مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ بهمن ۱۲۸۵ نشست ۳۹
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست | تصمیمهای مجلس | قانون اساسی مشروطه |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ بهمن ۱۲۸۵ نشست ۳۹
مذاکرات دارالشورای ملی یکشنبه ۱۹ شهر ذی حجه الحرام ۱۳۲۴
آقا سید محمد تقی – غرض این بود که وضع این مجلس خیلی بی ترتیب است مردم گمان کردهاند که مجلس باید وضعش مخالف با قانون دولت و طرف با او باشد و حال اینکه این نیست مقصود این است که مجلس و دولت دست هم را گرفته قانون مملکت را اجرا کنند این مجلس که مجلس نیست اینجا روضه هم نمیشود خواند این وضع و ترتیب نیست که مجلس پیش گرفته است.
سعدالدوله – برای ترتیب مجلس که تماشاچیها شلوغ نکنند چند صندلی برای وکلا بگذارند و تماشاچیها پشت صندلی بنشینند که مزاحمت بوکلا نداشته باشند.
آقا سید محمد تقی – غرض این بود که در مجالس و انجمنهای عمومی از میرزا رضا تمجید میکنند و میگویند که خدا رحمت کند خوب آدمی بود همچه آدمی چطور است و حقش چیست.
(جمعی گفتند این شخص مخالف با ملت و دولت است مفسد ومفتن است)
سعدالدوله – شاید بعضی نطقها راسا معین بد میشنوند من اینطور که شما میگویید نشنیدم نمیدانم.
آقا سید محمد تقی – مقصود اینست که تمام کارها از روی قانون است ما که میگوییم وزراء مشغول هستند نه مسئول فرد فرد ملت هستند یا مسئول مجلس هستند مسئول قانون هستند. نباید بآنها گفت که اگر وزرا نیامدند و خود را مسئول نداستند ما آنها را میکشیم یا بزور میاوریم حاضر میکنیم که خودشان را مسئول مجلس بدانند.
سعدالدوله – مسئولیت وزرا معین ولی نباید بجبر آنها را حاضر کرد اینهم که گفتیم حاضر شوید برای تعیین حدود و تکالیف ایشان بوده است والا هر روزیکه بآنها کاری هست باید خودشان یا معاون ایشان حاضر بشوند برای پیشرفت کار اما در اینگونه مطالب من هم با شما موافقم شنیدم که دعوا و نزاع کردند آخر در این موقع این معنی اتحاد ملت است؟ این همراهی است، اینها از نادانی و جهالت است ما که میگوییم باید وزرا را حاضر کرد برای کار نه اینکه با آنها طرف شد مقصود این است که ملت باید خودش مجری احکام باشد آیا این خوبست که در مجلس معارف با وزیر علوم طرف میشوند واین کارها را میکنند؟ خوبست قدری معنی مجلس را بمردم حالی کرد و درعوض اشعار اینها را در روزنامجات بنویسند که مردم بفهمند معنی مجلس چیست.
آقا میرزا سید محمد مجتهد – چرا نظامنامه را اجرا نمیکنید.
آقا سید محمد تقی – کراراً این مطلب را بنده گفتم که نظامنامه را باید اجرا کرد.
آقا میرزا محسن – شما نظامنامه اساسی را میگویید؟
آقا میرزا سید محمد – بلی او را باز کنید بآن عمل کنید.
سعدالدوله – حالا کم کم مردم یاد گرفتند میآیند تمام تظلمات را اینجا میکنند باید حالی کرد که اینجا جای تظلم نیست پس وزیر عدلیه برای چیست؟ مثلا فلان معلم مدرسه شکایت از مدیر آن دارد این باید بوزیر علوم رجوع کند این مجلس کارهای کلی دارد این مجلس باید مالیه را درست کند این مجلس باید ترتیب حدود و ثغور بدهد این مجلس با وزیر خارجه گفتگو دارد من نمیدانم که چطور است مجلس گاهی حاکم گاهی وزیر عدلیه است این مجلس همه چیز این است ولی هیچکدام از اینها نیست خوب است این مطلب را در روزنامهها بنویسند ما اینجا نویسنده خیلی داریم آقای تقی زاده خوب است خوب چیز مینویسد باید به مردم فهماند معنی مجلس را که مجلس اینها نیست که شما فهمیدهاید.
آقا سید محمد تقی- آقای سعدالدوله میفرمایند اگر معلمی حرفی داشته باشد بوزیر علوم رجوع کند این مشروحه ایست که وزیر علوم نوشتهاند مشروحه را قرائت کردند که دیروز مدرسه سادات آقا شیخ علی زرندی بعضی از حرکات ناشایسته کرد بطوریکه اطفال سادات بنا را بگریه گذاشتند جناب حاجی میرزا یحیی از این حرکات مجلس را گذاشت و رفت بنده که وارد شدم دیدم آقا شیخ علی با چند نفر دیگر بنای شلوغی و کتک کاری را گذاشتند هر چه بملایمت خواستم ایشانرا ساکت کنم نمیشد میگفتند ما از جانب ملت هستیم در هر حال باید که حدود وظایف هر کس در هر طبقه معلوم و معین باشد اگر بنا شد هر عمامه اینکار را بکند همه معلمین مدرسه مدارس همین کار را میکنند. اینها از روی انصاف است که اطفال بیچاره سادات را اینطور در زحمت بیندازند و سر کوچهها سرگردان و ویلان باشند؟ بر مجلس محترم است که تحقیق و رسیدگی کامل در این امر بنماید.
سعدالدوله – وزیر علوم در این مقام از وظیفه خودشان قصول کردند میخواستند خودشان بفرستند طرف را بیاورند رسیدگی نمایند اگر هم از ایشان قبول نمیشد بوزارتعدلیه رجوع میکردند.
رئیس- چنین معلوم میشود که حالت فترتی به مملکت دست داده است نزدیک است آنچه را که ما میخواستیم نتیجه بعکس بدهد در انظار مردم چنین وانمود شده است که این مجلس بکلی باید با دولت طرف باشد و هیچ در تحت احکام دولت نباشد و حال اینکه مطلب این نیست باید مجلس و دولت با هم کار بکنند و نباید کاری کرد که ابهت دولت از میانه برود مقصود این است که اینطور نمیشود که هر کس برای خودکاری بکند آخر هرج و مرج خواهد شد و اسباب زحمت مجلس و دولت هر دو میشود.
سعدالدوله – همین است که بنده اصرار دارم وزراء بیایند در مجلس و مسئولیت خودشان را معین نمایند حال دیگر نمیآیند یا میآیند و طفره میروند مجلس چه کار بکند؟
رئیس- باید یک کاری کرد که پیشرفت داشته باشد و جلو مردم را گرفت تا مجلس هم مشغول کار باشد.
آقا میرزا محسن – همانطور که سعدالدوله فرمودند باید معنی مجلس را بمردم حالی کرد اجراء احکام مجلس هم باید بشود.
سعدالدوله – باید دانست که ما سه چیز داریم که آنرا اختیارات ثلاث میگویند. وضع قانون و حفظ قانون و اجراء قانون. وضع قانون با مجلس است و حفظ قانون با ملت و دولت است اجرا ء قانون با عدلیه است باید اینها را داخل هم نکرد و هر یک مشغول بکار خودشان باشند مجلس قانون بدهد نه وزیر عدلیه، او اجرا کند ترتیب کار این است ولی به مجلس مهلت این کار را ندادند یکی مستمری داشت آمد عارض شد که نرسیده دیگری تظلم داشت که بعرض من برسد اینطور نمیشود و این مطالب سه گانه هم که گفتم حاصل نمیشود تا اینکه وزرا حاضر نشوند و همراهی نمایند.
آقا میرزا ابوالحسن خان – من میگویم که تقصیر از مجلس است مجلس گاهی از آتش گرم تر و گاهی از یخ سردتر است مجلس یکدفعه چنان گرم میشود که دست بهمه کار میزند مجلس یکدفعه چنان سرد میشود که هیچ نمیداند چه میکند مجلس چرا قانون وضع نمیکند؟ مجلس چرا خودش را مشغول این کارها میکند؟ بنا بود بموجب قانون اساسی و کلا قسم بخوردند چرا وکلا قسم نمیخورند و مشغول کار نمیشوند؟
سعدالدوله – وکلا چطور قطم بخورند؟
آقا میرزا ابوالحسن خان – همانطور که در قانون اساسی نوشته است.
سعدالدوله – وکلا قسم بخورند که خیانت بملت نکند؟ مگر کی خیانت کرده.
آقا میرزا ابوالحسن خان – نمیگویم خیانت کردهاند میگویم چرا قسم نمیخورند.
سعدالدوله – وکلا قسم میخورند که اجراء قانون کنند وکلا قسم میخورند که دولت با ایشان همراه باشد ایشان هم در ادای حقوق خود کوتاهی نکنند.
آقا میرزا ابوالحسن خان – قسم بخورند که هم حدود دولت را حفظ کنندوهم حدود و حقوق خود را حفظ نمایند.
سعدالدوله – شما این مطالبی که چند روز قبل گفته بودید نبال او را بگیرند تمام کنید تا آن درست نشود دیگر کارها درست نخواهد شد.
آقا سید حسن تقی زاده – بنده عرض میکنم که هرج و مرج بر دو قسم است یک هرج و مرج سیاسی و یک هرج و مرج مدنی اما مدنی را باید وزیر عدلیه رسیدگی و نظمیه اجرا بدارد و کار مجلس نیست اما هرج و مرج سیاسی آن باید بنظر مجلس برسد و رسیدگی تمام نماید و بتصویب باید او را اجرا داشت ولی هرج و مرجهای دیگر حق مجلس نیست که رسیدگی نماید مجلس باید قانون وضع کند و مشغول کار شود والا حوادث یومیه همه روزه تولید میشود مجلس برای رسیدگی آنها منعقد نشده است.
سعدالدوله – مجلس اگر اذن بدهد بآقای تقی زاده قدری صحبت در این باب میکنم. ۰۰ مجلس قانون بگذارد چه قانون بگذارد؟
آقا سید حسن تقی زاده – قانون وزراتخانهها اولا و قانون اجرا ثانیاً.
سعدالدوله – کراراً گفتم و باز هم میگویم مجلس مثلا وضع قانون مالیات را مینماید که از فلان مأخذ چه قدر و چه جور باید مالیات گرفت اما اجرا را باید وزرا بکنند تنظیمات با وزراست وزرا باید بنویسند بیاورند و ما اور را تصحیح کنیم ایشان اجرا و عمل نمایند، کی نوشتند آوردند که ما گفتیم خوب یا بد است وقتیکه بایشان گفتیم میگویند شما بنویسید ما عمل میکنیم.
آقا سید حسن تقی زاده – قانون و تنظیمات دو چیزند و یکی هم قواعد است قانون را باید مجلس بنویسد و تنظیمات اساسی را هم باید مجلس وضع کند بعد وزراتخانهها اینها نوشته و مرتب شوند و همچنین قانون مدنی هم باید از مجلس باشد بعد از آنکه اینها را مجلس نوشت و تصحیح کرد قواعد مرتبه اخیره است که مقام اجرا باشد آنوقت باید وزرا او را اجرا نمایند.
سعدالدوله – شما این ترتیبات و قواعد اساسی را میخواهید در اینجا اختراع بکنید یا تقلید میکنید آنچه را که در ممالک متمدنه است.
آقا سید حسن تقی زاده – آنچه که در ممالک متمدنه است.
سعدالدوله – اینجا نمایندگان دول متمدنه هستند بپرسید ببینید که ترتیب چیست.
حسنعلی خان – مقصود آقای تقی زاده اینست که تقسیم قانون برای وزراتخانها با مجلس است و تقسیم محکمهها و قضاة آنها هم با وزیر نیست کمیسیون باید رسیدگی نماید در مجلس یا در وزارتخانه بعد از ترتیب و تصحیح اینها اجرا با وزیر است.
سعدالدوله – من میگویم که ترتیب وزارتخانها با دولت است نه با مجلس حال این مطلبی نیست که بحث کنیم اینها را تقسیم کردند مینویسند نزدیک است تمام شود چیزی که هست همان مطلب پریروز است که وزراء حاضر بشوند و قبول مسئولیت نمایند اینجا در این باب چیزی نوشته شد بصدر اعظم جواب چه شد؟
رئیس- گفتند امروز میفرستند.
آقا میرزا ابوالحسنخان- ما هم در این مطلب با شما رفیقیم.
آقا سید محمد تقی – اینها صحیح است ولی امروز باید کاری کرد که اغتشاش نشود.
سعدالدوله – این طور اگر دولت بخواهد جلو را بگیرد که تا دو سال دیگر قانون نوشته بشود و همینطور تا دو سال دیگر باین انتظار باشیم هرگز کاری از پیش نخواهد رفت.
آقا سید حسن تقی زاده – من میگویم قانون دو سال طول نمیکشد.
سعدالدوله – حالا من نگفتم حتما تا دو سال.
آقا سید حسن تقی زاده – من میگویم پارچه پارچه فصل بفصل بنویسند بیاورند تصحیح کنند و مجری نمایند.
آقا سید محمد تقی – همین طور که میگویند اینکار را بکنید یومیه یا روز بروز بنویسند بیاورند در مجلس خوانده بشود.
آقا میرزا ابوالحسن خان – هر روز نمیشود باید در هفته یکی دو روز مجلس عمومی باشد باقی را باید انجمن باشد و مشغول کار باشند.
آقا سید محمد تقی – همه روزه این حرف رامیزنیم و میگوییم قانون بنویسند هیچ اثر ندارد.
آقا میرزا ابوالحسن خان – نمیشود مگر شما در این مجلس چند نفر قانون نویس دارید این قانونرا باید آن کسانیکه دولت سالها برای آنها کرورها خرج کرده بیایند بنشینند و بنویسند در این مجلس منتهی پنج شش نفر بتوانند بنویسند آن هم اسابب و لوازمات و وقت میخواهد.
معمارباشی – شما که میگویید وکلا قسم بخورند قسم برای چه بخورند برای قانون، قانون کدامست؟
آقا میرزا ابوالحسن خان – برای قانون اساسی که تخلف نکنند.
معمارباشی – آیا این قرآنرا که حضرت ختمی مرتبت آورد این قانون ما نیست و یا قانون دیگر میخواهد این ناقص است آیا عدلیه جز قرآن است آیا حکومت بحق و رفع ظلم جز قرآن است تمام اینها که شما میگویید جز اینکه همه از قرآن است؟ باید قرآنرا گرفت باز کرد و احکام او را در تمام مملکت اجرا کرد.
آقا میرزا ابوالحسن خان – ما هم میگوییم که این قرآن قانون ماست و او را باید اجرا کرد از راه امر بمعروف و نهی از منکر باید گفت همین قرآنرا باید اجرا کنند ما هم همین مطلب را میگوییم اما جواب من که شما چرا قسم نمیخورید این نیست میگویم چرا قسم نمیخورید.
معمارباشی – حاضریم میخوریم.
حاجی سید ابراهیم – ما آنوقت قسم خوردیم که آمدیم در این مجلس.
آقا سید مصطفی – کی در معرض قسم حاضر شدند که ابا کردند.
حاجی سید ابراهیم – بقسم خوردن کارها تمام است؟
آقا میرزا ابوالحسن خان – بلی هم دولت از شما خاطر جمع میشود و هم ملت از شما اطمینان پیدا میکند.
سعدالدوله – من در قسم خوردن با شما حاضرم که خیانت بملت نکنم ولی بر طبق قانون نظامنامه قسم نمیخورم زیرا که او بعضی زیادات و بعضی نقایص دارد که حال اینجا مقام گفتگو نیست باشد در اطاق خلوت.
محتشم السلطنه – این نظامنامه مجلس سناست که بنظر مجلس برسد بعد از تصحیح و تصویب بصحه موشح شود. در باب حضور وزراء هم رقعه نوشتند که اشخاص وزراء را معین و معرفی نمودند بعد رقعه را قرائت کردند که تعرفه وزراء از قرار ذیل است و آنها مسئول ذات اقدس همایونی هستند هر وقت وجود آنها لازم باشد در مجلس خودشان یا معاون ایشان حاضر خواهند شد:
- مشیرالسلطنه وزیر عدلیه،
- ناصرالملک وزیر مالیه،
- علاء السلطنه وزیر امور خارجه،
- وزیر افخم وزیر داخله،
- علاء الملک وزیر لشکر،
- مهندس الممالک وزیر معادن و طرف و شوارع،
بعد از قرائت گفتند وزیر جنگ کیست.
محتشم السلطنه – وزیر جنگ حالا سپهسالار است او مسئول نیست طرف سئوال وزیر لشکر است.
حسنعلی خان – از این قرار گمرک هم جزو وزارت مالیه است.
سعدالدوله – ما همچه مجلسی نداشتیم واین ترتیبات در این مملکت نبوده است خدا خواست که خلق بشود و در زمان خلق شدن این مجلس با هئیت دولت خلق شده و غیر از این هم نمیشود آن شرحی را که از اینجا بصدارت نوشتند با این جواب چه قدر منافات دارد.
بعد مشروحه دیگری از صدارت قرائت شد که امتیازنامه بانک ملی بصحه موشح شده ارسال شد در دفتر مجلس بامانت باشد تا قرارنامه آن نخستین نوشته مبادله شود بعد از آن امتیازنامه بصاحبان آن رد شوند.
سعدالدوله – مادام که مطلب اول تمام نشود هیچکدام را ما نمیتوانیم نه امتیازنامه و نه غیر آن تنها خودم نمیگویم من از جانب همه میگویم غیر از این است (جمعی گفتند خیر همین طور است۰۰) من نمیگویم که این مطلب را که نوشته است ولی میگویم که هیئت وزرا باید مسئول باشند.
مسئول ذات اقدس بودن در یک صورت است که اگر دستخطی باشتباه و غلط صادر کنند آن وقت هیئت وزرا مسئول ذات اقدس هستند همین نیست در نظامنامه اینطور هست.
محتشم السلطنه – اگر آن فصل نظامنامه قرائت بشود معلوم میشود که فرقی نیست.
سعدالدوله – وزیر لشکر نباید بنویسند باید وزیر جنگ مسئول باشد علاوه ما گفتیم که غیر از اینها وزیر هست یا نه آن معلوم نشد و حدود آنها را خواسته بودیم این هم مهین نشد حدود وزیر مالیه چیست.
محتشم السلطنه – این مطلب، مطلب دیگریست شما دو چیز خواستید یکی معرفی آنها و یکی حدود ایشان این معرفی بود که نوشتند آن مطلب را مجلس باید با دولت سؤال و جواب کند.
آقا میرزا هاشم – پس آن وزرای دیگر چیست؟
محتشم السلطنه - وزرایی که طرف سؤال و جواب هستند اینها هستند.
امیرهاشم – پس آنها مهمانند.
محتشم السلطنه – وزرا دو قسمند وزرا لقبی و وزرای شغلی مابقی القاب است.
سعدالدوله – این فرمایشات شما را وزرای چند روز پیش آمدند و گفتند از وزیر مالیه پرسیدیم بعد از تحقیقات زیاد که واقعا شخص عالم زحمت کشیده و تحصیل کرده است جواب داد که من ثباتم از وزیر عدلیه سؤال کردیم گفت من اسباب و لوازمات و اجزا و پول میخواهم هر وقت این را بمن دادند من مسئولم.
محتشم السلطنه – شما نباید این مطلب را از ایشان استفسار کنید و بخواهید مادام که حدود و تکالیف آنها معین نباشد آنها نمیتوانند بگویند که ما مسئول فلان امر هستیم.
سعدالدوله – شما مرا مجبور میکنید که مطلب را واضح تر بگویم میگویم شما این ا متیاز نامه و این سند را دادید که سر ما را بپیچانید فردا بیایید بگویید که دو کرور قرض داریم باید بدهید و فلان قدر قرض حاری داریم و فلان قدر باقی مانده حقوق مردم است و این قدر کسر عمل داریم اینها را میخواهید که ملت بدهند ما میگوییم بوزیر مالیه که جناب وزیر حساب صندوق چیست میگوید من مسئول نیستم حساب لوی ئیل را رسیدند نیم کرور اضافه داشت و هنوز هم رسیدگی نشد چرا حساب او رسیدگی نمیشود.
محتشم السلطنه – آنوقت آنطور بود این حرف را میزد حالا وقتیکه دولت او را وزیر مالیه گفت و بشما معرفی کرد البته باید حساب برسد و جواب بدهد.
سعدالدوله – بسیار خوب وزرا بیایند مسئولیت را قبول بکنند و دولت هم بنویسد که غیر از اینها دیگر وزیر نداریم خوبست.
محتشم السلطنه – همینقدر که نوشتند وزرا اینها هستند کافیست دیگر بنویسند که وزیر نباید باشد چرا؟ شاید بمقتضی وقت وزیر دیگر لازم شد.
سعدالدوله – هیج دولت مقننه و مشروطه بیش از این ندارند و نباید باشد من واضح تر بگویم ما ملت ایرانی وزیر از خارجه نمیخواهیم و رئیس از خارجه را قبول نداریم گمرک نباید وزیر داشته باشد.
محتشم السلطنه –اگر مقتضی شد وزیر دیگر چه ضرر دارد باید باشد.
سعدالدوله – دولت انگلیس با آن حشمت و ابهت و توسعه مملکت که هند هم در تحت قانون اوست هشت وزیر یا نه وزیر دارد مملکت ما زیاده از هشت وزیر نباید داشته باشد.
محتشم السلطنه – شاید بمتقضی وقت ما هم محتاج بیک وزیر شدیم از برای هند.
سعدالدوله – بمقتضای وقت بعد از تصویب مجلس صحیح است.
حسنعلی خان – این مطلب صحیح است ولی امروز دیگر ما با وزیر انطباعات کاری نداریم و امری را باو رجوع نباید بکنیم تمام با وزیر داخله است باو باید رجوع کنیم ما نمیگوییم تا پنجاه سال دیگر ما وزیر دیگر لازم نداریم یا نداریم امروز باید دولت و ملت دست بهم بدهند کار کنند تا پیشرفت داشته باشند والا دولت و ملت هر دو مضمحل شدهاند و هیچ امری پیشرفت نخواهد داشت ما چه کار داریم که فلان وزیر هست یا نیست این بحث فایده ندارد.
آقا میرزا ابوالحسن خان – من میگویم مسیونوز وزیر هست یا نیست.
حسنعلی خان – وزیر مالیه را بشما معرفی کردند او را معرفی نکردند چه وزیریست.
آقا میرزا ابوالحسن خان – همه جا مینویسند وزیر گمرک شما میگویید او وزیر نیست البته ما وزیر مالیه را وزیر میدانیم.
حسنعلی خان – از فردا ببعد دیگر او را وزیر گمرک نمیدانیم.
رئیس- وزیر یعنی چه هر کس میداند بگوید.
حاجی ملا محمود- وزیر دو معنی دارد.
رئیس- ما معنی لغوی وزیر را نمیخواهیم.
سعدالدوله – ما وقتیکه مربوط با دول خارجه نبودیم یک شاهی بود و یک وزیری بعد که بآنها ناچار شدیم بمراوده وارتباط خواستیم ترتیب آنها رادر اینجا معمول داریم میگویید وزیر چیست وزیر همانست که در فرنگستان هست وقتیکه میگویند دولت، دولت همان معنیش هیئت وزراست که آن وقت یک نفر وزیر دیگر زیاد شود اینرا قبول نمیکنم وزیر سالها زحمت میکشد تحصیل میکند رنج میبرد که این شرف وامتیاز را برای خود تحصیل نماید که مردم باو بگویند جناب وزیر تمام زحمتها برای شرف است پول هم برای شرف است پس نباید که این اسم بهر کسی داده شود و امتیازی در بین نباشد والا وقتیکه بنا شد هر کس باین اسم خوانده شود دیگر آنشخص وزیر میگوید خوب امتیاز و شرفی که در بین نیست من هم وزیرم فلان شخص هم وزیر مشغول پر کردن جیب میشود و همینطور است که هست پس نباید بهر کس این اسم داده شود تا شرافت و امتیاز باقی باشد.
رئیس- خوب بود که یک فاصله وامتیاز بین این مطالب میگذاشتند و معنی وزیر را بیان میفرمودید عرض میکنم که وزیر آنکسی است که متصدی مصرفی از مصارف دولت باشد و باندازه که دولت مخارج دارد بآن میزان وزارتخانها لازم داریم زیاده از آن نمیخواهیم شغل وزراتی باین میزان است کار بالقاب نداریم که فلان کس وزیر است یا نیست.
سعدالدوله – شما که تربیت شدهاید حالا میشود باین طوری که معرفی کرند اکتفا کرد و این فایده دارد؟
رئیس- اگر برای این است که کار پیش برود باید امروزه بعضی چیزها را زیاد دنبال نکرد و بهمدستی کار کرد نباید سخت گیری در بعضی از مطالب جزئی کرد.
سعدالدوله – همان طور از اول اگر سختی میشد کار باینجا نمیکشید و امروز هم قسم میخوردیم ولی نظامنامه خیلی کم و زیاد دارد لذا من قسم میخورم که خیانت نکنم قسم بعدم تخلف از نظامنامه نمیخورم.
وکیل التجار – دولت و ملت یکیست فرقی ندارند این اختلاف الفاظ است دوئیت در بین نیست.
آقا سید حسن تقی زاده – بنده عرض میکنم برای اتمام ایم مطلب اگر جناب محتشم السلطنه قولش سندیت دارد باید در آنجا که نوشته است وزرا اینها هستند یک لفظ لاغیر هم بنویسد ودیگر وزیر لشکر را وزیر جنگ کند و آنکه نوشته است مسئول ذات همایونی فقط در یکماده است آنرا هم مسئول مجلس کند ومسئولیت و حدود ایشان را معین نماید حرف تمام است.
سعدالدوله – من نمیتوانم بگویم ما میخواهیم که وزیر مالیه را مقتدر بکنیم او اصراردارد که مسیونوز وزیر گمرک باشد و عایدات دولتی با او باشد مسیونوز وقتی صندوق بر هم خورد و معزول شد مسبوکله رئیس صندوق را آورد و برای او یک اسمی تراشید که هیچ جای عالم نیست و کنترات او را تجدید کرد همینطور کنتراتها را را تجدید میکند حتی کنترات آن شیرفروش و کنترات ضرابخانه همه اینها را تجدید کردندمن فکر فردای شما را میکنم این قانون نیست این مجلس نیست خود بدانید.
محتشم السلطنه – اگر باین ترتیب و این طور بخواهیم صحبت کنیم هیچ کاری پیش نخواهد رفت اینها حرفست امروز هیچ کنترات تجدید نشده همه اینها دروغست بودجه را شما باید اصلاح کنید اینها همه باید بتصویب مجلس باشد و بنظر مجلس میگذرد خواهید دید که نبوده است شما میگویید وزیر گمرک چرا داریم شما از این قبیل وزیر خیلی دارید وزیر قورخانه مخزن، اصطبل فلان اما وقتیکه ادارات معین شد معلوم میشود که شما بیشتر از هشت نفر وزیر ندارید.
سعدالدوله – من میگویم در دول مقننه بیش از هشت نفر وزیر نیست حالا اگر هست بگویید.
آقا شیخ حسین – اینکه جناب سعدالدوله اصراردارد این است که از وزیر مالیه سؤال از گمرک میکنند او میگوید بمن رجوع نیست با مسیونوز است او بمن حساب پس نداده است.
آقا میرزا ابوالحسن خان – یک سئوالست این را جواب بدهید مسیونوز وزیر گمرک است یا مدیر گمرک.
محتشم السلطنه – من میگویم دولت شما هشت نفر وزیر معین کرد دیگر چه فرقی دارید.
آقا میرزا ابوالحسن خان – پس او چیست؟ (بعضی گفتند او وزیر نیست).
آقا میرزا ابوالحسن خان – این لقب احترامی است یا شغلی.
مخبرالملک – شما نظامنامه را بخوانید بآن عمل کنید.
آقا میرزا ابوالحسن خان – نظامنامه را خواندم اگر در نظامنامه هم غیر از این هشت نفر وزیری دیگر هست آنرا هم قبول نداریم و صحیح نیست.
آقا سید حسین – چه حقی دارید که بگویید نظامنامه صحیح نیست البته هر چه در نظامنامه هست صحیح است شما میخواهید برای یک لفظ میان دولت وملت را برهم بزنید.
آقا سید مهدی – بموجب نظامنامه قبول است آنچه را که در او است.
مخبرالملک – وکیل دو نفر است یا هفتاد نفر من که یکی از وکلای این مجلس هستم بعد از آنکه وزرا معرفی و معین شدند مقید نیستم که او وزیر باشد یا نباشد وزیر لقبی زیادی است.
آقا سید حسن تقی زاده – من میگویم ایراداتی که هست سه چیز است و اینطور رفع بشود یکی آنکه لفظ لاغیر نوشته بشود و یکی اینکه بنویسند وزرا مسئول مجلس هستند مسئول ذات اقدس بودن در یک ماده است یکی دیگر بجای وزیر لشکر وزیر جنگ بشود.
محتشم السلطنه – این مطلبی را که شما میگویید در اینجا تویح واضحات خواهد بود اگر از کسی سئوال کنند که اجزای شما چند نفرند بگوید هشت نفر دیگر توضیح میخواهد که لاغیر بگوید شما طرف مسئولیت خواستید بشما تعرفه کردند که اینها هستند اگر بمقتضی وقت لازم شد وزیر آنها را بخواهید اینکه گفتید آنها مسئول هستند معلومست شما نظامنامه را نخواندید نظامنامه ایست که آنها مسئول دولت هستند شما مفتش اعمال آنها هستید هر وقت خیانت دیدید از پیشگاه همایونی عزل او را میخواهید.
مخبرالسلطنه – هر وزیری که مسئول دلوت است در تحت مسئولیت مجلس هم هست که اگر جواب نداده و طفره رفته است مسئولست.
آقا سید حسن تقی زاده – باز هم از این مسئله میخواهم جواب بدهم اما آنروز که وزراء بودند از وزیر مالیه از گمرک پرسیدند گفته بود که راجع بمن نیست اگر فردا هم از ایشان سئوال شود همین جواب را میدهند پس (لاغیر) میخواهد و مسئولیت هم مسئولیت مجلس است مسئول پادشاه در یک ماده است.
محتشم السلطنه – مسئول مجلس یعنی چه یعنی مسئول قانون، قانون بعد از وضع قانون است قانون نیامده و ننوشته را چطور مسئول بشوند بعد از وضع قانون در صورت خیانت عزل آنها را مجلس میخواهد.
حاجی محمد اسمعیل آقا – مگر ما که میگوییم مسئولند یعنی مسئول چه چیز هستند مسئول قانون مجلس هستند.
مخبرالسلطنه – از شما سئوال میکنم مسئول بودجه نظام کیست.
آقا سید حسن تقی زاده – مسئول وزیر جنگ است.
مخبرالسلطنه – وزیر لشکر است وزیر جنگ یا سپهسالار و اداره عسکری داخل در مسئولیت نیستند.
حاجی محمد اسمعیل آقا – معنی وزیر را رئیس گفتند آنکه مخارج دولتی دارد مخارج را وزیر جنگ دارد نه وزیر لشکر او منشی است وزیر نیست.
مخبرالسلطنه – حالا آنروز وزیر جنگ کنند حرفی دارید.
آقا سید حسن تقی زاده – خیر خوبست.
مخبرالسلطنه – این نزاع لفظی است.
حاج محمد اسمعیل آقا – اینجا اسامی وزرا را نوشتند که وزراء این اشخاص هستند آنروز خودشان اینجا حاضر بودند گفتیم که شما را همه کس میداند که وزراء مملکت هستید ولی باید مسئولیت شما معین شود حالا این جواب همانست مگر کسی آنها را نمیشناخت این تعرفه است نه تحدید حدود و مسئولیت.
محتشم السلطنه – شما میدانید که حدود آنها معین نبوده است ونمیشود که امروز معینکرد باید نظامنامه نوشت تا مسئولیت آنها معین شود بعد بآن عمل کنند.
عون الدوله – این فرمایش شما صحیح است خوب بود جواب را هم صدارت باین طور مینوشتند.
محتشم السلطنه- اگر بنده را اینقدر قابل نمیدانستند که مراروانه نمیکردند یعنی فرمودند که امروزه لازم بآن مطالبنیست که نوشته شود اگر زبانی لازم شد بنده بعضی مطالب عرض کنم قانون را هم مشغولند مینویسند بعداز نوشتن و تصحیح البته هر اداره مسئول بآن خواهند بود.
عون الدوله – حالا ازکجا ما خاطر جمع باشیم که آنها مینویسند.
آقا سید حسن تقی زاده – ما یک مشکلی داشتیم رفتیم او را حل کنیم یک جزئش حل نشده یک مشکل دیگر بر او افزوده شد که نوشتند وزراء در حدود قانون اساسی مسئول ذات مقدس هستند.
حاجی محمد اسمعیل آقا – جواب اینمطلب این کلمه است که بنویسند بقانون اساسی مسئول مجلس هستند.
محتشم السلطنه – دیگر چه عرض کنم مقام تحریر با تقریر دوتاست.
آقا سید محمد تقی – حق با هر دو جانب است شما هم راست میگویید ولی اگر وزراء را از پیش سؤال کند میگویند ما مسئول نبودیم اگر از بعد سؤال کنند میگویند شما هنوز ننوشتید قانون بنویسید بدهید ما مسئول میشویم مقصود اینست که کسی غرضی ندارد اگر حرفی هم کسی بزند مثلا مثل آقا میرزا ابوالحسن خان آنهم غرض شخصی نیست غرض نوعی است که باید دست هم راگرفته کاری نمود که فایده ببخشد.
آقا میرزا ابوالحسن خان – خیر من غرض دارم میگویم باید وزیر ما ایرانی باشد ما خارجه را بریاست قبول نداریم.
مخبرالملک – حالا که اور را بشما معرفی نکردند شما چه میگویید.
آقا میرزا ابوالحسن خان – هیچ من حرفی ندارم.
آقا سید حسن تقی زاده – خوبست که از جناب رئیس نپرسیم رأی بگیرند برای اینکه این سندکافی است یا خیر؟
سیدالحکما – آخر این همه که گفتید چه شد؟
مخبرالملک – شما بگویید چه میخواهید.
حاجی محمد اسمعیل آقا – من میگویم این جواب ما نیست.
حاجی سید اسمعیل- این رقعه از برای مقصود شما کافیست و خوبست؟
حاجی بحرالعلوم – مسئول قانون همان مسئول مجلس است فرقی نمیکند خوبست این نوشته همان مسئول قانون باشد ختم کنید.
رئیس- یک مطلبی هست و آن اینستکه آنها خود را مسئول قانون ننوشته نمیدانند پس باید برای پیشرفت اول قانون را نوشت آنوقت البته قهراً آنها مسئول خواهند بود عوض این کارها که دولت را میگذرانیم آن کار را بکنیم بهتر است
آقا سید مهدی – بقول آقا میرزا ابوالحسن خان مجلس باید کار بکند و قانون وضع کند قرار بدهید مجلس مشغول کار باشد لازم نیست که شما هر روز بیایید اینجا بنشینید و صحبت کنید کمیسیون کنند و کار کنند هفته یکی دو روز بیایند در مجلس.
آقا سید حسن تقی زاده – اینکه شما میگویید تمام وکلا میدانستند که قانون نوشته نشده است پس چرا اینها را خواستید معلوم است غرض این بود که آنها مسئول قانون ننوشته باشند و قبول مسئولیت بکنند تا قانون وضع شود.
آقا سید مهدی – شاید شما چیزی بنویسید و در قانون وزارت عدلیه که وزیر عدلیه نتواند از عهده برآید و استعفا بدهد آنوقت چطور او قبول مسئولیت کند پس باید بنویسید بعد آنها قبول مسئولیت کنند.
مخبرالملک – آخر چه شد غرض اینست که کافیست این سند یا نه؟
حاجی محمد ابراهیم – وزیرداخله چیست؟
رئیس- وزیر داخله کسیست که تمام ادارات حکام و تنظیمات داخلی حتی نظمیه شهر با اوست.
حاج محمد ابراهیم - این دزدیهایی که میکنند اینهم دیگر قانون میخواهد مسئول اینکار وزیر نیست چرا امنیت بمردم نمیدهند چرا جلوگیری نمیکنند اینکه دیگر قانون نوشتن نمیخواهد.
آقا میرزا سید محمد مجتهد – حالا همین طور علانیه مال مردم را میبرند مجلس نباید اینمطلب را بخواهد که نگذارند اینطور هرج و مرج بشود؟
آقا سید محمد تقی – این مطلب را بنده عرض کرده بودم باید مجلس از حکومت بخواهد تنظیمات این کارها را ا ینها که دیگر موقوف بنوشتن قانون نیست.
حاجی محمد ابراهیم – وزیر داخله بموجب این سند مسئول است باید مال مردم را بدهد.
حاجی محمد اسمعیل آقا – اینها فروعات آنمطلب است همینقدر که پای مطلب بجایی بند بشود باقی دیگر درست خواهد شد.
رئیس- این مطلب را تمام میدانید یا قابل مذاکره است.
حاجی محمداسمعیل آقا – خیر تمام نیست قابل مذاکره است.
رئیس- پس باشد پس فردا مذاکره کنید.