مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ آبان ۱۳۳۴ نشست ۱۷۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی دوره ۱۸
جلسه: ۱۷۱
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۵ آبان ماه ۱۳۳۴
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس
۲- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای دولتآبادی
۳- بیانات قبل از دستور آقایان: داراب- خلعتبری- افشار صادقی- دکتر جزایری- حائریزاده
۴- تقدیم یک فقره اعلام جرم علیه آقای دکتر امینی به وسیله آقای حائریزاده
۵- تقدیم ۵ فقره سؤال به وسیله آقایان حائریزاده و سهرابیان و صادق بوشهری
۶- مذاکره در گزارش کمیسیون دارایی راجعبه فروش خالصهجات
۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس ساعت ده و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای نورالدین امامی (نائب رئیس تشکیل گردید)
۱- تصویب صورتمجلس
نائب رئیس- اسمی غایبین جلسه قبل قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد).
غایبین بااجازه- آقایان: نقابت- مهندس شاهرخشاهی- کیکاووسی- محمد ذوالفقاری- امامی خوئی- اسکندری- دکتر عدل- مصطفی ذوالفقاری- محمود افشار- مهدوی- سرور- سهرابیان- کدیور- رضایی معینزاده- عبدالرحمن فرامرزی- اورنگ.
غایبین بیاجازه - آقایان: اریه امید سالار- سعیدی- یارافشار- شفیعی- قوامی- اسفندیاری.
نائب رئیس- آقای کریمی بفرمایید.
کریمی- بنده خواستم از طرف آیتالله کاشانی از مجلس شورای ملی و آقایان نمایندگان محترم که برای درگذشت مرحوم سیدمصطفی کاشانی جلسه گذشته را تعطیل کرده بودند اظهارتشکر و سپاسگزاری کنم (تیمورتاش- اقل همکاری بوده است) ضمناً همان طوری که همه آقایان مطلع هستند مرحوم سیدمصطفی کاشانی از همکاران خوب ما بود (صحیح است) و علاوه بر مقام خانوادگی شخصاً هم به مملکت خدماتی کرده و در موقع بحران مملکت و رژیم خدمات بسیار گرانبهایی کرده بود که از طرف اعلیحضرت همایونی به دریافت نشان نایل شده بود و امید میرفت که خدمات بیشتری به مملکت بکنند که این پیشآمد موجب تأسف همه ما شد (صحیح است) به این وسیله بنده از نظر همکاری به همه آقایان تسلیت عرض میکنم (صحیح است).
نائب رئیس- بنده هم بدبختانه در تهران نبودم به سهم خودم از دست دادن یک همکار خودمان اظهار تأسف میکنم و به بازماندگان آن مرحوم به خصوص پدر بزرگوارشان تسلیت عرض میکنم خداوند به همه ما توفیق بدهد که به نفع مملکت قدم برداریم (انشاالله) در صورتمجلس نظری نیست (اظهاری نشد) صورتمجلس جلسه قبل تصویب شد.
۲- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای دولتآبادی
رئیس- آقای دولت آبادی
دولت آبادی- سؤالی است از وزارت کار راجعبه کارگران بیکار اصفهان تقدیم میکنم.
۳- بیانات قبل از دستور آقایان: داراب- خلعتبری- افشار صادقی- دکتر جزایری و حائریزاده.
نائب رئیس- نطقهای قبل از دستور شروع میشود جناب آقای داراب بفرمایید.
داراب- بنده روزی که برای نطق قبل از دستور اسمنویسی کردم فکر میکردم خیلی جدی به دولت تذکری راجع به اوضاع بندر پلوی مخصوصاً خرابی پل و اسکله گمرک بدهیم.
ارباب- از اسکله بندر عباس کمک بگیرید.
داراب- و این تذکر جدی شاید خود.
نائب رئیس- استدعا میکنم آقایان فراموش نفرمایند که مجلس است.
داراب- ولی بعد شنیدم که اعلیحضرت همایونی خیلی سریع و اکیدی صادر فرموده بودند حتی به نحوی که وزیر راه مجبور شد خودش آنجا بماند تا پل تعمیر بشود و بنده اینجا از طرف اهالی بند پهلوی مأموریت دارم نسبت به اعلیحضرت همایونی و اوامری که صادر فرمودند اظهارتشکر کنم زیرا موضوع خرابی پل واقعاً یکی از مسائل حیاتی پهلوی بود زندگی پهلوی را با سایر شهرستانها ارتباط میداد البته نسبت به دولت هم چون واقعاً آنطور که بنده شنیدهام و اطلاع دارم یک اقدامات خیلی سریعی شده است و جداً وارد عمل شده است از دولت اظهارتشکر میکنم که در این مورد پیش از آنچه که انتظار داشتهایم عمل کرد ولی معذالک میخواستم یک تذکری را که لازم میدانم به دولت بدهم به این که تنها به خاکریز خود پهلوی است خرابی سد گمرک است بنده دیشب در روزنامه خواندم که کشتیها دیروز جرأت نکردند وارد مرداب بشوند برای این که سد گمرک چند تا شکسته خورده و پایین رفته است (محسن اکبر- از دو سال قبل شکست پیشبینی میشد) متأسفانه در اواخر مصیبتهای زیاد دامنگیر شهرستان گیلان مخصوصاً بندر پهلوی شده اول که خردسالی بوده است در اثر کمآبی سد تا چهل درصد برنجهای مردم سوخت و از بین رفت و با این اوضاع بیپولی و با این اوضاع کسادی یک مصیبت بزرگ برای همه زارعین پهلوی بوده است بعد از آن که این گذشت باران نامناسب یک مقداری هم از برنجهایی که در مزرعه مانده بود آن را هم مقداریش را از بین برد این مصیبت دوم بود حالا مصیبت بزرگتری دامنگیر گیلان شده است و این برنجهایی که به دست آمده متأسفانه آقای دولت مسامحه میکند از خریداری برنج (محمودی- دیشب عکس آقای برخوردار در روزنامه بود) متأسفانه عکس آقای برخوردار به درد نمیخورد زارع احتیاج به فروش برنج دارد بیپول آن برنج که بتواند آن را به مصرف برساند عکس آقای برخوردار به درد زارع نمیخورد متأسفانه دولت هم مثل این که کوتاهی میکند یعنی یک بهانهای به دست آورده دولت میگوید من خریدار ندارم فعلاً باید اول خریدار خارجی پیدا بکنم بعد برنجهای شما را بخرم ولی آنچه من شنیدم و اطلاع دارم اعلیحضرت همایونی اوامری صادر فرمودهاند که برنجها به حساب دولت خریداری شود ولی دولت گویا میخواهد تاجر خوبی باشد اول میخواهد خریدار پیدا بکند بعد بخرد بند حدس میزنم اوضاع و احوالی که در دنیا پیش آمده نسبت به برنج و پروپاگاندی که شروع شده است مثل این است که برنج قیمت خوبی ندارد میگویند محصول برنج در دنیا زیاد شده است کشت هم بالا رفته است مثل این است که میخواهند به ما بفهمانند که برنج شما در اروپا خریدار ندارد تقریباً همان عملی که در مورد نفت شده بود موقع مبارزه هر روز گوش ما را پر میکردند که نفت شما خریدار ندارد موقعی که قرارداد بسته شد آن وقت بازار پیدا شد خریدار پیدا شد و نفت ما بهترین نفت دنیا شد متأسفانه راجعبه برنج هم مثل این که یک چنین عملی دارد میشود بنده خواستم اینجا به یکی از عللی که دولت میگوید اشاره کنم و آن این است که دولت میگوید برنج شما را که بخریم محل نگهداری نداریم (اکبر- سابقاً این برنجها کجا نگهداری میشد؟) بنده اطلاع دارم که در بندر پهلوی انبارهای وسیع و زیادی هست که میشود برنجها را در بندر پهلوی نگاه داشت حالا هر تنی ۱۶۰ الی ۱۷۰ تومان میدهیم پول حملونقل که به خرمشهر بفرستیم کرایه حمل و نقل تا پهلوی هر طور برنج ده تومان است مانعی ندارد که این برنجها را ببرند بندر پهلوی و تجار هم آنچه که من شنیدم حاضر هستم اگر پول به آنها بدهند خودشان برنج را در پهلوی تحویل بدهند یعنی این ده تومان را به حساب خودشان را منظور بدارند و از جیب دولت نروند بنابراین من فکر میکنم از نظر نگهداری برنج اشکالی نباشد البته اگر خریداری پیدا شد و برنج را بخواهد دولت به خرمشهر حمل کند آن ده تومان حملونقل را باید دولت از جیب خودش بدهد ولی به نظر من مانعی نیست که این گرفتاریهای معدود و مصیبتهای زیاد که دامنگیر اهالی گیلان شده است دولت با تسریع در خرید برنج که با اهالی آنجا بکند و من فکر میکنم که گناهی نشده است بلکه عمل خیری هم نسبت به مردم آنجا شده است بنابراین خواستم از طرف اهالی گیلان مخصوصاً بندر پهلوی استدعا بکنم دولت توجه مخصوصی به این کار بکند و حتیالمقدور تسریع یکند در خرید برنج این بود عرایض بنده و استدعا میکنم و بقیه وقت بنده را اگر مانده به آقای خلعتبری اجازه بفرمایید.
نائب رئیس- شش دقیقه باقی است بفرمایید. آقای خلعتبری.
خلعتبری- آقایان به زودی مملکت ما وارد یک مرحله مهم و اساسی میشود و این موضوع انتخابات مجلس شورای ملی است توجه آقایان را میخوانم که اصل چهار قانون اساسی جلب کنم اصل چهار قانون اساسی عده نمایندگان مجلس شورای ملی را معین کرده است و بعد میگوید و این عده تا ۲۰۰ نفر میتواند تزاید یافت بنابراین اصل داشتن و حق انتخاب وکیل تا ۲۰۰ نفر در قانون اساسی ایران تجویز شده است از آن طرف برگردید ببینیم که افزایش این عده ضرورت دارد یا ندارد بنده دو سه مثال عرض میکنم (سلطانی- از لحاظ ملت ایران احتیاج است) چون جناب آقای سلطانی اول کسی بودند که صحبت کردند بنده خوزستان را مثل میزنم آبادان و خرمشهر و اطرافش ۵۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و این عده یک نماینده دارد اهواز آغاجاری، مسجدسلیمان رامهرمز هفتگل و چشمهسفید یک منطقهای که باید ۵ وکیل اقلاً داشته باشد یک وکیل دارد و این تناسب با حق مردم در گذاشتن وکیل ندارد (احمد فرامرزی- همهجا کم دارد) همهجا کم دارد بعضی از شهرستانها هست.
نائب رئیس- چون همهجا کم دارد همه آقایان که نباید صحبت کنند.
خلعتبری- خیلی از قسمتهای ایران جمعیتش زیاد است سازمانهای داخلی زیادی است در قسمت مازندران و گیلان که بنده آشنا هستم مثل حوزه بابل ۷۰۰، ۸۰۰ هزار نفر جمعیتش است ولی سه وکیل دارد اگر به تناسب جمعیت هر شهر لااقل یک وکیل داشته باشد ثمرهاش این است که ۵، ۶ شهر وقتی یک وکیل داشته باشد یک وکیل عاجز میشود از انجام توقعات و کارهای مردم برای این که تمام دستگاههای اداری در نتیجه سالها مرور زمان به صورتی درآمده است مگر در نتیجه اصلاحاتی که تدریجاً صورت میگیرد احتیاجات مردم را بتوان برآورد. بنابراین وکلای مجلس امروز یک قسمت عمده کارهای ادارات دولتی را انجام میدهند (صحیح است) و میروند عقب مراجعات مردم (ارباب- اگر نروند انجام نمیشود) بنده هم اینجا یک ماه پیش گفتم اگر یک وکیلی برای کار شخصی و منفعت شخصی میرود بیایند بگویند که چه شخصی است حالا عرض میکنم در شرایطی که ما میگوییم باور کنید کسی که گاوش را میزند میآید در خانه بنده مسلول میآید در خانه و کلی تعدی به اشخاص میکند میآید در خانه وکیل خانهاش را آتش میزند میآیند در خانه وکیل برای این که دستگاههای روی کار وظیفه خودشان را درست انجام نمیدهند حق مردم را درست انجام نمیدهند دستگاهها ناقص است و بعضیها جرأت و شهامت اخذ تصمیم را ندارند (صحیح است) به خدا قسم عقیده من این است که فرماندار واستاندار دوره ناصرالدن شاه خیلی مناسبتر برای مردم بود تا استاندار و فرماندار حالا خودش تصمیم میگرفت و آدم را راحت میکرد بنده میخواهم عرض کنم چون تشکیلات اداری ما رافع احتیجات مردم شهرستانها نیست بنابراین جاهایی که ۵ ر۶ شهر هست که وکیل مجلس باید برای مردم آنجا کارشناس را در ادارات انجام بدهد یک نفر و دو نفر از عهده برآییم این بنده به عنوان مثل منطقه خودم را عرض میکنم که سه وکیل دارد اگر ۵ نفر شدند هر کدام احتیجات یک شهری را به عهده میگیرند که انجام بدهند و تقسیم میکنند بین خودشان (صحیح است) یا اگر هر آدمی وکیل یک شهری بود کار یک شهر را بهتر میتواند انجام بدهد تا ۵ شهر دوم این که یک عدهای هستند که در مملکت که استعداد کار دارند استعداد خدمت دارند و البته ما مانع نیستیم که جلو بیایند و داخل کارهای اجتماعی بشوند عدهای از جوانها عدهای از اشخاص کامل عدهای از اشخاص معمر که دارای تجربیات هستند بهتر است که از وجود آنها مردم بتوانند در ولایات شهرستانها استفاده کنند بنابراین عدهای که فعلاً موجود است آن صد و چند نفری که انتخاب میشوند به نظر بنده شریک کردن آن عده دیگر در مسائل مملکت و در کارهای استانها و شهرستانها به نفع مملکت است و یک عدهای استعداد وکالت دارند ولی مبانیای در پیش است که نمیتوانند از لحاظ این که منطقه آنها گنجایش بیش از یک وکیل ندارد اگر دو نفر یا سه نفر بیایند بهتر میتوانند اهالی برای خودشان وکیل انتخاب کنند علاوه بر این که وقتی آنها عدهشان بیشتر شد بیشتر میتوانند برسند به کار ولی باید یک دقت کاملی بشود که به تناسب قیمت این موضوع جامع عمل به خود بپوشد که به هیچ استان و شهرستانی اجحاف و تعددی نشود (شوشتری- روی نصاب معین هر صد هزار نفر یک وکیل) مسئله سومی که میخواستم عرض کنم در اصلاح قانون اساسی در سال ۱۳۲۸ نوشته است که کنگره وقتی تشکیل شد اصل ۴ قانون اساسی را هم در نظر بگیرد این نظر آقایان باشد که این تذکر از جهت کنگره برای زائد بر ۲۰۰ نفر است نه برای تا ۲۰۰ نفر فعلاً تا تغییر اصل ۴ در کنگره تا ۲۰۰ نفر را میتوانند در نظر بگیرند و از ۲۰۰ نفر بیشتر نمیتوانند تعیین کنند که با وضع فعلی به ۲۰۰ نفر بیشتر هم احتیاج داریم از لحاظ جمعیت بنابراین برای تا ۲۰۰ نفر بنده هیچ اشکالی نمیبینم و مصلحت میبینم که دولت هر چه زودتر اگر لایحهای احتیاج دارد بیاورد حتی من معتقدم که احتیاج به لایحه هم نیست معتقدم که وزارت کشور به تناسب جمعیت این عمل را بکند یا مجلس یک طرحی بدهد یکی از آقایان طرحی بدهند در جلسه خصوصی مطرح کنیم و بیاوریم و قطع دارم که بسیاری از مردم راضی خواهند شد.
نائب رئیس- آقای افشارصادقی.
افشارصادقی- برای عرض مطلب مختصری که امروز میخواستم به مسامع آقایان نمایندگان محترم برسانم چون حقیقه آن به بداهت ادراک به همهکس ثابت و مدلل است لذا خود را نیازمند بیان مقدمه و اطناب کلام نمیدانم.
از جمله توضیح واضحات است که قوانین هر کشوری هب وجود آمده حوائج و نیازمندیهای اجتماعی مردم و سکنه آن کشور است و وقتی قانونی وضع و تصویب شد مادام لغو نگشته و تغییراتی در آن داده نشده باید در تمام نقاط کشور یکسان و یکنواخت به موقع اجرا گذارده شود این اصلی است مسلم چنانکه قانون اساسی هم به موجب اصل بیست و هفتم مجلس شورای ملی را ملزم کرده هر جا نقصی در قوانین یا مسامحه در اجرای آن ملاحظه کند به وزیر مسئول در آن کار اخطار کند و به طور کلی تشریع قوانین و نظارت در اجرای آنها از وظایف مختصه مجلس شورای ملی است و هیچگاه مقین قانون تابع تنفنن و از روی هویٰ و هوس نبوده و نمیباشد پس تا زمانی که قانونی نسخ نشده به قوت خود باقی است نباید در بعضی نقاط کشور اجرا و در جاههای دیگر متروک گذاشته شود. همه آقایان محترم مستحضرند در زمان سلطنت اعلیحضرت شاهنشاه فقید قانون تقسیمات کشور از تصویب مجلس شورای ملی گذشت و به موجب آن آذربایجان به دو ایلات شرقی و غربی تقسیم و مجزا شد چون بنده در آن زمان هنوز پا به صحنه سیاست نگذارده بودم نمیتوانم ادعا کنم از کلیه علل و جهاتی که باعث وضع و اجرای آن قانون شد آگاه هستم اما این حقیقت را به خوبی درک کردم که اعلیحضرت فقید با احاطه و دقتنظری که در جریان امور داشت مانند اعلیحضرت شاهنشاه جوان بدبخت دردها را خوب تشخیص میدانند و در انتخاب درمان هم نظرشان بسیار صائب بود امکان نداشت تا مصلحتی در بین نباشد به اجرای قانونی صحه بگذارد و بدوند تردید
یکی از جهات و عواملی که باعث شده مرکزیت دادن به رضاییه و مجزا ساختن آن از آذربایجانشرقی شده همان موقعیت سیاسی و مرزی رضاییه و حوادث خونین بود که سالهای متمادی یکی بعد از دیگر در نواحی غربی آذربایجان مخصوصاً در رضاییه به ظهور پیوست و فجایعی که رخ داده بود که وصف آن دل سنگخارا را به لرزه درمیآورد و اعمال ننگین مغول و چنگیز را تحتالشعاع خود قرار میدهد.
آقایان قصد بنده تشدید خاطرات آن حوادث نیست و نمیخواهم با تکرار وقایع گذشته در خاطر آقایان محترم ایجاد تأثر کنم و هر کس کموبیش شنیده که در راستای جنگ بینالمللی اول چه لطمات و صدمات به اهالی رضاییه و شاهپور وارد آمد بازار با عظمت آنجا را آتش زدند به کرات خانهها غارت شد خانهمانها بر باد فنا رفت و شد آنچه که اعاده ذکر آن نا کردند اولیتر سالها گذشت تا طلیعه سلطنت باسعادت شاهنشاه فقید ظاهر گشت و آن نابغه عظیمالشأن وقتی از قلعوقمع اشجار و برچیدن بساط ملوکالطوایفی فراقت یافت منظور سد باب آن فجایع مصلحت چنان دیده رضاییه را مرکز استان چهار قرار دهد و اهالی رضاییه دلشان خوش بود که آنجا مرکز استان و نامشان کبوتر حرم شده و ترغیت و تشویقی که از اهالی آنجا شد چون خاک هم مستعد و قابل بود در اندک مدتی نتوانست با سعی و کوشش قسمتی از بدبختیها خود را جبران نمایند و وضع به همین منوال باقی بود تا زمانی که پیشروی علم طغیان برافراشت و نیت پلیدش این بود که آذربایجان را یک جا لقمه چرب و قابل اکل نموده و به کلام بیگانه بیندازد.
بنابراین نیت شوم مرکزیت رضاییه را هم بههمزد و تبریز را محل حکومت خود قرار داد ولی معلوم نیست پس از زوال قدرت و رفع غائله و بعد از آنکه صحنه آذربایجان در تحت عوامل و اراده سینه اعلیحضرت همایون شاهنشاه از لوث وجود بیگانهپرستان زدوده شد به چه علت دولتها از سینه پیشهوری که مربوط بر فساد نیت بود پیروی کرده و بدون این که در متن قانون تغییراتی داده شود عملاً ادارات دولتی رضاییه را از صورت استانی خارج و تا اواخر ادارات آنجا برخی مستقل و با مرکز سر و کار داشتند و قسمتی تابع تبریز و ادارات آنجا دستور میگرفتند باز اخیراً در آنجا اقداماتی شروع شده که اهالی را سخت متأثر و نگران کرده شکایاتی به عنوان جناب آقای نخستوزیر و مقام محترم مجلس شورای ملی و سایر مقامات مرکزی مخبره و استدعا کردند اقداماتی که به منظور از بین رفتن مرکزیت آنجا و بههمزدن وضع ادارات رضاییه پیش گرفتهاند خودداری نمایند و کاری علیرغم تمایلات مردم انجام ندهند حقیقت جای تأسف است شهرستانهایی که آن همه بلا و مصیبتدیده در اثنای دو جنگ عالمگیر گذشته صدها هزار نفر قربانی داده و همیشه در مقابل دشمنان وطن سپر بال بودهاند در جنگ بارزانیها دوشبهدوش برادران نظامی خود که تحت فرماندهی تیمسار سرلشکر همایونی که افسر لایق و شایستهای است جنگیده و گلولههای شرربار مرگ را در آغوش گرفته و در راه عظمت ایران عزیر جان سپردند اکنون درباره آنها حتی قوانین موضوعه را به بلااجرا میگذارند آقایان انصاف باید داشت کمتر شهری چنین برازندگی و استعداد دارد بعد از طی آن همه فراز و نشیب روزگار و تحمل مسائل بیشمار توانسته در اندک مدتی بر اثر کار و کوشش خرابیها را مرمّت و وضع عمرانی و اقتصادی خود را به خوبی سر و سامان بدهند و هماکنون متجاوز از ۵۰ هزار نفر از رعایا دهات و کارگران شهرستانهای دیگر از هر طرف به آنجا روی آورده و از برکت مواهیب طبیعت همگی با وسعت و آسایش امرار معیشت کرده و مانند یک خانه به هم خو گرفته حال باید پیش از اینها مورد شفقت و عطوفت اولیای امور دولت قرار گیرند نه این که وضعی پیش آوردند که همیشه آنجا را در یأس و تزلزل نگه دارند وظیفه نمایندگی بنده اقتضا میکنم مستدعیات اهالی رضاییه را به مسامع اولیا امور برسانند و تمنا میکنم با اتخاذ روش عاقلانه به شکایات و اعتراضات حقه اهالی آنجا خاتمه دهند و بر جراحات قلوب ستمدیده بیش از این نمک نپاشند.
و ما علیالرسول الیالبلاغ به عقیده بقیه وقتم را به جناب آقای دکتر جزایری میدهم (احسنت).
دکتر جزایری- متشکرم.
نائب رئیس- آقای دکتر جزایری ۵ دقیقه وقت باقی مانده است.
دکتر جزایری- بنده هم بیش از ۵ دقیقه عرضی ندارم بنده مطلبی را که برای جلب توجه آقایان نمایندگان محترم و جلب توجه دولت میخواهم عرض کنم مطلبی است که آقایان در روزنامهها رد این چند شب ملاحظه فرمودید واقعه عجیبی که در سر حد بین دزفول و لرستان اتفاق افتاده که شاید در بدو نظر زیاد توجه نکنند عدهای از مردم تحت حمایت رؤسای دولتی یعنی رؤسای ثبت خرمآباد و رئیس ثبت دزفول به اتفاق چند نفر ژاندارم یعنی چند نفر مأمور انتظامی رؤسای راهآهن که رفع اختلافات بکنند بنده نمیدانم که اگر مردم اختلافی داشته باشد غیر از این که رؤسای مربوط تحت حمایت مأمورین انتظامی بروند رسیدگی کنند چهکار کنند عضو شروری که در روزنامهها به اسم رئیس ایل معرفی کردهاند (پورسرتیپ- کارمندان وزارت راه است بنده نوشتم که اگر آن آدم برود آنجا شرارت میکند) رؤسای ایل خیلی شرافتمندتر از این هستند که چنین اعمالی بکند یک عضو کوچک راهآهن که سالها کارش شرارت بوده است و این را به عنوان شرارت و کلاّشی از راهآهن برش داشته بودند و عوض کرده بودند این آقا میآید به تهران و راهآهن بدون توجه به سوابق و بدون توجه به تذکرات آقای پورسرتیپ این را برش میگردانند به آنجا این آقا کارش شرارت بوده است آقایان پامیشوند میروند که رفع اختلاف کنند بنده واقعاً خجالت دارم که بگویم این آقا چند نفر مأمورین ژاندارمری را خلعسلاح میکند و با تنفگ ژاندارم میروند آن شاکی را میکشند و خبر مفتضحتری که دیشت لابد در روزنامه اطلاعات و روزنامههای دیگر آقایان ملاحظه فرمودند این بود که آقای رئیس ژاندارمری رفته اسلحه را گرفته ولی قاتل را نگرفته است (صحیح است) دیشب توی روزنامه ملاحظه کردید رفتهاند اسلحه را گرفتند و آن آقای قاتل آنجا تشریف دارند. بنابراین بنده فوقالعاده متأسفم که دولت این امر را ساده تلقی کند و وقتی این خبر در تمام مملکت منتشر میشود و خوانده میشود که چند نفر آدم پاشدند رفتند تحت حمایت ژاندارم و طرفهای اسلحه ژاندارم را گرفتهاند آنها را کشتهاند بعد هم رئیس ژاندارم رفته اسلحه را میگیرد و قاتل را نمیگیرد پس مردم شهرستانها بروند به کی توسل بجویند به رئیس ناحیه راهآهن هم تیراندازی کردهاند پایش زخم شده است بنده میخواهم استدعا کنم توجه بفرمایید اگر آنها را تعقیب نفرمایید سوءاثر در مملکت دارد وقتی رئیس ژاندارمری اسلحه را بگیرد و قاتل را نگیرد دیگر برای کسی اعتمادی نمیماند. (صحیح است).
نائب رئیس- جناب آقای حائریزاده.
حائریزاده- بنده در جلسه اسبق یک عرایض کردم که در این جلسه میخواستم دنباله همان مطلب را به عرض برسانم ولی از آن روز تا حالا مسائل دیگر هم پیش آمده است من جمله موضعی که جناب آقای دکتر جزایری فرمودند و آن قتل موسی قطب بود یک موضوعی را چندی پیش بنده در مجلس عرض کردم که در بهبهان اتفاق افتاده بود یعنی یک قتلی حدود بهبهان اتفاق افتاده و قاتل را تعقیب نکردند و موضوع مورد توجه واقع نشد آن حاج عبدالمحمد را هم که در شادگان با گلوله کشتند آن هم مورد توجه واقع نشد. مهدی نامی را در بستان دشتمیشان بردهاند و ازش مطالبه پول کردهاند و او هم نداده است و او را کشتهاند این قضیه هم طرف توجه واقع نشد یکی هم همین موضوعی که در تهران در چند شب پیش اتفاق افتاد آن ارمنی نقاش رادیو که بعد از کشتهشدنش معلوم شدکه توده خطرناک بوده است. من میگویم توده خطرناک دولت چرا باید آن را محمل و مسامحهکار باشد قانون باید اشخاص را مجازت کند نه این که کسی کشته شود و بعد برود وسیله برایش بسازند که این توده خطرناک بوده این حرف شد؟ مادام که حکومت یا قانون نباشد مملکت صورت امنیت به خود نخواهد دید و روزبهروز بدترین و فاسدترین میشود اینها یکی دو تا نیست روزنامهها هر شب که مراجعه میکنید از این حوادث و فجایع دیده میشود یا تئاتری یک سینمای بود یک وقتی اسم موضوعش این بود که همه راحت بخوابند دنیا امن و امان است این درست وضع فعلی مملکت ما است که میگویند همه راحت بخوابند دنیا امن و امان است این امنیت را خدا از آقایان نگیرد فقط قدرت در یک چیزهای عجیب و غریبی اعمل میشود بنده در چند جلسه قبل که اینجا مزاحم بودم و عرایضی کردم آن عرایض مورد نظر دو نفر واقع شده بود و در خارج رفته بودند چاپ کرده بودند یکی آن مطلبی که راجعبه نفت بود این را آقایان چاپ کرده بودند فرستاده بودند در منزل من، من که اهل تحقیقات نیستم توی منزل ما هست یکی هم از نطقهای اخیر است که یکی دیگر چاپ کرده است چند روز پیش آمد اینجا پهلوی من گفت که در تاریخ یکشنبه ۲۱ آبانماه تعداد ۵۰۰ جلد از متن نطقی که در یکصدوششمین جلسه ایراد شده و تجدید چاپ شده بود به موضع جراید داده شده هنگامی که ملاحظه میشود از توزیع آن خودداری میشود به آقای محمد سقا متصدی توزیع کل جراید مراجعه میشود از طرف رئیس نگارشات شهربانی آقای بیضایی دستور عدمانتشار داده شده بود و هنگامی که مطالبه عین نسخ کتابچه میشود معلوم میگردد شهربانی جمعآوری کرده و از استرداد آنها هم خودداری میکند من به وسلیه یکی از دوستان از رئیس نظمیه گله کردم که آخر در دنیای امروز یکی از مسائلی که مورد اختلاف است بین تیپ سرمایهدار و تیپ کمونیست همان آقایان سرمایهداری دنیا میگویند که شما کمونیستها مانع نشر اخبار هستید و در داخله روسیه هم رادیوها را پارازیت میدهند میگذارند اخبار واصل شود و به مردم برسد مانع تبلیغ هستند یکی از مسائلی که مورد بحث است امروز در دنیای زنده این است که که یک دولتی یک مملکتی تبلیغی که میکند در داخله
خودش میگوید که دولت دیگر در داخله خودش چرا مانع میشود از این که تبلیغات بشود این یکی از مسائل مورد بحث امروز دنیاست که در مجامع بینالمللی مورد بحث است ولی در مملکت ما نطقی که در مجلس شده حالا روزنامهها بد مینویسند یا نمینویسند اشتباه میکنند یک بحث دیگری است صحیح است عین نطق در مطبعه چاپ شده است یک ورقه کپیه این نطق را مجدداً چاپ کرده است دستگاه شهربانی یا دستگاه حکومت نظامی دستگاه سانسور هرچه هست این رفتار را میکند ولی من که گله کردم گفتم که این اوراق باید مهر ملاحظه شد در اداره بهش بزنند تا توزیع بشود این توقیف نبود بلکه برای اجرای مقررات بود من نمیفهمم مقررات سانسور یعنی چه اسمش کجا است یک وقتی ما یک سانسور مذهبی داشتیم یک ناظر شرعیاتی که در وزارت فرهنگ داشتیم که مسائلی که طبق قانون اساسی ما نوشته میشد اجازه طبع و نشر داده نمیشد آن نظرات شرعیات در آنجا دخالتی داشت ولی حالا من اسم شریفشان یادم رفت بیضایی پیشتر محرمی علیخان است این وضع مملکت ما است این هم امنیت عمومی است خدا سایه اینها را از سر مملکت کم نفرمایند و این امنیت را از مردم بیچاره بگیرند مردم این امنیت را نمیخواهند یک موضوع دیگری که من این روزها فکر میکردم دولت شاهنشاهی است خوب انگلستان دولت پادشاهی است دولت ایران دولت شاهنشاهی است من فکر میکنم یعنی چه دولت شاهنشاهی؟ هرچه فکر کردم نفهمیدم یعنی چه اخیرا در روزنامه یک چیزی دیدم فهمیدم که این شاهنشاهی بسیار درست و به موقع است یک شهر و دو نرخ شنیده بودیم ولی حالا یک شهر و ده نرخ است هر پادشاهی برای خودش یک نرخی دارد مجلس شورای ملی خودش یک نرخی دارد یک مجلس شورای ملی دارد یک مقرراتی دارد که در این روزنامه نوشته است (افزایش حقوق) کارمندان سازمان برنامه طبق اشل جدید حقوق کارمندان سازمان برنامه به مقدار قابلتوجهی افزایش یافته است حقوق مدیر عامل ۷۰۰ هزار تومان معاونین هر کدام دوهزار تومان رؤسای قسمتهای هر کدام ۱۵۰۰ تومان و به طور کلی حداقل حقوق ۷۰۲ تومان خواهد بود. البته این حقوق ثابت است یکثلث و گاهی بیش از آن به عنوان اضافه و غیره داده میشود البته این موضوع از آن نظر قابلتوجه است که به یکی از موفقیتهای آقای ابتهاج مدیرعامل سازمان برنامه افزوده شده و به این طریق یکی از بچههای سازمان که تأمین وضع از زندگی کارمندان است عملی شده است و از جانب دیگر کارمندان مدیون این اقدام شدهاند) (بهبهانی- آقای حائریزاده این خلاف قانون است) بنده هم همین را عرض کردم (خلعتبری- ولی بنده هم استدعا میکنم که شاهنشاه را با این مخلوط نفرمایید) هر کسی اگر خودش اشل مستقلی نباشد این کارها را نمیکند شما میروید توی نفت یک اشلی یک مقررات رئیسش چه معاون چه رئیس شعبهاش چه میرویم در سازمان برنامه همینجور است بروید در وزرات کشور بدبختها سوپرهای بیچاره نمیتوانند زندگی بکنند لباس ندارند بپوشند (صحیح است) باید حداقل معیشت را در مملکت در نظر گرفت (عبدالصاحب صفایی- وضعیت قضات از همه بدتر است) (درخشش- معلمین را چرا نمیفرمایید؟) معلمین بیچارهتر از همه ما تقاضا کردهایم که بعد از گذشتن لایحه فروش خالصجات تکلیف حقوق این بدبختها معلوم بشود (صحیح است) این یک شهر و چند نرخ است مگر بگوییم شاهان مختلفی این مملکت دارد که هر کدام برای خودشان شئونی دارند دستگاهی دارند والله در یک مملکت که نباید هر کس حقوق معلوم کند بانک ملی عجلهای دارد که هر سال مقایسهای میکند که زندگانی چندبرابر گران شده است ما که ندیدیم ارزان بشود گرانش را هم مینویسید از حیث کرایه زندگی چند برابر گران شده از حیث ارزاق از حیث لباس و دیگر چیزها همه گران شده است من نظرم است در همین مجلس دوره اولی بود که میلسپو از آمریکا دولت ایران استخدامش کرد آورد اینجا و قانون استخدام را مرحوم فهمالملک طرحش را تهیه کرد و آورد به مجلس آنجا اشل را سی و دو تومان قرار دادهاند گفتهاند این سی و دو تومان ۸ لیره میشود لیره طلا آن وقت یکی چهار تومان بود میگفتند به مستخدم درجه یک ما هشت لیره سی و دو تومان آن روز بوده داده شود برای این که کرایه منزلی بدهد و عیالی داشته باشد و یکی هم کارهای دیگر او را راه بیاندازد و برای این حداقل معیشت که لازم بود سی و دو تومان در نظر گرفتند یا هشت لیره زندگیش تأمین هم میشد این پایه اشل حقوق آن روز گذارده شد زندگی که گران شد نیامدند اشل را اصلاح کنند میگفت از راه دیگر کمک بکنید مرحوم داور که آمد لایحه اصلاح قضات را آورد زندگی گران شده بود او اشل قضات را ۵۰ تومان قرار داد در صورتی که باید همان ۵۰ تومان شامل دیگران هم بشود دیگران را هم به همان سی و دو تومان نگه داشتند که وزیرش یک دست و پایی داشت آمد برای وزراتخانه یک فکری بکند نرخ آن روز را مأخذ برای اشل قرارداد این است که ما حالا ۷۰ جور اشل داریم در مملکت حالا یک قوانین مستقله پیدا شده است که قسمت نطقمان باشد قسمت سازمان برنامه شما باشد برای این دستگاهها باید یک فکر اساسی گرد این شکل هرجومرج غیر از این که ناراضی ایجاد کند نتیجهای ندارد برداری که در سازمان برنامه خدمت میکند و بردار دیگرش در وزارت کشور خدمت دارد و هر دو از مدرسه یک جور بیرون آمدند طرز تربیت فامیلشان بیرون است آن یکی درماه ۱۵۰۰ تومان حقوق میگیرد این یکی دویست تومان این تفاوت زندگی ایجاد میکند عدم رضایت میکند. همینهاست که تولید کمونیزم میکند ما باید ریشه ناراضی را در این مملکت قطع بکنیم نه این که هر روز بر عده ناراضیها بیفزاییم این مسئله چیزی است که باید خیلی درش بحث بشود معالتأسف حال مزاجی من مقتضی این که زیاد در اطراف آن صحبت بکنم نیست والا این یک موضوعی است که چند روز باید درش صحبت بشود در طرق اصلاحش را پیشبینی بکند یک کمونیسم از مجلس باشد برود با دولت بنشیند و اشلهای مختلف را روی هم بریزد با مراجعه به گرانی زرندگانی ببیند حالا نسبت به ۳۳ سال پیش تفاوت زندگانی چقدر است وکلای مجلس در آن روز نظرم هست که ۲۰۰ تومان حقوق میگرفتند که خود من در آن موقع یک منزل را نه تومان کرایه کرده بودم ۵ اتاق داشت زیرش هم خالی بود زیرزمین داشت زیرش هم خالی بود زیرزمین داشت و همه چیز داشت و در آن موقع ۲۰۰ تومان میدهند کرایه منزلی که من میدادم نه تومان بود و باز هم میگفتند کرایه منزل کم شده زیرا که در حمله کمونیستها گیلانیها فرار کرده آمده بودند به تهران گرانی شده بود در گرانی من منزل نه تومان گرفته بود حالا یک جایی که مرغ را جا میدهند نه تومان نمیدهند باید تفاوت زندگی و روز در نظر بگیرند و اشل کارمندان و طبقات را معین بکنند که حداقل معیشت چیست در آن موقع حداقل معیشت را هشت لیره گرفتند که تبدیل میشود به ۳۲ تومان امروز نمیدانم لیره ۸۰ تومان است یا کمتر.
نائب رئیس- جناب آقای حائریزاده متأسفانه وقت جنابعالی تمام شد.
حائریزاده- چشم من صحبت خودم را قطع میکنم.
دکتر بینا- راجعبه کلمه شاهنشاهی میخواستم بنده توضیح بدهم چون این کلمه عنوانی است و رسمی و ترادیسیون مملکت و سنن ما است.
نائب رئیس- اگر اجازه بفرمایید عرض میکنم در بیاناتی که جناب آقای حائریزاده فرمودند آن کلمهای که منباب مثال زیبایی نبود نقص اگر هست در خود ماست شاهنشاهی دخالت در این کارها ندارد کمیسیون ۱۸ نفری سازمان برنامه این اشل را تصویب کرده است والا کلمه شاهنشاهی مثال زیبایی در اینجا نبوده.
دکتر بینا- موضوع سنن ایران است و این قسمت را استدعا میکنم اجازه بفرمایید توضیح عرض کنم.
۴- تقدیم یک فقره اعلام جرم اعلام علیه آقای دکتر امینی به وسلیه آقای دکتر حائریزاده
حائریزاده- چند دقیقه اجازه بفرمایید که اینها را تقدیم بکنم یک اعلام جرم است نسبت به جناب آقای دکتر امینی که تقدیم میکنم که به کمیسیون برود آنجا رسیدگی بکنند و تکلیف ایشان را روشن بکنند.
نائب رئیس- لطف کنید.
۵- تقدیم ۵ فقره سؤال به وسیله آقایان: حائریزاده و سهرابیان و صادق بوشهری
حائریزاده- دو سال هم هست تقدیم میکنم.
نائب رئیس- آقای سهرابیان.
سهرابیان- سؤالی است از دولت راجعبه کارمندان بازنشسته دولتی که تقدیم میکنم.
نائب رئیس- لطف کنید آقای بوشهری.
صادق بوشهری- دو سؤال است از وزارت راه و وزارت کشور راجعبه قتل اخیر که در اندیمشک اتفاق افتاده که تقدیم میکنم.
درخشش- در دوره ۱۹ جواب خواهند داد.
۶- مذاکره در گزارش کمیسیون دارایی راجعبه فروش خالصهجات
نائب رئیس- وارد دستور میشویم پیشنهادات ماده ده قانون فروش خالصهجات مطرح است پیشنهاد آقای مکرم قرائت میشود به شرح زیر قرائت شد.
ریاست محترم مجلس شورای ملی
پیشنهاد میکنم ماده ده لایحه قانون فروش خالصجات به شرح زیر اصلاح میشود.
ماده ۱- کلیه وجوه حاصله از وجوه خالصجات در بانک کشاورزی متمرکز و به ترتیب زیر مصرف خواهد شد.
الف- سی درصد از وجوه به منظور تأسیس شرکتهای تعاونی روستایی تولید و مصرف و صندوقهای تعاونی روستای و سازمانهای عمرانی محلی و دادن وام کلی و جزئی از طرف مؤسسات مزبور به کشاورزان مورد فروش و تقسیم در بانک کشاورزی به حساب مخصوص گذارده و مطابق آییننامه به عنوان سرمایه به مؤسسات مزبور پرداخت شود.
ب- چهلدرصد از وجوه حاصله به منظور پرداخت محکومیتهای موضوعی قانونی مصوب ۲/ ۳/ ۳۴ کمیسیونهای مشترک
مجلسین و دیون قانونی و مسلم بنگاه خالصجات در اختیار بنگاه خالصه گذاشته میشود و چنانچه مازادی باقی بمانند به حساب بند الف منتقل خواهد شد.
ج- سی درصد دیگر از وجوه خالصه به اختیار بنگاه خالصجات گذاشته میشود که هزینههای اجرای این قانون را مطابق آییننامه از این محل پرداخته و مازاد را به حساب بند الف منتقل نمایند.
تبصره- بانک کشاورزی مکلف است برای هزینههای اجرایی این قانون تا میزان ۱۵ میلیون ریال به حداقل سود به بنگاه خالصجات وام بدهند و به تدریج که اقساط بهای فروش خالصجات وصول و تحویل بانک کشاورزی میشود وام پرداختی را مستهلک نمایند. حسن مکرم.
نائب رئیس- آقای مکرم.
مکرم- در دو جلسه قبل که ماده شش این قانون مطرح بود بنده پیشنهادی دادم که یقین دارم که بعداً که آقایان در صورت مذاکرات مجلس ملاحظه فرمودند تصویب فرمودند که پیشنهاد مفیدی بود ولی در آن ساعت مورد توجه قرار نگرفت بنده عرضی نکردم در تعقیب آن پیشنهاد بنده که مورد توجه واقع نشد نماینده محترم جناب آقای دکتر جزایری اینجا تذکراتی دادند فرمودند برای این که این قانون زود بگذرد و قانون مفیدی است خوب است از دادن پیشنهادات خودداری بشود و اضافه فرمودند این پیشنهاداتی که داده میشود چون ما وارد نیستیم درست توجه نمیشود و پیشنهادات رد میشود (آقای دکتر جزایری وارد تالار جلسه شدند) خیلی خود که خودشان هم تشریف آوردند ذکر خیرشان بود عرض میکردم که ماده شش خالصجات که مطرح بود و بنده پیشنهادی تقدیم کرده بودم چون مورد توجه قرار نگرفت حضرتعالی منباب توکل اینجا بیاناتی فرمودید فرمودید که این پیشنهاداتی که داده شود چون ما وارد نیستیم و توجه نمیشود رد میشود خوب است این پیشنهادات داده نشود البته بنده میدانم و آقایان هم میدانند آقا شکستهنفسی فرمودید که این بیان را فرمودید کسی واردتر نباشد به این امور و بعد هم نخبه فضلا دانشمندان و اساتید دکترها مهندسین تمام آقایان در این جلسه جمع هستند. بنابراین همه توجه دارند و وارد هم هستند منتهی بنده استدعا میکنم این پیشنهادی که حالا مطرح میشود و توضیح هم عرض میکنم با دقت توجه بفرمایید که اگر این پیشنهاد تصویب شد البته قانون کامل میشود و نقایص ماده را هم عرض میکنم با اصلاحاتی که ببنده پیشنهاد دادهام و اگر این را توجه نفرمایند و بخواهد این ماده به همان صورت تصویب شود مطمئن باشید که از این قانون هیچ استفادهای نخواهد شد اولاً عبارت متن قانونی هیچ استفادهای نخواهد شد اولاً عبارت متن قانون را به صورتی که چاپ شده منباب یادآوری حضور آقایان عرض میکنم ماده میگوید:
«کلیه وجوه حاصل از فروش خالصجات در بانک کشاورزی متمرکز به ترتیب زیر مصرف خواهد شد»
الف- پنجاه درصد از آن وجوه به منظور تأسیس شرکتهای تعاونی روستایی و جمعیتهای اعتبار محلی و دادن وام کلی الی آخر
بنده از آقایان میپرسم که مقصود از این عبارت که«صندوقهای روستایی و جمعیتهای اعتبار محلی» چیست؟ من تصور میکنم که یک اشتباهی در چاپ شده باشد (صارمی- درست نوشته شده است) جمعیتهای اعتبار محلی را بعد آقا برای بنده توضیح بدهید بیینیم چیست و بعد میگوید که دادن وام کلی و جزئی از طرف مؤسسات مذکور به کشاورزان بخشی که خالصهجات مورد فروش در آن واقع است بخش معلوم است).
نائب رئیس- آقای مکرم توجه بفرمایید که مطابق آئیننامه ۵ دقیقه بیشتر وقت ندارید.
مکرم- بنده هنوز یک دقیقه بیشتر صحبت نکردم.
نائب رئیس- چهار دقیقه صحبت فرمودید و توجه بفرمایید که آقا آن کتابچه را که باز کردهاید و میخواهید صحبت بفرمایید وقت نیست.
مکرم- این یک دقیقه را حساب نفرمایید بخش معلوم است و عبارت است از چند ده یا بیشتر میگوید به کشاورزان همان بخش وام میدهند نه به کشاورزان خالصه (صارمی- بخشی که خالصه در آن واقع است) بنده تذکری میدهم که توجه بفرمایید قسمت به میگوید شصت درصد دیگر عاید بنگاه خالصه میگردد (صارمی- بخشی که خالصه در آن واقع است) بنده تذکری میدهم که توجه بفرمایید قسمت ب میگوید شصتدرصد دیگر عاید بنگاه خالصه میگردد که به صرف عمران خالصجات غیرمعمور عملیات آبیاری در اراضی بایر و فروش به کشاورزان و خریداری جنگلهای طبیعی مخروبه و مراتع و همچنین خریداری ملک برای احداث مزارع نمونه علخ این هم نقضغرض است مطابق این قانون دارید املاک را تقسیم میکنید میفروشید حالا یک مبلغی را اینجا گذاشتهاید برای این که املاک را باز بخرند و آباد کنند این هیچ مورد ندارد (صحیح است) به هر صورت این پیشنهادی که بنده کردم یکی اصلاح این عبارت را کرده که البته شأن مجلس شورای ملی این است که عبارت قانون قاطع و سلیس و روشن و خالی از هر گونه ابهامی میباشد قسمت دیگری که تحسین شده با مشاوره و مذاکره با جناب آقای وزیر کشاورزی و جناب آقای مخبر تقسیماتی شده این است که سیدرصد از وجوه خالصه به منظور تأسیس شرکتهای تعاونی روستایی این که قرائت شد دیگر تکرار نمیکنم چهل درصد از وجوه حاصله به منظور پرداخت محکومیتهای موضوع لایحه قانونی مصوب ۲/ ۳/ ۳۴ کمیسیونهای مشترک مجلسین که بابت دیون مسلم بنگاه باید پرداخت شود سی دیگر از وجوه حالصه به اختیار بنگاه خالصجات گذاشته میشود برای هزینههای اجرایی این قانون تصدیق میفرمایید همین امروز که شروع میکنند برای تقسیم خالصجات اول باید یک عده مهندس بفرستید برای تقسیم خالصهجات بنگاه خالصجات هم یکشاهی پول ندارد که از این بایت خرج بکند پس باید یک مبلغ اعتباری از محل خالصجات منظور گردد برای هزینه اجری قانون برای این کار این تبصره را بنده پیشنهاد کردم اضافه کردم که بانک کشاورزی مکلف است برای هزینههای اجرای این قانون تا میزان ۱۵ میلیون ریال به حداقل سود به بنگاه خالصهجات وام بدهد و تدریجاً از محل فروش خالصجات مستهلک نماید که بتواند از امروز که ما این قانون را تصویب میکنیم شروع به کار بکند و پولی داشته باشد که بتواند خرج بکند والا این ماده اگر تصویب شود به بنگاه خالصجات درآمدی ندارد برای این که بعد از یک سال اولویت اقساط را بتوانند وصل کنند درآمدی نخواهد داشت و کار هم معوق خواهد ماند و این کار از اول خرج دارد بنابراین تقاضا دارم یکمرتبه دیگر پیشنهاد قرائت بشود جناب آقای وزیر کشاورزی که تشریف دارند جناب آقای مخبر هم توجه دارند تصور میکنم که توضیح بیشتر هم لزوم نداشته باشد آقایان هم توجه بفرمایید مورد تصویب قرار نگیرد تا قانون کامل بشود.
نائب رئیس- آقای ارباب.
بهبهانی- بنده یک پیشنهادی به امضای ۲۵ نفر از آقایان نمایندگان تقدیم میکنم.
ارباب- بنده نسبت به این پیشنهاد و نسبت به اصل ماده در قسمت آن که مبلغی به وسیله اداره خالصجات مصرف بشود مخالفم (شوشتری- این از بین میرود) همین داراه خالصجات است سالهای متمادی یک قسمت از املاک کشور را خراب اندر خراب کرد یک دهی است در ساوجبلاغ به اسم گازرسنگ اداره خالصه ۲۰ فقره کمیسیون کرده مبلغ زیادی به مهندسین داده بودند اینجا نیمسنگ آب اضافه نمیشود به محض این که خالصه فروخت و دست یک شخص فلاح افتاد همان در ظرف یک سال صاحب ۱۲ سنگ آب شد حالا بینید چهقدر مخارج کردهاند به عقیده بنده همانطوری که یک پیشنهاد هم تقدیم کردم اولاً خالصجاتی که در هر حوزه فروخته میشود پول آن به مصرف عمران همان حوزه برسد و به وسیله بانک کشاورزی امیدوارم بانک کشاورزی انشاءالله یک اصلاحاتی خوبی درش بشود (دکتر جزایری- خیلی مفصل اصلاحات لازم دارد) به کمک بانک کشاورزی عمل بشود در این صورت نه به صلاح مملکت میدانم نه به صلاح خالصه میدانم نه مفید میدانم که به وسیله اداره خالصه یک ریال مصرف بشود.
نائب رئیس- آقای وزیر کشاورزی.
وزیر کشاورزی (مهندس طالقانی)- پیشنهاد که جناب آقای مکرم فرمودند بنده در قسمت پیشنهاد یک عرایضی داشتم استدعا میکنم آقایان توجه بفرمایید این گفته شده است ۴۰ درصد از وجوه حاصل به منظور پرداخت محکومیتهای موضوع لایحه قانونی مصوب ۳/ ۳/ ۳۴ کمیسون مشترک مجلسین و دیون قانونی و مسلم بنگاه خالصهجات در اختیار بنگاه خالصه گذاشته میشود و چنانچه مازادی باقی بماند به حساب بند الف منتقل خواهد شد بنده آن لایحه قانونی را اینجا آوردهام این لایحه قانونی است که راجعبه رسیدگی به دعوای اشخاص علیه دولت راجع به املاکی که به موجب قانونی که الغاء لوایح مصوب آقای دکتر مصدق ناشیه از اختیارات در تاریخ دوم خرداد ماه ۱۳۳۴ به تصویب کمیسیونهای مشترک مجلسین رسیده و با تصویب نهایی مجلسین موقتاً قابل اجرا میباشد ماده ۵ آن میگوید حالا بنده به طرز تشکیل کمیسیون کاری ندارم اختیارات کمیسیون را به عرض میرسانم میگوید کمیسیون پس از رسیدگی میتواند به خلعید دولت از اراضی مورد دعوا و پرداخت اجور سنواتیمان یا پرداخت بهای منصفانه اراضی و یا به تعویض اراضی مورد تصرف دولت با سایر املاک دولتی رأی بدهد «قسمت اول و دومش را باز عرضی ندارم یعنی اگر آمدند تشخیص دادند که یک ملکی را دولت گرفته و البته بسیار مورد احتیاج دولت است در قبال این ملک بیایند پول ملک را بدهند باز بنده حرفی ندارم یا عین ملک را ولی اگر قرار بشود که به کمیسیون اختیار داده بشود که برای خودش بیاید تشخیص بدهد که این ملک قیمتش چیست و در مقابل چه قسمتی از اراضی یا املاک خالصه را باید داد آن وقت آن لایحه با روح این قانون به هیچ منطبق نخواهد بود سوابق این را که آقایان اطلاع دارند اراضی خیلی زیادی در اطراف تهران هست مثلاً قلعهمرغی
این را شنیدم منتهی نمیدانم چه وضعی دارد که مثلا صدهزار متر اراضی آنجا که سنگلاخ است ممکن است این را قیمت بکنند متری بیست تومان و دو میلیون تومان بشود و تمام اراضی خالصهجات خوار و ورامین را هم قیمت کنند دو میلیون تومان در مقابل او بدهند به این ترتیب به جای این که ما بیاییم خردهمالک را تشویق بکنیم یک مالک عمده درست کردهایم بنده این پیشنهاد را قبول دارم به شرطی که یک طور اصلاح بفرمایید که دولت نداشته باشد کسی حق نداشته باشد در مقابل علیه دعاوی دولت و اراضی املاک خالصه را بدهد ممکن است ترتیبی بدهند که یا پول ملک یا خود ملک را بدهند برای این که هزار جور دعوی پیدا خواهد شد و اگر بخواهند در مقابل او املاک خالصه بدهند با روح قانون که ایجاد خردهمالک است به کلی مغایر است مخبر- باید پیشنهادی در این باره داده شود.
وزیر کشاورزی- اگر داده بشود بنده مخالفتی ندارم.
۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
نائب رئیس- چون عده برای رأی کافی نیست جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز یکشنبه ساعت نه صبح چون مطابق امر آقای رئیس ساعت نه و ربع زنگ جلسه زده خواهد شد.
(مجلس سه ربع پیشازظهر ختم شد)
نائب رئیس مجلس شورای ملی- نورالدین امامی