مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ اردیبهشت ۱۳۳۸ نشست ۲۹۸

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۳ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۱۸ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ اردیبهشت ۱۳۳۸ نشست ۲۹۸

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۱۹

جلسه: ۲۹۸

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‏شنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۳۸‏

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس

۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: صارمی- دشتی- حشمتی‏

۳- تقدیم لایحه اقدامات تأمینی به وسیله آقای وزیر دادگستری‏

۴- اعلام وصول لوایح رسیدگی به جرایم عمومی افسران و اساس‏نامه شرکت ملی نفت ایران از مجلس سنا

۵- طرح گزارش کمیسیون بهداری راجع به اصلاح قانون منع کشت خشخاش و استعمال تریاک‏

۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس ساعت ۱۰ صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‏شود (به ‏شرح زیر قرائت شد)

غائبین بااجازه آقایان: اسکندری. باقری بوشهری. عرب شیبانی. دکتر حسن افشار. سراج حجازی. امید سالار. موسوی. دشتی. عامری. مجید ابراهیمی. مشار- دهقان. استخر. سالاربهزادی. صارمی. مهندس اردبیلی. رامبد. مهندس سلطانی. محمودی. مرتضی حکمت. دکتر امین. قوام. صدرزاده. دکتر پیرنیا. صادق بوشهری. عبدالحمید بختیار. دکتر عدل. یار افشار. ابتهاج. قراگزلو. دولت آبادی. سلطان‌مراد بختیار. نصیری. دکتر سعید حکمت. اعظم زنگنه. دکتر اصلان افشار. دکتر سید امامی. پردلی. عباسی. دکتر جهانشاهی. اخوان. سنندجی- کورس. بهادری. طباطبایی قمی. دکتر اسدی. کدیور. ذوالفقاری. شادمان. اورنگ. امامی خویی.

غائبین بی‌اجازه آقایان: دکتر طاهری. اریه. قرشی. دکتر فریدون افشار. حکیمی. بزرگ ابراهیمی.

دیرآمدگان و زودرفتگان بااجازه آقایان: مهدوی. تیمورتاش. بزرگ‏نیا. دکتر نیرومند.

رئیس- نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.

۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: صارمی- دشتی- حشمتی‏

رئیس- نطق‏های قبل از دستور شروع می‏شود. آقای صارمی.

صارمی- بنده با اغتنام از فرصت نسبت به موضوعی که ممکن است در بادی امر یک موضوع عادی و معمولی تلقی شود ولی به عقیده شخصی خودم حائز اهمیت و اهمیت پر معنی و معنوی خواهد بود عرایضی عرض می‏کنم، موضوع مورد تذکر بنده راجع به ابراز احساسات پرشور و هیجان انگیزی است که اهالی فارس در تشریف فرمایی اعلیحضرت همایونی ابراز نمودند (احسنت)

حقیقت این است که طبقات مختلفه از پیر و جوان با بی خودی از خود احساساتی ابراز می‏داشتند که فوق‏العاده بی‌سابقه در تمام جریانات کشوری بوده است خلاصه می‏توان گفت در ظرف این چند روزی که شاهنشاه در فارس تشریف داشتند کلیه افرادی که با دل و جان برای استقبال و حضور در جلسات شرکت داشتند اشک ذوق می ریختند و روی هم رفته می‏توان گفت که فارس با اشک ذوق از مقدم شاهنشاه استقبال کرد و بایستی بگویم که با اشک ذوق شاهنشاه هم پاسخ داده شد طبقات مختلف هر کدام به نحوی از انحا آنچه در خور مکان خودشان بود این احساسات را به منضمه ظهور و به روز می‌رساندند (صحیح است) فراموش نمی‏کنم که روز قبل از تشریف فرمایی اعلیحضرت همایونی سوار یک تاکسی شده بودم در موقع پرداخت کرایه راننده تاکسی امتناع کرد از گرفتن کرایه سؤال کردم چرا گفت من تصمیم دارم نسبت به افرادی که به شهر شیراز تا موقع تشریف داشتن اعلیحضرت همایونی وارد می‏شوند و تازه وارد هستند به مناسبت مقدم شاه از مسافرین تازه وارد کرایه دریافت نکنم و یک جمله کوتاهی در پایان این مطالب گفت که «چه کند بینوا همین دارد» احساساتش را به این ترتیب نشان می‏داد یک زارع گناوه‌ای می‌گفت که من دو آرزو دارم یکی طواف حرم مطهر حضرت سیدالشهدا یکی طواف دور اعلیحضرت همایونی، شاه هم با کمال تأمل و بردباری به این احساسات پر شور جواب می‏داد خوشبختانه بایستی بگویم این احساسات پر شور در بین طبقه جوان فوق‏العاده زیادتر بود و این موجب امیدواری ما نسبت به آتیه کشور خواهد بود (دیهیم- صحیح است)

در واقع دانشجویان به مثل این که پدر جسمانی آنها از مسافرتی برگشته باشد به همین ترتیب در قبال این پدر روحانی ابراز احساسات می‏کردند اگر از آنها سؤال می‏شد چه آرزویی در دل دارید این جوانان پر شور از قبولی در امتحان یا موفقیت در زندگانی بحثی نمی‏کردند آرزوی خودشان را حصر می‏دادند به این که توفیق بیابند مواجه با قیافه شاهنشاه بشوند و آرزوی خودشان را منحصر به این می‏دانستند که توفیق پیدا کنند دست شاهنشاه را ببوسند عالمی روحانی که معمرترین افراد پارس است و شاید در حدود ۱۰۰ سال سن داشت و دو سال از خانه بیرون نیامده بود با یک اشتیاق می‏گفت آرزوی من این است که شرفیاب‏ بشوم و توفیق شرفیابی پیدا بکنم اشخاصی که در سرمونی ها شرکت نداشتند و توجهی به امور ظاهری دنیایی نداشتند در این موقع جدیت داشتند که شرکت کنند و احساسات میهن‌پرستی و شاه‌دوستی خود را ابراز بکنند حقیقت این است که این همه احساسات هیجان‌انگیز همان ‏طور که عرض کردم با اشک شوق ذوق همراه بود و قطعاً و یقیناً خود بنده که یکی از حضار در این جریان بودم در اکثر اوقات تحت تأثیر احساسات مردم واقع می‏شدم در نتیجه این بود که من غیرمستقیم جوابی به رادیاتورهای بیگانه که به هرزه درایی و یاوه گویی مشغولند داده می‏شد و همه می‏خواستند آن سنت قدیمی را که علاقه نسبت به شاه کشور و میهن است به طوری ابراز بدارند که بیگانگان بدانند این گونه یاوه سرایی ها و ناسزاها در کشور ما تأثیر نمی‏کند بلکه عکس‏العمل می‏بخشد و علاقه‏مندی مردم نسبت به همین و نسبت به شاه زیادتر می‌شود و اینج است که بایستی بگویم عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد در هر حال من به نام یک نفر ایرانی اگر چه فارسی هستم از این همه ابراز احساسات اهالی فارس به سهم خودم شکرگزارم و از پشت این تریبون‌ها به آن اهالی غیور که آن احساسات را ابراز می‏داشتند درود می فرستم (چند نفر از نمایندگان- همه جا) و البته بایستی اضافه بکنم که این مربوط به فارس نیست کلیه نقاط ایران دارای همین احساسات هستند (نمایندگان- صحیح است) النهایه در این موقع به مناسبت مسافرت شاهنشاه اهالی فارس موقع را به دست آوردند که بتوانند احساسات خودشان را ابراز بدارند والا دیگران در هر موقع این احساسات را طبق تلگراف ابراز داشته‏اند و حالا که اعلیحضرت همایونی به مسافرت رفته‏اند امیدوارم همان‏ طور که در کلیه مسافرت های خودشان برای کشور ایران برکات و منافع فوق‏العاده داشته‏اند در این مسافرت هم در مراجعت منافعی به مملکت ایران ابراز بدارند (نمایندگان- انشاءالله) و بگویم که هر کجا هستند خدایا به سلامت دارش، خوشبختانه در این مسافرت ذات شاهانه اقدامی ‏شد و آن عبارت از این بود که کلنک ساختمان کود شیمیایی به دست مبارک‌شان به زمین زده شد بنده از نقطه‏نظر این که با این اقدام یک تحول صنعتی در مملکت شروع می‌شود اهمیت فوق‏العاده قائل هستم و برای اثبات این موضوع ناچارم که با یک مقدمه ای عرایض خودم را معروض بدارم در هر حال در کشور ما پایه اقتصادی ما روی عواید حاصله از نفت گذاشته شده‏ است چون این عواید حاصله از نفت مواجه با تغییر و تحول خواهد بود بایستی جدیت بکنیم که پایه اقتصادی مملکت به نحوی باشد که این تحول و تغییرات که پیش می‏آید‏

در اوضاع اقتصادی کشور تأثیر تام و تمامی نداشته باشد برای این که نمی‏شود پیش‏بینی کرد که همیشه نفت مورد احتیاج در دنیا به اوضع فعلی باشد زیرا الان شرکت‏های بزرگ نفت مشغول مطالعه هستند که به وسیله سنگ شل () نفت را استخراج بکنند فعلاً با وسایل موجود چهار درصد از آن می‏توانند نفت استخراج کنند و در مقام این هستند که با استفاده از اتم و صنعت اتم بتوانند مقدار زیادتری از این سنگ اشل معدنی استفاده کنند به این معنی اگر چنانچه در این اکتشاف و مطالعاتی که می‏کنند توفیق حاصل بکنند یک روز بشر از منابع تحت‌الارضی نفت بی‌نیاز خواهد بود و ممکن است یک روز برسد که این منافع سرشار از کشور ما قطع بشود بنابراین بایستی ما از امروز در مقام این باشیم که اقدامات لازم را به عمل بیاوریم و در عین حالی که حداکثر استفاده را از منابع نفت می‏کنیم اگر تحول و تغییری پیش بیاید وضع اقتصادی ما به روز بدی نیفتد یکی از موارد استفاده که اگر یک روز نفت از لحاظ سوخت مورد استفاده نباشد این است که از لحاظ صنایع شیمیایی قابل استفاده خواهد بود و باید مورد استفاده قرار گیرد، همه می‏دانیم که بعد از جنگ اخیر صنایع شیمیایی نفت فوق‏العاده ترقی کرد یعنی تا آنجا که بنده در نظر دارم قبل از جنگ صنایعی که از مواد نفتی استفاده می‏شد محصور به ۲۸۰ قلم بود و بعد از جنگ به ۰۰ ۶ قلم افزوده شد امروز بسیاری از احتیاجات بشر از صنایع شیمیایی نفت تأمین می‌شود حتی پارچه بنابراین بایستی ما جدیت بکنیم که صنایع شیمیایی نفت در مملکت ما به‏ وجود بیاید و روز به روز توسعه پیدا کند تا اگر یک روز از لحاظ سوخت بنفت و مواد نفتی احتیاج نباشد از صنایع شیمیایی استفاده بشود و تصادفاً به طوری که در دنیا معمول است و الا هم عمل می‌شود استفاده مادی از صنایع شیمیایی نفت زیادتر از استفاده از فروش مواد سوختی است مثلاً در امریکا در تصفیه خانه کمپانی همبل که شاید یک کمپانی کوچکی باشد

بنده مطالعه می‏کردیم گفته شد که قریب ۲۰ میلیون دلار از فروش مواد سوختی نفت استفاده می‌شود ولی بیش از ۲۰ میلیون دلار از صنایع شیمیایی بهره می‏برند و استفاده می‏کنند بنابراین صنایع شیمیایی نفت به جایی رسیده است که فروش نفت و محصول مواد سوختی نفت تحت الشعاع مواد شیمیایی قرار می‏گیرد در آنجا بنده دیدم یک کارخانه برای تهیه مواد لازم برای صابون تهیه شده‏ است که این کارخانه به سه میلیون و دویست هزار دلار تمام شده ولی روزی ۱۴ هزار دلار فروش محصول این کارخانه ها است یعنی در قبال سه میلیون و دویست هزار دلار سرمایه روزی ۱۴ هزار دلار محصول کارخانه بود بنابراین بسیار مورد لزوم است که توجه دولت را به این موضوع معطوف و متوجه بکنیم که از حالا در مقام این باشد که صنایع شیمیایی نفت را ایجاد بکند و روز به روز رو به توسعه برود که یکی از آنها کارخانه فعلی کود شیمیایی است که در شیراز احداث شده‏ است بنده در روزنامه خواندم که از لحاظ احتیاج به طایر و تیوپ و لاستیک و این که بایستی ماده اولیه آن در این مملکت فراهم بشود دولت در مقام غرس اشجار کائوچوگ است متأسفم و باید عرض کنم در مملکتی که این همه نفت وجود دارد در مملکتی که از مواد نفتی مقدار لازمه حاصله بعد از و بنزین بقیه از بین می‏رود احتیاج نداریم که ما بیاییم میلیون‏ها تومان خرج بکنیم و اشجار کائوچوگ غرس بکنیم تا سال ها بگذرد و بتوانیم از محصول حاصله آن کارخانه لاستیک سازی دایر کنیم از این مواد نفت می‏توانیم در اسرع وقت این کارخانه را دایر بکنیم و استفاده بکنیم و شاید هم ارزان‏تر تمام بشود تصفیه‌خانه کرمانشاه تحت اختیار من است موادی که در صنایع شیمیایی به دست می‏آید‏ از بین می بریم و از آن استفاده نمی‏کنیم تازه به فکر این هستیم که بتوانیم ماده اولیه را از کائوچوگ تهیه کنیم بنابراین با یک سرمایه جزیی در تصفیه‌خانه کرمانشاه می‏توانیم احتیاج کشور را رفع و شاید بشود صادراتی برای کشور فراهم بیاوریم بنابراین بنده با ذکر این عرایضم تأکید می‏کنم که دولت از امروز واقعاً با کمال مراقبت همین‏ طوری که عمل کرده و من به سهم خودم راجع به لوله‏کشی گاز به شیراز و ایجاد کارخانه کود شیمیایی اظهار خشنودی می‏کنم و از کسانی که این کار را کرده‏اند سپاسگزاری می‏کنم و تقاضا دارم حالا که شروع کرده‏اند روز به روز مراقبت بکنند دقت بکنند تا بتوانیم وسایل صنایع شیمیایی نفت را در مملکت خودمان به‏ وجود بیاوریم و توسعه بدهیم! اگر لازم هست واقعاً چون در روزنامه‏ها خواندیم که منطقه آزاد دیگری از لحاظ نفت اعلام خواهد شد ضرورت دارد دولت مطالعه بکند شرکت‏هایی که تشکیل می‌شود موادی در قراردادهایی که منعقد می‌شود بگنجاند که به شرکت‏هایی که مشغول اکتشاف و استخراج نفت هستند

رئیس- آقای صارمی شما پنج دقیقه از وقت آقای دشتی استفاده می‏کنید

صارمی- از عواید استخراج نفت صنایع شیمیایی را به‏ وجود بیاورند اگر لازم بشود دولت شخصاً اقدام بکند و اگر لازم باشد با کنسرسیوم در این مورد مباحثه و مذاکره بکند در هر حال اگر این صنایع شیمیایی نفت در مملکت به ‏وجود بیاید ما نه تنها از ورود قسمتی از واردات بی‌نیاز می‏شویم بلکه صادرات عمده‏ای هم به دست خواهیم آورد که اگر روزی هم دنیا از لحاظ مصرف سوخت نفت بی‌نیاز بشود ما بتوانیم از صنایع شیمیایی استفاده بکنیم و متضرر نشویم این کار نهایت ضرورت را دارد و بنده در تعقیب این تذکری که این موقع عرض می‏کنم از مقام ریاست تقاضا دارم به موجب ماده ۱۵۹ آیین‏نامه مقرر بفرمایید مراتب متذکره به عنوان‏ تذکر به دولت ابلاغ شود و امیدوارم این تذکر کوچکی که اینجا معروض می‏دارم مورد توجه و اقدام قرار گیرد و ضمناً می‏خواهم عرض کنم که از لحاظ قانون معادن (جناب آقای ذوالفقاری تمنا دارم توجه بفرمایید و اقدامات دیگری که می‏شود دولت متوجه باشد که در آتیه امکان دارد سنگ شل اهمیت فوق‏العاده‏ای از لحاظ استخراج نفت پیدا بکند و هر گونه پیش‏بینی که در این مورد لازم است از حالا به عمل بیاورند و اقدامات لازم برای استفاده صنعت شیمیایی نفت هم بشود و امیدوارم و یقین دارند با توجهی که اعلیحضرت همایون شاهنشاهی دارند و با اطلاعات بسیطی که شخص ایشان دارند و دولت هم مجری منویات شاه و خدمتگزار صدیق ملت ایران است و در انجام خدماتش کوشا می‏باشد این تذکر را مورد نظر و دقت قرار بدهد و برای یک مدت کوتاهی ببینیم که این معروضات و این تذکرات نتیجه بخشیده است و به موقع اجرا گذاشته شده‏ است (صحیح است- احسنت)

رئیس- آقای صارمی اینجا اظهار کردند که نطق قبل از دستوری که کرده‏اند به دولت تذکر داده شود چنین سابقه‏ای نیست ولی می‏توانند کتباً مطالب خودشان را بدهند و آن تذکرات کتبی را می‏توان به دولت ابلاغ نمود، آقای عبدالله دشتی‏

عبدالله دشتی- بنده هم چند روزی دور از حضور آقایان بودم یک مسافرتی از لحاظ مسافت طولانی کردم محل های زیادی را هم دیدم خیلی میل داشتم که در موقع آمدن به تهران و افتخار شرفیابی حضور آقایان آنچه که دیده ام البته نقاش نیستم که بتوانم تابلو کنم و زیبایی آنچه را که دیده ام برای آقایان نمایان بکنم ولی مالا یدرک کله لایترک کله تا آنجا که می‏توانم مختصری به عرض آقایان می‏رسانم چهار پنج روز است که ما از شهر برگشته‏ایم (یکی از نمایندگان- شهر؟) بله شهر یعنی شیراز، بیجا هم نمی‏گویم اگر هم تاریخی می‏خواهید «همه روستایند و شیراز شهر» این مال سعدی- اگر بیشترش را می‏خواهید سند پخته حاضر در موزه ایران به استان است بروید ببینید که بیش از سه هزار سال است شهر شیراز بنا شده‏ است (یکی از نمایندگان- صحیح است)

در هر صورت از این کلمه به من ایراد نگیرید اما، ما چون فارسی هستیم و به شهرمان علاقه داریم (چند نفر از نمایندگان- همه علاقمندند) گفته سعدی را به عرض رساندم که همه روستایند شیراز شهر، آنچه در شیراز ما می‏توانیم ببینیم شما کم‏تر می‏توانید ببینید ببخشید روال حرف بنده عوض شد اما شما یک شعر از سعدی و حافظ می‏شنوید ما یک چیزهایی را دیده‏ایم شما شیراز را عبارت از شهر گل و بلبل و خلاصه شیرازی باشد و یک گفتگوهای آن طوری باشد اما شیرازی که ما می‏دانیم و سوابق تاریخی که ما داریم بیشتر از اینها اهمیت دارد، آقایان از شیراز یک پردهای که در اصفهان درست می‏شود نبینید که یک حافظی نشسته و یک شرابی بریزید و یکی بخورد ببخشید آقای دولت آبادی اگر عرض کردم اصفهان به هر صورت بنده چهار پنجر وز است به خدمت آقایان دوستان عزیز مراجعت کرده‏ام و افتخار ملازمت موکب همایونی را داشتم همگی و جناب آقای سردار هم تشریف داشتند چیزهایی دیدم که بنده زبانم الکن است از این که درباره تشریف فرمایی اعلیحضرت همایونی چیزی عرض بکنم برادر عزیزم آقای صارمی بیاناتی فرمودند که خیلی ادیبانه بود و تا اندازه‏ای به عرض آقایان رسانیدند، یک چیزهایی را ما واقعاً دیدیم

بنده از کسانی هستم که دو مرتبه افتخار ملازمت اعلیحضرت فقید را داشتم و دو مرتبه هم که یک مرتبه در شیراز بودم این اعلیحضرت همایونی تشریف فرما شدند یکی هم این سفر بود ما چیزهایی دیدیم و شنیدیم و شاهد بودیم که بنده هیچ قادر نیستم بیان کنم و به روی کاغذ بیاورم مگر این که قلم در دست دیگری باشد تا او بتواند فتنه ای به پا کند و این عرایض را به سمع آقایان برساند پدر مهربانی به خانه اصیلش آمده بود و مردم با این وضعیت مواجه بودند، ماها اشک را از چشم این مرد بزرگوار می دیدیم فرزندان و اهالی فارس در قدم شاه که می‏افتادند یک چیز ساختگی نبود و هیچ قدرتی نمی‏تواند این اوضاع را بسازد (بیات ماکو- برای چه ساختگی باشد) این ساختگی نبود عرض کردم دست تصنع یک چیزی است که فلان رنگ زن می‏آید یک یزی را رنگ می‏زند این تصنع است ولی حقیقت یک چیز دیگری است ببخشید بنده عرض کردم که روال صحبتم تغییر کرد به این جهت است که اگر عرض بکنم تو مو می‏بینی و من پیچش مو کاملاً صدق گفته‏ام در موقع تشریف فرمایی یک نفر خیلی خودمانی می‏گفت آقا وای استاد من می‏خواهم ببینمت این خیلی خودمانی است، به چه می‏آید‏ توی دست و پا می افتاد و گریه و زاری می‌کرد مثل این که پدرش را مدتی ندیده ببخشید از شیراز بنده قادر نیستم که وصف بکنم و تشریف فرمایی شاه را در این قسمت مختصرش می‏کنم و اما تشریف فرمایی‌شان را به بندر گناوه که یکی از بنادر مهم شده‏ است و جزیره خارک حضرت سردار تشریف داشتند

جناب آقای صارمی و جناب آقای صدرزاده تشریف داشتند گرمایی بود در گناوه که تصورش برای آقایان یک قدری مشکل است آفتاب خیلی سوزان بود آقای رامبد توجه بفرمایید بنده اگر فرصتی کردم راجع به شمال هم عرض می‏کنم از این جهت استدعا می‏کنم توجه بفرمایید چون یک قدری حواس گوینده پرت می‏شود، حضور مبارک عرض کنم که میدان بزرگی بود که شاید دو سه برابر میدان توپخانه بود جمعیتی در تمام بوشهر و دشتی و دشتستان گرد آمده بودند، عرض کنم از صبح زود که آفتاب طالع می‌شود در آنجا طبقات مختلف از زن و بچه جمع شده بودند کسی هم نرفته بود آنها را بیاورد فقط یک چیزی پیش آمد که مأمورین شاید نخواستند مراقبت بکنند که مزاحمتی پیش نیاید موقع تشریف فرمایی ذات ملوکانه ما خیال می‏کردیم که نمی‏توانند این میدان را به گردند و همه را ببینند ولی الحمدالله پس از دیدن سان و دیدن رؤسای ادارات و غیره تشریف فرمای میدان شدند که جمعیت چند صد هزار نفر آنجا بود مبالغه نمی‏کنم جمعیت خیلی زیاد بود به اور بفرمایید یک یک مردم را دیدند مأموری اگر می‏خواست جلوگیری بکند می‏فرمودند برای چه؟ چه کار می‏خواهی بکنی؟ با همه مردم زن ها و بچه‏ها و همه مردم با یک علاقه خاصی لطف فرمودند که جناب آقای صارمی هم فرمودند وقتی قباله و اسناد مالکیت را مرحمت می‏فرمودند، مردم شاهنامه می‌خواندند به زبان محلی زبان فارسی سره یکی از اینها می‏گفت آقا من در عمرم دو آرزو داشتم یکی این که دور شاه بگردم (به ضمدال) یکی این که بروم زیارت کربلا، اعلیحضرت همایونی که تکیه داده بودند به میزی که اسناد را مرحمت می‏کردند فرمودند بیا و انشاءالله به زیارت هم خواهی رفت عرض کنم خوب بنده هم چون هوا خیلی گرم بود

چنان که آفتاب اندر قیامت کند یک نیزه‌ای بر سر قامت‏

بنده چند دقیقه مزاحم شدم و این عبارت را آنجا عرض کردم که ما نه آب خنک و نه هوای سرد داریم ولی یک چیز که ما داریم خون داغ و دل پر حرارت است (آفرین)

آقایان تشریف داشتند و حضرت سردار هم تشریف داشتند که بنده این را عرض کردم این مردم فقط این را دارند و در آنجا اشاره‏ای عرض کردم راجع به هیئت و کلمات ناهنجاری که می‏گویند از رادیوهای مجاور و غریبه بنده نمی‏دانم مال کج است چون خود شخصاً گرفتن رادیوی این طبقات را حرام می‏دانم و هیچ ‏وقت نمی‏گیریم اگر یک جایی بروم زورم برسد نخواهم گذاشت بگیرند اگر خدای نخواسته زورم نرسید گوشم را می‏گیریم بنده اینجا یک مدتی نبودم این دو سه روزه تلگرافات و نامه های عدیده‏ای از محل آمده است از بوشهر و بنادر و دشتی و دشتستان که در هر کدام از اینها ابراز انزجار شدید از گفتار رادیوهای خارجی که نمی‏دانم مال کج است کرده‏اند بنده اگر فرصت بکنم یکی دو تا از اینها را اینجا می‏خوانم (از گناوه جناب آقای نخست‏وزیر بعد از عنوان ادارة انتشارات و فلان ما کلیه کشاورزان و معتمدین و کودکان قریه عبد امام گناوه از شنیدن سخنان ناهنجار رادیوی مسکو به ستوه آمد و به خودکشی دست می‏زنم و به کوری چشم رادیو مسکو و عمال کمونیزم شعار ایرانیان چه فرمان یزدان چه فرمان شاه است استدعا داریم از گویندگان رادیو ایران باشد بدترین لحنی سخنان خود را در پاسخ رادیو مسکو ادامه بدهند شاه همیشه جز مقدسات ملت ایران است و همیشه مهر شاه در عروق ما ایرانیان با شیر اندرون شد و با جان بدر شود از طرف کلیه کشاورزان فلان و فلان و امضا) از این تلگرافات و نامه‏ها خیلی زیاد است که نه حوصله مجلس است و نه چشم بنده اجازه می‏دهد از این جهت خلاصه می‏کنم و به ‏نظر من یکی از نامه ها را که شیرین بود پیدا می‏کنم و دو سه سطران را برایتان می‏خوانم (بعداً عنوان شنیدن گفتارهای ناروای رادیو مسکو و دستگاه تابعه کلماتی که در خور اراذل اوباش بی‌سر و پا است مارا از داشتن رادیو بیزار کرده و تعجب داریم دنیا چگونه به این جمعیت بی‌عفت اجازه می‏دهد به حیثیت و شئون ملت قدیمی که تمدن و استقلال و عظمت آن را تاریخ با خط جلی محفوظ داشته توهین کند هر چند به گفته سناتور دشتی آب دریا از دهان حیوانات پلید آلوده نمی‌شود خوشوقتم که دنیا واقف به بی‌بندوباری این طبقات می‏باشد ولی ماندای قلبی خود را به گوش جهانیان رسانیده و اظهار می‏داریم که ایرانی به وطن و شاهنشاه خود علاقمند است الی آخر) از این قبیل نامه‏ها و تلگراف‏ها زیاد است زحمت‌تان نمی‏دهم عرض کنم بنده شخصاً همان‏ طور که در حضور آقایان هستم در میان طبقات مختلف یعنی مردم روی زمین می‏نشینم و با عامه مردم سر و کار دارم خدا می‏داند فرد فرد مردم از شنیدن این مطالب و این اظهارات کثیف و پلید منزجرند بنده خیال نمی‏کردم ملت ایران این قدر به شاهنشاه علاقمند باشد بنده خیال نمی‏کردم و این سفر خوشوقتم و سعادتمند بودم که الحمدالله که بنده خودم به شخصه این افتخار را داشتم و دائم الحضور بودم و همان‏ طور که آقایان دیگر بودند بنده هم از کسانی بودم که شاید همیشه یک متر و نیم متر و مقدار خیلی کمی با شاهنشاه فاصله داشتم همین موضوعی که آقا فرمودند در شاهچراغ که علما شرفیاب‏ بودند یکی از آنها این شعر را گفت ببخشید نمی‏دانم آن آقا کی بود (غایب نبوده ای که بگویم خوش آمدی شاه در دل ما جا دارد غایب نبوده ای که بگویم که خوش آمدی دیگر چرا تبریک بگویم که خوش آمدی) این مردم این احساسات را دارند بنده یکی از این روزها به این مأمورین گفتم فکرتان راحت باشد در فارس این حرف‏ها نیست و خدا می‏داند در هر موقعی که ما عبور می‏کردیم مردم می ریختند در دست و پا و جلوی ماشین ولی مسافرت

رئیس- آقای دشتی از وقت آقای موسوی استفاده می‏کنند.

دشتی- از این حیث عرضی ندارم ولی عرایض دیگری دارم راجع به محل خودم که به اصطلاح حوزه انتخابیه می‏گویم از اوضاع بسیار راضی و خوشحالم یعنی رفتار دولت اخیراً خیلی خوب شده‏ است ببخشید اثبات شیبی ما عدا نمی‏کند سابقاً هم خوب بوده ولی این دفعه که بنده دیدم خیلی خوب است و ای کاش بیش از این آقایان وزرا تشریف داشتند از آن طرف خوشحالم که ریا نمی‏شود در غیاب بگویم بهتر است به طور کلی وزارت گمرکات و انحصارات دستگاه سرلشکر ضرغام بسیار خوب است (یکی از نمایندگان- همه جا همین‏ طور است) اما انصاف بدهیم که دستگاه سرلشکر ضرغام وزارت انحصارات و گمرکات خیلی خوب کار می‏کند و یک قسمت عمده آبادی بنادر که خیلی رو به خرابی رفته بود تأمین شده‏ است هر جا که دستگاه گمرکات و انحصارات است خوب شده‏ است مع‏التأسف در بوشهر که دستگاه گمرک خیلی عظمت پیدا کرده و عظمت سابقی را که گمرک درجه یک ایران بود حالا همان شده با یک فرق که ما اسکله نداریم استدعا می‏کنم این را توجه بفرمایید آنچه بد است می‏گویم آنچه هم که خوب است می‏گویم عرض کنم پیشتر در ماه بیش از یک کشتی به بوشهر نمی‏آمد حالا روزانه پنج شش کشتی در بوشهر لنگر می‏اندازد ولی فاصله کشتی با ساحل ۱۲ تا ۱۳ میل است پیاده کردن مال‌التجاره مشکل است این فصل فصل باد شمال است به اصطلاح ما بندری ها می‏گوییم باد شمال آمده است این باد مزاحمت می‏کند برای حمل و نقل و موقعی که کشتی از ساحل فاصله دارد تا بیاورند بوشهر بارها را خالی کنند دچار زحمت می‏شوند اولاً اسکله جزو برنامه است بودجه‏اش هم تصویب شده‏ است من نمی‏دانم اعلان مناقصه اش صادر شده یا نه این را بنده نمی‏دانم به هر مقامی که راجع است تقاضا می‏کنم اقدام کنند چون یک قسمت از عرایض بنده به عرض رسیده و بعضی‏هایش اشاره شده‏ است که ابلاغ بشود به شما عرض می‏کنم این یکی راجع به وزارت گمرکات و انحصارات است و بنده به نام مردم جنوب و اهالی بوشهر خواهان اسکله و پرت بوشهر هستم آقایان ما به راه افتاده‏ایم مملکت به راه افتاده بنده یادم می‏آید که یکی دو سال پیش بود که شرفیاب‏ بودیم فرمودند که یک کسی در روزنامه نوشته است که ما محکوم به فنا و توقف هستیم فرمودند خیر ما محکوم به پیشروی هستیم ما پیش می رویم همین چیزهایی که اشاره کردند جناب آقای صارمی به ما فارسی‎ها خیلی منت ندارند خیلی کار برای ما نکرده‏اند اما چون به راه افتاده‏ایم ما کار می‏کنیم می‏دویم مسلماً دستگاه هم با ما کمک می‏کند از این دستگاه که اسمش کود شیمیایی یا به عقیده بنده لوله گاز که تنها کود نیست و سوخت ما را تأمین می‏کند بنده سپاسگزارم بنده عکسی دارم از میدان‏های جنگلی فارس که اتومبیل تویش پیدا می‌شود این دفعه در محضر حضرت سردار بودیم می‏رفتیم با طیاره نقاطی را بنده حضورشان معرفی می‏کردیم چون در حدود ده بیست سال پیش آنجا را دیده بودند فرمودند که جنگل‏های آنجا کو؟ عرض کردم در اینجا دیگر درخت نیست چون قسمت آنجا ملک‌شان بوده و فروخته اند و الان هم هیچ ندارند فعلاً جنگل نیست در فارس شاید اگر لوله گاز بیاید از مضیقه سوخت راحت می‏شویم بنابراین چه بهتر که لوله

گاز آمد و خیلی چیزهای دیگر الان خانواده معدل یک جا چند میلیون متر در شهر شیراز زمین داده است آری هنرستان و غیره و غیره همه مردم راه افتاده‌اند و دارند کار می‏کنند از دستگاه قضایی هم راضی هستم عجاله مأمورین فارس خیلی خوب هستند بنده بدی سراغ ندارم اگر هم باشد نمی‏تواند کار بکند هر جا هم کسر داریم انشاءالله لطف می‏فرمایید و برای بوشهر و برازجان هم می‏فرستید و درست می‌شود بعضی دستگاه‏های دیگر خیلی خوب کار کرده‏اند و خیلی خوب کار می‏کنند مخصوصاً شهر شیراز و شهرستان‏ها تابعه شیراز بعضی جاهای دیگر اگر دست‌شان نرسیده بنده ایرادگیر نیستم و شخصی نیستم که در سایه هجوم و بدگویی چیزی بخواهم با خواهش و التماس عرض می‏کنم و اینجا راجع به آب بوشهر خیلی صحبت شده‏ است به ‏نظر بنده دیگر جنبه شوخی و تفریح کم‌کم پیدا می‏کند اما عرض کنم تنها بوشهر نیست بندر گناوه و بندر دیلم هم هست اعلیحضرت همایونی دو جا را حضوراً امر فرمودند که‏ باید برای گناوه و دیلم آب بیاورند بنده این را به رئیس آبیاری عرض کردم و خود جناب آقای نخست‏وزیر هم بودند اما بنده مأمورم که بگویم گناوه آب ندارد بندری است که بعد از این یک بوشهر بزرگی خواهد شد و خود جزیره خارک یکی دو سال دیگر در ردیف آبادان می‏شود گناوه یک شهر عظیمی می‏شود گنجایش هم دارد عملیات عجیبی هم در آنجا می‌شود یعنی تقسیم املاک و واگذاری املاک به مردم خیلی توسعه پیدا می‏کند بنابراین آب لازم دارد بندری لم یکی از بنادر قدیمی ایران است ببخشید شما دیلم می‏گویید ولی چون در محل می‏گویند دی لم بنده زبان محل را به عرض رساندم فرمودند که آب باید برای اینجا بیاورند از رودخانه زهره می‏توانند بیاورند حالا خودتان مطالعه بکنید و مطالعه هم شده‏ است راجع به بوشهر پروژه و برنامه و اعتبار همه چیز تمام شده‏ است دو میلیون وزارت جنگ داده است دو میلیون شرکت نفت و یک قسمت را هم گمرک و جاهای دیگر داده‏اند این را بنده می‏دانم که یک جریاناتی داشت ولی حالا هیچ اطلاع ندارم چون در این مدتی که قریب سی چهل روز نبودم روزنامه نخواندم و اطلاع ندارم استدعا می‏کنم همان ‏طور که جناب آقای صارمی‏ فرمودند‏ دولت در نظر بگیرد بنده ماده و چیزی ندارم که از لحاظ آیین‏نامه بگویم فقط خواهش می‏کنم که انجام بدهند مطالب دیگری هم داشتم که نمی‏دانم وقت دارم یا نه.

رئیس- یک دقیقه دیگر وقت دارید

دشتی- خیلی معذرت می‏خواهم انشاءالله وقت بکنم این تلگرافات و نامه های پر از امضا امضای ساختگی نیست خون مذکور کرمی نیست امضای ساختگی و جعلی نیست مردم اینها را نوشته‏اند چون بنده همه آنها را می شناسم همه امضاها به چشمم آشنا است امضای ساختگی باشد می‏فهمم این چیزها هنوز به آنجا سرایت نکرده است تمدن ساختگی به مردم فارس ما اثر نکرده است تمدن ساختگی به مردم فارس ما اثر نکرده که به امر کور کرم علامت خون بگذارند از این جهت هر وقت هر چه گفته اند پر از حقیقت است این را در خاتمه عرض می‏کنم که پناه دلیران زمین- گل است و گلاب و استخر گزین (احسنت- احسنت)

رئیس- آقای حشمتی‏

حشمتی- چندی پیش به حکم وظیفه وطن‏پرستی یک عرایضی در اینجا کردم که شنیدم به کرات عرایض مرا رادیوهای خارجی تخطئه کرده‏اند بنده متأثر نیستم که چرا آنها حرف‏های مرا تحریف کرده‏اند زیرا من به خوبی می‏دانم که تاکتیک کشورهای کمونیستی همین است که هر کس حق بگوید زبانش را ببرند برای این که کسی جرأت نکند حرف حسابی بزند و اعصاب آنها را خرد بکنند ولی خوشبختی من این است که این حرف‏های آنها خودشان هم می‏دانند از طرف یک اقلیت کوچکی است که کشورهای وسیعی را امروز در استثمار دارند همه می‏دانند این نظریاتی که اینها ابراز می‏کنند نظر آن ما در چینی بدبخت نیست که امروز از جگر گوشه خودش جدا شد و در منت‌های بدبختی زندگی می‏کند نظر آن کشاورز او گرایینی نیست که امروز در زیر پوغ کمونیستی دارد دست و پا می‏زند و یک اقلیت کوچک که تاریخ سابقه ندارد به یک قسمت بزرگی از دنیا حکومت می‏کند ما نه تنها اوقات‌مان تلخ نیست که ما را تخطئه بکنند بلکه به حال این بدبخت هایی که امروز سی است دنیا دست های آنها را بسته و یک عده‏ای رجاله و اوباش به آنها حکومت می‏کنند دل‌مان می‏سوزد و از خدا می‏خواهم که یک روزی آزاد بشوند و مثل ما بتوانند بیایند اینجا حرف‏های خودشان را بزنند (انشاءالله) حتی دیشب گفته بودند که این حشمتی هی از ۲۵۰۰ سال سلطنت ایران صحبت می‏کند این حرف‏ها چیست معلوم می‌شود او ذوق ادبی هم ندارد بنده ادعا نکردم که ذوق ادبی دارم ولی مگر این یک حقیقتی نیست که ما ۲۵۰۰ سال است که رژیم سلطنتی داریم؟ (صحیح است)

آیا این یک حقیقتی نیست که کشوری که ۲۵۰۰ سال یک رژیمی را داشته باشد لابد به آن رژیم علاقه دارد؟ (صحیح است) بلی کشور ما ۲۵۰۰ سال است که رژیم سلطنتی دارد و ما از پادشاهان خودمان همیشه خاطرات خوب داریم وقتی ما یاد کورش کبیر را می‏کنیم به هیچ وجه ایوان مخوف در نظرمان مجسم نمی‌شود آن روزگاری که پادشاهان بابل و کلده افتخار می‏کردند که از پوست بدن انسان قلاع خودشان را می‌پوشانند آن روز پادشاه ما کورش کبیر آزادی مذهب و عقیده به دنیا دارد (صحیح است) ما چطور می‌شود از یک چنین مردانی خاطره خوب نداشته باشیم (احسنت)

آنها به مقام سلطنت حمله می‏کنند آنها با مقام سلطنت بد نیستند اگر بد بودند دو سال پیش به مقام سلطنت آن همه احترام نمی‏گذاشتند آنها می‏خواهند رشته نظم ملت ایران را از هم بگسلند (صحیح است) آنها نشان دادند که در تملق گویی هم دست کمی از کسی ندارند هنوز هم پالتویی که که به خواهر پادشاه ما دادند روی دوش خواهر پادشاه من است یعنی اینها دلسوزی برای ملت ایران ندارند آنها شنیده‏اند که در تاریخ همیشه ایرانی در تحت رهبری یک مرد بزرگ خودش را نشان داده است آنها یادشان هست که وقتی که اسکندر رسید به دشت اربل در اینجا وقتی قشون اسکندر مواجه شدند با سوار نظام داریوش دیدند هیچ ممکن نیست با این سوار نظام جنگ بکنند به خدعه دست زدند و انتشار دادند که داریوش کشته شده‏ است و روی این اصل معکوس کردند قشون ایران را و آن بدبختی تاریخی را برای ما ایجاد کردند این رادیوها باید بدانند که ملت ایران دیگر آن گول را نمی‏خورد و هیچ وقت این اشتباه را نمی‏کند و چندین قرن تن به بدبختی و مذلت نخواهد داد (صبح است) (احمد مهران- کنگره خاورشناسان هم الان تشکیل است رسیدگی می‏کنند) آنها دلسوزی برای که می‏کنند؟ در ایران که چند طبقه بیشتر نیست یک طبقه روحانیون و اکثریت مردم شاه‌دوست و مذهبی این مملکت اینها که در قانون اساسی‏شان می‏گویند مذهب تریاک ملت‏ه است (خرازی- با خدا اصلاً مخالفند) خوب اینها چه می‏گویند روحانیون ایران می‏دانند که سرنوشت روحانیون کشورهای مذهبی روسیه را در پیش دارند همان شهر مسکو که می‏گفتند شهر مقدس و تمام سطح مسکو را کلیساها پوشانده بود و بعد آن کلیساها را آوردند به اصطبل تبدیل کردند این اکثریت هیچ وقت گول نمی‏خورند و به علاوه این را فهمیده اند که خارجی هیچ‏ وقت به حال ایرانی دلسوزی نکرده است که این دفعه دوم باشد (صحیح است)

این را همه مردم به حکم فر است فهمیده اند یک طبقه‏ای است طبقه تاجر و مالک این هم که تکلیفش معلوم است این هم روی پیشانی شان نوشته شده‏ است تو کجایی هستی تاجر برو آن طرف این هم گول نمی‏خورد می‏ماند یک طبقه نظامی و ارتشی بنده کاری ندارم به احساسات شاهدوستی و وطن‏پرستی اینها این قدر شعور دارند و فهمیده‌اند که وقتی که ارتش های تزار به انقلاب کمک کردند و این آقایان را هم آوردند و بر مسند قدرت نشاندند تمام افسران سابق روسیه را از دم تیغ گذراندند دلیلش هم این است که بعد از آنها حتی یک ستوان دوم قدیمی به هیچ مقامی نرسید اگر هست بگویند جز بودینی و روشبلف که دو تا سرجوخه بوده‏اند بگویند که اگر و تا ستوان دوم ارتش قدیم که کشور خودشان را به آن بدبختی انداختند و به مجازاتش هم رسیدند امروزه هم ستوان دوم ایرانی لااقل یک تصدیق متوسطه زیر بغلش دارد آن قدر تاریخ خوانده و به این چیزها آشنا شده که گول نخورد یک مرتبه گول می‏خورند دو بار گول می‏خورند ولی چند هزار دفعه گول نمی‏خورند یک طبقه روشنفکر هستند خیلی خوب این طبقه روشنفکر ببینم در وضع کمونیستی چه وعیتی دارند وقتی انقلاب شد خوب این روشنفکرها انقلاب راه انداختنه بودند کارگر معدن که انقلاب راه نینداخته بود بعد که انقلاب شد هر کس که عینک داشت می‏گشتند آن که عصا داشت به جرم روشن فکری می‏گشتند بعد دیدند عصایی و عینکی پیدا نمی‏شود گفتند هر کس کف دستش پینه دارد به طرف آنها برود هر کس پینه ندارد او را بکشند مگر این چیزها را فراموش می‏کنند حالا حشمتی ذوق ادبی دارد یا ندارد این به اصل موضوع چه ارتباطی دارد دلیل دوم کدام روشنفکر آمد به مقامی رسید کدام مدیر مدرسه اسمولنک آمد به فلان مقام رسید همین دموکرات‌های قلابی ما وقتی که یک عده از آقایان به خیال این که به بهشت می‏روند حتی یک عده از افسران ما به آنجا رفتند غلام یحیای گاریچی را آوردند بالای سرشان و بعد بی‌ریای بند باز را آوردند وزیر فرهنگ کردند آن وقت فهمیدند که رژیم کمونیستی یک رژیم ایدئولوژیکی است نه رژیم مخالف سرمایه این آقای مهران که یک عمر با یک فکری زندگی کرده این دیگر نمی‏تواند عامل کمونیستی خوبی بشود عامل کمونیستی حزب کسی است که بتواند صدها هزار نفر را از دم مسلسل بگذراند یک نفر معلم مدرسه که قلبش مثل گنجشک می‏ماند نمی‏تواند آدم بکشد به این دلیل به درد کمونیست‏ها نمی‏خورد (صحیح است) این را باید بدانند که پل های عقب‌نشینی همه بسته شده آنها که تصور می‏کنند در دنیای کمونیستی برای فکر آزاد برای شرافت برای آزادی فردی جایی هست اینها هستند که دچار اشتباه و گمراهی هستند و آنها هستند که یک روزی خدای نکرده پشیمان خواهند شد و گریه خواهند کرد و هیچ سودی نخواهد داشت (صحیح است) اینها موضوعاتی است که ما می‏دانیم اینها صحبت‏هایی نیست که آنها بگویند حشمتی ذوق ادبی ندارد حالا برای این که نشان بدهم که ذوق ادبی هم دارم عرض کنم که به قول مرحوم عشقی که می‏گفت شما هم که به هر چه که خوب است ماه می‏گویید ما هم به هر چه که

خوب است شاه می‏گوییم ما هم به هر آنچه که خوب است شاه می‏گوییم مگر نه این است که هر کار خوبی را می‏گوییم شاهکار مگر نه این است که هر راه خوبی را می‏گوییم شاهراه و هر میوة خوبی را می‏گوییم شاه میوه پس خوبی شاه با تمام خوبی های ما توأم است این هم برای این که رادیو مسکو نگوید بنده ذوق ادبی ندارم بلی شاه غزل می‏گوییم آن بیت از غزل را که از همه بهتر است شاه بیت می‏گوییم خوبش را می‏گویند شاه بیت این را هم می‏دانیم اما انتقاداتی را که ما از کشورهای هم مسلک خودمان داریم امروز ما خواهی نخواهی در جلوی یک سیل عظیم قرار گرفته‏ایم و بار مسئولیت آیندگان را به گردن گرفته‏ایم و در مقابل تاریخ ایران مسئول خواهیم بود اگر غفلتی بکنیم ولی در عین حال آیا ما به آزادی خدمت نمی‏کنیم، ما از هم مسلکان خودمان این انتظار را داریم که اینها اگر اختلافی ما بین خودشان دارند اینها را موقتاً رفع بکنند این مسائل اقتصادی را این قدر به این مسائل سیاسی ترجیح ندهند (صحیح است)

این آقای وزیر بهداری دور این کشور قرنطینه گذاشته است برای این که اگر کسی وبا داشته باشد طاعون داشته باشد نیاید وارد مملکت بشود مگر اکثریت مردم این مملکت می‏دانند تکلیف‌شان چیست؟ فقط این انتظار را داریم که آنها بنشینند اگر اختلافی دارند رفع کنند آن قدر روی این طناب باریک بازی نکنند امروز دیگر آن سی است های سرادواردگری درست نیست امروز آسیا در بدبختی است آنها به اروپا توجه می‏کنند آنها موضوع برلن را مستمسک می‏کنند که چین را بخورند چه فایده دارد که تجارت فلان کشور در چین ده سال جلوتر باشد از فلان کشور تنها کارها مربوط به این نسل حاضر نیست یک فکری هم برای نسل آیندتان بکنید امروز که شما اروپا را صنعتی کردید مگر این صنعت به بازارهای تجارتی آسیا و به مواد خام آسیا احتیاج ندارد؟ ما نمی‏گوییم برای خاطر ما برای خاطر خودتان برای خاطر موقعیت جغرافیایی ایران اگر ایران از بین برود این پیمان آتلانتیک به چه درد می‏خورد؟

شما برای چه آتلانتیک دارید کشور آلمان به چه درد می‏خورد می‏خورد که این اقیانوس هند است که اهمیت دارد نمی‏خواهم که سی است یاد آنها بدهم دستور به آنها بدهم فقط می‏خواهم توجه کنند حالا موقعی نیست که بیایند نفت را ارزان کنند خریدار که از این ارزانی استفاده نمی‏کند نفت خام ارزان می‌شود نفت تصفیه شده که ارزان نمی‏شود قیمت تصفیه شده همان قیمت سابق را دارد اینها را ما وظیفه داریم در مقابل وجدان‌مان در مقابل وطن‌مان در مقابل پادشاه خودمان بگوییم ما یک ملت غرغرو هستیم این فرانسوی ها هم غرغرو هستند در زمان ناپلئون که سربازان فرانسه غرغر می‏کردند ما می‏خواهیم غرغر کنیم ما برای همین که غرغر کنیم دوست نداریم کمونیسم بشویم کمونیست‏ها هم نمی‏توانند غرغر کنند ولی ما امروز باید بدانیم غرغرهای دو سال و پنج سال پیش تا امروز فرق دارد ما باید یک صف محکمی را تشکیل بدهیم و در پشت سر پادشاه خودمان بایستیم تاریخ دنیا بعدها قضاوت خواهد کرد که یک ملت کوچکی پیدا شد که در سرحد کشور عظیم شوروی بگوید من آزادم و من آزادی می‏خواهم (صحیح است) هر که را طاوس خواهد جور هندوستان کشد ما اگر آزادی می‏خواهیم باید تحمل تمام ناراحتی ها را بکنیم امروز دیگر موضوع غرغر نیست آقای دولت‌آبادی خوب می‌دانند ایلات ما هر وقت از خارج بهشان حمله می‌شود اختلافات خودشان را ول می‏کنند می‏روند آن دشمن تکلیفش را معین می‏کنند بعد می‏آیند سراغ کار خودشان ما هم تکلیف این آقایان را روشن کنیم بعد بیاییم سراغ غرغر خودمان (احسنت- احسنت)

صدرزاده- خیلی ادیبانه بود.

۳- تقدیم لایحه اقدامات تأمینی به وسیله آقای وزیر دادگستری‏

رئیس- وارد دستور می‏شویم آقای وزیر دادگستری‏

وزیر دادگستری (دکتر هدایتی)- بنده امروز از پیشگاه محترم مجلس شورای ملی اجازه می‏خواهم که چند کلمه‏ای راجع به یک موضوع بسیار مهم اجتماعی که رسیدگی و بررسی به آن موضوع که می‏توانم بگویم یک بلای اجتماعی است نه در ایران بلک هدر تمام دنیا کلمه عرض کنم این بلای اجتماعی جرم است بر طبق امار جزایی که از بیست سال پیش به این طرف در مملکت ما و در وزارت دادگستری تهیه شده‏ است روز به روز بر تعداد مجرمین افزوده شده‏ است (بعضی از نمایندگان- همه دنیا این طور است) بلی همه جای دنیا این طور است و مخصوصاً بر تعداد تکرارکنندگان جرم یعنی کسانی که یک مرتبه مرتکب جرم شده‏اند و بعد از محکومیت و اجرای مجازات مجدداً تن به ارتکاب جرم می‏دهند تعداد اینها فوق‏العاده افزایش یافته است بدون تردید ظرف این بیست سال جمعیت کشور افزایش یافته و همچنین بسیاری از جرایم هست که مولود پیشرفت ترفیعات علم و صنعت است به عنوان‏ مثال خدمت آقایان عرض می‏کنم تمام جرایم راجع به رانندگی قتل و جرح و ضرب غیرعمد اینها تمام مربوط به پیشرفت اتومبیلم است که در گذشته نبود راجع به چک که امروزه تعدادش بسیار زیاد است و همچنین سایر اوراق بهادار مربوط است به توسعه مبادلات تجارتی و پیشرفتی که در وسایل حمل و نقل پیدا شده‏ است همچنین جرایم اسیدپاشی و بعضی از اقسام جعل که مربوط است به ترقیات علوم فیزیک و شیمی با وجود این جرایم تازه‏ای پیدا شده‏ است و جمعیت زیاد شده‏ است همان جرایم سالیان باز اگر ملاحظه بفرمایید تعدادش افزایش یافته است از قبیل سرقت های کلاهبرداری و خیانت در امانت و امثالهم و البته این وظیفه مسئولین جامعه است که مطالعه کنند و بررسی کنند و عوامل ازدیاد جرم را در نظر بگیرند (صحیح است- احسنت) باید دانست آیا همین طور که شهرت دارد ازدیاد جرایم مربوط است بعدم اجرای قوانین یا آن طوری که بعضی دیگر می‏گویند مربوط است به حس گذشت و ارفاق زاید قضات کشور که همه روزه جراید در روزنامه‏های‌شان می‏نویسند و از روی نوشته‏های آنها هم این عقیده در مردم ایجاد می‌شود که قضات متهم اند با ارفاق زیاد و در نتیجه ارفاق و گذشت آنها است که مردم رعب و هرأس از عدلیه ندارند و باز مرتکب جرم می‏شوند علوم جزایی و امار جزایی به کلی عکس این نظریه را ثابت می‏کند پیشرفت جرایم و ازدیاد آنها در حد خیلی کمی مربوط است به اغماض و افراط و ارفاق قضات و عوامل و مبانی دیگری دارد که باید به آنها توجه شود دانشمندان جزایی در تمام دنیا امروز معتقد شده‏اند که یک دسته از مجرمین هستند که آنها را مجرمین به عادت می‏گویند کسانی که سجل جزایی آنها پر است از تعداد جرایمی که مرتکب شده‏اند و باز هم به مجرد خلاصی از زندان پیرامون جرم می‏گردند و ثابت از روی تجربه که مجازات در روی آنها اثر ندارد امروزه علم دستور می‏دهد که این قبیل مجرمین را طوری باید از جامعه دور نگه داشت که اساساً در معرض ارتکاب جرم نباشند یا اشخاص بدبخت و مفلوکی که از روی استیصال تن به فحشا می‏دهند یا کسانی که راه فحشا و قوادی یا سایر کارهای بی‏شرفانه امرار معاش می‏کنند اینها اگر دارای حرفه شرافتمندانه‏ای باشند کاری بلد باشند شاید اگر به جرم معتاد نباشند از ارتکاب جرم دست بکشند و به حقوق خود امروز توجه می‏کند که این قبیل مجرمین را یعنی مجرمین معتاد اصلاح پذیر را در کارگاه‏های کشاورزی و صنعتی به آنها کار شرافتمندانه یاد داده تا بتوانند با اشتغال به آن شغل به زندگی خودشان ادامه بدهند همچنین علم ثابت کرده است که بسیاری از جرایم در تحت تأثیر الکل یا تریاک و مشتقات آنها صورت می‏گیرد یعنی ثابت شده که اگر آن شخص اعتیاد به استعمال مسکرات نداشت مرتکب جرم نمی‏شد عقل سلیم حکم می‏کند که پیش از مجازات از چنین مجرمینی رفع اعتیاد بشود همچنین مجازات به حال اطفال نه فقط مفید نیست بلکه مضر است و سرنوشت اطفال را بایستی از مباحث حقوق خود خارج کرد و به وسیله تعلیم و تربیت آنها را اصلاح کرد از این روست گفته‏اند پیشگیری بهتر از معالجه است برای این که با این آفت و با این دسته از مجرمین که امروز عرض شد مبازره شود در دنیا ثابت شده‏ است که مجازات دربارة آنها تأثیر ندارد و باید به حربة دیگری متوسل شد که در عرض مجازات قرار گرفته این حربه را اقدامات تأمینی می‏گویند اقدامات تأمینی وسایلی هستند برای جلوگیری از تکرار جرم و معنی آن این است نگاهداری یک دسته از مجرمین که اصلاح‌پذیر هستند در مؤسسات مخصوص و به مدت نامعین برای حفظ جامعه از خطر آنها این حربه جدید در حدود بیست سال است که در قوانین جزایی کشورهای مختلف پیش‏بینی شده‏ است و با مطالعه‏ای که خود بنده به آن طور که عرض کردم کرده‏ام و از روی امار ثابت شده‏ است در ممالکی که اقدامات تأمینی را به کار برده‏اند این قوس صعودی جرایم که در کتاب‏های حقوق جزا همه ساله سیر صعودی خودش را ادامه می‏دهد تغییر پیدا کرده و از تعداد مجرمین کاسته است به همین جهت وزارت دادگستری که مأموریت اصلاح اساس دادگستری کشور به عهده آن واگذار شده‏ است لایحه‏ای در خصوص اقدامات تأمینی و مؤسسه‏ای که باید این اقدامات در آن اجراشود پیش‏بینی کرده است، البته چون ساختن این مؤسسات وقت لازم دارد، پنج سال برای ساختن آنها به دولت مهلت داده شده‏ است که بعد از ساختن و تأسیس این مؤسسات اقدامات تأمینی که در این لایحه پیش‏بینی شده‏ است به موقع اجرا گذاشته بشود. (احسنت)

رئیس- لایحه به کمیسیون‏های مربوطه فرستاده می‌شود.

۴- اعلام وصول لوایح رسیدگی به جرایم عمومی افسران و اساس‏نامه شرکت ملی نفت ایران از مجلس سنا

رئیس- دو لایحه از مجلس سنا رسیده است. یکی مربوط است به طرز رسیدگی به جرایم عمومی افسران که چاپ می‌شود و به کمیسیون‏های مربوطه ارجاع می‏شود، یکی هم راجع به اساس‏نامه شرکت ملی نفت است که به کمیسیون‏های خاص نفت فرستاده می‌شود.

۵- طرح گزارش کمیسیون بهداری راجع به اصلاح قانون منع کشت خشخاش و استعمال تریاک‏

رئیس- لایحه اصلاح قانون منع کشت خشخاش و منع استعمال تریاک مطرح است، فوریتش را مجلس قبلاً رأی داده است، حالا شور دوم لایحه است گزارش کمیسیون‏ها قرائت می‌شود: (به ‏شرح ذیل خوانده شد)

گزارش از کمیسیون بهداری به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون بهداری لایحه ارسالی از

مجلس سنا راجع به اصلاح قانون منع کشت خشخاش و استعمال تریاک را با حضور آقای وزیر بهداری مورد شور و رسیدگی قرارداده موارد مصوبه مجلس سنا را با اصلاحاتی تصویب نمود و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‏دارد

ماده ۱- مواد مخدره مذکور در این قانون به‏ دو دسته تقسیم می‌شود

اول- مواد افیونی که شامل تریاک و سوخته تریاک و شیره و سایر ترکیباتی می‏شود که دارای مواد مزبور باشد.

دوم- سایر ادویه مخدره اعم از مشتقات تریاک (مانند مرفین و هرویین) و کوکایین و مواد مخدره صنعتی و شیمیایی که در فهرست ادویه مخدره سازمان ملل متحد تعیین شود و یا سازمان بهداشت جهانی مراقبت در مصرف آن را ضروری شناسد.

فهرست مواد مخدره مذکور را وزارت بهداری به تفکیک تنظیم و پس از تصویب هیئت وزیران هم زمان با این قانون یک نوبت در روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی و سه نوبت متوالی در یکی از جراید کثیرالانتشار مرکز منتشر خواهد شد وزارت بهداری می‏تواند با تصویب هیئت وزیران در فهرست مواد مخدره مشابان که از طرف وزارت بهداری در فهرست مواد مخدره تجدید‏نظر نماید.

تبصره ۱- حشیش و مواد مخدره مشابان که از طرف وزارت بهداری در فهرست مندرج در این ماده تعیین خواهد شد از نظر مقررات این قانون در ردیف مواد افیونی محسوب می‏شوند.

تبصره ۲- وزارت کشور مکلف است به وسیله استانداری و فرماندهی و بخشداری و ده به آنان فهرست مواد مخدره مذکور در این ماده و مفاد این قانون را در تمام کشور به اطلاع مردم برساند.

ماده ۲- وزارت بهداری منحصراً مجاز است مواد مخدره را که برای مصارف طبی و علمی کشور لازم است تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسانید توزیع نماید آیین‏نامه مزبور قابل تجدید‏نظر خواهد بود.

ماده ۳- برای نظارت و مراقبت در اجرای این قانون و قانون منع کشت خشخاش مصوب هفتم آبان ۱۳۳۴ و هماهنگ کردن اقدامات کلیه مقامات مسئول و تمرکز کلیه امور مربوط به مواد مخدره اداره‏ای در وزارت بهداری به نام اداره کل نظارت بر مواد مخدره تشکیل می‌شود که قائم مقام سازمان منع کشت خشخاش نیز خواهد بود.

ماده ۴- مجازات سازنده یا وارد کننده هر یک از مواد مخدره مذکور در ماده ۱ حبس موقت با اعمال شاقه از پنج تا ۱۵ سال و پرداخت جریمه نقدی معادل مبلغ پانصد هزار ریال برای هر گرم از مواد افیونی و سه هزار ریال برای هر گرم از سایر ادویه مخدره است و در صورت تکرار مجازات علاوه بر جزای نقدی اعدام است.

ماده ۵- هر کس یکی از مواد مخدره مذکور در ماده یک را تهیه کند یا بفروشد یا در معرض فروش گذارد یا بدون مجوز طبی بخرد به حبس موقت با اعمال شاقه و پرداخت جریمه نقدی معادل مبلغ پانصد ریال برای هر گرم از مواد افیونی و سه هزار ریال برای هر گرم از سایر ادویه مخدره محکوم می‌شود. و در صورت تکرار علاوه بر مجازات نقدی به حبس دائم با اعمال شاقه محکوم می‏گردد.

ماده ۶- هر کس محلی برای استعمال مواد مخدره دایر کند یا به نحوی از انحا از این ممر سهیم در منافع باشد و یا با مرتکب اصلی شرکت نماید به جریمه نقدی از ده هزار ریال تا یک صد هزار ریال و حبس مجرد از دو تا ده سال و هر کس به نحوی از انحا معاونت در عمل مزبور نماید به حداقل مجازات مرتکب محکوم می‌شود.

هر کس در محل‌های مزبور قبول خدمت نماید به حبس تأدیبی تا دو سال محکوم می‏گردد و در صورتی که مرتکبین جرایم فوق از مأمورین دولت باشند به حداکثر مجازات مقرره محکوم خواهند شد.

ماده ۷- هر کس یکی از مواد مخدره را مخفی نماید یا از محلی به محل دیگر حمل کند به حبس تأدیبی تا سه سال و پرداخت جریمه نقدی به میزان مقرر در ماده ۱۴ این قانون محکوم می‌شود هر گاه مواد مکشوفه یا محموله بیش از مقدار پنجاه گرم مواد افیونی و یا یک گرم از سایر ادویه مخدره باشد مجازات مرتکب حبس مجرد از دو تا ده سال و جریمه نقدی به میزان مقرر در ماده ۴ این قانون خواهد بود.

تبصره- هر گاه مأمورین کشف و ضبط مواد مخدره تمام یا مقداری از مواد مکشوفه را به نفع متهم از بین برده یا به نفع خود تصاحب نمایند به مجازات مصرحه در این ماده محکوم خواهند شد.

ماده ۸- در هر مورد که دادگاه تشخیص داد که حامل مواد مخدره نبوده و متصدی حمل از طرف دیگری است معاون جرم محسوب و مباشر جرم صاحب مال می‏باشد که به مجازات مجرم اصلی محکوم می‏گردد پرداخت جرایم فقط به عهده صاحب مال خواهد بود

ماده ۹- استعمال هر نوع مواد مخدره ممنوع است هر کس بدون مجوز طبی مواد مخدره را استعمال نماید و یا به دیگری تزریق کند به حبس تأدیبی از شش ماه تا سه سال محکوم می‌شود در صورتی که ماده مخدره مرفین یا هرویین باشد مجرم به حداکثر مجازات مقرر در این ماده محکوم خواهد شد.

ماده ۱۰- مواد مخدره مذکور در این قانون ولو آن که مخلوط با مواد دیگری باشد از نظر مجازات خالص محسوب می‌شود

ماده ۱۱- در موارد مذکور در ماده ۴ و قسمت اخیر ماده ۷ این قانون وسیله نقلیه موتوری حامل مواد مخدره که مال مرتکب بوده و در حین کشف به دست مأمورین افتد به دستور دادستان موقتاً توقیف و در صورت محکومیت مرتکب طبق رأی دادگاه به ملکیت وزارت بهداری استقرار خواهد یافت.

ماده ۱۲- الف- شیره‌کش‌خانه‏ها و محل استعمال مواد مخدره پس از کشف بلافاصله به دستور دادستان شهرستان بسته خواهد شد.

ب- چنانچه محل های مزبور قسمتی از یک خانه مسکونی باشد که اشخاص دیگر در آن سکونت دارند فقط قسمتی که محل استعمال شیره و یا استعمال سایر مواد مخدره بوده است بسته خواهد شد.

ج- چنانچه مالک محل و دایر کننده شخص واحد باشد محل مزبور برای مدت یک سال بسته خواهد شد و چنانچه محل مزبور اجاری باشد اجاره منفسخ و با حضور نماینده دادستان ملک تحویل موجر خواهد شد در صورتی که موجر با علم و اطلاع محل مزبور را بعداً برای استعمال مواد مخدره اجاره دهد و یا واگذار نماید به مجازات معاون جرم محکوم خواهد شد.

تبصره- در مورد محل فروش مواد مخدره پروانه کسب محل مزبور بلافاصله توقیف و در صورت محکومیت متهم باطل خواهد شد.

ماده ۱۳- هر کس مبادرت به کشت خشخاش نماید علاوه بر امحا کشت به حبس با اعمال شاقه از ۳ تا ۱۵ سال و جریمه نقدی معادل یک صد هزار ریال برای هر هکتار اراضی یا کم‏تر که مورد کشت قرار گرفته محکوم می‌شود و در صورت تکرار مجازات مرتکب علاوه بر پرداخت جریمه نقدی حبس دایم با اعمال شاقه است.

تبصره- هر گاه ثابت شود که کشت خشخاش به دستور مالک یا مستأجر یا قائم مقام قانونی آنها به عمل آمده در این صورت اشخاص مزبور علاوه بر پرداخت جریمه معینه به حداکثر مجازات مقرر در ماده فوق و زارع به حداقل قانونی مجازات مزبور محکوم خواهد شد.

ماده ۱۴- هر کس بذر یا گرز خشخاش را نگاهداری یا مخفی کند به حبس تأدیبی از ۲ ماه تا ۳ سال محکوم خواهد شد.

ماده ۱۵- در هر محلی که کشت خشخاش به عمل آید کد خدا مکلف است که بلافاصله مراتب را کتباً به بخشدار حوزه خود گزارش دهد بخشدار باید بلافاصله پس از دریافت گزارش کدخدا جریان را به فرمانداری و بهداری و دادستان شهرستان و نزدیک‏ترین پست ژاندارمری محل اطلاع دهد ژاندارمری موظف است پس از دریافت گزارش بخشدار منتهی تا یک هفته با حضور مأمورین بهداری و کشاورزی و دادستان یا نمایندگان آنها در محل کشت مزبور را محو نمایند و جریان امر را به فرمانداری مربوطه اطلاع دهند در نقاطی که دادگاه بخش مستقل وجود دارد امین صلح در امر امحا کشت خشخاش نمایندگی دادستان شهرستان را خواهد داشت.

ماده شانزدهم- در هر محل که خشخاش کشت شود اعم از آن که قبل یا بعد و یا در موقع برداشت محصول کشف گردد کدخدای محل در صورتی که اطلاع نداده باشد و بخشدار محل در صورتی علم به حبس تأدیبی از یک تا سه سال محکوم خواهد شد و چنانچه بخشدار یا کدخدا نزدیک‏ترین پست ژاندارمری محل را به موقع خود از موضوع مستحضر کرده ولی ژاندارمری اقدام ننموده باشد فرمانده پست مزبور علاوه بر حبس تأدیبی تا ۳ سال محکوم به انفصال دائم از خدمت دولتی می‌شود.

تبصره ۱- در نقاطی که ژاندارمری نباشد فرمانده مأمورین انتظامی محل موظف به انجام تکالیف فرمانده پست ژاندارمری در امر امحا کشت خشخاش بوده و در صورت تخلف از یک سال تا سه سال حبس تأدیبی و انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم خواهد شد.

تبصره ۲- مقصود از رئیس یا فرمانده یا بخشدار یا کدخدای مزبور در این ماده کسانی هستند که مشاغل مزبور را حتی به طور موقت از دو ماه قبل از برداشت محصول تریاک به عهده داشته‏اند

ماده هفدهم- درباره کسانی که به اتهام ارتکاب جرایم مذکور در ماده ۴ و ۵ و ۶ و قسمت اخیر ماده ۷ و مواد ۱۳ و شانزدهم این قانون مورد تعقیب قرار گیرند چنانچه دلایل و قرائن موجود دلالت بر توجه اتهام به آنان نماید قرار بازداشت صادر خواهد شد و در صورت ادامه بازداشت متهم تا تاریخ شروع دادرسی با صدور اولین حکم برائت طبق ماده ۴۸۳ آیین‏نامه دادرسی کیفری فوراً آزاد خواهد شد رسیدگی به جرایم مذکور در این قانون خارج از نوبت به عمل خواهد آمد.

تبصره- در کلیه جرایم مذکور در این قانون هر گاه مرتکبین متعدد باشند جریمه نقدی تضامناً از آنان وصول خواهد گردید.

ماده ۱۸- در کلیه جرایم مذکور در این قانون مواد مخدره فوراً ضبط و در

اختیار وزارت بهداری قرار خواهد گرفت همچنین آلات وادوات جرم تحویل وزارت بهداری خواهد شد تا تکلیف آنها از طرف دادگاه تعیین شود.

ماده ۱۹- درآمدهای حاصل از جرایم مزبور در این قانون پس از پرداخت حق‌الکشف که معادل ۱۵ درصد جرایم مأخوذه خواهد بود و همچنین بهای اجناس مکشوفه و جرایم مذکور در ماده ۲۳ قانون مجازات مرتکبین قاچاق ۲۹ اسفند ۱۳۱۲ باید در حساب مخصوصی در وزارت دارایی تمرکز یابد تا به دستور اداره کل نظارت بر مواد مخدره به مصرف درمان معتادین و ایجاد بیمارستان برای درمان آنها و آزمایشگاه مواد مخدره در صورت ضرورت خرید وسایل نقلیه و وسایل کشف برای مبارزه با مواد مزبور برسد.

ماده ۲۰- از نظر اجرای مقررات این قانون مأمورین ژاندارمری و شهربانی به عنوان‏ ضابطین دادگستری انجام وظیفه می‌نمایند و در هر نقطه که وزارت بهداری مقتضی بداند می‏تواند موضوع را به مأمورین گارد مسلح گمرک و یا مأمورین مرزبانی و یا بازرسان مخصوص وزارت بهداری ارجاع نماید و در این صورت مأمورین مذکور هم ضابط دادگستری محسوب و به ترتیب مقرر در قانون آیین دادرسی کیفری تحت تعلیمات دادستان محل باد انجام وظیفه نمایند.

تبصره- کسانی که مأمور تعقیب جرایم مذکور در این قانون می‌باشند و با علم به این که جرایم مذکور در این قانون از طرف اشخاصی ارتکاب یافته از انجام وظیفه‎ای که برای تعقیب دارند خودداری نمایند به اشد مجازاتی که برای مرتکبین معین شده محکوم خواهند شد.

ماده ۲۱- هر یک از کارمندان دولت یا شهرداری‏ها و مؤسسات وابسته به آنها که معتاد به استعمال مواد مخدره باشند تا ترک اعتیاد از خدمت برکنار می شوند مقصود از برکناری انتظار خدمت بدون حقوق در مورد کارمندان رسمی و اخراج از خدمت در مورد سایرین است.

ماده ۲۲- از تاریخ اجرای این قانون آن قسمت از قانون منع کشت خشخاش مصوب آبان ماه ۱۳۳۳۴ و سایر مواد مجازاتی که در قوانین دیگر مغایر با این قانون وجود دارد در قسمتی که مغایر است ملغی است.

ماده ۲۳- وزارت بهداری باید وسایل معالجه معتادین را فراهم نمایند و دولت ملزم است که اعتبار کافی برای این منظور در اختیار وزارت بهداری بگذارد.

ماده ۲۴- وزارتخانه‏های بهداری دادگستری- کشور- جنگ و انحصارات و گمرکات مأمور اجرای این قانون می‏باشند.

مخبر کمیسیون بهداری- دکتر سعید حکمت‏

گزارش از کمیسیون دادگستری به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون دادگستری در چندین جلسه با حضور آقایان وزرا دادگستری و بهداری با لایحه اصلاح قانون منع کشت خشخاش و استعمال تریاک رسیدگی و مواد جزایی آن را با اصلاحاتی به تصویب رسانید اینک گزارش آن را در تأیید خبر کمیسیون بهداری به مجلس شورای ملی تقدیم می‏دارد.

مخبر کمیسیون دادگستری- عمیدی نوری‏

رئیس- آقای طباطبایی قمی مخالفید؟

طباطبایی- بلی‏

رئیس- بفرمایید

احمد طباطبایی- بنده معتقدم این قانون منع کشت خشخاش یکی از بهترین قوانینی بوده است و باز خیال می‏کنم آنهایی که در این فکر افتاده اند اعم از آنهایی که قانون را به مجلس آوردند یا آنهایی که تصویب کردند یا آنهایی که جلوگیری از کشت کرده‏اند یا آنهایی که جلوگیری از استعمالش کرده‏اند همه آنها پیش خدا مأجورند، همه‌شان مأجورند ولی چیزی را که بنده اینجا می‏خواستم عرض کنم یک قسمت هایی بود که جناب آقای وزیر دادگستری قبل از طرح این قانون مطالبی راجع به ازدیاد جرم و تکرار جرم در این مملکت از ده سال قبل به این طرف فرمودند بنده خیال می‏کنم که اگر بنا بود یک مملکتی با وضع قانون اصلاح بشود مملکت ما بهشت روی زمین بود برای این که هیچ مملکتی بقدر مملکت ما قانون ندارد ما خیلی قانون داریم یعنی یک قوانینی داریم ما اگر بریم در خرج از این مملکت بگوییم ما یک قوانینی داریم که اگر کسی گل قردن را به جای زعفران فروخت باید تا شش ماه حبس بشود به ما می خندند می‏گویند مگر می‌شود گل قردن را به جای زعفران به فروشند ما باید بگوییم می‌شود و ما قانونش را هم داریم یا اگر برویم بگوییم که ما در مملکت‌مان قانونی داریم که اگر کسی سیب‌زمینی را به جای روغن فروخت چند سال یا ماه حبس شود به ما می خندند خیلی قوانین ما داریم که گفتنش در خارج خجالت‌آور است (صدرزاده- ولی بسیاری از این چیزها را از خارج آوردند) آن مردمی که می‏گویند اگر تورم اسکناس پیدا شود موجب ورشکستگی اقتصادی می‏شود و بنده عقلم نمی‏رسد که چطور اگر اسکناس زیاد بشود موجب ورشکستگی اقتصادی است این را عقلم نمی‏رسد ولی این را می‏فهمم که اگر در یک کشوری قانون تورم پیدا کرد موجب ور شکستگی اخلاقی است‏ مملکت ما متأسفانه دچار این وضع شده ما دچار تورم قوانین جزایی شده‏ایم و این بلاشک ورشکستگی اخلاقی است بنده همان‏ طور که در مقدمه عرض کردم خیال نمی‏کنم ما با قوانین اصلاح بشویم ما باید با ایمان اصلاح بشویم اگر ایمان نبود ما اصلاح نمی‏شویم هر قدر هم قانون وضع کنیم ما یک وقتی می‏گوییم آقای دولت شما بیایید اگر کسی دزدی کرد اگر کسی مال کسی را برد انگشت‌هایش را ببرید به ما می‏گویند که این قانون ارتجاعی است و مال ۱۳۰۰ سال قبل است ما می‏گوییم بسیار خوب حرف حسابی است اما بعد می‏بینیم که قانون می‏آورند که اگر کسی هرویین ساخت اعدامش کنید من نمی‏دانم چرا این ارتجاعی نیست؟ و آن ارتجاعی است، آن دزدی می‏کند به جامعه لطمه می‏زند می‏گویید ارتجاعی است اما اعدام ارتجاعی نیست؟ البته از لحاظ جامعه بنده معتقدم قوانین لازم باید وضع بشود جلوگیری از هر بی‌نظمی بشود ولی جناب آقای وزیر دادگستری الان پشت این تریبون فرمودید من الان در ضمن این که می‏خواستید این قانون را مطرح کنید یادم آمد عدم رضایت مردم از دستگاه به واسطه این که فرمودید قضات ارفاق می‏کنند این را بدانید در هر جرمی در هر مجازاتی اگر قرار شد که مجازات متناسب با جرم نباشد آن قانون اجرا نمی‏شود این را بدانید بنده نظرم است در زمان سلطنت رضا شاه خدا بیامرزدش قانونی وضع شد به این که اگر کسی از مرز ایران طلا خارج کرد اعدام شود یک زنی را مشرف می‏شد به عتبات و از مرز خارج شده بود این دارای یک سینه ریز طلایی بود آقایان همه می‏دانند آن وقت‌ها زن‏ها همه دارای طلای نسبتا زیاد بودند در خانه هر رعیت دو سیر، سه سیر طلا پیدا می‏شد این زن را گرفته بودند برده بودند به دادسرای کرمانشاه خوب روی آن قانون طلا خارج کرده بود ولی نمی‏شد که مستنطق قرار اعدام صادر کند مستنطق قرار منع تعقیب صادر کرد و دادستان هم موافقت کرد از این قرار گمرک استیناف داده بود قرار را تأیید کردند همه این قرارها و این تأییدها آن روز مخالف قانون بود ولی وقتی داور به عرض اعلیحضرت رسانده بود اعلیحضرت فرموده بود که حق به جانب این قضات بوده است من کی گفته بودم که اگر کسی از مملکت رفت بیرون و ساعت طلا داشت اعدامش کنید من گفته بودم که اگر کسی طلا از مرز به عنوان‏ قاچاق خارج کرد اعدام شود خو استم بهتان قضات وقتی نگاه کردند دیدند مجازات مناسب با جرم نیست اجرا نمی‏کند و یک راهی پیدا می‏کنند برای فرار آن وقت نگاه می‏کنید که جرم تکرار می‌شود چرا؟ برای این که مجازات متناسب با جرم نیست و اجرا نمی‏کنند یک راهی پیدا می‏کنند برای برائتش آن وقت نگاه می‏کنید جناب آقای وزیر دادگستری می بینید که جرم تکرار می‌شود چرا برای این که مجازات طوری بوده است که قاضی نتوانسته اجرا کند و زیر بار نرفته من خدا می‏داند همین طور که نگاه به این دادگستری می‏کنم من قاضی سراغ ندارم که برای دو گرم تریاک مرتکب را ۱۵ سال حبس کند نتیجه چه می‌شود؟ نتیجه این می‌شود که قاضی آن را تبرئه می‏کند وقتی که تبرئه شد دیگری هم تکرار می‏کند خود او هم تکرار می‏کند ما قاضی نداریم جناب آقای دکتر هدایتی در این احکام ۱۵ سال حبس و اعدام را بدهد این صورت خوبی ندارد که قانونی در مملکتی وضع شود و آن قانون قابل اجرا نباشد یک قسمت دیگری که بنده می‏خواستم به عرض جناب آقای وزیر دادگستری برسانم و البته معاون وزارت بهداری هم تشریف دارند و مدافع این لایحه هستند یک فکری بکنید برای مردم معتاد همان ‏طور که در رادیو در سال گذشته می‏گفتند به این که یک میلیون جمعیت مبتلا است آیا دولت واقعاً برای این مبتلایان فکری کرده است؟ یک وقت می‏گویید اینها را باید کشت توی کمیسیون دادگستری صحبت بود من یادم نیست کدام یک از آقایان بودند که می‏گفتند اشخاصی هستند ۷۰ ساله ۷۵ ساله یکی از آقایان می‌گفت که ما در من ۷۵ سال دارد و شبی یک ته سنجاق تریاک می‏خورد و پیش هر دکتری رفته است که معالجه کند گفته است این دوایی که پیدا کرده‌ای از دست نده که بهتری دو است آخر وقتی خود اطبای می‏گویند این دوایی است که از دست نده حالا اگر یک پیرزن ۷۰ ساله پیدا کردند نیم گرم شبی یک ته‏ سنجاق می‏خورد کدام قاضی است که این پیرزن را به ۱۵ سال حبس محکوم کند همچو قاضی هست؟

و اگر این کار را کرد این کار مطابق عدل و انصاف است؟ بیایید فکری کنید به حال این مردم مردم بیچاره بدبخت زیادند من شنیدم وقتی که هیئت دولت بیزد رفته بود یعنی وقتی که به اصفهان رفته بودند و سری هم به یزد زده بودند آنجا یکی از آقایان وزرا پرسیده بود که اینجا تریاکی هست یا نه؟ گفته بودند حالا نیست گفته بودند چه شده ترک کرده‏اند گفته بودند ترک کردند و مردند اگر واقعاً باید یک فکری کرد همین‏ طور که بنده تشکر می‏کنم از هیئت دولت از آقای وزیر دادگستری که این قانون را آوردند به مجلس که این سم مهلک را در این مملکت از بین ببرند برای چه؟ برای احیای نفس ملت ایران‌مان کسانی هم که مبتلی هستند آنها هم ملت ایران هستند برای آنها هم یک وسیله‏ای به کار ببرند که ترک بدهند البته در این قانون هم هست ماده‏ای مبنی بر این که دولت بودجه این کار را تأمین

کند ولی ما که می‏دانیم وضع بودجه در این مملکت از چه قرار است تا تریاق از عراق آید مار گزیده باشد. این عرایض بنده بود نسبت به این قانون خواستم از آقایان خواهش کنم دقت بفرمایید.

در وضع مجازات ها که قاضی بتواند حکم بدهد و این قانون هم وسیله تکرار جرم نشود و ازدیاد بشود اگر قرار شد سه نفر چهر نفر ده نفر پانزده نفر رفتند تبرئه شدند قاضی نتوانست رأی بدهد و او را تبرئه کردند این وسیله تکرار جرم می‌شود و همان چیزی است که آقای وزیر دادگستری از آن نالیدند و یکی هم راجع به مبتلی ها است که یک وسیله‏ای درست کنند برای معالجه آنها، فرق نمی‏کند، اینها هم برادران ما هستند، اینها هم مریض هستند و عرض بنده همین بود

رئیس- آقای وزیر دادگستری‏

وزیر دادگستری (دکتر هدایتی)- گر چه لایحه‏ای که در دستور مجلس محترم است راجع به منع کشت خشخاش است ولی بیانات نماینده محترم وکیل قم چون متوجه بنده و لایحه‏ای است که اینجا طرح شد و با قدرتی که در بیان خودشان دارند این لایحه را با آن لایحه‏ای که بنده تقدیم کردند التیامی ‏دادند از این جهت خواستم دو سه کلمه به عرض‌شان برسانم بنده متأسفم آقای طباطبایی که دارای تحصیلات قضایی هستند و بنده می‏دانم کلاس قضایی خوانده‌اند و دارای سوابق وکالت هستند عنایت نکردند به آنچه بنده اینجا عرض کردم، یا این که مطلب بنده قاصر بود و بیان بنده کوتاه یا حضرتعالی مشغول صحبت بوده‌اید، به کلی اختلاف داشت با آنچه استنباط فرمودید و در اینجا ایراد کردید هیچ موضوع مربوط به این حرف‏ها نبود فرمودید قوانین جزایی زیاد است و به تورم قانونی مبتلا هستیم، بنده خودم اینجا گفتم که این قانون، قانون جزایی نیست، در این قانون اگر ملاحظه بفرمایید از همه چیز صحبت شده غیر از مجازات و این قانونی که الان تقدیم شد. گفتیم مجازات درباره برخی از مجرمین که عده آنها هم زیاد است و طبقاتی از مجرمین موثر نیست و نه ما بلکه دانشمندان دنیا و حقوقدانان‌شان فکر کردند که حربه دیگری غیر از مجازات به کار برند و آن اقدام تأمینی است که بنده لایحه‏اش را آوردم، لایحه مجازات نبود و باز خود من اینجا گفتم که بعضی از آقایان می‏گویند در خارج و بعضی از ارباب جراید می‏نویسند که تکرار جرایم مربوط است به ارفاق قضات، این طور نیست، عوامل دیگری دارد بنده نگفتم در اینجا که مربوط به ارفاق قضات است تأثیری ندارد، قوانینی که آقایان اینجا وضع می‏فرمایید قضات هم اجرا می‏کنند و مکلف به اجرای آنها هستند ولی این قوانین و مجازات آن درباره عده‏ای از مجرمین مؤثر نیست این را تجربه نشان داده است برای آنها فکر دیگری کرده‏ایم و لایحه آوردیم و بعد فرمودید که قضات نمی‏توانند که قوانین را اجرا کنند بنده نفهمیدم که منظورتان چیست، قضات دادگستری زبان قانون هستند کلمه‏ای جز اجرای قانون نمی‏گویند، وظیفه آنها اجرای قانون است دولت یک مطلبی پیشنهاد کرده اگر به ‏نظر آقایان این مجازات‏ها درست است تصویب می‏فرمایید، زیاد است کمش می‏کنید، هر طور که می‏خواهید تصویب می‏کنید و قانون می‏شود و به دست قضات می‏سپرید قضات اجرا می‏کنند (صحیح است) این چه مطلبی بود فرمودید در اینجا که قضات قانون را اجرا نمی‏کنند؟ هر قانونی، هر کس در مملکت مکلف به اجرای قوانینی مصوب مجلسین است مخصوصاً قضات که مجری آن هستند و در احکام‌شان استناد به قوانین می‏کنند و این نیست که قانون را اجرا نمی‏کنند من تعجب می‏کنم از جنابعالی که وکیل دادگستری هستید، بعد فرمودید عدم رضایت مردم اگر با این لایحه یک عده‏ای ناراضی می‏شوند بنده نمی‏خواهم در اینجا مطالبی بگویم اجازه بفرمایید آقای طباطبایی این صحبت عدم رضایت الان صحبت شد آقای حشمتی فرمودند که اینها را شب ها رادیو مسکو می‏گوید، اگر با این لایحه که ما می‏خواهیم خدمت به مملکت بکنیم یعنی نسل آینده مملکت را از بلای خانمانسوز تریاک حفظ بکنیم عده‏ای ناراضی می‏شوند بشوند (یک نفر از نمایندگان- فوق‏العاده خوب است) بنده تصور نمی‏کنم که آقایان وکیل تریاکی ها باشند یا مبارزه می‏کنید یا این اشخاص و منافع مملکت را در نظر دارید (تیمورتاش- وکیل حق هستند) بنده مه تردید ندارم که وکیل حق نیستند اما لایحه‏ای که دولت آورده چندین سال است که مبارزه می‏کند با بلای خانمانسوز تریاک و از مجلسین هم انتظار دارد که کمک بکنند به دولت و اگر هم موافق نیستند تعیین تکلیف بفرمایید

رئیس- آقای دکتر دادفر موافقید بفرمایید

دکتر دادفر- دانشمندان اقتصاد از جمله عوایدی که برای کشورها به حساب می‏آورند یک قلم هم به حساب می‏آوردند که آن را عواید نامریی می‏گویند که یکی از آن اقلام از توریست ها تأمین می‌شود یک سوم بودجه ارزی کشور فرانسه از این عواید تشکیل می‌شود. همان‏طوری که در اقتصاد عواید نامریی هست در یک مملکت هم امراض نامریی و هم اصلاحات نامریی هست به عقیده بنده این عملی که دولت از ۱۳۲۲ که الان تشریح خواهم کرد، شروع کرده و به تقدیم این لایحه رسیده است و با منع کشت خشخاش واقعاً همراهی کرده و مبارزه با کشت خشخاش کرده و ریشه تریاک را لااقل کاشتنش را از این مملکت برانداخته است و این بلا را از دسترس عده زیادی از مردم دور کرده یکی از بزرگ‏ترین اقدامات اصلاحی دولت است مسلماً این امر و این بیطة اجتماعی نه تنها باعث از بین رفتن سعادت نژاد ما بود بلکه باعث از بین رفتن آبروی ما در مجامع بین‏المللی بود و حتی در کنفرانس‏های جرم‌شناسی در کنفرانس‏های قضایی در کنفرانس‏های مبارزه با مواد مخدره بود وقتی که گفته می‏شد سالی چند صد تن در ایران مصرف تریاک است دیگر آبرویی برای کشور ما باقی نمی‏ماند حالا چطور تریاک به ایران آمد و چقدر و چطور شباع پیدا کرد و چطور مردم مبتلا شدند و بر اثر چه عواملی بود بنده وارد این بحث نمی‏شوم همین قدر عرض می‏کنم که بعد از شهریور ۱۳۲۰ آنهایی که دل‌شان به حال اخلاق اجتماعی و صحی این مملکت می‏سوخت همان‏ طوری که فکر مبارزه با سل فکر مبارزه با مالاریا و فکر مبارزه با تراخم و کچلی افتادند که بحمدالله در تمام این قسمت‏ها مخصوصاً مالاریا در این مملکت توفیق بزرگی حاصل شده‏ است که به اندازه ساختن صد بیمارستان ارزش دارد بنده خودم نماینده شهری هستم که در آن شهر صدی هشتاد مرد م گرفتار به مالاریا بوده‏اند و حالا شما یک نفر مالاریایی نمی‏بینید به این ترتیب این کارها باعث سلامت و سعادت نژاد ملی ما شد، در سال ۱۳۲۲ عده‏ای از خیراندیشان انجمنی به نام انجمن مبارزه با تریاک و الکل تشکیل دادند، این انجمن به فعالیت‏های خود برای معالجه و هدایت و برای آگاه ساختن و بیدار کردن مبتلایان ادامه داد و فعالیت زیاد کرد و به تدریج مقدمات تقدیم لایحه سابق مبارزه با تریاک را به مجلس فراهم کرد، تا این که قانون منع کشت خشخاش گذشت و یک سازمان مستقلی برای این کار به‏ وجود آمد و این سازمان در مدت ۳ سال موظف بود با کشت خشخاش مبارزه کند و بعداً این سازمان منتقل بشود به وزارت بهداری که این عمل انجام یافته است تا به این لایحه رسیده است این سازمان مستقل منع کشت خشخاش گزارشی به پیشگاه ملوکانه معروض داشته نسخ آن لابد از نظر آقایان نمایندگان محترم گذشته است بنده که مطالعه می‏کردیم این چون یک سازمانی است که منحل شده مدیران این سازمان و هیئت مدیره آن چون افتخاری انجام وظیفه می‏کرده‏اند و همه از شخصیت‏های این مملکت بوده‏اند وظیفه خودم می‏دانم که از این پنج نفر اعضای هیئت مدیره آقایان:

محمود فاتح، دکتر امیر حکمت، نماینده محترم مجلس، تیمسار آق اولی و آقای خواجوی رئیس شعبه دیوان کشور و آقای دکتر چهردازی که صمیمانه همکاری کرده‏اند و واقعاً کشت خشخاش را تا آنجایی که ما اطلاع داریم و واقعاً در مقدورات دولت بوده است، مقدورات دستگاه‏های دولت بوده است از این مملکت برانداخته‌اند و امروز هم لایحه قانونی تقدیم مجلس شده‏ است تشکر می‏کنم اما به طور کلی این که فرمودند باید قانون متناسب با جرم باشد صحیح است (صارمی- مجازات) مجازات متناسب با جرم باشد صحیح است اما باید توجه بفرمایند که شدیدتر از این مجازات ها وجود دارد یک گرم و دو گرم تریاک در نظر ما ایرانی‏ها و در اینجا که مردم مبتلا به تریاکند عادی است و چیزی نیست والا اگر شما در کشور فرانسه یک گرم تریاک توی جیبتان پیدا بشود مثل این است که ده قتل کرده‏اید اگر مجازاتش هم این نباشد لااقل از لحاظ عرف و اخلاق این طور است (تیمورتاش- هیچ همچو چیزی نیست) این یک حرفی است ممکن است که جناب آقای تیمورتاش جنابعالی عقیده داشته باشید که تریاک خوب است‏

تیمورتاش- این چه حرفی است که می‏زنید هیچ وقت این طور نیست اشتباه می‏کنید

رئیس- آقای تیمورتاش بین‏الاثنین صحبت نفرمایید من خودم جواب‌شان را می‏دهم شما چرا صحبت اشخاص را می‏کنید حرف‌تان را بزنید اینجا جای بحث و استدلال است‏

دکتر دادفر- به عقیده بنده یک گرم تریاک یا پنج گرم تریاک همان اندازه مجازات دارد که یک قتل، این تریاکی که آمده به مملکت ما نه تنها آن مبتلی را از بین می‌برد خانواده او را هم از بین می‌برد همسایه‌های او اگر با او معاشر باشند از بین می‏روند و باید با این عادت مبارزه کرد بنده یک ایراد به این لایحه قانونی دارم جناب آقای وزیر دادگستری و آن این است که اجرای این قانون را باید جنبه ملی داد یعنی مبارزه با تریاک کشف تریاک قاچاق تریاک یا ورود تریاک باید یک جنبه مبارزه ملی همگانی داشته باشد تمام افراد این مملکت باید مأمور مبارزه با آن باشند تا این عمل به کلی از مملکت ما رخت بر بندد ما اگر دیده‏ایم در این مملکت قانون منع کشت خشخاش گذراندیم و دولت را از یک عواید بسیار مهمی محروم کردیم و خود دولت هم از یکی از اقلام صادراتی خودش محروم شد برای چه بود برای این بود که نسل ما از خطر مصون بماند اما اگر تسهیلاتی فراهم بشود که بروند از افغانستان ترکیه وارد کنند باز همان آش و همان کاسه باشد که ما ضرر کرده‏ایم هم تریاکی بر جایش مانده و هم رعایا از کشت خشخاش محروم شده‏اند بنابراین اگر این قانون و مجازات یکی دو مرتبه و در یکی دو مورد اجرا شود این قاچاقچی ها و تمام این تخلفات از بین می‏رود ما امیدواریم که با اجرای این قانون که مسلماً یکی از بهترین قوانین است

که مجلس شورای ملی امروز تصویب می‏کند و یکی از قوانینی است که مسلماً اجتماع ما لازم دارد اقدامات دولت ثمربخش خواهد بود آقایان ما در مورد تریاک و قاچاق مواد مخدره قوانین متعدد داریم از مان جریمة ساده گرفته تا امروز به اینجا رسیده است از ۱۳۲۲ می‏گذرد ۱۳۰۸ قانون قاچاق مواد مخدره در سال ۱۳۰۸ به تصویب رسیده است از همان وقت قوانینی داریم که مثمر ثمر واقع نشده‏ است آن کسی که ۵۰۰ گرم ۱۰۰ گرم یا یک کیلو تریاک در دستش بوده است و جرم کرده است و آمده است و گرفتار شده صاحب مال هم پیدا نشده ده بیست روز در زندان مانده و بعد مرخصش کرده‏اند اگر طبق این قانون آن صاحب مال به مجازات واقعی و مجازاتی که مؤثر باشد برسد بنده صد در صد در حتم دارم که این فجایع در کشور رواج پیدا نخواهد کرد بنده از این که از این لایحه دفاع می‏کنم عرایضم مستند به یک تجاربی است در بعضی از قسمت‏های آذربایجان مبتلایان زیاد وجود داشتند از لحاظ تعداد از وقتی که این قانون منع کشت خشخاش گذشت و مبارزه با قاچاق تریاک شروع شد قسمت اعظم افرادی که اداری بودند یا طبقات مرفه بودند خودشان ترک کردند و یک قسمت دیگر اشخاصی هستند که به قیمت بسیار گرانی می‏توانند بخرند و مصرف کنند و اینجای خوشبختی است که از دسترسی کارگر و دهقان و طبقات مولد دور است و ما آرزوی‌مان این است که مملکت به جایی برسد که طبقه مرفه هم اگر پولش را دارد بخرد جسارتش را نداشته باشد، یک وقتی بود که به یک مجلسی که وارد می‏شدیم مثل چای و قند بساط منقل هم پهن می‏کردند، ما می‏خواهیم به جایی برسد که مثل دزدی هیچ ‏کس جرأت نکند اسم تریاک را ببرد و این طریقه ای است که ما می‏توانیم ملت خودمان را از این ننگ بری سازیم و من امیدوارم که دولت با آن تدابیری که اتخاذ خواهد کرد طوری بکند که این مبارزه با قاچاق تریاک یک جنبه ملی و همگانی بدهد، به وسیله رادیو و مطبوعات فقط آن اداره و وزارت بهداری مأمور اجرای این قانون نباشد تمام ملت ایران باید مأمور اجرای این قانون باشند، چون این قانون با حیثیت و شئونات فرد فرد ملت ایران تماس دارد (صحیح است) تمام مردم ایران اگر چنانچه آلوده باشند سرشان در مجامع بین‏المللی پایین انداخته می‏رود البته فرمایشات آقای طباطبایی درباره این که وسیله معالجه معتادان باید فراهم شود بسیار منطقی است گر چه در آخر این لایحه بودجه لازم پیش‏بینی شده‏ است دولت هم مکلف شده‏ است که این وسایل را فراهم بکند هر چه بخواهید سخت‏گیری در مورد معالجه بکنید بنده هم موافقم و در خاتمه عرایضم اگر چنانچه برای بنده سوءتفاهمی حاصل شد از همکار محترم جناب آقای تیمورتاش معذرت می‏خواهم.

رئیس- جناب آقای عمیدی نوری‏

عمیدی نوری- بنده خیالی کنم مجلس شورای ملی تقریباً متحدالکلمه نشان داد که با مبارزه با تریاک جدا موافق است و قانونی که سابقاً راجع به منع کشت خشخاش از مجلس شورای ملی متحداً تصویب شد و یک مخالف نداشت بهترین دلیل بر این است که در این موضوع مهم نه از سال ۱۳۲۲ جناب آقای دکتر دادفر بلکه از قدیم بنده یادم می‏آید در مرام‌نامه احزاب و اجتماعات از چهل پنجاه سال پیش که می‏آوردند در احزاب و می‏خواستند حزب تشکیل بدهند یک ماده‌اش مبارزه با تریاک بوده است این که فرمودند این یک عمل ملی باشد این ملی بود ملت ایران طرفدار این فکر بوده و این فکر را دنبال کرده و خوشبختانه افتخارش نصیب ما نمایندگان شد که قانون مبارزه با کشت خشخاش را در چند سال پیش وضع و اجرا می‏کنیم.

بحث بر سر این است که در مقام اجرا برخورد شد بر این که چگونه مبارزه جدی‌تر و عملی‏تر باشد (صحیح است) به این منظور این قانون تهیه شد البته در مبارزه با کشت تریاک بیشتر از بین بردن مزارع کشت تریاک و همین‏ طور ایجاد وسایلی که مبتلایان معالجه بشوند مورد نظر بود اما برخوردیم به اشکال ورود نه تنها تریاک متأسفانه بدتر از تریاک مواد دیگری مثل هرویین و کوکایین که هم وضع استعمالی راحت تر است و هم متأسفانه سودجویانی هستند که از این راه انتفاعات بزرگ با از بین بردن نسل جوان ما بردند در نتیجة از بین رفتن کشت تریاک و این یک خطر بزرگی بود که لازم بود قانون جامعی وضع بشود که هم جلو موضوع کشت خشخاش را شدیداً بگیرد و هم موضوع قاچاق مواد مخدره مخصوصاً هرویین و کوکایین و مرفین که اینجا هست به این جهت این قانون وضع شد و جناب آقای طباطبایی من یادم می‏آید شاید خودشان در کمیسیون دادگستری تشریف داشتند و مفصل در مورد این قانون اصلاحات زیادی به همان منظوری که فرمودند کردیم مسئله مجازات اعلام اگر قرائت بفرمایید ماده مربوطه یعنی ماده چهار این را فقط در یک مورد مجازات اعدام قائل شدند آن هم برای کی، برای وارد کننده و سازنده، اگر کسی مواد مخدره زهرالود خطرناکی که آدم می‏کشد، هرویین مرفین، تریاک این را بیاورد و وارد کند و شغلش را این قرار بدهد و تکرار شود آقای تیمورتاش یک مرتبه هم بگیرند محاکمه بکنند و چند سال حبس بشود بعد دو مرتبه اگر تکرار کرد، دو مرتبه سازنده مواد مخدره شد و یا وارد کرد که وارد کننده هم بالاخره شغلش است آیا معتقد هستید که یک کسی این رویه را از خود نشان داد، تکرار جرم کرد، دو مرتبه، سه مرتبه سازنده و وارد کننده این مواد شد، به‏ نظر شما این آدم کم‏تر از یک قاتلی است؟ اگر یک کس دیگری آمد و یک کسی را کشت می‏گوییم قاتل مجازات اعدام ندارد؟ مسلم دارد، یک کسی را کشت می‏گوییم قاتل، یک کسی چند مرتبه مرتکب این کار شد

بنده خیال نمی‏کنم که مجازات اعدام برای او غیرتناسب باشد مخصوصاً این عمل عمل شخصی هم نیست عملی است که به حیثیت و آسایش و تربیت ملی یک ملتی لطمه می‏زند شخصی هم نیست که فقط جنبه خصوصی و شخصی داشته باشد، این است که بنده خواستم این کلمه را تشریح کرده باشم که در این قانون فقط یک مورد در ماده چهار مجازات اعدام است آن هم برای تکرار کننده جرم، یعنی مجرمی که چند مرتبه بسازد و وارد کند و بخواهد یک ملتی را به خطر مرگ بکشاند که فقط در این مورد مجازات اعدام است در موارد دیگر راه‏های دیگری است مجازات، حبس موقت حبس با اعمال شاقه و اینها هم با تخفیف هایی که در قانون مجازات عمومی ماده ۴۴ هست و قضات هم استفاده می‏کنند باز هم مجازات از این خفیف تر می‌شود این نکات را جناب آقای طباطبایی بهتر وارد هستند در کمیسیون هم بحث زیادی شد و بنده خواستم روشن‌شان بکنم که جرم و مجازات در این قانون تناسب هم پیش‏بینی شده‏ است.

نکته دیگری فرمودند که گاهی پیش می‏آید‏ و یک مثالی زده شد که پیرزنی بود و احتیاج داشته است به یک گرم تریاک و اگر این را استعمال نکند می‏میرد این نکته هم شاید از نکاتی بود که در کمیسیون دادگستری مورد بحث واقع شد و روی این یک اصلاحی شد و قطعاً جناب آقای طباطبایی یادشان نرفته که در ماده ۵ این قانون قید شده و یا بدون مجوز طبی بخرد، این جز اصلاحاتی بود که در کمیسیون دادگستری شد برای یک چنین موردی، یک وقتی است که طبیب مقتضی می‏داند در ماده پنج هم یا بدون مجوز طبی بخرد و در ماده ۹ هم همین‏ طور که جناب آقای صدرزاده تذکر فرمودند هست در ماده پنج هم هست این برای این است که یک وقتی پیش می‏آید‏ همان مثالی که فرمودید و طبیب مقتضی می‏داند که استعمال به میزان طبی بشود در این صورت طبیب اجازه داده است او هم رفته است خریده است مجازاتی ندارد بنابراین رعایت این نکته‏ای که فرمودید به عمل آمده است و در این ماده هست همین طور نکته‏ای ایراد شد راجع به معالجه این اشخاص این هم از نکاتی بود که در کمیسیون توجه کاملی شد و این ماده ۲۳ که در آخر ماده هست چون ماده آخر ماده ۲۴ است و می‏گوید که وزارتخانه‏های دادگستری و کشور مجری‌اند ولی این ماده ۲۳ از طرف کمیسیون دادگستری پیشنهاد شد که وزارت بهداری ملزم است اینها را معالجه کند و دولت باید اعتبار کافی در اختیار بگذارد و البته این آن وظیفه ای است که ما از نظر قانون‌گذاری داریم که همین ‏طور که مجازات در نظر می‏گیریم راه معالجه را هم در نظر بگیریم البته وسایل با دولت است و باید وسایلش را خود دولت هر قدر اعتبار و بودجه لازم دارد پبشنهاد بکند در بودجه بگذارد و اجرا بکند مقصود این است که این نکاتی که جناب آقای طباطبایی تذکر دادند هر سه نکته مورد توجه کمیسیون دادگستری بود و هر سه نکته در قانون پیش‏بینی شده و بنده خیال می‏کنم که هیچ اختلاف نظری در میان نمایندگان نسبت به منع کشت تریاک و قاچاق تریاک و مواد مخدره مخصوصاً هرویین که اخیراً هم یک حرف‏هایی در اطرافش زده شد در بعضی از مدارس ما شیوع پیدا کرده بعضی جوان‏ها را که منحرف هستند آنها را وارد می‏کنند و سودجویی می‏کنند بر علیه اجتماع ما این مجازات‏ها در نظر گرفته شده‏ است با توجه به این نکات و این اصلاحات این لایحه تهیه شده‏ است و به ‏نظر بنده این لایحه یک لایحه متناسبی است و البته اگر نظرات اصلاحی هست در بحث مواد آقایان ممکن است پیشنهاد بفرمایند

رئیس- آقای خلعتبری‏

خلعتبری- بنده عرضی ندارم‏

رئیس- آقای دکتر امیر حکمت‏

دکتر امیر حکمت- بنده موافقم‏

رئیس- آقای تیمورتاش موافقید بفرمایید.

تیمورتاش- عرض کنم شاید به عرض جناب وزیر دادگستری و همین جناب آقای مخبر محترم رسیده باشد چون که بیشتر در امور قضایی متخصص هستند که چندی قبل در دهلی یک کنفرانسی از حقوقدان ها و از مستشاران عالی قضایی تشکیل شد که تقریباً از حدود ۵۷ یا ۵۸ کشور در حدود سیصد نفر در دهلی جمع شدند و تصمیماتی گرفتند که به نام تصمیمات دهلی معروف شده و منظور از این اجتماع و از جمع شدن این قضات عالی رتبه بزرگ دنیا این بوده است که واقعاً برای کسانی که متهم هستند فکری بکنند که این اتهامات که دارند در مقابلش هم دفاع کافی و وافی داشته باشند یکی از تصمیماتی که در اینجا گرفته شده‏ است و وظیفه‌ای که برای وکیل دادگستری معلوم کرده‏اند این است که وکیل دادگستری که ادعا می‏کند که من می‏خواهم دفاع بکنم به صرف این ادعا که نظر عمومی و افکار عمومی حتی نسبت به فکر و نظرش مخالف

است نباید جا بزند حققیت را آ‏نچه به ‏نظرش می‏رسد باید بگوید کو این آقا کوچولو؟ کجا است این آقای دادفر؟ من از کسانی هستم که حقیقت را هر کجا باشد می‏گویم و بنابراین از این که بگویند من وکیل تریاکی‏ها هستم باکم نیست‏

رئیس- معذرت خواست دیگر بحث نکنید

صدرزاده- وکیل، وکیل ملت ایران است.

تیمورتاش- و اما از این مرحله که گذشت علت مخالفت بنده با این لایحه اولاً آقایان بین خودمان یک چیزی را حل بکنیم بین تریاک و هرویین و کوکایین کوچک‏ترین فرقی نیست همه‌شان مواد مخدره است و همه‏اش دامنگیر دنیا است بنابراین این که بعضی‏ها خودشیرینی می‏کنند که ملت بدبخت ایران ملت تریاکی ایران من این را قبول ندارم یکی از کارهایی که امروز در دنیا با آن مبارزه می‏کنند مبارزه با مواد مخدره است امریکا که از مترقی ترین ممالک دنیا است امروز یکی از بدبختی هایش این است که با مواد مخدره باید دعوا و مبارزه کبند پس بنابراین این مدعایی که ملت تریاکی ایران این را غرور ملتم اجازه نمی‏دهد که قبول بکنم و خواهش می‏کنم بعد از این هم ایران را به عنوان‏ ملت تریاکی نشناسید اگر خیال می‏کنید که ما یک عمل مفتخرانه کردیم که با تریاک مبارزه کنیم این طور نیست مثل همه جای دنیا عمل کردیم در همه جای دنیا این مبارزه را می‏کنند اگر من تریاک می‏کشم فلانی هرویین می‏کشد یا کوکایین می‏زند هیچ فرقی از نقطه‏ نظری که ما داریم ندارد پس نبه‌آب را این تصور نکنید که کار خارق‌العاده‌ای کرده‏ایم و تصور هم نکنیم که این بلایی است که فقط و فقط دامنگیر ملت بیچاره بدبخت ایران است این بلا عالمسوز است و همه دنیا هم کوشش می‏کنند با آن مبارزه کنند و اما ما خیال می‏کنیم به اتفاق آرا در مجلس راجع به مبارزه با تریاک رأی دادیم من وکیل تریاکی من خودم وکیل هستم و افتخار می‏کنم که مالک هستم با وجود این که به شهادت خراسانی های ما من در ملکم تریاک کاری نداشتم (عماد تربتی- صحیح است) اما از نقطه‏نظر اقتصادی یک وهمی برای ما بود که اگر تریاک را ما قطع بکنیم چه چیز جانشینش می‏شود و این و هم برای همه مالکین برای اغلب مالکین بود و من اگر به توانم مژده بدهم به شما یک چیز جانشین تریاک شده‏ است و آن چغندر قند است و کارخانه‏جاتی که دارد زیاد می‏شود و چغندر قندر که واقعاًًً به همت والای شاه ما دارد زیاد می‏شود این جبران کشت تریاک را می‏کند و انشاءالله من آرزو دارم چون که از هر جهت قابل توجه و ملاحظه است کارخانه‏جات قند چه خصوصی و چه دولتی آن قدر زیاد بشود که همه آنجاهایی که تریاک می‌کاشتند چغندر قند بکارند و این تلخی را به شیرینی مبدل کنند پس بنابراین از این مرحله گذشته اصل دعوا اصل مطلب به ‏نظر بنده جناب آقای عمید نورانی کسی که می‏دانید همیشه به استدلال شما علاقمند و پابند است این است به ‏نظر من مجازات با جرم باید متناسب باشد اگر متناسب نبود آن کسی که این مجازات را قائل شده‏ است او ظلم کرده است عرض کردم عمل مبارزه با مواد مخدره که تریاک یک جز ضعیفش است عملی نیست که ابتکار ما و ملیت ایران و دولت ایران و ابتکار مجلس لیران باشد عملی است که در همه جای دنیا است شما را به خدا ملاحظه بفرمایید در امریکا که از همه جا سخت‏تر است تا جاهای دیگر آیا اعمال شاقه برای این عمل قائل شده‏اند؟ اما از نقطه‏ نظر احترام به‏ وجود بشر از نقطه ‏نظر آن چیزی که در دنیا و همین کنفرانس دهلی گفته است که اصل اساسی موجودیت دنیا یعنی احترام به‏ وجود بشر و این را من نگفته‏ام این را ۲۹۰ نفر از بزرگ‏ترین حقوقدانان دنیا گفته‏اند (یکی از نمایندگان- و صحیح هم گفته‏اند) آیا حق است که من حیث این که یک موجودی که نفس می‏کشد، یک نفس کش حق حیات داشته باشد، شما ۱۵ سال این را با اعمال شاقه محکومش می‏کنید برای این که آیا یک خطایی کرده، عرض می‏کنم حضورتان این آقایان دکترها و اطبایی که اینجا تشریف دارند خوب استحضار دارند که اگر علم طب در موقع مرگ یعنی در آن دقایق واپسین مطمئن باشند که این مریض شفا پیدا نمی‏کند این مریض زجر می‏کشد جان می‏کند حق ندارد به این که کاری بکند که این مریض مرگش سریع‏تر بشود چرا؟ برای همین که دنیا می‏خواهد هر فردی واقعاً بتواند تا اندازه‏ای که ممکن و مقدورش است زندگی بکند یعنی (فضایلی- که جان دارد و جان شیرین خوش است) که جان دارد و جان شیرین خوش است شما می آیید برای یک به آبایی که آمده خانة من را دزدی کرده ۵۰۰ هزار تومان یا ۱۵ تومان با اسلحه از دیوار خانه من بالا آمده‏

و دزدی کرده چه مجازاتی قائل می‏شوید (عمید نوری- مجازات جزایی دارد سرقت با اسلحه و از دیوارخانه آمدن) عرض کنم منظورم این است که فلان تاجری که قاچاق کرده است ۱۵ سال حبس با اعمال شاقه دارد (خرازی- آقای تیمورتاش تاجر قاچاق نمی‏کند آن قاچاقچی است) نه می‏خواهم ببینم آن که قاچاق می‏کند ۱۵ سال محکوم به اعمال شاقه می‏کنید؟ خلاصه مطلب بنده عرضی می‏کنم در مواد وقتی صحبت شد آقایان دیگر هم اظهار نظر خواهند فرمود من خلاصه عرضم دو چیز است یکی این که تصور نفرمایید که ما یک خارق‌العاده ای می‏کنیم که مبارزه با مخدرات می‏کنیم (صفاری- در همه جا می‏کنند) در همه جای دنیا می‏کنند و از طرف دیگر عرض کردم باید اصولاً مجازات با جرم متناسب باشد اگر غیر از این بکنید خلاف عدالت اجتماعی رفتار کرده‏اید باید ببینید جاهای دیگر برای این مبارزه که خیلی شدیدتر می‏خواهند بکنند و هم قطعاً به اندازه ماها هم از عواقب وخیم آن اطلاع دارند چه کار کرده‏اند همان کار را بکنید والا یک کاری که خارج اندازه باشد و خارج از عدالت باشد نکنید

رئیس- آقای دکتر امیر حکمت بفرمایید

دکتر امیر حکمت- عرض کنم که بنده اگر در این لایحه تقاضا کردم که صحت بکنم به این جهت است که یک سهم کوچکی در عمل مبارزه با تریاک در ایران داشته‏ام (صحیح است) از لحاظ اجتماعی یعنی حرفه‏ای که داشته‏ام و دارم برخورد کرده‏ام به این که در ایران چند بلا وجود دارد مالاریا یکی از آنها بود و سفلیس و سل ولی بلای تریاک بالاتر از اینها بوده است این که بنده عرایضی اینجا می‏کنم منظورم این نیست که فرمایشات آقایانی که در مخالفت با لایحه فرمودند جواب بدهم چون در حقیقت مخالفت نبود و تذکراتی بوده است بنده این نظر را ندارم که صحبت مخالف را رد کرده باشم یک گزارشی می‏خواهم از اطلاعت خودم در اختیار آقایان بگذارم‏

نظر بنده این است ما وقتی که به بلای تریاک توجه پیدا کردیم یک عده‏ای بودیم که گفتیم اگر قدم بر نداریم دانسته و فهمیده به وطن‌مان خدمت نکرده‏ایم بدون هیچ نظری، بدون هیچ غرضی، در ۱۳۲۲ ما یک انجمنی را به‏ وجود آوردیم و یک مردم خیری که بنده هم یک عضو کوچک آن بودم هفته‏ای یکی دو روز دور هم جمع می‏شدیم هم راجع به تریاک و هم راجع به الکل جناب آقای دکتراهی هم تشریف داشتند (صدرزاده- در شهرستان‏ها هم تعقیب شد) در شهرستان‏ها هم شصت شعبه به ‏وجود آوردیم نتیجه مطالعات ما نسبت به تریاک در چند جهت بود یکی از لحاظ بهداشت، یکی از لحاظ اجتماعی و یکی هم از لحاظ اقتصادی، تمام این مسائل را ما مطالعه کردیم از لحاظ بهداشتی به‏ نظر ما آمد که اگر مبارزه با تریاک در ایران انجام نشود خطر سقوط قومیت ایرانی هست این هیچ محل تردید نیست، هیچ مبالغه نیست و بسیاری از مردان فطن و زیرک این مملکت بر اثر اعتیاد در این مملکت از بین رفتند که هیچ قابل ترمیم نیست البته صحبت های مختلفی می‏شده‏ است که مسائل سیاسی و خارجی در این امر مداخله داشته است بیشتر از اینها می‏گفتند که در چین رواج تریاک بر اثر یک عوامل سیاسی بوده است حالا وارد آن بحث ما نمی‏شویم، چون به طور قطع نمی‏توانیم ثابت بکنیم اما در هر صورت تریاک یک بلایی برای مملکت بوده است این محل شبهه نیست، الکل البته از جهات مختلف از لحاظ بهداشتی و مذهبی قابل تأمل و مبارزه هست الا هم باید دنبال او رفت اما راجع به تریاک از لحاظ بهداشتی تردیدی نیست و از لحاظ اقتصادی مطالعه کردیم بدیهی است که مالکین یک منافعی داشتند و محل تردید نیست و نمی‏توانیم منکر بشویم که برای آنها طاقت فرسا بوده است و آنها گذشت کرده‏اند و این خسارت کمی نبوده، اما زارعین تریاک کار زیاد منتفع نبودند، مالکین بیشتر منتفع بودند و بسیاری از زارعین تریاک در حین تیغ زدن تریاک معتاد به خوردن شیره شدند، این اطلاعاتی است که داریم، علاوه بر این گفتگو بود که ملت ایران از این کار ضرر می‏کنند و ما تا آخرین مرحله دنبال کار رفتیم و دیدیم که دولت هم انتفاعی از تریاک نداشت، دولت ایران به نام یک دولت قاچاق کننده تریاک در محافل بین‏المللی معرفی شده بود و این یک بدنامی بود شواهدی است در آرشیو وزارت خارجه ایران که اعتراضات مکرر به دولت ایران شده فلان کشتی را گرفته‏اند مبدأش ایران بوده از مجامع بین‏المللی مکرر نسبت به دولت ایران حملاتی شده بود محل انکار نیست، اسنادش موجود است ولی دولت ایران ۶ میلیون تومان تریاک به فروش نمی‌رسانده، بلکه با خرج مأمورین جمع‌آوری و خرید در کشور و سایر چیزها که حساب کردیم در اکثر سال‏ها بیش از ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار تومان عاید این مملکت نشده‏ است نفع خالص را عرض می‏کنم، این حرف‏ها که بنده می‏زنم روی اسناد است اینها را خیال نکنید که من بی خودی عرض می‏کنم و ثابت کردیم به دولت که این حرفی که می زنی که ضرر داریم درست نیست به علاوه اگر واقعاً تمام ۶ میلیون تومان فروش نفع خالص بود برای نجات یک مملکتی باید گذشت کرد، بنابراین بنده باید عرض کنم که در موضوع تریاک ما رسیدیم به جایی که در این انجمن اگر قانونی نباشد البته در قوانین ایرانی از ۱۳۰۸ همیشه نسبت به تریاک یک چیزی وجود داشته است که مستخدمین دولت نباید تریاک بکشند اداره تریاک در انحصار دولت قرار گرفت انحصار تریاک یعنی این که خرید و فروش در دست دولت باشد یعنی مردم نتوانند به فروشند و بخرند و امثال این ولی این قوانین ناقصی بود و با اشاعه تریاک در ایران این قوانین ناقص بود مثلاً در آذربایجان همه رفقای آذربایجانی می‏دانند که در سابق یک تریاکی به ندرت پیدا می‏شد، در آذربایجان تریاکی شدن یک ننگی بود که باد در خفیه بکشند ولی کم کم کار به جایی رسید که در آذربایجان هم کشیدن تریاک مخفی نبود و جز تفریحات بود، نقل مجلس بود

خوب این به کجا می‏رسد توجه بفرمایید بنابراین بنده می‏خواهم عرض بکنم که مبارزه با تریاک یکی از وظایف ملی و دولتی و قطعی ایران بوده است که مبنای است می‏کرده است اما راجع به ارفاق به معتادین مطالبی گفته شد بنده باید عرض کنم در قانون قبلی یک ماده‏ای گذاشته بود بنده در دوره گذشته افتخار نداشتم، آقایان تصویب کرده‏اند چون انجمن این قانون را انشاءالله کرده بود و وزارت بهداری مطالعه کرد و آورد به مجلس در آن قانون برای معتادین ۶ ماه وقت برای‏ ترک تعیین کرده بودند و بسیاری هم از آن ۶ ماه استفاده کردند و دنبال آن آمدند و دولت مجبور و مکلف بود که در آن ۶ ماه نسبت به معتادین حداکثر کمک و مساعدت را بکند و حق هم در دنیای امروز همان ‏طور که جناب آقای تیمورتاش فرمودند همین است معتادین به مواد مخدره که حالا خیلی دامنه وسیعی پیدا کرده است و همان طوری که فرمودند در همه جای دنیا هست و منحصر به اینجا نیست امروز در تمام کره زمین معتادین را بیماران روانی می شناسند یعنی نقصی در وضعیت فکری آنها هست که می‏روند دنبال یک خطری که با جان‌شان بازی می‏کند، اینها را مریض می شناسند حالا قانون همان معامله‏ای که با بیماری‏های روانی می‏کند با اینها می‏کند و باید بکند وحق هم همین است اما یک نکته‏ای را باید آقایان توجه بکنند و آن این است که اگر پدری یک بچه ای داشته باشد که خیلی شیطان باشد پدر که نمی‏خواهد آن به چه بمیرد یا او را بکشد ولی باید اعلی درجه سختی را ظاهراً نشان بدهد تا او دست بکشد این برای این محبتی است که دولت و مملکت به این مردم می‏کنند اگر از اول بیاید ناز و نوازش بکند که نمی‌شود باید بگوید که چنین می‏کنم چنان می‏کنم تا او ترک بکند اگر در قوانینی نسبت به معتادین یک سختگیری هایی شده‏ است این سختی‏ها لازم است ولی در عمل که این طور نخواهد بود جناب آقای طباطبایی یک بیانی فرمودند خیلی به صراحت فرمودند که بعضی از معتادین ترک کردند و مردند و این صحیح نیست و به کلی خلاف است تریاک ترکش موجب مرگ نخواهد شد تریاک را می‏توانند بی‌دوا ترک بدهند ولی باید به تدریج باشد و از نظر علمی تریاک ترک شدنی است با کمال سهولت این که گفته بشود ترک باعث مرگ شده خوب نیست این قسمت که خلاف علم است در این مکان گفته بشود که تریاک نکشیدن برای تریاکی مرگ آورده البته ممکن است تریاکی مریض باشد و از مرضش مرده باشد پای ترک تریاک بگذارد صحیح نیست علم منکر این حرف است عرض بنده این است که امروز هم چون قانون هم داریم چون در قانون قبلی بنده مباشرت داشتم در قانون قبلی گفته شده بود ۶ ماه مهلت پس از شش ماه یعنی چه، یعنی آن تریاکی اگر تریاک را بعد از این مدت ترک نکند ‏تریاکی است و مجرم شناخته می‌شود چون تریاک کشیدن جرم است ما گفتیم که تمام اینها تا آخر سه سال به تمام دستگاه‏ها هم دستور دادیم که عوارض ناشیه از تریاک را معالجه بکنند این یعنی چه؟

یعنی نخواستم بگویم که این تریاکی است یک سی است خاصی است برای این که در یک مملکتی تریاک برانداخته شود اگر نمی گفتیم در ۶ ماه و این را به وقت وسیع می‌گذاشتیم ممکن نمی‏شد همیشه در این نوع موارد باید به اصطلاح فرانسوی ها مزورهای خیلی جدی گرفت تا عمل بشود در اینجا گفته شد که به تریاکی پروانه بدهند این یک مطلبی است، بحثی است ما از اول آمده‏ایم در این ۶ ماه این کار را کردیم در عمل دیدیم که به جایی نمی‏رسد همین که شروع شد به پروانه دادن در این مملکت خاصه خرجی شروع می‌شود و همه تریاکی خواهند شد و با هزار وسیله و واسطه پروانه خواهند گرفت و این دفعه دیگر با سند تریاکی خواهیم ساخت یعنی سند بهش می‏دهیم که تریاکی باید باشد البته در بعضی از امراض مواد مخدره همان‏ طوری که همکاران محترمی که تشریف دارند می‏دانند لازم است مثلاً فرض بفرمایید یک مریضی است که مرفین لازم دارد اما این مریض را همیشه نمی‌شود مرفین زد ولی این مریض را همین طبیب که به او مرفین زد اگر ده روز به او مرفین بزند او را مرفینی کرده است این خودش جرمی است برای طبیب ملاحظه بفرمایید حق ندارد به علاوه امروز بسیاری داروهای دیگر در دنیا پیدا شده‏ است که موضوع تریاک را دارد از بین می برد یعنی موادی است که سنتیتک است یعنی موادی است که با وسایل شیمیایی تهیه می‏شود و اثرات تریاک را دارد آن اشخاصی که از قبل از کشت تریاک منافعی داشتند مطمئن باشند که کم کم کشت تریاک در دنیا منسوخ خواهد شد برای این که جای آن مواد سن تیتک شیمیایی آمده است و دامنه‌اش دارد وسیع می‌شود، اما این که اینجا صحبت شد از لحاظ اقتصادی، بنده باید عرض بکنم ضرر تریاک را می‏دانید بنده عالم اقتصاد نیستم آقایان مقتصدین می‏دانند که یکی از عوامل اقتصاد نیروی فردی است وقتی که نیروی فردی را به این طرف فلج کردند بزرگ‏ترین لطمه و خسارت اقتصادی را به این مملکت وارد می‏آورد امروز صحبت کارخانه‏جات که می‌شود می‏گویند ما سعی کردیم که مریض در کارخانه کم بشود تعداد ایام کار نکردن مبتلایان و بیماران کارگری را به ضرر اقتصاد می‏گذارند این یک چیز معمول تمام دنیا است شما وقتی که یک ملتی را، ۱۵۰ هزار نفر ۲۰۰ هزار نفر جوان فعال یا مردان مجربی را که باید کار از آنها ساخته بشود و از فکرشان استفاده شود وقتی که آنها اعتیاد داشتند شما اینها را از دست داده‌اید این را بدانید، برای این که کاری از دست‌شان ساخته نیست طبعاً این دویست سیصد هزار نفر خانواده هم دارند که مربوط به آبنه است آنها هم زندگی‌شان فلج می‌شود بنابراین بنده باید عرض بکنم که اگر از لحاظ مادی تریاک یک ضرر کوچکی زده است از لحاظ اجتماعی خیلی موثر بوده است عرض کنم در اینجا صحبت از مجازات شد، بنده البته چون مرد قضایی نیستم زیاد نمی‏توانم در این ماده بحثی کنم با آقای مخبر کمیسیون و آقایان قضات است اما چیزی که می‏توانم عرض کنم این که گفته شده‏ است در این قانون میزان مجازات سنگین است سنگین نیست برای این که اگر کاری را ما بخواهیم جدی بگیریم باید مجازات سنگینی فکر کنید تا به نتیجه برسد (صحیح است)

در تمام ممالک راجع به قاچاق مواد مخدره مجازات‌های سنگینی هست و راجع به تریاک مخصوصاً در همسایگی شما ترکیه مجازات اعدام است در ژاپن مجازات اعدام است راجع به تریاک چون تشخیص داده بودند که تریاک بلای بزرگی است راجع به قاچاق عرض می‏کنم، معتاد را عرض نمی‏کنم، اما یک نفر قاچاقچی که با جان ملتی و یک مردمی بازی می‏کند حقاً باید مجازاتش سخت باشد در قانون هم ما تخفیف قائل شده‏ایم دفعه اول و دوم و سوم و چند دفعه که تکرار شد این قاچاقچی بایستی اعدام بشود بنابراین نفرمایید سنگین است بگذارید که سنگین باشد وقتی که ما خلاص شدیم از این بلا بعد می‌شود این قانون را سبکش کنیم و بعد هم از بین ببریم، شما ملاحظه بفرمایید همن فرمایشاتی که آقایان فرمودند راجع به موضوع قاچاق توجه بکنید که اگر شما نتوانید جلو قاچاق را بگیرید نکاشتن تریاک چه فایده‏ای دارد؟ ضرری هم متحمل شده‏اید و نتیجه‏ای هم ندارد به خصوص همسایگی ما که البته ترک ها تریاک می‌کارند افغان‏ها هم می‌کارند منتهی افغان‏ها هم اخیراً یک لایحه‏ای شبیه به ما تصویب کردند و گذرانیدند از مجلس خودشان که منع کشت تریاک در جریان است و به تمام محافل بین‏المللی هم اعلام کردند که دیگر نمی‏کاریم اما ترکیه تریاک می کارد و دلیل دارد همه می‏دانند تریاک در دنیا جز داروهای بزرگ است و مصرف طبی دارد مرفین هم مصرف طبی دارد ترکیه از ممالکی است که تریاکش از همه ممالک بهتر است و تا کنون تریاک ترک بهترین تریاک کره زمین بوده یعنی ۱۵ تا شانزدهم درصد مرفین داشته البته مرغوبیت تریاک متناسب با میزان مرفین آن است و مال ما متوسط است ۸ تا ۹ درصد و مال افغانستان ۵ تا ۶ درصد است ترکیه به مناسبت مرغوبیت تریاک بازار بین‏المللی از لحاظ طبی دارد و استوکسة تریاک ترکیه به تمام کارخانه‏جاتی که استحصال مواد مخدره از تریاک می‏کنند می‏رود و رواج دارد و البته یک مقداری که بیش از میزانی که برای مصارف طبی هست ترکیه کشت کرده و می‏کند و آن میزان را بدیهی است که قاچاق می‏کنند ما هم اطلاع داریم که متأسفانه در این یکی دو ساله اخیر تریاک قاچاق به این مملکت آمده است باید دولت از لحاظ ارتباط با ترکیه با عهدنامه اتحادی که داریم مذاکرات جدی بکند که آنها به ما کمک بکنند در جلوگیری قاچاق تریاک ولی افغانستان را باید حد اعلای مراقبت را بکنیم و از وظایف وزارت بهداری است که وارد هستند و می‏کنند و بنده دیگر عرضی ندارم فقط توضیحی دادم و امیدوارم که این قانون تصویب شود (احسنت، احسنت) رئیس- چون دیگر کسی در کلیات اجازه صحبت نخواسته است لذا رأی می‏گیریم به ورود در مواد آقایانی که با ورود در مواد موافقند قیام بفرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد

۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏

رئیس- بقیه این لایحه می‏ماند برای جلسه بعد، جلسه را ختم می‏کنیم‏

جلسه آینده روز پنجشنبه دستور بقیه همین لایحه خواهد بود.

(مجلس ۴۰ دقیقه بعدازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏