در ساحت مقدس مجلس شورای ملی تأیید و تقدیر شود و این لایحه به پاس تقدیر از خدمات این دانشمند خدمتگزار هرچه زودتر تصویب شود.
رئیس- آقای صدرزاده موافقاید یا مخالفاید؟
صدرزاده- موافقم
رئیس- آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.
وزیر فرهنگ (دکتر مهران)- بنده تصور میکنم با توضیحاتی که جناب آقای دولتآبادی و آقای مهندس جفرودی راجع به خدمات آقای آندره گدار فرمودند بنده بینیاز هستم که در این بابت عرضی بکنم همه شاهد و گواه خدمات او بودهایم در قسمت تعمیر بناهای فارس که به عقیده بنده یکی از خدمات برجسته این مرد به این مملکت بوده است و همچنین حفاریها و یافتن اشیا عتیقه و تشکیل موزه ایران باستان و همچنین تربیت عدهای از جوانان ما برای این خدمت یک مطلبی اینجا بیان شد که بنده لازم میدانم به عرض آقایان برسانم چون در قسمت حفاری شوش به وسیله میسیونهای فرانسوی بنده عرض میکنم که میسیونهای فرانسوی با ایران ازین جهت خیلی خدمت کردهاند و بسیاری از صفحات تاریخ باستانی ما را روشن کردهاند و بایستی از آنها تقدیر کرد و اگر هم درحفاریها اشیایی به دست بیاید بین دولت ایران و میسیونهای فرانسوی تقسیم میشود یعنی انحصار به میسیون فرانسوی ندارد هر میسیون علمی که با ما همکاری میکند اشیایی که از این قسمت به دست میآید مطابق قانون تقسیم میشود یعنی اشیا به دو قسمت میشود و بعد قرعهکشی میشود و هر قسمت نصیب یک طرفی میشود و باید عرض بکنم که این اشیایی که در موزههای مختلف دنیا از آثار ایران موجود است اینها تعلق به تمدن دنیا دارد و یک خدمتی است که ایرانیان به تمدن و فرهنگ دنیا کردهاند و این قانون به عقیده بنده قانون نافعی است که در مقابل کاری که آنها میکنند و پولی که خرج میکنند قسمتی از این اشیا در موزههای خودشان باقی میماند چرا برای اینکه از این موزهها هر سال میلیونها نفر بازدید میکنند و اطلاعاتی راجع به تهران و تاریخ قدیم ایران کسب میکنند بنابراین این توضیحی که فرمودید که این اشیا به موزههای خارج میرود بر اساس قانون مربوط به حفاریهاست که به نظر بنده بسیار قانون مفیدی است راجع به آقای دکتر مصطفوی هم باید عرض کنم که ایشان بسیار مرد شریفی هستند در کار خودشان بسیار مرد واردی هستند و کارشان موجب رضایت است، دولت نظر به اینکه یک قانونی را خواسته است بدون تبعیض اجرا بکند بازنشسته شدهاند به علاوه از چندی قبلاً، قبل از این قانون خودشان تقاضای بازنشستگی کردهاند الآن هم در انجمن آثار ملی ایشان دبیر انجمن هستند و در انجمن آثار ملی که به موازات فعالیتهای وزارت فرهنگ در حفظ آثار باستانی ایران و تعمیر بناهای تاریخی وظایفی دارد و به خوبی تا به حال انجام داده و خواهد داد از وجود آقای مصطفوی برای همین گونه فعالیتهای استفاده میشود و بنده خیلی خوشوقتم که به اطلاع آقایان برسانم که اگر ایشان این خدمات را در دستگاه دولت انجام نمیدهند در یک دستگاه ما همان وظیفه را انجام میدهند و این به عهده ایشان است راجع به مدیر کل باستانشناسی که اینجا ذکر شده این غیر از آن عنوانی است که در قوانین ما راجع به مدیر کل که خدمت اداری میکند آن عنوان نیست که تصور بفرمایید که یک خارجی را ما برای مدیر کلی یک وزارتخانهای استخدام کردهایم مقصود ما اداره کلیه امور باستانشناسی است و این عنوانی است و اینکه ما یک نفر را در وزارت فرهنگ سمت مدیر کلی دادهایم اینطور نیست البته ایشان یک مسئولیتهای خاصی برای او از حیث تربیت اشخاص و تعمیر بناهای تاریخی و نشریاتی که باید چاپ کند به عهده او قرارداده شده است این است که بنده یا تقدیر از زحمات گذشته او استدعا میکنم که این قرارداد را که در واقع عین قراردادهای گذشته است تصویب بفرمایند و تقدیری هم که از خدمات گذشته این مرد شریف به عمل آمده (صحیح است) راجع به بازنشستگی هم تأیید بفرمایید.
رئیس- پیشنهادی در کفایت مذاکرات رسیده است که قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد کفایت مذاکرات مینماید. صدرزاده
رئیس- آقای صدرزاده
صدرزاده- عرض کنم که ما الآن قمر مصنوعی نمیفرستیم برای کرات دیگر ما که آن را نداریم ما هستیم و یک تمدن و آثار و مفاخر قدیمی که باید آن را حفظ کنیم مایه مباهات و افتخار ما همین آثار قدیمی است و این مرد یعنی آقای گدار نسبت به حفظ این آثار و مرتب و منظم کردن این آثار خدمت گرانبهایی کرده است و تردیدی درش نیست موقعی که مسئله استخدام بالتازار اینجا مطرح بود بنده مخالفت کردم و مخالفت بنده روی یک اصل بود و آن اصل این بود که ما وقتی این مستشاران و متخصصین خارجی را استخدام میکنیم مقصودمان این است که افراد ایرانی را برای آن نوع کار و خدمت که تخصصی دارند تربیت کنند که گرهی از کار ما باز شود و در همان وقت عرض کردم که این مسیو گدار این وظیفه را به خوبی انجام داده است با این ترتیب تصور میکنم که مذاکرات روی این زمینه کافی باشد آقایان موافقت بفرمایند وارد مواد بشویم و نسبت به این مرد که برای این مملکت خدمت کرده است او روی انصاف به درستی قضاوب کنیم چون این شخص اشخاصی را برای این مملکت و خدمت به این مملکت تربیت کرده است باز هم بتوانیم از وجود او در آثار باستانی استفاده کنیم، اما راجع به آقای دکتر مصطفوی هم همینطور است که گفته شد ایشان خدمات برجستهای در دوره خدمتشان کردهاند اما لازم نیست که همیشه در همان سمت باشند و خدمت کنند حالا که مصادف با قانون تقاعد و بازنشستگی شدهاند در خارج از کادر هم میتوانند از وجود ایشان استفاده کنند.
رئیس- آقای عمیدینوری مخالفاید با این پیشنهاد؟ بفرمایید.
عمیدینوری- بنده عقیده دارم که همکاران معظم اگر بگذارند در لوایح بیشتر بحث شود بهتر است تا اینکه یک موافق و یک مخالف صحبت کند یا اینکه یک مخالف صحبت کند و بعد سه موافق جوابش را بدهند که یکی آقای مخبر باشد یکی هم
جناب آقای وزیر فرهنگ یکی هم موافق این اصل عدالت نیست که یک مخالف صحبت کند و سه موافق جواب بدهند بنده از جناب آقای صدرزاده تمنی میکنم اجازه بدهند که در لایحه بحث شود مخصوصاً یک لایحهای که با اصول اداری ما تماس دارد ما میخواهیم متخصص بیاوریم برای یک کار خاصی بعد میگوییم تو بشو مدیر کل آقا جان مدیر کل غیر از متخصص است ما نباید مدیر کلی یک ادارهمان را بدهیم دست یک متخصص خارجی. ایشان در سی سال گذشته کار کرده خیلی هم خوب کار کرده و خیلی هم مرد شریفی است به ما بگویید که کی را تربیت کرده در این سی سال متخصص باید تربیت کرده باشد باید متخصص تحویل اجتماع داده باشد بنده در ترکیه رفتم یک سدی را بازدید میکردیم گفتم کی اینجا را میسازد گفتند که دو سال پیش متخصص خارجی آوردیم و او در ظرف یک سال برای ما متخصص خارجی تربیت کرد و الآن ما خودمان متخصص داریم و کارهای او را ادامه میدهند ما یک ملتی هستیم مهماننواز به ملل دوست خارجی احترام میگذاریم اما دیگر نباید از اصول منحرف بشویم شما در این لایحه یک ماده گذاشتهاید که مدت استخدام و قرارداد که گذشت بعد از آن هم ماهی صد لیره تا پایان عمرش به او بدهید به عقیده من به پاداش خدمات سیساله ایشان مانعی ندارد مستمری به او بدهید از همین حالا هم بدهید یک لایحه بگذرانید که به پاس خدمات سیساله این آقا ماهی صد لیره دویست لیره به پاداش خدمات گذشته او میدهیم حرفی نیست اما دیگر متخصص چی، هر دو سال به دو سال به عنوان متخصص این لایحه را بیاورید اگر متخصص تربیت نکرده است پس آدم لایقی نبوده است اگر تربیت کرده است در این سی سال خدمت یک ایرانی که استعدادش به نظر بنده کمتر از خارجی نیست که در ظرف سی سال نفهمد چه جور اطلاعاتی کسب کند که بتواند مدیر کل باستانشناسی باشد بنده مخالفم در یک لایحهای که در عین حال لایحه استخدامی است در عین حال لایحه مستمری است در عین حال لایحه اضافه حقوق است که به یک شخصی میخواهند بدهند در این لایحه بحث نشود و گفتگو نشود و همینطور از مجلس شورای ملی بگذرد به دلیل اینکه یک آقایی بوده است بسیار شریف، متخصص، کار هم کرده و موزه ما را به وجود آورده از او متشکریم ولی خاصیت متخصص این است که یک چند سالی استخدام بشود و از وجودش استفاده بشود البته هم ایرانی جای او کار کند این صحیح نیست که ما در یک چنین لایحهای که چند جور فکر را با هم آوردهایم که موارد مختلف دارد بدین شکل با یک بحث مختصری به عنوان کفایت مذاکرات رأی بدهیم بنده عرایض بسیار مفصلی دارم و به عنوان مخالف هم میخواهم صحبت کنم اجازه بدهید که بحث بشود و حرفها گفته بشود
رئیس- آقای پرفسور اعلم با پیشنهاد کفایت مذاکرات موافقاید؟
پروفسور اعلم- موافقم
رئیس- بفرمایید
پرفسور اعلم- عرض کنم این لایحه وزارت فرهنگ مربوط به آقای آندره گدار است این آقای آندره گدار مدتی است مشغول خدمت به این مملکت هستند و بنده اینطور تصور میکنم که منظور وزارت فرهنگ از آوردن این لایحه برای این است که نشان بدهد که ما ایرانیها قدرشناس هستیم نسبت به خارجیهایی که میآیند و به مملکت ما خدمت میکنند و این لایحه را تقدیم کرده است تازه وقتی این لایحه به تصویب رسید چیزی از خدمت آقای آندره گدار که در این لایحه ذکر شده باقی نمانده چون این مدت را خدمت کرده و بعد هم خدمتش که تمام شد این صد لیره را پاداش میدهند بنده تصور میکنم که از هر نظری گرفته بشود این لایحه برای یک خارجی که به مملکت ما خدمت کرده است لازم است و ما نشان میدهیم که از کسانی که برای مملکت ما خدمت میکنند قدردانی و سپاسگزاری میکنیم بنده معتقدم که مذاکرات به اندازه کافی شده و همه هم آقای آندره گدار و خدماتش را خوب میشناسند ولی بنده از این فرصت استفاده میکنم و از جناب آقای وزیر فرهنگ استدعا میکنم که حفریات را در مملکت محدود کنند که هرکس نتواند یک بیل و کلنگ دست بگیرد و حفریات بکند و آن چیزهایی که آثار ملی و تمدن باستانی ما را نشان میدهد از طرق مختلف از این مملکت خارج شود اینها ذخایر ملی ما است و ذیقیمت است و من از شما جناب آقای وزیر فرهنگ استدعا میکنم که یک قانون خاصی بیاورید و جلوی این کارها و این حفریات را بگیرید.
رئیس- آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ- عرض کنم در این موضوع حفریاتی که فرمودید خواستم عرض کنم که قانون هست و به موجب آن قانون هیچکس بدون اجازه دولت حق حفریات ندارد و الآن کمیسیونهای علمی هستند که مشترکاً با وزارت فرهنگ مشغول حفریات هستند البته اشخاصی که گاهی به یک تقاضاهایی میکنند البته آن تقاضاهایی که قابل قبول است و مورد اطمینان دولت است به آن تقاضاها ترتیب اثر داده میشود و اجازه داده میشود و در غیر این صورت حفاری قاچاق محسوب میشود و کسانی که به قاچاق مرتکب حفریات شوند البته تحت تعقیب قرار میگیرند البته باید عرض کنم در این قسمت ما همیشه ممنون و متشکریم از همکاریهای وزارت کشور و به خصوص ژاندارمری در نقاط مختلف که آثار تاریخی وجود دارد و به محض اینکه اطلاع پیدا میشود که حفریات غیر مجازی میشود جلوگیری میشود بنابراین در این قسمت باید عرض کنم که منظور جنابعالی تأمین است و امیدوارم که مراقبتهای بیشتری هم در آتیه بکنیم که حفریات قاچاق به طور کلی در مملکت نشود.
رئیس- رأی میگیریم به کفایت مذاکرات در ماده اول آقایانی که موافقاند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد یک پیشنهاد هست که قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم که ماده اول به شرح زیر اصلاح بشود.
ماده ۱- وزارت فرهنگ مجاز است که آقای آندره گدار تبعه دولت فرانسه را از تاریخ ۱۵ اسفند ماه ۳۶ برای مدت دو سال به عنوان مشاور باستانشناسی و موزه و کتابخانه با شرایط زیر استخدام نماید. دکتر دادفر
رئیس- آقای دکتر دادفر
دکتر دادفر- جناب آقای مهندس جفرودی مخبر محترم و همینطور آقای وزیر فرهنگ از خدمات آقای آندره گدار اینجا تقدیر کردند بنده هیچوقت منکر این خدمات نشدم و نگفتم که ایشان خدمتی نکردهاند اما این را میخواهم عرض کنم که هیچ خارجی در خواب هیچوقت حضرت عیسی را ندیده که به ایران خدمت کند پول گرفته مأموریت داشته خدمت کرده است مگر خدمت کردن در این مملکت برای او خوابنما شده؟ چرا ما اینقدر خارجیپرست هستیم ۱۲ هزار تومان در ماه به او پول میدهیم و بعد هم میگوییم بدین مملکت خدمت کرده است چه خدمتی کرده است؟ فرمودند اشیا موزه لوور را سالی چهار میلیون نفر میبینند و این به نفع ایران است پس بنده تقاضا میکنم که اشیا موزه ایران باستان را هم بفرستید به موزه لوور پاریس که مشتری زیاد دارد این منطق شد آقا؟ بنده عرض میکنم ایشان خدمت کردهاند اما ایشان مأموریت داشتند از آکادمی علوم فرانسه آمدهاند در ایران شما اگر چنانچه درتان را میبستید و گذرنامه بهشان نمیدادید قاچاق میآمدند چون متخصص که مأموریت دارد باید برود مأموریتش را انجام بدهد ایشان هم نبودند دیگری میآمد. اخیراً مستشرقین اطریش رفتهاند در شهر آپیس که یکی از بزرگترین آثار تاریخی است حفاری کنند فقط برای عکسبرداری مبالغی حقالامتیاز دادهاند تمام هم به خرج خودشان است حالا آمدهاند در مملکت ما حفاری کردهاند حق خودشان را هم بردهاند دیگر چه خدمتی به ایران کرده است چه نذری داشته است که به ایران خدمت کند؟
آقا یکقدری انصاف داشته باشید اگر صحبت سر این است که آقای مصطفوی شخص صالحی برای مدیر کلی این اداره است چرا خارجی را میآورید یک لایحه بیاورید و او را به خدمت برگردانید حالا اگر خارجی میآورید دیگر دادن عنوان مدیر کلی چیست؟ اگر صحبت سر سن است که این آقای آندره گدار طوری که میگویند ۸۲ سال دارند البته بنده به ایشان احترام میگذارم متخصص هستند آقا این به ایران خدمت نکرده است به مملکت خودش خدمت کرده است و از آکادمی علوم فرانسه مدال گرفته به ما چه مربوط است، چرا ما در مقابل کسی که مسیو است یا مستر است خاک بشویم؟ بنده عقیده دارم که به هر جهت دادن عنوان مدیر کلی به ایشان که یک فرد خارجی است صحیح نیست میخواهید حالا استخدام کنید به عنوان مشاور استخدام کنید بگویید ملت ایران بابت خدمات این دو سال آنقدر حقوق میدهد دیگر عنوان مدیر کلی صلاح نیست صلاح اداری هم نیست مخالف قانون استخدام کشوری ما هم هست ما در تمام قسمتها البته متخصص داریم اما هیچ کدامشان عنوان مدیر کلی ندارند ما در قسمتهای مختلف وزارت جنگ وزارت راه و غیره مستشار داریم اما هیچ کدام عنوان مدیر کلی ندادهاند. البته اداره باستانشناسی هم یکی از ادارات بزرگ وزارت فرهنگ است بنده به خدای واحد نه آقای آندره گدار و نه آقای مصطفوی را میشناسم چندی قبل در اصفهان دیدم که یک هتلی میسازند این آقای آندره گدار موافقت کردهاند و دستور دادهاند که کاروانسرای بازارچه را که از آثار شاه طماسب صفوی است خراب بکنند و جایش هتل بسازند و بعداً اداره باستانشناسی اصفهان مخالفت کرده است بنده منظورم این است که اینها دلشان برای آثار باستانی ما نمیسوزد اینها خواب ندیدهاند که به ما خدمت کنند مگر اینها نذر دارند؟
اینها خوابنما شدهاند یا از امامزادههای ایران شفا گرفتهاند که بدین مملکت خدمت کنند؟ اینها حرف است و هیچ خارجی دلش برای ایران نمیسوزد فقط برای منفعت خودش اینجا کار میکند منتهی یک خارجی که میآید اگر شرافت داشته باشد خوب کار میکند اگر نداشته باشد کار نمیکند و ما باید کسانی که مستخدم خوبی هستند و خوب کار کردهاند به عنوان مستخدم خوب بهشان پاداش بدهیم دیگر یک خارجی را عنوان مدیر کل کردن و این قبیل کارها صحیح نیست پس فردا هم مجسمهاش را بریزید بگذارید جلوی بهارستان و بگویید که ملت ایران از خدمات آقای آندره گدار تشکر و قدردانی میکند به عقیده بنده حالا که استخدام میکنید و این پول را میدهید دیگر این عنوان مدیر کلی را ندهید اینکه میفرمایید آقای آندره گدار را چون به اندونزی نرفته به یک کشور دیگر نرفته باید تقدیر کرد آقا ایشان مأمور آکادمی علوم فرانسه بودهاند
و به هر کجا که مأموریت پیدا میکردند تشریف میبردند. پس شما هم لااقل حالا هم عنوان او را مشاور قرار بدهید نه مدیر کلی وزارت فرهنگ.
رئیس- آقای مهندس جفرودی
مهندس جفرودی (مخبر کمیسیون فرهنگ)- بنده خیلی متأثر هستم که بعضیها وطنپرستی را به خودشان اختصاص میدهند من امیدوارم که آقای دکتر دادفر همکار محترم ما دو کلمه از بیاناتشان تصحیح بفرمایند و آن این است که ایرانی آقای دکتر دادفر در مقابل خارجی سر تعظیم فرود نمیآورد آقای دکتر دادفر ما پیش از شما دراین مجلس از پشت همین تریبون مجلس احساسات وطنپرستانه نشان دادهایم (دکتر دادفر- ما منکر نیستیم) اگر منکر نیستید بیاناتتان را تصحیح بفرمایید. بنده و آقای وزیر فرهنگ وظیفهای داریم که هرچه را که طبق قوانین و حق بدانیم که در این مملکت عمل میشود از آنها دفاع کنیم لایحهای است به حق برای تقدیر از خدمات یک نفر بیگانه از طرف وزارت فرهنگ که یک وزارتخانه قانونی و مورد تأیید آقایان است به مجلس داده شده است عدهای هم از شما در کمیسیون فرهنگ نشستهاند و بررسی کردهاند و امروز در محضر آقایان آن لایحه مطرح است و بنده وظیفه دفاع دارم و صمیمانه هم دفاع میکنم برای اینکه خدمات ایشان قابل تقدیر است. اینکه میفرمایید وظیفه داشته است خدمت کند ما میدانیم هرکس حقوق بگیرد وظیفه دارد خدمت کند چون بیگانگانی که بدین مملکت آمدهاند و حالا هم هستند خیلی بیشتر از آندره گدار حقوق میگیرند و خیانت میکنند این لایحه برای این است که به بیگانگان بگوییم که ایرانی حق را از باطل تشخیص میدهد و منصف است وظیفهاش بوده است خدمت کند البته باید حقوق بگیرد مگر باید مجانی بیاید خدمت کند. ایشان در پیشنهادشان کلمه مدیر کلی را حذف کردهاند بنده فکر میکنم که ایشان با این کلمه بایستی موافقت بفرمایند برای اینکه از آندره گدار مسئولیت میخواهند (دکتر دادفر- چه مسئولیتی؟) شما میفرمایید آندره گدار چه خدماتی کرده است این آخرین لایحهای است که برای آندره گدار میآید یعنی آندره گدار خواهد رفت و دیگر استخدام او تجدید نخواهد شد. خدمت آندره گدار همین بس که یک سال دیگر میرود و افرادی را تربیت کرده است که جانشین او خواهند شد همین نشانه خدمت او بوده است اینکه گفته میشود.
رئیس- در پیشنهاد ۵ دقیقه بیشتر نباید صحبت کرد.
مهندس جفرودی- اطاعت میکنم. اینکه گفته میشود آقای آندره گدار اشیا حفاری شده ایران را به موزههای خارج داده است آقای وزیر فرهنگ توضیح دادند که آنچه شده است طبق قانون شده است اگر تخلفی از قانون شده است شما بیایید مسئولین امر را در هر زمانی که شده است تعقیب و استیضاح کنید. اولاً اینها را آندره گدار تقسیم نمیکند. آندره گدار یک وظیفهای دارد که به قول شما و جناب آقای مهدی ارباب از پشت این تریبون تأیید فرمودید او وظیفهاش را صادقانه انجام داده است بنابراین عملی نکرده است که برخلاف باشد اگر عملی شده به متصدیان ایرانی باید بفرمایید و متصدیان ایرانی هم عمل غلطی نکردهاند برای اینکه تا بهحال کسی ایرادی نگرفته است. امیدوارم که بیان بنده کافی باشد و آن بیانی که فرمودید تصحیح بفرمایید.
رئیس- آقای مرآت اسفندیاری مخالفاید با این پیشنهاد بفرمایید.
مرآت اسفندیاری- مقداری از عرایضی که بنده میخواستم عرض کنم جناب آقای مهندس جفرودی فرمودند ولی این نکته را میخواستم به عرض آقایان محترم برسانم که این شخصی که بنده اصلاً او را نمیشناسم ۳۶ سال است در این مملکت خدمت میکند و در قبال این ۳۶ سال خدمت به فرض اینکه یک مقامی با ایشان که تیتری است بدهند این هیچ عمل مهمی نیست و نظیر این و بالاتر از این هم در سایر کشورها اتفاق افتاده است به خصوص که این شخص با حقوقی که میگیرد اندوختهای هم از خود شاید زیاد نداشته باشد. اما اینکه فرمودند در مقابل این خدمت چه کاری انجام داده است خواستم عرض کنم که دنیای امروز به جایی رسیده است که اشخاصی پیدا میشوند و جان خودشان را در راه اکتشافات و برای بدست آوردن یک اطلاعاتی در کف دست میگذارند فقط به صرف اینکه اسمشان در یک کشوری در دنیا باقی بماند یک مثال خیلی کوچک عرض میکنم در جراید و روزنامهها خواندید که در کوههای نپال آدم برفی پیدا شده است از تمام اقصی نقاط دنیا هیئتهای بزرگی با هزینههای سنگین از جیب خودشان یا ازطرف دولتها میروند خرج میکنند برای اینکه از یک چیز موهومی که معلوم نیست آیا واقعاً به دست بیاید یا نیاید اطلاع پیدا کنند. بنده مطمئنم که همکار محترممان روی حس وطنپرستی که دارند صحبت فرمودند و بجاست که این شخص بعد از ۳۶ سال که موی خودش را سفید کرده و عمرش را در راه این کشور گذرانده وجه زیادی هم نمیگیرد یک مقام کوچکی را به او تفویض نمایند. بنابراین بنده استدعا میکنم که پیشنهاد خودشان را پس بگیرند.
رئیس- آقای مهندس اردبیلی با پیشنهاد موافقند بفرمایید.
مهندس اردبیلی- از اینکه آقای آندره گدار در ایران کارهایی کرده است شکی نیست و خدماتی هم که کرده است در مقابل حقوقی است که گرفته و سهمیهای است که به کشور خود برده توجه بفرمایید به عرض بنده ما در ایران خارجیها را در رأس کارها قرار دادن ازش خاطره خوبی نداریم و اگر مسئولیتی به مسیو آندره گدار بدهیم کدام مقامی است که رسیدگی کند اگر یک خطایی مرتکب شد چه دستگاهی باید رسیدگی کند و آن وقت یک مشکل سیاسی برای ما فراهم کردهاند. من عقیده دارم در مقابل خدماتی که آقای آندره گدار برای ایران کرده به طوری که آقای وزیر فرهنگ توضیح دادند ممکن است به وسیله نامهای از ایشان تقدیر بشود نه اینکه مقام مدیر کلی به ایشان تفویض بشود. آقای دکتر دادفر جریان امر را کاملاً توضیح دادند و اگر یک قدری با حرارت بوده است همانا عقیدهشان این است که نباید کارهای حساس را به خارجیها تفویض بکنیم و خارجیها را در رأس کارها بگذاریم ما باید از خارجی به عنوان مشاور استفاده کنم نه اینکه مسئولیتی بدهیم و اگر هم خطایی کرد نتوانیم از او توضیح بخواهیم و بازخواست کنیم این است که من عقیده دارم سروران عزیزم به پیشنهاد آقای دکتر دادفر که به مصلحت مملکت است رأی بدهند که از این مخمصه خلاص بشویم.
رئیس- آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ- یک مطلبی اینجا بیان میشود که آقای گدار سهم خودش را برده آقای گدار به عنوان مأمور خارجی از آکادمی علوم فرانسه نیامده است کمیسیون علمی شوش که یک کاری میکند تحتنظر مسیو گیرشمن است که یکی از دانشمندان عالیمقام و خاورشناسان و به خصوص ایران شناسان معروف است که خیلی هم بدین مملکت خدمت کرده است آن موضوع حفاری و جریان تقسیم آنچه از حفریات به دست میآید یک موضوع علیحدهای است و گدار کارش به او بستگی و ارتباط ندارد این دو مطلب را مخلوط نفرمایید مطلب دیگر سمت مدیر کلی است که در این قانون نوشته شده است اولاً این چیز تازهای نیست در قوانین گذشته هم سمت آقای گدار همین بوده است و علت اینکه این سمت برای او ذکر شده است مسئولیتهایی است که متوجه او هست. ما آقای گدار را برای این نخواستیم که با او مشورت بکنیم آقای گدار میرود سر بناهای تاریخی اصفهان خودش میایستد و به بنا و معمار و کاشیساز دستور میدهد این موضوع با عنوان مشاوری به عقیده بنده جور درنمیآید باید همان سمت سابقش را برایش حفظ بکنیم تا بتوانیم همان مسئولیتها را از او بخواهیم (دکتر دادفر- یا سمت سابقش بنده موافقم) بنده تصور میکنم آن قانون را بفرمایید بیاورید آن قانون اخیر را که تصویب شده ملاحظه بفرمایید در آن قانون هم سمتش همین بوده است و به عقیده بنده همین هم باید باشد این لایحه برای مدت دو سال پیشنهاد شده است که از این دو سال ده ماهش هم گذشته است و ۱۴ ماهش باقی است و آقای گدار باید در این مدت یک برنامههایی را تنظیم بکنند و خودشان نظارت در اجرایش بکنند و امیدوارم که این خدمات گذشته خودشان را در چهاردهم ماه آینده تکمیل کنند و از این مملکت بروند اینکه میفرمایید آقای گدار مأموریتی دارد از آکادمی فرانسه این مسائل اصلاً نیست آندره گدار مستخدم دولت است و کراراً هم اتفاق افتاده دولت یک خدماتی را به یک خارجی میدهد گمرکات را به بلژیکیها میدهد که اداره بکنند مسئولیت داشتهاند و سوابق زیادی هم موجود است که درباره خود آقای آندره گدار هم این سمت را داشتهاند (یکی ازنمایندگان- این پیش از مشروطیت بوده است)
رئیس- پیشنهاد قرائت میشود رأی میگیریم
(به شرح سابق قرائت شد)
آقایانی که با این پیشنهاد موافقاند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد دیگری نیست رأی گرفته میشود به ماده اول با تبصرههایش آقایانی که موافقاند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا ماده دوم قرائت شد
ماده ۲- پس از پایان قرارداد به پاس خدمات گذشته آقای گدار وزارت فرهنگ مبلغ یکصد لیره مادام که آقای گدار حیات داشته باشند به او به عنوان مستمری پرداخت مینماید.
رئیس- آقای عمیدینوری مخالفاید بفرمایید.
عمیدینوری- وقتی که لوایح دولت اینطور تنظیم بشود که الآن ما در دیماه ۳۷ هستیم و بعد لایحه دو سالهای میآورید که ۱۴ ماهش باقی مانده است یعنی تا حالا بدون تصویب مجلس آقای آندره گدار تشریف دارند سر جایشان و حقوق گرفتهاند این نتیجهاش همین است که خودتان هم فرمودید که از دوسال ۱۴ ماه مانده این چهارده ماه را هم تمام کنید نتیجه این طرز قانونگذاری و نتیجه این طرز عدم توجه مجلس شورای ملی به حقوق ثابت خودش بنده با کمال صراحت عرض میکنم نتیجهاش همین میشود که در ضمن یک لایحه استخدامی یک ماده مستمری هم میآورند یک ماده مستمری هم میآورند برای این آقایی که سی سال به عقیده جناب آقای مهندس جفرودی خدمت کردهاند و به عقیده بنده چون مربی بدین مملکت ندادهاند خدمت نکردهاند (دکتر عدل- داده) اگر داده چرا آقای دکتر عدل در ماده ۳ تازه مرقوم فرمایید که وزارت فرهنگ مجاز است که فارغالتحصیلهای رشته فلان را اینطور بکند و ایشان
بروند درس بدهند. آقایی که سی و چند سال است در این مملکت دایماً قراردادش تمدید شده و حالا هم ده ماه میگذرد و هنوز لایحه استخدامیش تصویب نشده است این اقلاً بایستی چند مربی تحویل بدهد که اگر امروز به آقای مصطفوی درسن ۵۳ سالگی گفتند تو متقاعد ولی آقای مسیو گدار در سن ۷۳ سالگی گفتند تو حق داری کار کنی و این تناقض عجیب در این مملکت هست که به جوان ۵۳ ساله میگویند تو پیری و از کار افتادهای و برو کار مکن و پیرمرد ۷۳ ساله چون اسمش گدار است بیاید و کار بکند و بعد از سی و چند سال این آقا چند نفر را تربیت نکرده است که اگر دکتر مصطفوی ۵۳ ساله رفت کنار یک آقای دیگر بیاید جای او؟ ما به یک چنین شخصی میخواهیم بگوییم که لایحه استخدامش تمدید و تمدیدش هم طوری است که آقایان گذشته مجلس شورای ملی تصویب نکرده سر جایت بنشین (پرفسور اعلم- مال هفت سال پیش را تصویب کردیم) آن هم غلط بود من همان وقت هم مخالف بودم و بعد هم بگویم که بعد از پایان استخدامت ماهی صد لیره هم پاداش بگیر بنده مخالفم با این فکر و موافق نیستم این همه تعریف میفرمایید که یک همچو مقام علمی دارد خدمت کرده است به عالم بشریت این آقا را باید مجسمهاش را بریزید و در موزه ایران باستان بگذارید احترام هم به او بگذارید اما بخواهید ماهی صد لیره به او پاداش بدهید به چه مناسبت؟ (یکی از نمایندگان- مجسمه که شکمش را سیر نمیکند) تا به حال ۳۶ سال از این مملکت ماهی ده دوازده هزار تومان حقوق گرفته است در حالی که این مصطفوی شما که مدیر کل آنجا بوده ماهی دو هزار تومان میگرفته (دکتر دادفر- نه آقا هزار تومان) هزار تومان می گرفته اگر خودش تقاضا کرده است که بازنشسته شود برای این بوده است. بنده اطلاع دارم که درآمدش کافی نبوده است جناب آقای دکتر مهران برای اینکه خودش به من گفت که نمیتوانسته با ماهی هزار تومان زندگی کند و حق داشته بازنشسته بشود و مقاله بنویسد در مجلات و از این راه ارتزاق کند پس شما مدیر کل ایرانی را که حق دارد مدیر کل این مؤسسه باشد با ماهی هزار تومان کنار میگذارید بعد بدین آقای هشتاد و چند ساله ماهی ۱۰ و ۱۲ هزار تومان حقوق میدهید و بعد هم ماهی صد لیره تا آخر عمر پاداش میدهید این مملکتی که الآن از بودجهاش مینالیم این مملکتی که میگوییم بودجهاش موازنه ندارد پس این دقتهایی که باید در موازنه بودجه و در مخارج بشود چیست؟ همین است که ما اگر ما یک خرجی داریم که میتوانیم با ماهی هزار تومان و هزار و پانصد تومان او را به جای این بگذاریم چه مانعی دارد؟ فرمودید که نمیشود چند روز پیش آقای سعید نفیسی را چقدر جنابعالی در همین جا تجلیلش فرمودید و فرمودید صحیح است که متقاعد بوده است ولی مملکت به وجودش احتیاج دارد بالاخره رأی دادند و بالاخره خودتان هم تصدیق فرمودید پس شمایی که چند روز پیش یک استاد ایرانی را اینقدر تجلیل کردید که اشکالی ندارد متقاعد هم بودهاند به وجودش احتیاج داریم میآمدید یک ایرانی را به جای این فرنگی میگذاشتید با حقوق کمتر به بودجه مملکت کمک میکردید مردم ایران را هم تشویق میگردید که بروند زحمت بکشند متخصص بشوند و از زحماتشان مملکت استفاده بکند نتیجه این میشود که میگویند شرکتهای ایرانی لیاقت ندارند کار بکنند باید حتماً با یک شرکت خارجی شرکت بکند که دعوتشان بکنند برای مناقصه و مزایده این نتیجه این طرز فکر است آقای مهندس جفرودی پس یک کاری نکنید که متخصص ایرانی هوش ایرانی فهم ایرانی را بگذارید کنار برای اسم خارجی این صحیح نیست جناب آقای مهندس جفرودی اگر آقای دکتر دادفر گفته منظورشان این بوده که ما باید در قوانین همانطوری عمل بکنیم که از وجود خارجی در حد امکان درجه تخصص و با تعهد بر اینکه ایرانی تربیت بکند استفاده بکنیم و بنده عقیده دارم که هر قدر از این قوانین بیاورید بنده چشمبسته با کمال میل رأی میدهم اما همینطور خارجی را بیاورید روی اسمش تمام اختیارات را هم به او بدهید این نتیجهاش این میشود که برای ما متخصص تربیت نمیشود ما نباید این قدر نسبت به اینها اینطور نگاه بکنیم، این است که بنده با این ماده مخالفم.
رئیس- آقای احمد طباطبایی (احمد طباطبایی- مخالفم) آقای دکتر شفیعامین.
دکتر شفیعامین- بنده با توضیحاتی که داده شد حس میکنم که همه آقایان نمایندگان محترم خدمات گذشته آقای گدار را تأیید فرمودند که خدماتی کرده در این ماده بنده در کمیسیون فرهنگ هم خدمت همکاران محترم عرض کردم برای اینکه ایشان مدت خودشان را طی کردهاند لازم است که کمکی بکنند بنده پیشنهاد کردم که به طور کلی بازنشستهها و کارمندان اداری که بسیار هم شایسته بودهاند پس از بازنشستگی ۹۰۰ تومان میگیرند بعد از چهل سال استادان و افسران یا قضات هم همینطور این صد لیرهای که به ایشان میدهید ماهی دوهزار تومان میشود البته ایشان خدمت کرده است ولی هیچ تناسبی ندارد که ماهانه دو هزار تومان به ایشان داده شود برای اینکه ایشان ۳۶ سال خدمت کرده است و حالا که میخواهد برود بیرون وزارت فرهنگ هم از خدمات ایشان قدردانی کرده باشد و مهماندوستی ایرانی هم در مورد خدمات ۳۶ ساله این مرد دانشمند محرز بشود به ایشان کمکی بکند بنده عقیده دارم که بیش از پایه ۹ اداری نباشد کمکی که میکنید بیش از کارمندان خودمان که حقوق کمتری هم گرفتهاند نباشد بنده یا این ماده موافقم ولی در میزانش عقیده دارم که وزارت فرهنگ موافقت بکند که این میزان را معادل حقوق بازنشستگی پایه ۹ اداری که درحدود ۹۰۰ تومان است بدهد وقتی که کارمندان عالی رتبه خودمان بعد از چهل سال خدمت ۹۰۰ تومان میگیرند علت ندارد به یک خارجی که حقوق کافی هم به او میدادهایم به نام ماهیانه برای بقیه عمرش که انشاالله سی سال طول خواهد کشید ۲۲۰۰ تومان بدهیم که الآن در حدود هفتاد سال دارند بدهیم به عقیده بنده باید کمک بکنیم ولی بیش از پایه ۹ اداری نباید بدهیم.
رئیس- آقای دکتر دادفر
دکتر دادفر- بنده اخطار دادم این لایحه که مستمری برقرار میکند طبق مواد ۳۹ و ۴۴ باید به این دو کمیسیون برود خواهش میکنم دستور بفرمایید که به این دو کمیسیون برود.
رئیس- این اعتراض وارد است چون موضوع مستمری است باید به کمیسیون بودجه و دارایی برود. آقای دکتر مشیر فاطمی
دکتر مشیرفاطمی- بنده یک سؤالی دارم که تقدیم میکنم.
رئیس- این ماده مستمریش باید به کمیسیون بودجه و دارایی برود ولی برای سایر قسمتها احتیاجی نیست، آقای وزیر فرهنگ اگر شما قسمت مستمری را از این پس بگیرید این ممکن است مطرح بشود ولی اگر مستمری باشد باید به کمیسیون برگردد.
وزیر فرهنگ- بنده موافقت میکنم که این ماده مستمری را استرداد بکنم که بقیه لایحه بگذرد.
رئیس- بنابراین ماده سوم قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۳- وزارت فرهنگ مجاز است به فارغالتحصیلهای رشته باستانشناسی که درجه تحصیلات آنها کمتر از لیسانس نباشد درصورتی که تحتنظر کمیسیونهای علمی ایرانی و یا خارجی به خدمت حفاری و کاوشهای علمی بپردازند فوقالعاده روزانه مساوی سه برابر فوقالعاده که طبق مقررات مربوط به مأمورین خارج از مرکز تعلق میگیرد پرداخت نماید.
رئیس- آقای دکتر رضایی (دکتر رضایی- موافقم) آقای مهدی ارباب
ارباب- بنده یک مطلبی دارم مربوط به فارغالتحصیلها اگر اجازه بفرمایید (خنده نمایندگان)
رئیس- این مطلب را بگذارید برای بعد. آقای دکتر دادفر (دکتر دادفر- مخالف)
دکتر دادفر- بنده از جناب آقای وزیر فرهنگ واقعاً سپاسگزارم که با پس گرفتن این ماده هر ماه صد لیره به خزینه فقیر این مملکت کمک کردند آقا ما این همه آثار باستانی داریم اینها مقابر پادشاه است مثلاً در مراغه مقبره هلاکوخان است یک وقت پایتختش بوده الآن سه سال است ۵۰۰ تومان اعتبار خواستهاند برای کاهگل کردن این مقبره و هنوز ندادهاند انوقت ماهی ۲ هزار تومان بدهیم برای مسن تا آخر غیر من خیلی از ایشان متشکرم برای اینکه این ماده را پس گرفتند و بدعت در مجلس شورای ملی به وجود نیامد ما با افراد خارجی هم مستمری بدهیم راجع به این ماده نظر بنده این است وزارت فرهنگ نسبت به امر باستانشناسی ایران یک توجه خاصی باید بکند و آن است که ایران یکی از کشورهای باستانی است تمام این حفریات و این آن که کشف شده است دلیل امر عرض بنده برای تربیت اشخاص متخصص که وجودشان در آینده هم مورد استفاده قرار بگیرد یک توجه خاصی بشود در اینجا یک توجه شده است که کمتر از لیسانس نباشد لیسانس چه، بنده معتقدم به این که وزارت فرهنگ در رشته باستانشناسی و اگر مقدور نیست در خارجه است ما در خارج بیست هزار ده هزار محصل دارند که یک مقدار زیادی از آنها از دولت کنار میگیرند سالی چند نفر هم از این محصلین در رشته باستانشناسی تحصیل بکنند و که آمدند باستانشناسی کشور را در خارج هم که هستند زیر نظر بگیرند و موزهها خارجی و حفریات خارجی و مطالعات خارجی یک عده در کشور ما مصدر خدمات واقع بشود به بودجه دولت هم اجحافی نشده است همانطوری که به محصل پزشکی وقتی کمکخرج داده میشود به چهار نفر که در رشته باستانشناسی تحصیل میکنند یک کمکهزینه تحصیلی بپردازند تا وقتی برگشتند در ایران بتوانند امر باستانشناسی را احیا بکنند.
رئیس- آقای دکتر دادفر این راجع به پرداخت حقوق است به فارغالتحصیلهای داخلی آقای وزیر فرهنگ.
عمیدینوری- بنده اخطار نظامنامهای دارم.
رئیس- شما هم اخطار نظامنامهای دارید که جنبه مالی دارد بنده در دستور که داده بودم نوشته بودم کمیسیون بودجه و رویش خط کشیده شده و با خط دیگر نوشته کمیسیون امورخارجه نفهمیدم چه شده است و چرا اینطور پیش آمده است دستور میدهم که جریان تحقیق شود.
عمیدینوری- چون این جنبه مالی باید به کمیسیون بودجه برود.
رئیس- آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ- نظر آقایان تأمین است برای اینکه ما در دانشکده ادبیات یک رشته خصوصی داریم به اسم رشته باستانشناسی بنابراین یک عده از جوانان در دانشکده ادبیات همین رشته باستانشناسی را تحصیل کنند بعضیها هم همین تحصیلات را در خارجه دنبال میکنند منظور ما این است فارغالتحصیلانی که لیسانسیه باشند عبارت را ملاحظه بفرمایید نوشتهایم فارغالتحصیلان رشته باستانشناسی که درجه تحصیلاتشان کمتر از لیسانس نباشد ما اخیراً ترتیبی دادهایم با این هیئتهای علمی که کاری میکنند که عقب اینها چند نفر از آنهایی که در رشته باستانشناسی تحصیل کردهاند و با آنها همکاری بکنند منظور ما این است که این جوانها تحتنظر مقامات علمی این هیئتها بتوانند در کار حفاری ورزیده بشوند به این فعالیت آشنا بشوند البته آقایان توجه دارند که موضوع حفاری یکی از موضوعات بسیار دقیق علمی است همانطور که یکی از باستانشناسان آلمانی میگوید این قشرهای خاک که در آنها حفاری میشود به منزله یک نسخه خطی تاریخی منحصر به فردی است که اگر در ضمن حفاری و برداشتن این قشرهای خاک صفحات تاریخ آن مملکت بیرون نیاید و روشن نشود به منزله آن است که به دست این اشخاص یک نسخه خطی منحصر به فرد پاره شده باشد و از بین رفته باشد بنابراین این موضوع حفاری یک موضوع بسیار دقیق علمی است و اگر ما به متخصص خارجی احتیاج داریم بیشتر از همین جهات است که اینها در این قسمتها اطلاعات وسیعتری دارند و میتوانند به ما کمک بیشتری بکنند البته تصدیق میفرمایید
بنده نمیخواهم که دراینجا یک مطالب ضد و نقیضی گفته بشود و از یک طرف میفرمایید به یک کسی که یک عمری خدمت کرده است بدین مملکت کمک و مستمری داده نشود و ایرانیانی را که در این قسمت کار میکنند تقویت بکنیم از یک طرف پیشنهاد میکنید که بدین ایرانیان که دارای این تحصیلات هستند وقتی که در بیابانها در نقاطی که زندگی در آنجا بینهایت سخت و دشوار است میروند و چند حفاری میکنند و در آن محیط زیر چادر با هزار جور محرومیت زندگی میکنند و جز عشق و علاقه به وطن و آشکار ساختن و روشن ساختن تاریخ تمدن مملکت خودشان چیزی در سر ندارند اگر یک فوقالعادهای بدهیم این را میفرمایید که نه این به نظر بنده یکقدری ضد و نقیض است ما منظورمان از این بیانات این است که یک عده جوانهای ایرانی را برای رشته باستانشناسی و حفاری تربیت کنید و البته باید به آنها مزایایی بدهیم که اینها حاضر بشوند و راضی باشند و بتوانند در آن محوطه و کارگاه که عموماً دور از شهر است و دور از آبادی است زندگی بکنند. (صحیح است)
۴-تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- عده زیادی اجازه صحبت خواستهاند و حالا جلسه را ختم میکنیم.
جلسه به روز یکشنبه محول است و دستور همین لایحه خواهد بود.
(مجلس یک ربع بعدازظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت