مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ خرداد ۱۳۳۳ نشست ۲۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ خرداد ۱۳۳۳ نشست ۲۱

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸

جلسه: ۲۱

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه ۱۸ خرداد ماه ۱۳۳۳

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس

۲- طرح گزارش کمیسیون تحقیق راجع به نمایندگی آقای ارباب و تصویب آن.

۳- قرائت گزارش‌های شعبه ششم و تصویب نمایندگی آقایان محمود ذوالفقاری و مصطفی ذوالفقاری و احمد افخمی

۴- طرح و تصویب دو رویت لایحه الغا مقررات دولت سابق مربوط به انحلال دیوان عالی کشور و محکمه عالی انتظامی و قانون دادرسی ارتش

۵- سؤال آقای دکتر پیرنیا راجع به بودجه ۱۳۳۳ کل کشور و جواب آقای وزیر دارایی

۶- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای تجدد

۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود

(به شرح ذیل به وسیله آقای مسعودی قرائت شد)

غائبین با اجازه آقایان: تربتی. محمود افشار. محمودی. خاکباز. جلیلوند. دکتر عدل. نقابت. باقر بوشهری.

غائبین بیاجازه آقایان: کینژاد. دکترافشار. سلطانی. پورسرتیپ. کدیور. صدرزاده. مکرم. برومند.

دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه آقای: بهادری ۴۵ دقیقه. آقای پیراسته ۴۵ دقیقه. آقای دکتر وکیل ۴۵ دقیقه. امامی خویی یک ساعت و نیم. احمد صفایی یک ساعت ابراهیمی یک ساعت

دیرآمدگان و زودرفتگان بیاجازه. آقایان: نراقی ۳۰ دقیقه. صدقی ۳۰ دقیقه اریه ۴۵ دقیقه.

رئیس- آقای شوشتری نسبت به صورت مجلس اعتراضی دارید؟(شوشتری - بله) بفرمایید.

شوشتری - در صورت مجلس بنده امروز دو سه جا را یادداشت کردم رادیو که دیگر نوار نمیگذارد و تحریف میکند و بعضی مطالب را در جای خودش نمیگوید طبق مقررات و قانون اساسی و آئیننامه حفظ حقوق نمایندگان بر عهده ریاست مجلس شورای ملی است (صحیح است) بنده آن روز صریح عرض کردم و حالا هم عرض میکنم اداره تبلیغات چون منتسب به دولت است وظیفهاش غیر از روزنامهنگاران است اداره تبلیغات نطق را تحریف میکند (صحیح است) و حقیقت را نمیگوید (صحیح است) و یک دولتی در دولت تشکیل شده است باید برای اداره تبلیغات فکری کرد که یک پسره خودسری این کار را نکند (دکتر بینا. در تقسیم اعلانات هم تبعیض میکند) یک موضوع دیگر وقتی که جناب آقای نورالدین امامی صحبت میفرمودند راجع به این احتراقی که در آن کارخانه باورسازی شیشهسازی نمیدانم در آنجا چون به من گفتن دیگ بخار از نظر اصول یک درجه‌ای دارد من اینجا عرض کردم درجه ندارد آقایان توجه نکردند چون اگر دیگ بخار میزان حرارتش ۲۲۰ تا باشد یا ۵۰۰ تا باید درجه داشته باشد نشان بدهد که این بدبختی برای مملکت پیدا شود و جوان‌ها و بچه‌های مردم کشته بشوند این را میخواستم توضیح بدهم که اصلاح بفرمایید اما راجع به اداره تبلیغات یک اقدام اساسی بفرمایید.

رئیس- راجع به این قسمت اقدام خوهد شد. آقای موسوی فرمایشی دارید؟

موسوی - خواستم عرض کنم که اقای سلطانی تقاضای مرخصی کرده بودند و چندی پیش تقدیم مقام ریاست کردم.

رئیس- به کمیسیون مراجعه شده است وقتی کمیسیون تصویب کرد با اجازه منظور میشوند.

رئیس- آقای نقابت

نقابت - بنده اجازه خواسته بودم بنده را غایب بیاجازه محسوب داشته‌اند.

رئیس- به کمیسیون رفته آن هم اصلاح میشود. آقای نورالدین امامی

نورالدین امامی- عرض کنم بنده را دیر آمده با اجازه نوشته‌اند در صورتی که بنده در ساعت ۶ آمده بودم برای اسمنویسی و دیر نیامده بودم این یک موضوع و چون در بیانات بنده باز در مطیعه یک اشتباهاتی شده است اصلاح میکنم و می‌دهم به تندنویسی.

رئیس- اصلاح بفرمایید بدهید به تندنویسی.

نورالدین امامی- عرض دیگرم این که یک نامه‌ای هم از طرف شرکت‌ها به مجلس شورای ملی نوشته شده که تقدیم میکنم به مقام ریاست.

رئیس- آقای دکتر سید امامی

دکتر سید امامی- در نطق بنده چند تا غلط بود که تصحیح میکنم میدهم اصلاح شود ضمناً می‌خواستم عرض بکنم در بعضی جراید بنده را مداح امریکایی‌ها نوشته‌اند در حالی که بنده به هیچ وجه تعریفی از آمریکایی‌ها نکردم و از سازمان همکاری بهداشت تعریف کردم که به دست ایرانی‌ها اداره میشود و آنها هم کمک‌های مالی میکنند.

رئیس- آقای قنات‌آبادی

قنات‌آبادی - هشت فقره تلگراف است از مردم کرمان که در مسجد متحصنند به وسیله بنده تقدیم مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی میشود که نسبت به توقیف غیرقانونی آقای دکتر بقایی و یک عده دیگر از مردم کرمان اعتراض شده است.

رئیس- دیگر نسبت به صورت مجلس اعتراضی نیست. آقای حشمتی

حشمتی- سؤالی است از وزارت دادگستری

رئیس- وارد دستور که شدیم سؤال را بدهید دیگر نظری نسبت به صورت مجلس نیست؟ (نمایندگان - خیر) صورت مجلس جلسه پیش تصویب شد سه نفر از

آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند (نمایندگان دستور) اگر آقایان موافق باشند بگذارند به بعد از دستور (صحیح است).

۲-طرح گزارش کمیسیون تحقیق راجع به نمایندگی آقای ارباب و تصویب آن

رئیس- اعتبارنامه آقای ارباب مطرح است آقای مشایخی بفرمایید گزارش را بخوانید (گزارش کمیسیون تحقیق به وسیله آقای مشایخی مخبر کمیسیون به شرح زیر قرائت شد)

گزارش از کمیسیون تحقیق به مجلس شورای ملی.

گزارش شعبه دوم راجع به انتخابات بندرعباس و نمایندگی آقای مهدی ارباب که در نتیجه مخالفت آقای عمیدی نوری به کمیسیون تحقیق ارجاع شده بود در کمیسیون مورد دقت و مطالعه واقع و آقای عمیدی نوری در جلسه اول بیاناتی راجع به صلاحیت آقای مهدی ارباب بیان در جلسه دوم نامه‌ای از آقای عمیدی نوری به کمیسیون رسید مبنی بر این که (.... طبق پرونده‌ای که در راکد کل موجود است آقای مهدی ارباب به یک سال حبس و پرداخت ۶۰۰ هزار ریال به دولت محکوم و حکم اجرا شده است و نیز مبلغی تعهد ارزی دارد که حساب آن را هنوز واریز نکرده است)

آقای مهدی ارباب راجع به موضوعات مذکور توضیحاتی دادند که مورد توجه کمیسیون تحقیق قرار گرفت و نامه‌ای نیز فرستادند مبنی بر این که تشکیل پرونده موضوعاً جنبه خاصی داشته که به آن صورت درآمده و مرتکب عمل کیفری نشده‌ام و اینک رأی کمیسیون تحقیق به قرار زیر میباشد:

اولاً چون آقای مهدی ارباب در سال ۱۳۱۲ به مجازات تأدیبی محکوم و از آن تاریخ به بعد محکومیت جزایی جدیدی نداشته است لذا طبق ماده ۵۷ قانون مجازات عمومی که میگوید (.. اگر کسی به مجازات تأدیبی محکوم شده باشد و در مدت پنج سال از تاریخ اتمام مجازات محکومیت جزایی جدیدی نداشته باشد با اعاده حیثیت نائل شده و محومیت سابق از سجل قضایی او محو خواهد شد) با اعاده حیثیت نائل گردیده است و به علاوه نمایندگی ایشان در دوره ۱۵ و ۱۶ مجلس شورای ملی به تصویب رسیده و صلاحیت نامبرده در ادوار مذکور از طرف مجلس شورای ملی تصویب شده است علیهذا از نقطه‌نظر نمایندگی نامبرده از بندرعباس در دروه ۱۸ تقتینیه مانع قانونی ندارد.

ثانیاً راجع به بدهی‌های ایشان موضوع تعهدات ارزی اقای مهدی ارباب اظهار میدارد تعهد ارزی انجام نشده ندارم به علاوه کمیسیون معتقد است که رسیدگی به ماهیت این قسمت مورد ندارد زیرا با فرض این که آقای مهدی ارباب تعهدی داشته باشد اداره مربوطه طبق قوانین جاریه کشور در هر حال و هر موقع میتواند مطالبات خود را وصول کند و مدیون بودن به شخص یا دولت و واریز نشدن تعهدات ارزی دلیل عدم صلاحیت نماینده‌ای نخواهد بود. با مراتب فوق کمیسیون تحقیق گزارش شعبه دوم دایر به صحت انتخبات بندرعباس و نمایندگی آقای مهدی ارباب را برای دوره ۱۸ قانونگذاری مجلس شورای ملی تأیید و اینک گزارش آن را تقدیم مجلس شورای ملی مینماید.

رئیس-آقای عمیدی نوری

عمیدی نوری- بنده اولاً در محضر آقایان نمایندگان محترم و در پیشگاه ملت ایران خدا را به شهادت میگیرم که در مورد مخالفت یا اعتبارنامه آقای ارباب هیچ گونه نظر شخصی و خصوصی نداشته و ندارم (ناد علی کریمی - انشاءالله) بلکه سابقه آشنایی ممتدی هم با ایشان در جریان محاکمه‌ای که منجر به محکومیت ایشان شد پیدا کردم علت این مخالفت از نظر اصول و از نظر خدشه‌ای بود که در وجدان من راجع به این پرونده پیدا شد زیرا من ناظر جریان آن پرونده و وضعی ک هدر یکی از نقاط سرحدی ایران نقطه‌ای که یکی از گمرکات معروف کشور ما را تشکیل میدهد یعنی زاهدان و جریان قاچاق بزرگی که یک پای صندوق پرونده تشکیل داد و به دیوان کیفر آمده بودم و وجدان من مانع میشود بر این که شخصی که به عنوان قاچاق محکوم به یک سال حبس و پرداخت ششصد هزار ریال وجه نقد شد و این حکم قطعی و در دیوانعالی کشور ایرام شد و اجرا گردید امروز به نام نماینده ملت ایران یک چنین شخصی در اینجا بنشیند و با ما به عنوان نمایندگان ملت ایران در راه مبارزه با فساد مبارزه کند در راه فساد آن مبارزه‌ای که برنامه دولت حاضر است و این مجلس با ۱۰۷ رأی مبارزه با فساد را تصویب کرده کرده بنده چون به این برنامه ردی دادم و عقیده دارم باید مبارزه با فساد کرد چون فنای هر ملتی وجود فساد کرد چون فنای هر ملتی وجود فساد است به آثار نویسندگان دنیا که مراجعه می‌کنید در علل سقوط و شکست‌های ملت‌ها که تحقیق و دقت میفرمایید میبینید فساد یک مملکتی را از بینی میبرد و هیچ چیزی بالاتر از انحطاط اخلاقی و فساد در سقوط یک ملتی مؤثر نیست و سقوط و شکست آن ملت بدین جهت بوده بنده با سابقه به این جریان وظیفه خود دانستم که در این مورد با این اعتبارنامه مخالفت کنم و البته متأسف هم هستم که عده‌ای از دوستان بنده که به آنها احترام میگذارم به بنده فرمودند از این مخالفت صرفنظر به شود ولی بنده با احترامی که به آقایان داشتم و با تصوری که دارم که البته رأی تصویبی هم خواهند گرفت معهذا نتوانستم از عقیده واقعی خودم در این پرونده منصرف بشوم و از آن طرف البته تهدیدهایی هم شنیده‌ام و چون در زندگی سیاسی خود همیشه مبارز بوده‌ام و مبارزه با فساد و مبارزه با دزدی و قاچاق یکی از محتویات دائمی روزنامه داد است بنابراین از هیچ گونه تهدیدی هم برای کتمان این گونه مبارزات نخواهم ترسید و عقیده دارم مجلس شورای ملی مجلس دوره هجدهم همین طوری که عرض کردم عقیده مبارزه با فساد دارد این مجلس میبایستی در مورد این اعتبارنامه از روی وجدان از روی عقیده نه از روی حسن رفتار و ظاهر آراسته و سابقه مهمانی و همان سوابقی که (ارباب- مخصوصاً در جوادیه با پیشهوری) و مهمانی جنابعالی که جوادی مرکز بوده بنده در این موضوع توضیح میدهم اجازه بفرمایید اینها مهم نیست بنده یک نویسنده سیاسی کشور بوده و هستم (ناد علی کریمی- بگذارید طرفین حقایق را بگویند) کسی بودم که البته با آقای قوامالسلطنه رفتیم روسیه افتخار دارم خدمت بزرگی در آن مسافرت کردم باز هم افتخار دارم برای این که غائله پیشهوری خوبانده شود با مشورت آقای قوامالسلطنه که نخست‌وزیر مبارز با آن جریان بود با همکاری ایشان در این خصوص رفتم به آذربایجان و اوضاع آذربایجان را هم دیدم و حتی من نمایندگی داشتم از آقای نخست‌وزیر وقت که با پیشهوری صحبت بکنم که این بساط را کنار بگذارد و بیاید وزیر دولت قوامالسلطنه شود و آقای ارباب آن روز بساط جوایهشان سراسر با کمال محبت در اختیار پیشهوری بود و مهمانی مفصلی از ایشان کردن دزندگی بسیار عالی خودشان را در اختیارش گذاشتند و در آن روزها کسی حق نداشت که با پیشهوری ملاقات کند مگر کسانی که آقای قوامالسلطنه به آنها اجازه میداد البته آن هم برای این بود که جدیت بشود که موضوع غائله پیشهوری از بین برود و بنده البته یکی دو مرتبه رفتم آنجا با او ملاقات کردم خیلی هم به او نصیحت کردم و به وظیفه سیاسی خودم عمل کردم و البته این ننگ نیست بلکه ننگ دزدی و قاچاق است (ارباب- جواب عرض خواهم کرد) اما دلایل مخالفت به عقیده من وکیل مجلس باید شرایطی برای انتخاب داشته باشد که این شرایط در ماده ۱۲ قانون انتخابات تصریح شده یکی از آن شرایط که مورد نظر بنده است فقره ۴ ماده ۱۲ است که مینویسد در محل انتخاب معروف باشد بنده فقط در اینجا وجدان ۲۰ نفر از نمایندگان محترم مجلس شورای ملی که ۲۰ روز پیش دز این حدود در یک مقام عالی بودند با خود آقای ارباب و در آنجا بحث راجع به بندرعباس شد و ایشان گفته‌اند من بندرعباس را ندیده‌ام (ارباب- هیچ همچو چیزی نیست)

رئیس- آقای ارباب شما حق دارید در موقع خود دفاع بکنید چرا قطع کلام میکنید؟

عمیدی نوری - و متأسفم که فصل گرماست و آنجا گفته شد که بهتر بود شما حوزه انتخابیه خود را یک مرتبه دیده باشید گفتند که من ناچارم که در این گرما بروم بندرعباس را ببینم البته من آنجا نبودم از این ۲۰ نفر آقایان که آنجا حضور داشته‌اند این را به من گفتند و به نظر من اینک اعترافی است از کسی که نماینده بندرعباس میخواهد باشد و حوزه انتخابیه خودش را حتی ندیده (نادعلی کریمی- خیلی‌ها ندیده‌اند) احسنت خیلی‌ها ندیده‌اند (سرمد- آقای دکتر بقایی رفتند به جای ایشان ببینند) بلکه تفاوت این است که یک کسانی معروفیت عمومی دارند آقای کریمی یک سیاستمدار معروف (یکی از نمایندگان - مثل حضرتعالی) در کشور خودش شهرت عمومی دارد بنابراین در هر حوزه ممکن است معروفیت داشته باشد یک نویسنده معروف همین جنبه را دارد ولی یک تاجر عادی که یک چنین سابقه‌ای در ایران دارد بنده نمیدانم چه جور باید گفت معروفیت این را باید گفت معروفیت سرحدی در حدود آنچه که در گمرک زاهدان بود مگر این طور تصور شود والا معروفیت دیگری نمیشود برای یک تاجر عادی در سرار کشور قائل بود و گفت بر این که کسی که حوزه انتخابیهاش را ندیده و هیچ جنبه عمومی و شهرت و اشتهاری نداشته این شخص دارای چنان معروفیتی است که بتواند ندیده و نشناخته از یک حوزه انتخابیه وکیل بشود بنابراین بنده اعتقاد دارم به صراحت فقره ۴ ماده ۱۲ قانون انتخابات به کیفیتی که به عرض آقایان رساندم از نظر شخصیت آقای ارباب که هیچ گونه معروفیتی متصور نیست برای ایشان باشد این انتخاب ایشان مخالف فقره ۴ ماده ۱۲ است و از این جهت اساسی بر نمایندگی ایشان وارد است.

فقره دیگری که باز از ماده ۱۲ قانون انتخابات صلاحیت ایشان را رد میکند صراحت فقره ۶ ماده ۱۲ است در فقره ۶ ماده ۱۲ برای انتخاب شوند. این شرط قید است که معروف به امانت و درستگاری باشد خیلی مهم است وکیل باید معروف به امانت و درستکاری باشد من علاوه بر این که دلیلی نمیبینم بر معروفیت ایشان به امانت و درستکاری به قول وکلای عدلیه دلیل خلاف میبینم یعنی یک پرونده‌ای که در قطر و عرض یک گاو صندوق است و الان هم در دفتر راکد دادگستری ضبط است ناطق و شاهد بر این امر است که ایشان برخلاف فقره ۶ ماده ۱۲ وضعی دارند که نمیشود گفت معروف به امانت و درستکاری است و آن محکومیت قطعی ایشان در مورد قاچاق و ارتشا و رشوه مأمورین گمرک زاهدان است در این

پرونده کاملاً روشن است زاهدان یک منطقه کوچکی است یک عده تجار هندوستانی در آن موقع در آنجا بودند و البته آن وقت هندوستان و پاکستان هم یکی بود و هنوز مستقل نشده بودند مأمورین گمرک در حدود ۲۰ نفر از اشخاص ضعیف و یا بعضی‌ها غیر مقاوم در مقابل بعضی وسوسه‌هایی که به آنها می‌شد در آنجا زندگی میکردند با حقوق خیلی کم و یک آقای اربابی هم در آنجا تشریف داشتند که البته در آن موقع دارای موفقیت و نفوذ و سفره وسیع و مهمانی‌های عالی در همان زهدان البته به کیفیتی که فعلاً در جوادیه هست در حدود تناب زاهدان باقی و برقرار بود تمام این تجار هندی و مأمورین گمرک در سر سفره آقای ارباب و در مهمانی‌های مجلل ایشان در آنجا زندگی میکردند و از این راه ارتباط صمیمانه‌ای بینشان برقرار شده بود که نتیجه آن طرز تفکر به تهیه آن پرونده مهم قاچاق زاهدان رسید و این را هم عرض میکنم موقعیت و نفوذ آقای ارباب در آن موقع در زاهدان طوری بود که وقتی اعلیحضرت فقید مسافرتی به آن حدود فرمودند آقای ارباب از اعلیحضرت رضا شاه پذیرایی کردند (ارباب - بسیار مفتخرم) البته با کمال افتخار منظور بیان بنده این معناست که یک شخص مقتدر و منحصر زاهدان بودند که مأمورین گمرک و تجار آن حدود اختیار شخص ایشان به کیفیتی بودند که میتوانستند هر گونه اعمال نفوذ و هر گونه انحرافی در آنها ایجاد بکنند بنده از این جهت استدلال کردم ولی البته خوب افتخار است در این افتخار هم تردیدی نیست با این کیفیت بعدها گزارش رسید در همان موقع که حتی رنگ را به وسیله خالی کردن توی تنه درخت قاچاق میکردند و رد می‌کردند برای قاچاقی که امروز ما از آن در گمرک خرمشهر بحث میکنیم و در همین جا مورد بحث و مباحثه قرار گرفت خیلی کوچک‌تر از آن است که آن روز در زاهدان واقع شد مخصوصاً با قدرتی که در آن روز در مملکت بود و جلوی انحرافات گرفته می‌شد و با سلطه‌ای که دیوان کیفر کارکنان دولت در وزارت دادگستری داشت نتیجه این جریان این شد که مرحوم شهیدی جناب آقای وزیر دادگستری البته میشناسیدش یکی از بهترین قضات دیوان کیفر بود ایشان از طرف مرحوم داور مأموریت پیدا کردند و رفتند این پرونده‌ها را رسیدگی کردند و بیش از ۲۰ نفر از مأمورین گمرک را تحت الحفظ به اتفاق آقای ارباب به زندان تهران تحویل دادند این محاکمه محاکمه خیلی درخشانی بود در دیوان کیفر برای این که در همان موقع هم آقای ارباب از نظر این که میبایستی این متهمین را حفظ بکند مخارج‌شان را میپرداختند معروف بود که در زندان سفره آقای ارباب برای متهمین خیلی گسترده بود با این کیفیات و با کمکی که آقای موسوی‌زاده باجناق ایشان که در آن وقت در ددستگاه عدلیه قدرت زیادی داشتند به ایشان کردند محکومیت پیدا کردند به جرایم متعدد قاچاق رشوه جعل و چون مبنای حکم دیوان کیفر بر این است که اگر کسی محکومیت‌های متعدد پیدا کند حکم اشد اجرا میشود این حکم اشد که یک سال حبس و پرداخت ششصد هزار ریال نقد بود درباره ایشان اجرا شد با وجود یک چنین پرونده‌ای دو در نظر گرفتن محیط آن روز ایران و قدرت رضا شاه پهلوی در مبارزه با فساد وجود دیوان کیفر کاملاً این را آقایان در نظر مجسم بفرمایند و حالا بعد از حوادث شهریور در این سیزده سال که کشوری که ما اسمش را گذاشتیم دموکراسی و دموکراسی سوم ما هست و عدم انسجامی که در اینجا هست و قدرت و موقعیتی که آقای ارباب در تهران پیدا کرده دیگر پیداست با وجود این خصیصه و فکر ذاتی که در ایشان بوده بعد از این چه خواهد کرد من خیال می‌کنم آقایان فراموش نکرده‌اند که پروانه جوی که در کابینه اقای قوامالسلطنه به ایشان داده شد و ۱۶ میلیون ریال بود که بنده صورتش را به کمیسیون تحقیق دادم خواهش کردم که این پرونده را خواهند و البته کمیسیون گفت این بدهی حقوقی است و نخواست وارد شود ولی بنده نظر دیگری داشتم خواستم بگویم کسی که در این موقع با آن وضعیت و با صدور حکم محکومیت یک سال حبس و بودن در زندان آن طور عمل میکرد چنانچه در دموکراسی خودمانی خودمان و بساط جوادیه و در این گرمی بازار صدور پروانه‌ها پیداست چه خواهد کرد من یکی از خواستم نشان بدهم این معروف است و همه میدانند در آن وقت آقای موسیزاده وزیر کابینه آقای قوامالسلطنه بوده و آن وقت پروانه‌های جو و غیره صادر می‌شد و البته از این وجوه انتقاعات زیادی بردند و تکلیفش هم معلوم است و این هم یک پرونده‌ای بود که بنده تقاضا کرده بودم و بعد هم تشریف آوردند وکیل هم شده بودند و بعد هم یک جوادیه‌ای خریدند با شرکت آقای موسوی‌زاده اشکالی هم نداشت هر کسی هم باید جایی را خریداری بکند ولی آقایان میدانند که جوادیه یک جای محصوری است اگر جایی را خریداری بکند ولی آقایان میدانند که جوادیه یک جای محصوری است اگر جایی محصور بود اطلاق میشود بر آنچه که محصور است همه آقایان خانه دارند باغ دارند ملک دارند و محصور هم هست ولی محدود به حدود معینی است ولی اگر اراضی در جوار باغ ملکی محصور شما بود آیا وجدان شما هیچ وقت به شما اجازه داده که بروید دنبال این اراضی و بگویید مال من است بنده خیال نمیکنم که هیچ کس این عقیده را داشته باشد ولی تشریف ببرید پرونده‌هایش هست در بنگاه خالصه مطالعه بکنید ببینید چند میلیون متر از اراضی وصل به جوادیه به ادعای این که ایشان مالک جوادیه هستند تمام این ارضی را دعوی مالکیت کرده‌اند و با زورر و با نفوذ تصرفاتی در آنجا کرده‌اند و ادعای مالکیت کرده‌اند و بعد هم با اوراق عادی آقایان یک وکیل محترم مجلس شورای ملی که میداند ملک مال غیرمنقول و ملک را بایستی ببرد در دفتر اسناد رسمی معامله کند ایشان از اوراق عادی به اشخاص داده‌اند و این اراضی را فروخته‌اند و خوب البته بعدها بنگاه خالصه پیدا شد یک قدرت ارعاب آورد دوره مصدقی پیش آمد و بنده شنیدم که یک تماس‌هایی با ایشان پیدا شده حالا بنگاه خالصه تصرف کرده و میگوید مال من است و ایشان دعوی دارد حالا امیدوارم که با کمکی که به ایشان میشود و وکیل می‌شوند دیگر این اراضی را ببرند با بحثی که در اینجا شد خلاصه بنده این سه فقره موضوعی که جنبه اجتماعی داشت در این مملکت یعنی ثابت میکند که یک وکیلی که میبایستی طبق فقره شش ماده دوازده معروف به امانت و درستکاری باشد یعنی منصف به این صفت باشد یک چنین کسی میبایستی دارای این سه نکته‌ای که بنده در محضر آقایان عرض کردم و البته خود آقایان بهتر واردند و همه بهتر از بنده میدانند نباید دارای این جنبه‌ها باشد و در این صورت معتقد هستم که مخالفت اصولی من در ذهن و وجدان نمایندگان محترم تأثیر خواهد کرد و نماینگان محترم در چنین موقعی که مبارزه با فساد و قاچاق و دزدی و تعدی شروع شده یک توجهی بفرمایند که این مبارزه اول از خود مجلس شروع شود یعنی مجلس شورای ملی بایستی به ملت ایران نشان بدهد ثابت بکند که ما نمایندگان ملت ما نمایندگان دوره هجدهم آن چنان نمایندگانی هستیم که خود ما مبارزه با فساد را از خودمان شروع کردیم و البته رأی رأی آقایان است هر جور تصمیم بگیرید ولی عقیده اصولی و بیان کلی بنده در این مخالفت این قسمت بود که عرض کردم اما دفاعی که مخبر کمیسیون تحقیق از اعتراضات اصولی من نموده به نظر سست میآید در گزارش کمیسیون که خدمت آقایان هست و مطالعه فرمودید حتی ذکری از این که بنده در نامه‌ای که به کمیسیون نوشته‌ام و گفتم که ایشان محوم به قاچاق و رشوه بودند نکرده‌اند برای چه؟ برای این که اعتراض را سبک جلوه بدهند برای این که تصور کنید که اختلاف کوچک مثل عدم تمکین با زنی یا عدم ارائه شناسنامه که این یک امر جنحه‌ای است تو یک موضوع جزیی بوده و حال آن که موضوع محکومیت ایشان قاچاق و رشوه و جعل بوده که در این احکام هست و البته تصریح به این موضوع در گزارش شده خیال میکردم که در ذهن نمایندگان محترم اثر دیگری نمیکرد و چون قید نشده در گزارش این معنی و توجه آقایان معطوف به امور دیگری میشد لازم دانستم که این مطلب را به عرض آقایان برسانم ثانیاً معنای کمیسیون تحقیق این است که مثل یک بازپرسی به قضیه رسیدگی کند من تقاضا کردم که عین این پرونده خواسته بشود از کمیسیون و اوراق آن در نظر اعضا محترم کمیسیون جلوهگر بشود و کسی کمیسیون تحقیق این وظیفه خودش را انجام نداده است (یکی از نمایندگان کاملاً انجام داده است) و آن وقت رد کرده اعتراضی را به این دلیل که طبق ماده ۵۷ قانون مجازات عمومی اگر کسی به مجازات تأدیبی محکوم شد و در مدت ۵ سال از تاریخ مجازات محکومیت جزایی جدیدی نداشته باشد به اعاده حیثیت نائل شده و محکومیت سابق او از سجل جزایی او محو خواهد شد به این استدلال آن اعتراض را رد میکند در حالی که این استدلال وارد نیست به دلیل این که اولاً محکومیت ایشان جنایی بوده است اگر حبس تأدیبی صادر شده از نظر تخفیفش بود ثانیاً اعاده حیثیت محتاج رسیدگی در محکمه است و رسیدگی در دادگاه میبایستی مبتنی بر مقررات قضایی باشد خود بنده وکالت یکی از محکومینی که اعاده حیثیت خواسته داشتم رفتم عرض حال دادم به دادگاه بدوی تا استیناف و تمیز ابرام شد بعد که آن حکم اعاده حیثیت به دست آمد طبق آن حکم محکومیت از سجل جزایی او محو شد دلیل دارد برای این که یکی از دلایل عدم محکومیت جدید است در اینجا از طرف آقای ارباب حکمی مبتنی بر اعاده حیثیت ارائه نشد که ما قانع شویم و معتقد بشویم که البته با این شکل نمی‌بایستی این محکومیت را پای ایشان گذاشت به علاوه استفاده من از این سابقه محکومیت قاچاق ایشان این نیست که در سجل جزایی ایشان محو بشود یا نشود استفاده این است که طبق فقره ۶ ماده ۱۲ با این محکومیت عنوان معروفیت ایشان به درستکاری و امانت سلب شده این پرونده را که ایشان منکر نیستند ایشان قبول کردند که این محکومیت را دارند ما هم به این که از سجل قضایی محو نشود یا بشود کاری نداریم من استعدادیم این است که پرونده سیاه این لکه قاچاق و ارتشا و جعل لکه‌ای است که ایشان را صلاحیت‌شان را از فقره ۶ ماده ۱۲ منحرف میکند این استدلال تمنی میکنم مورد توجه آقایان قرار بگیرد و دقت بفرمایید که یک چنین کسی مطابق فقره ۶ ماده ۱۲ با وجود یک چنین پرونده‌ای صلاحیت ندارد با یک استدلالی که غیر مربوط به موضوع است اشتباهاً مورد نصقت آقایان قرار بگیرد قسمت دیگر راجع به آن پرونده تخلف ارزی بود که البته من باب نمونه و

رسیدگی به موضوع که بعد از این محکومیت قاچاق ایشان در موارد دیگری از جمله پروانه جو دوره حکمیت آقای قوامالسلطنه بود وجود دارد از این جهت استفاده کرده بودم در گزارش نوشته شده است که اگر بدهی حقوق وکیل داشته باشد اشکالی ندارد بحث بنده هم در موضوع بدعی حقوق نیست بلکه وجود این پرونده و سابقه دلالت میکند که آن روزی که جناب آقای دکتر شادمان آمدند پشت این میز و صورت پروانه‌هایی که در حکومت آقای دکتر مصدق صادر شد که از هر کدام از این پروانه‌ها صدها سوءاستفاده شد برای اشخاص ذی نفوذی که این پروانه‌ها برای ایشان صادر شد من خواستم یکی از آن پروانه‌ها و یکی از تخلف‌های ارزی را اینجا ارائه داده باشم منتهی آقایان معتقدند که این بدهی حقوقی است و تأثیری ندارد خلاصه مخالفت بنده برای این است که معتقدم مبارزه با فساد و دزدی با صرف نیست بلکه عمل بایستی کرد و عمل هم از مجلس شورای باید شروع بشود به این جهت بنده تمنی دارم آقایان به عرایض بنده و استدلالات بنده توجه بفرمایند و در دادن رأی خدا و وجدان را در نظر بگیرند.

رئیس- آقای ارباب

مهدی ارباب - به دلایلی که به عرض خواهم رسانید من قاچاق نکرده‌ام رشوه نداده‌ام و پروانه یک مثقال جو هم نگرفته‌ام (میراشرافی- خودش را چه طور) و اگر پروانهاش را گرفته بودم اقلا یک مقداری از این را برای جناب اقای عمیدی نوری مخالف خودم میفرستادم (عمیدی نوری - بنده موکل زیاد دارم) بسیار متأسفم با سابقه آشنایی ۲۰ سال که همیشه در برخوردشان به من اظهار لطف و محبت میفرمودند ما حالا ناچار بشویم اینجا یک حقایقی را به عرض آقایان برسانیم آن هم در چه موقع در موقعی که سیاستمداران زورمند عالم نقشه گیتی را جلو گذارده و درباره ما حساب‌های غلطی میکنند به جای این که به خود بپردازیم حالا به حساب منافع خصوصی میپردازیم بسیار جای تأسف است در مجلس شورای ملی که هر جلسه آن در روز چهل هزار تومان برای ملت ایران تمام میشود (یکی از نمایندگان - خیلی بیشتر) به قول آقا خیلی بیشتر و امروز که یک کشوری از زیر آن بدبختی‌های هرج و مرج بیرون آمده و محتاج به مرمت‌هایی است و این مریض ملت ایران به دست ما سپرده است به جای این که به حال او توجه کنیم به حساب‌های خصوصی میپردازیم و این طور اوقات گران‌بها را در راه منافع خصوصی صرف میکنیم البته شنیده‌اند آقایان که به یک سیدی گفتند ای ناسید (شمس قنات‌آبادی - غلط کردند) گفت اگر ناسید بشوم تازه می‌شوم مثل تو ولی ای خدا هیچ وقت من مثل این ناسید نشوم که بروم با قیام کنندگان علیه استقلال و تمامیت ارضی کشور همکاری کنم هرگز خدایا مرا این طور ناسیدی مکن من با عنایت پروردگار و اتکای به نفس خودم زحمت کشیده در جامع طوری نمو کرده‌ام که درباره‌ام اکثریت مردم قضاوت‌هایی که باید بکنند کرده‌اند و به شهادت تیمسار سپهبد جهانبانی فرمانده نیروی وقت و سناتور امروز مثل یک سرباز برای حفظ حکومت مرکزی در بلوچستان انجام وظیفه کرده‌ام اما متأسفانه مخالف من هم مثل یک سرباز در آذربایجان و تهران برای بسط تجزیه طلبان فعالیت کرده است به بین تفاوت راه از کجاست تا به کجا چقدر حساب کنترل مملکت خراب شده است که کسی که با قیام کنندگان علیه امنیت و و تمامیت ارضی کشور و استقلال کشور علناً همکاری کرده آمده اینجا در ردیف نمایندگان آذربایجان و لرستان و کردستان و زنجان، زنجان در یک ردیف نشسته‌اند اینها و وکلای اقلیت هزار افسوس واقعاً افسوس که این قدر حساب در یک کشوری کنترلش را از دست بدهد (شوشتری - ارباب این حرف‌ها صحیح نیست خوب نیست پسندیده نیست برای مجلس شورای ملی) من که نمی‌خواستم بگویم آقا اجازه بدهید.

رئیس- شما از خودتان دفاع کنید (عمیدی نوری - ماده ۹۰)

مهدی ارباب- جناب آقای عمیدی نوری چند روز پیش برای کسب افتخار در پردهبرداری از مجسمه اعلیحضرت به بهشهر تشریف بردند البته خودشان مفتخرند البته اقتضای روز چند روز پیش این بود ولی اقتضای یک روزی این بود که بروند در آذربایجان موقعی که مجسمه اعلیحضرت فقید منچی ایران را برمی‌دارند پآئین میآورند شرکت در شادمانی کردند همین مقاله خودشان را میخوانم (تجدد- آقای عمیدی به بهشهر تشریف نیاوردند) بسیار خوب اشتباه کردم (عمیدی نوری- اشتباهات ایشان خیلی زیاد است) ایشان صاحب کتاب آذربایجان دمکرات هستند که برای این کتاب از غیر مرحوم پیشهوری مدال گرفتند.

عمیدی نوری- تکذیب میکنم به هیچ وجه همچو چیزی نیست شما گرفتید که برایش منزل مهیا کردند.

مهدی ارباب- پس تکذیب کنید که این چراغ هم روشن نیست (خنده نمایندگان)

عمیدی نوری- بنده حاضرم از نمایندگی مجلس استعفا بدهم اگر چنین چیزی بود.

رئیس- آقای عمیدی نوری ماده ۹۰ شما محفوظ است بعد صحبت کنید.

مهدی ارباب- آقایان نمایندگان محترم این کتاب خود ایشان است به قلم جناب آقای عمیدی نوری است یک قسمت از مقاله ایشان «بدیهی است برای ما که قبل از همه پس از حوادث شهریور فریاد میزدیم مجسمه‌های رضا شاه را باید از میدان عمومی تهران و شهرستان‌ها برچیده و به جایش از قهرمانان ملی گذاشت بسیار مسرتانگیر بود که پس از ۴ سال مبارزه در این راه و متوجه ساختن خشم و غضب بعضی از مقامات روزی وارد تبریز میشوم که قبلاً مجسمه رضاشاه را از باغ گلستان برداشته‌اند الی آخر، من شرم میکنم بیشتر خوانم (عمیدی نوری - تاریخ بود) رضا شاه منجی ایران بود اگر جنابعالی یک در هزار قدرت رضاشاه را میداشتید تمام ممالک امریکا را به شما میدادند قانع نبودید آقا رضا شاه مردی است که در تاریخ روز به روز نام نیکش درخشندهتر است این کتابی که این مطالب را در آن خواندم از تجزیه طلبی ایشان و حاوی همکاری ایشان با فرقه دمکرات آذربایجان (شوشتری - فکر حیثیت مجلس را هم بکن آقای ارباب) خیلی مطالب دارم ایشان در موقعی که با نظر مرحوم داور وارد خدمت قضایی شدند یک قضیه‌ای پیش آمد که پرونده دارد که عرض میکنم ایشان تشریف بردند به طرشت شبانه آمدند چه بگویم حس ناموس‌پرستی اهالی طرشت تحریک شد و اعمال متقابلی انجام شد که من شرم دارم بگویم (خنده نمایندگان) حالا من ناصالحم و ایشان صالح؟ آقایان می‌دانند در کشور شوروی بدون اجازه کسی نمیتواند برود تا نزدیک نباشد نمیتواند برود تشریف بردند عکس‌شان هم هست...

دکتر جزایری- شما از خودتان دفاع بفرمایید اینها را در موقع طرح اعتبارنامه آقای عمیدی نوری میخواستید بفرمایید.

مهدی ارباب- به بنده اهانت کرده بنده از پرونده خودم هم دفاع میکنم میگوید

کتاب وصف ترا آب بحر کافی نیست

که تر کنند سرانگشت و صفحه بشمارند.

عمیدی نوری - پرونده قاچاق شما را کافی نیست.

مهدی ارباب- عرض میکنم این پرونده از مفاخر زندگی من است.

عمیدی - قاچاق از مفاخر شماست؟

مهدی ارباب- شما تشخیص ندادید خوب من بقیه کتاب را بخوانم آقایان یا نخوانم؟

عمیدی نوری- کتاب چاپ شد و همه هم خوانده‌اند.

مهدی ارباب- کتاب آذربایجان دمکرات را شما یکی ۵۰ تومان خریده‌اید و جمع کرده‌اید

عمیدی نوری - در روزنامه شاهد چاپ شده است

مهدی ارباب- آن را هم توقیف کردید بنده حالا یک مقاله‌ای که ایشان مرقوم فرموده‌اند میخوانم (زنگ رئیس)

رئیس- آقای ارباب راجع به خودتان بفرمایید.

ارباب- اطاعت میکنم استدعا میکنم آقایان در کتابخانه مجلس مقاله‌ای که در چهارده آبان ۱۳۲۰ آنچه نسبت به رضا شاه پهلوی منجی ایران نوشته‌اند من حیا کردم به خدا نتوانستم بیاورم اینجا بخوانم چون من آن مرد بزرگ را میدانم برای این مملکت چه کرده است. ایشان فرمودند که پیشهوری مهمان من بود خیر مهمان من نبود دولت خواست آنجا را بنده جوادیه را در اختیارش گذاشتم بلکه شر آن وضعیت دفع بشود ولی اشخاصی داشتم که ناظر بودند که آقا در واقع مختلف تشریف میآورند و دستورات خصوصی را میگرفتند و میبردند و خیلی خوشوقتم که اینها را راه دادم تا فهمیدم کی‌ها میآیند آنجا راجع به معروفیت بنده در محل آقا بنده مردی هستم تاجر، تاجر هستم همیشه مالالتجاره داشتم و میفرستم به سرحد همین الان هم دوستانی دارم آنجا و بایستی تحقیق کرد که آیا بنده معروفیت داشته‌ام یا نداشته‌ام این را عرض نمیکنم و موکول به تحقیق آقایان مینمایم راجع به اقای موسوی‌زاده با جناق بنده تذکر دادند البته آن وقت هم خاطرتان هست که شما یک دلتنگی‌هایی از ایشان داشتید بگویم یا نگویم؟ (خنده نمانیدگان) شما از موسوی‌زاده دلتنگ هستید به من چه (خنده نمایندگان) (زنگ رئیس) موسویزاده دلتنگ هستید به من چه (خنده نمایندگان) (زنگ رئیس) موسویزاده چه ارتباطی با من دارد؟ راجع به اراضی جوادیه فرمودید البته معلوم میشود اطلاعات‌تان نسبت به املاک و اینها خیلی ضعیف است که ممکن است یک ملک و باغی داشته باشیم که اراضی هم داشته باشد و راجع به این موضوع هم بنده بسیار مفتخرم که اقلاً به دو هزار نفر که خانه نداشتند اراضی مجانی داده‌ام و به کارمندان مجلس هم داده‌ام (دکتر جزایری- آن اراضی مال بانک ساختمانی است و باید بدهند به مردم)

در سال ۱۳۱۰ در مسافرت بودم پس از مراجعت به زاهدان مدیر و مسئول تجارت‌خانه‌ام در حال احتضار و مرگ بود و چون دفاتر تجارتخانه را نیز او می‌نوشت متوجه شدم حساب‌ها ۶ ماه است معوق و ناچار منشی سابق خود را از کرمان خواسته با استفاده از یادداشت‌های موجود به تنظیم حساب پرداخته که ناگهان دو نفر از طرف یار که دیوان جزا و دارایی وارد و اجمالاً پس از مذاکرات مرا مکلف به شرکت در پروندهسازی علیه مأمورین نمودند که برای بنده قابل قبول نبود قریب ده روز در این زمینه تلگرافات رمز با وزیر عدلیه وقت مرحوم داور مبادله شد تا عاقبت سر دو راهی قرار گرفتم که یا شرکت در جنایت پرونده سازی نمایم یا خود در پرتگاه نیستی قرار گیرم یک شب تمام فکر کردم نتوانستم تسلیم به هوا و هوس و نویدها شوم و شق دوم را اتخاذ تصمیم نموده و ایجاد زحمت ناحق و سبب بدبختی فرد یا افراد را وسیله خوشبختی تشخیص ندادم که جریان امر و ماجرا بهترین معرف فداکاری من است که تسلیم مطامع و عوامل زور خوشبختانه نشدم که این افتخار را امروز آقای عمیدی نوری جرم میدانند؟

وقتی تحت فشار و مضیقه بودم مأمورین شهربانی را مخفیانه شاهد گرفتم و به شهادت آنان استناد نمودم که در نوشتن جواب سؤال نماینده یار که آزاد نبودم و یک مرتبه جواب یک سؤال بیش از ۱۵ روز معطل شد که آنچه مینوشتم پاره میکردند و مجبورم می‌کردند آنچه تقریر میکنند جواب بنویسم.

خلاصه پس از مظالم بیحد و حصر چون امر بر این بود که اعم از این که جرمی مرتکب شده یا نشده باید مجرم بشوم و در حالی که دایره جرم تراشی بر آنها تنگ شد به حساب جاری بنده در گمرک پرداختند که آن نوع حساب منحصر به من نبود بدین ترتیب که در آن زمان گمرک اتبار کافی نداشت اجازه میداد تجار جنس خود را به محوطه اختصاصی خود ببرند و هر موقع بخواهند مصرف کنند اظهارنامه داده پس از صدور جواز حقوق و عوارض بپردازند یا اظهارنامه میدادند پس از کنترل و معاینه به اعتبار مال‌های موجود در گمرک اجازه خروج میدادند و هر چند روز یک مرتبه دفتر صندوق تصفیه حساب مینمود این عمل که طبق واخواهی بعدی دیوان دادرسی دارایی از جمله به شماره ۶۱۳۲ و وضع عادی آن کاملاً حقوقی و بین اداره گمرک محل و تمام بازرگان معتبر وقت در زاهدان معمول بود و گزارش مورخه ۴ مرداد ماه ۳۱- مفتش کل گمرک و نامه مدعیالعموم دیوان دادرسی دارایی هم تأیید میکند محصراً قرعه بدبختی به نام اینجانب اصابت کرد که علاوه بر صدمات و مشقات و خسارات مبالغ زیادی در آن جریان اموال مرا به یغما بردند که از جمله ۵۰ عدل قند مرا به یک تاجر پیشاوری داده بودند و پس از مطالبه تهدید شدم که دیگر حرف نزدم و به قدری داستان قضیه مفصل است که در اینجا شرح آن پنجایش ندارد و پس از ۱۳ ماه گرفتاری برای این که قبلاً ۱۳ ماه مرا توقیف کرده بودند و مجوزی نشان بدهند در اوال ۳۱۲ حکم یک سال حبس صادر و بلافاصله مرخص شدم که مفاد حکم بسیار مضحک و این بود که قدر متیقن حساب بنده بیست هزار تومان بوده و چهل هزار تومان هم ضعف آن منظور که ده هزار تومان در حساب جاری داده‌ام و پنجاه هزار تومان از اموالم که توقیف کرده‌اند استیفا نمایند؟!

آقایان در کجای عالم عمل قاچاق با گمرک حساب جاری دارد؟ به خصوص این که تصریح کرده‌اند ده هزار تومان در حساب جاری پرداخته‌ام عاقبت هم معلوم نشد که واقعاً چنین بدهی داشتم یا نه به علاوه هستی مرا از بین بردند و جرأت استیفای حق خود را نکردم اگر این جریان را انصافاً بتوان جرم شناخت قریب ۲۲ سال از تاریخ صدور آن حکم ظالمانه گذشته دو دوره هم افتخار نمایندگای مجلس را داشته و به موجب ماده ۵۷ قانون مجازارت پس از پنج سال به خودی خود اعاده حیثیت میشود که ۱۷ سال از انقضا پنج سال میگذرد.

در حالی که به موجب قانون انتخابات این قبیل جزاهای تأدیبی قبل از اعاده حیثیت هم مانع انتخاب شدن نیست و موجب قانون انتخابات مرتکبین قتل و سرقت و سایر مقصرینی که مستوجب حدود قانونی اسلامی شده‌اند و مقصرین سیاسی که بر ضد اساس حکومت ملی و استقلال مملکت قیام و اقدام کرده‌اند مثل جناب آقای عمیدی نوری از حق انتخاب شدن محرومند مهمتر این که دیوان دادرسی دارایی اعتراض نمود که موضوع جنبه جزایی نداشته و حقوقی بوده است و پس از آن مرحوم دارد که با هیئتی به زاهدان مسافرت نمود و در محل واقف به جریان شد چون مرد با انصافی بود و متعصب در اشتباه نبود در مراجعت دستور تعقیب مأمورین تشکیل دهنده پرونده را داد که آقای اوحدی نماینده اسبق مجلس و قاضی دادگستری مأمور تعقیب شدند و وزیر دادگستری وقت تحت عنوان این که دستگاه بیشتر مفتضح نشود شکوت گذارد و مرحوم داور وعده جبران داد و اذعان نمود که اشتباه شده و طولی نکشید خود را انتخاب کرد که اگر زنده میماند تلافی مینمود.

فرامرزی- پس میخواستید کس دیگر را انتخاب کند؟

ارباب- موضوع تعهدات ارزی که شماره‌های آن را ذکر کرده‌اند اولاً تعهد ارز انجام نشده ندارم و اگر هم میداشتم جرم نبود و تاجر و کاسب زنده تعهد ارز قرض طلب و غیره دارد و هر یک تابع مقرراتی است که جریان قانونی خود را طی میکند و در این زمینه محکومیتی ندارم.

فراموش کردم عرض کنم از آن زمین‌های جوادیه قرار بود سی هزار متر به ایشان تقدیم کنم و الله به خدا فراموش کردم معذرت میخواهم اگر فراموش نکرده بودم بندگی حتماً می‌کردم (عمیدی نوری- تکذیب میکنیم) (دکتر جزایری - راجع به زمین صحبت نفرمایید مال بانک ساختمانی است کسی نمیتواند تصرف بکند) مال بانک ساختمانی نیست مال مردم است و هر مقامی مداخله کند او را تعقیب خواهم کرد بنده مطالب زیادی دارم اگر اجازه بفرمایید بنده دیگر عرضی نمیکنم جناب آقای نقابت اگر ممکن است با توجهی که در آن ناحیه داشتند یک توضیحاتی بدهند که وضع من چه بود اگر لازم نیست که موکول به قضاوت و توجه آقایان نمایندگان میکنم دو دوره بنده اینجا خدمتگذاری کردم وضع کار من کیفیت عمل من رویه بنده را همه آقایان دیده‌اند اگر که در برابر بعضی اشخاص که معرفی شده‌اند بنده صلاحیت ندارم یا دارم بسته به تشخیص آقایان محترم است بنده بیش از این وقت آقایان را نمیگیرم اگر جناب آقای نقابت میل دارند توضیح بدهند اگر ندارند هم که هیچ موکول می‌کنم به نظر آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی.

رئیس- اینجا آقای ارباب در ضمن بیاناتشان گفتند که یک اراضی به کارمندان و اعضای مجلس داده‌اند خواستم بگویم اعضای اداری مجلس هیچ استفاده‌ای از زمین نکره‌اند و به بعضی از مستخدمین جز اگر زمین داده‌اند مربوط به کارمندان مجلس نیست.

ارباب - صحیح است.

رئیس- آقای مشایخی به عنوان مخبر کمیسیون بفرمایید.

مشایخی - بنده به عنوان مخبر کمیسیون توضیحاتی عرض میکنم عرض کنم یک اصل مسلمی است که در حکومت مشروطه حکومت به قانون است یعنی تنها قانون است که در موقع به روز اختلاف و کشمکش‌ها باید قضاوت و حکمیت کند برخلاف افراد که ممکن است تحت تأثیر احساسات واقع شوند حب و بغض داشته باشند دوستی و دشمنی سرشان بشود و در مقام حکمیت از جاده بیطرفی منحرف بشوند قانون بیطرف است قانون کسی را نمیشناسد قانون به اصلاح کور است هیچ یک از طرفین دعوا را برطرف دیگر ترجیح نمیدهد طرفدار حق و اجرای عدالت است و به این جهت است که تمام مردم به قانون احترام می‌گذارند زیرا قانون حافظ حقوق جامعه و حافظ حقوق فرد است در موضوع احترام به قانون ما نمایندگان مجلس یک سهم بزرگ‌تری داریم یعنی ما باید بیشتر به قانون احترام بگذاریم چرا؟ برای این که اولاً واضع قانون هستیم ثانیاً مکلف به نظارت در حسن اجرای قانون هستیم ملاحظه بفرمایید یک لایحه‌ای در اینجا مطرح می‌شود یک یا چند نفری با این لایحه مخالفند مقاومت می‌کنند که این قانون تصویب نشود نطق میکنند استدلال میکنند دلایل رد این قانون را اقامه میکنند به هر حال در معرض قاضوت مجلس و رأی قرار میگیرد بعد از این که این قانون تصویب شد همان نماینده‌ای که با آن مخالف بود همان احترام را میگذارد به قانون مثل آن کسی که موافق بوده بنده میخواستم از این مختصر مقدمه به این نتیجه برسم که موضوع انتخابات بندرعباس و نمایندگای آقای مهدی ارباب و اعتراض جناب آقای عمیدی نوری را باید ببینیم قانون چطور حکم میکند براساس قضاوت قانون تصمیم بگیریم یا حداقل این است که مخبر کمیسیون تحقیق که از طرف کمیسیون تحقیق اظهار عقیده میکند باید مستدل و مستند و مدال و به استناد قوانین جاری کشور گزارش کمیسیون را توضیح بدهد آئیننامه مجلس شورای ملی یک تکلیفی معین کرده است آئیننامه برای ما در حکم قانون است این آئیننامه میگوید وقتی که اعتبارنامه شخصی مورد اعتراض واقع شد پرونده برای رسیدگی به کمیسیون تحقیق ارجاع میشود و دو ذیل ماده ۸ میگوید کمیسیون باید رسیدگی کند یعنی به اعتراضات معترض و معترض علیه توجه کند دلایل را رسیدگی کند و تصریح میکند که کمیسیون باید رأی بدهد و رأی کمیسیون باید مدل و موجه باشد جناب آقای عمیدی نوری ما از ایشان یک نامه اعتراضیه داشتیم که این نامه آقا است در این نامهتان البته یک مقدمه‌ای ذکر کردید در مقدمهاش یک خرده خودتان هم مثل این که نخواسته‌اید محکم و متین و خیلی سرپو و جدی نسبت به این موضوعات اظهار عقیده فرموده باشید فرموده‌اید من به ندای ودانم خواستم این تذکرات را بدهم (عمیدی نوری - وجدان جدی است) صحیح است در این نامه دو موضوع است که باید مورد توجه قرار بگیرد این اینجا تذکر میدهید که دو موضوع است که در سرنوشت انتخابات دوره هجدهم آقای ارباب باید مورد توجه قرار بگیرد:

۱-ایشان محکوم به ارتکاب قاچاق شده‌اند در گمرک زاهدان و در آنجا محکوم به یک سال حبس تأیبی شده‌اند در ضمن بیانات‌شان امروز فرمودید که چرا ما پرونده ار از دادگستری نخواستیم اگر که جناب آقای مهدی ارباب در محضر کمیسیون منکر یک چنین پرونده‌ای میشد البته حق این بود که پرونده را از راکد کل بخواهیم اما ایشان اعتراف کردند بنا علیهذا در این قسمت کمیسیون تحقیق منصفانه و براساس آئیننامه تحقیق کرده است منتهی یک مطلب هست و آن این است در باب دهم قانون مجازارت عمومی در صدر این باب این طور می‌نویسد در وسایل جلوگیری از محکومیت و رفع اثرات آن در این باب این است که ماده ۵۷ توضیحش را میدهد ماده ۴۷ چه میگوید؟ ماده ۵۷ میگوید «اگر کسی به مجازات تأدیبی محکوم شده باشد و در مدت ۵ سال از تاریخ جازات محکومیت جزایی دیگری نداشته باشد اعاده حیثیت شده و محکومیت سابق از سجل جزایی او محو خواهد شد» در قانون مجازارت یک اصولی است یک نکاتی است بنده هم شاگرد این مکتب بوده‌ام و مضافاً به این که در کمیسیون تحقیق با قوانین جاری کشور منطبق است گفتند در وسایل جلوگیری از مجازات و وضع اثرات آن این کلمه اثرات آن یعنی وقتی اعاده حیثیت شد تمام اثرات مترتبه بر جرم موضوعاً منتفی است به نظر بنده و به نظر کمیسیون تحقیق اعاده حیثیت قطعی است و مخصوصاً یک مواد دیگری هست در قانون مجازات عمومی که پس از گذشتن یک مدتی که همان مرور زمان باشد از اعاده حیثیت که در قانون گفته شده است دیگر موردی نمیتوانیم بیاوریم و بگوییم که این اعاده حیثیت شامل نمایندگی خواهد بود و یک کسی نمیتواند از یک قسمت از حقوق اجتماعی که وکالت است استفاده نکند مضافاً به این که جناب آقای مهدی ارباب در

دوره ۱۵ و ۱۶ نماینده مجلس شورای ملی بوده‌اند این را هم برای تذکر عرض کنم که اکثر نمایندگان و خیلی از کسانی که به اوضاع عمومی وارد هستند جریان قاچاق زاهدان را میدانند یکی از مسائل مهمی بود که در روزنامه‌ها نوشتند و کسانی که روزنامه‌ها را خوانده بودند اطلاع داشتند این یک چیزی نبود که مکتوم باشد حتی در دوره ۱۵ در فراکسیون دمکرات ایران مورد بحث واقع شد و گفتند چون این منطبق بر ماده ۵۷ قانون مجازات عمومی است بنابراین به این عنوان اعتراض به اعتبار نامه آقای مهدی ارباب مجوزی ندارد باز باید عرض کنم وکیل این دعوی آقای هاشم وکیل بوده است آقای هاشم وکیل هم در دوره ۱۵ وکیل بودند منظور بنده این است که یک عده‌ای از نمایندگان دوره ۱۵ میدانستند که یک چنین پرونده‌ای آقای ارباب دارند منتهی فراکسیون دمکرات رد کرد در ضمن فرمایشات‌تان ایشان را محکوم کردید به دزدی و قاچاق و فرمودید که در حکم محکمه محکومیت پیدا کرده‌اند به جعل و رشوه و قاچاق بنده تصور میکنم که لازم است که اگر در این قسمت یک قدری توجه‌تان را جلب کنم بد نباشد که حکم محکمه مجازات اشد بوده است مجازات قاچاق یک مجازات تأدیبی است مجازات جعل مجازات جنایی است بنابراین اگر چنانچه محکومیت جعل پیدا میکردند باید به مجازات جنایی یعنی حبس جنایی محکوم شده باشند نه مجازات حبس تأدیبی به هر حال آن چیزی که ملاک قرار داده میشود حکمی است که محکمه در موضوع اتهام صادر میکند نه آن چیزهایی که در ضمن عبارات و الفاظ در پرونده ممکن است وجود داشته باشد خود شما هم در نامهتان نوشته‌اید که ایشان محکومیت به حبس تأیبی پیدا کرده‌اند و کسی که حبس تأیبی داشته باشد پس از ۵ سال اعاده حیثیت میکند و به فرض این که محکومیت جنایی هم باشد ۲۲ سال گذشته است و بنابراین تصدیق بفرمایید که رأی کمیسیون تحقیق مدلل و موجه و مستند است اما راجع به قسمت دوم این که فرمودید آقای مهدی ارباب جواز داشته‌اند و پروانه گرفته‌اند باز ایشان تکذیب نکردند و صریحاً گفتند که من جواز گرفتم و در عرف و عادت تجارت و در معاملات تجارتی با در نظر گرفتن قانون انحصار تجارت خارجی که مدت‌ها است در مملکت اجرا میشود کسی که بخواهد واردات داشته باشد باید پروانه وارداتی داشته باشد و کسی که بخواهد صادرات داشته باشد باید پروانه صادراتی بگیرد در عرف و عادت تجارت پروانه می‌گیرد و بدهی پیدا میکند بدهی مالیاتی پیدا میکند حالا وکیل باشد نباشد متنفذ باشد غیر متنفظ باشد یک قوانینی در مملکت است که میتواند این مؤسسات این بنگاه‌ها را رسیدگی بکند با مقدماتی که به عرض‌تان رساندم و با توجه به مراتب بالا خواستم عرض کنم که این توضیحاتی که به عرض رسید فقط و فقط بر اساس رأیی است که کمیسیون تحقیق صادر کرده است و بنده هم معتقدم که کمیسیون طبق مقررات قانون رأی داده است و از این نظر میخواستم عرض کنم که توجه داشته باشید که کمیسیون تحقیق برخلاف رأیی نداده است.

رئیس-آقای عمیدی نوری از ماده ۹۰ میتوانید استفاده کنید بفرمایید.

عمیدی نوری - بنده چون عرایضم اصولی بود تصور میکردم که مدافعات هم باید اصولی باشد متأسفانه از حال اصول مخصوصاً در مورد دفاعی که آقای مهدی ارباب از خودشان کردند خارج شد و چون عقیده ندارم که وقت مجلس محترم را با این جور حرف‌ها بگیریم تا به حال هم نخواستم از ماده ۹۰ استفاده کنم ولی چون ایشان وارد مباحث شخصی نسبت به بنده شدند و حال این که آقایان تصدیق میفرمایید موقعی که راجع به اعتبارنامه یک وکیلی مخالفت میشود شأن مخالفت این است که این نماینده راجع به شخصیت بحث کند خصوصاً موقعی که ایراد از نظر صالحیت است من چاره‌ای ندارم چون وجدان من معتقد است که ایشان صلاحیت ندارند و منطبق با تبصره ۶ از ماده ۱۲ هستند و وظیفه من هست که بحث کنم استدلال کنم تا آقایان قانع شوند وظیفه داشتم وارد صلاحیتی ایشان شوم و ایشان هم وظیفه داشتند اگر یک آدم اصولی بودند که دفاع راجع به صلاحیت خودشان میفرمودند و آقایان توجه فرمودند که به هیچ وجه نسبت به آنچه که گفته شد دلیلی اعلام نکردند حتی مراتب با توضیحات آقای مشایخی تأیید شد که ایشان محکوم به قاچاق هستند مثل همان آقایانی که پروانه برنج میگیرند گرفته‌اند و استفاده کرده‌اند و هم تصدیق کردند که اراضی خارج جوادیه را برده‌اند و بعد هم مدعی شدند که به خدمتگزاران مجلس دادند در حالی که به بنده یادداشت نوشتند از خود اعضای مجلس که این قسمت صحیح نیست به دو سه تا پیشخدمت آن هم ورقه عادی روی کاغذ نوشته‌اند آن هم برای این که دلیل مالکیت برای خودش پیدا کند خیلی اشخاص این کارها را میکنند بنده یک کسی را معرفی میکنم به نام آقای شکوفه هزار تا خانه به اشخاص داده اما چون آقای ارباب نسبت به شخص بنده یک مسائلی گفتند و بنده طبق اصول از ماده ۹۰ باید استفاده کنم چند کلمه راجع به خودم عرض میکنم فرمودند بنده در دادگستری مرحوم داور اخراج شدم ناچارم به حرف‌شان برسانم که بنده در ۱۳۰۶ از طرف مرحوم داور هنوز دیپلم لیسانسم را نگرفته بودم دعوت شدم به عدلیه به عنوان معاون مدعی‌العموم تهران آقای حائری شاه باغ دادستان سابق رئیس دادگاه شهرستان بودند محاکمه‌ای بین مرحوم مدرس با مستأجرش در شهریار شد ادعا این بود که املاک شهریار موقوفه است و در اختیار مرحوم مدرس است مستأجر میگفت در اختیار من است قرار تحقیق محلی صادر شد بنده به سمت مدعی‌العموم محکمه اقای علی بهزادی که یکی از قضاتند به سمت عضو علیالبدل آقای عباس شعری رئیس محکمه جنایی بودند به سمت منشی رفتیم.

منتهی تحقیقات محلی متأسفانه بر علیه مرحوم مدرس بود مرحوم مدرس دید که در عدلیه جدید حیثیتش میرود ما هم نمیتوانستیم که به مرحوم مدرس کمکی بکنیم تشریف آوردند در تهران و رفتند خدمت مرحوم داور و فرمودند که قضات عدلیه ماه رمضان روزه خوردند این نسبتی بود که به ما دادند که در سفر ماه رمضان روزه خوردیم شاید جناب آقای شادمان که آن وقت در دادگستری تشریف داشتند میدانند جناب آقای نورالدین امامی هم میدانند و این معروف شد آن وقت در عدلیه که سه نفر قاضی که روزه خورده‌اند و باید منتظر خدمت شوند و مرحوم داور هم مقاومت کردند و گفتند این حرف‌ها چیست منتهی یک کمیسیون داشتند که کارهایی داشتند و مجبور بودند آن کارها را بگذارنند بعد از فروردین آن سال برای این که ما از بین نرویم یعنی اساس استقلال این سه قاضی به هم نخورد حکم انتظار خدمت برای سه نفر صادر کردند یکیش هم بنده بودم بعد هم بلافاصله هر سه نفر ما را دعوت کردند به کار بنده قبول نکردم بنده به خود مرحوم داور گفتم عدلیه‌ای که شما وزیرش هستید یک روز برای خاطر مرحوم مدرس ابلاغ انتظار خدمت میدهید یک روز هم میگویید بیا با رتبه ۷ مدعی‌العموم فارس بشود بنده نمیشوم بنده از آن روز تصمیم گرفتم بیست و چند سال است وکیل دادگستری هستم و در این مملکت با کمال شرافت وظیفه وکالت دادگستری دارم موکلین زیادی دارم حق‌الوکاله مشروع گیرم آمده زندگیم بسیار خوب است احتیاجی هم به امثال ارباب‌ها و امثال‌شان ندارم و زمین مشروع هم دارم و هیچ وقت هم با سند عادی به کسی انتقال ندادم اما راجع به عقیده سابق بعد از حوادث شهریور راست است که بنده بعد از حوادث شهریور فکر تندی داشتم اعتراف دارم علتش هم این بود که افکار مازندرانی‌ها و تمام اقوام ما مجروح بود از آن جریانات که در آن وقت پیش آمد بنده آن روز هم روزنامه نداشتم در روزنامه ستاره یک مقالاتی راجع به آن روز نوشتم این یک عقیده سیاسی است و هیچ وقت کسی را برای عقیده سیاسی مادام که در یک محکمه صالحی محکومیت سیاسی نداشته باشد نمیشود به او ایراد گرفت بعد هم به تدریج و گذشت ۱۳ سال زمان اعتراف می‌کنم که ما دیدیم در این ۱۳ سال دموکراسی خودمان آن قدم‌هایی که رضا شاه برداشت نتوانستیم حتی حفظ کنیم من اینها را در مقالات روزنامه خودم کراراً نوشتم روزنامه داد در این ۱۴ سال شاید در این چند سال اخیر کاملاً شاهد و ناظر این موضوع است بنابراین بنده دارای یک عقیده تندی بودم عقیده‌ام آن روز صحیح بود چون من معتقد بودم که مرحوم رضا شاه بیش از این میتوانست برای این مملکت کار بکند و خیلی هم کار کرد ولی متأسفانه ما نتوانستیم آن قدم‌ها را در پیشرفت مملکت خودمان حفظ کنیم بنابراین بنده عقیده‌ام امروز تعدیل شده است نسبته مرحوم رضاشاه و به او احترام میگذارم برای این که اقرار به کوچکی خودمان میکنیم اشکالی هم ندارد (احسنت) عرض کنم که راجع به آذربایجان فرمودند بلی بنده همیشه در سیاست بودم با آقای قوام‌السلطنه کار میکردم برای این که اوضاع پیشهوری که برای ما پیش آمده بود در سال ۲۴ مبتنی بر این بود که یک سیاستمدار برجسته‌ای مثل آقای قوامالسلطنه مسائل ایران و شوروی را حل کند بنده هم در خدمت ایشان رفتم روسیه و خوشبختانه توانست این کمیسیون کار بزرگی بکند و مملکت را نجات بدهد و بعد برای ادامه این وضع لازم بود که غائله پیشهوری کنده شود و برای کنده شدنش بنده هم یکی از کمیسیون تبریز بودم من بودم آقای ملکی بود آقای ورزی بود سرهنگ علا بود که دولت وقت فرستاد به آذربایجان و البته به کسی هم اجازه نمیدادند تا به آنجا برود دولت دستور داد ما هم رفتیم خدا میداند وجدان میداند با پیشهوری صحبت‌هایی کردم تا یک بعد از نصف شب و گفتم به ایشان که این بساط برچیده شده وقتی که ما در روسیه بودیم دیدیم که سیاست شوروی یک چیز میخواهد آن هم نفت بود وقتی که مقاوله نامه نفت نوشته شده موضوع آذبایجان منتفی است به ایشان گفتم آقای قوامالسلطنه به من گفتند که شما اگر حاضر هستید بیایید وزیر کابینه او بشوید گفت من غرق شده‌ام یا باید خودم را بکشم یا فرار کنم آمدم به آقای قوام‌السلطنه هم گفتم حالا اگر در آن روزهایی که ما چند روز آنجا بودیم یک نویسنده‌ای بودم در هر مسافرتی که میروم آنچه را که میبینم مینویسم (افشار صادقی - تعریف چرا نوشتید) اجازه بدهید آقا بنده آنچه دیدم نوشتم.

رئیس- آقای افشار مخالف آئیننامه صحبت نکنید.

افشار صادقی - آقا این کتاب چیست نوشته‌اند این مزخرفات چیست؟

عمیدی نوری - بنده آنچه دیدم نوشتم نویسنده کسی است که آنچه که می‌بیند مینویسد اشکالی ندارد و افتخار بنده این است که دزدی و فساد و قاچاق و همه این حرف‌هایی که اینجا اقرار کردند آقای ارباب ندارم افتخار میکنم که همیشه با فساد و دزدی

مبارزه میکنم و غیر از این هم نخواهد بود.

رئیس- رأی گرفته میشود به اعتبارنامه آقای ارباب با ورقه عده هم فعلاً ۹۵ نفر است:

(اسامی آقایان نمایندگان به وسیله منشی به ترتیب زیر اعلام و در محل نطق حاضر و رأی دادند)

آقایان: کریمی. بزرگ ابراهیمی. دکتر بینا. محسن اکبر. صفاری. نورالدین امامی. مهندس اردبیلی. حبیب پناهی. سعید مهدوی. میراشرافی. عبدالصاحب صفایی. عبدالرحمن فرامرزی. حشمتی. قنات‌آبادی. مهندس جفرودی. دکتر وکیلی. عباسی. ایلخانی‌زاده. حمیدیه. سنندجی. اورنگ. خاکباز. سلطان العلما. اردلان. امیراحتشامی. دولتشاهی. بوربور. قراگزلو. نراقی. موسوی. ثقهالاسلامی. شادمان. مشایخی. صارمی. بهادری. افشار. صادقی. بیات ماکو شفیعی. مصطفی کاشانی. کیکاوسی. حمید بختیار. سرمد. مهندس شاهرخ شاهی. دکتر سعید حکمت. دکتر حمزوی. موسوی. داراب. توماج. دکترنیرومند. عاملی. شیبانی. دکتر مشیر فاطمی. دکتر سید امامی. قرشی. لاری. شادلو. عزیز زنگنه. سعیدی. محمود افشار. تفضلی. سالار بهزادی. درخشش. دکتر جزایری. جعفر بهبهانی. خرازی. دکتر شاهکار. دکتر عمید ارسلان خلعتبری. سید احمد صفایی. حائری‌زاده. امیرنصرت اسکندری. مرآت اسفندیاری. عمیدی نوری. نقابت. دی نصیری. دکتر پیرنیا. استخر. مرتضی حکمت. سلطان‌مراد بختیاری. دهقان. قوامی. رضا افشار. صراف‌زاده. دولت‌آبادی. معین‌زاده. حسن کاشانیان. اربه. محمود ذوالفقاری. افخمی. فرید اراکی. ارباب گیو. فرود. اخوان. یارافشار. پیراسته. محمود جلیلی. محمدعلی مسعودی. امید سالار

(آرا مأخوذه شماره شده ۸۵ ورقه موافق و ۲ ورقه مخالف و ۱۱ ورقه سفید بی‌اسم شمرده شد).

رئیس- نمایندگی آقای ارباب از بندرعباس تصویب شد (نمایندگان مبارک است)

اسامی موافقین آقایان. غلامحسین صارمی. موسوی. نراقی. امیدسالار. سالار بهزادی. حشمتی. مشایخی. لاری. ثقهالاسلامی. سعید مهدوی. تفضلی. جلیلی. شوشتری. دکتر سعید حکمت. نصیری. دولت‌آبادی. دکتر پیرنیا. فرید اراکی. بهادری. دکتر بینا. افخمی هدی. عاملی. خلعتبری. دکتر نیرومند سرمد. افشار صادقی. مهندس شاهرخ‌شاهی. دکتر مشیرفاطمی. بوربور. شفیعی. قراگزلو. دولتشاهی. میراشرافی. محسن اکبر. عباسی. مهندس جفرودی. بیات ماکو. داراب. مهندس اردبیلی. قریشی. خاکباز. مصطفی کاشانی. درخشش. دکتر سیدی امامی. کاظم شیبانی. کاشانیان. بهبهانی. سعیدی. یارمحمد شادلو. سنندجی. پناهی. اورنگ. دکتر وکیل. حمیدیه. عبدالرحمن فرامرزی. صفاری. نورالدین امامی. ایلخانی‌زاده. سلطان‌مراد بختیار. استخر. زنگنه. توماج. گیو. قوامی. معین زاده. حائری زاده. دهقان. نقابت. یارافشار. اخوان. رضا افشار پیراسته. فرود. مسعودی. خرازی. مرتضی حکمت. نادعلی کریمی. مرآت اسفندیاری. قنات‌آبادی. صراف‌زاده. اریه. امیراحتشامی. بزرگ ابراهیمی.

اسامی مخالفین آقایان: عمیدی نوری. کیکاوسی

ورقه سفید بی‌اسم علامت امتناع - ۱۱ برگ

ارباب. بنده از حق گذاری آقایان تشکر....

رئیس- بفرمایید آقا بفرمایید آقای نقابت بفرمایید

(گزارش انتخابات زنجان و نمایندگان اقای محمود ذوالفقاری از طرف آقای نقابت مخبر شعبه ششم به شرح زیر قرائت شد) پرونده انتخابات زنجان در هجدهمین دوره تقنینیه که به شعبه ۶ ارجاع شده بود حاکی است بنا به دستور وزارت کشور در تاریخ ۱۷/۱۰/۳۲ از طرف فرماندار از ۳۶ نفر طبقات شش گانه و معتمدین محل دعوت به عمل آمده پس از انجام تشریفات قانونی ۹ نفر به عضویت اصلی انجمن نظارت مرکزی و ۹ به عضویت علی‌البدل انتخاب و پس از تعیین هیئت رئیسه مراتب به وزارت کشور اعلام و نیز به وسیله آگهی به اطلاع اهالی میرسد از تاریخ ۴/۱۱/۳۲ تا پنج روز برای توزیع تعرفه و اخذ ردی معین و در روزهای مزبور اخذ رأی جریان داشته و همه روزه به وسیله تلگراف نتیجه به وزارت کشور اطلاع داده شده است در تاریخ ۹/۱۱/۳۲ که شروع به قرات آرا میشود فرماندار شهرستان زنجان که تا روز ۸/۱۱/۳۲ نظارت خود را اعمال میکرده به مرکز احضار و ایشان معاون خود را با انجمن معرفی مینماید که نظارت در قرائت آرا و امر انتخابات را ادامه دهد به همین مناسبت صندوق آرا به درخواست انجمن مرکزی با حضور دادستان و معاون فرمانداری باز و شروع به قرائت آرا میشود روز دوم قرائت آرا معاون فرمانداری از حضور در انجمن و انجام وظیفه نظارت خودداری مینماید و لیکن انجمن با حضور دادستان به کار خود ادامه میدهد و قرائت آرا پایان می‌پذیرد نتیجه انتخابات طبق آگهی اعلام و هفته اعتراضات از تاریخ ۱۲/۱۱/۳۲ شروع میگردد در صورت مجلس سی و سوم جلسه انجمن مرکزی حاکی است که رئیس انجمن به مرکز عزیمت نموده و اداره جلسات به عهده نایب رئیس محول میگردد از طرف انجمن بعد از خاتمه کار و پایان هفته اعتراضات به منظور حفظ اوراق و دفاتر و صندوق آرا قرائت شده و اسناد مربوطه در صندوق نسوزی با حضور دادستان و رئیس شهربانی در بانک کشاورزی محل سپرده میشود در موعد مقرر برای اعتراضات یک برگ شکایت به امضای ۱۳ نفر در روز آخر به انجمن میرسد که انجمن آن را مردود دانسته و رد مینماید ولی در این موقع هیئتی از تهران به عنوان بازرسی به زنجان وارد و شروع به تحقیق مینماید جریان تحقیقات بازرسی به شرحی است که در گزارش هیئت مذکور شده و در پرونده ضبط است خلاصه تحقیقات این بوده که در حوزه انتخابیه ابهر و خرم دره در حدود ده نفر از اهالی گفته‌اند کیفیت اخذ آرا در این انجمن‌ها تحت نفوذ آقایان ذوالفقاری‌ها بوده و صورت تحقیق از مأمورین انتظامی زنجان نیز حاکی است که تهدید و تطمیعی در کار نبوده و کاندید نمایندگی زنجان غیر از آنهایی که انتخاب شده‌اند کس دیگری نبوده است نکته دیگری که از طرف این هیئت به آن اشاره شده موضوع نبودن فرماندار در روزهای آخر انتخابات در محل بوده است و لکن انجمن طبق تلگرافی که به وزارت کشور مخابره نمود جواب داده است که اولاً موظف بودن فرماندار طبق ماده ۱۷ برای انجمن تکلیفی ایجاد نمیکند ثانیاً طبق همان ماده پس از شروع به انتخابات تعطیل و تعویق انتخابات ممنوع است و مسئولیت آن به عهده انجمن است و به این جهت انجمن عدم حضور فرماندار را مسقط تکلیف خود ندانسته و به کار خود ادامه داده است و نتیجه انتخابات را هم به این شرح اعلام نمود از ۲۷۶۷۳ رأی کل آرا مأخذه آقای محمود ذوالفقاری ۲۴۴۹۳ رأی و آقای مصطفی ذوالفقاری ۱۷۳۲۴ رأی و آقای احمد افخمی ۱۳۷۳۳ رأی داشته‌اند و آقایان ناصر ذوالفقاری و محمد ذوالفقاری از حیث تعداد آرا در درجه چهارم و پنجم قرار گرفته‌اند.

شعبه ششم پس از مطالعه پرونده امر و گزارش هیئت بازرسی لازم دانست پرونده اصلی انتخابات زنجان را که در بانک کشاورزی محل از طرف انجمن سپرده شده بود مطالعه و با دقت لازم به جریان انتخابات زنجان رسیدگی نماید به این جهت از طرف ریاست محترم مجلس شورای ملی رئیس اداره کمیسیون‌ها و شعب مجلس شورای ملی به زنجان اعزام گردید که پرونده را تحویل گرفته و به شعبه بیاورد نماینده مزبور در محل با حضور فرماندار و نماینده دادستان و نایب رئیس انجمن و سایر مأمورینی که در موقع سپردن پرونده در صندوق نسوز بانک کشاورزی حضور داشته‌اند پرونده‌ها را تحویل گرفته به مرکز حمل و تحویل شعبه نموده‌اند شعبه ۶ جلسات متعددی تشکیل داده به دفاتر انجمن‌های اصلی و فرعی و آرا مأخوذه رسیدگی نمود و سپس سو کمیسیونی برای تحقیق و مطالعه انتخاب نمودند و گزارش سو کمیسیون به شرحی که در مقدمه این گزارش تحریز گردیده صادر و در جلسه رسمی شعبه ششم مطرح گردید.

لهذا شعبه ششم به رعایت این که اقدامات وزارت کشور در احضار فرماندار رافع تکلیف انجمن نبوده و جریان اخذ رأی و رعایت قواعد و قوانین با نظم و ترتیب به عمل آمده است و دلیلی بر ابطال انتخابات زنجان قائم نمی‌باشد و شکایات واصله متضمن دلیلی نیست که بتوان به استناد آن دلایل بر بطلان جریان انتخابات زنجان اظهارنظر نمود صحت انتخابات زنجان را تصدیق و نمایندگی آقای محمود ذوالفقاری را که با اکثریت ۲۴۴۹۳ رأی انتخاب شده‌اند تأیید مینماید.

رئیس- نمایندگی اقای محمود ذوالفقاری از زنجان تصویب شد (مبارک است) آقای نقابت بفرمایید.

(آقای نقابت گزارش نمایندگی اقای مصطفی ذوالفقاری را از زنجان به شرح زیر قرائت نمودند)

پیرو گزارش شماره ۲۳ شعبه ششم راجع به جریان انتخابات زنجان و نمایندگی آقای محمود ذوالفقاری نظر به این که آقای مصطفی ذوالفقاری در درجه دوم با ۱۷۳۲۴ رأی حائز اکثریت بوده‌اند شعبه نمایندگی ایشان را تصویب و اینک گزارش آن را تقدیم میدارد.

رئیس- نمایندگی آقای مصطفی ذوالفقاری از زنجان تصویب شد (مبارک است) آقای نقابت بفرمایید.

(گزارش نمایندگی آقای احمد افخمی از زنجان به شرح زیر به وسیله آقای نقابت قرائت شد)

پیرو گزارش ۲۳ شعبه ششم راجع به جریان انتخابات زنجان و نمایندگی آقای محمود ذوالفقاری چون آقای احمد افخمی در درجه سوم دارای ۱۳۷۳۲ رأی بوده‌اند شعبه ششم نمایندگی ایشان را هم تصویب و اینک گزارش آن را تقدیم میدارد.

رئیس- نمایندگی آقای احمد افخمی از زنجان تصویب شد (مبارک است)

۴- طرح و تصویب دو فوریت لایحه الغای مقررات دولت سابق مربوط به انحلال دیوان کشور و محکمه عالی انتظامی و قانون دادرسی ارتش

رئیس- لایحه سارقین مسلح در دستور است آقای وزیر جنگ فرمایشی دارید.

وزیر جنگ - بنده استدعا میکنم که لایحه راجع به دیوانعالی کشور و دادرسی

ارتش مقدم باشد.

رئیس - لایحه دولت قرائت میشود

(به شرح زیر قرائت شد)

مجلس شورای ملی به طوری که نمایندگان محترم استحضار دارند رئیس دولت سابق به استناد ماده واحده مصوب ۲۰ مرداد ۱۳۳۱ لوایحی امضا نموده است که برخی از حدود ماده واحده اختیارات خارج بوده و بعضی بر خلاف قانون اساسی میباشد از جمله مواد مزبور به انحلال دیوانعالی کشور و دادگاه عالی انتظامی بر خلاف قانون اساسی بوده و لوایح مربوط به اصلاح آئین دادرسی و کیفر ارتش (که به موجب قسمت ۵ ماده واحده اختیارات فقط در امور استخدامی ارتش میتوانسته است به خود اجازه اصلاح بدهد و قسمت ۷ ماده مزبور که اصلاح قوانین دادگستری را اجازه داده نیز ناظر به دادرسی ارتش نمیتوان دانست) خارج از حدود اختیارات بوده و از این جهت دولت فعلی در بدو تصدی غیر قانونی بودن آن را اعلام نموده است و چون مقررات مذکور مدتی مورد عمل و استناد بوده و اقتضا دارد ضمن تأیید عمل دولت فعلی در منع اجرای آن مواد تکلیف تصمیمات سابق مراجع مربوطه معلوم شود ماده واحده ذیل پیشنهاد و با قید دو فوریت تصویب تقاضا میشود:

ماده واحده- مواد مربوط به انحلال دیوانعالی کشور و دادگاه عالی انتظامی و همچنین کلیه اصلاحاتی که به وسیله رئیس دولت سابق در قانون دادرسی و کیفر ارتش به عمل آمده مخالف قانون اختیارات بوده و از تاریخ تصویب آن دارای اثر و اعتبار قانونی نبوده و به هیچ وجه قابل اجرا و استناد نمیباشد.

تبصره - تصمیات دیوانعالی کشور و دادگاه عالی انتظامی از تاریخ انحلال تا زمانی که بعد از ۲۸ مرداد ماه ۱۳۳۲ به صورت قبل از انحلال اعاده شده معتبر است ولی نسبت به احکام و قرارهایی که هنوز به مرحله قطعیت نرسیده طبق قوانین و مقرراتی که قبل از ۲۰ مرداد ۱۳۳۱ وجود داشته رفتار خواهد شد.

نخست‌وزیر- سپهبد زاهدی وزیر دادگستری اخوی وزیر دفاع ملی سرلشگر هدایت

رئیس- ماده ۸ آئیننامه میگوید دستور به هیچ وجه قابل تغییر نیست (صحیح است) مگر این که به حکم فوریت و ضرورت از طرف یا ۱۵ نفر از نمایندگان کتباً تقاضا شود در این صورت قبول تقاضای آقای وزیر جنگ منوط به تصویب مجلس است و دیگر صحبتی ندارد، مذاکره ندارد آقایانی که موافقند که این لایحه مقدم باشد قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد فوریت اول مطرح است. آقای شوشتری

شوشتری- بسمالله الرحمن الرحیم بنده خیلی تعجب میکنم آقایان وزرا اگر دقت میفرمودند به طرحی که از طرف نمایندگان محترم به طور جامع و کلی راجع به الغا آن اختیارات غیرقانونی و اعمال دولت سابق با آن اصلی که تنظیم شده داده شده چرا مبادرت به این عمل میفرمایید زیرا در آنجا بنده خودم شخصاً یک عقیده‌ای دارم که گاهی هم معترض بعضی از نمایندگان محترم واقع میشوم و شاید اعتراض آنها هم تا حدی به جای خودش از نظر فهم آنها صحیح باشد ولی من شخصاً نوشته‌ام و نطق کردم در دوره شانزدهم بنده مکرر اعتراض کردم به انتخابات دوره ۱۷ و دعوت ۱۰۸ نفر و استقراغ ۳۶ نفر آن عمل را خلاف قانون دانستم و پایه مجلس هفدهم را مخدوش دانستم کل الصید فی جوف الغری وقتی مصدر موضوعی قاصد است تمام جزییات آن فاسد است ولی نمایندگان محترم از نظر این که دولت دستش باز باشد و دولت بتواند با اندیشه صحیح و فکر جامع الاطراف آن مقررات و مصوباتی که با قانون تطبیق نمیکرد و دولت آقای مصدق که هم مجلس بوده و هم سنا و هم دادگستری شده تمام قوا را با هم مخلوط کرده که هر جزئش جرم است و قابل تعقیب و از نظر این که غرضورزی نشود و شایعه غرض نرود ما در آن اطراف وارد نشدیم نمایندگان محترم طرحی تهیه کردند که تمام آن مصوبات کان لم یکن است و غیر قانونی است وقتی این طور شد تمام آن منظور دولت را دارد و دیوانعالی کشور که به آن کیفیت بوده جزو آن است مشروبات الکلی جزو آن است موضوع اراضی را که بهانه گرفتند روی نطق من که گفتم ۳۶۰ میلیون ذرع را برخلاف حق برده‌اند آمده‌اند به آن صورت در آورده‌اند که هیچ عاقل دستش نمیرسد و روزی باید دولت بنشیند با یک عده مردان روشنفکر فکر اساسی بکنند که یک کسی ده میلیون ذرع را نبرد آن وقت یک کارمند بیچاره دولت ۱۵۰ متر زمین نداشته باشد برود توی خانهاش بنشیند این هم یک جزئش است از یک جهت بنده مخالفت با فوریت دارم در صورتی که با تمام معنی با دولت موافقم و با دولت به تمام جزییات رسیدگی میکنم و با موافقم رأی به دولت میدهم و باید او را تأیید کنم اما یک جمله‌ای از نظر تذکر ناچار شدم بگویم که این متباین با نظر ما است در تبصره میگوید «تصمیمات دیوانعالی کشور و دادگاه عالی انتظامی از تاریخ انحلال تا زمانی که بعد از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به صورت قبل از انحلال اعاده شده معبتر است» (اردلان غلط است) چرا معتبر باشد ما اگر همه کلیات را گفتیم غلط نوع من به بعض تکفر به بعض نمیشود نظر من تأییدی است این عبارت نقض غرض میکند هم منظور دولت را هم منظور نمایندگان محترم را پناه علیهذا با فوریت مخالفم مگر این که از طرف دولت توضیحاتی برای لزومش داده شود آقا شما یک جریانی را از نظر افتاده و استفاده به نفع مملکت لازم میدانید چه مانعی دارد که فوراً یک طرحی بیاورید آنها را با طرح دولت قانونی فعلی تطبیق کنید نه با دولتی که ما می‌گوییم از سر تا ته بهانه بوده مردم فریبی بوده که مردم را به جان هم بیندازد آن وقت در تمام امور هم مداخله کنند تمام افراد را آلوده کنند بنده آقای وزیر دادگستری از نظر قضایی آخر یک وقت هم شاگرد وکیل بودم یک وقت هم بچه آخوند بودم درس هم میخواندم من میدانم با جز اولی که قبلاً نوشته شده جز بعد چرا بیاید مخرب او باشد مفسد او باشد آن را اشکال بکند آن روز آقای حاج عزالملک اردلان سلمه‌الله تعالی که مفتخرم در زمان وزارت ایشان زیردست ایشان کار می‌کردم آمدند اینجا یک عبارتی را اصلاح فرمودند که مدلول و مفهوم و معطوف آن عبارت تصحیح کرد نظر ما را خاطرتان هست آن روز جناب آقای وزیر دادگستری مرا قانع کنند این فوریت‌ها صحیح اما چرا یک جا مینویسید به صورت قبل از انحلال اعاده شده و معتبر است ولی نسبت به احکام و قرارداد‌هایی ک هنوز به مرحله قطعیت نرسید، طبق قوانین و مقرراتی که قبل از ۲۰ مرداد ۳۱ وجود داشت رفتار خواهد شد من هر چه فکر میکنم این چه جور عبارتی است سر در نمیآورم (سرمد - این فرمایشات شما مربوط به متن قانونی است در موقع طرحش صحبت کنید)

رئیس- آقای شوشتری آن در موقع خودش که مطرح شد بفرمایید راجع به فوریت بفرمایید در اصل موضوع وارد نشوید.

شوشتری- اجازه بفرمایید با اطاعت از فرمایشات مقام ریاست و با اطاعت از نظر مجلس با حضرت اجل عالی اداره می‌شود این را تذکر میدهم که شاید خود دولت قبل از این که مطرح شود توضیحی نسبت به اصل بدهد اگر ما فوریت را تصدیق کردیم آن وقت در مراحلش خود آن هم یک تأییدی است والا مبتدا و خبر تمام جملات آن دولت سابق که اختیارات را با آن کیفیت از مجلس شورای ملی گرفته در امر قانونگذاری مداخله کرده وضع قانون کرده خود مجری بوده خود وزیر بوده خود مجلس بوده غلط بوده و با تمام جزییاتش مخالفم (احسنت)

رئیس- آقای وزیر دادگستری

وزیر دادگستری (جمال اخوی)- آقای شوشتری با اصل موضوع موافق هستند که تمام این قوانین اساس صحیحی نداشته است و باید تکلیف قانونیش معین شود و هر چه زودتر این اساس از بین برود به مصلحت نزدیکتر است (صحیح است) فرمودند که این طرح آقایان در کمیسیون مطرح است و تمام لوایح تکلیفش معلوم میشود ولی این یک قدری به طول میکشد تا این که همه لوایح را آقایان دقت کنند ببینند که کدام مصلحت است که دولت عملش را ادامه بدهد روی آن و کدامش از بین برود و لغو بشود چون این یک قدری طول میکشد و این مورد احتیاج است امور جزایی که در جریان رسیدگی است در مراجع دادگستری و در مراجع دادرسی ارتش اینها که اختلافی دارند در صلاحیت و اگر تعیین صلاحیت به صراحت معلوم نشود و تبادل نظر بشود بین این دو دستگاه کارها بلاتکلیف میماند این فوریت بیشتر از این جهت اقتضا دارد که برای تسریع در تعیین تکلیف آنها چون زمینه روشن است و بعد برمیگردد به طور قطع به قوانینی که سابق مجلس شورای ملی تصویب کرده بود و مورد عمل بود این بحث ندارد همان قوانینی که آقایان تصویب کرده‌اند میخواهیم عمل کنیم و این که جدیداً وضع شده است و خارج از حدود اختیارات است حالا اختیارات هم صحیح بود یا نبود حالا فرض هم که صحیح باشد این خارج از اختیارات است هیچ حق نداشته‌اند مثل وزیری که حق نداشته باشد وضع قانون بکند این قانون نبایستی مورد عمل باشد (صحیح است) تردید ممکن است در ذهن بعضی‌ها پیدا بشود (شوشتری- پس آن جز مضر را اصلاح بفرمایید) آن جز اخیر ضرورت دارد از جهت این که آقایانی که در دیوان کشور این احکام را داده‌اند اشخاص به اصلاحیت بوده‌اند از خارج آنها را نیاورده بودند فقط بر خلاف قانون اساسی آنها را تغییر و تبدیل داده بودند منتهی این تغییر و تبدیل که برخلاف قانون اساسی شد از آن جهت اشکال کردند احکامی دادند حالا این احکام را باطل کنیم بروند اعاده کنند باز همان احکام را میدهند این فقط برای این است که رفع زحمت از مردم بشود در این مورد همیشه اتفاق افتاده است تعیین تکلیف احکام سابق را معین کرده فرق این است که احکام سابق به وضع خودش میماند که اگر بخواهیم این اجازه را بدهیم خیلی اسباب زحمت میشود این مصلحت است که به این صورت در بیاید و تأکید نمی‌کند آن را.

(شوشتری - تأکید نمیکند؟) خیر تأکید نمیکند عمل را

رئیس- رأی گرفته میشود به فوریت اول آقایان موافقین قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد فوریت دوم مطرح است آقای خلعتبری.

ارسلان خلعتبری - آقایان استدعا میکنم توجه بفرمایید این را تصدیق بفرمایید که موضوع قوانین در این مملکت از بیست و پنج سال سی سال پیش در واقع بازیچه قرار گرفته در دوره اعلیحضرت فقید چند نفر وزیر بودند که اسهال قانونگذاری داشتند در هر کاری که میکردند یک قانون میآوردند شما اگر به قوانین گذشته نگاه کنید در یک قانونی که مربوط به تمام مملکت است یک ماده‌ای دارد که این قانون شامل بخشدار الیگودرز نیست توجه فرمودید این هوی و هوس در وضع قوانین صحیح نیست

و روی همین هر کاری میکردند گیر میکردند بعد میآمدند میخواستند علاجش را با قانون درست کنند و اگر کار مملکت به اینجا رسید دیگر هیچ کس به فکر کار صحیح نمیافتد این آن دوره بعد از آن دوره باز اشتباهات شده است تا رسید به دوره جناب آقای دکتر مصدق آقای دکتر مصدق هم اشتباه کردند اختیار گرفتند و اشتباه شد که به ایشان اختیار داده شد و ایشان گمان کردند که با وضع قانون کار درست میشود (میراشرافی- اختیار ندادند به زور گرفتند) ایشان گمان کردند با وضع قانون کار دوست میشود و بنابراین هر جا وزیری گیر میکرد به جای این که کار را درست بکند پنجاه لایحه قانونی زیر دستش بود و میآمد در اطاق آقای دکتر مصدق و دیدند که این دو هم نتیجه نداد و امروز آمدید و یک لایحه‌ای آوردید وقتی لطفی وزیر عدلیه آقای دکتر مصدق بود لایحه انحلال دیوان کشور را پیش دکتر مصدق برد و کاربدی کرد به نظر من اعمال غرض هم شد برای این که آقای مستشار دیوان کشور را که یکی از قضات خوب بود این را به عنوان غیر صالح دعوت نکرد و خود جناب آقای وزیر را دعوت نکرد و آقای محمد عبده را هم به عنوان غیرصالح دعوت نکرد (نورالدین امامی- جهانشاهی را هم دعوت نکرد) و این معلوم بود که غیر است (پیراسته- او مغرض بود) حالا جنابعالی اتخاذ سند میفرمایید بنده به عنوان اصولی عرض میکنم. الان هم شما دارید کاری میکنید که تکرار کار غلط میباشد این صحیح نیست بنده نمیخواهم اینجا زیاد برای شما استدلال بکنم به موقع خودش میرسد ولی شما در آخرش یک چیزی گذاشته‌اید که احکام سابق صحیح است این جز اختیار مجلس نیست که چنین حرفی بزند برای این که حکم وقتی صادر شد یک مرجع قضایی صادر کرد به همان بیانی که جناب آقای فرامرزی فرمودند در اینجا گفتند مجلس حق ندارد بگوید آن احکام غلط یا صحیح احکام یک حق حاصلی برای مردم ایجاد می‌کند وقتی حقی حاصل شد دیگر قابل این نیست که مجلس بیاید بگوید آخر این ماده چنین چیزی هست بنابراین بنده میخواستم عرض بکنم که اگر مواردی پیش میآید برای دولت در مورد احکام این راه مجلس نیست مجلس را نباید آلت کرد بنده هم نظر جناب آقای شوشتری را تأیید میکنم این راه مجلس نیست مجلس باید فکر کند راجع به این قوانین و اگر شما میگویید که احکام گذشته درست هست با نسبت اگر ذکر بکنید آن وقت انحلال دیوان کشور را اینجا گفتید صحیح نیست آن وقت تمام احکامی که بعد از او صادر شده غلط است و اگر بگویید احکام درست است این دخالت در قوه قضاییه است مجلس حق ندارد.

پیراسته- اصلاح بارتی پیشنهاد بفرمایید.

خلعتبری- مرحوم جهانشاهی هم دعوت نشدند یادم نبود.

رئیس- آقای وزیر دادگستری

وزیر دادگستری (اخوی)- اظهاراتی که آقای خلعتبری فرمودند از نظر اصولی لازم است عرض کنم البته قوه مقننه حکم نباید بکند حکم از شئون قوه قضاییه است اما این که به طور کلی گفته شود که احکامی که به کیفیت خاصی صادر شده است این احکام معتبر شناخته بشود این دخالت در قوه قضاییه محسوب نمیشود این وضع یک ماده قانون است، به طور کلی و حکم کنی ولی اگر حکم میداد که نسبت به حسن چه رفتاری بشود و به حسن چه رفتاری بشود یا اگر فلان دستگاه قضایی چه حکمی بدهد این صحیح است که از شأن قوه مقننه خارج است بنابراین از این جهت تصور میرود که اشکال اصولی وارد نباشد و خود ایشان میدانند که احکامی که صادر شده است اگر منبع لغو قانون، لغو لایحه منبع آن احکام باطل شود زحمت فوقالعاده‌ای برای مردم است و اگر هم تجدید شود باز همان حکم‌ها را خواهند داد چون در نتیجه در وضع مردم تأثیر میکند مصلحت این است که همین را تصویب بکنید که تغییری در وضع مردم داده نشود.

رئیس- رأی گرفته میشود به فوریت دوم آقایان موافقین قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهادی رسیده از طرف آقایان نمایندگان که قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی امضاکنندگان پیشنهاد می‌کنیم که لایحه دولت راجع به لغو انحلال دیوان کشور با سه فوریت و فیالمجلس مطرح شود.

صفایی- پیراسته- عاملی- شیبانی- عمیدی نوری. دکتر مشیر فاطمی. عباسی. هدی. افخمی. محمود ذوالفقاری. مهدی هدی. صادق نراقی. دولتشاهی. بوربور. قراگزلو و دو امضای دیگر که خوانده نمیشود.

محمدعلی مسعودی- تقاضا شده با قید سه فوریت به امضای ۱۶ نفر

دولتشاهی- اگر آن اعمال باید لغو شود همهاش باید لغو شود بعضی باید لغو شود بعضی از آنها چه فایده دارد.

پیراسته- شما پیشنهاد کنید.

محمدعلی مسعودی - نظر شما صحیح است.

دولتشاهی - بنده امضای خودم را پس میگیرم.

حبیب پناهی - بنده هم امضا کرده‌ام.

محمدعلی مسعودی- چون ۱۶ امضا شده باز با ۱۵ امضا قابل طرح است.

رئیس- در آئیننامه این است که اگر طرحی خود آقایان نمایندگان بدهند میتوانند یک فوریت دیگر علاوه کنند که سه فوریت بشود ولی در موضوع لوایح دولت در آئین‌نامه چنین چیزی نیست.

عبدالرحمن فرامرزی- در مورد لایحه فرهنگ سابقه دارد.

رئیس- آن را آقایان طرح دادند.

میراشرافی- لایحه فرهنگ یک فوریت بود ما پیشنهاد دادیم که دو فوریت بشود.

رئیس- در طرح قانونی البته پیشنهاد می‌کنید که این طرح که با دو فوریت است یک فوریت دیگر داشته باشد که سه فوریت باشد و فیالمجلس مطرح شود و من خواهش میکنم که اجازه بدهند این لایحه را برای چاپ بفرستیم بنابراین برای چاپ فرستاده میشود و برای جلسه بعد حاضر خواهد شد.

۵- سؤال آقای دکتر پیرپینا راجع به بودجه ۱۳۳۳ کل کشور و جواب آقای وزیر دارایی

رئیس- آقای وزیر دارایی برای جواب سؤال آقای دکتر پیرنیا حاضر هستند همین طور آقای وزیر اقتصاد ملی برای جواب سؤالات آقایان حاضر هستند ولی البته باید نوبت برسد.

میراشرافی- ماده ۹۰ بنده چطور شد؟

رئیس - آقای پیراسته می‌گویند که بنده درباره ایشان حرفی نزده‌ام بفرمایید آقای دکتر پیرنیا

دکتر پیرنیا- بنده یک سؤالاتی راجع به بودجه پیشنهادی از جناب آقای وزیر دارایی کرده بودم که متنش در روزنامه‌ها چاپ شده ولی برای این که یادآوری شده باشد حضور محترم آقایان و به خاطرشان بیاید اگر اجازه بفرمایید چون میخواهم در اطرافش توضیحی بدهم تکرار میکنم.

اولاً- بودجه مخارج سال ۱۳۳۳ و ۱۳۳۱ و ۱۳۲۰ در حدود ۱۰ میلیارد ریال بوده است و میخواستم ببینم که پیشنهاد ۱۷ میلیارد ریال برای سال ۱۳۳۳ چه موجبی دارد؟ برای کسر بودجه که مبلغ آن بیش از ۶ میلیارد ریال است چه فکری شده است؟ آیا تنظیم چنین بودجه‌ای لطمه به حیثیت و اعتبار دولت ایران نمیزند؟ آیا تنظیم چنین بودجه‌ای باعث تقلیل ارزش پول ایران و بالنتیجه بالا رفتن قیمت‌ها و تشدید گرانی نخواهد شد آیا تنظیم چنین بودجه‌ای تعبیر به این که دولت ایران برای تأمین بودجه احتیاج به دریافت کمک از خارج دارد نخواهد شد؟ آیا تنظیم چنین بودجه‌ای لطمه به مذاکرات دولت با شرکت‌های نفت نخواهد زد؟ و شدت احتیاج دولت به پول موقعیت او را در مقابل این شرکت‌ها تضعیف نخواهد کرد؟ آیا تنظیم چنین بودجه‌ای دولت ایران را در سیاست داخلی ضعیف جلوه نخواهد داد آیا تنظیم چنین بودجه‌ای باعث تضعیف دولت از لحاظ سیاست خارجی نخواهد شد آیا محاسبه شده است که درآمد ملی ما سالیانه چه میزان است که باید ۱۷ میلیارد آن به مصرف مخارج دستگاه دولت برسد آیا محاسبه شده است که از حقوق یک نفر کارگر ساده که روزی ۳۵ ریال درآمد دارد چه مقدار مالیات گرفته میشود و مخارج و مؤسسات سازمان برنامه و سایر شرکت‌ها و بنگاه‌های دولتی که در بودجه منظور نشده چه میزان است با عواقب وخیمی که تنظیم چنین بودجه‌ای از لحاظ سیاسی و اقتصادی دارد آیا بهتر نیست که آقای وزیر دارایی بودجه پیشنهادی را پس بگیرند و یک بودجه متوازن و متناسبی تنظیم بکنند این سؤالات را که ملاحظه فرمودید جنبه‌های مختلفی دارد بنده چون وقتی که به موجب آئیننامه در اختیار من هست کوتاه است ناچارم مجبورم که از خیلی جنبه‌هایش صرفنظر بکنم (مهندس جفرودی- وقت میدهیم) و در اینجا از لحاظ نظر سیاسی که به نظر بنده از همه مهمتر است و یا به مسائل و گرفتاری‌های امروز مربوط است عرض کنم ولی قبل از این که وارد این موضوع اساسی شوم لازم است نکته‌ای را برای آقایان محترم توصیف بکنم و امیدوارم که جناب آقای وزیر دارایی لطف بفرمایند بودجه‌ای را که تقدیم کرده‌اند این بودجه در قسمت درآمدش رقمی هست در حدود دو میلیارد و نیم ریال که تحت عنوان عجیب و غریب و غیر مفهوم اضافه درآمد احتمالی ذکر شده اگر آن را حذف بفرمایید و بیست میلیون تومان که بابت قیمت چای‌های پوسیده انبار دولتی در ستون درآمد منظور فرموده‌اند حذف بشود آن چیزی که باقی میماند فقط ۸۱۷ میلیون تومان درآمد این بودجه است ولی قسمت مخارجش یک رقم که ۱۵ میلیون تومان کسر مخارج شرکت نفت در هر ماه است که در بودجه به حساب نیامده او را هم اضافه بفرمایید بنده حساب کردم قسمت مخارجش ۱۹۷۵ میلیون تومان یعنی نزدیک دو هزار میلیون تومان است پس بودجه‌ای که خدمت آقایان پیشنهاد شده است بودجه است که درآمدش ۸۰۰ میلیون تومان و مخارجش ۲۰۰۰ میلیون تومان است این خلاصه بودجه‌ای است که پیشنهاد شده حالا کلمات دو هزار میلیون تومان گفتنش خیلی آسان است بودجه دو هزار میلیون تومان که کسر بودجه آن هزار دویست میلیون تومان که کسر بودجه آن هزار دویست میلیون تومان است برخلاف ششصد میلیون تومانی که جناب آقای وزیر دارایی فرمودند حالا میخواهیم ببینیم که این سنگین بودجه دو هزار میلیون تومانی یعنی چه قطعاً مطالعاتی از طریق متحد میشود کرد راجع به این که سنگینی بودجه روی دوش مردم چه مبلغ است ولی یک حساب صادرهاش این است که فرض بفرمایند جمعیت ایران ۲۰ میلیون نفر و هر خانواده‌ای ۴ نفر میشود ۵ میلیون خانواده و ۱۲ میلیون تومان بودجه خرج و من مجبورم این رقم ۲۰۰۰

میلیون تومان را هی تکرار کنم که آقایان قدری تأمل بفرمایند راجع به دو هزار میلیون تومان اگر این مبلغ را تقسیم بکنیم به ۵ میلیون خانوار به هر خانواده ایرانی میرسد ۴۰۰ میلیون در سال یا ۴۰۰۰ ریال ولی به طوری که ملاحظه میفرمایید و بنده تذکر خواهم داد بودجه همهاش از مالیات غیرمستقیم تأمین شده و در مالیات غیرمستقیم خانواده‌های فقیر و غنی به یک اندازه مالیات میپردازند و حتی خانواده‌های فقیر به قول جناب آقای نراقی بیشتر میپردازند برای این که اولادشان بیشتر است و مصرف‌شان هم بیشتر است بنابراین ۴۰۰۰ ریال چهارصد تومان از چه کسانی دریافت میشود از کسانی که بنده عرض کردم که درآمد روزانهشان در شهرها حداکثر ۳۵ ریال و در دهات حتی به ۲۰ ریال تنزل پیدا میکند و اگر ساعات بیماری و بیکاری و جریانات خشکسالی و آفت‌زدگی محصول را در نظر بگیریم از طرق دیگری هم حساب شده به وسیله متحصصین حداکثر درآمد این خانواده از ۸۰۰۰ ریال در سال تجاوز نمیکند بنابراین به وسیله این بودجه پنجاه درصد درآمد فقیرترین اشخاص را دولت میگیرد و برای تأمین بودجه و این پنجاه درصد قوت لایموت اشخاصی را دولت به وسیله قند و شکر و چای و دارو و حمل و نقل میگیرد و این یک چیز فوقالعاده سنگینی است که در هیچ جای دنیا یک همچو چیزی سابقه ندارد و ملاحظه میفرمایید که به وسیله این بودجه است و دیدن این مردم فقیر و بدبخت و برهنگی و گرسنگی که کنار کوچه و خیابان کنار راه‌ها همه آقایان ملاحظه میفرمایید تمام منشا و منبعش همین بودجه سنگین و غیر متعادل است حالا این قسمت سنگینی بودجه از لحاظ عدالت اجتماعی چیز عجیبی است. این بودجه هزار و هفتصد میلیونی که نوشته شده است ملاحظه میفرمایید که چه مبلغش به پای مالکین نوشته‌اند از ۱۷۰۰ میلیون تومان که هست حقیقت شرمآور است که بنده این را اینجا عرض بکنم که از مالیات املاک مزروعی از این ۱۷۰۰ میلیون تومان آن سهمی که برای مالکین که بزرگ‌ترین منبع درآمد این مملکت هستند فقط ۷ میلیون تومان است آقا مرحوم صنیع‌الدوله در دوره اول یک بودجه‌ای پیشنهاد کرده است انسان وقتی آن بودجه را با بودجه فعلی مقایسه میکند میبیند که حقیقت چقدر در جهت معکوس ترقی کرده‌ایم این از لحاظ عدالت اجتماعی در این بودجه دوره اول جناب آقای وزیر دارایی ۱۴ میلیون تومان فقط مخارج است در ۴۵ سال پیش و از این بودجه ۱۴ میلیون تومان میدانید آقایان چقدرش را برای مالکین و املاک مزروعی مرقوم فرموده و داده ۶ میلیون تومان و ۶ میلیون تومان از ۱۴ میلیون تومان و حالا این بودجه یک مزایای دیگری هم دارد که از ابتدا تا انتها که آدم میخواند تمام شئون مالی مملکت در مقابل چشم انسان مجسم میشود در صورتی که این قسمتی که عرض کردم این چنان بودجه‌ای است که کسرش را ملاحظه فرمودید سنگینیاش را ملاحظه فرمودید از لحاظ عدالت اجتماعی هم ملاحظه فرمودید حالا بنده این قسمت را فقط به طور خلاصه عرض کردم اگر بخواهم مفصل صحبت بکنم راجع به قسمت‌های فنی بودجه وقت اجازه نمیدهد فقط این دو نکته معروف این بودجه بود از احد کرد و به لحاظ سنگینی و از لحاظ اجرای عدالت اجتماعی و عدال مالی حال بنده میپردازم به قسمت دوم عرایضم که قسمت دوم عرایضم سنگینی این بودجه و اثراتش از لحاظ سیاسی است که جناب آقای وزیر خارجه هم تشریف آوردند به عقیده بنده و به عقیده اکثریت مردم این بودجه به این سنگینی چنان باز سنگینی روی دوش ملت ایران است که هیچ وقت ملت ایران نخواهد توانست از زیر بار این بودجه قد علم کند و در طریق ذیل به هدف‌ها و آمال ملی خودش قدم بردارد، برعکس این بودجه به کلی سنگین از هر نوع حرکتی از هر نوع جنبشی از هر نوع نهضتی از طرف ملت ایران جلوگیری خواهد کرد و برعکس وضع مملکت و آزادی‌های سیاسی و اقتصادی مملکت را دستخوش هوی و هوس دستگاه‌های خارجی اعم از عادی یا دولتی خواهد کرد که بخواهند با قطره چکان همین طوری در حلق دستگاه‌های شما با قطره چکان قطراتی بریزند و آنها را نگاهدارند و حال آن که این عرضی است که بنده میخواستم اینجا توضیح بدهم امروز اراده و عزم و تصمیم مردم ایران به کلی با این جریان متفاوت است امروز یک افکار ملیت و ملیت پرستی خیلی شدید و تند و سوزانی در مردم ایران وجود دارد که اینها حقیقت یک دل و یک جهت برای حفظ استقلال و حفظ حقوق و حفظ احترامات خودشان آماده هستند و امروز در اثر توسعه فرهنگ به حقوق و استعداد ذاتی و سوابق فرهنگیشان به قدری مطلع و آگاه شده‌اند که میخواهند حتماً یک وضع مستقلی و یک وضع مستقلی حتی از لحاظ مالی داشته باشند و حالا بنده می‌خواهم عرض بکنم که این عزم و تصمیم ملت ایران این فقط به یک احساسات خشک و خالی اکتفا نشده بلکه اگر تاریخ این ۵۰ ساله اخیر ایران را به خصوص از تاریخی که مجلس شورای ملی به وجود آمده و مردم توانسته‌اند در سرنوشت خودشان دخالت بکنند با یک شهامت قدم برداشته‌اند و در نیل به این آرزوهای خودشان به یک پیروزی‌های بزرگی نایل شدند، مگر همین جا نبود که در دوره تزاری روس وقتی که دولت ما تا آن حد مرعوب بود این مجلس روی هدایت افکار عمومی التیماتوم روس را رد کرد و یا وقتی که دولت انگلیس که بزرگ‌ترین فاتح در در جنگ بینالمللی اول بود به وسله قرارداد و وثوقالدوله خواست نظریات خودش را بر این ملت تحمیل کند ملت آن قرارداد را پاره پاره کرد و همین طور در جنگ بینالمللی دوم وقتی که تمام شمال کشور تحت اشکال ارتش روس بود و پاسگاه ارتش روس در کرج بود مقاوله‌نامه نفت شمال را رد کردند و وقتی که در جنگ بینالمللی دوم وقتی که انگلستان در حد اعلای قدرت و وسعت بود امتیاز نفت جنوب را لغو کردند و از دارنده امتیاز خلع ید کردند بنابراین این نشان میهد که تا چه حد مردم ایران آماده فدارکاری برای حفظ حقوق و حیثیت خود هستند دولت هم البته باید از این افکار استفاده کند نه این که یک بار سنگینی را درست بکند و بیاورد بگذارد روی دوش مردم برای این که زیر این بار سنگین اینها از هر جنبشی از هر حرکتی و از هر اظهار وجودی محروم بشوند و بنده امروز عرض میکنم که در حال حاضر افکار عمومی مردم ایران که بنده باید عرض کنم یکی از آگاهترین و هشیارترین و دوربینترین افکار عمومی دنیاست متوجه دو موضوع و دو خطر است که آزادی‌های سیاسی و اقتصادی مردم ایران تهدید میکند یکی خطر آن دسته‌ای است که میخواهند رژیم سیاسی و تمامی ما را که روی اصول قانونی اساسی ورودی اصول مقدس دین اسلام است به هم بزنند و یک رژیم دیگری جانشین آن بکنند البته آنها خودشان قدرت و نفوذی ندارند ولی همه میدانیم که یک دستگاه نیرومند بینالمللی خارجی آنها را به شدت از لحاظ معنوی و مادی کمک میکند بنابراین با وجود که نفوذ ندارند. یک دستگاه دیگری هم هست که دشمن ملت ایران و دشمن حقوق ملت ایران است و مانع از این است که آزادی‌های سیاستی و اقتصادیش را ملت ایران آن طوری که میتواند به دست بیاورد و آن هم سازمان انحصاری فقط دنیاست که میخواهد به هر قیمتی شده بر منابع نفتی ایران و منابع نفتی تمام دنیا که منبع نفت ایران هم یکی از مهم‌ترین آن منابع است تسلط داشته باشد تسلط بر منابع طبیعی یکی از مهم‌ترین هدف‌های سازمان‌های بزرگ بینالمللی سرمایهداری است و یکی از بدترین و کریهترین چهره‌های تشکیلات سرمایهداری اجتماع است که همه آقایان همه به خوبی استحضار دارند پس بنابراین در وضع فعلی مملکت ایران و ملت ایران از دو جهت مورد تهدید قرار گرفته یکی از طریق دو نیروی بینالمللی یکی نیروی اخلالگری که دشمن رژیم ایران است و دیگری نیروی سرمایهداری که در جهت منافع شخصی و از جهت منافع مادی خواهان تسلط بر منابع طبیعی است بنده در این ۱۴ سال زندگی اداری و سیاسی حقیقت با یک تعجب و تحسین از بعد از جنگ شاهد بودم که چه جوری ملت ایران با یک مراقبت و علاقمندی از هر دو جهت دارد مبارزه میکند و از هر دو جهت به پیروزی بزرگی نایل شده و امروز هم آقایان عرض میکنم که این دو مبارزه اساسی ملت ایران است و در هر دو جهت به شدت ادامه دارد و خود آقایان هم در این دو جهت مشغول مبارزه هستید بنابراین هر تصمیمی که اینجا گرفته میشود. هر لایحه‌ای که مطرح میشود هر حرفی که گفته میشود باید با توجه به این مبارزه اساسی ملت ایران در این دو جهت باشد و هر لایحه‌ای که اینجا مطرح میشود باید از لحاظ ارتباطش با این مبارزه اساسی در دو جهت مورد رسیدگی قرار بگیرد و آن دولتی حقیقت مورد اعتماد مردم واقع خواهد شد به جرأت عرض میکنم مورد اعتماد مردم واقع خواهد شد که نه تنها تبعیت بکند از افکار مردم ایران در مبارزه در این دو جهت بلکه بتواند صمیمانه و صادقانه نقش رهبری این مبارزه را در این دو جهت حقیقت ایفا کند حالا بنده به طور خلاصه میخواهم عرض کنم که بودجه‌ای که جنابعالی آقای وزیر دارایی پیشنهاد فرموده‌اید در مبارزه هر دو جهت به نفع دشمنان ایران و با ضرر ملت ایران است و حالا عرض میکنم که چرا این طور است، اول میخواهم عرض کنم که این بودجه به این سنگینی ...

رئیس- آقای دکتر پیرنیا ۱۵ دقیقه وقت شما تمام شد. شما ۱۵ دقیقه دیگر هم بعد از جواب آقای وزیر میتوانید صحبت کنید.

دکتر پیرنیا- بنده میخواستم این قسمت را تمام کنم.

رئیس- چند دقیقه وقت میخواهید؟

دکتر پیرنیا- ده دقیقه؟

مشایخی- بقیه وقت خودتان را بدهید به بنده که به عنوان مخبرکمیسیون بودجه یک توضیحی بدهم.

رئیس- رأی گرفته میشود به اضافه وقت آقای دکتر پیرنیا اقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید آقای دکتر پیرنیا.

دکتر پیرنیا- بنده به اساس عرضم رسیده بودم که بودجه با این سنگینی حالا روی اشتباه آقای وزیر دارایی طوری تنظیم و تهیه شد که با این کسر بودجه که به نظر من قسمت عمده خرابی‌های مملکت است مبارزه خواهم کرد، چرا به نفع آن نیروی اول است، به دلیل این که آن نیروی اول اشخاصی که عضو آن سازمان بینالمللی هستند و اسم ایرانی روی‌شان گذاشته‌اند خیلی کم هستند فقط آن قوایی که به نفع آنها کار میکنند و یک دفعه سبب میشود

که تحولی در دستگاه ایجاد بشود و به نفع آنها کار بشود آن دسته خیلی زیاد و ناراضی و کسانی هستند که دچار فقر و فاقه و نارضایتی و یا دچار ظلم و تعدی هستند و این بودجه‌ای که تهیه شده با این کسر و با این شدتی که بنده عرض کردم سبب میشود که تولید نارضایتی خیلی شدید بشود و ناراضی‌ها تعدادشان خیلی بیشتر بشود و این نارضایتی و ناراضی‌ها به نفع آن دشمنی است که به عنوان نیروی اول بنده اسمش را گذاشتم که دشمن ملت ایران است و ملت ایران بنده به چشم خودم دیدم در عرض این چهارده سال با آنها مبارزه میکند اما امروز بزرگ‌ترین منشا نارضایتی چیست؟ گرانی زندگی و این گرانی زندگی از کجا ایجاد شده از همین مالیات از همین انحصارها و از همین مداخلات بی‌رویه دولت، علاوه بر این دستگاه دولت وقتی احتیاج به پول پیدا کرد مجبور میشود انحصار بکند، مجبور میشود تمام فعالیت‌ها را به خودش منحصر بکند، فعالیت خصوصی که اساس رژیم آزاد است اساس رژیم سیاسی و اقتصادی آزاد است از بین برود و یواش یواش اقتصاد دولتی آن قتصادی که مطابق میل آن نیروی اولی است جانشینش می‌شود و به همین جهت بنده عرض میکنم که این بودجه به صلاح ملت ایران تهیه نشده و به ضررش است، دوم این که بنده عرض میکنم این بودجه البته بزرگ‌ترین وسیله و مؤثرترین کمکی است به سازمان انحصاری نفت که روی منافع مادیش اصرار دارد که تسلط پیدا کند روی منابع طبیعی نفت ایران و بر منابع طبیعی تمام دنیا که البته ملت ایران خواهان این تسلط نیست و میخواهد خودش تسلط داشته باشد روی منابع نفتی خودش و روی کلیه منابعش اعم از نفتی و غیرنفتی ولی متأسفانه عرض کنم که این موضوع فقط به همین جا ختم پیدا نمیکند بلکه آن سازمان بینالمللی از همین راه کسر بودجه به تمام شئون مملکت میخواهد تسلط پیدا کند و توسعه نفوذ داشته باشد همین طور که دیدیم خود آقایان هم شاهد و ناظر بودید و شاهد بود که چه طور بانک استقراضی روس، بانگ انگلیس، شرکت نفت اینها چه جوری از همین طریق کسر بودجه در شئول مملکتی ما مداخله میکردند و نفوذ به کار میبردند و همین طور شما آقایان ملاحظه فرمودید بدترین خاطرات را ما داریم از کسر بودجه تمام امتیازات سنگین که در زمان مظفرالدین شاه و ناصرالدین شاه داده شده برای تأمین مخارج اروپا تمام برای همین کسر بودجه بوده است. استقلال ما برای همین کسر بودجه به خطر افتاد. تمام این امتیازات شوم روی کسر بودجه بود و علاوه بر اینها همین قرارداد گس-گلشاییان را به بهانه کسر بودجه بنده خودم شاهد بودم امضا کردند گفتند پول نداریم ناچاریم امضا کنیم الان هم که آقایان به دفع‌الوقت میگذرانند و هی وقت میگذرانند به عنوان کسر بودجه است کسر بودجه مثل یک ستون پنجمی در شما عمل می‌کند و دولت‌ها را یکی پس از دیگری ساقط میکند تا به منظور خودش برسد (صحیح است) بنابراین جناب اقای وزیر دارایی شما مطالعه فرمودید که ما داریم تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر ایران را ورق بزنید خواهید دید که کسر بودجه چه توهین‌هایی به این ملت کرده و چه فشارهایی به این مملکت وارد کرده شما نمیبایستی که این بودجه را این طور تنظیم بفرمایید که به هفده میلیارد برسانید که به عقیده بنده دو هزار میلیون تومان یعنی بیست میلیارد است و به نظر بنده بهتر است که جنابعالی مرد مردانه جرأت بفرمایند و روی خواست مردم این بودجه را پس بگیرند و انشاءالله با یک شهامت و جرأت یک بودجه متواژن میشود تهیه کرد و بنده در یک جلساتی به عرض اقایان میرسانم که چطور میشود یک بودجه متوازن و تعادلی تهیه کرد و چرا این بودجه به این وضعیت افتاده و بودجه‌ای که تناسب با زندگی ملت ایران و متناسب با شئون ملت ایران و حافظ حقوق و حیثیت ملت ایران باشد چطور میشود تهیه کرد ضمناً تقاضای بنده از آقایان نمایندگان محترم این است که حقیقت که الان ما اینجا نشسته‌ایم در این دو مبارزه اساسی اولین سرباز هستیم و اولین کسانی هستیم که در صف مقدم قرار گرفته و باید وظیفه رهبری را در این مبارزه انجام بدهیم و با شهامت و از خود گذشتگی در اجرای تمایلات ملت ایران قدم برداریم و به همین جهت تقاضای بنده این است که اگر جناب آقای وزیر دارایی خدای نکرده این بودجه را پس نگرفتند آقایان با یک تصمیم محکمی این بودجه را که بزرگ‌ترین دشمن ملت ایران در مبارزات فعلی اوست از صحنه مقدس مجلس شورای ملی خارج بفرمایند و اعلام کنند که مجلس شورای ملی حتی حاضر نیست که چنین لوایحی را مطالعه و بررسی کند تا انشاءالله مجلس هجده جانشین مجلس اول و دوم و پانزدهم و شانزدهم باشد و افتخار این است که انشاءالله خلاف هم جانشین اسلاف خودشان باشد.

محمدعلی مسعودی - مطالعه که اشکال ندارد.

رئیس- آقای وزیر دارایی

وزیر دارایی (دکتر امینی)- بنده وقتی سؤالات جناب آقای دکتر پیرنیا را مطالعه کردم انتظار داشتم که ایشان یک دقت خیلی وافی کرده و اینجا که تشریف میآورند یک راهنمایی درخشانی به بنده که همکار سابق ایشان هستم خواهند کرد و انشاءالله با کمک فکری ایشان در این بودجه یک تعادلی ایجاد شود ولی متأسفانه نطق آقای دکتر پیرنیا از لحاظ سیاسی نطقی بسیار خوبی بود ولی از نظر فنی با سوابقی که ایشان دو سال و نیم با سه سال معاون وزارت دارایی بودند گمان میکنم هیچ تأثیری نداشت عرض کنم ایشان در مقدمه صحبت‌شان این طور عنوان کردند که این کسر بودجه تازه پیدا شده و فقط در زمان این دولت در موقعی که بودجه را داده یک چنین کسری هست و بودجه‌های سابق یک بودجه‌های متوازن و تعادلی بوده و این خطر نسبت به استقلال مملکت و مبارزه با اجنبی در این بودجه پیدا شده است بنده میخواهم خاطرشان را متوجه کنم بنده بودجه سال ۱۳۲۸ را که آقای گلشاییان وزیر بودند و یک بودجه دیگری که مربوط به سال‌های ۱۳۲۵ و ۱۳۳۶ هست بنده ملاک و مقیاس بگیرم که در سال ۱۳۲۸ جناب اقای دکترپیرنیا که نمیدانم در وزارت دارایی تشریف داشتید یا خیر با وجود درآمد نفت بودجه ما ۳۰۰ میلیون کسر است (نراقی- هزینه عمرانی نداشته است) بودجه‌ای را که مرحوم هژیر آوردند در حدود ۳۰۰ یا ۴۰۰ میلیون کسر داشته است به طور کلی باید عرض کنم در سال ۱۳۲۳ و شاید قبل از آن تا حال بودجه‌ای که در این مملکت تصویب نشده است و دولت‌ها همه با یک دوازدهم زندگی کردند و اگر امروز پریشانی در وضعی تمالی ملاحظه بفرمایید ناشی از همان سیاست یک دوازدهم و نبودن بودجه است (صحیح است) خیال نمیکنم آقای دکتر پیرنیا با بنده موافق باشند که این موضوع علت بدبختی وضع مالی مملکت است بنده صریحاً گفته‌ام و منظورم این نیست که از گذشتگاه تنقید کنم و به عقب برگردم ولی از این فرصتی که آقای دکتر پیرنیا به بنده دادند میخواهم استفاده کنم و به طور اختصار و اجتمال وضع مالی دولت را تشریح بکنم و یکی از این بودجه‌ها که بودجه ما قبل این بودجه است این را به طور اختصار تشریح کنم برای آقایان تا توجه بفرمایید که وضع سابق چه بوده و وضع فعلی چیست عرض کنم بودجه سال ۱۳۳۲ که در آن زمان خود آقای دکتر پیرنیا در دولت آقای دکتر مصدق بودند قطعاً و اگر معاون وزارت دارایی نبودند در کار نفت بودند علی ای حال در وضع مالی آن دولت بینظر نبودند در بودجه ۱۳۳۲ که آقای کاظمی وزیر دارایی بودند وقتی که دقت بفرمایید ملاحظه میفرمایند که این بودجه از حیث درآمد و از حیث هزینه تقاضاش را عرض میکنم فقط ۵۰ میلیون تومان کسر داشته یک همچو بودجه‌ای وقتی منتشر شد بنده یادم میآید که گفتند وزیر دارایی وقت برای اولین دفعه در مملکت یک بودجه متعادل و متوازنی آورده و روزنامه‌هایی که طرفدار دولت بودند خیلی در اطراف این موضوع قلم فرسایی کردند و این بودجه را اولین بودجه‌ای دانستند که تا به حال آمده است و متعادل است در صورتی که این بودجه دو قسمت دارد یک قسمت دو میلیارد و نیم بابت هزینه کارهای عمرانی است (یک نفر از نمایندگان - وزیر دارایی کی برده) آقای کاظمی بوده است در زمان اقای مصدق و بودجه عادی مملکت همان طور که عرض کردم فقط ۵۰ میلیون تومان کسر بودجه داشت در صورتی که آقایان شاهدند وقتی که این دولت سرکار آمد در روزهای اول در بیمارستان‌های این شهر پنبه نبود دوا نبود که زحم‌های ۲۸ مرداد را پانسمان بکنند که از بین نروند غذا در بیمارستان‌ها نبود، تمام ساختمان‌های مملکت متوقف بود هزینه دولت پرداخت نمی‌شد یا اگر پرداخته میشد با تأخیر بسیار زیاد اگر این بودجه متعادل بود و توازن داشت بنده از آقای دکتر پیرنیا سؤال میکنم پس چرا چهارصد میلیون اسکناس منتشر کرد پنجاه میلیون قرضه ملی منتشر کرد (شوشتری - شانزده میلیون لیره را بفرمایید) تمام ودایع را از بین بردند یک بودجه متعادل که احتیاج به این کار ندارد پس بنابراین این یک بودجه تقلبی و سرا پا اشتباه است (عبدالرحمن فرامرزی- دروغ) و دروغ پس بنابراین بنده از آقای دکتر پیرنیا سؤال می‌کنم که اگر یک وزیر دارایی حقایق وضع مالی مملکت را به مردم نگوید و پرده‌پوشی کند میتواند دفاع کند و مبارزه کند و یا این که پردهپوشی نکند و حقایقی را بگوید، به عقیده بنده در یک چنین تاریخی که ملت ایران در یک همچو مبارزه‌ای بود حق بود که وزیر دارایی و دولت میآمدند و حقیقت وضع مالی را به مردم میگفتند و نمایندگانی که اینجا تشریف داشتند و حالا هم تشریف دارند اگر بنده آقای دکتر پیرنیا میآمدم و خدعه و تزویر به خرج میدادم و بودجه‌ای که میآوردم نه فقط کسر عایدات نبود بلکه اضافه درآمد هم بود و خدای نکرده آقایان تصویب میکردند آیا شما نمیگفتید که این ارقام را از کجا آوردید شما که متخصص مالی هستید از من نمی‌پرسیدید که وضع مملکت مگر چطور شده است که اضافه عایدات هست آیا از مستخدمین دولت کم شده آیا مخارج کم شده که تعادل پیدا کرده اگر آقا اینجا من را توبیخ و ملامت نمیکردید به وظیفه خودتان عمل نکرده بودید بنابراین سلیقه بنده این است و خیال میکنم که در اغلب کشورها هم این مرسوم هست که بایستی وضع مالی مملکت را به موقع گفت و مردمی که در دخل و خرج این مملکت به وسیله منتخبین خودشان باید نظارت بکنند باید حقیقت را بدانند و کتمان حقیقت جرم است و یکی پپدا نشد از وزیر دارایی بپرسد حتی در جراید هم نپرسیدند و شاید آقای دکتر پیرنیا دو کلمه با قلم توانای

خودتان مرقوم نفرمودید که اقای وزیر دارایی آقای کاظمی شما که همچو بودجه آورده‌اید این بودجه منشا و اساسش چیست بنده الان مبنا و اساس این بودجه را عرض میکنم برای این که یک عده از آقایانی که اینجا تشریف دارند در کمیسیون بودجه ثابتی نبودند که این بودجه به چه ترتیب تنظیم شده عرض کنم بعد از این که این بودجه را به مجلس آوردند بنده به حضرتعالی نمیخواهم درس بودجه داده باشم، بعد از این که این بودجه را روی برآورد عادی وزارت دارایی تنظیم میآورد در کمیسیون بودجه یک مدتی اعضای کمیسیون بودجه با این بودجه در میروند هر چه می‌خواهند از آن کسر کنند موفق نمیشوند تا این که روزی تصمیم بگیرند که رؤسای مسئول درآمد را در خود کمیسیون بودجه دعوت کنند آنها را دعوت میکند مثلاً با رئیس گمرک چانه میزنند میگویند آقا این که نوشتی دویست میلیون این را برسان به دویست و هفتاد میلیون و او میگوید که نه آقاق نمیشود این منطقی نیست میگویند نه آقا بنویس رئیس مالیات بر درآمد را هم همین طور با همه اینها یک چانه‌هایی میزنند و یک درآمدهایی که مبنا و اساسی ندارد در این بودجه برآورد میکنند در نظر آقای دکتر پیرنیا که به بنده ایراد میکنند که ۲۰ میلیون تومان برای چای‌های قاصد می‌گذارید آقا این بودجه را نگاه کنید که ۵۰ میلیون تومان بابت قند و شکر بگذارند این که واقعاً دل‌تان برای مردم می‌سوزد بنده هم با شما موافقم کمک بکنید اقلاً حقیقت امر روشن بشود شما طوری استدلال فرمودید که به اشخاص غیر وارد این طور وانمود می‌شود کسر بودجه از این دولت شروع شده در این دولتی که جان کنده در کار نفت و بنده الان نمیتوانم یک حقایقی را اینجا عرض بکنم و دارد توفیق حاصل میکند (احسنت) بفرمایید که این بودجه را این جور آروده که در مقابل کنسرسیوم ضعیف باشیم مگر دیگران حقیقت وضع مالی دولت سابق را نمیدانستند (کریمی- چطور نمیدانند خودشان به وجود آورده‌اند) شما که اطلاعات انگلیسی دارید در کجای دنیا بودجه محرمانه است جنابعالی میدانید که در پارلمان انگلیس باتلرو قبل از باتلر مکرر گفته که ما در آستان ورشکستگی هستیم ما وضع‌مان چنین و چنان است البته این حرف را در اینجا به حساب این گذاشتند که در اثر از دست دادن نفت این طور است ولی در آنجا این حرف‌ها را با مردم در میان گذاشتند که آقا وضع مملکت این است بیایید کمتر بخورید کمتر بپوشید صرفهجویی بکنید تا مملکت را از سقوط نجات بدهید اما اگر توجه میکردند در دولت سابق باید یک چنین عملی می‌شد بنده خودم در موقعی که وزیر اقتصاد آقای دکتر مصدق بودم و آقای وارسته وزیر دارایی بودند و قبل از ایشان آقای فروزان به ایشان گفتم که این وضعیت شما را قطعاً مواجه با شکست خواهد کرد شما که نمیتوانید در بودجه خرج مملکت یک شاهی تخفیف بدهید و یک درآمد هنگفتی را هم از دست دادید شما چطور میتوانید مبارزه را ادامه بدهید و یکی دو ماه قبل از سقوط ایشان که رفتم خدمت‌شان گفتم برنامه شما چیست؟ گفت پرداخت حقوق و لاغیر این که نشد برنامه ولی اگر همان وقت در ابتدای مبارزه به مردم میگفتند این قدر درآمد شما از بین رفته است و به طور حتم همین قدر درآمد هم به طور غیرمستقیم از بین خواهد رفت بنده از آقا سؤال میکنم که اگر بنا باشد مملکت واردات نداشته باشد مخارجش از کجا تأمین میشود وقتی بنا شد که در حدود چهل میلیون لیره از درآمد مستمر مملکت کم شد آن وقت گمرک بالا میرود؟ درآمد بالا میرود؟

داراب- از مالیات ارضی هم یک قدری بفرمایید) آن را هم عرض میکنم بنابراین آقای دکتر پیرنیا آن مبارزه از روز اول بایستی می‌شد

(تیمورتاش- بنده همان روز گفتم) و روزی که این دولت آمد مواجه بود با یک خزانه تهی هیچ چیز در خزانه دولت نبود و اگر کمک فوری دولت امریکا نبود که من اجازه میخواهد در اینجا از نروزیته Generosite این دولت و این ملت تشکر بکنم اگر کمک این دولت نبود قطعاً ما ساقط شده بودیم و از بین رفته بودیم ما آقای دکتر پیرنیا روزهای بسیار بسیار سختی را گذراندیم که آقایان وزرا شاهد و ناظر بودند ما نه فقط درآمد نداشتیم و درآمد بسیار قلیلی بود در مقابل مخارج وضع بانک ملی هم از نقطه نظر موجودی ریال و سلب اعتماد مردم در روزهای آخر حکومت دکتر مصدق که در اثر ترس و وحشت پول‌های خودشان را میگرفتند که در اثر دادن دلار این را حل کردیم و اگر حسن تدبیر دولت و فداکاری آقای ناصر مدیر کل بانک ملی نبود که من مجبورم اینجا از ایشان تقدیر بکنم آن وقت شما ملاحظه میفرمودید که چه کاتاستروف Catastrophe عجیبی در این مملکت پیش میآمد و بزرگ‌ترین مؤسسه اقتصاد این مملکت از بین میرفت و آن وقت ما همه شرایط را هم قبول میکردیم خوشبخت در اثر کمک دولت امریکا آن پیش آمد نشد و ما توانستیم در هفت ماهه سال گذشته مخارج را پرداختیم و مقدار زیادی از تعهدات دولت سابق را پرداختیم و الان هم داریم میپردازیم و اگر آن را فرمودید باید این را هم میفرمودید که در هیچ یک از ادوار سابقه ندارد که وزارت دارایی حقوق اسفند را در ۱۵ اسفند ماه بپردازد

(تجدد- پولش را دیگری داده آن وقت شما پرداختید اگر کسی دیگر میآورد میداد من هم میپرداختم پولش را دولت آمریکا میدهد شما میگویید من پرداختم؟ عجب) دولت آمریکا به دیگران پول نداد ولی با این حال آقای تجدد این را هم تصور نفرمایید که دولت ایران هیچ کاری نکرده در هفت ماهه سال گذشته ۸۴ میلیون تومان از گمرک و دخانیات و سایر درآمدها اضافه درآمد داشته (تجدد - رقم چیز دیگر میگوید اینها حرف است) توجه بفرمایید جنابعالی با بانک ملی طرف هستید میخواهید حساب‌تان را تصفیه کنید (تجدد- این حرف‌ها چیست می‌زنید آقا رقم چیز دیگری میگوید) بنده مجبورم از مؤسسه اقتصادی این مملکت دفاع بکنم (تجدد- وظیفهتان است) روز به‌روز بانک ملی باید تقویت شود و اشخاصی هم که به بانک ملی توهین میکند به عقیده بنده خدمت به این مملکت نمیکنند...

(زنگ رئیس)

رئیس- آقای تجدد ساکت باشید شما هم بین‌الاثتین صحبت نفرمایید جواب سؤال را بدهید.

وزیر دارایی - عرض کنم که بین تنظیم بودجه و اجرای بودجه تفاوت خیلی زیادی هست. این که عرض میکردم بودجه‌های سابق یا توازن نداشت و اگر هم توازن داشت مصنوعی بود دلیلش این است که اگر لایحه تفریغ بودجه بود بنده عرض میکردم که کسر بودجه چقدر بوده است و عمل کرد این بودجه در سال گذشته چه بوده و کسر چه بوده و این مبلغی که دولت کسر دارد و به بانک ملی قرض دارد و این تعهدات سنگین ناشی از همین کسر بودجه بوده که به عناوین مختلف از بانک ملی گرفتند و این کسور را دادند و باز بنده دلیلی برای این کار دارم و خود آقا میدانید که دخانیات و اداره غله و این قبیل بنگاه‌ها میتوانند مطابق قانون برای احتیاجات فوتی‌شان قرض کنند و شاید در زمان معاونت جنابعالی هم این اتفاق افتاده باشد که وزارت جنابعالی هم این اتفاق افتاده باشد که وزارت دارایی از بانک ملی به عنوان خرید قند و شکر و غله قرض کرده است تا حقوق کارمندان را بدهد بنابراین بنده اگر چیزی را خدمت آقا عرض میکنم برای این است که بیانات‌تان این طور وانمود شد که این بودجه و این کسر و این وضعیت با دولت فعلی شروع شده و این به نظر بنده بسیار بیانصافی است و این فرمایش جنابعالی هم در موقع خودش با تمام علاقمندی که دارید به نظر بنده به هیچ وجه من الوجوه تأثیری ندارد چرا؟ برای این که آقا فرمودید که کسر بودجه از نقطه نظر سیاست خارجی تأثیر دارد (نراقی- هیچ ارتباط ندارد) بنده عرض می‌کنم دولت انگلستان دولت فرانسه و این دولت‌ها و این دولت اروپایی که از لحاظ اقتصادی و مالی به مراتب از ما قویتر هستند شما بودجه فرانسه را که ورق بزنید می‌بینید که یک مقدار بودجه را در مقابلش نوشته است که وسیله تأمینیاش از کمک آمریکاست مگر آقا وقتی بنا شد که شما اینها را توی پرده نگاه داشتید و به ظاهر خودتان را متمول نشان دادید در صورتی که این فقر وفاقه‌ای که فرمودید خودش نشان میدهد از وضع بد من و شما آن وقت دیگران میآیند باج بدهند؟ و این که میفرمایید که ملت ایران مصمم است برای این کار ملت ایران همیشه مصمم بوده طبقه حاکمه باید مصمم باشد نه ملت ایران ملت ایران مالیاتش را داده است فداکاریش را هم کرده است شما نتوانستید در خرج درست تقلیل بدهید و آن روزی که وسایل برایتان فراهمتر بود آن روزی که بیکاری در این مملکت کمتر بود و هجوم مستخدمین به دستگاه دولت کمتر بود در آن روز نکردید بنابراین اگر آن روز نکردید امروز که خودتان میفرمایید که دولت در چندین فرونت باید جنگ کند حالا میفرمایید بنده مستخدم را بیرون بکنم حالا میفرمایید بنده تقلیل حقوق بدهم؟ صرفهجویی در بودجه از چند طریق میشود (داراب- از چه محلی میخواهید تأمین کنید آن را هم بفرمایید) بنده میخواهم عرض کنم که آقایان هم که عضویت کمیسیون بودجه را دارند بنده مشروحاً توضیح دادم و وقتی بودجه مطرح شد بنده خدمت آقایان مفصل و مشروح توضیح میدهم و استفاده می‌کنم و الان در محضر آقایان عرض میکنم که تشخیص درد لازم و ضروری است اما راه علاجش را هم باید پیدا کرد و راه علاجش را هم عرض میکنم

(داراب- حالا خواهش میکنم صراحتاً بفرمایید از چه محلی میخواهید تأمین بکنید) آقای داراب جنابعالی همکارند وزارت دارایی بودید آقایانی که خودتان تکنسین هستید فنی هستید وقتی جای خودتان را عوض میکنید طرز فکرتان را عوض نکنید (داراب - هچ وقت از ملت منفک نیستیم هر جا باشیم آنجا بودیم با ملت بودیم اینجا هم با ملت هستیم) (زنگ رئیس) (دکتر بینا- العاقل یکفیه الاشاره) آقای دکتر پیرنیا توجه بفرمایید بنده هم عرض میکنم که کسر بودجه من حد ذاته موجب بالا رفتن قیمت‌ها نیست اگر کسر بودجه از راه استقراض از بانک و نشر اسکناس تأمین بشود البته باعث ترقی هزینه زندگی میشود اما فقط رقم کسر در روی کاغذ که باعث این کار نخواهد شد به علاوه بنده باز هم این را تکرار میکنم که در امور مالی و اقتصادی طرفدار این باشید که حقیقت گفته شود ولو این که تلخ باشد باید حقیقت را گفت مردم را متوجه کرد دستگاه حکومت را متوجه کرد و آن وقت جلوش را گرفت والا آقای دکتر بنده برایم خیلی سهل بود که میآمدم این درآمد را بیش از آنچه آقای کاظمی اینجا نوشته‌اند مینوشتم. اشاره کردند به املاک مزروعی، بنده میخواستم از آقا تقاضا بکنم که این

تئوری‌های مالی را اینجا یک مرتبه برای همیشه مطرح بفرمایید که ذهن مردم روشن بشود مالیات مستقیم و غیرمستقیم اولاً در همه جا این ترم (Terme) از بین رفته است هر مالیات غیرمستقیمی لازمهاش این نیست که تحمیل بر طبقات ضعیف مملکت بشود بهترین مالیات غیرمستقیم از لحاظ تئوری گمرک است

(دکتر شاهکار- آقای دکتر گمرک که مالیات نیست) البته عوارض است تا کس غیرمستقیم است فرق نمیکند شما تعرفه گمرکی را به خودتان زحمت بدهید یک نظر اجمالی بیندازید، البته قند و شکر و قماش عوارض دارد اما شما فرشریدر و رادیو و اتومبیل را نگاه کنید میبینید که در تعرفه بعضی از این اجناس صدی صد حقوق گمرکی دارد و بعضی صدی بیست یا صدی ده بنده میخواهم از آقا سئوال کنم که اساساً ما این مالیات‌های غیرمستقیم را یک قلم ۹ رویش بکشیم؟ آن فقیری که شما دل‌تان برایش میسوزد اول باید برایش درآمد فراهم بکنید و از بار خرج بکاهید (داراب - یک قدری هم از مالیات مزروعی بفرمایید) والا گمرک فرشریدر و رادیو و این چیزها را متمولین میدهند و قند و شکر را البته همه میدهند اما قند و شکر را همه مصرف میکنند و بنده خیال می‌کنم اگر برای فقیر قند و شکر جز احتیاجات اولیه هست آقایان هم به حمدالله خیلی مصرف میفرمایند حالا اگر در مجلس شورای ملی مجانی قند و شکر مصرف میشود در بیرون که باید پول بدهند برای فقرا جزو ضروریات است، برای آقایان هم تلفن است و علیای حال مصرف میشود.

(عبدالصاحب صفایی - آقایان اغلب مبتلا به مرض قند هستند و قند نمیخورند) صرف این که مالیات غیرمستقیم بد است درست نیست و اما راجع به املاک مزروعی که آقای داراب خیلی عجله دارند ایشان از عقاید بنده بیاطلاع نیستند و شاید حالا میخواهند اعتراف ضمنی پشت تریبون از بنده بگیرند عرض کنم در این مملکت آنچه به چشم میآید و موجود هست همه چیز بار آن است چرا آقای داراب این اشخاصی را که در بازار سفتهبازی میکنند میلیون‌ها پول تنزیل میدهند و حتی آن مالیاتش را از قرض کننده میگیرند چرا فکر آنها را نمیفرمایید؟ جنابعالی آقای دکتر پیرنیا که اشاره فرمودید به املاک مزروعی چرا به شرکت‌ها اشاره نفرمودید که خود جنابعالی هم بیاطلاع نیستید از این شرکت‌ها که کلاه تمام بانک‌ها را بر می‌دارند (صحیح است) اگر شما فقط بخواهید از اشیا غیر منقول مالیات بگیرید بنده خوب میدانم که فردا از املاک آقای دکتر پیرنیا هم زارعین میآیند و یک روزی این مملکت مبتلا به قحط و غلا میشود که دیگر چاره ندارد (صحیح است - صحیح است) (داراب مالکین میگویند صحیح است ولی صحیح نیست) عرض کنم آقا عدالت اجتماعی معنیش این نیست که همه چیز را از مردم گرفت عدالت اجتماعی شرطش این است که از اشخاصی که تمول از راه نامشروع به دست آورده‌اند گرفت الان شما خیال میکنید که تاجر کسی است که دفتر دارد هر فردی یک کارش تجارت است در همین کارمندان دولت کسانی هستند که هم تاجرند و هم کارمند بنابراین اگر دقت کنید از نظر فنی قیمت دارد بالا میرود برای این است که توزیع غلط است و تمام دستگاه به توسط یک عده دلال میگردد و دلال بازی هست و آن مصرف کننده باید از آنها بگیرد و در نتیجه قیمت‌ها بالا میرود و آن تولید کننده یک شاهی به دستش نمیرسد و پدر مصرف کننده در میآید. عدالت اجتماعی حرف که نیست اگر عدالت اجتماعی باشد باید هر کس و هر طبقه‌ای به تناسب زندگی خودش مالیات بپردازد شما خودتان حساب بکنید که از اول سال تا آخر سال این مالک چه میکرد؟

دکتر بینا- قربان زیاد هم دفاع نکنید) بنده دفاع نمی‌کنم، آقای دکتر این را که بنده عرض کردم که طرفدار حقیقت باشید اگر بنا باشد که برای مردم بخواهیم صحبت بکنیم این خیلی سهل و ساده است ولی بنده چون الان وزیر دارایی هستم باید این جریان را بگویم

(حشتمی - تولید کننده دارد از بین میرود یک مشت دزد دارند استفاده می‌کنند) بنده خیال میکنم این فرم‌هایی که ما میخواهیم بکنیم باید طوری کنیم که همه مالیات بدهند و در حدود توانایی خودشان بدهند و از همه مهم‌تر آقای دکتر پیرنیا این است که به عقیده شخص بنده آن مردی که بداند این پولی که میدهد خرج اتومبیل میشود خرج لوکس میشود وجداناً حق دارد مالیات ندهد و امروز مردم اعتماد ندارند که مالیات بدهند همهاش را حمل بر این نفرمایید که مأمورین وصول ما مأمورینی هستند اگر مالیاتی که داده میشود خرج مردم بشود خرج صحیح بشود و مردم ایمان پیدا کنند که این پول خرج خودشان میشود بنده به شما قول میدهم که اگر صدی هشتاد نباشد صدی پنجاه میدهند بنابراین این نقص را باید رفع و علاج کرد بنده عرض میکنم راجع به کسر بودجه سه راه برای تأمین کسر بودجه هست اول افزایش درآمد و کسر کردن خرج است که به نظر بنده راه عاقلانه و راه منطقی است اما راجع به افزایش درآمد یکی وضع قوانین جدید مالیات است و یکی حسن اداره در وصول است و دقت در امر وصول اما این چند میلیون این دویست میلیون را که تخطئه فرمودید که این اضافه درآمد احتمالی است که بنده اینجا گذاشتم این طور نیست. در برآورد درآمد آقایانی که اطلاع از کار بودجه دارند میدانند باید حتیالمقدور دقت کرد با یک قرائن و شواهدی با توجه کردن به عمل سال قبل این درآمد را پیش بینی کرد بنده این طور این درآمد را پیشبینی کردم آقای دکتر پیرنیا که انشاءالله امسال مسئله نفت حل بشود و وقتی حل شد درآمد ارزی ما بالا میرود واردات کشور زیاد میشود و یک مقدار حقوق و عواید گمرکی بالا میرود و در اثر رونق بازار قطعاً بر فعالیت بازرگانان هم اضافه می‌شود یک مقدار مالیات بر درآمد هم بالا خواهد رفت. در قسمت دخانیات و غیره هم بدون اضافه کردن کادر ما میتوانیم اگر خوب جمع و جور کنیم این درآمد را تا بیست میلیون ببریم بالا چیز فوقالعاده‌ای نیست بنابراین این را که آقا تخطئه فرمودید این چندین حسن دارد اولاً این طرح را که ملاحظه فرمودید در این بودجه و تمام بودجه‌ها ماده‌ای هست که ما مخارج را در حدود درآمد میکنیم بنابراین بنده وارد میشوم در قسمت دوم که ممکن است استقراض داخلی با خارجی کرده بنده میخواستم استفاده بکنم از موقع و عرض بکنم مادام که بنده وزیر دارایی هستم محال و ممتنع است که از بانک ملی قرض کنم برای پرداخت حقوق کارمندان دولت (احسنت) و این عمل را نه این که بنده الان تعهد میکنم بلکه این هشت ۹ ماهه که این دولت سرکار است این بیلان بانک ملی است یک غاز با آن که حق داشتم از بانک ملی بگیرم نگرفته‌ام و علتش هم این بود که بایستی این مؤسسه تقویت بشود و حتیالمقدور از تعهدات دولت کم بشود که بانک ملی بتواند به وظایف دیگر خودش عمل بکند و این هم بنده مخصوصاً میخواهم این را عرض بکنم که بر خلاف انتشاری که در جراید هست دولت نه میخواهد اسکناس منتشر بکند نه همچو قصدی دارد بلکه اگر بخواهد لایحه‌ای میآورد و فقط برای تحکیم پشتوانه اسکناس که متأسفانه ما الان قانون نداریم والا هیچ وقت قصد انتشار اسکناس نیست. اما راجع به استقراض از خارجی بنده خیال میکنم که محتاج به توضیح نیست که استقراض از خارجی بدون اجازه مجلس هیچ مقدور نیست (دکتر بینا- اصلاً صحبتش را نفرمایید) و قطعاً برای استقراض خارجی اگر یک نظر عمرانی و تولیدی باشد آقایان موافقت خواهند فرمود و الّا هیچ دولتی استقراض نمیکند برای پرداخت مخارج جاری و مستمر بنابراین میماند قسمت صرفهجویی در مخارج البته بنده نمیخواهم اینجا نسبت به همکاران محترم اسائه ادبی کرده باشم معمولاً خودتان که در وزارت دارایی بودید میدانید وقتی که در اول سال وزارت دارایی از وزارتخانه‌ها برآورد مخارج‌شان را میخواست البته هر وزیری برای این که وزارتخانهاش بهتر باشد و بهتر اداره شود یک ارقام سرسام‌آوری به عنوان هزینه سال جاری میدهد و تصدیق هم میفرمایید با این که بنده یک بار هم در کمیسیون بودجه عرض کردم الان هم عرض میکنم و آقا هم در کتاب عالیه حتماً خوانده‌اید که آلیس در صفحه اول کتاب میگوید بهترین وزیر مالیه آن وزیر عالیه‌ای است که بتواند بگوید (نه) اما نه گفتن حدودی دارد ولی اگر از حدش تجاوز کرد اسباب بدبختی وزیر دارایی و خود دولت میشود. بنده تا آنجایی که توانستم استقامت کردم و شایدی گاهی همکاران محترم را هم رنجانیدم و آن مخارج را غربال کردم و به یک حداقلی که خیال میکنم اگر این نبود کارشان لنگ خواهد بود اکتفا کردم و بهترین دلیل این است که در همان بودجه سال ۱۳۳۲ همین طور چوب انداز یک مقدار از مخارج وزارتخانه‌ها کسر شده و کار به جایی رسیده بود که به قول جناب اقای وزیر جنگ سرباز فقط یک شلوار داشت که بنده اگر بخواهم کسر بکنم دو شلوار سرباز را یک شلوار نمی‌کنم در جای دیگر وقتی بنده در حکومت دکتر مصدق بودم قرار شد حقوق وزیر به جای ۲۵۰۰۰ تومان ۲۰۰۰ تومان بشود در اسفند گذشته که وضع دولت بدتر بود دوباره ۲۵۰۰ تومان کردند اما یک شلوار سرباز را زدند در وزارت کار الان هم هست اعتبار برای آب نداشت برای یخ نداشت برای کرایه خانه هم نداشت خرج کم کردن یک حدی دارد و آنها در صورتی که تمام مخارج خودشان سرجایش بود و یک غاز هم کسر نکردند این همه مسافرت‌ها و مخارج همه سر جایش بود به هر حال این قسمت کسر مخارج را به عقیده بنده با یک ملایمتی باید کرد و چون یک قسمت عمده این مخارج مربوط به حقوق کارمندان دولت و مزایای آنها است آقا تصور فرمودند که بنده این بودجه را سرسری و بدون مطالعه آورده‌ام برای این که رفع وظیفه‌ای شده باشد این طور نیست. بنده یک ماه و نیم بودجه را مطالعه کردم که ببینم چطور مسکن است یک بودجه‌ای را آورد که واقعاً خوب باشد ممکن است در سابق این طور بوده و شاید آقای دکتر در وزارت دارایی سابقه داشته باشند ولی بنده دستور دادم و این طور هم اجرا شده و آن این است که ببینم از مخارج دولت چه مخارجی هست که میتوانیم آن را کسر کنیم و این را به ۵ قسمت تقسیم کردیم و حتی از کارمندان دولت بنده حساب کردم که اگر قرض کنیم که در یک وزارتخانه‌ای یک سازمان ثابت داشته باشد یعنی وزارت دارایی را فرض بفرمایید که ۵ هزار نفر سازمان ثابت داشته باد و حالا که ده هزار نفر دارد ۵ هزار نفر دیگر را بگذاریم سازمان غیر ثابت که اگر یک روزی خواستیم تقلیل بدهیم بگوییم آقا اینها بروند پی کارشان این یک قسمت یک قسمت حقوق و مزایای کارگر یعنی مصارف ثابت اعتبار ساختمان و راه سازی و مخارج غیر مستمر. بنده همین یک قلم اول را میخوانم که همین سازمان وزارتخانههاست. سازمان ثابتش ۶۹۷۲۵۰۵۰۰۰ ریال

زاید بر سازمان ۷۸۳۲۶۴۳۶۰ ریال که جمع این دو رقم خودش در حدود ۸۰۰ میلیون تومان است که این ستون اول سازمان ثابت و غیرثابت وزارتخانههاست حالا فرض بفرمایید حداکثر درآمد دولت با حسن اداره وزارت دارایی بشود هزار میلیون تومان از این هزار میلیون تومان هشتصد میلیون تومانش مربوط به حقوق و مزایاست میماند دویست میلیون تومان که دویست میلیون تومان دیگر مصارف ثابت هست و اعتبار ساختمانی و راه سازی و مخارج غیرمستمر. بنابراین اگر این دو تا ستون را شما در نظر بگیرند با دویست میلیون دیگرتان باید مخارج دیگر کرایه خانه و برق و آب و مخارج دیگر را بدهید بنابراین اگر این را نمیگفتم این درست می‌شد؟ مردمی که مالیات میدهند و آقایانی که بالاخره خرج و دخل را تصویب میفرمایید باید متوجه خرابی باشید (صحیح است) حالا این مخارجی هم که ملاحظه میفرمایید هم ممکن است مشروع باشد هم نامشروع از این جهت مشروع است که یک عده‌ای که عمری در دستگاه دولت گذارانیده‌اند اینها را نمیشود گفت بروید پی کارتان یا باید حقوق اینها را بخرند با یک کاری به وجود بیاورند که دنبال آن کار بروند خلاصه یک تدابیری در نظر بگیرند و بعد عذر آقایان را بخواهند و بنده خیال میکنم که معذلک گله در این مخارج میشود امساک کرد و با رعایت الاهم قالاهم این مخارج را پرداخت این را خود جنابعالی بهتر از من میدانید که چرا این درخواست‌ها چرا این کاغذها در اداره تطبیق اسناد در حسابداری در اداره بودجه راکد می‌ماند برای این که محل ندارد صرف تصویب بودجه و خرج دلیل پرداخت قطعی نیست. بنابراین درآمدی باشد تا پرداخت بشود. بنابراین باید در مرحله اجرای بودجه وقتی که بنا شد تعهد خرج شد باز وزارت دارایی می‌تواند شدیداً نظارت بکند که با توجه به درآمد یک خرجی را که ممکن است نکرد یا صرفنظر کرد در جریان سال نکند و خود آقا بهتر میدانید که این مال یک روز و دو روز نیست و حتی در دوره مرحوم رضا شاه هم این صورت‌هایی که داده میشد راجع به درآمد و هزینه همان‌ها هم درست نبود برای این که از ترس میآمدند میگفتند درآمد و هزینه وزارتخانه‌ای این است، درآمد مملکت این قدر است ولی در محاسبات و حسابداری‌ها آنها را تو در تو میکردند بنابراین کسر بودجه مملکت مال امروز نیست اما این بودجه‌ای که بنده تقدیم کردم میتوانم ادعا کنم که یک بودجه حقیقی و واقعی است و ابتکار بنده این بود که نمایندگان ملت که بایستی در این نظارت بکنند، نظارت بکنند و امر بفرمایند آن خرج را نکن تا بنده از خدا بخواهم اگر امر فرمودند که آقا این خرج را نکنید بنده نه حرف وزرا را گوش میکنم و نه حرف ارباب زجوع را و اگر خدای نکرده بنده یک بودجه متعادل میآوردم این همه توقعاتی که از بنده هست با این بودجه با بودجه متعادل ده برابر میشد و من چه کار میکردم. اگر بدانید کسری هست بار من کمتر است و از این راه شما میتوانید بار مردم را کمتر کنید وقتی آقای دکتر پیرنیا تشریف بیاورید چه در مجلس و چه در کمیسیون بودجه و بفرمایید که آقا این مخارج را نباید کرد بنابراین وقتی این مخارج را کم گردید به همان نسبت از بار مالیاتی کم خواهد شد و بنابراین بنده اینجا قول میدهم خدمت آقایان که آن مالیات املاک مزروعی در موردی که از آقایان گرفته شده و از این مالیات غیرمستقیم که حتماً تحمیل بر مرده است صرفنظر شود. به هر حال در قسمت دخل و خرج مملکت در همه جای دنیا همکاری بین مجلس و دولت است و این را که عرض میکنم از لحاظ این که از قبول مسئولیت میترسم نیست بالاخره مجلس جای بحث است اگر بنده آمدم و خدای نکرده این کار را کردم و مستخدمین را ریختم بیرون اگر اجتماعی شد آقا ساکت میمانید؟ شما که تشریف میآورید اینجا و دستوری میفرمایید را جمع به رعیت و کارگر و غیره آن کارمند دویست و پنجاه تومان و سیصد تومانی فقیر نیست؟ او هم فقیر است چون کار دیگری نیست. آن اشخاصی که گردن کلفت هستند که نه شما دست‌تان می‌رسد و نه بنده باز بار بر این بدبخت‌ها خواهد بود. اینجا تمام صحیح است منتهی باید راهش را پیدا کرد. بنده گله‌ام از جنابعالی این است البته گله دوستانه‌ای هست که جنابعالی که تکنشسین هستید باید استدلال می‌فرمودی بنده هم با سرکار صددرصد موافق هستم که این بودجه باید در مجلس یا در کمیسیون بودجه مثل همیشه حلاجی بشود جرح و تعدیل بشود آقایان وزرا را بیاورند آنجا بنشانند و بگویند که ما این مخارج را قبول نداریم، بگویید که چند درصد از هر وزارتخانه‌ای باید کم کرد تا قدری بهتر بشود. بنده یک ابتکاری به خرج داده‌ام که شاید ابتکار خوبی هم نبوده است بنده این طور استنباط میکنم، بنده آمده‌ام اینجا یک قدری محافظه کاری به خرج نداده‌ام، آمده‌ام رعایت تمام اطراف و جوانب را کرده‌ام و بودجه را دو قسمت تنظیم کرده‌ام یک بودجه مخارج عادی و جاری یکی هم اگر می‌خواهید اسمش را بگذارید احتمالی و اتفاقی این که عرض کردم در این قسمت اول که بر خلاف فرمایش جنابعالی بیش از ۲۵۰ میلیون تا سیصد میلیون کسر ندارد عرض کردم که بودجه‌های سابق با وجود درآمد نفت بیش از این مقدار کسر ندارد عرض کردم که بودجههی سابق با وجود درآمد نفت بیش از این مقدار کسر داشته و بنابراین این کسر زیادی نیست و همین بودجه آقای کاظمی هم سیصد میلیون کسر داشت یعنی هر ماه شصت میلیون درآمد داشت و متجاوز از ۸۰ میلیون پرداخت و این غیر از نفت و غیر از غله و غیر از قند و شکر بود که اینها را ما پرداختیم بنابراین اگر بیست را ضرب در دوازده بکنید تقریباً از ۲۴۰ تا سیصد میلیون کسر داشته و این تصور را یک عده کردند و گمان می‌کنم که خود جنابعالی هم این تصور را کرده باشید که این یک بودجه متعادل و متوازنی بود که در این مبارزه با اجنبی بایستی نوشته بشود و نتیجهاش را دیدید هم دولت میدانست وضع بودجه چیست و هم نویسندگان میدانستند که دروغ گفته‌اند بنابراین در قسمت اول بنده آن مخارجی که غیرقابل اجتناب بود مانند حقوق مستخدمین بنده گذاشته‌ام که نزدیک سیصد میلیون تومان کسر هست اما این کسر چرا به وجود آمده در لایحه وزارت دفاع ملی که جناب آقای وزیر دفاع ملی دفاع کردند آن ۶۵ میلیون دلیلش این بود که شما گرانی قیمت را منکر نیستید و امیدوارم که گرانی قیمت را راجع به این دولت ندانید برای این که جنابعالی که وارد در امر مالیه و اقتصاد هستید دقت بفرمایید این نتیجه عملیات یک سال و یک سال و نیم قبل است یک مرتبه قیمت‌ها بالا نمیرود ارز قیمتش بالا رفت و اینها هم به دنبال اوست (تجدد- اینها مربوط به ادامه سیاست اقتصادی دولت قبل است) تا حالا فرصت نکردیم، چشم، انقلاب می‌کنیم و آن را عوضش میکنیم، مشغولیم، حالا با این قیمت‌ها بنده میخواهم عرض کنم وزارت دفاع ملی، کارپردازی وزارت دفاع ملی که یک مصرف کننده خیلی بزرگ است و یک اعتبار سنگینی دارد اگر قیمت نخود و لوبیا بالا رفته باشد البته باید بر اعتبار آن سی چهل درصد افزود وقس علیهذا کرایه خانه را باید افزود برق را باید افزود.

شوشتری- کرایه را باید پآئین بیاورید.

رئیس- آقای وزیر دارایی برای طرح بودجه هم یک صحبتی نگه دارید این سؤال است بعد بودجه هم مطرح میشود.

وزیر دارایی- چشم، بنابراین میخواهیم توجه بفرمایید که وضع مالی مملکت بهتر از دوره‌های قبل نیست و ما متأسفانه وارث یک دستگاه آشفته به تمام معنی هستیم بنده خیال میکنم که آقایانی که اطلاع ندارند تشریف بیاورند ببینند که این پراکندگی و آشفتگی در نتیجه چه بود، آقای دکتر پیرنیا شما که در وزارت دارایی تشریف داشتید و اخوی سرکار هم رئیس خزانه هستند بهتر میتوانید اطلاع بدهید که ما حساب و کتاب نداریم حساب‌ها معوق است، چرا این طور است در اثر همین کارهاست بنابراین این بودجه‌ای که آمده پهلوی شما همین طور که بنده در مقدمهاش گفتم این بدی وضع مالی مملکت است و به عقیده بنده باید این را گفت و پیش از این باید گفت تا اسباب تنبیه طبقه حاکمه بشود و بفهمند که چه باید کرد و بنده باز هم عرض میکنم آقای دکتر پیرنیا که درد را باید گفت به طبیب و از طبیب علاج درد را خواست اگر شما رفتید پهلوی طبیب و پایتان درد میکرد گفتید سرم درد میکند و انتظار علاجش را داشته باشید صحیح نیست و باید به مردم گفت وضع مالی مملکت این است خارجی‌ها که در هر مملکتی میروند ولو این که رسمی هم نباشند اول بودجه آن مملکت را میگیرند میخوانند و میبینند وضع مالیش چیست در یک همچو مملکتی میشود پول داد یا نمیشود پول داد جنابعالی خودتان در مذاکرات نفت بوده‌اید میدانید وضع مالی ما چیست و امروز خیال میکنید که در وضع فعلی دولت از پا درآمد و تمام شرایط را قبول کرد؟ گفتند میرویم پس از مذاکرات برمیگردیم آنجا رفته‌اند مشغول مطالعه هستند وقتی که آمدند شما هم تشریف بیاورید فرودگاه و آنها را استقبال کنید، ما چرا مأیوس باشیم؟ چرا بگوییم کار نمیشود؟ بنده نمی‌خواهم بگویم حتماً میشود موجب و دلیلی برای نشدنش چیست؟ که مردم مصمم‌اند هم مجلسین مصمم‌اند که این به نفع ملت و دولت ایران حل بشود و دولت هم انشاءالله تا آنجایی که قدرت و توانایی دارد این را حل میکند (انشاءالله) و اگر خدای نکرده نشد بنده آن چنان بودجه‌ای میآورم که ندیده باشید و آن وقت است که بنده جنابعالی را دعوت می‌کنم به یک مبارزه اساسی و مقدس، آن وقت من ببینم که مرد میدان کیست؟ این مردم که چیزی ندارند که از آن گذشت بکنند بنده و شما باید بکنیم ما که از هیچ چیز نمی‌گذریم ما به مردم کاری نداریم چون مردم که چیزی ندارند اما بنده و شما که اگر لباس‌مان کثیف شود نمی‌پوشیم و اگر سفره رنگین نداشته باشیم از خجالت مهمان دعوت نمیکنیم ما مرد مبارزه‌ایم؟ اما این را باید از خودمان شروع بکنیم. خود آقای داراب که آن قدر حمله میکنند شما در این مدت چه گذشتی از خودتان کرده‌اید شما پول دولت را گرفته‌اید و علیهذا بنابراین مبارزه را باید از خودتان شروع کنید. راه مبارزه همین است.

رئیس- آقای دکتر پیرنیا

دکتر پیرنیا- جناب آقای وزیر دارایی تمام بیاناتی که فرمودند در تأیید عرایض بنده بود. بنده تمام عرایضم این بود که چه مصیبتی است این کسر بودجه و چه اثراتی این کسر بودجه از لحاظ سیاسی و اجتماعی دارد ایشان فقط جوابی که فرمودند این بود که در دوره‌های سابق هم بوده این را که بنده عرض کردم که از زمان ناصرالدین شاه بوده و این کسر بودجه همان بلاهایی که سر ما آوردند و گرفتاری‌هایی که ما داریم در اثر همین کسر بودجه است، ایشان گفتند

که حقایق را باید گفت بنده هم با ایشان موافقم بنده هم برای عرض حقایق آمده‌ام بنده هم گفتم که این بودجه‌ای که پیشنهاد شده است چه اثرات اقتصادی و سیاسی دارد ولی البته یک چیزی فرمودند که بنده گفتم که این بودجه مبتکرش دولت فعلی است یا خدای نکرده ایشان کسر بودجه را به وجود آوردند در صورتی که آقایان ملاحظه فرمودند که بنده عرض کردم که از مدت‌ها پیش این کسر بودجه چه لطماتی به ما زده و حالا هم دارد می‌زند و بنده به هیچ وجه نه منکر فعالیت ایشان هستم و نه منکر زحماتی که کشیدند (صحیح است) و نه منکر تشکیلات این دولت ولی در هر حال باید برای کسر این بودجه به ضرر استقلال و حیثیت و شئون ماست یک فکری کرد از جناب آقای وزیر دارایی در این بودجه فکری نفرمودند.

وزیر دارایی - چشم می‌کنم

دکتر پیرنیا- در این بودجه جنابعالی وظیفهتان این بود که بفرمایید این بودجه راهش این است الان اینجا ۱۲۶ نفر هستند هر کدام یک نظری دارند باید یک برنامه مالی آورد و گفت آقا من بودجه مملکت را به این ترتیب میخواهم تأمین بکنم و شما رأی بدهید در صورتی که این بودجه فاقد برنامه مالی است این بودجه یک ستون درآمد دارد یک ستون مخارج دارد و ارقامی که ستون درآمد شماست ۱۲۰۰ میلیون است و خرجش ۲۰۰۰ میلیون است و بقیهاش مسکوت است و به امان خدا این اساس بودجه است و ایراد بنده این است که شما برای این یک برنامه‌ای نیاوردید که ما بتوانیم اظهارنظر بکنیم یک کلمه‌ای هم فرمودید راجع به مالیات املاک مزروعی بنده این را به طور مثال عرض کردم والا مولدترین و مفیدترین فعالیت‌هایی که در این مملکت میشود فعالیت بهرهبرداری از املاک مزروعی است کسی ایرادی ندارد منتهی چیزهای دیگر را اگر میخواستم عرض کنم چون وقتم کم بود نمیشد و الّا ملاحظه میفرمودید که از این سفته‌ها و از این معاملات سفته و نزول باور بفرمایید که یک میلیون تومان و پانصد هزار تومان بنده در موقع بودجه عرض خواهم کرد که عاید خزانه مملکت نمیشود همین طور از مستقلات که از دو هزار میلیون خرج فقط پنج میلیون تومانش را پای مستقلات نوشته‌اند آقای وزیر دارایی فرمودند که باید تدابیری اتخاذ کرد برای این که خرج کم شود و دخل زیاد به شود این تدابیر را باید جنابعالی اتخاذ بفرمایید که ما استقلال مالی داشته باشیم نکته دیگری که شما فرمودید راجع به درآمد نفت میدانید که درآمد نفت هیچ وقت جز بودجه مملکت نبود و این را فرمودند که یأس در این مورد راجع به این مذاکرات نباید باشد در صورتی که هیچ وقت عرض بنده این نبود ولی چه موضوع نفت حل بشود و چه حل نشود ما کسر داریم و چه قراری داده بشود چه نشود بایستی یک بودجه متعادل و استوار داشته باشیم تا بتوانیم به درد کارهای عمرانی بزنیم نه این که مصرف حقوقات برسد (دکتر بینا. و به جیب دزدها) این عرض بنده بود.

۶- تقدیم یک فقره سؤال از طرف آقای تجدد

رئیس- آقای تجدد

تجدد- بنده سؤالی از آقای وزیر دارایی کرده‌ام و تقدیم میکنم.

رئیس- به وزارت دارایی ابلاغ میشود

۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

رئیس- لایحه سارقین مسلح در دستور بود و حالا دیگر فرصت نیست جلسه آینده روز پنجشنبه اول وقت و دستور دهم چاپ میشود بین آقایان توزیع میشود و دیگر تغییری پیدا نمیکند (بهبهانی- جناب آقای رئیس سؤال بنده هم در دستور است)

(مجلس یک ساعت و پنج دقیقه بعدازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت